سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله فساد اداری در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله فساد اداری در pdf دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله فساد اداری در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله فساد اداری در pdf

مقدمه

تعریف فساد اداری

اشکال فساد اداری

تاریخچه فساد اداری درجهان وایران

انواع فساد اداری

زیانهای فساد اداری

مشروعیت ظاهری

سودمندی اقتصادی موقت

نابسامانیهای اقتصادی

شکاف فقیروغنی

رشد مشاغل وخدمات ناموزون

عوامل فساداداری

دیدگاه های نظری

دیدگاه اخلاقیون

دیدگاه کارکرد گرایان

روشهای مبارزه بافساد اداری

دلایل تسامح دولتها

فهرست منابع

مقدمه

فساد اداری که از مصادیق بارز آن می توان به اختلاس ورشوه خواری اشاره نمود از جمله مسایل اجتماعی است که گریبانگیر جوامع است این مسئله تا بدانجا گستردگی وشیوع داشته که سازمانهای بین المللی چون سازمان ملل نیز برای حل این مشکل دست به کارشده وبه کوششهایی جهت حل این مسئله درداخل کشورها وحتی درداخل خود سازمان ملل دست زده است

فساد اداری دریک بعد، چون به بحث مدیریت و اداره برمی گردد ازجمله مسایل محوری علم مدیریت است . این امر خود باعث نوعی طرز تلقی نادرست ازآن نیز شده بود به طوری که ازابعاد اصلی مسئله فساد اداری که خاستگاه وجنبه اجتماعی پیدایش تقویت وتایید این مسئله است غفلت می شده است. امروزه باروشن ترشدن ابعاد موضوع درحوزه هنای جامعه شناسی هم به این مسئله توجهی خاص می شود به نظر میرسد شناخت درست تر نسبت به مسئله نیز ازهمین بعد جامعه شناختی اش بایستی صورت گیرد و طبعا راه حلهایی که ازاین پس ارائه خواهد شد درست تر و ریشه ای تر و به واقعیت نزدیک تر خواهد بود

به دلیل پنهان بودن خود معضل وزیانهای جمعی آن برای سیاستگذار و نیز به دلایل متعدد دیگری که درگزارش ذکر خواهد شد توجهی جدی به حل این مسئله نمی شود اینکه فساد اداری یک مسئله است مورد توجه است. راه حلهای مسئله نیز تاحدودی شناخته شده اند اما دربعد عملی سیاستگذاران ، چندان رغبتی به حل مسئله نشان
نمی دهند. شاید دلیل عمده این امر شبکه ای بودن باندهای فساد اداری است که حمایتی گسترده برای خود این باندها به حساب می آید و در نتیجه هم شناسایی و هم حذف آنها مشکل می نماید

این شبکه ها گاهی آنچنان پیچیده اند که حتی به رده های بالاتر مقامهای مسئول کشورها نیز می رسند. دراین حالت سازمان یافته حل مسئله بسیار دشوارتر است این گزارش به نوبه خود درتلاش برای کنکاشی دراین مسئله به فساد اداری وتعریفی که از آن می شود، تاریخچه فساد اداری درجهان و ایران انواع فساد اداری، زیانهای فساد اداری روشهای مبارزه باآن ونهایتاً دلایل تسامح دولتها درقبال این مسئله می پردازد

تعریف فساد اداری

ازفساد اداری تعاریف متعددی ارائه شده است ، در زیر به برخی ازاین تعاریف اشاره می شود تا عناصر اصلی تعاریف مشخص شوند. تعریف فساد اداری چه در محافل علمی و چه درمجامع بین المللی سالها موضوع مباحثات متعدد بوده است هم اکنون چنین به نظر می رسد که بیشتر به شیوع آن می اندیشند تا ریشه آن درهرحال یکی از نخستین تعاریفی که درسال 1931 ارائه گردید تعریفی است که ((ژ.ژسنوریا)) درقالب الفاظ ذیل عنوان کرد((فساد اداری به معنای استفاده غیر قانونی ازقدرت دولت برای نفع شخصی است یا وجودی که واژه فساد اداری اغلب به عنوان مترادف ((رشوه خواری)) به منظور شامل شدن مثلا هرنوع رشوه که درون بخش خصوصی داده دریافت می گردد به کاربرده میشود، محدود نمودن قلمرو آن به رشوه خواری که دستگاه دولتی را تحت تاثیر قرارمی دهد متداول تر می باشد

براساس گزارش وزیر دادگستری ایتالیا درنوزدهمین کنفرانس وزرای دادگستری گروه چند منطوره فساد اداری شورای اروپا GMC تعریف موقت واصلاح پذیر زیر را درخصوص فساد اداری ارائه نمود(( فساد اداری آن چنان که GMC ( گروه چند منظوره فساد اداری).استدلال می کند عبارت است از

رشوه خواری یا هرگونه رفتار دیگر دربرخورد باا فراد مسئول دربخش دولتی یا بخش خصوصی که موجب نقض وظایف این افراد گردد و یا هرگونه رابطه دیگر ازاین نوع به قصد کسب امتیازات ناشایست ازهرنوع برای خود یا دیگران)).ازاین رو می توان گفت که فساد اداری نتیجه انحصاری کردن قدرت توام با اقدام به تصمیم گیری بدون داشتن مسئولیت نسبت به انجام آن است  (مجموعه بشارت اول،112)

ساموئل هانتینگتون درتعریفی دیگر، فساد اداری را به رفتار آن کارمندان عمومی اطلاق می نماید که برای منافع خصوصی شان ضوابط پذیرفته شده را زیر پا می گذارند. ( افشاری،21)

تانزی ( Tanzi)  درتعریفی دیگرمعتقد است که یک کارمند یا مسئول دولتی هنگامی مرتکب فساد اداری شده است که دراتخاذ تصمیمات اداری تحت تاثیر منافع شخصی و یا روابط و علایق خانوادگی ودوستیهای اجتماعی قرارگرفته باشد در این تعریف سه انگیزه 1-  نفع شخصی مستقیم2- دریافت رشوه نقدی یا غیر نقدی از شخص ثالث 3- کمک به دوستان وخویشاوندان مد نظر قرارگرفته است پس بنابراین، فساد اداری برحسب منافع عمومی آن گروه از اقدامات کارمندان ومسئولین دولت است که اولا: به منافع عمومی لطمه نزند و ثانیا هدف از آن رساند ن فایده به عامل( کارمند اقدام کنند) یا به شخصی ثالث است که عامل  را اجیر کرده باشد( حبیبی،9-57)

دیوید جی گولد ((فساد اداری را سوء استفاده شخصی از منابع عمومی توسط کارمندان دولت)) تعریف نموده است ( سام کن،20)) اما درمفهوم لغوی ادیبان درفرهنگهای فارسی واژه فساد را به تباه شدن معنا کرده اند.(پیشین،18)

درزبان لاتین که ریشه اکثر زبانها درکشورهای پیشرفته صنعتی است واژه معادل فساد( Corruption) به معنای شکستن یا شکسته شدن درزبان فارسی است ومفهوم آن این است که شیئی مادی یاغیر مادی شکسته شده باشد دراینجا منظور شکسته شدن قانون، عرف ، اخلاق، رفتار و یا اغلب موارد تخطی از مقررات دولتی است (حبیبی،30)

  اشکال فساد اداری

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله خودشناسی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله خودشناسی در pdf دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله خودشناسی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله خودشناسی در pdf

مقدمه
«بخش اول»
فصل اول: مبانی خودشناسی
برتری انسان بر سایر موجودات
فرمان خداوند به خودشناسی
روایاتی در اهمیت خودشناسی
تأثیر خودشناسی در عمل
فصل دوم: خودشناسی در مرتبه‌ی جسم
چگونگی راه‌بودن نفس
سیر تکاملی جنین
از ناتوانی تا ناتوانی
نیکوترین آفرینش
فصل سوم: خودشناسی در مرتبه‌ی روح
مسیر در مسیر روحانی
هویت اصلی انسان
مفهوم روح در قرآن
روح با نفس از دیدگاه روانکاوی
خودشناسی راه معرفت حضور به پروردگار
«بخش دوم»
فصل اول: تاریخچه و اهمیت خودشناسی
تاریخ فلسفه و شناخت نفس
مقدمه
پیدایش نفس و تجرد آن
ابن سینا و شناخت نفس
ادیان و شناخت (خویشتن)
راز اهمیت خودشناسی در ادیان
فصل دوم: حقیقت خویشتن
نفس
اقوال دانشمندان در حقیقت نفس
معانی نفس در قرآن کریم
مراتب نفس
روح
استعمالات روح در قران کریم
قلب
اقوال مختلف در باب قلب (دل)
وظیفه‌ی اصلی قلب
فصل سوم: خدا در آینه‌ی خودآگاهی
خودشناسی مقدمه‌ی اجتناب ناپذیر«خودشناسی»
خودشناسی شرط لازم هرگونه شناخت
انسان مظهر اسم اعظم «الله»
معرفت‌ نفس با روش «خدا را به خدا شناختن»
چگونگی وصول از خودشناسی به خداشناسی
نفس آیینه‌ی شناخت خدا
خودشناسی شرط لازم هرگونه شناخت
انسان مظهر اسم اعظم «الله»
معرفت‌ نفس با روش «خدا را به خدا شناختن»
چگونگی وصول از خودشناسی به خداشناسی
نفس آیینه‌ی شناخت خدا
اثبات وجود پروردگار
«بخش سوم»
فصل اول: خود را شناس تا خدای خود را شناسی
حقیقت انسان
وجود شهوت و غضب از ضروریات است نباید بکلی آن‌ها را از بین برد
فطرت معرفت تعالی در طبیعت بشر نهفته است
سعادتمند کسی است که خدای تعالی را بشناسد
انسان با تمام عجایب خلقتش در کمال عجز و ناتوانی می‌باشد
مرگ روح حیوانی
تشبیه روح انسان به نور چراغ
چگونه انسان دوباره زنده می‌شود
جواب اشکالتر شبهاتی که راجع به برگشت انسان می‌نمایند
قبل از موت انسان می‌تواند بفهمد که عذاب قبر دارد
منازل سیر روح در عالم ادراکات
حقیقت و روح نماز

- مبانی خودشناسی:

موضوع خودشناسی: خود حقیقی است که مانند امور جسمانی دستخوش تغییر و تقسیم نشده و زمان و مکان را بر نمی‌تابد خود غیر بدن مادی است که اعضاء و اجزایش در بند افکار ماده‌اند به این دلیل که بسیاری از اوقات بلکه غالب وقت‌ها از این که دارای اعضای بد است غفلت کرده و با این‌حال از خود بی‌خبر نیست. اگر هم گاهی در شرایط ویژه می‌گوید از خود بی‌خبر شدم یا از خود غافل و یا خود را از یاد بردم درحقیقت مجازگویی است زیرا در همین تغییرات اقرار می‌کند که فاعل این غفلت کسی است به نام خودم اما از روی نادانی به جای این‌که بگوید از بدن خود و دردهای آن غافل شدم فراموش‌شدن را به خود نسبت می‌دهد و می‌گوید خود را فراموش کردم

به هرحال انسان اگر از دنیا و آرزوهایش کمی جدا شود و کمتر دنبال چیزهای مادی باشد باعث می‌شود که کمی به خودش بیاید و یک جور دیگری به این بدن نگاه می‌اندازد. ولی مادیات مانع از این شناخت شده‌اند

- برتری انسان بر سایر موجودات:

اساس برتری آدمی بر سایر موجودات معرفت‌اندوزی او استوار است. «و لقد کرّمنا بنی آدم ; و فصّلنا هم کثیر ممن خلقنا تفضلا» انسا به خاطر داشتن عقل از سایر موجودات عالم خصوصیتی دارد و حتی در غیر عقل از سایر خصوصیات و صفات هم انسان بر دیگران برتری دارد

به بررسی آیه‌ی 23 از سوره‌ی ملک می‌پردازیم

«قُل هو الذی انشأکم و جعل لکم السّمع و الأبصار و الأَفئده قلیلاً ما تشکرون»

کلمه‌ی انشأ به معنای ایجاد ابتدایی و تربیت هر چیز است و این‌که در انسان شر مجهز‌کردن او به ابزار فکر روحی از نعمت‌های بزرگتر است که با هیچ نسخه‌ای نمی‌توان عظمت آن را اندازه‌گیری کرد

منظور انسان بشر صرف خلقت او نیست بلکه آفرینش بی‌سابقه و بی‌نظیر او نیز منظور است

اما شکری که شایسته نعمت حس و اندیشه است جز این نیست که آن‌ها را در راه شناخت صحیح بکار بگیرد حاصل و ثمره‌ی تکاپو در دست یازیدن به دانش در روایتی از اما حسین (ع) به خوبی بیان شده است

«روزی حسین‌بن‌علی‌(ع) بین اصحاب آمد و فرمودند: خداوند عزّ و جل خلق نیاورد مگر برای این‌که او را بشناسند چون اگر او را بشناسند عبادتش می‌کنند و اگر او را عبادت کنند به وسیله‌ی عبادت او از پرستش غیر او بی‌نیاز می‌شوند» (علل الشرایع باب 9 ص 9 به نقل از المیزان ج 18 ص 583)

- فرمان خداوند به خودشناسی:

« یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم لا بضرّکم مَن ضلّ إذا اهتدیتم إلی الله مرجعکم جمیعاً فینبّنکُم بما کنتم تعملون» (مائده/ 105)

گرچه معنای آیه به ظاهر روشن است و مؤمنین را امر می‌کند به این‌که به خود بپردازند. و اما در عین حال خالی از نکات نیست

در عبارت (یا ایها الذین آمنو علیکم انفسکم لا بضرّ کم مَن ضلّ إذا اهتدیتم;)

لفظ علیکم در این‌جا اسم فعل است و در فارسی به معنای بر شما ترجمه می‌شود

و کلمه‌ی انفسکم مفعول آن است پس خداوند امر می‌فرماید که به خودتان بپردازید و خویشتن و امور و کاوش قرار بدهید

- روایاتی در اهمیت خودشناسی:

رسول خدا (ص) در روایتی که شیعه و سنی آن را نقل کرده‌اند می‌فرمایند

«مَن عَرَف نفسه فقد عرف ربّه» (غررالحکم خوانساری ج 5 ص 194)

بعضی از علما چنین برداشت کرده‌اند که منظور این حدیث یعنی این شناخت نفس محال است درحالی که این سخن ناروا است و اولاً در روایت دیگری هم داریم: «اعرفکم بنفسه اعرفکم بربّه» ثانیاً به دلیل این‌که حدیث مذکور در حقیقت عکس نقیض آیه‌ی شریفه‌ی «ولا تکونوا کَالذین نشو الله و انساهم انفسهم» (حشر/ 19) است (ج 6 ص 250)

امیر مؤمنین علی (ع) بیان کرده‌اند: که از مردم هرکس که خود را بیشتر می‌شناسد از خداوند بیشتر پروا دارد» (همان)

و نیز فرمودند «در شگفتم کسی که برای گمشده‌ی خود جار می‌زند و از این و آن می‌پرسد درحالی که خودش را گم کرده و در پی یافتن خود نیست» (غررالحکم ج 2 ص 442)

و نیز فرمودند: هرکس نفس خود را بشناسد دیگران را بهتر می‌شناسد و هرکس به نفس خو جاهل باشد نسبت به دیگران جاهل‌تر است» (غررالحکم ج 5 ص 405)

- تأثیر خودشناسی در عمل:

انسان در مسیر سیر در آیات انفسی به هیچ جا قدم نمی‌گذارد مگر آن‌که همه‌ی آن‌ها با اعتقادات و امور قلبی دیگر همراه است

و خدای سبحان سرانجام کار آدمی را از جهت سعادت و سقاوت براساس احوال نفس بنا نموده که آن احوال خود مبنی بر اعمالی است که به دو نوع صالح و طالح و باتقوا و مجوز تقسیم می‌شود. و نفس را چنین معرفی کرد: «و نفس و ما سوّاها فأَلهمها فجورها و تقواها قد افلح من زکاها و قد خاب مَن دساها» در کتاب نفس، اعمال صالح و ترک زشتی‌ها، حالات خوب قلبی و معنوی سعادت نزدیکی به خدا و دیدار او نتیجه می‌دهد

«فصل دوم»

- «خودشناسی در مرتبه‌ی جسم»

- چگونگی راه‌بودن نفس:

«گفتیم از آیات استفاده می‌شود که طریق انسان به سوی خداوند همان نفس انسان است زیرا جز خود انسان چیز دیگریی نیست که طریق او باشد

خود اوست که دارای خطراتی گوناگون و درجات و مراحل مختلف است

روزی جنین، روزی کودک، زمانی جوان و زمانی پیر می‌شود و پس از آن در عالم دوزخ ادامه‌ی زندگی می‌دهد. و روزی در قیامت و پس از آن در بهشت و یا در دوزخ به سر می‌برد

- سیر تکاملی جنین:

کلمه‌ی ابتلاء که کلمه نبتلبه از آن مشتق است و به معنای نقل چیزی از حالی به حالی و از طوری به طور دیگری است. مثلاً: طلا را در بوته‌ی ابتلاء می‌کنند تا ذوب شود و به شکلی که می‌خواهند درآید

«خداوند تعالی ابتلاء می‌کند سپس آن نطفه و اعلقه و علقه را مضخه می‌کند تا آخر طوری که یکی پس از دیگری به او می‌دهد تا در آخر خلقی دیگرش می‌بخشد» (ج 17 ص 32)

- از ناتوانی تا ناتوانی:

« الله الذی خلقکم من ضعف جعل من بعد ضعف قوًّ ثم جعل من بعد قوٍّ ضعفاً و شیبه بخلُقُ ما یشاء و هو العلیم القدید»

از متن آغاز که ایمنی شما در ابتدای خلقت ضعیف بودید و مصداق این ضعف اول طفولیت است هرچند که ممکن است که بر نطفه صادق باشد و مراد از قوت بعد از ضعف رسیدن طفل به حد بلوغ است و مراد از ضعف بعد از قوت‌دادن دوران پیری است لذا کلمه‌ی شبیه را برای ضعف عطف کرد تا تفسیر آن باشد و اگر ضعف و قوت را نکره آورد برای این است که دلالت کند بر ابهام و معین‌نبودن مقدار چون افراد در آن اختلاف دارند

- نیکوترین آفرینش:

« و لقد خلقنا الانسان فی احسن تقدیم» (تین /4)

«منظور از انسان جنس انسان است پس جسم انسان برحسب خلقتش دارای قوام است و از هرچه ضامن حفظ اوست برخوردار است و تنها دارای قوام است بلکه برحسب خلقت دارای بهترین قوام است

از این‌جمله و جمله‌ی بعدش که می‌فرماید: «ثمّ ردَدناه اسفل السافلین الّا الذین ;)استفاده می‌شود که انسان برحسب خلقت طوری آفریده شده که صلاحیت دارد به رفیع اعلی عروج کند و به خیاطی خالد در جدار پروردگارش و به سعادتی خالص از شقاوت نائل شود، و این به خاطر آن است که خدا او را به نعمت‌هایی مجهز کرده که می‌تواند با آن علم نافع کسب کند و نیز ابزار عمل صالح را هم به او داده و فرموده: «و نفس و ما سواها فألهمها فجورها و تقواها» (شمس / 7-8) پس هروقت به آن‌چه دانسته ایمان آورد و ملازم اعمال صالح گردید خدای تعالی او را به سوی خود عروج می‌دهد و بالا می‌برد همچنان که می‌فرماید: « الیه یصعد اللکم الطیب و العمل الصالح یرفعه» و نیز فرموده: «یرفع الله الذین آمنو منکم و الذین اوتد العلم درجات» (مجادله / 11) و نیز فرمود: «فأولئکَ لهم الدرجات العلمی» (طه 75)

«فصل سوم»

خودشناسی در مرتبه‌ی روح:

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بررسی شاخصهای فرهنگ و تفکر بسیج در اقشار بسیجی و مطالعه آ

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی شاخص‌های فرهنگ و تفکر بسیج در اقشار بسیجی و مطالعه آسیب شناسی آن در pdf دارای 183 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی شاخص‌های فرهنگ و تفکر بسیج در اقشار بسیجی و مطالعه آسیب شناسی آن در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی شاخص‌های فرهنگ و تفکر بسیج در اقشار بسیجی و مطالعه آسیب شناسی آن در pdf

مقدمه
موضوع پژوهش
دستاوردهای نظری و عملی پژوهش
تعاریف و مفاهیم
مفهوم و فرهنگ
تعریف لغوی
تعریف اصطلاحی
عوامل فرهنگ
اصول چهار گانه فرهنگ
اصل اول : تعقل سلیم و احساسات تصعید شده
اصل دوم : تکامل انسان
اصل سوم : شایستگی و بایستگی
اصل چهارم : فرهنگ حقیقی است در دو بعد خاص و عام
مفهوم تفکر
تعاریف لغوی
تعریف اصطلاحی
مفهوم بسیج
تعریف لغوی
تعریف بسیج در انقلاب اسلامی ایران
تعریف فرهنگ و تفکر بسیج
رویکردها ویژگی ها
فرهنگ و تفکر بسیج در متون اسلامی
هدف و فلسفه بسیج
ویژگی ها
تجهیز مادی معنوی
شهادت طلبی
صبر و استقامت
شجاعت
انضباط و هماهنگی
رضای حضرت حق تعالی
عدم سازش با کفار
اتکال به ذات حق تعالی
تولی و تبری
داشتن روحیه و جنگ روانی
فرمانبرداری و اطاعت پذیری
فرهنگ و تفکر بسیج در وصایای شهیدان
رشد فضایل و محو رذایل اخلاقی
فرهنگ و تفکر بسیج در جبهه ها
حفظ شرایط وجوب
اعزام انفرادی و امربه معروف و نهی از منکر
آداب برادری و تعاون
آداب بیماری و مداوا
عیادت و پرستاری
آداب فرماندهی و فرمانبری
عشق و علاقه متقابل
آداب قرآن
آداب میمهانی و معاشرت
سر سفره نشستن
شهرداری یا خادم الحسینی
ادعیه قبل و بعد طعام
آدای دعا و مناجات
آداب سخن و سکوت
نسبت نیکو دادن به هم
تکیه کلام ها
زبان سکوت
قسم یاد نکردن
ذکر خوش صلوات
ماندن و مقاومت کردن
آداب عبادت
شهادت طلبی
آداب رفتار با عراقی
فرهنگ و تفکر بسیج از نگاه جامعه شناسی
فرهنگ و تفکر بسیج از دیدگاه حضرت امام(قدس سره)
خاستگاه فرهنگ و تفکر بسیج
خاستگاه جامعه شناسی
رویکرد جامعه شناسی پزوتیویسمی از بسیج
شرایط اجتماعی بسیج
شرایط اقتصادی
شرایط سیاسی
نقد مبانی بسیج شناسی در جهان معاصر
محور قرار گرفتن انسان مادی ومعنودی درعلوم اجتماعی غرب
عدم توجه به اراده الهی در تحقق پدیده های اجتماعی
خاستگاه فرهنگ و تفکر بسیج در معارف و متون اسلامی
دربی در بهشت ، مخصوص مجاهدین را خدا
ارزش قطره ای از خون مجاهد
فضیلت شمشیر مجاهد
فضیلت جهاد
سرزنش سهل انگاری در جنگ و جهاد
مفهوم رهبری
مفهوم حکوکت و حاکمیت
مفهوم ولایت فقیه
قانون اساسی
شرایط و صفات رهبر
وظایف و اختیار رهبر
خاستگاه فرهنگ و تفکر بسیج از دیدگاه ولایت رهبری
خاستگاه بسیج در دنیای اسلام
خاستگاه بسیج در انقلاب اسلامی
خاستگاه بسیج در اراده الهی
چشم انداز ها و عرصه ها
عرصه های اجتماعی
عرصه سیاست
آگاهی و شناخت
احساس مسئولیت
ایستادگی و مقاومت
عرصه فرهنگ
تهاجم فرهنگی
تولید دانش
عرصه اقتصاد
سطح کلان
سطح خرد
عرصه های فردی
نظام گرایشی
نظام بینشی
نظام رفتاری
توازون در ابعاد درونی وبیرونی
مقیاس فرهنگ و تفکر بسیج
کلیات مقیاس
الف) شاخص های دهگانه
1-عمل صالح و پرهیزکاری
2-ایثار و استقامت
3-نیایش و خودسازی
4- محبت و احسان
5-اعتقاد به حکومت اسلامی
6-حریت وشهام
7-مردمی بودن
8-علم وآگاهی
9-نظم و آمادگی رزمی
10-هویت ملی و فرهنگ پذیری
ب) آزمودنی ها
1-)متغریهای جمعیتی
2- جامعه مور مطالعه
3-جمعیت نمونه
4-روش نمونه گیری
5-روش جمع آوری اطلاعات
ج) ابزار پژوهش
1-پرسشنامه
2-مراحل تنظیم پرسشنامه
الف)بررسی نظریه ها ئتحقیقات انجام شده
ب)تنظیم مدل
ج)تهیه گویه های مناسب برای شاخصه
د) تعدیل گویه ها و تهیه پرسشنامه نهایی
3-نمره گذاری پرسشنامه
4-نحوه نمره گذاری و تعیین شاخص هماهنگی پرسشنامه
5-روایی پرسشنامه
6-اعتبار پرسشنامه
د) اجرا و تفسیر نمرات
پرسشنامه
هدف
نحوه تکمیل
امتیاز بندی

 

 

مقدمه

   انقلاب اسلامی ایران به عنوان انعکاس جلوه های روشن اندیشه های الهی حضرت امام خمینی (ره) ، حصار اوهام و نظریه های رجعت به قرون جاهلیت را شکافت و باایجاد تحول عمیق در فرهنگ و اعتقادات جامعه اسلامی هویت و شخصیت مستقل سیاسی، فرهنگی و اعتقادی را به جهان اسلامی هدیه کرد . امروز ثمره این نهال برومند ، قامت برافراشته و پر افتخار بسیج است که درسایه پیروی از مقام معظم رهبری و جان فشانی های بسیجیان سلحشور بر تارک انقلاب می درخشید . درخششی که از شرکت مخلصانه و فراگیر در هشت سال دفاع مقدس تلالؤ آن جهانگیر شده و موجبات سرافرازی نظام جمهوری اسلامی ایران ، و ناامیدی و یاس دشمنان اسلامی را در سر تا سر جهان فراهم آورده است . فرهنگ و تفکر بسیج پدیده ای نوظهور است که ریشه در باورهای اسلامی ، انقلابی و ملی مسلمانان ایران دارد

   فرهنگ و تفکر بسیج در سیر تحول و تکوین بسیج در دوران انقلاب ، جنگ تحمیلی و دوران سازندگی و بعد از آن در جامعه حضور داشته و همیشه در لحظات بحرانی ، گره های نظامی ، سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی نظام را به نحو معجزه آسایی باز کرده است . از آنجا که بقای نظام جمهوری اسلامی در گروه توجه به این فرهنگ ناب اسلامی ، انقلابی وایرانی است ، باید شاخصه های این فرهنگ را شناخت . همان شاخصه هایی که از زمان پیدایش تا کنون از آن بهره مند بوده و همگان بر این اساس بسیج را می شناسند و تکریمش می کنند . بر اساس همین شاخصه ها نیز باید از آن وضعیت شناسی و آسیب شناسی کرد و زمینه های ضعف و قوت آن را در اقشار بسیج بررسی کرد و راه کارهایی را برای ارتقای ویژگی های  اسلامی ، انقلابی وملی آن به دست آورد

موضوع پژوهش

   بسیج انقلاب اسلامی ایران بیش از آنکه درای سازمان رزمی مشخص باشد ، دارای یک فرهنگ و تفکر است که شالوده اصلی سازمان بسیج را همین فرهنگ و تفکر تشکیل می دهد . در تبیین فرهنگ و  تفکر بسیج ویژگیهای آن نظریه های مختلفی ارائه شده است که رد رأس آن فرمایشات حضرت امام خمینی (قدس سره) و حضرت آیت ا… خامنهای (مد ظله) قرار دارد . ایشان بسیج را یک فرهنگ که د ربین مردم ایران قرار دارد معرفی نموده که ریشه در باورهای انقلابی ، اسلامی و ملی ایران دارد . معنویت ، شجاعت ، ولایت ، آگاهی و شناخت ، دشمن شناسی ، حریت و … از شاخصهای این فرهنگ و تفکر محسوب می شود

   در مباحث جامعه شناسی نظرات مختلفی در خصوص فرهنگ و تفکر بسیج ارائه شده است که زاییده نگرش بسیج شناسی آنهاست . اصولا” برخی بسیج را یک پدیده صرفا” اجتماعی و گذرا می دانند و آن را تز کودتا و آشوب های داخلی می دانند و برخی آن تز بسیج توده ای مطرح کرده اند و برخی بسیج را مانع اصلاحات جامعه در روند حرکت بسوی غرب تلقی نموده اند و آن را به عنوان آسیب و مانع توسعه قلمداد کرده اند و برخی آن را نتیجه انقلاب و معادل با جریان انقلاب اسلامی تلقی کرده اند و بدین ترتیب آن را عنصر اصلی نظام اسلامی ایران میدانند . برخی نیز معتقدند که فرهنگ بسیج در جریان تحولات اجتماعی دچار ضعف شده و رو به نابودی است و برخی معتقدند که فرهنگ بسیج متناسب با شرایط و موقعیت ها اهداف ووظایف خاصی یافته است که این تحول را نمی توان ضعف نامید ، بلکه بیانگر توسعه و ارتقاء است

   آنچه مد نظر این نگارش است ، بررسی شاخصه های فرهنگ و تفکر بسیج در اقشار بسیجی است که به آسیب شناسی از آن نیز می پردازند . برای آسیب شناسی یک مدل مطلوب از فرهنگ و تفکر بسیج ارایه می گردد . سپس بر اساس مدل مطلوب وضعیت موجود ارزیابی می شود . مقایسه وضع موجود با وضع مطلوب امکان این آسیب شناسی را فراهم می آورد

دستاوردهای نظری و عملی پژوهش

   مهترین دستاورد این پژوهش ، در بعد نظری تبیین ویژگی های فرهنگ و تفکر بسیج است . در این تحقیق مبانی و جایگاه نظری وویژگی های فرهنگ و تفکر بسیج به لحاظ اسلامی ، انقلابی و ملی تبیین می شود و چهار چوب نظری بسیاری از تحقیقات میدانی را در دراز مدت فراهم می آورد

   به لحاظ عملی ،، نتایج این تحقیق ، زمینه های ضعف یا قوت اقشار مختلف بسیج را به لحاظ میزان برخورداری از ویژگی های فرهنگ بسیجی بیان می نماید تا مسئولین در زمینه تقویت و یا رفع موانع ، اقدامات علمی و عملی لازم را اعمال نمایند

معهذا موارد زیر نیز حایز اهمیت است

1-   آشنایی هر چه بیشتر افکار عمومی (خصوصا” جوانان) با ویژگی های فرهنگ و تفکر بسیج

جوانان ما هرگز جنین فرصتی را نداشته اند که شاخص های فرهنگ و تفکر بسیج را مستقیم و ملموس درک نمایند . جوانان ما آنچه را که امروز به عنوان فرهنگ و تفکر بسیج می بینند ، می شنوند و می خوانند برداشت هایی است که به آن ها منتقل می شود که بعضا هم خالی از اشکال و اغراض کینه جویانه نیست . لذا ضرورت دارد تا به انحای مختلف شمای کلی این فرهنگ و تفکر به جوانان منتقل شود

2-  مقابله با تهاجم فرهنگی : یکی از شیوه های مؤثر در مقابله با تهاجم فرهنگی ، شناخت و اشاعه فرهنگ و تفکر بسیج است تا جوانان ما را از گرایش به فرهنگ مبتذل غرب و انحراف از فرهنگ ایرانی وو اسلامی مصون بدارد

3-  تصحیح یک برداشت غلط : بعضا” از افراد نا آگاه و یا مغرض تعاریف و برداشت های غلطی از بسیج و فرهنگ بسیج منتشر می شود که یا ناشی از شناخت ناصحیح آنهاست یا این که مغرضانه می خواهند این فرهنگ را با یرداشت های کوته فکرانه خود مخدوش سازند . می توان با ارایه تعاریف روشن از فرهنگ و تفکر بسیج برداشت های غلطی که از فرهنگ و تفکر بسیج ، تبلیغ می شود را خنثی و اذهان را روشن کرد

4-  تجلیل از بسیجیان حامل ارزش های والایی هستند که حاصل زحماتی است که در سال های بحرانی دفاع مقدس و پس از آن متحمل شده اند . باید به انحاء مختلف این ارزش ها را در فرهنگ بسیج نهفته است مورد تجلیل قرار داد و نگذاشت تا در زنگار روزمرگی به فراموشی بگرایند . مکتوب کردن چنین فرهنگ و تفکری ضمن تجلیل از آن به بقای آن نیز ککمک می نماید

5-  راهی فراروی پژوهشگران و هنرمندان : بسیاری از هنرمندان و پژوهشگران در صددند تا به نحوی وظیفه شرعی و ملی خود را برای حفظ آثار جنگ ادا نمایند، اما به یک منبع موثق و علمی ، کمتر دسترسی دارند ، چنین پژوهشی در آمد ی است برای آن ها تا بیش از گذشته به این مقوله بپردازند و آن را برای نسل آینده با بهترین صورت ها و سیرت ها به یادگار بگذارند

تعاریف و مفاهیم

    در این گفتار تعاریف مربوط به واژه ها ی فرهنگ ، تفکرو بسیج  ارائه می شود . هر چند این تعاریف تا بیش از انقلاب در ادبیات ایران مورد استفاده قرار می گرفته اند اما امروز این واژه ها در ادبیات ایران معانی خاصی پیدا کرده اند که متاسفانه هنوز در فرهنگ لغت یا دائره المعارف رسمی کشور ، تعریف مناسبی در خصوص آن نیامده است . مع الوصف تعاریف مربوط به واژگان فرهنگ و تفکر بسیج به شرح زیر ارائه می گردد

مفهوم و فرهنگ

   فرهنگ از وسیع ترین مفاهیم علوم اجتماعی است . اولین تعریف علمی فرهنگ توسط (تایلور) در سال 1871 در کتاب (فرهنگ اولیه ) ارائه گردیده است . نظر تایلور این بود که ”فرهنگ مجموعه پیچیده ایست که دانش ، اعتقادات ، قوانین ، آداب و رسوم و هر آموخته دیگر انسان را شامل می شود ”

به گفته تایلور فرهنگ عبارت است از مجموعه علوم ، دانش ها ، هنرها ، افکار و عقاید ، اخلاقیات ، مقررات و قوانین ، آداب و رسوم و سایر آموخته ها و عاداتی است که انسان به عنون یک عضو جامعه کسب می کند

   برای مفهوم فرهنگ بیش از 250 تعریف آورده اند که نقل آن همه در حوصله این نوشتار نیست ، لیکن در ذیل برخی تعاریف را بازگو می کنیم

تعریف لغوی

   در فرهنگ نامه دهخدا ذیل (فرهنگ )آمده است

   فرهنگ مرکب از ”فر” که پیشوند است و ”هنگ” از ریشه تنگ اوستایی به معنی کشیدن و فرهیختن هر دو مطابق است با ریشه ادوکا که به معنی کشیدن و نیز معنی تعلیم و تربیت به معنی فرهنگ است که دانش و ادب باشد

   در فرهنگ معین : نیز به این شکل معنی شده : فرهنگ ، فرهنج

1-   ادب (نفس) تربیت

2-   دانش ،. علم ، معرفت ، وزارت فرهنگ : وزارتخانه ای که امور تعلیم و تربیت افراد مملکت را برعهده دارد

3-   مجموعه آداب و رسوم

4-   مجموعه معارف و هنرهای یک قوم

تعریف اصطلاحی

   در کتاب فرهنگ علوم اجتماعی دو معنی برای فرهنگ( h)Culture) آمده است

  الف ) زمانی که این واژه بالخص در مورد انسان به کار می رود میزان آموزش و پرورش یا میزان توجه به پرورش  اندیشه و اشتغالات فکری را می رساند

   ب) زمانی که این اصطلاح در انسان شناسی ، مردم شناسی و یا جامعه شناسی به کار می رود ، معنایی بالنسبه متفاوت می پذیرد که عبارت است از هر آنچه که در یک جامعه کسب می کنیم ، می آموزیم و می توانیم انتقال دهیم

عوامل فرهنگ

   به طور کلی هر هر فرهنگ شامل عواملی است که جنبه های مادی ، ارزش های اجتماعی ، مقرارت و بالاخره مفاهیم ارزشی را در بر می گیرد . این عوامل را می توان به عوامل مادی و معنوی تقسیم کرد

1-  جنبه های مادی

   فرهنگ هر ملت در کمیت و کیفیت مصنوعاتی از قبیل ساختمان ، لباس ، وسایل کشاورزی ، وسایل منزل ، ابزارهای علمی و امثال آنها که فراوردهای تکنولوژی است تجلی می کند فرهنگ مادی ساختارو ابزار اقتصادی یا رو ساخت جامعه است

 جنبه های معنوی

   زیر ساخت یا زیر بنای جامعه ، یعنی افکار و اندیشه ها ، تصورات دین ، عقاید ، ارزش ها ، تصدیقات ، اخلاقیات و… که تأمین کننده حیات معنوی و روحی بشر است ، جنبه های معنوی فرهنگ را تشکیل می دهد

اصول چهار گانه فرهنگ

   همانگونه که در ابتدا بیان شد تا به حال بیش از 250 تعریف برای فرهنگ گزارش شده است که به علت بعضی کاستی هایی که داشته اند هیچ کدام نتوانسته اند تعریف مانع و جامعی برای فرهنگ باشند . اما در همه این تعاریف ، چهار اصل مهم و مشترک دیده می شود که بیان آنها ما را در شناخت بهتر مواد و اهداف اصلی فرهنگ بسیج یاری می رساند

اصل اول : تعقل سلیم و احساسات تصعید شده

   اگر در یک جامعه نام فرهنگ بر شماری از پدیده ها اطلاق شود ولی آن پدیده ها از تعقل سلیم و احساسات عالی مردم برخوردار نباشد ، نمی توان آنها را پدیده ها ی فرهنگی حقیقی تلقی کرد . از همین جاست که مقولاتی مانند ناد پرستی ، شهوت پرستی و لذت گرایی را نمی توان در مفهوم فرهنگ جای داد

اصل دوم : تکامل انسان

   حیات انسانی در گروه فرهنگی است که در مسیر تکامل تعقلی انسان باشد ، در غیر این صورت هیچ فرهنگی شایسته ادامه بقا نیست ،موضوعاتی که منجر به تکامل انسان نگردند و بر عکس موجب تنزل انسان باشند نمی توانند در مقوله فرهنگ بگنجند

اصل سوم : شایستگی و بایستگی

   هر اندازه که فرهنگ یک جامعه بیشتر به اصول ثابت معقول و دریافت عالی انسانی متکی باشد آن فرهنگ از شایستگی و پایداری بیشتری برخوردار خواهد بود

اصل چهارم : فرهنگ حقیقی است در دو بعد خاص و عام

   منظور از فرهنگ خاص ، بعد نسبی فرهنگ است و هر قوم و ملتی که معتقد به طرز تفکر و تعقل و احساساتی خاص باشد ، این بعد را داراست و

   فرهنگ عام ، آن کیفیت شایسته برای پدیده ها و فعالیت های حیات مادی و معنوی انسانهاست که مخصوص هیچ قوم و نژادی نیست

مفهوم تفکر

   اصل تفکر موضوعی چند وجهی است که مورد نظر روان شناسان : جامعه شناسان و فیلسوفان قرار داشته و هر کدام به نحوی به آن پرداخته اند . روان شناسان تفکر را یک فرآیند شناختی تعریف می کنند و شناخت را فرآیندی می دانند که از طریق آن موجود زنده دانش و شناختی از اشیاء و پدیده ها بدست می آورد و از محیط خود نوعی آگاهی پیدا می کند

تعاریف لغوی

   در فرهنگ معین تفکر به معانی زیر آمده است

1-   اندیشه کردن ، اندیشیدن

2-   اندیشه

تعریف اصطلاحی

   سل سو تفکر را اینگونه تعریف می کند

1-   تفکر ، شناختی است که بطور درونی در ذهن رخ می دهد . اما از رفتار استنباط می شود

2-  تفکر ، فرآیندی است که شامل بکارگیری دانش در سیستم شناختی است محفوظات گذشته با اطلاعات جدید ترکیب می شود و شناخت نسبت به موقعیت را تغییر می دهد

3-   تفکر جهت یافته و منتج از رفتار است که مساله را حل کرده و یا به سمت یک راه حل متمرکز می گردد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله شعرای اپیکور در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله شعرای اپیکور در pdf دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله شعرای اپیکور در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله شعرای اپیکور در pdf

خیام و حافظ و اپیکوریسم:  
یزیدی گری  همان اپیکوریسم :  
اپیکور و اندیشه‌ی عدالت :  
رواقیان و مفهوم حق طبیعی :  
خیام: کافر یا حکیم  
تسلیتی که اپیکور دربار غوغای سرانجام به پیروانش می داد :  
غوغای مرگ و غائل پس از مرگ :  
منابع و مآخذ :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله شعرای اپیکور در pdf

اشراف‌زاده، رضا، گزیده رباعیات عطار نیشابوری، اساطیر، تهران، 1377
انصاری، خواجه عبدالله، رسائل جامع خواجه عبدالله انصاری، تصحیح دستگری، وحید، کتابفروشی فروغی، تهران، 1349
برتلس، یوگنی، رباعیات عمر خیام، گام، تهران، بهار 62
بهاریان، اکبر، خیام و فتینز جرالد، بامداد، تهران، 1345
جعفری، محمدتقی، تحلیل شخصیت خیام، کیهان، تهران، 1368
دانشفر، حسین، درباره رباعیات عمر خیام (با مقدمه مینوی، مجتبی)، اسکندری، تهران، بی‌تا
رمضانی، محمد، رباعیات حکیم عمر خیام (تصحیح و مقابله)، کلاله خاور، تهران، 1315
رودکی، ابوجعفر، دیوان شعر رودکی، شعار، جعفر، قطره، چاپ دوم، تهران،
شجره، حسین، محقق در رباعیات و زندگانی خیام، کتابفروشی اقبال، تهران، 1320
شفیعی کدکنی، محمدرضا، زبور پارسی، آگه، تهران، 1378
شمس قیس رازی، المعجم فی معایبر اشعار العجم، تصحیح دوباره مدرس رضوی، انتشارات تهران، تهران، 1314
صافی، سید احمد، رباعیات حکیم عمرخیام با ترجمه به شعر عربی، فروغی، بی‌جا، بی‌تا
صدیقی نخجوانی، خیام‌پنداری و پاسخ افار قلندرانه او، کانون انتشارات محمدی، تهران، 1347
صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، جلد دوم، ابن سینا، تهران، 1347
عطار نیشابوری، فرید‌الدین، مختارنامه، توس، تهران، 1358
غزالی، ابوحامد امام محمد، خدیو جم، حسین، علمی ـ فرهنگی، چاپ یازدهم، تهران،
فروغی، محمدعلی و دکتر غنی، رباعیات حکیم خیام نیشابوری، شرکت سهامی چاپ رنگین، تهران، 1321
محجوب، محمدجعفر، سبک خراسانی در شعر فارسی، فردوسی، تهران، بی‌تا
محمد بن منور، اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابی سعید، شفیعی کدکنی، محمدرضا، آگاه، تهران، 1366
نظامی عروضی، چهار مقاله، معین، محمد، جامی، تهران
یان ریپکا، تاریخ ادبیات، ترجمه شهابی، عیسی، چاپ اول، تهران، 1354

 

فردوسی‌  و نوعی‌ فلسفه‌ اپیکوری:‌

فردوسی یک نوع‌ عدم‌ تعلق‌ به‌ دنیا و نوعی‌ فلسفه‌ اپیکوری‌ متعالی دارد که‌ به‌ «پندهای‌ سلیمان‌» می‌ماند و ارزش‌های جاودانی‌ شاعر، که‌ همراه‌ با عواطف‌ انساندوستانه‌ و نرمی‌ طبع‌ خاص‌ و با ترکیبی‌ زیبا و جالب‌ در شاهنامه به‌ چشم‌ می‌خورند، آثار متفکران‌ بزرگ‌ هند را به‌ یاد می‌آورد. علاقه آرنولد به‌ شاهنامه‌ ، و به‌ ویژه به‌ داستان‌ رستم‌ و سهراب‌، ناشی‌ از شرحی‌ بود که‌ سنت بوو بر ترجمه‌ ژول‌ مول‌ از شاهنامه‌ نوشت‌. در اینجا، اشاره‌ به‌ برخی‌ دیگر از مترجمان‌ اروپایی‌ شاهنامه بی‌فایده‌ نیست‌. سرویلیام جونزازاولین‌ شرق‌شناسانی‌ بود که‌ به‌ ترجمه‌ داستان‌ رستم‌ وسهراب‌ به‌ سبک‌ تراژدی‌های‌ یونانی‌ روی‌ آورد. اندکی بعد جوزف‌ چمپیون  (Joseph Champion) بخش‌هایی‌ از آغاز

شاهنامه‌ را به‌ شعر ترجمه‌ کرد و به‌ سال‌ 1875 در کلکته به‌ چاپ‌ رسانید. سبک‌ شعری‌ او بیشتر تقلیدی‌ بود از شاعر بزرگ‌ انگلیس‌ الکساندر پوپ‌ که‌ ایلیاد هومر را به انگلیسی‌ به‌ نظم‌ درآورده‌ بود. از مترجمان‌ دیگر شاهنامه‌ باید به‌ جیمز اتکینسن‌  اشاره کرد که‌ بیشتر از چمپیون‌ با ادبیات‌ فارسی‌ آشنایی‌

داشت‌. او در سال‌ 1814 داستان‌ «رستم‌ و سهراب‌» را به انگلیسی‌ به‌ نظم‌ درآورد و در 1832 نیز خلاصه‌ای‌ از شاهنامه‌ را در ترکیبی‌ از نظم‌ و نثر به‌ همان‌ زبان ترجمه‌ کرد. اتکینسن‌ همانند بسیاری‌ از علاقه‌مندان‌ به ادبیات‌ شرق‌ معتقد بود که‌ «آثار بزرگ‌ شرقی‌ قابل‌ توجه و از جهات‌ گوناگون‌ نظیر آثار کلاسیک‌ غرب‌اند.» از همین رو، وی‌ به‌ یافتن‌ وجوه‌ تشابه‌ بین‌ شاهنامه‌ و نوشته‌ها و سروده‌های‌ کلاسیک‌ اروپایی‌ پرداخت‌. به‌ عنوان نمونه‌، ابیات‌ زیر از شاهنامه‌ را در وصف‌ زیبایی تهمینه‌ ترجمه‌ کرده‌ و همراه‌ با شرح‌ گسترده‌ای‌ درباره آثار مشابه‌ شاعرانی‌ چون‌ هومر، ویرژیل‌، آناکرئون‌ و شکسپیر انتشار داده‌است

خیام نیشابوری

نکته’ دیگری که به نظر می رسد در مورد انسان گرائی فلسفی خیام قابل ذکر باشد، نگرش اخلاقی اوست. شاید اینگونه تصور شود که خیام از لحاظ اخلاقی پیرو افکار اپیکور (341 _ 270 پیش از میلاد) فیلسوف مادی یونان بوده است. هر چند اپیکور و خیام، به جهت ارزش نهادن به خرد، دوری جستن از خرافات، و اهمیت قائل شدن برای خوشبختی وشاد زیستن، هر دو از یک دریچه به انسان و زندگی و هستی می نگرند، و وجوه اشتراک فراوانی دارند، اما بین این (( دو )) ، در ارزش های اخلاقی ، یک تفاوت ماهوی وجود دارد، و آن اینست که، اپیکور برای تعدیل و آرامشی که در جستجوی آن است ، نه تنها تلاشی راتوصیه نمی کند، که حتی از درگیر شدن پرهیز می کند. او دوری جستن از ناملایمات را توصیه می کند، وخیام در کنار گرایش به خوشی و دوری از اندوه، تعهد وتلاش ، برای به دست آوردن نیک بختی و شادی، و سر ناسازگاری گذاشتن با زمانه’ نادرست را، لازم می داند وتاکید می کند

زان باده  که عمر را حیات دگر است         پر کن قدحی گرچه تو را دردسر! است

بر نه به کفم که کار عالم سمر است         بشتاب که عمر ای پسر در گذر است

هشدار! که روزگار شور انگیز است        ایمن منشین! که تیغ دوران تیز است

در کام تو گر زمانه لوزینه نهد        زنهار! فرو مبر! که زهر آمیز است

اندیشه‌های فلسفی حکیم عمر خیام و فلسفه معروف او (اپیکوری)

حکیم عمر خیام در نیشابور زاده شد. زمان تولد و وفات او به درستی مشخص نیست،‌ ولی به بعضی احتمالات در روز پنجشنبه 12 محرم 439 متولد شده و در سال‌های مابین 508 – 530 و به بعضی احتمالات در سال 515 وفات یافته است. به طور کلی می‌توان گفت که از نیمه‌ی اول قرن پنجم تا دهه‌های نخستین قرن ششم در این دنیا زیسته است. نامش عمر، کنیه‌اش ابوالفتح، لقبش غیاث‌الدین و نام پدرش ابراهیم بود. دلیل شهرت او به خیام یا خیامی به درستی معلوم نیست، اما ظاهراً این عنوان را از پدرش داشته است؛ چون شغل وی خیمه‌دوزی بوده است. قبر خیام در ایوان امامزاده محروق،‌ تقریباً به مسافت نیم‌فرسخی شهر نیشابور فعلی واقع شده است
او در همه‌ی فنون و معلومات زمان خود از جمله حکمت، فلسفه، ریاضی، طب و نجوم تبحر داشته است. حکایت کرده‌اند که خیام در نیشابور با حسن طوسی و حسن صباح همدرس بوده است. آن سه جوان به امید اینکه یکی از ایشان به مرتبه‌ی عالی خواهد رسید، با یکدیگر پیوند می‌بندند که اگر هریک از آنها به مقامی بالا رسید، دو دوست خود را نیز از نظر دور نکند
از قضا حسن طوسی به وزارت جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی می‌رسد و خواجه نظام‌الملک طوسی مشهور می‌شود. او به عهد خود وفا می‌کند و حسن صباح را به خدمت سلطان می‌برد؛ اما خیام که اهل علم بود و تمایلی به خدمت سلطان نداشت، از خواجه نظام‌الملک تقاضا می‌کند که معاش مختصری برای او مقرر دارد و به همان اندازه هم اکتفا می‌کند و به غیر از فراگیری دانش، به کار دیگری نمی‌پردازد
با چیرگی اعراب بر ایرانیان، تقویم هجری قمری در ایران کاربرد پیدا کرد و پس از مدتی به علت ناسازگاری با روند زندگی کشاورزان ایرانی، منجمان ایرانی دست به اصطلاحاتی در این زمینه زدند. در سال 467 هجری، یعنی در زمان سلطنت جلا‌ل‌الدین ملکشاه سلجوقی و وزارت خواجه نظام‌الملک طوسی، تصمیم گرفته‌ شد که تقویمی بر اساس قواعد نجومی ایجاد شود. بنابراین هیأتی از دانشمندان اهل فن هیأت و نجوم برای این مقصود گرد هم آمدند. خیام یکی از آن دانشمندان و گویا بر همه‌ی آنها مقدم بود
این منجمان با محاسبات ریاضی، زیج‌هایی (مجموعه جدول‌هایی که بر اساس مطالعات و مشاهدات ستاره‌شناسی تدوین می‌شد)، برای شمارش وقت فراهم ساختند. تقویم اصلاح شده، چون به فرمان جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی فراهم آمده بود، به تقویم جلالی شهرت یافت
آنچه مسلم است، این است که خیام در نزد دانشمندان و سلاطین، منزلتی عظیم داشته است. در حکمت او را تالی «ابوعلی سینا» می‌خواندند؛ در ریاضیات سرآمد فضلا به شمار می‌رفت و در احکام نجوم، قول او را مسلم می‌دانستند؛ هرچند که خودش اعتقاد راسخی به دستی آن احکام نداشت
دنیای ریاضی مدیون تحقیقات و اکتشافات این دانشمند است. مثلاً اولین‌بار تعریف منطقی اعداد اصم (گنگ) به وسیله‌ی رشته‌های بی‌نهایت در مجموعه تحقیقات خیام دیده شده است. قضایای بسیاری که در سیزده معادله‌ی اقلیدس بی‌استدلال مانده بود، به وسیله‌ی فرضیه‌ی خیام ثابت می‌شود
می‌توان گفت خیام اولین کسی است که هندسه‌ی تحلیلی را برای حل معادلات به کار برده است و از این جهت خیام به هنگام بررسی مسئله‌ای هندسی، به معادله‌ی درجه سوم برخورد کرد و با توسل به مقاطع مخروطی به حل این معادله درجه‌ی سوم فائق آمد
خیام رساله‌ی مختصری تحت عنوان رساله‌ فی الحتیال لمعرفه الذهب و الفضه فی جسم مرکب منهما درباره‌ی تعیین عیار طلا و نقره و شمشی که از این دو فلز ترکیب شده است، تألیف کرده که نسخه‌ی منحصر به فردی از آن در کتابخانه‌ی گوتا آلمان موجود است. این رساله در حقیقت توضیح طریقه‌ی ارشمیدس و مبتنی بر اصل معروف این دانشمند است که به اصل هیدروستاتیک نیز شهرت دارد

خیام و حافظ و اپیکوریسم

نظر به این که در عصر ما اپیکوریسم به مفهوم عامیانه و مبتذلش عملاً رایج شده بود، عده ای می خواستند برخی بزرگان اندیشه و فلسفه و عرفان را منسوب به این مکتب نمایند؛ مثلاً خیام و یا حافظ را. مدعی هستند که خیام و حتی حافظ، مردانی لذت پرست، دَم غنیمت شمار و لاابالی بوده اند. مخصوصادرباره خیام عقیده بسیاری همین است. آنچه مسلم است، این است که خیام ریاضیدانِ فیلسوف چنین نبوده و چنین نمی اندیشیده است

از ظاهر اشعار منسوب به خیام همان مطلب پیدا شده است، ولی از نظر محققان جای بسی تردید است که اشعار معروف، متعلق به خیام ریاضیدان فیلسوف باشد

به فرض هم این اشعار از او باشد، هرگز از زبان شعر نمی توان نظریه فلسفی شاعر را دریافت. خصوصا که اخیرا رساله هایی از خیام بدست آمده و چاپ شده است که اتفاقا همان موضوعات را طرح کرده است که در اشعار منسوب به او مطرح است، ولی آن ها را آن گونه حل می کند و پاسخ می گوید که به قول خودش، استادش بوعلی حل کرده است. درباره حافظ، مطلب از این هم واضح تر است. آشنایی مختصر با زبان حافظ و یک مراجعه کامل به تمام دیوان حافظ و مقایسه اشعار او با یکدیگر که برخی مفسر دیگرند، مطلب را کاملاً روشن می کند

خیام: کافر شراب‌خوار یا;؟

خیام شاعری کم‌گو بوده است. خیام اگرچه در درجه‌ی اول از علم و فضل بود، ولی عامه‌ی مردم او را به سبب رباعیاتش می‌شناسند. در مورد خیام نگرش‌های مختلفی در بین مردم وجود داشته و دارد. عده‌ای کلمات او را کفرآمیز دانسته و یا او را شراب‌خوار پنداشته‌اند و به اشعار او از جهت ترغیب به می‌خوارگی نگریسته‌اند و حتی عده‌ای او را بی‌اعتقاد به مبدأ و معاد فرض کرده‌اند
یک جام شراب صد دل و دین ارزد
یک جرعه‌ی می، مملکت چین ارزد
جز باده‌ی لعل نیست در روی زمین
تلخی که هزار جان شیرین ارزد
اصولاً خیام شاعری را پیشه‌ی خود نساخته و این به جهت آن نیست که شعر امری حقیر است و شاعر شأن و ارزشی ندارد، بلکه از آن جهت بود که در آن دوره یک شاعر غالب اوقات خود را برای استفاده‌ی مالی، به مداحی بزرگان و سلاطین، مجلس‌آرایی و مزاح‌گویی می‌پرداخت و در مراسم خوش‌گذرانی اهل فسق و فجور شرکت می‌کرد. در آن زمان امثال فردوسی، ناصر خسرو و حکیم سنایی که شاعرانی متین و با مناعت بودند، نادر می‌نمودند. بنابراین هر کس که پیشه‌ی شاعری را اختیار می‌کرد، مردم به او به چشم مداح سلاطین می‌نگریستند و همین مسأله باعث شد که حکیم عمر خیام از اینکه شاعر خوانده شود، احتراز کند و قوه‌ی شاعری خود را تنها در سردون رباعی به کار بگیرد. رباعی بهترین قالب شعر برای ثبت لحظات کوتاه شاعرانه است. این نوع شعر بر وزن لا حول ولا قوه الا بالله، سروده می‌شود و از مشکل‌ترین اقسام شعر است؛ زیرا با شروطی که برای آن مقرر شده و تنگ بودن و مجال سخن، گوینده باید طبعی توانا داشته باشد و معانی را به بهترین صورت ممکن در این دو بیت بگنجاند
نخستین کسانی که او را شاعر خوانده‌اند، «شهرزوری» در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم و در کتاب «تاریخ الحکما» و دیگری «شیخ نجم‌الدین رازی» صاحب کتاب «مرصاد العباد» در اوایل قرن هفتم بود

رباعیات خیام

در مورد اشعار (رباعیات) خیام، تا به حال تحقیقات زیاد و دامنه‌داری صورت گرفته است و «شاید بیش از دو هزار کتاب و رساله و مقاله دربار‌ه‌ی خیام نوشته شده باشد. خیام فیلسوف و ریاضیدان، موجودی است مشخص و یافتن او به واسطه‌ی رسانه‌های علمی و فلسفی وی آسان. ولی خیام شاعر ناشناخته مانده، سیمایی دارد مشوش و مغشوش؛ زیرا وسیله‌ی تشخیص سیمای او رباعی‌هایی است که معلوم نیست از خیام باشند، بلکه رباعی‌هایی است که محققاً از او نیست.»
همه‌ی خیام‌شناسان آگاهند که رباعیات الحاقی بسیار در طی قرون به رباعیات اصیل حکیم نیشابور پیوسته‌اند و بسیاری از رباعی‌گویان به دلایلی چند، از جمله بیم از اوضاع سیاسی، نداشتن شهامت کافی برای بیان عقاید خویش و یا به منظور برخورداری از شهرت خیام و ترویج سروده‌های خویش در سایه‌ی این شهرت عالمگیر، سروده‌هایشان را به او منسوب کرده‌اند. از سوی دیگر گاهی برخی از کاتبان نیز برای تعدیل فلسفه‌ی خیامی و آمیختن آن با تصوف، رباعی‌های صوفیانه‌ای نوشته‌اند و به این ترتیب با این افزایش‌‌ها کار تشخیص و تحلیل را دشوارتر کرده‌اند. با این همه اگر با دیده‌ی انصاف به همان معدود رباعیاتی که تعلقشان به خیام قطعی می‌نماید بنگریم، اقرار خواهیم کرد که – بر خلاف استنباط و تفسیر سفسطه‌آمیز برخی از پژوهشگران متعصب – نه‌تنها با خرد و دانش مغایرتی ندارد، بلکه مؤید فرزانگی و حجتی قاطع بر دانش و بصیرت او هستند؛ زیرا که فقط بخردان اندیشمند از کنار مجهولات عالم هستی بی‌تفاوت نمی‌گذرند و همواره ذهن وقّاد و پرسشگرشان جویای اسرار نایافته است
اما قبل از هر چیز باید به گونه‌ای مطمئن شویم که خیام منجم و ریاضیدان، رباعی‌سرا نیز بوده است. اگر کسانی همچون نویسنده‌ی کتاب خیام‌ِ پنداری به نام هواداری از خیام ریاضیدان، به هجو و طردِ خیامِ رباعی‌گو پرداخته‌اند و با ذکر دلایلی که چندان اساس و استحکامی ندارند، خیام عالم را از خیام شاعر جدا کرده‌اند و حتی شهرت و محبوبیت او را در دنیای غرب نتیجه‌ی غرض‌ورزی غربیان دانسته‌اند و گفته‌اند: «کسی چه می‌داند که غربیان آزمند و پول‌اندوز از ترویج رباعیات خیام در شرق این نتیجه را نخواسته‌اند که کارخانه‌های شراب‌کشی خود را به کار اندازند و از این راه کیسه‌ی شرقیان را از زر و سیم تهی کرده و کاسه‌شان را به باده پر سازند.» باید یادآوری کنم که به حقیقت از انصاف دور افتاده‌اند و راه افراط رفته‌اند. حقیقت امر این است که خیام منجم و ریاضیدان بی‌هیچ تردیدی، رباعی‌گو هم بوده است و دیگر این که فراموش نباید کرد که داوری یک‌بُعدی، دور از رویه‌ی تحقیق و پژوهش است. بنابراین شایسته است که اولاً حقیقت‌بین باشیم و ثانیاً به نکات مثبت و چشمگیر تفکر خیامی که حاکی از فلسفه‌ی خوش‌بینانه‌، آزادگی و نظریات بدیع علمی او هستند و در رباعیات اصیل خیام – نه الحاقی – می‌درخشند، توجه کنیم و در قضاوت واقع‌بین و معتدل باشیم نه متعصب؛ به علاوه باور کنیم که اشاعه‌ی افکار و اشعار خیام در جهان غرب – با پذیرفتن منت و دینی که بی‌تردید فیتز جرالد بر ادب و فرهنگ ما دارد – ناشی از صراحت بیان، از دل برخاستگی سخن و وسعت اندیشه‌ی خیام است، نه زد و بندهای سیاسی!
از خصایص کلام حکیم عمر خیام می‌توان به این موارد اشاره کرد
1 کلام او در نهایت فصاحت و بلاغت است و از تصنّع و تکلف به دور است. او در پی آرایش کلام نیست و مقام حواس خود را متوجه معنی و پیام شعر می‌کند
2 از دیگر خصایص خیام ذوق لطیف و حس شدید اوست. با اینکه قصد شاعری ندارد، از دیدن مناظر زیبای طبیعت و دیدن مهتاب و ابر و باران، بی‌اختیار به سرودن شعر می‌پردازد. از سخنان او برمی‌آید که از مرگ بیمی ندارد؛ زیرا کسی که از مردن می‌ترسد، این اندازه اصرار در یادآوری مرگ ندارد، بلکه تا می‌تواند خود را از یاد آن منصرف و غافل می‌سازد
«آن کس که زمین و چرخ و افلاک نهاد
بس داغ که او بر دل غمناک نهاد
بسیار لب چو لعل و زلفین چو مُشک
در طبل زمین و حقه خاک نهاد»
3 خاصیت دیگر کلام خیام،‌ سنگینی، متانت و مناعت اوست. او اهل مزاح و مطایبه نبود، بلکه حکیمی متفکر و متذکر می‌نمود که مدار فکرش حول این مطالب می‌گشت: تذکر مرگ، تأسف بر ناپایداری زندگانی و بی‌اعتباری روزگار. کلام او سرشار از پند و عبرت برای همگان است. حکیم عمر خیام از دیرگاه سرآمد رباعی‌سرایان شناخته شده بود و گاهی می‌گفتند هم‌چنان که فردوسی در رزم‌سازی و سعدی در غزل‌سرایی در نخستین پایه‌اند، خیام هم در سرودن رباعی این مقام را دارد
بازار رباعیات خیام وقتی گرم شد که یک شاعر با ذوق انگلیسی به نام «فیتز جرالد» تعدادی از رباعیات خیام را در نهایت مهارت به شعر انگلیسی درآورد و شاهکاری گرانبها از خود به جا گذاشت. ترجمه‌ی «فیتز جرالد» به قدری زیبا و موزون بود که به او لقب «خیام انگلیسی» را دادند. بعد از این کار فیتز جرالد، اهل ذوق بسیاری از کشورها به ترجمه‌ی رباعیات خیام به زبان‌های مختلف مشغول شدند و این رباعیات هزاران بار در انواع و اقسام کتاب‌های کوچک و بزرگ و مصور و غیرمصور به چاپ رسید و امروزه کمتر کسی در دنیا هست که از رباعیات خیام بی‌خبر باشد
سرانجام تعدادی از اروپائیان تصمیم گرفتند که به بررسی رباعیات منسوب به خیام بپردازند و تشخیص دهند که کدام رباعی‌ها به راستی متعلق به خیام هستند. از جمله این افراد می‌توان به «والانتن ژوکونسکی» خاورشناس روسی، «فریدریخ رُزن» دانشمند آلمانی و «آرتور کریستین سن» محقق دانمارکی اشاره کرد. در کشور خودمان نیز تلاش‌هایی در این زمینه صورت گرفته است، ولی هنوز هم در مورد بسیاری از رباعیات، شک و تردید وجود دارد. رباعیاتی که نام خیام در آنهاست، معدودند و نمی‌توان مطمئن بود که حتی آنها هم متعلق به خیام باشند؛ زیرا تعدادی از آنها خطاب به خیام و یا نقل قول از اوست. مانند این رباعی که ظاهراً مولانا جلال‌الدین در جواب خیام گفته است
خیام تنت به خیمه‌ای ماند راست
سلطان روح است و منزلش دار فناست
فرّاش ازل ز بهر دیگر منزل
ویران کند این خیمه چون سلطان برخاست
یا رباعی دیگری که مشخص است در آن استناد به قول خیام شده است
تا بتوانی خدمت رندان میکن
بنیاد نماز و روزه ویران می‌کن
بشنو سخنی راست ز خیام ای دوست
می خور و ره می زن و احسان می‌کن
باری، اکنون نخست، به طور اجمالی و به استناد مآخذ معتبر، به اصل رباعی‌سرایی خیام می‌پردازیم، با مطالعه‌ی متون کهن و قابل اعتبار، به ویژه آنها که به زمان زندگی خیام نزدیک‌ترند، درمی‌یابیم که او سراینده‌ی رباعیاتی است که حتی در روزگار حیات خودش، بر دل‌ها می‌نشسته‌اند و بر لب‌ها زمزمه می‌شده‌اند و حتی گاهی برایش دردسرآفرین بوده‌اند
اولین کسانی که با ذکر نام گوینده یعنی خیام، در آثار خود، رباعیاتی آورده‌اند، امام فخر رازی و نجم‌الدین رازی، معروف به «نجم دایه» هستند. امام فخر رازی در رساله‌ی التنبیه علی بعض الاسرار المودعه فی بعض سور القرآن العظیم، ضمن بیان مسأله‌ی معاد، رباعی زیر را به نام خیام آورده است
دارنده چو ترکیب طبایع آراست
باز از چه سبب فکندش اندر کم و کاست
گرخوب نیامد این بنا، عین که راست
ور خوب آمد، خرابی از بهر چراست
نجم دایه نیز در کتاب مرصاد العباد رباعی فوق و رباعی زیر را به نام خیام ذکر نموده است
در دایره‌ای کامدن و رفتن ماست
آن را نه بدایت، نه نهایت پیداست
کس می‌نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
شیخ نجم‌الدین رازی، با وجود متعصب بودن، به فضل و دانش خیام اشاره نموده و به دانشمندی و حکمت‌‌دانیش اقرار کرده است
از دیگر مآخذی که خیام در آنها مورد ستایش فراوان قرار گرفته است، رساله‌ی اعتقادی یکی از پیروان و مؤمنان فرقه‌ی اسماعیلیه است که در آن لقب «صدر کونین» به خیام داده شده است و از فضایل و دانش و بینش او، ستایش شده است. علاوه بر موارد فوق، در آثار بسیاری از بزرگان علم و ادب و عرفان ایران، نشانه‌هایی از خیام و سردوه‌هایش می‌یابیم که در مجموع برهان قاطعی بر شهرت علمی و فلسفی و همچنین دال بر شهرت او به رباعی‌سرایی هستند
و در آخر هم این دو رباعی که در کتاب تاریخ جهانگشای جوینی و تاریخ گزیده‌ی حمدالله مستوفی آمده است
«اجزای پیاله که در هم پیوست
بشکستن آن روا نمی‌دارد مست
چندین سر و پای نازنین از سر دست
بر مهر که پیوست و به نام که شکست.»
«هر ذره که بر روی زمینی بوده است
خورشید رخی زُهره جبینی بوده است
گَرد از رخ نازنین بآرزم منشان
کان هم رخ و زلف نازنینی بوده است.»

بررسی اندیشه‌های خیام

اینک با حصول اطمینان به تعلق رباعیات اصیل به حکیم نیشابور، به تلحیل اجمالی اندیشه و فلسفه‌ی او از خلال این سروده‌های ارزشمند و مغتنم می‌پردازیم. ملاک کار و مرجع استناد در این تحلیل، رباعیات محدود و اصیلی است که تعلق آنها به خیام مورد تأیید همه‌ی خیام‌شناسان محقق است
رباعیات خیام در زمینه افکار فلسفی است و زبان اصلی او در خدمت بیان تفکراتش است؛ آن هم نه فیلسوفی کوچک بلکه با تمام شرایطی که یک فیلسوف بزرگ می‌طلبد به میدان آمده است. شناخت پیشینه‌های اندیشه مهم است و وظیفه محقق آن است که این پیشینه‌ها را برجسته و آشکار سازد
رگ و ریشه‌ی تفکرات فلسفی خیام در نهایت، سر از فلسفه‌ی یونانی درمی‌آورد. قفطی نیز در تاریخ الحکماء به تأسی خیام از فیلسوفان یونان اشاره کرده است
اما خلط شبهه نشود. فلسفه‌ای که عمر خیام ارائه می‌دهد با آن که آمیزه‌ای از فلسفه‌ی یونان است اصالت اندیشه‌ی ایرانی دارد و خلاف گفته ارنست رنان است که می‌گوید «فلسفه‌ی اسلامی همان فلسفه‌ی یونانی است که به خط عربی نگاشته‌اند». حکیم در رباعی‌ها به فلسفه‌ی افلاطون نزدیک می‌شود اما نه به نظام اشراقی او بل به سیاست، اخلاق و فضائل انسانی‌اش. فلسفه افلاطون در اوج پایگاهش با سیاست می‌پیوندد و عمر خیام از این مقام است که بر فلسفه‌ی حکومت می‌نگرد و به اجرای آن سفارش می‌کند. تأثیر خیام از دموکریت و اپیکور نیز کم نبوده است اما آنچه از مقدمه‌ی ابن‌قفطی مستفاد می‌شود نظرگاه حکیم در توجیه و اجرای قواعد یونانی، کتاب‌ها یا رساله‌هایی همچون جمهوری، قوانین، تیمائوس (جهان و انسان) پروتاگوراس (سوفیست) پولتیتکیوس (سیاست) تئه‌تتوس (شناخت) فایدروس (عشق و زیبایی) از افلاطون است. از سویی وی فلسفه‌ی ارسطو را تا حد ابن‌سینا تأیید می‌کند و به آثار جالینوس، اقلیدس و بطلمیوس احاطه کامل دارد. با مطالعه‌ی اوضاع و شواهد تاریخی آن روزگار به قراینی دست می‌یابیم که به قول آقای فولادوند نتیجه می‌گیریم که «مسلماً کتاب التحقیق ماللهند بیرونی و رواج فلسفه‌ی یونانی به خصوص افکار افلاطون و فیثاغورث و انتشار اشعار ابوالعلاء معری شاعر نابینای عرب و یادآوری‌های فردوسی از گذشته‌ی دردناک و پرشکوه شاهان ایرانی و حتی پاره‌ای از قسمت‌های قرآن و تورات (جامعه‌ی سلیمان) در پیدایش این جهان‌بینی خاص مدخلیت داشته‌اند
اما با وجود همه‌ی تأثیراتی که وی از فلسفه‌ی یونان و به خصوص افلاطون پذیرفته است وی حرکتی کاملاً خلاف آنچه توصیه می‌کند انجام داده است. افلاطون شعر را نوعی هذیان می‌داند و شاعر را کسی می‌داند که آشفته و پریشان است و اینها را ناشی از دیوانگی و جنون برمی‌شمرد اما در عین حال دیوانگی را نوعی نعمت الهی می‌داند. افلاطون شاعران را بی‌دانش می‌شمرد و به زعم وی شاعر نمی‌تواند حکمی راستین درباره‌ی گفته‌های خود را ابراز کند و آنها را بسنجد و مورد نقد و بررسی قرار دهد زیرا شاعر در حالت وجد و شور سخن می‌گوید و بر آنچه می‌گوید وقوف ندارد با این همه خیام درست در نقطه‌ی مقابل وی برای بیان افکار فلسفی خود شعر را برمی‌گزیند مضامینی که خیام در اشعار خود می‌پرورد مضامینی هستند که درونمایه‌ی جان هر انسانی که اندک خرد و تمییزی داشته باشد دغدغه ایجاد می‌کند و به نوعی می‌توان گفت کاملاً انسانی هستند که هر کس به هنگام تفکر درباره‌ی سرنوشت خود و دنیای پیرامون خود از خود سؤال کند و از آنجا که جواب قانع‌کننده‌ای نمی‌یابد در درونش غلغله بر پا می‌شود و او را در غم و اندوه می‌برد
یکی از ویژگی‌های فلسفی در سخن خیام «واقع‌گرایی» اوست و اینکه او «زندگی را شیرین و دل‌انگیز می‌داند». خیام می‌داند و می‌گوید که این ما هستیم که شرایط شادمانی یا غم را برای خود فراهم می‌کنیم. به عبارت بهتر هرچه پیش می‌آید، از خود ماست
ماییم که اصل شادی و کان غمیم
سرمایه‌ی دادیم و نهاد ستمیم
پستیم و بلندیم و تمامیم و کمیم
آیینه‌ی زنگ خورده و جام جمیم
پیداست که او با اصل قرار دادن خود ما – دست‌کم در شیوه‌ی زیستن – ضمن خط بطلان کشیدن بر ادعای برخی که او را جبری محض می‌دانند – ما را به انتخاب احسن دعوت می‌کند. خیام، فناپذیری و بی‌اعتباری دنیا و گذرا بودن عمر را همچون یک واقعیت غیرقابل تغییر می‌پذیرد؛ دچار یأس و نومیدی نمی‌شود، بلکه با دیدگاهی خوش‌بینانه، صلای مبارزه با غم و استقبال از شادمانی سر می‌دهد
شادی بطلب که حاصل عمر دمی است
هر ذره زخاک کیقبادی و جمعی است
احوال جهان و عمر فانی و وجود
خوابی و خیالی و فریبی و دمی
شاعر فرزانه، با بینشی منطقی، عزم خود را جزم می‌کند تا از فرصت ناپایدار و بی‌بدیل موجود، نهایت بهره را برگیرد؛ زیرا می‌داند که تنها حقیقت ملموس و معتبر، «حال» است و «گذشته» و «آینده» به هیچ روی در اختیار کسی نیستند و نیز خوب دریافته‌ است که اندیشیدن به گذشته‌ی از دست رفته و آینده‌ی نیامده و تضمین نشده، نتیجه‌ای جز خراب کردن «حال» و بر باد دادن عمر ندارد، بنابراین می‌گوید
از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن
فردا که نیامده است فریاد مکن
از نامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
فلسفه‌ی اپیکوری خیام، برخلاف تصور برخی از مردم، با لاابالیگیری و گریز از مسوولیت و به یک سو نهادن تجسس علمی همسویی ندارد؛ بلکه بر عکس، آثار و خدمات علمی او، نشانه‌ی آن هستند که وی پرهیز از غم‌های بیهوده و خودخوری‌های کاهنده را برای داشتن جسم سالمی می‌خواهد که عقل سالمی در آن مجال جولان یابد. عقلی که – دست کم درباره‌ی هویت بشری خود در این غم آشیان – جویای دانستن باشد
دشمن به غلط گفت که من فلسفیم
ایزد داند که آنچه او گفت نیم
لیکن چو در این غم آشیان آمده‌ام
آخر کم از آن که من بدانم که کیم
اگر می‌بینیم که خیام با وسواس بی‌سابقه بر غنیمت شمردن دم تأکید می‌کند و نمی‌خواهد که عمر گرامی را به هیچ ببازد، به این دلیل است که می‌خواهد با شاد زیستن زمینه‌ی باروری استعداد و هوش فطری خویش را در جهت خلاقیت‌های علمی فراهم سازد. شاهد این مدعا، سخن خود اوست که می‌گوید
ترکیب طبایع چو به کام تو دمی است
رو شاد بزی اگرچه بر تو ستمی است
با اهل خرد باش که اصل تن تو
گردی و شراری و نسیمی و نمی است
و بار دیگر، در مورد عالم زیستن خود، عمری فکر کردن و فهم اسرار و رموز دنیا چنین می‌گوید
هرگز دل من ز علم محروم نشد
کم ماند ز اسرار که مفهوم نشد
هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز
معلومم شد که هیچ معلوم نشد
تفکر طولانی هفتاد و دو ساله و رسیدن به جایی که علی‌‌رغم دانسته‌ها و یافته‌های فراوان علمی به انبوه مجهولات و معماهای نگشوده‌ای می‌اندیشد که او را احاطه کرده‌اند، خود، گواه پایه‌ی بلند دانش و بینش اوست
نکته‌ی دیگری که در نگرش فلسفی خیام برجسته می‌نماید، هشدارهای مکرر اوست نسبت به رعایت حال خشت، کوزه، سبزه، لاله و ; تکرار گوشزدهای مداوم او به این دلیل است که هر یک از موارد فوق، حاصل دگرگونی وجود ماهرویی سیمین عذار، جوانی سروبالا و یا پادشاه و وزیری صاحب جلال است
خاکی که به زیر پای هر نادانی است
زلفین بتی و ابروی جانانی است
هر خشت که بر کنگره‌ی ایوانی است
انگشت وزیری و سر سلطانی است
خیام در این دسته از رباعیات، نه تنها با دیدگاهی واقع‌گرایانه، فناپذیری انسان و جهان را یادآوری می‌کند و مورد تأکید قرار می‌دهد، بلکه به یک اصل مهم و جدید علمی نیز اشاره می‌کند؛ اصلی که مطابق آن عناصر موجود، بیشی و کمی نمی‌پذیرند و تنها تغییر و تبدیل می‌نمایند. به عبارت دیگر اصل بقای عناصر. به این ترتیب حکیم نیشابور، قرن‌ها پیش، با بیانی شاعرانه و به ظاهر قلندرانه، این واقعیت مهم علمی را که دنیای غرب در دوران اخیر مدعی رسیدن به آن و اثبات آن است، به جهان عرضه کرده است
نکته‌ی شاخص و عالمانه‌ی دیگری که گویای سلطه‌ی خیام بر دانش و دلیل فراخی اندیشه‌ی اوست، اذعان این امر است که انسان با همه‌ی عظمتش، تنها جزئی از آفرینش است، نه کل آن
یک قطره‌ی آب بود با دریا شد
یک ذره‌ی خاک بود با زمین یکتا شد
آمد شدن تو اندرین عالم چیست
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد

فلسفه خیام هیچ‌وقت تازگی خود را از دست نخواهد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله آشفتگی در بازار پول در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله آشفتگی در بازار پول در pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله آشفتگی در بازار پول در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله آشفتگی در بازار پول در pdf

آشفتگی در بازار پول
اقتصادایران وعبورازمرزخطر
انقلاب و جنگ
برنامه اول توسعه
برنامه دوم توسعه
برنامه سوم توسعه
پیش به سوى آینده
بررسى روند ارزش ریال در مقابل دلار و یورو
یامدهای تغییر نرخ سود تسهیلات بانکی
عناصر بهره عبارتند از
نرخ بهره و آثار آن
پیامدهای تغییر آشکار یا پنهان نرخ بهره بانکی
صنعت بانکداری در ایران
عوامل موثر بر تعیین نرخ سود در اقتصاد ایران
طرح منطقی‌کردن نرخ سود تسهیلات
منابع و ماخذ

 

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله آشفتگی در بازار پول در pdf

1- زمانی فرهانی، مجتبی، پول،ارز و بانکداری ، ویرایش جدید، تهران، نشر ترمه1383
2- قدیری اصلی، باقر، پول و بانک، تهران، انتشارات دانشگاه تهران،1376
3- رابرت هال جان تایلور، اقتصاد کلان، ترجم مسعود روغنی، نشر موسسه عالی پژوهش در برنامه‌ریزی توسعه، چاپ اول ، اسفند1376
4- فصلنامه پژوهش اقتصادی، پژوهشکده امور اقتصادی ، سال چهارم، شماره سوم، پاییز 1383
5- مجموعه مقالات نخستین همایش نقش و عملکرد نظام بانکی در تحقق اهداف توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، وزارت امور اقتصادی و دارایی، معاونت امور بانکی، بیمه و شرکت‌های دولتی
6- روزنامه‌های ابرار اقتصادی

 

آشفتگی در بازار پول

بازار پول و سرمایه از ارکان هر اقتصادی در شرایط فعلی اقتصاد جهانی هستند.اگر کشوری به دنبال رفع موانع تولید است باید به فکر بازار سرمایه باشد و اگر دغدغه اقتصاد رقابتی دارد نباید بازار پول را فراموش کند.شاخص عمده برای بررسی تحولات بازار پول نرخ تورم، رشد نقدینگی، پایه پولی و سرعت گردش پول است. باتوجه به این شاخص ها می توان قضاوت کرد، بازار فعلی پول در اقتصاد کشورمان در ماه های اخیر دچار آشفتگی شده است.نماد این آشفتگی را می توان در افزایش نرخ تورم و رشد نقدینگی دید.البته در همه جای دنیا تورم یا رشد نقدینگی وجود دارد اما مهم این است که می توان با ابزارهای مناسب به مقابله با ین متغیرهای شوم اقتصاد پرداخت.عملیات بازار باز ، حضور در بازار ارز، بالاخره انتشار اوراق قرضه و استفاده از ابزاری به نام نرخ ذخیره قانونی راهکارهای مناسب دخالت در بازار پول است که بنا به دلایلی در کشور ما نمی توان به راحتی از این ابزارها استفاده کرد.اما با توجه به همه این محدودیت ها در برنامه سوم به بانک مرکزی اجازه داده شد تا با انتشار اوراق مشارکت از هرج و مرج موجود در بازار پولی کشور بکاهد. عملکرد برنامه سوم توسعه نشان می دهد که علی رغم برخی هزینه ها، استفاده از اوراق مشارکت ابزاری مناسب برای انضباط بخشیدن به وضعیت پولی کشور است.با همه این تفاسیر مجلس تاکنون به انتشار این اوراق از سوی بانک مرکزی مخالفت کرده است اما می توان پیش بینی کرد با انتشار آمار مربوط به نرخ رشد تورم و نقدینگی، مجلس بالاخره باید با اعطای مجوز انتشار اوراق مشارکت بانک مرکزی موافقت کند

اقتصادایران وعبورازمرزخطر

انقلاب و سپس جنگ تحمیلى و تحریم هاى اقتصادى تنها بخشى از هزینه هایى بودند که کشور براى حفظ استقلال سیاسى ، تمامیت ارضى و استقرار نظام جمهورى اسلامى پرداخت و صدالبته آثار این هزینه ها بر ساختار اقتصادى کشور بسیار عمیق بوده است. با وجود این اقتصاد ایران روندى پویا و روبه رشد را طى کرده است و اگرچه در بسیارى سالها شاخصهاى ناامیدکننده اى رابه خاطر شرایط ویژه اش پیش رو داشته است ، اما روند کلان حرکت ، نوید و امید به آینده را مى دهد. گزارش حاضر به بررسى کارنامه اقتصادى انقلاب اسلامى در 26 سال گذشته اختصاص دارد.به خاطر شرایط ویژه انقلاب و نامنظمى هاى ناشى از آن بحران هایى چون بحران بدهى ها، کاهش منابع ارزى ، تنزل شدید ارزش پول ملى و افزایش نرخ تورم بروز کرد که جنگ تحمیلى و خرابى هاى ناشى از آن برخى از این بحران ها را عمیق کرد و عمر آنها را در پیکره اقتصاد ملى تداوم بخشید. با وجود اجراى 3 برنامه پنج ساله توسعه ، بازهم مشکلات ساختارى اقتصاد ایران بهبود نیافت و تمامى توان مالى مدیریتى و امکانات اقتصاد ملى صرف جبران خرابى هاى جنگ و بازسازى پایه هاى اقتصاد شد که عمق مشکل بى توجهى به دیگر جنبه هاى حیاتى اقتصاد را به وجود آورد که به نوبه خود مشکلات ساختارى جدیدى مانند وسعت بى اندازه حضور دولت در عرصه اقتصاد ، به حاشیه رانده شدن بخش خصوصى ، کاهش سرمایه گذارى داخلى و خارجى در بخش مولد اقتصاد ، کاهش تولید ناخالص داخلى و; ایجاد کرد. با نگاهى کلى به عمر انقلاب مى توان تحولات اقتصادى کشور را در ربع قرن گذشته به 4 مقطع زمانى تقسیم کرد: دوره انقلاب و جنگ (1358 1367) ، برنامه اول توسعه (1372 1368) ، برنامه دوم توسعه (1374 1378) و برنامه سوم توسعه (

انقلاب و جنگ<\/h2>

اقتصاد ملى در این دوره بشدت تحت تاثیر تحولات سیاسى قرار داشته است. مسائل انقلاب ، جنگ تحمیلى ، چالشهاى سیاسى داخلى ، مناسبات چالش آمیز سیاسى با نظام بین المللى و تحریم هاى اقتصادى ، مهمترین عواملى هستند که تاثیراتى جدى بر فرسایش اقتصاد ملى داشته اند.انقلاب همچنین رویکرد مدیریت کلان اقتصادى را به سوى اقتصاد دولتى تغییر داد و از سوى دیگر ساختار مالکیت و رژیم حقوقى را به عنوان مهمترین بستر سرمایه گذارى بخش خصوصى زیر و رو کرد. در دوره انقلاب و جنگ که در واقع دوره تثبیت نظام به شمار مى رود ، ملى سازى دارایى ها کنار ابهام زایى در رژیم حقوقى مالکیت زمینه هاى توسعه بخش خصوصى را محدود کرد و روند خروج سرمایه را شدت بخشید.در این دوره ، رشد اقتصادى کشور منفى 1.9 درصد و نرخ تورم به 18.9 درصد رسید. تشکیل سرمایه ناخالص ثابت در کلیه بخشها منفى شد و به طور متوسط سالانه 6.5 درصد کاهش یافت. به خاطر تخریب سخت افزارهاى تولید بخصوص در بخش نفت و صنعت و معدن رشد این بخشها به ترتیب 16.5 و 6.9 درصد منفى شد و کنار آن ، نرخ ارز نیز 29 درصد افزایش یافت و درآمدهاى نفتى کشور به سطح 14.6 میلیارد دلار در سال تنزل پیدا کرد. این شرایط کم و بیش تا پایان جنگ تحمیلى ادامه داشت تا این که نظریه پردازان اقتصادى ایران تصمیم به تدوین نخستین برنامه بلند مدت توسعه اى براى ساماندهى اقتصاد کشور گرفتند و بدین سان برنامه اول متولد شد

 

برنامه اول توسعه

برنامه اول توسعه بیشتر از آن که برنامه توسعه باشد ، برنامه مدیریت بحران است که به منظور غلبه بر چشم انداز نه چندان خوشایند اقتصادى تدوین و اجرا شد. پیش از اجراى این برنامه ، وضعیت اقتصادى کشور بحرانى بود. درآمدهاى نفتى به 9.6 میلیارد دلار کاهش یافته بود ، رشد اقتصادى منفى 5.5 درصد و نرخ تورم 25.1 درصدى نشانه هاى گویاى وضعیت اقتصادى آن روزها بودند. با این که نتایج اجراى برنامه اول توسعه در مقایسه با اهداف آن چشمگیر نبود ، اما مبانى و رویکردهاى آن افقهاى مناسبى را پیشروى اقتصاد ایران گشود و نوید خروج از بحران داد. ایجاد ثبات نسبى در درآمدهاى نفتى ، تزریق ارز براى جبران استقراض هاى خارجى ، تحرک در عرضه و تولید ناخالص داخلى ، اعمال سیاست هاى انبساطى پولى مالى دولت که باعث استفاده از ظرفیت هاى خالى مانده صنایع کشور شد و کاهش نرخ تورم ، از مهمترین دستاوردهاى برنامه اول بود.در این برنامه ، تولید ناخالص داخلى به 7.4 درصد مثبت و تشکیل سرمایه ثابت ناخالص از رشد سالانه اى بالغ بر 9.2 درصد رسید. نرخ بیکارى به 11.1 درصد کاهش یافت و درآمد مالیاتى دولت از رشدى معادل 34 درصد برخوردار شد

برنامه دوم توسعه

افزایش 58.6 درصدى قیمت ارز در بازار غیررسمى که باعث افزایش نرخ تورم و نقدینگى شده بود ، اصلى ترین چالش اقتصاد در حال نقاهت ایران در آستانه سال 1374 محسوب مى شد
به این علت دولت مجبور شد به خاطر جلوگیرى از نوسانات شدید در نرخ ارز و فاصله قابل توجه آن با نرخ ارز شناور ، همزمان هم نرخ ارز را کنترل کند و هم دسترسى عمدى به ارز خارجى را بشدت محدود کند. در نتیجه سعى دولت بر بازپرداخت استقراض هاى خارجى قرار گرفت و در شرایطى که درآمد ارزى کشور ترقى چندانى نسبت به برنامه اول توسعه نداشت ، دولت به قیمت مواجهه با کسرى بودجه هنگفت کاهش رشد اقتصادى ، کاهش صادرات غیرنفتى و افزایش استقراض از بانک مرکزى خود را موظف به بازپرداخت بدهى هاى خارجى کرد.این مساله در بلندمدت ، سیاست اقتصادى ایران را به سوى استفاده از منابع مالى جایگزین خارجى مانند شیوه بیع متقابل ، اصلاح نظام مالیاتى به منظور بهبود درآمدهاى دولت ، افزایش درآمدهاى گمرکى و صادراتى ، زمینه سازى براى بروز مزیت هاى نسبى تولیدات کشور در بازارهاى بین المللى و; برد و پیش زمینه اقدامات مهمى شد که برنامه سوم توسعه را کلید زد. در این زمان به علت مقاومت دولت و تحمل تحسین برانگیز مردم ، زمینه براى اجراى یک سرى اقدامات پرتابى براى خروج اقتصاد از صدمات جنگ و اجراى طرحهاى بلندمدت اصلاحى و توسعه گرایانه فراهم شد که بخش زیادى از این طرحها در برنامه سوم توسعه تبلور یافت

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   71   72   73   74   75   >>   >