سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله سیری در آثار سعدی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله سیری در آثار سعدی در pdf دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله سیری در آثار سعدی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله سیری در آثار سعدی در pdf

سیری در آثار سعدی  
1- گلستان  
حکایت هفتم از باب اول گلستان در سیرت پادشاهان :  
حکایت سی و هفتم از باب اول:  
حکایت پانزدهم از باب دوم در اخلاق درویشان:  
حکایت هجدهم از باب سوم در فضیلت قناعت:  
حکایت دوم از باب چهارم در فواید خاموشی:  
حکایت نوزدهم از باب پنجم در عشق و جوانی:  
حکایت چهارم از باب هفتم در تأثیر تربیت:  
حکایت چهارم از باب هفتم در تأثیر تربیت:  
حکایت نودوهفتم از باب هشتم در آداب صحبت:  
حکایت بیست و نهم در آداب صحبت:  
3- دیوان اشعار  
الف) غزل های عاشقانه  
ب) غزل های عارفانه  
ج) غزل های پندآموز  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله سیری در آثار سعدی در pdf

 1- فروغی، محمدعلی، کلیات سعدی،

2- زرین کوب، عبدالحسین، باکاروان حله،

3- یوسفی، غلامحسین،دیداری بااهل قلم،

4- دشتی، علی، قلمرو سعدی،

5- خزایلی، محمد، شرح بوستان،

6- موحد، ضیاء، سعدی،

7- عبادیان، محمود، تکوین غزل ونقش سعدی،

8- انوری، حسن، گزیده غزلیات سعدی،

9- شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی،

سیری در آثار سعدی

« سعدی سلطان مسلم ملک سخن و تسلطش در بیان از همه کس بیش تر است کلام در دست او مانند موم است.هر معنایی را به عباراتی ادا می کند که از آن بهتر و زیباتر ممکن نیست»[1]

سخن سعدی شیرین و نمکین و در عین حال فصیح و بلیغ است. بیانش روان و ساده و پاک همانند آب زلالی است که برتن و جان شنونده اثر می کند و دلش را جلا می بخشد.« سعدی هم استاد رموز عاشقی است و هم آموزگار تقوی و خردمندی، چیزی که در یک تن جمع شدنش نادر است،[2] در مضامین سعدی نیکی و عشق هرگز از هم جدا نیستند و او همانقدر که عاشقی را آموخته، اخلاق و تقوی را نیز فرا گرفته و آن را در قالب سخن به دیگران می آموزد

 معانی گفته هایش چنان ساده و سهل و قابل درک است و آچنان تازه که سخنش را بس دلنشین نموده، امن نباید از نظر دور داشت که سخنش در عین روانی لفظ و معنی خاص از صناعات شعری نیست. اما نه آن چنان که براحتی پیدا و آشکار باشد

 از دیگر ویژگی های سخن شیخ شیراز آشنایی وی با زندگی و به قول معاصرین

« مردم شناسی» است و آشنایی وی با روحیات انسان ها بصورتهای گوناگون در آثار وی مشهود است.[3]

اوج صفاتیانسانی از آثار و گذشت، صداقت، راست گویی، قناعت و پرهیزکاری در جای جای آثار وی مورد تقدیر قرار گرفته و آموزه های بسیار را به خوانندگان القاء می کند و هر آنچه که برخلاف صفات نیک انسانی است از سوی او مذمت گردیده است

دنیای سعدی که در آثارش آنرا به تصویر کشیده زیبا و دوست داشتنی است، هر چندگاه رگه هایی از حزن و غم و اندوه در آن یافت می شود اما در پس آن نیز امیدی نهفته است و شاید از آن روست تا مخاطبش را در مقابل بی وفایی دنیا هوشیار نماید

 از این شاعر خوش آوازه ی شیراز آثار گرانسنگ و ارزشمندی خواه به نثر و خواه به نظم به یادگار مانده است که به ترتیب عبارتند از

 1- گلستان در 8 باب

2- بوستان یا سعدی نامه در 10 باب

3- قصاید عربی که در حدود هفتصد بیت و با موضوعات مدح و اندرز و مرثیه می باشد

 4- قصاید فارسی که در ستایش پروردگار و نصیحت بزرگان و پادشاهان است

 5- مراثی شامل چند قصیده بلند که در باره آخرین خلیفه عباسی و رجای وزرای آن عهد است

 6-  ملمعات، مثلثات، و ترجیعات که ترجیع بند آن بسیار دلنشین و ممتاز است

 7- غزلیات که شامل 650 غزل می باشد

 8- مجالس پنجگانه که به نثر می باشد و در بردارنده ی خطابه ها و سخنرانی های سعدی است

9-  نصیحه الملوک که آن نیز به نثر و با موضوعات پند و اخلاق است

10- صاحبیه که مجموعه ای است از قطعات فارسی وعربی و بیش تر از آنها در ستایش شمس الدین صاحب دیوان جوینی است که وزیر دانش دوست اتابکان بود

 11- خبثیات که اشعاری است با مضامین طنز و شوخی های مطبوع

 مجموعه ی این آثار را کلیات سعدی نامیده اندکه ابتدا خود شیخ و بعد از آن چند سال پس از وفات او شخصی بنام« ابوبکر بیستون» آنها را مدون نمود

1- گلستان

مردم همه دانندکه در نامه ی سعدی

مشکی است که در طبله ی عطار نباشد

گلستان کتابی است به نثر و شامل 8 باب که به لحاظ نگارش بسیار روشن، روان و بون شک بی مانند است. چنانچه گفته اند: « سال 656 سر فصل جدیدی است که تاریخ ادبی ایران، زیرا نگارش گلستان حادثه ای است که دو نظیر بیشتر ندارد: شاهنامه و مثنوی;.»[4]

سعدی پس از بازگشت به شیراز در مجالس بسیاری حضور یافت و بسیاری از هم نشینان و دوستانش که وی را درسخنوری و افکار بلند مرتبه مسلط دیدند و از آشنایی وی با قرآن و حدیث و روایات حظ فراوان بردند به سعدی پیشنهاد دادند که این همه

« حسن محاوره، قوه ی مناظره و فکاهات نادره»[5] حیف ست که ثبت و ضبط نگرددد و از وی خواستند تا این همه را تدوین کند. چنانچه سعدی در مقدمه ی گلستان نیز به این مسأله اشاره نموده که در برابر این تقاضا سرتسلیم فرود می آوردو گلستان را در بهار 656 تألیف می کند

 « آنچه در گلستان بیش از هر چیز جلب نظر می کند تجربه های فراوان و متنوع سعدی در زندگانی است»[6] سعدی در این کتاب آینه ی تمام نمای یک فرد دنیا دیده و پخته است که فراز و نشیب بسیاری را در زندگی طی نموده؛ در شیراز، شهر شعرف عشق ورزیده، در شهرهای مهم آن روز در محضر بزرگان بسیاری بوده و از هم نشینی با آنها نکته های بسیار آموخته و بهره های فراوان جسته است

 در هر سفری که از هر شهری به شهر دیگر رفته با مردم نشست و برخاست نموده و در طی این راه نه تنها با عامه ی مردم که با وزیران و پادشاهان نیز هم سخن شده و علاوه بر کتابهایی که خوانده، دنیا و مردمانش را از راه تجربه ی مستقیم شناخته است

 و در کنار همه ی اینها به واسطه ی داشتن هوش و باریک بینی در ورای مشاهدات خود به نکته های بسیار ظریف و دقیقی پی برده و همین مسأله است که به اندازه ی تجربه ی سعدی مهم است؛ چرا که تنها مسافرت و جهان گردی و با مردم بودن کفایت نمی کند بلکه باید چشم بصیرت داشت و دیدنی ها را دید وشناختنی ها را شناخت

« حشر و نشر سعدی با انواع اشخاص و تأمل در رفتار و خلقیات آنان موجب شده که ر گلستان از طبقات مختلف مردم سخن به میان آید.» [7]

گلستان کتابی است که به لحاظ مطالعات اجتماعی آن دوران قابل توجه می باشد و به راحتی می توان به روحیات مردم آن دوره پی برد. از جمله افکار و معتقدات آداب و رسوم و طرز تفکر طبقات مختلف مردم در آن عهد، همچنین اوضاع حکومت و رفتار عوامل حکومتی با مردم نیز در گلستان به شکلی کاملاً ظریف بیان شده است

« کتاب گلستان زیباتری کتاب نثر فارسی است و شاید بتوان گفت در سراسر ادبیات جهانی بی نظیر است»[8] از مهمترین خصوصیات این کتاب آن است که نثری آمیخته با شعر می باشد و هر حکایت و مطلبی را که به نثر آورده در پی آن یک یا چند شعر نیز به فارسی یا عربی سروده که مکمل و تأئید و توضیحی بر آن مطلب است که می خواسته بیان نماید

 زبان و نثر سعدی در گلستان دارای فصاحت، بلاغت، سلامت، ایجاز، استحکام، و ظرافت است و تمام آرایش های شعری بویژه سجع و موسیقی را نیز دربردارد و بزرگترین حسن آن این است که هیچ تکلف در بیان مطالبش نداشته و همه چیز را همانگونه که بوده کاملاً طبیعی بیان می کند. نه لفظ فدای معنا می شود و نه برعکس معنا فدای لفط؛ هرچه که بر ذهنش خطور می کند بی کم و کاست و به بهترین شکل به صورت عبارت و یا حکایتی به نگارش درمی آورد

 « گاه شنیده می شود که اهل ذوق و ادب تعجیب می کنند که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی ما سخن گفته است ولی حق این است که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی ما سخن نگفته بلکه ما پس از هفتصدسال به زبانی که از سعدی آموخته ایم سخن می گوئیم چرا که سعدی شیوه ی نثر فارسی را چنان دلنشین ساخته که زبان او زبان رایج فارسی شده است و ای کاش ایرانیان قدر این نعمت را بدانند و در شیوه ی بیان دست از دامان شیخ شیراز برندارند که به فرموده ی خود او: « حد همین است سخن گویی و زیبایی را« و چه بسا نویسندگان بزرگ از جمله میرزاابولقاسم قائم مقام که اعتراف کرده اند که در نویسندگی هر چه دارند از شیخ سعدی دارند.»[9]

از دیگر ویژگی های گلستان آن است که وی در سرودن اشعار و آوردن عبارات از کسی، چیزی به عاریت نگرفته و همه ی سخنان گلستان از آن خود اوست که از ذهن و فکرش تراوش شده و همه در نوع خود تازه و جدید است. در آثار دیگران نمی تون آن را یافت

 سعدی در بیان مطالبش در گلستان و حتی دیگر آثارش هیچگاه تعصب دینی خود را وارد ننموده است، هر چندکه وی فردی بسیار متدین و مذهبی و تا حدی نیز متعصب است اما در سخناش از راه مهر و دوستی و انصاف و مروت وارد می شود

 از دیگر خصایص سعدی که در گلستان کاملاً بارز و مشهود است، دلیری و شهامت وی در بیان حقایق می باشد، حتی اگر این حقیقت، ظلم پادشاهان و جباران باشد، آشکارا آن را در قالب نظم و نثر فریاد می زند تا جایی که به جرأت می توان گفت در هیچ عصر و زمانی کسی به این روشنی سخن نگفته است

اما گفتیم که گلستان در مجموع در 8 باب و در موضوعات مختلف می باشد که به ترتیب عبارت است از

     باب اول: در سیرت پادشاهان شامل 41 حکایت

    باب دوم: در اخلاق درویشان دارای 28 حکایت

   باب سوم: در فضیلت قناعت دارای 28 حکایت

    باب چهارم: در فواید خاموشی مشتمل بر 14 حکایت

    باب پنجم: در عشق و جوانی شامل 21 حکایت

    باب ششم: در ضعف و پیری دارای 9 حکایت

   باب هفتم:در تأثیر تربیت مشتمل بر 19 حکایت

   باب هشتم: در آداب صحبت شامل 109 حکایت

گلستان سعدی را بی بیشتر زبانهای زنده ی جهان از جمله فرانسه، لاتین، آلمانی و انگلیسی ترجمه نموده اند

 پس از مرگ سعدی طی قرنها بسیاری در نگارش، شیوه ی وی را سرلوحه کار خود قرار داده اند،  از جمله معین الدین جوینی در کتاب نگارستان هم چنین جامی شاعر بزرگ قرن نهم نیز در بهارستان گلستان سعدی نظر داشته اند. به هر روی پیش بینی استاد سخن به حقیقت پیوست که

نگر تا گلستان معنی شکفت

در او هیچ بلبل چنین خوش نگفت

عجب گر بمیرد چنین بلبلی

که بر استخوانش نروید گلی

         حکایت هفتم از باب اول گلستان در سیرت پادشاهان[10]

 پادشاهی با غلامی عجمی[11] در کشتی نشست و غلام دیگر دریا را ندیدهبود و محنت کشتی نیازموده. گریه و زاری در نهاده و لرزه بر اندامش اوفتاد چندا که ملاطفت کردند آرام نمی گرفت و عیش ملک ازو منعص[12] بود چاره نداشتند. حکیمی[13] در آن کشتی بود ملک را گفت اگر فرمان دهی من او را به طریقی خامش گردانم گفت: به عنایت لطف و کرم باشد بفرمود تا غلام را به دریا انداختند باری چند غوطه خورد، مویش گرفتند و پیش کشتی آوردند و به دودست در سکان کشتی آویخت

 چون برآمد به گوشه ای نشست و قرار یافت ملک را عجب آمد، پرسید درین چه حکمت بود؟ گفت:از اول محنت غرقه شدن ناچشیده بود و قدر سلامت کشتی نمی دانست. همچنین قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید ;

    حکایت سی و هفتم از باب اول

30- فروغی، محمدعلی، کلیات سعدی، ص

31- زرین کوب، عبدالحسین، باکاروان حله، ص

32- یوسفی، غلامحسین،دیداری بااهل قلم، ص

33- دشتی، علی، قلمرو سعدی، ص

34- همان، ص

35- یوسفی، غلامحسین ،« دیداری با اهل قلم» ص

36-همان. ص

37- فروغی،محمدعلی،  کلیات سعدی، ص

38-همان

39- کلیه حکایات این بخش از کتاب گلستان به کوشش دکتر خلیل خظیب رهبر آورده شده

40- بنده ای که تازی نژاد است(مردم غیرعرب)

41- ناحوش و مکدر

42- دانا و فرزانه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله سیمای رودکی از زبان اشعارش در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله سیمای رودکی از زبان اشعارش در pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله سیمای رودکی از زبان اشعارش در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله سیمای رودکی از زبان اشعارش در pdf

سیمای رودکی از زبان اشعارش  
آیا رودکی کور مادرزاد بوده است ؟  
شاعران در دربار امیران :  
سبک و مزمون آثار رودکی  
تعلیم و پیام رودکی  
بخارا و وقایعش از زبان رودکی  
دوران کهولت و مرگ رودکی  
داستان دزد و یارانش بخشی از کتاب کلیله و دمنه :  
منابع و مآخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله سیمای رودکی از زبان اشعارش در pdf

1      با کاروان حله ، زرین کوب ، عبدالحسین
2      زندگینامه شاعران ایران ، صوفی ، لیلا
3      کلیله و دمنه پارس ، آجودانی ، احمد

سیمای رودکی از زبان اشعارش

در پایان روزگار دراز عمر ، تصویری که رودکی از سیمای خویش در طی یک قصیده زیبا ترسیم می کند . این استاد شاعران کهن را پیرمردی نشان می دهد خسته و فرسوده ، با دندانهای فروریخته  موهایی از غبار ایام سفید و بالایی از فشار بار زن و فرزند خم گشته ، که از ناداری و ناتوانی     چاره یی ندارد جز آنکه عصا و انبان بردارد و شاید در کوی و برزن مثل گدایان دوره گرد در     یوزه کند

به این صورت فرسوده خفیف فرتوت ، دقیقی شاعر دوچشم تیره را هم که فروغ خویش را از دست داده است و یا خود از فروغ بی بهره بوده است می افزاید و این مجموعه ناخوشایند درد انگیز تصویر شاعری را نشان می دهد که روزگاری دردبار بخارا به شعر و آواز خویش ، و با مربوط و جنگ خوش ساز خویش ، دلهای نازنینشان و گردنکشان را بدام می آورده است

آیا رودکی کور مادرزاد بوده است ؟

از گوشه ها و کنایه هایی که شاعران نزدیک به روزگار او مثل دقیقی ، ابوذر اعتز جوجانی ، ناصر خسرو در باب این استاد شاعران آورده اند ، پیداست که او را شاعری نابینا می شناختند . گفت و شنودی هم که یک جا بین ابوحیان توحیدی و ابوعلی مسکویه رفته است این نکته را تأیید می کند . چنانکه عوضی نیز آشکارا می گوید که وی « اکهه بود » و « چشم ظاهر بسته داشت » . اما از سخن خود او آنچه هست ـ بر نمی آید که همه عمر شاعر یا حتی هیچ روز از عمر او در آن تاریکیهای    بی پایان دنیای کوران گذشته باشد . نه فقط ادعای «دیدن» در بعضی اشعار او هست بلکه تشبیحات حسی نیز در سخنان او کم نیست . خاصه دنیای رنگ که بر کوران مادرزاد فروبسته است . در شعر او جلوه یی تمام دارد . بعلاوه آن مایه عاشقیها و دلفریبهای روزگار جوانی که یاد آنها یام سرد پیری و نیستی شاعر را گرم می کرد البته از یک مرد عاجز بر نمی آید ، و پیداست که بی چشم آهو شکار یک جوان مشک موی و دلربا ، شاعر بخارا نمی توانسته است کنیزکان غزال رم و زیبا را چنان شیفته و بی تاب خویش کند که با وجود بیم رقیب شبها به پنهان پیش وی بیایند. از آن گذشته روشنی و درخشندگی توصیفات و تشبیهات او آن مایه هست که انسان را در قبول داستان کوری ـ کوری مادرزادی ـ او به شک بیندازد ، و با آنکه در سخنان کوران دیگر چون شباربن برد و ابواسعلاء معزی نیز ادعای رؤیت هست ، یادی که شاعر بخارا از روزگار جوانی خویش می کند چنان است که گویی کوری نیز مثل پیری و سستی و ناتوانی فقط در سالهای پایان عمر به سراغ او آمده است . با این همه شاید این احتمال درست نباشد که او را در پایان عمر ، چنانکه در شرح یمینی آورده است . در طی شکنجه کور کرده باشند . هرچه هست تصویر پایان عمر شاعر او را چیزی شبیه به هومر شاعر افسانه های یونان جلوه می دهد و بی شک رودی نیز ، تا حدی مانند هومر ـ پدر شاعران و یار خویش به شمار است

شاعران در دربار امیران

رودکی شاعر درگاه بخارا بود اما باید به خاطر داشت ک در آن روزگاران و حتی قرنها بعد نیز درگاه فرمانروایان یگانه مرکز پرورش دانش و هنر به شمار می آمد . جویندگان شعر ، کتابدوستان ، نویسندگان و دبیران ، دوستداران موسیقی و کسانی که به فرهنگ و هنر عشق می ورزیدند و می توانستد از صاحبان ذوق و استعداد حمایت کنند به درگاه فرمانروایان وابسته بودند . هرجا ادیبی ، حکیمی و یا فهیمی بود به درگاه امیر می آمد و هر کس هنری داشت که می خواست آن را به دوستداران هنر عرضه کند راه این درگاه را پیش می گرفت . در این روزگار درگاه نصر بن احمد ، امیر سامانی ، روز بازار شعر و ادب بود . فرمانروای جوان به شعر و موسیقی نیز مثل رزم و جهاندارای یافته است . دوره سی ساله فرمانروایی او روزگار رونق و شکوه جهانبانی سامانیان به شمار می آمد و داستانهای بسیار که از دادگری و دانش پروری وی در تاریخ ها آورده اند این دعوی را تأیید می کند . رودکی که به این امیر جوان پیوسته بود در درگاه او قبول و نفوذی داشت . از این رو نام آوران ماوراءالنهر و خاندانهایی چون بلعمیان ، عدنانیان جیهانیان و مصعبیان نیز بیش و کم با وی مجرمت می زیستند و شاعر در سایه تربیت امیر و نزدیکان وی ثروت و مکنت افسانه دار اندوخت و از توانگران بخارا گشت . این جعفر بن محمد رودکی که بعدها ابو عبدالله نیز خوانده شد در رودک سمرقند به دنیا آمد و همانجا نشو و نما یافت . در کودکی حافظه یی قوی داشت . گویند هشت ساله بود که قرآن را حفظ کرد و به شاعری پرداخت . گذشته از آن آوازی خوش نیز داشت و همین موهبت او را با خنیاگران و رامشگران نام آور آشنا کرد. چنانکه بختیار نامی که استاد موسیقی بود وی را به شاگردی گزید و بربط آموخت . وقتی جعفر به بخارا رفت به درگاه امیران آل سامان پیوست . آنجا به دستاویز هنرهای خویش نفوذ و حرمت بسیار یافت

نصربن احمد امیر بخارا شیفته ی ذوق و هنر و قریحه او شد و از بس به او صله داد توانگرانش کرد  شاعر نیز ذوق هنر خویش را در خدمت او گماشت . شعر می گفت ، چنگ می نواخت و مجلس امیر را در ذوق و لذت غرق کرد . در این مجالس که نام آوران و بزرگان ماوراءالنهر حاضر بودند شعر او و آهنگ او شور و لطفی بیمانند داشت و به سبب همین نکته بود که بلعمی وزیر او را در همه عرب و عجم بی نظیر می شمرد . در تأثیر و قبول شعر او همین بس که به موجب روایت مبالغه آمیز چهارمقاله یک وقت بعد از سالها آوارگی در خراسان ، مهجوران مرکب امیر را ، تحت تأثیر یادی که از جوی مولیان کرد ، هکراه خود امیر به بخارا باز آورد

سبک و مزمون آثار رودکی

این توفیق بس عظیم بوده است . این شهرت و قبول او البته بی جهت نبود . چون رودکی در شاعری قدرت و مهارتی کم مانند داشت : خاصه در توصیف احوال و تجسم مناظر بس چیره دست بود . تشبیهات و توصیفات او در نهایت لطف و دقت بود. هیچ کس به خوبی او باده را به تحقیق گداخته و دندان را به ستاره سعری و قطره باران مانند نکرده بود ، و از این گونه تشبیهات لطیف درخشان در شعر او بسیار می توان یافت . غیر از قصیده سرایی به نظم مثنویهایی چند نیز پرداخت . مثنوی کلیله و دمنه و منظومه سندباد نامه ، از این جمله بود که از آنها جز ابیاتی پراکنده بازنمانده است

غزل او بعدها مایه اشک و حسرت عنصری گشت و در نزد وی غزل رودکی وار نیکو شمرده می شد . شاید آواز دلاویز و نغمه پرشور چنگ شاعر نیز در شعرت و رواج این غزلها بی تأثیر نبود . دریغ است که از این غزلها نمونه های بسیار در دست نیست . گذشته از این چندین قرن بعد ، درست یا نادرست ، او را مخترع وزن رباعی نیز می شمردند

از دیوان عظیم او که گفته اند صد دفتر بوده است و یک شعر مبالغه آمیز منسوب و به رشیدی تعداد ابیان آن را تا یک میلیون و سیصد هزار بیت می رساند . آنچه اکنون باقی مانده است بسیار اندک است و اگرچه شک نیست که در روزگار عنصری ، رشیدی و فرخی هنوز بازمانده اشعار او واقعاً قابل ملاحظه بوده است . لیکن از میان رفتن آن همه اشعار او گاه این پندار را به خاطر می آورد که شاید اشعار او را وقتی بعمد نابود کرده اند. هم اکنون در تاریخ بیهقی ، در تاریخ سیستان ، در لغت فدس اسدی ، در ترجمان الابلاغه ن در چهار مقاله ، در حدائق اسعر ، در لباب الاباب ، در المعجم سمش قیس و در نحفه المولک ، آثاری از او هست که موثق به نظر می آید اما در سفینه ها و نسخه های پادی گاه اشعار او را با سخن دیگران ، خاصه قطران تبریزی ، به هم آمیخته اند . در هر حالاز همین مختصر نیز که از اشعار موثق منسوب به او باقی است قدرت و مهارت او را در فنون شاعری می توان دریافت . شیوه شعر وی بر سادگی معنی و روانی لفظ متین است . در همان حال جز القی کم نظیر مایه مزیت شعر اوست . آنچه که با توصیف یا تشبیه سروکار دارد غالباً از گزاف و مبالغه لاطایل می پرهیزد . در مدح نیز بیشتر به همان که در سخنش «لفظ همه خوب و هم بمعنی آسان» باشد قناعت می کند و در جستجوی صفت و تکلف نیست . با این همه در ابداع معانی قدرت تمام دارد و شعر او را در عین سادگی و روانی از معانی لطیف و مضامین تازه مشعون است . در باب طرز غزل او ، که عنصری با آنکه بس کوشیده است بدان پرده بار نیافته است ، چه می توان گفت؟ از این غزل که مایه رشک «پادشاه شاعران غزنه» شده است نمونه زیادی نمانده است ، اما در انچه مانده است ، وقت خیال بیش از سادگی لفظ جلب نظر می کند آن تکلفها که پندار بعضی اهل تحقیق در غزلهای عاشقانه وی یافته است مربوط به اشعار اصیل او نیست . مزیت دیگر این غزل آن است که مثل غزل فرخی و شاعران غزنه غالباً در وصف پسران ساده روی نیست ، در وصف کنیزان زیباست . وقتی دردهای عشق و فراق را بیان می کند حتی صدای قلب یک کور حرمان کشیده را نیز در شعر او گاه می توان حس کرد . آنجا نیز که شاعر در ستایش مایه هستی یا در تشویش به فرصت جویی و لذت پرستی سخن گفته است . انسان به یاد ستار و ابونواس می افتد و اگر از اشعار او چیزی بیش از آنکه امروز هست باقی مانده بود ، مقایسه یی بین او و بعضی شاعران تازی بی فایدتی نمی بود . خاصه که خود او مکرر و با لحنی مقرون با اندیشه همچمشی و برابری از شاعران عرب یاد می کند

تعلیم و پیام رودکی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله سیماى یهود در ادب منظوم پارسى در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله سیماى یهود در ادب منظوم پارسى در pdf دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله سیماى یهود در ادب منظوم پارسى در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله سیماى یهود در ادب منظوم پارسى در pdf

چکیده  
«به معناى ذلت»  
«به معناى پستى»  
شواهدى از خاقانى:  
بیتى از مسعود سعد سلمان:  
پى‏نوشت‏ها:  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله سیماى یهود در ادب منظوم پارسى در pdf

ـ ابن اثیر، عزالدین ابوالحسن على بن ابى الکرام الشیبانى، الکامل فى التاریخ (بیروت، دارصار، 1385 ه.ق)

ـ اثیر الدین آخسیکتى، دیوان آخسیکتى، تصحیح و مقابله و مقدمه رکن الدین همایون فرخ، چ اول (تهران، ناشر کتابفروشى رودکى، 1337)

ـ انورى، دیوان انورى، به اهتمام محمد تقى مدرس رضوى (تهران، انتشارات بنگاه، ترجمه و نشر کتاب، 1337)

ـ جوینى، مؤیدالدوله منتجب الدین، عتبه الکتبه، به تصحیح و اهتمام محمد قزوینى و عباس اقبال، چ اول (تهران، شرکت سهامى چاپ، 1329)

ـ حافظ، دیوان حافظ، (تهران، نشر احیاء کتاب، 1381)

ـ خاقانى، حسان العجم افضل الدین ابراهیم، دیوان شعر، تصحیح و تحشیه و تعلیقات على عبدالرسول (انتشارات کتابخانه خیام، 2537)

ـ ژنده پیل، شیخ احمد جام، دیوان شعر، (نشریات ما، بى‏تا)

ـ سعدى، کلیات سعدى، با مقدمه و تصحیح محمد على فروغى، چ اول (تهران، نشر طلوع، 1374)

ـ صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات، چ بیستم (تهران، انتشارات ققنوس)

ـ عراقى، فخرالدین ابراهیم همدانى، دیوان عراقى، چ سوم (تهران، مؤسسه انتشارات نگاه، 1376)

ـ عطار، فریدالدین، دیوان عطار، با تصحیح، مقابله و مقدمه سعید نفیسى (تهران، انتشارات کتابخانه سنایى)

ـ عنصرى بلخى، دیوان شعر، به کوشش دکتر محمد دبیرسیاقى، چ دوم (تهران، انتشارات کتابخانه سنایى، 1363)

ـ فراى، ریچارد، عصر زرین فرهنگ ایران، ترجمه‏ى مسعود رجب‏نیا (تهران، انتشارات سروش، چ اول، 1358)

ـ کستلر، آرتور، خزران، ترجمه‏ى محمد على موحد (تهران، انتشارات خوارزمى، 1361)

ـ مجدهمگر، دیوان مجدهمگر، تصحیح و تحقیق احمد کرمى، چ اول (انتشارات ما، 1375)

ـ سعد سلمان، مسعود، دیوان شعر، تصحیح رشید یاسمى، چ دوم (تهران، امیرکبیر، 1362)

ـ مولوى، جلال الدین بلخى، مثنوى معنوى، تصحیح رینولد نیکلسون، چ سوم (انتشارات ققنوس، 1378)

ـ نادرى شیخ، عباس، موقع یهود در ایران از قرن سوم تا هفتم، پایان‏نامه کارشناسى ارشد (دانشگاه تربیت مدرس، 1383)

ـ ناصرخسرو، دیوان ناصرخسرو، (تهران، دنیاى کتاب، بى‏تا)

ـ نظامى گنجوى، دیوان کلیات خمسه، چ سوم (تهران، امیرکبیر، 1351)

چکیده

بررسى آثار منظوم ادب پارسى در ارتباط با یهودیان، گذشته از این که ما را با نحوه‏ى تفکر شعرا و سخنوران در مورد یک گروه اقلیت فکرى و مذهبى آشنا مى‏کند، مى‏تواند ما را به درک بهتر اوضاع زندگى یهودیان آن دوره‏ها رهنمون سازد. آثار این بزرگان که در واقع، بخش مهمى از هویت ملى و فرهنگى ما را تشکیل مى‏دهد، ارزش زیادى در درک صحیح الگوهاى رفتارى دارند. داشتن تساهل و تسامح در برخورد با افکار و عقاید مخالف فکرى و مذهبى، پرهیز از جزم‏اندیشى و اختلافات فرقه‏اى و عقیدتى و هم‏چنین پرهیز از ظاهربینى و درک حقیقت موجود در هر دین و آیینى اساس فکر و اندیشه‏ى پدیدآورندگان این آثار است

  بازتاب سیماى یهود در ادب منظوم پارسى در سده‏ى سوم تا سده‏ى هشتم هجرى قمرى از دو لحاظ قابل توجه است. نخست این که شاعران و سخنوران این دوره‏ها به لحاظ فکرى، نسبت به یهود چگونه مى‏اندیشیدند و چه عواملى بر نحوه‏ى نگرش آنها تأثیر مى‏گذاشت و دیگر این که، کدام بخش از زندگى اجتماعى این قوم در آثار منظوم این دوره بازتاب یافته است

اخبار مربوط به یهودیّت و یهودیان در این گونه آثار به دو شکل جلوه‏گر شده است. بخشى از این اخبار در واقع، بازتاب همان روایات و حکایاتى است که در قرآن آمده است. کمتر سخنورى را مى‏توان یافت که از قصص بنى‏اسرائیل و انبیاى این قوم سخنى به میان نیاورده باشد. برخى از ویژگى‏هاى مربوط به انبیا، سمبلى است براى بیان احساسات درونى شاعر، على‏الخصوص هنگامى که پیامبر اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نعت مى‏شود، جامع تمام صفات برگزیده‏ى پیامبران پیشین خود معرفى مى‏گردد، پیامبرى که حُسن یوسف، هیبت موسى، شکوه سلیمان و حلم عیسى را به همراه دارد. نه تنها سخنوران و مورّخان اسلامى، بلکه تمام اقشار جامعه به پیروى از قرآن با احترام و تقدس خاصى از پیامبران بنى‏اسرائیل سخن مى‏گویند، اصلى که شاید خود یهودیان به پیروى از تورات، چندان آن را مراعات نمى‏کنند

بخش دوم اخبار وارده در رابطه با خود قوم یهود است. قرآن در معرفى این قوم، اوصاف چندان مثبتى به کار نمى‏برد؛ حرص شدید به دنیا،1 کتمان حقایق،2 سعى و اهتمام به قتل انبیا،3 بهانه‏جویى و خیانت در امانت4 از جمله صفاتى است که قرآن در مورد آنان به کار مى‏برد. در مجموع اسلام حُسن نظرش به مسیحیّت بیشتر از یهودیّت است. دلیل موضع‏گیرى تند قرآن برضدّ قوم یهود ریشه در عملکرد خود قوم یهود داشت. تا زمانى که یهودیان برضدّ اسلام و پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله موضع خشنى اتخاذ نکرده بودند، قرآن نیز موضع منفى‏اى نگرفته بود، اما با هجرت پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله از مکه به مدینه و آغاز تنش بین مسلمانان و یهودیان که نتیجه‏ى پیمان‏شکنى خود یهودیان بود، موضع قرآن و به پیروى از آن بینش مسلمانان نسبت به یهود تغییر کرد. طبیعى است، مسلمانى که قرآن مى‏خواند و از اوصاف قرآنى یهود آگاه مى‏شود، نمى‏تواند نگرش چندان مثبتى نسبت به این قوم داشته باشد. شعرا و سخنوران نیز تحت تأثیر قرآن دید مثبتى نسبت به یهودیان نداشتند. قرآن مؤثرترین عامل شکل‏گیرى افکار مسلمین نسبت به امور بود

این گروه نخبه و تحصیل‏کرده که در واقع متولَّیان فرهنگى جامعه محسوب مى‏شدند، سعى داشتند تا سطح اخلاق را در جامعه بالا برده و فرهنگ ایرانى ـ اسلامى را غنا بخشند. غالب اخبار و روایات این گروه تکیه بر اخلاق داشت و بر رشد و توسعه‏ى اخلاق اسلامى تأکید مى‏نمود. اگر رفتار قوم یهود، مورد انتقاد واقع مى‏شد به خاطر گذشته‏ى تاریخى منعکس شده‏ى آنان در قرآن و هم‏چنین عملکرد آنان در جامعه‏ى آن زمان بود. غالب مشاغل تحریم شده و مکروه5 در اسلام از سوى یهودیان اداره مى‏شد، آنان بزرگترین رباخواران جامعه محسوب مى‏شدند. حال، اگر مسلمانى به چنین عمل ضد اخلاقى مبادرت مى‏نمود به یهود تشبیه مى‏شد. انجام اعمال منافى شرع و اخلاق در خفا از سوى مسلمین از جمله‏ى دیگر اقداماتى بود که عامل به آن به یهود تشبیه مى‏گردید. گر چه بیت ذیل، مربوط به چند دهه‏ى متأخر از دوره‏ى مورد بحث ماست، اما به کارگیرى آن از سوى حافظ ناشى از ریشه‏دار بودن چنین رفتارى است؛ رفتارى که جامعه‏ى اسلامى به خوبى از آن آگاه بود

احوال شیخ و قاضى و شرب الیهودشان      کردم سؤال صبحدم از پیر مى فروش

شرب خمر یهودیان در خفا، ناشى از ممنوعیت‏هایى بود که جامعه‏ى اسلامى در مورد شراب اعمال کرده بود. استفاده از شراب و خَمریات در اسلام حرام است، بنابراین یهودیان که به پیروى از آیین خود مجاز به استفاده از آن بودند، حق نداشتند در ملاء عام مبادرت به ساختن، خوردن و فروختن شراب کنند. آنان مى‏بایست به دور از انظار مسلمانان چنین کارى را مى‏کردند. بعدها این کار یهودیان نه تنها در مورد شراب، بلکه در مورد هر عمل حرام دیگر، نمادى شد براى اقدامات افرادى که در جهت خلاف اخلاق اسلامى گام بر مى‏داشتند

عوامل دیگرى که بر خط مشى فکرى یک سخنور تأثیر مى‏گذاشت، خاستگاه جغرافیایى، مسائل اعتقادى و هم‏چنین نحوه‏ى معیشت شاعر بود. محیط، یکى از عوامل مؤثر در شکل‏گیرى و رشد شخصیت انسان به شمار مى‏رود. هر فردى سعى دارد تا به هنجارهاى پذیرفته شده‏ى محیط زندگى خود احترام بگذارد و از ناهنجارى‏ها بپرهیزد. بسیار مهم است که ما بدانیم در پیرامون ما چه کسانى هستند و چه رفتارى دارند. ارزش‏ها و ضدارزش‏ها از نظر آنها چیست؟ بنابراین، شاعرى که در محیط زندگى خود، بخش کثیرى از اهل ذمّه به ویژه یهودیان را جاى داده بود و هر روز شاهد جریان زندگى آنان بود، نمى‏توانست دیدگاهش با کسى که ارتباط مستقیمى با آنان نداشت و اوضاع زندگى آنان را به خوبى درک نمى‏کرد، یکى باشد

بینش و نگرش اعتقادى هر فردى نقش مهمى در تعیین تفکر و شکوفایى اندیشه دارد. دیدگاه مذاهب و فرقه‏هاى مختلف اسلامى نسبت به حق و حقوق ذمّیان متفاوت است. در این میان، فقه حنفى و شیعى رعایت حال ذمّیان را بیش از فقه شافعى و حبنلى کرده است. هم‏چنین تفاوت بارزى در دیدگاه گروه‏هاى فکرى معتزله، اخوان‏الصفا و صوفیان نسبت به این مسئله وجود دارد

در برخى موارد، در منابع تاریخى و ادبى ارتباط سخت و تنگاتنگى بین صوفیان، عرفا و ذمّیان دیده مى‏شود. یهودیان على‏رغم سرسختى و لجاجتى که در حفظ آیین خویش نشان مى‏دادند، گاهى با مشاهده‏ى عملکرد عرفا و صوفیان با اشتیاق پذیراى اسلام مى‏شدند، یهودیانى که به واسطه‏ى رفتار این گروه مسلمان شده‏اند کم نیستند، به طور مثال از شعراى مورد بحث دروه‏ى ما، شیخ احمد جام ژنده پیل، از عرفاى قرن پنجم8 و فخرالدین ابراهیم همدانى متخلّص به «عراقى» توانسته بودند، گروهى از یهودیان را مسلمان نمایند.9 صوفى، همان طور که اسباب اسلام آوردن کسى را فراهم مى‏ساخت، ممکن بود خود نیز به آیین دیگرى در آید. هرچند عملاً خروج از اسلام بسیار کم رخ مى‏داد، با این حال، صوفى معتقد بود؛ اگر چیزى بتواند یک مسلمان را از دایره‏ى اسلام خارج کند، آن نیروى «عشق» است. عطار مى‏گوید: یهودى شدن یک مسلمان، خاصه یهودى شدن شیعه در واقع از شگفتى‏ها است

دل نفس شد و شگفت آمد           گر یک علوى جهود گردد

عطار عقیده دارد، کسانى که على‏رغم وحدت وجود، قائل به تکثر وجود مى‏باشند در زمره‏ى «گبر» و «جهود» قرار دارند. از نظر او ممکن است که این وجود واحد در اجزاى کثیر متجلّى شود، اما این به منزله‏ى تکثر وجودى نیست. درست این است که انسان در وجود هر ذره‏اى تنها یک خالق را ببیند و بر یگانگى او اذعان کند، اگر چنین شود، دیگر راه رسیدن به حقیقت محدود و منحصر به یک راه یا روش یک فرقه‏ى مذهبى نمى‏گردد

هر که را ذره‏اى وجود بود            پیش از هر ذره‏اى سجود بود

نه همه بت ز زر و سیم بود           که بت رهروان وجود بود

هر که یک ذره مى‏کند اثبات       نفس او گبر یا جهود بود

در حقیقت، چو جمله یک بودست            پس همه بودها نبود بود

مولوى نیز در مثنوى و معنوى خویش، معتقد است که حقیقت ادیان یکى است و انبیا هدف واحدى را دنبال مى‏کرده‏اند. کتاب او که در واقع تفسیرى از قرآن و احادیث اسلامى است، دید چندان مطلوبى نسبت به یهودیان ندارد. از نظر او آنچه «جهود سگ»12 را وادار به دوگانه بینى و جدا دانستن ادیان مى‏کند، همانا ظاهربینى اوست

آن جهود از ظرف‏ها مشرک شده است      نور دید آن مؤمن و مدرک شده است

چون نظر بر ظرف افتد روح را      پس دو بیند شیث را و نوح را

از نظرگاه است، اى مغز وجود      اختلاف مؤمن و گبر و جهود

مولوى در حکایات دیگرى که داستان آن درباره‏ى قتل نصارا توسط یک پادشاه «جهود» است، اعلام مى‏دارد که داستان این شاه به حکایت مرد احولى مى‏ماند که به واسطه‏ى معیوب بودن چشمش یک شیشه را دو شیشه مى‏دید. پند اطرافیان، مبنى بر این که شیشه یکى است و دوگانگى آن حاصل خطاى دید چشم توست، مؤثر واقع نشد، لذا او تصمیم گرفت با شکستن یکى، شیشه واقعى را از غیر واقعى تمیز دهد، اما شکسته شدن شیشه همان و محو شدن هر دو تصویر همان. از نظر او شاهى که در صدد نابودى مسیحیت بود، در واقع ضربه به هر دو دین مى‏زد و گر نه، دین موسى و عیسى یکى است و نمى‏شود یکى را شکست تا دیگرى را دید.15 او در حکایات دیگرى، باز به کشته شدن نصارا توسط شاه جهود اشاره کرده است. حکایت دوم او در واقع، همان داستان اصحاب «اخدود» سوره‏ى «بروج» است

نگاه حقیرانه‏ى مولوى به «جهود» همانا ناشى از عملکرد قوم یهود بود. قرآن درباره‏ى آنان مى‏گفت که یهودیان على‏رغم اینکه مى‏دانستند محمد حق است و همان طور که فرزندان خود را مى‏شناختند، حقانیت دین اسلام را نیز به همان نسبت مى‏شناختند،17 ولى با این حال، مخالفت مى‏کردند. از دیدگاه اندیشمندان اسلام، یهود مخالف حق و حقیقت بود. مولوى مى‏گوید با این که حق در همه جا و همه چیز جلوه مى‏کند، اما شناخت آن کار هر کسى نیست. اگر چنین امرى کار ساده‏اى بود دیگر یهودى، مسیحى و زردشتى بودن معنایى نداشت

گر میسر کردن حق رَه بُدى          هر جهود و گبر از او آگه بُدى

خانه‏ى آن دل که ماند بى‏ضیا       از شعاع آفتاب کبریا

تنگ و تاریک است چون جان جهود        بى‏نوا از ذوق سلطان ودود

عنوان یهود، پشت سر خویش دنیایى از صفات منفى را پنهان مى‏کرد. از نظر برخى از شعرا، جهودى بودن برابر بود با «پستى»، «خیانت»، «بى‏وفایى»، «حرص» و «شر». ابیات ذیل در دواوین شعرى مویّد این صفات است

زبونى کان ز حد بیرون توان کرد جهودى شد، جهودى چون توان کرد

«به معناى ذلت»

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پایان نامه سیمین بهبهانی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  پایان نامه سیمین بهبهانی در pdf دارای 70 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پایان نامه سیمین بهبهانی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه سیمین بهبهانی در pdf

پیشگفتار         
مقدمه            
زندگی نامه سیمین بهبهانی           
آثار سیمین بهبهانی     
پیام و ویژگی های شعر سیمین بهبهانی     
صور خیال در شعر سیمین بهبهانی     
شیوه تصویر سازی     
1- تصویرهای تازه و ابتکاری        
2- تصویرهای تکراری(کلیشه ای)         
3- تکرار تصاویر(اخذ از خویش)     
4- تصویر در تصویر(تعدّد تصاویر)           
عوامل به وجود آورنده تصاویر        
1- محیط زندگی شهری و پدیده های امروزی       
2- زن بودن     
3- مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه         
مواد تشکیل دهنده تصویرها      
1- تصویرهای برگرفته از اندام و اعضای بدن       
2- تصویرهایی که مواد آن از طبیعت گرفته شده اند      
3- تصویرهای مربوط به خود شاعر           
تشبیه در شعر سیمین بهبهانی       
1- تشبیه مضمّر         
2- شبیه تمثیل(اسلوب معادله)     
3- تشبیه ملفوف         
4- تشبیه جمع          
5- تشبیه تفضیل        
6- تشبیه مرکّب         
استعاره در شعر سیمین         
1- استعاره مصرّحه         
2- استعاره مکنیّه        
3- استعاره تبعّیه        
4- تشخیص     
حسامیزی         
مجاز در شعر سیمین       
کنایه در شعر سیمین         
سمبل در شعر سیمین          
منابع و مآخذ         

بخشی از منابع و مراجع پروژه پایان نامه سیمین بهبهانی در pdf

 1- شفیعی کدکنی، محمّد رضا: صور خیال در شعر فارسی، چاپ چهارم، انتشارات آگاه، 1370

2- زرّین کوب، عبدالحسین: شعر بی دروغ شعر بی نقاب، چاپ چهارم، انتشارات جاویدان، 1363

3- بهبهانی، سیمین: گزینه اشعار، چاپ سوم، انتشارات مروارید، 1371

4- بهبهانی، سیمین: آن مرد مرد همراهم، چاپ اوّل، انتشارات زوار، 1369

5- بهبهانی، سیمین: جای پا تا آزادی(مجموعه اشعار)، چاپ اوّل، انتشارات بزرگمهر، 1377

6- یوسفی، غلامحسین: چشمه روشن، چاپ چهارم، انتشارات علمی، 1371

7- حق شناس، علی محمّد: مقالات ادبی و زبان شناختی، چاپ اوّل، انتشارات امیر کبیر، 1363

8- بهبهانی، سیمین: یک دریچه آزادی، چاپ دوم، انتشارات سخن، 1377

پیشگفتار

هنگامی که موضوع انتخاب تحقیق مطرح شد، من با توجّه به راهنمایی استاد محترم خود و علاقهء خود به ادبیات معاصر، مبحث صور خیال در شعر معاصر (اشعار سیمین بهبهانی) را به عنوان یکی از موضوعات مورد علاقه خود انتخاب کردم

علّت انتخاب موضوع تحقیق در زمینهء شاعر معاصر را در دو عامل می دانم، یکی علاقه خود به ادبیات معاصر اعم از شعر و داستان و دیگری کم توجّهی به این بخش از ادبیات فارسی در مراکز رسمی است. شاید اقبال عامّه مردم و به خصوص جوانان و قشر تحصیل کردهء جامعه به ادبیات معاصر تا حدّی از این بی توجّهی را جبران بسازد

در کشور ما افراط و تفریط یکی از آفت های اصلی در نقد و بررسی آثار شاعران و نویسندگان معاصر می باشد. اظهار نظرهایی که گاه از شناخت ناکافی سرچشمه می گیرد و گاهی  از تنگ نظری ها و یا از آمیختن جنبه های مختلف نقد با هم ناشی می شود. موضوعی که گاه در مورد شاعران بزرگ گذشته نیز صدق می کند

ما در زمان حال زندگی می کنیم و نیاز ما بیشتر به ادبیاتی می باشد که نیازهای روحی و عاطفی ما را در زمان حال با توجّه به تغییر و تحوّلات جامعه و فرهنگ و آداب و رسوم پاسخگو باشد. ادبیات کلاسیک به ویژه شعر کلاسیک فارسی با تمام ارزش واعتبار نمی تواند پاسخگوی خواسته ها و نیازهای عاطفی ما باشد

هر چند که گفته شده است بهترین و بزرگترینمنتقد واقعی گذشت زمان و روزگار است و آثار ضعیف و فاقد ارزش هنری به خودی خود از جریان ادبی کنار گذاشته می شوند، امّا این امر درباره ادبیات معاصر نمی تواند صدق کند، زیرا ما می خواهیم از آثار ادبی زمان خود لذّت ببریم وبه همین دلیل نمی توانیم منتظر قضاوت آینده باشیم. به طور کلی می توان گفت پرداختن به گذشته ای که در آن نبوده ایم و ایستادن به انتظار آینده ای که در آن هم نخواهیم بود ما را از زندگی در زمان حاضر دور می کند

خلاصه کلام هر عصری شعر، شاعر زمان خود را می طلبد به همین دلیل توجه به ادبیات زمان خود و نشان دادن نقاط ضعف و قوّت آن را در شناخت هر چه بیشتر ادبیات معاصر یاری می کند و باعث می شود در دام ستایش های افراد خاص قرار نگیریم و بتوانیم در جریان ادبی درست را از نادرست تشخیص دهیم

در این تحقیق ابتدا در مورد صور خیال  بحثی شده است و تعریف های مختلفی که در باره آن ها در کتاب های مختلف بلاغی یا توسط منتقدان معاصر آمده است ذکر شده است

 در این تحقیق در ابتدا شرح کوتاهی از زندگی شاعر مور بحث قرار می گیرد. این بدین منظور بوده است تا اینکه خواننده آشنایی مختصری با شاعر داشته باشد. در زندگی نامه سعی بر این بوده به نکاتی اشاره شود که احتمالأ به طور مستقیم یا غیر مستقیم در شعر و تصویرهای شعر آن شاعر تأثیر گذار بوده است. در ادامه همین بحث با اشاره به آثار شاعر و معرفی هر یک از آثار و به بررسی و تحلیل اشعار از نظر شکل و محتوا و قوّت و ضعف موجود در آن ها پرداخته شده است

در این تحقیق، از دیدگاه سنّتی و مرسوم کتـاب های بلاغی صـور خیال شاعر مورد تقسیم بندی قرار گرفته است از قبیل: تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه، سمبل و نمونه هایی از شعر شاعر به تناسب آن مبحث، آورده شده است

 

مقدمـه

می دانیم که سخن ادبی و شعری یعنی سخنی که از حدّ معمول یک سخن عادی، بالاتر و خیال انگیزتر باشد و حتی از واقعیت به دور باشد. شعر، زیبا سخن گفتن و در پرده سخن گفتن است که جز با صور خیال میسّر نمی باشد

در کتاب صور خیال در شعر فارسی در این باره چنین آمده است: «از قدیمی ترین ادوار شعر فارسی ، خیال به معنی تصویر پرهیبت و شبح و سایه و مفاهیم مشابه و نزدیک به معانی به کار رفته است.» 1

و کروچه می گوید: «شعر انسان را به مقام بالاتر که در وجود اوست، عروج می دهد باز بیان همین است.» 2

یکی از مباحثی که به ندرت مورد توجّه منتقدان ما قرار می گیرد، مسأله عوامل مؤثّر در به وجود آمدن صورت های خیال در دوره های گوناگون شعر فارسی است، این که چه مسأله ای موجب می شود که در هر دوره ای پاره ای از عناصر خیال مورد توجّه شاعران فارسی زبان قرار بگیرد و عوامل دیگر کمتر، می تواند متأثّر از عوامل متعددی باشد. این عوامل می توانند بر شیوه تصویرپردازی و نوع بیان، تفکّر شاعران و سایر عناصر شعری، تأثیری شایسته به جا بگذارد

همه منتقدان در این باره توافق دارند که شاعران زبان را به صورت متفاوت به کار می برند، امّا منتقدان با این نظر که همه شاعران به طور یکسان و مانند هم از زبان استفاده می کنند، موافق نیستند. زیرا کار عمدهء شاعر در شعر، تسلّط بر طبیعت اسـت که از طـریق ذهن انجام می پذیرد و شاعر سعی می کند بین انسان و طبیعت ارتباط برقرار کند و همچنین نگرش شاعر نسبت به جهان با افراد دیگر متفاوت است و متفاوت بودن بیان شاعر با افراد دیگر نیز در همین نکته است

کار شاعر در تصویر سازی ایجاد و کشف بین پدیده ها ست و این ارتباط هرچه شگفت تر و پنهانی باشد تأثیر عمیق تر بر مخاطب می گذارد و از همه مهم تر داشتن جهان بینی در زندگی است که وجود جهان بینی به تخیّل و تصاویر کمک می کند

عوامل مؤثّر در به وجود آمدن تصویر در شعر یک شاعر را می توان به این گونه بیان کرد

1- فرهنگ عمومی شاعر، یعنی آگاهی او از آنچه در گذشته و حال در محیط دور و نزدیک جریان داشته از مسائل تاریخی، اجتماعی و سیاسی گرفته تا اطلاعات دینی و اساطیری و علمی و فلسفی

2- فرهنگ شعری او، که حاصل خوانده ها و شنیده ها ی اوست در زمینه الفاظ و معانی شعر

3- تجربه های خصوصی شاعر، که در طول زندگی، از روزگار کودکی تا لحظه ای که به سرودن و خلق هنری می پردازد. 1

«حکایت مشهوری است که می گوید کُردی با دیلمی و یک زرگر و با عاشقی و یک معلّم همراه شدند. شب هنگام ماه بر آمد تمام. هر یک از آن ها خواست آن را وصف کند. زرگر آن را تشبیه کـرد به پاره ای زر گداخته که از کوره بیرون آرند، کُـرد شبان بود، گفت به قرص پنیـری می ماند. معلّم گفت: گرده نانی است که از خانه مالداری برای معلّم هدیه می فرستد. دیلمی گفت: مثل سپری است که پیش پادشاه برند و عاشق گفت به صورت معشوق شباهت دارد.» 1

هر شاعری بر حسب ذوق و فکر خویش منظره ای را که پیش چشم دارد به چیزی مانند می کند و تشبیه از محیط زندگی شاعر و تجاربش حکایت می کند

عنصرالمعالی در کتاب  قابوس نامه در توصیه به فرزندش در موضع شاعری می گوید: «به وزن و قافیهء تهی قناعت مکن، بی صناعتی و ترتیبی شعر مگو که شعری ناخوش بود، ;؛ امّا اگر خواهی که سخن تو عالی نماند بیشتر مستعار گوی.» 2

با توجه به مطلب بالا عنصرالمعالی شعر خوب را شعری می داند که بر اساس استعاره بنا نهاده شده باشد و به شیوه های دیگر تصویر سازی و صور خیال نمی پردازد

قدما در پرداختن به صور خیال به دو شیوهء نادرست رفتار کرده اند. به این معنی که یا به صورت ناقص وارد این بحث شده اند و آن را از دیگر صنایع شعری جدا نکرده اند و یا اینکه تنها به جزئیات تقسیم بندی صور خیال به شیوه علمی که هیچ سازگاری با شعر ندارد، پرداخته اند

زندگی نامهء سیمین بهبهانی

یاد دارم ز راه ورسم کهن

که دو نا ساز را به هم پیوست

من شدم یادگار این پیوند

لیک چون رشته سست بود گسست

خیره گی های مادر و پدرم

آن دو را فتنه در سرا افکند

کودکی بودم و، مرا ناچاری

گاه از این گاه از آن جدا افکند

کودکی – هرچه بود – زود گذشت

دیده ام باز شد به محنت خلق

دست شستم ز خویش و، خاطر من

شد نهان خانهء محبّت خلق

(مجموعه اشعار/جای پا/ص72)

سیمین بهبهانی در سال 1306 در تهران به دنیا آمد، پدرش عباس خلیلی روزنامه نگار و قصّه نویس بود، مادرش فخر عظمی نام داشت که در یک خانواده نیمه اشرافی و مرفّه خاندان قاجار به دنیا آمده بود. امّا سیمین درباره وضع خانواده اش در هنگام تولّد و کودکی خود می گوید: «زاده شدم در خانه پدربزرگ، چون پیش از زادنم مادرم همسر خود را به اشتغالاتش واگذاشته بود و به خانه پدری بازگشته بود.» [1] «و پدر; که بود جز مردی که گاه دایه پیر مرا به دیدارش می برد و باز می گرداند بی آن که بدانم چرا رفته ایم و چرا در خانه ما نیست؟ شاید تفریح سوار شدن به اتوبوس های دانمارکی برایم بیشتر از شادی دیدار پدر بود.» 2

 از همان ایّام کودکی استعداد شاعری خود را نشان می دهد و با تشویق های مادرش در مسیر رشد و شکوفایی استعداد شاعری خود گام بر می دارد. پس از ازدواج اوّل خود و انتشار دو مجموعه اوّل شعر خود، برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی وارد دانشگاه شد، ولی اوّلین برخورد دکتر معین از تحصیل در رشته ادبیات فارسی به صورت رسمی منحرف شد و در رشتهء حقوق به ادامه تحصیل پرداخت

در ایّام جوانی به خاطر هم زمانی با حوادث بین سالهای هزار و سیصد و بیست تا هزار و سیصد و سی و دو به گروه حزب توده گرایش پیدا کرد. «آنان که رهایی “رنجبران ” می خواستند در چشمم ارجی داشتند که سخن از “برابری” می رفت و به راهشان کشیده شدم» [2]   تأثیر این گرایش شاعر را در مجموعه اوّلیه شاعر که به طبقات فرودست جامعه می پردازد می توان مشاهده کرد

امّا پس از مدّتی از همسرش از سیاست کناره گیری می کند. «از فرقه های سیاسی به سختی سرخورده بودم و فکر می کردم، دست کم در زمان و مکانی که ما هستیم، جوانان فریب کلمات صیقل خورده و توخالی را می خورند. رویدادهای بعد از بیست و هشت مرداد سی و دو پیش از آن برایم مؤیّد این طرز فکر بود.» 2

پس از مدّتی از همسرش جدا می شود. شاعر خود دلیل این امر را این چنین بازگو می کند: «از همسرم دل خوشی نداشتم، میان ما از مدّت ها پیش بیگانگی جسمی و روحی سایه افکنده بود؛ دو بیگانه در یک خانه می زیستیم بی آنکه کوچکترین توقّع مادی و معنوی از یکدیگر داشته باشیم.» 3

پس از جدایی از همسر اوّل خود با یکی از دوستان ایّام تحصیل در دانشگاه ازدواج می کند. «به خانه دو شوهر پای گذاشته ام: با یکی ناساز و با دیگری سازگار بوده ام، یکی را به طلاق و دیگری را به مرگ واگذاشته ام.» 4

بند دو، مردَم ببست در خم هر یک

چند گهی بندگی پذیر بماندم

بند یکی تا گسست خواجه دیگر

بست و زنو همچنان اسیر بماندم

(مجموعه اشعار/خطّی ز سرعت و از آتش/ص208)

 زندگی سیمین از لغزش و خطا مصون نبوده است. بطوری که خود در این باره می گوید: «از

 لغزش ها و کژانـدیشی ها بر کنار نمانده ام که طبیعت آدمی است. گـاه استـوار و درست و گـاه نا استوار و سست، گامی برداشته ام. و این دوّمین بی گمان بیشتر.» [3]

 آثار سیمین بهبهانی

1- جای پا: این مجموعه در برگیرندهء شعر سال های هزار و سیصد و بیست و پنج تا هزار و سیصد و سی و پنج می باشد. در این مجموعه شاعر به صورت سطحی و گذرا و با توجّه به شور جوانی و گرایش های خود، به مسائل اجتماعی می پردازد و مشکلات و ضعف های موجود در جامعه آن روز را با توجّه به زندگی طبقات مختلف به تصویر می کشد. هر چند این نگاه همان طور که گفته شد به لحاظ شرایط سنّی و در آغاز راه بودن او از عمق زیادی برخوردار نیست. گروه های اجتماعی که سیمین مسائل و مشکلات آنان را مورد توجّه قرار داده است عبارتند از: 1- رقّاصه ها     2- دلقک ها و حاجی فیروزها      3- گورکن ها      4- جیب برها      5- بیماران   6- بچّه های خیابانی

مهمترین مسئله در پراختن به این گروه ها مشکل اقتصادی و فقر آن ها می باشد. و شاعر نیز عامل تمام مشکلات را نابسامانی ها و گرفتاری های جامعه را در مشکلات جامعه می بیند

در این مجموعه شاعر به مضامین غنایی و عاشقانه نیز می پردازد. اشعار غنایی این مجموعه سرشار از شرح جدایی ها و بی وفایی ها و شکایت هاست

قالبی که سیمین در این مجموعه انتخاب می کند قالب چهارپاره یا دوبیتی های به هم پیوسته است. او در این مجموعه بیشتر به دنبال القای پیام است تا توجّه به تصویرسازی و زیبایی های شعر. به عبارت دیگر او به دنبال تعهّد شاعری  است و آن را در پرداختن به مشکلات و نابسامانی های اقشار مختلف جامعه می داند. در تصویرهای این مجموعه تازگی و ابتکار چندانی به چشم نمی خورد و اکثر تصویرهای موجود در آن برگرفته از تصویرهای شاعران گذشته می باشد، و اگر تصویر تازه ای هم دیده می شود به خاطر تازه بودن برخی مضامین و موضوعاتی است که انتخاب شده است

 2- چلچراغ: این مجموعه که دومین مجموعه شعری سیمین بهبهانی می باشد در برگیرنده شعرهای سال های هزار و سیصد و سی و پنج تا هزار و سیصد و سی و شش او می باشد. در این مجموعه شاعر با استفاده از قالب چهارپاره به مضامین غنایی و عاشقانه می پردازد و ناکامی های عشق خود را به تصویر می کشد. در برخی شعرها قالب چهارپاره شکل روایی به خود می گیرد و برای بیان داستان یا واقعه ای مورد استفاده قرار می گیرد. در این داستان ها نیز موضوعاتی همچون فقر و زندگی افراد فرودست جامعه مورد توجّه قرار می گیرد

غزل های این مجموعه فاقد هر نوآوری و ابتکار در وزن می باشد. زبان آن ها نیز فاقد نوآوری و تازگی زبان امروزی است، ولی گـاه در بین تصـویرهای آن به تصـویرهای تـازه و نو برخورد می کنیم، هرچند که این تصویرها نیز از تجربهء شخصی شاعر سرچشمه نمی گیرد و ریشه در تصویرسازی شاعران پیشین دارد

3- مرمر: این مجموعه در ادامه دو مجموعه قبلی می باشد و شامل اشعار سال های هزار و سیصد و سی و شش تا هزار و سیصد و چهل و دو شاعر را در برمی گیرد. اشعار این مجموعه نیز به بیان عواطف فردی و رنج تنهایی شاعر می پردازد. قالب رایج در این مجموعه نیز غزل و چهارپاره می باشد

در غزل های این مجموعه شاعر کم کم اوزان تند و دوری را که یادآور وزن غزل های مولوی می باشد، به کار می برد. امّا فاقد محتوا و ارزش هنری قابل توجّه و در مجموع می توان گفت که در این مجموعه هم سیمین هنوز دورهء خامی و ناپختگی شعر خود را طی می کند

4- رستاخیز: این مجموعه شعـرهای بین سـال های چهل و دو تـا پنجاه و دو را در بر می گیرد. این دوره که یکی از ملتهب ترین دوره های سیاسی و اجتماعی ایران می باشد، که در شعر سیمین نیز تأثیر گذاشته است. از این مجموعه است که تحوّلی در روش و شیوه شعر سیمین ایجاد می شود و به مانند فروغ پس از انتشار سه مجموعه اوّل خود به مرحلهء پختگی و کمال خود نزدیک می شود، و فضای جدید و متفاوتی از فضای اشعـار سه مجموعه قبلی خود ایجاد می کنـد. در این مجموعه غزل ها نسبت بـه چهارپاره ها بـه شکل محسوسی افزایـش می یابد، بطوریکه می توان گفت شاعر قالب خود را که همان غزل است انتخاب می کند ولی هنوز نوآوری خاصّی در آن مشاهده نمی شود

قرار گرفتن مضامین اجتماعی بیشتر نسبت به مجموعه های قبلی و تقریباً جدا شدن شاعر از منِ فردی و نزدیک شدن به منِ اجتماعی از دیگر ویژگی های این مجموعه شعری است، بطوریکه حتّی در اشعار تغزّلی ویژگی فردی چندانی مشاهده نمی کنیم

موضوع دیگر دربارهء این مجموعه انتخاب بیان سمبولیک می باشد که به نسبت فضای سیاسی حاکم بر جامعه برای بیان موضوعات سیاسی مورد استفاده قرار می گیرد

 5- خطّی ز سرعت و از آتش: پنجمین مجموعه شعری سیمین اشعار سال های پنجاه و دو تا سال شصت را دربر می گیرد. در این مجموعه شاعر از اوزان تازه و ابداعی خود که در ادبیات کلاسیک فارسی بی سابقه می باشند استفاده می کند. با این حال در این مجموعه نیز از نظر واژگانی بیان خاصّی ندارد و همچنان از واژه های مهجور و قدیمی که در زبان امروزین کنار گذاشته شده اند استفاده می کند و این شاید به دلیل استفاده از قالب غزل می باشد که مانع از به کار بردن کلمات امروزین در شعر او شده است

«در این مجموعه تحوّلی بنیادین در اندیشه و جهان بینی و آرمان و آرزوهای شاعر،  و در نتیجه در مشی و منش هنری او دیده می شود که نخست در غزل های مجموعه رستاخیز پدیدار شد.» [4] 

اشعار این مجموعه که حوادث انقلاب را نیز دربر می گیرد. بیان سمبولیک در آن نسبت به تصویرهای دیگر بیشتر می شود و پرداختن به مسائل اجتماعی و سیاسی بیشترین موضوع شعرهای این مجموعه را دربر می گیرد

6- دشت ارژن: این مجموعه اشعار سال های شصت تا شصت و دو را در خود جای داده است. این مجموعه بعد از یک ضربه روحی درگذشت نوه شاعر «ارژن» سروده شده است. در این مجموعه شاعر با کولی که نمادی از خود شاعر است به گفت و گو می نشیند که بخش بزرگی از شعرهای این مجموعه را تحت عنوان «کولی و ارّه» دربر گرفته است

در این دفتر شعر، شاعر از توجّه به موضوع جنگ و پیامدهای ناشی از آن برکنار نیست. در این مجموعه شاعر اوزان جدیدتری را مورد آزمایش قرار می دهد و فضاهای جدیدی را در قلمرو شعر و ادب فارسی می گشاید

7- یک دریچه آزادی: این مجموعه آخرین مجموعه از شعرهای سیمین بهبهانی تا زمان حاضر می باشد. این دفتر که شعرهای بین سال های شصت و دو تا هفتاد و سه را در خود جای داده است به مسائل کلّی تر مربوط به سرنوشت انسان و جهان می پردازد، ضمن آن که از مسائل اجتماعی غافل نیست، شاعر در این مجموعه نیز اوزان جدیدتری را به کار می گیرد، به گونه ای که بیشتر اشعار این مجموعه در اوزان جدید سروده شده اند. تصویر حاکم بر این مجموعه بیان سمبولیک و رمزی می باشد و از نظر ارزش ادبی و هنری پایین تر از مجموعهء قبلی قرار دارد

 پیام و ویژگی های شعر سیمین بهبهانی

برای پرداختن به پیام و ویژگی شعر سیمین نیز مانند شاعران دیگر باید اشعار او را به دو دوره تقسیم کرد. سیمین بهبهانی مانند اکثر شاعران معاصر آغاز شاعری خود را با قالب چهارپاره آغاز کرد، قالبی که در آن زمان رایج ترین قالب در بین شاعران آن روزگار بود

در دورهء اوّل شاعری سیمین بهبهانی که شامل مجموعه های، «جای پا»، «چلچراغ» و «مرمر» می باشد، او به طبع جوانی و شرایط و فضای ادبی و اجتماعی آن روزگار به مانند اکثر شاعران آن زمان به سرودن اشعار غنایی و تغزّلی پرداخته و در کنار آن ها گاه مضامین اجتماعی را نیز مورد توجّه قرار داده است

در دورهء اوّل و مجموعه های شعـری اوّل او فاقد هر نوع ابتـکار و نوآوری در فرم و محتوا می باشد، و تنها ویژگی بارز این مجموعه ها را بیان بی پروای مسائل غنایی و عاشقانه می باشد که در مقایسه با شعر شاعران معاصر در آن دوره پدیده چندان تازه ای هم به نظر نمی رسد

«غزل سیمین تا دفترهای پیش از “خطّی ز سرعت و از آتش” و “رستاخیز” غزلی فردی و ناگزیر غزل تنهایی بود – تنهایی به معنی جدا افتادگی اش غزلی بود که خواننده را به عوالم ذهن شاعر فرا می خواند.» [5] 

 دورهء دوّم شاعری سیمین بهبهانی با مجموعه «رستاخیز» آغاز می شود که یادآور مجموعهء «تولّدی دیگر» فروغ می باشد. امّا نه در حدّ ارزش و اهمّیت آن، بلکه فقط به عنوان مقدمه ای برای قدم گذاشتن در یک تحوّل؛ تحوّلی که هم در ظاهر شعر سیمین بود و هم در محتوای آن. خود سیمین در این باره می گوید: «غزل را ابتدا به شیوه سنّتی سرودم و خیلی زود به آفرینش تصویرهای تازه و سود جستن از واژگان و مضامین معمول روزگار روی آوردم. میزان استعدادم در این گونه غزل به تدریج در دو کتاب «مرمر» و «رستاخیز» آشکار می شود. با آزمون های تازه و پیگیری که در این قالب داشتم حس کردم که اوزان غزل سنّتی با نظام لغوی خاصّی آشنا شده است که تخطّی از آن بسیار مشکل است. من، علاوه بر آن واژه های معمول و آشنایی نیاز به نظام تازه ای از واژگان داشتم که در آن اوزان پذیرفته نبود. به این ترتیب دانستم که دیگر اوزان آزموده برای من خوشایند نیستند و بار محتوای شعرم را نمی کشند. (به همین خاطر)  از اوزان آزادی که به طور طبیعی در فطرت واژگان فارسی موجود است استفاده کردم  و برای آن که شکل هندسی غزل را حفظ کنم و بتوانم میان آن و شعر آزاد تمایزی برقرار کنم، با قرار دادن پاره ای از سخن در برابر پاره ای دیگر ریتم های تازه ای کشف کردم که در آغاز کار حتّی برای خود به بی وزنی شباهت داشت.» [6]

هر چند سیمین تلاش می کند که خود را از نفوذ و سلطه کلمات سنّتی شعر و واژگان شعر کلاسیک رها کند ولی در عمل نمی تواند خود را از تأثیر واژگان و نحوهء بیان گذشتگان به کلّی برکنار نگهدارد و این تأثیر حتّی در آخرین مجموعه شعری او مشاهده می شود

«سیمین بهبهانی در آوردن معانی نو در قالب دیرین غزل، بی تأثیر از معانی و مفاهیم کهن و نوآوری در عناصر اصلی غزل و شیوه بیان، معنی و مضمون و اختیار اوزان کم سابقه یا بی سابقه در دفترهای اخیر یاد شعر خود توفیق زیادی بدست آورده است.»

سیمین بهبهانی برای قرار گرفتن در فضاهای معنایی تازه در قالب غزل در عناصر سازنده آن دگرگونی های بنیادین پدید آورد؛ تا آنجا که دیگر صرف قالب نتواند یادآور معانی مأنوسی باشد که با آن اُلفت دیرینه دارد و این نوعی آشنایی زدایی می باشد

«سیمین بهبهانی برای آشنایی زدایی از غزل واحد وزن را انتخاب کرده است و با افزودن بیش از چهل و یک وزن کم سابقه یا به کلّی بی سابقه به اوزان غزل، این قالب کهنه را هویّتی نو بخشیده و آن را پذیرای پیام های نو و معانی امروزی کرده است. این آشنایی زدایی از راه تفنّن نبوده بلکه به این جهت که فضاهای تازه و مضامین نو بتوانند در آن قالب خوش بنشینند و گرد و غباری از مضامین سنّتی بر روی آن ها ننشیند.»

خود سیمین دربارهء تحوّلی که در وزن غزل ایجاد کرده است می گوید: «هر جمله یا هر پاره از یک جمله را همچنان که با منطق طبیعی کلام، بی اندیشیدن به وزن، ادا می کنم، بـه کاغذ می آورم. این جمله ها یا پـاره های جمله سر آغاز غزلی مستقل انـد. بـر اثر تکرار وزن پیـدا می کنند، امّا نه وزنی که در غزل گذشتگان رایج بوده است

 در این بنیان تازه می توانم از هر نوع واژه و هر مفهوم یا تصویر تازه سود بجویم بی آن که غرابتی در کار باشد. در این بنیان می توانم انسجام کلّ درونمایه را حفظ کنم.»

دکتر حق شناس دربارهء ارزش کار سیمین در حوزهء غزل فارسی معتقد است: «سیمین بهبهانی، بی گمان، نخستین یا تنها شاعری نیست که در راه ایجاد تحوّلی تازه در غزل قدم کامل

برداشته است. کسانی دیگر نیز حتّی سال ها پیش از او و از روزگار ادیب الممالک، و بعدها در دوره بهار و عارف و عشقی، در این کار کوشیده اند. امّا سیمین، بی تردید اوّلین کسی است که در این باره توفیق شایان نصیبش شده است. کار سیمین در حوزه غزل، درست هم سنخ کار نیما در عرصه شعر فارسی است. نیما با بدعت گری در اوزان عروضی، به آشنایی زدایی از کلّ شعر پارسی رسید؛ و سیمین با بدعت گری در اوزان غزل به آشنایی زدایی از غزل رَه بُرد یعنی آن قالب را از نظام بسته ادب پارسی بازگرفته و به نظام باز ادبیات نیمایی هدیه کرده است.» [7] بهتر است در این باره نظر خود شاعر را مورد توجّه قرار دهیم که می گوید: «من هنوز آن شهامت را نداشته ام که از بنیان ویران کنم. هنوز از همان افاعیل معمول استفاده می کنم. امّا ضرب را، آن ضرب رقصان و خوشایند و آشنا را، به دور افکنده ام؛ ضربه تلخ، گاه کشیده و گاه تند، گاه کوبنده و گاه نالان، به کار گرفته ام، رابطه قراردادی میان افاعیل را گسسته ام. تاکنون نزدیک به چهل وزن تازه و یا کم سابقه را آزموده ام. می پذیرم که در میان آن ها ممکن است دو سه تایی بسیار سنگین باشند یا اصلاً خوشایند واقع نشوند

سال ها تلاش کرده ام که بلکه بتوانم مهره های دیرین غزل را – که دیگر گنجایش واژه های تازه و مفهوم تازه را نداشت- جابجا کنم، یا مهره های تازه تر به جای کهن تران بنشانم. واژه های امروزین را، بکمک تلفیق با واژه های کهن یا روکش تصویر و تعبیر دلخواه، در آن گنجاندم.»

در مجموع می توان گفت سیمین به سبک بیانی خاصِّ خود دست یافته است ولی این سبک بیانی وشعری در تمام جوانب یکسان رشد نکرده است. می توان گفت سیمین در عرصهء وزن و آهنگ و معانی تازه و صور خیال توانسته است به سبک خاصِّ خود دست یابد. امّا در کنار توجّه بیش از حد به وزن و آهنگ و تصویر می توان گفت از توجّه به زبان غفلت شده است

صور خیال در شعر سیمین بهبهانی

 1- سیمین. بهبهانی. «گزینه اشعار». انتشارات مروارید. چاپ سوم. 1371ص9

2- همان کتاب. ص12

 1- سیمین. بهبهانی. «آن مرد، مرد همراهم». انتشارات زوار. چاپ اوّل. 1369 ص50

2- همان کتاب. ص20

3- همان کتاب. ص21

4- همان کتاب. ص22

1- سیمین. بهبهانی. «گزینه اشعار». انتشارات مروارید. چاپ سوم. ص23

1- علی محمّد. حق شناس. «مقالات ادبی، زبان شناختی». «نیمای غزل». انتشارات نیلوفر. چاپ اوّل. 1370 ص154

1- علی محمّد. حق شناس. «مقالات ادبی، زبانشناختی». انتشارات نیلوفر. چاپ اوّل. 1370 ص155

 1- سیمین. بهبهانی. «مجموعه اشعار “جای پا تا آزادی”». انتشارات نیلوفر. چاپ اوّل. 1377 ص13-12

2- غلامحسین. یوسفی. «چشمه روشن». انتشارات علمی. ص759

3- علی محمّد. حق شناس. «مقالات ادبی، زبان شناختی». ص163

4- سیمین. بهبهانی. «مجموعه اشعار». انتشارات مروارید. چاپ سوم. ص13-12

 1- علی محمّد. حق شناس. «مقالات ادبی، زبان شناختی». ص164-162

2- سیمین. بهبهانی. «مجموعه اشعار». انتشارات مروارید. چاپ سوم. ص28

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله تحولات آموزش پزشکی معاصر در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تحولات آموزش پزشکی معاصر در pdf دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تحولات آموزش پزشکی معاصر در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تحولات آموزش پزشکی معاصر در pdf

پیشگفتار    
مقدمه    
طب در دانشگاه جندی شاپور    
پزشکی در دوران اموی    
عباسیان و تحولات علم طب    
تاثیرآل بویه در تحولات علم طب    
نتیجه گیری    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تحولات آموزش پزشکی معاصر در pdf

1-  به عنوان مثال توجه فرمایید به اظهار نظر آقای علی اکبر ولایتی در کتاب فرهنگ و تمدن اسلامی ،ص 44 که چند قرن تاریخ پزشکی تنها در8 سطر بیان شده است

2-   برتولد اشپولر ،تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی ص،

3-  عبدالحسین زرین کوب ، تاریخ ایران بعد از اسلام ، ص

4-   سیریل الگود ،تاریخ پزشکی ایران ، ص

5-   کریستین سن ، ایران در زمان ساسانیان ، ص

6-   سیریل الگود ، تاریخ پزشکی ایران ، ص

7-   همان ، ص

پیشگفتار

حدود 150 سال پیش وضعیت بهداشت در کشور ایران بسیار نامناسب بود. بیماری‌های واگیر مانند طاعون، وبا و آبله، جان بسیاری از مردم را می‌گرفت. برای مثال، در سال 1225ش/ 1846م  وبا در تهران بیش از دوازده هزار نفر (حدود یک چهارم جمعیت پایتخت) را نابود کرد. با همه‌گیری هر بیماری واگیر، مردم از شهرها می‌گریختند و با این کارشان آن بیماری را گسترش می‌دادند

گشایش آموزشگاه عالی دارالفنون در دهم دی‌ماه 1230ش/ 1268ق/1851م سرآغاز بهبود وضعیت بهداشت ایران بود. در آن‌جا پزشکی نوین آموزش داده می‌شد و نخستین شورای بهداشت در همان‌جا بنیان نهاده شد. برخی از دانش‌آموختگان دارالفنون برای ادامه‌ی تحصیل به اروپا فرستاده شدند. بازگشت آن‌ها و دیگر ایرانیانی که پزشکی نوین را آموخته بودند، نویدبخش نوسازی بهداشتی ایران بود

یکی از مردان بزرگی که نقش چشمگیری در بهبود بهداشت ایران داشت، دکتر امیراعلم (1255-1340ش) بود. او بیشتر دوران تحصیل خود را در کشورهای دیگر گذراند. با وجود این، میهن‌دوستی کم‌نظیرش او را به ایران بازگرداند. او بیش از 55 سال برای بهبود وضعیت بهداشت مردم ایران کوشید. او در پایه‌گذاری بهداشت نوین در ایران نقشی چشمگیر داشت

امیراعلم در ساخت بیمارستان و درمانگاه از پیشگامان بود. او برای بهبود قرنطینه‌های مرزی و انجام واکسیناسیون بسیار کوشید. او در تصویب قانون‌های بهداشتی مانند قانون آبله‌کوبی اجباری نقشی بنیادی داشت. امیراعلم این کارهای بزرگ را در دوره‌ای انجام داد که ایران از درآمدهای نفتی بهره‌مند نبود و ارزش سرمایه‌گذاری در زمینه‌ی بهداشت برای دولت‌مردان روشن نبود

کتاب امیراعلم: بهداشت نوین در ایران پژوهش و نگارش حسن سالاری است که انتشارات محراب قلم آن را در 32 صفحه به صورت رنگی منتشر کرده است. ویرایش علمی این اثر را یونس کرامتی انجام داده است. تصویرهای این کتاب از سازمان‌های مختلف و با رعایت «کپی رایت» فراهم شده و صفحه‌آرایی آن در موسسه فرهنگی و انتشاراتی طراحان ایماژ انجام شده است

سیر تحولات علم پزشکی 

اغلب محققانی که در زمینه تاریخ تمدن و فرهنگ اسلامی پژوهش نموده اند ، هنگامیکه وارد مقوله علم طب به عنوان یکی از شاخصه های تمدن می شوند ، پس از بیان تعدادی از احادیث بزرگان دین در خصوص اهمیت بهداشت و درمان ، یک گام بلند به طول چند قرن برداشته و مستقیما به دوران اوج افتخارات علمی و پزشکی که بزرگانی چون مسکویه ، رازی ، ابن سینا و; موجد آن بوده اند ، وارد می شوند و دلایل افت و خیز علم طب را در این دوران طولانی نادیده می گیرند

هدف من در این نوشتار کوتاه ، روشن کردن سیر تحولات علم پزشکی و بیان دلایل فراز و نشیب های متعدد  آن ، از دوران تاسیس دانشگاه و بیمارستان جندی شاپور، تا زمان اوج شکوفایی آن در دوران طلایی نامبرده در بالا می باشد

واژه های کلیدی

جندی شاپور ، سیریل الگود ، عباسیان و بیمارستان عضدی

مقدمه

هرگاه که مطلبی در خصوص روند شکل گیری تمدن اسلامی مطالعه می کردم ، به دلیل علاقه شخصی نظرم به بخش علوم و فرهنگ بخصوص علم پزشکی جلب می گشت . ولی غالبا آنچه که با آن مواجه می شدم این بود که نویسنده ابتدا به ذکر احادیث و دستورات بهداشتی که از زمان پیامبر اکرم(ص) ذکر شده پرداخته و سپس وارد شرح و تفسیر دورانی می شود که امروزه آنرا با نام نهضت ترجمه می شناسیم. آنگاه چند قرن جلوتر آمده و به ذکر احوال پزشکان نامی چون رازی و بوعلی سینا می پردازد . این الگوی ثابتی است که تقریبا در اکثر منابع فرهنگ و تمدن اسلامی با آن مواجه هستیم .(1)

در خلال این مطالعات اکثرا این سوال مطرح میگردد که

-       دلایل این وقفه ها و یا تاریکی ها در سیر تکوین علوم ، بخصوص علوم پزشکی چیست؟

-     آیا دستورات بهداشتی اسلام صرفا جنبه الهی داشته و متصل به منابع وحی و آسمانی بوده یا حداقل قسمتی از آنها از تمدنهای دیگر اقتباس گشته است؟

-        منحنی و سیری که علم پزشکی در طول این چهار قرن طی کرده چگونه بوده است؟

-    چرا در برخی از ادوار در منابع حتی نام یک پزشک را هم نمی توان یافت ولی در دوره های دیگری با نوعی فوران علمی بخصوص در زمینه پزشکی مواجه هستیم؟

-    چرا نهضت ترجمه با آنهمه ابعاد وسیعش به ناگهان در زمینه علم طب فروکش کرده و اقدامات بزرگی آنگونه که شایسته این دوران طلایی می باشد انجام نپذیرفت؟

-    چه شد که مجددا زمینه ها و فرصت هایی فراهم گشت که از درون آن پزشکان عالی مقام و نامداری چون رازی ، مسکویه و بوعلی سینا ظاهر گشت؟

هنگامیکه تصمیم به انجام این تحقیق گرفتم ، تحت تاثیر قالبهای که از قبل در ذهن من شکل گرفته بود به اشتباه محدوده زمانی تحقیق را از ورود اعراب مسلمان به ایران تا قرن 4 هجری در نظر گرفتم. این اشتباه ناشی از قضاوتی بود که غالبا از طرف مورخین در خصوص تاریخ ایران می شود. نظر اکثر محققین بر این است که کشور ما دوره های متفاوتی دارد که هر دوره واجد خصوصیات منحصر به فردی بوده و آنرا از دیگر دوره ها متمایز می کند. این نظر به حدی عمومیت دارد که حتی مورخ بزرگی چون اشپولر را هم تحت تاثیر قرار داده و اینگونه اظهار نظر می کند

«یکی از مشخصات تاریخ ایران تقسیم بندی روشن و محسوس آن به دوره های مجزا و بزرگی است که هریک از آنها به سهولت از دیگری متمایز می شود و کیفیت خاص خود را آشکار می سازد حتی در هزاره های اول نیز هریک از دوره های تاریخی به نوبه خود بر اثر یک سقوط ملی به پایان رسیده و یا آغاز گردیده است »(2)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   266   267   268   269   270   >>   >