سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله بلایای طبیعی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بلایای طبیعی در pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بلایای طبیعی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بلایای طبیعی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بلایای طبیعی در pdf :

بلایای طبیعی

بلایای طبیعی، به مجموعه‌ای از حوادث زیانبار گفته می‌شود، که منشاء انسانی ندارند. این حوادث معمولاً غیرقابل پیش‌بینی بوده و یا حداقل از مدتهای طولانی قبل نمی‌توان وقوع آنها را پیش‌بینی نمود.
انواع بلایای طبیعی

روستایی در سوماترا، پس از سونامی ناشی از وقوعزلزله در اقیانوس هند
بلایای طبیعی دارای انواع گوناگونی است. زلزله، سیل، طوفان، گردباد، سونامی، تگرگ، بهمن، رعد و برق، تغییرات شدید درجه حرارت، خشکسالی و آتشفشان نمونه‌هایی از بلایای طبیعی هستند. برخی از بلایای طبیعی، بطور غیر مستقیم، ناشی از عملکردهای انسانی هستند. برای مثال بلایای ناشی از افزایش آلودگی هوا و یا گرم شدن زمین و همچنین سیل ناشی از تخریب جنگل‌ها به‌دست انسان از این جمله‌اند.
خسارات
تنها در سال 2008 میلادی، 220 هزار نفر در سراسر جهان بر اثر بلایای طبیعی جان خود را از دست داده‌اند. در این میان، زنان قربانیان بیشتری نسبت به مردان داده‌اند. بررسی‌های آماری بلایای طبیعی، طی سالهای 1990 تا 2002 نشاندهنده آن است که این بلایا روندی افزایش یابنده داشته‌اند. بر اساس آمار شدت بلایا چهار برابر، جان‌باختگان هفت برابر، آسیب‌دیدگان پنج برابر و خسارت‌های مالی سی و هشت برابر شده‌اند.
گاهی خسارات ناشی از حادثه ثانویه، بیش از خسارات ناشی از یک بلای طبیعی است. برای مثال گاهی خسارات ناشی از وقوع آتش‌سوزی پس از وقوع زلزله، از خسارات خود زلزله بیشتر است.

آتشفشان

با آنکه اغلب بلایای طبیعی خارج از کنترل انسان به نظر می‌رسند، ولی خسارات و آسیب‌های ناشی از آنها، بطور چشمگیری قابل کنترل است. این موضوع ارتباط مستقیمی با عملیات پیش‌گیرانه توسط انسان دارد. برای مثال استحکام ابنیه در برابر بارهای افقی جهت کاهش خسارات ناشی از زلزله و یا ایجاد پوشش گیاهی و ساخت بندها و سدها جهت کاهش خسارات ناشی از سیل، از جمله موارد پیش‌گیرانه‌است.
همچنین عکس‌العمل صحیح و اصولی نیز می‌تواند در کاهش آسیب‌های ناشی از بلایای طبیعی موثر باشد. برای مثال آوار برداری اصولی پس از وقوع یک رویداد زمین‌لرزه، می‌تواند به کاهش خسارات و آسیب‌ها کمک کند.
یکی دیگر از راه‌های کاهش آثار مخرب بلایای طبیعی، آموزش است. آموزش همچنین می‌تواند به کاهش اثرات روانی منفی در بلایای طبیعی نیز کمک کند.

 

طوفان کاترینا
از سال 1989 میلادی، دومین چهارشنبه ماه اکتبر هرسال، به عنوان روز جهانی کاهش اثرات بلایای طبیعی نامگذاری شده‌است. در کشور ایران نیز، هفته‌ای به همین عنوان وجود دارد که آغاز این هفته، همان روز جهانی می‌باشد.
از دیر باز تاکنون یعنی از روزی که انسان پا به این کره خاکی گذا

شت تا به امروز سعی کرده است تا با هر چیزی که به او آسیب می‌رساند و آرامش و امنیتش را تهدید می‌کند مبارزه کند. انسان تا جایی که می‌تواند از همه امکانات استفاده می‌کند و هر چیزی را به تسخیر خود در می‌آورد تا ذره‌ای به آرامشش خدشه وارد نشود. او با بهره از هوش و امکانات خود، تکنولوژی را خلق می‌کند تا نه تنها راحت‌تر زندگی کند بلکه با بسیاری از حوادث و اتفاقات ناگوار مبارزه کند. تنها بلاهای طبیعی هستند که این موجود دو پا هنوز نتوانسته است مانع وقوع آنها شود اما با این حال همواره در تلاش است تا برای پیشگیری از عواقب و آثار مرگبار و جبران‌ناپذیر آن‌ تدابیری را بیندیشید;

هریک از عناصر جوی مانند تغییرات آب و هوایی، افزایش دما، سرعت‌های زیاد باد و وقوع توفان، بارش‌های تندری و تگرگ، گرمازدگی، سرمازدگی، از بلاهای طبیعی هستند اما بیشترین خسارت جانی و مالی بر اثر رعد و برق، خشکسالی‌ها، سیل و آتش‌سوزی و زلزله اتفاق می‌افتد. بلاهای طبیعی همه جوانب زندگی بشر را تحت تاثیر قرار می‌دهد از جمل

ه خسارت‌های اقتصادی و آسیب‌پذیری‌های اجتماعی که زندگی را تهدید می‌کند. در سال‌های اخیر نگرانی دانشمندان در مورد تغییرات اقلیمی ناشی از دخالت‌های بی‌رویه بشر در طبیعت و افزایش آلودگی‌های جدی بیشتر شده است. افزایش دمای سطح زمین که شتاب بیشتری به خود گرفته است معلول عواملی چون افزایش فعالیت‌های صنعتی و تولید

روزافزون گازهای گلخانه‌ای است. خشکسالی با کاهش آب قابل دسترسی می‌تواند به شکل‌های گوناگون مانند کمبود بارش، کاهش آب رودخانه‌ها و پایین رفتن سطح آب‌های زیرزمینی مشاهده شود.

اینجا هم پیشگیری بهتر از درمان است

در بسیاری از مواقع پیشگیری صدمات و خسارات جانی و اقتصادی ناشی از این بلاها را به حداقل ممکن رسانده و این تنها با آگاهی و شناخت مردم میسر خواهد شد. برای مثال حوادثی مانند زلزله، سیل، کاهش سطح جنگل‌ها و مراتع و گسترش بیابان‌ها با ساخت منزل‌های مقاوم، ممانعت از کندن بوته‌ها و درختان جنگلی، جلوگیری از چرای مفرط و احداث سیل‌بندها و سدها قابل پیشگیری است. همچنین ارتقای دانش و آگاهی عمومی مردم نقش مهمی در کاهش آثار بلایای طبیعی دارد. برقراری سیستم‌های هشداردهنده به موقع، آماده‌سازی نیروهای انتظامی و راهداری، تمهیدات علمی و مهندسی در ساخت خانه‌ها و کارخانجات، اجرا و نظارت طرح‌هایی برای ارتقای سطح آموزش عمومی و تخصصی برای مقابله با کاهش آثار بلایا طبیعی برخی از این راهکارها هستند.

بعضی از این بلایای طبیعی با روش‌های خاص و با درصد احتمال معینی ق

ابل پیش‌بینی هستند که با توسعه علوم و فنون و ارتقای علمی بشر روز به روز ضریب اطمینان چنین پیش‌بینی‌هایی بیشتر می‌شود.

در سال‌های اخیر ایمن‌سازی شهرها در کشورهای متعدد در برابر حوادث و سوانح غیرمترقبه مورد توجه قرار گرفته است. تنظیم برنامه‌های کاهش آسیب‌پذیری شهروندان و جامعه که در معرض مخاطرات و بلاهای طبیعی هستند در طرح‌های توسعه ضرورت دارد. حفاظت از جان و مال مردم، حفظ ابزار تولیدی و صنعتی و تاسیسات و خدمات شهری در مقابل آثار بلایای طبیعی باید بخش جداناپذیری از طرح‌های مدیریت بحران قلمداد شود. برای کاهش آثار بلایای طبیع

ی، شهروندان باید با شیوه‌های ارتقای آمادگی از جمله مانورهای مقابله با بحران آشنا باشند. با اجرای برنامه‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت مانند اعلام خطر به هنگام و استفاده از تکنیک‌های آموزشی و آگاهی مردم شاید اندکی از وقوع حوادث جبران‌ناپذیر پیشگیری شود.

کاهش بلایای طبیعی در مدارس

لزوم آموزش کودکان که آسیب‌پذیرترین قشر هستند، در هنگام رخداد بلایای طبیعی، آشنایی و رویارویی با خطرات آن امری ضروری به شمار می‌آید. آموزش به کودکان و نوجوانان بهترین و اصولی‌ترین روش برای کاهش آثار رخدادهای طبیعی است. در کنار آن مقاوم‌سازی مدارس و ساختمان‌های آموزشی نیز لازم است. آموزش اصول محافظت از جان و فرار از حادثه و تمرین‌های دوره‌ای همچنین آگاهی از کمک‌های اولیه در بحران در پیشگیری از بروز آسیب به دانش‌آموزان از اهمیت به‌سزایی برخوردار است.

تغییرات آب و هوایی و تهدید سلامت

تغییرات آب و هوایی به اشکال گوناگون سلامت بشر را تهدید می‌کند. بیماری‌ها، آسیب‌ها و جراحات و مرگ و میر ناشی از بلایای طبیعی مانند موج گرما، توفان و سیل و خشکسالی، گسترش و تغییر الگوی انتشار بیماری‌های عفونی و واگیر و بیماری‌هایی که به تغییرات دما حساس‌اند همه از مخاطرات بهداشتی است که در اثر تغییرات آب و هوایی ایجاد می‌شود و پیش‌بینی می‌شود در آینده بیشتر نیز خواهد شد. موج گرما در اروپا، توفان‌ها و سیل‌ها در آمریکا، سوءتغذیه و شیوع بیماری‌های واگیر در آفریقا، تشدید نزولات آسمانی و برف و باران‌های شدید و سنگین اهمیت و نیاز یک اقدام جهانی و همکاری همگانی برای حفظ سلامت بشر در برابر تغییرات آب و هوایی را آشکار می‌کند اما در این میان برخی گروه‌ها بیشتر آسیب می‌بینند.

کودکان، سالمندان، بیماران و افراد دارای مشکلات جسمی، افرادی که در مناطق فقیر زندگی می‌کنند و با کمبود آب و غذای سالم مواجه‌اند، همچنین ساکنان جزایر کوچک، ساکنان مناطق کوهستانی و محصور در میان کوه‌ها و ساکنان شهرهای ساحلی از گروه‌هایی هستند که بیش از سایرین در معرض مخاطرات بهداشتی تغییرات آب و هوایی هستند و بیش از دیگران آسیب می‌بینند.

با بیمارستان‌های ایمن از خطرات بلایای طبیعی بکاهیم

 

همه روزه در جهان شاهد تخریب تسهیلات درمانی در اثر وقوع بلایای طبیعی هستیم. تخریب مراکز درمانی امری بسیار ناگوار است. چرا که بازسازی بیمارستان‌ها پرهزینه و دشوار است. طبق آمارهای سازمان جهانی بهداشت طی 10 سال گذشته 24 میلیون نفر در دنیا به‌دنبال آ

سیب وارده به بیمارستان‌ها در بلایای طبیعی جان خود را از دست داده‌اند. بنابراین باید با سرمایه‌گذاری در سطح ملی، کشورها آمادگی لازم را برای مواجهه با بلایای طبیعی از نظر ساختارهای مراکز درمانی پیدا کنند.

مدیریت بلایای طبیعی

برنامه جلوگیری و مقابله با بلایای طبیعی شامل اقداماتی نظیر ایجاد شبکه‌های ملی و منطقه‌ای در زمینه مدیریت اطلاعات، ظرفیت‌سازی به منظور کاهش خطرات بلایای طبیعی، مطالعه و پژوهش درباره بحران‌های ناشی از آن و چگونگی مدیریت آنهاست. در ایران با توجه به تعدد این حوادث، به‌ویژه پس از زلزله بم، اهمیت مدیریت بلایای طبیعی بیش از پیش آشکار شده است. کمیسیون ملی یونسکو برای افزایش آگاهی در این باره، فعالیت‌هایی انجام داده است که به برخی از آنها اشاره می‌شود: مشارکت در برگزاری کنفرانس‌های بین‌المللی مدیریت بحران در حوادث غی

رمترقبه (تهران، 1384)، همکاری در برگزاری کنفرانس بین‌المللی ژئوبیوتکنولوژی (قشم، 1384) و ارائه طرح بهینه‌سازی علوم زمین در آموزش رسمی و غیر رسمی (1386-1385).
طبق یک تعریف علمی ، حوادث غیر مترقبه ، زاییده پدیده های طبیعی هستند که بر اثر تغییرات در پوسته کره زمین رخ می دهند و همه ساله علاوه بر خسارات فراوان در جهان ، هزاران ق

ربانی به جای می گذارند.
بر این اساس ، حوادث شدید باعث از هم پاشیدگی خانواده ها ، بی خانمانی افراد ،‌مشکلات بهداشتی ،‌ سوء تغذیه ، ‌رکود یا تعطیلی مراکز آموزشی و خدماتی ، بیکاری ، ‌مهاجرت اجباری می شوند.
همچنین اهمیت حوادث طبیعی تا آنجا است که سازمانهای بشر دوست بین المللی
موظف شده اند تا برنامه های خود را موازی با حقوق بشر برنامه ریزی کرده و خود را در مقابل گروه هدف ازجمله در بخش حوادث طبیعی مسوول و پاسخگو بدانند.
براین اساس ، توزیع نظامند دانش و اطلاعات بین افراد ،‌خصوصا افرادی که در پاسخگویی شرکت دارند ،‌اصل بنیادین دستیابی به درک مشترک از مشکلات و انجام هماهنگی های لازم بین سازمانی در بخش حوادث طبیعی تعریف جهانی شده است .

طبیعت در طول تاریخ ، چهره خشن خود را با پدیده های ویرانگری نظیر زمین لرزه ، فوران آتشفشان ، خشکسالی ، ‌جاری شدن سیل ، شوک های حرارتی ، گردباد ، توفان های گرمسیری و دریایی به انسان نشان داده و شالوده زندگی بشر را از بدو پیدایش آن با خطر مواجه کرده است .
با توجه به اینکه این گونه فرآیندهای طبیعی اثرات منفی بر زندگی انسان داشته اند ،‌از این رو از دیدگاه برخی صاحبظران از آنها به عنوان بلایا نام برده شده است.
کارشناسان و صاحبنظران بر این باورند چنانچه طبیعت باعث ایجاد حادثه ای شود که موجب تلفات و خسارت گسترده انسانی ،‌مادی و طبیعی شده و قدرت آن بیشتر ازتوان بش

ر باشد ، ‌بلایای طبیعی نامیده می شود.
بلایا اغلب بر اساس عامل به وجود آورنده شان که می تواند طبیعی یا ناشی از دخالت بشر باشند طبقه بندی می شوند.
1- بلایای طبیعی ناگهانی ،‌این بلایا به دو گروه تقسیم می شوند.
الف- بلایایی که منشا زمینی دارند نظیر زمین لرزه ،‌زمین لغزش ، ‌وقوع بهمن ،‌آتشفشان و تسونامی
ب- بلایایی که منشا ء ‌آب و هوایی دارند مانند ‌توفان، ‌گردباد، ‌سیل، سرما و گرمای شدید که تحت تاثیر مستقیم عوامل آب و هوایی قرار دارند و همچنین تهاجم آفات ،‌آتش سوزی ،‌رها شدن مواد سمی و خطر آفرین در محیط زیست که تحت تاثیر غیر مستقیم عوامل آب و هوایی می باشند.
2- بلایایی طبیعی تدریجی ‌ مانند خشکسالی ،‌ قحطی و بیماریهای واگیر ک

ه به تدریج جامعه را تحت تاثیر قرار می دهند.
گرچه مفهوم بلایای طبیعی به طور معمول زمین لرزه ،‌سیل ، زمین لغزش ،‌آتشفشان و برخی دیگر ازاین گونه پدیده ها را در اذهان تداعی می نماید اما امروزه به علت مداخله بی رویه انسان در محیط زیست ابعاد این قبیل بلایا گسترده تر شده و از چارچوب مفاهیم رایج آن فراتر رفته است .
انسان همواره به توسعه که لازمه آن منابع طبیعی است نیازمند بوده و بر این اساس سیمای طبیعت بویژه زمین را با ایجاد سکونت گاهها، توسعه حمل و نقل ، نابودی جنگل ها و مراتع ، ‌فعالیت های کشاورزی و صنعتی ،‌بهره برداری از معادن ،‌ایجاد سدها و تغییر مسیر رودخانه ها تغییر داده است .
از طرفی افزایش جمعیت ، پیشرفت فن آوری و در نتیجه گسترش فرهنگ مصرف و به دنبال آن نیاز بشر به منابع طبیعی و انرژی ،‌موجب تغییرات شدیدتر و گسترده تر از گذشته در محیط زیست شده است .
گرم شدن کره زمین ،‌کاهش لایه ازن ، ‌ریزش نزولات اسیدی، ‌آلودگی هوا ، ‌آلودگی شیمیایی آب و مواد غذایی ،‌ نابودی و کاهش تنوع زیستی و بالاخره تغییرات آب و هوا ،‌نمونه هایی از این قبیل بلایا هستند.

به دلیل عدم آگاهی و زیاده خواهی بشر ،‌ابعاد حوادث گسترده شده که علی رغم دسترسی به فن آوری پیشرفته و حجم اطلاعات مورد نظر ،‌عملا مقابله با آنها بسیار مشکل شده است
‌آمار و تحقیقات نشان می دهد که حدود 90 درصد از بلایای طبیعی که در جهان رخ می دهند در ارتباط با عوامل اقلیمی است که در برخی از مناطق جهان این موضوع به 100 در صد می رسد .
یک تغییر کوچک در اقلیم با تغییر پذیری اقلیمی در بسیاری موارد می ت
هرساله بلایای طبیعی گوناگون از جمله زمین لرزه ،‌سیل ، توفان ،‌خشکسالی ، لغزش زمین ،‌آتشفشانی مناطق مختلف جهان را دچار مصیبت و انسان ها را گرفتار می سازد.
براساس آمارهای منتشره از سوی سازمان ملل متحد ‌از بین انواع بلایای طبیعی که هر ساله تلفات جانی و خسارت اقتصادی فراوانی در سطح جهان به جوامع انسانی وارد می سازد ، بلایای زیر به عنوان حوادث طبیعی عمده در سطح جهان با حداکثر وقوع و خسارت شناخته شده اند.
سیکون های حاره ه ای،‌ زمین لرزه ، ‌سیل، ‌توفان حاره ای ، ‌خشکسا

لی، ‌آتشفشان، ‌بهمن ، ‌لغزش زمین ،‌ ال نینو ، ‌تسونامی (سونامی )، شوک های حرارتی ( تغییرات ناگهانی دما).
بر اساس آمار طی چهل سال گذشته ، حدود 4 میلیون نفر در اثر بلایای طبیعی جان خود را از دست داده اند و بیش از سه میلیارد و 200 میلیون نفر مصدوم ، ‌بی خانمان و یا به نقاط دیگر جهان مهاجرت کرده اند.
مرگ و میر انسان ها یکی از بهترین شاخص ها برای سنجش اثرات مخرب بلایای طبیعی بر حیات آدمی است.

طبق تحقیقات علمی ، به ازای هر انسان که در اثر وقوع بلایای طبیعی قربانی می شود جان 3 هزار انسان دیگر در معرض خطر قرار می گیرد.
آمارها همچنین بیانگر این واقعیت است که بلایای طبیعی روبه افمختلف جهان اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه ،‌آمارهای ارایه شده در باره خسارت های جانی و اقتصادی نمی توانند یکسان باشند.
به هر حال 90 درصد از خسارات جانی به دو /سوم جمعیت کشورهای در حال توسعه ارتباط می یابد ،‌در حالی که سه /چهارم از مجموع خسارت های مادی به کشورهای در حال توسعه مربوط می شود.
بلایای طبیعی در کشور های فقیر به مراتب بیشتر است ‌به طوری که بر پایه رهیافت های انجام شده بیش از 3 هزار مورد خسارت جانی در هر مورد از بلایا به کشورهای فقیر وارد می شود در صورتی که این رقم در کشورهای ثروتمند از 500 مورد تجاورز نمی کند.
هر چند قربانی شدن میلیون ها انسان خود فاجعه ای اسفبار است ،‌اما نمی توان ضرر و زیان اقتصادی و پیامد های زیست محیطی ناشی از بلایای طبیعی را نیز نادیده گرفت .
بر پایه اطلاعات ارایه شده ، خسارات اقتصادی سالانه مرتبط با بلایای طبیعی در جهان در حدود 50 تا 100 میلیارد دلار بر آورد شده به طوری که در بعضی سالها میزان خسارت ناشی از بلایای طبیعی در جهان بیش از 450 میلیارد دلار بوده است .
براین اساس بیشتر خسارت اقتصادی ناشی از تمرکز فقر است ،‌باوجود این چنانچه خسارت اقتصادی نسبتی با ثروت ملی داشته باشد،‌بلایا می باید به ط

ور گسترده در کوچک ترین و فقیر ترین کشورها تحمل شود.
اصولا بلایای طبیعی باعث کاهش تولید سرانه ملی کشورها و درنتیجه کاهش درآمد سرانه می شوند که پیامد آنها فقر است .
به گفته برخی کارشناسان ، ایران در یکی از مناطق حادثه خیز

کره زمین قرار گرفته ، ‌به طوری که از 40 نوع بلایای طبیعی

در جهان بیش از 30 نوع آن در کشور ما رخ می دهد.
سیل ، ‌زلزله ، ‌خشکسالی ، ‌سرمازدگی ،‌آتش سوزی ،‌ انفجاز و صاعقه از جمله حوادث
طبیعی در ایران هستند.
تجربیات گذشته نشان داده است که پدیده های طبیعی هنگامی به سانحه تبدیل می شوند که جوامع شناخت کافی از آنها نداشته و آماده رویاریی با آن نباشند.
حسن پسندیده کارشناس محیط زیست در کرج می گوید: آماده سازی تمام اق

شار جامعه برای مراحل سه گانه چرخه سانحه ( مراحل پیش ،‌هنگام و پس از وقوع ) ضروری است .
وی اظهار داشت :به منظور آگاهی و شناخت بلایای طبیعی ، ‌گردآوری اطلاعات به صورت مستمر برای تدوین یک برنامه اجرایی موثر است .
وی ادامه داد: شناخت بلایای طبیعی و فرآیند شکل گیری آنها برای آحاد جامعه بویژه برنامه ریزان توسعه در درجه اول اهمیت قرار دارد .
این کارشناس گفت : پیشگیری از تخریب محیط زیست ، شناخت حوادث طبیعی و اجرای
برنامه های مستمر با مشارکت مردم برای کنترل این حوادث در ایران باید در ص

در اولویت ها قرار گیرد.
وی با اشاره به خشکسالی ها و تغییرات جوی طی چند سال گذشته در کشور تاکنون ، تاکید کرد: وقوع این حوادث زنگ خطری برای محیط زیست انسانی و جانوری در ایران محسوب
می شود و نباید از کنار آن به راحتی گذشت

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله چتر بازی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله چتر بازی در pdf دارای 42 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله چتر بازی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله چتر بازی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله چتر بازی در pdf :

فن چتربازی بطور کلی در ایران به گروههای زیر تقسیم می شود:
1چتربازی اتوماتیک:
در این نوع چتربازی نفر چترباز دخالتی در باز شدن چتر ندارد و چتر او بوسیله بندی که به بند پیوند معروف است به بدنه بالگرد یا هواپیما و یا هر وسیله پرنده دیگر وصل می شود و چترباز انجام پرش می کند و این بند باعث بازشدن چتر می شود. ولی در صورتی که چتر دچار انحراف شد و باز نشد چتر کمکی که در جلوی نفر چترباز است از نوع غیر اتوماتیک است و با دستگیره ای که در روی ان تعبیه شده نفر چترباز می تواند چتر کمکی را بنا به اختیار خود باز کند .از انواع چترهای اتوماتیک می توان به چترهای تی 10 بی -ام سی وان – چترهای ققنوس (تی 10 بی – ام سی وان) تخمی ساخت شیراز اشاره کرد.
2چتربازی غیر اتوماتیک(سقوط آزاد):

این نوع چتربازی کاملا عکس اتوماتیک است یعنی نفر چترباز چتر را می پوشد و از ارتفاع مشخص می پرد و در ارتفاع مورد دلخواه خود چتر را بوسیله پاراشوت باز می کند .مثال خوب برای این نوع چتربازی پرش استاد بهزاد پاینده از برج میلاد می باشد.از انواع چترهای سقوط آزاد هم می توان به جالبرت – فالکون – مچ – پرستو و ; اشاره کرد.

3پاراگلایدر:
در این نوع چتربازی نفر یک چتر مخصوص دارد که به ان بال می گویند .نفر پس از استقرار در ارتفاع بال خود را می پوشد و طبق روشی که اموخته از زمین کنده می شود و می تواند بمدت نسبتا زیادی در آسمان به گشت و گذار بپردازد و بقول بچه ها گفتنی حالشو ببرد.

4پاراموتور :
این نوع چتربازی دقیقا عین پاراگلایدر می باشد بجز اینکه در این نوع چتربازی یک موتور در پشت صندلی نفر قرار گرفته که نقطه ضعف بال (یعنی از زمین برخواستن بال که متکی به ارتفاع بوده است) را از بین برده و نفر با پاراموتور می تواند از هر زمینی براحتی نشست و برخاست کند.
5بارریزی:
که پرتاب بار با چتر از یک وسیله پرنده می باشد.
ابتدا به آموزش اتوماتیک می پردازیم:
ابتدا شما به واحد اموزش دهنده این آموزشها می روید پس از تست بدنی و روحی اگر قبول شدید به مرحله بعدی می روید
در مرحله بعدی شما حدود 15 روز آموزش زمینی می بینید که شامل کارگاههای مختلفی می باشد که عبارتند از :
ابتدا شما را با تاریخچه و چندین اصطلاح در فن چتربازی آشنا می کنند که عبارتند از : تاریخچه چتربازی در ایران و خارج از کشور – اصطلاحات:

هوابرد
نیروی هوابرد
فرود هوایی
پیاده شدن هوایی
حرکت هوائی
هجوم هوابرد
عملیات مشترک هوابرد
سرپل هوایی

منطقه فرود
منطقه پرتاب
تیم کنترل رزمی
تیم پیشرو
مربی بارریز
برگ پرش(مانی فست)

برگبار
محموله
زمان بارگیری
زمان آمادگی
خدمه هواپیما(لود مستر)
abort
drop altitvde
drop zone

formation
heavy drop
impact point(i.p)
initiad point
نات
پانل
سورتی
پاس
landing
landing zone
take off

واحدهای اندازه گیری مثل پوند و تبدیل انها به هم
بعد از اینکه با تمام مطالبی که گذشت آشنا شدید کارگاههای شما شروع می شود:
1کارگاه باسن کوبی:
در این کارگاه شما آنقدر باسن مبارک را بزمین می کوبید که روزها و شبها از درد ان خواب ندارید تا اینکه بالاخره باسن شما سفت میشه و در مقابل ضربه احتمالی برخورد باسن به زمین بیمه می شود. همانطور که می دانید در پرش با چتر اتوماتیک شما باید حتما چرخش و گردش کنید.
چرخش و گردش:
این عمل برای اماده نمودن هنر آموزان چترباز از نظر روحی و فکری می باشد تا با بکارگیری صحیح این آموزش بهنگام برخورد با زمین فرودی سالم با حداقل ضربه ممکنه را برای خود تعیین کنند.
در سیستم چتربازی برخی از کشورها ی دنیا (کشورهای بلوک شرق) برای چرخش و گردش شوک ضربه وارده به 5 قسمت تقسیم می شود بشرح زیر است:
سرپنجه(سینه)پاها 60 درصد
ساق پاها 10 درصد
ران پاها 10 درصد
عضلات پشت 10 درصد
در کشور ما همانند بسیاری از کشورهای بلوک غرب ضربه وارده به 3 قسمت تقسیم می شود که عبارتند از:
سرپنجه(سینه)پاها 60 درصد
باسن 20 درصد

عضلات پشت(شانه مخالف) 20 درصد
ما در عمل چرخش و گردش باید ابتدا حالت گرفتن را یاد بگیریم.
حالت گرفتن:
گارد دفاعی و حالتی را که نفر چترباز به بدن خود می دهد تا بهنگام برخورد با زمین حداقل ضربه به بدنش وارد شود.
روش حالت گرفتن بصورت زیر است:

1جفت کردن پاها بهم بطوریکه پاشنه ها پنجه ها قوزکها و زانوها کاملا بهم چسبیده باشند .
2خم کردن زانوها تا حدیکه از نظر دید نفر لبه کلاه فیبری زانوها و پنجه ها در یک خط دیده شوند.
3پائین انداختن سر بطوریکه چانه به سینه چسبیده و سر توسط گردن محکم نگهداشته شود.
4دستها نیمه مشت شده و در امتداد گوشها روی لبه کلاه فیبری قرار گیرد.بطوریکه پشت دستها بطرف جلو و آرنجها کاملا بهم چسبیده و همانند شکل عددی 7 روی سینه قرار بگیرند.

5کمر بایستی کاملا مستقیم و بدون خمیدگی باشد و عضلات پشت حالت گرده ماهی بخود گرفته تا گردش روی زمین براحتی انجام گیرد.

پس از یاد گرفتن مسائل مربوط به حالت گرفتن و کارگاه باسن کوبی نوبت میرسه به کارگاه چرخش و گردش روی زمین ;;.
قبل از اینکه به بحث چرخش و گردش روی زمین بپردازیم یه مورد بسیار بسیار بسیار مهم را باید یاد بگیریم;.
دشمنان یک چترباز:

چترباز 2 دشمن دارد زمین و باد که باد خطرناکترین دشمن او است. با حالت گرفتن درست در حین برخورد با زمین و چرخش و گردش درست و اصولی می توان به این دشمن قهار یعنی زمین غلبه کرد اما در مورد باد یکمی موضوع فرق می کند.
باد برای یک چترباز ناشی حکم فیل در برابر مورچه را دارد و در برابر یه چترباز حرفه ای حکم مورچه در مقابل فیل را دارد پس هر کس اموزش عکس العمل صحیح در مقابل باد را خوب فرا گرفت پیروز میدان خواهد بود.

ما بطور کلی 4 نوع باد در چتربازی داریم:
1باد روبرو:
بادی است که از روبرو به چترباز برخورد می کند و او را به عقب می برد.
2باد پشت:
بادی است که از عقب به چترباز برخورد می کند و او را به جلو می برد.
3باد پهلوی راست:
بادی است که از سمت راست به چترباز برخورد می کند و او را به سمت چپ می برد.
4باد پلوی چپ:
بادی است که ازسمت چپ به چترباز برخورد می کند و او را به سمت راست می برد.
توی این بادها باد روبرو خطرناکترین باد است.
مکانیزم مقابله با باد روبرو:

همانطور که گفتیم باد روبرو از جلو برخورد می کند و چترباز را به عقب می برد .چرا گفتیم خطرناکترین باد است؟
زیرا در بادهای دیگر چترباز مسیری را که به آن طرف توسط باد هدایت می شود می بیند ولی در باد روبرو نمی بیند .
پس چه باید کرد؟

قبل از جواب به این سئوال ما باید در مورد رایزرهای چتر که در آینده کاملا توضیح می دهم یه اشنایی کم پیدا کنیم تا به این سئوال جواب داده شود.

مطابق شکل زیر یک چتر از 4 رایزر که به پشتی متصل اند تشکیل شده است.هر رایزر با چندیدن بند به پارچه چتر اصلی متصل می شود.
لازم بذکر است که یکی از موارد قانون پرش اتوماتیک این است که با چتر تی 10 کمتر از 5 نات و با چتر ام سی وان کمتر از 13 نات باید چترباز را پراند درغیر این صورت پرش کنسل می شود یعنی وقتی باد 7 نات باشد پرش با چتر تی 10 کنسل می باشد.در آینده فرق چتر تی 10 و ام سی وان را برایتان خواهم گفت.

برای کمتر آسیب دیدن بایستی رایزرهای مخالف در هر نوع بادی را پرس کنیم .مثلا در باد روبرو 2 رایزر عقب را از بالاترین جایی که دستمان میرسه می گیریم و میکشیم و دستانمان را در امتداد گردن می آوریم.این کار باعث می شود که دهانه چتر روبه آن باد کج شده و باد بیشتری بگیرد و خنثی کند و سرعت پیشروی ما به عقب را کم کند.
حالا که با بادها آشنا شدیم میریم سراغ چرخش و گردش روی زمین;;

2کارگاه چرخش و گردش روی زمین:
شما در این کارگاه یلد میگیرید که چگونه ضربه وارده به بدنتان در هنگام برخورد با زمین را تقسیم کنید تا خدانکرده استخوانهایتان در هم نرود و به ملکوت اعلی نپیوندید.
ضربه را به این صورت تقسیم می کنید:
60 درصد را با کف پا 20 در صد را با باسن و 20 در صد را با شانه مخالف
مختصری در باره ورزش مفرح پرواز با پاراگلایدر

مختصری در باره ورزش مفرح پرواز با پاراگلایدر
پاراگلایدر نوعی چترهست که البته بهتره بهش بگیم بال تا چتر چون که چتر یا همون پاراشوت فقط حرکت به سمت پایین داره ولی بال پاراگلایدر هم میتونه به پایین و هم به طرف بالاحرکت کنه پس پرنده های پاراگلایدر به این وسیله پروازی میگن “بال” .

مختصری در باره شناخت قسمتهای مختلف بال ((Canopy
1- سطح رویی بال (کاناپی) Upper Surface
2-سطح زیرین بال (کاناپی) Lower Surface
3- لبه حمله (Leading Edge) : لبه جلویی کاناپی را می گویند
4- سلها (cells) : فضای خالی بین سطح رویی و سطح زیرین کاناپی را می گویند که بوسیله دیواره ای بنام ریب (Ribs)از هم جدا شده اند

5- لبه فرار (Trailing Edge) : نام لبه انتهایی کاناپی است
6- لاینها (Lines) : کلیه بندها که کاناپی را به رایزرها وصل می نماید. بندها به چهار دسته تقسیم می شوند لاینهای A که به لبه حمله متصل هستند، لاینهای B و C در وسط ولاین D که به لبه فرار متصل است و ترمزها و یا برکها (Break) هم به همین لبه متصل هستند به این ترتیب کلیه سطح زیرین کاناپی به رایزرها متصل می شوند .
7- رایزرها (Risers) : محلی که کلیه بندها به آنجا متصل می باشند و اتصال رایزرها با هارنس بوسیله بستی بنام کارابین (carbine) انجام می گیرد.

 

آمادگی قبل از پرواز
نکاتی که باید ابتدا در نظر داشت :
1-قبل ازهراقدامی جهت پرواز آموزشهای تئوری و عملی و تمرینات کافی و لازم زیر نظر مربیان مجرب داشته باشید .
2- دارا ی گواهینامه مناسب مرحله پروازی خود و بیمه نامه معتبر باشید .
3-در سلامت کامل بوده تحت فشار عصبی نبوده و مواد مخدر،مشروبات الکلی و داروهای آرام بخش مصرف نکرده باشید.
4-در شرایط مناسب حال و شرائط خود پرواز کنید.
5-کلاه ایمنی و هارنس مناسب بتن کرده و حتما چتر کمکی را به همراه داشته باشید.
6-ازمحکم بودن بند پاها،شکم و سینه اطمینان حاصل کنید.
7-بندهای کارابین در جای خود محکم شده باشند.

8-کلیه بندهای کاناپی (لاین هاLines ) آزاد باشند (گره نداشته باشند) .
9- برکها (Break’s) را آزاد نمایید .

10- دقت کنید بند برکها به رایزرها (Riser) نپیچیده باشند .
11-دقیقا در وسط بال (مقابل نشانی که کارخانه سازنده معمولا روی بال میگذارد) ایستاده باشید .
12-جهت باد را کنترل نمایید باید دقیقا روبروی باد (یعنی در جهت مخالف وزش باد ) ایستاده باشید .
13-سرعت باد را سنجیده محیط اطراف را کنترل و موانع احتمالی از قبیل بوته های خار و یا سنگهای روی زمین را در نظر داشته باشید .

-14دسته چتر کمکی را مشاهده و پیم های آنرا بررسی نمایید .
15-از وصل بودن اسپید سیستم (3) اطمینان حاصل کنید .
16-به نرمی با کشیدن بندها یA و درست کردن دیواره کوچکی آخرین چک را انجام داده و از نبودن هیچگونه گره و یا پیچ خوردگی در لاینها مطمئن شوید

مرحله برخاستن ((Take off
پروازی سالم ،مطمئن و لذت بخش مستلزم داشتن تمرینات کافی ، متناوب زیر نظر مربیان مربوطه می باشد. یک ساعت تمرین در زمین برابر با ده ساعت پرواز در آسمان است. تمرین بر روی زمین به شما در کنترل صحیح بال کمک بسزایی می کند وهمچنین زمانی که در آسمان در حال پرواز هستید اعتماد بنفس و حس کنترل خوبی به شما القا خواهد کرد .
برخاستن (Launch) به سه صورت امکان پذیر است که در اینجا به توضیح آن می پردازیم :
الف) برخاستن به صورت رو به باد (روبروی باد و پشت به بال) – Nil Wind Launch
دقیقا در وسط بال قرار گرفته (پشت به علامتی که معمولا کارخانه سازنده در وسط بال تعبیه می کند) و روبروی جهت وزش باد بایستید سپس رایزرهای A را روی ساعد نزدیک آرنج انداخته هر دو برک سمت چپ و راست را در دست گرفته و دستها را بصورت کشیده و در جهت عقب نگهداشته سپس بطور همزمان و با قدرت لازم به سمت جلو کشیده ، در همین زمان بال به طرف بالا حرکت می کند دستها را به موازات حرکت بال بالا بیاورید تا جایی که بال کاملا در بالا ی سرتان قرار گیرد بکشید بلافاصله رایزرها را رها و برکها را تا سر شانه پایین بیاورید مقداری به جلو خم شوید و جند قدم به طرف جلو بردارید ، سعی کنید یال را کنترل کرده و از کج شدن یا جلو زدن آن بوسیله برکها جلوگیری کنید به بالا نگاه کرده و ازآزاد بودن لاینها مطمئن شوید .(اگر متوجه شدید اشکالی در لاینها و یا بال هست فورا با کشیدن کامل برکها ، بال را پایین آورده و اشکال ایجاد شده را رفع نمایید) اگر اشکالی وجود نداشت وزن را به جلو انداخته و شروع به دویدن کنید در صورتی که بالتان به یک طرف رفت و یا کج شد می توانید به همان طرف رفته و بال را لول (Level) کرده و به پرواز درآورید . توجه داشته باشید هر قدر سرعت باد کم باشد به همان مقدار بایستی قویتر و تندتر بدوید.
(ب) برخاستن بصورت برعکس (روبروی بال و پشت به باد) Strong Wind Launch – Reveres –
در محلی که باد تند می وزد بهتر است از روش (Reveres) ریورس برای برخاستن (Take Off)استفاده کنیم .در این روش ابتدا بطرف بال چرخیده طوری که اگر راست دست هستیم دسته رایزرهای سمت راست را از روی سر گذرانده و بطرف بال قرار میگیریم و اگر چپ دست هستیم بلعکس، حال می توانیم بال را بصورت کامل روبروی خود ببینیم برکها را در دست می گیریم .

در اینجا به سه صورت می توانیم عمل کنیم:
1- برک و رایزرA بال چپ در دست چپ و برک و رایزرA بال راست در دست راست.
2- برک و رایزر Aبال چپ در دست راست و برک و رایزرA بال راست در دست چپ
3- هردو رایزر در دست چپ و برک بالی که احتمال می دهیم زودتر بالا بیاید در دست راست را می گیریم البته هر کدام از این طرق به تمرینهای زیادی نیاز دارد که حتما باید زیر نظر مربیان محترم انجام شود تا ملکه ذهن هنرجو گردد و آنچنان عادت کند که بدون هیچ گونه دستپاچگی و عجله و اضطراب و با تسلط کامل انجام دهد.

با درست کردن (به اصطلاح) دیواره کوچکی که بوسیله کشیدن آرام رایزر A درست می شود می توانید براحتی ببینید آیا بندها گره خوردگی ویا پیچیدگی نداشته باشند ، به جایی گیر نکرده باشند. این عمل باعث بررسی کلی بال و بندها می شود ، حتی اگر خوب دقت کنید می توانید جهت دقیق وزش باد را با دیدن بلند و کوتاهی دیواره ببینید و ایستادن خود را تصحیح کنید ‘ با حرکت به طرف راست یا چپ سعی کنید خط بالایی دیواره بال با خط افق مماس باشد حالا دقیقا پشت به باد و رو به بال خود ایستاده اید .

حال رایزرهای A را در دستان خود گرفته و به آرامی بکشید می بینید که بال شروع به بالا آمدن می کند زمانی که کاملا بالای سر قرارگرفت (توجه : چون معمولا در سرعتهای بالای باد از این روش برای تیک آف (Tack Off) استفاده می شود چند قدمی خلبان به طرف بال کشیده خواهد شد در این صورت با بال همراهی کرده چند قدم به طرف بال رفته و سعی در کنترل بال خود کنید)، اگر باز هم دیدید بندها گره خوردگی دارند و یا گوشه های بال در لاینها گیر کرده اند سعی در باز کردن آنها قبل از اینکه به پزواز درآیید بکنید اگر با پمپ کردن ویا با کشیدن رایزر مخالف باز نشد سریعا با فلر (Flare) کامل بال را خوابانده و اشکال را رفع کنید اگر اشکالی نبود سریعا چرخیده و برکها را در دستان خود بگیرید (برک بال راست در دست راست و برک بال چپ در دست چپ) و با انداختن وزن به جلو و دویدن به پروازی لذت بخش اقدام کنیدو در هر حالی هوشیاری و نظم خود را حفظ کنید.

توجه :
اگر بال با سرعت بالای سرتان قرار گرفت و قبل از این که بتوانید مشکلاتی از قبیل گره خوردگی لاینها و گیر کردن گوشه های بال در لاینها را رفع کنید به پرواز در آمد می توانید با آهسته پمپ کردن بال جمع شده و با انداختن وزن به طرف بال سالم سعی در باز کردن و رفع اشکال کنید اگر مشکل رفع نشد سریعا و با کمترین حرکت به طرف محل فرود و یا هر مکان مناسب دیگری رفته و با هوشیاری تمام و خونسردی کامل و همچنین احتیاط رو به باد فرود بیایید.
(ج) برخاستن از زمین توسط طناب و یا وینچ (Launching by winch)

این نوع تیک آف (Take Off) در محلهایی مورد استفاده قرار می گیرد که فاصله زیادی تا مناطق کوهستانی و یا بلندی های مناسب ندارند. خلبانان در هوای آرام ودر شرایطی کاملا کنترل شده و با حضور اساتید و پس ازگذراندن آموزشهای لازم و کامل اقدام به پرواز می کنند .افرادی هم که مسئول ماشین وینچ هستند باید آموزشهای لازم را دیده باشند و از آمادگی کامل برخوردارباشند در این زمان طناب وینچ به محل مخصوص اتصال که در روی هارنس خلبان قرار دارد متصل می شود و به ماشین وینچ علامت شروع کشندگی طناب داده می شود با کشیده شدن خلبان به تبع بال نیز کشیده و به پرواز در خواهد آمد و شروع به پروازمی کند البته باید در نظر داشت چون نیروی کشش از طریق خلبان به بال وارد میشود همیشه بال در این زمان از خلبان عقب میماند این حالت تا آنجا ادامه می یابد که خلبان تشخیص دهد به ارتفاع لازم که معمولا 300 تا 400 متری می باشد رسیده در این حال با هماهنگی که بوسیله بیسیم با ماشین وینچ می کند آرام آرام سرعت کشش کم شده با کشیدن دستگیره مخصوصی که برای همین کار تعبیه شده اقدام به ریلیز (Release) می کند حال طناب اتصال از خلبان جدا شده وبه طرف زمین رها می گردد احتمال دارد در لحظه ای که طناب رها می شود چون کشش قطع شده بال شروع به جلو زدن وشیرجه خواهد کرد که در اینجا خلبان با گرفتن برکها و کنترل فشار زیر بال ، بال را کنترل کرده و از جلو زدن بال جلوگیر خواهد کرد (این مراحل در دوره های آموزشی به خلبان تعلیم داده می شود).
قرار گرفتن درون صندلی
می دانید سیتها یا همان صندلی های پرواز در اندازههایXLarge و Small, Medium,Large دوخته می شوند پس در درجه اول سیت مناسب خود را خرید کنید و بعد سعی کنید حتما قبل از اینکه اقدام به پرواز کنید سیت خود را (Seat) تست و از لحاظ اندازه های بندهای سینه و شانه بوسیله آویزهایی که از داربست نصب شده اند چک کنید با این حال اگر بعد از بلند شدن خودبخود درون صندلی قرار نگرفتید صبر کنید تا به اندازه کافی از کوه فاصله گرفته سپس به دو طریق می توانیدداخل صندلی قرار بگیرد:
الف) به عقب تکیه کرده و زانوهایتان را به داخل و به سمت سینه جمع کنید و همزمان با دستهایتان در حالیکه برکها را در دست دارید در همان محلی که برکها را نگه می دارید به کل رایزر ها فشار وارد کنید تا داخل صندلی قرار بگیرید
ب) جفت برکها را در یک دست مقابل صورت و با دست دیگرهارنس را به زیر خود بکشید تا درون صندلی قرار گرفته و بعد برکها را در دستان خود بگیرید .
*** توجه داشته باشید به هیچ عنوان در حالیکه برکها را در دست دارید اقدام به این کار نکنید چون اگربرکها بیشتر از حد پایین کشیده شوند بال به حالت فروریختگی (Deep Stall) خواهد رفت و سقوط خواهید کرد .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله تکنیک چه می شد اگر در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تکنیک چه می شد اگر در pdf دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تکنیک چه می شد اگر در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تکنیک چه می شد اگر در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تکنیک چه می شد اگر در pdf :

تکنیک چه می شد اگر

موانع عمده ی ذهنی ما برای دستیابی به خلاقیت زیاد هستند و یکی از عمده ترین آن ها این است که ذهن ما خیلی زیاد به واقعیت وابسته شده و به تعبیری به آن چسبیده است و همین عامل مهمی است که باعث می شود که ما خیلی عاقلانه رفتار کنیم و عاقلانه فکر کنیم و از چارچوب فکری معمولی مان بیرون نیاییم و به فراسوی آن نیندیشیم و این تکنیک یک ابزار خوب برای رها کردن ذهن است تا ما از این واقعیت ها جدا شویم .ساده ترین حالت این تکنیک

این است که ما تعاریفی از یک عمل تخیلی یا یک راه حل تخیلی را ارائه می کنیم و بعد آن را توضیح م یدهیم و احتمالات و توالی احتمالات و حوادث را در نظر می آوریم . در عوض ، به جای این که خیلی سریع بگوییم ک این کار بیخود و بیهوده است و به درد عمل نمی خورد و ی

 

ا به جای این که از آن انتقاد مبهم و گنگی داشته باشیم می توانیم افکار منطقی را دنبال کنیم و در پی آن به تولید و خلق ایده ها بپردازیم .
به طور مثال می توانیم فرض کنیم که : چی می شد که اگر اتومبیل ها متعلق به همه بودند و هر کسی یک کلید داشت و هر ماشینی را د رهر کجا که بود بر می داشت ؟ خب ،نتایج این ایده چیست؟ پارکینگ ها که مساله اصلی و دشواری است در همه جا شلوغ نبود و غیره و حالا یک ایده ی دیگر : اگر خود دولت مراقبت از این ماشین ها را به عهده می گرفت چه ؟ مثلاً د رآن صورت می دیدیم که ماشین ها وضع مرتبی دارند و تمییز هستند و.. هیچ کسی د رروابط بین

فردی اش به خاطر فلان ماشین مغرور نمی شد . البته در روزهای آفتابی ماشین ها خیلی زیاد دردسترس قرار می گرفتند ولی از آن طرف، روزهای سرد و بارانی ، ممکن بود که شما نتوانید به راحتی ماشین پیدا کنید و به این علت که ماشین ها همگانی بودند ، دیگر وسیله ی نقلیه شخصی نداشتید . یا ماشین هایی که خراب می شدند دیگر کسی به فکر تعمیر آن ها نمی افتاد و با انبوهی از ماشین های خراب و رها شده در خیابان مواجه می شدیم و یا این که

شما دیگر نمی توانستید لوازم خودتان را در ماشین بگذارید و درب آن را قفل کنید و بروید

و جالب تر این که شما اصلاً ماشینی را که با آن آمده اید را نمی شناسید که دوباره بخو

اهید با آن برگردید . یا در مثال دیگر : چه می شد اگر ما هیچ اقدامی برای ح

ل هر مشکلی انجام نمی دادیم؟ حالا خودتان نتایج درست و نادرست آن را تخمین بزنید و به همین ترتیب با استفاده از این تکنیک می توانیم به زنجیره ای از نتایج و آثار ایده ی خود دست پیدا کنیم که همهی آن ها به نوعی با یکدیگر مرتبط هستند به طور مثال : چه می شد اگر صخره ها نرم بودند ؟ نتایج : در آن صورت ما می توانستیم آن قطعات بزرگ را به خانه هایمان ببریم

و مانند بالش که در نشیمن به آن ها تکیه می دهیم به کار ببریم . یا می توانیم آن ها را مانند قرص بخوریم که ببینیم چه می شود و یا می توانیم آن ها رامانند حفاظ های آهنی کنار جاده ها امتداد بدهیم که هر گاه ماشینی به آن طرف جاده منحرف شد به آن ها برخورد کند و آسیبی نبیند یا می توانستیم از ساختمان های بلند روی آن ها بپریم یا در میادین ورزشی آن ها را به کار می بردیم که مانند تشک استفاده شوند ولی از آن طرف اگر اینطور باشد آن وقت سنگ آسیاب ها دیگر کارایی نخواهند داشت چرا که سفت نیستند و اصولاً هر چیزی که از این صخره ها ساخته می شد نیز نرم می شدند مانند اجاق داخل یک خانه و غیره که دیگر خوب کار نمی کردند . به مثال دیگر توجه کنید: چه می شد اگر ما می توانستیم بوی خوش یا بوی بد را ببینیم ؟ در آن صورت شما می توانستید عطرها را که دیگران به خودشان زده اند را ببینید و یا ببینید که هر ک

سی چه غذایی را در مدرسه با خودش آورده است و بسیاری از جزییات را که به سختی می فهمیدیم به راحتی در می یافتیم . خواه این طور باشد یا نه ، ایده ی طرح بوها ، به ما این ایده ی جدید را می دهد که ابزار یا ماشینی را اختراع کنیم که بتواند بو را تشخیص دهد یع

نی یک حس گر بوی قوی درست شبیه به آن چیزی که ارتش آمریکا برای یافتن سربازان دشمن به کار می برد . از این رو فایده ی عملی این تکنیک این است که کشفیات غیر واقعی را می تواند به واقعیت تبدیل کند . لازم است که ما برای چند دقیقه به نتایج عقلانی و یا نیازهای

واقعی آن فکر کنیم و آن را بفهمیم که در واقعیت چه می شود؟ مشکل این است افرادی که به نتایج آن در عمل فکر نمی کنند گویی که ایده ای را هرگز مطرح نکرده اند لذا باید به نتایج ایده ها فکرکرد برای مثال ما شنیده ایم که مردم آمریکا می گویند برای حل مصرف کوکایین در آمریکا باید مصرف آن را آزاد گذاشت و آن را قانونی کرد چون د رآن صورت است که افراد

 

مجرم و سازمان یافته دیگر نمی توانند از این راه پولدار شوند و مشکل افراد مساله دار و تحت تعقیب هم حل می شود بسیار خوب بیاییم ایده ای بدهیم که چه می شد اگر این مواد به صورت قانونی در می آمدند ؟ در آن صورت آیا آن ها برای هر کسی می توانستند قا

نونی باشند حتی برای بچه ها؟ بسیار خوب پس برای افراد بالای 18 سال قانونی باشند . بنابراین آیا همین فروشندگان فروش خود را روی بچه ها ی زیر 18 سال متمرکز نمی کردند ؟ به جای این که روی افراد 18 سال تمرکز کنند ؟ طبعاً یک وضعیت بدتر از آن چه که هست رخ می داد ! یا آیا بزرگسالان اگر می دیدند که کوکایین قانونی شده است دیگر آن را مصرف نمی کردند ؟ آیا اگر آن را قانونی کنیم ولی قیمت آن را بالا ببریم چه ؟ و سوالات و بررسی نتایج گونا

گون ایده را بررسی می کنیم . همین ام را می شود فرضاً برای مساله ی بنزین د رایران طرح کرد و به نتایج آن در عمل اندیشید . ما هنگامی که اموری را معکوس و وارونه

با واقعیت می بینیم یاد گرفته ایم که تفکرمان را متوقف کنیم کثلاً زمان یکه سوال می کنیم : چه می شد اگر آسمان سبز بود؟ بلافاصله پاسخی که به ما می دهند این است که خوب، آسمان که سبز نیست ! بنابراین چرا باید در مورد آن فکر کنیم ؟ ولی اگر غیر از این می شد ، طبعاً فکرکردن در مورد آن تمرین خوبی برای تفکر منطقی خواهد بود . تفکر در مورد آن چیزی که وجود ندارد راه مناسبی برای واقعیت های موجود است . واکن

ش اولیه ی افراد ممکن است به این ایده و تکنیک چه می شد؟ اگر ؟ خنده و تمسخر باشد به جای اینکه نتایج و احتمالات آن را درست بررسی کنند و به همین دلیل است که بسیاری از ایده ها از بین می روند .
اکنون خودتان کوشش به عمل آورید و از موارد ذیل یکی

را انتخاب کنید و سپس نتایج منطقی و قابل قبول آن را بنویسید : نتایج خوب و بد آن را حد اقل 10 مورد برای هر کدام و در یک یا دو جمله بنویسید.
– چه می شد اگر هر کسی می توانست پزشک باشد؟
– چه می شد اگردر هر خانه ای پخش ب

رنامه های تلوزیون فقط به مدت یک ساعت بود؟
– چه می شد اگر یک شهرند فقط تا آخر عمرش در یک اداره کار می کرد؟
– چه می شد اگر بنزین از طریق رشد درختان به دست می آمد ؟
– چه می شد اگر امتحانات و نمرات از دانشگاه ها برداشته می شد؟
– چه می شد اگر حیوانات اهلی و خانگ

ی می توانستند با ما حرف بزنند؟
– چه می شد اگر ما هیچگاه مجبور نبو

دیم بخوابیم ؟
– چه می شد اگر ما می توانستیم ذهن و افکار دیگران را بخوانیم یا آن ها نیز این کار را می توانستند انجام دهند ؟
– چه می شد اگر هر کسی شبیه دیگری بود؟
– چه می شد اگر ساعت ها وجود نداشتند و روزها فق

ط 6 ماه بودند؟

تکنیک های خلاقیت به عنوان ابزاری برای رشد خلاقیت و افزایش توان حل خلاق مسئله کمک شایانی به توان فرد در تمام مراحل خلاقیت و فرآیند حل خلاق مسئله می نماید. به عبارت دیگر هر یک از تکنیک های خلاقیت، مرحله یا مراحلی از فرآیند خلاقیت را تقویت می کنند. این تکنیک ها فردی و گروهی می باشند که تکنیک های فردی شا

مل: توهم خلاق و DOIT و تکنیک های گروهی شامل طوفان فکری، دلفی، سینکتیکس و تکنیک های مشترک شامل اسکمپر، در هم شکستن مفروضات، چرا، مورفولوژیک است. محور اصلی تمام این روش ها و تکنیک ها، شکستن قالب های ذهنی است.
تکنیک طوفان ذهنی:
طوفان ذهنی که یکی از شیوه های برگزاری جلسات و مشاوره و دستیابی به انبوهی از ایده ها برای حل خلاق مسائل می باشد در سال 1938 توسط الکس اس اسبورن ابداع شد. این واژه هم اکنون در واژه نامه بین المللی وبستر اینگونه تعریف می شود: اجرای یک تکنیک گردهمایی که از طریق آن گروهی می کوشند راه حلی برای یک مسئله به خصوص با انباشتن تمام ایده هایی که به طور خود به خود و درجا به وسیله اعضا ارائه می شود بیابند.
تفاوت های طوفان ذهنی فردی و گروهی:
طوفان ذهنی فردی با تولید طیف گسترده تری از ایده ها همراه است و کمتر منجر به ایده هایی کارا و عملی می شود. نکته ی جالب توجه این است که فرد به هنگام انزوا از گروه دیگر ترسی از انتقاد ندارد و بدون هیچ گونه محدودیتی از طرف اعضا برای تجزیه ایده ها آزاد می باشد. اما مزیت طوفان گروهی این است که مشکلات ایده ی فرد به وسیله تجربه و خلا

قیت افراد دیگر حل می شود و از بین می رود. اگر بخواهیم نتیجه مطلوب تری از طوفان ذهنی داشته باشیم می توانیم این دو نوع طوفان ذهنی را ترکیب کنیم.
تکنیک “چرا؟”:
تکنیک “چرا” دقیقا مثل چراهای مکرر کودکی است که کودکان برای گسترش فهم خود از دنیای اطرافشان از والدین می پرسند. اما با این تفاوت که در بزرگسالی باید یاد گرفت

ه هایمان را زیر سوال ببریم سادگی این تکنیک باعث شده است، بسیاری از مردم متوجه اهمیت و نقش آن نشوند و این تکنیک برای ایده یابی و ایده پردازی به کار می رود. به عنوان مثال برای شناسایی و تعریف درست و کامل مسئله می توان از این تکنیک استفاده کرد. بلکه استفاده از این تکنیک به ما کمک می کند تا موقعیت و وضعیت را بهتر و روشن تر مشخص کنیم و در فرآیند آن به ایده های جدیدی دست یابیم.
تکنیک توهم خلاق:
خیلی اوقات آنچه را که فکر می کنیم واقعیت است، واقعیت نیست. واقعیت ها با پنج حس انسان درک می شوند. چیزهایی که چشم می بیند و طوری که مغز آن را تفسیر می کند باعث این خطا می شود. چشم می بیند، اما وظیفه ی ذهن چیز دیگری است. کار ذهن مرتب کردن، دسته بندی و قابل فهم کردن جرقه هایی است که پس از دیدن، مغز آن را ایجاد می کند بنابراین تصا

ویری که در ذهن است، کپی مستقیم اشیاء نیست بلکه کدهای خلاصه ای است که از طریق شبکه ی عصبی مغز می رسد. منظور و هدف این تکنیک این است که شما بتوانید با قدرت توهم بعضی از اوقات با خطاهای عمدی طور دیگری به مسائل نگاه کرده تا بدین وسیله اصل و و

اقعیت موضوع را دریابید. این سعی باعث می شود مقداری اطلاعات از شکاف های موجود در بافت های عصبی، آزاد شده و به وسیله پیوند با اطلاعات قبلی، الگوی ذهنی جدیدی ساخته شود و یا موضوع از الگوی ذهنی قبلی به الگوی دیگری انتقال یابد.
تکنیک پی. ام.آی (P.M.I):
یکی از ارزش های این تکنیک آن است که انسان را مجبور می سازد تا دقایقی بر خلاف قالب های ذهنی اش تفکر کند و به مرور نسبت به قالب های ذهنی خود آگاه تر و مسلط تر شود، لذا آمادگی ذهنی بیشتری برای خلاقیت پیدا می کند. نام این تکنیک بر گرفته از حروف اول سه کلمه به معنی افزودن، کاستن و جالب می باشد. روش کار چنین است که ابتدا فرد توجهش را به نکات مثبت موضوع یا پیشنهاد و سپس به نکات منفی و نهایتا به نکات جالب و تازه ی آن که نه مثبت

است و نه منفی، معطوف می کند و در پایان نسبت به تهیه لیست نکات مثبت یا مزایای موضوع، لیست موانع، محدودیت ها و نکات منفی موضوع و لیست نکات جالب و تازه ی موضوع اقدام می کند. یکی از مهم ترین کاربردهای این تکنیک زمانی است که نسبت به یک قضیه اطمینان داریم نه مواردی که نسبت به آن شک و ابهام داریم. به عبارت دیگر هر چه نسبت به موضوعی بی

شتر بدبین یا خوش بین باشیم استفاده از این تکنیک کار گشاتر و اثر بخش تر خواهد بود. برای یافتن نکات جالب کافی است که جمله ی ((چقدر جالب می شود اگر;;)) را کامل کنیم.
تکنیک DO IT:
نام این تکنیک از حروف اول چهار کلمه ی Define به معنی تعریف کردن Open به معنی باز کردن Identify به معنی شناسایی Transform به معنی تبدیل کردن، تشکیل شده است. منظور از انتخاب این واژگان این است که برای حل مشکل لازم است ابتدا موضوع و مسئله را دقیق تعریف و مشخص نمود. و سپس ذهن را برای راه حل های مختلف باز نگه داشته تا بهترین راه حل شناسایی و در نهایت آن را به عمل تبدیل کرد.
تکنیک شکوفه ی نیلوفر آبی:
این تکنیک توسط یاسوآماتسومورا طراحی و ارائه شده است. طرح این ایده بر گرفته از شکوفه نیلو فر آبی می باشد بدین صورت که گلبرگ های شکوفه نیلوفر آبی به دور یک هسته مرکزی خوشه می زنند و از آن نقطه گسترش می یابند. با ایجاد پنجره هایی مشابه با پنجره های مورد استفاده در برنامه کامپیوتری، بخش هایی از یک تابلوی ایده را می توان به صورتی تقسیم بندی کرد که یک موضوع اصلی برای استخراج ایده در پنجره های جانبی، مورد استفاده قرار گیرد به نوبه خود مراکز مجموعه های جدید پنجره را تشکیل می دهد.
تکنیک چه می شود اگر;.؟
به طور کلی برای خلاقیت باید فکر، از قالب های ذهنی، شرایط موجود، پیش فرض ها، عادات و استانداردها آزاد شود تا بتواند موضوع را از زوایای مختلف رویت و ایده های جدیدی را تداعی کند. بر همین اساس این تکنیک کمک شایانی به آزاد سازی فکر برای جمع آوری ایده های جدید می کند. در این روش توصیه می شود برای یافتن ایده های جدید از سوالات “چه می شود اگر;؟” استفاده کنید و آن را به قدری تکرار و تمرین کنید که برایتان یک عادت شود. از این تکنیک می توان برای یافتن افزایش قدرت خلاقیت بدون داشتن موضوع به خصوصی استفاده کرد،ضمن اینکه به عنوان یک تفریح یا شوخی و سرگرمی در همه ی اوقات قابل استفاده است.

تکنیک اسکمپر SCAMPER:
این تکنیک کاربرد اصلی آن بر پایه ایده یابی فردی طراحی شده است که می تواند به نحو بسیار اثر بخشی برای گروه ها نیز مفید باشد. هدف اصلی این تکنیک قدرت تصور است تا آن را در جهات و بعد مختلف وضروری به حرکت درآورد. این تحریک به وسیله یک سری سوالات تیپ

 

و ایده بر انگیز صورت می گیرد که شخص در رابطه با مسئله مورد نظرش از خود سوال می کند و در نهایت با افزایش ایده ها، کیفیت ایده ها تضمین و ارتقاء می یابد. واژه SCAMPER

از ابتدای حروف واژه های سوال برانگیز گرفته شده که در دستیابی ایده های نو ب

سیار موثر است.
حرف S بر گرفته از کلمه Substitution به معنی جانشین سازی است
حرف C بر گرفته از کلمه Combine به معنی ترکیب کردن است.
حرف A بر گرفته از کلمه Adapt به معنی رفاه، سازگاری و تعدیل کردن است.
حرف M بر گرفته از کلمه Maginfy به معنی بزرگ سازی است.
حرف P بر گرفته از کلمه Put to other uses به معنی استفاده در سایر موارد است.
حرف E بر گرفته از کلمه Ellimination به معنی حذف کردن است.
حرف R بر گرفته از کلمه Reverse به معنی معکوس سازی است.
تکنیک در هم شکستن مفروضات:
یکی از موانع مهم خلاقیت، مفروضات قبلی است که نا خودآگاه اجازه نمی دهد فکر در همه جهات به حرکت در آید بسیاری از مفروضات قبلی ممکن است در اصل همان زمانی که در ذهن ما ایجاد شده اند، غلط باشند، مثل خطر ناک بودن دوچرخه در ذهن کسی که خواب تصادف شدید با دوچرخه را دیده است. بسیاری از آنها به مرور زمان اعتبارشان را از دست داده اند

یا بسیاری از آنها به دلیل تغییر شرایط بی اعتبار شده اند. اما مسئله این است که فرد متوجه این تغییرات و اشتباهات نیست و هنوز با مفروضات قبلی به مسئله نگاه می کند. ازآنجائی که مفروضات مربوط به قسمت درونی ذهن می شوند و به عبارت دیگر چون آنها امری درونی هستند نمی توانیم آنها را به تنهایی فسخ یا از فکر خود جدا سازیم. مثل آن چاقو که نمی تواند دسته اش را ببرد. شناسایی مفروضات خود و دیگران، اولین قدم برای تغییر مفروضات است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بحران مالی آمریکا از کجا آغاز شد؟ در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بحران مالی آمریکا از کجا آغاز شد؟ در pdf دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بحران مالی آمریکا از کجا آغاز شد؟ در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بحران مالی آمریکا از کجا آغاز شد؟ در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بحران مالی آمریکا از کجا آغاز شد؟ در pdf :

بحران مالی آمریکا از کجا آغاز شد؟

ریشه بحران اقتصادی امریکا به 11 سپتامبر سال 2001 بر می گردد. به دنبال حملات 11 سپتامبر به برج‌های تجارت جهانی بازار آمریکا مستعد رکود اقتصادی شد که البته عمدتا روانی بود. دولت آمریکا که از رکود اقتصادی بیم داشت نرخ بهره را از 6 درصد به یک درصد کاهش داد. در نتیجه نرخ بهره در بازار هم کم شد. زمانی که نرخ بهره وام ها کم شود تقاضا برای دریافت وام افزایش می

یابد. به طور مشخص در آمریکا تقاضا برای وام خرید مسکن که بعضا تا حدود 95 درصد قیمت خانه را شامل می شود افزایش یافت و باعث افزایش قیمت مسکن گردید. در مقابل هم وام اعطایی

 

بانکها افزایش یافت. افزایش قیمت مسکن، ساخت خانه های جدید را رونق بخشید. به مرور ساخت مسکن در آمریکا افزایش یافت به حدی که در حدود سال 2006 تعداد خانه های موجود از میزان مورد نیاز بیشتر شد. (عرضه بیش از تقاضا) طبیعی است که این امر سبب کاهش قیمت مسکن بشود. افرادی که در چند سال اخیر خانه را به کمک وام و با قیمت بالا خریده بودند و شاهد کاهش قیمت خانه خریداری بودند، از پرداخت اقساط خانه سرباز زدند تا بانک خانه را

تصرف کند. چون در این حالت ضرر کمتری می کردند. لازم به ذکر است که در آمریکا اگر کسی وام خانه را ندهد بانک ها می توانند خانه اش را متصرف شوند.
بانکها برای تعداد بیشماری خانه وام داده بودند ولی اکنون صاحبان آنها دیگر اقساط را نداده و خانه را واگذار می کردند اما این خانه ها دیگر قیمت قبلی خود را نداشتند و حتی از میزان وام رداختی بسیار کمتر شده بودند. لذا اگر بانکها حتی خانه ها را می فروختند پول اولیه ای که وام داده بودند باز نمی گشت. مضافا بر این که در شرایطی که هر روز قیمتها کاهش می یابد کسی هم حاضر به خرید خانه ها نیست لذا دیگر نقد شونده هم نیستند.
زمانی که این وام ها را در تعداد بیشمارش ضرب کنید مبلغ هنگفتی کسری بانکها می شود و به این ترتیب به ناگهان موجودی بانکها به میزان زیادی کاهش یافت.
این نقطه سرآغاز بحران بود که با توجه به پیوستگی حوزه های اقتصادی در داخل و خارج از آمریکا بر سایر حوزه ها نیز تاثیر گذاشته است. از سوی دیگر هزینه های جنگ در عراق و افغانستان و نیز تراز منفی تجاری آمریکا در چند سال اخیر (یعنی میزان صادرات این کشور از واردات کمتر است که باعث خروج پول از کشور می شود) به این بحران دامن زد. دولت آمریکا با تزریق 700 میلیارد دلار به بانکها کوشید تا کسری و نقد ناشوندگی منابع آنها را جبران کند ولی آنقدر شدت بحران زیاد است که تاکنون کمک چندانی ننموده است.

تابلوی شمارشگر بدهی ملی آمریکا کم آورد

میزان بدهی های دولت آمریکا به قدری بالا رفته که تابلوی شمارشگر قروض ملی این کشور که در نیویورک نصب شده، فضای کافی برای ثبت رقم جدید ندارد.

این شمارشگر، میزان بدهی کشور آمریکا را ثبت کرده و نمایش می دهد اما ماه گذشته که میزان این بدهی از مرز 10 تریلیون دلار گذشت، این تابلو دیگر قادر نبود تمام ارقام را نشان دهد.
این تابلو در سال 1989 نصب شد تا وام 27 تریلیون دلاری آن زمان این کشور را نشان دهد.
صاحبان این شمارشگر می گویند که دو صفر دیگر به صفحه آن اضافه خواهند کرد که بتوانند رقم هزار تریلیون را ثبت کند.
داگلاس درست، پسر سیمور درست، مخترع این تابلو امیدوار است که بتواند شمارشگر جدید را اوایل سال آینده میلادی نصب کند.
ماه گذشته که میزان این بدهی از مرز 10 تریلیون دلار گذشت، این تابلو دیگر قادر نبود تمام ارقام را نشان دهد.
علامت دیجیتال دلار روی این صفحه هم با نمونه ارزانتری جایگزین شده تا نشان دهنده وضعیت بد اقتصادی در آمریکا باشد.
بحران مالی آمریکا و چند نکته
بحران مالی آمریکا که با ایجاد شدن حباب در بازار مسکن و بزرگ شدن و ترکیدن این حباب از چند ماه گذشته وارد فاز جدیدی شد، این روزها توجهات بسیاری را به خود معطوف داشته است.
توجه به این بحران نه تنها از جمع اقتصاددانان فراتر رفته، بلکه کل ک

شورها و دولت‌های دنیا را به خود معطوف داشته است. جامعه ما هم از این امر مستثنا نیست و خصوصا در چند هفته گذشته، اخبار و تحلیل‌های مربوط به بحران بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
بدتر از همه این است که در داخل کشور فضای تحلیل بسیار آشفته

شده و تحلیل درست که نیاز به تامل و جمع‌آوری داده‌های بیشتری دارد، به ندرت صورت می‌پذیرد. این آشفتگ ی فضای تحلیل تا بدان جا پیش رفت که اقتصاددانان مطرح کشور، آخرین کسانی بودند که راجع به بحران موضع گرفتند و تحلیل‌های خود را بیان کردند!
ماجرا از چه قرار است؟ آیا نظام بازار آزاد مسبب چنین بحرانی بوده است؟، آیا آزادی‌های فردی و مقررات‌زدایی بانک مرکزی از بخش مالی چنین بحرانی را به وجود آورده است؟ به منظور پاسخ به این پرسش‌ها، باید به چند نکته اصلی توجه کرد:
1 – هم اکنون اجماع نظری فراگیری میان غالب اقتصاددانان مطرح دنیا در خصوص نقش پررنگ دولت در ایجاد شدن این بحران به وجود آمده است. استدلال در این بخش به یک چهارضلعی تشبیه می‌شود.
ضلع اول دخالت‌های دولت و خصوصا کنگره آمریکا در ایجاد «فردی مک» و «فنی می» و کاهش کفایت سرمایه آنها (به یک چهارم کفایت سرمایه معمول در نظام بانکی آمریکا) در اوایل دهه 90 و حمایت‌های بی‌شمار دولتی و حمایت‌های مشهور کنگره از این دو نهاد است. به طوری که بسیاری از فعالان بازار، این دو شرکت را هنوز دولتی تصور می‌کردند و حتی شرکت‌های ارزیاب نیز با توجه به حمایت‌های کنگره، به اشتباه، بسته‌های وام‌های رهنی (MBS) این دو نهاد را با ریسک بسیار کم در نظر می‌گرفتند و همین باعث شد که اغلب بانک‌ها از این بسته‌های وام‌های رهنی خریداری کنند و سهم قابل توجهی از دارایی‌های با نقدینگی بالای خود را در این بسته‌ها قرار دهند. (به طور خلاصه؛ دخالت مخرب دولت و انحراف از ارزیابی‌ها)
دومین ضلع، فشار بر این دو شرکت برای اعطای وام به افراد کم‌درآمد

(خصوصا پس از رسوایی مالی مدیران این دو بنگاه در سال 2004) است. خصوصا قوانینی همچون ایجاد کف 10درصدی وام‌دهی بانک‌ها به افراد ساکن در محله همان بانک و غیره. فشاری که مشخصا از بلندپروازی‌ سیاست‌مداران برای ارتقای جایگاه خویش، حال ه هر قیمتی خبر می‌دهد. البته بخش اعظم این فشارها توسط دولت کلینتون در دور دوم و همچنین در 8سال اخیر از طریق کنگره آمریکا و حزب دموکرات و به منظور سیاست پوپولیستی خانه‌دار کردن فقرا صورت گرفته است. هر چند که حزب جمهوری‌خواه هم نسبت به آن بی‌میل نبوده است (دخالت مخرب دولت و انحراف تخصیص وام‌های رهنی).
ضلع سوم؛ کاهش نرخ‌های بهره پس از بحران دات‌کام‌ها و خصوصا در سال 2001 پس از یازده سپتامبر و به طور خلاصه سیاست‌های آلن گرین اسپن، رییس سابق فدرال

رزرو است. وی که قبل از کسب سمت ریاست فدرال رزرو، اقتصاددانی بسیار معتقد به اصول اقتصاد بازار بود، پس از کسب این سمت کاملا خلاف آن اصول رفتار کرد. سیاست‌های وی که به اصطلاح سیاست‌های «هر مشکلی پیش آمد، با دستکاری نرخ بهره قابل حل است» نامیده می‌شود، تاثیر بسیار تعیین‌کننده‌ای حداقل در گسترش و تشدید دامنه بح

ران داشته است.
ضلع چهارم نیز مقررات ناکارآمد (و نه مقررات اندک) فدرال رزرو و نقش آنها در شکل‌گیری بحران است. به عنوان مثال وقتی به مقررات مالی قبل از بحران دقیق می‌شویم، می‌بینیم که دولت کار مهمی برای تغییر ساختار نظام مقررات مالی در آمریکا نکرده بود، در حالی که این ساختار دهه‌ها قبل شکل گرفته بود و انبوهی از مقررات وجود داشت، اما مقرراتی که فایده‌ای نداشتند.
2 – از سوی دیگر این تمام ماجرا نیست؛ چرا که نظام بازار آزاد سیکل‌های رونق و رکود دارد و این بحران به قول برخی از اقتصاددانان بیش از هر چیز یک رکود است. رکودی که جزو ذاتی نظام بازار آزاد و البته طبیعت آدمی است.
اما مهم این است که بدانیم دولت‌ها می‌توانند در تشدید و یا تضعیف سیکل‌های تجاری نظام بازار آزاد، نقش ایفا کنند. البته با بررسی تاریخ دخالت‌های دولتی، می‌توان ادعا نمود که دولت‌ها در غالب موارد، وضعیت را خرابتر کرده‌اند و در این مورد نیز دقیقا همین اتفاق افتاده است و دولت و نهادهای دولتی همانند فدرال رزرو (هر چند که فدرال رزرو به اسم دولتی نیست، اما به رسم دولتی است) نه تنها وضعیت را خرابتر کرده‌اند، بلکه بذر بحران را پاشیده‌اند.
3 – همچنین نباید از یاد برد که وسعت یافتن اقتصاد جهانی، از بین رفتن مرزهای سرمایه برای حرکت جغرافیایی، به وجود آمدن ابزارهای مالی و مبادلاتی جدید و ; سبب

می‌شوند که ابعاد و عمق بحران‌ها بسیار گسترده‌تر از قبل باشند. همان‌طور که هم اکنون ملاحظه می‌کنیم، تبعات بحران، نه تنها گریبان آمریکا که گریبان اتحادیه اروپا، چین، روسیه و تقریبا تمام اقتصادهای باز و نیمه‌باز و حتی بسته دنیا را گرفته است.
این امر نباید ما را دچار مغالطه جابه‌جایی زمینه با علت نماید. به این معنا که ابزارها مالی جدید، گسترش آزادی‌های تجاری و آزادی جغرافیایی سرمایه و ; همگی بسیار مفید هستند و از دستاوردهای تکامل مبادلات بشری و علم اقتصاد دانسته می‌شوند و اینها ه

یچ‌کدام دلیل بحران نیستند. بلکه صرفا زمینه‌هایی هستند که باعث می‌شوند بحران‌ها با ابعاد بزرگ‌تری ظاهر شوند. دلیل بحران همان‌طور که به اختصار شرح داده شد، بلندپروازی سیاستمداران و وفادار نماندن اقتصاددان‌ها به اصول علم اقتصاد است.
به نظر می‌رسد دنیای جدید و عصر موزاییکی که در آن زندگی می‌کنیم، بیش از هر چیز به سیاستمدارانی محتاط و محافظه کار و اقتصاددانانی که اصول علم اقتصاد را در عمل به اجرا می‌گذارند و به اصولشان وفادارند، احتیاج دارد.
کالبد شکافی بحران مالی آمریکا
بحران اخیر موسسات مالی امریکا از نظر ابعاد بزرگترین بحران مالی تاریخ بشریت است. ممکن است نتایج این بحران به بدی بحران سال 1929 امریکا نباشد، اما به احتمال بسیار امریکا را به رکود اقتصادی خواهد کشاند.

برای درک ابعاد این بحران کافی است که فقط به ابعاد دارایی های شرکت هایی که دچار مشکلند توجه کنید. شرکت لمن برادرز بیش از 600 میلیارد دلار بدهی در تراز حساب خود دارد و برای ممانعت از گسترش بحران این شرکت به بقیه بازار (و حتی بعد اعلام ورشکستگی این شرکت در روز دوشنبه)، این شرکت (با پشتیبانی فدرال رزرو) به میزان 138 میلیارد دلار از شرکت جی پی مرگان قرض گرفته است. شرکت دیگری که تنها چند ساعت تا ورشکستگی فاصله دارشت تا آنکه دولت امریکا 85 میلیارد دلار به آن شرکت قرض داد AIG است که به مراتب بزرگتر از لمن برادرز است و در حقیقت بزرگترین شرکت بیمه امریکاست. یا دو شرکتی فنی می و فردی مک سرمایه ای بالغ بر 5000 میلیارد دلار در تراز خود دارند که به مشکل

برخورده اند و دولت فدرال به کمک آنها رفته است.
گمان بر این است که خرج نجات موسسات مالی امریکا بالغ بر یک تریلیون دلار شود که در مقایسه کل مخارج دولت مرکزی آمریکا در سال گذشته حدود 2700 میلیارد دلار بوده است. حدس من این است که کسی هزینه واقعی نجات موسسات مالی امریکا را نمی داند. دلیلش این است که بسته های دارایی که بانک هایی مانند لمن برادرز در اختیار دارند فعلا قابل ارزش گذاری نیستند. به عبارت دیگر خزانه داری امریکا و فدرال رزرو مجبورند برای نجات موسسات مالی این بسته های مالی را از آنها بخرند بدون اینکه واقعا بدانند ارزش آنها چقدر است. مدتها طول خواهد کشید که واقعا مشخص شود بحران اخیر چه خرجی بر روی دست مردم امریکا گذاشته است. سوال این است که ریشه این بحران چیست؟ و این بحران چگونه شروع شده است؟ سعی من آن است که در این یادداشت جوابی تا حد ممکن ساده و خلاصه به این سوال بدهم.
نکته اول: یکی از مهمترین وظایف دولت به حداقل رساندن نوسانات اقتصادی است.
واقعیت این است که اقتصاد کلان یک مملک

ت به آرامی رشد نمی کند. گاهی با رکود مواجه می شود و گاهی با رشد بسیار سریع. نه رکود خوب است و نه رشد سریع تر از روند درازمدت (دلیلش بماند برای یادداشت های دیگر). وقتی کشوری در حالت رکود است (یعنی تولید ناخالص داخلی کمتر از روند درازمدت آن است) دولت آن کشور یا مخارج خود را افزایش ویا مالیاتها را کاهش می دهد. بانک مرکزی آن کشور از سوی دیگر ممکن است نرخ بهره را کاهش دهد.

نکته دوم: نرخ بهره در حقیقت قیمت وام دریافتی از بانکها است. اگر نرخ بهره کاهش یابد وام گرفتن ارزانتر می شود. به همین دلیل وقتی نرخ بهره کاهش می یابد مردم بیشتر وام می گیرند و با آن سرمایه گذاری می کنند. یکی از بزرگترین فرم های سرمایه گذاری در امریکا هم سرمایه گذاری در خرید و ساخت مسکن است.

نکته سوم: اکثریت قریب به اتفاق امریکائیان در هنگام خرید خانه وام می گیرند.
ارزش وام خانه هم گاهی تا 95% ارزش خانه است. مثلا برای خرید خانه 500 هزار دلاری به بیش از 25 هزار دلار آورده نیاز نیست و بقیه ارزش خانه، وام است. (البته اگر آورده بالاتر باشد نرخ بهره بانکی اعمال شده کاهش می یابد و .. )
نکته چهارم: وقتی که فرد وام گیرنده به هر دلیل

قادر به پرداخت اقساط خرید خانه نیست بانک وام دهنده خانه وی را تصاحب می کند.
نکته پنجم: نرخ بهره دریافتی توسط مشتری به اعتبار وی بستگی دارد.
هر چه اعتبار کمتر باشد نرخ بهره دریافتی بیشتر است.
نکته ششم: وقتی نرخ بهره افزایش یابد احتمال بازپرداخت اقساط وام کاهش می یابد و احتمال مصادره خانه به وسیله بانک افزایش می یابد.
داستان بحران اقتصادی امریکا از سپتامبر 2001 شروع می شود. بعد از حمله به برج‌های تجارت جهانی و به دلیل اینکه به ناگهان شوک عظیمی (روانی و ناشی از عدم اطمینان به آینده) به بازارهای مالی وارد شده بود و ترس ناشی از

رکودی که ممکن بود به همین دلیل عدم اطمینان از شرایط بازار ایجاد شود، دولت امریکا و بانک مرکزی (فدرال رزرو) این کشور وارد عمل شدند. (واکنش دولت امریکا بماند برای بعد و به این بحث ربطی ندارد).
در سال 2001 فدرال رزرو نرخ بهره (بین بانک

ی)را کاهش داد به طوری که نرخ بهره از حدود 6 درصد در مدت کوتاهی به یک درصد کاهش یافت. از نرخ بهره بازار به تبع این کاهش به صورت کم سابقه ای کاسته شد و (چون بهای وام کاهش یافت) تقاضا برای وام (مخصوصا برای خرید خانه)افزایش پیدا کرد. در نتیجه، تقاضا برای خرید مسکن در امریکا افزایش یافت. از سوی دیگر عرضه مسکن نمی تواند سریعا افزایش یابد(برای افزایش عرضه به زمان نیاز است که به این موضوع برمی گردیم). افزایش تقاضا (و عدم واکنش سریع عرضه) باعث افزایش قیمت مسکن در امریکا شد.
وقتی قیمت خانه در حال افزایش است بانک اعتباردهنده نگران بازپرداخت اقساط وام توسط خریدار خانه نیست. دلیل آن هم ساده است: اگر خریدار خانه به هر دلیل قادر به پرداخت اقساط خرید خانه نباشد خود خریدار خانه را به قیمت بالاتر می فروشد و یا بانک وام دهنده خانه وی را تصاحب می کند (و عملا کسی ضرر نمی کند، نه بانک و نه مشتری). اهمیتی هم ندارد که مشتری بانک با اعتبار باشد یا کم اعتبار. به همین دلیل و از سال 2003 تا 2005 بانکهای امریکا با شرایط بسیار آسانی اقدام به وام دادن کردند. به ویژه آن افراد کم اعتباری که در شرایط عادی قادر به دریافت وام نبودند قادر به دریافت وام شدند. (بازار وام به افراد کم اعتبار اصطلاحاSubprime Market) نامیده می شود. بانکها هم با خوشحالی به این افراد وام می پرداختند.
داخل پرانتز: وقتی قیمت خانه شروع به افزایش می کند، علاوه بر خریدار معمولی مسکن، تقاضای دلالانه برای مسکن نیز افزایش می یابد. همین اتفاق و در سالهای فوق الذکر در امریکا افتاد. خریدارنی از چهار گوشه جهان (از برزیل و ژاپن و نروژ ;) و به امید فروش مسکن به قیمت بالاتر اقدام به خرید خانه کردند که همین باعث افزایش بیشتر تقاضا و افزایش بیشتر قیمت مسکن می شود (شبیه یک فیدبک مثبت عمل می کند).
پرانتز دوم: در امریکا چند نوع موسسه مالی وجود دارد. بانک های سپرده گذاری (شبیه بانک سر کوچه) که مردم در آن حسابهای پس انداز باز می کنند. و بانک های سرمایه گذاری مانند همین لمن برادرز که سرکوچه شما نیست. در امریکا وقتی شما وامی می گیرید، بانک سپرده گذاری سر کوچه شما، این وامها را به صورت بسته ای در می آورد و آنرا به بانکهای سرمایه گذاری می فروشد. موسساتی مانند فردی مک و فنی می ه

م این وامها را تضمین می کنند.
برگردیم به اصل داستان: گفتیم که نرخ بهره کاهش پیدا کرد، تقاضا برای مسکن افزایش یافت و قیمت خانه هم افزایش می یافت;افزایش قیمت به تدریج و با کمی تاخیر عرضه مسکن را در امریکا افزایش داد. ساخت و ساز مسکن به تدریج به حدی افزایش یافت که به تدریج از تقاضا برای مسکن بیشتر شد (سال 2006). و در نتیجه انبوه

ی از خانه های ساخته شده بدون تقاضا ماند(از این قسمت داستان که مردم به هنگام کاهش تقاضا و قیمت در برابر کاهش قیمت مقاومت می کنند و آن را تا می توانند نگه می دارند می گذریم. همین امر باعث تشدید بحران شد. توجه کنید که نگه داشتن خانه خالی در امریکا بسیار پرهزینه است.). به محض آنکه اکثریت آدم های در بازار
متوجه این نکته شوند که قیمت خانه در حال کاهش است حباب قیمت خانه می ترکد واین دقیقا همان چیزی است که در سال گذشته و هم اکنون در امریکا در جریان است.
حال زمانی را در نظر بگیرید که قیمتها شروع به کاهش می کنند. مثلا فرض کنید که کسی خانه ای 500هزار دلاری خریده است، که 475000 دلار آن وام دریافتی از بانک است. پس از پرداخت چند قسط (مثلا 2500 دلار در ماه)، قیمت خانه اش ناگهان به کمتر از 350 هزار دلار می رسد. این فرد ترجیح می دهد که خانه را رها کند و اجازه ده

د که بانک خانه را تصاحب نماید (از مسائل حقوقی هم می گذریم). زیرا اگر خانه را رها کند کمی بیش از 25 هزار دلار ضرر کرده است ولی اگر در خانه بماند حداقل 150 هزار دلار ضرر می کند. بانکی که هم اکنون صاحب این بسته وام است (که معمولا بانکی سرمایه گذاری است)، در این مثال حداقل 100 هزار دلار ضرر کرده است. 100 هزار دلار نقدینگی در مرحله اول و با احتساب ضریب پولی صدها هزار دلار نقدینگی دیگر از سیست

م بانکی به اصطلاح خشک می شود و از بین می رود

.
حال بانکی مانند لمن برادرز را در نظر بگیرید که صدها میلیارد دلار از این نوع وام ها را خریداری کرده است. برای خرید این وامها، این بانک 600 میلیارد دلار از موسسات دیگر قرض کرده است. حال فرض کنید که ناگهان بازار بفهمد که تراز حسابهای این با

نک منفی است. به عبارت دیگر، میزان بدهی های بانک از دارائی های بانک بیشتر است. در این صورت، سرمایه گذاران در این بانک می دانند که این بانک قادر نیست بدهی همه طلب کارانش را بپردازد. هر کسی سعی می کند که آن آخرین نفری نباشد که پولش را از بانک نخواهد گرفت و لذا هجوم به بانک شروع می شود. مشکل بانکها این است که طلب مشتریان را بایستی عندالمطالبه بپردازند اما وام بانکها به مشتریان
طبق یک قرارداد معمولا دراز مدت به بانک برگردانده می شود.بنابراین حتی اگر درصد کمی از مشتریان عمده هم خواهان برداشت پول خود شوند بانک دچار مشکل می شود. اکثر سپرده گذاران عمده بانکهای عمده هم بانک ها و موسسات مالی دیگر هستند که اگر آنها هم موفق به دریافت طلب خود نشوند خودشان هم دچار کسری در تراز حس

ابشان می شوند. به این ترتیب مشکل یک بانک می تواند به بانکی دیگر و از این بانک به یک بانک جدید دیگر و به سرعت به کل بازار سرمایه منتقل شود و بازار را به صورت ناگهانی ساقط کند. همین واقعه در امریکا در حال اتفاق است.
AIG را در نظر بگیرید: همین دوشنبه اعلام کرده اند که این م

وسسه بایستی در عرض چند ساعت دهها میلیارد دلار نقدینگی تهیه کند و الا ورشکست می شود. واقعه ای که بسیار ترسناک است و پتانسیل آنرا دارد که اقتصاد جهان را به رکود کامل بکشاند. اتفاقی که در دهه 1930 در جهان شاهد آن بوده‌ایم.
بازارهای مالی و سرمایه گذاری در ایران، بر خلاف بازارهای عمده مالی جهان که در هم تنیده اند و در اثر این بحران سقوط عمده ای کرده اند، بازارهای ایزوله ای هستند و من شک دارم که مستقیما از این بحران تاثیر بپذیرند. اما اگر اقصاد جهان به تبع این سقوط در بازارهای مالی به رکود فرو رود (که احتمال آن وجود دارد)، قیمت نفت به شدت سقوط خواهد کرد.

سقوط قیمت نفت هم برای اقتصاد ایران که مانند معتادی به درآمدهای نفت وابسته است و به دز بالاتر(درآمد نفت بالاتر) هر چه بیشتر عادت کرده است، مانند ترمز بزرگی عمل خواهد کرد که باعث ایجاد رکود و افزایش تورم خواهد شد. ایران برای مقابله با این بحران او

لا باید بحران را بهتر بشناسد و ثانیا ذخیره ارزی فراهم کند که بتواند با استفاده از آن از نوسانات این بحران در امان بماند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله حقوق بشر در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله حقوق بشر در pdf دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله حقوق بشر در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله حقوق بشر در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله حقوق بشر در pdf :

حقوق بشر

حقوق بشر حقوقی بنیادین و انتقال ناپذیر است که برای حیات نوع بشر اساسی تلقی می‌شود.
تاکنون تعریف چندان دقیقی از حقوق بشر که مورد پذیرش عمومی باشد ارائه نشده و این امر خود مشکلی مهم برای تنظیم بین المللی آن بوده‌است. تعریف مذکور در بالا می‌تواند تصویری کلی ومبهم از ماهیت این حقوق به دست دهد. در هر صورت در نوشته‌های حقوقی معاصر حقوق بشر به نحو فزاینده‌ای در سه مقوله جداگانه تقسیم شده‌است:
• حقوق نسل اول: حقوق مدنی و سیاسی

• حقوق نسل دوم: حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
• حقوق نسل سوم: حقوق جمعی و گروهی

در حال حاضر حقوق بشر یکی از مهم‌ترین موضوعات در حقوق بین الملل معاصر است، حساسیت بسیاری نسبت به رعایت آن وجود دارد و اسناد جهانشمول متعددی بر مدون کردن این حقوق کوشیده‌اند، در بسیاری از کشورها نهادها و کمیته‌هایی برای پیگیری این موضوع در نظر گرفته شده و یا حتی وزارتخانه‌ای با عنوان حقوق بشر تأسیس شده‌است. و نهایتا در سازمان ملل نیز تلاش‌های مستمر کوفی عنان دبیر کل سابق سازمان ملل متحد منجر به ایجاد شورای حقوق بشر به عنوان یکی از ارکان سازمان ملل متحد گردیده‌است، شورایی که با اختیارات اجرایی گسترده تری از سلف خود (کمیسیون حقوق بشر) از دو اهرم‌های اجرای تصمیمات ملل متحد می‌باشد. رعایت کامل حقوق بشر از نگرانی‌های همیشگی سازمان‌های جهانی است، لویزا آریور رییس کمیساریار عالی حقوق بشر سازمان ملل در این باره گفته است: «هیچ کشوری در جهان حقوق بشر را بطور کامل رعایت نمی‌کند.»

پیشینه

اندیشه تدقیق و حفظ حقوق بشر قدمتی به درازای تمدن انسانی دارد، ردپای این اهتمام را می‌توان در منشور حقوق بشر کوروش بزرگ پس از فتح بابل در سال 538 ق.م که بر کتیبه‌ای گلی به زبان اکدی زبان مردم بابل و زبان بین المللی آن روزگار نوشته شده به روشنی مشاهده کرد.
در دوران جدید اروپا و آمریکا نیز می‌توان این متون را تاریخ ساز دانست:
• منشور کبیر (1215) و اعلامیه درخواست حقوق 1628 در انگلستان
• اعلامیه حقوق بشر و شهروند (1789) که پس از انقلاب فرانسه به تصویب رسید.
• اعلامیه حقوق دولت ویرجینیا (1766) و اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا (1776).
• اعلامیه حقوق مردم زحمت‌کش و استثمارزده (1918) اتحاد جماهیر شوروی

اعلامیه جهانی
اندیشه حمایت از حقوق بنیادین بشر پس از جنگ جهانی دوم به اوج خود رسید، یکی از نخستین اقدامات سازمان ملل تصویب و انتشار اعلامیه‌ای بود که با اتفاق نظری چشمگیر میان اعضای این جامعه روبرو شد و مفاد آن نیروی اخلاقی اساسی و راهنمای جامعه بین‌المللی توصیف شد.
هرچند کوشش بر آن بود تا اعلامیه جهانی حقوق بشر به گونه یک کنوانسیون که جنبه الزامی می‌داشت به تصویب دولت های عضو سازمان ملل متحد برسد؛ اما بنا بر ملاحظات سیاسی برخی کشورها از جمله ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوری سابق عملی نتوانست شد. اما بعد از تصویب اعلامیه حقوق بشر در دهه 1960 میلادی دو کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به تصویب رسیده و لازم‌الاجرا گشت و پس از آن نیز کنوانسیون‌های متعدد دیگری در پیوند با حقوق بشر به تصویب رسید.

وضعیت حقوق بشر در ایران
در تاریخ 18 دسامبر مجمع عمومی قطعنامه ای درباره ی وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران را که از سوی کمیسیون سوم امور اجتماعی، انسانی و فرهنگی این مجمع ارائه شده بود به تصویب رساند.
در طی بررسی قطعنامه، جمهوری اسلامی ایران پیشنهادی برای عدم تصویب آن ارائه داد که این پیشنهاد با 84 رأی مخالف در برابر 69 رأی موافق و 25 رأی ممتنع، رد شد. جمهوری اسلامی ایران همچنین دو درخواست شفاه ی اصلاحیه برای حذف بندهای 6 و 7 قطعنامه ارائه داد که آنها نیز رد شدند.
در پایان قطعنامه با 69 رأی موافق در برابر 54 رأی مخالف و 57 رأی ممتنع تصویب شد.
جزئیات آراء:
آراء موافق:
آرژانتین، آلبانی، آلمان، آندورا، اتریش، اسپانیا، استرالیا، استونی، اسرائیل، اسلوواکی، اسلوونی، السالوادور، انگلیس، اوکراین، (ایالات فدراتیو) میکرونزی، ایالات متحده آمریکا، ایتالیا، ایرلند، ایسلند، باهاما، بلژیک، بلغارستان، بوتسوانا، بوسنی و هرزهگوین، پالائو، پاناما، پرتغال، پرو، تووالو، تیمور شرقی، جزایر مارشال، جمهوری چک، جمهوری سابق یوگسلاوی مقدونیه، جمهوری مولداوی، دانمارک، رومانی، زلاند نو، ژاپن، ساموآ، سان مارینو، سنت لوسیا، سوئد، سوئیس، شیلی، فرانسه، فنلاند، فیجی، قبرس، کاستاریکا، کانادا، کرواسی، کریباتی، لتونی، لوکزامبورگ، لهستان،لیبریا، لیتوانی، لیختن اشتاین، مالت، مجارستان، مکزیک، موناکو، مونته نگرو، نائورو، نروژ، وانواتو، هلند، هندوراس، یونان.
آراء مخالف:

آذربایجان، آفریقای جنوبی، ارمنستان، اریتره، ازبکستان، افغانستان، اکوادور، الجزایر، اندونزی، ایران، بحرین، بلیز، بنگلادش، پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، توگو، تونس، جمهوری دموکراتیک خلق کره، چین، روسیه سفید، زیمبابوه، سریلانکا، سنگال، سودان، سوریه، سومالی، صربستان، عربستان سعودی، عمان، فدراسیون روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، قطر، کنگو، کوبا، کومور، کویت، گامبیا، گینه، لبنان، لیبی، مالاوی، مالزی، مراکش، مصر، موریتانی، میانمار، نیجر، نیکاراگوئه، ونزوئلا، ویتنام، هند، یمن.

آراء ممتنع:
آنتیگوآ و باربودا، آنگولا، اتیوپی، اردن، اروگوئه، امارات متحده عربی، اوگاندا، باربادوس، برزیل، برونئی دارالسلام، بنین، بوتان، بورکینافاسو، بوروندی، بولیوی، پاپوا گینه نو، پاراگوئه، تایلند، جامائیکا، جزایر سلیمان، جمهوری آفریقای مرکزی، جمهوری دموکراتیک خلق لائو، جمهوری دومینیکن، جمهوری کره، جمهوری متحد تانزانیا، چاد، دومینیکا، روآندا، زامبیا، سائوتومه و پرنسیپ، ساحل عاج، سنت کیتس و نویس، سنت وینسنت و گرنادین، سنگاپور، سوازیلند، سورینام، سیرالئون، غنا، فیلیپین، کاپ ورد، کامرون، کلمبیا، کنیا، گرجستان، گرنادا، گواتمالا، گویان، گینه بیسائو، لسوتو، مالی، مغولستان، موریس، موزامبیک، نامیبیا، نپال، نیجریه، هائیتی.

غایبین:
ترکیه، ترینیداد و توباگو، تونگا، جمهوری خلق کنگو، جیبوتی، سیشل، عراق، کامبوج، گابن، گینه استوایی، ماداگاسکار، مالدیو.
متن قطعنامه :
وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران
مجمع عمومی،
به پیروی از منشور سازمان ملل متحد و همچنین اعلامیه جهانی حقوق بشر (قطعنامه 217 (A III، پیمان نامه های بین المللی حقوق بشر (قطعنامه 2200 A XXI، ضمیمه) و سایر قراردادهای بین المللی حقوق بشر،
با یادآوری قطعنامه های قبلی وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، که مورد اخیر آن قطعنامه شماره 168/62 مورخ 18 دسامبر 2007 میباشد،
1- به گزارش دبیرکل در خصوص وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران ((A/63/459 که به قطعنامه مجمع عمومی به شماره 168/62 منجر گردید توجه مبذول می دارد که این گزارش طیف وسیعی از موارد نقض جدی حقوق بشر، شکافها و موانع حقوقی و نهادی در خصوص حفظ حقوق بشر را مشخص می نماید و برخی تحولات مثبت را در طی چند سال مورد بحث قرار میدهد.
2- نگرانی عمیق خود را از موارد نقض جدی حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران اعلام میدارد از جمله:
الف- شکنجه، رفتار و تنبیه تحقیر آمیز و غیر انسانی و خشن از جمله شلاق زدن و قطع اعضاء بدن؛
ب- ادامه تعداد بالای مجازاتهای اعدام شامل اعدام های عمومی و اعدام کودکان که در غیاب پادمان های پذیرفته شده بین المللی صورت میگیرند؛
ج- زندانیانی که کماکان با خطر مجازات مرگ به صورت سنگسار مواجه هستند؛
د- بازداشتها، رفتارهای خشن و محکومیت زنانی که حق تجمع مسالمت آمیز خود را به عمل می گذارند، ایجاد رعب و وحشت میان فعالین حقوق زنان و ادامه تبعیض علیه زنان و دختران در قانون و در عمل؛
ه- افزایش تبعیض و سایر موارد نقض حقوق بشرعلیه افرادی که متعلق به اقلیت های مذهبی، قومی، زبانی و یا سایر اقلیتهای شناخته شده و نشده شامل اعراب، آذری ها، بلوچ ها، کردها، مسیحیان، یهودیان، اهل تصوف و مسلمانان اهل تسنن و مدافعان آنها باشند و به طور خاص حمله به بهائیان و دین آنها در رسانه های تحت حمایت دولت، افزایش شواهد مبنی بر تلاش دولت برای شناسائی و کنترل بهائیان، ممانعت از ورود بهائیان به دانشگاه ها و امرار معاش آن ها، بازداشت و حبس هفت تن از رهبران بهائی بدون اعلام جرم و یا دسترسی به وکیل؛
و- وجود محدودیتهای جدی، سازمان یافته و مداوم در آزادی برگزاری اجتماعات و گردهمایی های مسالمت آمیز و آزادی بیان و عقیده شامل محدودیت هایی که بر رسانه ها، کاربران اینترنتی و اتحادیه های کارگری می شود و افزایش آزار و اذیت، ایجاد رعب و وحشت و پیگرد مخالفین سیاسی و مدافعان حقوق بشر از کلیه بخشهای جامعه ایرانی شامل بازداشت، رفتارهای خشن با رهبران کارگری، اجتماعات مسالمت آمیز جامعه کارگری و دانشجویان بخصوص در فرآیند انتخابات مجلس در سال 2008؛

ز- تحدیدها و محدودیتهای شدید برای آزادی مذهب و اعتقادات شامل مفاد مندرج در پیش نویس پیشنهادی قانون مجازات کیفری که برای ارتداد حکم مرگ واجب قائل است.
ح- کوتاهی مداوم در حفظ حقوق قانونی در جریان رسیدگی و نقض حقوق زندانیان شامل استفاده سازمان یافته و خودسرانه از اعمال طولانی حبس انفرادی.

3- دولت جمهوری اسلامی ایران را به توجه به نگرانی های بنیادی ذکر شده در گزارش دبیر کل و همچنین درخواستهای ویژه بعمل آمده در قطعنامه های قبلی مجمع عمومی و احترام کامل به تعهدات حقوق بشر آن دولت در قانون و عمل، خصوصا موارد زیر دعوت می نماید:
الف- حذف قانونی و عملی قطع اعضاء بدن، شلاق و سایر اشکال شکنجه و سایر مجازاتها و رفتارهای تحقیرآمیز، غیر انسانی و خشن؛

ب- حذف قانونی و عملی اعدام های عمومی و سایر انواع مجازات مرگ که بدون توجه به پادمان های پذیرفته شده بین المللی صورت می گیرند.

ج- توقف اعدام اشخاصی که در زمان ارتکاب جرم زیر 18 سال سن داشته اند، متعاقب تعهدات ماده 37 پیمان نامه بین المللی حقوق کودکان (سازمان ملل، سری معاهدات، جلد 1577، شماره 27531) و ماده 6 پیمان نامه بین المللی حقوق سیاسی و مدنی (قطعنامه 2200 A XXI، ضمیمه)؛

د- حذف استفاده از سنگسار بعنوان یکی از روشهای اعمال مجازات مرگ؛
ه- حذف قانونی و عملی کلیه اشکال تبعیض و سایر موارد نقض حقوق بشر بر علیه زنان و دختران؛
ه- حذف قانونی و عملی کلیه اشکال تبعیض و سایر موارد نقض حقوق بشر در مورد اشخاصی که به اقلیتهای دینی، قومی، زبانی و یا سایر اقلیت ها، به رسمیت شناخته شده و نشده، تعلق دارند و اجتناب از کنترل افراد به دلیل اعتقادات مذهبی شان و حصول اطمینان از دسترسی اقلیتها به امکانات آموزش و استخدام مانند سایر ایرانیان؛

و- به کار بستن گزارش سال 1996 گزارشگر ویژه در خصوص عدم بردباری نسبت به سایر ادیان رجوع به (E/CN.4/1996/95/Add.2.) که راههائی را برای از قید رهانیدن جامعه بهائی به جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد نموده است.

ز- خاتمه بخشیدن به اذیت و آزار و ایجاد ترس و وحشت و پیگرد مخالفان سیاسی و مدافعان حقوق بشر شامل آزاد کردن افرادی که به طور خودسرانه زندانی و یا بر اساس عقاید سیاسی خود زندانی شده اند.

ح- حفظ حقوق قانونی در جریان رسیدگی و خاتمه بخشیدن به مصونیت در موارد نقض حقوق بشر.
4- به دستاوردها، پیشرفت ها و قدم های برداشته شده مثبت و هرچند محدود ذکر شده در گزارش دبیرکل توجه می کند ولی این نگرانی کماکان وجود دارد که باید قدم های بیشتری در رابطه با قانون و در عمل برداشته شود.

5- مجددا از دولت جمهوری اسلامی ایران درخواست می گردد تا سابقه همکاری ناکافی خود را با ساز و کارهای بین المللی حقوق بشر، از طریق ارائه گزارش در راستای تعهداتش نسبت به نهادهای ناظر بر پیمان نامه هایی که ایران عضوی از آن است و همکاری کامل با ساز و کارهای بین المللی حقوق بشر، جبران نماید که شامل تسهیل بازدید ها از این کشور توسط فرستادگان ویژه می گردد، دولت جمهوری اسلامی ایران را تشویق می نماید تا به همکاری در زمینه حقوق بشر و اصلاح سیستم قضایی با سازمان ملل شامل دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل ادامه دهد.
6- از دبیر کل گزارش به روز شده ای در خصوص وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران شامل همکاری با ساز و کارهای بین المللی حقوق بشر در جلسه 64ام درخواست می کند.

7- تصمیم می گیرد که به بررسی وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران در جلسه شصت وچهارم مجمع عمومی تحت عنوان “ارتقاء و حفظ حقوق بشر” ادامه داده شود.

واحد حقوق بشر یوناما یک نقش مهم را در ترویج و رشد حقوق بشر در افغانستان ایفاء میکند. شورای امنیت ملل متحد وظیفه داده تا نهاد های افغانستان را در ترویج و رشد معیار های بین المللی حقوق بشر کمک نماید و همچنان ملل متحد را در منسجم ساختن حقوق بشر در کار هایش یاری رساند.

بعد از سه دهه جنگ وضعیت حقوق بشر در افغانستان با چالش های زیادی روبرو است. مشکلات دائمی حقوق بشر مانند مصئونیت فرهنگی، حکومتداری ضعیف و فقر شدید در ترکیب با وضعیت روبه وخامت امنیتی مانع توانایی دولت در ارایه خدمات اساسی، امنیت و عدالت میگردند.

واحد حقوق بشر دارای کارمندان داخلی و بین المللی می باشد که جهت انجام مأموریت ها به دفاتر ولایتی در کابل، مزار شریف، کندز، هرات، بامیان، کندهار، جلال آباد و گردیز فرستاده شده اند. این افراد در نظارت و تحقیق در مورد نگرانی های حقوق بشر و همچنان ظرفیت سازی حقوق بشر و فعالیت های انکشافی سهیم هستند.

واحد حقوق بشر به پنج موضوع اولویتی حفاظت از غیرنظامیان، خشونت علیه زنان، عدالت انتقالی، آزادی بیان، فقر و حقوق بشر، کمک و حمایت از کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان متمرکز می باشد.

در طول سال واحد حقوق بشر و دفتر کمنشر عالی حقوق بشر در ژنو گزارش هایی را در مورد وضعیت حقوق بشر در افغانستان به نشر میرسانند.

عدالت انتقالی
واژه “عدالت انتقالی” در سال 1992 حک گردید تا اشکال مختلف عدالت اجتماعی و سیاسی پذیرفته شده از سوی اجتماعات برای انتقال خودشان بعد از یک دوره سوء استفاده فراگیر حقوق بشر و قوانین بشری را مشخص نمایند. عدالت انتقالی با چگونگی گذر یا عبور اجتماعات از جنگ به صلح، یا از حاکمیت مانع شونده به دموکراسی سر و کار دارد و می تواند بدرفتاری های گذشته حقوق بشر را مشخص کند.

یک مشوره سراسری کشوری در سال 2004 از سوی کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان نشان داد که 69 درصد یا 7 هزار نفری که با آنها مصاحبه شده، خود را یا خانواده خود را در جریان 23 سال جنگ قربانی مستقیم نقض حقوق بشر بشمول کشتار غیر قانونی، شکنجه، ناپدید شدن و بیجا شدن ها میدانند.

بر اساس این یافته ها، دفتر رئیس جمهور یک گروه کاری شامل نماینده های کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان و یوناما را گرد هم آورد تا یک پلان عمل ملی برای عدالت انتقالی را در افغانستان طرح ریزی نمایند. دولت پلان عمل صلح، مصالحه و عدالت را به تاریخ 12 دسمبر 2005 تصویب نمود.

پلان عمل صلح، مصالحه و عدالت یک رویکرد ستراتیژیک دولت برای مشخص نمودن قصاوت های گذشته در افغانستان است که به نیاز قربانیان پاسخ میدهد و حسابدهی و ترویج مصالحه را تضمین مینماید. همچنان به اصلاح نهاد های دولت توجه دارد تا حاکمیت قانون، پرورش حکومتداری خوب و جلوگیری از خشونت های آینده حقوق بشر را تقویت کند. هدف اساسی پلان عمل ترویج صلح، مصالحه، عدالت، حاکمیت قانون و ایجاد یک فرهنگ حسابدهی می باشد.

پلان عمل فعالینی را مشخص می سازد که باید در طرح مفصل و تطبیق اقدامات مختلف گنجانیده شده در پلان سهیم باشند. فعالین متذکره شامل: یک شورای ولسوالی، کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، کمیسیون خدمات اجتماعی، دادگاه عالی، شرکای جامعه مدنی بشمول رهبران مذهبی، دانشمندان و مطبوعات میگردد. ملل متحد و همچنان تمویل کنندگان و کارشناسان بین المللی نیز در تطبیق پلان عمل دخیل می باشند.

متن اعلامیه جهانی حقوق بشر

ماده 1 تمامی انسان‌ها با منزلت و حقوقی یکسان به دنیا می‌آیند. همگی از موهبت عقل و وجدان برخوردارند و همگان باید نسبت به ی‌کدیگر چونان برادر رفتار کنند.
ماده 2 هرکس بدون هیچ‌گونه تمایزی ازحیث نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، باور سیاسی یا هر باور دیگری، خاستگاه ملی یا اجتماعی، دارایی و ولادت یا هر موقعیت دیگری از حقوق و آزادی هایی که در این اعلامیه برشمرده شده است برخوردار است. بعلاوه هیچگونه تمایزی نباید بر پایه موقعیت سیاسی، قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی که شخص بدان تعلق دارد قایل شد، خواه مستقل باشد، خواه تحت قیمومت کشوری دیگر باشد، خواه غیرخود مختار باشد و یا از حیث تمامیت ملی تحت هرگونه محدودیتی باشد.
ماده 3 هرکس حق حیات، آزادی و برخورداری از امنیت شخصی را دارد.
ماده 4 هیچ‌کس را نباید در بیگاری بردگی نگاه داشت؛ برده داری و تجارت برده باید در تمامی اشکال آن ممنوع گردد.
ماده 5 هیچکس را نباید مورد ظلم و شکنجه و رفتار یا کیفری غیر انسانی و یا تحقیرآمیز قرار داد.
ماده 6 هرکس حق دارد که درهرکجا به‌عنوان شخص در پیشگاه قانون به رسمیت شناخته شود.
ماده 7 همگان در پیشگاه قانون یکسان‌اند و حق دارند بدون هیچ‌گونه تبعیضی از پشتیبانی قانون برخوردارشوند. همه حق دارند تا در برابر هرگونه تبعیضی که ناقض این اعلامیه باشد ونیز در برابر هرگونه تحریکی که به هدف چنین تبعیضی صورت گیرد از پشتیبانی یکسان قانون برخوردار شوند.
ماده 8 هرکس حق دادخواهی از محاکم صالحه ملی را در برابر اعمالی دارد که ناقض حقوق بنیادینی است که قانون اساسی یا هرقانون دیگری به او اعطا نموده است.
ماده 9 هیچ‌کس را نباید خودسرانه دستگیر، توقیف یا تبعید کرد.
ماده 10 هرکس حق دارد با مساوات کامل ازامکان دادرسی منصفانه و علنی توسط یک محکمه مستقل و بی‌طرف برای تعیین حقوق و تکالیف خویش و یا اتهامات جزایی وارده بر خود برخوردار شود.
ماده 11 بند 1) هرکس که به ارتکاب جرمی متهم می‌شود این حق را دارد که بی‌گناه فرض شود تا زمانی که جرم او بر اساس قانون در یک دادگاه علنی که درآن تمامی ضمانت‌های لازم برای دفاع او وجود داشته باشد ثابت شود. بند2) هیچ‌کس را نباید به دلیل انجام یا خودداری از انجام عملی که در هنگام ارتکاب، طبق قوانین ملی ویا بین المللی جرم محسوب نمی‌شده است مجرم شناخت و نیز کیفری شدیدتر از آن‌که درزمان ارتکاب جرم قابل اجرا بوده نباید اعمال شود.
ماده 12 هیچ‌کس نباید در معرض مداخله خودسرانه در زندگی شخصی، خانواده، خانه یا مکاتبات خود قرار گیرد و یا این‌که شرف و آبروی او مورد تعرض قرار گیرد. هرکس حق دارد که از حمایت قانون در برابر چنین مداخله‌ها و تعرض‌هایی برخوردار گردد.

ماده 13 بند1) هرکس حق دارد در محدوده مرزهای هر کشور آزادانه رفت و آمد و اقامت کند. بند2) هرکس حق دارد کشوری – ازجمله کشور خود- را ترک گفته و یا به کشور خود بازگردد.

ماده 14 بند 1) هرکس که تحت پی‌گرد باشد حق دارد که از کشورهای دیگر طلب پناهنده‌گی نماید و یا اینکه از پناهند‌گی برخوردارشود. بند2) این حق در صورتی که پی‌گرد، حقیقتاً ناشی از جرم‌های غیر سیاسی یا اعمال مغایر با اهداف و اصول سازمان ملل متحد باشد قابل استناد نیست.

ماده 15 1) هرکس حق بهره‌مندی از تابعیت ( ملیت) را دارد. بند2) هیچ‌کس را نمی‌توان خودسرانه از تابعیت (ملیت) خود محروم نمود و یا این‌که حق تغییر تابعیت ( ملیت) را از وی سلب نمود.

ماده 16 بند 1) هرمرد وزن بالغی بدون هیچ‌گونه محدودیتی از حیث نژاد، ملیت و مذهب حق ازدواج وتشکیل خانواده را دارد. مرد وزن در ازدواج، در طول دوره ازدواج و فسخ آن از حقوقی یکسان برخوردارند. بند 2) ازدواج باید با آزادی و رضایت کامل مرد و زن انجام گیرد. 3) خانواده، واحد گروهی طبیعی و بنیادین جامعه است و حق برخورداری از حمایت جامعه و حکومت را دارد.
ماده 17 بند1) هرکس به تنهایی یا همراه با دیگران حق مالکیت را دارد. بند 2) هیچ‌کس را نباید خودسرانه از حق مالکیتش محروم کرد.

ماده 18 هرکس حق دارد ازآزادی اندیشه، وجدان و مذهب بهره‌مند گردد، این حق شامل آزادی تغییر مذهب یا باور و نیز آزادی اظهار مذهب یا باور به شکل آموزش، عمل به شعائر، نیایش و بجای آوردن آیین‌ها چه به تنهایی و چه به‌صورت جمعی نیز می‌گردد.
ماده 19 هرکس حق آزادی عقیده و بیان دارد؛ این حق دربرگیرنده آزادی ِ داشتن عقیده بدون مداخله، و آزادی درجست و جو، دریافت و انتقال اطلاعات و عقاید از طریق هر نوع رسانه‌ای بدون در نظر گرفتن مرزها می‌شود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   156   157   158   159   160   >>   >