سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تحقیق رابطه سلامت عمومی و رضایت شغلی معلمین آموزش و پرورش در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق رابطه سلامت عمومی و رضایت شغلی معلمین آموزش و پرورش در pdf دارای 76 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق رابطه سلامت عمومی و رضایت شغلی معلمین آموزش و پرورش در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق رابطه سلامت عمومی و رضایت شغلی معلمین آموزش و پرورش در pdf

مقدمه
هدف و علت انتخاب موضوع
مقدمه
رشد اخلاق در کودک
روش آموزش اخلاقی
رویکرد های به آموزش اخلاق از نظر روانشناسی
رویکرد قدیمی تر
رویکرد های جدید به آموزش اخلاقی
پر خاشگری
ارتباط بین نیاز ها و روابط آدمی
خلاصه تحقیق
بررسی تحقیقات گذشته
انگیزش
اهمیت انگیزش
چهار چوب انگیزش
شدت انگیزه
دیدگاه های تاریخی در انگیزش
دیدگاه های اولیه انگیزش
دیدگاه مدیریت علمی (کلاسیک)
دیدگاه روابط انسانی (نئوکلاسیک)
پژوهش های ابراهام مازلو Abrahom H.Maslow
کاربردهای سلسسله مراتب مازلو بریا مدیران
پژوهش های فردریک هرزبرگ Fredrick Herzberg
کاربردهای تئوری هرزبرگ برای مدیران
پژوهش استی سی آدامز (برابری)
کاربردهای تئوری برابر ی برای مدیران
رضایت شغلی
عوامل موثر ب رضایت شغلی
پیامدهای رضایت شغلی و عدم رضایت شغلی
رضایت شغلی و عملکرد
روش جمع آوری اطلاعات
جامعه مورد مطالعه
روش تحقیق
تاریخچه آموزش و پرورش ناحیه 4 شهرستان کرج
تجزیه و تحلیل سئوالات پرسشنامه
بحث و نتیجه گیری
تجزیه و تحلیل دوم و سوم تحقیق
پیشنهادات
منابع و ماخذ

 

 

بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق رابطه سلامت عمومی و رضایت شغلی معلمین آموزش و پرورش در pdf

1 ) آصفی ، رضا، «رابطه تصمیم گییر مشارکتی با رضایت شغلی کارکنان شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران»، کارشناسی ارشد، 1375، دانشگاه ترتیب مدرس

2 ) استونر، فری من، « مدیریت» ، ترجمه علی پارسایگان و محمد اعرابی، 1379، دفتر پژوهش های فرهنگی

3 )  بلامچارد، کنت هرسی، «رفتار سامانی »، ترجمه علی علاقه بند، 1377، انتشارات امیر کبیر

4 ) رضا یگان، علی، «مدیریت رفتار سازمان»، 1372، انتشارات دانشکده مدیریت دانشگاه تهران

5 ) رضایگان، علی ، «اصول مدیریت»؛ 169، انتشارات سمت

6 ) رابینر، استیفن، «مدیریت رفتار سازمانی »، ترجمه علی پارسایگان و محمد اعرابی، 1374، مموسسه مطالعات و پژوهش های فرهنگی

7 ) رابینز، استیفین، «رفتار سازمانی»، ترجمه علی پارسائیان و محمد اعرابی، 1377، دفتر پژوهش های فرهنگی

8 ) زهی، بهناز، «بررسی عوامل موثر بر رضایت شغلی زنان شاغل در مشهد»، کارشناسی ارشد، 1377، دانشگاه تربیت مدرس

9 ) عظیمی انارکی، شهلا، «بررسی تطبیقی دیدگاه مدیران و کارشناسان در مورد تاثیر کنترل بر رضایت شغلی کارشناسان سازمان های دولتی شهرستان زاهدان»، کارشناسی ارشد، 1377، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان

10 ) علوی، سید محسن، «بررسی عوامل موثر بر رضایت شغلی روسای ادارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان های استان فارس»، کارشناسی ارشد، 1380؛ دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات

11 ) علوی، سید امین الله، «روانشناسی مدیریت و سازمان»، 1371، انتشارات مرکز آموزش مدیریت دولتی

12 ) گریفین، مورهد، «رفتار سازمانی»، ترجمه مهدی الوانی و غلامرضا معما زاده، 1374، انتشارات مروارید

13 ) گروهی از اساتید و نویسندگان مدیریت، «مقاله هایی درباره مبانی رفتار سازمانی و انگیزش »، 1375، انتشارات مرکز آموزش مدیریت دولتی

14 ) مقیمی، سید محمد ، «سازمان و مدیریت رویکردی پژوهش»، 1377، انتشارات ترمه

15 ) میرسپاسی، ناصر، «مدییرت منابع انسانی و روابط کار»، 1372، انتشارات مرکز آموزش مدیریت دولتی

16 ) روان شناسی اجتماعی، تالیف دکتر یوسف کریمی، 1379، انتشارات ارسباران

17 ) روان درمانی و مشاوره گروهی، دکتر باقر شناسی، 1379، انتشارات چهر.

مقدمه

موضوع این تحقیق عبارتست : «بررسی رابطه سلامت عمومی و رضایت شغلی معلمین خانم آموزش و پرورش ناحیه 4 کرج»

در این تحقیق رضایت و عدم رضایت نسبت به عوامل و پاداش های مختلف مادی و معنوی و اجتماعی و سلامت عمومی بررسی شده است و در این بررسی ها تاثیر عوامل مادی با شاخص هایی از قبیل حقوق و مزایا، امکانات و تسهیلات، خدمات درمانی، اعطاء مسکن و غیره، و تاثیر عوامل معنوی با شاخص هایی از قبیل تحسین و تمجید، تشویق نامه کتبی، توبیخ نامه، اعطای بورس تحصیلی، توجه به افکار و احساسات فرهنگیان و غیره و یک سری عوامل از قبیل افزایش مسئولیت و نیاز به کسب موفقیت مورد سنجش قرار گرفته و ارتباط هر یک از آنها با رضایت شغلی مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد

هدف و علت انتخاب موضوع

علت و هدف اصلی از انتخاب موضوع تحقیق بررسی اثرات بعضی از عوامل مادی و معنوی و اجتماعی بر روی رضایت شغلی و سلامت عمومی معلمین آموزش و پرورش ناحیه 4 کرج بوده و از آنجا که اهم وظایف و ماموریت سازمانها ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و توسعه و رشد امور تکنولوژیکی مملکت می باشد و در این راستا میزان موفقیت واثر بخشی بستگی به موفقیت و اثر بخشی کار کنان دارد. بنابراین می بایست انگیزه و علاقه آنها در انجام کار ورضایت و عدم رضایت آنها از شغل و تمایلات و محرکات درونی افراد که موجب آغاز فعالیت و تلاش بیشتر وبا کیفیت تر می گردد، بررسی و مشخص شود

اهمیت موضوع تحقیق

نقش عامل انسانی در سازمانها از اهمیت زیادی بر خوردار است، بنابراین با توجه به روحیات و انگیزه های عامل انسانی در هر سازمانی از ضرورت و اولویت بالایی بر خوردار است

از طرفی موفقیت و کارایی و اثر بخشی بالای سازمانها بستگی به کارائی و اثر بخشی نیروی انسانی آن دارد و آن نیز بدست نمی آید مگر چرا های رفتار و علل تمایل افراد برای کار کردن، ماهیت رفتار و انگیزه آنها برای رفتار به سوی تحقق اهداف، مشخص و معین گردد

از طرفی اهمیت بعدی این موضوع پیدا کردن جواب برای یک سری سئوالات است که معمولاً هر مسئول و سر پرستی با آن مواجه می شود. اینکه براستی انسان چرا کار می کند؟ تفاوت و فرق میان یک کارمند موفق و یک کارمند ناموفق در چیست؟

این همه تلاش و کوشش افراد برای چیست؟ چرا افراد رفتار ویژه خود را در مقابل محرک های خارجی و داخلی دارند؟ چرا عده ای از کار و شغل خود راضی و گروهی نا راضی هستند؟ اینها سئوالاتی هستند که هر مسئول و سر پرستی بدنبال پیدا کردن پاسخی برای آنها هستند

فرضیه ها

گاهی سئوالاتی پیش می آید که کار و کوشش افراد آیا بخاطر پاداش های معنوی است؟ یا پاداش های مادی؟ آیا مسئولیت بیشتر دادن به افراد موجب رضایت از کار و انگبزش برای تلاش و کوشش زیاد می شود؟ آیا افراد وقتی که در وظایف محوله موفق بشوند، رضایتی حاصل می شود یا خیر؟ آیا در وادار کردن برای کار و کوشش پاداش های معنوی موثرتر است یا مادی؟ و سئوالات از این قبیل بسیار هست

برای پاسخ پیدا کردن به این سئوالات و یک سری سئوالات دیگر، فرضیاتی را به شرح ذیل مطرح کرده و در این تحقیق سعی شده است با جمع آوری یک سری اطلاعات و تایید یا رد آنها پاسخ قطعی برای سئوالات فوق پیدا نمائیم

1 ) پاداش های معنوی بیش از پاداش های مادی موجب رضایت شغلی معلمین می شود. (فرضیه اصلی)

2 ) افزایش مسئولیت شغلی معلیمن موجب رضایت شغلی آنها می شود. (فرضیه اصلی)

3 ) موفقیت در کار موجب رضایت شغلی معلمین می شود. (فرضیه اصلی)

4 ) سلامت عمومی مثبت در در کار موجب رضایت شغلی معلمین می شود. (فرضیه اصلی)

فرض مورد قبول در رابطه با هر یک از پارامتر های فوق به شکل زیر می باشد

1 ) 9/2 <  :            و 9/2 >  

2 )59% < R :       و 59% > R

مقدمه

امروزه آموزش و پرورش همگانی به عنوان یکی از ارکان توسعه پایدار شناخته شده است هر کشوری در جهان بخش بزرگی از در آمد ملی خود را برای گسترش ، بهبود و کارآیی آن اختصاص می دهد. در واقع آموزش و پرورش رکن اساسی جامعه انسانی است و یکی از اهداف عمده آن پرورش و آموزش کودکان و نوجوانان توسط معلمان و مدیران است

اغلب صاحب نظران و متفکران مسایل تربیتی بر این نظرند که معلمان، بزرگترین و مهمترین عامل موثر در جریان تعلیم و تربیت هستند. بنابراین بی راه نیست اگر گفته شود شالوده و اساس یک سیستم آموزشی موفق را معلمان تشکیل می دهند

اولین قدم در جهت رسیدن به کادر آموزشی موفق درک عوامل و سلامت عمومی است که بر کیفیت فعالیت معلمان موثر است. یکی از عوامل، رضایت شغلی معلمین است. چرا که در رابطه مستقیمی بین رضایت شغلی افراد با عملکرد آنان وجود دارد و کسانی که رضایت داشته باشند، کار خود را بهتر انجام می دهند. بنابراین لازم است آموزش و پرورش به موضوع رضایت شغل و سلامت عمومی معلمان، بیش از پیش توجه نشان دهد

اولین قدم در جهت رسیدن به کار آموزشی موفق درک عوامل است که بر کیفیت فعالیت معلمان موثر است. یکی از این عوامل، رضایت شغلی معلمین است، چرا که رابطه مستقیمی بین رضایت شغلی افراد با عملکرد آنان وجود دارئ و کسانی که رضایت داشته باشند، کار خود را بهتر انجام می دهند

پدیده ارتباط نقش مهم در زندگی اجتماعی انسان باز نی کند. آدمی از طریق پیامهای کلامی و غیر کلامی که از محیط دریافت می کند نظام نکوشی و فکری و عاطفی و رفتار های خود را شکل دهد. پس از اینکه کودک از خانواده گسسته، به کودکستان یا کلاس اول وارد می شود، مدرسه برای سالهای متمادی خانه دوم او شد، و مرکز جهان خارج از خانواده اش را تشکیل می دهد

از آنجا که شخصیت معلمان به عنوان الگوی همانند سازی برای دانش آموزان است دارای اهمیت است از این رو آموزش و پرورش در انتخاب معلمان سلامت عمومی آنان را مد نظر دارد سلامت عمومی شامل : سلامت جسمانی، روحی،  اخلاقی، پر خاشگری ، روانی می باشد

سلامت جسمی یک بعد از سلامت روانی شامل حفظ تعادل در تغذیه و رژیم غذایی، انجام ورزش به صورت مرتب، خواب مناسب، استراحت کافی و توجه به علائم هشدار دهنده جسمانی است

سلامت جسمانی توانایی استفاده از دانش، انگیزش، تعهد و رفتار خود مدیریتی را به همراه داشته که د نهایت منجر به ایجاد تعادل و تناسب در فرد می شود. آنچه مسلم است، حصول این امر با شرایط زیر امکان پذیر خواهد بود

سبک خوردن و آشامیدن خود را مورد با زنگری قرار دهیم

سبک های سنجش سلامت را جدی بگیریم

از مصرف مواد مخدر، مشروبات الکلی و با هر گونه موادی که مصرف آن ها باعث بروز آسیب جسمی و روحی است خود داری کنیم

از یک رژیم غذای سالم و تمرینات ورزشی منظم و مناسب غافل نشویم

توجه به اهمیت موضوع لازم است آموزگاران گرامی در جهت ایجاد فضای آموزشی و تربیتی مناسب برای رشد و شکوفایی استعداد های دانش آموزان ، اصولی را دررابطه خود با دانش آموزان باید رعایت کنید

1 ) معلم کار آمد از سلامت روانی کافی بر خوردار است و بر این اساس سعی می کند رابطه متقابل سازنده ای با دانش آموزان بر قرار کند تا به دانبال این ارتباط جنبه های مثبت شخصیت طرفین رشد و اعتلا یابد

2 ) معلم خوب آموزش را نباید در جهت ارضای عقده های روانی خود به کار گیرد. بلکه با بر خوردهای صحیح و منطقی سعی در شکوفا ساختن استعداد های بالقوه دانش آموزان و بهبود بشخیدن سازگاری آنها با جامعه دارد

3 ) معلم باید با کودکان به اقتصادی وضع روحی و شرایط نسبی آنان رفتار کند، و انتظارت و خواسته هایش متناسب با توانایی های واقعی و شرایط زندگی هر یک از دانش آموزان باشد

4 ) کشمکش ها و تعارضات روانی معلمان در زندگی شخصی متعلق به اوست

معلمی که با خود راحت نیست قاعدتاً با کودکان نیز راحت نخواهد بود. کشمکشهای درونی حاصل از مشکلات اقتصادی، شغلی و خانوادگی معلمان به نحوی می تواند روی دانش آموزان جا به جا شود و کودک معصوم قربانی تمایلات خشونت آمیز و تکانه های نا خود آگاه آنان می گردد

تعریف اخلاق

در مکتب روانکاوی، اخلاق معادل است با فرا خود یا وجدان و عبادت است از احساس گناه در برابر تخلف از اصول و احساس سرزنش و باز خواست درونی در برابر ارتکاب عمل خطا وجدان در این معنی یک نیروی باز دارنده است. و هدایت کننده قوی می باشد که در ضمیر شخص جای گرفته و بر رفتار او حاکم است باید بدانیم که در مکتب روانکاری شاخص اخلاق یعنی عملی که نشان می دهد شخص دارای ارزشهای اخلاقی است یا نه

احساس گناه در برابر خطاست یعنی اگر کسی با زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی در خود احساس گناه کند مفهوم آن این است که وی دارای وجدان یا نیروی باز دارنده و سرزنش کننده درونی هست. امّا اگر در برابر عمل خلاف اخلاق احساس گناه نداشته باشد باید نتیجه گرفت که وجدان درچنین شخصی شکل نگرفته و بنابراین فاقد اخلاق است

رشد اخلاق در کودک

نظریه روانکاری، رضد اخلاق را در کودکان نتیجه فرآیند های همانند سازی در ایجاد وجدان یا فرا خود می داند. بر طبق نظر فروی کودک از هنگام خردسالی در معرض مجموعه وسیعی از ناکامیها قرار دارد. برخی از این نا کامیها ناشی از دخالتهای بزرگتر ها در حلقه خانواده است و برخی دیگر حاصل منابع دیگری چون بیماریهاست. احساس خصومتی که در کودک به علت این نا کامیها به وجود می آید عمدتاً متوجه پدر و مادر می شود. امّا چون خصومت نسبت به والدین ، خط تنبیه شدن از سوی آنها را به همراه دارد و همچنین از نظر اجتماعی نا پسند و نا معقول است، کودکان این احساس خصومت را سر کوب می کنند. برای ممانت از بروز این خصومت سر کوب شده، کودک سعی می کند که ارزشها و استاندارد های والدین خود را اقتباص کند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

تحقیق تأثیر تحصیلات زنان بر توسعه اقتصادی کشور در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق تأثیر تحصیلات زنان بر توسعه اقتصادی کشور در pdf دارای 115 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق تأثیر تحصیلات زنان بر توسعه اقتصادی کشور در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق تأثیر تحصیلات زنان بر توسعه اقتصادی کشور در pdf

مقدمه  
چارچوبی نظری تحقیق  
فرضیه‌ها   
روش تحقیق   
مشکلات و موانع  
اصطلاحات و واژه‌های کلیدی  
(1) فصل اول:   
1-1) توسعه و مفاهیم  
2-1) توسعه اقتصادی  
3-1) مطالعه اجمالی عوامل موثر بر توسعه اقتصادی  
4-1) بررسی وضعیت توسعه‌ای ایران طی سال‌های 1382 –1376;
جداول و نمودارها  
(2) فصل دوم:   
1-2) مطالعه وضعیت گذشته و موجود تحصیلات زنان در ایران  
جداول و نمودارها  
(3) فصل سوم:   
1-3) تأثیرتحصیلات زنان بر عامل فرهنگی-اجتماعی توسعه اقتصادی
2-3) تاثیر تحصیلات زنان بر عامل انسانی توسعه اقتصادی  
الف) تأثیر کمی تحصیلات زنان بر عامل انسانی توسعه اقتصادی  
A) وضعیت زناشویی و سواد   
B ) باروری و سواد  
C) سواد و تعداد فرزندان   
D) سطح تحصیلات و تعداد فرزندان  
ب) تأثیر کیفی تحصیلات زنان بر عامل انسانی توسعه اقتصادی  
A) سواد و تعداد فرزندان فوت شده  
B) سواد و تعداد فرزندان دارای مدرک دیپلم و بالاتر
3-3 ) تأثیر تحصیلات زنان بر عامل اقتصادی توسعه اقتصادی  
جداول و نمودارها  
(4) فصل چهارم: خلاصه پژوهش و پیشنهاد  
1-4) بررسی چالش‌ها و موانع در مسیر توسعه آموزشی زنان ایران   
2_4)بررسی فرضیه ها  
3_4)پیشنهاد برای روش تحقیق در مطالعات بعدی  
فهرست منابع   

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق تأثیر تحصیلات زنان بر توسعه اقتصادی کشور در pdf

1)جیروند،عبد الله.توسعه اقتصادی”مجموعه عقاید“.تهران:مولوی،1368

2)تودارو،مایکل.توسعه اقتصادی در جهان سوم.مترجم غلامعلی فرجادی،چاپ پنجم،جلد اول ،تهران:خوشه،1370

3)قره باغیان،مرتضی.اقتصاد رشدو توسعه.جلد اول،تهران: نشر نی 1371

4)یان گلدن وال و آلن وینترز.اقتصاد توسعه پایدار. مترجمان غلامرضا ارمکی و عبدالرضا افتخاری،تهران : شرکت چاپ و نشر بازرگانی ،1379

5)”کارنامه هشت ساله اقای خاتمی،مردود یا قبول؟!” . اقتصاد ایران.(اردیبهشت 138)

6)یونیسف.دختر بچه ها،سرمایه گذاری برای آینده.مترجم نیلوفر پور زنده ،تهران:یونیسف،1371

7)ساروخانی باقر و رفعت جاه مریم .”عوامل جامعه شناختی موثر در باز تعریف هویت اجتماعی زنان”.پژوهش زنان. دوره 2،شماره1 بهار 1383

8)کنفرانس زن،علم،صنعت و توسعه.تهران:دفتر امور زنان ریاست جمهوری،1374

9)مرکز آمار ایران.تحلیلی بر ویژگی های ازدواج در ایران،گرایش ها و روند ها.تهران: مرکز آمار ایران،دفتر انتشارات واطلاع رسانی، 1383

10)کمالی،کیومرث.بررسی تطبیقی وضعیت سواد،مقاطع تحصیلی،ازدواج و طلاق در استان اردبیل و شش استان دیگر.اردبیل:سازمان برنامه و بودجه استان اردبیل،معاونت هماهنگی و برنامه ریزی،1377

 11)کار،مهرانگیز.زنان در بازار کار ایران.تهران: روشنگران،1373

 12)مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری.زن،توسعه و تعدد نقش ها. تهران: برگ زیتون،1380

13)چایچی،پریچهر . بررسی موانع اشتغال زنان تحصیلکرده در تهران. تهران:سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان تهران،1383

14)جزنی،نسرین.”اموزش چندگونگی نیروی کار:قبول تفاوت ها،جلوگیری از تبعیض ها”. مجموعه مقالات دومین کنفرانس توسعه منابع انسانی.تهران:برگزیده،1384

1-1) توسعه و مفاهیم آن

هر کشوری در راه توسعه تلاش می کند، زیرا توسعه هدفی است که اکثر مردم آن را ضروری می دانند. در حالیکه پیشرفت اقتصادی یکی از عوامل مهم توسعه است ولی تنها عامل نیست و دلیل آن این است که توسعه صرفاً پدیده‌ای اقتصادی نیست. توسعه نهایتاً باید علاوه بر جنبه مادی و پولی زندگی مردم سایر جنبه‌ها را نیز در برگیرد. لذا باید به عنوان جریانی «چند بعدی» که مستلزم تجدید سازمان و تجدید جهت‌گیری مجموعه نظام اقتصادی و اجتماعی کشور است مورد توجه قرار گیرد. توسعه علاوه بر بهبود وضع درآمد  و تولید ، آشکار متضمن تغییرات بنیادی در ساخت ‌های نهادی و اجتماعی و اداری و نیز طرز تلقی عامه و در بیشتر موارد حتی آداب و رسوم و اعتقادات است. بالاخره توسعه اگر چه معمولاً بر حسب یک چارچوب ملی تعیین می‌شود ، مع ذالک تحقق وسیع آن می تواند موجب اصلاحات اساسی در نظام اجتماعی و اقتصادی بین المللی شود. [1]

توسعه را باید جریانی چند بعدی دانست که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی و نیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر مطلق است. توسعه در اصل باید نشان  دهد که مجموعه نظام اجتماعی، هماهنگ با نیازهای متنوع اساسی و خواسته‌های افراد و گروه‌های اجتماعی در داخل نظام، از حالت نامطلوب زندگی گذشته خارج شده و به سوی وضع یا حالتی از زندگی که از نظر مادی و معنوی «بهتر» است سوق می‌یابد. توسعه به معنای ارتقاء‌مستمر کل جامعه و نظام اجتماعی به سوی زندگی بهتر و یا انسانی تر است. اما چه چیز زندگی خوب را تشکیل می‌دهد؟ این سؤال به قدمت فلسفه و نوع بشر است و برای درک معنای«درونی» توسعه باید حداقل سه ارزش اصلی به عنوان پایه فکری و رهنمود عملی در نظر گرفته شود. این ارزش های اصلی عبارتند از: معاش زندگی، اعتماد به نفس و آزادی که نمایانگر هدف ‌های مشترکی است که بوسیله تمام افراد و جوامع دنبال می‌شود. این ارزش‌ها به نیازهای اساسی انسان مربوط می‌شود و تقریباً در همه جوامع و فرهنگ و در تمام زمان‌ها خود را متجلی می‌سازد: معاش زندگی، قدرت تامین نیازهای اساسی را شامل می‌شود. توضیح بیشتر اینکه کلیه‌مردم نیازهای اساسی معینی دارند که زندگی بدون آن غیرممکن خواهد بود. این نیازهای تداوم بخش زندگی بی چون و چرا شامل غذا، مسکن ، بهداشت و امنیت می‌شود. وقتی که یکی از آن‌ها وجود نداشته باشد و یا عرضه آن کم باشد، حالت عقب ماندگی مطلق بوجود می‌آید. بنابراین، کارکرد اساسی تمام فعالیت‌های اقتصادی، تأمین ابزار و وسایل برای تعداد هر چه بیشتر افراد، به منظور غلبه بر بیچارگی و بدبختی است، که از فقدان غذا، مسکن، بهداشت و امنیت ناشی می‌شود. می توان ادعا کرد که توسعه اقتصادی  شرط لازم بهبود کیفیت زندگی است که خود همان «توسعه» است. بدون پیشرفت اقتصادی مداوم و پیوسته در سطح شخصی و اجتماعی ، تحقق توانایی بالقوه بشر امکان پذیر نخواهد بود. واضح است که شخص باید به قدر کافی داشته باشد تا بتواند زندگی بهتری داشته باشد. بنابراین ، درآمدهای سرانه در حال افزایش، امحاء فقر مطلق، امکانات بیشتر اشتغال و کاهش نابرابری درآمد شرایط لازم ، اما نه کافی ، برای توسعه است

اعتماد به نفس، دومین جزء همگانی زندگی خوب است، احساس شخصیت کردن، عزت نفس داشتن و آلت دست قرار نگرفتن توسط دیگران برای مقاصد شخصی‌شان، تمام مردم و جوامع به دنبال نوعی اعتماد به نفس هستند. اگر چه ممکن است به طور صحیح آن را شخصیت ، مقام ، احترام، افتخار و استقلال بنامند. ماهیت و شکل اعتماد به نفس ممکن است از یک جامعه به جامعه دیگر و یا از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر تغییر یابد. در هر حال با گسترش «ارزش‌های نوین ساز» کشورهای توسعه یافته، بسیاری از جوامع در کشورهای جهان سوم ، که ممکن است قبلاً احساس عمیقی نسبت به ارزش ‌های خود داشته‌اند، به هنگام تماس با جوامعی که از نظر تکنولوژی و اقتصادی پیشرفته‌اند از یک اغتشاش جدی فرهنگی رنج می‌برند و علتش این است که رفاه ملی تقریباً به صورت معیار جهانی ارزش درآمده است. به دلیل اهمیتی که به ارزش‌های مادی در کشورها توسعه یافته داده می‌شود امروز ارزش و اعتبار فقط به کشورهایی که دارای ثروت اقتصادی و قدرت تکنولوژیکی هستند- یعنی کشورهای «توسعه یافته» داده می‌شود و طبق نظر پروفسور گولت :”مسئله این است که توسعه نیافتگی گریبانگیر اکثریت جمعیت جهان است . تا زمانی که برای زمینه‌های غیر مادی ارزش قایل می شوند و بدان احترام می گذارند، امکان دارد که بدون داشتن احساس حقارت، فقیر بود. به عکس ، وقتی که رفاه مادی که یکی از عوامل ضروری زندگی بهتر تلقی می شود، کشورهایی که از نظر مادی «توسعه نیافته» هستند، مشکل می‌توانند احساس اعتبار و شخصیت کنند.” امروزه، کشورهای جهان سوم به منظور به دست آوردن اعتبار، که از جوامعی که در حالت «توسعه نیافتگی» خفت آورند زندگی می کنند دریغ می‌شود، به دنبال توسعه هستند، توسعه به عنوان هدف مشروعیت پیدا می‌کند، زیرا که یک طریقه مهم و شاید حتی چاره ناپذیر کسب ارزش باشد

آزادی از قید بردگی، توانایی انتخاب داشتن است و آخرین ارزش همگانی که معنای توسعه را تشکیل می دهد. آزادی در اینجا به معنای آزادی سیاسی و یا ایدئولوژیکی نیست، بلکه مفهوم اساسی تر آزادی مورد نظر است که شامل رهایی از شرایط مادی از خود بیگانه کننده زندگی و آزادی از قیود اجتماعی انسان نسبت به طبیعت، جهل ، بدبختی و نیز انسان‌های دیگر، نهادها و باورهای جزمی شود، آزادی، دامنه انتخاب را برای جوامع و اعضای آن وسیع می‌کند و محدودیت خارجی را در راه حصول پاره‌ای هدف ‌های اجتماعی که ما آن را توسعه می نامیم به حداقل می رساند. در بررسی رابطه بین رشد اقتصادی و‌ آزادی از قید بردگی، به این نتیجه می رسیم که فایده رشد اقتصادی این نیست که ثروت خوشبختی را افزایش می دهد، بلکه ثروت دامنه انتخاب بشر را گسترش می دهد و ثروت انسان را قادر می سازد که کنترل بیشتری به طبیعت و محیط مادی خود به دست آورد، مثلاً از طریق تولید غذا، پوشاک و مسکن و همچنین به بشر امکان می دهد تا اوقات فراغت بیشتری داشته باشد و کالاها و خدمات بیشتری داشته باشد و یا اهمیت اینگونه خواسته‌های مادی را انکار کند و زندگی معنوی را برگزیند

در مقام عملی اجتماعی، اقتصاد به مردم و اینکه چگونه به بهترین وجهی وسایل مادی آنان را فراهم کند و نیز چگونه به آنان کمک کند تا تمام نیروی بالقوه انسانی خویش را تحقق بخشند می پردازد. ولی این سؤال همیشگی که چه چیز یک زنگی خوب را تشکل می دهد، می‌رساند که اقتصاد باید با  انتخاب ارزش‌ها سر و کار داشته باشد. علاقه ما به ایجاد توسعه حاکی از یک انتخاب ارزشی ضمنی درباره خوب (توسعه) و بد (توسعه نیافتگی) است. ولی «توسعه» ممکن است برای افراد مختلف معانی بسیار مختلفی داشته باشد. بنابراین، ماهیت و خصوصیت توسعه و معنای آن باید به طور دقیق روشن شود

استراتژی‌های توسعه اقتصادی که هدفشان افزایش تولیدات کشاورزی، ایجاد اشتغال و ریشه‌کن کردن فقر است، در گذشته اغلب شکست خورده‌اند، زیرا اقتصاددانان و دیگر مشاورین سیاسی از بررسی اقتصاد به عنوان یک نظام اجتماعی به هم وابسته که در آن نیروهای اقتصادی و غیراقتصادی گاهی در جهت تقویت یکدیگر و گاهی در جهت مخالف یکدیگر همواره بر روی هم تأثیر می گذارند غفلت کرده‌اند

می توان نتیجه گرفت که «توسعه» هم واقعیتی مادی است و هم حالتی ذهنی، که بر حسب آن جامعه از طریق ترکیب فرایندهای اجتماعی، اقتصادی و نهادی وسایلی را برای به دست آوردن زندگی بهتر تأمین می کند. اجزاء خاص این زندگی بهتر هر چه باشد ، توسعه در کلیه جوامع باید حداقل دارای سه هدف زیرین باشد

اول امکان دسترسی بیشتر به کالاهای تداوم بخش زندگی، مانند غذا، مسکن، بهداشت و امنیت و توزیع گسترده‌تر این گونه کالاها و دوم افزایش سطح زندگی از جمله درآمد بالاتر، تأمین اشتغال بیشتر، آموزش بهتر و توجه بیشتر به ارزش های فرهنگی و انسانی ، یعنی تمام آنچه که نه فقط به پیشرفت مادی کمک میکند، بلکه احترام به نفس شخصی و ملی بیشتری نیز ایجاد می کند و سوم گسترش دامنه انتخاب اقتصادی و اجتماعی افراد و ملل از طریق رهایی آنان از قید بردگی و وابستگی، نه تنها نسبت به سایر افراد و کشورها، بلکه همچنین نسبت به نیروی جهل و بدبختی بشری

تبیین پدیده توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی [2]

برای تببین پدیده توسعه یافتگی و تمیز کشورهای توسعه یافته از ممالک توسعه نیافته، برخی از اقتصاددانان دست کمک به جانب ضوابط کمی دراز کرده‌اند. زیرا از نظر این گروه، ضابطه تشخیص توسعه نیافتگی و تمیز آن از توسعه یافتگی برای هر واحد سیاسی (کشور) عبارت است از: مراجعه به وضع اقتصادی – اجتماعی هر واحد سیاسی (کشور)، بهره‌گیری از آمار و اطلاعات موجود و مقایسه‌کمیت‌های آماری مربوط به اوضاع اقتصادی و اجتماعی آن واحدهای سیاسی، در این رابطه است که، اقلامی نظیر درآمد ملی، درآمد سرانه، سطح تولید ناخالص ملی، اندازه‌ جمعیت، ترکیب جمعیت( از نظر سنی، جنسی و جغرافیایی)، سطح آموزش، سطح بهداشت و درمان، میزان فقر، نحوه‌توزیع درآمدها و سطح زندگی مورد ارزشیابی و مقایسه قرار می‌گیرند

به طور کلی مجموعه ایراداتی که از سوی منتقدان به معیارهای کمی برای ارائه تصویری درست از «توسعه» وارد شده است را ، به صورت زیر می‌توان خلاصه نمود:[3]

اول: فقر آمار و اطلاعات در کشورهای عقب مانده موجب می‌‌شود تا نتوان با استفاده از معیارهای کمی این گروه از کشورها را دقیقاً مشخص کرد

دوم: خود مصرفی در ممالک توسعه نیافته (که حاکی از آن است که بخش قابل توجهی از محصولات تولیدی را تولید کنندگان در محل و بدون مراجعه به بازار به مصرف می رسانند) مسئله‌ای است که آمار و اطلاعات را نادرست و نارسا می‌سازد. از این رو می‌توان با تکیه بر ضوابط کمی که پایه آن ها را اطلاعات غیر موثق تشکیل می دهد- با دقت و صراحت در مورد تقسیم‌بندی کشورها از نظر «درجات توسعه» به قضاوت نشست

سوم: در اغلب موارد، دشواری در مقایسه اطلاعات موجود راجع به درآمد ملی، فقر، نوع تغذیه، سطح بهداشت سطح آموزش و غیره نیست. بلکه مشکل در تبیین این مفاهیم و پدیده‌ها است

چهارم: ضوابط کمی در شرایط دینامیک و در طول زمان تغییر می‌کند. به این ترتیب که ممکن است در برهه‌ ای از زمان، کشوری با بیش از هزار دلار درآمد سرانه سالیانه، توسعه یافته محسوب شود، اما در زمانی دیگر کشوری با همان سطح درآمد سرانه سالیانه، «عقب مانده» به شمار آید

پنجم : اتکا بر ضوابط کمی جهت بیان نشانه‌های عقب ماندگی یا پیشرفت به تنهایی کافی نیست، مثل کشورهای کویت و قطر و امارات عربی متحده که دارای سطح درآمد سرانه سالیانه‌بالایی هستند، ولی آیا می توان آن‌ها را «توسعه یافته» قلمداد نمود؟

برای تشخیص ممالک توسعه نیافته و عقب مانده می توان علائمی چند، از جمله علائم زیر را برشمرد

1-   کثرت مرگ و میر به ویژه بالا بودن نرخ مرگ و میر در بین نوزادن و کودکان

2-   نرخ بالای باروری و زاد و ولد

3-   بدی وضعیت بهداشت و درمان

4-   مصرف مواد غذایی در سطح پایین یا بدی وضع تغذیه

5-   کثرت تعداد بیسوادان جامعه

6-  زیر دست بودن زنان در جامعه به ویژه از نظر اجتماعی

7-  کثرت گروه‌های اجتماعی به ویژه از این جهت که اجزای اجتماع فوق العاده زیاد است. در نتیجه رابطه کافی بین گروه‌های مختلف اجتماعی وجود ندارد

8-   به کارگیری کودکان در امر تولید به عنوان کارگر

9-   ضعف طبقه متوسط در جامعه و طبعاً ضعف طبقه‌ پایین

برای ارائه معیاری کامل، جامع و مانع در تبیین توسعه نیافتگی، باید از روزنه‌ های مختلف  به این پدیده نگریست و این چیزی نیست جز تلفیق عقاید و افکار ابراز شده و برجسته نمودن نقاط قوت این عقاید و افکار به این منظور می‌توان نتیجه گرفت که: «یک جامعه عقب افتاده، مجموعه‌ای از ویژگی‌های مختلف را در خود آورد. «ویژگی هایی که اهم آن ها را می‌توان به شرح زیر برشمرد: [4]

از نظر جمعیتی: برخورداری از حجم نامتناسب جمعیت، داشتن نرخ رشد جمعیت در حد بالا، برخورداری از نرخ بالای زاد و ولد، وجود توزیع نامتناسب جمعیت از نظر سنی، جنسی، جغرافیایی

از نظر فرهنگی و آموزشی: پایین بودن سطح فرهنگ، آموزش و آگاهی‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی

-    از نظر اقتصادی و اجتماعی: اشتغال اکثریت نیروی انسانی موجود در جامعه در فعالیت‌های تولیدی ابتدایی و در بخش کشاورزی به معنای وسیع آن، مواجه بودن با بیکاری و به ویژه بیکاری از نوع پنهان آن ، کمبود یا محدود بودن افراد متخصص، ماهر و کارآمد، توزیع نامتناسب درآمدها، وجود فقر عمومی

-    از نظر بهداشتی و درمانی: پایین بودن سطح بهداشت و درمان در جامعه، بالابودن نرخ مگر و میر  ،به ویژه مرگ و میر کودکان و نوزادان، شیوع بیماری‌های واگیر، کمبود آب آشامیدنی سالم، بدی وضع تغذیه

-         از نظر جغرافیایی، از نظر فنی و تکنیکی، از نظر پولی و مالی، از نظر سیاسی.

پس می‌توان نتیجه گرفت که مجموعه علائم بر شمرده شده بهترین مشخصه‌هایی هستند که عقب ماندگی، توسعه نیافتگی و توسعه یافتگی و یا «درجه توسعه» را تبین کرده و شناخت لازم را در این زمینه به دست می‌دهند

بنابراین می‌توان توسعه را به معنای عام مجموعه‌ای منسجم از توسعه فرهنگی، توسعه‌ سیاسی، توسعه اقتصادی، توسعه آموزشی و سایر اشکال توسعه در امور تعیین کننده وضعیت  جوامع برشمرد

2-1) توسعه اقتصادی

تعریف توسعه اقتصادی: [5]قبل از میان تعریف باید به چند نکته توجه کنیم، اول اینکه؛ «توسعه اقتصادی» معادل با «کل توسعه یک جامعه» نیست، بلکه تنها یک بخش یا یک بعد از کل توسعه یک جامعه را توسعه اقتصادی تشکیل می دهد و تنها یک بعد از توسعه‌ ملل است، دوم اینکه؛ «توسعه اقتصادی» را نباید «استقلال اقتصادی» یکی دانست، بلکه حتی نباید آن را با «استقلال سیاسی» نیز اشتباه گرفت، زیرا شاید بتوان استقلال ملی و روند تحکیم ملی را با یکپارچگی احساسی مردم یک جامعه یا یک ملت به دست آورد، اما این به معنای آن نیست که کسب این هدف های غیر اقتصادی، ضرورتاً در توسعه اقتصادی دخیل هستند و سوم اینکه: توسعه اقتصادی لزوماً با «صنعتی شدن» یکی نیست، زیرا اینکه درصد زیادی از تولید یک جامعه در بخش ابتدایی تمرکز یابد، خود به خود علت فقر و عقب ماندگی نیست، بلکه، پایین بودن سطح «بازدهی تولید» در بخش‌های اولیه و به ویژه در بخش کشاورزی باعث عقب ماندگی می‌شود و دلیل دیگر آن روابط متقابل بین بخش‌های مختلف اقتصاد است که باعث می‌شود، سیاست های صنعتی شدن نه تنها ما را به توسعه اقتصادی نمی‌رساند، بلکه خود نیز در تنگناهای بسیاری قرار خواهد گرفت و همچنین توسعه اقتصادی پدیده‌ای بیش از کسب یک یا چند صنعت است

حال با توجه به مقدمات فوق، می تون در تعریف «توسعه اقتصادی» بیان داشت که: «توسعه اقتصادی، فرایندی است که به موجب آن، درآمد واقعی سرانه در یک کشور و در دورانی طویل‌المدت افزایش می یابد.»[6] در توضیح بیشتر باید بیان داشت که توسعه یک فرایند یا جریان است زیرا عمل نیروهای معینی را در یک حلقه علت و معلولی و به هم پیوسته و در طول زمان در بر می‌گیرد و پدیده‌ای طولانی مدت است زیرا آنچه از نظر توسعه اهمیت دارد، افزایش دائمی درآمد واقعی است نه صرفاً افزایش آن در کوتاه مدت، نظیر آنچه در یک دوره تجاری رخ می‌دهد. وقتی افزایش درآمد واقعی سرانه را به عنوان شاخص نرخ توسعه اقتصادی  انتخاب می کنیم، به هر حال باید از تغییرات توسعه اقتصادی به صورت افزایش رفاه اقتصادی یا به معنی پیشرفت اقتصادی یک جامعه بهبود وضعیت رفاهی افراد جامعه، که ناشی از دگرگونی و تحول در بنیادهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، عملی و فرهنگی جامعه است و دست‌یابی به غایات مطلوب نوسازی اقتصادی فراهم می آید

 

3-1) مطالعه اجمالی عوامل موثر بر توسعه اقتصادی

با توجه به مبحث مورد بررسی در این پژوهش به بررسی چند عامل کلیدی و مهم ساخت اقتصادی کشورهای جهان سوم می‌پردازیم: [7]

«منابع مادی و انسانی»

امکانات بالقوه یک کشور برای رشد اقتصادی تا حدود زیادی تابع منابع مادی ( زمین، معادل و سایر مواد خام) و منابع انسانی (تعداد افراد و سطح مهارت‌های آنان) است. نمونه کاملاً بارز موهبت منابع مادی، کشورهای نفتی خلیج فارس است و در مقابل آن کشورهایی همچون بنگلادش‌ و هائیتی قرار دارند که منابع مواد خام و منابع زیرزمینی و نیز زمین‌های قابل کشتشان تقریباً در کمترین سطح ممکن است

در زمینه منابع انسانی، نه تنها تعداد افراد جمعیت و سطح مهارت‌های آنان، بلکه دورنمایی فرهنگی  و طرز تفکر آنان در مورد کار و علاقه شان به پیشرفت و ترقی شخصی نیز اهمیت دارد. به علاوه، سطح مهارت‌های ارادی اغلب قدرت بخش دولتی را در تغییر ساخت تولید و زمان لازم برای تحقق چنین تغییری تعیین می‌کند. در اینجا با مجموع روابط متقابل بسیار پیچیده‌ بین فرهنگ، نسبت ، مذهب، اخلاق، چند پارگی یا انسجام قومی سر و کار درایم. بنابراین، ماهیت و خصوصیت منابع انسانی یک کشور عوامل تعیین کننده مهم ساخت اقتصادی آن کشور است و به نحو آشکاری از یک منطقه به منطقه‌دیگر متفاوت است. در ادامه تحقیق در این مورد بیشتر بحث خواهیم کرد

«ماهیت‌ ساخت صنعتی کشور»

اکثریت عظیم کشورهای در حال توسعه از حیث اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، کشاورزی هستند. کشاورزی، چه معیشتی و چه تجاری، فعالیت عمده‌اقتصادی را، اگر نه بر حسب داشتن سهم متناسب در تولید ناخالص ملی، بلکه بر حسب توزیع حرفه‌ای نیروی کار، تشکیل می دهد. در زمینه اهمیت نسبی بخشی صنایع کارخانه‌ای و خدمات است که ما شاهد وسیعترین گوناگونی‌ها بین کشورهای در حال  توسعه هستیم. از حیث اندازه مصرف، هند یکی از بزرگترین بخش‌های صنعتی را در جهان سوم داراست، ولی، در هر حال این بخش در مقایسه با جمعیت بسیار بزرگ روستایی آن کوچک است، علی رغم مسائل مشترک، استراتژی‌های توسعه جهان سوم ممکن است بسته به ماهیت، ساخت و درجه وابستگی متقابل بین بخش‌های کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری و بخش‌های تولید صنعتی و بخش‌های تجارت، مالیه، حمل و نقل و خدمات، از کشوری به کشور دیگر تغییر کند. [8]

«درجه وابستگی کشور به قدرت‌های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی خارجی»

درجه وابستگی هر کشوری به قدرت‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بیگانه عمدتاً به اندازه، میزان منابع و تاریخ سیاسی آن کشور بستگی دارد. برای اکثر کشورهای جهان سوم این وابستگی بسیار زیاد است. در برخی موارد، این وابستگی تقریباً تمام جنبه‌های زندگی را در بر می‌گیرد. اکثر کشورهای کوچک در تجارت خارجی خود وابستگی شدیدی به کشورهای پیشرفته دارند. تقریباً تماماً متکی به واردات تکنولوژی‌های تولید اغلب نامناسب خارجی‌اند. این امر خود به تنهایی تأثیر فوق‌العاده‌ای در خصوصیت فرایند رشد کشورهای وابسته به جا می‌گذارد. ولی حتی بالاتر از مظاهر وابستگی شدید اقتصادی به شکل انتقال بین المللی کالاها و تکنولوژی، انتقال بین المللی نهادها (عمدتاً نظام‌های آموزشی و بهداشتی)، ارزش‌ها، الگوهای مصرف و نیز طرز تلقی افراد نسبت به کار، زندگی و خودشان قرار دارد. این پدیده انتقال فواید گوناگونی برای اکثر کشورهای درحال توسعه، به ویژه کشورهایی که بیشترین امکان بالقوه را برای خود اتکایی دارند، به همراه می آورد. توانایی یک کشور در ترسیم سرنوشت اقتصادی و اجتماعی خود تا حدودی زیادی به درجه وابستگی کشور به این یا آن قدرت خارجی مربوط خواهد بود

«آموزش و پرورش»

به عنوان آخرین تصویر سطح بسیار پایین زندگی در کشورهای جهان سوم میتوان به گسترش امکانات آموزشی توجه کرد. کوشش برای تأمین امکانات آموزشی دوره ابتدایی احتمالاً مهمترین تلاش توسعه کلیه کشورهای کمتر توسعه یافته بوده است. در اکثر کشورها، آموزش و پرورش بزرگترین سهم را در بودجه دولت دارد . مع ذلک، علی رغم برخی پیشرفت های کمی چشمگیر در ثبت نام دانش آموزان، سطح سواد در مقایسه با کشورهای پیشرفته به نحو چشمگیری پایین است. برای مثال، در میان کم توسعه یافته‌ ترین کشورها، به طور متوسط فقط 34 درصد جمعیت با سوادند، همین نرخ برای سایر کشورهای جهان سوم 63 درصد و برای کشورهای پیشرفته 97 درصد است، به علاوه امکانات آموزشی برای کودکانی که به مدرسه می‌روند نامناسب است و اغلب هیچ گونه تناسبی با نیازهای توسعه کشور ندارد

آنچه که در مسیر آموزش و پروش جهت نیل به توسعه هرگز نباید فراموش شود افزایش زنان تحصیل‌کرده در اجتماع است که می تواند شاخصی برای پیشرفت محسوب شود. و فرصتی برای سرعت بخشیدن به روند توسعه و نیز رویارویی با چالش ها و پیامدهای تغییر و تحول ناشی از رشد و توسعه فراهم آؤرد. بررسی تأثیرات آموزش در سطوح مختلف فردی و اجتماعی زنان نشان از بهبود موقعیت آنها در زندگی فردی و اجتماعی دارد. نبود تحصیلات برای زنان دور باطلی را ایجاد می‌کنند که «محرومیت های زنانه» و «فقر زنانه» و به دنبال آن کندی بسیار در روند توسعه در اجتماع بروز می کند . اثر تحصیلات زنان بر توسعه جنبه‌های مستقیم و غیر مستقیم بسیار دارد که از میان آنها می توان به بررسی ‌های آماری در کشورهایی مانند شیلی، فیلیپین، تایوان و تایلند اشاره کرد. زنان و به طور کلی والدین تحصیل کرده علیرغم افزایش درآمد و رفاه خانواده در اثر فعالیت ‌های اقتصادیشان مایلند با سرمایه‌گذاری در تعداد فرزندان کمتر و تحصیل کرده‌تر که ظرفیت نهایی کسب درآمدشان بسیار بالاتر است، «کیفیت » فرزندان را جایگزین« کمیت» آنها کنند بنابراین حداقل تاثیر آموزش و پرورش و افزایش تحصیلات در کشورها توسعه انسانی با رویکرد مهارت و دانش است که مسلماً اولین و مهم‌ترین گام در جهت توسعه اقتصادی است که در بخش‌های بعدی به آن پرداخته می‌شود

4-1) بررسی وضعیت توسعه‌ای ایران طی سال‌های 1382-1376

[1] – همان، ص ص. 48-36 پراکنده

[2] – مایکل تودارو، توسعه اقتصادی در جهان سوم، مترجم دکتر غلامعلی فرجادی، چاپ پنجم، جلد اول، (تهران: خوشه، 1370)، ص ص . 21-18

[3] – همان

[4] – یان گلدین وال و آلن وینترز، اقتصاد توسعه پایه‌دار، مترجم غلامرضا ارمکی، (تهران: شرکت چاپ و نشر بازرگانی، 1379) ص ص. 53-50

[5] – مرتضی قره باغیان، اقتصاد رشد توسعه، جلد اول ، (تهران: نشر نی، 1371 ) ص ص. 109-96

[6] – همان، ص ص. 37-5، پراکنده

[7] – همان، ص ص . 95-78، پراکنده

[8] – همان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله اصول تغذیه در سیره پیامبر اعظم(ص) در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله اصول‌ تغذیه‌ در سیره‌ پیامبر اعظم‌(ص) در pdf دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اصول‌ تغذیه‌ در سیره‌ پیامبر اعظم‌(ص) در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اصول‌ تغذیه‌ در سیره‌ پیامبر اعظم‌(ص) در pdf

چکیده‌    
مقدمه‌    
1 چـرا؟    
2 چه‌ نوع‌؟    
3 چند نوع‌؟    
. قناعت‌ پیامبر اکرم‌(ص) بر یک‌ نوع‌ از نوشیدنى‌ و غذا؛    
4 به‌ چـه‌ میزان‌؟    
5 چه‌ هنگام‌؟    
6 تنها یا با دیگران‌؟    
7 چـگونه‌؟    
7 ـ 1 شروع‌ با نام‌ خدا و دعا؛ و ختم‌ با حمد خدا    
7 ـ 2 نوشیدن‌ در سه‌ جرعه‌    
7 ـ 3 پرهیز از نوشیدن‌ از داخل‌ ظرف‌    
عدم‌ تنفس‌ در ظرف‌ آب‌    
7 ـ 5 خوردن‌ از غذاى‌ مقابل‌ و نزدیک‌ خود    
7 ـ 6 شروع‌ قبل‌ از دیگران‌ و ختم‌ بعد از دیگران‌    
7 ـ 7 رعایت‌ ادب‌ در خوردن‌    
7 ـ 8 خوردن‌ و آشامیدن‌ با دست‌ راست‌    
7 ـ 9 تواضع‌ در نشستن‌ براى‌ غذا    
7 ـ 10 عدم‌ تقیّد به‌ وجود لوازم‌ اضافى‌    
7 ـ 11 خوردن‌ با دست‌    
7 ـ 12 اسراف‌ گریزى‌    
7 ـ 13 رعایت‌ بهداشت‌ غذایى‌    
نتیجه‌    
کتاب‌نامه‌    

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله اصول‌ تغذیه‌ در سیره‌ پیامبر اعظم‌(ص) در pdf

. ابن‌ حنبل‌، احمد (م‌ 241 ق‌)، مسند احمد، بیروت‌، دارصادر

. ابن‌ عساکر، على‌ بن‌ حسن‌ بن‌ هبه‌ الله (م‌ 571ق‌)، تاریخ‌ مدینه‌ دمشق‌، تحقیق‌ على‌ شیرى‌، بیروت‌، دارالفکر، 1415 ق‌

. بخارى‌، محمد بن‌ اسماعیل‌ (م‌ 256 ق‌)، صحیح‌ البخارى‌، بیروت‌، دارالفکر، 1401 ق‌

. برقى‌، احمد بن‌ محمد بن‌ خالد (م‌ 274 ق‌)، المحاسن‌، تحقیق‌ سید جلال‌الدین‌ حسینى‌؛ دارالکتب‌ الاسلامیه‌

. بغدادى‌، احمد بن‌ على‌ خطیب‌ (م‌ 463 ق‌)، تاریخ‌ بغداد، تحقیق‌ مصطفى‌ عبدالقادر عطا، بیروت‌، دارالکتب‌ العلمیه‌، 1417 ق‌

. بیهقى‌، احمد بن‌ حسین‌ بن‌ على‌ (م‌ 458 ق‌)، السنن‌ الکبرى‌، بیروت‌، دارالفکر، [بى‌تا]

. ترمذى‌، محمد بن‌ عیسى‌ بن‌ سوره‌ (م‌ 279 ق‌)، الشمائل‌ المحمدیّه‌(ص)، تحقیق‌ سید عباس‌ جلیمى‌، بیروت‌، مؤسسه‌الکتب‌ الثقافیه‌، 1412 ق‌

. ترمذى‌، محمد بن‌ عیسى‌ (م‌ 279ق‌)، سنن‌ ترمذى‌، تحقیق‌ عبدالوهاب‌ عبداللطیف‌، بیروت‌، دارالفکر، 1403 ق‌

. تمیمى‌ مغربى‌، نعمان‌ بن‌ محمد بن‌ منصور بن‌ احمد بن‌ حیون‌ (م‌ 363 ق‌)، دعائم‌ الاسلام‌، تحقیق‌ آصف‌ بن‌ على‌ اصغر فیضى‌، دارالمعارف‌،1383 ق‌ / 1963م‌

. حرّ عاملى‌، محمد بن‌ حسن‌ (م‌ 1104 ق‌)، وسائل‌ الشیعه‌، تحقیق‌ محمد رازى‌، تهران‌، اسلامیه‌

. حسنى‌ راوندى‌، فضل‌ الله بن‌ على‌ (م‌ 571 ق‌)، النوادر، تحقیق‌ سعیدرضا على‌عسکرى‌، قم‌، دارالحدیث‌، 1377

. حمیرى‌ بغدادى‌، ابوالعباس‌ عبدالله بن‌ جعفر (م‌ 300 ق‌)، قرب‌ الاسناد، تحقیق‌ و نشر مؤسسه‌ آل‌ البیت‌ لاحیاء التراث‌، قم‌، 1413 ق‌

. راوندى‌، قطب‌ الدین‌ (م‌ 573 ق‌)، الدعوات‌، قم‌، مدرسه‌ الامام‌ المهدى‌(علیه السلام)‌، 1407 ق‌

. سرخسى‌، شمس‌الدین‌ (م‌ 483 ق‌)، المبسوط‌، تحقیق‌ جمعى‌ از فضلا، بیروت‌، دارالمعرفه‌، 1406 ق‌

. سیدمرتضى‌، على‌ بن‌ حسین‌ موسوى‌ (م‌ 436 ق‌)، الانتصار، قم‌، مؤسسه‌ النشر الاسلامى‌، 1415 ق‌

. سید مرتضى‌، على‌ بن‌ حسین‌ موسوى‌ (م‌ 436 ق‌)، امالى‌ المرتضى‌، تحقیق‌ احمد بن‌ امین‌ شنقیطى‌، قم‌، کتابخانه‌ آیت‌ الله‌ مرعشى‌ نجفى‌،1403ق‌

. شیخ‌ صدوق‌، محمد بن‌ على‌ بن‌ بابویه‌ قمى‌ (م‌ 381ق‌)، من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، تحقیق‌ على‌ اکبر غفارى‌، قم‌، نشر جامعه‌ مدرسین‌، 1404 ق‌

. طبرسى‌، حسن‌ بن‌ الفضل‌ (قرن‌ ششم‌)، مکارم‌ الاخلاق‌، بیروت‌، مؤسسه‌ الاعلمى‌ للمطبوعات‌، 1392 ق‌ / 1972م‌

. طبرى‌، محمد بن‌ جریر بن‌ رستم‌ (قرن‌ چهارم‌)، دلائل‌ الامامه‌، قم‌، مؤسسه‌البعثه‌، 1413 ق‌

. طوسى‌، محمد بن‌ حسن‌ (م‌ 460 ق‌)، الامالى‌، تحقیق‌ مؤسسه‌ البعثه‌، قم‌، دارالثقافه‌ للطباعه‌ و النشر و التوزیع‌، 1414 ق‌

. قضاعى‌، قاضى‌ ابى‌ عبدالله محمد بن‌ سلامه‌ (م‌ 454 ق‌)، مسند الشهاب‌، تحقیق‌ حمدى‌ عبدالمجید سلفى‌، بیروت‌، مؤسسه‌ الرساله‌، 1405ق‌

. کلینى‌، محمد بن‌ یعقوب‌ (م‌ 329 ق‌)، الکافى‌، تحقیق‌ على‌ اکبر غفارى‌، چاپ‌ سوم‌: تهران‌، دارالکتب‌ الاسلامیه‌، 1367 ق‌

. کوفى‌، ابن‌ ابى‌ شیبه‌ (م‌ 235 ق‌)، المصنف‌، تحقیق‌ سید محمد لحام‌، چاپ‌ اول‌: بیروت‌، دارالفکر، 1409 ق‌

. کوفى‌ اهوازى‌، حسین‌ بن‌ سعید (قرن‌ 2 و 3)، کتاب‌ الزهد، تحقیق‌ غلامرضا عرفانیان‌، قم‌، علمیه‌، 1399 ق‌

. مجلسى‌، محمد باقر (م‌ 1110ق‌)، بحارالانوار، مؤسسه‌ الوفاء، چاپ‌ دوم‌: بیروت‌، 1403ق‌

. نورى‌ طبرسى‌، میرزا حسین‌ (م‌ 1320 ق‌)، مستدرک‌ الوسائل‌ و مستنبط‌ المسائل‌، چاپ‌ دوم‌: قم‌، مؤسسه‌ آل‌ البیت‌ لاحیاء التراث‌، 1409 ق‌

. نیسابورى‌، محمد بن‌ فتال‌ (شهید در 508 ق‌)، روضه‌ الواعظین‌، با مقدمه‌ سید حسن‌ خرسان‌، قم‌، منشورات‌ الرضى‌، [بى‌تا]

. یحصبى‌، قاضى‌ ابى‌ الفضل‌ عیاض‌، (م‌ 544 ق‌)، الشفاء، بتعریف‌ حقوق‌ المصطفى‌(ص)، بیروت‌، دارالفکر، 1409 ق‌

1 دکترى علوم قرآن و حدیث

2 قال رسول اللَّه‌صلى الله علیه وآله: «بارک لنا فى الخبز و لاتفرّق بیننا و بینه، فلولا الخبز ما صلینا و لا صمنا و لا ادّینا فرائض ربنا» (کلینی، الکافی، ج 5، ص 73، ح 13 و ج 6، ص 287، ح 6)

3 «انما بنى الجسد على الخبز»؛ (همان، ج 6، ص 286، ح 3 و 7)

4 «قال ابوذر حین سأله رجل عن أفضل الأعمال بعد الایمان. فقال: الصلوه و اکل الخبز. فنظر الیه الرجل کالمتعجب. فقال: لولا الخبز ما عبداللَّه تعالی؛ یعنى بأکل الخبز یقیم صلبه فیتمکن من اقامه الطاعه» (شمس الدین سرخسی، المبسوط، ج 30، ص 258)

5 «; و کان یأکل ما احلّ اللَّه له مع أهله و خدمه أذا أکلوا;» (طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 26 و مجلسی، بحار الانوار، ج 16، ص 241)

6 «; کان یأکل کل الاصناف من الطعام;» (طبرسی، همان، ص 26 و مجلسی، همان، ج 16، ص 241)

7 و عن ابى الحسن الرضاعلیه‌السلام: «ما من نبى الاّ و قد دعى لأکل الشعیر و بارک علیه. و ما دخل جوفا الاّ اخرج کل داء فیه، و هو قوت الانبیاء و طعام الابرار، ابى اللَّه ان یجعل قوت انبیائه الا شعیراً» (کلینی، همان، ج 6، ص 305، ح 1)

8 «عن قتاده: کنّا نأتى الانس و خبازه قائم، فقال یوما: کلوا فما اعلم رسول اللَّه رأى رغیفاً مرققا و لا شاه سمیطا قطُّ» (مسند احمد، ج 3، ص 134 و صحیح البخاری، ج 6، ص 206)

9 «دخل رسول اللَّه‌صلى الله علیه وآله الى ام‌سلمه رضى اللَّه عنها فقربت الیه کسره، فقال: هل عندک ادام؟ فقالت: لا یا رسول اللَّه، ما عندى الّا خلّ، فقال: نِعْمَ الإدام الخلّ ما اقفر بیت فیه خل» (کلینی، همان، ج 6، ص 329، ح 1 و مجلسی، همان، ج 16، ص 267، ح 70)

10 عن ابى عبداللَّه‌علیه‌السلام قال: «قال امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام: اقرّوا الحار حتى یبرد فان رسول اللَّه قرب الیه طعام حارّ فقال: اقروه حتى یبرد ما کان اللَّه عز و جل لیطعمنا النار و البرکه فى البارد» (ر.ک:کلینی، همان، ج 6، ص 322، ح 4-1، باب الطعام الحارّ)

11 مراد از مغافیر، بقایاى گیاهان در شکم زنبور عسل است که آن را در عسل داخل مى‌کند

12 «; و کان‌صلى الله علیه وآله لا یأکل الثوم و لا البصل و لا الکرات و لا العسل الذى فیه المغافیر، و هو ما یبقى من الشجر فى بطون النحل فیلقیه فى العسل فیبقى ریح فى الفم» (طبرسی، همان، ص 30 و ر.ک: طبری، دلائل الامامه، ص 11 و بیهقی، السنن الکبری، ج 7، ص 50 و خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 2، ص 262)

13 کلینی، همان، ج 6، ص 305، ح 1

14 عن خالد بن نجیح عن ابى عبداللَّه‌علیه‌السلام قال: «اللبن من طعام المرسلین» (برقی، المحاسن، ج 2، ص 491)؛ ; عن خالد بن نجیح عن ابى عبداللَّه‌علیه‌السلام قال: «الخلّ و الزیت من طعام المرسلین» (همان، ص 482)؛; عن خالد بن نجیح عن ابى عبداللَّه‌علیه‌السلام قال: «السویق طعام المرسلین» (کلینی، همان، ج 6، ص 306)؛ عن هشام بن سالم عن ابى عبداللَّه‌علیه‌السلام قال: اللحم باللبن مرق الانبیاء» (برقی، همان، ج 2، ص 467)

15 کان احبّ الطعام الیه اللحم، و کان یقول: «هو یزید فى السمع و البصر». و «اللحم سید الطعام فى الدنیا و الاخره، و لو سألت ربّى أن یطعمینه کلّ یوم لفعل» (طبرسی، همان، ص 30)

16 «وکان صلى الله علیه وآله یأکل اللحم طبیخاً بالخبز و یأکله مشویاً بالخبز» (همان)

17 «و کان‌صلى الله علیه وآله یأکل البرد و یتفقد ذلک اصحابه فیلتقطونه له فیأکله و یقول انه یذهب بأکله الأسنان» (همان، ص 31)

18 عن الصادق‌علیه‌السلام: ان رسول اللَّه‌صلى الله علیه وآله کان یفطر على الحلو، فاذا لم یجده یفطر على الماء الفاتر و کان یقول: «انه ینقى الکبد و المعده و یطیّب النکهه و الفم و یقوى الاخراس و الحدق، و یحدّ الناظر و یغسل الذنوب غسلا، و یسکن العروق الهائجه و المره الغالبه و یقطع البلغم، و یطفى‌ء الحراره عن المعده و یذهب بالصداع» (نیسابوری، روضه الواعظین، ص 341؛ طبرسی، همان، ص 27 و 28 و مجلسی، همان، ج 16، ص 242). در برخى از آثار یاد شده براى افطار با آب ولرم در روایتى از امام صادق‌علیه‌السلام نیز آمده است:; عن ابن ابى عمیر عن رجل عن ابى عبداللَّه‌علیه‌السلام «اذا افطر الرجل على الماء الفاتر نقى کبده و غسل الذنوب من القلب و قوى البصر و الحدق» (کلینی، همان، ج 4، ص 152)

چکیده‌

تغذیه‌ از نیازهاى‌ اجتناب‌ناپذیر هر موجود زنده‌اى‌ است‌ و انسان‌ نیز از این‌ قانون‌، مستثنا نیست‌. از این‌ روآگاهى‌ از روش‌ و شیوه‌ بزرگان‌ دین‌ در این‌ زمینه‌، شایان‌ توجه‌ و تأمل‌ است‌. نوشتار حاضر درصدد پاسخ‌گویى‌به‌ چند پرسش‌ محورى‌ و مهم‌ درباره‌ تغذیه‌، بر اساس‌ سیره‌ پیامبر اعظم‌(ص) است‌.پرسش‌هایى‌ چون‌ چرایى‌ تغذیه‌، نوع‌ غذا، تنوع‌ و مقدار آن‌، زمان‌ تغذیه‌، همراهى‌ با دیگران‌ در تغذیه‌ وبالاخره‌ چگونگى‌ انجام‌ تغذیه‌

در سیره‌ نبوى‌(ص) غذا خوردن‌ با هدف‌ کسب‌ توان‌ براى‌ طاعت‌ و عبادت‌ بوده‌ است‌.غذاهاى‌ آن‌ حضرت‌، ویژگى‌هایى‌ چون‌ حلال‌ بودن‌، تنوع‌، سادگى‌، مضرّ نبودن‌ و سودمندى‌ را داشته‌ است‌.آن‌ حضرت‌ از صرف‌ بیش‌ از یک‌ نوع‌ غذا در یک‌ وعده‌ ـ به‌ منظور زهد ـ پرهیز داشته‌، مقدار غذاى‌مصرفى‌اش‌ نیز در حد نیاز بدن‌ بوده‌ است‌. وقت‌ غذاى‌ حضرت‌، هنگام‌ گرسنگى‌ بوده‌ و اصرار بر صرف‌ غذا به‌همراه‌ دیگران‌ داشته‌ است‌. نیز آن‌ حضرت‌ در شروع‌ و پایان‌ صرف‌ غذا نام‌ خدا را بر زبان‌ جارى‌ و در این‌زمینه‌، آداب‌ خاص‌ دیگرى‌ را رعایت‌ مى‌فرمود

واژگان‌ کلیدى‌: سیره‌ نبوى‌(ص)، تغذیه‌، خوردن‌ و آشامیدن‌

مقدمه‌

خوردن‌ و آشامیدن‌ از لوازم‌ اصلى‌ استمرار حیات‌ مادى‌ انسان‌ است‌ و بدون‌ آن‌، هیچ‌ انسانى‌ قادر به‌ انجام‌ تکالیف‌اساسى‌ خویش‌ و حرکت‌ در مسیر کمال‌یابى‌ نخواهد شد. جسم‌ انسان‌، هم‌چون‌ مرکبى‌ است‌ که‌ روح‌ را حمل‌ مى‌کند واختلال‌ در کار این‌ مرکب‌، اختلال‌ در کار روح‌ پدید مى‌آورد. این‌ حقیقت‌، اقتضاى‌ آن‌ داشته‌ که‌ حتى‌ برترین‌ موجودات‌نظام‌ هستى‌، یعنى‌ انبیا و اولیاى‌ الهى‌ نیز وجود را بى‌نیاز از خوردن‌ و آشامیدن‌ ندانند و با بهره‌گیرى‌ از شیوه‌هاى‌ صحیح‌و در عین‌ حال‌ ضرورى‌، لوازم‌ استمرار حیات‌ و حرکت‌ جسم‌ خویش‌ را فراهم‌ کرده‌ و آن‌ را در خدمت‌ روح‌ بلندشان‌قرار دهند

با توجه‌ به‌ آن‌چه‌ گفته‌ شد، در این‌ نوشتار به‌ بررسى‌ روایات‌ حاکى‌ از سیره‌ نبوى‌ در این‌ باره‌ مى‌پردازیم‌. مجموع‌اطلاعات‌ موجود در این‌ زمینه‌، در حقیقت‌ پاسخ‌ به‌ این‌ سؤال‌هاست‌ که‌ پیامبر اکرم‌(ص) چرا، چه‌ نوع‌،چند نوع‌، به‌ چه‌ میزان‌، چه‌ هنگام‌، تنها یا با دیگران‌، و چگونه‌ مى‌خورد و مى‌آشامید

1 چـرا؟

سخن‌ از چرایى‌ خوردن‌ و آشامیدن‌ در سیره‌ نبوى‌(ص)، منطقاً باید پیش‌ از دیگر مسائل‌ مربوط‌ به‌ سیره‌آن‌ حضرت‌ در خوردن‌ و آشامیدن‌، مورد توجه‌ قرار گیرد. این‌که‌ چرا انسان‌ به‌ خوردن‌ و آشامیدن‌ رو آورده‌، پرسشى‌است‌ که‌ پاسخ‌ آن‌ ابتدا بدیهى‌ مى‌نماید، زیرا به‌ محض‌ طرح‌ چنین‌ پرسشى‌، این‌ پاسخ‌ به‌ ذهن‌ مى‌رسد که‌ خوردن‌ وآشامیدن‌ لازمه‌ طبیعى‌ زندگى‌ بشر و زنده‌ ماندن‌ اوست‌. این‌ سخن‌ در عین‌ درستى‌، تمام‌ پاسخ‌ نیست‌، زیرا فلسفه‌خوردن‌ و آشامیدن‌ در نگاه‌ اولیاى‌ دین‌، صِرف‌ تأمین‌ نیازهاى‌ جسمانى‌ نیست‌، بلکه‌ مسئله‌اى‌ مهم‌تر و برتر مطرح‌است‌. طبق‌ این‌ دیدگاه‌، جسم‌، نقش‌ آلى‌ و ابزارى‌ براى‌ حقیقت‌ انسان‌، یعنى‌ روح‌ او دارد، از این‌ رو براى‌ این‌که‌ روح‌بتواند مسیر کمال‌یابى‌ خود را طى‌ کند باید نیازهاى‌ جسم‌ به‌ عنوان‌ مرکب‌ و ابزار روح‌، تأمین‌ شود. بر اساس‌ دیدگاه‌اول‌، انسان‌ و حیوان‌ مشترک‌ و هم‌سان‌ مى‌شوند، اما در این‌ نگاه‌، انسان‌ در تأمین‌ نیازهاى‌ جسم‌ در پى‌ تأمین‌ هدفى‌ بس‌والاست‌. در برخى‌ روایات‌ به‌ نقش‌ ابزارى‌ خوردن‌ در راستاى‌ عبادت‌ و انجام‌ فرائض‌ و تکالیف‌ اشاره‌ شده‌ است‌. درروایتى‌، از پیامبر اکرم‌(ص) چنین‌ نقل‌ شده‌ است‌ که‌ به‌ خداوند عرضه‌ داشت‌

در نان‌ به‌ ما برکت‌ عطا کن‌، و بین‌ ما و نان‌ جدایى‌ میفکن‌، چرا که‌ اگر نان‌ نباشد قادر به‌ اداى‌ نماز و گرفتن‌ روزه‌ و انجام‌ فرایض‌پروردگارمان‌ نخواهیم‌ بود

و در روایت‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام)‌ نیز آمده‌ است‌

بنیان‌ جسم‌ بر نان‌ نهاده‌ شده‌ است‌

بنا بر روایتى‌ دیگر، هنگامى‌ که‌ مردى‌ از ابوذر درباره‌ برترین‌ اعمال‌ پس‌ از ایمان‌ پرسش‌ کرد وى‌ پاسخ‌ داد: «نماز وخوردن‌ نان‌!» و هنگامى‌ که‌ آن‌ مرد با شگفتى‌ به‌ ابوذر نگریست‌، وى‌ ادامه‌ داد: «اگر نان‌ نباشد خداوند عبادت‌ نمى‌شود».و مراد ابوذر این‌ بود که‌ انسان‌ براى‌ کسب‌ توانایى‌ انجام‌ عبادت‌ باید از نان‌ بهره‌ ببرد

با توجه‌ به‌ این‌ گونه‌ روایات‌، هدف‌ انسان‌ مؤمن‌ از خوردن‌ غذا، آماده‌سازى‌ جسم‌ براى‌ انجام‌ تکالیف‌ عبادى‌ وفرایض‌ دینى‌ است‌، و ـ چنان‌ که‌ گذشت‌ ـ این‌ نوع‌ نگاه‌ به‌ خوردن‌، به‌ مراتب‌ والاتر از نگاه‌ طبیعى‌ به‌ آن‌ است‌

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

گزارش کارآموزی در تعمیرگاه خودرو (پیکان – پژو RD ) در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  گزارش کارآموزی در تعمیرگاه خودرو (پیکان – پژو RD ) در pdf دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد گزارش کارآموزی در تعمیرگاه خودرو (پیکان – پژو RD ) در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه گزارش کارآموزی در تعمیرگاه خودرو (پیکان – پژو RD ) در pdf

مختصری بر فعالیتهای انجام شده در دوره کارآموزی
بازکردن گیربکس وبستن آن
تعویض واشر سر سیلندر اتومبیل پیکان پژو RD
تعمیر دیفرانسیل
نصب و تنظیم میل بادامک
تنظیم کردن میل بادامک
لیفتر های هیدرولیک
لیفتر های سفت
تعویض کردن کلاج ماشین
سر و صدای کلاچ
ضربانهای پدال کلاچ

 

مختصری بر کارهای انجام شده در دوران کارآموزی

1)     فیلرگیری اتومبیلهای پیکان و پژو RD (هر دو یک موتور دارند) که به شرح زیر می باشد

ابتدا درب سوپاپ را باز کنیم و بعد با چرخاندن میل لنگ (بوسیله چرخاندن پروانه) سیلندر (1) را در حالت قیچی قرار داده و سیلندر (4) را فیلرگیری می کنیم . (فیلر 30 برای سوپاپ دود و فیلر 25 برای سوپاپ هوا) بعد سیلندر 3 را قیچی کرده سیلندر 2 را فیلرگیری می کنیم . سپس سیلندر 4 را قیچی کرده 1 را فیلرگیری می کنیم و در انتها سیلندر 2 را قیچی کرده و 3 را فیلرگیری می کنیم

2) میزان فرمان  اتومبیل پیکان و پژو RD

ابتدا ماشین را روی چاله سرویس می آوریم بعد با میله مخصوص فاصله جلوی دو چرخ جلو را اندازه می گیریم سپس فاصله عقب دو چرخ جلو را اندازه می گیریم که باید 4 تا 6 میلیمتر بیشتر باشد که در غیر این صورت اگر فاصله کمتر بود با بلندتر کردن میله اتصال (بوسیله شل کردن پیچ آن) و اگر فاصله بیشتر بود با کوتاه تر کردن میله اتصال (بوسیله سفت کردن پیچ آن) این کار را انجام می دهیم و در پایان برای اطمینان این کار را دوباره انجام می دهیم

3)تعویض روغن و فیلتر روغن موتور :

برای تعویض روغن و فیلتر روغن موتور ماشین را روی چاله سرویس می بریم و با بازکردن پیچ ته کارتر روغن سوخته را خارج می کنیم . پیچ را سفت کرده و بعد از بالا روغن تازه را در موتور می ریزیم (تعویض روغن معمولاً پس از 2 تا 3 هزار کیلومتر کارکرد انجام می شود )

4)باز کردن گیربوکس و بستن آن روی ماشین :

برای بازکردن گیربوکس ابتدا اتصالات به آن را باز می کنیم که به این شرح می باشند . ابتدا پیچ استارت را باز می کنیم بعد کلاچ را باز می کنیم . سپس گاردان را باز کرده و بعد از آن پیچهای اتصال به موتور را باز می کنیم از داخل اتومبیل دسته دنده را از گیربوکس جدا می کنیم و در انتها پیچهای اتصال به بدنه را باز می کنیم و با تکان دادن گیربوکس و کشیدن آن رو به عقب با درآمدن شافت ورودی گیربوکس آزاد می شود

برای بستن گیربوکس خلاف کارهای بالا را انجام می دهیم و برای جازدن آن شافت ورودی برای اینکه شافت راحت جا برود باید موتور کمی رو به پائین متمایل شود که برای این کار لوله اگزوز را به طرف پائین می کشیم

5) تعویض لنت ترمز (ترمزهای دیسکی) در اتومبیل های پیکان و سمند و سایر اتومبیلهای ساخت ایران خودرو

ابتدا چرخ را باز کرده بعد (H پین ها) را که نگهدارنده لنت هستند باز می کنیم لنتها را در آورده و لنت جدید را قرارمی دهیم (H پین ها) را جا زده و چرخ را می بندیم

6) بالانس کردن چرخهای اتومبیل (بوسیله دستگاه بالانس)

ابتدا چرخ را باز کرده و روی دستگاه می بندیم . دستگاه را روشن کرده و اطلاعاتی شامل شعاع لاستیک شعاع رینگ و فاصله لبه رینگ تا دستگاه را به رایانه دستگاه می دهیم و دکمه استارت را می زنیم چرخ شروع به چرخیدن می کند و پس از پایان اعمال نیرو توسط دستگاه که به صورت خودکار انجام می شود چرخ می ایستد

حال روی صفحه نمایشگر دو ردیف چراغ روشن می شود که روی هر ردیف شماره ای نوشته می شود ، چرخ را می چرخانیم تا یک طرف چراغهایش بطور کامل روشن شوند در همان جا چرخ را نگهداشته و به میزان عدد نوشته شده روی آن ردیف چراغ در همان طرف چرخ و در موازات محور چرخ وزنه ای را به رینگ وصل می کنیم و در انتها دوباره آنرا چک می کنیم

7) در آوردن و جا زدن دیفرانسیل پیکان و پژو RD :

ابتدا چرخهای عقب را باز کرده و بعد بوسیله پولوس کش پولوسها را در می آوریم بعد گاردان را باز می کنیم و روغن دیفرانسیل را تخلیه می کنیم بعد پولوسها را به خارج می کشیم و دیفرانسیل را در می آوریم بعد از تعمیر نیز ابتدا پولوسها ره به طرف پایین فشار می دهیم و بعد از جا زدن دیفرانسیل آنها را به طرف داخل فشار می دهیم تا جا بروند و بقیه پیچهای قسمتهای دیگر را می بندیم . (اشکال دیفرانسیل به علت فاصله  افتادن بین کرانویل و پینیون است یا خورده شدن دندهای یکی از آنها)

8) تعویض واشر سرسیلندر اتومبیلهای پیکان و پژو RD :

این کار زمانی انجام می شود که واشر سرسیلندر بسوزد که در این صورت آب و روغن در موتور قاطی می شوند و موتور خوب کار نمی کند . برای تعویض واشر سرسیلندر ابتدا درب سوپاپ را باز می کنیم سپس آب رادیاتور را تخلیه می کنیم بعد لوله اگزوز را باز می کنیم (اگر موتور انژکتوری را باز کنیم) و سایر قسمتهای آن را باز کنیم سپس پیچهای اتصال دهنده الاکولنگی سوپاپها را که آنها را به موتور وصل می کنند باز کنیم و در انتها پیچهای سرسیلندر را به صورت حلزونی(از وسط به طرف بیرون) باز می کنیم

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بررسی و مقایسه میزان هیجان خواهی در دختران و پسران معلول ح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی و مقایسه میزان هیجان خواهی در دختران و پسران معلول حرکتی و نابینا در گروه سنی 18در15 سال در pdf دارای 121 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی و مقایسه میزان هیجان خواهی در دختران و پسران معلول حرکتی و نابینا در گروه سنی 18در15 سال در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی و مقایسه میزان هیجان خواهی در دختران و پسران معلول حرکتی و نابینا در گروه سنی 18در15 سال در pdf

فصل اول

طرح تحقیق

پیشگفتار

مقدمه

ضرورت تحقیق

هدفهای کلی و آرمانی تحقیق

فرضیه‌های تحقیق

سوالات ویژه تحقیق

تعریف موضوع تحقیق

خلاصه‌ای از سایر فصلها

فصل دوم

سابقه موضوع تحقیق

مفهوم هیجان

تعریف هیجان

نظریه های هیجان

نظریه جیمز – لانگه

انتقاد نظریه جیمز – لانگه

نظریه کلنون بارد

نظر و استون درباره هیجان

نظریه روانکاوی

نظریه فعال سازی

نظریه فرایند متضاد Oppanent Processes

دیدگاه ماندلر

نظریه باز خورد Artitude Teory

شدت هیجان

شدت فعال سازی هیجان

جنبه های فیزیولوژیک احساسات و هیجانها

هیجان و برانگیختگی دستگاه عصبی خودمختار

آیا انگیزه های هیجانی اساس فیزیولوژی متفاوتی دارند؟

عناصر تجربه هیجانی: Autonomic nervous system

ارتباط میان مراحل فیزیولوژی هیجان

طبقه بندی هیجانها

بعد خشم

بعد شادی

بعد اندوه یا غمگینی

بعد پذیرش;

بعد تنفر یا نفرت

بعد تعجب یا شگفتی

بعد ترس

اختلالات ابراز هیجان

ارتباط بین انگیزش و هیجان

هیجان و ارتباط غیر کلامی

سابقه موضوع تحقیق: «هیجان»

تحقیقات انجام گرفته در سالهای اخیر در جهان در رابطه با هیجان و هیجان خواهی

معلولین

معلول کیست و معلولیت چیست؟

علل معلولیت ها

انواع معلولیتها

معلولیت بینایی

تعریف نقص بینایی

تحقیقی در مورد تظاهرات هیجانی در یک کودک نابینا

معلولین حرکتی

فصل سوم

روش تحقیق

روش تحقیق

جامعه‌آماری

فصل چهارم

جداول آماری

فصل پنجم

نتیجه گیری و تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق

فصل ششم

خلاصه تحقیق و پیشنهادها

پیشنهادات

محدودیتهای تحقیق

پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده

منابع فارسی

منابع لاتین

پیوست 1

پیوست (2)

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بررسی و مقایسه میزان هیجان خواهی در دختران و پسران معلول حرکتی و نابینا در گروه سنی 18در15 سال در pdf

1)             دکتر احمدی – حمید – هیجان احساس و ارتباط غیر کلامی – شیراز – انتشارات راهگشا –

2)       اسلامی نسب، علمی – روانشناسی سازگاری (چگونه با خود، طبیعت و اجتماع سازگار شویم) – چاپ اول – تهران – انتشارات بنیاد مستضعفان –

3)       براهنی – محمد تقی (مترجم) – ارسنت- ل. هیلگارد (نویسنده)- روانشناسی عمومی – جلد اول (چاپ هشتم) تهران : اننشارات رشد

4)             دکتر بهزاد، محمود، روانشناسی فیزیولوژیک – تهران

5)       بیانگرد، اسماعیل و غضنفری، احمد (مترجمان)، جیمز دبلیوکالات (نویسنده) -= روانشناسی فیزیولووژیک، جلد دوم – تهران : انتشارات دانشگاه شاهد

6)       جوادیان، مجتبی (مترجم)، دانیل پی. هالا هان، جیمز . ام. کافمن  (نویسندگان) – کودکان استثنایی – مقدمه‌ای بر آموزشهای ویژه (چاپ سوم)، مشهد : انتشارات آستان قدس رضوی،

7)       رمضان زاده، محمود (مترجم)، روبرت پلاچیک (نویسنده) هیجانها: حقایق نظریه کوچک مدل جدید (چاپ چهارم). مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی

8)       ساعتچی، محمود (مترجم). نرمال . ل. مان (نویسنده)، اصول روانشناسی. جلد دوم، انتشارات امیرکبیر . (1354) (1349)

9)             سید محمدی، (مترجم) حان مارشال ریو (نویسنده)، انگیزش و هیجان . تهران

10)         شالچیان، طاهره، آشنایی با اصول روانشناسی، تهران : انتشارات بدر (1370)

11)         صنایی، محمود (مترجم)، نرمال . ل. مان (نویسنده)، اصول روانشناسی، تهران : نشر اندیشه

12)         عظیمی، سیموس – اصول روانشناسی عمومی. تهران : انتشارات صفار

13)         فرجی، ذبیح الله، انگیزش و هیجان، تهران : انتشارات خردمند (1372)

14)         قضایی، صمد، معلولیت I (سبب شناسی، پیشگیری، توانبخشی)، (چاپ اول)، تهران :سازمان بهزیستی

15)         محی الدین بناب، مهدی (مترجم) ، لیندا لیل (نویسنده)، چکیده روانشناسی، تهران

16)     محی الدین بناب، مهدی (مترجم)، آبراهام اسپرلینگ (نویسنده)، روانشناسی روش علمی در شناخت ماهیت آدمی، تهران : انتشارات

17)         محی الدین بناب، مهدی، انگیزش و هیجان، تهران : انتشارات دانا. (1374)

18)     مرندی، حسن (مترجم) – ریتا اتکین سون، ارنست هیلگارد (نویسندگان)، درآمدی به روانشناسی جلد اول، (چاپ اول) تهران : مرکز نشر دانشگاهی

19)     منشی طوسی، محمد تقی (مترجم)، دکترهالین اف فیت (نویسنده)، تربیت بدنی و باز پروری برای رشد، سازگاری و بهبودی معلولیتها، مشهد : آستان قدس رضوی

20)         میلانی فر، بهروز، روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی (چاپ ششم) – تهران : نشر قومص

 

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بررسی و مقایسه میزان هیجان خواهی در دختران و پسران معلول حرکتی و نابینا در گروه سنی 18در15 سال در pdf

1)  Miller stere, (1975) , Experimental Design and statistics Richard clay (the chance press) LID

پیشگفتار

انسان از هنگام تولد در میان شبکه ای از روابط متقابل اجتماعی به سر می برد و جامعه و فرهنگ در جهت دادن به کوشش های تربیتی نقش اساسی دارند

احساس و هیجان یکی از جالبترین و بحث انگیزترین موضوعاتی هستند که از گذشته ای بسیار دور تاکنون ذهن انسان را به خود مشغول داشته اند. بشر، از دیرباز تاکنون در کاوش یافتن شیوه هایی بوده است نا با یاری آنها به آرامش و خوشبختی دست یافته و خود را از چنگال ترس، اضطراب، غم و اندوه برهاند

هیجان ها همیشه مورد توجه کامل انسان بوده اند. زیرا در هر تلاش و هر اقدام مهم بشری حالات هیجانی به طریقی دخالت دارند. تقریباً بزرگ از ارسطو گرفته تا اسپنوزا[1]، ازکانت[2]، تادیونی[3]، ازبرگسون[4] و تاراسل[5] همگی در مورد ماهیت هیجان ها اندیشه اند. در مورد ریشه ها، نمودها، اثرات و جایگاه آنها در نظام طبیعی زندگی انسان تفکر کرده اند و نظریه هایی ارائه داده اند

حکمای اسمی به اهمیت بعضی هیجان های خاص مرتبط با تجربه مذهبی افراد پی برده اند و پرورش این هیجانات را به طور غیرمستقیم و راس برنامه تربیت مذهبی قرارداده اند. نویسندگان، نقاشان و موسیقی دانان همواره سعی کرده اند برای تحریک احساسات افراد و تاثیر گذاشتن برآنان از طریق ارتباط های سمبلیک به هیجان ها متوسل شوند

پیشرفت های نیم قرن اخیر در زمینه روانکاوی، روانشناسی بالینی و جلب روان شی نقش هیجان را در سلامت و بیماری افراد به طور دقیق مورد توجه قرار داده  اند

 

مقدمه

به جرأت می توان گفت که هیجانات لذت بخش یا مثبت در زندگی انسان به طور کلی درست به همان اندازه مهم و متنوع هستند که هیجانات ناگوار یا منفی، مگر آن که برداشتی بسیار بدبینانه از زندگی داشته باشیم

در اجتماع ها گرو وسیعی از کودکان و بزرگسالان هستند که به گونه ای خاص از جنبه های فکری، حسبی، عاطفی، هیجانات و یا ویژگیهای رفتاری با دیگر همسالان خود تفاوت دارند. این افراد به کمک ویژه ای نیاز دارند تا استعداد های نهائی خود را به شکلی مطلوب شکوفا سازند

تشخیص نیازهای ویژه این کودکان و بزرگسالان از جانب مربیان و افراد عادی به یک رشته طرح و برنامه ریزی ویژه منتهی می شود، که از جهات مختلف کمک موثری به این گروه است

برای معرفی نوجوانانی که خصوصیاتشان مانع می شود با بهره گیری از امکانات آموزشی معمول مداریش به صورت طبیعی رشد کنند واژه های متعددی استفاده شده است. ولی واژه ای که امروزه بیش از حد مورد استفاده قرار می گیرد واژه معلول و یا (handrcapped) می باشد و البته عده زیادی از متخصصان بر این عقیده هستند که واژه معیوب impaired و ناتوان disabled است که به افرادی اطلاق می شود که دارای نقص عضو هستند لذا کاربرد واژه معلول چندان صحیح نیست.[6]

در عین حال اگر بتوان گفت که هیجان‌ها در سگ‌ها، گربه‌ها و سایر موجودات زنده و نیز انسان‌ها قابل تشخیص است باید دانست که در قشر معلول جامعه نیز عامل وجود دارد و همین احساسات هیجانی است که سبب ایجاد برخی رفتارها در آنها می شود و ما نمی‌توانیم بر روی یک رده تکاملی خطی کشیده و نتیجه گیری کنیم، که از آن رده به بعد دیگر هیجانی وجود نخواهد داشت

بدون شک تأثیر هیجانها است و نوجوان در این سن باشد هیجان و تکامل احساس و رشد عقل مواجهه است و بیشتر تابع هیجان است تا عقل سلیم

سپس از مطالعه احساسات این قشر از افراد اجتماع که فردای جامعه را می‌سازند و شناخت و درک معضلاتی که از راه طغیان هیجانات آنها ایجاد می‌شود و امکان اینکه گاهی در افراد معلول نمود بیشتری داشته باشد، زیاد می‌باشد، لذا تصمیم به بررسی موردی در رابطه با این مسئله گرفتم و احساسات هیجانات را در آنها مورد بررسی قرار دادم. چرا که هیجانات نیز مانند سایر انگیزه‌ها تابع اصل یادگیری بوده و ظهور آنها در جوامع مختلف و سنین مختلف متفاوت می‌باشد

مفهوم هیجان

گروهی هیجان را تغییرات بدنی عنوان داشته‌اند. در حالی که گروهی دیگر آن را احساسات ذهن معرفی کرده‌اند که موجود آدمی کیفیت آن را گزارش می‌کند. این برداشتهای ناهماهنگ مانع بزرگی در گسترش پژوهشهای مربوط به هیجان پدید می‌آورد

بسیاری از مردم هیجان‌ها را عوامل مثبت یا منفی به شمار می‌آورند. چنانچه عشق و شادی را هیجانهای خوب و خشم و ترس را هیجانات بدوزشست می‌شناسد. گر چه این برداشت، در بسیاری از موارد درست است، اما بهتر است که جنبه‌های مثبت یا منفی هیجانات را بر حسب پیامدهایشان ارزیابی کنیم. یعنی ترس هنگامی یک هیجان خوب و ارزشمند است که انسان را در مقایسه با خطرات احتمالی راهنمایی کند و آمادگی لازم را فراهم آورد. همچنین خوشحالی و شادمانی از رنج دیگران نوعی هیجان منفی انسان می‌باشد

به عقیده داروین (1884) بروز هیجان به صورتهای مختلف به خودی خود همیشه سودمند و کارآمد نیست. بلکه جلوه رهایی از رفتارهای سازش پذیر قبلی هستند

در زبان انگلیسی و فرانسه کلمات هیجان و انگیزه هم ریشه‌اند و هر دو از اصل لاتین «emovere» گرفته شده‌اند، که معنی آن تحریک و تهییج است. هیجان‌ها را تحریک کنیم و گاه نیز هیجان ما را وادار می‌سازد، کار می‌کنیم یا چیزی بگوییم که از عادت‌ها به دور است

در سالهای اخیر روشن شده است که ما نمی‌توانیم فقط با مطالعه بعضی مکانیسمهای بیولوژیکی به وجود هیجان  پی ببریم. گر چه مکانیسمهای بیولوژیکی در انگیزش و هیجان نقش مهمی را ایفا می‌کند. اما تجلی هر انگیزه و هیجان همیشه مربوطه به تعامل عوامل شناختی، آموخته و بیولوژیکی است

 

تعریف هیجان

نباید به علت پیچیده بودن هیجانها، در طول سالها، تعاریف گوناگون پیشنهاد شده است. اگر بخواهیم هیجان را از نظر واتسون که یک رفتارگرا است تعریف می‌توانیم بگوییم : هیجان یک طرح واکنش ارش است که متضمن تغییرات زیادی در مکانیزمهای بدنی به طوری که ؟؟ به طور خاص می‌باشد

و یا هیجان کیفیتی است که در تعقیب یک رشته فعالیتهای جسمانی و روانی در ارگانیسم ظاهر می‌شود. این فعالیتها را می‌توان به ترتیب زیر بیان نمود

1- ملاحظه و انتقال محرک از طریق محیط خارج

2- انتقال محرک از طریق اعصاب برنده به هپوتالاموس و کرتکس و سایر مراکز مغزی

3- ایجاد تغییرات  خاص فیزیولوژی وبدنی در مقابل محرک به واسطه فعالیت دستگاه عصبی خود مختار و ترشح نمود

4- ایجاد حالت خوشایند و بالعکس در ارگانیسم (کیفیت روانی هیجان)

5- ظهور رفتار هیجانی از طریق ؟ ماهیچه‌ای مانند خندیدن و ترشح غدد داخلی و ;

بدیهی است مراحل فوق به سرعت ظاهر شده و ارتباط مستقیم با محرک و شدت آن دارند. و هیجانات همواره همراه با ایجاد نیرو هستند زیرا ترشح غدد داخلی به خصوص آدرنالین سبب آزاد شدن قند و بالا رفتن قند خون و سوختن آن در بافتها شده8 و نتیجتاً نیروی قابل ملاحظه‌ای در دسترس اورگانیسم قرار می‌دهد

دیگر اینکه در تعریف هیجان گفته‌اند که هیجان عبارت است از پاسخ فیزیولوژیکی روانی که ادراک و یادگیری فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد و هیجان کیفیتی است که به دنبال یک سلسله فعالیتهای جسمانی و روانی در ارگانیسم ظاهر می‌گردد

در زیر چند تعریف از هیجان آورده شده است

ویلیام ؟ : 1884 : نظر من این است که تغییرات جسمانی، مستقیماً به دنبال اورلک پدیده مهیج به وقوع می‌پیوند و احساس ما از همین تغییرات، هیجان نامیده می‌شود

ویلیام مکسروگال : 1921 «کیفیت خاص از برانگیختگی هیجانی را، که جنبه عاطفی فعالیت هر یک از غرایض اصلی است را می‌توان یک هیجان اولیه نامید.»

والترب کاتن : 1929 : «در موقع تحریک فرایندهای تالاموسی، کیفیت ویژه هیجان به احساس ساده افزوده می‌شود.»

بورس اف اسکیز 1938 : هیجان در وهله نخست به هیچ وجه یک نوع پاسخ نیست، بلکه بیشتر یک حالت انرژی و قدرت است که او بسیاری جهات ما یک سابق قابل مقایسه است

بورس اف اسکیز 1953 : هیجان عبارت است در حالت خاص از قدرت و ضعف موجود در یک یا چند پاسخ، که به وسیله یکی از عملیات ایجاد می‌شوند. تا آن جا که بتوان تصور کرد می‌توان در میان هیجانهای مختلف تفاوت قایل شد ;

تعریف علمی هیجان خواهی نیز بشرح زیر می‌باشد

تنوع جویی در احساسات و تجارب از نیازهای آدمی است، چنانچه بعضی‌ها حتی خود را متوجه خطر هم می‌کنند تا به تجربه‌های از قبیل جستجوی تجارب حسی تازه، لذت بردن از هیجان، فعالیتهای مخاطره انگیز ما ماجرا جویانه و تحریک است اجتماعی و غیره دست پیدا نمایند

هیجانات گاهی نقش انگیزه را عمل می‌کنند و مانند انگیزه‌ها مشخص را به فعالیت وادار می‌نماید همچنین در اثر تکرار یک عمل ثبات یافته و در موارد خاص به صورت یک مدت عادی ظاهر می‌شوند. مانند عکسی که در اثر مطالعه فرا می‌گیرد. این نوع هیجانات ؟ عاطفی نیز می‌گویند مانند ترس و خشم، لذت، صحبت، ; که در این مورد در ادامه همین قفل صحبت خواهد شد

هیجان عناصر زیر را شامل می‌شود

1)      تجزیه ذهن هشیار یا عنصر شناخت

2)      انگیختگی بدنی یا فیزیولوژی

3)      جلوه‌های آشکار یا رفتاری

4)      هیجانهای آدمی، احساسات او را به دیگران منتقل می‌کنند

5)   هیجانها حالایتی خودکار و غیر ارزی هستند، رفتار را هدایت می‌کنند و به نظر می‌رسد در آدمی از هر جاندار دیگری پیچیده‌تر باشد

نظریه های هیجان

تاریخ روانشناسی در مورد معنا و مفهوم هیجان دچار چنان اختلاف نظر آشکاری است که معنی از روانشناسان پیشنهاد داده‌اند که این اصطلاح از مطالب روانشناسی حذف شود. این کوششها تا کنون ناموفق بوده است و هیجانات تحت عناوین مستعاری چون فشار روانی، ناکامی، تعارض و یا تمایل به اجتناب، دوباره در مباحث روانشناسی ظاهر شده‌اند

مطالعه هیجانات دست کم سه جنبه کلی دارد

1)      جنبه مربوط به حالات احساسی یا درون نگریها

2)      جنبه مربوط به رفتارها با حالتهای بارز

3)      جنبه مربوط فیزیولوژی یا عصب شناسی

نظریه‌های مختلفی که در مورد هیجان مطرح شده است، معمولاً بر یکی از سه جنبه فوق تأکید کرده‌اند

روش دیگری که بر اساس آن می‌توان گفت که نظریه‌ها استنباط می‌شود که گویا کلمه هیجان فقط بر یک پدیده واحد دلالت می‌کند؛ آن چنان که گویی حالات مختلفی چون لذت طلبی، مالیخویی، کج خلقی، عشق مادری همواره به همان سابقه واحد که همچنان نامیده می‌شود، تعلق دارد. (هب 1949). به عنوان مثال نظریه‌ای در مورد اضطراب با نظریه‌ای در مورد هیجان یکی نیست، یک نظریه کامل باید بتواند به معنای واقعی نه تنها خشم و ترس، بلکه شادی و غرور، کنجکاوی و ؟ به طور کلی پهنه وسیع هیجاناتی را در برگیرد که گمان می‌رود قسمتی از تجربیات روزانه ما باشد

در این مبحث نظریاتی در مورد هیجان بیان شده است

نظریه جیمز – لانگه

قدیمی ترین نظریات، مربوط به هیجان توسط جیمز لانگه در سال 1884 مطرح شده است

طبق این نظریه این برانگیختگی و عمل است که سبب ایجاد هیجان می‌شود و هیجان برچسبی است که ما به انواع خاصی از برانگیختگی و عمل می‌زنیم . آنها می‌گویند : «ما چون گریه می‌کنیم، احساس اندوه می‌کنیم، چون حمله می‌کنیم احساس خشم می‌کنیم و چون می‌لرزیم احساس ترس می‌کنیم و ;»

این نظریه که در اواخر قرن نوزدهم به وسیله ویلیام جیمز و روانشناس دانمارکی کارل لانگه ارائه شده است، اندیشه متعارف درباره هیجانها را به کلی وارونه می‌کند. در این نظریه توالی رویدادها در حالتهای هیجانی به صورت زیرمطرح می‌شود

موقعیتی را که سبب هیجان خواهد شد، ادراک می‌کنیم. 2- به این موقعیت واکنش نشان می‌دهیم 3- متوجه واکنش خود می‌شویم

ادراک ما از واکنش خود احساس هیجانی است که تجربه می‌کنیم. از این رو تجربه هیجانی – احساس درونی هیجان – بعد از تغییرات به نروخ می‌دهد؛ و تغییرات بدنی (تغییرات درونی دستگاه عصبی خود مختار را حد ؟ بدنی) پیش از تجربه هیجانی می‌آیند، به طور کلی ادراک ما اط تغییرات بدنی زیاد دقیق نیست

این تئوری که سالها مورد قبول بوده و هنوز هم غالباً بدان اشاره می‌شود. این تئوری کوشش داشته است که رابطه فیزیولوژیک میان رفته هیجانی و تجربه هیجانی را توضیح می‌دهد. زمانی که این تئوری بسیار شایع بود، هنوز مکانیسمهای مغز چه قابلی نمی‌دانستند

سینگر (Singer) که از طرفداران نظریه شناختی است، نظریه جیمز لانگه را مجدداً مطرح نمود و طبق نظریه او افراد در تلاشند، تا منبع برانگیختگی خود مختارشان را دریابند. افراد مختلف ممکن است با توجه به آنچه که فکر می‌کنند علت برانگیختگی است، حالت خاصی از برانگیختگی را مانند ترس و خشم و یا خوشحالی تجربه کنند

روانشناسی به نام هومان در سال 1966نظریه جیمزلانگه را با آزمایشی تأیید نمود. وی با گروهی از بیمارانی که دچار آسیب شدید در نخاع شوکی شده و قادر به هیچ احساسی از اعضاء بدن خود که پایین که از سطح آسیب بود، نبودند مصاحبه‌ای انجام داد. نخاع شوکی بعضی از این افراد، در ناحیه گردن آسیب دیده بود و از این رو هیچ چیزی را از گردن به پایین حس نمی‌کردند . در برخی، آسیب در قسمت پایین در ستون فقرات و در بقیه این آسیب در وسط بوده از این بیماران، درباره هیجان‌هایی که بعد از حادثه احساس می‌کردند و مقاومت آنها با هیجان‌های قبل از آسیب، سوال شد. افرادی که در قسمت پایین تر نخاع شوکی دچار آسیب شده بودند، گزارش دادند که در احساس ترس، خشم غم و عین جنس، دچار نقصان شده بود در این بیماران، آسیب وارده فقط روی احساس ساده آنها اثر نگذاشته بود. هومان به این نتیجه رسید که برای تجربه کردن هیجان‌های شدید، داشتن کم و بیش ؟ در بدن، یعنی نشانه‌ای  از ادامه واکنش‌های فیزیولوژیکی لازم است. وقتی احساساتی که به وسیله این واکنشها تولید می‌شود، وجود نداشته باشند، هیجانها ممکن است با شدت کمتری احساس شوند. طبق این نظریه هیجان برچسبی است که به انواع خاص از برانگیختگی و عمل می‌زنیم

نظریه جیمز لانگه منجر به حداقل دو پیش بینی قابل آزمون شده است

1)      هر چه شدت برانگیختگی فرد بیشتر باشد هیجان او بیشتر خواهد بود

2)   اگر انسان می‌تواند این هیجانهای مختلف تمیز قایل شود، پس هیجانها انواع مختلفی از برانگیختگی فیزیولوژیکی یا عمل آشکار، توأم می‌باشند

اولین پیش بینی – فقط تا حدی درست است. داروها و دیگر درمانهای که برانگیختگی حوزه را افزایش می‌دهند، رفتارهای هیجانی و درجه بندیهای افراد شدت هیجانهای حوزه را نیزافزایش می‌دهد

پیش بینی توأم نیز تا حدی درست است. هیجانهای مختلف با تغییرات فیزیولوژیکی متفاوتی همراه هستند. اما این تفاوتها زیاد نیستند (اکمن، لونسون 1983) برای مثال، مقاومت الکتریکی پوست به هنگام غم، در مقایسه با دیگر هیجانها، بیشتر کاهش می‌یابد. دمای دس در هنگام خشم بیشتر از دیگر هیجانها افزایش می‌یابد. ضربان قلب هنگام ترس و خشم بیشتر از هنگام خوشحالی افزایش می‌یابد. باینکه تفاوتها از نظر آماری معنا دار است. ولی نه زیاد و نه آنقدر پایدار که بتوان آنها را در فردی به آسانی مشاهده کرد

انتقاد نظریه جیمز – لانگه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   61   62   63   64   65   >>   >