سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله زغال سنگ در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله زغال سنگ در pdf دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله زغال سنگ در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله زغال سنگ در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله زغال سنگ در pdf :

زغال سنگ

زغال سنگ از تغییرات بیولوژیکی ناشی از افزایش فشار و بالا رفتن دما بر روی گیاهان از روزگاران بسیار دور بوجود آمده است. کربن موجود در زغال ‌سنگ به صورت ترکیب‌های مختلف آلی از جمله اسیدهای کربوکسیلیک متراکم شده و به صورت ترکیبات آروماتیک با حلقه‌های ناجور (که علاوه بر کربن ، شامل هیدروژن ، اکسیژن ، نیتروژن و گوگرد نیز می‌باشند) در آمده است.

نگاه اجمالی
تقریبا از همه انواع زغال سنگ‌ها به‌منظور سوخت و تهیه زغال کک ، می‌توان استفاده کرد. بیش از 80 درصد مصرف زغال سنگ‌ها برای تولید برق ، بخار در صنایع ، حمل و نقل یا سوخت و فرآیندهای متالوژی و ; بکار می‌روند. قسمت دیگر زغال سنگ نیز در فرآیند کربونیزاسیون برای تولید کک ، گاز زغال سنگ ، آمونیاک ، قطران زغال سنگ و محصولات نفتی سبک مصرف می‌شود. علاوه بر این ، مقادیر قابل توجهی از زغال سنگ به عنوان پُرکننده ، رنگدانه ، در تصفیه آب و ; مورد استفاده قرار می‌گیرد.

تاریخچه
بیش از دو هزار سال پیش ، در چین ، یونان و ایتالیا زغال سنگ به‌عنوان یک ماده سوختی مورد استفاده قرار می‌گرفت. البته استخراج آن از معدن در حدود قرن دهم میلادی در آلمان آغاز شد.

منشاء زغال سنگ
امروزه ، روشن است که زغال سنگ ، منشاء گیاهی دارد و طی فرآیندهای طولانی شیمیایی ، بیولوژیکی و ژئولوژیکی در دوران گذشته ، تشکیل شده و به صورت ذخیره‌های پرارزشی در آمده است که امروزه انسان از آن بهره‌برداری می‌کند. همه زغال سنگ‌ها ، به یک طریق بوجود نیامده‌اند، بلکه با توجه به دوران مختلف زمین شناسی و شرایط متفاوت آنها ، نوع تغییرات موثر در بوجود آوردن زغال سنگ‌ها نیز متفاوت بوده است. از اینرو ، امروزه ، چند نوع زغال سنگ در معادن وجود دارد.
فرآیندهای تشکیل زغال سنگ
مواد گیاهی اساسا از سه عنصر اصلی کربن ، هیدروژن و اکسیژن ، همچنین مقادیر اندکی از اجسام کانی و نیتروژن تشکیل یافته‌اند. قسمت عمده گیاهان را سلولز ، به فرمول C6H10O5 ، تشکیل می‌دهد که ضمن فرآیندهای گوناگون بیوشیمیایی و ژئوشیمیایی به زغال سنگ مبدل می‌شود.

فرآیندهای بیوشیمیایی
وقتی یک ماده آلی شامل کربن و هیدروژن و اکسیژن ، مانند سلولز ، در هوای معمولی می‌سوزد، بطور کامل به دی‌اکسید کربن و آب تبدیل می‌شود، اما وقتی که همین مواد در شرایط کمبود اکسیژن می‌سوزند، عمل سوختن بطور ناقص صورت می‌گیرد و در نتیجه قسمتی از کربن و تمامی‌ اکسیژن و هیدروژن از سلولز حذف شده و جسم سیاهی برجا می‌ماند که زغال نامیده می‌شود.

تخریب مواد گیاهی ، نتیجه اکسید شدن آنها توسط باکتری‌ها و دیگر میکرواورگانسیم‌ها می‌باشد که خود به دو عامل بستگی دارد:

یکی میزان مقاومت قسمتهای مختلف گیاهان در برابر شرایط محیطی مردابها و دیگری نوع قارچ یا باکتری که موجب تخریب کامل گیاه می‌شود. تخریب مواد آلی در غیاب اکسیژن ، مثلا در زیر آب ، نیز به تشکیل زغال سنگ منتهی می‌شود که در این صورت ، هیدروژن به آب و قسمتی از کربن به دی‌اکسید و منوکسیدکربن تبدیل می‌شود و مقداری از هر دو به شکل متان خارج می‌شوند.

در فرآیندهای تبدیل سلولز به لیگنیت و زغال سنگ قیری ، محصول بدست آمده از تخریب مواد گیاهی که در حقیقت پیش‌ترکیب زغال سنگ است، پیت نامیده می‌شود که برای تشکیل آن ، مواد چوبی در جاهای مرطوب دستخوش تغییرات فیزیکی و شیمیایی اساسی می‌شوند. شرایطی که در آن ، در زمانهای گذشته پیت تشکیل شد، تفاوت چندانی با شرایط امروزی ندارد.

احتمالا در دوران گذشته ، هوا نسبتا گرمتر و میزان بارندگی بیشتر و منظم‌تر بود. در نتیجه ، رشد گیاهانی که سرانجام آنها ، پس از طی دوره‌های گوناگون زمین شناسی ، تبدیل شدن به پیت و زغال سنگ می‌باشد، بیشتر از امروز بود.
فرآیندهای ژئوشیمیایی
بطور کلی در این فرآیند ، پیت به انواع زغال سنگ تبدیل می‌شود. تبدیل پیت به زغال سنگ قیری نتیجه اثرات طولانی فشار و دما است و تبدیل آن به آنتراسیت به فشار و دمای باز هم بیشتر نیاز دارد که از فرآیند تشکیل کوهها و حرکت افقی پوسته زمین ناشی می‌شود. فرآیند تبدیل پیت به زغال سنگ ، با کاهش مقدار رطوبت ، اکسیژن ، هیدروژن و حجم مواد فرار (دی‌اکسیدکربن ، منوکسیدکربن و گازهای دیگر) موجود در آن و افزایش درصد کربن ثابت ، گوگرد و در بسیاری موارد ، محتویات خاکستر آن همراه است. این فرآیند تبدیل ، بطور کلی به عوامل ژئولوژیکی زیر مربوط است:

• فشار و حرارت : که این خود به عمق رگه‌های پیت در لایه‌های زیرزمینی مربوط می‌شود.
• زمان : هر چه زمان ذخیره‌سازی زغال سنگ طولانی‌تر باشد، عمل تشکیل زغال سنگ کاملتر است.
• دگرگونی ساختار
• حرارت ناخواسته ناشی از صخره‌های مجاور
• ترکیب و ساختار گیاه
• شرایط محیطی

پیرولیز زغال سنگ
تمام انواع زغال سنگ‌ها بر اثر گرما تجزیه می‌شوند و بر حسب نوع آنها و شرایط تجزیه (فشار و دما) ، به مواد گوناگون مفیدی تبدیل می‌شوند که از نظر کاربردهای صنعتی و تجاری اهمیت به‌سزایی دارند. بیشتر انواع زغال‌سنگ‌ها ، در دمای حدود 100 درجه سانتی‌گراد رطوبت خود را از دست می‌دهند و تا دمای 400 درجه سانتی‌گراد تجزیه می‌شوند و مقداری مواد روغنی و گازی شکل تولید می‌شود. با افزایش دما به میزان 1 تا 2 درجه سانتی‌گراد در هر دقیقه ، تا دمای 45 درجه سانتی‌گراد بیشترین مقدار محصولات بدست می‌آید که عمدتا شامل قطران زغال سنگ است.

این مواد ، ترکیبات گوناگون آروماتیکی مانند بنزن ، تولوئن ، گزیلن ، فنل‌ها ، نفتالین ، فتانترن) ، آنتراسن و غیره را در بر دارد و به روش تقطیر می‌توان آنها را از یکدیگر جدا کرد، اما اگر دما به 900 درجه برسد، قطران خود تجزیه می‌شود و از مقدار محصولات مفید کاسته می‌شود. مواد جامد حاصل از پیرولیز زغال سنگ عمدتا شامل زغال کک (با توان گرمایی پایین و توان گرمایی بالا) ، دوده (برای رنگدانه‌ها) ، گرانیت (برای الکترودها) ، کربن فعال و مواد ساختمانی است. بطور کلی ، در فرآیند پیرولیز حدود %70 زغال سنگ به کک و %5 آن به قطران تبدیل می‌شود.

کاربردهای مهم زغال سنگ
از زغال سنگ به عنوان سوخت در نیروگاه‌های حرارتی مولد برق ، در تولید بخار توسط توربین‌های بخار در کارخانجات صنعتی ، راه‌آهن و در کشتی‌ها و نیز به صورت سوخت خانگی در برخی از کشورها استفاده می‌شود. تقریبا 87% زغال سنگ جهان برای تولید گرما و دیگر انواع انرژی‌های مربوطه سوزانیده می‌شود. بدیهی است که ضمن سوختن زغال سنگ فرآورده‌های جنبی مانند گازهای سوختنی ، زغال کک و قطران نیز بدست می‌آید. باید توجه داشت که در برخی از کشورهای جهان ، قسمتی از گازهای سوختی شهری از زغال سنگ تهیه می‌شود.

برای این منظور ، زغال سنگ را با جریانی از بخار آب و اکسیژن در فشار 20 تا 30 اتمسفر مجاور می‌کنند. در این عمل قسمتی از زغال سنگ در مجاورت با بخار آب و اکسیژن به هیدروژن و منوکسید کربن تبدیل می‌شود. بعد ، این فرآورده‌های گازی را در مجاورت کاتالیزور آهن به هیدروکربن و یا بوسیله کاتالیزور روی و مس به متیل الکل تبدیل می‌کنند. علاوه بر مصارف سوختی ، از زغال سنگ در تهیه بسیاری از مواد مفید و مهم آلی و غیرآلی استفاده می‌شود که عمدتا از تقطیر قطران حاصل از پیرولیز زغال سنگ و یا مواد جامد باقی مانده از عمل پیرولیز تهیه می‌شود.

خطرات ناشی از معادن زغال سنگ
یکی از عوامل خطرات بهداشتی و جانی که کارکنان صنایع زغال سنگ با آن مواجه هستند، گاز متان است که معمولا در معادن زغال سنگ وجود دارد، زیرا مخلوط 5 تا 15 درصد آن با هوا انفجار‌آمیز است. از این رو ، مقدار گاز متان در معادن زغال سنگ باید دقیقا کنترل شود. البته علاوه بر متان ، گازهای دیگری مانند منوکسید کربن ، دی‌اکسید گوگرد نیز همراه با آن در معادن زغال سنگ وجود دارند که نه از نظر انفجار بلکه از نظر مسموم کنندگی می‌توانند برای سلامتی کارگران معدن زیان‌آور باشند.

برای جلوگیری از خطرات ناشی از این گاز ، معمولا آن را با دستگاه ویژه‌ای از معدن زغال سنگ خارج می‌کنند. اکسیداسیون پیریت در هوا ممکن است به تشکیل اسید سولفوریک منتهی شود که از طریق آبهای جاری وارد منابع ذخیره آب شده و موجب آلودگی آن شود. تنفس گرد و غبار زغال سنگ نیز موجب بروز بیماری پنوموکونیوزیز می‌شود که به بیماری سیاه‌ریه نیز موسوم است. در این بیماری ذرات زغال سنگ ریه‌ها را از لایه سیاه رنگی می‌پوشانند و عمل تنفس را با دشواری روبرو می‌کند.

انواع زغال سنگ
زغال‌سنگ به انواع مختلفی طبقه‌بندی می‌شود. در این طبقه‌بندی درصد کربن ثابت ، درصد مواد فرار و دیگر خواص فیزیکی و شیمیایی مورد توجه قرار دارد.=-
آنتراسیت
این نوع زغال سنگ خود به انواع زیر تقسیم می‌شود:

• متا آنتراسیت : دارای %98 کربن ثابت و %2 مواد فرار است. این نوع زغال سنگ به ندرت یافت می‌شود و کارایی سوختی ندارد.
• آنتراسیت : دارای %92 تا %91 کربن ثابت و %2 تا %8 مواد فرار با رنگ خاکستری است و با شعله آبی کم رنگ کوتاه همراه با بو می‌سوزد. از سوختن آن کک تشکیل نمی‌شود. ارزش سوختی آن از سمی‌آنتراسیت و یا زغال سنگ قیری مرغوب کمتر است.
• سمی‌آنتراسیت : دارای %86 تا %92 کربن ثابت و %8 تا %14 مواد فرار است. به دلیل افزایش درصد مواد فرار در آن ، با شعله کوتاه زرد رنگ می‌سوزد و چون سریعتر از آنتراسیت می‌سوزد، دارای کارایی و مصرف سوختی بیشتری است.
زغال سنگ‌های قیری
• زغال سنگ قیری با فراریت کم : دارای %76 تا %78 کربن ثابت و %14 تا%22 مواد فرار است و بدون دود می‌سوزد.
*زغال سنگ قیری با فراریت متوسط : دارای %69 تا %78 کربن ثابت و %22 تا %31 مواد فرار است، بدون دود می‌سوزد.
• زغال سنگ قیری با فراریت بالا (A) : دارای توان گرمایی Mj 14.8 است.
• زغال سنگ قیری با فراریت بالا (B) : دارای توان گرمایی Mj 13.7 است.
• زغال سنگ قیری با فراریت بالا (C) : دارای توان گرمایی Mj 12.1 است.
زغال سنگ پست
این نوع زغال سنگ نیز به سه دسته با توان گرمایی بین Mj8.8 تا Mj12.1 تقسیم می‌شود و گاهی «لیگنیت سیاه» نیز نامیده می‌شود.
زغال سنگ شیار
این نوع زغال سنگ دارای مواد فرار و هیدروژن زیاد است و با شعله‌های طویل و با دمای بسیار بالا می‌سوزد. به علت نداشتن مواد چرب ، نوعی بافت منظم و دانه‌ای دارد که در دیگر انواع زغال سنگ‌ها دیده نمی‌شود. این نوع زغال سنگ مانند شیشه می‌شکند و دارای چگالی 12 تا 13 گرم بر سانتیمتر مکعب است.
لیگنیت
این نوع زغال سنگ خود به خود به دو گروه ، یکی گروه لیگنیتی و دیگری گروه زغال سنگ قهوه‌ای تقسیم می‌شود. خواص فیزیکی و شیمیایی و حتی رنگ هر دو گروه خیلی به هم نزدیک است. بطوری که ممکن است اشتباها یکی به جای دیگری گرفته شود. توان گرمایی لیگنیت‌ها کمتر از Mj8.8 است.
مواد معدنی موجود در انواع زغال سنگ
علاوه بر مواد آلی موجود در زغال سنگ که ضمن تحول مواد گیاهی در فرآیندهای تشکیل زغال سنگ در آن باقی می‌ماند، مواد معدنی نیز در آن وجود دارد.
گوگرد
به میزان 03 تا 05 درصد در زغال سنگ یافت می‌شود و ممکن است در انواع زغال سنگ‌ها مقدار آن به مراتب بیشتر از این میزان باشد. اصولا گوگرد به صورت سولفید طبیعی آهن یا پیریت ، گچ و سولفیدهای دی‌الکیل یا دی‌اریل الکیل ، تیواتروتیوفن وجود دارند. سولفیدهای طبیعی آهن بیشتر از مواد گوگرددار دیگر به صورت رگه‌هایی در زغال سنگ وجود دارد که در موقع سوختن زغال سنگ ، به اکسید آهن (III) و گاز دی‌اکسید گوگرد تبدیل می‌شود.

اگر زغال سنگ در فضای بسته بدون حضور اکسیژن حرارت داده شود، دی‌سولفید آهن (II) به سولفید آهن (II) و گوگرد تجزیه می‌شود. سولفید آهن (II) در کک باقی می‌ماند و گوگرد حاصل در فرایندهای شیمیایی به صورت گاز SO2 خارج می‌شود. اگر گوگرد به صورت سولفات کلسیم در زغال سنگ وجود داشته باشد، چون می‌تواند در گرما مقاومت کند، در دماهای پایین مشکلی ایجاد نمی‌کند، اما ممکن است بر اثر گرمای زیاد در مجاورت کربن به سولفید کلسیم تجزیه شود. در این صورت ، کک همراه با مقداری CaS در کوره بلند ذوب آهن وارد می‌شود، در چدن نفوذ می‌کند و از مرغوبیت چدن و فولاد کاسته می‌شود.
کلر
احتمالا به صورت کلرید سدیم در زغال وجود دارد که به هنگام حرارت دادن زغال سنگ بوسیله سیلیس موجود در خاکستر زغال سنگ ، تجزیه شده و به صورت گاز کلرید هیدروژن خارج می‌شود. از اینرو ، ممکن است موجب خوردگی و خرابی دیگها و کوره‌های حرارتی شود.
فسفر
در بیشتر انواع زغال‌سنگ‌ها به مقدار کم به صورت فسفات کلسیم وجود دارد. مقداری از آن که در تجزیه شیمیایی برحسبP4O10 مشخص می‌شود، بین 01 تا 125 درصد متغییر است.
نیتروژن
به مقدار کم در انواع زغال سنگ‌ها به صورت نیتریل‌های آروماتیکی ، پیریدین‌ها و پیرول‌ها وجود دارد. زغال سنگ‌هایی که از نیتروژن غنی‌اند، معمولا با شعله بلند می‌سوزند. حدود پانزده درصد نیتروژن موجود در زغال سنگ‌ها ، به صورت آمونیاک خارج می‌شود. پنج درصد آن در کک باقی می‌ماند و حدود پنج درصد آن به سیانید هیدروژن و بقیه به صورت گازهای دیگر خارج می‌شود.
خاکستر
از سوختن انواع زغال سنگ‌ها ، جامدی غیر قابل سوختن باقی می‌ماند که عمدتا منشا معدنی دارد.

نحوه تشکیل زغال سنگ و نفت
اطلاعات اولیه
گردش معکوس در کارگاه آفرینش ، شاید درک آنچه را که بحران انرژی خوانده می‌شود، میسر کند. کل قضیه ، میلیاردها سال قبل و با فرایندهای تبدیل انرژی خورشید به آدنوزین تری فسفات (ATP) آغاز شد. کلروفیل‌ها و سایر رنگدانه‌های گیاهان ، انرژی دریافتی از خورشید را برای تبدیل دی‌اکسیدکربن ، آب و مواد معدنی به اکسیژن و ترکیبات آلی انرژی‌دار ، بکار برده و غذای موجودات کوچک و بزرگ از جمله انسان اندیشه‌ورز را فراهم می‌آورند. این فرایند ، همچنین باعث افزایش ذخایر معدنی آلی از قبیل هیدروکربورهای زغال سنگ ، نفت و گاز طبیعی می‌شود.

مراحل تشکیل انوع زغال سنگ
زغال سنگ از بقایای درختان ، بوته‌ها و سایر گیاهان زنده بوجود می‌آید. نشو و نمای این گیاهان در دوره‌هایی که آب و هوای زمین ملایم و مرطوب بود، صورت گرفت. اگر چه برخی از معادن زغال سنگ 400 میلیون سال قبل و در دوره انسان سیلوری ( Silurian ، انسان سیلوری در دوره سوم دوران اول زمین شناسی ظاهر شد. ویژگی این دوره ظهور گیاهان خشکی است.) تشکیل یافته است. اما قسمت اعظم این ذخایر تقریبا 250 میلیون سال پیش و در دوره فوقانی و تحتانی دورانهای کربونیفر ( Carboniferous ، دوره کربونیفر یا زغال‌خیز به بخشی از زمان می‌گویند که به پایان دوران اول زمین شناسی مربوط بوده و از حدود 345 میلیون سال قبل آغاز می‌شود.) پدید آمدند.

سپس ، اوضاع برای رشد سرخسهای دانه‌دار گرمسیری بسیار عظیم و درختان بدون گل غول پیکر ، در باتلاقهای وسیع فراهم شد. این گیاهان بعد از خشک شدن و از بین رفتن به داخل باتلاقها می‌افتادند و بر اثر خروج اکسیژن ، فساد بی‌هوازی تسریع می‌شد. پوشش گیاهی به ماده‌ای لجن مانند به نام پیت (Peat) تبدیل شد. پیتها بسته به درجه فساد ، برخی قهوه‌ای و اسفنجی و بعضی سیاه و فشرده بودند. دریا بر روی چنین ته‌نشستهایی پیشروی کرد و رسوبات معدنی بر روی آنها فرو نشست. پیت در زیر فشار خشک و سخت شد و به زغال سنگ پیت (لنیت یا لیگنیت که به زغال سنگ قهوه‌ای نیز موسوم است.) تبدیل شد.

فشار بیشتر و گذشت زمان ، زغال سنگ قیردار را به وجود آورد، که هر 6 متر ضخامت رسوب گیاهان نخستین به 03 متر زغال سنگ تبدیل شده بود. حتی فشارهای زیادتر که ناشی از چین‌خوردگی پوسته زمین به صورت رشته کوههای عظیم بود، سخت‌ترین و مرغوبترین زغال سنگ ، یعنی آنتراسیت (anthracite) ، را بوجود آورد. کیفیت زغال سنگ از روی نسبت مقدار کربن تثبیت شده به مقادیر رطوبت و ماده فرار (ماده‌ای که بر اثر حرارت به گاز تبدیل می‌شود)، تعیین می‌گردد.
منشا نفت و گاز طبیعی
با همه تلاش گسترده و صرف وقت فراوانی که برای یافتن و استخراج نفت و گاز طبیعی صورت گرفته است، انسان هنوز درباره منشا این مواد به نحو شگفتی بی‌اطلاع است. پاره‌‌ای واقعیتهای پذیرفته شده در این مورد عبارتند از :

• نفت و گاز از ترکیباتی با منشا زیست شناختی (بیولوژیکی) تشکیل شده‌اند.
• قسمت اعظم انواع نفت محتوی پورفیرین ، مجموعه‌ای از ترکیبات هیدروکربن‌دار ، که یا از کلروفیل و یا از «همین» (hemin) ، ماده قرمز کننده خون ، مشتق شده‌اند.
• قسمتهای لیپیدی (چربیها و مومها) موجودات ، منبع سرشاری برای تشکیل نفت و گاز فراهم آورده‌اند.
• امکان دارد که در اوضاع فعلی بتوان هیدروکربورهای نفت‌مانند را در رسوبهای جوان دریایی پیدا کرد.
علاوه بر این نفت معمولا با سنگهای رسوبی که بر اثر فعالیتهای دریایی ته‌نشین شده‌اند، توام است.

حدسی دیگر
احتمالا ماده‌ای آلی که نفت را بوجود آورده است، شامل گیاهان پلانکتونی تک‌ یاخته‌ای از قبیل دیاتمها ( diatom ، جلبک تک یاخته یا چند یاخته‌ای است که دارای جدارهای یاخته‌ای سیلیسی است) ، جلبک سبز ـ آبی و حیوانات پلانکتونی تک یاخته‌ای مانند فورامینی‌فرا (Foraminefera موجود ذره‌‌بینی دارای پوسته آهکی) ، بوده است. این شکلهای ابتدایی حیات در بیش از یک میلیارد سال قبل فراوان بودند و می‌توانسته‌اند به عنوان منبع ذخایر نفت موجود در سنگهای دوران قبل از کامبرین ( Precamberian ، قدیمیترین دوران زمین شناسی) ، اواخر دوران اول زمین شناسی مورد استفاده واقع شده باشند.

پس از مرگ این یاخته‌ها ، حفظ مواد آلی ، مستلزم دفن سریع آنها در زیر رسوبهای ریزبافت و رسی ‌است. مواد مدفون باید از تاثیر اکسیژن محفوظ بمانند، زیرا اکسیژن باعث شکستن مولکولها و نابودی کامل مواد می‌شود.
دیاژنر
دیاژنر به مجموعه اعمالی گفته می‌شود که در ضمن آن تغییرات شیمیایی ، رسوبهای سست را به صخره تبدیل می‌کنند، این پدیده‌ای است با حرارت و فشار نسبتا پایین صورت می‌گیرد. پدیده یاد شده از این واقعیت ناشی می‌شود که نفت را می‌توان به مقادیری که از نظر تجاری مقرون به صرفه باشد، در اعماق بین 30 تا بیش 7500 متر پیدا کرد. این تفاوت عمیق معرف آن است که برای تشکیل نفت ، وجود فشار یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر نیست. دمای زیاد ، یعنی بالاتر از 600 درجه سانتیگراد ، نیز ضرورتی ندارد.

ترکیبات نفت خام
نفت خام ، ترکیبی از هزاران ماده شیمیایی مختلف است که از گازهای بسیار سبک تا مواد نیمه جامدی مانند قیر ، موم یا پارافین در آن یافت می‌شود. تقریبا 8 درصد نفت موجود در سنگهای دوران اول زمین شناسی و 63 درصد آن در سنگهای دوران سوم زمین شناسی و 29 درصد در سنگهای اول دوران چهارم زمین شناسی تا عصر یخچالها یافت می‌شود.
افسانه‌های بابلیان در مورد نفت
کلمه بابلی نپتو (naptu) (که به یونانی به صورت نفتا (naphtha) تغییر شکل داد و به معنای مایع قابل اشتعال بکار می‌رفت)، 2000 سال قبل از میلاد مسیح رایج و به مفهوم شعله کردن استعمال می‌شد. در الواح معبد بابل ، از آن به عنوان چیزی بد یمن یاد شده و از خدایان خشمگین که آن را با برق آسمان به آتش کشیده است. سخن به میان آمده است. صدای گازی که از شکاف سنگها خارج می‌شود، توسط شاه توکولتی نینورتا (King Tukulti Ninurta) ، پادشاه بابل ، در 885 قبل از میلاد به عنوان صدای خدایان که از شکاف صخره‌ها سخن می‌گویند، توصیف شده است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله خانواده شاد و سالم از نظر روانی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله خانواده شاد و سالم از نظر روانی در pdf دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله خانواده شاد و سالم از نظر روانی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله خانواده شاد و سالم از نظر روانی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله خانواده شاد و سالم از نظر روانی در pdf :

خانواده شاد و سالم از نظر روانی

مقدمه
خانواده، اولین و بادوام ترین عامل در تکوین شخصیت کودکان، نوجوانان و زمینه ساز رشد جسمانی، اخلاقی، عقلانی و عاطفی آنان است. فرزندان ما در خانواده رشد می کنند، بزرگ می شوند، صفات مثبت و منفی را یاد می گیرند، راه و رسم زندگی را با تقلید از اعمال ما (والدین) می آموزند و آن چه را که درباره ی ما درک می کنند به دیگران تعمیم می دهند. پس چه خوب است محیطی در خانواده ی خود فراهم کنیم که آکنده از صفا و صیمیت، شادی و نشاط، مهر و عطوفت، تفریحات مناسب و گردش های به موقع باشد.

حق تو را از بهر شادی آفرید
تا زتو آرامشی گردد پدید
به طور کلی خانواده ی شاد، جامعه ای شاد و بانشاط و لبریز از صلح و صفا می سازد.

چگونه یک خانواده شاد و موفق داشته باشیم ؟
خانواده موفق مجموعه ای است که در آن، همه اعضا موفق هستند و همه مناسبات میان افراد روال طبیعی دارد. اعضای این خانواده می توانند از قدرت انسانی خود برای مشارکت، تعاون و پاسخ به نیازهای جمعی و فردی استفاده کنند.

برای داشتن یک خانواده ایده آل و سالم به عنوان پایه های یک جامعه سالم لازم است همه اعضای خانواده و بویژه زن و شوهر نقش خود را به درستی ایفا کنند. لازمه خانواده ایده آل ، تربیت صحیح و اصولی کودک و آماده کردن او برای یک انتخاب درست در مرحله ازدواج و توجه به ابعاد مختلف روانی، انسانی، اجتماعی و شخصیتی دو طرف مقابل یعنی زن و شوهر در زندگی مشترک است.
. برخی از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانائیهای لازم هستند و همین امر باعث آسیب پذیری آنان می شود. در اختیار داشتن منابع و مهارتهایی که به انسان کمک کند تا به بهترین شکل ممکن از عهده حل مشکلات خود برآید، بسیار ارزشمند است.
هر کس به شیوه خاص خود به مسائل پاسخ می دهد. برخی هنگام روبه رو شدن با مشکلات می کوشند با ارزیابی منطقی موقعیت و با استفاده از روشهایی مانند مسئله گشایی، تفکر مثبت و استفاده مؤثر از سیستم های حمایتی با مشکل یا موقعیت مقابله کنند. و در مقابل برخی دیگر، به جای برخورد سازگارانه با مسائل، سعی می کنند به روشهای مختلف مانند پناه بردن به الکل و مواد مخدر و سایر روشهای ناکارآمد از رویارویی با مشکلات اجتناب کنند. این روشها، اگرچه ممکن است در کوتاه مدت مؤثر واقع شوند و به فرد آرامش موقت دهند ولی در درازمدت پیامدهای منفی بسیار داشته و فرد را از داشتن احساس خودکارآمدی و عزت نفس محروم می کنند.
کسانی که به طور موفقیت آمیز با مشکلات مقابله می کنند، افرادی هستند که خود را به مجموعه ای از مهارتهای مقابله ای مجهز کرده اند. افراد موفق در این زمینه، از سه مهارت زیر برخوردارند.
1- انعطاف پذیری: توانایی استفاده از راه حلهای مختلف
2- دور اندیشی: پیش بینی اثرهای درازمدت پاسخهای مقابله ای خود
3- منطقی بودن: انجام ارزیابیهای منطقی و درست
این تواناییهای روانی ـ اجتماعی، فرد را برای مقابله مؤثر با موقعیتها و مشکلات زندگی یاری می کند و وی را قادر می سازد تا در ارتباط با سایر انسانها، جامعه و فرهنگ و محیط خود سازگارانه و مثبت عمل کرده و سلامت روانی خود را تأمین کند. همه این مهارتها قابل یادگیری هستند و می توان با صرف وقت و تلاش آنها را به روشهای مقابله ای خود افزود. با یادگیری و تمرین این مهارتها، شما می توانید بدون توجه به میزان دشواری مسائل، از عهده آنها برآیید. با مشکلاتی مانند افسردگی، اضطراب، تنهایی، طرد شدگی، کمرویی، خشم، تعارض در روابط بین فردی، شکست و فقدان، می توان از طریق روشهای مقابله ای مناسب مبارزه نمود.

مهارتهای زندگی حول این نه مجموعه می چرخد:
فرد، بتواند از خودآگاهی کامل برخوردار باشد. (خودشناسی)
فرد، بتواند ارتباط را برقرار کند. (ارتباط اجتماعی)
فرد، همدلی خوبی داشته باشد. (همدلی)
فرد، بتواند نه بگوید. (جرئت مندی )
فرد، توانایی حل مساله و مشکل خود را داشته باشد. (مسئله گشایی)
فرد، قادر به اخذ تصمیم مناسب باشد. (تصمیم گیری)
فرد، دارای خلاقیت باشد. (خلاقیت)
توانایی سازگاری با مشکلات اجتماعی را داشته باشد. (سازگاری)
در صورت بروز مشکل، توانایی مدیریت عواطف و هیجانات خود را داشته باشد

ویژگیهای یک خانواده شاد
کودکان دارای خصوصیات فردی متفاوتی هستند، مثلاً کودکان احساساتی، آنها دنیایی از احساس هستند و نیاز دارند که موقع خواب یک بزرگ تر کنارشان باشد تا احساس آرامش کنند.

بسیاری از کج خلقی ها و بدرفتاری های کودک صرفاً به دلیل عدم خواب کافی و راحت است. برای یک خواب راحت و سالم مغز یک کودک نیاز دارد که وقت معینی برای خواب داشته باشد و بدنش نیازمند آرامش کافی جهت استراحت است.برای دستیابی به این اهداف والدین باید سه عامل اصلی یعنی تنش، زمان و خلق و خو و ارتباط آنها با خواب را خوب بشناسند.
تنش:
کودک نیاز به احساس آرامش و امنیت دارد. بسیاری از کودکان نمی توانند بخوابند زیرا در تختخواب حالت گوش به زنگ دارند و مضطربند. خواب منقطع، منتظر حادثه یی بودن یا تنش های خانوادگی کودک را گوش به زنگ نگه می دارد. کودک خود را با آرامش و محبت از خواب بیدار کنید، خیلی گرم و صمیمی با او احوالپرسی کنید و بدون عجله و اضطراب صبحانه را با هم بخورید.
در واقع یک شروع خوب در آغاز صبح به کودک کمک می کند تا با روحیه بهتر از پس استرس های روز برآید و در نتیجه شب با آرامش بخوابد.
زمان )ساعت بدن(:
ساعت بدن کودک، مرکز کنترل چرخه خواب و بیداری اوست. داشتن یک برنامه یکنواخت برای خواب و بیداری به سلامت خواب کودک کمک می کند.
اگر قبل از خواب به کودکتان یک نوشیدنی کافئین دار بدهید، ناخواسته ساعت بدن و خواب او را مختل می کنید.
خلق و خو:
کودکان دارای خصوصیات فردی متفاوتی هستند، مثلاً کودکان احساساتی، آنها دنیایی از احساس هستند و نیاز دارند که موقع خواب یک بزرگ تر کنارشان باشد تا احساس آرامش کنند.آنها را ملایم نوازش کنید و یا کنار تختشان بنشینید و کتاب داستانی برایشان بخوانید.
کودکان حساس:
این بچه ها بسیار دقیق هستند و به همه چیز دقت می کنند آنها حتی به یک صدای ضعیف یا تفاوت های ظاهری و یا تغییر احساسات و نظرات توجه دارند. اگر کودک شما اظهار کرد که چیزی موجب ناراحتی اش شده حتماً باور کنید چرا که این بچه ها به کوچکترین مسائل حساس هستند. آنها نیاز به یک اتاق خواب ساکت و دنج دارند، پتو و بالش آنها باید نرم و راحت و خوش بو باشد. بهتر است تخت آنها را به جای وسط اتاق در گوشه اتاق بگذارید.
کودکان نامنظم:
آنها غیرقابل پیش بینی هستند، هرگز در یک ساعت معین نمی خوابند، والدین باید با نرمی و مهربانی اما مصرانه آنها را به سوی یک برنامه زمان بندی جهت یک خواب منظم، سوق دهند.
بچه های پرانرژی:
آنها دائماً در حال جنب و جوش و حرکت هستند، یک برنامه دائمی برای خواب و بیداری و فعالیت های فیزیکی در طول روز به این بچه ها کمک می کند تا شب را با آرامش بیشتر بخوابند.
والدین باید بدانند که ساعات خواب لازم برای بچه ها متفاوت است یک نوزاد به 14 تا 18 ساعت، نوپا به 13 ساعت، سنین قبل از دبستان 12 ساعت، سنین مدرسه 10 ساعت و نوجوان به 9 ساعت خواب نیاز دارد.
باید به خاطر داشته باشید که بچه ها هنگامی که نمی توانند بخوابند، نمی خواهند با شما مبارزه و مخالفت کنند بلکه آنها با بدن خودشان می جنگند. با شناخت سه عامل تنش ، زمان و خلق وخو می توان محیطی ایجاد کرد که کودک بهتر بخوابد و در نتیجه سلامت و ارتباطات خانوادگی هم بهبود یابد.فرانک باجلان، هفت روش زیر می تواند به ما برای داشتن یک خانواده شاد، کمک کند.
1) مراقب صحبت های خود باشید:
نحوه صحبت کردن با فرزندان نقش مهمی در فضای احساسی خانواده ایفا می کند. باید به فرزندان فرصت دهید تا در ابراز احساسات خود آزاد و راحت باشند، گاهی، ما از تاثیری که سرزنش ها و انتقادات بر روح و روان کودکان می گذارد، غافل می شویم.
روان شناسان معتقدند سرزنش بیش از حد کودکان سبب می شود آنها دچار احساس گناه و شرم شوند و در خود فرو رفته و درون گرا بار بیایند. هرگز نقطه ضعف یا عیب کودک را نباید به عنوان یک خصلت دائمی و همیشگی جلوه داد.می توان با ذکر دلایل و اثرات سوء رفتار یا کار کودک از او انتقادی سازنده کرد.
2) فراهم کردن نظم و ثبات:
یک چارچوب قابل پیش بینی برای کارهای روزانه، قوانین مشخص و منسجم و یک خانه سازماندهی شده، آرامش و راحتی بیشتری برای فرزندان و والدین ایجاد می کند. یک برنامه روتین مانند یک رشته محکم به هنگام تنش ها، بحث و نزاع ها یا بحران ها از هم گسیخته نمی شود و از خانواده حمایت می کند.
3) برگزاری جلسات خانوادگی:
به طور منظم زمانی را برای جمع شدن اعضای خانواده در نظر بگیرید. در این جلسات افراد خانواده می توانند درباره مشکلات و ناراحتی های خود در طول هفته با هم صحبت کنند یا با بیان اتفاقات خوبی که داشته اند، دیگر افراد خانواده را هم در شادی شان شریک کنند.
4) احساس دوست داشتن و عشق ورزیدن به دیگران:
محققین معتقدند والدینی که وقتی را صرف بازی با کودکانشان می کنند، با آنها شوخی می کنند و عقاید و احساساتشان را با فرزندانشان در میان می گذارند، فرزندانی صمیمی تر، مهربان تر و باگذشت تر خواهند داشت. با عشق ورزیدن به کودک خود، حس دوست داشتن را در او تقویت کنید.
5) داشتن مراسم خانوادگی:
زمان های خاصی را در یک روز یا هفته برای انجام مراسمی خاص با همراهی همه اعضای خانواده تعیین کنید.مثلاً انجام مراسم مذهبی مانند رفتن به کلیسا در هر یکشنبه یا مراسم خانوادگی مانند رفتن به رستوران یا سینما و امثال آن.
6) نحوه برخورد با مشکلات:
امروزه زندگی های خانوادگی همیشه امن و پایدار نیستند. حتی بهترین ازدواج ها هم جروبحث دارند، گرفتاری های مالی، فراز و نشیب های احساسی و نظایر آن. اما مشکلات بخشی از زندگی انسان ها است و یک خانواده مهربان و صمیمی هرگز این موضوع را نادیده نمی گیرد و سعی می کند با همدردی و ایجاد یک فضای احساسی قوی و صمیمی با مشکلات مبارزه کند.
7) اختصاص زمانی فقط برای والدین؛ والدین فضای احساسی خانواده را شکل می دهند، اگر والدین به خاطر مسائل ملی یا مشکلات کاری شان افسرده و ناراحت باشند یا از دست همسرشان ناراحت و عصبانی باشند، فضایی در خانه به وجود می آید که کودکان احساس ناامنی و ناراحتی می کنند.
والدین نیاز به زمانی دارند که بدون حضور فرزندان با هم قدم بزنند و صحبت کنند تا نگرانی ها و ناراحتی ها را از خود دور کنند و مثل اولین باری که یکدیگر را دیده اند عشق را تجربه کنند.

کلیدهای رضایت مندی و شادمانی در خانواده
در یک خانواده سالم، نقش اعضای خانواده به طور کامل مشخص است و تفکیک نقش ها به درستی صورت گرفته است و علاوه بر این حدود اختیارات اعضا بارز است و هیچ کس در حوزه دیگری قدم نمی گذارد. از دیگر سو، یک خانواده سالم دارای قوانین و قواعد خاصی است که در ارتباط با فرهنگ، ارزش های حاکم بر خانواده و جهان بینی بین نسلی تنظیم شده و همه خود را ملزم به رعایت آن می دانند.ارتباط اصولی بین همسران و اعضای خانواده با یکدیگر، از دیگر نشانه های خانواده سالم است.

شادی یک نیاز است و شاد بودن یک هنر. همه ما به شادی نیاز و دوست داریم در یک جامعه و خانواده شاد زندگی کنیم. در خانواده و جامعه ای که علاقه، محبت و عشق رکن اصلی آن است، نیاز متقابل اعضا به یکدیگر از همه جهات، در بهترین شرایط برآورده می شود. به راستی چرا بعضی افراد و خانواده ها همیشه شاد هستند در حالی که ممکن است مشکلات و گرفتاری های زیادی داشته باشند اما بعضی خانواده ها با وجود داشتن امکانات فراوان و رفاه مالی، از شادمانی حقیقی بهره ای نبرده اند. چطور می توان شاد بود و این شادی را در فضای خانواده جاری کرد .
شادی حقیقی یا درونی
در این رابطه با دکتر بهروز بیرشک روانپزشک و استاد انستیتو روان پزشکی تهران گفت وگو کرده ایم. وی درباره این که چند درصد خانواده های ایرانی شاد هستند گفت: چنین آماری وجود ندارد اما طبق تحقیقات انجام شده در جهان، در مورد شادمانی مردم در کشورهای مختلف، مشخص شده کشور ما، کشور شادی نیست. البته ملاک ها و معیارها متفاوت است اما در کل موضوع، تفاوتی ایجاد نمی کند و به نظر می رسد همه کارشناسان با این عقیده، موافق هستند. البته منظور ما از شادی، شادی درونی یا حقیقی است. شادی که از فضای خانواده، قوانین موجود در خانواده، ارتباطات خانوادگی به خصوص والدین با هم و با فرزندان و توجه به خواسته های اعضا از یکدیگر نشأت گرفته است. در چنین محیطی دید مثبت در رویکرد افراد به زندگی رشد می کند و آن ها می توانند منتقل کننده مثبت نگری و شادی به دیگران هم باشند.
شادمانی ما در سلامت روانی جامعه نقش کلیدی ایفا می کند. به طوری که به گفته دکتر بیرشک زمانی که جشن های مذهبی و ملی برگزار می شود، آمار جرم و جنایت و خشونت پایین می آید. از این رو باید برای ایجاد شادی در جامعه تحولات اساسی صورت بگیرد که منشاء هر کدام از آن ها نیز به خانواده برمی گردد. عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در محدود کردن دایره شادی در جامعه تاثیرگذار است و آمار قتل، جنایت و خشونت به ما هشدار می دهد که باید به صورت جدی اقدام کنیم.
خندیدن، نوعی تخلیه روحی است و ما باید فعالیت خود را از خانواده شروع کنیم. خانواده ای که افراد آن احساس مثبت نگری، سرحالی و شادمانی داشته باشند، آن را در جامعه جاری می کنند و این احساس خودجوش به علاوه سایر عوامل، به حفظ سلامت روانی جامعه کمک می کند.
هم چنین هنربخش کارشناس بهزیستی درباره خانواده شاد می گوید: یکی از شاخص های اصلی خانواده سالم، شادی و پایداری است. خانواده پایدار، لزوما خانواده شادی نیست، اما یک خانواده شاد، قطعا پایدار هم هست و وقتی این دو مولفه را کنار یکدیگر بگذاریم، یکی از شاخصه های اصلی خانواده سالم را می بینیم.
در یک خانواده سالم، نقش اعضای خانواده به طور کامل مشخص است و تفکیک نقش ها به درستی صورت گرفته است و علاوه بر این حدود اختیارات اعضا بارز است و هیچ کس در حوزه دیگری قدم نمی گذارد. از دیگر سو، یک خانواده سالم دارای قوانین و قواعد خاصی است که در ارتباط با فرهنگ، ارزش های حاکم بر خانواده و جهان بینی بین نسلی تنظیم شده و همه خود را ملزم به رعایت آن می دانند.ارتباط اصولی بین همسران و اعضای خانواده با یکدیگر، از دیگر نشانه های خانواده سالم است.
روابط سالم، صمیمانه، همراه با عشق و مودت بین «زوجین» و «والدین و فرزندان» زمینه شکل گیری یک خانواده شاد را فراهم می کند اما روابط خشک، رسمی و غیردوستانه، حاکی از وجود مشکل در یک خانواده است.
وی عنصر بسیار ارزشمند و موثر در یک خانواده سالم و شاد را صمیمیت و عشق دانست و افزود: عشق همانند نیروی جاذبه زمین، همه را حول محور خانواده جذب می کند اما اگر عشق و صمیمیت وجود نداشته باشد، همه چیز رها و معلق می شود و هر کسی فقط به فکر خودش خواهد بود. در یک خانواده شاد، والدین با تکیه بر عشق و صمیمیت موجود در محیط خانواده که به آرامش روحی و روانی اعضا منجر می شود محیط شادی را برای زندگی فراهم می کنند و می دانند چطور از یکدیگر مراقبت کنند. این مراقبت ها می تواند جسمی و یا عاطفی باشد. مراقبت روحی و روانی همسران از یکدیگر، به پایداری خانواده منجر می شود. وقتی زوجین ضمن مراقبت جسمی و روحی از هم، به نیازهای یکدیگر به موقع پاسخ دهند، ضمن ایجاد حس اعتماد و عشق به یکدیگر، این احساس را به سایر اعضای خانواده منتقل می کنند. متاسفانه این تصور غلط در بسیاری از خانواده ها وجود دارد که زن و شوهر باید بتوانند نیازهای هم را حدس بزنند. در حالی که مطرح کردن نیازها یکی از مهم ترین اصول ایجاد حس نزدیکی و عشق زوجین به یکدیگر است. زوجین باید بدانند که هنگامی خانواده سالم و شادی خواهند داشت که روابط زناشویی آنان سرشار از حس اعتماد، صمیمیت، عشق و ابراز نیاز به یکدیگر باشد و در غیر این صورت، تلاش برای شاد کردن فضای خانواده، تلاشی بیهوده است.
کارشناس سازمان بهزیستی در ادامه افزود: مطرح کردن نیازها و توقعات و پاسخ دادن به آن ها، اولین قدم برای مراقبت زوجین از یکدیگر است.
والدین باید بتوانند با یکدیگر همدلانه رفتار کنند، خود را جای دیگری بگذارند و مسائل را از دید طرف مقابل بررسی کنند. وقتی ما موضوع را فقط از دید خودمان ببینیم، حق را به طرف مقابل نمی دهیم و خود را برنده می دانیم. در حالی که طرف مقابل احساس بازنده بودن دارد. چنین نگرشی به تدریج به عشق و صمیمیت بین زوجین صدمه می زند.یکی دیگر از مسائل شایع در زندگی مشترک که باعث می شود شادابی و نشاط در زندگی کم رنگ شود، این تصور غلط است که زوجین تصور می کنند پس از ازدواج یکی شده اند و گمان می کنند مرزی بین آنان وجود ندارد. در حالی که این تصور، غلط است زیرا زن و مرد با وجود عشق و صمیمیتی که بین آنان وجود دارد از نظر جنسیتی، اخلاقی و تربیتی تفاوت های زیادی با هم دارند. رفتار صحیح این است که زوجین بپذیرند که قرار است با وجود اختلاف نظر ها، تفاوت دیدگاه ها و سلایق، در کنار هم زندگی شادی داشته باشند.
بازی «حدس بزن»
از سوی دیگر از عوامل تزریق شادی در زندگی مشترک تغییر نگرش نسبت به «بازی» در زندگی است. در بازی، برنده و بازنده خواهیم داشت و همواره یک نفر احساس برنده بودن و یک نفر احساس بازنده بودن خواهد داشت.
در صورتی که در زندگی مشترک زوجین باید طوری رفتار کنند که هر دو احساس برنده بودن داشته باشند. یکی از دلایل نبودن صمیمیت در فضای بسیاری از خانواده ها، بازی «حدس بزن» است.
پیدا کردن شناخت فرآیندی زمان بر
این تصور غلط در ذهن بسیاری از زوجین وجود دارد که با ازدواج، زن و مرد کاملا نسبت به یکدیگر شناخت پیدا کرده اند، در حالی که شناخت پیدا کردن یک فرآیند طولانی و زمان بر است که در طول سال های متمادی زندگی مشترک شکل می گیرد. بسیاری از زوجین تصور می کنند همدیگر را می شناسند و توقع دارند طرف مقابل نیاز آن ها را حدس بزند، در حالی که شناخت طرف مقابل اندک است و او هر لحظه نمی تواند نیازهای همسرش را بدون بیان آن ها بفهمد. زوجین در چنین شرایطی به سرعت به این نتیجه می رسند که همسرشان نیازهای آنان را درک نمی کند و در نتیجه دچار یاس و افسردگی می شوند و حتی گاهی از طرح نیازهای خود طفره می روند.
هنربخش در ادامه افزود: در مرحله اول باید زوجین یاد بگیرند نیازها و خواسته های خود را با طرف مقابل در میان بگذارند و اگر در برآورده شدن آن مشکلی پیش آمد، احساس خود را بیان کنند. متاسفانه یکی از تعلیمات غلط تربیت کودک این است که احساسات خود را ابراز نکنیم زیرا ابراز احساس به معنای ضعف است. در حالی که این تصور غلط است و در مقابل همسر هم، نباید مانع بروز احساسات واقعی بشویم. این رفتار که از کودکی همراه بسیاری افراد است، ضربه های بزرگی به ارکان صمیمیت در زندگی خانوادگی می زند و بین زوجین فاصله می اندازد.
بعضی نیز تصورهای غلط و اشتباهی از همسر خود دارند. مثلا تقاضای محبت بدون قید و شرط از همسر داشتن همانند محبتی که از مادر خود دیده اند و یا رسیدن به خواسته خود با جنجال آفرینی و یا قهر و یا جلب توجه به هر طریق ممکن، از دلایل کاهش صمیمیت در خانواده و سپس رخت بربستن شادی از خانه است. توجه داشته باشید ازدواج ناخودآگاه، ازدواجی است که در آن شادی و نشاط نباشد، در حالی که در ازدواج خودآگاه زوجین از خود و طرف مقابل شناخت نسبی دارند، با یکدیگر صحبت می کنند و قدرت تطبیق با شرایط طرف مقابل را دارند. نباید فراموش کرد که احساس یاس یا ناامیدی مقطعی، طبیعی است زیرا در غیر این صورت شادابی و نشاط معنایی نخواهد داشت و نباید به خاطر یاس و ناامیدی، خود را سرزنش کنیم زیرا باعث کاهش نشاط و شادی در فضای خانواده خواهد شد.وی درباره رمز شاد بودن برخی از خانواده ها گفت: مشکل و چالش همواره در هر خانواده ای وجود دارد، اما یک خانواده شاد، با یکدیگر گفتمان و توانایی حل مشکل را دارند. آنان مسائل را از زوایای گوناگون بررسی و در «حال» زندگی می کنند. برخی از خانواده ها وضعیت فعلی خود را فدای گذشته و یا آینده نامعلوم می کنند. در حالی که باید در «حال» زندگی کرد.کوتاه سخن این که در یک خانواده شاد هر کس از انجام کارهایش، لذت می برد. خانم خانه از آشپزی و خانه داری و آقا، از خرید و رسیدگی به امور منزل راضی است و فرزندان از انجام وظایفی که به عهده دارند لذت می برند و با یکدیگر تعامل صمیمانه و دوستانه ای دارند.شادی، محصول یک فرآیند و چرخه و حاصل گفتمان، تعامل با اعضای خانواده و توانایی حل مسائل است. سرکوب احساس ها در منزل و مطرح نکردن آن ها، باعث کاهش صمیمیت می شود و بنابراین کلید شادی در هر خانواده ای گفتمان صحیح و تعامل صحیح اعضای خانواده با یکدیگر است.

22 راه برای داشتن خانوادهای شاد

1- از اینکه یکدیگر را دارید از خداوند سپاس گزار باشید.
2- به یکدیگر لبخند بزنید .
3- هر روز به هم بگویید که چقدر از کار هم بودن خوشحالید و لذت می برید.
4- موقع صحبت کردن به چشمان هم نگاه کنید.
5- وقتی به منزل می رسید اگر خسته هستید قبل از اینکه در را باز کنید و یا زنگ خانه را بزنید چد نفس عمیق بکشید لبخند بزنید و سعی کنید خود را حداقل برای ورودی خوشایند و برخوردی خوب برای چند دقیقه اول آماده کنید.
6- یکدیگر را ببوسید.
7- با هم ورزش کنید.
8- با هم دعا بخوانید.
9- انعطاف پذیر باشید.
11-از شوخی ها و لطایف محترمانه استفاده کنید .
12-از خصوصیات خوب یکدیگر تعریف کنید.
13- برای کاری که دیگری برایتان انجام می دهد از او تشکر کنید.
14-بازی های دست جمعی انجام دهید.
15-از همسرتان و فرزندانتان در رابطه با روزی که گذرانده اند سوال کنید.
16-در رابطه با رویاهایتان با هم صحبت کنید البته فراموش نکنید که از منفی بافی و تحقیر مخاطبتان بپرهیزید.
17-پیشرفت های اعضای خانواده را تبریک بگویید و آنها را تشویق کنید.
18-در صورت نیازبا یکدیگر همدلی کنید و به او بگویید که احساسش را درک می کنید.
19-بچه ها را بابت رفتار خوب با یکدیگر تشویق کنید.
20-احترام متقابل داشته باشید.
21-با صدایی آرام صحبت کنید.
22-اگر خانواده ای بسته دارید روابط خود را گسترش دهید.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله شغل پزشکی و مهندسی پزشکی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله شغل پزشکی و مهندسی پزشکی در pdf دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله شغل پزشکی و مهندسی پزشکی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله شغل پزشکی و مهندسی پزشکی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله شغل پزشکی و مهندسی پزشکی در pdf :

شغل پزشکی و مهندسی پزشکی

شرح وظایف و مسئولیت های اصلی شغل:

شرح وظایف و مسئولیت های اصلی شغل با خصوصیات زیر است:
1) در راه آشنایی بیشتر با مکتب و تزکیه و تعالی روح کوشا باشد. کمک به تامین بهداشت و درمان دردهای مردم را وسیله‌ای برای رضای خدا و تقرب به او بداند.
2) با فرهنگ اسلامی و نظام جمهوری اسلامی آشنا باشد و خود را ملزم به رعایت قوانین و مقررات حاکم به جامعه اسلامی بداند.
3) از شناخت مسائل عمده بهداشت و درمان و نظام ارائه خدمات بهداشتی و درمانی کشور به قدر کافی برخوردار و از مسئولیت‌ها و وظایف خود در این نظام آگاه باشد.
4) قابلیت علمی و عملی کافی در تشخیص بیماری‌ها و ارجاع بیماران به سطوح بالاتر بهداشتی و درمانی کشور و شرکت در برنامه‌های پیشگیری و بهداشت عمومی را دار باشد.
5) قادر به استفاده از آخرین منابع علمی و بهره‌گیری از اطلاعات جدید کار خود باشد.

مدارک تحصیلی لازم برای احراز شغل
علوم پایه: طول این دوره 2 سال است که در پایان این دوره دانشجو در آزمونی شامل کلیه دروس این دوره شرکت می‌کند و در صورت موفقیت به دوره بعدی راه می‌یابد. هر دانشجو حداکثر دوبار می‌تواند در این آزمون شرکت کند.

مهارتها و دوره های آموزشی برای احراز شغل
فیزیوپاتولوژی : طول این دوره 6 ماه است و طی آن دانشجو ضمن آگاهی از مبانی فیزیولوژیک ، با مکانیزم بیماریها و عوامل موثر در آنها به طریق تحلیل گرانه آشنا می‌شود و نشانه‌های بیماریها و تشخیص و درمان آنها را یاد می‌گیرد.

کارآموزی بالینی : طول این دوره 20 ماه است و هدف شناخت آثار و علائم بیماریها از دیدگاه بالینی و آزمایشگاهی به دست آوردن توانایی‌های لازم در به کاربردن اندیشه ، استدلال و نتیجه‌گیری سریع، به منظور برخورد منطقی و صحیح با بیمار و طراحی عملیات پیشگیری درمانی است.

کارورزی بالینی: طول دوره 18 ماه است و هدف پرورش مهارتها، تقویت قدرت تصمیم‌گیری ، افزایش اتکاء به نفس و تکمیل پرورش اندیشه از طریق رویارویی مستقیم کارورز با مسائل بهداشتی ، درمانی و تقبل مسوولیت مستقیم امور بهداشتی، درمانی به عهده همه است.

کارورزی: دانشجویان قبل از شروع مرحله کارورزی ، در کنکور کارورزی که شامل کلیاتی از دروس پایه و اصلی و عمومی فیزیولوژی علوم بالینی است و به طور سراسری برگزار می‌شود شرکت می‌کنند چون گذراندن موفقیت‌آمیز این آزمون برای راه‌یابی به دوره کارورزی ضروری است. فارغ‌التحصیلان ملزم به خدمت در مناطق محروم کشور هستند.

تواناییهای فارغ‌التحصیلان

فارغ‌التحصیلان این رشته می‌توانند بعد از پایان تحصیلات، مسوولیتهای متفاوتی را عهده‌دار شوند، از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:
تشخیص – درمان و پیگیری بیماران در مطبهای شخصی، درمانگاهها و بیمارستانها.
مدیریت و سرپرستی مراکز ارائه خدمات بهداشتی و درمانی.
مشارکت در امر تحصیلی و پژوهشی در ارتباط با بیماریهای مختلف.

دوره پزشکی شامل 4 مرحله می‌باشد : علوم پایه ، فیزیوپاتولوژی (نشانه‌شناسی) ،
کارآموزی و کارورزی
مرحله علوم پایه درواقع عامل ارتباطی‌ای بین درسهای دبیرستان و پایه با درسهای تخصصی پزشکی است، بدین ترتیب که شامل آن قسمت از درسهای پایه است که به بدن انسان مربوط می‌شود؛ برای مثال، بیوشیمی قسمتی از علم شیمی است که در مورد شیمی بدن موجود زنده (در این‌جا انسان)‌ صحبت می‌کند و همین‌طور سایر درسهای این مرحله که در بخش درسها شرح داده می‌شوند.

مرحله شناخت نشانه و علایم بیماری و چگونگی پیدایش علایم بیماری، در ارتباط با عامل بیماری‌زا و چگونگی پیدا کردن آن در معاینه‌ها و آموزش نظری دستگاههای تشخیص ، بدون توجه به درمان است. در این دوره ، دانشجو مفهوم بیماری و علایم آن و نحوه تشخیص آن را به صورت نظری مطالعه نموده،‌ چگونگی آن را با توجه به درسهای علوم پایه فرا می‌گیرد.

مرحله بعدی شامل دوره کارآموزی (استاژری) است که دانشجو در این مرحله ، به بیمارستان و بالین بیماران می‌رود و در کنار درسهای نظری، روشهای تشخیص و درمانی را در بالین بیمار می‌آموزد. در این قسمت، استادان در مورد هر بیمار، توضیحات لازم را به دانشجویان ارائه می‌دهند و دانشجو نیز زیرنظر استاد، فرآیندهای معاینه بالینی و فنون تشخیص را به کار می‌برد و شیوه درمان و تجویز دارو را نیز در هر مورد می‌آموزد. در این مرحله درسهای نظری نیز ارائه می‌شود که مکمل کار بالینی در بخش خواهد بود.

مرحله بعد دوره کارورزی (انترنی) است ، دانشجو پس از فراگیری راههای تشخیص و درمان به صورت مستقل و با نظارت کلی روزانه استادان ، اقدام به بیماریابی، تشخیص و درمان نموده، مواد آموخته شده در مرحله کارآموزی (استاژری) را در عمل به کار می‌برد و تجربه می‌اندوزد.

در کل دوره پزشکی عمومی دو امتحان اصلی (حیاتی) وجود دارد که شامل امتحان جامع علوم پایه و دیگری امتحان جامع پرانترنی می‌باشد. قبولی در این دو امتحان، لازمه ورود به مرحله بعدی است.

آینده شغلی ، بازار کار ، درآمد:

عمده‌ترین موقعیتهای شغلی که بیشتر پزشکان می‌توانند جذب آنها شوند، عبارتنداز:
مطبهای شخصی که بر حسب تمایل پزشک و نیاز منطقه در شهرها و روستاها دایر می‌گردد و پزشکان ویزیت مراجعان را در مطبها انجام می‌دهند.

بیمارستانها و درمانگاههای خصوصی و دولتی که در آنها پزشکان به تشخیص و درمان بیماریهای مراجعان خود می‌پردازند.

مراکز بهداشتی درمانی شهری یا روستایی که اغلب مدیریت و سرپرستی این مراکز به عهده پزشکان عمومی می‌باشد و همچنین این مراکز از پزشکان عمومی برای تشخیص، درمان و پیگیری بیماریها نیز استفاده می‌نمایند.

توانایی‌های مورد نیاز و قابل توصیه :

سلامت تن و روان برابر ضوابط مربوط به تشخیص کمیسیون پزشکی متعهد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای داوطلبان رشته پزشکی امری ضروری است.
علاوه بر آن داوطلبان ورود به رشته پزشکی باید از دانش و علاقه بالایی در زمینه درسهای زیست‌شناسی و علوم پایه نیز برخوردار بوده، دقت کافی و حوصله زیاد در زمینه فراگیری جزئیایت مربوط به بیماری‌های مختلف را داشته باشند.

وضعیت ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر :

ادامه تحصیل دانشجویان رشته پزشکی بعد از اتمام دوره پزشکی عمومی در دو مرحله امکان‌پذیر است:

الف ) ادامه تحصیل در رشته‌های تخصصی بالینی که داوطلب بعد از قبولی در امتحان پذیرش دستیاری سراسری کشور می‌تواند در رشته‌های تخصصی که در حال حاضر در داخل کشور ارائه می‌شوند ادامه تحصیل دهد.
رشته‌های تخصصی بالینی در حال حاضر شامل 23 رشته می‌باشد که عبارتند از : جراحی عمومی ،‌ جراحی مغز و اعصاب، جراحی استخوان و مفاصل (ارتوپدی) ، جراحی کلیه و مجاری ادراری تناسلی (ارولوژی) ، بیماریهای اعصاب، بیماریهای داخلی ، بیماریهای عفونی و گرمسیری ، بیماریهای قلب و عروق ، بیماریهای کودکان، بی‌هوش ، پزشکی اجتماعی، پزشکی هسته‌ای ، آسیب‌شناسی (پاتولوژی) ، پوست ، پزشکی فیزیکی و توان‌بخشی، چشم‌پزشکی ، پرتودرمانی (رادیوتراپی) ، پرتوشناسی تشخیصی (رادیولوژی) ، زنان و زایمان ، روان‌پزشکی، گوش و حلق و بینی ، پزشکی قانونی و طب کار می‌باشد.

ب) ادامه تحصیل در رشته‌های علوم پایه ، فارغ‌التحصیلان رشته پزشکی می‌توانند در تخصصهای علوم پایه پزشکی نظیر فیزیولوژی ، ایمونولوژی، ژنتیک، ویروس‌شناسی پزشکی، میکروب‌شناسی پزشکی ، انگل‌شناسی پزشکی، بیوشیمی ، آمار حیاتی و تغذیه نیز شرکت نمایند.
دوره علوم پایه

مرحله علوم پایه، اولین مرحله آموزش پزشکی بوده، مدت این مرحله دو سال است. در این مرحله ، دانشجویان بخش اول درسهای عمومی و درسهای پایه و اصلی را می‌گذرانند. هدف از این مرحله، آموزش ساختمان بدن انسان و اعمال فیزیولوژیک و نقش آن در سلامت انسان و همچنین شناخت عوامل بیولوژیک بیماری‌زا و شیوه‌های دفاعی بدن در برابر آنها و اصول آسیبهای بدن انسان و آشنا ساختن دانشجو با اصول مسائل بهداشتی است. دانشجویان باید در هر نیمسال تحصیلی 20 واحد درسی ارائه شده از طرف دانشکده را به طور اجباری بگذرانند. حداکثر زمان مجاز برای گذراندن این مرحله 3 سال است .
در ذیل به شرح برخی از این درسها می‌پردازیم :

بیوشیمی: مربوط به بدن موجودات زنده و انسان است. در این درس، با شیمی آلی مولکولها و اتمها و واکنشهای آنها در بدن آشنا می‌شویم.

آناتومی: در آناتومی، دانشجو با کلیه ساختهای بدن شامل انواع ماهیچه‌ها ، استخوانها، اعصاب و احشا و با محل آنها و اعضای مجاور آنها به طور دقیق و در حالت طبیعی بدن، آشنا می‌شود، به طوری که بتواند اجزای هر ناحیه را به صورت سه بعدی شناسایی کند.

فیزیولوژی : در این درس چگونگی عملکرد اندامها و بافتها مورد مطالعه قرار می‌گیرد؛ به این ترتیب که دانشجو بعد از آشنایی با آناتومی و بافت‌شناسی اندامها با شیوه عمل آنها در شرایط مختلف و در وضعیتهای ویژه آشنا می‌شود.

ایمونولوژی: این درس به بررسی سازمان دفاعی بدن ، سلولهای دفاعی و واکنشهای موثر در این شبکه می‌پردازد.

انگل‌شناسی: این درس به انگلهای موثر در ایجاد بیماریهای انسانی اعم از حشرات ، کرمها ، قارچهار و غیره می‌پردازد. در این درس‌، این انگلها به طور دقیق شناسایی شده، در درس عملی نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت و به این وسیله چشم دانشجو با انواع انگلها آشنا می‌گردد.

پاتولوژی عمومی : در این درس انواع آسیبهای بافتی و تغییرهای بافتهای بدن در هنگام بروز یک ناهنجاری ، تحریک و یا آزار مورد بررسی قرار می‌گیرد.

دوره فیزیوپاتولوژی (نشانه شناسی(

مدت مرحله دوم شش ماه است. در این مرحله دانشجو پس از این که با آموختن درسهای فیزیولوژی به چگونگی عملکرد طبیعی سازمان بدن پی‌ برد و در درس پاتولوژی وضعیت واکنشهای بدن در بیماری و تغییرهای بافتها را در هنگام ورود عوامل مضر به خوبی فراگرفت، به مرحله‌ای می‌رسد که اکنون باید بتواند با تلفیق این دو ، واکنشهای بدن را در هنگام یک بیماری از زمان شروع تا انتهای آن دنبال کرده، سلسله توالی نشانه‌های آشکار و ماهیت یکایک آنها را شناسایی کند.
در این قسمت دانشجو در مقطعهایی که با عنوان کورس (دوره)‌از آن یاد می‌شود، یک سرفصل از بیماریهای داخلی مثل بیماریهای خون را به طور مشروح مطالعه می‌کند و در هر قسمت، عوامل شروع کننده، شیوه عمل، واکنش بدن ، سیر بیماری و نشانه‌های اختصاصی مربوط را بررسی می‌نماید. این مطالعه صرفا شامل نشانه‌شناسی بیماریهاست و شامل مباحث درمان و تشخیص در بالین بیمار و معاینه‌های فیزیکی نمی‌شود. در این دوره دانشجو، فارماکولوژی را به صورت مروری کلی بر دسته‌های دارویی و چگونگی اثر داروها، می‌گذراند. این آشنایی با فارماکولوژی به صورت کلی بوده، دسته‌های اختصاصی داروها و راههای تجویز آنها رد هر بیماری ، در فارماکولوژی اختصاصی به طور مشروح مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.

دوره کارآموزی (استاژری(

دوره سوم که از آن به عنوان دوره کارآموزی یاد می‌شود، شامل دو مجموعه درسهای نظری و کار عملی است. اساس تدریس درسهای نظری مانند سایر درسهای علوم پایه و فیزیوپاتولوژی است ولی در برنامه عملی، دانشجو در بالین بیمار با مجموعه‌ای از دانسته‌های نظری خود با نشانه‌های بیمای به صورت مستقیم مواجه می‌شود و با صحبت با بیمار و به دست آوردن تاریخچه بیماری، نوع آن را تشخیص داده، اقدامهای درمانی لازم را فراخواهد گرفت. برنامه کار در دوره کارآموزی به طور خلاصه شامل کنفرانسهای صبحگاهی در مورد بیماران بستری در بخش، صحبت در بالین توسط استاد مربوط و یادگیری معاینه‌ها و گرفتن شرح حال، انجام کارهای تشخیصی و تا حدودی نسخه‌نویسی است. عموما درسهای نظری بعد از ظهرها تدریس می‌شود و صبحها به کار در بیمارستان و برنامه‌های آن اختصاص دارد. زمان گذراندن کارآموزی بالینی به طور مطلوب 20 ماه و حداکثر 27 ماه است که طی آن ، دوره‌های داخلی ، جراحی ،‌ کودکان ، زنان و زایمان ، چشم ، گوش و حلق و بینی ، روان‌پزشکی ، رادیولوژی و پوست و واحدهای باقی مانده درسهای عمومی گذرانده می‌شود. محل گذراندن کارآموزیها بیمارستانهای آموزشی است.

دوره کارورزی (انترنی(

دوره انترنی یا کارورزی در واقع نقطه عطف آموزش بالینی دانشجویان رشته پزشکی است. کارورز پس از آموختن علوم پزشکی و گذراندن یک دوره کارآموزی بالینی در تمام بخشهای بیمارستانی، اینک بدان حد از اطلاعات پزشکی و قضاوت بالینی رسیده است که به طور مستقل در مواجهه با بیماران قرار بگیرد و با به کار بستن عملی تمام آموخته‌ها ، به طور مستقیم با بیماران در تماس باشد و با انجام معاینه‌های بالینی و دستور آزمایشهای پاراکلینیک، به تشخ یص رسیده، به درمان بیمار بپردازد. این فعالیتها همگی زیر نظر استادان و دستیاران مربوط صورت می‌گیرد.
تواناییهای فارغ‌التحصیلان دوره دکترای تخصصی پزشکی و فرصتهای شغلی آنان
این فارغ‌التحصیلان می‌توانند در بیمارستانهای آموزشی یا غیرآموزشی کشور استخدام و کار درمان بیماران و آموزش دانشجویان رشته پزشکی و پیراپزشکی مشغول شوند. همچنین می‌توانند به کار درمان بیماران در درمانگاههای تخصصی یا مطبهای خصوصی مبادرت ورزند.
ریاست بیمارستانهای دولتی یا خصوصی معمولا به عهده پزشکان متخصص است. همچنین ریاست و معاونت دانشکده و دانشگاهها علوم پزشکی کشور نیز به عهده پزشکان متخصص می‌باشد.

اخلاق پزشکی
مکارم اخلاقی وجه امتیاز و شرافت انسان است. ارزش هر انسان بستگی به انصاف و آراستگی او به سجایا و اخلاق حسنه دارد. هدف و فلسفه بعثت پیامبران الهی نیز تکامل اخلاقی بشری بوده است. حاکمیت اخلاق کریمه در جوامع انسانی نیز نشانه تعالی و تمدن واقعی آن جامعه تلقی می‌شود.
پیشرفتهای علمی بشری زمانی برای نوع بشر مفید و ثمربخش است که از پشتوانه اخلاقی برخوردار باشد. علم و تخصص بدون بهره‌مندی از اخلاقیات پاسخگوی نیازهای فطری بشر نبوده و گاهی نقض غرض است، زیرا هر نوع پیشرفت باید دارای جهت و هدف باشد و اخلاق به پیشرفت علمی جهت و هدف می‌بخشد. پیشرفت علمی عاری از مکارم و سجایای اخلاقی حرکت در تاریکی است. اخلاق چراغ هدایت هر حرکت محسوب می‌شود.
اخلاق در پزشکی
در عرصه پزشکی نیز این حکم صادق است و اساسا حرکت طب بر محور اخلاق بوده و پایه‌های آن بر مبانی اخلاقی استوار است. کوشش برای نجات جان انسانها و اعاده حیات و سلامت به آنان و درمان بیماریها و تشقی و تسکین آلام دردمندان و تلاش در بقای نسل و سالم سازی محیط انسانی خود از ارزشهای اخلاقی است.

اگر تکاپو و مساعی متصدیان امور پزشکی برای دستیابی و نیل به اهداف مقدس فوق باشد، خدمات ارزنده آنان جنبه عبادی به خود می‌گیرد و زیباترین کمالات اخلاقی به منصه ظهور می‌رسد، زیرا عالی‌ترین تظاهر عواطف بشری ، چون تعهد ، علم و تخصص ، فداکاری و ایثار ، نجات ، التیام و آرام بخشی و عشق و دلسوزی در این نوع خدمات پزشکی متبلور است.
جلوه‌گاه اخلاق در منظر پزشکی
جلوه‌گاه این کرامت اخلاقی در دنیای پزشکی در مرحله حساس و سرنوشت‌ساز برخورد پزشک با بیمار است. هر قدر این برخورد انسانی ، اخلاقی ، عاطفی و صمیمانه ، شکوهمند و شرافتمندانه و احترام آمیز باشد، حصول آرمانهای مقدس پزشکی و امنیت روانی و جسمی بیمار و رضایت خاطر او و اطرافیانش قطعی‌تر خواهد بود.
عواقب عدم مراعات جنبه‌های اخلاقی
ممکن است پزشک از دیدگاه علمی و فنی به وظیفه خود عمل و حتی بیمار را معالجه نماید. لیکن عدم مراعات جنبه‌های اخلاقی و انسانی در برخورد با بیمار او را از هدف عالی پزشکی دور کند و کوچکترین غفلت ، مسامحه و لغزش از موازین اخلاقی و وجدانی و بی‌حرمتی نسبت به شخصیت بیمار و اطرافیان او سبب عدم امنیت خاطر ، دل‌شکستگی ، آشفتگی و تکدر روحی بیمار و سلب اعتماد او از پزشک معالج گردد.
به نظر می‌رسد این مهم ، یعنی نحوه برخورد پزشکان با بیماران ، می‌بایست سرلوحه خدمات پزشکی قرار گیرد تا از رهگذر این اصول به اهداف متعالی پزشکی که نجات جان و مداوا و حفظ حیات و سلامت آنان و ایجاد امنیت جسمی و روانی افراد جامعه و جلب رضایت مردم و لازمه رضایت خالق است، محقق گردد.
اخلاق پزشکی در ایران
این مقدمه بر شما روشن می شود که من طرفدار اخلاق نوع سوم هستم. به نظر می آید خدمتی که فلاسفه اخلاق می توانند به پزشکی بکنند کمتر است تا خدمتی که پزشکان و البته بیماران می توانند به فلسفه اخلاق بکنند.
یکی از جنبه های اصلی اخلاق پزشکی این است که ما عاقبت می توانیم بر مسأله حساسی انگشت بگذاریم که به زندگی کردن و زیستن در این جهان مربوط می شود. بنا به اخلاق من که چنین زندگی می کنم و در این شرایط تاریخی زندگی می کنم، آگاهی از مرگ، امر حیاتی است.
من نمی توانم به زندگی ام معنی بدهم مگر آنکه مرگ آگاه باشم، مگر اینکه بدانم خواهم مرد، مگر اینکه تا حدودی نوعش را هم انتخاب کنم. در نتیجه برای یک آدم حتی خودکشی می تواند موجه باشد. از نظر یک آدم، اگر پزشک به او دروغ بگوید، یا بیمار را آگاه نکند که در معرض مرگ فوری است، عمل غیر اخلاقی انجام داده است، ولی از نظر یک آدم دیگر شاید چنین نباشد.
او ممکن است از پزشکش حتی انتظار شنیدن حقیقت را نداشته باشد. پزشک نمی تواند از یک اصل همگانی حقیقت گویی تبعیت کند و نمی کند. پزشک نمی داند که به بیمارش می تواند راست بگوید یا نه.
بسیاری از آدم ها مثل من ادعا می کنند که از مرگ نمی ترسند و دلشان می خواهد بدانند که کی می میرند، اما وقتی به آنها می گویی که سرطان داری و بزودی خواهی مرد، از هم می پاشند. این باعث می شود که پزشکان خود به خود جنبه های خاص را در نظر بگیرند و عام بودن فلسفه اخلاق نزد آنها کم رنگ شود.
در عرض چهار پنج سال گذشته دعوایی بین نویسندگان فلسفه اخلاق و کسانی که در پزشکی کار می کنند درگیر شده که کدام اینها بر دیگری حاکم است؛ زیست اخلاق یعنی بایوایتک ( Bioethics ) یا اخلاق پزشکی؟
اصل داستان این است که ما با هر دو رو بروییم و باید بتوانیم هم اینها را از هم متمایز کنیم و هم حلقه های ارتباطی شان را پیدا کنیم. در دو سه دهه اخیر مسائل عظیمی در زمینه زیست اخلاق یا اخلاق علوم زیستی، اخلاقی که به خاطر پیشرفت علوم زیستی پدید آمده، پیش روی ما قرار گرفته است.
به نظر می آید ما دو انقلاب بزرگ زیست شناسی را در قرن بیستم از سر گذرانده ایم. یکی در دهه 30 که به کشف پنی سیلین منجر شد که انبوهی از بیماری های عفونی را درمان کرد.
انقلاب دوم که خیلی وسیع تر است در دهه 80 و 90 اتفاق افتاد و آن پیشرفت عظیم ژنتیک بود. پیشرفتی که تأثیر آن بر زندگی تک تک آدم ها محسوس است. از ساده ترین امور مثل یک عمل جراحی زیبایی، تا پیچیده ترین امور مثل انتخاب جنسیت جنینی که قرار است متولد شود؛ و دست بردن در ژن ها، که به نظر می آید در یکی دو دهه بعد انجام خواهد شد.
انقلاب بیولوژیک در واقع با ژن درمانی مشکلات عظیم اخلاقی می سازد. یکی این است که وقتی ما جنینی را در رحم مادر ژن درمانی می کنیم، نمی دانیم چه عواملی دیگر را بر می انگیزیم. در شش ماه گذشته این بحث میان بسیاری از کسانی که در ژن درمانی درگیرند پدید آمد که امکان دارد با این کار بیماری های دیگری برای جنین ایجاد کنیم.
این باعث شده که در مورد چند کاری که تا حالا انجام داده اند، سردرگم بشوند. من تا اینجا به جنبه های اجتماعی آن کاری ندارم، فقط به خود پژوهش پزشکی – علمی آن کار دارم و سوال من این است که ما تا کجا حق داریم پیش برویم؟
اما اشکال جنبه های اجتماعی آن خیلی آشکار است. اگر ما بتوانیم جنسیت جنین را تعیین بکنیم با مشکل اجتماعی بزرگی رو به رو می شویم و آن این است که در کشورهای عقب افتاده، حتی در بعضی کشورهای در حال پیشرفت مثل چین هنوز فرهنگ اجتماع چنان است که پسر می خواهند. در نتیجه انتخابشان پسر خواهد بود. این امر مسائل اجتماعی عظیم ساخته است. می روند دخترهاشان را می اندازند.
می توانید تصور کنید آن اصل آماری که بطور طبیعی نسبت بیش و کم نزدیک بین دو جنس را نگه می دارد به هم خواهد خورد و زندگی اجتماعی بخصوص در جوامع بسته نسل بعد دشوار خواهد شد و هزار مشکل دیگر پدید خواهد آورد. همین مسائل در مورد شبیه سازی اتفاق می افتد.
از آن بدتر کشف نورونهای آینه ای در علوم ژنتیک مسائل عظیمی را باعث شده است. چون کم و بیش می توان در میزان یادگیری آدم ها دخالت کرد. می توان کاری کرد که جنین بیشتر یا کمتر یاد بگیرد. بیشتر یاد گرفتن را کسی مانع نمی شود، اما کمتر را خیلی ها می خواهند برای اینکه قرن هاست که سعی دارند آدم ها چیزی نفهمند. و من نمی دانم واقعا چه نتایج اجتماعی از آن پدید خواهد آمد.
به هر حال بحث من امروز مربوط به مسائلی است که در اخلاق پزشکی مطرح می شود. برخی از مسائل بیش و کم حل شده مثل مرگ مغزی و دیگر مشکل زیادی از نظر اجتماعی با آن نداریم.
از قانون گذارها گرفته تا هیات حاکمه همه پذیرفته اند که مرگ مغزی به معنی مرگ است. ولی دو مسأله هست که برای ما ایرانی ها مهم است. یکی مسأله اتانازی است و دیگر سقط جنین. این دو تا برای ما الان مهم است و باید روی آنها بیشتر بحث بکنیم.
در زمینه عملی اخلاق پزشکی هم دائم به مشکلاتی بر می خوریم که باید بتوانیم حلش کنیم. این مسائل نه فقط پیش روی ما بلکه پیش روی همه جوامع پیشرفته قرار دارد.
یکی از مشکلات به پژوهش های علمی بر می گردد. مثلا ما تا چه حد حق داریم آدم ها را ابزار تحقیق پزشکی کنیم؟ می دانیم که مریضی دارد می میرد. آیا از اینجا به بعد دارای این حق اخلاقی هستیم که روی او داروهایی را آزمایش کنیم که مرگ را جلو بیندازد، در عوض موجب دردهایی هم بشود ولی نتیجه اش تحقیق پزشکی درخشانی باشد که کمک کند به اینکه هزاران مریض دیگر کمتر درد بکشند؟ دکترها مدام با این موضوع مواجه می شوند.
یکی از بزرگترین مشکلاتی که پزشکان در مورد بیمار سرطانی با آن مواجه اند این است که آیا داروهای مسکن به او بدهند که دردش را کم می کند اما مرگش را جلو می اندازد؟ آیا با جلو انداختن مرگش به سوگند پزشکی خیانت نکرده اند؟ و اگر این داروها را ندهند دردهای مهیبی خواهد کشید که تحملش برای هیچ آدمی ممکن نیست.
این مسائل ریزی که برای هر دکتری پیدا می شود او را ناچار می کند که به دیگران مراجعه بکند. چون آنجا دیگر تخصص پزشکی کارگر نیست. ناچار می شود به آدم هایی مراجعه کند که به اخلاق فکر کرده اند. در ایران چون کسانی نیستند که در زمینه فلسفه اخلاق کار کرده باشند، پزشکان مجبور می شوند به تجربه های جهانی روی بیاورند و درست هم همین است.
رابطه دیگر رابطه پزشکان و پرستاران است. در عهدنامه پزشکی دهه 1950 ایالات متحده ماده ای آمده که بر اساس آن پرستار موظف است دستورات پزشک را رعایت کند. او بیش از هر کس در مقابل پزشک مسئول است.
در همین قانون که در دهه 90 در آن تجدید نظر شده آمده است که تعهد اول پرستار به بیمار است. یعنی پرستار گاهی می تواند تشخیص دهد که دستور پزشک قابل اجرا نیست. پرستار در حال تیمارداری است و موظف است بیمار را در نظر بگیرد نه پزشک را.
در بیمارستان های ایران بخصوص پیش از انقلاب و در مرحله انقلاب پزشکان تا جایی نسبت به پرستاران خشن بودند که حتی کتک شان می زدند و چند مورد معروف در این زمینه وجود دارد.
در واقع در قانون آمریکا به دقت تعیین شده که پرستاران کجاها می توانند از دستور پزشک تخطی کنند. هر کسی که سر و کارش با عمل جراحی افتاده به پرستارانی برخورده است که به امر مراقبت از بیمار، بیشتر از پزشک وقوف دارند. ولی در ایران رابطه بین پزشک و پرستار هنوز به شکل ابتدایی تحکم پزشک استوار است.
اخلاق پزشکی ایران بقدری بر اساس اقتدار پزشک استوار شده که حتی به قلمرو داروخانه ها کشیده است. نوعی اقتدار در جامعه پزشکی ایران شکل گرفته که آنها را تافته جدا بافته جامعه کرده است. آنها کراواتشان را در همه انقلاب حفظ کردند.
آنها نظام پزشکی را حفظ کردند در حالی که سندیکاهای دیگر، مخصوصا از آن کارگران له و لورده شد، آنها حقوقی را برای خود حفظ کردند که لایه های دیگر نداشتند. مثل مسافرت به خارج و تماس گرفتن با دانشگاههای خارج. و این بر می گردد به اولین رویکردهای جامعه ایران به پزشکی مدرن، موقعی که دخترهای نسل مادر من مثلا آرزوشان این بوده که زن پزشک یا مهندس شوند. یا به اقتدار اجتماعی بر می گردد که ریشه آن در خیلی از مباحث جدید پزشکی است. من دو مورد آن را فوری به یاد می آورم. یکی کارهای اصلی فوکو است در زمینه پزشکی مانند زایش درمانگاه و تاریخ دیوانگی، و دیگری کتاب خیلی زیبایی که گادامر در هشتاد سالگی نوشته به نام معمای سلامتی که در آن به این جنبه ها پرداخته است.
حالا حدود چهار دهه است که در آمریکا بطور کامل و در اروپا هم در بعضی نقاط، کمیته های پزشکی راه افتاده است. این کمیته های پزشکی هم به دکترها کمک می کنند و هم به بیماران.
به بیمار در همان قدم اول که وارد بیمارستان می شود توضیح می دهند که حقوق او چیست و اینکه چه نوع رضایتی می تواند بدهد یا ندهد. به پزشکان هم در مورد همه این مسائل ریز اخلاقی که در هر عملی اتفاق می افتد مشورت می دهند.
تقریبا پنج سال است که تعداد فیلسوف های اخلاق در این کمیته ها از تعداد کشیشان بیشتر شده است و به نظر می آید که تکیه بر بحث عقلانی در مورد مسائل اخلاقی در این گونه بیمارستان ها بیشتر شده و تکیه به ایمان و باور دینی کمتر.
این کمیته ها بسیار فعال اند و در هر امر جزیی حق دخالت دارند. نکته دیگری هم که در مباحث پزشکی برای آنها مطرح است ولی در ایران تقریبا هیچ مطرح نیست، سهمیه پزشکی است.
بودجه ای دارند که می دانند چه مقدارش را صرف چه مریض هایی بکنند. اینجا پیر ستیزی امری کلیدی است. می دانید که در جوامع غربی سالخوردگان از حقوق زیادی برخوردارند و در بیمارستان ها بخش های خاصی برای پیران وجود دارد. بیشتر از همه در دانمارک. در دانمارک نمونه عالی پزشکی برای پیران وجود دارد و همه آدم های پیر باید آرزو داشته باشند که اگر مریض شدند بروند دانمارک. ولی در کشور ما این امتیازات مطلقا وجود ندارد. بر عکس مرگ پیرها طلب می شود.
کمیته اخلاق پزشکی
این کمیته جهت ارائه رهیافتهای لازم در زمینه نحوه استفاده مطلوب از یافته های علوم تجربی و امکانات تشخیصی درمانی و مراعات ارزشهای متعالی اسلامی در امور پزشکی تشکیل میگردد و زمینه ساز اعتماد متقابل بین جامعه پزشکی و مردم و مراجعین به بیمارستان میباشد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله زمان سنجی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله زمان سنجی در pdf دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله زمان سنجی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله زمان سنجی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله زمان سنجی در pdf :

زمان سنجی

زمان سنجی عبارتست از کاربرد تکنیک های مختلف به منظور تعیین زمان لازم برای یک اپراتور واجد شرایط که کار مشخصی را در سطح کارایی معینی انجام می دهد.
اهداف زمان سنجی:

1-تعیین هزینه نیروی انسانی درگیر در ساخت محصول و یا ارائه خدمت 2-تعیین نعداد کارگران تولیدی و غیر تولیدی مورد نیاز 3-تعیین تعداد ماشین های تولیدی مورد نیاز 4- تعیین حجم و مقادیر تحویلی مواد به ایستگاه‌های کاری 5-تعیین و برنامه ریزی زمانی کل کارخانه ;

تکنیک های مختلف زمانسنجی
1-روش های مشاهده مستقیم 2-روش های ترکیبی 3-روش های تخمینی 4-سیستم زمان سنجی ربات ها

زمانسنجی یکی از اولین و اصولی ترین کارها در طراحی و راه اندازی کارخانه و به طور کلی پایه اساسی دیگر کارهاست.
اگه مایل باشین این مبحث رو تا اونجایی که بتونیم جلو ببریم.

تعریف زمانسنجی:
کاربرد تکنیکهائی است به منظور تعیین زمان استاندارد انجام کار برای یک کارگر واجد شرایط (نرمال) که کار مشخصی را در سطح کارائی مشخصی به انجام میرساند.

 

مسئولیتهای فرد زمانسنج:
1- بررسی کامل روش فعلی جهت حصول اطمینان از صحیح بودن آن.
2- بررسی کامل ماشین آلات و توانایی اپراتور قبل از ارزیابی عملیات.
3- همکاری کامل با اپراتور و مسئولین مافوق او (به منظور گرفتن بیشترین کمک از آنان).
4- ثبت دقیق زمانهای عناصر کار.

5- ارزیابی کارایی اپراتور به طریق عادلانه.
6- در طول جریان زمانسنجی باید به طریقی رفتار نماید که اعتماد کامل اپراتور را بخود جلب کند. صبر و قضاوت
صحیح، دو امر مهم در این زمینه هستند.

7- قابلیت و توانایی ذهنی خوب جهت تصمیم گیریهای مناسب و سریع.
8- نحوه صحیح استفاده از ماشین آلات، ابزار دستی، جیگها و فیکسچرها و آلات اندازه گیری را بداند و از طرف دیگر
باید دارای اطلاعات کافی در مورد نحوه برشها، سرعتها، عمق برشها، کیفیت محصول و عمر نهایی ابزار باشد

اهداف زمانسنجی:
1 – تعیین هزینه نیروی انسانی درگیر در ساخت محصول
2 – تعیین تعداد کارگران تولیدی و غیر تولیدی مورد نیاز
3 – تعیین تعداد ماشینهای تولیدی مورد نیاز
4 – تعیین حجم و مقدار تحویلی مواد به ایستگاههای کاری
5 – تعیین و برنامه ریزی زمانی کل تولیدات کارخانه
6 – بررسی امکان ساخت یک محصول با توجه به امکانات موجود
7 – تعیین اهداف تولیدی

8 – تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده
9 – بررسی کارایی بخشها و یا نیروی انسانی کارخانه
10- دانستن هزینه واقعی تولید

11- پرداختهای مالی و حقوقی به افراد و تعیین سیستمهای تشویقی و پرداخت حقوق بر اساس بهره وری
12- مقایسه آلترناتیوهای مختلف انجام کار از نظر زمانی و انتخاب بهترین آنها
13- بالانس کردن خطوط مونتاژ، ساخت و فعالیتهای اعضای یک گروه

14- استفاده از زمان در نمودارهای آنالیز روشها، روابط انسان و ماشین و سایر نمودارهای مهندسی
15- طراحی خط تولید و ایستگاههای کاری قبل از نصب فیزیکی آنها
16- طراحی ابزار و وسایل و تجهیزات
17- استفاده از کارشناسان در برنامه ریزی تعمیرات و نگهداری، کنترل پروژه،برنامه ریزی و مدیریت ظرفیت و
دیگر سیستم های مهندسی صنایع.

18- کاربرد در بسیاری از فعالیتهای اداری پروژه های عمرانی و خدماتی، بیمارستانها و غیره

مراحل اساسی فرآیند زمانسنجی:
1-انتخاب کار مورد مطالعه
2-ثبت کلیه اطلاعات مربوط به شرایطی که درآن شرایط، کار انجام می پذیرد .
3-بررسی روش ثبت شده جهت حصول اطمینان از آنکه از کاراترین روشها و حرکات استفاده شده و کلیه
عناصر خارجی و غیر مفید از عناصر مفید تفکیک شده اند.
4-اندازه گیری زمانی کار موجود در هریک از عناصر، با استفاده از مناسب ترین روش اندازه گیری کار
5-تعیین زمان استاندارد برای عناصر کاری که شامل زمان الونس نیز می باشد
6-ثبت روش عمل و کلیه فعالیتهایی که زمانسنجی برای آنها صورت پذیرفته و زمان استاندارد مربوط به هریک

معرفی:

مطالعه ی کار یک راه دسترسی شایع برای توسعه ی اجرای اپراتور و اثر بخشی است. جایی که اثر بخشی کارها به عنوان نسبتی از انرژی هزینه شده برای کار اجرا شده معین شده است. نوع مطالعه و ارزیابی کار که مورد استفاده است به یک میزان زیادی بستگی به طبیعت اپراتور ، محیط و عکس العمل و برخورد با کار دارد. ( بارتر 1937 و گیلبرت1911).در بسیاری از کارهای دستی و ماهرانه ، کارگران مورد درخواست واقع می شوند تا حرکات دست و اعضای بدن به سمت دسته ای انجام شود یا به سمت هدف یا یک شئ . دقت خروجی یک حرکت و اهمیت اثر بخشی مسیر حرکت آن عضو از بدن اساس ارزیابی های ارتباط دقت و سرعت حرکت در هر دو زمینه ی صنعتی و آزمایشگاهی (نظریه) (نقل از بایلی و پرس گریو و وود ورس) بوده است. در فاکتورهای انسانی قانون فیتس Fitts در سال 1954 مورد قبول واقع شده به عنوان یک توصیف قانون ؛ قبول از رابطه ی دقت و سرعت حرکت به جای این حقیقت که شامل قواعد خشک غیر قابل تغییر و محدوده ای ذاتی است. ( نقل از اشمیت و غیره در 1976). در معادله Fitts زمان حرکت بوسیله ی سختی حرکت معین می شود که با نسبتی از حرکت ضمیمه می شود و فراخی آن تا وسعت هدف گسترده است. تعدیل و تبدیل ها در قانون Fitts پیشنهاد شده است که به طور بحث انگیز به عنوان یک درصد بزرگتر از انحراف از معیار در اجرا شمرده می شود.( نقل از نوریس و شاک 1969). محاسبات

موجود از توابع سرعت- دقت دو نمود اساسا عمومی دارند ( نقل از هاوارس 1971). اول آنها به طور انحصار روی خطاهای فواصل زمانی (بیکاری) در یک ارزش زمانی به عنوان یک معیار کاری تمرکز می کنند. دوم ، یک مشاهده عمومی از دقت وجود دارد که نسبت معکوس با بعضی حالات در سرعت حرکت دارند. این ارتباط یا نسبت اخیر برای اپراتورها در میان تقریبا همه ی امور ماشینی اساس و پایه ها را برای تقابل دقت-سرعت که گزارش شده است را تشکیل می دهد. یک معیار شایع و رایج نیز می تواند بوسیله ی اجبار و فشار کاری تحمیل شود . در کارهایی با چنین محدودیتهایی خطای زمانی زیاد می شود

هنگامی که زمان حرکت معیار دار در یک حالت ثابت با تخمینهای توابع برای درک و تفهیم عمومی در جریان کار افزایش می یابد.( نقل از نیوول ، کارلتون 1979). علاوه بر اینها ، در فعالیتهای حرکتی مجزا افزایش دامنه و انباشتگی به همراه یک حرکت داده شده زمانی یک سرعت در حالت، یشرفتی تولید می کند که از کاهش در خطای زمان گیری حرکتی در میان دسته ی سرعت گرفته ی تولید شده جلوگیری به عمل آید.( نقل از نیوول ، کارلتون 1982). این یافته ی اخیر برای مقایسه با تخمینهای سنتی از توابع دقت – سرعت بیکاری ( یا با فاصله زمانی) هر چند که این تناقض و نتیجه ی مخالف با معیار ارز یابی کار و

زمان در افزایش سرعت حرکت در برابر خطای زمان گیری و یا فواصل زمانی باشد به طور واضح نمایان می گردد( نقل از نیوول 1980). ارزیابی های معرفی شده بوسیله ی نیوول در 1980 در مورد توابع دقت – سرعت در بخشهای معیار زمان سنجی به طور متناقض گونه ای ظاهر شد ولی یک محاسبه جدیدتر از تابع دقت – سرعت برای معیار در جریان و در فواصل زمانی ( کار وزمان ) فراهم نموده یک تلفیقی که به شمار می رود برای چنین عناصر متناقض نما از یک ارتباط ( نقل از هن کوک و نیوول د

ر دست چاپ) ما هیچ یک از فواصل زمانی ( فضا) و زمان را در دسترس نداریم تا اینجا این محاسبات را تکرار کنیم. هر چند نسبتا هدف ما معرفی مختصر نمودهای ضروری و سرعتی ( در واحد زمان ) از توابع دقت – سرعت حرکت کار و زمان است و یک نتیجه ی کاربردی مهم را معرفی می کنیم که ناشی از این نزدیکی است. یعنی به طور مثال علاوه بر پایه های سنتی و قدیمی در تقابل سرعت حرکت در وقت، تقابل دقت – سرعت محتاج توجه دوباره و باز بینی در بخش های ارزیابی فواصل زمانی برای دقت عمومی رایج است . ” دقت حرکت در زمان به عنوان بعد چهارم” جلوگیری از تمایز میان کارو زمان در فاکتورهای انسانی و همچنین در اکثر دامنه های روان شناسی در بخشهای جداگانه به خاطر تبعیت از مفاهیم نیوتنی رواج دارد. یک مثال : اگر مرز فضایی ( فواصل زمانی ) در مورد معیار کاری به طور مرتبطی بزرگتر از مرز کاری ( در جریان) باشد ، اپراتور قادر خواهد بود که در یک مقطع بیشتر از میانگین زنجیره ، سرعت حرکت کند( سرعت پیوسته) و بالعکس. طراحان صنعتی و تولید کنندگان کارخانجات تلاش کرده اند تا از مزایای این تقابل خطای حرکت در کار و زمان ( فواصل زمانی ) استفاده کنند. مثلا با افزایش اندازه ی تلرانس و ویژگیهای فواصل زمانی (فضا) در راکت تنیس روی میز بازیکنان می توانند سرعت سر راکتها را افزایش دهندو تفاوت های اصلی خطای فضایی (فواصل زمانی) را حفظ کنند. همان منطق می تواند به طور معکوس استفاده شود . البته ، برای دست یابی به یک مرز عادی در جریان کار برای یک معیار (فضایی) در فواصل زمانی داده شده. در

حالی که تقابل زمان و کار (فواصل زمانی ) در کارها واضح است جایی که خطای حرکتی اندازه گیری می شود در همان زمینه ی حرکت ، ارتباط بین این اندازه ها به واضحی وقتی که خطاها تحت ترتیب و اصول دیگری معین و مشخص شده اند نیستند. مثلا ، تعدادی راه وجود دارد ک یک حرکت یا کار ممکن است متوقف شده و به تاخیر افتد ( نقل از بایلی و پرسگریو 1985) و تنوعی از دیمانسیون و ابعاد در آن که حرکت ممکن است در آن حدود اندازه گیری شود . روش خاص Fitts برای بهره وری از کار از این بخش بوده که بر اساس مرتبط ساختن زمینه های متفاوت از حرکت ، اندازه گیری های کار و زمان (فواصل

زمانی) معین شده اند حتی در این کار یک رابطه بین اندازه های کارو زمان ( فواصل زمانی ) ممکن است تشخیص داده شود. طراحان صنعتی در فهم اینکه چگونه معیار اندازه گیری با توجه به زمینه های حرکت در کار روی ارزیابی ارتباط دقت- سرعت حرکت ها اثر می گذارند احتیاج به حالت واضحی دارند. بنابراین ، اجبار و فشار کاری ، در ارتباط با آنها که توسط محدودیتهای ذاتی و ثابت اپراتور و محیط فراهم شده با در دستور کار قرار دادن یک هدف بهینه و مطلوب یا سر مرز روی استمرار سرعت حرکت برای یک اپراتور برای کار در کارهایی که مسیر حرکت اعضای بدن مشخص است. این اجبار و فشا

ر می تواند متغیر شده و تبدیل گردد تا تقابل خطای حرکت در کار و زمان بهینه شود. این موضوع برای همه کارها مورد تفهیم واقع شده ( بدون نیاز به دلیل ) حتی آن دسته که ظاهرا تنها با معیارهای فواصل زمانی یا بیکاری قابل مشاهده اند. ارزیابی های سنتی و قدیمی با در آمد و هزینه در معیار کاری از ارتباط دقت و سرعت در یک خطای فاصله زمانی (بیکاری ) متمرکز شده اند. این جهت یابی به فهم محدودی منجر می شود به نمایی از کار وزمان در دقت حرکت و فهم این موضوع که خطای حرکتی در کار و در بیکاری (فواصل زمانی ) فقط بوسیله دید مجازی در روشی که ما وقایع جهان را مشاهده کنیم مستقل به

نظر می رسند. خلاصه: در عملکرد بسیاری از سیستمهای انسان و ماشین رخدادهای واقعی بوسیله ی واکنشهای اپراتور در ماشین مجزای شخصی قابل دست یابی است . این واکنش ها در طبقه بندی سیستمها از انتخاب متن از روی یک فهرست طولانی تا استراحت یا سرعت گرفتن در جایگزینی و شکل دهی در وسایل حمل و نقل عظیم الجثه برای تمایز میان طراحی های متفاوت کاربرد داشته ( نقل از گلایزر و هالکوب 1980 ) این ارزیابی برای تصورات و تفکرات سنتی در تقابل دقت- سرعت در کنترل حرکت مورد لزوم واقع بوده اند چنانکه در ارتباط نظریه ی Fitts نمونه آوردیم. در کار اخیر تلاش کرده ایم که به طور خلاصه مصنوعی یا ساختگی بودن جدا سازی وابستگی های کار وزمان (فواصل زمانی ) در فعالیتهای حرکتی را نشان دهیم. تصویر برآیند کار زمان شرح می دهد خطای فواصل زمانی را که فقط می تواند مبادله شود برای خطای کاری در یک عمل بدون ابعاد و دیمانسیون و اینکه پیشنهاد ما حتی وقتی که ابعاد چند گانه ی حرکت مورد توجه قرار می گیرند صادق است . به عنوان یک نتیجه و در پرتو عمل های شخصی و اجبار کاری اپراتور ، نزدیکی کار و زمان شامل ارزش باور نکردنی برای آنهایی است که به دنبال بهینه سازی اثر بخشی اجرایی در سیستم های انسان و ماشین هستندکه مستلزم اجرای مکانیکی توسط اپراتورهای انسانی است

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله زلزله ایران در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله زلزله ایران در pdf دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله زلزله ایران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله زلزله ایران در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله زلزله ایران در pdf :

مـقـدمــه
زلزله از پدیدهای طبیعی است که درطول تاریخ حیات بشر بارها انسان را به وحشت انداخته و باعث تخریب شهرها وروستاهای زیاد همراه باتلفات انسانی شدید و داغ دار نمودن انسان بوده است . به گونه ای که انسان چون خود را در مقابل آن عاجز ودرمانده دیده ، آن را به پدیده های ماوراء طبیعت و خشم خدایان برانسان دانسته است .
دراین سال های اخیر شایعات زیادی مبنی براتفاق زلزله در برخی شهرها ازحمله درتهران ورد زبان هر کسی گشت ونگرانی های را ایجاد نمود. از طرف دیگر لرزش های گاه به گاه تهران این شایعات را تقویت می نمود .
در هر صورت این خطر، با توجه سابقه تاریخی زلزله تهران و مناطق اطراف و دوره بازگشت زلزله های بزرگ ، تهران را تهدید می کند .
هرکسی بنا به موقعیت خود موظف است تا بکوشد با این پدیده وراههای موثر در کاهش تلفات وخسارات ناشی از آن آشنا گردد وبه دیگران نیز آنهارا بیاموزد . لذا با توجه به این مطلب وشایعاتی که رواج یافت تلاش نمودم تا درحد توان آموخته ها واطلاعات خودرا به دانش آموزان خود بیاموزم که نتیجه ان تهیه این جزوه پیش رو شد .
در تهیه این نوشته از منابع وماخذ کتابخانه ای ومنابع اینترنتی و تجربیات آموزشی خود استفاده نموده ام که در پایان جهت آشنایی واستفاده این منابع ذکر شده است.

تعریف زلزله
برای شناخت هر پدیده ای درجهان واقع لازم است ابتداازآن تعریف مناسب ونسبتاً جامعی داشته باشیم ، چرا که بدون دانستن تعریفی مناسب ازآن نمی توان به کنه پدیده پی برد وآن رابه خوبی درک نمود.
مردم عامی درکلامی ساده زلزله راحرکت ناگهانی زمین ناشی ازخشم نیروهای ماوراء الطبیعه وخدایان می دانند که بر بندگان عاصی وعصیــــــانگر خودکه نافرمانی خداخود را نموده ومرتکب گناهان زیادی شده اند می داننــد .
اگر چه امروزه با گسترش دانش تجربی این تعریف در زمره اباطیل وخرافات قرارگرفته ،ولی هنوز در جوامع ومردم کم دانش وجاهل مورد قبول است.
درفرهنگ تک جلدی عمید زلزله را با فتح حروف‌‌ ‍‍‍‍‎‏« زَ» و « لَ » یعنی زَلزلَه برخلاف آنچه در زبان عامه مردم رایج است ، آورده ومی نویسید :
« زمین لرزه ، لرزش وجنبش شدید ویا خفیف قشر کره زمین که به نقصان درجه حرارت مواد مرکزی واحداث چین خوردگی وفشار یادر اثر انفجارهــای آتشفشانی بوقوع می رسد .»
در فرهنگ جغرافیا تالیف پریدخت فشارکی وهمچنین در فـــــرهــــنـگ جغرافیائی تالیف مهدی مومنی تعریفی مشابه هم به گونه زیر ارائه شده است:
«جنبش یا تکان پوسته زمین که به صورت طبیعی ناشی از زیر پوسته زمین است بعضی وقتها زلزله باعث تغییراتی در سطح زمین می شود ، اما اغلب زیان بوجود آمده ناشی ازتکان ها فقط محسوس است وممکن است زلزله بوسیلــــه یک انفجار آتشفشانی بوجود آید. زلزله در حقیقت در بیشتر نواحی آتشفشانی امری عادی است واغلب قبل ویا همزمان با انفجار اتفاق می افتد . اصل زلزلـــه تکتونیکی است واحتمالاً وجود یک شکست لازمه آن است . موجهای زلزلـــه دست کم در سه جهت اتفاق می افتد ودر یک مسافت قابل ملاحظه از مکــــان اصلی بطور جداگانه حس می شوند . وقتی امواج زلزله ازمکانی می گـــــــذرد زمین وساختمانها می لرزند وبه جلووعقب می روند .بالاترین زیان ناشی اززلزله همیشه در مرکز زلزله یعنی جائی که حرکت بالاوپائین است نیست امـــــــــا در مکانــــهائی که موجهای زلزله بصورت مایل به سطح می رسد ونزدیک مرکــز زلزلــــه باشند دارای بالاترین زیان می باشند .یک زلزله شدید معمولاً بوســـیله یکسری دیــــگر ازتکانها همراه می شود .زلزله ای که که در نزدیک یازیردریا اتفاق مـــــی افتد سبب حرکات شدیدآبها شده وبعضی وقتها امواج بــــــزرگی ازآن ناشی مـــی شود ودر مسافت زیاد این امواج ادامه پیــــدا می کنند وگاهگاهی باعث تلفات جــبران ناپذیر ومرگ ومیرمی شوند .طغیان نواحی ساحلی بیشتراز خود زلزلـــه بــــاعث خسارت می شوند ، در نواحی آتشفشانی زلزله عملاً هر روز اتفاق می افتـــد. به عنوان مثال در هاوائی هرساله صدهاتکانهای کوچک ثبت می شوند .»
درفرهنگ گیتا شناسی تالیف عباس جعفری آمده است:
«جنبش سریع ومحسوسی که درنتیجه جابجائی ویا جایگیری تخته سنگهای زیر پوسته زمین پدید می آید،در نتیجه این جنبش یـــــــک سری لرزش های موجی شکل پدید می آیدوگاه تغییرات ارتفاعی پوسته زمین راباعث می گرددواغلب ضایعات وزیان های جانی وفراوانی ازخود برجا میگذارد.زمین لرزه بیشتر مخصوص نواحی آتشفشانی بوده وگاه باخروش وفوران کوههای آتشفشانی همراه می گرددودرحالات شدیدشکستهاوبریدگیهای مهم ومشخص درروی پوسته زمین از خــودبجای میگذارد.غالب زمین لرزه ها حداقل با سه نوع موج لرزاننده همراه است .در مرکز وقوع زمین لرزه سه موج مزبور بطور همزمان اثرگذارده و ساختمانهاوتأسیسات واقع دراین منطقه را با نوسان های شدید به عقب و جلوومی برد و حد اکثر خسارت و زیان در محلی که امواج مزبور بطور مورب به سطح زمین می رسندوارد می سازد;..»
محمود صداقت درکتاب“ زمین شناسی برای جغرافیا ” تعریفی بدینگونه ارائه می دهد:
«زمین لرزه عبارت است ازحرکات ولرزش های ناگهانی و گذرا در زمین که از ناحیه محدودی منشأ می گیرد و ازآنجا درتمام جهات منتشر می شوند.»
در کتاب فیزیکال جئوگرافی [1] آمده است:
«زلزله یکسری ازتکانها ولرزشهای ناگهانی که از آزاد شدن فشار در طول گسل های فعال ودر مناطق آتشفشانی فعال ناشی می شود.تکانها ولرزشهای سطح زمین که در ارتباط با حرکات پوسته زمین در زیر زمین می باشد.»
در فرهنگ آکسفورد آمده است:
«حرکات ناگهانی وشدید سطح زمین.»
از تعاریف ذکر شده در فوق ومنابع دیگر می توان برداشت زیر را نمود:
«زلزله عبارت از حرکات و ارتعاشات نا گهانی سطخ زمین ناشی از شکسته شدن سنگهای پوسته زمین و رها شدن انرژی ذخیره شده در آنها است که در صورت شدت زیاد در مراکز انسانی موجب خسارتهاوزیانهای فراوان می شود.»
زلزله از یکطرف موجب شکسته شدن و جابجائی بین توده های سنگی پوسته زمین می شود و ازطرف دیگر همین جابجائی و شکسته شدن منجر به ایجاد امواج و انتشار در درون زمین می شود ، مانند انداختن قطعه سنگی در حوض یا دریاچه که منجر به ایجاد امواجی می شود.
زلزله مانند شکسته شدن قطعه چوب خشک شده ای می ماند که از یکطرف موجب گسیخته شدن چوب و از طرف دیگر موجب انتشار امواج در اطراف خود می شود.

توزیع جغرافیایی زلزله ها

1- کمر بند چین خورده آلپ – هیمالیا : جائی که پوسته آسیا – اروپا به صفحه افریقا – هند برخورد می کند .در کشورهای ایتالیا ، یونان ، ترکیه ، ایران ، شمال هند …..
گمر بند اطراف اقیانوس آرام : جائی که صفحه اقیانوس آرام به صفحه قاره آسیا – اروپا ـ امریکای جنوبی ـ استرالیا و امریکای شمالی برخورد می کند. در این ناحیه از کامچاتکا تا هکایدو شدیدترین زلزله ها اتفاق می افتد . عمق کانون زلزله در این منطقه به حدود 60 کیلومتر می رسد وامواج تسونامی در اثر زلزله دراین منطقه ایجاد می شود.
شکل 5 پراکندگی زلزله ها

2- کمربند میانی اقیانوس اطلس : جائی که صفحه اقیانوس اطلس در حال گسترش است این زلزله ها نسبتاً ملایم وآرامش مردم را چندان بهم نمی زند.به استثنای گودالهای اقیانوسی کانون زمین لرزه ها در عمق 50 کیلومتری پوسته زمین است . در گودالهای اقیانوسی کانون زلزله ها در عمق 300 تا 700 کیلومتر مشاهده شده است جائی که به صفحه ای موربی بنام “ سطح بنیوف ” [9] وجود دارد.البته زلزله ها در طول گسل ها ی تغییرشکل دهنده ( جائی که صفحه ها درامتداد هم می لغزند )نیز وجود دارند مثل زلزله ای که در طول گسل سن اندریاس اتفاق افتاد .‌ (سان فرانسیسکو 1906 )

مناطق زلزله خیز محل تراکم انسان وفعالیت هایش
بااینکه مناطق عمده زلزله خیز روی زمین توسط متخصصان مشخص شده اندویا از دوره های باستانی وتاریخی مشخص بوده اند.ولی هنوز محل فعالیت وتراکم بشراست.؟ شهرهای زیادی بوده اند که که بارها توسط زلزله ها ی ویرانگر کاملاً تخریب شده اند ولی همانند انسان زخمی ومجروح به مداوای خود پرداخته اند ومجدداً جان تازه ای در قالب دمیده اند وحیات وفعالیت خودرا دوباره ازسرگرفته اند ، براستی چرا.؟ مگر انسان نمی تواند آنجا را ترک ودر جای دیگری ماوی گیرد.؟
تقریباً می توان گفت 999 درصد از زلزله ها ی دنیارا مناطق شناخته فعلی رخ می دهد . ولی در هرحالاآیا می توان یا باید این مناطق را تخلیه نمود .؟آیا چین وپکن ، سانفرانسیسکو ، ساحل شیلی ، فیلی پین را باید وژاپن را بایدتخلیه نمود .؟
مناطق مرزی صفحات پر حادثه ترین مناطق پوسته زمین محسوب‌‌‌‌‌‌‌‌‌ می شوند این مناطق در حد بین اقیانوس ، دریا یا قاره هستند وبسیاری از دریا ها این حالت را دارند . وازآبرفتهای حاصلخیز وحالت بندری مناسب برخوردارند ، یا به علت پایکوهی بودن ورودخانه های مناسب ویا خاک های مناسب وحاصلخیز از دلایلی است که این مناطق معمولاً برای سکونت وفعالیت برگزیده شده اند .با ایجاد نقشه های خطر می توان مراکزی که خطر کمتریا بیشترین خطررا دارند مشخص نمود ومحل گسل های فعال و زلزله خیز را مشخص نمود .این نقشه ها می تواند مردم راوادار کند تا ساختمانهای خود را مطابق استانداردها و اصول فنی وعلمی بسازند و احتیاط های لازم را بنمایندوآموزش های لازم را ببینند. ایستگاههای مناسب را نصب تا در صورت اعلام خطر آمادگی لازم را کسب نمایند .اولین مرحله جهت کسب آمادگی شناختن و آموختن زلزله است .

زلزله درایران
می دانیم ایران روی یکی ازکمربندهای فعال زلزله خیز جهان قرار گرفته است و هر ازگاهی یک بار زلزله ای ویران کننده نقاطی از کشور را می لرزاند . ( زلزله طبس 57 ، بویین زهرا 41 ، خراسان 47 ، ورودبار منجیل……)
همانطور که در قبل گفته شدکمربند آلپ ـ هیمالیا محل برخورد قاره های افریقا ( گتدوانا ) با اوراسیا است . این کمربند یکی از مراکز زلزله خیز دنیا محسوب می شود که بیشتر زلزله های از نوع کم عمق بوده است.
صفحه ایران از جانب دو صفحه اوراسیا و عربستان تحت فشار است . بنا به نظر متخصصان پوسته ای عربستان سالانه به میزان 5 سانتیمتر به سمت فلات ایران حرکت می کند .درنتـــــــیجه فشار دوصفحه ازشمال و جنوب مقدار زیادی انرژی در پوسته ایران جمــع می شود که به صورت زلزله های کوچک وبزرگ و متوسط هر ازچند گاهی آزادمی شود .
کشور پهناور ایران از نظر زلزله خیزی به چهار منطقه تقسیم می شود:
1- کمربند چین خورده زاگرس :
این کمربند شامل نواحی غرب وجنوبعرب از زلزله خیزترین منطقه ای ایران است . زلزله ها بیشتر از نوع خفیف ومتوسط و گاهی هم از نوع شدید است . ( زلزله سیلاخور فارسینج )
2- ناحیه ی البرز :
محدوده این قسمت ازقفقاز تا شمال خراسان رادر برمی گیرد . نوع زلزله ها بیشتر ازنوع بزرگ ومخرب است که تعدادآنها کمتر ودوره آرامش آن طولانیتر است . ( رودبار منجیل )
3- نواحی مرکزی وشرق ایران :
شامل قسمتهای مرکزی وشرق وشرق مرکزی ایرن است .قابلیت ایجاد زمین لرزه های بزرگ در این ناحیه وجود دارد. ( طبس 1357، دشت یباض 1347 )
4- ناحیه آذربایجان :
دراین ناحیه خطر بالقوه زلزله زیاد است زیرا گسله های فراوان وفعالی وجود داردهمچنین به علت کوههای آتشفشا ن سهند ، سبلان که درایجاد بعضی زلزله ها می توانند نقش داشته باشند .
مناطق یک ودو و چهار از مراکز آباد وحاصلخیز کشور وهمینگونه محل اسکان زیاد جمعیت می باشد .لذا وجود هرزلزله در این منطقه همراه با خسارات وتلفات زیادی است چنانکه دررودبار منجیل بیش از 30000 نفر جان باختند.
با کمی دقت در نقشه های پراکندگی شهرها وروستاها وبا نقشه های تراکم جمعیت ومقایسه آنها با نقشه های طبیعی ایران به خوبی می توان ذریافت که بیشترشهرها وروستاهای ایران در پای کوههاودامنه ها وجوددارد.چراکه اولاً آبهای سطحی ورودخانه ها ازکوههاسرچشمه می گیرند .ثانیاً خاکهای این نواحی حاصلخیز است . ثالثاً وجود چشمه ها یی که بیشتر بدلیل شکستگیها ظاهر شده اندوموجب جذب جمعیت شده اند . وجود آبهای زیرزمینی که درمخروط افکنه ها و سردشتها وجود دارد ،لذا محل مناسبی جهت ایجاد آبادیها وروستاها وشهرها بوده است .در عین حال فاصله این مراکزبا قله ها 15 تا 20 کیلومتر است وچون بسیاری ازگسل ها از بلندیها می گذرد وازآنجا که خطر بالقوه ایجادزلزله دراین گسل ها زیاد است ، لذا می توان در یافت که فاصله شهرها ی ایران تا مراکز زلزله هابسیار کم است .
ازبررسی آماری زلزله های ایران متوجه می شویم در یک قرن گذشته بیش از 85 زلزله مخرب رخ داده است که 36 زلزله از این تعدادبا بزرگی بالای 6 ریشتر بوده است . بطور متوسط در ایران هر 5 سال یک زلزله شدید رخ داده است.
با توجه به نقشه پهنه بندی خطر نسبی زلزله در ایران سطح کشور را می توان از نظر زلزله خیزی این گونه تقسیم کرد :
1- مناطق با خطر بسیار بالا یک درصد
2- مناطق با خطربالا نزدیک به 8 در صد
3- مناطق با خطر نسبتاً بالا 27 درصد
4- مناطق با خطر متوسط 31 درصد
5- مناطق با خطر نسبتاً پایین 22 درصد
6- مناطق با خطر پائین 11 درصد

وضعیت پهنه بندی شهر جمعیت
تعداد درصد جمعیت درصد
پهنه ی بندی با خطربالا
پهنه ی با خطر بالا
پهنه ی با خطرنسبتاً بلند
پهنه بندی با خطر متوسط
پهنه ی با خطر نسبتاً پایین
پهنه ی با خطر پایین
نا مشخص
مجموع 8
96
170
135
100
33
70
612
13
157
278
221
163
54
114
100 1254365
4137156
13093841
9500628
5429860
2697552
1020714
37134116 338
1114
3526
2558
1462
726
275
100

( جدول 5 وضعیت پراکندگی شهرها وجمعیت شهری در پهنه های مختلف خطر زلزله )
متوجه می شویم که بیش از یک سوم ایران با خطر نسبی متوسط و یک سوم با خطر نسبی متوسط ویک سوم با باخطرنسبی پایین ازمتوسط مواجهه اند.
از مجموع 83 شهر ایران که بیش از 75 هزار نفر جمعیت دارند مردم 33 شهر در پهنه های با خطر بسیاربالا ، ونسبتاً بالا زندگی می کنند .تهران در پهنه ی با خطر نسبتاًبالا قراردارد در ایران قدیمی ترین زلزله ای که ثبت شده مربوط به شهر ری بوده است که درسده ی چهارم پیش از میلاد این منطقه را تخریب کرده است .
شدیدترین زلزله که درطول قرن گذشته در ایران رخ داده مربوط به زلزله طبس 1357 بوده با بزرگی 77 درجه بوده است و 19600 نفر کشته شده اند.
زلزله ای رودبار منجیل در سال 1369با بزرگی 73 ریشتر که بیش از 35000را تلف کرد بعلاوه خسارتهای اقتصادی ،اجتماعی وروانی زیادی برجای گذاشت .
خسارات زیاد وتلفات زیاد ناشی از زلزله های را می توان به چند دلیل دانست:
1- ضعف ها وکاستی های سازه ای وعوامل مربوط به آن
2- کانون زلزله های ایران بدلیل ساز وکار وقوع زلزله در عمقق کمی از سطح زمین ( 10 تا 20 کیلو متری ) قرار داشته که انرژی زیادی را به سطح زمین می رساند و موجب تحریق می شود.
3- در ایران بازگشت زلزله های بزرگ نسبتاًطولانی است و موجب ذخیره انرژی زیاد می شود . درنتیجه چند سال بعد از زلزله ها شهرها باسازی می شوند هرچند در بدو امر ممکن است رعایت نکات فنی بشود اما دردرازمدت رعایت نکات فنی با سهل انگاری روبرو می شود.درنتیجه در زلزله ای بعدی خسارات زیادی از آن ناشی می گردد .

زلزله خطری برای تهران
موقعیت تهران در پایکوه رسته البرز یهنی واقع شدن برروی کمر بند زلزله خیز آلپ – هیمالیا از یک طرف و از طرف دیگر وجود گسل های طولی فراوان در لایه های آبرفتی دامنه البرز که براثر آزمایش های ژئوتکنیک ثابت شده است وهمینگونه وجود زلزله های تاریخی ازگذشته های بسیار دور تابه حال چند بارتکرار شده وخسارات وتلفات زیادی برجای گذاشته چنانکه اولین زلزله ثبت شده در ری بوده است وحتی لغت ری که درزبان یونانی رگه ، راگا ، رکس گفته شده به معنای زیر ورو شدن است ونام روستایی بنام بومهن که در فارسی به معنای حرکت زمین می باشد ، همه شاهدی دال بر زلزله خیز بودن تهران دارد .؟ این همان چیزی است در سال های اخیر شایعاتی مبنی براتفاق افتادن زلزله در مقطع زمانی خاصی همه مردم را هراسان کرده است.؟ اگر چه انسان بواسطه ضعف و فراموشکاری خود سریع ازهمه چیز غافل می شود وهمه چیزرا فراموش می کند.
مطالعات زمین شناسی نشان می دهد که گسل شمال تهران ، گسل نیاوران و مجموعه گسل های ری ازمهمترین گسل های فعال هستند که قادرند چند سانتی متر تا چند متر حرکت کنند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   151   152   153   154   155   >>   >