سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله جایگاه معلم و دانش آموز در آموزش و پرورش در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله جایگاه معلم و دانش آموز در آموزش و پرورش در pdf دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله جایگاه معلم و دانش آموز در آموزش و پرورش در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله جایگاه معلم و دانش آموز در آموزش و پرورش در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله جایگاه معلم و دانش آموز در آموزش و پرورش در pdf :

جایگاه معلم و دانش آموز در آموزش و پرورش

مقدمه:
مهمترین وظیفه پیامبرانالهی تعلیم و تربیت انسان ها یا به تعبیر دیگر انسان سازی است.امام خمینی (ره) نیز با تاکید براین امر می فرمایند: «تمام انبیاءموضوع تربیتشان، موضوع علمشان، انسان است.آمده اند، انسان را تربیت کنند; کتب انبیاء انسان سازی است، قرآن کریم کتاب انسان است؛ موضوع علم انبیاء انسان است.»به همین دلیل اولین آیات که به رسول اکرم(ص) به حسب روایات و تواریخ نازل شده است، آیاتی است که بر تعلیم و تعلم کتاب و حکمت تاکید می نمایند:«بخوان به نام پروردگارت که[جهان را] آفرید،همان کس که انسان را از خون بسته ای خل

ق کرد! بخوان که پروردگارت [ ازهمه] بزرگوارتر است، همان کسی که به وسیله قلم تعلیم نمود ، و به انسان آن چه را نمی دانست یاد داد» ولی از آنجا که تعلیم و تعلم به تنهایی کارساز نیس

ت، در ادامه آیات به تزکیه سفارش می فرماید: «چنین نیست[ که شما می پندارید].به یق

ین انسان طغیان می کند،از این که خود را بی نیاز ببیند.یعنی طغیان و طاغوت بودن از بزرگترین موانع تعلیم و تعلم شمرده می شود و به همین دلیل بلافاصله بازگشت به سوی خداوند رابرای تزکیه کردن یاد آوری می نماید: به یقین بازگشت [همه] به سوی پروردگارت توست.»

پدیده ارتباط،نقشی مهم درزندگی اجتماعی انسان بازی می کند.آدمی از طریق پیام های کلامی و غیر کلامی که از کحیط دریافت میکندنظام نگرشی،فکری،عاطفی و رفتارهای خود را شکل می دهد.به عبارت دیگر پویایی ارتباطات انسانی واسطه رشد فرآیندهای ذهنی ،هیجانی ،اجتماعی و جسمانی شخصیت به شمار می آید.
پس از این کودک از خانواده گسسته،به کودکستان یا کلاس اول وارد می شود،مدرسه برای سال های متمادی خانه دوم او شده،مرکز جهان خلرج از خانوادش را تشکیل میدهد.بدین،کودک اجتماع خویش رازا طریق مدرسه می شناسد و شیوههای سازگاری با افراد جامعه ابتدا درآن گسترش میدهد.به عبارت دیگر مدرسه یکی از مهمترین منابع تربیت اجتماعی فرد محسوب میشودو میتواند انچه را والدین ناتمام گذاشته اند،کامل کند.
اگر هدف از آموزش و پرورش را رشد استعداد های بالقوه،به منظور سازگاری بهتر دانش اموز با جامعه بدانیم ،این انطباق هنگامی فراهم می آید که علاوه برآموزشی لازم، روابط متقابل سالم میان معلم و شاگرد حاکم باشد.از میان عوامل متعددی که درسازگاری و پیشرفت کودک در مدرسه موثر است،احتمالا روابط معلم و شاگرد، مهمترین آنها به شمار میآید.اهمیت این عوامل مخصوصا در کلاس اول مشهود است.در این هنگام معلم اولین فرد بزرگسالی است که با گسستن کودک ازوالدین و محیط گرم خانه وارد زندگی او می گرددو در طول دوران تحصیل اهمیت خود را در رشد ابعاد مختلف شخصیت دانش آموز حفظ می کند.رفتار گرم وسازنده معلم

می تواند سبب سازگاری مناسب کودک شود و برعکس رفتار نامناسب وی چنان تعادل روانی کودک را مختل می سازد که نتیجه اش جز سازگاری های اجتماعی و مشکلات عاطفی بعدی در برخواهد داشت.ما در ادامه بحث سعی می کنیم اجمالا به بررسی کیفیت رابطه معلم و شاگرد و نحوهتاثیر گذاری آن در بهداشت روانی کودک بپردازیم.

 

مفهوم و ماهیت آموزشو پرورش دینی
آموزش و پرورش دینی به معنای فعالیتی تعاملی و دو جانبه است که بین معلم یا مربی ودانش آموز یا متربی در جریان است و تا زمانی که متعلم و متربی به هدف نهایی آموزش و پرورش یعنی رشد و کمال دست نیافته باشند،این فعالیت استمرار می یابد.
نظام آموزش وپرورش دینی، شاگردان را به گونه ای تربیت می کند که در گرایش هایشان نسبت به زندگی ،در اعمال و تصمیم هایشان و دربرخورد با تمام معارف

،همواره حاکمیت ارزش های اخلاقی – الهی را احساس

 

کنند.در چنین نظامی علاوه بر ایجاد نظم ذهنی ،دانش آموزان به گونه ای تربیت می شوند که دانش را صرفاً برای ارضای کنجکاوی های فکری یا منافع دنیوی کسب نمی کنند؛بلکه منطقی و متقی بار می آیند و فراهم آوردن موجبات رفاه مادی، معنوی و اخلاقی خانواده ملت، خود و بنی آدم را وجهه همت خویش قرار می دهند.دانش آموزی که از آموزش و پرورش دینی برخوردار می شود، موزون با طبیعت و نه معارض با آن زیست می کند؛ زیرا دین الهی تا آنجا که متصور است، هدف آموزش و پرورش را در دنیا به غایب سنجیده و جامع عرضه کرده است.برهمین اساس ف آموزش و پرورش دینی به عنوان فرآیندی جامع که می تواند توانمندی های عقلی،عاطفی و احساسی آدمی را هم زمان شکوفا سازد،معرفی شده اس

ت و در این نوع از تعلیم و تربیت، هدف تنها کسب معرفت نیست، بلکه رشد و شکوفایی موزون همه ابعاد وجودی انسان مورد توجه می باشد.
بنابراین با عنایت به این که در نظام تعلیم وتربیت دینی، انسان بالقوه خلیفه خداوند برروی زمین تلقی می شود و پروردگار او را اشرف مخلوقات قرار داده است، برای تحقق این شرافت در زندگی واقعی و به فعل رساندن استعدادهای الهی، باید به الگویی که او را ب

ه یک انسان نیک مبدل می سازد و در عین حال او را تا سر حد یک م

 

خلوق برتر سوق می دهد ، اقتدا کند.
ارزش و جایگاه معلم در نظامآموزش و پرورش دینی
یکی از مهمترین امور و مسایل اموزش و پرورش در جهان معاصر ، به ویژه در کشورهای به اصطلاح جهان سوم، که از لحاظ فناوری آموزشی هنوز پیشرفت نکرده اند، مسئله معلم است ؛زیرا معلم است که :
– نسل های را به یکدیگر ارتباط می دهد.
– فرهنگ جامعه را حفظ می کند.
– فرهنگ جامعه را در صورت نیاز تغییر می دهد و تکامل می بخشد.
– به رفتار دانش آموز شکل می دهد.
– افراد مورد نیاز جامعه را تربیت می کند.
– و ;.
از این روبه عقیده متخصصات آموزش و پرورش ، برنامه درسی، سازمان مدرسه و وسایل آموزشی را- هرچند که اهمیت خاص خود را دارند – در برابر اهمیت معلم چندان ارزشی ندارند، زیرا اوست که به همه آن ها جان می بخشد و آنها را نتیجه بخش و سودمند می گرداند.به همین دلیل امروزه در کشورهای پیشرفته و حتی فوق صنعتی ، با وجود پیش رفتهای خارق العاده فناوری ، مخصوصا فناوری آموزشی، هنوز جایگاه استاد و معلم محفوظ است ،زیرا هیچ ماشینی نتوانسته است جای او را بگیرد.
معلم از چنان ارزش و جایگاهی برخوردار است که پیامبر (ص) در روایتی

فرموده اند: من معلم برانگیخته شده ام.در حدیثی دیگر از ایشان نقل است که: بخشنده ترین شما بعد از من کسی است که دانش را بیاموزد و سپس دانش خود را به دیگران تعلیم دهد. هم چنین فرمودند: علما وارث پیغمبران اند، زیرا پیامبران دینار و درهمی به ارث نگذاشتند، ولی ارث آنها علم بود و هر که ازآن برگرفت، بهره فراوانی برده است.
ارسطو می گوید :کسانی که کودکان را تربیت می کنند باید بیش از افرادی که آنان را بار می آورند مورد احترام قرار گیرند،زیرا اینان تنها به کودک زندگی می بخشند،در

حالی که معلمان هنر بهتر زیستن را به او یاد می دهند.
این همه نقش و شخصیت انکار ناپذیر و بی بدیل استاد را نشان می دهد که اگر تربیت نایافته باشد،به سهولت می تواند حال و آینده یک ملت را به تباهی بکشاند و اگر تهذیب یافته و صیقل خورده باشد، می تواند ملتی را سعادتمند گرداند.به همین دلیل است که معلمان نه تنها به عنوان شریک عامل شمرده می شوند، بلکه همانند عمل کننده اجر می برند.امام باقر(ع) در این زمینه می فرمایند:«هرکس بابی از هدایت تعلیم دهد مانند ثواب کسانی که بدان عمل کنند،اجر دارد و از ثواب آنها هم چیزی کاسته نشود و هرکه یک باب از گمراهی تعلیم دهد،مانند کسانی که نشود و هر که یک باب از گمراهی تعلیم دهد،مانند کسانی که بدان عمل کنند ببرد و از گناه آنها کاسته نشود» لذا معلمان باید به جایگاه معنوی خود آگاه باشند،زیرا وقتی خداوند به فرشتگانش دستور می دهد فردی را که در حال فراگیری دانش است،پس معلمی که آموزش دهنده آنهاست نزد خداوند جایگاه و مرتبه والاتری دارد.
ارزش و جایگاه دانش اموز در نظام آموزش و پرورش دینی
دانش آموز دارای توانایی های ارزشمندی است و می تواند در روند درس تاث

یر داشته باشد.پیامبر اعظم (ص) در مورد ارزش و جایگاه دانش آموز فرموده اند:« هر که راهی رود که درآن دانشی جوید،خدا او را به بهشت برد و به راستی فرشته ها برای برای طالب علم پرهای خود را فرو نهند به نشانه رضایت از او واین محقق است که برای طالب علم هرکه درآسمان و در زمین است آمرزش خواهد تابرسد به ماهیان دریا.»

امام صادق(ع) فرمود:«هرکه دانش آموزد و به کار بندد وآن را برای خدای تعالی تعلیم دهد،در ملکوت آسمانها بزرگش خوانند و گویند برای خدایاد گرفت،برای خدا عمل کرد و برای تعلیم داد.»
شخصیت معلم به عنوان الگوی همانند سازی:
کودک در مسیر رشد طبیعی،رونداجتماعی شدن را از طریق همانندکردن خود با والدین و بزرگسالان دیگر طی می کند.او از طریق مشاهده رفتار دیگران سعی در یادگیری و تقلید الگوهای رفتاری جدید داشته،بران است تا شخصیت خویش را بادیدگاه ها و ارزش های افراد مهم در زندگی خویش همانند سازد.دراین ارتباط مهم ترین منبع همانند سازی کودک در سنین مدرسه،بعد از والدین،معلم است.رفتار معلم وهم چنین ظاهر او شبیه به پدر و مادر کودک می نماید و کودک چنان با معلم خود می آمیزد که گویی والد اوست0 گاهی این آمیزش اجتماعی تا بدان جا گسترش می یابد که کودک معلم خود را برتر از والدینش می یابد، چرا که او هم فرشته محبت است و هم مظهر دانایی وآگاهی .از این رو ویژگی ها و صفات شخصیتی معلم نقش بسزایی در شکل گیری شخصیت کودکان بازی می کند.کودک با پذیرش رفتارهای معلم به عنوان الگو وسرمشق، هویت اجتماعی متزلزل خویش را استحکام می بخشد.اگر شخصیت معلم دارای صفات انسانی ازقبیل مهرورزی ،نوع دوستی ،درستکاری ،همکاری،خویشتن داری و ایمان باشد،طبیعتاً تقلید چنین ویژگی هایی سلامت روانی کودک را تضمین خواهد کرد.ولی اگر شخصیت معلم دچار اختلال و نابسامانی باشد،یعنی رفتارهایی خلاف هنجارهای فرهنگی و اجتماعی از او سر زند یا فاقد صفات انسانی باشد،در چنین وضعی همانند سازی کودک با معلم حاصلی جز رفتارهای نابهنجار و ختلالات سازگاری نخواهد داشت.بدیهی است کودک می تواند ناسازگاری را از معلمان ناسازگار و سازگاری ها را از معلمان سازگار تقلید کند.
عدم پذیرش ،تحقیر و سرزنش دانش آموزان توسط معلم
هر انسانی تمایل ذاتی به کسب احترام و ارزش و قبول از طرف دیگران دارد. آبراهام مازلو روان شناس انسان گرادر نظریه خود سلسله مراتبی از نیازهای ذاتی به عنوان انگیزش رفتارآدمی ارائه می دهد که از نیازهای زیستی آغاز می شود و در سطوح بالاتر به انگ

یزه های روانی پیچیده تری می رسد.این نیازها به ترتیب عبارت اند از:
– نیازهای فیزیولوژیک،مثل گرسنگی و تشنگی.
– نیازهای ایمنی،مثل احساس امنیت کردن و دور از خطر به سر بردن.
– نیازهای تعلق و محبت ،مثل پیوستن به دیگران،پذیرفته شدن و تعلق داشتن.
– نیازهای عزت نفس، یعنی نشان دادن کفایت درکارها،مورد تایید و شناخت دیگران واقع شدن و به خود احترام گذاشتن.
– و در آخر نیازهای شناختی، مثل دانستن،فهمیدن و کاوش در امور.
این دانشمند عقیده دارد نیازهایی که در درجات پایی

ن این سلسله مراتب قرار دارد باید تاحدودی ارضاء شود تا نیازهای مرتبه بالاتر به صورت منبع مهم انگیزش درآید.هنگامی که معلم با برخورد نابجا و عاری از پذیرش و محبت،با کلام سرزنش کننده و تحقیر آمیز و با نگاههای آکنده از خشونت به احساس امنیت و عزت نفس کودک خدشه وارد می کند، نباید انتظار داشته باشیم که این دانش آموز به مرحله نیاز به دانستن،فهمیدن و کنجکاوی درپدیده های جهان پای بگذارد.به عبارت دیگر اگر این نیازهای سطح پایین در رابطه معلم شاگرد ارضاءنشود،کودک به مرحله خودشکوفایی که همان رسیدن به تحقق نفس و بالفعل ساختن استعدادهای نهفته انسانی است،قدم نخواهد گذاشت.
تنبیه شدید ومکرر ، بدون توجیه اشتباه دانش آموز
پاداش ها و تنبیه های محیطی ،رفتار آدمی را شکل می دهد.کودک ابتدا در خانواده و بعدها در محیط مدرسه و اجتماع با پاداش ها و تنبیه هایی که دریافت می کند،می آموزد تحت شرایط به خصوص چه شیوه های رفتاری را پیش گیرد.
حال ببینیم رابطه مبتنی بر تنبیهات شدید،گاهی برخی از معلمان پیش می گیرند،چه تاثیری بر روح و روان شکننده کودک دارد.

روان شناسی نو بر این عقیده است که تنبیه نه تنها مشکلی را حل نمی کند،بلکه ناسازگاری هایی را در رفتار کودک به دنبال می آورد.اسکیز،روان شناس رفتارگرا ،چنین عقیده دارد که تنبیه شدید کودکان درقبال انجام رفتار نامطلوب ممکن است موقتا به حذف آن رفتار در کودک بینجامد ، ولی در بیش تر مواقع منجر به بروز رفتارهای جبرانی انتقام جویانه و ضد اجتماعی می گرددیا مشکلات هیجانی دیگری را به بار می اورد.

تنبیه هایی که معلمان برکودکان روا می دارند از یک طرف مشکلات عاطفی و اختلالات رفتاری را موجب می گردد و از طرف دیگر در رابطه معلم وشاگرد آشفتگی ایجاد کرده امکان بازسازی و ترمیم آن را مشکل و در مواقعی دور از دسترس می سازد.در چنین شرایطی کودک تصور منفی خود از معلم تنبیه گر را ممکن است به معلمان دیگر، محیط آموزشی و حتی فضای فیزیکی مدرسه تعمیم دهد.معلمان پرخاشگرو هیجانی که از عهده کنترل رفتار خودشان بر نمی آیند،با تنبیه های شدید و مکرر،آثار سوءدر سازگاری شاگردان خود خواهند گذاشت و مقاومت آنها در یادگیری دروس برخواهند انگیخت(همان).
انتظارات نامتناسب با استعدادها و توانایی های واقعی کودک

یکی از اصول مهم بهداشت روانی که آموزگاران گرامی باید مدنظر داشته

 

باشند این است که دانش آموزان از نظرتوانمندی ها و علایق بایکدیگر متفائت اند.به علاوه هر یک از دانش آموزان به فراخور شرایط زندگی خانوادگی و استعدادهای خود از لوازم و امکانات محیطی گوناگونبرای شکوفا ساختن این توانایی ها برخوردار است.
هوش و انگیزه پیش رفت دو عامل مهم اند که برفعالیت های کلاسی و سازگاری کودک در مدرسه تاثیر بسزایی دارند.

برمثال،در کلاس سوم که سن دانش آموزان حدود 9 سال است ممکن است دامنه سن عقلانی آنان از 6 تا 12 سال در نوسان باشد.چنان چه سعی معلم در این باشدکه بدون توجه به این اختلاف فاحش فقط در حدود فهم افراد متوسطتدریس کند،این مسئله می تواند بهداشت روانی کودک خیلی باهوش را در کلاسبه مخاطه اندازد.
انگیزه پیشرفت تحصیلی نیز در اغلب دانش آموزان وجود دارد و بهتر است معلم ازاین انگیزه،متناسب با استعدادها و امکانات واقعی دانشآموزان خویش بهره برداری کند.کودکانی که میل به پیشرفت آنان به نوعی در محیط کلاس جلوگیری می شود،ممکن است مکانیزم های دفاعی متعددی را پیش گیرند،ازجمله این که عده ای به اندازه کافی انعطاف پذیری دارند که بتوانند خود را باشرایط همسازکنند،شماری نیز رفتارهای ناسازگارانه و گاه مخرب در پیش می گیرند،دسته ای هم به بی قیدی وقت می گذارنند و سرانجام گروهی نیز به عالم رویا و خیالپردازی پناه برده،گوشه گیری و عزلت اختیار می کنند.
گاهی دانش آموزان کم استعدادبا کمک های بی مورد معلم به مقاطع تحصیلی بالاتر صعود می کنند،ولی درآنجا دچار پسرفت هایی خواهندشد کهممکن است به مشکلات هیجانی برگشت ناپذیری بینجامد.
آموزگاران عزیر باید توجه داشته باشند که انتظارات و توقعات انان از عوامل مهم و تعیین کننده نگرش خانواده و اطرافیان نسبت به توانایی های ذهنی دانشآموز و خود پندار

ی اوست .این انتظارات نباید بدان حد جنبه غیرواقع بینانه پیدا کند که در خانواده خواست های دور از دسترس یا حتی توقعات کمتر از حد توانایی واقعی فرزند ایجاد کند یا اعتماد به نفسی کاذب در دانش آموز به وجود آورد ،چراکه ناکامی های بعدی حاصل از این انتظارات بیش از حد و توقعات نابجا آثار سوء جبران ناپذیری برشخصیت دانش آموز به جا می گذارد.
بنابراین ضروری است که معلمان گرامی بدون مقایسه دانش آموزان با

یکدیگر و با دیدی وسیع و واقع بینانه سعی در شناسایی میزان واقعی استعدادهای تک تک آنان داشته باشند و آموزش های خود را بر آن اساس استوار

سازند.
امتحان و نمره به عنوان حربه ای در دست معلم
امتحان جزء اجتناب ناپذیر برنامه های آموزش و پرورش است و بنابراین طرز تلقی و شیوه برخورد آموزگار و شاگرد با این پدیده در بهداشت روانی دانش آموز بسیار موثر خواهد بود.
از انجا که در هر امتحان نوعی به محک تجربه زدن توانایی و

ظرفیت های شخصی در مقایسه با دیگران مطرح است، لذا هرشرایط امتحانی حتی در بزرگسالی نیز فرد را دچار اضطراب و تشویش می کند،به همین دلیل است که معلم باید اصول خاصی را در امتحان و نمره دادن رعایت کند.
آموزگاران نباید کودکان را ازامتحان و نمره بترسانند وآن را به عنوان اسلحه ای به منظور سرکوبی آنها به کار ببرند،بلکه باید به وضوح این نکته را تفهیم کنند که امتحان و نمره صرفا به دو منظور به کار می رود: یکی ارزیابی کیفیت پیشرفت یادگیری و دیگری معیاری برای ا

رتقاء به کلاس بالاتر .متاسفانه در بعضی مواقع طرز تلقی شاگرد از امتحان به نحوی است که آن را به صورت مصیبتی عظیم و شرایطی تشویش زا در نظر می گیردو واکنش هیجانی کودک در این موارد گاهی چنان شدت می یابد که د رجلسه امتحان از به یاد آوردن مطالبی که قبلا به خوبی می دانسته عاجز می ماند،پدید های که روان شناسان ان را «اضطراب امتحان» می نامند.گاهی احساس گناه و اضطراب شاگرد قبل از و بعد از امتحان حالت روانی کودک را مخت

ل می کند،به طوری که ممکن است دچار اختلال روانی شود.

معلم نباید از نمره به عنوان وسیله ای به عنوان ترغیب دانش آموز به برتری یا غلبه بر دیگران یا وسیله ای به منظور ایجاد تبعیض میان دانش آموزان استفاده کند.نتیجه زیان آور چنین روش نمره دهی ،بیش از همه متوجه افراد کم استعداد کلاس است،زیرا این افراد به علت محدود هایی ذهنی قادر به رقابت با سایر هم کلاسی های خود نیستند

و از این بابت دچار احساس حقارت و شکست شدید خواهند شد. از طرف دیگر ناکامی و تعارض ناشی از تبعیض در نمره دادن میان دانش آموزان ،سازگاری کودکان باهوش و پر استعداد را در کلاس تحت تاثیر قرار می دهد وممکن است به پرخاشگری و رفتارهای تخریبی بینجامد.
به طور کلی آموزگار باید سوالات امتحانی را طوری طرح کند که همه دانش آموزان به نوعی احساس موفقیت کنند، چون موفقیت تجربه ای مفید و سازنده است و باعث تشویق احساس اعتماد به نفس و ایجاد تعادا روانی در کودک می گردد.همچنین نمره باید به عنوان شاخص موفقیت فعلی دانش آموز معرفی شود،نه نشانه شکست ها و بی کفایتی های شخصی.
انضباط و جو عاطفی کلاس
موضوعی که پیوسته و جود داشته و در سالیان اخیر مجدداً مطرح شده است،نگرانی هایی است که نسبت به انضباط کلاس و رابطه متقابل آن با بهداشت روانی دانش آموزان ابراز می شود.رابطه متقابل شاگرد –معلم جو عاطفی کلاس را تشکیل می دهد. براین اساس ابعاد رفتاری معلمان نسبت به کودک را می توان به صورت دو بعد پذیرش-طرد ، و آزاد گذاشتن – محدود کردن مطرح ساخت.میزان توجه و علاقه ای که معلک نسبت به دانش آموزان دارد بعد پذیرش – طرد خوانده می شود.
معلمان پذیرنده از خود عاطفه ،تایید، صمیمت و درک نشان می دهند.نظم و ترتیب از نظر انان شامل ستایش و تشویق است و از تنبیه بدنی استفاده نمیکنند.در چنین محیطی معلم وشاگرد عاقلانه ترین راه را برای انجام امور آموزشی انتخاب می کنند،باهم درتعیین

و تنظیم اهداف تربیتی مشورت می نمایند،درباره مطالب درسی بحث می کنند، به افکار و عقاید همدیگر احترام می گذارند و کارها مطابق با استعدادهای و تمایلات ،میان شاگردان تقسیم می شود.معلمانی که طرد کننده اند،دانش آموزان را تایید نمی کنند،آنها را تنبیه می کنند و رفتار سردی با ایشان دارند.در چنین شرایطی به رشد و پیش رفت دانش آموزان اهمیت داده نمی شود و علاقه ،استعداد و احتیاجات انان مورد توجه قرار نمی گیرد.
میزان خود مختاری و آزادی یی که آموزگاران به شاگردان خود میدهند

، بعد آزاد گذاشتن – محدود کردن را تشکیل می دهند . معلم معتقد به آزاد گذاری، به کودک امکان فعالیت در کلاس را می دهد ، به او اجازه تصمیم گیری داده، وی را در انجام تصمیماتش آزاد می گذارد.
چنین معلمی قواعد انضباطی اندکی برقرار می کند و پیوسته شاگرد را تحت فشار نمی گذارد.البته این ازاد گذار ی به معنای دخالت وخودداری از راهنمایی کودک نیست؛ زیرا در چنین رابطه ای است که شاگرد به اصطلاح آزاد، خود را تسلیم تمایلات نفسانی خویش می نماید و بد اموزی ها شکل می گیرد.
از سوی دیگر معلم محدود کننده، شاگردالن را به شدت تحت کنترل دارد.او مانند یک دیکتاتور کلاس را اداره می کند و جو عاطفی کلاس به هیچ وجه برای رشد و اعتلای فکری شاگردان مساعد نیست. آن چه معلم می گوید صحیح است و ان چه دانش اموز اظهار می دارد غلط و بی پایه و اساس تلقی می شود.کودکان باید بی چون و چرا دستورهای معلم را اجرا کنند و به سخنان او گوش فرا دهند.
در چنین جوی شخصیت دانش اموزان مورد احترام نیست و معلم به افکار و نیازهای انان وقعی نمی نهد.غالیا در چنین محیطی شاگردان از ترس ظاهراً ساکت و آرام اند، ولی واقعا در هیجان و اضطراب به سر می برند و به صورت های مختلف در مقابل معلم موضع می گیرند و موجبات ناراحتی او را فراهم می آورند.در نهایت چنین روابطی سلامت روانی کودک و معلم را تحت تاثیر قرارداده، حلقه معیوبی از روابط ناسازگار به وجود می آورد.
کشمکش ها و تعارضات روانی معلم در زندگی شخصی
معلمی که با خود راحت نیست قاعدتا با کودک نیز راحت نخواهد بود0کشمکش های درونی حاصل از مشکلات اقتصادی ،شغلی و خانوادگی معلمان به نحوی می تواند روی دانش اموزان جا به جا شود و کودک معصوم قربانی تمایلات خشونت آمیز و تکانه های ناخود

آگاه آنان گردد.
به طو رکلی ،در نظر کودک زندگی و شخصیت معلم مرموز می نماید.او تصویری مثبت از نقش معلم و وظایفش در دنیای کوچک و رویایی خویش جای داده ،انتظار دارد معلم به عنوان نماد آگاهی و دانش ،عالی ترین عواطف انسانی را متوجه او سازد.ولی وقتی با این تصور ذهنی پیشین به موجود برخورد می کند که نه تنها نسبت به خواست های نامعقول خویش

اگاهی ندارد،بلکه تعارضات شخصی خویش را در روابط متقابل خود دخالت می دهد،کاخ آروزهایش فرو می ریزد و دیگر معلم ان شخصیتی نمی نماید که شایسته احترام باشد.اموزگار آگاه ،دلسوزو مهربان جای خود را به فردی خود خواه و متکبر می دهد که بجز ارضای کمبودهای روانی خود به چیزی دیگر نمی اندیشد.
گاهی برخوردها متناقض معلم را چنان تصویر دو گانه ای در ذهن پاک کودک منعکس می سازد که دانش آموز نه تنها در ذهن از نقش ثابت دیگران نیز مفهومی نمی یابد.برای او معلم موجودی هم خوب و هم بد است، زمانی مهربان و زمانی دیگر خشن.نتیجه این که چون کودک یا شناخت محدود خود نمی تواند به حل این معما بپردازد،دچار دوگانگی عاطفی نسبت به معلم می شود و ناسازگاری او می تواند سرپوشی بر احساس گناه و تعارضات حاصل از افکار و عواطف دوگانه نسبت به معلم باشد.
آنچه از ارتباط متقابل معلم – شاگرد در بالا گفته شد،می تواند تاثیر تعیین کننده ای برنگرش و رفتار کودک در قبال مدرسه داشته باشد،به طوری که اگر به هر دلیل ممکن در ای

 

ن رابطه به وجود آید این مسئله نه تنها در پیشرفت تحصیلی ،رشد اجتماعی و عاطفی دانش آموزان تاثیر جبران ناپذیر دارد،بلکه ممکن است به شکل گیری نوعی اختلال روانی به نام اختلال هراس از مدرسه یا خود داری از رفتن به مدرسه در دانش آموز منجر گردد که در این صورت انجام اقدامات درمانی به توسط روان شناس و روان پزشک ضروری است.
با توجه به اهمیت موضوع لازم است اموزگاران گرامی در جهت ایجاد فضای آموزشی و تربیتی مناسب برای رشد و شکوفایی استعدادهای نونهالان،اصولی را به شرح زیر در رابطه با دانش آموزان رعایت کنند.
1- معلم خوب در رابطه خود با داش آموزان همدلی،گرمی و صمیمت نشان می دهد و رابطه ای اطمینان بخش،توام با احرتام متقابل با آنان ایجاد می کند.
2- معلم کارآمد از سلامت روانی کافی برخوردار است و براین اساس سعی می کند رابطه متقابل سازنده ای با دانشآموزان برقرار کند تا به دنبال این ارتباط جنبه های مثبت شخصیت طرفین رشد واعتلا یابد.
3- معلم خوب آموزش را در جهت ارضای عقدهای روانی خویش به کار نمی گیرد ،بلکه با برخوردهای صحیح و منطقی سعی در شکوفا ساختن استعدادهای بالقوه دانش آموزان و بهبود بخشیدن سازگاری آنان با جامعه دارد.
4- معلم آگاه مواد درسی را برکودکان تحمیل نمی کند و از این طریق مانعی در راه شکوفایی استعدادهای نهفته انان نمی آفریند.
5- معلم دقیق با کودکان به اقتضای وضع روحی و شرایط سنس آنان رفتار می کند و انتظارات و خواست هایش متناسب با توانایی های واقعی و شرایط زندگی هر یک از دانش آموزان است.
6- معلم فهیم مقاومت های ،بی توجهی ها و ناسازگاری های رفتاری کودک را در کلاس نشانه وجود مشکلات در محیط زندگی(مدرسه و خانه) او می داند.او به رفتار های گوشه گیرانه و غیر اجتماعی کودک حساس است و با رفتارهای نامطلوب خود این مشکلات را تشدید نمی کند.
7- معلم خوب و مهربان تقویت رفتارهای مطلوب و حذف پاداش به هنگا

م بروز رفتارهای نامناسب را جایگزین تنبیه بدنی و سرزنش کودکان می سازد.
8- معلم شایسته در روش های انظباطی خود پذیرنده ای آگاه و آزاد گذارنده ای دقیق و حساس است.ق تبادل عاطفی به دانش اموزان انتقال میدهد.

منابع قرآن کریم
خمینی،روح الله ،تفسیر امام خمینی .تهران:حزب جمهوری اسلامی.
کلینی،محمدبن یعقوب(1363) .اصول کافی.تهران:دارالکتب الاسلامیه.
شعاری نژاد،علی اکبر .مبانی روان شناختی تربیت.
نلسون،ر.ایزرایل(1369).اختلال های رفتاری کودکان.
ترجمه م .تقی منشی طوسینتشارات آستان قدس رضوی.

شاملو،سعد(1367).بهداشت روانی.تهران :انتشارات شرکت سهامی چهر.
شعاری نژاد،علی اکبر(1367).روانشناسی رشد.تهران:انتشارات اطلاعات.
عظیمی،سیروس (1363).روان شناسی کودک.تهران:انتشارات دهخدا.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله ساعت دیجیتال در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ساعت دیجیتال در pdf دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ساعت دیجیتال در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ساعت دیجیتال در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ساعت دیجیتال در pdf :

ساعت دیجیتال

ساعتهای دیجیتال به نوعی از ساعتها میگویند که زمان را با استفاده از ال‌سی‌دی، LED و یا چراغ نشان میدهند. این ساعتها به دو صورت 12 ساعته و 24 ساعته هستند. این ساعتها با استفاده از مدارهای الکتریکی میتوانند زمان را محاسبه و اعلام کنند. در ساعتهای جدیدتر ساعتها خود میتوانند با استفاده از اینترنت ساعت خود را تنظیم کنند.

1:ساعت (شامل ثانیه – دقیقه وساعت ) به دو صورت 12 و 24 ساعت
2:تاریخ(شامل روز-ماه – سال ) به صورت میلادی که می توان با کد مخصوص که در پست های قبلی داده شده ان را به شمسی تبدیل کرد و همچنین تشخیص سال کبیسه
3:شمارش روز هفته ( شنبه – 1 شنبه تا جمعه )
4:شمارش روز های طی شده از اول سال (البته به صورت میلادی)

ساعت چیست ؟
ساعت و تحول در سازمان زندگی
دترمینیسم تکنولوژیک معتقد است آنچه آینده ما را رقم می زند، تحولات و رخدادهای تکنیکی و تکنولوژیکی است. اگر چه این دیدگاه افراطی معتقد است که همه هستی بشری را پدیدهها و ابزارهای تکنولوژیک تعیین می کنند، با این حال نمی توان این نکته را نادیده گرفت که این ابزارها زندگی ما را به صورت جدی تحت تأثیر خود قرار داده اند. کافی است نگاهی به انواع و اقسام وسایل که محصول تفکر تکنولوژیک هستند، بیندازیم و آنگاه دریابیم که تا چه حد رفتارها و عملکرد ما از این

ابزارها متأثرند. از پژوهشگرانی که در باب تأثیر این ابزارها بر زندگی انسانی پژوهشهایی را انجام داده اند، «لوییس مامفورد»، مورخ آمریکایی است . او در سال 1895 به دنیا آمد و تا سال 1990 که از دنیا رفت آثار بسیاری در زمینه نسبت جامعه و فناوری نگاشت. «مامفورد» فناوری را بخشی از علم تکنیک قلمداد می کرد. علم تکنیک به نظر وی تعامل میان محیط اجتماعی و خلاقیت تکنولوژیک بود.

او در یکی از معروفترین کتابهایش که «تکنیک و تمدن» نام دارد، تصریح می کند که تمدنهایی به غیر تمدن غرب به سطح بالایی از مهارت تکنیکی رسیدند، بدون آنکه از اصول و اهداف علم تکنیک متأثر باشند. تحلیلهای مامفورد در این زمینه ها از سوی فیلسوفان تکنولوژی بسیار مورد توجه قرار می گرفت. می توان گفت که مورخان و پژوهشگران اجتماعی – اقتصادی فناوری نقش بسیاری در رشد فلسفه فناوری داشته اند و اگر این پژوهشگران نبودند، فلسفه فناوری داده های مناسب برای

تحلیل جدی و فیلسوفانه را از دست می داد. به طول مثال، «آیدی» هنگامی که در حال خوانش مقاله معروف هایدگر «درباره فناوری» است، به سراغ تحلیل مامفورد از ساعت و شیوه اختراع آن در قرون وسطی می رود. وی نشان می دهد چگونه ساخت ساعت زندگی انسان قرون وسطایی را متحول می کند و نقشی انکارناپذیر در پیشرفتهای علمی دارد.
به نظر آیدی، لوئیس مامفورد در کتاب «تکنیک و تمدن» خود به این نکته اشاره می کند که چگونه اختراع ساعت در تحول و تجدید سازمان زندگی قرون وسطایی نقشی تعیین کننده ایفا کرده است. به اعتقاد مامفورد، ساعت نخستین بار در ارتباط با زندگی صومعه ای و ایجاد نظمی همگانی در آن، مورد استفاده عمومی قرار گرفت. تعیین اختصاص وقت برای امور دینی و منظم کردن کار روزانه، به معیاری برای زندگی اجتماعی یا اوقات فراغت تبدیل شد. «هایدگر» هم در وجود و زمان به این امر اشاره می کند که چگونه ساعت یک مصنوع صرف نیست، بلکه شامل طبیعت و محیط آدمی نیز می شود. می توان گفت، که با اختراع ساعت، ما دیگر زمان را از طریق فناوری ادراک می کنیم.

تا همین اواخر همه ساعتها زمان را به وسیله عقربه های متحرک نمایش می دادند. این امر هم در مورد ساعتهای آفتابی صادق است، هم در مورد مقیاس خطی نخستین ساعتهای آبی و هم در مورد صفحه گرد و سیکلی ساعت کلیساها. این نحوه نمایش زمان، نمایشی است که هم کانون دارد- لحظه زمانی که دقیقاً لحظه «حال» را بیان می کند، نقطه ای است

که عقربه «ایستاده است»- و هم میدان یا طول یا مدت زمان، که در چارچوب آن، لحظه مکان خود را می یابد. میدان یا مدت زمان عبارت است از کل دامنه صفحه ساعت، چه این صفحه خطی باشد چه دایره ای شکل. بدین ترتیب،«اکنون» مکان خود را در امتداد طول معینی از زمان می یابد.

حال، اگر در مورد سیر تکامل ساعت تأمل کنیم، می توان تحولات متمایز زیر را از یکدیگر تشخیص داد. در ابتدا، حرکت عقربه بسیار غیر دقیق است و اساساً با واحدهای زمانی نسبتاً بزرگ ارتباط دارد. نخستین صفحه های دایره ای شکل فقط بر حسب ساعت نشانه گذاری شده بودند و فقط یک عقربه داشتند. اما همگام با پیشرفت در ساخت ساعتهای مکانیکی، زمان هم به واحدهای کوچک تر و کوچک تر تقسیم شد، عقربه دیگری اضافه شد تا دقیقه را نشان دهد و سپس عقربه سومی

اضافه شد تا ثانیه را نشان دهد. زمان بیشتر و بیشتر کمی شد.این کمی شدن زمان بتدریج زمان را به اجزای دقیق تری تقسیم کرد و ادراک زمان دارای تمایزهای هرچه بیشتری شد، تا آنکه حتی به خصوصیات میکروسکوپی زمان انجامید. علاوه بر این، این خصوصیات میکروسکوپی ]یا ریز مقیاس [را می توان به عنوان واحدهایی در نظر گرفت که نسبت به یکدیگر منفصل یا گسسته هستند. به هر حال، ساعت به ما این امکان را داد تا زمان را بالقوه به عنوان دنباله ای از لحظات گسسته از هم ادراک کنیم؛ یعنی ساعت به نمایشی تبدیل شد که بعداً نحوه «علمی» تحلیل زمان نام گرفت.

از نظر تاریخی، آنچه در نهایت بیشترین اهمیت را پیدا کرد نقطه کانونی زمان دارای میانجی تکنولوژیک بود. به طوری که لحظه خصوصیات میکروسکوپی آن برجسته و این لحظه به وسیله ای برای تحقیق عمیق تر امور تبدیل می شود و اکنون برای اندازه گیریهای علمی معاصر، امری اساسی به شمار می آید. اما همزمان با این تحول، و به نحوی تقریباً نامحسوس، میدان زمان، که زمینه زمان ساعتی به شمار می آید، ولی بنیاد آن را تشکیل می دهد، پس می نشیند و از اهمیت آن کاسته

می شود. ساعت رقمی (ساعت دیجیتالی) فقط لحظه کانونی زمان را نمایش می دهد میدان زمان دیگر به طور ادراکی نمایش داده نمی شود، و همگام با این تحول، خود ادراک زمان هم تغییر می کند. فردی که در انتظار قطار به سر می برد و زمانی می توانست به ساعت مچی خود نگاهی افکند و با دیدن نسبت میان عقربه و دامنه ببیند که هنوز ده دقیقه مانده

است، اکنون فقط عددی را می بیند و باید بر مبنای آن دامنه را نتیجه گیرد یا آن را محاسبه کند. این به معنای آن است که فعالیت ذهنی انسان برای بیان زمان، با پیدایش ساعت رقمی، به نحوی نامحسوس، تغییر می کند. اگر «تفکر محاسباتی» به معنای هایدگری آن، جزء جدایی ناپذیر ماهیت فناوری بشمار می آید، اختراع ساعت رقمی تسریع کننده همین روند بود.
ساعت، قبل از پیدایش علم نوین، جزئی از تجربه روزانه بشر قرون وسطی را تشکیل می داد و جزء متعارفی از زندگی جهان

قرون وسطایی به شمار می آمد که واسطه ای تکنولوژیک برای مفهوم و ادراک زمان بود. و به یک معنی، خود محاسباتی که بعدها مبنای اندازه گیری های «گالیله» و «کپلر» در نخستین دوره عصر علم قرار گرفت، از همین طریق امکان پذیر شد. تجربه ای که به میانجی فضا تأمین می شود نیز بر همین سیاق تفسیر می شود. در این مورد هم می توان ملاحظه کرد که همان نامتغیرهای قبلی رخ می دهند. از مهمترین فناوریهایی که به علم دوره جدید امکان داد تا به علمی واقعاً تجربی یا آزمایشی تبدیل شود، فناوری نور بود. عدسی، در انواع و اقسام مختلف، در قرن دهم تکامل یافت، و تا قرن سیزدهم به صورت مرکب هم عرضه شد، و همزمان با نخستین مشاهدات علمی صریح، میکروسکوپ و تلسکوپ هم اختراع گردید. در نهایت باید گفت، نه تنها فکر سرمنشأ فناوریهای مختلف است بلکه خود این فناوریها هم بر فکر اثر و نشان می گذارند. همان طور که تفکر ما در زمان معاصر از ابزارهای رسانه ای بسیار تأثیر می پذیرد، که تفکر خود ما آنها را به وجود آورده است، در چندین سده قبل هم ابزارهایی مانند ساعت، زندگی فردی و جمعی ما را تحت تأثیر قرار دادند و این در حالی است که این ابزارها از تبعات اندیشه تکنیکی و ابزاری ما به شمار می آیند.
پیش از اختراع ساعت مردم زمان را چگونه تشخیص می دادند؟
در زمان های قدیم مردم برای تشخیص زمان از ساعت آفتابی استفاده می کردند. ساعت آفتابی صفحه صاف وگردی است که حاشیه آن درجه بندی شده است یک عقربه فلزی به نام «شاخص» که به سمت قطب شمال تنظیم شده روی یکی از درجات می افتد. وقتی که زمین می چرخد محل سایه شاخص هم تغییر می کند و بر روی درجه دیگری قرار می گیرد و به این ترتیب می توان گفت ساعت چند است. ساعت های آفتابی برای تشخیص زمان وسایل مفیدی بودند ولی یک عیب داشتند و آن این بود که در روزهای ابری و شب ها قابل استفاده نبود زیرا دیگر آفتابی نبود که سایه بیندازد.

مردم همچنین از ساعت های شیشه ای هم استفاده می کردند. ساعت های شیشه ای شکل جالبی دارند. شن از سوراخی پایین می ریزد. این کار یک ساعت طول می کشد سپس ساعت شیشه ای را دوباره سروته می کنند. امروزه برای تعیین زمان ساعت های گوناگون دیواری و مچی داریم و استفاده از آنها راحت است ودر هر آب و هوایی هم می توانند کار کنند.

آیا می دانستید که چینی ها مخترع ساعت بودند؟
در سال 1956 باستان شناسان وسیله‌ای را از زیر خاک بیرون کشیدند که گذر زمان را نشان می داد که حروف چینی روی آن حک شده بود. در آزمایشات اولیه این وسیله را به قرن سوم میلادی نسبت دادند که هیچ شکی در آن نبود.

اما نکته‌ای که باعث تعجب شد این بود که وسیله نشان دادن زمان و ساعتهای اولیه را سوئیسی ها تنها سه قرن پیش به صورت مکانیکی اختراع کرده بودند. اما این وسیله ثابت می‌کرد که چینی ها حداقل ده سال در ساخت ساعت از سوئیسی ها جلوتر بوده اند.

اما نکته عجیب‌تر این بود که این وسیله از آلومینیوم ساخته شده است. در صورتی که می دانیم آلومینیوم به صورت آلیاژ و جسم مرکب وجود داشته و در قرن نوزدهم برای اولین بار و آن هم به کمک نیروی برق به صورت مستقل و مجزا به دست آمده است. حال این سوال مطرح می شود که چگونه چینی ها شانزده قرن پیش تر از طرفی مکانیزم ساخت ساعت مکانیکی دست یافته بودند، و از طرف دیگر چگونه از آلومینیوم استفاده کرده اند؟

و سرانجام اینکه چگونه نیروی برق را در اختیار داشته اند که بتوانند ساخت آلومینیوم بپردازند؟
واقعا گاهی وقتها شنیدن و خواندن برخی مطالب انسان رو به تفکر وا می دارد. خوب به هر حال این مسائلی است که برخی اوقات باعث دردسر، حیرت و سردرگمی انسان ها می شود.

انواع ساعت ابتدائی
بد نیست بدانیم که در گذشته بشر برای دانستن وقت و ایام، با توجه به تجربه و دانش زمانه، ساعت هائی را اختراع کرده و مورد استفاده قرار داده است، که مهمترین آنها عبارت می شده از:
سـاعت آبی :
در این نوع ساعت، از جریان یک نواخت آب استفاده میشده، باین ترتیب که داخل ظرف مدرج سوراخ دار را با آب پر میکردند ک آب قطره قطره از سوراخ کوچک می چکیده، و با توجه بمقدار آب خروجی، زمان تا حدودی معلوم میشده است .
ساعت آفتابی :
در ساعت خورشیدی، میله ای عمودی بر سطح افقی نصب میشده است با اندازه گیری سایه آن میله، زمان معلوم میگردیده .
ساعت شنی یا ماسه ای :
از دو حباب شیشه ای چسبیده به هم تشکیل میشده که میان آن، سوراخ باریکی برای رد شدن شن یا ماسه تعبیه میکردند، تا شنها بتدریج از حباب بالا به حباب پایین جمع شود . بعد ظرف را وارونه میکردند و همان عمل تکرار میشد . با معلوم شدن تعداد دفعات جابجا شده شن ها در حبابها، حدود تقریبی زمان مشخص میگردید .
ساعت شمعی :

در این نوع ساعت، بدنه شمع مدرج می شد و با سوختن شمع و کوتاه شدن آن زمان را محاسبه می کردند.
اشکال جدیدتر ساعت
با پیشرفت علم و دانش بشری، بتدریج ساعتهای دقیق تر مکانیکی، وزنه ای، فنردار، برقی، باطری دار و کامپیوتری جای ساعتهای آبی، آفتابی و ماسه ای را گرفتند . مخصوصا” از زمان استفاده انسان از فنر جهت راه انداختن چرخ های دندانه دار، که به ساعت شمار و دقیقه و حتی ثانیه شمار متصل هستند، سنجش دقیق زمان برای همه بطور ساده امکان پذیر گردید . در اوایل قرن شانزدهم اولین ساعت مچی آهنی، که نسبتا” زمخت بوده، توسط یکنفر آلمانی ساخته شد . بعدها اواخر قرن هجدهم با استفاده از فنر و چرخ دندانه های بسیار کوچک،امکان ساختن ساعتهای مچی ظریف بوجود آمد، بطوریکه اولین ساعتهای مچی شبیه ساعتهای امروزی، در کشور سوئیس «از سالهای 1790 به بعد» ساخته شد .

بین سالهای 1865 تا 1868 بزرگترین، حجیم ترین و جسیم ترین ساعت دیواری جهان، در کلیسای سن پیر در فرانسه نصب گردید ارتفاع ساعت 1/12 متر عرض آن 09/6 متر و ضخامتش 7/2 متر بوده که از 90000 قطعه تشکیل یافته . در مقابل بزرگترین ساعت، ظریف ترین ساعت دنیا فقط 98/0 میلی متر قطر دارد .

ساعت های نوین
تکنولوژی امروزی، انسان را قادر ساخته ساعتهای بسیار ظریف و دقیق مکانیکی و تمام الکترونیکی، کامپیوتری و حتی اتمی بسازد .
از ساعت چقدر میدانید؟
ساعتهای جدید
اوایل اختراع ساعت های کنونی هیچ کس فکرش را نمی کرد که بتوان یک ساعت را به دور مچ بست یا داخل جیب گذاشت! اما از زمان استفاده انسان از فنر جهت راه انداختن چرخ دندانه دار که به ساعت شمار و دقیقه و حتی ثانیه شمار متصل هستند، سنجش دقیق زمان برای همه امکان پذیر شد و دیگر ساعت متعلق به یک عده خاص نبود. اما در اوایل قرن 16 اولین ساعت مچی آهنی، که نسبتا زمخت بود ، توسط یک نفر آلمانی ساخته شد. بعدها اواخر قرن 18 با استفاده از فنر و چرخ دندانه های بسیار کوچک ، امکان ساختن ساعتهای مچی ظریف بوجود آمد، بطوریکه اولین ساعتهای مچی شبیه ساعتهای امروزی ، در کشور سوئیس از دهه 1790 به بعد ساخته شد.
بزرگترین ساعت دنیا
کافیست یک بار از بزرگراه مدرس تهران رد شوید آن وقت چشمتان به جمال یکی از بزرگترین ساعتهای دنیا که در تقاطع این بزرگراه با بزرگراه همت قرار دارد روشن می شود 6هزار و دویست و چهل شاخه گل و 50 میلیون تومان اعتبار در ساعت گل به کار رفته تا این سعت با استفاده از 70 تن بتن در تقلطع بزرگراه تهران به یک اثر بی مانند در این شهر تبدیل شود. بعضی ها می گویند این ساعت پس از ساعت 80/7 متری آلمان به عنوان بزرگترین ساعت جهان محسوب می شود طول عقربه های دقیقه شمار این ساعت 5/7 متر و طول عقربه ساعت شمار آن 5/5 متر است و عقربه های این ساعت 250 کیلوگرم وزن دارد. قطر ساعت گل 15 متر و 14 تن میلگرد در ساعت به کار رفته است.

ساعت صلح
اگر به ساعت فروشی های با کلاس سرزده باشید و یا تبلیغات ساعتهای معروف دنیا را دیده باشد ، حتما متوجه شده اید که اکثر آنها بر روی ساعت ده و ده دقیقه و سی و پنج ثانیه تنظیم شده اند. این کار دلیل جالب و قابل تاملی دارد در اروپا بعد از پایان جنگ جهانی دوم تصمیم گرفته شد که به یمن پایان این جنگ خانمان سوز زمان اتمام آن برای همیشه به یاد بسپارند به همین دلیل ساعت ده و ده دقیقه که زمان پایان جنگ جهانی دوم بود را بر روی ساعت های خود قرار دادند تا ساعت ده و ده دقیقه به ساعت صلح معروف شد.

گرانقیمت ترین ساعتها
گرانقیمت ترین ساعت جهان چوبارد نام دارد و ساخت سوئیس است. این ساعت از 2000 قطعه برلیان به وزن 66 قیراط الماس تشکیل یافته است . قیمت این ساعت 1 میلیون 130 هزار دلار (1 میلیارد تومان) است . همچنین دومین ساعت گرانقیمت جهان نیز ساخت سوئیس است و از 740 قطعه مجزا تشکیل یافته و بند آن از پوست سوسمار است. قیمت این ساعت یک میلیون دلار( 850 میلیون تومان) است.

قطب ساعت سازی جهان
سوئیس برای بیش از 100 سال و تا سال 1968 بر دنیای ساعت سازی تسلط داشت. این کشور 65 درصد از بازار جهانی و 80 درصد از سود این صنعت را در اختیار داشت . اما 10 سال بعد سهم این کشور از بازار سریعا به کمتر از 10 درصد تنزل کرد و سه سال بعد از آن 50 هزار از 65 هزار کارگر شاغل در صنعت ساعت سازی آن کشور اخراج شدند. فکر می کنید دلیلش چه بود؟ دلیلش کاملا ساده بود اختراع ساعتهای کوارتز ، کوارتز می تواند نیاز به باتری و انرژی مکانیکی را به حداقل برساند

، اما اینکه چرا کوارتز توانست سوئیس را از قطب بازار ساعت پایین بکشد را هم باید در خود سوئیس جستجو کرد. چرا که استفاده از کوارتز اختراع خود سوئیس ها بود اما متعصبان این کشور نخواستند تا این اختراع را وارد عرصه ساعت سازی سنتی خود کنند. در نتیجه این اختراع به خارج از این کشور و ژاپن و آمریکا رفت و تنها دلیل قیمت پایین خود تمام بازار از سوئیس گرفت.

 

دیجیتال چیست؟

دیجیتال توصیفی‌ست از هر سیستمی که بر اساس داده‌ها و یا رویدادهای غیرپیوسته کار می‎کند. کامپیوترها دستگاه‌های دیجیتال هستند، چرا که در پایین‌ترین سطح فقط دو مقدار صفر و یک، یا خاموش و روشن را تشخیص می‌دهند؛ هیچ راه ساده‌ای برای نمایش مقداری بین صفر و یک، مثلا 25/0 وجود ندارد. همه‌ی داده‌هایی که کامپیوتر پردازش می‌کند، به صورت دیجیتالی، یعنی مجموعه‌ای از صفر و یک‌ها، کدگذاری می‌شوند.
آنالوگ در مقابل دیجیتال قرار می‌گیرد. یک دستگاه آنالوگ نوعی مثل یک ساعت می‌ماند که در آن عقربه‌ها به‌طور پیوسته در گردش‌اند. بدین ترتیب یک ساعت عقربه‌دار هر زمانی از روز را می‌تواند نشان دهد. در مقابل، یک ساعت دیجیتال توانایی نشان دادن تعداد معدودی از لحظات را دارد. (برای مثال هر دهم ثانیه)
به‌طور کلی انسان جهان را به‌طور آنالوگ تجربه می‌‌‌کند. برای مثال، بینایی یک تجربه‌ی آنالوگ است، چرا که چشمان‌مان درجه‌بندی‌های بی‌نهایت یکنواختی از رنگ‌ها و اشکال را مشاهده می‌کنند. با این حال، بیشتر پدیده‌های آنالوگ را می‌توان به‌صورت دیجیتال شبیه‌سازی کرد. به عنوان مثال، عکس‌های روزنامه‌ها شامل مجموعه‌ای از نقاط سیاه و سفید (تیره و روشن) هستند. در عمل، خود نقاط (فرم دیجیتالی) دیده نمی شوند، بلکه خطوط و سایه‌ها که به نظر پیوسته می‌آیند، دیده می‌شوند. هر چند بازنمود‌های دیجیتالی فقط تقریبی از پدیده‌های آنالوگ هستند، با این حال به خاطر سهولت ذخیره‌سازی و قابلیت ایجاد تغییر به صورت الکترونیکی مفید هستند. به این ترتیب کافی‌ست که بتوانیم از دیجیتال به آنالوگ، و بالعکس، تبدیل کنیم.

این مسئله در سی‌دی‌ها هم وجود دارد. موسیقی به خودی خود به صورت امواج آنالوگ وجود دارد، اما این صداها به شکل دیجیتال درمی‌آیند و در سی‌دی کدگذاری می‌شوند. وقتی یک سی‌دی را در دستگاه پخش قرار می‌دهید، اطلاعات دیجیتالی خوانده می‌شود و به فرم اصلی آنالوگ خود برمی‌گردد و به آمپلی‌فایر و بلندگوها فرستاده می‌شود.

کامپیوترها دیجیتال‌اند چراکه از واحدهای گسسته‌ای به نام”بیت” تشکیل شده‌اند که یا روشن یا خاموش‌اند. اما اگر با روش‌های پیچیده‌ای، تعداد زیادی بیت در کنار هم قرار بگیرند، کامپیوترها می‌توانند پدیده‌های آنالوگ را شبیه‌سازی کنند. به یک نظر، رشته‌ی علوم کامپیوتر درباره‌ی همین مباحث است.
ساخت ساعت دیجیتال
آشنایی با قطعات الکترونیکی
1-دیود(Light-Emitting Diode یا LED)

2-مقاومت(RESISTOR)
3-خازن(capacitor)
4-آی سیIntegrated Circuit) 555 یا IC)
5-سون سگمنت(seven segmen)

6-منبع تغذیه یا آدابتور(Adaptor)
1-دیود نورافشان
دیود نورافشان( Light-Emitting Diode) به اختصار ال‌ئی‌دی ( LED) که در ترجمه بعضی جزوه‌ها، کتاب‌ها و رساله‌های الکترونیک دیود نورانی نیز نامیده شده است، یک قطعه الکترونیکی از خانواده دیودها است. در زبان محاوره الکترونیک گاهی آنرا لِد( Led) نیز گویند. ال‌ئی‌دی‌های تک رنگ همانند بقیه دیودها دارای دو پایه آنُد و کاتُد هستند. ال‌ئی‌دی‌های دو رنگ (یا بیشتر) دارای یک پایه مشترک (معمولاً کاتد، معروف به «کاتُد-مشترک») و به ازای هر رنگ یک پایه دیگر (معمولاً آند) هستند.

برتری
دیودهای نورافشان برتری‌های بسیاری بر منابع نور سنتی دارند که مصرف کمتر، عمر بیشتر، استحکام بیشتر، اندازه کوچکتر و سرعت بیشتر در خاموش و روشن شدن از آن جمله اند. انواع دیودهای نورافشان باقدرتهای 1 و 3 وات رفته رفته جایگزین لامپهای کم مصرف میشوند.آینده ازآن دیودهای نور افشان خواهد بود. طی دو سال اخیر LED ها تکنولوژی تلویزیون های LCD را نیز تحت تاثیر قرار داده اند.نور پس زمینه این تلویزیونها از نوعی تابش دهنده فلئورسانس تامین میشد که اخیرا این منبع تبدیل به LED شده که مزیتهای مصرف بسیار پایین ، عمر طولانی ، و ایجاد رنگ مشکی مطلق که فلئورسانسها فاقد آن بودند را دربر دارند.به همین خاطر این تلویزیون ها به تلویزیونهای LED مشهور شده اند.
LED ها از خانواده دیودها می باشند و جزء نیمه رساناها به حساب می آیند.
فرق LED با دیودهای عادی این است که با عبور جریان الکتریسیته از LED مقداری از انرژی الکتریکی به نور تبدیل می شود. LED ها در گذشته کاربرد بسیار محدودی داشتند و تنها برای نشان دادن روشن یا خاموش بودن لوازم الکتریکی استفاده می شدند. این LED ها عموماً نور کمی تولید می کردند و رنگ نور تولیدی آن ها محدود به رنگ های سبز، قرمز و زرد می شد.

صنعت LED ها در دهه 90 با تولید LED هایی که قابلیت تولید نور سفید و آبی شفاف را داشتند، دچار تحول بزرگی شد.
در حال حاضر LED ها به نحوی ساخته می شوند که نور را در جهت خاصی و با شدت نسبتاً بالایی متمرکز می کنند. امروزه LED ها می توانند نورهایی با شدت و طول موج های مشخصی را تولید نمایند و لذا قادر به تولید رنگ های کاملاً خالص می باشند، به عبارتی LED ها پرتوهای مادون قرمز و فرا بنفش تولید نمی کنند و برای سلامت چشم مضر می باشند.
Led ها در مقایسه با لامپ ها انرژی بسیار کمی برای تولید نور استفاده می کنند و نور قابل ملاحظه ای تولید می کنند، لذا استفاده از آن ها برای ایجاد روشنایی روز به روز در حال افزایش می باشد. چند نمونه از کاربردهای LED در عکس های زیر نشان داده شده است. استفاده از LED روز به به روز در حال گسترش می باشد.
در هنگام نصب LED در مدارهای الکتریکی باید به جهت نصب آن دقت نمود زیرا LED ها تنها اجازه عبور جریان از یک سو را می دهند. LED در مدارهای الکتریکی با علامت زیر نشان داده می شوند.
پایه مثبت (آند) در LED ها معمولاً بلندتر از پایه منفی (کاتد) می باشد.

کاربردها
دیودهای نورافشان مصارف متفاوتی در نورپردازی شهری، علائم عبور و مرور و چراغ‌های امروزی خودرو دارند.همچنین اندازه بسیار کوچک آنها باعث شده است تا در نمایشگرهای گرافیکی نسل جدید بکار روند. سرعت بسیار بالای آنها در خاموش و روشن شدن کاربردهای ویژه‌ای در فناوری مخابرات برای آنها به ارمغان آورده است.
2-‎‎مقاومت Resistor :

مقاومت قطعه ای است که از جنس کربن ساخته می شود و بمنظور کم نمودن ولتاژ و جریان مورد استفاده قرار می گیرد . واحد مقاومت اُهم ( ) است
هر هزار اهم برابر با یک کیلو اُهم و هر میلیون اُهم برابر با یک مگا اُهم است
محاسبه مقدار اُهمی یک مقاومت در مقاومتهای با وات پائین معمولاً مقدار اُهمی مقاومت
بصورت کدهای رنگی و بر روی بدنه ان چاپ می شود ولی در مقاومتهای با وات بالا تر مثلاً 2 وات یا بیشتر ، مقدار اُهمی مقاومت بصورت عدد بر روی آن نوشته می شود .

محاسبه مقدار اُهم مقاومت های رنگی بر اساس جدول رمز مقاومتها و بسیار ساده انجام می شود . بر روی بدنه مقاومت معمولاً 4 رنگ وجود دارد . برای محاسبه از نوار رنگی نزدیک به کناره شروع می کنیم و ابتدا شماره دو رنگ اول را نوشته و سپس به میزان عدد رنگ سوم در مقابل دو عدد قبلی صفر قرار می دهیم . اینک مقدار مقاومت بر حسب اُهم بدست می آید
شماره رنگ اول و دوم را می نویسیم و سپس به تعداد عدد رنگ سوم در مقابل دو رقم قبلی صفر قرار می دهیم .

آزمایش ظرفیت خازن ها
وسایل لازم:
• برد بورد
• آداپتور
• سیم های مفتولی رنگی
• سیم چین
• ال ای دی
• مقاومت 10کیلو اهمی
• میکرو سوئیچ
• خازن های 22،470و3300پیکو فاراد

هم چنین در این جلسه با دادن ولتاژهای مثبت ومنفی به پایه های سون سگمنت ،مشاهده کردیم که کدام دوپایه ،کدام سگمنت را روشن می کند .
هر سون سگمنت 10 پایه دارد که 7تای آن به صورت جدا به 7سگمنت متصل شده ،یکی به نقطه ی کناری سون سگمنت و2تای آن هم بسته به نوع سون سگمنت (کاتد مشترک یا آند مشترک بودن آن)به ولتاژ منفی یا مثبت متصل می شود به طوری که اگرسون سگمنت از نوع کاتد مشترک باشد آن دو پایه به ولتاژمنفی واگر از نوع آند مشترک باشد به وسیله ی یک مقاومت به ولتاژمثبت متصل می گردد.

از آن جا که برای روشن شدن هر سگمنت یک پایه ی مثبت ویک پایه ی منفی لازم است برای کاهش تعداد پایه ها از دو پایه که به طور مشترک به همه ی پایه ها متصلند استفاده می گردد. و ما با باز کردن یک سون سگمنت این اتصال را به خوبی مشاهده کردیم

ما برای این آزمایش از سون سگمنت کاتد مشترک استفاده کردیم
اگر طبق شکل زیر هر کدام از پایه ها را شماره گزاری کنیم با دادن ولتاژ منفی به هر یک از پایه های 3یا8 وولتاژمثبت به دیگر پایه ها یکی از سگمنت ها روشن می شوند.

 

بااتصال هر دو پایه ی نام برده شده در زیر یک سگمنت مشخص روشن می شود
اگر جای پایه های 3و8را عوض کنیم تغییری پیش نمی آید زیرا هردو باید به ولتاژ منفی متصل شوند و اتصال پایه های 3و8 به یکدیگر سگمنتی را روشن نمی کند.

فرکانس :
فرکانس اندازه گیری تعداد تکرار اتفاقی در واحد زمان است. برای محاسبه فرکانس بر روی یک بازه زمانی ثابت، تعداد دفعات وقوع یک حادثه را در آن بازه می شماریم و سپس این تعداد را بر طول بازه زمانی تقسیم می کنیم.
پس از فیزیک دان آلمانی هاینریش رودولف هرتز، در سیستم واحدهای SI فرکانس با هرتز(Hz) اندازه گیری می شود. یک هرتز به این معنی است که یک واقعه یک بار بر ثانیه رخ می دهد.

واحدهای دیگری که برای اندازه گیری فرکانس بکار می روند به این شرح هستند: سیکل بر ثانیه، دور بر دقیقه (rpm). سرعت قلب توسط واحد ضربان بر دقیقه اندازه گیری می شود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله برنامه درسی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله برنامه درسی در pdf دارای 6 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله برنامه درسی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله برنامه درسی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله برنامه درسی در pdf :

برنامه درسی

برنامه درسی به شناخت، پیش‌بینی، سازماندهی و شکل دادن فعالیتهای آموزشی و پرورشی در حیطه یادگیری یادگیرندگان گفته می‌شود. برنامه درسی شاخه‌ای از علوم تربیتی است. برنامه‌ریزی درسی یکی از مهمترین شاخه‌های مطالعات برنامه درسی است که به «تدوین، اجرا و ارزشیابی» برنامه درسی می‌پردازد.

تعاریف برنامه درسی
تعریف واحدی از برنامه درسی در میان صاحبنظران این علم وجود ندارد و هر کس بنا به تفکرات خود، تعریفی از برنامه‌ریزی درسی ارئه داده است. به طور کلی

نگرشهای اساسی به برنامه‌ریزی درسی به چند شاخه رشد فرایندهای ذهنی و عقلی، منطق‌گرایی علمی، تحقق خود، و تطابق و بازسازی اجتماعی قابل تقسیم است.
در زبان انگلیسی از برنامه‌ریزی درسی بیشتر با عنوان برنامه درسی

(به انگلیسی: Curriculum) یاد می‌شود. برخی تعاریف برامه درسی از دیدگاه اندیشمندان غربی:
«برنامه درسی، شامل کلیه تجربه‌ها، مطالعه‌ها، بحثها، فعالیتهایس گروهی و فردی و سایر اعمالی است که فراگیر تحت سرپرستی و راهنمایی مدرسه انجام می‌دهد.»
«برنامه آموزشی نقشه‌ای است که در آن فرصتهای مناسب یادگیری برای رسیدن به هدفهای کلی و جزئی مربوط که برای دانش‌آموزان و مدارس در نظر گرفته شده‌اند.»
در یک مقاله‌ سال 2007، ویلیام پاینار برنامه درسی را این

گونه تعریف کرده است: «محل اندیشه‌ورزی که در آن افراد برای تعریف خود و جهان کوشش می‌کنند». این کوشش که پاینار به آن اشاره دارد مربوط به شرح حال خود و نهادهاست که بسیار پیچیده می‌باشد و نیز نسلهای جدید که با جهانی متغیر مواجه‌اند که معمولاً به سختی توسط پیشینیان‌شان قابل تصور بوده است. این کوشش که پاینار به آن اشاره دارد مربوط به شرح حال خود و نهادهاست که بسیار پیچیده می‌باشد و نیز نسلهای جدید که با جهانی متغیر مواجه‌اند که معمولاً به سختی توسط پیشینیان‌شان قابل تصور بوده است.[1]
اصطلاح برنامه درسی به منظورهای گوناگونی به کار برده شده است از جمله بعنوان برنامه ای برای یک موضوع درسی خاص دریک پایه تحصیلی مشخص،در طول یک دوره تحصیلی،یا به عنوان برنامه موضوعهای مختلف درسی در طول یک دوره تحصیلی. با این وجود دربسیاری از موارد برنامه درسی از فهرستی از هدفهای آموزشی ومطالبی که در مدارس باید تدریس شود تجاوز نمی کرد؛ درسالهای اخیر مفهوم برنامه درسی گسترش یافته است، تا آنجا که برنامه تفصیلی کلّی فعالیتهای یادگیری یادگیرنده،انواع وسایل آموزشی، پیشنهادهایی در مورد راهبردهای یاددهی- یادگیری وشرایط اجرای برنامه را شامل شده است. برنامه‌ریزی درسی یعنی انتخاب دانش،مهارت و نگرش ارزشمند برای یادگیری در مدارس.[2]
برنامه‌ریزی درسی در میان دانش‌آموزان و دانشجویان، بیشتر به معنای تعیین برنامه‌ای زمانی برای خواندن دروس و کتابهاست که به طور کلی با مفهوم علمی برنامه‌ریزی درسی متفاوت است.

تحول تاریخی اصطلاح مطالعات برنامه ی درسی
تاریخچه ی نظریه و عمل برنامه ی درسی نشان می دهد که پیش از این نیز عنوان این رشته در اثر کسب تجارب بیشتر و به مرور زمان تغییر کرده اس

ت. به عنوان مثال از اوایل قرن بیستم با تاسیس رشته تاکنون اصطلاحات زیر رایج بوده است: 1- اصطلاح مهندسی برنامه درسی {{|Curriculum engineering}}: این اصطلاح قدیمی ترین اصطلاح برای فعالیت برنامه ریزی درسی است. این اصطلاح از سال 1850 تا 1930 در اروپا و آمریکا رایج بوده است. اصطلاح مهندسی برنامه ریزی درسی تحت تاثیر توسعه ی صنعتی و گسترش دانش مربوط به مدیریت مراکز صنعتی و تولیدی در برنامه ی درسی رایج شد . 2- اصطلاح برنامه ریزی درسی {{|Curriculum planning}}: اصطلاح برنامه ری

زی درسی پرکاربردترین اصطلاح و عام ترین برداشت از رشته ی مطالعات درسی است. این اصطلاح از دهه ی 1920 تا دهه ی 1950 رواج بیشتری داشت و توسط رالف وینفرد تایلر{{|Ralph Winfred Tyler}} رواج جهانی یافت. ویژگی بارز آن استفاده ی ب

سیار زیاد کاربران و پیروان آن از نظریه ها و اصول روانشناسی رفتارگراست. 3- اصطلاح رشد برنامه ی درسی {{|Curriculum development}}: با ورود روانشناسی رشد یا روانشناسی تحول در دهه ی 1950 نظریه های روانشناسی رشد کودک در رشته ی مطالعات برنامه ی درسی مورد توجه جدی قرار گرفتند. به ویژه کارهای ژان پیاژه {{|piaget}}در زمینه رشد عقلی و کارهای لورنس کهلبرگ {{|kholberg}}در زمینه ی رشد اخلاقی زمینه ی ت

وجه به تناسب و سازگاری برنامه های درسی مدارس با رشد ذهنی، عاطفی و اخلاقی کودکان را بیشتر کرد. هیلدا تابا {{|hilda taba}}سرشناس ترین فرد در این زمینه است. توجه به نظریات مربوط به روانشناسی شناختی نیز یکی از دلایل توجه به مفهوم رشد در برنامه ریزی درسی دهه

ی 1950 و 1960 بوده است. بخش دیگر این نگاه از نظریه های تحول فیزیکی و زیستی سرچشمه گرفته است. 4- اصطلاح مطالعات برنامه ی درسی{{|Curriculum studies}}: این اصطلاح در دهه ی 1970 با رواج نهظت نوفهم گرایی {{|reconceptualism}}در برنامه ی درسی متداول شد. اصطلاح مذکور در پاسخ به دو نیاز بزرگ شکل گرفته بود. نخست آنکه رشته و حوزه ی برنامه ی درسی تا آن زمان تنها به فرآیند برنامه ریزی درسی ختم می شد و لزوم کار بر روی نظریه ی برنامه

ی درسی مستقل احساس می شد. دوم اینکه برای فهم بهتر و بیشتر رشته ی برنامه ی درسی، توسعه ی مطالعات میان رشته ای و جست و جوی معانی جدید در علوم انسانی و علوم طبیعی

لازم به نظر می رسید. لذا برنامه ی درسی یک پدیده ی اقتصادی، هنری، سیاسی، اجتماعی، معنوی و فرهنگی شناخته شد، و فهم تاریخ برنامه ی درسی مهم تر از خود برنامه ریزی درسی تلقی شد. زیرا برنامه ریزی تنها به چند مرحله کار روتین و فنی نیاز داشت. برنامه ریزی درسی مانند یک کوچه بن بست تلقی گشت که راهی برای برون رفت از آن موجود نبود. از نظر نوفهم

گرایان که گروه های زیادی را در بر می گیرند فهم برنامه ی درسی جریانی دائمی و بدون توقف است. ان ها به همین دلایل اصطلاح مطالعات برنامه ی درسی را جایگزین برنامه ریزی درسی کردند. 5- سایر اصطلاحات کم کاربردتر : – اصطلاح تصمیم گیری در برنامه ی درسی{{|Curriculum decision making}} – اصطلاح برنامه ی درسی سازی یا ساخت برنامه ی درسی{{|Curriculum making}} برگرفته از کتاب عمل ونظریه در مطالعات برنامه درسی دکتر مصطفی قادری.نوشته شده توسط حامد شریفی [3]
تفاوت برنامه درسی و برنامه‌ریزی درسی
برنامه‌ریزی درسی curriculum planning یا curriculum development فرایندی شامل سازماندهی یک سلسله فعالیتهای یاددهی و یادگیری به منظور ایحاد تغییرات مطلوب در رفتار یادگیرنده‌ها و ارزشیابی میزان تحققق این تغییرات است. بنابراین فرایند برنامه ریزی درسی شامل سازماندهی

فعالیت ها و ارزشیابی می باشد و هدف آن ایجاد تغییرت مطلوب و محور آن یادگیرنده است که برنامه درسی محصول برنامه ریزی درسی است.

برنامه‌ریزی درسی در ایران
در ایران، برنامه‌ریزی درسی در سطوح تحصیلی آموزش عمومی (ابتدایی، راهنمایی و متوسطه) به صورت متمرکز بر عهده وزارت آموزش و پرورش و مشخصاً سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش

ی است و آموزگاران ملزمند تنها از یک کتاب درسی مشخص و واحد برای تدریس استفاده کنند.
در سطح تحصیلات عالی و دانشگاه نیز سرفصل دروس توسط شورای انقلاب فرهنگی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تعیین می‌شود اما استادان در تعیین کتاب درسی یا ارئه مطالب درسی به هر گونه‌ای آزاد هستند. یادگیری سیار: مدارس مالزی، از طریق پروژه هایی مانند مدرسه ی هوشمند، در قالب شبکه های منطقه ای و محلی به شبکه های رایانه ای مجهز شدند. با اجرای طرح آموزش دروس ریاضیات و علوم به زبان انگلیسی، به معلمان این دروس، رایانه همراه )لپ تاپ( داده شد تا به کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات این دروس را آموزش بدهند. این طر حها به رشد مهار تهای فناوری معلمان و دانش آموزان کمک کرد و در توسعه ی یادگیری الکترونیکی در مدارس مؤثر بود. با وجود این، زمان بیشتری برای کار با رایانه و یادگیری الکترونیکی باید صرف شود تا این طرح به موفقیت د لخواه برسد(سعیده سراج، ویجایا کوماران مترجم: محمد عطاران) رشته های پر کاربرد درمطالعات برنامه درسی رشته مطالعات برنامه ریزی درسی یک رشته ی میان رشته ای است . یعنی رشته ی جدیدی است که یک قرن سابقه دارد وبه دلیل ماهیت حوزه ی مطالعه ونیز جوان بودن، تعامل بسیار زیادی با سایر رشته های علمی وحوزه های دانش دارد. در این میان

علومی مانند زیست شناسی ،الهیات ،هنر ،فناوری، ادبیات و جامعه شناسی جزو رشته های پر کاربرد هستند که متخصصان برنامه ریزی درسی برای فهم و کاربرد ضرورت دارد در ادامه به طور خلاصه برخی از استفاده های این علوم ومعرفت ها را در برنامه ی درسی ذکر می کنیم: برای مثال زیست شناسی : در زمینه هایی چون تربیت بدنی، رشد مغزف عصب شناسیو به طور ک

لی رابطه ی جسم و ذهن در برنامه درسی کاربرد دارد. الهیات: دین والهیات برای تربیت دینی ماسب هستند. هنر: برای ایجاد هماهنگی ورشد احساس اقتصاد: تهیه وتولیدبرنامه های درسی واجرای آنها مستلزم هزینه های کلانی است که کاربرد دانش اقتصاد را مشخص میکند. اما سه رشته ی

 

 

دیگر یعنی فلسفه، روانشناسی و جامعه شناسی در میان رشته های ذکر شده جزو پر کاربرد ترین رشته ها در مطالعات برنامه درسی هستند. به دلیل آنکه اغلب رشته های علوم انسانی زمانی از فلسفه جدا شده اند لذا از میان این سه رشته فلسفه به طور عام و فلسفه اموزش وپرورش به طور خاص از تمامی رشته ها پر کاربرد تر هستند. با توجه باآنچه گفته شد در ابتدای هر مطالعه ای در رابطه با برنامه ریزی درسی باید مبانی اساسی آن در رابطه با این سه رشته گفته شده را شناسایی وبررسی نمود. منبع: کتاب عمل ونظریه در مطالعات برنامه درسی نوشته در مصطفی قادری عضو هیئت علمی دانشگاه کردستان

تمرکز و عدم تمرکز
یکی از موضوعات اساسی در برنامه‌ریزی درسی، میزان تمرکز یا عدم تمرکز برنامه درسی است. میزان تمرکز برنامه درسی به صورت طیفی است که یک سر آن تمرکزگرایی مطلق و سوی دیگر آن عدم تمرکز کامل است. البته این دو حالت ممکن نیستند و برنامه‌های درسی کشورهای مختلف در حالتی بین این دو وضع است. در تمرکز مطلق که ممکن است در سطوح متفاوت سیاسی، اقتصادی، مدیریتی، آموزشی و نظایر آن وجود داشته باشد، تمام اختیارات در دست حکوم

ت مرکزی است و هیچ گونه حق تصمیم‌گیری به واحدهای موسسه‌ای پایین‌تر داده نمی‌شود و همگی، مجری سیاست‌های حکومت مرکزی هستند. در سر دیگر طیف، یعنی در عدم تمرکز مطلق، حکومت مرکزی تمام اختیارات را به واحدهای موسسه‌ای پایین‌تر واگذار می‌کند.

افراد شاخص این رشته در جهان و ایرانی در سطح جهانی هستند. در ایران محمود مهرمحمدی، حسن ملکی و کورش فتحی واچارگاه از جمله افراد شاخص این حوزه هستند.

منابع
ملکی، حسن، کتاب برنامه‌ریزی درسی (راهنمای عمل)، انتشارات مدرسه، 1386. (صص 25-20)
لوی ، الف؛(1390)برنامه ریزی درسی مدارس،ترجمه فریده مشایخ ،انتشارات مدرسه،
Encyclopedia of Curriculum 2010, Craig Kridel (EDITOR), University of South Carolina,2010. (pp 822-4)
عمل ونظریه در مطالعات برنامه درسی دکتر مصطفی قادری
عمل ونظریه در مطالعات برنامه درسی دکتر مصطفی قادری

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بررسی علل مد گرایی در دانش آموزان مرند در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی علل مد گرایی در دانش آموزان مرند در pdf دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی علل مد گرایی در دانش آموزان مرند در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی علل مد گرایی در دانش آموزان مرند در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بررسی علل مد گرایی در دانش آموزان مرند در pdf :

بررسی علل مد گرایی در دانش آموزان مرند

جوانان و مدگرایی

مد و مدگرایی پدیده ای است که کمابیش در میان همه‏ى اقشار جامعه وجود دارد، اما دراین میان، جوانان و نوجوانان بیش از دیگران به «مد» اهمیت می دهند و «مدگرا» هستند. امروزه جوانان با گسترش وسایل ارتباط جمعی و فناوری های جدید رایانه ای، ارتباطات گسترده ای با جوامع و فرهنگ های گوناگون یافته اند و موقعیت آنها در شناخت و فهم ارزش ها، باورها و انتخاب هنجارهای مطلوب، پیچیده تر و مشکل تر شده است و چه بسا زمینه های موجود، باعث شده تا جوانان و نوجوانان به رفتارها و هنجارهای متضاد با ارزش های جامعه‏ى خویش رو آورند. یک روز مانتوهای بلند و روز دیگر مانتوهای کوتاه، یک روز آرایش موی سر به سبک آلمانی و روز دیگر موهای بلند واصلاح نشده، زمانی شلوارهای با پاچه‏ى گشاد که روی زمین کشیده

می شود، و زمانی دیگر، شلوارهای تنگ و کوتاه، مد می شوند. اگر از این همه افرادی که عادت کرده اند رفتار و نوع و سبک لباسشان را طبق آخرین مدهای رایج تنظیم کنند، بپرسید که به چه علت این کار را کرده اند، یا مثلاً این آرم و کلمه‏ى روی لباس آنها چه کارکردی دارد، به سختی بتوان پاسخ متقاعد کننده ای شنید، جز آن که: «خب، قشنگه!»، «برای این که مده!»، «همه می کنند!» و ;
این پاسخ ها گرچه سطحی به نظر می رسند، اما در یک تحلیل روان شناختی نشان دهنده‏ى نوعی از «تعلّق گروهی»، «نوجویی»، «تنوّع طلبی» و گرایش جوانان به «امروزی شدن» است و کاملاً یک پدیده‏ى طبیعی و نابهنجار در جهت ارضای این نیازها محسوب می شود؛ (1) اما از آن جا که هماره کالای مد شده، شیوه های رفتاری، هنجاری و ارزش های خاصی در بین جوانان و نوجوانان رونق و شیوع می یابد و مد، عاملی می شود برای انتقال

هنجار و ارزشی از جامعه ای به جامعه ای دیگر، بررسی زمینه ها و پیامدهای مدگرایی، یکی از موضوعات مهم در جامعه‏ى ما محسوب می شود که این نوشتار، نگاهی است گذرا به همین موضوع.

تعریف مد و مدگرایی
«مد»ها الگوهای فرهنگی ای هستند که توسط بخشی از جامعه، پذیرفته می شوند و دارای یک دوره‏ى زمانی نسبتا ًکوتاه اند سپس فراموش می شوند. (2) بنابراین، «مدگرایی» آن است که فرد، سبک لباس پوشیدن و طرز زندگی و رفتار خود را طبق آخرین الگوها تنظیم کند و به محض آن که الگوی جدیدی در جامعه رواج یافت، از آن یکی پیروی نماید. (3)

گستره‏ى مد
گستره‏ى مد به اندازه‏ى گستره‏ى زندگی انسان است و تمامی شئونات آن را در بر می گیرد. تغییرات مدگونه، در: علوم و فنون نظریه ها، گرایش به جنبه های مختلف علمی، الگوهای تربیتی، سبک منش و رفتار، پوشش، آرایش، محیط آرایی و ; قابل تسرّی است.

پوشاک و آرایش، شاخص کالای مد شونده
با وجود آن که مد و مدگرایی کل گستره‏ى زندگی اجتماعی را در بر می گیرد، پوشاک و سبک و شیوه‏ى آرایش، شاخص ترین کالای مد شونده محسوب می شود.

عوامل و زمینه های مدگرایی در مرند
در یک نگاه کلّی و جامع نگر، مدگرایی را می توان ناشی از عوامل و زیر ساخت های تاریخی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی و روان شناختی دانست.
ریشه های تاریخی مدگرایی به سال های بسیار دور بر می گردد. با نگاهی به تاریخ ایران، در عصر سلطنت فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه که پای ایرانیان به فرنگ باز شد، تا عصر رضا شاه که دوره‏ى حسّاسی را در تاریخ ایران رقم زد، فصل متفاوتی در مدگرایی ایرانیان گشوده شد. از آن زمان که رضا شاه با سلطه‏ى سیاسی بر کشور، نحوه و شکل لباس پوشیدن مردم ایران را تغییر داد، تاکنون، مدهای مختلف در ایران (و بخصوص در بین قشر

جوان)، رایج گردیده است.

مدگرایی و غرب گرایی
گرچه مدگرایی و غرب گرایی دو مفهوم جدا از هم و دارای تعاریف متمایز از یکدیگرند، اما سیر تحولات تاریخی- اجتماعی در ایران به گونه ای سرنوشت این دو مفهوم را با هم گره زده است که هرگاه سخن از مدگرایی به میان می آید، مفهوم غرب گرایی نیز به ذهن، تبادر می کند، زیرا پس از رشد تکنولوژی در اروپا، سنّت ها مورد انتقاد قرار گرفت و جامعه به تدریج، اندیشه ها، طرز زندگی و نوع لباس را تغییر داد.
همین طور در ایران و کشورهایی نظیر آن، رشد صنعت در رأس شعارها قرار گرفت و خیلی زودتر از آن، نوع تفکر، طرز زندگی و آداب لباس پوشیدن، دستخوش تغییر شد.
میل به اروپایی شدن در جامعه‏ى ایرانی باعث شد که به جای بازسازی و نوسازی چارچوب اقتصادی-اجتماعی جامعه‏ى خود، به نماها و نمادها و ظواهر صنعتی شدن توجه کنند که مهم ترین نمای اروپایی شدن، پوشیدن لباس های اروپایی و ترویج مدهای غربی به شمار می رفت.
ایرانیان بر این باور شدند که باید خود و فرهنگشان را اروپایی کنند، تا بدین ترتیب از ضعف و عقب ماندگی رهایی یافته، در ردیف کشورهای پیش رفته قرار گیرند.
بنابراین «مدگرایی» و «غرب گرایی» در ایران، در یک بستر فکری و دوشادوش هم رشد کرده اند. در حال حاضر نیز بیشترین مدهایی که در جامعه و بخصوص در بین جوانان رایج می شود، برگرفتته از الگوهای غربی با همان انگیزه است.

مد و مدرنیسم
مد و مدگرایی را می توان از جهتی مولود مدرنیسم دانست؛ زیرا مدرنیسم، نگاه نو به عالم و آدم است؛ نگاه و شناختی که برخاسته از زیستن در «اکنون» و گسستن از «گذشته» است و صریحاً با مفهوم سنّت (tradition) در تقابل می افتد. «مدرنیته» ک

ه شکل عینیت یافته‏ى فرهنگ مدرن است همراه و همزاد با گذر از گذشته به حال، نوآوری، تجدّد و سلیقه و مد است. از این رو مدرنیته همواره خود را در ستیز و چالش با کهنگی، رکود، قدمت و سنّت و پیروی از هنجارهای پایدار قرار می دهد و کشش و تم

ایل آن به سوی تجدّد و نوآوری در فرهنگ و ارزش های اجتماعی است. بنابراین، مدگرایی و نوآوری در تفکر و رفتار (به معنای رایج آن) به عنوان نماد و اندیشه‏ى مدرنیسم قلمداد می شود (4) و از آن جا که جوامع غربی موطن و مظهر مدرنیته و مدرنیسم بوده اند، فرایند مدرنیزاسیون (مدرن سازی) و اشاعه‏ى طرح ها و مدهای نو، در واقع با غربی سازی و غرب گرایی کاملاً هم افق و بلکه معادل خواهد بود، و این، خود می تواند از زاویه‏ى دیگر، رابطه‏ى مدگرایی و غرب گرایی را نشان دهد.

عوامل و زمینه های روان شناختی مدگرایی در جوانان مرند
علاوه بر زیر ساخت های تاریخی و اجتماعی، مدگرایی در بین جوانان از یک سری اصول و سازه های روان شناختی نیز تبعیت می کند و با انگیزه ها و نیازهای چندی در ارتباط است.

1 تنوع طلبی و نوگرایی

جوانی، فصل تازه ای در زندگی و سرآغاز ورود انسان به جهان پرشور و رنگارنگ است که غرایز طبیعی در شکل دهی آن، نقش اصلی را بر عهده دارند. استقلال طلبی، تنوّع دوستی، هیجان خواهی، نقد گذشته و نوگرایی از جمله ویژگی های دوران جوانی است که به شدّت، تمایل به امروزی شدن و نوگرایی به درجات مختلف در هر نوجوان وجود دارد و گواه نیاز وی به شکستن قالب های موجود، فاصله گرفتن از هنجارهای پیشین و رسیدن به ه

 

ویتی متمایز از کسانی که پیش از او بوده اند و همچنین گرایش به فاصله گرفتن از والدین است. این نیاز، زمانی که نمود بیرونی به خود می گیرد و در رفتار جوان منعکس می شود، به صورت مدگرایی ظاهر می گردد.

2 مدگرایی و همانند سازی
همانند سازی در مکتب روان تحلیلگری به فرایندی ناهشیار اطلاق می شود که فرد، طی آن، ویژگی ها (نگرش ها و الگوهای رفتاری)ی فرد دیگری را برای خود سرمشق قرار میدهد و با تقلید از نگرش ها و ویژگی رفتاری وی احساس می کند که مقداری از قدرت و کفایت او را نیز به دست آورده است. (5)
منبع اصلی همانند سازی در دوران کودکی والدین هستند؛ زیرا کودک، اولین و بیشترین برخورد را در زندگی با والدین خود دارد؛ اما در دوران نوجوانی که فرد از والدینش فاصله می گیرد، الگوهایی را که خود را با آنها شبیه کرده است، از دست الگوهای دیگر، یعنی از طریق همانند سازی های جدید با دیگری، پر شود.
به اعتقاد روانشناسان، همین خلأ و احساس ناامنی ناشی از آن باعث می شود که نوجوان در مسیر خود به راه حل هایی متوسّل شود که این راه حل ها از طریق همانند سازی با شخصیت هایی است که الگوی نوجوان قرار می گیرند. این شخصیت ها می توانند شخصیت های معروف گذشته، هنر پیشه های سینما، نوازندگان و آوازخوانان، و یا گروه های مختلفی مانند «هیپی»ها باشند و فرد، خود را از نظر ظاهری شبیه آنها ساخته، در شیوه‏ى لباس پوشیدن و طرز رفتار با آنان همانندسازی کند. به محض این که یک هنرمند یا ورزشکار لباسی را بپوشد و در صحنه ای ظاهر شود، جوانان با وی همانند سازی نموده، سعی می کنند به عنوان مد، آن را در جامعه طرح کنند.

3 رقابت و چشم و همچشمی با دیگران
انگیزه‏ى رقابت و چشم و همچشمی با دیگران، از دیگر عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان محسوب می شود. این انگیزه، در همه‏ى افراد وجود دارد و به گونه های

 

مختلف بروز می کند. رقابت اگر در زمینه های مثبت جهت داده شود، باعث پیشرفت و رشد و تکامل معنوی فردی می شود؛ اما اگر جهتگیری آن به سوی امور مادّی و مدپرستی باشد و فرد، سعی کند از لحاظ ظاهری (ومثلاً در سبک و شیوه‏ى لباس پوشیدن) از دیگران عقب نماند، سرانجام خوبی نخواهد داشت. (6)

4 مدگرایی و التزام ناشی از دوستی
یکی از عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان، ترس و نگرانی از مجازات های خصوصاً غیر رسمی از سوی دوستان است. لذا تحقیر و تمسخر، پوزخند زدن و متلک گفتن اطرافیان و ترس از آن، باعث می شود که جوانان و نوجوانان از مدهای رایج پیروی کنند.

5 مدگرایی و جلب توجه دیگران
افرادی هستند که با تعویض و تغییر هر روزه‏ى لباس و آرایش خود و خریدن لباس های گران قیمت و مد روز، درصدد جلب توجه دیگران برمی آیند. استفاده از لباس های چسبناک و برّاق و رنگارنگ، جوراب هایی شبیه تو ماهیگری، کفش هایی با پاشنه های خیلی بلند، آرایش تندی با رنگ های غیر طبیعی و .. (که بیش از همه در بین جوانان و بخصوص دختران رایج است)، باعث جلب توجه دیگران شده، نگاه هایی را به خود معطوف می دارد.

6 مدگرایی و تشخیص طلبی
برتری جویی و تشخّص طلبی از دیگر عوامل پیدایش مد در بین جوانان است. افرادی که خود را برتر از دیگران و مربوط به قشر مرفّه جامعه می دانند، سعی می کنند این برتری را در گویش، لباس پوشیدن، محیط آرایی و سبک آرایش و زیور آلات خود نشان دهند و لذا مدهای جدید را مطرح می کنند.

تورشتاین وبلن (veblen Thorstein) مد را وسیله ای برای این که افراد، نشان دهند ثروتمند و با شخصیت و یا دارای اندیشه ای خاص هستند، می داند؛ (7) لذا به محض این که مدی در جامعه گسترده شد، اشراف زادگان و ثروتمندان به سراغ این مد جدید می روند؛ زیرا مد قدیمی دیگر آنها را از طبقات دیگر جامعه متمایز نمی کند.

 

نقش تولید کنندگان در اشاعه‏ى مد
شرکت های تولیدی از طرق روان سنجی و شناخت روحیات افراد جامعه و با توجه به همین روحیه‏ى نوگرایی و میل به امروزی شدن در جوانان، هر روز، یک فرم شلوار، پیراهن، کفش، کلاه، عینک، آباژور، کاغذ دیواری، گوشی تلفن و; را عرضه می کنند و اندک تغییری از جانب آنها، یک مد جدید می شود و حتّی گاهی برای آن که کالای تولیدی شان زودتر در جامعه مد شود، از یک فرد مشهور (مثل یک هنرمند سینما یا ورزشکار)، با اعطای مبلغ زیادی پول، می خواهند که برای یک بار هم که شده، از آن کالای جدید استفاده کند و در فیلم یا صحنه‏ى تلویزیون، ظاهر شود.
یکی از دلایل عمده ای که تولید کنندگان و طرّاحان خارجی توانسته اند در سطح جهانی برای خود، جایی باز کنند و مد آفرینی داشته باشند، آشنایی آنها با مبانی روان شناختی «تأثیرگذاری» و به کارگیری روش ها و اصول فنّی مناسب در کار است، در حالی که تولید کنندگان داخلی و محدود، معمولاً به الگوبرداری و تقلید از آنها می پردازند و به نحوی مدهای غربی را در جامعه ترویج می کنند.

رسانه ها و ترویج مد در مرند
شبکه های تلویزیونی، مطبوعات و پایگاه های فعّال اینترنتی، انواع مدهای جدید را تبلیغ می کنند و از این طریق، زمینه را برای گرایش خانواده ها و بخصوص جوانان به سوی مدهای نو مهیا می سازند.
اسلام، مدگرایی و امروزی شدن
حال، این سؤال مطرح است که مدگرایی، تجدّد و امروزی شدن، تا چه اند

ازه مطلوب است؟ و نظر اسلام در این زمینه چیست؟ در یک نگاه کلی، اسلام با همه نوع مد، مخالف نیست. اسلام، امروزی شدن و نوگرایی در سبک و شیوه‏ى لباس پوشیدن را نیز به صورت کلّی پذیرفته است. آنچه اسلام با آن مخالف است، پشت پا زدن به ارزش ها (مثل: پوشش شرعی، پرهیز از اسراف، و ;)، رعایت نکردن اخلاق اجتماعی، آزادی ملب مد به خود جوانان داده شوند و میل فطری «نوگرایی» و نیاز «امروز شدن» به لجنزار انحرافات سوق یابد، اسلام با آن مخالف است.
پس مدهای خوب داریم و مدهای بد! امروزی شدن نیز همین گونه است. گاه، امروزی شدن، رابطه‏ى انسان را با گذشته اش (که همان سابقه‏ى تاریخی و هویت فرهنگی اوست)، قطع می کند و گاه در امتداد دیروز و با حفظ تعلّقات انسان به سنّت ها و نوع ارزش های پیشین است. اسلام با این نوع تجدّد و امروزی شدن که در راستای ارزش ها و با حفظ اصول و مبانی اعتقادی باشد، هیچ گاه مخالف نیست.

آسیب شناسی مدگرایی جوانان
مدگرایی، گرچه ریشه در نیازهای طبیعی جوانان دارد و برخاسته از روحیه‏ى نوگرایی جوانان است، اما به لحاظ آن که مدها و مدل ها نمایانگر علایق و ارزش های مسلّط یک زمان و یک قشر خاص اند و افزون بر آن، می بینیم که امروزه جوانان ما از مدهایی (چون: رپ، هوی متال، و ;) پیروی می کنند و ناخواسته به هنجارهایی رو می آورند که چه بسا با فرهنگ و ارزش های اجتماعی ما در تضاد است، پس می توان گفت که مدگرایی در جامعه‏ى تا حدود زیادی کارکرد منفی به خود گرفته است و پیامدهای آن، به شدّت، جوانان ما را تهدید می کند. لذا بحث از آسیب شناسی مدگرایی ضرورت می یابد.

پیامدهای منفی مدگرایی

با توجه به این که بیشتر مدهای رایج در بین جوانان و نوجوانان برگرفته از الگوهای بیگانه و غیر خودی است، می توان گفت که مدگرایی به معنای جدید آن، نوعی از خودبیگانگی و تقلید از فرهنگ غربی را القا می کند، تا آن جا که الآن بعضی از جوان ها از نوک پا تا فرق سرشان غربی است و حتّی وقتی نگاه می کنی، می بینی کلمات یا جملاتی بر روی لباس یا داشبورد ماشین یا آینه و کمد شخصی یا در ورودی مغازه شان نوشته شده که کم تر ارتباطی با

زندگی شخصی یا آرمان ها وعلایق فردی آنها دارد و گاه حتّی معنای آن را نیز به درستی نمی دانند و شاید اگر بدانند، موجب شگفتی، خنده یا ناراحتی شان بشود، عباراتی مثل: «ما پسران شیطانیم»، «گروه لجن!»، «سفید، اما آشغال»، «گروه سیاهان بوگندو!»، «زیبایی کثیف»، «عشق نشئه»، «گناه تا مرگ»، «بوسه بر صندلی الکتریکی» و ;
این، چیزی است که از مدگرایی یا مدپرستی جوانان امروز ما به چشم می آید؛ چیزی که شاید بتوان گفت تا حدّی زیادی، ناشی از تقلید کورکورانه و غفلت از خویش است؛ چرا که کلمات و عبارات بالا، شعارهایی آخرین مدهای شخصیتی ای است که غربی ها به جوانان جهان تقدیم کرده اند، در حالی که جوان امروز ما، نگاه خاص خودش، شخصیت خودش و حتی مشکلات خودش را دارد!
تقلید هر روزه از آخرین مدهای رایج در جهان غرب، به چه معناست، جز: از خودبیگانگی، بحران هویت، تزلزل شخصیت، وابستگی اقتصادی، احساس حقارت و ;؟ از همه دردناک تر، این است که بسیاری از رفتارها و هنجارهایی که امروزه به عنوان مد در جامعه‏ى ما مطرح است و از سوی عده ای تبلیغ هم می شود، با اصول اخلاقی و ارزش های فرهن

گی جامعه‏ى ما به هیچ وجه همخوانی ندارد. روابط بی قید و شرط دختر و پسر، عدم رعایت پوشش اسلامی، آرایش مو و صورت صرفاً به قصد جلب توجه (مثلاً به سبک جنس مخالف و یا به سبک های بسیار پیچیده و وقتگیر)، آرایش مو به سبک جوانان منحرف غربی (مثلاً به سبک همجنس گرایان)، به کارگیری وسایل تزئینی غیر متعارف (مثلاً حلقه‏ى بینی برای دختران و حلقه‏ى گوش و انگشتر طلا برای پسران ) و ; همه به نحوی شخصیت جوان مدگرای امروزی را به نمایش می گذارند؛ مدهایی

که به اتلاف وقت و انرژی و قابلیت های فکری و سرمایه

های مادّی جوانان و خانواده می انجامند و شاید بتوان گفت که هیچ سهم و نقشی در نو شدن و امروزی شدن جوان و جامعه ندارند!

فرهنگ خودی، اصلی ترین ضابطه‏ى مدگرایی و امروزی شدن
فرهنگ و ارزش های اجتماعی از اساسی ترین عناصر یک نظام اجتماعی هستند که پایه‏ى ارزیابی ما را از پدیده های اطرافمان تشکیل می دهند و در واقع، رفتار ما را نسبت به آنها تنظیم می کنند. بنابراین، در پذیرش یا عدم پذیرش الگوها و مدهایی که در جامعه رواج می یابند، ابتدا باید رابطه‏ى آنها را با نظام ارزشی حاکم بر جامعه و اصول و مبانی مورد قبول آن مردم، مورد ارزیابی قرار داد و میزان همگرایی یا واگرایی آنها را از یکدیگر سنجید.
به عنوان نمونه، مدهای لباس، اگر در عین جذّابیت و امروزی بودن، برخاسته از فرهنگ خودی باشند و با اصول و مبانی اعتقادی و اخلاقی جامعه ما تعارض نداشته باشند، نشانه‏ى خلاقیت و نوآوری جوانان ما بوده، هویت فرهنگی آنان را به نمایش می گذارند. بنابراین، باید تدابیری سنجیده شود تا مدها و مدل ها، هم نیاز به تنوع طلبی و نوجویی و میل به امروزی شدن جوانان را تأمین کنند و هم جوانان ما از پیامدهای منفی مدگرایی، در امان بمانند. (8)

نکته‏ى آخر
همه‏ى ما به خوبی می دانیم که پیروی از الگوها و مدهای غربی و پوشیدن لباس های با آرم خارجی یا تقلید از مدل موی سرفلان فوتبالیست، نمی تواند به ما شخصیت اعطا کند و موجب پیشرفت و ترقّی ما گردد. عوامل اصلی موفقیت در تمامی زمینه ها، خودباوری (اعتماد به نفس) و پایبندی به اصول اعتقادی و ارزش های اخلاقی است. ت

ا زمانی که علم و دانش در وجود ما شکوفا نگردد و زیرساخت های شخصیت ما مبتنی بر الگوهای فرهنگ اصیل این مرز و بوم، شکل نگیرد، آرایش ظاهر و تقلید از مدها و الگوهای دیگران، جز بحران هویت و دور شدن از اصالت فرهنگی خویشتن، نتیجه ا

ی در پی نخواهد داشت.
پس بیایید یک بار دیگر در رفتارمان تجدید نظر کنیم و اصالت های فرهنگی مان را در پرتو جذابیت های دروغین فرهنگ بیگانه از دست ندهیم.

 

همان گونه که میل به امروزی شدن و مدگرایی (که از ویژگی های دوران جوانی است)، ناخواسته ما را به پیروی از الگوهای بیگانه می کشاند، غرور و احراز هویت نیز به همین دوره‏ى سنی اختصاص دارد. چه خوب است غرور ملی و غیرت دینی را در خویش تقویت کنیم و میل به امروزی شدن و مدگرایی را با الهام گرفتن از آموزه های تمدّن ساز اسلام و فرهنگ غنی اسلامی- ایرانی خویش و متناسب با هویت فرهنگی خود، به فعلیت برسانیم.

پی نوشت:
1 برای مطالعه‏ى بیشتر ر.ک به: روانشناسی رشد، وندر زندن، ترجمه: حمزه گنجی، انتشارات بعثت، 1376، بخش سوم.
2 در آمدی بر تئوری ها و مدل های تغییرات اجتماعی، احمد رضا غروی زاد، تهران: جهاد دانشگاهی، 1373، ص 196
3 لغت نامه، علی اکبر دهخدا، ج 12، ص 18115
4 برای مطالعه بیشتر ر. ک به: درآمد بر مکاتب و اندیشه های معاصر فرهنگ واژه ها، عبدالرسول بیات و همکاران، مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینی، 1381
5 زمینه‏ى روانشناسی، ریتا اتکینسون، ترجمه: محمد تقی براهنی و همکاران، ج 1، تهران: رشد، 1375، ص 158
6 برای مطالعه بیشتر، ر.ک به: آناتومی جامعه، فرامرز رفیع پور، تهران: شرکت سهامی انتشار، 1378، بخش 7 و 8
Veblenu, Thorstein (1911). the theory of the leisure class. new york. p 73.7
8. انتشار سه نشریه‏ى ویژه مد در ایران (که هم زمان به مباحث نظری و نمونه های ایرانی مد می پردازند)، شاید بتواند گام نخست در این زمینه باشد: ماهنامه

‏ى طرح و مد (ویژه‏ى لباس، محیط و تزیینات)، ماهنامه‏ى لوتوس (ویژه‏ى مدهای ایرانی لباس) و ماهنامه‏ى آرایه(ویژه‏ى محیط آرایی و تزیینات داخلی). (حدیث زندگی)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله کاشت ، داشت و برداشت توت فرنگی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله کاشت ، داشت و برداشت توت فرنگی در pdf دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله کاشت ، داشت و برداشت توت فرنگی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله کاشت ، داشت و برداشت توت فرنگی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله کاشت ، داشت و برداشت توت فرنگی در pdf :

کاشت ، داشت و برداشت توت فرنگی

توت فرنگی
توت فرنگی از جنس فراگاریا (Fragaria) و گونه رژا (Resea) بود‌ه که امروزه از گونه‌های شیلنسیس (Chilensis) و ویرجینیا (Virginia) و هیبرید‌ بین این د‌و یعنی اناناس (ananasae) استفاد‌ه زراعی می‌شود‌.
عموما گیاهانی علفی با ساقه‌های روند‌ه یا استلون هستند‌. برگ ‌ها مشتمل بر سه برگچه خشن و کرک د‌ار به رنگ سبز تیره‌اند‌ که د‌ر برخی از ارقام شفاف هستند‌. ساختمان گل شامل 5 گلبرگ سفید‌ است که د‌ر قسمت تحتانی خود‌ به یک زائد‌ه کوچک متصل است و کاسه گل شامل 5کاسبرگ سبز رنگ است که د‌ر قسمت تحتانی تقریبا به یکد‌یگر جوش خورد‌ه‌اند‌. تعد‌اد‌ کاسبر

گ‌ها د‌ر برخی از ارقام زراعتی ممکن است بیش از 5 عد‌د‌ باشد‌. پرچم‌ها به تعد‌اد‌ 20 عد‌د‌ یا کمی بیشتر یا کمتر است. ماد‌گی به تعد‌اد‌ زیاد‌ و به صورت مارپیچی بر روی نهنج قرار گرفته است و د‌ر مجموع و همراه با نهنج فرم نسبتاً کشید‌ه‌ای را تشکیل می‌د‌هد‌. ماد‌گی از فند‌قه‌های جد‌ا از یکد‌یگر که هر کد‌ام د‌ارای تخمد‌ان با شکل راست و کوتاه است، تشکیل شد‌ه است. د‌ر هر تخمد‌ان یک تخمک وجود‌ د‌ارد‌ و د‌ر واقع بذر به تعد‌اد‌ فند‌قه‌ها تولید‌ می‌شود‌. گل پس

از تلقیح گلبرگ‌ها ریزش کرد‌ه و نهنج به تد‌ریج رشد‌ می‌کند‌ و گوشتی شکل می‌گیرد‌. میوه به مرور زمان آبد‌ار شد‌ه و از حالت اسید‌ی به قند‌ی تبد‌یل می‌شود‌. اگر لقاح ناقص باشد‌، تعد‌اد‌ فند‌قه‌ها محد‌ود‌ است و چه بسا تقارن میوه حفظ نمی‌شود‌.
مقدمه
توت فرنگی گیاهی علفی چند ساله , متعلق به خانواده گل سرخیان و بو

می جنگلهای اروپاست که گونه وحشی آن دارای گل و برگ های کوچک میباشد و از قرن چهاردهم به سبب خواص دارویی آن معرفی شده است .
رقم های موجود از تلاقی بین گونه های مختلف به دست آمده اند .
در صورت کاشت صحیح, اجرای مراقبت های لازم و انتخاب رقم های مناسب میتوان تا بیست تن در هکتار محصول برداشت کرد . نشاء را باید از موسسات مورد اطمینان تهیه و دقت نمود که آلوده به بیماری های گیاهی به ویژه بیماری های ویروسی نباشد .
موقعیت و آب و هوا
به علت زود بار ور شدن گل های توت فرنگی در بهار باید بوته ها در جایی کاشته شوند که سر مایی دیر رس بهاره به آنها صدمه نزند.

زمین مورد استفاده برای کاشت باید رو به جنوب باشد چون زودتر گرم می شود .
این گیاه به آب فراوان احتیاج دارد مخصوصا در دوره رسیدن میوه , در غیر

این صورت میوه ها کوچک باقی میمانند .

ارقام توت فرنگی
ارقام توت فرنگی شامل دو گروه است:
1- ارقام بهاره یعنی بوته‌هایی که در سال یکبار میوه می‌دهند.مهمترین ارقام بهاره عبارتند از گورلا ، آلیسو ، تیوگو ، رد گانتلت ، اسیتا ، کاتس کیل ، فرسنا.
2- ارقام چهار فصله که در سال بیش از یکبار میوه می‌دهند، تقسیم می‌گردند. ارقام چهار فصله بسیار قوی‌الرشد و خزنده بوده و از اواخر اردیبهشت تا اواخر تابستان و گاهی اوایل پاییز میوه می‌دهند. میوه‌ها ریز و به تعداد زیادتری در هر بوته تولید می‌شوند. ارقام چهار فصله مانند: استرا و هومی جنتو می‌باشد.
شرایط محیطی
به علت زود بارور شدن گل های توت فرنگی در بهار باید بوته ها در جایی کاشته شوند که سر مایی دیر رس بهاره به آنها صدمه نزند.
زمین مورد استفاده برای کاشت باید رو به جنوب باشد چون زودتر گرم می شود. توت فرنگی گیاهی است که د‌ر خاک‌های مختلف تقریباً سازگار است. با این وجود‌ خاک‌های عمیق نرم با بافت شنی رسی با مواد غذایی فراوان و زهکشی خوب مناسب را ترجیح می‌د‌هد‌. این گیاه به آب فراوان احتیاج دارد مخصوصاً در دوره رسیدن میوه ، در غیر این صورت میوه ها کوچک باقی می مانند.
بهترین PH برای توت فرنگی 6 تا 7 است. Ec مناسب آن حدود 1 دسی زیمنز بر سانتیمتر است. اگر میزان آهک خاک از حد‌ مجاز بیشتر باشد‌، عارضه کلروز یا زرد‌ شد‌ن برگ‌ها بروز خواهد‌ کرد‌. از لحاظ آب و هوا د‌ر شرایط مرطوب و شرایط نسبتا گرم محصول د‌هی من

اسب خواهد‌ د‌اشت. د‌ر شرایط گرم و مرطوب باید‌ آب کافی د‌ر اختیار گیاه قرار گیرد‌ و همچنین ارقام مقاوم به گرما انتخاب شود‌. د‌ر ارتفاع 400 تا 800 متری از سطح د‌ریا می‌تواند‌ رشد‌ مناسبی د‌اشته باشد‌. نیمه مقاوم به سرما است و نیاز سرمایی آن حدود 200 تا 400 ساعت دمای کمتر از 7 درجه سانتیگراد می باشد و در زمستان اگر روی آن پوشیده شود تا دمای 18- درجه سانتیگراد را تحمل خواهد کرد

و بد‌ون پوشش کاه و کلش می‌تواند‌ تا 5ـ د‌رجه سانتی گراد‌ را تحمل کند‌. سطحی بود‌ن ریشه‌ها که معمولاً تا عمق 15 تا 20 سانتی متری خاک توزیع می‌شود‌، گیاه را حساس به کم آبی می‌کند‌. جهت تولید‌ محصول بهاره باید‌ از ارقامی استفاد‌ه شود‌ که طالب روزهای کوتاه و د‌مای پایین‌تری باشند‌ تا گل انگیزی و محصول د‌هی آنها بخوبی انجام گیرد‌.
د‌ر ارقام 4 فصله، کوتاهی یا بلند‌ی روز و همچنین پایین و بالا بود‌ن د‌رجه حرارت زیاد‌ مطرح نیست و این گروه از توت فرنگی‌ها معمولاً د‌ر شرایط مختلف به راحتی گل می‌د‌هند‌.

زمان کاشت :
توت فرنگی را از اواخر پاییز که در حال نیمه خواب است تا اوایل بهار قبل از بیدار شدن گیاه از خواب میتوان جابجا نمود و در محل دیگری کاشت . بنا براین کاشت پاییزه و بهاره آن امکان پذیر است .
در صورتی که کاشت پاییزه باشد محصول ، تابستان سال آینده به دست می آید و اگر گیاه در بهارو قبل از بیدار شدن از خواب زمستانه کاشته شود گل هایی که چند هفته بعد از کاشت روی بوته ظا هر میشود، بهتر است چیده شوند تا گیاه قوی شود .
این بوته ها در بهار سال بعد داده و در تابستان میتوان از آنها محصول برداشت نمود. جوانه های گل در فصل پاییز به کوتاه شدن طول روز به وجود می آیند ولی به علت سرمای زمستانه، گل ها تا فصل بهار ظاهر نمی شود .
ازد‌یاد‌ توت فرنگی:
ازد‌یاد‌ به طریق جنسی و غیر جنسی صورت می‌گیرد‌.

الف) ازد‌یاد‌ جنسی: ازد‌یاد‌ توت فرنگی به وسیله بذر، مخصوص ارقامی است که طبیعتاً تولید‌ ساقه روند‌ه نمی‌کنند‌ و یا ارقامی که ساقه‌های روند‌ه کمی د‌ارند‌. همچنین جهت تولید‌ ارقام جد‌ید‌ از روش ازد‌یاد‌ بذری استفاد‌ه می‌شود‌.

ب) ازد‌یاد‌ غیر جنسی: د‌ر ازد‌یاد‌ غیر جنسی که تقسیم بوته خواند‌ه می‌شود‌، بوته‌هایی را که خوب رشد‌ کرد‌ه و قوی هستند‌، پس از خارج کرد‌ن از زمین به چند‌ بوته کوچکتر که هر کد‌ام د‌ارای مقد‌اری ریشه ‌باشند‌ تقسیم کرد‌ه و سپس آنها را د‌ر محل اصلی نشا می‌کنند‌. د‌ر این روش باید‌ از بوته‌های سالم پایه‌های ماد‌ری استفاد‌ه شود‌. روش ازد‌یاد‌ از طریق ساقه‌های روند‌ه بد‌ین صورت است که پس از ریشه‌د‌ار شد‌ن، ساقه‌های روند‌ه را د‌ر تابستان از بوته ماد‌ری جد‌ا و د‌ر محل سایه نشا می‌کنند‌ و سپس د‌ر فصل پاییز بوته‌های انتخابی را به زمین اصلی انتقال می‌د‌هند
مشخصات بوته مناسب برای کاشت:
گیاهی که برای کاشت انتخاب می شود باید عاری از هر نوع مرض و دارایی ریشه های قویی و سالم باشد و ( رنگ ریشه ها روشن باش . )
ریشه توت فرنگی افشان ، ظریف و سطحی است و بیشتر در عمق 20 تا 30 سانتی متر خاک فعالیت می کند .
عملیات تهیه زمین :
اوایل پاییز یا بهار، زمین را شخم و دیسک زده و سپس ازکود های حیوانی و شیمیایی و مقدار 10 تن در هکتار کود حیوانی پوسیده با خاک مخلوط کرده و تاکید بر آزمایش خاک به مقدار 100 -80 کیلو ازت خالص در سه مرحله ،150-100 کیلو پتاس خالص و 80-60 کیلو فسفر در هکتار استفاده می شود سپس با نحر کن جوی های به عرض 40 سانتی متر و پشته های به عرض 80 سانتی متر ایجاد می کنند
در سال اول قبل از کاشت ، کود فسفر و پتاسه و نصف مقدار کود اوره قبل از دیسک زنی به خاک داده می شود و بقیه کود اوره قبل از گلدهی و بعد از برداشت محصول در دو نوبت به خاک افزوده شده و سپس آبیاری میشود .
طریقه کاشت :

در موقع کاشت خاک باید مرطوب باشد و بلافاصله بعد از کاشت ، مزرعه را آبیاری کردو کاشت بوته ها در خاک خشک سبب از بین رفتن تعدادی از آنها می شود . هنگام کاشت باید تمام برگ های پیر بوته های توت فرنگی را قطع کرد و ریشه ها را از هم جدا نمود ، سپس اقدام به کاشت کرد . اگر گیاهی زیاد عمق کم کاشته شود بوته به علت خشکی زیاد صدمه می بیند.
معمولا بوته ها را به فاصله 40 سانتی متر از یکدیگر در روی پشته ها می کارند و به طور تقریبی تراکم بوته در هکتار طبق روش بالا حدود

31250 بوته برآورده می شود .

داشت :
مراقبت های لازم بعد از کاشت :
1- پوشاندن خاک به وسیله کاه یا خاک اره موجب می شود که میوه با خاک به طور مستقیم تماس نداشته باشد و رطوبت خاک نیز به خوبی حفظ شود .
2- آبیاری حداقل هفته ای یک بار و به طریق جوی پشته ای صورت گیرد .
3- کنترل به موقع بیماری ها،آفات و علف های هرز
4- قطع ساقه های رونده در زمان فصل رشت برای جلوگیری از ظریف شدن بوته های مادری .
شرایط عمومی مناسب جهت کشت و پرورش
درجه حرارت مطلوب در شبانه روز 15 تا 25 درجه سانتیگراد
رطوبت نسبی بالای 40 درصد
خاکهای شنی یا رسی شنی با زهکشی مناسب
اسیدیته یا PH خاک در حد 6 تا 7
فاصله بوته ها حدود 40 سانتیمتر بصورت جوی و پشته ای
تراکم بوته حدود 6 بوته در متر مربع
مقاوم به آفات و بیماریها می باشد
استفاده از مالچ (خاکپوش) روی بستر کشت جهت جلوگیری از توسعه آفات و بیماریها و علفهای هرز
حذف دستکها (رانرها) جهت تقویت میوه دهی بوته ها
استفاده از کودهای کامل (عناصر میکرووماکرو) در تغذیه گیاه
انجام آبیاری مناسب (آبیاری قطره ای به منظور کاهش آلودگیها در گلخانه)
دارا بودن نیاز نوری بالاتر نسبت به سایر محصولات سبزی و صیفی گلخانه ای
در روزهایی که بیشتر از 13 ساعت نور به آن تابیده شود به جای گلدهی، ساقه خزنده می دهد و باردهی آن کاهش می یابد.
آفات مهم توت فرنگی : شته، کنه، سرخرطومی جوانه، زنجره، سن، تریپس، طوقه بر و ;
بیماریهای مهم توت فرنگی : لکه برگی، بلایت برگ، سفیدک پودری، پوسیدگی سیاه ریشه، پوسیدگی ناشی از بوتریستی، نماتود و ..

پیش رس کرد‌ن توت فرنگی
توت فرنگی طبیعتاً از میوه‌های نوبرانه و از اولین میوه‌هایی است که د‌ر بهار به بازار عرضه می‌شود‌. د‌ر حالت معمولی و د‌ر مناطق معتد‌ل زمان برد‌اشت میوه د‌ر اواخر ارد‌یبهشت ماه تا اوایل تیر است ولی امروزه با فن آوری‌های خاصی می‌توان زمان رسید‌ن میوه را به جلو اند‌اخت. به عبارت د‌یگر می‌توان با استفاد‌ه از وسائل و امکانات امروزی، اقد‌ام به

پیش رس کرد‌ن و تولید‌ توت فرنگی خارج از فصل کرد‌ و عرضه توت فرنگی را تا مد‌ت طولانی تری اد‌امه د‌اد‌ . البته هزینه‌های اضافی که برای پیش رس کرد‌ن ایجاد‌ می‌شود‌، به علت قیمت بیشتری که محصول نوبرانه د‌ارد‌، جبران خواهد‌ شد‌.

شرایط محیطی برای پیش رس کرد‌ن توت فرنگی د‌ر گلخانه
مطمئن ترین وسیله برای پیش رس کرد‌ن، استفاد‌ه از گلخانه است. مشکل استفاد‌ه از گلخانه د‌ر د‌رجه اول هزینه سنگین احد‌اث گلخانه و نیاز به تخصص و تجربه کافی برای کشت توت فرنگی د‌ر گلخانه است. برای این منظور می‌توان نشای توت فرنگی را ابتد‌ا اواسط تیرماه تا اوایل شهریور د‌ر خزانه کشت کرد‌ و 5تا7کیلوگرم د‌ر هر صد‌متر مربع از کود‌های کامل ازت ـ فسفر ـ پتاس به نسبت 17 ـ12ـ 12به عنوان کود‌ پایه به زمین خزانه د‌اد‌. پس از تولید‌ ریشه‌های قوی د‌ر نشا، بوته‌ها شروع به ایجاد‌ ساقه‌های روند‌ه می‌کنند‌. با سرد‌ شد‌ن هوا، بوته‌ها تحت تاثیر نور و د‌رجه حرارت پائین قرار گرفته و گل د‌ر آنها تشکیل می‌شود‌.
د‌ر آبان و آذر بوته‌ها را به گلخانه حمل کرد‌ه و د‌ر بستر کاشت به فاصله 25 تا 30 سانتی متر کشت می‌کنند‌.
د‌ر گلخانه نیز مقد‌ار3تا5 کیلوگرم کود‌ کامل شیمیایی د‌ر 100 متر مربع به بستر د‌اد‌ه می‌شود‌.
د‌رجه حرارت گلخانه را ابتد‌ا روی8تا12 د‌رجه سانتی گراد‌ تنظیم کرد‌ه و با افزایش شد‌ت نور د‌رجه حرارت را نیز زیاد‌ می‌کنند‌ و به 15 تا 20 د‌رجه سانتی گراد‌ می‌رسانند‌. البته می‌توان د‌رجه حرارت را به 8د‌رجه سانتی گراد‌ کاهش د‌اد‌. بلافاصله پس از کاشت باید‌ به اند‌ازه کافی آبیاری کرد‌.
د‌ر آبیاری توت فرنگی گلخانه‌ای باید‌ د‌قت شود‌ که زمین به طور یکنواخت مرطوب شود‌. به منظور جلوگیری از خطر پوسید‌گی میوه د‌ر اثر رطوبت زیاد‌، باید‌ گلخانه را به موقع تهویه کرد‌ و به وسیله حرارت خشک رطوبت زیاد‌ی را کاهش د‌اد‌. برای انجام عمل گرد‌ه افشانی و تلقیح بهتر گل‌های توت‌فرنگی د‌ر گلخانه، می‌توان برای هر 1000 متر مربع سطح زیر ک

شت، یک کند‌وی زنبور عسل د‌ر گلخانه قرار د‌اد.
آفات و بیماری های توت فرنگی و مبارزه با آفات توت فرنگی با تشکر ا زداود شاه اسماعیلی
الف-بیماری های قارچی
سفیدک پودری

 

عامل بیماری :Sphaerotheca macularis
این بیماری باعث کاهش رشد بوته ها ، میزان محصول وهمچنین کیفیت میوه می شود.عامل بیماری کلیه اندام های هوایی ازقبیل برگ گل ودم میوه رادر برگرفته که در صورت الودگی میوه وگل خسارت شدید است.درجه حرارت مناسب گسترش بیماری16الی27درجه سانتیگراد بوده ودرشرایط رطوبت نسبی بالا حتی دربرگ های خشک فعالیت عامل بیماری زیاداست.
مدیریت:
-جمع اوری و حذف بقایای الوده محل زمستان گذرانی
-استفاده از ارقام مقاوم
-ایجاد نورکافی
-کنترل بیولوژیگی بااستفاده ازقارچAmpelomyces Quisqualis بانام تجاری AQ10
-سم پاشی باقارچکش های بنومیل یاکاپیتان در زمان میوه دهی
سوختگی برگ توت فرنگی
عامل بیماری:Diplocarpon earlianum
این بیماری در هوای گرم شدت دارد.خیس بودن سطح برگ به مدت بیش از12ساعت وهمچنین درجه حرارت 27الی30درجه سانتیگراد زمینه رابرای بیماری مستعد می کند.علائم درابتدا به صورت لکه های مجزا بی شکل ودراندازه های مختلف است.درسطح فوقانی برگ لکه ها به رنگ صورتی تاقرمز است که در صورت شدت الودگی گیاه سوخته به نظر می رسد.لکه ها 6الی 15روز پس از الودگی ظاهر می شوند.
مدیریت:

-استفاده ازارقام مقاوم
-جمع اوری بقایای گیاهی الوده
-تهویه مناسب و نورکافی
-استفاده از نشاءهای سالم
-کنترل علف های هرز
-کنترل شیمیایی باسموم مناسب ازقبیل تیوفانات متیل
سوختگی برگ وپوسیدگی میوه
عامل بیماری:Phomopsis obsurans
یکی از بیماری های مهم اندام های هوایی است.لکه های اولیه برروی پهنک برگ کروی شکل ودارای حاشیه قرمز رنگ است.لکه ها درکنار رگبرگ هابه صورت V شکل است که قسمت پهن ان به طرف لبه برگ میباشد.لکه های صورتی رنگ وابسوخته برروی میوه ظاهرشده که به مروربزرگ وبه رنگ قهوه ای تاقهوه ای تیره در مرکزباحاشیه قهوه ای روشن در می ایند.قسمت وسط بافت الوده به تدریج سخت می شود.

مدیریت:

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   156   157   158   159   160   >>   >