سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله شاعران و نثر نویسان پارسی گوی قرن هفتم و هشتم در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله شاعران و نثر نویسان پارسی گوی قرن هفتم و هشتم در pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله شاعران و نثر نویسان پارسی گوی قرن هفتم و هشتم در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله شاعران و نثر نویسان پارسی گوی قرن هفتم و هشتم در pdf

مقدمه  
انهدام مؤسسات دینی:  
شعرا و صوفیه عصر ایلخانان:  
مرحوم شیلی نعمانی(شعر الحجم) به زبان اردو:  
امیر خسرو دهلوی:  
بدر چاچی:  
حافظ شیرازی:  
مولوی:  
آثار مولوی:  
سعدی:  
خواجوی کرمانی:  
عبید زاکانی:  
فخر الدین عراقی:  
سراج سگزی:  
سعد الدین سعید هروی:  
خواجه حکیم عمید الدین لوبکی:  
زرتشت بهرام بن پژدو:  
اوحدالدین حامدبن ابیالفخر کرمانی:  
عمری اصفهانی:  
کیکاووس رازی:  
نثر نویسان:  
شعر در قرن هفتم:  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله شاعران و نثر نویسان پارسی گوی قرن هفتم و هشتم در pdf

دایره المعارف ادبی. ترجمه و تألیف عبدالحسین سپدیان

تاریخ ادبیات ایران. دکتر صفا. جلدسوم. ص
زندگی نامه شاعران ایران. تألیف لیلا صوفی
برگی از زندگی بزرگان. فرشته کریمی. انتشارات نوید شیراز

ازسپهری تا جامی.تاریخ ادبی ایران. نیمه قرن هفتم تا آخر قرن نهم. عصراستیلای مغول و تاتار. تألیف ادوارد برون. ترجمه علی اصغر حکمت

مقدمه

عده ای از  شاعران پارسی گوی از بازماندگان دوران قبل از حمله مغول هستند و یا از کسانی که در دوره مغول می زیستند. دسته دیگر در دوران مغول در دستگاه امارتهای کوچک یا خاندانهای بزرگ زندگی می کردند و یا در  خانقاههای  متصوفه زیر دست مشایخ بزرگ ایران و خارج ایارن بودند

آخرین دسته کسانی هستند که در بین حکومت ایلخانان و حمله تیمور در خدمت ملوک الطوائف ایران و نواحی مجاور بودند

ایران در دوره مغول: در این دوهر ادبیات حیرت انگیز و بزرگی از ایرانیان بوجود آمد. جنوب ایران کمتر از ممالک شمالی و مرکزی و غربی دچار خسارت شد

انهدام مؤسسات دینی

هر چند به واسطه قتل عام فضلا طلاب و انهدام مدارس و مساجد و کتابخانه ها دچار اختلال و پریشانی شد ولیکن آسیب بعضی کمتر بود. مغولان بت پرست به فلسفه و حکمت توجهی نداشتند ولیکن نسبت به مدایح شعرا بی اعتنا نبودند. در این دوره مورخین در جه اول در زبان فارسی به ظهور رسیدند

  شعرا و صوفیه عصر ایلخانان

در این دوره دو نفر از شاعران که درجه بالاتر از بقیه بودند

جلال الدین روحی
سعدی شیرازی

بسیاری از ادبا و کسانیکه ادبیات ایران را در هند مطالعه کردند مرتبتی بالا داشتند و مقام آنها را بعد از مولوی و سعدی قرار می دهند. امیر خسرو دهلوی حسن دهلوی بدر چاچی که هر سه در هندوستان بودند.  در این میان چند تن از شعرای ایران که در ایران نشود نما یافتند و بعد کرم و سخاوت پادشاهان مغول در دهلی آنها را جلب کرد از ایران مهاجرت کردند به امید آنکه بضاعت ادبی آنها در هند خریدار داشته باشد

مرحوم شیلی نعمانی(شعر الحجم) به زبان اردو

بر شرح احوال شعرای ایران از فردوسی تا حافظ و چند صفحه از امیر خسرو و حسن دهلوی نگاشته است. اما با اینکه ادبیات فارسی که در هند به ظهور رسیده به طور کلی آن لطف را که در کلام ایرانیان اصلی است ناقد می باشد

 در ابتدا به ذکر نام چند شاعر معروف و شرح احوال آنها و سپس دیگران اشاره می کنیم:

امیر خسرو دهلوی

 از شاگردان شیخ بزرگ نظام الدین اولیا بود. در موسیقی نیز  همچون شعر معروف بود. ترک نژاد بوده و در ولایتی در هندوستان تولد یافت. در زمان حیاتش از پنج پادشاه نوازشها دید. دولتشاه معتقد بود که قریب یک کرور بیت بنظم در آورده. از آثار او «کتاب لیلی و مجنون» «مرگ مادر و برادر»مرثیه گفتند و ابیاتی خطاب به دخترش عفیفه

 

بدر چاچی

در هندوستان شهرتی بسیار داشت و در ایران غیر معروف می باشد. از شعرای ماوراء النهر است و در شهر چاچ که امروزه به شهر جدید تاشکند تبدیل یافته است. کلام او به اشکال معروف است در تمام اشعار فارسی از قلم شعرای ترک نژاد یا تحت حمایت ترکان عمومیت دارد

 

حافظ شیرازی

شمس الدین محمد شیرازی ملقب به لسان الغیب و ملتخص به حافظ. اوایل قرن هشتم بوده. نزد  علمای بزرگ از جمله قوام الدین عبدالله  در علوم به مقامی رفیع رسید. شاه شیخ ابواسحاق اینجو را به القاب«جمال چهره اسلام» «سپهر عام و حیا» می شود

دیوان حافظ که یک دیوان عرفانی هست که محور جهان بینی عرفانی«وحدت وجود» است. مسئله  دیگر وحدت تجلی است یعنی  جهان با یک تجلی حق بوجود امده و مسئله دیگر راز خلقت جهان

 اگر چه باد فرحبخش و باد گلبیز است                   به بانگ چنگ مخور که محتسب تیز است

 صراحی و حریفی گرت به چنگ افتد                   به عقل نوش که ایام فتنه انگیز است

در آستین مرقع پیاله پنهان کن                               که همچو چشم صراحی زمانه خون ریز است

زرنگ باده بشوییم خرقه ها در اشک                 که موسوم ورع و روزگار پرهیز است

 

مولوی

 مولانا جلال الدین بلخی یکی از بزرگترین شاعران ایران از حیث بلندی افکار  شور انگیزی اشعار  و مقدار شعر لقبش در دوران حیات مولانا بوده و قرنها بعد مولوی با نامهای «مولوی روم» «مولوی رومی» شهرت یافته و در بعضی از اشعارش تخلص خاموش  خوش دیده می شود.  در سال 604 در بلخ متولد شد  آشنایی او با شمس تبریزی  صلاح الدین زرکوب  حسام الدین چلپی باعث شد تا بخشی از سروده های  خود را به نام شمس الدین تبریزی و 70 غزل  از غزلهایش را با نام صلاح الدین زرکوب و حسام الدین باعث پیدایش یکی از بزرگترین آثار ذوق و اندیشه بشری به نام معنوی گردد. پس از مرگ مولانا او  را در کنار پدر به خاک سپردند. بر سر تربت او بارگاهی است که به «قبله خضراء»   شهرت دارد

 

آثار مولوی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله حقوق متقابل استاد و شاگرد در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله حقوق متقابل استاد و شاگرد در pdf دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله حقوق متقابل استاد و شاگرد در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله حقوق متقابل استاد و شاگرد در pdf

فصل اول 

مقدمه  
فصل دوم: اهمیت مقام استاد  
فصل سوم: وظایف استاد  
فصل دوم: آداب مربوط به شاگرد در برابر استاد  
فهرست منابع و مواخذ  

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله حقوق متقابل استاد و شاگرد در pdf

قرآن کریم ،خطاط عثمان طه ، مترجم : فولادوند سهری،چاپ دوم،قم

1-آداب الطلاب؛ برخوردار فرید ،شاکر. انتشارات صبا.چاپخانه قدس. چاپ دوم بهار

2- آفات الطلاب، برخوردار فرید ،شاکر.انتشارات صبا چاپخانه قدس. چاپ دوم بهار

3- آداب تعلیم وتعلم در اسلام ،شهید ثانی ،حجتی دکتر سید محمد باقر . ناشر.دفتر نشر فرهنگ اسلامی چاپخانه سپهر خرداد

4-آئین دانشوری گزیده ای کوتاه برمنیه المرید

1-    اخلاق ج1و3 – امام خمینی (ره) . نشر انش حوزه چاپ و صحافی : اسوه چاپ اول تابستان

2-    110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع) .شیرازی ،آیت الله علیان نژادی ابوالقاسم چاپ امیرالمومنین (ع) ناشر: مدرسه الامام علی بن ابی طالب چاپ اول

3-    حقوق از دیدگاه امام- سجاد (ع) شرح رساله الحقوق مشایخی ،قدرت الله قم انتشارات انصاریان چاپخانه صدر-قم چاپ اول

4-    مهر استاد . سیره عملی وعلمی استاد جوادی عاملی . بند علی حجه السلام سعید. ناشر مرکز نشر اسراء چاپخانه: دفتر انتشارات اسلامی چاپ دوم اردیبهشت

5-    هفتاد ونه منبر استادی،رضا. توزیع وتولید : ارزشمند. چاپ.قدس ناشر:قدس چاپ دوم بهار

مقدمه

سپاس و ستایش ویژه خداست خدایی که با نیروی خامه وقلم انسان را با علم ودانش آشنا ساخت ،علم ودانشی که بشر با آن ، سابقه و آشنایی نداشت

خامه ای که دانشمند در طریق ارشاد جامعه بر روی کاغذ و نوشت افزار به جریان می اندازد از خون شهدا وجانبازان راه حق گرانقدر تر و ارجمند تر است .ولی باید هشدار دهیم که هر علم ودانشی نمی تواند ضامن قرب انسان به خدا گردد

تحصیل علم به هر صورت و کیفیت وعاری از هر گونه قید وبند نمی توان مراتب رضای الهی را به خود جلب نماید، بلکه برای تحصیل و فراگیری علم شرایطی است و برای سامان دادن دانش ضوابطی وجود دارد

در تحقیق حاضر در صدد بر آمدیم که مستقیماً و بطور جداگانه پاره ای از شرایط تعلیم وتعلم و آداب وآیین ها و مسائل مربوط به آن از قبیل وظایف پرارزش وسودمند به حال عالم و متعلم را به خواست خداوند بازگو کنیم

با امید که این کتاب رهگشای فراسوی علاقمندان وشیفتگان علم ودانش در وصول به مطلوب وهدف آن باشد

فصل دوم: اهمیت مقام استاد

کمال وتمامیت شخصیت انسان براساس دانش و بینش او استوار است .زیرا در وجود و ظل این بینش می تواند خود را در رده فرشتگان آسمانی قرار دهد وبرای اینکه بتواند به مقامات رفیع اخروی برسد آمادگی کسب می کند

عالم ودانشمند نه تنها درآخرت دارای مراتب والایی هستند ،در دنیا نیز از سپاس و ستایش افراد جامعه برخوردارند

«عن النبی صل الله علیه وآله»:” زیاره العلماء احب الی الله تعالی من سبعین طوافاً حول البیت و افضل من سبعین حجه و عمره مبروره ومقبوله ،و رفع الله تعالی له سبعین الدرجه و انزل الله علیه الرحمه، وشهدت له الملائکه ان الجنه  وجبت له”(1)

رسول خدا (ص) فرمودند : زیارت نمودن دانشمندان در نزد خداوند متعال محبوبتر از هفتاد طواف گرد خانه و با فضیلت تر از هفتاد حج و عمره پذیرفته شده می باشد و خداوند هفتاد درجه او را بالا می برد و رحمتش را بر او نازل می کند و فرشتگان گواهی می دهند بر اینکه بهشت بر او واجب شده است

پیامبر اسلام (ص) مردم را به حضور درس علماء و دانشمندان ترغیب می فرمودند

«قال النبی صل الله علیه و آله» :یا اباذر!الجلوس ساعه عند المذاکره العلم احب الی الله من قیام الف لیله یصلی فی کل لیله الف رکعه، و الجلوس ساعه عندالمذاکره العلم احب الی الله من الف عزوه والقرآن کله»(2)

پیامبر اکرم (ص)فرمودند : ای اباذر،نشستن یک ساعت در جلسه عالم و محضر استادی که مذاکره علمی  دارد در نزد خداوند محبوبتر است از شب زنده داری هزار شب که در هرشب هزار رکعت نماز بخواند

ای اباذر! نشستن یک ساعت در محضر عالم و به موضوعات علمی پرداختی در نزد خدا محبوبتر از شرکت کردن در هزار جنگ و غزوه و خواندن تمام قرآن است

« قاتل بن سلیمان ‌‌}ازدی { می گوید: در کتاب «انجیل» به این مطلب برخوردم که خداوند به عیسی (ع) فرمود

« دانشمندان را گرامی بدار } یعنی در بزرگداشت آنان دریغ مکن { اهمیت و ارزش مقام و مرتبت آنان را بشناس.زیرا من دانشمندان را از لحاظ مقام و منزلت بر تمام آفریدگانم-بجز پیامبران و رسولان خود-مزیت و برتری بخشیدم –مزیت و برتری آنان بر،همانند برتری وبر جستگی آفتاب بر ستارگان و همانند برتری آخرت بر دنیا و همچون برتری من بر تمام پدیده های هستی می باشد.»1

و از گفتار و سخنان مسیح (ع)است که گفت

«اگر کسی به زیور علم و دانش آراسته گردد و رفتار خود را با موازین علمی خود منطبق سازد و به علم خود عمل کند او همانند کسی است که در آسمان ها بعنوانم شخصیتی عظیم و شکوهمند و انسانی بزرگ،نامبردار بوده و از او به عظمت یاد کنند»2

بزرگان و عرفا در باره آثار هم نشینی با عالمان و دانشمندان سخنان بسیار نیکوی دارند و از آن جمله

عارفی می گوید «اگر کسی در حضور عالم و دانشمندی بنشیند و نتواند از اندوخته های خود استاد و اندوخته های علمیش مایه ای ذخیره کند و در صیانت و حفظ سخنانش احساس عجز کند ،علا رقم چنین محرومیت و نا توا نی ،بخاطر همنشینی با عالم و دانشمند وشرفیابی از محضر او  هفت کرامت و فضیلت نصیب او می گردد

1)     به فضیلت و پاداشی که در تعالیم و فرهنگ دانش پرور اسلامی برای شاگردان و دانش آموخته گان معطوف شده است دست یابد

2)     مادامی که در محضر عالم ودانشمند بسر می برد از گناهان و معاصی مصونیت دارد( و قهراً از تیرس جرم و نافرمانی خدا بدور است)

3)     و آنگاه که در جهت پویائی از علم ودانش اندوختن ، از خانه خویش بیرون می آید ‌‌} تا آنگاه که به خانه خویش باز می گردد{ مشمول لطف و رحمت الهی است

4)     وقتی که در حلقه درس تعلیم وعالم و دانشمند ، جلوس می کند نظر به اینکه سایه رحمت الهی، چنین حلقه ای را زیر پوشش خود قرار میدهد. اورا ازاین بارش رحمت نصیبی خواهد بود

5)     مادامی که او به درس و سخنان عالم  و دانشمندان گوش فرا می دهد ، همین گوش فرا دادن بعنوان طاعت او بشمار آمده ودر پرونده اعمال او ثبت و ضبط می گردد

6)      اگر او علیرغم استماع سخنان استاد ، احساس کند که چیزی از گفتار او را درک نکرده و بخاطر چنین احساسی ، اندوهگین گردد،همین اندوه و تنگدلی وسیله ای برای قرب او به پیشگاه خدا می شود.(1)

انسان در کنار علماء و دانشمندان علوم فراوانی را می آموزد همین که در کنار آنها می نشیند به این حقیقت پی می برد که مسلمانان به عالم ودانشمند ارج می نهد و قلبشان از فسق و گناه دور می شود ارج وقرب علما بسیار والا است

کسی که خداوند متعال وجود او را با حکمت و دانش کرده است و سرمایه زیادی یعنی علم به او داده است همانطوری که می تواند به مردم سود ونفع برساند خود نیز می تواند ازاین سرمایه در زندگی انسانی و معنوی خویش بهره بگیرد. کسی که مردم را به هدایت و رشد فکری و معنوی دعوت می کند

 ودراین راه موفق می گردد به هر اندازه که کسی را علمی بیاموزد مزد وپاداش از خداوند منان دریافت می کند

آداب تعلیم و تعلم در اسلام .دکتر سید محمد باقر حجتی صص 90-

 خداوند کریم و دانا در کتابش در چندین آیه به اهمیت مقام دانشمند اشاره کرده و صفاتی را از برای آنها ذکر کرده است .بعضی ازاین فضیلتها ازاین قبیل هستند

اول: ایمان، والراسخون فی العلم یقولون آمنا به .(1)

کسانی که در علم استوارند می گویند : به خدا ایمان داریم

دوم:توحید«شهدالله انه لا اله الا هو والملائکه واولوالعلم»(2)

خداوند،فرشتگان و صاحبان علم گواه آنند که جز او معبودی نیست

سوم: گریه واندوه، (ان الذین اوتوالعلم من قبله ; ویخرون للا ذقان یئکون)(3)

کسانی که پیش از نزول قرآن دانایی داده شد; و گریه کنان به پیشانی بر زمین می افتند

چهارم: خشوع و افتاده حالی:« و یخرون للا ذقان یبکون ویزیدهم خشوعاً»(4)

و به صورت بر زمین می افتد درحالی کع گریانند و برافتادگی آنها می افزاید

پنجم: خداترسی؛ «انما یخشی الله من عباده العلماء»(5)

در میان بندگان خدا، تنها عالمان  پروای خدا را دارند

فضیلت و برتری عالم ودانشمند بر عابد وپارسا به میزان هفتاد پایه و درجه است. و درجاتی که میان هر دودرجه آن ، فاصله دور ودرازی وجود دارد که اگر اسب را هواری بخواهد این فاصله را طی کند هفتاد سال به طول می انجامد تا مسافت میان دو درجه از درجات هفتاد گانه را بپیماند. علت وجود چنین فضیلت قابل توجه برای فرد عالم و دانشمند این است که شیطان وو انسانهای شیطان گونه بدعتها و نوآوری های نابخردانه ایی را در میان مردم ، جایگزین و رایج می سازد ولی عالم و دانشمند هشیار و بیدارگر آن نوآوری های زیان بخش و نامشروع را شناسایی می کند و می کوشد تا مردم را هشدار دهد و آنرا به مفاد آن آگاه سازد و آن را ازبیخ وبن برکند . کوششهای بی دریغ عالم ودانشمند در شناسایی بدعتها و از میان بردن آن زمینه را برای احراز چنین مقامات والایی را فراهم می آورد در حالی که عابد صرفاً به عبادت روی آورده و سعیو کوشش او فقط برای خود او می باشد.(1)

فصل سوم: وظایف استاد

تعلیم ، اسای و بنیادی است که قوام وپایداری دین و آئین بر روی آن استوار شده است. جامعه بشری از طریق تعلیم می تواند از کسادی ونابودی کالا و سرمایه های علمی پیشگیری کند. بنابراین تعلیم و انتقال  اندوخته های علمی به دیگران از مهمترین عبادات و بلکه موکد ترین واجبات کفایی است که هر فرد از جامعه انسانی که حامل علم وکالای معارف و معلومات است باید که در انتقال آن به دیگران ، احساس وظیفه و مسئولیت نماید و تا وقتی که این انتقال بوسیله دیگران صورت نگیرد همه علما و دانشمندان باید موضوع تعلیم را به عنوان یک امر واجب و تکلیف الزامی تلقی نموده و درصد اداء این وظیفه خطیر برآید

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید

«و اذ اخذالله میثاق الذین اوتوا الکتاب لبتینه للناس و لاتکتمونه»(1)

و آنگاه خداوند با مردمی نبشتار آسمانی در اختیار آنها قرار گرفت. پیمان بست که باید محتوای آن را برای مردم تشریع کرده واز بازگو کردن آن کتمان نورزید و آن را به دیگران تعلیم دهید

درجایی دیگر می فرماید

«ان الذین یکتمون ما انزلنا من البنیات والهدی من بعد مابیناه للناس فی الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون»(2)

« آنانکه رهنمودهای واضح وآشکار و عوامل رشد وهدایت را که ما آنها را فرو فرستادیم پس از آنکه ما همین رهنمودهای آشکار و راه هدایت را در نبشتار آسمانی گزارش و توضیح دادیم. در بازگو کردن آنها به مردم کتمان می ورزند، خدای متعال آنانرا از رحمت خویش طرد نموده و همه لعنت کنندگان نیز طرد آنان را از رحمت خدا درخواست می نمایند»

امور مختلف و متنوعی آداب و وظایف استاد نسبت به شاگردان و دانشجویان تشکیل میدهد که محور همه آنها تنظیم صحیح رابطه ی استاد با شاگرد می باشد درابتدا باید بدانیم وظیفه یعنی چه؟

وظیفه یعنی قبول مسئولیت

وظیفه در اصل به آن مسئولیتی که شخص برای انجام کاری برعهده می گیرد که باید به نحو احسنت آن  را انجام داد. زیرا شخص خود کاری را با میل قبول کرده است

با شخص شدن معنای و مفهوم وظیفه به وظایف استاد و مسائلی که استاد  در رابطه با شاگردان باید انجام دهد می پردازیم

1-    امکان وصول به مقام والای علمی در سایه ایمان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله حقوق چیست؟ در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله حقوق چیست؟ در pdf دارای 53 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله حقوق چیست؟ در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله حقوق چیست؟ در pdf

مقدمه              
بخش اول:علم چیست؟         
فصل اول:کلیات علم               
فصل دوم:روشهای علمی            
فصل سوم:اثبات پذیری             
بخش دوم:هنر,فن یا علم بودن حقوق     
فصل اول:انفکاک یا اشتراک علم وهنر          
فصل دوم:حقوق از منظر علمی وهنری       
فصل سوم:علم حقوق یا فن حقوق               
جمع بندی و نتیجه گیری      
فهرست منابع     

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله حقوق چیست؟ در pdf

 الف) کتب فارسی

1-کاتوزیان,ناصر,فلسفه حقوق ,جلد اول,تعریف وماهیت حقوق,تهران,چاپمحمد,شرکت سهامی انتشار1377,چاپ اول

2–کاتوزیان,ناصر,فلسفه حقوق,جلد دوم,منابع حقوق,تهران,چاپ محمد,شرکت سهامی انتشار1377,چاپ اول

3–کاتوزیان,ناصر,فلسفه حقوق ,جلد سوم,منطق حقوق,تهران,چاپ محمد,شرکت سهامی انتشار1377,چاپ اول

4- کاتوزیان,ناصر,مقدمه علم حقوق,تهران,چاپخانه کتیبه,انتشارات دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی,2535,چاپ اول

5-ساکت,محمد حسین,نگرشی تاریخی به فلسفه حقوق,تهران,چاپخانه زوار,انتشارات جهان معاصر,1370,چاپ اول

6-دل وکیو, فلسفه حقوق ,ترجمه واحدی,جواد,تهران,میزان,1380,چاپ اول

 7-تبیت,مارک,فلسفه حقوق,ترجمهخاوری رضا,مشهد,چاپ موسسه فرهنگی قدس,انتشارات دانشگاه علوم اسلامی رضوی,1384,چاپ اول

 ب) مقالات

 1-منصور نزاد,محمد,فلسفه حقوق در دو معنا,تهران,مجله حقوقی عدالت آرا,شماره      سوم

1-تروپر,میشل, فلسفه حقوق,ترجمه از واعظی,مجتبی,تهران,نشریه حقوق اساسی,شماره پنجم

چکیده

 در مورد ماهیت و چیستی حقوق از دیرباز میان صاحبنظران حقوق بحثهایی در میان بوده.عده ای از اهالی حقوق این رشته را در زمره یکی از علوم محسوب نموده اند و گروهی دیگر در حیطه فن.برخی نیز حقوق را به عنوان هنر تلقی نموده اند.در این پژوهش سعی شده ابتدا به بیان علم پرداخته  شود سپس حقوق را از جنبه های هنری و فنی بررسی کنیم.ومطالب را با عنایت به تعاریف و مصداقهای تاریخی که از علم آورده شده جمع بندی نموده و در آخر نتیجه این جستار از نگاه و رهیافتهای شخصی نگارنده نگاشته شده است

مقدمه

یکم : ماهیت حقوق و انگیزه گرایش به طرح این موضوع

از زمانی که انسان به عنوان موجودی متمایز از سایر موجودات در یافت که نیازهای متفاوت و توانایی های متمایز تری نسبت به سایر موجودات پیرامونش در کره خاکی دارد,همواره با پدیده های جدیدی روبرو می گشت که نسبت به آنها آگاهی نداشته و بنا بر اقتضای شرایط و بستر آمادگی های ذهنی و فکری اش به حل این مجهولات رهنمون می گشته.گاهی موفق بوده و گاها” این چالش حل ناشده باقی میمانده و به نسلهای بعدیش منتقل میگردیده.و این ابتدایی ترین و در عین حال ملموس ترین تعریف علم است که در طول حیات بشر آدمی به گواه تاریخ بدان دست یا فته است

حقوق از آندست مقولاتی ست که آدمی در بدو حضورش در جامعه و زندگی اجتمایی با آن روبرو بوده و تا امروز نیز این ارتباط ادامه دارد

اما به راستی اگر بپرسیم این پدیده شگرف اجتماعی که با زندگی کل انسانها در ارتباطی تنگاتنگ قرار دارد ماهیتش چیست و در زمره ی کدام دسته از پدیده هاست چه جوابی خواهیم داشت؟

با نگاهی به آثار بجا مانده از صاحبنظران در مکاتب گوناگون در حوزه حقوق در خواهیم یافت که همواره میان این صاحبنظران پیرامون ماهیت و چیستی حقوق اختلاف نظر وجود داشته و دارد.پس بیهوده نخواهد بود که در این رابطه به تامل و تحقیق بپردازیم

 دوم:سؤالات پیش رو

دراین جستار سعی شده تا با طرح دو سؤال چالش بر انگیز که از دیر باز مد نظر صاحبنظران بوده فرضیات محتمل بررسی و احصاء گردد

سؤال اول:آیا حقوق را میتوان عام بر شمرد ویا باید هنر تلقی کرد؟

سؤال دوم:آیا حقوق علم است یا فنی است برای رسیدن به نظم و امنیت در اجتماع؟

سوم:فرضیات محتمل در مورد ماهیت حقوق

فرضیه اول:حقوق در شمار یکی از علوم اجتماعی است و به روابط انسانها در اجتماع میپردازد

فرضیه دوم:حقوق هنر مشاهده و بررسی رخدادهای اجتماعی است و نمود هنری اش بر ویژگیهای علمی آن چربش دارد

فرضیه سوم:فن حقوق در تقابل علم حقوق است بدین معنا که حقوق فنی است که بر مبنای معرفت و علم است

چهارم:ابعاد کاربردی تحقیق

از آنجا که در دانشگاههای ایران کمتر به ماهیت و فلسفه حقوق بها داده میشود میتوان خوشبین بود که چنین آثاری انگیزه و علاقه در سایر دانشجویان حقوق ایجاد کند تا با بررسی و تحقیق در شالوده آنچه مشغول فراگیری اش هستند در آینده بتوانیم گرایشی جدید در رشته حقوق را به سطوح بالایی رشته های آکادمیک در ایران در مقاطع تکمیلی بوجود آوریم,تا شاید با بارورتر شدن زمینه های پزوهش در رشته حقوق امید وارانه تر به جایگاه کشورمان در دارا بودن صاحبنظران شاخص در زمینه حقوق عمومی در سطح جهان باشیم

 

پنجم:پیشینه تحقیق در زمینه ماهیت حقوق

در زمینه ماهیت حقوق از دیرباز کتب فراوانی به رشته تحریر در آمده که به ذکر چند نمونه از کتب خارجی و داخلی اشاره میشود

نظریه عمومی حقوق : دابن

قدرتهای سازنده حقوق :ریپر

علم و فن در حقوق اساسی:ژنی

فلسفه حقوق در 3 جلد:ناصر کاتوزیان

نگرشی تاریخی به فلسفه حقوق:محمد حسین ساکت

مبانی و کلیات علم حقوق:جلال الدین مدنی

و کتب و مقالات فراوان دیگری که ویژه ماهیت حقوق نگاشته شده اند و یا در قسمتهایی به این مبحث پرداخته اند

 ششم:تنگناهای پیش رو در این تحقیق

یکی از اساسی ترین مشکلات در این جستار فقدان منابع مستقل در زمینه ماهیت علمی حقوق بود که به ناچار از کتبی که در میان مباحث به این زمینه اشاره کرده بودند باید مطالب تهیه میگردید.و مورد دیگر اینکه در این موضوع به سایر علو م من جمله فلسفه جامعه شناسی ناگزیر برخورد نموده که در ابتدا بر سختی کار می افزود

هفتم :تقسیم بندی مطالب

 دراین تحقیق مطالب در سه بخش اصلی طبقه بندی شده است.این طبقا بندی برای تسهیل در استفاده مطالب است

بخش اول به بیان معنا و مفهوم علم می پردازد چرا که تا تعریفی از علم نداشته باشیم به تبع آن شاخصی برای سنجش حقوق به عنوان شالوده تحقیق وجود نخواهد داشت

بخش دوم به قیاس حقوق از دو دیدگاه علمی و هنری خواهیم پرداخت

بخش سوم به تبیین دیدگاه فن حقوق می پردازیم

واژه ی علم

علم (science) از واژه لاتین «scientia» به معناى آگاهى و معرفت (knowledge) مشتق شده است. شناخت و معرفت، توصیف ها، فرضیه ها، مفاهیم، نظریه ها، اصول و دستور العمل هایى نزدیک به قطعیت هستند که یا درست و یا مفیدند

 البته شناخت و معرفت محدود به این موارد نمى شود و خود بحث مفصلى در فلسفه است. به طور کلى، دانش و معرفت، اعم از علم است و علم (science) در معناى اصطلاحى، تحصیل نظام مند دانش جدید درباره طبیعت است که با روش هاى معین به دست مى آید و هدف آن برقرار کردن رابطه ثابت بین پدیدار ها (phenomens) است

علوم تجربی

 برخى فیلسوفان بین واقعیت بالفعل چیز ها در جهان و درک انسان ها از آنها تفاوت قائل مى شوند.«کانت»، فیلسوف آلمانى، از دو واژه «فنومن» (phenomen) یعنى آنچه که از راه تجربه و حس قابل درک است و «نومن» (noumen) یعنى آنچه که از راه تجربه قابل درک نیست براى این منظور استفاده مى کند. کانت و پیروانش، معتقد بودند که ذهن فقط مى تواند، ظواهر و پدیده ها (فنومن) را بشناسد و از شناخت نومن ها، ناتوان است. البته از دیدگاه کانت، شناخت نومن ها از طر یق عقل ممکن نیست، اما از طریق اخلاق، امکان پذیر است.برخى دانشمندان بر این ادعایند که فهمیدن و تبیین دقیق جهان با استفاده از روش علمى، ممکن است و روش علمى یعنى مشاهده دقیق و آزمون نظریه ها توسط تجربه. البته آنها این ادعا را ندارند که هر چیزى را در معناى مطلق، اثبات مى کنند، بلکه تاکید دارند که براساس جربیات و مشاهدات رایج، هر چیزى را مى توان با درجه خوبى از قطعیت، تبیین کرد

تقسیم بندی علوم

تا زمان عصر روشنگرى در اروپا، واژه علم به معناى هر دانش منتظم به کار مى رفت. علم معناى بسیار وسیعى داشت و گاهى معادل با «فلسفه» استفاده مى شد. در آن زمان بین «علم طبیعى» (Natural Science) و «علم اخلاقى» (Moral Science) تفاوت قائل مى شدند. علم اخلاقى شامل آن چیزى مى شد که امروزه به نام فلسفه مى شناسیم. علم در حال حاضر کاربردش محدود شده است و به معناى علم طبیعى یعنى آنچه که از راه تجربه و مشاهده به دست مى آید، به کار مى رود. علم طبیعى به «علم سخت» (hard science) و علم سبک (soft science) تقسیم مى شود. فیزیک، شیمى، زیست شناسى، زمین شناسى، انواع علوم سخت هستند و انسان شناسى، تاریخ، روان شناسى و جامعه شناسى به عنوان علوم سبک خوانده مى شوند. موافقین این تقسیم بندى، استدلال مى کنند که علوم سبک از روش علمى یعنى آزمایش و تجربه (تجربه یعنى مجموع اعمال و مداخلاتى که انسان در واقعیت مى کند)، استفاده نمى کنند بلکه از شواهد روایتى و تاریخى سود مى جویند و جمع آورى اطلاعات در آنها از دقت بالایى برخوردار نیست

البته مخالفین نیز ادعا دارند، علوم اجتماعى از مطالعات آمارى نظام مندى در محیط هاى کنترل شده دقیق استفاده مى کنند.برخى نیز اعتقاد دارند، ریاضى، علم است

 البته ریاضى به طور دقیق به منطق مربوط است و علم به معناى استفاده از دانش تجربى نیست. اما ریاضى زبان جهانى تمام علوم است. واژه «علم» گاهى براى حوزه هاى بین رشته اى که حداقل در بخش هایى از روش علمى استفاده مى کنند مانند «کامپیوتر»، «کتابدارى» و; به کار مى رود

برخی اصطلاحات

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله حقوق زن در اسلام در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله حقوق زن در اسلام در pdf دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله حقوق زن در اسلام در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله حقوق زن در اسلام در pdf

مقدمه:  
از نظر اسلام سه چیز مسلم است :  
که راز و رمز تحرک و انعطاف در قوانین اسلامی چیست ؟  
به قلم توانای استاد این راز مشتمل بر چند نکته است :  
منابع :  

مقدمه

آنچه را که می خوانید گزیده ای است از نوشته های گرانبار دردانه ای بزرگوار، متفکر، فیلسوف و فقیه ای عالی مقام شهید گرانقدر استاد حاج شیخ مرتضی مطهری(قدس سره) که رهبرو بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی (ره) به مناسبت شهادت این علامه دهر فرمودند: « او با قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسائل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی با زبان مردم و بی اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بی استثناء آموزنده و روانبخش است، و مواعظ و نصایح او که از قلبی سرشار از ایمان و عقیده نشات می گرفت، برای عارف و عامی سودمند است.»

امید که با عنایت به فرمایش این اسطوره نبرد حق علیه باطل که فرمودند: « من به دانشجویان و طبقه روشنفکران متعهد توصیه می کنم که کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی فراموش شود.»

این خلاصه تلاشی است هرچند کوچک به پاس زحمات آن روحانی عالیقدر و امید که در درگاه حق قبول واقع شود

کتاب « نظام حقوق زن در اسلام» کتابی است مشتمل بر سلسله مقالاتی از این استاد عزیز در باب خواستگاری،زن، استقلال اجتماعی، اسلام و تجدد زندگی، مقام زن در قرآن ، حیثیت و حقوق انسانی، مبانی حقوق خانوادگی، تفاوت های زن و مرد ، مهر و نفقه، ارث، طلاق و …

 ایشان در مقدمه این مجله چنین نوشته اند

« مقتضیات عصر ما ایجاب می کند که بسیاری از مسائل مجددا مورد ارزیابی قرار گیرد و به ارزیابی های گذشته بسنده نشود.» نظام حقوق و خانوادگی از جمله این سلسه مسائل است. در این عصر چنین فرض شده که مساله اساسی در این زمینه،      « آزادی زن» و « تساوی حقوق» او با مرد است . همه مسائل دیگر فرع این مساله است

اساسی ترین مساله در مورد « نظام حقوق خانوادگی» لااقل در ردیف مسائل اساسی این است که  آیا نظام خانوادگی نظامی است مستقل از سایر نظامات اجتماعی و منطق و معیار ویژه ای دارد، جدا از منطقها و معیار هایی که در سایرتاسیسات اجتماعی به کار می رود. یا هیچ گونه تفاوتی میان این واحد اجتماعی با سایر واحد ها نیست؛ و این واحد همان منطق و همان فلسفه و همان معیارها حاکم ا ست که بر سایر واحد ها و موسسات اجتماعی؟ وثیئه این تردید «دو جنسی» بودن دو رکن اصلی این واحد از یک طرف و توالی نسلی والدین و فرزندان از جانب دیگر است

دستگاه آفرینش، اعضای این واحد را در وضعهای « نا مشابه» و نا همسانی و با کیفیات و چگونگیهای مختلفی قرار داده است. اجتماع خانوادگی اجتماعی است «طبیعی، قراردادی» یعنی حد متوسطی است میان یک اجتماع غریزی( مانند اجتماع زنبور عسل و موریانه که همه حدود و مقرارات از جانب طبیعت معین شده و امکان سرپیچی نیست) و یک اجتماع قراردادی ( مانند اجتماع مدنی انسانها مه کمتر جنبه طبیعی و غریزی دارد )

ایشان در ادامه با اشاره به نظر قدمای فلسفه که فلسفه زندگی خانوادگی را بخش مستقلی از حکمت عملی می شمرند

بزرگانی چون« افلاطون در رساله جمهوریت ، ارسطو در کتاب سیاست، بوعلی در کتاب شفاء » و در ادامه با اشاره به گروهی از نویسندگان و متفکران دنیای غرب از قرن هفدهم به بعد همانند ژان ژاک روسو، ولنزوفتسکیو، این گروه را محق به داشتن حق عظیمی بر جامعیت بشریت چونان مکتشفان ، مخترعان بزرگ می داند

استاد شهید مطهری در این کتاب با دیدی عمیق و موشکافانه در لابلای صفحات تاریخ چنین متذکر می گردند که : « در همه نهضت های اجتماعی غرب از قرن هفدهم تا قرن حاضر محور اصلی دو چیز بود: « آزادی» و « تساوی» و نظر به اینکه نهضت زن در غرب دنباله سایر نهضت ها بود و بعلاوه ، تاریخ حقوق زن در اروپا از نظر آزادی ها و برابریها فوق العاده مرارت بار بود

در این مورد نیز جز درباره « آزادی» و «تساوی» سخن نرفت

به عقیده ایشان اساس و مبنای حقوق طبیعی و نظری خود طبیعت است و اگر انسان از حقوق خاصی برخوردار است که دیگر مخلوقات زنده از آنها بی بهره اند، ریشه اش طبیعت و خلقت آفرینش است و اگر انسانها نیز در حقوق طبیعی مساوی هستند و بایدآزاد زندگی کنند این فرمانی است که در متن خلقت صادر شده است . و دلیل جز آن ندارد

در پرتو اکتشافات و پیشرفت های علمی زیستی و روانی ، تفاوت های دو جنس روشنتر و مستدلتر گشت و این بی توجهی به اختلافات و تفاوت های موجود بین زن و مرد و لحاظ نکردن حسابهای جداگانه و مانند هر انسان دیگر آزاد آفریده شده و از حقوق مساوی بهره مند باید گردد . ولی او انسانی است با صفات، خصوصیات خاص و مرد انسانی است با صفات و خصوصیات دیگر

زن و مرد در انسانیت برابرند ولی دو گونه انسانند با دو گونه خصلتهاو هرگونه روانشناسی و این اختلافات ناشی از عوامل جغرافیایی و یا تاریخی و اجتماعی نیست. که مطرح و پایه گذاری شده در متن خلقت و آفرینش انسان است

پس از هرگونه عملی بر ضد طبیعت و فطرت با توجه به هدفمند بودن این دوگونگی ها، عوارض نا مطلوبی به بار می آورد

استاد عقیده داشتند که آنچه در نهضت تساوی و آزادی حقوق« زن و مرد » توجه نشد این بود که تساوی و آزادی شرط لازمند، نه کافی

تساوی حقوق یک مطلب است و تشابه حقوق یک مطلب دیگر

برابری حقوق زن ومرد از نظر ارزشهای مادی و معنوی یک چیز است، همانندی و همشکلی و همسانی چیز دیگر.در این نهضت عمدا یا سهوا « تساوی» به جای «تشابه» به کار رفته و « برابری» با همانندی یکی شمارده شده ، « کیفیت» تحت الشعاع « کمیت» قرار گرفت . انسان بودن زن موجب فراموشی « زن بودن» وی گردید

در لابلای این تسامح و سهل انگاری نه فقط شتابزدگی که آثاری از بهره کشی های اقتصادی از سوی سرمایه داران انقلاب صنعتی دیده می شود ، و جهت استناد به این موضوع به بخشی از نوشته های آقای ویل دورانت در فصل نهم کتاب « لذات فلسفه» در باب اوضاع زنان در ویتانیا کبیر آن روزها اشاره می نماید

اما آنچه که مایع مباهات و افتخار است حضور معجزه آسای کتابی است تدوینی در قلمرو اسلام به نام قرآن کریم که در عصر نزول خود گامهای بلندی به سود زن و حقوق انسانی او برداشت. چنانچه یا اشاره به آیه40 از سوره «یس» این تساوی و آزادی در مدار و مسیر طبیعی و نه خارج از فطرت مورد تاکید قرار گرفته است. شرط اصلی سعادت زن و مرد را حرکت هر یک  در این مدار ذاتی و فطری می داند

استاد در پیشگفتار این کتاب با اشاره به مشکل جهانی روابط خانوادگی و نقل قول از نویسنده معروف کتاب « تاریخ تمدن» آقای ویل دورانت جامعه غربی را دارای مشکلات و معضلات عدیده ای در این زمینه چون بهم خوردن نظم خانوادگی و سست شدن پایه ازدواج، کاهش روابط عاطفی خانوادگی، ابتذال زن و جانشین شدن هوسهای سطحی به جای عشق، افزایش دائم التزاید طلاق و ; می داند و عقیده دارد که این جوامع علیرغم پیشرفتهای چشمگیر در علوم و فنون و خدمات در این مسائل بسیار غوطه ور و گرفتارند

ایشان بر خلاف عقیده جبری بودن عملکرد تاریخ به واسطه زندگی صنعتی و پیشرفت علم و تمدن در سستی نظم خانوادگی و راه یافتن فساد در آن معتقدند که این ابهام گسیختگی خانوادگی در اروپا معلول دو چیز است

1-                      رسوم و عادات و قوانین ظالمانه جاهلانه تا قبل از این دوره

2-                       پیمودن مسیر اشتباهی در حل و اصلاح اوضاع و احوال زنان

در بخش اول کتاب استاد با نگاه تیزبین و شفاف خود رازی از رازهای گزینش را بیان می کند . اینکه در طبیعت، مرد مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده شده و زن مظهر مطلوب بودن ، معشوق بودن. زن شمع و مرد بسان پروانه

و این یکی از تدابیر حکیمانه و شاهکارهای خلقت است که در غریزه مرد نیاز و طلب و در غریزه زن ناز و جلوه قرار داده است . لذا تقاضای همسر و خواستگاری بزرگترین عامل حفظ حیثیت و احترام زن است .و در دنباله به عقیده ویلیام جیمز آمریکایی اشاره می کند که معتقد بود « حیا و خود داری ظریفانه زن غریزه نیست بلکه دختران حوا در طول تاریخ دریافتند که عزت و احترامشان به این است که به دنبال مردان نروند ، خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد خود را دور نگه دارند . زنان این درسها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند. »

استاد با اظهار تعجب در انتقاد از یکی از قوانین مدنی پیشنهادی آقای مهدوی از لهن قانون به گونه ای که مرد را خریدار زن نشان می دهد انتقاد می کند و      می گوید همانجور که طلبه و دانشجو خریدار علم است ، متعلم خریدار معلم و هنرجو خریدار هنرمند ، دیگر در این گونه و روابط مالکیت معنی نداشته بلکه به حسب قانون آفرینش « مرد» نیز خریدار وصال زن است نه خریدار رتبه او

هنر زن این است که توانسته مرد را در هر مقامی و هر وضعی که بوده است به آستان خود بکشد . پس آنسان که مرد مظهر نیاز و طلب و خواستاری است ، زن نیز مظهر مطلوبیت و پاسخگویی است

این خود بهترین ضامن حیثیت و احترام زن و جبران کننده ضعف جسمانی او در مقابل نیروی جسمانی مرد است و هم بهترین عامل حفظ تعادل و توازن زندگی مشترک آنها

پس این رسم خواستگاری یک تدبیر ظریفانه و عاقلانه برای  حیثیت و احترام زن است . نوعی امتیاز طبیعی که به زن داده شده و نوعی تکلیغ طبیعی که بر دوش مرد گذاشته شده است . پس هر قانون یا هر نوع تدابیر قانونی باید این امتیاز را برای زن و تکلیف را برای مرد حفظ کند

در بخش سوم تحت عنوان « زن و استقلال اجتماعی » استاد با اشاره به دوران پیش از اسلام موهبت اسلام را در نسوخ نمودن رسومی چون شوهردادن قبل از تولد ، به اجبار دختر را وادار به ازدواج با مردی کردن و یا حتی نکاح « شغار» یا همان معاوضه دختران که در آن هر دختری مهر دختر دیگر محسوب می شد می داند . استاد از آزاد گذاشتن زهرا(ع) در انتخاب همسر از طرف پیامبر نقل می کنند و از قول رسول چنین می نویسد : « هنگامی که علی ابن ابیطالب (ع) برای خواستگاری زهرا (ع) نزد ایشان رفتند ، پیغمبر اکرم فرمودند : تا کنون چند نفر دیگر نیز برای خواستگاری زهرا (ع) آمده اند . و من شخصاً با زهرا در میان گذاشته ام . اما او بعلت نارضایتی چهره خود را برگردانده است و اکنون خواستگاری تو را به اطلاع او می رسانم . پیغمبر نزد زهرا(ع) رفتند و مطلب را با دختر عزیزشان در میان گذاشتند. این بار زهرا (ع) برخلاف نوبتهای دیگر چهره خود را بر نگرداند. با سکوت خود رضایت خود را فهماند. پیغمبر اکرم (ص) تکبیر گویان از نزد زهرا (ع) بیرون آمده اند

استاد مطهری اسلام را منشاء بزرگترین خدمت ها به جنس زن می داند . اعطا حریت ، شخصیت ، استقلال فکر و نظر و به رسمیت شناخته شدن حقوق طبیعی زن از جمله آنهاست

گام اسلام در طریق حقوق زن با آنچه در غرب و کشورهای متمدن می گذرد از دو حیث متفاوت است

اول در ناحیه روانشناسی زن و مرد و دوم عدم اجازه به تمرد و عصیان و طغیان و بدبینی نسبت به جنس مرد علیرغم اعطاء شخصیت ، حریت و استقلال

ایشان نهضت اسلامی زن را نهضتی سفید خواند، نه  سیاه نه قرمز و نه کبود و بنفش . چرا که احترام و تحکیم روابط برای جلوگیری از متزلزل شدن اساس و بنیان خانواده را خواستار بود . نهضتی که دست جوانان شهوت پرست از شرکت و دخالت در آن کوتاه باشد و از تعلیمات عالیه اسلامی سرچشمه بگیرد ، آنهم با یک بررسی عمیق و منطقی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله حقوق زنان در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله حقوق زنان در pdf دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله حقوق زنان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله حقوق زنان در pdf

فصل اول : کلیات  
مقدمه :  
زن  
نماد سیاره ناهید (نمادی که برای «زن» استفاده می‌شود)  
نام  
در ادبیات  
جایگاه اجتماعی در ایران باستان  
پیشینه:  
سرگذشت زن و حقوق او در طول تاریخ  
جایگاه زن در دوران جاهلیت:  
ظلم های دیگر دوران جاهلیت به زنان:  
گام های موثر اسلام برای احیای حقوق زن و حفظ آن:  
فصل دوم : خشونت علیه زنان  
خشونت علیه زنان  
خشونت های خانگی:  
فصل سوم : خود سوزی  
خودسوزی زنان  
فصل چهارم :زنان قربانیان جنگ  
زنان قربانیان جنگ  
فصل پنجم :  قاچاق زنان  
قاچاق و خریدوفروش زنان  
فصل ششم :  قتل های ناموسی  
قتل های ناموسی  
فصل هفتم : مزاحمت های جنسی  
مزاحمت های جنسی  
مزاحمت های جنسی در ایران  
مزاحمت های جنسی در خانه:  
مزاحمت های جنسی دختران:  
مزاحمت های جنسی زنان:  
اول عدم آشنایی زنان با قانون ،  
فصل هشتم : همسر آزاری  
همسر آزاری  
تعریف همسر آزاری  
انواع همسر آزاری:  
کتک زدن همسر:  
نتیجه گیری و پیشنهادات  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله حقوق زنان در pdf

3 اشتری بهناز – چاپ اول پاییز 1385 –  قاچاق زنان و بردگی معاصر – نشر میزان –  تعداد 1000 نسخه

4-آبوت پاملا  /  والاس کلر –  ترجمه ی نجم عراقی منیژه – چاپ چهارم 1385 – کتاب جامعه شناسی زنان -  نشر نی – تعداد 1650 نسخه

5-احمدی خراسانی نوشین – مهاجر فیروزه –  اردلان پروین – چاپ اول 1384 – کتاب فصل زنان –  انتشارات روشنگران و مطالعات زنان –  تعداد 1500 نسخه

6 فرنچ مارلین –  تمدن ( مالکی ) توراندخت –  چاپ اول 1373 – جنگ علیه زنان – انتشارات علمی – تعداد 3000 نسخه

7-حمیدی فریده -  قاسمیان پروانه  -  صالح نوین سولماز – چاپ دوم 1385 – حقوق بشر ، حقوق زنان – انتشارات روشنگران و مطالعات زنان

8-.       از مجله خاتون مؤسسه ی اندیشه احمد خانی شماره 5 – 6 –

9-        بروشورها ی انشاراتی سازمان بهزیستی   (مشاوره و مرکز کاهش طلاق )

 

فصل اول : کلیات

مقدمه

در دوران اولیه زندگی بشری بروی کره زمین که میلیون ها سال طول کشیده است و برخلاف 5 هزار سال تاریخ مکتوب که در متون دینی از خلق آدم شروع می شود، در آن زمان جامعه برابر و مساوات طلبانه ای وجود داشته است که زنان در آن رهبر جامعه بوده اند ، به خاطر خلاقیت زنان در امور کشاورزی و به خاطر قدرت زایندگی آنان و خصوصا بلا اثر دانستن مردان در تولیدمثل ، فرهنگی حاکم بود بنام فرهنگ مادر سالاری و این دوران بهترین مرحله از حیات بشری بوده است.هیچگونه جنگ و کشتار و کاربرد قوه ی قهریه وجود نداشته و همچین از ستم و ظلم طبقاطی و انسانی خبری نبوده است

با گذشت از این مرحله و انباشت ثروت در دست عده ای و ایجاد واحدهای نظامی در دست عده ای دیگر جامعه بشری دو تکه شد و دیگر از آن برادری اجتماعی خبری نماند و جامعه گله وارِ انسانی، به تفکیک وظایف و ایجاد نقش های اجتماعی پرداخت. خانواده به عنوان واسطه فرد و جامعه شکل یافت و بر اساس و بدنبال آن نهادهای دیگر جامعه بشری بوجود آمدند امور جنسی نظم داده شد و حقوقی برای دفاع از این نظم ایجاد گردید

خانواده براساس نیازهای جامعه از شکل های گسترده و اکنون به حالت هسته ای بوجود آمد و خانواده یک نهاد طبیعی با کارکردهایش تعریف شد و قداست یافت و بدنبال آن ایدولوژی ها و مکاتب شکل گرفتند.و زن بعنوان یک ایده تعریف شد. و این چنین اخلاق ایده ای جانشین اخلاق علمی و ضروری بشری گردید

برای زن قالب اجتماعی خاصی تعریف نمودند و زن در یک چهارچوب و قفس ایدولوژیکی ، هستی اجتماعی یافت و برایش جدای از مرد وظیفه و نقش و اخلاق جداگانه تعیین و بشر دو تکه شد و مرد و زن جدا از هم. و آن چه که به زن دادند و او را شایسته آن دانستند اختلاف های بدنی زن ومرد بود که آن را وسیله تفاوت های اجتماعی دانستند و دیگر زن خود باورش شد ، همانست که در موردش می گویند و زن خود را با این تعاریف همسان نمود و بدین ترتیب انسانی از جنس دوم ساخته شد. از زیبایی و ظرافت او وسیله ای ساختند جهت انحرافات بیشتر و مفاسد بشری و سرمایه داری آخرین مرحله رشد جوامع بشری از او یک شئی ساخت که هم بدرد فروش بخورد و هم سبب فروش بیشتر شود .  مکاتب مدعی نجات نیز از او یک کالای فرهنگی و جنسی برای تبلیغ ایدوئولوژی خویش و جذابیت های فریب گونه و سراب ایده های خویش ساختند

زن

نماد سیاره ناهید (نمادی که برای «زن» استفاده می‌شود)

طرح زن از پلاک سفینه‌های پایونیر 10 و 11 ناسا که به همراه چند طرح دیگر مرتبط با انسان‌ها به فضا فرستاده شده‌استبه انسان مؤنث زن می‌گویند

واژه دختر معمولاً برای افراد جوان یا نابالغ به کار برده می‌شود و در مقابل آن، واژه زن برای افراد بالغ استفاده می‌شود. البته کلمه زن به طور عمومی به هر انسان مؤنث نیز گفته می‌شود؛ مثلاً در حقوق زنان

به طور معمول یک زن بالغ، توانایی بارداری و زادن‌ دارد. زن جوان ازدواج ‌نکرده را دوشیزه و زن ازدواج‌ کرده را زن متأهل می‌گویند. به زنی که دارای فرزند شده است، مادر گفته می‌شود

نام

کلمه زن در فارسی با «ژینای» در یونانی، «ژن» در پهلوی، «جنی» و «جنی» در اوستایی، «جنی» در سانسکریت، «کین» در ارمنی، «ژین» در کردی، «جینه‌ای» و «جونه‌ای» در پشتو و «جن» و «غین» در بلوچی مرتبط است

دختر (در گذشته دخت) فرزند مادینه انسان است. واژه دختر در مقابل واژه پسر قرار می‌گیرد و بیشتر به زنان خردسال و جوان گفته‌می‌شود

نام‌پژوهی : دختر ممکن است در یکی از این معانی به‌کار رود

زن خردسال: در این معنا گاهی به صورت دختربچه نیز به‌کار رود

زن ازدواج نکرده: مترادف کلمه دوشیزه که مدتهاست در فارسی به‌کار می رود. اگرچه در سال‌های اخیر از کاربرد آن کاسته شده است

زن باکره: زنی که تاکنون هیچ نوع ارتباط جنسی با شخص دیگری نداشته‌است. در این معنا مترادف کلمه انگلیسی ویرجین (Virgin) است

فرزند مؤنث: دختر گاهی در اشاره به رابطه فرزندی یک موجود مؤنث با پدر و مادرش استفاده می‌شود. کلمه دختر در این معنا بدون توجه به سن‌ و سال و وضعیت زناشویی‌ او به‌کار می‌رود

در ادبیات

در معنای فرزند مونث

به که هر دختر بداند قدر علم آموختن  تا نگوید کس، پسر هشیار و دختر کودن است

در معنای زن باکره

مردیت بیازمای وانگه زن کن  دختر منشان به خانه و شیون کن

جایگاه اجتماعی در ایران باستان

چنین گفت دانا که دختر مباد          چو باشد به‌جز خاکش افسر مباد.

دوشیزه

دوشیزه واژه‌ایست که در معنای دختر یا زن ازدواج نکرده به کار می‌رود. این کلمه از نام‌های بسیار کهن فارسی و تلفظ دیگری از دغدوا یا دوغدویه (doghdova) است که در اوستا نام مادر زرتشت می‌بوده

ریشه واژه

دوشیزه از ریشه دوغدی (dogdhi) در سانسکریت به معنای دوشیدن است و به این ترتیب دوشیزه (دوش + یزه) به معنای “دوشنده” است، چرا که دوشیدن حیوانات خانگی همواره کاری زنانه بوده است. این که دوشیزه در معنای دختر به کار می‌رود نیز شاید از آن روی باشد که نیاکان ما, مایل بوده‌اند که شوی نادیدگان و پاکان دوشندگان گاو و گوسفند باشند

پیشینه

سرگذشت زن و حقوق او در طول تاریخ

سرگذشت زن و حقوق او در طول تاریخ از جریانات پرماجرا و دردآلودی محسوب شده که از مهمترین مباحث “جامعه شناسی” و “تاریخی” به شمار می رود. مورخان دوران زندگی زن را دردو دوره خلاصه کرده اند. یک دوره به ماقبل تاریخ که هیچ گونه اطلاعات صحیحی از موقعیت و وضعیت زن در آن دوره وجود ندارد و یک دوره هم به شروع تاریخ بشر می رسد که در این دوره زن از شخصیت مستقلی برخوردار بوده و در پاره ای از جوامع زن به عنوان یک شخصیت غیرمستقل در کلیه حقوق اقتصادی، سیاسی واجتماعی شناخته می شد و این نگاه غیرمنصفانه نیز تا همین قرون اخیر ادامه داشت. نمونه بارز این بینش را می توان درباره زن در قانون مدنی به اصطلاح مترقی فرانسه مطالعه کرد. آنجا که در مواد 215 و 217، 1242 و 1428 درباره روابط مالی زوجین سخن گفته و کلیه اختیارات را به مرد داده است و زن در صورت موافقت مرد می تواند تصرف کند حتی در مورد مسائل مالی خودش. در حجاز که محیط پیدایش اسلام بود قبل از ظهور پیامبر اکرم(ص) با جماعت زنان همان معامله انسان وابسته و غیرمستقل می شد و به تعبیر برخی از مورخین رفتار آنها شباهت زیادی به بشرهای نیمه وحشی داشت و از جنس زن به زننده ترین شکل ممکن بهره برداری می کردند

    جایگاه زن در دوران جاهلیت

    دوران جاهلیت به دورانی اطلاق می شود که زنان از رسیدن به حقوق حقه خود در کلیه زمینه های انسانی محروم می شدند و اراده و اختیار از آنان در چنین محیط هایی نیز طبعا سلب می گردید و دامنه این ظلم آنگاه مضاعف می شد که گاه آنان جهت گذران زندگی مادی خود و صاحب خویش در معرض کرایه هم قرار می گرفتند! این وضعیت در هرکجای جهان برای زنان پیش آمده باشد از سیاه ترین ایام عمر بشر محسوب و باید آن را به عنوان جاهلیت شناسایی نمود چه در محیط حجاز باشد و چه در محیط های دیگر. نگارنده این سطور در نهایت شرمندگی وابراز تاسف به این موضوع اعتراف می نماید که دنیای متمدن امروزی نیز گرفتار درد جاهلیت تاریخی گشته آنجا که سقط جنین با مجوز قانونی شکل آزادی به خود گرفته و در بسیاری از کشورهای به اصطلاح متمدن رواج یافته است. با این توضیح گویا جاهلیت قرون اخیر چهره جاهلیت تاریخی را سفید کرده است، زیرا عرب جاهلی بعد از تولد نوزادان را می کشت اما انسانهای متمدن عصر کنونی، نوزاد را که هنوز به دنیا نیامده است در شکم مادر می کشند

    یادآوری این نکته ضروری است که در همان عصر جاهلیت با این عادت زشت نیز مبارزه شده است. “صعصه بن ناجیه” که انسان آزاده و پاکی بود، 360 دختر را از پدرانشان خرید و از مرگ نجات داد و حتی در یک مورد برای نجات نوزاد دختری که پدرش تصمیم بر قتل او داشت، مرکب سواری خود و دو شتر به پدر آن دختر داد. پیامبر(ص) فرمود: ”صعصه بن ناجیه” کار بزرگی انجام داد و پاداشش نزد خدا محفوظ است.

    ظلم های دیگر دوران جاهلیت به زنان

    اگرچه عمدا مردها به لحاظ مستندات تاریخی اولین اجحاف کنندگان به زنان محسوب می شوند اما باید از این نکته نیز غفلت نگردد که زنان چنانچه نگویم نقش اساسی را در ظلم به خویشتن ایفا کرده اند (ولی گذشته از عنصر روانی موضوع بحث) قطعا باید اذعان کرد در این ظلم تاریخی- فرهنگی بی تاثیر هم نبوده اند. با طلوع نوراسلام در عرصه گیتی، حیات بشر رنگ و بوی دیگری یافت و زندگی انسانها وارد مرحله نوینی گردید و مردان و زنان ضمن داشتن هویت مستقل از کلیه حقوق فردی، اجتماعی وانسانی برخوردار شدند. با ظهور اسلام و تعلیمات پایه ای آن و نگاهش به جنس زن، زنان از انزوای تاریخی- فرهنگی خارج شدند و عزم خویش را جزم نمودند تا با فاصله گرفتن از دوران عصر جاهلیت، تاریکی های آن را به دست فراموشی بسپارند زیرا به درک و باور رسیده بودند که با دمیده شدن روح اسلام در کالبد هستی زن نیز جزئی از خلقت الهی است و با توجه به وظایف سنگین خویش در قبال اجتماع از حقوق قابل توجهی نیز می تواند برخوردار باشد


 گام های موثر اسلام برای احیای حقوق زن و حفظ آن

    همان طوری که قبلااشاره شد در دوران جاهلیت به زنان ظلم ها و اجحافاتی تحمیل گردیده که با طلوع اسلام گام های موثری برای احیای حقوق زنان از این نکته نیز نباید غفلت شود که تحقیر و درهم شکستن شخصیت زن، تنها به عرب های جاهلی نسبت داده نشود، همان طوری که در سطور فوق اشاره ای کوتاه به موقعیت و وضعیت زنان از دیدگاه برخی ملل و اقوام شد، اعتراف به این مهم نیز جالب است که حتی شاید متمدن ترین ملل آن زمان نیز زن را شخصیتی ناچیز تلقی و غالبا با او به صورت یک کالاو نه یک انسان رفتار می کردند و باز باید متاسفانه اعتراف تلخی را بیان نمایم و یادآور شوم که در 2 الی 3 قرن اخیر زنان خود با رفتارهای غیرفرهنگی و غیراخلاقی خویش موجباتی را در سطح دنیا پدیده آورده اند که از ایشان استفاده های ابزاری شود و لذا همین امر شخصیت حقیقی و حقوقی زنان را در سطح دنیا با تزلزل مواجه ساخته و معادلات ارزشی آنان را زیر سوال برده است و زنان در قرن حاضر باید مراقب باشند که به صورت عروسک بلااراده ای در دست گروهی از انسان نماها و حکومت های مدعی تمدن در نیایند.اسلام با غنای فرهنگی خود از زمانی که طلوع کرد خدمت بزرگی به جنس زن کرد. آن هم به زنانی که از ابتدایی ترین حقوق انسانی محروم بودند، گاهی حق حیات از آنها سلب می شد و پس از تولد آنها را زنده به گور می کردند. آنها را از حق ارث بردن محروم می کردند و در عیش و نوش مردان شهوت ران و حاکمان لذت جو دائم گرفتار بودند و مورد اذیت و آزارهای جنسی شدید قرار می گرفتند، به سادگی تن به ازدواج می دادند و به آسانی آنها را طلاق می دادند!

    نگاه دین مبین اسلام به زن به عنوان یک رکن اساسی در اجتماع بشری به همه این فجایع و جنایات وحشتناک پایان داد و به زن شخصیتی عطا کرد که در تاریخ سابقه ندارد واین منطق قوی را به جهانیان دیکته کرد که هرگز نباید با زن معامله یک موجود فاقد اراده و وابسته و نیازمند به قیم نمود

    یکی دیگر از افتخاراتی که زنان بدان نایل آمده اند، مقام مادری است که این مقام در دوران جاهلیت محلی از اعراب نداشت و زنان از منزلت و شان آن بی بهره بودند و به لحاظ تاریخی هم این عنوان جایگاهی در جوامع آن روز نداشت و حتی امروز که جهانیان فاصله زیادی از بی فرهنگی آن عصر گرفته اند اما به گونه ای دیگر گرفتار شعارهای خوش آب و رنگی گردیده اند که برای رهایی از آن به همتی والاو عزمی راسخ نیازمند هستند؛ در هر صورت انبیا یکی از افتخارات خود را نیکوکاری نسبت به مادرشان ذکر می کنند و این دلیل روشنی بر اهمیت مقام مادر است. بنابراین زنان می توانند با نشان قدسی مادری کلیه درب های بسته را باز کرده و رحمت های الهی را از عرش به فرش آورده تا سبزی و خرمی در اجتماع بشری مبین صفا و صمیمیت و پیوند خاکیان با افلاکیان باشد. آیا این مقام کمی است و افتخار کم رنگی است که زنان به آن نایل آمده اند؟ آیا نباید این ارزش در جوامع بشری پاس نگه داشته شود و در سایه آن حرمت ها رعایت گردد؟

 

فصل دوم : خشونت علیه زنان

خشونت علیه زنان

 در همه شکل های بزهکاری این احتمال وجود دارد که زنان قربانی باشند،اما تهاجم خشونت بار مردان موردی است که زنان به طور مشخص در معرض آن قرار دارند.این تهاجم به هر دو صورت جنسی و فیزیکی،خواه از سوی مردانی که با ایشان زندگی می کنند یا مردان ناآشنا صورت می گیرد.زنان نه تنها قربانی خشونت مردان اند بلکه ترس از رویارویی با این خشونت بر سراسر زندگی آنها به شدت سایه افکنده است

قبل از پرداختن به مسئله ی خشونت علیه زنان که امروزه یکی از تراژدی های انسانی بشمار می رود نخست تعریفی از خشونت را ارائه دهیم

خشونت :  « به هر نوع رفتاری که منجر به آزار روحی یا جسمی فرد می شود خشونت گفته می شود. »

اما خشونت مورد نظر ما خشونت علیه قشری از جامعه به دلیل تفاوت های فیزیکی مدنظراست پس خشونت علیه زن را باید این گونه تعریف کرد: « هر نوع رفتاری که منجر به آزار جسمی یا روحی، روانی بر اثر جدایی جنسیتی می شود خشونت علیه زن نامیده می شود. »

 خشونت علیه زنان قبل از آن که یک مسئله خانگی، محلی، کشوری یا منطقه ای باشد یک مسئله جهانی است و به هیچ وجه به جامعه ی خاصی تعلق ندارد و به عبارت بهتر حتی در پیشرفته ترین کشورهای جهان نیز زنان و دختران از تبعات و عواقب ناشی از خشونت بخصوص در زندگی خانوادگی رنج می برند. طبق آمار اعلام شده از طرف سازمان بین الملل از هر 3 زن یکی از آن ها مورد خشونت قرار می گیرد ، اما لازم است در این مورد توضیح بیشتری ارائه شود و خشونت های تحمیل شده بر زنان را در انواع آن ها جستجو کرد و باید گفت خشونت علیه زنان در انواع مختلف وجود دارد : خشونت های خانگی، قتل های ناموسی، تجاوز جسمی و روحی، خودسوزی و خودکشی،  مثله کردن و نقص عضو کردن ، اخاذی ، تن فروشی ، قاچاق و خریدوفروش زنان،خشونت های اجتماعی و انواع دیگری از خشونت ها هستند که در این مقاله به تعدادی از این موارد اکتفا کرده و هر کدام را به اختصار توضیح می دهیم

خشونت های خانگی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   266   267   268   269   270   >>   >