مقاله تعلیم و تربیت فرزندان در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تعلیم و تربیت فرزندان در pdf دارای 48 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تعلیم و تربیت فرزندان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تعلیم و تربیت فرزندان در pdf

مقدمه   
چکیده   
مفهوم تربیت   
تربیت شناخت   
آغاز تربیت   
تربیت مداوم   
تجلی صفات والدین   
تربیت اطفال از دیدگاه ابن سینا   
وظیفه ها و تعهدها   
ایجاد عشق در کودک   
پرروش در محیط مساعد   
چند اصل مهم درباره تربیت   
اصل اول توجه به حس عزت طلبی فرزند   
اصل دوم نماز   
اصل سوم آموزش زندگی و علوم مورد نیاز   
اصل چهارم اندرز و نصیحت   
راه کارهای تربیتی اسلام   
راه کار اول – هماهنگی پدر و مادر در کانون خانواده   
راه کار دوم – تربیت از راه عمل   
راه کار سوم – احساس کرامت   
راه کار چهارم – بازی با کودک   
راه کار پنجم – محبت   
راه کار ششم – عدالت   
راه کار هفتم – پرورش روح و جسم کودک   
راه کار هشتم – تمرین عادت های نیکو  
درک دنیای زیبای کودک   
راه کار دهم – تشویق و تنبیه   
توجه و تغییر رفتار   
تنبیه   
راه کار یازدهم – سلام و تحیت   
کارکرد ارتباطی   
کارکرد درمانی و بازدارنگی   
کارکرد فکری و عملی   
منابع و ماخذ   

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تعلیم و تربیت فرزندان در pdf

 1 – فرهنگ تربیت / مولف: عباس اسماعیل یزدی/ قم: دلیل ما

2 – تربیت فرزند در اسلام/ محمود ارگانی بهبانی حائری/ انتشارات پیام مهدی/ بهار

3 – کودک از نظر وراثت و تربیت / محمد تقی فلسفی / هیئت نشر معارف اسلامی، چاپ دوم آذر ماه

4 – اصول تربیت (40 اصل تربیتی، مظفر حاجیان/ اصفهان: همای رحمت 1382)

5 – آغوش مهر / تالیف: عباس کهریزی/ قم: مشهور

مفهوم تربیت :

    تربیت به معنای پرورش دادن و پروراندن است و پروراندن هر چیزی به کمال رساندن آن است و تمام قابلیتها در آن شکوفا گردد

     بنابر این معنا ، پرورش دادن گیاهان برای رسیدن به رشد مطلوب ، نوعی تربیت محسوب
می شود

    تربیت انسان پرورش دادن جسم و روح او است به گونه ای که به کمال شایسته خود برسد . به عبارت دیگر تربیت در انسان به معنای فراهم آوردن زمینه رشد و پرورش استعدادهای درونی و قوای جسمانی و روانی او برای وصول به کمال مطلوب است

     این کار در واقع عملی است آگاهانه با هدف رشد دادن ، ساختن ، دگرگون کردن و شکوفا نمودن استعدادهای مادر زادی شود

    هر مکتبی بر اساس هدفی که طرح تربیتی مخصوصی را دنبال می کند و بر اساس اغراض و هدفهای خود انسان را برای وصول به آن اهداف در خدمت می گیرند

   از این رو تعریف تربیت در اصطلاح هر مکتبی از دیدگاه آن مکتب نسبت به انسان است

   مکتبهایی که طرح ترکیبی دارند به خاطر عدم شناخت ابعاد مختلف آدمی به تمام استعدادهای او توجهی نکرده ، بلکه منکر عمق و وسعت ابعاد وجودی انسان هستند تنها مکتب اسلام است که جنبه ها و ابعاد و استعدادهای گوناگون انسان توجه کامل نموده است

     تربیت در دیدگاه اسلام ایجاد زمینه رشد در جنبه های مختلف ، عقلی ، فکری ، اعتقادی اخلاقی ، عاطفی ، روانی ، فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی و ارائه راه درست ایدیشیدن، نیکو زیستن به گونه ای که آدمی را از مرحله حیوانیت به مرتبه کامل انسانی برساند، می باشد.[1]

به بیان دیگر تربیت ، به معنای فراهم آوردن زمینه فکری برای به فعلیت رساندن قوا و استعدادهای آدمی و تعدیل غرایض در جهت رساندن انسان به هدف نهایی خود که مقام قرب خداوند و خلیفه الهی است می باشد

     نظرات تربیتی اسلام محدود به رفتار شخصی انسان در زندگی نیست بلکه جمیع مسائل فردی و اجتماعی را بر اساس فطرت و ارزشهای واقعی انسان مد نظر دارد و برای تمام ابعاد پیچیده او که روان شناسان غرب به جهت عدم آگاهی به حقیقت انسان از آن تفره رفته در چهار چوب فرامین الهی طرح و برنامه عملی دارد و تنها به فرضیه و تئوری قناعت نکرده بلکه با ارائه الگو او را در راه کمال و تعالی خود یاری کرده ، راه او را هموار و تسهیل می نماید

    اما در روانشناسی تربیتی غرب تنها بر پایه رفتار انسان و بر اساس تجربه کند و کاو می شود

    روانشناسان غربی رفتار انسان را از دوره جنینی برسی و ریشه آن را با متدد های تجربی و عملی تحقیق کرده و تئوری های خود را در آزمایشگاههای روانی مورد تحقیق و آزمایش قرار میدهند

     ولی نتیجه اکثر آزمایشها با شخصیت حقیقی انسان سازگار نیست زیرا شخصیت والای انسان در محیط تحقیقاتی روانشناسی و تربیتی غرب تنذل کرده و به جهت تلقی نادرست آنان از انسان به عنوان حیوانی تکامل یافته ، شرافت آدمی و ارزشهای متعالی او نادیده گرفته می شود

تربیت و شناخت

پی گیری و دنبال کردن هر هدفی بر دو رکن اساسی استوار است :آگاهی و اطمینان از وجود آن، و دیگری ، امکان دسترسی و باور آن .البته این مساله در امور مادی محسوس تر است

مثلا برای استخراج یک گنج نهفته و پنهان دو چیز لازم وضروری است :اول اینکه باید خارجا گنجی وجود داشته و انسان ازوجود آن آگاه و مطمئن باشد

دوم ، دسترسی به آن را در حیطه قدرت خویش دانسته ، تحصیل آن را بور نموده و برای خود امکان پذیر بداند

این مطلب عینا در مورد احیاء استعدادهای درونی و تربیت انسان قابل انطباق است .کسی که از وجود چنین استعدادهای سرشار خدادادی در نفس و جان خود و فرزند خویش آگاه نیست و به این ارزش واقعی واقف نگشته  و از ذخایر و سرمایه های نهانی نهفته در خود و فرزندش خبر نداشته باشد ، هرگز برای احیاء آن استعدادهای پنهان و تربیت نفس خویش یا فرزندش کمر همت نبسته و سختی های  آن را متحمل نشده و قیام نخواهد کرد

همچنین کسی که خود را از تربیت خویش و احیاء توان و سرمایه های عظیم بالقوه الهی نهفته درخود– عاجز می پندارد و هرگز قدمی در راه این امرخطیر برنخواهد داشت

از این روست که مربیان آگاه و اساتید بزرگ اخلاق ، قبل از هرگونه اقدامی جهت تربیت  افراد ،آنان را از ارزش بزرگ انسان و سرمایه های بسیار ارزشمند انسانی واقف و آگاه نموده ،مشعل توکل و امید را در نفس پیروان خویش  شعله ور می سازند

رها کردن نیروها و استعدادهای درونی و معطل گذاردن آنها ، و عدم تلاش و کوشش درراه باورکردن آنها–که به منزله خاموش نمودن چراغ سعادت وحرکت درجهت سقوط در ورطه رذائل اخلاقی است – و نیز بسیاری ازانحرافات و گرایش های باطل و مبتلا شدن به انواع هلاکت ها و آلودگی در واقع از عدم[2] شناخت ارزش واقعی انسان سرچشمه می گیرد . و از همین جا به ریشه طفره رفتن و شانه خالی کردن بسیاری از افراد – از زیر بار مسئولیت بزرگ تربیت نفس و تهذیب اخلاق خود – پی می بریم . چه آنکه عاقلی تن به نابودی اشیای قیمتی خود نملی دهد ، چون ارزش آن را می داند

مولای تربیت یافتگان مکتب ادب و اخلاق چنین می فرمایند

(( من لم یعرف نفسه بعدعن سبیل النجاه و خبط فی الضلال و الجهالات

هرکه نفس خویش را نشناسد(و به ارزش والای آن پی نبرد ) از راه سعادت و رستگاری دور افتاده و به بی راهه گمراهی و نادانی فرو خوده افتاده

و نیز فرموده اند

(( من عرف شرف معناه صانه عن دناه شهوته وزور مناه ))

کسی که گوهر انسانی و شرافت باطنی خود را بشناسند ،خویشتن را از پستی شهوات و آرزوهای باطلش محفوظ خواهد داشت

تربیت برای همه

اسلام جمیع افراد بشر- با وجود انواع ویژگی ها و خصایص وراثتی و با هرگونه سرشت وطبیعت وخلق و خوی ، و رشد یافته در هر محیط و شرایطی  - خداپرستی و فراگیری سجایای اخلاقی و روش های پاک عملی قرار میدهد ،تا با آموزش و پرورش متناسب با برنامه های مقدس الهی به حیات انسانی زنده گردیده و ذخایر مقدسی که در باطن او به ودیعت گذاشته شده، از قوه به فعلیت در آید

پیشتر یادآور شدیم که اگر همه وراثت ها قطعی و غیر قابل تغییر بود ، وتمام صفات ناپسند و خلقیات والدین درسرنوشت اولاد تاثیری حتمی و غیر قابل تغییر داشت، قیام انبیاء الهی و تعالیم ادیان آسمانی و کوشش مصلحان و آموزگاران تعلیم  و تربیت بی فایده و لغو می بود.[3]

 

آغاز تربیت

اگرچه تربیت به ظاهر از بدو تولد آغاز می شود، ولی با در نظر داشتن تاثیر جنبه های وراثتی در تربیت، زمینه آن سال ها قبل از تولد فرزند ، و در واقع به هنگام انتخاب همسر فراهم می گردد

از این رو شارع مقدس در مورد انتخاب همسری شایسته عنایتی خاص مبذول فرموده که ان شاء الله این بحث را تفصیلا در آینده مطرح خواهیم کرد

تربیت در سنین اولیه زندگی نیز دارای ارزش و اهمیت خاصی است ، زیرا علاوه براینکه کودکان نوعا دراین دوران پیوسته با پدر و مادر مانوس هستند،روحیه تاثیر پذیری در آنها نیز بیشتر می باشد

از این رو پیش ازآنکه دشمنان وگمراهان وبدخواهان فرزندان ما را با بدآموزی و برنامه های سوء خودگمراه نمایند،باید ازهمان اوان کودکی مراقب آنها بوده ، در تربیت آنان کوشا باشیم

فرزندی که درخردسالی تربیت نشود، امکان اصلاح و تربیت او درآینده اندک و تاثیر گذاری بر او دشوار می شود

بنابراین ،سهل انگاری در امر تربیت در این سال ها زیان فراوانی را به همراه خواهد داش .هرگز نباید امر تربیت فرزندان را به حساب اینکه هنوز خردسال هستند ونمی فهمند به تاخیر انداخت ، زیرا روح پذیرش از آغاز تولد در آنها پدید می آید

تربیت مداوم

جهان هستی مجموعه ای است از موجودات و مخلوقات ، از جماد و نبات و حیوان و انسان و دریائی است از شور و جاذبه و حرکت و عشق و محبت و هرگز آنی از این تکاپو و جنب و جوش دائمی باز نمی ایستد.[4]

توقف درعالم وجود به مثابه مقابله با سیر تکاملی عامل خلقت .و برابر با نابودی  و درهم کوبیده شدن همه نیروها و استعدادهای و قابلیت های انسانی دراین جهان پرتلاطم است

و تعلیم و تربیت به معنای حرکت در جهت تعالی و همسویی با سیر تکاملی همه موجودات عالم هستی است

از نظر اسلام ، از آنجا که تعلیم و تربیت ، امری است هم جهت و منطبق با فطرت انسانی  ،و عملی است همگام با حرکت عمومی جهان خلقت ، این وظیفه بزرگ همواره در طول حیات دامنگیر هر انسانی است و آدمی در تمام مراحل زندگی و دوران عمر موظف است که در جهت شکوفائی استعدادهای خود گام بردارد

به حکم عقل نیز مادامی که انسان از محیط خود تاثیر پذیر است و اجزای بدن او از هم گسسته نشده، و بین فرد و جامعه ارتباط برقرار است ، باید تربیت ادامه یابد و آدمی نمی تواند .در هیچ مرحله ای خود را از آن بی نیاز بپندارد . مشاهده تحت تاثیر قرار گرفتن افراد بزرگسال و سالخورده از عوامل محیطی و. رنگ گرفتن آنان از دیگران دلیل روشنی است بر لزوم استمرار تربیت در تمام دوران حیات

مسئولیت و تعهد دائمی افراد نسبت به یکدیگر و در زمینه بهسازی محیط زندگی ،عمومیت تحصیل دانش و فرهنگ در تمام سنین ، وظیفه امر به معروف و نهی از منکر در تمام دوران زندگی ، همه حاکی از لزوم تربیت به عنوان یک مسئولیت همیشگی است.[5]

منشاء سعادت و شقاوت : وظایف مسئولیتهایی الهی پدران و مادر در تربیت فرزند یکسان است –اعمال، اخلاقیات وگفتار و کردار و پندار پدران و مادران ، منشاخوشبختی وسعادت ویا بدبختی وشقاوت فرزندان آنان خواهدبود. همانگونه که به اراده خالق و توانا ساختمان بدنی هر فرزندی از مجموع دو سلول تناسلی والدین او بوجود می آید شخصیت و روحیات او نیز نتیجه رفتار والدین اوست حکیمان گفته اند.((از کوزه برون همان تراود که در اوست این معنای جمله امیرالمومنان امام علی (ع) است. کل اناء یتفنخ بمافیه .زین العابدین و سید الساجدین امام علی بن حسین (ع) در رساله حقوق برخی از وظایف پدران را بر می شمارد: و اما حق فرزندت بر تو این است که بدانی او از توبه وجود آمده است و او را از خودت بدانی و بدانی که سرنوشت خوب و بدش در آینده به دست تو می باشد و تو در قبال وظایف خود مسئول هستی که او را خوب تربیت کنی و به پروردگار عزیز و بزرگ و مومن و آشنایش نمایی و او را در راه اطاعت خداوند کمک کنی و بدانی که نیکی به او پاداش خواهی داشت و در بدی به او جریمه و تنبیه خواهی شد

تجلی صفات والدین

1 -  فرهنگ تربیت / مؤلف عباس اسماعیل یزدی قم : دلیل ما

1 -  فرهنگ تربیت / مؤلف عباس اسماعیل یزدی قم : دلیل ما

1- عرر :2/706 ح

1- غرر :2/710-

1 – 1 -  فرهنگ تربیت / مؤلف عباس اسماعیل یزدی قم : دلیل ما

1 -  فرهنگ تربیت / مؤلف عباس اسماعیل یزدی قم : دلیل ما

1 -  فرهنگ تربیت / مؤلف عباس اسماعیل یزدی قم : دلیل ما

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله پدیدارشناسی هگل: ابعاد و تأثیر آن در آموزش و پرورش در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله پدیدارشناسی هگل: ابعاد و تأثیر آن در آموزش و پرورش در pdf دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله پدیدارشناسی هگل: ابعاد و تأثیر آن در آموزش و پرورش در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله پدیدارشناسی هگل: ابعاد و تأثیر آن در آموزش و پرورش در pdf

چکیده  
جایگاه پدیدار شناسی هگل در فلسفه او  
پدیدارشناسی و منطق نزد هگل  
فرق هگل با فیلسوفان دیگر در قلمرو پدیدار شناسی  
شعور ابتدایی وشعور فلسفی  
حوزه‌های مورد بحث در پدیدارشناسی  
1 حوزه یقین حسی23  
2 ادراک24  
3 فاهمه25  
4 خود آگاهی27  
5 عقل  
سیر انتهایی روح در پدیدار شناسی  
پی‌نوشت‌ها  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله پدیدارشناسی هگل: ابعاد و تأثیر آن در آموزش و پرورش در pdf

ـ پلامناتز، جان، فلسفه‌اجتماعی و سیاسی‌هگل، ترجمه حسین بشیریه، (تهران، نشر نی، 1371)، چ دوّم؛

ـ رندال، هرمن، سیر تکامل عقل نوین، ترجمه ابوالقاسم پاینده، (تهران، علمی و فرهنگی، 1376)، چ دوّم؛

ـ فروغی، محمدعلی، سیر حکمت در اروپا، (تهران، زوار، 1360)؛

ـ کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه داریوش آشوری، (تهران، سروش، 1367)؛

ـ کاسیرر، ارنست، فلسفه روشن اندیشی، ترجمه نجف دریابندری، (تهران، خوارزمی، 1372)؛

ـ مجتهدی، کریم، درباره هگل و فلسفه او، (تهران، امیرکبیر، 1370)؛

ـ مگی، بریان، فلاسفه بزرگ، ترجمه عزت‌الله فولادوند، (تهران، خوارزمی، 1372)؛

ـ هگل، خدایگان و بنده، ترجمه حمید عنایت، (تهران، خوارزمی، 1368)؛

ـ هیپولیت، ژان، پدیدارشناسی روح بر حسب نظر هگل، اقتباس و تألیف کریم مجتهدی، (تهران، علمی و فرهنگی/ بی‌تا)

ـ وال، ژان، بحث در مابعدالطبیعه، ترجمه یحیی مهدوی و همکاران، (تهران، خوارزمی، 1375)؛

ـ والتر، ترنس استیس، فلسفه هگل، ترجمه حمید عنایت، (تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی،‌ 1371)، چ پنجم

چکیده

در بین فلیسوفان باختر زمین هگل از معدود کسانی است که به موضوعاتی کاملاً بکر و نوظهور پرداخت و پیشگام در طرح برخی مباحث جنجال برانگیز در حوزه تفکر فلسفی شد. طرح بحث پدیدارشناسی روح از زمره این مباحث بود. فهم دقیق فلسفه هگل بدون فهم پدیدارشناسی روح میسّر نخواهد بود. گویی با پدیدارشناسی روح، فصل نوینی در تاریخ فلسفه غرب آغاز گردیده و شناسایی از حد تنگ‌نظری کانتی گذر نموده، قلمرو دیگری را فراروی انسان می‌گشاید

پدیدارشناسی روح در دو حوزه هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی ابعاد گوناگون اجتماعی، فردی، اخلاقی، تاریخی، آموزشی، تربیتی و حتی عرفانی دارد که هر یک از این ابعاد قابل تأمل و درنگ عقلانی است

در این مقاله ضمن اشاره به جایگاه پدیدارشناسی روح در کل نظام فلسفی هگل، سیر تکاملی روح از حوزه یقین حسی، ادراک، فاهمه، خودآگاهی تا عقل مورد بررسی قرار گرفته، آنگاه با تأمل بر بحث پرجاذبه «خواجه» و «بنده» به نقش تربیتی و آموزشی پدیدارشناسی روح پرداخته شده است. از همین سکوی معرفتی است که هگل به تفسیر فلسفی ادیان الهی همچون یهودیت و مسیحیت پرداخته و روح نامتناهی را با روح متناهی در سیر تکاملی بر یک جایگاه می‌بیند و آنگاه با تصور روح مطلق تلاش می‌کند تا به انگاره خود، نظام فلسفی خویش را بر کرسی اثبات بنشاند

کلید واژه‌ها

ادراک، ایدژه، پدیدارشناسی روح، خودآگاهی، فاهمه، عقل و روح مطلق، یقین حسی، هگل

جایگاه پدیدار شناسی هگل در فلسفه او

هگل فیلسوفی است که حیات واقعی فلسفه را با مقوله «زمانیت»1 پیوند می‌دهد و اساساً جهان از دیدگاه او چیزی جز شکوفایی و انبساط روح مطلق نیست. بنابراین، می‌توان گفت: تصور صیرورت، که در یونان باستان نزد فیلسوفانی همچون هراکلیتوس تصوری اساسی بود، به نظر هگل نخستین تصور واقعی است که پس از دو تصور مفهومی کاملاً توخالی وجود و عدم شکل می‌گیرد

اگر چنین است پس می‌توان گفت: فهم درست فلسفه هگل نیز جز از طریق توجه به سیر تحوّلی فکر او ممکن نیست. این توجه به صیرورت در هگل تا بدانجا اهمیت یافته که نوشته‌های او نیز ارتباط تنگاتنگی با مراحل گوناگون زندگی وی پیدا کرده‌اند. و چون پدیدار شناسی روح نیز خود با مفهوم زمانیت و صیرورت رابطه‌ای بسیار نزدیک داشته و اساساً بدون آن قابل فهم نیست، می‌توان گفت: فهم آن بر فهم کل فلسفه هگل تقدّم می‌یابد و گره از نقطه‌های به ظاهر کور فلسفه او می‌گشاید. بنابراین، اغراق نخواهد بود اگر بگوییم فهم روح فلسفه هگل جز با فهم پدیدارشناسی میسّر نیست

در عین حال، پدیدارشناسی در بین آثار دیگر هگل همچون منطق و دائره‌المعارف علوم فلسفی از شهرت کمتری برخوردار بوده است. این در حالی است که حتی فهم منطق هگل بدون درک صحیح و درست از پدیدار شناسی او ممکن نیست و منطق او بدون پدیدارشناسی ناتمام و ناقص است و اساساً پدیدارشناسی پایه و اساس منطق او محسوب می‌شود

اگر فهم فلسفه هگل بدون فهم منطق او ممکن نیست، فهم منطق او نیز بدون فهم پدیدارشناسی او میسّر نمی‌باشد. بنابراین، فهم فلسفه هگل بستگی به فهم پدیدارشناسی او دارد. پس راه فلسفه از پدیدارشناسی او می‌گذرد. البته این بدان معنا نیست که پدیدارشناسی روح، مقدّمه منطق اوست، بلکه خود مرحله‌ای از تکوّن و تحقّق آن می‌باشد. پس باید گفت: نظام فلسفی هگل از یک انسجام و پیوستگی در مراحل و مقولات که ویژگی یک نظام فلسفی مطلوب است برخوردار می‌باشد

پدیدارشناسی از جهت دیگری نیز که در این نوشتار بیشتر بدان پرداخته خواهد شد اهمیت می‌یابد: بُعد آموزش و تعلیم و تربیتی آن؛ چرا که پدیدارشناسی روح نزد هگل نشانگر مراحل آگاهی و درجات ارتقایی شعور می‌باشد و از این‌رو، می‌تواند برای عموم و بخصوص کسانی که دغدغه تعلیم و تربیت دارند محل تأمّل و تعمّق باشد

در پدیدارشناسی روح، هگل تصویری از دوره روشن اندیشی ترسیم می‌کند که از آنچه معمولاً ‌در مجادلات قلمی او می‌بینیم غنی‌تر و عمیق‌تر است. در واقع، گرایش اساسی و عمده فلسفه روشن‌اندیشی بر آن نیست که زندگی را مشاهده کند و تصویری از آن بر حسب اندیشه و متأمّل به دست دهد. این فلسفه به خود انگیختگی اصیل اندیشه اعتقاد دارد و نقش اندیشه را به صرف تصویر زندگی محدود نمی‌کند، بلکه قدرت و وظیفه شکل دادن به زندگی نیز برای آن قایل می‌شود

پدیدارشناسی، همگام با سه مرحله اصلی آگاهی(ایده منطقی یا مفهوم، طبیعت و روح)، سه بخش اصلی (منطق، فلسفه طبیعت و فلسفه روح) دارد. نخستینِ این مرحله‌ها آگاهی از عین‌ها (اُبژه‌ها) است همچون چیزهای محسوسی که در برابر ذهن (سوژه)‌ قرار می‌گیرند. و به این مرحله است که هگل نام «آگاهی»3 می‌دهد. مرحله دوم «خودآگاهی»4 است و در این مرحله، او سخنان بسیاری در باب آگاهی اجتماعی دارد. مرحله سوم «عقل»5 است که همچون همنهاد یا یگانگیِ مرحله‌های پیشین باز نموده می‌شود. به سخن دیگر، عقل همنهادی است از عینیت و ذهنیت

او خواهان نشان دادن آن است که ادعای اینکه «یقین حسّی» ‌عالی‌ترین صورت دانش است، ادعایی است بی پایه.7 هگل خودآگاهی را از مرحله «شوق» ‌آغاز می‌کند. (در این مرحله) ‌خود همچنان با اشیای خارجی سروکار دارد. اما ویژگی نگره «شوق» آن است که خودِ اشیا را دست نشانده خویش می‌کند و می‌کوشد آن‌ها را ابزاری برای خرسندی خود سازد و به خدمت خود درآورد، اما هنگامی که «خود» با «خود دیگر» روبه‌رو می‌شود این نگره درهم شکسته می‌شود؛ زیرا هگل بر آن است که حضور دیگری برای خودآگاهی شرط اساسی است. خودآگاهیِ پرورده تنها هنگامی پدیدار خواهد شد که خود، «خود بود»8 را در خود و دیگران بشناسد و بنابراین، باید صورت یک آگاهی به راستی اجتماعی یا «ماآگاهی»9‌ به خود بگیرد

پدیدارشناسی و منطق نزد هگل

منطق هگل یک تفاوت اساسی با منطق‌های معمول همچون منطق ارسطویی دارد: منطق هگل ذهنی، ریاضی و صوری نیست، بلکه کاملاً محتوایی و وجودی است. بر همین مبنا، وی نه تنها همچون منطق‌های معمول، بحث از هستی و «وجود» را کنار نمی‌گذارد، بلکه منطق وی عین وجود است؛ از وجود آغاز می‌کند، از متن وجود می‌گذرد و در نهایت، به «وجود مطلق»، که در اصطلاح او «مثال مطلق» است، ختم می‌شود. حتی به گفته استیس: «هگل چنین می‌گوید که محتوای مثال مطلق، همان دستگاه منطق است که اینک به فرجامش رسیده‌ایم.»10 روش دیالکتیکی او نیز صورت بیگانه‌ای نیست که از خارج بر ماده‌ای منفعل و تفاوت نا‌پذیر تحمیل شود، آن‌گونه که روش منطق صوری بر موضوعات خود تحمیل می‌شود، بلکه این روش چیزی جز محتوای خود، که وجود باشد، نیست

او به اینکه در منطق‌های متداول، تصور و تصدیق و استدلال در عرض هم قرار می‌گیرند و متباین از یکدیگر لحاظ می‌شوند و به ارتباط درونی آن‌ها توجه نمی‌شود و به اینکه در این منطق‌ها محتوا فراموش می‌گردد، معترض است. هر چند هگل این جنبه از منطق صوری، یعنی علم فکر محض بودن را می‌پذیرد، اما فکر محض نزد هگل با بازگشت به‌یونان، قابل فهم است که «تئوریا»11 به معنای نگاه از درون یا عقل به جهان بود

ارتباط وثیق منطق و پدیدارشناسی هگل در این نقطه مهم نهفته است که همان‌سان که منطق هگل و روش دیالکتیک وی به گفته استیس محتوای مثال مطلق را آشکار می‌کند و کار اصلی هگل گذر به شناخت مطلق از طریق شناخت عادی است و بلکه به نظر او شناخت مطلق در بطن همان شعور ابتدایی نهفته است، پدیدارشناسی چیزی جز مطالعه این سیر و تحوّلات آن از ابتدا تا انتها نیست. به نظر وی، مطلق در همین شناخت پدیدارها به تدریج متجلّی می‌گردد

 

فرق هگل با فیلسوفان دیگر در قلمرو پدیدار شناسی

هگل بر مبنای شناخت با واسطه یا وساطت، شالوده فلسفه‌ای را ریخته که مانند فلسفه کانت مبتنی بر تفکیک و تجزیه نیست. وی برای تأسیس آن فلسفه، هم اقوال ناشی از انتزاع افلاطون و کانت را رد کرده و هم آنچه را می‌توان «انتزاع‌های ادراک بی‌واسطه» نامید. انتزاع‌های ادراک بی‌واسطه همان «اینجا» ‌و «اکنون» و «من» ‌است. فیلسوفان تجربی مذهب تصور می‌کنند این الفاظ دلالت بر اموری دقیق و صریح و انضمامی دارند، و حال آنکه هگل در‌ابتدای پدیدارشناسی روح می‌گوید: این تصورات، انتزاعی‌ترین تصورات هستند؛ چون ما در هر جا که باشیم در اینجا هستیم، و در هر ساعتی که بگوییم «اکنون»، در اکنون هستیم، این الفاظ یا تصورات ما به مثابه برچسب‌هایی هستند که بر اشیای گوناگون می‌نهیم و به زعم خود، با این الفاظ واقعیتی را بیان کرده‌ایم، و حال آنکه در واقع، چیزی نگفته‌ایم

هگل بر خلاف کانت، که قلمرو «نومن» را از شناخت مبرّا می‌کند، چنین نمی‌پندارد. اتفاقاً او با پدیدارشناسی می‌خواهد پا به قلمرو «نومن» (ذات) بگذارد. همچنین پدیدارشناسی او با پدیدارشناسی هوسرل نیز متفاوت است؛ چرا که هوسرل حرکت تاریخی را کنار می‌گذارد، در حالی که هگل توجه کامل به این حرکت دارد

تفاوت وی با دکارت نیز آنجاست که هگل جایگاهی برای شک قایل نیست و آن را نقطه شروع شناخت نمی‌انگارد. همچنین شک نزد هگل بر خلاف دکارت، دستوری ودفعی نیست، بلکه شک از دل یقین پدیدار می‌شود و آن را در جهت متقابل به پیش می‌برد تا به یقین دیگری از نوع دیگر برساند

هر چند هیوم نیز با طرح مذهب «اصالت پدیدار» یا «فنومنیسم»13 از لفظ پدیدار استفاده کرده، اما فاصله او نیز با هگل بسیار است؛ چرا که هیوم اساساً علم را از سطح پدیدار عمیق‌تر نمی‌برد و همین باعث شد تا وی شکّاکیت را پایه‌گذاری کند. اما پدیدارشناسی نزد هگل، گذر به ذات و نومن در یک بستر تاریخی و سیر و سلوک زمانی می‌باشد، هر چند پدیدارشناسی او ذات‌شناسی (نومنولوژی) نیست، اما در هر صورت، آنچه در این سیر رخ می‌دهد شمّه‌ای از رخ ذات است. این نکته است که هگل را در عین حال که افلاطونی است، از افلاطون جدا می‌سازد. تفسیر هگل از پدیدار حتی با تفسیر افلاطون از پدیدار دقیقاً یکسان نیست. اگر پدیدار نزد افلاطون در مرتبه‌ای پایین‌تر از ذات قرار گرفته و جدای از آن است، نزد هگل پدیدار تجلّی گوشه‌ای از مثال14 در زمان و مکان است.15 از این‌رو، اگر نزد افلاطون شناخت به پدیدار تعلّق نمی‌گیرد، نزد هگل شناخت آگاهی در مرحله‌ای به پدیدار مربوط می‌شود

پدیدار نزد هگل روحی است که در گذرگاه زمان و تاریخ، بسط و گسترش می‌یابد و جلوه می‌کند و «گویی برای هگل پدیدار تجلّی و بروز و پیدایش گوشه‌ای از ذات و مثال در زمان و مکان است و کتاب پدیدارشناسی در واقع، دائره‌المعارف تکوینی هر نوع فعالیت شناختی و فرهنگی انسان است.»

با بن‌بستی که فلسفه در زمان کانت با آن مواجه گردید و نیز نقّادی کانت از فلسفه ما‌بعد الطبیعه گویی با نوعی سردرگمی مواجه شد که شناسایی نظری برایش مقدور نبود و از این‌رو، می‌بایست به قلمرو اخلاق و هنر پناه ببرد. کوشش فیلسوفانی همچون نیچه و شلینگ هم در عین حال که ناموفق نبود، اما عملاً به جایی نرسید. در این اوضاع و احوال سردرگم، هگل بود که با طرح «پدیدارشناسی» بار دیگر، جان تازه‌ای به فلسفه بخشید و موجب اعاده حیثیت آن شد. گویی «پدیدار شناسی» هگل نقطه عطف تحوّل فلسفه غرب بود و فصل جدیدی در تاریخ فلسفه غرب گشود. «پدیدار» البته معنای هیومی و کانتی خود را از دست داد و تجلّی روح و مرحله‌ای از تحقیق آن به حساب آمد و اینجا بود که گویی سدها و محدودیت‌ها شکسته شدند و دوباره فاهمه نسبت به امکان شناخت خود و گسترش آن شناخت، حتی در مواجهه با نامتناهی و مطلق واقف گردید. شناخت مطلق ممکن نیست، مگر با شناخت پدیدار. بین شناخت مطلق و شناخت پدیدار تقابل و تعارض نبود، بلکه به نحوی سنخیت و اتحاد ایجاد شد. از سوی دیگر، بین پدیدار (فنومن) و ذات (نومن) با توجه به صیرورت وحرکت درونی آن‌ها، تباینی دیده نمی‌شد

شعور ابتدایی وشعور فلسفی

نقطه آغاز «پدیدارشناسی» هگل شناخت حسی است. وی در بخش اول کتاب خود، به بررسی چگونگی ارتقای شعور عامی و ابتدایی، که همان شعور و شناخت حسی است، می‌پردازد و به نوعی شناخت فلسفی می‌رسد

هر چند از دیدگاه فیلسوفان تجربه مسلکی همچون جان لاک، شعور حسی کاملاً معتبر است، اما هگل آن را انتزاعی‌ترین و فقیرترین نوع شناخت می‌داند و از این لحاظ، به سنّت افلاطونی تمایل دارد؛ چرا که شناخت در این مرحله، صرفاً در حد شیء جزئی و من جزئی است. اگر بین فاعل شناسا و متعلّق شناسایی تمایزی وجود دارد و فاعل شناسا متعلّق خود را دست‌خوش تغییر و دگرگونی می‌کند، پس شناخت در حد پدیدار غیر از شناخت در حدّ مطلق خواهد بود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله معماری نرم افزار در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله معماری نرم افزار در pdf دارای 85 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله معماری نرم افزار در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله معماری نرم افزار در pdf

چکیده

مقدمه

معماری نرم افزار چیست ؟

تعاریف پایه در معماری نرم افزار

الگوهای معماری یا سبکهای معماری

مدل مرجع

معماری مرجع

دیدگاه های معماری

دیدگاه Bass 

دیدگاه 4+

دیدگاه‌های دیگر

طراحی معماری نرم افزار

کارکرد‌های سیستم و معماری نرم‌افزار

ویژگی‌های کیفی

ویژگی‌های کیفی سیستم

سناریو‌های ویژگی‌کیفی

ویژگی‌های کیفی کسب و کار

ویژگی‌های کیفی معماری

دستیابی به ویژگیهای کیفی

تاکتیکهای معماری

الگوهای معماری

ارتباط تاکتیکها و الگوهای معماری

روشهای طراحی معماری نرم افزار

طراحی مبتنی بر ویژگی

طراحی به کمک سبک های معماری مبتنی بر ویژگی

طراحی با ملاحظات اقتصادی با استفاده از روش آنالیز سود هزینه

ویژگی کیفی قابلیت تغییر

تعریف قابلیت تغییر

مشخص نمودن نیاز‌های قابلیت تغییر با استفاده از سناریو‌های کیفی

مدل سازی قابلیت تغییر در سطح معماری نرم افزار

تاکتیک‌های قابلیت تغییر

ارزیابی قابلیت تغییر

ارزیابی نحوه اختصاص وظایف

ارزیابی وابستگی بین ماژول‌ها

انواع وابستگی

نحوه بازنمایی وابستگی‌ها

روش Brute-force 

استفاده از بستار انتقالی

استفاده از روش‌های بهینه سازی

استفاده از جدول وابستگی‌ها

تصمیم گیری نهایی در مورد طراحی ویژگی کیفی قابلیت تغییر

مطالعه موردی

تعداد وظایف تغییر یافته در ماژول ثانویه

وابستگی نحوی ومعنایی

استفاده از کامپایلر به عنوان واسط

استفاده از سیستم‌عامل به عنوان واسط

خلاصه و نتیجه گیری

منابع;

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله معماری نرم افزار در pdf

[Asundi 01] J. Asundi, R. Kazman, and M. Klein, Using Economic Considerations to Choose Among Architecture  Design Alternatives, Technical Report, CMU/SEI-2001-TR-035, Pittsburgh, Pa.: Software Engineering Institute, CarnegieMellonUniversity,

[Bachmann 02] F. Bachmann, L. Bass, and M. Klein, Illuminating the Fundamental Contributors to Software Architecture Quality, Technical Report, CMU/SEI-2002-TR-025, Pittsburgh, Pa.: Software Engineering Institute, CarnegieMellonUniversity,

[Bachmann 03] F. Bachmann, L. Bass, and M. Klein, Deriving Architectural Tactics: A Step Toward Methodical Architectural Design, Technical Report, CMU/SEI-2003-TR-004, Pittsburgh, Pa.: Software Engineering Institute, Carnegie Mellon University,

[Bass 01] L. Bass, M. Klein, F. Bachmann, “Quality Attribute Design Primitives and the Attribute Driven Design Method,” In proc. of the 4th International Workshop on Product Family Engineering, Bilbao, Spain, 3-5 October 2001, pp. 122 –

[Bass 03] L. Bass, P. Clements, and R. Kazman, Software Architecture in Practice, Second Edition, Addison-Wesley,

[Booch 98] G. Booch, J. Rumbaugh, and I. Jacobson, UML User Guide, Addison-Wesley Longman,

[Chastek 05] G. Chastek, and R. Ferguson, Toward Measures for Software Architectures, Technical Report, CMU/SEI-2006-TN-013, Pittsburgh, Pa.: Software Engineering Institute, CarnegieMellonUniversity,

[Garlan 93] D. Garlan, and M. Shaw. An Introduction to Software Architecture, Technical Report, CMU/SEI-94-TR-21,

[Garland 03] J. Garland,  R. Anthony, Large-Scale Software Architecture, Wiley Press,

[IEEE 00] Recommended Practice for Architectural Description of Software Intensive Systems. Technical Report IEEE P1471-2000, IEEE Standards Department, The Architecture Working Group of the Software Engineering Committee, September

[Kazman 02] R. Kazman, J. Asundi, and M. Klein, Making Architecture Design Decisions: An Economic Approach, Technical Report, CMU/SEI-2002-TR-035, Pittsburgh, Pa.: Software Engineering Institute, CarnegieMellonUniversity,

[Klein 99] M. Klein, R. Kazman, Attribute-Based Architectural Styles, Technical Report, CMU/SEI-99-TR-022, Pittsburgh, Pa.: Software Engineering Institute, CarnegieMellonUniversity,

[Kruchten 95] P. Kruchten, “The 4+1 view model of architecture”, IEEE Software, 12, No. 5,

[RUP 03]  P. Kruchten, The Rational Unified Process: An Introduction, Third Edition, Addison-Wesley,

[Shaw 96] M. Shaw, and D. Garlan, Software Architecture: Perspectives on an Emerging Discipline. Prentice Hall,

[Shaw 06] M. Shaw, and P. Clements, “The Golden Age of Software Architecture,” IEEE Software, vol. 23,  no. 2,  pp. 31-39,  Mar/Apr,  2006

[With 02] P. H.N. de With, and and G. J. van Dijk, “Architecture assessment for practical management of system architectures”, Proc. Workshop Embedded Systems (Progress02), Utrecht, NL,

 چکیده

با گسترش روز افزون استفاده از مدل­های فرایند مبتنی بر معماری، طراحی معماری نرم افزار اهمیت ویژه­ای یافته است. یک طراحی معماری خوب، طراحی است که نیاز­های کیفی مورد انتظار مشتری را برآورده نماید. در این گزارش روش ­های گوناگون طراحی معماری نرم افزار مورد بررسی قرار خواهد گرفت. سپس ویژگی کیفی قابلیت تغییر به طور دقیق و جزئیات معرفی خواهد شد و سپس معماری یک سیستم مطالعه موردی با دیدگاه دستیابی به قابلیت تغییر طراحی خواهد شد

مقدمه

امروزه یکی از مهمترین ویژگی‌های هر سیستم نرم‌افزاری، کیفیت می‌باشد. با پیشرفت‌های انجام شده و گسترش ابزار‌های گوناگون برای توسعه نرم‌افزار، توسعه نرم‌افزار‌هایی که کارکرد‌های مورد نظر مشتریان را برآورده سازند، امری آسان و سریع گشته است. در حال حاضر، تفاوت بین دو نرم‌افزار را توانایی نرم‌افزار‌ها در برآورده ساختن ویژگی‌های کیفی مورد انتظار تعیین می‌کند

معماری نرم افزارِ یک برنامه یا سیستم کامپیوتری، ساختار یا ساختارهایی از سیستم می باشد، که در برگیرنده اجزاء، صفات قابل مشاهده آن اجزا و ارتباط بین آنها باشد[Bass 03]  . معماری نرم‌افزار شامل اولین تصمیمات طراحی سیستم می‌باشد و این تصمیمات زیربنای فعالیت‌های طراحی، پیاده‌سازی، استقرار و نگهداری سیستم می‌باشد. همچنین معماری نرم‌افزار، اولین عنصر قابل ارزیابی در فرایند توسعه نرم‌افزار می‌باشد[Bass 03]  . بنابراین برای طراحی سیستمی که نیاز‌های کیفی مورد نظر را برآورده سازد، تولید معماری نرم‌افزار اولین گام در دستیابی به کیفیت در نرم‌افزار و همچنین ارزیابی ویژگی‌های کیفی است

در مدل­های فرایند توسعه نرم­افزار مبتنی بر معماری[1] معمولاً ابتدا نیاز­های کیفی سیستم تعیین شده و سپس معماری نرم­افزار مربوطه طراحی می­گردد. پس از طراحی معماری، می­توان به ارزیابی آن پرداخت و تغییرات لازم را در طراحی مورد نظر ایجاد داد. بنابراین دو بخش اساسی در مدل­های فرایند توسعه نرم­افزار مبتنی بر معماری، بخش­های طراحی و ارزیابی معماری نرم افزار می­باشند. این دو بخش در ارتباط مستقیم با یکدیگر می­باشند و هر یک مکمل دیگری می­باشد. بنابراین فرایند طراحی معماری را می­توان شامل ساخت معماری نرم­افزار، ارزیابی آن و اصلاح معماری پیشنهادی دانست

در این گزارش، هدف بررسی روش­های موجود در طراحی معماری نرم­افزار بر اساس ویژگی­های کیفی مورد نظر مشتریان و بررسی نحوه خودکار سازی فرایند طراحی معماری با ارائه ابزار­هایی برای این منظور می­باشد. ادامه مطالب گزارش به این صورت طبقه بندی شده اند. در بخش 2 توضیح مختصری در ارتباط با معماری نرم­افزار و مفاهیم مرتبط با آن ارائه می­شود. این مفاهیم در ادامه مطالب گزارش به کار گرفته خواهند شد. در بخش 3 طراحی معماری نرم­افزار، ویژگی­های یک طراحی خوب و عوامل تاثیرگذار در طراحی معماری مورد بررسی قرار خواهند گرفت. در بخش 4 روش­های طراحی معماری نرم افزار مورد بررسی قرار خواهند گرفت. در بخش 5 خلاصه و  نتیجه گیری ارائه خواهد شد. در بخش 6 مراجع مورد استفاده در این گزارش معرفی می­گردد

معماری نرم افزار چیست ؟

برای معماری نرم‌افزار، تعریفی که به طور عمومی پذیرفته شده باشد، وجود ندارد. افراد مختلف، معماری نرم‌افزار را به اشکال گوناگون تعریف کرده‌اند. این تعاریف، از لحاظ ظاهری متفاوتند ولی به مفهوم مشترکی اشاره می‌کنند

در [Bass 03] معماری نرم افزار به صورت زیر تعریف شده است

معماری نرم افزار یک برنامه یا سیستم کامپیوتری، ساختار یا ساختارهایی از سیستم می باشد، که در برگیرنده اجزاء، صفات قابل مشاهده آن اجزا و ارتباط بین آنها باشد

از تعریف فوق می توان به نتایج زیر دست یافت :‌

•        معماری، اجزای نرم افزار را تعریف می نماید. همچنین در این تعریف، از جزئیاتی از اجزا، که در نحوه استفاده و ارتباط با اجزای دیگر کاربردی ندارند؛ صرف نظر می گردد

•        هر سیستم نرم افزار شامل چندین ساختار می باشد؛ و هیچ یک از این ساختارها، به تنهایی معماری نرم افزار نمی­باشد. بلکه این ساختارها در کنار یکدیگر معماری نرم افزار را تشکیل می دهند

•        هر سیستم نرم افزاری دارای یک معماری می باشد. (زیرا هر سیستم نرم افزاری دارای اجزایی است که این اجزا با یکدیگر دارای رابطه می باشند)

•        رفتار هریک از اجزاء، بخشی از معماری نرم افزار می باشد. (زیرا این رفتار در نحوه ارتباط بین اجزا تاثیرگذار است.)

•        معماری نرم افزار باید قابل ارزیابی باشد تا بتوان از روی آن تشخیص داد سیستم مورد نظر بر پایه معماری انتخاب شده نیازهای خود را برآورده خواهد کرد یا خیر

علاوه بر تعاریف ارائه شده در [Bass03] تعاریف گوناگون دیگری نیز برای معماری نرم افزار ارائه شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد

در [IEEE00]معماری نرم افزار به صورت زیر تعریف شده است

معماری نرم‌افزار، سازمان زیربنایی سیستم می‌باشد، که در قالب اجزا  و روابط بین آنها و همچنین روابط آنها با محیط، بیان شده است و برای طراحی و تکامل آن اصولی وجود دارد

در این نوع تعریف، فرایند تولید معماری، عضوی از معماری در نظر گرفته شده است. ( زیرا قوائد و اصول طراحی و تکامل نیز عضوی از معماری در نظر گرفته شده اند.‌) در حالی که این موارد جزء معماری محسوب نمی‌گردند. معماری هر سیستم نرم‌افزاری می‌تواند بدون توجه به نحوه تولید آن مشخص و ارزیابی گردد

در [Booch 98]  معماری نرم افزار مجموعه‌ای از تصمیمات مهم درباره ساختار سیستم نرم‌افزاری ، انتخاب اجزاء ساختاری و ارتباطات بین آنها و همچنین مشخص نمودن نحوه همکاری این اجزاء با یکدیگر می‌باشد. وقتی این اجزاء در کنار یکدیگر سیستم بزرگی را تشکیل دهند معماری نرم افزار به وجود خواهد آمد

در [Garlan 93]، معماری نرم‌افزار سطحی از طراحی تعریف شده است که دارای ویژگی‌های زیر می‌باشد

•        ورای الگوریتم و ساختمان داده طراحی شده باشد

•        شامل ساختار کلی سیستم، ساختار‌های کنترلی عمده، پروتکل‌های ارتباطی، اختصاص کارکرد‌ها به اجزاء، توزیع فیزیکی اجزاء باشد

•        ترکیبی از اجزاء طراحی باشد که از بین گزینه‌های طراحی موجود انتخاب شده است

در تعاریف ارائه شده توسط [Booch 98] و [Garlan 93]، از معماری به عنوان ساختار کلی سیستم نام‌ برده شده است. باید توجه داشت، ضعف این تعریف نسبت به تعریف ارائه شده توسط [Bass 03] در محدود کردن ساختار سیستم به تنها یک ساختار می‌باشد. در حالی که سیستم برای مشخص کردن معماری، دارای ساختار‌های گوناگون باشد

در [RUP 03] معماری نرم‌افزار سازمان یا ساختار اجزاء اصلی سیستم که از طریق واسط‌هایی با هم ارتباط برقرار می‌کنند؛ می‌باشد به طوری که هر یک از اجزاء از اجزاء کوچکتری تشکیل شده که این اجزاء کوچک نیز با یکدیگر ارتباط دارند. در این تعریف نیز، به ساختار‌های گوناگون اشاره نشده است. گرچه در [RUP 03] در مرحله طراحی معماری نرم‌افزار، ساختار‌ها یا دیدگاه های مختلفی برای معماری معرفی شده است

دیدگاه ما نسبت به معماری، دیدگاه [Bass 03] می‌باشد. یکی از نکات مهم در این تعریف، امکان ارائه ساختار‌های گوناگون برای معماری می‌باشد. این ساختار‌ها نباید محدود به چندین ساختار پیش فرض باشند. به عنوان مثال برای تولید معماری یک سیستم امن، می‌توان مدل امنیتی سیستم را نیز عضو معماری قرار داد. زیر بررسی و ارزیابی آن قبل از مرحله پیاده سازی بسیار حیاتی می‌باشد

تعاریف پایه در معماری نرم افزار

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله صادرات و تجارت فرش دستباف در ایران در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله صادرات و تجارت فرش دستباف در ایران در pdf دارای 60 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله صادرات و تجارت فرش دستباف در ایران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله صادرات و تجارت فرش دستباف در ایران در pdf

فصل اول: پروپوزال
فصل دوم: ادبیات موضوعی
مقدمه
هویت فرش دستباف
بازار فروش
تاریخ فرش دستباف
بررسی جایگاه اقتصادی فرش دستباف ایران
اقتصاد فرش از نگاه کارشناسان
فصل سوم: ارتقاع صادرات فرش دستبافت
توسعه و بهینه سازی محصول
تبلیغات وبازاریابی
اقدامات رفاهی اجتماعی ، رفع موانع تجاری بازرگانی و اعطاء تسحیلات
فصل چهارم: موانع و مشکلات (مصاحبه به قالیبافان)
خمیازه های کشدار در بازار بی رونق فرش
خرید فرش دست بافت در ردیف آرزوها
تاجرانی که فقط هویت می فروشند
بی رغبتی نسل جوان به بافندگی فرش
سهم کم حمایت های دولتی از صنعت فرش
چشمان نگران قالیباف
فصل پنجم: پیشنهادات و جمع بندی
پیشنهادات
جمع بندی
منابع

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله صادرات و تجارت فرش دستباف در ایران در pdf

1- آزادی،سیاوش(1365)، فرش ایران،تهران،موزه فرش ایران
2- آمار بازرگانی خارجی ایران، صادرات، گمرک جمهوری اسلامی ایران،1373-
3- اتاق بازرگانی ایران و صنایع و معادن (1374)، نامه اتاق بازرگانی، شماره های دوم، سوم، پنجم،هشتم
4- اعلمی بیات، محمد،(1376)؛ بررسی و تعیین مهمترین عوامل موثر بر رکود صادرات فرش دستباف ایران طی سالهای 72-75،دانشگاه تهران
5- بازار جهانی فرش(1369)، موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
6- ژوله، تورج(1378)، پژوهشی در فرش ایران، انتشارات یساولی، تهران
7- سیسیل ادواردز(1368)، قالی ایران، چاپ اول، انتشارات فرهنگسرا
8- گزارش بازار جهانی فرش دستباف و جایگاه برتر ایران(1387)، سایت اتحادیه فرش ایران
9- گزارش دورنمای فرشبافی در کرمان، مجله قالی ایران، شماره 12 و 11، اردیبهشت و خرداد
10- مجله فرش ایران(1375)، نشریه اتحادیه صادرکنندگان فرش در آلمان، شماره اول
11- نوروزی، حسین(1381)،بررسی موانع و مشکلات صادرات فرش دستباف استان خراسان، پایان نامه، دانشگاه تهران

 

چکیده:

در ایران مشکلات ناشی از اقتصاد تک محصولی و تکیه بر درآمدهای نفتی سبب ایجاداقتصادی متاثر از عوامل خارجی بالاخص بازار ناپایدار نفت شده است.با این ویژگی اقتصاد ایران ، می توان به اهمیت و نقش و صادرات غیر نفتی در کشور پی برد. در بین صادرات غیر نفتی کشور، فرش دستباف همواره در مقام اول قرار داشته و سهمی بیش از 25درصد از صادرات غیر نفتی را تشکیل داده است

مروری بر حجم و ارزش صادرات فرش کشور طی صد ساله گذشته بیانگر آن ا ست که صادرات فرش نوسانات زیادی داشته است. به خصوص چند سالی است که غبار مشکلات، صنعت را پاییزی وسرد کرده و باعث نگرانی تولید کنندگان و دست اندر کاران بازار فرش شده است

بدیهی است عوامل مختلفی می تواند بر این امر اثر داشته که از آن جمله می توان به سیاستهای تجاری کشور، سیاستهای کشورهای رقیب، تغییردر سلایق جهانی و ; اشاره شده کرد

در این تحقیق ضمن مروری بر جایگاه فرش دستباف در اقتصاد کشور، به بررسی میزان صادرات و رقابت با کشورهای رقیب و نیز سهم ایران در صادرات از بازار جهانی فرش دستباف نیز توجه کرد

  خلاصه طرح:

فرش دستباف یکی از کهن ترین هنرهای پر افتخار ملت سربلند ایران می باشد که قدمتی چند هزار ساله داشته و با تمدن و هنر ایرانی به هم گره خورده است .فرش هویت دارد زیبایی دارد و از مهمترپیچدگی به اندازه تاریخ پر فراز نشیب ایران که باید به آن توجهی خاص مبذول گردد

فرش دستباف یک جریان اقتصادی اجتماعی و فرهنگی را دنبال می کند که جریانات مثل سایر پدیدهای اجتماعی حرکت می کنندو نقش آفرین هستند :نکته مهم در این ارتباط این است که بسیاری از دست اندر کاران فرش سالها در انتظار معجزه های بودند که قرار بود دیگران انجام دهند.این انتظار نه تنها نه اهل فن را در غفلت نگه داشت بلکه فرصت را برای رقبای فرش ایران بیشتر فراهم کرد .به این دلیل است که اتکا ء به خود آغاز حرکت و همراه شدن با افزایش ایران است.فرش دستباف چشم انتظار اهل فن است که دستش را بگیرند تا حرکت آغاز شود

      بیان مسئله:

در حال حاضر این تحقیق ازنظر سهم فرش در اقتصاد  مسائل صادرات و غیره بررسی می شود .لازم به ذکر است که باید به مشکلات و مسائل صادرات و نارسائیها وکمبودهای صادرات فرش کشور و ارائه راهکارهای عملی برای اتخاذ سیاست تجاری و به منظور هماهنگ نمودن تولید فرش دستباف با اهداف صادراتی آن نیز توجه شود

  اهداف طرح:

اهداف اصلی تحقیق

شناسایی  تجاری کشور در زمینه صادرات طی دوره مورد بررسی

شناسایی تجاری کشورهای رقیب ایران در طی دوره ،در زمینه صادرات فرش دستباف

 

اهداف فرعی تحقیق       

شناخت مشکلات ،نارسائیها و کمبود های صادرات فرش دستباف کشور

مقایسه تطبیقی تجاری ایران و رقبای ایران

ارائه پیشنهاد و راهکارهای عملی برای اتخاذ سیاست تجاری به منظور هماهنگ نمودن تولید فرش دستباف با اهداف صادراتی آن

ضرورت و اهمیت انجام تحقیق

با وجود این‌که ثروت نفتی ما باعث کم‌توجهی به امر صادرات غیر‌نفتی شده است اما فرش دستباف در صدر صادرات غیرنفتی ایران قرار دارد. صادرات فرش دارای ابعاد اقتصادی فرهنگی و اجتماعی ویژه‌ای است و عوامل موثر بر صادرات این محصول باید مورد بررسی قرار گیرد. با اشاره به این‌که فرش در ایران یک کالای صادراتی استراتژیک به‌شمار می‌رود برای این‌که فرش ایرانی بتواند به جایگاه ویژه‌ای در صادرات دست یابد، باید راهکارهای ویژه‌ای اتخاذ کرد.  جایگاه فرش  در تولید ناخالص ملی کشور حائز اهمیت است و باید مزیت نسبی تولید و صادرات فرش دستباف مورد مطالعه و بررسی جدی قرار گیرد

 در تحقق اهداف صادراتی موانع و محدودیت‌های تعرفه‌ای فرش دستباف باید مرتفع شود. حداکثر کردن سود تجاری کشور از فرش دستباف کمک جدی و قابل توجهی به توسعه صادرات این محصول مهم در کشور خواهد بود

هویت فرش دستباف

فرش دستباف یکی از کهن ترین هنرهای پر افتخار ملت سربلند ایران می باشد که قدمتی چند هزار ساله داشته و با تمدن و هنر ایرانی به هم گره خورده است .فرش هویت دارد زیبایی دارد و از مهمترپیچدگی به اندازه تاریخ پر فراز نشیب ایران که باید به آن توجهی خاص مبذول گردد

فرش دستباف یک جریان اقتصادی اجتماعی و فرهنگی را دنبال می کند که جریانات مثل سایر پدیدهای اجتماعی حرکت می کنندو نقش آفرین هستند :نکته مهم در این ارتباط این است که بسیاری از دست اندر کاران فرش سالها در انتظار معجزه های بودند که قرار بود دیگران انجام دهند.این انتظار نه تنها نه اهل فن را در غفلت نگه داشت بلکه فرصت را برای رقبای فرش ایران بیشتر فراهم کرد .به این دلیل است که اتکا ء به خود آغاز حرکت و همراه شدن با افزایش ایران است.فرش دستباف چشم انتظار اهل فن است که دستش را بگیرند تا حرکت آغاز شود

 بازار فروش

“تهران  بدون تردید از قدیم الایام بازار فروش ایران در هر دو حالت سنتی یا مدرن یکی از موثرترین بازارها در اقتصاد کشور بوده است.این بازار با وسعتی کم نظیر در تمامی شهرهای بزرگ ایران از عمده ترین مرکز مبادلات و گسترش اقتصادی می باشد با توجه به وسعت جهانی و پر بار بودن اقتصاد فرش و ارتباط تنگاتنگ این بازار ها، سیاست گذاری در این بخش مهم ،اهمیت ویژه ای را می طلبد . اصرار بخشی از بازار سنتی بر عدم تطبیق با علم روز و اقتصاد نوین و مشکلات عمدهای برای یک برنامه ریزی منسجم ایجاد کرده است.”

 تاریخ فرش دستباف

بدون شک قدمت استفاده از زیر انداز بدانگاه می رسد که انسان به فکر ساختن سر پناهی جهت تامین آسایش خود افتاد

بافتن انواع زیر انداز نیز همان زمان با پرورش دام و استفاده از پشم بدین منظور بوده است و انسان پس از بهره وری از پوست حیوانات به اهمیت الیاف پی برده و بمرور به صورت های گوناگون از طریق بافتن گلیم و قالی از آن بهره گرفته است

دراین زمان بی تردید مصادف با تغییر زندگی بشر زندگی بشر از مرحله توحش و زیست انفرادی در غارها به چادرنشینی و معاش خانوادگی و قبیله ای و اعتلای فکری او بود و انسان پس از احساس نیاز با این تغییر وضع جهت تامین آسایش بیشتر خویش بدان گردن نهاده است.بافتن فرش مانند سایر دستاوردهای بشر همواره رو به تکامل رفته و این پیشروی تا به آن حد با تکامل تمدن انسان عجین بوده است که گفته اند: هیچ هنری در جامعه خود به اندازه فرش توسعه و تکامل نداشته است . “اینکه اولین فرش بافته شده به صورت تار و پود به مردم کدام سرزمین تعلق دارد و آیا ایرانیان ویا چنییان خالق این هنرند یا سایر اقوام به درستی معلوم نیست اما فرش “پازیرک”  که قدیمی ترین  فرش دستباف  بشری است که تا کنون کشف گردید و موجودات تا اندازه ای  به این سئوال پاسخ می دهد و نشانی از محل بافت قالیهای اولیه را روشن می سازد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پایان نامه بینایی سه بعدی با استفاده از نور ساختار یافته با الگو

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  پایان نامه بینایی سه بعدی با استفاده از نور ساختار یافته با الگوی رنگی در pdf دارای 135 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پایان نامه بینایی سه بعدی با استفاده از نور ساختار یافته با الگوی رنگی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه بینایی سه بعدی با استفاده از نور ساختار یافته با الگوی رنگی در pdf

چکیده
فصل اول : تئوری نور ساختار یافته و کاربردهای بینایی سه بعدی
1-1- مقدمه
1-2- روشهای غیر فعال بینایی سه بعدی
1-2-1- روش استریوفتوگرامتری
1-3- روشهای فعال بینایی سه بعدی
1-3-1- بکار گیری سنسور تماسی دربینایی سه بعدی
1-3-2- بکار گیری سنسور غیر تماسی دربینایی سه بعدی
1-3-2-1- روش ارسال امواج
1-3-2-2- روش های انعکاسی
1-3-2-2-1- رهیافتهای غیر اپتیکی در روشهای انعکاسی
1-3-2-2-2- رهیافتهای اپتیکی در روشهای انعکاسی
1-3-2-2-2-1 رادار تصویر برداری
1-3-2-2-2-2- روشهای اینترفرومتریک
1-3-2-2-2-3- استخراج عمق از طریق تمرکز بر روش فعال
1-3-2-2-2-4- استریوی فعال
1-3-2-2-2-5- راستراستریوفتوگرامتری
1-3-2-2-2-6- سیستم مجتمع تصویر برداری
1-3-2-2-2-7- تکنیک نور ساختار یافته
1-4- مقایسه روشها وتکنیکها و کاربردهای آنها
1-5- نتیجه گیری
فصل دوم : روشهای مختلف کدینگ الگو
2-1- مقدمه
2-2- روشهای طبقه بندی کدینگ الگوهای نوری
2-2-1- الگوهای نوری از دیدگاه درجات رنگی
2-2-2- الگوهای نوری از دیدگاه منطق کدینگ
2-2-2-1- روشهای مبتنی بر الگوهای چند زمانه (کدینگ زمانی)
2-2-2-1-1- کدینگهای باینری
2-2-2-1-2- کدینگ با استفاده از مفهوم n-ary
2-2-2-1-3- کدینگ با استفاده از مفهوم انتقال مکانی
2-2-2-1-4- کدینگ با استفاده از همسایگی
2-2-2-2- روشهای مبتنی بر همسایگیهای مکانی(کدینگ مکانی)
2-2-2-2-1- کدینگهای غیر متعارف (ابتکاری)
2-2-2-2-2- کدینگ بر اساس دنباله De_Bruijn
2-2-2-2-3- کدینگ بر اساس منطق M-Arrays
2-2-2-3- کدینگ مستقیم
2-3- نتیجه گیری
فصل سوم :پیاده سازی کدینگ و پردازش تصویر
3-1- مقدمه
3-2- تولید کلمه های رمز با استفاده از دنباله De_Bruijn
3-3- تابش الگو و عکسبرداری
3-4- پردازش تصویر
3-4-1- دوسطحی سازی
3-4-2- تشخیص لبه ها و اسکلت بندی
3-4-3- نازک سازی
3-4-4 نقاط تقاطع
3-4-5- شناسایی خطوط
3-5- نتیجه گیری
فصل چهارم
شناسایی رنگ و حل مسئله تطابق و بازسازی سه بعدی
4-1- مقدمه
4-2- شبکه عصبی و شناسایی رنگ
4-2-1- مسئله تغییر رنگ
4-3- طراحی شبکه عصبی
4-4- مسئله تطابق
4-5- بازسازی سه بعدی
4-6- بررسی خطاهای موجود
4-6-1- تغییر رنگ و خروجی غیر قطعی شبکه
4-6-2- ناپیوستگی های تصویر رنگی
4-6-3-خطای همپوشانی
4-7- نتیجه گیری
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
5-1 مقدمه
5-2- انتخاب روش و پیاده سازی
5-3- پیشنهادات
پیوست الف : نرم افزار تهیه شده
پیوست ب : مثلث بندی
مراجع
شکل 1-1) ساختار سیستم استریوفتوگرامتری
شکل 1-2) روشهای استخراج پروفایل سه بعدی
شکل 1-3) تصویر برداری از سطوح مختلف توسط رادار
جدول 1-1 : تاخیر زمانی امواج صوتی و نوری
شکل 1-4 : a ) مویره سایه b ) مویره تصویر
شکل 1-5 : دستگاه اندازه گیری سه بعدی بر اساس روش مویره
شکل 1-6 : ساختار سیستم راستر استریو فتوگرامتری
شکل 1-7 : ساختار یک سیستم مجتمع تصویر برداری
شکل 1-8 : ساختار سیستم نور ساختاریافته
شکل 1-9 :تصویر نورساختار یافته موازی این تصویر با تاباندن یک الگو با خطوط عمودی موازی بر روی صورت ساخته شده است
جدول 1-2 :مقایسه روشها و کاربرد آنها
شکل2-1 : طبقه بندی روشهای کدینگ در نورساختاریافته
شکل2-2 : پرده های نوری و نحوه بکارگیری یک الگوی چند زمانه
شکل2-3 : نمونه بازسازی تصویر مجسمه اسب و نقاط دست انسان به وسیله الگوی چند زمانه و روش Postdamer
شکل2-4 : نمونه الگوهای طراحی شده با روش n-ary
شکل2-5 : نمونه بازسازی تصویر مجسمه اسب و نقاط دست انسان به وسیله الگوی چند زمانه و تکنیک n-ary
شکل2-6 : نمای پیک تصویر و انتقال مکانی آن
شکل2-7 : a) الگوی شامل خطوط بریده با اندازه خطوط به عنوان مشخصه مهم b) الگوی تشکیل شده از خطوط افقی با سه سطح خاکستری
شکل2-8 : الگوی طراحی شده با دنباله De-Bruijn
شکل 2-9 : a) طراحی الگوی مرانو b)الگوی کامل شده مرانو
شکل 2-10 : نمونه بازسازی تصویر مجسمه اسب و نقاط دست انسان به وسیله تکنیک M-Array
شکل 2-11 : الگوی طراحی شده توسط گریفین
شکل 2-12 : الگوی خاکستری در رمز نگاری مستقیم
شکل 3-1 : گراف مربوط به B(2,3)
شکل 3-2 : نرم افزار نوشته شده برای تولید الگو و کد 63 شکل 3-3 : نمونه الگوی طراحی شده
شکل 3-4 :تابش نور و شرایط عکس برداری
شکل 3-5 : فلوچارت مراحل تناظر یابی
شکل 3-6 : عمل دوسطحی سازی در نرم افزار نوشته شده
شکل 3-7 : نمونه عمل دوسطحی سازی
شکل 3-8 : نمونه خطای ایجاد شده در استفاده از الگوریتم سبل
شکل 3-9 : نمونه نا پیوستگی ایجاد شده در استفاده از الگوریتم اسکلت بندی ساده
شکل 3-10 : تصویر خروجی مرحله شناسایی لبه ها در نرم افزار نوشته شده
شکل 3-11 : تصویر خروجی مرحله شناسایی لبه ها پس از اعمال ماسک (خطوط پیوسته هستند)
شکل 3-12 :نمونه تصویر خروجی مرحله نازک سازی
شکل 3-13 :ماسکهای استفاده شده برای کشف نقاط تقاطع
شکل3-14 : دسته نقاط یافت شده به عنوان نقاط تقاطع
شکل 3-15 : نقاط تقاطع نهایی
شکل 3-16 : شکل رنگی نشان دهنده اثر همپوشانی خطوط
شکل 3-17 : برچسب گذاری تصویر اسکلت بندی شده
شکل 3-18 : بخشی از فایل خروجی شناسایی خطوط
شکل 4-1 : مقادیر کانالهای رنگی در تصویر گرفته شده از جسم
شکل 4-2 :نرم افزار نوشته شده برای بدست آوردن نقاط نمونه از تصویر و مقادیر کانالهای رنگی متناظر نقاط از تصویر گرفته شده از جسم
شکل 4-3 : شبکه عصبی طراحی شده
شکل 4-4 : نمودار خطای آموزش شبکه برای تصویر الگو
شکل 4-5 : نمودار خطای آموزش شبکه برای تصویر الگوی تابیده شده روی شی
جدول 4-1 : قسمتی از اطلاعات خروجی شبکه پس از عمل گرد سازی
شکل 4-6 : فلوچارت مراحل تناظر یابی
جدول 4-2 : قسمتی از جدول امتیاز دهی به تصویر نقاط الگو و تصویر جسم
جدول 4-3 : قسمتی از جدول نقاط تناظر داده شده و اختلاف مختصات آنها
شکل 4-7 : تصویر یک جعبه تحت تابش
شکل 4-8 : شکل سه بعدی جعبه از روی برایند اختلاف مختصات دو نقطه (محور عمودی )
شکل 4-9 : تصویر یک ماوس تحت تابش
شکل 4-10 : شکل سه بعدی جعبه از روی برایند اختلاف مختصات دو نقطه (محور عمودی )
شکل 4-11 : تصویر یک گلدان تحت تابش
شکل 4-12 : شکل سه بعدی گلدان از روی برایند اختلاف مختصات دو نقطه (بدست آمدن شکل تقریبی نیم استوانه )
شکل الف -1 : محیط برنامه نویسی C# و راه حل به همراه پروژه های تولید الگو و پردازش تصویر و تولید نقاط نمونه برای ورودی شبکه عصبی
شکل الف -2 : تصویر یک جعبه رنگ
شکل الف -3 : تصویر فرم مربوط به ایجاد الگو در برنامه نوشته شده
شکل الف -4 : یک الگوی مناسب تولیدی توسط برنامه
شکل الف -5 : نمایی از فرم برنامه تهیه شده
شکل الف -6 : نمایی از برنامه پردازش تصویر در حال کار
شکل الف-7 : نمایی از برنامه در حال فعال بودن نمودار هیستوگرام و انجام عمل اکولایز کردن
شکل ب-1 :دو دستگاه مختصات الگو و تصویر در سیستم نوری نور ساختاریافته
شکل ب-2 : هندسه ساده سیستم نوری نور ساختاریافته
شکل ب-3 : هندسه مربوط به دوربین و پروژکتور H نقطه ای از جسم است که توسط پروژکتور روشن شده است
شکل ب-4 : مدل pinhole پروژکتور برای محاسبه پهنای خطوط

 

چکیده :

   هدف از این پروژه استخراج پروفایل سه بعدی اجسام به استفاده از روش نور ساختار یافته ااست

 با توجه به بررسی های انجام شده نور ساختار یافته دارای مزایای ویژه ای می باشد . برای مثال  سیستمهای مبتنی بر اُپتیک معمولا دارای هزینه پایین تری هستند . همچنین سیستم های بینایی استریو ( شامل دو دوربین ) یا استریو فتو گرامتری برای سنجش برد کوتاه دارای کاربردهای زیادی می باشد . اما این سیستم در اندازه گیری فواصل کوتاه دارای نواقص و مشکلات مربوط به خود است  . این مطلب  باعث شده روشهای نور ساختار یافته در فواصل کوتاه بیشتر مورد توجه قرار گیرد . وجود کدینگ در نور ساختار یافته و کاربرد آن در تناظر یابی  باعث بالاتر رفتن ضریب اطمینان می شود . برای راه اندازی این سیستم نیاز به یک پروژکتور LCD و یک دوربین تصویر برداری است که با توجه به الگو  از آن می توان برای بازسازی اجسام متحرک نیز استفاده کرد . در این میان نقش اساسی را الگوریتم و نرم افزار نوشته شده برای پردازش ها و اندازه گیریها  برعهده دارد .  مراحل کاری این  سیستم در فلوچارت به صورت کلی آورده شده است

این سیستم دارای کاربردهای فراوانی در استخراج مدل سه بعدی اجسامی از قبیل آثار هنری ، ایجاد مدل کامپیوتری از عروسکها و مجسمه ها در کاربردهای انیمیشن سازی دارد . همچنین دارای کاربردهای قابل تطبیق، در سیستم های پزشکی و برخی مسائل صنعتی مانند مهندسی معکوس  نیز می باشد

  مقدمه : 

   نظر به گستردگی روز افزون استفاده از سیستم های هوشمند لزوم بکار گیری سیستم های بینایی اتوماتیک و یا نیمه اتوماتیک به منظور بدست آوردن ابعاد جسم بر کسی پوشیده نیست . در همین راستا در صنایع نیز در ایستگاههای بازرسی و کنترل کیفیت جهت بررسی دقیقتر میزان تطابق قطعه ی درحال تولید با قطعه مورد نظر ، از سیستم های بینایی استفاده می شود . بدین   وسیله علاوه بر مشخص شدن مورد خطا ، محل دقیق آن و میزان خرابی نیز مشخص می شود

از جمله موارد کاربرد دیگر سیستم بینایی می توان به علوم نظامی ، پزشکی ، باستانشناسی ، راه و ساختمان و زمین شناسی و هدایت ربات اشاره کرد که روز به روز استفاده از سیستم های بینایی در آنها افزایش می یابد . سیستم های بینایی معمولی ، تنها به گرفتن یک تصویر دو بعدی از جسم اکتفا می کنند و قادر به تشخیص فاصله و یا ارتفاع و عمق نیستند . به همین دلیل و برای داشتن اطلاعات بیشتر از جسم ، محققان تلاش خود را بر روی بدست آوردن اطلاعات از بعد سوم      (محور Z) متمرکز کردند

در راستای این تلاشها رهیافتهای متفاوتی جهت اسکن سه بعدی یک جسم ارائه شد . در این میان اسکنرهای تماسی مبتنی بر سنسورهای تماسی مکانیکی و اسکنرهای غیر تماسی مبتنی بر تکنولژی اپتیکی از جمله راه کارهایی هستند که محققان در پیش رو دارند . و در این میان راه کارهای اپتیکی به دلیل انعطاف پذیر بودن و هزینه قابل قبول ترجیح داده می شوند . ضمن اینکه در خیلی از موارد از دقت و قدرت بالاتری در مقایسه با تکنولژی تماسی برخوردار هستند

در تحقیق انجام شده پس از بررسی انواع روشهای اپتیکی برای استخراج پروفایل سه بعدی ، یک سیستم نوری بر مبنای نور ساختاریافته کدینگ شده پس از بررسی روشهای کار شده در این   زمینه ، پیاده سازی می شود

فصل اول به بررسی روشهای متفاوت استخراج مدل سه بعدی اشیاء می پردازد. علاوه بر آن کاربردهای مختلف بینایی سه بعدی ارائه می شود . در فصل دوم تکنیکهای مختلف کدینگ الگو در نور ساختاریافته بررسی می شود . در فصل سوم که آغازی برای پیاده سازی است با طراحی یک نوع کدینگ به طراحی یک الگو پرداخته می شود و پردازشهای لازم اولیه در تصاویر برای کشف رمزها توضیح داده می شوند . فصل چهارم با توضیح استفاده از شبکه عصبی برای تعیین کد رنگهای بدست آمده در ادامه به حل مسئله تطابق می پردازد و در نهایت یک بازسازی سه بعدی اولیه از جسم ارائه می دهد .  در نهایت در فصل پنجم به جمع بندی فصول گذشته پرداخته شده و پیشنهاداتی برای ادامه کار داده خواهند شد . در صفحه بعدی فلوچارتی از مراحل کلی کار آورده شده که به طور کلی نمایانگر مراحل کاری می باشد

تئوری نور ساختار یافته و کاربردهای بینایی سه بعدی

روشهای مختلفی برای استخراج پروفایل سه بعدی اجسام وجود دارند . این روشها را می توان از لحاظ نحوه کار به دو دسته کلی غیرفعال و فعال تقسیم بندی کرد .بر خلاف روشهای غیرفعال که بر هم کنش و تغییری روی شکل انجام نمی دهند ، روشهای فعال یا با موضوع ارتباط تماسی بر قرار می کنند و یا بعضی از انواع خاص نور را روی آن تصویر می کنند ( روش نور ساختار یافته)

     بینایی سه بعدی همواره از موضوعات اساسی و مهم در بینایی ماشین  بوده است . این اهمیت به دلیل کاربردهای بسیار مهم و متنوع آن است . کاربردهای مختلف این شاخه بینایی ماشین در اندازه گیری ابعاد یک جسم ، مهندسی معکوس ، کنترل کیفیت محصولات خروجی کارخانه ، شناسایی اشیاء[1] ، تهیه  نقشه سه بعدی ، انیمیشن کامپیوتری ، کاربردهای پزشکی و بسیاری کاربردهای دیگر است

    با توجه به کاربردهای مختلف اندازه گیری سه بعدی ، همواره سیستمهای مختلفی با توجه به نیازهای گوناگون پیاده سازی شده اند . اما در این میان استریو فتو گرامتری از مهمترین و عمده ترین روشها بوده است که در بسیاری از اوقات در بینایی سه بعدی به کار گرفته شده است . اما در دهه های اخیر استفاده از نور ساختار یافته رواج پیدا کرده است . در این فصل به مروری بر روشهای اسکن سه بعدی و کاربردها و اهمیت بازسازی شکل سه بعدی جسم می پردازیم

 1-2-روشهای غیر فعال استخرج پروفایل سه بعدی 

استفاده از روشهای غیر فعال در بینایی سه بعدی از مدتها بر روی چندین تصویر دیجیتالی معمول بوده است . از جمله این روشها می توان به مثلث بندی دوتایی برای تصاویر جفت ، سایه اندازی[2] و حرکت یا بافت[3] اشاره کرد

در ادامه روش بینایی استریو که یکی از پرکاربردترین روشهای غیر فعال است ، توضیح داده می شود . سپس به تشریح روشهای فعال می پردازیم

 1-2-1-روش استریو فتوگرامتری 

درسیستم استریوفتوگرامتری یا بینایی سه بعدی از دو دوربین برای بدست آوردن اطلاعات سه بعدی استفاده می شود . این سیستم شبیه بینایی دو چشمی است که در بینایی انسان استفاده می شود . این سیستم در شکل 1-1 نشان داده شده است . مهمترین مسئله در این روش ، مسئله تطابق است . در این فرایند برای اطمینان از تمرکز دو دوربین در یک نقطه بایستی بین دو دوربین تطابق پیدا کرد  .این کار را می توان با استفاده از اطلاعات موجود در باره موضوع و یا استفاده از نقاط مبنا نظیر دیودهای منتشر کننده نور در میدان دوربینها انجام داد . برای مثال فرض کنید دو دوربین بر روی نقطه P تمرکز کرده با شند ، با داشتن فاصله بین دو دوربین D و فاصله کانونی دوربینها می توان L1 و L2 را محاسبه کرد [4]

[1] Object recognition

[2] Optical flow & factorization method

[3] Shape from Shading,Motion, Texture

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   86   87   88   89   90   >>   >