سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله سیری در طلاق در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله سیری در طلاق در pdf دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله سیری در طلاق در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله سیری در طلاق در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله سیری در طلاق در pdf :

سیری در طلاق

مقدمه
طلاق و پی آمدهای آن از مشکلات بزرگ جوامع کنونی به شمار می رود.
به گزارش خبرگزاری زنان ایران (ایونا)گسستن رابطه ی زناشویی و رها ساختن زندگی مشترک ، زن و مردی را که به هم پیوسته بودند به راه های گوناگون می کشاند هر چند امکان دارد چنین زن و مردی هر یک خوشبختی نا یا فته یا از دست رفته را در کنار همسری دیگر بیابد اما در بیشتر موارد کار اینگونه نیک فرجام نیست. مشکل تر از سرنوشت آن دو نابسمانی فرزندانی است که ناچارند به جهت یکی از پدر و مادر بسنده کنند و یا در زیر سایه ناپدری و نامادری بگذارنند. مسلما اصل

این مشکل زاییده جوامع امروزی است و در گذشته وجود داشته است اما آگاهی از آن و ابعاد آن به اندازه حالا نبوده است. درگذشته بار سنت های اجتماعی چنان بود که بسیاری از ناسازگاریهای زندگی زناشویی کمتر مجال ظهور می یافت .از سویی سلطه مردان به زنان و کودکان کمتر امکان می داد تا آوای حق جویی سر دهند ، شاید به همین دلیل بوده است که داستانهای عامیانه ما که سینه به سینه از مادران به فرزندان انتقال می یابد ، پر است از درد و رنج های فرزندان رها شده از سوی پدر یا بزرگ شده در دامان نا مادری ، داستان هایی که در آنها عوامل فوق طبیعی به کمک این محرومان می شتابند و آرزوهای برآورده نشده آنان را جامه عمل می پوشانند و از سویی دیگر نا آشنایی مردم به حقوق خود سبب می شد ک

ه نابسمانی ها را حق پنداشته تحمل کنند .در دنیای کنونی به هم ریختن بافت سنتی جوامع دگرگونی های اقتصادی و اجتماعی بی تردید در بالا بردن میزان طلاق و گاه در قانونی شناختن طلاق موثر بوده است اما علاوه بر این عوامل ، توجه بیشتر به حقوق زنان و کودکان موجب آن شده است که در مورد مقررات طلاق تحولی پدید آید که در برخی کشورها عمیق تر و در پاره ای موارد کم اهمیت تر است .در مطالعه مسائل مربوط به طلاق می توان از زاویه های مختلفی به بررسی پرداخت ، تحقیق درباره انگیزه ها و علل اجتماعی ، عوامل اقتصادی و مانند آن. اما در این تحقیق که توسط یکی از خبرنگاران خبرگزاری زنان ایران “ایونا”تهیه شده است تکیه اصلی به مقررات حاکم بر طلاق در قوانین حقوقی ایران عنوان شده است .

تعریف طلاق

طلاق در لغت به معنی گشودن گره و رها کردن است .در فقه اسلامی در تعریف طلاق گفته اند طلاق عبارت است از زائل کردن قید ازدواج با لفظ مخصوص .

بعضی از استادان فرانسه طلاق(ِِِdivorce )را چنین تعریف کرده اند :

((طلاق قطع رابطه ی زناشویی به حکم دادگاه ، در زمان حیات زوجین ، به درخواست یکی از آنان یا هر دو است )) .در حقوق امروز ایران ممکن است به حکم دادگاه یا بدون قطع آن واقع شود و در تعریف آن می توان گفت: طلاق عبارت است از انحلال نکاح دائم با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد یا نماینده او .بنابراین طلاق ویژه نکاح دائم است و انحلال نکاح منقطع (متعه) از طریق بذل یا انقضاء مدت صورت می گیرد .ماده 1139 قانون مدنی، در این باره می گوید طلاق مخصوص عقد دائم است و زن منقطعه با انقضاء مدت یا بذل آن از طرف شوهر از زوجیت خارج می شود .

 

از نظر ماهیت در فقه اسلامی و قانون مدنی ، طلاق ایقاعی است که از سوی مرد یا نماینده او واقع می شود حتی در مواردی که طلاق بر اساس توافق زوجین و به صورت خلع یا مبارات صورت می گیرد باید آن را یک عمل حقوقی یک جانبه (ایقاع ) به شمار آورد زیرا توافق زوجین که شرط یا انگیزه طلاق می باشد غیر از خود آنست و طلاق یعنی آخرین عملی که با اجرای صیغه تحقق می پذیرد و رابطه ی نکاح را منحل می کند ،در هر حال یک عمل حقوقی یک جانبه (ایقاع ) است و ناشی از اراده ی طرفین نمی باشد .

 

طلاق :عبارت است از انحلال عقد نکاح در حیات زن و شوهر به اراده مرد یا به تقاضای زن یا شرایط معین .

به طبق ماده واحد قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 21/12/70 مجلس شورای اسلامی، 28/8/71 مجمع تشخیص مصلحت نظام از تاریخ تصویب این قانون زوج هایی که قصد طلاق و جدایی از یکدیگر را دارند باید جهت رسیدگی به اختلاف خود به دادگاه مدنی خاص مراجعه و اقامه دعوی نمایند چنانچه اختلاف فیمابین از طریق دادگاه و حکمین ،از دو طرف که برگزیده دادگاهند (آن طور که قرآن فرموده ) حل و فصل نگردید، دادگاه با صدور گواهی عدم امکان سازش آن را به دفاتر رسمی طلاق خواهد فرستاد دفاتر رسمی طلاق حق ثبت طلاق هایی را که گواهی عدم امکان سازش برای آنها صادر نگردیده است ندارند. در غیر این صورت از سر دفتر خاطی سلب صلاحیت به عمل خواهد آمد.

 

تبصره 1- نحوه دعوت از حکمین و بررسی صلاحیت آنان به عهده دادگاه مدنی خاص است که آیین نامه اجرایی آن ظرف مدت 2 ماه توسط وزیر دادگستری تهیه و به تصویب رییس قوه قضائیه خواهد رسید .

تبصره 2- گزارش کتبی مبنی بر عدم امکان سازش با توجه به کلیه شروط ضمن عقد و مطالب مندرج در اسناد ازدواج جمهوری اسلامی ایران و نیز تعیین تکلیف و صلاحیت سرپرستی فرزندان و حل و فصل مسائل مالی با امضای حکمین شوهر و زن مطلقه و همچنین گواهی کتبی سلامت روانی زوجین در صورتی که برای دادگاه مدنی خاص مشکوک باشد به دادگاه تحویل گردد.

تبصره 3 -اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفتر موکول، به تادیه حقوقی شرعی و قانونی زوجه (اعم از مهریه ، نفقه ،جهیزیه و غیرآن ) به صورت نقد می باشد ،مگر در طلاق خلع یا مبارات درحد آنچه بذل شده و یا رضایت زوجه و یا صدور حکم قطعی اعسار شوهر از پرداخت حقوق فوق الذکر .

تبصره 4 -در طلاق رجعی گواهی کتبی اسکان زوجه مطلقه درمنزل مشترک تا پایان عده الزامی است. و در صورت تحقق، رجوع ، صورتجلسه طلاق ابطال و در صورت عدم رجوع در مهلت مقرر صورتجلسه ی طلاق تکمیل و ثبت می گردد .صورتجلسه ی تکمیلی طلاق با امضاء زوجین و حکمین و عدلین و سر دفتر و مهر دفتر خانه معتبر است .

تبصره 5 دادگاه مدنی خاص در مواقع لزوم می تواند از بین بانوان واجد شرایط انتخاب قضات مشاورزن داشته باشد .

تبصره 6 مصوبه 28/8/71 مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از طلاق درصورت درخواست زوجه مبنی بر مطالبه حق الزحمه کارهایی که شرعا به عهده وی نبوده است ، دادگاه بدوا از طریق تصالح نسبت به تامین خواسته زوجه اقدام می نماید و در صورت امکان تصالح ، چنانچه ضمن عقد یا عقد خارج لازم ،در خصوص امور مالی ، شرط شده باشد ، طبق آن عمل می شود در غیر این صورت، هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و نیز تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد بنا به درخواست زوجه نباشد و نیز تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار نباشد به ترتیب زیر عمل می شود .

الف- چنانچه وجه کارهایی را که شرعا به عهده وی نبوده به دستور زوج و با عدم تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود ، دادگاه اجرت المثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم نماید .

ب- در غیر مورد{ الف }با توجه به سنوات زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهر انجام داده است و وسع مالی زوج ، دادگاه مبلغی را از باب بخشش (نحله)برای زوجه تعیین می نماید

تبصره 7- گواهی وجود یا عدم وجود جنین توسط پزشک ذیصلاح و آزمایشگاه مربوط تحویل گردد ((آیین نامه ی اجرایی تبصره ی یک ماده واحده ی قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق )) مصوب 28/8/70 مجلس شورای اسلامی و 28/8/71 مجمع تشخیص مصلحت ماده بک نسبت به درخواست طلاق که از طرفین زوجین یا یکی از انها به دادگاه مدنی تسلیم می شود چنانچه اختلاف فیمابین از طریق دادگاه حل و فصل نگردد .رسیدگی به موضوع با صدور قرار به داوری ارجاع می گردد. تبصره: داوری در این قانون تابع شرایط مندرج در آیین دادرسی مدنی نمی باشد .

ماده 2 -پس از صدور قرار ارجاع امر به داوری هر یک از زوجین مکلفند ظرف 20 روز از تاریخ ابلاغ یک نفر از اقارب خود را که واجد شرایط مقرر در آیین نامه هستند را به عنوان داور به دادگاه معرفی نماید .

ماده 3 -درصورتی که در بین اقارب ،فرد واجد شرایط نبوده یا دسترسی به آنان مقدور نباشد و یا اقارب از پذیرش داوری استنکاف نماید هر یک از زوجین می تواند داور خود را در بین افراد دیگر که واجد صلاحیت هستند تعیین و معرفی نماید و در صورت امتناع یا عدم توانایی در معرفی داور دادگاه راسا از بین افراد واجد شرایط ، مبادرت به تعیین داور یا داوران خواهد کرد .

ماده 4- داوران منتخب و یا منصوب باید واجد شرایط زیر باشند : 1- مسلمان 2- آشنایی نسبی با مسائل شرعی ، خانوادگی و اجتماعی 3- حداقل دارای 4 سال تمام 4- متاهل 5- معتمد 6- عدم اشتهار به فسق وفساد

ماده 5- پس از معرفی و انتخاب داوران دادگاه بلافاصله در وقت فوق العاده جلسه توجیهی تشکیل داده و وظایف آنان گوشزد و ارشادات لازم را خواهد نمود.

ماده 6 مهلت اعلام نظر داوران از سوی دادگاه تعیین می گردد ، داوران می توانند از دادگاه تقاضای تجدید مهلت نمایند و در صورتی که دادگاه درخواست را ضروری تشخیص داد مهلت را تمدید می نماید .

ماده 7- داوران منتخب یا منصوب ، مکلفند با تشکیل حداقل 2 جلسه با حضور زوجین سعی و اهتمام در رفع اختلاف و اصلاح ذات البین نمایند و در صورتی که رفع اختلاف به عمل نیامد یا یکی از زوجین از حضور در جلسات مقرر خودداری نموده با تشکیل جلسات دیگر با حضور زوجین یا یکی از آنان و یا بدون حضور آنان نسبت به موارد اختلاف ، بررسی نموده و نظیر خود بر امکان یا عدم امکان سازش ، در مهلت تعیین شده به دادگاه تسلیم نمایند .

ماده 8- در هر مورد که داوران یا یکی از آنان ، درخواست حق الزحمه ی داوری نمایند، دادگاه حق الزحمه ی متناسبی برای وی تعیین و دستور قرآن و پرداخت به داوررا خواهد داد .حق الزحمه ی مقرر در وهله ی اول از شخص که داور از سوی وی انتخاب و یا برای وی نصب شده است دریافت خواهد شد ، و چنانچه دادگاه مقتضی بداند دستور وصول آن را بالمناصفه از طرفین و یا از متقاضی طلاق خواهد داد.

ماده 9- این آیین نامه در 9 ماده و یک تبصره توسط وزیر دادگستری تهیه و در تاریخ 2/12/71 به تصویب رییس قوه قضاییه رسید .

B-تشریفات طلاق

این تشریفات را می توان تحت 4 عنوان ذکر کرد : 1- اسنادی که برای طلاق باید نشان داد برای اجرای طلاق شناسنامه و اجازه یا حکم را باید به صاحب دفتر نشان داد 2و3- به موجب ماده 1134 قانون مدنی ((طلاق)) باید به صیغه ی طلاق و در حضور لا اقل 2 نفر عادل که طلاق را بشنوند، واقع گردد. 4 دارندگان دفاتر رسمی ازدواج و طلاق مکلفند منابع ازدواج و طلاق و رجوع را که دردفاتر مربوط ثبت می کنند در شناسنامه ی زوجین نیز درج و امضا و مهر نمایند و حداکثر هر پانزده روز یکبار ، وقایع ازدواج و طلاق و رجوعی راکه در دفاتر به ثبت می رسد ، روی نمونه های مربوط تهیه کنند و به ثبت احوال تحویل دهند و رسید دریافت دارند .

عقاید مختلف درباره طلاق

مخالفین طلاق می گویند طلاق مخالف طبیعت ازدواج است ، چه ازدواج پیمان همکاری و زندگی مشترک مادام الحیات می باشد و پیوند زناشویی که یک پیوند دائمی است نباید با طلاق گسسته شود طلاق برای اطفال زیان آور است و آنان را دچار سرنوشت اسف باری خواهد کرد ، آمار نشان می دهد که بسیاری از اطفال بزهکار کسانی هستند که پدر و مادرشان بر اثر طلاق از هم جدا شده اند ، طلاق روابط نامشروع زن یا شوهر را ترویج می کند، چه زن یا شوهری که با دیگری رابطه ی نامشروع دارد با ادامه و گسترش این رابطه امیدوار است که روزی بتواند از همسرش جدا شود و با عاشق یا معشوق خود خانواده دیگری تشکیل دهد. موافقین طلاق به ضرورت آن درباره ای موارد استناد می کنند ،گاهی اتفاق می افتد که بین زن و شوهر هیچ گونه هماهنگی و توافق اخلاقی وجود ندارد ممکن است که یکی از زوجین بدکار یا جانی و شریر باشد ، ممکن است بر اثر پاره ای امراض صعب العلاج یا بعضی اعتیادات مضر یا در نتیجه سوء معاشرت زن یا مرد ، ادامه ی زندگی زناشویی ممکن نباشد آیا در این گونه مواردزن و مرد باید یک عمر در رنج و سختی بسر ببرند و به زندگی رنج افزاری، زناشویی ادامه دهند به جنون یا عقیم بودن زن یا شوهر نیز به اعتقاد بعضی میتواند طلاق را توجیه کند.

طلاق از نظر آثار اجتماعی

درباره آثار اجتماعی طلاق و اصولا بودن یا نبودن آن اختلاف نظر فراوان است به عقاید کسانی کار نداریم که اساسا با ازدواج میانه خوشی ندارند وآن را مخالف آزادی انسان می دانند ، از دیدگاه کسانی که به ازدواج و مصلحت خانواده و کودکان می اندیشند ، طلاق در مواردی به عنوان یک ضرورت باید پذیرفته شود اینان می گویند گاه هست که زندگی زناشویی دستخوش چنان نابسمانی می شود که ادامه زندگی مشترک زن و شوهر نه فقط کانون خانواده را به محیطی غیر قابل تحمل تبدیل می سازد بلکه فرزندانی که در چنین فضای مسمومی بزرگ می شوند به جای آنکه از تربیت صحیح و محبت لازم برخوردار شوند دچار عقده های روانی و ناراحتی های روحی خواهند شد .دسته ای از مخالفان طلاق این مشکلات را قبول دارند اما می گویند مجاز ساختن طلاق راه را برای سوء استفاده باز می کند امروزه در بیشتر کشور ها اصل قابل انحلال بودن ازدواج از راه طلاق پذیرفته شده است اما کو شش می شود تا جایی که ممکن است از سوء استفاده ها جلوگیری به عمل آید در واقع انتقادهای اساسی مربوط به آزادی بی قید و بند طلاق است این نوع آزادی در امر طلاق در دوران های خاصی دیده شده و آثار نامطلوب آن قانون گذار را به چاره اندیشی وا داشته است .

طلاق از دیدگاه ادیان و مذاهب

ادیان بزرگ توحیدی یعنی یهود و مسیحیت و اسلام درباره مسئله طلاق مقررات یکسانی ندارند .در آیین یهود، طلاق ، دست کم به صورت طلاق از جانب شوهر ، مجاز شناخته شده است اما پیامبران بنی اسرائیل از لحاظ معنوی و اخلاقی آنرا مکروه و ناپسند دانسته اند ، یکی از پیامبران یهود می گوید من از طلاق نفرت دارم هیچ کس نباید نسبت به زن دوران جوانی خود بی وفایی و خیانت کند به دیگر سخن از نظر ایشان مردنباید از اختیار طلاق سوء استفاده کند از جمله نباید این وسیله را برای جد ایی از زن روزگار جوانی که اینک پیر شده است به کار برد .

درمسیحیت مطلب به گونه ای دیگر است نخست این نکته شایسته توجه است که در انجیل رویهمرفته طلاق محکوم شده است با این تفاوت که گاه محکومیت جنبه مطلق دارد همانند آنچه در انجیل لوقا و مرقس آمده است وگاه به طور ضمنی درصورت زنا ، طلاق مجاز شمرده شده است (انجیل متی ) این تفاوت سبب شده است که مسیحیان مشرق زمین طلاق را یکسره محکوم نکنند و به انجیل متی استناد نمایند و کاتولیک های وابسته به کلیسای رم به طور کلی طلاق را نادرست دانسته ازدواج را غیر قابل انحلال اعلام کنند.

در اسلام طلاق از جانب شوهر مجاز دانسته شده است اما روایات متعددی از پیامبر اکرم (ص) است که طلاق را مکروه و ناپسند می شمارد از جمله روایتی که مولوی در شعر خود منعکس نموده است

تاتوانی پا منه اندر فراق ابغض الاشیاء عندی الطلاق

این روایت که با عبارت دیگر هم نقل شده می رساند که طلاق هر چند مجاز است اما مورد نفرت خدا و پیامبر است علاوه بر آن آیات قرآنی و روایات دیگری هم در تشویق به سازگاری و جلوگیری از طلاق وجود دارد .

آزادی مطلق طلاق و آثار شوم آن

از دیر باز تا امروز به مواردی بر می خوریم که به دلایلی آزادی زیادی در امر طلاق پدید آمده و این موضوع آثار نامطلوبی به همراه داشته است به عنوان مثال از رم قدیم می توان نام برد درحقوق رم دو نوع طلاق را به رسمیت می شناختند طلاق به توافق زن و شوهر و طلاق به درخواست یکی از آن دو اندک اندک طلاق دادن و گرفتن آنچنان در بین مردم رواج یافت که شاعر ولته گوی ژوونال می گفت برخی زنان می توانند سالها را براساس نام شوهرانی که داشته اند بشمارند .

کلیسای کاتولیک به عنوان واکنشی در برابر این زیاده روی اساساً طلاق را مردود دانست و از افراط به تفریط گراییدند.

درگذشته نزدیکتر به زمان ما می توان از آزادی طلاق در فرانسه بعداز انقلاب که دیگر برای ازدواج جنبه مذهبی و تقدس دینی قائل نبودند و آن را قرار دادی می شمردند و توافق زن و شوهر را برای طلاق کافی می دانستند و حتی دو سه سال پس از انقلاب به مامور ثبت احوال اجازه دادند که بدون دخالت دادگاه طلاق را ثبت کند فقط می بایستی ثابت شود که زن و شوهر شش ماه از یکدیگر جدا می زیسته اند نتیجه آن شد که در آستانه دهمین سال بعد از انقلاب آمار طلاق بر ازدواج فزونی گرفت پس از آن قانون اصلاح گردید و با دخالت دادگاه از طلاق های بی مورد کاسته شد.

طلاق در اسلام

پیش از اسلام

آتنی ها که از قدیمی ترین ملل متمدن می باشند زن را متاع بی ارزش بحساب آورده در بازارها خرید و فروش می نمودند .

در مذاهب هند آمده است که «و با و مرگ وسم افعی و آتش از زن بهتر است »

تورات نیز مقامی بالاتر از این مقام برای زن در نظر نگرفت.

در رم برای بحث درباره زن مجمعی تشکیل شد و نظر داد که زن موجودی است که روح ندارد و به این علت دارای زندگی اخروی نیست .زن در نظر رومیان پلید بود و به همین جهت نمی بایست گوشت بخورد ، بخندد و حتی نبایست سخن بگوید و برای جلوگیری از حرف زدن او به دهانش قفل آهنین می زدند علاوه بر این اعتقاد به اینکه زن وسیله اغوایی است که شیطان برای فاسد کردن قلبها به کار می برد او را آزار جسمانی می دادند اما در فرانسه در سال 586 میلادی مجمعی تشکیل شد و در آن مذاکره گردید که آیا زن انسان است یا غیر انسان ؟ و بالاخره نتیجه گرفتند که زن انسان است ولی برای خدمتگذاری مرد خلق شده است در انگلیس هنری هشتم فرمانی صادر کرد و زنان را از مطالعه کتاب مقدس ممنوع داشت و طبق قانون که درحوالی سال 1850 در آن کشور وضع شدن زن جز و اتباع کشور محسوب نمی گردید و حقوق شخصیه نداشت و همچنین مالک لباس های خود و اموالی که شخصا با عرق جبین به دست می آورد نمی شد وضع زن در میان اعراب جاهلیت ناگوارتر از زنان ملل دیگر بود زیرا در عرف آن زن اساسا حق حیات نداشت به همین جهت دختران را زنده به گور می کردند زنان ارث نمی بردند ولی مانند اموال ، فرزند و شوهر آنها را به ارث می برد .

زن در اسلام

مقام زن در جهان چنین بود تا اسلام پدیدار شد اسلام به آزادی زن و رفع ظلم از او همت گماشت و مقام او را بالا برد در آن هنگام که زن در نزد اروپائیان و غیر آنها حیوانی گنگ و از نوعی شیطان به حساب می آمد اسلام او را در مقام ارجمندی که مدنیت جدید هم تا کنون آن را شناخته است و شایسته آن بود ترقی داد .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله یهود قبل از بعثت در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله یهود قبل از بعثت در pdf دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله یهود قبل از بعثت در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله یهود قبل از بعثت در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله یهود قبل از بعثت در pdf :

یهود قبل از بعثت

از امام صادق(علیه السلام) در ذیل این آیات چنین نقل شده: «یهود در کتاب هاى خویش دیده بودند هجرتگاه پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) بین کوه «عیر» و کوه «اُحد» (دو کوه در دو طرف «مدینه») خواهد بود، یهود از سرزمین خویش بیرون آمدند و در جستجوى سرزمین مهاجرت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) پرداختند،دراین میان به کوهى به نام«حداد»رسیدند.
گفتند: «حداد» همان «اُحد» است در همانجا متفرق شدند و هر گروهى در جایى مسکن گزیدند.
بعضى در سرزمین «تیما».

و بعضى دیگر در «فدک» و عده اى در «خیبر».
آنان که در «تیما» بودند میل دیدار برادران خویش را نمودند، در این اثنا عربى عبور مى کرد، مرکبى را از او کرایه کردند، وى گفت: من شما را از میان کوه «عیر

» و «اُحد» خواهم برد، به او گفتند: هنگامى که بین این دو کوه رسیدى ما را آگاه نما.
مرد عرب هنگامى که به سرزمین «مدینه» رسید اعلام کرد: «اینجا همان سرزمین است که بین دو کوه «عیر» و «اُحد» قرار گرفته است. سپس اشاره کرده گفت: این عیر است و آن هم اُحد.
یهود از مرکب پیاده شدند و گفتند: ما به مقصود رسیدیم دیگر احتیاج به مرکب تو نیست، و هر جا مى خواهى برو.
نامه اى به برادران خویش نوشتند که ما آن سرزمین را یافتیم، شم

ا هم به سوى ما کوچ کنید.
آنها در پاسخ نوشتند ما در اینجا مسکن گزیده ایم، خانه و اموالى ته

یه کرده ایم و

از آن سرزمین فاصله اى نداریم، هنگامى که پیامبر موعود به آنجا مهاجرت نمود به سرعت به سوى شما خواهیم آمد!
آنها در سرزمین «مدینه» ماندند و اموال فراوانى کسب نمودند این خبر به سلطانى به نام «تُبَّع» رسید، با آنها جنگید، یهود در قلعه هاى خویش متحصن شدند، وى آنها را محاصره کرد، سپس به آنها امان داد، آنها به نزد سلطان آمدند «تُبَّع» گفت: من این سرزمین را پسندیده ام و در این سرزمین خواهم ماند، در پاسخ وى گفتند: این چنین نخواهد شد; زیرا این سرزمین هجرتگاه پیامبرى است که جز او کسى نمى تواند به عنوان ریاست در این سرزمین بماند.
تُبَّع گفت: بنابراین من از خاندان خویش کسانى را در اینجا قرار خواهم داد تا آن زمانى که پیامبر موعود بیاید وى را یارى نمایند، لذا او دو قبیله معروف «اوس» و «خزرج» را در آن مکان ساکن نمود.
این دو قبیله هنگامى که جمعیت فراوانى پیدا کردند به اموال یهود تجاوز مى نمودند، یهودیان به آنها مى گفتند: هنگامى که محمّد(صلى الله علیه وآله)مبعوث گردد شما را از سرزمین ما بیرون خواهد کرد!
هنگامى که محمّد(صلى الله علیه وآله)مبعوث شد، اوس و خزرج که به نام انصار معروف شدند به او ایمان آوردند و یهود وى را انکار نمودند این است معنى آیه «وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذینَ کَفَرُوا».(1)
آرى، همان جمعیتى که با عشقوعلاقه مخصوص براى ایمان به رسول خدا(صلى الله علیه وآله)آمده بودند و در برابر اوس و خزرج افتخارشان این بود که پیامبرى مبعوث خواهد شد و آنها یاران خاص وى خواهند بود، بر اثر تعصب، لجاج و دنیاپرستى در صف دشمنان او قرار گرفتند در حالى که دور افتادگان گرد او را گرفته و به یارانش پیوستند.

تاریخچه یهود
یعقوب فرزند إسحاق، که او را اسرائیل (بنده خدا) مى‏گویند دوازده فرزند داشت که چهارمین فرزند او (یهوذا) بود.

یهوذا و برادرانش با پدر خود یعقوب، در کنعان (فلسطین) سکونت دا

 

 

 

شتند و پس از واقعه مشهور حضرت یوسف که یهوذا هم در آن شرکت داشت، در سال1740 قبل از میلاد، کنعان را به عزم مصر ترک گفتند.

آن روزها مصر مملکت پر جمعیّت و با ثروتى بود و هرکس بر آن حکومت مى‏کرد، چنان بود که بر جهان حکومت مى‏کند.

هنگامى که برادران یوسف وارد این سرزمین شدند حضرت یوسف پادشاه آن بود، از این جهت آنها زندگى بسیار با شکوهى بهم زدند. و کم‏کم تعدادشان از هزار تجاوز کرده و قبائل متعددى را تشکیل دادند.

این قبیله‏ها سالهاى درازى را در أمن و أمان بسر بردند، تا آنکه زمان (فرعون) فرا رسید و چون میان او و قبیله‏هاى بنى اسرائیل دشمنى هائى از گذشته بود، آنها را ذلیل کرده و به گفته قرآن (مردهایشان را کشته و زنانشان را به اسیرى برد)
پیش از آنکه حضرت موسى(ع) به پیامبرى مبعوث گردد، بنى اسرائیل سخت‏ترین روزهاى خود را زیر شکنجه‏هاى طاقت فرسا و فشارهاى گوناگون فرعون بسر مى‏بردند.

ولى چون موسى(ع) در حوالى سال1213 قبل از میلاد مبعوث شد، روحهاى پژمرده آنها را جوان کرده و به جانهاى دربند شده آزادى بخشید.

امّا این پیامبر بزرگ، در برابر این خدمات از آن‏ها چه دید و آنها چه پاداشى باو دادند؟

براى مثال یکى از آن پاداشهاى ننگین را تاریخ چنین مى‏نویسد: شبانگاه حضرت موسى(ع) باتفاق بنى اسرائیل، مصر را مخفیانه ترک گفتند و به رود نیل رسیدند، موسى(ع) با عصاى خود آب‏ها را فرمان داد تا اینکه در میان رود راهى نمایان شد.

موسى(ع) أمر کرد تا همگى آن راه را در پیش گرفته و از نیل عبور کنند ولى آنها یک صدا گفتند: ما از دوازده قبیله‏ایم و هر قبیله‏اى عادات و رسوم خاص خود را دارد، بایداین راه به دوازده قسمت تقسیم شود یعنى براى هریک از قبائل یک راه و یک مسیر خصوصى باشد، تا فرمانت را اجرا کنیم.

موسى(ع) به دریا ندا داد: تا دوازده مسیر باز کند و به فرمان خداوند چنین شد.

ولى آنها یک قدم بجلو نرفتند و عذرشان این بود:

ممکن است که در میان راه ما را با یکدیگر احتیاجى افتد، پس دریا را بگو تا چون پنجره‏ها سوراخ‏هائى در میان دیوارهاى آب باز کند، تا هر قبیله‏اى بتواند قبائل دیگر را ببیند و با آنها گفتگو کند، و چنین شد.

ولى باز هم برجاى خود ایستاده حرکت نکرده و فریاد زدند:
پاهاى ما برهنه است و زمین دریا رطوبت دارد و تا امر نکنى زمین خشک شود ما از آنجا عبور نخواهیم کرد.

خداوند امر کرد; زمین خشک شد ولى باز هم برجاى خود ایستادند و این بار بى‏ادبى و وقاحت را به منتهى درجه رساندند و با یکدیگر چنین گفتند:

موسى ما را از شهر آواره کرده و اینک مى‏خواهد که در دریا نابودمان کند تا ثروت و اندوخته‏هاى ما را بتصرّف خویش در آورد.

موسى(ع) با یک دنیا دهشت، در حالیکه لبخند تلخى بر لبانش نقش بسته بود پا به رود نهاده و پیشاپیش آنها به راه افتاد.

این نخستین تجربه و آزمایش تلخى بود که بنى اسرائیل به موسى(ع) نشان دادند.

باز تاریخ مى‏نویسد: چون بنى اسرائیل، از رود نیل خارج شده و به صحراى سینا رسیدند، به موسى(ع) گفتند: ما را از آشیانه خود بیرون آورده و در صحرائى شن زار، سکونت دادى؟ این چه رفتارى است که با ما مى‏کنى؟ مگر ما سنگ هستیم، مگر ما احتیاج به آب و غذا نداریم؟

 

خدا امر کرد تا از آسمان براى آنها طعام فرستاده و ابرى بر آنها سایه افکند و سنگى را امر فرمود تا به آنها آب دهد.

زمانى به همین منوال گذشت تا آنکه روزى به موسى(ع) گفتند: ما طعامهاى آسمانى نمى‏خواهیم به خدایت بگو، همان پیاز و عدس را براى ما بفرستد زیرا ما آنها را بهتر دوست مى‏داریم.

موسى(ع) گفت: به نزدیکترین قریه‏ها که رسیدید: آنچه مى‏خواهید، خ

ود بکارید و خداوند دیگر براى شما طعامى نخواهد فرستاد.

 

نافرمانى آنها آنقدر زیاد شد، که خدا عذابى بر آنها نازل کرد و آن این بود که مدّت چهل سال در صحراها و بیابانها سرگردان بودند و آنها که با موسى(ع) از مصر بیرون آمدند، آرزوى شهر را بگور بردند و نوه‏ها و نواده‏هایشان با یوشع بن نون سال1500 قبل از میلاد وارد شهر کنعان شدند(2)

نخستین دولت یهودى هنگامى تشکیل شد که (طالوت) یا (شأوول) در بین سالهاى 1095 ـ 1055 قبل از میلاد پادشاه گشت، و پایتخت را در سال1049 قبل از میلاد به یبوس (بیت‏المقدّس) تغییر داد.

سلیمان فرزند داود، که پس از پدرش به مقام پادشاهى و نبوّت رسید، از بزرگترین پادشاهان آنها شناخته شد، در زمان او همه از آرامش و سعادت برخوردار بودند، مى‏گویند که بناى هیکل سلیمان را او ساخت و مدّت هفت سال مهندسین مصر، الجزیره و فینیقیا در آن ساختمان کار مى‏کردند(3)

پس از مرگ سلیمان (بین سال932 قبل از میلاد) دولت آنها به دو قسمت تقسیم شد، یکى در شمال که پایتختش سامره (نابلس) بود و دیگرى در جنوب که پایتختش اورشلیم (بیت‏المقدّس) بوده است(4)

این دو دولت مدّت200 سال باهم جنگیدند تا آنکه (سرجون) امپراطور آشوریها 722( قبل از میلاد) بر آنها پیروز گشت و فرمان داد تا همه یهود را از آن منطقه خارج سازند(5).

پس از آنکه نینوى بدست کلدانیها سقوط کرد (614 قبل از میلاد) یهود براى بهم زدن میان آنها و مصریها که بر کنعان حکومت داشتند سخت مشغول فعالیّت شدند، در اثر آن جنگ دامنه‏دارى میان آنها واقع شد بالاخره (نبوخذ نصر) پادشاه بابل در سال (562 قبل از میلاد) پیروز شد و براى انتقام از یهود اورشلیم را خراب کرد و هیکل‏ها را نابود نمود و همه را دست بسته به بابل حرکت داد (586 قبل از میلاد.)

 

مدّت زیادى را در اسیرى گذراندند، تا آنکه (کورش) پادشاه ایران، آنها را که به (اُسراى بابل) مشهور بودند، نجات داده و دوباره هیکل را بنا کرد (516 قبل از میلاد)(6)

 

در ایّام (هیلین) یهود مورد حمله‏هاى بسیارى قرار گرفتند و آخرین آنها وقتى بود که رهبر معروف رومانى (قیطس) اورشلیم را خراب کرده، هرچه یهودى بود اسیر کرد و به (رم) فرستاد، این حادثه در سال70 میلادى واقع شد.

و در سال125م (ادریانوس) امپراطور رومانى بر آنها حمله کرد اورشلیم را خراب نمود و تعداد پانصد هزار یهودى را کشته و پنجاه هزار نفر از آنها را اسیر کرد(7)

در عهد (تراجان ـ 106م) تعداد زیادى از یهود مخفیانه وارد اورشلیم شده و بناى خرابکارى را گذاردند و چون (ادریانوس) پادشاه روم شد. (117 ـ 138م) اورشلیم را به تصرف در آورد و انجام دادن مراسم مذهبى را بر یهود آزاد کرد.

یهود به رهبرى بارکوخیا (135م) شورش کردند، ولى پیروز نشدند، در این واقعه بیش از580 هزار یهودى بقتل رسید و آنها که جان سالم بدر بردند، شهر را ترک کرده ادریانوس مجددا اورشلیم را خراب کرده و به جاى آن شهر (ایلیا) بنا کرد(8)

پس از این تاریخ، یهود خرابکارى‏هاى زیادى کردند و بدنبال آن چندین بار قتل عام شدند که خود مسبب همه آنها بودند(9).

1 ـ سوره بقره، آیه49
2 ـ (موقف علماء الاسلام من‏الیهود)، چاپ کربلا، صفحه10
3 ـ مجله العربى چاپ کویت7، شماره 109، سال1967
4 ـ فلسطین والضمیر الانسانى، صفحه54
5 ـ مجله العربى شماره109 صفحه54
6 ـ تاریخ الاسرائیلین ـ تألیف شاهین مقاریوس، چاپ المقتطف1904
7 ـ مجله العربى109، صفحه55
8 ـ تاریخ القدس، تألیف عارف المعارف، چاپ دارالمعارف1951
9 ـ براى توضیح بیشتر به کتاب (خطرالیهودیه العالمیه)، تألیف عبدالله التل مراجعه شود.

چرا یهود باید در فلسطین زندگى کنند؟
هرکس این سؤال را به سلیقه و منطق خود جواب مى‏دهد.
یهود مى‏گویند: ما ساکنان اصلى این سرزمین هستیم و این حقّ طبیعى ماست که به وطن اصلى خود باز گردیم.
ولى قبل از هرچیز از آنها باید سؤال کرد: اگر چنین است پس چرا این معنى را هیچ یک از آباء و اجداد شما درک نکردند؟ چرا این استدلال بچّه‏گانه و پوچ پس از قیام اسرائیل بر سر زبانها افتاد و حتّى پیش از صدور نامه سازمان ملل متحد، از آن خبرى نبود؟ چرا هنگامى که کنفرانس صهیونیستها در سال1903 تشکیل شد، اکثر قبائل یهودى عقیده داشتند که (اوگاندا) را باید میهن خود قرار دهند؟ چرا فیلسوف مشهور یهودى آقاى (لیوپنسکر) در سا

 

ل1850 گفته است که یهود باید به یک شهر عقب مانده هجرت کنند و در آنجا دولتى تشکیل دهند(1)؟
تازه اگر یهود از سال1290 قبل از میلاد تا سال586 قبل از میلاد یعنى فقط704 سال در آنجا سکونت داشتند آن هم در زمانى که دولت، مفهوم و معنى نداشت امّا بیش از دو هزار سال هم از آنجا مطرود بودند و اگر هر شخص عربى که از آواره شدن او چهار سال گذشته باشد (چنانچه قانون اسرائیل مى‏گوید): (بهیچ وجه حقّ ندارد که به وطن خود باز گردد)! پس چگونه ممکن است کسى که بیش از دو هزار سال از آنجا بیرون بوده، حقّ دارد که با سرنیزه

 

آنجا را به تصرف خود در آورد، ساکنان و صاحبان اصلى آنجا را آواره کند؟

این را هم مى‏دانیم که بانیان و وارثان اصلى بیت‏المقدّس پایتخت فلسطین عربها بودند، چنانچه در تمام تواریخ تصریح شده که حدود سه هزار سال پیش از میلاد (یابسى) فرعى از قبائل کنعانى‏هاى عرب هستند، شهر بیت‏المقدّس را بنا کرده و آن را (یبوس) نام نهادند، کنعانى‏ها آن را (اورسالم) یعنى شهر (سالم و آرامش) نامیدند و این اسم از (ملک صادق) پادشاه کنعانىها که خود بشر دوست بوده او را (ملک السلام) یعنى پادشاه آرامش مى‏گفتند، گرفته شده ولى یهود با زبان خاص خود که (سین) را (شین) بیان مى‏کنند، آن را (اورشلیم) نام نهادند، رومانیها آن را (هیروسلیما) گفتند، چنانچه اسم اروپاى آن (چیرو سالم) از آن گرفته شده است.
و در سال 139 (هدریان) امپراطور روم آن را (ایلیاکابیتولینا) نام نهاد و تا زمان عثمانیها به این اسم مشهور بود. ولى عثمانیها آنرا (قدس شریف) نامیدند(2(.
و همچنین مى‏دانیم چند قبیله پراکنده و بیابانى (عبرى) در صحراهاى فلسطین آن هم براى مدّت بسیار کمى سکونت داشتند و این را اضافه مى‏کنم که قبائل بسیار بزرگى هم از (کلدانیها، آشوریها، کنعانیها، آرامیها، حثیها و ایرانیان) نیز در آنجا ساکن بودند، آیا این حقّ طبیعى فقط براى قبیله عبرى بوده و دیگر قبائل و نژادها از این حقّ طبیعى محروم مى‏باشند؟

اگراین طور است پس قانون جنگل براى آنها مهم است که هرکه قدرت بیشتر دارد او حاکم مى‏باشد.

چرا یهود باید در فلسطین زندگى کنند؟
نژاد و قبائل غیر یهود معتقدند که دنیا از عقائد و افکار شیطانى و غیر انسانى یهود بایستى راحت شود. و حتّى هیتلر که عقیده داشت:

یهودى در هرکجا که باشد سرانجام آن سرزمین را مبدّل به جهنّم خواهد کرد(3)، سعى مى‏کرد تا میهن ناسیونالیسم یهودى برقرار شود(4). و حتّى جورنج و آزولا موزلى که به عداوت یهود مشهور بودند در این مسئله با هیتلر هم عقیده مى‏باشند.
ولى این جواب هم دست کمى از جواب قبلى ندارد، زیرا پس از قیام اسرائیل مشکل یهود با صورتى وحشتناک‏تر خودنمائى مى‏کند و دنیا از آنها اگر ناراحت‏تر نشده‏اند، راحتى هم براى آنها ایجاد نشده.
اصولاً این انتشار یهود سیاست آنها است و به قول آنها: این یک نعمتى است که خداوند به آنها ارزانى داشته تا بتوانند از همه انسانهاى آدم‏نما سوارى بگیرند(5(

تازه اسرائیل با زمینهاى کنونى که گرفته است فقط گنجایش 60 یهود دنیا را دارد، مگر آن که بگویند باید شرق اوسط را تخلیه کرد تا همه یهود بتواند در آن زندگى کنند.

ولى کدام عقل چنین حکمى را قضاوت مى‏کند؟

1 ـ تذکره عوده، صفحه43
2 ـ مجله حضاره الاسلام، شماره 8، سال1387 هجرى قمرى، صفحه108
3 ـ کفاحى، تألیف هیتلر، صفحه14
4 ـ (فلسطین والضمیر الانسانى)، صفحه164
5 ـ به کتاب تلمود مراجعه شود.

یهود و پیامبر اسلام -صلی الله علیه و اله –
سرآغاز
بشر برای تکامل خود نیاز به راهنما دارد، لذا خداوند متعال پیامبرانی را برای هدایت بشر در طول تاریخ برگزیده است ، تا آنان را به سعادت برسانند. حضرت موسی (ع ) هم به همین دلیل مبعوث شد، اما پیروان او در طول تاریخ برای سود دنیوی خود این دین را تغییر داده و تحریف کردند، حتی یهودیان با آنکه نشانه های پیامبر اکرم (ص ) را در تورات خوانده بودند ومنتظر ظهور او بودند، ولی بعد از بعثت دست به کارشکنی زدند، چون آرمانهاو دستورات اسلام با منافع دنیوی آنها مخالف بود. با مروری بر عملکرد یهوددر عصر نبوی ، می توان به حوزه های کارشکنی یهود علیه پیامبراکرم (ص )، علل و پیامدهای این کارشکنی پی برد:

یهود مهاجر
در باره علت مهاجرت یهودیان به جزیره العرب نظریه های مختلفی وجوددارد، از جمله :
1 ـ حمله پادشاه آشور، بخت النصر یا نبوکد نصر، به فلسطین و آواره ش

 

دن یهود از دیار خود که بخشی به جزیره العرب کوچ کردند.
2 ـ در 70 میلادی با حمله تیتوس و خرابی معبد یهود، تعدادی از آنها ازفلسطین آواره شدند، عده ای هم در سال 132 میلادی در اثر شکنجه ها وآزار آدریان رومی به این ناحیه مهاجرت کردند.
3 ـ در اثر تماس بازرگانانی که در زمان حضرت سلیمان (ع ) و پس از او به کشور سبا سفر می کردند، مردم جزیره العرب با رسم و آیین یهود آشنا شدند.

 

4 ـ در اثر تخطی گروهی از بنی اسرائیل از فرمان پادشاه شان از کشور خودرانده شدند و به حجاز رفتند، به نظر یهودیان این اتفاق در عصر طالوت رخ داده است .
5 ـ بر اساس داستان دیگر، یهودیان از فرزندان داوود پیامبرند که در پی قتل یکی از فرزندان حضرت داوود (ع ) به جزیره العرب گریختند.
6 – عده ای می گویند یهود در سپاه نبونید، پادشاه بابل بوده اند که به جزیره العرب وارد شدند، اما آثار نبونید این موضوع را تایید نمی کند.
7 ـ در اثر افزایش جمعیت یهود در فلسطین ، ایشان به دنبال چراگاه به

سرزمین های مجاور مثل مصر، عراِ و جزیره العرب کوچ کردند.
8 ـ در بعضی روایات آگاهی یهود از ظهور پیامبر جدید در جزیره العرب باعث مهاجرت یهود به این منطقه شده است . البته تمام این موارد در حدیک نظریه است ، زیرا هیچ مدرک مکتوبی از گذشته یهود در جزیره العرب وجود ندارد.

در مورد اینکه یهود مدینه بومی هستند یا اصیل ، روایات مغشوش و پراکنده است ، اما به نظر می رسد از هر دو گروه بومی (عرب یهودی شده ) و اصیل (ازنژاد بنی اسراییل ) در مدینه ساکن بوده اند.

گروهی عقیده دارند؛ یهودیان مدینه به این طریق یهودی شده اند که زنان جاهلی برای فرزنددار شدن نذر می کردند، فرزندانشان را یهودی کنند، البته این گروه پس از بعثت بعد ازمسلمان شدن ، فرزندانشان را مجبور می کردند مسلمان شوند.

در این هنگام آیه ـ لا اکراه فی الدّین ِ قَد تَبَّیَن َ الرُشدُمِن َ الْغَی ْ (بقره /2) ـ نازل شد و به آنها تذکرداد که در دین هیچ اجباری نیست .

البته اوضاع سیاسی و اجتماعی یهود درمدینه به این صورت بود که قبل از اینکه قبایل اوس و خزرج از سرزمین سباوارد مدینه شوند، یهودیان به تنهایی کنترل اوضاع سیاسی و اقتصادی مدینه را در دست داشتند، اما بعد از آمدن قبایل اوس و خزرج به مدینه ، یهودیان موقیعت خود را در خطر دیدند، ناچار با این قبایل پیمان بستند، البته یهوددر این پیمان از موقعیت پایین تری نسبت به اوس و خزرج برخوردار بودند.

از نظر فرهنگی یهودیان شبیه اعراب بودند. افراد باسواد آنها از علمای مذهبی بودند. یهودیان برای اینکه کنترل اقتصادی را در دست بگیرند بین دو قبیله اوس و خزرج تفرقه می افکندند.

رسول خدا (ص ) هم که وارد مدینه شد، از موضع سیاسی یهود اطلاع داشت ، به همین علت با یهودیان داخل وخارج مدینه پیمان صلح بست تا برای

مبارزه با مشرکین نیروی خود رامتمرکز کند. بر اسا

س پیمان نامه یهودیان در دین خود آزاد بودند، اما موظف به پرداخت جزیه بودند، همچنین یهودیان و مسلمانان موقع حمله دشمن باید با هم متحد می شدند.

حوزه کارشکنی
حوزه ها و قلمروهای کارشکنی یهود را می توان در ابعاد زیر بررسی کرد:
1- مهم ترین عرصه کارشکنی های یهود علیه پیامبر، در عرصه نظامی است . به بیان عمیق تر:
بر اساس مدارک و اسناد معتبر یهودیان در طول تاریخ ، پیامبران زیادی را آزاررسانده و کشته اند، حتی آنان پیمان خود با پیامبر (ص ) را شکستند و برای حفظ منافع دنیوی خود به کارشکنی پرداختند، عده ای ظاهراً مسلمان شدند ولی به جاسوسی پرداختند و از کمک رساندن مسلمین به پیامبرجلوگیری کردند.

در این موقع آیه 118 سوره آل عمران نال شد:
یا اَیُّهَا الذّین َامَنوُا لاتَتَّخِذوا بِطانَه ٌ مِن ْ دوُنِکُم لا یَألوُنَکُم ْ خَبالاً وَدّوا ما عَنِتُّم ْ. قَدْ بَدَت ِالبغَضْاءُ مِن ْ اَفْواهِهِم ْ و ما تُخفِی صُدوُرُهُم ْ اکْبَرُ قَدْ بَیَّنّا لَکُم ُ الأیات ِ اِن ْ کُنتُم تَعْقِلوُن .
خداوند در این آیه دستور می دهد مسلمانان راز خود را در بین بیگانگان افشا نکنند، خداوند در این آیه از باطن دشمنان خبر می دهد ویادآوری می کند که آنها شایسته دوستی نیستند، و به این صورت نقشه یهودبر هم ریخت . نمونه ای از جاسوسی یهودیان ، در جنگ احزاب است .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله افت تحصیلی و روشهای ایجاد انگیزه درسی در دانش آموزان در pd

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله افت تحصیلی و روشهای ایجاد انگیزه درسی در دانش آموزان در pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله افت تحصیلی و روشهای ایجاد انگیزه درسی در دانش آموزان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله افت تحصیلی و روشهای ایجاد انگیزه درسی در دانش آموزان در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله افت تحصیلی و روشهای ایجاد انگیزه درسی در دانش آموزان در pdf :

افت تحصیلی و روشهای ایجاد انگیزه درسی در دانش آموزان

بر روی تاثیر این جمله در دانش آموزان ، مقداری تامل کنیم ؛ “ما هم اشتباه کردیم آمدیم معلم شدیم و با شما کله پوک ها سر و کله می زنیم ، اگر رفته بودیم به بازار ، حالا وضع ما بهتر از اینها بود” ;این جمله مشهور را در یکی دو دهه پیش برخی ها در کلاس عنوان می کردند;

منظور از افت تحصیلی چیست؟
افت تحصیلی کاهش نسبی فعالیت درسی و مطالعه یک دانش آموز در

یک دوره نسبی در مقایسه با دوره نسبی قبل از آن می باشد.مثلاً کسی که طی سه ماه نمرات در حد 15 داشته اما در دو هفته اخیر در تمامی یا تعدادی از دروس نمرات حدود 12 کسب کرده، می گوییم در حال حاضر نسبت به سه ماه پیش افت تحصیلی دارد. منظور از آوردن کلمه نسبی این است که افت تحصیلی تنها شامل دانش آموزان ضعیف نبوده حتی ک

سی که چند ماه پیش نمرات حدود 18 داشته اگر در حال حاضر نمرات حدود 16 کسب می کند ، دو نمره نسبت به دوره قبل افت دارد.

عوامل موثر بر افت تحصیلی:
1. عوامل مربوط به خود دانش آموز
• عوامل فیزیولوژیکی و جسمی مانند ضعف بینایی و شنوایی و غیره
• عوامل ذهنی و روانی مانند میزان هوش و قدرت حافظه و سلامت روانی
• نداشتن هدف واقعی و عینی و روشن از تحصیل
• عدم انگیزش درونی برای تحصیل و مطالعه
• نداشتن اعتماد به نفس کافی

• ضعف اراده در تصمیم گیری های تحصیلی و مطالعه و اجرای تصمیمات
• عدم برنامه ریزی دقیق از لحاظ زمان و میزان مطالعه روزانه

• نداشتن روش مطالعه مناسب برای دروس مختلف
• مهارت های مطالعه نادرست (مهارت های درست مطالعه در آخر این بحث ذکر می گردد)

2. عوامل مربوط به خانواده

• اختلاف خانوادگی و خانواده آشفته ، طلاق فیزیکی یا روانی والدین ، وجود نا مادری یا نا پدری و غیره
• اختلاف فرزندان با خانواده مانند لجبازی با والدین و اعتراض به جو خانواده
• وابسته و متکی نمودن فرزندان به والدین در امور درسی و تکالیف منزل از دوران ابتدایی
• تحقیر ، سرزنش و مقایسه نادرست فرزندان با همسالان موفق و در نتیجه پایین آوردن اعتماد به نفس و خود پنداری آنان
• تغییرات منفی در خانواده مانند ورشکستگی سیاسی و اقتصادی و اعتیاد و غیره
• تغییر در جهت ارتقای سریع و غیر مترقبه سطح اقتصادی یا اجتماعی خانواده و از خود باختگی و غافلگیر شدن فرزندان و انواع انحرافات

3 . عوامل مربوط به مدرسه
• گروه همسالان مانند مزاحمت و شوخی های نابجا در کلاس درس
• رفتارهای نا مناسب عوامل اجرایی مدرسه مانند مدیر ، معاونین ، دبیران و مشاوران
• جو عمومی حاکم بر مدرسه از لحاظ درسی مانند سخت گیری بیش از حد دبیران در دادن نمره به خاطر بالا فرض کردن سطح علمی مدرسه یا همرنگ ش

دن دانش آموز با سایر دانش آموزان ضعیف با فرض اینکه همه دانش آموزان مدرسه ضعیف هستند.
4. عوامل مربوط به اجتماع
دوستان نا باب
استفاده نادرست از کلوپ های ورزشی ، بدن سازی ، بیلیارد و غیره
استفاده نادرست از کافی نت ها و گیم نت ها گذراندن وقت زیاد در خیابان ها و خارج از منزل

مهارت های صحیح مطالعه
مطالعه با فاصله: مطالعه بی وقفه و مستمر موجب خستگی و بیزاری از مطالعه می شود؛ روش درست ، مطالعه ی با فاصله و استراحت در میان دو وعده مطالعه میباشد. مورد زیر الگوی مناسبی است ‍‍» 90 دقیقه مطالعه و 15 دقیقه استراحت ، 75 دقیقه مطالعه و 30 دقیقه استراحت ، 60 دقیقه مطالعه و 45 دقیقه استراحت ، 45 دقیقه مطالعه و استراحت نسبی زیاد و انجام سایر امور روزانه » یادتان باشد به هر میزان که میزان مطالعه در یک روز افزایش می یابد خستگی زیاد شده و به دقایق استراحت زیادتری نیاز دارید و مدت زمان مطالعه مرحله بعدی باید کاهش یابد.
عدم مطالعه در کنار وسایل صوتی و تصویری روشن
لب خوانی به جای بلند خوانی
مطالعه در حالت نشسته و آرامش به جای حالت حرکت و قدم زدن
مطالعه به موقع و بیدار نماندن در شب برای حضور مناسب

در کلاس یا جلسه امتحان روز بعد
مطالعه نکردن در موقع خستگی
عدم مطالعه طوطی وار (بدون درک و تلخیص و طبقه بندی)
مطالعه نکردن با حالت افسردگی
شروع مطالعه از مطالب آسان به مشکل

:افت تحصیلی یکی از موضوعاتی است که شاید همه دانش آموزان در طول سالهای تحصیل خود با آن دست و پنجه نرم کرده باشند.
گاهی اوقات افت تحصیلی از عوامل درونی نشات می گیرد و گاهی نیز عوامل محیطی دارد. اقتصاد بیمار ، تدریس بد ، وابستگی به کمکهای آموزشی خارج از مدرسه ، بیماری ، سرخوردگی های اجتماعی و خانوادگی و; از جمله عواملی هستند که هر کدام در افت تحصیلی دانش آموزان نقش بسزایی دارند.

یکی از دلایل عمده افت تحصیلی مخصوصا در دانش آموزان دوران دبستان وابستگی آنها به والدین است. مثلا وابستگی ای که در دوران ابتدایی بین والدین و فرزندان شکل می گیرد و وقتی آن نیروی کمکی به هر شکلی یا علتی نتواند دیگر به آنها کمک کند آن وقت زمینه افت تحصیلی در فرزند شما به وجود می آید. از آنجا که وابستگی به مرور زمان شکل می گیرد قطع وابستگی نیز باید در طول زمان صورت بگیرد. کودک شما باید روزی روی پای خود بایستد و بتواند تکالیفش را به تنهایی انجام دهد ، ولی عادت دادن او به این که همیشه کسی ، دوستی یا قوم و خویشی است که در دروس مدرسه به آنها کمک کند این تفکر که همیشه کسی برای تکیه کردن وجود دارد را در ذهن او تقویت می کند و سرانجام با از بین رفتن این تکیه گاه تحصیلی نشانه های افت تحصیلی در کارنامه فرزند دانش آموز شما جلب توجه می کند.
این به این معنی نیست که اصلا به دانش آموزان خود کمک نکنید بلکه هدف شما از کمک باید این باشد که او را در شرایطی قرار دهید که اگر ضعفی دارد روی پاهای خود بایستد. البته اگر شما به طور ناخواسته کودک تان را به خود وابسته کرده باشید با اولین تلاش نمی توانید شرایط لازم را برای داشتن استقلال تحصیلی در او به وجود بیاورید و حتی ممکن است قطع کمکهای آموزشی شما سبب افت تحصیلی موقت فرزند دانش آموزتان شود، ولی این د

وره مدت زیادی به طول نخواهد انجامید ؛ البته شما باید زمان مناسبی را برای قطع کمکهای آموزشی خود انتخاب کنید. برای مثال در جریان امتحانات نباید یکدفعه پشت فرزند خود را خالی کنید.
بهترین زمان برای این کار وقتی است که امتحانات جدی در پیش روی فرزند دانش آموز شما وجود ندارد. اگر والدین ، فرزندان خود را به جای یادگیری در مدرسه به یادگیری در محیط خانه وابسته کنند برای همیشه معلول یک علت بزرگ باقی خواهند ماند.
مشکلات خانوادگی
دعواهای خانوادگی زن و شوهر و تداوم آنها یکی از عواملی است که بشدت سبب تضعیف روحیه و افت تحصیلی دانش آموزان می شود. از آنجایی که کودکان در چنین لحظاتی زود انرژی و توان خود را از دست می دهند و نمی توانند همزمان با تحصیل بار مشکلات خانوادگی را نیز به دوش بکشند خسته و ناتوان می شوند و اولین آثار خستگی روحی آنها را می توان در کیفیت نمرات درسی آنها مشاهده کرد.
والدین نباید در چنین شرایطی از فرزند دانش آموز خود توقع نمرات خوب داشته باشند و به او بگویند این دعواها ربطی به تو ندارد. چنین چیزی غیر ممکن است زیرا فرزندان جزیی از محیط خانواده هستند و هر چیزی چه مثبت چه منفی تاثیرات زیادی روی آنها در محیط خانواده خواهد داشت. این وظیفه والدین است که مراقب روحیه فرزندان دانش آموز خود باشند تا مانع از فرورفتگی شخصیتی آنها شوند و به این ترتیب راه را بر هر نوع زمینه انحرافی که در چنین لحظاتی آینده فرزندان را تهدید می کند ببندند.

اظهارات نامناسب در حضور دانش آموزان
گاهی اوقات یکی از عوامل افت تحصیلی دانش آموزان معلمها هستند. گاهی دیده شده تعدادی از معلمان بعضی اوقات در سر کلاس درس شروع به شکایت از وضع مادی خود می کنند و ناخواسته این پیغام را برای دانش آموزان می فرستند که تحصیل در شرایط امروز جامعه فایده ای ندارد و کسانی که در جستجوی وضع مادی بهتری می گردند باید آینده بهتر را در بازار کار جستجو کنند. باید به خاطر داشت که این تبلیغات سوئ دانش آموزان را منحرف می کند و همین انحراف از تحصیل زمینه ساز افت تحصیلی آنها می شود.

اعتماد به نفس دانش آموز خود را تقویت کنید

کمبود اعتماد به نفس در دانش آموزان یکی از عواملی است که دانش آموزان را از تلاش و خودباوری باز می دارد و سبب افت تحصیلی شدید آنها می شود. والدین باید به دانش آموزان خود کمک کنند تا خودشان را باور کنند و بتوانند خلاقیت های تحصیلی خودشان را بروز دهند. ترس از رفوزه شدن یا گرفتن نمرات بد در امتحانات آخر سال یکی از عوامل خطرناکی است که سبب افت تحصیلی شدید دانش آموزان می شود.
ترس از شکست ، انرژی دانش آموزان را ضعیف می کند و آنها را به عقب هل می دهد. می شود با صحبت کردن و تعریف خاطراتی از دورانی که خودتان نیز دانش آموز بودید ترس آنها را از امتحانات کاهش دهید. بعضی از دانش آموزان خیلی زودرنج هستند و به همین علت زود به مرز افسردگی می رسند. والدین باید به آنها راه مبارزه با مشکلات را بیاموزند. باید به فرزند دانش آموز خود بیاموزید تمام مشکلاتی که بر سر هر انسانی می آید به خاطر این است که آنها نتوانند خوب پیشرفت کنند و مشکلات نیز همین را می خواهند. به فرزند دانش آموز خود بیاموزید که مقاومت و استقامت را در خود تقویت کند. البته والدین خود باید الگوی مناسبی برای فرزندان باشند. هر گام موثری که شما در راه تقویت اعتماد به نفس فرزندتان بر می دارید زمینه سازی برای پیروزی های تحصیلی آینده آنها خواهد شد

مثلا وقتی معلمی به جای تقویت انگیزه دانش آموزان برای ادامه تحصیل و کسب نمرات بهتر به آنها می گوید که پول در بازار ریخته و با گفتن این که ما هم اشتباه کردیم آمدیم معلم شدیم و با شما کله پوک ها سر و کله می زنیم یا اگر رفته بودیم به بازار ، حالا وضع ما بهتر از اینها بود این گونه افکار را در سر کلاس درس مطرح می کنند و مقام معلم را پایین می آورند

 

، همین پیام در ذهن دانش آموزان تاثیر می گذارد و سبب انحراف ذهنی آنها می شود.
به همین ترتیب والدین نیز در افت تحصیلی خیلی نقش دارند. یک حرف می تواند سرنوشت دانش آموزی را عوض کند و سبب دلسردی او

از ادامه جدی تحصیلات شود. باید مراقب اظهاراتی که در حضور دانش آموزان درخصوص آینده و فارغ التحصیل شدن می شود بود. بعضی از والدین ناخواسته این طرز فکر را در ذهن فرزندان خود به وجود می آورند که درس خواندن به بیراهه رفتن است. به خاطر داشته باشید از آنجا که فرزندان شما در سن کم تجربگی هستند و از اظهارات اطرافیان نزدیک خود الگوبرداری می کنند نباید در حضور آنها چیزهایی را بیان کرد که تاثیرات منفی بر آنها داشته باشد.

دوستان ناباب

یکی از عوامل دیگر که سبب افت تحصیلی شدید دانش آموزان می شود معاشرت با افراد ناباب است. فراموش نکنید که دوستان در سرنوشت فرزندان شما نقش خیلی موثری دارند. بکوشید به طور غیر مستقیم کنترلی روی دوستان فرزندان خود داشته باشید و مراقب ارتباطهایی که آنها با دیگران در خارج از محیط خانواده برقرار می کنند باشید. در مدرسه دانش آموزان زیادی با افکار و شخصیت های متفاوت وجود دارند که همگی آنها می توانند تاثیرات مثبت و گاه نامطلوبی روی فرزند شما داشته باشند. طبیعتا شما همیشه

نمی توانید همراه فرزند خود باشید ، ولی می توانید به او بیاموزید هر کسی را به دوستی قبول نکند. بکوشید علاوه بر داشتن شناختی از دوستان نزدیک فرزندان خود شناختی نیز از خانواده آنها داشته باشید.

غذا و بیماری

بیماری می تواند در افت تحصیلی دانش آموزان نقش داشته باشد. والدین همواره باید مراقب جسم و روح فرزندان خود باشند و به تغذیه آنها در طول سالهای تحصیل بخصوص هنگام امتحانات اهمیت ویژه ای قائل شوند. دانش آموزان باید غذای مناسبی میل کنند تا انرژی مورد نیاز برای یادگیری در سر کلاس درس را داشته باشند. دانش آموزانی که غذای کافی نمی خورند همواره در سر کلاس درس خسته ، افسرده و زودرنج هستند و چیزی یاد نمی گیرند.

کشش به سوی غیر همجنس

خیلی از دانش آموزان در فاصله سالهای راهنمایی – دبیرستان دل به عشقهای زودرسی می دهند که سبب انحراف فعالیت های ذهنی آنها از مطالب درسی به احساسات زودگذر می شود. در چنین شرایطی دانش آموزان به جای صرف انرژی خود برای مطالعه دل به احساسات خود و طرف مقابل می دهند و تمام تلاش خود را برای جلب توجه طرف مذکور متمرکز می کنند و از مسیر اصلی منحرف می شوند. باید دانست کمبود عاطفه در دانش آموزان به سرعت خود را نشان می دهد.www.zibaweb.com
والدین می توانند برای بازگشت مجدد فرزند دانش آموز خود به مسیر اصلی زندگی نقش موثری در این خصوص ایفا کنند. ارتباط برقرار کردن با غیرهمجنس در طول تحصیل در سال های آخر دبیرستان که سالهای سرنوشت سازی در آینده دانش آموزان هستند سبب تغییر هدف و علاقه می شود. به دانش آموزان خود بیاموزید که دوست داشتن درس و

نه دوست داشتن دیگران آنها را به پیروزی می رساند. دانش آموزانی که از درس راهی برای رسیدن به هدف نساخته اند انگیزه هم برای پیروزی ندارند.

تکلیف خانه

 

تکلیف دانش آموزان در منزل فعالیتی هدفدار، تکنیکی و وسیله ای در خدمت یادگیری است لذا نباید آنرا به منزله وسیله ای جهت پر کردن اوقات فارغت دانش آموزان و یا سرگرم کردن آنان تلقی نمود. تکلیف باید با تواناییها و علایق دانش آموزان مطابقت داشته باشد.

مدت تکلیف باید متناسب باشد با مدت زمانی که لازم است دانش آموز در منزل صرف امور درسی کند. ولی گهگاه این تناسب رعایت نمی شود. و تکالیف سنگین بر دانش آموزان تحمیل می شود که موجب خستگی و دلسردی می شود.

«کرزیک (1966) در یکی از مطا لعاتش از محصلین علل بی میلی شان به انجام تکالیف را جویا شد. آنان عمدتاً این سه مورد را ابراز داشتند: مزاحمتهای درون خانه _ عدم جذابیت تکالیف _ تماشای تلویزیون _ آموزگاران نیز مهمترین علل را به ترتیب عدم علاقه به درس و مدرسه _ زیاد بودن تکالیف و عدم رسیدگی و کنترل اولیاء ذکر کرده اند. »1
معلم باید در خصوص زمانی که هر دانش آموز برای انجام تکلیف صرف می کند و نیز از علاقه پشتکار، استعداد، سرعت عمل، و; اطلاعات کافی داشته و بر این اساس برای دانش آموز تکلیف تعیین کند. و گاه نیز دانش آموز به دلخواه خود از بین آنها، تکلیف برای خود انتخاب کند.

محتوای کتب درسی

از عوامل مهم و تعیین کننده در افت یا پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کتابهای درسی است که به دانش آموزان ارائه می شود. این مسئله از دو جهت در نظام آموزشی حائز اهمیت است. اول آنکه: ارزشیابی تحصیلی و استخدامی، تعیین صلاحیت علمی افراد و نیز ملاک ورود به دانشگاهها و مراکز آموزشی عالی، و; بر محور کتابهای در

سی و فهم محتوای آن استوار است. دوم اینکه: اگر بگوییم کتب درسی تنها وسیله آموزشی است که در اختیار معلمین قرار می گیرد، سخنی به گزاف نگفته ایم.

اکنون این سئوال به جاست که آیا تنه هدف نظام تعلیم و تربیت انتقال محتوای کتب درسی به دانش آموزان است؟ آیا انتظار جامعه، از نظام آموزشی تنها انباشته کردن اصطلاحات و مفاهیم موجود در کتب درسی است در ذهن دانش آموزان یا نه آنچه مهم است، تربیت صحیح و اسلامی دانش آموزان است. یعنی ایجاد جو و محیطی مطلوب در مدرسه برای رشد و پرورش استعداد های نهفته و شکوفا کردن قوه ابتکار و خلاقیت، آموزش آداب و ارزشهای اسلامی به دانش آموز است تا با آمادگی قبلی کافی افرادی سازنده برای جامعه تربیت شوند.

«آنچه باید در هر نظام تعلیم و تربیت و ملحوظ باشد، تربیت شهروندان سازگار، ساختن و پرداختن شخصیتهای سالم، انتقال علوم و معارفی است که ابعاد وجود مختلف جهان هستی را می شناساند. » 2پر واضح است که انتقال علوم و معارف تنها نقش ابزار و مقدمه دارند نه هدف. لکن متأسفانه آنچه در نظام آموزشی ما به عنوان هدف اصلی قلمداد می شود تنها انتقال دانش و معارف موجود در کتابهاست!
نویسنده:محمدصادق امینی منبع:روزنامه جام جم

****** *********

نقش انگیزش درپیشرفت تحصیلی دانش آموزان ویادگیری آنها

ایجاد هوشیاری وتوجه دردانش آموزان: وجوددقت وتوجه ازعوامل مهم درفراگیری مطالب درسی است ودقت وتوجه کم سبب یادگیری ضعیف دردانش آموزان می گردد.بنابراین معلمان ومربیان برای افزایش سطح توجه ودقت دانش آموزان، بات

وسل به تدابیروروشهای مختلف،می توانند توجه دانش آموزان رابه مطالب درسی جلب نمایند.درحقیقت معلم بایددرکلاس درس،نقش یک محرک رابازی کند.معنی دار کردن مطالب،پیچیدگی وسهولت یاسختی وآسانی مطالب وگفته ها،رفتارهای معلم ازقبیل نگاه کردن یکسان وهمه رامخاطب قراردادن،کیفیت نوشته های معلم برروی تخته،همه به طورمستقیم توجه ودقت دانش آموزان راتحت تأثیرقرار می د

هد.معلم بااستفاده ازتدابیرآموزشی می تواند بعدازایجادتوجه ودقت دردانش آموزان آن رادرسطح مطلوب حفظ نماید.ازسوی دیگرکم یازیادبودن علاقه دانش آموزان نسبت به یادگیری وآموختن موضوعهای مختلف درسی به تجارب آنها دربرخوردبااین موضوع ها ارتباط دارد.تجارب یادگیری دانش آموزان دردرسهای مختلف وقتی به صورت موفقیت ها یا شکست های پی درپی باشد، سبب ایجاد تصوراتی نسبت به تواناییهادررابطه بایادگیری موضوع های مختلف می شودوحتی انگیزه آنهارادررابطه باموضوع های مشابه،تحت تأثیرقرار می دهد.اگردانش آموز معتقد باشدکه درگذشته،دریادگیری مطالب مشابه بامطالب جدید موفق بوده است باعلاقمندی ودقت به مطالب جدیدگوش فراداده وآنها رامی آموزد، اما اگر به این اعتقاد رسیده باشدکه یادگیری مطالب جدید نیزمانند یادگیری مطالب مشابه درگذشته منجر به شکست خواهد شد،نسبت به یادگیری آن مطلب ازخودعلاقه نشان نخواهد داد.این انگیزه های مثبت ومنفی ابتدا مشخص ومحدود به موضوعهای خاص درمدرسه هستند،اما باافزایش تجارب مثبت

یامنفی، گسترش می یابند وتا آنجا پیش میروند که تمام دروس رافرامی گیرند. اگر تجارب داتش آموزازمحیط مدرسه خصوصاً درسالهای نخست تحصیلی حاکی از وجودشایستگی ولیاقت درمدرسه باشد،تجارب احساس موفقییت وافزایش اعت

 

 

ماد به نفس درسالهای آتی نیزتکرار خواهد شد.چنین فردی قادرخواهد بود باتکیه براین تجارب موفقیت آمیزدرحین تحصیل آن رابه زندگی واقعی خودتعمیم دهد وبدون تحمل سختی بربحران ها،فشارهاواسترس های شدیددرزندگی غلبه کند.این احساس لیاقت وشایستگی که در مدرسه آموخته می شود،وی راقادرمی سازددرحل مسائل ازروشهای واقع بینانه ای استفاده کند.ازسوی دیگر،تجارب شکست وعدم شایستگی طی سالیان تحصیل درمدرسه دردانش آموزان سبب ایجاد علائمی ازاحساس حقارت وخودکم بینی وپریشانی می شودوبرارتباطات آنها دردنیای خارج ازمدرسه نیز تأثیرمی گذارد. www.zibaweb.com

پیشنهادهایی برای برانگیختن وحفظ توجه وعلاقه به یادگیری دردانش آموزان:
* معلمین گرامی به دانش آموزان خودنشان دهید که به آنها علاقه دارید وآنها به کلاس شما«تعلق» دارند. اسامی آنان رایادبگیرید.
* همکاری میان دانش آموزان رابااستفاده ازانواع شوراهای دانش آموزی(تحصیلی،بهداشتی)تشویق کنید * درصورت لزوم درشیوه کاری خود تغییردهید ومیان ساعات تدریس طولانی وسخت،فرصت استراحت کوتاهی مثلاً یک حرکت ورزشی ساده رافراهم کنید.
* برای تشویق روح همکاری،جلساتی برای درمیان گذاشتن مسائل تشکیل دهید.
* ارزش یادگیری رابه دانش آموزان گوشزد ک

نید ومحدودیت ها وزیانهای عدم یادگیری رایا

دآورشوید. تأثیر مشوق هادرانگیزه: مشوق عاملی است که دستیابی به آن،انگیزه های افرادراارضامی نماید.برای دانش آموزان نمره خوب ورسیدن به پاسخ صحیح یک مسئله هردومشوق به حساب می آیند.درواقع مشوق ها همان تقویت کننده های مثبت بوده وعاملی هستندکه افرادبرای دستیابی به آن کوشش می نمایند.
تقویت کننده های مثبت به چهاردسته تقسیم می شوند:
1-تقویت کننده نخستین:مانند آب وغذاکه درحقیقت نیازهای فیزیولوژیکی موجودزنده را ارضا می کند.
2- تقویت کننده شرطی:مانند پول ، نمره ، مقام ، شغل و ;
3- تقویت کننده اجتماعی:مانند توجه،محبت،تائید،لبخندزدن ونوازش کردن و ; هستند.
4- تقوین کننده شخصی:که به آن انگیزش درونی نیزگفته می شودکه درحقیقت رضایت خاطرحاصل از یادگیری وکسب دانش ازآن موارد می باشد.این انگیزه ها نیازی به تقویت کننده های مشخص خارجی نداشته بلکه فعالیت یادگیری ونتایج

حاصل ازآن،خوداثرتقویتی دارند.باتوجه به تقویت کننده های فوق الذکربه معلمین ووالدین توصیه می شود که دردانش آموزان به تدریج اثر انگیزه های بیرونی راکم کرده ومشوق انگیزش درونی باشند تابدین ترتیب دانش آموزان یادگیری رابه خاطر یادگیری وفراگرفتن آموخته های جدیدانجادکه به موارد زیرتوجه کنند:
* معلمان ارارائه مطالب کسل کننده واستفاده ازروشهای یکنواخت تاحدامکان خودداری کرده وتنوع درشیوه تدریس رارعایت کنندوازمتکلم وحده بودن پرهیزنمایند.
* میزان توجه ودقت شاگردان به معنی داربودن مطالب،تازگی،پیچیدگی وسادگی مطالب نسبت مستقیم دارد،بنابراین،این امرهمراه باتغییردررفتارمعلم حین درس توجه ودقت دانش آموزان راافزایش خواهدداد.
* استفاده ازتشویق های کلامی مانند عالی،مرحبا،احسنت پس ازعملکرددرست شاگردان سبب افزایش و تقویت یادگیری می گردد.
* والدین ومعلمین ازنمرات دانش آموزان تنها به عنوان وسیله ای برای دادن بازخوردوتوجه هرچه بیشتر آنان به نقاط ضعف وقوت خود ومیزان یادگیری ایشان استفاده کنند،نه بعنوان وسیله ای برای تنبیه.
*معلمان مطالب آموزشی بصورت متوالی ازساده به مشکل ارائه دهند تادرابتداشاگردان دریادگیری مطالب ساده موفقیت بدست آورند وانگیزه آنها درکسب یادگیری های بعدی افزایش یابد.
* معلمین ازایجادرقابت وهم چشمی دربین دانش آموزان،خودداری ورزند.
* معلمین بااستفاده ازمثالها واصطلاحات آشناوساده،زمینه افزایش سرعت یادگیری راایجادکنند.
* استفاده ازبحث های گروهی،بازیهای آموزشی،ایفای

نقش مراجعه به کتابخانه وجمع آوری اطلاعات و آگاهی ازمیزان پیشرفت خود سبب افزایش علاقه وتوجه دردانش آموزان می گردد. درانتها یادآوری این نکته مهم به نظرمی رسد که ایجاد فضای آزادیادگیری بدون احساس ترس واضطراب ازعدم موفقیت وشکست،تشویق دانش آموزان به اظهارعقایدواندیشه های خودودرنتیجه افزایش حس مسئولیت وقبول توانائیها وشایسته گیهای خودازاموربسیارمهمدرفراگیری سریع تر ومناسب تراست.
منابع:
1- سیف،علی اکبر- روانشناسی پرورشی ، انتشارات آگاه ، چاپ اول 1376

2- ریتاویکس،نلسون-الن سی،ایزرائل،ترجمه محمدتقی منشی-انتشارات آستان قدس 1375
000000000000000000000
چگونه دانش آموزم را به درس علاقه مند کنم
صفحه S04 جامعه (جنوبی) ، شماره سریال 17104 ، تاریخ انتشار 870722

برای بارور شدن نهال تعلیم و تربیت، ملاحظه و مراعات کیفیت شخصیت ها در درجه اول اهمیت قرار دارد.
یکی از امور مسلم در تربیت اسلامی این است که افراد همان طور که از لحاظ محیط هایی که در آن پرورش می یابند با یکدیگر فرق دارند، در موهبت ها و استعدادها و لیاقت ها نیز با یکدیگر متفاوتند. شکی نیست که این تفاوت ها ناشی از حکمت الهی است. زیرا همین تفاوت ها انسان را به سوی تکامل سوق می ده.
معلمی که بدون توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان برایشان تکلیف تعیین می کند و از همه انتظارات یکسان دارد، معلم موفقی نیست. چنین معلمی دیر یا زود در امر تعلیم با مشکل روبه رو می شود. زیرا تعدادی از دانش آموزان نمی توانند انتظارات او را برآورده کنن

د و این جاست که معلم به تنبیه بدنی و یا غیربدنی روی می آورد و البته تنبیه بدنی غالبا سازنده نیست. بلکه به عنوان یک عامل بازدارنده محسوب می شود. کودک ممکن است از ترس تنبیه ظاهرا از کاری دست بردارد اما عادت او از بین نمی رود. تنبیهات غیربدنی نظیر طعنه، سرزنش، دشنام و تحقیر نیز ضررشان کمتر از تنبیهات بدنی نیست. حضرت علی(ع)

می فرماید:
زیاده روی در ملامت و سرزنش آتش لجاجت را شعله ور می کند.
این قبیل تنبیهات شخصیت کودک را در هم می کوبد و اسباب ترس و اضطراب وی را فراهم می کند. برای جلوگیری از رفتار ناشایست دانش آموزان، معلم باید با اشاره موارد منفی در رفتار آن ها را تذکر دهد. چرا که آشکارگویی پرده هیبت و ابهت معلم را دریده و موجب جرات و شهامت شاگرد می شود و با لجبازی کردن سعی در تکرار عمل می نماید.
متاسفانه تعدادی از معلمین زمانی که در شروع سال تحصیلی به کلاس وارد می شوند، دانش آموزان گستاخ و شلوغ را شناسایی کرده و برای جلوگیری از مشکلات بعدی با طعنه و دشنام و تحقیر سعی در سرکوب کردن او می نمایند. این عمل ممکن در مورد تعداد انگشت شماری از دانش آموزان، به ظاهر با موفقیت همراه باشد اما آتش لجاجت را در وجود او شعله ور می کند و حداقل کاری که می کند توجه نکردن و دل سردشدن از درس می باشد و در مورد تعدادی از دانش آموزان نیز باعث درگیری های لفظی و زمینه تنبیه های بدنی و غیر بدنی می گردد.
درست است که معلم در شروع سال تحصیلی باید به شناسایی دانش آموزان بپردازد و بلکه

این بهترین کار می باشد اما این شناسایی باید برای ریشه یابی مشکلات جسمی و رفتاری او باشد. دانش آموزان یک کلاس فقط از نظر پایه تحصیلی با هم یکی هستند و در بقیه موار

د مثل بهره هوشی، استعدادها، توانمندی ها، سطح درآمد خانواده، سطح سواد، فرهنگ و ارزش های مورد قبول خانواده با هم متفاوتند. شاید دانش آموزی که اینک سرکلاس نشسته است، شب گذشته شاهد بدترین نزاع و درگیری پدر و مادر بوده است. دیگری به دلیل مشکل مالی

خانواده، از تغذیه درستی برخوردار نیست و از نظر جسمانی آمادگی پذیرش درس را ن

دارد. دیگری مرتب مورد تحقیر و سرزنش خانواده قرار دارد و در جواب آن ها لجاجت و سرکشی را در پیش گرفته است. در کنار آن ها کسی است که از فرط توجه و حمایت پدر و مادر نیازیبه توجه به درس و معلم نمی بیند. حال چگونه می توانیم از همه انتظارات یکسان داشته باشیم.

چرا به جای این که به دانش آموز بر چسب گستاخ، پررو، بی تربیت و تنبل بزنیم، ریشه مشکل را پیدا نکنیم. درست است که حل کردن مشکل تمام دانش آموزان و یا حتی بعضی از آن ها در توان معلم نیست، اما شناخت مشکل و توجه به آن ممکن و راه گشا می باشد.
راه حل درست و منطقی دربرخورد با دانش آموزان این است که به او توجه کنیم و احترام بگذاریم. احترام یکی از بزرگ ترین عوامل جلب محبت و اطاعت است و توهین به شخصیت مردم یکی از مهم ترین وسایل برانگیختن دشمنی و مخالفت است.
حضرت علی(ع) فرمود: با مخاطب خویش پسندیده سخن گویید تا او نیز با شما با احترام جواب گوید.

همچنین نیاز آدمی به تحسین و تشویق از تمایلات فطری است و تا پایان عمر با آدمی می ماند. اصولا تصور این که عمل انسان مورد قبول دیگران واقع شود به انسان قدرت می بخشد و انسان از آن لذت می برد. شاید بعضی معتقد باشند که یک دانش آموز گستاخ و تنبل موردی برای تشویق ندارد. در صورتی که این طور نیست و معلم باید با صبر و حوصله ای که به خرج می

دهد، رفتارهای نادرست دانش آموز را ندیده بگیرد و در عوض به دنبال کوچک ترین و کم اهمیت ترین مورد برای تشویق باشد.
من این مورد را بارها در کلاس آزموده ام و نتیجه خوشایندی گرفته ام. در مورد دانش آموزان شلوغ، کمترین توجه آن ها به درس و یا دست بلند کردن آن ها برای پاسخ دادن حتی اگر جواب سوال بسیار آسان و قبل از او کسی پاسخ را داده باشد، می تواند بهانه ای برای تشویق باشد. دادن مسئولیت به دانش آموزان شلوغ و حمایت از آن ها در برابر بقیه دانش آموزانی که به آن ها بر چسب بی تربیت و; می زنند، راه را برای ارتباط با دانش آموز باز می کند.
یکی از مواردی که خود تجربه کردم، دانش آموزی بود که بسیار گستاخ و تنبل بود و هیچ وقت تکلیف نداشت طوری که وقتی مشکلش را در جمع همکاران مطرح کردم، تقریبا همه این طور پاسخ دادند که:
او دانش آموزی پررو و از خود راضی است و به هیچ عنوان درست شدنی نیست. وقت خود را صرف او نکنید که فایده ندارد. اوبا خنده هایش کلاس را به تمسخر گرفته است و;
اما من تصمیم داشتم که او را به کلاس و درس علاقه مند کنم. پس از تحقیقاتی که انجام دادم، متوجه شدم که وی فرزند یک خانواده پرجمعیت بود. پدر کارگر و بی سوادی داشت که به خاطر سختی هایی که خود در زندگی متحمل شده بود، دوست داشت بچه هایش باسواد شوند. بنابراین هر وقت نمره بدی از آن ها می دید، آن ها را به شدت کتک می زند و متاسفانه کتک خوردن برای بچه ها یک عادت شده بود.
پس از آگاهی از مشکلاتش، با خانواده اش صحبت کردم و قول همکاری از آن ها گرفتم. در جمع همکاران نیز مشکلات او را مطرح کردم و با هم توافق کردیم که از طریق محبت و تشویق، باعث تغییر در رفتار او شویم. در اولین جلسه ای که وارد کلاس شدم به دنبال فرصتی بودم که او را تشویق کنم اما به دست آوردن این فرصت در جمع شاگردانی که تا به حال فقط شاهد تنبیه و تحقیر او در کلاس های مختلف بودند بسیار دشوار بود.
سرگروه ها تکالیف خود را نشان دادند و اعلام کردند که فلانی باز هم تکلیف ندارد. از او خواستم دفترش را بیاورد برای اولین دفعه دو سوال آن هم بدون جواب اما با خطی زیبا نوشته بود. فرصتی که به دنبالش بودم فراهم شد. بنابراین با چشم پوشی از ننوشتن کامل سوالات و جواب ندادن به آن، دفترش را بالا گرفتم و گفتم:
بچه ها ببینید دوستتان چه خط زیبایی دارد و چقدر تمیز نوشته استwww.zibaweb.com
در حالی که ناباورانه به من چشم دوخته بود، اضافه کردم: حیف نیست، شما که خطی به این زیبایی داری، تکلیفت را کامل ننویسی؟ سپس از بچه ها خواستم او ر

ا تشویق کنند و در زیر دفترش چنین نوشتم: هزار آفرین به شما فرزند خوبم که چنین زیبا می نویسی. اگر جواب سوال ها را هم بنویسی حتما زیباتر می شود. موفق باشید. در جلسات بعد نیز در جست وجوی نکات مثبت رفتارش بودم و کمترین توجه به درس و یا کمترین پیشرفت در درس را مورد تشویق قرار می دادم. بعد از چندین جلسه نشانه هایی از تغییر رفتار مانند: دست بلندکردن، شرکت در

بحث های کلاس، کاهش بی انضباطی و برقراری ارتباط دوستانه با هم کلاسی ها و معلمین در او مشاهده شد، از طرف دیگر معاون مدرسه نیز از او خواسته بود که اسامی دانش آموزانی را که دیر می آیند به دفتر گزارش کند و همین امر او را نسبت به قوانین مدرسه مطیع تر کرده بود. کم کم دانش آموز گستاخ و تنبل اول سال به دانش آموز مودب و مسئولیت پذیر و علاقه مند به درس تبدیل شد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله نقش دعا در زندگی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله نقش دعا در زندگی در pdf دارای 46 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نقش دعا در زندگی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نقش دعا در زندگی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نقش دعا در زندگی در pdf :

معنی دین و دینداری
اول باید انسان متوجه معنی خودش روی این زمین بشود تا کارهایش واقعاً بی‌نتیجه نگردد و از انجام کارهای با معنی برای خود غافل نباشد و در این راستا وقتی انسان متوجه شد که تماماً و بالذّات مخلوق است و هر مخلوقی تمام وجودش از خالقش است و این واقعیت را به عمق قلب خود رساند، و نیز وقتی متوجه شد در تمام واقعیتش بنده خدا است، و اصل انسان بندگی است، و هرچه از بندگی خودش فاصله بگیرد، از اصل خود فاصله گرفته، معنی دین و دینداری برای او معلوم

می‏شود، و متوجه می‏شود دین یک هدیه الهی است به بندگان، تا بندگان از اصل خود غافل نشوند و در متن دین راه ارتباط با خدا از طریق دعا، اوج برگشتن به اصل ‌خود است و در متن دینِ خداوند است که به همه ابعاد انسان توجه شده و «انسان به وسیله راز و نیاز با خداوند خویش، خواستار پیوند روح و جان و فطرت با مبدء و منشاءِ جدا گشته از آن است» و خداوند از طریق دین و در متن دین از طریق دعا تربیت واقعی انسان را محقق می‏سازد، تا انسانِ سرگشته و سرگردان در بیابان زندگی چون قطره آبی تبخیر نگردد و از اصل خود جدا بماند.

همچنان‌که جوجه میل به دانه خوردن دارد و در ضمن این دانه خوردن به مرغ شدن می‌رسد، انسان فطرتاً میل به پرستیدنِ کمال مطلق دارد و ضمن عملِ پرستیدن، به مقصد اصلی خود که معرفت بیشتر به خداوند، واتصال به عالم الهی است، می‌رسد.

فطرت توحیدی داشتن انسان‌ها، یعنی روح انسان با خدا آشنا است، و خدا مطلوب جان همه انسان‌ها است، و میل به حق، عمیق ترین و پایدارترین بُعد انسان است، چون ریشه در فطرت او دارد و نه در غریزه. و نیایش، نگهداشتن این میلِ پایدار است تا انسان در اصالت انسانی خود بماند و از فطرت خود به سوی غریزه سقوط نکند.
دعا؛ گذر از غربت به اُنس
بنا به گفته علامه‌محمدتقی‌جعفری«رحمه‌الله‌علیه»:
«انسان در دنیا یک احساس غربت دارد و با نیایش با خدای جاودان، آن غربت را به اُنس مبدل می‏کند و از هراسِ اضمحلال در این دنیای بی‌حد و مرز می‏رهد.»
انسان موجود ضعیفی است و لذا خداوند در وصف او می‌فرماید: «خُلِقَ الانْسانُ ضَعیفاً» و از طرفی هیچ انسانی این نقص خود را نمی‌خواهد و به دنبال کمال است، و از طرفی خداوند کمال مطلق است، لذا هر انسانی ذاتاً طالب خداوند است، یعنی میل به کمال در وجود انسان او را اولاً؛ به سوی خداوند راهنمایی می‏کند. ثانیاً؛ او را از نقص خود به سوی کمال خود می‏کشاند. و این خشوع و خضوع در مقابل کمال مطلق در «نیایش» محقق می‏شود، و به گفته شهید‌مطهری«رحمه‌الله‌علیه» «شرافت گوهر انسانیت در دعا واقع می‏شود».

قرآن می‏فرماید: «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْاِنْسَ اِلاَّ لِیَعْبُدون» یعنی؛ ما جن و انس را نیافریدیم مگر برای این‌که عبادت کنند. پس با عبادتِ خداوند خلقت انسان برای انسان معنی‌دار می‏شود و طبق این آیه، چون انسان برای تربیتی خاص خلق شده است و هم او باید ابعاد مختلف خود یعنی، «فطرت» و «عقل» و «عواطف» خود را در جهت همین تربیت، تجهیز و تهییج کند، دعا جهت دهنده این عواطف، و پیوند دهنده وجود ناقص انسان، به ذات مقدس احدیت است، و آیا تربیت واقعی انسان جز این است که انسان را به خداوند متصل کند و آیا مقصد خلقت که عبادت است، مقصد عبادت به غیر از این اتصال باید باشد؟
دعا و نیایش یکی از راههای رسیدن به رستگاری، و رهاننده انسان از ورطه تنگ مادی به سوی وادی بیکران خزائن الهی است. دعا؛ موجب رسوخ حبّ الهی در دل و زداینده زنگ غفلت از روح و قلب انسان است.

غفلتی که از جانب عده‏ای از مسلمانان نسبت به دعا شده این‌ است‌که دعا را تنها محملی برای دریافت حوائج می‏دانستند، و به جنبه‌های سلوکی و تربیتی آن کمتر توجه کرده، و آن را صرفاً به یک امر ثواب و مستحب تبدیل نموده‏اند، در حالی که باید اثر واقعی دعا را در تأثیر جنبه‌های معنوی که در شخصیت فردِ دعا کننده می‌گذارد، جستجو کرد به طوری انسان خاکی را به همسایگی افلاک سیر می‌دهد و دل او را از کدورت دنیا به صفای عالم غیب نزدیک می‌کند.

وظیفه متفکران جامعه است که نقش واقعی دعا را برای جوانان روشن نمایند، تا متوجه شوند که دعاهای اسلامی‏و به‌خصوص دعاهای ائمه درس بزرگ زندگی است آن هم یک زندگی واقعی که باید هر انسانی از آن بهره‌مند شود. در اسلام به ما آموزش داده‏اند دعا کنیم و حاجات خود را با خدا در میان بگذاریم و نقص‌های روحی خود را به محضر حضرت حق ارائه دهیم و از او در جهت رفع آن‌ها کمک بخواهیم. فرموده‏اند: «الدُّعاءُ سِلاحُ الْمؤمن، و عمودُالدّین، وَ نُورُالسَّماواتِ وَ الْاَرْضِ» یعنی؛ دعا اسلحه مومن، و موجب استواری دین او، و نور آسمان‌ها و زمین است، چون از طریق دعا با وسوسه‌های شیطان مقابله می‌کند و دین خود را که عامل ایجاد رابطه او با حق است، حفظ می‌کند و می‏تواند در زمین و آسمان درست ببیند و عمل کند.
امام خمینی«رحمه‌الله‌علیه» می‌فرمایند:

«آیا دیده‏اید اهل دعا، و کسانی که مداومت به دعا داشته باشند، این کارهای ناپسند که بعضی‌ها انجام می‏دهند، آن‌ها هم انجام دهند؟ بیشتر کسانی که محکومیت یافته و در زندان‌ها محبوس می‏باشند، افرادی هستند که با دعا سرو کار ندارند.».
خصوصیات ادعیه اسلامی

این دعاها ‏اولاً؛ با الفاظی بلیغ و رسا ادا شده که در تهذیب نفس، تأثیر ویژه خواهد داشت. ثانیاً: دارای تعالیم لطیف و روحانیِ دگرگون کننده است چون عمیق‌ترین لایه وجودی انسان را به حرکت می‌آورد. ثالثاً؛ با توجه به حالت خاصی که بین بنده و مولایش ایجاد می‌کند و قلب انسان را به طرف قطب هستی سوق می‌دهد، اثر تربیتی بی‌نظیری خواهد داشت.
اگر به دعا درست توجه شود می‏توان ادعا کرد دعا بذری است در زمین معرفت که نتیجه آن تهذیب نفس و قرب به حق است، چرا که تنها از طریق ناله و مناجات می‏توان به حریم حرم حضرت حق راه یافت. در دعا انسان از «دین‌دانی» وارد مرحله «دین‌داری» می‏شود و در واقع انسان از طریق نیایش با حق، خود را از تماشاگری در دین، به بازی‌گری در دین می‏رساند. پس دعا عبارت است از مذهبی که جنبه عمل به خود گرفته است.
آلکیس‌کارل در کتاب مشهور نیایش می‌گوید: «نیایش؛ مثل خوردن و آشامیدن، نیازِ جان و روح انسان است تا جان به شکفتگی لازم خود دست یابد».
آثار دعا بر روح انسان
موارد زیر به طور فهرست‌وار به عرض عزیزان رسانده می‌شود، چرا که اصل موضوع را در خود ادعیه می‌توانید ملاحظه کنید.
الف- اطمینان و آرامش قلبی: روح موجودی است آسمانی و مجرد که از طریق ارتباط با خدا، در واقع به اصل خود برمی‏گردد، به همین جهت خدا در قرآن می‏فرماید: «اَلا بِذِکْر‌اللهِ تَطْمَئِنُ‌‌الْقُلُوب» یعنی؛ آی انسان‌ها! با یاد خدا آرامش قلب‌ها را به دست آورید و از پوچی برهید. چرا که از آن طریق خواسته‌های شما آسمانی می‏شود و اسیر دیوارهای تنگ مادی نخواهید شد.
کسی که اهل دعاست علاوه بر اسباب طبیعی، متوجه اسباب‌های معنوی شده و لذا وقتی اسباب ظاهری از کار ایستاد راه امید به خدا برایش باز است و از یأسِ بی‌جا می‏رهد.

ابن‌سینا می‏گوید: گاهی نفس در شرایط خاص می‏تواند از طریق ارتباط با عالم غیب نقش‌هایی را بپذیرد که در راه علاجش به او کمک کند. یعنی روح راه صلاح خود را می‌شناسد و با ارتباط با عالم غیب آن راه را به دست می‌آورد و دعا زمینه پیداکردن راه اصلاح نفس از طریق ارتباط با عالم غیب است.

آلکیس‌کارل می‏گوید: البته درباره بیمارانی که با دارو و یا خود به خود درمان پذیرند، شناختن اثر واقعی دعا دشوار است، فقط در مورد بیمارانی که تمام تلاش‌های درمانی بی‌نتیجه مانده می‏توان درباره اثر درمانی دعا قضاوت کرد و اثر آن غیرقابل انکار است، چه خود بیمار دعا کند و چه اطرافیان برای او دعا کنند.

امام خمینی«رحمه‌الله‌علیه» می‏فرمایند:
وقتی راهِ چاره‌جویی از اسباب ظاهری کوتاه شود، آنگاه خدا یک راه امیدی به روی بندگانش باز کرده که یکسره از خدا و اسباب غیبی مأیوس نشوند و دل را یکسره به طبیعت نبندند و از خدای عالَم غافل نشوند.

ب- ایجاد معنویت و عرفان: پیامبر و ائمه در موقع بیان احکام شرعی در حد فهم شنوندگان سخن می‏گفتند، اما هنگامی‏که با پروردگارشان به مناجات و دعا می‏پرداختند گنجینه‌های عظیمی از معارف بود که از قلّه وجود آن عزیزان سرازیر می‏شد و لذا است که ادعیه خزینه‌های گرانقدری از معارف هستند که باید به آنها توجه خاص شود، نمونه چنین خصوصیاتی را در مناجات‌های خمسه‌عشر یا دعای ابوحمزه ‌ثمالی یا مناجات شعبانیه می‌توان یافت. به امید روزی که دعاهای شیعه ابتدا به‌عنوان متون درسی آموزش داده شود تا محتوای عمیق آن‌ها معلوم گردد و سپس از طریق آن ادعیه با خدا به راز و نیاز بپردازیم.

ج- پرورش عواطف: علاوه بر قوه عاقله و قدرت استدلال که باید در انسان پرورش یابد، عواطف انسان که ریشه آنها قلب است، نیز باید رشد کند، و ادعیه‌ای که از قلب مبارک امام معصوم صادر شده، در ایجاد عواطف الهی و محبت و عشق به خداوند و اولیاء او و ایجاد بغض نسبت به دشمنان حق، تأثیر اساسی دارد تا از آن طریق عواطف او متعادل گردد.
د- ایجاد احساس قرب الهی و اعتلاء: انسان عابد و ذاکر با مداومت بر ذکر و نیایش، موجبات تقویت ایمان و زنده شدن نیروی فطری خود را فراهم می‏آورد و از آن طریق نظر جانش از مادیات به سوی معنویات گردانده می‏شود و لذا دل با محبت به حق از حاکمیت وجه حیوانی خود آزاد می‏گردد و میل گناه در او می‏میرد.
ه- انس و پیوند اجتماعی: با توجه به این‌که انسان موجود اجتماعی است، از طریق تزکیه و دعا وجه محبت به مردم و روح خدمت به خلق در او تقویت می‌شود و در یکی از ابعاد دعا انسان از خدا می‏خواهد که اُنس بین انسان‌ها و ایجاد نیکی بین آنها به دست او انجام گیرد، چون چنین کارهایی را وسیله قرب الهی برای خود می‌شناسد.
و- کسب فضائل اخلاقی و مسیر صحیح زندگی: وقتی عابد آرزوها و خواسته‌های خود را از زبان انبیاء و اولیاء – که بهترین لحظات خود و دقیق‌ترین سخنان خود را با مناجات بیان کرده‏اند- بخواهد، نه در محدوده تنگ مادی می‏ماند، و نه از تعادل انسانی پای را بیرون می‏نهد، یعنی نیایشی که از طریق معصومین انجام می‌شود، با ترسیم تابلوئی از زشتی‌ها و خوبی‌ها، راه‌های رسیدن به رستگاری واقعی را به انسان می‏نمایاند و افق‌های بلند وجود را در منظر انسان قرار می‌دهد.
زیارت و آثار تربیتی آن
زیارت امام معصوم و یا امام‌زادگان، زیارت روح‌های آزادی است که قدرت تصرف در قلب زائر خود دارند و زائر را به بهره‌هایی از مقام عالی خود میهمان می‌کنند، چرا که زائر به میهمانی آن‌ها رفته است.

وقتی زیارت را در فرهنگ مخصوص به خودش بشناسیم که با سیاحت و سیر و سفر فرق اساسی دارد و زائر امام به صرف دل دادگی به امام پای در راه زیات می‏گذارد، متوجه می‏شویم که چگونه زائر از این طریق؛ مِس وجود خود را به طلا تبدیل می‏کند. لذا امام صادق می‏فرمایند: «هرکس به عنوان زیارت به سویم آمد روز قیامت شفیع او خواهم شد». همچنان‌که در روایات داریم؛ زیارت امام‌حسین ثوابی برابر بخشودگی گناهان گذشته و آینده دارد.

اولاً: زیارتْ تجسم جهـان‌بینــی یک مسلمــان است که متوجه است می‌تــوان با امام – هرچند رحلت کرده باشد- ارتباط پیدا کرد و رمز و راز بندگی را به نور آن حضرت در جان خود شعله‌ور نمود. ثانیاً: موجب تحکیم مبانی ولایت و امامت ائمه، و نفی ولایت طاغوت است تا هرچه بیشتر برای شخص زائر روشن شود چقدر پر برکت است وقتی این ذوات مقدس بر قلب افراد و نظام اجتماع حاکم باشند. ثالثاً: با توجه به متون زیارات؛ زیارتِ امام، سیر در عالم برزخ و قیامت از یک طرف و انابه و استغفارِ زائر در محضر حق از طرف دیگر و مفتخرشدن به شفاعت ائمه از طرف ثالث است. رابعاً: توجه به مظلومیت ائمه که چگونه انسان‌های بزرگی‌ را از حاکمیت و هدایت جامعه محروم نمودند و زمینه نمایش عظمت‌های آن‌ها را از آن‌ها ربودند و این توجه به مقام الهی آنهاست آنگاه که می‏گوئی:

«السَّلامُ عَلَیکم یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّه، وَ مَوْضِعَ الرِّساله، وَ مُخْتَلَفَ الْملائکهِ و مَهْبِطَ الْوَحْی، و مَعْدِنَ الرحمهِ، و خُزّانَ العلمِ، و مُنْتهی الْحلمِ، و اُصولَ الکَرَمِ، و قادهَ الْاُمَمِ;» یعنی؛ سلام بر شما ای اهل‌بیت نبوت و محل رسالت و جایگاه رفت و آمد ملائکه و محل نزول وحی و معدن رحمت و خزینه علم و نهایت حلم و پایه‌های کرم و پیشوای امت‌ها;».
خامساً: زیارت‌نامه‌ها در عین مباحث قبل، در نگه‌داشتن نام و یاد امامان و بیان حقایق، مانند اعلامیه دفاعیه از آن بزرگواران عمل می‏کند. و هزاران هزار برکت دیگر که در زیارت ائمه معصومین نصیب زائر می‌گردد، از استقبال ملائکه گرفته تا تصرفات معنوی امام و بدرقه ملائکه تا آن‌جا که زائر از همه گناهان پاک شود و به وطن خود برگردد.

آموزش‌های دعا
همچنان‌که قبلاً عرض شد علاوه بر آثار مثبت روحی و قلبی که دعا به بار می‌آورد، دعا را باید تبلیغ و تعلیم معارف اسلامی‏دانست که با مضامین عالی و فصاحت و بلاغتی بی‌نظیر از زبان معصومین برای مردم بیان گردیده است. از جمله:
در عقاید، آنجا که امام‌هفتم در دعای سریع‌الاجابه می‏فرمایند: «اَللّهُمَّ اِنّی اَطَعْتُکَ فی اَحَبِّ‌‌الْاَشْیاءِ اِلَیْکَ وَ هُوالتّوحید» خدایا: من در محبوب‌ترین امور که آن اعتقاد به یگانگی تو است، تو را اطاعت می‏کنم. در واقع توجه به یگانگی خداوند را اصل قرار می‏دهد، یا در متون ادعیه مکرراً توجه به نبوت پیامبر و این‌که قلب از طریق دعا به راحتی می‏تواند متوجه نبوت و معاد شود، مطرح است.
در رابطه با مقام ائمه شخص دعاکننده اعتقاد دارد و اقرار می‏کند «یَأْمَنُ مَنْ رَکِبَها وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَکَها، اَلْمُتُقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ و الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَ اللاَّزم لَهُمْ لاحِق» یعنی؛ آن‌کس که سوار بر کشتی اهل‌البیت شد و به آن سفینه‌های نجات پناه برد، از غرق شدن در دنیا و از گرفتارشدن در اخلاق رذیله، نجات می‏یابد، و هرکس آنها را ترک کرد غرق می‏شود، هرکس از آنها پیشی گرفت مارق و از هدف گریخته شد و هرکس از آنها فاصله گرفت از دست رفت، و هرکس با آنها همراه شد، به مقصد رسید. لذا است که متوجه می‏شویم حیات و زندگی ایده‌آلی که متناسب عالم انسانی است، زندگی‌ای شبیه اهل‌البیت است و لذا از خداوند تقاضا می‌کنیم: «اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیای مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ».
در دعا پایه اعتقاد به معاد را تثبیت می‏کنیم آنگاه که مثلاً در دعای عدیله می‏گوییم: «.. وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ مُسَاءَلَهَ الْقَبْرِ حَقٌّ وَ الْبَعْثَ حَقٌّ وَ النُّشُورَ حَقٌّ وَ الصِّرَاطَ حَقٌّ وَ الْمِیزَانَ حَقٌّ وَ الْحِسَابَ حَقٌّ وَ الْکِتَابَ حَقٌّ وَ الْجَنَّهَ حَقٌّ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَهَ آتِیَهٌ لا رَیْبَ فِیهَا وَ أَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ;» و یا به همین منظور در دعا می‏گوییم: «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اِسْتِعداداً لِلْمَوتِ قَبلَ حُلولِ الْفَوْتِ، وَ الْاِنابَهَ مِن دار الغُرور اِلی دار السُّرور». یعنی؛ خدایا! از تو تقاضا می‌کنم آمادگی برای مرگ را قبل از آن‌که فرصت‌ها از دست برود و توجه به عالم نشاط ابدی را با انصراف از عالم مجازی دنیا.
در دعا؛ ذاکر و مناجات کننده گاهی آنچنان مرغ جانش را اوج می‏دهد که از خدا می‏خواهد از همه چیز دلش کنده شود و چشم دل او فقط به نور حق منوّر شود و جانش به معدن عظمت حق وصل گردد تا آنجا که در حالت فنا قرار گیرد و روحش در عزّ قدس حق، معلّق و پیوسته گردد و از خود هیچ نداشته باشد، الاّ تعلق به حق. می‌گویی: «اِلهی هَبْ لی‏ کَمالَ الْاِنْقَطاعِ اِلَیْکَ، وَ اَنِرْ ابصارَ قُلوبِنَا بِضِیاءِ نَظَرِها اِلَیْکَ، حَتَّی تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النّورِ، فَتَصِلَ اِلی مَعْدِنِ الْعَظَمَه فَتَصِیرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَهً بِعِزِّ قُدْسِک».
آموزش‌های اجتماعی در دعا
در دعا از خداوند می‏خواهیم نسبت به اجتماع بی‌تفاوت نباشیم و بتوانیم به آنها خیر برسانیم. مثلاً در دعای مکارم‌الاخلاق مطرح شده‌است و نیز در دعا از خدا می‏خواهیم که در پرورش فرزندانم موفقم گردان، «; وَ اَعِنّی عَلی تَرْبِیَتِهِم وَ تَأدیبِهِم وَ بِرِّهِم». یعنی؛ خدایا! در تربیت و تأدیب و نیکی‌کردن به فرزندانم مرا یاری فرما. که نشان می‌دهد اولاً: دعاهای اسلامی چگونه نسبت به سرنوشت افراد جامعه و تعالی آن‌ها توجه خاص دارد. ثانیاً: متوجه است که در این کار علاوه بر برنامه‌ریزی‌های لازم باید با نور و مدد الهی این امر مهم عملی گردد. که گفت:
دعای گوشه‌نشینی که عافیت طلبداگر هزار نماید یکی اثر نکند
آموزش سیاسی در دعا
با توجه به این‌که زندگانی پیامبران و ائمه از سیاست جدا نبوده، در دعاهایشان به بقیه به نحوی آموزش سیاسی می‏داده‏اند، و در همین رابطه ما در دعا خود را متوجه همین سیاست‌مداری واقعی ائمه می‏کنیم. آنگاه که در زیارت جامعه می‏گوئیم: اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَه، ; وَ اَوْلیاءَ النِّعَمِ، وَ عَناصِرَ الْاَبْرارِ وَ دَعائِمَ الْاَخْیارِ، وَ ساسَهَ الْعِبادِ، وَ اَرْکانَ الْبِلادِ;» یعنی؛ سلام بر شما ای اهل‌بیت نبوت، و ای صاحبان نعمت واقعی و ای اصل و اساس نیکان عالم، و ستون برگزیدگان و رهبران سیاسی بندگان و اساس شهرها و کشورها. در واقع شما در این فراز از زیارت اقرار می‌کنید که ائمه معصومین در سیاست و کشورداری باید اصل و اساس جامعه باشند، و به واقع همه حرکات ائمه در عین عبادی‌بودن، سیاسی و اجتماعی است. حال چه سکوت حضرت‌علی و چه صلح امام‌حسن و چه قیام امام‌حسین و چه نیایش‌های امام‌سجاد، و این روحیه در ادعیه آن بزرگواران نمایان است. امام سجاد در دعای به مرز داران حساسیت خودشان نسبت به امور اجتماع را به خوبی نشان داده‏اند. چرا که اسلام دین جامع و کامل است و لذا هم انسان را از عالم غیب و قیامت محروم نمی‌کند و هم از اجتماع و سرنوشت اجتماع غافل نمی‌نماید.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله اسمبلی و اورکلاک در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله اسمبلی و اورکلاک در pdf دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اسمبلی و اورکلاک در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله اسمبلی و اورکلاک در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله اسمبلی و اورکلاک در pdf :

اسمبلی و اورکلاک

اَسِمبلی (Assembly) به مجموعه زبان‌های برنامه‌نویسی سطح پایینی اطلاق می‌شود که در آن مستقیماً دستورالعمل‌های پردازنده اصلی (CPU) نوشته می‌شود.
به دلیل سطح پایین بودن این زبان‌ها، نوشتن ، اشکال زدایی و نگهداری برنامه مشکلتر است. برای هر خانواده CPU یک زبان اسمبلی وجود دارد.

این زبان به زبان مادر کامپیوتر بسیار نزدیک می باشد بطوربکه تمامی برنامه های اولییه همچون C++ توسط زبان اسمبلی ساخته شده است و همچنین اکثر کارهای هک و ;. با این زبان انجام می شود. در زبان اسمبلی هر دستور زبان متناظر یک دستور باینری است .

اسمبلی چیست ؟
زبانهای برنامه نویسی کامپیوتر عموما به دو دسته زبانهای سطح بالا و زبانهای سطح پایین تقسیم میشوند . برخی این زبانها را به صه دسته تقسیم بندی کرده اند . زبانهای سطح بالا و زبانهای سطح پایین و زبانهای سطح میانی . زبان برنامه نویسی اسمبلی جز زبانهای سطح پایین است .
زبان سطح پایین به زبانی گفته میشود که از لحاض ساختاری و ترجمه بسیار به زبان ماشین نزدیک است . یعنی قابلیت فهم ان برای ماشین بهتر و راحتتر است . اما زبانهای سطح بالا با کاربر رابطه بهتری دارند و کاربر یا برنامه نویس با این زبان راحتتر ارتباط برقرار میکند .

در زبان اسمبلی به سبب پایین بودن سطح ان ویژگیهایی نهفته است که در هیچ یک از زبانهای دیگر این ویژگیها را نمیتوان یافت : یکی از ویژگیهای مهم این زبان باز گذاشتن دست کاربر در کنترل سخت افزار بویژه CPU است . در واقع کاربر میتواند با جز به جز پردازشگر و سخت افزار کامپیوتر ارتباط برقرار کند . بنابراین سرعت اینگونه برنامه ها نسبت به زبانهای

سطح بالا بسیار بالاتر است .
البته این زبان دارای مشکلاتی نیز هست . که از جمله مهمترین انها زیاد بودن تعداد دستوراتی است که کاربر باید برای انجام عملی خاص از انها استفاده کند .
برنامه نویس برای برنامه نویسی باید بر ارشیتکت ساخت CPU ‌مسلط باشد .
سورس این برنامه ها اصولا خطوط زیادی دارد .
این برنامه ها بسته به ماشین عمل میکنند . یعنی اگر ساختار اصلی ماشین تغییر کند . این برنامه ها قابلیت اجرا ندارند .
اسمبلر چیست ؟

برای تبدیل زبان اسمبلی به زبان ماشین باید از این مترجم استفاده کرد . در واقع زبان اسمبلی از طریق اسمبلر به زبان ماشین که صفر و یک است ترجمه میشود .
هر خط از زبان اسمبلی معادل یک خط است در زبان ماشین . این ویژگی خاص دستورات اسمبلی است و در زبانها سطح بالا چنین اتفاقی نمی افتد .
نحوه اسمبل شدن برنامه را در شکل زیر میبینید :

برای اسمبل کردن یک برنامه توسط اسمبلی باید به یک اسمبلر دسترسی داشت . که این کار را میتوان توسط یک نرم افزار ویژه انجام داد که عموما از اسمبلرهای TASM ‌یا MASM استفاده میکنند . که اولی محصول شرکت turbo و دومی محصول مایکروسافت است . که نسخه جدید MASM نرم افزاری است به نام ML ‌که کار کردن با ان نسبت به دو نرم افزار بالایی بسیار ساده تر است .
با استفاده از TASM ‌یا MASM سورس برنامه ای که در فایلی با پسوند asm نوشته اید را به یک فایل obj تبدیل میکنید . سپس با یک لینکر TLINK میتوانید فایل را به فایل اجرایی تسوط کامپیوتر تبدیل کنید که پسوند exe دارد .
برای نوشتن سورس برنامه کافیست یک ویرایشگر متن داشته باشید که تمامی کامپیوتر ها چنین چیزی را اصولا دارند . اگر از سیتسم عامل ویندوز استفاده میکن

ید میتوانید از notepad استفاده کنید اگر از word استفاده میکنید

یادتان باشد که تغییرات اتوماتیک انرا برای تصحیح کلمات از کار بیاندازید . پس از انکه سورس برنامه را نوشتید کافیست انرا با پسوند asm ذخیره کنید برای اینکار از منوی file میتوانید گزینه save as ‌را انتخاب کنید و نام فایل را با پسوند asm در دو جفت کوتیشن قرار میدهید :
“parsx.asm” سپس به پرامپت داس میروید .
برای رفتن به محیط داس اگر از سیستم عامل win98 و نسخه های 9X استفاده میکنید کافیست در منوی استارت گزینه run را انتخاب کنید و سپس بنویسید command و اگر از ویندوزهای با نسخه بالاتر استفاده میکنید میتوانید در منوی run بنویسید cmd و ازانجا به محیط داس بروید و به ادرسی که اسمبلر شما و فایل asm شما قرار دارد بروید . برای رفتن به این مسیر ها باید کمی بر داس مسلط باشید .
اما برای تغییر دایرکتوری بدانید که میزنید cd namefolder و برای بیرون رفتن از ان میزنید cd و برای تغییر درایو نام درایو را بهمراه دو نقطه مینویسید : c: به همین سادگی .
اگر از نرم افزار MASM استفاده میکنید . کافیست تایپ کنید MASM ‌و سپس نام فایل سورس را بنویسید و ترتیب را ادامه دهید تا فایل obj ‌شما ساخته شود . سپس LINK ‌را مینویسید و نام فایلی که ساخته اید و پسوند obj ‌بان اختصاص داده شده است را مینویسید . مراتب را ادام میدهید .
اگر از ml استفاده میکنید . کافیست نام فایل asm ‌را جلوی ml بنویسید . یعنی مینویسید ml parsx.asm و سپس برنامه شما به exe تبدیل میشود .
برای استفاده از turbo assembler هم کافیست نام فایل را جلوی tasm بنویسید تا obj شما ساخته شود و سپس با tlink نام فایل با پسوند obj فایل exe رابسازید .

tasm parsx.asm
tlink parsx.obj

و بدین ترتیب فایل شما ساخته میشود .

البته روش دیگری برای ساخت فایلهای اسمبلی نیز

وجود دارد . که دارای محدودیتهای زیادی است . کافیست در اعلان داس در هر مسیری که هستید تایپ کنید debug تا وارد محیط debug ‌شوید .
برای ورود دستورات اسمبلی کلید a ‌را میزنید و enter میزنید و برای خروج از محیط دستورات کافیست بدون نوشتن چیزی دکمه اینتر را بزنید . برای خروج از محیط دیباگ نیز کافیست دکمه q را بزنید و اینتر را بعد از ان بزنید . و برای اجرای دستورات g را بزنید . که کار کردن با این محیط اموزش ویژه ای را میطلبد .

در واقع ”Overclocking” به زمان عرضه ی کامپیوترها برمی گردد و برای آنهایی که کامپیوترشان up-to-date نبود. اما پس از چندی یک اورکلاک ساده که باعث میشد cpu های 8008 8MHz تبدیل به 12MHz شود تحول عظیمی را در این صنعت به وجود آورد.

پس از چندی اورکلاکر ها به دو گروه مجزا تقسیم شدند:

1- اورکلاکر هایی که رایانه های Low-end را به high-end ارتقا میدهند.(این گروه بخش اعظم اورکلاکر ها را تشکیل میدهند)

2- اور کلاکر هایی که رایانه های high-end را در هر قیمتی اورکلاک میکنند.(این گروه بخش کوچکی را تشکیل میدهند که در فارسی به آنها خرپول گفته میشود!)

اما پیش از اینکه اورکلاکینگ را یاد بگیرید بهتر است چند سؤال را بررسی کنیم:

”Overclocking” چیست؟ ریسکها و فایده های آن؟ چه قسمت هایی را میتوان اورکلاک کرد؟

مفهوم Overclock

اورکلاکینگ به معنای افزایش سرعت هر جزء از دستگاهی است که توسط تولید کن

نده تعیین شده است.کلمه clock از کلمه ”Clock Crystal” به وجود آمده که نوسان سازی است که ریتمی را از فرکانس های بالاتری که به آن جزء وارد میشود مشخص میکند و آن را مبنای کار قرار می دهد.ساده ترین وسایل که برای آنها دستگاه نوسان ساز اعمال شده بود برای 8MHz باید نوسان ساز 8MHz تعبیه میکردند.

اورکلاکینگ اولین سیستم ها بسیار ساده(و محدود) بودند مانند اورکلاک یک قطعه 8MHz به 12MHz .

وقتی رایانه ها پیشرفته تر شدند دیگر یک دستگاه نوسان ساز برای آنها کافی نبود و همچنین Mother Board ها هم نمیتوانستند دو دستگاه نوسان ساز را با هم داشته باشند پس یک مجموعه مدارهای مختلف اختراع شد که باعث شد قابلیت اورکلاک بیشتری برای قطعه ها امکان پذیر باشد.

این وسیله ”Clock Generator” نام گرفت.این قطعه تولید کنند نیرویی است که باعث چند برابر شدن نوسان Clock Crystal دستگاه میشود و در نتیجه سرعت قطعات هم بیش از پیش افزایش پیدا میکند.

امروزه Clock Generator ها بسیار پیشرفته تر از قبل شده اند و کار با آنها نیز بسیار ساده تر شده است.

اختراع Clock Generator هایی که قابل اضافه شدن و تطبیق با سیستم هستند باعث شده که اورکلاکینگ بدون عوض کردن قطعاتی چون Clock Crystal امکان پذیر باشد.پیشرفت های دیگر در زمینه های BIOS و Frimware هم اکنون به کاربران اجازه دستکاری سرعت قطعات را با تغییر دادن تنها چند setting در رایانه می دهد.

 

ریسک ها و فایده ها
Overclocking به یک قطعه Low-end اجازه میدهد که کارایی یک ورژن گران تر را داشته باشد و یا به یک قطعه که کیفیت برتری داشته باشد(High-end) اج

ازه می دهد که کارایی ورژنی از آن را داشته باشد که حت

ی ممکن است هنوز به بازار نیامده باشد!

برای مثال شما یک CPU intel 3.0GHz p4 را به 34GHz اورکلاک می کنید و در حقیقت در حال استفاده از ورژن گران تر و بهتر آن یعنی p4 3.4 GHz هستید و همچنین اگر در هنوز این ورژن به بازار عرضه نشده شما در حال دیدن آینده intel هستید!

عمده ترین ریسک های Overclocking عبارتند از بی ثباتی و امکان خدشه وارد شدن به اطلاعات است.که معمولا” وقتی اتفاق می افتند که کاربر بخواهد بالاترین سرعت قطعه را بسنجد.

نوشته زیر از بنیان گذار Tom’s Hardware نقل شده است:

“هیچکس Crash شدن سیستم و هنگ کردن را دوست ندارد اما در یک محیط حرفه ای تجارتی دوری از crash و هنگ کردن می تواند سخت ترین کار باشد.این یک حقیقت است که شما با اورکلاک سیستم خود احتمال اشتباه CPU و دیگر قطعات را افزایش میدهید.اما این فقط یک احتمال است!اگر شما جدیدا ٌ سیستم خود را اورکلاک کرده اید و اولین کاری که انجام می دهید نوشتن پایان نامه خود است هیچ تعجب نکنید اگر یک Crash رخ داد و تمام اطلاعات روی رایانه شما پاک شد!حتما پس از اورکلاک سیستم خود را در یک وضعیت دشوار بگذارید و چیزهای مختلف را با آن تست کنید.اگر سیستم شما از همه ی این آزمون ها سربلند بیرون آمد آنوقت می توانید نفس راحتی بکشید و به خود افتخار کنید که یک سیستم را اورکلاک کرده اید!”

برای تست کردن CPU یکی از بهترین برنامه ها Prime 95’s “torture test” نام دارد که به صورت کاملا” مجانی بر روی اینترنت قرار دارد.

دومین ریسک در اورکلاک آسیب رسیدن به قطعات است.هر چه اورکلاک بالاتر باشد احتمال آسیب رسیدن به قطعات نیز بالاتر می رود.اما متاسفانه بسیاری از اورکلاکر ها به آن توجهی نمی کنند.

چیزهایی که باعث آسیب رسیدن به سیستم در اورکلاک میشوند عبارتند از:
سرعت – دو برابر کردن سرعت یک مدار باعث نصف شدن عمر آن می شود و در واقع ایجاد گرمای بیشتری می کند.

 

گرما – همانطور که گرما بالا می رود سرعت خراب شدن مدارها هم بیشتر می شود.همچنین گرما دشمن باثباتی است و باعث بی ثبات شدن اطلاعات در سیستم می شود پس باید به صورت های مختلف دمای سیستم را پایین نگه داشت(مانند استفاده از فن های قدرتمند و خمیرهای مخصوص) تا بتوان به بالاترین سرعت دست یافت.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   111   112   113   114   115   >>   >