سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله برداشت اقتصاد نهادگرا و مطالعه اقتصاد اسلامی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله برداشت اقتصاد نهادگرا و مطالعه اقتصاد اسلامی در pdf دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله برداشت اقتصاد نهادگرا و مطالعه اقتصاد اسلامی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله برداشت اقتصاد نهادگرا و مطالعه اقتصاد اسلامی در pdf

چکیده:  
مقدمه  
1- ضرورت تحلیل مسائل از نگاه نهادی  
1-1- تعریف نهاد  
1-2- وظایف نهادها  
1-3- نهادها و تأثیر آن در اقتصاد اسلامی  
1-4- نهاد مالکیت  
3- درس‌هایی برای اقتصاد اسلامی  
نتیجه‌گیری  
پی‌نوشت‌ها:  
منابع و مآخذ:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله برداشت اقتصاد نهادگرا و مطالعه اقتصاد اسلامی در pdf

1) توتونچیان، ایرج (1379)، پول و بانکداری اسلامی و مقایسه آن با نظام سرمایه‌داری، [بی‌جا]: نشر توانگران

2) جمعی از نویسندگان (1374)، مبانی اقتصاد اسلامی، تهران: انتشارات سمت، ج دوم

3) خاندوزی، احسان (1383)، جریان شناسی اندیشه اقتصادی در ایران امروز، راهبرد، شماره 32

4) رضایی، مجید، جایگاه نهاد دولت در عرصه اقتصاد، فصلنامه تخصصی اقتصاد اسلامی، شماره 14

5) ژید، شارل و ریست شارل (1380)، تاریخ عقاید اقتصادی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم

6) صادقی تهرانی، علی (1379)، تحقیق تاریخی نظام اقتصاد اسلامی، فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق (ع)، ش 11و 12

7) صدر،محمدباقر (1361)، اقتصادنا، تهران: المدرسه الاسلامیه، مکتبه اعتماد الکاظمى، ص 29

8) صدر، محمدکاظم (1374)، اقتصاد صدراسلام، تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی

9) گرامی، محمدعلی (1348)، درباره مالکیت خصوصی در اسلام، تهران: نشر روح، ج دوم

10) متوسلی، محمود (1382)، توسعه اقتصادی، تهران: انتشارات سمت،  ج اول

11) مشکوه، محمد، تاریخ عقاید اقتصادی، جزوه درسی دانشگاه امام صادق (ع)

12) نورث، داگلاس (1377)، نهادها، تغییرات نهادی و عملکرد اقتصادی، ترجمه محمدرضا معینی، تهران: نشر سازمان برنامه و بودجه

13) ویلیامسون، الیور (1381)، اقتصاد نهادگرائی جدید: دستاوردهای گذشته و نگاهی به فرارو، ترجمه محمود متوسلی، مجله برنامه و بودجه، شماره 73

14) هابز، توماس (1380)، لویاتان, ترجمه حسین بشیریه، تهران: نشر نی

15)Coase, Ronald (1937), “The nature of firm”, Economica 4, pp. 386-

16)Coase, Ronald (1965), “the problem of social cost”, Journal of law and Economics 3, pp. 1-

17)Hodgson, Geoffrey (1989), “Institutional Rigidities and Economics growth”, Cambridge Journal of Economics 13-79-

18)Lin and Nugent (1995), “Institution and Economic Development”, Handbook of development economics 97(4): pp. 477-

19)North, D, Cl the new: “institutional Economics and third world development”, in hunter J & C Lewis (Eds) New institutional economics, international Ltd pads tow  cornwall

20)Ollson, ola (1999), “A micro Analysis of institutions”, Working paper in Economics no 15. department of economics Goteborg university

21)Rabin, Matthew (1998), “Psycology and Economics”, Journal of economic literature 36 (March)

22)Sen, Amartya (1999), “Rational fools: critragne of behavioral Foundation of social theory”, philosophy and public attairs b: 317,

23)Veblen,T. (1919), The Place of Science in Modern Civilization, New York: Huebsch

24)Williamson, oliver (1975), “Market and Hierarchies”, Analysis and Antitrust implication:, Newyourk, Free Press

چکیده

با توجه به پیچیده‌تر شدن مسائل اقتصادی، لزوم نگاه چند بعدی به مسائل اجتماعی بر اساس چارچوب تحلیل بین ‌رشته‌ای[1] هرچه بیشتر روشن می‌شود. اقتصاددانان نهادگرا از اوایل قرن بیست بر این مسئله تأکید داشته و تلاش‌هایی در جهت تبیین آن صورت داده‌اند. در این مقاله با توجه به تجربیات ادبیات اقتصاد نهادگرائی به ارائه چارچوبی برای تحلیل مسائل اقتصاد اسلامی می‌پردازیم. این مقاله با توجه به دیدگاه نهادی به بررسی نهاد مالکیت می‌پردازد و سپس با ارائه تحلیل نهادی از مدل تعادل عمومی والراس امکان نگاه وسیع‌تر در اقتصاد اسلامی را فراهم می‌آورد. در نهایت برخی درس‌ها برای اقتصاد اسلامی و رویکرد به برنامه‌های تحقیقاتی آینده مشخص خواهد شد


مقدمه

تاریخ مکاتب اقتصادی مملو از تلاش متفکران در زمینه عملکرد اقتصاد است. در سال 1776 آدام اسمیت فیلسوف اخلاق دانشگاه گلاسکو با کتاب ثروت ملل سنتز کاملی از بحث‌های پیشینیان خویش ارائه داد و بسیاری از اصول اساسی علم اقتصاد را برای بهروزی انسان‌ها بر شمرد. اصول اقتصادی رقابت کامل، مبادله آزاد، تقسیم نیروی کار و بسیاری دیگر چراغ راهی برای بقیه متفکران بود تا بتوانند عملکرد اقتصادی را بهتر تبیین کنند. سنت کلاسیکی و چارچوب تحلیلی آن پس از مدتی بر اساس پیش‌فرض‌هایی ادامه یافت که جهانشمول در نظر گرفته می‌شد. نویسندگان کلاسیک تجزیه و تحلیل خود را بر این فرض بنیان نهاده‌اند که عامه مردم بر مبنای الگوی انسان اقتصادی به محاسبات عقلائی مطلوبیت‌ها و رنج‌ها می‌پردازند و با پیروی از دست نامرئی بازار یا قانون طبیعی و به طور کلی احساس لذت طلبی که بوسیله «بنتام»[2] تشریح شده می‌کوشند تا بالاترین مطلوبیت را برای افراد بیشتری بدست آورند

کارل مارکس در کتاب «سرمایه»[3] و توریستین و بلن در مقاله‌ای تحت عنوان «مفاهیم از پیش مطرح شده علم اقتصاد» اساس این فرضیه‌ها را به چالش کشیدند. در فضای اجتماعی سیاسی آمریکا که به تازگی از انگلیس استقلال یافته بود، انتقادهای وبلن برای پیگیری مباحث ضد کلاسیکی بسیار مساعد بود. این زمینه باعث شد تا مکتب نهادگرائی[4] در برابر اقتصاد کلاسیک قد علم کند. البته نهادگرائی هیچ‌گاه تبدیل به جریان مسلط اقتصادی نشد و دیدگاه‌های آنان همیشه مورد بی توجهی قرار می‌گرفت. با این وجود اگر تمام مباحث نهادگرائی نیز نادیده گرفته شود، علم اقتصاد و حتی اندیشه بشری وامدار تحلیلی هستند که ارمغان این مکتب برای تفکر بشری است. نورث[5] در کتاب ارزشمند نهادها، تغییرات نهادی و عملکرد اقتصادی[6] به این نکته اشاره می‌کند

«نه در نظریه‌ اقتصادی معاصر و نه تاریخ نگاری بر پایه اعداد و ارقام هیچ کدام نقش نهادها در عملکرد اقتصادی را به حساب نمی‌آورند. چرا که چارچوب‌های تحلیلی لازم برای وارد نمودن تحلیل‌های نهادی در علم اقتصاد و تاریخ اقتصادی هنوز آماده نشده است. هدف از نگارش این کتاب فراهم آوردن چنین چارچوب‌های بنیانی است. پیامد منطقی این تحلیل آن است که بخش عمده‌ای از نظریه‌پردازی در علوم اجتماعی بطور اعم و علم اقتصاد به طور اخص باید مورد بررسی و مطالعه مجدد قرار گیرد، دیگر اینکه در سایه این تحلیل فهم جدیدی از تغییرات تاریخی حاصل می‌گردد» (داگلاس نورث، 1377، ص 19)

اگر بخواهیم مباحث اقتصاد اسلامی در کنار سایر معارف اسلامی شرایطی را برای بهروزی و رستگاری نوع بشر فراهم آورد، استفاده از این چارچوب تحلیلی باعث می‌شود که بتوان هرچه کامل‌تر ابعاد بیشتری را در تحلیل مسائل اقتصاد اسلامی به کار برد

در این مقاله سعی می‌کنیم به تبیین ضرورت بررسی مسائل از نگاه‌ نهادی بپردازیم. سئوال اساسی در این بخش آن است که نگاه نهادی چه کمکی به تبیین اقتصادی از نگاه اسلامی می‌کند. در بخش بعد به تحلیل نهادها و تأثیر آن در اقتصاد اسلامی می‌پردازیم. نهاد مالکیت که در اقتصاد جزو نهادهای اساسی به شمار می‌رود بررسی خواهد شد و در نهایت یک تحلیل نهادی از مدل معروف نئوکلاسیکی تعادل عمومی و الراس ارائه می‌دهیم و مشخص می‌کنیم که نگاه نهادی چه تغییری در حل مسائل ایفا می‌کند و در پایان درس‌هایی برای اقتصاد اسلامی برخواهیم شمرد

1- ضرورت تحلیل مسائل از نگاه نهادی

1-1- تعریف نهاد

تعاریف گوناگونی از نهاد ارائه شده است که معمولا بسیار نزدیک به هم می‌باشد

1) نهادها قوانین بازی در جامعه‌اند، یا به عبارتی سنجیده‌تر قیودی هستند وضع شده از جانب نوع بشر که روابط متقابل انسان‌ها را شکل می‌دهد (داگلاس نورث، 1377، ص 19)

2) وبلن را می‌توان اولین نهادگرا در زمینه اقتصاد دانست، وی نهادها را اینگونه تعریف می‌کند: «عادت‌های ایجاد شده در ذهن هستند که بین عموم مردم مشترک‌اند» (T, Veblen, 1919)

3) مجموعه قواعد رفتاری ایجاد شده توسط انسان به منظور اداره و شکل‌دهی به تعامل انسان‌ها که تا حدی به آنها کمک می‌کند انتظاراتی از کنش دیگران داشته باشند (Lin and Nugent, 1995)

همان‌گونه که در تعاریف نیز مشخص است نهادها ساز و کاری هستند برای اینکه انسان‌های اقتصادی حداکثر کننده مطلوبیت وارد یک جنگ هابزی نشوند. تفاوت ویژه انسان با سایر جانوران را هابز مانند ارسطو در خرد انسان می‌بیند. اما هابز بر خلاف ارسطو بر این نظر است که انسان این خرد را به مثابه ابزاری در خدمت ارضای غریزه‌های خود بکار می‌گیرد. در عین حال، قدرت خرد باعث می‌گردد که انسان مانند جانوران، اسیر و دربند تأثرات حسی لحظه‌ای نباشد، بلکه فراتر از لحظه حال، گذشته و آینده را نیز فراچنگ خواهش‌های خود قرار دهد. فاصله خرد از ادراک حسی و جمع آن دو بر روی هم، انباشت تجربه و برنامه‌ریزی آینده را برای انسان ممکن می‌سازد. درست به همین دلیل، آدمی بر خلاف حیوانات، فقط گرسنه حال نیست، بلکه همچنین گرسنه آینده است، بنابراین درنده‌ترین، زیرک‌ترین، خطرناک‌ترین و قدرتمندترین حیوان به شمار می‌آید. خرد، سلاح برنده‌ای در خدمت خواهش‌های نفسانی است و بطور همزمان انسان را به موجودی دارای اراده تبدیل می‌کند، پس آدمی موجود زنده‌ای است که با اراده آگاه در پی امیال خویشتن است. همین امر انسان را به ذات قدرت‌طلبی تبدیل می‌سازد که همه خواهش‌ها و اشتیاق‌ها در او گرد آمده‌اند. برای چنین موجودی، علایق و امر حفظ خویشتن و تضمین زندگی مهم‌ترین هدف است. به این سخنان هابز توجه کنیم: «در وهله نخست، خواست مستمر و بی‌وقفه برای کسب قدرت هر چه بیشتر، رانشی عمومی در همه انسانهاست که تنها با مرگ پایان می‌یابد. علت این امر در آن نیست که آدمی آرزومند لذتی بزرگتر از لذتی است که به آن دست یافته و یا اینکه نمی‌تواند با قدرتی ناچیزتر قانع باشد، بلکه در آنست که آدمی نمی‌تواند قدرت فعلی و وسایل یک زندگی خوشایند را بدون کسب قدرت افزون‌تر تضمین کند» (توماس هابز،1380). آنجا که آدمی همواره از طریق افزایش قدرت خود به دنبال تضمین و ارضای خواهش‌ها و تمایلات خویشتن است، به دشمن انسان‌های دیگر تبدیل می‌گردد. هر انسانی باید در پی آن باشد تا میدان بازی قدرت خود را تعیین و تثبیت کند و گسترش بخشد. انگیزش ارادی هر فرد بنا بر طبیعتش خودخواهانه است و در یک کمبود انسانی، این خودخواهی‌ها رودرروی یکدیگر قرار می‌گیرند. هابز معتقد است که: «چنانچه دو انسان در پی چیز واحدی باشند که هر دو نتوانند از آن بهره‌مند شوند، دشمن یکدیگر می‌گردند و در تعقیب هدف خود که اساسا” حفظ خویشتن و گاه لذت است، تلاش می‌ورزند تا یکدیگر را نابود یا مطیع سازند» (توماس هابز،1380)

به این ترتیب از نظر هابز، رقابت انسان‌ها بر سر ثروت، افتخار، حکمرانی یا سایر قدرت‌ها، به جدال و دشمنی و مآلا” جنگ میان آنان می‌انجامد. زیرا هر کس برای رسیدن به آرزوی خویش، باید از جاده کشتن، مطیع ساختن و یا از میدان به در کردن حریفان خود عبور کند. وجود بستر اقتصادی مناسب برای فعالیت‌ها و تعاملات انسانی با توجه به مشکلات انسان اقتصادی تناقضی را به وجود می‌آورد. این تناقض که با وجود انسان اقتصادی هر فرد شاهد اجتماع پایدار و با ثباتی است تنها به کمک نهادها و تأثیر آنها در شکل‌دهی تعاملات انسانی حل خواهد شد

نهادها را می‌توانیم به دو بخش رسمی و غیررسمی تقسیم کنیم. در میان نهادهای رسمی می‌توان از مقررات، قانون‌های اساسی، قراردادها و حقوق مالکیت نام برد. این نهادها در جامعه از مشروعیت بالایی برخوردار هستند و تخلف از آنها منجر به مجازات خواهد شد. نهادهای رسمی بوسیله دولت، مؤسسه‌های خصوصی یا دیگر افراد در یک جامعه مدنی به وجود می‌آید و اغلب در ارتباط با ساختار پایه‌ای نهادهای غیر رسمی می‌باشد

در میان نهادهای غیررسمی می‌توان هنجارها، اخلاق، رسوم، محرمات[7] و ایدئولوژی‌ها را نام برد. این نهادها قوانین رفتاری غیررسمی جامعه هستند، که بخشی از فرهنگ محسوب می‌شوند. نهادهای غیررسمی از طریق اجتماعی کردن ایجاد می‌شوند و بیشتر به جهان‌بینی موروثی از نسل‌های گذشته بازمی‌گردد. این نهادها در سطح ریشه‌دار اجتماعی تأثیر می‌گذارند که البته مذهب نقش عمده‌ای در آن ایفا می‌کند (الیور ویلیامسون، 1381). بررسی ریشه‌های نهادهای غیر رسمی موضوع بسیار پیچیده‌ای است که همیشه مورد توجه محققان بوده است

1-2- وظایف نهادها

لین و نوجنت (1995) دو وظیفه اساسی برای نهادها را ذکر می‌کنند: اقتصادی کردن[8] و توزیع مجدد[9]. اقتصادی کردن به کاهش هزینه‌های معاملاتی توسط نهادها اشاره دارد. این هزینه‌ها شامل مذاکرات در قرارداد و گرفتن اطلاعات درباره فرصت‌های مبادله، نظارت برقرار داد و هزینه‌های دادرسی وقتی که یک طرف شروع به تقلب می‌کند می‌باشد. نهادها از طریق ایجاد قانون و نظم باعث می‌شود که تولید و تجارت بدون داشتن عواملی برای ورود به فعالیت‌های پرهزینه شکل بگیرد. نظام مبادله پولی هزینه حمل و نقل را می‌کاهد زیرا یک کالای فیزیکی نمی‌تواند در قبال یک کالای فیزیکی دیگر مبادله شود. اخلاق تضمین می‌کند که افراد از یکدیگر دزدی نخواهند کرد حتی در شرایطی که امکان چنین کاری را دارند (Ola olsson, 1999)

در شرایطی که هزینه‌های معاملاتی وجود دارد حقوق جایگاه عظیمی در عملکرد اقتصادی دارد که معمولاً از نگاه اقتصاددانان مغفول مانده است. وظیفه دیگر نهادها، توزیع مجدد، بیشتر به عدالت[10] توجه دارد تا کارایی[11]. برای مثال حقوق مالکیت باعث می‌شود که افراد بتوانند دارائی‌های خویش را تصرف کنند. چنین شرایطی باعث می‌شود مالکین محدودی اغلب منابع تولیدی را در اختیار داشته باشند درحالی که اکثریت چیزی ندارند. در اغلب جوامع چنین امری مطلوب نیست. تعاون، خیریه برای فقرا و مالیات نهادهایی هستند که سبب می‌شوند منابع برای برخورداری افراد بیشتری توزیع مجدد شوند. چرخش ثروت بین تمام افراد جامعه جزو اصول اقتصاد اسلامی شناخته می‌شود تا جایی که در قران نیز به آن اشاره شده است

«ما افاء الله علی رسوله من اهل القری فلله و للرسول و لذی القربی و الیتمی و المسکین وابن سبیل کی لایکون دوله بین الغنیاء منکم;» (     سوره حشر، آیه 7)

نقش عمده نهادها در جامعه این است که از طریق تأسیس یک ساختار با ثبات برای کنش‌های متقابل انسانی عدم اطمینان را کاهش داده و منافع ناشی از تجارت را ممکن سازد. در این صورت بستر نهادی برای فعالیت‌های اقتصادی فراهم می‌گردد که در این فضا مباحث نئوکلاسیک در مورد بنگاه، مصرف‌کننده و بازار قابل استفاده خواهد بود

1-3- نهادها و تأثیر آن در اقتصاد اسلامی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله کاخ خورشید در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله کاخ خورشید در pdf دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله کاخ خورشید در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله کاخ خورشید در pdf

معماری کاخ خورشید    
شهرستان کلات و معرفی کاخ خورشید  
تاریخچه بنا     
سبک معماری       ;
مشخصات بنا       ;
تزئینات داخل       ;
چهارباغ         ;
دهنه ورودی شهرستان کلات     
تنها تونل شهر شتان کلات      
تقسیمات کشوری   
مناطق تاریخی      
منطق تفریحی      
مسجد کبود گنبد   
دربند ارغونشاه    ;
حمام نادری     
بند نادری      ;
آبشار قره سو      
آبشار ارتکند       ;
آبشار آبگرم       ;
کاخ فلاحتی     
سلطنت نادر       ;
کارنامه نادر       ;
ایران در عهد نادر   
منابع       

شهرستان کلات و کاخ خورشید

 شهرستان کلات :حصار کلات که در فاصله 180 کیلومتری شمال مشهد واقع شده است مانند دره‌ای است که توسط دو رشته کوه مرتفع محاصره گردیده باشد و دارای طول و عرض تقریبی 35 و 10 کیلومتر می‌باشد.این رشته کو ها بنا به گفته ی مردم محلی همان منطقه به کوه های 77 معروف است و از یک دهنه که 7 آن بسیار بزرگ تر است نادرشاه وارد منطقه می شده است و امروزه در همان کوه تونلی با عرض کم و بسیار خطرناک ایجاد شده و تنها محل رفت آمد و ورود و خروج مردم کلات          می باشد

معرفی کاخ خورشید

بنای این کاخ که در وسط باغ بزرگی قرار دارد از آثار دوره‌ی نادر شاه افشار است و احتمالاً برای سکونت خانواده‌ی سلطنتی احداث شده است. نمای این کاخ که به شیوه معماری هنری ساخته شده به شکل استوانه‌ای بوده و با سنگ های مر‌مر سیاه تزیین شده است. بلندی آن در گذشته در حدود 25 متر بوده است و در حال حاضر به علت خرابی طبقه سوم ، ارتفاع کاخ بیش از 20 متر نیست. این کاخ مجموعاً دارای 12 اتاق است که در داخل اتاق‌ها نیز تزییناتی از نقاشی و گچ‌بری دیده می‌شود . شیوه تزیین و آرایشی که در این بنا به کار رفته مشتمل بر ریزه کاری های دقیق و متنوع و قابل ملاحظه است. تصاویری از شاهزادگان نادری بر روی دیوار‌ها نقش شده است که در میان آن‌ها، نقوش زرین نیز دیده می‌شود. در طبقه زیرین بنا راهرو تاریکی وجود دارد. در وسط این بنا از سطح پشت بام طبقه اول برجی‌با ترک‌های شبیه نیم ستون معروف به خیاری احداث شده است. این قسمت از برج به صورت سنگ یکپارچه است و ظاهراً یک سوم از ارتفاع بنا را شامل می‌شود. این قصر در نیمه دوم قرن دوازدهم هجری قمری ساخته شده است. عمارت خورشید در سال 1151 هـ.ق، به دستور نادرشاه جهت اقامت و خزانه برای جواهرات و غنایم ساخته شده است.این بنا مربوط به سال های آغازین به قدرت رسیدن نادرشاه افشار می باشد. عملیات ساخت عمارت در تمام طول پادشاهی ادامه داشته و حتی تا آخرین سال های حیات نادرشاه یعنی سال 1160 هجری قمری در دست ساخت بوده است.زیرا کتیبه ثلث بسیار زیبای«سوره نباء» که در قسمت دور تا دور فضای گنبد نوشته شده به همین تاریخ اشاره دارد. این عمارت در وسط باغ بزرگی قرار دارد که شامل یک بنا در سه طبقه است. ارتفاع آن در گذشته، حدود 25 متر بوده است اما در حال حاضر به علت خرابی طبقه سوم، ارتفاع آن بیش از 20 متر نیست. طبقه اول آن 8 ضلعی است که آن را روی چهار ردیف پلکان به شکل هرم بر پا کرده اند.ورودی های کاخ ،در اضلاع هشتگانه قرار دارد که به سالن اصلی کاخ منتهی می شود. این کاخ مجموعاً دارای 12 اتاق است که داخل هراتاق نیز تزئیناتی از نقاشی و گچ بری دیده می شود. در میان این تزئینات، تصاویری از شاهزادگان نادری نیز به چشم می خورد. در وسط این بنای هشت ضلعی ، برج استوانهای مانند، در دو طبقه قرار دارد که محل اقامت شاه و خانواده اش بوده است. زیبایی این کاخ بیشتر در آرایش نمای خارجی کنگره دار ساختمان است که در آن معماری مغولی – هندی به چشم می خورد. داخل اتاق ها با نقاشى و گچبرى تزئین شده اند. در وسط این بنا از سطح پشت بام برجى مدور با ترک هاى شبیه نیم ستون معروف به خیارى احداث شده است

تاریخچه بنا

:ساخت این بنا در سال 1155 هجری قمری به فرمان نادر شاه آغاز و در سال 1160 (برابر با 1126 هجری شمسی ) همزمان با قتل نادرشاه متوقف گردید (با استناد به کتیبه موجود در داخل کاخ خورشید )با توجه به متون قدیم و حجم معماری و کتیبه موجود (سوره مبارکه النبا) آرامگاه نادرشاه می باشد

سبک معماری

 ایرانی و اسلامی (شیوه اصفهان)

*مشخصات بنا

دارای پلان هشت ضلعی یا هشت ایوان که یک در میان با یکدیگر قرینه اند .ارتفاع بنا از کف سردابه تا زیر عرقچین گنبد خانه 218 متر و مساحت بنا 900 متر مربع در هر طبقه می باشد

* تزیینات داخل

طلاکاری ،تزیینات گچی و رنگی و کتیبه با خط ثلث ،رسم بندی و نقوش اسلیمی

خارجی بنا : از سنگ های آهکی متخلخل ساخته شده است که مزین به نقوش گل و بوته ،پرنده (طوطی) ،انواع میوه ها از قبیل آناناس ،انبه ، موز، انگور و گلابی که ویژه مناطق گرمسیری می باشد .لذا این حجاریها به استادکاران هندی منسوب است

دارای مساحت 25500 متر مربع است .دارای آبنمای های سنگی با 156 فواره و هشت حوضچه و یک حوض بزرگ می باشد

آبنما ها به گونه ایست که باغ را به چهار قسمت تقسیم کرده که نشان از یک باغ کامل ایرانی است

چهار باغ

دارای مساحت 25500 متر مربع است .دارای آبنمای های سنگی با 156 فواره و هشت حوضچه و یک حوض بزرگ می باشد . آبنما ها به گونه ایست که باغ را به چهار قسمت تقسیم کرده که نشان از یک باغ کامل ایرانی است

دهنه ورودی شهرستان کلات

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بررسی و مقایسه ی اوضاع سیاسی و فرهنگی عصر قائم مقام و پس ا

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی و مقایسه ی اوضاع سیاسی و فرهنگی عصر قائم مقام و پس از شهادت وی در pdf دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی و مقایسه ی اوضاع سیاسی و فرهنگی عصر قائم مقام و پس از شهادت وی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی و مقایسه ی اوضاع سیاسی و فرهنگی عصر قائم مقام و پس از شهادت وی در pdf

چکیده:  
مقدمه:  
سال شمار زندگی:  
زندگی نامه قائم مقام فراهانی:  
زندگی سیاسی  
عهدنامه ترکمنچای  
ویژگی های فردی  
سیاست  
ادبیات  
خوشنویسی  
برخورد قائم مقام با انگلیس ها  
الف: اوضاع سیاسی ایران بعد از شهادت قائم مقام فراهانی  
اوضاع فرهنگی بعد از شهادت قائم مقام:  
رابطه ایران با کشورهای بیگانه بعد از شهادت قائم مقام :  
اوضاع ادبی و خوشنویسی بعد از شهادت قائم مقام :  
اوضاع وضعیت هنر در رشته نقاشی بعد از قتل قائم مقام :  
شبیه خوانی و تعزیه :  
وضعیت موسیقی در آن دوره :  
نتیجه گیری:  
منابع :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بررسی و مقایسه ی اوضاع سیاسی و فرهنگی عصر قائم مقام و پس از شهادت وی در pdf

محمدحسن خان اعتمادالسلطنه- صدرالتواریخ- تهران- چاپ دوم (1357)

محمدتقی بهار، سبک شناسی یا تاریخ تطور نثر فارسی- تهران، چاپ هشتم- ج 3- (1384)

مسعود بهنود- کشته شدگان بر سر قدرت- تهران- چاپ چهارم- (1385)

محمود برآبادی- قائم مقام فراهانی- دفتر انتشارات کمک آموزشی- 1380

احمد پناهی سمنانی- امیرکبیر تجلی افتخارات ملی- تهران- چاپ اول (1373)

احمد پناهی سمنانی- قائم مقام فراهانی (چهره درخشان ادب و سیاست)- تهران- (1376)

عبدالرفیع حقیقت- تاریخ نهضتهای فکری ایرانیان در دوره قاجاریه- تهران- چاپ اول (1368)

عباس رمضانی- قائم مقام فراهانی- تهران- چاپ اول (1383)

علی اصغر شمیم- ایران در دوره سلطنت قاجار- تهران- چاپ هفتم 1375

محمد مددپور- تجدد و دین زدایی در فرهنگ و هنرمند راکفلری- سالکان- 1372

عبدالحسین نوایی- ایران و جهان- تهران- چاپ اول 1369

چکیده

میرزا ابوالقاسم فراهانی، فرزند الوزراء میرزا عیسی، معروف به میرزا بزرگ از سادات حسینی و از مردم هزاره فراهان، از توابع اراک بود. در سال 1193 هجری قمری به دنیا آمد و زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و علوم متداوله زمان را آموخت

آغاز سلطنت محمدشاه مصادف بود با یک دوره بسیار بحرانی از روابط روس و انگلیس بر سر ایران. (نقل از تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، استاد سعید نفیسی، ص 43) اما ایران به ظاهر نگرانی نداشت چرا که مردی چون قائم مقام، مصدر قدرت سیاسی وحکومتی بود. تجارب و تسلط او بر اوضاع و احوال سیاسی در حدی بود که کسی قادر نبود از او باج بستاند

قائم مقام همه ی اختیاراتی را که در نظام حکومتی به دست آورده بود، در راه خیر و صلاح کشور به کار برد. اما این شدت عمل و طرز حکومت نه در میان عوامل درباری و حکومتی هواخواه داشت و نه به سوی سیاست های دولتهای استعمارگر بود. توطئه ها، به ثمر نشست. هنوز دو سال از سلطنت محمدشاه نگذشته بود که به طرزی ناجوانمردانه، مرد بزرگ ادب و سیاست و میهن پرست بلند مرتبه را به قتل رساندند

جای قائم مقام را به میرزا عباس ایروانی معروف به حاجی میرزا آقاسی دادند. او با نیرنگ و زاهد نمایی شگفتی، سراسر وجود شاه ابله و کودن را تسخیر کرده بود

دوره صدارت حاج میزرا آقاسی یکی دیگر ازدوره های دشوار اجتماعی برای مردم ایران بود که شکل خاص خودش را داشت. اوضاع فرهنگی و ادبی ایران پس از شهادت قائم مقام به دلیل رواج صنعت چاپ و تأسیس و گسترش روزنامه نویسی، گسترش سواد خواندن و نوشتن بین مردم و رفتن دانشجویان ایرانی به اروپا تأسیس مدرسه ی دارالفنون و رواج و گسترش ترجمه از زبان های اروپایی به تحول نثر فارسی و رواج ساده نویسی کمک کرد. در پی جنگ های ایران و روس آشنایی ایران با غرب بیشتر و بیشتر شد که البته این آشنایی با خود آگاهی همراه نبود و این خود زمینه ی ایجاد تحولاتی در زمینه ی موسیقی، داستان نامه نویسی، نمایش و نقاشی و خوشنویسی شد

مقدمه

همواره می خوانیم که علمای قدیم خود را متواضع و اهل عمل نشان می داده اند. و کوشیده اند که اصول اعتقادی ادیان را به عصر و زمان نزدیک کنند. و یا به تناسب روح زمانه و یا روح افکار معاصر آنرا از نوبسازند. تهاجمات فرهنگی غالباً با نحوی غفلت مردمانی که مورد هجوم قرار گرفته اند هم سو است

در نیمه اول قرن سیزدهم هجری بعضی از کشورهای غربی که به اصطلاح پیشرفته تر بودند مثل انگلیس و روسیه به طمع کشورگشایی چشم امید به تصرف قسمتهایی از خاک ایران بسته بودند. در این عصر مردان همچون قائم مقام فراهانی مانع رفته بیگانگان در ایران بودند. او از افرادی بود که می توانست ایران را به خوبی اداره کند. و با همه خدمت به صدارت محمد شاه دیری نپایید حسادت بعضی از درباریان و مخصوصاً فتنه انگیزیهای بیگانگان عاقبت شاه را بر وی بدگمان کرد تا در سال دوم سلطنت خود دستور داد او را در باغ نگارستان، محل ییلاق خانواده سلطنتی زندانی و پس از چند روز خفه کردند. بدین قرار به زندگی مردی از بزرگان در ایران پایان دادند. حال باید به پژوهش پرداخت

اوضاع سیاسی- اجتماعی ایران پس از شهادت قائم مقام به کدام سمت و سوق گرایش پیدا کرد؟ (تجدد و دین زدایی در فرهنگ)

جای قائم مقام را میرزا عباس ایروانی معروف به حاجی میرزا آقاسی دادند زندگی این مجسمه سالوس و ریا را داستانهایی خنده آور سرشار کرده است او نیرنگ و زاهدنمایی شگفتی سراسر وجود شاه ابله و کودن را تسخیر کرده بود.در تمام مدت سیزده سال صدارت حاجی، پادشاه ایران در حقیقت حاجی بود و محمد شاه علاوه بر آنکه به هیچ وجه در مقابل اعمال و اقوال و خواهش و فرمایش حاجی مخالفتی نشان نمی داد، با وجود همه خطاها و خرابکاریهای حاجی هر کسی هر چه در باب او می گفت، علاوه بر آنکه نمی شنیدند، به تبعید و آزار او می پرداخت و چنین عقیده داشت که حاجی هر چه بخواهد می شود. و هر چه بکند عین صدابت مسئله بی جواب چنانچه می گفت: این دربار مرا حاجی نمی خواهد خوب بشود. از برای اینکه این زخمها را در دنیا بکشم و در آخرت بهتر بروم. اگر حاجی بخواهد خوب خواهد شد. (تاریخ ایران در دوره سلطنت قاجار ص 130)

حاجی در مدت صدارت 13 ساله (1264- 1251) آن چنان ثروتی به دست آورده بود که برای اینکه پس از محد شاه در دام بازخواست نیفتد ثروت خود را به شاه جدید هبه کرد

سال شمار زندگی

1193 ه. ق: تولد در فراهان اراک

1208 ه. ق: آغاز خدمت دیوانی با شغل نویسندگی

1216 ه. ق: سفر به عتبات عالیات و دیدار با پدربزرگ

1218 ه. ق: آغاز جنگ اول ایران و روس

1219 ه. ق: اشتغال به شغل دیوانی در نزد میرزا شفیع صدراعظم

1226 ه. ق: انتصاب به شغل وزارت در دستگاه «عباس میرزا نایب السلطنه»

1128 ه. ق: «معاهده گلستان» بین ایران و روس

1237 ه. ق: «مرگ میرزا بزرگ» (قائم مقام اول)، پدر قائم مقام

1238 ه. ق: اعطای لقب «قائم مقامی» و واگذاری کلیه مشاغل میرزا بزرگ به میرزا ابوالقاسم

1238 ه. ق: معاهده صلح بین ایران و عثمانی (ترکیه امروزی) به تدبیر «قائم مقام»

1241 ه. ق: کناره گیری قائم مقام از سیاست

1241 ه. ق: شروع جنگ دوم ایران و روس

1242 ه. ق: بازگشت به خدمت در دستگاه عباس میرزا

1243 ه. ق: «معاهده ی ترکمانچای» بین ایران و روس به تدبیر قائم مقام

1244 ه. ق: قتل «گریبایدوف» سفیر روس در ایران

1249 ه. ق: مرگ «عباس میرزا نایب السلطنه»

1250 ه. ق: مرگ «فتحعلی شاه» قاجار و جانشینی «محمدشاه»

1250 ه. ق: صدر اعظمی قائم مقام

1251 ه. ق: قتل قائم مقام به دستور «محمدشاه قاجار»

زندگی نامه قائم مقام فراهانی

میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی (1193- 1251 ه. ق) از سیاستمداران و صاحب منصبان صاحب نام و اهل هنر و ادبیات در نیمه اول قرن سیزدهم هجری بود

میرزا ابوالقاسم فراهانی، فرزند سیدالوزراء میرزا عیسی، معروف به میرزا بزرگ از سادات حسینی و از مردم هزاره فراهان از توابع اراک بود. در سال 1193 هجری قمری به دنیا آمد و زیر نظر پدر  دانشمند خود تربیت یافت و علوم متداوله زمان را آموخت. در آغاز جوانی به خدمت دولت درآمد و مدتها در تهران کارهای پدر را انجام می داد. سپس به تبریز نزد پدرش، که وزیر آذربایجان بود، رفت. چندی در دفتر عباس میرزا ولیعهد به نویسندگب اشتغال ورزید و در سفرهای جنگی با او همراه شد و پس از آنکه پدرش انزوا گزید، پشتکاری شاهزاده را به عهده گرفت. نظم و نظامی را که پدرش میزرا بزرگ آغاز کرده بود، تعقیب و با کمک مستشاران فرانسوی و انگلیسی سپاهیان ایران را منظم کرد و در بسیاری از جنگهای ایران و روس شرکت داشت. در سال 1237 هجری قمری پدرش میرزا بزرگ قائم مقام درگذشت و بین دو پسرش، میرزا ابوالقاسم و میرزا موسی، بر سر جانشینی پدر نزاع افتاد و حاجی میرزا آقاسی به حمایت میرزا موسی برخاست، ولی اقدامات او به نتیجه نرسید و سرانجام میزرا ابوالقاسم به امر فتحعلی شاه به جانشینی پدر با تمام امتیازات او نائل آمد و لقب سیدالوزراء و قائم مقام یافت و به وزارت نایب السلطنه ولیعهد ایران رسید و از همین تاریخ بود که اختلاف حاجی میزرا آقاسی و قائم مقام و همچنین اختلاف «بزیمکی (خودی)» و «اوزگه (بیگانه)» به وجود آمد. قائم مقام که ذاتاً مردی بینا و مغرور بود با بعضی از کارهای ولیعهد مخالفت می کرد، پس از یکسال وزارت در اثر تفقین بدخواهان به اتهام دوستی با روسها از کار برکنار شد و سه سال در تبریز به بیکاری گذراند. اما پس از سه سال معزولی و خانه نشینی، در سال 1241 هجری قمری دوباره به پیشکاری آذربایجان و وزارت نایب السلطنه منصوب شد.در سال 1242 هجری قمری فتحعلی شاه به آذربایجان رفت و مجلسی از رجال و اعیان و روحانیون و سرداران و سران ایلات و عشایر ترتیب داد، تا درباره صلح یا ادامه جنگ با روسها، به مشورت پردازند. در این مجلس تقریباً عقیده عموم به ادامه جنگ بود. اما قائم مقام برخلاف عقیده همه با مقایسه نیروی مالی و نظامی طرفین، اظهار داشت که ناچار باید با روسها از در صلح درآمد. این نظر، که صحت آن بعدها بر همه ثابت شد، در آن روز همهمه ای در مجلس انداخت و جمعی بر وی تاختند و او را به داشتن روابط نهایی با روسها متهم کردند. پس دوباره از کار برکنار و به خراسان اعزام شد. جنگ با روس ادامه یافت و به شکست ایران انجامید، تا در ماه ربیع الثانی سال (1243 هجری قمری) برابر با (نوامبر 1827 میلادی) قوای روس به فرماندهی گراف پاسکوویچ تا تبریز راند. شاه قائم مقام را از خراسان خواست و دلجویی کرد و با دستورهای لازم و اختیار نامه عقد صلح به نام ولیعهد، به تبریز روانه نمود. میرزا ابوالقاسم در کار صلح و عقد معاهده با روس، جدیت فراوان کرد و در ضمن معاهده، تزار را حامی خانواده عباس میزرا ساخت و پادشاهی را با وجود برادران بزرگ و مقتدر دیگر در فرزندان او مستقر کرد. عهد نامه ترکمنچای در پنجم شعبان (1243 هجری قمری) برابر (21 فوریه 1828 میلادی) به خط قائم مقام تنظیم و امضاء شد و قائم مقام که خود حامل نسخه عهد نامه بود، به تهران آمد، و دوباره آن توضیحات لازم داد و شش کرور تومان غرامت را که مطابق عهد نامه بایستی به دولت روس پرداخت شود، گرفت و بار دیگر به پشتکاری آذربایجان و وزارت ولیعهد به تبریز مراجعت کرد. در اوایل سال 1249 هجری قمری نایب السلطنه برای رفع فتنه یاغیان افغانی عازم هرات شد و قائم مقام را نیز همراه برد. عباس میرزا که بیماری سل داشت، در مشهد بستری شد و فرزند خود، محمد میرزا، را مأمور فتح هرات کرد، هرات در محاصره بود که عباس میرزا درگذشت و قائم مقام، که جنگ را صلاح نمی دانست، با یاری محمد خان افغانی عهدنامه صلح بست و به تهران بازگشت. محمد میرزا در ماه صفر سال (1250 هجری قمری) به تهران وارد شد و در همان ماه جشن ولیعهدی او به جای پدر برپا شد و ولیعهدی ایران به فرمانروایی آذربایجان و قائم مقام به وزارت او عازم تبریز شدند.چندی نگذشت که فتحعلی شاه در (جمادی الآخر سال (1250 هجری قمری) در اصفهان درگذشت. این خبر به آذربایجان رسید و محمدشاه قصد عزیمت به پایتخت را کرد. قائم مفام جهانگیر میرزا و خسرو میرزا، دو برادر شاه، را که در قلعه اردبیل زندانی بودند، نابینا کرد و وسایل جلوس او را فراهم آورد. در ماه رجب، در تبریز، خطبه به نام او خوانده شد و شاه به زودی به همراهی قائم مقام به تهران حرکت کرد و روز 14 شعبان به تهران وارد شد و مجدداً تاجگذاری برگزار و قائم مقام را به منصب صدارت مشغول مملکتداری شد و ظل السلطان، فرمانفرما، ملک آرا، رکن الدوله و سایر اعمام شاه و گردنکشان دیگر را به جای خود نشاند. اما با این همه خدمت، به صدرارت محمدشاه دیری نپایید و سختیگریهای او و سعایت حاسدان و مخصوصاً فتنه انگیزی های بیگانگان، عاقبت شاه را بر وی بدگمان کرد تا در سال دوم سلطنت خود دستور داد او را در باغ نگارستان، محل ییلاقی خانواده سلطنتی، زندانی و پس از چند روز خفه کردند و بدین قرار به زندگانی مردی که از بزرگان ایران و ابلغ المترسلین آن زمان بود، پایان داده شد. قائم مقام مردی فوق العاده باهوش و صاحب فکر و عزم ثابت و خلاصه «یک دیپلمات صحیح و با معنی ایرانی» بود که به واسطه اطلاعات و تجارب خود، به اوضاع و احوال سیاست همسایگان ایران به خوبی آشنا و به قدر تسلط کار دینال مازارن بر لویی چهاردهم، در مزاج شاه جوان ایران نفوذ داشت و با این حال محال بود از او امتیازاتی که به ضرر دولت باشد، به دست آورد. انگلیسی ها یقین داشتند تا او مصدر کار است، ممکن نیست بتوان در امور داخلی ایران رخنه کرد. نویسندگان انگلیسی، که در آن تاریخ در ایران سیاحت می کردند، مانند لیوتنان کونولی، دکتر وولف و فریزر، همه در عین ستایش قائم مقام را به دوستی با روسها و تحریک عباس میرزا، نایب السلطنه، به سرپیچی از نصایح دوستان انگلیسی و طرح نقشه تصرف هرات متهم می کنند و حس بدبینی و دشمنی فوق العاده خود را نسبت به این مرد بزرگ، که در آن هنگام تنها کسی بود که می توانست ایران را به خوبی اداره کند، پنهان نمی دارند. مجموعه رسائل و منشآت قائم مقام، که حاوی چند رساله و نامه های دوستانه و عهدنامه ها و وقفنامه هاست و محمودخان ملک الشعراء مقدمه  ای بر آن نوشته، به اهتمام شاهزاده فرهاد میرزا در سال 1280 هجری قمری در تهران چاپ شده است

زندگی سیاسی

میرزا ابوالقاسم سپس به تبریز نزد پدرش، که وزیر آذربایجان بود، رفت. چندی در دفتر عباس میرزا ولیعهد به نویسندگی اشتغال ورزید و در سفرهای جنگی با او همراه شد و پس از آنکه پدرش انزوا گزید، پشتکاری شاهزاده را به عهده گرفت. نظم و نظامی را که پدرش میرزا بزرگ آغاز کرده بود، تعقیب و با کمک مستشاران فرانسوی و انگلیسی سپاهیان ایران را منظم کرد و در بسیاری از جنگهای ایران و روس شرکت داشت

در سال 237 هجری قمری پدرش میرزا بزرگ قائم مقام درگذشت و بین دو پسرش، میرزا ابوالقاسم و میرزا موسی، بر سر جانشینی پدر نزاع افتاد و حاجی میرزا آقاسی به حمایت میرزا موسی برخاست، ولی اقدامات او به نتیجه نرسید و سرانجام میزرا ابوالقاسم به امر فتحعلی شاه به جانشینی پدر با تمام امتیازات او نائل آمد و لقب «سیدالوزراء» و «قائم مقام» یافت و به وزارت نایب السلطنه ولیعهد ایران رسید و از همین تاریخ بود که اختلاف حاجی میرزا آقاسی و قائم مقام و همچنین اختلاف «بزیمکی (خودی) و «اوزگه (بیگانه)» به وجود آمد. قائم مقام که ذاتاً مردی بینا و مغرور بود با بعضی از کارهای ولیعهد مخالفت می کرد، پس از یک سال وزارت در اثر تفقین بدخواهان به اتهام دوستی با روسها از کار برکنار شد و سه سال در تبریز به بیکاری گذراند

اما پس از سه سال معزولی و خانه نشینی، در سال 1241 هجری قمری دوباره به پیشکاری آذربایجان و وزارت نایب السلطنه منصوب شد. در سال 1242 هجری قمری فتحعلی شاه به آذربایجان رفت و در مجلسی از رجال و اعیان و روحانیون و سرداران و سران ایلات و عشایر ترتیب داد، تا درباره صلح یا ادامه جنگ با روسها، به مشورت پردازند. در این مجلس تمام عقیده عموم به ادامه جنگ بود. اما قائم مقام برخلاف عقیده همه با مقایسه نیروی مالی و نظامی طرفین، اظهار  داشت که ناچار باید با روسها از در صلح درآمد. این نظر، که صحت آن بعدها بر همه ثابت شد، در آن روز همهمه ای در مجلس انداخت و جمعی بر وی تاختند و او را به داشتند روابط نهایی با روسها متهم کردند

پس دوباره از کار برکنار و به خراسان اعزام شد. جنگ با روس ادامه یافت و به شکست ایران انجامید؛ تا در ماه ربیع الثانی 1243 هجری قمری برابر با (نوامبر 1827 میلادی) قوای روس به فرماندهی گراف پاسکوویچ تا تبریز راند. شاه قائم مقام را از خراسان خواست و دلجویی کرد و با دستورهای لازم و اختیار نامه عقد صلح به نام ولیعهد، به تبریز روانه نمود

میرزا ابوالقاسم در کار صلح و عقد معاهده با روس، جدیت فراوان کرد و در ضمن معاهده، تزار را حامی خانواده عباس میرزا ساخت و پادشاهی را با وجود برادران بزرگ و مقتدر دیگر در فرزندان او مستقر کرد

عهدنامه ترکمنچای

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله دولت و امنیت اجتماعی در قانون اساسی ایران در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله دولت و امنیت اجتماعی در قانون اساسی ایران در pdf دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله دولت و امنیت اجتماعی در قانون اساسی ایران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله دولت و امنیت اجتماعی در قانون اساسی ایران در pdf

چکیده :  
مقدمه:  
الف. مفهوم شناسی  
امنیت  
امنیت اجتماعی  
دولت  
دولت  حداکثری یا گسترده  
نظام سیاسی  
قانون اساسی  
ب. چارچوب نظری  
1 دولت از دیدگاه اندیشمندان مسلمان  
2 وظایف دولت  
نتیجه گیری  
یادداشت ها:  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله دولت و امنیت اجتماعی در قانون اساسی ایران در pdf

1 قرآن مجید

2 نهج البلاغه

3 آلموند، گابریل و دیگران، چارچوبی نظری برای بررسی سیاست تطبیقی، ترجمه علیرضا طیب، تهران: مرکز آموزش مدیریت دولتی،

4 ابن خلدون، عبدالرحمن، مقدمه، ترجمه گنابادی، ج اول، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1379، چاپ نهم

5 اشرفی، اکبر، تأثیر ساختار سیاسی بر توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی، پایان نامه دوره دکتری دانشگاههای اسلامی واحد علوم تحقیقات،

6 اشتراوس، لئو، فلسفه سیاسی چیست؟ ترجمه فرهنگ رجایی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی،

7 بلاندل، ژان، حکومت مقایسه ای، ترجمه علی مرشد ی زاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی،

8 بوزان، باری، مردم، دولتها و هراس، پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران،

9 پهلوان، چنگیز، تعریف دولت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در کتاب نظریه دولت در ایران اثر لمبتون، نشر گیو، تهران،

10 فریدونی، علی، اندیشه  سیاسی اخوان الصفا، قم: مرکز مطالعات تحقیقات اسلامی، چاپ اول،

11 قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی، تهیه و تنظیم محمدعلی عبداللهی، انتشارات نشاط،

12 قوام، عبدالعلی، سیاستهای مقایسه ای، تهران، سمت،

13 عمید، حسن، فرهنگ فارسی، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ نوزدهم،

14 کاظمی، علی اصغر، روابط بین الملل در تئوری و عمل، تهران: نشر قوس،

15 کرباسیان، علی اکبر، روند توزیع درآمد در ایران، ایران فردا، شماره 17، اردیبهشت،

16 لمبتون، ان.کی.اس، دولت و حکومت در اسلام، ترجمه سید عباس صالحی، محمدمهدی فقهی، تهران: مؤسسه عروج،

17 مارش، دیوید، جری استوکر، روش و نظریه در علوم سیاسی، ترجمه امیرمحمد حاجی یوسفی، تهران: پژوهشکده مطالعه راهبردی،

18 مرکز مطبوعات و انتشارات، امنیت اجتماعی و راهکارهای توسعه، مجموعه مقالات همایش علمی «مازندران» بابل، بهمن

19 معظم پور، اسماعیل، مقاله انقلاب اسلامی و گستردگی دولت در ایران. در کتاب ایدئولوژی رهبری و فرایند انقلاب اسلامی، ج2، مجموعه مقالات کنفرانس بین المللی تبیین انقلاب اسلامی، تهران، مؤسسه عروج، چاپ اول

20 المنجد فی اللغه، تهران، انتشارات اسماعیلیان، افست از روی دارالمشرق، بیروت، چاپ 23 1973م

21 معین، محمد فرهنگ فارسی، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ ششم،

22 وبر، ماکس، دانشمند و سیاستمدار، ترجمه احمد نقیب زاده، تهران: انتشارات دانشگاه تهران،

23 یزدی، محمد، قانون اساسی برای همه، تهران: انتشارات امیرکبیر،

24Jones, Richard W. (1999), Security, Strategy, and Critical Theory, London, Lynne Rienner Publications

25.Loff, Anthony (2004), Creuting Insecurity, UK. , Ashgate

چکیده

تأمین امنیت اجتماعی از وظایف مهم نظامی سیاسی و دولت به حساب می آید. حوزه و گستره امنیت اجتماعی، بستگی به تصویری دارد که نظام سیاسی از دولت و ساختار و هدف خود می دهد. از آنجا که محور اصلی در این نوشتار، قانون اساسی جمهوری اسلامی است در این زمینه به بررسی جایگاه امنیت اجتماعی با عطف توجه به تعریف آن و تبیین دولت ، در قانون اساسی پرداخته شده است. با توجه به اندیشه سیاسی اسلام و لزوم هدایت و به سعادت رساندن مردم ، انقلاب و ایدئولوژی انقلاب اسلامی، حوزه های امنیت اجتماعی در ابعاد قضایی، اقتصادی، سیاسی و اداری  فرهنگی، اجتماعی، و نظامی قابل ترسیم است که بیانگر جامعیت نظری و گستردگی و حداکثری دولت در نظام اسلامی است

مقدمه

«امنیت» به معنای اولیه آن یعنی صیانت نفس یکی از مسائلی است که  «دولت» به خاطر آن به وجود آمده است. به این معنا که ضرورت اساسی ایجاد و تأسیس دولت، استقرار و حفظ امنیت در اجتماع بوده است. البته بحث امنیت در هر زمانی، معنای خاص داشته است؛ گاه تنها  معنای «حفظ جان و صیانت نفس» (در اندیشه ای هابز) داشته و زمانی دیگر، «حفظ اموال و دارایی» (در اندیشه ای لاک) به معنای آن اضافه شده است. (لئو اشتراوس، 1373، ص62) امروزه معنای امنیت علاوه بر مسائل جانی و مالی به حوزه های متفاوت آزادی، مشارکت سیاسی، تأمین اشتغال و رفاه و حتی بهره گیری از اوقات فراغت و برآوردن استعدادها هم کشیده شده است. البته میزان و محدوده این موضوعات و حوزه ها متناسب با بینش و اندیشه نظام های سیاسی و نوع آنها می باشد؛ دینی یا سکولار و لائیک بودن، لیبرالیستی یا مارکسیستی بودن، توتالیتر و انحصارگرا یا دموکرات بودن، به جامعه مدنی و حوزه خصوصی افراد اهمیت دادن و عواملی دیگر بر مؤلفه ها چارچوب امنیت تأثیر می گذارد. از آنجا که دولت در جمهوری اسلامی ایران بعد از پیروزی انقلاب در بهمن ، 57 «اسلامی» شد در این زمینه اندیشه های سیاسی اسلام خصوصاً تشیع و بحث انقلاب و ایدئولوژی انقلاب اسلامی، تأثیر زیادی بر چگونگی تدوین و محتوای قانون اساسی و نوع نظام سیاسی آن گذاشته است. با توجه به این موضوع سؤال اصلی در نوشتار این است «جایگاه امنیت جامعه در قانون اساسی جمهوری اسلامی چیست؟»

از آنجا که بحث تأمین امنیت جامعه وظیفه دولت است لازم می آید تا به دولت از منظر اندیشه‎ای نیز نگریسته شود که این موضوع در ابتدا و به اختصار آورده شده است. فرضیه اصلی نوشتار هم این است: «با توجه به اندیشه سیاسی تشیع و لزوم هدایت و زمینه سازی برای به سعادت رسیدن مردم، شاهد ظهور و رشد رویکردی هستیم که بر اساس آن دولت به عنوان متولی وظایف بالا، رشد نموده و توسعه می یابد. این ایده در مقابل رویکرد تحلیلی قرار دارد که با توجه به اینکه بحث امنیت در حوزه های حقوقی (جانی و مالی) در گذشته مطرح بوده اما سرایت و گسترانیدن  آن در قالب امنیت اجتماعی به حوزه های قضایی (پایمال نشدن حقوق افراد در دادگاههای نظام سیاسی)، سیاسی (بحث مشارکت سیاسی در قالب احزاب، مطبوعات، گروهها و سندیکاهها و آزادیها)، اداری (برخورد مناسب اداره جات با مراجعین)، اقتصادی (تأمین شغل، مسکن، رفاه، جلوگیری از تورم زیاد، رفع فقر)، فرهنگی (ازدواج، هنر و برآوردن استعدادها) در دوران جدید اتفاق افتاده است؛ قائل به تعریف این مفهوم در حیطه حوزه غیر دولتی می باشد. مطابق این رویکرد طرح مسایلی چون اهمیت این مسایل ریشه در افزایش فردیت افراد و حقوق آنها ـ با توجه به مسائلی چون موضوعیت یافتن تک تک افراد، آزادی، رفاه، فعلیت یافتن استعدادها و; ـ موید این مدعاست

در این نوشتار ابتدا به مفهوم شناسی پرداخته شده، بعد چارچوب نظری تحقیق و در مرحله بعد موضوع امنیت اجتماعی آمده است. سپس محورها و زمینه های امنیت اجتماعی در قانون اساسی جمهوری اسلامی بر شمرده شده و در نهایت نتیجه گیری مولف آمده است

نکته آخر آنکه این نوشتار «تبیینی» است؛ یعنی صرفاً به تبیین جایگاه امنیت جامعه  و دولت در قانون اساسی جمهوری اسلامی پرداخته شده است

الف. مفهوم شناسی

امنیت

«امنیت» از جمله مفاهیم پچیده‎ای است که ارائه تعریف واحدی از آن به سادگی میسر نیست. «امنیت» پیش از آنکه مقوله ای قابل تعریف باشد پدیده ای ادراکی و احساسی است یعنی این اطمینان باید در ذهن توده مردم، دولتمردان و تصمیم گیران به وجود آید که برای ادامه زندگی بدون دغدغه امنیت لازم وجود دارد [یا نه] (کاظمی، 1352، ص117)

در تعریف «لغوی» امنیت عبارت از «محافظت در مقابل خطر، احساس ایمنی و رهایی از تردید است.» (بوزان، 1378، ص52) در «فرهنگ لغات» امنیت به معنای ایمن شدن، در امان بودن و بدون بیم و هراس بودن آمده است؛ به عنوان مثال در فرهنگ «معین» امنیت به معنای ایمن شدن، در امان بودن و بی بیمی تعریف شده است. (فرهنگ معین، 1363، ص352)، در فرهنگ عمید ایمنی، آرامش و آسودگی (فرهنگ عمید، 1379، ص233) و در فرهنگ «المنجد» اطمینان و آرامش خاطر (فرهنگ المنجد، 1973، ص18) معنا شده است

در مجموع می توان مفهوم «امنیت» را به مصونیت از تعرض و تصرف اجباری بدون رضایت و در مورد افراد، به نبود هراس و بیم نسبت به حقوق و آزادی های مشروع و به مخاطره نیفتادن این حقوق و آزادی ها، و مصون بودن از تهدید و خطر مرگ، بیماری، فقر و حوادث غیرمترقبه و در کل هر عاملی که آرامش انسان را از بین ببرد؛ تعریف نمود. (Wyne Jones, 1999: 102-4)

امنیت اجتماعی

درون «مقوله» امنیت بحثی قابل طرح است که به بعد داخلی  امنیت برمی گردد. یعنی مسائلی که در حوزه  های متفاوت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، حقوقی و قضایی، افراد جامعه با آن مواجهه هستند. آنها در چارچوب بحث «امنیت اجتماعی» قابل بررسی هستند

گاه ممکن است جایگاه امنیت فردی در مقابل امنیت جامعه مورد سؤال قرار گیرد. «امنیت فردی»، آرامش و آسایشی است که فرد بدون در نظر گرفتن امکانات جامعه و دولت برای خود فراهم می کند. اما «امنیت اجتماعی» عبارت است از «آرامش و آسودگی خاطری که جامعه و نظام سیاسی برای اعضاء خود ایجاد می کند. (سروستانی، بی تا، ص116) به طور کلی «امنیت اجتماعی» به قلمروهایی از حفظ حریم فرد مربوط می شود که به نحوی در ارتباط با دیگر افراد جامعه هستند و به نظام سیاسی و دولت مربوط می شود. این قلمروها می توانند زبان، نژاد، قومیت، اعتبار، نقش اجتماعی، کار، درآمد، رفاه، مشارکت سیاسی، آزادی، اعتقاد و ; باشند

دولت

دولت اجتماعی، انسانی است که در محدوده یک سرزمین مشخص، مدعی انحصار خشونت فیزیکی مشروع به عنوان حق مختص به خود است. (وبر، 1368، 106) به عبارتی دولت عالی ترین مظهر بهره گیرنده از قدرت و حاکمیت است، که در همه جوامع وجود دارد. منظور از دولت در این نوشتار صرفاً قوه مجریه نیست بلکه نهادهای دیگر حکومت، هیأت وزارء، سه قوه و کل نظام سیاسی و حکومت را هم در برمی گیرد. (پهلوان، 1379، ص 277)

دولت  حداکثری یا گسترده

گسترش حضور و نفوذ قدرت دولت در عرصه های گوناگون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است که به معنای وسیع شدن حوزه هایی است که دولت در آنها دخالت و نقش آفرینی می کند. در دولت حداکثری خیلی از مسایل مردم به دولت ارتباط پیدا می کند؛ از کار و اشتغال و غذا و اقتصاد گرفته تا آزادی، ازدواج، تفریح، سرگرمی و مشارکت سیاسی و ; (Migdal, 1988: 10)

نظام سیاسی

مجموعه ای از ترتیبات شکل یافته که درمجموع به تدوین و اجرای تصمیماتی می پردازد که در تمام جامعه قابل اجرا است. (ژان بلاندل، 1378، ص32). به عبارت دیگر نظام سیاسی مجموعه  ای از نهادها و سازمانهاست که با صورت بندی و شکل خاصی به اجرای برنامه ها برای رسیدن به اهداف ترسیم شده در قانون اساسی خود می پردازد. نظام سیاسی به دلیل داشتن حق مشروع اعمال قدرت، از افراد تحت حاکمیت خود طلب اطاعت در قبال این تصمیمات می نماید. (آلموند و دیگران، 1376، ص5)

قانون اساسی

قانون اساسی، ساختار رسمی دولت، قدرتها و نهادهای مرکزی حکومت را ترسیم می کند. همچنین حقوق شهروندان و حوزه محدودیت ها و وظایف حکومت در آن مشخص شده است. (قوام، 1373، ص32)

ب. چارچوب نظری

این نوشتار براساس روش نهادگرایی تدوین شده است. «نهادگرایی»، برقواعد، رویه و سازمانهای رسمی حکومت تمرکز می کند (مارش و استوکر، 1378، صص 102-101) «نهادگرایی» در واقع علم دولت است. (همان، ص106) «نهادگرایی» به عنوان یک روش تحلیل سیاسی دارای سه رهیافت: 1 توصیفی ـ استقرایی 2 رسمی ـ حقوقی            3 تاریخی ـ تطبیقی است

«رهیافت رسمی – حقوقی» به عنوان الگوی حاکم بر روش شناسی انتخاب شده که در آن قانون اساسی به مثابه متغیر مستقل و ابعاد متفاوت امنیت اجتماعی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. در این رهیافت قانون اساسی به عنوان مبنا و به اصطلاح مادر قوانین که معیار عملکرد نهادهای سیاسی است مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل نهادگرایان قرار می گیرد. در این رهیافت از خلال قوانین عمومی و سازمانهای رسمی حکومتی (به صورت حوزه ای) به مطالعه شکل، ماهیت، ساختار و عملکرد آنها می پردازد. از طریق نهادهای سیاسی به مطالعه دولت و ماهیت فلسفه سیاسی حاکم پرداخته می شود

قانون اساسی که با توجه به نظریه  نهادگرایی مورد بررسی قرار گرفته بیانگر شالوده محتوایی و ساختار نظام سیاسی ایران است از درون آن می توان به عنوان مثال مسائلی چون هدف نظام سیاسی و در نتیجه ابعاد امنیت اجتماعی را استخراج کرد. حقوقی که در قانون اساسی برای تک تک افراد ترسیم شده از وظایف دولت به شمار می آید که در رهیافت نهادی مورد بررسی قرار می گیرند

از آنجا که حوزه حقوق، اصول و اهداف مصرح در قانون اساسی ملهم از اندیشه های سیاسی اسلام و ایدئولوژی انقلاب اسلامی است در ابتدا به این بحث (اندیشه های سیاسی اسلام در ارتباط با دولت و وظایف آن) پرداخته می شود بعد، با توجه به قانون، ابعاد امنیت اجتماعی که همان «نهادگرایی» است استخراج می شود. به عبارت دیگر از آنجا که محور تأمین امنیت جامعه است بحث دولت از لحاظ اندیشه ای از منظر متفکرین اسلامی به صورت اجمالی در ابتدا مورد بررسی قرار می گیرد

در یک تقسیم بندی نظام ها از لحاظ محتوایی به دینی و غیر دینی (سکولار و لائیک) تقسیم می شوند هر کدام از این نظام ها تعریف خاصی از نظام سیاسی و مؤلفه ها و اهداف آن می دهند. عمده جوامع اسلامی به عنوان جوامعی دینی به دنبال ایجاد نظام های سیاسی دینی هستند. نظام سیاسی دینی در جوامع اسلامی برگرفته از اندیشه ها و تفکرات سیاسی خاصی است. در نظام جمهوری اسلامی به عنوان نظامی دینی که برگرفته از اندیشه های سیاسی شیعه است مقوله «امامت و رهبری» جایگاه مهمی دارد. امامت و رهبری از اصول دین و از ستون های پایه ای مذهب آن به شمار می آید. این مسأله هم در شرع (نقل) آمد. و هم از نظر عقلی توسط اندیشمندان مسلمان به اثبات رسیده است که در ادامه برخی از آنها ذکر خواهد شد

1 دولت از دیدگاه اندیشمندان مسلمان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله فرو بردن خشم در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله فرو بردن خشم در pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله فرو بردن خشم در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله فرو بردن خشم در pdf

فرو بردن خشم  
مراتب غضب  
عوامل خشمگین شدن فرد  
2  -مجادله و مناقشه :  
3  – مزاح و شوخی نسنجیده :  
4  -  تکبر و برتری طلبی  ناروا بر دیگران  :  
5  – کسی را با صفتی ناپسند نام بردن :  
6  – غفلت  از پیامدهای  خشم و غضب:  
آثار و پیامدهای خشم  
از عواقب و پیامدهای  بسیار خطرناک خشم و غضب می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد.  
1) تضعیف  دین و تقوی  
2)  آسیب جسمانی :  
3)  تفرقه و هم پاشیدگی  
خشم مشروع  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله فرو بردن خشم در pdf

مولوی محمد رضا رخشانی استاد دارالعلوم مکی زاهدان

سخنان پیامبر اسلام

فرو بردن خشم

گفت از خشم خدا چه بود امان                گفت ترک خشم خویش اندر زمان

فروبردن  خشم و خویشتن داری از عادات و اخلاق بسیار پسندیده‌ای است که اسلام پیروان خود را بدان  تشویق می‌کند.  قرآن کریم در  تذکره‌ی بهشتیان سخن از  کنترل‌کنندگان  خشم و غضب  به میان آورده و  به آنان نوید  بهشت داده  است : « و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس» { آل عمران : 134 }

و  آنانی  که خشم خود را فرو می‌خورند و از مردم گذشت می‌کنند;

خشم در حقیقت نیرویی است دفاعی که خداوند  برای پاسداری و حراست از حق در نهاد انسان به ودیعت گذاشته است این نیروی محافظ باعث تحریک درون  انسان می‌شود  و خطرات را از او دور می‌سازد،  نیروی خشم و غضب از قلب سر چشمه می‌گیرد ؛ خشم یعنی به جوش آمدن خون در قلب به خاطر انتقام، پس انتقام غذایی است برای قدرت خشم که لذت خود را در آن می‌بیند و جز با آن آرام نمی‌گردد،

این نیروی مثبت که باعث حفظ دین ، آبرو و جان  به شمار می‌رود و انسان  مسلمان  را در راستای دفاع از دین در مقابل تجاوز ستمگران و دسیسه های استعمارگران یاری می‌کند؛ هر گاه از محور اصلی خود خارج شود به یکی از رذایل اخلاقی تبدیل می‌شود،  خشمی که بر اثر خودخواهی به وجود  آید ناگهان برافروخته و زبانه خواهید کشید ،  رگها و مغز طوری پر از دود تیره و پریشان خواهدشد که نیروی عقل اختلال پیدا کرده  و در انجام وظایف خود  ناتوان می‌شود پس مانند غار تنگی که پر از آتش شود و راه زبانه کشیدن برآن  تنگ باشد، ناگهان زبانه‌ای از آن بلند می‌شود که خاموش ساختن آن بسی دشوار و هر چه بدان  نزدیک  گردد طعمه‌ی  حریق و  بر قدرت و نیروی آن خواهدافزود

نفس انسان هم وقتی از خشم و غضب بر افروخته شد از دیدن صلاح و فلاح خود کور و از گوش دادن به پند و اندرز خودداری  کرده، هر  پند و اندرزی به گوش وی برسد، ماده خشم و غضب او خواهد شد؛ این نوع افراد در صورتی که قدرت  انتقام داشته باشند ، به اعمال خشونت متوسل می‌شوند و اگر مجال  انتقام نیابند، خشم به درون شان  ریخته و به صورت عقده‌های روحی و کینه در می‌آید و این کینه ی تغییر  شکل یافته  غضب است  که به صورتهای گوناگون ظاهر می‌گردد که از مهمترین  مظاهر آن حسد ،  دروغ ، تهمت ، شماتت ، تحقیر و بد زبانی است

به راستی  خشم یک نوع دیوانگی است  شما به کسی که زیاد خشمگین  شده  نگاه کنید ، چشمانش  مثل کاسه‌ی خون سرخ شده ، تمام بدنش می‌لرزد ،  خون در صورتش  جمع شده و سخنان  زشت با سختی  از دهانش بیرون می‌پرد و اطوار و  حرکات دیوانه وار خطرناکی از او سر می‌زند که درست  شبیه یک دیوانه است

مراتب غضب

 اول : حد وسط و اعتدال که انسان  در راستای  دفاع از خود ،  حیثیت ، حقوق مردم ، یاری ستمدیده و …  خشمگین  گردد ، در  واقع هدف  از  آف‍رینش نیروی خشم در  همین  رابطه  است  که  لازمه  ایجاد امنیت  و آبادانی نظام اجتماعی  انسانی  به شمار می‌رود، و رقابت و رویارویی  با متجاوزان به حقوق ،آزادی  و امنیت دیگران  و تلاش برای دفاع از  ارزشهای دینی  و انسانی  خویش  خشمگین نشوند در معرض آسیب‌های  جدی  قرارخواهد گرفت ، اگر  افراد در  دفاع از ارزشهای  ایمانی  انگیزه دفاع و خشم نداشته باشند ، نسبت به ناموس  خویش غیرت و شهامت را کنار بگذارند  قطعاً با رسوایی معنوی و اجتماعی  مواجه می‌شوند و  فساد و بی‌بند و باری گسترش  خواهد یافت و فرهنگ  حیوانات  بر انسان ‌ها  تسلط می‌یابد. اینجاست  که امام شافعی ـ رحمه ‌الله  ـ می‌فرمایند: «خشم هرکسی را برانگیزند واو خشمگین نشود، از  چهارپایان بدتراست. خداوند متعال در قرآن کریم  ارشاد می‌فرماید : « و لو لا دفع الله الناس بعضهم  ببعض لفسدت  الارض و لکن الله  ذو فضل علی العالمین» { البقره : 251}

 و اگر  خداوند برخی از مردم را به وسیله  برخی دیگر دفع نکند، فساد زمین را فرا می‌گیرد، ولی  خداوندنسبت به جهانیان لطف و احسان دارد

 تردیدی نیست  حالت‌های خشمی که در حضرت رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به چشم می‌خورد از همین نوع مثبت و  شایسته  بوده‌است

 در روایتی از امام طبرانی  حضرت انس نقل می‌کند : هیچ گاه  نبی‌مکرم اسلام را ندیدم که انتقام بگیرد، اما هر گاه حرمت  الهی زیر پا گذاشته می‌شد، خشمگین  ترین مردم بود و هر گاه دو امر  به ایشان پیشنهاد می‌شد ساده‌ترین آن دو را بر می‌گزید به شرطی  که خشم  و غضب الهی در آن نباشد و اگر می‌دانست که کاری موجب خشم الهی است، بیشتر از تمامی  مردم از آن کار دوری می‌کرد

 دوم : درجه تفریط  و کوتاهی کردن بدین صورت که این نیرو در انسان از حالیت میانه و طبیعی خارج شود  و بیش از حد سست وضعیت یا به تمام معنی نیست و نابودگردد. در پرتو  تعالیم گوهر بار اسلام ، عقل و تجارب بشری این حالتی  نکوهیده و ناسالم است  و کسانی  که نسبت به جان ، مال، حیثیت و مصالح عمومی بی‌تفاوت ‌اند چه تعبیری  غیر از ترسو و بی‌غیرت  را می‌توان برای شان نام برد

 آری تفریط و دریغ ورزیدن بی‌مورد از اعمال  غضب ، نمایانگر صنعت و ناتوانی  این نیرواست و مسلماً چنین حالت  تفریط آمیزی را که  حکایت از نقص قوه غضب دارد نمی‌توان یک حالت  مطلوب در آدمی دانست  بلکه در حقیقت  یک حالت  نکوهیده  تلقی می‌گردد چرا که فقدان نیروی غضب یکی  از کمبودهای روانی انسان‌ به شمار می‌رود

 خداوند متعال در توصیف اصحاب  حضرت رسول‌اکرم ـ  صلی‌الله علیه  و سلم ـ می‌فرمایند: (والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم ) {فتح : 29}

و کسانی  که با او هستند در برابر کافران تند و سرسخت و نسبت به یکدیگر مهربان  و دل سوزند

همچنین خداوند خطاب به پیامبرش ارشاد می‌‍فرمایند: « جاهد الکفار و المنافقین واغلظ علیهم) {تحریم:9}

  عوامل خشمگین شدن فرد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   156   157   158   159   160   >>   >