سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله بررسی سیاست ماهوارهای کشورهای آسیایی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی سیاست ماهواره‌ای کشورهای آسیایی در pdf دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی سیاست ماهواره‌ای کشورهای آسیایی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی سیاست ماهواره‌ای کشورهای آسیایی در pdf

چکیده  
عصر فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی  
سیاست گذاری رسانه‌ای در عصر جدید  
وضعیت فعلی ماهواره در کشورهای آسیایی  
جمع بندی و نتیجه‌گیری  
منابع و مأخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بررسی سیاست ماهواره‌ای کشورهای آسیایی در pdf

1 کاستلز م. عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ؛ ج 1: ظهور جامعه شبکه‌ای؛ ترجمه احمد علیقلیان و افشین خاکباز، تهران: طرح نو، 1380

2 کاستلز م. عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ؛ ج 2: قدرت هویت؛ ترجمه حسن چاووشیان، تهران: طرح نو، 1380

3 کاستلز، م؛ عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ؛ ج 3: پایان هزاره؛ ترجمه احمد علیقلیان و افشین خاکباز، تهران: طرح نو، 1380

4 مک کوایل، د؛ مخاطب‌شناسی؛ ترجمه مهدی منتظر قائم، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها، 1380

5 محسنیان راد، مهدی؛ «آنتن‌های ماهواره‌ای در آسیا»؛ مجلس و پژوهش، ش 11، 1373

6 صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، نظرسنجی از مردم تهران درباره ماهواره؛ تهران: واحد سنجش افکار مرکز تحقیقات، 1373

7 واحد سنجش افکار ـ مرکز تحقیقات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، نظرسنجی درباره ماهواره؛ تهران: واحد سنجش افکار مرکز تحقیقات، دی 1373

8 صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران؛ بررسی نگرش مردم نسبت به استفاده از ماهواره؛ مجری: سیروس فخرایی، تهران: واحد سنجش افکار مرکز تحقیقات، 1376

 9 Barber, B. R; “Three scenarios for the future of technology and strong democracy”; Political Science Quarterly, 113(4). 1998, 573-

10. Collins, R; Broadcasting and Audio-Visual policy in the European single Market; London: John Libbey,

11. Cuilenberg, J. V & Slaa, P; “From Media policy Towards a National Communications policy: Broadeninh the Scope”; European Journal of Communication 8 (1), 1993, 149-

12. Dyson, E.; Release 2.1: A Design for living in the digital age; New York; Broadway books,

13. Humphreys, P. J; Mass Media Policy in western Europe; Manchester UK: Manchester University Press,

14. Johnson-Freese, J; “Mixed Prospects for Satellite Communications in the Asia-Pacific Region”; Pacific Telecommunications Review, 22(1), 2001,

15. Karhigesu, R; “Broadcasting deregulation in Asian nations”; Media Culture, & Society, 16(1), 1994, 73-

16. Man Chan, J; “National Responses and Accessibility to STAR TV in Asia”; Journal of Communication 44(3), 1994, 112-

17. McQuil, D; Mass Communication Theory; 3rd ed, London: sage,
18. Negroponte, N; Being Digital; New York: Knopf,

19. Nickelson, R; “Satellite Systems for the Next Decade”; Pacific Telecommunications Review, 22(1), 2001, 39-

20. Pristua, R. H; Policy Research; in Roger Wimmer & R. J. Domick (eds). Mass Media Research, Belmont, Calif: Wadsworth Publishing,
21. Rheingold, H; The Virtual Community: Homesteading on the Electronic Frontier; Reading, Mass: Addison-Wesley,
22. Siune, K. & McQuail, D.; Media policy in transition; in Denis McQu & K Siune (eds) New Media Politics: Comparative Perspectives in estern Europe, London: Sage,

23. Slack, E; A Brief History of Satellite Communications, Pacific Telecommunications Review, 22(1), 2001, 7-

24. UNESCO; World Communications Report: The Media and challenges the new technologies; Paris: UNESCO,

25. UNESCO; World Communication & Information Report; Raris: UNESCO,

26. Wilheim, A. G: Democracy in the Digital Age: Challenges to political life in cyberspace; New York: Routledge,

27. Williams, F; Technology and communication Bahavior; Belmont, Wadsworth,

 

چکیده

این نوشته در پی آن است با شرح ویژگی‌های عصر فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی و تغییرات ایجاد‌شده در مفهوم سیاست رسانه‌ای، وضعیت فعلی ماهواره‌ای پخش مستقیم تلویزیونی در ایران و سیاست ممنوعیت آن را نقد و بررسی کند. تجربه کشورهای آسیایی نشان می‌دهد بسیاری از این کشورها، چه آن‌ها که سیاست ممنوعیت را اعلام داشته‌اند چه سیاست آزادی را پیشه کرده‌اند، در اصل به عنوان محوری‌ترین جزء سیاست خود بهره‌وری مناسب از محتوا و کانال‌های مطلوب را مدنظر داشته‌اند. در حال حاضر، اغلب کشورهای آسیایی به نحوی از انحا از برنامه‌های کانال‌های خارجی برای جبران نقصان رسانه‌های داخلی و جلب مجدد مخاطبان به خدمات کنترل‌شده بهره می‌گیرند. هرچند حجم، نوع محتوا، زبان پخش، میزان و نحوه اعمال نظارت محتوایی (سانسور) و نیز تعداد و نوع مالکیت و مدیریت سازمان‌های مربوطه و یا حتی روش توزیع و پخش در بین کشورهای مختلف تفاوت بسیاری دارد، اما همه این فعالیت‌ها یک هدف را پی می‌گیرد و آن اعمال کنترل ملی (مبتنی بر ملاحظات سیاسی و فرهنگی و بخصوص حساسیت‌های مذهبی، نژادی و زبانی) بر مصرف رسانه‌ای شهروندان است. چنین به نظر می‌رسد، ارائه حجم و تنوع مطلوب کانال‌های تلویزیونی به مردم عامل بسیار مهمی در موفقیت سیاست ماهواره‌ای کشورها باشد؛ خواه این سیاست موجد ممنوعیت ماهواره‌ها در ایران با گذشت حدود هشت سال هنوز حل نشده است و مسئولان، سیاستمداران، احزاب و مردم به طور مکرر وضعیت فعلی را به نوعی مورد نقد قرار می‌دهند و تمایل به بهبود و اصلاح آن را مطرح می‌کنند. در واقع، علت اصلی وضعیت نابسامان موجود را باید در عدم اجرای کامل مفاد قانون «ممنوعیت به کارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره» مصوب سال 1373 و به ویژه مواد 4، 5 و 10 آن (بالاخص ماده 5) جستجو کرد و نه در اصل استراتژی ممنوعیت قانونی دسترسی نامحدود به تجهیزات ماهواره‌ای، عدم بهره‌برداری از برنامه‌های مطلوب کانال‌های ماهواره‌ای برای جلب رضایت مردم و کاستن از تمایل آن‌ها به سوی آسمان پر از ماهواره و ماهواره‌های پر از مخاطره، امکان اجرایی شدن قانون ممنوعیت را به شدت تقلیل داده است

بررسی تجارب سایر کشورهای آسیایی درس‌های بسیاری برای ایران دارد. این تجارب نشان می‌دهد که می‌توان با حفظ حساسیت‌های فرهنگی و سیاسی از برنامه‌های ماهواره‌ای موجود بهره برد. البته ویژگی‌های خاص فرهنگی و اقتصادی ایران ملاحظات بسیاری را مطرح می‌کند که به عنوان نمونه در چهار ملاحظه اثرگذار در طراحی هر روش ممکن برای بهره‌وری از ماهواره در ایران، بحث شده است

عصر فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی

جهان از اوایل دهه 1980 میلادی به تدریج وارد عصر نوینی شده است. امروزه، براساس اعتقاد بسیاری از دانشمندان حوزه‌های مختلف علوم‌اجتماعی، عرصه‌های زندگی اجتماعی آن‌چنان دگرگون‌شده که فهم و درک چیستی آن با مفاهیم و نظریه‌های قدیم عملی نیست. عصر نوین معمولاً با اصلاحات نظری جدیدی توصیف و تبیین می‌شود: جهانی شدن، عصر (انفجار) اطلاعات، عصر رسانه‌ها، جامعه اطلاعاتی و جامعه شبکه‌ای برخی از این مفاهیم‌اند. البته، نظریه‌پردازی‌های مربوط به چیستی و چرایی جهان معاصر به این مفاهیم محدود نمی‌شوند. گذشته از این، نظریه‌های موجود از نظر نوع رویکرد، سطح تحلیل و پیش‌بینی روندهای آتی آن‌چنان تفاوت‌های ژرفی دارند که تنها وجه مشترک بین آن‌ها به کارگیری عبارات مشابه است نه برداشت‌های یکسان از آن‌ها
با این حال، مرور ادبیات موجود نشان می‌دهد یک عامل خاص در تمام نظریه‌پردازی‌های مربوط به جهان معاصر حضوری مؤثر دارد. هرچند میزان اثرگذاری آن در الگوهایی متفاوت ــ از تک‌عاملی جبرگرایانه تا چند عاملی نسبیت گرایانه ــ مورد تحلیل و توجه قرار می‌گیرد. این عامل فراگیر و اثرگذار، فناوری‌های جدید اطلاعاتی و ارتباطی (ICTs- Information and Communication Technologies) است که توسط شرکت‌های بزرگ بین‌المللی یا وابسته به دولت‌ها توسعه یافته و، در مدتی، بسیار کوتاه، به کالاهایی ضروری و شخصی تبدیل شده‌اند

. (در این خصوص، مثلاً نک: Williams-1987: UNESCO 1997, 1999))

فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی ICTs مجموعه وسیع و متنوعی از فناوری‌ها هستند که برای برقراری ارتباط بین انسان‌ها (ارسال و دریافت انواع پیام‌های کلامی، صوتی و تصویری) و نیز برای تولید، انتشار، نگهداری و بازیابی اطلاعات به کار می‌روند. ICTs ترکیبی از سخت‌افزار، نرم‌افزار، رسانه‌ها و حتی سیستم‌های توزیع و پخش اطلاعات و محتوا را شامل می‌شوند. این فناوری‌ها پیشینه‌ای طولانی دارند اما ظهور و رواج بسیار سریع کامپیوترهای شخصی، ویدئو، ماهواره‌های ارتباطی (پخش مستقیم)، اینترنت و نظایر آن‌ها در طول دو دهه گذشته موجب شد تا ICTs به عنوان عامل اصلی دنیای جدید معرفی شود

ترکیب مدارهای کامپیوتری با پایانه‌های ارتباطی به دیجیتالی و مینیاتوری شدن این فناوری‌ها انجامیده و این، به نوبه خود، باعث افزایش ظرفیت و سرعت تولید، نگهداری، بازیابی و ارسال و دریافت اطلاعات و محتوا و نیز ادغام رسانه‌های قدیمی در یکدیگر و ترکیب کانال‌های ارتباطی نوشتاری، صوتی و تصویری شده است. در شرایط کنونی، صنایع جهانی سخت‌افزار و نرم‌افزار ارتباطی و رسانه‌ای در سایه تغییر جهانی سیاست‌ها (نظیر خصوصی‌سازی و مقررات‌زدایی) به گسترش جغرافیایی بازارهای تولیدات خود می‌پردازند. این شرکت‌ها با اتصال دستگاه‌های ارسال و دریافت به یکدیگر، جوامع و کل جهان را به شبکه‌هایی فرامرزی و درهم تنیده از تولیدکنندگان، توزیع‌کنندگان و مصرف‌کنندگان تبدیل می‌کنند. در نتیجه تغییرات فوق، افراد و اجتماعات واقع در اقصی نقاط دنیا امکان دسترسی به حجم نامحدودی از اطلاعات و محتواها را به دست می‌آورند. (نک: کاستلز 1380، 3 ج؛ مک کوایل 1380)

البته، نوآوری در عرصه ICTs به پایان نرسیده است و دوران معاصر هنوز در مرحله سیالیت و شدن قرار دارد. در نتیجه، احساسات انسانی (اعم از امیدواری یا یأس) در نظریه‌پردازی‌ها و سناریو‌سازی‌های علمی نیز حضوری اثرگذار دارند. همچون هر نوآوری بنیادین فکری یا فنی دیگر در طول تاریخ بشر، نگرش‌های جاری به ICTs را می‌توان بر روی طیفی قرار داد که از خوش‌بینی تا واقع‌گرایی و همچنین تا بدبینی نوسان دارد. برخی از نظریه‌پردازان ICTs را عامل ایجاد یک یوتوپیای دیجیتالی (Digital utopia) می‌دانند که در آن تمام انواع سرکوب استعدادهای انسانی و آزادی‌خواهی مجازی به تقویت دمکراسی واقعی منجر می‌شود. (در این خصوص، به عنوان نمونه، نک:Negroponte -1995; Dyson -1997; Wilhelm -2000)) در سوی دیگر، برخی بر این باورند که این فناوری‌ها امکان نظارت و کنترل صاحبان قدرت (در سطح ملی و جهانی) بر اعمال و حتی افکار و باورهای مردم و ملت‌ها را افزایش می‌دهند و کابوس جامعه وحشت و دیستوپیایی (Dystopian) را در قالب کامل‌ترین نظام سلطه‌گر متجلی می‌کنند. (مثلاً نک: Barber, -1998) گروه نخست در شوق جامعه آزاد و برابر و انسان فرهیخته و متعالی‌اند و گروه دوم در بیم جامعه در بند و ناعادلانه و انسان سرگشته و نازل

همان‌گونه که کاستلز (آ 1380) معتقد است، هر دو گروه خوش‌بین و بدبین در مورد قابلیت‌ها و اثرات ICTs در دام جبرگرایی فنی قرار دارند و بر این باور بنیادین اصرار دارند که فناوری به تنهایی عامل و علت اصلی تغییرات به وجود آمده است. در حالی که ICTs و، به طور کلی، همه فناوری‌ها خود محصول نیروهای اجتماعی و جهانی‌اند و کاربرد و آثار نهایی آن‌ها با تعامل دیالکتیکی با نیروهای اجتماعی و عواملی نظیر فرهنگ، نظام حقوقی، نظام اقتصادی و ; و نیز اراده و آگاهی افراد و سازمان‌ها (و حکومت‌ها به عنوان گسترده‌ترین و قدرتمندترین ساختار جوامع) تعیین می‌شود. به عبارت دیگر، جبر فناوری با اراده فردی و جمعی انسان‌ها کنترل، مهار و هدایت می‌شود
در شرایط جاری، سازمان‌های متولی امور و فعالیت‌های مربوط به عرصه‌های سیاست، فرهنگ، اقتصاد و ; برای حفظ دلیل وجودی خود و توفیق در انجام وظایفشان ناچار از ایجاد تغییر در رویکردهای مرسوم و، سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی متناسب با شرایط، ضرورت‌ها و واقعیت‌های نوین‌اند. آن‌چه در دوران معاصر حایز کمال اهمیت است همانا درک کامل قابلیت‌ها و شرایط عینی جامعه و جهان پیش‌رو، و تلاش برای ایجاد مطلوب‌ترین ترکیب از مزایا و مضرات جبری و محتمل مترقب بر فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطی است. به عبارت دیگر، تلاش برای افزایش مزایای مورد انتظار و کاستن مخاطرات ناشی از ICTs برای افراد و کلیت جامعه (از نظر فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره) اساس و هدف سیاست‌گذاری ارتباطی و رسانه‌ای را تشکیل می‌دهد. بخش بعدی این نوشتار، به طور بسیار خلاصه، مفهوم سیاست‌گذاری و قانون‌گذاری رسانه‌ای و پدیده‌های معاصر مرتبط با آن را به بحث می‌گذارد

سیاستگذاری رسانه‌ای در عصر جدید

پیشرت‌های فنی به‌وجود آمده در فناوری‌های جدید اطلاعاتی و ارتباطی باعث ایجاد امکان ارسال و دریافت پیام‌ها و محتواها از فواصل دوردست و کوچک‌تر و ساده‌تر شدن مداوم فناوری‌های دریافت و مصرف شده است. ترکیب این ویژگی‌ها با تغییرات سیاسی (نظیر خصوصی‌سازی و مقررات‌زدایی) در سطوح ملی و بین‌المللی یک نتیجه بسیار جدی برای سیاست‌های رسانه‌ای دولت‌های ملی و کشورها داشته است: امروزه حکومت‌ها در سیاست‌گذاری رسانه‌ای جایگاه انحصاری خود را از دست داده‌اند و ناگزیرند سیاست‌گذاری را با توجه به نقش و جایگاه بازیگران بی‌شمار داخلی و خارجی انجام دهند

سیاست رسانه‌ای و ارتباطاتی، بخشی از سیاست عمومی(Public Policy) است که بایدها و نبایدها و نحوه تخصیص منابع در حوزه رسانه‌ها و ارتباطات (مالکیت، سازمان، قانونگذاری، محتوا، توزیع، دسترسی، و مسائل مشابه) را هدایت می‌کند. (مثلاً، نک:Man Chan -1994; Siune & McQuail -1986 ; Pristua -1993)) اما تکثر فناوری‌های رسانه‌ای (بخشی از منابع) و بین‌المللی شدن پخش محتواهای رسانه‌ای موجب ظهور گروه‌ها و سازمان‌های ذی‌ربط و ذی‌نفع نوین در درون و خارج از مرزهای ملی حاکمیت‌ها شده است. این بازیگران به گونه‌ای آشکار و نهان‌خواهان اثرگذاری در سیاست‌گذاری‌های اتخاذ شده کاملاً امکان تمهید راه‌های جایگزین (خواه قانونی یا غیر آن) برای تضمین خواسته‌ها و منافع خویش را دارند. به طور مشخص، خواسته‌های توده‌های وسیعی از مردم در خصوص محتواهای خبری و تفریحی رسانه‌های جمعی از یک سو، و منافع اقتصادی و سیاسی سازمان‌های رسانه‌ای مستقل یا وابسته به سایر حکومت‌ها از سوی دیگر، می‌توانند در مقام تلاقی برآیند و مانند یک قیچی سیاست‌های صرفاً مبتنی بر محدودیت و ممنوعیت را غیر قابل اجرا سازند. در نتیجه، سیاستگذاری ملی رسانه‌ای، در مقایسه با دهه‌های گذشته،نیاز به توجه جدی‌تر به خواسته‌های رسانه‌ای مردم و گروه‌های مختلف آن‌ها دارد و، از سوی دیگر، عرصه سیاست‌گذاری را باید به فعالیت‌های اقتصادی و حقوقی مرتبط در درون سازمان‌های جهانی توسعه دهد. [در خصوص سیاست‌ها و قوانین بین‌المللی ماهواره، سازمان‌های زیر نقش مهمی برعهده دارند

اتحادیه بین‌المللی مخابرات (ITU)؛ کمیته ماورای جو سازمان ملل (UNOSC)؛ سازمان جهانی حقوق معنوی (WIPO)؛ کنفرانس جهانی مدیریت رادیویی (WARC)؛ یونسکو؛ و سازمان ملل ــ اجلاس عمومی.] تغییر نخست معمولاً با سیاست تکثر رسانه‌ای پیگیری می‌شود، در حالی که تغییر دوم مستلزم مشارکت فعالانه‌تر در عرصه سیاست‌گذاری بین‌المللی است. [براساس این ضرورت وزارت پست و تلگراف و تلفن و نیز سازمان صدا و سیما فعالیت‌های وسیعی در سازمان‌ها و کنفرانس‌های جهانی داشته‌اند. سازمان صدا و سیما از پاییز سال 1376 یک گروه مطالعات حقوقی را مسئول مطالعه حقوق بین‌الملل مربوط به پخش مستقیم ماهواره‌ای کرده است. تا به حال دو جلد گزارش از این گروه با عناوین حقوق بین‌الملل و پخش مستقیم برنامه‌های ماهواره‌ای و چالش‌های حقوقی پخش مستقیم برنامه‌های ماهواره‌ای در نظام ملی و بین‌المللی از سوی انتشارات سروش، (هر دو در سال 1380)، منتشر شده است.]تغییر شایان توجه دیگری که در مفهوم سیاست رسانه‌ای و ارتباطی به وقوع پیوسته به ادغام عرصه‌ها و فناوری‌های سابقاً قابل تفکیک (ارتباطی و رسانه‌ای، اطلاعاتی، مخابراتی) در یکدیگر است. امروزه، مرز بین فناوری‌های رسانه‌ای و ارتباطات راه دور در حال محو شدن است و، در نتیجه، سیاستگذاری باید جامع‌نگرانه و با در نظر گرفتن عناصر سیاسی و فرهنگی و اقتصادی در محیط فنی حاصل از ادغام و همگرایی سیستم‌های فناورانه متعدد انجام گیرد. (نک: Guilenburg & Slaa -1993)

با توجه به تغییرات فوق، برخی از دانشمندان بر آن‌اند که در شرایط جاری سیاست عمومی و، به ویژه، سیاست ارتباطی و رسانه‌ای را باید به مثابه تلاش برای ایجاد تعادل معقول بین نیروهای تغییرگرا و نیروهای محافظت‌گرا تعریف کرد. (نک: McQuail -1994; Collins; Pristua -1993) این رویکرد، در درون پژوهش‌های آکادمیک در حوزه سیاست‌های ارتباطی و رسانه‌ای، سؤال‌های بسیاری را مطرح کرده که پاسخگویی به آن پیش‌نیاز اقدام عملی برای سیاست‌گذاری یا تغییر سیاست‌های جاری است. نحوه عمل برای توسعه یا ممانعت از گسترش فناوری‌های نوین ارتباطی و اطلاعاتی، نقطه تعادل مطلوب بین بخش خصوصی و عمومی در مالکیت و اداره سازمان‌ها و محتوا، میزان توجه به تکثر رسانه‌ای و محتوایی یا شیوه مناسب برای تداوم الگوهای انحصارگرایی، میزان و شیوه مناسب برای قانونگذاری یا مقررات‌زدایی و امثال این‌ها از جمله پرسش‌های پایه‌ای حوزه سیاست‌گذاری رسانه‌ای و ارتباطی است

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله برنامه ریزی درسی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله برنامه ریزی درسی در pdf دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله برنامه ریزی درسی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله برنامه ریزی درسی در pdf

چکیده  
مقدمه :  
مفهوم کیفیت :  
ارزشیابی کیفیت درونی برنامه درسی :  
ارزشیابی کیفیت بیرونی برنامه درسی  
اهداف وسؤال های پژوهش  
روش شناسی پژوهش  
یافته های اصلی  
توصیف ویژگی های آموزدنی ها  
بررسی سطح کیفیت بیرونی برنامه های درسی رشته آموزش بزرگسالان  
یافته ها با تمرکز بر سؤال های پژوهش :  
تحلیل یافته های سؤال های باز :  
بحث ونتیجه گیری  
منابع :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله برنامه ریزی درسی در pdf

آقازاده ، محرم و اهدیان ، محمد (1377) ، فرآیند برنامه ریزی درسی ، تهران : آییژ
لوی ، الف( 1378) ، برنامه ریزی درسی مدارسی ، ترجمه فریده مشایخ ، تهران : انتشارات مدرسه
ملکی ، حسن ( 1377) ، سازمان دهی محتوای برنامه ی درسی ، تهران : انتشارات مدرسه
ملکی ، حسن ( 1382) برنامه ریزی درسی ، تهران : انتشارات مدرسه
فتحی و اجارگاه ، کوروش (1377) . اصول برنامه ریزی درسی ، تهران : ایران زمین
مهر محمدی ، محمود ( 1382) ، برنامه درسی : نظرگاه ها ، رویکردها و چشم اندازه ها

    7AKKer,J . J.H Van den(2003).Curriculum Perspectives: An Introduction .In j. Van den AKKer ,w. Kuiper  and U. Hameyer (Eds.) Curriculum Landscapes and trends. Dordrecht: Kluwer Academic Publishers

8.Barrow , R and Milburn, G(1990)A Critical Dictionary of Educational Concepts .Harvester Publishing Company

9.Eash, M.J(1991)Curriculum Components .In :International Encyclopedia of Curriculum, Edited by A .Lewy. Pergamon Press

10.Harrey s and Green ,P(1993)Quality Control in Higher Education, Journal of Higher Education Review. V. l 12, No

 11Kirkpatrick , D (1996)Evaluating training programs: The four levels . New Your Barrett Publishing Company .  lsowell , E.W (1997)Curriculum: An Integrative Introduction: New York : Prentice Hall

12.klein M. F(1981)A Conceptual Framework for Curriculum Decision Making . In the Politics of Curriculum Decision Making M.F .Klein (Ed.)

13.Mcpherson , I(2000) Stakeholder in Curriculum Development Process. Journal of Curriculum Perspectives . Australian Curriculum Studies Association (ACSA)

14.Melrose , M(1998) Exploring Paradigms of Curriculum Evaluation and Concept of Quality .Journal of Quality in Higher Education V. 24 .No

15.Mestenhouser, J. A and Ellinngboe, B.J (1998)Reforming the Higher Education Curriculum . The American Council on in  Higher and Orya  Press , Arizona

16.Middlehurst , R and wood house, D(1996)Coherent Systems for External Quality Assurance . Quality in  Higher Education : Theory and practice .1,

17. Nikolas, D(2001)Participatory Evaluation .Journal of Consumer Sciences 43(3). E

18.CD (2000) Quality and Internationalization in  Higher Education . organization  For Economic Co-operation and Development ,Paris : France

19. Quality Assurance Association(2003) Quality Assurance :A New Approach: Journal of Higher Education Review. No

20.Ryan , J . W (1994)  Developments in Adult Education. Paper Presented at First Seminar on  Adult Education. Tehran .I.R.IRAN. 21.Spector. P.A Conducting Quality Assurance in Education. Journal of . organizational Psychology. 28(1)

22.Taba, H(1962) Curriculum Development :Theory and Practice . New York : Harcourt, Brace  & world

23.Tyler , R.(1949)Basic Principles of Curriculum and Instruction. Cage , IL: University of  Chicago Press

24.Walker , D (1995)Fundamentals of Curriculum. San Diego : Harcourt, Brace , Jovanovich

25.Wiles. J and Bondi , J(1989) Curriculum Development: A guide to practice . Columbus, oH : Charles Merrill

International                                   26Woodhouse, D(1999) Quality Assurance  ,

 Trends , Preoccupations and features. Assessment and Evaluation in Higher Education.(1)

چکیده

هدف اصلی از انجام این تحقیق ارزشیابی کیفیت درونی و بیرونی برنامه های درسی رشته های آموزش بزرگسالان بوده است . از بعد درونی ، کیفیت برنامه درسی رشته آموزش بزرگسالان ، با توجه به عناصر نه گانه ی فرانسیس کلیان مورد بررسی قرار گرفته است . از بعد بیرونی نیز اینکه برنامه درسی آموزش بزرگسالان تا چه اندازه پاسخ گوی نیازهای مشتریان است ، مورد توجه بوده است

برای دست یابی به هدف پژوهش دو مسئله مطرح شد

1-میزان مطلوبیت برنامه ی درسی رشته ی آموزش بزرگسالان ، با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی چه قدر است ؟

2-رشته آموزشی بزرگسالان تا چه اندازه پاسخ گوی نیازهای مشتریان ( سازمان ها و نهادها ) است ؟

این پژوهش از نوع پژوهشهای توصیفی – پیمایشی است . بری جمع آوری اطلاع از ابزار اندازه گیری پرسش نامه استفاده شده است جامعه آماری پژوهش شامل موارد زیر است

*دانش اموختگان و دانشجویان رشته ی آموزش بزرگسالان که در دانشگاه شهید بهشتی تهران از سال 1373 تا سال 1382 به تحصیل پرداخته اند

*استادانی که دروس گوناگون را در رشته آموزش بزرگسالان تدریس کرده اند

*مدیران سازمان هایی که دانش آموختگان رشته آموزش بزرگسالان د رآنها مشغول فعالیت بوده اند

*دانشجویان رشته کارشناسی ارشد آموزش بزرگسالان در سال

برای انتخاب نمونه آماری از جدول مرگان استفاده شد . برای تجزیه و تحلیل اطلاعات پرسشنامه ای از روش های آماری فراوانی ، درصد ، درصد تراکمی ، میانه ، میانگین وزنی ، انحراف معیار در آمار توصیفی و آزمون های ناپارامتریک ( آزمون t برای گروه های مستقل ، آزمون لون برای برابری واریانس ها ، آزمون همبستگی ) و آزمونها ناپارامتریک ( آزمون یومن ویتنی ، آزمون فریدمن ) در آمار استنباتی بهره گیری شد برای اجرای آزمونهای مطرح شده ، از نرم افزار آماری Spss استفاده شد

یافته ها نشان داد که کیفیت برنامه درسی رشته آموزش بزرگسالان ، با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی در سطح متوسط است . دانشجویان و مدرسان پیشنهاد حذف بعضی دروس و افزایش دروس جدید دیگر مرتبط با رشته ی تحصیلی آموزش بزرگسالان را دادند که در متن به تفصیل به آنها اشاره شده است . همچنین رضایت مطلوب از سوی سازمان استخدام کننده ی فارق تحصیلان و خود دانش آموختگان در زمینه برنامه های آموزش بزرگسالان وجود دارد . براساس داده های جمع آوری شده ، فارغ تحصیلان آموزش بزرگسالان از لحاظ دانش و نگرش در وضعیت بسیار خوبی هستند اما از نظر مهارت و توانایی های عملی ، با مشکلاتی مواجه اند

مقدمه

بدون تردید ، برنامه های درسی در دانشگاه و مؤسسات آموزش عالی ، در توفیق یا شکست این مؤسسات ، نقش کلیدی و بسیار تعیین کننده ای ایفا می کنند . به عبارت روش تر ، برنامه های درسی آینه ی تمام نمای میزان پیشرفت و انعکاسی از پاسخ گو بودن دانشگاه ها به نیاز های در حال تغییر جامعه هستند . با عنایت به نو آوری ها و تغییرات شگرفی که در عرصه های گوناگون در حال وقوع است ، رسالت مستند سازی یافته ها و نشر و ترویج آنها در قالب برنامه های درسی سازمان یافته و مدرن ، به عهده ی دانشگاه هاست

متأسفانه به رفم اهمیت برنامه های درسی در مؤسسات آموزش عالی ، میزان توجه به آنها کافی نیست و حتی تلاش و همت لازم برای بررسی ، ارزشیابی ، اصلاح و تغییر آنها در دستور کار فرار نگرفته است ( 1997 Stark, )

ضرورت توجه به برنامه های درسی در دانشگاه ، محققان را بر آن داشت تا یکی از رشته های جدید دانشگاهی در ایران از زوایا و ابعاد متفاوتی مورد بررسی قرار دهند . در این زمینه در میان رشته های گوناگون حوزه تعلیم و تربیت در ایران ، آموزش بزرگسالان رشته ای نوپاست  که در وضعیت موجود کشور ، اهمیت و حساسیت فراوانی دارد . از این رو ، به سازی و نیز توسعه ی این رشته ، مستلزم ارزشیابی کیفیت آن از ابعاد متفاوت است

در این مقاله ، ابتدا مفاهیم و ابعاد نظری موضوع مورد بحث قرار می گیرد . سپس ضمن معرفی چارچوب و روش شناسی تحقیق ، نتایج و یافته های مهم عرضه می شود

مفهوم کیفیت

امروزه در بسیاری از کشورهای جهان ، دولتها با این باور که داشتند افراد تحصیل کرده ای ماهر موفقیت کامیابی جوامع نقش دارد بخش زیادی از بودجه های دولتی را صرف آموزش عالی می کنند تا از این ره گذر ، جوانان و نیروی فعال خود را به دانش و صلاحیت های ضروری مجهز کنند ( OECD,2000.P2 ) با این همه ، در کنار افزایش بودجه برای دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی این نگرانی نیز در نزد دولت مردان درحال فزونی است که کیفیت عملکرد این مؤسسات در چه وضعیتی است . این نگرانی بیشتر حول محور سه مسئله اصلی متمرکز است

1- آیا دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی برای تربیت نیروی انسانی و مورد نیاز جامعه ، از برنامه ریزی و سازمان دهی مناسبی برخورد دارند ( آیا دارای هدفهای درست و مناسب هستند ) ؟

2- آیا پول و منابع در دسترس آنان به درستی هزینه می شود ( منظور این است که این مؤسسات از کارایی لازم برخورد دارند)؟

3- آیا مؤسسات آموزش عالی ، دانش آموختگان مطلوب و مورد نیاز را تربیت می کنند (این دانش آموختگان ، اثر بخشی لازم برخورد دارند ) ؟ ( Woodhouse .1999,348)

این دل مشغولی ها به برداشت ها و تفسیر های جدید از مفهوم کیفیت منتجر شده است . به طور کلی ، از دیر باز واژه ی کیفیت با مفاهیمی چون عملکرد های عالی یا برجسته همراه بوده است . در زمینه ی مفهوم کیفیت در آموزش عالی و سیر تحول و تکامل آن ، آثار متعددی چاپ ومنشر شده است (Harvey and green,1993) اما آنچه امروزه  بسیاری از صاحب نظران از آن مثابه تعریفی نسبتاً جامع تر از مفهوم کیفیت نام می برند ، عبارت است از تناسب با هدف یا منظور (Woodhouse, Middle Hvrst & 1996   Mesten hauser and Ellingboe ,1988 OCED, 2000  ) این ارم به مؤسسات آموزش عالی امکان می دهد مقاصد خود را در قالب اهداف و مأموریت های ویژه بیان دارند و کیفیت آن ها نیز با عنایت به میزان دستیابی به این اهداف و مأموریت ها به تصویر کشیده شود ( QAA. 2003 )

فعالیت های انجام شده در زمینه ی تبیین مفهوم کیفیت در مؤسسات گوناگون به تمیز بین دو بعد با نوع متفاوت از آن منجر شده است که از آن ها با عنوان ارزشیابی کیفیت درونی[1] (IQE ) و ارزشیابی کیفیت برونی [2]( EQE ) نام برده می شود . منظور از ارزشیابی کیفیت درونی ، بررسی مطلوبیت و وضعیت عناصر و مؤلفه های نظام آموزشی در جهت تحقیق اهداف مفروض و معین و درعین حال منظور از ارزشیابی کیفیت بیرونی ، میزان دستیابی به هدفهای معین با توجه به منابع ( انسانی ، مادی و مالی ) در دسترس برای مؤسسات آموزش عالی است (OCED, 2000 ) . به عبارت روشن تر ، میزان رضایت مندی استفاده کننده از محصولات در وجهه درونی ، بیانگر مطلوبیت عناصر نظام آموزشی برای استفاده کنندگان درونی و نیز رضایت مندی و مقبولیت محصول نظام آموزشی برای استفاده کنندگان بیرونی یا نهایی است

با عنایت به این تمایز مفهومی ، می توان برای برنامه های درسی دانشگاهی نیز در زمینه ی ارزشیابی کیفیت ، دو بعد یا جنبه مهم متصور شد : ارزشیابی کیفیت درونی با عنایت به مطلوبیت و تناسب عناصر گوناگون برنامه درسی و نیز ارزشیابی کیفیت بیرونی با توجه به میزان اثر بخشی این برنامه ها در زمینه ی محصول یا تولیدات برنامه ی درسی . این تمایز ، که از آن با عنوان ارزشیابی فرآیند برنامه ی درسی[3] و ارزشیابی محصول برنامه ی درسی[4] نیز نام برده شده است (Sowell , 1997 ) در ادبیات برنامه ی درسی ، سابقه ی دیرینه ای دارد . منظور از ارزشیابی فرآیند برنامه درسی ، بررسی روش هایی برای ارزشیابی طراحی ، استفاده و ارزشیابی از برنامه ی درسی است . منظور ارزشیابی طراحی برنامه ی درسی بررسی کیفیت مجموعه ای از تلاش ها برای تدوین برنامه های درسی و در برگیرنده ی تصمیماتی است که به طرح برنامه ی درسی منجر می شود . استفاده از برنامه ی درسی ، به بوته ی عمل گذاشتن برنامه ی درسی و ارزشیابی نیز به فرآیند های بهبود بخشیدن برنامه ی درسی مدارس مربوط است . این تلاش ها برای ارزشیابی کیفیت درونی برنامه ی درسی ، حول محور عناصر و مؤلفه های برنامه ی درسی متمرکز است (Barrow  & Milburn,1995) در مقابل ، محصولات برنامه ی درسی بیانگر نتایج و پی آمدهای حاصل از فرایند برنامه درسی است که امکان دارد به بررسی محصولات محدود و کوتاه مدت یا آثار ونتایج بلند مدت ( به معنای ویژگی ها و خصوصات فارغ التحصیلان ورضایت مندی استخدام کنندگان از آن ها ) محدود شود (Barrow  & Milburn,1995.89) اینک به شرح هریک از این ابعاد در بررسی کیفیت برنامه های درسی دانشگاهی می پردازیم

ارزشیابی کیفیت درونی برنامه درسی

برای ارزشیابی کیفیت درونی برنامه درسی ، چالش های مهمی وجود دارد که دربین آنها تعیین عناصر برنامه ی درسی چالش های مهمی وجود دارد که دربین آنها تعیین عناصر برنامه ی درسی و نیز ایجاد تعادل[5] وانسجام[6] در بین آنها از مهم ترین موارد محسوب می شود . در خصوص این که عناصربرنامه ی درسی کدام اند تا بر مبنای آن بتوان میزان تعادل میان عناصر و تناسب آنها را با انتظارات و آنچه که مطلوب است ، مشخص کرد دیدگاههای متفاوتی عرضه شده است . برای مثال دکرواکر[7] تعریفی از برنامه درسی ارائه می دهد که درآن عملاً تنها به عنصر یعنی هدف ها ، محتوا و سازمان دهی محتوای یادگیری اشاره شده است (walker 1995) به همین ترتیب ، دیدگاههایی متقدمان بویژه رالف تایلر مطرح کرده اند ، چهار عنصر هدف ، محتوا ، روش و ارزشیابی را پیشنهاد می کند (Tyler. 1949 ) با وجود این ، برای درک بهتر کیفیت درونی برنامه های درسی ، بهتر است فهرستی جامع تر از مؤلفه های برنامه درسی ، را مورد توجه قرار دهیم

«هیادا تابا »[8] اندیشمند دیگر حوزه ی برنامه درسی ، عناصر چهار گانه تایلر را به هفت عنصر نیازها، هدفها ، محتوا ، سازمان دهی محتوا ، تجربیات یادگیری ، سازمان دهی تجربیات یادگیری و ارزشیابی گسترش داد (Taba , 1962). « فیرسین »[9]با تأسی از رویکرد عملی و نیز شرح و بسط الگوی تابا ، عناصر برنامه درسی را در قالب یک فاریند 11 مرحله ای با عنوان شناسایی مسئله تشخیص مسئله جست وجوی راه حل های گونگون ، انتخاب بهترین راه حل ، تصویب راه حل ، هدایت و ارهنمایی کار کنان و ارزشیابی اثر بخشی برنامه درسی معرفی کرده است (wiles 1995 and Bondi ,) با این همه ، شاید معروف ترین برداشت ارائه شده از عناصر برنامه ی درسی ، طبقه بندی الگوی فرانسیس کلاین[10] در الگوی مطالعه ی آموزش مدرسه ای (sos) باشد که درقالب 9 عنصر اهداف ، مواد آموزشی ، محتوا ، فعالیت های یادگیری ، راهبردهای یادگیری ، ارزشیابی ، گروه بندی ، زمان وفضا یا مکان ، عناصر برنامه درسی را مطرح کرده است

«اکر»[11]براساس فرانسیس کلاین ، عناصر برنامه ی درسی را در 10 عنصر مورد توجه قرار داده است که به غیراز عنصر «منطق یا چرایی »[12] برنامه درسی ، سایر عناصر با الگوی کلاین مشترک هستند . او ضمن مشخص ساختن این عناصر ، سوالاتی مطرح می کند که روشن کننده ی وضعیت این عناصر در فرایند بررسی کیفیت برنامه درسی است جدول 1 این مهم ار نشان می دهد

با عنایت درنقش محوری منطق یا چرایی برنامه ی درسی ، که نقش اصلی یا مأموریت اصلی برنامه ی درسی را ایفا می کند . درحکم مؤلفه ای جهت دهنده در فاریند تصمیم سازی برنامه درسی عمل می کند ، می توان وضعیت آرایش عناصر برنامه درسی را به صورت ویژه ای نشان داد که درآن ، همه ی عناصر و مؤلفه ها حول محور منطق درسی به یکدیگر متصل ومربوط هستند. این آرایش یا چینش عناصر برنامه ی درسی را باعنوان «تار عنکبوت برنامه های درسی » [13] مورد اشاره قرار داده اند

استفاده از الگوی تار عنکبوت دارای محاسن متعددی است :

* این الگو، ارتباطات موجود بین عناصر متفاوت برنامه درسی را به تصویر می کشد؛

* نقش محوری منطق و چرایی برنامه ی درسی را در الگوی کیفیت روشن می کند؛

* نشان می دهد که کیفیت پایین هریک از عناصر ، کل و موجودیت برنامه درسی را موردتردید قرار می دهد. از این رو ضروری است برنامه درسی به صورت کاملاً متعادل ، مناسب و منسجم طراحی شود

ارزشیابی کیفیت بیرونی برنامه درسی

[1] Internal Quality Review

[2]  External Quality Review

[3] Curriculum processes

 [4]  Curriculum products

[5] balance

 [6] coherence

[7] Decker  walker

[8] Hilda  Taba

[9] Feresien

[10] F. Klien

[11] Akker

[12]  Curriculum rationale

[13] CURRICULAR  SPIDER WEb

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله مدیریت علم یا هنر در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله مدیریت علم یا هنر در pdf دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مدیریت علم یا هنر در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مدیریت علم یا هنر در pdf

تعریف مدیریت  
مدیریت علم یا هنر ‍‍‍؟  
ظهور مدیریت  
رویکردهای نوین  
مدیریت در عصر حاضر  
شاخص های مدیریت سنتی  
پارادایم نوین مدیریت  
مدیریت دولتی نوین و توسعه پایدار  
افقهای آینده مفاهیم توسعه و مدیریت  
مدیریت دولتی نوین و توسعه  
وظایف مدیریت‏  
منابع :  

تعریف مدیریت

مدیریت فرایند به کارگیری مؤثرو کارآمد منابع مادی وانسانی در برنامه ریزی سازماندهی بسیج منابع وامکانات هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می گیرد

مدیریت علم یا هنر ‍‍‍؟

واقعا باید گفت ؛که در ابتدا انسانها درباره مدیریت چقدر میدانند؟دانش مدیریت تا چه حد علمی است و آیا مدیریت علم است یا هنر؟ بخشی از مدیریت را میتوان از طریق مدریت آموزش فرا گرفت و بخشی دیگررا ضمن کار باید آموخت در واقع بخشی را که با آموزش فرا گرفته می شود علم مدیریت است . و بخشی را که موجب به کار بستن اندوختها در شرایط گوناگون می شود هنر مدیریت می نامند. «به عبارتی دیگر سخن علم دانستن است و هنر توانستن  »

مدیریت علمی: دومین رویکرد مدیریتی را فردریک تیلور ابداع کرد که آن را به نام مدیریت علمی می‌شناسیم. این رویکرد مدعی بکارگیری روش‌های علمی در تحلیل کارها و تعیین نحوه انجام و تکمیل وظایف تولید به صورت کارآمد است. تبلور چهار اصل را برای مدیریت علمی برشمرد

1 مدیریت باید برای هر بخش از کار افراد, رویکردی دقیق و علمی را خلق کند تا بتوان اصول راهنمای کلی و صریحی‌ را جایگزین آنها نمود (چیزی نامشخص و به صورت ضمنی باقی نماند)

2 مدیریت باید افراد را به صورت علمی انتخاب کرده, آموزش داده و آماده کار نماید بطوریکه هر شخصی دقیقاً شغل مناسب خود را داشته باشد

3 مدیریت باید به‌گونه‌ای با کارکنان همکاری و همیاری نماید که بتوان از هماهنگی مشاغل با طرح‌ها و اصول, اطمینان حاصل نمود

4 مدیریت باید تضمین نماید که کار و مسؤولیت کارکنان و مدیران, به طور مساوی تقسیم شده است

ظهور مدیریت

انسان از اولین روزهای خلقت خود با مفهوم مدیریت همراه بوده است. اما برای اولین بار این چینی‌ها بودند که در حدود  1100  سال قبل از میلاد مسیح, به صورت سازمان‌یافته چهار وظیفه مدیریتی برنامه‌ریزی, سازمان‌دهی, رهبری و کنترل را تجربه کردند. بعد از آنان نیز ایرانیان, مدیریت را  با تجربیات و نگرش‌های خود آزمودند. در حدود سال‌های  350  تا  400  قبل از میلاد, یونانیان مدیریت را به عنوان یک هنر متمایز تشخیص داده و رویکردی علمی را برای آن ابداع نمودند. در آغاز قرن بیستم, مدیریت به عنوان یک رشته و مقوله رسمی و ساخت‌یافته مطرح شد

رویکردهای نوین

از جمله رویکردهای نوین در مدیریت می‌توان به مدیریت کمی,‌ رفتار سازمانی, نظریه سیستم‌ها, و نگرش احتمالی اشاره کرد

الف. مدیریت کمـّی: این رویکرد بر کاربرد تحلیل‌های کمـّی بر تصمیمات و مسایل مدیریتی تاکید دارد. مدیریت کمـّی مدیران را قادر می‌سازد تا برپایه مدل‌های رسمیِ ریاضیِ یک مساله, تصمیم‌گیری نمایند. کامپیوترها توسعه این‌گونه روش‌های کمـّی خاص را تسهیل نموده‌اند. از جمله آنها می‌توان به فنونی همچون نظریه تصمیم آماری, برنامه‌ریزی خطی, نظریه صف, شبیه‌سازی, پیش‌بینی, مدل‌سازی دارایی‌ها, مدل‌سازی شبکه‌ای و تحلیل سربه‌سری اشاره کرد

 ب. رفتار سازمانی: این رویکرد بر مطالعه و تعیین فعالیت‌های مدیریتی‌ای که باعث ارتقای اثربخشی کارکنان, از طریق درک طبیعت پیچیده فرآیندهای فردی, گروهی و سازمانی می‌شوند, متمرکز است. رفتار سازمانی به کمک رشته‌های مختلف (همچون روانشناسی و جامعه‌شناسی) به توضیح رفتار افراد در شغل خود می‌پردازد

نظریه ایکس و ایگرگ آقای داگلاس مک‌گروگر بیانگر گذار به سمت روابط انسانی است. بر طبق ایده مک‌گروگر, مدیران نظریه ایکس فرض می‌کنند کارکنان‌شان, افرادی تنبل و غیرمسؤول هستند که نیازمند نظارت دائمی و انگیزش بیرونی (در جهت حصول اهداف سازمانی) هستند. در مقابل مدیران نظریه ایگرگ,‌ معتقدند کارکنان (ذاتاَ) قصد کارکردن دارند و خودشان قادر به هدایت و کنترل خویش هستند

از جمله دیگر صاحبنظران در زمینه رفتار سازمانی می‌توان به کریس آرجیریس (که استقلال‌عمل و مشاغل بهتر برای کارکنان را پیشنهاد می‌دهد) و رنیس لیکرت (که بر ارزش مدیریت مشارکتی تاکید داشت) اشاره کرد

 ج. نظریه سیستم‌ها: به طور کلی رویکردهای کلاسیک موردانتقاد واقعند, چون اولاَ‌ روابط مابین سازمان و محیط خارجی آن را در نظر نمی‌گرفتند, و ثانیاَ اینکه معمولاَ‌ بر بعد خاصی از سازمان متمرکز شده یا کارکنان آن را همچون هزینه دیگر ملاحظات می‌انگارند

د. نگرش احتمالی: این نگرش برمبنای ایده‌های نظریه سیستم‌ها, اصول جهانی مدیریت را رد کرده و بیان می‌دارد که عوامل متنوعی (هم داخل و هم خارج سازمان) ممکن است بر عملکرد سازمان تاثیر گذارند. بنابراین یک روش بهینه برای مدیریت و سازمان‌دهی وجود ندارد, چون شرایط تغییر کرده و پیشامد‌هایی رخ می‌دهند

خصایص موقعیتی (موقتی) را احتمالات می‌نامیم. احتمالات از این قرارند:

1 پیشامدهای رخ‌دهنده در محیط خارجی سازمان

2  نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان

3  ارزش‌ها, اهداف و دیدگاه‌های مدیران و کارکنان سازمان

4 نوع وظایف, منابع و فناوری‌هایی که سازمان بکار می‌گیرد

یک مدیر می‌تواند با نظر بر این احتمالات, وضعیت را مشخص کرده و استراتژی رقابتی,‌ ساختار سازمانی, یا فرآیند مدیریتی مناسب را در مواجهه با پیش‌آمدها برگزیند

مدیریت در عصر حاضر

اشاره: مدیریت سازمان ها، همانند هر پدیده ای دارای ماهیتی پویا هستند. میزان پویایی مدیریت سازمان، بسته به مجموعه اقدامات عملی و کنش های فکری مدیران است. برای برون رفت از چالش هایی که سازمان ها با آن روبه رو هستند، همخوانی کنش های فکری و اقدامات عملی مدیران جزء حیاتی ترین عرصه عملیاتی است. به منظور پویا و نوآورانه کردن مدیریت سازمانی، باید شاخص های عمل را مورد توجه جدی قرار داد. یک بخش عمده از شاخص ها که نیاز به توجه جدی دارند، شاخص های ضعف مدیریت سنتی است و بخشی دیگر توجه عمیق بر شاخص های مدیریت برتر و نوین است. در نوشته حاضر تلاش شده است هر دو دسته از شاخص های مدیریت سنتی و مدیریت برتر ارائه و تشریح شود

شاخص های مدیریت سنتی

ضعف اساس مدیریت سنتی، ریشه در عوامل یا شاخص های پیچیده ای دارد که مانع عمده ای برای نشان دادن کنش های اثر گذارند

فقدان بینش: تحولات شتابنده محیط جهانی و عدم قطعیت در توانایی برای درک و فهم آینده، مدیریت را با مسایل کوتاه مدت و تصمیمات کوتاه دامنه رویارو می سازد. از این رو، مسایل بودجه ای جایگزین بینش بلندمدت یا «گسترده دامنه» می شود
تکیه بر رهبری فنی: راه حل های کوتاه مدت برای حل مسایل عمیق در بیشتر موارد در سطح فنی باقی می مانند و آثار تداومی ایجاد نمی کنند. ولی رهبری استراتژیک، مستلزم داشتن بینشی درباره غایات سازمان تحت مدیریت است

عدم باور به تغییر: اگر نظام مدیریت سازمان بر اصل مشاوره و مشارکت بی توجه باشد و راه حل های فنی را اساس عملیات قرار دهد، در این وضعیت نمودی از توجه به تغییرات مفروض و تغییرات الزامی پدید نخواهد آمد. جایی که نظام مدیریتی عمدتاً به صورت تجویزی و دستوری عمل می کند، رویکرد مشارکتی مورد غفلت خواهد بود
اقدامات مشتق از پروژه: در این حالت، اقدامات در بیشتر موارد به صورت مقطعی برنامه ریزی شده و به اجرا درمی آیند. حاصل چنین رویکردی طرح های ضعیف و ناهماهنگ بوده و دوباره کاری و اتلاف منابع را به بار می آورد

برنامه ریزی از هم گسسته: فقدان بینش مشترک، خود را در ضعف ارتباط بین واحدها و منابع انسانی موجود نشان می دهد. شش شاخص مدیریت سنتی ارائه شد، در ادامه پارادایم نوین مدیریت معرض می گردد

پارادایم نوین مدیریت

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله چرا باید نماز بخوانیم در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله چرا باید نماز بخوانیم در pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله چرا باید نماز بخوانیم در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله چرا باید نماز بخوانیم در pdf

چکیده  
چرا باید نماز بخوانیم؟  
چرا نماز؟  
تاثیر نماز چیست؟  
نماز موجب یاد خداست:  
• دوری از گناه:  
• نظافت و بهداشت:  
• انضباط و وقت‏شناسی:  
علت دین گریزی جوانان چیست و چگونه می‏توان آنها را از این راه منصرف کرد ؟  
یک. بررسی عوامل دین گریزی  
راه‏کارهای مقابله با دین گریزی  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله چرا باید نماز بخوانیم در pdf

1ـ سوره مبارکه جمعه، آیه 1

2 ـ میزان الحکمه، ج5، ص376

3ـ میزان الحکمه، ج5، ص376

4- سوره : العنکبوت – آیه : 45 -

5 ـ میزان الحکمه، ج5، ص376

6 ـ همان

7ـ میزان الحکمه، ج5، ص376

8-تفسیر نمونه , زیر نظر ناصر مکارم شیرازی جلد 1 ص

9-قرآن کریم سوره مبارکه عنکبوت , آیه

 

چکیده

نماز پیوند انسان با خدا، شستشوى روان ، و راز و نیاز با آفریننده یکتاست در آن لحظه که انسان احساس پوچى و بى ارزشى در خود مى کند، از همه کس و همه جا بریده ماءیوس و ناامید در اندیشه آینده خویش است دل به معبود خویش ‍ مى سپارد، بر مى خیزد و وضو مى گیرد و با قلبى مطمئن و آرام رو به قبله مى ایستد و توجه خود را از همه جا مى برد و بخداى خویش توجه مى کند و با او راز و نیاز مى نماید در این هنگام حس مى کند که با راز و نیاز، خود را سبک تر و آرام تر نموده و خویشتن را بخدا نزدیک مى بیند

باید دانست که همانطور که جسم و بدن پس از مدتى که مى گذرد کثیف و آلوده مى شود و با شستشوى جسم ، بدن سبک و آرام مى گردد، روح و روان همه که در اثر عوامل بیرونى آلوده و کثیف شده انسان ، با نماز، آن را تمیز و شفاف مى سازد این است که بزرگان گفته اند، نماز معراج مؤ من و وسیله نزدیک شدن انسان به خدا و آرام بخش ‍ دلهاست

چرا باید نماز بخوانیم؟

بحث درباره فلسفه و حکمت نماز در واقع آشنایى با اسرار و رموزى است که در این عمل عبادى نهفته است . باید توجه داشته باشیم که خداوند متعال هیچ دستورى را بدون حکمت و علت بر بنده‌اش واجب و یا حرام نمى‌سازد. در این شکی نیست که وقتی خداوند عملی را برای انسان واجب می‌کند قطعا برایش سود و فایده بسیار دارد و بالعکس وقتی عمل و یا چیزی را حرام می‌کند یقینا ضرر بسیاری برای انسان دارد و همین طور است مواردی که مکروه و مستحب اعلام شده‌اند. در این زمان که علم پیشرفت کرده؛ بسیاری از علل و سود و زیان‌هایی برای اعمال ذکر می‌شود که نشانگر حکمت و فلسفه حرام و واجب شده اعمال و برخی چیزهاست

شایان ذکر است که انسان مومن و متعهد، در مقابل پروردگار روحیه تعبد و تسلیم پذیری دارد و نیازی به دانستن علل و حکمت احکام ندارد، گرچه دانستنش هم مشکلی ندارد. ولی اصل بر تعبد در برابر خداوند است

در این شکی نیست که وقتی خداوند عملی را برای انسان واجب می‌کند قطعا برایش سود و فایده بسیار دارد و بالعکس وقتی عمل و یا چیزی را حرام می‌کند یقینا ضرر بسیاری برای انسان دارد و همین طور است مواردی که مکروه و مستحب اعلام شده‌اند

خداوند، خالق تمام هستی است و همه موجودات به خالقیت خدا اعتراف دارند و خدا را تسبیح می‌کنند

«یسبح لله ما فى السموات و ما فى الارض الملک القدوس العزیز الحیکم؛ تسبیح مى‌گوید خدا را آنچه در آسمان‌ها و در زمین است آن پادشاه پاک عزیز حکیم را.»(1)

حال وقتی که همه موجودات، خدا را تسبیح می‌گویند و او را عبادت می‌کنند ؛ آیا جا ندارد انسان که اشرف مخلوقات است در برابر خداوند اظهار بندگی و عبودیت نماید و هیچ بودن خود را به منصه ظهور برساند و در مقابل پروردگارش خاکساری نماید؟

امام رضا (علیه‌السلام) در حدیثی علت اقامه نماز را اینگونه بیان می‌فرمایند: «عله الصلاهِ انَّها اقرارٌ بالربوبیّه لله ـ عزّوجل ـ و خلعُ الانداد و قیامٌ بین یدى الجبّار جلّ جلاله بالذّل والمسکنه والخضوع والاعتراف؛ علت نماز، اقرار به ربوبیت خدا و نفى هرگونه شریک براى او و ایستادن با خضوع و کوچکى و بیچارگى در پیشگاه خداست.»(2)

در وجود انسان دو قدرت عقل و شهوت وجود دارد که دائما در کشاکش نیز می‌باشند. حال چنین انسانی که نیروی شهوات و هواهای نفسانی در وجودش قوی است قطعاً دچار گناه و لغزش هم می‌شود، و پنج بار نماز در مقابل پروردگار، به معنای اعتراف به گناهان و طلب آمرزش و بخشش است . در روایتی نیز آمده است

حال وقتی که همه موجودات، خدا را تسبیح می‌گویند و او را عبادت می‌کنند ؛ آیا جا ندارد انسان که اشرف مخلوقات است در برابر خداوند اظهار بندگی و عبودیت نماید و هیچ بودن خود را به منصه ظهور برساند و در مقابل پروردگارش خاکساری نماید؟

«نماز، با اعتراف به گناه و درخواست آمرزش گناهان پیشین و نهادن صورت بر زمین، پنج بار در شبانه‌روز، با عظمت خدا، همراه است.»(3)

حال که هواى نفس، هر لحظه انسان را به غفلت و سرکشى سوق مى‌دهد و به غرور و خودخواهى دعوت مى‌کند و به افزون‌طلبى و تمامیت‌خواهى فرا مى‌خواند باید در مقابل آن، عاملى بسیار قوى و نیرومند که مقابل این رذایل سد شود؛ وجود داشته باشد تا او را به سمت عزت و عظمت انسانى سوق دهد و آن نماز است. چون نماز تنها عنصر بازدارنده از رذائل اخلاقى و گناهان است. و خداوند در آیه‌ای یکی از علل و خواص نماز را اینگونه معرفی می‌فرماید

«أَقِمِ الصَّلَاهَ إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ(4) ؛ نماز را برپا دار، که نماز از کار زشت و ناپسند باز مى‏دارد.»

و در روایتی از معصوم (علیه السلام) آمده است که: «نماز موجب یاد خدا و دورى از غفلت و سرکشى و باعث خشوع، فروتنى و خواهان طلب افزایش معنوى و مادى است.»(5)

در وجود انسان دو قدرت عقل و شهوت وجود دارد که دائما در کشاکش نیز می‌باشند. حال چنین انسانی که نیروی شهوات و هواهای نفسانی در وجودش قوی است قطعاً دچار گناه و لغزش هم می‌شود، و پنج بار نماز در مقابل پروردگار، به معنای اعتراف به گناهان و طلب آمرزش و بخشش است

از آنجایی که انسان موجودی فراموشکار است، بیم می‌رود که خداوند را فراموش کند و نیز از یاد ببرد که موقعیتش به عنوان انسان در هستی چیست؟ و عمر خود را در حیوانیت و نفسانیت سپری نماید. لذا اینجاست که

«نماز او را به مداومت بر ذکر خدا در شب و روز بر مى‌انگیزاند تا بنده، مولى و مدبر و آفریدگار خود را فراموش نکند چرا که فراموشکارى، باعث طغیان و سرکشى خواهد بود.»(6)

پس فلسفه نماز، حضور در پیشگاه خداوند و اظهار بندگى و عبودیت و اقرار به یکتایی پروردگار و جاودانگى او است که نتیجه‌اش اصلاح و سعادت انسان و به کمال رسیدنش می‌باشد. «انسان در حال نماز در محضر خدا و به یاد خداست و همین حالت او را از معاصى بازداشته و از همه تباهى‌ها و تاریکى‌ها او را مانع مى‌شود.»(7)

چرا نماز؟

نماز یک تذکر دائمی به وظائف اخلاقی انسان است. یعنی محکی است برای این که نشان دهد یک انسان به اندازه کافی در سلامت روانی قرار دارد یا نه؟

شکر منعم اجبار حقوقی ندارد که پاسبان بفرستند و تارک نماز را دستگیر کنند، ولی علامت خوبی است برای این که نشان دهد انسان در چه حالی است. وقتی خداوند نماز را بر انسان واجب کرده، مقاومت ما در برابر آن حاکی از بیماری است؛ بیماری ای که انسان اخلاقا باید آن را به هر قیمتی هست از خود دور کند. این احتیاج به تمرین دارد. تمرین رفع تنبلی اخلاقی اجبار درونی است. گفته اند وقتی صبور نیستی خود را به صبر مجبور کن؛ در این صورت کم کم ملکه صبر در تو بوجود می آید

از امام رضا (ع) سوال شد ، چرا نماز بخوانیم ؟

حضرت فرمود : زیرا نماز

 1-    اعتراف به پروردگار بودن خدای متعال است

 2-    سبب دوری از شرک ورزیدن به خداست

 3-    اقرار به گناهان گذشته و تقاضای عفو وبخشش از خدا ، نسبت به آنهااست

 4-    یاد اور عظمت خداوند متعال با چندین بار چهره بر زمین گذاشتن است

 5-    سبب درخواست فزونی خیر در دنیا و آخرت و مداومت بر یاد خداست

 6-    یک عامل بازدارنده ، از گناهان است

 تاثیر نماز چیست؟

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله آیا اسلام در درون خود توسعه بر انگیز است یا توسعه ستیز؟ در

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله آیا اسلام در درون خود توسعه بر انگیز است یا توسعه ستیز؟ در pdf دارای 57 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله آیا اسلام در درون خود توسعه بر انگیز است یا توسعه ستیز؟ در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله آیا اسلام در درون خود توسعه بر انگیز است یا توسعه ستیز؟ در pdf

آیا اسلام در درون خود توسعه بر انگیز است یا توسعه ستیز؟  
تعریف مفاهیم  
1-فرهنگ  
2-توسعه  
3-اسلام  
رابطه فرهنگ و اقتصاد  
رابطه فرهنگ و توسعه  
دلایل لزوم عناصر فوق به عنوان پیش نیاز  
اسلام و پیش نیازهای مؤثر بر توسعه اقتصادی  
1-اسلام و نگرش مطلوب نسبت به دنیا  
2-اسلام و حاکمیت نگرش علمی و توجه به نقش عقل  
3-اسلام و آزادی ابراز اندیشه  
4-اسلام و اعتقاد به برابری و رعایت حقوق دیگران  
5-اسلام و نظم پذیری  
6-اسلام و عدم تعارض فرهنگی در جامعه  
6-اسلام و اعتقاد به توسعه  
منابع  
پی نوشتها  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله آیا اسلام در درون خود توسعه بر انگیز است یا توسعه ستیز؟ در pdf

1- القرآن الکریم

2- آشوری، داریوش، تعریف ها و مفهوم فرهنگ، انتشارات مرکز اسناد فرهنگی آسیا ، چاپ اول سال

3- امامی ،‌ آشتیانی ، محمد جعفر و محمدرضا، ترجمه گویا و شرخ فشرده ای بر نهج البلاغه جلد اول و دوم، انتشارات مطبوعاتی ، هدف قم ، چا پ اول سال

4- امیری تهرانی، سید رضا، پیش درآمدی بر اقتصاد اسلامی، کیهان فرهنگی شماره 3 سال

5- ریشه های فرهنگی اقتصادی ، مجموعه مقالات سمینار فرهنگ و توسعه، معاونت پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ سال

6- باهر، حسین، مبانی برنامه ریزی اقتصادی، تهران: انجمن خدمات اسلامی، چاپ اول سال 1358

7- بروجنی، فرشید، جایگاه عوامل فرهنگی در توسعه اقتصادی، چاپ اول، تهران: مرکز آمار و برنامه ریزی پژوهشهای فرهنگی و هنری سال

8- پیمان، حبیب اله . پیش نیازهای توسعه اقتصادی، مجله ایران فردا، سال اول شماره

9- تودارو، مایکل، توسعه اقتصادی جهان سوم، ترجمه غلامعلی فرجادی جلد اول، چاپ اول، تهران: انتشارات سازمان برنامه و بودجه سال

10- جیروند، عبدالله، توسعه اقتصادی ( مجموعه عقاید) چاپ سوم، تهران: انتشارات مولوی، سال

11- رودنسون، ماکسیم، اسلام و سرمایه داری، ترجمه محسن ثلاثی تهران، شرکت سهامی کتابهای جیبی 1348)

12- عظیمی ، حسین مدارهای توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران، چاپ اول ، تهران: نشر نی، سال

13- علامه مجلسی، بحار الانوار، چاپ سوم، بیروت: مؤسسه انتشاراتی وفاء سال 1403 ه. ق 1972‌م

14- قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، جلد پنجم، چاپ اول ، انتشاات دارالکتب، سال

15- قره باغیان، مرتضی، اقتصاد رشد و توسعه، جلد اول، چاپ اول، تهران:‌نشر نی، سال

16- کلینی، شیخ یعقوب ، اصول کافی، ترجمه جواد منصوری، ناشر علمیه اسلامیه، بی تا

17- مدنی، امیرباقر، بعضی از موانع فرهنگی توسعه اقتصادی در ایران ( مقایسه با ژاپن) چاپ اول، تهران: مرکز آمار و برنامه ریزی پژوهشهای فرهنگی و هنری، سال

 18- موسائی، میثم، دین و دنیا، چاپ اول، تهران: مرکز آمار و برنامه ریزی پژوهشهای فرهنگی و هنری، سال

19- موسائی، میثم، حیات مشهد، چاپ اول، تهران، معاونت فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی سال

20- موسائی، میثم ، دین و فرهنگ توسعه چاپ اول، تهران: معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی

آیا اسلام در درون خود توسعه بر انگیز است یا توسعه ستیز؟

جامعه ما در حال گذر از حساسترین تحول تاریخی خود است، یعنی گذر از توسعه نیافتگی به توسعه این حسیاست به این دلیل است که تاکنون در دنیای کنونی پیش نیامده که یک کشور با گرایش اسلامی به رشد و توسعه همه جانبه اقتصادی و اجتماعی نائل شده باشد‌، ضمن اینکه گروهی بر این عقیده هستند که دین مانع توسعه است و جمع این دو ممکن نیست

با توجه به مراتب مذکور در این گذر تاریخی و حساس، جامعه ما با مجموعه سوالاتی از جمله موارد زیر مواجه است

v آیا اسلام مانع توسعه است؟

v آیا اسلام نمی تواند فرهنگ مناسب توسعه را ایجاد کند؟

v اصولاً (فرهنگ توسعه) چیست؟ و از چه عناصری تشکیل شده است؟

v آیا برای نیل به اهداف توسعه ابتدا باید (فرهنگ توسعه) را به وجود آورد ( تحول فرهنگی‌)‌؟

v عناصر فرهنگی که باید متحول شوند، کدامند؟

دیدگاه اسلام درباره پیش نیازها و عوامل فرهنگی موثر بر توسعه چیست؟ آیا اسلام در درون خود توسعه بر انگیز است یا توسعه ستیز؟

اینها مجموعه سؤالاتی است که به اختصار در این نوشته به آنها پرداخته خواهد شد . فرضیه ما در این مقاله این است که (بین تعالیم اسلام و عوامل فرهنگی مؤثر بر توسعه اقتصادی تعارضی وجود ندارد.)

تعریف مفاهیم

1-فرهنگ

در لغت به معنای عقل، دانش و بزرگی به کار رفته و در اصطلاح، این واژه بر معانی متعددی اطلاق شده است . این تعاریف اصطلاحی را ـ که بالغ بر سیصد تعریف است ـ می توان بر شش دسته تقسیم نمود

1-1 – تعریف های تشریعی، که در آنها بر عناصر تشکیل دهنده فرهنگ تکیه شده مانند تعریف تایلور TYLOR . 1871 ، م که فرهنگ را کلیت در هم تافته ای می داند که دانش ، دین ، هنر ، قانون، اخلاقیات، آداب و رسوم و هرگونه توانایی و عادتی که آدمی همچون عضوی از جامعه به دست می آورد، را شامل می شود

1-2 تعریفهای تاریخی، در این گونه تعریف ها تکیه بر میراث اجتماعی است مانند تعریف لینتون-linton) م1936 (که فرهگ را را وراثت اجتماعی می داند

1-3 تعریفهای هنجاری در این تعریف ها تکیه بر قاعده یا راه و روش است . مانند تعریف ویسلر (—) که فرهنگ را شیوه زندگی یک اجتماعی یا قبیله می داند

1-4 تعریف های روان شناختی (—-) در این دسته از تعاریف بر فرهنگ به عنوان وسیله سازگاری (—-) و حل مسائل تأکید می شود. به عنوان مثال، هارت (—) فرهنگ را از الگوهای رفتاری که از راه تقلید یا آموزش کسب می شود، می داند

1-5 تعریف های ساختاری (—-) در این تعریف ها تأکید بر الگوسازی یا سازمان فرهنگ است مانند تعریف ویلی (—-) که فرهنگ را سیستمی از الگوهای عادی مرتبط و وابسته به هم می‌داند

 1-6 تعریف های تکوینenesticv در این تعریف های بر فرهنگ به عنوان یک فرآورده‌ ساخته شده اجتماع بشری تأکید می شود. مانند تعریف فالسم (—-) که فرهنگ را مجموعه ای از مصنوعات یعنی تمامی دستگاهها، ابزارها و عادات زندگی که به دست بشر ساخته شده است و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود، می داند

2-توسعه

توسعه در لغت به معنای گسترش دادن است و در اصطلاح نیز دارای تعاریف متعددی است بعضی توسعه را تغییرات کیفی درخواسته های اقتصادی، نوع تولید، انگیزه ها و سازمان تولید می دانند . مایکل تودارو، توسعه را جریانی چند بعدی می داند که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی و نیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر مطلق است . پروفسور گولت توسعه را هم واقعیتی مادی و هم ذهنی می داند و می‌گوید: بر حسب توسعه، جامعه از طریق ترکیب فرایندهای اجتماعی ، اقتصادی و نهادی، وسایلی را برای به دست آوردن زندگی بهتر تأمین می‌کند. مک لوپ، در تعریف توسعه اقتصادی می گوید: توسعه عبارت است از کاربرد منابع تولیدی به نحوی که موجب رشد بالقوه مداوم در آمد سرانه در یک جامعه شود. میردال، توسعه را عبارت از (حرکت یک سیستم یکدست اجتماعی به سمت جلو می‌داند .) سازمان ملل ، توسعه را (فرآیندی که کوششهای مردم و دولت را برای بهبود اوضاع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر منطقه متحد کرده و مردم این مناطق را در زندگی یک ملت ترکیب نموده و آنها را به طور کامل برای مشارکت در پیشرفت ملی توانا سازد) می داند

آنچه به عنوان تعریف فرهنگ و توسعه ( اقتصادی ) ذکر کردیم فقط تعداد انگشت شماری از صدها تعریفی بود که از این دو اصطلاح صورت گرفته است . قبل از اینکه تعریف مورد نظر خود را از این مفاهیم ارائه دهیم لازم است به اینکه اشاره شود که چرا درباره فرهنگ و توسعه این همه تعریف صورت گرفته و آیا می توان تعریفی جامع و مانع از این اصطلاحات ارائه داد، به گونه ای که مورد قبول همگان باشد؟

در پاسخ به نظر می رسد باید ابتدا به اختصار بررسی کنیم که تعریف چیست؟ چه مفاهیمی نیاز به تعریف دارند؟ و چه موقع می توان از یک مفهوم، تعریفی جامع و مانع که مورد قبول همگان باشد ارائه کرد؟

تعریف‌کردن یک مفهوم، به معنای تمیز دادن آن از سایر مفاهیم است . بنابراین تعریف‌کردن ، امری است ذهنی. چگونه می توان یک مفهوم را از سایر مفاهیم مشخص نمود؟ این کار زمانی ممکن است که آن مفهوم، مرز مشخصی با سایر مفاهیم داشته باشد . در منطق این کار، با تجزیه و تحلیل ذهنی مفهوم صورت می‌گیرد . از این نظر مفاهیم به دو دسته تقسیم می شوند: مفاهیمی که نیاز به تعریف ندارند و آنهایی که احتیاج به تعریف دارند . دسته اول را مفاهیم بدیهی و غیر نظری و دسته دوم را مفاهیم نظری و غیربدیهی گویند. ملاک اینکه چه مفهومی بدیهی و چه مفهومی غیربدیهی است در بسیط و مرکب بودن آن مفهوم نهفته است‌، و ملاک بسیط و مرکب بودن در تحلیل ذهنی است و نه در عالم واقع. اگر در تحلیل ذهنی، تصوری بسیط باشد این تصور نیازمند تعریف نیست و اگر مرکب باشد نیازمند تعریف است . علت این است که تعریف، در واقع به معنای شناسایی ذات یک شیء بوده و این کار با تجزیه و مفهوم شیء به عناصر اولیه ای که برای ذهن بدیهی و روشن است صورت می گیرد . در منطق ارسطویی گفته می شود تعریف باید از دو جزء تشکیل شده باشد . یک جزء اعم که (ما به الاشتراک) آن مفهوم با سایر مفاهیم است و جزء دیگر که اختصاص به خود آن مفهوم داشته و مساوی آن مفهوم است ، در تعریف به حد تام جزء اولی را جنس و جزء دومی را فصل گویند. بنابراین فقط مفاهیم مرکب می توانند حداقل از دو جزء تشکیل شده باشند. مفاهیم بسیط دارای اجزاء نیستند. بنابراین مفاهیم بسیط یا اصلاً عارض ذهن نمی شوند و یا اگر عارض ذهن شوند بدون واسطه عارض ذهن می شوند و خود به خوددارای مفهومی روشن می باشند که معنای بداهت چیزی جز این نیست . اما مفاهیم مرکب به کمک اجزای اولیه آن عارض ذهن می شود و لذا قابل تعریف کردن است

نکته دیگری که به صورت ضمنی از مباحث منطقی قابل استنباط می باشد این است که اگر یک مفهوم مرکب، مصادیق مشخصی نداشته باشد، نمی توان برای آن مفهوم، تعریفی مورد قبول همگان ارائه داد. چرا که تعریف چیزی جز تمیز دادن یک مفهوم از سایر مفاهیم نیست . این تمیز دادن، مستلزم وجود مرزهای مشخص بین آن مفهوم با سایر مفاهیم است . نتیجه اینکه اگر مفهوم مرکبی مرز مشخصی با سایر مفاهیم نداشت، نمی توان برای آن تعریفی جامع و مانع ارائه داد

مفاهیم فرهنگ و توسعه از جمله مفاهیم مرکب مربوط به علوم اجتماعی است . مصادیق این دو مفهوم، با توجه به مکاتب و شرایط خاص هر جامعه و ارزشهای حاکم بر آن ، تغییر می کنند . از این رو مفاهیم نه به صورت حقیقی بلکه به صورت قراردادی بر مصادیق خود که نزد افراد مختلف، متفاوتند اطلاق می شوند . بنابراین تعاریف آنهااز این نظر، جنبه قراردادی دارد . و نمی توان از آنها تعریقی جامع و مانع که مورد قبول همگان باشد ارائه نمود . این مفاهیم به اعتبار مصادیقشان در حال تغییر هستند و چون هیچ حدی برای انواع حالات در خصوص تعیین مصادیق این مفاهیم وجود ندارد، نمی توان گفت تعداد این گونه تعاریف (‌قراردادی ) به صورت حصر عقلی قابل احصاء باشد . لذا چنانچه ذکر شد تاکنون تعاریف متعددی از این مفاهیم صورت گرفته و یقیناً از این پس نیز صورت خواهد گرفت

خلاصه اینکه در تعاریف قراردادی، ارائه یک تعریف ثابت و لایتغیر و مورد قبول همگان ممکن نیست، و چون این تعاریف قراردادی اند نمی توان از درستی یا ناردستی آنها نیز سخن گفت . تعاریف قراردادی جنبه کاربردی دارند و هر یک از حیطه کاربردی خود درست هستند و نزاع بر سر آنها بیهوده است . امروزه تمام مفاهیمی که در علوم اجتماعی مطرح می‌شوند چنین وضعیتی دارند. بدیهی است تعاریف قراردادی، تعریف هایی هستند که متناسب با فرهنگ و شرایط خاص هر جامعه ( و یا وضعیت خاصی که محقق در آن قرار دارد) صورت می گیرند ، بنابراین تعاریف قراردادی مفاهیم مذکور که در زمان و محیط دیگری صورت گرفته و یا می گیرد لزوماً برای ما قابل استفاده نخواهد بود

با توجه به مراتب مذکور در این مقاله به صورت قراردادی از فرهنگ و توسعه و توسعه اقتصادی تعریفی ارائه خواهیم داد

منظور ما از فرهنگ، جنبه غیرمادی محیط ساخته شده انسانی است که شامل مجموعه دیدگاهها، ارزشها، اعتقادات و باورهای مورد قبول یک جامعه بوده و بر رفتارهای مستمر و پایدار افراد جامعه حاکم می باشد

در این تعریف چندقید به کار رفته که ویژگی های فرهنگ از آنها قابل استنباط است

اولاً برای فرهنگ دو جنبه قابل تصور است: جنبه مادی و غیرمادی که در این مقاله جنبه غیرمادی ـ خمیر مایه آن ارزش است ـ مدنظر می باشد

ثانیاً افراد یک جامعه عموماً آن را پذیرفته اند و در عمل ناخودآگاه و غیرارادی در مقام عمل، در آن غوطه ورند

ثالثاً رفتارهای پایدار، متأثر از فرهنگ است

نکته مهم دیگری که درباره جنبه غیرمادی فرهنگ باید گفت این است که ایجاد تغییر در آن نیازمند زمان طولانی بوده و تحول سریع آن به سرعت امکان پذیر نیست، بنابراین می توان گفت رفتارهای پایدار، حاصل و متأثر از فرهنگ غیر مادی است نه رفتارهای غیرپایدار. محدودیت سرعت تغییر اجتماعی اقتصادی تبدیل می کند، از این رو تقدم تحولات فرهنگی بر سایر تحولات و استمرار سایر تحولات در صورت تحول در فرهنگ ، از همین ویژگی قابل استنباط است

 منظور از توسعه، در این مقاله (فرایندی است که متضم رشد مداوم در ابزار مادی و معنوی و بنیانهای اقتصادی ـ اجتماعی ; بوده و انسان در این جریان می تواند به تعالی و کمال برسد.)

تعریفی که از توسعه ارائه کردیم دارای ویژگی های زیر است

اولاً: توسعه یک جریان پویاست نه ایستا

ثانیاً: رشد پویا و مداوم در آن منظور شده است

ثالثاً: این توسعه تنها اقتصادی نبوده و همه جانبه است و توسعه اقتصادی تنها به وجه اقتصادی تنها به وجه اقتصادی این تحول اطلاق می شود

رابعاً: توسعه در این تعریف هدف دار بوده و محور آن انسان و تعالی و کمال اوست

3-اسلام

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   181   182   183   184   185   >>   >