سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله اندیشه های شاهنامه در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله اندیشه های شاهنامه در pdf دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اندیشه های شاهنامه در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اندیشه های شاهنامه در pdf

چکیده  
مقدمه:  
شاهنامه و اندیشه اسلامی – ایرانی  
فردوسی و اسطوره ها:  
جایگاه سخن و خرد در شاهنامه:  
شاهنامه، پهلوانان، اخلاق:  
برخورد فردوسی با استبداد:  
فهرست منابع:  

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اندیشه های شاهنامه در pdf

1-   اسلامی ندوشن، محمد علی، زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه، چاپ سوم، انتشارات توس، تهران

2-   مینوی خرد، مترجم: تفضلی، احمد، انتشارات توس، تهران

3-   ثاقب فر، مرتضی، شاهنامه فردوسی و فلسفه تاریخ ایرانژ، چاپ اول، انتشارات قطره و معین، تهران

4-   سرخوش، کرتیس، وستا، مترجم: مخبر،عباس،اسطوره های ایرانی، چاپ اول، نشر مرکز، تهران

5-   فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، به کوشش خالقی مطلق، جلال، نشر مرزبان، تهران

6-   فرهنگ فروتن، غلامرضا، شاهنامه شاه نام نیست، چاپ اول، نشر آتران، تهران

7-   کورجی کویاجی، جهانگیر، پژوهشهایی در شاهنامه، نشر زنده، تهران

8-   مهجرانی، عطاء ا… حماسه فردوسی، جلد اول، چاپ اول، نشر اطلاعات، تهران

 

چکیده

در این پژوهش سعی شده است که به بیان برخی از تفکرات و موضوعات مطرح شده در شاهنامه به طور بسیار مختصر به میان آید

اندیشه هایی از شاهنامه که در این تحقیق ذکر شده اند عبارتند از: اندیشه اسلامی، اندیشه ایرانی، مقام اندیشه و تفکر. اما درباره نکات اخلاقی در شاهنامه به بیان اسطوره و اخلاق، پهلوانان و اخلاق و همچنین برخورد فردوسی با استبداد پرداخته شده است. و رستم نیز با شنیدن این سخنان که بوی استبداد و خودکامگی میدهد با خشم و خروش از درگاه کاووس خارج می شود. در واقع فردوسی اینجا خودش رستم  می شود. رستم را می سازد و بر فراز آن می ایستد.( فرهنگ فروتن، غلامرضا)

و یا در داستان نبرد با اسفندیار

و به طور کلی می توان گفت: که این تفکر استبداد ستیزی و آزادی خواهی فردوسی در سرای شاهنامه موج می زند

مقدمه:

شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی یکی از گنجینه های عظیم ادب و فرهنگ پارسی است. شاه نامه نه تنها نزد پارسی زبانان بلکه نزد تمامی ملل و در جهان ادب حرفهای زیادی برای گفتن دارد

آنچه شاهنامه را از سایر آثار ادبی متمایز می گرداند، شیوه های خاص نگارش آن است. در واقع فردوسی با تیز هوشی تمام و با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی زمانه خود به نوشتن آن پرداخته است. در واقع آنچه ما در شاهنامه می خوانیم تنها یک سرگذشت حماسی و یا داستانی از اسطوره ها و افسانه ها نیست، بلکه نماد خوب و کاملی از تاریخ، فرهنگ، سنتها و ادبیات یک ملت است

حال ما چرا با داشتن چنین گنجینه هایی به آنها بها ندهیم و به مردم نشناسانیم

شاهنامه و اندیشه اسلامی – ایرانی

یکی از اندیشه هایی که فردوسی در تدوین شاهنامه به وجود آن در این حماسه بزرگ توجه فراوان کرده است، اندیشه ایرانی است

به تعبیر کویاجی (( فردوسی نه تنها نماینده سنت تاریخی زبان پهلوی است، بلکه نمایشگر تفکرات و عقاید فلسفی مطرح شده است در آن زبان نیز است

فردوسی در روی آوردن به سرچشمه اساطیر و تاریخ و فلسفه روزگار ساسانی، حقیقتاً خوشبخت بوده است، اما از سوی دیگر، یزدان شناخت و فلسفه آن دوران با پیدا کردن نماینده و گزارشگر زیرکی چون فردوسی عاقبت به خیر شده است.))

(کورجی کویاجی، جهانگیر،1371)

همچنین فردوسی در مقدمه خرد نمونه هایی از این اندیشه را آورده است

((11- که آفریدگار بسیار نیک این مخلوقات را به خرد آفرید 12- و آنان را به خرد نگاه می دارد 13- و به سبب قدرت خرد که سود بخش ترین است، آنان را پایدار و بی دشمن، به جاودانگی همیشگی از آن خود کند…

43- از دستوراتی که در دین آگاهتر و اناتر بودند، پرسیدند که 44- برای نگاه داری تن و نجات دادن چه چیزی بهتر است 45- و آنان بنابر آنچه در دین معلوم شده است. 46- گفتند که از همه نیکیها که به مردم میرسد خرد بهتر است 47- زیرا که گیتی را به نیروی خرد می توان اداره کرد. 48- و مینو را هم به نیروی خرد میتوان از آن خود کرد. 49- این نیز پیدا ست که او رمزد این آفریدگار گیتی را به خرد غریزی، آفریده است 50- و ادراه گیتی و مینو به خرد است))

(مترجم: تفضلی، احمد، 1364)

گذشته از این نمونه، که فردوسی در آن سعی داشته است که به بیان این اندیشه ها بپردازد، ما در جای جای شاهنامه می بینیم که فردوسی به بیان اندیشه ایرانی و زنده کردن آن در زمانه خود پرداخته است.با توجه به این موارد می توان به روشنی دریافت که فردوسی به وجود این اندیشه در شاهنامه توجه بسیار داشته است

یکی دیگر از اندیشه هایی که وجود آن را در شاهنامه، این حماسه بزرگ ملی       نمی توان انکار کرد اندیشه اسلامی است، زیرا این اندیشه در جای جای شاهنامه موج می زند و ابیات بسیاری را در ستایش خداوند و پیغمبر می توان در شاهنامه یافت

برای مثال در ستایش خداوند در شاهنامه آمده است

((به نام خداوند جان و خرد

خداوند نام و خداوند جای

خداوند کیوان و گردان سپهر

و در ستایش پیامبر اکرم داریم

ترا دانش دین رهاند درست

دلت گر نخواهی که باشد نژند

چو خواهی که یابی زهر بد رها

بوی در دو گیتی ز بد رستگار

به گفتار پیغمبرت راه جوی

چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی

که من شهر علمم علیم در است

گواهی دهم کین سخن راز اوست

(خالقی مطلق، جلال،1370)

البته باید گفته شود که در شاهنامه خالقی مصراع – که من شهر علمم علیم در است – به این صورت آمده است

‹‹ که من شارستانم علیم در است››

و به دلیل اینکه که من شهر علمم با توجه به سخن پیامبر مفهوم کاملتری دارد و فردوسی نیز بدان تصریح کرده است در اینجا این مصرع را آورده ایم.(مهاجرانی، عطاءا…، 1372)

مهاجرانی نیز در مورد وجود اندیشه ایرانی و اسلامی در شاهنامه می گوید

((نباید در شناخت اندیشه فردوسی متصلب و متعصب بود و جریانی از اندیشه ایرانی را در شاهنامه انکار کرد. این شیوه همانقدر روی به بیراهه دارد که شیوه آقای کویاجی و آنانی که خواسته اند و یا می خواهند اسلامیت اندیشه فردوسی را انکار کنند و یا او را معاند اسلام نشان دهند.))(~ همان کتاب)

کویاجی در مورد اندیشه اسلامی شاهنامه از قول نولد که آورده است

(( هر گاه تفسیری صوری از بسیاری از بیتهای شاهنامه به عمل آوریم، ممکن است او را معاند با اسلام تلقی کنیم))

(کورجی کویاجی، جهانگیر، همان کتاب)

اما بسیاری از افراد با این نظر کویاجی مخالف اند زیرا اندیشه های عالی اسلامی در جای جای شاهنامه فردوسی موج میزند چنان چه مهاجرانی در نقدی بر این جمله   می گوید

‹‹ نمی دانم نولد که از تفسیر صوری چه بوده است. اما واژه تفسیر همواره وقتی به کار می رود که انسان از صورت و ظاهر میگذرد و تلاش می کند که به هر گونه معنی دست یابد. و نیز پیدا نیست کدام بیتها و منظور نولد که بوده است. این گونه بررسی و داوری بدون شناخت مبانی اندیشه فردوسی و جریان او سخن گفتن و به عبارت امروزی بدون شناخت ساختار و نشانه شناسی و معنی شناسی شاهنامه لزوما پژوهشگر را به سراب می کشاند .››

(مهاجرانی ،عطاءا…،همان )

در کل باید توجه داشت که شاهنامه مجموعه ای کامل و تشکیل شده از عناصر گوناگون است، و اندیشه های ایرانی و اسلامی دو عنصر مهم در بوجود آمدن شاهنامه هستند، و کسی نمی تواند وجود آنها را در شاهنامه انکار کند

فردوسی و اسطوره ها:

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله تحلیل شعر زمستان در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تحلیل شعر زمستان در pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تحلیل شعر زمستان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تحلیل شعر زمستان در pdf

فصل اول : مقدمه   
فصل دوم : دوره های ادبی ایران   
فصل سوم : مهدی اخوان ثالث   
1-3-زندگینامه   
2-3-ساختار و محتوای شعر اخوان   
3-3-نگرش شاعر   
فصل چهارم : اوضاع اجتماعی ایران ، سال های 1328 تا 1335   
1-4-ملی شدن صنعت نفت   
2-4-کودتای سال 1332  
3-4-جامعه بعد از کودتا   
فصل پنجم : تأثیر رخدادهای اجتماعی و سیاسی بر اشعار اخوان   
فصل ششم : تحلیل شعر زمستان   
منابع   

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تحلیل شعر زمستان در pdf

1-ترابی ، علی اکبر : جامعه شناسی ادبیات فارسی ، انتشارات فروزش ،

2-مقدم ، احمد خلیل الله : برای آگاهی نسل جوان ، انتشارات ایران مهر ،

3-قاسمی ، فرید : خاطرات روزنامه نگاران زندگی ، نشر آبی ،

4-پژوهش گروهی ، جامی : گذشته چراغ راه آینده است ، انتشارات نیلوفر ،

5-حقوقی ، محمد : مهدی اخوان ثالث ، انتشارات نگاه ،

6-اخوان ثالث ، مهدی : زمستان ، انتشارات زمستان ، چاپ بیستم

7-قاسمی ، فرید : رویدادهای مطبوعاتی ایران‌ ، تهران ، مرکز مطالعات رسانه ها

8-دستغیب ، عبدالعلی : نگاهی به اخوان ثالث ، انتشارات مروارید ،

9-روزنامه کیهان : آذر و دی ، سال

فصل اول

مقدمه

آنچه که شعر نو را از شعر کهن جدا می‌کند، فقط سبک و ساختار آن نیست ، بلکه محتوا و نگرش آن نیز تفاوت دارد. شاعر نو از مردم، می‌گوید و از مسائل آنان. شاعرانی مثل نیما، شاملو، فروغی، هدایت و اخوان ثالث که در این امر، درخشیده‌اند از بطن مردم برخاستند و برای مردم، سخن گفتند. آنچه مسلم است، شرایط اجتماعی و حوادث سیاسی، بسیار بر شاعران، مؤثر می‌باشد

اشعار اخوان ثالث که در دوران 1320 تا 1369 سروده شده است به روشنی، گویای شرایط اجتماعی زمان خود، نابسامانی‌ها، غربزدگی‌ها، استثمارشدن‌ها و بی کفایتی شاهان و دولت می‌باشد. اخوان نارضایتی و ناامیدی خویش را در تمام اشعارش، چه با زبان کهن و چه با سبک نیما، بیان کرده است

او اشعار خود را، در مجموعه‌های زیر سروده است: ارغنون، زمستان، آخر شاهنامه، از این اوستا، زندگی می‌گوید اما …، در حیاط کوچک پائیز در زندان، دوزخ اما سرد، تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم و که جانشین نام کتاب چاپ نشده اوست، که «شوش و دوباره جهانم آه» ، بهترین آنها است

از این اشعار، زمستان مورد نظر است و پیرامون حوادث سالهای سرودن این شعر، بحث و بررسی شده است

 

فصل دوم

دوره‌های ادبی ایران

در کتاب آقای سپانلو، «نویسندگان پیشرو ایرانی» دوره ادبی ایران به چهار دوره تقسیم شده است

* اولین دوره ، به سالهای قبل از 1300 بر می‌گردد که به آن ادبیات حوزه مشروطیت نیز می‌گویند که دارای خصلت اجتماعی و سیاسی می‌باشد. عشق به آزادی، قانون، ترقی و انتقاد از حکومت و طبقات بهره کش، مثل مالکان و بطور کلی یک قومیت خواهی، از خصوصیات این دوره است مثل چرند و پرند دهخدا. در اواخر دوره ناصری تفکر قانون و حکومت ملی، بتدریج در میان مردم رواج یافت. انتقاد اجتماعی بطریق عام فهم و عصبیت شکل گرفت

* دوره دوم ، از 1300 تا 1315 می‌باشد. زمان غیر سیاسی شدن ادبیات است. تقریباً احساس گرایی و اخلاق گرایی، جای آنرا می‌گیرد. یک ناسیونالیسم گذشته نگر و غیر سیاسی، حاکم می‌شود. یعنی یک ملیت خواهی و اصلاح طلبی بدون کیفر بنیادهای موجود. با وجود ظاهر خوش بینی در ادبیات، مایه‌های رمانتیک و حسرت به گذشته، یأس، خودکشی و تسلط نیروهای مجهول طبیعت در آن وجود دارد و کتابهای نیما، مبدأ این دوران است. در این دوران بیشتر تحقیقات تاریخی و ادبی و داستان پردازی‌های احساساتی ، متأثر از رمانتیک غربی ، به دور از واقعیتهای زندگی، انجام می‌گرفت

* دوره سوم ، از سال 1315 تا 1340 می‌باشد. این دوره با انتشار بوف کور صادق هدایت، آغاز شد. ادبیات این زمان، می‌خواهد خود را از قلمرو خیالبافی‌بیرون کشد و به واقعیات اجتماعی و انتقادی بپردازد. البته دست به عصا راه می‌رود. شعر نیما یوشیج، مدیر مدرسه و آخر شاهنامه اخوان ثالث ، از این ایام می‌باشند. رواج اندیشه ضد استعماری و انعکاس آن در ادبیات، رسوخ دید انتقادی و اجتماعی و سیاسی حتی در تحقیقات ادبی ، رواج قصه نویسی به سبک اروپایی مثل هدایت و علوی، چرخش روزنامه نگاری به شیوه تند دوران مشروطه، از ویژگی‌های این دوران است و همچنین، بازگشت دانشجویان اعزامی‌به خارج. آنها بر تمام جوانب و مسائل کشور، تأثیر گذاشتند، بخصوص بر ادبیات و فرهنگ . آنها همراه خود فکر و ایده‌های نو آوردند و به مشاغل آموزشی، اداری، سیاسی و مطبوعاتی ، جذب شدند. مانند علی شایگان، مهدی بازرگان، خلیل ملکی، بزرگ علوی، صادق هدایت و سپهبدی

نثر معاصر فارسی، صنایع مزاحم و ایهامات را از خود دور کرد. بدنبال توفیق آثار هدایت و پیروانش، شیوه واقعیت گرایی حاکم شد. توجه به شیوه نگارش آثاری از اروپا، مثل گی دو موپاسیان، انتوان چخوف، نویسندگان ایرانی را در مسیر تازه‌ای انداخت، تصویر واقعیت با زبان زنده مردم و توصیف عینی و حسی موقعیتها. نخستین کوشش در این زمینه، بعد از سال 1310 بود، جروه‌هایی بنام«افسانه» که توسط هدایت، نیما، شین پرتو و علوی نوشته شده بود

جوّ دیگر حاکم بر نویسندگان، خیال و راز بود که سرچشمه آن به آشنایی با آثار افرادی مثل کافکا و سارتر و آلن پو ، برمی‌گردد. قصه‌هایی مثل داش آکل، سگ ولگرد، چنگال از نوع اول و قصه‌هایی چون سه قطره خون، آخرین لبخند از نوع دوم می‌باشد. همزمان با نگارش رئالیستی، ترجمه قصه‌های خارجی نیز افزونی یافت

* دوره چهارم ، از 1340 تا 1350 این دوره، ادامه منطقی دوره قبل است و از نظر کشف قلمروها و کاربرد دستاوردهای غنی و ادبی، اهمیت زیادی دارد. رمان نویسی و نقد ادبی، پیشرفت کرد. نوعی سیمای قابل قبول ایرانی متولد شد. تأتر بسیار درخشید، آثار پژوهشی مهمی‌درباره تاریخ ، فلسفه و ادبیات ایرانی به چاپ رسید. دید تحلیلی در آثار، گنجانده شد. یکی از نکات برجسته آن، هشدار در برابر تأثیرات غربزدگی، تمایل به شناخت ریشه‌های بومی‌و مردمی‌بود که انتشار غربزدگی آل احمد، مبدأ این دوره بود. آثار دیگر مثل، سنگ صبور صادق چوبک و یا ماهی سیاه کوچولو از صمد بهرنگی

 

فصل سوم

مهدی اخوان ثالث

1-3 زندگینامه

مهدی اخوان در سال 1307 در مشهد به دنیا آمد. پدرش عطار طبیب بود. پدر او، علی اخوان ، به اشعار فردوسی، سعدی و حافظ علاقمند بود . اما مهدی در ابتدا به موسیقی علاقه داشت و بدور از چشم پدر ، به تار زدن می‌پرداخت. هنگامی‌که پدر فهمید ، او را منع کرد. پس از آن به شعر علاقمند شد. وی پس از آموزش ابتدایی ، وارد هنرستان شد و از کار سوهان کشی، اره کشی و آهنگری چیزهایی بیاموخت. سپس به تهران رفته در کریم آباد ورامین به معلمی‌مشغول شد

سال 1328 وارد نبردهای اجتماعی می‌شود و به زندان می‌افتد و او را به کاشان تبعید می‌کنند. اشعار او در این دوره جنبه رئالیسم حزبی دارد. او و شاملو، کسرائی، ابتهاج و شاهرودی و نیما در جبهه‌های حزبی ، فعالیت داشتند

و از سال 1331 به پویندگان راه صلح می‌پیوندند. او بخاطر شعری که درباره مبارزه صلح طلبانه سروده، جایزه صلح را دریافت می‌کند . بعد از کودتای 1332 نیما و مهدی زندانی شده و یک سال در زندان قصر و قزل قلعه می‌مانند او پس از آزادی به کار روزنامه نویسی می‌پردازد و در رادیو و سازمان فیلم ایراهیم گلستان ، مشغول می‌شود. مدتی بعد به خوزستان رفته و برنامه ادبی اهواز را به راه می‌اندازد. او در سال 1345 به دلیل منازعه شخصی 9 ماه به زندان می‌افتد

وی 4 پسر و 2 دختر داشت که یک دختر او همراه با نامزدش در سد کرج غرق می‌شود و این حادثه ضربه شدیدی برای او بوده است

او قبل از مرگش ، سال 1369 برای خواندن شعر به آلمان و انگلستان سفر می‌کند

2-3ساختار و محتوای اشعار اخوان

اشعار اخوان دارای سه ضلع است. ابتدا او به سبک خراسانی می‌سروده است شعرهایی مثل ارغنون و عصیان

ضلع دوم به سالهای بعد از 1331 بر می‌گردد که به روش نیمایی ، گرایش پیدا کرده است

ضلع سوم به آن دورانی بر می‌گردد که وی به قالب‌های سنتی شعر فارسی برگشته است البته در این زمان رخدادها به شکل طنزآمیزی ، در شعرهای او مجسم می‌یابد و همه چیز برای او جدیت خود را از دست داده است

از نظر او شاعر دانسته شعر نمی‌گوید و تا درونش از معانی شاعرانه سرشار نشود. شعر نمی‌سراید

او به سراغ شاعران قدیمی‌می‌رود و موجی از واژگان قدیمی‌را زنده می‌کند، برای نمونه به جای سلام و خداحافظی از کلمات درود و بدرود استفاده می‌کند می‌توان او را کلاسیک جدید نامید. وی به پاکی و اصالت کلمه اهمیت می‌دهد و افعال را دقیق بکار می‌برد. مثل بخشیدن و بخشائیدن

گویا در وجود او دو سراینده است ، یکی در «آخر شاهنامه» از نیما پیروی می‌کند و یکی به سبک و روش کهن ، شعر می‌گوید. وی با یادآوری اسطوره‌ها، مکان‌های سنتی، بین گذشته و حال ، پیوند برقرار می‌کند. ترکیبهای نو و کهنه را بکار می‌برد مثل بسیط زمهریر، شط دشنام، شکوفه هنر و همچنین از اسامی‌تاریخی مثل بیژن، اسکندر، لات و عزی نیز بهره برده است. در بسیاری از اشعار خود ، سوی واقعیتهای اجتماعی و سیاسی زمان خود ، نظر داشت و اوج این سبک را می‌توان در اشعار«آخر شاهنامه» و «از این اوستا» مشاهده کرد او تا شعر زمستان روشی دیگر داشت . اما پس از آن به عنوان یک شاعر معاصر مطرح شد ولی تا حد مدرنیسم، یعنی به حد فروغ نرسید و نمی‌خواست و نمی‌توانست

در مقابل حماسه گرایی شعر نیما، شعر مهدی تراژیک است. تصویر سازی را در اشعار قصه شهر سنگستان، زمستان و خوان هشتم می‌بینیم. مشارکت و نزدیکی انسان و طبیعت را می‌توان در شعر نماز او دید. آنچه نقطه مشترک تمام اشعار اخوان است، اندوه، گریه، نومیدی، شکست و در عین حال مملو از نجابت و روشنی و راستی ، ولی بر عکس ساختار اشعار او، از نظر فکری هیچ تنوعی ندارد

اخوان بر خلاف فروغ که شاعری آینده بین بود ، فقط برای حال می‌سرود ، آنهم برای ایران نه جهان. او خود را شاعری ملی می‌داند نه جهانی. خصوصیات جهانی شدن ، یعنی داشتن یک ذهن فرهنگی جهانی و دیگر جسارت ایستادن در برابر همه موانع شعر کلاسیک، بیشتر از همه در نیما و سپس شاملو وجود داشت

مهمترین دهه شعری او به سالهای 1334 تا 1343 بر می‌گردد. در واقع شعر «ناگه غروب کدامین ستاره» در سال 1343 همان شعر «زمستان» سال 1334 می‌باشد اما پر‌دردتر و شکوه آمیزتر. او شاعری آرمانگرا و واقع بین است . نقطه دیگر موقعیت اخوان را ، می‌توان سرودن شعرهای سیاسی و اجتماعی دانست که آئینه ای از نقاط تاریخی 40 ساله اخیر است

در مورد او نوشته‌اند که زندگی را دوست می‌داشت. وی شاعری است که دشواری‌های شخصی و خانوادگی را در آثار و یادداشتهای خود ثبت کرده است. او بذله گو، تیز هوش و حاضر جواب بود

اخوان به نقد نویسی، تحقیق ادبی هم پرداخته است. دو داستان ، بنام مرد جن‌زده و درخت پیر و جنگل ، هم نوشته است

بر آثار او، افرادی مثل کدکنی، داریوش آشوری، آل احمد و خلیل دولتخواه، سیمین بهبهانی، محمد حقوقی و عبدالعلی دستغیب ، نقد و تفسیر نوشته‌اند

تفاوت او با شاملو این است که اخوان نقاط عطف تاریخ و ظالمیت دولت را در نظر داشت ولی شاملو با اشخاص و انسان سروکار داشت

3-3نگرش شاعر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

تحقیق ماهی تخمیری در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق ماهی تخمیری در pdf دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق ماهی تخمیری در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق ماهی تخمیری در pdf

فصل اول:  
فلور میکروبی یک نوع ماهی تخمیری ( Momoni )  
ماهی تخمیر شده Som-fak:  
فصل دوم:  
مواد و روشها:  
تولید plaa-som :  
آنالیز شیمیایی:  
آنالیز میکروبی:  
فنوتیپ (ویژگیهای ظاهری) باکتریهای اسید لاکتیک و  مخمرها:  
31آنالیز شیمیایی:  
تغییرات میکروبی:  
.توصیف فنوتیپی و ژنوتیپی باکتریهای اسید لاکتیک:  
32 . شناسایی و تعیین مخمرها :  
فصل سوم:  
شاخص های کنترل ایمنی برای یک محصول ماهی تخمیر شده تایلندی :  
مقدمه :  
تغییرات شیمیایی در طی تخمیر:  
تغییرات میکروبیولوژیکی در طی تخمیر  
فصل چهارم:  
نقش آمین های بیوژنیک در ایمنی غذا و سلامتی انسان  
فهرست منابع و مراجع:  

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق ماهی تخمیری در pdf

 [1] A.I. Sanni, Microflora and chemical composition of momoni, a Ghanaian fermented fish condiment, Journal of Food Composition and Analysis 15 (2002) 577–583

 [2] C. Paludan-Muller , H.H. Huss, L. Gram, Characterization of lactic acid bacteria isolated from a Thai low-salt fermented fish product and the role of garlic as substrate for fermentation, International Journal of Food Microbiology 46 (1999) 219–229

 [3] C. Paludan-Muller, M. Madsen, P, Sophanodora, L. Gram, P.L. Moller, Fermentation and microf lora of plaa-som, a Thai fermented fish product prepared with different salt concentrations, International Journal of Food Microbiology 73 (2002) 61-

 [4] J-H. Mah, H-K. Han, Y-J. Oh, M-G. Kim, H-J. Hwang, Biogenic amines in Jeotkals, Korean salted and fermented fish products, Food Chemistry 79 (2002) 239-

 [5] M.J.R. Nout, Fermented foods and food safety, Food Research International 27 (1994) 291-

  [6] O. Fagbenro, K. Jauncey, Chemical and nutritional quality of stored fermented fish (Tilapia) silage, Bioresource Technology 46 (1993) 207-

 [7] Ph. Kopermsub, S. Yunchalard, Safety control indices for Plaa-som, a Thai fermented fish product, African Journal of Microbiology Research (2008) Vol(2) pp. 018-

 [8] Y-H. Tsai, C-Y. Lin, L-T. Chien, T-M. Lee, C-I. Wei, D-F. Hwang, Histamine contents of fermented fish products in Taiwan and isolation of histamine-forming bacteria, Food Chemistry 98 (2006) 64-

فصل اول

فلور میکروبی یک نوع ماهی تخمیری ( Momoni )

 ادویه های تخمیر شده به عنوان عوامل طعم دهنده در سوپ و سس ها در آفریقا مورد استفاده قرار می گیرند. بر عکس در کشورهای آسیـایی محصولات ماهی تخمیر شده معمولاً بخشی از رژیم غذایی سنتی مردم نیستند. در غنا یکی از محصولات ماهی تخمیر شده بنام momoni عموماً به عنوان چاشنی برای تهیه سس ها مورد استفاده قرار می گیرد

تخمیر میکروبی ماهی در تولید سس ها و خمیر های مختلف ماهی رخ می­دهد. سس ها و خمیرهای ماهی غلظت بالایی از نمک دارند ( 15-25 درصد وزنی/ وزنی) و بنابراین ارزش غذایی آنها به خاطر اینکه نمی توانند درمقادیر زیاد مصرف شوند محدود است

Terasi هم یک غذای تخمیری بومی است که در اندونزی از خمیر ماهی یا میگو با تخمیر طبیعی در حضور غلظت بالای نمک تهیه می شود. برای تهیه  momoniانواع مختلفی از ماهیها به کار برده می شود. ماهیها تمیزشده و امحاء و احشاء آنها بیرون آورده شده و بوسیله آب به خوبی شسته می شوند سپس نمک زنی انجام می شود که مقدار آن 310-294 گرم به ازای هر کیلو گرم ماهی می باشد. نواحی روده و شکم ماهی شدیدتر نمک زده می شوند. ماهی ها در سبدهایی که روی آن با سینی های آلومینیومی پوشانده شده و یا سبدهایی از جنس کنف قرار می گیرند و اجازه می دهند در طول5-1 روز تخمیر اتفاق بیفتد. قبل از فروش ماهیهای تخمیر شده در آب نمک شسته می شوند و با نمک مالیده شده و به قطعات کوچک بریده می شوند، این قطعات کوچک در آفتاب در سینی های چوبی و در هوای آزاد برای چند ساعت خشک می شوند

ایزوله کردن میکرو ارگانیسم های momoni

با 10گرم از نمونه و 90 میلی لیتر آب پیتونه ی 1 دهم درصد سوسپانسیون تهیه می کنیم و بعد از هموژنیزاسیون  رقت سازی انجام می شود

محیط کشت های زیر برای میکروارگانیسم های مختلف این نمونه به کار برده شده است

- PCA برای  شمارش میکروبی کل

–MRS  آگار با 5/5 =PH برای باکتریهای اسید لاکتیک

-MEA  برای مخمرها

– PDA با 5/3 : PH برای کپک ها

-  VRBDبرای اینترو باکتریاسه وNA برای دیگر گونه های میکروبی و میکرو ارگانیسم های مقاوم به نمک

زمان ها و دمای گرمخانه گذاری به ترتیب مورد: 48 ساعت در 30 درجه سانتیگراد- 72 ساعت در 30 درجه سانتیگراد-72 ساعت در 30 درجه سانتیگراد-  دو مورد آخر 48 ساعت در 30 درجه سانتیگراد. کلونی های بدست آمده به طور تصادفی برداشته شده و در محیط کشت واسطه به روش خطی کشت داده می شوند. در پایان کار برای تائید شناسایی میکرو ارگانیسم با استاندارد مقایسه می شود

67 گونه میکروبی از momoni ایزوله شده است. این­ها از 9 جنس باسیلوس- لاکتوباسیلوس- سودوموناس- پدیوکوکوس- استافیلوکوکوس- کلبسیلا- دباریومایسس هانسولا و آسپرژیلوس می باشند. باسیلوس با 7/37 درصد غالب بوده و کلبسیلا و مخمرها با 4 درصد کمترین مقدار را داشته اند. بار میکروبی نمونه  cfu/g  گزارش شده است

ماهی تخمیر شده Som-fak

محصولات ماهی تخمیر شده نمک­زده شده سنتی  در جنوب شرقی آسیا گستردگی زیادی دارد. این ها معمولاً از گونه های مختلف ماهی- نمک ( 7-2 درصد) – منبع کربوهیدراتی ( برنج پخته – ارزن- قند یا میوه)- ادویه ( سیر- فلفل- زنجبیل) تشکیل شده­اند

Som-fak یک غذای تایوانی است که از ترکیب فیله ی ماهی- نمک (5-2 درصد)- برنج (12-2درصد) و سیر ( 4 درصد) تهیه می شود. این مخلوط در برگهای موز پیچیده شده و برای 5-2 روز دردمای 30 درجه برای تخمیر رها می شود. در این غذا رشد سریع باکتریهای اسید لاکتیک باعث کاهش PH  تا 5/4 می شود به این ترتیب در مقابل فساد محافظت  می شود. محصولات ماهی تخمیری که بطور  سبک نمک زده می شوند همیشه محتوی یک منبع کربو هیدراتی هستند که سوبسترایی برای تخمیر بوسیله باکتریهای اسید لاکتیک محسوب می شوند. افزایش درصد برنج در این محصول از5 درصد تا 20 درصد باعث کاهش زیاد PH می شود. نقش برنج کاهش سریع PH است. سیر در این محصول علاوه بر طعم دهندگی از 2 راه به روی فلور میکروبی اثر می گذارد

1-                با عمل به عنوان یک عامل ضد میکروبی خصوصاٌ در مقابل باکتریهای گرم منفی

2-                با تحریک رشد باکتریهای اسید لاکتیک

باکتریهای زیر از این محصول ایزوله شده اند: لاکتوکوکوس لاکتیس زیر گونه­ی لاکتیس و لوکونوستوک سیتروم- لا کتوباسیلوس پاراکازئی- لاکتو باسیلوس پلانتاروم و پدیوکوکوس

فصل دوم

تخمیرو فلورمیکروبی Plaa-som، یک فرآورده ماهی تخمیری تایوانی تهیه شده با مقادیر مختلف نمک

Plaa-som یک فرآورده ماهی تخمیری تهیه­شده از ماهی کله ماریSnakehead fish ، نمک، شیره پالم و گاهی برنج بو داده شده می­باشد. اثرات غلظت­های گوناگون نمک در کاهش PH و اثر آن بر روی ترکیب فلور میکروبی در طی تخمیر مورد بررسی قرار گرفته است. دو بچ کم نمک که حاوی 6% و 7% وزنی/وزنی نمک بودند و به همین شکل دو بچ پر نمک که حاوی 9% و 11% نمک بودند، تهیه گردیدند. در بچ­های کم نمک، PH به سرعت از 6 به 45 کاهش یافت در حالی که در بچ­های پر نمک، کاهش PH کند بود یا اصلاً کاهشی مشاهده نگردید. باکتری­های اسید لاکتیک (LAB) و مخمرها به عنوان میکروارگانیسم­های غالب تخمیر، ایزوله گردیدند. در همه بچ­ها تعداد باکتری­های اسید لاکتیک به میزان  Cfu/gr109- 108 و تعداد مخمرها به میزان   Cfu/gr 107*5-107 گزارش گردید، به استثنای بچ 11% نمک که تعداد باکتری­ها 2-1 log کمتر بود

تست­های فنوتیپی، ITS-PCR، تخمیر کربوهیدرات و ژن SrRNA16 منجر به تعیین     باکتری­های اسید لاکتیک ایزوله شده از جمله پدیوکوکوس پنتوزاسوس، لاکتوباسیلوس آلمنتاریوس/ فارسیمینس، ویسلا کانفوسا، لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوکوکوس گارویا گردید. گونه­های آخری فقط از بچ­های پرنمک ایزوله گردید

مشخصات ظاهری، ITS-PCR و جذب کربوهیدرات نشان داد که 95% مخمرهای موجود زیگوساکاروماسیس رئوکسی می­باشند. نتیجه به دست آمد که تخمیر plaa-som در غلظت 9% نمک به علت اثر مهارکنندگی برروی رشد باکتریهای اسید لاکتیکی به تاخیر می­افتد. رشد زیگوساکاروماسیس رئوکسی اثری برروی شدت تخمیر ندارد اما ممکن است اثر مثبتی بر ظهور طعم فرآورده داشته باشد

فرآورده­ های ماهی تخمیری تایلندی اغلب بر طبق سنن خانوادگی و سلایق جغرافیایی و محلی تولید می­شوند. بنابراین تفاوت­های عمده­ای در روش­های تولید، مصرف و نسبت­های مواد خام و در  نام­های به کار رفته برای مواد غذایی مختلف وجود دارد. فرآورده­ ماهی تخمیری plaa-som به طور خاص تشکیل گردیده است از ماهی آب شیرین، نمک، برنج پخته و سیر و عمدتا” در نواحی مرکزی و شمال شرقی تایلند تولید می­گردد. اگرچه در استان Songkhla در جنوب تایلند، یک نوع محلی plaa-som تولید می­شود که در آن به جای برنج پخته و سیر از شربت پالم و گاهی اوقات برنج بوداده استفاده می­گردد. مشابه با این، plaa-som، یک نوع دیگری از ماهی تخمیر شده تایلندی یافت می­گردند. نقش اصلی و اولیه باکتری­های اسید لاکتیک،تخمیر کربوهیدرات موجود و کاهش PH است. تلفیق فاکتورهای PH پایین و اسیدهای آلی (عمدتا” اسید لاکتیک) عامل اصلی نگهداری فرآورده­های تخمیری است

به طور کلی PH می­بایست به کمتر از 5-45 کاهش یابد تا باکتری­های پاتوژن و مولد فساد را مهار کند. به علاوه نمک و ادویه جات (مثل سیر، فلفل یا زنجبیل) ممکن است به منظور تامین ایمنی به محصولات اضافه گردند. همچنین در برخی محصولات ممکن است سیر به عنوان منبع کربوهیدرات برای عملیات تخمیر مورد استفاده قرار گیرد

مخمرها به مقادیر زیادی از فرآورده­های ماهی تخمیری گوناگونی ایزوله شده­اند، البته خصوصا” در محصولاتی که استارتر کالچرکپکی یا مخمری (angkak یا khao-mark) بکار رفته است. اگرچه هنوز نقش مخمرها در فرآیند تخمیر روشن نشده­است. در sam-fak که یک فرآورده ماهی تخمیری تایلندی است، رشد مخمرها نشانه فساد است

غلظت نمک در محدوده 1 تا 10% وزنی/وزنی در انواع و بچ­های مختلف ماهی تخمیری قراردارد. احتمالا نمک دارای اثر آشکاری بر روی رشد میکروبی و نرخ تخمیر و در نتیجه برروی کیفیت چشایی و ایمنی محصول اثر دارد. بنابراین لازم است که غلظت بهینه نمک تعیین گردد.، که این غلظت بهینه موجب مهار رشد میکروارگانیسم­های تخمیر شده نمی­گردد و از طرفی اثر مثبتی در طعم­دهی و بر روی بافت فرآورده دارد

باکتری­های اسید لاکتیک و فلور مخمری plaa-som تولیدی در Songkhla در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته­اند. مقادیر نمک در plaa-som در محدوده تقریبی 11-6% نمک محلول در فاز آبی در نظر گرفته شد. هدف این تحقیق، تعیین گونه­های میکروبی غالب و ارزیابی اثر و مقادیر نمک بر روی ترکیب فلورمیکروبی و نرخ تخمیر بوده است

مواد و روش­ها

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله عرفان و انتظار بشر از دین در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله عرفان و انتظار بشر از دین در pdf دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله عرفان و انتظار بشر از دین در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله عرفان و انتظار بشر از دین در pdf

چکیده‌ :  
مقدمه  
پی‌نوشت‌ها:  

چکیده‌ :

انتظار بشر از دین‌ از مباحث‌ زیربنایی‌ است‌ که‌ در سال‌های‌ اخیر مورد توجه‌ اندیشه‌وران‌ قرار گرفته، و نگارنده‌ درصدد است‌ تا این‌ مسأله‌ را از منظر عارفان‌ و عرفان‌ نظری‌ بررسی‌ کند؛ البته‌ عنوان‌ انتظار بشر از دین، در منابع‌ عرفانی‌ یافت‌ نمی‌شود؛ ولی‌ مفاهیمی‌ مانند شریعت، طریقت، حقیقت، رسالت، نبوت، ولایت‌ و انسان‌ کامل‌ می‌توانند دیدگاه‌ معینی‌ را در این‌ حوزه‌ به‌ ارمغان‌ آورند. مهم‌ترین‌ نیاز بشر به‌ دین‌ در عرفان‌ اسلامی، معرفت‌ ذات‌ حق‌ تعالی، اسما، صفات، احکام، اخلاق، تعلیم‌ به‌ حکمت‌ و قیام‌ به‌ سیاست‌ است.در ادامه‌ مقاله، دیدگاه‌ عارفانی‌ چون‌ محیی‌الدین‌ بن‌ عربی، حمزه‌ فناری، عزیزا نسفی، عبدالصمد همدانی، سیدحیدر آملی‌ درباره‌ انتظار بشر از دین‌ مطرح، و در پایان‌ به‌ مقایسه‌ دین‌ اسلام‌ و عرفان‌ نظری‌ اشاره، و عدم‌ مطابقت‌ کلی‌ این‌ دو حوزه‌ تبیین‌ شده‌ است؛ گرچه‌ اهداف‌ عرفان‌ که‌ سیر و سلوک‌ و قرب‌ الاهی‌ است، از دین‌ اسلام‌ ظهور می‌یابد

مقدمه

عارفان‌ اسلامی‌ در منابع‌ عرفانی‌ خود، مسأله‌ یا بحثی‌ را با عنوان‌ نیاز انسان‌ به‌ دین‌ یا انتظار بشر از دین‌ نگشوده‌اند؛ ولی‌ ذیل‌ عناوینی‌ چون‌ شریعت، طریقت، حقیقت‌ یا رسالت، نبوت‌ و ولایت‌ و نیز انسان‌ کامل‌ و حقیقت‌ محمدیه، مطالب‌ ارزنده‌ای‌ نگاشته‌اند که‌ به‌ مباحث‌ ما ارتباط‌ محکمی‌ دارد. در این‌ نوشتار، افزون‌ بر تبیین‌ پاره‌ای‌ از مفاهیم‌ عرفانی، به‌ اختصار، دیدگاه‌های‌ برخی‌ از چهره‌های‌ برجسته‌ عرفان‌ اسلامی‌ را بیان‌ خواهیم‌ کرد.مقام‌ نبوت، خبر و اطلاع‌دادن‌ از حقایق‌ الاهیه‌ و معارف‌ ربانی‌ از حیث‌ ذات، صفت‌ و اسم‌ است. این‌ مقام، بر دو قسم‌ نبوت‌ تعریف‌ و نبوت‌ تشریع‌ منشعب‌ شده‌ است. نبوت‌ تعریف، معرفت‌ ذات، صفات، اسما و افعال، و نبوت‌ تشریع، نبوت‌ تعریف‌ افزون‌ بر تبلیغ‌ احکام، تأدیب‌ به‌ اخلاق، تعلیم‌ به‌ حکمت‌ و قیام‌ به‌ سیاست‌ است، و این‌ قسم‌ از نبوت‌ را رسالت‌ نیز می‌گویند.2 مقصود از نبی، انسان‌ کاملی‌ است‌ که‌ از جانب‌ خداوند مبعوث‌ شده‌ تا بندگان‌ او را به‌ نیازمندی‌های‌ آنان‌ آگاه، و از گناه‌ دور کند؛ چنان‌که‌ حق‌تعالی‌ می‌فرماید

لقد من‌ا علی‌ المؤ‌منین‌ اذ بعث‌ فیهم‌ رسولاً‌ یتلوا علیهم‌ آیاته‌ و یزکیهم‌ و

یعلمهم‌ ; لفی‌ ضلال‌ مبین

نیز می‌فرماید

ولولا فضل‌ا علیکم‌ و رحمته؛4‌ ‌ اگر [به‌ واسطه‌ بعثت‌ انبیا و فرستادن‌ کتاب‌های‌ آسمانی‌ و ادای‌ تکالیف] فضل‌ و رحمت‌ خداوند بر شما نمی‌بود، هرگز هیچ‌ یک‌ از شما پاک‌ نمی‌شدید

ما زکی‌ منکم‌ من‌ احد ابداً؛

‌ ‌یعنی‌ در غیر این‌ صورت، هیچ‌ یک‌ از شما از تاریکی‌ و گمراهی‌ و بدبختی‌ دنیا و آخرت‌ رهایی‌ نمی‌یافتید

عارفان‌ اسلامی‌ در تقسیم‌بندی‌ دیگری، نبوت‌ را به‌ دو قسم‌ «نبوت‌ مطلقه» و «نبوت‌ مقیده» تقسیم‌ کرده‌اند. نبوت‌ مطلقه، عبارت‌ از آگاهی‌ بر حقایق‌ الاهی‌ و دقایق‌ ربانی‌ است؛ آن‌گونه‌ که‌ تحقق‌ دارند؛ بنابراین، نبوت، مستلزم‌ آگاهی‌ از حقایق‌ ممکنات، اعم‌ از موجود و غیرموجود و ماهیات‌ معدومه‌ و اعیان‌ ثابته‌ است‌ و نبوت‌ مقیده، اخبار از حقایق‌ الاهی‌ یعنی‌ معرفت‌ ذات‌ حق‌تعالی، اسما، صفات‌ و احکام‌ الاهی‌ است. نبوت‌ مطلقه‌ و مقیده، برای‌ هیچ‌ کس‌ جز کسی‌ که‌ مستحق‌ و سزاوار خلافت‌ الاهی‌ باشد، میسر نخواهد شد و چنین‌ کسی‌ باید بالفعل‌ و در عمل، خلیفه‌ باشد؛ بنابراین، نبوت‌ مطلقه‌ و مقیده، به‌ حقیقت‌ محمدیه‌ باز می‌گردند

انبیا، علوم‌ الاهی‌ را فقط‌ از وحی‌ خاص‌ الاهی‌ دریافت‌ می‌کنند؛ زیرا بر قصور و ناتوانی‌ عقل‌ از ادراک‌ آن‌ امور عالمند.6 نتیجه‌ سخن‌ آن‌ که‌ از این‌ بحث‌ مختصر در باب‌ نبوت‌شناسی‌ روشن‌ شد که‌ انتظار بشر از دین‌ از دیدگاه‌ عارفان‌ اسلامی، آگاهی‌ از معرفت‌ ذات، صفات، اسما، افعال، احکام، اخلاق، تعلیم‌ به‌ حکمت‌ و قیام‌ به‌ سیاست‌ است.درباره‌ ولایت‌ نیز مطالب‌ عمیقی‌ در عرفان‌ نظری‌ مطرح‌ شده‌ است‌ که‌ در حد‌ ارتباط‌ با این‌ مسأله‌ بدان‌ خواهیم‌ پرداخت

ولایت‌ از حیث‌ اولیا، به‌ سه‌ قسم‌ ولایت‌ الاهی، بشری، و ملکی‌ تقسیم‌ می‌شود.ولایت‌ بشری‌ نیز به‌ دو قسم‌ ولایت‌ عامه‌ و خاصه‌ یا مطلقه‌ و مقیده‌ انشعاب‌ می‌یابد. ولایت‌ عامه، در عرفان‌ به‌ سه‌ معنا به‌کار رفته‌ است: نخست‌ به‌معنای‌ تولی‌ و تصد‌ی‌ بعضی‌ از مردم‌ بر بعضی‌ دیگر، و معنای‌ دوم، یعنی‌ ولایت‌ عموم‌ مؤ‌منان‌ صالح‌ بر حسب‌ مراتبشان، و سومین‌ معنای‌ ولایت‌ عامه‌ بشری، ولایت‌ مطلقه‌ است؛ اما ولایت‌ خاصه، مقامی‌ است‌ که‌ عارفان‌ در اثر سیر و سلوک‌ معنوی‌ و گذراندن‌ سفر از خلق‌ به‌ حق‌ به‌ مقام‌ فنای‌ در حق‌ رسیده، جهات‌ بشری‌ را کنار می‌گذارند و حق‌تعالی‌ به‌ صفات‌ و تعینات‌ ربانی‌ در آنان‌ تجلی‌ می‌کند و صحیفه‌ دل‌ را از رذایل‌ و خبائث‌ نفسانی‌ تطهیر می‌سازند و به‌ جناب‌ حق‌ توجه‌ کامل‌ می‌یابند. از اغیار بریده، دل‌ به‌ آستان‌ دوست‌ آرمیده، به‌ میزان‌ تقربشان‌ به‌ حق، از حقایق‌ حضوری‌ شهودی‌ و علوم‌ غیبی‌ اطلاع‌ می‌یابند. در این‌ مرحله، ولی‌ا با الهام‌ و ارشاد غیبی‌ و وحی‌ الاهی‌ با حق‌تعالی‌ پیوند شدیدی‌ برقرار ساخته، صاحب‌ کرامت‌ و خرق‌ عادت، و مبدأ افعال‌ الاهی‌ می‌شود و حق‌تعالی‌ با چشم‌ او می‌بیند و با گوش‌ او می‌شنود و با دست‌ او انجام‌ می‌دهد و این، همان‌ وصول‌ به‌ مقام‌ قرب‌النوافل‌ است‌ که‌ هیچ‌ گاه‌ منقطع‌ نمی‌شود و همیشه‌ دوام‌ می‌یابد؛

زیرا ولایت، باطن‌ نبوت، و نبوت، ظاهر ولایت، و ولایت، فوق‌ نبوت‌ و رسالت‌ است‌ و مقصود از ختم‌ ولایت‌ عامه‌ و خاصه‌ نیز ختم‌ زمانی‌ نیست؛ بلکه‌ ختم‌ احاطه‌ای‌ است؛ یعنی‌ خاتم‌ اولیا از حیث‌ اطلاق‌ و احاطه، بر جمیع‌ ولایات‌ احاطه‌ دارد و نزدیک‌ترین‌ سالکان‌ به‌ حق‌ تعالی‌ است، نه‌ این‌که‌ ولی‌ دیگری‌ تحقق‌ نیابد. نزد شیعه، خاتم‌ ولایت‌ مطلقه، حضرت‌ علی7 و خاتم‌ ولایت‌ خاصه، حضرت‌ مهدی‌ – عجل‌ا تعالی‌ فرجه‌ – است.7 سیدحیدر آملی‌ در تفسیر «ولی» می‌گوید:مقصود از ولی‌ کسی‌ است‌ که‌ خدای‌ سبحان، متولی‌ امر او شده‌ و از عصیان، محافظتش‌ کند و او را به‌ نفس‌ خود وانگذارد. چنین‌ کسی‌ از حیث‌ کمال، به‌ مقام‌ رجال‌ و مردان‌ حق‌ نائل‌ شده‌ است. خدای‌ متعالی‌ درباره‌ اینان‌ می‌فرماید

 و هو یتولی‌ الصالحین، و در جای‌ دیگر می‌فرماید: رجال‌ لاتلهیهم‌ تجاره‌ و لابیع‌ عن‌ ذکر ا

;؛ ولی‌ از جهتی‌ محبوب‌ است‌ و از جهتی‌ محب. چنان‌چه‌ در مقام‌ محبوبی‌ باشد، ولایت‌ او کسبی‌ و موقوف‌ به‌ چیز دیگری‌ نیست؛ بلکه‌ ازلی، ذاتی، وهبی‌ و الاهی‌ است؛ اما اگر ولی، در مقام‌ محبی‌ باشد، ناگزیر از آن‌ است‌ که‌ به‌ صفات‌ الاهی، متصف، و به‌ اخلاق‌ ربوبی، متخلق‌ باشد تا عنوان‌ ولی‌ بر او صدق‌ کند و گرنه‌ ولی‌ نخواهد بود

تفاوت‌ نبی‌ و رسول‌ و ولی‌ این‌ است‌ که‌ نبی‌ و رسول، دارای‌ تصرف‌ در خلق‌ بر حسب‌ ظاهر و شریعت‌ هستند؛ اما ولی‌ بر حسب‌ باطن‌ و حقیقت‌ در آنان‌ تصرف‌ می‌کند؛ به‌ همین‌ جهت، ولایت، از نبوت‌ بزرگ‌تر است.9 جمله‌ عارفان، نائل‌ شدن‌ به‌ مقام‌ ولایت‌ خاصه‌ را بهره‌مندی‌ از شریعت‌ و دین‌ معرفی‌ کرده‌اند که‌ رسیدن‌ به‌ مقام‌ قربِ‌ نوافل‌ و تعینات‌ ربانی‌ و تطهیر نفس‌ از خبائث، فقط‌ از طریق‌ دین‌ و دینداری‌ و سیر و سلوک‌ برگرفته‌ از شریعت‌ میسر است؛ بنابراین، یکی‌ از

انتظارات‌ عارفان‌ از دین، کسب‌ مقام‌ ولایت‌ خاصه‌ است.عنوان‌ دیگری‌ که‌ شناخت‌ آن‌ در مسأله‌ انتظار بشر از دین‌ ضرورت‌ دارد، عنوان‌ شریعت‌ است. عارفان‌ اسلامی‌ به‌ اتفاق‌ آرا به‌ لزوم‌ و ضرورت‌ شریعت‌ فتوا داده‌ و بیان‌ شریعت‌ را از مهم‌ترین‌ انتظارات‌ منطقی‌ عارفان‌ از دین‌ شمرده‌ و بر این‌ اساس‌ فرموده‌اند

ان‌ الشرع‌ وضع‌ الهی‌ و ترتیب‌ ربانی‌ واجب‌ علی‌ الانبیأ و الاولیأ: القیام‌ به‌ والامر باقامته‌ اعنی‌ واجب‌ علیهم‌ تکمیل‌ مراتبه‌ الثلاثه‌ الجامعه‌ لجمیع‌ المراتب،

‌ ‌و طریق‌ رسیدن‌ به‌ مقام‌ محبت‌ و معرفت‌ را همانا شریعت‌ می‌دانند:واعلم‌ ان‌ الطریق‌ الحق‌ الذی‌ طلب‌ ا سبحانه‌ بمثل‌ قوله‌ «اجبت‌ او اردت‌ ان‌ اعرف‌ فخلقت‌ الخلق» ان‌ یعرفوه‌ به‌ هو ماجأت‌ به‌ السنه‌ التشریع‌ المنزله‌ علی‌ الرسل‌ صلوات‌ ا علیهم‌ اجمعین؛11‌ ‌بنابراین‌ هر گاه‌ که‌ اقامت‌ دین‌ کنی‌ به‌ انقیاد اوامر و احکام‌ او که‌ عبارت‌ از شرع‌ است، کمال‌ تو حاصل‌ گردد و از سُعدا باشی،12 و اما منصب‌ تشریع‌ و قانونگذاری‌ و نیز نسخ‌ پاره‌ای‌ از احکام‌ شریعتی‌ که‌ پیش‌تر وضع‌ شده‌اند فقط‌ به‌ وسیله‌ رسول‌ و نبی‌ انجام‌ می‌پذیرد،13 و سر‌ این‌که‌ نبوت‌ تشریع‌ و رسالت‌ در نبی‌ اکرم6 انقطاع‌ پذیرفته، این‌ نکته‌ است‌ که‌ رسول‌ اکرم‌ صاحب‌ مقام‌ جمعی‌ است‌ و مجالی‌ برای‌ تشریع‌ هیچ‌ یک‌ از آفریدگان‌ پس‌ از او باقی‌ نمی‌ماند؛ به‌ همین‌ جهت‌ شریعت‌ او جاودان‌ و حاکم‌ بر دیگر شرایع‌ است14 و همچنین‌ صاحب‌ شریعت‌ اسلامی، جامع‌ تمام‌ کلمات‌ الاهی‌ است؛ به‌ همین‌ دلیل، شریعت‌ اسلام‌ کامل‌ترین‌ شرایع‌ به‌ شمار می‌رود؛15 زیرا حکمت‌ أخذ شریعت، کمال‌ انبیا و غایت‌ صفای‌ بواطن‌ و ظهور تجلی‌ حق‌ بر آن‌ها است‌ که‌ توان‌ درک‌ فرشته‌ و احکام‌ الاهی‌ و کشف‌ اعیان‌ ثابته‌ را می‌یابند.16 شایان‌ ذکر است‌ که‌ گر چه‌ شریعت‌ و رسالت‌ ختم‌ شده، باب‌ کسب‌ معارف‌ و حقایق‌ الاهی‌ بدون‌ تشریع‌ بر بندگان‌ صالح‌ باز است؛ چنان‌که‌ باب‌ اجتهاد در احکام‌ فرعی‌ نیز بسته‌ نشده‌ است؛17 به‌ همین‌ دلیل، نبوت‌ و رسالت‌ نزد عارفان‌ به‌ دو قسم‌ منشعب‌ شده‌ است: قسمی‌ که‌ به‌ تشریع‌ تعلق‌ دارد و قسمی‌ که‌ به‌ اخبار از حقایق‌ الاهی‌ و اسرار غیوب‌ و ارشاد باطنی‌ عباد مرتبط‌ است‌ و آن‌چه‌ انقطاع‌ می‌یابد، قسم‌ نخست‌ از نبوت‌ و رسالت‌ است.18 محیی‌الدین‌ بن‌ عربی‌ علت‌ اختصاص‌ شریعت‌ به‌ انبیا را غیراکتسابی‌ خواندن‌ و وهبیه‌ دانستن‌ نبوات‌ و شرایع‌ دانسته‌ است.19 او در تبیین‌ گستره‌ شریعت، به‌ ارشاد انسان‌ جهت‌ اصلاح‌ قلوبشان‌ و تفریق‌ خواطر محموده‌ و مذمومه‌ و بیان‌ مقاصد شرع‌ اشاره‌ می‌کند20 و ضمن‌ پذیرش‌ حُسن‌ و قبح، و ذاتی‌ بودن‌ آن‌ دو برای‌ اشیای‌ حَسَن‌ و قبیح، به‌ توانایی‌ ادراک‌ انسانی‌ برای‌ پاره‌ای‌ از حُسن‌ و قُبح‌ها از حیث‌ کمال‌ و نقص‌ یا غرض‌ یا ملائمت‌ و منافرت‌ با طبع، و عدم‌ توانایی‌ ادراک‌ پاره‌ دیگری‌ از حسن‌ و قبح‌ها اعتراف‌ می‌کند و برای‌ شناخت‌ دسته‌ دوم‌ از حسن‌ و قبح‌ها، شریعت‌ را لازم‌ و ضرور می‌داند.21 ابن‌ عربی، افزون‌ بر ضرورت‌ شریعت‌ در مقام‌ ثبوت، به‌ لزوم‌ شریعت‌ در مقام‌ اثبات‌ نیز پرداخته، تصریح‌ می‌کند که‌ شریعتِ‌ اسلام، کافی‌ و غنی‌ است‌ و انسان‌ها در شناخت‌ آن‌ به‌ فقیهان‌ و عالمان‌ شرع‌ نیازمندند و اگر انسانی‌ بمیرد و اصطلاحات‌ مربوط‌ به‌ جوهر و عرض‌ و جسم‌ و جسمانی‌ و روح‌ و روحانی‌ را نداند، حق‌ تعالی‌ از او پرس‌وجو نمی‌کند؛ اما از تکالیف‌ شرعی‌ او خواهد پرسید.22 بر این‌ اساس، اطاعت‌ و پذیرش‌ عقل‌ از احکام‌ شرعی، لازم‌ و ضرور است.23اصطلاح‌ دیگری‌ که‌ در بحث‌ انتظار بشر از دین‌ کارگشا است‌ و عارفان‌ بدان‌ پرداخته‌اند، انسان‌ کامل‌ است. انسان‌ کامل‌ نزد عارفان، کَون‌ جامعی‌ است‌ که‌ بر مراحل‌ دو گانه‌ فیض‌ مقدس‌ (عالم‌ ارواح، عالم‌ مثال، عالم‌ اجسام) و فیض‌ اقدس‌ (تعین‌ اول‌ و تعین‌ دوم) مشتمل‌ است. انسان‌ کامل‌ نزد اهل‌ معرفت‌ از جهت‌ حق‌ در دایره‌ حضرت‌ عمائیه‌ یافت‌ می‌شود و جامع‌ بین‌ مظهریت‌ مطلقه‌ و مظهریت‌ اسما، صفات‌ و افعال‌ است؛ چنان‌که‌ جامع‌ بین‌ حقایق‌ وجوبیه‌ و امکانیه‌ و نِسَب‌ اسمای‌ الاهیه‌ و صفات‌ خلقیه‌ شمرده‌ می‌شود. انسان‌ کامل‌ مقامی‌ دارد که‌ هیچ‌ موجودی‌ از موجودات‌ جهانِ‌ امکان، هموزن‌ او نیست‌ و هیچ‌ امری‌ از کائنات‌ در ردیف‌ او قرار ندارد؛ چنان‌که‌ امام‌ رضا7 می‌فرماید

الامام‌ واحد دهره‌ لایداینه‌ احد و لایعادله‌ عالم‌ و لا یوجد بدل‌ و لا له‌ مثل‌ و هو بحیث‌ النجم‌ من‌ ایدی‌ المتناولین‌ این‌ العقول‌ من‌ هذا و این‌ الاختیار من‌ هذا.انسان‌ کامل، قطبی‌ است‌ که‌ افلاک‌ وجود از آغاز تا انجام، برگِرد او در حال‌ دورانند

به‌ طور کلی، انسان‌ کامل، نسخه‌ جامعی‌ است‌ از آن‌چه‌ در عالم‌ کبیر و حضرت‌ الاهی‌ وجوددارد؛بنابراین‌ هم‌ حادث‌ و هم‌ قدیم، هم‌ حق‌ و هم‌ خلق، و کَون‌ جامع‌ و اکمل‌ مجالی‌ خداوند و مظهرِ‌ اسم‌ اعظم‌ است؛ البته‌ به‌ لحاظ‌ بدن‌ عنصری‌ از بسیاری‌ موجودات‌ و جمیع‌ انبیا متأخر است؛ اما به‌ لحاظ‌ وجود کلی‌ سِعی‌ و انبساطی‌اش‌ بر همه‌ مقدم‌ بوده، همه‌ انبیا در شریعت‌ و ولایت‌ خود وارث‌ اویند. انسان‌ کامل، خلیفه‌ حق‌ است‌ که‌ تمام‌ حقایق‌ در او ظهور می‌کنند؛ به‌ همین‌ دلیل، عین‌ ثابت‌ او، نخستین‌ ظهور در نشئه‌ اعیان‌ ثابته‌ است.عارفان، مبحث‌ انسان‌ کامل‌ را در عرفان‌ نظری‌ و در بحث‌ انواع‌ مظاهر و ظهورات‌ و مبحث‌ اسما و تجلی‌ و اعیان‌ ثابته‌ و حضرات‌ خمس‌ پیگیری‌ کرده؛ همان‌گونه‌ که‌ در عرفان‌ عملی‌ نیز بدان‌ پرداخته‌اند. اهل‌ معرفت‌ در عرفان‌ نظری، نیازمندی‌ بشر و عالم‌ تکوین‌ به‌ انسان‌ کامل‌ را تکوینی‌ دانسته‌اند؛ زیرا تجلی‌ و ظهورحقیقتِ‌ وجود مطلق، ضرورت‌ دارد و تجلیات‌ نیز بر اساس‌ استعدادهای‌ موجودات‌ در اعیان‌ ثابته‌ تفاوت، و به‌ صورت‌ مراتب‌ تشکیکی‌ تحقق‌ می‌یابند و برای‌ تکمیل‌ حلقات‌ این‌ سلسله، حلقه‌ و مرتبه‌ انسان‌ کامل‌ که‌ عبارت‌ از جمع‌ جمیع‌ مراتب‌ الاهیه‌ و کونیه‌ اعم‌ از عقول، نفوس‌ کلیه، جزئیه‌ و مراتب‌ طبیعیه‌ است، ضرورت‌ دارد؛ پس‌ نه‌ تنها دیگر انسان‌ها، بلکه‌ تمام‌ مراتب‌ تجلیات‌ هستی، نیاز تکوینی‌ به‌ انسان‌ کامل‌ دارند

در عرفان‌ عملی‌ نیز نیازمندی‌ انسان‌های‌ سالک‌ به‌ انسان‌ کامل‌ مشهود است؛ زیرا انسان‌ برای‌ حرکت‌ به‌ سوی‌ کمال‌ باید مراحل‌ و منازل‌ و مقاماتی‌ را بپیماید و در این‌ سیر و سلوک، به‌ ابزار و راهنمایان‌ و مددکارانی‌ نیاز دارد که‌ انسان‌ کامل، مرتبه‌ اعلای‌ این‌ راهنمایان‌ است؛ چنان‌که‌ دانستن‌ قطب‌الاقطاب‌ و ختم‌

ولایت‌ و انسان‌ کامل، از مهم‌ترین‌ وظایف‌ اهل‌ سلوک‌ شمرده‌ می‌شود؛25 البته‌ از نظر محیی‌الدین‌ در کتاب‌ عقله‌المستوفز، مقام‌ انسان‌ کامل‌ و خلافت‌ الاهی‌ در

انحصار مردان‌ نیست؛ بلکه‌ زنان‌ نیز می‌توانند به‌ این‌ مقام‌ برسند؛ زیرا معیار کمال، انسانیت‌ است‌ نه‌ حیوانیت‌ و ذکوریت؛ بنابراین‌ همان‌طور که‌ کمال‌ در مردان‌ ظهور می‌یابد، در زنان‌ نیز ظاهر می‌شود؛26 البته‌ در سعه‌ و ضیق‌ دایره‌ خلافت‌ در عالم‌ ملک‌ باید به‌ احاطه‌ خلیفه‌ به‌ اسمای‌ حاکمه‌ توجه‌ داشت‌ و سر‌ اختلاف‌ انبیا در خلافت‌ و نبوت‌ نیز در این‌ احاطه‌ روشن‌ می‌شود.27 با توجه‌ به‌ نیازمندی‌ نظری‌ و عملی‌ بشر به‌ انسان‌ کامل، نیازی‌ به‌ طرح‌ مسأله‌ حقیقت‌ محمدیه‌ نیست؛ زیرا مرتبه‌ حقیقت‌ محمدیه‌ نیز همان‌ مرتبه‌ انسان‌ کامل‌ است‌ که‌ به‌ تمام‌ اسمای‌ الاهی‌ احاطه، و مراتب‌ کلیه‌ را در بر دارد؛ بنابراین‌ یکی‌ دیگر از نیازمندی‌های‌ بشر به‌ دین‌ در اثر نیاز انسان‌ها به‌ انسان‌ کامل‌ که‌ از ارکان‌ دین‌ است، روشن‌ می‌شود.مطلب‌ دیگری‌ که‌ عارفان‌ در عرفان‌ نظری‌ و عملی‌ بدان‌ پرداخته‌اند، مسأله‌ علم‌ است‌ که‌ دانستن‌ آن‌ نیز نیاز به‌ شریعت‌ را تبیین‌ می‌کند. اهل‌ معرفت، علم‌ را به‌ دراست‌ و وراثت‌ تقسیم‌ کرده‌اند. علم‌ دراست، علمی‌ است‌ که‌ تا ابتدا آن‌ را نخوانند و ندانند، عمل‌ کردن‌ بدان‌ میسر نباشد و علم‌ وراثت، علمی‌ است‌ که‌ تا ابتدا بر مقتضای‌ علم‌ دراست، عمل‌ نکنند، آن‌ را ندانند و نیابند و این‌ معنا از این‌ حیث‌ شریف، مستفاد است‌ که‌ من‌ عمل‌ بما علم‌ ورثه‌ ا علم‌ ما لم‌ یعلم، و آیه‌ شریفه‌ هو الذی‌ بعث‌ فی‌ الامیین‌ رسولاً‌ منهم‌ یتلوا علیهم‌ آیاته‌ و یزکیهم‌ و یعلمهم‌ الکتاب‌ و الحکمه‌ نیز مطابق‌ این‌ معنا است؛ بنابراین، ازدواج‌ علم‌ و عمل، منتج‌ علم‌ وراثت‌ است. پاره‌ای‌ از عارفان‌ با تفکیک‌ علم‌ و عقل‌ گفته‌اند که‌ مقصود از علم، نوری‌ مقتبس‌ از مشکلات‌ نبوت‌ در دل‌ بندگان‌ مؤ‌من، ولی‌ عقل، نوری‌ فطری‌ است‌ که‌ بدان‌ صلاح‌ از فساد، و خیر از شر متمیز می‌شود. حال‌ اگر عقل، تمییز دهنده‌ صلاح‌ و فساد امور دنیایی‌ باشد، در کافر و مؤ‌من‌ مشترک‌ است؛ ولی‌ عقلی‌ که‌ تمییز دهنده‌ صلاح‌ و فساد امور آخرتی‌ است، به‌ مؤ‌منان‌ اختصاص‌ دارد؛ به‌ همین‌ جهت، این‌ عقل‌ به‌ کحل‌ شریعت، مکحل‌ می‌شود. بر این‌ اساس، اهل‌ ایمان‌ و طالبان‌ حق، عقل‌ معاش‌ را تابع‌ و مطابق‌ عقل‌ هدایت‌ قرار می‌دهند و هر جا عقل‌ معاش‌ با هدایت‌ مخالفت‌ کند، از اعتبار می‌افتد؛ زیراضعف‌ عقل، از درک‌ حقیقت‌ ناتوان‌ است؛28 بنابراین‌ در تحصیل‌ علم‌ به‌ ویژه‌ علم‌ وراثت‌ نیز به‌ شریعت‌ نیازمندیم.در این‌ بخش‌ لازم‌ است‌ به‌ دیدگاه‌ برخی‌ از عارفان‌ اسلامی‌ درباره‌ علم‌ ادیان‌ و نیاز انسان‌ به‌ دین‌ اشاره‌ کنیم

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله فروغ فرخزاد در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله فروغ فرخزاد در pdf دارای 50 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله فروغ فرخزاد در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله فروغ فرخزاد در pdf

کودکی  
نوجوانی و ازدواج  
جدایی  
مسافرت به اروپا  
بازگشت به ایران و وانتشار مجموعه اشعار« دیوار»  
انتشار« عصیان»  
همکاری با ابراهیم گلستان  
انتشار« تولدی دیگر»  
اقدام به خودکشی  
فروغ در آستانه فصلی سرد  
خاک پذیرنده اشارتی است به آرامش  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله فروغ فرخزاد در pdf

1-    سهراب سپهری -  هشت کتاب – حجم سبز شعر«دوست» که مرثیه‌ای است در سوک فروغ

2-    حرفهایی با فروغ فرخزاد ( تهران – انتشارات مروارید ، 1356 ) ص

3-    سخنان پوران فرخزاد در مصاحبه با روزنامه‌ی کیهان ، 21 بهمن

4-    همانجا

5-    پوران فرخزاد، هفته نامه‌ی بامشاد آبان

6-     فروغ فرخزاد خاطرات سفر اروپا. مجله‌ی فردوسی سال نهم

7-    همانجا

8-    ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد( تهران: انتشارات مروارید، 1354 ) شعر« بعد از تو» ص 46 و

9- تولدی دیگر( تهران : انتشارات مروارید: 1356)شعر « آن روزها» ص 12-

10 و 11- سخنان پوران فرخزاد در مصاحبه با روزنامه کیهان، 21 بهمن

12- سخنان پدر فروغ در مصاحبه با کیهان، 24 بهمن

13- حرفهایی با فروغ ص 27 و

14- مجله زن روز اسفند

15- پوران فرخزاد – هفته نامه بامشاد شهریور

16- همانجا

17- سخنان پوران فرخزاد در مصاحبه با کیهان 24 بهمن

18- سخنان پدر فروغ در مصاحبه با کیهان 24 بهمن

19- طوسی حایری . هفته‌نامه بامشاد 12 شهریور

20- همانجا

21- پوران فرخزاد . هفته‌نامه بامشاد 26 شهریور

22- طوسی حایری ، هفته‌نامه بامشاد 12 شهریور

23 – سخنان پدر فروغ در مصاحبه با کیهان 24 بهمن

24- پوران فرخزاد هفته‌نامه بامشاد 26 شهریور

25- حرفهایی با فروغ ص 27-

26- حرفهایی با فروغ ص

27- همانجا

28 – حرفهایی با فروغ ص

29 – همانجا ص 7-

30- همانجا ص

31- فروغ فرخزاد خاطرات سفر اروپا مجله‌ی فردوسی سال نهم

32- همانجا

33 – همانجا

34- طوسی حایری هفته نامه‌ی بامشاد 12 شهریور

35- مصاحبه‌ی صدرالدین الهی با فروغ – مجله ی سپیدو سیاه اسفند

36- حرفهایی با فروغ ص

37- همانجا، ص 25-

38- همانجا، ص

39- همانجا، ص

40- همانجا، ص

41- نامه‌ی فروغ مجله‌ی خوشه، نوروز

42- نامه‌ی فروغ، مجله‌ی فرودسی ، 27 مرداد

43- حرفهایی با فروغ ص

44- م، آزاد، هفته‌نامه‌ی بامشاد 19 شهریور

45- ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد ص 92-

46- مصاحبه با فروغ مجله‌ی روشنفکر ، سال 11، اسفند

47- به نقل از مجله زن روز 16 اسفند ماه 1345 و حمید شجاعی: نام‌آوران سینما در ایران ( تهران ‌بینا، 1356)

48- نامه‌ی فروغ، آرش شماره‌ی 13 اسفند

49- نامه‌ی ت-فرخزاد مجله‌ی روشنفکر 20 آبان

50- هفته‌نامه بامشاد 30 مهر

51- حرفهایی با فروغ : ص 39-

52- مصاحبه‌ی با اصغر ضرابی با احمد شاملو مجله‌ی فرودسی فروردین

53- نامه‌ی فروغ دفترهای زمانه بهمن 1346 ص

54- مصاحبه‌ی صدرالدین الهی با فروغ. مجله‌ی سپید وسیاه اسفند

55- حرفهایی با فروغ ص 21-

56- همانجا ، صفحات : 8،57،47،48

57- مجله‌ی فردوسی 27 مرداد

58- تولدی دیگر، شعر« گذران» ص

59- همانجا ص

60- پوران فرخزاد،هفته‌نامه بامشاد، آبان

61- نامه‌ی فروغ، آرش، ش 13، اسفند

62- نامه‌ی فروغ مجله‌ی فردوسی 27 مرداد

63- نامه‌ی فروغ.مجله‌ی فرودسی 27 مرداد

64- ف- فرخزاد مجله‌ی فرودسی بهمن

65- سخنان امیرمسعود فرخزاد در مصاحبه با کیهان 24 بهمن

66- سخنان ف. فرخزاد در مصاحبه با کیهان 24 بهمن

67- م. آزاد،هفته‌نامه‌ی بامشاد 19شهریور

68- مجله زن روز 16 اسفند

69- نامه‌ی فروغ مجله‌ی خوشه نوروز

70- تولدی دیگر شعر « آن روزها» ص 15،

71- ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، شعر« ایمان بیاوریم…» ص

72- نامه‌ی فروغ، آرش، ش 13 ،ا سفند

73- تولدی دیگر، شعر« وهم سبز» ص 121و 122

74- ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، « ایمان بیاوریم…» ص 28 و 29

75- نامه‌ی فروغ، مجله‌ی روشنفکر 20 آبان

76- نامه‌ی فروغ مجله‌ی فرودسی 27 مرداد

77- همانجا

78- سخنان محمد فرخزاد در مصاحبه با کیهان 24 بهمن

79- خاطرات سفر اروپا. مجله‌ی فردوسی، سال نهم

80- دختر شورانگیز شعر، نوشته‌ی مسعود بهنود مجله‌ی روشنفکر اسفند

81- تولدی دیگر شعر« وهم سبز» ص

82- پرویز لوشانی،مجله‌ی سپیدوسیاه اسفند

83- ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، شعر« ایمان بیاوریم … » ، ص 42

کودکی

بزرگ بود

و از اهالی امروز بود

و با تمام افق‌های باز نسبت داشت

و لحن آب و زمین را چه خوب می‌فهمید.(1)

هرچند فروغ گفته است:« حرف‌زدن در این مورد] شرح حال، زندگی شخصی[ به نظر من یک کار خیلی خسته‌کننده و بی‌فایده است. این واقعیت است که هر آدم که بدنیا می‌آید و بالاخره یک تاریخ تولدی دارد، اهل شهر یا دهی است، توی مدرسه‌ای درس خوانده، یک مشت اتفاقات خیلی معمولی و قراردادی توی زندگیش اتفاق افتاده که بالاخره برای همه می‌افتد، مثل توی حوض افتادن دوره‌ی بچگی یا مثلاً تقلب‌کردن دوره‌ی مدرسه، عاشق شدن دوره‌ی نوجوانی، عروسی‌کردن و از این جور چیزها.»(2) اما شناخت فراز و نشیب زندگانی هر شاعر، امر لازمی است. مخصوصاً شاعر امروز که در اشعارش جای پای لحظات زندگی شخصی‌اش کم نیست بلکه در یک چشم‌انداز بسیار زیاد هم هست. شاعر امروز روای صادق لحظات زندگانی خود و جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کند. بدی‌ها، خوبیها، زشتیها، و زیبائیها را همچون نقاش زبردستی در اشعار خود به تصویر می‌کشد و چنین است که شعر امروز برخلاف شعر دیروز ما آئینه‌ای از روحیات شاعر و انسانهای عصر اوست. از این رو شناخت لحظه‌لحظه‌ی زندگی شاعر امروز مخصوصاً شاعری چون فروغ که در همه‌ی لحظات زندگیش شاعر بود- بسیار لازم می‌نماید

فروغ فرخزاد در 15 دیماه 1313 در تهران چشم به جهانی گشود که دنیای او نبود، دنیای دیگرانی بود که سرنوشت او همروزگاران او را رقم می‌زنند. دوران کودکی‌اش در خانواده‌ای گذشت که شغل نظامی‌گری پدر، رنگی از خشونت و حاکمیت مطلق به آن بخشیده بود:« چهره‌ی پدر همیشه از یک خشونت عجیب مردانه پر بود. او تلخ‌تلخ، سردسرد، و خشن‌خشن بود. یک سرباز واقعی با یک چهره‌ی قراردادی یا بهتر بگوئیم با یک ماسک فراردهنده؛ وهمیشه همینطور بود. یادم می‌آید به محض اینکه صدای مهمیز چکمه‌هایش بلند می‌شد همه‌ی ما از حالی که بودیم بیرون می‌آمدیم و خودمان را از دیررس و دسترس او دور می‌کردیم. ولی همین پدر خشنی که ما را حتی با صدای پاهایش فراری می‌داد گاه‌گاهی که به خود می‌آمد و ماسک از چهره‌اش فرو افتاده‌باشد برترین احساسات ما را در آغوش می گرفت و زیباترین اشکها از گوشه‌ی چشمش سرازیر می‌شد. پدر عاشق شعر بود و هست. پدر جر مطالعه هیچ سرگرمی دیگری نداشت و ندارد. پدر همه‌ی عمر بدنبال کشف وتحقیق بود و هست. تمام خانه را به کتابخانه تبدیل کرده‌بود و هنوز هم تعدادی از آن کتابها با نظمی در اتاق خاک گرفته‌اش انباشته شده‌است.»(3) مادر فروغ زنی ساده‌دل بود و از نظر زمانی در گذشته‌ها می‌زیست، گذشته‌هایی لبریز از خوبی‌ها، زیبائی‌ها و سنتهای مقدس:« مادر یک« زن» به تمام معنی بود. زنی ساده‌دل، کودک‌وار، و خوش باور، زنی که قدرت شناخت بدیها را نداشت و همه‌ی دنیا و آدم‌هایش را در قالب خوب و خوبی‌ می‌دید زنی آویخته به تمام سنتها و قراردادها.»(4) فروغ برادرانی به ناممهای امیرمسعود، مهرداد، مهران، وفریدون داشت وخواهرانی به نامهای پوران، گلوریا، فروغ چهارمین فرزند این خانواده است

کودکی فروغ در دنیای قصه‌ها گذشت:« در کودکی عاشق قصه بود. پدربزرگمان قصه‌های قشنگی می‌دانست و فروغ یک لحظع پدربزرگ را آرام نمی‌گذاشت. به قصه‌ها که گوش می‌داد دچار احوال  مالیخولیایی خاصی می‌شد.»(5) نور و عروسک، نسیم و پرنده و روشنی و آب، لحظه‌های کودکی او را سرشار می‌کردند بگونه‌ای که بعدها در لابلای لباسها و دفترهای کودکانه‌اش در جستجوی زمان گمشده‌ی کودکی بود:« برای من هنوز هم که دوران کودکی و حتی نوجوانی( از نظر روحی) را پشت سر گذاشتم و از بسیاری از احساساتی که دیگران معتقد بودند عامل بروزش تنها کودکی و نپختگی است تهی شده‌ام خیلی چیزها وجود دارد که با وجود جنبه‌ی خنده‌آور ظاهرش مرا به شدت تکان می‌داد. هنوز که هنوز است وقتی اوائل پائیز هر سال مادرم لباسهای زمستانی بچه‌ها را از صندوقها بیرون می‌آورد تا به قول معروف آفتاب بدهد، دیدن لباسهای کودکی‌ام که مادرم به حفظ آنها علاقه‌ای بسیار دارد، جستجو در جیبهای آنها و پیداکردن نخودچی کشمش گندیده‌ای غالباً در ته جیبها وجود دارد در من حالت عجیبی ایجاد می‌کند ناگهان خود را همانقدر کوچک و ومعصوم و بی‌خیال می‌بینم و چند دانه گندم و شاهدانه که با کرکهای ته جیب مخلوط شده‌ مرا به گذشته‌ی خیلی دور میبرد و آن احساسات لطیف و شاد و کودکانه را در من بیدار می‌کند. هنوز دفترچه مشق کلاس دوم و سوم ابتدایی را دارم. تمام ثروت مرا کاغذهای باطله‌ای تشکیل می‌دهد که در طول سالها جمع کرده‌ام و به هر جا که می‌روم همراه می‌برم. کاغذهای که دست دوستانم روزی بر آنها نشانه‌ای نقش کرده‌، خطی کشیده و یا تصویری طرح کرده‌است. از دیدن هر یک از آنها به یاد یکی از روزهای از دست‌رفته زندگیم می‌افتم مثل این است که همه چیز برایم دوباره تجدید می‌شود.»(6)

پدر فروغ – سرهنگ محمود فرخزاد – به اقتضای شغل خود روش خاصی را در تربیت فرزندان خود اجرا می‌کرد. او علاقه‌‌ی بسیاری داشت تا آنها را همچون سربازان ارتش به سختی عادت دهد:« پدرم ما را از کودکی به آنچه که سختی نام دارد عادت داده‌است. ما در پتوهای سربازی خوابیده و بزرگ شده‌ایم در حالیکه در خانه‌ی ما پتوهای نرم و  اعلاهم یافت می‌شدند و می‌شوند. پدرم ما را با روش خاصی که در تربیت فرزندانش اتخاذ کرده‌بود پرورش داده. من یادم هست وقتی که به دبستان می‌رفتم تمام تعطیلات تابستان را با برادرانم در خانه می‌نشستیم و کتابهای قدیمی و بی‌مصرف و روزنامه‌های باطله را تبدیل به پاکت می‌کردیم و نوکرها پاکتها را به مغازه‌ها می‌فروخت و هر چقدر پول از این راه درمی‌آوردیم به غیر از پول توجیبی که پدرم به ما می‌داد اجازه نداشتیم که به هر مصرفی که دلمان می‌خواهد برسانیم. پدرم به این ترتیب می‌خواست به ما بفهماند که: کار عیب نیست و کسی که بتواند از بازوی خودش نان بخورد حق دارد که آقای خودش باشد و همیشه سرش را بلند نگه دارد در حالیکه ما هیچ احتیاجی به کارکردن نداشتیم و تا آنجا که به یاد دارم او همیشه وسایل زندگی و تحصیل ما را به نحو شایسته فراهم می‌کرد و من اگر در نظر اطرافیانم متکی به نفس و سرسخت هستم این را مدیون نوع تربیت پدرم می‌دانم.»(7)

لحظه‌های خوش کودکی به پایان رسید، فروغ به مدرسه رفت و درس خواندن را آغاز کرد. این روگاران برخلاف گذشته در مسیری از نور و عروسک نسیم و پرنده و روشنی آب جریان نداشت

ای هفت سالگی

ای لحظه‌ی شگفت عزیمت

بعد از تو هر چه رفت در انبوهی از جنون و جهالت رفت

بعد از تو پنجره که رابطه‌ای بود سخت زنده و روشن

میان ما و پرنده

میان ما و نسیم

شکست، شکست، شکست

بعد از تو آن عروسک خالی

که هیچ چیز نمی‌گفت، هیچ چیز بجز آب، آب، آب

در آب غرق شود.(8)

دوران تابستان را اندک‌اندک پشت سرگذاشت دورانی که لحظه‌هایش از عزیمت به اسارت بود و خاطره‌انگیز و حسرتبار؛

آن روزها رفتند

آن روزهای بدنی خاموش

کز پشت شیشه، در اتاق گرم،

هردم به بیرون، خیره می‌گشتم

پاکیزه بدن من. چو کرکی نرم،

آرام می‌بارید

گرمای کرسی خواب‌آور بود

من تند و بی‌پروا

دور از نگاه مادرم خطاهای باطل را

از مشق‌های کهنه‌ی خود پاک می‌کردم

چون برف می‌خوابید

در باغچه می‌گشتم افسرده

در پای گلدانهای خشک یاس

گنجشک‌های مرده‌ام را خاک می‌کردم.(9)

در این دوران فروغ حالات متفاوتی داشت یک چهره‌اش دختر شیطانی که از درودیوار بالا می‌رفت مثل پسره روی نوک درختها می‌نشست و مثل شیطانک با کارهایش دیگران را به خنده می انداخت.(10) برچهره‌ی دیگرش دختر« غمزده، بهانه‌گیر، لجوج، و حساسی که با کمترین بهانه ساعتها با صدای بلند گریه می‌کرد.»(11)

 

نوجوانی و ازدواج

سرانجام فروغ دوران دبستان را به پایان رساند و پا به دبیرستان گذاشت. دبیرستان خسروخاور. او به سبب آنکه پدرش دوستدار شعر و ادب بود کم‌کم به خواندن شعر رغبت پیدا کرده‌بود. اما در این زمان خواندن شعر را با سرعت و حجمی بیشتر ادامه داد و کم‌کم لحظه‌های سرودن به سراغش آمدند. هیچ فراموش نمی‌کنم وقتی را که فروغ برای اولین بار شعر کوچکی گفت و آنرا به من نشان داد. من هنوز آن شعر را با خط فروغ که به سبک نو بود و با مصرع« دور از اینجا، دور از اینجا» شروع می‌شد آن موقع فروغ به دبیرستان می‌رفت.»(12) خود فروغ در این باره گفته‌است:« من وقتی 13 یا 14 ساله بودم خیلی غزل می‌ساختم و هیچوقت چاپ نکردم. به هر حال یک وقتی شعر می‌گفتم همین‌طوری غریزی در من می‌جوشید روزی دو سه تا توی آشپزخانه، پشت چرخ خیاطی، خلاصه همینطور می‌گفتم. خیلی عامی بودم. همینطور می‌گفتم چون همینطور دیوان بود که پشت سر دیوان می‌خواندم و پر می‌شدم و به هر حال استعداد کمی هم داشتم ناچار یک جوری پس می‌دادم نمی‌دانم اینجا شعر بود یا نه فقط می‌دانم که خیلی« من» آنروزها بودند، صمیمانه بودند و می‌دانم که خیلی هم آسان بودند. من هنوز ساخته نشده‌بودم زبان و شکل خودم را و دنیای فکری خودم را پیدا نکرده‌بودم.»(13)

در کنار سرودن فروغ در عرصه‌ی نثر هم پیشرفتی چشمگیر داشت بنحوی که معلم انشاء او باورش نمی‌شد که نوشته‌هایی را که فروغ در سر کلاس می خواند از خود اوست:« یکی از همکلاسی‌های فروغ می‌گفت: زنگهای انشاء برای فروغ بدترین ساعات درس بود، همیشه می‌گفت: من از انشاء متنفرم، بیزارم، برای اینکه خیلی خوب انشاء می‌نوشت و معلم او را توبیخ می‌کرد و می‌گفت: فروغ تو اینها را از کتابها می‌دزدی!»(14)

در این هنگام که در دبیرستان درس می‌خواند( سال 1329) و 16 سال بیش نداشت ناگهان ازدواج کرد:« فروغ در کلاس هفتم درس می‌خواند که به ازدواج پرویز شاپور درآمد. پرویز، نوه ی خاله‌ی مادرم است آنوقتها زیاد به خانه‌ی ما می‌آمد. او مجلس آراست و طنز قوی دارد. بچه ها را دورش می‌نشاند و قصه‌های غصه‌دار می‌گفت و فروغ با یک چشم‌خیره به ذهن پرویز می‌نگریست و یک روز وقتی فهمیدم که آنها عاشق یکدیگرند همه‌مان دچار تعجب شدیم چون فروغ کلاس هفتم بود و شاپور دانشگاه را تمام کرده‌بود. او 15 سال از فروغ بزرگتر بود. وقتی زمزمه‌ی ازدواج بلند شد خانواده‌ی ما مخالفت کردند به یاد دارم که شاپور لباس عروسی هم نتوانست برایش بخرد. چیزی نداشت و این اسباب مخالفت فامیل شد که فروغ اعتصاب غذا کرد، قهر کرد که من جشن عروسی نمی‌خوام، لباس و جواهر نمی‌خوام، هیچ چیز نمی‌خوام، و اینطور بود که عروسی آنها بسیار ساده بدون تشریفاتی برگزار شد.»(15) علت این ازدواج شتابزده و زودرس مسائل خانوادگی‌ای بود که خانواده‌ی فروغ با آن درگیر بودند.« پدرم عاشق زنی دیگر بود و می‌خواست با آن زن ازدواج کند ظاهراً ما بچه‌ها را مزاحم می‌دانست. این بود که مرا در 15 سالگی شوهر داد و یا ازدواج فروغ و شاپور نیز با آنکه این ازدواج را به علت اختلاف سن و وضع مالی شاپور که آنوقت هنوز چیزی نداشت نامناسب می‌دانستند. پدرم مخالفتی نکرد زیرا می‌خواست ما را از سر باز کند. این ازدواج پدرم با زن دومش همه‌ی زندگی ما را از هم پاشید و هرکدام ما را به گوشه‌ای انداخت و پدرم بخاطر آن زن با ما سرگران و عبوس و نامهربان بود. فروغ اگر عاشق شاپور شد برای آن بود که بیش از هرچیز به جستجوی مهربانی و محبت بود و در خانه‌ی ما پدرمان جز خشونت و سردی چیزی نمی‌داند.»(16)

فروغ از بعد از اتمام کلاس سوم دبیرستان و پایان‌گرفتن دوره‌ی اول متوسطه به هنرستان بانوان رفت و در آنجا خیاطی و نقاشی را فرا گرفت. چند زمانی نیز در کلاسهای نقاشی استاد علی‌اصغر پتگر حاضر می‌شد  شیوه‌های نقاشی را فرا گرفت. انتشار اولین مجموعه اشعار بنام اسیر

 در سال 1331 در حالیکه فروغ بیش از 17 سال نداشت اولین مجموعه اشعارش با نام« اسیر» منتشر شد. این مجموعه بعداً‌ در سال 1334 با دگرگونی‌هایی تجدید چاپ شد

در این زمان شعری از فروغ در یکی از مجلات چاپ شد و به دامن‌زدن شایعاتی درباره‌ی او کمک کرد

« وقتی شعر گنه کردم گناهی پر ز لذت» سرمجله‌ای چاپ شد جنجالی عظیم در خانواده بلند شد فروغ چمدانش را برداشت و از خانه‌ی پدر رفت. یک اتاق پشت دبیرستان فیروزکوهی اجاره کرد تا زندگی کند. در آن موقع او حتی یک بالش نداشت.  من از خانه‌ی شوهرم کمی اسباب برای او بردم. وضع او را کاملاً می‌توان حدس زد: پول نداشت، کار نداشت، حقوق نداشت، و  در فشار مطلق بود. فروغ با بدترین شرایط شروع کرد.»(17) پدر فروغ در این مورد گفته‌است:« زندگی فروغ  2 مرحله داشت وقتی که شروع به شعرگفتن کرد تشویقش کردم اما وقتی شعرگفتن باعث بلند شدن جاروجنجال در اطرافش شد و داشت زندگی خانواد‌گی‌اش را مختل می‌کرد ناراحت شده‌بودم چون قکر می‌کردم این اقدام او و راهی که انتخاب کرده باعث از بین‌رفتن  زندگی خانوادگی‌اش می‌شود.»(18) دورشدن فروغ ار خانواده‌ی خود به درازا کشید. از فروغ خواهش می‌کنم تا اجازه دهد که با پدرش حرف بزنم و آشتی‌شان بدهم که فروغ بتواند به خانه برگردد، ولی آن روزها فروغ نسبت به پدرش خیلی بدبین بود. پدر و مادرش متارکه کرده‌بودند پدر زنی دیگر گرفته بود.»(19)اما وساطت‌ها سرانجام ثمربخش شد:« به پدر فروغ گفتم: شما اتاقی در خانه تان به فروغ بدهید خودش اتاق را درست خواهد کرد. پدرش موافقت کرد و اتاق خالی در خانه‌اش در اختیار فروغ گذاشت…  فروغ وقتی به خانه‌ی پدر بازگشت زیلویی برای اتاقش خرید و دوستان هرکدام چیزی برایش هدیه آوردند که با آنها اتاقش را آراست و یادم می‌آید که دوسه‌بار در همان اتاق مهمانی داد.»(20)

جدایی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   231   232   233   234   235   >>   >