سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله آسیب شناسی اجتماعی احزاب در ایران در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله آسیب شناسی اجتماعی احزاب در ایران در pdf دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله آسیب شناسی اجتماعی احزاب در ایران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله آسیب شناسی اجتماعی احزاب در ایران در pdf

آسیب شناسی اجتماعی احزاب در ایران    
چکیده:    
طرح مسئله    
اهمیت و ضرورت مسئله    
پرسش های اصلی    
چارچوب تحلیلی    
تحلیلی بر وضع موجود    
خودمحوری    
منابع:    

چکیده

 نگاهی بر تاریخچه احزاب سیاسی در ایران که از سالهای مشروطه با تشکیل حزب اجتماعیون عامیون به رهبری حیدر عمو اوغلی اشکال سازمان یافته ای بخود گرفت، تا به امروز بیانگراین مهم است که تشکیل احزاب در کشور دارای موانع ساختاری، تاریخی، فرهنگی و قانونی جدی است

 فراز و فرود ساخت یابی و ساخت شکنی احزاب، سازمانها و گروه های سیاسی درایران خواه در دوره مشروطه، خواه دوره پهلوی ها و خواه در عصر جمهوری اسلامی، همگی نشانگر ضرورت آسیب شناسی شکل گیری احزاب سیاسی در ایران می باشد. دراین راستا مطالعات نسبتا متنوع و گاه جسته گریخته ای صورت گرفته است که چندان نیز وافی مقصود دلیل یابی و مسئله شناسی عدم شکل گیری و نهادینه شدن تحزب یا پلورالیزم سیاسی نبوده است. بدین معنا که هنوز پرسش های بسیاری بدون پاسخ دقیق باقی است: چرا با همه قدمت 100 ساله احزاب سیاسی سوسیالیست، آزادیخواه، ملی گرا، و حتی دینی، هنوز در ساختار حزبی با مشکلات عدیده سازمانی، و کنشی روبرو هستیم؟ مهمترین مسائل آسیب شناختی تحزب و سازمانگرایی سیاسی درایران برای ایجاد و ساماندهی مشارکت سیاسی در جامعه ایران امروز چیست؟

طرح مسئله

بیش از یکصد سال از تاسیس اولین حزب بمعنای امروزین آن درایران می گذرد و سلسله احزاب متعددی درطول این سده اخیر تشکیل، رشد و افول کرده است. دراین رهگذر برخی از احزاب به نقش های تاریخی خواسته یا ناخواسته ای نیز پرداخته اند که سیر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. بااینحال، ساختار و شاکله دستگاه حزبی درایران هنوز مبتلابه مسائل و مصائب چندی است: از نظر درونی، تمرکزگرا، ناپایدار، آسیب پذیر و رابطه مدار است وکمتر به ضوابط حزبی و انضباط سازمانی اقتدا کرده است. از نظر بیرونی نیز متصل به طبقه اجتماعی خاصی نبوده و با گرایش نخبه گرایانه یا توده گرا فقط توانسته است در برهه هایی به نقش آفرینی بپردازد. همچنین ساختار غیردمکراتیک قدرت و نهاد سیاست درایران در طول عصر مشروطه، دوران پهلوی ها و جمهوری اسلامی زمینه شکوفایی و رشد و فراگیر سازی سازمان و سازوکار نهاد حزبی بعنوان ابزار دمکراتیزه کردن و مدنی شدن حقوق سیاسی وشهروندی را تضعیف کرده است

از اینرو مسئله محوری دراین مقاله تمرکز بر این موضوع است که پس از گذشت یکصد سال و وقوع چندین شبه جنبش و انقلاب در ایران و طلوع و افول احزاب خرد و کلان بسیار هنوز حزب بمعنای مدرن، با سازوکارهای دمکراتیک، پایدار و موثر در جامعه ایران وجود ندارد. پرسش های اساسی مقاله حاضر نیز بر محورهای زیر است

- آیا ساختار سیاسی- اجتماعی جامعه ایران مانع از تشکیل و نهادینه شدن آن شده است؟

- آیا فرهنگ عمومی و سیاسی- اجتماعی نخبگان و لایه هایی از طبقه متوسط جامعه ایران مانع از شکل گیری نهاد موثر حزبی در جامعه ایران شده است؟

- آیا تاخر فرهنگی و تاریخی تشکیل احزاب درایران و یا زود هنگام بودن تشکیل آنها در فرایند مدرنیزم درایران سبب ساز چنین فرازو فرود های فروکاهنده ای شده است؟

بررسی برخی شواهد و تحلیل مشخصه های مرتبط با پرسش های مذکور دراین نوشتار در محدوده زمانی عصر حاضر و بطور خاص در دهه اخیر می تواند زمینه ساز آسیب شناسی مسائل حزبی در ایران امروز باشد

اهمیت و ضرورت مسئله

بی تردید اطلاق مسئله به روند تحولات حزبی درایران و مسئله وار دیدن این پدیده سیاسی و اجتماعی نیازمند دلایل توجیهی و طرح اهمیت موضوع است که برخی از اهم این دلایل عبارتند از

- از نظر توسعه ای، فرایند دمکراتیزه شدن و افزایش مشارکت های مردمی در تصمیم سازی های سیاسی و اقتصادی و بطور کلی مدیریت جامعه برای بهتر زیستن و رفاه عمومی نیازمند ساخت یابی احزاب و سازمان های سیاسی پایدار و فراگیری است که بتواند آحاد مردم را در درون خود شکل داده و از توده گرایی فاصله گیرد. ازاینرو باتوجه به اینکه هنوز چنین فضایی برای رشد و توسعه نهادهای مدنی ازقبیل احزاب فراهم نشده است بررسی پیرامون دلایل و تبعات آن به عنوان یک مسئله می تواند زمینه ساز توسعه سیاسی شود

- از نظر ساختی و کارکردی نیز هدف از تشکیل احزاب، سازماندهی رابطه میان دولت و مردم برای مدیریت بهتر و مشارکتی جامعه مدنی است و دراین راستا سازوکارهای دمکراتیکی برای توسعه دمکراسی در جامعه ضروری است. از این منظر نیز ساختار وکارکرد احزاب سیاسی با همه تجربه نسبتا طولانی و فرازو فرود های بسیار هنوز فاقد خدمات رسانی مطلوب است. ازاینرو بعنوان یک مسئله، قابل توجه و بررسی است

پرسش های اصلی

برای ارزیابی و سنجش و تحدید دامنه بحث می بایست برخی پرسش های زیر را درمقام پاسخگویی برآمد

- آیا ساختار سیاسی- اجتماعی جامعه ایران مانع از تشکیل و نهادینه شدن آن شده است؟

- آیا فرهنگ عمومی و سیاسی- اجتماعی نخبگان و لایه هایی از طبقه متوسط جامعه ایران مانع از شکل گیری نهاد موثر حزبی در جامعه ایران شده است؟

- آیا تاخر فرهنگی و تاریخی تشکیل احزاب درایران و یا زود هنگام بودن تشکیل آنها در فرایند مدرنیزم درایران سبب ساز چنین فرازو فرود های فروکاهنده ای شده است؟

چارچوب تحلیلی

دربررسی دلایل ناکامی توسعه سیاسی و نهادینه شدن احزاب درایران بررسی های زیادی صورت گرفته است که بخش بزرگی از آنها بصورت مقالات و سخنرانی ها عمدتا درپی بازکاوی آسیب شناختی آن بوده است. «ادموند برک» فیلسوف انگلیسی قرن 18، حزب سیاسی را «هیئتی از مردم که به خاطر پیشینه و منافع ملی با کوشش مشترک، براساس برخی اصول سیاسی مورد توافق، متحد شده‌اند» تعریف می‌کند. «شومپیتر» نخستین و مهم‌ترین هدف هر حزب سیاسی را تسلط بر دیگران (افراد یا حزب) جهت نیل به قدرت و ماندن در آن می‌داند. «جوزف لا‌پالومبار» و «مایرون وینر» چهار شرط اساسی برای حزب برمی‌شمرند: 1) وجود تشکیلا‌ت پایدار مرکزی 2) وجود شعبه‌هایی که مرکز پیوند و ارتباط داشته باشند 3) پشتیبانی مردم 4) کوشش برای دستیابی به قدرت سیاسی. ( میربد، 1383)

دربحث ازاحزاب سیاسی اساسا تقارن و همبستگی جدی، ارگانیک، دیالکتیکی و تاریخی بسیاری میان پلورالیزم، دمکراسی، لیبرالیزم فلسفی، روشنگری دینی و فرهنگی ازیکسو و انقلابهای بورژوایی وصنعتی، کارگری و شکل گیری طبقات نوین مبتنی بر شیوه تولید سرمایه داری وجود دارد. مروری بر تاریخ تحولات سیاسی در اروپا نشانگر تموج سهمگین آرا و اندیشه و منافع قدرتهای گروهی و سازمانی بسیاری بوده است که تدریجا سامان امروز را یافته است و عضویت در این سازمان های سیاسی بصورت نهاد های مدنی از زمره حقوق مسلم شهروند مدرن اروپایی وامریکایی محسوب می شود

از ابتدای تحولات سیاسی ایران در طول سالهای پس از مشروطیت تا امروز سازمانها و احزاب سیاسی بسیاری شکل یافته و پس از طی دورانی از فعالیت و اقدامات سیاسی و اثرگذاری بر تحولات محیطی، یا سامانشان ناسامان گردیده یا در سامانی نوین و در حال گذار به حیات خود ادامه می دهند. این تاثیرات نیز محصول طبیعی تعامل و ارتباطات متقابل این سازمان ها و نهاد قدرت در جامعه ایران است. به بیان دیگر وجود سازمان های سیاسی رویارو و معطوف به دستیابی بر قدرت در قالب اپوزیسیون سامان یافته، پایدار و مؤثر دارای همبستگی و ارتباط دو سویه ای با ساختار و کارکردهای نهاد دمکراسی در هر جامعه ای است. این دو وجه عبارتند از

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله استاد محمد حسین شهریار در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله استاد محمد حسین شهریار در pdf دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله استاد محمد حسین شهریار در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله استاد محمد حسین شهریار در pdf

استاد محمد حسین شهریار:  
نمونه ای از شعر او:  
سروده استاد شهریار:  
شهریار در جوانی:  
شعرها و کتاب ها:  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله استاد محمد حسین شهریار در pdf

•        زاهدی، لطف‌الله، «بیوگرافی استاد شهریار»، 1337، مندرج در دیوان شهریار، جلد اول، چاپ دهم، تهران: انتشارات نگاه و تبریز: انتشارات زرین، صص 51 تا

•        زهری، علی، «به جای مقدمه»، مندرج در دیوان شهریار، جلد اول، چاپ دهم، تهران: انتشارات نگاه و تبریز: انتشارات زرین، صص 37 تا

•        مرتضوی، منوچهر، «مقدمه»، تیر 1347، مندرج در دیوان شهریار، جلد اول، چاپ دهم، تهران: انتشارات نگاه و تبریز: انتشارات زرین، صص 23 تا

استاد محمد حسین شهریار

 شهریار شاعری عاشق بود که شعر او جلوه ای از پاکی وجود و تبلور حقیقی احساس بود. با آن دلی که غزال چابک دشت های غزل بود، می خرامید و چشم زیبا دوستِ «شاعـری» را به خود وا می داشت. آن جا که در دامـن دل انگیز «حیـدر بابا» طنیـن می افکند، دل هر عاشق وارسته ای به آن سو می شتافت. او در سیر پر دامنه خویش، در سلوک عاشقی تا بدان جا پیش رفت که سزاوار دریافت خرقه از دستان مرشد طریقت گشت؛ اما فروتنی و خاکساری اش او را به عالم شاعری فرا خواند. روح پر تلاطم و پر تکاپوی نغز پرور او را می ستاییم

سید محمد حسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار در سال 1285 شمسی در خانواده ای اهل ادب در تبریز به دنیا آمد. ایام کودکی او با جنبش آزادی خواهان مشروطه به رهبری ستارخان و باقرخان همراه بود. وی در کودکی با قرآن و دیوان حافظ آشنا شد. پس از تحصیلات مقدماتی حوزوی به تهران رفت و وارد مدرسه دارالفنون گردید. شهریار سپس وارد مدرسه طب شد ولی در پی حادثه ای پس از 5 سال تحصیل بدون اخذ مدرک دکتری تهران و دانشکده را ترک گفت و در خراسان وارد خدمت دولتی گردید. او در نیشابور به دیدار کمال الملک نقاش مشهور رفت و شعری درباره وی سرود. شهریار از آن پس مدتی در تهران سکونت داشت و از سال 1319 ش. در تبریز اقامت گزید. وی همزمان با اوج گیری نهضت اسلامی با زبان شعر انقلاب اسلامی را همراهی کرد

شهریار به عنوان یکی از مشهورترین غزل سران معاصر مطلوب خاص و عام است. او غزلهای دلنشین بسیاری سروده که یادگار نخستین عشق آتشین اوست. عشق عرفانی نیز در اشعار شهریار مقام والایی دارد و بر بیشتر شعرهای او سایه افکنده است. کلیات اشعار شهریار متجاوز از پانزده هزار بیت از قصیده و عزل و مثنوی و قطعه است که در سه مجلد به چاپ رسیده است. بسیاری از خاطرات تلخ و شیرین از دوره های گوناگون زندگی، در اشعار شهریار منعکس است و با خواندن آنها می توان گوشه هایی از زندگی شاعر را از نظر گذراند. از شعرهای به یاد ماندنی او می توان به اثر زیبا و آسمانی او در وصف مولای متقیان علی (ع) اشاره کرد که سالهاست چون گوهری در میان دیگر اشعار او میدرخشد

شهـرت شهـریار تـقـریـباً بی سابقه است، تمام کشورهای فارسی زبان و ترک زبان، بلکه هـر جا که ترجمه یک قـطعـه او رفته باشد، هـنر او را
می سـتایـند. منظومه «حـیـدر بابا» نه تـنـهـا تا کوره ده های آذربایجان، بلکه به ترکـیه و قـفـقاز هـم رفـته و در ترکـیه و جـمهـوری آذربایجان چـنـدین بار چاپ شده است، بدون استـثـنا ممکن نیست ترک زبانی منظومه حـیـدربابا را بشنود و منـقـلب نـشود

حیدربابا نام کوهى در زادگاه استاد محمد حسین بهجتى تبریزى ملقب به شهریار است. منظومه «حیدر بابایه سلام» نخستین بار در سال 1332 منتشر شد و از آن زمان تاکنون به زبانهاى مختلفى ترجمه شده است. لیکن ترجمه بى بدیل آن به شعر منظوم فارسى توسط دکتر بهروز ثروتیان شاهکارى ماندگار است. مترجم در توضیح هدف خود از انجام این کار بسیار دشوار مى گوید: «زیبایى یک شعر در وزن و آهنگِ کلماتِ همنشین در یک بیت و هماهنگى آواها از نظر نرمى و درشتى و حتى برداشت و فروداشتِ حرکات نهاده شده که ذوق و استعداد هنرمند آنها را به هم دوخته است تا خواست دل او را به صورتى مؤثر و دل انگیز بیان کند. از همین روست که هر گونه تغییر در صورتِ شعر زیبایى و دلربایى آن را پریشان مى سازد بى آنکه شاید به شکل خیالى یا معنى آن لطمه اى بزند.»

حیدربابا سندى زنده است، و پرده اى رنگین و برجسته از زندگى در روستا را نشان مى دهد. مضمون اغلب بندهاى آن شایسته ترسیم و نقاشى است. زیرا از طبیعت جاندار سرچشمه مى گیرد. قلب پاک و انسان دوستِ شهریار بر صحنه ها نور مى ریزد و خوانندگان شعرش را به گذشت هاى دور مى برد. نیمى از این منظومه نامنامه و یادواره است که شاعر در آن از خویشان و آشنایان و مردم زادگاه خود و حتى چشمه ها و زمینها و صخره هاى اطراف خشگناب نام مى برد و هر یک را در شعر خود جاودانگى مى بخشد

شهریار بی گمان در شاعری، استعدادی درخشان دارد که در سراسر اشعار او، ‌روحی حساس و شاعرانه، ‌موج زنان بر بال تخیلی پوینده و آفریننده در پرواز است. او به تجدد و نوآوری در شعر گرایش محسوسی داشت و اشعاری که برای نیما یوشیج و به یاد او سروده، ‌حکایت از این موضوع دارد

شهریار در سال 1367 ش. در مراسم مجتمع هنر و ادبیات دفاع مقدس به دریافت لوح دست خط زرین حضرت امام خمینی (ره)، دیپلم افتخار و سکه یادبود مجتمع به عنوان برگزیده شعر نائل آمد. این شاعر شهیر سرانجام در بیست و هفتم شهریور  1367 ش. در سن 82 سالگی در تهران درگذشت و در مقبره مقبره الشعرای تبریز، که مدفن بسیاری از شعرا و هنرمندان آن دیار است، به خاک سپرده شد. شعرش جاودانه و نامش ماندگار باد

 سید محـمـد حسین بهـجـت تـبـریـزی در سال 1285 شمسی در شهر تبریز دیده به جهان گشود.پدر وی حاجی میرآقا خشگـنابی است که از سادات خشگـناب ( قـریه نزدیک قره چـمن ) و از وکـلای ممیز دادگـستـری تـبـریز و مردی فاضل و خوش محاوره و از خوش نویسان دورهً خود و با ایمان و کریم الطبع بوده است و در سال 1313 مرحوم و در قـم مـدفون شد

شهـریار تحـصـیلات خود را در مدرسه متحده , فیوضات  تـبـریز و دارالفـنون تهـران خوانده و تا کـلاس آخر مـدرسهً طب تحـصیل کرده است ولی در سال آخر دست تقدیر او را به دام عشقی نا فرجام گرفتار ساخت و این ناکامی موهبتی بود الهی, که آتش درون و سوز التهاب شاعر را شعله ور ساخت و در سلک صاحبدلان در آمد

وی ابتدا در اشعارش بهجت تخلص می کرد. ولی بعدا دوبار برای انتخاب تخلص با دیوان حافظ فال گرفت و یک بار مصراع:«که چرخ این سکه ی دولت به نام شهریاران زد»

 و بار دیگر «روم به شهر خود و شهریار خود باشم»آمد از این رو تخلص شعر خود را به شهریار تبدیل کرد

شهریار برای گذراندن زندگی خود و خانواده اش چـنـد سالی در ادارهً ثـبت اسناد نیشابور و مشهـد خـدمت کرد و در سال 1315 در بانک کـشاورزی تهـران به ادامه شغل دولتی پرداخت

شهـرت شهـریار تـقـریـباً بی سابقه است، تمام کشورهای فارسی زبان و ترک زبان، بلکه هـر جا که ترجـمهً یک قـطعـه او رفته باشد، هـنر او را می سـتایـند. منظومهً «حـیـدر بابا» نه تـنـهـا تا کوره ده های آذربایجان، بلکه به ترکـیه و قـفـقاز هـم رفـته و در ترکـیه و جـمهـوری آذربایجان چـنـدین بار چاپ شده است، بدون استـثـنا ممکن نیست ترک زبانی منظومه حـیـدربابا را بشنود و منـقـلب نـشود

شهریار بی گمان در شاعری استعداد درخشان داشت.در سراسر اشعار وی روحی حساس و شاعرانه موج می زند,  خوابی که شهـریار در دوران نوجوانی دیده را می توان به شهـرتی که پـیدا کرد تعـبـیر نمود

وی در سیزده سالگی موقعـی که با قـافله از تـبریز به سوی تهـران حرکت کرده بود، در اولین منزل بـین راه «قـریه باسمنج» دیده است؛ و شرح آن این است که شهـریار در خواب می بـیـند که بر روی قـلل کوهـها طبل بزرگی را می کوبـند و صدای آن طبل در اطراف و جـوانب می پـیچـد و به قدری صدای آن رعـد آساست که خودش نـیز وحشت می کـند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب در

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب در pdf دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب در pdf

چکیده  
1- اصل صحت ‏به مفهوم جواز تکلیفى  
دلایل اصل صحت‏به معناى جواز تکلیفى  
2- اصل صحت‏به مفهوم وضعى  
ادله اصل صحت در مفهوم وضعى  
اجراى اصل صحت در عقود  
موارد جریان اصل صحت در اعمال ، عقود و ایقاعات  
لزوم تحقق عنوان عمل در معاملات  
«مراد از اصل صحت، صحت واقعى است یا صحت‏به اعتقاد فاعل؟»  
اصل صحت از امارات است‏یا از اصول عملیه؟  
حکم تعارض اصل صحت ‏با استصحاب  
اصل صحت در حقوق مدنى ایران  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب در pdf

1-درر الاصول، شیخ عبدالکریم حائرى یزدى، قم، مؤسسه النشر الاسلامى، ج 2، ص 237

2- بقره /

3-فرائد الاصول، شیخ انصارى، محشى، چاپ قم، ص

4-حج، /

5-حجرات /

6-اصول کافى، کلینى، ج 2، باب التهمه، ص 362، حدیث

7-عوائد الایام نراقى، ص 74; القواعد، محمد کاظم مصطفوى، ص 153، مصباح الاصول، آیه الله خوئى، ج 3، ص

8-القواعد الفقهیه، بجنوردى، ج 1، ص 239; مصباح الاصول، تقریرات درس آیه الله خوئى، ج 3، ص

9-قواعد فقه (جزوه درسى) ابوالقاسم گرجى، ص

10-مصباح الاصول، آیه‏الله خوئى، ج 3، ص 329; القواعد الفقهیه، بجنوردى، ج 1، ص

11-القواعد الفقهیه، موسوى بجنوردى، قم، مؤسسه مطبوعاتى اسماعیلیان، چاپ دوم، (1413 ه.ق)، ج 1، ص

12-مصباح الاصول خوئى، ج 3، ص

13-الرسائل امام خمینى، ج 1، ص 324; مصباح الاصول خوئى، مطبعه النجف، ج 3، ص‏

14-عروه الوثقى، محقق یزدى، ج 1، کتاب وقف، مساله 63; القواعد الفقهیه، مکارم شیرازى، ج 1، ص

15-مجله «حقوق اسلامى‏»، مقاله دکتر ابوالقاسم گرجى، ص

16-فوائد الاصول، تقریرات درس نائینى غروى، قم، مؤسسه النشرالاسلامى، ج 4، ص

17-القواعد الفقهیه، مکارم شیرازى، قم، مدرسه الامام امیرالمؤمنین‏علیه السلام، ج 1، ص

18-دانشنامه حقوقى، جعفرى لنگرودى، چاپ دوم، ج 1، ص

19-اصول فقه، دفتر سوم، دکتر سید مصطفی محقق داماد ،اصول عملیه و تعارض ادله، ،مرکز نشر علوم اسلامی، تابستان86، ص179 تا

چکیده

یکى از قواعد مهم حقوق اسلامى قاعده اصاله‏الصحه‏» است، که کاربرد فراوانى در فقه و حقوق اسلامى دارد و به اشکال مختلف مورد استفاده واقع مى‏گردد. این اصل، معانى مختلفى در فقه و حقوق دارد که ذیلا  ابتدا به تعریف و توضیح دو معناى معروف و مشهور آن پرداخته مى‏شود و  سپس کاربرد اصاله الصحه را بیان نموده و در آخر به توضیح تعارض اصاله الصحه و اصل استصحاب با بیان نمونه هایی از مواد قانونی می پردازیم

1- اصل صحت ‏به مفهوم جواز تکلیفى

منظور از اصل صحت در این معنا، آن است که اعمال دیگران را بایست‏حمل بر صحت و درستى کرد و مشروع و حلال انگاشت و مادامى که دلیلى بر نادرستى و حرمت آن پیدا نشده است، نبایستى در صورت دوران امر بین احتمال صحت و مشروعیت از یک طرف و عدم مشروعیت از طرف دیگر، اعمال افراد را نامشروع و نادرست پنداشت; مثلا اگر کسى را ببینیم مایعى مى‏نوشد و احتمال بدهیم که آب یا شراب است، بنابر اصل صحت که مسلمان فعل حرام انجام نمى‏دهد، بنا را بر حلالیت مى‏گذاریم و مى‏گوییم آن، آب آشامیدنى است، نه شراب

اصل مذکور بر مبناى فطرت، استوار است و این حقیقت را اثبات مى‏کند که اسلام، آدمى را به دور از خطا و گناه مى‏شمارد و اصل را احتراز از زشتى و دنائت مى‏داند مگر آن که عکس مطلب اثبات گردد و این همان اصلى است که در قوانین کیفرى کشورهاى مختلف راه یافته است زیرا تا هنگامى که تقصیر و خطاى کسى اثبات نشده است، او را مجرم نمى‏شناسند و کیفرش نمى‏دهند. علاوه بر تکلیفى که گفته شد، باید باطنا و قلبا هم اعمال و رفتار دیگران را صحیح تلقى کنیم حال، ممکن است گفته شود قبول و تایید قلبى و باطنى، امرى است غیر ارادى که تحت کنترل انسان نیست و قلب و ضمیر شخص بدون اراده او به ارزیابى پدیده‏ها مى‏پردازد ولى در واقع این طور نیست زیرا زمینه انفعالى بشر قطعا و مستقیما بر روى قضاوتش نسبت‏به اعمال و رفتار دیگران تاثیر مى‏گذارد یعنى اگر این اصل نبود و مکلف نبودیم که با دیدن کارهاى دیگران آنها را صحیح بپنداریم چه بسا پیش داورى‏هاى مبتنى بر شک و سوء ظن و بدبینى، قضاوت قلبى و باطنى ما را نیز نسبت ‏به افعال دیگران تحت تاثیر قرار مى‏داد که در آن صورت هم اعمال مردم، ناصحیح و حرام تلقى مى‏گردید و آثار سوء و مخربى به همراه داشت. بنابراین، هر دو مرحله رفتار ما در مقابل اعمال دیگران در واقع مرتبط با هم و مکمل یکدیگرند یعنى هم در ظاهر و هم در باطن باید حکم کرد که افراد اصولا فعل حرام و غیرصحیح مرتکب نمى‏شوند. اصل صحت‏به این معنا به مفهوم جواز تکلیفى است و امرى است‏ شخصى یعنى آن اعمال و رفتارى که از انسانها سر مى‏زند و به حکم این اصل محمول به صحت تلقى مى‏گردد، مربوط به رابطه فاعل با خداى خودش است و اثر چندانى در زندگى دیگران ندارد و به موجب آن رفتار و اعمال، روابط و مناسبات مخصوصى با صاحب آن برگزار نمى‏گردد و به اصطلاح، جنبه تکلیفى محض دارد و آثار وضعى بر آن مترتب نیست

دلایل اصل صحت‏به معناى جواز تکلیفى

در مورد اصل صحت‏به معناى مذکور یعنى حمل اعمال مسلمانان بر مشروعیت، دلایل بسیارى گفته‏اند که در :زیر به برخى از آنها اشاره مى‏شود

الف: آیات قرآن کریم – در قرآن کریم، آیات زیادى وجود دارد که دلالت‏بر اعتبار اصل صحت مى‏کند از آن جمله است آیه شریفه و «قولوا للناس حسنا» مطابق تفسیرى که در اصول کافى از قول امام معصوم‏علیه السلام در1-در این آیه آمده است درباره مردم تا هنگامى که چگونگى کارشان معلوم نشده جز به خیر سخن نگویید

2- آیه شریفه «و اجتنبوا قول الزور» یعنى از سخن دروغ و افترا بپرهیزید

3-آیه شریفه «ان بعض الظن اثم» یعنى همانا برخى از گمانها، گناه است

ب: روایات – در خصوص اعتبار اصل صحت، روایات فراوانى وارد شده است که به برخى از آنها نیز اشاره مى‏شود

1- در اصول کافى از امیرالمؤمنین على‏علیه السلام، نقل شده است که آن حضرت فرمودند

ضع امر اخیک على احسنه حتى یاتیک ما یقلبک عنه و لاتظنن بکلمه خرجت من اخیک سوء و انت تجد لها فى الخیر سبیلا : یعنى کار برادر دینى خود را به بهترین وجه تاویل کن تا آنگاه که از او رفتارى آید که باورت را دگرگون کند و نیز به گفتار برادرت تا وقتى که تفسیر نیک مى‏توانى کرد، گمان بد مبر

2- از امام صادق‏علیه السلام، روایت است که به محمد بن فضل فرمود: یا محمد کذب سمعک و بصرک عن اخیک و ان شهد عندک خمسون قسامه انه قال و قال لم اقل و صدقه و کذبهم

یعنى گوش و دیده‏ات را در مورد برادر خویش، تکذیب کن، اگر پنجاه نفر بگویند که وى چنان گفت او بگوید من نگفته‏ام، سخن وى را درست پندار و آن دیگران را باور مکن

3- در خبر مستفیض دیگرى آمده است که مؤمن، برادر خود را متهم نمى‏کند و هرکس برادر خود را متهم دارد، ایمان از دلش ناپدید مى‏شود چنانکه نمک در آب حل و ناپدید مى‏گردد

استاد محمدجواد مغنیه در این باره مى‏گوید: از اخبار مذکور چنان مستفاد مى‏گردد که اسلام گویى در دل کافر هم نور ایمان مى‏جوید و از دروغگو نیز انتظار راستى دارد و این باید مایه عبرت کسانى باشد که بى‏درنگ و بدون تامل، مردم را به فسق و نابکارى متهم مى‏کنند و یا به کفر و بى‏دینى منسوب مى‏دارند این اصل، مبتنى بر مصالح مسلمانان است زیرا چنانچه در زندگى روزمره، اصل را برفساد قرار دهیم و در کلیه اعمال و افعال مردم، تفحص و تجسس کنیم و با هر پدیده‏اى با شک و تردید مواجه شویم، قوام و استقرار نظام مدنیت و اجتماع از بین مى‏رود و در امور روزمره مردم، اشکالات اساسى بروز مى‏کند. اسلام براى جلوگیرى از این مفاسد به مسلمانان دستور مى‏دهد اعمال مردم را مادامى که خلافش از طریق ادله به اثبات نرسیده است، باید حمل برصحت کنند و محکوم به حلیت و مشروعیت نمایند

2- اصل صحت‏به مفهوم وضعى

معناى دیگر اصل صحت، صحت در برابر فساد است که حکمى وضعى به شمار مى‏آید; بدین مفهوم که باید رفتار فرد مسلمان را نوعى تفسیر کنیم که از آن آثار صحیح شرعى به بار آید. در اصل صحت‏به معناى تکلیفى، اشخاص موظف بودند اعمال دیگران را بر صحت‏یعنى مشروعیت‏حمل کنند و بیش از این دیگران ناصالح پنداشته نشوند براجراى این اصل، آثارى مترتب نبود; مثلا اگر سخنى از فرد مؤمنى بشنویم و شک کنیم که سلام مى‏دهد یا ناسزا مى‏گوید در حمل بر صحت در این جا استفاده نمى‏شود که جواب سلام واجب است ولى در معناى اخیر نوع تلقى نسبت‏ به اعمال دیگران در انجام یا اسقاط تکالیف و تنظیم روابط عبادى یا حقوقى مؤثر است. به تعبیر دیگر، اصل صحت در معناى تکلیفى، بیشتر، جنبه اخلاقى و روانى داشت، در حالى که در مفهوم وضعى، آثار و نتایج عملى بر آن مترتب است; مثلا اگر عقد یا ایقاعى توسط شخصى صورت گرفت‏یا از فرد مسلمان، عبادتى انجام پذیرفت که درستى و نادرستى آن براى دیگران، آثار و نتایجى به بار مى‏آورد، همچون نماز میت که چنانچه درست انجام گیرد، موجب سقوط تکلیف از دیگران مى‏شود، مطابق اصل صحت‏باید عقد و ایقاع و یا عبادت او را درست و موافق آداب و احکام شرع و قواعد اسلام به شمار آوریم. این معنا از صحت است که عمدتا در مسائل حقوقى مورد بحث واقع شده و مقصود اصلى از قاعده مزبور است

ادله اصل صحت در مفهوم وضعى

1- اجماع:با تحقیق و تتبع در آثار فقها در مى‏یابیم که در زمینه پذیرش اصل صحت، اتفاق نظر وجود دارد و این خود حاکى از اجماع بر اعتبار اصل مذکور است ولى با توجه به وجود ادله دیگر در این اصل، اجماع چندان ارزش استقلالى ندارد چرا که اجماع، اصطلاح اصولى نیست که کاشف از قول و فعل و تقریر معصوم باشد بلکه مستند به دلیل سیره عقلا و پاره‏اى از آیات و روایات است و به این نوع اجماع، اجماع مدرکى گویند که حجت نیست

2- سیره عملى مسلمانان بلکه کافه عقلا بر ترتیب آثار عقود و نیز حمل بر صحت در اعمال دیگران است. روش عقلا در همه کشورها و جوامع در تمام اعصار و ادیان مختلف، این بوده است که اعمال دیگران را حمل بر صحت کنند مگر این که به دلیل، خلاف آن ثابت‏شود چون این روش در شریعت اسلام نیز جارى بوده و مورد ردع و منع شارع مقدس هم واقع نشده است

نتیجه مى‏گیریم که بناى عقلا از جمله دلایل اصل صحت‏بوده و بلکه عمده‏ترین دلیل در این مبحث، همین دلیل است چه این که اگر این اصل در اجتماعات و زندگى بشر معتبر نباشد، بازار و روابط مسلمانان مختل گردیده، نظام اجتماعى آنها روبه اضمحلال مى‏رود

3-دلیل عقل: طبق قواعد عقلى، اصل صحت را باید در زندگى روزمره، جارى ساخت زیرا در غیر این صورت، امور مردم دچار اختلال مى‏شود و هرج و مرج در جامعه پیش مى‏آید. اصل مذکور در سراسر زندگى مردم، داراى آثار عملى است و کلیه روابط معاملاتى و عبادى مردم را شامل مى‏شود. در خصوص قاعده ید از حضرت صادق (ع) روایت‏شده است که آن حضرت فرمودند: لو لم یجز هذا لم یکن للمسلمین سوق; یعنى اگر این امر جایز نمى‏بود، براى مسلمانها بازارى باقى نمى‏ماند. اصل صحت و کاربرد و اهمیتش در زندگى روزانه مسلمانان به مراتب بیشتر از قاعده ید است زیرا در واقع، اعتبار و صحت‏ید، یکى از وجوه و مظاهر اصل صحت است. اگر اصل صحت را جارى ندانیم، لازم مى‏آید در بسیارى از امور، اختلال ایجاد شود; مثلا در مراسم عبادى روزانه با شک صحت در قرائت امام جماعت از اقتدا به او خوددارى کنیم، یا به هنگام خرید گوشت از بازار شک کنیم که آیا به ذبح شرعى است‏یا خیر؟ و همین‏طور در همه کارهاى اجتماع با دیده شک و تردید نگاه کنیم. شارع مقدس، این مقدار تکلیف مشکل را بر مکلفین مقرر نداشته است. بنابراین، طبق موازین عقلى و منطقى و براى جلوگیرى از اختلال در نظام حیات اجتماعى و اقتصادى روزمره مردم، اصل صحت، مطابق عقل، امرى است معتبر که فقدان آن باعث هرج و مرج مى‏گردد

4- ظهور حال مسلمان: دلیل دیگرى که مى‏توان در این باره ذکر کرد، این است که ظهور حال مسلمان چنین اقتضا مى‏کند که شخص مسلمان به علت پایبند بودن به احکام و مقررات اسلامى، مرتکب خلاف شرع نمى‏شود. بنابراین، اعمال وى را باید حمل بر صحت کنیم. همان‏طور که در معناى اول اصل صحت گفته شد، فطرت اولیه هر آدمى، پاک و درست است و این موضوع در فرد مسلمان و متدین به آیین مقدس اسلام، بیشتر متجلى مى‏گردد. ظاهر حال مسلمان، اقتضا دارد که کار خلاف شرع از او صادر نشود و اصل بر این است که هر عملى که انجام مى‏دهد، مطابق مقررات و ضوابط مذکور است. البته باید متذکر شویم که این استدلال با بناى عقلا فرق دارد. آنچه در سیره و بناى عقلا گفتیم، این بود که عقلا در برخورد با رفتار دیگران، اصل را بر صحت و جواز مى‏گذارند ولى در این جا، فرض این است که مسلمان، تابع ضوابط و مقررات شرعى است و خلاف آن را مرتکب نمى‏شود; مثلا اگر عقدى یا ایقاعى مثل نکاح یا طلاق واقع مى‏شود، تردید حاصل شود که در نکاح و طلاق مذکور، شرایط صحت عقد و ایقاع مذکور واقع شده است‏یا نه؟

بنا بر اصل فوق‏الذکر، عقد و ایقاع انجام شده باید صحیح تلقى گردد به دلیل این که شخص مسلمان از آن جا که مسلمان است، اصل در عمل او این است که پایبند به مقررات اسلامى باشد

اجراى اصل صحت در عقود

در قلمرو قراردادها، اصل صحت از تاثیر مهمى برخورد است. با این اصل، گاه به صحت قرارداد مشکوک‏الصحه حکم مى‏کنند و گاه قراردادى را که در فقه اسلامى نام و عنوان خاصى ندارد و نیز قراردادهاى جدید را صحیح مى‏شمارند، مثل قراردادهایى که در عصر شارع وجود نداشته است و در کتب فقهى هم غالبا عنوانى ندارد، مخصوصا قراردادهایى که در قرون اخیر پدید آمده و مولود پیشرفتهاى اقتصادى و اجتماعى و تجارى جدید است از قبیل عقد بیمه، قراردادهاى مؤلف با ناشر و مخترع و کاشف یا صاحب کارخانه با کسى که مى‏خواهد از اختراع یا کشف استفاده کند. در مورد نخست، باید گفت هرگاه در صحت عقدى از این جهت‏شک کنیم که واجد چیزى است که احتمال مانعیت آن را مى‏دهیم و یا فاقد چیزى است که احتمال شرطیت آن را مى‏دهیم; مثلا در صحت عقد معلق شک کنیم، از این جهت که واجد تعلیق است و ما احتمال مانعیت آن را مى‏دهیم و یا در صحت عقد مجهول شک کنیم، از این جهت که فاقد علم به عوضین است و ما احتمال شرطیت آن را مى‏دهیم، در چنین مواردى به موجب اصل صحت‏به درستى عقد حکم مى‏کنیم. صاحب عناوین مى‏نویسد: فکل ما یسمى عقدا لو شک فى صحته و فساده لفقد ما یحتمل کونه شرطا او کونه مانعا یحکم بالصحه لدخوله تحت العموم; یعنى هر آنچه را که عقد نامند، هرگاه در صحت و فسادش به جهت احتمال فقد شرط یا احتمال وجود مانع تردید کنند، صحیح مى‏شمارند زیرا داخل در عموم وفاى به عقود قرار مى‏گیرد

حکم به صحت عقد در صورتى که شک ما در صحت آن از قبیل شبه حکمى باشد، نه موضوعى مثل این در صحت‏بیع صرف شک کنیم که آیا قبض در صحتش دخیل هست‏یا خیر؟ (شک در دخالت‏شرط) و نیز در صحت معامله تعلیقى تردید داشته باشیم که آیا تعلیق، مبطل قرارداد است‏یا خیر؟ (شک در مانع). در چنین صورتى به اصل صحت استناد مى‏کنیم و معامله را صحیح تلقى مى‏کنیم. بدیهى است که توسل به اصل صحت‏به معناى فوق در صورتى رواست که دلیل خاص معتبرى بر لزوم وجود قید محتمل‏الدخول یا لزوم فقد قیدى که عدم آن محتمل الدخول است، وجود نداشته باشد و الا باید موافق دلیل خاص رفتار شود و دلیل عام مورد تخصیص قرار گیرد، اما در شبهات موضوعى به اصل صحت در عقود نمى‏توان استناد کرد زیرا مستند اصل مزبور، عمومات و اطلاقات ادله است و به عمومات و اطلاقات وقتى مى‏توان استناد کرد که وجود موضوع یا قیودش احراز شده باشد; مثلا هرگاه در مورد صحت‏بیعى شک کنیم که آیا متعاقدین، اهلیت داشته‏اند یا خیر؟ بدیهى است‏با استناد به اصل صحت در عقود نمى‏توان مشروعیت معامله را اثبات کرد زیرا معلوم نیست که معامله انجام یافته مصداق عنوان عقد یا تجارت و یا بیع واجد شرایط و فاقد موانع باشد تا بتوانیم به عمومات و اطلاقات تمسک کنیم و با دلایلى از قبیل «اوفوا بالعقود» و «احل الله البیع‏» و امثال آن نمى‏تواند موضوع خود را اثبات کند و معلوم نماید که متعاملین حین وقوع معامله، اهلیت داشته‏اند یا خیر؟ اصولیین در جاى خود اثبات کرده‏اند و بیان داشته‏اند که تمسک به عام در مورد شک موضوعى، تمسک به عام در شبهه مصداقیه است که صحیح نیست، با دلایلی که ذکر شد ، هیچ دلیلى نمى‏تواند براى خود، موضوع درست کند بلکه کار هر دلیل، این است که حکم موضوعى را بیان دارد که موضوعیت آن از خارج محرز و مسلم شده است. لذا در مورد این نوع از شبهات باید به اصل اولى که فساد معامله است، تمسک کرد. چنانچه در مثال فوق به عدم اهلیت متعاقدین حکم مى‏کنیم، البته هرگاه قبل از انجام معامله، اهلیت متعاملین مسلم و در حین وقوع مشکوک باشد با اجراى استصحاب، آنها را هنگام معامله نیز واجد اهلیت مى‏شناسیم لیکن این حکم به اهلیت از طریق اصل مثبت موضوعى و در این مثال از استصحاب موضوعى ناشى شده است، نه از راه «اوفوا بالعقود» یا ادله اثبات حکم، چرا که این اصل که در موضوع و منشا شک در صحت جارى مى‏شود، حاکم و مقدم است و لذا در این صورت هم باز به صحت عقد حکم مى‏کنیم

موارد جریان اصل صحت در اعمال ، عقود و ایقاعات

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بررسى تحقق جرم، از اندیشه تا عمل در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسى تحقق جرم، از اندیشه تا عمل در pdf دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسى تحقق جرم، از اندیشه تا عمل در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسى تحقق جرم، از اندیشه تا عمل در pdf

مقدمه  
اندیشه مجرمانه  
مفهوم قصد مجرمانه  
مفهوم شروع به جرم و شرایط تحقق آن  
شروع به جرم در حقوق جزاى اسلام  
جرم عقیم  
جرم محال  
جرم محال در قوانین و رویه‏ هاى قضایى  
شرایط تحقق شروع به جرم در قانون مجازات اسلامى  
الف . قصد ارتکاب جرم  
ب . شروع به اجرا  
ج . عدم وقوع جرم موردنظر  
د . جرم بودن اقدامات انجام گرفته  
نتیجه‏ گیرى  
منابع:  

مقدمه

کسى که قصد ارتکاب جرمى را دارد، از لحظه اندیشه ارتکاب جرم در ذهن تا تحقق فعل مجرمانه در خارج، مراحلى را طى مى‏کند که از نظر حقوق‏دانان پیشین، اصطلاحا «راه جرم‏» و از دیدگاه علماى کنونى حقوق جزا، مراحل مختلف عمل مجرمانه نامیده مى‏شود . این مراحل را برخى از حقوق‏دانان، چهار مرحله ذکر کرده‏اند: 1 . اندیشه مجرمانه یا قصد ارتکاب جرم; 2 . انجام عملیات مقدماتى; 3 . شروع به اجرا; 4 . انجام کامل جرم

امروزه حقوق جزاى بیش‏تر کشورهاى دنیا بر خلاف گذشته، صرفا در قبال ارتکاب و تحقق عمل مجرمانه عکس العمل نشان نمى‏دهد، بلکه نسبت‏به شروع ارتکاب جرم یا اقدامات مجرمانه بى‏نتیجه (جرم عقیم و جرم محال) به علت این‏که اعمال مذکور، برخلاف نظم عمومى جامعه و یا بیانگر حالت ارتکاب جرم است، درصدد مجازات متناسب برآمده است


اندیشه مجرمانه

بررسى تاریخى و تحولات حقوقى جزا در جوامع اروپایى مؤید آن است که در حقوق جزایى قدیم، تعداد جرایم نسبت‏به امروز، بسیار محدود و اغلب کلى و گسترده بود . تا قرن دوازدهم اصولا به عنصر روانى (معنوى) در ارتکاب جرم توجهى نمى‏شد . بعدها با گسترش اجتماعات و توسعه روابط انسانى و متحول شدن حقوق جزا، تدریجا جرایمى که به عنوان جرم تلقى مى‏شد، گسترش یافت . در اواخر قرن دوازدهم، در این مهم که نتیجه آن عمدتا توجه به عنصر مادى و نتایج عمل بود، تحول چشم‏گیرى رخ داد و از این پس، انسان به عنوان عامل اخلاقى مسؤول به حساب آمد . (1)

بنابراین، در بررسى و قضاوت نسبت‏به یک عمل مجرمانه، انسان نه فقط به دلیل نتایج عمل مادى خویش، بلکه با توجه به حالت ذهنى در مرحله ارتکاب عمل مجرمانه مورد توجه قرار گرفت . با پیدایش مکاتب نوین و تشریح و تبیین نظریات جدید در حقوق جزا، امروزه برخلاف گذشته، تنها تحقق عمل مجرمانه نیست که مورد توجه قرار مى‏گیرد، بلکه حقوق جزا با توجه به برخى از اهداف خود مانند حفظ نظم عمومى و پیش‏گیرى از وقوع جرم، خود را موظف به عکس‏العمل نسبت‏به اقدامات مجرمانه ناقص و حتى بى‏نتیجه مى‏داند . در این‏جاست که وجود یا فقدان اندیشه مجرمانه، در تحلیل و بررسى هر یک از مراحل مختلف جرم داراى نقشى برجسته است . حقوق جزایى اسلام، اصل قانونى مجرم و مجازات و شخصى بودن کیفرها را تبیین و مسؤولیت جزایى را ویژه انسان مکلف (بالغ، عاقل و مختار) قرار داده و کودک و دیوانه و هر انسان مسلوب‏الاختیار و فاقد قصد و اختیار را عارى از مسؤولیت جزایى شناخته است . (2)

 

مفهوم قصد مجرمانه

براى تحقق جرم، عنصر روانى لازم است . به این عنصر روانى در جرایم عمدى، «قصد مجرمانه‏» اطلاق مى‏شود که به نظر برخى حقوق‏دانان، مترادف با «سوء نیت‏» است . بین تصویر جرم در ذهن و قصد ارتکاب آن، باید تفاوت قایل شد; از آن‏جایى که انسان قادر نیست‏بر ادراکات و تصویرهایى که در آیینه فکر و اندیشه او نقش مى‏بندد تسلط داشته باشد، تصور و قصد جرم بذاته قابل سرزنش و ملامت نیست . (3)

قصد مجرمانه یا سوء نیت در قانون تعریف نشده است و مقنن در متون قانونى با استفاده از عباراتى همچون: قصد سرقت، قصد اضرار، قصد استفاده نامشروع، عالما، عامدا و امثال آن داشتن قصد مجرمانه را در ارتکاب جرم عمدى مورد تاکید قرار داده است . براى تبیین مفهوم قصد مجرمانه در ابتدا لازم است مفهوم اراده روشن شود . اراده، یعنى خواستن; اراده ارتکاب عمل مجرمانه، یعنى خواستن انجام آن عمل . وجود این اراده در تحقق تمام جرایم، اعم از عمدى و غیرعمدى، ضرورت دارد . بنابراین، عنصر روانى در واقع عبارت است از

1 . اراده ارتکاب، به علاوه قصد مجرمانه جرایم عمدى;

2 . اراده ارتکاب، به علاوه خطا در جرایم غیرعمدى . (4)

در این‏جا، منظور از قصد مجرمانه در ارتکاب جرایم، قصدى است که توام با اراده و ارتکاب عمل مجرمانه باشد . حقوق‏دانان در تعریف قصد مجرمانه یا سوءنیت، نظرات متفاوتى بیان کرده‏اند; برخى سوء نیت را شناخت نامشروع بودن عمل ارتکابى توسط فاعل جرم دانسته‏اند . (5)

برخى دیگر، با تاکید بر این‏که جهل به قانون رافع مسؤولیت نیست، ضمن انتقاد از این تعریف، سوء نیت‏یا قصد مجرمانه را به عنوان خواستن و میل مرتکب در انجام یک عمل مجرمانه و تحقق نتیجه آن تعریف کرده‏اند و سرانجام، برخى قصد مجرمانه را کشش و تمایل به انجام عملى که قانون آن را نهى کرده دانسته‏اند . (6)

مفهوم شروع به جرم و شرایط تحقق آن

در ارتکاب عمل مجرمانه عمدى، مجرم از لحظه تصمیم بر ارتکاب جرم تا زمان تحقق عمل مجرمانه، مراحل ذیل را باید طى کند: قصد مجرمانه; انجام عملیات مقدماتى; شروع به عملیات اجرایى جرم . عمل مجرمانه و جرم با تحقق هر سه شرط محقق مى‏شود . نظام‏هاى کیفرى مختلف، با توجه به قوانین موضوعه در حمایت از ارزش‏هاى جامعه خود، مرتکب جرم را مشمول مجازات مى‏دانند . در عین حال، ممکن است مجرم بعد از قصد ارتکاب جرم و انجام عملیات مقدماتى و شروع به اجرا، به علت وجود عوامل خارجى غیرارادى موفق به انجام جرم نشود . این‏جاست که حقوق جزا درصدد مجازات متناسب با این‏گونه اعمال شبه مجرمانه برمى‏آید . بنابراین، شروع به جرم به اعمالى گفته مى‏شود که وجود قصد مجرمانه در تعقیب و تکمیل جرم به ترتیبى باشد که اگر در اثناى کار، عامل خارجى دخالت نکند و مانع تحقق جرم نگردد، جرم به صورت کامل انجام گیرد . (7)

به عبارت دیگر، انجام قصد مجرمانه و عملیات مقدماتى و ورود به مرحله اجراى جرم را شروع به جرم گویند، مشروط بر آن‏که عمل به طور کامل محقق نشود و زیر عنوان جرم تام قرار نگیرد . (8)

با توجه به این تعریف، شرایط تحقق‏شروع به‏جرم‏عبارت‏است‏از: قصد مجرمانه; انجام عملیات مقدماتى; آغاز عملیات اجرایى; عدم انصراف ارادى مرتکب

شروع به جرم در حقوق جزاى اسلام

در حقوق جزاى اسلام، اصطلاح شروع به جرم وجود ندارد، ولى در برخى جرایم خاص از سوى علما، نظریاتى بیان گردیده که بیان‏گر مجازات اعمالى است که در قلمرو شروع به جرم اصطلاحى قرار مى‏گیرد . صاحب جواهر در کتاب حدود، باب سرقت مى‏نویسد: «اگر کسى به قصد سرقت، هتک حرمت نماید (در یا دیوار محل اشیاى محفوظ کسى را بشکافد) و لکن مالى از آن برندارد ولى شخص دیگر محتویات آن را بردارد، دست هیچ کدام به کیفر سرقت قطع نخواهد شد . بدیهى است‏بر عمل شخص اول، سرقت صادق نیست و شخص دوم نیز از حرز محل محفوظ چیزى برنداشته است . بر شخص اول واجب مى‏شود آن‏چه را خراب کرده درست کند و بر دومى نیز واجب است مال مسروقه را به صاحبش برگرداند . حال اگر این دو نفر، براى‏مثال، درمورد شکافتن دیوار یا شکستن صندوق با یکدیگر همکارى کنند ولى فقط یکى از آن‏دو نفر محتواى آن را بردارد، تنها او سرقت کرده است; چون او مال را پس از هتک حرز، از مرز بیرون آورده است . اما نفر دوم به کیفر سرقت مجازات نمى‏شود; زیرا اگرچه به گناه آغاز کرده ولى گناه را انجام نداده است . (9)

برخى از حقوق‏دانان باتجزیه و تحلیل شروع به جرم اصطلاحى، و تطبیق آن با قواعد حقوق جزاى اسلامى تاکید کرده‏اند شروع به جرم از دیدگاه حقوق‏دانان اسلامى، خود جرم مستقلى بوده و مشمول کیفرهاى نامعین اسلامى تعزیرات قرار مى‏گیرد . از این منظر، هر عملى که در شروع به جرم، صورت گرفته و گناه باشد از باب تعزیر قابل مجازات است از همین منظر، شروع به جرم اصطلاحى، در حقوق جزاى عرفى، چیزى جز نام‏گذارى به بخشى از کیفرهاى مستوجب تعزیراسلامى نیست . (10)

جرم عقیم

حقوق‏دانان عموما، مفاهیم جرم عقیم و جرم محال را در مبحث‏شروع به جرم مورد بحث و بررسى قرار مى‏دهند . این امر یا به دلیل تشابه این مفاهیم با مفهوم شروع به جرم اصطلاحى و یا به دلیل قابل مجازات دانستن چنین اقدام بى‏نتیجه‏اى، در قالب شروع به جرم قرار مى‏گیرد . ولى واقعیت این است که هر کدام از این اقدامات بى‏نتیجه، داراى مفهوم مستقل و مجزا از مفهوم شروع به جرم مى‏باشد

جرم عقیم با شروع به جرم از این جهت مشابهت دارد که در هر دو مرتکب به مقصود خود نمى‏رسد . وجه افتراق آن‏دو این است که در شروع به جرم، فرد مرتکب عملیات اجرایى را آغاز کرده، ولى به علت مانع خارجى غیر ارادى عملیات او متوقف و به نتیجه نرسیده است، در حالى که، در جرم عقیم، فاعل تمام عملیات اجرایى جرم موردنظر را انجام داده و علت عدم موفقیت او در رسیدن به هدف، معلول مقتضیاتى خارج از اراده او و مانند عدم مهارت و . . . مى‏باشد . به عبارت دیگر، شروع به جرم، در مراحل ارتکاب جرم، یک جرم ناقص محسوب مى‏شود و در آن فقط یک عمل اجرایى آغاز شده است، در حالى که جرم عقیم از این لحاظ همانند یک جرم انجام یافته است . در حقوق جزاى فرانسه جرم عقیم همانند شروع به جرم قابل مجازات است . در حقوق جزایى ایران، صراحتا مقرراتى براى مجازات جرم عقیم پیش‏بینى نشده است . بعضى‏ها آن را مشمول ماده 20 قانون جزایى 1304 مى‏دانند . (11)

ماده 20 قانون مجازات عمومى اصلاحى سال 1352 و ماده 15 قانون راجع به قانون مجازات اسلامى 1361 به امکان مجازات عقیم صراحت ندارد . با تصویب ماده 41 قانون مجازات اسلامى و دگرگونى در ماهیت و مفهوم شروع به جرم، برخى از حقوق‏دانان امکان مجازات مرتکبین جرایم عقیم و محال را در قالب شروع به جرم و مفاد مقررات قانون مذکور مطرح کرده‏اند . (12)

جرم محال

در جرم محال نیز مرتکب مسیر مجرمانه را طى کرده، ولى به نتیجه مجرمانه نایل نیامده است . در بیان مفهوم محال گفته شده «این جرم نیز همانند جرم عقیم است زیرا در هر دو این جرایم، مرتکب داراى قصد مجرمانه بوده و عملیات اجرایى هم صورت گرفته ولى به علت وجود شرایطى در وسایل مورد استفاده و یا هدف جرم، ارتکاب جرم، عملا ناممکن مى‏گردد .» (13) جرم محال با جرم عقیم تفاوت دارد: در جرم عقیم، علت عدم وقوع جرم، عوامل شخصى از قبیل عدم مهارت و عدم دقت مرتکب است و به هر حال، امکان ارتکاب جرم از نظر مادى وجود دارد . در حالى که در جرم محال به علت‏حالت و خصوصیات موجود در موضوع جرم و یا وسایل به کار رفته، وقوع جرم عملا غیرممکن است

جرم محال در قوانین و رویه‏ هاى قضایى

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله آموزش بزرگسالان در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله آموزش بزرگسالان در pdf دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله آموزش بزرگسالان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله آموزش بزرگسالان در pdf

مقدمه  
وضعیت آموزش در آغاز قرن بیستم  
افزایش تقاضا برای آموزش  
گستره برداشت ها  
تعریف آموزش بزرگسالان  
تعریف مورد نظر ما  
آموزش غیر رسمی  
تعریف آموزش غیر رسمی  
ویژگیهای آموزش غیر رسمی  
آموزش مداوم  
تعریف آموزش مداوم  
آموزش مادام العمر (Life long Education)  
سوادآموزی یا آموزش سواد  
برخی هدف‌های ویژه آموزش بزرگسالان  
آموزش بزرگسالان  
مفاهیم بزرگسالی  
ویژگی‌های روان شناختی بزرگسالان  
ظرفیت یادگیری بزرگسالان  
نقش انگیزه در یادگیری بزرگسالان  
انگیزه و تصور فرد از خود  
عوامل مؤثر در تصور فرد از خود  
تاثیر دوگانه اضطراب و هیجان در یادگیری  
عوامل فرهنگی و یادگیری بزرگسال  
توصیه‌های مهم  
روش‌های آموزش بزرگسالان  
روش ها از دیدگاه اول  
مفاهیم بی سوادی  
روشهای آموزش بزرگسالان  
عوامل مؤثر در انتخاب روش ها  
انتخاب و به کارگیری روش  
روشهای مؤثر از جهت عملی  
نحوه یافتن روش مناسب یاددهی – یادگیری  
برنامه ریزی آموزش بزرگسالان  
برنامه ریزی آموزش بزرگسالان  
تفاوت برنامه ریزی آموزش بزرگسالان  
راهبردهای برنامه در آموزش بزرگسالان  
فلسفه آموزش بزرگسالان  
نتیجه گیری:  
منابع و مواخذ:  

منبع:

جارویس، پیتر. آموزش بزرگسالان و آموزش مداوم. ترجمه غلامعلی سرمد. تهران. 1378

مقدمه

مطالعه آموزش بزرگسالان مرتباً اهمیت بیشتری می‌یابد، زیرا آموزش حرفه‌ای مربیان بزرگسالان در بریتانیای کبیر و دیگر کشورها جهان روندی رو به افزایش دارد؛ اما تعداد معدودی از کنتاب‌های موجود دانشجویان را با زمینه‌ای گسترده‌تر از این موضوع آشنا می‌سازد

تامین آموزش و پرورش برای بزرگسالان بدان سبب ضرورت دارد که انسان‌ها و جامعه کنونی ما وضعیت خاصی دارد

در جامعه ملاحظات متعددی وجود دارد که باید به آن توجه کرد. از آن جمله می‌توان به تغییرات سریع اجتماعی و فرهنگی، منسوخ شدن دانش فنی بدان دلیل است که اگر افراد با این دانش کار کنند، نمی‌توانند پیشرفت نمایند. افزایش اوقات فراغت و افزایش عده کسانی که به سن کهنسالی می‌رسند و لزوم تلاش برای رسیدن به جامعه‌ای مردمی اشاره کرد

افزون بر اینکه انان نیاز اساسی به یادگیری دارد، مادام العمر در حال یادگیری است و تامین آموزش و پرورش در تمام طول حیات او وسیله‌ای برای ارضای این نیاز اساسی است

آموزش بزرگسالان را نباید یک آموش تجملی برای معدودی انسان استثنائی دانست. همچنین نمی‌توان آن را موضوعی تلقی کرد که فقط زمان کوتاهی از اوایل جوانی انسان را شامل می‌شود، بلکه باید آن را یک ضرورت همیشگی ملی و یک بخش ناگسستنی از تمدن انسان دانست و به همین امری همگانی و مادام العمر است (اسمیت، 1999)

کاملاً عادی است که بگوییم آموزش و پرورش نباید در هنگام فراغت از تحصیل انسان متوقف شود. عادی بودن این نکته در آن است که هدف سازمان مدرسه، اطمینان از ادامه یادگیری با سازماندهی توانایی‌هایی است که انسان را تضمین می‌کند. تمایل به یادگیری از خود زندگی و تبدیل شرایط زندگی به گونه‌ای که همه مردم در فرآیند زیستن یاد هم بگیرند، ظریف‌ترین دستاورد تعلیم و تربیت است (دیوئی، 1916)

وضعیت آموزش در آغاز قرن بیستم

70% جمعیت بالای 15سال جهان و 90% جمعیت همین گروه سنی درکشورهای جهان سوم به آموزش و پرورش دسترسی نداشتند

آغاز نیمه دوم قرن بیستم، 44%جمعیت بالای15سال در کل جهان و 64% جمعیت همین گروه سنی در کشورهای جهان سوم هنوز به آموزش و پرورش دسترسی نداشتند

درپایان قرن بیستم حدود  کل جمعیت 15 سال به بالا در کل جهان به آموزش و پرورش دسترسی نداشتند. بیشتر این جمعیت درکشورهای جهان سوم زندگی میکنند

افزایش تقاضا برای آموزش

  تحولات اقتصادی، اجتماعی و فناوری

  مکانیزه و خودکار شدن انجام کارها

  رشد سریع تولید دانش و اطلاعات

  وابستگی روز افزون زندگی به علم و دانش

  و فناوری وضرورت همگامی انسان با آن

  علاقه مندی کشورها به توسعه پایدار

و عوامل زیاد دیگری از این قبیل که موجب تفکر درباره مسایل زیر شد

ضرورت ایجاد فرصت برابر آموزش و پرورش برای همه مردم و در تمام عمر

گسترش آموزش غیر رسمی به موازات آموزش رسمی و حتی مهمتر از آن

ضرورت ها

تدارک یک نظام آموزشی فراگیر برای

              بازماندگان از تحصیل

              علاقمندان به بازگشت مجدد به تحصیل درکلیه سطوح

              پایه گذاری جامعه در حال یادگیری

برای این که یادگیری و آموزش مقدمه هر نوع فعالیت انسانی در عصر حاضر است و انسان در حال یادگیری و فرهیخته مهمترین عامل توسعه پایدارفرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است

حال این سوال مطرح می شود که این نظام آموزشی فراگیر و خارج ازچهارچوب‌های سنتی و رسمی چه نوع نظامی می‌تواند باشد؟

پاسخ بسیاری از متخصصان در این رابطه این است که

              آموزش بزرگسالان

              آموزش غیر رسمی

              آموزش مداوم

              آموزش مادام العمر

گستره برداشت ها

از یک برداشت ساده یعنی سواد آموزی به مفهوم سنتی یعنی داشتن سه مهارت اصلی (خواندن نوشتن و حساب کردن) تا یک برداشت پیچیده یعنی یادگیری و آموزش از گهواره تا گور (مادام‏العمر)

تعریف آموزش بزرگسالان

تدارک آموزش مستمر و سازمان یافته برای افرادی که دیگر به مدرسه نمیروند با هدف ایجاد تغییر در اطلاعات، دانش، مهارت و; السینور اولین کنفرانس بین المللی آموزش بزرگسالان 1949)

تعریف مورد نظر ما

آموزش بزرگسالان فرایندی است

مستمر و سازمان یافته برای تدارک جامعه درحال یادگیری تا افراد جامعه بتوانند در جهت تکامل وتعالی حرکت کنند و در سرنوشت جامعه خود از لحاظ فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مشارکت مؤثر داشته باشند (ابراهیم زاده 1380)

آموزش غیر رسمی

تربیت معمولا به دو نوع تقسیم می شود

غیر عمدی: که منظور از آن همان کنش متقابل میان انسان و محیط (اعم ازطبیعی و اجتماعی) است

عمدی: که منظور ازآن مداخله آگاهانه و هدفمند افراد رشد یافته در کنش‌های متقابل میان افراد در حال رشد ومحیط طبیعی و اجتماعی است که منجر به نوعی نظام تربیتی سازمان یافته میشود

تربیت عمدی هم دو نوع است

رسمی: که منظور ازآن تربیتی نظام یافته و  دارای هدف سازمان،قوانین، برنامه و روش معینی است که در زمان و مکان خاصی صورت میگیرد

غیر رسمی: که منظور ازآن تربیتی است که انسان بطور مستمراز محیط خانواده و جامعه از طریق آشنایی با ارزشها، مواریث فرهنگی توسط نهادهای مذهبی،تبلیغاتی،مطبوعاتی رسانه‌های جمعی مطالعه جریانهای فکری، فلسفی علمی و; کسب می کند

تعریف آموزش غیر رسمی

فرایندی است سازمان یافته بر اساس روش یاددهی – یادگیری خارج از ساختهای آموزش و پرورش رسمی، دارای ساختار انعطاف پذیر بمنظور تامین نیازهای فوری فرهنگی واجتماعی افراد

ویژگیهای آموزش غیر رسمی

   هدف‌های آن فوری و دست یافتنی است

   خارج از چهارچوب مدرسه و قابل اجرا در هر موقعیتی است که زمینه مساعد باشد

   در ارزیابی نتایج، کار آیی عملی ملاک است

   اصل عدم تمرکز درآن رعایت می‏شود

   ماهیت آزاد منشانه و مردمی دارد. منتهی به مدرک رسمی نمی شود

   ساخت و سازمان دهی ساده دارد

   گروه در فرایند آموزش مشارکت مؤثر دارد

   کم هزینه ترو مؤثرتر ازآموزش رسمی است

   دارای سلسله مراتب و مراحل رسمی نیست

   دارای هیچ نوع محدودیت‌های مرسوم نمی‌باشد

آموزش مداوم

آموزش مداوم نظام آموزشی خاصی نیست بلکه نوعی تفکر یا زمینه برای توسعه و پیشرفت هر نوع نظام تربیتی می باشد

تعریف آموزش مداوم

آموزش مداوم عبارت است از کلیه فرصت‌های یادگیری که پس از پایان تحصیلات در هر دوره پیش می آید که مستلزم بازگشت دوباره به نهادهای آموزش رسمی یا غیر رسمی است

آموزش مداوم میتواند تمام وقت، نیمه وقت، فنی و حرفه ای یا فرهنگی – اجتماعی، علمی، هنری و; باشد

آموزش مادام العمر (Life long Education)

نباید تصور کرد که آموزش و پرورش پس از پایان تحصیلات رسمی تا آخرین سطح، خاتمه می یابد. نیاز به یادگیری و تمایل به آن ازخود زندگی سرچشمه میگیرد

شرایط زندگی به گونه ای است که همه مردم درفرایند زیستن هم باید یاد بگیرند و هم یاد بدهند به قول“دیویی‎“ این ظریفترین دست آورد تربیت است

آموزش و پرورش مبنای یک زندگی غنی وسرشار است. بنابراین نباید به دوره خاصی از زندگی منحصر شود

چنین گفت پیغمبر راستگوی          زگهواره تا گور دانش بجوی

آموزش مادام العمر فرایندیاددهی-یادگیری درکل دوره حیات انسان است که هدف آن فهم معنا و مفهوم زندگی و رسیدن به سعادت است

سوادآموزی یا آموزش سواد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   236   237   238   239   240   >>   >