مقاله امر به معروف و نهی از منکر مبنایی برای مبارزه با رژیم طاغوت (مبانی فقهی و مواضع آیتاالله گلپایگانی( تحت pdf دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله امر به معروف و نهی از منکر مبنایی برای مبارزه با رژیم طاغوت (مبانی فقهی و مواضع آیتاالله گلپایگانی( تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله امر به معروف و نهی از منکر مبنایی برای مبارزه با رژیم طاغوت (مبانی فقهی و مواضع آیتاالله گلپایگانی( تحت pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله امر به معروف و نهی از منکر مبنایی برای مبارزه با رژیم طاغوت (مبانی فقهی و مواضع آیتاالله گلپایگانی( تحت pdf :
مقدمه
تبیین مبانی فقهی لزوم مبارزه با حاکمان جور و طاغوت و نیز قیام و انقـلاب علیـه آنهـا، بـهعنوان یـک تفکر اصیل در فقه سیاسی شیعه ضروری اسـت، الـوردی از مورخـان و دانشـمندان معـروف اهلسـنت دراینباره معتقد است: »شیعه نخستین گروهی اسـت کـه تفکـر انقلابـی و پـرچم قیـام را در اسـلام بـر ضدطغیان به دوش کشید و همواره نظریات شیعه، روح انقلاب را با خود همراه داشت« (عمید زنجـانی، 1367، ص .(122 با وجود این، برخی نویسندگان غربی تلاش میکنند تا این تفکر را تفکـری غیراصـیل و مربوط به تعداد کمشماری از علما و فقها نشان دهند.
در تبیین جایگاه آیتاالله گلپایگانی در حوزه علمیه دیدگاههایی بـهویژه از سـوی نویسـندگان غربـی مطرح شده است:
.1آنان در تحلیل تحولات فکری دهه چهل تا پیروزی انقلاب اسلامی با طیف بنـدی عالمـان دینـی به»غیرسیاسی«، »محافظهکار« و »سنتی« سعی در جریانشناسی و تحلیل آن در جهت منویات خود، یعنی غیرسیاسی خواندن رویکرد اصلی حوزه داشته و دارند (دفرونـزو، 1379،ص .(52 ایـن گـروه در مقابـل جریان انقلابی، دخالت در سیاست را وظیفه علما ندانسته و یا به تعبیـر برخـی، سیاسـت را امـر پلیـدی میدانستند که باید از آن اجتناب کرد (آبراهامیان، 1377، ص.(436 در مقابل، جریان انقلابـی را براسـاس آموزه های فرهنگ غربی »تندرو«، »افراطی« و »بنیادگرا« می خواندند (دفرونزو، 1379، ص(52 و یا چنین وانمد می کردند که دخالت در سیاست در ایدئولوژی شیعه نبوده و از ابداعات حضرت امام است (معدل، 1382، ص (169 – 166، آنان در تلاش بودند که ایـن جریـان را در حـوزه یـک اقلیـت، غیرعلمـی و غیراصیل تحلیل کنند و یا انقلاب ایران را انقلاب حجتالاسلامها معرفی کنند (روآ، 1378، ص .(185
این نگاه اندیشمندان خارجی، ناشی از پیش فرض های اندیشه غربی ها مبنی بر منحصر کردن دیـن در قلمرو خصوصی است که آن را به اسـلام و تشـیع نیـز نسـبت مـی دهنـد. ازایـنرو، ادعـا میکننـد: هیچگونه سابقه ایدئولوژیکی در شیعه برای توجیه حاکمیت مسـتقیم علمـا در جامعـه وجـود نداشـته و مخالفت مراجع بزرگ با آن، نشاندهنده همین واقعیـت اسـت (معـدل، 1382، ص (179؛ انتسـاب ایـن مطالب به شیعه، جدای از انگیزههای خاص، حداقل به عدم شناخت درست اسـلام و تشـیع برمیگـردد وگرنه، بحث رابطه دین و سیاست (موسـوی خمینـی، 1379الـف، ص 184 و 1378، ج 1، ص (127 و یا زعامت فقیه بر حکومت و اداره جامعه، از موضوعات مسلم و بدیهی است (نجفـی، بیتـا، ج 21، ص 397؛ موسوی خمینی، 1379ب، ج 2، ص .(467
امر به معروف و نهی از منکر؛ مبنایی برای مبارزه با رژیم طاغوت 54
.2برخی دیگر در تقسیمبندی جریانهای حوزوی، بـا اشـاره بـه جریـان روحانیـت میانـهرو، آیـتاالله گلپایگانی را از جمله نمایندگان این گروه معرفی مکنندی که صرفاً خواستار اجرای کامل قـانون اساسـی مشروطه و تحقق سلطنت مشـروطه حقیقـی بودنـد (آبراهامیـان، 1377، ص 436 ـ .(437 امـا مواضـع آیتاالله گلپایگانی در تقابل با رژیم پهلوی بوده و در سالهای پس از تبعید امام به نجف، تا قیام عمـومی سال 56، بـهعنوان یـک مرجـع معـارض رژیـم شـناخته میشـد. (جعفریـان، 1381، ص 215 ـ 217؛ حسینیان، 1383، ص 678 ـ.(679 همانگونه که مقام معظـم رهبـری فرمودنـد: »در دوران اختنـاق و در مقابله با حوادث سهمگین سالهاى تبعید امام خمینی ، مواردى پیش آمد که صـداى ایـن مـرد بـزرگ، تنها صداى تهدید کنندهیی بود که از حوزه علمیه قـم برخاسـت و بـه نهضـت، شـور و تـوان بخشـید« (حدیث ولایت، .(1372/9/18
.3 از دیدگاه برخی دیگر، آیـتاالله گلپایگـانی پـس از امـام از شـاخصترین و پرنفـوذترین مراجـع انقلابی بهشمار میرفت که به دلیل اعتقاد به ولایت فقیه، در بسـیاری از امـور سیاسـی دخالـت میکـرد. ایشان علاوه بر همراهی با قیامهای سالهای آغازین دهه چهل، در تحولات سالهای 1354 بـه بعـد بـه صورت فعال شرکت داشت (حسینیان، 1383، ص678 ـ .(679
مقاله پیش رو با هدف تبیین امر به معروف و نهی از منکر، بـهمثابـه مبنـایی فقهـی بـرای مبـارزه بـا طاغوت و قیام و انقلاب علیه آن این پرسش را بررسی می کند که، آیا میتـوان موضـع گیـری آیـتاالله گلپایگانی از دهه چهل تا پیروزی انقلاب اسلامی را در چارچوب این مبنای فقهی تحلیل کرد؟
امر به معروف و نهی از منکر، مبنایی فقهی برای انقلاب اسلامی
الف. اهمیت امر به معروف و نهی از منکر
آیتاالله گلپایگانی در بیان اهمیت فریضه امر به معروف و نهی از منکر، آن را یکـی از تعـالیم مهـم اسلامی میشمارد کـه حیثیـت، شـرافت، بقـاء عـزّت، ترقـی و تعـالی مسـلمانان، اجـرای احکـام، جلوگیری از فساد و تأمین امنیت اجتماعی به آن وابسته است (گلپایگـانی، 1403، ج 1، ص .(514 همچنین ایشان در پاسخ این سؤال که چرا کتاب امر به معروف و نهی از منکـر، در کتـب فقهـی، پس از پایان کتاب جهاد قرار دارد و حتی برخی از فقها در ضمن کتاب جهاد آن را بحـث کـرده و کتاب مستقلی به آن اختصاص ندادند، معتقد است: جهاد به معنای اعم شامل امر به معروف و نهی از منکر میشود. علاوه بر آن، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر برای اعلاء کلمـه االله و اجـرای احکام الهی میباشند (همان، ص .(515
64 ، سال ششم، شماره اول، بهار و تابستان 3931
حاکمیتهای جائر و طاغوتی، معمولاً در تقابل با اهدافی چون اجرای احکام، بقای عـزت و تعـالی مسلمانان و به طور کلی اعلاء کلمه الهی قرار میگیرند. ازاینرو، امر به معروف و نهی از منکر، کـه ضامن بقاء آنهاست، با توجه به شرایط آن، واجب خواهد بود، تا بـا مبـارزه بـا ایـن حاکمیـت، آن اهداف تحقق یابد. با همین نگاه، آیتاالله گلپایگانی در بحث قضاء با توجه به آیه تحاکم بـه سـوی طاغوت (نساء: (40، مقبوله عمربن حنظلـه (حرعـاملی، 1411، ج 27، ص 136 ـ (137 و برخـی روایات دیگر (حسینی میلانی، 1401، ج 1، ص 63 ـ (67، چنین جمعبندی میکنـدکـه: »لا یجـوز الترافع إلی قضاه الجور فی صوره التمکن من العادل حتی مع العلم بکونه محقا؛ رجـوع بـه قضـات جور، در صورت امکان رجوع به قضات عادل جایز نیست، ولو علم داشته باشد که در مسئله مورد نزاع، حق با اوست« (همان، ص .(67
ایشان به روایتی از امام حسین به نقل از امیرالمؤمنین استناد میکند (حرانـی، 1404، ص 237 ـ (238، که در آن امام تأکید بسیاری بر امر به معروف و نهی از منکر کردهردّ، ظلمها، مخالفت بـا ظـالم و پایداری دین را مشروط به انجام این فریضه الهی میشمارد. البته در ادامه این روایـت،بـه اینکـه مجـاری امور به دست علما باید باشد، اشاره میکند و آیتاالله گلپایگانی از آن اسـتفاده میکنـد کـه ایـن روایـت، ولایت فقها را اثبات کرده، نشان میدهد که ظالمان و معاندان حق آنها را غصب کردنـد. البتـه اگـر آنهـا سستی نکرده و بر مصائب صبر میکردند و از بلا و تبعید نمیترسـیدند، ظالمـان بـر آنهـا و بـر شـؤون مسلمانان سلطه پیدا نمیکردند (صابری همدانی، 1383ق، ص 38 ـ .(39
آیتاالله گلپایگانی با توجه به اهمیت امر به معروف و نهی از منکر در قالب رساله مسـتقلی، بـه بیـان شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر میپردازد. ایشان با بیان اینکه اگر معروفی ترک شـود، امـر به آن واجب و یا منکری انجام شود، نهی از آن واجب میگردد و با توجه به شرایط آن، به تبیین شـرایط امر به معروف و نهی از منکر میپردازد (گلپایگانی، 1403، ج 1، ص .(514
ب. شرایط امر به معروف و نهی از منکر
آیتاالله گلپایگانی در بیان شرایط امر به معروف و نهی از منکر، به شناخت معروف و منکر از سوی آمـر و ناهی، احتمال تأثیر، اصرار بر ترک واجب و فعل حرام، منجز بودن وجـوب معـروف و حرمـت منکـر در حق فاعل و عدم مفسده و ضرر برای آمر و ناهی اشاره میکند (همان، ص 520 ـ .(522
در پرسشی از آیتاالله گلپایگانی آمده است: با توجه به تأکیدات زیادی که درباره امـر بـه معـروف و
امر به معروف و نهی از منکر؛ مبنایی برای مبارزه با رژیم طاغوت 74
نهی از منکر آمده، تا جایی که این فریضه سبب اقامه فرائض، آبادی زمین، ایمنـی راههـا و جلـوگیری از اجحافها محسوب شده است، چگونه با علم به ضرر و یا ظن به آن، ولـو ضـرر جـانی نباشـد، سـاقط میشود؟ ایشان با اشاره به اینکه در صورت احتمال ضرر، الزامی به امر به معـروف نیسـت؛ زیـرا تحمـل ضرر برای اینکه غیرمتضرر نشود، اگرچه ضرر معنوی باشد، لازم نیست. اظهار میدارد: »بلـی اگـر تـرک امر به معروف یا نهی از منکر، موجب ضایع شدن حکمی از احکام و متروک شـدن آن شـود، آن مسـئله دیگر است و نظیر جهاد که تحمل ضرر مال، بلکه جانی، برای حفظ آن واجـب اسـت.« البتـه ایشـان در صورتی که ضرر مالی و جانی برای حفظ احکام لازم باشد، بذل مال و جان را برای آن واجـب میدانـد (گلپایگانی، 1403، ج 1، ص 518 ـ .(519
ج. مراتب امر به معروف و نهی از منکر
آیتاالله گلپایگانی، در بیان مراتب امر به معروف و نهی از منکـر، اظهـار کراهـت، هرچنـد بـا اعـراض و ترک معاشرت و مراوده را اولین مرتبه از مراتب امر به معروف و نهی از منکـر میشـمارد. مرتبـه دوم را حسن خلق و کلام نیکو و مرتبه سوم را غلظت کـلام، خشـونت و سـرزنش، البتـه بـا مراعـات ترتیـب درجات زبری و خشونت میداند. ایشان مرتبه چهارم از مراتب امـر بـه معـروف را زدن شـمرده کـه در صورت احتمال تأثیر و عدم ضرر جانی، مالی و عرضی برای خود و مسلمان دیگر واجب میشود. البتـه به شرطی که منجر به جرح و قتل نشود (همان، ص 522 ـ .(523
ایشان در صورتی که امر به معروف و نهی از منکر منجر به جرح شود، به احتیـاط واجـب، اذن فقیـه را در آن شرط دانسته، اما قتل را موجب انتفاء موضوع امر به معروف و نهی از منکر میداند؛ زیـرا یکـی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر، احتمال تأثیر است که بـا قتـل، دیگـر محلـی بـرای تـأثیر بـاقی نمیماند (همان، ص 521 ـ .(522 در بحث حدود نیز به این نکته اشاره دارد که امر بـه معـروف و نهـی از منکر نباید منجر به قتل شود. اما بر فرض اینکه نوبـت بـه مرتبـه قتـل برسـد، آن را نیازمنـد اذن امـام معصوم میداند (مقدس نجفی، بیتا، ج 1، ص .(184
اما آیتاالله گلپایگانی، در بحث مربوط به ولایت فقیه، اجـرای حـدود و تعزیـرات از جملـه ضـرب، قتل، قطع، نفی و حبس را مختص به امام معصوم ندانسته، آن را مرتبه عالیه از مراتب امر بـه معـروف و نهی از منکر میشمارد که بر عهده فقیه است. ایشان معتقد است: امر به معروف و نهی از منکر، گـاهی به زبان است و این بر هر مسلمان عالم به معروف و منکر واجب است و مرتبه دیگر آن تهدیـد، وعـده، وعید و مشاجره است. این هم بر هر بالغ متمکنی واجب است. اما مرتبه سوم از امر بـه معـروف و نهـی
84 ، سال ششم، شماره اول، بهار و تابستان 3931
از منکر، که شدیدتر از دو مرتبه قبل است، مانند قطع دست، رجـم و قتـل، و عمـل بـه آن، توسـط هـر کسی ممکن نیست؛ زیرا موجب فساد، تفرقه و درگیری میشـود و اگـر بگـوییم ایـن مرتبـه از امـر بـه معروف و نهی از منکر واجب نیست، آثار دین از بین رفته و امور مسلمین مختل میشود و اگر قائـل بـه جواز آن باشیم، برای هر فردی نیز باز فساد و هرج و مرج بوجود میآید. بنابراین، جامعـه در ایـن امـور نیازمند رهبری است، و قدر متیقن فقیه میباشد (صابری همدانی، 1383، ص 43 ـ .(44 از نظـر ایشـان، هرچند مؤمنان میتوانند مراتبی از امر به معروف و نهی از منکر را اعمال کنند، اما مراتبی را کـه مسـتلزم اعمال ولایت و سلطه است، فقط فقیه مجاز به تصرف در آن است (همان، ص .(63
به هرحال، باید مراتب امر به معروف و نهی از منکر ملاحظه شود و در صورت عدم تأثیر هر مرتبـه، مرتبه بعد جائز میشود (گلپایگانی، 1403، ج 1، ص .(522
مواضع آیتاالله گلپایگانی در مبارزه با سلطنت پهلوی
آیتاالله گلپایگانی، براساس شرایط و مراتب امـر بـه معـروف و نهـی از منکـر، تـلاش میکنـد تـا منکرات را به رژیم شاه تذکر دهد و تا جایی که احتمال تـأثیر آن وجـود دارد، بـه ایـن امـر ادامـه داده، حتی تذکرات خود را تندتر کند. البته با توجه به وجـود شـرایط، ایـن نهـی از منکـر توسـعه بیشتری پیدا کرده و در صورت نبود آن، اظهار عدم تکلیف و یا اقدام بـه مراتـب پـایینتر صـورت میپذیرد. به نمونههایی از آن اشاره میکنیم.
الف. مواضع آیت االله گلپایگانی از سال 1431 ـ 3431
آیتاالله گلپایگانی در آغاز مبـارزات مرجعیـت و روحانیـت در سـال 1341، دربـاره انتخـاب بـانوان در مجلس، فردی از دربار را احضار و تذکراتی در مفاسد این اقدام به او میدهـد، و دعـا میکنـد کـه مـؤثر واقع شود (مرکز اسـناد انقـلاب اسـلامی، 1374، ج 1، ص .(25 همچنـین پـس از انتشـار تصـویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی، ایشان در نامهای به شاه، با بیان اینکه تصـویبنامه بـرخلاف قـوانین شـرع و مصالح مملکت است، از او میخواهد تـا دولـت را از ایـن گونـه اقـدامات منـع کنـد (همـان، ص .(26 همچنین ایشان از دولت نیز میخواهد تا شرط مرد و مسلمان بودن در انتخابکننـده و انتخابشـونده را صرحاًی در تصویبنامه قید کند (همان، ص .(28
با اعتراضات علما و این مرجع مبـارز، کـاری از سـوی دولـت انجـام نشـد. ازایـنرو، آیـتاالله گلپایگانی نامه دیگری به شاه نوشته و در این نامه لحن تندتری نسبت به نامـه اول دارد. ایشـان بـا
امر به معروف و نهی از منکر؛ مبنایی برای مبارزه با رژیم طاغوت 94
05 ، سال ششم، شماره اول، بهار و تابستان 3931
بیان اینکه با تعطیلی مجلسین، تنها مرجع رسیدگی بـه کارهـای دولـت، منحصـر در شـخص شـاه روحانیت جز خیرخواهی، بیان مصلحت و انجام تکالیف شرعیه مقصدی ندارد و بـه وظیفـه خـود
است، و اگر مقام سلطنت، دست دولت را در بعضی اقدامات باز بگذارد، موجب یـأس و نـاراحتی عمل خواهد کرد (همان، ص .(57
کلمات کلیدی :