سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله بررسی رابطة بین تأمین مالی و سودآوری شرکتهای پذیرفته شده د

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی رابطة بین تأمین مالی و سودآوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (صنایع گروه سیمان و داروئی، در pdf دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی رابطة بین تأمین مالی و سودآوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (صنایع گروه سیمان و داروئی، در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی رابطة بین تأمین مالی و سودآوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (صنایع گروه سیمان و داروئی، در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بررسی رابطة بین تأمین مالی و سودآوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (صنایع گروه سیمان و داروئی، در pdf :

بررسی رابطه بین تأمین مالی و سودآوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (صنایع گروه سیمان و داروئی،

چکیده
تحقیق حاضر با عنوان بررسی رابطه بین ابزارهای تأمین مالی و سودآوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (صنایع گروه سیمان و داروئی، 85-80)، انجام گردیده است. شرکتها به منظور بازدهی بالاتر باید منابع مالی کافی داشته باشند که با بهره گیری از ابزارهای تأمین مالی مانند بدهی، سهام و ; ، ایجاد می شوند. این تحقیق بر آن است که رابطه بین هر یک از این ابزارهای تأمین مالی با سودآوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران را (در صورت وجود) تعیین نموده و مدیران این شرکتها را در رسیدن به هدف حداکثر سازی سود یاری نماید.

فرضیه های این تحقیق بر مبنای نسبتهای مالی مبتنی بر بازده و اهرم مالی شرکتها (به عنوان متدولوژی تحقیق)، تبیین شده و بر اساس وجود یا عدم وجود همبستگی بین متغیرهای مربوطه مورد آزمون قرار گرفته اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین ابزارهای تأمین مالی و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، در هر دو گروه صنعت، رابطه وجود دارد. ولی رابطه بین ابزارهای تأمین مالی (به استثنای بدهی های بلند مدت) و نسبتهای بازده فروش و بازده مجموع دارائی های شرکتهای سیمانی بر خلاف شرکتهای داروئی، تأیید نگردید. و می توان چنین استنتاج نمود که نوع صنعت بر میزان همبستگی بین متغیر ها تأثیر دارد.

کلید واژه:
ابزارهای تأمین مالی، اهرم مالی، نسبتهای سودآوری.
1 مقدمه و هدف
تصمیمات مرتبط با انتخاب ابزارهای تأمین مالی، تصمیماتی هستند که با آینده نگری و به منظور بدست آوردن وجوه مورد نیاز جهت سرمایه گذاری ها و رفع نیازهای مالی، اتخاذ می شوند. شرکتها می توانند از محل حقوق صاحبان سهام یا بدهی ها تأمین مالی نمایند. تأمین مالی از طریق بدهی زمانی می تواند مطلوب باشد که هزینه بهره مرتبط با آن بدهی از بازدهی که بواسطه به کار گیری وجوه حاصل از آن بدهی برای شرکت ایجاد می شود، کمتر باشد. مزیت عمده تأمین مالی از طریق بدهی ها، ویژگی مالیات کاه بودن بدهی ها می باشد و مهمترین مزیت تأمین مالی از محل حقوق صاحبان سهام، طولانی بودن فرایند تعیین میزان سود و زمان پرداخت آن می باشد.
1-1 طرح مسأله

مدیران شرکتها برای افزایش «بازده صاحبان سهام» اقدام به تأمین مالی می کنند، این افزایش از طریق پایاپای نمودن هزینه های مالی و صرفه جوییهای مالیاتی بدهیها صورت می گیرد.

«ثروت صاحبان سهام به دو عامل بستگی دارد: ریسک و بازده . افزایش ثروت سهامداران، یعنی بازده مثبت سهام عادی، به دو روش صورت می پذیرد: 1)دریافت سود سهام؛ 2)افزایش قیمت سهام عادی. از طرف دیگر کاهش قیمت سهام عادی در بازار به معنی بازدهی منفی (برای سهام) است. تعیین بازده آینده به طور دقیق تر امکانپذیر نیست، از این رو صاحبان سهام عادی هنگام خرید این اوراق ریسک می پذیرند.

برای به حداکثر رسانیدن ارزش سهام شرکت، مدیران مالی باید اهداف مالی سه گانه زیر را دنبال نمایند:
1- تعیین اندازه شرکت و نرخ رشد آتی آن؛
2- تعیین بهترین ترکیب دارائیهای شرکت؛
3- تعیین بهترین ترکیب منابع شرکت» (پی نوو، 1386، 7-5).

در تحقیق حاضر، هدف سوم، یعنی تعیین بهترین ترکیب از روشهای تأمین مالی که ثروت صاحبان سهام را بیشینه نماید، مورد بررسی قرار می گیرد تا مشخص گردد که کدام یک از روشهای تأمین مالی برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، سودآورتر است.

یکی از روشهای تأمین مالی شرکت اخذ وام می باشد که دارای سه ویژگی مهم بوده که آن را از بقیه روشهای تأمین مالی مجزا می سازد که عبارتند از: ارجحیت نسبت به سایر مالکان اوراق بهادار برای دریافت پول، قابل قبول بودن هزینه بهره از نظر مقامات مالیاتی و محدودیت مقدار قابل پرداخت وام دهنده (از نظر وام دهنده، محدود بودن اصل و فرع پرداختی بدین معنی است که میزان قطعیت مبلغ دریافتی حائز اهمیت است).
شرکت همچنین می تواند از محل حقوق صاحبان سهام نیز تأمین مالی کند. مزیت عمده تأمین مالی از طریق سهام عادی، طولانی بودن فرایند تعیین میزان سود و زمان پرداخت آن می باشد. اگر شرکت وام بگیرد و در سررسید وام با کمبود نقدینگی مواجه شود، ممکن است مجبور به فروش برخی از داراییهای شرکت جهت پرداخت به بستانکاران شود.

مسأله اصلی در این تحقیق بررسی رابطه بین ابزارهای تأمین مالی و سودآوری شرکتها پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.

رسیدن به هدف مذکور مستلزم بررسی و مطالعه اثر ابزارهای تأمین مالی از جمله انتشار سهام، انتشار اوراق قرضه و اخذ بدهیها می باشد و این تحقیق بر آن است که تأمین مالی از طریق انتشار سهام عادی و تأمین مالی از طریق اخذ بدهیها را مورد بررسی و مقایسه قرار داده و نقش هر یک از روشهای مذکور را در سودآوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار (خصوصاً شرکتهای داروئی و سیمان)، تعیین نماید.

1-2 پایگاه نظری و پیشینه تحقیق
تصمیم در مورد ساختار سرمایه برای هر سازمان تجاری بسیار دشوار است. این تصمیم به دلیل نیاز مالکان سازمانهای گوناگون به بازده بیشینه، و همچنین به دلیل تأثیر چنین تصمیمی بر توانایی یک سازمان به منظور حضور در محیط رقابتی اش، دارای اهمیت است.
در مورد انتخاب ساختار سرمایه دو تئوری عمده وجود دارد:

1 تئوری توازی ایستا (رابطه جایگزینی)؛ 2 تئوری ترجیحی.
«تئوری رابطه جایگزینی (توازی ایستا) بیان می کند که شرکتها زمانی نسبتهای بدهی بر حقوق صاحبان سهام مطلوبی خواهند داشت که بواسطه سبک و سنگین کردن بازده بدهی ها در مقابل هزینه های آن، تعیین شوند، بر اساس این تئوری، شرکتهای بزرگ و رشد یافته با جریانهای نقدی با ثبات و امکانات محدود برای سرمایه گذاری، باید، به دلیل مزیت مالیاتی بدهی و بواسطه هزینه های مضیقه مالی پایین ترشان، نسبتهای اهرمی بالا داشته باشند. از طرف دیگر، شرکتهای کوچکتر با امکانات رشد قابل توجه، باید کاربرد بدهی را به منظور حفظ توانایی مستمر در تقبل طرحهای با ارزش فعلی خالص مثبت، محدود نمایند. در واقع، شرکتهای توسعه یافته یا در حال توسعه، اغلب «اهرم منفی» یا مانده نقدی که بالغ بر هر گونه بدهی معوقی می باشد، دارند» (گراهام و هاروی، 2002، 13).

« میرز در سال 1984، بر اساس استدلال هایی که با مجلوف در همان سال داشتند، تئوری ترجیحی ساختار سرمایه را ارائه نمود. پیش بینی اساسی این مدل این است که شرکتها یک ساختار سرمایه هدف یا مطلوب نخواهند داشت ولی در عوض از سلسله مراتب انتخاب های تأمین مالی فزاینده پیروی خواهند کرد به طوریکه وجوه تولید شده درونی در رأس این سلسله مراتب قرار گرفته، سپس انتشار بدهی ها و در نهایت تنها زمانی که ظرفیت بدهی آنها پر شود، به تأمین مالی از طریق سهام جدید روی خواهند آورد. » (لمون و زندر، 2004، 3).

لمون و زندر در سال 2004، تئوری های ساختار سرمایه را با در نظر گرفتن ظرفیت بدهی شرکتها مورد آزمون قرار دادند و به نتایج زیر دست یافتند: 1) وجوه تولید شده درونی به عنوان منابع مرجح تأمین مالی برای همه شرکتها هستند؛ 2) اگر وجوه بیرونی مورد نیاز باشد، در صورت نبود نگرانی از ظرفیت بدهی، بدهی مرجح تر از انتشار سهام است؛ 3) زمانی که امکان پر شدن ظرفیت بدهی وجود دارد، شرکتهای با اهرم پایین، کاربرد تأمین مالی کمتری را در آینده می پذیرند. که این نتیجه مستقیماً بر خلاف پیش بینی تئوری توازی ایستا می باشد؛ 4) شرکتهای کوچک با رشد بالا، با یک سلسله مراتبی مکرراً به انتشار سهام روی می آورند.

باندری در سال 1988 در تحقیقی وجود رابطه بین نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و بازده های مورد انتظار سهام عادی را قاطعانه مورد تأیید قرار داد. جوشا ابور در سال 2005، با بررسی رابطه بین ساختار سرمایه و سودآوری شرکتهای ثبت شده در غنا در طول دوره زمانی پنج ساله (2002-1998)، به این نتیجه رسید که مابین نسبت بدهی های کوتاه مدت بر مجموع دارائی و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام رابطه مثبت معنی داری وجود دارد که حاکی از آن است که شرکتهای سودآور از بدهی های کوتاه مدت بیشتری در تأمین مالی خود استفاده کرده اند، در حالی که بین نسبت بدهی های بلند مدت بر مجموع دارائی و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام یک رابطه منفی وجود دارد ولی با در نظر گرفتن رابطه مابین مجموع بدهی ها و سودآوری، نتایج رگرسیون، یک پیوستگی مثبت معنی داری را مابین نسبت مجموع بدهی ها بر مجموع دارئی ها و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام نشان می دهد. وی پیشنهاد می کند که شرکتهای سودآور، بیشتر از بدهی ها به عنوان فعالیت تأمین مالی اصلی خود، استفاده نمایند. شیرزاد نیز در سال 1381، وجود رابطه قوی و معنی دار بین ساختار سرمایه و سودآوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را رد نمود، او همچنین نتیجه گرقت که استفاده از بدهی و تأثیر آن بر سود و عملکرد شرکتهای مذکور بر اساس نوع صنعت متفاوت می باشد.

1-3 اهمیت تحقیق
افزایش ثروت سهامداران و سودآوری بالا که هدف نهایی مدیران شرکتهاست، بدون داشتن ساختار سرمایه ای مطلوب، میسر نخواهد بود و این تحقیق به دنبال ارائه راه حلی جهت تعیین ابزار تأمین مالی مناسب برای شرکتها می باشد ونکات زیر را مورد توجه قرار می دهد:
1- تأمین مالی از طریق کدام یک از ابزارهای سهام عادی و یا بدهی ها، به نفع شرکتها می باشد؟

2- آیا نوع صنعت بر انتخاب ابزار تأمین مالی ارجح، تأثیر دارد؟
1-4 فرضیه های تحقیق
1- بین نسبت کل بدهی به کل دارائی ها و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، رابطه وجود دارد.
2- بین نسبت بدهی های بلند مدت به کل دارائی ها و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، رابطه وجود دارد.

3- بین نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارائی ها و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، رابطه وجود دارد.
4- بین نسبت کل بدهی به کل دارائی ها و نسبت بازده فروش، رابطه وجود دارد.
5- بین نسبت بدهی های بلند مدت به کل دارائی ها و نسبت بازده فروش، رابطه وجود دارد.
6- بین نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارائی ها و نسبت بازده فروش، رابطه وجود دارد.
7- بین نسبت کل بدهی به کل دارائی ها و نسبت بازده مجموع دارائی ها، رابطه وجود دارد.
8- بین نسبت بدهی های بلند مدت به کل دارائی ها و نسبت بازده مجموع دارائی ها، رابطه وجود دارد.
9- بین نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارائی ها و نسبت بازده مجموع دارائی ها، رابطه وجود دارد.
لازم به توضیح است که در محاسبه نسبتهای بازده حقوق صاحبان سهام، بازده فروش و بازده مجموع دارائی ها، از سود خالص استفاده شده است.
1-4 اهداف و اهمیت پژوهش
اهداف علمی:
در تحقیق حاضر، نسبتهای مالی به عنوان متدولوژی تحقیق تبیین گردیده و فرضیه ها بر اساس نسبتهای فوق مطرح شده اند تا موارد زیر تعیین و مشخص شوند:
1- میزان رابطه بین روشهای تأمین مالی با سودآوری شرکتها.
2- روش ارجح برای تأمین مالی به منظور سودآوری بیشتر.

اهداف کاربردی:
1- با توجه به حجم و ارزش بالای شرکتهای سیمان موجود در بورس (29 شرکت و 1165 درصد کل ارزش بازار) و همچنین حجم بالای شرکتهای دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (29 شرکت و 4 درصد کل ارزش بازار)1 صاحبان سهام و سرمایه گذاران در اینگونه شرکتها را متوجه تأثیر بدهیها و سرمایه صاحبان سهام بر روند سودآوری شرکتهای مذکور نموده و ابزار (یا ابزارها) تأمین مالی مناسب را برای این شرکتها مشخص نماید.
2- بانکها را در اعطای اعتبارات به شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (خصوصاً شرکتهای دارویی و سیمانی)، یاری نماید (بر اساس تأثیراعتبارات بر عملکرد این شرکتها).
2 موارد و روشها
قلمرو زمانی این تحقیق سالهای 80 الی 85 و قلمرو مکانی آن، شرکتهای سیمانی و داروئی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را شامل می شود.
داده های مورد نیاز تحقیق از صورتهای مالی شرکتهای مذکور و با استفاده از نرم افزار جامع بورس و سایتهای اینترنتی مربوطه، استخراج گردیده اند.

هدف از تحقیق حاضر تعیین وجود و یا عدم وجود همبستگی مابین سودآوری و ابزارهای تأمین مالی می باشد. لذا از لحاظ روش شناختی علمی می توان گفت که تحقیق حاضر از نوع همبستگی می باشد. در تحقیق همبستگی هدف اصلی آن است که مشخص شود آیا رابطه ای بین دو یا چند متغیر کمی (قابل سنجش) وجود دارد و اگر این رابطه وجود دارد اندازه و حد آن چقدر است؟

قبل از انجام آزمون همبستگی بین نسبت های مشخص شده در فرضیه های تحقیق، ابتدا، داده های تحقیق از لحاظ نوع توزیع (نرمال یا غیر نرمال)، مورد بررسی قرار گرفته و متناسب با نوع توزیع آنها از آزمون همبستگی مربوطه (پیرسون یا اسپیرمن) استفاده گردیده است. همچنین به منظور بررسی تأثیر نوع صنعت بر میزان و مقدار نسبتهای مورد استفاده در فرضیه های تحقیق، آزمون مقایسه میانگین ها در مورد این نسبتها انجام شده است.

 

3 یافته ها
3-1 نتایج آزمون فرضیه های تحقیق
فرضیه اول : بین نسبت کل بدهی به کل دارائی ها و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، رابطه وجود دارد.

ضریب همبستگی 605/0**
سطح معنی داری 000/0
تعداد 146
معنی دار در سطح خطای 01/0**

ضریب همبستگی 324/0**
سطح معنی داری 000/0
تعداد 160
معنی دار در سطح خطای 01/0**
جدول (1): آزمون همبستگی(اسپیرمن)؛ شرکتهای داروئی جدول (2): آزمون همبستگی(اسپیرمن)؛ شرکتهای سیمانی

یافته های موجود در جداول فوق نشان می دهند که بین نسبت کل بدهی به کل داراییها و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام هم در شرکتهای سیمانی و هم در شرکتهای داروئی یک رابطه مثبت بر قرار است، با این تفاوت که رابطه مذکور در شرکتهای سیمانی شدیدتر از شرکتهای داروئی می باشد.
فرضیه دوم : بین نسبت بدهی های بلند مدت به کل دارائی ها و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، رابطه وجود دارد.
جدول (3): آزمون همبستگی(اسپیرمن)؛ شرکتهای داروئی جدول (4): آزمون همبستگی(اسپیرمن)؛ شرکتهای سیمانی

ضریب همبستگی 256/0-**
سطح معنی داری 001/0
تعداد 160
معنی دار در سطح خطای 01/0**

ضریب همبستگی 443/0-**
سطح معنی داری 000/0
تعداد 146
معنی دار در سطح خطای 01/0**

نتایج بدست آمده حاکی از آن است که افزایش در میزان بدهی بلند مدت در دو گروه صنعت سیمانی و داروئی، منجر به کاهش بازده حقوق صاحبان سهام می شود.
فرضیه سوم : بین نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارائی ها و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، رابطه وجود دارد.

جدول (5): آزمون همبستگی(اسپیرمن)؛ شرکتهای داروئی جدول (6): آزمون همبستگی(اسپیرمن)؛ شرکتهای سیمانی

ضریب همبستگی 605/0-**
سطح معنی داری 000/0
تعداد 146
معنی دار در سطح خطای 01/0**

ضریب همبستگی 324/0-**
سطح معنی داری 000/0
تعداد 160
معنی دار در سطح خطای 01/0**

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله حسابداری مدیریت و سیستم های اطلاعاتی : برنامه ریزی منابع س

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله حسابداری مدیریت و سیستم های اطلاعاتی : برنامه ریزی منابع سازمانی در برابر در pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله حسابداری مدیریت و سیستم های اطلاعاتی : برنامه ریزی منابع سازمانی در برابر در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله حسابداری مدیریت و سیستم های اطلاعاتی : برنامه ریزی منابع سازمانی در برابر در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله حسابداری مدیریت و سیستم های اطلاعاتی : برنامه ریزی منابع سازمانی در برابر در pdf :

حسابداری مدیریت و سیستم های اطلاعاتی : برنامه ریزی منابع سازمانی در برابر
بهترین نوع تولید ( ERP در برابر BOB)

چکیده
هدف این مطالعه مقایسه استفاده از برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP) و بهترین نوع تولیدی (BOB) سیستم های مستقل کامپیوتری در عمل است . داده های مطالعه از طریق پرسشنامه پستی در 300 واحد بزرگ و متوسط صنعتی در فنلاند جمع آوری شده است پرسشنامه سئوالاتی در زمینه پیاده سازی سیستم اطلاعاتی عملکرد حسابداری مدیریت و استفاده از تکنیک های پیشرفته حسابداری مدیریت را پوشش می دهد . نتیجه بدست آمده نشان می دهد که دپارتمان های مالی علاقه بیشتری به سیستم های بهترین نوع تولید سنتی دارند ، در حالی که در سایر دپارتمان ها بیشتر روی راه حل های برنامه ریزی منابع سازمانی متمرکز هستند بعلاوه زمانیکه دلایل موجود در پروژه سیستم اطلاعاتی فنی و استراتژیک هستند راه حل عمده در اکثر حالات برنامه ریزی منابع سازمانی است در حالیکه در مواردیکه این دلایل فنی یا استراتژیک هستند انتخاب گزینه بهترین نوع تولید است . درسایر موارد، تفاوت مهم آماری بین گروه های بکارگیرنده برنامه ریزی منابع سازمانی و بهترین نوع تولید نبوده و مشکلات مشاهده شده در زمینه حسابداری مدیریت یا بکار گیری تکنیک های پیشرفته حسابداری مدیریت بود .(مثلا هزینه یابی بر مبنای فعالیت و مدیریت بر مبنا فعالیت )

واژه های کلیدی : بهترین نوع تولیدی (BOB) – برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP) – حسابداری مدیریت

1- عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی ورزقان
2- دانشجوی کارشناسی رشته حسابداری
مقدمه
هنگامی که کامپیوترها برای اولین بار به طور وسیع در زمینه داد و ستد استفاده شدند، در اوایل دهه 1960 ، آنها برای اتوماسیون ساده، امور تجاری معمولی و ساده مانند لیست حقوق و دستمزد استفاده می شدند. ولی بعد ها استفاده از قابلیت اتوماسین بصورت کاربردهای مالی بود .. حوالی دهه 1970 ، بعضی از شرکت ها به ساخت بسته های نرم افزاری قدام کردند که توسط سازمان ها پروانه دهی و پیاده سازی شده بودند، معمولا بعد از اینکه آنها نیازهای منحصر بفرد سازمان را تدوین کرده بودند به دلیل این ریشه های سنتی، بسیاری از دپارتمان ها در سازمان ها به کنترل کننده یا نائب رئیس مالی گزارش می شدند.
اواخر دهه 1980 فروشندگان به ارائه واحد های یکپارچه از برنامه های کاربردی اقدام کردند که بسیاری از عملکردهای شرکت را پشتیبانی می کرد. در طی 1990s شرکت ها شروع به جایگزینی سیستم های میراثی خاص خودشان با بسته های ERP جهت حل مسائل مجتمع سازی کردند. در سراسر 1990s، تقاضا برای این بسته ها توسط هزینه بالای نگهداری سیستم های میراثی، تمایل به عملکردهای جدیدتر، کارکردن با موضوع Y2K (مسئله سال 2000) ، و وارد شدن به جهانی سازی و رقابت، کم بود. به عبارت دیگر، ایده سیستم های اطلاعاتی یکپارچه که در آن هر آیتم از داده منبع فقط یک بار وارد شده است، دیگر یک واحد جدید نیست. McCarthy (1982) ، برای مثال، در اوایل 1980 یک قالب کاری کلی برای سیستم های اطلاعاتی حسابداری در یک محیط داده اشتراکی ارائه کرد، اگرچه، ایده سیستم های اطلاعاتی یکنواخت در آن زمان بطور کامل پذیرفته نشده بود، همان طور که Anthony (1988:123) در کتاب خود کنترل عملکرد مدیریت آن را به صورت زیر بیان کرد:
به جز سازمان های با فعالیت های ساده (که لزوما سازمان های کوچک نیستند) ، این ایده آل دست یافتنی نیست. مسئله جمع آوری مناسب تکه ها کنار هم، و مخصوصا، توانایی بازبینی سیستم زمانی که تغییری لازم باشد فراتر از توانایی های انسانی است.
امروزه ، نرم افزار برنامه ریزی منابع سرمایه ای (ERP) مبنی بر فروش تکی یک خط مشی استراتژیکی غالب برای پشتیبانی پروسه های داد و ستد گسترده در شرکت است. اگرچه ، با وجود حمایت مداوم و قوی، چندین شرط درباره انعطاف پذیری و توانایی رو در رو شدن با سازمان خاص و نیازهای صنعتی بیان شده است. بنابراین، شرکت های بدون سیستم ERP هنوز سیستم های خود را با استفاده از BoB مرسوم یا اجزاء سیستم مستقل بسته استاندارد و/یا نرم افزار سفارشی یکنواخت می کنند. با وجود محبوبیت مشهود سیستم های ERP، فقط شواهد بررسی شده منظم محدودی از این سیستم برنامه های کاربردی وجود دارد. هدف اصلی این مطالعه مقایسه پذیرش و استفاده از سیستم های ERP و BoB در عمل، معامله مخصوصا با عملکرد حسابداری مدیریت است.

متغیرها و سوالات پژوهشی
سوالات پیش زمینه ای
در برابر پیش زمینه اشاره شده در بالا، مطالعه روی یک متغیر گروهی، از نوع سیستم اطلاعاتی حاضر (IS) متمر کز است. متغیر گروهی (سوالات پیش زمینه ای 1a,BQ1a) در آغاز شامل دو گروه از واحد های پاسخ گویی است: 1) واحدهایی که از سیستم های ERP استفاده می کنند (2) ، یا واحدهایی که فقط از سیستم های BoB استفاده می کنند. این مقایسه نسبی است چون شرکت ها و واحدهایی که سیستم ERP ندارند هنوز دارای سیستم های مستقل (BoB) متنوع هستند. در این مطالعه ، سیستم های اطلاعاتی بعنوان سیستم های برنامه ریزی منابع سرمایه ای به این ترتیب تعریف می شوند: ” سیستم های ERP بسته های برنامه های کامپیوتری هستند که بیشتر جنبه های یک شرکت ; را پشتیبانی می کند” ، نیازهای اطلاعاتی و این بسته ها بر پایه فروشندگان-تکی هستند.
آشکار است که پذیرش ERP یک مسئله پیوستار است ، نه یک سوال با جواب “بله” یا “خیر” ، مانند یک تعریف ناقص. مرز بین ERP و BoB نامشخص است. بسیاری از شرکت ها ممکن است سیستم ERP را بعنوان یک خط مشی اصلی پیاده سازی کند، اما به استفاده از بعضی اجزاء مستقل قبلی یا ماژول های ٍERP از فروشندگان مختلف در عملکردهای مختلف ادامه دهد. Granlund و Malmi (2002) سوالی در رشته مطالعاتی خودشان پیش آمده که در این مواردی که فقط ماژول حسابداری ERP پیاده سازی شده است، می تواند بعنوان پذیرنده ERP حقیقی ملاحضه شود. همچنین آنها تصمیم گرفتند که آن را قبول کنند. در غیر این صورت، احتمالا یک شرکت تنها همه زیر سیستم های قبلی خود را ترک نکرده است. بنابراین، در این مطالعه واحدهایی با کمرین درجه سیستم ERP ، در گروه پذیرندگان ERP به شمار آمده اند، بعلاوه، ما می توانیم یک انتخاب توسط حقیقت هم-سنخیتی ERP ، حتی در پیاده سازی جزئی، معمولا بطور مرکزی قرار می گیرد و بنابراین ERP ممکن است به تغییرات بیشتر در حسابداری مدیریت نسبت به هم-سنخیتی BoB منجر شود. به جهت تحقق شفافیت، سوال پیش زمینه ای 1b (BQ1b) این موضوع را توسط روشی که سیستم های کنترل تولید و مالی به یکدیگر وابسته ساخته، هدایت می کند. متغیر شامل چهار دسته بندی است: (1) واحدهایی که هر دو سیستم را بروز رسانی کرده اند، (2) واحدهایی که فقط سیستم کنترل تولید را بروز رسانی کرده است، (3) واحدهایی که فقط سیستم مالی بروز رسانی شده است، (4) سیستم هایی که در 1990s بروز رسانی نشده بودند. اگر جواب (4) بود، موارد از داده مستثنی هستند.
آخرین سوال پیش زمینه ای 1c (BQ1c) امکان این را بررسی می کند که شرکت راه حل حسابداری قیمت تمام شده در دسترس تجاری دیگری را پیاده سازی کند و آن را به سیستم ERP وصل کند.
سوالات پژوهشی
سوال پژوهشی 1 (RQ) درباره فاکتور پیاده سازی IS و شامل سه زیر سوال (چه کسی، چرا و چگونه) است.
RQ1a با آغازگر IS جدید سروکار دارد. اصطلاح ERP در اصل منشاء ساخت این سیستم ها را بازگوئی کند ، مانند MRP (برنامه ریزی نیازمندیهای مواد) و MRPII (برنامه ریزی منابع ساخت) ، هنگامی که پیش زمینه BoB بتواند با برنامه های کاربردی مالی لینک شود. از اینرو، دپارتمان های IS بطور سنتی تحت کنترل دپارتمان مالی هستند. فرض تئوری در این مطالعه این است که دپارتمان

مالی اغلب برای پیاده سازی سیستم های BoB استفاده شده است، در حالی که دپارتمان های ساخت اغلب برای پیاده سازی سیستم های ERP استفاده شده اند. مسئله با یک سوال چند انتخابی شامل عملکردهای مختلف سازمان ها سنجش شده بود. برای تحلیل آماری ساده متغیر

به سه گروه فشرده تقسیم می شود . در گروه A فقط دپارتمان مالی به عنوان یک آغازگر عمل می کند، در گروه B آغازگرها که دپارتمان مالی بودند با بعضی دپارتمان های دیگر همراه می شوند C آغازگرها دپارتمانهایی مستقل و غیر از دپارتمان های مالی هستند . همچنان که پیچیدگی اخیر دادوستد و توسعه فنی به تغییر سازمانی بالقوه دلالت دارد، شرکت ها باید از اینرو به فشارهای

خارجی که تهدید کننده بقاء در دادوستد است واکنش نشان دهند. بعلاوه، تکنولوژی جدید ممکن است فرصت های جدیدی برای هدایت دادوستد ارائه کند. RQ1b دلایل پیاده سازی IS جدید

را ارائه می کند. سوال بر پایه این حقیقت است که سیستم های اطلاعاتی می توانند به دلایل فنی یا بهبود استراتژی و رقابتی بودن نصب شوند. پیاده سازی های تمرکز یافته روی دلایل فنی فقط برای فراهم کردن یک سازمان با هسته عملکرد سیستم های اطلاعاتی است هنگامی که تا حد ممکن باعث تغییر کوچک داد و ستد گردد. همان طور که چندین مطالعه افشاء کردند، در 1990 وضعیت اقتصادی بخاطر استفاده از ERP در حالت راکد مانده بود و جهشی وجود نداشت مخصوصا توسط ناتوانی سیستم های سنتی در برخورد با مسئله Y2K، ارز یورو و مسائل حسابداری فنی مشابه یک پیاده سازی استراتژیکی برای ماکزیمم کردن تغییرات مثبت دادوستد و ارزش آن کوشش می کند. RQ1b با یک سوال چند انتخابی سنجش شده بود.
هر کدام از وقایع (یا موضوعات) زیر شروع سیستم اطلاعاتی را تحت تاثیر قرار داده است: (1) تغییرات در تکنولوژی تولید، (2) تغییرات در محیط رقابتی، (3) تغییرات در ساختار سازمانی، (4) تغییرات در پرسنل کلیدی واحد، (5) تغییرات در ساختار مالکیت، (6) نیاز به کاهش سیستم های مختلف، (7) مسئله Y2K ، (8) عدم وجود دقت یا آهستگی سیستم قبلی، (10) ارز یورو، یا (11) سایر دلایل (چه چیزهایی؟).
موضوعات 1 تا 7 بعنوان دلایل استراتژیک دسته بندی شده بودند و موضوعات 8 تا 10 بعنوان دلایل فنی. موضوع 11، سایر دلایل بعنوان یکی از دو حالت استراتژیکی یا فنی وابسته به چیزی که در پاسخ تعیین شده، دسته بندی شده بود. به عبارتی برای سهولت تحلیل آماری متغیر از اینرو به سه گروه فشرده تقسیم خواهند شد. در گروه A دلیل برای پیاده سازی فقط استراتژیک است، در گروه B فقط فنی، و در گروه C هر دوی استراتژیکی و فنی. همچنین توسعه فنی ممکن است خود یک تهدید گردد. RQ1c مربوط با ویرایش سیستم ها و مهندسی مجدد پروسه دادوستد (BRP)

است. بر طبق Hammer (1990) مهندسی مجدد پروسه های دادوستد “; تفکر دوباره پایه ای و طارحی دوباره ریشه ای پروسه های دادوستد برای دستیابی به پیشرفت های چشمگیر در بحران، سنجش همزمان کارایی، مانند هزینه، کیفیت، سرویس و سرعت” است. RQ1c برپایه این حقیقت است که پیاده سازی موفق یک سیستمٍERP نیازمند BRP است. بنابراین، این تهدید وجود دارد که پیاده سازی ERP می تواند یک سازمان و پروسه هایش را بیشتر از آنکه انتظار می رفت تغییر دهد. به عبارت دیگر، توسط سفارشی کردن سیستم ERP شرکت یا واحد بسیاری از مزایای ضروری

خرید یک بسته نرم افزاری استاندارد را از دست خواهد داد. پس، یک سوال مهم که باید مشخص شود این است که آیا بسته ERP عامل می تواند نیازهای دادوستد توسط بازطراحی پروسه های دادوستد پیکربندی شده را برآورده سازد یا آیا تعدادی نرم افزار سفارشی شده ضروری است. چاره ها در RQ1c عبارتند از: (1) سیستم جدید برای برآورده کردن نیازهای دادوستد سفارشی شود، (2) مهندسی مجدد پروسه دادوستد برای ایجاد پیاده سازی ساده تر انجام شود، یا (3) هر دوی BRP و سفارشی سازی نرم افزار ضروری است

مطابق با Sutton (1995: 5) سیستم های ERP تاثیرات ریشه ای روی روش حسابداری و اطلاعات درون سازمانی دارند، و Chapman و Chua (2000: 204) ادعا کردند که تکنولوژی نوع-ERP به طور چشمگیری نیاز حسابداری مدیریت را برای جمع آوری داده و آماده سازی گزارش کاهش می دهد، سوال پژوهشی 2 امکان تغییرات در عملکرد حسابداری مدیریت را بعد از پیاده سازی IS معین می کند. مطابق با کتاب Horngren et al. (2002: 6) ، “سنجش (پیش بینی های) حسابداری مدیریت و گزارش اطلاعات مالی، بعلاوه انواع دیگر اطلاعات در کمک به مدیران در تکمیل کردن اهداف سازمان بطور جدی خواسته شده اند”.
یافته های مطالعه های قبلی نشان می دهد که ERPها نسبت به پردازش تراکنش موثر هستند، و نسبت به گزارش گیری و تصمیم گیری کم تاثیر هستند، حال آنکه Quattrone و Hopper (2001) تغییرات چشمگیر در رویه های گزارش گیری متداول را بعد از پیاده سازی ERP گزارش می کنند. بعلاوه، مطالعه ای توسط Maccarrone (2000) نشان می دهد که بعضی شرکت ها مشکلات بیشتری نه فقط با شیوه های حسابداری مدرن بهای تمام شده، همچنین با شیوه های سنتی داشته اند. عدم وجود انعطاف پذیری می تواند یک ریسک باشد، مانند وقتی که سیستم یک رویکرد متمرکز و سازمان یافته برای پروسه و عملیات دادوستد فراهم می کند که ممکن است برای همه سازمان ها مناسب نباشند. گذشته از این، مطالعه توسط Scapens et al. (1998) نشان می دهد که هم-سنخیتی ERP (co-ordination) معمولا بطور متمرکز تعهد (فراهم) می شودر متمرکزسازی می تواند به سوی از دست دادن کنترل در یک سطح محلی منجر شود. به عبارت دیگر، Granlund و Malmi 02002) در مطالعه خود دریافته اند که تا اینجا ERPها نسبتا به تغییرات کوچک و متعادل در حسابداری مدیریت منجر شده اند.
هدف RQ2 فقط توصیف امکان تغییرات در شیوه های حسابداری مدیریت است، که در هیچ ایده تئوری آزمایش نشده است. با اینکه، سوال پژوهشی مربوط به این است که ما تا اینجا شواهد عملی و علمی بسیار کمی در برخوردهای واقعی ERPها با حسابداری داشته ایم، و این نتایج حتی کم وبیش متناقض هستند. ابزار سنجش برای RQ2 از بررسی های توصیفی قبلی شیوه های حسابداری مدیریت و هزینه ها (بهای تمام شده) برگرفته و توسعه داده شده اند و شامل شانزده موضوع است. موضوع ها می توانند به طور ضعیف به سه جنبه مختلف از مشکلات حسابداری مدیریت گروه بندی شوند، یعنی (A) مشکلات در سنجش و جمع آوری داده: جزئیات اطلاعات (A1) ، انتخاب آیتم های هزینه ای مناسب برای محاسبات مختلف (A2) ، موضوعات وابسته به جمع آوری داده (A3) ؛ مشکلات در تخصیص هزینه های فروش و بازاریابی محصولات (B3) و مشتریان (B4) ، تخصیص بالاسری مدیریت برای محصولات (B5) و مراکز جوابگویی (B6) ، و مشکلات مرتبط با هزینه های R&D (B6) ؛ و (C) مشکلات در استفاده کردن رایج از سیستم حسابداری مدیریت، یعنی آهستگی (C1) ، صحت (C2) ، قابلیت اطمینان (C3) ، و انعطاف پذیری (C4) سیستم گزارش گیری، مشکلات با بودجه بندی (C5) و آگاهی از هزینه های رایج (C6). وسیله سنجش یک مقیاس پنج- آیتمی (مشکلات نسبتا زیاد=1 ، مشکلات زیاد=2، بدون تغییر=3، مشکلات کم=4، مشکلات نسبتا کم=5).

اهمیت حسابداری مدیریت در طی دهه 1990 بعنوان یک نتیجه از تغییرات در محیط رقابت و تولید شرکت افزایش یافته است. بعنوان یک نتیجه از این، تکنیک های پیشرفته حسابداری مدیریت (یعنی هزینه یابی براساس فعالیت، هزینه یابی مقصد، هزینه یابی چرخه-حیات، مدیریت براساس فعالیت و کارت امتیازدهی متعادل) معرفی شده اند. سوال پژوهشی 3 (RQ3) روی ارتباط بالقوه بین

پذیرش تکنیک های پیشرفته حسابداری مدیریت و استفاده از سیستم های BoB یا ERP تمرکز می کند. Booth et al. (2000) در مطالعه خود مشاهده کرد که بسیاری از سیستم های ERP یک منبع داده مهم برای اکثر شیوه های حسابداری جدید در نظر گرفته اند، اما نه یک انگیزه (مشوق) برای پذیرش آنها. با این وجودر نتیجه مطالعه Granlund و Malmi (2000،2002) نشان می دهد که

در اکثر موارد تکنیک های پیشرفته حسابداری مدیریت در سیستم های BoB جداگانه انجام شده بودند. RQ3 بر پایه این ایده است که بعنوان نتیجه ای از نفوذ نوع آوری در حسابداری مدیریت ممکن است باعث بروز بعضی از ارتباطات بین پذیرندگان ERPها و تکنیک های پیشرفته حسابداری مدیر

 

یت استراتژیک گردد. بر طبق تئوری سازمانی، مطالعات منتشر شده پیشنهاد می کنند که تغیرات در عملکرد حسابداری مدیریت ممکن است از استدلال های اقتصادی برای پیگیری مدها و سبک های زودگذر متفاوت باشند به عبارت دیگر، ERPها درنظر گرفته شده اند یک خط مشی بارز استراتژیک برای پشتیبانی پروسه های دادوستد در کل شرکت باشند درحالی که تکنیک های پیشرفته استراتژیکی حسابداری مدیریت (یعنی ABM و BSC) بعنوان رویکردهای کنترل مدیریت استراتژیک (یعنی Kaplan ، Norton ، 2001) استفاده شده اند. پس، هردوی ERPها و تکنیک های پیشرفته حسابداری مدیریت برای اهداف استراتژیک توسعه یافته اند.

جمع آوری داده
داده تجربی از طریق یک پرسشنامه پستی جمع آوری شده بود. تمام نهادهای گیرنده واحدهای صنعتی بودند، و نهادهای موجود در بررسی با یک رفتار کنترل شده از لیست 500 شرکت بزرگ در فنلاند انتخاب شده بودند و بنابراین همه صنعت ها پوشش یافته بودند. فنلاند، بعنوان یک کشور کوچک اما صنعتی پیشرفته یک مورد مطالعاتی تجربی خوب را فراهم می کند. مطالعه حاضر روی

واحدهای در اندازه بزرگ و متوسط با بیش از 50 مستخدم متمرکز است، چون باید فرض شود که یک سیستم حسابداری مدیریت منظم کمتر در واحدهای کوچکتر استفاده می شوند. اندازه نمونه 300 واحد تجاری است. واحدهای تجاری بعنوان گروه مقصد این مطالعه انتخاب شده بوند، نظر به

اینکه بیش از یک IS ممکن است در یک شرکت بزرگ استفاده گردد. پرسشنامه به رئیس مالی کارمندان واحد در نوامبر 1999 داده شده بود و یک تذکر در دسامبر 1999 فرستاده شده بود. در اواسط ژانویه 2000ر 99 پاسخ قابل استفاده دریافت شده بود. نرخ پاسخ 33% بود، که ممکن

است برای یک بررسی پستی رضایت بخش درنظر گرفته شود. بعداز حذف داده واحدهایی که IS

خود را در طی 1990s بروز رسانی نکرده بودند، تعداد نهایی جواب های قابل استفاده 86 بود.
اغلب جوابگویی ها (80%) در کار با عملکرد مدیریت بود. رئیس واحد صنعتی در 10% موارد جوابگوئی کرده بود و 10% باقیمانده در یکی از تولیدات، تدارکات یا مدیریت داده کار شده بودند. تقسیم پاسخ گوئی ها توسط صنعت بصورت زیر است: مهندسی مواد (20% واحدها) ، مهندسی الکترونیک (15%)، محصولات فلزی و پایه فلزی 013%)، خمیر وکاغذ (12%)، شیمی (12%) و کالای غذایی (8%). بطور کلی، داده به نظر می رسد یک نمونه توصیفی از خطوط تولید فنلاندی دادوستد را ارائه می کند، شامل واحدهایی از بعضی شرکت های چند ملیتی کلاس-جهانی نظیر نوکیا (تلفن های موبایل) ، (خمیر و کاغذ) و (محصولات حفاری برای معدن).

 

پرسشنامه استفاده شده در این مطالعه دارای بخش های (A1، A2،A3،B1،B3،B4،B5،B6،C6) در مطالعات قبلی حول شیوه های حسابداری بهای تمام شده آزمایش شده بود. بعنوان گروه مقصد که واحدهای ساخت و تولید باشند، نه نهادها، انحراف پاسخ ممکن نمی تواند تحلیل شود، مانند گروه داده جمعیت مشابه که قابل بدست آوردن نیست. رویکرد از همان نوع در مطالعه توسط

Lukka و Granlund (1996) استفاده شده بود. محدودیت های معمول پژوهش برپایه- بررسی دانش نویسنده هستند. یکی کمبود پژوهشگر با برخورد مستقیم با یکی از دو حالت پدیده مورد بررسی یا واقعیت جوابگویی ها است. بنابراین اعتبار داده بدست آمده در نهایت وابسته به قابلیت اعتماد پاسخ های داده شده توسط موارد جداگانه است با توجه به تعدد تعریف های ERP در این مطالعه. دومین محدودیت بررسی هایی هستند که به طور خاص مناسب توصیف غنی، تغییر دینامیک عملی یا تاثیر ضمنی نیستند.

یافته ها
پیش زمینه پیاده سازی IS
متغیر گروه بندی (BQ1a) نشان می دهد که 47% پاسخ گویی ها با استفاده از سیستم های مستقل BOB سنتی بودند، و 53% با استفاده از پیاده سازی یک سیستم ERP بعنوان خط مشی خود بودند (n=86). متغیر (BQ1b) شامل سه دسته است: واحدهایی که گزارش کرده بودند (1) هر دوی (کنترل مالی و تولیدات) سیستم بروزرسانی یا مدرن بودند (67%)، (2) فقط سیستم کنترل تولیدات بروزرسانی شده بود (14%)، یا که (3) فقط سیستم مالی بروزرسانی شده بود (19%).
جدول 1 نشان می دهد که 63% واحدها هر دو سیستم اصلی خود را بروزرسانی کرده اند، کنترل مالی و تولیدات، سیستم ERP را بعنوان راه حل انتخاب کرده بودند، در حالی که فقط 37% از BoB استفاده کرده بودند. هنگامی که واحد فقط سیستم کنترل تولیدات خود را بروزرسانی کرد سپس هیچ تفاوتی بین گروه ها وجود ندارد. هفتاد و پنج درصد واحد ها که فقط سیستم مالی خود را بروزرسانی کرده اند، آن را با BoB انجام داده اند، و فقط 25% با ERP بود. تعداد موارد غایب (از دست رفته) ، 1 است.

BQ1c این موضوع را مشخص می کند، واحد راه حل استاندارد حسابداری مدیریت در دسترس تجاری دیگری را پیاده سازی وآن را به داخل ERP یکپارچه کرده است. بنابراین نتایج نشان می دهد که فقط 5% پاسخ گویی ها انجام شده اند
بنابراین به نظر می رسد این موضوع به این مطالعه ارتباطی نداشته باشد. تعداد موارد غایب 2 است.

چه کسی، چرا و چگونه؟
سوال پژوهشی (RQ) 1 با فاکتورهای پیش زمینه پیاده سازی IS سروکار دارد و حاوی سه زیر-سوال است. RQ1a مرتبط با آغازگر IS جدید است. نتایج ارائه شده در مطالعات نشان می دهد که دپارتمان مالی در پروژه IS در 46% موارد درگیر شده است. بعنوان منظور این پرسش که تحلیل تفاوت های بین پذیرندگان ERP و BoB بود، متغیر به سه گروه تقسیم شده است. در گروه A آغازگر دپارتمان مالی به تنهایی بوده است، در گروه B آغازگرها دپارتمان مالی همراه با بعضی دپارتمان های دیگر بوده اند .

83% موارد در گروه A دارای راه حل BoB هستند. در گروه B و گروه C راه حل اغلب ERP بوده به ترتیب 57% و 61% . بنابراین نتایج بدست آمده این فرض را تایید می کند که به دلیل پیشینه تاریخی BoBها و تکامل ERPها اعضاء دپارتمان های مالی برای توسعه ISها بیشتر از BoBها نسبت به ERPها استفاده کرده اند.

RQ1b بندبند انگیزه های پشت سرمایه گذاری IS را مورد مطالعه قرار داده است. داده های این مطالعه در پاییز 1999 جمع اوری شده بودند، دلیل بسیار رایج مشکل Y2K بود (63%). بعد از مشکل Y2K، مهمترین انگیزه (51%) “توسعه پروسه های دادوستد” بود، که خیلی استراتژیک و معمولا نیازمند BRP در بعضی گسترش ها است. انگیزه های فنی ” عدم وجود دقت یا آهستگی

سیستم قبلی اند” (42%)، “آماده سازی برای ارز یورو” (42%)، و “بعضی دلایل تکنیکی دیگر” (7%) بوده اند. باقیمانده انگیزه ها بعنوان استراتژیکی دسته بندی شده بودند. برای سادگی تحلیل آماری بین گیرندگان BoB و ERP ، از اینرو متغیرها به سه گروه تقسیم شده بود. در گروه A دلیل پیاده سازی فقط استراتژیک، در گروه B فقط فنی، و در گروه C هر دوی استراتژیکی و فنی است.

در گروه A و در گروه B ، هنگامی که انگیزه ها فقط یکی از دو حالت استراتژیک یا فنی بودند، راه حل ها اغلب BoB بوده، به ترتیب 56% و 69% . اگرچه، در گروه C ، هنگامی که بندبند انگیزه ها فنی و استراتژیکی بودند، راه حل اغلب ERp (62%) نسبت به BoB (38%) بوده است نتایج نقش ERP را بعنوان یک خط مشی استراتژیکی مهم تایید می کند. ERP بیشتر از نوسازی فقط فنی یا

استراتژیکی IS است، آن IS استراتژیکی کل-شرکت است. نتایج بدست آمده در RQ1b همچنین نتایج قبلی بدست آمده در این مطالعه در BQ1b در خصوص نقش های ERP ها بعنوان یک خط مشی کل-شرکت (یا کل-واحد) را تایید می کند. مهمترین انگیزه استراتژیکی بدنبال سرمایه گذاری IS نیاز به توسعه پروسه های دادوستد بود. پس، سوال RQ1c با ویرایش سیستم ها و مهندسی مجدد پروسه دادوستد سروکار دارد. نتایج ارائه شده نشان می دهد که تفاوت آماری مهمی بین گروه ها نیست. دلیل این در آخرین بخش بحث شده است.

 

بعنوان نتیجه گیری، وقتی 80% پاسخ گویی ها این مطالعه در عملکرد حسابداری کار شده بودند و 20% در سایر عملکردها، سوال وقتی پیش می آید که اگر بعضی تفاوت ها بین دوگروه از پاسخ دهنده ها و تصویر ذهنی آنها از پیاده سازی IS وجود داشته باشد. نتایج تحلیل ها، اگرچه، تفاوتی بین دو گروه از پاسخ دهندگان نسبت به سوالات 1a، 1bو 1c پژوهش را آشکار نمی کند.
مشکلات یافت شده در حسابداری مدیریت و IS جدید

 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله سرامیک در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله سرامیک در pdf دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله سرامیک در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله سرامیک در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله سرامیک در pdf :

سرامیک

سرامیکها معمولا به استثنای فلزات و آلیاژهای فلزی و مواد آلی ، شامل تمام مواد مهندسی می‌شوند که از نظر شیمیایی جزو مواد معدنی هستند و بعد از قرار گرفتن در دمای بسیار بالا ، شکل اولیه خود را حفظ کرده و مقاوم‌تر می‌شوند. ظروف سفالی ، چینی و چینی‌های بهداشتی و غیره ، جزو این گروه می‌باشند.

به عبارت دیگر: بر تمامی مصنوعاتی که از کانی های غیر فلزی ساخته می شوند سرامیک اطلاق می گردد. فراورده های سرامیکی بسیار متنوعند و مصارف گوناگون دارند. سرامیکها را به انواع زیر طبقه بندی می کنند.
1- سرامیکهای بهداشتی
2- سرامیکهای الکتریکی دی الکتریکها- نیمه هادی ها

پیزو الکتریکها
3- سرامیکهای ساختمانی سیمان
آجر
کاشی
4- شیشه ها شیشه های سیلیکاتی
شیشه های سرامیکی
شیشه های غیر سیلیکاتی
5- انواع چینی
6- مواد ساینده کاربید سیلیسیم – کاربید تنگستن و غیره
7- انواع لعاب
8 – انواع دیر گداز ها
9- تک بلورها
10- سرامیک های پیشرفته

سرامیکها را بر اساس نوع بدنه آنها که ممکن است متراکم یا متخلخل باشد نیز تقسیم بندی میکنند.

• از نظر واژه: سرامیک به کلیه جامدات غیر آلی و غیر فلزی گفته می‌شود.
• از نظر ساختار شیمیایی: کلیه موادی که از مخلوط خاک رس با ماسه و فلدسپار در دمای بالا بدست می‌آیند و توسط توده شیشه مانندی انسجام یافته و بسیار سخت و غیر قابل حل در حلال‌ها و تقریبا گداز ناپذیر می‌‌باشند، سرامیک نامیده می‌شوند.
از زمانی که انسان غارنشینی را به قصد یافتن مکان زیست بهتر

، پشت سر گذاشت، با مصالح ساختمانی سر و کار پیدا کرده بود. بدیهی است که این مواد از نوع موجود در طبیعت بود، مانند پوست برای بنا کردن خیمه و یا گل و سنگ برای تهیه مسکن دائمی‌. بعدها بشر آموخت که از قطعات چوب و تخته و میخ و پیچ برای استحکام بنا استفاده کند و موادی مانند آهک ، ساروج و سیمان را برای اتصال محکم‌تر قطعات سنگمانی است. خاک رس به صورت ناخالص در تهیه کوزه ، گلدان هاى گلی ، ظروف سفالی ، اشیا و لوله‌هاى سفالی ، سرامیک ، سیمان و به صورت خالص ، در تهیه ظروف چینی و ; مصرف می‌شود.
مواد اولیه سرامیکها :سرامیکها ، از سه ماده اولیه خاک رس ، فلدسپارها و ماسه تهیه می‌شود. خاک رس ،‌ همان سیلیکاتهای آلومینیوم هیدراته است که به صور

ت کانی‌های مختلفی یافت می‌شوند.

مهمتری مواد اولیه بدنه سرامیکها خاک رس ، آلکالی فلدسپات و سیلیس است.
در سرامیکهای ویژه مانند سرامیکهای الکتریکی از تالک ، ترکیبات سرب ، تیتانیم و عناصر فلزی استفاده می شود.
آلکالی فلدسپات به دو صورت فلدسپات پتاسیک و سدیک است.
فلدسپات سدیک خالص در دمای 1118 درجه سانتیگراد به طور کامل ذوب میشود.
فلدسپات پتاسیک در دمای 1150 درجه شروع به ذوب شدن می کند. ذوب شدن فلدسپات پتاسیک غیر متجانس است. زیرا هنگام ذوب شدن مایعSiO2 آزاد می شود و جامد لوسیت باقی میماند. ذوب کامل پتاسیم فلدسپات در دمای 1580 درجه صورت می گیرد . فلدسپات پتاسیک بیشتر در بدنه سرامیک به کار میرود . درصورتی که فلدسپات سدیک در شیشه و لعاب به مقدار کم در بدنه استفاده می شود. آلکالی فلدسپات در بدنه دو نقش مهم ایفا می کند. 1- کاهش دمای ذوب 2- ایجاد سختی
سیلیس : نقش سیلیس در بدنه ،ایجاد فاز شیشه و افزایش مقاومت آن است .
خاک رس : بیشترین بخش سرامیک را تشکیل می دهد. کانی های رسی به گروه کائولینیت ، اسمکتیت ، و ورمیکولیت تقسیم می شود که بیشترین مصرف را کائولین دارد. در مثلث فلدسپات- خاک رس – سیلیس ، انواع فراورده های سرامیکی نشان داده شده است . گلهایی که در سرامیک سازی استفاده می شوند عبارتند از گل چینی ، گل سفال ری و گل توپی (گل بال)
گل چینی از کائولین،آلکالی فلدسپات و سیلیس تشکیل شده است .گل چینی سفید،حاوی 50درصدکائولین،30درصد فلدسپات و20درصد سیلیس است.(بصیری،1363).چنانچه شکل پذیری گل کم باشد به جای50درصدکائولین از40درصد همراه با10درصد گل توپ

 

ی می توان استفاده نمود.گل توپی،بیشتر از مونتموریونیت و کائولین دانه ریز و موادآـلی تشکیل شده است و خاصیت چسبندگی آن بسیار خوب است.گل سفالگری بیشتر از خاک رس تشکیل شده و بیشترین مصرف آن در تهیه آجر است.
• خاک رس: موجب نرمی ‌و انعطاف و تشکیل ذرات بلوری سرامیک می‌شود.
• ماسه: قابلیت چین خوردن ، پس از خشک و گرم شدن و تشکیل ذرات بلوری سرامیک را کاهش می‌دهد.
• فلدسپار: در کاهش دادن دمای پخت و تشکیل توده شیشه‌اى و چسباننده ذرات بلوری سرامیک موثر است

موادی که برای بهبود کیفیت به خاک افزوده می شوند عبارتند از:
اگر گل دارای خاصیت نسوز باشد یعنی در دمای پایین ،ذوب و سخت نشود باید مواد کمک ذوب همچون تالک، آهن یا فریت به آن افزود .
اگر گل در دمای پایین ذوب می شود و حالت شکنندگی دارد باید مواد دیر گداز نظیر کائولین ، گل بال ، خاک نسوز یا سیلیس اضافه کرد.

اگر گل دارای چسبندگی زیاد باشد و هنگاه خشک شدن با افزایش حجم همراه گردد باید سیلیس یا کائولن به آن افزود .
چنانچه گل ترد باشد و چسبندگی کم داشته باشد باید گل بال یا بنتونیت

به آن افزود.
اگر گل نیاز به تغییر رنگ داشته باشد می توان مواد رنگی به آن افزود (بصیری 1363)

طبقه‌بندی کانی‌های رس
کانی‌های سیلیکاتی دو لایه‌ای
• کائولینیت : بررسی پراش اشعه ایکس ، وجود دو لایه را در کائولینیت نشان می‌دهد. لایه اول شامل واحدهای 2-(Si2O5) چهار وجهی است و لایه دوم از واحدهای هشت وجهی 2-Al2(OH)4 تشکیل شده است. از اتصال دو لایه ، یک لایه واحد بوجود می‌آید که تکرار آن ، لایه کائولینیت را می‌سازد.
• هالوی‌سیت : کانی دیگر ، هالوی‌سیت است که در مقایسه با کائولینیت کاربرد کمتری دارد.
کانیهای سیلیکاتی سه لایه‌ای
• مونت موری لونیت : مونت موری لونیت دارای سه لایه ، دو لایه به صورت چهاروجهی‌های سیلیکاتی و لایه وسط به صورت گروه‌های هیدروکسی آلومینات است. به علت توانایی گیر انداختن سیستمهای مولکولی مختلف ، اغلب به عنوان کاتالیست مصرف دارند.
• ایلیت : ساختمان ایلیت ، تقریبا شبیه مونت موری لونیت می‌باشد و چون همیشه همراه با مخلوط کانیهای دیگر است فرمول دقیقی نمی‌توان برای آن در نظر گرفت.
ترکیبات ثانوی خاک رس و تاثیر آن بر سرامیکها
ترکیبات ثانوی ، شامل ترکیبات آهن ، ماسه ، کربناتهای کلسیم و منیزیم ، میکا و مواد آلی است که مقادیر آنها در انواع خاک رس متغیر می‌باشد. ترکیبات آهن موجود در خاک رس مثل پیریتها و هیدروکسیدهای آهن و . . . باعث پایین آمدن نقطه ذوب و تغییر رنگ سرامیک قبل از پخت به زرد متمایل به قهوه‌ای و بعد از پخت به صورتی متمایل به قرمز تیره می‌شوند. ماسه ،‌ باعث کم شدن حالت پلاستیته و کاهش قدرت چسبندگی می‌شود.

کربناتهای کلسیم و منیزیم به عنوان ناخالصی باعث آسیب دیدگی محصول شد

ه و بعد از پخت ، باعث افزایش خلل و فرج و کاهش قدرت مکانیکی و خواص نسوزی محصول می‌شوند. نمکهای سولفات و کربنات و کلریدهای فلزات قلیایی خاک رس و وانادیوم ، قابل حل در خاکهای رس هستند و موجب پخش مواد در توده خاک رس می‌شوند. ترکیبات وانادیوم لکه‌های زرد متمایل به سبز ، روی محصول ایجاد می‌کنند. ترکیبات آلی موجود در خاک رس ، باعث ایجاد رنگ خاکستری می‌شوند.

انواع سیلیکا
دی‌اکسید سیلیکون ، معمولا به سه صورت سنگ ، گرانول و پودر وجود دارد. دی‌اکسید سیلیکون در حالت سنگ به صورت کوارتز یافت می‌شود که در این حالت خیلی کمیاب است. به علت خالص بودن بهترین نوع سیلیکا برای مصرف در سرامیک‌ها است. نوع گرانول در صنعت سرامیک سازی خیلی رایج می‌باشد. این نوع سیلیکا را معمولا قبل از مصرف ، دانه‌بندی کرده ، می‌شویند. نوع پودر سیلیکا معمولا خالص نبوده و در ساخت سرامیک چندان مصرف ندارد.
نقش فلدسپارها در سرامیک‌سازی
فلدسپارها خاصیت سیال‌کنندگی دارند و امروزه نیز از این ترکیبات در صنعت سرامیک استفاده می‌کنند. نقش این ترکیبات در سرامیک سازی ، ایجاد فاز شیشه‌ای در توده اولیه است.
انواع فلدسپارها در سرامیک
1 فلدسپار پتاسیم KO , Al2O3 , 6SiO2
2. فلدسپار سدیم Na2O , Al2O3 , 6SiO2
3. فلدسپار کلسیم CaO , Al2O3 , 6SiO2
از بین اینها فلدسپار پتاسیم از همه مهمتر است، ولی در عمل موادی که به عنوان سیال کننده بکار می‌روند، مخلوطی از فلدسپارهای مختلف هستند.

سرامیکهای پیشرفته
سرامیکهای پیشرفته از یک یا چند عنصر فلزی و غیر فلزی ساخته شده اند. خصوصیات مهم این سرامیکها عبارتند از : سختی زیاد ، استحکام ، مقاومت در برابر شوک های حرارتی ، مقاومت زیاد در حرارت بالا و خواص ویژه الکتریکی . موارد کاربرد این سرامیکها در ساخت قطعات موتور های ماشین و جت ، الکترو مغناطیس و مغناطیس ، بیو سرامیکها ، قطعات باتری ، دیر گدازها ، صنعت تصفیه نفت ، قطعات نوری ، ابزار برش و مته های حفاری ، ساینده ها ، سلولهای خورشیدی وسایر موارد می باشد.
نقش مواد در سرامیکهای پیشرفته
زیرکونیوم : افزایش مقاومت مکانیکی و افزایش ضریب انبساط حرارتی .
کاربرد : ابزارهای برش ، دیسک های برش ، پرس داغ و پوشش بلبرینگ
کاربید ها : سختی زیاد .

کاربرد : مواد ساینده ، مته های حفاری ، پوشش نیروگاههای هسته ای ، قطعات توربین های گازی و صیقل دادن فلزات سخت .
نیترید ها : سخت ، شکننده و عایق بسیار خوب الکتریکی حتی در دما های بالا .
کاربرد : اگزوز جتها ، بوته های ذوب فلزات و پوشش آنتن رادار هواپیما
بور : کارایی بسیار خوب در دما های بالا

آلومینیوم : افزایش مقاومت الکتریکی ، ثابت بودن حجم و ابعاد در دماهای خیلی زیاد، کاهش ضریب هدایت گرما با افزایش دما ، سختی بالا و مقاومت بالای فشاری
کاربرد : ابزار برش ، قطعات ماشینهای نساجی و بوته های ذوب فلزات
بریلیوم : هدایت بسیار خوب حرارتی ، کاهش ضریب هدایت الکتریکی ، خواص دی الکتریک بسیار خوب

اتصال شیشه ای
برای پیوند دادن مواد بدنه از سیلیس استفاده می شود سیلیس به هنگام پخت ذوب میشود و ضمن سرد کردن محلول به صورت شیشه مواد را به هم متصل می کند . میزان آهن در سیلیس باید ناچیز باشد. مهمترین منابع سیلیس عبارتند از :
رگه های کوارتز ، کوارتزیت ، ماسه های سیلیسی و پگماتیت ، علاوه بر سیلیس از ترکیبات قلیایی و فلوئور به عنوان اتصال دهنده استفاده می شود .
کمک ذوبها
موادی که به عنوان کمک ذوب انتخاب می شوند باید بتوانند با سیلیس و دیکر سیلیکاتها ، نقطه ایوتکنیک تشکیل دهند و دمای ذوب آنها را کم کنند . نوع مواد کمک ذوب بر حسب نوع مواد سرامیکی تفاوت می کند . مهمترین کمک ذوبهایی که در صنعت سرامیک استفاده می شوند به شرح زیرند :
بوراکس Na2B4O7+10H2O
کربنات سدیم Na2CO3
نیترات سدیم Na2NO3
نیترات پتاسیم K2NO3
فلوریت CaF2
کریولیت Na3AlF6

آپاتیت و کانیهای لیتیوم دار

مواد نسوز
درسرامیکهای نسوز از مواد پر کننده نسوز استفاده می شود. مهمترین آنها عبارتند از :
آلومین ، اکسید زیرکونیوم ، فورستریت ، تالک ، ولاستونیت ، پیروفیلیت ، منیزیت ، رتیل و اکسید کلسیم .
مواد معدنی رنگی
عواملی که بر روی رنگ مصنوعات سرامیکی تاثیر می گذارد عبارتند از :

1- شرایط و دمای پخت ، 2- نوع مواد رنگی ، 3- اندازه ذرات
دمای پخت : گل حاوی آهن در دمای 945 درجه سانتیگراد به رنگ صورتی روشن ، در دمای 1050 درجه به رنگ قرمز آجری ، دردمای 1125 درجه به رنگ شکلاتی و در دمای 1160 درجه به رنگ سیاه در می آید و چنانچه در شرایط احیایی پخته شود به جای رنگهای قرمز و قهوه ای ، رنگ سیاه و خاکستری به وجود می آید . (بصیری 1366)
مواد رنگی
اکسید آهن به میزان 2-4 درصد ، رنگ قهوه ای تا قرمز سوخته و اکسید منگنز رنگ قهوه ای متمایل به خاکستری ایجاد می کند . از مخلوط آهن ، منگنز ، مس و کبالت رنگ سیاه تولید می شود . مواد معدنی که به منظور تولید رنگ خاصی در محصولات سرامیکی به مواد اولیه اضافه می شود . عبارتند از :
مواد سفید : اکسید تیتانیوم ، اکسید روی ، اکسید انتیموان و سولفید روی
مواد زرد : کرومات سرب و روی ، گل اخرا و لیتارژ
مواد سیاه : آهن سیاه ، گرافیت و کربن
مواد آبی : ترکیبات مس و آهن
مواد قرمز : اکسید سرب (Pb3O4) ، اکسید فریک آهن ، سولفات کادمیوم و سولفید سدیم
رنگ متالیک : آلومینیوم ، گرد روی و پودر برنز

مواد نارنجی : کرومات سرب ، کادمیوم نارنجی و مولیبدن نارنجی
مواد سبز : اکسید کروم ، کروم سبز و اکسید کروم آبدار.
مواد اولیه لعاب
لعاب به پوششی که روی بدنه را فرا می گیرد اطلاق می گردد.
موادی که به عنوان لعاب انتخاب می شوند باید دارای ویژگیهای زیر باشند :
ضمن سرد شدن ماده مذاب ، متبلور نشوند و حالت شیشه ای خود را حفظ

کنند
غلظت آنها مناسب باشند به طوری که روی بدنه باقی بمانند.
مقاومت حرارتی بالا داشته باشند؛
در سرامیکهای مخصوص مقاومت حرارتی بالا داشته باشند.
خواص مختلف سرامیکها:
خواص مکانیکی : مقاومت مکانیکی سرامیک به ترکیب مواد ، اندازه ذرات مواد اولیه ، دانه بندی ، شکل ذرات ، شرایط شکل دهی ، چگونگی خشک کردن و همچنین شرایط پخت بستگی دارد. مواد دانه ریز موجب کاهش تخلخل و بالا رفتن مقاومت سرامیک می گردند . سیلیس و بال کلی باعث افزایش مقاومت مکانیکی می شوند.
خواص شیمیایی : آب ، اسید ها و محلولهای قلیایی با مواد سرامیکی واکنش انجام می دهند و تغییراتی در آن به وجود می آورند.در سرامیکهای ویژه از از مواد مقاوم در برابر اسیدها و قلیایی ها استفاده میشود.
خواص نسوزی : سرامیکهایی که برای دمای بالا به کار می روند از مواد دیر گداز تهیه می گردند .
خواص الکتریکی : از سرامیکها به عنوان نارسانای الکتریکی نیز استفاده می کنند.
خواص سرامیک‌ها بسته به نوع و درجه خلوص هر یک از اجزای اصلی ، مواد افزودنی ، لعاب ، زمان حرارت دادن ، مواد اکسنده و کاهنده‌هاى موجود در محیط ، تغییر می‌کند. در قرن حاضر صنعت سرامیک سازی توسعه و تنوع شگرفی یافته و اهمیت و کاربردهای آن نیز وسعت پیدا کرده است.
سرامیک‌های ویژه
• مقره‌های برق:
که عایقهای خوبی برای گرما و برق هستند و در آنها از Al2O3 ، Zr2O3 استفاده می‌شود.
• سرامیک‌های مغناطیسی:
در در این نوع سرامیک از اکسیدهای آهن استفاده می‌شود. مهمترین کاربرد آنها در تهیه عنصرهای حافظه در کامپیوتر است.

• سرامیک‌های شیشه‌اى:
وقتی شیشه معمولی پس از تهیه در دمای بالایی قرار گیرد، تعداد قابل توجهی از ذرات بلور در آن تشکیل می‌شود و خاصیت شکنندگی آن کم می‌گردد و بر خلاف شیشه‌های معمولی دیگر ، ایجاد یا پیدایش شکاف کوچک در آنها ساری نمی‌باشد،‌ یعنی این شکافها خود به خود پیشرفت نمی‌کنند. از این نوع سرامیک‌ها برای تهیه ظروف آشپزخانه یا ظروفی که برای حرارت دادن لازم باشند، استفاده می‌شود که آن را اصطلاحا پیروسرام می‌نامند.
لعابها و انواع آنها

لعابها طیف وسیعی از ترکیبات آلی و معدنی را در بر می‌گیرند. لعاب مربوط به سرامیک معمولا مخلوط شیشه مانندی متشکل از کوارتز ، فلدسپار و اکسید سرب (PbO) است. این اجزا را پس از آسیاب شدن و نرم کردن به صورت خمیری رقیق درمی‌‌آورند. آنگاه وسیله سرامیکی مورد نظر را در این خمیر غوطه‌ور کرده و پس از سرد و خشک شدن ، آن را در کوره تا دمای معین حرارت می‌دهند. پس از لعاب دادن روی چینی ، روی آن مطالب مورد نظر را می‌نویسند و یا طرح مورد نظر را نقاشی می‌کنند و دوباره روی آن را لعاب داده و یک بار دیگر حرارت می‌دهند. در این صورت وسیله مورد نظر پرارزش‌تر و نوشته و طرح روی آن بادوام‌تر می‌شود.
لعابها در انواع زیر وجود دارند:
• لعاب بی‌رنگ: این نوع لعاب که برای پوشش سطح چینی‌های بدلی ظریف بکار می‌رود، بی رنگ و شفاف است و از مخلوط کلسیم و سیلیس و خاک چینی سفید تهیه می‌شود. • لعاب رنگی: برای رنگ آبی از اکسید مس (Cu2O) ، برای رنگ زرد از اکسید آهن (FeO) و برای رنگ سبز از اکسید کروم (Cr2O3) ، برای رنگ زرد از کرومات سرب و برای رنگ ارغوانی از ارغوانی کاسیوس استفاده می‌شود.
• لعاب کدر : این نوع لعاب که برای پوشش چپنی‌های بدلی معمولی بکار می‌رود و از مخاـوط SnO2 , PbO , SiO2 , Pb3O4 ، نمک و کربنات سدیم تهیه می‌‌شود که آن را پس از ذوب کردن ، سرد کردن و پودر کردن ، در آب به صورت حمام شیر در می‌آورند و شئی لعاب دادنی را در آن غوطه‌ور می‌کنند.
ظروف لعابی
ظروف لعابی درواقع ، نوعی ظروف آهنی هستند که سطح آنها ر

ا به منظور جلوگیری از زنگ زدن ، از لعاب می‌پوشانند. البته این نوع ظروف را نباید زیاد گرم یا سرد و یا پرتاب کرد و یا اینکه تحت ضربه قرارداد، زیرا لعاب سطح آنها ترک برداشته و می‌ریزد.
انواع چینی
چینی‌ها در واقع از انواع سرامیک محسوب می‌‌شوند و به دو دسته چینی‌های اصل یا سخت و چینی‌های بدلی تقسیم می‌شوند.
چینی‌های اصل : چینی ظرف: که می‌توان آن را نوعی شیشه کدر د

انست، مانند ظرف چینی معروف به سور. از ویژگیهای این نوع چینی آن است که لعاب رنگی را به خود می‌‌گیرد.
چینی سیلیسی : این نوع چینی که به چینی لیموژ معروف است، درکشورهای فرانسه ، ژاپن و چین تهیه می‌‌شود. مواد اولیه آن خاک چینی سفید ، شن سفید و فلدسپار است.
چینی آلومینیوم‌دار : این نوع چینی به نام چینی ساکس و بایو در فرانسه تهیه می‌‌شود و دارای Al2O3 , SiO2 , CaO است.

چینی‌های بدلی: خمیر این نوع چینی‌ها ترکیبی حد واسط از خمیر سفال و خمیر چینی‌های ظریف است. در نتیجه سختی آنها از چینی‌های اصل کمتر است. از این رو ، حتما باید آنها را با لعاب بپوشانند. این نوع چینی‌ها خود به دو دسته تقسیم می‌شوند:
o بدل چینی‌های معمولی که خمیر آنها رنگی است و از این رو ، با لعاب کدر پوش

انیده می‌شود.
• بدل چینی ظریف که خمیر آنها مانند خمیر چینی بی‌رنگ است اما بر خلاف چینی در مقابل نور شفاف نیست. معمولا سطح این نوع چینی‌ها را از لعاب بی‌رنگ ورنی مانند و شفاف می‌پوشانند تا ظاهری مانند چینی اصل پیدا کنند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله حسابداری زیست محیطی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله حسابداری زیست محیطی در pdf دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله حسابداری زیست محیطی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله حسابداری زیست محیطی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله حسابداری زیست محیطی در pdf :

حسابداری زیست محیطی

مقدمه
در عصر حاضر باتوجه به وجود برخی از محدودیتهای زیست محیطی به ویژه در تجــارت جهـانی و تنگ شدن عرصه رقابت، به ناچار بعضی شرکتهای انتفاعی از یک سو برای رفع این محدودیتها و دستیابی به درآمد بیشتر و یا کسب محبوبیت تجاری، مجبور به تحمل هزینه های زیست محیطی بوده و ازسوی دیگر برای ارزیابی مثبت عملکرد خاص حفاظت ازمحیط زیست، ناچار به کاهش هزینه های مزبور هستند.

برای مدیریت بر هزینه های زیست محیطی اولین نیاز لزوم شناسایی آنها است و همین طور هزینه یابی محیطی فعالیتی است که می تواند موجب افزایش ارزش شرکت گردد. استاندارد بین المللی ایزو سری 14000 یک سیستم کنترل مدیریتی است که عملکرد زیست محیطی شرکت را به گونه ای تعریف می کند که نیازمندیهای این استاندارد را پوشش دهد و درمجموع برای این هدف است که شرکت بتواند فرایندها، ارتباطات و فعالیتهای خود را بدون ضرر به محیط زیست به انجام برساند. برخی شرکتهای تجاری ایرانی ازجمله شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران، به ایجاد سیستم مدیریت زیست محیطی اقدام کرده و اگرچه در این راستا هزینه های واقعی به ش

رکت تحمیـل مـی شود، لیکن در مقابل هزینه ها، منافع و ارزش افزوده ای را به دنبال خواهد داشت. موضوع حسابداری فعالیتهای زیست محیطی در قالب یک فعالیت مستقل قابل ارزیابی است و از یک طرف بنابه دلیل پیروی از یک الگوی بهبود مستمر در فرایند اجرای ممیزی زیست

محیطی، بازخورد لازم سیستم اطلاعاتی حسابداری، تکمیل کننده ممیزی مزبور بوده، امکان ارزیابی عملکرد مدیران را در راستای بهبود مستمــر عملــی می سازد. ازطرف دیگر، گزارشگری مال

ی برون سازمانی، درخصوص عملکرد زیست محیطی، می تواند هزینه و منفعت برنامه های زیست محیطی و اهــداف مــدیــریت را برای استفاده کنندگان خارجی فراهم سازد و اگرچه برخی از منافع ناشی از تحمل هزینه های زیست محیطــی صرفاً کیفی است و قابل اندازه گیری عینی نیست، لیکن با افشای مناسب در گزارشگری مالی می توان دیدگاه مثبتی در میان سهامداران و بازار سرمایه ایجاد کرد و به تبع آن ازطریق افزایش (PRICE/EARNING PERSHARE)P/E و نهایتاً افزایش ارزش روز سهام، موجب افزایش ثروت سهامداران گردید.
باتوجه به مشکل عدم وجود اطلاعات حسابداری با صحت و دقت بیشتر در شرکتهایی که در کنار فعالیت اصلی خود، فعالیتهــای زیست محیطــی را هم مدیریت می کننــد، ضــرورت وجود یک سیستم هزینه یابی مناسب احساس می شود.
درحال حاضر نگرش تازه ای نسبت به آثار زیست محیطی ناشی از فعالیت صنعتی موسسات انتفاعی بروز کرده است که این موضوع نگاه موسسات انتفاعی را از طراحی محصول و فرایندها تا خدمات پس از فروش دچار تغییرات عمده ای کرده است. این درحالی است که ارزش واقعی منابع طبیعی ازجمله هوا، زمین، آب و غیرو که برای تولید محصولات مختلف صرف می شود، در بهای تمام شده محصولات تولیدی به درستی منعکس نمی شود و صنایع سبز علی رغم تحمل هزینه های محیطی داخلی نسبت به صنایع غیرسبز مشابه، محصولاتی با کاربرد یکسان تولید می کنند. از این

رو مدیریت نه تنها درخصوص کارآیی و اثربخشی فعالیت موسسه تحت سرپرستی خود مسئول است بلکه در مقابل هر آنچه که در قبال فعالیت انتفاعی، درمورد مشکلات محیطی بروز می کند، نیز مسئول است. یک واحد انتفاعی درکنار مسئولیتهای اقتصادی ناچار است مسئولیت محیطی و یا اجتماعی را نیز بپذیرد.
حسابداری زیست محیطی

حسابداری محیط زیست کاربردهای متفاوتی دارد که ازجمله می توان حسابداری درآمد ملی،

حسابداری مالی و یا حسابداری مدیریت را نام برد، درحالی که حسابداری درآمد ملی از دیدگاه یک مقیاس اقتصاد ملی به منابع و مصارف طبیعی نگاه می کند لیکن حسابداری مالی از نگاه استفاده کنندگان گزارشهای مالی به جهت تصمیم گیری و ارائه مسئولیتهای عمومی موضوع را بررسی می کند و بالاخره حسابداری مدیریت به عنوان یک سیستم اطلاعاتی با هدف پشتیبانی تصمیمات مدیریتی به موضوع نگاه می کند.
به جهت حساسیت موضوع زیست محیطی چه به عنوان یک الزام برون سازمانی و یا درون سازمانی، حسابداری زیست محیطی با قصد هزینــه یابی فعالیتهای زیست محیطی پیوند می یابد و موضوع هزینه به جهت واقعی بودن آن و تاثیری که برعملکرد اقتصادی بنگاه انتفــاعی می گذارد بسیار حائزاهمیت است. آثار هزینه های زیست محیطی در فعالیت اقتصادی زمانی قابل توجیه خواهدبود که نکات مثبتی در عملکرد آتی بنگاه انتفاعی به همراه داشته باشد.

هزینه یابی زیست محیطی

 

حسابداری مدیریت به عنوان یک سیستم پشتیبانی تصمیم در برخورد با هزینه های واقعی متحمله توسط بنگاه تجاری به ناچار هزینه های زیست محیطی را از سایر هزینه ها تفکیک کرده و با نگاهی متفاوت به ارائه اطلاعات مالی در این خصوص می پردازد. مدیریت بر هزینه از یک سو با عوامل خارجی و از سوی دیگر با عوامل داخلی بنگاه اقتصادی درگیر است. اگر عامل خارجی را رضایتمندی مشتری تلقی کرده، آنگاه کاهش هزینه ازطریق شناسایی عوامل آن با هدف حذف فعالیتهای

بدون ارزش افزوده مواجه است و طیف آن عوامل از طراحی محصول تا خدمات پس از فروش را شامل می گردد. درحالی که عامل خارجی، رضایتمندی زیست محیطی باشد، آنگاه کاهش هزینه از طریق شناسایی عوامل آن با هدف حذف فعالیتهای بدون ارزش اقتصادی مشکل خواهدشد. به عبارتی هزینه های زیست محیطی گاهی فاقد ارزش افزوده قابل تقویم بوده و بنگاه اقتصادی بنابه این محدودیت تمایلی به حذف فعالیتهای مخرب زیست محیطی نــدارد،لیکـن کنترل و کاهش هزینه این گونه فعالیتها را برنامه ریزی می کند و این به آن معنــا است کــه مدیریت بر هزینه زیست محیطی با هدف رضایت محیطی عملی است و برای انجام آن ناگزیر به تفکیک هزینه و انتخاب شاخصهای مناسب است.

گزارشگری زیست محیطی

از آنجایی که حسابداری زیست محیطی گزارشگری زیست محیطی را نیز دربردارد و عملکرد زیست محیطی از دید استفاده کنندگان گزارشهای مالی حائزاهمیت است، لیکن اهداف گزارشگری عملکرد اقتصادی با اهداف گزارشگری زیست محیطی کاملاً انطباق نداشته، لذا به جهت محدودیت موجود در علائق استفاده کنندگان، نیاز به الزامات گزارشگری ویژه احساس می گردد.
از آن جهت که بنگاههای انتفاعی مخارجی را تحت مــوضــوع زیست محیطی متحمل می ش

وند، لذا ارائه یک تصویر از عملکرد زیست محیطی که حاوی منافع حاصل از تحمل هزینه های مزبور باشد، باتوجه به ساختار موجود حسابداری، دشوار است، به این جهت بسیاری ازبنگاههای انتفاعی هزینه فعالیتهای زیست محیطی را بدون مقابله با منافع آن، تنها به عنوان اقلام هزینه ای منظور کرده و در گزارشگری مالی به گونه ای موثر آنها را افشاء نمی کنند.
افشای هزینه های زیست محیطی در راستای حفظ ثروت سهامداران موجبات افزایش ارزش

بنگاه انتفاعی را فراهم می سازد. و اگرچه منافع اینگونه هزینه ها قابل تقویم به ریال نیست، ولی درعین حال ایجاد تمایز در بنگاه انتفاعی به عنوان یک صنعت سبز را موجب می گردد و علی رغم وجود مزیتها در حفظ بــازار رقابتی در میان صنایع مشابه غیرسبز، از طـــریق ایجاد محبوبیت اجتماعی، آثار مفید و مـــوثری بر قیمت سهام اینگونه بنگاهها در بازار بــورس اوراق بهادار خواهد داشت، لذا گزارشگری زیست محیطی با نگــاه دقیق تری باید موردتوجه مدیران واحدهای اقتصادی باشد، به ویـــژه واحدهایی که در زمینه زیست محیطی متحمــل مخارج زیادی می گردند

 

عوامل بازدارنده توسعه حسابداری محیط زیست

با توجه به رشد روزافزون جمعیت و محدود بودن منابع طبیعی در دسترس، امروزه مسئله

حفاظت از محیط زیست به‌عنوان یکی از مهمترین مسائل جامعه بشری مطرح شده است. نکته حائز اهمیت این است که حفظ محیط زیست محدود به مرزهای سیاسی و جغرافیایی نیست و اهتمام جمعی همه ساکنان کره زمین را می‌طلبد. با نگرش سیستمی، مسئله حفظ محیط زیست نیازمند یک سیستم مدیریت زیست‌محیطی است که به‌صورت یکپارچه با سایر سیستمهای مدیریتی به اجرا درآید. سیستم اطلاعات حسابداری به‌عنوان جزء مهمی از سیستم اطلاعات مدیریت می‌تواند نقش بسزایی در کمک به حفاظت از محیط زیست از سوی شرکتهای تولیدی آلاینده برعهده بگیرد. اینکه مخارج مصرف شده برای محیط زیست از سوی شرکت چگونه در حسابها منعکس شود یا نحوه افشای آنها چگونه باشد مسائلی است که حسابداری می‌تواند با پرداختن به آنها رویه و اطلاعات مناسبی برای مدیریت ارائه کند. اما لازمه چنین کمکی مستلزم وجود قوانین و مقررات جهت حفاظت محیط زیست برای شرکتهای تولیدی و همچنین ایجاد رهنمودهای حسابداری لازم از سوی مجامع حرفه‌ای حسابداری است. از سوی دیگر آگاهی و اهمیت دادن مدیران به سیستمهای کنترلی محیط زیست در شرکت می‌تواند موجب کاهش آلودگی شود.
با توجه به اینکه در طی سالهای اخیر وضعیت آلودگی کشورمان روند افزایشی داشته است و شرکتهای تولیدی در این زمینه سهم زیادی دارند بر آن شدیم تا با نشان دادن نقش حسابداری در جهت کمک به کاهش آلودگی از طریق تاثیر مخارج و افشای مالی و ارائه اطلاعات مناسب به مدیریت، قدمی هر چند ناچیز در این زمینه برداریم.
“بحران آلودگی هوا بویژه در تهران به‌حدی رسیده است که کارشناسان می‌گویند برای نج

ات جان هزاران سالخورده و بیمار باید چاره‌ای اساسی اندیشیده شود. هنوز آماری از قربانیان آلودگی هوا در تهران منتشر نشده است، اما می‌توان حدس زد آلودگی هوا، عامل مرگ انبوهی از 19000 قربانی سکته‌های قلبی و مغزی در سال 1371 بوده است” .
“حدود 60 درصد صنایع کشور، در تهران و پیرامون آن متمرکز شده است. این تراکم غیراصولی و بی‌رویه فیزیکی از علل اصلی آلودگی شدید هوا و محیط زیست است” .
روابط نزدیک اقتصادی، سیاسی، بازرگانی، صنعتی، فرهنگی و آموزشی ایران با برخ

ی از کشورهای پیشرفته جهان سبب شده است که دامنه پیشرفت و توسعه تکنولوژی کشور ما را نیز دربر بگیرد.
نیاز به نوعی سیستم مقدماتی برای تدوین و رسمیت بخشیدن به مسائل، بخصوص با توجه به کیفیت موجود اطلاعات زیست‌محیطی، در درجه اول اهمیت قراردارد. گرایش هواداری از محیط زیست به‌عنوان یک فلسفه، طرفداران فراوانی یافته است. با این حال هنوز جای حسابداری در ایفای نقش در کمک به حفاظت محیط زیست از طریق ارائه و افشای اطلاعات در این زمینه به استفاده‌کنندگان داخلی و خارجی، خالی است. دستیابی به گزارشهای حسابداری محیط زیست در کنار سایر گزارشها می‌تواند جامعه را به‌طور کامل در جریان پیشرفت رسیدگیها به خطرات زیست‌محیطی موجود و آینده قرار دهد.

عوامل موثر در توسعه محیط زیست

در تحقیقی که برای بیان عوامل بازدارنده توسعه حسابداری محیط زیست در ایران صورت گرفت سه فرضیه به شرح زیر تدوین شده است:
فرضیه اول‌ـ بین استقرار ضوابط و استانداردهای زیست‌محیطی و توسعه حسابداری محیط زیست رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیه دوم‌ـ بین وجود مجامع و گروههای متخصص زیست‌محیطی و توسعه حسابداری محیط زیست رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیه سوم‌ـ بین آگاهی مدیران از اهمیت و اثرات استفاده از سیستمهای کنترلی محیط زیست و توسعه حسابداری محیط زیست رابطه معنیداری وجود دارد.

از روش تحقیق زمینه‌یابی، برای شناخت دیدگاههای افراد صاحبنظر و ذینفع استفاده شده است و در این روش از پرسشنامه برای تعیین نظرات موافق و مخالف با طرح یا الگوی جدید استفاده می‌شود.
در سه فرضیه این تحقیق، متغیر وابسته«توسعه حسابداری محیط زیست» بوده که می‌خواهیم تاثیر متغیر مستقل را برآن معلوم و مشخص سازیم و متغیرهای مستقل شامل «ضوابط و استانداردهای زیست‌محیطی» در فرضیه اول و «وجود مجامع و گروههای متخصص زیست‌محیطی» در فرضیه دوم و «آگاهی مدیران از اهمیت و اثرات استفاده از سیستمهای کنترلی محیط زیست» در فرضیه سوم هستند.
این تحقیق شامل شرکتهایی است که سهم چشمگیری در آلودگی محیط زیست دارند اما تعداد درخور توجهی از صنایع آلاینده عمدتاً دولتی و نظامی‌اند و از شمول گزارشگری برون‌سازمانی معافند و از نظام حسابداری بازرگانی پیروی نمی‌کنند و برخی هزینه‌ها از جمله هزینه‌های محیط زیست را درنظر نمی‌گیرند؛ لذا این شرکتها مشمول جامعه آماری این تحقیق

نیستند. از طرفی دیگر چون 60 درصد صنایع کشور در اطراف تهران تمرکز یافته‌اند لذا جامعه آماری این تحقیق تمامی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را که آلاینده محیط زیست هستند و در محدوده استان تهران قرار گرفته‌اند، دربر می‌گیرد.
در این تحقیق از آزمونهای زیر استفاده شده است:
• آزمون اعتمادپذیری کرن‌باخ،
• آزمون t استیودنت،
• آزمون نسبت موفقیت در جامعه.

یافته‌های تحقیق

براساس بررسیهای انجام گرفته برروی اطلاعات به‌دست آمده از پرسشنامه، بیشتر پاسخ‌دهندگان اعتقاد دارند که قوانین و مقررات محیط زیست مربوط به شرکتهای تولیدی از نظر تئوری و عملی دارای ضعف و نقص است و این قوانین توانایی وادار کردن شرکتها به‌رعایت موارد حفاظت محیط زیست ندارد زیرا اولاً بیشتر انها قدیمی است و مجازاتهای وضع شده در آنها با وضعیت امروز جامعه تناسب ندارد و ثانیاً از ضمانت اجرایی کافی برخوردار نیست، لذا نیاز به اصلاح یا تدوین قوانین جدید برای جلوگیری یا کاهش خسارات زیست‌محیطی شرکتهای آلاینده بسیار ضروری است. همچنین به‌نظر پاسخ‌دهندگان وجود استانداردی درخصوص نحوه برخورد با مسائل زیست‌محیطی و انعکاس آن درحسابها و افشای اطلاعات مربوطه لازم است و این رهنمود را می‌توان ت

وسط مجامع حرفه‌ای حسابداری مانند هیئت تدوین استانداردهای حسابداری ارائه کرد زیرا این مجامع می‌توانند شرکتها را به رعایت این رویه‌ها ملزم کنند و اطلاعات افشا شده بر این اساس ممکن است بر تصمیمات استفاده‌کنندگان صورتهای مالی تاثیر بگذارد.
در نظرسنجی انجام گرفته در این تحقیق، مشخص شد که از 72 شرکت حا که از فیلتر یا ابزار مناسب دیگری برای کاهش یا جلوگیری آلودگی استفاده می‌کنند و بقیه شرکتها فاقد این سیستمهای جلوگیرنده آلودگی هستند. 80 درصد شرکتهایی که از ابزارهای کنترلی محیط زیست استفاده می‌کنند هر سال اقدام به مرمت این ابزارها می‌کنند و بیش از نیمی از آنها اعلام داشته‌اند که این مخارج برای شرکتها سنگین نیست و تحت عنوان مناسبی در حسابها منعکس نمی‌شود و در مقایسه با سایر هزینه‌ها نیز اهمیت چندانی ندارد. با توجه به این که آلاینده‌های این شرکتها برای جامعه مضر است و هر روز خبرهای متعدد درباره خسارات آن به اشخاص و محیط می‌شنویم می‌توان نتیجه گرفت که این شرکتها به‌علت نبود قوانین و مقررات، اهمیت چندانی به صرف مخارجی برای جلوگیری یا کاهش آلاینده‌های خود نمی‌دهند.
از طرف دیگر از 72 شرکت حاضر در نمونه، 70 شرکت دارای ضایعات بوده‌اند و 5/85 درصد آنان اعلام کرده‌اند که ضایعات آنان از فرایند تولیدی شرکت ناشی می‌شود و از این عده، 3/85 درصد گفته‌اند که در شرکتهای مولد ضایعات، امکان بازیافت ضایعات وجود دارد، اما اطلاعات به‌دست آمده نشان می‌دهد که فقط 4/44 درصد آنان می‌توانند ضایعات را بازیافت کنند و بقیه این کار را انجام نمی‌دهند. جالب اینجاست که از میان شرکتهایی که ضایعات را بازیافت نمی‌کنند 1/66 درصد گفته‌اند که برای جابه‌جایی ضایعات مخارجی را متحمل می‌شوند و مابقی خرجی در این زمینه ندارند! پس باید دید چگونه ضایعات بازیافت نشده بدون هیچ هزینه‌ای دفع می‌گردند!
همچنین شرکتهایی که دارای آلودگی ضایعات هستند برای مخارج این آلودگی غالباً سرفصل مشخصی ندارند و میزان مخارج این آلودگی نیز برایشان با اهمیت نیست.

از میان شرکتهای حاضر در نمونه، 60 درصد اعلام کرده‌اند که اقداماتی برای کاهش آلاینده‌های خود انجام داده‌اند و 83 درصد همین شرکتها ابراز داشته‌اند نتیجه این اقدامات، ثمربخش

بوده است و سرانجام باید گفت که در بین شرکتها، 58 درصد اظهار داشته‌اند توانایی لازم برای اطلاع‌رسانی به افراد جامعه را دارند. از همین تعداد 6/58 درصد نتیجه این کار را ثمربخش دانسته‌اند.
نتیجه گیری در این تحقیق کوشیده‌ایم عواملی را که موجب توسعه نیافتن حسابداری محیط زیست در ایران شده است بررسی و بیان کنیم و با ایجاد توجه از دیدگاه حسابداری به محیط زیست، تلاشی در جهت حفاظت از محیط زیست انجام داده باشیم. به‌عبارت دیگر به‌دنبال این بودیم که برای حفاظت از محیط زیست راه‌حلی از دید حسابداری ارائه کنیم و از طرف دیگر جایگاه حسابداری محیط زیست را نیز تبیین نماییم و برای پرسشهای زیر پاسخهایی بیابیم:

• آیا شرکتهای آلاینده محیط زیست مجبور به انجام مخارج زیست‌محیطی در جهت کاهش یا جبران آلاینده‌های خود هستند؟
• آیا شرکتها رهنمود یا رویه مناسبی برای برخورد و انعکاس مخارج محیط زیست دارند؟
• آیا مدیران برای جامعه و محیط زیست اهمیت قائل هستند و در جهت حفاظت از آن تلاش می‌کنند؟
• آیا مدیران می‌توانند به جامعه اطلاعات مناسبی درباره مخارج زیست‌محیطی سازمان و همچنین سیستمهای کنترلی آن ارائه دهند؟

 

در پاسخ به مسائل و مشکلات، نیاز به قوانین و مقررات مناسب و بهنگام و لزوم توجه مجامع حرفه‌ای حسابداری به موضوع حسابداری محیط زیست و همچنین توجه و آگاهی مدیران به سیستمهای کنترلی حفاظت از محیط زیست و سعی در انجام مخارجی در جهت جبران آلودگی را مطرح کردیم.
به‌طور مشخص می‌توان نتایج این تحقیق را به‌شرح زیر بیان کرد:

 

1ـ ملاحظات زیست‌محیطی در نتیجه استفاده نامتناسب از منابع طبیعی به‌وجود آمده است. این امر مفهوم توسعه‌ای ناپایدار را پدید آورده که هدف آن شناسایی هزینه‌های استفاده از منابع طبیعی و ارتقای برابری بین‌نسلی است. همزمان با تخریب محیط زیست که اخیراً از حدود آستانه گذشته، شرایط لازم برای حسابداری منظم محیط زیست جهت ارتقای سطح شفافیت و پاسخگویی شرکتها و موسسه‌ها به‌وجود آمده است.
حسابداری محیط زیست نه‌تنها باید یک سیستم هشداردهنده کافی را برای حوادث زیست‌محیطی فراهم آورد، بلکه در نهایت ملاحظات اکولوژیک را در حاکمیت نیز ارتقا بخشد. در حالی‌که می‌توان با برجسته کردن توجه فوری و متمرکز، آغازی مقدماتی را در این زمینه پدید آورد نیاز به یک قانون جامع جهت پرداختن به مسئله لوازم افشا و حسابداری آنها در یک حالت نظام‌مند همچنان وجود خواهد داشت.
2ـ یکی از گامهای اولیه و در عین‌حال اساسی وموثر در جهت مقابله با آلودگی و انهدام محیط زیست و نیز تعقیب و مجازات مرتکبین جرایم علیه محیط زیست، تدوین و تنظیم قوانین و مقررات حوزه‌های مختلف محیط زیست است. کشورها به‌منظور موفقیت هرچه بیشتر در جهت حمایت از محیط زیست و جلوگیری از انواع آلودگیها و انهدام مظاهر محیط زیست، تلاش دارند با توجه به توسعه و پیشرفت صنعت و تکنولوژی و ایجاد اشکال جدید آلودگی و نیز تجربیاتی که در رویه قضایی به‌دست می‌آورند، قوانین و مقررات مترقی و در عین‌حال موثر و مفید را تصویب و اجرا کنند. در زمینه قوانین و مقررات مربوط به محیط زیست در کشور ما، با توجه به تحولات و رشد صنایع و دگرگونی و بروز انواع آلودگیها، ضروری است قوانین و مقررات زیست‌محیطی مختلفی د

ر زمینه‌های گوناگون، بویژه در زمینه‌هایی که خلاء بیشتری وجود دارد تدوین و تصویب گردد. همچنین برخی از قوانین و مقررات مربوط به شرکتهای آلاینده محیط زیست نیازمند بازبینی و اصلاح است، تا شرکتها با توجه به وضعیت امروزی بتوانند مفید واقع گردند. وضع و اصلاح قوانین، منجر به پیگیری و توجه بیشتر شرکتها نسبت به جلوگیری از ایجاد آلاینده‌ها یا کاهش آنها و ارائه گزارش درباره وضعیت عملکردشان درمورد نحوه برخورد با آلاینده‌ها و روشهای به‌کار گرفت

ه شده برای جلوگیری یا کاهش آلودگی خواهد بود.
3ـ سازمانها برای استفاده و به‌کارگیری این سیستم حسابداری نیاز به آشنایی با آن و داشتن رویه و رهنمود مناسبی، که از سوی مراجع تدوین‌کننده الزامی شده باشد، دارند. پس لازم است مراجع تدوین‌کننده رهنمود در زمینه حسابداری، رویه و دستورعمل مناسبی در مورد نحوه برخورد سازمانها با مخارج زیست‌محیطی ارائه دهند تا در نهایت منجر به ایجاد و به‌کارگیری عمومی حسابداری محیط زیست شود.
4ـ سازمان حفاظت محیط زیست علاوه بر مسئولیت تهیه و تدوین و اعلام استانداردهای لازم و یا تکمیل استانداردهای موجود، لازم است امر هدایت جریان تنویر افکار عمومی و آموزش مدیران ارشد در رابطه با استانداردهای جهانی محیط زیست را به‌دست گیرد. پایه اصلی استانداردهای سری ایزو 14000 (ISO 14000) تعهد و اعتقاد قلبی مدیریت ارشد به لزوم حفظ محیط زیست و مسئولیت در قبال نسل بعدی است و این مهم تنها از طریق آموزش مدیران مسئول در جهت آشنایی با آلودگیهای ناشی از صنایع، اثرات مخرب آنها بر محیط زیست، راههای کاهش آلودگی و قوانین و مقررات و استانداردها انجام می‌گیرد و در صورتی‌که مدیران به نظامهای جلوگیرنده آلودگی و حفاظت محیط زیست اهمیت دهند خواهان انجام مخارجی برای جبران خسارات زیست‌محیطی می‌شوند و می‌کوشند بدرستی نحوه برخورد خود را در حفاظت از

محیط زیست برای جامعه افشا کنند و این قدم آخر از طریق سیستم اطلاعات حسابداری به‌عنوان ابزاری مناسب برای کمک به مدیریت انجام می‌گیرد.
5ـ حسابداری محیط زیست شامل مجموعه فعالیتهایی است ک

ه موجب افزایش توان سیستمهای حسابداری در جهت شناسایی و ثبت و گزارشگری آثار ناشی از تخریب و آلودگی محیط زیست می‌شود. با توجه اینکه در طی سالهای اخیر وضعیت آلودگی کشور ما روند افزایشی داشته و شرکتهای تولیدی در این زمینه سهم زیادی داشته‌اند، توجه به حسابداری محیط زیست بسیار لازم و ضروری است. در سایر کشورها مفهوم گزارشگری مخارج زیست‌محیطی شرکتها از چند دهه قبل آغاز شده و تحقیقات بسیاری در این زمینه صورت گرفته است. اما با اینکه اکنون، ما در ایجاد خسارات به محیط زیست و آلودگیهای مختلف در حال سبقت از بسیاری از کشورها هستیم، در این زمینه تحقیقات مناسبی صورت نگرفته است.
با توجه به نتایج این تحقیق می‌توان پیشنهادهای زیر را ارائه کرد:
1ـ توسعه نیافتن حسابداری در زمینه برخورد با مخارج محیط زیست در درجه اول به این علت است که شرکتها الزام و اجباری در این زمینه ندارند لذا بازبینی و توجه به اصلاح یا تدوین برخی قوانین لازم است.
2ـ‌ نبود دستورعمل اجرایی درباره نحوه برخورد و انعکاس مخارج زیست‌محیطی، شرکتها را با مشکل نحوه انعکاس رو به‌رو ساخته و موجب به‌کارگیری رویه‌های متفاوت شده است. پس لازم است رهنمود یکنواخت و مناسب تهیه و تدوین گردد تا عملکرد زیست‌محیطی سازمانها نیز به اطلاع استفاده‌کنندگان اطلاعات مالی برسد.
3ـ در آموزش حسابداری، باید ضمن تدریس پیشرفتهای حسابداری، نیازهای جامعه مورد توجه قرار گیرد و یکی از این نیازها وجود محیطی سالم و پاک برای زیستن است. لذا لازم است توجهی هر چند ناچیز در مباحث حسابداری به محیط زیست و نحوه انعکاس مخارج آن صورت پذیرد.
4ـ دانشگاهها باید با فراهم آوردن منابع مطالعاتی از سایر کشو

رها، امکان بررسی و تحقیق در هر زمینه از مشکلات جامعه که با حسابداری مرتبط می‌باشد را ایجاد نمایند.

به‌علاوه، توجه پژوهشگران به عرصه‌های زیر می‌تواند به توسع

ه حسابداری محیط زیست در ایران کمک کند:
-1 تحقیق حاضر درباره عوامل بازدارنده توسعه حسابداری محیط زیست در ایران انجام شده است و به‌طور کلی این سیستم را معرفی می‌کند. محققان می‌توانند براساس جزئیات به تکمیل این تحقیق بپردازند مثلاً روی بدهیهای محیط زیست یا نحوه برخورد با مخارج محیط زیست یا نحوه افشا و; به تحقیق بپردازند.
2ـ تحقیق حاضر درباره شرکتهای سهامی عام پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار صورت گرفته است. می‌توان این تحقیق را در مورد شرکتهای دولتی که از استانداردهای خاص خود پیروی می‌کنند انجام داد.
3ـ مشکلات و خسارات شرکتها با محیط در کشور ما روزبه روز افزایش می‌یابد و در نتیجه نیاز به سیستم حسابداری جهت انعکاس مخارج شرکتها بیشتر می‌شود. نیاز به تحقیقاتی در زمینه نحوه افشای گزارشهای اجتماعی و تاثیر آن بر تصمیم سرمایه‌گذاران یا قیمت سهام و; را می‌توان مورد توجه قرار داد.

4ـ برای اینکه از نحوه انعکاس صحیح مخارج زیست‌محیطی در گزارشهای شرکتها مطمئن شویم نیاز به اشخاص یا گروههایی داریم تا بر آنها نظارت و اظهارنظر کنند. لذا حسابرسی مخارج زیست‌محیطی شرکتها نیز می‌تواند برای جامعه ما بسیار ضروری باشد
منبع : سازمان حسابرسی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله روانشناسی رشد کودک در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله روانشناسی رشد کودک در pdf دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله روانشناسی رشد کودک در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله روانشناسی رشد کودک در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله روانشناسی رشد کودک در pdf :

روانشناسی رشد کودک

مقدمه :
بدون شک یکی از مهمترین و مؤثر ترین دوران زندگی آدمی دوران کودکی است. دورانی که در آن شخصیت فرد پایه ریزی شده و شکل می گیرد. امروزه این حقیقت انکار ناپذیر به اثبات رسیده است که کودکان در سنین پایینفقط به توجه و مراقبت جسمانی نیاز ندارند، بلکه این توجه باید همه ابعاد وجودی آنها شامل رشد اجتماعی، عاطفی ، شخصیتی و هوشی را در بر گیرد. این ابعاد عوامل تعین کننده و اساسی یک انسان هستند که از دوران کودکی پایه گذاری و شکل می گیرند.

اهمیت روانشناسی کودک
روانشناسی کودک اهمیت خود را از کودک می گیرد، چرا که دوران کودکی انسان اهمیت فوق العاده ای دارد. شاید نگاهی به دوران کودکی انسان در مقایسه با سایر موجودات اهمیت این دوران را آشکارتر سازد. نوزاد انسان در میان سایر موجودات عالم طولانی ترین زمان را نیاز دارد که قابلیت ها و توانایی های خود را پرورش و آشکار سازد. در واقع انسان در حدود 18 سال اول

زندگی خود را در حال رشد و تکامل در ابعاد مختلف است و این زمان طولانی و با اهمیتی در زندگی انسان است.
از طرف دیگر، نوزاد انسان با کمترین توانایی ها و امکانات به دنیا می آید و به مراقبت زیاد و شدیدی نسبت به سایر موجودات نیاز دارد (برای مثال در نظر بگیرید که چگونه گوساله گاو پس از به دن

یا آمدن روی پای خود می ایستد، ولی نوزاد انسان حتی نمی تواند سر خود را راست نگه دارد ). این مراقبت توسط پدر و مادر در وهله اول و توسط اطرافیان و جامعه در وهله دوم اعمال می شود، ولی این مراقبت بدون آگاهی، دانش و آموزش شیوه های فرزند پروری صحیح امکان ندارد و اهمیت روانشناسی کودک نیز از این دو موضوع (زمان طولانی رشد کودکی وشیوه های صحیح فرزند پروری )ناشی می شود.
اهداف روانشناسی کودک
روانشناسی کودک به عنوان یکی از زیر مجموعه های روانشناسی رشد با هدف نگاه دقیق و علمی به کودک و نیازهای او یافتن شیوه های صحیح پرورشی و آموزشی کودک از اولین سالهای روانشناسی علمی مورد توجه بوده است. (البته موضوع کودک و مسائل مربوط به او همیشه مورد توجه بوده است ). در طول این سال ها روانشناسان زیادی نظیر ژان پیاژه و استانلی هال به مطالعه و تحقیق در مورد جنبه های مختلف رشد کودک پرداخته اند.
موضوعات مورد مطالعه در روانشناسی کودک
مطالعه در مورد جنبه های مختلف رشد کودک
رشد یک فرایند چند بعدی است. این رشد شامل رشد جسمی ، زبانی ، عاطفی ، شناختی ، اجتماعی ، اخلاقی و شخصیتی است و توجه به مطالعه در مورد تمام این جنبه ها یکی از اهداف روانشناسی رشد است. اهمیت این توجهبه تمام ابعاد رشدی بهعث آگاهی و شناختی متعاد

ل و چند بعدی در مورد کودک می شود و والدین و سایر افراد مرتبط با کودک را در درک و رفتار صحیح با کودک یاری می نماید.

مطالعه در مورد نیاز های کودک در سنین مختلف
کودکان دارای نیازهای متعددی هستند و در سنین مختلف یکی یا چند مورد از این نیازها در مقایسه با سایر نیاز در اولویت می باشد. برای مثال ،در مرحله نوزادی (صفر تا دو سالگی )نیازهای جسمانی در اولویت قرار دارد. در حالی که در دوران نوجوانی (سنین بعد از دوازده سالگی )نیاز به استقلال فردی در اولویت می باشد.

مطالعه در مورد شیوه های صحیح فرزند پروری
شیوه های صحیح فرزند پروری ، نحوه تعامل و روابط مناسب با فرزندان از مهمترین موضوعات برای روانشناسان کودک می باشد. بیشتر پدر و مادرها فرزند پروری را کاری ساده تلقی می کنند و بر این باور هستند که هر کسی می تواند از عهده این امر بر آید. (البته این دیدگاه بیشتر در والدین بدون فرزند دیده می شود )اما فرزند پروری نیاز به آگاهی و آشنایی با نحوه عملکرد و اصول آن دارد و تحقیقات حوزه روانشناسی کودک اصول و روش های متعددی را متناسب با سنین مختلف یافته است.
مطالعه در مورد مقابله با برخی مشکلات رفتاری-روانی دوران کودکی
کودکان نیز همچون بزرگسالان دچار آشفتگی های روانی-رفتاری می شوند واین مسأله باعث تحقیقاتو مطالعات دامنه داری در زمینه انواع این آشفتگی ها و تفاوت آن ها با آشفتگی های رفتاری- روانی بزرگسالان و همچنین شیوه های درمانی این آشفتگی ها شده است. برخی از این مشکلات و آشفتگی های رفتاری-روانی کودکان عبارتند از : اتیسم ، اختلالات یادگیری ، اختلالات توجه ، اختلالات دفعی ، ناخن جویدن و ;

تاریخچه روان شناسی رشد
سیر تحول اطلاعات بشر درباره ابعاد گوناگون رشد، تا قبل از اندیشه‌های مکتوب که عمدتا از یونانیان آغاز می‌شود، به درستی روشن نیست، ولی می‌توان حدس زد که نخستین آگاهی‌های بشر درباره چگونگی رشد خود، از دو منبع اساسی به دست آمده است.
از آن‌جا که بشر برخی از دانش‌های آغازین خود را از طریق وحی و شرایع آسمانی به دست آورده و هدف آن‌ها تربیت و هدایت بشر به سوی کمال و تعالی و نیک‌بختی انسان بوده است

، طبیعی می‌نماید در این راستا به مسایلی نظیر رشد انسان و چگونگی آن توجه شده باشد.
مشاهده تولد، رشد و بزرگ شدن انسان‌های دیگر، منبع دیگری است که از آغاز در اخت

یار بشر قرار داشته است، ولی این شناخت‌ها برخی کلی و برخی دیگر که وابسته به مشاهدات روزمره بوده، بسیار سطحی و محدود بوده است.
در میان انسان‌ها نیز همه افراد و گروه‌ها به یک اندازه به این مساله توجه نکرده‌اند، در این بین انبیاء الهی و اوصیای ایشان به لحاظ مسئولیت مهم خویش در تربیت و هدایت انسان و گشوده بودن راه منحصر به فرد وحی به روی آنان، بیشترین توجه و عنایت را به رشد انسان‌ها داشته و تا آن جا که درک و فرهنگ مردم زمان ایشان اجازه می‌داده، آگاهی‌های ارزش‌مندی در اختیار آنان قرار داده‌اند.
دسته دیگری که به این مساله توجه کرده‌اند، مربیان و مصلحان اجتماعی بودند که برای تربیت سلف‌های صالح به موضوع رشد، مراحل و لوازم آن پرداخته‌اند.
قدیمی‌ترین مکتوبات معتبری که هم اکنون در دسترس است نوشته‌های فیلسوفان یونان باستان است که به ناچار نقطه آغاز هر مطالعه تاریخ بشری به شمار می‌رود، هر چند که آنان نیز به نوبه خود تحت تاثیر ادیان و مذاهب الهی و پیش از آن بوده‌اند.
گر چه روان‌شناسی رشد، کمتر از یک قرن است که به جرگه علوم پیوسته است، لکن به دلیل ریشه‌های عمیقی که در تاریخ بشر دارد باید برای پی‌جویی و ریشه‌یابی نظریاتی که در آن ابراز شده، گذری سریع بر پیشینه‌های این علم داشته باشیم.

پیشینه‌ روان‌شناسی رشد
معمولا تاریخچه روان‌شناسی رشد را در سه دوره مورد مطالعه قر

ار می‌دهند:
1 از دوره رنسانس تا اوایل قرن نوزدهم
2 از اوایل قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم

3 از اوایل قرن بیستم به بعد.
ولی در این میان نباید نظریات دانشمندان قبل از رنسانس و حتی قبل از میلاد را نادیده گرفت. در اینجا ابتدا به نظریات دانشمندان قبل از میلاد اشاره می‌کنیم، سپس به سه دوره مورد اشاره می‌پردازیم.

قبل از میلاد
گفته می‌شود که از حدود پنج قرن قبل از میلاد، در جنین‌شناسی، فرضیه‌ای به نام “پیش‌ساختگی” مطرح بوده است. بر اساس این فرضیه؛ در اسپرم یا تخمک یک انسان کامل ولی بسیار کوچک به نام “هومونکولوس” وجود دارد و رشد آن تا بزرگسالی تنها در ابعاد و کمیت‌هاست. در این دوره به ویژه در ایران، روم و یونان هدف آموزش و پرورش این بود که کودک را به گونه‌ای تربیت کنند که در آینده شهروند خوبی باشد و اساسا کودک به عنوان کودک مورد توجه نبود. نظریه‌پردزان این دوره عمدتا فلاسفه یونان بودند که از مهم‌ترین آنان می‌توان به افلاطون و ارسطو اشاره کرد.
افلاطون: عمده آرای افلاطون در دو کتاب “جمهوری” و “قانون” گرد آمده است. در کتاب جمهوری به تفاوت استعدادهای کودکان، لزوم شناسایی این توانایی‌ها و هماهنگ ساختن آموزش‌های ابتدایی با استعداد اطفال توجه و تاکید کرده است. در کتاب قانون، ضمن مجاز شمردن بازی‌های کودکانه، آغاز سن تحصیلی را ده سالگی می‌داند.
ارسطو : شاگرد افلاطون بوده ولی در برخی مسایل مبنایی با وی هم عقیده نبود. وی رشد انسان را به سه مرحله تقسیم می‌کند:
– مرحله حیات جسمانی
– مرحله نفس عاطفی
– مرحله عقلی
وی معتقد بود که تعلیم و تربیت باید هماهنگ با تحولات طبیعی رشد پیش رود و در هر مرحله، همان بعد از شخصیت مورد تربیت قرار گیرد که، در آن مرحله ظهور یافته است.

بعد از بعثت و ظهور اسلام
در شرق، بیش از ششصد سال پس از میلاد، با بعثت پیامبر اسلام

(ص) و در اثر تشویق اسلام به فراگیری علوم، دانشمندان مسلمان با استفاده از علوم مختلف آن زمان، یافته‌های بشری را در پرتو داده‌های وحی به نقد کشیدند و اندیشه‌های فلسفی و یافته‌های تجربی خویش را بدان افزودند و چرخ علم بشری را دوباره به گردش درآورند. از جمله آنان می‌توان به زکریای رازی، فارابی، ابن سینا و; اشاره کرد.

 

قرون وسطی
در این دوران، فرضیه پیش‌ساختگی به صورت اندیشه مسلط در آمده بود. در این دوره، اطفال را “بالغین ناپخته” یا “مینیاتور بزرگسالان” می‌پنداشتند و از آنان انتظار رفتار بزرگسالان می‌رفت. در این دوران، در شرق نیز دانشمندان مسلمانی نظیر سهروردی، غزالی و; به تبیین رشد در انسان پرداختند.

دوران رنسانس تا قرن نوزدهم میلادی
در این مرحله از تاریخ اروپا، شاهد پیدایش دیدگاه‌های متفاوت و جدیدی در عرصه رشد و تعلیم و تربیت هستیم. هر چند قرن‌ها طول کشید تا این نظریات در عمل پیاده شود.
در این دوره، دانشمندانی چون کمینوس، روسو و فروبل کودک را از دید یک فرد اجتماعی مورد بررسی قرار دادند و بیشتر به تربیت اجتماعی کودک تاکید داشتند. نتیجه آراء علما و دانشمندان در قرن 17و 18 آن شد که کودک به عنوان یک مرجع مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت و محققین در رشته‌های مختلف بررسی‌های خود را از کودک آغاز نمودند.
قرن هجدهم را باید طلیعه مطالعه کودک دانست. هر چند در قرن هفدهم زمینه‌های فکری برای مطالعه و توجه به کودک فراهم شد ولی در زمینه مطالعه عینی کودک، کاری انجام نگرفت. قرن هجدهم علاوه بر آن که شاهد ادامه ابراز دیدگاه‌های نظری در قلمرو فلسفه و تعلیم و تربیت می‌باشد، نخستین مطالعات منظم درباره کودک را در خود جای داده است.

آیا همه کودکان در باید در یک زمان مشخص شروع به صحبت کردن کنند؟
بطور طبیعی ، زمان زبان باز کردن در کودکان بسیار متفاوت است. بیشتر کودکان ، حتی آنهایی که بطور ذاتی ساکت هستند، بالاخره در این محدوده زمانی زبان باز می*کنند. در حالی که تعدادی از بچه*های 12 ماهه چند کلمه ساده ، مانند مامان ، بابا ، بالا و دد ،* که کلماتی مشترک در بین اکثر بچه*ها است، می*توانند بگویند. اما کودکانی هم هستند که تا سن 15 تا 18 ماهگی نمی*توانند صحبت کنند. به نظر دکتر رسکورلا ، کودکان بین 13 تا 18 ماهگی اولین کلمه را می*گویند.

مهارت*های زبانی کودکان
هنگامی که کودکان به سن 2 سالگی می*رسند، در حدود 70 درصد آنها 50 تا 250 کلمه را بر زبان می*آورند، که معمولا کلماتی مانند اسم*ها ، فعل*ها و صفات هستند و همچنین می*توانند کلمات را کنار یکدیگر قرار دهند و جملات دو یا سه کلمه*ای بسازند مانند: شیر می*خوام، هاپو بازی کنیم). به ندرت هم کودکانی هستند که بتوانند جملات پیچیده*تری بگویند مثل ، بابا کی می*یاد به خونه تا باهاش توپ بازی کنم؟
تعداد قابل ملاحظه*ای از کودکان ، در حدود 10 تا 12 درصد ، در این سن از لحاظ گفتاری از دیگران عقب*تر هستند. اگر کودک شما در 2 سالگی کمتر از 50 کلمه می*گوید و یا نمی*تواند جملات دو کلمه*ای بسازد، از جمله کودکانی است که دیر به حرف می*افتند. به عقیده دکتر رسکورلا ، دیر به حرف افتادن کودکان زنگ خطری به حساب نمی*آید ولی بخصوص در مورد بچه*های 5 ساله بهتر است که موضوع را با پزشک کودک در میان بگذارید.
نگران کننده*تر از همه عقب ماندگی در مورد فهمیدن گفتار و یا آنچه که فرزندتان درک می*کند، می*باشد. یکی از کارشناسان می*گوید: بیشتر کودکان یک ساله می*توانند دستورات ساده را عمل کنند. به عنوان نمونه ، کفشت را پیدا کن. اگر فرزند 18 ماهه شما به نظر می*رسد که بعضی چیزها را نمی*فهمد، بهتر است که با دکتر او مشورت کنید.
اگر حرف*های کودک شما برای همگان غیر از شما نامفهوم است. اصلا نگران نشوید. یکی از متخصصان با مطالعه بین بچه*های 18 ماهه برآورد کرده است که تنها

25 درصد از آنچه که فرزندتان می*گوید، می*تواند برای دیگران قابل درک باشد. (در مقابل نیز شما فقط 95 درصد از صحبت*های او را متوجه می*شوید). در آخر دکتر رسکورلا اضافه می*کند: توانایی صحبت کردن در میان کودکان متفاوت است، تا 3 سالگی نگران حرف زدن فرزند خود نباشید.

بایدها و نبایدها

اگر کودک شما می*گوید:

آبه- آبه.
من دستشویی رفته باشم.
به آب میوه اشاره می*کند.
با حرکات سر و صورت به حیوانات پشمالو اشاره می*کند.

شما نگوئید
آبه می*خوای
نه، رفته باشی، نیست. من رفتم
من به تو چیزی نمی*دم مگر این که آب میوه بگی.
آیا خرگوش صورتی خودت را می*خوای؟

شما بگوئید

آب می*خواهی
بله ، شما دستشویی رفتید
آب میوه ، تو آب میوه می*خواهی
آیا خرگوش صورتی خودت را می*خواهی یا خرس آبی*ات؟

کمک به شکوفایی گفتار در کودکان
والدین در پیشرفت زبانی کودکانشان نقش کلیدی دارند. دکتر استیو برمن ، متخصص در پیشرفت*های زبانی و استاد دانشگاه در آمریکا می*گوید: تحقیقات نشان داده که در پیشرفت زبان دو بخش حیاتی حائز اهمیت است: تعداد کلماتی که کودک می

*شنود و دوم مقدار کمکی که از دیگران می*گیرد. با تشویق و صحبت کردن بیشتر شما با کودکتان ، دایره لغات او گسترش می*یابد.

برخی از روش*هایی که نقش اساسی در مکالمه کودک دارد
بلند و رسا صحبت کنید.
به عقیده یکی از کارشناسان: هر کاری که کودک شما انجام می*دهد،* از لباس پوشیدن گرفته تا خوابیدن، فرصت خوبی برای استفاده از کلمات است. یک داستان دنباله*دار ، همراهی کردن با اشاره ، لباست این جاست، سرت را بالا کن ، لغات جدیدی را در ذهن او می*سازد و همچنین نشان می*دهد که هر چیزی ، اسمی دارد.

با آهنگ و موزون صحبت کنید.
از زمانی که کودکان قبل از حرف زدن با دانش حرکات آشنا می*شوند، صحبت کردن به صورت آهنگین و با حرکات دست بازی کردن برای آنها بسیار سودمند و مفید است. مانند: با دست مثل عنکبوت راه رفتن یا حرکات دایره*وار چرخ*های اتوبوس. کلپرلژنژ کارشناس کودکان زیر سه سال می*گوید: معمولا بچه*ها بیشتر کلماتی را که در ترانه*ها می*شنوند را به آسانی به خاطر می*سپارند.

کلمات را یکی یکی اضافه کنید.
دکتر رسکورلا می*گوید: وقتی که فرزند نوپای شما بعضی چیزها را خود به خود می*گوید، آن لغت را به کلمات دیگرش اضافه کنید. به عنوان نمونه ، اگر او ، توپ ، می*گوید به او بگوئید: توپ قرمز یا توپ بزرگ. این راهکار نه تنها دامنه لغات او را افزایش می*دهد، بلکه به او یاد می*دهد که کلمات را ترکیب کند.
با اسم کلمات بازی کنید.
کودک شما باید بداند که هر چیزی اسمی دارد و همچنین می*تواند با استفاده از همین اسامی ارتباط برقرار کند. کتاب*های مصور برای نشان دادن و نامیدن اسامی بسیار مفید است. کودک از سن 12 تا 15 ماهگی ، به اسم*های ساده متکی است. در 15 تا 19 ماهگی کلماتی مانند فعل دویدن ، خوردن یا نشستن یا صفاتی مثل بنفش ، کوچک و سرد به لغات

او افزوده می*شود. پیش از درخواست او پاسخ ندهید (مثل تیری که از تفنگ رها شود). به فرزندتان اجازه دهید تا نیازهایش را قبل از این که شما بپرسید ، بیان کند.

اگر اغلب پس از بیدار شدن از خواب تشنه است، فورا برای او آب نیاورید.می*آورم. تمرین کنید و باز هم تمرین و تمرین. به فرزندتان اجازه دهید تا در هر فرصت مناسب از مهارت*های زبانی*اش، بخصوص با هم سن و سال*هایش استفاده کند. به عقیده یکی از کارشناسان: وقتی که کودک شما می*بیند که بچه*های دیگر صحبت می*کنند، او نیز برای حرف زدن با دیگران تشویق می*شود. بعضی از کارشناسان گفتاری معتقدند که استفاده از پستانک ، شیشه شیر و لیوان*های دردار که باعث مکیدن به مدت طولانی می*شوند، باعث نوک زبانی بچه*ها شده و ممکن است حروف س و ز را ناجور تلفظ کنند.

تحمل کنید و صبور باشید. یکی از متخصصین می*گوید: زمانی که کودکان دنبال کلماتی هستند که می*خواهند بیان کنند، فرصت دهید، اگرچه معمولا برای والدین خسته کننده است. همچنین از پریدن بین حرف*های کودکان جهت کامل کردن جملاتشان خودداری کنید. با این کار به آنها فرصت می*دهید تا از کلمات ذهنی خود استفاده کنند و شما توانایی*های آنها را باور

خواهید کرد و این راه بهترین تشویق و ترغیب در همه مراحل است

اصل تدریجی بودن رشد
رشد و تحول ، تدریجی بوده و در یک زمان طولانی شکلی می گیرد . به عبارت دیگر ، طیف وسیعی وجود دارد که ابتدا و انتهای عمر را با توجه به سرعتهای متفاوت ، نشان می دهد . توانایی خاصی در یک مرحله تهیه شده و در مراحل بعدی به استقرار می رسد .
تواناییهای ذهنی و روانی و ; به شکل ناگهانی و آنی به وجود نمی آیند بلکه تدریجی شکل می گیرند .
این اصل در برخوردهای تربیتی والدین باید مورد توجه قرار گیرد . والدین باید بدانند که به دست آوردن تواناییها در کودک نیاز به زمان دارد و در رشد نباید تعجیل نمود.

چنانچه یک مربی ، بخواهد حالت جدیدی را در کودک یا نوجوان خیلی سریع تغییر دهد، نشاندهنده این امر است که وی دارای نگرش تحولی نبوده و این امر سبب ایجاد فشار به وی خواهد شد و مشکلات جدی هیجانی و عاطفی در او به وجود می آورد .
فردی که از این اصل رشدی آگاهی ندارد ، احساس می کند که با یک آموزش کوتاه مدت می توان همه چیز با به کودک یاد داد . مثلاً عدد را در کودک 4 ساله ایجاد کرد. در حالی که مربیان باید بدانند که مفهومی مثل عدد به زمان طولانی برای استقرار نیاز دارد.
باید به کودک فرصت کافی داده شود تا با استفاده از رشد داخلی و امکانات فرهنگی

و آموزشی ، تحول خود را به طور تدریجی پیدا کند .
بنابراین به منظور ایجاد مفاهیم و تواناییهای شناختی ، عاطفی ، هیجانی و ; باید تحمل داشت ، زمینه های لازم را ایجاد کرد تا هماهنگی ایجاد شود و در زمان مناسب ، تواناییها حاصل شوند .
عاملی که موجب تدریجی بودن رشد می شود عبارتند از :

رشد داخلی
هیچ یک از خصایص جسمی و روانی انسان به طور ناگهانی رشد نمی کند بلکه به تدریج شکل می گیرد و همه آنها محصول رشد پیش از تولد هستند . هر کس بر اساس رشد داخلی قادر به انجام اعمالی می شود ، یعنی ابتدا باید از نظر رسش به سطح خاصی برسد تا توانایی خاصی را نشان دهد. در غیر این صورت آموزش بدون توجه به رشد داخلی تداوم ندارد.
بنابراین باید نگرش تحولی داشت و در تربیت و تعامل کودک عجله ای نداشت

. برخی از تواناییهای شناختی، عاطفی ، اجتماعی و جسمانی در یک روند طولانی شکل می گیرند و به عنوان یک اصل برای ما پذیرفته شده است . بنابراین باید زمینه های لازم را برای کودک متناسب با سطح رشدی وی فراهم کنیم تا کودک بتواند واحد تواناییهای متفاوتی شود و ساختهای ذهنی و روانی را به دست آورد .
بنابراین والدین باید بدانند که تحول تدریجی است و به اقتضای مسائل روحی و میزان تحول، با کودک برخورد کنند .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >