مقاله نقش مدیریت بحران در کاهش تلفات جانی هنگام وقوع حوادث (مطال

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله نقش مدیریت بحران در کاهش تلفات جانی هنگام وقوع حوادث (مطالعه موردی: شرکت بهره برداری مترو تهران در pdf دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نقش مدیریت بحران در کاهش تلفات جانی هنگام وقوع حوادث (مطالعه موردی: شرکت بهره برداری مترو تهران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نقش مدیریت بحران در کاهش تلفات جانی هنگام وقوع حوادث (مطالعه موردی: شرکت بهره برداری مترو تهران در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نقش مدیریت بحران در کاهش تلفات جانی هنگام وقوع حوادث (مطالعه موردی: شرکت بهره برداری مترو تهران در pdf :

چکیده

مدیریت بحران در سازمان های ارائه دهنده خدمات حمل و نقل عمومی در هنگام بروز حوادث به واسطه ارتباط مستقیم با حجم زیادی از جمعیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با توجه به مراحل تعریف شده برای مدیریت بحران شامل پیشبینی، پیشگیری و آمادگی، پیش از وقوع حادثه و مقابله و بازسازی پس از وقوع حادثه، کاهش تلفات جانی از اهداف اصلی برنامههای این مدیریت در هر سازمان به شمار می رود. این مقاله ساز و کار مدیریت بحران را در شرکت بهره برداری مترو تهران مورد بررسی قرار داده و به شرح اقداماتی که در هر مرحله در این سازمان انجام می شود، پرداخته است. مقاله حاضر یک مطالعه موردی است و با روش مطالعات کتابخانه ای و تحلیل اسناد و مدارک و گزارش های موجود در این خصوص انجام پذیرفته است. نتیجه حاصل از این مقاله نشان داد که با اجرای مراحل مدیریت بحران شامل پیش بینی، پیشگیری، آمادگی و مقابله با حوادث میتوان بطور چشمگیری موجب کاهش تلفات جانی شد. از آنجا که مدیریت بحران کارآمد در زمان وقوع حوادث بدون هماهنگی با سازمان های ارائه دهنده خدمات امدادی و ستاد بحران شهرداری تهران میسر نیست می بایست با انجام مانورهای مختلف بطور منظم به شکلی ایده آل به نقطه اوج هماهنگی با دیگر ارگانها دست یافت. در پایان این مقاله، پیشنهاداتی برای مدیران ارشد سازمانهایی با وظایف مشابه ارائه میدهد.

کلمات کلیدی: بحران، مدیریت بحران، تلفات جانی، مترو

مقدمه

در سال های اخیر مدیریت بحران بیش از پیش مورد توجه اکثر سازمانها قرار گرفته است این موضوع در سازمان های ارائه دهنده خدمات حمل و نقل عمومی به واسطه وظیفه جابجایی جمعیت و ارتباط مستقیم با مردم بسیار حائز اهمیت است. شرکت بهره برداری مترو تهران به عنوان یک سازمان ارائه دهنده خدمات حمل و نقل عمومی به دلیل موقعیت خاص کاربری و جغرافیایی، همواره در معرض بروز حوادث گوناگونی است. لذا نقش مدیریت بحران در این سازمان از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا عملکرد صحیح موجب پیشگیری پیش از بروز حوادث و حفظ جان مسافران و بعد از وقوع موجب مقابله کارآمد و کاهش تلفات و دیگر اثرات منفی حادثه می شود.

1 عضو هیئت علمی و استاد موسسه آموزش عالی فارابی

2 نویسنده مسوول: کارشناس واحد بازرگانی تخصصی شرکت بهره برداری مترو تهران

در نگرش مدرن به موضوع مدیریت بحران، در رفتاری سیستماتیک تلاش میشود تا با طراحی (توسعه) صحیح سیستم، احتمال بروز پدیده بحران حداقل شود و با تعریف و ایجاد مجموعهای از طرحها و برنامههای عملیاتی منظم همواره آمادگی سیستم برای رویارویی با اتفاقات ناخوشایند آتی نیز تضمین میشود. (کاملی, و غیره (1392 مدیریت بحران به مجموعه اقدام هایی اطلاق میشود که قبل از وقوع، در حین وقوع و بعد از وقوع سانحه، جهت کاهش هر چه بیش تر آثار و عوارض آن انجام میگیرد (شمس, و غیره .(1390 با توجه به گستردگی جوامع انسانی و پیچیدگی حاصل از فعالیت خرده نظام های گوناگون اداری، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، بازآفرینی نظم در جریان بحران، اهمیت فوق العاده ای می یابد. چه بسا بی توجهی به باز آفرینی نظم، موجب بروز نوعی هم نیروکاهی3 و افزایش سطح اختلال و بی نظمی و تشدید انتروپی مثبت4 در نظام بحران زده میشود. از اینرو تاکید می شود که هدایت فعالیت هایی خرده نظام های درگیر بحران، از عمدهترین الزامات مدیریت اثربخش بحران است که چه بسا به دلیل اختلالات ناشی از بحران در زمان بروز حادثه، متولی معینی نداشته باشد (پورعزت و قلی پور .(1387 توجه به نکته ضروری است که همیشه نمی توان از بروز حوادث جلوگیری نمود، اما میتوان میزان تلفات و خسارات ناشی از آن را کاهش داد. حذف فاجعه غیر ممکن است، اما کاستن صدمات ناشی از آن امری ممکن است (شمس, و غیره .(1390 در این مقاله با هدف بررسی ساز و کارهای مدیریت بحران در جهت رسیدن به پاسخ این سوال حرکت می کنیم که یک سازمان با اجرای چه برنامه هایی می تواند در جهت کاهش تلفات جانی گام بردارد؟

پیشینه تحقیق

واژه بحران یا Crisis بیش از 5 قرن پیش مطرح شد. عبارت امروزی مدیریت بحران برای اولین بار توسط مک فامارو- با توجه به امکان درگیری موشکی آمریکاو کوبا- عنوان گردید. و با موضوع مدیریت بحران در بلایای طبیعی اولین بار در سال 1989 در هشتمین کنفرانس جهانی زلزله در آمریکا توسط دکتر فرانس پریس مطرح شد (رمضان زاده .(89

نخستین تلاش در جهت مدیریت ملی بحران در قانون امدادرسانی حادثه آتش سوزی مصوب سال 1803 میلادی بود که ردیف بودجه ای جهت

کمک رسانی به مردم شهر پورتموث5 و یالت نیو همپشایر6 برای بازسازی این مناطق پس از آتش سوزی گسترده در نظر گرفته شد. متمم قانون مذکور 125 سال بعد در خلال حادثه سیل رودخانه می سی سی پی در سال 1928 میلادی جهت کمک رسانی به افراد حادثه دیده به تصویب رسید (Haddow, .Bullock and Coppola 2013)

در خلال دهه 1930 دولت فدرال، امداد رسانی در شرایط بحرانی را به عنوان بخشی از فرایند قانون گذاری وسیع خود جهت بازسازی اقتصاد ایالت متحده آمریکا تصویب نمود .(AnnaMariaCollege 2014) در سال 1933 میلادی رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا فرنکلین روزولت7 برای

نخستین بار موسسه مالی اعتباری بازسازی ساختمان های حادثه دیده را با هدف پرداخت وام جهت بازسازی ساختمانهای عمومی آسیب دیده از زلزله تاسیس کرد Haddow, Bullock) و .(Coppola 2013 در کنار برنامه های انفرادی، در اواسط دهه مذکور فرایند قانون گذاری به مرحله ای رسید که بودجه های فدرال برای بازسازی امکانات بزرگراهها و پلهای عمومی خسارت دیده از بلایای طبیعی تخصیص یافت .(AnnaMariaCollege 2014) مجمع

3 negative synergy 4 positive entropy 5 Portsmouth 6 New Hampshire 7 Franklin Roosevelt

حوادث اضطراری ملی نیز بین سال های 1933 تا 1939 با هدف رفع معضلات اقتصادی8 در کاخ سفید تاسیس شد. که علاوه بر این وظیفه امدادرسانی به قربانیان بلایای طبیعی را نیز به عهده داشت Haddow, Bullock) و .(Coppola 2013

قانون کنترل سیل مصوب سال 1936 هیئت مهندسین ارتش را به عنوان آژانسی مهم برای مدیریت آبراههای ایالات متحده آمریکا منسوب کرد. در سال 1939 زمانی که رکود اقتصادی آمریکا رو به افول گذاشت، مجمع اضطراری ملی به دفتر اجرایی رئیس جمهور انتقال یافته و به دفتر مدیریت بحران تغییر نام داد. پس از این که اتحاد جماهیر شوروی در سال 1949 نخستین بمب اتمی خود را آزمایش کرد، ترومن رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا اداره کل دفاع غیر نظامی فدرال را در دفتر اجرایی نهاد ریاست جمهوری پایهریزی نموده و آن را جایگزین دفتر مدیریت بحران کرد. مسئولیت این اداره رسیدگی به قربانیان بلایای طبیعی در این کشور بود (همان).

در دهه 1970 مسئولیت عملکرد مدیریت بحران در بیش از 5 وزارتخانه و آژانس فدرال ظاهر شد که شامل وزارت تجارت، مدیریت خدمات عمومی، وزارت خزانه داری، کمیسیون قوانین هسته ای و وزارت مسکن و توسعه مناطق شهری 9(HUD) بود .(Elsevier 2007)

در سال 1978، رئیس جمهور وقت آمریکا، جیمی کارتر فرایند شناسایی آژانس های فدرال مسئول برنامهریزی، پاسخگویی و بازیابی در شرایط بحرانی را پایهریزی کرد. سازماندهی مجدد آژانسهای مذکور به تأسیس آژانس مدیریت بحران فدرال 10(FEMA)در سال 1979 انجامید که مدیر این آژانس موظف به ارائه گزارشات به شخص رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود. در سال 1983، آژانس مدیریت بحران فدرال، مفهوم سیستم یکپارچه

مدیریت بحران را (IEMS)11 به عنوان بخشی از راهبرد مدیریت جامع بحران (CEM)12 اقتباس نمود. ایده اصلی آژانس مذکور شناسایی وظایف عمومی در هنگام بروز بحران و توسعه واحدهای مورد نیاز برای مواجهه با این شرایط بود Haddow, Bullock) و .(Coppola 2013

در سال 2001 مفهوم مدیریت بحران فدرال با حملات تروریستی 11 سپتامبر در نیویورک و واشنکتن دی سی وارد مرحله تازه ای شد، حملات مذکور ضعف دولت را در فعالیت های مرتبط با شرایط بحرانی و اضطراری آشکار کرد، متعاقب آن کنگره ایالت متحده آمریکا قانون امنیت میهن را در سال

2002 تصویب کرد که به تاسیس وزارتخانه امنیت میهن انجامید. این آژانس تازه تاسیس به منظور هماهنگی بهتر تلاشها در آژانسهای مختلف فدرال، جهت

آمادگی در شرایط بحرانی تاسیس شده بود. در سال 2003، (FEMA) با آژانس امنیت میهن ادغام شده و به عنوان بخشی از دستور العمل آمادگی در شرایط اضطراری مطرح شد .(AnnaMariaCollege 2014)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله پرورش گندم در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله پرورش گندم در pdf دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله پرورش گندم در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله پرورش گندم در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله پرورش گندم در pdf :

مقدمه‌ای بر تجزیه و تحلیل فیزیلوژیکی – بوم شناختی عملکرد گندم
اهمیت جهانی گندم
حدود 350000 گونه گیاهی شناخته شده وجود دارد اما تنها 24 گونه آن 0یعنی 007/0 درصد از کل گونه‌های گیاهی موجود) برای رفع احتیاجات انسان برای غذا و الیاف به عنوان گیاه زراعی استفاده می شوند (ویتور ، 1980) به دلیل وابستگی شدید ما به تعداد معدودی از گونه‌های گیاهی ، رفاه بشر در آینده به شدت در گرو میزان شناختی است که ما درباره تولید و تطابق پذیری بالقوه این گیاهان کسب می‌کنیم (ایوانز 1975،) نه تنها تعداد این گونه‌های مورد استفاده بسیار محدود است بلکه سهم آنها در مجموع تولید نیز به یک میزان نیست. گندم نان بی‌شک در بین گیاهان انگشت شماری که به عنوان منابع غذایی در سطح گسترده‌ای می‌شوند نقش عمده‌ای ایفا می‌کند و احتمالا محوری برای شروع کشاورزی بوده است.

مناطق کشت و میزان تولید گندم
گندم نان بین تمامی گیاهان زراعی بیشترین سطح زیر کشت را در جهان به خود اختصاص داده است ( بریگل و کورتیس، 1987، کنت و ایورس، 1944، اسلافر، ساتوره و آندره 1994) تقریبا یک ششم از کل زمین های زراعی جهان زیر کشت گندم است. در بین سالهای 1986 تا 1995 این سطح حدود 223 میلیون هکتار و میزان تولید آن حدود 545 میلیون تن بوده است ( داده ها از سازمان خوار و بار جهانی 1995-1988) نه تنها خود این اعداد نمایانگر بزرگترین سطح و بیشترین میزان تولید در مقایسه با دیگر گیاهان زراعی هستند بلکه اگر به جای کل ماده خشک تولیدی میزان کل پروتئین را در نظر بگیریم تفاوت نسبی بین گندم با برنج و ذرت حتی بیشتر هم خواهد شد. ( فیشر 1984) سطح زیر کشت و تولید گندم برای رسیدن به مقادیر کنونی نسبت به ابتدای قرن 20 افزایش چشمگیری یافته است ( اسلافر، ساتوره و آندره 1994).

علی رغم این واقعیت که از سال 1900 سطح زیر کشت و تولید گندم در سرتاسر جهان افزایش یافته ارتباط بین انها در طی قرن گذشته خطی نبوده است. نبود حالت خطی بین این دو تا حد زیادی ناشی از این واقعیت است که 1- تولید گندم به طور مداوم افزایش یافته در حالی که سطح زیر کشت به طور مشخص تنها در طی 50 تا 60 سال ابتدایی قرن گذشته افزایش پیدا کرده است و 2- عملکردهای گندم در طی نیمه اول قرن گذشته به طور آهسته افزایش پیدا کرد ولی پس از آن این افزایش سرعت بیشتری ( حدود 10 برابر ) پیدا کرد ( اسلافر، ساتورهه آندره 1994) به همین خاطر است که می توان برای دوره اغازین 1955-1903 رابطه خطی قوی مشاهده کرد که دارای شیبی اندکی بیشتر از یک است و این امر نشان دهنده این است که افزایش های عملکرد گندم سهم ثابت ولی اندکی ( حدود 21 درصد) در افزایش تولید گندم در طی این دوره داشته است. بنابر این عمده افزایش تولید گندم در طی این دوره از افزایش سطح زیر کشت ناشی شده است.

از 1995 به بعد تولید گندم با سرعتی بسیار بیشتر از دوره قبلی افزایش یافت و این افزایش با بهبودهای چشمگیر در عملکرد ارتباط زیادی داشت. اگر چه این ارتباط دارای یک مولفه خطی قوی است اما تمایلی به یک ارتباط منحنی الخطی وجود دارد که منعکس کننده کاهشی در سطح زیر کشت است که در اغلب نواحی جهان ( با استثناتاتی، بویژه در بخش هایی از آسیا) در طی دهه های گذشته صورت گرفته است.

با وجوداین که در مجموع عملکردها در طی دوره زمانی از 1955-1995 افزایش زیادی یافته اند اما نکته قابل توجه این است که این عملکردها در طی دهه آخر قرن بیستم با رسیدن به یک سقف ثابت باقی ماندند. اگرچه سالهای در نظر گرفته شده برای استنتاج نتایج کلی بسیار کم می باشد ولی جالب توجه است که عملکردهای متوسط جهانی از 1990 تا 1995 افزایشی نشان ندانده اند. در حقیقت میزان تولید در طی این سالها از حدود 600 میلیون تن به 550 میلیون تن کاهش یافت در حالی که نرخ افزایش جمعیت جهان در طی همین مدت در حدود 90-85 میلیون نفر در سال ثابت باقی مانده است.

اگر در طی چند سال آینده اطمینان حاصل شود که عملکردهای گندم عملا در حال رسیدن به سقف نهایی خود می باشد کسب یک شناخت جامع از تولید ان به منظور اتخاذ رهیافت های جدیدی برای افزایش آتی عملکردها چه از طریق مدیریت و به نژادی و یا هر دو ضروری است. این امر زمانی از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود که بخواهیم نیازهای یک جمعیت در حال رشد سریع را که تخمین زده می شود در طی دهه های قرن 21 به 8 تا 10 میلیارد نفر برسد برآورده سازیم.

عملکرد گندم در نواحی مختلف و روند تاریخی
گندم در اغلب نواحی جهان کشت می شود نظر به اهمیت گندم به عنوان یک منبع غذایی و تنوع پذیری ژنتیکی زیاد آن از نظر واکنش ریخت شناسی به فتوپریود و درجه حرارت از جمله بهاره شدن جای تعجب نخواهد بود که گندم از عرض جغرافیایی حدود 60 درجه شمالی در شمال اروپا تا 40 درجه جنوبی در آمریکای جنوبی در مناطقی با ارتفاع چند متر تا بیش از 3000 متر بالای سطح دریا کشت می شود. برخی از کشورها که دارای بیشترین سطح زیر کشت گندم هستند در شکل نشان داده شده است. این لیست تنها شامل کشورهایی می شود که دارای سطح زیر کشت سالیانه بیش از یک میلیون هکتار ( میانگین سالهای 1990 تا 1995) هستند.

متوسط عملکرد این کشورها کاملا متفاوت بوده و از کمتر از 1 تا بیش از 7 تن در هکتار متغیر است. تفاوت های موجود در عملکرد بازتابی از تفاوت های موجود در سطح نهاده ها و پیشرفت کشاورزی و همچنین کیفیت شرایط محیطی خاک – اقلیم است.
صرف نظر از تفاوت های موجود از نظر متوسط عملکرد در بین کشورها در قرن گذشته تقریبا تمامی کشورها روند مشابهی در عملکرد داشته اند. کالدرینی و اسلافر 1998
شکل نشان دهنده نمونه ای از کشورهایی است که از نظر شرایط محیطی برای رشد گندم پیشرفت کشاورزی و استفاده از نهاده ها با یکدیگر متفاوتند. جهت تاکید بر شباهت های موجود در روندها و اجتناب از تفاوت های عملکرد واقعی تمامی مقادیر به صورت نسبی بر مبنای اولین عملکرد ثبت شده در قرن گذشته بیان شده اند.
در طی 5 سال اول قرن گذشته در تمامی موارد عملکردها با وجود پیشرفت های ژنتیکی یا مدیریتی بدون تغییر باقی ماندند. برای بسیاری از کشوها شیب نمودار برای نیمه ابتدایی قرن هیچ گونه افزایش عملکردی نشان نمی دهد ( کالدرینی و اسلافر 1998) بنابر این در این کشورها که از نظر شرایط محیطی، اقتصادی و تجربه کشاورزی کاملا متفاوت می باشد در طی نیمه اول قرن 20 توانایی کمی براب بهبود عملکردها از طریق پیشرفت ژنتیکی یا مدیریتی وجود داشت.

پس از این مرحله عملکردها در تمامی کشوها نه به یک اندازه ولی به طور چشمگیری افزایش یافت. برای مثالهای ارائه شده در شکل شیب های افزایش عملکرد برای کشورهای بریتانیا، فرانسه، مصر، شوروی سابق، ایالات متحده و آرژانتین، در 50 سال اول به ترتیب معادل 37/0، 29/0، 34/0، 52/0، 25/0، 3/1 درصد در سال و پس از آن بترتیب معادل 56/5، 80/7، 20/4، 01/3، 61/3، 62/2 درصد در سال بودند.

با وجود این افزایش قابل توجه عملکرد در طی سالهای 1950 تا 1995 یک تجزیه و تحلیل مفصل عملکرد دهه 1990 عدم وجود روند مشخص برای افزایش عملکردها از سال 1990 را مورد تاکید قرار داده است و نشان می دهد عملکردها ممکن است در حال رسیدن تدریجی به یک سقف نهایی باشند. این یک مورد تصادفی نبود و صرف نظر از تفاوت های زیاد در سطح متوسط عملکردها در کشورهای زیادی تحقق یافت.

عدم موفقیت چشمگیر و آشکار مدیریت به نژادی برای حفظ عملکرد های رو به افزایش در طی دهه 1990 در سرعتی مشابه با ده های 1950 تا 1980 که توسط آخرین روندها نشان داده شده است به دلیل اینکه بر مبنای اطلاعات ناکافی بیان شده است باید با احتیاط پذیرفته شود. متاسفانه تضادی بین صبر کردن برای کسب اطلاعات بیشتر جهت به دست آوردن یک قطعیت کاری مناسب و اتخاذ تدابیری برای اجتناب از پی آمدهای یک کمبود قابلیت دسترسی گندم که قیمت ها را بالا خواهد برد و آن را برای مردمی که بیشترین نیاز به آن را دارند حتی کمتر قابل دسترس خواهد ساخت وجود دارد. اگر این ثابت شدن در شرف تکوین افزایش عملکرد گندم منعکس کننده آنچه که ما انتظار داریم باشد ( سالهایی با عدم افزایش در عملکرد ) رهیافت های جدیدی برای شکستن موانع آشکار عملکرد باید پیش بینی شوند. ما بر این باوریم که احتمال موفقیت در این وظیفه پیچیده به شدت به بهبود شناخت ما از مبانی فییزیولوژیکی و بوم شناختی تولید عملکرد در گندم وابسته است.

ثبات عملکرد
اگرچه اغلب متخصصین به نژادی فیزیولوژی، بوم شناسی و زراعت بر اهمیت ثبات عملکرد اتفاق نظر دارند ولی تلاش کمتری نسبت به خود عملکرد صرف شناخت آن شده است .
با مشاهده روندهای عملکرد در طی قرن بیستم مشخص می شود که بین کشورها از نظر ثبات عملکرد تفاوت بسیار زیادی وجود دارد اغلب تفاوت های موجود در عملکرد سالیانه در بین کشورها احتمالا به اقلیم درنواحی کشت گندم هر کشور وابسته است.

میزان آگاهی ما از اینکه چگونه ثبات عملکرد با افزایش عملکرد در طی این قرن تغییر کرده است، بسیار اندک و بر مبنای حدسیات است. از مقایسات انجام شده بین این دو دوره خاص این چنین نتیجه گرفته شده که همزمان با افزایش عملکرد،‌ ثبات عملکرد در حال کاهش بوده است هر چند این روش مقایسه دارای نقایصی است از جمله 1- روندهای موجود در ثبات عملکرد در نشان نداده است 2- تغییر پذیری ناشی از نرخ های متفاوت بهبود عملکردها را از نوسانات ناشی از تفاوت های در عدم ثبات عملکرد واقعی تفکیک نکرده است و 3- وقوع یک سال غیر معمولی در یکی از این دوره ها ممکن است منجر به نتایج نادرستی شود.

تعداد مطالعاتی که روند ثبات عملکرد را برای کل قرن تجزیه و تحلیل کرده باشد به جای مقایسه ضرایب تغییر میانگین عملکرد برای یک دوره زمانی نسبتا کوتاه و یک دوره نسبتا جدید زیاد نیست. روندهایی در ثبات عملکرد برای گندم استرالیا و دیگر غلات از سال 1990 گزارش کردند که نشان می دهد ثبات عملکرد در طی قرن 20 کاهش نیافته است. اخیرا کالدرینی و اسلافر 1998 تجزیه و تحلیل ثبات عملکرد گندم در طی قرن گذشته را به بسیاری از کشورهای دیگر بسط دادند. این کشورها به منظور ارائه گسترده وسیعی از وضعیت های خاکی – اقلیمی تولید گندم و برای گنجاندن دامنه گسترده ای از نظام زراعی سطوح عملکرد و توزیع جغرافیایی انتخاب شده بودند.
روندها در اصطلاحات مطلق ( یعنی ارزیابی ثبات عملکرد در تن بر هکتار بدون توجه به عملکرد) در طی قرن گذشته کاهشی در ثبات عملکرد در 14 تا از 21 کشور نشان داد اما کل تغییر در مقایسه با میزان افزایش عملکرد نسبتا اندک بود. بنابر این ثبات عملکرد که به صورت درصدی از عملکرد براورد شده بود نشان دهنده افزایش هایی یا حداقل عدم تغییر برای اغلب کشورها در طی قرن گذشته بود.
نمو گندم
مراحل یا دوره های اصلی نموی
نمو گیاه به عنوان یک توالی از وقایع فنولوژیکی تعریف شده است که توسط عوامل خارجی کنترل می شود و تعیین کننده تغییرات در شکل یا کارکرد برخی اندامها می باشد. بنابر این نمو یک گیاه گندم می تواند در مراحل یا دوره های متفاوتی توصیف شود که به نوبه خود می توانند از نظر تغییرات داخلی یا خارجی ریخت شناختی تعریف شده باشند. هر چند نمو گیاه تداومی از مراحل رویشی، زایشی و پروتکل شدن دانه است که در طی آن گیاه اندام های خود را به وجود آورده و رشد می دهد و چرخه زندگی خود را کامل می کند. طول هر دوره و تعداد آغازه های تولید شده توسط اثرات متقابل بین عوامل ژنتیکی و محیطی تعیین می شود.
مقیاس های متعددی برای توصیف وقایع اصلی نموی ارائه شده است. برخی از آنها به مراحلی از رشد نموی می پردازند که بدون تشریح نوک ساقه قابل استفاده هستند. در حالی که دیگران تغییرات ریخت شناختی در مریستم انتهایی را توصیف می کنند.

مراحل ریخت شناختی بیرونی امکان تشخیص غیر تخریبی پیشرفت نموی را می دهند اما اطلاعاتی درباره توالی و زمان بندی وقایع در نوک ساقه که نمو عملا در آنجا رخ می دهد به دست نمی دهند. بسیاری از وقایع مهم نموی بدون تشریح نوک ساقه قابل مشاهده نمی باشند و همان طور که بعدا بحث خواهد شد به دلیل واکنش های متفاوت ظهور برگ و نمو نوک ساقه به عوامل اصلی محیطی تعمیم هر گونه رابطه گزارش شده بین وقایع نموی بیرونی و درونی مشکل است.
شکل یک نمودار ترسیمی ساده شده ای از پیشرفت نموی است که در یک مقیاس زمانی اختیاری با استفاده از برخی نمایه های نموی شاخص به عنوان میارهای حدود مراحل نموی را نشان می دهد. این نمایه ها شامل سبز شدن گیاه برجستگی دوگانه که اندکی پس از شروع گلدهی رخ می دهد آغازش سنبلچه انتهایی ( یعنی زمانی که تمامی سنبلچه ها آغاز شده اند) سنبله دهیه گل شکفتگی رسیدگی و برداشت محصول می باشد.

این مراحل تغییراتی در نمو مرحله را مورد توجه قرار می دهند سه مرحله اصلی وجود دارد: مرحله رویشی زمانی که برگها آغازش شدهاند مراحل زایشی هنگامی که نمو گلچه رخ می دهد تا زمانی که تعداد گلچه های بارور تعیین می شود و مرحله پر شدن دانه یعنی از زمانی که دانه اولین بار سلول های اندوسپرم را ایجاد کرده و سپس رشد می دهد تا تعیین وزن نهایی دانه. این مراحل بصورت کاشت آغازش گلدهی آغازش گلدهی –گل شکفتگی و گل شکفتگی – رسیدگی مرز بندی شده اند.
تعداد دانه ها قبل از گل شکفتگی تعیین می شود و پس از آن دانه ها عملا پروتکل شده و وزن تک دانه مشخص می شود. تعداد دانه ها در واحد سطح زمین و میانگین وزن تک دانه دو جز اصلی عملکرد به حساب می آیند.

آغازش اولین برجستگی دو گانه و سنبلچه انتهایی گرچه مراحل نموی اصلی را تعیین نمی کنند ولی نشانه های اولیه مهم رشد زایشی می باشند. برجستگی دوگانه اولین علامت قابل مشاهده می باشد که نشان می دهد گیاه بی شک در مرحله زایشی است. در حالی که آغازش سنبلچه انتهایی مشخص کننده انتهای مرحله آغازش سنبلچه است یعنی زمانی که تعداد نهایی سنبلچه در سنبله تعیین شده است و همچنین تحت شرایط مزارع تجاری این مرحله تقریبا به طور ثابت با شروع طویل شدن ساقه که باعث بالا رفتن مریستم نوک ساقه به روی سطح خاک می شود. همزمان است.

ارتباط با اجزاء عملکرد
شکل همچنین نشانگر وجود ارتباطاتی بین نمو مریستم نوک ساقه و شکل گیری اجزاء عملکرد می باشد. اجزاء‌عملکرد رسما در هر زمانی در طی چرخه زندگی گیاه در حال شکل گیری هستند اما بی شک برخی مراحل اهمیت بیشتری نسبت به سایر مراحل در تعیین پتانسیل عملکرد دارند. یک توافق کلی وجود دارد که دوره بین آغازش سنبلچه انتهایی و گل شکفتگی از این حیث از بیشترین اهمیت برخوردار است. دلیل این امر این است که عملکرد دانه ارتباط بهتری با تعداد دانه در واحد سطح زمین نسبت به وزن تک دانه نشان می دهد.
برخی محققین با بررسی مفصل تر دوره پیش از گل شکفتگی ارتباطی بین مراحل نموی و اجزاء عملکرد پیدا نموده اند. در صورتی که بین دوام مراحل رشدی و عملکرد مطلق ارتباطی وجود داشته باشد، تعیین این که کدام عوامل طول مدت این مراحل را تغییر می دهند از اهمیت خاصی برخوردار می شود. این امر بعدا در هنگامی که اثرات عوامل اصلی روی مراحل نموی تجزیه و تحلیل می شوند مورد بحث قرار خواهد گرفت.

هدف
هدف اصلی این فصل، فراهم ساختن یک بازنگری کلی به روز شده از پویائی‌های آغازش و ظهور اندام‌های اصلی در طی نمو گیاه و چگونگی تاثیر ژنوتیپ و محیط ب تنظیم زمانی وقایع نموی است. به این منظور اثرات عوامل اصلی کنترل کننده طول مدت مراحل مختلف نموی تجزیه و تحلیل شده‌اند. این فصل مبتنی بر مروری توسط اسلافر و راوسون (1994 ب) است کهما مکررا به آن رجوع می کنیم. نه تنها در جهت به روز کردن اطلاعات تلاش می‌کنیم. بلکه جنبه‌های دیگری همچون آغازش برگ، ظهور برگ و رابطه درونی بین ظهور برگ و آغازش آغازه‌ها در نوک ساقه را افزون بر نمو مرحله‌ای که توسط اسلافر و راوسون (1994 ب) بحث شده است، مورد بررسی قرار می‌دهیم.
پویائی‌های آغازش و ظهور اندام‌های رویشی و زایشی

آغازش برگ و سنبلچه
با جذب آب، مجدد فعالیت متابولیسمی شدید در بذر بدن خواب آغاز می‌شود و به دنبال آن آغازش برگ در منطقه فعال مریستمی نوک ساقه صورت می‌گیرد. نوک ساقه به صورت گنبدی ظاهر می‌شود که آغازه‌های برگ در قاعده آن شکل می گیرند. با توجه به عمق کاشت و سرعت آغازش برگ که خود به رقم زراعی بستگی دارد، حدود یک تا سه آغازه برگ دیکر قبل از خروج گیاهچه آغازش می‌شوند. این آغازه افزون بر آنهایی است که قبلا در گیاه مادری آغازش شده‌اند. (جنین بذر بالغ حدود 3 تا 4 برگ را آغازش کرده است) ( کربی و آپلیارد ، 1987، های و کربی، 1991 شکل 1-2 را ملاحظه کنید. ) بنابراین نوک ساقه در هنگام خروج گیاهچه دارای 5 تا 7 آغازه برگ می‌باشد و چنین در نظر گرفته می‌شود که این مقدار حداقل تعداد نهایی برگ در هنگام رشد گیاهان تحت بهترین شرایط و یا در ارقام با حداقل حساسیت می باشد.

پس از سبز شدن گیاهچه نوک ساقه شکل یک گنبد دارد که طول این مرحله بستگی زیادی به پنوتیپ و شرایط محیطی دارد. بعد از این مرحله، نوک ساقه طویل می شود و آغازش آغازه‌های برگ ممکن است به صورت برجستگی‌های منفردی در اطراف نوک طویل شده ساقه تا زمان شروع آغازش گل ادامه یابد.
با وجود تغییرات زیخت‌شناختی در مریستم انتهایی در سط مرحله رویشی واضح است که آغازه‌های برگ در یک مبنای زمان حرارتی در سرعت واحدی تولید می‌شوند که دلالت بر حساسیت متوالی برگ، یا به سادگی پلاستوکرون (ویلهلم و مک مستر ، 1995) برای تمامی شرایط محیطی کمیت واحدی است. (به عبارت دیگر در بیشتر حالات به فتو پریود یا بهاره‌شدن غیر حساس است) اگر چه برای پلاستکرون تنوع ژنتیکی وجود دارد (ایوانز و بلونول، 1994) ولی معیار کلی ان را می‌توان در حد 50 درجه سانتیگراد روز با درجه حرارت پایه معادل صفر درجه سانتیگراد در نظر گرفت. (کربی و همکاران 1987، دلکوله و همکاران ، 1989).

هنگامی که نوک ساقه در شروع مرحله آغازش گلدهی از نمو رویشی به زایشی تغییر می‌کند، آغازش برگ متوقف می‌شود و در این زمان تعداد حداکثر برگ‌ها در ساقه اصلی تعیین شده است. همچنان که در بالا ذکر شد، هیچ تغییر ریخت‌شناختی منفردی وجود ندارد که تعیین صریح زمان آغازش کل را امکان‌پذیر کند. تنها راه تعیین آن به صورت غیر مستقیم از طریق کم کردن تعداد نهایی برگ از تعداد تجمعی آغازهای برگ و سنبلچه می‌باشد. زمانی که این کار انجام شد اغلب ( اما نه همیشه، دلکوله و همکاران، 1989 را ملاحظه کنید.) تغیر در شیب تعدا کل آغازه‌ها در مقابل زمان حرارتی مقارن با آغازش گل می باشد. ( شکل 2-2 را ملاحظه کنید.)

مدتی پس از آغازش گل اولین برجستگی دوگانه آغازش می‌شود و در این هنگام آغازه‌های برگ و سنبلچه به صورت برجستگی‌های دوگانه‌‌ اغلب به عنوان شاخصی از اتمام مرحله ظهور اولین برجستگی دوگانه آغازش شده باشد.
مرحله آغازش سنبلچه که در مرحله آغازش شروع می شود، تا زمان آغازش سنبلچه انتهایی در مریستم انتهایی، یعنی زمانی که تعداد نهایی سنبلچه‌ها تثبیت می‌شود ادامه می‌یابد.
ظهور برگ

اغلب خروج گیاهچه مترادف با ظهور نوک اولین برگ از درون لکئوپتیل در نظر گرفته می‌شود. این واقعه مدت کوتاهی پس از خروج کلوئپتیل از سطح خاک رخ می‌دهد. همچنان که قبلا ذکر شد در زمانی که نوک اولین برگ آغاز شده در حال ظاهر شدن است، چندین برگ قبلا در نوک ساقه آغازش شده‌آند. این امر تضمین کننده یک حداقل طول مدت زمان برای نمو زایشی می‌باشد که توسط تعداد آغازه‌هایی که می بایست تا زمان ظهور برگ پرچمی، و گل شکفتگی تعیین می‌شود. علاوه بر این از آن جایی که سرعت آغازش برگ معمولا بسیار سریعتر از سرعت ظهور برگ می‌باشد، مکررا گزارش شده است که فیلوکرون تقریبا دو برابر پلاستوکرون می‌باشد. بنابراین هر چه دوره زمانی از خروج گیاهچه تا آغازش گل تقریببا طولانی‌تر باشد، تعداد آغازی‌های برگی که باید پس از آغازش گل ظاهر شدند بیشتر خواهد بود. هر دو دسته عوامل ژنتیکی و محیطی سرعت ظهور برگ را تحت تاثیر قرار می‌دهند برای مثال سیمه (1974) نتیجه گرفت که برای سرعت ارقام موجود در آزمایش وی، گندمهای نیمه پاکوتاه در طی فصل رشد بسیار برگهای خود را بسیار سریعتر از ارقام معمول پابلند تولید کردند. در طی دوره دو دهه گذشته مثالهای زیادی منتشر شدند که نشانگر یک تنوع ژنتیکی زیاد در فیلوکرون بودند. (برای مثاال، هالوران، 1975، اکسیون و دانیارد، 1976 ، هالوران 1977، رحمان و ویلسون ، 1977 راوسون و همکاران ، 193) استاپر ، 1984 ، راوسون 1986 ، استاپر و فیشر، 1990، کربی 1992، راوسون 1993، اسلافر هالوران و کونر 1994، اسلافر و رواسون 1997)

هنگامی که گیاهان در تاریخ یا مکانهای متفاوت کشت می شوند اثرات شرایط محیطی روی سرعت ظهور برگ به خوبی مشهود است ( بیکبر، گالاگر، و مونتیث 1980، کربی، دوسینالت، وسان،1989، استاپر و فیشر 199، کارو و موس 1991، الف) درجه حرارت بیشترین تاثیر را روی سرعت ظهور برگ می‌گذارد و بنابراین مفهوم زمان گرمایی مکررا برای تجزیه و تحلیل پویایی‌های ظهور برگ استفاده می شود. ( گالاگر 1979، بیکر ، گالاگر و مونتیث، 1980، کربی و آپلیراد، و فلوس 1982، الف، بیکر و همکاران 1986، بائر و همکاران 1988، هی و دکلوله 1989، کربی و همکارانم 1989، کاو و موس، 1991، الف و ب)، هی و کربی 1991، کربی 1992، اسلافر و همکاران 1994، کالدرینی میرالس و سادراس 1996، اسلافر و راوسون 1997) .

از زمانی که اثر درجه حرارت با استفاده از زمانی حرارتی در نظر گرفته شده است، دو رفتار عمومی در مقالات توصیف شده‌اند در حالی که برخی مولفین دریافته‌اند که سرعت ظهور برگ با هستی‌زایی گیاه تغییر می کند ( ویگاند، جربرمن، وکولار، 1981، بیکر و همکاران ، 1986، هی و دکلوله 1989، کالرینی، میرالیس، و سادراس 1996) بسیاری از مولفان دیگر گزارش کرده‌اند که این سرعت در سراسر نمو گیاه ثابت می باشد. اسلافر و راوسون دریافتند که ممکن است این تضاد ظاهری بازتاب واکنشی به فتوپریود باشد که منجر به یک رابطه غیر خطی بین تعداد برگ و زمان حرارتی می شود. بنابراین یک تک رقم بسته به میزان حساسیت خود به فتوپریود و طول روزی که تحت آن رشد می‌کند امکان دارد یک فیلوکرون مجزا ارائه کند یا نکند. صرف نظر از شکل واقعی ارتباط بین سرعت ظهور برگ و زمان حرارتی، هم فتوپریود مطلق و هم نرخ تغییر آن در زمان خروج گیاهچه به عنوان فاکتورهای موثر بر فیلوکرون در گندم شناخته شده‌اند. هنگامی که فتوپریود به طور مصنوعی تغییر یابد، به نظر می‌رسد که دارای یک تاثیر کلی، گر چه اندک روی فیلوکرون باشد. و همچنین هنگامی که ارقام بسیار حساس تحت فتوپریودهای بسیار کوتاه مطالعاتی که نرخ تغییر فتوپریود به طور مصنوعی دستورزی شده و به صورت تیماری تحت شرایط مزرعه‌ای اعمال شده بود، فیلوکرون به این فاکتور غیر حساس شد. این احتمال وجود دارد که آن چه از آزمایش‌های تاریخ کاشت به عنوان اثری ناشی از نرخ تغییر فتوپریود شناخته شده است. به سادگی اثری از تفاوتهای موجود مابین دمای هوا و مریستم در بین تاریخهای کاشت باشد، در حالی که همواره برای محاسبه زمان حرارتی از درجه حرارت هوا استفاده می شود. ریچی و نیسمیت (1991) دیگر تناضهای موجود در استفاده از نرخ تغیر فتوپریود در مرحله سبز شدن گیاهچه برای پیبش‌بینی سرعت ظهور برگ در کندم را مورد بحث و بررسی قرار دادند.
روابط درونی بین آغازش پریوموردیا و ظهور برگ

از آنجایی که هر دو فرایند آغازش پریوموردیای برگ و سنبلچه و ظهور برگها بسیار حساس به درجه حرارت می‌باشند، ممکن است به صورت فرایندهای مرتبط با یکدیگر تجزیه و تحلیل شوند که پویایی‌های فرایندهای نموی درونی و بیرونی را به یکدیگر همبسته می‌سازند. کربی (1990) مشاهده کرد که با وجود تفاوتهای محیطی و ژنتیکی ارتباط بین آغازش برگ و ظهور آن می‌توانست به خوبی با یک تک رگرسیون خطی توصیف شود. هر چند گاهی هنگامی که پریموردیای سنبلچه با برگهای ظهور یافت مرتبط می‌شود به نظر می‌رسد که سرعت آغازش سنبچه یک تابع نزولی از تعداد گل برگ باشد. این مساله شاهدی است بر وجود یک رابطه روشن بین آغازش سنبلچه و ظهور برگ و تعداد کل برگهای روی یک ساقه. بنابراین این رابطه روشن بین آغازش سنبلچه و ظهور برگ و تعداد کل برگهای روی یک ساقه. بنابراین این رابطه توصیف مراحل آغازش برگ و سنبله را در اصطلاحات تعداد برگهای خارج شده و تعداد نهایی برگهای آغازش یاافته در سااقه اصلی امکان‌پذیر می‌سازد. برای جزئیات بیشتر در مورد این مدل، کربی (1995) راملاحظه کنید.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله آیین نامه ایمنی تأسیسات الکتریکی با اتصال به زمین و اهداف

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله آیین نامه ایمنی تأسیسات الکتریکی با اتصال به زمین و اهداف آن در pdf دارای 76 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله آیین نامه ایمنی تأسیسات الکتریکی با اتصال به زمین و اهداف آن در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله آیین نامه ایمنی تأسیسات الکتریکی با اتصال به زمین و اهداف آن در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله آیین نامه ایمنی تأسیسات الکتریکی با اتصال به زمین و اهداف آن در pdf :

1- هدف ، ایجاد محیط ایمن از نظر برق گرفتگی با توجه به مقررات ودستور العمل های این آیین نامه می باشد
2- دامنه کاربرد – این آیین نامه برای اجرا در کلیه کارگاه ها مشمول قانون کار که ولتاژ نامی مؤثر سیستم های برقی آنها حداکثر 1000 ولت جریان متناوب می باشد تدوین گردیده است .
3- حداکثر مقاومت اتصال زمین مجاز برای هر سیستم حفاظتی ( دو اهم ) بر مبنای ولتاژ فاز 380 ولت تعیین گردیده و همین مقدار برای مدارهای با ولتاژ فاز حداکثر 1000 ولت نیاز قابل قبول است چنانچه در موارد و تحت شرایط خاصی که ایجاد اتصال زمین مؤثر با مقاومت کل سیستم ( دو اهم ) امکان پذیر نباشد باید مجوز لازم در این مورد ازوزارت کار اخذ گردد.
4- رعایت کلیه مقررات این آیین نامه الزامی بوده و عدم اجرای موارد پیش بینی شده یا انجام نیمه کاره آنها سبب بی اثر شدن و در نتیجه کل سیستم ایمنی مربوطه خواهد گردید.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

آشنایی و بررسی پلی کربنات ترمو پلاستیک آروماتیک بر پایه بیس فنول

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  آشنایی و بررسی پلی کربنات ترمو پلاستیک آروماتیک بر پایه بیس فنول A در pdf دارای 140 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد آشنایی و بررسی پلی کربنات ترمو پلاستیک آروماتیک بر پایه بیس فنول A در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

 

مقدمه

مصرف پلیمرهای پلی کربنات، پلیمرهای که با گروه –O-C-O- بهم متصل هستند، از ز مان گزارشات اولیه بسیار رشد کرده است Report 1969) (PEP .  تضمین  رشد آینده این صنعت با افزایش شرکتهای جدید به 6 تولید کننده سابق این ماده نشان داده شده است رشد تکنولوژی، شامل افزایش گریدهای با کاربرد خاص، امکان رقابت پلی کربنات‌ها را در مصارف مختلف فراهم کرده است.
پلی کربنات‌ها در بین پلیمرهای مختلف از لحاظ پایداری ابعادی مقاومت ضربه و شفافیت بسیار برجسته می‌باشند. مقاومت در برابر شعله آن خوب بوده و توسط بهبود دهنده‌هایی بهتر شده تا گرید خاصی تولید شود. با وجود اینکه پلیمرهای دیگر و فلزات در تعدادی از خواص بتنهایی بهتر از پلی کربنات می‌باشد، اما نیاز به ترکیبی از خواص مختلف باعث می‌شود که پلی کربنات بعنوان تنها امکان انتخاب شود. از سوی دیگر کمی مقاومت در برابر حلالها یک اشکال عمده در بسیاری از کاربردها می‌باشد. بطور کلی پلی کربناتها در تمامی رشته‌های مهندسی پلاستیک رقابت می‌کنند، که از مصارف عمده آن می‌توان به شیشه‌ها، علامات و روشنایی اشاره کرد.
این گزارش تکنولوژی، هزینه و بازار پلی کربنات‌ها را که از سه روش فسژنیزاسیون محلولی فسژنیزاسیون بین سطحی و ترانس استریفیکاسیون تهیه می‌شوند را ارائه می‌کند. 2 نوع از دو روش اول و یک نوع از روش سوم ارائه خواهد شد. همچنین نحوه تولید گرید مقام در برابر شعله و  اکستروژن دوباره پلیمر برای تولید گریدهای خاص بیان خواهد شد.
این تحقیق به پلی کربنات ترمو پلاستیک آروماتیک بر پایه بیس فنول A محدود است، که مهمترین مزیت پلی کربنات از نقطه نظر تجاری می‌باشند. در PEP گزارش 50، کوپلیمرها فقط با توجه به بیس فنول A و بیس فنول A هالوژنه  و یا مقدار کمی از عوامل سه گروهی شاخه‌ای در نظر گرفته شده است بدلیل عرضه تجاری گریدهای خاصی، می‌بایستی هم کوپلیمرها و آلیاژها را در نظر گرفت، کوپلیمرهایی که تجاری نیستند و همچنین آلیاژهایی که پلی کربنات جزء کم هستند در نظر گرفته نمی‌شوند.
این گزارش هیچگونه آنالیزی در مورد پلیمرهای فوم ، پلیمرهای تقویت شده با الیاف و افزودنیهایی     ضد شعله که موضوع PEPهای مختلف هستند را ارائه نمی‌کند. مواد اولیه خام بیس فنول A . فسژن و تترابروموبیس فنول A (TBBPA) موضوع PEP شماره 81 می‌باشند. منابع اطلاعاتی ، پتنت‌ها، جزوات و مقالات مربوطه از سال 1976 می‌باشد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله امکانات ارتقاء توان غنای حسی در سطح ادراک نابینایان از فضا

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله امکانات ارتقاء توان غنای حسی در سطح ادراک نابینایان از فضای معماری در pdf دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله امکانات ارتقاء توان غنای حسی در سطح ادراک نابینایان از فضای معماری در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله امکانات ارتقاء توان غنای حسی در سطح ادراک نابینایان از فضای معماری در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله امکانات ارتقاء توان غنای حسی در سطح ادراک نابینایان از فضای معماری در pdf :

چکیده

فهم انسان از فرایند احراز هویت و حس جهتیابی وابستگی تام به ابزار درک وی از فضا و مختصات مکان دارد، آگاهی بصری از گستردهترین منابع کسب اطلاعات از محیط پیرامون است و دامنه و سرعت دریافت آن بیشتر از سایر حواس است. نابینایان فاقد ابزار اصلی این مختصاتیابی و ادراک فضا و معماری هستند. حواس با دامنه کمتر (به ترتیب شنیداری، بویایی، بساوایی و چشایی) نقش اصلی را در فرایند ادراک محیط در این طیف از افراد دارد .کیفیتهای محیط و غنای حسهای گوناگون در فضا و در دامنه نزدیک، نیرومندی حسهای دیگر را جهت ادراک این افراد در فضای معماری بیشتر میکند. معماری پیامرسان و قابل درک توسط حواس مختلف، منظومه نیرومندی در تکامل حسهای دیگر و استفاده از آنها در درک محیط است. هدف این پژوهش بررسی و معرفی کیفیاتی مانند غنای حسی در محیط و فضای معماری است که در خدمت فعال و حساس کردن این حواس با دامنه کم در فرایند ادراک باشد، روش کتابخانهای -توصیفیاین پژوهش به منظور کشف و ایجاد قابلیتهایی در محیط و فضا است که در نتیجه بتواند پتانسیل لازم را در فرایند پیامرسانی و ساختن، نه برای دیدن بلکه برای حس کردن را داشته باشد تا این قابلیت قابل بتواند نقص فاعلیت فاعل را جبران و تقویت کند.

واژههای کلیدی:”ادراک”،آگاهی”،”غنای حسی”،” فضای معماری “،”نابینا”

مقدمه

درک فضای معماری در هر کس متفاوت است و رابطه مستقیم و غیرمستقیم از حواس و درک او دارد حال آنکه تفاوت افراد بینا ونابیناعلاوه بر قوه بینایی،در نحوه درک افراد نابینا است که چگونه میتوانند از حواس خود در درک فضای معماری استفاده کنند، به گونهای که این قابلیت بتواند به نحوی، تصویری ذهنی از فضای معماری را بر او بدهد؟ ادراک معماری، مخصوصاً در دوران مدرن بیشتر حرکت و ادراک بصری حاصل از آن صورت میگیرد.
یکی از گروههایی که نیازشان به حضور در فضاهای جمعی نادیده انگاشته شده میشود نابینایان می باشند، این گروه اغلب مفاهیم مربوط به فضا را به کمک حواس غیر از حس طبیعی فرامیگیرند.

ارتباط غیر بصری از فضا نیازمند توجه به سایر حواس غیر از حس بینایی است، یعنی استفاده از حس لامسه، شنوایی، بویایی و; هست، به نحوی که پیامهای مناسب را به فرد نابینا برسانند، نابینا باید بتواند پیام را در حیطه حواس غیر بصری خود درک کند و ارتباط لازم را با فضا ایجاد.

ارتباط غیر بصری با فضا نیازمند توجه به سایر حواس به غیر از بینایی است مکث، حرکت، فرم و یا شکل فضا باید به گونهای طراحی شوند که قابلدرک در حیطه حواس غیر بصری باشند. [1] در این تحقیق سعی شده است با بررسی کیفیت درک نابینایان از فضا و ایجاد مؤلفههایی برای طراحی فضاهای مطلوب برای آنان گامی در جهت پذیرش هر چه بهتر نابینایان به عنوان عضوی از جامعه و خدمت به آنان باشد. روش تحقیق،تحلیلی–توصیفی است که در واقع به دنبال پاسخگویی به این سؤال اساسی است که با چه مؤلفهها و الگوهایی در فضای معماری میتوان سطح ادراک نابینایان از آن را بالا برد؟ هدف اصلی این پژوهش بررسی کیفیاتی مانند غنایی حس در فضای معماری به منظور ایجاد الگوهایی برای غنای حس محیط و فضا برای ارتباط بیشتر و بهتر با نابینایان است.

فضا
“فضا مکانی است که بتوان ابعاد و حجم معینی برای آن شناسایی نمود [2]”، شناخت یک مکان بر حسب شرایط به ما این امکان را میدهد تا به لحاظ احساسی و روحی صحیح تری زندگی کنیم . بشر همواره سعی در تطبیق خود، با محیطی دارد که از آن بیاطلاع است چنانچه اگر بتواند محیط و فضای اطراف خود را بشناسد، به این مهم دست مییابد. منظور ارائه یک الگوی ادراکی و احد برای شناخت محیط نیست، زیرا ادراک انسانها از محیط با یکدیگر تفاوتهایی دارد که بیشتر ناشی از تفاوتهای احساسی و عاطفی بوده و یک امر نسبی است، بنابراین هرکس بخشی از تعاریف فضا را میشناسد که ابزارهای او میتواند شناسایی کند.

ادراک فضا
موضوع ادراک رفتار یا پاسخی است که همواره به دنبال اثر محرک داخلی یا خارجی )=فرستنده) از انسان)=گیرنده) سرمی زند.

عموماً انسان، تنها به محرکهای انتخابی پاسخ می دهدواز میان همه تحریکات حسی واردشده، دسته مخصوصی را جدا کرده و به گونهای خاص به آنها پاسخ میگوید. [3]

در ادراک فضا همیشه یک مرکز وجود دارد که محل ایستادن یا نشستن ناظرمی باشد و یک محور وجود دارد که تابع وضع قرارگیری ناظر است، در فضای ادراکی تمام عناصر با یکدیگر در ارتباط اند. عقب، جلو، چپ، راست و غیره. این ارتباط مرکب است و پیش از هر چیز تابع محل قرارگیری ناظراست. [4]

برداشت آدمی از محیط به گونهای است که با دریافت اندامهای حسی شروع و به ادراک خاتمه مییابد، ازجمله عوامل تعیینکنندهای که در این ادراک نقش دارند میتوان به تواناییهای فرد، خصوصیات فردی، محدوده تشخیص اندامهای حسی و شرایط فضایی که در آن قرارگرفته اشاره کرد.

جان لنگ (1987) معتقد است که تمام قابلیتهای محیط توسط مردم ادراک نمیشود؛ و از تمام قابلیتهای ادراکشده نیز استفاده نمیشود . پس برقراری ارتباط با محیط یا فضا تنها محدود به دیدن و استفاده از قوه بینایی نمیباشند و محیط پتانسیلهای بیش تر برای

ارائه، به بهرهبردار دارد.

تحقیقات (ویتکن 1982 و تلنورد(1982 نشان میدهد که ادراک سازی فضا برای افراد نابینا ناممکن نمی باشد . نابینایان غالباً مفاهیم مربوط به فضا را به کمک حواسی به غیر از حس بینایی فرامیگیرند نابینایان در ذهن خود دو مفهوم از فضا دارند:

-1 فضای مجاور که محیط پیرامون آنها را دربرمی گیرد و تماسهای واقعیشان در آن فضا صورت میپذیرد. -2 فضای عمل که هنگام حرکت ظاهرشده و بر پایه تحرک عضلانی و جابهجا شدن به وجود میآید.

منظور از ابزار، امکانات طبیعی و اندامی انسان است ودرحقیقت همانحواس اصطلاحاً پنجگانه یعنی بینایی، شنیداری، بویایی، بساوایی و چشایی است. حواس پنجگانه عامل و ارتباطدهنده قوه ادراک با محیط و فضا میباشند و درکنسبتاً کاملی را برای ما بوجود می آورند [5] و در صورتی که به خوبی از آنها بهره بگیریم، بهترین راه درک ارزش این حواس در درک فضا، مطالعه افرادی است که از داشتن این حواس محروماند. برای مثال نابینایان نمیتوانند از طریق دیدن،فضا را بشناسند و حتی نمیتوانند دیدن را تصور کنند، بنابراین بر اساس سایر حواس خود فضا را درک میکنند و به علت محروم بودن از حس بینایی، یا سایر حواس خود را پرورش داده تا این کمبودها را جبران بنمایند و یا به استفاده از ابزارهای مصنوعی روی میآورند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   86   87   88   89   90   >>   >