سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله تجربهگرایی معتدل و ناکامی آن در تبیین توجیه پیشین در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تجربه‌‌گرایی معتدل و ناکامی آن در تبیین توجیه پیشین در pdf دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تجربه‌‌گرایی معتدل و ناکامی آن در تبیین توجیه پیشین در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تجربه‌‌گرایی معتدل و ناکامی آن در تبیین توجیه پیشین در pdf

چکیده  
مقدمه  
برداشت‌‌های تحویلی از تحلیلیّت  
2ـ3 برداشت‌‌هایی ابهام‌‌زا از تحلیلیّت  
تمسّک به قرارداد زبانی  
مشکل نهایی تجربه‌‌گرایی معتدل  
پى‌‌نوشت‌‌ها  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تجربه‌‌گرایی معتدل و ناکامی آن در تبیین توجیه پیشین در pdf

Ayer,A. J. 1946. Language, Truth and Logic (New Yourk: Dover)

Bonjour, Laurence. 1985, The Structure of Empirical Knowledge (Cambridge, Mass: HarvardUniversity Press)

Bonjour, Laurence. 1986. A Reconsideration of the Problem of Induction Philosophical Topics,14: 93-

Bonjour, Laurence. 1987. Nozick, Externalism, and Skepticism, in S. Luper Foy (ed.), ThePossibility of Knowledge: Nozick and His critics (Totowa, N.J.: Rowman & Littlefield), pp. 297-

Bonjour, Laurence. 1989. Replies and Clarifications, in J.W. Bender (ed.) The Current State of the Cohernece Theory: Essays on the Epistemic Theories of Keith Lehrer And Laurence Bonjour (Dordrecht, Holland: Kiuwer), pp. 276-

Bonjour, Laurence. 1991. Is Thought a Symbolic Process Synthese, 89: 331-

Butchvarov, Panayot, 1970. The Concept of Knowledge (Evanston, Ill.: Northwestern UniversityPress)

Chisholm, Roderick. 1977. Theory of Knowledge, 2nd ed. (Englewood Cliffs, N. J.: Prentice-Hall)

Ewing, A. C. 1939- 1940. The Linguistic Theory of A Priori Propositions, Proceedings of TheAristotelian Society, 40: 221-

Lewis, C.I. 1946. An Analysis of Knowledge and Valuation (Lasalle, Ill.: Open Court)

Pap Arthur. 1958. Semantics and Necessary Truth (New Haven: Yale University Press)

Sleigh, R.C. (ed.) 1972. Necessary Truth (Englewood Cliffs, N.J.: Prentice – Hall)

چکیده

لورنس بونجور، از معرفت‌‌شناسان معاصر و مدافع نوعی عقل‌‌گرایی اعتدالی است که در نوشتار ذیل، به نقد تجربه‌‌گرایی معتدل می‌‌پردازد. (تجربه‌‌گرایان معتدل)، بر خلاف کواین و پیروانش, که به تعبیر بونجور از نوعی تجربه‌‌گرایی افراطی دفاع می‌‌کنند، وجود (معرفت پیشین) را می‌‌پذیرند، ولی آن را محدود به قضایای تحلیلی می‌‌دانند. بونجور در نوشتار ذیل ضمن آن‌‌که نشان می‌‌دهد مفهوم (تحلیلیت) تعریف مشخصی ندارد و برداشت‌‌های متعددی از تحلیلیت وجود دارند، استدلال می‌‌کند که هیچ یک از این برداشت‌‌ها نمی‌‌توانند مسئله معرفت پیشین را حل و فصل کنند

کلید واژه‌‌ها: تجربه‌‌گرایان معتدل، معرفت پیشین، تحلیلیت

 

مقدمه

موضع تجربه‌‌گرایی معتدل در باب معرفت پیشین این است که گرچه چنین معرفتی واقعا وجود دارد و در مواقعی به شیوه خاص به خود اهمیت می‌‌یابد، اما هویتی صرفا تحلیلی دارد؛ یعنی به طور کلی، صرفا از مفاهیم، معانی، تعاریف یا قراردادهای زبانی بشر به دست می‌‌آید. بنابراین، درباره جهان بصیرتی واقعی به دست نمی‌‌دهد و توجیه آن بدون تمسّک به تصور مشکل‌‌سازی مانند تصور عقلگرا از بصیرت عقلی نسبت به وصف واقعیت فی نفسه، قابل تبیین است. در واقع همان‌‌طور که در ادامه خواهیم دید، استدلال اصلی در دفاع از تجربه‌‌گرایی معتدل، حتی در مواجهه با موارد نقض لاینحل عقل‌‌گرایانه، عبارت است از همین – به اصطلاح – توان ارائه تبیینی غیرمشکل‌‌ساز از توجیه پیشین

در خلال بخش عمده‌‌ای از قرن حاضر، این نوع دیدگاه عام برای بیشتر فیلسوفان سنّتی انگلیسی – امریکایی عملا به منزله عرف بلامنازعی بوده و به نظر می‌‌رسد که شاید تجربه‌‌گرایی معتدل علی‌‌رغم شهرت کنونی دیدگاه‌‌های تجربه‌‌گرایانه افراطی، هنوز پرطرفدارترین دیدگاه در مورد ماهیت و شأن توجیه پیشین باشد. با این‌‌همه، آنچه در مورد تصویری که گذشت، شدیدا غلطانداز است، این توهّم است که موضع نسبتا مشخصی، که بتوان آن را (تجربه‌‌گرایی معتدل) نامید، وجود دارد

به عکس – همان‌‌گونه که در ادامه به تفصیل مشاهده خواهیم کرد – تجربه‌‌گرایی معتدل تنوّع گسترده‌‌ای از دیدگاه‌‌های مختلف و کاملا ناسازگار را در برمی‌‌گیرد که در تعاریف بسیار متفاوت از واژه کلیدی (تحلیلی) منعکس شده‌‌اند؛ دیدگاه‌‌هایی که به نظر می‌‌رسد اتفاق نظر چندانی ندارند، مگر در دو باور: اول آن‌‌که امکان تبیین توجیه پیشین به نحوی که از عقل‌‌گرایی اجتناب شود وجود دارد؛ و دوم آن‌‌که چنین تبیینی به نحوی با مفاهیم، معانی، تعاریف یا قراردادهای زبانی ارتباط پیدا می‌‌کند. حتی جالب‌‌تر این‌‌که، چنین تنوّعی کمتر به صراحت پذیرفته شده و هنوز به نحو گسترده‌‌ای تصور می‌‌شود تعاریف غیر »تحلیلی« صرفا شیوه‌‌های به ظاهر متفاوتی برای نیل به یک تصور محوری مشترک هستند. از پیامدهای چنین وضعیتی این است که طرفداران تجربه‌‌گرایی معتدل گاهی در خلال استدلال‌‌های خویش، آزادانه از یک تعریف به تعریف دیگر می‌‌لغزند، بدون این‌‌که آشکارا متوجه این عمل خود باشند. (در واقع، به سختی می‌‌توان از این احتمال چشم‌‌پوشی کرد که بسیاری از کسانی که تجربه‌‌گرایی معتدل را به نحوی قطعی درست می‌‌دانند، اصلا نوع مشخصی از آن را مدّ نظر ندارند.)

پیامد روشن چنین وضعیتی آن است که نوع نسبتا پذیرفته شده‌‌ای از تجربه‌‌گرایی معتدل یافت نمی‌‌شود که منتقد بتواند با اطمینان توجه خود را بر آن متمرکز کند. هرگونه ارزیابی تجربه‌‌گرایی معتدل، که بخواهد دست‌‌کم به طور تقریبی نهایی و تعیین‌‌کننده باشد, باید به طیف گسترده‌‌ای از مواضع متفاوتی بپردازد که در بهترین شرایط، روابط آن‌‌ها با یکدیگر مبهم است. چنین بحثی، به ناچار تا حدی نامنظم خواهد بود، اما اصلا راه دیگری برای این که به اندازه کافی به بحث اصلی پرداخته شود وجود ندارد

تجربه‌‌گرایی معتدل را می‌‌توان تلاشی برای دفاع از دو نظریه اصلی دانست. این دو نظریه، که در چارچوب مفهوم (تحلیلیّت) صورت‌‌بندی شده‌‌اند، عبارتند از: (1)توجیه پیشین واقعی، منحصر به قضایا (گزاره‌‌ها)ی تحلیلی است و (2)توجیه پیشین قضایا (گزاره‌‌ها)ی تحلیلی را می‌‌توان از لحاظ معرفت‌‌شناختی به نحوی فهمید که مستلزم نوعی قوّه شهودی – به اصطلاح رمزآلود که عقل‌‌گرایان از آن دفاع می‌‌کنند – نیست و بنابراین، چنین توجیهی از منظری تجربه‌‌گرایانه مشکل معرفت‌‌شناختی ایجاد نمی‌‌کند. یافتن برداشت واحد نسبتا روشنی از تحلیلیّت، که هر دو نظریه مزبور نسبت به آن قابل اثبات باشند، مشکل بارز تجربه‌‌گرایی معتدل است و در چنین تلاشی، برداشت‌‌های بسیار متفاوتی از تحلیلیّت طرح شده‌‌اند

در دوران معاصر، بیشتر مباحثی که در این باب میان طرفداران تجربه‌‌گرایی معتدل و منتقدان عقل‌‌گرای بسیار اندک ولی سمج آن‌‌ها طرح شده، حول و حوش نظریه اول بوده است. عقل‌‌گرایان مواردی از آنچه را ادعا می‌‌شود معرفت پیشین ترکیبی است، طرح می‌‌کرده‌‌اند و تجربه‌‌گرایان تلاش می‌‌نموده‌‌اند که نشان دهند قضایای مورد بحث یا تحلیلی‌‌اند یا در غیر این صورت، نمونه‌‌هایی واقعی از توجیه پیشین نیستند. این بحث بر طیف نسبتا محدودی از مثال‌‌ها متمرکز بوده، که موارد ذیل منتخبی از آن‌‌ها هستند

    1 هیچ چیز نمی‌‌تواند در یک زمان، هم کاملا سبز و هم کاملا قرمز باشد

    2 هر مکعبی دارای دوازده گوش است

    3 اگر Aبلند قدتر از Bو Bبلند قدتر از Cباشد، آن‌‌گاه Aبلند قدتر از C است

    4 هیچ مربعی مدور نیست

    5 5=3+2

    6 همه اشیای رنگی دارای امتدادند

با این‌‌همه، بحث در مورد چنین مثال‌‌هایی عموما نتیجه قطعی به همراه نداشته است. این شگفت‌‌آور نیست؛ چون – همان‌‌گونه که در ادامه مشخص خواهد شد – تقریبا روشن است که بیشتر مثال‌‌های جالب توجه، در واقع، طبق برخی برداشت‌‌هایی که از تحلیلیّت می‌‌شوند، تحلیلی‌‌اند. بر طبق برخی‌‌دیگر، ترکیبی‌‌اند، به نحوی که هیچ نتیجه قطعی امکان‌‌پذیر نیست، مگر آن‌‌که میان برداشت‌‌های متفاوت از تحلیلیّت تمایزی دقیق‌‌تر از آنچه معمول است، گذاشته شود

برداشت‌‌های تحویلی از تحلیلیّت

برداشت فرگه از تحلیلیّت یکی از پرطرفدارترین و از برخی جهات، روشن‌‌ترین برداشت‌‌ها از تحلیلیّت است: یک گزاره تحلیلی است، اگر و تنها اگر آن گزاره یا: (1)مصداق جایگزینی از گزاره‌‌ای منطقا صادق باشد، یا: (2)با جایگزین کردن مترادف‌‌ها به جای یکدیگر (یا تعاریف به جای واژه‌‌های قابل تعریف)، بتوان آن را به چنین مصداق جایگزینی تبدیل کرد. یا در چارچوبی غیر زبانی، یک قضیه تحلیلی است، اگر و تنها اگر یا: (1)فی نفسه مصداقی از یک حقیقت منطقی باشد، یا: (2)با جایگزین کردن مفاهیمِ آن با مفاهیمی معادل، با چنین مصداقی معادل شود. (مراد از معادل بودن مفاهیم نسبتی است که با ترادف میان واژه‌‌ها متناظر است؛ یعنی رابطه‌‌ای که مفاهیم مجرد و ازدواج نکرده با یکدیگر دارند.) یک قضیه یا گزاره ترکیبی است، اگر و تنها اگر تحلیلی نباشد

به آسانی می‌‌توان فهمید که چگونه برداشت فرگه‌‌ای از تحلیلیّت نوعی بصیرت معرفت‌‌شناختی واقعی – هرچند در عین حال محدود – به دست می‌‌دهد. اگر من به نوعی به نحو پیشین در این باور موجّه باشم که قضیه‌‌ای که مدلول این جمله است که (به ازای هر قضیه Pاین چنین نیست که هم Pو هم نقیض ­P حقیقتی منطقی است و بتوانم به نحو پیشین تصدیق کنم که جمله (این‌‌چنین نیست که میز هم قهوه‌‌ای باشد و هم قهوه‌‌ای نباشد) مصداقی از این حقیقت منطقی است، آن‌‌گاه من بر پایه قضیه اول، به نحو پیشین در باور به صدق قضیه دوم نیز موجّه خواهم بود. اما به همین میزان روشن است که این برداشت از تحلیلیّت نمی‌‌تواند تبیین معرفت‌‌شناختی روشنگری از این‌‌که چگونه خود حقایق منطقی از نظر معرفتی موجّه یا معلومند ارائه کند. ما می‌‌توانیم به روشنی بگوییم که خود قضایای صادق منطقی تحلیلی‌‌اند، ولی بر اساس برداشت مورد بحث از تحلیلیّت، چنین سخنی نتیجه‌‌ای بیش از این ادعای کاملا سطحی ندارد که حقایق منطقی حقایق منطقی‌‌اند. روشن است که این مطلب اصلا هیچ بصیرت معرفت – شناختی به دست نمی‌‌دهد

برداشت فرگه‌‌ای از تحلیلیّت الگویی انتخابی از آن چیزی است که من آن را برداشت تحویلی از تحلیلیّت می‌‌نامم: این برداشت توجیه معرفتی پیشین برخی از قضایا را با تمسّک به توجیه پیشین قضایای دیگری تبیین می‌‌کند، اما بنابراین، طبیعتا نمی‌‌تواند در مورد توجیه پیشین قضایای اخیر، یعنی قضایای تحویل‌‌گر (در اینجا قضایای منطقی) مطلبی بیان کند که از نظر معرفت‌‌شناختی راهگشا باشد. بنابراین، چنین برداشتی‌‌از تحلیلیّت اساسا نمی‌‌تواند همه موارد توجیه پیشین را به نحوی که روش تجربه‌‌گرایی معتدل به دنبال آن است، تبیین کند و به روشنی، تنها تبیین معرفت‌‌شناختی ناقصی از نمونه‌‌هایی که چنین برداشتی در مورد آن‌‌ها کاربرد دارد، به دست می‌‌دهد

برداشت اولیه کانت از تحلیلیّت نیز برداشتی تحویلی و در واقع، صرفا شکلی محدود از برداشت فرگه‌‌ای است. این‌‌که – مثلا – گفته شود: قضیه (همه شوهرها مذکرند) بر اساس برداشت کانتی تحلیلی است، این نیز نوعی بصیرت معرفت‌‌شناختی سطحی ایجاد می‌‌کند؛ یعنی اگر به نحوی در باور به این قضیه که مفهوم (شوهر) معادل مفهوم (مذکر بالغ متأهّل) است، بر پایه مبنایی پیشین موجّه باشیم و همچنین در این باور که یک قضیه اگر به شکلی باشد که بتوان آن را به این نحو کلی که (هر F,FGH است) ترسیم کرد، به ازای هر مفهوم F, G و H منطقا صادق است، آن گاه لازم می‌‌آید که در باور به قضیه اولیه مورد بحث به نحو پیشین موجّه باشیم. حتی اگر از نگرانی‌‌های مربوط به چگونگی معرفت به معادل‌‌های مفهومی یا تعریفی صرف‌‌نظر کنیم، روشن است که چنین موضعی نمی‌‌تواند توجیه پیشین حقیقتی منطقی را، که بدین نحو مورد استناد واقع شده است، تبیین کند. (ضمن آن‌‌که تبیین کانتی اصلا در مورد قضایای قابل توجیه پیشین، که از نوع غیر حملی باشند، کاربرد ندارد.)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله تذهیب در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تذهیب در pdf دارای 87 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تذهیب در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تذهیب در pdf

مقدمه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

فصل اول

تاریخچه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

تعریف تذهیب ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

ریشه یابی لغت تذهیب ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

واژگان تذهیب: ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

ابرک ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

اسلیمی (اسلامی) ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

بند اسلیمی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

تاج ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

جدول;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

 ختایی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

داغ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

دهن اژدر;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

سنجاق نشان ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

شرفه;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

شمسه;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

شمسه کوچک ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

فرنگی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

فصاصی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

کتیبه سرلوحه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

کمند زرین ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

کره ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

لچک ترنج ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

لچکی واگیره ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

ترنج ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

سرترنج ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

سرلوحه;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

 کتیبه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

ترصیع ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

حاشیه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

قوس حلزونی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

فصل دوم

مکتب های تذهیب ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

ابزار و مواد کار: ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

قلم مو;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

طلا و نقره ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

مهره ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

کاغذ ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

صفات مهم کاغذ ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

رنگ ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

پرگار، ترلینگ، خط کش ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

شیوه کار تذهیب ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

اصول قابل اهمیت در کلیات نقش ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

فصل سوم

ختایی و اسلیمی (دیرینگی و ریشه مشترک) ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

تعریف ختایی و گونه های آن ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

اسلیمی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

تعریف اسلیمی و گونه های آن ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

صورت اسلیمی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

تزئین اسلیمی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

چنگ و گره ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

نشان و انواع آن: ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

لچک نشان یا کتیبه نشان ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

بته جقه نشان ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

دل نشان ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

ابرک نشان (اسلیمی ماری) ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

نشان و اصل قاعده (نقش در نقش) ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

تکوین نقوش (ترکیب اسلیمی و ختایی) ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

جایگاه نشان ها در شمسه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

گره سازی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

شرفه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

فصل چهارم

تحول هنر در تذهیب;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

طراحان و مذهبان قدیم ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

طراحان و مذهبان معاصر ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

فصل پنجم

طرح نشان ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

طرح ترنج ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

طرح کتیبه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

طرح لچک ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

طرح تاج و سرلوح ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

طرح واگیره اسلیمی و ختایی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

طرح حاشیه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

منابع و مآخذ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;

منایع و مآخذ

1 اسکندر پورخرمی، پرویز، 1338- گلهای ختایی/ تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشار 1379

2 اسکندر پورخرمی، پرویز، 1338- آئین هنر و آموزش نقاشی ایرانی (کتاب دوم) اسلیمی و نشان ها- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،

3 افتخاری، محمود، 1344- آموزش طرح و تذهیب/ تهران: یساولی،

4 آقا میری، امیرهوشنگ- آموزش و کاربرد حاشیه در تذهیب/ انتشارات یساولی،

5 اینترنت

6 مجرد تاکستانی، اردشیر، شیوه تذهیب/ تهران: سروش (انتشارات یساولی)،

7 نیک بین، حسین، عناصر تزئین اسلیمی و ختایی در طراحی فرش و هنر تذهیب- باغ ایرانی، انتشارات یساولی، چاپ اول

8 هنرور، محمدرضا- پیچش زرین (گردش اسلیمی و ختایی در هنر تذهیب و طراحی فرش)/ انتشارات یساولی، چاپ اول

9 هنرور، محمدرضا- رسم المشق تذهیب/ تهران: انتشارات میر دست،

مقدمه

سپاس خداوندی را که منشا حسن و جمال و زیبایی است و موهبت درک و احساس آن را به بشر عطا فرمود و انسان را در فهم کشف حسن جمالش سزاوار نمود. آن خالق منان گوشه ای از زیبایی های عرش را برای مشاهده بندگان صالح خویش مهیا ساخت و جلوه هایی از ان ملکوت زیبا را به فرش کشید و منظری از رخ پر حسن و جمال خویش را برای آرامش دل انسان ها به دست هنرمندان سالکش متجلی نمود

این همه نقش می و عکس مخالف که نمود

یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد

این جلوه های جمال که به جان حقیقت جوی آدمی نشاط و طربی ژرف می بخشد و عقل و حواس را به شادمانی جاودانه معطوف می سازد ، سبب کشش به سوی حقایق زیبا و عالم ملکوت می شود تا روح انسان از قید ظلمات دنیا رهایی یابد و به انوار عالم قدس آشنا گردد. هنرمندان مومن برای کشف بیشتر این زیبایی ها و ابداع آثار جاودان بشری رنج و مشقت این راه طولانی را بر خود هموار نموده و میراثی گران بها برای بشر به جای نهاده اند. از جمله این هنرها می توان تذهیب را بر شمرد که با نقوش مجرد در الواح روح نواز و دل انگیز قرآنی در معاشرت با خوش نویسی، صفحاتی را رقم زده اند مکه یادآور معانی باطنی و لطیف قرآن است. این هنر مقدس همچنین در معاشرت با نگارگری ، به دست استادان مجرب با اندیشه های حکیمانه ، ترکیبی از معنا و صورت زیبا را به دست داده است. در هنرهای صناعی نیز همچون نقش فرش و نقش کاشی و ; نیز به کار گرفته شده که هر یک از این جلوه ها در مقام عملکردشان در زندگی انسان مجموعه ای از زندگی ای روحانی و زیبا را به نمایش می گذارند

اساسا نقوش تذهیب به منظور تزیین قرآن پدید آمدند. مسلمین همچون همه امم دینی، عالی ترین و زیباترین هنر خود را برگرد مآثر الهی و ودیعه گران بهای اولیایشان به وجود آورده اند. معابد و نیایش گاه ها در تاریخ بشر نگارستان هایی هستند که می توان عالی ترین جلوه های تمدنی را در آن ها مشاهده نمود. در عالم اسلام نیز مساجد، نگارستان بزرگ هنر اسلامی و جلوه ای شاخص از تمدن بزرگ آن هستند. قرآن کریم نیز که کلام نازل محبوب بر دل حبیب است، با زیباترین خطوط و نقوش آراسته شد و با توصیه های مکرر پیامبر (ص) و اولیا علیهم السلام به زیباترین صوت خوانده شد تا جای که امروز هنرهای قرآنی در صدر همه هنرهای اسلامی قرار دارد

گذشته از خوش نویسی که شرافت و مقام تجلی آیات را مستقیما پیدا نمود، هنر تذهیب توانست جلوه ای دیگر از حقایق باطنی قرآن را در حاشیه کلام الهی به نمایش درآورد و مجموعه ای مناسب آن کلام و تصویری از عالم قدس را در هر صفحه قرآن به نمایش درآورد. قرآن کلام الهی است و خداوند منزه است. هرگونه تشبیهی به آن مقام باری شرک محسوب می شود

لذا صورت هایی می تواند بیانگر معانی آیات باشد که از هر گونه قید تشبیه خود را رها نموده ، نقوش ، همچون نشان هایی که در مسیر عالم قدس قرار دارند، جلوه نمایند. تذهیب با جلوه ای مجرد و تزکیه شده برگرد آیات الهی ، زمینه ای مناسب را فراهم ساخت تا به هنگام رویت این صفحات و حتی قبل از خواندن آیه ای از آیات ، حالی مناسب درک معانی قرآنی برای انسان حاصل آید

به این ترتیب ، تذهیب مهذب شد. نقش ها در نهایت زیبایی، روح آیات را در جلوه ای از صورت های مجرد اسلیمی و جلوه ای از روح نباتی در قالب ختایی به نمایش گذاردند. اسلیمی محور نگاه دارنده شکل و مبنای نقوش شد و ختایی شعر و غزل ملکوت را در قالب های آن سرود. کشف بزرگ این هنر مقدس را به مقام والای ولایت، حضرت علی بن ابیطالب (ع) نسبت می دهند که سهمش ملکوتی وی راهگشای هنرمندان مذهب گردید و این سنت حسنه از ایشان رقم فیض یافت

چو شاه ولایت بدید آن رقم به اعجاز بگرفت در کف قلم

رقم کرد اسلامیی دل ربای که شد حیرت افزای اهل ختای

نقوش ختایی مجموعه ای از گل ها ، غنچه ها و برگ ها و ساقه ها است که در نظامی هندسی و برگرفته از چرخش عشقه به عنوان تلطیف کننده نقوش اسلیمی جلوه کرد. نظام شکل گیری این نقوش آن قدر دقیق و هماهنگ است که هر جزء جلوه ای از صورت کل خود و در مجموع نیز ، همه اجزا و مفردات ، نشانی از مجموعه خویش اند. به عنوان مثال، اگر ساده ترین عنصر در ختایی را ساقه و ملحقات آن بدانیم ، دارای شخصیتی است که همه مفردات همچون گل ها و غنچه ها و برگ ها از همان خصوصیت برخوردارند. این هماهنگی نظم یافته را که منبعث از تفکر توحیدی هنر اسلامی است ، شکل حلزونی عشقه به وجود آورده است. از این رو، هر یک از مفردات در درون خود قابلیتی دارند که می توانند در یک نظام پیچیده و گسترده تذهیب در ترکیب های مختلف جای گیرند و نقش روحانی خود را ایفا نمایند

متاسفانه در عصر غرب زدگی و دوری از فرهنگ و سنن اسلامی ، این ویژگی ها به فراموشی سپرده شد و امروزه جز پوسته ای بی معنا، برداشت دیگری از این هنر مقدس نمی شود و لذا آن ها را صرفا هنر تزیینی همچون همه هنرهای تزیین دیگر بر می شمردند و آن را قابل تحقیق و تفحص ندانسته و زحمت مطالعه پیرامون حکمت یا تاریخ یا طرق آموزش آن را به خود نداده اند. این فاجعه حتی به متولیان این هنر نیز سرایت کرده و ایشان نیز هرگز درصدد مطالعه درباره طرق آموزش صحیح آن بر نیامده اند و هر یک به ذوق خود راهی را برای آشنایی با آن پیشنهاد داده اند. با توجه به این مشکلات ، دستیابی به قوانینی که در گذشته در امر آموزش هنرهای سنتی وجود داشته ، کاری مشکل ، به نظر می رسد چرا که متاسفانه امروزه کتاب آموزش هنرهای سنتی که بتواند ما را به روش های معمول گذشته در این مورد راهنمایی کند، وجود ندارد. همت بیگانگان نیز همواره بر آن بوده که با هجوم همه جانبه به مآثر قدیم، سبب قطع ارتباط فرهنگی و هنری ما با گذشته شوند. از طرفی، تا بیش از انقلاب اسلامی آن چه از منابع هنری قدیم از تاخت و تازها و تاراج ها باقی مانده بود، به دست استعمارگران قدیم و جدید به یغما برده شد که در انبار احتکار میراث ملی کشورهای بیگانه مخفی مانده است. از همین رو گرچه از قوانین موجود در هنرهای سنتی منابع مکتوبی باقی نمانده ، اما مسلم است که شیوه های اجرای این آثار در گذشته قانونمند بوده اند. به هر حال می توان با بررسی همه جانبه آثار گران بهای موجود و همچنین با توجه به قراین و منطق تصویر در نگارگری، خصوصا هندسه هنرهای تجریدی، برخی از این قوانین را شناسایی کرد و مورد استفاده قرار داد

تاریخچه

پیشینه آذین و تذهیب در هنر کتاب آرایی ایران، به دوره ساسانی می رسد. بعد از نفوذ اسلام در ایران، هنر تذهیب در اختیار حکومتهای اسلامی و عرب قرار گرفت و «هنر اسلامی» نام یافت. اگر چه زمانی این هنر از بالندگی فرو ماند، اما مجددا پویایی خود را به دست آورد. چنانکه در دوره سلجوقی مذهبان، آرایش قرآنها، ابراز و ادوات، ظرفها، بافته ها و بناها را پیشه خود ساختند و چندی بعد، در دوره تیموری این هنر به اوج خود رسید و زیباترین آثار تذهیب شده به وجود آمد

هنرمندان نقاش، صحافان و صنعتگران ، به خواست سلاطین از سراسر ایران فراخوانده شدند و در کتابخانه های پایتخت به کار گمارده شدند. بدین ترتیب ، آثار ارزشمند و با شکوهی پدید آمد. در دوره صفوی ، نقاشی، تذهیب و خط در خدمت هنر کتاب آرایی قرار گرفت و آثاری به وجود آمد که زینت بخش موزه های ایران و جهان است. اما رنج هنرمندان بی ارج ماند و ارزش آنان در زمان زندگیشان شناخته نشد و هنر نقاشی به ویژه تذهیب ، پس از دوره صفوی از رونق افتاد. اگر چه هجوم فرهنگ غرب به ایران، حرکت پیشرو این هنر را کند ساخت ، ولی با زحمت هنرمندان متعهد و دوستداران هنر این مرز و بوم، شعله هنر تذهیب همچنان فروزان است

شاید بتوان تاریخ آرایش و تذهیب قرآن را هم زمان با نوشتن آن دانست به این معنی که نخست به منظور تعیین سر سوره ها، آیه ها، جزوه ها و سجده ها آن را به نوعی تزئین می کردند. رفته رفته علاقه مفرط مسلمانان به قرآن و همچنین عشق به تجمل، هنرمندان را بر آن داشت تا در تذهیب آن دقت بیشتری به کار برند و در نتیجه این آثار از سادگی بیرون آمد و جنبه تزئینی به خود گرفت به خصوص قرآن هایی که در برای امرا و بزرگان نوشته می شد. این امر خود یکی از علل توجه هنرمندان به تزیین بیشتر و موجب تکامل فن تذهیب شد

به گزارش میراث خبر مهدی مکی نژاد، عضو گروه هنرهای سنتی فرهنگستان هنر درباره منشاء هنر تذهیب می گوید: «دقیقا نمی توانیم بگوییم منشاء این هنر ایران است اما آنچه مسلم است این است ک این هنر از دوران ساسانیان به صورت گچبری های دیوار و حتی پیش از آن به صورت نقوش روی سفالینه وجود داشته است. که بعد از اسلام این نقوش و حجاری ها وارد کتاب ها می شود و بیشتر خودش را نشان می دهد.» از طرز تذهیب و آرایش قرآن هائی که قبل از قرن سوم هجری تدوین شده اطلاع چندانی در دست نیست. اصولا درباره هنر نقاشی و مذهب کاری در قرون اولیه اسلام اطلاع زیادی در دست نیست. قرآنها نفیس غالبا به دستور سلاطین و امراء وقت تهیه می شد و هنرمندان سعی می کردند آن را که به طرز بسیار عالی آرایش کنند

قدیمی ترین قرآن های باقی مانده از قرون اولیه اسلام همگی به خط کوفی است، نقش و تزئین آنها تقریبا یکنواخت بوده فقط در صفحه اول و گاهی دو صفحه آخر با نقوش هندسی آرایش می شدند. سر سوره ها نیز غالبا دارای نقوش تزئینی بوده و عموما در سمت راست آنها یک یا چند گل درشت و ترنج طرح م زدند. شروع سوره و اسم آن را هم به قلم زر می نوشته اند و نقطه های حروف را با رنگ قرمز و سبز یا زعفران و آب طلا مشخص می کردند. محل حزب و سایر علامات هم به همین شیوه مزین می شد. چون ایرانی های مانوی مذهب، کتاب دینی خود (ارژنگ یا ارتنگ) را که به وسیله مانی منقوش و مزین دیده بودند بعد از ایمان آوردن به اسلام به تزئین قرآن رو آوردند. اما احتمالا به دلیل اینکه اسلام شکل و تصویر را نهی کرده و مکروه دانسته هنرمندان برای ارضاء حس هنری خود به تزئین و تذهیب رو آوردند

صفحات بدست آمده از کاوشهای علمی تورفانی نشان می دهد که نقشان و خطاطان آن زمان توانسته اند به نحو زیبائی خطوط را با نقوش ترکیب کنند. این سبک در دوران اسلامی متداول و معمول شد

مکی نژاد درباره این هنر در دوران اسلامی می گوید: «مهم نیست که مبداء این هنر ایران بوده است یا نه اما مسلم است که این هنر در ایران تکامل پیدا می کند و نظم هندسی خاصی به خود گرفته است. تنها در ایران است که تذهیب به این شکل، با این نظم و با این هندسه دیده شده است. کارهای مشابهی که عرب ها یا چینان انجام داده اند در مقابل آثار ایرانی بسیار ضعیف جلوه می کند. پراکندگی رنگ ها نقوش هندسی اقوام دیگر هنوز هم به پختگی کامل نرسیده است. تذهیب ایرانی واقعا بی نظیر است.» در قرون اولیه دوران اسلامی به همان اندازه که به خوشنویسی توجه می شد فن آرایش و تذهیب نیز مورد علاقه بزرگان و امیران بود تا جائی که در نقاط مختلف ایران به خصوص خراسان، مراکزی جهت تعلیم و پرورش علاقمندان در این فن به وجود آمد و رفته رفته فن تذهیب راه کمال را طی کرد. در قرون اولیه دوران اسلامی ، خود خطاطان کار تذهیب را به عهده داشته اند ولی به تدریج تقسیم کار بین هنرمندان متداول و مرسوم شد. به احتمال قوی اول خطاط و خوشنویس کار خود را انجام می داد، یعنی نسخه کتاب و یا قرآن را می نوشته و در ضمن کتابت آن مقداری فضا برای کشیدن صور و یا مذهب کاری در صفحات خالی می می گذاشتند، طوری که بعضی از این کتاب ها که هم اکنون در دست است نشان می دهد که قسمتی از کار تذهیب ناتمام مانده است

از قرن ششم به بعد تزئین و تذهیب قرآن ها با روشی که در دوره های قبل به کار برده می شد فاصله گرفت. تزئینات از سادگی خارج شد و نقوش هندسی جای خود را به طرح های شاخ و برگ دار داده اند این گلبرگ های به هم پیچیده انسان را به یاد نقوش سلجوقی که بر روی مساجد این دوره اصفهان و قزوین و اردستان بنا شده اند می اندازد. از دوره سلجوقی تعدادی قرآن های مذهب باقی مانده که شاید یکی از بهترین و نفیس ترین انواع آن قرآنی است با تفسیر مجلد که در سال 584 فراهم شده است. این قرآن برای مطالعه امیر غیاث الدین ابوالفتح محمد بن سام تهیه و کاتب آن محمد بن عیسی بن علی نیشابوری است ولی متاسفانه از نام مذهب آن ذکری به میان نیامده و احتمال فراهم آوردن آن در خراسان از توسط امیر غوریان وجود دارد که قرآن به نام او مصور است. در اواخر قرن هفتم و اوائل قرن هشتم هجری شهر تبریز یکی از مراکز مهم برای تشویق و پرورش هنرمندان به شمار می رفت و این امر موجبات توسعه و تکامل فن نقاشی و تذهیب را فراهم ساخت، به خصوص در اوائل قرن هشتم به همت و سعی خواجه رشید الدین که بانی ربع رشیدی در نزدیکی شهر تبریز است توجه بیشتری برای کتابت قرآن و کتاب و آرایش و تذهیب آنها شد و در نتیجه مکتب جدیدی که به مکتب تبریز معروف است، به وجود آمد که در هنر نقاشی و فن تذهیب دوره های بعد تاثیر زیادی داشته است

از تغییراتی که در طرز تذهیب و آرایش قرآن و کتاب در این دوره به وجود آمد، استفاده از اشکال هشت گوش و ستاره دوازده پر به صورت مرکب یا مجزا از هم بر سر لوح ها و نیز ستاره های آبی رنگ و گل های پرپر کوچک برای تزئین است. سر سوره ها نسبتا پهن و با خط کوفی روی زمینه لاجوردی با شاخ و برگ درشت نقش شده است. در حواشی قرآن نیز گاهی نقش تزئینی از طرح های اسلیمی دیده می شود که از حیث رنگ آمیزی بسیار جالب است. علاوه بر رنگ طلا از الوان دیگر چون آبی، قرمز، سبز و پرتقالی نیز استفاده می شده، روی هم رفته در این دوره صنعت تذهیب به اوج کمال و ترقی خود رسیده است

دوره تیموری از دوره های بسیار مهم و پر رونق و اعلای هنر مذهب کاری است. سلاطین تیموری همه مشوق هنر کتاب نویسی بوده اند که بزرگ ترین و مهمترین آنها «بای سنقر میرزا» پسر شاهرخ بوده است. این شاهزاده علاوه بر اینکه خود به شخصه مردی هنرمند و بهره مند از فنون کتابت و خط و تذهیب و نقاشی بود ، جمع کثیری از هنرمندان که از سراسر امپراتوری تیموری گرد آورده اند که در دربار و دارالعلم و کتابخانه ای که در هرات بنیاد نهاده بود می زیستند. در این شهر کاغذ ساز، خطاط، تذهیب کار، صحاف، رنگ ساب، نقاش و امثال این قبیل هنرمندان از اهمیت بالایی برخوردار بودند. کتب این شهر از نفیس ترین و زیباترین کتاب هائی است که تاکنون تهیه شده

در این زمان هنرمندان توجه زیادی به ترسیم اشکال، نباتات، گل ها، مناظر طبیعی و گاهی اشکال پرندگان کرده اند. قرآن های این دوره مخصوصا آنها که برای شاهرخ و بایستقر میرزا فراهم شده در زمره زیباترین تذهیب کاری هاست. طلا و لاجورد یکی از عوامل اصلی کار آنها بوده و در همه حال برای آرایش و تذهیب کتاب و قرآن از آنها استفاده می شده است. صنعت تذهیب که در دوره تیموری راه کمال پیمود در زمان صفویه نیز ادامه پیدا کرد. در این زمان زمینه ها معمولا آبی رنگ است و تقسیم ها کوچکتر و به رنگ طلایی و سیاه دیده می شود. طرح های تزئینی نیز به رنگ سفید، زرد، سرخ، آبی و سبز است. تذهیب کاری و نقاشی با طلا در دوره صفویه ترقی کرد. بسیاری از نسخ باقی مانده از این زمان حاشیه بزرگی دارد که مناظر طبیعی، اشکال انسان و حیوان بر آن نقاشی شده و رنگ طلایی ، سبز و زرد در آنها به کار رفته است. اما امروز تذهیب چه وضعیتی دارد؟ مهدی مکی نژاد، عضو گروه هنرهای سنتی فرهنگستان هنر در باره هنر تذهیب در دوران معاصر به میراث خبر گفت: «در دوران معاصر ما با دو نوع تذهیب روبرو می شویم، اول تذهیب هایی که هنرمندان آن پایبند به اصول سنتی این هنر هستند. آثار این گروه از نظر فرم و شکل متنوع تر از گذشته شده است اما آن ساختار شکنی صورت نگرفته است. در واقع موتیوها، المان ها، نقوش پرندگان، گل ها و گیاهان همان هاست اما طرح ها و تا حد زیادی رنگ ها عوض شده اند. اما در دسته دوم نگاه متفاوتی وجود دارد که می تواند نوید بخش تحولاتی در آینده باشد.»

مکی نژاد معتقد است: «اتفاقی که در نگار گری ایرانی افتاد حالا دارد در تذهیب می افتد. استادانی چون فرشچیان نگاه سنتی به نگارگری دارند اما نگارگرانی مثل تاکستانی و مجید مهرگان نگاه متفاوتی دارند و بیان قلم آنها ضمن حفظ اصالت و به مضامین اسطوره ای جدید و امروزی نگاه می کنند. شاید این حرکت ها هنوز به صورت انفرادی باشد اما امیدواریم میان هنر جویان این رشته جایگاه این هنر محکم شود و سبک تازه ای در آن ابداع شود.»

تعریف تذهیب

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

تحقیق رابطه هوش هیجانی با سلامت روانی در بین دانشجویان دختر و پس

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق رابطه هوش هیجانی با سلامت روانی در بین دانشجویان دختر و پسر در pdf دارای 91 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق رابطه هوش هیجانی با سلامت روانی در بین دانشجویان دختر و پسر در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق رابطه هوش هیجانی با سلامت روانی در بین دانشجویان دختر و پسر در pdf

فصل اول           
موضوع پژوهشی          
مقدمه             
بیان مساله          
سوال پژوهشی          
هدف پژوهشی          
فرضیه تحقیق          
تعریف عملیاتی متغیرها       
پیشینه تحقیق          
هوش هیجانی          
فصل دوم          
تاریخچه هوش هیجانی       
تعریف و پیشینه هوش هیجانی    
هوش هیجانی و مولفه های آن    
کالبد شکافی یک تسخیر هیجانی    
مختصری درباره بهداشت روانی    
پیشینه پژوهش          
فصل سوم
روش تحقیق          
جامعه             
روش نمونه گیری       
فصل چهارم          
یافته های توصیفی       
فصل پنجم          
بحث و نتایج کلی       
محدودیت ها          
پیشنهادات          
فهرست منابع و ماخذ       
پیوست             

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق رابطه هوش هیجانی با سلامت روانی در بین دانشجویان دختر و پسر در pdf

 1 ) روشهای آماری در علوم رفتاری، دکتر حسن پاشا شریفی، دکتر جعفر نجفی زند، چاپ نهم، 1379 ، انتشارات سخن ؛

 2 ) هوش هیجانی، دانیل گلمن، شریف پارسا، تهران، 1382 ، انتشارات رشد ؛

 3 ) بهداشت روانی، دکتر حمزه گنجی، 1372 ؛

 4 ) بهداشت روانی، احمد شاملو، چاپ پانزدهم ؛

 5 ) تعلیم و تربیت اسلامی، دکتر علی شریعتمداری، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1373 ؛

 6 ) هنجاریابی آزمون هوش هیجانی سیبر یا شرینگ، (برای دانشجویان دوره کارشناسی ارشد دانشگاه دولتی در شهر تهران علوم تربیتی) ؛

 7 ) ویژه نامه ارزشیابی تحصیلی، فصلنامه تعلیم و تربیت شماره 70 – 69 ؛

 8 ) پایان نامه شماره 15 ،بهار مشوق ؛

 9 ) میلانی فر، چاپ چهارم؛

 10 ) پایان نامه شماره 65 ، آزیتا رحیمی ؛

 11 ) جان مارشال، ریو انگیزش دمیتان، مترجم یحیی سید محمدی

تاریخچه هوش هیجانی :

 اصطلاح هوش هیجانی در سال 1980 ، توسط دانیل گلمن، مطرح شد و بحث های بسیاری را برانگیخت هوش هیجانی با توانایی درک خود و دیگران یعنی شناخت هرچه بیشتر احساسات عواطف خویش و ارتباط و سازگاری فرد با مردم و محیط که پیوند دارد

 پژوهشگران با ارزیابی مفاهیمی چون مهارتهای اجتماعی، توانایی های بین فردی، رشد روانی و توقف فرد برهیجانهای خویش و توان کنترل آن هیجان ها توصیف و تبیین هوش هیجانی غیرشناختی پرداخته اند

 بار آن هوش هیجان ها هوش غیرشناختی، را عامل مهمی در شکوفایی توانایی های افراد برای کسب موفقیت در زندگی تلقی می کند آن را با سلامت عاطفی و در مجموع با سلامت روانی مرتبط می داند. بار آن را برای اولین بار در سال 1995 هوش بهر هیجانی EO را مطرح کرد. و در همان سال به تدوین پرسشنامه هوش هیجانی (EQI) پرداخت به اعتقاد بار آن هوش شناختی تنها شاخص عمده برای پیش بینی موفقیت افراد نیست، زیرا بسیاری از افراد با هوش هیجانی بالایی دارند ولی آن طور که باید در زندگی موفق نیستند. با وجود این بخش بهر اجتماعی به نحوی روز افزون در تعیین و تشخیص حدود و توانایی های ذهنی و رفتاری افراد اعم از هنجار و ناهنجار مورد استفاده قرار می گیرد. بدیهی است با توجه به اشاره مختصری که به کاستی های این مقیاس شده توقع پافشاری بر نتایج مرتبط به آن از احتیاط علمی به دور است. شایان به ذکر است که با همه تلاشهای که از سال 1995 تاکنون برای تبیین و تعریف هوش به عمل آمده، بعد عاطفی یا هیجانی آن بدان گونه که باید مورد توجه قرار نگرفته است. ازین تاریخ به بعد گزارش کسانی که از دیرباز در اندیشه تدوین ابزاری برای سنجش این حیطه ذهنی غیرشناختی بودند و می خواستند آن را با معیار مناسب دیگری محک بزنند و جلوه های آن را با عدد و رقم مجسم کنند و منتشر شد و در اختیار اندیشمندان، روان شناسان قرار گرفت

 این که تلاش جدید تا چه اندازه روشنگر بخش دیگری از واقعیت های پیچیده ذهن آدمی است موضوعی است که آینده به آن پاسخ خواهد داد

 تعریف و پیشینه هوش هیجانی :

 تعریف هوش هیجانی نیز مانند هوش غیرشناختی دشوار است. این اصطلاح از زمان انتشار کتاب معروف گلمن (1995) به گونه ای گسترده به صورت بخشی از زبان روزمره درآمد و بحثهای بسیاری را برانگیخت. گلمن مصاحبه ای با جان انیل (1996) هوش هیجانی را چنین توصیف می کند : « هوش هیجانی نوع دیگری از هوش است این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است توانایی اداره مطلوب خلق و خوی با وضع روانی، کنترل و تکانش ها است عاملی که به هنگام شکست ناشی از دست نیافتن به هدف در شخص ایجاد انگیزه و امید می کند. هم حسی یعنی آگاهی از احساسات افرا پیرامون شماست مهارت اجتماعی یعنی خوب کنار آمدن با مردم و کنترل هیجانهای خویش در رابطه با دیگری و توانایی تشویش و هدایت آن است.» گلمن در همین مصاحبه ضمن مهم شمردن هوش هیجانی و هیجانی می گوید هوش بهر (IQ) دربهترین حالت خود تنها عامل 20 درصد از موفقیت های خود است، 80 درصد موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گروه مهارت هایی است که هوش هیجانی را تشکیل می دهد. «هوش غیرشناختی ابعاد شخص هیجانی اجتماعی و حیاتی هوش را که اغلب بیش از جنبه های شناختی آن در عملکردهای روزانه مؤثرند مخاطب قرار دهد.»

 هوش هیجانی با توانایی درک خود و دیگران (خودشناسی و دیگر شناسی ) ارتباط با مردم و سازگاری فرد با محیط پیرامون خویش پیوند دارد به عبارت دیگر هوش غیرشناختی پیش بینی موفقیت های پیرامون خویش پیوند دارد به عبارت دیگر هوش غیرشناختی پیش بینی موفقیت های فرد را میسر می کند و سنجش و اندازه گیری آن به منزله اندازه گیری و سنجش و توانایی های شخص برای سازگاری با شرایط زندگی و ادامه حیات درجهان است. (بار – آن ، 1997 ، ص 28 )

 پیتر سالوی (1997) ضمن اختراع اصطلاح سواد هیجانی به پنج حیطه در این مورد اشاره می کند

شناخت حالات هیجانی خویش : یعنی خودآگاهی
اداره کردن هیجان ها : یعنی مدیریت هیجان ها به روش مناسب
خود انگیزی : یعنی کنترل تکانش ها در ارضای خواسته ها و توان قرار گرفتن در یک وضعیت روانی مطلوب
تشخیص دادن وضع هیجان دیگران : همدلی
برقراری رابطه با دیگران

تعریف هوش و انواع ان از نظر گاردنر :

 شایان به ذکر است که ایده «هوش هیجانی» پس از 5 سال بار دیگر توسط گاردنر (1983) استاد روانشناسی دانشگاه هاروارد دنبال شد. گاردنر هوش را مشتمل بر ابعاد گوناگون موسیقیایی منطقی، ریاضی، ریاضی، جسمی، میان فردی و درون فردی می داند او وجوه شناختی مختلفی را با عناصری از هوش غیرشناختی تا به گفته خودش «شخص» ترکیب کرده است. بُعد غیرشناختی (شخص) موردنظر گاردنر مشتمل بر دو مؤلفه علمی است که وی آنها را با عناوین استعداد درون روانی و مهارت های (میان فردی) معرفی می کند به نظر گاردنر هوش هیجانی متشکل از دو مؤلفه زیر است

 هوش درون فردی :

 که مبین آگاهی فرد از احساسات و هیجانات خویش ابزار باورها و احساسات شخصی و احترام به خویشتن و تشخیص استعدادهای ذاتی، استقلال عمل در انجام کارهای موردنظر و در مجموع میزان کنترل شخصی بر هیجانات و احساسهای خود رهبری است

 هوش میان فردی :

که به توانایی درک و فهم دیگران اشاره دارد و می خواهد بداند چه چزهایی انسانها را بر می انگیزاند که چگونه فعالیت می کنند و چگونه می توان با آنها همکاری داشت به نظری که گاردنر فروشندگان، سیاست مداران، معلمان، متقاضیان بالینی، رهبران مذهبی موفق احتمالاً از هوش میان فردی بالایی برخوردارند

 روانشناسان در قلمرو فعالیت های پژوهش خود علاوه بر این موضوع هوش های انواع دیگری از هوش پی برد و به طور کلی آنها را به سه گروه به شرح زیر تفسیر کرده اند (ری زل، 1992 ، ص 36 )

 هوش انتزاعی : منظور توانایی درک و فهم حل مسائل از طریق نمادهای کلامی و ریاضی

 هوش عینی : منظور توانایی درک و فهم دیگران و ایجاد ارتباط با آنهاست. (مایر و سالووی، 1993 ). هوش هیجانی را نوعی هوش هیجانی اجتماعی و مشتمل بر توانایی هیجان های خود و دیگران و وجه تمایز بین آنها و استفاده اطلاعات برای راهبر تفکر و عمل دانسته و آن را مشتمل از مؤلفه های درون فردی و میان فردی گاردنر می دانند

 هوش هیجانی و مؤلفه های آن :

 هوش هیجانی عبارت است از توانایی نظارت بر احساسات و هیجانات خود، دیگران و توانایی و تفکیک احساسات خود و دیگران و استفاده از دانش هیجانی در جهت تفکر و ارتباطات خود و دیگران. (میر و سالووی، 1990 )

 هوش هیجانی هم عناصر درونی است و هم بیرونی شامل میزان خودآگاهی، خودانگاره احساسات، استقلال و ظرفیت خودشکوفایی و قاطعیت می باشد عناصر بیرونی شامل ظرفیت فرد برای قبول واقعیت انعطاف پذیری و توانایی حل مشکلات هیجانی، توانایی مقابله با استرس و تکانه ها می شود (گلمن، 1995 ، ص 85 )

 خودآگاهی :

 از نظر گلمن خودآگاهی ریشه و اساس مؤلفه های هوش هیجانی است و تا زمانیکه از سطح خودآگاهی پائینی برخورداریم و در انتخاب هدف و برنامه ریزی برای رسیدن به هدف مدیریت کنترل احساسات خود و برانگیختگی خود و بکارگیری نظمی که بتوان براساس آن با احساسات دیگران هماهنگ شود رشد مهارت های اجتماعی متناسب با هدف و عمل با مشکلات مواجه می شویم. تعریفی که گلمن (1995) برای خوداگاهی درنظر گرفته عبارتست از درک عمیق و روش احساسات، هیجانات نقاط ضعف و قوت و نیاز و سائق های خود

 خودکنترلی یا مدیریت خود :

 همچنان که با آگاهی خود در مورد احساسات، هیجانتات و اثرات آنها رشد می دهیم. ما نیز می توانیم توانایی خود را در جهت کنترل آنها بهبود بخشیم. بطوریکه آنها نتوانند تأثیر ناجور برروی عملکرد ما داشته باشند. خودکنترلی هیجان به معنای سرکوب هیجان نیست بدین شکل نیست که با یک سر دفاعی محکم در مقابل احساسات و خودانگیزه های خود درست کنیم برعکس خود کنترلی به این می پردازد که با یک انتخاب برای چگونگی ابراز احساساتمان داریم و چیزی که مورد تأکید است روش ابراز احساسات می باشد به شکلی که این روش ابراز هم جریان تفکر را تسهیل کند و هم از انحراف آن جلوگیری کند. (گلمن، 1995 )

 به طور کلی خلقیات تأثیر فوق العاده بر روی محتوای جریان تفکر می گذارد به عنوان مثال : زمانیکه ما خشمگین هستیم وقایعی را در ذهن خود می پرورانیم که غضب آلود هستیم و این باعث می شود که نگرش و تفکر ما از موضوع اصلی منحرف شود و ما چیز دیگری را پردازش می کنیم چون در آن موقعیت محتوای تفکر ما عوض شده است نوع نگرش ما نیز عوض شده است و این فرایند باعث ایجاد یک عقده خواهد شد که نتیجه منفی گرایی و کناره گیری از واقعیت می باشد و در آخر به عملکرد نادرست و روابط نامطلوب می انجامد. گلمن معتقد است که می توان خوددداری و مقاومت در مقابل چنین خلقیات که هستبر هستبر اقدامی برای افزایش بازده کاری ایجاد روابط مطلوب می باشد. گلمن معتقد است زمانیکه هیجانات از سلامت افراد ناشی می شود زمینه رشد و شکوفایی برای افراد مهیا م شود زیرا یکی از مفاهیم پذیرفته شده در مورد انسان فیدبک گر، فیربک دادن است افرادی که از لحاظ هیجانی آرام هستند در ایجاد ارتباط موفق هستند و همیشه فیدبک مثبت از دیگران می گیرند یعنی باعث متنوعیت هیجانات موجود می شوند. ما در طول زندگی بدون شک با محرکهایی برخورد می کنیم که ممکن است برای ما ناخوشایند باشند و این ناخوشایندی سریع در خلق و خوی ما تأثیر می گذارد مثل برخورد افراد خانواده یا همکار و درد سطح وسیعتر محرکهایی که ساخته و پرداخته ذهن ما می باشند در این خصوص باید توانایی لازم برای کنترل و مدیریت افکار و رفتار خود داشته باشیم که اساس آن خودشناسی به مهارتهای اجتماعی تشکیل می دهد از نظر گلمن مشاهده خودکنترلی خیلی راحت نیست و خودکنترلی در نبود آتش بازیهای هیجانی بهتر خود را نشان می دهد یعنی هرچه شدت احساسات کمتر باشد خودکنترلی نمود بهتر پیدا می کند. گلمن معتقد است احساس مسئولیت در محیط کاری و نوع برخورد با افراد تحت تأثیر خلقیات فردی می باشند و هرچه محتوای فکر در رابطه با مسئولیتی که فرد قبول کرده است خالصتر باشد احساس مسئولیت بیشتر و بهتر صورت می گیرد. در یکی از تحقیقات صورت گرفته مشخص شده بود افراد موفق در محیط کاری از نظر خودآگاهی با خودکنترلی، سازگاری، نوآوری هفت برابر نمره بیشتری نسبت به افراد ناموفق داشتند و در نتیجه ما می توانیم نتیجه بگیریم خودکنترلی و مدیریت خود تا حد زیادی می تواند موفقیت شغلی را شکل دهند

 شعور اجتماعی :

 شعور اجتماعی سومین مؤلفه هوش هیجانی می باشد و عبارت است از درک احساسات و جنبه های مختلف دیگران و بکارگیری عمل مناسب و واکنش مورد علاقه برای افرادی که پیرامون ما قرار گرفته اند (گلمن، 1990 ، ص 213 )

 این مؤلفه با احساس مسئولیت درقبال دیگران نسبت بیشتری دارند زیرا هرچه افراد پیرامون یا مقابل برای ما اهمیت بیشتری داشته باشند سعی بیشتری خواهیم کرد. واکنش مناسب در قبال آنها نشان دهیم و شرط واکنش مناسب، درک نوع احساس طرف مقابل می باشد. این مؤلفه برای افرادی که با مراجعین زیاد و تفاوت برخوردارند ضروری می باشد خیلی از متخصصین هوش هیجانی عقیده دارند که نشان اصلی هوشیاری اجتماعی توان همدلی است

 در بین مؤلفه های هوش هیجانی تشکیل همدلی از همه راحتتر می باشد همه ما همدلی با یک دوست، یک معلم با احساس کرده ایم و تشخیص داده ایم که واکنش او تا چه حد باعث دلگرمی ما شده است

 همدلی به معنی من خوبم یا تو خوبی نیست و به این معنی هم نیست که تمام احساسات طرف مقابل را تائید و تحسین کنیم همدلی بیشتر به معنی تأمل و ملاحظه احساسات دیگران می باشد. (گلمن، 1995)

 به عقیده نظریه پردازان هوش هیجانی نکته کلیدی جهت افزایش حسن همدلی پرورش توانایی گوش دادن درخود می باشد زیرا هرچه افراد احساس مسئولیت بیشتری بکنند. تحمل بیشتری برای گوش دادن به حرفهای دیگران خواهند داشت در نتیجهبه جهت درک بهتری از احساسات دیگران خواهند رسید

 گفتن این نکته ضروری است که همدلی نیز ریشه در خودآگاهی دارد زیرا هرچه ما نسبت به احساسات خود گشاده تر باشیم به همان اندازه در شناخت آنها ماهرتر خواهیم بود. و به راحتی می توانیم نوع احساس خود را از دیگران تفکیک دهیم و برای طرف مقابل یک احساس مستقل قائل شویم. گلمن معتقد است که افرادیکه توانایی درک احساسات دیگران را ندارند از لحاظ احساس ناشنوا هستند تشخیص میزان همدلی افراد از طریق کلام، کردار، آهنگ، صدا، سکوت و لرزش آنها راحت است در همه روابط انسانی، توجه کردن به دیگران از انس و الفتهای هیجانی و از طریق ظرفیتهای که شخص برای همدلی دیگران دارد سر چشم می گیرد ظرفیت شناخت احساسات دیگران در عرصه های مختلف زندگی از کار خروشندگی و مدیریت گرفته تا روابط عشق وعاشقی و فعالیتهای سیاسی نقش بازی می کنند(گلمن 1995) عدم وجود همدلی عواقب ناگوار آن در خیلی از افراد مثل جنایتکاران و کودک آزاران زیاد به چشم می خورد آنچه مهم است ذکر شود این است که افراد به ندرت احساسات خود را در قالب کلمات بیان می کنند و بیشتر از طریق نشانه های غیرکلامی از جمله طرفین صدا و حرکت دست و محدودیت و حالات چهره ابراز می کنند و هرچه ما از نظر هوش هیجانی، قوی تر باشیم می توانیم این پیامهای غیرکلامی را تشخیص دهیم. در یکی از تحقیقات که در آمریکا صورت گرفته بود مشخص شد دانش آموزان که در درک پیام های احساسی خیلی کمتر از دیگران توانایی بیشتری دارند محبوبترین از لحاظ عاطفی و باثبات ترین بچه های مدرسه هستند

 خودانگیزی :

 یکی دیگر از مؤلفه های هوش هیجانی می باشد و خیلی از روانشناسان آنرا شرط بقاء می نامند به عقیده آنان انسان سالم هیچ کاری را بدون هدف از پیش تعیین شده انجام نمی دهد و برای رسیدن به هدف و حتی انتخاب هدف خودانگیزی لازم می باشد. از نظر گلمن، خودانگیزی زبان سائق پیشرفت می باشد و کوشش است در جهت رسیدن به حد مطلوبی از فضیلت افرادی که این خصیصه را زیاد دارند همیشه در کارهای خود نتیجه محور سائق زیادی در آنها برای رسیدن به اهداف و استانداردهایی وجود دارد این افراد اهداف چالش برانگیز را خیلی سریع مرتب و میزان مخاطرات آنها را حساب می کنند و اطلاعات و راهبردهایی را به کار می برند که باعث کاهش عدم اطمینان آنها و افزایش عملکرد آنها شود. این افراد خیلی سریع یاد می گیرند که چگونه بازده کاری خود را افزایش دهند و خیلی سریع با اهداف گروه یا سازمان سازگار می شوند

 این افراد همیشه انتقاد شدید و سازننده در گروه از خود نشان می دهند و موقعیت آنها در گروه طوری است که مدیران همیشه از توانایی های آنها حساب می برند. این افراد همیشه به توانایی خود اعتماد دارند و همیشه نسبت به آینده امیدوار هستند. اگر قرار است یک صفت ضروری برای افراد درنظربگیریم خودانگیزی می باشد زیرا فقط از طریق خودانگیزی است که می توان به پیشرفت فرای انتظار رسید از آنجا که افراد زیر چتر تفاوتهای فردی قرار گرفته اند از لحاظ نیاز و سائق با هم متفاوت می باشند سپس عوامل انگیزش در آنها متفاوت می باشد

 گلمن در این رابطه معتقد است افرادیکه انجام کار برای آنها مهم است در طول کار علاق زیادی به چالشهای خلاقانه از خود نشان می دهند و عشق به یادگیری و انجام کار در آنها بیشتر وجود دارد این افراد انرژی بیشتری صرف این کار می کنند و سؤالی که همیشه ذهن آنها را مشغول می کند این است که با چه روش بهتری می توان این کار را انجام داد. این افراد زمانیکه عمل آنها به شکست می انجامد باز هم مطلوب باقی می مانند در چنین مواقعی خودتنظیمی با انگیزه پیشرفت در جهت غالب شدن بر ناکامی ترکیب می شود. دو شخص با آمادگی بیشتریدر جهت مقابله با موانع یا کار جدید شروع به کار می کند و به طور کلی مراحل خودانگیزی مطلوب بدین شکل است که در ابتدا اهداف را دسته بندی می کنیم و میزان اهمیت هرکدام را مشخص می کنیم و هرچه خودشناسی ما بیشتر باشد بهتر می توانیم اهداف خود را براساس نیازهای واقعی اولویت بندی کنیم

 مهارتهای اجتماعی :

 مهارتهای اجتماعی یکی دیگر از مؤلفه های هوشی هیجانی می باشد و شامل توانایی ها برای مدیریت روابط با خود و دیگران می باشد مهارتهای اجتماعی فقط شامل دستیابی نمی شود اگرچه افرادی که این مهارت را زیاد دارند خیلی سریع یک جَوِ دوستانه با افراد ایجاد می کنند ولی این مهارت بیشتر به دوستیابی هدفمند مربوط می شود افرادی مهارتهای اجتماعی قوی دارند به راحتی می توانند مسیر فکری دیگران را در سمتی که می خواهند هدایت کنند خواه برای ایجاد رفتار جدید باشد خواه براتنگیختن او برای ایجاد رفتار یا عملکرد یا تولید جدید باشد (گلمن، 1910 )

 افرادی که مهارتهای اجتماعی بالایی دارند همیشه درصدد هستند که یک چرخه وسیعی از اطلاعات با افراد را به دست آورند و خیلی سریع جنبه های مشترک افراد را شناسایی کنند بعد از آن یک رابط مؤثر برقرار کنند و این عمل حاکی از آن است که اعمال چنین افرادی براساس فرضیات حساب شده و دقیق می باشد. چنین افرادی در اولین فرصت در محیط کاری یک شبکه ارتباط قوی برقرار می کند. براین اساس همه ما این را می پذیریم افرادی که در جهت پیشرفت برانگیخته می شوند خوش بینی آنها نسبت به آینده است حتی مواقعی که با شکست مواجه می شوند زیاد می باشد. افراد فقط از طریق مهارتهای اجتماعی بالا می دانند در کجا چه مواقع از خود حالات هیجانی نشان دهند و همچنان که پیداست این مشکلت تعداد زیادی از افراد جامعه می باشد مخصوصاً زندگی امروزی که افراد در طول روز باید به سمت رفع نیازهای خود با افراد متفاوتی مواجه شوند و هر موقعیتی اقتضای خاص خود را دارند. ما در طول روز با افراد متفاوتی برخورد می کنیم و در هر برخورد پیام عاطفی برطرف مقابل ارسال می کنیم

 طبیعی است هرچه مهارتها برای ارسال نوع پیام بیشتر باشد راحتتر می توانیم طرف مقابل را حت تأثیر قرار دهیم

 اساس فرهنگی هوش هیجانی :

 یکی از مشکلات مشاوران در مدارس درباره نمره کسب شده توسط دانش آموزان است که دارای زمینه های فرهنگی متفاوتی می باشد و چنانچه بعد از اجرای آزمون مثل هوش هیجانی تفاوت در زمینه های فرهنگی دانش آموزان فراموش می شود و موقعیت واقعی آنان به مخاطره می افتد

 همچنانکه قبلاً گفته شد نظریه هوش هیجانی توسط میر و سالووی (1990) معرفی شده است و منظور آنها از هوش هیجانی عبارتست از توانایی درک درست برانگیختگی و توانایی استفاده از احساسات به منظور تسهیل فکر، همچنان که پیداست همه در این توانائیها قابلیت یادگیری دارند بدین رو محتوای فرهنگی و محیطی تأثیر فوق العاده ای بر روی هر کدام از این توانائیها می گذارد

 تعیین :

 تأثیرگذاری محتوای فرهنگی برروی هر کدام از این مؤلفه ها مستلزم اطلاعات جامعه شناسی می باشد و تحقیقات زیادی مبنی بر تفاوتهای فرهنگی در رابطه با هوش هیجانی صورت نگرفته است شواهدی مربوط به مشمولیت هیجانی و تثبیت هیجانات وجود دارد

 تحقیقات جدید در درون فرهنگی پیشنهاد دادند که تشخیص و تفکیک هیجانات اساسی از قبیل خوشایندی و شگفت زدگی و ترس و انزجار به صورت همگانی می باشد مشمولیت هیجانی برای این یافته ها توسط تحقیقات (آلمن و همکارانش) تائید شده است آنها معتقدند که هر حالت چهره ای در فرهنگ در ابراز هیجانات مشاهده شده است متاساموتو در یکی از تحقیقات خود از سه گروه از دانشجویان (آمریکایی، آفریقایی، آسیایی) درخواست کرده بود که نوع هیجانی را که در تصویر دریافت می کنند نامگذاری و آنها را براساس شدت و کندی بگویند بعد از مقایسه پاسخ های دانشجویان تفاوت معناداری در گروههای نژادی در قضاوتهای هیجانی آنها مشاهده شده بود

 بارآن (1997) معتقد است که توانایی های هیجانی با بافت فرهنگی پیوند دارد. نتیجه سخن اینکه صحبت تأثیر ساز، هوش هیجانی و تأثیر فرهنگ براین سازه است، و ما نیاز به تحقیقات هم درون فرهنگی و برون فرهنگی بیشتری داریم

  تفاوت IQ با هوش هیجانی :

 نظری پردازان هوش هیجانی با دلایل ترتیبی و روانی را در IQ تفکیک کرده اند در اول گفتند این نکته ضروری است که IQ در هوش هیجانی اندازه ای از توانایی است نظریه پردازان هوش هیجانی معتقدند که IQ به ما می گوید که چکار می توانیم انجام دهیم و این شامل توانایی ها برای یادآوری تفکر منطقی و انتزاعی می شود در حالیکه هوش هیجانی شامل توانایی ما در جهت خودآگاهی هیجانی و اجتماعی می شود. مهارتهای لازم را در این حوزه ها اندازه گیری می کنند هوش هیجانی شامل مهارتهای مادر شناخت احساسات خود و دیگران و مهارتهای کافی در ایجاد روابط سالم با دیگران و ضمن مسئولیت پذیری در مقابل خلاقیت با دیگران می باشد (گلمن، 1995 ، ص 101 )

 گلمن نیز معتقد است که هوش هیجانی شامل توانایی ها برای حل مشکلات هیجانی و انعطاف پذیری و قبول آن می شود هوش هیجانی به ما می گوید چنانچه در شناخت توانائیهای خود و منتقل شدن بر جایگاه اصلی ما در جامعه چگونه این فرایند را مطلوب و خوشایندسازیم هوش هیجانی دلالت بر بهزیستی فرد دارد

 زمینه های بحث هوش هیجانی :

 زمانیکه دانشمندان در مورد هوش شروع به تحقیق کردند فقط جنبه های شناختی آن از قبیل حافظه و حل مسئله را درنظر دارند ولی در میان این دانشمندان افرادی بودند که زود تشخیص می دادند که جنبه های غیرشناختی نیز به نوبه خود برای موفقیت مفید هستند برای مثال دیوید کسلر هوش را چنین تعریف کرده است. ظرفیت فرد برای عمل هدفمندانه کار تفکر منطقی برخورد مؤثر با محیط پیرامون خویش آغاز شد. (1920) و کسلر به جنبه های غیرشناختی هوشی به اندازه جنبه های شناختی اهمیت داده است وکسلر نیز پیشنهاد داده است برای پیش بینی موفقیت افراد شناخت توانایی های غیرشناختی آنها لازم است او تنها محققی نبود که عقیده داشت جنبه های غیرشناختی هوشی برای تطبیق و موفقیت لازم هستند. رابرت نژندایک یکی از محققین است که در مورد اهمیت هوش اجتماعی صحبت کرده است مانترو براین باور بود که IQ به تنهایی نمی تواند یک پیش بینی کننده خوب برای عملکرد شغل افراد باشد. در بهترین شرایط فقط 20 درصد موفقیت افراد را پیش بینی می کند. یک محقق دیگر پیشنهاد داده است که آزمونهای شناختی واقع گرایانه است

 9 ) کالبدشکافی یک تسخیر هیجانی :

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله رابطه انبوه سازی و رشد جمعیت در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله رابطه انبوه سازی و رشد جمعیت در pdf دارای 42 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله رابطه انبوه سازی و رشد جمعیت در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله رابطه انبوه سازی و رشد جمعیت در pdf

مقدمه
تاریخچه انبوه سازی
اهداف تحقیق
اهمیت تحقیق
ارزیابی انبوه سازی و کوچک سازی (معایب انبوه سازی)
آثار محیطی و کالبدی
مزایای انبوه سازی
بررسی مسکن یزد
علل توسعه بی رویه شهر یزد بعد از انقلاب اسلامی با تأکید برمهاجرتهای روستایی
تولید مسکن در یزد
پاسخگویی به فرضیات
نتیجه گیری
ارائه پیشنهادات
منابع و مآخذ

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله رابطه انبوه سازی و رشد جمعیت در pdf

1- اسمعیل پور ، فاطمه ، علل توسعه بی رویه شهر یزد ، بعد از انقلاب با تأکید بر مهاجرتهای روستایی ؛ پایان نامه کارشناسی ارشد جغرافیا سال 80
2- سازمان مسکن و شهرسازی استان یزد، دست در دست خشت بر خشت ، صفحه 157
3-کیهان زاده ، آرش ، بررسی مجتمع های مسکونی بلند مرتبه از دیدگاه اجتماعی مجله انبوه سازان ، مسکن شماره 6 ، ص 18-15
4- نقی زاده ، محمد ، انبوه سازی و پسامدهای آن مجله مسکن انقلاب شماره 105، صفحه 43
5- صادقی، افسانه ، رویکردی به تأثیرات انبوه سازی مسکن دربافت جدید بر توسعه درون شهری ؛ مجله انبوه سازان مسکن شماره 6، ص
6- مشهدیزاده ، ناصر ، بررسیهای زمینه اقتصادی اجتماعی و کالبدی آپارتمانشینی و آپارتمانسازی در شهر یزد ، مجموعه مقالات سمینارهای توسعه مسکن ،ص 242،343
7- نقی زاده ، محمد ، انبوه سازی کوچک سازی و پسامدهای آن ، مجله مسکن انقلاب ؛ شماره
8- کاموری ، بیژن ، انبوه سازی از دیدگاه حرفه مندان ، مهندسی ، مجله انبوه سازان مسکن ، ص 59

 

 مقدمه

 همراه با رشد شتابان شهر نشینی مسئله تأمین مسکن همواره به عنوان اولین مسئله مهم اقتصادی و اجتماعی در جوامع شهری تبدیل شده است . رشد سریع شهرنشینی در کشورها توسعه منابع وامکانات برای پاسخگویی به نیاز افراد به سرپناه را تحت فشار قرار داده است در کشورها به دنبال رفع مشکل تأمین مسکن از طرف وزارت مسکن سیاستهای مختلفی اعمال شده است یکی از این سیاستها سیاست انبوه سازی مسکن می باشد

 در این پروژه سعی شده است که این سیاست را که به عنوان راه حلی برای مشکل کمبود مسکن در شهرها اعمال شده است بطور موردی در شهر یزد مورد ارزیابی قرار گیرد

 اهمیت موضوع تا آن حد است که مسکن امروزه به عنوان یکی کالای اساسی بیشترین انگیزه خانوارها به منظور پس انداز ایجاد می کند . همچنین بیشترین میزان اشتغالزایی را در بین فعالیتهای اقتصادی مربوط به بخش مسکن می باشد

 به همین منظور هر سیاستی که به مرحله اجرا می رسد در صورت عدم کارایی تأثیرات کلانی برروی اقتصاد کشور سرمایه ملی و هزاران فاکتور دیگر خواهد گذاشت

در این مقاله سعی بر آن شده است که کارایی این سیاست که به عنوان راه حلی برای مشکل کمبود مسکن در شهرها اعمال شده است بطور موردی در شهر یزد مورد ارزیابی قرار گیرد

هدفی که زمینه ساز حرکت در این تحقیق می باشد

 بررسی کارایی سیاست انبوه سازی در مقابل تک سازی با استفاده از نظرات افراد ساکن دراین مجتمع ها می باشد به دنبال رسیدن سئوالاتی که مطرح شد بااستفاده از روش تحلیل تجربی حرکت کردیم و در طی کار از روش تکمیل پرسشنامه جهت  اثبات فرضیه های پیش بینی شده استفاده شد و نتایج ارزیابی نیز در طول پروژه ارائه شده است

تاریخچه انبوه سازی

1-   جهان ، 2- ایران  3 – یزد

1)    جهان

روش انبوه سازی و کوچک سازی ریشه در تاریخ و شرایط خاص دارند شاید بتوان سابقه این امر را در دوران مصر باستان بازیافت . در آن دوران برای هزاران نفر کارگری که ساختن اهرام ثلاثه را بر عهده داشته اند مجموعه مسکونی متراکم وانبوهی با حداقل امکانات بنا شده بود . که تنها حکم سرپناهی را داشتند که آنان را تا حدی تنها از گزند سرماو گرما محفوظ می داشت در طول تاریخ نیز جابه جایی جهان خانه محقر و کوچک برای زندگی مردم فقیر و کم درآمد ایجاد شد؛ که برخی مناطق بصورت مجموعه های مسکونی کوچک ظاهر شده اند

 کوچک سازی و انبوه سازی به تعبیر امروزی ریشه در برنامه های مسکن شهرهای صنعتی اروپایی پس از انقلاب صنعتی دارد که در جهت تأمین مسکن مهاجرین روستایی که برای کارگری به شهرها آمده بودند و در محیطهای بسیار آلوده و کثیف وغیر انسانی زندگی می کردند ارائه و به اجرا در آمد . وجود این اماکن نامناسب زیست عاملی در ارائه آرا و اجرای طرحهای و برنامه های متنوعی برای تهیه مسکن مناسب کارگران وشهروندان و اصلاح کالبد و سیما و بافت  شهرهایی بود که طی دوره انقلاب صنعتی شکل گرفته بودند [ نقی زاده ، محمد ، انبوه سازی و پیامدهای آن ، مجله مسکن انقلاب  شماله 15،‌صفحه 42]

2)    ایران

 ابتدا به دلیل تقلید از کشورهای غربی احداث ساختمانهای بلند مرتبه درایران آغاز شد و پس از آن با تصویب و تدوین قانون تملک آپارتمانها در سال 1343 و سپس تأمین مسکن برای اقشار کم درآمد متوسط رشد سریعتری به خود گرفت از سوی دیگر افزایش درآمد نفت و رونق اقتصادی سبب توسه سریع شهرها و تبع آن بلند مرتبه  سازی در سالهای نیمه نخست دهه 50 شد . پس از آن نیز در دهه 70 فروشی تراکم از سوی شهرداری جهت تأمین بودجه مورد نیاز شهرداری از یکسو  و افزایش شدید قیمت زمینی در شهرهای بزرگ از سوی دیگر سبب رونق برج سازی درنقاط مختلف تهران شد از دیگر علل گرایش به انبوه سازی می توان به سودآوری بالا در زمینه کوچک سازی و انبوه سازی اشاره نمود ‍] کیهان زاده ؛ آرش ، بررسی مجتمعهای مسکونی بلند مرتبه از دیدگاه اجتماعی ، مجله انبوه سازی مسکن ، شماره 6 ، صفه 16]

از نیمه دوم دهه 70 حمایت از الگوی تبدیل مسکن در مقیاس وسیع با عنوان توسعه وتشویق انبوه سازی به مشابه راهبرد اصلی توسعه بخش مسکن در دستور کار سیاستگذاران این بخش به خصوصی وزارت مسکن و شهرسازی قرار گرفت .مکمل این راهبرد کاهش مداخلات دولت دربازار زمینی و یا به عبارت بهتر آزادسازی بازار زمینی بوده است تبلور این سیاست را می توان در شعار تغییر سیاست زمین حمایت به مسکن حمایتی مشاهده کرد به این ترتیب کاهش مداخله در بازار زمینی و تشویق توسعه انبوه سازی مسکن به عنوان دو ستون اصلی در برنامه های توسعه مسکن عمل کرده است .[ یزدانی ، فردین ، تثبیت بازار زمینی و تولید انبوه مسکن ، انبوه سازان مسکن ، صفحه 2]

 براساس سیاستهای مسکن در برنامه های دوم و سوم توسعه مبتنی بر تغییر الگوی مصرف مسکن و کوچک سازی و انبوه سازی در دهه اخیر الگوی ساخت مسکن به سمت انبوه سازی و تولید انبوه مسکن سوق پیدا کرده است .[ صادقی‌، افسانه ، رویکردی به تأثیرات انبوه سازی مسکن و سوق جدید بر توسعه درون شهری مجله انبوه سازان مسکن ،ص 6]

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

تحقیق بررسی پیامدهای مهاجرت و علل و عوامل آن در مبداء و مسائل و

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق بررسی پیامدهای مهاجرت و علل و عوامل آ‌ن در مبداء و مسائل و مشکلات در pdf دارای 103 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق بررسی پیامدهای مهاجرت و علل و عوامل آ‌ن در مبداء و مسائل و مشکلات در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق بررسی پیامدهای مهاجرت و علل و عوامل آ‌ن در مبداء و مسائل و مشکلات در pdf

مقدمه 
فصل اول : کلیات 
1-1- طرح وبیان مسئله 
2-1- ضرورت تحقیق و اهمیت موضوع 
3-1- اهداف تحقیق 
4-1-تنظیم و تدوین فرضیات تحقیق 
5-1- بیان متغیر های مستقل و وابسته 
متغیرهای مستقل 
متغیر های وابسته 
6-1- تعاریف مفاهیم و متغیر های تحقیق 
1- اضطراب (A تحقیق بررسی پیامدهای مهاجرت و علل و عوامل آ‌ن در مبداء و مسائل و مشکلات در pdf iety    ) - 
2- پرخاشگری و تندخوئی  
3- افسردگی 
4- بیگانگی اجتماعی ( آنومی )  
فـصـل دوم  : 
مروری بر مبانی نظری ( تئوریک ) و مطالعات پیشین مرتبط با موضوع مطالعاتی 
1-2- بررسی آثار موجود : 
2-2- مهاجرت و پیامدهای آن در مقصد در رویکرد اجتماعی 
3-2- رویکرد اقتصاد سیاسی در خصوص مهاجرت 
4-2- مطالعات پیشین : 
فــصــل سوم : 
نگاهی به اوضاع جغرافیایی ، تاریخی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی منطقه ترکمن صحرا 
2-5-1 وضعیت جغرافیایی 
2-5-2-  وضعیت تاریخی 
3-5-2  وضعیت اجتماعی و جمعیتی : 
4-5-2- وضعیت اقتصادی 
5-5-2- وضعیت فرهنگی 
6-2-سابقه تاریخی قوم قزاق و منشاء مهاجرت آنها 
7-2-وجه تسمیه نامیده شدن قزاقها به این نام : 
3-2- پراکندگی قزاقهای ساکن در ایران 
مسـکـن ، پوشـاک و خــوراک قــزاقــها 
ازدواج و طلاق و خویشاوندی و مذهب (( سازمان اجتماعی )) 
دیــن و مــذهــب 
فـــصـل چهارم   : 
مــتـدولــوژی 
1-3-روش مطالعه 
2-3-جامعه نمونه و روش نمونه گیری : 
3-3- تکنیکهای تحقیقاتی (( روشهای پژوهش )) 
4-3-روش جمع آوری اطلاعات 
5-3- مشـکـلات تــحـقـیـق 
فـــصــل چــهـارم :   تـجـزیه و تحلیل داده ها و آزمون فـرضـیـه ها 
1-3-توصیف متغیر های تحقیق 
2-4- آزمون فرضیه ها 
فصل پنجم : 
خلاصه ونتیجه گیری 
ارائه پیشنهادات  5- خلاصه : نتیجه گیری- ارائه پیشنهادات 
2-5- نتیجه گیری: 

1-2- بررسی آثار موجود

در ابتدا بحث پیرامون نظریات عمده و اساسی که در جامعه شناسی مطرح می باشند و به نحوی پدیده مهاجرت و پیامدهای ناشی از آن را مورد بررسی قرار می دهند ، می پردازیم . سپس سعی ما بر این است که با بیان مطالعات موردی انجام شده در قالب این نظریات به طرح انتقادات وارده بر این دیدگاه ها پرداخته تا بتوانیم چهارچوب نظری خود را پی ریزی نمائیم

بطور کلی در دیدگاه های جامعه شناسی کلاسیک و معاصر دو رویکرد عمده وجود دارند که به نحوی به تعیین پدیده های اجتماعی می پردازند . یکی از آنها رویکرد اجتماعی1 و دیگری رویکرد اقتصاد سیاسی2 می باشد

سعی بر این است که موضوع این دو رویکرد را در مقابل مهاجرت و بخصوص پیامدهای روانی –  اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی در مقصد مورد بحث قرار دهیم . البته علت اینکه ما مقوله های مذکور را با موضوع مهاجرت در اتصال با هم مورد بحث قرار می دهیم ، اینست که شناخت پیامدهای مختلف مهاجرت در مقصد اگر در اتصال با پدیده مهاجرت مورد بحث قرار نگیرد ، باعث ابهام در تشریح و توصیف فاکتورهای مختلف علل و عوامل و پیامدهای ناشی از مهاجرت در قالب رویکردهای مذکور می گردد

2-2- مهاجرت و پیامدهای آن در مقصد در رویکرد اجتماعی

رویکرد اجتماعی عمدتاً به تبیین پدیده ای اجتماعی از جمله مهاجرت و پیامدهای آن بر اساس نقطه نظرات جامعه شناسی کارکرد گرایی کلاسیک می پردازد

بر اساس این رویکرد هر گونه تغییری در جامعه روی دهد در جهت تعادل و هماهنگی       می باشد . مهاجرت در اصل نوعی جابجائی جمعیت بوده که تحرکات جغرافیایی جمعیت را شرح می دهد . بهرحال نوعی ایجاد تغییر در جوامع به شمار می آید که در جهت تعادل سیستم اجتماعی صورت می گیرد . پس در این دیدگاه مهاجرت در پاسخ به یک حالت عدم تعادل در جهت رسیدن به تعادل در جامعه صورت می گیرد

(( پارسونز )) که یکی از برجسته ترین اندیشمندان این دیدگاه می باشد ، بیان می دارد :     (( اگر جامعه دچار بحران و انحراف گردد ، دوحالت ممکن است رخ دهد ، یا جامعه در قبال بحران بوجود آمده می تواند مقابله کرده و خود را ترمیم نماید و به شکل نوین و موافق با وضع جدید به حیات خود ادامه میدهد و یا فاقد خصلت ترمیم پذیری بوده و بنابراین در برابر هر گونه نوسانی ناتوان است که در اینصورت از بین خواهد رفت ))

البته این اصل مسلم از آنجا ناشی می شود که بنا به اعتقادی که در این رویکرد وجود دارد ، شرط لازم برای دوام و بقای نظام اجتماعی وجود یگانگی و تعادل 2  در نظام می باشد

پس بطور غیر مستقیم می توان بیان نمود که مهاجرت در این دیدگاه بعنوان تغییری در جهت بقاء و تعادل نظام صورت می گیرد . قابل ذکر است نظریه کارکرد گرایان بر این فرض استوار است که تمامی نیازهای اجتماعی کنشگران در طول زمان هرگز حالتی استاندارد ندارد . لذا ممکن است که تحولات لازم برای کاهش ناهماهنگی بین احساس نیاز و امکان تحصیل آن در کنشگر یا هر دو اتفاق بیافتد . درک ناهماهنگی بین خصایص فرد و نظام اجتماعی منجر به مهاجرت شخص جهت کاهش ناهماهنگی می شود

با توضیحات فوق تاحدودی مشخص گردید که مهاجرت به عنوان یک مکانیزم برقراری تعادل دارای عملکرد مثبت درجهت حفظ بقای نظام اجتماعی می باشد ، بهمین لحاظ که مهاجرت در رویکرد اجتماعی از جایگاه خاصی برخوردار می باشد

(( جامعه شناسی توسعه ))3 که منبعث از همین رویکرد می باشد . اعتقاد دارد که بعضی از مناطق به لحاظ توسعه از سایر مناطق پیشی گرفته اند و فرصتهای مختلفی را برای افراد آن مناطق بوجود آورده اند. این در حالی است که نیروی انسانی انباشته شده در یک منطقه به مناطقی که فرصتهای بیش از ظرفیت افرادش دارد ، کشیده می شود . بر این اساس که مهاجرت از یک طرف به مکانیزم تطابق مشخص با تغییرات انجام شده بدل می گردد و از طرف دیگر تعادل از دست رفته را به جامعه باز می گرداند 

یکی از نظریه پردازان نوسازی که در قالب جامعه شناسی توسعه صحبت می کند ، بنام ردفیلد 2 معتقد است : (( حجم مهاجرت و یا تماس با نظامهای شهری ، پیوسته با فاصله ی سکونت گاه و میزان جمعیت آن ارتباط دارد . در حالیکه تحقیقات جدید نشان می دهد که مهاجرت پدیده ای پیچیده است که قسمتی از آن به ویژگی های وضعیت محلی و قسمت دیگر با فرصتهای شغلی و ; که مراکز شهری عرضه می دارند ، در رابطه است . )) 3   لذا دیدگاه کلی این رویکرد در خصوص مهاجرت مثبت بوده و آن را حرکتی در جهت تعادل سیستم در نظر می گیرد . افراد به این دلیل دست به مهاجرت می زنند که در جامعه ای که بسر می برند نمی توانند به نیازهای دریافت و احساس شده ، پاسخ گویند ، پس با مهاجرت خود سعی می کنند ناهماهنگی بین نیازهای درک شده و عدم دسترسی به آنها را از بین ببرند ، اینست که مهاجرت دارای کارکردی مثبت در راستای حفظ تعادل یک نظام بیان می گردد

رویکرد اجتماعی دیگری که در خصوص مهاجرت به علت یابی پرداخته                          (( مکتب نوسازی )) می باشد

نظریه پردازان نوسازی بر طبق یک سنت جامعه شناسی به یک تقسیم بندی دوگانه از جوامع یعنی جوامع سنتی در مقابل جوامع مدرن پرداخته اند ، بطوریکه در یک سو ما با جامعه مدرن نظیر جوامع غربی روبرو هستیم ، فرض بر اینست که تمام جوامع در یک مرحله شبیه به هم بوده اند و آن مرحله سنتی است و بالاخره این جوامع همان دگرگونیهایی را که در غرب اتفاق افتاده از سر خواهند گذراند . این عمل گذرا از طریق اشاعه 1 (( فرهنگ ، تکنولوژی و روابط اقتصادی سرمایه داری )) و یا گسترش نظامهای اجتماعی ، اقتصادی و مالی از نوع غربی بوجود می آید

یکی از نظریه پردازان این رویکرد (( هوز لیتز  Hose Lits   )) 5 است ، وی همچون سایر صاحبنظران این مکتب انتقال از جامعه سنتی به مدرن را از طریق حذف الگوهای سنتی می داند . وی نتیجه گیری می کند که کشورهای توسعه نیافته باید الگوی متغیرهای خاص کشورهای توسعه نیافته را کنار گذاشته و به پذیرش الگوهای کشورهای توسعه یافته    بپردازند . چراکه خصیصه های ساختی این جوامع کارکرد لازم برای تعادل سیستم در زمان حاضر را ندارند

یکی دیگر از نظریه پردازان عمده نوسازی (( ایز نشتاد  Iz Neshtad  )) می باشد . وی به پالایش نظریه نوسازی پرداخته و با در نظر گرفتن جوامع ، آنها را زیر پوشش مفهوم واحد جامعه (( سنتی )) و یا (( ماقبل مدرن ))  طبقه بندی کرده و روندهای متفاوتی را برای نیل به نوسازی جامعه پیاده کرده است

مدلی را که ایز نشتاد ارائه می دهد کم و بیش دارای ویژگیهای اصلی مدل (( هوز لیتز ))  می باشد اما علاوه بر این او معتقد است زمانی می تواند نوسازی را حفظ کند که بتواند به میزان معینی از قابلیت انعطاف ساختی برسد . بطوریکه قابلیت سلوک با مسائل جدید ، دگرگونی و حل آن را در داخل حوزه های نهادی اصلی خود داشته باشد و هم چنین به حل مسائل و نیاز های گروه ها و قشر های جدید بپردازد . یعنی وی به دو مفهوم                         (( تمایزات ساختی )) و (‍( هماهنگی ساختی )) مفهوم سوم انطباق را نیز اضافه می کند و معتقد است که جوامع مدرن بر خلاف جوامع سنتی استعداد پذیرش دگرگونیهای فراتر از خصلتهای اولیه خویش را دارند و می توانند با نابسامانیهای ساختی ، جنبش اعتراضی و عناصر بدون سازمان به مبارزه برخیزند

پس می توان نتیجه گرفت تازمانیکه هماهنگی بین عناصر ساختی یک نظام وجود داشته باشد و اجزاء کارکرد لازم را داشته باشند ، می توانند نیازهای افراد را درون سازمان اجتماعی برآورده سازند ، احساس کمبود و برآورده نشدن نیازها برای افراد بوجود نمی آید که در نتیجه آن برای برآوردن نیازهای خود و دستیابی به ایده آلهایی که فکر می کنند در جامعه خود قابل حصول نیست ، دست به مهاجرت می زنند

بطور کلی به عقیده نظریه پردازان این دیدگاه از طریق اشاعه ارزشهای جوامع غربی است که به بیان دیگر این عوامل یکسان بر افراد تاثر نمی گذارند بلکه هر عامل نسبت به فردی خاص ممکن است وزن خاصی داشته باشد ، که فرد با مقایسه عناصر مثبت و منفی در مبداء و مقصد و نیز موانع مداخله گر ، به صورت ارزیابی هزینه و منفعت به بررسی می نشیند و در نهایت تصمیم به مهاجرت یا ماندن می گیرد . تحقیقات فراوانی در مورد مهاجرت توسط صاحبنظران مختلف انجام شده که تحت تاثیر رویکرد اجتماعی بوده است

به عقیده آنان مهاجرین بالقوه ، هزینه ها را در مقابل مهاجرت تحمل می کنند .                برای مثال : درآمد از بین می رود و هزینه های اجتماعی یا اقتصادی مهاجرت در مقابل موقعیت و درآمد بالاتر بهبود سطح زندگی و تحصیلات بهتر برای فرزندان قرار میگیرد . اگر منافع مورد انتظار از هزینه ها بیشتر باشد ، فرد با خانواده مهاجرت می کنند و مقصدی انتخاب می شود که منافع سرمایه گذاری برای مهاجرت را حداکثر کند1 

حال که با دیدگاه های نظری رویکرد اجتماعی آشنا شدیم به انتقادات وارده بر این رویکرد پرداخته ، نقاط ضعف و قوت آنرا ارزیابی می کنیم

به اعتقاد این نظریه پردازان مهاجرین در مقصد جذب محیط می شوند ، ارزشهای جامعه مقصد را می پذیرند و با محیط انطباق می یابند . به عقیده اینان مهاجرین می توانند در جامعه دارای تحرک عمودی نیز باشند و می گویند مهاجرت عامل مطمئنی برای جلوگیری از رخداد های اجتماعی است

نظریات کارکرد گرایی عمدتاً مهاجرت را در جهان سوم یک عمل داوطلبانه می دانند که بعلت نوسازی ایجاد شده در جامعه بوجود می آید ، امری است کاملاً طبیعی و نیز صنعتی شده و نوسازی را بدون مهاجرت غیر ممکن می دانند

دیدگاه کارکرد گرایی نه تنها از لحاظ علتی که برای مهاجرت ذکر می کند مورد انتقاد است بلکه از لحاظ آثار و پیامدهایی که برای مهاجرت بر می شمارد نیز در معرض انتقاد قرار دارد . بر اساس تحقیقات انجام شده مهاجرین در محیط مقصد چنانچه کارکردگرایان ادعا می کنند جذب محیط نمیشوند در بسیاری از شهرهای بزرگ جهان سوم مهاجرین در حاشیه شهر ها سکونت می گزینند و به لحاظ سیاسی اقتصادی و فرهنگی محیط مسلط آنها را نمی پذیرند ، مشاغلی را که بدست می آورند از پایین ترین راه های اجتماعی و عمدتاً ناپایدار می باشد . مهاجرین در جامعه مقصد بصورت گروه های متمایز باقی می مانند و اگرچه می کوشند ارزشهای مسلط در نظام را تقلید نمایند اما به از خود بیگانگی فرهنگی دچار می شوند و نابسامانیها ، کج روی ها ، انحرافات اجتماعی همه حاصل از این خودبیگانگی در محیط جدید است

اگرچه مهاجر به مرور احساس می کند که با محیط وحدت بیشتری می یابد اما پس از گذشت مدتی به ارزشهای واقعی خود باز می گردد و از آن به بعد درجه ستیز با ارزشهای بیگانه بالا گرفته و افزایش میابد

بطور کلی اوقات فرد مهاجر در جامعه مقصد پیرامون دو قطب می گذرد ، خانواده و هموطنان او . در محیطی فرهنگی شبیه یا دست کم مبتنی بر عواملی از فرهنگ کشوری که از آن آمده است ، دیگری شغل و زندگی عمومی او در فرهنگی که برایش                  ناشناخته است1 

بنابراین همانطور که فرد مهاجر الگوهای رفتاری و فرهنگ و عقاید خاص خود را به جامعه میزبان می برد و در آنجا تعارضاتی در جهت رسیدن به هماهنگی با                               محیط اجتماعی – فرهنگی جدید بوجود می آید می تواند عناصر فرهنگی و الگوهای رفتاری جدید را وارد جامعه مبداء نموده و تاثیرات اجتماعی و روانی برای خود و خانواده پدید آورده ، بخصوص که جامعه آماری مورد تحقیق ، مهاجرینی هستند که ارتباطشان با مبداء قطع نشده و بعضی از بستگان آنان در مبداء می باشند

البته از پیامدهای اقتصادی موضوع به هیچ وجه غافل نیستیم

3-2- رویکرد اقتصاد سیاسی در خصوص مهاجرت

بر اساس انتقاداتی که بر رویکرد کارکرد گرایی مهاجرت وارد آمده ، رویکرد دیگری بنام اقتصاد سیاسی مطرح گردیده است . در این رویکرد نمی توان علتهای مهاجرت را از اثرات آن جدا کرده ، زیرا مهاجرت از یک طرف معلول توسعه نابرابر است و از طرف دیگر عامل گسترش و تعمیق توسعه نابرابر

در سالهای اخیر دیدگاه های نظریه نوسازی در باب موانع درونی توسعه از سوی نظریه پردازان مکتب وابستگی مورد حمله فراوان قرار گرفت . اینان معتقدند که جوامع توسعه نیافته جزئی از یک نظام اجتماعی کل جهانی است

اینان اعتقاد به توسعه اقتصادی طی مراحل متوالی ندارند و معتقدند که در این جوامع در مرحله ای بسر نمی برند که کشورهای توسعه یافته امروزی سالیان پیش از آن گذشته اند .  نظریه پردازان مکتب  وابستگی معتقدند که توسعه نیافتگی محصول ساخت یا ویژگیهای اقتصادی سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی یک جامعه نمی باشند . بلکه تاحد زیادی نتیجه ارتباط گذشته و مداوم اقتصادی میان کشورهای توسعه نیافته ( اقمار ) و کشورهای توسعه یافته ( مادر ) می باشند1  . در علت یابی مهاجرت در کشورهای جهان سوم نظریه پردازان وابستگی بیان می کند که ابتدا باید به مسئله عدم توسعه توجه نمود و در این رابطه نابرابر ساختی و مکانی بین بخشهای جامعه را در نظر گرفت و از آنجا که عدم توسعه و نا برابری در توسعه جهان سوم از شکل گسترش توسعه سرمایه داری در این کشورها ناشی میشود

دو دسته عوامل برای بیان علت مهاجرت در نظر گرفته شده است

الف – عوامل تغییر دهنده                            ب -  عوامل رکودی

عوامل با نفوذ سرمایه داری مناطق سنتی و ایجاد تعییر در تکنیکهای تولیدی ارتباط دارد . تکنیکهای جدید کارگر اضافی ایجاد می کند و آنها را مجبور به مهاجرت می نماید . عوامل رکودی زمانی تکمیل می شوند که رشد جمعیت از تولیدات کشاورزی پیشی می گیرد         و کار اضافی را مجبور به مهاجرت می نماید . پس ماهیت مهاجرت روستائیان با انتقال ساختی روستاها در اثر ادغام در نظام سرمایه داری مرتبط است

از نظر این دیدگاه اولاً مهاجرت همه افراد را در بر نمی گیرد بلکه بخشی از جامعه را وادار به حرکت از مکان خود می  نماید ، دوماً تصمیم به مهاجرت داوطلبانه نیست بلکه برای آنان که مهاجرت راه دیگری برای زندگی کردن نگذاشته و در وضعیت اجبار قرار می گیرند

سوم : مهاجرت به جاهای نامعین نیست بلکه از روی الگویی خاص به جاها و بخشهای خاص از جامعه صورت می گیرد

چهارم : نیروی اجبار و تحریک کننده مهاجر صرفاً عامل اقتصادی نبوده و اگر جز این باشد بصورت توده ای انجام نمی شود

پنجم : مهاجرت در این کشورها ، مهاجرت نیروی کارگر است ، لذا تعریف مهاجرت از این دیدگاه با حرکت نیروی کار (( البته در بسیاری از موارد با خانواده )) معادل است

بطور کلی مهاجرت ناشی از عدم تعادل اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی موجود بین مناطق مختلف است . بعضی عوامل به افراد فشار می آورند و موجب خارج شدن آنها از منطقه اصلی زندگیشان می شوند و عوامل دیگری آنها را به مناطق دیگر می کشاند

خصوصیت بسیاری از مهاجرین بین المللی از قرن 17 به بعد و موارد مشخص آن مهاجرت به آمریکا ، استرالیا و زلاندنو است . به تاریخ مهاجرت به آمریکا یا بوم گزینی آن کشور به چهار دوره تقسیم می شود . دوره مستمراتی- دوره بوم گزینی قدیم –  دوره بوم گزینی جدید و بوم گزینی محدود شده

قبل از سال 1800 مهاجران اغلب استعمارگرانی بودن که بیشتر از انگلستان آمده بودند . از سال 1800 تا 1880 دوره بوم گرایی قدیم به بوم گرایی جدید تبدیل شد ، در این دوره بوم گزینان از اروپای جنوبی و شرقی به خصوص از ایتالیا ، اتریش ، مجارستان ، روسیه ،  لهستان ، ترکیه و یونان آمدند

بوم گزینی محدود شده در دوران معاصر بوده که دولتها نظارت و دقت در امر بوم گزینی را              اعمال کرده اند2 

مطالعه جریان های مهاجرت در ایران نشان می دهد که مسیرهای مهاجرت و مکانهای مهاجر فرصت و مهاجر پذیر نبوده اند . هر گونه تغییر و تحول اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی بر مهاجرتها تاثیر می گذارد. اشتغال زایی یا افزایش دستمزد ، عمران و آبادانی یا رفاه بیشتر یا رکود فعالیت اقتصادی ، خرابی و ویرانی ناشی از زلزله ، سیل ، جنگ و حتی حوادث اجتماعی مانند کودتا ، تضاد ها و تعارضات قومی و انقلاب می تواند باعث جذب و یا دفع مهاجر و پدیده مهاجرت شود

از این رو مسیرهای مهاجرت ثابت نیست . منطقه ای که در چندین دهه مهاجر پذیر بوده است ، ممکن است به یک نقطه مهاجر فرصت تبدیل شود و یا شهری که سالها رشد جمعیت اندکی را داشته به یکباره تبدیل به کانون مهاجرت شود

گیتی اعتمادی می نویسد : شروع حرکتهای مهاجرتی و آغاز شهرنشینی معاصر ایران متقارن سالهای 1320 تا 1332 است . از آنجاکه روند مدرنیزاسیون عمدتاً روندی شهری بود ، در این دوره بطور کلی حیات شهری دچار رکود می شود 1 

نقش غالب شهر در دو دهه 1300 و 1310 همانا نقش تجاری آن بود ، چه تجارت داخلی و چه تجارت خارجی این نقش باعث شد که از یک سو به محل تمرکز مازاد اقتصادی کشاورزی تبدیل شود و از سوی دیگر مکان تحقق تجارت خارجی باشد

4-2- مطالعات پیشین

در ارتباط با موضوع مهاجرت در ایران تحقیقات مختلفی صورت گرفته ، اما در خصوص آنچه مد نظر این تحقیق می باشد ، مطالعه چندانی انجام نشده است . از دیرباز مطالعه تاثیرات مهاجرت در درجه اول به خود مهاجرین متمرکز و بعد به مبادی و مقصد های آنها معطوف بود

تاثیرات درون کوچی بر فرد ، فرد مهاجرین شاید به دلیل آنکه تغییرات فردی به سادگی به مهاجرین مربوط می گردد ، بیشترین توجه را به خود جلب کرده است

آنچه که بیشتر از این تحقیقات برمی آید بررسی علل و عوامل ایجاد و تسریع کننده مهاجرت بوده ، عواملی چون دافعه های مبداء و جاذبه های مقصد و اینگونه بوده که بیشتر به علت یابی مهاجرت پرداخته اند .  البته تاثیرات مهاجرت بر افراد مهاجر و خانواده های آنان نیز مورد بررسی قرار گرفته که بیشتر تاکید بر پیامدهای  مهاجرت بر فرد و خانواده وی بوده است که این امر نیز بیشتر در جامعه مقصد انجام شده و مسائلی چون جامعه پذیری ، فرهنگ پذیری و سازگاری مهاجرین مقصد را مد نظر داشته اند  

محققین بر اساس مطالعات تاثیرات مهاجرت بر فرد ، فرد مهاجرین به نتایجی در رابطه با تاثیرات مهاجرت ، بر مقصد ، مبداء و سطوح منطقه ای و ملی رسیده اند . در این مورد فرضیه هایی ابراز شده که آیا تغییرات مشاهده شده واقعاً ناشی از مهاجرت است و هر چه تاثیرات بیشتر با مهاجرت نامرتبط شوند ، فرضیات کم مایه تر از آب در می آیند . بدینگونه مطالعه تاثیرات بر مبداء از مطالعه مقصد مشکل تر بوده و پیامدهای اجتماعی فرهنگی و روانی مهاجرت بر افراد و خانواده های آنان در مبداء بوده که به بررسی مطالب موجود در این زمینه می پردازیم

 مطالب موجود در این زمینه را می توان  به گونه ذیل تقسیم بندی نمود

اول : مطالعات کلی در خصوص روند مهاجرت و علل و عوامل آن در چند دهه اخیر در کشور و بدست دادن علل آن از این لحاظ که چرا و به چه دلیل در زمانی منطقه ای مهاجر پذیر شد یا مهاجر فرصت ، نیز بحث در خصوص علل و عوامل مهاجرت از روستا به شهر بخش عمده ای از اینگونه مطالعات را به خود اختصاص داده است . در این زمینه به فقر زمین ، عدم آگاهی روستائیان به روشهای جدید کشاورزی ، کمبود آب و تاثیرات اصلاحات ارضی ، بر روند مهاجرت پرداخته اند

دوم : مطالعاتی که در خصوص مهاجرتهای بین المللی و علل و عوامل آن در کشورهای مختلف پرداخته اند . اینگونه مطالعات بیشتر توسط موسسات وابسته به سازمان ملل یا اساتید صاحب نظر در این زمینه انجام گرفته و بیشتر به مسائل در خصوص مهاجرتهای دسته جمعی به دلایل سیاسی ، اجتماعی و ; چون فشار های مختلف بر گروه های قومی ، جنگ و غیره پرداخته اند

در این تحقیقات به بررسی نحوه زندگی ، اشتغال و پذیرش افراد مهاجر در جامعه میزبان پرداخته و موضوعاتی چون برخورد فرهنگ های مختلف ، بدلیل مهاجرت از کشوری به کشور دیگر ، مشکلات زبانی و مشکلات سازگاری مهاجرین مد نظر بود که اینان نیز چون مهاجرتهای دسته جمعی داشته اند ، اغلب در جامعه میزبان بطور بارزی با مشکلات سازگاری ، کاریابی و اشتغال ، پذیرش اجتماعی و ; مواجه بوده اند

سوم : نظریات اساتید فن و اندیشمندان و جامعه شناسانی که ابتدائاً بطور انتزاعی به ساخت مدلهای مهاجرت پرداخته و دلیل مشخص را برای مهاجرت عنوان نموده اند و سپس به بررسی نظریات و فرضیات خود پرداخته اند که اینگونه مطالعات نیز اغلب بسیاری از جنبه های مهاجرت را در بر نمی گرفته و نکات زیادی مبهم مانده اند . علی الخصوص مسایل و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی ، روانی مهاجرت در مقصد که کمتر بدان پرداخته شده و مدل تحقیقاتی و عملیاتی در این خصوص مطرح نشده است

مساله پناهندگی و مهاجرت ، پدیده ای قدیمی است . از دیرباز ، اتباع کشوری به کشورهای همسایه خود و گاهی به کشورهای غیر همسایه به صورت قانونی و غیر قانونی مهاجرت کرده ، در خواست پناهندگی می کردند . این مهاجرت ها زمانی به صورت گروهی و زمانی نیز بصورت محدود و انفرادی صورت می گرفته است . هر زمانیکه جنگی در می گرفته و متعاقب آن مرگ و میر ناشی از جنگ و بیماری و قحطی ، بروز می کرده و یا آن هنگام که بروز حوادث اجتماعی از جمله انقلاب ها و تغییر حکومت ها ، عرصه را بر مردم تنگ      می کرد و امکان فعالیت های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی را از آنها می گرفت ، سیل مهاجرت مردم عادی و ناراضیان از حکومت جدید به طرف سایر کشورها سرازیر می شد

پل سی ، پی سیو1 این گونه افراد را مسافر یا خوش نشین می نامد و بنا به نظر او ویژگی ضروری آدم مسافر ( خوش نشین ) این است که او به فرهنگ گروهی قومی خود              می چسبد ، بعکس آمیزه دو فرهنگی انسان حاشیه نشین ، از لحاظ روانی او مایل نیست که خود را مانند یک مقیم دائمی با کشوری که محل خوش نشینی اوست وفق دهد . هنگامی که او خود را وفق دهد ، یک آدم خوش نشین خواهد شد

مسافر ( خوش نشین ) در جامعه بزرگتر ، بعنوان یک تماشاگر باقی می ماند بی آنکه شرکت فعالی در آن داشته باشد . (( به ضرورت فعالیتهای او در جامعه ( جامعه میزبان ) بیش از آنکه اجتماعی باشد به گونه ی همزیستی در می آید . آدم مسافر ( خوش نشین ) در مقابله با نداشتن روابط برون گروهی مایل است که روابط درون گروهی تشکیل دهد . آدم مسافر و هم میهنانش که به احتمال زیاد در یک مستعمره نشین نژادی یا یک ناحیه فرهنگی باهم زندگانی می کنند . این مستعمره نشینی ابزاری است برای تاسیس نوعی مناسبات گروه اولیه در زهدان فرهنگ زاد بوم

با اشاره به زاد بومش ، آدم مسافر (( خوش نشین ))در خارج می ماند ، اما هرگز بستگی با زاد بومش را نیز  از دست نمی دهد . او سالها در خارج می ماند ، اما هنگامیکه فرصتی دست دهد ، سفری برای دیدار از میهن انجام میدهد . سیو1  با این سخن که                             مسافر (( خوش نشین )) از لحاظ روانی چنانکه سیمل2  می گوید : یک آواره ی در خود است که بر آزادی رفت و آمد ها به تمامی فائق نمی شود و در برخی موارد رفت و برگشتهای خوش نشین تنها با بازنشستگی یا مرگ پایان می پذیرد

فرد مهاجر یا خوش نشین از آنجائیکه بصورت حاشیه نشینی زندگی خود را می گذراند افراد جامعه میزبان او را بصورت یک بیگانه نگاه می کنند و این مطلب روی رفتار های مختلف او تاثیر می گذارد

آگاهی جامعه شناختی از بیگانه به عنوان یک انسان حاشیه نشین به جامعه شناس                                آلمانی جرج سیمل 4  ( 1908 ) باز می گردد و با مقاله مشهور شوتز 5  از آن آگاه شده ایم . بنا به نظر سیمل بیگانه تنها یک آواره نیست که امروزه می آید و فردا می رود و وضع ساختاری خاصی ندارد ، به عکس او کسی است که امروز می آید و فردا می ماند . بیگانه کسی است که نسبت به گروهی که در آن شریک شده است وضع حاشیه ای دارد اما با حضور خود در آن گروه ، به هستی آن گروه کمک می کند . او صفاتی را به درون گروه وارد می کند که از خود گروه نمی تواند سرچشمه بگیرد

کشور ایران نیز از ادوار مختلف حاشیه نشینی را به خود دیده است ، چرا که ایران از دیرباز بدلیل قرار گرفتن در سرچهار راه حوادث بی تاثیر از تغییر و تحولات جهان نبوده است و هر گاه در وضعیت داخلی همسایگان تغییر ایجاد می شده و یا می شود عده ای بنام مهاجر که بعضاً امروز می آیند و فردا می مانند ، روانه این مرز و بوم می شوند و علیرغم پذیرش اولیه پس از مدتی جا پایی برای خود باز می کنند

با نگاهی کلی به اسناد دولتی موجود در خزانه سازمان اسناد ، تحت عنوان  - مهاجرت و پناهندگی اتباع در ایران – می توان دریافت که مبداء بخش عمده ی این مهاجرت ها ، دو کشور همسایه ایران ( روسیه و عثمانی ) در منطقه ی شمال و غرب می باشند . در این جا سعی شده بررسی کوتاهی از مهاجرت اتباع روسیه به ایران به عمل آید

اکثریت قریب به اتفاق این اسناد ، مؤید مهاجرت غیر قانونی اتباع روسیه به ایران در طول سالهای   1317- 1288 ش می باشد

این نقل و انتقال در ابعاد وسیعی که شامل کل منطقه آذربایجان ، گیلان و مازندران و بعضاً خراسان بوده، به وقوع پیوسته است

 وسعت این ناحیه ، که تقریباً تمامی مرز شمال و شمال غربی کشورمان را شامل می شود ، مانع از نظارت دقیق و جلوگیری از هجوم بی وقفه مهاجرین از روسیه بوده است

در یک نگاه کلی می توان مهاجرت های سیاسی ، مذهبی ، اجتماعی و اقتصادی را که صورت گرفته ، از یکدیگر تفکیک کرد

1- مهاجرت های سیاسی : تعداد زیادی از اتباع روسیه که ترک وطن می کردند از جمله افرادی بودند که بنا به دلایل سیاسی قادر به ادامه ی اقامت در کشورشان نبودند . انقلاب 1917 از یک سو به نفع طبقه طرفدار انقلاب و از دیگر سوی به زیان گروه های            مخالف بود . از جمله این گروه ها می توان به سربازانی که حاضر به خدمت در زیر پرچم بلشویکها نبودند اشاره کرد . یا خلبانانی که به بهانه ی (( سختی وضعیت روسیه ))                 و (( تیرباران های بدون محاکمه )) در صورت امکان به اتفاق خانواده هایشان به ایران         می آمدند 1  .  تغییر رژیم روسیه ، گروه زیادی از ارامنه و آشوری های ساکن در مناطق همجوار ایران را به دلیل تضعیقاتی که برایشان به وجود آمد ، ناچار به مهاجرت نمود . هم چنین بعضی را از مناطق دور دست تر مانند قزاق ها2  

2- مهاجرت های مذهبی : بروز درگیری میان ارامنه و مسلمانان و خونریزی هایی که به سبب اختلافات مذهبی و قومی به وجود می آمد ، باعث شد گروه زیادی از مسلمانان ، از نواحی ایران ، بادکوبه ، نخجوان و جنوب قزاقستان به سوی ایران حرکت نمایند 1 

3- مهاجرت های اجتماعی : اکثر افرادی که مرتکب جنحه و جنایت می شدند برای فرار از              تمالی مجازات‌های احتمالی ، ترجیح می دادند از کشور متبوعه ی خویش خارج شده به ممالک دیگر پناه ببرند . کلانتران مرزی و نظمیه ها این قبیل مهاجران را شناسایی کرده در صدد تعقیب آنان برمی آمدند و در صورت دستگیری به کشور مقابل تحویل می دادند

4- مهاجرت های اقتصادی : آب و هوای مناطق شمال و غرب ایران از نظر حاصلخیزی خاک و وجود آب کافی جهت زراعت و تعلیف موجب مهاجرت جمعی از طوایف روس به ایران میشد . اسکان این طوایف که اکثراً جمعیت زیادی را شامل شده و زراعت پیشه بودند ، مسأله ساده ای نبود ، نیاز به زمین زراعتی باعث می شد که دولت درصدد فروش زمینهای  (( خراب بی صاحب )) به این افراد برآید3 

مسأله اسکان این مهاجران نیز مطلبی است که بعنوان پیامد مهاجرت قابل بررسی است . بطور کلی مقررات ویژه ای جهت اسکان مهاجران وجود نداشت و آنها مجاز بودند در هر نقطه‌ای که می خواهند اقامت کنند . البته به منظور اینکه  این اشخاص موقع ورود به شهر ها قبل از اجرای بازجویی که به صورت کلی و جلوگیری از حمل اسلحه ، قاچاق و تعیین هویت صورت می گرفت متفرق نشوند ، چندین باب کاروانسرا دور حیاط تعیین شده بود که تاپایان بازجویی در آن محل باقی بمانند ولی چون عده‌ی وارد شده منحصر به یک دسته و یا عده‌ی معینی نبود تا با سرعت بازجویی آنها خاتمه یابد و بطور مرتب و متوالی عده ی دیگری از مرز وارد می شدند ، به ناچار این گروه در وضعیت نامساعدی به سر می بردند که همین عامل باعث بروز بیماری و موجب تنگدستی این افراد می شد و گذشته از این ماموران شهربانی را وادار می کرد تا به منظور جلوگیری از هرج و مرج و احیاناً درگیری با مردم و یا دزدی توسط آنها به طور متناوب از کیفیت رفتار و طرز عمل آنها اطلاع حاصل نمایند1 . اسکان این مهاجران و درگیریهایی که به دلیل افزایش تعداد آنها به وجود می آمد دولت را مجبور کرد که دستور جلوگیری از مهاجرت اتباع روس را صادر کند

همانطور که اشاره شد گروهی از این مهاجران به دلیل مشکلات سیاسی و مخالفت با رویدادهای سیاسی روسیه به ایران آمدند . این گروه در نواحی سرحدی ایران ساکن شدند

وجود این عده در مرز و برخورد مداوم آنها با مخالفهایشان در سرحد – خاک روسیه – منجر به درگیریهایی می شد . این عده حتی شب ها به طور قاچاق به خاک روسیه رفته و اموال مردم را غارت می کردند . ماموران شوروی نیز به ظاهر از ماموران سرحدی ایران اموال مسروقه را مطالبه می کردند و حتی افرادی را تحریک کرده تا در روستاهای مرزی ایران مقابله به مثل کنند

این مساله باعث رعب و وحشت اهالی سرحدی میشد و به علاوه به بهانه ی دستگیری این افراد به داخل خاک ایران رفت و آمد کرده ، موجبات هرج و مرج و بی نظمی را فراهم  می ساختند1 

2-5-1 وضعیت جغرافیایی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >