مقاله بررسی ارتقاء سلامت در جوامع مختلف در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی ارتقاء سلامت در جوامع مختلف در pdf دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی ارتقاء سلامت در جوامع مختلف در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی ارتقاء سلامت در جوامع مختلف در pdf

Health Promotion  
تاریخچه  
تعریف Health promotion  
Empowerment and impowerment  
تعاریف کاربردی ( proposed working ) از ارتقاء سلامتی  
دیدگاههای موجود در Health promotion  
The sociolecological approaeh  
Health promotion and the new public health  
Health promotion and health education  
نقش آموزش بهداشت در H.P. مدل Tones B.K.  ( 1987 )  
ایدئولوژیهای مؤثر بر Health promotion  
اصول Health promotion  بر اساس منشور Ottawa  
The srructure of H.P.  
فعالیتهای عمده health promotion  
Health literacy and health promotion  
قلمرو منطقی Health promotion  
نقش health promotion practitioner  
اعتبار اجتماعی ( social validity ) مداخلات H.P.  
پیشنهاداتی در رابطه با اثر بخشی بیشتر برنامه های H.P.  
ارتباط H.P. و علوم مختلف  
اولین ژورنال و کنفرانس در زمینه H.P.  
منابع :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بررسی ارتقاء سلامت در جوامع مختلف در pdf

-         clemun , susan and et al : “ COMPREHENSIVE COMMUNITY HEALTH  NURSING “ Sixth Edition , Mosby pub ,

-         Bunton, Robin and Macdonald , Gordon : “ Health promtion , “ second edition Routledge pub,

-    گراف ، جودیت و همکاران « برقراری ارتباط برای سلامت و تغییر رفتار » . مترجمین: دکتر محمد پور اسلامی و همکاران . چاپ اول انشارات : گروه مدیریت برنامه های آموزش سلامت وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی . تابستان

-         مک کوئین ، دیوید و همکاران ، مجموعه گزارشات فنی پنجمین اجلاس جهانی

ارتقاء سلامتی مکزیک 2000 . مترجمین : دکتر محمد پور اسلامی و همکاران . چاپ اول، انتشارات : گروه مدیریت برنامه های آموزش سلامتی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی تابستان

Health Promotion

Health Promotion ( ارتقاء سلامتی ) یک موضوع جدید بوده و هنوز بطور کامل آنطور که باید پذیرفته نشده است . اگر چه افزایش دوره های آکادمیک نشان دهنده این است که این موضوع بتدریج جای خود را باز می یابد و روز به روز توسعه بیشتری پیدا می کند

با نگاهی به آمار و ارقام در می یابیم که در اکثر کشورها . امروزه ، الگوی بیماری تغییر یافته است ، به گونه ای که بیماریهای عفونی و مرگ و میر کودکان و مادران کاهش یافته است و در مقابل مرگهایی که در کشورهای توسعه یافته روی می دهند به دلیل مشکلات مربوط به شیوه زندگی (Life style ) بوده که می توان از بسیاری از این مرگها از طریق افزایش کیفیت زندگی quailty of life پیشگیری نمود . اگر ما بتوانیم به افراد کمک نماییم که ورزش منظم کرده . غذای مغذی بخورند ، نحوه مقابله با استرس را فرا بگیرند و شبکه های اجتماعی ( Social network ) را گسترش داده و شرایط اقتصادی را بهبود بخشیم ، ارزشهای زندگی را برای افراد آشکار سازیم ، می توانیم آنها در راه رسیدن به سلامتی یاری نماییم و بدین ترتیب توجه به سوی رفتار فردی جلب گردیده و رفتار فردی به عنوان علت اولیه بسیاری از بیماریهای جدید ( Modern disease ) در نظر گرفته شده و در حقیقت با تغییر مفاهیم بیماری ، سلامت ، Health promotion از پشت صحنه نیازهای سلامتی و بهداشت ، پا به عرصه حضور گذاشت

تاریخچه

قبل از دوره رنسانس ، سلامتی و رفاه بطور ضمنی با مذهب در ارتباط بودند ، بیماری اغلب به عنوان پیامد اشتباهی در زندگی و یا تخلف از تابوهای اجتماعی
( Social taboos ) محسوب می شد ، به هر حال دوره های پزشکی اروپا
( Hippocratic  Bc 600 Medicine تا AD200 و AD 1500 modern tradition تا زمان حال ) هر یک با گشودن قید بندهای خود از ریشه های مذهبی که در ابتدا به عنوان منبع آنها پذیرفته شده بودند ، به قدرت دست یافتند

health promotion در پیوند با Hippocratic medicine شکل گرفت ولی نه تحت همان نام در حقیقت عبارت H.P ( از این به بعد به جای عبارت Health promotion  مخفف.H.P بکار می رود) از 1973 مطرح گردید (در معنایی که اخیراً استفاده می شود). در همین راستا می توان از بیانیه  Mare Lalonde ( 1974 ) وزیر بهداشت و رفاه کانادا  نامه برد . که چشم اندازی جدید به روی بهداشت و سلامتی کانادا باز نمود

بیانیه فوق الذکر ، بیانیه ای مهم است ، چرا که نه تنها عجیب و نادر می باشد که وزیری نظرات خود را بدینگونه انتشار دهد بلکه وی در این بیانیه علتهای ضعف سلامتی را به گونه ای اساسی به منابع non – medical استناد داد و چهار علت زیر را مشخص نمود

       1         عدم کفایت در ارائه مراقبتهای بهداشتی اولیه واقعی
2         فاکتورهای رفتاری ( فرادی – گروهی )
3         ویژگیهای bio – physical
4.         آلودگیهای محیطی

وی مفاهیمی شجاعانه را مطرح نمود که اثر خودش را هم داشت ، بطوریکه دولت امریکا به تغییر سیاست رایج خود از درمان بیماری به پیشگیری رای داد . دیدگاه Lalonde دیدگاهی عملکردی ( functional ) از سلامتی بود ، که در آن اجزاء رفتار انسانی ، محیط ، شیوه زندگی ( life style ) و سازمانهای مراقبت کننده بهداشتی
( سازمانهای خدمات بهداشتی ) مد نظر قرار گرفته بودند . یکی از جنبه های مهم سلامت در دیدگاه وی طرح شیوه زندگی ( life style ) به عنوان یکی از تعیین کننده‌های مهم سلامت بود

Lalonde سلامت را موضوعی Subjective دانست و آن را به گونه ای holistic ( کلیت ) معرفی نمود که ترکیبی از مسئولیت افراد در محیط اطراف می باشد . این دیدگاه مشابه تعریف اخیر WHO است که از علتها و دیدگاههای بیولوژیک سلامتی به عنوان اجتماعی ( Social ) و کلیت ( holistic ) آن حرکت نموده است . ا ز طرف دیگر دیدگاه WHO , Lalonde را برانگیخت تا کنفرانس مشهور Alma Ata را برگزار نماید که به بیانیه آلما آتا منجر گردید ( Health for all = HFA / 2000 سلامتی برای همه ( WHO / 1977 ) که اساسی برای H.P. شد و بعد از آن نیز کنفرانس H.P
( November 1986 ) در Ottawa با شرکت 200 نماینده از 38 ملیت برگزار گردید . در این کنفرانس بحثها بر اساس نیازهای کشورهای صنعتی بود که با در نظر گرفته مشابهات به دیگر نواحی تعمیم داده شده . تا این زمان توافقی جدی در زمینه تعریف H.P. وجود نداشت اما منشور اوتاوا که نتیجه کنفرانس اوتاوا بود تعریفی ازارائه داد که مورد قبول همگان واقع گردید ( بر اساس اصول Primary Health care = PHC در کنفرانس آلماآتا ) . بنابراین می توان نتیجه گرفت که منطق ارائه استراتژی برای سلامتی از فعالیهای WHO نشأت گرفته است ، در حقیقت WHO حرکتی اساسی از مدل پزشکی (Medical ) مراقبتهای بهداشتی به سمت مفهوم چند نظامنامه ای ( Multdisciplinary ) ارتقاء سلامتی ( H.P. ) آغاز کرده و بدین ترتیب H.P. که از دوران رویایی ( embryonic ) خود در اواخر دهه  1960 ، به سرعت در ربع آخر قرن بیستم بالغ شد ، نمونه ای از انحراف از تأکید فردی بر مشکلات پزشکی به دیدگاه ساختاری وسیع تر بود که شامل مد نظر قرار دادن معیارهای محیطی اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و قانونی برای ارتقاء سلامتی می باشد . درحقیقت H.P. سلامتی را به عنوان رویدادی درون یک سیستم پیچیده از متغیرها آمیخته با فاکتورهای روانشناختی و biomedical فردی را درون یک مفهوم محیطی و Socio – ecological  درنظر گرفت

تعریف Health promotion

کمتر از نصف قرن پیش ، H.P. چیزی بیشتر از آموزش بهداشت ( Health education ) معنی نمی داد ، ولی این مفهوم رشد و بالغ گردید و به حرفه ای جدید تبدیل شده آنچه ما امروزه به عنوان H.P. می شناسیم ، شامل فعالیتهایی از قبیل سیاستهای بهداشتی که هدفشان بهبود سلامتی است ، مداخلات کلینیکی با هدف جلوگیری از بیماری آموزش با هدف قادر سازی مردم برای کنترل سلامتی خود در تعدادی از ملاحظات با هدف تقویت جوامع و افزایش اهمیت اجتماع است . تمام این فعالیتها به شکلی بسیار مناسب در تعریف منشور Ottawa ارائه گردیده است

منشور اوتارا  ( Ottawa charter / WHO / 1986 ) بطور وسیع به عنوان چهارچوبی برای H.P. جدید و تعریف اساسی آن پذیرفته شده است . از این دیدگاه H.P. عبارت است از

فرآیند قادر سازی مردم به منظور کنترل و بهبود سلامتی خود

و به پنج مفهوم ( Concept  ) مختلف H.P. تأکید می نماید از طریق

سیاستهای بهداشت عمومی                                            health public policy

مشارکت جامعه                                                community participation

توسعه مهارتهای فردی                             personal skills development

re-oriented health services and the creation of supportive environment

 هدایت مجدد خدمات بهداشتی و ایجاد محیط حمایت کننده

عده ای بر این عقیده اند که این تعریف قلمرو فعالیت  H.P. را گسترده کرده و هدف آنرا نشان می دهد . به هر حال این موضوع ممکن است توسط ادارات ، سازمانها و یا سیاستمداران که سیاستهای  H.P. را در کشور پایه ریزی می نمایند ، کاملاً نادیده انگاشته شود . البته از آنجا که این تعریف قدرت کنترل سلامتی را از سازمانها به مردم منتقل می نماید ، سیاسمتداران نمی توانند آن را به طور کامل طرد نمایند . لیکن از طریق سهل انگاری و نادیده انگاشتن آن می توانند در برابر آن مقاومت نمایند

از طرف دیگر این تعریف تا حدودی دارای ایهام نیز می باشد که در ارتباط با ایهام تعریف سلامت می باشد همچنین H.p. یکی از اولین اقدامات مهم در مداخله دادن نظامهای مختلف ( interdisciplinery همراه با public health ) در سلامتی است و به نظر می رسد که بطور اساسی از غلبه medicine رها شده است ، در حالیکه medicine سهم خود را در  H.P.. دارد ، اما انگیزه اصـلی آن medicine یا medical model نیست

با توجه به مطالب فوق می توان گفت که کارکنان زیادی هدف H.P.. هستند و می توان آن را بطور کاربردی ترکیبی از آموزش ، برنامه های سازمانی ، اقتصادی و حمایت محیطی به منظور اقدامات منجر شونده به سلامتی در نظر گرفت

لغت H.P.. ممکن است به جای پیشگیری از بیماری disease prevention ، نگهداری سلامت Health Maintenance و آموزش Health education بکار رود، اما     Bruker معتقد است که H.P.. مترادف این کلمات نیست . همچنین H.P.. را نمی توان به اقدامات اختصاصی مراقبتی سلامتی Health care اطلاق نمود بلکه حرکتی  است به سمت حالت مثبت سلامتی و رفاه . در این زمینه به عنوان مثال می توان گفت که پیشگیری از بیماری روی فرآیند اختصاصی بیماری تأکید دارد در حالیکه H.P.. با موضوع سلامت health درگیر می باشد

تعاریف دیگر H.P.. در زیر آمده است

ـH.P.. عبارت است از علم و هنر کمک به مردم برای تغییر شیوه زندگی ( life style ) خود به منظور حرکت به سمت حالت مطبوب سلامتی ( optimal health ). یعنی تعادل سلامت جسمی ، روانی ، اجتماعی ، معنوی و عقلانی ) بدین معنی که ترکیبی از کوششها به منظور افزایش آگاهی ، تغییر رفتار و ایجاد محیطهایی که حمایت کننده رفتار بهداشتی مناسب ( good health practice ) می باشد ، می تواند تغییر شیوه زندگی را تسهیل نماید

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پاورپوینت آموزش الکترونیکی در دانشگاه مجازی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  پاورپوینت آموزش الکترونیکی در دانشگاه مجازی در pdf دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پاورپوینت آموزش الکترونیکی در دانشگاه مجازی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پاورپوینت آموزش الکترونیکی در دانشگاه مجازی در pdf

 

مقدمه ای  در مورد  آموزش  الکترونیکی (E-learning)

روشهای آموزش و یادگیری از راه دور

آموزش از راه دور چگونه ارائه می شود؟

یک سایت آموزشی باید شامل چه مواردی  باشد؟

کلاس مجازی (Virtual Classroom)

پیش بینی رشد E-Learning

ویژگیها و امکانات آموزشهای الکترونیکی

محدودیتهای آموزش الکترونیکی

مزیت های آموزشی الکترونیکی نسبت به آموزش سنتی

نمودار  جایگزینی تدریجی  آموزشهای  الکترونیکی با سنتی

مقدمه ای در مورد آموزش الکترونیکی

 

کلمه  E-Learning از دو قسمت تشکیل شده است

•E اول واژه کلمه ی Electronic است و از نظر مفهومی شامل هر شکلی از وسایل الکترونیکی است که آموزش یا منابع آموزشی ارائه شده از طریق شبکه های کامپیوتری را در بر می گیرد
• Learning آموزشی است که می تواند در هر زمان ، هر مکان و برای هر کسی انجام گیرد

آموزش الکترونیکی

عبارت است از ارائه محتوای آموزشی و تجربیات اساتید مجرب هر رشته از طریق تکنولوژی الکترونیک به دانشجویان علاقه مند ، که این دانشجویان میتوانند در هر نقطه جهان از این آموزشها بهره مند گردند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله عقلانیت رئالیسم متافیزیکى در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله عقلانیت رئالیسم متافیزیکى در pdf دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله عقلانیت رئالیسم متافیزیکى در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله عقلانیت رئالیسم متافیزیکى در pdf

چکیده  
مقدّمه  
چالش‌هاى رئالیسم متافیزیکى  
رئالیسم متافیزیکى و نظریه بازى‌هاى زبانى  
محتواى رئالیسم متافیزیکى  
ضدرئالیسم و شرک مسیحى  
جمع‌بندى  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله عقلانیت رئالیسم متافیزیکى در pdf

ـ ایلخانى، محمّد، تاریخ فلسفه در قرون وسطى و رنسانس، تهران، سمت، 1382

ـ بونجور، لورنس، دفاع از خرد ناب، ترجمه رضا صادقى، قم، مهر خوبان، 1382

ـ پوپر، کارل، اسطوره چارچوب، ترجمه على پایا، تهران، طرح نو، 1379

ـ ـــــ ، واقعیگرى و هدف علم، ترجمه احمد آرام، تهران، سروش، 1373

ـ ژیلسون، آتین، روح فلسفه قرون وسطى، ترجمه ع. داوودى، تهران، علمى و فرهنگى، 1379

ـ صادقى، رضا، «نمرود مدرن؛ نگاهى به نظریه جهان‌سازى نلسون گودمن»، معرفت فلسفى 9 (پاییز 1384)، ص 125ـ146

ـ کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه امیر اعلم، تهران، سروش، 1375

- Alston, William P., A realistic conception of truth, New York, Gornell University Press,

- Carnap, Rudolf, “Empiricism, Semantics and Ontology” in Meaning and Necessity, Chicago, University of Chicago Press,

- Cortens, Andrew Joseph, Global Anti-Realism: A Metaphilosophical Inquiry, Colorado, Westiview Press,

- Dummett, Michael, The Logical Basis of Metaphysics, Cambridge, Mass, Harvard University Press,

- Goodman, Nelson, Ways of worldmanking, Indianapolis, Hackett Publishing Company,

- Murray, J. Michael, “The Gods I Point to View” in Realism and Antiralism, ed. by W.P. Alston, pp. 79-

- Niiniluoto, Ilkka, Critical Scientific Realism, Oxford, Oxford University Press,

- Putnam, Hilary, Reason, Truth, and History, Cambridge, Cambridge University Press,

چکیده

فیلسوفان تحلیلى معاصر وجودشناسى را شاخه معرفتى مستقلى به شمار نمى‌آورند و به همین علّت، هرگونه بحث درباره رئالیسم متافیزیکى را نامشروع و بى‌معنا تلقّى مى‌کنند. نویسنده در این مقاله، با محور قرار دادن نوعى رئالیسم معتدل، از معنادارى رئالیسم متافیزیکى جانبدارى مى‌کند. وى در ضمن، نشان مى‌دهد بیشتر دلایلى که براى اثبات بى‌معنایى رئالیسم طرح شده بر پیش‌فرض‌هاى ضدرئالیستى استوارند و در نهایت خودویرانگر خواهند بود. همچنین، در این مقاله، به پاره‌اى از زمینه‌هاى تاریخى شکل‌گیرى ضدرئالیسم اشاره خواهد شد

کلیدواژه‌ها : رئالیسم، رئالیسم متافیزیکى، ضدرئالیسم، وجودشناسى، معناشناسى، الهیات

 

مقدّمه

بحث از رئالیسم1 در حوزه‌هاى مختلفى از جمله متافیزیک، منطق، معرفت‌شناسى، معناشناسى2 و مسئله «صدق» قابل طرح است. در این نوشتار، ما صرفآ به رئالیسم متافیزیکى مى‌پردازیم و تلاش مى‌کنیم تا از عقلانیت این نوع رئالیسم دفاع کنیم. از این‌رو، رئالیسم متافیزیکى را با توجه به پاسخى که به دو پرسش اساسى مى‌دهد تعریف مى‌کنیم: پرسش نخست این است که آیا چیزى وجود دارد؟ در پاسخ به این پرسش، کسى که وجود چیز یا چیزهایى را مى‌پذیرد رئالیست است و کسى که وجود جهان را انکار مى‌کند ضدرئالیست است. پرسش دوم و مهم‌تر اینکه آیا جهانِ موجود مستقل از ذهن انسان، یا وابسته به ذهن اوست؟ بر این اساس، رئالیست کسى است که وجود جهان را مى‌پذیرد و آن را مستقل از ذهن انسان مى‌داند. ضدرئالیست نیز کسى است که وجود هر چیزى را انکار مى‌کند یا وجود هر چیزى را وابسته به ذهن انسان مى‌داند

برخى از سوفیست‌هاى یونانى صراحتآ از ضدرئالیسم4 دفاع مى‌کرده‌اند. براى نمونه، زمانى که گرگیاس در پاسخ به پرسش نخست ما مى‌گوید که «چیزى وجود ندارد»، موضعى ضدرئالیستى مى‌گیرد. همچنین، سخن معروف پروتاگوراس (انسان معیار همه چیز است) پاسخى ضدرئالیستى به پرسش دوم است. امّا، صاحبان این دو دیدگاه ضدرئالیستى، ادعاهایى کلّى را طرح کرده‌اند: گرگیاس منکر وجود هر چیزى است؛ پروتاگوراس وجود هر چیزى مستقل از ذهن را انکار مى‌کند. به همین سبب، براى ابطال این دو دیدگاه، فقط کافى است که وجود یک چیز مستقل از ذهن اثبات شود

بنابراین، نفى ضدرئالیسم گرگیاس و پروتاگوراس، در گرو پذیرش نوعى رئالیسم معتدل است که بر اساس آن، برخى چیزها وجودى مستقل از ذهن دارند. توضیح آنکه رئالیسم معتدلْ فرد را گرفتار تعهدات حداکثرى نمى‌کند؛ چون نه مدعى است که همه موجودات جهان از ذهن استقلال دارند و نه مدعى است که ذهن توان ارائه تصویرى کامل، روشن و خطاناپذیر از همه ابعاد جهان خارج را دارد

این دو ادعا بیانگر نوعى رئالیسم افراطى به نظر مى‌رسند و اگر طرفدارانى داشته باشند، یافتن این طرفداران دشوار است؛ زیرا این نوع از رئالیسم کاریکاتورى است که ضدرئالیست‌ها آن را طراحى کرده‌اند. در واقع، شیوه رایج ضدرئالیست‌ها این است که ابتدا تصویرى افراطى و نامعقول از رئالیسم ارائه و آن را باطل اعلام مى‌کنند و سپس، با نادیده انگاشتن دیدگاه‌هاى معتدلى که قابل تصور است، از بطلان رئالیسم افراطى براى اثبات انواع ضدرئالیسم افراطى استفاده مى‌کنند. براى مثال، پاتنم (Putnam) رئالیسم متافیزیکى را این‌گونه تعریف مى‌کند: بر اساس این دیدگاه، جهان از کلّیت ثابتى از اشیاى مستقل از ذهن ساخته شده است. از این‌رو، دقیقآ یک توصیف صادق و کامل درباره شیوه بودن جهان وجود دارد. صدق، نوعى رابطه مطابقت بین واژه‌ها یا اندیشه ـ نشانه‌ها5 و چیزهاى خارجى قلمداد مى‌شود.6 پاتنم بدون اینکه طرفداران این نگاه افراطى را معرفى و بدون آنکه به وجود انواعى معتدل از رئالیسم اشاره کند، به سادگى رئالیسم افراطى را باطل اعلام و به سود نوعى ضدرئالیسم افراطى استدلال مى‌کند؛ به طورى که مى‌توان آن را با ضدرئالیسم پروتاگوراس مقایسه کرد. از نظر پاتنم، اینکه چه چیزى وجود دارد، به چارچوب مفهومى فرد بستگى دارد. مارى (Murray) دیدگاه ضدرئالیستى پاتنم را در جمله ذیل چنین خلاصه کرده است: «همه چیز قراردادى است.»

روشن است بین رئالیسمى که پاتنم آن را نقد مى‌کند (رئالیسم افراطى) و ضدرئالیسمى که او پیرو آن است (ضدرئالیسم افراطى)، مى‌توان مسیرهاى معتدلى را نیز یافت که پاتنم آنها را نادیده انگاشته است. رئالیسم معتدلى که بر اساس نفى ضدرئالیسم گرگیاس و پروتاگوراس تعریف شد، چون همه موجودات را مستقل از ذهن نمى‌داند، با ارائه نمونه‌هایى از موجودات وابسته به ذهن باطل نخواهد شد. این دیدگاه مدعى شناخت کامل همه موجودات جهان نیست و ذهن بشر را خطاپذیر مى‌داند؛ از این‌رو، با دلایلى که محدودیت‌هاى ابزارهاى شناخت را نشان مى‌دهند سازگار است. خطاپذیرى روش علمى، و ناتوانى ذاتى آن در پوشش دادن به همه ابعاد جهان، به این دیدگاه لطمه‌اى وارد نمى‌کند. این دیدگاه بدون استفاده از مفهوم «صدق» طرح شده است؛ بنابراین، نیازى به پاسخ‌گویى به پرسش‌هایى که در مورد نظریه «مطابقت» طرح شده است ندارد

شاید تصور شود که مقاومت این تعریف از رئالیسم در برابر دلایل رایج مخالفان رئالیسم، به این سبب است که محتواى بااهمیتى ندارد. توضیح آنکه براى نفى رئالیسم معتدل، فقط دو راه وجود دارد: یا باید نشان داد که هیچ چیز وجود ندارد، یا باید نشان داد که هرچه وجود دارد وابسته به ذهن بشر است. بنابراین ممکن است تصور شود، چون کمتر کسى حاضر است این دو راه را بپیماید، رئالیسم معتدل دیدگاهى درست امّا بى‌اهمیت است. پاسخ این اِشکال در ادامه مباحث روشن خواهد شد و ما خواهیم دید که ضدرئالیسم پروتاگوراس در غرب معاصر حضورى گسترده دارد. در واقع، رواج ضدرئالیسم افراطى در فلسفه معاصر به اندازه‌اى است که برخى معتقدند حتى براى ضدرئالیسم گرگیاس نیز مى‌توان طرفداران زیادى را یافت و بسیارى از دیدگاه‌هاى فیلسوفان تحلیلى بر این پیش‌فرض مبتنى است که: «چیزى وجود ندارد.»

چالش‌هاى رئالیسم متافیزیکى

با این‌همه، رئالیسم معتدل نیز با مسائلى روبه‌روست که باید به آنها پاسخ داد. مهم‌ترین مسئله ناسازگارى ماهیت وجودشناختى این تعریف از رئالیسم با دیدگاه فیلسوفان تحلیلى است؛ چراکه در فلسفه تحلیلى معاصر، وجودشناسى را شاخه‌اى معرفتى به شمار نمى‌آورند. از این‌رو، پایه‌گذاران روش تحلیلى این‌گونه دیدگاه‌ها را بى‌معنا تلقّى مى‌کنند. این گروه از فیلسوفان بر اساس روش تحلیلى، به جاى حل کردن مسئله رئالیسم متافیزیکى، تلاش مى‌نمایند تا آن را منحل کنند. بنابراین، مهم‌ترین چالشى که هرگونه رئالیسم متافیزیکى و از جمله رئالیسم معتدل با آن روبه‌روست چالش مشروعیت پرسش‌هاى وجودشناختى است

تردید در مشروعیت رئالیسم متافیزیکى از دیدگاهى کانتى سرچشمه گرفته که بر اساس آن، تلاش براى پاسخ‌گویى به پرسش‌هاى متافیزیکى، خروج از مرزهاى ذهن است. البته، در فلسفه کانت، شىء فى‌نفسه در حد «فرض» حفظ شده، امّا عنوان «وجود» بر آن اطلاق نشده است؛ چون «وجود» از مقولات است و فقط بر پدیدارها اطلاق مى‌شود. از این‌رو، ایدئالیست‌هاى دوران پس از کانت، شىء فى‌نفسه را به مثابه فرضى غیرضرورى و متناقض به کنارى نهادند و جهان هستى را منحصر به پدیدارهاى ذهنى دانستند. بنابراین، از نظر تاریخى، تردید در مشروعیت متافیزیک خودویرانگر شد و به نفى رئالیسم و جانبدارى از ضدرئالیسم انجامید

پوزیتیویسم (اثبات‌گرایى) در قرن بیستم تلاشى براى نفى مشروعیت متافیزیک بود، بدون اینکه به متافیزیک پساکانتى گرفتار شود. بر اساس معیار «معنادارى» پوزیتیویستى، گزاره‌اى معنادار است که بتوان از راه تجربه به اثبات یا تأیید آن پرداخت. اگر این معیار درست باشد، هرگونه بحث وجودشناختى ـ از جمله بحث از رئالیسم ـ بى‌معنا خواهد شد؛ در پاسخ به دو پرسشى که در ابتداى این مقاله طرح شد، نه مى‌توان جانب رئالیسم را گرفت و نه مى‌توان از ضدرئالیسم جانبدارى کرد. از آنجا که چنین پرسش‌هایى از راه تجربه پاسخ نمى‌یابند، باید آنها را به جاى حل کردن منحل کرد. به عبارت دیگر، باید نشان داد که پرسش‌هایى واقعى نیستند؛ بلکه شبه‌پرسش‌هایى هستند که به علّت کاربرد نادرست زبان طرح شده‌اند

معیار معنادارى پوزیتیویستى با مشکلات شناخته‌شده‌اى روبه‌رو شد؛ براى مثال، بر اساس این معیار، بیشتر حوزه‌هاى معرفتى بشر از جمله دین، فلسفه، اخلاق، تاریخ، علوم اجتماعى، و هنر به بحران مشروعیت دچار شدند. این معیار به اندازه‌اى تنگ‌نظرانه بود که حتى توان تحمّل علوم تجربى را نیز نداشت؛ چون «کلّیت» و «ضرورت» دو ویژگى قانون علمى به شمار مى‌روند، امّا با مشاهده تجربى نمى‌توان به این دو ویژگى قانون علمى دست یافت. ضمن آنکه بسیارى از قوانین علمى بر مبناى روش ایده‌آل‌سازى9 به دست مى‌آیند که نه مى‌توان براى اثبات یا تأیید آنها از تجربه بهره گرفت و نه مى‌توان از نقش این قوانین در علم چشم‌پوشى کرد. مشکل دیگر این معیار آن بود که حتى خود این معیار و استدلال‌هاى مربوط به آن نیز ماهیتى تجربى نداشتند. بنابراین، با پذیرش معیار پوزیتیویستى، بیشتر حوزه‌هاى معرفتى و علمى بشر ـ حتى خود این معیار ـ بى‌معنا خواهند شد

این مشکلات، که هر کدام بارها در متون گوناگون مربوط تکرار شده‌اند، نشان مى‌دهند «تجربه» و «عقل» مکمّل یکدیگرند.10 متافیزیک از تجربه و عقل بهره مى‌گیرد و علم نیز از مفاهیم متافیزیکى بهره‌مند و بر پیش‌فرض‌هاى متافیزیکى استوار مى‌شود. در ضمن، پرسش‌هاى بااهمیت بسیارى وجود دارند که نمى‌توان صرفآ از راه تجربه به پاسخ آنها دست یافت: وجود خدا، استقلال داشتن یا نداشتن جهان از ذهن بشر، اختیار یا جبر، معناى زندگى، امکان جاودانگى و;؟ این‌گونه پرسش‌ها دغدغه فکرى انسان‌هاى فیلسوف و غیرفیلسوف به شمار مى‌روند؛ از این‌رو، تلاش براى منحل کردن چنین پرسش‌هایى، دغدغه و نگرانى انسان را از بین نمى‌برد

شکست پوزیتیویسم نشان داد که حتى مخالفان متافیزیک نیز، بدون دست یازیدن به پیش‌فرض‌ها و مفهوم‌هاى متافیزیکى، نمى‌توانند از دیدگاه خود دفاع کنند. گفتنى است، بحران فراگیر مشروعیتى که پوزیتیویسم در حوزه‌هاى گوناگون معرفتى ایجاد نمود ثابت کرد که اگر از روش عقلى چشم‌پوشى و به تجربه بسنده کنیم، فقط به سایه‌اى از حقیقت مى‌رسیم. در فلسفه هیوم، که از نظر تاریخى زمینه‌ساز نفى متافیزیک در اندیشه کانتى و پوزیتیویستى است، این نتیجه به گونه‌اى روشن‌تر دیده مى‌شود. دکارت، پیش از هیوم، بر وجود سه جوهر «خدا»، «جسم» و «نفس» استدلال کرده بود؛ امّا هیوم مفهوم جوهر را، چون تجربه‌پذیر نیست، مفهوم متافیزیکى بى‌محتوایى دانست.11 از نظر او، جسم مادّى چیزى جز اعراض ادراک‌شدنى نیست. البته بر اساس روش هیوم، دلیلى بر وجود این اعراض در خارج از ذهن نیز در اختیار نیست. بنابراین، آنچه براى هیوم (پس از نفى جوهر) باقى ماند تصوراتى بود که از اعراض داشت. به همین سبب، فلسفه هیوم به نوعى از اصالت پدیدار12 انجامید. گاه، براى اینکه به عمق شکّاکیت هیوم پى برده شود، این اصالت پدیدار را با خودتنهاگروى13 برابر دانسته‌اند؛14 امّا خودتنهاگرا دست‌کم باید وجود جوهر «نفس» را بپذیرد، در حالى که هیوم راهى براى پذیرش جوهر «نفس» نداشت و چیزى بیش از جریانى از تصورات را در درون خود نمى‌یافت.15 به هر روى، تنگ‌نظرى معیار هیوم به قدرى است که حتى خودتنهاگروى نیز نمى‌تواند عمق انحصارگرایى حاصل از آن را نشان دهد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بیماری مولتیپل اسکلروزیس در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بیماری مولتیپل اسکلروزیس در pdf دارای 43 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بیماری مولتیپل اسکلروزیس در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بیماری مولتیپل اسکلروزیس در pdf

بیماری مولتیپل اسکلروزیس چیست؟
عوامل موثر درایجاد بیماری یا ریسک فاکتورهای بیماری
عوامل موثر درتشدید بیماری
پیش‌آگهی بد بیماری
بطور کلی درمانهای مورد استفاده دربیماری MS را می‌توان یه دسته‌های زیر تقسیم نمود
1ـ درمانهاییکه درحملات عود بیماری بکار برده می‌شود
2ـ درمانهاییکه سرعت پیشرفت بیماری را کم می‌کنند
3ـ داروهاثیکه سیستم ایمنی راسرکوب می‌نمایند
4- درمانهائیکه سبب تخفف علائم بیماری می شوند
5- درمانهای فیزیکی و کار درمانی
1- تشخیص پرستاری: اختلال در تحرک جسمی در ارتباط با اسپاسم عضلانی و کنتراکتور
2- تشخیص پرستاری: عدم تحمل فعالت در ارتباط با خستگی
3- تشخیص پرستاری: اختلال در دفع ادرار در ارتباط با اختلال عمل نخاع شوکی
5- تشخیص پرستاری: اختلال در اجابت مزاج در ارتباط با اختلال عمل نخاع کنونی (یبوست)
4- تشخیص پرستاری: صدمه بتامیت پوست به علت بیحرکتی، اسپاسم…
6- تشخیص پرستاری: اختلال در عمل جنسی در ارتباط با گرفتاری نخاع شوکی
7- تشخیص پرستاری: اختلال در آسایش و راحتی در ارتباط با درد و…
8- تشخیص پرستاری: اختلال در ارتباط کلامی با ریزآرتری
9- تشخیص پرستاری: اختلال در عزت نفس در ارتباط با از دست دادن استعلال و توانایی و ترس از ناتوانی
10- تشخیص پرستاری: احتمال خوب پاک نشدن راه و مجاری هوایی در ارتباط با آسپیداسیون
11- تشخیص پرستاری: احتمال عفونت ریوی در ارتباط با ضعف و بیحرکتی و کاهش تهویه ریوی
12- تشخیص پرستاری: اختلال در فرایندهای فکری در ارتباط با اختلال عملی مغز
13- تشخیص پرستاری: اختلال در مراقبت از خود در ارتباط با ضعف عضلانی
14- تشخیص پرستاری: اختلال در تداوم اداره امور منزل و کار در ارتباط با مشکلات جسمی و روانشاختی
15- تشخیص پرستاری: کمبود آگاهی در ارتباط با علل، درمان بیماری
16- تشخیص پرستاری: اختلال در تغذیه (کمتراز نیاز بدن) در ارتباط با اشکال در عمل بلع
17- تشخیص پرستاری: احتمال مصدوم شدن در ارتباط با اختلالات حسی و آتاکسی و…
18- تشخیص پرستاری: احتمال مصدوم شدن در ارتباط با اختلال بینایی
منابع فارسی
منابع انگلیسی

 

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بیماری مولتیپل اسکلروزیس در pdf

1- اعتملادی نو، اکرم. (1381)، تشخیص و درمان بیماری MS، چاپ اول، اصفهان، انتشارات چهار باغ
2- بروند، سودارث. (2000)، پرستاری بیماری های اعصاب، ترجمه سامی پا، چاپ دوم، تهران، انتشارات بسری
3- جانقربانی، محمدحسن. (1381)، اپیدمیولوژی و کنترل بیماریهای شایع در ایران، چاپ دوم، تهران، انتشارات اشتیاق
4- سلطانزاده، اکبر. (1380)، بیماریهای مغز و اعصاب و عضلات، تهران، چاپ اول، چاپ معراج
5- سجادی، حمیرا. (1380)، زندگی یا سولیتپل اسکلروزیس، فصلنامه پژوهشی، دانشکده پرستاری مامایی گیلان، سال دهم، شماره 37-36
6- سیسل (2001)، مبانی طب داخلی، ترجمه قاضی جهانی ب، چاپ اول، تهران، انتشارات گلباران
7- صلصالی، مهوش. (1381)، کار ماکولوژی برای پرستار، چاپ اول، تهران، انتشارات گلباران
8- عاملی، جواد. (1379)، آشنایی با بیماری ام اس، تهران، انتشارات گلباران
9- عظیمیان، مجتبی. (1379)، توانبخشی روانی و جسمی در بیماران مولتیپل اسکلروزیس، فصلنامه پژوهشی توانبخشی، سال اول، شماره 3
10- هاریسون (2001)، اصول طب داخلی بیماریهای اعصاب، ترجمه رشیدی ث، چاپ اول، تهران، انتشارات ذوقی
11- فوقاننی، احمدعلی. (1381)، درسنامه جامع پرستاری، چاپ اول، تهران، انتشارات اندیشه رفیع
منابع انگلیسی
1 Black, J. (2001), Medical- Surgical Nursing, 6th edition, philadelphia, W.B, Sunder
2. Currie, R. (2001), Spasiticity: axommon symptom multiple scleresis, Nursing Standard, 15 (33), 44-
3. Griffith, G. (2002), Tmportance of Gntinence avoid for people with multipje sclerosis, British Jornal of Nursing, 28 (11), 1-
4. Halper, j. (2002), Comperhensive Nursing Care in multiple sclerosis, 2th, New York, Demons
5. Hickey . J. (2003). Neurological and Nearoscience Nursing, Fifth edition, philadelphia, lippino williams
6. Johanson. M. (2001), Nursing Diagnosis out come intervention, 3th edition, philadelphia, Mosby
7. James, J & et al. (2002), principles of science for Nursing, 2th edition, blackwell publishing company

 

بیماری مولتیپل اسکلروزیس چیست؟

همانطور که میدانیم : طبق آهرین آنار بدست آمده ، بعد از عقب ماندگی ذهنی 84% وسرطانهای تنفسی75% ، اسکلروز متعدد یا M S  70% افراد ناتوان  در اثر بیماریها را تشکیل می‌دهد این بیماری یک بیماری مزمن بوده که افراد را در سنین مختلف تحت تاثیر قرار می‌دهد. در واقع می‌توان اینگونه تعریف کرد که M S  ، بیماری مزمن ، پیشرونده و دژنواتیو سیستم اعصاب مرکزی می‌باشد که نقاط محتلف میلین را تحت تاثیر قرار می‌دهد این میلین در سرتاسر مغز ونخاع و اعصاب بینایی وجود دارد ( قابل ذکر است میلین پوشش متشکل از چربی و پروتئین است که اطراف اکسون را احاطه کرده وموجب هدایت سریع امواج عصبی می‌گردد.). این تخریب میلین و جایگزینی آن با پلاک یا لزیونهای سخت موجب اختلال هدایتی در نتیجه ایجاد علائم گوناگون درفرد می‌شود . بیماریهای دمیلیزیناسیون به خاطر شیوعشان و تمایل آنها به گرفتار کردن جوانان دارای اهمیت زیادی می‌باشند. این بیماریها می‌توانند ارثی ویا اکتسابی باشند . M S  شایعترین بیماری دمیلیزاسیون اکتسابی است

علت بیماری: علت دقیق این بیماری مشخص نیست اما تحقیقات نشان می‌دهد که صدمه میلین نوعی گرفتاری اولیه است که به علت عفونت احتمالی ویروسی در اوایل زندگی و ظهور آن به شکل فرآیند ایمنی در سالهای بعد زندگی ایجاد می‌گردد. در واقع نظریه‌هایی دررابطه با تاثیر عامل ویروس ، محیط وژنتیک وجود دارد

عوامل موثر درایجاد بیماری یا ریسک فاکتورهای بیماری

1- سن: سن ابتلای این بیماری 40ـ 20 سالگی می‌باشد اما درسنین کمتر از 15 سال وبیشتر از 50 سال دیده شده وهم اکنون بعنوان بیماری بزرگسالان جوان شناخته شده است

2- جنس: زنان 2 برابر مردان مبتلا می‌گردند

3- ژنتیک: اگر‌چه M S  یک بیماری ارثی نیست اما دربروز آن عامل ژنتیک نقش دارد یعنی بیماران M S  نسبت به بقیه افراد دارای کمپلکس ژن روی کروموزم 6 می‌باشند

4- عوامل محیطی و ویروسی

5- عفونتها

6- استرسهای روحی

7- حاملگی

عوامل موثر درتشدید بیماری:‌

امروزه تحقیقات نشان داده‌اند که فعالیت‌های شدید بدنی ، خستگی مفرط،ضربات جسمی و جراحی نیزموجب بدتر شدن بیماری می‌گردند. بین افزایش درجه حرارت بدن و تشدید علاثم رابطه مستقیم وجود دارد. در گرما، علاثم بیمار بیشتر شده وبا کاهش آن رفع می‌گردد . همچنین در صورت بروز بیماری‌های تب‌دار علاثم بیماری تشدید می‌شوند

تظاهرات بالینی بیماری :M S اغلب بیمارانیکه درشروع این بیماری جوان هستند دچار حملات شدید وتخفیف علاثم می‌شوند و در بین حملات هیچ علامتی ندارند . عده‌ای دیگر از بیماران ، دچار نوع مزمن و پیشرونده بیماری می‌گردند وبا گذشت زمان بر شدت آن علاثم افزوده می‌گردد. نشانه‌ها و علاثم بسته به محل ضایعه (پلاک ) متفاوت می‌باشند . شایعترین علاثم : ضعف ، خستگی، اختلال در حرکت، اختلال بینایی ، اختلال تکلم، اختلال دفع ادرار و مدفوع ، هایپر رفلکسی، و … می‌باشند. ضعف اسپاتیک اندامها و ازبین رفتن بازتابهای شکلی به علت گرفتاری راههای حرکتی اصلی درنخاع شوکی بوجود می‌آید

افسردگی، تحریک‌پذیری بیش از حدعاطفی و حالت سرخوشی نامناسب به علت قطع ارتباط بین قشر مغز وهسته‌‌های قاعده‌ای مغز ایجاد می‌شوند در صورتیکه فرایند بیماری باعث ابتلای راههای نخاعی متصل به مراکز دفع ادرار در پل مغزی و شبکه خاجی شده باشد ، مشکلات مثانه ،اجابت مزاج و جنسی بوجود می‌‌آید

تظاهرات ثانویه نیز که به علت عوارض بوجود می‌آیند شامل: عفونت مجرای ادرار، گشادی رکتوم، زخمهای فشاری ، پنومونی، ادم در قسمتهای آویزان پا می‌باشند

سیر پیشرفت بیماری: این بیماری سیر متفاوتی را دارد اما شایعترین آن نوع عود کننده بهبود یابنده می‌باشد . که این بیمارپس از یک دوره بهبودی نسبی مجددآ گرفتار می‌گردد. در طی دوره‌های خاموشی نشانه‌ها از بین رفته یا کاهش می‌یابند. انواع دیگر شامل

1-  MSعود کننده : کهباحملات مکرر اختلال عملکرد نورولوژیک مشخص میشود

حملات طی چند روز یا چند هفته پسرفت کرده و ممکن است با بهبود کامل ، ناقص یا عدم بهبود دنبال شود

2- MS پیشرونده مزمن : باعث بدتر شدن و پیشرفت تدریجی، بدون دوره‌های ثبات یا فرو‌کش کردن بیماری شود و غالباً در افرادیکه سابقه M S عود کننده دارند بوجود می‌آید

3- MS پیشرونده اولیه : فرد از ابتدای ابتلا به بیماری از خود علاثم پیشرفت نشان داده و گاهی بطور اتفاقی، به مدت خیلی کوتاه بهبودی مختصر از خود نشان می‌دهند

4- MS پیشرونده ثانویه : که پس از دوره عود و بهبودی موقت، مجدداً شروع شده و در پی آن پیشرفت بیماری رخ می‌دهد و ممکن است با عودهای مکرر و بهبودی خفیف و دوره خاموشی بیماری همراه باشد یا نباشد

5- MS  خوش‌خیم: که به بیمار اجازه می‌دهد که کاملاً کارایی خود را حفظ نماید و عمده بخشهای دستگاه عصبی خود را بکار گیرد

6- MS بدخیم: که پیشرفت سریعی داشته و منجر به بروز ناتوانی بارز یا مرگ در مدت زمان کوتاه می‌شود

پیش آگهی بیماری MS : در مواردیکه پیش‌آگهی بیمار بهتر است شامل

1- شروع پیش از 40 سالگی

2- آغاز با نوریت بینایی

3- کم بودن دفعات بازگشت بیماری در چند سال اول

4- روند بیماری با فراز ونشیب باشد نه یکنواخت و پیش رونده

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

تحقیق بررسی عزت نفس دانشجویان خودشکوفا در زمینه های ورزشی و تحصی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق بررسی عزت نفس دانشجویان خودشکوفا در زمینه های ورزشی و تحصیلی در pdf دارای 100 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق بررسی عزت نفس دانشجویان خودشکوفا در زمینه های ورزشی و تحصیلی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق بررسی عزت نفس دانشجویان خودشکوفا در زمینه های ورزشی و تحصیلی در pdf

فصل اول  
مقدمه  
کلیات (بیان مسأله)  
اهمیت و ضرورت مسئله :  
اهداف تحقیق :  
فرضیه های تحقیق::  
متغیرهای تحقیق ( تعریف نظری متغیرها – تعریف عملیاتی)  
فصل دوم  
یادگیری و انگیزش در خود شکوفایی  
تاریخچه کوتاه پژوهش پرورشی درباره انگیزش  
هدف  
کارایی شخص  
منابع انتظار پیامد  
نظریه انتساب  
الگوگیری:  
موضوعات اخلاقی در تغییر رفتار  
تغییر دادن رفتارهای اکتسابی در خودشکوفایی  
تحقیقات و مطالعات خارجی  
فصل سوم  
روش تحقیق  
جامعه آماری  
حجم نمون و نمونه آماری  
ابزار گردآوری اطلاعات  
روش گردآوری اطلاعات  
روش آماری  
فصل چهارم  
تجزیه و تحلیل یافته ها :  
جدول پراکندگی نمرات در 3 بخش عزت نفس ، ورزش و تحصیل  
نمرات سه گانه دختران و پسران دانشجو و نتایج آماری  
جدول نمرات عزت نفس و نمرات تحصیلی و ورزش پسران  
جدول نمرات عزت نفس و نمرات تحصیلی و ورزش پسران  
عملیات آماری  
آزمون فرضیه ها  
فصل پنجم  
بحث و نتیجه گیری  
محدودیتها و مشکلات  
پیشنهادات :  
منابع و مآخذ  
ضمائم و پیوست ها  

یادگیری و انگیزش در خود شکوفایی

انگیزش فرایندی است که رفتار هدف گرا از طریق آن راه اندازی و نگهداری می شود. برای مثال، هنگامی که دانش آموزان با بی علاقگی درس می خوانند، فقط به خاطر پاداش بیرونی تکلیف را انجام می دهند و وقت خود را صرف چیزهایی می کنند که با تکلیف یادگیری مغایر است معلمان می گویند که آنها بی انگیزه اند. همچنین زمانی به نداشتن انگیزش اشاره می شود که دانش آموزان آشکار را از پرداختن به یک تکلیف یادگیری خودداری می کنند و یا از عهده  اعمالی که به آنها کمک می کنند تا به طرز موفقیت آمیزی آن را تکمیل کنند، برنمی آیند. (شانک 2 ، 1990 )

اینکه، چه چیزی شالوده انگیزش را تشکیل می دهد و چگونه معلمان می توانند به نحو موثری دانش آموزانشان را برانگیزند، سالهای زیادی مورد تحقیق قرار گرفته است. با اینکه نظریه های به دست آمده از این گونه پژوهشها را نمی توان به طور دقیق نظریه های یادگیری نامید، ولی مطالعه انگیزش برای مربیان مطمئناً با مطالعه یادگیری آمیخته است. به طوری که وانیر3 (1990) می گوید. (انگیزش غالباً از یادگیری استنباط می شود و معمولاً برای روان شناس پرورشی، یادگیری نشانه انگیزش است) ( ص 618)

موضوع اصلی این است که چگونه مردم را برای پرداختن به یادگیری جدید برانگیزیم؟

تاریخچه کوتاه پژوهش پرورشی درباره انگیزش

زمانی انگیزش حوزه مطالعاتی غالب در روان شناسی بود. علت اصلی این امر آن بود که روان شناسان در سالهای 1930 و 1940 ، انگیزش را چیزی تصور می کردند که ارگانیزم در حال سکون و استراحت را به حالتی از فعالیت وا می دارد. ممکن است شما هم اکنون به رابطه این مفهوم با یادگیری به گونه ای که در آن سالها مطالعه می شد، پی برده باشید. برای مثال، هال یک نظریه یادگیری را به وجود آورد که در آن، رفتار در نتیجه سایقهایی برای رسیدن به هدفهای پیش بینی شده، ایجاد می شد، یعنی، رفتار به علت وجود نیازهایی (معمولاً زیستی) مثل نیاز به غذا، میل جنسی و سرپناه به سوی هدفی برانگیخته می شود. یادگیری زمانی واقع می شود که پاسخ تقویت شود و سایقی که در ابتدا رفتار را برانگیخته است، کاهش یابد

با این همه، پژوهش  تولمن درباره یادگیری نهفته باعث جدا شدن موضوعهای مربوط به انگیزش از موضوعهای یادگیری شد. اگر به یادآورید تولمن نشان داد که حیوانات صرفاً با کاوش ماز، در غیاب هدف یا مشوقهایی برای کاهش سایق، آن را یاد می گیرند. چون به نظر می رسید که یادگیری بدون انگیزش آشکار برای آن رخ می دهد، روان شناسان استدلال کردند که انگیزش به استفاده دانش مربوط می شود و نه به ایجاد و رشد آن. (وانیه، 1990)

در دهه 1960 و 1970 دگرگونی دیدگاه رفتاری به شناختی در روان شناسی آمریکا باعث شد تا انگیزش درباره با یادگیری هماهنگ شود. روان شناسان با روشهای جدیدی شروع به بررسی تاثیر پاداشها بر رفتار کرده اند. با اینکه عمدتاً پذیرفته شده بود که تقویت کردن یک پاسخ به طور خودکار، احتمال وقوع دوباره آن را بیشتر می کند، یافته های جدید آن را مورد تردید قرار دادند. در برخی از موارد، پاداشها اثر کمی بر رفتار بعدی داشتند مگر اینکه یادگیرنده انتظار پاداش را داشته باشد و یا اینکه آن را پیش بینی کند. از این گذشته، اگر یادگیرنده ها برخی از پاداشها را کنترل کننده می دانستند، علاقه طبیعی خود را به تکلیف یادگیری کاهش می دادند. به همین نحو، پاداشها برای تکمیل یک تکلیف راحتی، به یادگیرنده علامت می دادند که آنها توانایی کمی دارند. بنابراین، برای انسانها پاداش می تواند معانی مختلفی داشته باشد و هر معنی می تواند پیامدهای مختلف انگیزشی و یادگیری داشته باشد

برای پژوهشگرانی که اکنون بر رفتار انسان تمرکز دارند، پژوهش ها مربوط به نیاز انسان به پیشرفت، پژوهش انگیزشی را تحت سلطه خود قرار داده است. انگیزش پیشرفت که انگیزش مشوق، اثر بخش و میل به تسلط و برتری نیز نامیده می شود، گرایش اساسی انسانها به درستکاری، تسلط یا به عبارت دیگر، غلبه بر محیطشان به حساب می آید. در بین برجسته ترین پژوهشگران انگیزش پیشرفت، دیوید مک مکلند و جان اتکینسون قرار داشتند

آنها می توانستند بدانند که چرا برخی از افراد صرفاض به خاطر پیشرفت برای برتری می کوشند در حالی که، دیگران این کار را نمی کنند. فرض بر این بود که نیاز پیشرفت زیاد در کودکانی پرورش می یابد که والدین آنها بر پیشرفت و رقابت طلبی در خانه تاکید می ورزند. اما انگیزش پیشرفت می تواند تحت تاثیر موقعیت نیز قرار داشته باشد. افراد در برخی از شرایط مانند دستورالعملهای آزمون خاص، محیط های رقابتی و شکست، سخت تر می کوشند، (اتکینسون، 1964) (واینر، 1990)

پژوهش اتکینسون به موازات پژوهشهای مربوط به متغیرهای تفاوت فردی دیگر وابسته به انگیزش بود. برای مثال، مردم علاوه برداشتن انگیزش پیشرفت زیاد یا کم، می توانند اضطراب زیاد یا کم، و کنترل درونی زیاد یا کم نیز داشته باشند. اضطراب بیش از اندازه می تواند با یادگیری و عملکرد تداخل کند و به کاهش ادامه انگیزش آموختن منجر شود. بر عکس، هنگامی که دانش آموزان سو گیری درونی در برابر بیرونی دارند، انگیزش بیشتری را نشان می دهند. این بدان معنی است که آنها تکلیفهای یادگیری را آزمایشی برای مهارت و از این رو، نمونه ایی از کنترل شخصی می دانند. دانش آموزانی که سوگیری بیرونی دارند، معتقدند که موفقیت آنها در یک تکلیف یادگیری، توسط شانس و نه توسط قابلیتهای که در کنترل آنهاست، تعیین می شود. از این رو، این دانش آموزان با احتمال کمتری برای پرداختن به تکلیف یادگیری برانگیخته می شوند

بنابر نظر واینر، روند فوق در پژوهش انگیزش، حتی با تمرکز بیشتر بر رفتار انسان، مخصوصاً خود، تا به امروز ادامه یافته است. به طوری که برای تعیین هدف شخصی، شیوه های بهبود بخشیدن ادراک کنترل شخصی در یادگیری، و راهبردهایی برای حفظ باورهای شخصی به توانایی زیاد توجه زیادی صورت گرفته است

نظریه پردازان شناختی به طور فزاینده ای نشان داده اند که فرایندهای شناختی میانجی های عام انگیزشی هستند. هنگامی که انسانها برای رفع گرسنگی به دنبال غذا می روند هر غذایی را نمی خورند. انگیزش می تواند تحت تاثیر نیاز شخصی به پیشرفت یا منبع کنترل قرار گیرد. انگیزش همچنین حاصل شناختهای شخص درباره تکلیف و توانایی او در انجام آن است. کنجکاوی در کودکان و بزرگسالان بر انگیزه یادگیری قدرتمندی است. یک نوع از کنجکاوی یعنی برانگیختگی ادراکی در ابتدا توسط الگوهای جدید، پیچیده یا هماهنگ در محیط تحریک میشود. یادگیرنده ها نه تنها به این وقایع غیر منتظره توجه بیشتری می کنند بلکه همچنین برای امتحان کردن راه های جدید پی بردن به آنچه مشغول دیدنش هستند برانگیخته می شود

روش دیگر نگهداری کنجکاوی، خیالپردازی است. استفاده از خیالپردازی در یادگیری مستلزم آن است که یک موقعیت با معنی برای یادگیری در اختیار یادگیرنده ها گذشته شود تا قدرت تخیل آنها را افزایش دهد. موقعیت زمانی برای یادگیرنده معنادار است که گیرایی زیادی برای او داشته باشد و کنجکاوی وی را برانگیزد. (رینر، 1991)

تعیین فعالانه هدفها می توانند منبع مهمی برای انگیزش باشند. هنگامی که افراد هدفهایی را تعیین می کنند به تعیین معیارهایی بیرونی می پردازند که توسط آنها سطح عملکرد موجود خود را به صورت درونی می کنند. تا زمانی که یادگیرنده های این معیار را برآورده نکرده باشند و هدفهای آنها هنوز به دست نیامده باشند، به تلاش خود ادامه می دهند. برخی از ویژگی های هدفها را که برای فرایند تعیین هدف اهمیت دارند مشخص نمودند

(بندورا، 1977) (لاک3 و همکاران ، 1981 )

هدف

دو نوع هدف را که برانگیزش پیشرفت تاثیر دارند، مشخص کرده اند. زمانی که یادگیرنده ها، هدفهای عملکرد را تعیین می کنند. (دوست دارند به قضاوتهای مطلوبی درباره شایستگی خود برسند و یا از قضاوتهای منفی درباره شایستگی هایشان اجتناب کنند) از طرف دیگر هنگامی که یادگیرنده هدفهای یادگیری را تعیین می کنند (برای درک یا یادگیری چیزی جدید، جویای افزایش شایستگی خود هستند) (دوک 1986)

به نظر می رسد که علت این تفاوتها در این نکته قرار داشته باشد که چگونه افراد شکستهای خود را در اطراف این دو سوگیری هدف تعبیر می کنند. هدفهای عملکرد این باور را پرورش می دهند که هوش ثابت است. با این سوگیری هدف، یادگیرنده ها می پرسند که آیا توانایی آنها برای تکلیف کافی است یا نه و شکست به معنی آن است که پاسخ منفی است هدفهای یادگیری این است که هوش انعطاف پذیر است و می تواند پرورش یابد

تحت سوگیری هدف یادگیری، راهبردهایی تسلط بر تکلیف مورد تاکید قرار می گیرند و یادگیرنده ها از خود می پرسند که چگونه ممکن است توانایی آنهابرای رسیدن به هدف  افزایش یابد. شکست در این مورد، شکل راهبرد و لزوم تجدید نظر در آن را خبر می دهد. یادگیرنده در چنین موقعیتی، از زمانی که معتقدند آنها توانایی رسیدن به هدف را ندارند، تلاش بیشتری را صرف آموختن می کنند

کارایی شخص

کارایی شخص اعتقاد به این است که شخص می تواند رفتارهایی را مستقل از اینکه عملاً بتواند یا نه، انجام دهد. یعنی، یادگیرنده ها می توانند مطمئن باشند که اعمال خاصی، پیامدهای خاصی را تولید خواهند کرد. بندورا به این انتظارها، انتظارهای پیامد می گوید. اما اگر یادگیرنده ها درباره اینکه آیا آنها می توانند آن اعمال لازم را انجام دهند، تردید جدی داشته باشند، برای آنها تلاش نخواهند کرد. به این خود سنجی ها انتظارات کار این گفته شده است چهار منبع مناسب را که افراد می توانند توسط آنها اطلاعاتی را به دست آورند که برکارایی آنها تاثیر می گذرد

اول، دستاوردهای عملکرد. دوم. تجربه جانشینی، سوم. قانع سازی کلامی. چهارم. حالتهای فیزیولوژیکی دستاوردهای عملکرد به موفقیت قبلی یادگیرنده در یک تکلیف اشاره می کند. دومین عامل. از تجربه جانشینی به دست می آید تجربه جانشینی عبارت است از مشاهده الگویی که در یک تکلیف موفق می شود. سومین وسیله. وسیله ایی است که والدین معمولاً با آن آشنا هستند. منظور از قانع سازی کلامی این است که دیگران یادگیرنده را قانع می سازند که او می تواند در تکلیف به خصوص موفق شود

چهارم. افراد احساس کارایی شخصی را بر مبنای حالتهای فیزیولوژیکی خود کنترل می کنند. یعنی حالت درونی آنها را متقاعد می سازد که احتمالاً شکست خواهند خورد و یا موفق خواهند شد. که در این صورت، کار چندانی را نمی توان برای یادگیرنده انجام داد. جز اینکه به آنها توصیه شود تمرینهای آرامیدگی یا آموزش حساسیت زدایی را برای چیده شدن بر تنهایی و اضطرابشان انجام دهند

بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق بررسی عزت نفس دانشجویان خودشکوفا در زمینه های ورزشی و تحصیلی در pdf

انتظار پیامدهای به درک یادگیرنده از اعمالی که لازمه رسیدن به هدف یادگیری است مربوط میشود و هان به اینکه رسیدن به هدف چه پیامدهایی را تضمین خواهد کرد از این رو اصل سبیه به تمایزی است که بین یادگیری و عملکرد ایجاد می شود. از یک طرف یادگیرنده با تعیین هدف، انتظار اینکه چه چیزی را باید یاد بگیرد، کسب می کند این انتظار در حالی که یادگیری در حال انجام است بر کارایی شخصی اثر می گذارد. یادگیرنده ها انتظاراتی را درباره پیامدهای رسیدن به هدف در خود شکل می دهند و این پیامدها باید برای آنها ارزش شروع و استقامت کردن در یک تکلیف یادگیری را داشته باشند

یکی از تقویت کننده ترین یادگیری، به کارگیری مهارتها پاداش فراگیری شده جدید است. این پیامد طبیعی یادگیری است. پیامدهای طبیعی اغلب اوقات هنگامی رخ می دهند که یادگیرنده ها آنچه را که می آموزند، مربوط می دانند و فرصت به کارگیری اطلاعات فراگیری شده جدید را دارند. (کِلِر 1983 )

نظریه انتساب

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   196   197   198   199   200   >>   >