سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله چک ،سفته و ظهر نویسی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله چک ،سفته و ظهر نویسی در pdf دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله چک ،سفته و ظهر نویسی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله چک ،سفته و ظهر نویسی در pdf

چک  
صادر کننده :  
موادری که میتوان دستور عدم پرداخت را صادر نمود عبارتند از :  
دارنده:  
مسائلی که دارنده چک در شکایت باید رعایت کند :  
پرداخت کننده :  
استلاح های موجود در مباحث چک  
بخش‌های یک چک  
چک های بانکی  
ضوابط :  
نحوه صدور چک بانکی :  
پرداخت وجه چکهای بانکی عهده بانک صنعت ومعدن :  
پرداخت وجه چکهای بانکی بین بانکها :  
چک الکترونیکى چیست ؟  
سفته  
سفته سندی معتبر اما ناشناخته  
مندرجات سفته  
سفته بدون نام  
پشت نویسی سفته  
سقف سفته  
ماهیت حقوقی سفته  
تکالیف دارنده سفته  
راههای وصول وجه سفته  
تاملی در نظام حقوقی سفته  
ظهر نویسی مقررات و انواع آن  
انواع ظهر نویسی :  
تعریف و مفهوم ظهر نویسی  
آثار و احکام ظهر نویسی  
مسوولیت تضامنی  
عدم تاثیر ایرادات  
1 ـ 2 ـ شرایط عدم تاثیر ایرادات  
2 ـ 2 ـ قلمرو اصل عدم تاثیر ایرادات  
3 ـ 2 ـ قلمرو عدم تاثیر ایرادات و قانون تجارت ایران  
الف ـ تعدد ظهر نویسان و امضای آنها در پشت سند  
منابع :  

چک

بر اساس قانون تجارت چک نوشتهای است که به موجب آن صادر کننده می تواند تمام یا قسمتی از پول خود را که در نزد بانک دارد باز پس گیرد یا به شخص دیگری واگذار نماید .ذر این فرایند سه نفر حضور دارند صادر کننده ، دارنده چک و پرداخت کننده که هر یک وظایف خاص خود را دارند

صادر کننده

شخصی که چک را صادر میکند بایستی در تاریخی که در چک ذکر میکند به همان اندازه در بانک وجه نقد یا اعتبار داشته باشد

- صادر کننده در زمان مندرج چک نباید ،تمام یا قسمتی از وجه را ازبانک خارج نماید یا دستور پرداخت نکردن چک را صادر کند

- در صورت عدم مطابقت امضاء ،قلم خوردگی و مسائلی از این قبیل ،بانک از پرداخت پول خوداری می کند

در این جا یک سوال مطرح میشود و آن اینکه اگر صادر کننده بعد از صدور متوجه شود که چک از طریق کلاهبرداری یا سرقت از او گرفته شده یا آن را گم کرده چگونه می تواند از حقوق خود دفاع کند

ج – صادر کننده می تواند دستور عدم پرداخت وجه را به بانک بدهد و بایستی به صورت کتبی علت دستور عدم پرداخت را بیان کند

موادری که میتوان دستور عدم پرداخت را صادر نمود عبارتند از

1-اعلام مفقودی

2-سرقت

3-جعل

4-کلاهبرداری

5-خیانت در امانت

6-یا بد ست آوردن از راههای دیگر مجرمانه

به عنوان مثال اگر شخصی به آقای x چکی را بدهد و در مقابل قرار باشد که آقای x کاری را برای او انجام دهد ، و نکند . صادر کننده نمی تواند دستور عدم پرداخت چک را صادر کند . زیرا عدم انجام تعهد یک مسئله مدنی است و بایستی پس از پرداخت وجه، دادخواست خود را به دادگاه تحویل دهد

هر گاه اثبات شود که صادر کننده چک بی اساس دستور عدم پرداخت را صادر کرده است، علاوه بر پرداخت وجه به مجازاتهای از قبیل حبس ، جزای تقدی و پرداخت کلیه خسارت وارد شده به دارنده چک محکوم می شود

دارنده

شخصی است که برای اولین بار چک را به بانک ارائه می کند .از این جهت بانک موظف است هر کس برای اولین بار چک را به بانک می آورد هویت کامل و دقیق او را با ذکر تاریخ در پشت چک درج کند

چند توصیه مهم به دارندگان چک که می خواهند از راه کیفری صادر کننده را تعقیب کنند

برای تعقیب کیفری، دارنده چک فرصت دارید تا 6 ماه پس از تاریخ صدور به بانک جهت اخذ پول خود مراجعه کند و اگر چک قابل پرداخت نبود دارنده چک مهلت دارد تا 6 ماه پس از صدور گواهی عدم پرداخت از بانک برای شکایت به دادسرا مراجعه کند . برای مثال :اگر تاریخ چک 22/2/1384 باشد شما مهلت دارید تا تاریخ 22/8/1384 جهت وصول چک اقدام کنید و اگر اقدام کردید و در حساب موجودی نبود از آن زمانی که برگه عدم پرداخت را از بانک گرفته باشید به مدت 6 ماه جهت شکایت به دادگاه فرصت دارید

مسائلی که دارنده چک در شکایت باید رعایت کند

برای شکایت کیفری باید به دادسرای مراجعه کنیم که بانک مورد نظر در آن حوزه قضائی باشد

مثلا اگر چکی دربانک زاهدان صادر شده باشد و بر اساس گردش در تهران آمده باشد شاکی باید اعتراض خود را در دادسرای زاهدان انجام دهد

مدارک و هزینه های که جهت شکایت باید انجام شود عبارتند از

1-کپی برابر اصل شده چک

2-کپی برابر اصل شده برگه عدم پرداخت

3-تنظیم شکایت و ابطال تمبر

4-محاسبه هزینه شکایت کیفری چکهای بی محل بر اساس مبلغ آن

سوال : دارنده چک بدون محل از چه شخصی میتواند شکایت کند؟

فقط علیه صادر کننده . اگر یک چک 10 دست چرخیده باشد از هیچ یک نمی توان شکایت کرد

سوال : آیا در مثال بالا مسئولیت عدم پرداخت تنها با صادر کننده است ؟

خیر . نفرات قبل هم مسئولیت دارند البته آنها مسئولیت کیفری ندارند بلکه مسئولیت مدنی دارند و تنها از آنها میتوان وجه چک را طلب کرد

پرداخت کننده

گاهی اوقات وجه چک به علت های مانند : کسر موجودی ،عدم مطابقت امضاء ،قلم خوردگی و مواردی از این قبیل قابل پرداخت نیست . در این حالت بانک وظیفه دارد در برگ مخصوص که مشخصات چک ، و هویت و نشانی کامل صادر کننده ، که علت عدم پرداخت در آن ذکر شده باشد به روشنی قید کتد . سپس این برگ را مهر و امضاء کرده و دارنده چک تسلیم کند . دارنده چک باید دقت کند که تمامی موارد ذکر شده باشد و علت عدم پرداخت نیز در آن برگه توسط بانک پر شده باشد . همچنین بانک وظیفه دارد نسخه دوم گواهی عدم پرداخت را سریعا به آخرین آدرس صاحب چک جهت اطلاع بفرستد

استلاح های موجود در مباحث چک

1-راههای مجرمانه : تهدید ، اخاذی ، جعل و غیره ;

2-تخلف مدنی : عدم پرداخت ، بدهی ، عدم وفای به عهد

3-مراجع قضائی : دادسرا ، دادگاه

4-عهده بانک : در نزد بانک

5-تعقیب کیفری : در مقابل تعقیب مدنی است یعنی شخص به علت ارتکاب به جرم تحت تعقیب مراجع قضائی قرار گیرد

6-مسئولیت مدنی : در مقابل مسئولیت کیفری قرار می گیرد که می توان به شکل جبران خسارت ، انجام تعهد ، وفای به عهد و غیره ;; باشد

7-بانک محال علیه : بانکی که چک در وجه آن صادر شده باشد

8-مشتکی عنه : کسی که از او شکایت شده باشد


بخش‌های یک چک

بخش‌های زیر در یک برگ چک وجود دارند که بعضی از آنها جاهای خالی تعبیه شده‌ای هستند که باید توسط نویسنده پر شود :شماره مسلسل چک: که شماره‌ای است که هنگام چاپ شدن برای هر برگ چک بطور یگانه و بدون تکرار است و بر روی آن ثبت می‌شود

شماره حساب جاری: شماره حساب بانکی‌ای که وجه معین شده از آن حساب پرداخت خواهد شد. این شماره معمولاً به همراه نام صاحب حساب معمولاً روی تمام برگه‌های یک دفترچه چک چاپ یا مُهر می‌شود

تاریخ پرداخت: تاریخی که موعد پرداخت وجه مشخص شده است. طبق قانون چک این تاریخ باید به حروف نوشته شود

گیرنده چک: نام فردی که می‌تواند وجه مشخص شده را در تاریخ مشخص شده دریافت کند. معمولاً برای اینکه امکان استفاده‌ چندین باره از یک برگ چک – خرج‌کردن و دست به دست کردن آن – وجود داشته باشد معمولاً از واژه‌ “حامل” یا “آورنده” استفاده می‌شود. در اینصورت هر شخصی می‌تواند وجه چک را دریافت کند

مبلغ چک: که یک بار به حروف در وسط و یک بار به عدد در پایین برگه چک نوشته می‌شود

امضای صاحب حساب: چک بدون امضای صاحب حساب ارزشی ندارد و قابل پرداخت نیست. بعضاً در بنگاههای تجاری که تعدادی از افراد در مسائل مالی آن شریک هستند، حسابهای جاری به نام دو یا چند فرد گشایش می‌یابد. در این حالت تمام افرادی که در قبال آن حساب “حق امضا” دارند باید چک را امضا نمایند

چک های بانکی

چک بانکی عبارتست از چکی که بانک، عهده خود/شعب و خود/شعب سایر بانکها، در وجه اشخاص حقیقی/حقوقی معین صادر می‌نماید. این چک دو نوع می باشد : چک بانکی بین شعب بانک صنعت ومعدن و چک بانکی بین بانکها(سایر بانکها)

ضوابط

- صدور چک بانکی در وجه حامل یا به حواله کرد ممنوع می باشد

- چکهای بانکی همانند سایر چکها، از طریق ظهر نویسی با رعایت کنترل تسلسل ظهرنویسان و احراز هویت گیرنده نهائی وجه، قابل انتقال است

- مدت اعتبار چک بانکی 6 ماه از تاریخ صدور می باشد و پس از سپری شدن این مدت،چک مزبور فقط در شعبه صادر کننده قابل پرداخت می باشد

- وجه چک بانکی بین بانکها، نقداً قابل پرداخت به متقاضی نمی باشدو می بایستی به حساب متقاضی در بانک منظور گردد

- احراز هویت دقیق و کامل متقاضی، خصوصاٌ در رابطه با ارقام مشمول دستورالعمل مبارزه با پولشوئی، الزامی می باشد

- چک بانکی عهده سایر بانکها، در صورتی توسط شعب بانک صادر می شود که ذینفع، در بانک پرداخت کننده وجه دارای شماره حساب باشد. چک مزبور در وجه بانک مورد نظر و جهت واریز به شماره حساب درخواست شده توسط متقاضی، صادر می گردد

نحوه صدور چک بانکی

- متقاضی فرم درخواست صدورچک بانکی را تکمیل می نماید

- چنانچه متقاضی بخواهد وجه چک بانکی را نقداً پرداخت نماید، بایستی فرم واریز نقدی را تکمیل و وجه موردنظر و کارمزد متعلقه را به صندوق شعبه واریز نموده و نسخه مربوطه را در اختیار متصدی امور بانکی قرار دهد

در صورتیکه متقاضی وجه چک بانکی را از حساب خود در شعبه پرداخت نماید، کارمزدی به آن تعلق نمی گیرد

چنانچه مشتری وجه را نقدا نیز پرداخت نماید کارمزدی از مشتری اخذ نمی گردد

- فرم تکمیل شده فوق، توسط متصدی امور بانکی شعبه کنترل می گردد

- معاون خدمات بانکی شعبه ، پس از کنترلهای لازم و تحریر چک آن را در قبال اخذ رسید از متقاضی، تسلیم وی می نماید

پرداخت وجه چکهای بانکی عهده بانک صنعت ومعدن

- در هنگام مراجعه متقاضی جهت دریافت وجه چک بانکی، شعبه به شرح زیر عمل می نماید

- کسب احراز هویت متقاضی با مدارک معتبری از قبیل، شناسنامه یا گواهینامه رانندگی یا گذرنامه و یا کارت ملی

- کشف رمز و اطمینان از صحت آن و در مورد مبالغ بیش از بیست میلیون ریال، اخذ تآییدیه از شعبه صادر کننده چک بانکی

- پرداخت وجه چک یا واریز به حساب متقاضی پس از حصول اطمینان

پرداخت وجه چکهای بانکی بین بانکها

- وجه چکهای بانکی بین بانکها، پس از تآیید رمز و کنترل های لازم توسط متصدی امور بانکی ویا معاون خدمات بانکی شعبه، به حساب مشخص شده متقاضی در شعبه واریز می گردد

چک الکترونیکى چیست ؟

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله حق توسعه و جهانشمولی حقوق بشر در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله حق توسعه و جهانشمولی حقوق بشر در pdf دارای 49 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله حق توسعه و جهانشمولی حقوق بشر در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله حق توسعه و جهانشمولی حقوق بشر در pdf

چکیده:  
ظهور و پیدایش نسل سوم حقوق بشر  
حق توسعه وسازمان ملل  
محتوای حق به توسعه  
مبانی حق به توسعه  
همبستگی بین المللی مبنای حق به توسعه  
حفاظت از محیط زیست مبنای حق توسعه  
حق به صلح مبنای حق توسعه  
منابع حق به توسعه  
دیدگاه علمای حقوق بین الملل  
عرف ورویه دولت ها  
قطعنامه های سازمان ملل  
منابع:  

چکیده

حقوق بشر دریک برداشت موسع ناظر به مجموعه ای از قواعد اصول، تمایلات وآرزوهای جوامع انسانی درحمایت وارتقاء حقوق اساسی انسان می باشد واز اینرو منشا اصلی حقوق بشر، حقوق فطری می باشد که با توجه به جذابیت های ذاتی نهفته دراصولی چون – برابری- عدم تبعیض ، آزادی ، حق حیات، حق بر محیط زیست – حق بر صلح پایدار، حق برداشتن محاکمات عادلانه وحق انتخاب محل سکونت واقامت.. بتدریج قواعد الزام آور وضمانت اجراهای لازم برای دفاع از حقوق بشر شکل گرفته ومجموعه ای از قطعنامه ها کنوانسیونها- بیانیه ها- اعلامیه ها، را بوجودآورده است که درکنار نهادهایی چون دادگاه حقوق بشر اروپایی، کمیسیون حقوق بشر ، دادگاههای کیفری رسیدگی بر جنایات یوگسلاوی سابق ورواند وتاسیس دادگاه کیفری بین المللی امکانات مثبتی برای حمایت از حقوق بشر بوجود آمده است . اما به رغم پیشرفت های قابل توجهی که جامعه جهانی از فردای جنگ جهانی دوم درزمینه حمایت از حقوق بشر بدست آورده است هنوز چالش بسیار جدی پیش روی جامعه جهانی درارتقاء حقوق بشر وجوددارد منشا این چالش رودررویی دو گرایش متضاد الزامات اقتصاد لیبرائی از یکطرف ومطالبات اجتماعی وعدالت خواها ن از طرف دیگر می باشد درحالی که برای بخشی از حقوق بشرکه مربوط به حقوق مدنی، سیاسی، وفرهنگی است ابزارهایی بین المللی لازم تولید شده است ولی درمورد بخش دیگر از حقوق بشر که موصوف به حقوق همبستگی است ، اقدامات حمایتی بسیار اندکی آن هم درسالهای اخیر صورت گرفته است . واین برخورد دو گانه وتبعیض آمیز به اجزای مختلف مجموعه حقوق بشر ، جهانشمولی آن را زیر سئوال می برد. از اینرو بابررسی جایگاه حق توسعه ، برخورد تبعیض آمیز دموکراسی های غربی مبتنی بر اقتصاد لیبرائی با مجموعه حقوق بشر به بحث گذاشته شده است

واژگان کلیدی:

حقوق بشر، نسل اول، نسل دوم، نسل سوم، حقوق همبستگی حق برتوسعه ، حق برمحیط زیست، حق بر صلح ، صلح مثبت


ظهور و پیدایش نسل سوم حقوق بشر

نسل اول حقوق بشر که حقوق مدنی وسیاسی را مورد توجه قرارمی دهد، بر پایه اصل آزادی انسان وبهره مندی وی از حقوق اساسی شکل گرفته است . وسپس حقوق اجتماعی واقتصادی که شاخص های اصلی آن برابری انسان ها از بهره مندی از حقوق اقتصادی را نشان می دهند وارد ادبیات حقوق بشر شده وبه عنوان نسل دوم معرفی شده اند.(1)

روند رو به گسترش انسانی شدن حقوق بین الملل .بین المللی شدن حقوق بشر،مو جب ظهور نسل سوم حقوق بشر گردید. منشور آفریقایی حقوق بشر، نسل سوم را تحت عناوین حق (( نسبت ))به توسعه ، حق (( نسبت )) به صلح وحق (( نسبت )) به محیط زیست احصاءنمود(2)

بدیهی است که این فهرست به صورت جامع، مصادیق واشکال مختلف حقوق بشر را معرفی نمی کند بلکه نمونه هایی به دست می دهد که بیشتر جهت گیری وغایت زندگی اجتماعی انسان را به تصویر می کشد وپیش نیازهای یک زندگی مطلوب را که درآن انسان ها احساس کامیابی وخوشبختی دارند را مطرح می کند .این پیش نیازها همیشه درحال تغییر وتحول اند، چرا که انسان هم دربعد زندگی فردی وهم اجتماعی به سوی کمال می شتابد وبه طور طبیعی نیازهای هردوره از زندگی تکاملی او متناسب با الزامات ومقتضیات همان دوره می باشد از اینرو مصادیق حقوق بشر را نمی بایستی به سه نسل شناخته شده تا امروزه محدود نمود به علاوه، طبقه بندی حقوق بشر به نسل های مختلف صرفا به لحاظ توجه به سیر تاریخی توسعه وتکامل حقوق بشر صورت می گیرد وگرنه حقوق بشر به طور طبیعی میل به تقسیم ناپذیری وفراگیر شدن دارد وتجزیه وتقسیم آن با ماهیت وغایت این حقوق منافات دارد برخی از صاحب نظران براین عقیده اند که نسل جدید حقوق بشر هرچند هنوز به صورت اسناد مورد قبول تنظیم نشده وعینیت نیافته است ، ولی بالقوه خطری رابرای حقوق بشر موجود پدید می آورد . عده ای معتقدند که این نسل از حقوق بشر بسیار مبهم وگنگ وبعضا درحد شعارهایی است که می تواند مورد بهره برداری تبلیغاتی برخی از کشورها قرارگیرد . بااین وجود باید توجه داشت که رهیافت جدید درحقوق بشر، نشان از موضوعاتی دارد که درحال ظهورند وجامعه جهانی آماده است که آنها را مورد شناسایی قراردهد . ولی دربرابر این سئوال که چه موضوعاتی درحیطه نسل جدید حقوق بشر قرارمی گیرند ، نظریات متفاوتی مطرح شده است (3)

استفن مارکز، نسل جدید حقوق بشر را شامل محیط زیست، توسعه، صلح، میراث مشترک بشریت، ارتباطات وکمک های بشر دوستانه می داند.(4)

حق توسعه وسازمان ملل

توسعه همیشه یک مفهوم بحث انگیز بوده است همانند صلح ، امنیت وحقوق بشر. این مقوله درسالهای اخیر توجه زیادی را درسازمان ملل به خود جلب کرده است حق توسعه حاصل یک تحول مفهومی دردرون این سازمان است . تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر دردسامبر 1948 ومیثاق های حقوق مدنی وسیاسی وحقوق اجتماعی واقتصادی در1966 زمینه ساز تولد حق توسعه می باشد. تجربه استعمار زدایی نیز باعث تقویت زمینه شکل گیری حق توسعه شد برگزاری کنفرانس استکهلم سازمان ملل درباره محیط زیست موجب گردید که مفهوم توسعه پایدار مورد توجه قرارگرفته وبرداشت های جدیدی از رشد اقتصادی همراه با حفاظت زیست محیطی ارائه شود. هر چند که درادبیات تولید شده توسط سازمان ملل حق توسعه به منزله بخشی از حقوق بشر معرفی وحتی دارای توان بالقوه یکپارچه نمودن حقوق بشر تلقی شده است ، بااین وجود روابط بین حقوق بشر وتوسعه هرگز درتئوری وعمل سازمان ملل مشخص وروشن نبوده است. آیا فرایند ومفهوم، مجزااز هم هستند؟ آیا حقوق بشر به طور کلی یا جزئی یکی از عناصر توسعه پایداراست ؟ به طور مشخص جایگاه حقوق سیاسی و مدنی مربوط به توسعه درتئوری وعمل سازمان ملل چیست؟ به طور واضح تر جایگاه حقوق مشارکت درفعالیت های مربوط به توسعه سازمان ملل چیست؟ آیا سازمان ملل توسعه دموکراتیک را حمایت وتصدیق می کند؟

سازمان ملل درچهل سال اول تاسیس خود نسبت به حق توسعه توجه جدی نشان نمی داد. مفهوم حق توسعه برای اولین بار به طور رسمی درقطعنامه 133/36 مجمع عمومی درتاریخ 14 دسامبر 1981 مطرح گردید وپس از آن درقطعنامه های مختلف حق توسعه درکنار حقوق بشر مشاهده می شود.(5)

بالاخره مجمع عمومی درقطعنامه 128/41 مورخ 4 دسامبر 1986 اعلامیه حق توسعه راتصویب نمود. اعلامیه حق توسعه مجددا اعلامیه جهانی حقوق بشر وهمچنین میثاق جهانی حقوق مدنی وسیاسی را مورد تایید قرارداد وحق توسعه مکمل وجزءلاینفک حقوق بشر معرفی گردید درحالی که دبیر کل های سازمان ملل بیشتر از یک مشارکت عمومی مبهم وکلی تر سخن می گفتند اماآقای پطرس غالی دردستورالعمل برای توسعه به طور صریح وروشن دموکراسی را به عنوان یکی از اجزاء حاکمیت مطلوب بیان می کند براساس دستورالعمل دبیرکل

دموکراسی وتوسعه درموارد اساسی باهم مرتبط هستند . زیرا دموکراسی، تنها مبنای دراز مدت برای مدیریت رقابت های نژادی ، مذهبی بوده ومنافع فرهنگی را از طرقی که خطر خشونت وبرخورد داخلی را به حداقل برساند، فراهم می آنرد . آنها با هم مرتبط هستند، به خاطر اینکه دموکراسی به طور ذاتی با مسئله حاکمیت مطلوب متصل است که این برهمه جنبه های توسعه تاثیر دارد. آنها باهم مرتبط هستند، به خاطر اینکه دموکراسی یک اصل اساسی حقوق بشر است، یعنی پیشرفتی که خود یک اقدام مهم توسعه است . آنها باهم مرتبط هستند، به خاطر اینکه مشارکت مردم درفرایندهای تصمیم گیری که بر زندگی آنها تاثیر می گذارد یکی از اصول اساسی توسعه محسوب می شود.))

دربند21 این دستورالعمل ، دبیرکل توسعه دموکراتیک واقعی را مورد ستایش قرارداده است. دبیرکل تاکید نموده است که پیشرفت وافزایش قدرت حاکمیت یک شرط اساسی برای موفقیت هرگونه برنامه واستراتژی برای توسعه است حاکمیت مردمی می بایستی به عنوان تنها ومهم ترین متغیر توسعه درکنترل دولت های فرد گرا باشد. دبیر کل تصدیق نمود که پیوستگی بین توسعه ودموکراسی یک مسئله ذاتی است (6)

ارتباط بین توسعه وحاکمیت دموکراتیک مورد تایید بعضی نهادهای تخصصی سازمان ملل قرارگرفته است

آقای جیمز گوستاو اسپت رئیس برنامه عمران ملل متحد (UNDP) مکررا حاکمیت دموکراتیک رابه عنوان یک خصیصه اساسی وضروری توسعه تصدیق وتایید نمود بنا به برداشت های UNDP دموکراسی ضرورتا یک سیستم سیاسی نیست، بلکه یک نوع از مشارکت است که جدا از رویه های مربوط به سیاست گذاری قانونی ملی می تواند صورت پذیرد

درمقابل، بانک جهانی ارتباط بین حقوق بشر وتوسعه را مورد تردید قرارداده است . درطول دهه هفتاد بانک جهانی از این دید گاه دفاع کرده است که توجهش به فقر، آسیب پذیری ونیازهای اساسی بشری یک رهیافت حقوق بشری برای توسعه نبوده است . بانک جهانی بر توسعه اقتصادی اشخاص دردرون ملت ها تاکید داشت، اما به موقعیت حقوق شناخته شده بین المللی آنها هیچ توجهی نداشت

اجلاس جهانی توسعه اجتماعی که درروزهای ششم تا دوازدهم مارس 1995 درکپنهاگ تشکیل گردید، حرکتی ارزنده درشفاف سازی محتوای حق توسعه می باشد . دراین اجلاس برای اولین بار جامعه جهانی، تعهد خود نسبت به ریشه کن کردن فقر مطلق را اعلام می نماید. اجلاس توسعه اجتماعی این نکته را روشن نمود که قدرت بخشیدن به جامعه مدنی برای سلامت توسعه اجتماعی یک شرط ضروری اعلام شده است . بیانیه سیاسی کپنهاگ مشتمل بر یک مقدمه وده تعهد است . مقدمه این بیانیه بربررسی اهداف مذاکرات اجتماعی به طور مجمل اشاره می کند . دراین بخش از بیانیه به این مسئله که جوامع می بایست به طور موثری به نیازهای مادی ومعنوی افراد خانواده جوامع پاسخ گویند، اعتراف شده است . مقدمه بیانیه رابطه بین توسعه اجتماعی وعدالت اجتماعی را از سویی وامنیت بین المللی از سوی دیگر را روشن می نماید. مقدمه بیانیه دموکراسی ونظارت مسئولانه را از شرایط تحقق توسعه مستمر اجتماعی ومردم گرا می داند وتاکید می کند که مردم هسته مرکزی توسعه مداوم را تشکیل می دهند بخش نهایی مقدمه به اصول واهداف اجلاس می پردازد. درواقع هدف عمده دستیابی به رشد اجتماعی مردم – مدار عنوان شده که بتواند چه درآینده مارا درساختن فرهنگی مبتنی بر همکاری ومشارکت ودرپاسخگویی به نیازهای مبرم مردمی که بیشترین آسیب پذیری دربرابر نابسامانی های جامعه بشری را دارا هستند، رهنمون گردد.1 (7)

محتوای حق به توسعه

حق توسعه جزئی از حقوق بشر می باشد ویک حقوق اساسی که ضامن آزادی وپیشرفت ، عدالت وخلاقیت انسان هاست پیش طرح حقوق بشر که توسط بنیاد بین المللی برای حقوق بشر تدوین شده است ، حق توسعه را چنین تعریف می کند

حقوقی است که بهره مندی تمامی انسان ها از زن ومردرا دریک سهم عادلانه ومتناسب از اموال وخدمات تولیدی جامعه جهانی فراهم می کند(8)

دراین برداشت هم به سهم دولت ها درتقسیم عادلانه کار بین المللی وهم به حق توسعه فردی توجه شده است . همچنین همبستگی ملی وبین المللی مبنای اصل توسعه تلقی شده وعدالت غایت وهدف توسعه قلمداد شده است

آنتونیو کاسسه درکتاب حقوق بین الملل درجهان نامتحد بیان می کند که حق توسعه را نمی توان به عنوان یک حق فردی درنظر گرفت، زیرا که این حق درحقیقت با جمع کردن حقوق مشخص شده دردو میثاق بین المللی به ویژه میثاق حقوق اقتصادی ، اجتماعی، فرهنگی به وجود آمده است ودرنتیجه مفهوم حق توسعه چیزی بیشتر از حرف کشورهای غربی دروادار کردن کشورهای دیگر جهت تقویت واجرای دو میثاق بین المللی است . از طرف دیگر نمی توان حق توسعه را به عنوان یک حق جمعی ملت های کشورهای درحال توسعه درنظر گرفت ، زیرا درحقیقت ملت ها را نمی توان به عنوان یک بخش مجزا از دولت ها درنظام حقوق بین الملل تحت عنوان اشخاص حقوقی درنظر گرفت، مگر اینکه دریک زژیم نژاد پرست یا رژیم اشغالگر خارجی ومانند آن حضور داشته باشند . پس مردم کشورهای مستقل بخش جدایی از حکومت هایشان نیستند که به طور فعال درموضوعات بین المللی مشارکت داشته باشند چون حق توسعه یک موضوع بین المللی است .هکتور گریس اسپیل درهمین خصوص می گوید که نزاع اولیه ای که درهر تجزیه وتحلیل روش شناسی درزمینه عناصر ومحتوای حق توسعه به وجود می آید ، سازگاری ویا عدم سازگاری ماهیت جمعی وفردی یک حق است. حقوق بین الملل سنتی از ماهیت دوگانه حق توسعه حمایت نمی کند درحالی که اکنون از تقسیم بندی حقوق بشر به حقوق جمعی وحقوق فردی، حمایت نمی شود. بعضی از حقوق همانند، حق تعیین سرنوشت وحق توسعه دارای ماهیت دوگانه فردی وجمعی می باشند(9)

آقای محمد بیجاوی 1 بدون آنکه جنبه دوگانه حق توسعه ( حق دولت وحق فرد) را رد کند، معتقد است که این مسئله حائز اهمیت نیست چرا که همزمان دولت وفرد می توانند ذینفع وذیحق توسعه قلمداد شوند(10)

بااین حال به لحاظ کاربردی، آقای بیجاوی معتقداست که طرح مسئله دربعد بین المللی یعنی دریک نظام حقوقی که با خصلت بین الدولی برجسته می گردد این امکان را به ما می دهد که ماهیت اصلی وواقعی مسئله را بهتر درک کنیم(11)

هرچند که رویکرد نسبت به حق توسعه به مثابه یک مسئله چند بعدی دیدگاه غالب را بین صاحب نظران تشکیل می دهد، بااین وجود طبق دیدگاه دیگری حق توسعه یک حق فردی است که به انسان به طور مستقل از جامعه اش تعلق می گیرد(12)

به نظر نمی رسد که تاکید بر جنبه فردی یا جمعی حق توسعه بتواند تاثیری بر ماهیت ومحتوای این حق داشته باشد، چرا که درتحلیل نهایی این انسان است که هم محور وهم غایت توسعه می باشد . ازاینرو ، همان طوریکه آقای بیجاوی تذکر داده است ، تاکید بر جنبه بین المللی ودسته جمعی حق توسعنه بیشتر به لحاظ عملی وکاربردی حائز اهمیت می باشد

آقای بیجاوی معتقد است که حقوق توسعه تازمانی که به عنوان حق دولت ها وملت ها جایگاه مستحکمی درحقوق بین الملل به دست نیاورده است ، نمی تواند به عنوان یک حق فردی از استحکام کافی برخوردار باشد. چرا که درحقوق بین الملل امروز، سازوکارهای لازم برای اجرا یی کردن حق فردی توسعه، به اندازه کافی کسترش نیافته است (13)

هرچند که درچالش های جهان سوم حقوق توسعه 2 درسالهای دهه 1960به بعد پررنگ شده است ، ولی به هیچ وجه ارتباط مفهوم توسعه واستعمار زدایی رابی اعتبار نمی کند . چرا که دراین سال هاکشورهای تازه استقلال یافته ، فرصت یافته بودند که درمجمع عمومی به بیان دیدگاه های خود درخصوص توسعه بپردازند وازاین دیدگاه دفاع می کردند که دستیابی به استقلال وتوسعه فرایند واحدی است . یعنی بدون استقلال توسعه مقدور نیست وبدون توسعه نیز استقلال مفهومی ندارد . دولت های تازه استقلال یافته به دنبال دستیابی به استقلال سیاسی ، به دنبال استقلال اقتصادی بوده ودراین راه درصدد ایجاد تضمین های حقوقی لازم برای وادارکردن کشورهای توسعه یافته به همکاری وکمک بودند (14)

ازاواخر دهه 50 واوایل دهه 60 ، تحولاتی درجامعه جهانی رخ داد که عوامل ذهنی وعینی توجه به مسئله توسعه را باخود همراه داشت . ازاوایل سال های 1970استقرار نظم نوین جهانی بر پایه تقسیم عادلانه کار بین المللی که مورد توجه جهان سوم قرارگرفته ، تاسیس آنکتاد وتصویب قطعنامه هایی چون منشور حقوق وتکالیف اقتصادی دولت هاوقطعنامه مربوط به نظم نوین اقتصادی درسال19751974 ( قطعنامه های 3362و3281و3202و3201بازتاب تلاش ها وتحرک جهان سوم دراین خصوص می باشد به رغم این تلاش ها تا 1986 حق توسعه به صورت شفاف مورد تایید قرارنگرفت . از اواسط دهه 80 به بعد ادبیات جدیدی درخصوص حق توسعه شکل گرفته که تصویب اعلامیه حق توسعه در1986 نقطه عطفی دررویکرد جدید درزمینه حق به توسعه می باشد(15)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام در pdf دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام در pdf

1-  زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام  
2-  تقسیم بندی دوره های ادبی  
2-1- از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری  
مقدمه  
ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری  
آغاز ادب فارسی  
قرن چهارم، عصر سامانی و بویی  
توجه سامانیان بزبان پارسی  
اهمیت قرن چهارم در علوم و ادبیات  
نثر پارسی در قرن چهارم  
شعر فارسی در قرن چهارم  
از خصائص شعر فارسی قرن چهارم:  
2-3- قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان  
2-3-1- نثر فارسی در قرن پنجم و ششم  
2-3-2-  نثر ساده در قرن پنجم و ششم:  
نثر مصنوع در قرن ششم:  
کتب علمی  
شعر فارسی در قرن پنجم و ششم  
پاره‏ای از اختصاصات شعر فارسی در قرن پنجم و ششم :  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام در pdf

 1)      ) از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری  مقدمه)

2)      ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری نفوذ لغات عربی در لهجات ایرانی آغاز ادب فارسی

3)      قرن چهارم، عصر سامانی و بویی

4)      قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان  آمیزش زبان فارسی با زبان عربی

5)      قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان،رواج زبان ادبی در نواحی مرکزی و جنوبی و غرب

6)      انتشار زبان فارسی در خارج از ایران

7)      نثر فارسی در قرن پنجم و ششم

8)      نثر ساده در قرن پنجم و ششم

9)      قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان، نثر مصنوع در قرن ششم

10)  قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان ،انتشار زبان فارسی در خارج از ایران

11)  قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان، نثر فارسی در قرن پنجم و ششم

12)  قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان ،نثر ساده در قرن پنجم و ششم

13)  قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان، نثر مصنوع در قرن

14)  ششم قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان ،کتب علمی

15)  قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان ، شعر فارسی در قرن پنجم و ششم

16)  قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان ،عرفان در شعر فارسی

1-  زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام

در گذشته، دوره­های تاریخ ادبیات را بر مبنای سلسله­ها تقسیم بندی می­کردند مانند: شعر دوره­ی غزنوی یا ادبیات دوره­ی مغول. اما امروزه سیر ادبیات فارسی را بر منبای شاخصها و سنتهای ادبی و با توجه به افراد شاخص و سنت­گذار تقسیم­بندی می­کنند. منظور از شاخصها و سنت گذاران، افرادی هستند. که مهمترین ویژگیهای ادبی یک مقطع را می­توان در آثار آنها پیدا کرد

تقسیم دوره­های ادبی بر این مبنا، لزوماً با تقسیمات سیاسی، تاریخی و جغرافیایی همخوانی و هماهنگی ندارد. گاهی شاعری که از نظر زمانی در دوره­ای زندگی می­کند از لحاظ ادبی و فکری در دوره­ پس یا پیش از خود قرار می­گیرد

 2-  تقسیم بندی دوره های ادبی

2-1- از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری

2-2- قرن چهارم، عصر سامانی و آل بویه

 2-3- قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان

2-4- وضع عمومی علم وادب در قرن هفتم و هشتم

2-5- قرن نهم دوره تیموری (782 ـ 907 هجری

2-6-  از آغاز قرن دهم تا میانه قرن دوازدهم عهد صفوی (907 ـ

2-7-  از میانه قرن دوزادهم تا اواسط قرن چهاردهم دوره افشاری و زندی و قاجاری و مشروطیت

2-1- از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری

مقدمه

دولت ساسانی با شکستهای پیاپی سپاهیان ایران از لشگر اسلام در جنگهای ذات السلاسل(12هجری) وقادسیه(14 هجری) و جلولاء(16 هجری) و نهاوند(21 هجری) واژگون شد، و نفوذ مداوم مسلمین در داخله شاهنشاهی ایران تا ماوراءالنهر که تا اواخر قرن اول هجری بطول انجامید، سبب استیلای حکومت اسلامی بر ایران گردید و ایرانیان برای قرونی محدود و معدود تحت سیطره عرب درآمدند

ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری

چنانکه میدانیم زبان رسمی و ادبی ایران در دوره ساسانی لهجه پهلوی جنوبی یا پهلوی پارسی بود. این لهجه در دربار و ادارات دولتی و حوزه روحانی زرتشتی چون یک زبان رسمی عمومی بکار میرفت و در همان حال زبان و ادب سریانی هم در کلیساهای نسطوری ایران که در اواخر عهد ساسانی تا برخی از شهرهای ماوراءالنهر گسترده شده است، مورد استعمال داشت

پیداست که با حمله عرب و بر افتادن دولت ساسانیان برسمیت و عمومیت لهجه پهلوی لطمه‏ای سخت خورد لیکن بهیچ روی نمیتوان پایان حیات ادبی آن لهجه را مقارن با این حادثه بزرگ تاریخی دانست چه از این پس تا دیرگاه هنوز لهجه پهلوی در شمار لهجات زنده و دارای آثار متعدد پهلوی و تاریخی و دینی بوده و حتی باید گفت غالب کتبی که اکنون بخط و لهجه پهلوی در دست داریم متعلق ببعد از دوره ساسانی است

تا قسمتی از قرن سوم هجری کتابهای معتبری بخط و زبان پهلوی تألیف شده و تا حدود قرن پنجم هجری روایاتی راجع بآشنایی برخی از ایرانیان با ادبیات این لهجه در دست است و مثلاً منظومه ویس و رامین که در اواسط قرن پنجم هجری بنظم درآمده مستقیماً از پهلوی بشعر فارسی ترجمه شده و حتی در قرن هفتم «زرتشت بهرام پژدو» ارداویرفنامه پهلوی را بنظم فارسی درآورد

در سه چهار قرن اول هجری بسیاری از کتب پهلوی در مسائل مختلف از قبیل منطق، طب، تاریخ، نجوم، ریاضیات، داستانهای ملی، قصص و روایات و نظایر آنها بزبان عربی ترجمه شد و از آنجمله است: کلیله و دمنه، آیین نامه، خداینامه، زیج شهریار، ترجمه پهلوی منطق ارسطو، گاهنامه، ورزنامه و جز آنها

در همین اوان کتبی مانند دینکرت، بندهشن، شایست نشایست،ارداویرافنامنه، گجستک ابالش، یوشت فریان، اندرز بزرگمهر بختکان، مادیگان شترنگ، شکند گمانیک و یچار و امثال آنها بزبان پهلوی نگاشته شد که بسیاری مطالب مربوط بایران پیش از اسلام و آیین و روایات مزدیسنا و داستانهای ملی در آنها محفوظ مانده است. مؤلفان این کتب غالباً از روحانیون زرتشتی بوده و باین سبب از تاریخ و روایات ملی و دینی ایران قدیم اطلاعات کافی داشته‏اند. از این گذشته در تمام دیوانهای حکام عرب در عراق و ایران و ماوراءالنهر تا مدتی از خط و لهجه پهلوی استفاده میشده است

با همه این احوال پیداست که غلبه عرب و رواج زبان دینی و سیاسی عربی بتدریج از رواج و انتشار لهجه پهلوی میکاست تا آنجا که پس از چند قرن فراموش شد و جای خود را بلهجات دیگر ایرانی داد

خط پهلوی هم بر اثر صعوبت بسیار و نقص فراوان خود بسرعت فراموش گردید و بجای آن خط عربی معمول شد که با همه نقصهایی که برای فارسی زبانان داشت و با همه نارسایی بمراتب از خط پهلوی آسانتر است

بهمان نسبت که لهجه پهلوی رسمیت و رواج خود را از دست میداد زبان عربی در مراکز سیاسی و دینی نفوذ می‏یافت و برخی از ایرانیان در فراگرفتن و تدوین قواعد آن کوشش میکردند اما هیچگاه زبان عربی مانند یک زبان عمومی در ایران رائج نبود و بهیچ روی بر لهجات عمومی و ادب ایرانی شکستی وارد نیاورد و عبارت دیگر از میان همه ملل مطیع عرب تنها ملتی که زبان خود را نگاه داشت و از استقلال ادبی محروم نماند ملت ایرانست

آغاز ادب فارسی

اگر چه ادبیات پهلوی در برابر نفوذ و رسمیت زبان عربی اندک اندک راه ضعف و فراموشی می‏پیمود لیکن لهجات محلی دیگر ایران با آمیزش با زبان عربی آماده ایجاد ادبیات کامل و وسیعی میگردید و از آنجمله بود لهجه آذری، لهجه کردی، لهجه فارسی(معمول در فارس)، لهجات مرکزی ایران، لهجه طبری، لهجه گیلی و دیلمانی، لهجه سگزی، لهجه خراسانی، لهجه سغدی، لهجه خوارزمی و جز آن

لهجه عمومی مشرق ایران و شعب آن از این میان ثروتمندترین لهجه‏های ایرانی بود و چون بازمانده لهجه‏های ادبی مهمی مانند پهلوی اشکانی (پهلوی شمالی)، سغدی قدیم، تخاری و خوارزمی قدیم بود بزودی و با کوچکترین رسمیت سیاسی می‏توانست بهترین وسیله ایجاد ادبیات جدیدی در ایران گردد و این امر خوشبختانه بیاری یعقوب سر لیث صفار(254ـ265) مؤسس سلسله مشهور صفاری در اواسط قرن سوم هجری بشرحی که در تاریخ سیستان بتفصیل آمده است صورت گرفت و با ظهور شاعرانی مانند محمد بن وصیف سگزی دبیر یعقوب و بسام کورد(کرد) از خوارج سیستان که بصلح نزد یعقوب رفته بود و محمد بن مخلد سگزی از فاضلان عهد یعقوب نخستین اشعار عروضی پارسی سروده شد

 

قرن چهارم، عصر سامانی و بویی

 توجه سامانیان بزبان پارسی

خاندان سامانی یکی از خاندانهای اصیل ایرانست که نسل آن ببهرام چوبین سردار مشهور ساسانی میرسید. شاهان این خاندان در احترام میهن و بزرگداشت مراسم ملی و احیاء سنن قدیم ایران و علی الخصوص در ترویج زبان پارسی حد اعلی کوشش را بکار میبردند و باین نظر در تشویق شاعران و نویسندگان و مترجمان نکته‏یی را فرو نمیگذاشتند مثلاً چون دیدند که کلیله و دمنه پهلوی مدروس شده و ممکن است مردم ایران بر اثر رغبتی که بدان دارند از ترجمه عربی آن که بدست عبدالله پسر مقفع صورت گرفته بود استفاده کنند، بترجمه آن از تازی بنثر پارسی فرمان دادند و این کار در عهد سلطنت نصر بن احمد سامانی (301ـ 331 هجری) انجام شد و سپس بهمت وزیر او ابوالفضل بلعمی، رودکی شاعر مشهور آنرا از نثر بنظم پارسی در آورد، و یا چون دو کتاب مشهور محمد بن جریر الطبری (متوفی بسال 310) یعنی تاریخ الرسل و الملوک و جامع البیان تفسیر القرآن او در خراسان شهرت یافت، ابوصالح منصور بن نوح سامانی (350ـ366 هجری) نخستین را بهمت وزیر خود ابوعلی محمد بن ابوالفضل محمد بلعمی و دومین را بدست گروهی از فقیهان بپارسی درآورد و این هر دو ترجمه اکنون در دست و ار ذخایر گرانبهای ادب پارسی است

اهمیت قرن چهارم در علوم و ادبیات

قرن چهارم بر تارک تاریخ ایران چون تاجی درخشنده است که بانواع گوهرهای تابان مزین باشد. این گوهرهای درخشان علم و ادب مردان بزرگی مانند محمد بن زکریای رازی و ابو نصر فارابی و احمد بن عبدالجلیل سگزی و ابونصر عراق و علی بن عباس مجوسی اهوازی و ابوسهل مسیحی و رودکی و شهید بلخی و دقیقی و ابن العمید و ابن عباد و قابوس و بدیع الزمان همدانی و ابوبکر خوارزمی و بسیاری از رجال نامبردار مانند ایشانند که فرصت شمارش همه آنان در این وجیزه نیست. در پایان این قرن سه تن از مفاخر عالم انسانی یعنی ابوریحان بیرونی و ابوعلی بن سینا و ابوالقاسم فردوسی وارث همه ترقیات و پیشرفتهای ایرانیان در علوم و ادبیات شدند و قسمتی از آغاز قرن پنجم را نیز بنور وجود و آثار گرانبهای خود روشن داشتند

این قرن همانطور که دوره بلوغ علوم اسلامی و ادب عربی است بهمان نحو هم مهمترین و بارآورترین عهد ادب فارسی و عصر ظهور گویندگان بزرگ و فصیح در نواحی شرقی ایرانست. در نواحی دیگر ایران اگر چه گویندگانی مانند قابوس و مسته مرد(شاعر طبری زبان) و بندار رازی و منطقی رازی و غضائری رازی پدید آمده و بعضی از آنان تا اوایل قرن پنجم نیز زیسته و شاعری کرده‏اند لیکن عده آنان واهمیت ایشان بدرجتی نیست که بتوانیم آنانرا همپایه شاعران خراسان و ماوراءالنهر یعنی حوزه فرمانروایی سامانیان بدانیم

نثر پارسی در قرن چهارم

نثر پارسی این دوره تنها از همین آثار گرانبها بهره‏مند نبود بلکه آثار متعدد دیگری نیز درین عهد بوجود آمده که برخی از آنها هنوز باقی و از آنجمله است

1ـ کتاب عجائب البر و البحر یا عجایب البلدان از ابوالمؤید بلخی که حاوی اطلاعات ذیقیمتی راجع بنواحی مختلف خاصه ایرانست

2ـ کتاب حدود العالم من المشرق الی المغرب که مؤلف آن معلوم نیست ولی چنانکه در مقدمه آن ذکر شده تألیف آن بسال 372 هجری صورت گرفته است

3ـ کتاب الابنیه عن حقایق الادویه از ابومنصر موفق هروی در داروشناسی که نسخه‏یی از آن بخط اسدی طوسی شاعر موجود است

4ـ ترجمه تاریخ طبری که اصل آن یعنی تاریخ الرسل و الملوک از محمد ابن جریر الطبری است و ترجمه آن بفرمان ابوصالح منصور بن نوح بدست وزیر او ابو علی محمد بن ابوالفضل محمد بلعمی بسال 352 با اضافات و استفاداتی از منابع دیگر صورت گرفته است

5ـ ترجمه تفسیر طبری از جامع البیان محمد بن جریر الطبری معروف بتفسیر کبیر که بامر ابو صالح منصور بن نوح و بدست گروهی از فقهای خراسان و ماوراءالنهر انجام شد

6ـ مقدمه شاهنامه ابومنصوری از ابومنصورالمعمری. این مقدمه که اکنون در دست است بنا بر شرحی که خواهد آمد بر شاهنامه ابو منصور محمد بن عبدالرزاق سپهسالار خراسان نوشته شده است
از محمد بن ایوب الحاسب الطبری دانشمند معروف دو رساله شش فصل و استخراج در دست است و کتاب دیگری بنام کشف المحجوب در کلام اسمعیلیه از ابو یعقوب سگزی باقیست که گویا از اصل عربی ترجمه شده باشد و در این صورت باید آنرا از آثار اوایل قرن پنجم هجری شمرد
از خصایص مهم دوره سامانی یکی تدوین تاریخ ایران و داستانهای ملی است بزبان پارسی. در قرن چهارم هنوز دنباله افکار و عقاید شعوبیه ایرانی باقی بود و این روحیه بهمان نحو که در ادبیات عربی مایه سرودن بسیاری از اشعار وطنی به وسیله ایرانیان و تألیف کتاب در ذکر تاریخ و مفاخر ایرانیان و مثالب تازیان شده بود، در زبان پارسی نیز باعث تألیف بسیاری کتب و ذکر مفاخر گذشتگان گردید این کتب در قرن چهارم معمولاً تاریخهای مشروح ایران قدیم یا داستانهای مفصل پهلوانان بود که با توجه بمأخذ کهن پهلوی یا مأخذ منقول از پهلوی بعربی تهیه و تألیف شده و از آنجمله است: شاهنامه ابوالمؤید بلخی که کتابی عظیم از تاریخ و داستانهای قهرمانی ایران پیش از اسلام تا غلبه تازیان بودـ شاهنامه ابو علی بلخی ـ شاهنامه ابومنصوری که در سال 346 هجری بفرمان ابو منصور محمد بن عبدالرزاق طوسی سپهسالار خراسان، بوسیله چند تن از دهقانان گردآوری شده و از لحاظ اتفاق مأخذ و نظم مطالب ظاهراً بهترین شاهنامه منثور قرن جهارم بوده. بر این کتاب ابو منصور المعمری، وزیر ابومنصور محمد بن عبد الرزاق مقدمه‏یی نگاشته که اکنون باقی و از آثار گرانبها و معتبر نثر پارسی است. نخستین شاعری که از این کتاب برای ایجاد یک شاهنامه منظوم استفاده کرد دقیقی و بعد از او استاد ابوالقاسم فردوسی است

نثر فارسی قرن چهارم بسیار ساده و خالی از صنایع لفظی بود. در نثر این دوره و تمام آثاری که بعد از آن به سبک این عهد نوشته شد اثری از لغات مشکل عربی و ذکر امثال عرب یا آوردن اشعار تازی بقصد آرایش کلام و نظایر آن مشهود نیست بلکه نثری است روان و طبیعی و مبتنی بر روش تکلم عموم و با جمله‏های کوتاه و روشن و خالی از ابهام و تعقید. تکرار افعال و آوردن افعال کامل بی‏نقص و عدم توجه بمقدمه چینی‏های زائد بر اصل و سعی در صراحت الفاظ از خصایص عمده نثر فارسی در این دوره است

شعر فارسی در قرن چهارم

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله زن در ترازوی سخن سعدی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله زن در ترازوی سخن سعدی در pdf دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله زن در ترازوی سخن سعدی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله زن در ترازوی سخن سعدی در pdf

چکیده  
مقدمه  
«نقش‌های مختلف زنان در آثار سعدی»  
1- زن در مقام مادر  
2- زن در مقام دختر  
3- زن در مقام همسر  
4- زن در مقام دانای نصیحت‌گر و خردمند  
ملاک‌های جامعه روزگار سعدی و زن  
1- توجه به زیبایی  
2- عدم رعایت تناسب سنی و هم کفی در ازدواج  
3- کدخدا منشی برای حل مسائل خانواده  
4- تعدد زوجات  
5- ناسازگاری داماد و مادرزن  
6- آزارهای جنسی  
«دریافت بعضی از نکات اعتقادی سعدی در مورد زنان از خلال حکایت‌ها»  
فضایل و رذایل زنان از نظر سعدی با توجه به گفتار اندر پرورش زنان و ذکر صلاح و فساد ایشان در باب هفتم  
سخنان برجسته سعدی در مورد زنان  
نتیجه‌گیری  
پی نوشتها  
فهرست منابع و مأخذ  

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله زن در ترازوی سخن سعدی در pdf

1- کلیات سعدی، محمدعلی فروغی، تهران، هرمس، چاپ اول، 1385

2- بوستان سعدی، غلامحسین یوسفی، تهران، انتشارات دیبا، چاپ پنجم، 1375

3- گلستان سعدی، غلامحسین یوسفی، تهران، خوارزمی، چاپ ششم، 1381

4- سفرنامه بن بطوطه، محمدعلی موحد، تهران، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1348

5- استاد کور، نوشه، مقاله‌ی سعدی در نظر خویش، ذکر جمیل سعدی، جلد سه، سازمان چاپ و انتشارات وزارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، ا1373

6- دکتر ناصح، محمدمهدی، مقاله‌ی سعدی و فرهنگ مردم، ذکر جمیل سعدی، جلد سه، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1373

چکیده

 در این مقاله با توجه به کلیات سعدی و در نظر نظر او درباره‌ی زنان مورد بررسی قرار گرفته است. پس از بیان مقدمه‌ای درباره‌ی دیدگاه سعدی و تفاوت زنان معرفی شده در بوستان و گلستان بر اساس همین دیدگاه به نقش‌های گوناگون زنان در آثار سعدی مانند زن در مقام مادر، زن در نقش دختر، و زن در مقام همسر پرداخته می‌شود. سپس با توجه به حکایات مربوط به زنان ملاک‌های جامعه‌ی روزگار سعدی مانند توجه به زیبایی، عدم رعایت هم شأنی، کدخدا منشی پیران و بزرگان در حل مشکلات، تعدد زوجات، ناسازگاری داماد و مادرزن و آزارهای جنسی بررسی شده است. سپس دریافت بعضی از نکات اعتقادی سعدی در مورد زنان از خلال حکایت‌ها بیان شده و پس از آن با توجه به باب هفتم بوستان فضایل و رذایل زنان از نظر سعدی بیان گردیده است. همچنین به بعضی از سخنان سعدی در مورد زنان که به صورت ضرب‌المثل درآمده اشاره شده و سپس مباحث جمع‌بندی و نتیجه‌گیری شده است


مقدمه

شیخ مشرف‌الدین سعدی شاعری است که شهرتش قلمرو وسیع ایران و تمدن اسلامی را در نور دیده و جهانی گشته است. شهرت آثار سعدی و اسلوب سهل ممتنع او همه‌ی مرزها را در نوردیده است به طوریکه حدود نیم قرن پس از او غزلش را ابن بطوطه از خنیاگران چینی در پکن شنیده است

تا دل به مهرت داده‌ام در بحر فکر افتاده‌ام

تا در نماز استاده‌ام گویی به محراب اندری(1)

او شاعری رئالیست و واقع گراست به طوری که در آثار او ردپایی از اساطیر، خرافه‌ها، نمادها و عوالم غیررئالیستی دیده نمی‌شود. او شاعری عاشق است و عارفی واصل که در میان مردم و در زمین می‌زید و با وجود داشتن تجربه‌های ملموس مادی و چشیدن عشق زمینی قصد صعود به عوالم بالا را دارد. سعدی در عرصه نویسندگی نیز قلمش را در هر دو عرصه‌ی نظم و نثر دوانده و هنر خویش را به بهترین وجه نمایانده است

از آنجا که سعدی در مسافرت‌های 35 ساله‌ی خود اطراف و اکناف عالم را دیده و تجربه‌های بسیاری از آن اندوخته است، در آثار و حکایت‌های او شخصیت‌های متفاوتی را می‌توان مشاهده کرد. زن نیز از این قاعده مستثنی نمی‌باشد

نقش‌های زنان در آثار سعدی بیشتر مربوط به امور خانوادگی و روابط زن و مرد است و از نقش اجتماعی او به صراحت چیزی نیست. لذا شاید بتوان ادعا کرد که بررسی و مطالعه‌ی نقش زنان در آثار سعدی نه تنها آیینه‌ای از زنان در شیراز قرن هفتم بدست می‌دهد بلکه با توجه به زن عربی که سعدی داشته و جهانگردی او تصویری از زنان ممالک اسلامی آن روزگار است

زنان معرفی شده در بوستان و گلستان مانند دیدگاه کلی سعدی در این دو کتاب با هم متفاوتند. زن مطرح شده در گلستان تصویری است درست و زنده از دنیا با همه تضادها و تناقض‌ها و با همه زشتی‌ها و زیبایی‌ها. زن آنچنان که هست نه آنگونه که باید باشد و این همان دنیایی است که سعدی آن را دیده است نه آن که از خود خلق کرده و آفریده باشد

 اگر در مطالعه‌ی گلستان نقش‌های مطرح شده‌ی زنان منفی یا درجه دوم و سوم است نیز ناشی از حقیقت دنیاست نه آن که سعدی زن ستیز بوده باشد، زیرا اگر در گلستان و بوستان دقیق شویم به ژرف‌نگریهای سخن سعدی پی برده می‌شود

او در بسیاری از جاها به صراحت خود و نیکی در منش زنان را ستوده است، همانگونه که بازیگران مرد صحنه‌ی حکایات سعدی بد و خوب دارند زنان نیز از همین دو چهره برخوردارند. اما زن به تصویر کشیده شده در بوستان سیمای یک انسان نمونه را دارد مدینه فاضله‌ای که سعدی در بوستان به تصویر کشیده و آرزوهای بزرگ او در وجود زنان هویداست. زنانی شایسته و اخلاقی، زنانی که به سوی صلاح نصیحت‌گرند، شایسته‌اند و از ناشایستگی‌ها برحذر می‌دارند. هر گاه سعدی در مورد زنان حکایتی را مثل زده است بی‌شک قصد بیان افکار عالی اخلاقی را داشته و آن را در قالب حکایاتی مختصر بیان کرده و در آن بدنبال مقصود خاص خویش بوده است حکایت‌های مربوط به زنان اغلب کوتاه، پرمغز و آمیخته به داروی تلخ نصیحت است

اگر شربتی بایدت سودمند

ز سعدی ستان داروی تلخ پند (3)

به پرویزن معرفت بیخته

به شهد ظرافت در آمیخته

«در بوستان و گلستان هر حکایتی را که نوشته بخوانیم از آن معنایی عمومی را ملتفت می‌شویم و دانسته می‌شود آنچه در هر حکایت واقع شده نمونه‌ای است از آنچه در باورها واقع می‌شود و در زندگی بسیار کسان اتفاق می‌افتد(4)

«به گفته بعضی‌ها سعدی پسندهای قومی و اجتماعی و آنچه را که رسم مطلوب زمانه‌اش بوده بیان نموده است»(5)، اما باید اقرار نمود ویژگی‌های مثبت زنان یا ذکر صفات رذیله آنان(6) حکایت مردی که زن صاحب جمالش در گذشته و مادرزن در خانه بود(7) یا عدم تناسب سنی زن و شوهر مانند حکایتی پیرمردی که دختری خواسته و حجره به گل آراسته بود (8) و همچنین حکایت منجمی که از رفتار ناشایست همسر خویش در خانه خبر نداشت(9)

امروزه مصادیق فراوانی دارد و گرد کهنگی به آن پاشیده نیست. بعضی از حکایات مربوط به زنان، در آثار سعدی «برای انجام پندها و نصایح کلی و عمومی بوده است»(10)

مانند اشارات زیر که می‌تواند تداعی‌گر راضی بودن به قضا و قدر و پذیرفتن حقیقت وجودی خویش و آینده‌نگری باشد. مثلا از زبان زنی که طفلش دندان در آورده به همسرش که در غم مخارج طفل است می‌گوید هر آن کس که دندان دهد نان دهد(11)

یکی مرد درویش در خاک کیش

نگو گفت با همسر زشت خویش (12)

چو دست قضا زشت رویت سرشت

میندای گلگونه بر روی زشت

که حاصل کند نیک‌بختی به روز

به سرمه که بینا کند چشم کور

به دختر چه خوش گفت بانوی ده

که روز نوا برگ سختی بنه (13)

همه وقت بردار مشک و سبوی

که پیوسته در ده روان نیست جوی

زن در کلیات سعدی رسالت‌های چندگانه‌ای را ایفا می‌کند. زن در نقش همسر، زن در نقش مادر، زن در نقش دختر، زن مظهر پارسایی، زن مظهر عشق و دلدادگی، زن در مقام توکل، زن مظهر پرهیزکاری، و زن مظهر خردمندی و ; حکایات مربوط به لیلی، زلیخا، شیرین، عذرا، ; نیز به دفعات در کلیات سعدی مشاهده می‌شود

این اشارات فراوان نیز خصوصا در غزلها با چنان تازگی بیان شده است که به جرأت می‌توان گفت تنها شاعر بزرگی چون سعدی به آن دست یافته است و معلوم می‌نماید که زنان عاشق مهمترین گروه مموردنظر سعدی بوده‌اند

«نقش‌های مختلف زنان در آثار سعدی»

1- زن در مقام مادر

سعدی که در کودکی پدر خود را از دست داده و در آغوش دلپذیر مادر بزرگ شده است علاوه بر آنکه با یتیمان درد آشناست و سروده

مرا باشد از درد طفلان خبر

که در طفلی از سر برفتم پدر(14)

به ارزش مادر بسیار واقف است

او در چند حکایت مقام و ارزش مادر را بیان نموده است. در گلستان آمده که پسر سرهنگی به فرزند هارون‌الرشید دشنام مادر می‌دهد جلسه‌ای تشکیل می‌گردد تا جزای چنین کسی را مشخص کنند هر کس نظری می‌دهد یکی به کشتن، یکی به مصادره و دیگری به زبان بریدن، اما هارون به ترک مخاصمه و گذشت دعوت می‌کند و می‌گوید اگر به ضرورت انتقام‌خواهی تو نیز به مادر او دشنام بده(15)

من ار نام مردم به زشتی برم

نگویم به جز غیبت مادرم(16)

در حکایت دیگر آورده است روزی به جهل جوانی بانگ بر مادر زده و سبب شده که او دل آزرده و گریان بگوید مگر خردی فراموش کردی که درشتی می‌کنی؟(17)

سعدی در رساله‌ی صاحبیه می‌گوید

هر بد که به خود نمی‌پسندی

با کس مکن ای برادر من (18)

گر مادر خویش دوست داری

دشنام مده به مادر من

او در جایی دیگر از جوانی سخن می‌گوید که قدر مادر را نکو نمی‌داند و زحماتش را فراموش کرده است

جوانی سر از رأی مادر بتافت

دل دردمندش به آذر بتافت (19)

چو بیچاره شد پیشش آورد عهد

که ای سست عهد فراموش عهد

نه در عهد نیروی حالت نبود

مگس راندن از خود مجالت نبود؟

تو آنی کزان یک مگس رنجه‌ای

که امروز سالاری و سرپنجه‌ای

به حالی شوی باز در قعر گور

که نتوانی از خویشتن دفع مور

سعدی یتیم همیشه لذت زندگی در کنار مادر و خون جگر خوردن‌های او را به خاطر داشته و اشارت نموده است

کنار و بر مادر دلپذیر

بهشتست و پستان در او جوی شیر (20)

درختی است بالای جان پرورش

ولد میوه نازنین در برش

نه رگهای پستان درون دل است؟

پس ار بنگری شیر خون دل است

بی‌شک دیدگاه  اسلامی سعدی در مورد مادر نقش مهمی داشته و تحت تأثیر این سخن پیامبر اسلام بوده است که: «الجنه تحت اقدام الأمهات»

2- زن در مقام دختر

سعدی می‌گوید روزی در هنگام سفر دختری را در کاروان دیده است که هنگام برخاستن گردو خاک شدید با مهربانی تمام با روسری‌اش گردوغبار را از چهره پدر پاک می‌کرده است و مهرورزی او زمینه‌ای فراهم می‌آورد تا پدرش زبان به نصیحت بگشاید و عالم پس از مرگ و گور را به او یادآوری ‌کند

- پدر گفتش ای نازنین چهر من

که داری دل آشفته مهر من (21)

نه چندان نشیند در این دیده خاک

که بازش به معجر توان کرد پاک

در جایی دیگر با رقم زدن ماجرای دختر حاتم که آزادی خود را قبول نکرد و خواست که او را با سایر اسیران گردن بزنند تصویری از یک زن خردمند فداکار به تصویر می‌کشد

به زاری به شمشیرزن گفت زن

مرا نیز با جمله گردن بزن (22)

مروت نبینم رهایی ز بند

به تنها و یارانم اندر کمند

 

3- زن در مقام همسر

در این مقام زن چهره‌ای متضاد دارد، زن با چهره‌ای منفی مانند زن لوط: زنی که همسر پیامبر بود اما به شوهرش و آئین او ایمان نیاورد و به دلیل طغیان و سرکشی به همراه سایر کافران قوم گرفتار عذاب الهی گردید

- با بدان یار گشت همسر لوط

خاندان نبوتش گم شد (23)

سگ اصحاب کهف روزی چند

پی نیکان گرفت و مردم شد

و زن منفی دیگر زن خود سعدی است. زنی که به علت شهرت منفی در جامعه هنوز نیز ضرب‌المثل است چنانکه زن بد زبان، گردشگر را به زن سعدی مثال می‌زنند. به گفته‌ی خود سعدی زنی بدخوی، ستیزه روی، نافرمانبردار و زبان دراز که عیش سعدی را منغص می‌نمود، زنی طعنه‌زن که به شوی خویش می‌گفت تو آن نیستی که پدر من تو را از قید فرنگ به ده دینار خلاص کرد؟

این زن چنان بر سعدی سخت گرفته و روزگارش را سیاه نموده که سروده است

- زن بد سرای مرد نکو

هم در این عالم است برزخ او (24)

زینهار از قرین بد زینهار

و قنا ربنا عذاب النار

و یا زن با چهره‌ای مثبت، زنی خردمند که از شوهر خود می‌خواهد به دنبال رزق و روزی برود

- به سرهنگ سلطان چنین گفت زن

که خیز ای مبارک در رزق زن (25)

یا زن نصیحت گری که به شوهر خویش می‌گوید

- زنی گفت بازی کنان شوی را

عسل تلخ باشد ترش روی را (26)

به دوزخ برد مرد را خوی زشت

که اخلاق نیک آمده است از بهشت

4- زن در مقام دانای نصیحت‌گر و خردمند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله زندگینامه دکتر شریعتی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله زندگینامه دکتر شریعتی در pdf دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله زندگینامه دکتر شریعتی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله زندگینامه دکتر شریعتی در pdf

مختصری از زندگینامه دکتر علی شریعتی  
بی حسین شراب و نماز یکی است  
بازگشت  
منابع و مأخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله زندگینامه دکتر شریعتی در pdf

1- شهادت. دکترعلی شریعتی صفحه

2- همان صفحه

3- عین گفته های سعید حجاریان در روزنامه ایران 30 خرداد

4-  خاطرات من از شهید مطهری,علی دوانی ص
5- انقلاب اسلامی در ایران ص 115و
6-  طرحی از یک زندگی ص
7-  سیری در زندگانی استاد مطهری ص
8-  طرحی از یک زندگی ج2 ص

مختصری از زندگینامه دکتر علی شریعتی

دکتر علی شریعتی سال 1327 به عضویت کانون نشر حقایق اسلامی در میآید که پدرش بنیان گذار آن بود

مهر 1329 وارد دانشسرای مقدماتی مشهد میشود.علاقه داشت به تحصیل در دبیرستان ادامه دهد اما شاید به لحاظ موقعیت اقتصادی, پدرش مخالف بود. در سال دوم دانشسرا همزمان با اوج گیری نهضت ملی به رهبری دکتر مصدق وارد فعالیت های سیاسی می شود. با محمد نخشب و دکتر کاظم سامی ( دانشجوی پزشکی دانشگاه مشهد) در نهضت خداپرستان ارتباط برقرار میکند

سال 1331 از دانشسرا فارغ التحصیل میشود و در همان سال به استخدام اداره فرهنگ مشهد در می آید و در مدرسه کاتب پور احمد آباد مشهد شروع به کار میکند.سپس انجمن اسلامی دانش آموزان را در مشهد بنیان گذاری میکند. در همین سال کتاب مکتب واسطه را که متاثر از کتاب ایده آل بشر نوشته ی آشتیانی بود را تالیف میکند
در سال 1332 به عضویت نهضت مقاومت ملی در می آید. و در سال 1333 موفق به اخذ دیپلم کامل ادبی میشود. سپس در دانشکده ادبیات مشهد پذیرفته میشود و تحصیلاتش را در رشته ادبیات فارسی ادامه میدهد

سال 1337 از دانشکده ی ادبیات با احراز رتبه اول گروه زیان و ادبیات فارسی فارغ التحصیل می شود

در 24 تیر همین سال با یکی از همکلاسان خود به نام بی بی فاطمه ( پوران ) شریعت رضوی ازدواج میکند.اوایل خرداد ماه 1338 به دلیل کسب رتبه اول با بورسیه دولتی راهی تحصیل در فرانسه میشود.در سال 1345 به عنوان استاد یار در دانشگاه تهران شروع به کار میکند. همکارانش به دلیل مختلف از او دل خوشی نداشتند حتی بعدها معلوم شد یکی از همکارانش جاسوسی وی زا برای ساواک میکرده.همیشه دوست داشت درخلوت بنویسد و همیشه بساط سیگار و چای را به همراه داشت. پسرعمویش می گوید
هیچ چیز در زندگی او را از این خوشحالتر نمیکرد که جای خلوتی برای نوشتن بیابد
توجه به روستایان بخصوص کمک به زلزله زدگان طبس و فعالیت ها و سخنرانی های پرشورش برای جمع کمک مردم برای مردم طبس هیچ وقت از یادها نمیرود
در سال 1347 سخنرانی هایش در حسینه ارشاد و دانشکده آغاز میشود و کتاب های اسلام شناسی و از هجرت تا وفات و توتم پرستی و کویر را به چاپ میرساند
اواخر سال 1348 به سفر حج نایل می آید. در این سفر با آقایان غلامرضا سعیدی و مرتضی مطهری نیز حضور داشتند

بعده ها ساواک جلوی تدریس وی را در دانشگاه میگیرد سپس او را مامور میکنند تا در بخش تحقیقات وزارت علوم مشغول به کار شود.آخرین سخنرانی دکتر شریعتی در ارشاد جمعه 19 آبان 1351 آخر ماه مبارک رمضان با عنوان مکتب اگزیستانسیالیسم ایراد گردید
از اواخر همین سال زندگی مخفیانه دکتر شروع میشود که تا اول مهرماه 1352 ادامه می یابد. در این مدت در منزل خویشاوندان خود در تهران به طور مخفی زندگی میکند و سپس مدت 18 ماه را در زندان انفرادی به سر میبرد.چند ماه بعد حکم باز نشستگی وی را در سن 40 سالگی برای خانواده اش میفرستند.روز آخر سال 1353 به سفارش عبد اللطیف الخمیستی ( وزیر امور خارجه الجزیره و همکلاسی دکتر شریعتی) شاه دکتر شریعتی را آزاد میکند و دوران خانه نشینی دکتر آغاز میشود

در این دوران برای کودکان و نوجوانان کتاب های برای ما و برای شما و برای دیگران و کدوتنبل را مینویسد تا با نام مستعار چاپ شود.از اواسط سال 1355 به طور جدی و پی گیر به فکر مهاجرت است.یکی از دوستانش که شنید میخواهد به اروپا برود به او میگوید : آیا پاسپورت دادن به شما و اجازه سفر به خارج از کشورنوعی توطیه باشد تا شما را در خارج از کشور بی سرو صدا از بین ببرند؟و سر انجام در 26 اردبیهشت 1356 از مهرآباد به مقصد بروکسل پرواز می کند. در توقف آتن برای احتیاط و رد گم کردن از هواپیما پیاده میشود و روز بعد با هواپیمای دیگری راهی بلژیک میشود.از بلژیک نامه ای برای احسان می فرستد و از او میخواهد که برای اخذ روایدش از آمریکا پرس و جو کند ونتیجه را برای وی ارسال کند. دو سه روز بعد از بروکسل به لندن میرود. پس از دو هفته اقامت در ساوت همپتون به جنوب فرانسه سفر میکند تا چند تن از دوستانش را ببیند در این سفر مهمان دکتر حسن حبیبی میشود و 26 خرداد دوباره به سوات همپتون برمیگردد تا آماده استقبال از خانواده اش بشود.27 خرداد خانه یک پاکستانی مقیم انگلستان را اجاره میکند. جواب نامه احسان را 28 خردادماه در انگلیس دریافت می کند. پس ازسفر دکتر شریعتی ساواک سراغ دکتر را میگیرد تا اینکه سه هفته پس از خروج دکتر شریعتی فهمیدند که ایشان از ایران رفته اند. 28 خرداد همسر و فرزندانش عازم آمریکا میشوند که چون نام پوران شریعت رضوی در لیست ممنوع الخروج ها است به ناچار سوسن و سارا به سفر خود ادامه میدهند و مونا و مادرش به ناچار در ایران میمانند. از آن طرف علی شریعتی 28 خرداد به همراه آقای فکوهی و خواهرانش به فرودگاه رفتند که دکتر در آنجا با دیدن دو دخترش موضوع را میفهمد و سپس همگی به خانه دکتر میروند و شب دکتر فکوهی و یکی از خواهرانش به خانه خود باز میگردد.صبح 29 خرداد در حالی که دخترانش و یکی از خواهران آقای فکوهی در طبقه بالا خوابیده اند. آقای فکوهی در میزند و مدتی در را باز نمیکنند تا اینکه خواهر آقای فکوهی بیدار میشود و میرود پایین تا در را باز کند که میبینند دکتر شریعتی در آستانه در ورودی اتاقش به پشت افتاده. روزنامه کیهان و اطلاعات روز 31 خرداد 1356 ضمن اطلاعیه مرگ دکتر شریعتی و علت مرگ را سکته قلبی و ناشی از بیماری ریشه دار یاد کردند. در حالی که علی به گواهی دفترچه بیمه اش که سفید مانده بود هیچ گونه بیماری اعم از قلبی و ; نداشته است. پس از مرگش ساواک تلاش بسیاری کرد که جنازه اش را به ایران بیاورد اما موفق نشد و دوستانش همراه احسان توانستند پیکرش را به سوریه منتقل کنند و در زینبه ی دمشق دفن کنند

بی حسین شراب و نماز یکی است

;خواهران، برادران!

اکنون شهیدان مرده‌اند، و ما مرده‌ها زنده هستیم. شهیدان سخنشان را گفتند، و ما کرها مخاطبشان هستیم، آنها که گستاخی آن‌ را داشتند که ـ وقتی نمی‌توانستند زنده بمانند ـ مرگ را انتخاب کنند، رفتند، و ما بی‌شرمان ماندیم، صدها سال است که مانده‌ایم. و جا دارد که دنیا بر ما بخندد که ما ـ مظاهر ذلت و زبونی ـ بر حسین(ع) و زینب(س) ـ مظاهر حیات و عزت ـ می‌گرییم، و این یک ستم دیگر تاریخ است که ما زبونان، عزادار و سوگوار آن عزیزان باشیم

امروز شهیدان پیام خویش را با خون خود گذاشتند و روی در روی ما بر روی زمین نشستند، تا نشستگان تاریخ را به قیام بخوانند

در فرهنگ ما، در مذهب ما، در تاریخ ما، تشیع، عزیزترین گوهرهایی که بشریت آفریده است، حیات بخش ترین ماده‌هایی که به تاریخ، حیات و تپش و تکان می‌دهد، و خدایی ترین درسهایی که به انسان می‌آموزد که می‌تواند تا «خدا» بالا رود، نهفته است و میراث همه این سرمایه‌های عزیز الهی به دست ما پلیدان زبون و ذلیل افتاده است
ما وارث عزیزترین امانت‌هایی هستیم که با جهادها و شهادت‌ها و با ارزش‌های بزرگ انسانی، در تاریخ اسلام، فراهم آمده است و ما وارث اینهمه هستیم، و ما مسؤول آن هستیم که امتی بسازیم از خویش، تا برای بشریت نمونه باشیم. «وکذالک جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا» خطاب به ماست
ما مسئول این هستیم که با این میراث عزیز شهدا و مجاهدانمان و امامان و راهبرانمان و ایمانمان و کتابمان، امتی نمونه بسازیم تا برای مردم جهان شاهد باشیم و شهید باشیم و پیامبر(ص) برای ما نمونه و شهید باشد

رسالتی به این سنگینی، رسالت حیات و زندگی و حرکت بخشیدن به بشریت، بر عهده ماست، که زندگی روزمره‌مان را عاجزیم! خدایا! این چه حکمت است؟
و ما که در پلیدی و منجلاب زندگی روزمره جانوریمان غرقیم، باید سوگوار و عزادار مردان و زنان و کودکانی باشیم که در کربلا برای همیشه، شهادتشان و حضورشان را در تاریخ و در پیشگاه خدا و در پیشگاه آزادی به ثبت رسانده‌اند.خدایا این باز چه مظلومیتی بر خاندان حسین؟

اکنون شهیدان کارشان را به پایان رسانده‌اند. و ما شب شام غریبان می‌گرییم، و پایانش را اعلام می‌کنیم و می‌بینیم چگونه در جامعه گریستن بر حسین (ع)، و عشق به حسین (ع)، با یزید همدست و همداستانیم؟ او که می‌خواست این داستان به پایان برسد

اکنون شهیدان کارشان را به پایان برده‌اند و خاموش رفته‌اند، همه‌شان، هر کدامشان، نقش خویش را خوب بازی کرده‌اند. معلم، مؤذن، پیر، جوان، بزرگ، کوچک، زن، خدمتکار، آقا، اشرافی و کودک، هر کدام به نمایندگی و به‌عنوان نمونه و درسی به همه کودکان و به همه پیران و به همه زنان، و به همه بزرگان و به همه کوچکان! مردنی به این زیبایی و با اینهمه حیات را انتخاب کرده‌اند

اینها دو کار کردند، این شهیدان امروز دو کار کردند، از کودک حسین (ع) گرفته تا برادرش، و از خودش تا غلامش، و از آن قاری قرآن تا آن معلم اطفال کوفه، تا آن مؤذن، تا آن مرد خویشاوند یا بیگانه، و تا آن مرد اشرافی و بزرگ و باحیثیت در جامعه خود و تا آن مرد عاری از همه فخرهای اجتماعی، همه برادرانه در برابر شهادت ایستادند تا به همه مردان، زنان، کودکان و همه پیران و جوانان همیشه تاریخ بیاموزند که باید چگونه زندگی کنند ـ اگر می‌توانند ـ و چگونه بمیرند ـ اگر نمی‌توانند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   261   262   263   264   265   >>   >