سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله بازاریابی عمومی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بازاریابی عمومی در pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بازاریابی عمومی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بازاریابی عمومی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بازاریابی عمومی در pdf :

بازاریابی عمومی

یکی از نکات بسیار حساس در تعامل با مردم نقش شاخه های تبلیغات و بازاریابی در روابط عمومی است و برخی عقیده دارند که این سرشاخه از یکدیگر مجزا است. در صورتی که با ساده انگاری و کوچک شمردن نقش کلیدی روابط عمومی به بیراهه خواهیم رفت و به صورت مستمر اصرار بر جداکردن آن دارند و معلوم نیست هدف از این جزئی نگری چیست. یکی از ابزار های ارتباط با مردم و تعامل با مخاطبان در روابط عمومی ها، بازاریابی است .

کارشناس روابط عمومی با شناخت کامل مشتری می تواند انگیزه جذب را افزایش دهد. روابط عمومی به عنوان یک تکنیک حمایت از بازار، به خوبی شناخته شده است. بازاریابی در موسسه های بازاریابی بزرگ جهان در کشور های صنعتی به عنوان روند پیش بینی رفتار های مشتری و راضی نمودن او تعریف شده است.به طور تلویحی و ضمنی ،‌در این تعریف ایجاد حسن نیت بین سازماندهی سفارشات کالا و ارائه خدمات به خریدار، نیاز احسا

س شده است. یک بازاریابی که به نحو مطلوبی هدف گذاری شده است می تواند بوسیله فاکتورهایی که توسط مدیریت قابل کنترل نمی باشد، خراب و ویران شود. اطمینان مشتری از خدمات خوب، محصولات با کیفیت با وجود عواملی همچون آسیب های بهداشتی، امنیتی و آلودگی که اغلب پوشش های خبری گسترده ای را دارند، کاهش یافته و موجب رضایت می شود.
به نظر می رسد هر سازمانی در هر دوره باید گزارش فعالیت های خود را به سهامدارن ارائه کند و میزان موفقیت خود را در بازاریابی ارائه کند. در اینجا نقش روابط عمومی در جذب سهامداران خشمگین در مجمع عمومی سالانه حساس و موجب می شود توجه بیشتری را نسبت به اعلام امکانات گسترده که برای خدمات با ارائه یک محصول جدید دارند آرامش نس

بی ایجاد کند.
به طور معمول عده ای از رقبا در هر حرفه یا صنفی سعی می کنند برنامه های سازمان را با مخدوش کردن اهداف آن ( نزدیکان) در متوقف کردن و در برنامه ریزی گسترده سازمان ، شرکت و موسسه کارخانه خرابکاری می کنند. هر چند در بازار رقابتی سالم این حرکت خلاف اخلاق حرفه ای است ولی روابط عمومی با بازاریابی اصولی، در جلوگیری از آن نقش مو

ثری در ایجاد فرصت ها خواهد داشت.
کارخانه های زیادی وجود دارند که در آن مدیریت بازاریابی هیچ مسئولیتی برای ارتباط با مخاطبینی که اثر خیلی فوق العاده ای در موفقیت آن شرکت دارند، قبول نمی کنند.( یعنی هیچ کاری در این خصوص انجام نمی دهد)، این موضوع می تواند شامل کارمندان، سهامداران،تولید کنندگان، دولت ملی، مسئولین محلی و یا گروه های مشاور باشد. در سال های اخیر شرکت های بزرگ صنعتی با گرایش به بازاریابی قوی تمام نیروی روابط عمومی خود را برای حمایت و حفظ نشان تجاری خود بسیج کرده اند تا بتوانند برند خود را حفظ کنند و به نحوی به این درک رسیده که روابط عمومی می تواند با تبلیغ نام تجاری بازاریابی مناسبی داشته باشد.(در جهت حمایت از نام و نشان تجاری خود هستند.
شرکت هایی که روابط عمومی فعال و توانمند نداشته و یا کمتر از این تخصص بهره می گیرند با قبول یک نگرش ساده و سازمان ضعیف خود ریسک برخی خطرات را می پذیرند. یک چنین مشکلاتی می تواند زمانی که عموم حسن نیت دارند بوجود بیاید یا زمانی که مشتری فشار می آورد و یا رابطه های پارلمانی و یا صنعتی وجود دارد.
یا به طور حتم، سازمانی که دارای روابط عمومی خوب و شناخته شده ای است باعث می شود انتقادات نسبت به آن سازمان کمتر و حمایت ها نسبت به ان افزایش یابد .امروزه محیط های اجتماعی روابط سازمانی و شرایط اقتصادی بسیار پیچیده شده است و شناسایی این محیط می تواند نقش موثری در بازاریابی ایجاد کند.
با وجود این، روابط عمومی به عنوان نقش آغازین در یک سازمان، در موار

د زیادی به حمایت از بازاریابی سازمان برمی خیزد مانند:1-بهبود آگاهی،‌ هدایت کردن فروش،‌تقویت تاثیر بهبود فروش و تبلیغات،‌ایجاد انگیزه در نیروی فروش، عوامل توزیع، سهامداران، خرده فروش ها، 5-معرفی کالا و خدمات جدید،6- ایجاد وفاداری نام و نشان تجاری، 7-سرو کار داشتن با موضوعات مشتری و در خیلی روش های دیگر به حمایت از بازاریابی سازمان برمی خیزد.
فراموش نکنیم در بسیاری از فعالیت ها اثر تبلیغات موثر را در بازاریابی روا

بط عمومی، مورد نظر قرارداده و از آن حداکثر بهره برداری را داشته باشیم و البته برخی از این اهداف برای سعی و تلاش هایی که امر تبلیغات انجام می دهد مهم خواهند بود. بنابراین ارتباط بین تبلیغات و روابط عمومی باید خیلی تاثیرگذار و نزدیک باشد.
همسویی تبلیغات و بازاریابی در روابط عمومی
هماهنگی و نتیجه فعالیت ها تنها زمانی امکان پذیر خواهدبود که مدیریت روابط عمومی بتواند بازاریابی، تبلیغات و روابط عمومی را با هم و در کنار هم درک کند و به آن اعتماد کند .
تبلیغات و بازاریابی در هر دو طرف و هر دو سمت دارای محدودیت های خواهند بود، که کار کردن با هم ضرورت آن را ایجاد می کند تا این محدودیت ها کم رنگ شده و اثرات آن شفاف شود .
هر چند وجود استقلال برای هر دو طرف نیاز است و بازاریابی و تبلیغات باید هر یک به صورت جداگانه حرکت کنند اما داشتن نقاط مشترک بین تبلیغات و بازاریابی که روابط عمومی آن را به هم متصل می کند ضروری است. هماهنگی زمان بندی بین روابط عمومی و تبلیغات سازمان در آغاز یک فعالیت اقتصادی و تولید یک محصول جدید یا در شروع یک حرکت خدماتی می رسد، اما ممکن است لازم و نیاز نباشد که هر دو طرف در ادامه راه در یک نگرش مشابه با هم کار کنند.

برنامه ریزی در فعالیت های روابط عمومی
هماهنگی ایجاد نخواهد شد مگر اینکه روابط عمومی و تبلیغات در طرح ریزی و برنامه ریزی با دقت عمل کرده و ساکت ننشینندو حرکتی از خود نشان دهند و با پیش بینی دوره فعالیت ها اهداف را همسو و هم جهت با هم داشته باشند.

ایجاد زمان بندی منتقدانه است
به طور مختصر روابط عمومی و تبلیغات هر دو به طور حتم در پیشرفت هدف

و برنامه بازاریابی سهم خواهند داشت. روابط عمومی و تبلیغات هر دو باید به ارائه نظرات خود به طور جداگانه در مورد هدف بازاریابی بپردازند و برنامه های کلی و جامع را برای
فعالیت های خود پیش بینی و ارائه کنند. این بدین معنی است که برنامه ریزی کردن برای رسیدن به پیشرفت و رسیدن به هدف شامل مواردی خواهد بود برگرفته از طرح هایی که توسط روابط عمومی و تبلیغات ارائه شده است. برای مثال یک کمیپین یا برنامه کامل م

 

مکن است یک تبلیغات قوی را در آغاز جهت جذب یک مشتری به کار بندد و در زمانی دیگر روابط عمومی ارتباط رسانه ای را برای توسعه و زیاد کردن مخاطبین بعدی به عنوان هدف تعیین نماید و از ابزارهای بازاریابی نسبت به جذب مشتریان حرکت کنند .

در بسیاری از موارد کیفیت اگاهی دادن مهم است و شناخت از محیط و مخاطبین امری اجتناب ناپذیر اگر چه تبلیغات به طور سنتی و قدیمی تحت نظم و ترتیب انجام می شود بستگی دارد ولی نوآوری جدید در تبلیغات با در دستور کار قرار گیرد.
ادوارد لینکولن، مشاور بریتانیایی و مدیر امور ویکینسون سورد می گوید :بسیاری از مشاوران روابط عمومی کارشناسان روابط عمومی باید در نظر بگیرند و در مواقع ضروری هشدارهای لازم را برای پیشرفت کار مدیران پیشنهاد کنند با یک هشدار به موقع نشاط را امر جمع موجود آورند و از دلسردی و بی میلی و در نهایت از دست رفتن انگیزه جلوگیری کنند.این احساس همواره باید در ورابی عمومی به عنوان یک شرط لازم برقرار باشد تا همسو با بازاریابی بتواند حرکت کند.

زمانبندی
یکی از اصول اولیه در بازاریابی زمانبندی است و نباید دوره های مختلف تبلیغات ، بازاریابی با فعالیت های اصلی روابط عمومی موجب تداخل فعالیت ها شده و به جای استفاده از فرصت ها نتیجه عکس بدهد . دقیقاً باید برای هر سر فصلی زمان آن کاملاً کنترل شود. برنامه ریزی فعالیت های روابط عمومی و تبلیغات منتقدانه( نکوهشی) است .
برای مثال فعالیت های روابط عمومی در آغاز تولید یک محصول یا آغاز یک پروژه خدماتی باید زمان بندی شود تا از ابتدای فرایند فعالیت ها نتایج ارتباطات اجتماعی آن و نحوه تعامل با مخاطبین کاملاً مشخص شود و روابط عمومی می تواند گزارش انتقادی و چال

 

ش هایی را که در مورد محصول تولید و یا خدمات وجود دارد قبل از اینکه تبلیغات شروع شود و قبل از بازاریابی ارائه دهد.
این موضوع می تواند به طور آشکارا در برنامه ریزی تبلیغات تاثیر داشته باشد . هیچ مقاله نویسی در مورد کالایی که مردم در مورد ان تبلیغاتی را ندیده یا نشنیده باشند نمی نویسد تا اینکه تبلیغات در مورد آن کالا شروع شود.
برنامه نویسان زیادی به این موضوع معتقد هستند که تبلیغات تحت تاثیر پوشش خبری و رسانه ای است و این موضوع عاقلانه است که به دنبال پوشش خبری برای محصولاتی که هیچ نوع تبلیغات خاصی ندارند می تواند بسیار مفید و ارزشمند باشد.

نقش روابط عمومی در تبلیغات

ایجاد یک هماهنگی موثر بین روابط عمومی و تبلیغات بدون داشتن یک دید واضح از نقاط قوت و ضعف هر کدام کار دشواری است.

مخاطبین

تبلیغات می تواند به طور خیلی صحیح و دقیق به مخاطبین خارجی انتقال پیدا کند و هدایت شود . فعالیت های ارتباطی رسانه ای ممکن است به طور خوب و مطلوبی به مخاطبین انتقال داده شود ،‌اما هیچ تعهد و ضمانتی در افشای آن وجود نداشته باشد. این بستگی به ارزش خبرها و جاذبه روابط دارد .
(تکنیک های روابط عمومی عامل موثری برای دستیابی و مخاطبین به رسانه ها است و در رقابت ها و حمایت های مالی، می تواند یکی از عوامل اصلی باشد و این حرکت در بازاریابی و تمرکز کردن روی عده ای خاص و قلیل از مخاطبین یا در سطح گسترده باید همواره مدنظر قرارگیرد و بتوانیم از تکنیک های روابط عمومی برای تبلیغات و بازاریابی به بهترین شکل ممکن استفاده نماییم.

تام دانکن (Tom Duncan)، نویسنده کتاب «ارتباطات یکپارچه بازاریابی»، تعریف کوتاه و در عین حال کاملی از ذی‌نفعان‌ یک سازمان دارد و می‌گوید‌: «ذی‌نفع عبارت است از هر کسی که در موفقیت یا شکست یک سازمان نقش دارد.»
این تعریف زیبا از ذی‌نفعان‌ حکایت از کارکرد متفاوت ‌ارتباطات در ‌سازمان‌های جدید دارد‌. در شرایط فعلی کسب‌وکار، ‌تنها توجه کردن به مشتری یا برخی ‌ذی‌نفعان‌ مانند سهامداران یا کارکنان به تنهایی نمی‌تواند چالش‌های ‌موجود و آتی در یک کسب‌وکار را حل ‌کند و نیاز به ارتباطات یکپارچه ‌مبتنی بر فرآیند گردشی ‌و جامع دارد‌. ارتباطات باید ‌از سویی نیاز ‌سازمان را ‌در خلق ارزش بیشتر برطرف کند ‌که ‌این موضوع در ‌رونق بیشتر محصول و افزایش ‌تعداد مشتریان ‌نمایان ‌شود ‌و از سوی دیگر یک ارتباط هم‌تراز و یکپارچه به‌وجود آورد که تمامی زوایای پیدا و پنهان کسب‌وکار برای همه ذی‌نفعان دیده شود که ‌با توجه به این خصوصیات، ‌آن را ‌به نام «ارتباطات یکپارچه بازاریابی» IMC) Integrated Marketing Communication) نامگذاری کرده‌اند.

مهم‌ترین اصل IMC این است که شرکت‌ها به این مهم اشراف داشته باشند که ‌اقدامات و کارکردهای آنها در یک میدان عمومی ‌از سوی همه ‌ذی‌نفعان‌ به‌طور دقیق مراقبت و کنترل می‌شود.
تفاوتی که ارتباطات یکپارچه بازاریابی با ‌سایر فرآیندهای ‌مشتری مداری ‌مانند «مدیریت روابط با مشتری» (CRM) ‌دارد، در این است که ‌به جای روابطی مبتنی بر فرآیند خطی‌، ‌دارای فرآیند گردشی و چند وظیفه‌ای است که برای خلق و توسعه روابط سودمن

دار و گفتمان با آنها استفاده می‌کند‌.

برای وضوح بیشتر تعریف ارتباطات یکپارچه بازاریابی ‌به شرح عناصر آن می‌پردازیم‌:

1) فرآیند گردشی و چند وظیفه‌ای
تمام ‌بخش‌های عمده یک سازمان، ارتباطات ارگانیک‌، ‌پیوسته و روشمندی ‌با مشتریان دارند و برای این مهم، از برنامه‌ریزی و نظام اطلاع‌رسانی در رابطه با برند خود برخوردارند، به طوری که همه مدیران سازمان در ‌بخش‌های مختلف کارکرد ‌مشترکی در شناسایی و توسعه برند داشته ‌و این کارکردها یکپارچه است و شامل تمامی پیام‌های ارسالی و دریافتی از مشتریان فعلی‌، مشتریان احتمالی در آینده و سایر ‌ذی‌نفعان‌ می‌شود.

2) ‌خلق و توسعه روابط سودمند با ذی‌نفعان‌
در کارکردهای بازاریابی علاوه‌بر مشتریان فعلی و حفظ آنها، شما هم نیاز به ارتباطات با همه ‌ذی‌نفعان‌ دارید و هم به توسعه مشتریان و ‌ذی‌نفعان‌ بالقوه‌ای که تاکنون امکان ارتباط موثر با آنها نداشته‌اید. باید توجه کنید که توسعه صرفا به توسعه عددی با ‌ذی‌نفعان‌، به‌خصوص مشتریان، محدود نمی‌شود، بلکه می‌تواند افزایش سهم حمایت از آنها را نیز دربربگیرد. هر ذی‌نفعی می‌تواند به روش‌های مختلفی سازمان شما را متاثر از رفتار خود کند، به‌طور مثا

 

ل کارکنان می‌توانند با انگیزه بالا ‌هم نهایت تلاش و همت خود را با بهره‌وری بیشتر نمایش دهند و هم با انگیزه پایین ناکارآمد باشند. مشتریان نیز این اختیار را دارند که با تکرار در خرید به افزایش بازدهی شرکت شما کمک کنند و هم با تصمیم به عدم خرید، سود شما را کاهش دهند. ‌اگر سازمان هر یک از ‌ذی‌نفعان‌ را به هر دلیلی رها کند یا در برنامه ارتباطات یکپارچه خود نادیده بگیرد، قطعا در کارکرد و خروجی خود دچار کاستی خواهد شد‌.
3) مشتریان خاص
در ارتباطات یکپارچه بازاریابی، قرار نیست توزیع مساوی با همه ‌ذی‌نفعان‌ داشته باشید، چرا که تمام هدف ما در کسب‌وکار، خلق ارزش بیشتر و افزایش درآمد است. به همین دلیل روابط ارزش یکسانی در مواجهه با ‌ذی‌نفعان‌ مختلف، ندارد و حتی در یک گروه از ‌ذی‌نفعان‌ نیز می‌تواند تفاوت‌های ماهوی یا با شدت زیاد و کم داشته باشد. به‌طور مثال، مشتریان سودآور یا بخش خاصی از بازار ‌که مقدار بیشتری خرید می‌کنند ‌یا محصول خاصی را انتخاب می‌کنند، تفاوت معناداری با سایر مشتریان و بخش‌های بازار ‌دارند. برای حفظ روابط با این نوع مشتریان یا بخش‌ها سطح بالایی از ارتباطات یکپارچه بازاریابی مورد نیاز است که باید مورد عنایت قرار گیرد‌.

4) نفوذ استراتژیک
آمیخته‌های بازاریابی پیام‌های متفاوتی ارائه می‌کنند. به‌طور مثال، فرآیند تولید محصول در شرکت ما چگونه است‌؟ کارکرد محصول ما چطور است‌؟ ‌شیوه‌های قیمت‌گذاری و مارجین‌های توزیع چه شرایطی دارند؟ سیستم توزیع چگونه است و مشتریان در چه فروشگاه‌هایی می‌توانند محصول را خریداری کنند‌؟ ‌کارکنان ما در ارائه خدمت به مشتریان به چه نحوی رفتار می‌کنند‌؟ ‌و پیام‌های دیگری که باید مورد شناسایی قرار گیرند، نیازمند کنترل و نفوذ استراتژیک هستند تا مفهوم کامل و با اطمینانی ‌نزد مشتریان داشته باشند. این پیام‌ها نباید ویژگی متناقضی داشته باشند؛ به‌طور مثال شرکتی که ‌ادعا می‌کند محصول یخچال آن عملکرد بهتری نسبت به محصولات مشابه ‌رقبای خود ‌و در عین حال کمترین قیمت را نیز در بین آنها دارد، این پیام را به مخاطبان می‌دهد که نباید اعتماد زیادی داشته باشند و نمی‌توانند با بهترین کارکرد، پایین‌ترین قیمت را هم داشته باشند. درواقع نفوذ استراتژیک و ایجاد اعتماد همراه با هم‌پوشانی پروموشن‌ها قابل‌انجام است‌.

5- گفتمان هدفمند
باید به این نکته توجه کرد که برخی از ‌ذی‌نفعان، به‌خصوص مشتریان، از سماجت‌های بیش از اندازه مانند ‌تلفن‌هایی که مزاحمت ایجاد می‌کنند یا ارسال بسته‌های پستی که از دید آنها فاقد ارزش است و تبلیغات بی‌وقفه و تجاری کردن بیش از اندازه وقایع، رضایت چندانی ندارند و این‌گونه رفتار ممکن است مقاومت آنها را حتی ‌در خریدهای مورد نیاز نیز کاهش دهد یا به سمت رقبا رهنمون کند‌. مشتری زمانی توانایی تعامل و آغاز یک گفتمان با شرکت را خواستار است که نیاز به این ارتباط را احساس کند‌.

چتر بازاریابی
بازاریابی چیزی فراتر از فروش بوده و ‌آن چیزی است که به عنوان معامله نامیده می‌شود. مطابق تعریف انجمن بازاریابی آمریکا، بازاریابی چندین مفهوم کلیدی را بیان می‌کند ‌و فرآیندی است که شامل برنامه‌ریزی‌، اجرای مفاهیم تعیین شده‌، قیمت‌گذاری‌

، توسعه فروش و توزیع این ایده که چرا ‌کالا ‌یا خدمات ارائه شده نیاز مشتریان است، می‌شود ‌و همه اینها در جهت خلق مبادله‌ای است که هدف‌های سازمان را ‌برآورده کند.

با این تعریف بازاریابی هم فرآیند است و هم مجموعه مفهومی که بر تامین نیازها و خواسته‌های مشتری و سایر ‌ذی‌نفعان‌ تمرکز دارد و شامل هشت عنصر اصلی است که عبارت است از‌: 1- بازار 2- مفهوم بازار 3-مبادله
‌4- فرآیند بازاریابی 5- محصول ‌6- برند 7- مزیت رقابتی 8- آمیخته بازاریابی.

چه چیزی نیاز به یکپارچه شدن دارد‌؟ ‌
برای اینکه ارتباطات بازاریابی تاثیر حداکثری خود را داشته باشد، باید اجزای اصلی تاثیرگذار در آن یکپارچه شوند که این اجزا عبارت است از‌:

 

1) کارکنان
تجربه ثابت کرده است که معمولا در بسیاری از سازمان‌ها کارکنان به شکل تعجب‌آوری درک درست و روشنی از آنچه سازمان به آن می‌پردازد ندارند؛ اینکه چه چیزی تولید می‌کند و چگونه عمل می‌کند و نقش آنها در ساختن روابطی مستحکم با مشتری چیست‌؟‌ بنابراین باید نظامی روشمند، جهت یکپارچه‌سازی کارکنان در توجیه خدمت به مشتری و فلسفه مشتری‌مداری و اهمیت نقش آنها ایجاد شود.

2) مشتریان و شرکت‌های خریدار

مفهوم یکپارچه‌سازی مشتریان نهایی در کسب‌وکارهای بنگاه به مصرف‌کننده (B2C) ‌و شرکت‌های تجاری در کسب‌وکارهای بنگاه به بنگاه (B2B)، ‌افزایش تعاملات هدفمند ‌است. این موضوع زمانی تامین خواهد شد که مشتریان نهایی یا شرکت‌های طرف معامله به آسانی بتوانند از طریق پرسش‌ها‌، مطرح کردن شکایات (صدای دوم مشتری) و ارائه ایده‌های خود ‌امکان هر گونه ‌تاثیرگذاری در سازمان را داشته باشند و این ‌تقارب و نزدیکی سازمان با ‌مشتریان به تعاملات پیوسته و دوطرفه عمیق بینجامد. در این یکپارچه‌سازی CRM ‌یا همان مدیریت ارتباط با مشتری و اطلاعاتی که می‌تواند برای تسهیل در این تعاملات ایجاد کند، بسیار مفید است.

3) ماموریت سازمان
برخی از سازمان‌ها دارای بیانیه ماموریت هستند و علت وجودی سازمان خود را تعریف کرده‌ و در قسمت‌های مختلف، از جمله اتاق هیات‌مدیره تا خطوط تولید نصب کرده‌اند. اما اگر کمی دقت کنید، درمی‌یابید که این اقدامات هیچ گونه کمکی به اهداف شرکت و مجموعه آن چیزی که اتفاق می‌افتد نمی‌کند و صرفا تبدیل به یک ژست سازمانی متداول در جامعه شده است. ‌یکپارچه‌سازی ماموریت سازمان و عملیات ‌بازرگانی با دعوت کارکنان به تمرکز مشترک و مداوم همراه با فراهم‌سازی وحدت یکپارچه، از مسوولیت‌های مهم هر سازمانی است‌.

4) ‌تامین‌‌کنندگان یا شرکای تجاری
هر کسب‌وکاری برای فعالیت و تداوم هستی خود نیاز به تامین‌کنندگانی دارد که بخش اصلی ‌ورودی سیستم آن را تشکیل می‌دهند. همان‌طور که یکپارچه‌سازی تعاملات با مشتریان اهمیت دارد، تعامل صحیح و عمیق با تامین‌کنندگان نیز سهم زیادی در کارآمدی و موفقیت یک سازمان دارد‌. این تعاملات در اقتصادهای بی‌ثبات مانند کشور ما بسیار بیشتر از اقتصادهای سالم می‌تواند نقش و اهمیت داشته باشد و حتی ‌به عنوان یک مزیت رقابتی مطرح باشد. معمولا سازمان‌ها ‌مزیت رقابتی خود را در خروجی‌های سازمان جست‌وجو می‌کنند، ولی در مواقعی این مزیت‌ها می‌تواند در ورودی‌ها و آنجایی باشد که ربط

ی به مشتری شما نداشته باشد و می‌توانید با عمیق و یکپارچه کردن تعاملات با تامین‌کننده مزیتی را برای شرکت خود فراهم کنید‌.

5) پایگاه اطلاعاتی
کسب اطلاعات در هر موضوعی به ایجاد شناخت بهتر و اتخاذ تصمیم درست‌تر منجر می‌شود و نبود آن نیز ریسک تصمیم‌گیری یا انجام ناصحقق اهداف شود. هر سازمانی در هر ابعاد و اندازه‌ای و متناسب با نیازهایی که دارد، باید در راستای یکپارچه کردن اطلاعات در سازمان کوشش کند و از جزیره‌ای عمل کردن کارکنان یا واحدهای مختلف به‌دلیل درک متفاوت از اطلاعات جلوگیری کند. وجود یک پایگاه اطلاعاتی در سازمان که خروجی‌های یکسان و یکپارچه‌ای را برای همه ‌ذی‌نفعان‌ ایجاد کند، عنصر مهمی در بازاریابی و ‌یک الزام استراتژیک است.

6) یادگیری سازمانی
وقتی شرکت‌ها با بسط و توسعه پایگاه اطلاعاتی‌، خدمات داده‌ای خارجی بیشتری را وارد مجموعه خود می‌کنند، پیگیری و ردیابی تعاملات و ارتباطات با مشتری پیچیده‌تر می‌شود. بنابراین نیاز به این است که اطلاعات ورودی تبدیل به مفاهیم مبتنی بر دانش سازمانی شود و این دانش باید در دسترس تمام کسانی که می‌توانند در افزایش خدمت به مشتری سهم داشته باشند، قرار گیرد و موجب خلق ارزش بیشتر و افزایش ارزش برند سازمان شود. اطلاعات مشترک مهم‌ترین ابزار در یادگیری سازمانی است که باید با یکپارچه کردن آن در جهت افزایش تعاملات صحیح و کارساز مورد استفاده قرار گیرد.

7) فرهنگ سازمانی
فرهنگ یک شرکت ‌شخصیت آن را منعکس می‌کند و روشی است که ما امور سازمانی خود را انجام می‌دهیم و عبارت است از: ارزش‌های م

شترکی که کارکنان آن را باور داشته و روزانه آن را به شکل کاملا غیرارادی انعکاس می‌دهند. موضوع فرهنگی از منظر ادگار شاین، استاد سابق مدرسه مدیریت MIT Sloan و پدر فرهنگ سازمانی، سه لایه دارد‌. اول‌، ‌لایه ظاهری و هر آن چیزی که شما به شکل نمادین از شرکت‌ها و سازمان‌ها می‌بینید؛ دوم‌، اعلام‌های رسمی مانند ‌ماموریت و ارزش‌های قابل قبول سازمان که معمولا بر دیوارهای سازمان نصب می‌شود‌ و س

وم‌، رفتار و باورهایی که روزانه در کارکردهای کارکنان تجلی پیدا می‌کند و شاید با لایه‌های اول و دوم نماد فرهنگی همخوانی و هم‌راستایی نداشته باشد.
یک شرکت موفق ‌از سویی نیاز به هم‌ترازی این سه لایه فرهنگی دارد و از سوی دیگر باید با یکپارچه‌سازی فرهنگی بتواند آن را به خوبی برای ‌ذی‌نفعان‌ و به‌خصوص مشتریان، قابل شناسایی کند‌.

هرچند عوامل و عناصر دیگری نیز می‌توانست در ادامه این هفت عنصر بیان شود، ولی ما به این هفت عنصر بسنده کرده و دوباره تاکید می‌کنیم که هم یکپارچه‌سازی هر عنصر به عنوان ماهیت خود مورد نیاز است و هم یکپارچه‌سازی تمامی عناصر هفت گانه.

روابط‌عمومی و بازاریابی دو حوزه‌ای هستند که تا مدت‌ها پیش عملکرد آنها در داخل سازمان‌ها به عنوان نقطه مقابل هم و متفاوت از یکدیگر در نظر گرفته می‌شد به ویژه در اموری مانند بودجه، تشکیلات و اختصاص اعتبار که نگرانی بیشتری در مورد آنها وجود داشت.
شاید در نتیجه تغییرات همزمان ایجاد شده درعادات فناوری شخصی و کاهش سازمان‌های خبری سنتی، درک این مساله که بازاریابی کجا تمام می‌شود و روابط عمومی از کجا شروع می‌شود، دشوارتر شده باشد. عناوین شغلی فعلی شاهد خوبی برای این تیرگی و ابهام هستند.
برای اینکه به درجه‌ای از وضوح و روشنی در مورد این مساله دست یابیم، PR News از کاربران خود درباره تعریف آنها از بازاریابی و روابط عمومی و تفاوت بین آنها پرسش نمود. بیشتر پاسخ‌های اجتماع کاربران به سوال مطرح شده در امتداد این گفته بود که « همه چیز در بازاریابی درباره محصول است و همه چیز در روابط عمومی درباره روا

بط میان افراد.

تصور ما این است که بسیاری از بازاریابان و دست اندرکاران روابط عمومی ‌ها (و کسانی که رسما بر هر دو موضوع احاطه دارند) با این نوع گفته‌ها و نظرات مطرح شده موافق نباشند اما تغییرات پیرامون همان موضوع‌هایی است که گفته می‌شود. پاسخ‌های ذیل بیان برخی تفاوت‌ها میان روابط عمومی و بازاریابی است:
– روابط عمومی تمایل در به کاربردن رسانه‌ها برای ای

جاد آگاهی از یک نام تجاری در بین مخاطبان است. درحالیکه بازاریابی طیف گسترده‌ای از پیام‌های مشتریان هدف که به معنی در خواست انجام فعالیت است را پوشش می‌دهد.
– بازاریابی برابر است با تجارت و فروش گرایی. روابط عمومی برابر است با عمومی‌گرایی.
– بازاریابی درباره فروش و نیاز به محصول است. روابط عمومی درباره ایجاد جمعیت در اطراف محصول.
– روابط عمومی تعامل دوسویه با مردم است. بازاریابی پیام‌های محتواگرایی است که تلاش می‌کند بر مصرف کنندگان حاکم شود.
– در حیات سازمان‌ها، بازاریابی به فروش می‌رساند و روابط عمومی برای هر چیز دیگر است.
– همه چیز در بازاریابی درباره محصول است. همه چیز در روابط عمومی درباره روابط.
– بازاریابی توسعه استراتژی نام تجاری محصول است درحالیکه روابط عمومی، روابط رسانه‌ای برای اجرای استراتژی‌های بازاریابی است.
– بازاریابی یعنی اینکه شما می‌خواهید دنیا محصولتان را چگونه ببیند. روابط عمومی یعنی اینکه در واقع دنیا محصول شما را چگونه می‌بیند.
– بازاریابی متن نمایشنامه است و روابط عمومی یک فیلم است.
– بازاریابی مواد تشکیل دهنده است و روابط عمومی کیک‌های به نمایش گذاشته شده در پشت ویترین.
– بازاریابی: شما برای آن پرداخت می‌کنید. روابط عمومی: شما برای آن درخواست می‌کنید.
– بازاریابی بر گشودن کیف پول افراد متمرکز است. روابط عمومی بر راه یافتن

در قلب و مغز افراد متمرکز است.
– بازاریابی درمونولوگ (تک گویی) است و روابط عمومی در گفتگو و دیالوگ.
– بازاریابی خلق چشم‌انداز و واقعه را فراهم می‌آورد درحالیکه روابط عمومی به ایجاد روابط با دیگران می‌پردازد به طوریکه آنها می‌توانند داستان را از نقطه نظر خود بیان کنند.
– بازاریابی یک ارتباط یک سویه و روابط عمومی یک ارتباط دو سویه است.
– بازاریابی و روابط عمومی تلاش‌های ارتباطی هستند که برای افزایش کسزار و فروش تمرکز دارد و روابط عمومی بر ارتباط و اعتماد بین افراد. بنابراین هر دو در شاخصه‌های موفقیت با یکدیگر متفاوت هستند.
اگرچه این موارد به عنوان وجوه افتراق بین روابط عمومی و بازاریابی برشمرده شد اما آنچه واضح است اینکه هر دو باید برای به حداکثر رساندن آگاهی مخاطب از نام تجاری و هدایت نسل‌ها، همدیگر را حمایت کرده و به یکدیگر استناد نمایند.

پنج نقش مهم روابط عمومی در بازاریابی

درک نقش و قدرت روابط عمومی(PR) در پشتیبانی فعالیت های فروش و بازاریابی امری بسیار حیاتی است، نقشی که باعث افزایش «سهم از اذهان» و به طبع آن «سهم از بازار» می شود.
در این نوشتار به پنج مقوله از یک «برنامه یکپارچه بازاریابی» اشاره می شود که روابط عمومی می تواند به موفقیت کامل برنامه کمک کند:
1- طراحی یک برنامه روابط عمومی کارا، مؤثرترین راه برای نفوذ و تأثیر واقعی بر مخاطبان و مشتریان می باشد. هیچ ابزار جایگزینی برای افزایش اعتبار شرکت و محصول، بهتر از ابزار روابط عمومی وجود ندارد ابزاری که می تواند شما را به رهبر کسب و کار تبدیل کرده و وجهه شما را نزد نشریات تجاری، تحلیل گران مالی و صنعتی و سایر صاحب نظران بهبود بخشد.
تشابه با بیشتر فعالیت های فروش و بازاریابی، هر چه بیشتر بر فعالیت های روابط عمومی تمرکز کنید نتایج بهتری خواهید گرفت. به طوری که طبق اصل پاره تو 80 درصد مطالب مثبت تقریباً از 20 درصد از تحلیلگران و رسانه های هدف یا سایر مخاطبان اصلی ارایه می شود. برای مثال، روابط عمومی بایستی با پیگیری کلیه اخبار شرکت و صنعت م

 

ربوط به موارد مربوط پاسخ مقتضی و مناسب دهد.
2- روابط عمومی در خارج از سازمان، نقش یک سفیر تجاری را دارد و در داخل سازمان بعنوان یک سامان دهنده مطرح است. به طوری که متخصصان روابط عمومی به طور روز افزونی در توسعه و یا پشتیبانی ابعاد مختلف ارتباطات مربوط به نام تجاری در یک برنامه بازاریابی و تبلیغاتی به کار گرفته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بازار بورس « بورس سیمان» در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بازار بورس « بورس سیمان» در pdf دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بازار بورس « بورس سیمان» در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بازار بورس « بورس سیمان» در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بازار بورس « بورس سیمان» در pdf :

بازار بورس « بورس سیمان»
تاریخچه بورس
سرمایه گذاران و تجار، از دیرباز تلاش مى کرده اند تا ضمن کاستن از ابعاد خطر و زیان سرمایه گذارى، زمان بازده آن را نیز هرچه کوتاهر نمایند. آنها در پى ساز و کارى بودند تا ضرر و خسارت هاى احتمالى را با شرکاى فرضى تقسیم کنند. تأسیس شرکت سهامى، پاسخى به این ضرورت بود. این فرمول، نخستین بار در 1553 در کشور روسیه تزارى عملى شد وسپس کمپانى هندشرقى که در سال 1602 تشکیل شد فرم تکامل یافته تر شرکت سهامى را عرضه کرد. تشکیل شرکت سهامى، مقدمه اى براى تأسیس «بورس» بود.

واژه «بورس» از نام خانوادگى شخصى به نام «واندربورس» اخذ شد که در اوایل قرن پانزدهم میلادى در شهر «بروژ» (Bruges) بلژیک مى زیست و صرافان شهر در مقابل خانه او گرد مى آمدند تا به داد و ستد پول و اوراق بهادار بپردازند.

تشکیل اولین بورس اوراق بهادار در جهان، به سال 1460 بازمى گردد. در این سال، در شهر «آنورس» (Anvers) بلژیک، اولین بازار متشکل سرمایه به وجود آمد. سپس بورس «آمستردام» در اوایل قرن هفدهم در هلند تشکیل شد و شرکت استعمارى هندشرقى سهام خود را در آن عرضه کرد. بورس آمستردام، امروز نیز یکى از مهمترین بورسهاى جهان محسوب مى شود. سپس بورس لندن در سال 1801 شکل گرفت که به دنبال آن، بورس نیویورک در اواخر قرن نوزدهم به وجود آمد. در حال حاضر، بورس نیویورک، بزرگترین بازار سرمایه جهان محسوب مى شود. اکنون اغلب کشورها داراى تشکیلات بورس مى باشند و فدراسیون بین المللى بورس، به عنوان یک سازمان هماهنگ کننده، به همکارى و شریک مساعى میان بورس ها کمک مى کند (1).

سیاستهاى جدید اعتبارى و مالى ازیکسو و گشایش بازارهاى سرمایه در جهان، تعمیق فرآیند جهانى شدن و انقلاب اطلاعات ازسوى دیگر، موجب شده است که موضوع «بورس» و «سهام» در جهان امروز، ازصورت تئورى مندرج در کتابهاى درسى خارج و همچون پدیده اى مؤثر در زندگى روزمره افراد، خود را نشان دهد. خرید و فروش سهام بنگاههاى دولتى و غیردولتى در بورس هر کشور نشانه حرکت پول و سرمایه در جایگاه واقعى خویش است. هرچه این حرکت در کشورى، پویاتر و قدرتمندتر باشد، اقتصاد آن کشور پررونق تر و شکوفاتر خواهدبود. در واقع «بورس» مسیر تلاقى سرمایه هاى مردمى است، لذا لازم است صاحبان کسب و کار و پس انداز، شناختى هرچند گذرا از سازو کارهاى بورس و نحوه عملکرد آن داشته باشند.
بورس چیست؟
در اقتصاد آزاد، هر کالا، اعم از میوه جات، خانه، عتیقه جات و… داراى بازارى است که بهاى کالا در آن، براساس عرضه و تقاضا تعیین مى شود. بورس نیز یک بازار پیچیده است که کالاى مبادله شده در آن، «سهام» و «اوراق بهادار» مى باشد. این بازار نیز تابع عرضه و تقاضا است و در آن، خرید و فروش سهام یا اوراق قرضه دولتى و مؤسسات معتبرخصوصى، تحت ضوابط و

مقرراتى خاص انجام مى شود. وقتى در بورس، تقاضا از عرضه پیشى بگیرد (یعنى خریدار بیش از فروشنده باشد) قیمت سهام افزایش مى یابد و بالعکس. به همین دلیل است که بورس را «میزان الحراره اقتصاد» (barometer of economy) نامیده اند .هرچه اقتصاد سالم تر و چشم انداز آن امیدوارکننده تر باشد، تمایل به مشارکت در فعالیت هاى اقتصادى نیز بیشتر

مى شود و بورس رونق مى گیرد. اما، قبل از اینکه بازارى وجود داشته باشدباید «کالا» تولید شود. به طریق اولى، سهام و اوراق بهادار نیز باید قبل از عرضه به بورس، منتشر شوند. به این ترتیب، وظیفه مهم بورس، تدارک سرمایه براى دولت، بخش خصوصى و صنعت است که در قالب جمع آورى پس اندازها و نقدینگى بخش خصوصى به منظور تأمین مالى پروژه هاى سرمایه گذارى بلندمدت صورت مى گیرد. ازسوى دیگر، بورس، مرجع رسمى و مطمئنى است که دارندگان پس اندازهاى راکد مى توانند محل نسبتاً مطمئن سرمایه گذارى را جست وجو و وجوه مازاد خود را براى سرمایه گذارى در شرکتها به کار انداخته و یا با خرید اوراق قرضه، ازسود معین و تضمین شده برخوردار گردند. اما، پس از انتشار سهام و فروش اولیه آن، نهاد منتشره کننده، دیگر هیچ کنترلى برتحولات بعدى بازار سهام ندارد و از معاملات بعدى میان خریدار و فروشنده هیچگونه سودى نمى برد.

به طور خلاصه مى توان گفت: بورس سهام یا بازار سرمایه، به محلى اطلاق مى شود که در آن، «سرمایه» به صورت «سهم» یا «اوراق بهادار» عرضه مى شود .
«بورس سهام» عملکرد دوگانه اى را در ساختار اقتصاد آزاد ایفا مى کند: کمک به افزایش سرمایه دولت و بخش خصوصى ازیک سو و ایجاد بازار ثانویه براى برخورد و ملاقات سرمایه داران بالفعل و بالقوه ازسوى دیگر.
«بورس» قبل و بعد از انقلاب اطلاعات

باید بین سرمایه گذارى برروى مستغلات، تجهیزات، خانه و بیمارستان ازیکسو و سرمایه گذارى اسنادى (portfolio investment) ازسوى دیگر، تفاوت قائل شد. این تقسیم، نشان دهنده ارزش یا ترجیح بیشتر یک نوع سرمایه گذارى نسبت به انواع دیگر نیست، بلکه فقط به منظور سهولت در مباحث اقتصادى مطرح مى شود.

در کشورهاى پیشرفته سرمایه دارى، بخش اعظم سرمایه گذاریها، به صورت «اوراق بهادار» است. «پس انداز» به ناچار به سرمایه گذارى منجر مى شود. حتى افرادى که فقط به انباشتن پول در حساب بانکى خود خوگرفته اند هم به طور غیرمستقیم در فعالیتهاى سرمایه گذارى بانکها مشارکت مى کنند. «بورس» ابزار بسیج پس اندازهاى راکد مانده است.
«بورس» از همان بدو پیدایش، ازسوى بخش خصوصى اداره و تأمین مالى مى شده است. اعضاى بورس را سرمایه داران بخش خصوصى تشکیل مى دهند که این نهادرا از طریق «شوراى اعضا» اداره کنند. علاوه بر مقررات مندرج در اساسنامه بورس، شرکت کنندگان در این بازار، از برخى قوانین نانوشته عرفى نیز تبعیت مى کنند که مهمترین آنها Dictum meum pactum است که به معنى «حرف و عمل مردیکى است» مى باشد. ممکن است، این یک اصل اخلاقى رمانتیک به نظر برسد، اما اساس بازار بورس در ممالک توسعه یافته جهان برآن قراردارد.

دلالان بورس (stockbrokers) فقط به نمایندگى ازسوى مؤسسات بزرگ مالى به خرید و فروش سهام مى پردازند و این کار را از کانال کارگزاران بورس (Stockjobbers) و براساس دستورالعمل مشتریان خود انجام مى دهند.اغلب شرکتهاى حق العمل کارى بورس، در کنار انجام سفارشات مشتریان، خود نیز رأساً به تجارت و کسب و کار بزرگ اقتصادى مشغولند. دلالان بابت خدماتى که ارائه مى دهند حق الزحمه دریافت مى کنند که مقدار آن به نوع معامله بستگى دارد، اما حداقل مبلغ دریافتى، توسط سازمان بورس و اوراق بهادار تعیین مى گردد و هیچ دلالى حق ندارد کمتر از این مبلغ از مشتریان خود دریافت کند، اما دستمزد دلالان، داراى سقف حداکثر نیست. به طور کلى حق الزحمه دلالان بورس نیز خود تابعى از عرضه و تقاضا است.

ازسوى دیگر، کارگزاران بورس نیز اجازه ندارند مستقیماً با سرمایه گذاران تماس بگیرند و باید این کار را از کانال دلالان بورس انجام دهند. تفاوت کار دلالان و کارگزاران بورس را مى توان به خرده فروشى (retailer) و «عمده فروشى» (Wholesaler) تشبیه کرد. کارگزاران، نسبتاً مستقل عمل مى کنند و درآمد آنها از محل تفاوت قیمت خرید و فروش سهام تأمین مى شود. کارگزاران بورس، سعى مى کنند. سهام ارزان و آینده دار را خریدارى کنند تا پس از مدتى آنها را به قیمت گران تر بفروشند.
پس از اعلام موافقت هیأت پذیرش بورس با درخواست پذیرش یک شرکت، سهام آن شرکت به کمیته قیمت گذارى سهام ارجاع مى شود تا قیمت اولیه سهام براساس وضعیت مالى و سودآورى شرکت در سه سال گذشته و عملکرد سال جارى آن تا تاریخ پذیرش، تعیین گردد.

براین اساس، سهام هر شرکت داراى سه ارزش است : ارزش اسمى (ارزش به ثبت رسیده در اوراق سهام)، ارزش دفترى (که هیأت پذیرش آن را براساس سرمایه ثبت شده، اندوخته قانونى، اندوخته احتیاطى و حساب سود و زیان مندرج در ترازنامه شرکت تعیین مى کند) و ارزش روز (که ارزش معاملاتى سهام است و براساس عرضه و تقاضا تعیین مى شود)، اما با گسترش انقلاب اطلاعات، توسعه سریع تکنولوژیهاى ارتباطى، تعمیق فرآیند جهانى شدن و بین المللى شدن روزافزون بازارهاى سرمایه، این سیستم سنتى دیگر، پاسخگوى نیازهاى اقتصادى جهان امروز نیست. از اوایل دهه ،1980 بورس هاى عمده دنیا (بورس لندن، نیویورک، توکیو و…) با درک این نیاز، اصلاحاتى را دراساسنامه ب

ورس اعمال کردند که اوج آن، «اصلاحات سال 1986 بورس لندن بود که به «انفجار بزرگ» (BigBang) معروف گشت. مهمترین بخش این اصلاحات، حذف سقف حداقل دریافتى ازسوى شرکتهاى کارگزار بابت ارائه خدمات به مشتریان، تغییر در نقش و جایگاه دلالان و کارگزاران بورس و صدور مجوز براى حضور بنگاههاى اقتصادى خارجى و شرکتهاى بین المللى حق العمل کارى در بورس مى باشد.
پس از انفجار بزرگ، جاى کمیسیون ثابت ارزشگذارى را نرخ هاى توافقى میان خریدار و فروشنده گرفت و به شرکتهاى خارجى نیز اجازه عضویت در سازمان بورس داده شد. پس از این اصلاحات، دو تغییر بزرگ دیگر نیز صورت گرفت. یک سیستم معاملاتى جدید و کامل جایگزین سیستم قدیمى شد و قانون «خدمات مالى» در اغلب کشورهاى توسعه یافته به نحوى اصلاح شد که علاوه بر فعالیتهاى بورس، تمامى بخش هاى صنعت، خدمات و مالى را نیز شامل شد.
پس از این اصلاحات، شرکت هاى عضو بورس، رأساً نقش دلال و کارگزار بورس را ایفا مى کنند. حذف کمیسیون ثابت و ظهور نقش آفرینى دوگانه ازسوى اعضا (خریدار و فروشنده) ، برحق العمل دریافتى نیز تأثیر گذاشت. اکنون نرخ کمیسیون دریافتى، براساس نوع و ارزش سهام معامله شده تعیین مى شود. ارزش سهام مورد معامله و ماهیت خدمات عرضه شده ازسوى شرکت، تعیین کننده مقدار کمیسیون دریافتى است. اعمال حق العمل هاى توافقى، موجب گردید که نرخ آن از یک شرکت به شرکت دیگر (و یا حتى در داخل یک شرکت) بسیار متفاوت باشد.

در سیستم قدیمى بورس، دلال مجبور بود دستورات مشترى را براى خرید و فروش سهام، موبه مو اجرا کند و براى این منظور باید مدام در راهروهاى بورس رفت و آمد کند تا کارگزار «مناسب» را پیدا کند. پس از انجام شدن معامله نیز لازم بود در آخر همان روزکارى، جریان امر به بورس گزارش شود، اما پس از انفجار بزرگ، این سیستم با به کارگیرى نرم افزارهاى دیجیتالى متحول و تا حدزیادى خودکار شد. سیستم نمایشگر خودکار بورس، هرلحظه فهرست کاملى از سهام عرضه شده به بورس، بهاى آن و معاملات صورت گرفته برروى سهام را به نمایش مى گذارد.

باتوجه به طیف گسترده سهام عرضه شده در بورس و دامنه گسترده داد و ستد آنها، طبقه بندیهاى مختلفى از سهام ارائه مى شود. معیار اصلى در این طبقه بندى ها، حجم گردش سهام و تعداد بازارسازان آن است. به طور کلى در بورسهاى عمده جهان مانند بورس لندن، سهام به چهارمقوله D, d,b,a (آلفا، بتا، گاما، دلتا) تقسیم مى شوند. سهام آلفا، با آنکه از نظر تعداد، بخش کوچکى از سهام عرضه شده در بورس را مشمول مى شود، اما از نظر ارزش، بیش از نیمى از ارزش کل سهام بورس را دارد. سهام رده هاى بعدى به لحاظ حجم و ارزش اهمیت کمترى دارند و سهامى که در رده هاى گاما و دلتا قرارمى گیرند، سهام «غیرفعال» تلقى مى شوند.

تمامى معاملات بورس، در ساعات کار ادارى انجام مى شود، اما بازارسازان، بعد از پایان ساعات کار بورس نیز مى توانند همچنان به فعالیت ادامه دهند و معاملاتى که در این ساعات انجام مى شود در کارنامه روز بعد بورس به ثبت مى رسد. هر معامله اى که در ساعات کار ادارى بورس انجام مى شود، باید ظرف 5دقیقه به بورس گزارش شود. معاملاتى نیز که پس از پایان ساعات کار ادارى انجام مى شوند باید در ابتداى شروع ساعات کار روز بعد گزارش شوند. هرگونه معامله برروى سهام گروه آلفا، بلافاصله برروى نمایشگر ظاهر مى شود. ارتباطات الکترونیکى، موجب شده است که بازارسازان دیگر مجبور نباشند در راهروهاى بورس حضور فیزیکى داشته باشند و در طبقات بورس پرسه بزنند. آنها مى توانند از مسافتى دور نیز معاملات بورس را پیگیرى کرده و در آن شرکت کنند. هر سهم عرضه شده به بورس، دو قیمت دارد: قیمت خرید و قیمت فروش. مثلاً اگر نمودار یک سهم به صورت

90Pـ 88P باشد به معنى فروش آن به بهاى 88 و خرید آن به بهاى 90است. «قیمت متوسط» که میان این دو رقم قرار دارد (89P) رقمى است که معمولاً در ادبیات اقتصادى به آن استناد مى شود و مبناى سرمایه گذارى ها قرار مى گیرد. انجام دادن معامله در بورس، علاوه برکمیسیون پرداختى به دلال ها، مستلزم پرداخت هزینه هاى دیگرى است که دریافت هزینه تمبر ازسوى دولت، هزینه بیمه و نقل و انتقال، و مالیات بر ارزش افزوده (value-added tax) از جمله آنها است.
«بورس» در ایران
در پى تحولات اقتصادى دهه 1340 و گسترش روابط ایران با سیستم سرمایه دارى جهانى، بورس ایران، به عنوان یکى از ابزارهاى سرمایه دارى متولد شد. فکر اصلى ایجاد بورس اوراق بهادار ایران به سال 1315 بازمى گردد، اما بورس تهران، عملاً در سال 1346 با ورود سهام بانک صنعت و معدن و شرکت نفت پارس فعالیت خود را آغاز کرد.
فعالیت بورس تهران از آن زمان تاکنون به سه دوره تقسیم مى شود:
1)از آغاز تا سال 1357
2) از 1357 تا 1368 (دوره فترت)
3) از 1368 تاکنون (دوران رونق)
در دوره اول، با تصویب برنامه گسترش مالکیت واحدهاى تولیدى که به موجب آن مؤسسات دولتى و خصوصى موظف شدند99 /49درصد سهام خود را به مردم عرضه کنند، بورس تاحدى رونق گرفت، اما مجموع معاملات بورس تهران در پایان این دوره یعنى در آستانه انقلاب بهمن 1357 از 45میلیارد ریال تجاوز نکرد.
وقوع انقلاب 1357 و در پى آن، ادغام بانکها و کاهش تعداد آنها از 36 بانک به 9 بانک (6بانک تجارى و 3بانک تخصصى) و نیز تصویب قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران و تشکیل سازمان صنایع ملى ایران و در مجموع سهام 24بانک، 2شرکت بیمه و 31شرکت تولیدى و صنعتى را از بورس حذف کرد و 57 واحد از 105 واحد باقى مانده در بورس نیز در عمل کنار گذاشته شدند. شروع و ادامه جنگ ایران و عراق نیز مزید برعلت شد. و مجموع این عوامل بورس را دچار فترت کرد.
با پذیرش قطعنامه 598 و پایان گرفتن جنگ، برنامه بازسازى و نوسازى صنایع آغاز شد. تنظیم برنامه پنج ساله توسعه اقتصادى و تصویب برنامه اصلاح ساختار اقتصادى ، موجب تجدید فعالیت بورس اوراق بهادار تهران شد که (اگرچه با اوج و حضیض هایى) همچنان تا امروز ادامه دارد. بورس ایران، داراى ارگانهاى مهمى است که «هیأت پذیرش» ، «شوراى بورس»، سازمان کارگزاران و هیأت داورى از آن جمله است. شاید مهمترین این ارگانها، «سازمان کارگزاران بورس» باشد. شغل کارگزاران بورس، داد وستد اوراق بهادار است و معاملات در بورس، فقط از طریق آنها انجام مى شود. این کارگزاران ، در سازمانى به نام «سازمان کارگزاران بورس» گردآمده و از طریق آن «هیأت مدیره بورس» را انتخاب مى کنند.

کارگزاران به دو دسته اشخاص حقیقى و اشخاص حقوقى تقسیم مى شوند. اشخاص حقیقى، افرادى هستند که طبق مقررات کارگزاران بورس پذیرفته و استخدام مى شوند و اشخاص حقوقى به مؤسسات مالى و اعتبارى اطلاق مى شود که صلاحیتشان تأیید مى شود . این شرکت ها، وظایف کارگزارى را از طریق نمایندگان خود در بورس انجام مى دهند.

برنامه اقتصادى دولت اصلاحات که از سال 1376 تاکنون به اجرا درآمده و محور آن را حذف انحصارات، تشویق رقابت سالم، یکسان سازى نرخ ارز، هدفمند کردن یارانه ها، اصلاح سیستم قیمتها و دریک کلام، فعال کردن حیات اقتصادى ـ اجتماعى کشور را تشکیل مى دهد، ضمن اینکه موجب رونق بخشیدن به بورس اوراق بهادار شده، دست سفته بازان و بورس بازان حرفه اى را نیز تاحدودى بازگذاشته است. آنها که اکنون برنامه خصوصى سازى واحدهاى دولتى را جولانگاه اعتراض خویش قرارداده موجب شده اند که دولت نتواند به اهداف تعیین شده در برنامه پنج ساله سوم اقتصادى در زمینه خصوصى سازى واحدهاى دولتى و کاستن از ابعاد تصدیگرى دولت نائل شود.

بورس تهران اکنون با یک محدودیت بزرگ دیگر نیز روبرو است، محدودیتى که فقط اوراق بهادار و سهام در این بورس به معامله راه مى یابند و از طرف مؤسسات ایرانى صادرشده و مورد قبول هیأت پذیرش بورس قرارگرفته باشد. بدین ترتیب، شرکتهاى خارجى نمى توانند در عرصه خرید، فروش و یا کارگزارى سهام در بورس ایران حضور یابند. این در حالى است که در بورسهاى مهم دنیا مانند بورس نیویورک، لندن، پاریس، توکیو، زوریج و… علاوه بر اوراق بهادار اصل مربوط به شرکتهاى داخلى، سهام شرکتهاى بین المللى و خارجى و نیز اوراق قرضه دولتهاى خارجى هم معامله مى شود. این محدودیت باید دیر یا زود برطرف شود تا بورس ایران به رونقى، دستکم همپاى دیگر بورس هاى منطقه نائل شود.
شرکتهای فعال در بورس

شرکتهای پذیرفته شده و شرکتهای فعال در بورس به دو دسته تقسیم می شوند.
1 – شرکت های تولیدی
2 – شرکت های سرمایه گذاری شرکت های تولیدی معمولا به تولید کالای خاصی مبادرت می ورزند و در گروه صنایع فعال در بورس قرار می گیرند ودر سازمان بورس بانام شرکت و کد خاص خود ، مشخص می شوند .
اما شرکتهای سرمایه گذاری شرکت هایی هستند که به عنوان واسطه های مالی فعالیت میکنند.
که این گونه شرکت ها یا فعالیت تولیدی ندارند ویا فعالیت آنها به گونه ای است که با کمک های مالی از طریق خرید سهام شرکت های تولیدی و صنعتی و یا مجموعه ای از آنها به تولید و سرمایه گذاری این شرکت ها مبادرت می نمایند که بر این اساس در حال حاضر شرکت های سرمایه گذاری فعال در بورس 19 شرکت است و شرکت های تولیدی 298 شرکت می باشند .
همچنین اکنون زمینه های لازم برای حضور شرکت های خدماتی نیز در بورس فراهم شده است .
برنامه های سازمان بورس اوراق بهادار
طی سال های اخیر ، ودر پی زدودن بسیاری از کاستی ها ، بورس اوراق بهادار تهران با آغاز دهه چهارم فعالیت ، دور تازه ای از حیات تاریخی خود را نیز آغاز کرد .
از این دیدگاه ، حتی با در نظر گرفتن نقش عوامل بیرونی رونق چشمگیر و روند رو به رشد فعالیت ها و نما گرهای عملکرد بورس در طی دو سال اخیر بیش از هر چیز بازتاب کوشش ها و نتیجه فعالیت هایی بوده که طی سال های اخیر با هدف ساماندهی بازار سرمایه و به طریق اولی بورس اوراق بهادار انجام شده است.
راه اندازی بورس های منطقه ای

گسترش پوشش جغرافیایی بازار سرمایه ایران در چار چوب ایجاد بورس های منطقه ای و سایر مراکز خدماتی مربوط به دادو ستد اوراق بهادار با هدف افزایش انگیزه برای پس انداز و سرمایه گذاری ، افزایش انگیزه برای تولید از طریق بهبود ساز و کار تخصیص منابع ، جلو گیری از فرار سرمایه ، تشویق فرهنگ سهامدارای وفراهم آوردن امکان داد وستد گسترده سهام شرکت های کوچک و متوسط فعال در بخش های مختلف کشور از برنامه های سال 1379 بورس اوراق بهادار تهران بود .
در این زمینه انجام مطالعات امکان سنجی ، تعیین اولویت مناطق و طراحی ساز و کار اجرایی تالارداد و ستد بورس اوراق بهادار تهران در پنج منطقه کشور انجام شد و مناطق مربوط به اولویت یکم و دوم به مرکزیت مشهد و تبریز ساخته شدند .
از بیست و یکم خرداد ماه سال جاری بورس مشهد رسما آغاز به کار کرد. در گام بعد ، مرحله اجرایی طرح ایجاد بورس های منطقه ای باراه اندازی تالار های دادو ستد در مناطق تعیین شده و بررسی مقدمات اجرایی بورس های مربوط به سایر مناطق پنج گانه انجام می شود.

بهسازی معیارهای پذیرش شرکت ها
انجام مطالعات مقدماتی در ارتباط با طراحی وراه اندازی تابلوی دوم و تالار فرعی در بورس اوراق بهادار تهران بر پایه بستر قانونی و مقدماتی با هدف متنوی سازی شرکت های قابل پذیرش در بازار دست دوم از نظر رشته فعالیت و میزان سرمایه آنها و همچنین تدوین معیارهای مربوط به نظام جدید پذیرش شرکت ها دربورس از جمله اقداماتی است که در این زمینه باید به آن اشاره شود .
از این رو ، از نیمه دوم سال جاری شاهد فعالیت تالار فرعی بورس در کنار تالار اصلی بوده ایم . تالار فرعی در محل قبلی ساختمان بورس تهران در خیابان سعدی واقع است.
ایجاد بورس کالا
برپایه اخذ مصوبه قانونی از مجلس شورای اسلامی در چارچوب ماده 95 قانون برنامه سوم تئسعه و تصویب ساختار سازمانی و ساز و کار اجرایی پیشنهادی سازمان از سوی شورای بورس ، دو طرح تفصیلی مربوط به ایجاد بورس کالاهای کشاورزی و بورس فلزات اساسی در سال 1379 در دستور کار قرار گرفت که در زمینه بورس فلزات اساسی ، مطالعات تدوین آیین نامه های مورد استفاده ، آماده سازی مقدمات اجرایی آن نیز توسط سازمان بورس اوراق بهادار انجام شده و نیز مطالعات راه اندازی بورس کالاهای کشاورزی انجام شده و اکنون در مرحله اجرایی قرار دارد .
اجرای این دو طرح به دلیل فراهم آوردن زمینه های مناسب برای ارتقای سطح کمی و کیفی نظارت پوشش ریسک نوسان های قیمتیدر بخش کشاورزی و فلزات اساسی ، شفافیت اطلاعاتی ، قدرت نقد شوندگی اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس ، شکل گیری یک مدیریت اقتصادی کار آمد در سطح بنگاه های اقتصادی و افزایش مشارکت مردم در فعالیت های اقتصادملی اهمیت اساسی دارد .
گوناگون سازی ابزارهای مالی
معرفی ابزارهای مالی جدید کاربرد پذیر در بازار سرمایه باهدف گوناگون سازی ترکیب ریسک و بازدهی و ایجاد فرصتهای متنوع سرمایه گذاری برروی اوراق بهادار یکی از اولویت های سازمان بورس اوراق بهادار است که در این زمینه می توان به انجام مطالعات پایه ای در زمینه طرح دادوستد دست دوم گواهینامه حق خرید ( تقدم ) سهام ، بکارگیری گواهی های سپرده بانکی برای تجهیز منابع پس اندازی و افزایش سطح کارایی شبکه بانکی و تدوین معیارهای پذیرش اوراق مشارکت در بورس اوراق بهادار اشاره کرد . همچنین مطالعات اولیه در ارتباط با نحوه جذب سرمایه گذاری خارجی بر روی اوراق بهادار ایران نیز در دست انجام بوده است .
انواع بازار و مشتری‌های آن

بازار واژه‌ای است که امروزه در بسیاری مجالس از آن سخن به میان می‌آید, بدون آن که در نظر گرفته شود که در حقیقت بازار چیست و چه تاثیری در تصمیمات مهم اقتصادی و اجتماعی و غیره می‌گذارد, برای مثال بسیار شنیده می شود که بازار تلفن همراه رو به رشد است, بازار فلان اتومبیل کساد است و یا بازار بورس ارزش سهام شرکت یا کارخانه‌ای پایین آمده است, اما واقعیت ین است که حتی عادت به کار بردن این کلمات و جملات نیز نیاز به اطلاعاتی در این خصوص دارد.
هر چند واژه بازار نمایانگر مفهوم و معنای خود است, اما عالمان علم اقتصاد، بازار را مکان فیزیکی که خریداران و فروشندگان برای مبادله کالا و خدمات دور هم جمع می‌شوند, می‌دانند.
به عبارت بهتر به معنای کل خریداران (مشتریان اعم از حقیقی و حقوقی) و فروشندگان (شرکت‌ها و کارگاه‌های تولیدی) کالای خود را مبادله می‌کنند. بنابراین بازار اتومبیل شامل فروشندگان اتومبیل (خودروسازان) و خریداران (مشتریان و مصرف کنندگان) است.
گاه بازار صورتی بالقوه و گاه بالفعل به خود می‌گیرد که در صورت بالقوه بودن نیز بازار تابع شرایط محیط است. در وضعیت اقتصادی شکوفا و در حال رشد بازار بالقوه کاملاً متفاوت از بازار بالقوه در شرایط رکود اقتصادی است, اما در رابطه با شرکت‌ها در صورتی که گفته شود بازار بالقوه است به معنای حد نهایی تقاضا برای محصول است.
این امر زمانی حاصل می شود که فعالیت‌های بازاریابی شرکت نسبت به رقبا افزایش یابد و به بالاترین حد خود برسد. در این صورت مدیریت بازرگانی شرکت‌ها نیروی خود را روی بهترین مناطق سرمایه‌گذاری کرده, بودجه مربوطه را به نحو مطلوب و بهینه میان این مناطق تقسیم می‌کنند.
که لازمه این امر تشخیص بازار بالقوه مناطق و میزان تقاضا برای کل صنعت در این مکان برآورد می‌شود در کشورهای پیشرفته, برای هر صنعت, سازمان‌هایی وجود دارند که سهم هر شرکت را برای هر صنعت برآورد می‌کند و شرکت‌ها باید طبق آن سهم حرکت کرده و بازار خود را نسبت به رقبا حفظ کنند یا حداقل همراه‌ آنها باشند. البته موقعیت کالا در بازار و پایگاهی که کالا در ذهن مشتریان در مقایسه با رقبا دارد, نیز در این امر تاثیر گذار است.
هر کالایی ممکن است از جهت یک یا چند صفت در بازار مشهور شود. به عنوان مثال زمانی که یک اتومبیل در ذهن مصرف کنندگان به عنوان یک خودرو محکم در نظر گرفته شود, این صفت موقعیت آن کالا را در بازار مشخص می‌کند.
بازارها هر چند به دو صورت بازار کالا, نوع کالایی که در بازار به فروش می‌رسد و بازار عوامل تولید, بر حسب تولیدکنندگان نیز می‌توانند تقسیم بندی شوند, اما به طور کلی بازارها به شکل بازار رقابت کامل, رقابت ناقص, رقابت انحصاری, بازار بین‌المللی و بازارهای چند ملیتی تقسیم بندی می‌شوند.
بازار چند قطبی:

این بازار در اغلب جوامع صنعتی، یعنی چند عرضه کننده در مقابل تعداد کثیری تقاضا کننده یا مشتری قرار گرفته‌اند. البته در بخش تولید چند فروشنده، تقاضای انبوه خریداران را به نحوی برآورده می‌کنند که اتخاذ سیاست هر یک از آنها در وضع بازار و وجود دیگر فروشندگان موثر باشد، در چنین حالتی بازار چند قطبی ایجاد می‌شود. تولیدکنندگان در این نوع بازار می‌توانند تاثیر زیادی بر قیمت بازار گذارند، اما نمی‌توانند به طور مستقل قیمت کالا را تعیین کنند.

باید عکس‌العمل رقبا را در نظر گیرند، زیرا الگوی واکنش رقبا در این حالت می‌تواند اشکال زیادی به خود گیرد. به عنوان مثال حالتی از بازار چندقطبی می‌تواند وجود داشته باشد که در بنگاه‌های اقتصادی تصمیم به توافق با یکدیگر بگیرند که وضعیتی شبیه انحصار ایجاد می‌شود. در این حالت مقدار تولید، فروش و قیمت کالا مشابه وضعیت انحصاری تعیین می‌شود.
بازار بین‌المللی:

در پنجاه سال گذشته، گسترش مبادلات کالا آن هم تا این اندازه که فاصله و مسافت فرهنگ‌ها را به چند گام تبدیل کرده، به ذهن هیچ انسانی خطور نمی‌کرد. هر چند امروز همه این کم و بیش در همه جای دنیا اتفاق افتاده است.
شعار خودکفایی، جای خود را به شعارهایی نظیر تلاش برای یافتن جایگاهی مناسب در بازار بین‌المللی داده است. با توجه به این مسائل سازمان باید به صورت و شکلی از درک کامل محیط بازار بین‌المللی برسند.

این بازار در دو دهه اخیر تغییرات شگرفی داشته است که موجبات ایجاد فرصت‌ها و موانع بسیاری شده است. حجم مبادلات بین‌المللی در صنایع اتومبیل سازی، الکترونیک و غیره رشد چشمگیری داشته است. شرکت‌های چند ملیتی علاوه بر گسترش فعالیت‌های بازار یابی خود، امکانات تولید خود رد کشورهای مختلف را افزایش داده‌اند که این گونه شرایط موجب ایجاد اقتصاد صنعتی در کشورهای جهان شده است و جهان را به سوی صنعتی شدن می‌کشاند.

برخی کشورها صادرکنندگان عمده کالاهای صنعتی و سرمایه هستند. آنها مبادلات بسیاری با هم انجام می‌دهند و واردکنندگان مواد خام و کالاهای نیمه ساخته به شمار می‌آیند. همچنین این کشورها یا واردکنندگان بازار خوبی برای کالاهای صنعتی با ارزش افزوده کم و انواع گوناگون کالاهای مصرفی‌اند. هر چند بسیاری از کشورهای دنیا در تلاش هستند که از رقبا پیشی گیرند و بازار صادرات را به دست آورند.

بازارهای چندملیتی:
شرکت‌های غول آسای چند ملیتی دست به ابداع یک سیستم کل زده‌اند. هر گاه که منع قانونی و فرهنگی برای فعالیت آنها وجود نداشته، آنها اهمیت مرزهای ملی را به حداقل رسانده‌اند و استراتژی‌های خود را بیشتر بر حسب جنبه‌های اقتصادی جهان ایجاد کرده‌اند.
این شرکت‌ها تا حدود زیادی غیر سیاسی هستند و بیشتر به منافع سهامداران خود در هر نقطه که باشند علاقه‌مندند، تا منافع یک کشور خاص، چنانچه شرکتی به فروش مواد دارویی اشتغال دارد سودآورترین روش کار این است که استراتژی خود را بیشتر بر اساس بازارهای بین‌المللی طراحی کند تا بازار خاص یک کشور، هرچند آنچه که گفته شد تنها مثالی برای روشن شدن مطلب بود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله نامهای خدا در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله نام‌های خدا در pdf دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نام‌های خدا در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نام‌های خدا در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نام‌های خدا در pdf :

نام‌های خدا

در قرآن مجموعه‌ای از بیش از 200 نام خداوند است که در قرآن ذکر شده‌اند و اصطلاحا، 99 تای آن «اسماء الحسنی» یا نام‌های نیکوی خداوند خوانده می‌شوند. هر چند که تعداد نام‌های خدا، شامل صفت‌ها و کلمه‌های مرکب، در قرآن و سنت از 99 عدد خیلی بیشتر هستند، ولی مسلمانان اعتقاد دارند که گروه برگزیده‌ای از نام‌ها (نام‌های نیکو)، تعدادشان 99 عدد است

 

.
از میان این 99 نام، 85 تای آن مستقیما در قرآن ذکر شده است. اما تعدادی از این نام‌ها مستقیما در قرآن وجود ندارد. بعضی از محققان با رجوع به احادیث تا 200 مورد از این نام‌ها را یافته‌اند.
اسماء حُسنی
منظور از اسماء حسنى ، صفات مختلف پروردگار است که همگى نیک و همگى حسنى است مى دانیم خدا عالم است ، قادر است ، رازق است ، عادل است ، جواد است ، کریم است و رحیم است ، و همچنین داراى صفات نیک فراوان دیگرى از این قبیل مى باشد .
منظور از خواندن خدا به این نامها تنها این نیست که این الفاظ را بر زبان جارى کنیم و مثلا بگوئیم یا عالم ، یا قادر ، یا ارحم الراحمین ، بلکه در واقع این است که این صفات را در وجود خودمان بمقدار امکان پیاده کنیم ، پرتوى از علم و دانش او ، شعاعى از قدرت و توانائى او ، و گوشه اى از رحمت واسعه اش در ما و جامعه ما پیاده شود ، و به تعبیر دیگر متصف به اوصاف او و متخلق به اخلاقش کردیم .
تا در پرتو این علم و قدرت و این عدالت و رحمت بتوانیم خویش و اجتماعى را که در آن زندگى مى کنیم از صف دوزخیان خارج سازیم .
اسماء حُسنی را به 3 گروه بخش کرده‌اند:

 

 

 

اسماء جمالی (45 نام) برای کسب رحمت و روزی به کار می‌روند.
اسماء جلالی (22 نام) برای ایجاد عداوت و از میان بردن حریف به کار می‌آیند.
اسماء مشترک (22 نام) بسته به نیت، خاصیت هر دو گروه قبلی را دارند.
فهرست نام‌های نیکوی خداوند
99 نام خدا بر طبق سنت اسلام، به نامهای نیکوی خداوند معروفند. باید توجه داشت که در هیچ مرجعی فهرست زیبایی‌شناسانه یکسانی که به ترتیب نام‌ها را در خود ذکر کرده باشد وجود ندارد.

برای خداوند نامهای نیکویی است؛ حدیث‏ها تاکید دارند اسامی خدا صرفاً اسم و نامگذاری محض هستند تا بندگان بتوانند در مورد خدا فهمی داشته باشند و او را با آن نام ها بخوانند.

توجه: ترجمه فارسی این اسمها تنها برای توضیح و تبیین بیشتر معانی است، اما بسیاری از این اسمها فقط با لفظ عربی به درستی قابل فهم هستند و ترجمه آن در یک کلمه بسیار مشکل و نامفهوم است.

1) اللَّهُ: الله
2) اَلرَّحْمنُ: بخشایشگر-هستی بخش- بخشنده نعمت بدون چشم داشت همه موجودات.
3) اَلرَّحِیْمُ: مهربان-پاداش و نعمت دهنده در مقابل اعمال نیکوی بندگان.
4) اَلْمَلِکُ: صاحب و مالک مطلق و وابسته به خود (همه چیز و همه موجودات در اختیار و تصرف او و به او وابسته اند).

5) اَلْقُدُّوسُ: پاک از هر عیب و نقص.
6) اَلسَّلاَمُ: پاک و سلامتی بخش عالم.
7) اَلْمُؤْمِنُ: یگانه امانتدار و امان دهنده مخلوقات از عذاب.
8) اَلْمُهَیْمِنُ: نگهبان مسلط بر عالم.
9) اَلْعَزِیْزُ: صاحب عزت و بزرگواری.
10) اَلْجَبَّارُ: خود رأی و جبران کننده و اصلاحگر حال بندگان خویش.
11) اَلْمُتَکَبِّرُ: یگانه وجودی که همه بزرگیها ازآن اوست.
12) اَلْخَالِقُ: بوجود آورنده عالم از عدم و پدیدآورنده مخلوقات.
13) اَلْبَارِیءُ: بوجود آورنده همه مخلوقاتی که دارای روح هستند، آفریننده موجودات ازهمدیگر.
14) اَلْمُصَوِّرُ: صورت دهنده و طراح عالم و همه موجودات.
15) اَلغَفَّارُ: بسیار آمرزنده.
16) اَلْقَهَّارُ: غالب و چیره و بازگیرنده همه چیز.
17) اَلْوَهَّابُ: بسیار بخشنده و نعمت دهنده.
18) اَلرَّزَّاقُ: بوجود آورنده روزی و توشه حیات و خالق علتهای بدست آمدن روزی.
19) اَلْفَتَّاحُ: باز کننده درهای خزائن رحمتش برای بندگان.
20) اَلْعَلِیْمُ: آگاه و دانای برهمه چیز و درهمه احوال و د

رهمه جا.
21) اَلْقَابِضُ: گیرنده روح و نعمت از هر که بخواهد.
22) اَلْبَاسِطُ: وسعت دهنده توشه حیات برای هرکس که بخواهد.
23) اَلْخَافِضُ: فرونشاننده و خوارکننده هرکس که مستح

ق ذلت و خواری باشد.
24) اَلرَّافِعُ: برتری دهنده به هرکس که مستحق برتری است از متقین.
25) اَلْمُعِزُّ: بزرگواری بخش و یاری دهنده کسی که به دین خود چنگ زده.
26) اَلْمُذِلُّ: خوارکننده دشمنان خود.
27) اَلسَّمِیْعُ: شنوای همه صداها.
28) اَلْبَصِیْرُ: بینای پیدا و ناپیدا.
29) اَلْحَکَمُ: یگانه داور و حاکمی که هیچ ردی در قضاوت و داوری او نیست.
30) اَلْعَدْلُ: دادگر کامل در دادگری.
31) اَللَّطِیْفُ: آگاه، بسیار دقیق درهمه امور و اشیاء پیدا و ناپیدا.
32) اَلْخَبِیْرُ: اخبار باطن و پنهان بر او پوشیده نیست.
33) اَلْحَلِیْمُ: صبور و شکیبا-کسی که خشم بر او غلبه نمی کند.
34) اَلْعَظِیْمُ: صاحب عظمت و بزرگی که در عظمت بی همتاست.
35) اَلْغَفُوْرُ: بسیار آمرزنده.
36) اَلشَّکُوْرُ: کسی که پاداش بزرگی در مقابل نیکوی کم می دهد.
37) اَلْعَلِی: وجودی که مراتب بزرگی او فوق تصور است.
38) اَلْکَبِیْرُ: وجودی که عقل و احساس از در

ک کامل او ناتوان است.
39) اَلْحَفِیْظُ: نگهدار اعمال بندگان و هر چیزی که بخواهد.
40) اَلْمُقِیْتُ: خالق قوت و نیروی حیات مادی و معنوی.
41) اَلْحَسِیْبُ: وجودی که برای بندگانش کافی است، حسابگر اعمال بندگان درروز قیامت.
42) اَلْجَلِیْلُ: وجودی که برترین کمالات از آن اوست.
43) اَلْکَرِیْمُ: بخشنده ای که بدون سؤال و درخواست می بخشد.
44) اَلرَّقِیْبُ: وجودی که مراقب و ناظر همه اشیاء و حرکات است.
45) اَلْمُجِیْبُ: جواب دهنده به کسا

ی که او را فریاد کنند.
46) اَلْوَاسِعُ: وجودی که علم و قدرت و رحمت او همه جا را فرا گرفته است.
47) اَلْحَکِیْمُ: کاردان-آگاه به چگونگی و اهداف امور و اشیاء عالم.
48) اَلوَدُوْدُ: خواستار نیکی برای همه ب

ندگانش در همه احوال.
49) اَلْمَجِیْدُ: بزرگواری که بزرگواری او بی نهایت است.
50) اَلْبَاعِثُ: برانگیزاننده پیامبران علیهم السلام- برانگیزاننده مردگان از قبر.
51) اَلشَّهِیْدُ: آگاه و نظاره گر و بیننده‌ ای همه اشیاء و حرکات و سکنات عالم.
52) اَلْحَقُّ: وجود ثابت و یکنواختی که هرگز تحول و تغییر در راه ندارد.
53) اَلْوَکِیْلُ: عهده دار همه امور بندگان و موجودات.
54) اَلْقَوِی: صاحب قدرت و قوت بی نهایت.

55) اَلْمَتِیْنُ: نیرومندی که محکم کاری او بی نهایت است.
56) اَلْوَلِی: سرپرست و مدیر عالم هستی و همه موجودات.
57) اَلْحَمِیْدُ: کسی که سزاوار همه گونه حمد و ثنا است.
58) اَلْمُحْصِی: کسی که هیچ چیز درمقابل علمش پنهان نمی شود.
59) اَلْمُبْدِیءُ: آغازی دهنده به ه

مه کس و همه چیز.
60) اَلْمُعِیْدُ: کسی که قدرت برگرداندن هرچیز را بعد از عدمش دارد.
61) اَلْمُحیی: حیات دهنده-زندگی بخش.
62) اَلْمُمِیْتُ: سلب کننده و گیرنده حیات از دیگران.
63) اَلْحَی: همیشه زنده.

64) اَلْقَیُّوْمُ: وابسته به خود و همه موجودات به او وابسته اند.
65) اَلْوَاجِدُ: به وجود آورنده هرچیز که اراده کند.
66) اَلْمَاجِدُ: بزرگی آفرین.
67) اَلْوَاحِدُ: یگانه-یکتا.
68) اَلصَّمَدُ: بی نیاز ازهر چیز.
69) اَلْقَادِرُ: توانا-توانائی بخش.
70) اَلْمُقْتَدِرُ: مسلط و قدرتمدار حقیقی.
71) اَلْمُقَدِّمُ: پیشی دهنده و برتری دهنده بعضی از امور و اشیاء نسبت به همدیگر.
72) اَلْمُؤَخِّرُ: عقب انداز هرچیز و هر امری که بخواهد.
73) اَلأَوَّلُ: وجودی که بر هر چیز پیشی دارد.
74) اَلآخِرُ: باقی-وجودی که بالاتر از همه موجودات باقیست.
75) اَلظَّاهِرُ: وجودی که آثار قدرت و ه

ستی او پیداست.
76) اَلْبَاطِنُ: وجودی که احاطه بر ذات او غیر ممکن است.
77) اَلْوَالِی: یگانه سر پرستی که همه ولایتها از اوست.
78) اَلْمُتَعَالِی: دور از عیب و نقص.
79) اَلْبِرُّ: وجودی که سرچشمه همرکشان.
81) اَلْمُنْتَقِمُ: انتقام گیر-عذاب دهنده کسانی که مستحق عذابند.
82) اَلْعَفُوُّ: بخشنده گناهان و آمرزنده توبه کنندگان.
83) اَلرَّؤُوفُ: وجودی که سرچشمه رحمت و مهربانی است.
84) مَالِکَ الْمُلْکِ: وجودی که هستی و حرکات و سکنات عالم تابع خواست اوست.
85) ذُوالْجَلاَلِ وَالإِکْرَامِ: صاحب بزرگواری و کمال.
86) اَلْمُقْسِطُ: داد رس و دادستان مظلومین از ستمگران.
87) اَلْجَامِعُ: در برگیرنده همه عالم هستی و جمع کننده در روز قیامت.
88) اَلْغَنِی: بی نیاز از همه چیز و همه به او محتاجند.
89) اَلْمُغْنِی: بی نیاز کننده.
90) اَلْمَانِعُ: جلوگیری کننده از مصیبت و مشکلات اوست.
91) اَلضَّارُ: ضرر رسان به اهل عصیان.
92) اَلنَّافِعُ: منفعت دهنده به اهل ایمان.
93) اَلنُّوْرُ: روشنائی مطلق و روشنائی بخش.
94) اَلْهَادِی: راهنما و دستگیر.
95) اَلْبَدِیْعُ: بی نظیر و بی شریک.
96) اَلْبَاقِی: ماندنی.
97) اَلْوَارِثُ: مالک نهائی تمام مخلوقات.
98) اَلرَّشِیْدُ: کامل مطلق و تعالی دهنده.
99) اَلصَّبُورُ: شکیبا و شکیبائی بخش.
عموما بر سر اغلب این نام‌هی است که در لیست آن 99 نام قرار ندارند.
المالک
الملیک
ذو الفضل العظیم
ذو انتقام
شدید العقاب

از امام صادق (علیه السلام) از پدر و اجدادش از على (علیه السلام) از پیامبر (صلى الله علیهوآلهوسلّم) نقل شده که پس از اشاره به وجود نود و نه نام براى خدا
تفسیر نمونه ج : 7 ص : 27
مى فرماید : و هى الله ، الاله ، الواحد ، الاحد ، الصمد ، الاول ، الاخر ، السمیع ، البصیر القدیر ، القادر ، العلى ، الاعلى ، الباقى ، البدیع ، البارىء ، الاکرم ، الباطن ، الحى ، الحکیم ، العلیم ، الحلیم ، الحفیظ ، الحق ، الحسیب ، الحمید ، الحفى ، الرب ، الرحمان ، الرحیم ، الذارء ، الرزاق ، الرقیب ، الرؤف ، الرائى ، السلام ، المؤمن ، المهیمن ، العزیز ، الجبار ، المتکبر ، السید ، السبوح ، الشهید ، الصادق ، الصانع ، الظاهر ، العدل ، العفو ، الغفور ، الغنى ، الغیاث ، الفاطر ، الفرد ، الفتاح الفالق ، القدیم ، الملک ، القدوس ، القوى ، القریب ، القیوم ، القابض ، الباسط ، قاضى الحاجات ، المجید ، المولى ، المنان ، المحیط ، المبین ، المغیث ، المصور ، الکریم ، الکبیر ، الکافى ، کاشف الضر ، الوتر ، النور ، الوهاب ، الناصر ، الواسع ، الودود ، الهادى ، الوفى ، الوکیل ، الوارث ، البر ، الباعث ، التواب ، الجلیل ، الجواد ، الخبیر ، الخالق ، خیر الناصرین ، الدیان ، الشکور ، العظیم ، اللطیف ، الشافى .

ولى آنچه در اینجا بیشتر اهمیت دارد و باید مخصوصا به آن توجه داشته باشیم این است که منظور از خواندن خدا به این نامها و یا احصاء و شمارش اسماء حسناى پروردگار ، این نیست که هر کس این 99 اسم را بر زبان جارى کند و بدون توجه به محتوا و مفاهیم آنها تنها الفاظى بگوید سعادتمند خواهد بود ، و یا دعایش به اجابت مى رسد ، بلکه هدف این است که به این اسماء و صفات ایمان داشته باشد ، و پس از آن بکوشد در وجود خود پرتوى از مفاهیم آنها یعنى از مفهوم عالم و قادر و رحمان و رحیم و حلیم و غفور و قوى و قیوم و غنى و رازق و امثال آن را در وجود خود منعکس سازد ، مسلما چنین کسى هم بهشتى

خواهد بود و هم دعایش
تفسیر نمونه ج : 7 ص : 28
مستجاب و به هر خیر و نیکى نائل مى گردد .
ضمنا از آنچه گفتیم روشن مى

شود که اگر در پاره اى از روایات و دعاها اسامى دیگرى براى خدا غیر از این اسماء ذکر شده و حتى شماره نامهاى خدا در بعضى از دعاها به یکهزار رسیده هیچگونه منافاتى با آنچه گفتیم ندارد ، زیرا اسماء خدا حد و حصر و انتهائى ندارد ، و مانند کمالات ذات و بى انتهایش نا محدود است .
هر چند پاره اى از این صفات و

اسماء امتیازى دارد .
و نیز اگر در بعضى از روایات مانند روایتى که در اصول کافى از امام صادق (علیه السلام) در تفسیر این آیه نقل شده مى خوانیم فرمود : نحن و الله الاسماء الحسنى : به خدا سوگند ما اسماء حسناى خدا هستیم اشاره به

آن است که پرتو نیرومندى از آن صفات الهى در وجود ما منعکس شده و شناخت ما به شناخت ذات پاکش کمک مى کند .
و یا اگر در بعضى دیگر از احادیث آمده است که همه اسماء

حسنى در توحید خالص خلاصه مى شود ، نیز به خاطر آن است که همه صفات او به ذات پاک یکتایش بر مى گردد .
فخر رازى در تفسیرش به مطلبى اشاره مى کند که از جهتى قابل ملاحظه است و آن اینکه تمام صفات پروردگار به دو حقیقت بازگشت مى کند ، یا به بى نیازى ذاتش از همه چیز و یا نیازمندى دیگران به ذات پاک او .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله استفاده صحیح از اینترنت و کامپیوتر در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله استفاده صحیح از اینترنت و کامپیوتر در pdf دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله استفاده صحیح از اینترنت و کامپیوتر در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله استفاده صحیح از اینترنت و کامپیوتر در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله استفاده صحیح از اینترنت و کامپیوتر در pdf :

استفاده صحیح از اینترنت و کامپیوتر

نوجوانان چطور از فضای اینترنت درست استفاده کنند؟
اینترنت اصول تربیتی نوجوان – عظیمی از اطلاعات است و با توجه به جاذبه ها و تنوع هایی که به همراه دارد بسیاری از شما نوجوانان و جوانان بخش عظیمی از اوقات خود را صرف چرخیدن و گشت و گذار در فضای اینترنت می کنید. اما مسلماً تمام این اطلاعات برای شما با ارزش و مفید نیستند و تنها اطلاعات ویژه ای از آن به کار یا زندگی شما مرتبط است. بنابراین این پرسش مطرح می شود که آیا متناسب با زمانی که برای استفاده از اینترنت صرف می کنید چیز مفیدی برای زندگی تان بدست می آورید؟ به زبان ساده تر آیا چیزی که از اینترنت می گیرید یا آن را می خوانید ارزش زمانی را که از دست می دهید دارد؟ در ادامه این یادداشت قصد داریم راه هایی برای استفاده سودمندتر از زمان حضور در اینترنت ارائه دهیم.
1- منظم باشید

افراد منظم و کسانی که برای زندگی خود برنامه ریزی حساب شده و دقیق دارند اهمیت زمان را بهتر درک می کنند بنابراین بهتر است همواره برای کارهای اینترنتی یک تقویم یا فهرست داشته باشید و هر شب قبل از خوابیدن نگاهی به آن بیندازید تا بدانید چقدر از کارهای امروزتان ناتمام مانده است و فردا باید چه کاری انجام دهید.
2- کارهایتان را اولویت بندی کنید

از جمله کارهایی که می تواند زمان حضور شما در اینترنت را به زمان مفید تبدیل کند داشتن اولویت بندی است وگرنه به محض ورود به فضای اینترنت ممکن است به سراغ آن دسته از اطلاعات و سایت هایی بروید که در زمان حال هیچ ارتباطی به کار اصلی شما نداشته باشند.

برای کارهای اینترنتی یک تقویم یا فهرست داشته باشید و هر شب قبل از خوابیدن نگاهی به آن بیندازید تا بدانید چقدر از کارهای امروزتان ناتمام مانده است و فردا باید چه کاری انجام دهید
3- فعالیت هایتان را یادداشت کنید

برای آنکه بهتر متوجه شوید چطور زمان خود را تلف می کنید هر چند وقت یکبار از آنچه هنگام اتصال به شبکه انجام می دهید یادداشت برداری کنید. این موضوع به شما کمک می کند که در پایان هفته یا ماه متوجه شوید رفتن به کدام سایت های غیرضروری و یا غیرمرتبط با کارتان، برای شما به صورت عادت درآمده است و باعث اتلاف وقت مفید شما می گردد.
علیرغم آنکه اینترنت می تواند یک وسیله آموزشی و حتی کار مفید باشد اما استفاده از آن نمی تواند با برخی مشکلات همراه نباشد. یکی از این مشکلات آن است که افراد هنگام استفاده از آن درک درستی از گذشت زمان ندارند و به قول خودشان یکدفعه متوجه می شوند 5 یا 6 ساعت از وقت شان را از دست داده اند. گاهی شرایط از این هم بدتر می شود و برخی از افراد از اینترنت بعنوان یک وسیله سرگرمی و یا اتلاف وقت آزاد استفاده می کنند.

این موضوع گذشته از داشتن عوارض روحی و جسمی دراز مدت برای این اشخاص، سبب بروز مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مختلفی می گردد. از این رو، آگاهی از روش ها یا فنونی که می تواند زمان استفاده و حضور در فضای اینترنت را کاهش دهد از اهمیت بسزایی برخوردار است. برخی از این روش ها عبارتند از:

1- از خوردن غذا یا تنقلات هنگام استفاده از اینترنت خودداری کنید. وعده های غذایی خود را همراه با دیگر اعضای خانواده و به صورت رودررو میل کنید. چنانچه تنها زندگی می کنید هنگام غذا خوردن به جای استفاده از کامپیوتر تنها از خوردن غذایتان لذت ببرید.

2- به طور مداوم و پیوسته از اینترنت استفاده نکنید. سعی کنید هریک ساعت به مدت 10-15 دقیقه از پشت کامپیوتربلند شده و نرمش های کششی انجام دهید تا دچار چشم درد و یا درد در ناحیه ی کتف، کمر، مچ دست و; نشوید. انجام این کار ممکن است استفاده مجدد شما از کامپیوتر و اینترنت را تا ساعتها به تأخیر بیندازد.

3- سراغ کتاب هایتان بروید. گاهی اوقات اگر در کتابخانه خودتان یا محل کار یا محل تحصیل تان چرخی بزنید متوجه خواهید شد که کتاب یا کتاب هایی هست که دوست دارید آنها را بردارید و چند صفحه از آنها را مطالعه کنید و یا چند بیت از یک کتاب شعر را بخوانید. به این ترتیب می توانید یک جانشین موقت و یا حتی دائمی برای استفاده روزانه از اینترنت بیابید.
4- تلویزیون تماشا کرده و یا فیلم ببینید. هر چند استفاده بیش از حد از تلویزیون نیز می تواند مشکلاتی را به بار آورد اما برای کسانی که بیش از حد از اینترنت استفاده می کنند سرگرم شدن به تلویزیون و یا مشاهده ی فیلم می تواند اثرات مخرب کمتری داشته باشد به عنوان مثال یکی از فواید فیلم و تلویزیون در مقایسه با اینترنت این است که امکان استفاده گروهی از آنها وجود دارد. مثلاً می توانید یک مسابقه را با هم ببینید، در مورد آن اظهار نظر کنید و به بحث با یکدیگر بپردازید.

5- اگر برای کارتان از اینترنت خانگی استفاده می کنید برای خودتان ساعت کاری تعیین کنید و تنها در این ساعت ها به کار کردن با اینترنت مشغول شوید. اگر لپ تاپ دارید و می توانید در جایی دیگر کار کنید حتماً به این توصیه عمل کنید و ساعت کاری و غیرکاری خود را بطور کامل مجزا کنید و در ساعات غیرکاری با اعضای خانواده یا دوستان خود باشید.

6- ساعت خود را تنظیم کنید. خود را مقید کنید که هر روز مدت زمان معینی را در اینترنت بگذرانید و با شنیدن صدای زنگ ساعت خود، از اینترنت خارج شوید و به فعالیت دیگری مشغول شوید.

7- به دنبال یافتن دوست در فضای حقیقی باشید. برخی از افراد از اینترنت برای یافتن دوستان جدید استفاده می کنند. همواره به یاد داشته باشید که این موضوع در دنیای حقیقی به راحتی امکان پذیر است و با شرکت در فعالیت های گروهی می توانید تعداد قابل ملاحظه ای از این دوستان پیدا کنید. خوبی این کار این است که شخص مورد نظر را با چشم می بینید و رفتار و کردارش را ارزیابی می کنید و در صورت تمایل با او دوست می شوید. به این ترتیب از خطرات دوستی های اینترنتی نیز در امان خواهید بود.

8- استفاده از اینترنت را برای خودتان ممنوع کنید. اگر هیچیک از روش ها کارساز نشد و دوباره به طرف استفاده بی رویه از اینترنت رفتید برای مدت یک هفته یا یک ماه آن را به کلی ترک کنید (به جز در مواردی که برای کارتان مجبورید از آن استفاده نمائید.) در این مدت ممکن است شما با فعالیت های دیگری آشنا شوید که برایتان بسیار خوشایند باشد و از این به بعد تصمیم بگیرید از زمان گشت و گذار در اینترت کم کنید و به این فعالیت ها بپردازید.
نقش خانواده در استفاده صحیح فرزندان از رایانه و اینترنت

خانواده جایگاه رشد هویت نوجوانان ومرکز و محل تمرین نقشها ورفتارهای اجتماعی است.هرچقدرمیزان روابط خانوادگی بهترباشدومیزان نظارت خانوادگی برروی استفاده فرزندان ازرایانه و اینترنت بیشترباشد،استفاده نادرست وناصحیح ازاینترنت توسط آنها کاهش پیدا میکند .نظارت مناسب زمانی صورت میگیرد که ارتباط بین اعضای خانواده مناسب ، گرم وصمیمی باشد

ازسوی دیگرعلاوه براین نظارت بهتراست ازرایانه واینترنت استفاده خانوادگی شود . بدین منظورلازم ست والدین سواداینترنتی ورایانه ای کسب کنندوزمان،مکان، شرایط استفاده،خطوط قرمزخانوادگی وسایتهای قابل استفاده ازاینترنت را مشخص نمایند

درچنین شرایطی است که می توان انتظارداشت که خانواده بتواند بانظارت مناسب،فرزندان رادراستفاده ازرایانه واینترنت راهنمایی کند . والدینی الگوی خوبی دراستفاده ازرایانه و اینترنت برای فرزندان می باشند که بتوانند با ارائه اطلاعات وبااستفاده صحیح از رایانه و اینترنت همراه فرزندان درجهت هدایت وراهنمایی آنها گام بردارند.همچنین بهتر است والدین همراه فرزندان خود به کوهستان ،باشگاهها و میادین ورزشی بروند و به بازی های مورد علاقه آنها بپردازند تا انرژی آنان تخلیه و توجهشان از بازی های رایانه منحرف شود . بالطبع در چنین شرایطی می توان از کودکان و نوجوانان انتظار داشت که کمتر به سراغ رایانه و اینترنت بروند.

علیرغم آنکه اینترنت می تواند یک وسیله آموزشی و حتی کار مفید باشد اما استفاده از آن نمی تواند با برخی مشکلات همراه نباشد. یکی از این مشکلات آن است که افراد هنگام استفاده از آن درک درستی از گذشت زمان ندارند و به قول خودشان یکدفعه متوجه می شوند 5 یا 6 ساعت از وقت شان را از دست داده اند. گاهی شرایط از این هم بدتر می شود و برخی از افراد از اینترنت بعنوان یک وسیله سرگرمی و یا اتلاف وقت آزاد استفاده می کنند.
این موضوع گذشته از داشتن عوارض روحی و جسمی دراز مدت برای این اشخاص، سبب بروز مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مختلفی می گردد. از این رو، آگاهی از روش ها یا فنونی که می تواند زمان استفاده و حضور در فضای اینترنت را کاهش دهد از اهمیت بسزایی برخوردار است.

در اینجا 10 نکته برای کمک به شما در این زمینه وجود دارد:
1- قاعده بازی را فرا بگیرید: تلاش کنید اصول اولیه تکنولوژی که فرزند شما به استفاده روزانه از آن عادت کرده است را درک کنید. فناوری بخش بزرگی از زندگی فرزندان را تشکیل می¬دهد و هیچ پدر و مادری نمی¬تواند در این زمینه حتی یک گام از مسئولیت¬ هایش فاصله بگیرد. شما ممکن است نقش والدینی خود را در همه ابعاد دیگر زندگی فرزندانتان ایفا کرده باشید، اما در دنیای در حال گسترش دیجیتال، بدون داشتن درک صحیحی از این اصول، نمی¬توانید به عنوان یک عضو فعال حضور داشته باشید.

2- باب گفتگو را باز کنید: با کودک خود درباره تکنولوژی و به خصوص امنیت اینترنت صحبت کنید. با یک سری از قوانین برای استفاده از کامپیوتر و اینترنت با یکدیگر به توافق برسید. با هم در اینترنت جستجو کنید. حضور خود را در این زمینه استمرار ببخشید. فعالیت ¬های تکنولوژی فرزند شما به مرور افزایش پیدا می¬کند و هر قدر که بزرگتر می شود به دلیل پیشرفت تکنولوژی این فعالیت ¬ها هم کامل تر می شود. پس زمان گفتگو با فرزندتان را در این زمینه افزایش دهید.

3- آگاه باشید: بدانید که فرزندتان از چه تکنولوژی -هایی استفاده می¬کند. چه بازی ¬هایی انجام می¬ دهد. از چه وب سایت ¬هایی بازدید می¬کند و با چه کسانی در ارتباط است. یک لیست تایید شده از وب سایت¬ ها در اختیار فرزندان خردسال خود قرار دهید.
4- علاقمند باشید: از کودکان بپرسید که به چه کاری مشغول هستند. از چه برنامه¬ هایی استفاده می¬کنند. از چه سایت ¬هایی دیدن می¬کنند. از آن¬ها بخواهید به شما نشان دهند که اسباب بازی ¬های دیجیتالی آن¬ها چگونه کار می¬کنند و آن ¬ها و دوستانشان با این اسباب بازی¬ها چگونه کار می کنند.
5- به کودک خود کمک کنید تا رفتار نامناسب را درک کند: اگر شما یا فرزندتان با برنامه¬ های نامناسب روبرو شدید، از بازی ¬های خشن ویدئویی گرفته تا شکارچیان آنلاین یا بازی¬های کامپیوتری با محتوای زورگویی،اجازه ندهید که ادامه پیدا کند. همواره در زمینه گفتگو با فرزندتان ، مشورت با دیگر والدین و چه در مشاوره با افراد متخصص در امور کودکان فعال باشید.
6- خرید یک رایانه خانوادگی و قرار دادن آن در یک مکان عمومی در خانه: فرزندان خود را تشویق کنید که به این رایانه به عنوان یک رایانه برای استفاده همه اعضای خانواده نگاه کنند. به هر کدام از فرزندان خود یک نام کاربری و رمز عبور اختصاصی بدهید تا آن ¬ها احساس مالکیت و حریم خصوصی داشته باشند.
7- هرگز اطلاعات شخصی را بر روی اینترنت قرار ندهید. برای کودکان شرح دهید که هرگز اطلاعات شخصی را بیرون ندهند. آدرس ایمیل خانوادگی، شماره تلفن ها، اسامی ، آدرس ¬های منزل، جزییات خانوادگی، عکس¬ها و …. همگی باید به دقت حفظ شوند. اگرچه سایت ¬های اجتماعی به اشتراک گذاری این اطلاعات را تشویق می کنند اما فرزند شما باید بداند حفاظت از هویت خود و خانواده اش باید از اصلی ترین اولویت های او باشد.
8- توانمند باشید. از نرم¬افزارهای فیلتر ویا ناظر استفاده کنید. شما لازم نیست فعالیت ¬های فرزندتان را هر روز چک کنید. اما این حقیقت که شما توانایی کنترل فرزندتان را دارید و آن ¬ها می¬دانند که شما این توانایی را دارید به شکل دهی روندی منظم و صحیح برای رفتار مسئولانه کودکان کمک می¬کند.
9- برای فرزندان الگو باشید: این صحیح نیست که کودکانتان را در استفاده از رسانه ¬های تصویری محدود می کنید در حالی که خود تمام روز به لپ ¬تاپ خود چشم دوخته ¬اید یا صد¬ها پیامک را با گوشی ارسال می¬کنید. کودکان از رفتار والدین در همه زمینه¬ ها الگو برداری می¬کنند و نحوه استفاده از تکنولوژی از این قاعده مستثنی نیست. پس سعی کنید الگوی مناسبی برای فرزندانتان باشید.
10-با دیگر اولیا درباره تجارب تکنولوژیکی فرزندتان و امنیت شبکه صحبت کنید: با دیگر پدر و مادر¬های نگران یک تیم تشکیل دهید. در این جلسات نقطه نظر های خود را مطرح کنید و در یک موضوع خاص به نتیجه برسید.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله آموزش و پرورش در دوره قاجار در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله آموزش و پرورش در دوره قاجار در pdf دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله آموزش و پرورش در دوره قاجار در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله آموزش و پرورش در دوره قاجار در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله آموزش و پرورش در دوره قاجار در pdf :

آموزش و پرورش در دوره قاجار

بعد از آنکه مأمون حضرت رضا (ع) را به زهر جفا مسموم ساخت، بیش از پیش عرصه بر سادات تنگ شد. مزدوران حکومت روز به روز بر آزار و اذیّت سادات افزودند، بطوریکه به ناچار یا متواری شدند، یا به لباس مبدل خود را از چشم مأمورین پنهان نگهداشتند. در این اوضاع و احوال شخصی به نام خواجه رئیس‌الدین که از دوستان خاندان رسالت بود و با تعدادی از این سادات رفت و آمد و رفاقتی داشت، آنان را به کوهبنان آورد و در حوالی ‌امام‌زاده سلیمان‌شاه که خارج از شهر بود سکنی داد.

 

 

 

سادات مذکور مدتی در این محل، ناشناس و گمنام زندگی می‌کردند، تا اینکه اهالی کوهبنان پی‌بردند که ایشان از سادات علویند. آنان را با عزت و احترام به شهر آوردند و خانه و مسکن در اختیارشان گذاشتند و رعایت جانبداری اولاد و اعقاب آنان را بر خود لازم شمردند و در حیات و مماتشان آنچه لازمه عزت و حرمت بود به جا آوردند و مدتها کفیل معاش آنان بودند تا خود صاحب خانه و ملک شدند. از بدو ورود به شهر به تحصیل و تکسیب علم پرداختند و به تعلیم و تعلم مشغول شدند. شهرت آنان موجب شد که جمعی از اهل تشیع از بلاد و امصار بعیده از جمله: علماء، عرفا، و زهّاد به کوهبنان روی آوردند و بالاخره در همه شهر‌ها علم و فضل و تشیّع و تولّای آنان به ائمه اطهار شهرت عظیم یافت.
حلقه‌های درس آنان حتی بعضی از حاکمان شهرهای اطراف را به خود جلب کرد. از جمله آخوند شریفا پسر ارشد ولیخان که معاصر میرداماد و در علم و فضل بی‌نظیر بود متعاقب والدش به کرمان آمد و سپس در کوهبنان سکنی گزید و مادام العمر به تعلیم و تعلم و تدریس و تدرّس اهل کوهبنان و کرمان همت گماشت. اسماعیل خان پسر بکتاشخان بعد از آنکه به حکومت رسید به کوهبنان آمد و متوطّن شد و کسب فیض نمود. شهرت روز افزون این مرکز علمی به جایی رسید که علاوه بر عنایت قاطبه مردم یزد و کرمان، بعضی از ملوک و سلاطین باج و خراج را از سلسله سادات و اهل کوهبنان مرفوع و معاف می‌نمودند. ازجمله پادشاهان صفویّه که خالصه جات زرند و راور را به تیول سادات قرار داده و علاوه برآن همه ساله مبالغی جهت موؤنه معاش آنان قرار داده و عاید می‌داشتند. (منبع: تاریخ خطی میر ابوالحسن کوهبنانی)

خانقاه
خانقاه نیز یکی از مراکز تعلیم و تربیت کوهبنان بوده‌است. ساختمان مخروبه‌ای در وسط پارک برهان‌الدِینِ فعلی در دامنه کوه از زمانهای گذشته باقی مانده است که در بین اهل محل به «خانقاه شیخ ابوسعید» مشهور است. کوه و چشمه نزدیک به آن نیز به کوه و چشمه خانقاه مشهورند. درباره قدمت تاریخی ساختمان مذکور آمده است:
« … چندین سال قبل که به کوهبنان رفته بودم آثار تاریخی آنجا را دیدم. یکی از آنها یعنی یادگاری قرن هشتم شامل چند بیت شعر کنده شده بر کوهی در حوالی آنجا بود که در مجله آینده به چاپ رسید، دیگری را اینک در اینجا متذکر می‌گردم: در گوشه صفه‌ای واقع در بنایی یرانی بود و جابجا سبک و شیوه سلجوقی از ساختمان و گچ‌بریهای آن نمایان بود . محرابی گچ بری وجود داشت که افراد سودجو قسمتی از آن را بخاطر یافتن گنج ویران کرده بودند. مقداری از کتیبه آن که باقی‌مانده است به خط ثلث و بشرح زیر است: «قطب الاولیاء برهان الحق والدِین قدس الله روحه شب دوشنبه یازدهم صفر سنه ثمان… سبعاه» (1)
بنابر قصاید خواجو و مجد خوافی این تاریخ عقب‌تراز قرن هفتم و به دلایلی متقدِم بر دو دهه اوّل قرن ششم(2) نمی‌تواند باشد. رقم یکان ثمان یعنی هشت است دو رقم دهگان و صدگان آن آشفته و ناخوانا است، اما با مراجعه به جدول و فرمول(3) از هر دو چنین به دست می آید‌ که دوشنبه یازدهم صفر در سالهای هجری قمری با رقم یکان 8 فقط سه سال 528 ، 568 و 608 می‌تواند باشد.از آنجاکه بین رقم یکان و صدگان به وضوح محل خالی وجود ندارد رقم 608 منتفی است و از ارقام 528 و 568 با توجه به اندازه جای خالی و باقیمانده حروف کلمه «ستین» بهتر از «عشرین» جا می افتد‌ و بنابراین تاریخ وفات برهان الدین کوهبنانی 568 هجری قمری خواهد بود. با توجه به تحقیقات انجام شده، بنای خانقاه کوهبنان به سبک معماری دوره سلجوقی است و قدمت آن به سالهای قبل از 581، سال انقراض دولت سلجوقیان بر‌می‌گردد.
سلسله سلجوقیان به دست ملک دینار غُز در سال 581 برچیده می‌شود و در این تاریخ افضل الدین ابوحامد کوهبنانی در کوهبنان سک

 

ونت داشته، می‌نویسد: « مردم کرمان در آرزوی حاکمی بودند ولو آنکه از خارج آید در رمضان سال 581 ملک دینار متوجه کرمان شد. ظاهراً امیر مجاهد الدین کوهبنانی شش سال قبل از این سه بار قاصد به گرگان فرستاده بود و از او دعوت کرده بود. در سال 582 قلعه راور تسخیر شد. به فرمان ملک دینار آن را فروکوفتند و در این حمله زخمی(4) و روانه بردسیر شد و کوهبنان از قتل و غارت لشکریان غز مصون ماند، زیرا وجود

افضل الدین در کوهبنان و شعری که برای ملک دینار سرود مانع حمله غزها شد‌ و فرزندان مجاهدالدّین نیز از حامیان غزها بودند. در نتیجه بناهای تاریخی‌ کوهبنان از جمله خانقاه، علما و دانشمندان‌ساکن در کوهبنان در امان‌ ماندند.
اطلاعات چندانی از بزرگانی که قبل و بعد از احداث خانقاه در این منطقه زندگی می‌کرده‌اند در اختیار نداریم و تحقیق در این مورد مجالی می‌خواهد و تخصصی، لذا ما بنا به بضاعت خود به معرفی تنی چند از بزرگان و مشاهیری که مدتی از عمر خود را در کوهبنان سپری کرده‌اند، اعم از آنکه بومی یا غیر بومی و به هر صورت منشأ خیر و برکت و خدمات ارزنده‌ای بوده‌اند می‌پردازیم. باشد اساتیدی که در این خصوص اطلاعاتی دارند بنا به وظیفه حق مطلب را ادا نمایند.
(1) اسلامپناه، محمدحسین، مجله آینده، فروردین 1372 ، ص 214
(2)در حاشیه مزارات کرمان. صفحه 162 از برهان الدین کوهبنانی (نیمه اول قرن ششم)
(3)جدول و مستفلد و رساله تقویمهای متداول از آقای تقی ریاحی
(4)تاریخ کرمان، ص 453

مکتب خانه‌ها

واژه مکتب خود اسم مکان است و احتیاج به الحاق «خانه» ندارد ولی در زبان فارسی این نوع کلمات مستعمل است (فرهنگ معین). مکتب خانه یا مکتب به این معانی آمده است: جای کتاب خواندن، جایی که در آن نوشتن آموزند، دفتر خانه، جایی که در آن کودکان را تعلیم می‌کنند و نوشتن و جز آن می آموزانند و ‌ سبق می دهند، دبیرستان، کتاب، دبستان، مدرسه، مجموعه اندیشه ها و افکار، مجموع ‌هنرمندان یک ملت‌یا شهر;(1) در اینجا منظور ما از مکتب‌خانه مکانی است که در آنجا باروش خاص به کودکان آموزش می‌داده‌اند.
1) محل مکتب‌خانه‌ها:خانه‌های خش

ت و گلی که حیاطش را باغ یا باغچه‌ای تشکیل می‌داده و نقشه ساختمانی آن مانند سایر خانه‌ها از یک صفه و چند اتاق که همگی در یک ردیف ساخته شده بودند و صفه در وسط بوده‌است و احیاناً یک راهرو سرپوشیده باریک بین صفه و اتاق داشته است که به اصطلاح محلی به آن «باریکه» می‌گفتند. این خانه‌ها در اصل خانه شخصی و مسکونی مکتبداران بوده که به این امر هم اختصاص می‌یافته است.
2) مکتب داران: آقایان یا خانمهایی بوده‌اند که اکثراً دانش مختصری داشته‌اند و بعضی حتی سواد نوشتن هم نداشته‌اند روخوانی قرآن و بعضی از کتب را به خوبی یاد داشته‌اند و سطح آگاهی آنان به بعضی از مسایل دینی نسبت به سایر افراد محل بیشتر بوده است و در بین مردم نیز از احترام خاصی برخوردار بوده‌اند.
3) هدف از تعلیم: آموزش روخوانی قرآن و بعضی از کتب مانند گلستان سعدی، نصاب الصبیان، معراجنامه، مختارنامه، و حتی کتبی مانند امیر ارسلان نامدار و غیره، و تعلیم نماز و مسائل مربوط به آن. بطوریکه دانش‌آموز پس از دو سه سال که در این مکتب‌خانه‌ها درس می‌خوانده، هم روخوانی قرآن را یاد می‌گرفته و هم بعضی از مسایل‌مذهبی را، و تا حدودی نیز سواد خواندن می‌آموخته است.
4) سن شاگردان: معمولاً سن دانش‌آموزان مکتب‌خانه‌های کوهبنان نیز مانند سایر شهرها بین چها تا هفت سالگی بوده ولی گاهی اوقات دانش‌آموز ده، دوازده ساله هم در مکتب‌خانه مشغول به تحصیل بوده‌است.
5) وسایل رفاهی و امکانات آموزشی: هر دانش‌آموزی که وارد مکتب‌خانه می‌شده لوازم مشروحه زیر را با خود می‌آورده است:

1- یک جعبه یا چیزی شبیه به آن که به عنوان میز در جلو خود بگذارد و آخر وقت پس از تعطیل درس، قرآن و لوازم خود را داخل آن بگذارد.
2- یک جزوه یک جزئی قرآن که جزء سی‌ام قرآن بوده است.
3- فرش، بیشتر بچه‌ها از یک پوست گوسفند باز شده و خشکیده که اصطلاحاً به آن پوسُو می‌گفتند استفاده می‌کردند.
4- خَطْ بر، یک تکه چوب نازک به اندازه مغزخودکار

برای نشان دادن حروف و کلمات و جلوگیری از کشیده‌ شدن دست به روی خطوط قرآن.
6) محل تشکیل کلاس درس: محل تشکیل کلاس درس تابع فصول و شرایط آب و هوایی بوده است، بدین طریق که در فصل تابستان زیر سایه درختان و دیوارها، در بهار و پائیز با توجه به گرمی و سردی هوا ، در هوای آزاد یا در باریکه و صفه و در هوای سرد و یخبندان زمستان در اتاق نشیمن ملّا تشکیل می‌شده است که آخری از دو جهت برای دانش‌آموزان ناپسند بوده است:
1- به واسطه اینکه ملّا نیز تمام ساعات حضور داشته و از نزدیک آنان را زیر نظر می‌گرفته‌است و فرصت شیطنت پیدا نمی‌کردند.
2- هوای اتاق گاهی آنقدر سرد می‌شد که از شدت سرما می‌لرزیدند و گاهی دود زیادی که بواسطه سوختن هیزمهای تری که در بخاری دیواری بود چشمها به سوختن می‌افتاد و اشک همه سرازیر می‌شد و بیچاره آن دانش‌آموزی که در این حال و هوا می‌بایست با فوت کردن پی‌در‌پی آتش را شعله‌ور سازد.
7) شروع سال تحصیلی: هر روز از هر فصلی می‌توانست برای دانش‌آموزی شروع سال تحصیلی باشد. یعنی هر دانش‌آموزی که تصمیم می‌گرفت به مکتب‌خانه برود یا والدینش تصمیم می‌گرفتند همان روز شروع کار بوده که این امر موجب می‌شد که به ندرت دو دانش‌آموز همدرس باشند و پایان تحصیلات و فارغ التحصیل شدن زمانی بوده که خود دانش‌آموز به آنچه آموخته بسنده کند یا معلومات و محفوظات ملّا به اتمام برسد و لذا طول تحصیل بستگی به عواملی چند داشت که معمولا بین دو تا سه سال قرآن را فرا می‌گرفتند و احیاناً یکی دو سال نیز صرف آموختن سایر موارد می‌شد. بالاخره مشروطی و مردودی و اخراجی نداشت.
8) تعداد دانش‌آموزان: از یک نفر تا ده، پانزده نفر، دختر یا پسر و یا مختلط
9) حقوق ملا: مبلغی از پیش تعیین شده نبود که ماهانه یا روزانه پرداخت شود، هرکس بنا به وضعیّت مالی خود مبلغی می‌پرداخت و در مواقعی نیز هدیه‌ای می‌داد. شروع بعضی از سوره‌ها نیز بنا به عرف هدیه‌ای را می‌طلبید مثل سوره‌ یس.

10) چگونگی شروع درس و روش تدریس: هر دانش آموز در بدو ورود به مکتب‌خانه یکی دو روز آزاد بود که با محیط آشنا شود و فرار را بر قرار ترجیح ندهد. پس از آن، دانش‌آموز بدون اینکه حروف را بشناسد این سه عبارت را می‌آموخت؛ البته، از روی شکل عبارت و ریز و درشتی حروف که این سه، عبارت بودند از: هوالفتاح العلیم، بسم الله الرحمن الرحیم‌‌، ربی یسّر ولا تعسر.
تعلیم عبارات فوق دست کم دو سه روز وقت می‌گرفت، پس از آن نوبت حروف ( صامتها) بود. برای اینکه دانش‌آموز علاوه بر یادگیری حروف، ترتیب آنها را نیز یاد بگیرد و شکل آنها را کاملاً بشناسد حروف به صورت نامرتب در جزوه نوشته شده بود که دانش‌آموز می‌بایست (الف) را پیدا کند و سپس بگوید: « الف سرگردون (ب) را به کجا داری؟» بعد حرف «ب» را پیدا کند و بگوید: « بِ سرگردون (ت) را به کجا داری؟» به همین ترتیب

تمام حروف را پیدا کند. برای آموزش مصوّتها نیز شیوه خاصی معمول بوده‌است. اولاً فتحه را (سُر)، ضمه را (بُر) و کسره را (زیر) می‌نامیدند و به همین ترتیب‌تنوین را نیز« دو سر»، « دو بر» و « دو زیر» می‌گفتند و برای تعلیم آنها هر کدام را جداگانه با حروف بکار می‌بردند و تعلیم می‌دادند. مثلاً برای یاد دادن فتحه (سر) اوّل حرف و پس از آن مصوت را نام می‌بردند و در آخر تلفّظ آن دو را با هم:
اَ = الف سر اَ بَ = ب سر بَ اُ = الف بر اُ بُ = ب بر بُ
برای آموزش تنوین نیز بدین صورت عمل می‌شد:
اً = الف دو سر اً (اَنْ) بٌ = ب دو بر بٌ (بْنً) تٍ = ت دو زیر تٍ (تٍنً)
آموزش کلمات: هر کلمه به روش هجی کردن تدریس می‌شده و هجی کردن عبارت از این بود که هر بخش از کلمه جداگانه حروف و مصو‏تش تلفّظ می‌شده و نوبت بخش بعدی می‌رسیده است. مثلاً برای یاد دادن کلمه‌های «کَلَمنْ – اَلْحمْدُ» چنین عمل می‌کردند:
کاف سر کَ لام سر لَ کَلَ- میم نون سر من کلمن الف لام سر اَلْ حِ میم سر هم الحم دا(دال) برد الحمد
دست کم

چندین سوره بدین طریق تدریس می‌شد و پس از آن کلمات بدون هجی کردن تدریس می‌شده است مگر در مواردی که کلمات مشکل را نیز به همین روش تدریس می‌کرده‌اند.
11) تشویق و تنبیه دانش‌آموزان:
1- مواردی که دانش‌آموزان از تشویق ملا برخوردار می‌شدند عبارت بود از: منظم بودن، علاقه به درس، یادگیری بیشتر، اخلاق و رفتار خوب در خانه و مکتب‌خانه و کوچه و بازار، درستکار بودن، راستگویی و از این قبیل که تشویق عبارت بود از: بارک الله، آفرین و; و به ندرت هدیه ناقابلی که از طرف والدین تهیه شده

بود بوسیله ملّا به دانش‌آموز داده می‌شد.
2- عکس موارد بالا موجبات تنبیه را فراهم می‌ساخت و تنبیه نیز مراتب و درجات خاصی داشت، کتک با ترکه‌های چوب انار و کلیلو(2) که به کف دست یا پشت دستهای دانش‌آموزان می‌زدند. ترساندن دانش‌آموزان از « چاه مار و مور» نیز یکی از روشهای تنبیه بود. عمدتاً اتاق انباری خانه ملّا یک اتاق تاریک و بدون پنجره بود که طبق معمول آن زمان جایگاه چند خم جهت نگهداری غلّات و ظروف مسی و از این قبیل بود و ملّا وانمود می‌کرده‌است که درون این اتاق تاریک چاهی مخوف و پر از مار و مور است و دانش‌آموزان تنبل و دروغگو و بی‌انضباط را به درون آن می‌اندازد. هرچند هیچ دانش‌آموزی پا به درون این اتاق نگذاشته و حتی جرأت نزدیک شدن به آن را نداشته است ولی هرکدام مخوفترین وجهی از آن را در ذهن خود ترسیم کرده‌اند.
12) کلاغ مهمترین رسانه خبری ملّا: دروغگوئیها، اعمال و رفتار نامعقول، لجبازیها و سرکشی و نافرمانی دانش‌آموزان در خارج از مکتب‌خانه توسط والدین یا همسایگان به ملّا گزارش می‌شده است و ملّا برای اینکه حس بدبینی و عداوت دانش‌آموز را نسبت به مخبرین تحریک نکند، از کلاغی نام می‌برده است که برای او خبر می‌آورد.
13) ساعات کاری مکتب‌خانه: ساعات درس مکتب‌خانه حدود نیم ساعت پس از طلوع خورشید شروع می‌شده تا ظهر. دانش‌آمو

زانی که خانه‌هایشان به مکتب‌خانه نزدیک بوده برای صرف ناهار و رفت و برگشت یک ساعت فرصت داشتند و بقیه ناهارشان را که همراه آورده بودند در همان مکتب‌خانه صرف می‌کردند. و بعد از ظهر نیز تا حدود یک ساعت به غروب مانده کلاس درس دایر بوده است.
14) وظایف دانش‌آموزان غیر ازتحصیل: هر روز دست کم یک ساعت از وقت دانش‌آموزان بویژه در آخر وقت اختصاص به انجام کارهای شخصی

 

ملّا داشت. دختران خانه و اتاق ملّا را آب و جارو می‌کردند و ظرفهای ملّا را می‌شستند و پسران تهیّه علوفه و آذوقه یکی دو گوسفند ملّا را بر عهده داشتند یا به قاصدی فرستاده می‌شدند. هیزم سوخت اجاق را فراهم می‌کردند و از این قبیل. نکته قابل توجه این است که هر چند این کارها خسته کننده و زحمت داشت ولی بچه‌ها با شوق و ذوق فراوان انتظار قبول زحمت را داشتند و حتی بر یکدیگر در انجام وظایف محوله سبقت می‌گرفتند.
مکتب‌خانه‌ها هرچند کم کم از رونق افتاد ولی در حد تعلیم قرآن تا دهه قبل در چند خانه دایر بود و دستور اداره معارف مبنی بر انحلال مکتب‌خانه‌ها موجب تعطیلی آنها شد.
(1) دکتر اقبال قاسمی پویا – مدارس جدید در دوره قاجاریه
(2) کلیلو در اصطلاح محلی به تکه چوب خراطی شده‌ای می‌گفتند که حدود بیست سانتیمتر قد داشت و به کلفتی یک خودکار بود که از آن برای چرخاندن و به حرکت درآوردن چرخ نخ‌ریسی دستی استفاده می‌کردند.

تأسیس اولین مدرسه
در سال (1296 ش / 1997 م) شخصی به نام میرزا جواد برای ایجاد یک دبستان ملی به این قصبه رفت و با تشکیل انجمنی از فرهنک دوستان‌ محل مقرر شد 2% از عوارضی که گرفته می‌شد به مخارج این مدرسه اختصاص داده شود. این مبلغ تکافو نکرد و در نتیجه از هر شاگرد مبلغ 5 قران نیز شهریه اخذ شد. پس از تأسیس مدرسه، میرزا جواد به کرمان بازگشت و با موافقت شیخ‌ یحیی رئیس معارف وقت، شیخ حسین بهزادی (شریعتمدار) را که در مدرسه معصومیه کرمان مدرس بود با حقوق ماهانه دویست قران به عنوان مدیر مدرسه به

آن قصبه فرستاد و در این هنگام آقای سید باقر روح‌الا‌مینی (از مکتبداران کوهبنان) هم با حقوق ماهانه هشتاد قران آموزگار این مدرسه شد. تا سال 1298 ه‍. ش اداره فرهنگ کرمان نیز ماهانه یکصد ریال کمک هزینه برای این مدرسه می‌فرستاد.در سال (1298 ه‍. ش) کلاس چهارم نیز در این مدرسه دایر شد و تا سال 1325ه‍. ش همین چهار کلاس را داشت. محل مدرسه در جای غریبی به نام «دوشابخانه» بود.(1)
در نوشته مذکور سال تأسیس 1296 ذکر شده ولی در گزارشهای باقی مانده از سنوات قبل « حتی بر سر در دبستان که سالها بعد ساخته‌شده » سال تأسیس را 1298 شمسی ذکر کرده‌اند. تنها تفاوت، صفت دبستان است که اوّلی ملّی ودر دوّمی دولتی نوشته شده، شاید بتوان اینگونه توجیه کرد که هر دو تاریخ درست است. دو سال اوّل به عنوان دبستان ملّی بوده و پس از آن دولتی شده است. نکته دوّم این است که محل مدرسه (زمان تأسیس) دوشابخانه ذکر شده است در حالی که طبق اسناد و مدارک موجود و تأئید تعدادی از اهالی که حدود آن ایّام دانش‌آموز بوده‌اند، نه تنهـا دوشابخـانه اوّلین محـل نبوده بلکـه چندمین بوده است.

در این خصوص به ذکر خاطره یکی از دانش‌آموزان (2) که چند سالی پس از تأسیس مدرسه به تحصیل اشتغال داشته می‌پردازیم: «… سالای اوّلی بود که مدرسه وا شده بود، من مدرسه نمی‌رفتم . مدرسه تو خونه میز احمد حاج میز قاسم(3) بود شریعتمدار یکی از شاگردارو فلک کرده بود، یه نفر از کوچه می‌گذشته، صدای داد و فریاد بچه رو می‌شن

وه، می‌خوا میونجیگری کنه، می بینه در مدرسه بسه‌ی . از دیوار میرِ تو مدرسه. شریعتمدار که اونو می بینه، دانش آموز و ل می‌ُ ‌کنه و دستور میده اونو بخاطری که از دیوار اومده تو مدرسه فلک کنن» مدرسه در غیر از محل مذکور تا کشته شدن آقای میرزا حسین (چهاردهم صفر 1346 ه‍.ق) در اتاقهای دالان خانه نامبرده بوده است، در سالهای 1306، 1

307، 308، در تکیه و در سال 1309 و احتمالاً یکی دو سال بعد در خانه آقای سید محمد علی صدر و تقی‌خان و بالاخره دوشابخانه بوده است.
وضعیت ساختمان مدرسه: محلهای مذکور یا برای استفاده شخصی و زندگی در آن و یا جهت استفاده مراسم خاص عزاداری و روضه‌خوانی بنا شده بوده و اتاقهای خشت و گلی و تاریک و بدون پنجره آن هیچ شباهتی با کلاس و مدرسه نداشت.
(1) دکتر اقبال قاسمی‌پویا – مدارس جدید در دوره قاجاریه چاپ اوّل 77 – ص486
(2) آقای میرزا علی اکبر شکوهیان 38
(3) خانه‌ای در ضلع جنوبی کاروانسرای زرتشتیان (رجوع کنید به فصلنامه کرمان تابستان و پائیز 79 (شماره 37 و 38) مقاله «کوهبنانی‌های زردشتی» از آقای دکتر محمود روح‌الامینی)

اولین مدیر و معلم: شیخ حسین بهزادی « شریعتمدار»
هرجا سخن ازمدرسه قدیم به میان می آید، نام ش

ریعتمدار شنیده می شود. و هر گاه در‌باره او سئوال می شود، هیچ‌کس اطلاعات چندانی از او ندارد. اطلاعاتشان در چند جمله خلاصه می شود:
مردی روحانی، روضه خوان و عاقد بود. در اموری که مسئولیت داشت منضبط، سختگیر و بی‌اغماض بود. به نظم و انضباط دانش آموزان و پشتکار آنان بسیار اهمیت می‌داد. در مورد غیبت، تأخیر و تعجیل همکارانش بسیار وسواس به خرج می داد، که گاهی به جر و بحث می‌کشید و موجب بروز اختلاف‌می‌شد. اعمال و رفتار دانش‌آموزان را در مد

رسه و خارج از مدرسه زیر نظر داشت و در مواردی که لازم بود از آنان بازخواست می کرد.
ذکر یک خاطره در این خصوص بی مناسبت نیست:
“… با تعدادی از شاگردا درِ مدرسه واساده بودیم. زنی کاسه ماسی تو دستش بود از کوچه می گذش، ‌یکی گُف دستتو زنبور کند. دستشو کنار کشید و کاسه افتاد. خبر به شریعتمدار رسید دستور داد که علی آقا فراش مارو فلک کنه. گُف به هر کدوم ازین هُفْتُ، ‌ده شلاق بزن به دو دفه بزن، هر کدوممون فلک شدیم و علی آقا به هر کدوم پنچ شلاق زد و شریعتمدار نگا می کرد. بعد از 5 شلاق، مار و به خط کرد و گفت: جْرم اول شما اینه که چرا با زن مردم شوخی کردین؟ دوماً اگرکاسه‌چینی بود و می شکست چی می‌‌شد؟ از همه که بگذریم اگر خودش مهمون داش یا برا کسی می برد که مهمون داش و چیزی غیر از ماس نداش که آبروش می‌رف بالاخره خیلی نصیحتمون کرد و پنچ شلاق دومی رو بخشید.”

نظام آموزش دختران در عصر قاجار
وقتى صحبت از مدارس دخترانه می‏شود، معمولاً مدارس جدید امروزى به ذهن تبادر می‏کند؛ ولى هیچ وقت از خود نپرسیده‏ایم که قبل از تأسیس مدارس جدید، وضع تحصیلى دختران چگونه بوده است و یا اینکه مدارس جدیدِ دخترانه، اولین بار چگونه، به دست چه کسى یا کسانى و با چه اهدافى تأسیس شدند؟
معمولاً چنین گفته می‏شود که قبل از تأسیس مدار

س جدید دختران، دختران ایرانى بی‏سواد بودند و این مدارس با هدف باسواد کردن دختران و زنان ایرانى تأسیس شدند.اکنون در این مقاله به بررسی نظام آموزش دختران در عصر قاجارمی پردازیم.
وضعیت عمومی سواد دختران در عصر قاجار
بنابه دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و عوامل محدودیت‌زا، آموزش سواد به زنان در دوران قاجار و اوایل سلطنت رضاخان چندان رایج نبود. تنها محل آموزش و تحصیل، مکتب‌خانه‌ها بودند که دختران سهم ناچیزی از آن داشتند. مکتب‌خانه‌ها یا مختل

ط بودند و یا جدا. بنابر این، بیشتر دختران پس از طی دوره کوتاهی در سطح خواندن متوسط و نوشتن با توانایی (بسیار اندک) مراتب بالاتر را طی نمی‌کردند و خانه‌نشین می‌شدند. تنها دختران برخی خانواده‌های مرفه، آن هم به شرط موافقت پدرانشان (البته پدرانی که خود سطح سواد و آگاهی قابل توجهی داشتند)، می‌توانستند به کمک معلمان سرخانه تاحدودی به تحصیلات خود ادامه دهند.
تا پیش از قاجار و در طول حاکمیت این سلسله مراکز آموزشی در چهارچوب مکتب خانه ها محدود می شد و محتوای آموزشی آنها در طول چند قرن دگرگون نشده بود، اما در میانه این دوره به خصوص در آستانه مشروطیت اولین سنگ بنای آموزش و پرورش به سبک جدید گذاشته شد. در جامعه بسته و مرد سالار ایران آن روز طبیعتاً این آموزش و پرورش جدید بایستی فقط سهم مردان بوده باشد، اما زنان با توجه به فرصت های محدودی که در این زمان برای آنها فراهم آمده بود با اقدامات مناسب خود و با حضور مستقیم و غیرمستقیم خود در زمینه احقاق حقوق خود تلاش های زیادی را آغاز کرده بودند.
تأسیس مدارس جدید و آموزش دختران
مسئله آموزش در زمان قاجاریه با اقدامات امیرکبیر و تأسیس دارالفنون و اعزام محصل به خارج، شکل جدی‌تری به خود گرفت. اگرچه آموزش در این دوران، هنوز مختص پسران بود، ولی عمومی‌تر شد و تا حدودی فضای فکری جامعه را تغییر

داد.
مدارس، به سبک اروپایی، عامل دیگری در دگرگونی فضای جامعه سنتی ایران بود که نخستین بار از سوی عوامل بیگانه و با هدف تأثیرگذاری فرهنگی ایجاد شد.
در دوره محمد شاه نخستین مدارس به شیوه جدید در ایران توسط مسیونرهای آمریکایی و سپس فرانسوی تشکیل شد. نخستین مدرسه دخترانه را یک کشیش آمریکایی به نام پرکینز در شهر ارومیه در سال 1217ه. ق تأسیس کرد. ای

ن مدرسه در ابتدا مخصوص اقلیت‌های مذهبی بود و هیچ دختر مسلمانی اجازه تحصیل در آن را نداشت. چرا که جامعه آن عصر به هر گونه تحولی با دیده شک می‌نگریست و تحصیل دختران را جایز نمی‌دانست و به آیات قرآن مجید که در آن هنگام سخن از «یا ایها الذین آمنوا» هم مردان را مخاطب قرار می‌دهد و هم زنان را، توجهی نمی‌کردند و کلام مقدس نبوی «اطلب العلم ولو بالصین» و یا «طلب العلم فریضه» را مد نظر قرار نمی‌دادند.
تا پیش از قاجار و در طول حاکمیت این سلسله مراکز آموزشی در چهارچوب مکتب خانه ها محدود می شد و محتوای آموزشی آنها در طول چند قرن دگرگون نشده بود، اما در میانه این دوره به خصوص در آستانه مشروطیت اولین سنگ بنای آموزش و پرورش به سبک جدید گذاشته شد
به هر صورت پرکینز این مدرسه را با چهار دانش‌آموز نستوری در ارومیه تأسیس نمود. این تعداد تا سال 1219ق به 24 دانش آموز رسید. در این مدارس علاوه بر علوم مذهبی، مهارتهای خانه‌داری و صنایع‌دستی چون قالیبافی، خیاطی، گلدوزی، آهنگری و; نیز تعلیم داده می‌شد. موفقیت‌های پرکینز در این زمینه باعث شد که محمدش

اه فرمانی مبنی بر حمایت از مدارس آمریکایی در سال (27 ربیع الاول) 1255ه. ق صادر کند. هیئت مبلغان آمریکایی به تدریج فعالیت خود را در سایر شهرهای ایران چون تهران، همدان و رشت گسترش دادند و در 24آوریل 1874م/1291

ه. ق مدرسه‌ای دخترانه در تهران تأسیس نمودند. این مدرسه مجانی بود. بعد‌ها این مدرسه به محل جدیدی در نزدیکی باغشاه که موسوم به لاله زار بود انتقال یافت و به صورت مدرسه شبانه‌روزی درآمد. در هنگام انتقال، این مدرسه دارای 9 شاگرد بود که به طور شبانه‌روزی در‌‌ همان محل زندگی می‌کردند و سرپرستی آنان بر عهده «سارا باست» بود. در سال 1292ه. ق/1885م دوشیزه دیل از آمریکا برای اداره مدرسه دخترانه به تهران آمد و قرار شد که مخارج آموزشگاه را مدرسه تأمین کند و در نتیجه مبالغی به عنوان شهریه دریافت گردد.

در سال 1294ه. ق/1877م بنا به خواهش بنجامین وزیر مختار آمریکا، ناصرالدین شاه اجازه داد که دختران مسلمان نیز به این مدرسه راه یابند. و این اولین آموزش علمی دختران مسلمان به حساب می‌آمد.
به دنبال صدور این فرمان و مخالفت پاره‌ای از رجال درباری، ناصرالدین شاه خود به بازدید از مدرسه رفت اما پس از بازرسی از مدرسه و پرسش از دختران محصل چنان به وجد آمد که وعده داد سالی صد تومان به بودجه آموزشگاه دخترانه کمک کند. پس از آن عده‌ای از خانواده‌های سر‌شناس مسلمان دخترانشان را به این مدرسه فرستادند. چنانچه در سال 1314ه. ق/1896م 16 تن از دختران مسلمان برای ثبت نام به این

مدرسه مراجعه کرده و تعداد محصلین مسلمان آموزشگاه بیش از محصلین مسیحی و ارمنی و یهودی شد. در سال 1321ه. ق/1903م مظفرالدین شاه فرمان داد که تمام خانواده‌های مسلمان دخترانشان را از این مدرسه که در آنجا به دختران پوشیدن دامن و کفش‌های پاشنه بلند را یاد می‌دهد، بیرون بیاورند. تمام دختران مسلمان آموزشگاه را ترک گفتند ولی ده روز طول نکشید که همه آنان دوباره به مدرسه بازگشتند. تا اینکه بالاخره اولین گروه دختران مسلمان از مدرسه دخترانه آمریکایی تهران در سال 1325ه. ق/197م فارغ‌التحصیل شدند.
سومین مرکز فعالیت میسیونرهای آمریکایی در سال 1300ه. ق/1881م را مستر هاواکس در شهر همدان تأسیس کرد. عده شاگردان آن بالغ بر 65 نفر شد. اولین گروه دختران مسلمان این آموزشگاه در سال 1325ه. ق/1907م فارغ‌التحصیل شدند.
پس از پیروزی انقلاب مشروطه، در خصوص تأسیس مدارس جدید یا عدم تأسیس آن در مجلس اختلاف نظر وجود داشت. مشروطه خواهان و نمایندگان مجلس اول در خصوص مدارس جدید به سه دسته تقسیم شدند.
دسته اول بر این عقیده بودند که دختران علاوه بر یادگیری، خواندن و نوشتن، بایستی مطالبی همچون تربیت اطفال و خانه داری و حفظ مراتب ناموس و شرف و بعضی از علوم مقدماتی که به اخلاق معاش و معاشرت با خانواده مربوط می باشند،

یاد بگیرند. در امور خاصه رجال از قبیل علوم پلیتیکی و امور سیاسی فعلاً مداخله شان اقتضا ندارد.
مدارس، به سبک اروپایی، عامل دیگری در دگرگونی فضای جامعه سنتی ایران بود که نخستین بار از سوی عوامل بیگانه و با هدف تأثیرگذاری فرهنگی ایجاد شد
دسته دوم از مشروطه خواهان که بیشتر آن ها از منورالفکران حزب دمورکرات «فرقه اجتماعیون عامیون» بودند، معتقد بودند که نه تنها نباید برای

آموزش دختران محدودیتی قائل شد، بلکه باید تمهیدی اندیشید تا تعلیم آنها اجباری باشد و در شهرها و دهکده ها باید مدارس جدید تأسیس شود و مکتب خانه های قدیم بسته شود.
دسته سوم از مشروطه خواهان با تأسیس مدارس دخترانه به سبک جدید مخالف بودند و همان مکتب خانه ها را برای آموزش دختران کافی می دانستند.
برخی از زنان برای متقاعد کردن دسته اول و سوم مشروطه خواهان با نوشتن مقالات متعدد و نگاشتن نامه های مکرر به مجلس، آنان را متقاعد کردند تا در تأسیس مدارس جدید با آنان همکاری کنند و در این مسیر به آیات قرآن در تمجید علم و حدیث رسول اکرم «طلب العلم فریضه کل مسلم و مسلمه» تمسک می کردند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   111   112   113   114   115   >>   >