سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله اندیشه های شهید چمران در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله اندیشه های شهید چمران در pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اندیشه های شهید چمران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اندیشه های شهید چمران در pdf

مقدمه  
نیایش  
معرفی  
فعالیت های اجتماعی  
وزارت دفاع  
مجلس  
جنگ تحمیلی  
پس ازپیروزی  
شهادت  
دکترچمران درکلام امام خمینی  
گوشه ای ازوصیت نامه دکترچمران  
خاطرات  
کتابهای دکترچمران  
منابع  

مقدمه

سخن گفتن از شهیدی با ابعاد گوناگون، ‌از اسوه‏ای که جمع اضداد بود، از آهن و اشک، ‌از شیر بیشه نبرد و عارف شب‏های قیرگون، از پدر یتیمان و دشمن سرسخت کافران بسیار سخت بلکه محال است

سخن گفتن از شهید دکتر مصطفی چمران، این مرد عمل و نه مرد سخن، این نمونه کامل هجرت، جهاد و شهادت، این شاگرد مکتب علی(ع)، این مالک‏اشتر جنوب لبنان و حمزه کربلای خوزستان سخت و دشوار است. چرا که حتی نمی‏توان یکی از ابعاد وجودی او را آنگونه که هست، توصیف کرد و نبایست انتظار داشت که بتوانیم تصویر کاملی در این مختصر از او ترسیم نمایئم، که مردان و رهروان راه علی(ع) و حسین(ع) را با این کلمات مادی و معیارهای خاکی نمی‏شود توصیف نمود و سنجید
این مروری است گذرا و سریع، بر حیات کوتاه اما پرحادثه و سراسر تلاش، ایثار، عشق و فداکاری شهید دکتر مصطفی چمران

نیایش

خدایا می ‏خواهم فقیر بی ‏نیاز باشم که جاذبه‏ های مادی زندگی مرا از زیبایی و عظمت تو غافل نگرداند، خدایا خوش دارم گمنام و تنها باشم تا در غوغای کشمکش‏های پوچ مدفون نشوم

خدایا درمندم و بندبند وجودم از شدت درد صیحه می‏زند، تو مرا در بستر مرگ آسایش بخش

خسته شده ‏ام، پیر شده ‏ام، دل شکسته ‏ام

ناامیدم، دیگر آرزویی ندارم، احساس می‏کنم که در این دنیا دیگر جای من نیست با همه وداع می‏ کنم و می ‏خواهم فقط با خدای خود تنها باشم

خدایا به سوی تو می ‏آیم از عالم و عالمیان می ‏گریزم تو مرا در جوار رحمت خود سکنی ده

 

 معرفی:

دکتر مصطفی چمران در سال 1311 در تهران، خیابان پانزده خرداد، بازار آهنگرها، سرپولک متولد شد

وی تحصیلات خود را در مدرسه انتصاریه، نزدیک پامنار، آغاز کرد و در دارالفنون و البرز دوران متوسطه را گذراند؛ در دانشکده فنی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و در سال 1336 در رشته الکترومکانیک فارغ‏التحصیل شد و یک‏سال به تدریس در دانشکده‌ فنی پرداخت

وی در همه دوران تحصیل شاگرد اول بود. در سال 1337 با استفاده از بورس تحصیلی شاگردان ممتاز به امریکا اعزام شد.شهید چمران دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه تگزاس گذراند و مدرک دکترای خود را در رشته الکترونیک و فیزیک پلاسما، از دانشگاه برکلی در کالیفرنیا دریافت نمود. او که با نمره‏های عالی تحصیلات خود را به پایان رسانده بود، مدتی را در کنار دانشمندان و پژوهشگران بنام زمان خود، در یکی از مراکز تحقیقاتی به کار پرداخت

فعالیت‏های اجتماعی

از 15سالگی در درس تفسیر قرآن مرحوم آیت‏الله طالقانی، در مسجد هدایت، و درس فلسفه و منطق استاد شهید مرتضی مطهری و بعضی از اساتید دیگر شرکت می‏کرد و از اولین اعضاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود. در مبارزات سیاسی دوران دکتر مصدق از مجلس چهاردهم تا ملی شدن صنعت‏نفت شرکت داشت و از عناصر پرتلاش در پاسداری از نهضت‏ملی ایران در کشمکش‏های مرگ و حیات این دوره بود. بعد از کودتای ننگین 28 مرداد و سقوط حکومت دکتر مصدق،‌ به نهضت مقاومت ملی ایران پیوست و سخت‏ترین مبارزه‏ها و مسئولیت‏های او علیه استبداد و استعمار شروع شد و تا زمان مهاجرت از ایران، بدون خستگی و با همه قدرت خود، علیه نظام طاغوتی شاه جنگید و خطرناک‏ترین مأموریت‏ها را در سخت‏‏ترین شرایط با پیروزی به انجام رسانید

در امریکا، با همکاری بعضی از دوستانش، برای اولین‏بار انجمن اسلامی دانشجویان امریکا را پایه‏ریزی کرد و از مؤسسین انجمن دانشجویان ایرانی در کالیفرنیا و از فعالین انجمن دانشجویان ایرانی در امریکا به شمار می‏رفت که به دلیل این فعالیت‏ها، بورس تحصیلی شاگرد ممتازی وی از سوی رژیم شاه قطع می‏شود. پس از قیام خونین 15 خرداد سال 1342 و سرکوب ظاهری مبارزات مردم مسلمان به رهبری امام‏خمینی(ره) دست به اقدامی جسورانه و سرنوشت‏ساز می‏زند و همه پل‏ها را پشت‏سر خود خراب می‏کند و به همراه بعضی از دوستان مؤمن و هم‏فکر، رهسپار مصر می‏شود و مدت دو سال، در زمان عبدالناصر،‌ سخت‏ترین دوره‏های چریکی و جنگ‏های پارتیزانی را می‏آموزد و به عنوان بهترین شاگرد این دوره شناخته می‏شود و فورامسئولیت تعلیم چریکی مبارزان ایرانی به عهده او گذارده می‏شود

به علت برخورداری از بینش عمیق مذهبی، از ملی‏گرایی ورای اسلام گریزان بود و وقتی در مصر مشاهده کرد که جریان ناسیونالیسم عربی باعث تفرقه مسلمین می‏شود، به جمال عبدالناصر اعتراض کرد و ناصر ضمن پذیرش این اعتراض گفت که جریان ناسیونالیسم عربی آنقدر قوی است که نمی‏توان به راحتی با آن مقابله کرد و با تأسف تأکید می‏کند که ما هنوز نمی‏دانیم که بیشتر این تحریکات از ناحیه دشمن و برای ایجاد تفرقه در بین مسلمانان است. به دنبال آن، به چمران و یارانش اجازه می‏دهد که در مصر نظرات خود را بیان کنند

در لبنان:بعد از وفات عبدالناصر، ایجاد پایگاه چریکی مستقل، برای تعلیم مبارزان ایرانی، ضرورت پیدا می‏کند و لذا دکتر چمران رهسپار لبنان می‏شود تا چنین پایگاهی را تأسیس کند

او به کمک امام موسی‏صدر، رهبر شیعیان لبنان، حرکت محرومین و سپس جناح نظامی آن، سازمان «امل» را براساس اصول و مبانی اسلامی پی‏ریزی نموده که در میان توطئه‏ها و دشمنی‏های چپ و راست، با تکیه بر ایمان به خدا و با اسلحه شهادت، خط راستین اسلام انقلابی را پیاده می‏کند و علی‏گونه در معرکه‏های مرگ و حیات به آغوش گرداب خطر فرو می‏رود و در طوفان‏های سهمناک سرنوشت، حسین‏وار به استقبال شهادت می‏تازد و پرچم خونین تشیع را در برابر جبارترین ستم‏گران روزگار، صهیونیزم اشغال‏گر و هم‏دستان خونخوار آنها، راست‏گرایان «فالانژ»، به اهتزاز درمی‏آورد و از قلب بیروت سوخته و خراب تا قله‏های بلند کوه‏های جبل‏عامل و در مرزهای فلسطین اشغال شده از خود قهرمانی‏ها به یادگار گذاشته؛ در قلب محرومین و مستضعفین شیعه جای گرفته و شرح این مبارزات افتخارآمیز با قلمی سرخ و به شهادت خون پاک شهدای لبنان، بر کف خیابان‏های داغ و بر دامنه کوه‏های مرزی اسرائیل برای ابد ثبت گردیده است

 وزارت دفاع

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پایان نامه زندگی حضرت مولانا در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  پایان نامه زندگی حضرت مولانا در pdf دارای 65 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پایان نامه زندگی حضرت مولانا در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه زندگی حضرت مولانا در pdf

مقدمه
زندگی حضرت مولانا  
محل وتاریخ تولد مولانا:  
فصل اول
نسب مولوی:  
شخصیت پدر مولانا یعنی حضرت بهاءالدین ولد:  
خروج مولانا همراه پدرش از بلخ و ورودشان به قونیه:  
فصل دوم
متصوفینی که در راه کوچ به حضرت مولانا توجه و علاقه نشان دادند:  
ازدواج حضرت مولانا:  
متصوفینی که حضرت مولانا را رشد و تربیت داده اند:  
سیاحت حضرت مولانا به بیرون از قونیه:  
ملاقات لحظه ای او با حضرت شمس تبریزی در شام :  
حضرت مولانا یک مرشد کامل:  
دوستان، خلیفه ها (جانشینان) مولانا و متصوفینی که منبع الهام او بودند:  
ملاقات های مولانا با شمس:  
فصل سوم
مراحلی در سفرهای معنوی حضرت مولانا:  
شمه ای در مورد حضرت مولانا با شمس تبریزی:  
رفتن و جدا شدن شمس تبریزی از قونیه:  
بازگشت شمس از قونیه:  
غیبت شدن حضرت شمس تبریزی:  
رفتن مولانا در پی شمس و برای پیدا کردن او به شام:  
فصل چهارم
زرگر قونیه ای حضرت شیخ صلاح الدین  
رقص سماع کردن حضرت مولان با وجد  
حضرت مولانا شیخ صلاح الدین را به عنوان همدم و جانشین خود انتخاب می نماید:  
به کمال رسیدن شیخ صلاح الدین :  
کوچ حضرت شیخ صلاح الدین به عالم ابدی:  
فصل پنجم
حضرت چلبی حسام الدین  
حضرت مولانا، چلبی حسام الدین را برای خود همدم و جانشین انتخاب می نماید:  
ارزش حضرت چلبی حسام الدین:  
شمه ای در  مورد چلبی حسام الدین:  
نوشته شدن مثنوی:  
فصل ششم
ارتحال حضرت مولانا به عالم باقی:  
وصیت حضرت مولانا:  
شب عروس:  
مراسم تشییع جنازه حضرت مولانا:  
نماز بر جنازه حضرت مولانا:  
گنبد سبز برای حضرت مولانا:  
نگرش مولانا به مرگ و قبر:  
فصل هفتم
هدف در تصوف حضرت مولانا:  
وابستگی مولانا به اصول و ارکان اسلامی و حضرت محمد (ص)  
منحرف نشدن حضرت مولانا از اصول اسلامی:  
بُعد آموزشی حضرت مولانا:  
نگاه او به مردم:  
مولانا یک دوست قدرشناس  
فصل هشتم
آثار حضرت مولانا  
1-مثنوی:  
2-دیوان کبیر:  
3-مکتوبات:  
4-فیه مافیه:  
5-مجالس سبعا:  
فصل نهم
موزه حضرت مولانا:  
حضور پیر – (آرامگاه)  
سماع خانه:  
مسجد:  
بخش فرش:  
بخش آشپزخانه:  
نمایش های سماع:  
سماع:  
معنای ابیات فوق:  
از سخنان قصار حضرت مولانا  
منابع     

بخشی از منابع و مراجع پروژه پایان نامه زندگی حضرت مولانا در pdf

1- زرین کوب، دکتر عبدالحسین. پله پله تا ملاقات خدا، در باره زندگی، اندیشه و سلوک مولانا جلال الدّین رومی، انتشارات علمی، چاپ هفدهم، تهران،

2- صورتگر – لطفعلی – مروی – غزلیّات شور انگیز شمس تبریزی- پاییز 1386 تهران

3- فروزانفر – بدیع الزّمان – زندگانی مولانا جلال الدین محمّد، تهران، 1386

مقدمه :

زندگی حضرت مولانا

 اسم اصلی مولانا محمد جلال الدین است. مولانا  و رومی هم نام هائی است که بعداً به او داده شده است. اسم مولانا که به معنی مولا و آقاست در زمان جوانی او هنگامی که در قونیه به تدریس مشغل بود به او داده شده است. اوائل، این اسم از طرف شمس الدین تبریزی و سلطان ولد و کسانی که مولانا را دوست داشتند مورد استفاده قرار گرفته و بعدها به صورت عادت به عنوان سمبلیک به جای اسم اصلی مورد استفاده قرار گرفته است. رومی به معنای آناتولی است شناختن او به عنوان رومی از آنجائیست که وی در قرون گذشته که به کشور آناتولی دیار روم گفته می شد و قونیه هم یکی از ایالت های این کشور بود سال های متمادی زندگی کرد بخش زندگی از عمر خود را در آن دیار سپری کرده  و نهایت داشتن آرامگاه او در آن شهر می باشد

محل وتاریخ تولد مولانا

 محل تولد شهر بلخ در افغانستان امروزی است که بزرگ ترین مرکز فرهنگی قدیمی ترک هاست. تاریخ تولد او نیز 30 سپتامبر 1207 مصادف با 6 ربیع الاول 604 می باشد

 

نسب مولوی

 مادرش منسوب به یک خانواده اصیل است. دختر رکن الدین امیر بلخ به نام مومنه خاتون می باشد، جد مادری اش از شاهزادگان ترک خوارزمشاهی است ( به سال 1157 خاقان ترک شرق). پدرش با عنوان سلطان العلما شناخته شده و اسم اصلی او محمد بهاءالدین ولد است، پدربزرگش حسین خطیبی فرزند احمد خطیبی است. به نظر افلاکی حسین خطیبی عالم بزرگی بود که علمش  مانند دریا توسعه پیدا کرده بود. شخصیتی مانند رضی الدین نیشابوری که هم شاعری خوش ذوق و از بزرگان علوم دینی به شمار می رود از شاگردان او بود

با توجه به منابع و آثار دوستداران و مریدان مولانا نسب سلطان العلما بهاءالدین ولد از جهت مادری باچهارده نسل به نوه حضرت محمد (ص) یعنی به حضرت حسین (ع) و از جهت پدری با ده نسل به اولین دوست از چهار دوست اصلی پیامبر یعنی به حضرت ابوبکر صدیق می رسد

 شخصیت پدر مولانا یعنی حضرت بهاءالدین ولد

بهاءالدین ولد در سال 1150 میلادی در بلخ متولد شد و با علم معنوی پدر و پدربزرگش رشد کرده و هم چنین از نجم الدین کبری (1221- ؟) کسب فیض نمود. بهاءالدین ولد در تمامی علوم نظیر نداشت. بهاءالدین ولد که علمش مانند دریای بیکران و از علوم ربانی و الهی نشأت گرفته بود تنها استادی بود که فتواهای بسیار مشکل دیار خراسان را حل و فصل می نمود. او از اوقاف چیزی نمی گرفت و حقوقی که از خزینه ی دولت به او اختصاص داده شده بود امرار معاش می کرد. باتوجه به اتفاق نظر در مورد روایات و منابع، عالمان و مفتی های اعظم آن دوران با اشاره معنوی حضرت محمد (ص) عنوان سلطان العلماء رابه بهاءالدین ولد داده اند و از این زمان به بعد به جای بهاءالدین ولد از عنوان سلطان العلماء استفاده شده است. دادن این عنوا را با عادات ترک ها هم می توان تشریح کرد. ترک ها هیچ وقت راضی نبودند که افراد و اشخاص دارای قابلیت بالا و صاحبان فضیلت بدون شناخته شدن فراموش شده و از میان بروند. برای این که این گونه افراد در نظر مردم متشخص شوند و برای این که مردم را برای فراگیری علم و عرفان متمایل کنند به این اشخاص لقب وعنوانی که مناسب شأن آنان بود می دادند. این رسم و عادت دلیل روشنی است که ترک ها نسبت به علم و فضیلت احترام خاصی قائلند. حتی به موجب رسوم و عادات مجبورند روی امضاها از این عناوین استفاده نمایند. آنها این عناوین بدست آورده را برای خود یک درجه معنی محسوب کرده و از این موضوع کبر و غرور به خود راه نمی دهند. بهاءالدین ولد که لباس و پوشش عالمان زمان خود را داشت   به موجب عادت بعد از نماز صبح به تدریس به مردم مشغول می شد. بعد از نماز ظهر برای دوستانش صحبت می کرد. روزهای دوشنبه هم برای عموم مردم وعظ و خطابه می کرد. بطور کلی در اثناء وعظ افکار اشخاصی که نظر فیلسوف های یونان را مورد پسند قرار می دادند را رد می کرد و می گفت: «کسانی که کتاب های سماوی (مربوط به خداوند) را به کول انداخته و به نوشته های پاک شده و ناخوانای فیلسوفان ارزش و اعتبار می دهند چگونه نجات خواهند یافت؟» دراین میان بر علیه فخرالدین رازی که فلسفه ی یونان را تدریس می کرد و از آن دفاع می نمود و هم چنین بر علیه خوارزمشاه که از رازی حمایت می کرد سخن می راند و آنها را اهل بدعت می خواند (مسائلی در دین که در زمان پیامبر نبوده و افرادی که بعد از رحلت پیامبر مسائل دیگری وارد دین کرده اند) و چنین می گفت: «بهتر از راه رفتن محمد مصطفی (ص) و راست تر از راه او ندیدم.»

 خروج مولانا همراه پدرش از بلخ و ورودشان به قونیه

در اصل فخرالدین رازی به اهل تصوف با نظر مناسبی نگاه نمی کرد و احترام و حرمت مردم به بهاءالدین ولد در حد و اندازه خوارزمشاه را نمی توانست تحمل کند و از موضع گیری حضرت بهاءالدین بر علیه خودش ناراحت بود و او این مسائل را به خوارزمشاه خبر داد. قلب شیخ بهاءالدین از خوارزمشاه شکست و تصمیم گرفت که بلخ را ترک کند.اما محققین علت خروج بهاءالدین ولد از بلخ را استیلای مغول نشان می دهند. سلطان العلماء افراد خانواده و دوستانش در تاریخ 1213-1212 بلخ را ترک کردند. سلطان العلماء قبل ازترک بلخ نیت کرده بود تا به حج مشرف شود. او به نیشابور رفته به کاروان حج ملحق شد در نزدیکی بغداد به محافظینی که از او پرسیدند که از کدام قوم هستی. از کجا می آیی و به کجا می روی، سلطان العلماء این جواب معنی دار را به آنان داد: «از خدا آمدیم و به خدا می رویم و غیر از خدا هیچ کس قدرت و نیرو ندارد. زمانی که این سخن به شیخ شهاب الدین سهروردی (1325-1145) رسید او گفت: «این سخن را غیر از بهاءالدین ولد بلخی کسی نمی گوید. او با محبت و صمیمیت به استقبال حضرت بهاءالدین شتافت. زمانی که این دو بهم رسیدند، شیخ شهاب‌الدین از قاطرش پیاده شده با احترام و نزاکت زانوی بهاءالدین ولد را بوسید. احترام قلبی اش را به او رسانید. بهاءالدین ولد سه روز در بغداد ماند و به سوی کعبه در مسیر کوفه حرکت کرد. بعد از این که فرائض حج را به اتمام رساند در برگشت به شام رفت. مولانا فرزند بهاءالدین همراه پدر بود. آنان به همراه کاروان از شام به مالاتیا (اکنون یکی از استان های ترکیه است) از آنجا به ارزنجان وسپس به کارامان عزیمت کردند. مدتی را در کارامان سپری نموده و در نهایت قونیه را انتخاب و در آنجا مسکن گزیدند

 متصوفینی که در راه کوچ به حضرت مولانا توجه و علاقه نشان دادند

حضرت شیخ عطار: بهاءالدین ولد بعد از آن که  بلخ را ترک و به سوی بغداد به راه افتاد، زمانی که به نیشابور رسید شیخ فریدالدین عطار (1230؛1221-1119) به ملاقاتش آمد و این دو با هم صحبت کردند. در حین صحبت، شیخ عطار کمال و معرفت را در پیشانی مولوی دید. و اثر معروف اسرارنامه خود را به او هدیه کرد. و به پدرش بهاءالدین ولد هم گفت: «زمانی نخواهد گذشت که این فرزند تو تشنگان علم و ادب را در عالم سیراب خواهد نمود»

حضرت شیخ اکبر: سلطان العلماء بعد از انجام فریضه حج در بازگشت به شام رفت و در آنجا با شیخ اکبر محی الدین ابن عربی (1240-1165) ملاقات کرد. شیخ اکبر با نگاه به مولانا که از پشت سر پدر حرکت می کرد به سلطان العلماء چنین گفت: «سبحان الله یک اقیانوس پشت سر یک دریا در حرکت است.»

  ازدواج حضرت مولانا

زمانی که مولانا در تاریخ 1225 در کارامان اقامت داشت طبق فرموده پدر با دختر شخصیت اصیل، استاد سمرقندی شرف الدین لالا که خوی و اخلاق و رویی زیبا به نام  گوهربانو ازدواج کرد. مولانا زمان ازدواج هجده سال داشت

تفسیر و تعبیر حضرت مولانا در مورد مسکن گزیدن او در قونیه : «حق تعالی درمورد مردم آناتولی عنایت بزرگی دارد. و با دعای حضرت صدیق اکبر نیز این مردم لایق لطف و مرحمت تمامی امت است. بهترین کشور هم کشور آناتولی است. فقط انسان های این کشور از عالم  عشق خداوندی که صاحب اصلی ملک و ملکوت می باشند از ذوق درونی بسیار بی خبرند. خداوند که خالق حقیقی علل می باش لطف بسیار خوشی نمود از عالم بی علت یک عللی خلق کرده و ما را از کشور خراسان به ولایت آناتولی کشیده و آورده است

در اخلاف (جانشینان بعد از ما) ما نیز در این خاک پاک جای داده که از اکسیر لدنی (مربوط بهعلم و اسرار الهی) به جسم واندام بکر آنان بپاشیم تا آنان تماماً محرم عالم عرفان و کیمیا و همدم عرفای دنیا شوند»

 

متصوفینی که حضرت مولانا را رشد و تربیت داده اند

سلطان العلماء حضرت شیخ بهاءالدین ولد

بهاءالدین ولد که در مباحث قبلی به شخصیت او پرداختیم اولین مرشد مولانا است. یعنی راه خدا را به مولانا نشان داده و شیخ طریقی است که طبق اصول تصوف حقایق و اسرار را به او نشان داده است. بهاءالدین ولد که در تمامی عالم اسلام شهرت و اعتبار بسزایی داشت از علاءالدین کیقباد سلطان سلجوقیان علاقه ی نزدیک و احترام زیادی می بیند. بهاءالدین ولد در تاریخ 3 می 1228 به شهر قونیه که پایتخت سلجوقیان بوده افتخار می دهد و بعد از مدت کوتاهی که در این شهر اسکان می گیزند سلطان علاءالدین کیقباد (مدت سلطنت او 1236-1219) که بی نهایت صمیمی و دیندار بوده در کاخ خود به افتخار بهاءالدین ولد جلسه بزرگی ترتیب داده و به همراه تمامی اعوان و انصار خود زیر چتر تربیت معنوی او درآمدند. سلطان علاءالدین که به سلطان العلماء علاقه قلبی داشت در مدح و ستایش او چنین می گوید: «قلبم از هیبت او می لرزد، از نگاه کردن به صورتش می ترسم. هر چه در مدح او سخن می گویم، به حقایقم و دینم افزوده می گردد. در زمانی که دین عالم از من ترسیده و می لرزد من از این شخص می ترسم. ای خدای من این چه حالیست؟ به خوبی باور کردم که او یک دوست خداست که نظیر و مشابه ندارد و مثل او در جهان بسیار کمیاب اند. بهاءالدین ولد که به سلطان دنیا حکم و امر می کرد، و این دوست بی نظیر خدا، سلطان معنی و قلوب در تاریخ 24 فوریه 1231 روز جمعه بین وقت صبح و ظهر به عالم ابدی هجرت کرد. و از خود فرزند نیکوکاری به نام محمد جلال الدین و اثری مثل معارف باقی گذاشت. سلطان العلماء فقط احساس و افکارش را برای مردم بیان داشت او در پی شهرت نبود. اطرافیان خود را رشد و پرورش داد و آنها را دائماً روشن نمود

حضرت سید برهان الدین: هنگام ارتحال بهاءالدین ولد، مولانا بیست و چهار سال داشت. او بنابر وصیت پدرش، خواست و خواهش و تمنای دوستان و تمامی مردم به مقام و جایگاه رفت و نشست. مولانا بعد از فوت پدرش و تا زمان پیدا کردن سید برهان الدین یکسال بدون مرشد ماند. در تاریخ 1323 خلیفه و جانشین با ارزش پدرش سید برهان الدین محقق ترفدی به قونیه آمد و مولانا تحت تربیت معنوی ایشان درآمد. سید برهان الدین یک مرشد کامل و والامقام بود اثر به نام معارف دلیل بر عرفان اوست. از آنجائی که بر اسرار قلبی آگاه  بود به او سید اسرار دان می گفتند. سید برهان الدین که در زمان  کودکی مولانا مثل یک پرستار کودک او را در شانه های خود می گرداند به مولانا گفت در دانش تو کوچک ترین وزشی وجود ندارد ، ممتازی. اما پدرت صاحب مقام معنوی بود. تو هم از سخن بگذر و به دنبال او باشد، سخنان او را در درون دو دستت محکم داری، فقط من با حال او هم سرمست باش بدین وسیله وارث تمام عیار او باش، در پخش نور به جهان مثل خورشید باش، تو ظاهراً وارث پدرت هستی، اما ناب را من گرفته ام، به این دوست نگاه کن و به من گرایش پیدا کن. وقتی که مولانا این سخنان را از جانشین و دوست پدرش شنید با صمیمیت تسلیم تربیت او گردید. مولانا، صمیمیت و از جان و دل سید برهان الدین را بجای  پدر گذاشته و به او به عنوان یک مرشد حقیقی نه سال تمام خدمت کرد. مولانا در ظرف این مدت با رهبری آن مرشد کامل با مجاهده و ریاضت خود با سخنان و نفس های پرفیض آن عارف کامل پخته شد، جا افتاد و از سرتا پا نور شد، از خود رهایی یافت و سلطان معنی شد. چنانچه این دو بیت در مثنوی دلیل کاملی است بر پختگی و رسیدن به مرتبه کامل انسانی اوست «پخته شو، از فاسد و خراب شدن رهای یاب ;;.. راه برو مثل برهان محقق نور باش. اگر تماماً از خود رهایی یافتی کاملاً مثل برهان می شوی، بنده شدی محو شدی مثل سلطان می شوی»

 سیاحت حضرت مولانا به بیرون از قونیه

رفتن او به حلب و شام: مولانا برای غوطه ور شدن در عمق علوم با اذن سید برهان الدین به حلب رفت. در مدرسه حلاویه از کمال الدین فرزند آدیم که در علوم فقه، تفسیر و اصول استاد مسلم بود درس آموخت، مولانا بعد از اتمام تحصیل  در حلب به شام رفت. او برای تحقیقات و بررسی علمی چهارسال در شامل ماند در مدتی که در آنجا بود با عالمان شام آشنا شده و با آنها صحبت کرد

 ملاقات لحظه ای او با حضرت شمس تبریزی در شام

با توجه به گفته های افلاکی  مولانان در شام با شمس الدین تبریزی ملاقات کرده اما این ملاقات مدت بسیار کوتاهی طول کشیده است. شمس الدین تبریزی یک روز در بین مردم دست مولانا را گرفته می بوسد و خطاب به او می گوید: «ای صراف دنیا مرا دریاب و در همین حال غیب می شود. از تاریخ این ملاقات لحظه ای هشت سال می گذرد وتقریباً بعد از 8 سال شمس به قونیه آمده و با مولانا بطور کامل همدم و هم صحبت می شود

 حضرت مولانا یک مرشد کامل

مولانا بعد از هفت سال سیاحت به حلب و شام به قونیه برمی گردد. با خواست سید بهاءالدین سه ریاضت و عبادت ار به طور پی درپی با صمیمیت و خواست قلبی خودش پشت سرگذاشت یعنی سه بار و هر بار چهل روز (صدو بیست روز) یعنی با کم خورد، کم نوشیدن، کم خوابیدن تمامی وقت خود را صرف عبادت کرده و بدین وسیله تزکیه نفس نمود. در آخر ریاضت سوم سید برهان الدین مولانا را بغل کرده و بوسید و به او چنین گفت: «تو را تقدیر کرده و به تو تبریک می گویم، تو انسانی هستی که در تمام علوم نظیر نداری، تو شخصی شده ای که انبیاء و اولیا تو را با انگشت نشان می دهند ;. بسم الله بگو و حرکت کن. به روح انسان ها حیات تازه بده و مردگان این عالم صورت را با معنی و عشق خود زنده کن» و بدین وسیله او را مأمور ارشاد نمود. سپس سید بهاءالدین از مولانا اجازه گرفته و به شهر قیصریه رفته و در آنجا به دیار باقی شتافته است (1242- 1241). آرامگاه او در قیصریه است. مولانا بعد از رفتن سید بهاءالدین از قونیه مقام ارشاد و تدریس را عهده دار شد و با تمسک به اصول پدرش و اجدادش به مدت پنج سال این مأموریت را با موفقیت انجام داد. با توجه به روایات وارده او چهار صدنفر طلبه علوم دینی و بیش از ده هزار نفر مرید داشته است

دوستان، خلیفه ها (جانشینان) مولانا و متصوفینی که منبع الهام او بودند

حضرت شمس تبریزی: اسم اصلی او شمس الدین محمد و تولدش به سال 1186 میلادی است نام پدرش علی فرزند ملک داد تبریزی است. او خود را به یگانه شیخ زمان یعنی شیخ ابوبکر سله باف منتسب کرده و تحت تربیت و ارشاد او به مرحله تکمیل رسید. شمس به مقام معنوی که به آن رسیده بود بسنده نکرد و با آرزوی رسیدن و پیدا کردن مرشدهای پخته و جا افتاده و با تجربه شروع به سیاحت نمود. سال ها به اندازه ای که طاقت اش تمام شود به گشت و گذار پرداخت و با عرفای زمان خود ملاقات کرد

این عرفا به عنوان کنایه از پرواز عالم معنی به شمس، نام «خورشید پرنده» را دادند. شمس از هنگام کودکی از نظر فکری و روحی یک درویش آزاده و شخصیتی بود که به عشق خدا از خود بی خود می شد. شمس بدنبال دوست و مرد الهی و عارفی پخته می گشت تا در حد او وی را از نظر روحی سیراب نماید و همیشه بدنبال همدمی بود که در حد و اندازه او باشد. او یک ولی کامل بود. او که برای رسیدن به چنین شخصیتی بی تاب بود شبی آرامش خود را از دست داده و از خود بی خود می شود، هیجان زیادی داشتد در حالی مناجات خدا می کرد که به تجلیات الهی مست شده بود. او در این حال از خداوند خواست تا یکی از انسان های محبوب خود را به او نشان دهد. سپس از جانب خداوند متعال به او الهام رسید کسی که تو به دنیال او هستی در کشور آناتولی است و او محمد جلال الدین فرزند سلطان العلماء بلخی است. شمس با این الهام در تاریخ 29 نوامبر 1244 میلادی، صبح شنبه به قونیه آمد

 ملاقات های مولانا با شمس

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله زندگی نامه شیخ احمد جام در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله زندگی نامه شیخ احمد جام در pdf دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله زندگی نامه شیخ احمد جام در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله زندگی نامه شیخ احمد جام در pdf

شیخ احمد جام (ژنده پوش)  
شیخ احمد جام(به روایات فرزند شیخ احمد جام)  
تربت جام، گنجینه ای از هنر معماری  
مجموعه معماری مزار شیخ احمد جام  
گنبد خانه   
ایوان   
مسجد عتیق  
مدرسه امیر جلال الدین فیروزشاه یا گنبد سبز   
مزار شیخ احمد جام  
مسجد جامع نو  
آب انبار  
مسجد و مقبره خواجه عزیزالله   
رباط جام   
آرامگاه شیخ ابوذر بوزجانی  
مجموعه تاریخی لنگر  
مجموعه تاریخی لنگر  
رباط سمنگان   
مقبره میر غیاث الدین   
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله زندگی نامه شیخ احمد جام در pdf

 کارنامه ی بزرگان                        حسن منصوری

شعرای نامی ایران               منیرالسادات معراجی

شاعران بزرگ ایران            عبدالرفیع حقیقت

شیخ احمد جام (ژنده پیل)

شیخ الاسلام ابونصر احمد بن ابوالحسن بن احمد بن محمد نامقی جامی معروف به احمد ژنده پیل یا احمد جام از بزرگان مشایخ عرفان ایرانی در نیمه دوم قرن پنجم و نیمه اول قرن ششم هجری است. وی در سال 441 هجری در قریه نامق یا نامه از توابع جام از اعمال ترشیز ولادت یافت.  پدرانش برزگر بودند و او در جوانی آمی بود و در نوشخواری و میگساری افراط می کرد

 سرانجام در بیست و دو سالگی توبه کرد و وارد حلقه تصوف شد.  دوازده سال در کوه نامق و شش سال در کوه بیزد در خاک جام بخلوت نشست و سپس بنای ارشاد را گذاشت.  نخست در سرخس و استاد و زورآباد بود و در ضمن سفرهایی به هرات و نیشابور و بوزجان و مرو و باخرز و بسطام کرد و به حج رفت.  سرانجام به روستای معدآباد در سرزمین جام رفت و در همانجا به سال 536 هجری در 95 سالگی زندگی را بدرود گفت.  در بیرون دروازه معدآباد بخاک سپرده شد

مزار وی هم اکنون در همان ناحیه که امروز تربت خوانده میشود برپاست، و زیارتگاهست و بهمین جهت آن محل را تربت جام میخوانند.  ساختمان آرامگاه وی را ملک غیاث الدین محمد کرت در سال 719 هجری ساخته است

 

شیخ احمد جام

به روایات فرزند شیخ احمد جام

به محض ورود به تربت جام حال و هواى خاصى به آدم روى مى‏آورد پاکیزگى فضاى مجموعه تربت جام انسان را سبک‏بال‏مى‏سازد و در میان جمعى از مهربان‏ترین مخلوقات روى زمین تصور مى‏کنم در گهواره‏اى مملو از صفا و محبت به هر سوى کشیده‏مى‏شوم

در دفتر کار حاج آقا شرف‏الدین حاج الاحمدى فرزند شیخ احمد جام و تولیت مجموعه پاى صحبت گرم و دلنوازى نشسته‏ام با جان‏و دل مى‏شنوم

«حضرت شیخ احمد جام قدس سره از اولاد حضرت جریربن عبداللّه وجلى، از اصحاب بزرگ پیامبر گرامى اسلام بوده است.اصل‏شان از یمن بوده، جریر هنگامى که در سال آخر بعثت به حضور حضرت پیامبر اسلام مشرف شد، حضرت رسول رداى مبارک را برروى زمین پهن کردند و فرمودند، جریر روى ردا بنشیند و حدیث مشهورى بر این واقعه وجود دارد که حضرت پیامبر فرمود: هرگاه بزرگ‏قومى نزد شما آمد او را اکرام کنید

 این حدیث در مورد جریربن عبداللّه اتفاق افتاده است.» حاج آقا شرف‏الدین جامى الاحمدى تولیت مجموعه مزار، امام جمعه، رهبر معنوى و قاضى شرع مردم تربت جام که با 23 واسطه‏ شجره‏اش به شیخ احمد جام مى‏رسد مردى وارسته و عارفى بزرگوار است که فیض محضرش لذت فراوانى دارد

 روحانى خوش بیان دریک محیط آرام‏بخش و ساده که محل کار وى و خانه امید هزاران انسان با خدایى است که براى حل مشکلات خود به آنجا روى‏مى‏آورند، با شور و هیجان خاصى از جد بزرگوار خود براى «گردشگرى» حکایت مى‏کند

 «حضرت شیخ احمد جام ششمین نسل از حضرت جریربن عبداللّه در ماه محرم سال 440 هجرى قمرى در قریه نامق ترشیز(کاشمر) چشم به جهان گشود پدرش ابوالحسن نام داشت و «بونصر» کنیه‏اش بود

 جوانى رشید و پهلوان و خوش اندام بود و مانندهمسالانش به تقاضاى جوانى به عیش و عشرت مى‏پرداخت

 در 22 سالگى واقعه‏اى پیش آمد. او و یارانش پس از توبه از رفتار گذشته‏خود هر یک به سویى روى نهادند و عزلت پیشه کردند و احمد جوان 12 سال در وههاى نامق و 6 سال در میان کوه بزد در غرب تربت‏جام خلوت‏نشین شد و به تزکیه نفس پرداخت و به مدد بارقه‏اى الهى در وادى تقوا گام نهاد.»

هنگامى که به بناى مسجد نور در بالاى تپه معدآباد اراده کرد و گفت مى‏خواهد آب زراعتى را از پایین به بالاى تپه ببرد حیرت کردندو چه‏بسا او را دیوانه تصور کردند و زارع مالک آب وقتى از تصمیم شیخ باخبر شد به او پرخاش کرد و با بیل به سرش کوبید. شیخ به اوگفت: اى غول! و با کشیدن عصایش بر روى زمین آب را به بالاى تپه منتقل ساخت. مردى که با بیل به سر شیخ زده بود با دیدن کرامات‏شیخ لقب غول را که از شیخ دریافت کرده بود با افتخار براى خود و فرزندانش نگهداشت که هنوز هم فامیل غول احمدى در تربت جام‏وجود دارد

هنگام پوشش سقف مسجد یکى از چوبها کوتاهتر از چوبهاى دیگر بود از شیخ کمک‏خواستند، شیخ یک طرف چوب را به دست خود گرفت و سر دیگر چوب را به شخصى‏واگذاشت و گفت چوب را بکش و زمانى که چوب را کشیدند بلندتر شد. حتى یک متر از دیوارهم بیرون آمد. هنوز این چوب در بالاى مسجد مشاهده مى‏شود

شیخ که به اقصى نقاط جهان هجرت کرده بود در روستاى معدآباد خانقاهى براى موعظه وتدریس مریدانش احداث کرد

روستاى ساده معدآباد به برکت وجود شیخ احمد رونق یافت و بعدها با استقبال زائران ومریدان و ارادتمندان وى از اهمیت فراوانى برخوردار شد و جاى شهر اصلى جام را گرفت

«زمانى هم شیخ در کوچه ‏هاى سرخس آواز حکیمانیم، حکیمانیم و طبیبانیم سر مى‏داد وبیمارانى را که دچار مرضهاى صب‏العلاج بودند شفا مى‏بخشید پس از شفا یافتن بیمارش، او رااز خانه بیرون مى‏آورد و همراهش در کوچه‏ها راه مى‏رفت

«در زمان حیات ایشان سلطان سنجر سلجوقى که به منظور دفع اسماعیلیه به بوژگان تربت‏جام وارد شده بود شنید که شخصى به نام احمد اهل کرامات و خوارق عادت است. سلطان‏سنجر او را نزد خود مى‏خواند

 شیخ به فرستاده مى‏گوید ما با سلطان کارى نداریم اگر او کارى‏دارد بیاید! سلطان سنجر از شنیدن ماجرا خشمگین مى‏شود و تصمیم مى‏گیرد مامورانى براى‏جلب شیخ اعزام کند

 در این هنگام به سلطان خبر مى‏رسد که همه اسب‏هاى سپاه دچار بیمارى‏وحشتناکى شده‏اند. سلطان با تصور ارتباط بیمارى اسبها با بى‏احترامى به شیخ از جلب او صرف‏نظر کرده و خود با وزرا و امیران به دیدار شیخ عزیمت مى‏کند

 شیخ در خانقاه مشغول نظارت برکار بناها و کارگران بود که سلطان و همراهانشان از راه مى‏رسند

 شیخ مشتى از تراشه‏هاى رنده‏شده چوب را بر مى‏دارد و در حالى که مى‏گوید احمد را جز این بضاعتى نیست آن را روى سرسلطان مى‏ریزد. تراشه‏ها با رسیدن به زمین به دانه‏هاى طلا تبدیل مى‏شود

 سلطان از مشاهده کرامات شیخ وحشت مى‏کند و با هیجان دست شیخ را مى‏بوسد و مریداو مى‏شود و ناوه‏اى را پر از گل مى‏کند روى دوسشش مى‏گذارد و به پشت بام خانقاه مى‏برد ومى‏گوید مى‏خواهم در قیامت جزو ناوه کشان احمد باشم.»

«شیخ در عرفان و طریقت هم مرید اویسى حضرت على بن موسى الرضا بود. اجداد مامحب اهل بیت بودند کما اینکه جریربن عبداللّه در رکاب حضرت على (ع) با دشمنان اسلام‏جنگیده است.»

مذهب شیخ احمد حنیفى بوده است ولى عده‏اى از اولاد او شیعه و عده‏اى هم اهل سنت‏هستند. که در اطراف و اکناف جهان از جمله ایتالیا، مصر، یمن، عربستان، پاکستان و هندوستان‏پراکنده‏اند. شیخ فنا فى اللّه بوده و چنین شخصیت‏هایى اصل اسلامند و به قول شاعر معروف

چنان با نیک و بد سر کن که بعد از مردنت «عرفى»

مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند

«عرفى شیرازى»

شیخ داراى چندین تالیف است و دیوان اشعارى هم دارد که دو بیت از شعر دیوان او چنین‏است

 گر منظر افلاک شود مسکن تو

وز کوثر اگر سرشته باشد گل تو

چون مهر على نباشد اندر دل تو

مسکین تو و سعى‏هاى بى‏حاصل تو

«کرامات شیخ سبب شد که به تدریج منکران سرسخت تابع وى شدند

شیخ پس از سفرهاى‏زیاد هنگامى که در 80 سالگى قصد سفر حجاز داشت در میان راه وقایعى پیش آمد که به دیارخود بازگشت و پس از چند سال هدایت مریدان به رحمت ایزدى پیوست»

وقتى صحبت حاج آقاى شرف‏الدین جامى الاحمدى تولیت تربت جام به اینجا رسید اظهارداشت

«تولیت مجموعه مزار شیخ احمد جام طبق وصیت اولیه از اعلم و ازهد و ارشد اولاد متولى‏با رعایت سلسله مراتب در هر نسل با انجام مراسم باشکوهى از پدر به فرزند منتقل مى‏شود.»

تولیت مجموعه مزار شیخ احمد جام مى‏گوید: متاسفانه مدتى است این مجموعه غریب‏مانده است و هیچگونه تلاشى براى رونق آن نشده و بودجه‏اى معین نگردیده است

 سند اوقاف‏مجموعه را هم در سال 1312 به عنوان امانت از سوى اوقاف خراسان گرفتند ولى هرگز پس‏ندادند و همچنان اوقاف مجموعه را تحویل نداده‏اند

 پس از آن که شیخ احمد نامقی ـ عارف مشهور ـ در سال 536 هـ.ق. درگذشت ، او را در جلوی دروازه معدآباد به خاک سپردند

 قبر شیخ که امروزه در جلوی ایوان قرار گرفته ، با اجر و گچ به طول 20/5 و عرض حدود 2 و ارتفاع حدود 1 متر ساخته شده است و در کنار آن ، درخت پسته کوهی کهنسالی قرار دارد که زایران تربت شیخ ، اعتقاد خاصی بدان دارند

دو سنگ قبر افراشته سفید رنگ بر بالای سر و پایین پای مرقد وی نشانده‌اند که بر روی آن‌ها کتیبه‌هایی به خط کوفی و نستعلیق نوشته شده است و حواشی و قسمت‌های مختلف آن با گل و برگ و طرح مارپیچی و مقرنس زینت یافته است

 بر گرداگرد مزار شیخ ، معجری سفید رنگ به طول 8 متر و ارتفاع 50 سانتی‌متر کشیده‌اند و به فافصله هر یک متر آن ، ستون سنگی سیاه رنگی قرار داده‌اند که تعداد آن‌ها 18 عدد است و بر روی برخی از آن‌ها که در جبهه رو به روی صحن قرار دارند ، کتیبه‌هایی به خط ثلث و نستعلیق دیده می‌شود

    تربت جام، گنجینه ای از هنر معماری

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله جرم انگاری فرهنگ جوانی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله جرم انگاری فرهنگ جوانی در pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله جرم انگاری فرهنگ جوانی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله جرم انگاری فرهنگ جوانی در pdf

1-   مقدمه:   – 1 -
2-جرم انگاری فرهنگ جوانی از منظر اصول جرم انگاری   – 2 -
3-جرم انگاری رسانه ایِ فرهنگ جوانی:   – 9 -
4-بازتاب جرم انگاری جوانی در سیاست های انتظامی   – 13 -
5-رویکرد جرم شناختی به جرم انگاری فرهنگ جوانی   – 15 -
نتیجه:   – 19 -
فهرست منابع:   – 20 -

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله جرم انگاری فرهنگ جوانی در pdf

الف: منابع فارسی

فرجیها، محمد، بازتاب رسانه ای جرم. فصلنامه رفاه اجتماعی، شماره 22، 1385
زینالی، حمزه و همکاران، جرم زدایی در حوزه فرهنگ، مرکز مطالعات توسعه قضایی، 1384
عنصری فرد، عباس، جریحه دار کردن عفت عمومی (چاپ اول)، تهران: نشر آریان، سال 1383
محمودی جانکی، فیروز. حمایت کیفری از اخلاق، مجموعه مقالات علوم جنایی، تهران، انتشارات سمت، سال 1383

ب: منابع انگلیسی

Baily,F. Hale, D. (1998) Popular Culture, Crime, and Justice. Belmont: west/Wastworth publishing
Barak, G (1991) Crime, Capitalist State, Ablany: State University of New York Press
Cohen, s. (1972) Folk Devils and Moral Panic. London.: Macgibbon and Kee
Ferrell, J & sanders, C.R. (1995) Cultural Criminology. Boston: Northeastern
Hamm, M & Ferrell, J. (1994) Rap, Cops and Crime, ACJS today, 13:1,3,
Johnson, L. (1993/4) Silencing Gangsta Rap. Temple Political and Civil Rights Law Review, 3: 25-
Malsch, M. (2007) Stalking: Do criminalization and punishment help, Punishment and Society, 9 (2): 201 – 209
Reuter, (1993) Most Blam TV for Real Life, Rocky Montain News (December 21) : 8D
Stephenson, M – (2007) Young People and Offending: Education, Youth, Justice and Social Inclusion, Cullmpton: Willan

Young, M.C. (2006) Go Directly To Jail: The Criminalization of almost Every Thing, Journal of Criminal law & Criminology. 96(4)

1-   مقدمه

مصرف تولیدات حوزه فرهنگ و هنر بخش مهمی از تجربه های زندگی اجتماعی افراد و به ویژه جوانان و نوجوانان را تشکیل می دهد. دختران و پسران جوان روزانه به روش های مختلف در قالب سرگرمی و گذران اوقات فراغت از محصولات فرهنگی مانند تصویر، فیلم، موسیقی و دیگر جلوه های هنر استفاده می کنند، مدل مو و لباس خود را انتخاب می کنند، با گروه های همسال خود در مکان های عمومی مانند پارک ها، رستوران ها به گشت و گذار می پردازند و در فعالیت های دسته جمعی ورزشی، اجتماعی و سیاسی که توام با شور، نشاط و هیجان جوانی است مشارکت می کنند

مداخله کیفری به منظور نظارت و کنترل بر جلوه های بیرونی این فعالیت ها و علایق امروزه به یکی از پر چالش ترین موضوع های نظام عدالت کیفری در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. تمرکز عمده این چالش بر اختلاف نظرهایی است که در مورد تعیین محدوده  و مرز میان فرهنگ جوانی و امور مستهجن و هرزگی، تشخیص امور هنری از امور غیر اخلاقی و نیز تفکیک میان آرمان خواهی ، آزادی طلبی با آنچه که بر هم زدن نظم و تشویش اذهان عمومی خوانده می شود وجود دارد. سیاستمداران ، روحانیان مذهبی، حقوقدانان، مدیران بخش های مختلف عدالت کیفری و دیگر نیروهای اجتماعی معمولا نقش مهمی در تعیین این حد و مرزها ایفا می کنند. این کنشگران با شناسایی فعالیت های فرهنگی، هنری و اجتماعی مجاز و تشریح آثار و پیامدهای سوء فعالیت ها و علایق غیر مجاز، بسترهای لازم برای استفاده از ابزارهای کیفری برای کنترل جلوه های غیر مشروع فرهنگ جوانی را فراهم می آورند

این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی جرم انگاری های تقنینی و اجرایی فرهنگ جوانی از منظر معیارها و اصول جرم انگاری، و توصیف نقش رسانه ها و عملکرد پلیس در این زمینه، قلمرو و چگونگی مداخله کیفری در این عرصه را با رویکرد جرم شناختی مورد نقد و بررسی قرار دهد

2-   جرم انگاری فرهنگ جوانی از منظر اصول جرم انگاری

در سال های اخیر جرم شناسان در صدد تدوین اصول کلی حاکم بر جرم انگاری برآمده اند و شاخص هایی را به عنوان معیارهای تصمیم گیری برای وارد کردن یک رفتار در قلمرو مداخلات کیفری پیشنهاد کرده اند. مطالعه اجمالی هر یک از این معیارها در قالب پرسش های اساسی که باید پیش از هر گونه جرم انگاری بدان پاسخ داده شود و نیز بررسی جرم انگاری نمادهای فرهنگ جوانی از زاویه این اصول می تواند نقطه آغاز مناسبی برای ورود به بحث باشد

پرسش نخست؛ آیا وضعیت بوجود آمده به درجه ای از مشکل آفرینی رسیده است که مستلزم پاسخ باشد؟

بر اساس این معیار استفاده از ساز و کارهای قانونی و ابزار کیفری در شرایطی مجاز شناخته شده است که مشکل زایی و آسیب زایی آن پدیده به طور مستند به اثبات رسیده باشد. چنانچه پدیده مورد نظر به اندازه کافی شناخته شده نباشد و هدف از هر گونه مداخله برای کنترل آن به طور مشخص تعیین و تعریف نشده باشد، پیش بینی واکنش و پاسخ مناسب امکان پذیر نخواهد بود

مداخلات کیفری در برخی از نمادهای فرهنگ جوانی عموما تحت تاثیر ایدئولوژی های سیاسی و مذهبی است. توسل سخاوتمندانه به ابزارهای کیفری برای کنترل رفتار جوانان در حالی انجام می شود که قانون گذار و مجریان قانون اغلب درک و شناخت کافی از بسترهای بروز و ظهور این رفتارها و شیوه نگرش جوانان نسبت به این خرده فرهنگ های جوانی ندارند و از آسیب ها و صدمه های احتمالی ناشی از آن بی اطلاع اند. نگرش قانون گذار و نهادهای مسئول اجرای قانون نسبت به این رفتارها و پیامدهای اجتماعی آن با توجه به رویکرد ایدئولوژیک به آن با دغدغه ها و ملاحظات دوران جوانی و جلوه های آن همسو و سازگار نیست. از دیدگاه فرهنگ جوانی این فعالیت ها، سرگرم کننده، پر نشاط و لازمه شور و هیجان جوانی است و تحمیل الگوهای رفتاری مورد پذیرش قانون گذار به جوانان با استفاده از الزامات قانونی و برخورد های انتظامی با ملاحظات این فرهنگ همخوانی ندارد

به همین دلیل برخی از جرمشناسان این گونه مداخلات کیفری را بیشتر تحت تاثیر رویکردهای ایدئولوژیک اقلیت حاکم در پاسخ به انتظارات گروه های ذی نفع می دانند و در لزوم اتخاذ هر گونه اقدام رسمی و دولتی در حوزه های مربوط به فرهنگ و اخلاق عمومی ابراز تردید کرده اند

پرسش دوم؛ آیا دولت در این زمینه وظیفه ای بر عهده دارد؟

تمرکز این معیار بر این نکته است که آیا افراد درگیر آن رفتار نمی توانند بدون دخالت دولت و نهادهای رسمی خودشان به یک راه حل رضایت بخش دست یابند؟ چنانچه معضل مربوطه از سوی طرفین یا اعضای جامعه برطرف شدنی باشد و یا سرزنش پذیری آن رفتار از نظر اخلاقی هنوز محل بحث و اختلاف نظر باشد دولت باید از هر گونه مداخله و استفاده از ابزارهای کیفری نسبت به آن رفتار خودداری کند

دولت های مدرن امروزه به ندرت مسئولیت پاسخ گویی به تمامی رفتارهای ناشایست و نامطلوبی که ریشه در فرهنگ و اخلاق عمومی جامعه دارد را بر عهده می گیرند. کنترل اجتماعی محصول تلاش شبکه پیچیده ای از روابط خانوادگی، محیط آموزشی و مذهبی و گروه های همسالان است که به جوانان و نوجوانان می آموزد چه رفتارهایی ناشایست و نامطلوب است و مناسب ترین پاسخ ها به این رفتار چیست. کنشگران این حوزه در نظام پیچیده ای از انگیزش ها و کنترل که از یکدیگر تفکیک ناپذیرند نقش ایفا می کنند. بهره گیری از ابزارها و رویکردهای مختلف غیر دولتی فرصت های جدیدی را برای ایجاد پویایی و تنوع در پاسخ به این پدیده ها فراهم می آورد. اتخاذ رویکردهای ترکیبی نسبت به برخی ازنهادهای انحراف آمیز فرهنگ عمومی موجب کاهش ضرورت استفاده از ابزارهای واکنش رسمی و توسل به اقدامات دولتی برای کنترل این پدیده ها می شود

از این رو ضعف و ناکارآمدی نهادهای اجتماعی مانند خانواده، مدرسه و کانون های مذهبی در تولید هنجارهای رفتاری مورد پذیرش جامعه و مسدود بودن مجراهای قانونی و مشروع برای ابراز احساسات و بیان خواسته ها و نیازهای نسل جوان را نمی توان با توسل به ابزارهای سزاگرایانه و سرکوبگر برطرف ساخت. هر چند پاسخ گویی به پرسش دوم به الگویی که دولت ها در برابر ارزش های اخلاقی و فرهنگی برمی گزینند بستگی دارد، برخی از دولت ها با تاکید بر الگوی تکلیف گرایی بر این باورند که حکومت به موازات سایر وظایفی که بر عهده دارد موظف و متعهد به حمایت کیفری از ارزش های اخلاقی و فرهنگی است. در مقابل برخی دیگر از نظام ها با تفکیک و تمییز میان حوزه اخلاق و فرهنگ با حقوق کیفری چنین تکلیفی را برای دولت قائل نیستند و مداخله دولت در این حوزه ها را فساد آور می دانند. (محمودی جانکی، 1383)

پرسش سوم این است که آیا امکان استفاده از پاسخ های غیر کیفری نسبت به آن پدیده وجود ندارد؟

استفاده از قوانین کیفری باید به عنوان آخرین ابزار مورد توجه قرار گیرد و در وهله اول باید برای کنترل رفتارها از مداخلات غیر کیفری استفاده کرد. برای نمونه در بسیاری از موارد به جای توسل به ابزارهای کیفری می توان از پاسخ های آموزشی ، درمانی، حمایت اجتماعی، حقوقی و دیگر تدابیر مبتنی بر مشارکت اجتماع بهره جست

کارشناسان و صاحب نظران اصلاح قوانین کیفری برای تفکیک میان جرایم واقعی از خطاهای اداری و انحرافات اجتماعی اغلب بر اصل صدمه تاکید می ورزند. بر اساس این معیار ابزارهای کیفری باید صرفا در مورد رفتارهایی که متضمن صدمه یا تهدید جدی به جامعه است به کار گرفته شود. غیر اخلاقی بودن و مغایر بودن برخی از رفتارها با فرهنگ عمومی شرط لازم برای جرم انگاری یک رفتار است اما شرط کافی نیست. قلمرو مداخله های کیفری باید محدود به خطرهایی شود که ارزشهای اجتماعی بنیادین را به طور جدی نقض کرده و مورد تهدید قرار می دهد. بخش عمده ای از مداخلات کیفری در حوزه فرهنگ جوانی مانند وضع ممنوعیت های قانونی و انتظامی برای برخی از اقسام پوشش و آرایش موی سر، تردد و رفت و آمد در مکان های خاص، استفاده از برخی از محصولات فرهنگی متضمن هیچگونه صدمه و آسیبی به دیگران نیست. مضاف بر این صدمه و آسیب ناشی از برخی از رفتارها ضرورت ایجاد تدابیر مناسب را مطرح می سازد اما این امر لزوما به مفهوم تعیین پاسخ کیفری نسبت به آن رفتار نیست

ماهیت برخی از رفتارها به گونه ای است که گزینش پاسخ مناسب نسبت به آن به سادگی امکان پذیر نیست و واکنش به این رفتارها در مرز میان قلمرو مداخلات اجتماعی، اخلاقی، درمانی ، اداری ، حقوقی و کیفری در نوسان است. برای نمونه آیا مرگ شیرین (اتانازی) یک تدبیر پزشکی است برای راحت کردن بیمارانی که به بیماری لاعلاج مبتلا شده اند، یا اقدامی مجرمانه علیه بیمار؟ ایا تنبیه بدنی فرزندان از طرف پدر و مادر گونه ای از نظام تربیتی و انضباطی است یا کودک آزاری؟

مشابه همین پرسش ها را نیز می تواند در مورد امکان بهره گیری از پاسخ های غیر کیفری نسبت به نمادهای فرهنگ جوانی مطرح کرد. آیا شیوه استفاده از تولیدات فرهنگی و هنری بیانگر دغدغه ها ، کنجکاوی ها و احساسات دوران جوانی و ذائقه ی فرهنگی آنان است یا امری غیر مشروع و غیر مجاز؟ آیا پوشیدن چکمه های ساق بلند در زمستان بیانگر خودنمایی و تبرج نامشروع است یا بر فرهنگ پوششی در میان طبقات خاصی از زنان جامعه دلالت دارد؟ آیا قدم زدن و گفتگوی پسران و دختران در رستوران ها و پارک ها و مکان های عمومی از مصادیق خلوت با نامحرم یا رابطه ی نامشروع است یا در قلمرو حقوق و آزادی های عمومی قرار می گیرد؟

پرسش آخر اینکه آیا پاسخ کیفری برای کنترل پدیده مورد نظر کافی است؟

این معیار بر ویژگی هایی مانند میزان سرزنش پذیری رفتار، رعایت اصل تناسب در جرم انگاری و ضرورت حمایت قانونی از بزه دیدگان تاکید دارد

حقوق کیفری عموما مبتنی بر اندیشه مسئولیت فردی در برابر بزهکاری است و ریشه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی که جرم در آن واقع می شود، بندرت مورد توجه قانون گذار قرار می گیرد. به این ترتیب حقوق کیفری به موازات عمومیت بخشیدن به مفهوم جرم در صدد فردی کردن علل و عوامل وقوع جرم بر می آید. عمومیت بخشیدن به جرم بدین مفهوم است که شکایت بزه دیدگان به عنوان تضمینی برای حمایت از افراد توسط دولت پذیرفته شده و حسب مورد متهم شناسایی و تحت تعقیب قرار گیرد. قوانین کیفری همچنین با مسئول شناختن افراد در برابر بزهکاری به معضل جرم جنبه فردی می بخشند. برای نمونه علیرغم شناسایی علل و عوامل پیچیده روانشناختی و جامعه شناختی کودک آزاری، قانون گذار فردی که مرتکب چنین رفتاری شده است را مسئول می شناسد

بخشی از اهداف جرم انگاری و اعمال مجازات به بازدارندگی خاص و عام، تقویت ارزش های اجتماعی و ارسال پیام برای نامطلوب خواندن برخی از رفتارها مربوط می شود. تاثیر جنبه های بازدارندگی قوانین کیفری بر حسب حوزه و قلمرو مداخله کیفری بسترهای فرهنگی – اجتماعی که این قوانین در آن به اجرا در می آیند، متفاوت است. با این حال تحقیقات و مطالعات تجربی در مورد نتایج و پیامدهای مداخله کیفری در حوزه فرهنگ و اخلاق عمومی دلالت بر شکست و ناکامی استفاده ابزارهای کیفری به منظور اصلاح رفتارهای ناسازگار با اخلاق و فرهنگی عمومی دارد (Stephenson, 2007). این در حالی است که هزینه جرم انگاری و اجرای مداخلات کیفری در این حوزه ها افزایش یافته و اعمال قوانین کیفری در این قلمرو روز به روز با موانع و مشکلات بیشتری رو به رو می شود

 هر چند تاکید بر جرم انگاری و مداخله کیفری در حوزه علایق و گرایش های جوانی در کشورهای دارای ملاحظات ایدئولوژیک به مثابه نفی این گونه مداخلات در جوامع سکولار نیست. مطالعه تاریخ حقوق کیفری کشورهای غربی دلالت بر مداخلات حقوق کیفری در حوزه روابط جنسی (جرم انگاری روسپیگری و زنای با محارم) و فساد اخلاقی 0قمار بازی، بدمستی در ملا عام و امور مستهجن;) دارد و باورهای مذهبی هنوز یکی از مهترین منابع تاثیر گذار بر تعریف جرم و تعیین قلمرو آن به شمار می آید. (Roberson& Wallace)

نمونه هایی از این جرم انگاری را می توان در موسیقی رپ  (Rap)مشاهده نمود. به دنبال توسعه شبکه جرم و جرم انگاری جوانی در آمریکا، افراد و جوانانی که در تولید و توزیع موسیقی رپ مشارکت دارند اعم از نویسندگان، اجرا کنندگان، توزیع کنندگان و فروشندگان بارها در معرض دستگیری پلیس و محاکمه قرار گرفته اند. (Johnson,1993/4:25) در انگلستان نیز پلیس اسکاتلند یارد بیش از بیست و چهار هزار آلبوم مربوط به گروه رپ را که از نظر پلیس دارای محتوای هرزگی بود توقیف کرد.  (Baily & Hale, 1998:73)

با این حال ماهیت و قلمرو مداخله کیفری و مبنای تمییز و تشخیص قلمرو اخلاق و فرهنگ عمومی از امور فساد آمیز و مستهجن در این دو نظام با یکدیگر تفاوت اساسی دارد. با توجه به شاخص های مذکور به نظر می رسد مداخله نظام عدالت کیفری (اعم از تقنینی، قضایی و اجرایی) ایران در حوزه فرهنگ و به طور ویژه در عرصه فرهنگ جوانی از اصول و قواعد خاصی تبعیت نمی کند و به دلیل جرم انگاری های مبهم و غیر اصولی در این زمینه جلوه های اصلی این مداخلات را باید در تفسیرهای قضات و به ویژه مدیران پلیس در مقام عمل جستجو کرد

3-    جرم انگاری رسانه ایِ فرهنگ جوانی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پایان نامه تاثیر جریانات فکری قفقاز در انقلاب مشروطیت ایران در p

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  پایان نامه تاثیر جریانات فکری قفقاز در انقلاب مشروطیت ایران در pdf دارای 133 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پایان نامه تاثیر جریانات فکری قفقاز در انقلاب مشروطیت ایران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه تاثیر جریانات فکری قفقاز در انقلاب مشروطیت ایران در pdf

چکیده  الف
پیشگفتار 
مقدمه
فصل اول
کلیات 14-
تعریف و تحدید موضوع 
اهداف تحقیق
بیان مسئله پژوهش
فرضیه های پژوهشی
اهمیت موضوع و ضرورت تحقیق
روش تحقیق
سابقه تاریخی مطالعات و پژوهشهای مرتبط با موضوع پژوهش
تعریف مفاهیم تحقیق
بررسی منابع
الف: منابع دست اول
ب: منابع و تحقیقات خارجی 
فصل دوم
اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ایران و روسیه قبل از 1905م    26-
اوضاع ایران
اوضاع روسیه
فصل سوم
حرکت های بیدارگرانه در ملت های روس و ایران 41-
جنگ ترانسوال
انقلاب ژاپن
شکست روسیه از ژاپن
انقلاب 1905 روسیه
جنگ ارامنه با مسلمانان در قفقاز
فصل چهارم
رهبران فکری قفقاز و نقش آنان در انقلاب مشروطه ایران  55 –
میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی
میرزا فتحعلی آخوندزاده
زین العابدین مراغه ای 
فصل پنجم
نقش مجاهدان قفقازی در جریان انقلاب مشروطه ایران   65-
یپرم خان ارمنی
پانف بلغاری 
فصل ششم
نقش ایرانیان و حزب سوسیال دموکرات روسیه و قفقاز در انقلاب مشروطه ایران  …104 -
عوامل مهاجرت ایرانیان به قفقاز
نقش حزب سوسیال دموکرات روسیه و قفقاز در آذربایجان (تبریز)  …………………
حیدرخان عموا و علی و حزب اجتماعیون و عامیون ایران
مطبوعات قفقاز در انقلاب مشروطه ایران
نقش متمولین قفقاز در انقلاب مشروطه ایران
انجمنهای خیریه ایرانیان در قفقاز
حزب دموکرات در مجلس شورای ملی دوم
نتیجه گیری
تصاویر
فهرست منابع و ماخذ
چکیده انگلیسی

 

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه تاثیر جریانات فکری قفقاز در انقلاب مشروطیت ایران در pdf

کتابها
1 – آدمیت، فریدون، 2535، ایدولوژی مهضت مشروطیت ایران ، تهران ، جلد اول
2 – آدمیت ، فریدون ، 1369، ایدولوژی نهضت مشروطیت ایرن، تهران ، جلد دوم
3 – آبراهامیان ، یرواند ، 1385 ، ایران بین دو انقلاب ، مترجمان کاظم فیروزمند، حسن شمس آوری، محسن مدیر شانه چی، تهران
4 – آفاری، ژانت ، 1379 ، انقلاب مشروطه ایران، تهران
5 – آجودانی ، دکتر ماشاالله ، 1384 ، مشروطه ایرانی ، مترجم مهدی قزوینی ، تهران
6 – آروتونیان ، ک. س ، 1385، انقلاب ایران و بلشویکهای ماورای قفقاز ، مترجم محمد نایب پور ، تهران
7 – آوتورلف ، م کامر . پل هنز، فنی . ب بریان ، شن، لومرسیه کلکژه ، م بنیکس براکساپ، 1377، دو قرن مبارزه مسلمانان قفقاز ، مترجم سید غلامرضا تهامی، تهران
8 – آبادیان ، احمد ، 1383 ، بحران مشروطیت، تهران
9 – افشار، ایرج ، 1359، اوراق تازه یاب مشروطیت و نقش تقی زاده ، تهران
10 – افشار، ایرج ، 1377 ، روزنامه خاطرات عین السلطنه (قهرمان میرزا سالور)، تهران ، جلد چهارم
11 – امیر احمدیان ، بهرام ، 1383 ، گرجستان در گذر تاریخ ، تهران
12 – اتحادیه (نظام مافی)، منصوره ، 1381، پیدایش و تحول احزاب سیاسی مشروطیت (دوره اول و دوم مجلس شورای ملی)، تهران
13 – امیرخیزی ، اسماعیل ، 1379، قیام آذربایجان و ستارخان، تهران
14 – الگار، حامد، 1369، دین و دولت در ایران ، مترجم ابوالقاسم سرّی ، تهران
15 – براون، ادوارد، 1376، انقلاب مشروطیت ایران، مترجم مهدی قزوینی ، تهران
16 – بشیری، احمد ، 1363، کتاب آبی (گزارش محرمانه وزارت امور خارجه انگلیس. درباره انقلاب مشروطه ایران)، تهران، جلد اول
17 – بنیکس، الکساندر، براکس آپ ، مری ، 1371 ، مسلمانان شوروی ، مترجم کاوه بیات، تهران
18 – تهرانی (کاتوزویان)، محمدعلی، 1379، مشاهده تحقیق اجتماعی و سیاسی از تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران
19 – تقی زاده، سیدحسن ، 1379 ، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران
20 – حائری ، عبدالهادی ، 1381 ، تشیع و مشروطیت در ایرن و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران
21 – حاجی بیکلی ، عزیر ، 2535، جنبش مشروطه ایران، تهران
22 – دولت آبادی، یحیی ، 1371 ، حیات یحیی، تهران ، جلد دوم
23 – دهنوی ، نظامعلی ، 1383 ، ایرانیان مهاجر در قفقاز (فعالیت فرهنگی در سالهای 1900 تا 1931 )، تهران
24 – ذکاء یحیی، 1377، روزنامه خاطرات شرف الدوله (میرزا ابراهیم خان کلانتر باغمیشه)، تهران
25 – رسول زاده، محمدامین ، 1377 ، گزارشهایی از انقلاب مشروطیت ایران، مترجم رحیم رئیس نیا، تهران
26- رائین ، اسماعیل ، 1350، یپرم خان سردار، تهران
27 – رائین ، اسماعیل ، 2535، حیدرخان عمواوغلی، تهران
28 – رئیس نیا، رحیم، 1385، ایران و عثمانی در آستانه قرن بیستم ، تبریز ، جلد اول
29 – سرداری نیا، صمد، 1369 ، باقرخان سالار ملی، تهران
30 – شهرام نیا، سید امیر مسعود، 1379، پارلما نتاریسم در ایران ، تهران
31 – شمیم، علی اصغر ، 1374، ایران در دوره سلطنت قاجار، تهران
32 – شهیدی ، همایون ، 1380، بمباران مجلس شورای در سال 1326 هجری قمری، مترجم شرف الدین قهرمان، تهران
33 – صابر ، میرزا علی اکبر ، 1381 ، هوپ هوپ نامه، اردبیل
34 – صفائی ، ابراهیم ، 1381 ، تاریخ مشروطیت به روایت اسناد ، تهران
35 – طالبوف ، عبدالرحیم ، 2536، مسالک المحسنین، تهران
36 – علم، دکتر محمدرضا، 1385 ، کانونهای مقاومت خارج از کشور در عصر مشروطه ، تهران
37 – فرمانفرمائیان ، حافظ ، 1370 ، خاطرات سیاسی امین الدوله ، تهران
38 – کاتم، ریجارد، 1383، ناسیونالیسم در ایران، مترجم احمد تدین ، تهران
39 – کسروی ، احمد، 1378 ، انقلاب مشروطه ایران، تهران
40 – کسروی ، احمد ، 1378، تاریخ هیجده ساله آذربایجان ، تهران
41 – کندی ، پال ، 1371 ، ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ ، مترجمان محمد قائد شرقی، ناصر موفقیان ، اکبر تبریزی ، تهران
42 – گزاو به کوکن ، فرانسوا، 1369، انقلاب روسیه، مترجم دکتر عباس آگاهی ، تهران
43 – گودرزی، غلامرضا ، 1383 ، دین و روشنفکران مشروطه ، تهران
44 – لتیل فیلد، هنری ویلسون ، 1373 ، تاریخ اروپا ، مترجم فریده قره چه داغی ، تهران
45 – ملکزاده ، دکتر مهدی، 1383، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران ، تهران
46 – موزلی ، لئوناردو، طلوعی ، محمود ، 1368، بازی قدرت، تهران
47 – مجتهدی ، مهدی ، 1377 ، رجال آذربایجان در عصر مشروطیت ، تهران
48 – ناهیدی آذر ، عبدالحسین ، تاریخچه روزنامه های تبریز ، تبریز
49 – همایون کاتوزیان، محمدعلی، 1372، اقتصادی سیاسی ایران از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی ، تهران
50 – هلت کار، ادوارد ، 1371، تاریخ روسیه و شوروی ، مترجم نجف دریابندری، تهران جلد دوم
51 – هدایت ، مهدی قلی خان ،مخبرالسلطنه)، 1363، گزارش ایران (قاجاریه و مشروطیت) تهران

مقالات

1 – تکمیل همایون، ناصر ، 1383 ، مشروطه خواهی ایرانیان (مجموعه مقالات) ، تهران
2 – موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1378 ، نهضت مشروطیت ایران (مجموعه مقالات) تهران ، جلد اول
3 – یارشاطر، احسان ، 1382، انقلاب مشروطیت از سری مقالات دانشنامه ایرانیکا، مترجم پیمان متین، تهران

چکیده

به منظور تحقیق و پژوهش در، تاثیر جریانات فکری قفقاز در انقلاب مشروطیت ایران که به عنوان موضوع پایان نامه انتخاب نمودم پس از انجام تحقیقات و مطالعات تاریخی و بررسی اسناد تاریخ معاصر ایران، آن را در شش فصل به شرح زیر تقسیم بندی کردم

        فصل اول: کلیات

        فصل دوم : اوضاع سیاسی ، اجتماع و اقتصادی ایران و روسیه قبل از 1905 م مورد پژوهش قرار گرفت

         فصل سوم : حرکت های بیدارگرانه در ملتهای روس و ایران که مهمترین عوامل آن  جنگ ترانسوال – انقلاب ژاپن – شکست روسیه از ژاپن – انقلاب 1905 روسیه – جنگ ارامنه و مسلمانان در قفقاز

         فصل چهارم : در این فصل به نقش  رهبران  فکری  قفقاز  نظیر میرزا عبدالرحیم  طالبوف ، فتحعلی آخوند زاده  و زین العابدین مراغه ای در انقلاب مشروطه ایران پرداخته شده است

        فصل پنجم : به جهت اینکه مجاهدان قفقازی در پیروزی  انقلاب مشروطه ایران  نقش اساسی داشتند  به نقش یپرم خان  ارمنی و  پانف بلغاری  در این فصل  اشاره شده است

     فصل ششم : نقش ایرانیان مقیم قفقاز در انتقال افکار دموکراتیک به ایران که متأثر از  تفکرات  حزب سوسیال دموکرات روسیه بود در جریان انقلاب مشروطه مورد توجه قرار گرفته است

پیشگفتار

انقلاب مشوطه ایران اولین خیزش ملی ایرانیان علیه حکومت استمداد قارجار پس از 2500 سال تاریخ ایران بود. چون وقوع هر معلولی، علتی دارد، پس حتماً وقوع انقلاب مشروطه در ایران نیز علل و عوامل متعددی داشته است . یکی از مهمترین علل وقوع انقلاب مشروطیت نقش و تأثیر جریانات فکری قفقاز در آن بود. چون درخصوص این علل به طور مستقل کار تحقیقی و پژوهشی از سوی محققین صورت نگرفته است، به همین علت این موضوع را به عنوان موضوع پایان نامه خود انتخاب نموده، و سپس با کمک استاتید محترم پروپوزال آن تهیه و تحویل شعبه تحصیلات تکمیلی دانشگاه شد. و پس از تأیید موضوع پایان نامه و کدگذاری آن، مجوز فعالیت در این زمینه از سوی شعبه تحصیلات تکمیلی صادر شد. بعد از این مرحله با کمک اساتید منابع دست اول این موضوع استخراج و اسامی آنها نوشته شد، و با مراجعه به کتابخانه دانشگاه کتابهای مورد نظر تهیه و پس از انجام مطالعات و بررسی های لازم ، فصل بندی و سپس اقدام به فیش برداری شد. بعد از پایان فیش برداری به تدوین پایان نامه با استفاده از مطالب فیشها اقدام شد. در این امر برخی از کتابهای مورد استفاده را از کتابخانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر و بخشی از کتابهای را از کتابخانه شهرستان بیله سوار و تعدادی را نیز از کتابخانه شخصی خود و برخی از آن را نیز به توسط دوستان تهیه گردید. در پایان جا دارد از دست اندرکاران محترم کتابخانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر و نیز از آقایان داود فکور محقق تاریخ و شهروز دانا مدرس دانشگاه و  همسر عزیزم سرکار خانم پناهی که در تهیه این پایان نامه مرا یاری نمودند کمال تشکر و قدردانی را دارم

مقدمه

منطقه قفقاز از دیرباز جزء قلمرو ایران بود، ولی بعد از جنگهای اول و دوم ایران و روس 1182 ش و 1204 ش طی قراردادهای گلستان و ترکمانچای از ایران جدا شد. بر این اساس مردم این منطقه به جهت قرابت های فرهنگی ، قومی ، زبانی و دینی با ایران ، همواره در جریانات سیاسی و اجتماعی در کنار ملت ایران بودند

دولت روسیه در اواخر قرن نوزدهم به منظور خارج ساختن آن کشور از عقب ماندگی اقتصادی دست به اقداماتی زدند. آنان از سرمایه گذاران اروپایی بخصوص فرانسویان در استخراج معادن آن کشور دعوت بعمل آوردند تا در این امر مشارکت کنند. طی این تصمیم منطقه  قفقازبه جهت وجود میدانهای نفتی مورد توجه دولت روسیه واقع شد

بر این اساس منطقه قفقاز که منطقه حایل میان ایران و روسیه بود بخاطر وجود چاه های نفت باکو و بنادر پر رونق با طوم و کارخانجات نساجی در تفلیس باعث گردید که این منطقه مبدل به کانون تبادلات فکری کارگری گردد. مجاورت این منطقه با ایران باعث شد که تعدادی از کارگران بی زمین که از اوضاع بد اقتصادی و اجتماعی دوران ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به ستوه آمده بودند به منطقه قفقاز مهاجرت کنند

به غیر از کارگران تعدادی از بازرگانان نیز به منظور تجارت با روسیه و اروپا با این منطقه آشنا بودند. برخی از روشنفکران نیز در قالب بازرگان به خاطر نبود آزادی های مدنی در ایران به قفقاز مهاجرت ، و در آنجا اقامت گزیدند. بارزترین این افراد عبدالرحیم طالبوف ، میرزا فتحعلی آخوندزاده زین العابدین مراغه ای بودند که به دلایل اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی نمی توانستند افکار و اندیشه های خود را با وجود حکومت استبدادی قاجار نشو و نمو دهند. آنان با مراجعه به قفقاز به رواج اندیشه های روشنگرانه خود پرداختند. در واقع همین افراد بودند که به عنوان رهبران فکری قفقاز در جریان انقلاب مشروطه ایران موجب بیدرای ملت ایران شدند

همزمانی حضور کارگران ایرانی در چاههای نفتی باکو، مصادف شد با وقوع جریانات سیاسی و اجتماعی ملت روسیه (انقلاب 1905 م) . این رویداد که به دنبال اوضاع بد اقتصادی و اجتماعی آن کشور بخصوص در زمینه کشاورزی ، که روسیه در مرحله سرف که یادگار دوران قرون وسطی بود قرارداشت. در این سیستم دهقانان بی زمین، در زمین های مالکان بیگاری می کردند، آنان از این وضعیت ناراضی بودند. در مراکز کارگری نیز وضع بد معیشتی کارگران و بیش از ده ساعت کار طاقت فرسا باعث بروز هیجانات سیاسی در میان کارگران روسیه در سال 1905 م گردید. که این رویداد در تاریخ روسیه به انقلاب 1905 م شهرت دارد

شروع حرکت های انقلابی ملت روس باعث رشد احزاب و گروههای سیاسی متعددی در ان کشور شد که در میان این احزاب، حزب سوسیال دموکرات روسیه بیش از سایر گروهها در مبارزه علیه استبداد تزاری نقش چشمگیری داشت. بطوری که بعد از شکست روسیه از ژاپن فعالیت و مبارزات این حزب در روسیه گسترش یافت و شعبات این حزب در مناطقی مانند قفقاز (باکو و تفلیس) شروع به فعالیت کردند. در این زمان آزادیخواهان ارامنه که خواهان استقلال از روسیه و عثمانی بودند ابتدا با تشکیل احزابی چون داشناکسیون، هنچاکی و چلنگریان به مبارزات سیاسی پرداخته ولی بعدها در جریان قیام ملت ایران علیه استبداد محمدعلی شاه به همکاری مسلحانه علیه ایشان پرداختند

که نمونه بارز آنان یپرم خان ارمنی است که پس از فتح تهران نیز به ریاست نظمیه تهران منصوب شد

کارگران ایرانی مقیم باکو با عضویت در حزب سوسیال دموکرات با افکار و اندیشه های دموکراتیک آن حزب آشنا شده و با وارد کردن این افکار به ایران که مصادف با وقوع انقلاب مشروطیت در ایران بود باعث تسریع انقلاب ایران شدند. بطوری که حزب همت که شاخه حزب سوسیال دموکرات وابسته به مسلمانان قفقاز بود و دارای تمایلات سوسیالیستی بودند، نقش زیادی در ترویج تفکرات سوسیالیستی درمیان کارگران ایرانی داشت. در داخل ایران نیز شهر تبریز، که اکثریت کارگران ایرانی قفقاز از این شهر بودند. زودتر از سایر نقاط ایران با اندیشه های سوسیال دموکرات های روسی آشنا شدند و در جریان مبارزه علیه حکومت مظفرالدین شاه با تاسیس مرکزی به نام «مرکز عیبی» پیش قدم شدند

در جریان انقلاب مشروطیت ایران سوسیال دموکراتهای روسیه به رهبری لنین از انقلاب ایران حمایت و این انقلاب را از برکات انقلاب 1905م روسیه می دانند. پس از پیروزی انقلاب و تاسیس مجلس شورای ملی باز تعدادی از نمایندگان بخصوص نمایندگان تبریز مانند سیدحسن تقی زاده که متاثر از افکار دموکراتیک حزب اجتماعیون و عامیون باکو بودند. در مجلس موجب تحولات سیاسی و اجتماعی شدند

در دوران استبداد صغیر 1287 ش اقدامات سوسیال دموکرات قفقاز در قالب قیزیکی (مسلحانه) صورت گرفت. بطوری که مجاهدان اعزامی از قفقاز در تحت فرمان ستارخان قرار گرفتند و به مبارزه با استبداد محمدعلی شاه پرداختند. نمونه بارز آن یفرم خان که در قیام مردم گیلان که به رهبری میرزا کریم خان رشتی که او نیز تحت تاثیر افکار سوسیال دموکرات روسیه بود و از کمکهای آنان بی نصیب نبودند. آنان ابتدا با تاسیس کمیته ستار و با همکاری میان مجاهدان رشت، و بعد قزوین و در نهایت در قالب مجاهدان مخالف استبداد از سراسر کشور اقدام به فتح تهران نمودند. عمده ترین کمکی که قیام گیلان به قیام ستارخان کردند، کاستن فشار نیروهای دولتی بر قیام مردم تبریز بود

در میان شخصیت های که نقش زیادی در استقرار نظام مشروطیت در ایران داشت حیدرخان عمواوغلی بود. وی دارای تمایلات سوسیالیستی بود و ابتدا در مشهد در صدد تاسیس حزب برآمد و مقدمات آن را فراهم ساخت، ولی بعد از 11 ماه نتوانست به هدف خود برسد. و به تهران برگشت. ایشان چون از سوی حزب سوسیال دموکرات روسیه ماموریت تشکیل حزبی در ایران بود این اقدام را در تهران که در آن زمان زمینه برای این منظور فراهم شده بود یعنی قیام مردم تهران به رهبری آیت الله طباطبائی و آیت الله بهبهانی در جریان بود، موفق به این کار شد. حیدرخان عمواوغلی پس از تشکیل حزب اجتماعیون و عامیون ایران، این حزب را به دو حوزه خصوصی و عمومی تقسیم کرد. حوزه خصوصی با حضور 7 نفر از افراد مورد اعتماد که اساساً از افراد کمیته ملی بودند اقدام کرد. این حوزه کارهای مهم و فوق سری را طراحی و اجرا می کردند. بعد حیدرخان حوزه عمومی را تشکیل می دهد ولی بعد این حوزه از هم پاشید. حیدرخان با همت و کاردانی علاوه بر تشکیل کمیته مدهشه که وظیفه آن ترور مخالفین بود. موفق به تشکیل حزب اجتماعیون و عامیون در سراسر ایران بخصوص در مشهد و تبریز و گیلان شد

حزب اجتماعیون و عامیون ایران دستوراتی که از مرکز این حزب (باکو) می رسید در ایران اجرا می کردند. و عمده برنامه این حزب ، جدایی دین از سیاست و تقسیم زمینهای زراعی میان زارعین و انجام اصلاحات اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و نیز رواج آزادیهای مدنی مانند آزادی بیان و مطبوعات بود

بعد از فتح تهران مجاهدین اقدام به تشکیل مجلس اعلا کردند. بدین طریق محمدعلی شاه از سلطنت عزل ، و احمد میرزا پسرش به سلطنت رسید و تعدادی از مخالفین مشروطه اعدام و زمینه برای تشکیل دومین مجلس شورای ملی فراهم شد. در آستانه تشکیل دومین دوره مجلس شورای ملی جناح بندی احزاب کشور برای اولین بار شکل گرفت. ولی این جناح بندی در روند جریانات کشور مشکلاتی را پدید آورد

قدرتمندترین حزب در دومین مجلس شورای ملی، حزب دموکرات بود. اعضای این حزب که قبلاً وابسته به حزب اجتماعیون و عامیون باکو بودند ، بعداً در جریان تشکیل حزب دموکرات  که به همت سید حسن تقی زاده ، حیدر خان عمو اوغلی و محمد امین سول زاده تشکیل شد در پی این جریان میان حزب اجتماعیون و عامیون باکو و حزب دموکرات ایران شکاف پدید آمد . علت آن نیز این بود که حزب اجتماعیون و عامیون  باکو خواهان تشکیل حزب مستقل در ایران نبودند و نیز حزب دموکرات ایران دارای تمایلات ناسیونالیستی بودند و خواهان اداره کشور به سبک کشورهای اروپایی بودند. برهمین اساس حزب اجتماعیون و عامیون باکو، حزب دموکرات ایران را به رسمیت نشناخت و از آن  حمایت نکرد

حزب دموکرات ایران چون خواهان اجرای برنامه های دموکراتیک نظیر جدایی دین از سیاست و تقسیم اراضی میان کشاورزان و تمرکز قوی در کشور بود. این برنامه ها خوشایند نمایندگان اعتدالیون بخصوص روحانی قدرت طلبی چون سید عبدالله بهبهانی که خواهان دخالت در امور سیاسی کشور بود، و وجود مالکان و زمین داران بزرگ از تقسیم اراضی میان کشاورزان مخالفت کردند. همچنین سیاست تمرکز قوا چون باعث محدود کردن قدرت خوانین می شد بدین وسیله آنان نیز در زمره مخالفین حزب دموکرات برآمدند با ادامه فعالیت های دموکراتیک حزب دموکرات ایران، د رمجلس شورای ملی مبارزه علیه این حزب از سوی حزب اعتدالیون شدت گرفت. بخصوص بعد از کشته شدن بهبهانی بهانه بدست اعتدالیون افتاد و با آمدن حکم فساد مسلک سیدحسن تقی زاده از سوی علمای نجف ایشان کشور را ترک ، و رهسپار اروپا گردید. سایر همفکران وی (حیدرخان عمواوغلی و محمد امین رسول زاده) بعد از این جریان هر کدام به قفقاز فرار کردند

منطقه قفقاز از لحاظ جغرافیای سیاسی در اواخر قرن نوزدهم یکی از کانون های فکری منطقه بود. زیرا این منطقه در آن زمان توسط دولت روسیه شدیداً تحت کنترل نبود و نزد یکی آن به کانونهای فکری روسیه و عثمانی که در آنها حرکتهای ضد استبدادی صورت گرفته بود . و همچنین این منطقه به خاطر عبور راه های تجاری از آن  مبدل به چهار راه ارتباطی برای تجار و بازرگانان شده بود. همین عوامل باعث شد که روشنفکران قفقاز از این وضعیت پیش آمده به بهترین شکل استفاده نموده و اقدام به انتشار روزنامه ها و مجله هایی با دیدگاههای دموکراتیک کنند

روزنامه های که همزمان با انقلاب مشروطه ایران در قفقاز منتشر می شدند و به انقلاب  مشروطه ایران مساعدت  فکری می کردند . می توان  به  بارزترین آنها به نام  ملا نصرالدین ،  ارشاد ، تکامل ، فیوضات و ایران نو که همه  در قفقاز منتشر می شدند

1 – تعریف و تحدید موضوع

موضوع این پژوهش تاثیر جریانات فکری قفقاز در انقلاب مشروطیت ایران می باشد. منظور از جریانات فکری برخی از جریانات اجتماعی و تضادهای فکری در قفقاز که متأثر از جریانات روسیه و عثمانی و تأثیر سیاستهای انگلستان در جهت کمک و مساعدت های فکری و مطبوعاتی به روشنفکران قفقاز و روسیه بود. نکته مهم در اهداف این موضوع تبیین نقش تعیین کننده این منطقه در حوادث اولین خیزش ملی ایرانیان علیه استبداد قاجار است

در مورد قلمرو زمانی و مکانی پژوهش نیز باید اذعان کرد که این جریانات همزمان با شروع حرکتهای ضداستبدادی ملتهای روسیه و عثمانی و ایران بود، و این هم زمانی باعث تاثیرگذاری متقابل میان این کشورهاست. از لحاظ مکانی نیز نزدیکی منطقه قفقاز به کشورهای ایران و روسیه عثمانی باعث تسریع نفوذ افکار و اندیشه به کشورهای همجوار می شد. نقش مطبوعات در رشد و ترقی حرکتهای مردمی بسیار موثر هستند و در این راستا روزنامه ها و مقالات منتشر شده در قفقاز با ورود به ایران باعث رشد آگاهی های سیاسی و اجتماعی مردم می شد. در این مقوله نقش زبان و فرهنگ ملتها بسیار تاثیرگذار است. در جریان حوادث قفقاز که متاثر از اوضاع سیاسی و اجتماعی روسیه بود. نقش روشنفکران آذربایجان (قفقاز) به جهت همزبانی با مردم آذربایجان ایران بسیار چشم گیر بود. بطوری اولین نقطه از ایران از این جریانات متاثر شد آذربایجان ایران (تبریز) بود. شبیه این گونه حرکتها در مرکز فکری دیگر، یعنی استانبول که آنان نیز به خاطر همزبانی با قفقاز موجب همکاری و هماهنگی روشنفکران دو کانون فکری گردید

در این پژوهش سعی شده است که به خوبی و بدون هر گونه مسائلی تاثیر جریانات فکری قفقاز در انقلاب مشروطیت ایران به روشنی بیان شود

        2- اهداف تحقیق

هدف بنیادی و اصلی این پژوهش بررسی تاثیر حوادث قفقاز در جریان مشروطه ایران بود

و به چگونگی پیدایش این جریانات در روسیه و قفقاز پرداخته می شود. از دیگر اهداف این پژوهش آن بود که روشن شود با ورود این جریانات ابتدا به تبریز و بعد به نقاط دیگر ایران چه تاثیراتی و در زمینه سیاسی و اجتماعی در پی داشت

        3- بیان مسله ی پژوهش

موقعیت خاص قفقاز به عنوان معابر اصلی برای افکار و اندیشه های نو انقلابی ایران در آستانه انقلاب مشروطیت به حساب می آمد. خصوصاً افکار سوسیالیستی با رویکرد اجتماعی که متاثر از شکست روسیه از ژاپن و جریانات اجتماعی روسیه را به همراه داشت

و نیز وقوع انقلاب روسیه 1905 م فعالیت سوسیال دموکراتهای این کشور و قفقاز بر ضد استبداد تزاری بارقه امیدی در دل آزادیخواهان ایران دمیده به طوریکه آنان هم از لحاظ فکری و هم از لحاظ تسلیحاتی نقش تعیین کننده ای در انقلاب مشروطیت ایران داشتند. حتی فرقه سوسیال دموکرات قفقاز در زمان استبداد صغیر پایگاه اصلی مدافعه از تبریز و آماده سازی شرایط در برقراری دوباره مشروطیت در ایران بودند

        4- فرضیه های پژوهشی

1- انقلاب 1905 روسیه: این حرکت ملت روس اولین حرکت مردمی روسیه علیه خاندان تزار بود. که به توسط کارگران و دهقانان و بطور کلی از سوی عامه مردم شروع شد ولی بعدها به توسط نیروهای دولتی سرکوب شد ولی مهمترین تاثیر این حرکت ملت روس تشکیل مجلس شورا  ، هم در روسیه و هم در ایران بود

2- حزب سوسیال دموکرات روسیه: این حزب مهمترین و تاثیر گذارترین حزب در روسیه بود و بطوری که این حزب نه تنها در داخل روسیه بلکه در خارج از آن بخصوص در ایران در جریان انقلاب مشروطه شعباتی در ایران با نامهای حزب اجتماعیون و عامیون در شهرهای مشهد، تهران ، گیلان و تبریز فعالیت می کردند

3- وجود شخصیتهایی چون حیدرخان عمواوغلی و محمدامین رسول زاده و سیدحسن تقی زاده در ترویج افکار دموکراتیک که به تأسی از افکار سوسیالیستی بود. در بیداری ملت موثر بودند. همچنین وجود مجاهدان قفقازی در اردوی گیلان و آذربایجان (یفرم خان و پانف) در شکست دادن استبداد و استقرار دوباره مشروطیت در ایران بسیار موثر بودند

     4 – تفکرات سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فکری که به توسط طالبوف و فتحعلی آخوند زاده و زین العابدین مراغه ای در جامعه مطرح می شود. این افراد در زمینه آموزش ، مشکلات الفبا و نیز ارائه راهکارها در مورد مسائل و مشکلات فوق ، برنامه هایی داشتند

5- نقش مطبوعات قفقاز که متاثر از شرایط جغرافیایی سیاسی بود. این مطبوعات دارای گرایش های دموکراتیک بوده . بطوری که اخبار و اطلاعات ایران که در داخل ، فرصت چاپ و نشر نداشتند. این اخبار با نشر در  مطبوعات قفقاز و بعد با ورود این افکار دموکراتیک به ایران باعث روشنفکری در برخی از طبقات مردم ایران می شد

        5- اهمیت موضوع و ضرورت تحقیق

پرداختن به مسائل قفقاز و پژوهش در خصوص آن برای محققین و پژوهشگران از اهمیت شایانی برخوردار است. زیرا این منطقه از نقاطی است که در آن به طور طبیعی از تضاد فکری بالایی به نسبت سایر نواحی برخوردار است. بطوری که در دوران انقلاب مشروطیت یکی از کانونهای فکری و تاثیرگذار بود. ولی با توجه به اینکه این منطقه سالیان متمادی در استیلای حکومت شوروی سوسیالیستی قرار داشت کمتر کسی به اهمیت آن پی برده است. براین اساس عدم توجه به جریانات منطقه قفقاز در انقلاب مشروطه ایران باعث کم رنگ شدن تاریخ مشروطه ایران خواهد شد زیرا بخش عمده آن متاثر از حوادث و رخدادهای سیاسی و اجتماعی منطقه قفقاز بوده است

         6 – روش تحقیق

این پژوهش تحقیقی است از نوع تحقیقات بنیادی و نظری بر پایه مطالعات کتابخانه ای که با استفاده از روشهای توصیفی و تشریحی و تحلیل و استدلال و با تکیه بر منابع معتبر تاریخ صورت گرفته است، پژوهش با رعایت ترتیب زمانی رویدادها و با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده و با نقد تاریخی و تطبیقی وقایع و اخبار با هم دیگر با ملاحظه ارجحیت اخبار و راوی و برقراری روابط علی و معلولی انجام گرفته است

        7- سابقه تاریخی مطالعات و پژوهشهای مرتبط با موضوع پژوهش

به طوری که ذکر شد منطقه قفقاز تحت تسلط دولت شوروی بود. تمامی اسناد و مدارک این منطقه توسط دولت شوروی در آرشیو وزارت امور خارجه آن کشور نگهداری می شد. و دسترسی به آن برای محققان غیرممکن بود. به همان خاطر پژوهشگران به منظور بررسی این منطقه از محتوی کتابهای تاریخی استفاده می کنند. این مسئله باعث شده که بررسی تاثیر جریانات فکری قفقاز در انقلاب مشروطه ایران بصورت پراکنده در کتابهای تاریخ مشروطه مطرح شود

بیشترین پژوهش دراین خصوص توسط محققین روسی مانند ایوانف، تریا و ایرانسکی شده است و چون این نویسندگان خود دارای گرایشات سوسیالیستی بودند به همان خاطر انقلاب مشروطه ایران و جریانات قفقاز را دخیل در این موضوع می دانستند. در میان نویسندگان ایرانی ، تاثیر جریانات فکری قفقاز در انقلاب مشروطه ایران توسط کسانی چون فریدون آدمیت ، احمد کسروی و دکتر مهدی ملکزاده و رحیم رئیس نیا در کتابهای تاریخیشان به صورت پراکنده مطرح شده است

         8 -  تعریف مفاهیم تحقیق

قفقاز : منطقه ای است در شمال ایران و میان دریای سیاه و دریای خزر واقع است این منطقه از شمال به روسیه و از جنوب ایران و از شرق و غرب دریای سیاه و خزر محدود می شود. این منطقه پس از استقلال از قلمرو شوروی به سه کشور مستقل به نامهای آذربایجان و ارمنستان و گرجستان تقسیم شدند. به جهت اینکه دارای اقوام و ملیت های متعددی هستند، تضادها و تعارضات فرهنگی و قومی در آن بیشتر است

حزب سوسیال دموکرات : تاثیرگذارترین حزب روسیه در جریان انقلاب 1905 و بعد از آن بود بطوری که این حزب نه تنها در روسیه بلکه در خارج از آن کشور شعبات متعددی داشت. و مهمترین نقطه قوت آن حزب داشتن تمایلات دموکراتیک بود. و بارزترین رهبران آن لنین و استالین بود

حزب اجتماعیون و عامیون: این حزب نخستین بار در شهر باکو در میان کارگران ایرانی به توسط نریمان نریمانف که دارای تمایلات سوسالیستی که متاثر از اندیشه های حزب سوسیال دموکرات روسیه بود شکل گرفت بعدها با تلاش حیدرخان عمواوغلی و محمدامین رسول زاده در شهرهای مشهد و تهران و تبریز و رشت شعباتی ایجاد شد. این حزب با حزب اجتماعیون و عامیون باکو ارتباط مستمر داشت

حزب دموکرات ایران: این حزب پس از فتح تهران توسط کسانی چون حیدرخان عمواوغلی و سیدحسن تقی زاده و محمدامین رسول زاده تاسیس شد و هدف از آن تشکیل حزب مستقل در ایران و اداره کشور بصورت دموکراتیک بود. این حزب در ادامه کار خودشان  در مجلس شورای ملی به خاطر مخالفت حزب اعتدالیون نتوانست به اهداف خود برسد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   256   257   258   259   260   >>   >