سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله جغرافیای استان خراسان در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله جغرافیای استان خراسان در pdf دارای 188 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله جغرافیای استان خراسان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله جغرافیای استان خراسان در pdf

جغرافیای استان خراسان  
مطالعات زمین شناختی  
مطالعات خاک  
خاکهای نواحی گرم و خشک  
خاکهای نواحی معتدل  
خاک های نواحی استپی  
مشکلات خاکها  
جایگاه جغرافیایی  
آب و هوا  
نام خراسان  
الف – پیش از اسلام  
ب – دوره اسلامی  
تیموریان تا افشاریان  
افشاریان تا پهلوی  
فردوس (تون)  
3- جغرافیای طبیعی  
ژئومورفولوژی و زمین شناسی  
زمین شناسی  
الف ) زمین شناسی دشت فردوس  
ب) زمین شناسی دشت بشرویه  
ج) زمین شناسی دشت سرایان  
آب و هوا  
1- عناصر آب و هوایی  
2- فشار و بادها  
3- نم نسبی  
4- تبخیر و تعرق  
5- بارندگی  
6- ضریب خشکی  
7- منحنی آمبروترمیک  
8- اقلیم فردوس بر اساس طبقه بندی کوپن  
آبها (منابع و مسائل آب)  
دشت فردوس  
1- منابع آب سطحی  
2- منابع آب زیر زمینی  
1- منابع آب سطحی  
خاکها  
پوشش نباتی  
شهر فردوس (تون)  
نامگذاری – نام شناسی  
تاریخ بنای شهر  
شهر در دوره اسلامی  
جغرافیای شهر در طول تاریخ  
6- رشد شهر  
7- جغرافیای انسانی  
جغرافیای شهری  
دوره های رشد و افول شهر  
عناصر شهری قدیمی  
عناصر شهری جدید  
عناصر فرهنگی و مذهبی  
8- تاریخ مردم تون  
فصل دوم  
مسجد جامع فردوس  ( مسجد تون )  
مقدمه :  
1 ـ شناخت شیوه های معماری ایران  
دولت پارس  
2 ـ معماری پارتی  
3 ـ معماری خراسانی  
4 ـ معماری رازی  
5 ـ معماری آذری  
6 ـ معماری اصفهانی  
2 ـ معماری مساجد ایران  
3ـ مسجد جامع قدیم فردوس ( تون )  
سلجوقیان  
4ـ مسجد جامع گناباد (  نمونه ای برای مقایسه )  
فصل سوم  
” آسیب شناسی “  
مقدمه :  
1ـ نحوه شناخت :  
2 ـ عوامل مخل :  
3ـ تشخیص عارضه :  
4ـ عدم تعادل ها و عوامل مخل :  
5ـ درمان :  
6ـ عوامل مخل در بنا :  
طبقه بندی عوامل مخل :  
عوامل مخل داخلی :  
عوامل مخل خارجی بیرونی (طبیعی):  

مطالعات زمین شناختی

استان خراسان، در گذر دوران های زمین شناختی، دستخوش دگرگونی های بسیار بوده است. از سنگهای بسیار کهن تا جدید ترین آنها، در تشکیل این سرزمین شرکت دارند. حرکت های کوه زا و زمین زا و عوارض ناشی از آنها، بارها خشکی ها، از جمله خراسان را تغییر شکل داده، آنها را از زیر آب در آورده یا در زیر دریاها مدفون ساخته اند. همزمان با این دگرگونی ها، عوامل فرسایش به نوبه خود، خشکی ها را مورد حمله قرار داده و دگرگونی های زیادی در آنها ایجاد کرده اند

در دوران چهارم زمین شناختی، بیشتر نواحی ایران از آب خارج شد. از دریاهای گذشته، حوضه های بسته و دریاچه هایی بر جای ماند، که بخش زیادی از آنها در اثر شدت تبخیر و کمی بارندگی، خشک شده اند

دشت کویر و کویرلوت که بخشی از آنها در استان خراسان قرار دارد، یادگاری از آن دریاچه هاست. عامل اصلی تغییر چهره زمین در دوران چهارم، فرسایش است

در دوران چهارم با شکل گرفتن نامهمواری ها و بیرون آمدن بخش هایی از زمین، فرسایش، دست اندرکار سایش بلندی ها و تراکم فرآورده های خود، در نواحی پست شده است

عمل فرسایش در دوره های یخچالی، به گونه فرسایش همچووار یخچالی ، و در دوره های بین یخچالی ، به گونه فرسایش آب های روان و باد، شکل امروزی را به نامهمواری های خراسان داده است و جز کوهزایی آلپی، فعالیت کوه زایی دیگری دیده نشده است تنها حرکت های زمین زا، به گونه گسل و زلزله وجود داشته است. فلات ایران، از لحاظ فعالیت تکتونیکی، جوان و به شدت فعال است، کشور ایران روی کمربند زلزله هیمالیا – آلپ قرار گرفته و کمتر نقطه ای می توان یافت که در معرض زلزله های شدید نباشد و همین فعالیت تکتونیکی سبب شده است تا سرزمین ایران به گونه یکی از نا امن ترین مناطق جهان در آید

در 13 کیلومتری جنوب خاوری طبق و 9 کیلومتری خاور گسله لرزه زای طبس، پهنه ای به نام «شکسته هزار» در پای باختری تپه های نئوژن با گسلش زمین لرزه ای وجود دارد. پهنه شکسته هزار در زمین لرزه 1357 ه ش، طبق، به شدت شکسته شده و گسله های بسیاری در آن جنبش دوباره یافت

از آن جا که ایران در نیمه زلزله خیز مدیترانه قرار گرفته و استان خراسان یکی از مناطق زلزله خیز است گهگاه زلزله های شدید در آن روی می دهد. چنان که در اثر زلزله های اخیر خراسان، شهرستان فردوس و روستاهای دشت بیاض و کاخک ویران شده اند، تپه های ماسه ای پیرامون طبق، قاین، سبزوار، بجستان و بشرویه، که در حال حرکت هستند آبادی ها و کاریزها را در معرض ویرانی قرار می دهند از ویژگی های دوران چهارم می باشند

در روزهای 16 و 11 بهمن 1375 ه ش ، سه زمین لرزه بزرگ، شما خراسان و جنوب جمهوری ترکمنستان را لرزاند. زمان رویداد این زمین لرزه ها به وقت بین المللی (زمان گرینویچ) به شرح زیر است

زمین لرزه اول، که در واقع پیش لرزه زمین لرزه دوم بود در چهارم فوریه سال 1997 م، ساعت 9 و 53 دقیقه و 58 ثانیه GMT (ساعت 14و17 دقیقه و 49 ثانیه به وقت محلی)

زمین لرزه دوم، که لرزه اصلی و سبب ویرانی ها بوده است، در روز چهارم فوریه 1997 م ، در ساعت 10و37 دقیقه و 29 ثانیه GMT (ساعت 14و7 دقیقه و 49 ثانیه به وقت محلی )

زمین لرزه سوم (در جنوب ترکمنستان) ر روز پنجم فوریه 1997 م، ساعت 7 و 54 دقیقه GMT

رو مرکز پیش لرزه توسط موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، در محدوده جاجرم به مختصات 9/36 درجه پهنای شمالی و 5/56 درجه درازای خاوری و بزرگی آن 4/5 = m b تعیین شده است. رو مرکز زمین لرزه اصلی نیز توسط موسسه بالا در محدوده بجنورد به مختصات 3/37 درجه پهنای شمالی و 4/57 درجه درازای خاوری تعیین شده و بزرگی آن 1/6 = M گزارش شده است

رو مرکز زمین لرزه سوم در جنوب ترکمنستان بوده و به شدت در شمال خراسان احساس شده است

بررسی های مهلرزه ای نشان می دهد که مرکز دو زمین لرزه شمال خراسان به یکدگیر نزدیک بوده و نمی تواند یکی در جاجرم و دیگری در بجنورد روی داده باشد. در واقع ناحیه بیشترین شدت زمین لرزه در فاصله حدود 20 تا 25 کیلومتری شمال بجنورد، یعنی بخش گرمخان بوده و مرکز مهلرزه ای آن به مختصات 63/37 درجه پهنای شمالی و 46/57 درجه درازای خاوری در جنوب خاوری قزل قان مکان یابی می شود. پیش لرزه شدید سبب گردیده است که مردم از خانه های خود بیرون رفته و در هنگام رویداد زمین لرزه اصلی در فضای آزاد باشند. همین مساله باعث شده است که خوشبختانه شمار کشته ها و زخمی ها از حد انتظار کمتر باشد. آمار رسمی کشته ها کمتر از 100 نفر است. در ساعت 7و57 دقیقه و 29 ثانیه به وقت گرینویچ برابر با ساعت 12 و 27 دقیقه و 29 ثانیه به وقت محلی روز شنبه 20 اردیبهشت 1376 ه ش ، زلززله ای به بزرگی 1/7 در مقیاس ریشتر بنا به گزارش موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران و به بزرگی 3/7 بنا به گزارش پایگاه لرزه نگاری سازمان زمین شناسی آمریکا USGS ، منطقه پهناوری از شهرستانهای قاینات و بیرجند را در جنوب خراسان به شدت به لرزه در آورد. این زلزله در بیشتر شهرستانهای استان خراسان، از جمله مشهد به خوبی احساس شده است

بنا به بررسی های موسسه ژئوفیزیک، مرکز مهلرزه ای زلزله در حد فاصل روستاهای اردکولو و حاجی آباد، نزدیک به اردکول، در بخش زیرکوه شهرستان قاینات بوده و شدت این زلزله در نزدیکترین آبادی به مرکز مهلرزه ای زلزله (اردکول) 10 درجه مرکالی اصلاح شده تعیین شده است در اثر زلزله مذکور حدود 100 روستا به کلی تخریب شده و بیش از 50 روستا دچار آسیب و خساراتی شده اند

بنا به گزارش ستاد حوادث غیر مترقبه استان خراسان، این زلزله حدود 1560 نفر کشته و حدود 4000 نفر مصدوم به جای نهاده است. مهمترین روستاهای آسیب دیده در بخش زیرکوه قاینات که بر اثر زلزله بالا دچار آسیب و خسارات عمده ای شده اند عبارتند از

اردکول، حاجی آباد، بیدخت، گزخت، زهان، بهمن آباد، اسفاد، پیش بر، اسفدن، آبیز، فندخت، عمرود، همت آباد، آهنگران، ساوند، سورند، دزک، دارج و ;

مهمترین روستاهای آسیب دیده شهرستان بیرجند در این زلزله، عبارتند از

درخش، سراب، اسد آباد،(بخش)، تخته جان، گزیک، طبق، در میان، فورگ، محمد آباد، زیدان، ;

مطالعات خاک

خاکهای خراسان از تخریب مکانیکی و تجزیه شیمیایی رسوب های چین خورده دوران های گوناگون به وجود آمده اند، به دلیل پهنه زیاد و گوناگون بودن جنس نامهواری ها و سرزمین گونه های خاک خراسان بر پایه طبقه بندی جدید، که در حال حاضر بیشتر در کار پژوهش ها کار برد دارد، به سه بخش کلی تقسیم می شوود که در زیر بر اساس بیشترین درصد پراکندگی در استان خراسان، به ترتیب شرح داده می شود

خاکهای نواحی گرم و خشک

این خاکها به دلیل تبخیر بیش از اندازه بارندگی، دارای افق های مشخصه زیراند

افق کلسیک، افق ژیپسیک، افق سالیک(شوری). در نواحی گرم و خشک خراسان، خاکها به دلیل شست و شوی کم (آبشوی اندک) بیش از 90 روز پشت سر هم در ژرفای 50 سانتی متری خشک هستند. روی دشت، بیشتر سیلاب ها و آبرفتها قرار گرفته اند، خاکهای روی تپه ها همراه با سنگریزه بوده و بیشتر کم ژرفا هستند. این خاک ها بیش از 5 درصد و به شکل لایه محدود کننده یا سخت کفه در افق های زیرین هستند. خاک هایی که دارای افق سالیک یا شوری هستند، دراای شوری بیش از اندازه معمول بوده و در بعضی از نوواحی Best اراضی می باشند، یعنی اراضی در سطح پایین داررای شوری بیش از 100 میلی بار است

بعضی از خاک های نواحی گرم و خشک، دارای افق های ارجلیک یا رس و دارای بیش از 40 درصد کراس هستند. خاک های نواحی گرم و خشک، خاک های حاصلخیزی هستند، ولی به دلیل کمبود آب که دارای آبهای زیر زمینی نزدیک به سطح خاک تا حدود 75 تا 100 سانتیمرتری از نمک و بدون پوشش گیاهی هستند

خاکهای نواحی معتدل

این خاک ها به دلیل اندازه بارندگی بیش از 250 میلیمتر دارای شست و شوی بیش از نواحی گرم و خشک هستند و افق های مشخصه ژرف تر از خاک های آنتی سویل(بیابانی) هستند. خاک های این نواحی دارای افق کلسیک، ژیپسیک، آرجلیک و کامبیک با افق سطحی و چریک یا آنتروبیک و گاه دارای افق سطحی از گونه مالیک هستند. بیشتر این خاکها از گونه آسپتلی سویل ها، یعنی خاک های تازه تکامل یافته می باشند. گنجایش تبادلی کاتیونی این خاک ها کمتر از نواحی  گرم و خشک است، زیرا اندازه بارندگی بیشتر است و به دلیل پوشش گیاهی خوب افق سطحی آن، دراای مواد آلی بیش از 6/0 درصد می باشند. خاکهای آنتی سویل در این نواوحی کم ژرفا بوده همراه با سنگریزه و مواد آهکی هستند و بیشتر روی بلندی ها و آبرفتهای تازه قرار گرفته اند. خاک های ژرف تکامیل یافته به افق کلسیک روی نواحی فلات ها یا تراسهای بالایی قرار گرفته اند

خاک های نواحی استپی

این خاکها به دلیل باران زیاد، بیش از 40 میلیمتر همراه با پوشش گیاهی از گونه علف های استپی یا جنگل هستند. دارای افق سطحی مالیک و مواد آلی بیشتر بوده که گاه به بیش از 4 درصد می رسد و در افق های زیرین دارای افق کلسیک تکامل یافته یا افق کامبیک هستند و شوری و قلیایی نداشته  و گنجایش تبادلی کاتیونی آنها کمتر است. این خاک ها از حاصلخیزترین خاک های استان خراسان به شمار می روند و بشتر زیر پوشش جنگلی و دست نخورده هستند. شمال شیروان، بجنورد، مراوه تپه و نواحی مرزی شمال خراسان را در بر می گیرند

مشکلات خاکها

مشکل بزرگ کشاورزی ایران در مورد خاک ها، کمبود رطوبت و شور و قلیایی بودن آنهاست. این مشکل به همراه چند مشکل دیگر در استان خراسان، سبب ایجاد محدودیت هایی برای خاک های این منطقه شده است، که عبارتند از : فرسایش خاک ها، شوری خاکها، لایه های محدود کننده در سطح و ژرفای خاک کها، بالا بودن سطح آب های زیر زمینی در نواحی کویری و کناره کویر، بافت سنگین خاکها

جایگاه جغرافیایی

استان خراسان با پهنه ای حدود 302766 کیلومتر مربع، در شمال و خاور ایران، در 30  درجه و 31 دقیقه تا 38 درجه و 17 دقیقه پهنای شمالی و 55 درجه و 23 دقیقه تا 61 درجه و 17 دقیقه درازای خاوری نسبت به نیمروز گرینویچ قرار دارد

این استان از سوی شمال و شمال خاوری به جمهوری ترکمنستان، از خاور به جمهوری اسلامی افغانستان، از جنوب به استان های سیستان و بلوچستان و کرمان، از باختر به استان های یزد، اصفهان، سمنان و مازندران محدود است

بلندی مرکز خراسان (شهر مشهد) از سطح دریا 970 متر فاصله هوایی آن تا تهران 750 کیلومتر است

میانگین درازی استان خراسان به خط مستقیم، در جهت شمالی جنوبی حدود 750 کیلومتر و میانگین پهنای آن در جهت خاوری -= باختری حدود 420 کیلومتر است

درازای مرزهای خراسن با جمهوری ترکمنستان 1206 کیلومتر است، که 798 کیلومتر آن خشکی و 408 کیلومتر آبی (رودخانه ای) است. درازای مرزهای خراسان با افغانستان حدود 663 کیلومتر است، که 157 کیلومتر آن آبی (هری رود) و 506 کیلومتر خشکی است

آب و هوا

سرزمین خراسان به دلیل پهناور بودن و وجود نواحی پست و بلند  دارای آب و هوا و نواحی گوناگون اقلیمی است. اندازه دما در سراسر خراسان نابرابر است. در نقاط کوهستانی کوه های بلند، درجه حرارت را کاهش می دهند ولی در نواحی جنوب و جنوب باختری که به کویر نزدیک می شوند. درجه حرارت  افزایش می یابد. در مشهد میانگین بیشترین درجه حرارت سالانه 5/21 و کمترین آن 4/8 درجه سانتیگراد، و در سبزوار بیشترین آن 9/24 و کمترین آن 4/11 درجه و در بیرجند بیشترین 7/24 و کمترین آن 6/7 درجه سانتیگراد است

خراسان در زمستان دزیر تاثیرجریان هوای سرد سیری و جریان هوای گرم اقیانوس اطلس قرار می گیرد. شاخه ای از جریان هوای سیبری به نام باد سورتوک از سوی خاور و افغانستان به سوی خراسان می وزد. این باد در مشهد به قیس، در گناباد به هرات و در شهرهای فردوس و طبس به زور باد سرشناس است

دو دیگر جریان های باختری است، که از اقیانوس اطلب به سوی ایران می وزند و بخش بیشتر بارندگی این سرزمین، نتیجه وزش این بادها است

نم نسبی یا اندازه رطوبت موجود در بهمن ماه به بیشترین و در تیر و مردارد ماه به کمترین اندازه می رسد

باران سالانه در کوه های هزار مسجد، بینالود و کپه داغ 500 تا 700 میلیمتر و در نواحی قوچان، بجنورد و نیشابور 30 تا 500 میلیمتر است اما در دشتهای جنوبی خراسان تا 270 میلیمتر کاهش می یابد، و در ناحیه سرخس 100 تا 200 میلیمتر می رسند.بارش نواحی طبس بخش بزرگی از جنبو باختری خراسان تا مرز افغانستان کمتر از 100 میلیمتر است

به هر حال در استان خراسان میانگین بارندگی سالانه بین 180 تا 200 میلیمتر گزارش شده است. به همین دلیل کمبود و نبود آب ، همواره به عنوان یکی از عوامل محدود کننده مهم در اجرای طرح های عمرانی، شناخته شده است

2- نام و پیشینه تاریخی استان خراسان

نام خراسان

خراسان، که منطقه پهناوری از خاور و شمال خاوری ایران را در بر می گیرد، در گذشته از اینکه امروز است، پهناورتر بوده و نواحی بسیار دیگری را نیز شامل می شده است

واژه خراسان در فارسی باستان نیامده ولی نام شهرها و آبادی هایی که هر کدام جزئی از خراسن گذشته یا کنونی بوده و هستند بارها در کتبیه های آمده است

اوستا، زمین را شامل هفت کشور دانسته که SAVAHI کشور خاوری و arzahi کشور باختری است. در آثار فارسی میانه ، خراسان یکی از چهار مرز یا منطقه ایران و همان مرز خاوری است. این چهار مرز، عبارتند از

1)                                     xwarasan : خراسان، خاور

2)                                     Xwarabaran : خوروران، باختر

3)                                     Nemroz : نیمروز، جنوب

4)                                     Abaxtar : باختر، شمال

سپاهبدی هر یک از این چهار ناحیه ، با یکی از اختران است. ستاره تشتر، سپاهبد خراسان. سادویس، سپاهبد نیمروز، ونند، سپاهبد خورران. هفتورنگ، سپاهبد اپاختر و میخ گاه، که میخ میان آسمان گفته می شود، بر همه اینان سپاهبد است( = شپاهبدان سپاهبد) مانند همین گزارش، در فارسی میانه تورفانی نیز دیده می شود در این آثار چهار جهت اصلی، عبارتند از

Xwarasan : خاور

Xwarnavar  یا xwarparan : باختر

Erag  : جنوب

Abarag : شمال

و در جای دیگر نیز از مرز خراسان بدین گونه نام برده شده است

« ; و زمانی که به دیده بانی کوشان رسیدند، پس شبح خراسان به شکل کنیزی پیدا شد. پس مرا پرسید: چه نام داری؟ گفتم بغ ارد نام دارد، مرزبان خراسان»

در کتاب شهرستان های ایران، نخستنی ناحیه ای که نام برده می شود، خراسان است و شهرهای آن، سمرقند، سغذ، بلخ، خوارزم، مرو رود، مرو، هرات، توس ، پوشنگ، نیشابور، قاین، گرگان، دهستان، کومس، پنج برج، پنج خسور / شاد خسرو، مست آباد خسرو، ویسپ شاد خسرو، هوبوی خسرو / شاد فرخ خسرو هستند

در آثار سعدی نیز واژه خراسان به همان معنی خاور به کار رفته است و گونه های نوشتاری آن

Xwrsnqyrn / xuiwarsane / : xursan Riran : xwrsan, xwyrsny , xoyr: xursngyrs,n است. در جغرافیای موسی خورنی نیز خراسان، ناحیه خاوری ایرانشهر، (ایران) است، که دارای 26 استان، به شرح زیر است

اهمدان، کمش، ورکان، اپراشهر، مرو، مروت، اندراپ، وست، هروم(من سن = من سان) گچک، اسن، (اسان)، بهل – بامبک، هرو، کتاشان، نسای – میانک ، بژن (بژین) ، تالکان (طالقان) ، گوزکان، زمپ(زم) پیروز – نخجیر، دزین – اوزک (آوازک) ورچان، درمت، چرمنکان، شیر – بامیکان، دزروئین (دز – رویان)

با توجه به گفتار بالا تردیدی نیست ،  که واژه خراسان امرزی بازمانده گونه کهن واژه و به همان معنی خاور، یعنی سویی است که از آن خورشید بر می آید. شکافتن واژگانی واژه، ترکیبی است از xwar  (اوستایی – hvar فارسی میانه xwar فارسی نو خور، هور) به معنی خورشید و – asan – صفت علی از ریشه پارتی as (اوستایی – as) به معنی آمدن و مجموعه ترکیب به معنی «جایی است که از آن – خورشید بر می آید» و فخرالدین اسعد گرگانی در ویس ورامین، آن را درست توضیح داده است آن جا که می گوید

زبان پهلوی هر کاو شناسد

خراسان آن بود کز وی خورآسد

خورآسد، پهلوی باشد خور آید

عراق و پارس را خورزو بر آید

خراسان را بود معنی خودآیان

کجا از وی خور آید سوی ایران

به هر حال خراسان در فارسی پیشین، بهه معنی خاور زمین است و از دو واژه خور یعنی آفتاب و آسان یعنی طلوع کننده به وجود آمده و به معنی محل بر آمدن خورشید است

شماری از نویسندگان در نامیدن آن به خراسان نگاشته اند

«خورسان، یعنی آفتاب مانند و منسوب بدان را خرسی و خراسانی گفته اند»

محمد حسن خان اعتماد السلطنه ، نویسنده کتاب تطبیق لغات جغرافیایی قدیم و جدید ایران نام پیشین خراسان را «کورومیترن» یا «خورومیثرن» که از واژه خور و مهر تشکیل یافته نگاشته است

میتر یا میترن، در پهولی به معنی مهر است، و نام های بسیاری از مکان ها و اشخاص با این واژه که ایمان محبت و خورشید، معنی می دهد ساخته شده است. از سویی هندوها، واژه میت یا میث را که ریشه مهر است به جایی پیوستن یا فرود آمدن معنی کرده اند

بنابر این بایستی مفهوم واژه خراسان را چنان که گفته شد در زبان پهلوی جست و جو کرد در این صورت مفهومی برابر خور آیان یعنی خورشید در حال آمدن می یابد

الف – پیش از اسلام

خراسن جزء ساتراپی پهناور پرثوه بوده است، که در کتیبه داریوش بزرگ در بیستون و در کتبیه های دیگر هخامنشی، آمده است. این ایالت پهناور، که سر انجام قرار گاه و کشور نیرومند اشکانیان شد در آغاز تاریخ ایران باستان مادها را به سوی خود کشانید

استرابون جغرافیا نگار یونانی می نگرد که چون تنگدستی عمومی و عوامل نا مطلوب طبیعی این استان با جایگاه شاهانه و زندگی پر تجمل پادشاهان هخامنشی ناسازگار بود، هرگاه که گذرشان به خراسان می افتد می کوشیدند تا هر چه زودتر سرمزین پارت ها را پشت سر گذارند، اما همین عوامل نامساعد طبیعی اشکانیان یعنی ان شاخه از مردمان هند و اروپایی را مردمی سخت کوش، بردبار، و دلیر گردانید و این ویژگی های اخلاقی نام آنان را بلند آوازه ساخت

به هنگام ناتوانی هخامنشیان، از این منطقه اشک نامی، که بنیانگذار خاندان اشکانی شناخته شده است، حکومت سلوکیان را از میان برداشت و حکومت نوینی را بنیاد نهاد

در دوران ساسانی، که ملوک الطوایفی برچیده شد، خراسان باستانی یا ساتراپی پارت به شکل یکی از استان های مهم ایرانشهر در آمد و توسط سپاهبدی اداره می شد، در 1924م / 1303 ه ق، که ادوارد توماس ترجمه درست سنگ نبشته های پایکولی را منتشر ساخت، حدود خراسان باستانی به خوبی روشن شد. حدود چهار مرزبان نشین خراسان در روزگار ساسانیان، از دروازه های دریای مازندران، نزدیک ری آغاز می شد، از کوه های البرز و دره اترک گذشته، تا درگز ادامه می یافت. سپس از بیابان تجن و مرو به جیحون و پامیر می رسید، و از آنجا در ادامه رود جیحون تا ستیغ هندوکش و از آن نقطه به سوی باختر در امتداد رشته هندوکش به جنبو متوجه شده از ناحیه هرات و کاشمر امروزی و خواف می گذشت و ناحیه کهستان / قهستان را بریده دوباره به دروازه های دریای مازندران می پیوست

ب – دوره اسلامی

گشودن منطقه بزرگی چون خراسان برای مسلمانان به آسانی میسر نشد، از اوایل خلافت عمر، تا میانه خلافت عثمان یعنی در طی بیست سال، با وجود کوشش های پیاپی سرداران اسلامی، سرزمین خراسان بر روی مسلمانان ناگشوده ماند، تا آن که عبدالله بن عامر از سوی عثمان مامور گشودن آن منطقه شد. نخستین شهری که در خراسان به دست یکی از سرداران عبدالله در سال 31 ه ق، گشوده شد طبس بود و گشودن دیگر نواحی تا زمان حکومت معاویه به سال 42 ه ق ، و شاید هم تا مدت ها پس از آن تاریخ به درازا کشید

دو سده که خراسان زیر نظر نمایندگان خلفای بغداد اداره می شد، اوضاع برای روی کار آمدن مردانی ، که در آن سرزمین ادعای استقلال در سر داشتند، مساعد نبود. نخستین فرصتی که برای درست شدن آن آرمان دیرینه، روی نمود اختلافی بود، که میان امین و مامون فرزندان هارون الرشید خلیفه عباسی بر سر جانشینی خلیفه درگرفت. در این کشمکش مامون از طاهربن حسین سردار سپاه خراسان کمک خواست. در جنگ هایی که میان جنگجویان آن دو برادر روی داد همه جا طاهر بر سردار سپاه امین چیره شد و سر انجام در 198 ه ق ، بغداد را محاصره و آن شهر را به نام مامون عباسی گشود. همین که خلافت مامون روشن شد، وی به پاس آن لشکر کشی های درخشان در سال 205 ه ق ، حکومت خراسان را به طاهر بن حسین واگذار کرد

طاهربن حسین پایتخت خراسان را از مرو به نیشابور منتقل ساخت و شالوده دودمانی را ریخت که نخستی حکومت مستقل حکمرانان ایرانی پس از یورش عرب ها به شمار می آید

دوران حکمرانی طاهریان که آغاز استقلال ایان منطقه بود از نیم سده گذشت و سر انجام در سال 259 ه ق، یعقوب لیث صفار بنیان گذار دودمان صفاریان سیستان با گرفتن شهر نیشابور به فرمانروایی آنان پایان داد

در سال 283 ه ق ، عمر و لیث صفاری به خراسان لشکر کشید و آن ایالت را جزو سیستان کرد. در سال 287 ه ق ، امیر اسماعیل سامانی خراسان را گشود و به سرزمین ورز رود یا ماوراءالنهر افزود

در دوران فرمانروایی صفاریان و سامانیان، زبان فارسی جان تازه ای یافت. ترجمه تاریخ و تفسیر طبری در این روزگار فراهم شد و محمد بن وصیف سیستانی و ابوعبدالله جعفر، سر شناس به رودکی شعر فارسی را بر شالوده نوینی استوار ساختند

دوران 130 ساله فرمانروایی خاندان سامانی (261 – 389 ه ق) بر خراسان و ماورالء النهر و خدمت بزرگی که پادشاهان آن خاندان به رستاخیز زبان فارسی و گسترش علم و ادب نمودند، یکی از درخشان ترین فصل های تاریخ ایران را تشکیل می دهد

پس از سامانیان، غزنویان (351-581 ه ق) در سال 384 ه ق ، برخراسان و ماوراءالنهر چیره شدند. اینان نیز به تقلید فرزندان سامان به گسترش علم و ادب و تشویق شاعران و نویسندگان فارسی زبان پرداختند. مهم ترین رویداد دوران 230 ساله حکمرانی غزنویان، تجزیه خراسان باستانی به دو بخش جداگانه بود که در سال 451 ه ث ، صورت گرفت. بخش بزرگی که شامل افغانستان کنونی است و پایتختش شهر غزنی بود، در دست غزنویان ماند و بقیه خراسان از آن سلجوقیان شد

قلمرو پادشاهان سلجوقی نیز پس از 123 سال (429 – 552 ه ق) به دست خوارزمشاهیان افتاد و حکومت خوارزمشاهیان هم پس از یک سده و نیم، در سال 617 ه ق ، به دست لشکریان مغول برچیده شد و سر انجام خراسانی که بیش از 600 سال از امنیتی نسبی برخوردار بود به یکباره لگدکوب سم ستوران چنگیزخان شد

هرات پایتخت باستانی آریا/خراسان که یکی از کهن سال ترین شهرهای خراسان باستانی بود، مانند بسیاری دیگر از شهرها در فتنه مغول آسیب بسیار دید

در اواخر سده 7 ه ق ، که سلسله ایلخانان در ایران ایجاد شد خراسان به قلمرو آنان افزوده شد و یکی از نمایندگان ایلخانان که پسر یا وارث تاج و تخت پادشاهی بود، بر خراسان حکومت می کرد

پس از مرگ ابوسعید بهادر خان (716 – 736 ه ق) خاندان های آل کرت (643-783 ه ق) که از ملوک ایران خاوری بودند، از نیمه سده اول هجری قمری تا اواخر سده 8 ه ق ، در آن حدود حکومت داشتند و پایتخت آن شهر هرات بود

سر بداران، که در سال 783 ه ق ، در سبزوار به حکومت رسیدند و تا سال 788 ه ق ، در آن نواحی حکومت داشتند

تیموریان تا افشاریان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله فلسفه و مسیحیت در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله فلسفه و مسیحیت در pdf دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله فلسفه و مسیحیت در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله فلسفه و مسیحیت در pdf

فلسفه و مسیحیّت  
شرایط سیاسی و اجتماعی قرون وسطی  
الهیات وسیاست در رویکرد آگوستینی  
آکویناس و پایان فلسفه مدرسی  
منابع و ماخذ:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله فلسفه و مسیحیت در pdf

کریم مجتهدی ، فلسفه در قرون وسطی ( مجموعه مقالات ) ، چاپ دوم ( تهران ،‌انتشارات امیرکبیر 1375) صص 35-

. سون اریک لیدمان ، تاریخ عقاید سیاسی از افلاطون تا هابرماس ، ترجمه سعید مقدم ،‌چاپ اول ‌، (تهران ، نشر اختران ،‌ 1381) صص 88-87

. علی رضا شجاعی زند ،‌ دین ،‌ جامعه و عرفی شدن ، چاپ اول (تهران ، نشر مرکز ، 1380) صص275 ـ

[1] . کمال پولادی ، تاریخ اندیشه سیاسی در غرب ، کتاب اول ،‌چاپ اول ( تهران ، نشرمرکز , 1382) صص121-

فلسفه و مسیحیّت

اختلاف نظرها درباره فلسفه و مسیحیّت و اینکه آیا واقعاً بتوان به معنای اصیل کلمه ،‌از یک فلسفه محض مسیحی صحبت به میان آورد ، البته وجود دارد ولی به هر طریق ، جواب اصلی تابع موضع خاّصی است که شخص ، اتخاد می‌کند . از لحاظ تاریخی ،‌فلسفه از ذات مسیحیت نجوشیده است . بلکه به سبب تقابل آن با افکار غیر مسیحی ، خاصه در جّو فرهنگ یونانی و رومی و بیشتر به منظور حفظ وحدت کلام و تمرکز در کلیسای مرکزی به وجود آمده و یا بر عکس ،‌به همین سبب طرد و کنار گذاشته شده و احتمالاً اختلاف میان متکلمان بزرگ هم به همین دلیل بوده است . در نتیجه ،‌معقولتر به نظر می‌رسد که در نزد مسّیحیان ، بیشتر باید از کلام مسیحی صحبت به میان آورده شود نه واقعاً از فلسفه محض مسیحی . از طرف دیگر ،‌البته می‌توان گفت که در هر صورت  نحوه برخورد مسیّحیان با فلسفه‌های سنت یونانی ، خاص خود آنها بوده است و آنها به فراخور نیازهای فرهنگی زمانه ـ مثلاً ـ در ابتدا فقط سنّت‌های افلاطونی و افلوطینی توجّه داشته‌اند و فلسفه ارسطویی ـ خاصّه طبّیعیات ارسطو ـ را کاملاً در جهت تزلزل ایمان خود می‌دانسته‌اند و آنگاه قرنها طول کشیده تا از اواخر قرن دوازدهم میلادی به بعد و بالاخره در قرن سیزدهم میلادی ، با آشنایی با فلسفه‌‌های اسلامی ـ خاصّه سنّت ابن سینا ـ به فلسفه مشاء گرایش واقعی پیدا کنند ؛ تا اینکه طوماس قادر شد نهایتاً اعتقادات مسیحی را بر اساس فلسفه مشاء بصورت کلام عقلی و به نحو برهانی بیان کند . شاید بعنوان یک جمع‌بندی کلّی به توان گفت که اصلاً میان فلسفه و دین بدون اینکه تباین و تضادی باشد نوعی رابطه عموم و خصوص من وجه وجود دارد و احتمالاً به توان همین رابطه را بعینه ، میان وحی و عقل نیز بدست آورد

مطلق وحی بی‌نیاز از عقل است و از این لحاظ ، گویی عقل باید کوشش دائمی به خود هموار دارد تا درجه به درجه با کشف امکانات نهفته‌ خود و احتمالاً با رسیدن به نوعی عقل ذوقی و یا حتی قدسی ، خود را بدان نزدیک سازد با اینکه ایمانی که در دل مؤمن پیدا می‌شود ، گویی نیازی به این کوشش که به هر طریق در درجات متداول خود استدلالی و برهانی است ، ندارد . کل متکلمان مسیحی از پیدایش دینی که مورد نظر آنها بوده یعنی مسیحیت ، یکی از این سلسله مراتب ارتقائی ذهن انسان رابرای اثبات حقانیت ایمان خود ،‌اصل قرار داده‌اند ، ولی در ضمن همه‌ آنها ،‌نهایتاً به نحوی یاد آور شده‌اند که یا ایمان واقعی ، کاملاً فوق کوشش‌های نظری انسان است و از این حیث باید ایمان آورد ، زیرا آنچه مورد ایمان است فوق عقل است[1] و یا برای اینکه عقل مثمرثمر باشد و واقعاً نتیجه مطلوب دهد و مطالب از لحاظ نظری ،‌مفهوم و قابل تبیین شود ،‌ اول باید ایمان داشت و بعد به شناخت[2] معقول پرداخت

شرایط سیاسی و اجتماعی قرون وسطی

فاصله زمان نگارش شهر لاهوتی اگوستین تا انتشار مباحث حکمت الهی[3] توماس آکویناس[4] بیشتر از فاصله‌ی زمان توماس آکویناس تا عصر حاضر است . این امر که شرایط سیاسی و اجتماعی دوران طولانی میان قرن چهارم تا سیزدهم میلادی را نمی‌توان در چند فرمول ساده خلاصه کرد ، چندان شگفت انگیز نیست ،‌با این همه می‌توان چند ویژگی اجتماعی این دوره را برشمرد

الف ـ فرهنگ و تمدن‌های دوران باستان در مجموع فرهنگ و تمدنی شهری بود ،‌در حالی که اروپا در دوران قرون وسطی تا قرن دوازدهم تحت تأثیر فرهنگ روستایی بود که در صومعه و نظام زمین داری خلاصه می‌شد

ب ـ در این دوران سیستم فئودالی تحول یافت ،‌ راه‌های ارتباطی ‌ای که در زمان امپراطوری رم ایجاد شده بودند ،‌ دچار ویرانی شدند و نهاد‌های سیاسی و اجتماعی که کارایی زیادی داشتند ، به اقتضای شرایط محدود شدند . اقتصاد طبیعی شکل مسلط تولید اقتصادی شد و مفهوم ثروت در مالکیت زمین خلاصه گردید . شاه به طور رسمی صاحب تمام زمین‌ها بود که به تیول داران یا واسال‌ها زمین اعطا می‌کرد و آنها در مقابل تعهد می‌کردند سرباز یا سوارکار در اختیارش بگذارند ،‌به همین شکل واسال‌ها (فئودالهای کوچک) به زیر دستان خود زمین می‌بخشیدند . به این طریق سیستم فئودالی دارای سلسله مراتب سیاسی و اجتماعی مستحکمی بود که در آن بالا دستان و زیردستان نسبت به یکدیگر حقوق و وظایف معینی داشتند . در پائین‌ترین سطح این سلسله مراتب رعیت‌ها قرار داشتند . برده‌داری که اقتصاد دوران باستان بر آن بنا شده بود ، به طور کامل از میان نرفته بود بلکه سیستم ارباب و رعیتی به آن سایه افکنده بود ،‌رعیت قابل خرید و فروش نبود ولی تمام عمر به کار کشاورزی و به زمینی که در آن متولد شده بود وابسته بود .پاداش کاری که او انجام می‌داد تأمین معاش و امنیت نسبی‌ای بود که ارباب مستقیم وی ،‌برایش تضمین می‌کرد

پ ـ در دوران قرون وسطی تضادهای میان مراجع قدرت سیاسی و قدرت معنوی قبل از هر چیز در برداشت‌های سیاسی مختلف تبلور یافته بود . قشربندی اجتماعی به نظر روشن می‌رسید ،‌ولی مرزبندی میان قدرت سیاسی و قدرت کلیسا به طور آشکاری مغشوش بود . در این دوران هیچ مرز دقیقی میان امور مادی و امور معنوی ترسیم نشد

[1] . Credo ut absurdum .

[2] . Credo ut Intelliyam .

[3] . Summa theoloyica .

[4] . Thomas of Aquino .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله تحولات اداری در دوره قاجار در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تحولات اداری در دوره قاجار در pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تحولات اداری در دوره قاجار در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تحولات اداری در دوره قاجار در pdf

چکیده 
مقدمه 
تحولات اداری در دوره قاجاریه 
نظام اداری در عصر آغا محمد خان و فتحعلی شاه و محمد شاه 
نظام اداری در عصر ناصرالدین شاه 
عصر مشروطه 
نتیجه گیری 
منابع 

 

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تحولات اداری در دوره قاجار در pdf

 

عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج 1، تهران، امیرکبیر،
2      عبدالحمید، ابوالمحمد، مبانی سیاست، تهران، توس،
3      جان کنت گالبرایت، کالبد شکافی قدرت ترجمه احمد شهسا؛،
4   خلیل فر، فرهنگ عربی فارسی لاروس، ج 1، ترجمه کتاب المعجم العربی الحدیث، مترجم سید حمید طبیان، تهران، امیرکبیر،
5      محسن سلیم، تاریخ  قاجار، ج 2، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود،
6       تقی نصر، ایران در برخورد با استعمارگران، تهران، شرکت مولفان و مترجمان ایران،
7      سرجان ملکم، تاریخ ایران، ترجمه میرزا اسماعیل حیدر، انتشارات یساولی، تهران،
8      عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران، زوار،
9      فضل الله خاوری، تاریخ ذوالقرنین-  بکوشش ناصر افشارفر، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1380
10  گوبینو،ژوزف، آرتور،  سه سال در آسیا، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، کتابسرا،
11  ارنست اورسل، سفرنامه اورسل،ترجمه علی اصغر سعیدی، تهران، زوار،
12  کرزن، جرج ناتانیل، ایران وقضیه ایران، ترجمه غ وحید مازندرانی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب،
13  هانری، رنه دالمانی، از خراسان تا بختیاری، ترجمه غلامرضا سمیعی، تهران، طاووس، 1380
14  فریدون آدمیت، امیر کبیر و ایران،  تهران، خوارزمی،
15  مرآت البلدان، محمد حسن اعتماد السلطنه، به کوشش عبدالحسین نوائی و میرهاشم محدث، تهران، دانشگاه تهران،
16  محمد رضا فشاهی، تکوین سرمایه در ایران، 1905-1796، تهران، گوتنبرگ،
17  رساله در حقوق اداری ایران تحریر 1315، به نقل از آدمیت و هما ناطق

چکیده

در سخن از نظام اداری در دوره قاجاریه ناچاریم قبل از پرداختن به هر بحث و سخن از بنیادین ترین مسئله سخن گوییم که همانا سلطنت و مقام پادشاهی با تمام حواشی و بر آیند های آن است.) عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج 1، تهران، امیرکبیر، 1366(

در رأس هرم اجتماعی ایران شاهنشاه صاحب قرآنی  قرار داشت که صاحب تمام اختیارات بوده و با قدرت و سلطه و اقتداری مثال زدنی و مطلق العنان می توانست فرمان جنگ، صلح، واگذاری ایالات، اعطای هرگونه امتیاز را بدهد بدون آنکه به هیچ نهاد یا سازمانی پاسخگو باشد

 

مقدمه

در یک جمع بندی کلی روند نظام اداری از سلسله سامانی تا پادشاهی صفوی روشن خواهد ساخت که چگونه سنت کشورداری ساسانیان به دستگاه خلافت عباسی وارد شد و با تلفیق و تطبیق مبانی فقهی و سیاسی اسلامی- ایرانی در دوران سلاجقه، میراثی پایدار به وجود آورد که مورد تقلید صفویه واقع شد. پس از آنکه گسترش تشریفات اداری و ارتباط با کشورهای دیگر در قرن جدید به تحول در مقام وزارت و توسعه کمی و کیفی اختیارات و حوضه عملکرد دیوانسالاری منتهی شد

نکته جالب و قابل اعتنا در این میان وجود نظامی کاملاً سنتی است که مسئول رسیدگی به انبوه زنان و شاهزادگانی بود که خود ریاست و کیاست بخشی از بدنه دولت را در اختیار داشتند. زنان حرمسرای شاه نفوذ زیادی داشته و شاه دخت ها از طریق ازدواج با حکام و مقامهای دولتی، روحانی و سایر مقامهای بلند پایه بر دامه نفوذ روز به روز خود می افزودند

رهبری دیوان سالاری در دست خانواده های معدود حاکم بود و اینان سخت با یکدیگر هم چشمی و رقابت داشتند و فروش و معامله مشاغل و امتیازات جز انحطاط و اوضاع سیاسی و اقتصادی حاصلی در بر نداشت تا جایی که هر کس پیشکش بهتری عرضه می کرد منصب بهتری را اشغال می نمود و البته پاره ای اوقات در بین شاهزادگان نزاع ها و کشمکش هایی رخ می داد که ریش سفید با آبرویی با لقب ایلخانی مسئول برطرف کردن این نزاع های خانوادگی بود تا مبادا خانوار و هزار فامیل دچار آسیب و چند پارگی گردد. ( عبدالحمید، ابوالمحمد، مبانی سیاست، تهران، توس، 1365)

 

تحولات اداری در دوره قاجاریه

ساختار نیروهای موثر در نظام دیوانی  دوره قاجار    ساختار قدرت سیاسی  قاجارها، همانند تمامی رژیمهای مطلق گرای سیاسی، به یک منظومه شباهت دارد. منظومه ای که یک هسته اصلی در مرکزیت آن قرار دارد. و عناصری که هر یک به میزان جایگاهی که در کل منظومه دارند، نقشی را به عهده گرفته اند. در این مدل هندسی، شاه هسته مرکزی منظومه قدرت را تشکیل می دهد و هر یک از گروه های قدرت به میزان دوری و نزدیکی به مبدأ قدرت در جای خاصی قرار گرفته اند. به بیان دیگر در نظام خود کامه، شاه عامل بقا و دوام ساختار سیاسی محسوب می شود

    از سوی دیگر بین عناصر این منظومه، که همان طبقات اجتماع هستند، با هسته مرکزی، یعنی شاه، و مجموعه عناصر با یکدیگر، یک رابطه متقابل دارد. که تحولات عمومی هر گروه قدرت، به خصوص   گروه های مهم، بر نوع روابطشان با شاه به عنوان مرکزیت منظومه قدرت، تأثیرات قابل ملاحظه ای بر جای می گذارد؛ ینی تأثیرات از بالا به پایین و صرفاً یکسویه نیستند، اگر چه در ساختار قدرت سیاسی قاجارها غالب تأثیرات از بالا به پایین است

     بنابر این، دریک سطح کلی و کلان و در ارتباط با منظ.ومه قدرت، «شاه» و «عناصر اصلی» ساختار قدرت را می توان اساس رژیم قاجاری دانست. به عبارت دیگر، شالوده ساختار قدرت سیاسی قاجارها را «شاه» و «عناصر اصلی» تشکیل می دهند و عوامل مؤثر دیگر، در واقع سطح ثانوی از مناسبات حاکم بر ساختار قدرت سیاسی را تشکیل می دهد. این مسأله به معنای نادیده گرفتن و یا کم اهمیت جلوه دادن عناصر ثانوی در چگونگی شکل گیری ساختار قدرت سیاسی نیست، بلکه تأکید بر تقدم و تأخر  ذاتی هر کدام از این عوامل در روند شکل گیری ساختار قدرت است، در ادمه بحث، با توجه  به مسائلی که در باره منظومه قدرت قاجاریه بیان شد و با تکیه برمنابع اصلی این دوران، به تبیین شاه می پردازیم.( جان کنت گالبرایت، کالبد شکافی قدرت ترجمه احمد شهسا؛، 1366)

شاه، هسته مرکزی منظومه قدرت در امور سیاسی و دیوانسالاری    در ساختار قدرت سیاسی قاجاریه که مبتنی بر رژیم «سلطنت خودکامه» است، شاه نقش محوری دارد، زیرا او مرکز کلیه قدرت هاست؛ عزل و نصب عاملان حکومت طبق فرمان شاه صورت می گیرد؛ تمام جزئیات دخل و خرج دولت به امضای او می رسد؛ دستورالعمل ولایات و فرمانهای مقاطعه گمرک و اجارات به صحه شخص وی است. پادشاه قاجاری بنا به میل و اراده شخصی اش، فرمان ضبط و مصادره اموال اشخاص را صادر می کند و در عمل نیز نمونه های فراوانی از این موضوع مشاهده شده است. به طوری که حتی «اعمام و برادران و برادرزادگان و فرزندان خود او و رجال و اعیان و بزرگان مملکت هم از این گونه تعرضات شاه مصون نبودند. »

توصیف سرجان ملکم از نقش پادشاه در ساختار قدرت قاجار قابل توجه است. وی در این باره می گوید:« پادشاه ایران گفته شده است که از جمیع سلاطین عالم به رعایا مطلق العنانتر و مقتدرتر است و همچنانکه مصور شد، دلیلش بر این که هم از زمان قدیم بر این نهج بوده حکم پادشاه همیشه قانون ملک بوده است ….. قاعده ایست در مردم این ملک که پادشاه هر چه بخواهد می تواند بکند و هر چه بکند بر او بحثی نیست. در عزل و نصب وزراء و قضات و صاحب منصبان از هر قبیل و ضبط اموال و سلب اموال رعایا از هر صنف علی الاطلاق مختار است.» از بیان ملکم به خوبی روشن می شود که شاه قاجار، تنها مرجع صلاحیت دار برای رسیدگی و اداره همه امور لشگری و کشوری است. هر قدرتی از شاه ناشی می شود و سرانجام آن نیز به شاه بازگشت می کند. لرد کرزن در این باره می نویسد که شاه سه وظیفه  «قانون گزاری»، «اجرا» و «قضات» را خود به عهده داشت که تماماً از شئونات حکمران مطلق العنان می باشد. (خلیل فر، فرهنگ عربی فارسی لاروس، ج 1، ترجمه کتاب المعجم العربی الحدیث مترجم سید حمید طبیان، تهران، امیرکبیر،1367)

نخبگان حاکم در نظام سیاسی  اداریمنظور ما از بازیگران اصلی قدرت اجزاء و عناصر تشکیل دهنده ساختار سیاسی اداری، پس از مقام سلطنت می باشد. در هرم قدرت قاجارها، دو دسته « نخبگان حاکم » وجود داشت : دسته اول، نخبگان مرکزی را در بر می گرفت که عبارت بودند از رؤسای ایل قاجار، شاهزادگان درباریان، تیولداران، مستوفیان، وزراء، فرمانفرما ها و اشراف بزرگ ( السلطنه ها، الدوله ها، الملک ها، الممالک ها و … ) این نخبگان اطرافیان شاه را تشکیل می دادند و اکثر مناصب دولت خصوصا مقاماتی مانند وزارت، حکومت ایلات بزرگ و مناصب بالایی قشونی را دراختیار داشتند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله تغییرات پوشش در دوره قاجار در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تغییرات پوشش در دوره قاجار در pdf دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تغییرات پوشش در دوره قاجار در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تغییرات پوشش در دوره قاجار در pdf

چکیده 
مقدمه 
پوشاک زنان دوره اول قاجار تا عهد ناصرالدین شاه 
البسه غربی چگونه وارد ایران شد 
چه گروهی از زنان قاجار در آشناسازی زنان دربار با مد اروپایی نقش ایفا می کردند؟ 
ناصرالدین شاه شخصا چقدر مشوق یا مخالف لباس های اروپایی برای شاهزاده خانم ها بود؟
اصولا تغییر لباس زنان درباری، آیا به تدریج تاثیری در آرا و اندیشه ها و سبک زندگی آنها و تعاملاتشان با شاه و شوهرانشان به همراه داشت؟ 
مد در دربار قاجار چقدر جامعه زنان تهران را تحت تاثیر قرار داد؟ آیا جامعه اساسا به زنان قجری به عنوان الگوهای مد نگاه می کرد؟
نتیجه گیری 
منابع

 

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تغییرات پوشش در دوره قاجار در pdf

پانویس ها

 (1): خاطرات تاج السلطنه، کتاب هفتم قاجاریه

(2): فرهنگ معین، انتشارات امیر کبیر، 1381، جلد

(3): ویکیپدیا دانشنامه آزاد، (زنان در جنبش مشروطه)

(4): یا مرگ یا تجدد، ماشاءالله آجودانی،

(5): برگرفته از سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی

 (6): صحیفه نور

(7): وبسایت آفتاب

(8) وبسایت روزآنلاین

(9): هرانیوز

چکیده

ساختار طبیعی فلات ایران در طول اعصار تاریخی این مرز و بوم و مرکزیتی که به دلیل داشتن پل ارتباطی بین شرق و غرب عالم داشت باعث شد که این سرزمین سالیان سال در معرض یورش و تهاجمات اقوام و ملل گوناگون قرار گیرد. بدیهی است که این یورشها توسط اقوامی که دارای فرهنگ و اعتقادات ویژه خود بودند صورت می‌گرفت و شدیدترین فشارها را بر فرهنگ بومی و سنتی جامعه به وجود می‌آورد

بدین گونه قوم ایرانی که از اعصار باستان اعتقاد به پوشیدگی و مستوری زن داشت و حتی خدایان و الهه‌های خود را در اوج پاکی و قداست می‌پرستید و با قبول دین اسلام و تأکید و تأیید این دین بیش از پیش بر پوشیدگی زنان دقت می‌کرد، تحت فشارهای گوناگون قرار گرفت : «هجوم مغول بعینه نمونه‌ای از این فشارها مبنی بر حضور زن بدون پوشش در مجامع عمومی بود که پس از قدرت گرفتن حکومتهای شیعی مذهبی چون سربداران و صفویان منتفی شد و زن ایرانی با پوشش همچنان به حضور خود در اجتماع می‌پرداخت.[1]»

 

مقدمه

دوران قاجاریه به عنوان نخستین دوران رویارویی نزدیک با غرب حائز اهمیت بود. ایرانیان نخستین تجربیات تلخ شکست از غرب را در جنگهای ایران و روسیه آزمودند و به ناچار به تفوق نظام جنگی و علمی آنان آگاه شدند. بروز جنگهای ایران و روس، روابط ایران را که سالیان سال به دلیل جنگهای داخلی از اوضاع جهانی بی خبر بود گسترش داد و رفت و آمد خارجیان فزونی گرفت. از سویی دیگر اعزام محصلین ایرانی به خارج از کشور به منظور کسب علوم و فنون جدید، ایرانیان را با سبک زندگی غربی آشنا کرد. همین رفت و آمدها به دربار و ارتباط خارجیان با ایرانیان در نوع پوشش مردان تأثیر گذاشت و کم کم استفاده از پیراهن و کفش چرمی معمول گشت

( خاطرات تاج السلطنه، کتاب هفتم قاجاریه)

پوشاک زنان دوره اول قاجار تا عهد ناصرالدین شاه

در دوره اول قاجار پوشاک زنان تفاوت چندانی با دوره قبلی خود نداشت و در واقع ادامه عهد زندیه بود. در این دوره لباس زنان تا حدی ساده بود و با لباس مردان چندان اختلافی نداشت. عموما زنان پیراهن تنگی بر تن می کردند که پارچه آن اغلب از نخ و ابریشم بود و چاک پیراهن از جلو باز می شد و در زیر گلو به وسیله روبان یا دکمه ای محکم می شد. زنان آن دوران در مواقع احتیاج اغلب ارخالق آستین سنبوسه یا کلیجه آستین کوتاه که بلندی آن بر حسب مقتضیات تغییر می کرد، روی پیراهن می پوشیدند. زنان در آن زمان، همانند مردان، شلوار گشاد و بلندی به پا می کردند و روی آن دامن گشاد و نسبتا بلندی می پوشیدند که طول آن تا وسط ساق پا می رسید و مقداری از شلوار و لبه آن پیدا بود. شلوار زنان گشاد و پارچه های راه راه بود. (فرهنگ معین، انتشارات امیر کبیر، 1381، جلد 6، ص 1451)

در دوره اول قاجار، طرز لباس زنان، دنباله همان لباس های عهد زندیه بود با این تفاوت که دامن یا پاچین زنان بسیار بلندتر از زمان زندیه بود، به گونه ای که لبه دامن روی زمین کشیده می شد و چون بلندی دامن مانع از ظاهر شدن شلوار می شد از این رو در این زمان شلوار اهمیت خود را از دست داد و بنابراین دهانه اش تنگ تر و زینتش نیز کمتر شده بود. بر این اساس لباس زنان این دوره را مانند سابق پیراهن و دامن بلند و شلوار تشکیل می داد. اولیویه که در دوره مورد بحث به ایران سفر کرده است در مورد پوشاک زنان در زمان آغامحمدخان چنین نوشته است: «البسه زنان با لباس مردان، تفاوت دارد. شلوار گشادتر اما آکنده از آستر است و تا پای ساقین، هیچ نمایان نباشد و معلوم نگردد.» «پیراهن که از پیش تا وسط شکم، گشاد است و از بالا تکمه شود، از ابریشم و غیره باشد.» «لباسی که از روی پیراهن در برکنند، از پیش گشاد شود و به وسیله تکمه های ابریشمی یا فلزی بسته شود و تا به زانو برسد.» اولیویه در ادامه می نویسد: «کمربند مفتول، گاه از طلا یا نقره ساده یا مرصع به جواهرات است یا با سنگ های قیمتی تزیین شود. همچنان به عوض کمربند، شال کشمیری یا پارچه پشمی استعمال کنند که با آستری از همان پوست یا سفید یا خاکستری رنگ و نوک آن با ماهوت یا ترمه کشمیری یا پوست ساده سفید، قبه دوزی شده که بر سنگینی و گرمی آن می افزاید. «; عصابه [سربند] و کرزَن [نیم تاجی که از دیبا باشد] و اکالیل [سربندها و تاج ها] بر حسب شأن و شوکت و ثروت متفاوت باشد.» در مورد پوشش سر نیز می نویسد: «مانند مملکت اروپا، چهارقدی که برای پوشاندن سر است، استعمال نمایند که به چندین صورت مختلف و گوناگون به کار برند و به پشت و شانه افکنند یا در زیر گلو سنجاق کنند یا به دور حلق بپیچند یا دور سر بگردانند. از انواع چارقد، چارقد قالبی و آفتاب گردانی را می توان نام برد.» در بیرون از خانه، خانم ها سراپای خود را در چادر بزرگ مشکی یا بنفش حاشیه دار می پوشاندند و چاقچور در پا می کردند و روبنده سفیدی که در مقابل صورت دارای دو سوراخ به شکل چشم یا توری مسدس بود، روی صورت می کشیدند. کفش خانم ها در این دوره نیز همانند دوره پیشین، راحتی و نعلین و ساغری نوک برگشته بود که در انواع رنگ ها دوخته می شد. این طرز لباس پوشیدن کمابیش و تا هنگام سفر ناصرالدین شاه به اروپا ادامه داشت

[1] – پوشاک زنان در دوره ی قاجار  _ افشین آرامی شهرضا

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله حقوق مالکیت فکری در ایران در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله حقوق مالکیت فکری در ایران در pdf دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله حقوق مالکیت فکری در ایران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله حقوق مالکیت فکری در ایران در pdf

چکیده  
مقدّمه  
بیان مساله  
اهداف تحقیق  
سوالات تحقیق  
ضرورت انجام تحقیق:  
نظام حق مالکیت مؤلف  
آثار مورد حمایت  
شرایط برخورداری آثار از حمایت قانونِ حقوق مؤلف  
حقوق مادی  
حقوق اخلاقی (معنوی)  
قلمرو حق مالکیت مؤلف  
نظام حقوق مالکیت صنعتی تجاری  
انواع آثار مورد حمایت در نظام حق مالکیت صنعتی  
انواع حقوق اعطایی در نظام حق مالکیت صنعتی  
تفاوت حق مخترع و حق مؤلف  
حق مالکیت معنوی از جنبه حقوق خصوصی و بین الملل  
پیشینه تاریخی  
ایران  
حقوق بین المللی و مالکیت های معنوی  
الف. پیمان های بین المللی حقوق مالکیت صنعتی  
ب. پیمان های بین المللی حقوق مالکیت ادبی وهنری  
ج. سازمان جهانی حقوق مالکیت معنوی(9)  
د. سازمان تجارت جهانی موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت WTO – GATT  
حقوق مالکیت معنوی جنبه های اقتصادی  
بررسی فقهی حقوق مالکیت معنوی  
نظریه حقوق طبیعی  
نظریه پاداش و انگیزه کار  
نتیجه گیری  
منابع  

 

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله حقوق مالکیت فکری در ایران در pdf

1 ر. ک. به: نورالدین امامی، «حقوق مالکیت فکری»، فصلنامه رهنمون، مدرسه عالی شهیدمطهری،ش2و3،پاییزوزمستان

2 حمید آیتی، حقوق آفرینش های فکری، تهران، نشر حقوقدان، 1375، ص

3 امیر صادقی نشاط، حمایت از حقوق پدیدآورندگان نزم افزار کامپیوتری، تهران، سازمان برنامه و بودجه، 1376، ص

4 همان، ص 140 به نقل از

Ripert (G), Boulanger (J): Traite de Droit Civil T. U, Paris, 1957, N

5 همان، ص

6 نورالدین امامی، پیشین

7 ر. ک. به: تقی لطفی، «ریشه های تاریخی حقوق تألیفی و حمایت حقوقی صنعتی»، مجله کانون وکلا، سال21،ش112و

چکیده

ایران از سال 2001 عضو سازمان جهانی مالکیت فکری است و تابحال تعدادی از پیمان‌های مربوط به مالکیت فکری را پذیرفته‌است. ، ایران در سال 1959 به پیمان پاریس برای حمایت از مالکیت صنعتی پیوست، همچنین در سال 2003 به پیمان مادرید برای ثبت بین‌المللی علائم ملحق شد و در سال 2005 عضو توافقنامه لیسبون به منظور حمایت از نام منشاء و ثبت بین‌المللی آن شد که حفاظت از نام جغرافیایی مرتبط با محصولات را تضمین می‌کند

ایران تاکنون کنوانسیون برن برای حمایت از آثار ادبی و هنری را امضا نکرده‌است[4][5] و عضو هیچ یک از کنوانسیون‌های بین‌المللی مربوط به حق تکثیر نیست. در سازمان تجارت جهانی تنها ناظر است[6] و به موافقتنامه تریپس هم نپیوسته‌است

کلمات کلیدی:

حقوق مالکیت معنوی، حقوق مالکیت، حقوق، مالکیت، مالکیت معنوی، اختراع، حق مؤلف، محصول، مخترع،


مقدّمه

حقوق مالکیت معنوی (Intellectual Property Rights)، عمدتا به موضوعاتی می پردازد که زاییده فکر و اندیشه انسان است و مرتبط با آفرینش های ذهنی اوست. به بیان دیگر، موضوع این مالکیت ذاتا غیرقابل لمس و عبارت از وجهی از دانش و اطلاعاتی است که در محصولات فیزیکی یا روند تولید آن ها تجلی یافته است

عده ای از صاحبنظران اصطلاح حقوق مالکیت فکری را برای این مجموعه توصیه می کنند و معتقدند که کلمه “معنوی” چون مقابل کلمه “مادی” است، لفظ مناسبی نیست و چون ریشه و منشأ این حقوق فکر و اندیشه انسان است، پس اصطلاح حقوق مالکیت فکری بهتر است.(1) این بیان گرچه در اغلب موارد این مجموعه متین و صحیح است و با زبان فارسی مأنوس تر، اما در برخی موارد دیگر مثل علایم و اسامی تجاری و حقِ انتسابِ اثر به پدیدآورنده به راحتی قابل پذیرش نیست؛ چرا که مثلاً منشأ استفاده از نام تجاری برای جلوگیری از خدعه و نیرنگ و رقابت ناسالم و حق انتساب اثر، خلاقیت فکری نیست بلکه متعلق آن چیزی است که به اندیشه مربوط می شود. لذا اصطلاح حقوق مالکیت معنوی دارای شمول و عموم بیش تری است

ممکن است این سؤال مطرح شود که نظام حقوق مالکیت معنوی چه جایگاهی در نظام حقوقی دارد؟ زیرا مقتضای اعمال حق مالکیت و تصرف در اموال آن است که صاحب سرمایه حق داشته باشد هنگام واگذاری عین یا منافع به دیگران، شروطی را در ضمن عقد وضع کند. مثلاً خریدار حق واگذاری و یا اجازه نسخه برداری ندارد. در این موارد، فرقی بین پدیدآورنده یا فرد دیگر که مالک اثر است وجود ندارد. پس نظام حقوق مالکیت معنوی، به ویژه نظام حق مؤلف و حق تکثیر، به دنبال چیست؟

در پاسخ باید گفت: این نظام، فارغ از هرگونه شروط قراردادی، حقوقی را برای پدید آورنده اثر شناخته و مقرر داشته است که همواره همه افراد جامعه مکلف به رعایت آن هستند. به عبارت دیگر، این نظام موجب می شود که این حق قانونی، مستقل از قرارداد و اراده افراد تحقق یاید. لازم به ذکر است بر فرض عدم پذیرش این نظام، قید کردن جملاتی مثل “حق چاپ و تقلید محفوظ است” در پشت جلد کتاب را نمی توان به راحتی به مثابه شرط ضمن عقد دانست؛ چرا که از نظر عرفی کتاب به صورت مشروط خریده نمی شود و هنگام خرید هم شرطی با او نمی شود و لذا این قید هیچ حقی ایجاد نمی کند و دلالت بر التزام دیگران نمی کند

بیان مساله

به جای مالکیت معنوی، بهتر است از اصطلاح مالکیت فکری استفاده شود این واژه ترجمه ی Intellectual Property است Intellectual به معنی ذهنی و فکری، Property هم به معنای دارایی یا مالکیت است. Intellectual Property مالکیتی است که ناشی از فکر است. مالکیت محصولاتی که فیزیکی و ملموس هستند مثل صندلی، خانه که Physical Property است، اینها دارایی های محسوس و قابل لمس به شمار می روند، ولی یک موزیک، فیلم یا طرح صنعتی یا اختراع، از جنس فکر هستند که قابل لمس نیستند گرچه در یم شی قابل لمس تجلی پیدا می کنند اما چیزی که آفریده ی پدیده آورنده است یک امر غیرمحسوس است و به این خاطر مالکیت یا دارایی فکری نامیده می شود. شاید اصطلاح معنوی از این باب است که در ایران با امور معنوی بیشتر انس داریم! دلیل دیگری هم وجود دارد ، در بحث کپی رایت یک مولف دوگونه حق دارد یک حق مادی و اقتصادی و دیگری حق اخلاقی که حق اخلاقی را می توانیم بگوییم حق معنوی بخشی از حقوق مالکیت فکری است. به هر حال جدای از این بحث ها مالکیت فکری عبارت است از حقوق قانونی که از فعالیت ذهنی و فکری در عرصه های مختلف صنعتی، علمی و ادبی و هنری به وجود آمده باشد و در واقع مالکیت فکری محصول ذهن است که این محصول ذهن می تواند تحت حمایت یک فرد یا موسسه درآید. شخص حقیقی یا حقوقی دارنده مالکیت فکری می تواند محصول فکری خود را آزادانه در اختیار همه بگذارد یا اینکه آن را کنترل کند و در انحصار خود قرار دهد. مثل کسی که کتابی را تدوین می کند، می تواند چاپ آنرا در انحصار خود بگیرد، کنترل کند و آنطور که خودش می خواهد از آن استفاده کند. یا به همگان اجازه دهد به رایگان یا در ازای پرداخت حق الامتیاز از آن بهره برداری کنند. Intellectual Property Rights که به اختصار به آن IPRs گفته می شود نسبت به شی یا محصول فیزیکی بیرونی اعمال نمی شود بلکه نسبت به آفرینشی که اثر وجود دارد اعمال می شود. به عنوان مثال مالکیت فکری به خود کتاب مربوط نمی شود. مثلا اگر کتابی را خریداری می کنید مالک یک شی می شوید، ولی مالک فکری کتاب، خالق محتوای آن کتاب است. در فیلم یا موسیقی هم همینطور است. بنابراین مالکیت فکری به محتوا و نفس اثر تعلق پیدا می کند. خالق اثر مالک آن است. به طور کلی حق مالکیت دو جنبه دارد. یکی اینکه به مالک اختیار تصرف در مال را می دهد. دیگر اینکه مانع تصرف دیگران در آن می شود. بطور مثال کسی که مالک یک دستگاه اتومبیل است می تواند این اتومبیل را هرگونه که دوست دارد استفاده کند. همینطور می تواند دیگران را از استفاده مال منع کند و اجازه استفاده ندهد. پس در واقع این مساله دو بعد دارد یک بعد ” ایجابی” یعنی خودتان هر استفاده ای بخواهید می توانید بکنید و یک بعد منفی و “سلبی” که می توانید مانع استفاده دیگران شوید. مالکیت فکری هم همینطور است به عنوان مثال اگر می گوییم طرح صنعتی ثبت شد و شما مالک قانونی آن شناخته شدید. شما هستید که می توانید این طرح صنعتی را اجرا کنید و در جایی به کار ببرید و به بازار عرضه کنید که همان بعد ایجابی است و همینطور می توانید مانع استفاده دیگران شوید یعنی در واقع دیگران بدون اجازه شما می توانند طرح شما را پیاده و به بازار عرضه کنند که همان بعد سلبی است

انواع و اقسام محصولاتی که مالکیت فکری برای آنها مطرح هست را می توان نام برد: کتاب، انواع اجراها (اجرای هنری خوانندگی، نوازندگی و ;)، نقاشی، برنامه های رادیو تلویزیونی، فیلم های ویدئویی، برنامه های رایانه ای، طرح ها، تصاویر، علائم تجاری، اختراعات، نشانه های جغرافیایی، نام شرکت ها، فرمول های شیمیایی، گونه های گیاهی، عطرها و ; محصولاتی هستند که هر کدام به نوعی در آنها مالکیت فکری حضور دارد


اهداف تحقیق

   چرا باید از مالکیت فکری حمایت شود و چه کسی از آن نفع می برد؟ حمایت از مالکیت فکری مخالفینی هم دارد. چرا که معتقدند اگر اتفاق بیافتد،ایجاد انحصار می شود و دانش،اطلاعات و صنعت در انحصار شخص یا شرکتهای خاصی قرار می گیرد و بقیه نمی توانند از آن بهره ببرند و یا انحصار موجب شود تا آن را گران کنند و به دست دیگران نرسانند و یا هر قیمتی به آن بدهند. اما موافقین ، یکی از کارکردهای اصلی مالکیت را ایجاد انگیزه می دانند.افراد سرمایه مادی و ذهنی خود را به کار می برند نوآوری می کنند و اگر ببینند که از حاصل فکر آنها ،قانون حمایت می کند و با ناقض قانون برخورد می کند انگیزه ای برای نوآوری و توسعه بیشتر در علم و فناوری خواهند داشت. اگر حمایتی از طرف قانون نباشد افراد دلسرد می شوند و انگیزه کار از بین می رود. این انگیزه نه تنها برای فرد بلکه برای جمع مفید نیز است و توازنی بین نیازهای خالق اثر و جامعه به وجود می آورد. از سوی دیگر جامعه هم به اشکال مختلفی از حمایت مالکیت فکری می تواند بهره مند شود؛ به طور مثال حمایت از مالکیت فکری باعث رقابت سالم در بازار می شود در صورتی که اگر این حمایت وجود نداشته باشد رقابت مکارانه ای ایجاد می شود که مشتریان فریب می خورند و منجر به رواج کالاهای تقلبی در بازار خواهد شد.پس این حمایت موجب رقابت سالم افزایش کیفیت کالاها،رشد تکنولوژی و فناوری خواهد شد

سوالات تحقیق

1- چطور از مالکیت فکری حمایت می شود؟

2- اهداف نظام مالکیت فکری چیست؟

3- قوانین مالکیت فکری در ایران چیست؟

4- چه حقی قابل حمایت است؟


ضرورت انجام تحقیق

در ایران تصور عمومی این است که در زمینه مالکیت فکری هیچ قانونی نداریم در صورتی که ایران دارای بیش از 80 سال پیشینه در زمینه قوانین مالکیت فکری است. اولین قانون ما به نام قانون علامات صنعتی و تجاری در سال 1304 به تصویب رسید.در سال 1310 قانون ثبت علائم و اختراعات ،در سال 1337 آئین نامه اصلاحی اجرای قانون ثبت علائم تجاری و اختراعات تصویب شده است. قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان در سال 1348،قانون ترجمه و تکثیر کتب،نشریات و آثار صوتی در سال1352،قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم افزارهای رایانه ای سال 1379،قانون اجارت الکترونیک سال 1382،قانون نشانه های مبدا جغرافیایی کالا سال 1383 و قانون جدید ثبت اختراع،طرح صنعتی و علائم تجاری در سال 1386به تصویب رسید.حمایت قانونی از مالکیت فکری طرح صنعتی در ایران با قانون اخیر آغاز شده است چند سازمان هم متولی مالکیت فکری در حوزه کپی رایت و ثبت اختراع و طرح صنعتی هستند؛اداره مالکیت صنعتی زیر نظر سازمان ثبت اسناد که دارای سه دفتر است ؛دفتر ثبت اختراع،طرح صنعتی و علائم تجاری، برای ثبت این موارد باید به این دفاتر مراجعه شود.بحث کپی رایت یا حق مولف مربوط به وزارت ارشاد است که متولی مالکیت حقوق ادبی-هنری است و حقوق نرم افزار هم مربوط به شورای عالی انفورماتیک است

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   156   157   158   159   160   >>   >