سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله صادق هدایت در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله صادق هدایت در pdf دارای 47 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله صادق هدایت در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله صادق هدایت در pdf

مقدمه   
به نویسنده بوف کور   
سرشاری بین در جهان   
روی جاده نمناک   
روانشناسی و سیاست   
شخصیت وادبیات   
منابع   

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله صادق هدایت در pdf

1- نوشته های بی سرنوشت ، ندوشن

2- یاس فلسفی ، رحیمی

3- هدایت ،‌نوشته ها ی پراکنده

4- کتیرایی ، کتاب صادق هدایت

 مقدمه :

شواهد و اطلاعات درباره زندگی خصوصی صادق هدایت به مراتب کمتر از آن چیزی است که پژوهشگر زندگی و آثار او میل به یافتنش دارد . در ایران ، دستیابی به شواهد مستند و اطلاعات شفاهی درباره زندگی افراد شهیر کار دشواری است و دانش شفاهی را نیز باید با قید احتیاطی بیش از حد مرسوم تلقی کرد . ولی آنچه به یقین بر همگان ثابت شده این است که : هدایت مترجمی توانمند ، محققی باریک بین و داستان نویسی متفکر بود . هدایت به هر موضوعی که دست می یازید تعلق خاطری با آن داشت . هدایت در جهان مانی و مزدک و زردشت ، به دنبال چه می گشت ؟ در فرهنگ و تمدن هندوئیسم به چه چیزی نایل شده بود ؟ در کافکا، سارتر در خیام در فولکور دنبال چه می گشت ؟!هدایت بی شک یک اگزیستالیست بود درست به همان معنی که سارتر اگزیستانسیالیست بود . هدایت تویسنده متعهد و دردمندی بود . اگر بدی ها و پلشتی ها را نشان می داد دقیقاً برا ی تبیین و شناخت و فرار و پرهیز از آن ها بود مگر سارتر نمی گفت :« اگر آنچه من نشان داده ام تولید وحشت و نفرت می کند از آن بپرهیزید و می توانید که بپرهیزید .»(یاس فلسفی ، رحیمی / 52)

اگر قهرمان های سارتر و کافکا و هدایت گرفتار بن بست می شوند بدین علت است که زیست جهان ما آکنده از این بن بست هاست . البته هدایت ،‌یک نویسنده صرفاً سیاسی نبود حاجی آقا یک بعد کمرنگ از هستی او بود . برای شناخت هدایت باید سگ ولگرد و بوف کور او را نیز خواند هدایت در بوف کور مانند سارتر به این نتیجه رسیده بود که«وجود آدمی توجیه ناپذیر است .»(اگزیستاسیالیسم ، رحیمی / 140)

این توجیه ناپذیری را هدایت عملاً با مرگش نیز عیان  کرد . میگویند در اواخر عمر ، هدایت تصمیم به نگارش داستانی گرفته بود با این مضمون که عنکبوتی پیر و درمانده شده است و دیگر حتی بزاقی هم ندارد که با آن گرد خود تار تند و از همه مهاجمانش در امان بماند(نوشته های بی سرنوشت ، ندوشن /193)

این توجیه ناپذیری را هدایت با مسأله «وجود » مدام درگیر بود . تمام داستان های هدایت یک لایه فلسفی از یأس و سیا ه بینی دارند. تمامی داستان ها و تحقیقات و ترجمه های کتاب های او با همان دید گاه  اگزیستانسیالیستی نوشته شده است دیدگاهی که با آن سارتر به همه هستی می نگریست . هدایت هرگز در سطح نمی ماند همواره می خواست به عمق نایل شودبه همین علت به فرهنگ پیش از اسلام سر می زد به هندوئیسم سرک می کشید به ادبیات عامه پناه می برد به خیام و کافکا و ساتر می پیوست . در هیچ یک از آثار هدایت شما بحث فلسفی مجرد نمی بینید . او در قالب داستانهایش موقعیت های بشری Sitvation را شرح می دهد . ما همه گرفتار موقعیت های بشری هستیم موقعیت به همان معانی که سارتر می گفت یعنی مکان و محیط و گذشته شخصی و اطرافیان و سرانجام مرگ.شاید از همه مهمتر و بنیادی تر همین آخری باشد یعنی مرگ

به نویسنده بوف کور

    ای سوخته ز آتش خطــا بوده          دلخسته به کنج انزوا بود ه

     چون بوم به تنگـــنای ویرانه          بس خوانده نوا و بینوا بوده

      نقشی ز پی خیال دیــــوانه        بر صفحه دهر خود نما بوده

       افسون و فریب دیده تــا دیده        نومـــید و نژند بوده تابوده

      تا دیده تبـــــاهی و خطا دیده        تا بــود ه به رنج و ابتلا بوده

      نگشوده به دیولاخ هستی چشم       مشتاق تباهــــی و فنا بوده

     گوئی ابــــــدیتی هراس انگیز         از خاطر تو گـــره گشا بوده

     دیری است که ایــن ســیاهی          سیال با زندگی تو آشنا بوده

    و آن تیره شب سیاه بی فرجام          جان بخش تر از دم صبا بوده

    نایا فته گوهر نهان چــون من           عمری به هوای کیمیــا بود ه

                                                                       مهرداد اوستا

سرشاری بین در جهان

از دیر باز زمان حال را بین العدمین می گفتند . چرا که زمان حال بین دو نیستی قرار دارد : گذشته ای که دیگر نیست ،‌ آینده ای که هنوز نیامده است . هدایت حال خود را سرحد دو دنیا یا تهی بین دو جهان می خواند . ما بر خلاف آن نویسنده پر کار ، زندگی او را سرشاری بین دو جهان می بینیم . چون او ، طی 48 سال از عمر کوتاه و پر بار خود ، آثار فراوانی به جای گذاشته است

در واقع ما در این بخش تکوین و تحول اندیشه های اساسی او ، و رابطه درونمایه های عمده آثارش را با درونمایه های « بوف کور »‌پی می گیریم

1281: سه شنبه 28 بهمن 1281 شمسی برابر با 17 فوریه1903صادق هدایت در تهران پا به عرصه حیات می گذارد . بچه مو های طلایی و چشمهای آبی دارد . رنگ صورتش ، مثل فرشته بوف کور مهتابی است . دو سه سالی پس از تولد صادق ، نهضت مشروطیت به سال 1324 هجری قمری برابر با 1905 میلادی ، به ثمر می رسد . جوانی صادق بدین ترتیب با گیرودار مشروطه خواهی و عروج رضا خان می گذرد . بعد خواهیم دید که چگونه هدایت همه این وقایع را در قصه بزرگش باز می نماید

1287: صادق شش ساله است . نام او را در مدرسه علمیه می نویسند . پس از پایان دوره ابتدایی ،‌به دبیرستان دارالفنون می رود . ولی بعد از پایا ن اول متوسطه از برنامه های درسی ناراضی است و می خواهد زبان فرانسه فرا گیرد . او را به مدرسه سن لوئی می برند. هدایت بعد چنان با این زبان آشنا می شو د که چند مقاله و دو قصه کوتاهش را به این زبان می نویسد

1303: مقدمه تحقیقی جالبی بر رباعیات خیام می نویسد . پس از آن کتابچه « انسان و حیوان » را منتشر می کند . این کتاب بعداً‌ بخشی از «‌فواید گیاهخواری » را تشکیل می دهد . از همان زمان دلش به حال اسب کالسکه نعشکش می سوزد :«اسبهایی که دوره جوانی خود را در کمال سختی و زحمت گذرانیده اند ، چون پیر و ناتوان می شوند صاحب با وفا آنها را به قیمت نازلی به گاریچی یا برای کارهای شاقه دیگر فروخته و حیوان بیچاره از این به بعد در زیر بارهای سنگین ،شلاق ، لگد و دشنام ،‌عمر خود را به پایان می برد . »[1]

1304 : برابر با 1905میلادی هدایت در امتحان اعزام دانشجو به اروپا شرکت می جوید و پذیرفته می شود . ابتدا برای تحصیل در رشته مهندسی به بلژیک می رود . مقاله کوتاه « مرگ »‌را در شهر گان می نویسد و برا ی چاپ به مجله ایرانشهر چاپ برلین می فرستد . مقاله در شماره یازدهم از دوره چهارم مجله به تاریخ اول بهمن 1305 برابربا 22 ژانویه 1927 چاپ می شود . از همان هنگام دلهره او از سپری شدن دوره جوانی فرا رسیدن پیری و آغاز آزمایش دشوار زندگی رخ می نماید ،‌« هنگامی که آزمایش سخت و دشوار زندگانی چراغهای فریبنده جوانی را خاموش کرده سرچشمه مهربانی خشک شده سردی تاریکی و زشتی گریبانگیر می گردد او است که چاره می بخشد ، او است که اندام خمیده ، سیمای پرچین تن رنجور را در خوابگاه آسایش می نهد»[2] . هدایت حوصله ریاضیا ت را ندارد . پس او را برای تحصیل معماری به فرانسه می فرستند

1305:معماری هم بدون فراگیری ریاضیات نمی شود . او را به شهر بزانسون می فرستند . پدرش که ازاستعداد او در نقاشی خبر دارد ، او را تشویق میکند که در این رشته تحصیل کند . نمی پذیرد و پشیمان می شود . در قصه کوتاه زنده به گور ، که به سال 1308 در پاریس نوشته شده است ، می گوید : « افسوس می خوردم که چرا نقاش نشدم تنها کار ی بود که دوست داشتم و خوشم می آمد. با خودم فکر می کردم می دیدم که دوست داشتم و خوشم می آمد . با خودم فکر می کردم می دیدم تنها در نقاشی می توانستم یک دلداری کوچک برای خودم پیدا بکنم .»[3]به پاریس بر می گردد . به مطالعه در روانشناسی و علوم خفیه می پردازد . مقاله ای درباره « جادو در ایران باستان »‌به زبان فرانسه می نویسد و به ستایش دانش نیاکان خود می پردازد .[4]

1306 : کتاب «‌فواید گیاهخواری » را در برلین منتشر میکند، و از آن پس خود به گیاهخواری می پردازد . غذای هدایت غالباً شیر ،‌تخم مرغ ،‌خیار ،‌گوجه فرنگی ، گردو ……بود . شرح دردناک کشتن گوسفند ،‌تکه تکه کردن جانور به وسیله قصاب از این کار زشت خود می برد،‌د

در این کتاب به همان طرز آمده است که بعد در بوف کور دیده می شو د

1308: قصه کوتاه زنده به گور را مینویسد . از همان هنگام ،‌به تحلیل ژرف روان خود می پردازد و وجود خود را حاصل عواملی چون توارث ،‌محیط ،‌طرز زندگی و پرورش خود می شمارد :‌« این اندیشه ها ،‌این احساسات نتیجه یک دوره زندگانی من است ،‌نتیجه طرز زندگانی ،‌افکار موروثی ،‌آنچه دیده ،‌شنیده ، خوانده ،‌حس کرده یا سنجیده ام .»

همین جا ، آرزوی کاری را دارد که بعد در بوف کور انجام می دهد . « برای نوشتن کوچکترین احساسات یا کوچکترین خیال گذرنده ای ، باید سرتاسر زندگانی خودم را شرح بدهم ،‌و آن ممکن نیست .»[5]

پیدا است که مارسل پروست را خوانده است و می خواهد همانند او با دستیابی به خیالهای گذرنده ردپای خاطره ها را بگیرد به دنیای خفته در ناخودآگاه برسد زمان گمشده را باز آورد . بوف کور چیزی جز این نیست . ولی هنوز چنانکه خود میگوید نمی تواند دست به چنین کاری بزند

هدایت هنوز کافکا را نمی شناسد اما طرفه آنکه با همان اندیشه ها آشنا است : « ما بین چندین میلیون آدم مثل این بود که در قایق شکسته ای نشسته ام و در میان دریا گم شده ام . حس می کردم که مرا با افتضاح از جامعه آدمها بیرون کرده اند . »‌[6] اندیشه خود کشی این مرغ مرگ اندیش را رها نمی کند :« نه ، کسی تصمیم خود کشی را نمی گیرد . خود کشی با بعضیها هست ،‌در خمیره و سرشت آنها است . نمی توانند از دستش بگریزند. »[7]در اوایل سال 1928 به قصد خود کشی خود را به رود خانه سن می اندازد ،‌دلی نجاتش می دهند. در سوم مه همین سال طی نامه کوتاهی به برادرش محمود هدایت می نویسد : «‌یک دیوانگی کردم ،‌به خیر گذشت .‌»[8]

1309: مجموعه قصه های کوتاه زنده به گور را در تهرا ن منتشر می کند. قصه « اسیر فرانسوی »‌یادگار اقامت در بزانسون است . برخلاف اسرای جنگ که معمولاً‌از دوران اسارت می نالند این رزمنده که مدتی در آلمان اسیر بوده چنان از زندگی در وطن ناراضی است که می گوید :‌بهترین دوره زندگانیم همان ایام اسارت من در آلمان بود.»[9]

از دیگر قصه های این مجموعه «‌داوود گوژپشت »، «‌حاجی مراد »، «آبجی خانم »،‌« مرده خورها »به تحلیل مسائل محرومین ،‌مشکلات اجتماعی و فردی توده ها ی مردم اختصاص دارد . قصه کوتاه «‌آتش پرست »‌از نخستین قصه هایی است که به درونمایه مورد علاقه هدایت ایران باستان می پردازد

قصه «‌آب و زندگی »‌به سال 1322یا 1323در پاورقی روزنامه مردم چاپ شده و برای درک اندیشه سیاسی هدایت جالب است . بعضی از درونمایه های بوف کور نیز در آن به چشم می خورد

نمایشنامه «‌پروین دختر ساسان »‌نیز در همین سال 1309 انتشار یافت . این نمایشنامه میهنی پس از قصه کوتاه «‌آتش پرست »‌دمین اثری است که ایران باستان را اساس قرار می دهد . دلبستگی هدایت یه زادبوم نفرتش از ستمگران تازی و حتی نخستین جرقه درونمایه بوف در این اثر پر سوز وگداز آشکار می شود . چهره پرداز قهرمان اصلی اثر که همانند گزارشگر بوف کور ،‌نقاش است ،‌چنین می نالد :‌«‌میهن همه این گل و گیاه و جانورانی هستند که با روان ما آشنا شده اند ، نیاکان آنها با نیاکان ما زندگانی کرده و آنها را مانند ما به این آب و خاک وابستگی می دهد …هیهات که همه پایمال شد ،‌رفت . این سرزمین خرم و دلکشی که بهشت بر آن رشک می برد همه کشتزارهایش ویرا ن و باغ و بوستانش آرامگاه بوم شد . ستمگری سر تا سر آن را فرا گرفت . »‌[10]

پروین ،‌دختر چهره پرداز چشم به راه نامزد خود پرویز است تا با هم عروسی کنند. ولی ترجمان ایرانی تازه مسلمانی که از جبهه جنگ به خانه چهره پرداز آمده است خبر ناگواری آورده است . او از شکست سربازان پارسی در پشت دروازه های راغا شهر قدیم ری سخن می گوید . پرویز در این نبرد کشته شده و حلقه نامزدی را برای پروین باز پس فرستاده است تا نامزد خود را از قید قول و قرارش آزاد کند : «‌پروین –به نام آیینی که برا ی آن جنگ می کنید ،‌به نام آنچه دوست دار یبرا سوگند می دهم بگو کی این انگشتر را به تو داده ؟‌ترجمان اکنون که مرا سوگند دادید برایتان می گویم : پریشب ، پاسی از شب گذشته بود که لشکریان ما به گروهی ازسپاهیان شما نزدیک رودخانه سورن شبیخون زدند. جنگ سختی در گرفت . پارسیان دلیرانه جنگیدند و همگی به خاک و خون خقتند . »[11]این همان رودی است که گزارشگر با دخترک یکه بعداَ‌لکاته می شو د ، در کنار آن سر مامک بازی می کند. همچنانکه «‌گنبدهای کاشانه ، سینه »‌اش را فشار می دهد.[12] عین گلدان راغه که سینه گزارشگر بوف کور را فشار می دهد

1310 : قصه کوتاه «‌سایه مغول »‌در مجموعه ای به نام «‌انیران »‌منتشر می شود . شاهرخ مانند هزاران ایرانی دیگر از چنگ و حشیان مغول به جنگل هراز پی مازندران پناه برده است . او زنده مانده است تا روزی انتقام قتل نامزدش را بگیرد . ترجیح می دهد که ببر او را بدرد ولی به دست مغولها نیفتد. چون او نمی خواهد آن چهره های درنده، آن جانوران خون آشام را ببیند یا لهجه زشت آنها را بشنود . آنها را «‌دشمن آب و خاک خود »‌می داند

قصه «‌شبهای ورامین »‌نیز که بعدها در مجموعه «‌سایه روشن »‌منتشر می شود در همین سال نوشته شده است . اعتقاد به وجود روان آدمی درونمایه این قصه است . فرنگیس ، همسر جوان و زیبای فریدون ،‌در باغ با صفایی در ورامین بر ایوان خانه ای زیبا تار می زند. فریدون به آهنگ گوش میدهدسخن به روان آدمی و آخرت می کشد . فریدون اعتقاد به روان را عقیده پیر زنها می داند . فرنگیس حالش به هم می خورد ، هذیان می گوید و در می گذرد . به هنگام مرگ می گوید :« من می میدم اما آن دنیا هست …به تو ثابت می کنم !» فریدون ناراحت می شود و برای معالجه به تهران می رود . پس از چندی ،‌خوب می شود و به ورامین برمی گردد و نسترن باجی خدمتکاز خانه با ترس و لرز به او می گوید :«›-آقا ،‌تا حالا نزریک یک ماه است ؛ شما که نبودید وقتی که همه خوابیده اند،‌صدای ساز می آید …آقا انگاری که قرنگیس خانم تار می زند !» فریدون نمی پذیرد . شب تآن روز در عالم رویا خو د را در بندر مارسی در کاباره کثیفی میبیند. عده ای از اوباش و «‌عربهای بددک وپوز »‌الجزایری دور میزها نشسته و شراب می نوشند. ناگهان در باز می شو د ،«‌فرنگیس بایکنفر عرب پا برهنه که ریخت راهزنان را داشت دست به گردن وارد »‌می شوند ،‌می خندندو به او اشاره می کنند. قشقرقی به راه می افتد و فریدون هراسان از خواب می پرد. درونمایه عربی که یار از دست نویسنده می رباید رویا تناسخ کابوسهای ریشه داری که یک سرش عرب و شر دیگرش ایرانی است . درونمایه دیگزی که در این قصه رخ می نماید ،‌بیزار ی از «‌فتنه »‌ها است . هدایت از دگرگونیهای تند اجتماعی عمراه با کشتار و خونریزی نفرت داشت :‌« همه جنگها ی مذهبی ،‌جنگهای صلیبی زیر سر کشیشها بوده ،»[13]

قصه « محلل »‌هم که بعداً‌در مجموعه « سه قطره خون »‌جاپ شد در همین سال ، در جزوه 28 از دوره سوم «‌افسانه »‌انتشار یافت

کار بسیارمهم او ،‌درهمین سال 1310 چاپ کتاب کوچک ولی ارزشمند «‌اوسانه »‌است . بسیاری از ترانه ها و افسانه هایی که اکنون کودکان از بر میکنند گرد آورده او است . با تجددی که در همه زمینه ها آغاز گشته بود ، هدایت نگران بود که افسانه های مردمی به دست فراموشی سپرده شوند : «ایران رو به تجدد می رود . این تجدد در همه طبقات مردم به خوبی مشاهده می شود . رفته رفته افکار عوض شده ،‌رقتار و روش دیرین تغییر می کند . و آنچه قدیمی است منسوخ و متروک میگردد. تنها چیزی که در این تغییرات مایه تأسف است ،‌فراموش شدن و از بین رفتن دسته ای از افسانه ها ،‌قصه ها ،‌پندارها و ترانه ها ی ملی است که از پیشینیان به یادگار مانده و تنها در سینه ها محفوظ است.» هدایت که اکنون از پیشروان مردم شناسی ایرای به شمار می رود با هوشمندی و تیز بینی بسیار در ساختار این افسانه ها تجلی روح ملی و اندیشه توده مردم را میدید.نشانه ژرف این مدها سادگی این قصه های منظوم است :‌توده مردم بدون رعایت قواعد شعر و عروض و در نهایت سادگی و بدو ن تکلف آنها را سروده اند


 

[1] صادق هدایت ،‌نوشته های پراکنده ، امیر کبیر ،1344،صفحه

[2] همان جا ،‌

[3] هدایت ،‌زنده به گور ،‌کتابهای پرستو،‌صفحه

[4]   LA  MAGIE  EN PERSEشماره 79،مجله Voile dIsisچاپ پاریس ،‌نوشته های پراکنده ،‌صفحه

[5] زنده به گور ،‌صفحه

[6] همان جا ،‌صفحه

[7] همان جا ،‌صفحه

[8] کتیرایی ، کتاب صادق هدایت ، انتشارات اشرفی ، صفحه

[9] زنده به گور ، صفحه

[10] هدایت ،‌پروین دختر ساسان ،‌کتابهای پرستو ،‌1344،‌صفحه

[11] همان جا ،‌صفحه

[12] همان جا ، صفحه

[13] هدایت ، سایه روشن ،‌پرستو ، صفحه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله رابطه قصد و رضا در اعمال حقوقى با تاکید بر دیدگاه امام خمی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله رابطه قصد و رضا در اعمال حقوقى با تاکید بر دیدگاه امام خمینى (ره) در pdf دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله رابطه قصد و رضا در اعمال حقوقى با تاکید بر دیدگاه امام خمینى (ره) در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله رابطه قصد و رضا در اعمال حقوقى با تاکید بر دیدگاه امام خمینى (ره) در pdf

مقدمه  
ماهیت اراده  
تحلیل روانى اراده  
رابطه قصد و رضا  
منابع:  

مقدمه

به طور کلى، در تمام نظامهاى حقوقى، اراده اشخاص در تحقق اعمال حقوقى نقش اصلى و اساسى را ایفا مى‏کند و عقود و ایقاعات به اراده افراد نسبت داده مى‏شود. در فقه اسلامى نیز اراده اشخاص در ایجاد تعهدات از موقعیت مهم و اساسى برخوردار است. فقیهان در روند شکل‏گیرى اعمال حقوقى (عقود و ایقاعات) نقش اراده را بیش از هر عامل دیگرى دانسته و الفاظ و افعال و سایر وسایل اعلام اراده را به تنهایى و بدون کاشفیت‏یا سببیت‏یا مبرزیت آنها نسبت‏به اراده متعاقدان، موجد هیچ تکلیف و تعهدى نمى‏دانند. مفاد قاعده «العقود تابعه للقصود» نیز مؤید چنین دیدگاهى است. بر اساس قاعده مزبور فقدان انشاى مدلول عقد، مانع تحقق آثار حقوقى است و عمل بدون قصد و اراده طرف عقد تهى و بى‏اعتبار است

بنابراین، عقود و ایقاعات اگرچه با اعتبار و جعل عقلا و شارع از اسباب ایجاد تعهد به شمار مى‏آیند، ولى موضوع اعتبار عقلاء و شارع زمانى محقق مى‏شود که شرایط اساسى و ضرورى آنها موجود باشد و از جمله شرایط اساسى، قصد و رضاى طرفین عقد و به تعبیرى اراده آنهاست. حتى مى‏توان گفت: اراده وقصد از شرایط درستى عقد نیستند بلکه از شرایط تحقق و تکوین آن مى‏باشند. امام خمینى در کتاب البیع در این زمینه مى‏گوید: اراده و قصد از شرایط درستى عقد و شرایط طرفین آن نیست; زیرا شرط هر چیزى بعد از عناصر مؤثر در حقیقت و ماهیت آن ملاحظه مى‏شود و با توجه به اینکه حقیقت عقد از شرایط عقد و شرایط طرفین نیست و اراده و قصد نیز در تحقق ماهیت عقد دخیل است وجود قصد و اراده شرط عقد و شرط دو طرف آن نخواهد بود بلکه در تحقق و تکوین اصل ماهیت عقد مؤثر است. (1) بنابراین، نقش اراده (قصد و رضا) در تحقق اعمال حقوقى امرى روشن است. در این مقاله حقیقت اراده، عناصر و مراحل شکل‏گیرى آن را بررسى خواهیم کرد

ماهیت اراده

اراده در لغت تازى از ماده «رود» به معناى خواستن، طلب، قصد و برگزیدن (2) به کار رفته است. در اصطلاح علوم مختلف نیز تعاریفى در مورد اراده ابراز شده است. در علم کلام گفته مى‏شود: اراده صفتى است که رجحان یکى از دو امر مقدور بر دیگرى را اقتضا مى‏کند. (3) برخى حکیمان اراده را حالتى مى‏دانند که به دنبال شوق مى‏آید، ولى بیشتر فلاسفه برآنند که اراده از مقوله کیف نفسانى و عزم راسخ یا شوق مؤکدى از ادراک امر ملائم و سازگار با طبع در انسان پدید مى‏آید. این شوق مؤکد یا عزم راسخ در پى تصدیق و پذیرش سودى که در انجام یا ترک کارى نهفته است‏یا در پى تشخیص و قبول نیک بودن کارى یا ترک کارى در نفس انسان پدید مى‏آید و حصول آن موجب مى‏شود تا فعل یا ترک مرجحى یابد و به مرحله ضرورت برسد. حکیم سبزوارى مى‏گوید

در اصطلاح حقوق‏دانان نیز به پیروى از متکلمان و فلاسفه، اراده حرکت نفس به طرف کارى معین پس از تصور و تصدیق منفعت و اشتیاق به آن است. این حقیقت را در بررسى مراحل چهارگانه عمل ارادى تبیین مى‏کنیم

تحلیل روانى اراده

اعمال حقوقى، فعل ارادى انسان است و مانند سایر اعمال ارادى مراحل مختلفى را که در نفس آدمى گذرانده مى‏شود، طى مى‏کند. در تبیین این مراحل تمایز بین قصد و رضا نیز روشن مى‏شود. این مراحل را در قالب مثالى بررسى مى‏کنیم، شخصى تصمیم به فروش خانه خود مى‏گیرد. از زمانى که چنین اندیشه‏اى براى او پیدا مى‏شود تا زمان انعقاد عقد بیع چه فعالیتهایى در روان او و خریدار انجام مى‏شود؟

دانشمندان علم کلام و فلسفه و حقوق مراحل چهارگانه‏اى را براى تحقق عمل ارادى به شرح زیر مطرح مى‏کنند

1- مرحله تصور: بدیهى است که انجام عمل ارادى بدون تصور موضوع آن ممکن نیست. چگونه مى‏توان از آنچه که آگاهى نداریم، اراده‏اى داشته باشیم. بنابراین،درعمل حقوقى فروش خانه، نخست موضوع فروش یعنى خانه و معامله آن در ذهن فروشنده نقش مى‏بندد. این مرحله به طور قهرى و بدون اراده و اختیار در ذهن معامله‏کننده ایجاد مى‏شود; زیرا لازمه ارادى بودن این مرحله تسلسل باطل خواهد بود

2- مرحله سنجش یا تصدیق: در این مرحله تصورات گوناگونى که به ذهن خطور کرده مورد ارزیابى و سنجش قرار مى‏گیرد تا از میان آنها یکى برگزیده شود. در مثال مزبور پس از خطور خانه و فروش آن به ذهن، شخص جنبه‏هاى مختلف آن را بررسى و آثار گوناگون آن رااز جهت‏سود و زیان و دیگر نتایج اقتصادى و اخلاقى ارزیابى و مفید بودن آن معامله را تصدیق مى‏کند

3- مرحله تصمیم و رضا: در این مرحله طرف معامله پس از سنجش و ارزیابى فروش خانه و تصدیق به مفید بودن آن شوق به ایجاد آن و تمایل به انجام معامله پیدا مى‏کند. این مرحله را که دراصطلاح علم معقول شوق (5) مى‏گویند در اصطلاح علم حقوق رضا مى‏نامند. این تمایل و شوق با تصمیم و عزم ملازمه دارد; یعنى با پیدایش میل و رضا به تحصیل مورد معامله، عزم و تصمیم که در علم معقول به آن شوق مؤکد مى‏گویند – به انجام عمل حقوقى جهت‏به دست آوردن موضوع معامله ایجاد مى‏شود. برخى حکیمان این حالت را اراده و قصد (6) مى‏نامند، اما به نظر مى‏رسد که در این مرحله هنوز قصد انشاء که عنصر اصلى و سازنده عمل حقوقى است محقق نشده است; زیرا رضا وتصمیم قدرت خلاق و سازنده نداشته و تنها زمینه انشاء و ایجاد عمل حقوقى را فراهم مى‏کنند

4- مرحله اجراى تصمیم: (7) تمایل و شوقى که به دنبال سنجش و ارزیابى در انسان پیدا مى‏شود او را به سوى اجراى عملى آن به حرکت در مى‏آورد. در این مرحله معامله کننده براى انشاى عمل حقوقى آماده شده و با امضاى مندرجات سند معامله یا ابراز لفظى، قصد درونى خود مبنى بر ایجاد عقد را ابراز مى‏کند. این مرحله که مهمترین مرحله از مراحل عمل ارادى است در روند انجام عمل حقوقى نیز مهمترین مرحله بوده قدرت خلاقه و سازنده اراده را نشان مى‏دهد. با انجام این مرحله عمل حقوقى محقق شده و آثار آن پیدا مى‏شود. (8)

با تحلیل مراحل چهارگانه فعالیت روانى تمایز بین رضا و قصد نیز آشکار مى‏شود. رضایت در اعمال حقوقى همان میل و شوقى است که در مرحله تصمیم و پس از مرحله سنجش و ارزیابى و قبل از مرحله قصد و اجراى عملى تصمیم حاصل مى‏شود، ولى قصد انشاء یا قصد ایجاد اثر حقوقى آخرین مرحله از مراحل چهارگانه و بعد از مرحله رضا و تصمیم ایجاد مى‏شود

ذکر این نکته مفید است که برخى از دانشمندان مرحله سوم یعنى مرحله شوق مؤکد را اراده و قصد نامیده و تحقق انشاى امر معاملى را در این مرحله دانسته‏اند. (9) بر اساس این نظر مرحله چهارم، عملى است‏خارجى که بعد از اراده واقع مى‏شود. به نظر مى‏رسد مرحله چهارم از مراحل فعالیت روانى بوده و اراده دراین مرحله به حد وجوب مى‏رسد و جایگاه انشاء امر معاملى نیز همین مرحله است. برخى حکیمان اسلامى این مرحله را نیرو محرکه یا عزم مصمم نامیده‏اند. (10)

 امروزه دانشمندان علم روانشناسى برآنند که تمیز دقیق بین مراحل مختلف فعالیت روانى میسر نیست; زیرا این مراحل به گونه‏اى در یکدیگر تاثیر و تاثر دارند که تفکیک و تمایز بین آنها ممکن نمى‏باشد. (11) با وجود این نقش تمییز بین مراحل مزبور در علم حقوق برکسى پوشیده نیست

رابطه قصد و رضا

در فقه اسلامى در موارد مختلف قصد و رضا از هم تفکیک شده است و احکام متفاوتى در مورد آن دو بیان شده است. فقدان قصد در همه عقود و معاملات، سبب بطلان عقد تلقى شده، قدرت خلاقیت و سازندگى در انعقاد معاملات تنها به قصد انشاء داده شده است. بر همین اساس، قاعده العقود تابعه للقصود از قواعد اساسى و مبنایى در فقه معاملات شمرده مى‏شود، (12) اما چنین اثرى در مورد فقدان رضا وجود ندارد و در عقد اکراهى نبود رضاى مالک سبب بطلان نمى‏شود و تنها عقد را غیرنافذ مى‏گرداند

بنابراین، ماهیت قصد و رضا و تفاوت آن دو در آثار، نشان دهنده تفکیک و جدائى آنها در فقه اسلامى است. با این حال، برخى از دانشمندان اسلامى قصد و رضا را درماهیت‏یکى دانسته یا بین آنها ملازمه‏اى برقرار کرده از جهت آثار نیز یکسان تلقى کرده‏اند. در این مبحث نخست مفهوم لغوى و اصطلاحى قصد و رضا و سپس نظریه تفکیک یا عدم تفکیک قصد و برخورد دقیقتر به هدف، (14) آوردن شى‏ء مورد نظر، (15) عزم و توجه به سوى چیزى به کار رفته است. (16) در مفهوم اصطلاحى، قصد عبارت است از عزم متوجه به انشاى التزام و تعهد و منظور از عزم به شئى، اراده قلبى و عقد قلبى بر آن است. (17) برخى فقیهان امامیه مى‏گویند: (18) قصد باید به ابتداى عمل مفروض باشد. آن قسمى از قصد که قبل از ابتداى عمل (19) حاصل شده است عزم نامیده مى‏شود و اعتبارى ندارد و اثرى بر آن مترتب نیست. در تعبیر دیگرى، برخى فقیهان مى‏گویند: شوق مؤکدى که منشا عمل خارجى مى‏شود به اعتبار درونى بودنش، نیت و به اعتبار رفع نمودن تردید، عزم و به اعتبار پایدارى و استقامتش، قصد نامیده مى‏شوند. (20) همچنین در تفسیر لازم در اعمال حقوقى گفته مى‏شود در جملات انشایى سه نوع قصد باید وجود داشته باشد تا عمل حقوقى انشائى محقق شود: قصد لفظ، قصد معناى لفظ و قصد انشا و ایجاد معنا. آنچه که در عالم حقوق منشا اثر مى‏شود قصد انشاى عقد است که در مرحله چهارم از مراحل فعالیت روانى تحقق پیدا مى‏کند و با توجه به قدرت خلاق و سازنده خود، وجودى اعتبارى را به وجود مى‏آورد. طرف معامله با پیدایش شوق مؤکد به انجام معامله با قصد سازنده خود مضمون عمل حقوقى را در عالم اعتبار ایجاد مى‏کند. به عبارت دیگر قصد، عزم متوجه به انشاى التزام یا انشاى دیگر آثار حقوقى است. (21)

2- رضا در لغت‏به معناى موافقت، سرور قلب در مقابل سخط و کراهت، طیب نفس و اختیار به کار مى‏رود. (22) دو واژه دیگر از مشتقات ماده «رضى‏»، رضاء و تراضى است. تفاوت سه واژه رضا، رضاء و تراضى این است که رضا به معناى طیب نفس یا دیگر معانى ذکر شده، صفتى نفسى است که در آن مشارکت وجود ندارد بلکه یک نفر و یا بیش از یک نفر آن را به وجود مى‏آورند. رضاء اسم براى رضا است اگرچه برخى گفته‏اند رضاء از باب مفاعله و مشارکت در آن وجود دارد، اما واژه تراضى (23) حقیقت در مشارکت است و تنها در صورتى وجود پیدا مى‏کند که دو رضا یا بیشتر محقق شود. (24)

رضا در مفهوم اصطلاحى میل و اشتیاق معامله کننده به انجام عمل حقوقى است; یعنى هنگامى که منافع و مضار مورد معامله سنجیده شده و منافع بر مضار برترى داده شده باشد در نفس انسان اشتیاق و تمایل و طیب نفس نسبت‏به مالکیت آن کالا پیدا مى‏شود، به این اشتیاق که همان مرحله سوم از مراحل فعالیت روانى است رضا گفته مى‏شود. شوق و میلى که در مرحله سوم از مراحل فعالیت روانى به وجود مى‏آید ممکن است از میل نفسانى و خودجوش و از روى طیب نفس یا شوق و تمایل عقلانى باشد. به منظور تبیین این مطلب توجه به این نکته لازم است که اعمال حقوقى مانند عقد زمانى در عالم حقوق به وجود مى‏آیند که مراحل چهارگانه فعالیت روانى را طى کنند، بدون گذراندن این مراحل، قصد و انشائى که عنصر اصلى و سازنده عمل حقوقى است‏به وجود نمى‏آید و با فقدان یکى از مراحل مزبور قصد و انشاء غیر ممکن و محال مى‏شود،اما این نکته مشکلى را در فقه ایجاد مى‏کند و آن وضعیت‏حقوقى معامله اکراهى است. بدون شک در معامله اکراهى رضا، میل و طیب نفس وجود ندارد و با وجود این فقیهان عقد اکراهى را محقق مى‏دانند اگرچه آن را غیرنافذ تلقى مى‏کنند. به تعبیر دیگر، فقیهان بر این اعتقادند که در معامله اکراهى قصد انشاء یعنى مرحله چهارم از مراحل فعالیت روانى محقق مى‏شود بدون اینکه رضا و شوق که مرحله سوم از مراحل چهارگانه است وجود داشته باشند و این امر بر اساس مطلب بالا محال و غیر ممکن است. بنابراین، نباید قصد انشاء را به وجود اکراه محقق دانست و به ایجاد و انشاى عقد معتقد گردید; زیرا با فقدان مرحله سوم; یعنى مرحله رضا نوبت‏به مرحله چهارم یعنى قصد انشا نمى‏رسد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله ربا در حقوق جزایی ایران در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ربا در حقوق جزایی ایران در pdf دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ربا در حقوق جزایی ایران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله ربا در حقوق جزایی ایران در pdf

مقدمه  
1- تعریف ربا و انواع آن  
2- عنصر مادی بزه ربا  
1-2- توافق یا تراضی طرفین  
2-2- شرط مازاد (اضافه)  
3-2- قبض و اقباض مازاد (اضافه)  
3- موضوع جرم  
4- مرتکب جرم  
5- علل موجهه جرم  
6- واسطه معامله ربوی  
7- جزای نقدی  
8- دادگاه صالح به رسیدگی  
بانک و سپرده ها  
ارتشا و ربا و کلاهبرداری‌  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله ربا در حقوق جزایی ایران در pdf

صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، تهران، گتج دانش، چاپ پنجم، 1372، جلد دوم، ص 114[1]

. صفایی، حسین، قاسم زاده ، مرتضی، حقوق مدنی اشخاص و محجورین، تهران، سمت، چاپ دهم 1384، ص 146 [2]

. صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، تهران، گتج دانش ، چاپ پنجم ،1372، جلد دوم ، ص 21 [3]

4 قانون تجارت ماده 588 : «شخص حقوقی می تواند دارای کلیه حقوق و تکالیفی بشود که قانون برای افراد قائل است مگر حقوق و وظایفی که با الطبیعه فقط انسان میتواند دارای ان باشد مانند حقوق و وظایف ابوت و بنوت و امثال ذلک»

.[5] لوی، هانری برول، مقاله مسائل جامعه شناسی جزایی از مجله حقوق و جامعه شناسی، ترجمه مصطفی رحیمی، تهران، امیر کبیر، 1358، ص

. صالح، علی پاشا، پلی کپی سر گذشت قانون، تهران، انتشارات دانشکده حقوق و علوم سیاسی، 1348، ص 68[6]

صفار، محمد جواد، شخصیت حقوقی، تهران، دانا، چاپ اول 1373، ص 30 .[7]

. باب پانزدهم ،موضوع مواد 583 الی 591[8]

. جعفری لنگرودی ، محمد جعفر، مقدمه عمومی علم حقوق، تهران، گنج دانش، 1361، ص 123[9]

ابو الحمید، عبد الحمید، حقوق اداری، بی جا، بی نا، چاپ دوم، 1355، جلد 1، ص79 .[10]

[11]. perci dallaz droit admins tratif far Jean Rivero 3 edition 1965 p 38 39 به نقل از جعفری لنگرودی، محمد جعفر، مقدمه عمومی علم حقوق، تهران، امیر کبیر، 1372، ص

محمد، معین، فرهنگ معین، جلد 3، واژه مسئول و مسئولیت .[12]

صفار، محمد جواد، شخصیت حقوقی، تهران، دانا، چاپ اول 1373، ص 448 و 449 .[13]

شهیدی، مهدی ،یزدانیان .علیرضا. حقوق مدنی قلمرو مسئولیت مدنی . تهران . ادبستان. اول 1379 ص 35 .[14]

شهیدی، مهدی ،همان ص 36 .[15]

ر ک به: اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، تهران، میزان، چاپ هفتم، 1383، جلد دوم، ص 21 .[16]

ر ک به: صفایی، حسین، قاسم زاده، مرتضی، حقوق مدنی اشخاص و محجورین، تهران، سمت، چاپ دهم 1384 ص171 –

- ر ک به: صفایی، حسین، حقوق مدنی، تهران، سمت، جلد

ر ک به: کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی، تهران، انتشارات دانشگاه حقوق و علوم سیاسی، 137، ص455 -

ر ک به: کاتوزیان، همان ص217[17]

علی آبادی،عبدالحسین، حقوق جنایی، بی جا، حیدری، چاپ دوم 1369، جلد اول، ص139 .[18]

به نقل از: گارو مطالعات نظری و عملی در حقوق جزا، ترجمه ضیا الدین نقابت، ص 460 .[19]

اردبیلی، محمد علی، حقوق جزای عمومی، تهران، میزان، چاپ هفتم، 1383، جلد دوم، ص22 .[20]

صفار، محمد جواد، شخصیت حقوقی، تهران، دانا، چاپ اول 1373، ص504[21]

به: علی ابادی، عبدالحسین، حقوق جنایی، بی جا، حیدری، چاپ دوم 1369، جلد اول، ص137 . ر ک [22]

اردبیلی ،محمد علی، همان، ص 22 .[23]

. منصور راستین، مقررات کیفری بازرگانی، تهران، دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی، چاپ دوم، بی تاریخ، ص 233 [24]

گارو، مطالعات نظری و عملی در حقوق جزا، ترجمه ضیا الدین نقابت، ص453 .[25]

. همان، ص455 [26]

صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، تهران، گتج دانش، چاپ پنجم، 1372، جلد دوم، ص118 -

صانعی، همان، ص 118 .[27]

اردبیلی، محمد علی، حقوق جزای عمومی، تهران، میزان، چاپ هفتم، 1383، جلد دوم، ص23 .[28]

صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، تهران، گتج دانش، چاپ پنجم، 1372، جلد دوم، ص120 .[29]

مقدمه

ربا اعم از آنکه داده یا گرفته شود بعلاوه بر حرمت شرعی دارای آثار سوئی بر روابط اقتصادی و تجاری است و باعث ایجاد اخلال در روابط مالی افراد یک جامعه سالم می گردد، بدین ترتیب ضروری است جهت سالم سازی فضای اقتصادی جامعه اخذ یا پرداخت هر گونه ربا یا انجام معاملات ربوی ممنوع باشد

برمبنای همین رویکرد، مقنن در ماده 595 قانون مجازات اسلامی در مقام جرم انگاری ربا و معاملات ربوی برآمده و مقرر داشته: «هر نوع توافق بین دو یا چند نفر تحت هر قراردادی از قبیل بیع، قرض، صلح و امثال آن جنسی را با شرط اضافه با همان جنس مکیل و موزون معامله نماید و یا زاید بر مبلغ پرداختی، دریافت نماید ربا محسوب و جرم شناخته می شود. مرتکبین اعم از ربادهنده، رباگیرنده و واسطه بین آنها علاوه بر رد اضافه به صاحب مال به شش ماه تا سه سال حبس و تا 74 ضربه شلاق و نیز معادل مال مورد ربا به عنوان جزای نقدی محکوم می گردند

 تبصره 1- در صورت معلوم نبودن صاحب مال، مال مورد ربا از مصادیق اموال مجهول المالک بوده و در اختیار ولی فقیه قرار خواهد گرفت

تبصره 2- هرگاه ثابت شود ربادهنده در مقام پرداخت وجه یا مال اضافی مضطر بوده از مجازات مذکور در این ماده معاف خواهد شد

تبصره 3- هرگاه قرارداد مذکور بین پدر و فرزند یا زن و شوهر منعقد شود یا مسلمان از کافر ربا دریافت کند مشمول مقررات این ماده نخواهد بود

بدین ترتیب ملاحظه می گردد که ربا حسب قوانین کیفری ایران علاوه بر ممنوعیت شرعی دارای وصف جزای نیز می باشد که ذیلاً به بررسی آن پرداخته می شود

1- تعریف ربا و انواع آن

هر چند مقنن در ماده 595 تعریف از بزه ربا بعمل نیاورده و تنها به ذکر مصادیق آن اکتفا نموده است؛ اما بند 1 ماده 1 قانون نحوه اجرای اصل 49 قانون اساسی (مصوب 17/5/1363) در تعریف ربا و انواع آن مقرر داشته است

«ربا بر دو نوع است

الف – ربای قرضی و آن بهره ای است که طبق شرط یا بنا بر روال، مقرض از مقترض دریافت نماید

ب – ربای معاملی و آن زیاده ای است که یکی از طرفین معامله زائد بر عوض یا معوض از طرف دیگر دریافت کند به شرطی که عوضین، مکیل یا موزون و عرفاً یا شرعاً از جنس واحد باشند.»

با توجه به تعریف مذکور و انواع آن به نظر می رسد که ربای موضوع ماده 595 قانون مجازات اسلامی نیز اعم از ربای قرضی یا معاملی است چرا که در صدر ماده مذکور، هم به ربای جنسی در معاملات اشاره شده و هم به ربای قرضی از طریق اخذ مبلغی مازاد بر مبلغ پرداختی از طریق اشاره شده است

2- عنصر مادی بزه ربا

مقررات ماده 595 ق.م.ا حاکی است که عنصر ماده بزه ربا ممکن است به سه طریق محقق گردد: 1- پرداخت ربا 2- دریافت ربا 3- وساطت یا معاونت در عملیات ربوی

از میان عناصر مادی مذکور، دریافت و پرداخت ربا دارای اجزائی است که عبارتند از: 1- توافق یا تراضی طرفین 2- شرط مازاد 3- قبض و اقباض مازاد

بدین ترتیب چنانچه توافق طرفین فاقد یکی از اجزاء مذکور در فوق باشد، عمل ارتکابی از عنوان ربا خارج و مشمول مقررات ماده 595 نخواهد بود

1-2- توافق یا تراضی طرفین

این جزء از اجزاء عنصر مادی بزه ربا بدین معناست که برای تحقق این جرم ضروری است که طرفین در خصوص پرداخت و دریافت زیادتی با یکدیگر توافق و تراضی نمایند؛ به عبارت دیگر عملیات انجام شده زمانی عنوان ربوی به خود می گیرد که طرفین قرارداد، نسبت به موضوع مورد نظر بصورت صریح یا ضمنی توافق کرده باشند از این رو چنانچه در خاتمه قرارداد مقترض به گونه ای غیر الزامی، مبلغ یا مقداری زائد بر قرض به مقرض پرداخت نماید، چنین عملی تحت عنوان ربا قابل تعقیب و مجازات نبوده و فاقد وصف جزایی خواهد بود

2-2- شرط مازاد (اضافه)

از دیگر اجزاء عنصر مادی بزه ربا شرط پرداخت و اخذ مازاد بصورت مالی است؛ از این رو چنانچه در ضمن توافق یا قراردادی شرط شود که مقترض علاوه بر پرداخت مبلغ مورد قرض، دختر خویش را نیز به عقد نکاح مقرض درآورد، با توجه به غیر مالی بودن توافق، عمل ارتکابی طرفین ربا محسوب نشده و مشمول مقررات ماده 595 ق.م.ا نخواهد بود

همچنین آنچه در ربای جنسی یا معاملات ربوی شرط می شود باید با جنس موضوع معامله ربوی همجنس، مکیل و موزون باشد

با این حال به نظر برخی از حقوقدانان، چیزی که از جنس ربوی می سازند در محاسبه دو جنس در حکم اصل آن است. از این رو، آرد گندم مانند گندم بوده و معاوضه گندم و آرد گندم معاوضه دو همجنس است

3-2- قبض و اقباض مازاد (اضافه)

مستفاد از مقررات ماده 595 قانون مجازات اسلامی و کلمات فقها آن است که صرف توافق یا انجام معامله ربوی، بدون قبض و اقباض عرضین را نمی توان از مصادیق ربا دانست. بلکه با عنایت به مقید به نتیجه بودن جرم موضوع ماده 595، بزه ربا زمانی محقق می گردد که مقترض یا طرف معامله، مازاد موضوع قرض یا معامله را به مقرض یا طرف مقابل پرداخت و به قبض او دهد

اداره حقوقی قوه قضائیه در این زمینه طی نظریه مشورتی شماره 140/7 – 11/1/1382 اشعار داشته: «مقررات ماده 595 ق.م.ا مخصوص مواردی است که اگر معامله جنسی مکیل یا موزون با شرط اضافه همان جنس و یا زائد بر مبلغ پرداختی دریافت شود و یا در قرضی بدهکار بیشتر از آنچه قرض کرده است ملزم به پرداخت گردد. به عبارت دیگر نتیجه حاصله از جرم ملاک است؛ بنابراین صرف توافق به اینکه شخصی وجهی را در قبال اخذ وجه اضافی به دیگری بدهد جرم و مشمول آن ماده محسوب نمی شود.»

لذا باید توجه داشت آنچه که قبض و اقباض آن باعث تحقق جرم ربا می گردد، اضافه ای است که در معامله ربوی شرط شده است؛ اضافه ای است که در معامله ربوی شرط شده است؛ از این رو تا زمانی که این اضافه توسط رباگیرنده قبض نشود بزه ربا نیز محقق نخواهد شد؛ بعنوان مثال در ربای قرضی که به اقساط پرداخت می شود و معلوم نیست که کدامیک از اقساط بابت اصل و کدام بابت بهره است، عملیات ربوی با پرداخت تمام اقساط یا لااقل بخشی از اقساط مازاد به اصل وام محقق خواهد شد

اداره حقوقی قوه قضائیه نیز در این زمینه طی نظریه مشورتی شماره 4188/7 – 21/5/1382 اشعار داشته : «با توجه به تعریف ربا در فقه و قانون تا زمانی که وجه اضافی دریافت نشود ربا محقق نمی گردد.»

همچنین باید توجه داشت که صرف دریافت سند پرداخت وجه مازاد مانند چک یا سفته یا حواله یا تسلیم مال مازاد بدون اخذ مبلغ یا مال موضوع آن را نمی توان ربا دانست، زیرا تا زمانی که وجه موضوع چک یا سفته و یا مال موضوع حواله اخذ نشده، مال یا وجهی اضافه دریافت نگردیده تا مبلغ پرداختی مازاد را ربا محسوب نمائیم و عمل مرتکب در چنین مواردی حداکثر شروع به جرم ربا محسوب می گردد که مع الوصف بواسطه فقدان نص قانونی در خصوص شروع به جرم ربا، نمی توان این میزان از عمل مرتکب را جرم و قابل تعقیب و مجازات دانست

3- موضوع جرم

موضوع جرم ربا، مال متعلق به غیر (ربادهنده) است که بصورت مازاد بر اصل مطالبات طرف در معاملات ربوی مصداق پیدا می کند

نکته قابل توجه در این خصوص آن است که در ربای معاملی، الزاماً مال باید متعلق به یکی از طرفین معامله بوده و به نفع طرف مقابل شرط و اخذ شود و الاّ چنانچه مال مورد نظر در شرط اخذ مازاد متعلق به شخص ثالثی بوده یا به نفع شخص ثالثی که از نظر منافع یا طرفین معامله بیگانه است شرط و اخذ شود، موضوعاً از عنوان ربا خارج خواهد بود. از این رو چنانچه کسی وجوه متعلق به غیر را با شرط دریافت اضافه به دیگری قرض دهد، جرم ربا محقق نخواهد شد و حتی در صورتی که مالک وجوه، بعداً چنین عقدی را تنفیذ نماید، جرم ربا نسبت به او نیز بواسطه عدم تقارن عنصر مادی و معنوی جرم محقق نخواهد شد

بعلاوه در صورتیکه ربادهنده، از اموالی که با دیگران به نحوه اشاعه شریک است قرض ربوی دریافت کند ربا مصداق پیدا نخواهد کرد، چرا که شخص نمی تواند به خودش ربا دهد و از طرفی جزء جزء مال مشاع متعلق به کلیه شرکاء نیز می باشد

4- مرتکب جرم

با توجه به عبارت «هر نوع توافق بین دو یا چند نفر» در صدر ماده 595 ق.م.ا باید گفت که از نظر جزایی و قواعد حاکم بر تفسیر قوانین جزائی عبارت «فرد» ظهور در اشخاص حقیقی داشته و لذا معاملات ربوی میان اشخاص حقوقی فاقد خصیصخ مجرمانه تلقی می گردد؛ مع الوصف چنانچه عملیات ربوی میان شخص حقیقی و شخص حقوقی منعقد شده باشد، مسئولیت کیفری صرفاً متوجه شخص حقیقی است

5- علل موجهه جرم

با عنایت به مفاد تبصره 2 و 3 ماده 595 ق.م.ا که بیانگر اعمال علل موجهه جرم در بزه ربا می باشد، می توان این علل را عبارت از : 1- اجازه یا حکم قانون و 2- اضطرار دانست

1-5- اجازه یا حکم قانون: به موجب تبصره 3 ماده مورد بحث، ربا – اعم از قرضی یا معامله – چنانچه بین پدر و فرزند یا زن و شوهر یا کافر و مسلمان منعقد شده باشد از شمول مقررات این ماده خارج است؛ که بدین واسطه با عنایت به عدم شمول سایر قوانین جزایی بر ارتکاب چنین عمل، باید عنوان داشت که مقنن با تبصره مذکور اجازه انجام معاملات ربوی را به اشخاص مذکور در تبصره 3 این ماده داده است و به حکم قانون که یکی از علل موجهه جرم محسو می گردد. عمل ارتکابی فاقد وصف مجرمانه تلقی می گردد

این چنین امری را باید مقتبس از فقه امامیه دانست چرا که از نظر فقهی، موارد صحت معاملات ربوی توسط فقها بیان گردیده که عبارتند از: ربای میان پدر و فرزند، زن و شوهر، کافر و مسلمان – به شرط آنکه مسلمان از غیرمسلمان ربا دریافت کند – لذا نه تنها انجام معاملات ربوی فوق مجرمانه محسوب نمی گردد بلکه از نظر حقوقی نیز این معاملات صحیح بوده و باطل و بلااثر محسوب نمی گردد

در این زمینه شورای نگهبان در نظریه شماره 9348 مورخه 24/10/1366 خود اشعار داشته: «دریافت بهره و خسارت تاخیر تادیه از دولتها و موسسات و شرکتها و اشخاص خارجی که بر حسب مبانی عقیدتی خود دریافت آن را ممنوع نمی دانند شرعاً مجاز است، لذا مطالبه و وصول این گونه وجوه مغایر با قانون اساسی نیست و اصل چهل و سوم و چهل و نهم قانونی اساسی شامل این مورد نمی باشد.»

در خصوص اخذ یا پرداخت ربا بین زن و شوهر نیز باید به این نکته توجه داشت که اطلاق تبصره 3 ماده 595 ق.م.ا عملیات ربوی میان زن و شوهری که در قید نکاح منقطع یکدیگر باشند را نیز دربرمیگیرد. با این حال چنین به نظر می رسد که با توجه به مبنای جرم نبودن معاملات ربوی میان زن و شوهر که «توارث آنها از یکدیگر» است، نتوان نکاح منقطع را مشمول مقررات این تبصره دانست، لیکن با توجه به اطلاق تبصره مرقوم و لزوم تفسیر به نفع متهم نمی توان این تفسیر را صحیح دانست

همچنین عملیات یا معاملات ربوی در دوران عده طلاق رجعی با توجه به عدم انقطاع کامل رابطه زوجیت، فاقد وصف جزایی به نظر می رسد

2-5- اضطرار: اگر چه مقنن در تبصره 2 ماده مرقوم تنها ربادهنده را در مقام اضطرار معاف از تعقیب و مجازات شناخته، لیکن باید توجه داشت که چنانچه شرایط متشکله اضطرار در رباگیرنده نیز جمع باشد می توان با توجه به مقررات ماده 55 ق.م.ا عمل رباگیرنده را نیز فاقد وصف جزایی دانست

1-2-5- شرایط تحقق اضطرار در جرم ربا

در بزه ربا اضطرار در صورتی محقق خواهد شد که

اولاً: خطر شدیدی موجود باشد، یعنی جان یا سلامتی ربادهنده یا یکی از افراد تحت تکلفش یا اموال و دارایی شان در معرض خطر و نابودی قرار گرفته باشد

ثانیاً: ربادهنده عمداً مبادرت به ایجاد چنین وضعیتی نکرده باشد

ثالثاً: توسل به عملیات ربوی تنها راه حل ممکن باشد

رابعاً: ربادهنده به مقدار ضرورت اکتفاء کند یعنی به میزانی که بتواند از مهلکه و وضعیت غیر قابل تحمل نجات

6- واسطه معامله ربوی

واسطه معامله ربوی در واقع همان معاون جرم است که ارتکاب ربا را با وساطت خویش تسهیل می نماید، از این رو فعل واسطه نیز در صورتی جرم است که با توجه به تئوری استعاریه ای بودن بزه معاونت در حقوق ایران، معامله ربوی بعد از وساطت وی محقق شود و اضافه مشروط نیز بین طرفین جرم ربا رد و بدل گردد

بر همین منوال چنانچه واسطه بین افرادی وساطت کند که معاملات ربوی توسط آنها جرم نیست، مانند مسلمان و کافر یا زن و شوهر، در این صورت نیز با توجه به اینکه شروط جرم بودن عمل معاون جرم بودن عمل مباشر است، عمل واسطه را نیز نمی توان جرم و قابل تعقیب و مجازات دانست

7- جزای نقدی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

تحقیق طرح درس سالانه تربیت بدنی در مدارس در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق طرح درس سالانه تربیت بدنی در مدارس در pdf دارای 56 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق طرح درس سالانه تربیت بدنی در مدارس در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق طرح درس سالانه تربیت بدنی در مدارس در pdf

مقدمه  
اهداف عمومی  
اهداف اختصاصی  
هدف تربیت بدنی  
مهارتهای مفید بدنی  
اهداف تربیت بدنی در ورزش  
الف ) هدفهای بهداشتی و تندرستی  
ب ) هدفهای تربیتی و اخلاقی  
ج) هدفهای روانی و اجتماعی  
د ) هدفهای حرکتی و مهارتی  
قواعد ورزش از لحاظ آمادگی جسمانی  
نوع و چگونگی فعالیتهای ورزشی کودکان  
کودکان نه تا یازده ساله  
قدرت و مهارت حرکتی و واقعیتهای آن  
رابطه رشد جسمی و مهارتهای حرکتی و روش تقویت و تحکیم آن  
بلوغ عاطفی و واقعیتهای آن  
بلوغ عاطفی و روش تقویت و تحکیم آن  
انطباق اجتماعی و واقعیتهای آن  
انطباق اجتماعی و روش تقویت و تحکیم آن  
برنامه سال پنجم  
ویژگیهای کودک  
برنامه های ورزشی متناسب  
بازیها  
حرکات تقلیدی و شیرینکاری  
بازی امدادی  
بازی تلفیقی و کلاسی  
مهارتهای ورزشی  
طرح درس سالانه  
گرم کردن عمومی و تخصصی 20 دقیقه  
حرکات شیرینکاری  
تمرین رشته ورزشی  
هوپ  
منابع :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق طرح درس سالانه تربیت بدنی در مدارس در pdf

 کلیات تربیت بدنی در مدارس : محمود ذکائی و دکتر محمد نبوی

تربیت بدنی عمومی : دکتر مهدی نمازی زاده و دکتر بهمن سلحشور

روش تدریس تربیت بدنی در مدارس : دکتر محمد نبوی و محمود ذکائی

بازیهای دبستانی : رضا علیجانیان

ورزش ، بازیهای دبستانی و سرودهای خاص کودکان : نازنین افلاطونی

مقدمه

تربیت بدنی  و ورزش جزء لاینکف تعلیم و تربیت و وسیله ای برای رسیدن به سلامت جسمی و روحی نسل جوان است . نباید چنین تصور کرد که ورزش کردن امری بی ارزش و تفننی است ، و صرفاً موجبات سرگرمی و مشغولیت کودکان و جوانان را فراهم می سازد ، بر عکس ، باید آن را جزء مهمی از فعالیتهای زندگی به شمار آورد . مفاهیمی مانند تندرستی ، بهداشت ، رشد فردی و اجتماعی و سلامت روحی ارتباط نزدیکی با تربیت بدنی و ورزش دارد . نگاهی به تاریخ نشان می دهد که ملتهای متمدن جهان همواره به نقش و اهمیت ورزش توجه داشته اتد و از آن در پرورش جوانان خود و آماده کردن آنها برای رفع مشکلات فردی و اجتماعی استفاده می کردند

آموزش تربیت بدنی باید بر مبنای یک برنامه همه جانبه ، شامل اصول و مبانی علمی و عملی ، به شکلی برنامه ریزی شود که از نظر آموزش و پرورش در رشد و پرورش کودکان رسا و موثر و موثر باشد

اهداف عمومی

اهداف عمده تربیت بدنی در تاریخ زندگی انسان عبارت است از : حفظ سلامت ، تعمیم بهداشت ، رشد و تقویت قوای جسمی ، آمادگی برای فعالیتهای دفاعی ، کسب شادابی و نشاط ، و نیل به موفقیت در وظایف حرفه ای و شغلی . اهداف فوق با مقداری تغییر تا به امروز در نزد اکثریت جوامع بشری ترغیب می شود و بر حسب ضرورت تاریخی بر یک یا چند هدف تاکید بیشتری به عمل می آید

تربیت بدنی که در آغاز پیدایش آن جنبه فردی و در نهایت ملی داشت اینک به صورت جمعی و بین المللی در آمده است تا وسیله ای برای بهره برداری مقاصد سیاسی کشورهای استعماری باشد

اهداف اختصاصی

اهداف اختصاصی از تربیت بدنی آن اهداف جزئی و مهمی است که ما در آموزش از آن استفاده می کنیم ،  مثلاً هدف از بازیهای گروهی تقویت حس اجتماعی پذیری کودک و حس تعاون و همکاری اوست و،  یا هدف از پرتاب توپ به سمت سبد آموزش شوت بسکتبال در آینده است. اهداف اختصاصی مسائل مهمی از اهداف عمومی است که از اهمیت بیشتری برخوردار است و یک و یا چند برنامه آن هدف را دنبال می کند

  هدف تربیت بدنی

هدف اصلی تربیت بدنی ( که با هدف کلی آموزش و پرورش یکسان است ) تربیت همه جانبه کودکان و جوانان به عنوان افراد مفید و مسئولیت پذیر جامعه است. بنابرین برنامه  آموزشی آنان باید به قدری اساسی و فراگیر باشد که جوانان بتوانند معلومات و تجربه های لازم را برای رسیدن به اهداف مقدس آموزش و پرورش کسب کنند . بنابراین برنامه های تربیت بدنی باید از نظر پرورش صحیح کودکان و جوانان دارای ویژگیهای زیر باشد

فرد را از نظر آمادگی بدن به سطح مطلوب برساند ؛ یعنی بتواند آمادگی و کارآیی بدن را تضمین کند و حتی در رفع نواقص کودکان استثنایی بشتابد
فرد بتواند به کمک آن در کاربرد بدن خود تسلط کامل داشته باشد و مهارتهای لازم را کسب کند
صفات و محاسن اخلاقی و اجتماعی را ایجاد کند
مهارتهای ایمنی و عادتهای سالم را ایجاد کند
برای ایام فراغت , برنامه سالم و مفید داشته باشد
باعث اعتماد به نفس شود
از برنامه های آموزشی و ورزشی , نتایج انسانی و تربیتی به دست آورد و بخصوص کودکان استثنایی را تا سر حد کمال یاری دهد

مهارتهای مفید بدنی

برنامه تربیت بدنی باید به گونه ای طرحریزی شود که کودکان را بر تسلط کامل بدن خود قادر سازد و آنان بتوانند مهارتهای لازم بدنی را کسب کنند . حرکتهای ورزشی بایدمتضمن کارایی , چابکی و نیرومندی بدن باشد و مربیان ورزشی باید چنین مهارتهای لازم را جزء برنامه های تربیت بدنی منظور کنند . این مهارتها عبارتند از

 الف ) تسلط بر عضله ها و حرکتهای بدن . تسلط بر عضله ها و حرکتها ی بدن ، به معنای اداره کردن بدن در نهایت استفاده از آن در موقع اجرای حرکت است . حفظ تعادل و اداره کردن و هماهنگی اعضا و عضله های بدن هنگام اجرای حرکتهای ورزشی ، نشانه تسلط ورزشکار بر بدن خویش است . در این برنامه کودک می اموزد ، موقع اجرای حرکتهای تعادلی ، دوها ، پرشها و حرکتهای ورزشی با وسایل ورزشی بر بدن خود تسلط داشته باشد

اداره و حفظ تعادل بدن ، نتیجه اجرای حرکت صحیح حرکتها و تسلط داشتن بر بدن خود ، لذت می برد و با شوق زیاد جهت کسب مهارتهای لازم  در اجرای حرکتهای صحیح ورزشی می کوشد

 ب ) مهارتهای بنیادی و پایه ای . مهارتهای بنیادی و پایه ای مهارتهای هستند که کودکان در بازیها و زندگی خود به کار می برند ؛ چنین مهارتهایی باید به سه قسمت اساسی تقسیم می شوند که عبارتند از

مهارتهای لازم برای اجرای حرکتهای ورزشی بدون تغییر مکان ؛
مهارتهای لازم برای اجرای حرکتهای ورزشی با تغییر مکان ( راه رفتن ، دویدن و تغییر مکان دادن )
مهارتهای لازم برای اجرای حرکتهای ورزشی مرکب ( اجرای چند حرکت مختلف ورزشی با هم )

ج ) مهارتهای اختصاصی ورزشی . این گونه مهارتها بیشتر اختصاص به اجرای حرکتهای مختلف ورزشی مانند : بالانسها ، شیرینکاریها ، بازیهای ورزشی و اجرای حرکتهای هماهنگ و غیره دارد . این مهارتهای اختصاصی ورزشی ، بیشتر در کلاسهای آخر دبستان ضرورت پیدا می کنند

د )  مهارتهای تخصصی و فنی  .  مهارتهای تخصصی و فنی در برنامه های  فوق العاده ورزشی ، مسابقه های داخلی مدرسه و برنامه های باشگاههای ورزشی ایجاد می شود ، برگزاری مسابقه برای ایجاد و تقویت این مهارتها باید مورد توجه مربیان ورزشی قرار گیرد

اهداف تربیت بدنی در ورزش

الف ) هدفهای بهداشتی و تندرستی

1       تامین سلامت و بهداشت بدن و تجهیز آن در برابر عوارض و بیماریها
2   تامین و تسهیل شرایط رشد و تقویت بدن در حد امکان و توان و رعایت جنبه اعتدال در آن

3 ایجاد ورزیدگی و هماهنگی در بین اعضا و اندامها به منظور برخوردار شدن از قدرت ، سرعت ، چابکی و مهارت

4 ایجاد مقاومت و افزایش میزان تحمل و عادت دادن آدمی به صبر و استقامت در برابر شداید و سختیها

5  دستیابی به قدرت ضبط ارادی اعضای بدن و به کار انداختن ارادی آنها

6 بازسازی و نوتوانی بدن به منظور رفع نقایص جسمی و نارساییهای فیزیکی و افزایش میزان کارآیی آن

ب ) هدفهای تربیتی و اخلاقی

1       پرورش روان و ایجاد زمینه برای استقلال شخصیت ، سعه صدر ، همت بلند ، ایثار و فداکاری ؛
2   دستیابی به مراتب قوت قلب ، جرات ، شهامت ، استقامت و پایداری و تقویت روحیه ؛
3   رشد و پرورش ، رغبتهای مثبت و جهت دهی آنها به سوی خیر و کمال
4    توجه  به کرامات و والایی خود و خویشتنداری در برابر نابسامانیهاو مفسده ها
شناخت و مسئولیتهای انسانی و اسلامی و سعی در انجام دادن هر چه بهتر تکالیف و وظایف خود
افزایش توان و قدرت تصمیم گیریهای سریع ، عادلانه ، اقتصادی و مکناسب
رشد و پرورش توجه و دقت ، مقایسه و تشخیص و جهت دادن به آنها برای رسیدن به هدفهای مورد نظر
خودداری از پذیرش تحمیلی افکار و عقاید مذموم و ارشاد و هدایت دیگران در صراط مستقیم

ج) هدفهای روانی و اجتماعی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله صائب تبریزی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله صائب تبریزی در pdf دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله صائب تبریزی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله صائب تبریزی در pdf

صائب تبریزی :  
زندگینامه  
سفر صائب به هند  
وفات صائب  
مذهب صائب  
خلق و خوی صائب  
ممدوحان صائب  
آثار صائب  
سبک هندی یا اصفهانی  
وضعیت اجتماعی و سیاسی و ادبی عصر صائب  
ویژگی های شعر صائب  
منابع تمثیل در اشعار صائب  
طفل و کودک  
” گردباد”  
“سفر”  
” دریا ، موج ، حباب”  
صور خیال در شعر صائب  
محتوای شعر صائب:  
معائب شعر صائب  
بی توجهی به  دستور زبان  
کاربرد کلمات واصطلاحات ناخوشایند  
استفاده از قوافی شایگان به حد وفور  
رمانتیسم وسبک هندی  
مکتب رمانتیسم  
منابع و مآخذ :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله صائب تبریزی در pdf

1-    دیوان صائب تبریزی ، محمد قهرمان ، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ،

2-    دیوان صائب تبریزی ، دکتر سیروس شمیسا ، انتشارات مستوفی – انتشارات بهزاد ،

3-    دیوان صائب تبریزی، به اهتمام جهانگیر منصور ، انتشارات نگاه ،

4-    فرهنگ اشعار صائب ، احمد گلچین معانی ، انتشارات امیرکبیر ،

5-    با کاروان حله ، دکتر عبدالحسین زرین کوب ، انتشارات علمی و فرهنگی ،

6-    تاریخ ادبیات ایران ، دکتر ذبیح الله صفا، انتشارات ققنوس ،

7-  گزیده ی اشعار صائب و دیگر شعرای معروف سبک هندی ، محمد قهرمان ،
انتشارات سمت ،

8-    دویست و یک غزل صائب ، دکتر امیر بانوی کریمی ( امیری فیروزکوهی ) انتشارات زوار،

زندگینامه

میرزا محمدعلی فرزندمیرزا عبدالرحیم معروف به صائبا در سال 999 درتبریز متولد شد . پدرش بازرگانی معتبر بود و خاندان او از اعقاب شمس الدین محمد شیرین مغربی تبریزی شاعر مشهور قرن هشتم ونهم بوده است

صائب از خاک پاک تبریز است             هست سعدی گرازگل شیراز

شاه عباس کبیر درسال 1000 اصفهان را به جای قزوین پایتخت ایران قرار داد و برای رونق پایتخت خود در سال 1012، هزار ودویست خانوار از صنعتگران وبازرگانان را از آذربایجان به اصفهان منتقل کرد .خانواده ی صائب هم یکی از آنها بود که در اصفهان درمحله ی عباس آباد سکنی گزید . صائب در اصفهان نشو و نما یافت و دانش های ادبی ، عقلی و نقلی را  نزد استادان همان شهر آموخت

به همین جهت است که او را تبریزی اصفهانی می دانند . صائب درجوانی بخشی از آسیای صغیر ، نجف و بغداد را گشت . به زیارت مکه و مدینه توفیق یافت و پس از بازگشت از این اماکن مقدسه به پابوس امام رضا شتافت

شکرلله که بعد از سفر حج صائب            عهد خود تازه به سلطان خراسان کردم

سفر صائب به هند

تاثیر فرهنگ وتمدن ایرانی درهندوستان به نفوذ اسلام آغاز شد ولی در دوران صفوی به اوج خود رسید . بنیاد فرمانروایی امپراتوران گورکانی هند با کمک شاه اسماعیل و شاه طهماسب مستحکم شده بود و بسیاری از امرای ایرانی در هند ماندگار شده و در اداره آن کشور دخالت داشتند

وجود بلند پایگانی چون بیرام خان ، حکیم ابوالفتح گیلانی اعتماد الدوله ی طهرانی ، خواجه ابوالحسن تربتی و فرزند او ظفر خان و کسان دیگر در جلب هنرمندان وفضلای ایرانی به هندوستان بسیار موثر بود . بعلاوه محیط آزاد و عدم تعصب ، تجارت و کسب منفعت و تماشای عجایب و احیانا خوشگذرانی ایرانیان را به هند ترغیب می کرد

حبذا هند کعبه ی حاجات                       خاصه یاران عافیت جورا

هر که شدمستطیع فضل و هند                  سفرهند واجب است اورا

این شعر فیاض لاهیجی زبان حال همه ی هنرمندان و ادبای ایرانی قرن دهم و یازدهم است

صائب در سال 1034 اصفهان را به قصد هندوستان ترک گفت وی در کابل به دیدار ظفر خان متخلص به احسن رفت . وی صائب را بسیار اکرام کرد . پس از مدتی با جلوس شاهجهان به جای پدرش جهانگیر ظفر خان عازم دکن شد و صائب را نیز همراه خودش برد . صائب اولین دیوان خود را به خواهش ظفرخان ترتیب داد . شاهجهان از شناخت صائب بسیار خشنود شد و به خاطر قطعه ای که وی در تاریخ جلوس او سرود 12000روپیه به او صله داد و وی را به لقب مستعد خانی مخاطب ساخت . البته در خیر البیان آمده است حق الله نام درویشی صائب را به لقب مستعد خانی  مخاطب ساخت . البته صله ی شاهجهان جای سوال و تردید است و در مورد لقب مستعد خانی هم نسخه ای از خیر البیان از حسن تصادف به دست صائب رسید که صائب مستعد خان را قلم گرفت و در بالای آن محمد علی نوشت

در سال 1039 درحالی که صائب در التزام شاهجهان در برهان پور اقامت داشت به او خبر رسید که پدرش به دنبال او آمده است تا او را با خود به ایران بازگرداند . وی قصیده ای در مدح خواجه ابوالحسن تربیتی سرود واز او اجازه بازگشت به وطن خواست

شش سال پیش رفت که از اصفهان به هند             افتاده است توسن عزم مرا گذار

هفتاد ساله والد پیری است بنده را                        کز تربیت بود به منش حق بیشمار

سرانجام صائب پس از حدود 9 سال اقامت در هند در سال 1042 ه .ق پس از مدتی اقامت در کشمیر عازم ایران شد

وفات صائب

بیشتر تذکره نویسان سال وفات صائب را 1081 ه . ق ذکر کرده اند و از ماده تاریخ سرخوش و اشرف مازندرانی هم همین تاریخ اخذ می شود

اما نصر آبادی که تذکره اش را در سال 1083 نوشته است از حیات صائب در آن سال سخن گفته است . به سنگ قبر صائب تاریخ 1087 ذکر شده است و واعظ قزوینی شاعر هم عصر صائب هم همین تاریخ را در مرثیه ی در مرگ مولانا عنوان کرده است

شد صائب از این جهان ویران صد حیف زآن در ثمین بحر عرفان صد حیف

گفتند به ناله بلبلان تاریخش                                ای حیف از آن هزاردستان صد حیف

به نظر می رسد تاریخ قطعی فوت صائب واپیسین روزهای سال 1086 یا نخستین روزهای سال بعد باشد

مذهب صائب

صائب شیعه ای امامی اثنی عشری بود . وی مردی دیندار، مواظب فرایض و واجبات و معتقد به اصول و مبادی بوده است . قصایدی در مدح ائمه دارد و ابیات حاکی از دینداری و مواظبت در اعمال شرعی در دیوان او بسیار است

سعی کن در عزت سی پاره ی ماه صیام   کز فلک از بهر تعظیمش فرود آمد کلام

خلق و خوی صائب

صائب به شهادت اشعار خود و قول معاصرانش فرشته خو ، کم آزار ومتواضع بود .تمام تذکره نویسان در ستایش او سخن گفته اند حتی دشمنش آذر در آتشکده می نویسد

”در اصفهان کسب کمالات صوری و معنوی کرد “

صائب بر خلاف غالب شعرا که میانشان حسد موج می زد همه ی شاعران معاصر خود را به نحوی مورد ستایش قرارمی دهد و شاعران را به تعاون وهمکاری و محبت فرا می خواند

خوش آن گروه که مست بیان یکدگرند                         زجوش فکر می ارغوان یکدگرند

در دیوان صائب شاید به نام بیش از پنجاه شاعر بر سیم که وی شعرشان را استقبال کرده و از آنان تجلیل کرده است

این آن غزل که فیضی شیرین کلام گفت             در دیده ام خلیده  و در دل نشسته ای

این جواب  مصرع نوعی که خاکش سبز باد            سایه ی ابر بهای کشت را سیراب کرد

ممدوحان صائب

صائب پس از بازگشت به ایران مورد قدردانی شاهان صفوی قرار گرفت . خصوصاً شاه عباس دوم که به او منصب ملک الشعرایی داد

صائب سه قصیده در مدح شاه صفی و قصیده ای در رثای او و تهنیت  شاه عباس دوم دارد

وی بیست قصیده در مدح شاه عباس دوم دارد و مثنوی مختصر و ناقص قندهار نامه را نیز در مورد او سروده است . صائب دو قصیده درمدح شاه سلیمان و قطعه پنج بیتی و تاریخ دار درباره ی جلوس دوباره و تغییر نام او ساخته است . در ضمن وی غزلی طولانی به التزام مردمک ساخته که آن هم به دستور این شاه بیمار بوده است

گفته اند صائب در جلوس شاه سلیمان قصیده ای سرود که به علت نو خط بودن وی چندان به مذاق او خوش نیامد

احاطه کرد خط آن آفتاب تابان را                       گرفت خیل پری در میان سلیمان را

  که البته این ماجرا درست بنظر نمی رسد . البته استاد امیری فیروز در مقدمه ی دیوان صائب نوشته اند

دردیوان او قصیده یا مقطع غزلی که حاکی از مدح این پادشاه باشد ملاحظه نشد

ممدوحان صائب در هند : ظفر خان ، پدرش خواجه ابوالحسن تربتی و شاهجهان بودند

آثار صائب

صائب سه ، چهار هزار بیت قصیده و دو مثنوی کوتاه و ناتمام به نام قندهار نامه و محمود و ایاز ، سه قطعه یکی نامه ای به شاه عباس ثانی در استدعای باز کردن میخانه ها ، دیگر قطعه ای در باب قلیان و کثرت علاقه به آن و سوم نامه ای به دوستی در تقاضای گل نرگس ، وی بیست غزل به ترکی نیز دارد .اما غالب اشعار صائب را غزلیات وی تشکیل می دهد . شمار غزلیات وی را از هشتاد تا سیصد هزار بیت نوشته اند

نصر آبادی شمار غزلیات او را صدو بیست هزار بیت گفته است . ولی قلی بیک شاملو شماره غزلیات مولانا را دویست هزا ر بیت برآورد کرده است و علامه همایی نیز دیوان او را دویست هزار بیت کامل دانسته است . اما آنچه مسلم است کلیات هفتاد و سه هزار بیتی او در دست است . خود صائب هم از میان اشعار خود ابیاتی را جمع کرده و به آنها نامی داده است

1-    ابیاتی که در وصف سراپای معشوق است : مرآه الجمال

2-    ابیاتی که مربوط به شانه و آینه است : آرایش نگار

3-    اشعاری که مربوط به می و میخانه است : میخانه

4-    و نخبه ی مطالع غزلیات وی : واجب الخط

صائب 50 مجموعه از منتخبات اشعار خود را برای رجال و امرا و سایر خواهندگان فرستاده است . وی اثر دیگری به نام سفینه ی صائب دارد که اشعار 691 شاعر ادوار مختلف را که دلپسند او بوده است فراهم کرده است

سبک هندی یا اصفهانی

سبک هندی از اوایل سده ی یازدهم متداول شده و تا نیمه ی دوم سده ی دوازدهم ادامه یافت . خاستگاه این شیوه که به غلط هند خوانده شده ایران بوده است . دلیل این نامگذاری مجعول را شاید بتوان چنین توجیه کرد که پیشگامان سبک مزبور یعنی نوعی خبوشانی ، نظیری نیشابوری ، طالب آملی به هندوستان کوچیدند  و در همان دیار نیز چشم از جهان فروپوشیدند . اصطلاح ناخوش سبک هندی را نخستین بار استاد حیدر علی کمالی اصفهانی در منتخبات اشعار صائب به کار برد که این نظر ماخوذ از اظهار نظر اعتمادالسطنه درباره ی میرزا طاهر وحید قزوینی در منتظم ناصری بود. پس از استاد کمالی مرحوم بهار این اصطلاح رادر سال 1310 به کار برد و بعد ها آنرا در سبک شناسی خود استفاده کرد

به هر حال شخص معینی موجد این شیوه ی سخن سرایی نیست . اعتلای این سبک در سال های 1040-1080 بوده است که شاعران برجسته ای چون سلیم طهرانی ؛ کلیم همدانی ؛ دانش ، طغرا ؛ قدسی ، غنی کشمیری و مولانا صائب یکه تاز میدان معانی بودند

و سرانجام در اواخر حیات صائب تلاش روز افزون در زمینه مضمون یابی ، پروبال دادن بیش از حد به خیال، آفریدن استعارات دور از ذهن در هندوستان و سروده های معما گونه ی قاسم مشهدی و شوکت بخاری همراه با افراط در بکار گیری روزمره در شهر که این سبک هند را تا سطح محاورت مردم کوچه و بازار تنزل داد موجب شد سبک اصفهانی در سراشیبی انحطاط قرار گرفته و در سیر قهقرایی خود به بازگشت ادبی بدل گردد

درباره ی دلیل پیدایش سبک هندی هم می توان گفت غزل فارس از سنایی تا حافظ سیرتکاملی را طی کرد وبا حافظ به کمال خود رسید . از قزن ششم تا هشتم غزل فارسی همان راهی را که سنایی و انوری نشان داده بودند طی کرد . راه انوری به سعدی منجر شد و راه سنایی به حافظ . اما از قرن هشتم به بعد غزل فارسی وارد وادی تقلید و تکرار گشت. درچند صد دیوان که از شاعران مختلف در این دوره می توان مشاهده کرد نکته ی خاصی از ابداع وابتکار نمی توان در آن یافت . در قرن نهم گروهی از شاعران چون وحشی واهلی و هلالی مکتب وقوع را پدید آوردند و سعی کردند شعر را از انفعال دوره های پیش خارج کند اما گرهی ازکار دشوار غزل فارسی نگشودند

در واقع سبک هندی به دنبال چنین ضرورتی در ادب فارسی پدید آمد

وضعیت اجتماعی و سیاسی و ادبی عصر صائب

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   271   272   273   274   275   >>   >