سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله تشکیل خاک در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تشکیل خاک در pdf دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تشکیل خاک در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تشکیل خاک در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تشکیل خاک در pdf :

تشکیل خاک

دید کلی
فرآیندهای شیمیایی و فیزیکی متعددی در تشکیل انواع مختلف خاک نقش دارند. در طی فرآیندهای شیمیایی ، مواد معدنی و آلی دچار تجزیه و تغییر می‌شوند و در ضمن فرآیندهای فیزیکی ، مواد حاصل جابجا شده و افقهای مختلف خاک را حاصل می‌آورند.
تشکیل خاک خاکستری یا سفید(podsolization یا Spodsolization) این مورد فرآیندی از شکل گیری خاک است که در آن آهن و آلومینیوم از افقهای A و E شسته شده و در افق B متمرکز می‌شوند. این فرآیند در اقلیمهای مرطوب دیده می‌شود. فصل زمستان ، روند تجزیه مواد آلی در سطح خاک و ریشه گیاهان را که منطقه بقایای مواد آلی است، آهسته می‌کند. بعضی از اکسیدهای آهن و آلومینیوم به همراه رس و کلوئیدهای هوموس ، در افق B جمع می‌شود (منطقه رسوبگذاری) و به این افق بافتی رسی می‌دهند.

آب موجود در خاک ، هیدروکسیدهای سدیم ، کلسیم ، منیزیم و پتاسیم محلول را به وسیله آبهای زیرزمینی از منطقه نشت و شستشو می‌دهد. نتیجه این شستشو ، اسیدی شدن آب است. فرآیند تشکیل خاک با تغییر آب و هوا دگرگون می‌شود و با گرمتر شدن هوا spodosol به AlFisol و uLtisol تبدیل می‌شود.

البته این فرآیندها قبل از پدیده لاتریت زایی (Oxisolation) در مناطق حاره روی می‌دهد. جنگلهای ایالات متحده و کانادا معمولا بطور طبیعی دارای خاک اسپادوسول (خاک خاکستری یا سفید) هستند.

لاتریت زایی (Oxisolation)
این فرآیند زمانی رخ می‌دهد که آهن و آلومینیوم اکسید شده و لایه‌ای از مواد قرمز با بافت گرهی سخت کوچک (گرهک) که لاتریت نامیده می‌شود، در افق B بوجود می‌آید. این فرایند اغلب در مناطق حاره دیده می‌شود. در
مناطق گرم و مرطوبی که گرم و خشک شدن بطور متناوب صورت می‌گیرد، این عمل برای اکسیداسیون فلز آهن بسیار مطلوب است.
خاک افق B ، رنگ قرمز تیره اکسیدهای آهن را به خود می‌گیرد. در این افق ، اکسیدهای آهن و آلومینیوم و کانیهای رسی با هم تجمع می‌کنند (و). به دلیل رطوبت ، سدیم ، کلسیم ، منیزیم و پتاسیم در آب زیرزمینی حل و برای ریشه‌های گیاهان غیر قابل دسترس می‌شوند. به دلیل آزاد بودن یون هیدروژن ، خاکهای لاتریتی بسیار اسیدی هستند. جنگلهای استوایی (حاره‌ای) مکزیک و هاوایی خاکهای لاتریتی دارند.
کلسیتی شدن (Caicification)
این فرآیند زمانی رخ می‌دهد که آب درون خاک به شدت تبخیر می‌شود و کسری بودجه سالانه آب بوجود می‌آید. در بیابانهای داغ و اقلیمی استپی ، این فرآیند دیده می‌شود. نزولات آسمانی در این مناطق به قدری کم است که نمی‌تواند هیدروکسیدهای کلسیم ، سدیم ، منیزیم و پتاسیم را بشوید و آن را به افق پایین خاک ببرد.
آب موجود در خاک به دلیل تبخیر از طریق لوله‌های موئینه(Capillary) به سطح خاک کشیده می‌شود. تکرار این محل موجب می‌شود‌ که برآمدگی‌ های کوچک کربنات کلسیم در افق B بوجود آید.
نمک زائی (Salinization)
گرمتر شدن اقلیم ، فرآیند کلسیتی شدن را در مناطق بسیار خشک به نمک زائی تبدیل می‌کند و تمام سطح خاک پوشیده از نمک می‌شود. خاکهای کلسیتی شده (Calcified) ، معمولا PH نزدیک به خنثی دارند (6،5 تا 8). به دلیل تامین مواد مغذی (هیدروکسیدها) ، این خاکها اگر آبیاری شوند، محصول زیادی را به بار می‌آورند. در خاکهای سالین یا نمکی فقط گیاهان نمک دوست رشد می‌کنند.
تشکیل خاک رس (Gleization)

تشکیل خاک رس ، فرآیند دیگری از شکل گیری خاک است که وقتی ترکیب چسبنده آبی مایل به خاکستری رس و هوموس که Cley نامیده می‌شود، در افق B تجمع می‌یابد، بوجود می‌آید.
نقش اقلیمهای مختلف در تشکیل خاک رس
این فرآیند در اقلیمهای آبی به دلیل اینکه برای استقرار و ثبات به آب نیاز دارد و در اقلیمهای تندرا به علت تقسیم شرایط مطلوب ، صورت می‌گیرد. در اقلیمهای دیگر نیز این فرآیند بوجود می‌آید، برای مثال اگر آب در افق B و C تندرا (Tundra) در یک دوره طولانی تجمع پیدا کند. این حالت زمانی رخ می‌دهد که به دلیل شرایط زمین شناختی برکه‌ها (آبگیرها) یا لایه رس قوی افق B ، به یک بند تبدیل می‌شود و آب به داخل خاک تراوش می‌کند.

اقلیمهای ایده‌آل برای تشکیل خاک رس
نواحی مرطوب ساحلی و باتلاقها ، شرایط مناسبی را برای فرآیند Gleization فراهم می‌سازند. اقلیمهای تندرا نیز به دلیل وجود خاک یخ زده ، برای این فرآیند ایده‌آل است.
نقش حوضچه و یا آبگیر در تشکیل خاک رس
در بهار ، یخ موجود در سطح خاک ذوب می‌شود و در بالای خاک یخ زده یک حوضچه ایجاد می‌کند، همچون یک آب بند عمل می‌کند. حوضچه و یا آبگیر عمل اکسیداسیون را به تاخیر می‌اندازد و خاک رنگ آبی مایل به خاکستری با زهکشی ضعیف فاقد اکسیداسیون را به خود می‌گیرد.
محیط بدون درخت تندرا ، رشد انواع خزه ، بوته جارو ، گلسنگ و گیاهان برگ چرمی را میسر می‌سازد. به دلیل وجود میکروارگانیسم‌ها این گیاهان به هوموس تبدیل می‌شوند و آب اسیدی می‌شود (اسید هیومیک). تجزیه مواد آلی کامل نیست و کود گیاهی به عنوان لایه‌ای از خاک آلی،
افق O را می‌پوشاند.

تشکیل خاک وارونه (Invertization)
این فرآیند ، خاک وارونه (Invenrted) را بوجود می‌آورد. عامل بوجود آمدن این فرآیند سطح گسترده رس قابل انبساط نزدیک خاک است. این فرآیند در اقلیمهای هیدروکلیماتیک به همراه یک دوره خشک طولانی ، رخ می‌دهد. نفوذ رطوبت و آب به داخل خاک ، موجب باد کردن رس می‌شود. بعد از یک دوره طولانی تبخیر این رسها خشک و منقبض می‌شوند و ترک می‌خورند. این فعالیتها در افقهای A و O خاک روی می‌دهند و مواد موجود در این افقها ، به داخل شکافهایی که درون افق B قرار دارند، وارد می‌شود.
ورتی سول
تکرار فرآیند مذکور در طی هزاران سال ، به خاک نیمرخی از خاک وارونه می‌بخشد. در این نیمرخ ، به نظر می‌رسد که افق A در زیر افق B قرار گرفته است و لایه آلی تیره خاک از محل خود واقع شده است. خاکی که از این فرآیند بوجود می‌آید، ورتی سول نامیده می‌شود. ورتی سولها معمولا برای کشاورزی مناسبند، ولی مشکل این است که وقتی خیس می‌شوند، چسبناک می‌گردند. تراکتورها به راحتی می‌توانند رس چسبناک را به لجن تبدیل کنند. همین عامل است که کشت و کار در هوای خشک را محدود می‌سازد.

دید کلی
کیفیت خاک را از روی سطح زمین نمی‌توان تشخیص داد و به ویژگیهای آن پی برد. بنابراین باید نیمرخ خاک را مطالعه کرد و برای این منظور را باید به بررسی خاک از سطح تا عمیق‌ترین ناحیه گسترش آن یعنی تا محل برخورد با سنگ بستر پرداخت.
پیدان (Pedon)
نیمرخی از خاک که یک ستون شش وجهی از خاک است که سطح آن روی زمین بین یک تا ده متر مربع وسعت دارد. در پیرامون این ستون شش وجهی ، لایه‌های مختلف خاک قابل روئیت است. بنابراین پیدان عبارت است از یک واحد نمونه برداری خاک که برای بررسی خاک بکار می‌رود.

+
افق خاک
هر لایه‌ای که در یک ستون شش وجهی خاک روئیت شود، افق خاک (Soil horizon) نامیده می شود. افق خاک تقریبا موازی سطح پیدان است و ویژگیهایی دارد که از افقی به افق پایین‌تر متفاوت است.

اختلافات موجود بین افقهای خاک :
در صحرا و ضمن بررسیهای میدانی ، می‌توان به اختلافات موجود بین افقهای مختلف خاک پی برد. این اختلاف از ویژگیهایی نظیر رنگ ، بافت ، ساختار ، چسبندگی و حضور و عدم حضور مواد غیر آلی نظیر کانیها و نیز مواد آلی حاصل می‌شود.
ارتباط بین پیدان و افق :
افقهای خاک ، اساس اولیه در طبقه بندی خاکها محسوب می‌شوند و به همین سبب ، انواع بسیار متنوع و گوناگونی از خاک در طبیعت یافت می‌شود. برای دست یافتن به طبقه بندی خاکها باید به بررسی پیدان به عنوان واحد طبقه بندی پرداخت.
علت تشکیل افقهای مختلف خاک :
افقهای مختلف که لایه‌های خاک را تشکیل می‌دهند، در اثر واکنش بین سنگها و رسوبات با آب که وجود آن به شرایط اقلیمی بستگی دارد و نیز تاثیر ارگانیسمها ایجاد می‌شوند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله چگونگی روش احیا و غنی سازی اوقات فراغت در ساعات در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله چگونگی روش احیا و غنی سازی اوقات فراغت در ساعات در pdf دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله چگونگی روش احیا و غنی سازی اوقات فراغت در ساعات در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله چگونگی روش احیا و غنی سازی اوقات فراغت در ساعات در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله چگونگی روش احیا و غنی سازی اوقات فراغت در ساعات در pdf :

چگونگی روش احیا و غنی سازی اوقات فراغت در ساعات
غیر رسمی دانش آموزان

مقدمه
دانش آموزان به هنگام آسودگی از فعالیتهای تحصیلی خود، بر اساس دلبستگی ها و علایق و استعدادهای فردی خود در پی فعالیت هایی هستند که بتوانند آنان را به دور از الزامات و محدوده مجبوریتهای تحصیلی و خانوادگی، ارضا کرده و موجب شکوفایی توانایی های درونی آنها گردند.
دانش آموزان از آنجا که در سنین رشد و بالندگی هستند در مقوله اوقات فراغت از اهمیت زیادتری نسبت به طبقات دیگر جامعه برخوردارند و به تبع آن، حساسیت امر نیز به مراتب افزونتر به نظر می رسد.

بدین معنی که در عصر انفجار اطلاعات و گسترش بی حد و حصر تکنولوژی و هیاهوی پیشرفت های صنعتی و اقتصادی؛ غفلت ورزیدن از میلیون ها ساعت اوقات فراغت این قشر عظیم خسارات جبران ناپذیری بر آینده افراد و جامعه در پی خواهد داشت.
در طی سالیان دراز در کشور ما، ارگان ها و سازمان های گوناگونی- علاوه بر وزارت آموزش و پرورش- در این حیطه وارد شده و خود را به عنوان پوشش دهند

ه بخشی یا بخش هایی از اوقات فراغت جوانان و نوجوانان معرفی نموده اند. لیکن متاسفانه در اکثر موارد یا تاثیری قابل توجه بر جای نگذاشته اند و یا اگر هم تاثیری داشته اند، بسیار کم رنگ بوده است.
البته در جامعه ما معضل غنی سازی اوقات فراغت، بیشتر در شهرها نمود پیدا می کند هرچند در روستاها نیز به شکلی خاص و بویژه در مورد دختران به چشم می آید. خصوصا اینکه در دوره حاضر، تحولات شگرف علمی و پیشرفت های سریع تکنولوژی، تغییرات

عمیقی را در زندگی افراد بوجود آورده و با پیدایش طبقات جدیدی از خانواده ها، وضعیت پیچیده تر و بحرانی تر گشته است. امروزه نیازهای روحی- روانی و عاطفی دانش آموزان بسیار فراتر از سالیان پیش محسوس است. نوع نگاه آنها به خویشتن و محیط پیرامون خود متفاوت تر از گذشته است و به همین دلیل پاسخگویی به این نیازها نیز مشکل تر و نیازمند دقت فراوان می باشد.
از سوی دیگر بهره گیری از ابزارهای پیشرفته و پیچیده تبلیغاتی از سوی قدرت های سیاسی، نظامی و اقتصادی جهان و ترویج فرهنگ ها و سلائق گوناگون که اغلب حس و حال رفاه طلبی و تمینات نفسانی را برای جهانیان القا می کنند؛ این امر را پیچیده تر و مقابله با آن را مشکل تر می نماید. این آسیب ها زمانی بیشتر نگران کننده می شوند که کمبود امکانات داخلی و عدم برنامه ریزهای اصولی و صحیح و نیز نبود یا کمبود پیگیری های جدی را در سطح کشور شاهد هستیم. باید اذعان نمود که امکانات و کارکرد سازمان های مسئول در زمینه اوقات فراغت دانش آموزان هرگز توانایی مقابله با آن همه هجوم فرهنگ بیگانگان را نداشته است. بویژه اینکه همگان از هدفی والا یعنی سوق دادن جوانان به یک زندگی متعالی و خداجویانه سخن می گویند.با نگاهی گذرا به تعدد اسامی نهادهایی که همه یا بخشی از فعالیت های خود را به امر غنی ساختن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان اختصاص داده اند، اهمیت کار از نظر مسئولین دریافت می شود اما آنچه در عمل اتفاق می افتد ناهماهنگی و عدم سیاستگذاری واحد در اجرای برنامه هاست. یعنی این نهادها هر کدام چون جزایر پراکنده ای هستند که همواره در میان آبهای متلاطم در جا می زنند و چه بسا که صدای همدیگر را نیز نمی شنوند. بدیهی است که در چنین اوضاع و احوالی حتی اگر یک بخش، کوچکترین اقدامی نیز در راستای وظایف محوله انجام ندهد هرگز به چشم مسئولان نیامده و مسئولیتی نیز متوجه کسی نخواهد شد.
در میان نهادهای متعدد مربوط با اوقات فراغت، رادیو و تلویزیون، مطبوعات و آموزش و پرورش نقشی اساسی تر را برعهده دارند. از این میان دو مورد نخستین در عصر ارتباطات وظایفی بس سنگین تر برعهده دارند که بحث پیرامون آنها مجالی دیگر می طلبد. اما آموزش

و پرورش به عنوان متولی تعلیم و تربیت میلیون ها دانش آموز، اهمیت فوق العاده خود را از آنجا کسب می کند که در ارتباط مستقیم با دانش آموزان و خانواده ها بوده و براحتی هم می تواند در ساماندهی و بهینه سازی اوقات خارج از وقت آموزش نیز نقشی حساس و بنیادی ایفا کند.
آموزش و پرورش با برخورداری از بیشترین فضای آموزشی و نیز امکانات گسترده نیروی انسانی، تنها به یک برنامه ریزی اساسی و ساز و کارهای جدی در این زمینه دارد که بتواند با همان امکانات موجود، بیشترین بهره را ببرد. از طرف دیگر وجود سازمانی خاص به نام

سازمان دانش آموزی و زیرمجموعه های آن یعنی کانون های فرهنگی- تربیتی در تمام مناطق آموزش و پرورش، فرصت فوق العاده ای است که هدف اصلی آن نیز غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان می باشد. این سازمان و کانون ها از پتانسیل بسیار بالایی برای رسیدن به آرمان های مورد نظر برخوردارند که متاسفانه چندین سال است در سردرگمی و بلاتکلیفی گرفتار شده و توان اصلی خود را در انجام وظیفه اساسی خود به میزان زیادی از دست داده است. آنچه که در این مورد خاص ضروری می نماید، خانه تکانی جدی در سازمان دانش آموزی و کانون های فرهنگی- تربیتی است تا با یک برنامه ریزی اصولی و اتخاذ تصمیمات کاربردی و رسیدگی مسئولین به مشکلات و موانع موجود، گام های بلندی در راه اصلاح پیکره بیمار این بخش مهم آموزشی و تربیتی برداشته شود.

راههای غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان
ضروریت و اهمیت مسئله
جوانان و مسائل آنان موضوعی است که اهمیت آن بر هیچکس پوشیده نیست زیرا جوانان پایه گذاران فرهنگ آینده سرزمین خویش هستند و حفظ ارزشها یی که بابهایی گران بدست آمده به عهده آنها می باشد . از میان مسائل متعدد اجتماعی ، مشکلات جوانان از موقعیت برجسته ای برخوردار است تا جایی که اگر هدایت کنندگان کشور با تمام تلاش شان مسائل جوانان را در درجه اول اهمیت قرار دهند کاری نابجا نکرده اند . همانطور که می دانیم یکی از مسائل جوانان چگونگی گذران اوقات فراغتشان می باشد اگر برای گذران وقت آزاد جوانان هیچ امکاناتی و برنامه ریزی نشده باشد فعالیتهای مسئولین برای شکوفا شدن استعدادهای آنان ، سلامت جسم و روان و کسب مهارتهای گوناگون و ; و بودجه کلانی که برای پیشرفت آنها

هزینه شده به هدر خواهد رفت . اوقات فراغت برای همه وجود دارد ولی آنچه حائز اهمیت است شیوه گذراندن آن است و اگربه انحراف کشیده شود بسیار مخرب و تضعیف کننده فرد و اجتماع می باشد ، اگر در برنامه ریزی ها برای گذران اوقات آزاد تدابیر لازم اتخاذ شود از اتلاف وقت آزاد مخالفت خواهد شد پس اولین قدم شناخت بهترین روش غنی سازی اوقات فراغت جوانان می باشد که می تواند استفاده صحیح از امکانات اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی باشد .
با توجه به اهمیت قابل توجهی که اوقات فراغت در سلامت

جسم وروان و کسب مهارت های گوناگون و رشد وتعالی شخصیت در جوانان را دارا می باشد بنابر این می توان گفت اوقات فراغت بهترین و مناسب ترین فرصت برای برخورداری از برنامه و نظم در امور مختلف و پرهیز از آشفتگی و به هدر ندادن نیرو و انرژی و غلبه بر کاهلی و تنبلی است . پس اگر بتوان اوقات فراغت جوانانی که سنین 14 الی 18 سالگی را می گذرانند با روشهای اصولی و فراهم کردن امکانات مناسب به اوقات فراغتی پر بار تبدیل نمود .
سلامت جوان و نوجوان وبه طبع آن سلامت جامعه را تضمین خواهیم کرد نتایج سودمند این تحقیق نشان می دهد که داشتن برنامه های هدایت شده و پر بار از طرف مسئولین یا خانواده یا مدارس برای غنی سازی اوقات فراغت جوانان و دور کردن آنها از خطر

فساد های اخلاقی تا چه حد مؤثر می باشد .
تحت چه شرایطی و موقعیتی می توان اوقات فراغت بهتری برای جوانان مهیا کرد آیا مسائل اقتصادی و فرهنگی خانواده در این زمینه مهم است اگر خانواده ای از نظر وضعیت اقتصادی مناسب نباشد پس نوجوان نمی تواند از وسایل تفریحی مناسب و یا کتابهای و یا مکانهای ورزشی مناسب جهت گذران اوقات فراغت خود استفاده نماید .

 

 

تعریف اوقات فراغت :
تعریف لغوی : در فرهنگ عمید فراغت به معنی آسودگی و آسایش از کار و شغل در فرهنگ دکتر معین فراغت به معنای بی اعتنایی ، وارستگی ، فرصت ، مجال حاصل کردن ،آسوده شدن و به پایان بردن کار ی آمده است .
تعریف واژه فراغت در لغت نامه دهخدا چنینی آمده است : فراغت فراغ فرصت و مهلت . مجال ، آسایش ، آرامی و استراحت ضد گرفتاری از کار و شغل ، آسودگی ، آرامش .
در لغت عربی فراغت به معنی اضطراب است قاموس قرآن : فرغ به معنی دست کشیدن از کار معنی شده است اوقات فراغت با وقت آزاد یا بیکاری ، اوقات مرده متفاوت است وقت آزاد می تواند اعم و اوقات فراغت اخص باشد در اوقات آزاد ، کارها ووظایف متعددی چون خوردن ، خوابیدن ، شست و شو ، دید و بازدید و ; ولی اوقات فراغت اوقاتی هستند که به میل و اختیار فرد در راه آموختن ، آفریدن ، ساختن ، پژوهش ، تربیت ، مشارکتهای اجتماعی ، گسترش افق فکری و در بسیاری از عرصه های دیگر صرف می شود .
فرهنگ لاروس مفهوم اوقات فراغت را چنین بیان کرده :
سرگرمی ها و تفریحات و فعالیتهایی که به هنگام آسودگی از کار عادی با شوق و رغبت به آنها می پردازند و این کلمه شاید از لغت schole که یک کلمه یونانی است آمده باشد که معنی آن با لغت لاتین leisare که به معنای آزاد بودن ، ارتباط نزدیک دارد
دکتر افروز در باره اوقات فراغت چنین بیان کرده :
اوقات فراغت حساس ترین ارزشمند ترین ، پر بارترین اوقات زندگی آدمی می باشد این اوقات همانند شمشیر دو دمی است که لبه آن می تواند زمینه ساز خلاقیت ، هنر آرایی ، لبه دیگر آن عاملی در جهت گرایش به بزهکاری و آسیب پذیراجتماعی باشد .
جامعه شناسان برای فراغت به معنی امروزی دو شرط قائلند :
اول آنکه فعالیتی باشد فارغ از اجبارهای اجتماعی ، مذهبی ، عمومی که در آن نوعی گزینش و یا انتخاب آزاد مطرح است .
دوم اینکه کاری که از آن فرد معیشت خود را تأمین می کند از سایر فعالیتها جدا باشد با توجه به این دو شرط فراغت عنوان نموده که : فراغت مجموعه ای از اشتقالات است که فرد با رضایت خاطر برای استراحت یا تفریح یا به منظور توسعه آگاهی ها و فراگیری غیر انتفاعی و یا مشارکت اجتماعی داوطلبانه ، بعد از رهایی از الزامات خانوادگی واجتماعی بدان می پردازد .
همچنین زمان فراغت را نیز به دو بخش تقسیم کرده اند: 1) زمان کار 2) زمان خارج از کار
زمان خارج از کار خود به چند دسته تقسیم می شود : زمانی که ا

رتباط با کار روزانه دارد مثلا ً اوقاتی که صرف رفت و آمد به محل کار می شود زمانی که برای وضع احتیاجات زیستی ( تغذیه ، خواب ، نظافت ) می گذرد ، بالاخره آنچه را که می توان فراغت نا مید اموری است مثل مطالعه ، فعالیتهای اجتماعی ، استراحت ، ورزش ، تماشای نمایش و نظایر آنها پس از اوقات فراغت (وقت آزاد ) را با زمانی که بعد از کار روزانه باقی می ماند نباید اشتباه کرد . باید آن را جزیی از اوقات خارج از کار شمرد که صرف ارتقاء سطح فرهنگ ، ورزش ، استراحت ، فعالیتهای اجتماعی و ;;.. می شود .
اوقات فراغت برای کمک به حفظ میراث فرهنگی جامعه وایجاد ضابطه برای جامعه از لحاظ فعا لیت های ایام فراغت به نحوی که مالا ً در پیشبرد سطح زندگی و تمدن افراد درجامعه مؤثر باشد .
بهبود سطح زندگی جامعه از طریق ایجاد حس مسئولیت برای کمک به همنوع ، مشخص نمودن امکانات فردی از لحاظ رفاه ، شخصیت ، فعالیت ، و ابراز هیجانات ارتقاء سطح روابط بشری از طریق بهبود مهارتهای اجتماعی ، تجربیات گروهی و تهذیب عادات و آداب و ر

سوم و احساسات ، بالا بردن سطح کارایی اقتصادی ، اجتماعی افراد ک

ار برد دارد .
برخی نیز اوقات فراغت را جهت فرار از مشکلات روزانه ، وقت گذرانی ، احساس یک زندگی تخیلی و یا مبارزه با عصبانیت و هیجان ذکر نموده اند یا عنوان شده که فراغت یک وقت اختیاری است یا زمانی است که شخص بدون قید و تعهد آزاد به انجام امور مورد نظر خود باشد .
روانشناسان در باره اوقات فراغت گفته اند .
یکی از شرایط رشد عاطفی و بلوغ اجتماعی و قدرت همسازی افراد داشتن علاقه پایدار به تفریحات و اشتغالات سازنده ، سودمند بیش ازرغبت نسبت به کار تحصیل است . امروزه یکی از اهداف آن توجه به چگونگی استفاده و گذران اوقات فراغت می باش .
پیر فرانسوا چنین می گوید : فعالیتهای اوقات فراغت نقش مهمی در جبران کمبودهای عاطفی و روانی دارد چرا که به جوانان آنچه را که در خانواده یا مدرسه فرصت ابراز و یا شناساندن آن را نیافته اند امکان ظهور و بروز می دهد ، در اینجا لازم است درباره نوعی محرومیت که بد بختانه نزد جوانان کنونی فراوان دیده می شده و چاره اندیشی و تدبیر اوقات فراغت را ملزم می گرداند تاکید شود ، و آن محرومیت های ناشی از زندگی تحصیلی است . و این نتیجه همگانی کردن آپ بدون امکانات وو سایل و استاد کافی است . بدتر از همه اینکه شاگردان در معرض خطر شکست نمرات بد ، امتحانات ناموفق و ;. می باشند . بدین ترتیب آنها در اولین سالهای بحرانی زندگی خود با شکست های پیاپی مواجه می گردند بنابر این مهم این است که دانش آموز در جایی دیگری غیر از مدرسه بتواند این کمبود را جبران نماید این جبران به دو طریق امکان پذیر می باشد :
1- برای فعالیت موضوعاتی انتخاب کردند که واقعاً مورد توجه بوده و آنها را به خود کشانده و ذوق زندگی به ایشان ببخشد
2- موجبات موفقیت هر چند ناچیز و کوچک را فراهم آورد تا به دانش آموزاجازه دهد به خود بگوید ” هر چند که دیروز در کلاس موفق نشدم ولی امروز در فوتبال درخشیدم “
بنابر این برای اوقات فراغت باید تدبیر جامعی اندیشید به نحوی که بتوان به جوانان سلسله ای از تفنن های مورد توجه آنها را با نشانی از موفقیت عرضه نمود بهر حال مسلم این است که چگونگی گذران اوقات فراغت از جایگاه ویژه ای در فعالیتهای اجتماعی افراد جامعه برخوردار است و این جایگاه ویژه لزوم توجه مسئولین و سازمانها ی اجرایی را به برنامه ریزی و رهبری این فعالیت ها روشن می سازد و اینکه اگر با این مسئله بطور جدی مواجه نشویم مشکلات فراوانی را ایجاد می نماید .
هر جوان پس از پایان کارهای روزمره و فراغت از درس روزانه وقت خود را صرف امور مورد توجه خود بنماید و هر جوان با صرف ساعات بیکاری خود در شبانه روز علاوه بر ورزش ، مطالعه ، و بازدید علمی ، تفریحات مفید به امور فنی و صنعتی، هنری ، نجاری ، نقاشی ، موسیقی ،;;;. و کارهای دیگری که مورد علاقه خود می باشد می پردازد و این

جوان کمتر بدبین و مأیوس و عصبانی خواهند بود و این از وظایف وزارت آپ و همکاری وزارتخانه های دیگر است که با کمک هم و طرح برنامه های مفید خلاء ساعات بیکاری جوانا را پر نمایند .
برنامه های ورزشی منظم و یا مطالعه کتابهای مفید در زمان اوقات فراغت دانش آموزان بسیار مؤثر است عدم برنامه ریزی صحیح در مراکز ورزشی و مراکز علمی ( مطالعه کتاب ) بسیار برای جوانان خطرناک است و عاملی است که جوانان به سمت فعالیتهای ورزشی

گرایش نداشته باشند .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بیماری الزایمر در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بیماری الزایمر در pdf دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بیماری الزایمر در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بیماری الزایمر در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بیماری الزایمر در pdf :

بیماری الزایمر

مقدّمه
بیماری آلزایمر یکی از پیچیده ترین بیماریهای مغزی محسوب می شود. تشخیص صددرصد این بیماری فقط بعد از مرگ بیمار و با نمونه برداری از مغز می باشد، و در این حال ، متخصص قادر به شناسایی سلولهای تخریب شده بوده و با تجزیه و تحلیل در آزمایشگاه ، تشخیص بیماری حاصل می گردد. بیماری آلزایمر بسیار آرام پیشرفت می کند و بسیاری با این بیماری دنیا را وداع می گویند بدون اینکه از بیماری خود مطلع باشند. در عین حال عده دیگری دارای علایم و نشانه های

آلزایمر بوده ، ولی عملاً به این بیماری مبتلا نبوده و به اشتباه تحت مداوای آلزایمر قرار می گیرند. فراموشی که اولین نشانه آلزایمر می باشد حتماً دلیل آلزایمر نیست ولی متأسفانه تمایز و درک و تشخیص بیماری کاری بسیار مشکل می باشد. در خلال این کتاب خواننده با این معضل (مشکل ) آشنا خواهد شد. اِشکال مهّم دیگر این است که چون بیماری آلزایمر در سنین بالا شروع می ش

ود، بیمار با سایر بیماریها نیز در این دوره سنی مواجه است . ترکیب انواع بیماری ها، کار شناسایی بیماری آلزایمر را سخت تر می سازد.
از هر یکصد نفر آمریکائی بالای سن 65 سال دو نفر به این بیماری مبتلا می باشند و هر چه سن بالاتر می رود احتمال ابتلا به این بیماری هم افزایش می یابد و حتی از هر یکصد آمریکائی بالای 85 سال 20 نفر به این بیماری مبتلا می شوند. در هندوستان از هر یکصد نفر هندی بالای 65 سال فقط یک نفر به این بیماری مبتلا می گردد. عوامل مختلفی در ابتلا به این بیماری در فصول مختلف این کتاب معرفی خواهند شد که فاکتورهای فرهنگی و اجتماعی را در بر می گیرند.
زندگی ماشینی ، تغذیه ، فعالیت های فیزیکی ، فعالیت های فکری و مغزی و ت

فاوتهای فرهنگی می توانند تا حدودی بر میزان ابتلا به این بیماری تأثیر بگذارند. علیرغم افزایش متوسط سن در کشورهای پیشرفته ، بیماریهای گوناگون نیز بشدت افزایش یافته اند. عوامل افزایش این بیماری ها در کشورهای اروپائی و آمریکائی در نوع تغذیه و کاهش فعالیت های بدنی و فکری معرفی شده اند. به نظر متخصصین ، چشم انداز آینده در آمریکا بسیار نگران کننده می باشد. مطالعات بسیار نشان می دهد که تا 50 سال آینده تعداد افراد مبتلا به بیماری آلزایمر سه برابر خواهد شد. هزینه متوسط برای هر بیمار در حال حاضر 150 هزار دلار تخمین زده شده است که حتی تا 450 هزار دلار در آینده پیش بینی می شود. اکثر بیماران مبتلا به

آلزایمر در خانه سالمندان نگهداری شده و هزینه فوق العاده ای بر گردن دولت و خانواده ها می گذارند. در کشورهای در حال توسعه که خانه سالمندان چندان مورد علاقه نبوده و سازمانهای دولتی نیز چندان شرکتی در نگهداری بیماران مُسن مبتلا به آلزایمر را ندارند، خانواده ها به تنهایی مسئول عزیزان خود بوده و حفظ و نگهداری بیمار بر گردن فرزندان و نزدیکان فرد مبتلا می باشد. خواننده محترم در خلال این کتاب راههایی را پیدا خواهد کرد که کمک بسیار مؤثری در کاهش احتمال ابتلا به بیماری را نشان خواهند داد.

این کتاب سعی در معرفی این بیماری به زبان ساده نموده و راههای شناخت بیماری و فاکتورهای جلوگیری کننده از بیماری را به خواننده معرفی می نماید و امید است که قبل از غالب شدن بیماری تا حد ممکن بتوان از آن جلوگیری نمود.
هدف از این کتاب این است که دانش پژوهان و بیماران و اطرافیان آنها را نسبت به این رشته آشنایی بیشتری داده و کمکی در درک این بیماری پیچیده برای خواننده محترم بوجود آورده باشد. بیماری آلزایمر یکی از زجرآورترین بیماریها بوده و با آن از هر دو بُعد شخصی و علمی نسبتاً آشنائی دارم . مرحوم پدرم به این بیماری مبتلا بود و تجربه شخصی حقیر به عنوان یکی از اطرافیان بیمار باعث شد که دست به ترجمه و تألیف این کتاب بزنم . بیماری آلزایمر مانند یک تیغ دو لبه می ماند یک لبه بیمار را زخمی می کند و لبه دیگر اطرافیان بیمار را، مخصوصاً وقتی بیمار، عزیزِ انسان باشد دیدن ناتوانی و ترس و سایر موارد بحث شده در گرامی ترین فرد زندگی مان کر ساده ای نیست مخصوصاً زمانی که احساس کنیم که آینده روشنی در مقابل ما نیست . خداوند انشاالله به کلیه افرادی که به بیماران آلزایمری رسیدگی و کمک می کنند توفیق عنایت نموده و بیماران را شفای خیر دهد.
بیماری آلزایمر چیست ؟

دکتر آلواس آلزایمر در سال 1906 این بیماری را در آلمان کشف نمود و به این دلیل بیماری آلزایمر به نام ایشان ثبت شده است .
بیماری آلزایمر قابل پیش بینی نمی باشد و تأثیر مشخصی بر روی مغز می گذارد. گاه بیماران مبتلا به این بیماری دیوانه محسوب می شده و هنوز هم محسوب می شوند. چون اطلاعات علمی راجع به این بیماری فقط در 20 سال گذشته پیشرفت نموده هنوز گرو

ههای کثیری با این بیماری آشنا نبوده و رفتارهای ناهنجار بیماران را به ناراحتی روانی ترجمه کرده و آنان را بیماران روانی می نامند. بیماران آلزایمری ممکن است حرکتها و رفتارهایی مانند مزاحمت ، عدم اطمینان ، عدم قدردانی ، نامهربانی ، خصومت با نزدیکان و اطرافیان داشته باشند. بیماران آلزایمر بیمار مغزی هستند بدین معنی که سلولهای مغزشان در حالت تخریب و معدوم شدن است و نتیجتاً طرز فکر و رفتار آنها تغییر کرده و تحت کنترل آنها نیست

، و چون کنترلی بر روی بیماری خود ندارند قادر به تمایز خوب و بد، صحیح و غلط نبوده و ممکن است به راحتی نزدیکترین فردی که برایشان خدمتی انجام می دهد را رنجانیده و حتی پرخاشگری نمایند.
یک بیمار می گوید “وقتی سعی می کنم حرفی بزنم اول فکر می کنم چه می خواهم بگویم ولی کم کم لغات می چرخند و دور و دورتر می شوند و از دسترس م

ن خارج می گردند و نمی توانم آنها را برگردانم و عصبانی می شوم “. یک بیمار دیگر که در طول سه سال گذشته هر روز صبحانه و چای برای شوهرش روی میز می چیند، در صورتی که شوهرش 20 سال است که دار فانی را وداع کرده است .
برای اطرافیان این نوع رفتارها گاه خنده دار است و گاه باعث تمسخر و بی احترامی به فرد بیمار می شود. در فصول آینده خواننده متوجه خواهد شد که با این بیماری باید بطور جدی برخورد نماید و جایی برای بی تفاوتی وجود ندارد.

آلزایمر در طول تاریخ
تاریخ آشنایی با آلزایمر بسیار کوتاه است و تحقیقات در مورد آن حدوداً در 20 سال گذشته آغاز گردیده است [ 1 ] . در کتابهای تاریخی مصریها سابقه این بیماری در سه هزار سال پیش مورد بحث قرار گرفته است ، البته بعنوان کم حافظه گی و فراموشی . در کتاب مذهبی Maxims of Ptab the Holy به میزان قابل ملاحظه ای راجع به بیماری فراموشی بحث شده ، جالینوس در 1100 سال پیش تمایز بین فراموشی و نارسایی روحی را بیان می کند.
فلاسفه و نویسندگان راجع به بیماری پیری مطالبی را متذکر شده اند. شکسپیر از پیری بعنوان دوره بچگیِ مجدد و فراموشی یاد می کند. افلاطون در نوشته های خ

ود اشعار می دارد که افراد پیر مسئول جنایات و کارهای خلاف خود نیستند. همانطور که قبلاً ذکر گردیده قرنها بیماری آلزایمر عنوان بیماری روحی و روانی مورد نظر بوده تا اینکه در سال 1906 دکتر آلزایمر از مغز خانمی بعد از مرگش نمونه برداری کرد و کم حافظه گی و فراموشی ایشان را از نظر آسیب شناسی مورد بحث قرار داد و به این نتیجه رسید که ایشان از یک بیماری ناشناخته رنج می برده است [ 2 ] .

نخستین آشنایی با بیماری آلزایمر

خانم بیماری که از کم حافظه گی و فراموشی رنج می برد توسط شوهرش به دکتر آلزایمر معرفی می شود. شکایت شوهر از خانمش این است که همسر ایشان وی را به کارهای خلاف محکوم می کند و معتقد بوده که شوهرش به او خیانت می کند و هر چه کار غیرمعقول است توسط شوهرش انجام می شود. دکتر آلزایمر با بررسی وضع جسمی و روحی آن خانم بیمار به این نتیجه می رسد که ایشان از دنیای واقعی فاصله پیدا کرده است . قبلاً اشیاء را می شناخت در حالیکه اکنون آنها را نمی شناسد و نام آنها را به یاد نمی آورد. بیمار گاه ساکت بود و حرف نمی زد و مطابقت فکر و حرفی را از دست می داد. تکرار مکررات و تکرار یک سئوال بطور مرتب و عدم درک جواب باعث این شد که دکتر آلزایمر با خود بپندارد که این بیمار از نارسایی جسمی یا عضوی رنج می برد و سئوالی که دکتر آلزایمر با آن مواجه شد این بود که آیا این خانم دچار مسئله مغزی یا بدنی است ؟ پاسخ به این سئوال و سئوالات دیگر که دکتر آلزایمر با آن مواجه بود چند سال بعد که بیمار فوت کرد جواب داده شد و کشف بزرگ دکتر آلزایمر درهایی را به طرف این بیمار باز کرد که بعداً سایر متخصصین تا امروز با این بیماری دست و پنجه نرم می نمایند.
دکتر آلزایمر با استفاده از میکروسکوپ قسمتی از مغز بیمار را بعد از فوت مورد مطالعه قرار داد. ایشان می نویسند “با بررسی سلولهای مغزی بیمار دلایلی کشف شده که نمایانگر بیماری ناشناخته ای است که می تواند باعث رفتارها و افکار غیرطبیعی بیمار محسوب گردد”. وی آثار غیرطبیعی در مغز زن بیمار را، علت عدم هماهنگی فکری و عملی فرد دانسته و فراموشی را مانند سایرین در آن زمان زاییده پیری و افزایش سن نمی داند و شروع به بررسی فیزیکی مغز بیمار می کند. با توجه به سن بیمار (50 سالگی ) و آثار زودرس فراموشی دکتر آلزایمر بدنبال عاملی غیر از سن و سالمندی بود که بتواند مسئله را توجیه کند.

پولک های آمیلوئید، گره های رشته ای در مغز
دکتر آلزایمر در بین سلولهای مغز بیمارش ترکیب مخصوصی را یافت که آن را “Peculiar Formations” نامید و همچنین در داخل سلولهای مغز دسته های فشرده ای را مشاهده نمود که آن را دسته متراکم نام نهاد. ترکیب این دو نوع یافته غیرطبیعی در مغز بیماران آلزایمری تا سال 1980 چندان واضح نبوده و علت بیماری آلزایمر را چندان مشخص نمی نمود. بعد از تاریخ ذکر شده دانشمندان و محققین توانستند نکات بسیار جالبی را در این مورد ذکر نمایند “Peculiar Formations” که بین سلولها توسط دکتر آلزایمر یافت شده بود. امروزه در بین متخصصین پولک های آمیلوئید نامیده می شود [ 3 ] . آمیلوئید نوعی پروتئین است که با سلولهای مرده و در حال مرگِ مغز ترکیب می شود و ترکیب این پروتئین با سلولهای مرده را پولک های آمیلوئید می نامند (شکل شماره 1). این پولک نه تنها مانع از ارتباط بین سلولهای عصبی طبیعی

می شود، بلکه باعث تخریب سلولهای اطراف خود می شود که نتیجتاً باعث سردرگمی محققین شده که آیا این پولک ها عامل آلزایمراند و یا نتیجه آن هستند [ 4 ] .
در مورد یافته غیرطبیعی دیگر “Dense Bundles” که در داخل سلولهای مغزی توسط دکتر آلزایمر مشاهده شده بود. امروزه محققین دریافته اند که ترکیبی از سای رشته ای – عصبی شناخته می شود (شکل 1-1). ازدیاد و رشد این ترکیب باعث معدوم شدن سلولهای مغزی شده که با نوع پولک متفاوت می باشد. در جایی که تصور می شود پولکها از خارج به سلولهای طبیعی حمله می کنند، Tangle ها تخریب خود را از داخل سلول انجام می دهند.
آنها نه تنها باعث تخریب داربستی می شوند که سلول های عصبی بر روی آنها تکیه کرده اند بلکه مسیر تغذیه سلولی ، از جسم سلول عصبی به آکسون یا رشته بلند سلول عصبی را معدوم می سازند. این فعالیت تخریبی نه تنها رابطه اطلاعاتی بین سلول ها را از بین می برد بلکه باعث گرسنگی و مرگ سلول ها می شود [ 4 ] .

تغییرات در سلول های عصبی مغز
پولک ها و گرهک ها تنها عوامل آسیب رسان در آلزایمر نیستند،

تخریب سلولهای مغز در اثر آنها باعث می شود میانجی های عصبی در انتهای رشته های عصبی تولید نشود. این مواد در حالت طبیعی ، پیام عصبی را از یک سلول عصبی به سلول عصبی دیگر منتقل می کنند. بدون وجود میانجی های عصبی ، نه تنها ارتباط بین آنها از بین می رود، بلکه سلولهای سالم اطراف رو به معدوم شدن و تخریب می گذارند. چرا که سلول های مغزی همانند همه سلول های عصبی بدن برای ادامه حیات باید فعال باشند و این فعل و انفعالات سدی برای فعالیت آنها می باشند.

در نتیجه این تغییرات ، چرخه معیوبی در مغز بیمار به وجود می آید، کاهش سلولهای عصبی باعث کاهش میانجی های عصبی می شود و آن نیز به نوبه خود منجر به تخریب گسترده تر سلولهای عصبی می شود. دکتر کافر از دانشگاه پتزبورگ [ 5 ] می نویسد که فقط با افزایش میانجی های عصبی نمی توان جلوی روند بیماری آلزایمر را گرفت بلکه باید جلوی مرگ سلولهای تولید کننده میانجی عصبی را بگیریم . این مسأله در فصلهای بعدی مورد بررسی بیشتر قرار خواهد گرفت .

علایم بیماری آلزایمر و طیف آن در مبتلایان
در قسمت قبل درباره تغییرات غیرطبیعی در مغز بیماران صحبت کردیم ، اکنون سوآل این است که آیا علایم بیماری آلزایمر در بیماران گوناگون ، مشابه است و آیا می توانیم با مشاهده رفتار و اعمال بیمار، بیماری آلزایمر را تشخیص دهیم ؟ پاسخ قدری پیچیده و مشکل است . زیرا علایم بیماری نه تنها از فردی به فرد دیگر متفاوت است بلکه حتی در یک فرد هم بستگی به مرحله بیماری و شدت فرآیندهای بیماری زا دارد. دکتر برانت می گوید که علیرغم تشابهات سالهای آخر عمر بیمارن ، علایم و نشانه های بیمار در هر فرد منحصر به فرد بوده و الگوی یکسانی برای تشخیص آنها وجود ندارد. علت تفاوت در آثار بیماری ، وجود تفاوت و پیچیدگیهای مغز و روح افراد و شدت و ضعف بیماری می باشد. دکتر برانت می گوید روند آسیب در بیماری آلزایمر از قسمت هیپوکامپ مغز شروع می شود. هیپوکامپ قسمتی از مغز است که مسؤول نگهداری اطلاعات مربوط به حافظه کوتاه مدت می باشد و نقش مهمی در یادگیری دارد. معمولاً بیماری آلزایمر از این قسمت آغاز شده و با درگیر کردن سایر قسمتهای مغز در صحبت کردن ، خواندن ، محاسبه ، تصمیم گیری ، و هماهنگی حرکات بدن نیز اختلال ایجاد می کند. سیر بیماری همیشه به یک منوال نیست و از فردی به فرد دیگر متفاوت است . گاهی عوارض بیماری بسیار ضعیف و گاه بسیار شدید است . گاهی سیر بسیار سریع داشته و ظرف 3 سال منجر به مرگ می شود، در موارد دیگر ممکن است فرد مبتلا، تا 20 سال یا بیشتر به زندگی خود ادامه دهد. قابل ذک

ر است که معمولاً بیماری آلزایمر علت مستقیم مرگ نیست بلکه زمینه مرگ بیمار را در اثر علل دیگر، آماده می کند.
مطالعات نشان داده اند که به طور کلی ، متوسط زندگی مبتلایان از 5/8 تا 8/10 سال بعد از شروع بیماری می باشد و این رقم ، رابطه مستقیم با سن بیمار در زمان ابتلا دارد [ 7 ] . دکتر سیندر می نویسد چون خصوصیات این بیماری در هر فرد، متفاوت ا

ست ، پس سیر آن متغیر و نامشخص است ، به علاوه نمی توان یک نقطه زمانی معینی برای شروع بیماری در نظر گرفت و تغییر و تحولات مغزی بیماران طی سالها صورت می گیرد تا آنکه آثار بیماری ظاهر شود. بنابراین نمی توان نقطه شروع بخصوص برایای تشخیص می توان در نظر گرفت . این علایم اگر مکرّر دیده شوند، می توانند شک ما را به وجود بیماری برانگیزاند، اما اگر فردی فقط یک بار به طور اتفاقی کفش خود را در یخچال گذاشت (!) دلیل بر وجود آلزایمر نیست . اگر فردی مرتب اشیاء را در جای معمول خود نگذارد تازه جای شک به وجود می آید و باید از نظر آلزایمر بررسی شود.

فراموشی
اولین اثر این بیماری فراموشی است . البته همیشه فراموشی در سن بالا دلیل بر آلزایمر نیست . فراموشی از همان مراحل اولیه آلزایمر قابل توجه بوده و با پیشرفت بیماری شدیدتر می شود. بیمار مبتلا به آلزایمر ممکن است اشیا را جابجا بگذارد، وعده ملاقات را فراموش کند، داروهای خود را مصرف نکند، و یک سوآل را مرتباً تکرار نماید، حتی اگر لحظاتی قبل سوآل را مطرح نموده باشد.
با پیشرفت بیماری ، نارسایی های حافظه شدیدتر شده به حدی که بیمار به طور مکرّر نام اطرافیان ، فرزندان ، و مراقبان خود را فراموش می کند؛ اشیای منزل را به یاد نمی آورد و مرتب درباره آنها سوآل می کند؛ امور ساده شخصی مانند مسواک زدن ، بستن بند کفش و پوشیدن لباس را فراموش می کند. شدّت و حدّت این فراموشی ها زنگ خطری برای مراقبان بیمار می باشد.

مشکلات تکلم و بیان
بتدریج که حافظه کوتاه مدت ضعیف تر و کم کم محو می شود، بیمار توانایی به یاد آوردن لغات مناسب برای جمله بندی را از دست می دهد. توانایی نگهداری زنجیره افکار و ترتیب جملات نیز در بیمار مختل می شود، به طوری که گاه بیمار در جمله سازی درمانده می شود. وقتی که بیمار متوجه اشتباه خود در جمله بندی می شود سعی می کند کمتر ص

حبت کند و معمولاً می گوید: “فراموش کردم چه می خواستم بگویم “. خواننده محترم باید به خاطر بسپارد که با افزایش سن ، اکثر افراد سالم ، گاه جمله یا مطلبی را فراموش می کنند ولی بعداً آن را به یاد می آورند. امّا بیماران آلزایمری جمله یا مطلب فراموش شده را دیگر به یاد نمی آورند و این باعث عصبانیت و افسردگی بیمار می شود.
لازم به ذکر است که هر نوع فراموشی زاییده آلزایمر نبوده و حتی افراد کاملاً سالم ، در شرایط خاص روحی و روانی یا هنگام خستگی دچار فراموشی می
به موازات کاهش توانایی تکلم و بیان ، توانایی خواندن نیز کاهش می یابد. دلیل آن روشن است ، چون قدرت تمرکز فکر کاهش یافته ، بیمار قادر به نگهداری اطلاعات به مدت لازم نیست و چون نمی تواند جمع بندی کند، توانایی استفاده از اطلاعات را از دست می دهد. می دانیم که “خواندن ” و “نوشتن ” نیاز به تمرکز دارند و هر دو برای بیماری که ارتباط منطقی بین زنجیره تداعی های افکار خود را از دست داده بسیار دشوار می شود. وقتی بیمار احساس می کند خواندن برایش سخت شده و نمی تواند معنی جملات را دریابد، از خواندن و نوشتن فاصله می گیرد و این خود باعث تشدید بیماری می شود.

اشکال در محاسبه
جمع و تفریق و کارکردن با اعداد، احتیاج به حافظه دارند. بیماران مبتلا به آلزایمر به دلیل نقص حافظه و فراموشی ، توانایی تفکر انتزاعی را از دست می دهند و در نتیجه دچار مشکل در محاسبات عددی می شوند و نگهداری حساب بانکی ، زمان ملاقات ها، تقویم و ساعت برایشان مسأله ساز می شود.

ضعف تصمیم گیری
از آنجا که برای تصمیم گیری و قضاوت درباره مسائل و درک رابطه تصمیم با نتیجه آن باید از حافظه کمک گرفت ، بیماران آلزایمری در این مسائل نیز دچار مشکل می شوند. ممکن است در وسط تابستان ، کت زمستانی یا پالتو بپوشند و رابطه فصل با لباس را درک نکنند، یا چک بی محل بنویسند، یا رفتار پرخاشگرانه بدون توجه به نتیجه آن داشته باشند که متأسفانه گاه اطرافیان دست به رفتار متقابل می زنند.

عدم اشراف به زمان و مکان
بیماران آلزایمری دچار اشکال در درک زمان و فضا هستند، زیرا حافظه نقش مهمی در هماهنگی با محیط و آشنایی با آن ایفا می کند. این بیماران که دچار نقصان حافظ

ه هستند، گاه حتی در منزل خود گم می شوند یا برای وارد شدن به ماشین سر خود را خم نمی کنند.

عدم تشخیص اطرافیان
یکی از علایم بسیار آزاردهنده ، فراموش کردن اسامی اطرافیان یا بستگان می باشد. این آزار دوجانبه است . اطرافیان و مخصوصاً مراقبین بیمار از اینکه توسط بیمار شناخته نشده و از زحمات آنها قدردانی نمی شود رنج می برند و بی اطلاعی از شرایط فکری بی

مار می تواند این مشکل را تشدید کند.

از دست دادن علاقه و لذت
بیماران احساس می کنند به علت افت مهارتهای فکری و ناتوانی و نقصان حافظه دیگر به درد جامعه نمی خورند و شوق و علاقه خود را به زندگی و هر چیز جالبی از دست می دهند. آنان تفریحات را بی معنی دانسته و حتی رابطه با دوستان را فراموش می کنند یا بی اهمیت می انگارند. تداوم این رفتارها باعث افسردگی شده که به نوبه خود باعث تشدید بیماری آلزایمر می شود.

افکار هذیانی
در ابتدای بیماری ، افکار بدبینانه هذیانی چندان دیده نمی شود ولی بتدریج که با پیشرفت بیماری ، فرد توانایی ربط دادن نتایج را به رویدادها از دست می دهد، افکار هذیانی بر وی مستولی شده و شکاک و بدبین می شود. مثلاً احساس می کند در حال دزدیدن اموالش هستند یا همسرش به وی خیانت می کند و یا دکتر یا مراقبش در فکر آزار وی هستند.

مشکلات جنسی
مطالعات علمی هنوز نتوانسته اند علل کاهش یا افزایش تمایلات جنسی را توضیح دهند ولی اکثر این بیماران دچار کاهش میل جنسی می شوند.

کاهش هماهنگی در حرکات اندامها
تبادل اطلاعات بین سلولهای عصبی مغز، اعصاب بدن و عضلات ، حرکت بدن را امکانپذیر می کند. اگر این مبادلات در اثر معیوب شدن سلول های مغز مختل نشود، هماهنگی حرکات بدن تحت تأثیر قرار می گیرد. عدم هماهنگی ، با پیشرفت بیماری تشدید می شود. زمانی که هماهنگی بین دستورات مغز و حرکت اندام مختل می شود، لباس پوشیدن ، غذا خوردن ، نوشتن ، رانندگی و تقریباً تمامی اعمال جسمی فرد دچار اشکال شده و بیمار محتاج کمک دیگران می شود.

کاهش حس بویایی
هر چند کاهش حس بویایی در افرادی که مبتلا به آلزایمر نیستند نیز دیده می شود اما این علامت در کنار سایر علایم آلزایمر، اهمیت خاصی برای تشخیص بیماری پیدا

می کند.

تغییرات شخصیتی
از آنجا که آلزایمر عملکرد مغز را تغییر می دهد، شخصیت فرد نیز ممکن است دستخوش تغییر شود. فردی که قبلاً پرتحرک و شاداب بوده ممکن است گوشه گیر ش

ود. افراد گوشه گیر و خجالتی ممکن است تبدیل به افرادی پرخاشگر و ناآرام شوند. هم آسیب دیدگی مغزی و هم فشارهای روانی ممکن است علت این تغییرات باشند. این تغییرات برای افراد خانواده یا دوستان قابل درک نیست ، بخصوص در اوایلی که هنوز بیماری جنبه رسمیت پیدا نکرده است ممکن است اطرافیان ، رفتار بیمار را مسائل شخصی قلمداد کنند.

دشواری در قبول تشخیص آلزایمر و عواقب ناشی از آن
ترس از عواقب تشخیص آلزایمر ممکن است باعث شود بیمار و اطرافیانش به سختی به این تشخیص تن در دهند. فرد بیمار علیرغم آگاهی از این که مبتلا به آلزایمر است ، ممکن است با بی میلی کامل ، تشخیص را بپذیرد یا اصولاً منکر آن شود. خانواده بیمار از ترس درمان ناپذیر بودن آلزایمر ممکن است با بی میلی آن را قبول کنند یا اصلاً منکر وجود بیماری در فرد مورد نظر شوند. آنان از ترس آبرو، طوری با مسأله برخورد می کنند که گویی هیچ مسأله ای وجود ندارد یا سعی می کنند فشارهای وارد بر خود را پنهان کنند. گاه این پنهان کاری تا آنج

ا ادامه می یابد که به یک بحران مانند آتش سوزی در اثر خاموش نکردن اجاق گاز یا تصادف و امثالهم می انجامد و تازه آن وقت ، بیمار و بیماری را به طور واقعی مورد توجه قرار می دهند. دکتر کان می گوید که مسأله وقتی شدیدتر می شود که خود بیمار سعی د

ر پنهان کردن بیماری می کند. بیمار تمام انرژی خود را برای گول زدن اطرافیان به کار می گیرد تا ثابت کند که هنوز همان آدم قبلی است ، تا بدین ترتیب آبروی خود را در بین دوستان و آشنایان حفظ کند.
اکثر بیماران آلزایمری قادراند ناتوانی های خود را حتی تا سالها پنهان کنند، زیرا نمی خواهند بستگان یا همسر از بیماری آنها اطلاع یافته و نگران شوند. آنان حتی المقدور پرهیز می کنند یا سعی می کنند راجع به رویدادهای سالهای دور صحبت کنند، در این حالت آنها می توانند از حافظه درازمدت خود که سالم مانده استفاده کرده و وارد بحث و گفتگو شوند. دکتر کان می گوید که گاه این گول زدنها غریزی هستند و بیمار ناخودآگاه به آنها متوسل می شود تا بتواند با نیازهای اجتماعی خود کنار بیاید. به هر حال هر انسانی سعی می کند مانع از خجالت زدگی خود شود و زندگی روزانه خود را ادامه دهد. متأسفانه آلزایمر آخرین مایه افتخار یک انسان را که شرف و آبرو است ، از وی می گیرد.
بیماری آلزایمر و مرگ
بیماری آلزایمر مستقیماً باعث مرگ بیمار نمی شود ولی به طور غیرمستقیم زمینه مرگ در اثر عوامل دیگر را فراهم می کند. در طول 100 سالی که از کشف این بیماری می گذرد، تاکنون حتی یک نفر از این بیماری نجات پیدا نکرده است . در آخرین مرحله بیماری ، به قدری آسیب دیدگی مغز پیشرفت می کند که کنترل ساده ترین اعمال اعضای بدن را از دست می دهد. دستگاه ایمنی که باید بدن را در برابر عفونت ها و سرطان حفاظت کند از کار می افتد. مغز حتی قادر به تعیین و تنظیم نیازهای خود به مواد مغذی و مایعات نبوده و گاه بیماران آلزایمری از گرسنگی فوت می کنند، درست مانند یک کشتی بدون ناخدا که بدون کنترل روی آب حرکت می کند و سرانجام با یک صخره تصادم می کند. گاهی بی تحرکی و فقدان فعالیت جسمی باعث

سکته قلبی و مغزی می شود. در اغلب موارد، فعالیت قلب و دید دچار اختلال می شود و سوء تغذیه زمینه مساعد برای ابتلا به سایر بیماریها را فراهم می کند. بیمارانی که در اوایل شروع بیماری آلزایمر فوت می کنند، اغلب دچار سوانحی از قبیل تصادف در خیابان و سقوط از پله شده اند [ 9 ] .

عوامل مسبب بیماری آلزایمر

مکانیسم ایجاد آلزایمر هنوز کشف نشده و دانش ما در این زمینه بسیار ابتدایی است . پاره ای عوامل سببی معرفی شده اند که هنوز صددرصد اثبات نشده اند. سرطان و بیماریهای اکثراً قابل پیش بینی بوده و علل آنها تقریباً مشخص شده اند، اما سیر پیچیده آلزایمر و نقش داشتن عوامل گوناگون باعث شده تا بسیاری از جنبه های آن ناشناخته باقی بماند [ 10 ] .

با توجه به مطالعاتی که در 20 سال گذشته در امریکا، اروپا و ژاپن صورت گرفته ، دکتر کافر معاون پژوهشی دانشگاه پیتسبورگ اظهار داشته اند اگر بتوانیم با همین سرعت حرکت کنیم به زودی موفقیت های زیادی به دست خواهیم آورد. دکتر کافر عوامل مسبب بیماری را به دو گروه مؤثر (که نقش مؤثری در ایجاد بیماری دارند) و نامعیّن (که میزان تأثیر آنها هنوز معلوم نشده ) تقسیم می کند.

 

 

عوامل کمکی برای ابتلا به آلزایمر
وجود عوامل زیر صددرصد دلیل بر ابتلا به بیماری آلزایمر نمی باشند بلکه در شرایط خاصی ، این عوامل به تنهایی یا با کمک هم می توانند زمینه ابتلا به آلزایمر را فراهم کنند.

سن بالا
با بالارفتن سن ، احتمال ابتلا به این بیماری زیادتر می شود، هر چند مواردی از ابتلا در سن پایین و حتی 30 سالگی دیده شده که بیشتر ناشی از عوامل ژنتیکی (وراثتی ) می باشد. بیماری آلزایمر غالباً در سن بالای 65 سالگی دیده می شود. در حال حاضر در امریکا، ده درصد افراد بالای 65 سال مبتلا به این بیماری بوده و پنجاه درصد افراد بالای 85 سال از آلزایمر رنج می برند. پیش بینی می شود که با توجه به بالارفتن سن در امریکا، میزان شیوع بیماری در 50 سال آینده ، 3 برابر شود [ 11 ] .
سابقه بیماری در خانواده
احتمال بروز در بستگاه درجه اول فرد بیمار زیاد است ، مگر آن که تدابیر پیشگیری را از قبل به کار ببندند. خطر ابتلا در بستگان درجه اول به دو برابر افراد معمولی می رسد، اما با سالم نگه داشتن محیط زیست و تغذیه می توان این احتمال را کاهش داد [ 12 ] .

سابقه ضربه مغزی
مغز انسان توسط جمجمه و مایع مغزی ـ نخاعی حفاظت می شود. بسیاری از ورزشکارانی که دچار ضربه سر شدید می شوند، مانند مشت بازان یا سوانحی که در سایر ورزشها رخ می دهد، دچار فراموشی بیمارگون می شوند و احتمال ابتلا به آلزایمر در آنها زیادتر است [ 13 ] . میزان تأثیر ضربه مغزی در بروز آلزایمر نامعلوم است امّا توجه به این عامل ، لزوم استفاده از کلاه ایمنی را برای ورزشکارانی که سرشان در معرض ضربه است ، خاطرنشان می سازد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله ابتکارات فردی سنجش و ارزشیابی درس انشاء فارسی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ابتکارات فردی سنجش و ارزشیابی درس انشاء فارسی در pdf دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ابتکارات فردی سنجش و ارزشیابی درس انشاء فارسی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ابتکارات فردی سنجش و ارزشیابی درس انشاء فارسی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ابتکارات فردی سنجش و ارزشیابی درس انشاء فارسی در pdf :

ابتکارات فردی سنجش و ارزشیابی درس انشاء فارسی

چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثرات الگوی تدریس بدیعه پردازی بر پژوهش خلاقیت دانش آموزان در درس انشاء و مقایسه با الگوی تدریس سنتی انجام گرفته است روش تحقیق از نوع شبه تجربی است جامعه تحقیق کل دانش آموزان دختر پایه دوم مدرسه دوره اول متوسطه لاله های انقلاب در سال 93 به تعداد 70 نفر بودند می باشد.
نمونه آمار شامل 70 دانش آموز پایه دوم می باشد نمونه تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده است ابزار پژوهش عبارت از آزمون سنجش خلاقیت ( تورنس ) و راهنمایی اسفاده از الگوی تدریس بدیعه پردازی یا اطلاعات برای همتا کردن گروه ها می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که به کارگیری الگوی تدریس بدیعه پردازی موجب رشد و گسترش خلاقیت دانش آموزان می شود همچنین به کارگیری این الگو باعث رشد قابلیت سیالی، انعطاف

پذیری و گسترش تفکر دانش آموزان می گردد.
در مقایسه میانگین نمرات دانش آموزان با الگوی تدریس بدیعه پردازی که دانش آموزان دیده اند گروه آزمایش در آزمون خلاقیت این نتیجه بدست امد که بین میانگین نمرات دانش آموزان عناصر اصالت و بسط بیشتر است و عناصر انعطاف پذیری و سیالی در میانگین نمرات دانش آموزان تفاوت معنا داری مشاهده نگردید.

مقدمه
در سال های اخیر خلاقیت یکی از محورهای مورد بحث در آموزش و پرورش بوده است. و همچنین به این نکته توجه شده است که بایستی روند آموزش برای فراگیرندگان روندی پویا باشد، دانش آموزان خود فعالانه در امر آموزش شرکت کنند تفکر کنند و ایده های بکر ارایه نمایند، ابراز ایده نمایند ابراز ایده هایی که هم مربوط و هم غیر معمول باشد و دیدن آنچه که در ورای واقعیت کنونی نهفته است، به جای اینکه فراگیرندگان فقط از آموزگاران و یا کتاب هی خویش دانش را فراگیرند بتوانند آنچه را خود می آموزند دوباره با هم ترکیب کنند و محصول نوین ایجاد نمایند، با توجه به اهمیت این موضوع است که بایستی جریان تعلیم وتربیت را به سمت آموزش پویا سو

ق داد تا کودکان فعالانه در جریان آموزش شرکت کنند و با مهیا شدن زمینه های بروز ایده های نو و بدیع توانایی خلاقیت و آفرینندگی را در خویش باور کنند و در دوران تحصیل و زندگی این توانایی را بکار گیرند با توجه به روند کنونی آموزش آموزش و پرورش که با بهره گیری از روش تعلیم وتربیت سنتی تأکید فراوان بر فراگیرندگان مطالب درسی، کسب نمرات عالی بدون هر گونه دخل و تصرف و محدوده تعیین شده دارد عملا نو آوری و ابتکار را از دانش آموزان نماید و به همین دلیل پژوهشگران سعی می نمایند با انجام تحقیقی به بررسی تأثیر به کارگیری الگوی تدریس بدیعه پردازی به عنوان یکی از روش های فعال تدریس بر پرورش خلاقیت دانش آموزان بپردازند. امروزه رویکرد جهانی به مقوله یادگیری و انچه که دانش اموزان بایستی یاد بگیرند به گونه ای دیگر است. اکنون دیگر اموختن مجموعه ای از دانستنی ها و سپردن انبوهی از مسایل حل شده به عنوان فراورده های علم به حافظه نمی تواند دانش اموزان را برای زیستن در ایند

ه ای که مسایل ان غیر قابل پیش بینی می باشد اماده سازد.
در زمان حاضر مهمترین وظیفه اموزشی در مدرسه ها، یاد دادن شیوه های یادگیری و پرورش مهارت هایی است که فرد را قادر می سازد، خود راه حل های مسأله و کشف مجهولات را بیابد. با توجه به این تغییرات است که تحولی اساسی در برنامه های درسی مدارس و شیوه های تدریس در کشورمان ضروری است باید به موضوعات خلاقیت و کارهای خلاق توجه بیشتری داشته باشیم.

بیان مسأله
اینجانب لیلا کلنتری دبیر ادبیات شاغل در مدرسه لاله های انقلاب می باشم هدف اینجانب از نوشتن این تحقیق بررسی و ایجاد روشهای نوین و خلاق در نوشتن انشاء می باشد و هدف کلی از اموزش انشاء توانایی نوشتن به زبان فارسی معاصر است و رسیدن به این هدف با پرورش کار خلاق امکان پذیر است. در حقیقت کار زمانی ارزشمند است که در ان خلاقیت و تفکر جریان داشته باشد. کلاس انشاء باید کارگاه نوشتن باشد. انشاء درسی است هدفدار و برای رسیدن به ان باید از روش های هدفدار استفاده کرد و هدف های جدی انشاء در ساده ترین نگاه ان، نوشتن است باید دانش اموز به مطالعه جدی و آگاهانه عادت کند و یکی از راههای تعلیم

مطالعه، تحلیل متن است که باعث آموزش نویسندگی می شود. به همین خاطر تصمیم گرفتم این موضوع را با صاحبان اصلی کلاس انشاء و نگارش که همان دانش اموزان هستند در میان بگذارم لذا ابتدا با مطرح نمودن موضوع سعی نمودم دانش اموزان با روشهای نوین و خلاقانه بتوانند در درس انشاء پیشرفت نموده و باعث بالا بردن ایجاد ذوق و انگیزه و روش های ابتکارانه در درس انشاء باشم.
1-دانش اموزان باید بتوانند انچه را که می اندیشند و می خوانند به دیگری بگویند و بنویسند.
2-شناسایی دانش اموزان با تخیل قوی و استعدادی بیشتر در نویسندگی و هدا

یت انها در مسیری صحیح
3-پرورش قوی استدلال تفکر و دقت دانش اموزان و وادار کردن انها به درست دیدن و شنیدن سپس دیده و شنیده خود را به طرز ساده و روشن بیان کردن و نوشتن است.
لذا تصمیم گرفتم پرسش های را مطرح نموده و دانش اموزان به این پرسش ها پاسخ دهند.
1-چرا بیشتر دانش اموزان علاقه چندانی به انشاء و نگارش ندارند.
از انها خواهش کردم که به دقت به این سوال بیندیشند و پاسخ دهند که امر پرسش با استقبال دانش اموزان مواجه شد که هر یک از دانش اموزان با شوق خاصی می خواستند در این بحث شرکت کنند که چکیده نظرات انها در ذیل می اید.
1-بچه ها در دوره راهنمایی و متوسطه مشکل نوشتن دارند به خاطر ضعف در دوره ابتدایی است.
( چون معلمان کلاس سوم و چهارم و پنجم برای انشاء بچه ها بیشتر دنبال کلیشه ها و توصیف کنید هستند. )
2-در زبان اموزی کودکان در سن 9 و تا 12 سالگی در حال افزایش لغات است متأسفانه هر دانش اموز هر ساله باید 2200 تا 2800 لغت را یاد بگیرد چون کودکان توان یادگیری ان را ندارند. در نهایت در انشاء ضعف پیدا می کنند معلمان نیز انتظارات زیادی از دانش اموزان دارند و این باعث سرخوردگی دانش اموز می گردد.
3-یکی دیگر از عوامل نداشتن روش مناسب تدریس است که برخ

ی از معلمان به این درس اهمیت نمی دهند.
4-درس انشاء خواندن ندارد و اخر سر هم نمره می گیریم.
گرد اوری اطلاعات شواهد ( 1 )
برای رسیدن به پاسخ مطلوب در این کار تصمیم گرفتم علاوه بر دانش اموزان نظر دیگر همکاران را نیز جویا شوم لذا بعد از گفتگو با مدیر مدرسه قرار شد موضوع را در شورای دبیران اموزشگاه که به صورت ماهیانه تشکیل می شود. مطرح کنم.

در روز جلسه بعد از مطرح شدن کمکهای مدرسه همان سوالی را که از دانش اموزان پرسیده بودم از همکاران نیز پرسیدم.
1-به نظر شما چرا دانش اموزان اشتیاق زیادی نسبت به درس انشاء ندارند.
بعد از بحث و بررسی نکات جالبی در صحبت های همکاران بود که عمده ی انها را یادداشت کردم بعضی از نظرات شبیه ارایه دانش اموزان و برخی دیگر پخته تر و متین تر بود.
بعد از این جلسه به پیشنهاد من قرار شد این موضوع را در جلسه اولیاء و مربیان که در همان ماه برگزار می شد با اولیای دانش اموزان در میان بگذارم که این موضوع با اولیاء مطرح و چکیده ی از نظرات و صحبت های انها را یادداشت کردم اطلاعات خوبی در این زمینه داشتند که می توانستیم بهره زیادی از ان جلسه و نظرات جامع و تخصصی اولیاء و همکاران ببریم به همین دلیل بسیاری از جوابهای ان ها را یادداشت نمودم.

تجزیه و تحلیل اطلاعات
پس از مطالعه ی دقیق نوشته ها و مدارکی که جمع اوری کردم بودم تک تک انها را به دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار دادم نواقص و کمبودهای کلاس انشاء و نگارش تا اندازه ای اشکار شده و همچنین اصول تدریس انشاء و نگارش فهرست شد.

که خلاصه یافته های حاصل از این تجزیه و تحلیل به شرح ذیل می اید.
خلاصه ی یافته های اولیه
1-ضعف واژگان پایه دانش آموزان
2-آموزش ندیدن بسیاری از دبیران و نخواندن روش تدریس های تخصص
3-آشنا نبودن تعدادی از دبیران با ادبیات کودکان و نوجوان
4-نبود تنوع در تدریس انشاء

5-تخصصی نبودن تدریس در دوره ی ابتدایی
6-نا آشنایی برخی از طراحان کتاب دوره راهنمایی به این امر
7-آشنا نبودن با سلایق و علایق و ظرفیت فکری دانش آموزان در هنگام گفتن موضوع انشاء
8-نا آشنایی بسیاری از دبیران انشاء با انواع نگارش
9-دادن درس انشاء به صورت اضافه کار به دبیران غیر تخصصی
10-ضعف فرهنگ مطالعه و نوشتن در جامعه خصوصا معلمان
11-ذاتی پنداشتن امر خلاقیت و نوع اوری و عدم اعتقاد به اکتسابی بودن آن از طریق آموزش
چند نکته درباره انشاء
بدیعه پردازی یعنی ساختار شکنی و نوپردازی. داشتن چنین صفتی یعنی

خارج از پوست خود و بیرون آمدن از درون خود. در واقع بدیعه پردازی خانه اول و قدم اول خلاقیت و نوآوری است. الگوی بدیعه پردازی برای رشد خلاقیت و نوآوری است. الگوی بدیعه پردازی برای رشد و خلاقیت تدوین یافته است. بدیعه پردازی یعنی کشاندن انسان به دنیایی منطقی، یعنی ایجاد فرصت ابتکار برای آدمی. یکی از مشکلات و موانع در امر نوشتن، ترس از کاغذ و قلم است. ترس از قرار گرفتن در مخاطره اشتباه. الگوی بدیعه پردازی این ترس را بر طرف می سازد با این روش میتوان با دادن تمرینات گروهی به شاگردان، خلاقیت

آنها را افزایش داده و آنها را به تفکرپرورش ذهن می رساند. از طریق شاگردان خواهند توانست به جایگزینهای جدیدی در خلق یک نوشته جدید برسند.
درس انشاء و نگارش نیز مانند دیگری اصول و مبانی مخصوص به خود دارد که می توان به موارد ذیل اشاره کرد.
1-داشتن تفکر خلاق و پویا
2-استفاده بیشتر از قالب های مرسوم نگارشی
3-تجزیه انشاء به اجزای گوناگون مانند جم

له نویسی، واژه شناسی
4-افزایش دقت در شنیدن، گفتن، خواندن و نوشتن
5-داشتن طرح درس برای انشاء نگارش
6-توانایی بیان اندیشه و احساس
7-شرکت در بحثهای گروهی و مناظره
8-آموزش بر قراری ارتباط با دیگران
9-تسلط بر نوشتن

انواع انشاء
1-انشای توصیفی 6-شرح حال نویسی
2-انشای تخیلی 7-نامه نگاری
3-جان بخشیدن به اشیاء 8-خاطره نویسی
4-گزارش نویسی 9-خلاصه نویسی
5-داستان نویسی 10-انشای نقلی

معیارهای ارزشیابی
برخی از معیارهای ارزشیابی به شرح ذیل میباشد
1-نوآوری و ابتکار
2-پروراندن موضوع و فهم آن
3-ارتباط و هماهنگی مطالب و جملات
4-رعایت نکات دستوری و نگارشی
5-خوانایی و تمیزی نوشته
6-ارتباط افقی و عمودی بندها
7-نظم فکری

راههای پیشنهادی برای انشاء نویسی
با مقایسه اطلاعات جمع آ وری شده و سنگین و سبک کردن، آنها به گوناگون و تنوع در شیوه های تدریس انشاء پی بردم و متوجه شدم که روش های انش

اء نویسی و دامنه یآ ن گسترده تر از بقیه درسهاست و دبیران هر یک با آزمایش یکی از ان راهها به موفقیت هایی دست یافته اند هر چند اصول و مبانی ان افراد به هم نزدیک بوده است.
تصمیم بر ان است که از میان راههای پیشنهادی به تدریج و با هماهنگی مدرسه چند راه را اجرا کنیم و بعد از اجرا نتایج و موفقیت ها را گزارش کنیم.
لذا من تصمیم گرفتم از الگوی بدیعه پردازی در درس انشاء استفاده کنم.

برای استفاده از الگوی بدیعه پردازی در تدریس انشاء دو روش

کلی پیشنهاد شده است.
الف) غریب گردانیدن مفهومی انشاء
ب) اشنا گردانیدن موضوعی غریب
در روش اول شاگردان باید تلاش کنند تا موجودات اشنا را به گونه های نا آشنا بنگرند و با ایجاد فاصله های مفهومی، به درک تازه برسند در مراحل تدریس این روش معلم همواره کنترل و هدایتگر است.
مثال مقایسه یک موجود زنده با ماشین لباسشویی
روش دوم کمی مشکلتر است در این روش (( تحلیل )) جای فاصله مفهومی را می گیرد.
برای مثال مفهوم (( فرهنگ )) با (( خانه )) یا (( بخاری )) مقایسه شود.
تفاوت عمده این دو روش، استفاده انها از قیاس نهفته است در روش اول شاگردان بدون محدودیتهای منطقی از دسته های قیاس ها میگذرند، فاصله مفهومی زیاد می شود و تخیل هر چه بیشتر باورمی گردد. شاگردان در روش دوم سعی می کنند دو فکر را به هم ربط دهند و ربطها را در حالی که از قیاس ها میگذرند، تعیین نمایند.
گرداوری اطلاعات شواهد (2 )
هر چند از رفتارها و بیان نظرات دانش اموزان می شد می توان حدس زد که تحولی هر چند کوچک در انها به وجود امده است اما تصمیم گرفتم اطلاعات دقیق تری در این باره جمع اوری بنابراین قرار شده در جلسه ماهیانه دبیران و مدیر اموزشگاه این امر را بررسی کنیم.
نتایج کار به شرح ذیل است.
1-ارزشیابی از انشای دانش اموزان با توجه به رعایت مواردی که در قبل گفته شد، سبب شده است که نمرات انها واقعی تر باشد.
2-مقایسه نمرات دانش اموزان در درس انشاء پیش از اموزش و پس از ان
3-نظر خواهی کتبی از دانش اموزان و والدین انها درباره روش جدید اموزش انشاء شواهد جمع اوری شده حاکی از رضایت بیشتر دانش اموزان مدیر اموزشگاه و والدین دانش اموزان از روشهای جدید و تأثیر مستقیم ان بر نمرات دانش اموزان بود.

((تجدید نظر در روشهای انجام گرفته و اعتبار بخشی به ان )

)
با توجه به نظر ها و انتقادات مطرح شده راجع به این طرح قرار شد در یک جلسه با حضور همکاران نقاط ضعف طرح را بر طرف را بر طرف نماییم. هر چند شواهد نشان می داد که هر سه روش با اقبال مواجه شده است.
همچنین از چند نفر از همکاران انجمن ادبی و فعالان در ا

ین زمینه از گروههای اموزشی خواهش کردیم درباره ی روش کار ما و شیوه های انتخابی ما اظهار نظر کنند تا بتوانیم به نحو احسن اشتباهات موجود را بر طرف نماییم که ایشان طرح را پذیرفته و ان را موقعیت امیز دانستند.

(( نتایج ))
از تمامی مطالبی که مطرح می شد می توان به صورت چکیده به مطالب زیر اشاره کرد :
1-علاقه ی دانش اموزان به درس انشاء بیشتر از پیش شده است.
2-برانگیختن تعداد بیشتری از دانش اموزان در زنگ انشاء
3-از کسالت و یک نواختی کلاس کم شده است.

4-از بین رفتن ترس از نوشتن نزد دانش اموزان.
5-مشارکت بیشتر دانش اموزان دبیران و دست اندرکاران مدرسه.
6-پروراندن قدرت سخن وری دانش اموزان.
7-میل بیشتر دانش اموزان به مطالعه کتاب، مجله و رجوع به کتاب خانه.
8-غنی تر شدن واژگان پایه دانش اموزان.
9-به وجود امدن اعتماد به نفس و رشد اجتماعی در دانش اموزان.
10-زنجیر وار بودن شنیدن خواندن و نوشتن.
11-اطلاع والدین از جزیی ترین پیشرفت فرزندان خود.
(( نتیجه گیری ))
به درس انشاء به اندازه دیگر درسها اهمیت دهیم. و ان را به صورت یک درس مستقل تلقی نماییم و بتوانیم دانش اموزان را با اصول و مبانی انشاء

و نگارش اشنا کنیم. و علاوه بر تشویق دانش اموزان به رعایت اصول و قواعد دستوری املایی و نگارشی انها را به مطالعه ی بیشتر واداریم. و چگونگی درست اندیشیدن و داشتن نظم فکری را به دانش اموزان بیاموزیم.
دانش اموز باید بداند که با تکرار و تمرین حتما به موفقیت خواهد رسید. همچنین بدانیم که ارزشیابی انشاء می تواند بر اساس ملاک های علمی و قواعد خاص خود باشد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله چند روش ساده برای علاقه مند کردن فرزند به مطالعه در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله چند روش ساده برای علاقه مند کردن فرزند به مطالعه در pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله چند روش ساده برای علاقه مند کردن فرزند به مطالعه در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله چند روش ساده برای علاقه مند کردن فرزند به مطالعه در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله چند روش ساده برای علاقه مند کردن فرزند به مطالعه در pdf :

چند روش ساده برای علاقه مند کردن فرزند به مطالعه

روش اول – بگذارید فرزندتان ببیند که شما می خوانید
اولین نشانه موفقیت بچه ها در مدرسه ، مطالعه در خانه است.برای اینکه بچه ها در خانه مطالعه کنند باید الگوی رفتاری داشته باشند که در خانه مطالعه میکند.
پس خیلی ساده است :
اگر می خواهید فرزندتان را کتاب خوان بار بیاورید، خودتان باید مطاله کنید.
اگر خودتان اهل مطالعه کتاب نیستید ، مقداری کار می برد:
باید ببینید که به خواندن چه مطالبی علاقه دارید.
باید در خانه کتاب داشته باشید (ر.ک روش های 16و 25)
باید تلویزیون را خاموش کنید(ر.ک روش 46)
باید کاری در نظر بگیرید که فرزندانتان در زمان مطالعه شما به آن بپردازن

د(چطور است به آنها هم کتاب بدهید؟)
اگر وقت بگذارید و کتاب بخوانید ، در واقع به طور غیر مستقیم به فرزندتان می گویید که خواندن مهم است اما اگر برایش سخنرانی
کرده و او را پند و اندرز بدهید ، هرگز نمی توانید این پیام را به او منتقل کنید.

روش دوم – اطلاعاتی را که از خواندن به دست میاورید، تقسیم کنید.
شما از مطالبی که میخوانید روزانه چیزهایی می آموزید، چرا آن را با خانواده خود در میان نگذارید؟
بیشتر بچه ها با هدف سرگرمی کتاب میخوانند و گاهی از اینکه میتوان با هدف کسب اطلاعات هم مطالعه کرد بی خبر هستند. بزرگسالان بیشتر به هدف کسب اطلاعات مطالعه میکنند چون این مطالب بخش عمده ای از کار روزانه آنها را تشکیل میدهد. اگر اطلاعات بدست آورده تان را با فرزندتان در میان بگذارید ، می توانید آنها را برای خواندن به کسب اطلاعات آماده کنید.
وقتی بچه ها ببینند چگونه از اطلاعاتی که بدست آورده اید ، استفاده می کنید کمتر از خواندنِ به قصد کسب اطلاعات خواهند ترسید.

اگر از آنها بپرسید که “در کتاب علوم شما در باره کلسترول چه چیزی نوشته است؟” جالب تر از آن است که بپرسید “امروز در مدرسه چه چیزی یاد گرفتی؟”
به این ترتیب هم غیر مستقیم سوال کرده اید و هم جرقه یک بحث و گفتگوی خانوادگی زده می شود و خانواده با هم ارتباط کلامی برقرار میکنند.
روش سوم – با صدای بلند بخوانید
درک مطلب بچه ها هنگام خواندن ، به طور طبیعی از توانائی آنها هنگام برقراری ارتباط کلامی کمتر است. به علاوه سطح توانائی بچه ها در خواندن ، از سطح علائق آنها نیز پائین تر ا

ست. بچه ها هنگامی که به مدرسه می روند صدها کلمه را می فهمند اما فقط چند کلمه را می توانند بخوانند و بخش کنند و در ضمن مهارت کافی برای درک مطلب نوشتاری پیچیده را ندارند و به همین دلیل دچار محدودیت می شوند.
یکی از مهمترین کارهائی که می توانید در طول عمرتان بکنید این است که با صدای بلند برایشان کتاب بخوانید:
• این کار را از کمی پس از تولد شروع کرده و تا پیش دبستانی و سال ها بعد نیز ادامه دهید.
• با این کار فرزندانتان به زبان و مهارتهای درک مطلب که در مدرسه به آن نیاز دارند ، توجه می کنند
• دایره لغات فرزندتان افزایش می یابد و قدرت تشخیص شان بالا می رود.
• به این طریق به بچه ها می آموزید که برای کتاب ارزش قائلید و کتاب خوانی بخشی از تعاملات روزمره شماست.
چگونه با صدای بلند بخوانید:
1 با حالت و لحن مناسب بخوانید. ( استفاده از یک صدای خاص برای هر شخصیت ، استفاده از علائم نقطه گذاری برای تغییر لحن و استفاده مناسب از مکث برای افزایش تاثیر خواندن)
2 با علاقه بخوانید و با متن درگیر شوید. اگر به متن داستان یا مشکلات شخصیتهای آن علاقه -مند شده اید آن را بر زبان بیاورید ، اگر اتفاقات هیجان انگیز است با لحنی هیجان زده بخوانید، اگر ترسناک است با لحنی حاکی از ترس بخوانید.
3 از سوال های جدی و هوشمندانه استفاده کنید. مثلاً از بچه ها بپرسید که به نظر آنها چه اتفاقاتی خواهد افتاد ( ر.ک روش 34)
4 تماس چشمی برقرار کنید . شما بازیگر هستید و فرزندتان تماشاچی. سرتان را بالا بیاورید و به حالت چهره فرزندتان توجه کنید . همراه او بخندید و برای اظهار نظر در باره روند داست

ان مکث کنید.
روش چهارم – روزنامه را خانوادگی بخوانید
اگر فرصت کمی دارید که با فرزندانتان و برای آنها بخوانید روزنامه منجی شما می تواند باشد. از روزنامه هایی استفاده کنید که صفحات ویژه کودکان و نوجوانان دارند. پس وقتی از راه می رسید همین طور روزنامه را نیندازید و بروید. هدف شما مشارکت خانوادگی است پس بگذارید فرزندتان شما را در حال روزنامه خوانی ببینند.

یک قدم جلوتر بروید ، از فرزند ده-دوازده ساله تان بپرسید در باره فیلم های جدید چه خوانده است و از فرزند نوجوانتان بخواهید مهم ترین اخبار ورزشی را برایتان بازگو کند . از فرزند دبستانیتان بپرسید کدام یک از مطالب طنز روزنامه برایش خنده دارتر بود. خودتان هم به نامه های جالبی که خوانندگان نوشته اند اشاره کنید.
• ضرورتی ندارد که هنگام مطالعه سکوت را رعایت کنید و خواندن روزنامه می تواند فعالیت پرسروصدائی باشد.
• هنگامی که به صورت فردی روزنامه میخوانید با صدای بلند نیز اظهار نظر کنید و به این ترتیب فرزندان خود را تشویق کنید که به صورت جدی بخوانند (ر.ک روش 34) . این مهارت به آنها کمک میکند که آنچه را که خواننده اند به خاطر بسپارند و خوب درک کنند.
روش پنجم– خواندن بین نسلی – تشویق کنید که نسل های مختلف با هم بخوانند.
بچه هائی که به یک خانواده های گسترده تعلق دارند و به طور مرتب به دیدار اعضای بزرگتر فامیل می روند و با بزرگسالان به گردش و مسافرت می روند و به انجام فعالیتهای مختلف می پردازند، نسبت به بچه هائی که دسترسی کمتری به بزرگسالان دارند ، در خواندن پیشرفته ترند.
اگر والدینتان مهمان شما هستند از آنها بخواهید که در آئین قصه خوانی شبانه شرکت کنند. اغلب پدر بزرگ ها و مادر بزرگها دوست دارند به این ترتیب مرکز توجه قرار بگیرند.
اگر بچه ها عادت کرده اند که فقط والدین خودشان برایشان کتاب بخوانند ، ابتدا باید آنها را آماده کرد که بتوانند از سبک کتابخوانی بزرگسالان دیگر لذت ببرند. به بچه ها بگوئید که خوانندگان مختلف یک ترانه را به شکلهای مختلف میخوانند و هنرپیشگان نقشهای واحدی را به صورتهای متفاوت اجرا میکنند.
اگر کسی میخواهد برای اولین بار برای فرزندانتان کتاب بخواند ، بهتر است کتاب جدیدی را در اختیار او بگذارید تا کتابی را که مورد علاقه بچه هاست و آن را از بر می دانند.
روش ششم-خواندن درون نسلی – تشویق کنید که بچه های یک نسل با هم بخوانند
بچه های بزرگتر میتوانند می توانند برای خواهر و برادرهای کوچکتر خود کتاب بخوانند ، این کار به نفع خواننده ، شنونده و شماست .
خواندن با صدای بلند باعث فصاحت میشود و دایره لغات بچه ها را بهبود می بخشد و به آنها می آموزد که چگونه با حالت و لحن مناسب بخوانند.
جلب رضایت شنوندگان کم سن و سال کار ساده ای نیست، کسی که میخواهد قصه را با موفقیت بخواند و به جای “هو” با “هورا” مواجه شود ، باید با احساس ، با صدائی واضح و با لحن مناسب بخواند. اگر به طور موقت این نقش را به فرزند بزرگترتان محول کنید تجربه خوبی به دست می آورد و ممکن است انگیزه پیدا کند که این نقش را به خوبی اجرا کند.
روش هفتم – با صدای بلند کتاب بخوانید.

وقتی که بچه ها یاد گرفتند که به تنهائی بخوانند ، باید باز هم به کار خود ادامه بدهیم و با صدای بلند برای‌آنها کتاب بخوانیم . البته می‌توانیم روال کار را تغییر دهیم و کار خواندن را با فرزندمان تقسیم کنیم . اگر فرزندتان در برابر این کار مقاومت کرد، از آن یک بازی بسازید.

چگونه کار خواندن را تقسیم کنیم:

روش اول- نفری یک خط بخوانید.

 

روش دوم- نفری یک صفحه بخوانید.

روش سوم – اگر متن دیالوگ بود ، شما روایت را بخوانید و فرزندتان دیالوگ را، یا هر یک از شما متن گفته های یکی از شخصیتها را بخوانید.

روش چهارم- با همدیگر بخوانید. مثلاً :

-دویدم و دویدم

-سر کوئی رسیدم

– دو تا خاتونی دیدم

;..

 

اگر ترجیع بند داشتیم :

– شما: که یکی هست و هیچ نیست جز او;

 

– هر دو : وحده لا اله الا هو

محاسن بلند کتاب خواندن فرزندتان:

1- همیشه نسبت به توانائی فرزندتان در خواندن ، میزان روان بودن ، درک مطلب و دایره لغات او آگاهی خواهید یافت.

2- فرزندتان را برای خواندن برای هم نسلهای خود یا کودک کوچکتر از او آماده می‌کنید.

روش هشتم – در باره مطالب مورد علاقه خود در خانواده صحبت کنید.

بسیاری از بزرگسالان خیلی راحت کتابها و مقالاتشان را با هم عوض میکنند، با این کار نویسندگان جدید و انواع سبکهای ادبی جدید را کشف می‌کنند. اما همین بزرگسالان هرگز به این فکر نمی‌افتند که همین تبادل ساده را در خانواده هم شروع کنند.

اگر میخواهید فرزندانتان را با آنچه میخوانید آَشنا کنید و بالعکس ، بهترین روش این است که در باره مطابی که میخوانید صحبت کنید. اگر فرزندانتان کوچکتر از آن هستند که بتوانند آن مطلبِ شما را بخوانند اشکالی ندارد، کافیست بفهمند که از آنچه میخوانید لذت می برید و دوست دارید که علاقه خود را با آنها در میان بگذارید.

فرزند بزرگترتان را هم تشویق کنید که در باره آنچه میخوانند صحبت کرده و بگویند که چه جنبه ای از آن را دوست دارند.آیا علاقه دارند که قسمت کوتاهی از آن را برای شما با صدای بلند بخوانند؟ آیا از همان نویسنده کتابی هست که به درد بچه های کوچکتر خانواده بخورد؟

به صورت خانوادگی به کتابخانه بروید و بعد از بازگشت کتابهای امانت گرفته شده را در یک قفسه مخصوص کتابخانه بگذارید. این کار دو فایده دارد:

یک – کتابهای کتابخانه کمتر گم می‌شوند و کمتر دچار تاخیر برگشت می‌شوند.

دو – همه اعضای خانواده می‌بینند که بقیه اعضای خانواده چه کتابی می‌خوانند

.

بچه ها به تدریج علایق خود را در زمینه های مختلف از غذا و لباس گرفته تا مطالب خواندنی ،‌پیدا می‌کنند و اگر ببینند که افراد مختلف چگونه بر اساس ملاکهای متفاوت انتخاب می کنند ، خود نیز میتوانند علایق خود را در زمینه کتابخوانی پیدا کنند.

 

روش نهم – صحنه های مورد علاقه خود را در خانواده اجرا کنید.

اجرای تئاتر بچه‌ها را در متن دیالوگ، شخصیت‌پردازی و طرح قرار می‌دهد و به آنها کمک می‌کند که آنچه را که می‌خوانند بهتر درک کنند و به خاطر بسپارند. با این روش میتوانید بچه هائی را هم که به خواندن تمایل ندارند ، ترغیب کنید که مهارت های خود را بیازمایند.

هنگامی که به صورت خانوادگی کتاب می‌خوانید ، اگر پس از یک صحنه پر حادثه خواندن را قطع کنید و آن را اجرا کنید ، لذت بخش است.

چگونه صحنه ها را در خانه اجرا کنیم:

1- صحنه های ساده را که آغاز و پایان مشخصی دارد را انتخاب کنید.

2- نقش هر فرد را مشخص کرده و یا اجازه بدهید بچه ها خود نقششان را انتخاب کنند.

3- ابتدا صحنه ها را مغشوش و در هم ریخته یادآوری کرده و بعد آنها را به ترتیب وقوع مشخص کنید.

4- صحنه را اجرا و در صورت امکان از دیالوگ و حرکت هم استفاده کنید.

5- در آخر در باره آن بحث کنید، هریک از شخصیتها چه احساسی دارد؟ علت رفتارهای آنها چه بوده؟ در آینده چه اتفاقی ممکن است رخ دهد؟

هر چه تعداد فرزندانتان بیشتر باشد یا بچه های بیشتری را بتوانید به این

کار مشغول کنید ، تئاترتان پیشرفته تر میشود. در صورت تمایل می‌توانید بچه های محل را درگیر کارتان بکنید. میتوانند متن نمایش را بر اساس داستانهای موردعلاقه شان بنویسند، لباس بازی خودشان را درست کنند، نقشهای خود را تمرین کرده و نمایش را اجرا کنند.

نقش بازی کردن یکی از بهترین روشها برای مشغول کردن بچه ها به خواندن اس

روش دهم – خواندن کتابهای مورد علاقه خود را به فرزندانتان توصیه کنید.

با این روش بطور غیرمستقیم و ظریف دو مطلب را به بچه هایتان می‌فهمانید. اول اینکه خودتان به خواندن علاقه دارید و دوم انکه فرزندانتان را آنقدر دوست دارید که میخواهید علاقه خود را با آنها در میان بگذارید.

طبق تحقیق کارول چامسکی در سال 1972 ، بین مراحل رشد زبانشناختی بچه ها و تعداد کتابهائی که مادرانشان با خاطره خوب از دوران کودکی خود به یاد داشته و برای فرزندانشان خوانده اند رابطه مهمی وجود دارد . پس به گذشته خود بیاندیشید و در صورت لزوم سری به کتابخانه بزنید تا خاطراتتان زنده شود. اگر فرزندتان مانند شما نیست و به کتاب یا نویسنده خاصی شور و شوق نشان نمیدهد، ناامید نشوید، سلیقه های افراد متفاوت است و برای اینکه کسی مثلاً به کتابهای چارلز دیکنز علاقه نشان دهد شاید لازم باشد که سلیقه‌اش پرورش یابد. مهم تلاش است . همین که به فرزندانتان به طور غیر مستقیم بفهمانید که شما نیز زمانی کودک بودید و توانائیها و علایقتان در حد یک کودک بود، باب ارتباط و گفتگو بین شما گشوده میشود.

روش یازدهم – برای خواندن دلیل‌های عملی بیاورید : خـــــرید

 

بچه ها به سختی میتوانند بین خواندن و فعالیتهای روزمره خود ارتباط برقرار کنند،‌ به خصوص اگر خواندن را صرفاً فعالیتی درسی بدانند. حتی یک خرید ساده هم به خواندن نیاز دارد و اگر دستورالعمل ساده زیر را به کار گیرید ، فرزندتان متوجه آن خواهد شد.

چگونه هنگام خرید تمرین خواندن کنیم :

 

• از فرزندتان بخواهید محل اجناس را با خواندن علائمی که از سقف آویزان شده ، پیدا کند.

• مارکهای مختلف پودر رختشوئی ، ماست و ; را از نظر محتویات و اندازه و ; مقایسه کند.

• علائم تجاری را که می‌شناسد به او نشان دهید و توضیح دهید که تولید کنندگان از این علائم استفاده میکنند که مردم بتوانند محصولات آنها را در یک نگاه و بدون خواندن کلمات پیدا کنند.

• از فرزندانتان بخواهید که بر اساس ملاکهائی که برایشان ذکر میکنید مارک مشخصی را برای یک محصول پیدا کنند. مثلاً نوشابه ای پیدا کنند که بدون کافئین باشد.

هنگامی که اجناس را در منزل جابجا میکنید با فرزندانتان صحبت کنید که خواندن چگونه به شما کمک میکند که خوب خرید کنید. از بچه ها بخواهید تعریف کنند که چه چیزهائی را هنکام خرید خواندند و اگر خوب نمیتوانستند بخوانند ، چگونه خرید برایشان سخت تر ، گران تر و وقت گیرتر می‌شد.

روش دوازدهم – برای خواندن دلیل‌های عملی بیاورید : آشپزی

چگونه هنگام پختن غذا تمرین خواندن کنیم:

• اگر از کتاب آشپزی استفاده میکنید از یکی از فرزندانتان بخواهید که صورت مواد لازم را بخواند و از دیگری بخواهید که جای هر یک از مواد را در قفسه ها پیدا کند.

• از فرزندتان بخواهید که مراحل تهیه غذا را بخواند و مراحل را حتی الامکان به کمک فرزندتان انجام دهید.

• هنگام کار به هر چیزی که میخوانید اشاره کنید، علاوه بر دستور پخت غذا چیزهای دیگر هم هست که باید بخوانید مثل نوشته های روی بسته بندیها ، روی ابزار آشپزی و راهنمای استفاده از دستگاه ها.

روش سیزدهم – برای خواندن دلیل‌های عملی بیاورید : تعمیر خانه

بچه ها اغلب از سنین پائین به استفاده از ابزار علاقه نشان میدهند، اگر انرژی بچه ه

ا را در جهت کاری که میکنید سمت و سو دهید بسیار عالی است. به طور عملی به آنها نشان دهید که بعنوان یک بزرگسال چطور در زندگی خود از خواندن استفاده میکنید.

چگونه هنگام تعمیر خانه تمرین خواندن کنیم:

• ابزار کار را با فرزندتان بررسی کرده و در باره نام و طرز کار هر یک صحبت کرده و بگوئید که بعضی از آنها حتماً و فقط باید توسط بزرگسالان به کار برده شود.

 

• از ابزارهائی که برای انجام یک کار خاص استفاده میشود صورتی تهیه کنید و از فرزندتان بخواهید که آن صورت را خوانده ، ابزار را پیدا کرده و آنها را آماده کند.

• مسئولیت اشیاء را به فرزندتان بسپارید . اگر میخواهید ماشین لباس شوئی را نصب کنید ، ممکن است که داخل بسته مخصوص لوازم آن یک صورت از لوازم هم وجود داشته باشد. از فرزندتان بخواهید که صورت را بخواند و اطمینان حاصل کند که همه لوازم ذکر شده در بسته مخصوص وجود دارد.

• به هر چیز که میخوانید اشاره کنید . علاوه بر دستورالعمل های موجود چیزهای دیگر هم هست که باید بخوانید.

روش چهاردهم – برای خواندن دلیل‌های عملی بیاورید : کارهای دستی

مطالب غیر ادبی معمولاً اهداف زیر را پیگیری میکند« دادن اطلاعات ، متقاعد کردن و دستوردادن یا راهنمائی کرده. ما از صبح تا شب در خانه و خیابان مشغول خواندن هستیم : نقشه اتوبوسها، نوشته های روی مایکروفر ، دفترچه خودرو و;; . برای انجام کارهای دستی باید از دستورالعملها پیروی کنیم.

چگونه هنگام انجام کارهای دستی تمرین خواندن کنیم:

• مدلها، دستورالعملها و صورت لوازم مورد نیاز را دم دست گذاشته و از فرزندتان بخواهید بخواند که شما به چه چیزهائی نیاز دارید.

• در صورت تمایل فرزندتان را به فروشگاه ببرید تا شابلون ، پارچه ، نخ ، چوب و ;.. را برایتان پیدا کرده و بخرد.

• ضمن انجام کار به هر چیزی که میخوانید اشاره کنید.

وقتی فرزندتان کار دستی انجام میدهد مثلاً ماکت هواپیمائی را درست میکند مهارتی را میاموزد که تا آخر عمر از آن استفاده خواهد کرد . مهارت های

بصری که برای جور کردن قطعات یک ماکت استفاده میشود ، پیش نیازی است که به فرزندتان کمک میکند به خوبی و راحتی بخواند . اگر فرزندتان بخواهد که در مدرسه یا شغل خود کارآئی خوبی داشته باشد باید بتواند از دستورالعملهای دو، سه یا ده مرحله ای استفاده کند .

روش پانزدهم – برای خواندن دلیل‌های عملی بیاورید : شغل شما

محیط کار شما بهترین موقعیت را فراهم میکند که به صورت ع

ملی به فرزندتان نشان دهید که چرا باید خواندن ، نوشتن و، جمع ، تفریق و ; را بیاموزند. قبل از اینکه فرزندتان را به محیط کار خود دعوت کنید به پاسخ این پرسشها بیندیشید:

• در کار خود چگونه از خواندن استفاده میکنم؟ آیا دفترچه راهنما میخوانم یا نامه یا صفحه مانیتور. تابلو فرمان یا نقشه و ;.؟

• این که بتوانم کار خود را خوب و سریع انجام دهم چه اهمیتی دارد؟

• کدامیک از مهارتهائی را که در مدرسه آموخته‌ام در محل کار خود استفاده میکنم .آیا می‌نویسم؟ می‌خوانم؟ حساب میکنم؟ چگونه؟

فرزندتان را به بخشهای مختلف محل کارتان ببرید و قدم به قدم به او بگوئید در یک روز عادی چه کارهائی انجام میدهید . ابزارهایی که کارتان را ساده تر میکند به او نشان دهید و بگوئید که چگونه آموختید که از آن ابزار استفاده کنید. بیشتر بچه ها فکر میکنند که یادگیری با خوردن زنگ و تعطیل شدن مدرسه تمام می شود و به سختی میتوان نظر آنها را عوض کرد. اگر برایشان تعریف کنید که چگونه هنگام انجام کار چیزهائی می‌آموزید ، به آنها کمک میکند که بهتر بتوانند تجربیات زندگی تحصیلی خود را به “زندگی واقعی” ربط دهند. مثلاً بگوئید:

– یادت می‌آید که هفته پیش چطور با یک سطر از اعداد مشکل پیدا کرده بودی؟ حالا ببین من باید با یک صفحه پر از عدد کار کنم! یا

– وقتی این قسمت را امتحان میکنم همان کاری را انجام میدهم که تو موقع امتحان انجام میدهی. اول همه کارهائی را که بلد هستم انجام می‌دهم و بعد برمیگردم و روی قسمتهائی کار میکنم که خوب بلد نیستم.

 

محل کار شما نباید برای فرزندانتان فضای اسرار آمیزی باشد که شما بیشتر روز در آن ناپدید میشوید. اگر فرزندانتان بدانند که چه کاری انجام میدهید و چرا و چگونه آن را انجام میدهید می‌توانند شما را بهتر و بیشتر درک کنند و در ضمن میفهمند که چرا مشغولیت فعلی آنها – یعنی یادگیری در مدرسه – نقش مهمی را در آینده آنها ایفاء خواهد کرد.
روش شانزدهم – در خانه مطالب خواندنی داشته باشید

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   116   117   118   119   120   >>   >