سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله عالم برزخ در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله عالم برزخ در pdf دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله عالم برزخ در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله عالم برزخ در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله عالم برزخ در pdf :

عالم برزخ

مقدمه:
روح انسان بعد از مرگ به عالمی به نام برزخ می‌رود. عالم برزخ را «عالم مثال» یا «عالم خیال» نیز می‌گویند. در عالم برزخ، ماده نیست بلکه صورت محض است.

صورت مثالی ما در خواب حرکت می‌کند و اعمالی را انجام می‌دهد، بدون این که بدن حرکتی کند. این صورت مثالی چیزی در کنار بدن و در کنار روح نیست، بلکه بدن و صورت مثالی و روح، با یکدیگر، اتحاد دارند و در واقع سه مرحله از واقعیّت انسان هستند.

انسان در موقع خوابیدن، علاقه‌اش از بدن کم می‌شود. مرگ هم که برادر خواب است به معنای قطع علاقه روح از بدن است. بنابراین طبق استدلالات عقلانی و نیز آیات و روایات صریح و فراوان، روح پس از مرگ زنده است و به نعمت‌ها یا عذاب‌های الهی مشغول می‌شود.

خداوند در آیه 169 سوره آل عمران می‌فرماید: « ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الیه امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »؛ (ابداً گمان مکن که آنان که در راه خدا شهید شده‌اند، مرده‌اند، بلکه زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.)
بنابراین انسان، پس از مرگ، وارد عالم برزخ می‌شود و هیچ فاصله ای بین مرگ و عالم برزخ نیست.
رسول خدا فرمود:« من مات فقد قامت قیامته» ) هر کس بمیرد قیامت او بر پا شده است.(

و نیز فرمود:«القبر روضه من ریاض الجنه او حفره من حفرالنیران »؛ (قبر باغی است از باغ‌های بهشت یا گودالی است از گودال‌های جهنم. (

آیات و روایات در مورد بقای روح و عالم برزخ بسیار فراوان است، به طوری که جای هیچ شکی باقی نمی‌گذارد.
عالمى به نام عالم برزخ
(نظر جمعى از مفسرین در باره زنده بودن شهداء)
(و لا تقولوا لمن یقتل فى سبیل الله اموات بل احیاء، و لکن لا تشعرون)بعضى از مفسرین چه‏بسا گفته باشند: که خطاب(نگوئید)به مؤمنین است که به خدا و رسول و روز جزا ایمان دارند ومعتقدند که بعد از زندگى دنیا زندگى دیگرى هست و دیگر از چنین کسانى تصور نمى‏رود که
1 – بقره آیه 45
2 – سوره لقمان آیه 17
3 – سوره فصلت آیه 35
4 – سوره زمر آیه 10
5 – سوره عنکبوت آیه 45
6 – سوره حدید آیه 4
بگویند: آنهائى که در راه خدا کشته شده‏اند بکلى از بین رفته‏اند، با اینکه دعوت حقه دین رااجابت کرده‏اند و آیات بسیارى از قرآن را که در باره معاد صحبت مى‏کند شنیده‏اند.
علاوه بر اینکه آیه شریفه سخنش در باره عموم مردم نیست بلکه براى خصوص شهداء که‏در راه خدا کشته شده‏اند، خبر از زندگى بعد از مرگ میدهد و این خبر را به مؤمنین که هنوزشهید نشده‏اند و به همه کفار میدهد، با اینکه زندگى بعد از مرگ اختصاص به شهیدان ندارد، وشهید و مؤمن غیر شهید، و کفار، همه این زندگى را دارند پس باید گفت: منظور از زندگى بعد ازشهادت این است که نام شهید زنده میماند و در اثر مرور زمان ذکر جمیلش کهنه نمیشود، این‏نظریه جمعى از مفسرین است و ما باین تفسیر چند اشکال داریم:
(چند اشکال بر این نظر)

اول اینکه این حیاتى که شما آیه را با آن معنا کردید، جز یک گول زننده چیز دیگرى نیست، و اگر پیدا شود تنها در وهم پیدا مى‏شود نه در خارج، حیاتى است‏خیالى که بغیر از اسم، حقیقت‏دیگر ندارد و مثل چنین موضوع وهمى، لایق به کلام خداى تعالى نیست، خدائیکه جز بحق‏دعوت نمى‏کند، و میفرماید: (فما ذا بعد الحق الا الضلال، بعد از حق غیر از ضلالت چه مى‏تواندباشد)، (1) (آنوقت چگونه به بندگانش مى‏فرماید: در راه من کشته شوید و از زندگى چشم بپوشید تابعد از مرگ مردم بشما بگویند(چه مرد خوبى بود)؟.

منظورش (2) ذکر خیر آیندگان نبوده، بلکه منظورش این بوده که دعوت‏حقه‏اش در انسان‏هاى آینده نیز باقى باشد و لسان صادقش همواره گویا بماند، نه اینکه بعد از اوذکر خیرش را بگویند و بس.

بله این سخن دل خوش کننده و باطل و وهم کاذب، با منطق مردمى مادى و طبیعى مسلک، جور در مى‏آید، براى این که آنها نفوس را هم مادى مى‏دانند و معتقدند وقتى انسان مرد بکلى‏باطل و نابود مى‏شود و اعتقادى به زندگى آخرت ندارند.
از سوى دیگر احساس کردند که انسان بالفطره احتیاج دارد به اینکه در راه امور مهمه‏قائل به بقاء نفوس و تاثرش بسعادت و شقاوت بعد از مردن، بوده باشد، چون رسیدن و ارتقاء به‏هدف‏هاى بلند، فداکارى و قربان شدن لازم دارد، مخصوصا هدف‏هاى بسیار مهم که بخاطر آن‏باید اقوامى کشته شوند تا اقوامى دیگر زنده بمانند.

و اگر بنا باشد هر کس بمیرد نابود شود، دیگر چه کسى خود را فداى دیگران مى‏کند و چه اداعى دارد
1 – یونس آیه 32
2 – سوره شعراء آیه 84

کسى که معتقد به موت و فوت است، ذات خود را باطل کند تا ذات دیگران باقى بماند، نفس خود را از زندگى محروم سازد تا دیگران زنده بمانند.لذائذ مادى را که میتواند از راه جور وزندگى جابرانه بدست آورد، از دست بدهد، تا دیگران با داشتن محیطى عادلانه از آن لذائذبهره‏مند شوند؟

آخر هیچ عاقلى هیچ چیزى را نمى‏دهد، مگر براى اینکه چیزى دیگر بگیرد، و اما دادن ونگرفتن و صرفنظر کردن بدون گرفتن، کار عاقلانه‏اى نیست هیچ عاقلى حاضر نیست بمیرد براى‏زندگى دیگران، محرومیت بکشد بخاطر بهره‏مندى دیگران.
پس فطرت انسان هرگز چنین معامله بى سودى را نمى‏پذیرد، جوامع و افراد طبیعى مسلک‏و مادى، این فطرت را دارند و چون این معنا را مى‏فهمند، لذا مجبور شدند براى دلخوشى خوداوهام و خرافاتى کاذب را درست کنند، خرافاتى که جز در عرصه خیال و حظیره وهم، موطنى‏دیگر ندارد، مثلا میگویند: انسان‏هاى حر و آزاد مردانى که از قید اوهام و خرافات رهیده‏اند، بایدخود را براى وطن و یا هر چیزى که مایه شرف آدمى است فدا کنند تا به زندگى دائم برسند، به‏این معنا که دائما ذکر خیرش در صفحه روزگار باقى بماند و براى رسیدن به این منظور مقدس، ازپاره‏اى لذائذ خود بخاطر اجتماع صرفنظر کند تا دیگران از آن بهره‏مند شوند و در نتیجه امراجتماع و تمدن استقامت بپذیرد و عدالت اجتماعى بر قرار گردد و آن که جان خود را در این راه‏داده، به حیات شرف و علاء برسد.
کسى نیست از ایشان بپرسد: وقتى شخص فداکار کشته شد، ترکیب مادى بدنیش از هم‏پاشید و جمیع خواص زندگى که از آن جمله حیات و شعور است از دست داد، دیگر چه کسى‏هست که از زندگى شرف و علاء برخوردار گردد و چه کسى هست که این نام نیک را بشنود و ازشنیدنش لذت ببرد؟و آیا این حرف از خرافات نیست؟.
دوم اینکه ذیل آیه یعنى جمله(و لکن لا تشعرون)با این تفسیر مناسبت ندارد، چون اگرمنظور از جمله(بلکه زنده‏اند، و لکن شما نمیدانید)، نام نیک بود.جا داشت بفرماید: (بلکه نام‏نیکشان زنده و باقى است و بعد از مردنشان مردم به خیر یادشان مى‏کنند)، چون مقام، مقام‏دلخوش کردن و تسلیت است.
سوم اینکه نظیر این آیه – که در حقیقت مفسر آیه مورد بحث است‏حیات شهداء بعد ازکشته شدن را بوصفى توصیف کرده که با این تفسیر منافات دارد و این آیه این است: (و لاتحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا، بل احیاء عند ربهم یرزقون، زنهار مپندارى که آنان که در راه خدا کشته شده‏اند مردگانند.نه، بلکه زنده‏اند و نزد پروردگار خود روزى میخورند)، (1) و شش‏آیه بعد از آن، و معلوم است که این زندگى یک زندگى خارجى و واقعى است نه ذهنى و فرضى.
چهارم اینکه گفتند: همه مسلمانان معتقد بودند به بقاء بعد از مرگ، در پاسخ میگوئیم: این آیه‏شریفه در اواسط رسالت رسول خدا(ص)نازل شده و در آن هنگام بى اطلاعى بعضى از مردم ازبقاء بعد از مرگ خیلى بعید نیست، چون آن ایمانى که عموم مسلمانان نسبت به زندگى آخرت‏دارند و قرآن هم نصوصى پشت‏سر هم در باره‏اش دارد که قابل تاویل نیست، زندگى بعد از بعث‏و قیامت است، اما زندگى ما بین مرگ و بعث – یعنى حیات برزخى – هر چند که آن را نیز قرآن‏کریم سر بسته و مجمل ذکر کرده و از معارف حقه قرآنى است و لیکن از نظر وضوح به حدى‏نیست که از ضروریات قرآن شمرده شود و کسى جاهل و منکر آن نشود.

بلکه حتى اجماعى هم نیست، و بسیارى از مسلمانان حتى امروز هم منکر آنند، چون منکرتجرد نفس از مادیت هستند و معلوم است که وقتى نفس آدمى مادى باشد، مانند بدن، با مرگ وانحلال ترکیب از بین میرود، اینها معتقدند که انسان بعد از مردن روح و بدنش همه از بین میرود ونابود مى‏شود و آنگاه در روز قیامت دوباره هم روح و هم بدن خلق میشود.
بنا بر این ممکن است مراد از حیات خصوص شهداء این باشد که تنها این طائفه حیات‏برزخى دارند و این معنا را بسیارى از معتقدین به معاد جاهلند، هر چند که بسیارى هم از آن آگاه باشند.
(مراد از حیات بعد از شهادت، حیات حقیقى(در عالم برزخ)است)

و سخن کوتاه اینکه مراد به حیات در آیه شریفه حیات حقیقى است نه صرف‏دل خوش کننده مخصوصا با در نظر گرفتن اینکه قرآن کریم در چند جا زندگى کافر را بعد ازمردنش هلاکت و بوار خوانده و از آن جمله فرموده: (و احلوا قومهم دار البوار، قوم خود را بدارهلاک وارد کردند) (2) و آیاتى دیگر نظیر آن، مى‏فهمیم که منظور از حیات شهیدان، حیاتى سعیده‏است نه صرف حرف، حیاتى است که خداوند تنها مؤمنین را با آن احیاء مى‏کند، همچنان که‏فرمود: (و ان الدار الاخره لهى الحیوان، لو کانوا یعلمون، و بدرستى خانه آخرت تنها زندگى‏حقیقى است، اگر مى‏توانستند بفهمند)، (3) و اگر بعضى نتوانستند بفهمند، بخاطر این بود که حواس‏خود را منحصر در درک خواص زندگى در ماده دنیائى کردند و غیر آن را نخواستند بفهمند، وچون نفهمیدند، لذا نتوانستند میان بقاء بان زندگى و فنا فرق بگذارند و آن زندگى را هم فناپنداشتند و این پندار اختصاص بکفار نداشت، بلکه مؤمن و کافر هر دو در دنیا دچار این اشتباه هستند.

1- سوره آل عمران آیه 169
2 – سوره ابراهیم آیه 28
3 – سوره عنکبوت آیه 64
و به همین جهت در آیه مورد بحث به مؤمن و کافر خطاب مى‏کند: به اینکه شهدا بعد ازمردن نیز زنده‏اند، ولى شما نمى‏فهمید، یعنى با حواس خود درک نمى‏کنید، همچنانکه در آن آیه‏دیگر باز مى‏فرماید: (لهى الحیوان لو کانوا یعلمون)، یعنى اگر مى‏توانستند یقین حاصل کنند، چون‏علم در اینجا به معناى یقین است، بشهادت اینکه در آیه: (کلا لو تعلمون علم الیقین، لترون الجحیم، حاشا اگر بعلم یقین میدانستید، جهنم را مى‏دیدید)، (1) علم به آخرت را مقید به علم یقین کرده است.
و بنا بر آنچه گذشت – هر چند خدا داناتر است – معناى آیه اینطور مى‏شود: کسانى که درراه خدا کشته شده‏اند مرده مگوئید و آنان را فانى و باطل نپندارید که آن معنائى که از دو کلمه‏مرگ و حیات در ذهن شما هست بر مرگ آنان صادق نیست، چون مرگ آنان آنطور که حس‏ظاهر بین شما درک میکند به معناى بطلان نیست، بلکه مرگ آنان نوعى زندگى است، ولى حواس‏شما آنرا درک نمیکند.
1 – سوره تکاثر آیه 6
خواهى گفت: این سخن در برابر کفار بجا است، ولى خطاب در آن به مؤمنین که یا همه و یابیشترشان علم به بقاء زندگى انسان در بعد از مرگ هم دارند و مرگ را بطلان ذات انسان‏نمى‏دانند، چه معنا دارد؟در پاسخ مى‏گوئیم: درست است که مؤمنین این معنا را مى‏دانند و لیکن درعین حال وقتى تصور کشته شدن را مى‏کنند، قهرا ناراحت میشوند و دچار قلق و اضطراب‏میگردند چون پاى جان در میان است و شوخى نیست، لذا در آیه شریفه براى بیدار شدن آنان‏همان علم و ایمان را که دارند به رخشان مى‏کشد، تا آن قلق و اضطراب از دلهاشان زایل شود.

و معلوم است که این خطاب، هم اولیاء کشته شده را بیدار مى‏کند و مى‏فهمند که کشته شدن‏عزیزشان بیش از جدائى چند روز چیز دیگرى نیست، آنان نیز پس از زمانى کوتاه بوى ملحق‏میشوند و این جدائى چند روزه در مقابل مرضات خداى سبحان و آن درجاتیکه عزیزشان به آن‏رسیده، غیر قابل تحمل نیست.

و هم افراد فدائى و آماده کشته شدن را بیدار مى‏کند و تشنه جهاد میسازد، چون مى‏فهمندکه در برابر شهادت به حیاتى طیب و نعمتى دائم و رضوانى از خدا مى‏رسند، در حقیقت‏خطاب‏در آیه نظیر خطاب به رسولخدا(ص)است، که میفرماید: (الحق من ربک، فلا تکونن من‏الممترین، حق از ناحیه پروردگار تو است، پس زنهار که از دودلان مباش) (2) الخ، با اینکه‏رسولخدا(ص)هم میدانست که حق از ناحیه خداست و هم به آیات پروردگارش یقین داشت و

2 – سوره بقره آیه 147
اولین موقن بود و لکن اینگونه خطابها کلامى است کنایه‏اى، میخواهد بفرماید: آنقدر مطلب، یقینى‏و روشن است که حتى خطور و تصور بر خلافش را هم تحمل نمى‏کند.

(نشئه برزخ)تا اینجا فهمیدیم که آیه مورد بحث به روشنى دلالت دارد بر اینکه بعد اززندگى دنیا و قبل از قیامت‏حیاتى هست بنام برزخ، و این دلالت را آیه دیگرى که نظیر آیه موردبحث است‏یعنى آیه(و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا، بل احیاء، عند ربهم یرزقون) (1) وآیات بسیارى دیگر دارند.

(سخن بسیار عجیب بعضى مردم در باره آیه شریفه و رد آن)و از عجیب‏ترین امور سخنى است که بعضى از مردم در باره این آیه گفته‏اند، و آن این است‏که آیه در باره شهداى بدر نازل شده و مخصوص بایشان است و شامل غیر ایشان نمیشود و چه‏خوب گفته‏اند بعضى از محققین که بعد از نقل این سخن در ذیل آیه(و استعینوا بالصبر و الصلوه) (2) الخ گفته: پروردگارا بما صبرى بده تا در مقابل امثال این سخنان نامربوط، تحمل بخرج دهیم.
من براستى نمى‏فهمم منظور اینها از این سخنان چیست؟و حیات شهداى بدر را چگونه‏حیاتى تصور مى‏کنند؟که فقط مخصوص آنها باشد، با اینکه در باره همه مردگان میگویند: آدمى بعداز مرگ و یا کشته شدن بکلى نابود گشته و اجزایش از یکدیگر جدا و باطل میگردد آیا درخصوص شهداى بدر معتقد به معجزه‏اى شده‏اند؟آیا میگویند: خداوند خصوص آنانرا به کرامتى‏از خود اختصاص داده که حتى پیامبر اکرم و سایر انبیاء و مرسلین، و اولیاء مقربین را به آن‏کرامت اکرام نکرده؟در میان تمامى خلایق، خصوص آنان داراى چنین زندگى هستند؟قطعا این‏معنا به اعجاز نبوده، چون چنین چیزى محال است، آنهم محالى که محال بودنش ضرورى و بدیهى‏است و معجزه بامر محال تعلق نمى‏گیرد، و اگر عقل جائز بداند که چنین حکم ضرورى و بدیهى‏باطل شود، دیگر براى هیچ حکم ضرورى دیگر اعتبارى نمى‏ماند.

و یا میگویند: حس در همه جا درست احساس مى‏کند، الا در خصوص کشتگان بدر، که‏نسبت به آنها دچار اشتباه شده، خیال کرده که آنان مرده‏اند، ولى نمرده‏اند و زنده‏اند و نزدپروردگار خود مشغول اکل و شرب و سایر لذائذاند، چیزى که هست چشم ما نمى‏بیند و از نظر ماغائبند و آنچه چشم‏ها دید که اعضاى آنها قطعه قطعه شد و بدن‏ها سرد گشت، همه را اشتباه دید؟.
و اگر ممکن باشد که حس انسانى تا این پایه خطا کند و هیچ معیارى هم در خطاء وصوابش نداشته باشد، یکجا بدون جهت هر چه مى‏بیند خطا باشد، جاى دیگر باز بدون جهت هرچه مى‏بیند درست باشد، دیگر چه اعتبارى براى حس باقى میماند.
1 – سوره آل عمران 169
2 – سوره بقره آیه 45

و اگر بگوئى: در جنگ بدر که خطا رفت بدون جهت نبود بلکه جهتش اراده الهیه بود، درپاسخ میگوئیم: این جواب اشکال را بر طرف نمى‏کند.براى اینکه نقل کلام به اراده الهیه میشود، مى‏گوئیم: چه علتى باعث‏شد که خدا در خصوص شهداى بدر چنین اراده‏اى بکند؟پس بازاشکال بى اعتبارى حس به حال خود باقى است، چون باز هم ممکن است چیزى را که واقعیت‏ندارد، واقع ببینیم و حس کنیم، و چگونه یک آدم عاقل به خود جرات میدهد که لب به چنین‏سخنى بگشاید؟آیا این حرف غیر از سفسطه چیز دیگرى است؟

این مفسرین مسلک خود را از عوام محدثین گرفته‏اند که معتقدند امور غیبى یعنى آنچه ازحواس ما غایب است، و از سوى دیگر ظواهر دینى از کتاب و سنت آنها را اثبات مى‏کند، از قبیل‏ملائکه و ارواح مؤمنین و هر چه از این قبیل است، موجوداتى مادى و اجسامى لطیف هستند که‏میتوانند در اجسام کثیف حلول و نفوذ کنند، مثلا بصورت انسان و یا چیز دیگر در آیند و همه‏کارهاى انسانى و یا آن چیز دیگر را انجام دهند، و همه آن قوائى که ما انسانها داریم داشته باشند، چیزى که هست محکوم به احکام ماده و طبیعت نمیشوند، تغییر و تبدل و تجزیه و تحلیل‏نمى‏پذیرند، مرگ و حیات طبیعى ندارند و هر وقت‏خدا اجازه دهد براى حواس ما ظاهر میشوند، و اگر بخواهد که ظاهر نشوند نمیشوند و شیت‏خدا، مشیت‏خالص است، دیگر علت و جهت ومخصصى در ناحیه حواس ما و یا در ناحیه خود آن موجودات لازم ندارد، (خلاصه دیگر نبایدپرسید: چرا من همه چیز را مى‏بینم، ولى شهداى بدر را نمى‏بینم و یا شهداى بدر چرا بر خلاف هرموجود دیگرى براى حواس ما ظاهر نمیشوند)؟

و منشا این نظریه محدثین این است که ایشان منکر علیت و معلولیت میان موجودات‏اند، درحالیکه اگر این احتمال پوچ و خیال واهى درست باشد باید فاتحه تمامى حقایق علمى و احکام‏علمى را خواند تا چه رسد به معارف دینى، و آنوقت دیگر نوبت نمى‏رسد به اجسام لطیفى که موردکرامت‏خدا باشند و دست تاثیر و تاثر مادى و طبیعى به آنها نرسد.

پس از آنچه گذشت روشن گردید: که آیه شریفه بر حیات برزخى دلالت دارد و این حیات‏برزخى همان عالم قبر است، عالمى است متوسط میان مرگ و قیامت که در آن عالم، افراد یامتنعم هستند و یا معذب، تا آنکه قیامت، قیام کند.

(چند آیه قرآنى که دلالت بر”برزخ”دارند)
و از جمله آیاتیکه دلالت بر برزخ دارد آیه مشابه با آیه مورد بحث است که مى‏فرماید: (و لاتحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا، بل احیاء عند ربهم یرزقون، تو مپندار کسانیکه در راه خداکشته شده‏اند اموات هستند، بلکه زنده‏اند و نزد پروردگارشان روزى میخورند)، (فرحین بماایتهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم، الا خوف علیهم و لا هم یحزنون،
به آنچه خدا از فضل خود بایشان داده خوشحالند و به یکدیگر مژده میدهند که فلانى‏ها هم ازدنبال ما خواهند آمد، در حالیکه ترس و اندوهى نداشته باشند) (1) که در سابق گفتیم: چگونه این دو آیه بر وجود عالم برزخ دلالت دارد.
و اگر مفسرینى که گفته‏اند: این آیات مربوط به شهداء بدر است، در آن دقت کنند، خواهنددید که سیاق آنها دلالت دارد بر اینکه غیر شهداى بدر هم با شهداى بدر در این جهت‏شرکت‏دارند و عموم مؤمنین بعد از مرگ داراى چنین حیاتى و تنعماتى هستند.
و نیز از آیاتیکه دلالت بر مطلوب ما دارد آیه: (حتى اذا جاء احدهم الموت، قال رب‏ارجعون لعلى اعمل صالحا فیما ترکت، کلا انها کلمه هو قائلها و من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون) (2) است، که مى‏فرماید: (تا آنکه مرگ یکى از ایشان برسد، آنوقت میگوید: پروردگارا مرا برگردانید، تا شاید عمل‏هاى صالح کنم و آنچه را نکرده‏ام جبران نمایم، حاشا این سخنى است که او(از دربیچارگى)مى‏زند، تازه در پشت‏سر برزخى دارند تا روزیکه مبعوث شوند).
که دلالت آن بر وجود حیاتى متوسط میان حیات دنیائى و حیات بعد از قیامت بسیار روشن‏است، و انشاء الله تمامى حرفهائى که در این آیه داریم در تفسیر خود آن خواهد آمد.
باز از آیاتیکه دلالت بر این معنا دارد آیات: (و قال الذین لا یرجون لقاءنا لو لا انزل علیناالملائکه، او نرى ربنا، لقد استکبروا فى انفسهم، و عتوا عتوا کبیرا.یوم یرون الملائکه، لا بشرى‏یومئذ للمجرمین، و یقولون: حجرا محجورا.و قدمنا الى ما عملوا من عمل فجعلناه هباء منثورا.
اصحاب الجنه یومئذ خیر مستقرا و احسن مقیلا.و یوم تشقق السماء بالغمام، و نزل الملائکه تنزیلا.الملک یومئذ الحق للرحمن و کان یوما على الکافرین عسیرا) (3) است که چون ترجمه‏اش رابخوانى بروشنى بدلالت آن بر وجود عالم برزخ پى مى‏برى، و اینک ترجمه آن:

و کسانیکه امید دیدار ما را ندارند، میگویند: چرا ملائکه بر خود ما نازل نمیشود؟و یا چراپروردگارمان را نمى‏بینیم؟ راستى چقدر از خود راضى و در پیش خود طغیان کردند، و چه طغیانى‏بزرگ، روزى که ملائکه را مى‏بینند(و پر واضح است که مراد به این روز، اولین روزیست که‏ملائکه را مى‏بینند و آن روزى است که مرگشان مى‏رسد و به جان دادن مى‏افتند، چون آیات دیگرنیز بر این معنا دلالت دارد)در آنروز دیگر براى مجرمان خوشى و بشارتى نیست و پى در پى امان‏میخواهند و ما به آنچه کرده‏اند مى‏پردازیم و همه را هیچ و پوچ مى‏کنیم، مردمان بهشتى در آنروزدر بهترین قرارگاه و بهترین خوابگاه قرار مى‏گیرند روزیکه آسمان پاره پاره میشود(و مراد به این روز، روز قیامت است و ملائکه

1 – سوره آل عمران 171
2 – سوره مؤمنون آیه 100
3 – سوره فرقان آیه 21 – 26

پشت‏سر هم نازل میشوند در آنروز ملک حقیقى تنها از آن رحمان‏است، و روزى است که بر کافران بسیار سخت است).
چون در این آیات مى‏فرماید که قبل از پاره شدن آسمان در قیامت اصحاب جنت منزلگاهى‏دارند که بهترین منزلها است، پس باید زندگى داشته باشند تا محتاج به منزل باشند و انشاء الله‏توضیح و تفصیل سخن در ذیل خود این آیات خواهد آمد.
و نیز از آیاتیکه بر وجود برزخ دلالت دارد آیه: (قالوا: ربنا امتنا اثنتین، و احییتنا اثنتین، فاعترفنا بذنوبنا، فهل الى خروج من سبیل؟گفتند: پروردگارا تو ما را دو بار میراندى و دو بارزنده کردى، اینک به گناهان خود اعتراف مى‏کنیم آیا راهى براى بیرون شدن هست (1) ؟.

که مى‏فهماند در روزى که این سخن میگویند، دو بار مرده‏اند و دو بار هم زنده شده‏اند، واین جز با وجود برزخ تصور ندارد، باید برزخى باشد تا آدمى یکبار در دنیا بمیرد و یکبار دربرزخ زنده شود، و یکبار هم در برزخ بمیرد و در قیامت زنده شود، تا بشود دو بار مردن، و دو بارزنده شدن، و گر نه اگر زندگى منحصر در دو عالم باشد، یکى در دنیا و یکى در آخرت، دیگر دو بارمیراندن درست نمیشود، چون در اینصورت انسان فقط یکبار مى‏میرد، در ذیل آیه: (کیف تکفرون‏بالله و کنتم امواتا فاحیاکم) (2) نیز پاره‏اى مطالب در باره برزخ گذشت بدانجا مراجعه شود.

و نیز از آیاتیکه در باره برزخ گفتگو دارد آیه: (و حاق بال فرعون سوء العذاب، الناریعرضون علیها غدوا و عشیا، و یوم تقوم الساعه: ادخلوا آل فرعون اشد العذاب، آل فرعون راعذاب بدى فرا گرفت، عذاب آتش که هر صبح و شام بر آن عرضه میشوند، و روزیکه قیامت بپاشود، بایشان گفته میشود اى ملائکه آل فرعون را بدرون شدیدترین عذاب در آورید) (3) میباشد، براى اینکه همه میدانیم که روز قیامت صبح و شام ندارد روزى است غیر سایر روزها علاوه براین در اول آیه که بنظر ما راجع به برزخ است مى‏فرماید آتش بایشان عرضه میشود و در آخرش‏که باز بنظر ما راجع به قیامت است، مى‏فرماید بدرون عذاب در آورید پس معلوم میشود عذاب اهل‏دوزخ دو نوع است، یکى دلهره از دیدن آتش و یکى داخل شدن در آن، پس یکى عذاب برزخ‏است و دومى عذاب قیامت.

و آیاتیکه از آن این حقیقت قرآنى استفاده میشود و یا به آن اشاره دارد، بسیار است، مانندآیه: (تالله لقد ارسلنا الى امم من قبلک فزین لهم الشیطان اعمالهم فهو ولیهم الیوم، و لهم عذاب‏الیم، به خدا سوگند رسولانى بسوى امتها که قبل از تو بودند گسیل داشتیم، ولى شیطان اعمال زشت آنان را در نظرشان زیبا

1 – سوره مؤمن آیه 11
2 – سوره بقره آیه 28
3 – سوره مؤمن آیه 45 – 46

جلوه داد ، امروز هم همان شیطان سرپرست آنها است، و عذابى‏دردناک در پیش دارند)، (1) که مى‏رساند کفار همین الآن در تحت‏سرپرستى شیطان زندگى دارند، تادر روز قیامت به عذاب دردناکى برسند، و همچنین آیاتى دیگر.
1 – سوره نحل آیه 63

ارتباط با برزخ
وقتی انسان به حال احتضار درآمد و مرگش نزدیک شد، غالباً چشم برزخی او باز می‌شود و افراد یا مناظری را می بیند و پس از آن هم از دنیا می رود، ولی بعضی از افراد بوده اند که تا این مرحله رفته اند و خداوند دوباره آنها را به دنیا برگردانده است و زنده نگاه داشته است.
یکی از علماء سامراء در حال احتضار :
یکی از کسانی که از حال احتضار به دنیا برگشته، یکی از علماء سامراء است که می گوید:
به مرض حصبه مبتلا شدم. مرا برای معالجه به کاظمین بردند و از بغداد، طبیبی برای من آوردند. داروهای او هم اثری نکرد و من لحظات آخر عمر خود را می‌گذارندم. ناگهان دیدم حضرت عزرائیل با لباسی سفید و بسیار زیبا وارد شد و بعد از او رسول اکرم و امیراالمؤمنین و فاطمه زهرا و امام حسن مجتبی و امام حسین صلوه الله علیهم به ترتیب وارد شدند و نشستند.

من با آن انوار پاک مشغول صحبت بودم که دیدم مادرم از پله ها بالا رفت و روی پشت بام رو کرد به گنبد مطهر حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و شفای مرا از امام خواست. در این حال دیدم امام هفتم هم به اطاق ما تشریف آورد و شفای مرا از حضرت رسول اکرم تقاضا کرد. رسول خدا هم به عزرائیل فرمود:«حالا برو تا زمان دیگری که خداوند مقرر فرماید

همین که مادرم از پله ها پائین آمد، من نشستم و گفتم:«چرا نگذاشتی من بروم؟ می‌خواستم همراه پیغمبر اکرم بروم. چرا جلوی مرا گرفتی؟

پذیرایی سلمان از زائرانش
– مرحوم حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی رضوان الله تعالی علیه می‌فرمود:
– ما یک روز به زیارت قبر حضرت سلمان رفتیم و با جمع دوستان کنار قبر نشستیم که ناگهان حضرت سلمان پدیدار شد و از ما پذیرائی فرمود.

– روح او چنان لطیف و صاف و واسع و زلال بود که ما را در عالمی از لطف و محبت و صفا فرو برد که مانند فضای بهشت پرلطف و صفا بود. من که تا آن زمان به زیارت غیر ائمّه اطهار نمی رفتم، شرمنده شدم. از آن پس به زیارت علماء و اولیاء خدا می روم و از آنها نیز کمک می‌گیرم.
نمونه هایی از نعمت و عذاب برزخی
افرادی که با عالم برزخ ارتباطی داشته اند و حجاب ماده را از جلوی چشم آنها برداشته است نعمتها و عذابهای برزخی را به چشم برزخی دیده اند و حکایت در این مورد اولاً از افرادی است که شکی در تقوی و طهارت و صدق آنها نیست ثانیاً مواردش بقدری زیاد است و قرائن درستی آن بحدی است که جای هیچ گونه انکار باقی نمی گذارد.

1- مرحوم محدث قمی آقای شیخ عباس که صاحب تألیفات نافعه فراوانی است می فرمود روزی برای زیارت اهل قبور به وادی السلام نجف اشرف رفتم که ناگهان از دور صدای نعره شتری که می خواهند او را داغ کنند بلند شد، او صیحه ای می کشید و ناله ای می کرد که گوئی زمین وادی السلام می لرزید، من به سرعت بطرف صدا رفتم دیدم شتری در کار نیست بلکه جنازه ای است که برای دفن آورده اند و این نعره ها از اوست ولی اطرافیان اصلاً متوجه نیستند.

2- این جنازه، مرد متعدی و ظالمی بود که در اولین وهله از ارتحالش به چنین عقوبتی دچار شده بود.
3- مرحوم آیه الله آقای حاج سید جمالالدین گلپایگانی که از اعاظم علما و مراجع تقلید نجف اشرف بودند و سه مقام کرامت نفس و پاکی روح و تزکیه و تهذیب و اجتناب از هواهای نفسانیه رسیده بودند می فرمودند: من در اصفهان که بودم نزد دو استاد بزرگ مرحوم آخوند کاشانی و مرحوم جهانگیرخان درس اخلاق و سیر و سلوک می آموختم و به دستور آنها به قبرستان تخت فولاد می رفتم، عادت من این بود که شب پنجشنبه و جمعه می رفتم و یکی دو ساعت در بین قبر ها حرکت می کردم و در عالم مرگ و ارواح تفکر می نمودم، بعد چند ساعتی استراحت می کردم و سپس برای نماز شب و مناجات بر می خاستم.

شبی از شبهای زمستان که برف می آمد آمدم و در یکی از حجره ها رفتم، خواستم دستمالم را باز کنم و چند لقمه ای غدا بخورم که در اینحال در مقبره را زدند و جنازه ای را آوردند و گفتند که متصدی آن مقبره تا صبح قرآن بخواند و آنها صبح برای دفن جنازه بیایند.
همراهیان، جنازه را گذاشتند و رفتند و یکمرتبه دیدم ملائکه عذاب آمدند و چنان گرزهای آتشین بر سر او می زنند که آتش به آسمان زبانه می کشید و فریاد هایی از این مرده بر می خواست که گویی تمام قبرستان متزلزل شده بود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله محرکها و روشهای مدیریت سود در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله محرکها و روشهای مدیریت سود در pdf دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله محرکها و روشهای مدیریت سود در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله محرکها و روشهای مدیریت سود در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله محرکها و روشهای مدیریت سود در pdf :

محرکها و روشهای مدیریت سود
و راهکارهای کشف آن

چکیده
نوشتار حاضر به بررسی دلایل و انگیزه‌های محرک مدیریت سود می‌پردازد. سپس روشهای بکار رفته جهت مدیریت سود را مورد مطالعه قرار داده و اطلاعاتی را درباره اینکه چگونه مدیران تلاش می‌کنند سود را مدیریت کنند، ارائه می‌دهد. تلاش مدیران در این زمینه بر اساس روش اصلی بکار گرفته شده جهت مدیریت سود طبقه‌بندی شده‌ است. این روشها عبارتند از شناخت هزینه،

شناخت درآمد، تلفیق تجاری و سایر روشها. در مقابل روشهای مدیریت سود، 10 سرنخ عالی برای کشف ارائه گمراه کننده نیز آورده شده است. همچنین در این نوشتار س

عی شده است تا به تبیین تمایز بین مدیریت سود و تقلب پرداخته شود. مدیریت سود غیرمحافظه‌کارانه چندین سال است که برای نهادهای قانونگذار نگران کنند WorldCom و برخی شرکتهای بزرگ تشدید شده است.
درک بهتر اینکه مدیریت سود چگونه صورت می‌گیرد به گروههای زیر کمک می کند:
1- قانون‌گذاران و تدوین‌کنندگان استانداردها حیطه نیازمند تغییر قوانین را بشناسند؛
2- حسابرسان کیفیت سود شرکت را ارزشیابی و گزارش کنند.

3- مدیران اجرایی، مدیران مالی، کمیته‌های حسابرسی و سرمایه‌گذاران توجهشان را بروی آن حوزه از صورتهای مالی که باید مورد تردید واقع شود، متمرکز کنند؛
محیط تجاری امروزی، پتانسیل برخی واحدهای اقتصادی را در پرداختن به مدیریت سود و نقش حسابرسان در رسیدگی به چنین فعالیتهایی مورد تاکید قرار داده است. این نوشتار رهنمودی را ارائه می‌کند که:
ممکن است برای حسابرسان در شرایطی که مدیریت سود توسط شرکت شرکت، نگران کننده و در خور رسیدگی است، مفید باشد.
حسابرسان را نسبت به تنگناهای گوناگون داخل شرکت که مشوق مدیریت سود است، آگاه می‌‌کند ؛
بین مدیریت سود غیرمحافظه‌کارانه (افراطی) و تقلب، تمایز قائل شوید؛
بطور کلی، این نوشتار بایستی به سرمایه‌گذاران، حسابرسان، کمیته‌های حسابرسی و سایر کسانی که در فرایند گزارشگری مالی شرکت دارند و بایستی نسبت به روشهای مدیریت سود هوشیار باشند، کمک کند.
واژه‌‌های کلیدی : مدیریت سود، ریسک، هموارسازی واقعی، تقلب، انگی
مقدمه
از نظر استفاده کنندگان صورتهای مالی، به ویژه سرمایه‌گذاران، یکی از مهمترین جنبه‌های گزارشگری مالی شرکتهای سهامی، تعیین سود خالص است؛ زیرا از نظر هیئت مدیره و صاحبان سهام سود خالص هر مؤسسه معیاری جهت سنجش کارایی مدیریت مؤسسه می‌باشد. از طرفی ارزش بازار هر سهم و مبلغ سود هر سهم به مقدار سود خالص و روند سودآوری شرکتهای سهامی در سالهای متمادی بستگی دارد. افزایش سالیانه سود شرکتهای سهامی موجب اطمینان سهامداران و جلب سرمایه‌گذاران جدید برای خرید سهام شرکت شده و بانکها و سایر مؤسسات اعتباری برای اعطای وام، بیشتر ترغیب خواهند شد.
مدیریت سود زمانی رخ می‌دهد که “مدیران، قضاوت را در گزارشگر

ی مالی و سازماندهی رویدادها دخیل می کنند تا از این طریق با تحریف گزارشات مالی، بینش و استنباط سهامداران را نسبت به عملکرد اصلی و اقتصادی شرکت و نتیجه‌گیریهای مبتنی بر ارقام حسابداری گزارش شده، تحت تاثیر قرار دهند. ”
اقدام به مدیریت سود، بطور بالقوه شفافیت عملکرد یا وضعیت مالی شرکت را تحت تاثیر قرار می دهد؛ به حدی که تصمیمات مرتبط با تخصیص منابع در نبود مدیریت سود متفاوت خواهد بود.
اگر گروههای مختلف کاربران به یک اندازه از وجود مدیریت سود و پیامدهای آن باخبر نباشند، حسابرسان و قانون‌گذاران احتمالاً بیشتر در مورد این اقدام نگران هستند و آن را بیشتر مد نظر قرار می‌دهند.
دست کم از دهه 1930 بسیاری از شرکتها، جهت دستیابی به اهداف مطلوبشان سود را مدیریت کرده‌اند. گرچه اعمال مدیریت سود روند صعودی پیدا کرده است، اما بر خلاف الزامات کمیسیون بورس و اوراق و اصول پذیرفته شده حسابداری در زمینه گزارشگری مالی است. مواردی وجود داشته است که مدیران به تقلب محکوم و برای سالها زندانی شده‌اند. حرفه حسابداری از منظر اخلاق با مقوله حاد مدیریت سود روبرو می‌شود.
مدیریت سود اسامی گوناگونی دارد. در میان آنها هموارسازی سود، حساب‌سازی و مدیریت افشا وجود دارد. مدیریت سود اینگونه تعریف می‌شود:

“دخالت هدفمند در فرایند گزارشگری مالی برون سازمانی به منظور دستیابی به منافع شخصی”
روشی که شرکتها معمولا برای حساب‌سازی استفاده می‌نمایند عبارتست از شناسایی زود هنگام درآمدها، شناسایی درآمدهای تقلبی، بالا بردن سود از طریق شناسایی سودهای غیر عملیاتی بطور یکجا، انتقال زمان شناسایی هزینه‌ها و درآمدها به عقب و جلو، عدم افشای کامل بدهیها و تغییر در برآوردهایی مانند: مطالبات سوخت شده، هز

ینه‌های اقامه دعوا، عمر مفید داراییهای سرمایه‌ای و تعهدات مربوط به حقوق بازنشستگی.
تقلب در افراطی‌ترین نقطه مدیریت سود قرار دارد. گرچه تقلب یک مفهوم قانونی کاملا واضح است، اما حسابرسان به اقدامات متقلبانه‌ای رسیدگی می‌کنند که منجر به تاثیر باهمیتی در ارائه صورتهای مالی به شکل غلط و نادرست گردد. بنابراین، تقلب در زمینه گزارشگری مالی شامل مدیریت ارقام حسابداری است به نحوی که عمدا از استانداردهای پذیرفته شده حسابداری تخطی نماید. تقلب اینگونه تعریف می‌شود:
“یک اقدام عمدی توسط یک یا چند نفر از مدیران، افراد مسئول یا ناظر، کارمندان یا اشخاص ثالثی که برای بدست آوردن منافع غیرقانونی یا غیرمنصفانه به حیله و فریب متوسل میشوند”
دلایل و انگیزه های مدیریت سود
اگر مدیریت سود آشکارا سیاستهای حاکم را نقض می‌کند، پس چرا شرکتها همچنان از آن استفاده می‌کنند؟ در اکثر موارد دلیل بسیار ساده‌ای وجود دارد و عبارتست از اینکه آنان این کار را در راستای منفعت سهامدارانشان انجام می‌دهند. ارزش سهام یک شرکت بر عوامل متعددی مبتنی است؛ از جمله سود، ریسک و پیش‌بینی. اصولا شرکتی که برای هر دوره سه ماهه درصد افزایش مشابهی را نشان می‌دهد، بسیار کم‌ریسکتر از آنهایی است که سودشان نوسانات شدیدی دارد. بنابراین هموارسازی سود، ریسک را پایینتر نشان می‌دهد تا سهام شرکت بیشتر مورد توجه سرمایه‌گذاران قرار گیرد.
راههایی وجود دارد که از طریق آن هموارسازی سود بدون تخطی از اصول پذیرفته شده حسابداری قابل دستیابی است. هموارسازی واقعی عبارتست از تغییر زمانبندی و وقوع رویداداهای واقعی برای دستیابی به اهداف مورد نظر.

بسیاری از طرحهای پاداشی مدیران رده بالا، حول برنامه سهامدارسازی کارمندان و پاداش بر مبنای افزایش ارزش سهام می‌چرخد. این عامل، افزایش ارزش سهام را به مطلوبیتهای یک مدیر (به منظور کسب منافع شخصی) اضافه می‌کند.
مدیریت سود ممکنست از منظر کنترل فشارهای وارده بر واحد تجاری مورد توجه قرار گیرد و خود را به شکل بالاترین درجه محافظه‌کاری یا خوش‌بینی نشان دهد. بطور کلی پیامدهای به شدت خوش‌بینانه است که برای حسابرسان و قانونگذاران نگران‌کننده بوده است حسابرسان و قانونگذاران به حفظ کیفیت گزارشگری مالی و اطمینان در بازارهای سرمایه می‌پردازند و اعتبار و موقعیت بالای اجتماعی حسابرس مستقل در این فرایند مستتر است. برای حسابرس اهمیت دارد که نسبت به گزارش‌گری بیش ‌از حد محافظه کارانه، آگاهی داشته باشد. به عنوان نمونه، ایجاد اندوخته‌ در شرایط سوددهی زیاد به منظور برگرداندن آن در شرایط سوددهی کم که پیامدهای آن در خصوص کیفیت گزارشگری مالی، درست همانند گزارشگری بیش از حد خوش‌بی

نانه است.
حسابرس بایستی نسبت به آن دسته از گزارش‌گری‌ها که بیش از حد محافظه‌کارانه هستند (به عنوان نمونه، ایجاد اندوخته‌ در شرایط سوددهی زیاد به منظور برگرداندن آن در شرایط سوددهی کم)، آگاه باشد و از پیامدهای آن در خصوص کیفیت گزارشگری مالی، که درست همانند گزارشگری بیش از حد خوش‌بینانه است، جلوگیری کند.
همچنین برای حسابرس آگاهی از شرایط شرکت که نشان دهنده احتمال بیشتر وقوع مدیریت سود و بالاخص مدیریت سود غیرمحافظه‌کارانه است، اهمیت دارد . تنگناهایی که انگیزه های مدیریت سود را ایجاد می‌کند به دو دسته کلی طبقه‌بندی شود : انگیزه های رفتاری و انگیزه های بر مبنای بازار. نمونه‌هایی از تنگناهای هر طبقه در زیر توضیح داده می‌شوند:
انگیزه های رفتاری :

ملاحظات سیاسی که انگیزه‌های مدیریت ارقام حسابداری را (به عنوان نمونه خودداری از رعایت مقررات یا افزایش صلاحیت دریافت امتیازات من جمله وامها) ایجاد می کند
حقوق مدیران اجرایی ،بالاخص پاداش، که شدیدا مبتنی بر عملکرد قیمت سهام است می‌تواند انگیزه حفظ یا بهبود قیمت سهام را ایجاد کند.
واحدهای تجاری جدید یا موجودی که مبادلات اصلی آنها در استانداردهای حسابداری دارای ابهام یا انعطاف‌پذیری است (یا درجایی که استانداردهای حسابداری وجود ندارد) فرصت‌هایی برای آزادی عمل درمدیریت ارقام حسابداری فراهم می‌کند.

سایر موقعیتهایی که انگیزه ایجاد یک موقعیت مثبت‌تر از واقعیت را شکل می‌دهد، عبارتست از:
• بحران مالی یا نزدیک بودن به محدودیتهای قراردادهای وام
• سروکار داشتن با سازماندهی مجدد (در زمان جاری یا زمانی قریب الوقوع)
• مالکیت و ساختارهای مالی پیچیده
• مبادلات اشخاص وابسته
انگیزه های مبتنی بر بازار سرمایهداشتن نرخ پرداخت سود سهام در سطوح بالا
موقعیتهای عملکرد مالی نامعتدل. عملکرد بسیار خوب انگیزه های هموارسازی و ذخیره‌سازی بخشی از این عملکرد را ایجاد می‌کند . عملکرد بسیار بد انگیزه‌های تقویت عملکرد بطور ساختگی را ایجاد می‌کند .
جابجایی مدیریت، بالاخص مدیریت رده بالا می‌تواند انگیزه به دست آوردن سود را ایجاد کند؛ به گونه ای که عملکرد آتی شرکت باید بهبود یافته به نظر برسد.
کنترل شرکت توسط یک شرکت دیگر، خرید یک جای سهام شرکت توسط مدیریت یا خصوصی سازی.
پیگیری چشمگیر از سوی تحلیل‌گران، بالاخص وقتی تحت پوشش رسانه ها قرار گیرد، حتی در شرکتهای سودآور می‌تواند تنگنایی جهت مدیریت سود ایجاد کند، تا بدان وسیله پیش‌بینی‌های تحلیل‌گران برآورده گردد، نسبت به سود سال قبل افزایش وجود داشته باشد و از هرگونه زیان جلوگیری به عمل آید.
شرکتهای با سابقه رشد بالا هر گونه برداشت و تصور در خصوص کاهش سرعت رشد را از بین ببرند.

سهامدار شدن اشخاص درون سازمان بطور عمده، اگر چه کمک می‌کند تا انگیزه‌های مدیران و سهامداران هم‌راستا شوند، ولی همچنین می‌تواند تنگناهایی جهت حداکثر کردن قیمت سهام ایجاد کند که احتمال می‌رود این هدف از طریق مدیریت سود تامین شود.
مدیریت سود : محدوده آزادی عمل
جایی که اختیار و انتخاب در استانداردهای حسابداری وجود دارد، یا جایی که هیچ استاندارد حسابداری با توجه به بحث حسابداری خاص وجود ندارد، فرصتی برای مدیریت سود به وجود می آید.
چهار طبقه وسیع که در آن مدیریت سود به وسیله شرکت صورت پذیرد، عبارتست از:
تخطی های عمدی از استانداردهای حسابداری یا سایر شرایط گزارشگری مالی که تک تک اهمیتی ندارد
شناسایی نامتناسب درآمد
هزینه های حذف عمده طی فرایند سازماندهی مجدد
برآورد نادرست بدهی ها در طول دوره های سود ده به منظور برگرداندن آن در زمان مورد نیاز
جدول صفحه بعد نشان میدهد چگونه

نظریه‌های حسابداری و سطح تطابق

آنها با GAAP، در ایجاد یک محدوده از راهکارهای حسابداری و رفتارهای گزارشگری و در طول دامنه پیوسته‌ای که از مدیریت سود نسبتا بی‌ضرر و بی‌غرض شروع و تا تقلب آشکارا ادامه دارد، ارتباط متقابل دارند .
نظریه حسابداری حسابداری محافظه‌کارانه حسابداری واقعی حسابداری غیرمحافظه‌کارانه حسابداری متقلبانه
ارتباط با اصول پذیرفته شده حسابداری مطابق است تخطی می‌کند
تمایل به بیان کمتر از واقع سود و بیش از واقع بدهیها تمایل به بیان بیش از واقع سود و بیش از واقع داراییها
مثال
راهکارهای حسابداری شناسایی افراطی اندوخته، بیان بیش از واقع هزینه‌های سازمان‌دهی مجدد سود ناشی از عملکرد واقعی بیان کمتر از واقع ذخیره مطالبات مشکوک الوصول، کاهش شجاعانه و افراطی ذخیره‌ها و اندوخته‌ها ثبت فروش قبل از تحقق، ثبت فروش غیرواقعی، تاریخ‌گذاری فاکتورهای فروش قبل از تاریخ واقعی، ثبت غیرواقعی موجودی
روشهای مربوط به جریان نقد واقعی به تاخیر انداختن ثبت فروش، تسریع در شناسایی هزینه‌های تحقیق و توسعه و تبلیغات به تعویق انداختن هزینه‌های تحقیق و توسعه و تبلیغات، تسریع در شناسایی فروش

قرار دادن حد و مرزهایی میان سطوح مدیریت سود قابل قبول و غیر قابل قبول پیچ

 

یده است و دانش حسابرس نسبت به صنعت و ماهیت شرکت، همراه با ملاحظات سطح اهمیت در قضاوت حسابرس برای چنین تمایزاتی، امری حیاتی است. از نظر حسابرس، نگرش شک و بدبینی حرفه‌ای در تشخیص شرایطی که در آن شرکت جهت دست یافتن به منافعش محافظه‌کاری را کنار می‌گذارد تا بتواند بهترین تصویر را از شرایطش ایجاد کند، ارزشی ندارد.
روشهای بکار رفته در مدیریت سود
بر اساس تحقیقات تجربی انجام گرفته تلاشهای انجام شده جهت مدیریت سود به چهار روش طبقه‌بندی می‌شود:
1- هزینه ها و سایر زیانها
پرکاربردترین روش مدیریت سود به وضوح “شناسایی بیش از حد یا کمتر از حد ذخیره در سال جاری” است. به عنوان مثال، موارد متعددی از تلاشهایی که با سازماندهی مجدد ذخیره ها مرتبط هستند، ذخیره گرفتن برای موجودیها، ذخیره زیان وامها، ذخیره مطالبات مشکوک الوصول، ذخیره ارزشیابی در مقابل مالیاتهای انتقالی به دوره های عادی، ذخیره زیان دعاوی.
سایر تلاشهای مرتبط با هزینه ها و زیانهای عادی بیشتر در مقوله دارایی های بلندمدت متمرکزند.” سرمایه ای کردن یا انتقال به دوره های آتی که بیش از حد یا کمتر از حد انجام می شود”، با ایجاد دارایی های ثابت سروکار دارند. “شناسایی بیش از حد یا کمتر از حد کاهش ارزش دارایی” همانند سایر ساختارها با مستهلک کردن داراییهای ثابت سروکار دارند. “اصلاح دوره استهلاک پذیری” یا “اصلاح روشهای استهلاک” با به هزینه بردن دارایی های ثابت در چند دوره

سروکار دارد.
2- درآمدها و سایر سودهای نا ویژه
بسیاری از تلاشها با “دستکاری های ناشی از انقطاع زمانی” سروکار دارند (به عنوان مثال؛ انتقال شناخت درآمد بین چند روز گذشته تا چند روز آتی به منظور تغییر دوره حسابداری). تلاشها همچنین با “انتقال بیش از حد یا کمتر از حد درآمد به دوره های آتی” در طول دوره قرارداد سروکار دارد. همچنین تلاشهای متعددی به دلیل اینکه شرکت تلاش می کند درآمد را در دوره جاری با فروش در پایان سال شناسایی کند، انجام می شود. به عنوان مثال؛ “صدور ص

ورت حساب فروش و عدم ارسال کالای فروش رفته به خریدار”، فروشهایی که دارای “حق برگشت از فروش” بطور آشکار و بی چون و چرا، زمانیکه شرکت “منافع با اهمیت را انباشته می کند” یا زمانیکه فروش بصورت “کامل نشده ” باشد. سایر تلاشها با روشهای مختلفی در راستای “زمان بندی شناسایی سود یا زیانهای تحقق یافته یا تحقق نیافته سرمایه گذاریها” مرتبط است. با این وجود سایر تلاشها با شناسایی “قراردادهای فروش و اجاره مجدد” یا “معاملات با اشخاص وابسته” مرتبط است. برخی تلاشها با” حسابهای درآمدی و غیر درآمدی درهم و برهم” یا “اشتباه گزارش کردن ارزش دریافتی ها” درگیر می شوند. در نهایت برخی روشها با روش درصد پیشرفت کار یا تغییرات در روش شناخت درآمد ارتباط دارند.

3- ترکیبات تجاری
تلاشهای متعددی با “بیان بیش از واقع یا کمتر از واقع داراییها، بدهیها و تهاتر با سرقفلی” در ترکیبات تجاری به روش خرید مرتبط هستند. در حالیکه این تلاشها معمولا هیچگونه اثری بر سود سال جاری ندارند، اغلب آنها با بیان بیش از واقع بدهیها و سرقفلی همراه هستند، بدین طریق یک ذخیره بدهی ایجاد می‌گردد که می تواند در دوره آتی کاهش یابد تا سود را افزایش دهد. سایر تلاشهایی که بر “اظهار بیش از واقع یا کمتر از واقع هزینه هایی که با تحصیل در یک دوره سروکار دارند” مبتنی هستند، اغلب آنها را هزینه ها ی تحقیق و توسعه تشکیل می دهند. سایر تلاشها با “حسابهای مبادلاتی یا غیر مبادلاتی وضع شده در نزدیکترین دوره تحصیل” سروکار دارند. بیشتر این تلاشها با تغییرات نامتناسبی (یا نقص در ایجاد تغییرات لازم) در سرقفلی و ذخیره ها در سال بعد از تحصیل همراه هستند، بنابراین بر سود سال تحصیل اثر

می گذارد. در نهایت برخی تلاشها با تلاشهایی سروکار دارد که ترکیب تجاری از نوع اتحاد منافع را بیان می کند.
4- سایر روشها
سایر روشهای مدیریت سود با “نحوه طبقه بندی صورت سود و زیان” یا جابجایی در راستای افزایش یک جمع فرعی در صورت سود و زیان (انتقال درآمد یا سودها به سمت بالا یا هزینه ها و زیانها به سمت پایین در صورت سود و زیان )، طبقه بندی مبالغ به

عنوان غیر مستمر سروکار دارند. تلاشهای دیگر با افشای نامناسب از قبیل افشای ناقص تغییرات حسابداری یا معاملات با اشخاص وابسته مرتبط است. سایر تلاشها با اقلام انعکاس نیافته در ترازنامه (به عنوان مثال؛ بکارگیری نحوه عمل عدم انعکاس داراییهای اجاره ای در ترازنامه) سروکار دارند. در نهایت بسیاری از تلاشها، حسابداری سرمایه گذاریهای کلان را در بر میگیرد. این تلاشها عموما ترجیح مدیران برای استفاده از روش بهای تمام شده بجای روش ارزش ویژه ( و از آن طریق اجتناب از شناسایی زیان) و اجتناب از ادغام (و از آن طریق اجتناب از ثبت داراییها و بدهیها به مبلغ بالاتر و گزارشگری بازده داراییها به رقم بالاتر و اهرم پایینتر) را منعکس می سازد.
حیطه مسئله
زمانی که یک شرکت، سود را مدیریت می‌کند، به گذشته برمی‌گردد و برآوردهایش ، مثلا عمر مفید داراییهای سرمایه‌ای، را تغییر می‌دهد. از آن هنگام که در برآوردهایشان تغییر ایجاد می‌کنند، بایستی آن را در یادداشتهای همرا افشا کنند. بنابراین هموارسازی ساختگی باید برای آنانی که می‌دانند چگونه آن را بازشناسند، بسادگی قابل کشف باشد. متاسفانه تمام استفاده‌کنندگان، یادداشتهای همراه را نمی‌خواند یا حتی اهمیت آنرا درک نمی‌کند و اینست دلیل اینکه چرا برخی شرکتها از نظر مزیت رقابتی به شرکتهایی که هموارسازی انجام نمی‌دهند، نزدیک می‌شوند. چنین شرکتهایی سهامداران را به گونه‌ای فریب می‌دهند که آنها می‌پندارند سهامشان کم‌ریسکتر از سایر سهام است؛ در حالیکه این کارشان مشابه غلتاندن یک گلوله برفی روی یک کوه برفی است. دیر یا زود این مسئله به قدری بزرگ می‌شود که نمی‌توان جلوی آن را گرفت و هرچیزی که در مسیرش قرار گیرد، در هم می‌کوبد. به عنوان مثال اگر میزان فروش شرکتی کاهش یابد و سطح فروش بیشتری را پیش‌بینی نموده باشد، در آن صورت کمی سود را هموارسازی می‌کند. فروشهای دوره بعد به همین نحو باقی می‌ماند؛ در حالیکه پیش‌بینی‌ها روند صعودی دارد. بنابراین باز هم اقدام به هموارسازی سود می‌کند و الی آخر. اکنون راهکارهای پیش روی چنین شرکتی عبارتست از گزارشگری آنچه که واقعا رخ داده است و دچ

ار آسیب جدی شدن یا آنقدر به این کار ادامه دهد تا در نهایت این اغواگری و عوام‌فریبی را به پایان رساند.
ذخایر، حیطه گسترده دیگری برای نگرانی است. به این ترتیب که از شناسایی سودها در دوره‌ای که باید شناسایی گردند، خودداری می‌شود و برای دوره‌های کم‌سود یا زیان‌ده نگه داشته می‌شود. این ذخایر که برای روز مبادا نگهداری می‌شود، از سوی GAAP مجاز شمرده نشده است. سود زمانی باید در صورت سود و زیان ظاهر شود که کسب شده و تحقق یافته باشد. چنین ذخایری معمولا غیرقابل کشف هستند؛ چرا که

در برخی اوقات تنها چند مدیر ممکنست نسبت به ذخایر پنهانی آگاهی داشته باشند.
آیا مدیریت سود جرم سنگینی است؟
چگونه چنین جرمی با فروشندگی مواد مخدر، جاسوسی و سرقت از بانک مقایسه می‌شود؟ اگرچه دستکاری ارقام به اندازه سرقت از بانک گرانبار نیست، اما مبلغی که با آن سروکار پیدا میکند، بسیار زیاد است. مدیر اجرایی کمیسیون بورس اوراق بهادار می‌گوید که مواردی که به دادگاه جزایی منتهی می‌شوند، مواردی هستند که در آن، شرکت یا مدیر عامل دانایی بیشتری را نشان داده (مدیریت آگاهانه و عمدی) و به گونه‌ای عمل می‌نماید که قانون را زیر پا گذارد، استانداردهای حسابداری را بطور اشتباه بکار گیرد و گزارشگری مالی را متاثر سازد. سایر عوامل عبارتست از دروغهایی که به حسابرسان گفته می‌شود یا معاملات احتمالی ایجاد شده توسط مدیر عامل که وی تصویری نادرست از سلامت مالی (ثروت) شرکت ارائه می‌کند.

آسیب به هوش تجاری شرکتها
رئیس شرکت بیمه‌ای (Progressive Auto Insurance) معتقد است که مدیریت سود برخلاف اصول حرفه‌ای است و راه او را به منظور جلب رضایت سرمایه‌گذاران تغییر نخواهد داد. او معتقد است که شرکتها با مدیریت سود، هوش تجاری خود را آسیب می‌زنند. او ادعا می‌کند که :
‘‘ جزء اصلی حسابداری که برای هموارسازی مورد نیاز است

، مسائلی است که باعث می‌شود مدیریت خود را گمراه کند.‘‘
سهام این شرکت، بخاطر صداقت نسبت به سرمایه‌گذاران، بسیار بی‌ثبات است و ارزش سهامش بسرعت تغییر می‌کند. چنین نوسانی در ارزش بازار معمولا باعث می‌شود سرمایه‌گذاران در زمینه خرید اوراق بهادارشان تغییر عقیده دهند.
نمونه‌‌های مدیریت سود
اکثر موارد حساس و پیچیده ذخیره‌سازی در دسامبر 1998 و در مورد شرکت (W.R. Grace) بدست آمد. در اوایل دهه 1990 بخاطر تقسیم سود شرکت

(National Medical Care)، شرکت(W.R. Grace) بیشتر از انتظارش سود برد. آنها بجای گزارشگری تمام سود حاصله، بخش مازاد بر انتظارشان را تحت عنوان ذخیره برای روز مبادا کنار گذاشتند. سپس در سال 1993، سود شرکت نیاز به ثبات از طریق متبلور شدن داشت، بنابراین آنها شروع به انتقال ذخیره به سود کردند. SEC پی برد که چه اتفاقی افتاده است و در مقابل این شرکت اقامه دعوی کرد. شرکت (W.R. Grace) کارش به توافقنامه‌ای منتهی شد که یک صندوق آموزشی یک میلیون دلاری بابت آگاهی بیشتر از GAAP را ایجاد کند. به دلیل رفتار حرفه‌ای ناشایسته گواهینامه حسابدار رسمی سه کارمند این شرکت، اعم از مدیر اجرایی و مدیر مالی، باطل شد. این به آن معناست که آنها دیگر نخواهند توانست صورتهای مالی شرکتهای سهامی عام و شرکتهای ثبت شده در بورس اوراق بهادار را تهیه کنند. یکی از وکلای حقوقی این شرکت، که کارمند SEC نیز بود، بحث اهمیت را به چالش ‌کشید تا بدین وسیله از موکلش دفاع نماید. او دفاعیه خود را اینگونه بیان کرد که ((اگر شما می‌پندارید که آنچه موکل من انجام داد، بنیان تقلب را تاسیس می‌کند، پس تمام 500 شرکت امریکایی که از نظر فروش در صدر قرار دارند، به تقلب می‌پردازند.)) به بیان دیگر منظور واقعی او این بود که سایرین نیز این کار را انجام می‌دهند.
سایر مثالهایی که می‌توان در خصوص روشهای مدیریت سود نام برد به شرح زیر است:
• ثبت زود هنگام درآمدها
• شناسایی درآمدهای تقلبی

• بالا بردن سود از طریق شناسایی سودهای غیر عملیاتی بطور یکجا
• انتقال هزینه‌های دوره جاری به دوره قبل یا بعد
• عدم افشای کامل بدهیها
• انتقال درآمد جاری به دوره‌های بعد
• انتقال هزینه‌های آتی به دوره جاری
کشف و محدود کردن مدیریت سود
اکثر روشهای مدیریت سود با بدهیهای ناشی از دریافت کالا و خدماتی که وجه آن هنوز پرداخت نشده است، سر و کار دارند. آگاه بودن نسبت به س

طح تعهدات در شرکتهای هم صنعت شرکت مورد رسیدگی و در خود آن شرکت، بالاخص چنانچه این تعهدات ماهیت اختیاری داشته باشند، از قبیل مواردی که بر اندوخته‌های جاری اثر می‌گذارند، یک ابزار تحلیلی برای حسابرسان به شمار می‌رود. در مورد تعهدات اختیاری سطوحی وجود دارد که به طور متوسط در یک صنعت و در یک شرکت «عادی» به نظر می‌رسد. سطح «غیرعادی» تعهدات اختیاری، بالاخص تعهداتی که سود و دارایی ها را افزایش میدهند، ممکن است نشاندهنده مدیریت سود از سوی شرکت باشد و حسابرس برای کشف آن قضاوت تخصصی یا حرفه ای اعمال کند و وجود آن کاملا غیر قابل قبول است. همچنین باید بر شناسایی مناسب بدهی ها نیز توجه زیادی اعمال شود .
شناخت و آگاهی حسابرس از تعهدات و بالاخص تغییرات غیر موجه در تعهدات اختیاری‌ در شناسایی و کشف مدیریت سود مفید است .
ده سر نخ عالی برای کشف مدیریت سود به شرح زیر است:
• وجود مدیریت متقلب
• محیط کنترلی ناکافی و نامناسب
• تغییرات در حسابرسان، مشاوران قانونی برون سازمانی و مدیران مالی ارشد
• تغییر در اصول و برآوردهای حسابداری
• کسری زیاد در گردش وجوه نقد عملیاتی مرت

بط با سود خالص
• ناهمخوانی اساسی بین رشد مطالبات و فروش
• ناهمخوانی اساسی بین رشد موجودی و فروش
• افزایش یا کاهش زیاد در سود ناویژه
• ثبت درآمد درحالیکه هنوز احتمال ریسک برای فروشنده وجود دارد
• وجود تعهدات و بدهیهای احتمالی
محیط امروزی

کتاب ‘‘کردار شناسی در شرایط تنش‘‘ تشریح می‌نماید که چطور یک دانشجوی قدیمی نگرانی‌اش را به استادش اعلام می‌کند؛ زیرا مدیرش از او خواسته بود که درآمدهای نادرستی را ثبت نماید و سود را مدیریت کند. استاد به وی می‌گوید که نباید چنین کاری را انجام دهد و دانشجو پاسخ می‌دهد که شغلش را رها می‌کند. این یک مثال است از اینکه حسابدار در چه موقعیتی می‌تواند کار درستی انجام دهد و به عبارت دیگر اخلاق نقش مهمی در حسابداری ایفا می‌کند.
زمانی درست مثل الآن، حسابدار با یک تصمیم اخلاقی روبرو می‌شود، که می‌تواند شغل، حرفه، روحیه آتی و حتی ثروت شخصی او را تحت تاثیر قرار دهد. تاکید بر اثرات منفی مدیریت سود به کسانی که سعی در بکارگیری آن دارند، بر عهده حسابداری است. آنها نیاز به تشویق برای سلامت شرکت در بلندمدت دارند.
نتیجه گیری
آگاهی مداوم نسبت به پتانسیل مدیریت سود و حفظ شک و بدبینی حرفه‌ای در مورد تاییدیه‌‌های مدیریت بهترین ساز و کارهای در اختیار حسابرس هستند که به منظور تسهیل بررسی کافی اقدام به مدیریت سود به کار می‌برد .
در استانداردها و بیانیه های حسابرسی موجود ، اصول، فرآیندها و رهنمود‌هایی وجود دارد که به شناسایی روشهای نشان دهنده مدیریت سود کمک می کنند . این استانداردهای حسابرسی، حسابرسان را از تنگناها و فشارهای وارده بر شرکت (که انگیزه‌های مدیریت ارقام حسابداری را شکل می‌دهد) آگاه می‌کند . همچنین رهنمودهایی را جهت تدوین و شکل‌گیری قضاوتهای مرتبط با تشخیص مرز بین گزارشگری قابل قبول و غیرقابل قبول را ارائه میدهد. تقویت استقلال حسابرس و تبعیت از فرایندهای اطمینان‌بخش کیفیت کار حسابرسی، برای کشف مدیریت سود و انجام اقدام مناسب در رابطه با مدیریت سود امری حیاتی است.

منابع

1- Auditing and Assurance Standards Board (AuASB) of the Australian Accounting Research Foundation .” Audit & Assurance Alert10: Earnings Management by Entities: Audit Considerations and Issues “,2001
from: http://www.auasb.gov.au/docs/AAARA10_11-01.pdf

2- Timothy Davin .The Line Between Managed Earnings and Fraud ,2000
from: http://webhost.bridgew.edu/af/

 

3- Mark W. Nelson.”How are earnings managed Examples from auditors”Accounting Horizons, ( January, 2003)
From: http://goliath.ecnext.com/coms2/browse_R_A098

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله نظام تأمین مالی در توسعه صادرات و تجارت بینالمللی در مناطق

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله نظام تأمین مالی در توسعه صادرات و تجارت بین‌المللی در مناطق آزاد تجاری در pdf دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نظام تأمین مالی در توسعه صادرات و تجارت بین‌المللی در مناطق آزاد تجاری در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نظام تأمین مالی در توسعه صادرات و تجارت بین‌المللی در مناطق آزاد تجاری در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نظام تأمین مالی در توسعه صادرات و تجارت بین‌المللی در مناطق آزاد تجاری در pdf :

نظام تأمین مالی در توسعه صادرات و تجارت بین‌المللی در مناطق آزاد تجاری

چکیده:
در مورد تامین مالی و توسعه صادرات و تجارت بین المللی در مناطق آزاد باید اذعان نمود که هیچ کشوری جزیره ای نیست که فی نفسه کامل باشد. بلکه هر کشوری تکه ای است از قاره ای و جزئی است از کل. همانطوریکه هر موجود زنده ای برای ادامه حیات خود ناگزیر است خود را با عوامل محیطی سازگار نماید یکی از اهداف اصلی تشکیل مناطق آزاد تجاری و مبادلات برون مرزی

یا بعبارتی تجاری بین المللی است که همراه با ارتباط یک منطقه آزاد با منطقه آزاد دیگر صورت می گیرد. در تامین منابع مالی مناطق آزاد بانکها و موسسات اعتبار دهنده داخلی همچنین بانکهای و موسسات مالی خارجی نقش ارزنده ای ایفا می نمایند. در ارتباط با فعالیت این نهادهای کشوری و بین المللی که عامل اساسی تاثیر گذار می باشند. یکی عوامل مستقیم عملکردی هر منطقه، دیگری عواملی غیر مستقیم عملکردی آن منطقه اعم از مقررات رو بنائی و زیر بنائی و مسائل توسعه کشور می باشد. در این نوشته سعی گردیده است برای حل چالشها و مشکلات این مناطق راه حلها و پیشنهاداتی ارائه گردد. تا چه قبول شود و چه در نظر آید.
واژه های کلیدی:
مناطق آزاد تجاری – سرمایه گذاری در مناطق آزاد تجاری – ارگانهای تامین کننده مالی منا

طق آزاد تجاری – عوامل عملکردی مستقیم و غیر مستقیم مناطق آزاد تجاری

مقدمه :
تغییر تحول در عرصه ‌های مختلف اجتماعی- اقتصادی- سیاسی، فرهنگی;..
در عصر حاضر اجتناب ناپذیر است و این تغیر و تحول به نوبه خود از پیشرفتهائی که بطور روزم

ره در علوم و تکنولوژی‌های مختلف در سطح جهانی رخ می‌دهد نشأت میگیرد. از این گذشته نیازمندیهای بشر نیز مزید بر علت است. تا براساس شرایط موجود اجتماعی تغیر تحولاتی نیز در عرصه زندگی او پدید آید. از آنجائی که جهان پیچیده امروزی به دنبال تغیر تحولات فرص

تها وتهدید‌هایی گسترده‌ای نیز ایجاد میشود و لذا سازمانها و شرکتها به روش‌ها، راه حل‌ها و طرز نگرش‌های تازه برای برخورد صحیح و اصولی با این تهدید‌ها و فرصتها نیاز دارند. بطوریکه بتوانند فرصت‌ها را غنیمت شمرده و به مقابله با تهدیدها بپردازند
برای مقابله با تهدیدهای جهانی به مولدین جامعه که کار- سرمایه- زمین می‌باشند باید توجه بیشتر می‌نمود. هر قدر عوامل تولید در جهان تکامل بیشتری پیدا می‌نمایند مکانیزم عمل آنان پیچیده‌تر میگردد از این رو برای شناخت روابط جهانی بایستی فرآیند عوامل تولید را بصورت جهانی شناخت زیرا از طریق این فرآیند می‌توان به صدور کار- سرمایه- زمین از رشته به رشته دیگر و از منطقه‌ای به منطقه دیگر پی برد و بالاخره به راز روابط این کشورها در جهان و ادامه تغییر آن را بصورت‌های مختلف آگاهی پیدا کرد. پایداری در دهکده جهانی و حفظ استقلال و تامین منافع ملّی مستلزم شناخت دقیق و علمی از قابلیت‌ها و انطباق پتانسیل و توانائیهای محلی با مقررات و مسائل اقتصاد و بین الملل است و صحنه اقتصاد بین المللی جهان یک مجموعه به هم پیوسته است و آگاهی فزاینده در جهت اتکاء به یکدیگر توسعه و بهبود همکاری جهان بر مبنای تأمین منافع متقابل و شکل دادن به یک اجتماع نوین که رفاه را برای همه در اقتصاد جهان تضمین کند یک ضرورت است.
در جهان امروز کشوری وجود ندارد که اقتصاد آن با اقتصاد سایر کشورها مرتبط نباشد زیرا وضع صنایع بازرگانی، تکنولوژی، سطح درآمد و سطح زندگی افراد یک ملت از طریق شبکه پیچیده‌ای از مبادلات کالا و خدمات و روابط مالی و پولی با اقتصاد و بین المللی پیوسته است. در این نوشته سعی گردیده است با آگاهی کافی و اعمال اصول و سیستم‌های مناسب مبادلات بین المللی کالا وخدمات برای پیشرفت اقتصاد ملی توضیح داده شود.

1- منطقه آزاد تجاری چیست؟(F.T.Z)
بنابه تعاریف بین المللی منطقه آزاد محدوده حراست شده بندری و غیر بندری است که از شمول برخی مقررات جاری کشور متبوع خارج بوده و با بهره‌گیری از مزایانی نظیر معافیت‌های مالیاتی، بخشودگی سود و عوارض گمرکی عدم وجود تشریفات زاید ارزی اداری و مقررات دست و پاگیر و همچنین سهولت و تسریع در فرآیندهای صادرات و وادرات با جذب سرمایه‌گذاری

خارجی و انتقال فن آوری به توسعه سرزمین اصلی کمک می‌‌نماید. مناطق آزاد که به منطقه آزاد پردازش صادرات معروف است به ناحیه صنعتی ویژه‌ای در خارج از مرکز گمرکی که تولیداتش جهت گیری صادراتی دارند گفته شود. فلسفه این اصطلاح را میتوان در تغییر استراتژی واردات به استراتژی توسعه صادرات دانست همچنین مناطق ویژه تجاری صنعتی را میتوان بصورت زیر تعریف نمود «محدوده جغرافیایی مشخص که قوانین گمرکی محدوده گمرکی کشور در آن اجرا نمی‌شود به منظور تسهیل در امر واردات و صادرات کالا و حمایت از صنعت داخلی کشور همچنین جذب فناوری‌های نوین در امر تولید و توسعه منطقه در مبادی گمرکات و نقاط مرزی کشور ایجاد میشود را منطقه ویژه تجاری- صنعتی می‌نامند.
2- شرحی از اهداف تشکیل مناطق آزاد در کشور
به طور کلی اهداف و فلسفه شکل گیری مناطق ویژه در جهان را به صورت زیر بیان می‌کنند:
– جذب سرمایه‌های خارجی
– ایجاد فرصت های شغلی جدید
– کسب درآمد ارزی و افزایش صادرات

– دست یابی به فناوری پیشرفته
– جذب نقدینگی سرگردان داخلی و کمک به مهار تورم
– محدودیت زدائی از مناطقی که امکان رشد و توسعه بالقوه را دارند
از سوی دیگر ماده 1 قانون چگونگی اداره مناطق آزاد- صنعتی جمهوری اسلامی ایران مصوبه مجلس شورای اسلامی در تاریخ 31/6/1372، اهداف تشکیل مناطق آزاد تجاری- صنعتی را به شرح زیر بیان می‌کند: «سرمایه‌گذاری و افزایش درآمد عمومی، ایجاد اشتغال س

الم و مولد، تنظیم بازار کار و کالا، حضور فعال در بازارهای جهانی و منطقه‌ای، تولید و صادرات کالاهای صنعتی و تبدیلی و ارائه خدمات عمومی».
3- تسهیلات قانونی کلیه مناطق آزاد ایران چیست؟
مناطق آزاد تجاری جهت توسعه کشور و مسائل رفاهی آن ایجاد گردیده است. برای این منظور قوانین و مقررات گسترده‌ای بایستی وضع گردد اهم مواردی که بتواند منظور ما را شفاف‌تر نماید
عبارتند از:
– معافیت مالیاتی 15 ساله برای دریافت کنندگان مجوز فعالیت اقتصادی
– اسکان ورود اتباع خارجی بدون اخذ روادید «ویزا»
– کار آئی سرعت و خدمات کامل بانک‌های دولتی خصوصی و شرکتهای بیمه
– عدم محدودیت انتقال ارز به دیگر مناطق آزاد ایران با سایر کشورها
– 100 % مالکیت خارجی
– آزادی کامل ورود و خروج سرمایه
– ثبت ساده و آسان شرکتها مؤسسات صنعتی فرهنگی و مالکیت معنوی
– امکان ورود و خروج کالا از منطقه به خارج از کشور بدون تشریفات اداری
– مقررات آسان برای ورود قانونی کلیه کالاها طبق جدول عوارض گمرک
4- نقش بانکهای داخلی- و مؤسسات مالی- نهادهای بین‌المللی در تأمین مالی مناطق آزاد تجاری
هرج و مرج پولی و مالی جهانی در دوران جنگ جهانی دوم این عقیده را در میان اغلب کارشناسان اقتصادی اغلب کشورها ایجاد کرد که دنیای بعد از جنگ به ثبات در زمینه روابط پول

ی و مالی بین‌المللی نیاز مبرمی می‌دارد. بهمین دلیل متخصصان پولی و مالی دنیا تشکیل سازمانها بانکها و نهادهای مالی را با میدان وسیع فعالیت که قادر باشند برای نظام پولی و مالی دنیا استقرار بخشند. پیشنهاد کردند. ارگانهای ذیربط یکی پس از دیگری نسبت

به نیاز جامعه و عملکرد خود تأسیس شدند.
در جهت نظام تأمین مالی و توسعه صادرات و تجارت بین‌المللی همچنین مسائل سرمایه‌گذاری در مناطق آزاد تجاری در مباحث قبل مختصری اشاره نمودیم حال این سئوال مطرح میگردد که در این مناطق تأمین مالی چه شکلی صورت می‌گیرد. مناطق آزاد تجاری که جزئی از کشور محسوب میگردند. تأمین منابع مالی این مناطق نیز تابع نیز تابع قوانین و مقررات کشوری است ولی لازم بذکرات که روشهای تأمین مالی در این مناطق را مختصر آنالیز نمائیم. راههای تأمین مالی در این مناطق از طریق تزریق پول توسط نظام بانکداری کشور در راستای توسعه و اجرای پروژه‌های اساس و کوتاه مدت همچنین تولید پول از طریق صادرات و واردات و یا بعبارتی

تجارت بین‌المللی صورت میگیرد.
5- تامین منابع مالی مناطق آزاد از طریق سیستم بانکی و موسسات بین‌المللی
با جهانی شدن بازارهای مالی در سراسر جهان واحدهای اقتصادی که در هر کشور دنیا نیاز مالی دارند ناچار نیستند خود را به بازارهای خارجی محدود نمایند. سرمایه‌گذاران یک کشور نیز نباید خود را به دارائی‌های مالی منتشر شده و بازارهای داخلی محدود کنند

. عواملی که باعث یکپارچه شدن بازارهای مالی شده‌اند عبارتنداز:
– کاهش مقررات و آزاد نهادن بازارها و فعالیت مشارکت کنندگان در بازار مراکز عمده جهان.
– پیشرفتهای تکنولوژیکی «نظارت بر بازار جهانی- اجرای سفارشات و تحلیل صورتهای مالی».
– تشدید روند نهادی شدن بازارهای مالی.
و بسیاری از این قبیل موارد رقابت جهانی دولت‌ها را واداشته است که از جنبه‌های گوناگونی بازارهای مالی خود را آزاد بگذارند تا واحدهای مالی آنها بتوانند رقابتی موثر در سراسر جهان داشته باشند.از آنجایی که به علت محدودیت تعداد صفحات مقاله نمیتوان عملکرد کلیه نهادهای بین المللی را تشریح نمود لذا تنها به نام نهادهای مالی اکتفا میگردد.اهم این نهادها عبارتند از:
– صندوق بین المللی پول (I.MF)
– بانک بین المللی ترمیم و توسعه(I.B.R.D)
– گروه بانک جهانی
– تجارت گات(G.A.T.T)
– بانکهای توسعه چند جانبه (M. D.B)
– شرکت مالی بین الملل(I.F.C)
و هدف اصلی این نهادها جملگی کمک به توسعه و ارتقاء سطح زندگی کشورهای عضو و نظارت بر پروژههای اقتصادی کشورهای عضو و پرداخت تسهیلات قانونی به این کشورها میباشد.

 

6- بانک توسعه اسلامی (I.D.B)
یکی دیگر از نهادهای مستقلی که می‌تواند در تامین منابع مالی جهت سرمایه‌گذاری در مناطق آزاد تجاری نقش داشته باشد بانک توسعه اسلامی است.این بانک با همکاری کشورهای اسلامی در سال 1974 میلادی تاسیس گردیده است مرکز این بانک در جدّه می‌باشد. منابع مالی این بانک اصولاً از طریق کشورهای صادر کننده نفت O.P.E.C تامین می‌گردد. کشورهای صادر کننده نفت که تعداد آنها 13 کشور است بر اساس مقررات تعیین شده از طرف

O.P.E.C درصدی از فروش نفت و انرژی‌های دیگر خود را جهت کمک به کشورهای اسلامی در اختیار این بانک قرار می‌دهند.
هدف از اتخاذ چنین سیاستی تامین سرمایه مورد نیاز کشورهای جهان سوم در راستای اجرای برنامه‌های توسعه و عمران است.زیرا بدلیل پایین بودن تولید ناخالص ملی تولید سرانه و بازده تولید و نیز بالا بودن میل به مصرف و پایین بودن میزان پس‌انداز امکان تامین سرمایه از

داخل کشور وجود ندارد.
اهداف و وظایف این بانک عبارتنداز:
– روان کردن همکاری پولی و افزایش همکاری بین‌المللی برای رفع مشکلات ک

شورهای اسلامی.
– پرداخت وام به کشورهای جهان سوم خصوصاً کشورهای اسلامی.
– پرداخت کمک‌های بلاعوض به شرکتهائی که به این نوع کمک‌ها نیازمند می‌باشند.
– پرداخت تسهیلات به پروژه‌های زیربنائی در کشورهای در حال توسعه.
– تامین مالی پروژه‌های مربوط به رفع آثار ناشی از تعدیلات اقتصادی بر کشورهای فقیر و کم درآمد.
– همبستگی مالی کشورهای اسلامی خصوصاً کشورهای صادر کننده نفت در مقابل بانک‌های غول پیکر جهانی. کشورهای عضو می‌توانند از مزایای مالی این صندوق در جهت توسعه کشور و سرمایه‌گذاری در مناطق آزاد خود استفاده نمایند.
7- علل عدم موفقیت مناطق آزاد تجاری
با در نظر گرفتن ارتباط بین کشورها اعم از سرمایه گذاری , فرهنگ ,آداب و رسوم , سنین, دین,مذهب و گذشته از عناصر مدیریتی و عملکردهای سیستمی و مدار توسعه یافتگی امکان توسعه و یا سرمایه گذاری پر رونق در مناطق آزاد به سختی انجام خواهد شد زیرا عناصر مدیریتی در کشور ما با در نظر گرفتن قانون اساسی با عناصر مدیریتی کشورهای هم پیمان مناطق آزاد تجاری فرق فاحشی دارد همچنین از نظر عملکرد سیستمی مسائل زیربنایی و رو بنایی کشور ما با کشورهای هم پیمان بسیار متفاوت میباشد . از نظر حرکت ها و تصمیم گیری

های سیاسی قوانین کشور ما با قوانین کشورهای همجوار مطابقت ندارد بنابراین با در نظر گرفتن این عوامل که توضیح مختصر آنان در مقاله آورده شده است علی رغم سعی تلاش مسئولین و ملت دارا بودن قوانین دست و پا گیر مانع توسعه و رشد مناطق آزاد در کشور میباشد بطوریکه در توضیحات بیان گردیده است «هیچ کشوری جزیره‌ای زندگی نمی‌کند» بلکه با تمام وجود بصورت سیستماتیک با کشورهای دیگر در ارتباط می‌باشد. تا زمانی که قوانین و م

قررات این کشور با کشورهای دیگر مطابقت نداشته باشد امکان سرمایه‌گذاری و یا فعالیت بصورت آزاد در بین دو کشور امکان پذیر نخواهد بود.
اهم مواردی که موجب توسعه نیافتگی و یا بعبارتی رکود بازار مناطق آزاد تجاری می‌توانند تاثیر پذیر باشند عبارتنداز:
1- ناهموار بودن بستر سرمایه‌گذاری و نامطمئن بودن در امور سرمایه‌گذاری و تجارت منطقه‌ای.
2- دور بودن از مراکز اصلی و مشکلات خدمات دهی و بازاریابی.
3- روابط اجتماعی حاکم در بین دو کشور که ارتباط مناطق آزاد دارند.
4- عدم گردش سرمایه در این مناطق.
5- عدم سوددهی سرمایه‌گذاری‌ها در مقایسه با سرمایه‌گذاری‌های مشابه.
6- عدم مداخله دولت در سرمایه‌گذاری‌های این مناطق.
7- تاثیر سیستم سیاسی دولت.

8- مشکلات سیستم تجاری دولت.
9- وضعیت و مقررات مشکل آفرین در صادرات و واردات کشور.
10- بازنگری در مقررات سرمایه‌گذاری.
11- تاثیر سیاست‌های ارزی «روش ارز ثابت» دولت در روی نظام.
12- ناهماهنگی مقررات بانکداری داخلی.
13- عدم هماهنگی بانکداری خارجی با در نظر گرفتن روابط بین کشورها.
14- بی اعتبار جلوه نمودن مناطق آزاد تجاری از نظر نهادهای مالی.
15- ریسک سرمایه‌گذاری در مناطق آزاد بعلت نوار مرزی بودن.
16- نقش عناصر مدیریتی دستوری در مناطق آزاد.
17- بافت اجتماعی مناطق آزاد.
18- آربیتراژ کردن ارز از طریق سرمایه‌گذاران با در نظر گرفتن سود بیشتر.
19- نبودن انگیزه سرمایه‌گذاری در مناطق آزاد.
20- عدم حمایت دولت از سرمایه‌گذاران.
21- کافی نبودن معافیت‌های مالیاتی و یا مسایل مختلف سازمانهای د

ولتی.
22- مقررات دست و پاگیر گمرکی.

8- عملکرد مناطق آزاد تجاری
همانطور که در چکیده مقاله آورده شده است در فعالیت مناطق آزاد تجاری دو نوع عوامل تاثیر گذار می باشند. یکی عوامل مستقیم عملکردی که عبارتند از بخشنامه های درون سازمانی آن منطقه و مقررات فعالیتی آن . دیگری عوامل غیر مستقیم عملکردی که عبارتند از عناصر مدیریت – عوامل سیتمی – بافت اجتماعی – عوامل توسعه ای می باشند. این عوامل عملکردی مکمل یکدیگرند. هر چند مناطق آزاد ایران استعداد لازم جهت مرکزیت خارمیانه را دارند هنوز مجموعه فضای مناسبی جهت اجرای این مهم حاصل نشده است. به همین منظور باید مجموعه فضای مناسب نیز از تجمع و هماهنگی مجموعه ابزارهای نزم افزاری (کلیه قوانین و مقررات و امتیازها) و سخت افزاری (زیر بناها- راه – آب ، برق و ارتباطات) و محیط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اجماع باورها بدست آید. برای اجرای بهره برداری صحیح و مطلوب از سرزمین و مدیریت آن باید آمایش سرزمین مورد توجه قرار گیرد و ضوابط مکان یابی اعمال شود تا در آینده جمهوری اسلامی ایران با ایجاد مناطق آزاد جدید ضمن ساده سازی روشها و تحکیم ارتباطات بین

المللی با ایجاد مناطق آزاد جدید موفق به اجرای اهداف مناطق آزاد گردد.
9- نتیجه‌گیری و پیشنهادات
واضح و آشکار است که کندی توسعه در کشورهای در حال توسعه تاحد زیادی ناشی از وجود موانع بنیادی دوران توسعه است تقریباً تا زمانی که این موانع

رفع نشود توسعه واقعی غیر ممکن خواهد بود. پس یکی این نخستین برنامه‌ها در کشورهای کم توسعه انجام تغیرات بنیادی است که توسعه آتی را میسر می‌سازد.
بنابراین مناطق آزاد تجاری که بخشی از کشور را در بر میگیرند شامل این پیش فرض میشود پس جهت رفع موانع توسعه و بهتر شدن اوضاع مناطق آزاد تجاری پیشنهاداتی بشرح زیر را ارائه میگردد.
1- دولت می‌بایستی از طریق سیاست سیستم بانکداری داخلی نسبت به تامین مالی مناطق آزاد اقدام نماید.

2- دولت از طریق سیاست بانکداری خارجی و نهادهای مالی بین‌المللی نسبت به تامین منابع مالی و پیشبرد اهداف توسعه مناطق آزاد اقدام نماید.
3- همانگونه که در مباحث نوشته حاضر آورده شده است. دولت

 

می‌تواند از طریق بازنگری در سیستم مدیریت- قوانین روبنائی و زیر بنائی کشوری نسبت به تامین منابع مالی منطقه اقدام نماید.
4- علاوه بر بانک جهانی دولت می‌تواند از طریق سازمان‌های گات- انکتاد- بانک توسعه اسلامی و نهادهای مالی دیگر که ذکر اسامی جملگی آنان امکان پذیر نمی‌باشد برابر مقررات بین‌المللی نسبت به تامین منابع مالی با بهره‌های نازل و طویل مدت اقدام نماید.
5- دولت می‌تواند از طریق ایجاد معافیت‌های مالیاتی و امتیازات دیگر نسبت به تشویق سرمایه‌گذاران در مناطق آزاد اقدام نماید.
6- دولت موظف است امنیت سرمایه را در مناطق آزاد فراهم نموده و ریسک سرمایه‌گذاری در این مناطق را به حداقل برساند.
7- دولت جهت ایجاد انگیزه در سرمایه‌گذاران می‌تواند زمین رایگان و منابع مالی بلاعوض در اختیار سرمایه‌گذاران مناطق آزاد قرار دهد.
8- جهت همبستگی و ایجاد امنیت مالی دولت‌های هم پیمان می‌توانند نسبت به گشایش بانک‌های مخصوص مناطق آزاد تجاری با شرایط خاص خود اقدام نمایند.
9- جهت توسعه مناطق آزاد تجاری در قوانین مناطق آزاد بایستی بازنگری بعمل آید.
علاوه بر این موارد پارامترهای زیر نیز می‌توانند در توسعه منطقه نقش داشته باشند.
1- سیاست خصوصی سازی.
2- سیاست کاهش هزینه‌ها و کاهش نقش دولت در اقتصاد کشور.
3- سیاست ایجاد تسهیل برای سرمایه‌گذاری خارجی.
4- سیاست تسهیل بازرگانی آزاد در بین کشورها.
5- ثبات سطوح دستمزدها.

6- تشویق تجارت مرزی و مناطق آزاد تجاری.
7- استاندارد کردن تدریجی کالاها محصولات منطقه.
8- ایجاد ساز و کار برای مدیریت روابط تجاری درون منطقه‌ای مطابق با مقررات و چارچوب سازمان تجارت جهانی.
9- تلاش مشترک برای دسترسی آزاد به مواد خام و کالاهای تمام شده کشورهای هم پیمان.
10- تشویق مطالعات علمی و فنآوری و تامین دانشگاه‌های اسلامی در محلهای مورد نیاز همراه با تامین مالی آنها در خاتمه لازم بذکر است در سالهای اخیر کشور ما ایده‌های اقتصادی قابل توجهی از قبیل تامین مناطق آزاد تجاری- صنعتی- خصوصی سازی و تک نرخی کردن ارز را برداشته است بطوری که مثلاً در مناطق آزاد واردات جای صادرات را گرفته و نیز خصوصی سازی بعلت عدم ضمانت کافی با دقت لازم به شیوه مطلوب پیشی نرفته است.تا زمانی که در قوانین گمرکی و صادرات بین‌المللی کشور تجدیدنظر بعمل نیاید و هماهنگی‌های لازم با کشورهای هم پیمان صورت نگیرد و محدودیتهای مصوب قوانین وضع شده بدون کارشناسی و تجزیه تحلیل نهائی به کشورهای همکاری کننده اعمال گردد. امکان فعالیت مناطق آزاد تجاری محدودتر خواهد بود و نتیجه مطلوب از عملکرد دولت در این مناطق بدست نخواهد آمد.
فهرست منابع

الف) منابع فارسی
1)نگرشی کوتاه بر تحولات پولی بین المللی- اردیبهشت 137 -تازه‌های اقتصادی
2)وضعیت نسبی دولت‌ها و ارزها در دهه 1990 تازه‌های اقتصادی
3)تحولات واحد پول و نرخ برابر در ایران قسمت 4
4)اوضاع اقتصادی و سیاست‌های پولی و ارزی ایران علی رشیدی بهمن ماه سال 1380
منابع انگلیسی
1)Accountancy systems in third world economies North Holand publicasting comp Amesterdam Enthoven Adolt. J.H 2008.
2)An essay on free trade/ By Richard Hawley. (New York, by Richard Hawley (page [N.Y.] : G.P. Putnam’s Sons, 1878) (images at Hathi Trust)

Bank for infernational settlement monetary and economic department.
3)Exchang, Falmouements and their impact on trade an investment in the APEC Regin Takatoshi Washington, D.C. 1.M.F 1998.
ب) منابع ترکی استانبولی
1)Atilla Gnenli isletmelerde yatrm Karalari i.ü. iktisat Fakültesi yayn istanbul 2008
2)Bozkurtü sermaye piysasi Analizleri.i.ü isletme Fakültesi Teksir Edilmi DersnotLar

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله مبانی هنرهای تجسمی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله مبانی هنرهای تجسمی در pdf دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مبانی هنرهای تجسمی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مبانی هنرهای تجسمی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله مبانی هنرهای تجسمی در pdf :

مبانی هنرهای تجسمی

مبانی هنرهای تجسمی چیست؟
ایجاد آثار هنرهای تجسمی و درست درک کردن آن ها نیاز به یک شناخت اولیه از اصول و مبانی هنرهای تجسمی دارد. همین دلیل این مبانی را می توان به الفبا و قواعد درک زبان و ابدع در هنرهای تجسمی و بصری تعبیر کرد. آشنا شدن با مبانی هنرهای تجسمی می تواند تا حد زیادی در درک کردن جهان بصری مؤثر باشد.

آنچه در روزگار ما در قالب هنرهای تجسمی جای می گیرد عبارت است از : عکاسی، گرافیک، نقاشی ، طراحی و مجسمه سازی. به طور کلی می توان گفت همه هنرهایی که به صورت بصری ارائه یا دیده می شوند و با تصویر سر و کار دارند، اصول و مبانی مشترکی دارند که «مبانی هنرهای تجسمی» یا «مبانی هنرهای بصری» نامیده می شوند. بنابراین در مبانی هنرهای تجسمی الفبای تجسم یا تصویر کردن و همچنین درک آثار هنرهای تجسمی را تجربه خواهیم کرد.

 

عناصرو کیفیت نیروهای بصری
عناصر و کیفیت نیروهای بصری در هنرهای تجسمی به دو بخش کلی تقسیم می شوند:
1 بخشی که با آنها به طور فیزیکی و ملموس سر و کار داریم مانند : نقطه، خط، سطح، رنگ، شکل، بافت ، اندازه و تیرگی – روشنی.

2 کیفیات خاص بصری که بیشتر حاصل تجربه و ممارست هنرمند در به کار بردن عناصر بصری می باشند مانند : تعادل، تناسب، هماهنگی و کنتراست که به نیروهای بصری یک اثر تجسمی استحکام می بخشند.

دیدن
در یک معنای کلی عمل دیدن واکنش طبیعی و خود به خود است که عضو بینایی در مقابل انعکاس نور از خود نشان می دهد و انسان به طور طبیعی رنگ، شکل ، جهت، بافت ، بعد و حرکت چیزها را به وسیله پیام های بصری دریافت می کند. اما در هنر و نزد هنرمندان دیدن می تواند فراتر از یک عکس العمل طبیعی تعبیر شود. در نگاه هنرمند جهان به صورت عمیق تر ادارک و تعبیر می شود. او علاوه بر دیدن اشیاء به روابط و تناسبات آن ها با یکدیگر به دقت توجه می کند. همین توجه و نگاه موشکافانه به جهان و پدیده ها به نحوی در آثار او جلوه گر می شود که گویی هیچ کس دیگر قبلاً آن ها را آن گونه ندیده است.

کادر در هنرهای بصری
کادر یا قاب تصویر محدودهی فضا یا سطحی است که اثر تجسمی و تصویری در آن ساخته می شود. به طور کلی منظور از کادر در هنرهایی که با سطح سر و کار دارند و بر سطح به وجود می آیند همان محدوده ای است که هنرمند برای ارائه و اجرای اثر خود بر می گزیند.

کادر می تواند اندازه ها و شکل های گوناگون داشته باشد مثل مربع، مستطیل، لوزی، ذوزنقه، دایره، بیضی چند ضلعی یا حتی تلفیقی از این اشکال به صورت منظم و غیرمنظم باشد.
هنرمند با انتخاب بخشی از فضا و جدا ساختن آن از سایر بخش ها و فضای پیرامون توسط کادری مشخص دو کار انجام می دهد : اول اینکه ارتباط کادر را با محدوده ی داخلی اثر برقرار می کند و انرژی بصری را که از درون به بیرون گرایش دارد، محصور می سازد. دوم اینکه انرژی های بصری بیرون از کادر را که می خواهند به درون آن نفوذ کنند به کنترل درخواهد آورد.

حجم
به اجسامی که دارای سه بعد : طول، عرض و ارتفاع یا عمق باشند، حجم گفته می شود.
معمولاً همه ی اشیای مادی در طبیعت دارای حجم هستند.
در هنر تجسمی چنانچه یک نقطه را در سه بعد گسترش دهیم و یا یک پیاژه خط را در جهت های مختلف حرکت دهیم، تجسمی از حجم به وجود می آید. به همین جهت درهنر تجسمی حجم ممکن است همیشه ملموس و مادی باشد ولی از نظر بصری وجود داشته باشد که در این صورت می توان به آن حجم مجازی گفت.

همان طور که سه شکل دایره، مربع و مثلث به عنوان اشکال پایه برای سطح نام برده شدند. کره ، مکعب و هرم را نیز می توان به عنوان اجسام هندسی پایه نام برد. این سه نوع حجم به طور کاملاً منظم به ندرت در طبیعت دیده می شوند. اما به طور کلی همه ی حجم های طبیعت از ترکیب یا تغییر شکل این سه حجم پایه و هندسی به وجود می آیند.
حجم می تواند تو خالی یا توپر باشد. به همین نسبت درون یا بیرون آن اهمیت پیدا می کند. معمولاً فضایی را که حجم اشغال می کند مثبت می گویند و فضای پیرامون آن یا ما بین دو حجم و یا حفره ی میان یک حجم توخالی را فضای منفی و گاه حجم منفی می نامند مثل فضای داخل یک لوله قطور.

حجم نمایی در نقاشی
در نقاشی و طراحی حجم با ترفند برجسته نمایی به وسیله سایه – روشن و رنگ و یا با تغییر شکل و اندازه ی اشکال در اثر عمق نمایی خطی القا می شود. ثبت سه بعدی اشیاء و طبیعت در عکاسی نیز به واسطه نور و سایه روشن صورت می گیرد. در حالی که با نوعی نورپردازی خاص می توان برجستگی و فرورفتگی اجسام را از بین برد و یا در نشان دادن آنها اغراق کرد.

حجم در مجسمه سازی
حجم ، عنصر اصلی کار مجسمه سازان است. نمایش حجم در فضا و روابط متقابل آن با فضای پیرامونش اصل مهم مجسمه سازی است. این روابط در نقش برجسته سازی که از یک سو با نقاشی و از سوی دیگر با معماری در ارتباط است اهمیتی به سزا دارد. نقش برجسته که از یک سمت بسته و محدود است به حجمی گفته می شود که در آن اشیا به صورت کم و بیش برآمده از سطح به نمایش درآمده باشند. در مجموع نقش برجسته حالتی بینا بینی میان نقاشی و مجسمه سازی دارد.

نور و حجم
نقش نور در بازنمایی حجم و خصوصیات آن نیز شایسته توجه است. این نور است که امکان رویت اجسام را در فضا برای ما به وجود می آورد. بسیاری از مجسمه ها و نقش برجسته ها بدون رنگ پردازی ساخته می شوند. به همین دلیل توجه به میزان تیرگی و روشنی برجستگی ها و فرورفتگی ها و ایجاد سایه هایی که در اثر تابش نور به روی آن ها شکل می گیرد قابل اهمیت است.

عناصر بصری ( نقطه، خط، سطح و حجم) نقطه

در هنر تجسمی وقتی از نقطه نام برده می شود، منظور چیزی است که دارای تیرگی یا روشنی، اندازه و گاهی جرم است و در عین حال ملموس و قابل دیدن است. از این نظر در ظاهر تشابهی میان این مفهوم از نقطه با آن چه که در ریاضیات به نقطه گفته می شود، وجود ندارد. در ریاضیات موضوعی ذهنی است که در فضا یا بر صفحه تصور می شود، بدون اینکه قابل دیدن و لمس شدن باشد. نقطه در زبان هنر تجسمی چیزی است کاملاً ملموس و بصری که بخشی از اثر تجسمی را تشکیل می دهد و دارای شکل و اندازه نسبی است. به عنوان مثال وقتی از فاصله ی دور به یک تک درخت در دشت نگاه می کنیم. به صورت یک نقطه تجسمی دیده می شود. اما وقتی به آن نزدیک می شویم یک حجم بزرگ می بینیم که از نقاط متعدد ( برگ ها) و خطوط ( شاخه ها) شکل گرفته است. بنابراین محدوده ی فضا یا سطح که همان کادر است نقش تعیین کننده ای در تشخیص دادن نقطه ی تجسمی و معنا پیدا کردن آن دارد. در صورتی که اندازه لکه یا عنصر بصری نسبت به کادر به قدری کوچک باشد که به طور معمول نتوانیم جزئیات آن ها را به صورت سطح یا حجم تشخیص بدهیم، می توانیم به آن نقطه تجسمی یا بصری بگوییم.

موقعیت های مختلف نقطه
بسته به این که نقطه ی بصری در کجای کادر قرار گرفته باشد، موقعیت های متفاوتی را به وجود می آورد. یک نقطه روابط محدود ساده ای با اطراف خود دارد و به همان نسبت توجه مخاطب را به خود جلب می کند. اما چنانچه نقاط بصری متعددی در یک کادر وجود داشته باشند، بر اساس روابطی که از نظر شکل، اندازه ، تیرگی ، روشنی ، رنگ ، بافت ، دوری و نزدیکی با یکدیگر دارند تأثیرات بصری متفاوتی به وجود خواهند آورد.
گاهی ممکن است نقطه به عنوان کوچک ترین بخش تصویر تلقی شود. در این صورت در اثر تراکم نقطه های تیره تیرگی حاصل می شود و در اثر پراکندگی آنها روشنی دیده می شود.

 

 

خط
در زندگی روزمره و در طبیعت، خط حضور چشمگیری دارد. در این زمینه می توان مثال های متفاوتی ذکر کرد. نقوش خطی روی لباس ها، ردیف صندلی ها در سالن امتحانات، خطوط آجرهای چیده شده، سیم ها و تیرهای برق، تنه درختان در کنار خیابان ها ، شیارهای شخم و ..
تنوع مثال ها و نمونه ها به خودی خود نشان می دهد که منظور از خط تجسمی معنایی نسبی از خط است و آن نشان دادن یک حرکت ممتد و پیوسته بر سطح یا در فضاست. بنابراین خط می تواند دو بعدی یا سه بعدی باشد.
جهت خط

خطوط تجسمی بر اساس جهت حرکت مداوم در یک مسیر کلی به چهار دسته ی اصلی تقسیم می شوند که عبارتند از :

الف) خطوط عمودی که در طبیعت به شکل تنه درختان، تیرهای برق و ساختمان های مرتفع دیده می شوند. مفهوم این خطوط می تواند ایستادگی ، مقاومت و استحکام باشد.

ب) خطوط افقی که در طبیعت به صورت سطح زمین، خط افق، پهنه دریا یا یک انسان خوابیده دیده می شود. مفهوم این نوع خط می تواند آرامش ، سکون یا اعتدال باشد.
ج) خطوط مایل که در طبیعت به شکل کناره های کوه، خط رعد در آسمان و سراشیبی دیده می شوند. و در یک اثر تجسمی برای نشان دادن تحرک ، پویایی ، خشونت و عدم سکون و ثبات به کار می روند.

د) خطوط منحنی که معمولاً در طبیعت به شکل تپه ماهور، انتشار امواج، پست و بلندی زمین و حرکت بعضی از جانوران دیده می شوند و در یک اثر تجسمی ممکن است برای نمایش دحرکت سیال و مداوم، ملایمت و ملاطفت به کار گرفته شود.

 

حالت خط
خطوط می توانند در مسیر حرکت خود دارای شرایط زیر باشند :
1 – ضخیم یا نازک، قوی یا ضعیف ، تیره یا روشن شوند.
2 – به صورت خطوط باریک یا ضخیم یکنواخت باشند.
3 – می توانند در جهت مسیر اصلی خود به صورت بریده بریده و یا متعدد باشند.
4 – می توانند در جهت مسیر اصلی خود به شکل زیگزاگ، شکسته و یا موجی در می آیند.
5 – می توانند به صورت منظم و یا نامنظم در مسیر اصلی حرکت خود تغییر جهت دهند.

کاربرد خط
خط عنصر اصلی طراحی است. ترسیم خطوط پیرامونی یک شکل می تواند تصویر اشیا را به نمایش بگذارد. تراکم و انبساط هاشورها حجم و سایه روشن را نشان می دهد. با ضخیم و نازک کردن خط در طراحی، قسمت های سایه دار مشخص می شوند و حالت خطوط جنسیت و بافت اشیا را از لحاظ نرمی، سختی و استحکام مشخص می کند.
در آثار نقاشان طبیعت گرا که شکل های اشیا به دقت ترسیم می شوند، وجود خط به عنوان پایه ی اصلی طرح قابل مشاهده است در نقاشی ایرانی خط همواره جایگاهی پراهمیت دارد. خط همچنین در رشته های دیگر هنر تجسمی نقش متناسب خود را در شکل دهی به اثر بازی می کند. در هنر گرافیک استفاده از خط کاربردهای متنوعی را در طراحی نشانه، در طراحی و ساخت اعلان، تصویرسازی و صفحه آرایی دارد. همچنان که در طراحی لباس، نقشه کشی، طراحی صنعتی، مجسمه سازی و عکاسی نیز خط همواره پایه اصلی اجرا و ترکیب بصری اثر را به عهده دارد.

 

سطح
شکلی که دارای دو بعد (طول و عرض) باشد سطح نامیده می شود. در طبیعت و در پیرامون ما سطوح به اشکال متنوع وجود دارند. سطح چیزها در طبیعت گاه به صورت هموار و گاه ناهموار و دارای بافت ها نقش های مختلف است.
در هنر تجسمی سطح را به انحای مختلف می توان تجسم بخشید و به وجود آورد، مانند شکل زیر :

سطح ممکن است مستوی باشد مانند یدوار یا کف اتاق، سطح زمین فوتبال یا سطح روی یک کتاب
همچنین سطح ممکن است منحنی باشد مانند سطح یک سقف گنبدی.
همه ی سطح ها از سه شکل هندسی دایره، مربع، مثلث یا ترکیبی از آن ها به وجود می آیند. این شکل ها هر یک خصوصیات قابل مطالعه ای دارند.

دایره : دایره شکل کاملی است که حرکت جاودانه و مداومی را نشان می دهد. همچنین دایره نماد نرمی، لطافت، سیالیت، تکرار، درون گرایی، آرامش روحانی و آسمانی، پاکی و صمیمیت به شمار می آید.
مربع : مربع بر خلاف دایره نماد صلابت، استحکام و سکون است. این شکل مظهر قدرت زمین و مادی و در عین حال از زیباترین اشکال هندسی است.

مثلث : مثلث به واسطه زوایای تندی که دارد سطحی مهاجم و شکلی ستیزنده به نظر می رسد که همواره در حال تحول و پویایی است. بر اساس ترکیب هایی از مثلث می توان ترکیب های ساختاری بسیاری به وجود آورد. استفاده از مثلث و شبکه های مثلثی یک اصل ساختاری در طبیعت و در معماری به شمار می رود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله مانیتورهای LED در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله مانیتورهای LED در pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مانیتورهای LED در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مانیتورهای LED در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله مانیتورهای LED در pdf :

مانیتورهای LED

LED مخفف واژه Diode Light Emitted و به معنای دیود ساطع کننده نوراست.دیودهای ساطع‌کننده نور در واقع جزو خانواده‌ دیودها هستند که دیودها نیز زیر گروه نیمه هادی‌ها به شمار می‌آیند.خاصیتی که LEDها را از سایر نیمه‌‌هادی‌ها متمایز می‌کند این است که با گذرجریان از آنها مقداری انرژی به صورت نور ازآنها ساطع می‌شود.

LEDها تا اواخر دهه گذشته فقط می‌توانستند سه نور آبی، سبز و قرمز تولیدکنند که این موضوع باعث کاربرد محدود آنها بود، اما این اواخر LEDهایی با رنگ آبی وارد بازار شده‌اند که می‌توانند نور سفید با هاله‌ای از رنگ آبی تولید کنند.به همین دلیل درآینده نزدیک می‌توان شاهد استفاده از این تکنولوژی در تولید تلویزیون و مانیتور بود.

کاربردهای LED
LEDها که از دهه‌های گذشته در الکترونیک مورد استفاده قرار می‌گرفتند، عموما برای نمایش خاموش یا روشن بودن نمایشگرها در لوازم مولتی مدیا مورد استفاده قرار گرفتند. اما در‌حال‌حاضر LEDها به نحوی ساخته می‌شوند

که نور را در جهت خاصی متمرکز می‌کنند و به صورت چیپ‌های کوچکی هستند که معمولا داخل یک شیشه گنبدی شکل قرار می‌گیرند و دارای سایز چوب کبریت هستند و به سختی می‌شکنند.

طبق اعلام محمد جمشیدی، یک کارشناس حوزه سخت‌افزار، بزرگ‌ترین مشکل لامپ‌های LED رنگ آن‌ها بود. اما اکنون به آسانی با تغییر در ساختار فیزیکی و مواد تشکیل‌دهنده LED، نور در رنگ‌ها و شدت‌های مختلف و با طول موج مشخص با رنگ کاملا خالص تولید می‌شود.

به عبارتی LEDها فاقد پرتوهای مادون قرمز و فرابنفشی هستند که سایر صنایع روشنایی ایجاد می‌کنند و LEDها به سلامت چشم و محیط آسیب نمی‌رسانند. به گفته این کارشناس، LEDهای سفید قابلیت تولید همه رنگ را داشته و علاوه بر آن از انرژی بسیار کمی در مقایسه با سایر لامپ‌ها و LEDهای قدیمی، برای تولید روشنایی استفاده می‌کنند. به همین دلیل روزبه‌روز استفاده از آن‌ها بیشتر شده است.

به گفته این کارشناس با توجه به مزایای استفاده از لامپ‌های LED پپش‌بینی می‌شود تا کمتر از 5 سال آینده شاهد تحولات عمده‌ای در عرصه محصولات روشنایی و حتی تصویری باشیم.
لامپ‌های‌LED همچنین شماره‌ها را روی ساعت‌های دیجیتالی نشان می‌دهند، اطلاعات را از کنترل تلویزیون می‌فرستند و نور آن‌ها نشان می‌دهد که چه زمانی تلویزیون روشن است.
LEDها همچنین تصاویر را روی تلویزیون‌های پلاسما نشان می‌دهد و با توجه به مصرف پایین و شدت نور بسیار عالی در رنگ‌های مختلف در روشنایی و چراغ‌های خودرو کاربرد وسیعی دارند.

فانوس‌های LED نیز که در چراغ‌های راهنمایی به منظور صرفه‌جویی در مصرف برق و کاهش خطای دید رانندگان قرار گرفته یکی دیگر از کابردهای لامپ‌های LED است.
البته لامپ‌های LED امروزه در لپ‌تاپ‌ها نیز به کار برده می‌شوند و باعث روشنایی و وضوح بیشتر تصویر می‌شوند.
شرکت‌های تولید‌کننده مانیتور نیز در این زمینه اقداماتی کرده‌اند.

نمایشگرهای LED

اگرچه کارشناسان معتقدند استفاده لامپ‌های LED نسبت به لامپ‌های فلورسنت و ; مزایای بیشتری دارد اما به دلایلی هنوز در بخش تولید تلویزیون و مانیتور شرکت‌های تولید‌کننده، محصولات زیادی به بازار عرضه نکرده‌اند.

به‌کارگیری لامپ‌های LED در تولید مانیتور و تلویزیون‌ باعث می‌شود وضوح تصویر حدود 100 برابر بالاتر از LCDهای معمولی شود. اما هنوز استفاده از این لامپ‌ها در مانیتور و تلویزیون‌ چندان رایج نشده است و شرکت سونی در این زمینه تنها یک مدل تلویزیون در سایز پایین‌تر از 27 اینچ وارد بازار کشور ژاپن کرده است.

LED یک تکنولوژی جدید است که هنوز در زمینه مانیتور وارد بازار داخلی نشده است و دلیل این مساله را نیز مشخص نیست.

به دلیل اینکه لامپ‌های LED نمی‌توانند نور سفید خالص تولید کنند استفاده از این تکنولوژی در تولید مانیتور با اختلال روبه‌رو شده است.

عرضه‌کننده مانیتورهای BENQ نیز از عدم استفاده از لامپ‌های LED در تولید مانیتورهای این شرکت خبر داد و گفت: مانیتورهای LED حتی در سطح جهانی نیز در بازار موجود نیستند.

لامپ‌های LED نسبت به لامپ‌های فلورسنت و ; که در تولید مانیتور به کار می‌روند بزرگ‌تر هستند و کاربرد چندانی در تولید مانیتور ندارند.

به گفته وی، از این لامپ‌ها در ساخت تابلوهای تبلیغاتی لامپی که در سطح شهر موجود است استفاده می‌شود و مانیتوری که از لامپ‌های LED در ساخت آنها استفاده شده باشد وجود ندارد.

LED، یک تکنولوژی جدید است که از نظر کارایی تفاوت چندانی با تکنولوژی سابق مانیتورها ندارد و مزیت مهم آن برگشت‌پذیری به چرخه طبیعت است.

اپل به منظور حمایت از محیط‌زیست، قصد دارد از موادی در تولید کالاهای خود استفاده کند که به طبیعت برگشت‌پذیر هستند. به همین منظور به جای استفاده از پلاستیک در تولید محصولاتش از آلومینیوم و تیتانیوم استفاده می‌کند و در تولید مانیتورهایش نیز قصد دارد از لامپ‌های LED استفاده کند.

لپ‌تاپ‌های LED

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   56   57   58   59   60   >>   >