سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله دستگاه فرز در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله دستگاه فرز در pdf دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله دستگاه فرز در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله دستگاه فرز در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله دستگاه فرز در pdf :

دستگاه فرز

دستگاه فرز یکی از ماشین‌های ابزار است و در ماشین‌کاری بکار می‌رود.
این دستگاه ظاهری شبیه درل‌های میزی دارد با این تفاوت که داری حد اقل سه محور حرکتی میز می‌باشد (x y z)
ابزار برنده این دستگاه را تیغ فرز نامند. برخی کارهایی را که میتوان روی این دستگاه انجام داد
• صفحه تراش
• شیار در آوردن
• برش
• کنار تراشی
• چرخدنده تراشی
• چرخ دنده مارپیچ تراشی
• کارهای کپیه به‌وسیله ماشین فرز کپی
• فرم تراشی به‌وسیله تیغ فرز فرم.
ماشینهای فرز را به طور کلی می‌توان به دو دسته تقسِم کرد:
• ماشینهای فرز عمومی
• ماشینهای فرز مخصوص

ماشینهای فرز عمومی خود به ماشِنهای فرز افقی و عمودی تقسِم می‌شود:
ماشینهای فرز افقی:
محور این نوع ماشینهای فرز افقی و میز انها در سه جهت عمود بر هم -طولی و عرضی و قائم حرکت می کند. ماشینهای فرز افقی ممکن است ساده یا اونیورسال باشند. میز ماشینهای فرز افقی اونیورسال علاوه بر حرکات مذکور دور محور قائم می چرخد و در نتیجه نه تنها در جهت موازی یا عمود بر محور ماشین بلکه در امتداد هر زاویه ای نسبت به آن در صفحه افقی حرکت می کند. ماشینهای فرز افقی بیشتر برای تراشیدن سطوح و شیارهای مستقیم و مارپیچ و فرم تراشی و رنده تراشی به کار می رود.
قسمت‌ها اصلی ماشین فرز افقی ساده: 1- ستون 2- محور مکانیزم جعبه دنده 3-جعبه دنده سرعت 4- میز 5- بازوی فوقانی 6- گلویی 7- صفحه رنده بند 8- زانوی ماشین
ستون ماشین از آهن ریختگی و به شکل قوطی ساخته شده و در داخل آن الکتروموتور مکانیزمهای محرک، جعبه دنده سرعت، مکانیزم بار و گلویی ماشین سوار شده اند.
زانوی ماشین تکیه گاه محکمی برای میز ماشین است و در قسمت فوقانی ان راهگاههایی جهت حرکت میز تعبیه شده است. برای اینکه بتوان قطعه کار را به طور عمودی بار داد زانوی ماشین را طوری می سازند که بتواند در روی ستون قائم حرکت کند.
گلویی ماشین محوری است فولادی و مجوف که در ان تیغه های فرز ثابت می شوند. جعبه دنده سرعت برای تغییر دادن سرعت دورانی گلویی (محور) در نظر گرفته شده است. جعبه دنده بار برای حرکت میز در سه جهت به کار می رود.

ماشین فرز عمودی
ساختمان ماشین فرز عمودی همانطور که از عکس پیداست شبیه ماشین فرز افقی ست با این تفاوت که محور آن قائم است و میز آن در سه جهت عمود به یکدیگر حرکت می کند. از ماشینهای فرز قائم بیشتر برای تراشیدن سطوح به وسیله فرز‌هایی که لبه برنده شان روی پیشانی آنها قرار دارد استفاده می کنند.
انواع تیغه‌های فرز
ابزار برش در این دستگاه عبارت‌اند از تیغه انگشتی، پولکی، غلتکی، مدولی، چلچله‌ای عملیات مختلفی که به وسیله تیغه های فرز انجام می گیرد موجب تنوع شکل و اندازه این ابزارها شده است. چنانچه از این لحاظ بر تمام ابزارهای دیگر که در ماشین سازی مورد استفاده واقع می شوند رجحان دارد. با این حال انتخاب تیغه فرز در اغلب موارد به هیچ وجه دشوار نیست زیرا شکل و اندازه سطحی که باید فرز کاری شود و کیفیت عمل فرز کاری (زبر تراشی یا پرداختکاری) شکل و اندازه فرز را مشخص می کند. شکل هندسی تیغه فرز به شکل هندسی رنده برنده است و علاوه بر لبه برنده اصلی یک یا دو لبه فرعی دارد. تیغه های فرز را می توان از لحاظ زیر تقسیم بندی کرد: الف) وضع دنده‌ها نسبت به محور تیغه فرز: فرز های غلطکی و مخروطی و زاویه ای و پیشانی تراشی. ب) شکل دنده‌ها: فرز های دنده راست و دنده مارپیچ و دنده کج. ج) ساختمان داخلی: فرزهای یکپارچه ساده و مرکب و چندپارچه. د) طریقه بستن تیغه فرز: فرزهای سوراخدار و انگشتی. ه) طرز انجام کار: فرزهای غلطکی و پولکی و زاویه ای و پیشانی تراش و فرم تراش و دنده تراش و پیچ تراش و غیره. تیغه های فرز را بر حسب شکل و نوع کاری که انجام می دهند به شرح زیر تقسیم بندی می کنند : 1- فرز های غلطکی: فرز های غلطکی با دنده های راست یا مارپیچ که بر سطح جانبی استوانه ای قرار گرفته است برای تراشیدن سطوح همواره به کار می رود. امروزه بیشتر فرزهای غلطکی را با دنده های مارپیچ می سازند.
لبه برنده این فرزها تدریجا در کار فرو می رود و در نتیجه تیغه فرز آرامتر کار می کند و سطح تراشیده شده به وسیله آن هموارتر و صاف تر می‌شود. بعلاوه هدایت براده در این فرزها بهتر انجام می گیرد زیرا خود دنده فرز نیز در کنار زدن براده کمک می کند. چون شماره دنده های فرز مارپیچی که در ان واحد با هم کار می کند زیادتر از فرز های دنده راست است می توان از شماره دنده های آن کاست و در نتیجه دنده های آنها را درشت تر از دنده های فرز دنده راست هم قطر آنها ساخت و به این ترتیب هم بر استحکام دنده های فرز افزود و هم فاصله بین دنده‌ها را برای هدایت براده زیادتر کرد. امروزه از فرز های دنده راست فقط برای تراشیدن سطوح به عرض 35 میلیمتر استفاده می کنند. زاویه تمایل دنده های مارپیچی را برای فرز های دنده ریز در حدود 20 تا 25 و برای فرز های دنده درشت در حدود 50 تا 55 درجه انتخاب می کنند. نقص فرز های دنده مارپیچ این است که هنگام فرز کاری با آنها فشار محوری ایجاد می شود. مقدار این فشار به زاویه تمایل دنده‌ها بستگی دارد. به این دلیل گاهی دو تیغه فرز دنده مارپیچ را که جهت تمایل دنده های آنها مخالف یکدیگر (یکی راست و دیگری چپ است) ولی زاویه تمایل آنها مساوی است روی ماشین فرز می بندند تا فشار محوری آنها روی آربور و محور ماشین خنثی شود. 2- فرز های پولکی: این فرزها را برای در آوردن شیارهای مختلف و بریدن فلزات و کارهای دیگر به کار می برند. دنده های فرز شیارتراشی هم از جلو و هم از طرفین کار را می تراشند یعنی سطح جانبی فرز عمل اصلی فرز کاری را انجام می دهد و پیشانی های آن جدار شیار را صاف و پرداخت می نماید. فرز های پولکی برای در آوردن شکافهای باریک (شیار سرپیچها و غیره) و بریدن فلزات به کار می روند و گاهی فرزهای اره ای نیز نامیده می شوند. به وسیله این تیغه فرزها می توان شکاف هایی به عرض 3/0 تا 4 میلیمتر در فلزات ایجاد نمود. فرزهای غلطکی و پولکی بزرگ را اغلب دو پارچه می سازند یعنی بدنه فرز را از فولاد معمولی و تیغه های آن را از فولاد های ابزار یا تندبر ساخته به یکدیگر متصل می کنند. 3- فرزهای انگشتی: این فرزها دارای ساق مخروطی یا استوانه ای هستند که به وسیله کلاهک یا فشنگهای مخصوص در سوراخ محور ماشین فرز محکم می شوند. از این فرزها برای تراشیدن شیارهای باریک به اشکال مختلف استفاده می شود.
تیغه‌های فرز: این تیغه‌ها نگاتیو دنده‌ها هستند و با براده برداری از دیسک شکل دنده را ایجاد می‌کنند
ماشینهای فرز و ساختمان آنها
1- ماشین فرز زانوئی و ستونی
2- ماشین فرز تولیدی (دروازه ای)
3- ماشین فرز مخصوص
اگر چه بعضی از عملیات اصلی فرزکاری به وسیله ماشینهای فرز زانوئی ستونی انجام گرفته است ولی قابل فهم و درک است که بر اثر توسعه یافتن مهارتها سازندگان ماشینها انواع ماشینهای فرز مخصوص دیگری را به بازار عرضه نموده، زیرا که برای اجراء کارهای پیچیده و مهم نیاز به ماشینهای پیچیده تر بوده تا بتوان با آنها با صرف وقت کمتری انجام داد. بنابراین این اصل بحث ما درباره ماشین فرز زانوئی ستونی تمرکز خواهد یافت.
ماشین فرز زانویی و ستونی
این نوع ماشین فرز یک نوع ماشین فرز استاندارد شده است. که بر اساس دو جزء اصلی که قبلاً طراحی شده نامگذاری می گردد.
1- ستون که فرم قاب شکلی دارد.
2- زانو که در جلو ستون قرار گرفته که دارای شیارهای دم چلچله ای برای قرار گرفتن میز می باشد.
معمولاً این ماشینها در دو نوع مختلف ساخته و در بازار کار وجود دارد که عبارتند از:
1- ماشین فرز افقی ساده
در این ماشینها میز در جهت طولی حرکت رفت و برگشت داشته و محور اصلی روی کشوئی که در روی ستون به صورت افقی قرار دارد حرکت عرضی می کند. علاوه بر آن محور که در جلو کشوی عرضی نیز به صورت عمودی قرار دارد می تواند به سمت میز ماشین دارای حرکت عمودی بالا و پایین داشته باشد. این حرمت نیز به وسیله هیدرولیک کنترل می گردد. همچنین این ماشین نیز با دستگاه کپی مجهز است که برای تولید قطعات نرم دار طراحی شده است دقت آنها زیاد و ماشینهای بسیار حساسی است.
نوع دیگر ماشینهای فرز با بدنه ثابت که با دستگاههای کپی مجهز می باشند که از این ماشین نیز برای تولید زیاد و همچنین قطعات فرم دار استفاده می گردد. عموماً این نوع ماشینها را با دستگاههای هیدورلیکی انتقال حرکت مجهز می نمایند. قطعه کپی (مدل) در سمت راست میز ماشین کپی قرار گرفته و میله هدایت که در روی مدل قرار گرفته حرکت از مدل به قطعه مورد تراش منتقل شده و فرزکاری قطعات صورت می گیرد.
ماشین فرز با بدنه ثابت برای تولید قطعات به صورت انبوه طراحی شده است. میز ماشین مستقیماً در روی ریل قرار دارد و فقط می تواند حرکت طولی داشه اشد. محورهای ماشین که به صورت افقی جاسازی شده می تواند حرکت عرضی و نیز حرکت عمودی داشته باشد.

2- ماشین فرز عمودی
ماشین فرز عمودی تفاوت کلی با سایر ماشینهای فرز دارد. این نوع ماشینها دارای محور عمودی است که تیغ فرز به صورت عمودی در داخل محور اصلی قرار گرفته و محکم می گردد. البته تیغ فرز را در داخل محور که خود دارای دنباله مخروطی است قرار داده و سپس آنها را در داخل محور اصلی که در داخل دستگاه سر عمودی بوده جاگذاری نموده و محکم می نمایند.
محور اصلی که تیغ فرز در داخل آن قرار گرفته به وسیله چرخ دستی به سمت پائین و یا بالا حرکت می کند، که می توان با این عمل به کار بار داد. در بعضی از ماشینهای فرز عمودی بار عمودی ممکن است به صورت خودکار صورت گیرد.
محور ماشین فرز عمودی درست مثل ماشینهای مته است که در همان سمتی که میز قرار دارد قرار گرفته است. ابزار برش (تیغ فرز) در داخل محور بسته شده بنابراین در این نوع ماشینها از محور تیغ فرز استفاده نمی گردد. بلکه به جای آن از گیره فشنگی (کلت های) مخصوص استفاده می گردد. میز ماشین نیز داری حرکت طولی عرضی و عمودی است.

به طور کلی ماشینهای فرز عمودی مانند سایر ماشینها دارای سرعتهای مختلف بوده که برای انواع تراش فلزات با انواع تیغ فرزهای انگشتی و یا تیغ فرزهای پیشانی تراش استفاده می گردد.
قسمت های‌مهم این دونوع‌دستگاه‌را که از متداولترین آنهاست می توان چنین معرفی کرد:
1- پایه میز
2- فلکه تنظیم ارتفاع میز (فلکه حرکت عمودی میز)
3-کشوی حرکت عرضی میز
4- فلکه تنظیم حرکت عرضی میز
5- میز اصلی ماشین
6- دسته حرکت طولی میز ماشین
7- اهرم حرکت اتومات میز
8- سردستگاه (درفرز افقی ) وکلگی ماشین (در فرز عمودی )که قابل تنظیم است
9- ضامن کلگی (درفرز افقی ) وفلکه تنظیم حرکت عمودی محور (درفرز عمودی )
10- محور کار یا درن (درفرز افقی ) ومحورکار یا گلویی (درفرز عمودی )
11- اهرم تغییر عده دوران
12- اهرم تنظیم مقدار پیشروی
13- محدود کننده های حرکت اتومات میز
سیستم خنک کاری
به منظور کم کردن اصطکاک بین ابزار و قطعه کار همچنین حفاظت لبه برنده ابزار لازم است از مواد خنک کاری استفاده شود و بدین منظور در فولادهای معمولی از آب و صابون و در فرز کاری چدن و آلومینیوم از نفت استفاده می کنیم .
برای جاری کردن آب صابون یا ماده خنک کاری در محل براده برداری از پمپ و یا سیستم معینی استفاده می شود.
1- شیر مواد خنک کننده 2- پیچ سفت کننده 3- میله نگه دارنده
کارهائیکه بوسیله ماشین فرز میتوان انجام داد :
در صنعت دستگاه های زیادی موجود است اما دستگاه فرز مهمترین و دقیقترین دستگاه صنعتی ایست که دارای انواع متعددی نیز میباشد.
ابزار برنده این دستگاه را تیغ فرز نامند تقریبا کارهایی را که میتوان روی این دستگاه انجام داد :
1- صفحه تراش 2- سیاردر آوردن 3- برش
4- کنار تراشی 5- چرخدنده تراشی 6- چرخ دنده مارپیچ تراشی
7- کارهای کپیه بوسیله ماشین فرز کپی 8- فرم تراشی بوسیله تیغ فرز فرم.

ماشینهای فرز مدل FP4M

ماشینهای فرز مدل FP4M یک ماشین یونیورسال جدید وقوی و از نظر اندازه متوسط می باشد و برای فرز کاری وسوراخکاری (داخل تراشی) ساخته شده است. با استفاده از تجهیزات اضافی همراه ماشین می توان انواع مختلف از قطعات را به طور ایده آل با ماشین فرز FP4M در کارگاههای ابزار سازی کارخانه های تولیدی آزمایشگاههای صنعتی و تعمیرگاهها ماشین کاری کرد.
ظرفیت زیاد تراشکاری سادگی کار بی خطر بودن و قیمت مناسب ماشین را از نظر اقتصادی در اهمیت ویژه ای قرار می دهد.
تیغه فرز
انتخاب تیغه فرز
برای براده برداری از قطع کار در فرز کاری از تیغه چند لبه استفاده می شود که آن را تیغه فرز می نامند. لبه های برنده تیغه فرز فرم گوه ای دارند(مانند رنده تراشکاری) که در روی محیط دایره ای قرار گرفته اند. در فرزکاری هر یک از لبه های تیغه فرز در حین گردش دورانی خود مدت
کوتاهی براده گیری می کنند و تا نوبت بعدی بدون براده برداری آزاد گردش کرده خنک می شوند ؛از این رو تیغه فرزها مانند رنده تراشکاری در اثر برش تحت فشار دائم قرار نمی گیرند ،و براده برداری با آنها سریعتر انجام میشود.جنس تیغه فرزهاتیغه فرزها از مواد مختلفی ساخته می شوند که چندنمونه از آنها را ذکر می کنیم.

فولاد افزار آلیاژی تند بر: تیغه فرزهایی که از فولادتندبر ساخته می شوند،متداولترین نوع تیغه ها هستندکه در صنعت به منظور صرفه جویی در هزینه از آناستفاده می شود. در جنس این فولادها علاوه بر آهن و کربن عناصری نظیر: وانادیم،مولیبدون،ولفرام و کروم به میزان زیاد آلیاژ شده ،ازاین رو قدرت تحمل و برش زیاد را دارد و تا 600 درجه سانتیگراد قدرت خود را حفظ
می کند و آن را با علامت SS نشان می دهند. نوع دیگر فولاد آلیاژی که آب آلیاژ
فولاد و کربن و ولفرام و کبالت به نام فولادHSS است وتا حدود 900 درجه سانتیگراد قدرت تحمل و برش دارد.کاربیدهای سمانته شده:این تیغه ها از موادی ساخته می شوند که فاقد آهن هستندو آن را به طریق مثال سرامیک از کاربیدهای پودر شده تنگستن و تیتانیوم می سازند. کاربیدها مخلوطی هستند از کربن با فلزات دیر گداز و بهترین شرایط برش را دارا می باشند و قابلیت برش خود را تا حدود 900 درجه سانتیگراد حفظ می کنند. این تیغه ها احتیاجی به عملیات سخت کردن ندارند و از استحکام طبیعی برخوردار هستند.
کاربیدها انواع و اقسام گوناگون دارند که با حروف چون کاربیدهای سمانته گران هستند از این رو فقط لبه های برنده تیغه ها از این جنس انتخاب می شود که به وسیله لحیم کاری یا پیچ بر روی بدنه تیغه قرار می دهند.
سرامیکها: سرامیکها مواد جدیدی هستند و محاسن زیادی دارند و از جمله می توان از مواد ارزان قیمت استفاده کرد مانند اکسید آلومینیوم (Al2O3 ) که در نظر است جایگزین کاربیدها شود فولاد افزار سازی: تیغه هایی که از فولاد افزار سازی ساخته می شوند دارای قدرت براده برداری کم هستند و بدین سبب در مصارف محدود از آنها استفاده می شود. این فولادها مقدار 1 تا 12 % کربن دارند و با توجه به پیشرفت های فنی کنونی استفاده از این تیغه ها مفیدو مقرون به صرفه نیست و تا دمای 300 درجه سانتیگراد می تواند مقاومت کند.
زوایای تیغه فرزها
لبه برنده این تیغه فرزها مانند رنده های تراشکاری دارای زوایا آزاد-براده و گوه است که در شکل زیر نشان داده شد که به تعریف آنها می پردازیم قبل از تعریف این زوایا لازم است سطوح فرز کاری را تعریف کنیم تا از اصطلاحات به کار برده شده در تعاریف زوایا آگاه باشیم
سطوح فرز کاری به دو دسته تقسیم می شوند:
الف) سطوح تیغه فرز ب) سطوح قطعه کار سطوح واقع بر تیغه فرز سطح براده: سطح براده به سطحی از تیغه فرز گفته می شود که در هنگام فرزکاری براده های برداشته از روی قطعه کار بر روی آن قرار می گیرد -سطح آزاد: سطح آزاد به سطحی از تیغه فرز گفته می شود که مقابل سطح برش قرار می
گیرد و ممکن است به نام سطح فاز تیغه فرز نیز نامیده شود
سطوح قطعه کار
سطح کار: سطح کار به سطحی گویند که از روی آن براده برداری می شود
:زاویه بین سطح براده و سطح آزاد را “زاویه گوه تیغه فرز” می نامند و با نشان می دهند و مقدار آن بسته به جنس قطعات فرق می کند.
در اجسام سخت مقدار آن بیشتر و در اجسام نرم مقدار آن کمتر است و مقدار تقریبی آن مانند زوایای رنده های تراشکاری است و در حدود 56 تا 81 درجه است.
زاویه گوهسطح کار شده: سطح کاری که پس از براده برداری در روی قطعه کار ظاهر میسطح برش: سطح برش به سطحی از قطعه کار گفته می شود که مستقیما زیر لبه برنده تیغه شود”سطح کار شده” نامیده می شود.
: زاویه بین سطح آزاد تیغه و صفحه مماس بر سطح برش را “زاویه آزاد تیغه” می نامند و با
علامت نشان می دهند .مقدار آن تقریبا بین 4 تا 14 است زاویه براده : زاویه بین سطح براده و سطح قائم برسطح برش به نام” زاویه براده” می نامند و با علامت نشان می ددهند (شکل2) و مقدار تقریبی آن بین 5 تا 30 است.زاویه برش : مجموع زوایا ی آزاد و گوه را به نام “زاویه برش” می نامند و با علامت نشان می دهند.
زاویه مارپیچ تیغه فرز : تیغه فرز ممکن است دارا لبه های برنده مستقیم (موازی محور فرز) و یا لبه برنده مارپیچ باشند مقدار این زاویه به گام مارپیچ لبه برنده تیغه بستگی دارد .برای براده برداری اجسام سخت مقدار این زاویه کم و در حدود 10 تا 35 است و در اجسام نرم مقدار این زاویه بیشتر و بین 25 تا 45 است الف: لبه های برنده مستقیم(موازی محور فلز) با تمام طول لبه خود براده برمی دارند و به آن سبب کار فرز ضربه ای است و قدرت برش کم است.
ب: لبه های برنده مارپیچ که آرامتر کار می کنند و هنگامی که یک دنده از کار خارج می شود دنده دیگری مشغول براده گیری شده است براده ها هم به پهلو ریخته می شوند
اصول فرزکاری
قطعات مختلفی که جنسشان از فولاد، چدن، فلزات غیرآهنی و یا مواد مصنوعی بوده و لازم باشد که دارای سطوح هموار و یا خمیده و یا اینکه دارای شکاف و دندانه و غیره باشند می‌توان فرزکاری کرد. سطوح جانبی قطعاتی که فرز می‌شوند ممکن است روتراشی شده و یا پرداخت شده باشد لیکن قطعاتیکه احتیاج به سطح تراشیده شده خیلی پرداخت داشته باشند مانند راهنماهای ماشین‌های ابزار پس از فرزکاری آن‌ها را شابر زده و یا بوسیله سنگ پرداخت می‌کنند;
قطعات مختلفی که جنسشان از فولاد، چدن، فلزات غیرآهنی و یا مواد مصنوعی بوده و لازم باشد که دارای سطوح هموار و یا خمیده و یا اینکه دارای شکاف و دندانه و غیره باشند می‌توان فرزکاری کرد. سطوح جانبی قطعاتی که فرز می‌شوند ممکن است روتراشی شده و یا پرداخت شده باشد لیکن قطعاتیکه احتیاج به سطح تراشیده شده خیلی پرداخت داشته باشند مانند راهنماهای ماشین‌های ابزار پس از فرزکاری آن‌ها را شابر زده و یا بوسیله سنگ پرداخت می‌کنند.
طریقه عمل فرزکاری :
در موقع فرزکاری در اثر گردش تیغه فرز که لبه‌های برنده آن روی محیط دایره‌ای قرار دارند از کار براده‌هایی قطع شده و برداشته می‌شوند تیغه فرز را ابزار چند لبه (دنده) نیز نامیده‌اند و برای آن که دنده‌های تیغه در کار نفوذ داشته باشند فرم گوه‌ای دارند (مانند رنده تراشکاری).حرکت دورانی تیغه فرز حرکت اصلی یا برش نام دارد.برای ایجاد ضخامت براده کار دارای یک حرکت مستقیم الخط و یا به اصطلاح حرکت بار است. حرکت اصلی و بار بوسیله ماشین فرز صورت می‌گیرد. در فرزکاری هر یک از دنده‌های تیغه فرز در حین گردش دروانی خود فقط مدت کوتاهی براده‌گیری می‌کنند و تا نوبت‌ بعدی بدون آن که براده بگیرند آزاد گردش کرده و خنک می‌شوند لذا این ابزار مثل رنده تراشکاری در اثر برش تحت فشار دائم واقع نمی‌گردد.
فرزکاری بوسیله بدنه و یا پیشانی تیغه فرز (فرز غلطکی و تیغه فرز ساده) :
موقعی که قطعه‌ای را با بدنه فرز غلطکی می‌تراشند محور تیغه به موازات سطح کار واقع می‌شود.تیغه فرز فرم غلطکی را داشته و با لبه‌هایی که در دورادور بدنه‌اش دارد از قطعه کار براده جدا می‌کند و براده‌های جداشده فرم (واو) را دارند. در تراش با پیشانی تیغه فرز محور تیغه فرز عمود بر محور کار قرار می‌گیرد. در این حال تیغه فرز تنها با دندانه‌های محیط خود کار نکرده بلکه مقطع دندانه‌ها که همان پیشانی فرز باشد نیز کار می‌کنند و براده‌هایی که گرفته می‌شود دارای ضخامت یکنواخت هستند.
مقایسه تراش با بدنه و تراش با پیشانی فرز :
وقتی بدنه تیغه فرز از کار براده بر می‌دارد چون براده‌ها ضخامت نامتساوی دارند فشار بر ماشین فرز یکنواخت نیست و در نتیجه اگر تیغه فرز لنگی محیطی مختصری داشته باشد جلوگیری از آن به سهولت مقدور نخواهد بود.وجود این لنگی باعث می‌شود که روی سطح فرز شده کار برای هر دور گردش تیغه یک علامت موجی (موج فرز) نقش ببندد.اما موقعی که پیشانی فرز براده بر می‌دارد همانطور که قبلاً هم ذکر شد ضخامت براده سرتاسر یکنواخت است و به همین جهت هم فشار وارده بر ماشین یکنواخت خواهد بود و در نتیجه قدرت براده‌گیری ماشین به طور عموم در حدود 15 درصد الی 20 درصد نسبت به طریقه قبل بیشتر خواهد بود و چنانچه تیغه فرز هم لنگی محیطی مختصری داشته باشد در این حال روی هموار بودن سطح تراشیده شده هیچ اثری نداشته و به همین جهت هم سطوح بدست آمده نسبت به تراش با بدنه تیغه صافتر خواهند بود.لذا توصیه می‌شود که حتی‌الامکان سطوح هموار کار را به این طریقه فرزکاری نمایند.
فرزکاری با حرکت همراه و معکوس :
در فرزکاری غلطکی یا با بدنه تیغه حرکت بار قاعد تا بر خلاف جهت گردش تیغه فرز تنظیم می‌شود لیکن ممکن است که جهت حرکت بار را نیز با جهت حرکت تیغه همراه کرد.در طریقه اول که جهت حرکت تیغه و کار یکی نیست و اکثراً کار با تیغه فرزهای غلطکی این حالت را دارند براده ابتداء از نقطه نازکتر جدا می‌گردد و قبل از آنکه دنده‌های تیغه فرز در داخل کار نفوذ کند روی سطح کار سر می‌خورد و به این جهت اصطکاک زیادی تولید شده و نیروی برش سعی دارد که قطعه کار را به بالا بکشد.
در طریقه دیگر که حرکت بار در همان جهت گردش تیغه فرز انجام می‌شود برخلاف حالت قبل دنده‌های برنده تیغه از ضخیم‌ترین نقطه شروع به براده‌گیری می‌کنند و چون در اینجال قطعه کار محکم به تکیه‌گاه خود فشرده می‌شود از این طریقه برای فرزکاری قطعات نازک استفاده می‌نمایند بعلاوه این طریقه را نیز برای حالاتکیه عمق برش زیاد باشد بکار می‌برند لیکن بایستی در نظر داشت که وضع ساختمانی ماشین اقتضای انجام اینگونه کار (جهت حرکت بار با جهت گردش تیغه فرز همراه باشد) را داشته باشد نکته‌ایکه قبل از هر چیز باید مراعات شود این است که میل پیچ میز نبایستی لق باشد زیرا در غیر اینصورت قطعه کار به سمت تیغه فرز کشیده می‌شود.
انواع ماشین های فرز و ساختمان آنها :
فرم و بزرگی قطعات فرزکاری از نظر مراعات نکات اقتصادی ایجاب می‌کند که ماشینهای فرز انواع ساختمانی مختلف داشته باشند:
ماشین فرز افقی :
این ماشین تقریباً برای انجام کلیه کارهای عادی فرز مورد استفاده واقع می‌شود و از این جهت نام فرز افقی به آن داده‌اند که میل فرز آن افقی یاطاقان بندی شده است.
بدنه ماشین حامل این میل فرز که افقی یاطاقان شده است به اضافه دستگاه حرکت اصلی و بار و همچنین میز گونیا با کشوی عرضی و میز فرز و سایر متعلقات آن می‌باشد.
میل فرز معمولاً در یاطاقان ساچمه‌ای یا لغزنده پایداری می شود و برای آنکه کار کاملاً بدون سر و صدا انجام شود ابعاد میل فرز را به اندازه کافی بزرگ انتخاب کرده‌اند. برای محکم بستن ابزارهای فرزکاری سر میل فرز دارای یک مخروط داخلی و یک مخروط خارجی است.
دستگاه حرکت اصلی به میل فرز حرکت دورانی که همان حرکت اصل باشد می‌دهد و برای آنکه تیغه فرز با سرعت برش مناسب و صحیحی بگردد عده‌گردش ماشین متغیر است. ماشینهای قدیمی دارای دستگاه حرکت پله‌ای هستند لیکن ماشین‌های مدرن بوسیله موتور فلانش (سرخود) کار می‌کنند و با کمک جعبه‌دنده و اهرمی ممکن است با 12 سرعت مختلف و یا بیشتر آن نیز کار کرد.
دستگاه بار قطعه کار را روی میز ماشین فرز محکم می‌بندند و برای عبور دادن کار از جلوی تیغه فرز میز گونیا در جهت ارتفاع و کشوی عرضی در جهت عرضی و خود میز ماشین در جهت طولی قابل حرکت هستند برای به حرکت درآوردن آنها میله‌های پیچ شده که وصل به چرخهای دستی می‌باشند عمل می‌کنند بعلاوه میز ماشین بوسیله دستگاه بار نیز می‌تواند حرکت کند. این حرکت مستقیماً از دستگاه حرکت اصلی و یا غیرمستقیم توسط موتور بار مخصوصی صورت می‌گیرد و بوسیله دستگاه خار متحرک یا دستگاه جعبه‌دنده ایکه حرکت عرضی دارد می‌توان سرعت های بار مختلف و مناسب بکار برد.برای وصل دستگاه بار با میل پیچ شده میز ماشین از یک میله خاردار و یک دستگاه حلزون استفاده می‌شود و طول بار را ممکن است بوسیله بستهای مخصوص مناسب با کار محدود کرد.
ماشینهای فرز بزرگ اغلب با دنده‌هایی که حرکت سریع دارند مجهز می‌شوند و با به حرکت درآوردن این دنده‌ها قطعه کار در مدت خیلی کوتاه مقابل تیغه فرز قرار می‌گیرد.
ماشین فرز عمودی :
با این ماشین اغلب کارهای پیشانی تراشی انجام می‌شود میل فرز این ماشین به حال عمودی در قسمت فوقانی بدنه یاطاقان‌بندی شده و این قسمت فوقانی به دور محوری قابل گردش بوده بطوریکه ممکن است میله فرز را که در آن یاطاقان شده در وضع مایلی نیز ثابت نگه داشت. حرکت اصلی و بار در این ماشین نیز کاملاً مطابق با ماشین فرز افقی صورت می‌گیرد.
ماشین فرز اونیورسال :
فرق اساسی این ماشین با ماشینهای فرز فوق‌الذکر اینست که میز آن بسمت راست و چپ قابل گردش بوده و در نتیجه موارد استعمال این ماشین برای انواع مختلف کارها مانند درآوردن شکافهای مارپیچ و نظایر آن ها زیاد است.
ماشین فرز طولی :
مورد استعمال این ماشین منحصراً برای کارهای سنگین است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله تاثیر و تاثیرات جهانی شدن جغرافیا در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تاثیر و تاثیرات جهانی شدن جغرافیا در pdf دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تاثیر و تاثیرات جهانی شدن جغرافیا در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تاثیر و تاثیرات جهانی شدن جغرافیا در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تاثیر و تاثیرات جهانی شدن جغرافیا در pdf :

تاثیر و تاثیرات جهانی شدن جغرافیا
جغرافیا علم فضا و مکان است. بنای محوری جغرافیا شناخت عوامل طبیعی، فرهنگی و فیزیکی مؤثر در مکانها، قسمت های قابل زیست و زندگی بر روی کره زمین است و هدف جغرافیا تشریح، تخمین و تفسیر الگوهای متغیر مکانی و فضائی است.
بنابراین دانش جغرافیا از یک طرف به توصیف، بررسی، تجربه و تحلیل پدیده های مختلف محیط در عرصه های گوناگون آب و خاک و اقلیم و محیط زیست و نیز نحوه پراکندگی

سازمان بندیهای اجتماعی و فعالیت های اقتصادی و پیامدهای ناشی از کنش های متناسب جوامع انسانی با محیط زیست می پردازد و از طرف دیگر می کوشد تا با شناخت عل

می که نسبت به قانونمندیهای محیط طبیعی و جریانهای اجتماعی پیدا می کند، نقشی فعال در کاهش یا از بین بردن ناهماهنگی های فضایی و آفرینش چشم اندازهای فرهنگی بر عهده گیرد. این کار میسر نیست مگر با تکیه بر جنبه های علمی و کاربردی جغرافیا و اهمیتی که امروزه این علم در شناخت محیط زندگی انسان و راهگشائی و حل بسیاری از مسائل و مشکلات یافته است.

بازشناسی جغرافیائی کشورمان نه تنها به لحاظ برنامه ریزی های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی و فضائی اهمیت دارد، بلکه به جهات اصولی دیگر نیز از اولویت خاصی برخوردار است. به تعبیری هیچ ملتی نمی تواند استقلال پیدا کند، الا اینکه خودش، خودش را بفهمد و تا زمانی که ملتها خودشان را گم کرده اند و دیگران را بجای خود نشانده اند، نمی توانند استقلال پیدا کنند.
برای خودشناسی و خود فهمی، یعنی شناسائی وضع ایران، دانش جغرافیا می تواند گامهای مؤثر و استواری بردارد. هدف از ارائه این رشته شناخت ارزش کاربردی جغرافیا و نیز آگاهی از ضرورت کاربرد بررسیهای جغرافیائی در کلیه تصمیم گیریهای سیاسی- نظامی، اجتماعی، اقتصادی و فضا- مکانی است. جهت افزایش کارائی و توانائی دانشجویان در مورد مسائل گون

اگون جغرافیا، در این رشته به مسافرت های پژوهشی و علمی و انجام عملیات میدانی توجه خاصی شده است.

 

چکیده
جهانی شدن را فشردگی مکانی نامیده‏اند؛ گاهی هم آن را باطل شدن جغرافیا تعریف کرده‏اند. این تعریف از جهانی شدن به سوی نوعی دیدگاه ایدئولوژیک، آرمانی و تخیل‏گرایانه سوق داده شده است؛ یعنی باید مکان را باطل کرد، نه اینکه مکان باطل می‏شود.
مکان، یعنی جغرافیا و جغرافیا، یعنی فرهنگ؛ چرا که هیچ مکان انسانی بدون فرهنگ نیست و هر فرهنگی زمانی را در درون خود دارد و یا در یک تاریخ خاص تنفس می‏کند؛ پس هیچ مکان و جغرافیایی بدون زمان و تاریخ نیست. این دو همراه با هم فرهنگ را می‏سازند؛ پس باطل کردن مکان به معنی باطل کردن زمان و باطل کردن این دو نیز به معنای باطل کردن فرهنگ است؛ بنابراین جهانی شدن به معنای مذکور، یعنی باطل کردن فرهنگ‏ها در جهان.
باطل کردن فرهنگ، یعنی جایگزین کردن فرهنگی دیگر، چون انسان نمی‏تواند بدون فرهنگ زندگی کند و فرهنگ جدید، به معنای زمان و مکان جدید یا تاریخ و جغرافیای جدی

د خواهد بود؛ پس جهانی شدن به معنای فوق یعنی ساختن زمان و مکان‏های جدیدی که با نظریه جهانی شدن تطابق و همراهی داشته باشد.

اولین قدم این تاریخ‏سازی و جغرافیاسازی، دائره المعارف یا دانشنامه‏نویسی و تهیه دانشنامه‏های تاریخی و جغرافیایی کشورها است و به همین منظور در کشورهای غربی دانشنامه‏های متعددی برای سراسر جهان و به خصوص برای کشورهای متعددی برای جهان

ی شدن مقاومت می‏کنند (مثل ایران) نوشته می‏شود.

تاریخ‏سازی براین نکته اساسی بنا می‏شود که زمان جوامع با هم متفاوت هستند. زمان معیار سنجش حرکت است (یعنی از حرکت زاییده می‏شود و سپس وسیله سنجش آن قرار می‏گیرد) و حرکت در جوامع از نظر کمی و کیفی بسیار متفاوت است؛ پس زمان‏ها نیز متفاوت می‏شوند.

جوامعی که دچار «گسل زمانی» می‏شوند، دارای دو یا چند زمانی می‏شوند؛ در این زمینه اولین مسئله‏ای که می‏توان به آن اشاره کرد، «دو زمانه شدن» معرفتی است. یک زمان به موقت سنتی و زمان دیگر به معرفت وارداتی از غرب تعلق دارد که زمان اولی کندتر

(چون حرکت کندتر است) و حتی دچار اختلال سرعتی و اختلال زمانی است، ولی در دومی زمان و حرکت بسیار تندتر و حتی تندتر از خود غرب است (چون حرکت بسیار سطحی و غیر عمیق است)؛ پس این جوامع سخت دچار دوگانگی زمانی می‏شوند و به همین دلیل، بحران‏های اجتماعی عمیق را به وجود می‏آورند. این گسل زمانی با نزدیک‏تر شدن به غرب زیادتر خواهد شد، چون سنت برخاسته از زمان و مکان است و این زمان و مکان خاص، به سنت خاص خو

د نیاز دارد. نزدیکی به غرب، یعنی فاصله گرفتن از این زمان و هرچه نزدیک‏تر باشد، فاصله و بحران بیشتر خواهد بود.
جهانی شدن و جهانی کردن، یعنی مسلط کردن زمان غربی بر زما

ن‏های غیرغربی، پس بحران زمانی، آرامش جامعه غیر غربی را خواهد گرفت.
زمان غربی سریع است، چون زمان غربی تابع عقلانیت ابزاری حرکت در سطح و جهان مادی صرف است و به عکس جهان شرقی که زمان جهان ملکوتی و بالاتر را دارد و زمان آن نسبت به این جهان کند است (مثل یک روز قیامت در مقابل پنجاه هزار سال این دنیا.
گرفتن زمان غربی، یعنی رها کردن اعتقادات دینی؛ به همین دلیل، جهانی شدن با اعتقادات دیگر کشورها برخورد مستقیم خواهد داشت.

ورود زمان غربی موجب می‏شود که تاریخ و نگرش تاریخی در آن جامعه دچار اختلال شود. چون تاریخ با توجه به زمان فعلی یک جامعه تفسیر می‏شود و با یک اضافه هرمنوتیکی سعی می‏شود، جوامع ما قبل زمان فعلی که براساس حدس و یا شهود رخ می‏دهد، فهمیده شود؛ پس جامعه جهانی‏شده غیرغربی (با فرض امکان) جامعه‏ای با نگرش کج و معوج تاریخی است.

چون زمان و مکان به هم پیوسته‏اند، هیچ مکانی بدون حرکت و

هیچ حرکتی بدون زمان نیست ؛ پس هیچ مکانی بدون زمان نیست و چون زمان دچار بحران می‏شود، مکانی نیز دچار بحران می‏شود؛ به عبارتی چون تاریخ دچار بحران می‏شود، جغرافیا نیز بحرانی می‏شود؛ پس باطل شدن جغرافیا توسط فرآیند جهانی شدن چنین باطنی دارد.
بحرانی شدن جغرافیا، نتیجه مصادره مکان به نفع مکان غربی است؛ یعنی متنفر شدن از یک جغرافیا و عاشق شدن به جغرافیای دیگر.

 

مهاجرت از این جغرافیا به جغرافیای دیگر نتیجه‏ای طبیعی است پس یکی از دلایل اصلی مهاجرت نخبگان علمی و مالی کشورها غیر غربی به غرب و از کشورهای اروپایی به امریکایی همین نکته است.

به دلیل همین، تنفر از زمان و مکان یا تاریخ و جغرافیای خود و در پی آن جذب به سوی تاریخ و جغرافیای دیگر، تنفر از فرهنگ خود یا فرهنگ گریز سعی در اخذ فرهنگ غربی و امریکایی، با همه ابعاد آن می‏شود که این جریان از نخبگان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی (در سطح نخبگی) آغاز و تا مردمان روستاها جریان می‏یابند و حتی اقشار سنت‏گرای جامعه، مثل روحانیت را هم طی خواهد کرد.
نسخه روانی یا روان شناختی این فرایند این است که در تاریخ و جغرافیای مبدأ(فرهنگ خودی) یک نوع حالت وارفتگی و افسردگی اجتماعی به وجود می‏آید که انسان‏ها دست به هیچ کاری نمی‏زنند، چون به نظر این انسان‏ها کار کرده در این جغرافیا و تاریخ به جایی نمی‏رس

د؛ پس از مدیریت جامعه تا پائین‏ترین سطح اجرایی جامعه، دچار مشکلات افسردگی و وارفتگی می‏شوند که از زمان ناصرالدین شاه قاجار تا حال این مسئله ادامه دارد.
تنها راه نجات چنین جوامعی از این وضعیت، شناخت زمانی و مکانی جامعه است؛ پس زمان‏شناسی اجتماعی و برنامه‏ریزی جامع برای شناخت آن بسیار حیاتی است و گرنه هر حرکتی که به این دقت انجام نشده است، سبب تشدید بحران خواهد شد؛ مثل

برنامه‏ریزی توسعه در ایران یا نوشتن دائره المعارف یا دانشنامه و یا ترجمه کتاب و یا سیاستگذاری و برنامه‏ریزی‏های دانشگاهی و حوزوی. همه سؤال این است که در چه زمانی و چه مکانی زندگی می‏کنیم؟

چشم‌اندازهای جغرافیایی در عصر جهانی شدن

 

دولتهای ملی: مرزها و قومیتها
تضعیف دولتهای ملی، کمرنگ شدن مرزهای بین‌المللی، افول تدریجی حاکمیت و ایجاد مجدد دولت‌ ـ‌ شهرها پدیده‌هایی است که جغرافیای سیاسی جهان را که براساس نظام بین‌الملل شکل یافته است، در آینده دچار دگرگونی خواهد ساخت.
تاکنون اهمیت دولتهای ملی به اندازه‌ای بوده است که برخی صاحبنظران، حیات و مرگ انسانها را در چهارچوب آن شناسایی می‌کردند. دکتر سیف‌زاده در کتاب خود تحت عنوان “نظریه‌های مختلف در روابط بین‌الملل” می‌نویسد: «این اقتدار دولت ملی است که می‌تواند دستور مرگ کسی را صادر کند یا برعکس، بدون کوشش شخصی، وجود وی را در کنف حمایت خود حفظ کند.وقتی شخصی هیچ ملیتی را نپذیرد یا هنگامی که انسان در جهان، چیزی جز ماهیت وجودی خود نداشته باشد، اولین پیش‌شرط حیات خود را نیز از دست می‌دهد؛ یعنی شناسایی توسط هموطنانش، تولد یا زندگی یا مرگ انسان بدون شناسایی رسمی از سوی یک دولت ملی امکان ندارد». او می‌‌افزاید: «انسان امروز جز در صورت مهاجرت به نقاط قطبی یا ستار

گان، راه فراری از نفوذ دولت ملی ندارد». (1)
شکل‌گیری اولیه دولتهای ملی از سال 1648 و به دنبال “عهدنامه‌ی وستفلن” آغاز شد. ویژگی اصلی آن که در قرن شانزدهم در اروپا شکل گرفت، گرایش به این سمت بود که دولت (یا دولت ـ ملت) تبدیل به یک شکل سیاسی عام گردد و نظام بین‌الدولی در سطح جهان بسط یابد. استحکام کلی نظام دولت ـ ملتها در سده‌های شانزدهم و هفدهم تا اندازه‌ای تابع شرایط خاص حاکم بر اروپای غربی بود. یک همگنی نسبی فرهنگی نیز وجود داشت که مشخصه‌اش همگرایی در خور توجه اعمال و عادتهای زبانی، خانوادگی، قانونی، مذهب

ی، اقتصادی و سیاسی بود. این شرایط، گسترش این شکل از سازمان دولتی را در چارچوب منطقه تسهیل کرد و به جابه‌جایی مجدد جمعیت سرزمین میا

ن دولتها کمک نمود.
سالهای پایانی قرن بیستم سالهایی بود که همه‌ی واحدهای سرزمینی در لوای دولتهای ملی هویت یافت، اما درست به موازاتی که حتی مناطق بی‌طرف میان برخی کشورها که خارج از حاکمیت دولتها بود با توافقهایی تحت حاکمیت دولتهای همجوار درمی‌آید، تأثیر پیشرفت جهانی شدن بر کاهش نقش مرزها نیز معلوم‌تر می‌شود و در نتیجه اقتدار دولتهای ملی با سؤال مواجه می‌گردد. فرایند جهانی شدن مراحل اولیه را با شتاب طی می‌کند و اثرات خود را بر پدیده‌های مختلف از جمله پدید‌ه‌های جغرافیایی ـ سیاسی نشان می‌دهد.
از پیامدهای مهمی که جهانی شدن بر پدیده‌های جغرافیایی ـ سیاسی دارد، سه موضوع تضعیف دولت ـ ملتها، تقویت هویت‌خواهی‌های قومی و کاهش نقش مرزهای جغرافیایی است که به وضوح دیده می‌شود.
با این حال برخی سپری شدن دوره‌های دولت ـ ملتها را نمی‌پذیرند و معتقدند دولت ـ ملتها قدرتهای زنده و پویایی هستند که جهانی شدن تأثیری بر تضعیف آنان ندارد.
«گیدنز» در پاسخ به این سؤال که آیا در حالت

جهانی شدن، ملتها اهمیت خود را از دست می‌دهند می‌گوید: “کسانی که معتقدند دوران دولت ـ ملت سپری شده اشتباه می‌کنند. دولت ـ ملتها هنوز قدرت زنده و پویایی هستند. حتی به جهاتی می‌توان گفت که دولت ـ ملتها نه تنها تضعیف نشده‌اند بلکه اهمیت بیشتری یافته‌اند. تا چند سال پیش پدیده‌هایی دیگر مانند امپراطوریها در مقابل دولت ـ ملتها قرار داشتند. شوروی یک نوع امپراطوری بود. در قرن بیستم امپراطوریهای مختلفی وجود داشت، اما اکنون همه‌ی اشکال امپراطوری به‌غیر از امپراطوری امریکا از بین

رفته‌اند. همه‌ی کشورها دولت ـ ملت شده‌اند و این تحولی بزرگ است”.او در ادامه بیان می‌دارد: «امروزه برای اولین بار دولت ـ ملت یک پدیده‌ی جهانی شده است، زیرا تا آنجا که من می‌دانم تنها قطب جنوب یا هر دو قطب دولت ـ ملت نیستند، انا آنها هم تا حدی مدعی بخشی از سرزمینی هستند که ملت نامیده می‌شود و مرزهای ملی دارند».
در ادامه گیدنز با طرح معیارهایی تلاش نموده تا قدرت دولت ـ ملتها را فراتراز رقبای خود یعنی شرکتهای بزرگ جهانی نشان دهد ولی هیچ‌یک از معیارهای ذکر شده در استدلال وی، حاکی از قدرتمند بودن دولت ملی نیست. وی می‌گوید: “دولت ـ ملتها از رقبای خود در نظام جهانی یعنی شرکتهای چند ملیتی مهمتر هستند. برای مثال، اکسون یکی از بزرگترین شرکتهای چندملیتی در دنیاست. که درآمد آن در سال بیشتر از 9 یا 10 کشور جهان است. چنین شرکتی یک سرمایه‌گذار جهانی است با این وجود، قدرت این شرکتهای بزرگ به اندازه‌ دولت ـ ملتها خصوصاً ملتهای بزرگ نیست، به این علت که مرزها هنوز دارای سرزمین هستند در حالی که شرکتها فاقد آن می‌باشند. دولت ملتها به قدرت نظامی و کنترل ابزار زور دسترس

ی دارند، در حالی که شرکتها اگر هم به آن دسترسی داشته باشند به صورت غیرمستقیم است. ملتها هنوز مشمول اجرای چارچوبهای قانونی هستند و این چارچوبهای قانونی در عملکرد شرکتها موثر است. بنابراین نتیجه می‌گیریم دولت ـ ملتها هنوز بسیار مهم هستند”.
بدین ترتیب گیدنز سعی نموده سرزمین را عامل مهم

قدرت و دسترسی به ابزارهای زور خاص دولت قلمداد کند و از طریق این استدلال، اهمیت دولت ـ ملتها را نشان دهد. بدون شک دولت ملتها هنوز اهمیت فراوانی دارند چرا که جهانی شدن در آغاز راه است و هنوز مراحل تکاملی خود را طی نکرده است، اما یقیناً متناسب با پیشرفت این فرایند به تدریج صاحبان ابزارهای زور نیز تغییر می‌یابند. به‌علاوه ابزارهای زور نیز تسلیحات امروزی نخواهند بود، ضمن آنکه ماهیت مبارزه نیز تغییر می‌کند. اجرای چارچوبهای قوانین ملی تا زمانی است که ملتها هویت ملی خویش را مقدم بر هویت جهانی یا جهان منطقه‌ای خویش بدانند و قوانین جهانی (ونه بین‌المللی که امروزه رایج است) نیز وضع نشده باشد.
به‌ناچار در عصر جهانی شدن، نقش دولتها از حالت دستور و کنترل خارج می‌شود، چرا که واحدهای فضایی جدیدی شکل می‌گیرد که «کینچی اومای» آن واحد را منطقه ـ کشور می‌نامد. (5) من به آنها نظامهای فضا‌ ـ منطقه‌ای (اقتصادی یا قومی یا فرهنگی) اطلاق می‌کنم.

«کینچی اومای» معتقد است: «پدیده‌ی دولت ـ ملت تقریباً در حال

از بین رفتن است و حدود 30 سال دیگر 100، 200 و یا 300 دولت ـ شهر خواهیم داشت که جای دولت ـ ملتهای امروزی را خواهند گرفت. در واقع در آینده، دولت ـ شهرها و دولتهای منطقه‌ای اهمیت بیشتری می‌یابند، زیرا مستقیماً وارد اقتصاد جهانی می‌شوند. شهرهایی چون هنگ‌کنگ، لندن، نیویورک، فرانکفورت، بارسلون و بمبئی که بخش عظیمی از تولیدات آنها به سوی بازارهای جهانی سرازیر می‌شود از جمله‌ی این دولت ـ شهرها هستند. برای این شهرها مهم نیست جزء چه کشوری باشند، چون به موازات گسترش بازار اقتصادی جهان

ی، دانش و اطلاعات اقتصادی نیز بسط می‌یابد . آنچه هویت آنها را می‌سازد مشارکت آنها در اقتصاد الکترونیکی جهانی است».

نکته‌ی قابل توجه برای جغرافیدانان سیاسی آن است که آیا در زمان ظهور دولت ـ شهرها که کینچی اومای تعداد آنها را تا 300 عدد پیش‌بینی نموده، همه‌ی آنها در یک مرتبه از اهمیتند و یا خود درجه‌بندی شده‌اند و اصولاً موقعیت جغرافیایی این شهرها به ویژه آن شهرهایی که در کنار ساحل واقع شده‌اند تأثیری در قرار گرفتن آنها در رتبه‌های بالاتر دارد؟ مثالهای فوق نشان می‌دهد که شهرهایی که در مرتبه اول، قابلیت دولت‌ ـ شهری را پیدا نموده‌اند از نظر مکان جغرافیایی در کنار و یا نزدیک دریاها و اقیانوسها قرار گرفته‌اند، بی‌توجه به اینکه در کدام قاره باشند.

به نظر می‌رسد که در شرایط تحقق یافتن دولت ـ شهرها آن دسته از دولت ـ شهرهایی که در سواحل قرار گرفته‌اند و ویژگیهای جهانی شدن را کسب نموده‌اند به عنوان مرکز و سایر دولت ـ شهرهای واقع در خشکی به عنوان پیرامون محسوب شوند. بنابراین شکل جدیدی از جغرافیای سیاسی در حال سربرآوردن است که در آن قدرت کنونی دولت ـ ملتها کاهش یافته و نقش مرزها تضعیف می‌شود.

به عبارتی «جهانی شدن اقتصاد بازار آزاد و اقتصادی شدن جهان ژئوپولیتیک» بی‌تردید نقش‌آفرینی مرزهای سیاسی و حاکمیت دولتها را دگرگون می‌سازد ولی این نقش‌آفرینی‌ها را از بین نخواهد برد.

همین تلقی از تضعیف مرز و کاهش نقش حاکمیت دولت را محمدحسن باستانی به این ترتیب بیان نموده است: “حاکمیتهای محلی در حال ضع

یف شدن هستند، نه به این معنا که حاکمیتی در کنار آنها در مرزهای ملی ایجاد می‌شود، بلکه به این معنا که حالا دیگر یک حاکمیت برای اعمال حاکمیت خود باید ملاحظات بین‌المللی را در نظر بگیرد و باید جنبه‌هایی نظیر حقوق‌بشر و افکار عمومی و جهانی و یا وابستگی‌های اقتصادی را لحاظ کند. بنابراین آن مطلق بودن، اعمال حاکمیت خود را از دست خواهد داد و این توجه به جامعه‌ی بین‌المللی، سبب نوعی همگرایی در اعمال حاکمیت در سطح داخلی و سیاستهای کلی هم خواهد شد».

 

برخی چون «سائورین» عصر جهانی شدن را نشانه‌ی پایان روابط بین‌الملل به عنوان یک رشته عملی دولت ـ محور دانسته (8) و برخی نیز کمرنگ شدن حنای ملیت را در عصر جهانی شدن تا آنجا دانسته‌اند که بیان می‌کنند با بروز این پدیده دیگر استفاده از پسوند ملی برای مواردی نظیر سرمایه، انواع کالاها، محصولات و اوراق‌بهادا

ر تا حد زیادی معنی خود را از دست داده است.

تقویت هویت‌خواهی قومی نه با اتکا به سرزمین، بلکه به صورت فضایی در عصر جهانی شدن بروز می‌کند. در چنین شرایطی همه‌ی افرادی که خود را متعلق به یک قوم می‌دانند در هر کجای دنیا که باشند از طریق شبکه‌های ارتباطی به هم متصل شده و گروههای قومی جهانی را تشکیل می‌دهند و به صورت سازمانی غیردولتی با هر عملکردی که باشند ظهور می‌یابند و با انتخاب رهبر یا رهبران، دولت ـ قومیتهای جدیدی را بدون اصرار بر هویت سرزمینی به وجود می‌آورند.

برخلاف امروز که دولت ـ ملتها با ماهیت سرزمینی شناسایی می‌شوند و یکی از مهم‌ترین شاخصهای هویتی آنها سرزمین است، دولت ـ قومیتهای جدید بدون توجه به سرزمین واحد در هر جای دنیا خود را از اعضای یک جامعه می‌دانند و رهبران خود را نه در واحد سرزمین که در مقیاس جهانی و از طریق خطوط ارتباطاتی تعیین می کنند و دولتی فراسرزمینی را تحقق می‌بخشند. در چنین شرایطی اقتدار ملی به معنای امروزی که در آن سرزمین و مرزهای سیاسی حد آن را تعیین می‌کند، به اقتدار قومی ـ جهانی تبدیل می‌گردد.

«دیوید جی‌.‌ال‌.کینز» چنین جوامعی را جوامع مجازی قومی می‌داند. وی معتقد است: «ارتباطات که بعد زمان و مکان را درباره‌ی قومیتها حذف می‌کند، سبب می‌شود اقوام در هر جای دنیا باشند با یکدیگر ارتباط برقرار نموده و یک اجتماع مجازی تشکیل دهند. آنان بدون آنکه یکدیگر را ببینند یک تشکل را به وجود می‌آورند که می‌تواند از حقوق آنها دفاع کن

د و این تشکلها در آینده دولتها را به چالش می‌خواند. بنابراین در شرایط حاد بعید نیست جنگها از شکل سنتی به شکل الکترونیکی درآید».
بدین ترتیب در شرایط رخ دادن پدیده‌های اجتماع مجازی ـ قومی که به رغم‌نظر «کینز» با تکنولوژی جدید ارتباطات اعضای آن یکدیگر را هم می‌توانند ببینند و ه

م با یکدیگر گفت‌وگو کنند، تصمیم‌گیریهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی می‌تواند بدون توجه به مرزها در سطح جوامع بزرگ قومی انجام گیرد و بدین ترتیب هم مفهوم ژئوپولیتیک به معنای امروزی دچار دگرگونی شود و هم جغرافیای نظامی موضوعیت خود را از دست بدهد.

جهانی شدن و دگرگونی در مطالعات جغرافیایی
«تاتلی براون» در کتاب جنجال برانگیز خود به نام “جغرافی و سیاست در امریکا”، شش مرحله‌ی تکمیلی عمده را به عنوان خصوصیات بالقوه‌ی جغرافیایی سیاسی ایالات متحده در سال 2000 ارایه کرد. این مراحل عبارت بودند از:

1ـ از بین رفتن مرز.
2ـ طلوع فرهنگهای نوین سیاسی.
3ـ تنظیم مجدد الگوهای رأی‌گیری.
4ـ برنامه‌ریزی حکومت مرکزی.
5ـ سیاسی کردن محیط.
6ـ ضرورت ایجاد مجدد ایالات. (11)
چهل‌وسومین انتخابات ریاست جمهوری امریکا در سال

2000 بر سخن تاتلی براون صحه گذاشت. امریکاییان بر سر اینکه آیا کشورشان به دو بخش تقسیم شده است، خود به دو دسته تقسیم شدند، برخی معتقد به وجود شکاف فرهنگی فزاینده‌ای بین محافظه‌کاران و لیبرالها بودند. برخی دیگر معتقد به وجود یک مرکز تلفینی میانه‌رو شدند. خانم «گرترود هیمل فارب» مورخ سرشناس آمریکایی در کتاب خود تحت عنوان «یک ملت و دو فرهنگ» که در سال 1991 منتشر شد استدلال کرد که امریکا به دو کشور مجزا تبدیل می‌شود؛ نه از لحاظ سرزمینی که از لحاظ فرهنگی. یکی که ریشه در سالهای 1960 دارد، ملتی لذتجو، فردگرا، غیرمذهبی است و دیگری که ریشه‌اش به سالهای دهه‌ی 1950 بازمی‌گردد خشکه‌مقدس، مذهبی و خانواده محور اس

ت. نظرسنجی‌ها در هنگام انتخابات نیز نشان داد که امریکا در حال تبدیل شدن به «یک نظام با دو ملت است».
نگاهی به نقشه امریکا نشان می‌دهد که طرفداران جمهوری‌خواهان (بوش) در بخش مرکزی کشور قرار دارند که به آن، سرزمین مردم وظیفه‌شناس می‌گویند. طرفداران دموکراتها در غرب مرکزی صنعتی و ایالتهای ساحلی غیرمذهبی قرار دارند. حومه‌های شهری پر چمعیت شمال‌شرقی و جنوبی کالیفرنیا هم طرفدار دموکراتها هستند.
یک نگاه جغرافیایی طبیعی به این انتخابات نشان داد که دموکراتها در مناطقی پیروز شدند که یخچالها عقب رفته‌اند، یا به دلیل وجود رودخانه، بنادر و شهرهای بزرگی در آنها ایجاد شده‌اند و یا خاک آنقدر فقیر بوده که به ناچار محل ایجاد کارخانجات اتومبیل‌سازی شده است. اما جمهوری‌خواهان برعکس در مناطقی آرای بیشتر آورده‌اند که خاکهای ته‌نشین‌ شده یخچالها آنجا را تبدیل به مزارع و چراگاهها نموده است؛ و یک نگاه جغرافیایی جمعیتی نشان می‌دهد که مناطق سیاه‌پوست‌ نشین بیشتر به نامزد دموکراتها و

سفیدپوستان به نامزد جمهوری‌خواهان رأی داده‌اند.
مذهب نیز عامل مؤثری در رأی دادن به نامزد هر یک از دو گروه بود. «بیل مک اینترف» کارشناس نظرسنجی با کنار هم گذاشتن این شاخصها بی

 

ان نمود که: «اگر این الگوها را در کنار یکدیگر بگذاریم، می‌بینیم که امریکا دارای دو نیروی عظیم متضاد است. یکی نیروی روستایی، مسیحی و به لحاظ مذهبی محافظه‌کار و دیگری نیرویی به لحاظ اجتماعی شکیبا، طرفدار سقط جنین و غیرمذهبی».

پیش‌بینی «تاتلی براون» در کتاب جغرافیا و سیاست، محقق شد و اکنون جغرافیای سیاسی کشور امریکا مراحل دگرگونی خود را می‌گذراند و به دنبال آن در مطالعات جغرافیای سیاسی آن کشور تحولاتی ایجاد خواهد شد. پیوند عمیق ایالات متحده با موضوع جهانی شدن که گاه آن کشور را محرک روند جهانی شدن تعریف نموده‌، برای همه آشکار است.
در چنین شرایطی فرایندهای درونی آن کشور نیز بر پدیده‌های خارجی تأثیرگذار است. تحول در مطالعات جغرافیای سیاسی، و اصولاً در همه شاخه‌های علم جغرافیا نه فقط در میان دانشمندان و جغرافیدانان امریکا بلکه در شرایط جهانی شدن برای سایرین نیز مورد توجه خواهد بود.

واژه‌های فضا، موقعیت ومکان جغرافیایی، مطالعات جغرافیای شهری، جغرافیای جمعیت و حدود و ثغور در مطالعات منطقه‌ای، مفاهیم جدیدی پیدا می‌کند و موضوعات دیگری چون «ژئوفمینیسم» به شاخه‌های علم جغرافیا افزوده می‌شود. «پیتر هاگت» در کتاب «جغرافیای ترکیبی نو» بیان کرده که جغرافیدانان سه کلمه‌ی فضا، موقعیت و مکان را بسیار به کار می‌برند. (13) وی فضا را حوزه یا ناحیه‌ای بزرگ و معمولاً بر حسب سطح زمین، موقعیت را به معنای جایی خاص در درون فضا که بعد محلی در سطح زمین دارد و مکان را جای خاصی

در سطح زمین که هویت آن براساس ارزشهای ویژه و معین است تعریف نموده است. وی برای هر سه واژه‌ی فضا، موقعیت و مکان بر عبارت «سطح زمین» تأکید ورزیده است و نشان می‌دهد که زمین تکیه‌گاه اصلی جغرافیا و جغرافیدانان است و ژئو پیوسته آئینه‌ی علم جغرافیا است.

در شرایط جهانی شدن الگوهای فضایی مطرح در جغرافیا تغییر می‌یابد و تحولات جهشی فناوری ارتباطی و رایانه‌ای، فضای تازه‌ای را در جهان ایجاد می‌کند. به گفته‌ی‌ «مانوئل کاستلر» فشرده‌سازی زمان و مکان در فضای جریانها چنان رخ داده که فضایی مجازی و تقریباً بدون زمان و مکان به وجود آورده است. این فضای مجازی همان فضای الکترونیک و دیجیتال (cyber space) است که اقتصاد جهانی جدیدی پدید آورده است و این اقتصاد را بی‌وزن و بی‌مرز نامیده‌اند.

در چنین فرایندی منطقه‌بندیهای جدیدی در سطوح خرد و کلان و در ابعاد اقتصادی یا فرهنگی پدیدار می‌شوند که با آنچه امروزه به عنوان منطقه در جغرافیا مطرح است، تفاوت دارد. «کنت‌.ان‌ والتر» می‌گوید: «قسمت اعظم جهان از موج جهانی شدن کنار گذاشته شده است، قسمت اعظم آفریقا و امریکای لاتین، روسیه، تمامی خاورمیانه به جز اسرائیل و بخش قابل توجهی از آسیا. (15) برخی این مناطق را حاشیه منطقه جهانی شدن نامیده‌اند. (16) بدین ترتیب تعریف جدیدی از منطقه‌بندی به جای مناطق شمال و جنوب مطرح است».

در سطح خرد نیز برای بسیاری از کشورها، درجه‌ی مشارکت در اقتصاد جهانی برحسب منطقه متغیر و متنوع است. شمال ایتالیا در عرصه‌ی اقتصاد

جهانی دخیل است، اما جنوب آن کشور خارج از منطقه‌ی جهانی است. در واقع “جهانی شدن جغرافیای ویژه‌ای دارد که مناطق کلان‌شهری را به عنوان کانون توسعه‌ی خود گلچین می‌کند و آنها را در شبکه‌ای جهانی، یکپارچه می‌سازد” (17) و منطقه‌ی جهانی شدن را با ماهیت اقتصادی یا فرهنگی ایجاد می‌کند.

تفاوتها به قدری است که در میان کشورهایی که تصور می‌شود در حوزه‌ی جهانی شدن قرار گرفته‌اند نیز شکافهای قابل توجهی دیده می‌شود و آنها را به مناطق کوچکتری از نظر کارکردی تقسیم می‌کند. ایالات متحده به واردات سرمایه وابسته است، ژاپن یک صادر کننده‌ی بزرگ سرمایه است و اروپای غربی چنین وابستگیهایی ندارد. (18)
تقسیم کار فراملی برخی ملتها نیز منطقه‌بندی جدیدی را در شبکه‌ی جهانی پدیدار می‌کند و قلمروی مطالعات جغرافیای جمعیتی و اقتصادی را متحول می‌سازد. امواج مهاجرین چینی که از سرزمین خود به سرزمین‌های مجاور و جنوب شرقی آسیا رفته‌اند، فعالیت اقتصادی عظیمی را در دست دارند که در سرتاسر جنوب شرق آسیا به اقتصادهای ملی تسلط یافته است. مراکز مالی بین‌المللی در هنگ‌کنگ و سنگاپور برای انتقال سرمایه جهت سرمایه‌گذاری این خارجیها توسعه یافته‌اند.
چینی‌ها نیز صاحب بانکهای زیادی در جنوب‌شرقی آسیا و هنگ‌کنگ هستند و دفاتر فرعی آنها در ژاپن، امریکا و سایر نقاط وجود دارد. این بانکها که از سرمایه‌ی پناهنگان و سپرده‌های کوتاه‌مدت آنها استفاده می‌کنند، می‌توانند خدمات حیاتی به مشتریان چینی خود عرضه کنند و آنها را به شرکای جذابی برای نهادهای مالی و تجاری در امریکا، ژاپن و اروپا تبدیل کنند (19) آنها شکلی جهانی از بومی‌گرایی (Localization) (20) را پدید آورده‌اند که در آن تقسیم‌کار منطقه‌ای هم عمودی و مبتنی بر مزیت نسبی مکانهای مختلف است و

هم شامل شبکه‌های افقی متنوع. «رابرت رایش» نیز فضای منطقه‌ی اقتصادی دیگری را براساس کار مشترک و تکمیلی میان ملتها که منتهی به محصول می‌

شود در کتاب «کار ملتها» بررسی نموده است که در آن فضا محصولات ترکیبی تولید می‌شود. مقصود وی از محصولات ترکیبی محصولاتی است که سرمایه‌گذاری‌اش در یک کشور، طرحی‌اش در کشور دیگر و ساختش در کشوری ثالث انجام می‌پذیرد. (21)
برخی دولتها برای تطبیق دادن خود با فرایند جهانی شدن به استراتژی ایجاد منطقه‌ی پردازش صادرات یا تأسیس کارخانه‌های مونتاژی که به عنوان شعبات یا مقاطعه‌کاران

فرعی برای تولید کالاهای صادراتی عمل می‌کنند مبادرت کرده‌اند تا به سرمایه‌ی خارجی دست یابند و ایجاد اشتغال نمایند. این روند جهانی شدن به عنوان یک جنبه‌ی مهم از منطقه‌گرایی نئولیبرال در حال رشد است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله جایگاه معلم و دانش آموز در آموزش و پرورش در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله جایگاه معلم و دانش آموز در آموزش و پرورش در pdf دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله جایگاه معلم و دانش آموز در آموزش و پرورش در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله جایگاه معلم و دانش آموز در آموزش و پرورش در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله جایگاه معلم و دانش آموز در آموزش و پرورش در pdf :

جایگاه معلم و دانش آموز در آموزش و پرورش

مقدمه:
مهمترین وظیفه پیامبرانالهی تعلیم و تربیت انسان ها یا به تعبیر دیگر انسان سازی است.امام خمینی (ره) نیز با تاکید براین امر می فرمایند: «تمام انبیاءموضوع تربیتشان، موضوع علمشان، انسان است.آمده اند، انسان را تربیت کنند; کتب انبیاء انسان سازی است، قرآن کریم کتاب انسان است؛ موضوع علم انبیاء انسان است.»به همین دلیل اولین آیات که به رسول اکرم(ص) به حسب روایات و تواریخ نازل شده است، آیاتی است که بر تعلیم و تعلم کتاب و حکمت تاکید می نمایند:«بخوان به نام پروردگارت که[جهان را] آفرید،همان کس که انسان را از خون بسته ای خل

ق کرد! بخوان که پروردگارت [ ازهمه] بزرگوارتر است، همان کسی که به وسیله قلم

تعلیم نمود ، و به انسان آن چه را نمی دانست یاد داد» ولی از آنجا که تعلیم و تعلم به تنهایی کارساز نیست، در ادامه آیات به تزکیه سفارش می فرماید: «چنین نیست[ که شما می پندارید].به یقین انسان طغیان می کند،از این که خود را بی نیاز ببیند.یعنی طغیان و طاغو

ت بودن از بزرگترین موانع تعلیم و تعلم شمرده می شود و به همین دلیل بلافاصله بازگشت به سوی خداوند رابرای تزکیه کردن یاد آوری می نماید: به یقین بازگشت [همه] به سوی پروردگارت توست.»
پدیده ارتباط،نقشی مهم درزندگی اجتماعی انسان بازی می کند.آدمی از طریق پیام های کلامی و غیر کلامی که از کحیط دریافت میکندنظام نگرشی،فکری،عاطفی و رفتارهای خود را شکل می دهد.به عبارت دیگر پویایی ارتباطات انسانی واسطه رشد فرآیندهای ذهنی ،هیجانی ،اجتماعی و جسمانی شخصیت به شمار می آید.
پس از این کودک از خانواده گسسته،به کودکستان یا کلاس اول وارد می شود،

مدرسه برای سال های متمادی خانه دوم او شده،مرکز جهان خلرج از خانوادش را تشکیل میدهد.بدین،کودک اجتماع خویش رازا طریق مدرسه می شناسد و شیوههای سازگاری با افراد جامعه ابتدا درآن گسترش میدهد.به عبارت دیگر مدرسه یکی از مهمترین منابع تربیت اجتماعی فرد محسوب میشودو میتواند انچه را والدین ناتمام گذاشته اند،کامل کند.

اگر هدف از آموزش و پرورش را رشد استعداد های بالقوه،به منظور سازگاری بهتر دانش اموز با جامعه بدانیم ،این انطباق هنگامی فراهم می آید که علاوه برآموزشی لازم، روابط متقابل سالم میان معلم و شاگرد حاکم باشد.از میان عوامل متعددی که درسازگاری و پیشرفت کودک در مدرسه موثر است،احتمالا روابط معلم و شاگرد، مهمترین آنها به شمار میآید.اهمیت این عوامل مخصوصا در کلاس اول مشهود است.در این هنگام معلم اولین فرد بزرگسالی است که با گسستن کودک ازوالدین و محیط گرم خانه وارد زندگی او می گرددو در طول دوران تحصیل اهمیت خود را در رشد ابعاد مختلف شخصیت دانش آموز حفظ می کند.رفتار گرم وسازنده معلم می تواند سبب سازگاری مناسب کودک شود و برعکس رفتار نامناسب وی چنان تعادل روانی کودک را مختل می سازد که نتیجه اش جز سازگاری های اجتماعی و مشکلات عاطفی بعدی در برخواهد داشت.ما در ادامه بحث سعی می کنیم اجمالا به بررسی کیفیت رابطه معلم و شاگرد و نحوهتاثیر گذاری آن در بهداشت روانی کودک بپردازیم.

مفهوم و ماهیت آموزشو پرورش دینی
آموزش و پرورش دینی به معنای فعالیتی تعاملی و دو جانبه است که بین معلم یا مربی ودانش آموز یا متربی در جریان است و تا زمانی که متعلم و متربی به هدف نهایی آموزش و پرورش یعنی رشد و کمال دست نیافته باشند،این فعالیت استمرار می یابد.
نظام آموزش وپرورش دینی، شاگردان را به گونه ای تربیت می کند که در گرایش هایشان نسبت به زندگی ،در اعمال و تصمیم هایشان و دربرخورد با تمام معارف ،همواره حاکمیت ارزش های اخلاقی – الهی را احساس کنند.در چنین نظامی علاوه بر ایجاد نظم ذهنی ،دانش آموزان به گونه ای تربیت می شوند که دانش را صرفاً برای ارضای کنجکاوی های فکری یا منافع دنیو

 

ی کسب نمی کنند؛بلکه منطقی و متقی بار می آیند و فراهم آوردن موجبات

رفاه مادی، معنوی و اخلاقی خانواده ملت، خود و بنی آدم را وجهه همت خوی

ش قرار می دهند.دانش آموزی که از آموزش و پرورش دینی برخوردار می شود، موزون با طبیعت و نه معارض با آن زیست می کند؛ زیرا دین الهی تا آنجا که متصور است، هدف آموزش و پرورش را در دنیا به غایب سنجیده و جامع عرضه کرده است.برهمین اساس ف آموزش و پرورش دینی به عنوان فرآیندی جامع که می تواند توانمندی های عقلی،عاطفی و احساسی آدمی را هم زمان شکوفا سازد،معرفی شده است و در این نوع از تعلیم و تربیت، هدف تنها کسب معرفت نیست، بلکه رشد و شکوفایی موزون همه ابعاد وجودی انسان مورد توجه می باشد.

بنابراین با عنایت به این که در نظام تعلیم وتربیت دینی، انسان بالقوه خلیفه خداوند برروی زمین تلقی می شود و پروردگار او را اشرف مخلوقات قرار داده است، برای تحقق این شرافت در زندگی واقعی و به فعل رساندن استعدادهای الهی، باید به الگویی که او را به یک انسان نیک مبدل می سازد و در عین حال او را تا سر حد یک مخلوق برتر سوق می دهد ، اقتدا کند.
ارزش و جایگاه معلم در نظامآموزش و پرورش دینی
یکی از مهمترین امور و مسایل اموزش و پرورش در جهان معاصر ، به ویژه در کشورهای به اصطلاح جهان سوم، که از لحاظ فناوری آموزشی هنوز پیشرفت نکرده اند، مسئله معلم است ؛زیرا معلم است که :

– نسل های را به یکدیگر ارتباط می دهد.
– فرهنگ جامعه را حفظ می کند.

– فرهنگ جامعه را در صورت نیاز تغییر می دهد و تکامل می بخشد.
– به رفتار دانش آموز شکل می دهد.
– افراد مورد نیاز جامعه را تربیت می کند.
– و ;.
از این روبه عقیده متخصصات آموزش و پرورش ، برنامه درسی، سازمان مدرسه و وسایل آموزشی را- هرچند که اهمیت خاص خود را دارند – در برابر اهمیت معلم چندان ارزشی ندارند، زیرا اوست که به همه آن ها جان می بخشد و آنها را نتیجه بخش و سودمند می گرداند.به همین دلیل امروزه در کشورهای پیشرفته و حتی فوق صنعتی ، با وجود پیش رفتهای خارق العاده فناوری ، مخصوصا فناوری آموزشی، هنوز جایگاه استاد و معلم محفوظ است ،زیرا هیچ ما

شینی نتوانسته است جای او را بگیرد.
معلم از چنان ارزش و جایگاهی برخوردار است که پیامبر (ص) در روایتی فرموده اند: من معلم برانگیخته شده ام.در حدیثی دیگر از ایشان نقل است که: بخشنده ترین شما بعد از من کسی است که دانش را بیاموزد و سپس دانش خود را به دیگران تعلیم دهد. هم چنین فرمودند: علما وارث پیغمبران اند، زیرا پیامبران دینار و درهمی به ارث نگذاشتند، ولی ا

رث آنها علم بود و هر که ازآن برگرفت، بهره فراوانی برده است.
ارسطو می گوید :کسانی که کودکان را تربیت می کنند باید بیش از افرادی که آنان را بار می آورند مورد احترام قرار گیرند،زیرا اینان تنها به کودک زندگی می بخشند،در حالی که معلمان هنر بهتر زیستن را به او یاد می دهند.
این همه نقش و شخصیت انکار ناپذیر و بی بدیل استاد را نشان می دهد که اگر تربیت نایافته باشد،به سهولت می تواند حال و آینده یک ملت را به تباهی بکشاند و اگر تهذیب یافته و صیقل خورده باشد، می تواند ملتی را سعادتمند گرداند.به همین دلیل است که معلمان نه تنها به عنوان شریک عامل شمرده می شوند، بلکه همانند عمل کننده اجر می برند.امام باقر(ع) در این زمینه می فرمایند:«هرکس بابی از هدایت تعلیم دهد مانند ثواب کسانی که بدان عمل کنند،اجر دارد و از ثواب آنها هم چیزی کاسته نشود و هرکه یک باب از گمراهی تعلیم دهد،مانند کسانی که نشود و هر که یک باب از گمراهی تعلیم دهد،مانند کسانی که بدان عمل کنند ببرد و

از گناه آنها کاسته نشود» لذا معلمان باید به جایگاه معنوی خود آگاه باشند،زیرا وقتی خداوند به فرشتگانش دستور می دهد فردی را که در حال فراگیری دانش است،پس معلمی که آموزش دهنده آنهاست نزد خداوند جایگاه و مرتبه والاتری دارد.

ارزش و جایگاه دانش اموز در نظام آموزش و پرورش دینی
دانش آموز دارای توانایی های ارزشمندی است و می تواند در روند درس تاثیر داشته باشد.پیامبر اعظم (ص) در مورد ارزش و جایگاه دانش آموز فرموده اند:« هر که راهی رود که

درآن دانشی جوید،خدا او را به بهشت برد و به راستی فرشته ها برای برای طالب علم پرهای خود را فرو نهند به نشانه رضایت از او واین محقق است که برای طالب علم هرکه درآسمان و در زمین است آمرزش خواهد تابرسد به ماهیان دریا.»
امام صادق(ع) فرمود:«هرکه دانش آموزد و به کار بندد وآن را برای خدای تعالی تعلیم دهد،در ملکوت آسمانها بزرگش خوانند و گویند برای خدایاد گرفت،برای خدا عمل کرد و برای تعلیم داد.»
شخصیت معلم به عنوان الگوی همانند سازی:
کودک در مسیر رشد طبیعی،رونداجتماعی شدن را از طریق همانندکردن خود با والدین و بزرگسالان دیگر طی می کند.او از طریق مشاهده رفتار دیگران سعی در یادگیری و تقلید الگوهای رفتاری جدید داشته،بران است تا شخصیت خویش را بادیدگاه ها و ارزش

های افراد مهم در زندگی خویش همانند سازد.دراین ارتباط مهم ترین منبع همانند سازی کودک در سنین مدرسه،بعد از والدین،معلم است.رفتار معلم وهم چنین ظاهر او شبیه به پدر و مادر کودک می نماید و کودک چنان با معلم خود می آمیزد که گویی والد اوست0 گاهی این آمیزش اجتماعی تا بدان جا گسترش می یابد که کودک معلم خود را برتر از والدینش می

یابد، چرا که او هم فرشته محبت است و هم مظهر دانایی وآگاهی .از این رو ویژگی ها و صفات شخصیتی معلم نقش بسزایی در شکل گیری شخصیت کودکان بازی می کند.کودک با پذیرش رفتارهای معلم به عنوان الگو وسرمشق، هویت اجتماعی متزلزل خویش را استحکام می بخشد.اگر شخصیت معلم دارای صفات انسانی ازقبیل مهرورزی ،نوع دوستی ،درستکاری ،همکاری،خویشتن داری و ایمان باشد،طبیعتاً تقلید چنین ویژگی هایی سلامت روانی کودک را تضمین خواهد کرد.ولی اگر شخصیت معلم دچار اختلال و نابسامانی باشد،یعنی رفتارهایی خلاف هنجارهای فرهنگی و اجتماعی از او سر زند یا فاقد صفات انسانی باشد،در چنین وضعی هم

انند سازی کودک با معلم حاصلی جز رفتارهای نابهنجار و ختلالات سازگ

 

 

اری نخواهد داشت.بدیهی است کودک می تواند ناسازگاری را از معلمان ناسازگار و سازگاری ها را از معلمان سازگار تقلید کند.
عدم پذیرش ،تحقیر و سرزنش دانش آموزان توسط معلم
هر انسانی تمایل ذاتی به کسب احترام و ارزش و قبول از طرف دیگران دارد. آبراهام مازلو روان شناس انسان گرادر نظریه خود سلسله مراتبی از نیازهای ذاتی به عنوان انگیزش رفتارآدمی ارائه می دهد که از نیازهای زیستی آغاز می شود و در سطوح بالاتر به انگیزه های روانی پیچیده تری می رسد.این نیازها به ترتیب عبارت اند از:
– نیازهای فیزیولوژیک،مثل گرسنگی و تشنگی.
– نیازهای ایمنی،مثل احساس امنیت کردن و دور از خطر به سر بردن.
– نیازهای تعلق و محبت ،مثل پیوستن به دیگران،پذیرفته شدن و تعلق داشتن.
– نیازهای عزت نفس، یعنی نشان دادن کفایت درکارها،مورد تایید و شناخت دیگران واقع شدن و به خود احترام گذاشتن.
– و در آخر نیازهای شناختی، مثل دانستن،فهمیدن و کاوش در امور.
این دانشمند عقیده دارد نیازهایی که در درجات پایین این سلسله مراتب قرار دارد باید تاحدودی ارضاء شود تا نیازهای مرتبه بالاتر به صورت منبع مهم انگیزش درآید.هنگامی که معلم با برخورد نابجا و عاری از پذیرش و محبت،با کلام سرزنش کننده و تحقیر آمیز و با نگاههای آکنده از خشونت به احساس امنیت و عزت نفس کودک خدشه وارد می کند، نباید انتظار داشته باشیم که این دانش آموز به مرحله نیاز به دانستن،فهمیدن و کنجکاوی درپدیده های جهان پای بگذارد.به عبارت دیگر اگر این نیازهای سطح پایین در رابطه معلم شاگرد ارضاءنشود،کودک به مرحله خودشکوفایی که همان رسیدن به تحقق نفس و بالفعل ساختن استعدادهای نهفته انسانی است،قدم نخواهد گذاشت.
تنبیه شدید ومکرر ، بدون توجیه اشتباه دانش آموز
پاداش ها و تنبیه های محیطی ،رفتار آدمی را شکل می دهد.کودک ابتدا در خانواده و بعدها در محیط مدرسه و اجتماع با پاداش ها و تنبیه هایی که دریافت می کند،می آموزد تحت شرایط به خصوص چه شیوه های رفتاری را پیش گیرد.
حال ببینیم رابطه مبتنی بر تنبیهات شدید،گاهی برخی از معلمان پیش می گیرند،چه تاثیری بر روح و روان شکننده کودک دارد.
روان شناسی نو بر این عقیده است که تنبیه نه تنها مشکلی را حل نمی کند،بلکه ناسازگاری هایی را در رفتار کودک به دنبال می آورد.اسکیز،روان شناس رفتارگرا ،چنین عقیده دارد که تنبیه شدید کودکان درقبال انجام رفتار نامطلوب ممکن است موقتا به حذف

آن رفتار در کودک بینجامد ، ولی در بیش تر مواقع منجر به بروز رفتارهای جبرانی انتقام جویانه و ضد اجتماعی می گرددیا مشکلات هیجانی دیگری را به بار می اورد.
تنبیه هایی که معلمان برکودکان روا می دارند از یک طرف مشکلات عاطفی و اختلالات رفتاری را موجب می گردد و از طرف دیگر در رابطه معلم وشاگرد آشفتگی ایجاد کرده امکان بازسازی و ترمیم آن را مشکل و در مواقعی دور از دسترس می سازد.در چنین شرایطی کودک تصور منفی خود از معلم تنبیه گر را ممکن است به معلمان دیگر، محیط آموزشی و حتی فضای فیزیکی مدرسه تعمیم دهد.معلمان پرخاشگرو هیجانی که از عهده کنترل رفتار خودشان بر نمی آیند،با تنبیه های شدید و مکرر،آثار سوءدر سازگاری شاگردان خود خواهند گذاشت و مقاومت آنها در یادگیری دروس برخواهند انگیخت(همان).
انتظارات نامتناسب با استعدادها و توانایی های واقعی کودک
یکی از اصول مهم بهداشت روانی که آموزگاران گرامی باید مدنظر داشته باشند این است که دانش آموزان از نظرتوانمندی ها و علایق بایکدیگر متفائت اند.به علاوه هر یک از دانش آموزان به فراخور شرایط زندگی خانوادگی و استعدادهای خود از لوازم و امکانات محیطی گوناگونبرای شکوفا ساختن این توانایی ها برخوردار است.
هوش و انگیزه پیش رفت دو عامل مهم اند که برفعالیت های کلاسی و سازگاری کودک در مدرسه تاثیر بسزایی دارند.
برمثال،در کلاس سوم که سن دانش آموزان حدود 9 سال است ممکن

است دامنه سن عقلانی آنان از 6 تا 12 سال در نوسان باشد.چنان چه سعی معلم در این باشدکه بدون توجه به این اختلاف فاحش فقط در حدود فهم افراد متوسطتدریس کند،این مسئله می تواند بهداشت روانی کودک خیلی باهوش را در کلاسبه مخاطه اندازد.
انگیزه پیشرفت تحصیلی نیز در اغلب دانش آموزان وجود دارد و بهتر است معلم ازاین انگیزه،متناسب با استعدادها و امکانات واقعی دانشآموزان خویش بهره برداری کند.کودکانی که میل به پیشرفت آنان به نوعی در محیط کلاس جلوگیری می شود،ممکن است مکانیزم های دفاعی متعددی را پیش گیرند،ازجمله این که عده ای به اندازه کافی انعطاف پذیری دارند که بتوانند خود را باشرایط همسازکنند،شماری نیز رفتارهای ناسازگارانه و گاه مخرب در پیش می گیرند،دسته ای هم به بی قیدی وقت می گذارنند و سرانجام گروهی نیز به عالم رویا و خیالپردازی پناه برده،گوشه گیری و عزلت اختیار می کنند.
گاهی دانش آموزان کم استعدادبا کمک های بی مورد معلم به مقاطع تحصیلی بالاتر صعود می کنند،ولی درآنجا دچار پسرفت هایی خواهندشد کهممکن است به مشکلات هیجانی برگشت ناپذیری بینجامد.
آموزگاران عزیر باید توجه داشته باشند که انتظارات و توقعات انان از عوامل مهم و تعیین کننده نگرش خانواده و اطرافیان نسبت به توانایی های ذهنی دانشآموز و خود

پنداری اوست .این انتظارات نباید بدان حد جنبه غیرواقع بینانه پیدا کند که در خانواده خواست های دور از دسترس یا حتی توقعات کمتر از حد توانایی واقعی فرزند ایجاد کند یا اعتماد به نفسی کاذب در دانش آموز به وجود آورد ،چراکه ناکامی های بعدی حاصل از این انتظارات بیش از حد و توقعات نابجا آثار سوء جبران ناپذیری برشخصیت دانش آموز به جا می گذ

ارد.
بنابراین ضروری است که معلمان گرامی بدون مقایسه دانش آموزان بایکدیگر و با دیدی وسیع و واقع بینانه سعی در شناسایی میزان واقعی استعدادهای تک تک آنان داشته باشند و آموزش های خود را بر آن اساس استوار سازند.
امتحان و نمره به عنوان حربه ای در دست معلم
امتحان جزء اجتناب ناپذیر برنامه های آموزش و پرورش است و بنابراین طرز تلقی و شیوه برخورد آموزگار و شاگرد با این پدیده در بهداشت روانی دانش آموز بسیار موثر خواهد بود.
از انجا که در هر امتحان نوعی به محک تجربه زدن توانایی و ظرفیت های شخصی در مقایسه با دیگران مطرح است، لذا هرشرایط امتحانی حتی در بزرگسالی نیز فرد را دچار اضطراب و تشویش می کند،به همین دلیل است که معلم باید اصول خاصی را در امتحان و نمره دادن رعایت کند.
آموزگاران نباید کودکان را ازامتحان و نمره بترسانند وآن را به عنوان اسلحه ای به منظور سرکوبی آنها به کار ببرند،بلکه باید به وضوح این نکته را تفهیم کنند که امتحان و نمره صرفا به دو منظور به کار می رود: یکی ارزیابی کیفیت پیشرفت یادگیری و دیگری معیاری برای ارتقاء به کلاس بالاتر .متاسفانه در بعضی مواقع طرز تلقی شاگرد از امتحان به نحوی است که آن را به صورت مصیبتی عظیم و شرایطی تشویش زا در نظر می گیردو واکنش هیجانی کودک در این موارد گاهی چنان شدت می یابد که د رجلسه امتحان از به یاد آوردن مطالبی که قبلا به خوبی می دانسته عاجز می ماند،پدید های که روان شناسان ان را «اضطراب امتحان» می نامند.گاهی احساس گناه و اضطراب شاگرد قبل از و بعد از امتحان حالت روانی کودک را مختل می کند،به طوری که ممکن است دچار اختلال روانی شود.
معلم نباید از نمره به عنوان وسیله ای به عنوان ترغیب دانش

آموز به برتری یا غلبه بر دیگران یا وسیله ای به منظور ایجاد تبعیض میان دانش آموزان استفاده کند.نتیجه زیان آور چنین روش نمره دهی ،بیش از همه متوجه افراد کم استعداد کلاس است،زیرا این افراد به علت محدود هایی ذهنی قادر به رقابت با سایر هم کلاسی های خود نیستند و از این بابت دچار احساس حقارت و شکست شدید خواهند شد. از طرف دیگر ناکامی و تعارض ناشی از تبعیض در نمره دادن میان دانش آموزان ،سازگاری کودکا

ن باهوش و پر استعداد را در کلاس تحت تاثیر قرار می دهد وممکن است به پرخاشگری و رفتارهای تخریبی بینجامد.
به طور کلی آموزگار باید سوالات امتحانی را طوری طرح کند که همه دانش آموزان به نوعی احساس موفقیت کنند، چون موفقیت تجربه ای مفید و سازنده است و باعث تشویق احساس اعتماد به نفس و ایجاد تعادا روانی در کودک می گردد.همچنین نمره باید به عنوان شاخص موفقیت فعلی دانش آموز معرفی شود،نه نشانه شکست ها و بی کفایتی های شخصی.
انضباط و جو عاطفی کلاس
موضوعی که پیوسته و جود داشته و در سالیان اخیر مجدداً مطرح شده است،نگرانی هایی است که نسبت به انضباط کلاس و رابطه متقابل آن با بهداشت روانی دانش آموزان ابراز می شود.رابطه متقابل شاگرد –معلم جو عاطفی کلاس را تشکیل می دهد. براین اساس ابعاد رفتاری معلمان نسبت به کودک را می توان به صورت دو بعد پذیرش-طرد ، و آزاد گذاشتن – محدود کردن مطرح ساخت.میزان توجه و علاقه ای که معلک نسبت به دانش آموزان دارد بعد پذیرش – طرد خوانده می شود.
معلمان پذیرنده از خود عاطفه ،تایید، صمیمت و درک نشان می دهند.نظم و ترتیب از نظر انان شامل ستایش و تشویق است و از تنبیه بدنی استفاده نمیکنند.در چنین محیطی معلم وشاگرد عاقلانه ترین راه را برای انجام امور آموزشی انتخاب می کنند،باهم درتعیین و تنظیم اهداف تربیتی مشورت می نمایند،درباره مطالب درسی بحث می کنند، به افکار و عقاید همدیگر احترام می گذارند و کارها مطابق با استعدادهای و تمایلات ،

میان شاگردان تقسیم می شود.معلمانی که طرد کننده اند،دانش آموزان را تایید نمی کنند،آنها را تنبیه می کنند و رفتار سردی با ایشان دارند.در چنین شرایطی به رشد و پیش رفت دانش آموزان اهمیت داده نمی شود و علاقه ،استعداد و احتیاجات انان مورد توجه قرار نمی گیرد.
میزان خود مختاری و آزادی یی که آموزگاران به شاگردان خود میدهند ، بعد آزاد گذاشتن – محدود کردن را تشکیل می دهند . معلم معتقد به آزاد گ

ذاری، به کودک امکان فعالیت در کلاس را می دهد ، به او اجازه تصمیم گیری داده، وی را در انجام تصمیماتش آزاد می گذارد.
چنین معلمی قواعد انضباطی اندکی برقرار می کند و پیوسته شاگرد را تحت فشار نمی گذارد.البته این ازاد گذار ی به معنای دخالت وخودداری از راهنمایی کودک نیست؛ زیرا در چنین رابطه ای است که شاگرد به اصطلاح آزاد، خود را تسلیم تمایلات نفسانی خویش می نماید و بد اموزی ها شکل می گیرد.
از سوی دیگر معلم محدود کننده، شاگردالن را به شدت تحت کنترل دارد.او مانند یک دیکتاتور کلاس را اداره می کند و جو عاطفی کلاس به هیچ وجه برای رشد و اعتلای فکری شاگردان مساعد نیست. آن چه معلم می گوید صحیح است و ان چه دانش اموز اظهار می دارد غلط و بی پایه و اساس تلقی می شود.کودکان باید بی چون و چرا دستورهای معلم را اجرا کنند و به سخنان او گوش فرا دهند.
در چنین جوی شخصیت دانش اموزان مورد احترام نیست و معلم به افکار و نیازهای انان وقعی نمی نهد.غالیا در چنین محیطی شاگردان از ترس ظاهراً ساکت و آرام اند، ولی واقعا در هیجان و اضطراب به سر می برند و به صورت های مختلف در مقابل معلم موضع می گیرند و موجبات ناراحتی او را فراهم می آورند.در نهایت چنین روابطی سلامت روانی کودک و معلم را تحت تاثیر قرارداده، حلقه معیوبی از روابط ناسازگار به وجود می آورد.
کشمکش ها و تعارضات روانی معلم در زندگ

ی شخصی
معلمی که با خود راحت نیست قاعدتا با کودک نیز راحت نخواهد بود0کشمکش های درونی حاصل از مشکلات اقتصادی ،شغلی و خانوادگی معلمان به نحوی می تواند روی دانش اموزان جا به جا شود و کودک معصوم قربانی تمایلات خشونت آمیز و تکانه های ناخودآگاه آنان گردد.
به طو رکلی ،در نظر کودک زندگی و شخصیت معلم مرموز می نماید.او تصویری مثبت از نقش معلم و وظایفش در دنیای کوچک و رویایی خویش جا

ی داده ،انتظار دارد معلم به عنوان نماد آگاهی و دانش ،عالی ترین عواطف انسانی را متوجه او سازد.ولی وقتی با این تصور ذهنی پیشین به موجود برخورد می کند که نه تنها نسبت به خواست های نامعقول خویش اگاهی ندارد،بلکه تعارضات شخصی خویش را در روابط متقابل خود دخالت می دهد،کاخ آروزهایش فرو می ریزد و دیگر معلم ان شخصیتی نمی نماید که شایسته احترام باشد.اموزگار آگاه ،دلسوزو مهربان جای خود را به فردی خود خواه و متکبر می دهد که بجز ارضای کمبودهای روانی خود به چیزی دیگر نمی اندیشد.
گاهی برخوردها متناقض معلم را چنان تصویر دو گانه ای در ذهن پاک کودک منعکس می سازد که دانش آموز نه تنها در ذهن از نقش ثابت دیگران نیز مفهومی نمی یابد.برای او معلم موجودی هم خوب و هم بد است، زمانی مهربان و زمانی دیگر خشن.نتیجه این که چون کودک یا شناخت محدود خود نمی تواند به حل این معما بپردازد،دچار دوگانگی عاطفی نسبت به معلم می شود و ناسازگاری او می تواند سرپوشی بر احساس گناه و تعارضات حاصل از افکار و عواطف دوگانه نسبت به معلم باشد.
آنچه از ارتباط متقابل معلم – شاگرد در بالا گفته شد،می تواند تاثیر تعیین کننده ای برنگرش و رفتار کودک در قبال مدرسه داشته باشد،به طوری که اگر به هر دلیل ممکن در این رابطه به وجود آید این مسئله نه تنها در پیشرفت تحصیلی ،رشد اجتماعی و عاطفی دانش آموزان تاثیر جبران ناپذیر دارد،بلکه ممکن است به شکل گیری نوعی اختلال روانی به نام اختلال هراس از مدرسه یا خود داری از رفتن به مدرسه در دانش آموز منجر گردد که در این صورت انجام اقدامات درمانی به توسط روان شناس و روان پزشک ضروری است.

با توجه به اهمیت موضوع لازم است اموزگاران گرامی در جهت ایجاد فضای آموزشی و تربیتی مناسب برای رشد و شکوفایی استعدادهای نونهالان،اصولی را به شرح زیر در رابطه با دانش آموزان رعایت کنند.
1- معلم خوب در رابطه خود با داش آموزان همدلی

،گرمی و صمیمت نشان می دهد و رابطه ای اطمینان بخش،توام با احرتام متقابل با آنان ایجاد می کند.
2- معلم کارآمد از سلامت روانی کافی برخوردار است و براین اساس سعی می کند رابطه متقابل سازنده ای با دانشآموزان برقرار کند تا به دنبال این ارتباط جنبه های مثبت شخصیت طرفین رشد واعتلا یابد.
3- معلم خوب آموزش را در جهت ارضای عقدهای روانی خویش به کار نمی گیرد ،بلکه با برخوردهای صحیح و منطقی سعی در شکوفا ساختن استعدادهای بالقوه دانش آموزان و بهبود بخشیدن سازگاری آنان با جامعه دارد.
4- معلم آگاه مواد درسی را برکودکان تحمیل نمی کند و از این طریق مانعی در راه شکوفایی استعدادهای نهفته انان نمی آفریند.
5- معلم دقیق با کودکان به اقتضای وضع روحی و شرایط سنس آنان رفتار می کند و انتظارات و خواست هایش متناسب با توانایی های واقعی و شرایط زندگی هر یک از دانش آموزان است.
6- معلم فهیم مقاومت های ،بی توجهی ها و ناسازگاری های رفتاری کودک را در کلاس نشانه وجود مشکلات در محیط زندگی(مدرسه و خانه)

او می داند.او به رفتار های گوشه گیرانه و غیر اجتماعی کودک حساس است و با رفتارهای نامطلوب خود این مشکلات را تشدید نمی کند.
7- معلم خوب و مهربان تقویت رفتارهای مطلوب و حذف پاداش به هنگام بروز رفتارهای نامناسب را جایگزین تنبیه بدنی و سرزنش کودکان می سازد.

8- معلم شایسته در روش های انظباطی خود پذیرنده ای آگاه و آزاد گذارنده ای دقیق و حساس است.

9- معلم خوب اشتیاق و رغبت به درس و کسب علم و دانش را از طریق تبادل عاطفی به دانش اموزان انتقال میدهد.

منابع قرآن کریم
خمینی،روح الله ،تفسیر امام خمینی .تهران:حزب جمهوری اسلامی.
کلینی،محمدبن یعقوب(1363) .اصول کافی.تهران:دارالکتب الاسلامیه.
شعاری نژاد،علی اکبر .مبانی روان شناختی تربیت.
نلسون،ر.ایزرایل(1369).اختلال های رفتاری کودکان.
ترجمه م .تقی منشی طوسینتشارات آستان قدس رضوی.
شاملو،سعد(1367).بهداشت روانی.ت

هران :انتشارات شرکت سهامی چهر.
شعاری نژاد،علی اکبر(1367).روانشناسی رشد.تهران:انتشارات اطلاعات.
عظیمی،سیروس (1363).روان شناسی کودک.تهران:انتشارات دهخدا.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله حاشیه سود در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله حاشیه سود در pdf دارای 54 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله حاشیه سود در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله حاشیه سود در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله حاشیه سود در pdf :

حاشیه سود
مهم‌ترین هدف هر شرکت به دست آوردن پول و حفظ این وضعیت است که به میزان زیادی به میزان نقدینگی و کارآیی شرکت بستگی دارد.
به این خاطر که این مشخصه‌ها، توانایی یک شرکت را در پرداخت سود به سهامداران تعیین می‌کند، سوددهی شرکت در قیمت سهام آن منعکس می‌شود. به این دلیل، سرمایه‌گذاران باید سوددهی شرکت را از جنبه‌های گوناگون مدنظر قرار دهند. از جمله اینکه شرکت در استفاده از منابع خود چقدر کارآیی دارد و چه میزان از عملیات خود، ایجاد درآمد می‌کند. محاسبه حاشیه سود یک شرکت می‌تواند راه خوبی برای تسلط بر این مفاهیم و دیگر جنبه‌های تولید ثروت از جانب شرکت برای سرمایه‌گذاران فراهم کند.

نتیجه نهایی عملکرد یک شرکت یا بهتر بگوییم سود خالص آن اولین معیاری است که بیشتر سرمایه‌گذاران در رابطه با سوددهی یک شرکت مدنظر قرار می‌دهند متاسفانه توجه محض به عواید و سودهای خالص یک شرکت، بسیار اغواکننده می‌تواند باشد و همیشه تصویری دقیق از عملکرد شرکت ارائه نخواهد داد و تکیه بر این مقادیر به تنهایی، می‌تواند عواقب بدی را به همراه داشته باشد.در مقابل نسبت‌های حاشیه سود قادر هستند که دیدگاه عمیق‌تری به کارآیی مدیریت در اختیار سرمایه‌گذاران قرار دهد. این نسبت‌ها به جای در نظر گرفتن اینکه مدیریت شرکت، چه میزان از دارایی‌ها، سهام و سرمایه‌گذاری‌های شرکت به دست آورده، مقدار پولی را که شرکت از تمام درآمدها حاصل از «فروش محصولات» دارایی‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها به دست خواهد آورد، مورد توجه قرار می‌دهد.

حاشیه‌ها به بیان ساده، عوایدی هستند که به صورت نسبت یا درصدی از فروش شرکت، بیان می‌شوند. این درصد سرمایه‌گذاران را قادر می‌سازد که سوددهی شرکت‌ها را به مقایسه بگذارند که اعداد و ارقام بدست آمده از صورت‌های مالی شرکت‌ها، چنین توانایی را ندارند.

یک مثال در این زمینه می‌تواند بسیار روشن‌گر باشد. در اولین فصل سال 2003، شرکت سازنده کامپیوترهای شخصی Dell از 175 میلیارد دلار فروش خود، سودی برابر 749 میلیون دلار کسب کرد. رقیب اصلی این شرکت، یعنی شرکت HP نیز از فروش 9/19 میلیارد دلاری خود، 990 میلیون دلار سود به دست آورد. مقایسه سود این دو شرکت به شما ثابت می‌کند که HP بهتر از Dell به سود رسیده است. اما آیا این مقایسه می‌تواند حرفی پیرامون سوددهی و کارآیی این دو شرکت داشته باشد؟

اگر به حاشیه سود یا به عبارتی عوایدی که از هر دلار حاصل از فروش شرکت به دست می‌آید توجه کنید خواهید دید که Dell به ازای هر دلار، 65 سنت به دست آورده و این در حالی است که همین نسبت برای شرکت HP کمتر از 5 سنت است این اختلاف چندان زیاد نیست اما همین نکته، یکی از دلایلی است که ارزش بازار Dell بیشتر از HP است.

 

در بحث حاشیه سود با سه دسته متفاوت روبرو هستیم: حاشیه سود ناویژه، حاشیه سود عملیاتی، حاشیه سود خالص حاشیه سود ناویژه
حاشیه سود ناویژه، سوددهی شرکت را با در نظر گرفتن هزینه‌های فروش یا بعبارتی بهای تمام شده کالای فروش رفته بیان می‌کند. به عبارتی بیان می‌کند که کارآیی مدیریت در بکارگیری منابع و نیروی کار در چه سطح است.
برای مثال، شرکتی که فروشی معادل یک میلیون دلار و بهای تمام شده کالای فروش رفته 600 هزار دلار داشته باشد در نتیجه حاشیه سود ناویژه شرکت برابر 40 درصد است.
شرکت‌هایی با حاشیه سود ناویژه بالا، منابع زیادی در دست دارند تا در زمینه‌های دیگر از جمله طرح و توسعه یا بازاریابی صرف کنند. پس روندهای نزولی در حاشیه سود ناویژه را جدی بگیرید زیرا می‌تواند نشان‌دهنده مشکلات آتی شرکت در سوددهی باشد. روند منفی و مداوم حاشیه سود ناویژه ممکن است نشان‌دهنده عدم کارآیی مدیریت در مهار افزایش اقلام تشکیل‌دهنده بهای تمام شده کالای فروش رفته باشد. البته توجه داشته باشید که حاشیه سود ناویژه برای هر صنعت، متفاوت است. پس همه را به یک چشم نگاه نکنید.
با در نظر گرفتن سود شرکت قبل از کسر مالیات، حاشیه سود عملیاتی منعکس‌کننده موفقیت مدیریت شرکت در ایجاد سود از عملیات جاری شرکت است.

این نسبت نشان‌دهنده این واقعیت است که به ازای هر واحد پولی، از فروش، چه میزان سود عملیاتی (سود پس از کسر هزینه‌های عملیاتی) عاید شرکت شده است. نسبت‌های بالای حاشیه سود عملیاتی نشان‌دهنده توفیق مدیریت در کنترل هزینه‌های شرکت و یا پیشی گرفتن رشد فروش شرکت به رشد هزینه‌های آن است.

حاشیه سود عملیاتی در عین حال امکان مقایسه سوددهی شرکت‌هایی که معمولاً هزینه‌های عملیاتی و بهای تمام شده کالای فروش رفته را افشا نمی‌کند، برای سهامداران فراهم کند. این نسبت معمولاً قابل اتکاتر به شمار می‌آید. زیرا کمتر مورد دستکاری توسط حقه‌های حسابداری قرار می‌گیرد.

به طور طبیعی به علت اینکه این نسبت شامل تمام هزینه‌ها از جمله هزینه‌های فروش و هزینه‌های عملیاتی است، مقدار آن از حاشیه سود ناویژه کمتر است.
سود خالص شرکت، پس از کسر مالیات به دست می‌آید و به عبارتی سود قابل تقسیم شرکت لقب می‌گیرد. پس این نسبت سود خالص شرکت را با فروش کل مقایسه می‌کند و نتیجه نهایی مدیریت را به نمایش می‌گذارد.

همانند دو نسبتی که قبلاً توضیح داده شد، این نسبت هم از صنعتی به صنعتی دیگر در تغییر است. با مقایسه حاشیه‌های سود خالص و ناویژه یک شرکت، می‌توان درک خوبی از هزینه‌های غیرتولیدی، غیر عملیاتی و غیر مستقیم مانند هزینه‌های مالی، اداری و بازاریابی فراهم می‌کند.

برای مثال، شرکت‌های هوایی بین‌المللی مانند British Airline حاشیه سود ناخالص در حدود پنج درصد دارند و حاشیه سود ناخالص آن‌ها در حدود چهار درصد است. در مقابل شرکت‌های هوایی کوچک‌تر و داخلی‌تر از حاشیه سود ناویژه 29 درصد و حاشیه سود داخل یک صنعت خاص هم تفاوت عمده‌ای وجود دارد.

در عین حال در صنایع نرم‌افزاری، شاهد حاشیه سود ناویژه 90 درصدی هستیم که رقم بسیار بالایی است که البته حاشیه سود خالص آن به حدود 27 درصد می‌رسد که نشان‌دهنده هزینه‌های بالای بازاریابی و اداری و در مقابل هزینه‌های عملیاتی پایین است.

زمانی که یک شرکت حاشیه سود بالایی دارد، نشان‌دهنده این است که در عرصه رقابت خود از نقاط قوتی برجسته‌تر نسبت به سایرین برخوردار است. شرکت‌هایی که از حاشیه سود خالص بالاتری برخوردارند امنیت بیشتری در مواجهه با موقعیت‌های سخت دارند و شرکت‌ها با حاشیه سود پایین، در دوران افول بازار، وضعیت تاسف‌باری را پشت سر خواهند گذاشت.

نسبت های سود آوری
نسبت های سود آوری : یکی از شاخص های مهم سلامت مالی شرکت و کارایی مدیریت آن توانایی شرکت درکسب سود قابل قبول و یا برگشتی راضی کننده روی سرمایه گذاری آن است . بدیهی است که سرمایه گذاران تمایلی به مشارکت در شرکتی که سودآوری و درآمد سازی ضعیفی دارد از خود نشان نمی دهند . چراکه سود آوری اندک در قیمت سهام و توانایی بالقوه شرکت در پرداخت سود سهام تاثیر منفی دارد . اعتبار دهندگان نیز راضی به پرداخت وام به شرکتی که موقعیت ضعیفی از نظر سودآوری دارد نخواهند بود ، چون احتمال این را می دهند که طلب آنها هرگز بازپرداخت نگردد . البته باید یادآوری شود کــه قدر مطلق سود اهمیت چندانی ندارد مگر اینکه این سود در قیاس با منبع ایجاد آن (میزان سرمایه گذاری ) مورد ارزیابی قرارگیرد . برخی از مهمترین شاخص های ارزیابی نتیجه عملکرد شرکت به شرح ذیل می باشد :

حاشیه سود ناخالص : این نسبت نشان دهنده درصد سودی است که پس از پرداخت قیمت تمام شده کالای فروخته شده عاید می شود . بدیهی است که هرچه این نسبت بالاتر باشد وضع مطلوبتری را نشان می دهد . سود ناخالص عبارتست از تفاضل فروش خالص از قیمت تمام شده کالای فروخته شده .

سود ناخالص
حاشیه سودناخالص = ——————–
فـروش خالص

حاشیه سود خالص :‌ نسبت سود خالص به فروش خالص را حاشیه سود خالص می نامند . این نسبت نشان دهنده سودآوری حاصل از درآمد و یکی از شاخصهای مهم عملکرد شرکت است . همچنین این نسبت معرف بازدهی و کارایی تولید و ساختار قیمت تمام شده و هزینه های شرکت است .

ســـود خالص
حاشیه سود خالص = ————————-
فـروش خالص

بازده ســرمایه گذاری ( برگشت روی سرمایه گذاری ) : این نسبت نشان می دهد که شرکت روی سرمایه گذاری انجام شده درآن ( کل داراییها شرکت ) چند درصد سود ( بازده )‌داشته است . دو نسبت مهم در این رابطه وجود دارد :
1 ـ برگشت روی داراییها
2 ـ برگشت روی حقوق صاحبان سهام

سود خالص
برگشت نرخ بازده سرمایه گذاری به داراییها = ——————————-
میانگین کل داراییها

سود خالص
نرخ بازده حقوق صاحبان سهام = —————————————
میانگین حقوق صاحبان سهام

تاثیر کاهش نرخ سود تسهیلات بر تجهیز منابع بانکی
تغییر نرخ های سود بانکی با توجه به اینکه سیستم بانکی پایه و اساس سیستم مالی کشور است، می تواند تاثیرات گسترده ای در سایر متغیرهای اقتصاد کلان کشور داشته باشد، چرا که نظام بانکی کشور به عنوان تامین کننده بخش عمده منابع مالی مورد نیاز واحدهای تولیدی، صنعتی و خدماتی مطرح است و قیمت گذاری نادرست این منابع می تواند به عدم تخصیص بهینه منابع مالی بینجامد. شورای پول و اعتبار در جلسه مورخ 20121384 با کاهش دودرصدی نرخ سود تسهیلات بانکی در سال 1385 و کاهش آن در سال های آتی موافقت کرد و به تبع آن نرخ سود تسهیلات از 16درصد به رقم 14درصد کاهش یافت، ضمنا این شورا با کاهش سود سپرده ها به میزان دو درصد به طور متوسط در سال 1385 نیز موافقت کرد و سقف نرخ سود سپرده های بلندمدت را از 17 به 16درصد کاهش داد. مصوبه فوق بر ساختار درآمدی و هزینه ای بانک ها تاثیر بسزایی دارد و علاوه بر اینکه صف متقاضیان تسهیلات را افزایش خواهد داد به دلیل کاهش نرخ های سود سپرده ها انتظار می رود حجم سپرده های بانک ها را کاهش دهد که این مسئله منجر به عدم تعادل در عرضه و تقاضای پول خواهد شد.
تغییر نرخ های سود بانکی به لحاظ پایه بانکی بودن سیستم مالی کشور می تواند تاثیرات گسترده ای در سایر متغیرهای اقتصاد کلان داشته باشد، چراکه نظام بانکی کشور به عنوان تمین کننده بخش عمده منابع مورد نیاز واحدهای تولیدی، صنعتی و خدماتی کشور مطرح است و قیمت گذاری ناصحیح منابع می تواند به تخصیص نابهینه این منابع بینجامد.
1 تاثیرات کاهش نرخ های سود بانکی بر اقتصاد کشور

12 تاثیر بر روی نرخ تورم
تورم در کشورهای مختلف می تواند تابعی از عوامل گوناگون باشد، در یک تقسیم بندی کلی می توان علل تورم را به دو دسته تقسیم کرد:
تورم ناشی از فشار هزینه های تولیدی
تورم ناشی از فشار تقاضا

در تورم ناشی از فشار هزینه های تولیدی بر اثر افزایش قیمت نهاده های تولیدی، قیمت تمام شده کالاها و خدمات افزایش یافته و تولیدکنندگان به منظور بقا در صنعت، قیمت فروش کالاها و خدمات را افزایش داده و از این رو قیمت ها افزایش می یابد. در تورم ناشی از فشار تقاضا، عدم تناسب عرضه و تقاضای کالاها و خدمات در اقتصاد یک کشور و مازاد تقاضای مصرف کنندگان نسبت به عرضه تولیدکنندگان، قیمت های تعادلی کالاها و خدمات را افزایش می دهد. البته اگر چه در یک اقتصاد به

طور مطلق نمی توان تورم را ناشی از بروز یکی از دو عامل بالا اطلاق کرد و منکر نقش دیگری شد، لیکن تاثیر غالب یکی از این عوامل در افزایش نرخ تورم کاملا پذیرفتنی است. در ایران تصور می شود که تورم از نوع دوم بوده و بیشتر ناشی از فزونی تقاضای کل نسبت به عرضه کل کالاها و خدمات است. برای کنترل اینگونه تورم ها توصیه می شود که تقاضای کل

کاهش یابد. اصلی ترین ابزارهای کنترل تقاضای کل استفاده از سیاست های انقباضی پولی است. به منظور اجرای سیاست انقباضی پولی باید نرخ های بهره بانکی افزایش یابد تا از یکسو تقاضا برای پول و اعتبار کاهش یابد و از سوی دیگر انگیزه های پس انداز تشویق و تقویت شود، اما کاهش نرخ سود سپرده ها برای فعالیت در بازارهای موازی همچون بازار سهام، مستغلات، طلا و; استفاده می نمایند و یا منابع خود را برای اخذ سود بیشتر در بازارهای غیر متشکل پولی به کار می گیرند. نتیجه چنین روندی رشد حباب گونه بازار سهام، طلا، مستغلات و; و نهایتا ایجاد فشارهای ناشی از تورم است. همچنین این تغییر در ترکیب سپرده ها می تواند موجب افزایش نقدینگی شود که به نوبه خود تورم را تشدید می کند.

22 تاثیر کاهش نرخ سود بانکی بر ایجاد رانت های اقتصادی و تخصیص ناکارای منابع
کاهش نرخ های سود بانکی موجب افزایش شکاف بین نرخ های سود در بازارهای رسمی و بازارهای غیررسمی پول شده و رانت های اقتصادی را افزایش خواهد داد. در این وضعیت کارآفرینان واقعی کنار زده می شوند و رانت جویان به میدان می آیند. منابع پولی را کسانی در اختیار می گیرند که به انحای مختلف دسترسی به منابع پولی بانک ها دارند و انگیزه های کسب سود مانع از تخصیص بهینه منابع به بخش های تولیدی خواهد شد.
32 تاثیر کاهش نرخ های سود بانکی بر افزایش حجم منابع سرگردان و خروج سرمایه از کشور
از آنجایی که هزینه های اداری و پرسنلی بانک ها به منظور جبران کاهش درآمدهای ناشی از کاهش نرخ سود تسهیلات در کوتاه مدت امکان پذیر نبوده و بانک برای بقا و حیات ناگزیر باید نرخ های سود پرداختی به سپرده ها را کاهش دهد، از این رو کاهش نرخ های سود بانکی انگیزه های پس انداز در بانک ها را کاهش داده و حجم قابل توجهی از منابع بانک ها را به سمت بازارهای دیگر از جمله ارز، بورس و اوراق بهادار، خرید و فروش اتومبیل و مسکن و; سوق خواهد داد و احتمالا موجب بروز عدم تعادل در این بازارها خواهد شد. از سویی عدم پرداخت سود مناسب به صاحبان سرمایه و عدم وجود فرصت های مناسب سرمایه گذاری در داخل کشور انگیزه های خروج سرمایه از کشور را افزایش خواهد داد.
2 آثار کاهش نرخ سود تسهیلات بر درآمد بانک ها
کاهش در نرخ سود تسهیلات به دلیل کاهش در سودهای دریافتی از تسهیلات باعث کاهش حاشیه سود بانک ها می شود که این مسئله ساختار درآمدی و هزینه ای بانک ها را تحت تاثیر قرار می دهد. به تبع این موارد، بانک ها برای جبران کاهش حاشیه سود و حفظ آن در حالت قبلی دو راه پیش روی دارند:
1 کاهش هزینه های غیرعملیاتی 2 کاهش هزینه های عملیاتی
بانک ها به منظور کاهش در هزینه های عملیاتی باید اهداف خود را در جمع آوری منابع و سپرده های ارزان قیمت و پایدار بنا کنند. سپرده های قرض الحسنه، جاری، کوتاه مدت و ضمانت نامه ها در این گروه از سپرده ها قرار می گیرند. از سوی دیگر شورای پول و اعتبار نیز به منظور کاهش هزینه های عملیاتی بانک ها همانگونه که در قسمت قبل ذکر شد سود سپرده های بانک ها را همزمان با کاهش سود تسهیلات کاهش داد.
این مسئله البته به نوبه خود می تواند باعث خروج سپرده های مردم از بانک ها و حرکت آن به سمت بازارهای متشکل و غیرمتشکل پولی و مالی که بازدهی بیشتری به سرمایه های سرگردان می پردازند شود. در ادامه اثرات این مصوبه را در یک بانک نمونه بانک تجارت به عنوان نماینده سیستم بانکی بررسی می کنیم. مهمترین تاثیرات این مصوبه به شرح زیر است:
13 تاثیر کاهش نرخ سود بر نرخ درآمد عملیاتی

سود تسهیلات بانک های دولتی در سال 1384 در کلیه بخش ها به جز موارد اندکی یکسان و معادل 16 درصد اعلام شد و بیش از 90 درصد از تسهیلات بانک با نرخ 16 درصد پرداخت شد. به طوری که متوسط نرخ درآمد عملیاتی بانک به حدود 315 درصد رسید. با کاهش دو درصدی نرخ های سود تسهیلات و با فرض ثبات نسبت تسهیلات قرض الحسنه، مسکن کارکنان و تسهیلات بخش بازرگانی در سال 85 و با در نظر گرفتن نرخ سود 16 درصد برای بخش بازرگانی، متوسط نرخ درآمد عملیاتی بانک در این سال به 413 درصد کاهش خواهد یافت. یعنی نرخ درآمد عملیاتی بانک حدود 91 درصد کاهش خواهد یافت.
23 تاثیر کاهش نرخ سود بر درآمد ناشی از تسهیلات

با اعمال کاهش نرخ دودرصدی در نرخ سود تسهیلات، درآمد عملیاتی بانک ها نیز در سال جاری کاهش خواهد یافت به طور مثال کاهش درآمد ناشی از تسهیلات در بانک تجارت به صورت ذیل است:

با توجه به اینکه متوسط رشد سپرده های بانک طی 5 سال گذشته معادل با 20 درصد است، لذا با فرض تحقق این رشد در سال 1385، مانده سپرده ها در این سال معادل با 102467 میلیارد ریال پیش بینی می شود. به عبارت دیگر در مقایسه با سال 1384 بیش از 17732 میلیارد ریال جذب سپرده در سال 1385 صورت می گیرد که با در نظر گرفتن اینکه بیش از 80 درصد آن را می توان تسهیلات داد لذا در مجموع کل سقف تسهیلاتی بانک از محل رشد سپرده ها معادل با 14185 میلیارد

ریال خواهد شد. از سوی دیگر با توجه به اینکه تقریبا معادل یک سوم از مانده تسهیلات اعطایی بانک هرساله وصول می شود، لذا میزان وصول بانک از محل تسهیلات گذشته در سال 1385 حدود 23254 میلیارد ریال برآورد می شود. بر این اساس تقریبا کل تسهیلات اعطایی جدید در این سال معادل با 37493 میلیارد ریال 23254 14185 برآورد می شود. با توجه به اینکه این میزان را می توان تقریبا حداقل تسهیلات اعطایی جدید بانک در سال 1385 در نظر گرفت، لذا حداقل میزان کاهش درآمد بانک از محل تسهیلات جدید معادل 18356 میلیارد ریال برآورد می شود.

33 تاثیر کاهش نرخ سود در حاشیه سود بانکی
یکی از مهمترین تاثیرات کاهش نرخ سود تسهیلات در کاهش حاشیه سود بانک ها خواهد بود. طبق تعریف، حاشیه سود عبارت است از تفاوت میان سود دریافتی بابت تسهیلات و سود پرداختی به سپرده های بانکی. به عنوان نمونه حاشیه سود در بانک تجارت از سال 1382 به بعد رو به کاهش گذاشته است. با کاهش نرخ سود تسهیلات در سال 1385 و سال های آتی، حاشیه سود بانک نیز کاهش خواهد یافت و بانک ها به ناچار باید به دنبال تمهیداتی جهت حفظ حاشیه سود خود باشند که مهمترین آن کاهش هزینه های عملیاتی هزینه پول است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بیماری DVT چیست؟ در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بیماری DVT چیست؟ در pdf دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بیماری DVT چیست؟ در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بیماری DVT چیست؟ در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بیماری DVT چیست؟ در pdf :

بیماری DVT چیست؟
Deep vein thrombosis

هنگامی DVT رخ می دهد که در سیاهرگ های عمقی، لخته خون ایجاد شده باشد. معولا DVT در سیاهرگ های عمقی در قسمت های پایینی پا (ماهیچه های ساق پا) ایجاد می شود و می تواند تا سیاهرگ های عمقی بالاتر یعنی ران هم پیشرفت داشته باشند. به ندرت این لخته های خون در سیاهرگ های عمقی قسمت های بالایی بدن مانند دست ها تشکیل می شوند.

سیاهرگ های عمقی درست از میان پا عبور میکنند و با لایه ای از ماهیچه پوشیده شده اند.
لخته های خونی که در سیاهرگ های سطحی تشکیل می شوند( یعنی درست زیر پوست) را التهابات سطحی سیاه رگ می نامند. این لخته ها با DVT ها متفاوت اند و خطر بسیار کمتری

دارند.
تشکیل ترومبوز در سیاهرگ های عمقی در پا
یک متخصص بیماریهای داخلی گفت: ‏‎DVT‏ نوعی بیماری است که بر اثر لخته شدن خون در پاها به وجود می‌آید و جریان خون در رگ های آسیب دیده را کند می‌کند.
به گزارش فارس، ایمنی فر متخصص بیماریهای داخلی و عضو بسیج جامعه ‏پزشکی ‏عنوان کرد:DVT ‎ نوعی بیماری است که بر اثر لخته شدن خون در رگ ها به وجود می‌آید. رگهای آسیب دیده بیشتر در ‏ناحیه پاها قرار دارند البته که ممکن است در بقیه نقاط نیز وجود داشته باشند‎.‎
وی یادآور شد: لخته خون (ترومبوز) باعث می‌شود جریان خون آهسته شود و این ناحیه متورم، قرمز و دردناک می ‏شود. اگر لخته های خون به سمت ریه حرکت کند، بیماری انسداد جریان خون ریوی (عروق مسدود شده در ریه ها) رخ می دهد و ‏مشکلات تنفسی جدی را به وجود می

آورد‎.‎
عضو بسیج جامعه پزشکی‏ گفت: بیماری‎DVT ‎بیشتر در افراد کم تحرک، مسن، باردار و کسانی که دارای اختلالات خونی هستند رخ ‏می دهد و این افراد در خطر بیشتری برای ایجاد لخته خون هستند‎.‎
وی ادامه داد: از عوامل ایجاد این بیماری، استراحت طولانی مدت در بستر (بیش از س

ه روز)، پس از اعمال جراحی ( با بیهوشی بیش از 30 دقیقه)، ‏سیگار کشیدن، داشتن اضافه وزن، مسافرت طولانی هوایی یا با اتومبیل، استفاده از قرص های ضد بارداری و برخی از درمان های ‏جایگزینی استروژن و سابقه شخصی یا خانوادگی از مشکلات لخته شدن خون هستند که خطر ابتلا به‎DVT ‎را افزایش دهد‎.

نشانه های‎DVT
این متخصص بیماریهای داخلی اضافه کرد: ‏ ‏DVT‏ علائمی از جمله درد، حساسیت به لمس، گرم شدن، تورم و قرمزی در این ناحیه ‏دارد البته ممکن است در ابتدای این بیماری هیچ نشانه و علامتی بروز نکند‎.‎
ایمنی فر گفت: این بیماری با سوال کردن پزشک از نشانه ها و انجام آزمایش تشخیص داده می شود. اگر احتمال وجود این بیماری باشد پزشک ‏دستور سونوگرافی از پاهای متورم شده یا قسمت های دیگر بدن را می دهد تا میزان جریان خون اندازه گیری شود و همچنین یک ‏آزمایش خون‎(D-dimer) ‎موثر است‎.‎
وی افزود: در موارد نادر، وقتی که تشخیص از طریق آزمایش خون و سونوگرافی بی نتیجه شود، پزشک دستور مطالعه از طریق اشعه ایکس ‏‏(سونوگرافی) می دهد که طی آن، ماده حاجب به درون ورید تزریق می شود تا نشان داده شود که جریان خون به علت وجود لخته ها، ‏دچار انسداد شده است یا خیر‎.

ایمنی فر ادامه داد: درمان‎DVT، تزریق فوری رقیق کننده خون (هپارین) به منظور پیشگیری از افزایش لخته ها است. هپارین می تواند به صورت ‏وریدی تزریق شود یا به صورت زیر پوستی (زیرجلدی) تزریق شود‎.‎
عضو بسیج جامعه پزشکی تاکید کرد: پزشک معالج تصمیم می گیرد کدام انتخاب درست ‏است. همچنین پزشک می تواند قرص های رقیق کننده خون (وارفارین) را برای شما تجویز ک

ند تا مانع از بزرگتر شدن لخته ها و ‏تشکیل لخته های جدید شود.

متخصص بیماریهای داخلی ادامه داد: هپارین و وارفارین برای چند روز تجویز می شود و وقتی که وارفارین به سطح مطلوب خود در خون ‏برسد، هپارین قطع شده و وارفارین معمولاً به مدت شش ماه و گاهی بیشتر در ادامه درمان قرار می گیرد‎.‎
وی گفت: گاهی درمان‎DVT ‎باید به صورت مادام العمر همچنان وجود داشته باشد. همچنین ‏آزمایش خون برای حصول اطمینان از اینکه دوز وارفارین مناسب است انجام داده می شود‎.‎البته ممکن است پزشک برای کنترل تورم در پاها، جوراب های ساق بلند خاصی را پیشنهاد دهد اما افرادی که دارای اضافه وزن ‏هستند باید شروع به کاهش وزن کرده و فعالیت خود را برای پیشگیری از ایجاد لخته های خون بیشتر کنند‎.‎
وی بایدها و نبایدها در کنترل‎DVT‏ را چنین عنوان کرد:‏‎‎دارو مصرف کنید و جهت کنترل سطح غلظت خون، آزمایش خون بدهید‎برای کاهش وزن زیاد ورزش کنید تا خطر بازگشت دوباره‎DVT ‎را کاهش دهید‎.‎

اگر زیاد می نشینید، راه بروید و پاهایتان را کش دهید‎.‎اگر علائم شما بهبود نیافت حتما به پزشک خود اطلاع دهید‎.‎
ایمنی فر گفت: اگر درد قفسه سینه داشتید یا با سرفه خون بالا آوردید به پزشک خود اطلاع دهید‎.‎قبل از اینکه به سفر طولانی مدت بروید، با پزشک خود در خصوص مصرف آسپرین مشورت کنید (البته مصرف آسپرین در صورتی ‏که وارفارین استفاده نمی شود مجاز است‎)سعی کنید زمان نشستن و یا دراز کشیدن، پاهای خود را بلند کنید‎.‎

متخصص بیماریهای داخلی افزود: برای مدت زمان طولانی در یک نقطه ننشینید یا نایستید‎.‎لباس هایی که جریان خون را در پاها کند می کند نپوشید‎.‎زمان نشستن یا درازکشیدن پاها و غوزک پای خود را نپیچانید‎.‎سیگار نکشید‎و اگر وارفارین مصرف می کنید، در ورزش های تماسی شرکت نکنید به علت اینکه شما در خطر خونریزی ناشی از تروما هستید‎

بسیاری از لخته های خونی تشکیل شده کوچک هستند و مشکلی ایجاد نمی کنند. خود بدن قادر است در این موارد لخته های خون را در مدت زمان کوتاهی از بین ببرد.
لخته های بزرگ تر میتوانند مسیر جریان خون را ببندند، که دارای نشانه ها و علایم زیر میباشد:
تورم پایی که خون در آن لخته شده است- این تورم با آنها یی که معمولا در سفرهای طولانی مدت در قسمت قوزک پا ایجاد میشود متفاوت است.
درد در پایی که دچار لخته شده است- درد میتواند به راحتی قابل احساس باشد و حتی در هنگام راه رفتن و ایستادن بدتر شود.

قرمز شدن پایی که در آن لخته خون ایجاد شده است.
با مشاهده کردن این علایم بهتر است به پزشک مراجعه کنید.

عوارض
DVT عوارض چندان زیادی ایجاد نمیکند، اما مهمترین آنها عبارت اند از:

 

آمبولیسم ریوی ( Pulmonary embolism )
آمبولیسم ریوی مهمترین عارضه DVT می باشد. آمبولیسم ریوی ( PE )، هنگامی اتفاق می افتد که لخته ایجاد شده در دیواره رگ های پایینی بدن از رگ جدا شده و به شش ها منتقل شود. در شش این لخته خونی می تواند سرخ رگ های ریوی را مسدود کند. که با درد سینه، نفس های کوتاه و خمط های خونی همراه است. در مراحل پیشرفته می تواند کشنده باشد. آمبولیسم ریوی می تواند هفته ها و روزها پس از تشکیل لخته های خونی ایجاد شود. ممکن است آمبولیسم ریوی هنگامی بروز کند که هیچ نشانه ای از لخته خون در رگ ها دیده نمی شود.
کم خونی موقت در اندام تحتانی ( Limb ischemia )
این عارضه به ندرت و در مراحل پیشرفته DVT رخ میدهد. به دلیل وجود لخته های خون در سیاهرگ های پا، فشار خون به شدت افزایش میابد. در این وضعیت فشار خون در سرخ رگ ها هم تحت تاثیر قرار گرفته و درنتیجه مقدار اکسیژن کافی به پاها نمی رسد.
سندرم پس از ترومبوزی ( Post-thrombotic syndrome )
این سندرم هنگامی اتفاق می افتد که دریچه های سیاهرگ های عمقی دچار مشکل شده باشند، در نتیجه خون نمی تواند به بالا برگردد و دارای عوارضی مانند دردهای مزمن، تورم و در شرایط شدیدتر ایجاد زخم می باشد.
علل بیماری
در افراد زیر امکان ابتلا به DVT بیشتر است:
سن بالا تر از 40
افراد قد بلند
افراد چاق
افراد بی تحرک – مخصوصا بعد زا مسافرت های طولانی مدت
افرادی که سابقه خون لختگی دارند
افرادی که در خانواده آنها سابقه خون لختگی وجود دارد
عوامل وراثتی که شرایط تشکیل لخته های خون را هموار میسازند – لخته خیزی ( Thrombophilia )
بیماری خونی خواص
وجود بیماری های سرطانی
وجود مشکل در چرخش خون و نارسایی قلبی
انجام اعمال جراحی مخصوصا در قسمت های زانو و ران

 

خطر DVT در زنانی که دارای شرایط زیر میباشند افزایش پیدا میکند:
A.زنانی که داروهای زد بارداری مصرف میکنند
B.زنانی که تحت درمان هورمونی هستند
C.زنانی که باردار هستند
D.زنانی که به تازگی باردار شده اند

 

خطرات سفر
شواهدی وجود دارد که نشان می دهد پروازهای طولانی مدت میتواند یکی از دلایل DVT باشد. در این مسافرت های طولانی معمولا خطر ابتلا به این دلیل افزایش پیدا میکند که بدن به مدت چندید ساعت بی حرکت می ماند.
البته نمی توان مطمئن بود که آیا خود سفر باعث

ایجاد DVT می شود و یا افرادی در سفر به DVT مبتلا میشوند دارای شرایط خاصی هستند.

در کل احتمال ابتلای شما به DVT در مدت سفر بسیار کم است مگر اینکه یکی از فاکتورهای خطرناک را داشته باشید. در این صورت شما باید درمان های لازم و پیشگیری کننده را قبل از سفر انجام داده و با پزشک خود مشورت داشته باشید، مخصوصا برای مسافرت هایی که بیش از سه (3) ساعت به طول می انجامند. بهتر است در صورت انجام عمل جراحی مخصوصا در قسمت های زانو و ران، مسافرت خود را تا سه ماه به تعویق بیاندازید.

تشخیص
برای تشخیص آزمایشاتی را باید انجام دهید، مانند:
A.تست خون _ D-Dimer_ در صورت منفی بودن جواب تست امکان DVT در شما بسیار کم است.
B.Doppler ultrasound_ این بهترین آزمایش برای تشخیص لخته های خونی در بالای زانو میباشد.
C.سیاهرگ نگاری ( Venogram )_ این بهترین آزمایش برای تشخیص لخته های خونی در پایین زانو میباشد.

درمان
درمان داروئی(Medicines)
معمول ترین داروهای مورد استفاده در بیماری DVT داروهای ضد انعقاد خون مانند heparin و warfarin می باشند. این داروها ترکیبات شیمیایی بدن را تغییر میدهند تا بتوانند لخته های خون را به آسانی از بین ببرند. دستورات و موارد متعددی وجود دارد که مصرف کننده گان این دارو باید به خاطر داشته باشند:
از heparin در موقع بارداری نباید استفاده شود زیرا سلامتی نوزاد به خطر خواهد افتاد.
در هنگام مصرف داروی warfarin نباید از محصولات آسبری صغیر( cranberry ) استفاده کرد، زیرا باعث تداخل در کار دارو میشود.
در هنگام مصرف داروهای ضد انعقادی از فعالیت هایی که میزان خطر مبتلا شدن را افزایش میدهند خودداری کنید.
داروی ضد آمبولی هم میتوانند مفید باشند. آنها لخته های خونی را در خود حل می کنند. اما عوارض آنها شدید است مانند: خونریزی، بنابراین استفاده از

این داروها فقط در موارد بسیار خطرناک و پیشرفته توصیه می شود.
جوراب های مخصوص فشاری(Compression stockings)
پزشک ممکن است که استفاده از این جوراب ها را برای کاهو سال یا بیشتر بپوشید.

پیشگیری
اگر شما هم جزو گروه های خطرناک هستید به پزشک خود مراجعه کنید. عواملی که خطر لخته های خونی را کاهش میدهد میتوانند تاثیر مهمی در جلوگیری از D.V.T داشته باشند. مانند تمرین و ورزش روزانه به مدت 30 دقیقه، شواهدی مبنی بر تاثیر اسپرین در درمان و جلوگیری از D.V.T وجود ندارد.

در صورت پیش رو داشتن عمل جراحی
بعضی از اعمال جراحی و درمانها می توانند احتمال ابتلا به D.V.T را افزایش دهند. بنابراین ممکن است وقتی برای عمل به بیمارستان منتقل می شوید یکسری

آزمایشات در مورد احتمال D.V.T از شما گرفته شود. این آزمایشات بستگی به شما و نوع عملی که در پیش رو دارید خواهد داشت. با انجام این آزمایشات کارها

ی خواصی در جهت کاهش خطر، انجام خواهد شد مانند استفاده از منعقد کننده های خون.

در مسافرت
گرچه امکان ابتلا به D.V.T در سفر های طولانی مدت کم است اما بهتر است یکسری از کارهای پیشگیری کننده را رعایت کنید:
سعی کنید بین صندلی ها در حین مسافرت راه بروید، حتی برای مدتی کوتاه ( در صورت سفر با وسایل عمومی (
عضلات ماهیچه پای خود را ورزش دهید تا کار پمپاژ خون راحت تر انجام گیرد
انگشت شصت، قوزک پا و پاهای خود را دائما خم و راست کنید
لباس های راحت و گشاد بپوشید
آب بنوشید
نوشیدنی های الکلی و کافئین دار نخورید
دراز نکشید، خواب باعث بی حرکتی بدن و مخصوصا پاها میشود
در صورت نیاز می توانید از جوراب های مخصوص هم فشاری استف

اده کنید
اگر پزشک تشخیص دهد که در صورت سفر ممکن است برای شما مشکلاتی ایجاد شود باید قبل از سفر heparin تزریق کنید.

در صورت ایجاد تورم در پا و قرمز شدگی و احساس درد در پا بعد از سفر، سریعا به پزشک مراجعه کنید.

نکات کلیدی:
DVT: تشکیل لخته خون در وریدهایی است که در قسمتهای عمیق بدن قرار دارند.
لخته های DVT می توانند شکسته شده از طریق جریان خون وارد ریه شود که به لخته خون در ریه آمبولی ریوی گفته میشود. که وضعیت خطرناکی بوده می تو

اند باعث مرگ بیمار شود
داشتن هر یک از ریسک فاکتورهای DVT می تواند شانس ایجاد DVT را در فرد افزایش دهد
داشتن چندین ریسک فاکتور بطور همزمان خطر ایجاد DVT را بیشتر افزایش می دهد
فقط بعضی از بیمارانی که دچار DVT هستند دارای علایم می باشند.
اگر بیمار یکی از علایم DVT یا ریسک فاکتورهای گسترش آن را داشته باشد باید از نظر داشتن لخته مورد بررسی قرار گیرد.
آزمایشات ساده بدون درد جهت تشخیص وجود و محل قرارگ

یری لخته انجام می شود.
اهداف اصلی در درمان DVT عبارتند از:
توقف رشد و توسعه لخته
پیشگیری از شکسته شدن لخته در ورید و حرکت آن بسوی ریه
کاهش شانس ایجاد لخته های بعدی

از داروها جهت درمان و پیشگیری از DVT استفاده می شود.
از داروها جهت درمان و پیشگیری از DVT استفاده می شود.
عموماً از ضدانعقادها در درمان DVT استفاده می گردد که بعنوان رقیق کننده های خون شناخته می شوند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   156   157   158   159   160   >>   >