سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله جرائم سازمان یافته در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله جرائم سازمان یافته در pdf دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله جرائم سازمان یافته در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله جرائم سازمان یافته در pdf

چکیده         
تعریف جرم سازمان‌یافته          
ویژگی‌های جرم سازمان‌یافته       
ویژگی سازمان مجرمانه          
ویژگی‌های جرم ارتکابی          
جرایم سازمان‌یافته فراملی       
اهداف و آثار جرم سازمان‌یافته       

مصادیق جرایم سازمان‌یافته       
عوامل اساسی رویکرد مجرمان به جرایم سازمان‌یافته      
نتیجه‌گیری              
منابع        

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله جرائم سازمان یافته در pdf

1 بسیونی، محمد شریف و وتر، ادوارد، درآمدی بر درک جرم سازمان‌یافته، ترجمه محمدابراهیم شمس‌ناتری، مجله حقوقی و قضایی دادگستری، شماره34، بهار 1380

2 بوسار، آندرو، بزه‌کاری بین‌المللی، ترجمه نگار رخشانی، تهران، گنج دانش، 1375

3       شمس ناتری، محمد ابراهیم، بررسی سیاست کیفری ایران در قبال جرایم سازمان‌یافته با رویکرد به حقوق جزای بین‌المللی، دانشگاه تربیت  مدرس، 1380

4       کنفرانس وزارتی جهان پیرامون سازمان‌یافته فراملی ( ناپل، ایتالیا، 21ـ23 نوامبر 1994 ) اعلامیه سیاسی و طرح اقدام جهانی:U.N.Doc: A/49 / 748 (1994)

5.       کنوانسیون ملل متحد علیه جرایم سازمان‌یافته فراملی، ماده 3، پاراگراف دوم

6       کی‌نیا، محمد، روا‌ن‌شناسی جنایی، تهران، انتشارات رشد، 1374

7       نجفی ابرند آبادی، علی حسین و هاشم بیگی، حمید، دانشنامه جرم شناسی، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، 1377

چکیده

گاهی افراد با تبانی به منظور دست‌یابی به منافع مادی و قدرت، اقدام به فعالیت‌های غیرقانونی و هماهنگ کرده و در این راه از هر نوع ابزار مجرمانه استفاده می‌کنند. این موضوع، زیر عنوان جرم سازمان یافته مورد بحث قرار می‌گیرد.[1]

نوشتار حاضر تلاش می‌کند جرم سازمان یافته را تعریف کرده، امکان و ویژگی‌های آن را بر شمرده، اهداف، آثار و مصادیق آن را بررسی کرده و در نهایت عوامل اساسی روی آوردن مجرمان به جرایم سازمان یافته را مرور کند

این پژوهش می‌تواند زمینه مناسبی را برای تحلیل فقهی آن فراهم آورد

 1 تعریف جرم سازمان‌یافته

تعریف‌‌های زیادی از جرم سازمان‌یافته ‌ارایه شده ‌است که با وجود تفاوت‌هایی که دارند از حیث مفهوم مشترک هستند. در یکی از کوتاه‌ترین تعریف‌ها جرم سازمان‌یافته عبارت است از: «فعالیت مجرمانه مستمری که با هماهنگی صورت می‌گیرد»؛

این تعریف که هم دایره جرم سازمان‌یافته را بسیار گسترده کرده و تمام جرایمی که با مشارکت یا معاونت دو یا چند نفر ارتکاب می‌یابد را شامل می‌شود و هم از حیث تعداد مرتکبان و نوع فعل ارتکابی و شرایط و خصوصیات اطلاق دارد، دارای معنای جامع و مانع نبوده و نمی‌تواند مبنای مباحث مربوط قرار گیرد. در تعریفی دیگر که مورد اتفاق تمامی‌جرم شناسان معرفی شده است‌، جرم سازمان‌یافته ‌اقدام مجرمانه مستمری است که برای کسب سود و منفعت از طریق انجام فعالیت‌های غیر قانونی مورد نیاز مردم انجام می‌شود

این تعریف نسبت به تعداد مرتکبان و سازمان یافتگی جرم و تبانی میان مجرمان و ایفای نقش خاص از طرف هر یک از آنان ساکت بوده و در نتیجه، تعریف جامع و کاملی نیست

از میان تعریف‌های مختلف دیگری که در این مورد وجود دارد یکی از مناسب‌ترین آن‌ها تعریفی است که بر اساس آن جرم سازمان‌یافته عبارت است از یک سری معاملات غیر قانونی که توسط مجرمان متعدد برای یک دوره مستمر صورت می‌گیرد و هدف از این معاملات کسب امتیازات اقتصادی و قدرت سیاسی است در صورتی که برای کسب قدرت اقتصادی لازم باشد؛ این تعریف که نسبتاً جامع و مانع است، با تعریف مبسوط دیگری که جرم سازمان‌یافته را اقدام مجرمانه غیر ایدئولوژیک می‌داند که توسط گروهی از افراد که تعامل اجتماعی نزدیک به هم دارند ارتکاب می‌یابد و هدف از آن به دست آوردن منفعت و قدرت است کامل‌تر می‌گردد

با وجود این که در تعریف‌های ذکر شده، جرم سازمان‌یافته بر فعالیت‌های مجرمانه خاص اطلاق می‌گردد، در تعریف‌های دیگری با مسامحه،  جرم سازمان‌یافته بر گروه‌ها و سازمان مجرمانه مرتکب این گونه جرایم اطلاق شده ‌است

این تعریف‌ها که عموماً توسط جرم‌شناسان ارایه شده ‌است، در مواردی آن چنان با هم در تضاد هستند که گروهی از جرم‌شناسان ارایه یک تعریف روشن و دقیق در ابتدای تحقیق را ممکن ندانسته و تبیین آن را تنها در خلال تحقیق امکان پذیر می‌دانند؛

 در عین حال، تعریف مناسبی که می‌تواند مشکل تشتّت در تعریف‌ها را تا حدی بر طرف کرده و در مرحله عمل به کار گرفته شود تعریفی است که توسط سازمان پلیس جنایی بین‌المللی (اینترپل) ارایه شده‌است. بر اساس این تعریف، جرایم سازمان‌یافته به فعالیت‌های غیر قانونی گروهی مجرمانه با ساختار یک‌پارچه و متحد اطلاق می‌شود که هدف اساسی آن از این فعالیت‌ها به دست آوردن پول از این راه بوده و غالباً با ایجاد ترس و فساد ادامه حیات می‌دهد؛

این تعریف هم‌چنین از کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه جرایم سازمان‌یافته و فراملی مصوب سال 2000 مشهور به کنوانسیون پالرمو استنباط می‌شود. در این کنوانسیون جرایم سازمان‌یافته به جرایم شدید یا جرایم خاص پیش¬بینی شده در کنوانسیون[2]  اطلاق می‌شود که توسط گروهی متشکل از سه نفر یا بیش‌تر و با هدف تحصیل مستقیم یا غیر مستقیم منفعت مالی یا مادی برای مدتی ارتکاب می‌یابد؛

با توجه به تعریف‌های متعددی که ‌از جرم سازمان‌یافته‌ ارایه گردید، به نظر می‌رسد تعریف زیر تعریفی جامع است که بر گرفته‌ از تعریف‌های بالا بوده و می‌تواند به عنوان معیاری مناسب برای مباحث بعدی مورد توجه قرار گیرد

جرم سازمان‌یافته عبارت از فعالیت‌های غیر قانونی و هماهنگ گروهی منسجم از اشخاص است که با تبانی باهم و برای تحصیل منافع مادی و قدرت، به ‌ارتکاب مستمر مجرمانه شدید می‌پردازند و برای رسیدن به هدف از هر نوع ابزار مجرمانه نیز استفاده می‌کنند؛ (شمس ناتری، 1380: ص 13 ـ 25)

2 ـ ویژگی‌های جرم سازمان‌یافته

از آن جا که جرایم سازمان‌یافته به طور عمده توسط سازمان‌ها وگروه‌های مجرمانه ارتکاب می‌یابد، در بررسی ویژگی‌های جرم سازمان‌یافته، علاوه بر مطالعه جرایم ارتکابی، لازم است به بررسی ویژگی‌های سازمان‌های مرتکب این گونه جرایم هم پرداخته شود، زیرا سازمان خود نقش مهمی‌ را در ارتکاب و جهت دهی جرایم ارتکابی و متصف کردن آن‌ها به جرم سازمان‌یافته دارد

أ.  ویژگی سازمان مجرمانه

درباره ویژگی‌هایی که در بیش‌تر منابع جرم‌شناسی مربوط به سازمان مجرمانه مرتکب جرایم سازمان‌یافته مورد تأکید قرار گرفته‌، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد

1 غیر ایدئولوژیک بودن سازمان یا گروه مجرمانه

این ویژگی به این معنا است که یک گروه جرم سازمان‌یافته، جرایم را تنها با اهداف اقتصادی و کسب منافع مادی انجام می‌دهد و با دلبستگی‌های مذهبی و سیاسی اقدام به‌ارتکاب جرم نمی‌کند. هدف این گروه تنها کسب پول و قدرت و منفعت مادی است. گر چه ممکن است این گروه‌ها گاهی به مبارزات سیاسی هم روی آورند ولی هدف اساسی آن‌ها از این مبارزات کسب قدرت سیاسی نیست بلکه هدف تقویت قدرت اقتصادی، لغو قوانین مغایر با اهداف مجرمانه و اقتصادی خویش و تصویب قوانین تسهیل کننده فعالیت‌های خاص و سرانجام به دست آوردن قدرت‌های اجرایی و غیره برای حفاظت و مصونیت سازمان و اعضای آن در مقابل اجرای عدالت است؛ [3]

 2 وجود سلسله مراتب

از آن جا که جرایم مورد بحث به صورت سازمان ‌یافته ‌ارتکاب می‌یابد، وجود سازمانی فعال که قابلیت طراحی، تبانی، هدایت و ارتکاب جرم را داشته باشد، ضروری است. به سبب وجود تشکیلات و حاکمیت سلسله مراتب سازمانی، این سازمان نیاز به مدیر و مجریانی دارد که هر یک با موقعیتی ویژه در آن و بر اساس نظر افراد مافوق خود انجام وظیفه ‌کنند حتی در برخی ازسازمان‌های مجرمانه سلسله مراتب بسیار گسترده بوده و همانند تشکیلات موجود در قوای نظام، نظم خاص و فوق العاده در این سازمان‌ها حاکم است

3 استمرار جرم در طول زمان

در بسیاری از موارد ممکن است برخی افراد جهت ارتکاب جرم خاصی دور هم جمع شده و با هماهنگی و هم‌ فکری اقدامی ‌مجرمانه را به صورت جمعی برای یک بار انجام دهند؛ چنین جرایمی‌ گر چه با هم فکری و سازمان یافتگی صورت می‌گیرد، اما جرم سازمان‌یافته به معنای مورد نظر نیست. آن چه لازم است این است که گروه مجرمانه برای یک دوره طولانی یا غیر مقید به زمانی خاص ولی مستمر تشکیل شده باشد؛

از این رو برخی از جرم شناسان، جرایم گانگستری را که برای مدتی محدود و در محدوده‌های خاص ارتکاب می‌یابد، جرم سازمان‌یافته تلقی نمی‌کنند؛[4]

 4 ارتکاب فساد اداری

[1] دکتر محمدابراهیم شمس عضو هیأت علمی دانشگاه تهران (مجتمع آموزش عالی قم

[2] این جرایم عبارت‌اند از عضویت در گروه مجرمانه سازمان‌یافته، تطهیر درآمد‌های به دست آمده از جرم، فساد اداری و کارشکنی

[3] – شمس ناتری، 1380: ص 13 ـ 25)

[4] – (نجفی‌ابرندآبادی و هاشم بیگی، 1377: ن ص)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله مبانی مسئولیت حرفه ای پزشک در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله مبانی مسئولیت حرفه ای پزشک در pdf دارای 59 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مبانی مسئولیت حرفه ای پزشک در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مبانی مسئولیت حرفه ای پزشک در pdf

چکیده:      
تاریخچه مسؤولیت پزشکی     
بند اول: تمدنهای ابتدایی     
بند دوم: بابل، یونان و روم باستان    
بند سوم: ایران باستان     
بند چهارم: دوران اسلامی     
گفتار اول:  
مسؤولیت اخلاقی و کیفری پزشک  
بند اول: مسؤولیت اخلاقی پزشک  
بند دوم: مسؤولیت کیفری پزشک  
فصل دوم: ماهیت و ارکان مسؤولیت مدنی پزشک         
مفهوم مسؤولیت قراردادی     
گفتار دوم
ارکان مسؤولیت مدنی پزشک     
بند اول: خطای پزشکی        
بند دوم: عدم اخذ رضایت     
بند سوم: وجود رابطه علیت میان ضرر و فعل پزشک      
منابع      

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مبانی مسئولیت حرفه ای پزشک در pdf

الف) فارسی

(1) اسکیج، پروفسور دی جی، حقوق اخلاق پزشکی، بهرام مشایخی و محمود عباسی(م)، نشر پایا، چاپ اول، 1377

(2) آل شیخ مبارک، محمد بن قیس، حقوق و مسؤولیت پزشکی، محمود عباسی(م)، چاپ اول، نشر حقوقی، 1377

(3) الگود، سیبریل، تاریخ پزشکی ایران، باقر فرقانی(م)، تهران، امیرکبیر، 1356

(4) امامی، سید حسن، حقوقی مدنی، ج(2)، انتشارات اسلامیه، چاپ پانزدهم، 1374

(5) ایزدپناه، دکتر مسیح، حقوق بیمه، جزوه درسی دانشگاه امام صادق(ع)

(6) براون، ادوارد، تاریخ طب اسلامی، مسعود رجب نیا(م)، چاپ پنجم، 1371

(7) حسینی نژاد، حسینقلی، مسؤولیت مدنی، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، چاپ اول، 1370

(8) ساکت، محمدحسین، پند و پیمان در پزشکی، مشهد، واژیران، چاپ اول، 1378

(9) شجاع پوریان، سیاوش، مسؤولیت مدنی ناشی از خطاهای شغلی پزشک، نشر فردوسی، 1373

(10) صفایی، سیدحسین، حقوق مدنی(تعهدات)، مؤسسه عالی حسابداری، تهران، 1351

 (11) عباسی، محمود، حقوق پزشکی، دوره پنج جلدی. نشر حقوقی و نشر حیان، چاپ اول، 1379

(12) فنتزمر، گرهارد، تاریخ پنج هزار ساله پزشکی، سیاوش آگاه(م)، شرکت نشر علمی و فرهنگی، 1366

(13) کاتوزیان، ناصر، وقایع حقوقی، چاپ اول، نشر یلدا، 1371

(14) کاتوزیان، ناصر، الزامهای خارج از قرارداد، چاپ اول، 1374

(15) کاتوزیان، ناصر، قواعد عمومی قراردادها،ج(4)، شرکت انتشار، چاپ دوم، 1376

(16) گلپایگانی، آیت ا… محمدرضا، مجمع المسائل، ج3 مطبعه الامیر، 1414هـ..ق

(17) گودرزی، فرامرز، پزشکی قانونی، ج(1)، انتشارات اینشتاین، چاپ اول، 1377

(18) گیورس، لینن، پینت، حقوق بیماران در کشورهای اروپایی، باقر لاریجانی و محمود عباسی(م)، چاپ اول، مؤسسه الحورا، 1377

(19) محقق، مهدی، تاریخ و اخلاق پزشکی، انتشارات سروش، 1374

(20) منتظری، آیت الله حسینعلی، توضیح المسائل، ج(1)، طبعه السادسه عشر، نشر تفکر، 1377

(21)نجم آبادی ، محمود، تاریخ طب در ایران، ج(1) ، انتشارات دانشگاه تهران، 1366

(22) نوری همدانی، آیت ا… حسینقلی، جامع المسائل، ج(2)، چاپ نهم، بی تا

(23) یزدانیان، علیرضا، حقوق مدنی(قلمرو و مسؤولیت مدنی)، چاپ اول 1379

 (24) ابوعزه، عبدالستار، بحوث فی الفقه الطبی، دارلاقصی، الطبعه الاولی، مصر، 141 هـ.ق

(25) سنهوری، عبدالرزاق، الوسیط فی شرح القانون المدنی، ج(1)، مصادر التزام، 1952 م

(26) شرف الدین، احمد، مسؤولیته الطبیب فی المستثفیات العامه، جامعه الکویت، 1984 م

(27) محتسب بالله، بسام، مسؤولیته الطبیبه المدنیه و الجزائیه، الطبعه الاولی، بیروت، 1404 هـ.ق

2) کتب فقهی

(28) الامام مالک بن انس، کتاب الموطاء، طبعه الاولی، المطبعه دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، 1406 هـ.ق

(29) الشیخ، سید سابق، فقه السنه، ج2، دار کتب العربی، بیروت، بی تا

(30) خمینی، آیت ا… روح الله، تحریر الوسیله، ج(2)، دارالکتب العلمیه، مطبعه اسماعیلیان، قم، 1409هـ.ق

 (31) خوانساری، السید، جامع المدارک، ج(9)، مکتبه الصدوق، الطبعه الثانیه، تهران، 1405 هـ.ق

(32) خویی، آیت ا… سید ابوالقاسم، مبانی تکمله المنهاج، ج(2)، دراالهادی، قم، 1396هـ.ق

(33) حسینی روحانی، سید محمدصادق، فقه الصادق، ج(26)، مطبعه فروردین، مؤسسه دارالکتاب قم، طبعه الثالثه، 1414 هـ.ق

(34) حلی،‌ ابن ادریس، السرائر، ج(3)، مؤسسه النشر الاسلامی، قم، الطبعه الثانیه، 1411 هـ..ق

(35) حلی، ابن فهد، المذهب البرع، ج(5)، جامعه المدرسین، قم، 1413هـ.ق

(36) شربینی، الخطیب، مغنی المحتاج، ج(4)، مطبعه دار احیاء الثرات العربی، 1377 هـ.ق

(37) شهید ثانی، الروضه البهیه، ج10، انتشارات داوری، قم، الطبعه اولالی، مطبعه امیر

(38) طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ج(2)، طبعه حجریه المطبعه الشهید، قم، مؤسسه اهل بیت، 1404 هـ.ق

(39) فقعانی، زین الدین، الدرالمنضود فی معرفه صیغ النیات و الایقاعات و العقود، مکتبه امام عصر، شیراز، الطبعه الاولی 1418 هـ.ق

 (40) کحلانی، الامام محمد بن اسماعیل، سبل الاسلام، الطبعه الرابعه، مطبعه حلبی، مصر، 1379 هـ.ق

(41) محقق اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان جامعه المدرسین، ج(14)، الطبعه الاولی، 1416 ه.ق

(42) محقق حلی، شرایع الاسلام، ج(4)، نشر الاستقلال، الطبعه الثانیه، قم، 1409 هـ.ق

(43) نجفی، شیخ محمدحسن، جواهر الکلام، ج(43)، مکتبه الاسلامیه، الطبعه السادسه، 1404 هـ.ق

(44) هندی، بهاءالدین، کشف اللثام، ج(2)، مکتبه مرعشی، قم، 1405 هـ.ق

چکیده:

مسؤولیت پزشکی، پاسخگو بودن پزشک در قبال خساراتی است که به بیمار وارد می آورد و این خسارات، ناشی از انجام وظایف پزشکی است. اگر مسؤولیت پزشکی مبتنی بر «نظریه قهری» باشد؛ اثبات تقصیر برعهده بیمار یا مدّعی خسارت است و در صورتی که مبتنی بر «نظریه قراردادی» باشد، بسته به اینکه تعهد پزشک، تعهد به «نتیجه» یا به «وسیله» باشد، موضوع متفاوت خواهد بود. در این مقاله با رویکردی نوین به مسؤولیت پزشک، نقایص موجود در این زمینه، بررسی شده است. فصل نخست به سیر تحولات مسؤولیت پزشکی و فصل دوم به ماهیت و ارکان مسؤولیت مدنی پزشک اختصاص یافته است. سپس دیدگاههای موجود در مورد مسؤولیت مدنی پزشک، ماهیت قرارداد معالجه و ارکان مسؤولیت مدنی پزشک (که عبارت از خطای در مرحله تشخیص، خطای در مرحله معالجه و خطای در عمل جراحی است) نقد و بررسی شده و مفهوم حقوقی اخذ رضایت و ویژگی های آن، تبیین شده اند

 فصل اول

 سیر تحولات مسؤولیت پزشک

مسؤولیت پزشکی، از ادوار گذشته تاکنون، فراز و نشیب‎ های فراوانی را پشت سر گذاشته است، گاهی مبتنی بر قهری بودن و گاهی بر پایه قراردادی بودن، تفسیر شده است. مطالعه ریشه‎ های مسؤولیت پزشکی در فهم مبانی آن بسیار مؤثر است. از این رو در این فصل تحولات مسؤولیت پزشکی در تمدنهای باستانی و آیین اسلام، بررسی شده است

بند اول: تمدنهای ابتدایی

 در تمدنهای ابتدایی که جوامع بشری بصورت قبیله ای بود، مردان روحانی قبیله با احاطه بر شناخت گیاهان دارویی، طبابت نیز می کردند؛ یعنی علاوه بر منصب قضاوت، به امور پزشکی نیز می پرداختند. کلمه طبیب که معنای آن جادوگر یا افسونگر است، از زمانهای قدیم مصطلح شده و به اینگونه روحانیون پزشک اطلاق می شد.[1] در آن زمان، چون روحانیون، این فکر را که بیماریها، ناشی از خشم خدایان هستند، گسترش داده بودند، مسؤولیتی متوجه آنها نبوده است. بعدها که تمدن پیشرفت کرد و طبابت از روحانیت جدا شد، به تدریج برای پزشکان مسؤولیت قائل شدند. البته در آغاز به دلیل آنکه مسؤولیت مدنی و مسؤولیت کیفری از هم جدا نبودند، جبران خسارت مفهومی نداشت. مجازات نیز به جهت تسکین آلامی بود که به یک الهه وارد می آمد. بعدها، با توجه به گسترش اندیشه فردگرایی، مسؤولیت کیفری از مسؤولیت مدنی جدا شد و در نتیجه مسؤولیت پزشکی نخستین تحولات خویش را تجربه نمود.[2]

بند دوم: بابل، یونان و روم باستان

 در بابل باستان، حمورایی، مجموعه قوانینی وضع نمود که به موجب آن در صورتی که پزشکان در اثر عدم آگاهی از اصول مسلم دانش پزشکی و خطاء در معالجه، موجب بروز ضرر و زیان به بیماران می شدند، مسؤولیت داشتند.[3] در یونان باستان در صورتی که پزشک به علت خطاء در معالجه موجب مرگ بیمار می شد، مستوجب مرگ بود. در ماجرای هفستیون، اسکندر مقدونی، دستور اعدام پزشک معالج او را به علت عدم شفای نامبرده، صادر نمود. رومیان باستان نیز که وارث علوم، فنون و طب یونانی و ایرانی بودند، جهل و خطای پزشکی را موجب مسؤولیت می دانستند و در صورتی که یک پزشک در معالجاتش، از اصول و ضوابط مسلم پزشکی تخطی می کرد، او را به جبران خسارات وارده به متضرر ملزم می نمودند

 بند سوم: ایران باستان

فتح بابل توسط کوروش کبیر در سال 505 قبل از میلاد، موجب آشنایی ایرانیان با دستاوردهای پزشکی چند صد ساله بابل شد.[4] افزون بر این، در دوران پادشاهی هخامنشیان، ارتباط فرهنگی میان ایران و یونان وجود داشت و حتی عده ای از پزشکان یونانی در کنار اطبای ایرانی، در دربار پادشاهان ایران، به طبابت اشتغال داشتند.[5] در دوران ساسانیان پزشکان دارای اعتبار خاصی بودند. در این دوره پزشکان به چهار دسته تقسیم می شدند که عبارت از دارو پزشکان و تن پزشکان، کرتوپزشکان(جراحان)، دات پزشک(پزشک قانونی) و مهتر پزشکان(روانپزشکان) بودند. آنان در دانشگاه مجهز جندی شاهپور و بیمارستان آن به تحصیل پرداخته بودند. دروس پزشکی در دانشگاه جندی شاهپور، مخلوطی از طب ایران، هند و یونان بود. در آنجا روشهای جدید داروشناسی توسعه یافت؛ بدین معنی که اطبای جندی شاهپور روشهای علمی دیگر ملتها را اخذ و با معلومات و نظرات و اکتشافات خود، آن را تکمیل کردند و روشی اتخاذ کردند که ایرانی بود. از همین دانشگاه افرادی چون برزویه طبیب، بزرگمهر و نیز خرداد برزین فارغ التحصیل شدند که سرآمد پزشکان آن دوران بودند. برای نمونه در بیماری سخت دختر ملکه چین که پزشکان چینی از درمان آن عاجز ماندند، خرداد برزین، پزشک مشهور عصر خسروپرویز، به چین رفت و بیماری او را درمان نمود. با توجه به مراتب فوق اهمیت علم پزشکی در ایران باستان مشخص می گردد. افزون بر این، پزشکان برای بیماریها، ماهیت مادی قائل بودند و در قبال بیماران، خود را مسؤول می شناختند. بنابراین در ایران باستان نیز، پزشکان افزون بر مسؤولیت اخلاقی و کیفری که در «وندیداد» پیش بینی شده بود، دارای مسؤولیت مدنی نیز بوده اند.[6]

بند چهارم: دوران اسلامی

با توجهی که دانشمندان بزرگ اسلامی به این دانش داشتند، شعبه ها و فروع زیادی در آن پیدا شد

این شعب، به موضوعات آن علم مربوط می شد که گاهی به کیفیت درمان و گاهی به حالتهای مختلف انسانها هنگام معالجه می پرداخت؛ مانند تدبیر الاصحاء(تندرستی اشخاص)، تدبیر الحبالی(سلامتی زنان آبستن جهت سالم نگاه داشتن جنین)، تدبیر المولودین(پزشکی نوزادان)، تدبیر الصبیان(پزشکی کودکان)، تدبیر المشایخ(پزشکی سالخوردگان).[7] رشد و اعتلای پزشکی اسلامی بیش از هر چیز مرهون تلاشهای پزشکان برجسته ایرانی مانند ذکریای رازی، ابوعلی سینا و … بود. ذکریای رازی، پزشک مسؤول بیمارستان ری بود. هر بیماری که به بیمارستان مراجعه می کرد، ابتدا توسط شاگردان او معاینه می شد و اگر مسأله برای آنان، بسیار پیچیده و غامض بود، به شاگردان بلافصل استاد و در نهایت به خود او ارجاع می شد. ذکریای رازی، بعدها پزشک مسؤول بیمارستان بزرگ بغداد شد. تصدی مسؤولیتهای فوق، در حقیقت پذیرش مسؤولیت دوگانه بود. زیرا که در فقه اسلامی، پزشکان به موجب روایاتی که از پیامبر و ائمه(ع) وارد شده بود، مسؤول بودند و افزون بر این، با قبول مسؤولیت بیمارستان، می بایست پاسخگوی اقدامات خدمه و کارکنان خود نیز می بودند.[8] بحث مسؤولیت مدنی پزشکی در فقه اسلامی، بسیار مورد توجه قرار گرفته است و ما در جای خود دیدگاههای مختلفی را که در مورد مسؤولیت مدنی پزشکی وجود دارد، بررسی خواهیم کرد

گفتار دوم:

مسؤولیت اخلاقی و کیفری پزشک

در این گفتار به بررسی مسؤولیت غیر حقوقی پزشک می پردازیم. مسؤولیت غیر حقوقی پزشک به مسؤولیت اخلاقی و مسؤولیت کیفری تقسیم می شود

بند اول: مسؤولیت اخلاقی پزشک

الف) مفهوم مسؤولیت اخلاقی

مسؤولیت اخلاقی، عبارت است از اینکه انسان در مقابل وجدان خویش پاسخگوی خطای ارتکابی خود باشد. بنابراین مسؤولیت اخلاقی، کاملاً جنبه درونی و شخصی دارد و برای مسؤول شناختن فاعل، لازم است که اندیشه و وجدان وی بازرسی شود.[9] به عبارت دیگر مسؤولیت اخلاقی، الزامی است که شخص در وجدان خویش در برابر گفتار، اعمال و افکار خود دارد. اگر عمل با حسن نیت باشد، شخص مورد مؤاخذه قرار نمی گیرد و اگر فاعل، قصدی خلاف قواعد اخلاقی داشته باشد. مسؤول است، اگر چه هیچ اثر مادی در خارج ایجاد نکند(برعکس قواعد حقوقی که به جنبه بیرونی آنها اهمیت داده می شود.) یکی از تفاوتهای مسؤولیت اخلاقی و حقوقی، ضمانت اجرای آن دو است. زیرا، هر چند مسؤولیت اخلاقی، ضمانت اجرای قواعد اخلاق است، اما اعمال آن در خارج و مطالبه آن از دادگاه غیر ممکن است. به علاوه، ممکن است حدود خصوصیات موضوعات قوانین، با حدود و ویژگی های موضوعات اخلاقی متفاوت باشد. مثلاً برخی قوانین رنگ و بوی سیاست داشته باشد.[11] بنابراین مسؤولیت اخلاقی، پاسخگویی انسان در برابر وجدان خویش و در برابر پروردگار است. مسؤولیت حقوقی، مسؤولیتی است که شخص در برابر دیگران دارد و معمولاً به وسیله پرداختهای مالی، جبران می گردد برخلاف مسؤولیت اخلاقی که قابل تقویم به پول نمی باشد.[12]

ب) ماهیت اخلاق پزشکی

اخلاق پزشکی، اصول و قواعد اخلاقی است که یک پزشک باید آن را رعایت کند. اهمیت آداب و اصول اخلاقی لازم الرعایه برای پزشک، از لحاظ شدت و ضعف بستگی به اثری دارد که به روان بیمار وارد می کند. مهمترین آداب پزشکی، راستگویی و برخورد ملاطفت آمیز با بیمار است. پزشک در صورتی که مصلحت بیمار اقتضاء کند، باید او را از نوع بیماری اش آگاه کند.[13] افلاطون که میان هنر و حرفه تفکیک قائل بود، بر‌ آن بود که پزشکی یک هنر است. از دیدگاه افلاطون، هنر، ابزارهای فنی سودمند را برای غایت و هدفی اخلاقی به کار می گیرد و پزشک، هنرمندی است که هدف او، درمان بیمار است. «هانمان» در کتاب «ارغنون پزشکی عقلی» می نویسد:« از سه گروه پزشک باید دوری جست: اول کسانی که تنها به ظاهرشان می اندیشند. دوم آنان که در اندیشه دیدن بیمار بیشترند، به گونه ای که نمی توانند به هر بیمار، وقت کافی اختصاص دهند. سوم گروهی که نگرش مادی دارند و هیچ چیز را بهتر از سخن گفتن های کوتاه، حرفهای بیهوده و شایعه های رسواکننده دوست ندارند». او پزشک را از لحاظ اخلاقی، ملزم به فروتنی بردباری، نیکومنشی و … می داند.[14] بقراط حکیم نیز مسؤولیت اخلاقی پزشک را با شرح بایدها و نبایدها، تبیین نموده است. این بایدها و نبایدها عبارتند از

الف) بایدها:

 «1- باید در گرفتن بهای درمان خود، منطقی و خردمند باشد و اگر لازم بود، از آن چشم بپوشد

 - 2پزشک باید در صورت دودلی یا سرگشتگی، به رایزنی بپردازد

 - 3پزشک باید پاک، پارسایانه و اخلاقی زندگی کند و به گسترده ترین و والاترین مفهوم، یک فیلسوف بماند

 - 4او باید از هر گونه خودنمایی در پوشاک یا رفتار، بپرهیزد و بکوشد تا با داد و فریاد بی مورد یا آزاردهنده، بیمار را نرنجاند

ب) نبایدها:

1- پزشک نباید داروی کشنده بدهد و نه آن را سفارش کند

2- او نباید سقط جنین را تشویق کند

3- پزشک نباید با سوء استفاده از مقام و پایگاه خود، عضوی از خاندان بیمار را گمراه سازد

4- او نباید هیچ گونه اطلاعات و گزارشی درباره بیمار، فاش سازد، خواه در راستای پیشه او، یا به وابسته پیوند عادی اش با جامعه

5- او نباید دست به تبلیغات و بازارگرمی بزند.»[15]

مسؤولیت اخلاقی پزشکی و مسؤولیت مدنی پزشکی، رابطه عموم و خصوص من وجه دارند. از این رو، در پاره‎ ای موارد، پزشک، علاوه بر مسؤولیت اخلاقی، ملزم به جبران خسارت بیمار نیز می باشد. همچنین مسؤولیت اخلاقی، گاهی با مسؤولیت کیفری تداخل پیدا می کند که نمونه آن، افشای اسرار پزشکی است که در قوانین برخی کشورها از جمله ایران( ماده 628 قانون مجازات) جرم تلقی شده، مستوجب مجازات است. لزوم رعایت اصول اخلاقی پزشکی در قوانین مربوط به پزشکان در فرانسه نیز مورد تأکید است. برای نمونه در ماده(5) قانون الزامات پزشکی فرانسه، لزوم معالجه و درمان همه افراد از هر طبقه اجتماعی و از هر ملیت مورد تأکید است.[16]

بند دوم: مسؤولیت کیفری پزشک

-[1]  اسکیج، پروفسور دی جی، حقوق اخلاق پزشکی، بهرام مشایخی و محمود عباسی(م)، نشر پایا، چاپ اول، 1377

-[2] آل شیخ مبارک، محمد بن قیس، حقوق و مسؤولیت پزشکی، محمود عباسی(م)، چاپ اول، نشر حقوقی، 1377

-[3] الگود، سیبریل، تاریخ پزشکی ایران، باقر فرقانی(م)، تهران، امیرکبیر، 1356

[4] ) امامی، سید حسن، حقوقی مدنی، ج(2)، انتشارات اسلامیه، چاپ پانزدهم،

-[5] ایزدپناه، دکتر مسیح، حقوق بیمه، جزوه درسی دانشگاه امام صادق(ع)

-[6] حسینی نژاد، حسینقلی، مسؤولیت مدنی، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، چاپ اول، 1370

 - [7] ساکت، محمدحسین، پند و پیمان در پزشکی، مشهد، واژیران، چاپ اول،

 -[8] شجاع پوریان، سیاوش، مسؤولیت مدنی ناشی از خطاهای شغلی پزشک، نشر فردوسی، 1373

[9] ) صفایی، سیدحسین، حقوق مدنی(تعهدات)، مؤسسه عالی حسابداری، تهران، 1351

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله آثار عملی دکترین جمهوری اسلامی ایران در زمینه حقوق بشر در

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله آثار عملی دکترین جمهوری اسلامی ایران در‌ زمینه حقوق بشر در pdf دارای 64 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله آثار عملی دکترین جمهوری اسلامی ایران در‌ زمینه حقوق بشر در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله آثار عملی دکترین جمهوری اسلامی ایران در‌ زمینه حقوق بشر در pdf

اشاره         
چکیده          
مقدمه         
بخش نخست: نگاهی به بازتاب رویکردهای نظری مربوط به حقوق بشر در عرصه داخلی ایران
دوره اول (سال‌های 1357 ـ 1360 ) غلبه گفتمان پیشبرد حقوق مدنی و سیاسی      
دوره دوم غلبه گفتمان پیشبرد جلوه هایی از حقوق همبستگی بویژه غلبه  حق بر امنیت ملی       
دوره سوم غلبه گفتمان پیشبرد حق بر توسعه و بازسازی زیرساخت‌های کشور      
دوره چهارم غلبه گفتمان پیشبرد حقوق مدنی و سیاسی واصلاحات  
دوره پنجم  دوره غلبه گفتمان پیشبرد حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی  
بخش دوم:  نگاهی به بازتاب رویکردهای نظری ایران در‌زمینه حقوق بشر در عرصه جهانی
الف. رویکردهای ایران به کشورهای مختلف جهان در مقوله حقوق بشر       
ب.  رویکرد ایران در قبال ملت‌ها    
ج. رویکردهای ایران در قبال سازمان‌های بین‌الدولی  
د. رویکردهای ایران در قبال سازمان‌های غیر‌دولتی بین‌المللی مربوط به حقوق بشر      
بخش سوم: سخن پایانی    

اشاره

بررسی رویکردهای نظری جمهوری اسلامی ایران در‌زمینه حقوق بشر با لحاظ آثار عملی و اجرایی آن‌، طیف وسیعی از مصادیق و مسائل مربوط به داخل و خارج کشور را دربرمی‌گیرد که خود موضوع تحقیق مفصلی است که هم اینک در دست انجام می‌باشد. نوشتار فشرده حاضر قرائتی متفاوت از روش تحقیق مزبور دارد و به نوعی تصویری کلی از رویکردهای نظری جمهوری اسلامی ایران در‌زمینه حقوق بشر و آثاری که در صحنه عمل در بعد داخلی یا خارجی در پی داشته است، ارائه می دهد؛ بی‌آن‌که وارد تشریح برخی مصادیق احیانا چالش برانگیز شود. بدیهی است پرداختن به موضوع در حد نوشتار فشرده حاضر ارائه تصویری گذرا از موضوعات بسیار مهمی تلقی می‌شود که قریب سه دهه پس از انقلاب اسلامی در کشورمان گذشته است. از دید یک خادم کوچک حقوق بشر امید است همین مرور فشرده، ذهن بسیاری از مخاطبان محترم بویژه  صاحبنظران و حقوقدانان را به خود مشغول کند تا تاملات نظری جامع‌تری ارائه دهند

چکیده

رویکردهای نظری جمهوری اسلامی که در مفهوم فراگیر در‌بردارنده کلیت کشور، نظام سیاسی، ملت، جامعه مدنی و نهادهای مستقل ایران است در مقایسه با مقوله حقوق بشر از ابتدای انقلاب تاکنون به طور نسبی سیر و محتوای یکسانی در اصول داشته، ولی در این‌که به کدام‌یک از طیف‌های حقوق انسانی بویژه در بعد داخلی اهمیت بیشتری داده شود، فراز و نشیب هایی را پشت سرگذاشته است که همین امر می‌تواند مبنای شناسایی و تفکیک پنج دوره زمانی با مختصات خود قرار گیرد

 این نوشتار، ملاک موضوعی حق‌های انسانی از حیث تشخیص عنوان رویکرد نظری دارای اولویت در جمهوری اسلامی، نظریه رایج بین‌المللی در‌مورد طیف‌ها یا نسل‌های سه‌گانه حقوق بشر را بررسی می‌کند. اگر چه در بعد سیاست خارجی تاثیرات متنوع سیاست داخلی مشهود است، اولویت سنجی مذکور وجود نداشته و ویژگی‌های خاص خود را داشته که به برخی از آن‌ها اشاره شده است

سخن اصلی دیگر نوشتار این که اصولا از ابتدای انقلاب رویکرد نظری جمهوری اسلامی (بویژه در مفهوم حکومت و نظام سیاسی) در مقوله حقوق بشر، صرفنظر از این که آیا به درستی عرضه شده است یا خیر، از حیث مبانی، مقید به منابع اسلامی بوده یا بدین عنوان معرفی شده است؛ بنابراین از حیث آثار عملی و اجرایی بالطبع اگر مثبت یا منفی عمل شده، نزد بسیاری از مخاطبان داخل یا خارج کشور به نام اسلام نیز نوشته شده است و مخصوصا در خارج کشور گاه عملکرد دیگر مسلمانان نیز با رویکرد نظری و عملی ایران به نحو خلط‌آمیزی مد نظر قرار گرفته و داوری‌های خاص را در پی داشته است و در نهایت این‌که به‌رغم تکرار برخی دیدگاه‌های برگرفته از منابع اسلامی در مقوله حقوق بشر و به‌رغم قابلیت‌های بالا در بین نخبگان فکری و علمـی  ایران هنوز یک دکترین حقوقی جامع در ابعاد مختلف و پاسخگو به همه پرسش‌ها با شکل رایج در دنیا از سوی جمهوری اسلامی ایران در مقوله حقوق بشر معرفی نشده است. در‌قبال موازین بین‌المللی نیز رویکرد فکری یکسانی در ایران وجود ندارد و طیف وسیعی از نفی مطلق تا پذیرش مطلق قواعد مزبور را در‌بر‌می‌گیرد که این وضعیت هم در داخل کشور و هم در صحنه بین‌المللی از جهت پیشبرد حقوق بشر زیان‌آور بوده و می‌باشد

مقدمه

الف. در صحنه بین‌المللی، حقوق بشر محصول تمدن و تحولات جدید و به عنوان حداقل‌های زیست مناسب بشر و بایدها و نبایدهایی تلقی می‌شود. که زمینه رشد شخصیت فردی و اجتماعی فرد را فراهم می آورد.[1]به طور مشخص امروزه از حیث قواعد و موازین حقوقی و صرفنظر از مباحث مربوط به مبانی معرفت شناختی، جامعه‌شناختی و فلسفی هر یک از قواعد، تاکید بر این است که اولین سند بین المللی ـ که قواعد انسانی و ضرورت منع تبعیض را شناسایی کرد و به‌عنوان تعهد حقوقی بر ذمه کشورها قرار گرفت ـ  منشور ملل متحد (سند تاسیسی سازمان ملل) و پس از آن، اعلامیه جهانی حقوق بشر و به دنبال آن مجموعه اسناد و مقرراتی است که توسط ارگان‌های مختلف سازمان ملل در فرآیندی مشارکتی با حضور نمایندگان کشورها و فرهنگ‌های مختلف جهان و مبتنی بر اراده آزاد کشورها شکل گرفته و تعهداتی را متوجه کشورها کرده است تا در روابط با شهروندان خود یا حتی اتباع کشورهای دیگر موظف به رعایت آن‌ها باشند و متقابلا قیود و الزاماتی نیز مشخص شده است که شهروندان در روابط با یکدیگر یا با حکومت‌ها رعایت کنند. مجموعه این سندها ـ که طیف بسیار وسیعی را شامل می‌شود و بر اساس این سندها، ارگان‌ها و نهادهای نظارتی مختلفی نیز شکل گرفته است ـ از حیث موضوع و محتوا برابر یک دیدگاه فنی  به سه طیف تقسیم شده‌اند

1 اسنادی که بین سال‌های 1948 تا 1967 با غلبه حقوق سیاسی و مدنی تصویب شده‌اند که معروف و مهم‌ترین آن‌ها میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی است

2 اسنادی که پس از 1980 با غلبه حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تصویب شده‌اند که معروف و مهم‌ترین آن‌ها میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است

3 اسنادی که پس از 1980 یا حتی سال‌های قبل از آن با مبنای نه حق فردی و نه حق گروهی بلکه بر مبنای حقوق مشترک همه انسان‌ها یا همه شهروندان یک کشور تصویب شده‌اند که به حقوق همبستگی معروف شده و مواردی از قبیل: حق بر محیط زیست سالم، حق بر صلح و امنیت، حق بر توسعه، حق بر انرژی را در این طیف می‌بینند.[2]

اگر بنا باشد رویکردهای نظری جمهوری اسلامی ایران را در مقوله حقوق بشر بدون تفکیک یکایک حق‌ها صرفا در چارچوب طیف بندی کلی حق‌ها شناسایی کنیم، تقسیم بندی، تئوریک مزبور راهنمای خوبی است؛ به‌عبارت دیگر هر دوره تاریخی پس از انقلاب را می‌شود با این معیار سنجید که رویکردهای نظری غالب، متوجه کدام‌یک از این طیف‌ها بوده و آثار عملی و اجرایی آن چیست؟ در سطح عمیق‌تر چه پدیده‌هایی عامل یا علت بوده یا دلیل اتخاذ یک رویکرد نظری در مقوله حقوق بشر از سوی جمهوری اسلامی شده‌اند؟ و در‌نهایت چه ارتباط‌هایی بین رویکردهای نظری جمهوری اسلامی ایران و آثار عملی واجرایی آن در سطح داخلی با سیاست‌های اتخاذی جمهوری اسلامی در سطح بین‌المللی و آثار مربوط به آن برقرار بوده است؟

ب. جمهوری اسلامی ایران چه به عنوان کلیت کشور و چه از دیدگاه یک نظام سیاسی، پس از انقلاب اسلامی سال 1357 برخی از تعهدات بین المللی در زمینه حقوق بشر را از گذشته به ارث برد که از جمله مهم‌ترین آن‌ها، میثاق‌های بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.[3]

جمهوری اسلامی پس از انقلاب به هیچ‌یک از راه‌هایی که برای عدم پذیرش یک تعهد بین‌المللی حکومت سابق وجود دارد  [4]، متوسل نشد و عملا خود را مقید به آن‌ها معرفی کرد و برای گزارش‌دهی به نهاد نظارتی هر یک از اسناد مزبور نیز اقدام کرد در عین حال به موازات این رویکرد نظری و عملی مهم، در فرآیند تثبیت نظام سیاسی ـ اجتماعی پس از انقلاب و ساختار حقوقی جدید، قانون اساسی تدوین و تصویب شد که در جای جای آن بارها بر مقررات اسلامی تاکید شده است و در بیان مبانی جمهوری اسلامی به عنوان نظام حکومتی جدید در ایران نیز اگرچه کرامت و ارزش والای انسان به عنوان مبنای ششم در اصل دوم قانون اساسی ذکر شده، ولی در همین بند آزادی و کرامت والای انسانی توام با مسئولیت او در‌برابر خداوند تعیین گردیده و در ادامه نیز راه‌های تامین آن را مشخص کرده که اولین آن، اجتهاد مستمر فقهای جامع الشرایط براساس کتاب و سنت معصومین (س) است و سپس استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری و نفی هر‌گونه ستمگری، ستم‌کشی، سلطه‌گری و سلطه‌پذیری ذکر گردیده است

در فصل سوم قانون اساسی نیز ـ که طی اصول 19 ـ 42 تحت عنوان فصل حقوق ملت، قواعد مختلفی تعیین گردیده، در شش مورد صراحتا قید موازین اسلامی یا مبانی اسلامی تصریح شده است[5] و در مواردی که ذکر نشده، گاه اندیشه مربوطه در خود اصل نمودار است (مثل اصل نوزدهم) یا این‌که جزئیات به قانون عادی ارجاع شده[6] که قانون عادی نیز به موجب اصل چهارم قانون اساسی براساس موازین اسلامی وضع می‌شود و مرجع نظارتی نیز وجود دارد که این امر را تشخیص دهد

خارج از فصل مربوط به حقوق ملت، در اصول دیگر قانون اساسی نیز ـ که قواعدی درمورد حقوق مردم به طور عام یا گروه خاص مثل نامسلمانان پیش‌بینی شده ـ  بارها قواعد اسلامی به عنوان مبنا یا تعیین کننده قلمرو حق تعیین گردیده است.[7]  گفتنی است عبارت‌های به کار رفته در قانون اساسی یکسان نیست و از واژگان مختلفی استفاده شده است و همین امر از حیث تفاوت معنایی آن‌ها با هم و آثار مربوطه، ابهامات حقوقی فراوانی را در برخی موارد عملی دامن زده است. با این توضیحات فشرده، یادآوری این نکته آسان می شود که اتخاذ این رویکرد نظری در قانون اساسی جمهوری اسلامی (که به عنوان سند پایه فعالیت همه نهادها و سازمان‌ها و تعیین‌کننده حدود و وظایف مردم و حکومت ایران در روابط با یکدیگر یا مردم با همدیگر است) آثار عملی و متعددی داشته که گاه با آثار پذیرش تعهدات بین‌المللی حقوق بشر تعارض یا اختلاف دارد[8] بنابراین بیانگر نوعی رویکرد دوگانه است؛اگر‌چه از حیث مبنایی و حتی فضای عمومی داخلی و تصمیم‌‌گیری‌ها همواره سعی شده که رویکرد اسلامی غلبه داشته باشد. دوگانگی مزبور بویژه در عرصه بین‌المللی گاه آثاری را در پی داشته است که دیپلماسی ایران و حتی عملکرد برخی نهادها و سازمان‌های داخلی را جز در موارد محدودی ـ که به نفی و تقابل تعهدات پرداخته‌اند ـ به سمت عملگرایی (Positivism) هدایت کرده است. البته یادآوری این مهم نیز ضروری است که ایران پس از انقلاب به هر سند بین‌المللی که ملحق شده یا در روند تدوین آن نقش داشته، همواره کوشیده است دغدغه های اسلامی خود را چه به صورت تحفظ بر سند، چه به صورت بیانیه تفسیری و چه به صورت واکنش اعتراضی مطرح کند.[9] ولی به هر حال این تدابیر نیز مخصوصا در صحنه بین المللی به معنای آزادی عمل ایران نبوده و باز بحث‌های فراوانی را دامن زده است که در خصوص برخی اسناد هر چند سال یک‌بار مجدد مطرح می شود.[10]

ج. در جمهوری اسلامی ایران اگر‌چه اصل بنیادی پیشبرد حقوق بشر یعنی حاکمیت قانون به رسمیت شناخته شده و در قانون اساسی نیز تلاش شده است ابعاد این اصل معین شود (به عنوان مثال در اصل 58 اعلام شده که اعمال قوه مقننه (کلیه قانونگذاری ها) از طریق مجلس شورای اسلامی خواهد بود و در اصل 91 نیز برای اجرای اصل 4 قانون اساسی از حیث تشخیص عدم مغایرت مصوبات مجلس با احکام اسلام و قانون اساسی، شورای نگهبان پیش بینی شده است و در امر قضا نیز به موجب اصل 36 اعلام گردیده که حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد و در امور اجرایی نیز مفصلا چارچوب‌های قانونی آن پیش‌بینی شده و راهکارهایی مثل دیوان عدالت اداری یا نظارت رئیس مجلس یا خود مجلس بر مصوبات و اقدامات قوه مجریه در نظر گرفته شده است)، واقعیت این است که هم قانونگذاری یا تصویب اسناد لازم الاجرا برای همه دستگاه‌ها توسط نهادی غیر از مجلس صورت می‌پذیرد، هم مراجع قضایی فقط محدود به دادگستری موضوع اصل 159 نبوده‌اند و هم در فرآیند رسیدگی قضایی نیز محدود به اجرای اصل 36 نبوده و نیستند؛ چرا‌که به موجب اصل 167 راه باز است که قاضی اگر حکم هر دعوا را در قوانین مدونه نیابد، به استناد منابع معتبر اسلامی یا فتاوای معتبر تشخیص دهد[11]  و حتی از این فراتر گاه در آیین نامه فعالیت برخی نهادها که متصدی امور قضائی برخی از شهروندان هستند، مواردی آمده که برای محکومیت متهم ملاک های دیگری نیز در دسترس می‌باشد.[12]  در امور اجرایی نیز موارد متعددی، چه از حیث ساختار‌سازی و چه از حیث فعالیت‌ها، وجود داشته و دارد که به استناد اصل 57 یا اصل 110 قانون اساسی یا مبانی شرعی خارج از قانون اساسی، توجیه شده و قانونی تلقی می‌شود مصوبات مجلس با ذکر کلی اصول یاد شده ولی با مبانی فقهی خارج از قانون اساسی که در ارتباط با اختیارات مقام رهبری است خلاف شرع و قانون اساسی اعلام گردیده است.[13]

بدین ترتیب با در نظر گرفتن این واقعیت وقتی قراراست در بررسی رویکرد نظری جمهوری اسلامی در مقوله حقوق بشر ارزیابی صورت گیرد، وضعیت اصل بنیادی حاکمیت قانون در ایران و مفهوم و دامنه حقوقی آن در کشورمان امر مهم وظریفی است که در حوزه‌های مختلف حقوق انسانی باید بدان توجه داشت و از آثار عملی و اجرایی متنوع آن در عرصه داخلی یا بین‌المللی غافل نشد

بخش نخست: نگاهی به بازتاب رویکردهای نظری مربوط به حقوق بشر در عرصه داخلی ایران

ادوار مختلف پس از انقلاب اسلامی ایران را از حیث رویکردها و گفتمان‌هایی که در مقوله حقوق بشر اولویت یافته و آثار عملی و اجرایی متعددی که در‌ پی داشته است، به شرح ذیل می‌توان بررسی کرد

دوره اول (سال‌های 1357 ـ 1360 ) غلبه گفتمان پیشبرد حقوق مدنی و سیاسی

به دلیل سال‌ها خفقان رژیم پهلوی و مبارزات طولانی ملت ایران و رهبری انقلاب، بالطبع با پیروزی انقلاب، رویکرد غالب بین همه اقشار جامعه، تحکیم حق تعیین سرنوشت و احقاق فوری حقوق سیاسی و مدنی و رفع موانع آن بود. بر همین اساس در این دوره، شور و اشتیاق وسیع برای تدوین هر چه سریع‌تر قانون اساسی، گنجاندن اصول حقوق بشری متعدد در آن ، شناسایی حاکمیت ملی که از آن مردم است و از سوی خدا به مردم اعطا شده، [14] برگزاری رفراندوم تعیین نوع نظام و تصویب قانون اساسی، برگزاری انتخابات دوره اول ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان، نشر ده‌ها نشریه از سوی گروه‌های مختلف سیاسی ـ اجتماعی، برگزاری انواع و اقسام میتینگ‌ها و اجتماعات، شرکت طیف‌های مختلف فکری در انتخابات‌های مختلف از جمله آثار عملی‌ای بود که در صحنه داخلی کشور در این دوره نمود یافت و رویکردهای فکری و نظری مسئولان و طیف های مختلف جامعه نیز در‌واقع مقوم این تحولات بود. در این دوره چه شورای انقلاب و چه دولت موقت کوشیدند به‌رغم تکثر دیدگاه‌های مختلف، زمینه پیشبرد فوری حقوق مدنی و سیاسی فراهم آید و از تکرار تجربیات تلخ رژیم گذشته جلوگیری شود. در کنار این صحنه عملی برجسته چند تحول دیگر ـ که از زاویه اقتضائات پیشبرد حقوق بشر بویژه در عرصه حقوق سیاسی و مدنی قابل تامل است ـ نمود داشته که اشاره به آن‌ها نیز ضروری است

تحول اول - دیدگاه‌هایی بوده که ذیل عنوان طرد و پاکسازی عناصر مرتبط یا هوادار رژیم گذشته یا تحت عنوان طرد افرادی که با اعتقادات اسلامی سر ناسازگاری داشته یا جزء گروه‌های اعتقادی پراکنده‌ای بوده‌اند که از دیدگاه اسلامی، ضاله محسوب می‌شوند، در مجاری مختلف اداری، قضایی و حتی قانونگذاری نمود یافته است و نتیجه این دیدگاه‌ها این شد که تعداد قابل توجهی از افراد مزبور کیفر شده،‌عده زیادی از کار برکنار و اموال آن‌ها مصادره و عده‌ای نیز از حقوق اجتماعی دیگر محروم شدند

تحول دوم- بروز اختلاف نظرهای جدی بین برخی مبارزان دیروز و کارگزاران نظام جدید است که به کنار‌رفتن یا کنار‌گذاردن گروهی از این افراد و تسلط بیشتر گروه دیگر و یا اصطکاک‌های غیر‌مسالمت‌آمیز انجامید. نتیجه این وضعیت (صرفنظر از علل آن و سهم هر یک در بروز نتیجه که خود موضوع مهمی برای بررسی مستقل است) بروز شکاف‌های عمیق بین برخی از مبارزان دیروز و وقوع اقدامات مسلحانه و تروریستی از سوی برخی گروه‌ها بود. (نقطه اوج چنین اقداماتی، انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رسیدن هفتاد و اندی از مقامات عالیرتبه کشور و انفجار دفتر نخست وزیر و شهادت رئیس جمهور و نخست وزیر وقت می‌باشد که متقابلا محاکمه عوامل و هواداران گروه‌های یاد شده از سوی مسئولان نهادهای حاکم بویژه از سوی قضات اکثرا جوانی بود که در سراسر کشور به عنوان قاضی شرع معرفی می‌شدند.[15]

دیدگاه‌های نظری هر یک از طرفین این تحولات عینی و آثاری که در جنبه‌های مختلف حقوق بشر از خود بر جای گذاشت، موضوع مهمی است که در یک بررسی دقیق به صورت مصداقی باید بدان پرداخت

تحول سوم- قابل توجه در این دوره، مشکلات و مسائل مختلفی بود که در بخش قضایی پدید آمده بود. معمولا در همه کشورها بخش قضایی مهم‌ترین بخش از جهت تضمین رعایت حقوق مردم است. حال اگر در این بخش آشفتگی و مشکلات متنوع پدید آید، به طور طبیعی اثر جدی بر رعایت حقوق مردم می‌گذارد. اگرچه شرایط پس از انقلاب و ناآرامی‌های طبیعی در بروز این وضعیت بسیار موثر بود، از اثر وضعی این امر بر حقوق مردم نمی‌توان غافل شد.[16]

تحول چهارم- قابل توجه در این مقطع ـ که خود بر رویکردهای نظری مسئولان جمهوری اسلامی و عموم مردم تاثیر گذاشته ـ وقوع حمله تجاوز‌کارانه صدام حسین به ایران در شهریور 1359 است که به طور طبیعی هم آثار وضعی آن بر نگرش‌های مختلف مشهود است، هم جهت دهی کلی جامعه ایران را تحت تاثیر قرار داد و در‌نهایت در همین دوره برای اولین بار موضوع نقض حقوق بشر در ایران ابتدا با موضوع نقض ض حقوق بهایی‌ها و سپس در مقوله های دیگر سیاسی و مدنی در مراجع بین المللی مطرح گردید.[17]  اگر‌چه این پدیده در عرصه بین‌المللی به وقوع پیوست، نظر به اهمیت تاثیری که از خود در عرصه داخلی و نوع نگرش‌ها بر جای گذاشت، نمی‌توان در این‌جا از آن چشم پوشید

تصور کنید نظامی که با مبانی ایدئولوژیک متفاوت با فضای حاکم بین المللی  شکل گرفته و هنوز درصدد اجرای اصول و موازین قانون اساسی جدید از سوی نیروهایی است که اکثرا تجربه مدیریت قبلی ندارند و;  ناگهان با جنگی تحمیلی  روبه‌‌رو می‌شود و در صحنه داخلی نیز وارد درگیری‌های مسلحانه وسیع با برخی از شهروندان خود می‌شود که با در دست گرفتن اسلحه می‌کوشند با زور و قوه قهریه حرف خود را به کرسی نشانند، در مجامع بین المللی نیز به نام حقوق بشر علیه این نظام در همین دوره پرونده گشوده می‌شود، وضعیت زیر‌ساخت‌های اقتصادی،‌اجتماعی و امکانات بالفعل کشور نیز در این مقطع به شدت با نیازهای جدید نامتناسب است؛ همچنین هیجان‌ها و آشفتگی‌های پس از انقلاب نیز در بسیاری از صحنه‌ها خود را نشان می‌دهد. با این پیش‌زمینه، نتیجه روشن است

اگر‌چه این دوره به پیگیری عمومی و گفتمان غالب در جهت تحکیم حقوق سیاسی و مدنی (نسل اول حقوق بشر) اختصاص دارد، در سایر عرصه های حقوق بشر نیز تلاش‌های فکری و عملی متعددی بروز یافته و در عین حال با همه تلاش‌ها، نقض‌‌حق‌های متعددی نیز به وقوع پیوسته است؛ زیرا به ظاهر هنوز فرصت تلاش جدی برای فهم اصول قانون اساسی و تئوری‌های خوبی که در فصل حقوق ملت یا بخش‌های دیگر ذکر شده فراهم نگردیده است

در این دوره، مهم‌ترین رویکرد نظری در حیطه مباحث مختلف حقوق بشر  ـ که در صحنه عملی و اجرایی نیز نمود یافته و مواضع جمهوری اسلامی تلقی شده ـ دیدگاه‌های نظری رهبر فقید انقلاب است؛ چرا‌که ایشان جدای از رهبر نظام جدید و سردمدار سقوط رژیم پهلوی، مرجع تقلید برجسته شیعیان نیز بودند و همین جایگاه دینی بالا در شرایطی که اغلب مردم می‌کوشیدند راه حل‌های امور را بر مبنای شریعت اسلامی بیابند، نقش منحصر به فردی به ایشان داده بود. مواضع ایشان در مقاطع مختلف این دوره در حوزه حقوق اقلیت‌ها، زندانیان، مطبوعات، مجازات‌های اسلامی، منع شکنجه، منع تجسس و ; هر یک منشأ تحولات عینی و مشخص بوده‌ است که بررسی آن‌ها خارج از مجال فعلی است. ولی این نکته را باید یادآور شد که ایشان ضمن تلاش جدی برای اجرای احکام اسلامی در ایران می‌کوشیدند به تدریج با ساماندهی وضعیت آشفته پس از انقلاب، از مکانیزم های جدید و عرفی نیز استفاده شود و جمهوریت و اسلامیت در مقابل هم قرار نگیرد یا متضاد با هم فهم نشود و لزوما پاسخ نیازهای امروزی بشر به نحو مناسب و منطبق با فطرت بشر داده شود

دوره دوم ( سال‌های 1361 ـ 1367 ) غلبه گفتمان پیشبرد جلوه هایی از حقوق همبستگی بویژه غلبه  حق بر امنیت ملی

 

[1]  - برای تبیین نگاه حقوقدانان بین المللی نسبت به مقوله حقوق بشر منابع بسیاری قابل رجوع است که به عنوان نمونه چند مورد معرفی می شود

 [2] – نظریه حقوقی تقسیم بندی حقوق بشر به سه نسل را ابتدا حقوقدان همکار یونسکو، آقای واساک مطرح کرد که بعدا از سوی بسیاری از حقوقدانان مورد رجوع و تاکید قرار گرفت و حتی طی سال‌‌‌های اخیر از نسل چهارم حقوق بشر نیز سخن به میان آمد و مکتوبانی به همین عنوان منتشر شد، متقابلا برخی نیز عنوان نسل (Generation) را مفید ندانستند و نقدهایی بر آن وارد کردند.ضمنا به زبان فارسی چندی قبل کتابی در حیطه حقوق بشر همبستگی منتشر شد که قابل رجوع است

  -[3] ر.ک: هوشنگ ناصر‌زاده: «اعلامیه های حقوق بشر»، 1372، موسسه انتشارات جهاد دانشگاهی، مجموعه اسناد بین المللی حقوق بشر، جلد اول، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی،1381، شیرین عبادی: «تاریخچه اسناد حقوق بشر»، انتشارات روشنگران،

[4] – برای ملاحظه چگونگی تغییر و تحول و تحفظ در تعهدات کشورها در قبال معاهدات بین المللی رجوع کنید به دکتر هدایت الله فلسفی: «حقوق بین الملل معاهدات»، فرهنگ نشر نو، تهران، 1379

 [5] -ر.ک: دکتر محمد حسین مهرپور: «حقوق بشر در اسناد بین المللی و موضع جمهوری اسلامی ایران»، انتشارات اطلاعات، 1347، صص 19 به بعد؛ همچنین ر.ک: جمشید شریفیان: «راهبرد جمهوری اسلامی درزمینه حقوق بشر در سازمان ملل»، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران،1380، صص 542 به‌بعد

[6]-.  اصول 20-21-24-26-27-28 قانون اساسی ملاحظه شود

[7] – به عنوان نمونه ر.ک: اصل 14-44-168-61 قانون اساسی

[8] - در عرصه حقوق سیاسی و مدنی خصوصا در حیطه مفهومی آزادی عقیده یا آزادی بیان مذکور در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی یا برخی تعهدات مذکور در پیمان‌نامه حقوق کودک و یا برخی تعهدات ایران در قبال مقاوله نامه‌های سازمان بین المللی کار خصوصا مفاد مقاوله نامه 111 (منع تبعیض در اشتغال) این تعارض‌ها و اختلاف‌ها برجسته‌تر نمود می‌یابد

[9] - درخصوص مباحث حقوقی پیرامون تعارض ها یا اختلافات مزبور بین تعهدات بین المللی حقوق بشر و موازین اسلامی ر.ک: جمشید شریفیان: همان، صص 349 -

[10] -برای ملاحظه شرح تحفظ‌های کشورها و برخی مباحث مفید تطبیقی ر.ک: زیر نظر دکتر نسرین مصفا: «کنوانسیون حقوق کودک و       بهره‌وری از آن در حقوق داخلی ایران»، نشر گرایش، زمستان 83

 [11] -برای ملاحظه بحث فنی در‌مورد موضوع ر.ک: دکتر محمد جعفر حبیب زاده: «بررسی اصل قانونی بودن جرم و مجازات‌ها در نظام حقوقی ایران» مقاله ارائه شده به سمینار مشترک علمی نهادهای ملی حقوق بشر ایران و دانمارک، موجود در کتابخانه و مرکز اسناد کمیسیون حقوق بشر اسلامی

[12] - ر.ک: آیین کار دادسرای ویژه روحانیت مصوب مرداد 1369 مقام رهبری

 [13] ر.ک: بسیاری از ایرادات وارده شورای نگهبان به مصوبات مجلس دوره ششم که در همین چارچوب اعلام نظر شده است، مجموعه نظریات شورای نگهبان، نشر دادگستر،1382؛ همچنین ر.ک: برخی پیگیری‌‌های هیأت نظارت بر اجرای قانون اساسی خصوصا موارد مربوط به جایگاه قانونی شورای انقلاب فرهنگی یا دادسرای ویژه روحانیت و واکنش نهادهای ذیربط: محمدحسین مهرپور: «وظیفه دشوار نظارت بر اجرای قانون اساسی»، نشر ثالث،

 [14] درخصوص مفهوم حاکمیت و منابع خوب معرفی شده ر.ک: اثر استاد فاضل دکتر سید محمد هاشمی: «حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران»، ج دوم، نشر دادگستر، چ سوم،

 [15] – در اوایل انقلاب اکثر قضاتی که عهده دار رسیدگی به این امور شده بودند تحصیلات دانشگاهی در رشته حقوق نداشتند بلکه عمدتا تحصیلات حوزوی کفایت می کرد به همین جهت نیز اصطلاح قاضی شرع به کار گرفته شد

 [16] – ر.ک: محمد زرنگ: «تحول نظام قضایی ایران»، ج دوم، زمستان 1381، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص 245 – 263

[17]  برای ملاحظه سیر تحولات اولیه در مجامع بین المللی حقوق بشر علیه ایران ر.ک: دکتر جمشید شریفیان، همان، صص 213 – 218   -

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

تحقیق بررسی رابطه بین هوش هیجانی و اثربخشی اعضای هیأت علمی دانشگ

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق بررسی رابطه بین هوش هیجانی و اثربخشی اعضای هیأت علمی دانشگاه در pdf دارای 158 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق بررسی رابطه بین هوش هیجانی و اثربخشی اعضای هیأت علمی دانشگاه در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق بررسی رابطه بین هوش هیجانی و اثربخشی اعضای هیأت علمی دانشگاه در pdf

فصل اول – طرح تحقیق
1-1- مقدمه
1-2- بیان مسئله
1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق
1-4- اهداف تحقیق
1-5- فرضیات تحقیق
1-6- تعریف واژه ها و اصلاحات تحقیق

فصل دوم – مبانی نظری و پیشینه تحقیق
2-1 – مقدمه
2-2- ماهیت هوش
2-3- انواع هوش
2-4- هیجان و اجزاء آن
2-5- نقش هیجانها در هوش
2-6- تاریخچه و تعریف هوش هیجانی
2-6-1- تعاریف هوش هیجانی
2-6-2- نگاهی اجمالی به تاریخچه هوش هیجانی
2-7 – هوش هیجانی و بهره هوشی
2-8 – مدلهای هوش هیجانی
2-8-1- ساختار هوش هیجانی در مدل توانایی
2-8-2- مدل بار – آن
2-9- در حال حاضر هوش هیجانی چگونه اندازه گیری می شود؟
2-10- آموزش هوش هیجانی
2-11- روش های صحیح اجرای برنامه آموزش هوش هیجانی
2-12- چگونه می توان هوش هیجانی معلمان را افزایش داد؟
2-13- رهنمودهای لازم برای موفقیت برنامه های هوش هیجانی
2-13-1- ده توصیه برای بهبود هوش هیجانی
2-14- رسالت ها و وظایف آموزش عالی
2-15 – نقش دانشگاه ها در تحقق وظایف آموزش عالی
2-16- مفهوم و تعاریف اثربخشی
2-17- تعاریف ارزشیابی اثربخشی و الگو های مرتبط با آن
2-17-1- اثربخشی به عنوان میزان تحقق هدفها
2-17-2- اثربخشی به عنوان نتایج واقعی برنامه
2-17-3- اثربخشی به عنوان تأمین رضایت گروه ذینفع
2-17-4- اثربخشی به عنوان رعایت استاندارد های آموزشی
2-17-5- اثربخشی به عنوان نقد هنری و خبرگی آموزشی
2-18- الگوی کرک پاتریک : رهیافت جامع در ارزشیابی اثربخشی
2-18-1- سطح عکس العمل
2-18-1- سطح یادگیری
2-18-2 – سطح رفتار
2-18-3- سطح نتایج
2-19 – هدف و ضرورت اثربخشی آموزشی در دانشگاه ها
2-20- ارزیابی اثربخشی استاد
2-20-1- طراحی سیستم ارزیابی استاد
2-20-2- ارزیابی اثربخشی استاد در کلاس درس
2-21- چارچوب جامع برای تدریس حرفه ای
2-22- خصوصیات معلمین اثربخش
2-23- چگونه می توان اثربخشی معلمان را افزایش داد ؟
2-23-1- رهیافتها
2-23-2- حمایت از تلاشهایی که به اصلاح می انجامد
2-23-3- دستورالعملهای برای سیاستگذاران و برنامه ریزان آموزشی
2-24- هوش هیجانی شاخص جدیدی برای سنجش عملکرد اثربخش
2-25- ارتباط هوش هیجانی با اثربخشی
2-25-1- تفاوت میان هوش هیجانی و اثربخشی
2-26- هوش هیجانی و اثربخشی سازمان
2-26-1- هوش هیجانی در محیط کار
2-26-2- ابعاد هوش هیجانی در محیط کار
2-27- تحقیقات انجام شده در مورد هوش هیجانی و اثربخشی
2-27-1- پیشینه تحقیقات داخلی
2-27-2- پیشینه تحقیقات خارجی
2-28- جمع بندی تحقیقات
فصل سوم- روش تحقیق
3-1- مقدمه
3-2- روش تحقیق
3-3- جامعه آماری تحقیق
3-4- نمونه آماری
3-5- متغیرهای تحقیق
3-6- ابزار های اندازه گیری تحقیق
3-6-1- پرسشنامه ویژگیهای شخصی نمونه ها
3-6-2- پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ
3-6-3- پرسشنامه اثربخشی اعضای هیأت علمی
3-7- روایی و پایایی پرسشنامه ها
3-7-1- روایی
3-7-2- پایایی
3-8 – روش های آماری
فصل چهارم – یافته ها و نتایج تحقیق
4-1- مقدمه
4-2- توصیف ویژگیهای فردی اعضای هیأت علمی
4-2-1 – سن
4-2-2 – سابقه خدمت
4-2-3- وضعیت تحصیلی و مرتبه علمی
4-2-4-گروه های آموزشی
4-3- آزمون فرضیه ها
4-3-1- آزمون فرضیه شماره
4-3-2- آزمون فرضیه شماره
4-3-3- آزمون فرضیه شماره
4-3-4- آزمون فرضیه شماره
4-3-5- آزمون فرضیه شماره
4-3-6- آزمون فرضیه شماره
4-4- یافته های جانبی پژوهش
فصل پنجم – بحث و نتیجه گیری وپیشنهادات
5-1- مقدمه
5-2- خلاصه تحقیق
5-3- یافته های تحقیق
1-5-3- یافته های توصیفی
5-4- بحث و نتیجه گیری فرضیه ها
5-5- پیشنهادهای مبتنی بر نتایج تحقیق
5-6- پیشنهادات برای تحقیقات آتی
5-7- محدودیت های تحقیق
5-7-1- محدودیت های در کنترل محقق
5-7-2- محدودیت های خارج از کنترل محقق
منابع
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع انگلیسی
پیوست

بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق بررسی رابطه بین هوش هیجانی و اثربخشی اعضای هیأت علمی دانشگاه در pdf

منابع داخلی:

- آراسته حمیدرضا و محمودی راد ، مریم . (1382) . آموزش اثربخش : رویکردی بر اساس ارزیابی تدریس توسط دانشجویان . مجله علمی  دانشگاه علوم پزشکی سمنان ، جلد پنجم ، ویژه نامه آموزش پزشکی ، پائیز و زمستان

- اسماعیلی معصومه، احدی حسن,دلاور علی,شفیع آبادی عبداله. (1386) . تاثیر آموزش مولفه های هوش هیجانی بر افزایش سلامت روان . تهران ، نشریه جهاد دانشگاهی ،صص165-158    

- آقاملایی ،تیمور و عابدینی ، صدیقه . (1386) . مقایسه ارزشیابی عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی هرمز گان توسط دانشجویان با خودارزیابی استادان . مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی ، بهار و تابستان 86 .

- آقایار، سیروس و شریفی درآمدی،پرویز . (1386) . هوش هیجانی ((کاربرد هوش درقلمرو هیجان)) .انتشارات سپاهان اصفهان ، چاپ دوم ،بهار .

- اچ.اس.بولا.(1375).ارزشیابی طرحها و برنامه های آموزشی برای توسعه ، ترجمه : ابیلی خدایار،انتشارات موسسه بین المللی روشهای آموزش بزرگسالان
-اندرسون ،لورین . (1384) . افزایش اثربخشی معلمان در فرایند تدریس . ترجمه : محمد امینی . تهران ،انتشارات مدرسه . چاپ چهارم . (انتشار به زبان اصلی ، 1998). 

- اکبر زاده، نسرین.(1383) . هوش هیجانی، دیدگاه سالووی و دیگران،انتشارات فارابی.

- اچ.اس.بولا. (1375) . ارزشیابی طرحها و برنامه های آموزشی برای توسعه. ترجمه : خدایار ابیلی، انتشارات موسسه بین المللی روشهای آموزش بزرگسالان .

- بنکداری، نسرین . (1384) . بررسی رابطه هوش هیجانی والدین با سازگاری اجتماعی فرزندان، پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران

 

- برادبری، تراویس، گریوز، جین.( 1384) . هوش هیجانی، مهارت ها و آزمون ها . ترجمه: مهدی گنجی، تهران ،انتشارات ساوالان . (انتشار به زبان اصلی ، 2005  ) .

- پاشا خوارزمی، رقیه . (1380) . بررسی مبانی سبکهای رهبری مدیریتی و میزان اثربخشی آنان درمدیریت آموزشی، پایان نامه کارشناسی ارشد . مرکز آموزش مدیریت دولتی.

- پورافکاری، نصرت­الله . (1382). فرهنگ جامع روانشناسی و روانپزشکی . تهران، انتشارات فرهنگ معاصر

- ترابی، منوچهر. (1382). بررسی رابطه بین هوش هیجانی و عملکرد مدیران میان گروه هتلهای هما، پایان نامه کارشناسی ارشد . دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی

- جویبار، منوچهر. (1384). مقایسه هوش هیجانی در میان سطوح سه گانه مدیران (عالی ، میانی ، پایه ) سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و سازمان های تابعه ، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت دولتی . موسسه ی عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی

- حسنخوئی ، سیما. (1385).  به بررسی رابطه هوش هیجانی و مهارشغلی با رضایت شغلی مدیران مدارس شهر بیرجند در سال تحصیلی 85-1384، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مشاوره . دانشگاه الزهراء ، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی

- خائف الهی، احمدعلی. دوستار، محمد. (1382) . «ابعاد هوش هیجانی»، مدیریت وتوسعه، ، شماره 18، ص52-62 

- خسروجردی، راضیه . (1383) . بررسی رابطه هوش هیجانی با سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه سبزوار، پایان نامه کارشناسی ارشد . دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه .

- خشنودی فر، مهرنوش. (1384) . هوش هیجانی وتعلیم وتربیت ، فصلنامه نواندیش، شماره چهارم.  

- دهشیری ، غلامرضا . (1383) . بررسی رابطه هوش هیجانی و مدیریت زمان با استرس شغلی معلمان مقطع متوسطه شهرستان یزد . تازه های و پژوهشهای مشاوره ،جلد 4 ،شماره 12

- سرمد زهره ، بازرگان عباس ، حجازی الهه . (1385) . روشهای تحقیق در علوم رفتاری . تهران ، انتشارات آگاه ، چاپ دوازدهم .

- سلطانی ،ایرج . (1385). تعامل نیازسنجی و اثربخشی آموزش درسازمانهای یادگیرنده . اصفهان ، انتشارات ارکان دانش .

- شعبانی بهار ،غلامرضا وهمکاران. (1383). ارتباط ویژگیهای شخصیتی با اثربخشی مدیران تربیت بدنی دانشگاهای سراسر کشور.نشریه علوم حرکتی و ورزش،ج اول ،ش 3 ،بهار 1383  ،صص12-30

- صالحی ،شایسته . (1380) . تدریس اثربخش . مجله دانشگاه علوم پزشکی شهر کرد ، دوره سوم ،شماره دوم ، صص21-12 .

- صالحی، سید محمد . (1381). بررسی اعتبار، روایی، عملی بودن و هنجاریابی پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینک، پایان نامه کارشناسی ارشد. تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی

- طبائیان ،احمد . (1381) . رابطه بین پایگاه های قدرت با اثربخشی و عملکرد روسای دانشکده ها و مدیران گروه های تربیت بدنی دانشگاه های کشور . رساله دکترای تربیت بدنی ،دانشکده تربیت بدنی ، دانشگاه تربیت معلم تهران

- طیبی ،سید جمال .(1373) . نقش دانشگاه و پژوهش در توسعه ملی . فصلنامه پژوهش برنامه ریزی در آموزش عالی ، ش7و8 ،صص23-22 .  

 - عزیزی، علیرضا. (1377). ارزش شعور عاطفی در مدیریت سازمان‏ها. مجله تدبیر، شماره 89: 58ـ 56

-  علاقه بند، علی. (1375). مدیریت عمومی. نشر روان.

- عیدی ، امیرحسین . (1386) . بررسی ارتباط بین هوش هیجانی اعضای هئیت علمی تربیت بدنی و اثربخشی دانشکده‌های تربیت بدنی (دولتی) تهران ، پایان نامه کارشناسی ارشد . دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه تهران

فتحی و اجارگاه کورش،دیبا واجاری طلعت . (1384) . ارزشیابی و اثربخشی دوره های آموزشی(براساس الگوی کرک پاتریک) تهران ،انتشارات آییژ،چاپ اول .

فرقدانی، آزاده . (1383) . بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر دوره کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی، پایان نامه کارشناسی ارشد. تهران، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی

- قورچیان ،نادر قلی . (1385) . جزئیات روشهای تدریس .تهران : انتشارات فراشناختی اندیشه،چاپ چهارم .

- کاظمی، بابک و ابطحی، سیدحسین.(1379). بهره وری. انتشارات موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی

- کرمدوست ، نوروز علی . (1383 ). بررسی رابطه ارزشیابی دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی از تدریس   با میانگین نمرات آنان از درس  در سالهای تحصیلی 78-77 و 80-79 ، مجله روان شناسی و علوم تربیتی ،سال 34، شماره 1 ،صص76-57 .

- گلمن، دانیل. (1383). هوش هیجانی در کار. ترجمه: بهمن ابراهیمی، محسن جوینده. انتشارات بهین دانش.

- گلمن، دانیل.(1382). هوش هیجانی. ترجمه نسرین پارسا. انتشارات رشد

- مختاری ،پورمرضیه,سیادت سیدعلی,امیری شعله . (1386) . بررسی رابطه بین هوش هیجانی وبازدهی های رهبری ( مدل برنارد باس) مدیران گروه های آموزشی در دانشگاه اصفهان . دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه اصفهان

- مرادی، محمد. (1384) . بررسی رابطه بین هوش عاطفی و رهبری تحول آفرین در شرکت البرز چلیک ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد . دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران.

مهانیان خامنه، زهرا . (1380) . بررسی رابطه هوش هیجانی و رضایت زناشویی معلمان زن شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد .تهران، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی

 

منصوری، بهزاد . (1380). هنجاریابی آزمون هوش هیجانی سیسبر یا شرنیک در بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه­‏های دولتی شهر تهران پایان نامه کارشناسی ارشد. تهران، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی

- معین ،م.(1353).فرهنگ فارسی . تهران .انتشارات امیر کبیر.

- نجفلوی ،محمد .(1371). برسی ارتباط میان کارکنان از اهداف موسسه وکارایی آنان. دانش مدیریت.شماره 18ص90

- وین .ک. هوی وسیسل ج .میسکل .(1382) . تئوری ، تحقیق و عمل در مدیریت آموزشی . ترجمه : میرمحمد سید عباس زاده ، انتشارات دانشگاه ارومیه ، چاپ چهارم .

- هریس ، آلما . (1383) . آموزش و یادگیری در مدارس اثربخش . ترجمه : محمد نریمانی ، اسماعیل ولی زاده حقّی . اردبیل ،انتشارات باغ رضوان .انتشار به زبان اصلی ، 1999).   

منابع لاتین :

- Al-Hamdan, Jasem .(2007). Higher Education Classroom Management: Kuwait University Students’ Views. Project Innovation, Inc. P.O. Box 8508 Spring Hill Station, Mobile, AL36689-0508. Journal Articles; Reports – Research

                                                                                                                                     - Bar-on. R. & Parker. J. D. A. (2000). Handbook of Emotional Intelligence. San Francisco: Josse – Bass.

- Baker, Wendy. (2002). Mentoring – Improving The quality of work life and organizational effectiveness: A Case Study of a Formal Mentoring Program Implemented in Higher Education Organization.

- Barsade,S. G.(2000). The ripple effect: Emotional contagion in groups . working paper: New Haven. CT Yale University press.

- Caruso, D. R,.&Wolff, C.(2001). Emotional intelligence in the workplace In the emotional intelligence in everyday life: A Scientific inquiry . Edited by: Joseph Ciarrochi , Joseph .P.Forgas,. &John D. Mayer psychology press .

- Capobinaco, S., Davis, M.H. and Kraus, L.A. (2003).Managing Conflict Dynamics:A PracticalApproach. St. Petersburg, FL: Eckerd College Management DevelopmentInstitute.

- Cherniss, Cary. (2001). Emotional Intelligence and Organizational Effectiveness. Annual Meeting of society for Industrial and organizational Psychology New.  Chapter one. LA, Aprill 15.

- Cherniss, Carry ,Ph.D..(2002). The” Business Case for Emotional 

 

چکیده

هدف اساسی این پژوهش بررسی رابطه بین هوش هیجانی و اثربخشی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی پارس آباد مغان  است . این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شده است . جامعه آماری متشکل از کلیه اعضای هیأت علمی و دانشجویان و مدیران گروه آموزشی  که به ترتیب به تعداد 45 نفر،2054 نفر و 5  مدیرگروه آموزشی که با استفاده از جدول مورگان نمونه آماری به ترتیب 40 ، 800 و 5 نفر می باشد ؛ نمونه آماری با روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده است . برای جمع آوری اطلاعات ازچهار نوع پرسشنامه که پایایی و روایی آنها محاسبه شده بود استفاده گردید . در این تحقیق با توجه به موضوع ، از آمار توصیفی برای تهیه جدول فراوانی ها ، رسم نمودارها ، محاسبه شاخص های مرکزی مناسب و در آمار استنباطی برای آزمون فرضیه های 1،2،3،4،5،6 از همبستگی پیرسون و از آزمون رگرسیون چندگانه به روش گام به گام برای پیش بینی استفاده شده است

      نتایج آزمون فرضیه های تحقیق نشان می دهد که بین هوش هیجانی و مؤلفه های آن و اثربخشی اعضای هیأت علمی رابطه معنی داری وجود دارد ) 05/0p< (  ، و نتایج بدست آمده از تحلیل رگرسیون نشان داد که از میان 5 مؤلفه هوش هیجانی ، سه مؤلفه آن یعنی خودانگیختگی ، همدلی و مهارتهای اجتماعی پیش بینی کننده مناسبی برای اثربخشی اعضای هیأت علمی هستند

1-1 مقدمه

در سال‌های اخیر هوش هیجانی[1] به عنوان عاملی که بالقوه در درک و پیش‌بینی عملکرد فرد، مفید است مورد توجه زیادی قرار گرفته است. اگرچه چندین دهه است که روانشناسان جنبه‌های مختلف هوش هیجانی در سازمان‌ها را بدون استفاده از این اصطلاح مورد بررسی قرار داده‌اند. مفهوم هوش هیجانی آن طور که در حال حاضر به کار می‌رود، نسبتاً جدید است

هنوز موارد زیادی نظیر روش اندازه‌گیری و تأثیر آن بر عملکرد فردی و اثربخشی سازمانی در حوزه هوش هیجانی وجود دارد که مبهم است. تا آنجا که در برخی موارد وجود ابهام منجر به تضاد بین محققان و متخصصان شده است. اصطلاح هوش هیجانی، اولین بار به وسیله جان. د. مایر و پیتر سالوی[2] در مجموعه مقالات دانشگاهی مطرح شد که در آن زمان، این نوشته‌ها چندان مورد توجه قرار نگرفت. در سال 1995، واژه هوش هیجانی با پر تیراژترین کتاب هوش هیجانی دانیل گُلمن[3]، پارادایم‌ فکری حاکم شد و توانست بیشتر از بهره‌ هوشی اهمیت پیدا کند. اخیراً جدیدترین کتاب گلمن تحت عنوان «کار کردن با هوش هیجانی» (1998)، توجه متخصصین منابع انسانی را به خود جلب کرده است (کی یرستد[4]، 1999)

به نظر می رسد هوش هیجانی یکی از عوامل مرتبط با اثربخشی اعضای هیأت علمی می باشد. هوش هیجانی در زمینه‌هایی از قبیل بکارگیری ، حفظ و نگهداری کارکنان ، روحیه و تعهد کارکنان ، نوآوری ، کارایی ، بهره‌وری ، وفاداری مشتریان ، کیفیت خدمات و ; با اثربخشی هیأت علمی ارتباط دارد. با وجود این اختلاف نظرهای زیادی در رابطه با مفهوم هوش هیجانی وجود دارد. طرفداران هوش هیجانی معتقدند هوش هیجانی متفاوت از بهره هوشی است و تأثیر آن بر موفقیت فرد از بهره هوشی بیشتر است

به نظر می‌رسد اعضای هیأت علمی یک دانشگاه می‌توانند نقشی تعیین‌کننده در اثربخشی آن دانشگاه ایفاء نمایند، بنابراین سنجش میزان هوش هیجانی این اعضاء به عنوان یکی از عوامل اثربخشی آنها در دانشگاه از اهمیت خاصی می‌تواند برخوردار باشد. تحقیق حاضر به بررسی ارتباط بین هوش هیجانی اعضای هیأت علمی و اثربخشی آنها در دانشگاه آزاد اسلامی پارس آباد مغان می‌پردازد. در این تحقیق سعی بر این است که بدانیم آیا هوش هیجانی اعضای هیأت علمی می‌تواند با اثربخشی  آنها در دانشگاه آزاد اسلامی ارتباط مثبت داشته باشد یا خیر

2-1 بیان مسئله

تئوری هوش هیجانی دیدگاه جدیدی را درباره ی پیش‌بینی عوامل مؤثر بر موقعیت و همچنین پیشگیری اولیه از اختلالات روانی فراهم می‌کند که تکمیل‌کننده علوم شناختی نیز می‌باشد. قابلیت‌های هیجانی برای تدبیر ماهرانه روابط با دیگران بسیار حائز اهمیت است. گُلمن(1995) اظهار می‌دارد که هوش شناختی (IQ)[5] در بهترین شرایط تنها 20 درصد از موفقیت‌ها را باعث می‌شود و 80 درصد از موفقیت‌ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موقعیت‌ها در گرو مهارت‌هایی است که هوش هیجانی (EQ)[6] را تشکیل می‌دهد. در واقع هوش هیجانی عدم موفقیت‌ افراد با ضریب هوشی بالا و همچنین موفقیت غیرمنتظره افراد دارای هوش متوسط را تعیین می‌کند. یعنی افرادی با داشتن هوش عمومی متوسط و هوش هیجانی بالا خیلی موفق‌تر از کسانی هستند که هوش عمومی بالا و هوش هیجانی پایین دارند . به نظر گُلمن (1995) هوش هیجانی هم شامل عناصر درونی است و هم عناصر بیرونی ، عناصر درونی شامل میزان خودآگاهی ، خودانگاره ، احساس استقلال و ظرفیت خودشکوفایی و قاطعیت می‌باشد

عناصر بیرونی شامل روابط بین فردی ، سهولت در همدلی و احساس مسئولیت می‌شود. او مفهوم هوش هیجانی را در پنج حوزه قرار می‌دهد 1 آگاهی از هیجانات خود 2 کنترل هیجانات 3 خودانگیختگی 4 تشخیص هیجانات در دیگران 5 کنترل روابط

امروزه پیچیدگی محیط های شغلی، سازمان‌ها را ملزم به بکارگیری مدیران ماهر و توانا که دارای هوش هیجانی و اثربخشی رهبری بالایی باشند می‌کند. اگرچه هوش شناختی ممکن است برای مدیران مهم و ارزشمند قلمداد شود ، اما همیشه تضمین‌کننده و کافی نیست ، بلکه عامل مهم دیگری تحت عنوان هوش هیجانی برای ارتباط مؤثر با زیردستان مورد نیاز می‌باشد (ویزینگر[7]، 1998)

با توجه به اینکه دانشگاه ‌ها نقش مهم و اساسی را در تأمین نیروی انسانی متخصص و اثربخش در تمامی زمینه‌ها دارند و دانشگاه آزاد اسلامی نیز به عنوان مجموعه ای که در تربیت و تأمین نیروی انسانی کارا و اثربخش در کشور نقش مهمی ایفاء می‌کند ، مقوله هوش هیجانی اعضای هیأت علمی  می‌تواند به عنوان یک عامل اثربخش به شمار‌آید . در این راستا محقق بر آن شد که به بررسی هوش هیجانی اعضای هیأت علمی و ارتباط آن با اثربخشی آنها در دانشگاه آزاد اسلامی بپردازد، بنابراین با توجه به مطالب بیان شده فوق سؤال اصلی تحقیق این است که

آیا بین هوش هیجانی اعضای هیأت علمی و اثربخشی آنها در دانشگاه آزاد اسلامی پارس آباد مغان ارتباطی وجود دارد؟

3-1 ضرورت و اهمیت تحقیق

در دهه اخیر، شاهد ظهور و گسترش بی‌سابقه تحقیقات علمی درباره ی هیجانات و عوامل مختلف (عشق، ترس، نفرت ;) بوده ایم. علت این تمرکز ویژه را شاید بتوان بیش از هر چیز، حساسیت و اهمیت نگران‌کننده این موضوع در سال‌های اخیر دانست

همه ما افرادی را می‌شناسیم که در تحصیل موفق بوده اما در زندگی شکست خورده‌اند ، همه ما مردمانی را می‌شناسیم که دارای خلاقیت و عقل سلیم بوده ، اما در آزمون‌های علمی موفق نبوده‌اند. آنها همواره به ما یادآور می‌شوند که موفقیت‌های مهم‌تر از این نیز وجود دارد. ما هنوز به این واقعیت پی نبرده‌ایم که هوش شناختی تنها 4 درصد از سهم موفقیت در دنیای واقعی را به خود اختصاص می‌دهد(گلمن ،1998)

به عبارت دیگر، بیش از 90 درصد از موفقیت‌ها مرهون انواع دیگر شعور است. به طور خلاصه‌ دارای استعدادهای نهفته‌ای بیش از آنچه تصور می‌کنیم هستیم. ما هرگز نباید این واقعیت را نادیده انگاریم که آنچه در دنیا اهمیت دارد ، کندذهنی نیست بلکه عدم شناخت و استفاده از هوش هیجانی است (عزیزی ، 1377)

بنابراین انتظار می‌رود که هوش هیجانی اعضای هیأت علمی پیش‌شرط لازم برای اثربخشی آنها باشد و به اعضاء کمک کند به طور مؤثری با احساسات و عواطف دیگران برخورد کنند و نیازهای افراد را تشخیص داده وآنان را به طور مؤثری برانگیزانند. با توجه به گرایش‌ها و توجهات روزافزونی که نسبت به روابط انسانی در سازمان‌ها می‌شود و این نکته که هوش هیجانی اعضای هیأت علمی بر اثربخشی آنها تأثیرگذار می‌باشد و از آنجا که این تحقیق موضوع جدیدی در ایران است ، ضرورت انجام این تحقیق احساس می‌گردد

4- 1 اهداف تحقیق

هدف کلی

  بررسی رابطه بین هوش هیجانی و اثربخشی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پارس آباد مغان

اهداف اختصاصی

تعیین رابطه خودآگاهی واثر بخشی اعضای هیأت علمی  دانشگاه آزاد اسلامی واحد پارس آباد مغان

تعیین رابطه خودتنظیمی واثر بخشی اعضای هیأت علمی  دانشگاه آزاد اسلامی واحد پارس آباد مغان

تعیین رابطه خودانگیختگی واثر بخشی اعضای هیأت علمی  دانشگاه آزاد اسلامی واحد پارس آباد مغان

تعیین رابطه همدلی واثر بخشی اعضای هیأت علمی  دانشگاه آزاد اسلامی واحد پارس آباد مغان

تعیین رابطه مهارت‌های اجتماعی واثر بخشی اعضای هیأت علمی  دانشگاه آزاد اسلامی واحد پارس آباد مغان

5-1 فرضیه‌های تحقیق

فرض کلی

بین هوش هیجانی و واثر بخشی اعضای هیأت علمی  دانشگاه آزاد اسلامی رابطه وجود دارد

فرض های اختصاصی

بین خودآگاهی و اثربخشی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی رابطه وجود دارد

بین خودتنظیمی و اثربخشی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی رابطه وجود دارد

بین خودانگیختگی و اثربخشی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی رابطه وجود دارد

بین همدلی و اثربخشی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی رابطه وجود دارد

بین مهارت‌های اجتماعی و اثربخشی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی رابطه وجود دارد

 6-1 تعریف متغییر ها

ـ اثربخشی[8]                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                           

تعریف نظری:

اثربخشی عبارت است از درجه و میزان نیل به اهداف تعیین شده. به بیان دیگر اثربخشی نشان می دهد که تاچه میزان از تلاشهای انجام شده ، نتایج موردانتظار حاصل شده است (کاظمی و ابطحی ، 1379، صص 10-9)

تعریف عملیاتی

     در این تحقیق منظور از اثربخشی اعضای هیأت علمی نمره ای  است که آزمودنی ها  اعم از دانشجویان ، مدیران گروه و اعضای هیأت علمی که به ترتیب 20سئوال ،10سئوال و 10سئوال با پرسشنامه ای جداگانه کسب کرده باشند

پرسشنامه های اثربخشی اعضای هیأت علمی ، شامل 4 حیطه اعم از: برنامه ریزی و آمادگی ، محیط کلاس ، آموزش و مسولیت های حرفه ای که بر گرفته ازکتاب جزئیات روشهای تدریس حرفه ای دکتر نادر قلی قورچیان است ، می باشند

حیطه اول توسط اعضای هیأت علمی آزمون می شود که شامل مولفه های زیر می باشند

1-نشان دادن دانش محتوا و آموزش

2-نشان دادن دانش مربوط به یادگیرندگان

3-انتخاب اهداف آموزشی

4- نشان دادن مربوط به منابع

5-طراحی آموزش منسجم و قابل فهم

6-ارزیابی یادگیری فراگیران

حیطه دوم(محیط کلاس ) و سوم(آموزش)  توسط دانشجویان آزمون می شود که شامل مؤلفه های زیر می باشند

1-  ایجاد محیط توأم با احترام و صمیمیت

2-  ایجاد فرهنگ یادگیری

3-  روشهای کلاسداری

4-  مدیریت رفتار یادگیرندگان

5-  سازماندهی فضای فیزیکی

6- برقراری ارتباط واضح و درست

7- استفاده از تکنیکهای پرسش و پاسخ و مباحثه

8- درگیرکردن یادگیرندگان در یاد گیری

9- دادن بازخورد به یادگیرندگان

10- حساسیت و انعطاف پذیری نشان دادن

حیطه چهارم توسط مدیران گروه  دانشگاه آزمون می شود که شامل مؤلفه های زیر می باشند

1- تفکر در امر تدریس

2- نگهداری گزارشهای درست

3- برقراری ارتباط با خانواده ها در صورت لزوم

4- همکاری با گروه ، دانشکده و دانشگاه

5- رشد و توسعه حرفه ای

6- نشان دادن مهارتهای حرفه ای

ـ هوش هیجانی[9]

تعریف نظری:

عبارتند از توانایی تشخیص و درک احساسات خود و دیگران به منظور برانگیختن خود و کنترل بهتر احساسات خود و کنترل داشتن بر روابط خود با دیگران( گلمن،1998)

تعریف عملیاتی

در این پژوهش منظور از هوش هیجانی نمره‌ای است که فرد در آزمون سیبریا شرینگ کسب کرده است

ـ خودآگاهی[10]

تعریف نظری:

توانایی‌ این که بفهمیم در یک لحظه خاص ما چه احساسی داریم و بتوانیم از آن به عنوان راهنمایی در تصمیم‌گیری استفاده کنیم(گلمن ،1998)

[1]- Emotional Intelligence

[2]- John D. Mayer and Peter Salovey

[3]- Daniel Golman

[4]- Keirstead

[5]- Intelligence Quotient

[6]- Emotional Quotient

[7]- Weisinger

[8] – Effectivness

[9]- Emotional Intelligence

[10]- Self – awarnece

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

تحقیق بررسی رابطه عزت نفس و افسردگی در بین دانشجویان در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق بررسی رابطه‌ عزت نفس و افسردگی در بین دانشجویان در pdf دارای 96 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق بررسی رابطه‌ عزت نفس و افسردگی در بین دانشجویان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق بررسی رابطه‌ عزت نفس و افسردگی در بین دانشجویان در pdf

فصل اول : طرح پژوهش
مقدمه
بیان مساله
موضوع پژوهش
اهمیت و ضرورت تحقیق
فرضیه‌های تحقیق
تعاریف اصطلاحات و واژه‌ها
فصل دوم : ادبیات و پیشینه‌ی تحقیق
مفهوم عزت نفس
عزت نفس از دیدگاه روان‌شناسان
عزت نفس از دیدگاه اسلام
تعاریف عزت نفس
عزت نفس بالا و عزت نفس پایین
عزت نفس فردی و عزت نفس جمعی
ابعاد عزت نفس
نقش خانواده در شکل‌گیری عزت نفس
نقش خانواده در شکل‌گیری عزت نفس
مفهوم افسردگی
افسردگی از دیدگاه اسلام
تاریخچه‌ی افسردگی
علائم افسردگی
اختلال خلق
اختلال فکر
طبقه‌بندی افسردگی
علل افسردگی
عوامل ارثی افسردگی
درمان افسردگی
نظریه های مربوط به عزت نفس
نظریه‌های مربوط به افسردگی
مرور تحقیقات پیشین
فصل سوم : روش پژوهش
همبستگی
جامعه پژوهش
نمونه پژوهش
روش نمونه‌گیری
ابزارهای پژوهش
روایی و اعتبار
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل
جداول
فصل پنجم : بحث و نتیجه‌گیری
آزمون فرضیه
بحث در نتایج
محدودیت‌های تحقیق
پیشنهادات
منابع
پیوست

بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق بررسی رابطه‌ عزت نفس و افسردگی در بین دانشجویان در pdf

1 آزاد ، حسین ، (1377) . آسیب روانی(2) ، انتشارات بعثت
2 احمدی ، سیداحمد ، (1371) . روانشناسی افسردگی ، ترجمه مهدی قراچه‌داغی ، تهران : نشر خاتون
3 اخوت ، ولی‌الله ، خلیلی ، احمد ، (1362) . افسردگی ، تهران : انتشارات رشد
4 اسلامی نسب ، علی ، (1373) ، روان‌شناسی اعتماد به نفس ، انتشارات مهرداد
5 بیابانگرد ، اسماعیل ، (1380) . روش‌های افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان ، تهران : دفتر نشر و فرهنگ اسلامی
6 پورافکاری ، نصرت‌الله ، (1373) . فرهنگ جامع و روانشناسی ، روانپزشکی تهران : انتشارات فرهنگ معاصر
7 حق‌جو ، محمدحسین ، (1372) . افسردگی ، قم : انتشارات نهضت
8 خدایاری‌فرد ، محمد (1373) . مسائل نوجوانان و جوانان ، تهران : چاپ کیفی
9 خدایاری‌فرد ، محمد ، (1377) . مبارزه با افسردگی
10 دکتر برنرد ، دیوید ، (1371) . شناخت درمانی روانشناسی افسردگی ، ترجمه مهدی قرچه‌داغی ، تهران : انتشارات خاتون
11 رسولی ، رضا ، (1383) ، پایان نامه ، بررسی و مقایسه عزت نفس با پیشرفت تحصیلی در بین دانشجویان شاهد (دختر و پسر) ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر
12 روز نهان ، دیوید ، سلیگمن ، مارتین‌ای.پی ، (1386) . آسیب شناسی روانی (2) ، ترجمه‌ی یحیی سید محمدی ، انتشارات ارسباران
13 ستوده ، هدایت ال ; ، (1376) . روان‌شناسی اجتماعی ، تهران : انتشارات ، آوای نو
14 شاملو ، سعید ،(1370) . روان‌شناسی شخصیت ، تهران : انتشارات رشد
15 شریفی ، حسن پاشا ، شریفی ، نسترن ، (1380) . روش‌های تحقیق در علوم رفتاری ، تهران : سخن
16 صالحی‌خواه ، علی ، (1374) . افسردگی از دیدگاه اسلام و علم روز ، اصفهان : انتشارات فهمیده
17 فصلنامه پژوهشکده کودکان استثنایی ، (1386)
18 فصلنامه مطالعات جوان ، (1386) . سازمان ملی جوانان
19 کاپلان ، هارولد ، سادرک بنیامین ، (1371) . خلاصه‌ی روانپزشکی ، ترجمه‌ی نصرت الله پورافکاری ، انتشارات ذوقی ، جلد دوم
20 کلمز ، هریس و همکاران ، (1383) . روش‌های تقویت عزت نفس نوجوانان ، ترجمه پروین علیپور ، مشهد : موسسه چاپ و انتشار آستان قدس رضوی
21 گنجی ، حمزه ، (1383) . بهداشت روانی ، تهران : انتشارات ارسباران
22 مجله‌ی پیوند ، (1371) . تهران : انتشارات تحریریه : انجمن اولیا و مربیان
23 معاونت پرورشی وزارت آ‌موزش و پرورش ، (1372) . مجموعه مقالات دومین سمپوزیوم جایگاه تربیت در آموزش ابتدائی ، تهران : انتشارات شقایق
24 منوچهریان ، پ ، (1368) . عقده‌ی حقارت . تهران : نشر امیرکبیر
25 مهریار ، امیرهوشنگ ، (1373). افسردگی ، تهران : انتشارات رشد
26 میرزابیگی ، علی ، (1371) . نقش نیازهای روانی ، بهداشت روانی ، آموزش و پرورش ، تهران : انتشارات اطلاعات
27 هارینگ تن ، ریچارد ، (1380) . ترجمه حسن تو زنده جانی ، نسرین کمالی ، انتشارات پیک‌نیک

 

چکیده

پژوهش حاضر به بررسی بین عزت نفس و افسردگی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر می‌پردازد . فرضیه پژوهش عبارت است از اینکه بین عزت نفس و افسردگی در بین دانشجویان رابطه وجود دارد و برای بررسی فرضیه‌ی موردنظر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر به عنوان جامعه ی آماری و تعداد 70 نفر آزمودنی به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردیدند

برای تعیین میزان عزت نفس و افسردگی آزمودنی‌ها از پرسشنامه‌های عزت نفس کوپراسمیت و افسردگی بک استفاده شده است

پس از اجرای پرسشنامه‌ها با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون به بررسی معنی‌داربودن فرضیه پرداخته شد و برای معنی‌داری ضریب همبستگی از آزمون t استفاده گردید . نهایتاً چون t محاسبه شده t جدول در سطح معنادار بودن 5% و با درجات آزادی (df=70-2=68) برابر با (2)است چون نسبت t محاسبه شده (03/2) بزرگتر از t جدول (2) است . بنابراین می‌توان گفت به احتمال 95% بین افسردگی و عزت نفس رابطه وجود دارد

مقدمه

با توجه به اینکه در کلیه جوامع پیشرفته صنعتی و همچنین در اغلب مکاتب انسانگرای علمی و یا مکتب‌های انسان محور مذهبی مهمترین عامل رشد و توسعه بنیادی، جوانان بوده و کلیه برنامه ریزی‌های علمی در جهت پیشرفت علمی و اقتصادی جامعه با نگرش و تحلیل شرایط و امکانات  برنامه‌ریزی و توسعه رشد این قشر ممکن می‌شود ، از این جهت مطالعه ریز بینانه این قشر مهم محسوب می‌شود

عزت نفس یکی از خصوصیات مهم و اساسی شخصیت هر فردی را تشکیل می‌دهد و به طور حتم روی سایر جنبه‌های انسان اثر می‌گذارد و کمبود یا فقدان آن باعث عدم رشد سایر جنبه‌های شخصیت یا ناموزونی آنها خواهد شد و حتی ممکن است پایه‌گذار بیماری‌های روانی گوناگون مانند افسردگی ، کمرویی ، پرخاشگری ، ترس و ; شود . (بیابانگرد ، 1380                                                                                                     ، ص 10)

 عزت نفس عبارت است از ارزشی که اطلاعات و اعتقادات خود فرد در تمام یا چیزهایی که ازاء ناشی می‌شود به دست می‌دهد (شاملو ،1370،ص 70)

عزت نفس و افسردگی از جمله مفاهیمی هستند که در چند دهه‌ی اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران قرار گرفته است . برنچ (1967) وارگو (1972) از عزت نفس به عنوان یک سپر فرهنگی در مقابل افسردگی نام می‌برند . کوپراسمیت (1967) در تحقیق خود به این نتیجه رسید که کودکان با عزت نفس بالا افرادی هستند که احساس اعتماد به نفس ، استعداد، خلاقیت و ابراز وجود می‌کنند و به راحتی تحت تاثیر عوامل محیطی قرار نمی‌گیرند (بیابانگرد، 1380،ص29 )

 افسردگی یکی از بیماری‌های خلفی می‌باشد که در آن خلق بیمار پایین و افسرده است . خلق افسرده و بی‌علاقگی یا بی‌لذتی از علائم کلیدی افسردگی هستند . افسردگی یکی از معضلاتی است که جسم و روح انسان حتی در بعضی مواقع جوامع انسانی را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد . و از فرد افسرده انسانی با خلقیات نامتعادل می‌سازد . که از جمله آن خلقیات می‌توان به انزواطلبی ، بی‌اعتمادی ، خمودگی ، کسالت اشاره کرد . اختلال افسردگی در همه اقشار جامعه رخ می‌دهد و به دلیل تغییرات غلط ار علائم افسردگی که اکثراانراواکنش قابل توجیح نسبت به استرس ،ضعف اراده،یاتلاش جهت کسب نفع ثانویه می‌دانند که چنین برخوردی مانع از آن است که افراد افسرده بتوانند درمان‌های لازم را بگیرند ، که نهایتاباعث پیشرفت و عوارض ناشی از آن می‌شود

بیان مسئله

عزت نفس یک شاخص بسیار مهم در شخصیت افراد است . عزت نفسب به مقدار ارزشی که ما به خود نسبت می‌دهیم و فکر می‌کنیم دیگران برای ما قائل هستند گفته می‌شود

تحقیقات نشان می‌دهد که بین تهدید روانی و عزت نفس رابطه معکوس وجود دارد وقتی عزت نفس افزایش می‌یابد شدت ، تکرار تهدید روانی کاهش می‌یابد

باید اضافه کنیم افرادی که عزت نفس پایین دارند می‌کوشند تا موفقیت‌ها را به بیرون نسبت دهند و شکست‌ها را به درون مربوط نمایند . زیرا آنها عزت نفس پایین دارند . سبک های اسنادی افسردگی را به کار می‌برند . اولین کسی که در زمینه آسیب شناسی روانی عزت نفس سخن گفت زیگموند فروید بود . به اعتقاد او اگر اعتماد به نفس آسیب ببیند امراض روانی بسیاری متوجه انسان می‌شود . به اعتقاد فروید اختلالات روانی را باید روی اعتماد به نفس بنا کرده تعریف نمود . و علامت شناسی و سبب شناسی را از این اصول تعیین نمود . در پهنه هستی آدمی آن سیمانی که تکه‌تکه موزائیک‌های وجود آدمی را به یکدیگر متصل می‌کند ، اعتماد به نفس است هرگاه این سیمان و پیوند دهنده اجزاست شدو درهم ریخت شخصیت از هم می‌پاشد و سرانجام فرو می‌ریزد . با یک تقسیم بندی کوچک از اختلال در عزت نفس می‌توان از اختلالات شخصیتی ، نوروزها که بیماری‌های خفیف روانی هستند و سایکوزها (بیماری‌های شدید روانی هستند) نام برد ، که در این پژوهش مجال بحث در مورد اختلالات شخصیتی و سایکوزها وجود ندارد و به دلیل ارتباط پژوهش با نوروزها فقط به بررسی آنها می‌پردازیم

نوروزها بیماری واقعی اعتماد به نفس هستند و اولین آن افسردگی می‌باشد . افسردگی و اعتماد به نفس هیچ کدام مقدم بر دیگری نیستند و به صورت چرخه‌ای عمل می‌کنند . تمامی افرادی که اعتماد به نفس پایین دارند ، کاندیدای افسردگی هستند

بنابراین اگر والدین کودک را با اعتماد به نفس پایین تربیت کردند ، علاوه بر ابتلا به اختلالات شخصیت احتمال ابتلا به افسردگی بیشترین درصد را دارد

عکس‌العمل افراد مختلف نسبت به استرس‌ها مختلف است . نظیر اضطراب افسردگی ، انزوا ، مشکلات بدنی و ; افرادی که اعتماد به نفس پایین دارد نسبت به استرس عکس‌العمل افسردگی را نشان می‌دهند. افراد افسرده حتی هنگامی که با موفقیت زیادی مواجه می‌شوند تجربه موفقیت در آنها به افزایش اعتماد به نفسشان نمی‌شود . شیوه اسنادی آنها سبب ابقاع عزت نفس پایین و احساس درماندگی در آنها می‌شود. و شواهد مهمی وجود دارد مبتنی بر اینکه کودکان افسرده شیوه اسنادی افسرده‌ساز مشابه بزرگسالان را تجربه می‌کند .(جانی ، کمالی ،1381، ص7)

تحقیقات نشان می‌دهد که میان نشانه‌های افسردگی در کودکان و بزرگسالان مشابهت‌هایی وجود دارد. معمولان کودکان افسرده مانند بزرگسالان افسرده ، عزت نفس پایین مشکلاتی در تمرکز و توجه و روابط ضعیف با همسالان و گوشه‌گیری اجتماعی را تجربه می‌کنند که این نشانه‌ها در مورد دانشجویان دانشگاه‌ها نیز صادق است . دانشجویان به اقتضای سن و موقعیتی که در آن قرار دارند ، در معرض ابتلا به انواع اختلالات عاطفی می‌باشند . بیشتر آنان برای نخستین بار دور از خانواده خود زندگی می‌کنند آنان باید خود را با اوضاع و احوالی که مستلزم انواع رفتارهای سازشی جدید تطبیق دهند

علاوه بر آن گرچه دانشگاه‌ها ، دانشجویان خود را از بین مستعدترین و پیشرفته‌ترین دانش‌آموزان دبیرستان‌ها انتخاب می‌کنند ولی تحصیل در سطح دانشگاه بسیار مشکل‌تر و رقابت‌انگیزتر است. و بسیاری از دانشجویان که همواره جزء بهترین‌های کلاس خود بودند ، نمی‌توانند تصور مقامی نازلتررا در دانشگاه تحمل کنند

دانشجویان غالباً مطمئن نیستند که کدام خط مشی را می‌خواند . آنان ممکن است در بازه پولی که والدین آنها برای تحصیلاتشان می‌پردازند احساس گناه نموده حتی هنگامی که هیچ آرمان روشنی درباره کیفیت زندگی آینده خود ندارند برای موفقیت بیشتر احساس اجبار کنند

افزون بر آن ممکن است افراد کمی باشند که آنان بتوانند برای کمک یا پشتیبانی نزد آنان بروند . دوستان قدیمی آنان در حال بازگشت به خانه و خانواده خود هستند و تلاش برای یافتن دوستان جدید ممکن است موجب اضطراب و در نتیجه احساس انزوا و تنهایی شدید در آنها بشود

اغلب دلایلی که در مورد افسردگی دانشجویان ذکر شد ناشی از فقدان یا کمبود عزت نفس است وضعیتی که در آن فرد ارزش کمی برای خود قائل است ، اعتمادی به خود ندارد و خود را نسبت به دیگران در موقعیت پایین می‌پندارد (مجله تربیت ، 1379 ، ص 50)

با این تفاصیل این پژوهش در صدد پاسخ به این سوال است که آیا بین عزت نفس افراد با افسردگی آنها می‌تواند ارتباط وجود داشته باشد ؟

موضوع پژوهش

بررسی رابطه عزت نفس و افسردگی در بین دانشجویان رشته مشاوره و راهنمایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر

ضرورت و اهمیت مساله

یکی از مهمترین و اساسی‌ترین نیازهای یک شخص رشد یافته ، دانستن عزت نفس است. خصوصاً این نیاز مبرم بشری در دوره جوانی ، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند . زیرا جوان دارای سطح بالای عزت نفس موثرتر می‌آموزد ، روابط سودمندتری برقرار می‌کند ، بهتر می‌تواند از فرصت‌ها استفاده کند و مولد و خودکفا باشد

به عکس جوانی که عزت نفس کمتری دارد ، به آسانی تحت تاثیر دیگران قرار می‌گیرد ، خود را ناتوان و بی‌ارزش می‌پندارد ، از امکانات و استعدادهای خود ارزیابی ضعیفی دارد و در امور مختلف زود ناامید می‌شود و این عوامل فرد را بیشتر مستعد افسردگی می‌کند

روانشناسان در دهه‌های اخیر در بررسی اختلالات عاطفی و انحرافات اجتماعی به این نتیجه رسیده‌اند که بسیاری از اختلالات و آسیب‌ها ، در ناتوانی افراد در تحلیل صحیح و مناسب از خود و موقعیت خویش و عدم احساس کنترل و کفایت شخصی جهت رویارویی با موقعیت‌های دشوار و عدم آمادگی برای حل مشکلات و مسائل زندگی به شیوه مناسب و عدم عزت نفس ریشه دارد

بنابراین با توجه به تغییرات و پیچیدگی‌های روزافزون جامعه و گسترش روابط اجتماعی آماده‌سازی افراد به خصوص نسل جوان جهت رویارویی و افزایش اعتماد به نفس امری ضروری به نظر می‌رسد . در همیت راستا ما در این پژوهش سعی داریم به این مسئله پی ببریم که آیا بین عزت نفس و افسردگی دانشجویان رابطه وجود دارد ؟

آیا دانشجویانی که دارای عزت نفس بالا هستند به مراتب از دانشجویانی که دارای عزت نفس پایین هستند کمتر دچار افسردگی می‌شوند و بالعکس

فرضیه تحقیق

با توجه به اینکه هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه عزت نفس و افسردگی در بین دانشجویان رشته مشاوره است ، بنابراین فرضیه‌زیر مدنظر بوده است

1)         بین عزت نفس و افسردگی در بین دانشجویان ارتباط وجود دارد

 تعاریف اصطلاحات و واژه‌ها : (عملیاتی و نظری)

تعاریف مفهومی واژه‌ها

عزت نفس : عزت نفس به قضاوت شخص پیرامون ارزش خویشتن اطلاق می‌گردد و عبارت است از ارزیابی وارزشیابی مداومی که شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن خود دارد (ترجمه گنجی ،1383،ص10)

افسردگی : افسردگی حالتی است که بر کیفیت خلق شخص تاثیر عمیق دارد و نحوه ادراک او را از خویش و محیطش دگرگون می‌سازد (اکبری ، 1380، ص 40)

تعاریف عملیاتی واژه‌ها

عزت نفس : منظور از عزت نفس نحوه‌ای است که آزمودنی در پرسشنامه کوپراسمیت بدست آورده است

افسردگی : نحوه بدست آمده در رابطه با پاسخ‌دهی به تعداد 21 ماده از تست بک از طرف آزمودن‌ها است

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   91   92   93   94   95   >>   >