سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله تعلیم و تربیت کودکان در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تعلیم و تربیت کودکان در pdf دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تعلیم و تربیت کودکان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تعلیم و تربیت کودکان در pdf

تعلیم وتربیت  
تعلیم و تربیت کودکان  
قابلیت تربیت پذیری  
مکاتبات یادگیری  
اصل :  
1-اصول نسبی هستند ، نه مطلق :  
2-اصول موضوعه هستند ، نه متعارفه :  
3-اصول کشف کردنی هستند ، نه وضع کردنی :  
هدف از تعلیم و تربیت  
راهنمایی در مدارس‌  
آنان که نظر مخالف دارند  
نتیجه گیری  
منابع و ماخذ  

تعلیم وتربیت

یکی از اهداف مهم آموزش و پرورش در هر جامعه ایجاد سازگاری بین فرد و جامعه بوده و لازمه تحقق این هدف دستیابی به شناختی کامل از انسان و آگاهی از چگونگی شکل گیری شخصیت و عوامل تاثیرگذار بر آن می‌باشد. نیل به اهداف فوق مستلزم وجود تشکیلاتی است که بتواند با مطالعه مستمر عوامل تاثیرگذار برفرآیند آموزش به شناسایی نقاط ضعف پرداخته و راه کارهای عملی ومنطقی ارائه نماید. باتوجه به اهمیت و نقش تحقیقات در ارتقاء سطح کیفی فعالیت ها، کشورهای دیگر از مدت های مدید به این مهم پی برده و اقدامات مفید و ارزنده‌ای را به منظور تقویت این بخش انجام داده‌اند به طوری که امروز ما شاهد به ثمر رسیدن آن اقدامات در زمینه های مختلف می‌باشیم. خوشبختانه مسؤولین آموزش و پرورش کشور نیز از یک دهه قبل به ضرورت وجود چنین تشکیلاتی در نظام تعلیم و تربیت پی برده که در پی حمایت های وزیر وقت، پژوهشکده تعلیم وتربیت وزارت و به دنبال آن شورای تحقیقات استان‌ها شکل گرفت

با توسعه وتقویت امرتحقیق و تشکیل شورای تحقیقات استانها تا کنون قریب به 2000 تحقیق در سطح کشور به مرحله اجرا درآمده به گونه‌ای که می‌توان گفت بسیاری از تصمیم گیری های کلان درعرصه آموزش و پرورش براساس تحقیقات و پژوهش‌ها اتخاذ گردیده است

با تاسیس استان گلستان و تفکیک آن از استان مازندران بخش تحقیقات نیز همانند سایر بخش‌ها و کارشناسی‌ها دراستان تشکیل و فعالیت خود را با یک نیرو به عنوان کارشناس مسؤول تحقیقات آغاز نمود به طوری که پس ازگذشت چهارسال بیش از60 عنوان تحقیق در سطح استان و کشور (طرح های ملی) را به مرحله اجرا درآورد. با عنایت به فعالیت های انجام شده و تثبیت جایگاه تحقیقات در نزد کارشناسان استان و بواسطه حمایت های بی دریغ رییس محترم سازمان و مساعدت دیگر عزیزان پست کارشناس مسؤولی تحقیقات به گروه تحقیقات و پژوهش ارتقاء یافته و به دنبال آن ساختمان جدید پژوهشکده تعلیم و تربیت استان احداث و در دوم اسفند ماه هشتاد با حضور جناب آقای اسماعیلی رییس اسبق پژوهشکده تعلیم و تربیت وزارت افتتاح و در اختیارعلاقه مندان به امرتحقیق و پژوهش قرارگرفت

هم اکنون این مرکزباداشتن کتابخانه ای به مساحت 100مترمربع وباحدود6000جلدکتاب و 1500 طرح پژوهشی و پایان نامه کارشناسی ارشد درزمینه های مختلف،سایت اینترنتی و شبکه رشد ، بانک سی دی ، کارگاه رایانه ،کلاس های آموزشی،اتاق تکثیرو تدوین فیلم های آموزشی و پژوهشی وسالن اجتماعات واتاق های اداری آماده ارائه خدمت به فرهنگیان ودانش آموزان وعلاقه مندان به فعالیت های تحقیقاتی می باشد

سخن آخراینکه پژوهشکده تعلیم و تربیت سازمان آموزش و پرورش استان گلستان باتوجه به امکانات وفضای مناسب مطالعاتی و کاری واقع در گرگان-خیابان پنجم آذر-انتهای آذرچهارم آماده ارائه خدمات به تمامی علاقه مندانی که دل درگرو تعلیم و تربیت و سربلندی استان فرهنگ پرورگلستان دارند بوده و از پیشنهادها و انتقادهایی که منجر به ارتقاء سطح کمی وکیفی فعالیت های این مرکزشود استقبال می‌نماید

تعلیم و تعلّم. این مهم است. تعلیم و تعلّم از هر کسى. مابایدیادبگیریم. دیروز اسلام به ماگفت:«حتى‏اگرمى‏توانید براى فراگیرى دانش به چین بروید.» چین آن روز، با آن فاصله! امروز ما هیچ نقطه‏اى از دنیا راپیدا نمى‏کنیم که اگربخواهیم طولانى بودن راه را نشان بدهیم، این‏طور مثال بزنیم که این معنارابرساند. پیغمبر اکرم، آن روز مردم را این گونه به فراگیرى دانش تحریض مى‏فرمود. ما نیز امروز عقیده‏مان همین است. ما باید از همه، معلومات بیاموزیم. منتها علم رابیاموزیم. علم را از آنها بگیریم، نه فساداخلاق را؛ نه آلودگیهارا؛ نه اعتیادهاى مضر را؛ نه بیماریهاى خطرناک را؛ نه این «طاعون امریکایى» که اسمش را «اِیدز» گذاشته‏اند و نه بقیه فسادهاى اخلاقى وغیره‏را. اینها را از آنها یاد نگیرید، اما علمشان را چرا. ؟

محیط جامعه، بایدمحیط آموزش، یادگرفتن‏ویاددادن باشد. البته‏درکنار آموزش، پرورش و تربیت و تهذیب اخلاقى و تزکیه است. اگرماآموزش رادرست انجام دهیم، تزکیه هم در خلال آن هست. این‏جاست که معلّمین باید بفهمند نقششان چیست. در جامعه‏اى که بر محور آموزش مى‏چرخد، معلّم کجاست؟ مرکزآن دایره و محور آن حرکت. در هر کلاسى که هستید، در هر محیطى که هستید اگر در دانشگاه هستید و طرف حساب شما دانشجویان دوره‏هاى عالى هستند، یا در دبیرستان، یا حتّى در دبستان هستید، یا در کودکستان؛ اگر درحوزه هستید، درمحیط تعلیم وتربیت جدید هستید؛ هر جا هستید معلّم محور حرکت جامعه است؛ معلّم معیار کار درست درجامعه است و بایدیاد بدهد. این مهم است. این مهم است که یک نفر چنین نقش برجسته و بارزى را در اداره کشورش و پیشرفت دنیاى محیط خود ایفا کند. در گذشته نگذاشتند این نقش‏درست ایفا شود

مترتّب براین، حرمت معلم در محیط درسى، رابطه دانش‏آموز با معلّم و حرمت معلّم در محیط اجتماعى و تکریم مردم نسبت به معلّم است. وقتى در جایى عدّه‏اى حضور دارند و کسى مى‏گوید: «فلان شخص معلّم است»، آن گروه باید به آن معلّم احترام کنند و نسبت به شأنش احساس تعظیم وتجلیل داشته باشند. امروز تکلیف مهم مردم، این است که به محیط تعلیم و تعلّم کمک‏کنند؛ هر کس به هر نحوى که مى‏تواند. کسى نمى‏تواند بگوید «امروز کشورما از لحاظ تعلیم و تربیت هیچ نقصى‏ندارد» نه. انصافاً نقصهاى زیادى هست. ما از اوّلِ انقلاب تا کنون، از دستگاههاى مسؤول، مرتّب آمار مدرسه سازى دریافت مى‏کنیم. درست هم هست. اما باز هم وقتى نگاه مى‏کنیم، مدرسه‏هاى ما، در بعضى از نقاط، دوشیفتى و سه شیفتى است؛ آن هم با مشکلات زیاد و امکانات کم! این، یک نقیصه بزرگ است. چه‏کسى باید این نقیصه را برطرف کند؟ من عرض مى‏کنم: مردم. پولدارها و متمکّنین باید در رفع این نقیصه بکوشند. متمکّنین جامعه مانمى‏توانند معلّم درست کنند. دولت باید مقدّماتش رافراهم کند تا معلّم درست شود. البته‏باب تربیت مدرس و تربیت معلّمینِ حرفه‏اى و فنّى، براى خودش باب جداگانه‏اى است که واقعاً تلاش زیادى لازم دارد. اما متمکّنین، فضاى آموزشى‏که مى‏توانندبه‏وجود آورند؛ مدرسه که مى‏توانند بسازند. من عرض مى‏کنم: امروز این امر براى کسانى‏که مى‏توانند به آموزش و پرورش کمک کنند، یک وظیفه است. باید درشهرهاى مختلف کشور و نقاط دور و نزدیک، مدرسه ایجاد کنند و بسازند. امروز در خودِ تهران، مدرسه کم داریم. البته در چند سال اخیر، افراد خیّر از این کارها، کم‏وبیش کرده‏اند. دولت هم تلاش زیادى کرده‏است؛ امّا این روند باید ادامه پیداکند. در هر محله و شهرک جدیدالاحداث، دو باب، سه باب، پنج باب، گاهى ده باب و شاید هم بیشتر، مدرسه لازم است. این تکلیف را باید خودِ مردم متعهّد شوند و انجام دهند. البته مردمِ متوسّط و مردم طبقات پایین‏تر ما، غالباً براى این امور خیر، دست و دل بازترند. خطاب من به متمکّنین است؛ به‏کسانى است که پول دارند و به کسانى است که درآمدهاى نسبتاً خوبى دارند. اینها باید این کارها را بکنند و به کمک آموزش و پرورش بشتابند، تا محیط، محیط تعلیم وتربیت شود

تعلیم و تربیت کودکان

در این مباحث ، تعریفی از آموزش و پرورش و یادگیری ارائه داده و عوامل موثر بر یادگیری را توضیح می دهیم
آموزش ، انتقال اطلاعات ، معلومات ، مهارتها و تجارب به افراد است . منظور از پرورش ، به فعل در آمدن استعدادها و قابلیتهای ذهنی و فطری افراد است
آموزش، باید وسیله ای برای پرورش باشد. به عبارت دیگر ، ما با انتقال اطلاعات و معلومات ، پرورش فرد و شکوفایی استعدادهای بالقوه ، زمینه های پرورش تفکر و رشد وی را تسهیل می کنیم
در حقیقت، پرورش به معنای هدایت جریان رشد کودک به سمت مطلوب و کمال می باشد. بنابراین ، چنانچه آموزش به درستی صورت بگیرد ، تفاوتی با پرورش ندارد. آموزش صحیح ، همان پرورش است . در سیستم آموزشی، ذهن دانش آموزان نباید انباشته از اطلاعات باشد ، بلکه باید از طریق ارائه اطلاعات ، موجبات پرورش فکری و شخصیتی آنها فراهم شود. به قول یکی از دانشمندان : دانش آموز را ذهن پرورده باید ، نه مغز انباشته!
پرورش ، موجب تسهیل جریان رشد می گردد، رشد بیشتری را در فرد به وجود می آورد، فرد از طریق آن به کمال مطلوب می رسد ، حرکت از نقصان به سوی کمال است
عده ای معتقدند که آموزش وسیله ای برای پرورش است ، یعنی از طریق انتقال معلومات و مهارتها، می توان پرورش شخصیت و جنبه های رشدی فرد را محقق ساخت
دیدگاههایی نیز وجود دارند که بین آموزش و پرورش تفاوتی قائل نیستند. این دیدگاه ها معتقدند که چنانچه آموزش به درستی صورت پذیرد ، همان پرورش است

  آموزش بر پرورش مقدم است ، اما پرورش، هدف اصلی آموزش است

یکی از ارکان بسیار مهم آموزش و پرورش، یادگیری است. یادگیری، تغییرات کم و بیش دائمی در رفتار بالقوه فرد، در اثر تجربه می باشد. بنابراین، تغییرات یادگیری نسبتاً پایدار بوده و ناگهانی نیستند. تغییر در رفتار، بالقوه است ، یعنی احتمال دارد که فرد چیزی یا مطلبی را یاد گرفته ، اما نشان ندهد . این تغییرات ، در اثر تجربه رخ می دهد ، به این معنا که دانش آموز باید با محیط خود در تعامل باشد ( تأثیر بپذیرد و تأثیر بگذارد ) تا مطلبی را یاد بگیرد
دانش آموز را ذهن پرورده باید ، نه مغز انباشته . طریق ارائه اطلاعات موجبات پرورش فکری و شخصیتی وی فراهم در امر یادگیری ، اولویت با تغییر رفتار است . بنابراین ، در مقاطع مختلف باید با اعمال یافته های رشدی و روانشناسی یادگیری ، از طرق مختلف به تغییر رفتار دست یافت
نکته مورد توجه ، این است که در یادگیری ، آمادگی دانش آموز ، مدنظر قرار گیرد . آمادگی ذهنی و عاطفی ، باید با استفاده از اطلاعات و معلومات ایجاد شود
عوامل موثر بر یادگیری عبارتند از : فضاهای آموزشی که باید شاد و پرنشاط باشند تا دانش آموز در آنها احساس امنیت عاطفی نماید ، انگیزه ، علاقه ، رغبت ، نگرش مثبت ، پشتکار ، تشویق ، هدف ، روشهای تدریس متناسب با طرز تفکر و سطح تواناییهای فرد و ;

  قابلیت تربیت پذیری

انسان ذاتاً تربیت پذیر است و اگر این ویژگی وجود نداشت ، تعلیم و تربیت برای او قابل تصور نبود
موجودات عالم از نظر تعلیم و تربیت ، دو دسته اند : موجوداتی که مثل حیوانات ، وجود و کمال متقارنی دارند و موجوداتی که مثل انسان وجودشان بر کمال تقدم دارد و در اثر تعلیم و تربیت به کمال می رسند . هدف تربیت ، کمال است

  در این مورد با دو موضوع بسیار مهم سر و کار داریم

1-تربیت : در اینجا ، باید دید که چه کسی تربیت می شود ؟ و با ماهیت انسان ، طبیعت ، انگیزه ها ، نیازها ، علائق و استعدادها سر و کار داریم . انسان تربیت پذیر است
2-استعداد : استعدادهای بالقوه انسان به استعدادهای بالفعل تبدیل می شوند و این ، همان پرورش است . این امر از طریق ایجاد شرایط لازم، فرصتهای یادگیری ، محیطهای آموزشی مناسب و تداوم این عوامل ، امکان پذیر می باشد

  مکاتبات یادگیری

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله تفسیر زیارت عاشورا در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تفسیر زیارت عاشورا در pdf دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تفسیر زیارت عاشورا در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تفسیر زیارت عاشورا در pdf

مقدمه  
برداشت کلی  
تفسیر زیارت عاشورا  
منابع و مأخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تفسیر زیارت عاشورا در pdf

                 ·        برداشت از کتب ادعیه ، راز نیایش منتظران (آیت الله موسوی اصفهانی ) و…

                 ·        حسینی ، سید محمد ، بررسی کوتاهی پیرامون زیارت . تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی ،

                 ·        سیاهپوش ، سید محمود ، پرتوی از زیارت عاشورا  .تهران: نشر ابجد ،

                 ·        طهرانی ، ابوالفضل ، شفاء الصدور فی شرح زیاره العاشورا . قم : سید علی موحد ابطحی ،

                 ·        عزیزی تهرانی ،  علی اصغر  ،  شرح زیارت عاشورا  . قم  : نشر دارالصادقین ،

محدثی ، جواد  ، زیارت عاشورا ، مقاله چاپ شده در روزنامه جمهوری اسلامی

 

مقدمه

در فضیلت زیارت امام حسین (ع) در روز عاشورا ، روایات و احادیث زیادی نقل شده است ، ازجمله روایتی که از امام باقر (ع) در ابتدا و مقدمه زیارت عاشورا آمده است و ثواب ملاقات خداوند در روز قیامت را همراه با دو هزار حج و دوهزار عمره و دوهزار جهاد به زوار مخلص آن حضرت بشارت داده است

خاصه آنکه این حج و عمره و جهاد از ثواب اعمالی برخوردار است که در خدمت رسول خدا (ص) و ائمه طاهرین باشد . یعنی هیج انحراف و توسل به غیر خدا در انجام این اعمال وجود نداشته و از ثواب کامل برخوردار گردیده است

از امام صادق (ع) هم روایتی در کامل الزیارات آمده است که مضمون آن چنین است

“ همانا زیارت حسین (ع) از هر عمل پسندیده ای ارزش و فضیلتش بیشتر است ، زیرا این زیارت در حقیقت ، مدرسه ای بزرگ و عظیم است که به جهانیان درس ایمان و عمل صالح می دهد و گوئی روح را بسوی ملکوت خوبی ها و پاکدامنی ها و فداکاری ها پرواز می دهد

هرچند عزاداری و گریه بر مصائب امام حسین (ع) ارزش و معیاری والا دارد لکن باید دانست که همه این زیارات ، گریه ها و غم گساری ها ، فلسفه دین داری ، فداکاری و حمایت از قوانین آسمانی را به ما گوشزد می کند

هدف این برنامه های انسان ساز جز این نیست و نیاز بزرگ ما از درگاه حسینی آموختن انسانیت و خالی کردن دل ، از هر چه غیر خداست

بحول و قوه الهی هدفمان  آن است که  برداشتی عارفانه از زیارت معروفه عاشورا را ارائه کنیم و بر این اساس از نظرات مفسران و صاحب نظران ، استفاده نموده سعی به بالابردن شناخت در محتوای مطالب داشته ایم

از خداوند متعال می خواهیم ما را به ولایت ائمه اطهار خاصه صاحب این زیارت محشور بگرداند و با هدایت و کرامت خود به ما معرفت و شناخت بیشتر عنایت فرماید تا شاید به برکت اعتصام به عترت ، تقرب خداوند میسّرگردد

برداشت کلی

با صلوات بر پیامبر اعظم ، محمد بن عبدالله (ص)

آنچه به عنوان نکات برجسته زیارات ، بخصوص زیارت عاشورا ، مورد توجه محققین و مفسرین می باشد ، توجه و تاکید خاصی است که به جهت گیری مکتبی انسان اشاره داشته است ، که در نهایت بیان کننده دیدگاه و جهان بینی فرد است که از لوح دل عشاق به زبان جاری شده و مداومت بر آن اعتقاد که ملکه ی نفس آدمی می گردد ، علاوه بر هدایت عملی انسان ، بعنوان هشدار و تذکر بر او جلوه می کند تا با اعلام وابستگی فرد موحد ، مشخص کننده جبهه و مرام اعتقادی وی باشد و او را از دیگران متمایز نماید

بدیهی است وقتی فرد خود را به یک گروه و جریان فکری می سپارد آنهم گروه و جبهه تایید شده ای که هدایتِ امامت را به دنبال داشته و با قبول ولایت ، زندگی دنیوی و اخروی خود را بیمه می نماید، حتما فرد به فکر وادار می شود که گروه مورد نظر چگونه گروهی است ، خصوصیات این گروه کدامند و چه ویژگیهائی دارند ، او به عنوان یگ پیرو باید چه ویژگیهائی داشته باشد

برابر  این آگاهی با مشخص نمودن موضع خویش سعی در تقویت راه و مرام خویش خواهد داشت

اصولاً مشخص کردن جبهه اعتقادی فرد ، دارای ضرورتی حتمی و واجد اهمیت بسیار است و فرد با تعیین این جبهه به کم و کیف کار خود در قالب زمان آگاه شده ، قدرت تشخیص و تمیز پیدا می کند و به عنوان یک وظیفه به تعهدات مکتب اعتقادی خویش وفادار خواهد ماند

 همه این مسائل می تواند انسان را از پوچ گرائی و بی هدفی نجات داده و حقیقت و حقانیت وجود زندگی را به او بنمایاند

زیارت عاشورا دارای چنین خصوصیت مهمی است که فرد موحّد در فرازهای گوناگون آن ، مرتب از علاقه و علل وابستگی خود به جبهه حق و برائت و عدم پیوستگی خود  نسبت به جبهه باطل سخن  می گوید و خود را با تمام وجود آماده و تشنه هر گونه همراهی و همکاری و فداکاری در راه حق و مقابله و مبارزه باطل اعلام می دارد

تفسیر زیارت عاشورا

شیخ ما ثقه الاسلام نورى رحمه الله فرموده : اما زیارت عاشورا ، پس در فضل و مقام آن بس که از سنخ سایر زیارات نیست که به ظاهر از انشاء و املاى معصومى باشد هر چند که از قلوب مطهره ایشان چیزى جز آنچه از عالم بالا به آنجا رسد بیرون نیاید بلکه از سنخ احادیث قدسیه است که به همین ترتیب از زیارت و لعن و سلام و دعا از حضرت احدیت جلت عظمته به جبرئیل امین و از او به خاتم النبیین صلى الله علیه و آله رسیده و به حسب تجربه مداومت به آن در چهل روز یا کمتر در قضاى حاجات و نیل مقاصد و دفع اعادى بى‏نظیر است [1][1][1]

                               بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا خِیَرَهَ اللَّهِ وَ ابْنَ خِیَرَتِهِ) السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ‏السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ‏السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَالسَّلاَمُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ عَلَیْکُمْ مِنِّی جَمِیعاً سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ

 در اولین فراز زیارت عاشورا ، عبارات سلام جلوه گر است . با سلام بر امام حسین (ع) علاوه بر ادای احترام و خضوع و خشوع خود ،ارتباط با امام شهید را با گروهی از حق طلبان  (جبهه حق)مشخص می کنیم تا اعتقاد خود را که همان محتوای سلام است اظهار نمائیم

سلام بر حسین(ع) فرزند رسول خدا، علی مرتضی،زهرای اطهر (رهبران بزرگ نظام توحید و انسان های کامل)و سپس بر خونی که خدایش خونخواهی،خون تو خواهد کرد و پسر کسیکه خدا خونخواه اوست.   [2][2][2]

با فهم کلمه ثار در این زیارت و دیگر دعاها برجسته ترین جبهه گیری تاریخی اجتماعی را اعلام می نماییم و وراثت وی را بعنوان حجت خدا در زمین ،رهبر بزرگ نظام توحیدی وارث رسولان و ابلاغ کنندگان و پیام آوران نظام توحید را مطرح می نماییم

و سلام بر کشته ای که خون کسانش ریخته شده است.این جمله می تواند ، ما رابه خصوصیات و چگونگی عمل رهروانش آگاه نموده، الگوی عملی ما در زندگی دنیوی باشد تا بفهمیم چگونه می توان یاور حسین شد و چه سان یاوری او را به انجام رساند

ما در این زیارت به حسین (ع)بعنوان فرزند رسول خدا و فرزند امیرالمومنین و فرزند بهترین زنان عالم سلام می دهیم

 سلامی نه بر مبنای مسایل و خصوصیات خانوادگی و خونی ونژادی که در اسلام جایی ندارد و بلکه سلام در این مفهوم به حسین (ع)یعنی وارث ارثیه حقیقی و با شکوه و با عظمت آنها که رهبری الهی و امامت توحیدی آنها جز یقین ثابت ،اخلاص ، شرافت ، صبر و صفا و….  جایگاه دیگری ندارد

زائر در این جا بیان می کند که جبهه اعتقادی وی در تاریخ کدام است ، از زمره ی چه کسانی است و از چه کسانی می خواهد باشد

مفسرین نوشته اند این فراز از دعا فراز تصدیق است و منطبق بر قسمت اثبات و تصدیق کلی   “ لا اله الی الله” ،   چرا که در جملات بعدی از واقعه کربلا بعنوان بزرگ ترین مصیبت وارده بر خود و به جمیع مسلمانان از همان زمان تا زمان های بعدی و حتی تا فرداها وحتی به عنوان بزرگ ترین مصیبت برای اهل آسمان ها یاد می کند

این تصدیق یک تصدیق عادی نیست بلکه یک اعتقاد قوی است که نفی و طرد کسانی را مطرح می کند  که روبروی حسین (ع) و مکتب او قرار گرفته اند

می خواهد بگوید : “ نمی شود گفت هم حسین حق بود و هم یزید ”

و هیچ توجیهی هم بر دغل کاری و نیرنگ های یزیدی نمی توان افزود تا اعتقادش  به پوچی  متمایل نشود

بنابر این توجه است که با خاتمه فراز تصدیق ، فراز نفی خود را  همزمان آغاز می کند

 یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّهُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصِیبَهُ بِکَ (بِکُمْ) عَلَیْنَا وَ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ الْإِسْلاَمِ‏وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصِیبَتُکَ فِی السَّمَاوَاتِ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ

 رزیه در اصل به معنی نقص است و مصیبت ، لابد به نقیصه در اموال و انفس و ثمرات خواهد شد

زائر در این قسمت وسیع بودن حرکت و قیام را متذکر می شود و بر بزرگی مصیبت بر خود و جمیع اهل این مصیبت ( اهل اسلام )تا کید می کند و می خواهد اعلام کند قیام امامش ، قیام یک فرد و گروه اندک نیست ، که این مصیبت بر فرشتگان و گروه های طرفدار توحید که مقام قرب خداوند را دارند و بر تمام مسلمانان بسیار سنگین و غیر قابل تحمل است

و اما فراز نفی که پس از فراز تصدیق شروع می شود با عبارت فَلَعَنَ اللَّهُ شروع می شود

 فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ‏وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقَامِکُمْ وَ أَزَالَتْکُمْ عَنْ مَرَاتِبِکُمُ الَّتِی رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فِیهَاوَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدِینَ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتَالِکُمْ‏بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ (مِنْ) أَشْیَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ وَ أَوْلِیَائِهِمْ‏

 بلی نفی و بیزاری بر گروهی که طراح و بنیان گذار ظلم و جور هستند و نه تنها این برائت و بیزاری شامل سردمداران ظلم و جور می شود بلکه همه ی آنها که مقام و منزلت شما را ندیده گرفتند و بر کشتن اولاد و اکباد شما قیام کردند حتی زمینه چینان و نه تنها آنها ، که همه پیروان آنها ، و دنبال کنندگان مشی و مرام آنها و حتی دوستان آنها هستند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله جامعیت قرآن از دیدگاه نهج البلاغه در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله جامعیت قرآن از دیدگاه نهج البلاغه در pdf دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله جامعیت قرآن از دیدگاه نهج البلاغه در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله جامعیت قرآن از دیدگاه نهج البلاغه در pdf

    چکیده       ;
    جامعیت قرآن از نگاه نهج‏البلاغه     ;
    ارتباط قرآن و علوم مختلف      
    دلیل عقلى بر جامعیت قرآن کریم    
    حجیت قرآن کریم در نهج البلاغه و نظریه اهل حدیث   
    منابع       ;

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله جامعیت قرآن از دیدگاه نهج البلاغه در pdf

 [1]. نهج‏ البلاغه، خطبه

[2]. ترجمه و تفسیر نهج‏البلاغه، محمد تقى جعفرى، ج 4، ص 266-

[3]. خطبه

[4]. خطبه

[5]. خطبه

[6]. ترجمه و شرح نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص

[7]. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج 10، ص‏

[8]. فى ظلال نهج البلاغه، محمد جواد مغنیه، ج‏3، ص

[9]. شرح نهج البلاغه، ص

[10]. خطبه

[11]. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج 6، ص 171؛ منهاج البراعه فى شرح نهج البلاغه، میرزا حبیب لله هاشمى خویى، ج 5، ص

 [12]. خطبه،

 

چکیده

 بسیارى از مخالفان قرآن کوشیده‏اند چنین شبهه افکنى کنند که این کتاب آسمانى با دنیاى امروز که عصر پیشرفت علوم و تکنولوژى است، متناسب نیست؛ بلکه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت(صلّى اللّه علیه و آله) است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اکنون همانند کتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد

از این دیدگاه، تئورى جدایى دین از سیاست و در پى آن عدم جامعیت و جاودانگى قرآن کریم داده مى‏شود که مغالطه‏اى بس خطرناک و شائبه‏اى ناپسند است

بدیهى است‏یکى از نشانه‏هاى اعجاز قرآن مجید و از جمله دلایل خاتمیت دین مبین اسلام و برترى آن بر دیگر ادیان، جامعیت و جاودانگى این نسخه الهى است

ما بر آنیم که ادله جامعیت قرآن کریم را از لابلاى سخنان گهربار حضرت على(علیه السلام) در نهج البلاغه استخراج کنیم؛ زیرا بیان حضرت، قطعا دیدگاههاى افراط گرایانه و نیز تفریط گرایانه را رد مى‏کند و نظریه ناب در این باره به منصه ظهور مى‏رسد

جامعیت قرآن از نگاه نهج ‏البلاغه

 جامعیت و جاودانگى قرآن کریم از مهمترین مباحث زیر بنایى، جهت‏شناخت این کتاب الهى و یکى از موضوعات بحث‏انگیز امروزى است. قطعا تشریح و بررسى دقیق و عمیق این موضوع مى‏تواند بر ادعاهاى پوچ در این زمینه خط بطلان کشد

در پرتو مساله جامعیت، موضوع وجود تمامى علوم مختلف در قرآن که از نظریه‏هاى افراطى به شمار مى‏آید حجیت قرآن کریم و نظریه اهل حدیث در این باره و نقد و بررسى این دیدگاه مورد بحث قرار مى‏گیرد

نهج البلاغه، اخوالقرآن و بهترین و نابترین منبعى است که مى‏تواند ره‏پویان طریق را در شناخت صحیح و حقیقى قرآن مجید یارى دهد

در نگاه امیرمؤمنان على (علیه السلام)، قرآن نسخه‏اى جامع و جاودانى است که از نیازهاى بشر براى رسیدن به سرمنزل سعادت و کمال، فروگذار نکرده است. حضرت در موارد گوناگون و به شیوه‏هاى زیبا و حکیمانه به ترسیم این ویژگى پرداخته است ؛ در یکى از خطبه‏هاى نهج‏البلاغه [1] با استناد به آیات قرآن، جامعیت آن را بوضوح تشریح کرده است

حضرت بعد از آنکه درباره دو راى مختلف صادر شده از دو قاضى سخن مى‏گوید، با استفهام انکارى مى‏پرسد: «آیا خداوند دین ناقصى فرو فرستاده و در تکمیل آن از آنان مدد جسته است؟ آیا آنها شریک خدایند و بر خدا لازم است‏به گفته ایشان رضایت دهد؟ یا اینکه خداوند دین را کامل نازل کرده، اما پیغمبر (صلّى اللّه علیه و آله) در تبلیغ و اداى آن کوتاهى ورزیده است؟»

آنگاه با استشهاد به آیات قرآن بصراحت‏به این شبهه پاسخ مى‏دهد: والله سبحانه یقول: « ما فرطنا فى الکتاب من شى‏ء »  و قال: «فیه تبیان لکل شى‏ء » و ذکر ان الکتاب یصدق بعضه بعضا، و انه لا اختلاف فیه فقال سبحانه

«و لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا »

خداوند مى‏فرماید: «در قرآن از هیچ چیز فروگذار نکرده‏ایم» و نیز مى‏فرماید: «در قرآن بیان همه چیز آمده است» و یاد آور شده است که آیات قرآن، یکدیگر را تصدیق مى‏کنند و اختلافى در آن وجود ندارد، چنانکه مى‏فرماید: «اگر قرآن از ناحیه غیر خدا بود، اختلافات فراوانى در آن مى‏یافتند.»

مرحوم طبرسى رحمه الله در ذیل آیه 38 سوره انعام به ذکر یکى از این اقوال پرداخته، مى‏نویسد: «مراد از کتاب، قرآن است؛ چرا که شامل جمیع نیازهاى دنیوى و اخروى آدمى است؛ چه مفصل بیان شده باشد و چه مجمل؛ اما مجمل آن در لسان پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله) تشریح شده و حق تعالى ما را مامور به تبعیت از او کرده است؛ چنانکه فرمود

«و ما اتیکم الرسول فخذوه و ما نهیکم عنه فانتهوا

و شما آنچه را رسول حق دستور مى‏دهد(منع یا عطا مى‏کند) بگیرید و هرچه را نهى مى‏کند، واگذارید.»

بنابراین، قرآن مجید از بیان معارفى که موجب سعادت حقیقى انسان در دنیا و آخرت مى‏باشد، فروگذار نکرده است

علامه طباطبایى در تفسیر آیه 82 نساء پس از برشمردن مفاهیم آیه مى‏نویسد: «از آنجا که قرآن اختلاف قبول نمى‏کند، تغییر و تحول، نسخ و باطل و غیره را هم نمى‏پذیرد؛ از این رو لازم مى‏آید که شریعت اسلامى تا روز واپسین استمرار داشته باشد.»

حضرت در ادامه خطبه 18 در چندین عبارت بسیار زیبا در حالى که ظاهر و باطن قرآن را معرفى مى‏کند، تاییدى دیگر بر جامعیت قرآن ارائه مى‏دهد

«ان القرآن ظاهره انیق و باطنه عمیق»

ظاهر قرآن زیبا و شگفت آور و باطن آن ژرف و پرمایه است، پس عموم و خواص مردم مى‏توانند بهترین و بیشترین بهره را از این کتاب ببرند

استاد محمد تقى جعفرى در این خصوص مى‏نویسد: «مقصود از عمق معانى، دشوار بودن و حالت معمایى نیست، بلکه قرآن همه مسائل نهایى مربوط به انسان و جهان را در آیاتى که کلمات آن ساده و زیباست، مطرح کرده است. از طرفى، عبارت بعدى امام(علیه السلام) که مى‏فرماید: لا تفنى عجائبه و لا تنقضى غرائبه و لا تکشف الظلمات الا به؛ «نکات شگفت آور آن فانى نگردد و اسرار نهفته آن پایان نپذیرد و هرگز تاریکیهاى جهل و نادانى جز به آن رفع نشود.»، حاکى از استمرار جاودانى محتویات قرآن است.» [2]

امام (علیه السلام) در یکى دیگر از سخنان حکیمانه خویش مى‏فرماید: واعلموا انه لیس على احد بعد القرآن من فاقه ولا لاحد قبل القرآن من غنى [3] ؛ «آگاه باشید! هیچ کس پس از داشتن قرآن، فقر و بیچارگى ندارد و هیچ کس پیش از آن، غنا و بى نیازى نخواهد داشت.»

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله جاذبه های توریستی نیشابور در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله جاذبه های توریستی نیشابور در pdf دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله جاذبه های توریستی نیشابور در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله جاذبه های توریستی نیشابور در pdf

قدمگاه ، سرزمین شادمانه های نیشابور  
قدمگاه:  
دیگر اماکن قدمگاه :  
دهکده چوبین  
بازار تاریخی نیشابور  
آرامگاه ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری (خیام نیشابوری)  
آرامگاه کمال الملک  
آرامگاه عطار نیشابوری  
موزه ( نیشابور )  
موزه خیام ( نیشابور )  
موزه حیات وحش نیشابور  
منابع :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله جاذبه های توریستی نیشابور در pdf

بروشور های نوروزی اداره میراث فرهنگی خراسان رضوی ، نوروز

مولوی ، عبدالحمید ، آثار باستانی خراسان جلد اول ، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ،

گرایلی ، فریدون ، نیشابور شهر فیروزه ، خاوران ،

مدیح ، عباسعلی ، نیشابور و استراتژی توسعه ، شهرفیروزه و نوای غزل ،

قدمگاه ، سرزمین شادمانه های نیشابور

 در طول تاریخ اسلامی ، در بسیاری از ممالک اسلامی مکانهای متعددی به نام (( قدمگاه )) یا محل و جایگاه قدم پیغمبر (ص ) و ائمه اطهار ( ع ) شهرت یافته اند که مشهورترین آنها قدم الشریف در قبه الصخره ی بیت المقدس است که قدمگاه حضرت محمد است که از آنجا به معراج رفته است. وجه تسمیه ی قدمگاه رضوی نیشابور سنگ مربعی شکل سیاه رنگی است که ابعاد آن تقریبا 50*50 است

قدمگاه

شهر قدمگاه هم اکنون مرکز بخش زبرخان شهرستان نیشابور میباشد که در 24 کیلومتری شرق نیشابور قرار دارد . و در کنار بزرگراه آسیایی نیشابور – مشهد واقع شده است. یاقوت حموی سفرنامه نویس معروف از این مکان با نام قریه ی حمراء نام میبرد و همچنین شیخ صدوق از آن با عنوان سرخک یاد می کند. اگر به بالای تپه های مجاور قدمگاه برویم علت را متوجه میشویم. چون خاک عمده ی این منطقه از جنس رس میباشد که سرخ رنگ است و خاکی مناسب برای سفالگری. در بسیاری از متون هم از این منطقه با نام اسپریس یاد شده است که به خاطر جاری بودن مجموعه قنات های اسپریس بوده است و همواره در مسیر شاهراه ارتباطی بین نیشابور و مرو اولین منزلگاه مسافرین بوده است. که پس از حضور حضرت امام رضا ( ع ) در این مکان و رقم خوردن شادمانه ترین لحظات مردم نیشابور به احترام قدوم ایشان به قدمگاه شهرت یافته است

باغ قدمگاه در زمان شاه عباس اول صفوی احداث شده است و به دستور وی 28 درخت کاج نیز در آن زمان در آن کاشته شده است . ( که البته کتابخانه ی آستان قدس سالها بعد یعنی در زمان اوایل پهلوی به خدمت این درختان رسید و میتوانید این درختان را در قفسه های کتابخانه ی آستان قدس رضوی ببینید. البته اگر پس از جایگزین کردن قفسه های فلزی آنها را دور نینداخته باشند ! ) و پایان ساختمان بقعه ی قدمگاه و حمام و رباط جدول کشی باغ مربوط به شاه سلیمان صفوی بسال 1091 هجری قمری است. این باغ در زمان صفویان جزو باغ های معتبر و زیبای ایران بوده است که در دوره ی قاجاریه و پهلوی به صورت جدی دچار آسیب دیدگی و بعضا غارت های شدید قرار گرفته است و باغ آن آبادانی گذشته را ندارد ولی هنوز هم از صفای آن کاسته نشده است. در زمان ساخت این بقعه توسط شاه عباس اول سیستم آبرسانی خاصی در نظر گرفته نمی شود زیرا نهرهای فراوانی آنرا آبیاری میکرده اند و نیازی به آبیاری مصنوعی نبوده است و در دهه های اخیر است که این محل نیاز به آبیاری از منابع دیگر را پیدا کرده است. رود درود و مجموعه قنات های اسپریس  در گذشته وظیفه ی آبیاری اشجار آن را بر عهده داشته اند. که به مرور رود اول بسیار کم آب شده و قنات ها هم در حال حاضر خشکیده اند. در ایوان جنوبی باغ مقرنس زیبایی به کار رفته است و در گذشته ایوان شمالی هم ( که اکنون وجود ندارد ) دارای این مقرنس کاری بوده است که با نادانی مسوولین وقت اداره ی اوقاف نیشابور در جریان مرمت بنا در دهه ی 40 آسیب میبیند و از بین میرود

 این بنا به همراه امامزاده محروق از معدود بناهایی در نیشابور هستند که میتوان هنر گره چینی را در پنجره های آن دید ( گره چینی پنجره ی مشبکی است از جنس چوب که در آن حتی یک میخ و یک قطره چسب به کار نرفته است و اجزای پنجره به صورت گوه در هم فرو میروند و از لحاظ هنری یکی از جلوه های هنر اصیل ایرانی است که متاسفانه در ایران رو به نابودی است .) دور تا دور بقعه هم با کاشیکاری معرق و بخش های تازه تر با کاشی کاری هفت رنگ تزیین شده است. در داخل بقعه هم آیه هایی از سوره ی مبارک فتح و احادیثی از پیامبر در مورد زیارت امام رضا ( ع ) آورد شده است و نهایتا حدیث سلسله الذهب که از مفاخر نیشابور در تمام دوران است

 سقف و دیواره های داخلی بنا هم که با نقاشی ها و زرکوب های زیبا تزیین شده و به تازگی بر روی قسمتی از دیوار که سنگ بنای قدمگاه در آنجا نصب شده ضریحی قرار داده اند و مردم از پشت ضریح به زیارت جای پای امام رضا ( ع ) میپردازند. تا 30 سال پیش در این بقعه آتشدانی برنجی بوده که در آن 6 ردیف 3 تایی شمع قرار میگرفته و مربوط به زمان صفویه بوده است که بخوبی میشده سیستم نوررسانی زمان صفویه را در آن مشاهده کرد که تصویر آن در صفحه ی 356 کتاب آثار باستانی خراسان نوشته ی مرحوم مولوی بسال 1352 آمده و هم اکنون مثل بسیار دیگری از آثار یا از بین رفته است یا در جایی دیگر نگهداری میشود که کسی از آن باخبر نیست

در ضلع شرقی بقعه ، چشمه ای است که همچنان آب دارد و مردم به خاطر وضو گرفتن امام رضا ( ع ) با این آب برای این چشمه احترام خاصی قائل هستند

دیگر اماکن قدمگاه

کاروانسرا و رباط قدمگاه : با اهداف تجاری و امنیتی دوران صفویه که بعد ها بیشتر نقش زائر سرا را به خود میگیرد

حمام : که از گذشته با توجه به قرار گرفتن در سر راه نیشابور به مرو وجود داشته است و از زمان ساخت بقعه به بعد نقش آن پررنگ تر شده است

آب انبار : که نیاز های اهالی و مجاورین را برآورده میکرده است

قلعه ی قدمگاه ( اسپریس ) : که هم اکنون در محله ی گلستان شهر قدمگاه قرار دارد و بر روی تپه ای قرار داشته و هم اکنون فقط دیواره هایی از آن باقی مانده است. از درون باغ هم میتوان خرابه های آن را بر فراز کوه دید

دهکده چوبین

هکده چوبین؛ نام محلی است که در یکی از روستاهای نیشابور ساخته شده است. این دهکده چوبی زیبا و بی همتا در ایران، به وسیله مهندس مجتهدی ساخته شده و یکی از دیدنی ها و تفرجگاه های نیشابور می باشد

 در این مکان تقریبا همه امکانات پذیرایی و اسکان و تزئینات با چوب ساخته شده است. مسجد چوبی این دهکده شاهکارهای آن است که در آن بیش از 13 تن چوب به کار رفته است

بازار تاریخی نیشابور

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله تفسیر قرآن در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تفسیر قرآن در pdf دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تفسیر قرآن در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تفسیر قرآن در pdf

پیشگفتار  
مقدمه  
چکیده  
منهج تفسیرى قرآن کریم  
تفسیر قرآن با فهم و ذوق عرفانى  
تفسیر قرآن بوسیله گفتار وفهم اصحاب پیغمبراکرم (ص )  
تفسیر موضوعى قرآن کریم  
تفسیر قرآن بوسیله خود قرآن  
منابع :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تفسیر قرآن در pdf

تفسیر المیزان جلد اول صفحه 63

تاریخ یعقوبى جلد اول صفحه 379

تاریخ یعقوبى جلد اول صفحه 384

تاریخ یعقوبى جلد اول صفحه 394

تاریخ یعقوبى جلد اول صفحه 390

تاریخ یعقوبى توین بى صفحه 443

و مـا کنت تتلوا من قبله من کتاب و لاتخطه بیمینک اذا لارتاب المبطلون سوره عنکبوت آیه

و لیقولوا درست و لنبینه لقوم یعلمون

و قال الذین کفروا ان هذا الا افک افتریه و اعانه علیه قوم اخرون فقد جاو ظلما و زورا

- سوره اسرى آیه 88

- سوره هود آیه 13

- سوره یونس آیه 38

مقدمه

اکـثـر دانشمندان ادبیات عرب معتقدند که فصاحت صنعتى است مربوط به الفاظ وبلاغت هنرى اسـت مـربـوط به معانى , مرکز فصاحت دهان و دندان و زبان است ولى مرکز بلاغت عقل و نفس و فکر است .قرآن از جهت فصاحت اگر چه مانند سائر نوشتجات محدود به حروف معینى است ولى فصاحت و تنظیم الفاظ قرآن به حدى اعجازآمیز است که شبلى شمیل رهبرمکتب مادى در ضمن قصیده مفصلى که در عظمت فصاحت و بلاغت و حقایق قرآن گفته و معروف است مى گوید: رب الفصاحه مصطفى الکلمات .قرآن خداى فصاحت و برگزیده ترین کلمات است .عـلامـه سـیـد هـبـه الـدین شهرستانى در کتاب تنزیه تنزیل از علامه شریف مدنى در کتاب انـوارالـربیع تنها براى آیه 44 سوره هود یا ارض ابلعى ماک (تا آخر سوره سى ) نوع از صنایع علم بدیع را نقل مى کند و اعجاز فصاحت قرآن را ثابت مى نماید.دانـشـمند مذکور در کتاب سبع المثانى تنها براى سوره حمد هفتاد مزیت از اسرابلاغت را بیان کرده است .مـرحوم شیخ طوسى در کتاب جمع الجوامع تنها براى سوره کوثر شانزده نکته بدیعى را یادآور شده که براى بشر عادى محال است بتواند در سوره اى با این همه اختصاراین همه وجوه بلاغت را بگنجاند.و بـالاخـره چون ما در این جلسه بناى اختصار را داریم و نمى خواهیم مطالبمان کسل کننده باشد شـما را به کتاب مجمع البیان و تفسیر تبیان و سائر کتبى که در تفسیرو فصاحت و بلاغت قرآن چـیـزى نـوشـته اند ارجاع مى دهیم ولى براى نمونه دو آیه ازقرآن را که یکى مربوط به فصاحت و دیگرى مربوط به بلاغت قرآن مى باشد روى میز کالبد شکافى علمى و ادبى قرار مى دهیم تا صدق گفتارمان روشن گردد

چکیده

جـمعى از دانشمندان و بزرگان متصوفه بعضى از آیات قرآن را با ذوق عرفانى تفسیرکرده اند که حتى در احادیث کوچکترین اشاره اى به آن معنى نشده است بلکه بعضى از آنها خلاف صریح قرآن و روایات است .آیـا ایـن گـونـه تـفسیر ممکن است صحیح باشد.جـمـعـى معتقدند که چون اصحاب پیامبر گرامى اسلام در وقت نزول قرآن خدمت آن حضرت بـوده و از اشـارات و کـنـایـات قرآن مطلع اند مى توان به گفتار و تفسیر آنان اکتفا کرد و بوسیله کلمات آنها قرآن را تفسیر نمود.این روش به دو جهت نمى تواند راه صحیحى براى فهم حقایق و تفسیر قرآن باشد.امـا تـفـسـیر موضوعى که اخیرا متداول شده , به هیچ وجه سابقه اى بین مفسرین به عنوان تفسیر قـرآن نـدارد و نـبـایـد آن را در ردیـف مـنـاهج تفسیرى قرآن کریم قرارش دادزیرادسته بندى و جمع آورى آیات قرآن در موضوع خاصى تفسیر قرآن نامیده نمى شود

روش تفسیر قرآن به وسیله خود قرآن نسبت به روش قبل کاملا ابتکارى و جدید است و فکر نمى کنم که قبل ازتفسیر المیزان کسى از این منهج با این توسعه استفاده کرده باشد و مرحوم استادبزرگوارمان علامه طباطبائى هـم مـدعـى نـیـستند که این منهج براى تمام آیات قرآن قابل استفاده باشد .زیرا در آیات احکام و بسیارى از آیات و معارف قرآن کریم نمى توان ازاین منهج استفاده کرد و خود ایشان آنها را به فقها و فقه ارجاع مى دهند

منهج تفسیرى قرآن کریم

بـا دعـوت دارالـقرآن الکریم در تاریخ 27 رجب سال 1409 مصادف با پانزدهم اسفندسال هزار و سـیـصـد و شـصـت و هـفت , سالروز مبعث حضرت خاتم انبیا (ص ) درمرکز دارالقرآن الکریم در مدرسه حضرت آیه اللّه العظمى آقاى گلپایگانى (مدظله ) براى اولین کنفرانس تحقیقاتى علوم و مفاهیم قرآن کریم حضور یافتم

در ایـن کـنفرانس که جمع زیادى از دانشمندان و قرآن شناسان و انتخاب شدگان ازشهرستانها و حـوزه هاى مهم علمیه و دانشگاه هاى ایران دعوت بودندشرکت کنندگان و سخنرانان مسائلى را در اطراف قرآن کریم مطرح کردند سپس نوبت به موضوعات گروههاى تخصصى رسید, اینجانب در گروه تخصصى مناهج تفسیر قرآن کریم عضویت داشتم

این گروه درباره مناهج تفسیرى قرآن کریم از صدر اسلام تا به امروز مطالب مختلفى در مدت دو روز, صبح و عصر مذاکره نمودند و انصافا مطالب مفیدى در این خصوص مورد بحث و گفتگو قرار گـرفـت و نظراتى از طرف متخصصین فن مناهج تفسیرى قرآن کریم ارائه داده شد که به خاطر اخـتـصـار از تـوضیح مطالب آنهاخوددارى مى شود اما آنچه من در این خصوص ارائه دادم و لازم مى دانم توجه دانشمندان و مفسران را به آن جلب کنم , اینها است

اول : آنـکـه تردیدى نیست با اهتمامى که مسلمانان از صدر اسلام تا به امروز درباره تفسیرقرآن و راه و روش صـحـیـح آن داشـتـه انـد, به خصوص که معصومین (ع ) از تفسیر قرآن براى هدایت مردم اسـتـفـاده مـى کردند[1] و ائمه اطهار (ع ) اهمیت فوق العاده اى براى آن قائل بوده اند, ممکن نـیست که از ناحیه پیامبر گرامى اسلام (ص ) و یا ائمه اطهار (ع ) منهج و طریق صحیحى براى تـفسیر قرآن ارائه داده نشده باشد .پس مطمئنا ارائه داده شده , نهایت باید در جستجوى و تحقیق از آن راه و روش برخاست .و این که بعضى از آقایان مى گویند: باید طریقه صحیحى براى تفسیر قرآن در نظرگرفت .گفته درسـتـى نیست بلکه باید گفت که : طریقه صحیح تفسیر قرآن را باید درمیان طرق مختلفى که نقل شده پیدا کرد

و ضـمـنـا بـایـد دانـسـت که امروز به خاطر آنکه بعد از رسول اکرم (ص ) فرق مختلفى بامقاصد حساب شده اى در اسلام به وجود آمده طبعا مناهج مختلفى هم که ارائه دهنده مقاصد آنها مى باشد نیز به وجود آمده و افکار و عقاید در این باره مختلف شده لذا من معتقدم لازم ترین چیزى که باید در ایـن کـمـیسیون تحقیق شود تعیین همان منهج صحیحى است که رسول اکرم (ص ) و ائمه دیـن (ع ) براى تفسیر قرآن ارائه داده و یا عمل کرده اند و لذا ما در این کمیسیون باید از آن منهج صـحـیـحـى کـه آنـان یعنى پیامبراکرم (ص ) یا آنهائى که با خود آن حضرت صد در صد هم فکر وهماهنگ و بلکه همه آنها نور واحدى بوده اند تحقیق کنیم و منحصرا همان منهج راارائه دهیم و من شخصا هدفم از پذیرفتن این دعوت و شرکت در این کمیسیون همین بوده است .دوم : اگـر کـسـى در آیات قرآن و روایات معصومین (ع ) دقت کند به خوبى مى فهمد که تفسیرقرآن تـوقـیـفى است .یعنى هر کسى با فکر خودنمى تواند منهجى براى تفسیر قرآن درپیش بگیرد زیرا خـداى تـعـالـى درقـرآن کـریـم فرموده : نمى داند تفسیر و تاویل قرآن رامگر خدا و راسخین در عـلـم[2] کـه در روایات آمده , منظور ازراسخین در علم پیامبراکرم (ص ) و ائمه معصومین (ع )اند.[3]بـراى توضیح این که چگونه باید تفسیر قرآن توقیفى باشد به بیان مثالى که قطعا ما رابه حقیقت , بیشتر نزدیک مى کند مى پردازیم و چون منظور از آوردن مثال , تنهاتوضیح مطلب فوق است فکر نمى کنم که نیازى به بیان مدرک و سند داشته باشد.چند سال قبل دو جلد کتاب خطى و چاپى در کتابخانه اى دیدم که وقتى آنها رامطالعه مى کردیم مطلبى در موضوعى به طور معمول نوشته شده و استفاده مى گردید ولى وقتى به توضیح مولف مراجعه مى نمودیم مى دیدیم هر کلمه و هرحرفى از آن کتاب چند معنى دارد مثلا وقتى عمودى آن را مـى خواندیم یعنى کلمه اول از سطر اول و کلمه اول از سطر دوم و همچنین کلمات اول هر سـطـر را تـا آخرصفحه ردیف مى کردیم مطلب دیگرى غیر از مطلب اصل کتاب استخراج مى شد وبـاز اگـر کـلـمه اول از سطر اول و کلمه دوم از سطر دوم و کلمه سوم از سطر سوم و به همین تـرتـیـب تـا آخـر سـطور هر صفحه کلماتش را ردیف مى کردیم باز یک مطلب دیگرى را استفاده مـى نـمـودیم و بالاخره همه کلمات از هر طرف به طرف دیگرى معنائى داشت و به همین منوال حـروف سطور آن کتاب بود و اگر مولف خودش توضیح نمى داد به هیچ وجه خواننده متوجه این هـنـر فـوق الـعـاده جالب او نمى شد وانسان احتمال نمى داد که این کتاب داراى این همه علوم و حقایق باشد
بـنـابـراین وقتى یک بشر بتواند براى هر کلمه و یا هر حرف از کتابش چندمعنى را درنظر بگیرد, چـگـونـه مـمکن نیست خدائى که قرآنش را به عنوان معجزه نازل کرده ونمى خواسته حتى تر و خـشکى را از آن فرو گذار کند.[4] و مى خواسته بیانگر همه چیز باشد در آن بطون و حقایقى را منظور نکند و به طور ساده همه مطالبش را درظاهرش قرار دهد و همان گونه که اگر مولف آن کتابها خودش مطالبش را توضیح نمى داد ممکن نبود که دیگران آنها را درک کنند همچنین اگر پروردگار متعال خودش تفسیر قرآنش را بیان نکند محال است که دیگران بتوانند حقایق قرآن را درک کنند
پس همان گونه که در روایات بسیارى آمده که قرآن ظاهر و باطنى دارد.[5] و ازبطونش کسى جز خدا اطلاع ندارد و براى آنکه نزول قرآن عبث نباشد و براى هدفى که نازل گردیده که هدایت مـردم است مفید باشد تمام علم قرآن را به پیامبرش تعلیم داده و باز پیامبر اکرم (ص ) به همین دلیل یعنى به خاطر بى فایده نماندن بطون قرآن و به خاطر هدایت مردم به هادى بعد از خود تمام علوم قرآن را تعلیم داده و او به هادى بعدى تا روز قیامت که باید این علوم را به یکدیگر بسپارند تا بـه مـقـتضاى زمان هر یک از آنها پرده اى از چهره بطون قرآن بردارند .در این زمینه لازم است به چندحدیث از احادیث زیادى که وارد شده اشاره شود

1 – عیاشى از امام صادق (ع ) نقل کرده که فرمود: خـداى تـعـالـى بـه پـیـامـبـرش تـنـزیـل و تـاویـل قـرآن را تـعـلـیـم فرمود و او هم آنها را به حضرت على بن ابیطالب (ع ) تعلیم فرمود.[6] 2 – ابى الصباح مى گوید: بـه خـدا قسم به من حضرت جعفر بن محمد (ع ) فرمود: خداى تعالى به پیامبرش تنزیل و تاویل قـرآن را تـعـلـیـم داد و آن حـضـرت آنها را به حضرت على بن ابیطالب (ع ) تعلیم فرمود, سپس آن حضرت فرمود: و ما خاندان عصمت به خدا قسم همه آنها را مى دانیم .[7]


 

[1]  دهـها روایت در این خصوص نقل شده که به عنوان نمونه حدیثى نقل مى شود
در کتاب جامع احـادیـث شـیـعـه جلد 1 صفحه 150 حضرت رسول اکرم (ص ) به حضرت على بن ابیطالب (ع ) فرمود: تعلم الناس من بعدى تاویل القرآن ما لم یعلموا و تخبرهم

[2]- و ما یعلم تاویله الا اللّه و الراسخون فى العلم سوره آل عمران آیه 7

[3]  روایـات متعدده اى در ذیل آیه شریفه فوق از معصومین (ع ) رسیده که منظور ازراسخین در علم ائمه معصومین (ع )اند مراجعه شود به تفسیر برهان و نورالثقلین

 [4] – نهج البلاغه : قال على (ع ): فى القرآن نبا ماقبلکم و خبر مابعدکم و حکم مابینکم

[5] فـى کـنزالعمال جلد 1 صفحه 2641 قال رسول اللّه (ص ): ما انزل اللّه عز و جل آیه الا لهاظهر و بطن و کل حرف حد و کل حد مطلع

[6] ان اللّه عـلـم نـبـیـه الـتنزیل و التاویل فعلمه رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله علیا علیه السلام جامع احادیث الشیعه جلد 1 صفحه 128

[7] واللّه لـقد قال لى جعفر بن محمد علیهماالسلام ان اللّه علم نبیه صلى اللّه علیه و آله التنزیل و التاویل فعلمه رسول اللّه علیا ثم قال و علمناواللّه جامع احادیث شیعه جلد 1 صفحه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :
<   <<   146   147   148   149   150   >>   >