سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله شرح دستگاه آنالایزر VCA005 در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله شرح دستگاه آنالایزر VCA005 در pdf دارای 115 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله شرح دستگاه آنالایزر VCA005 در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله شرح دستگاه آنالایزر VCA005 در pdf

مقدمه  
بلوک و دیاگرام دستگاه :  
32K  
Computer  
TXD  RXD  
توضح عملیات قطعات کشیده شده در بلوک :  
الف ) 89C51(1)  :  
ب) 89C51(2) :  
ج) HIN232  
پایه های RS232  
پورتهای COM در IBM PC و سازگار به آنها :  
ه) تراشه ADC 808 با 8 کانال آنالوگ :  
و) طرز کار LCD :  
شرح کار دستگاه :  
مشخصات دستگاه آنالایزر VCA005 :  
مزایای دستگاه آنالایزر VCA005 :  
سخت افزار دستگاه آنالایزر VCA005 :  
مدارات قسمت نمونه گیری ولتاژ :  
طرز کار ADC 808 :  
نرم افزار دستگاه آنالایزر VCA005 :  
شرح عملکرد نرم افزار دستگاه آنالایزر VCA005 :  
2) کلید  File Convert :  
3) کلید Change Pass   :  
آنالیز اطلاعات ذخیره شده :  
توضیحات نرم افزار میکرو پروسسورها در سخت افزار :  
ORG 30H  
MOV     POS,#62H  
2 – نرم افزار اسمبلی داخل آی سی 89C51(2) :  
3-نرم افزار تحت ویندوز نوشته شده با Visual C++ :  

مقدمه

 امــروزه بهران مصرف برق شاید مسئله ای مشکل سـاز برای آینده کشورمـان باشد ، با کاهش و صـرفه جویی در مصـرف برق شاید بتوان نیمی از این مشکل را حل نمود ، اما با کمی تدبیر می توان کمک بزرگی به آینده و اقتصاد نمود

 ساخت دستگاه آنالایزر (VCA005) تنها گامی در بهینه سازی مصرف انرژی  می باشد ، این دستگاه با آنالیز کامل از مصـرف انرژی نموداری بصورت ماکزیمم و مینیمم مصرف در اختیار کاربر قرار می دهـد ، بنابراین کاریر قادر خواهد بود ایرادات مصرف برق را شناسایی نموده و سعی در رفع اشکالات نماید . بنابراین از این طریق خواهیم توانست کمک شایانی در بهتر مصرف نمودن انرژی انجام دهیم

 با نصب این دستگاه در کارخانجات و رفع ایرادات احتمالی که بوسیله آنالیز برق شناسایی خواهد شد میتوان گامی بزرگ در بهینه سازی مصرف برق و اقتصاد کشور برداشت

توضح عملیات قطعات کشیده شده در بلوک

 الف ) 89C51(1)  

1- فرمانهای لازم را به  ADC808 می دهد تا مقدار آنالوگ به دیجیتال برای هر شش کانال تبدیل شود ( سه کانال جریان و سه کانال ولتاژ )

2- مقدار دیجیتال گرفته شده از ADC را گرفته و عملیات لازم را روی آن انجام می دهد و مقدار مطلوب را روی صفحه LCD نمایش می دهد و همچنین این مقادیر را از طریق پورت سریال به آی سی 89C51(2) می فرستد

3- کی بورد ماتریسی را چک می کند تا چنانچه کلید فشار داده شد عملیات لازم را انجام دهد

4- محاسبه کردن ساعت سیستم و نمایش ساعت روی صفحه LCD

5- محاسبه تاریخ شمسی و نمایش برروی صفحه LCD

 ب) 89C51(2)

1- اطلاعات رسیده از خط سریال از آی سی 89C51(1) را در حافظه RAM ذخیره می کند و همچنین این اطلاعات را از طریق سریال به کامپیوتر می فرستد تا این مقادیر در نرم افزار نمایش داده شود

2- بعد از رسیدن هر باکس اطلاعات یک LED را روشن یا خاموش می کند تا ذخیره اطلاعات در دستگاه نمایش داده شود  

ج) HIN

 یک واسط است برای تبادل سریال بین میکرو و کامپیوتر

 این آی سی ولتاژ پنج و صفر میکرو را با استفاده از خازنهای مدار تبدیل به ولتاژهای  پانزده و منفی پانزده می کند

این آی سی برای تبادل سریال از استاندارد RS232 استفاده می کند

پایه های RS

چون در کامپوترهای IBM برای ارتباط سریال از سوکت نه پین استفاده می شود لذا پایه های آن را توضیح می دهیم

پایه ها

1- تشخیص حامل داده DCD

2- داده رسیده RXD

3- داده ارسال شده TXD

4- پایانه داده آماده DTR

5- سیگنال زمین

6- مجموعه داده آماده

7- تقاضای ارسال

8- آمادگی برای ارسال

9- تشخیص دهنده

ما برای ارتباط سریال با میکرو فقط از پایه های دو و سه و پنج استفاده می کنیم

پورتهای COM در IBM PC و سازگار به آنها

کامپوترهای IBM PC و سازگارهای مبتنی بر (8086 ، 286 ، 386 ، 486 و پنتیوم ) معمولاً دو پورت COM دارند . هـر دو پورت کانکتورهای نوع RS – 232 را دارا می باشند

بسیاری از PC ها یک DB – 25 و یک DB – 9 را بکار می برند

پورت های COM  با COM 1 و COM 2 نامگذاری شده اند . در سالهای اخیر COM 1 برای ماوس و COM 2 برا ی وسایلی چون مودم بکار رفته اند . برای انجام آزمایشات تبادل اطلاعات ، پورت سریال 8051 را به COM 2  در PC بکار می برند

د) 1 , 2 , 3 , 4 , 5 ,

یک مدار یکسو کننده و تقویت کننده آپ امپی است که ولتاژ ورودی AC را هم یکسو می کند و هم در یک گین ضرب می کند 

ه) تراشه ADC 808 با 8 کانال آنالوگ

 تراشه مفید دیگر ADC 808 از National Semaconductor است 

این تراشه دارای 8 ورودی است که اجازه می دهد تا 8 مبدل مختلف را با یک تراشه ردیابی کنیم . این تراشه دارای خروجی داده هشت بیتی است . هشت ورودی آنالوگ  مولتی پلکس است ، برای این کار سه پایه آدرس C , B , A به کار می رود در این تراشه VREF(+) و VREF(-) ، ولتاژ مرجع را تنظیم می کند . اگر VREF (-) = GND و VREF(+) = 5 باشد ، سایر پله ها برابر است با 5/256=1943mv بنابراین برای داشتن پله 10 میلی ولت به ولتاژ ریفرنس 56/2 نیاز داریم . ما از کانالهای A , B , C برای انتخاب کانالهای صفر تا هفت ورودی آنالوگ و از ALE برای لچ کردن آدرس استفاده می کنیم . SC برای شروع تبدیل است . EOC برای پایان تبدیل می باشد ، OE فعال ساز خروجی است

و) طرز کار LCD

 توصیف پایه های LCD

LCD مورد بحث ما چهارده پایه است

1-              VSS – زمین

2- VCC – منبع تغذیه

3-VEE – منبع تغذیه کنترل درخشندگی

4- RS – انتخاب RS=0 برای انتخاب دستور العمل ، RS=1 برای انتخاب ثبات داده

5- R/W گذرگاه داده 8 بیت

6- E – انتخاب

7- DB0 گذرگاه داده 8 بیت

8- DB1گذرگاه داده 8 بیت

9- DB2 گذرگاه داده 8 بیت

10- DB3 گذرگاه داده 8 بیت

11- DB4 گذرگاه داده 8 بیت

12- DB5 گذرگاه داده 8 بیت

13- DB6 گذرگاه داده 8 بیت

14-DB7 گذرگاه داده 8 بیت

RS ، انخابگر ثبات

در داخل LCD دو ثبات وجود دارد و این پایه برای انتخاب آنها به این ترتیب بکار می رود که اگر صفر باشد ثبات فرمان انتخاب می شود و اجازه می دهد فرمانهایی همچون پاک کردن ، نشاندن مکان نما و غیره صادر شود و اگر یک باشد ثبات داده انتخاب می شود و به کاربر اجازه ارسال داده روی LCD  برای نمایش می دهد

R/W خواندن / نوشتن

این پایه به کاربر اجازه نوشتن اظلاعات و یا خواندن از LCD را فراهم می سازد اگر یک باشد برا ی خواندن و اگر صفر باشد برای نوشتن است

E ، فعال

از این پایه برای لچ کردن اطلاعات ارائه شده به پایه های داده اش استفاده می کند . وقتی داده به پایه های داده اعمال شد یک پالس بالا – پایین به این پایه اعمال میگردد تا به این وسیله LCD داده موجود در پایه های داده را لچ کند . این پالس بابد حداقل 450 ns عرض داشته باشد

D0 – D

هشت بیت خط داده برای ارسال اطلاعات به LCD یا خواندن محتوای ثباتهای داخلی LCD بکار می رود . برای نمایش حروف و اعداد پورتهای اسکی برای حروف A – Z و a – z و اعداد صفر تا نه به پایه ها ارسال می شود و همزمان RS = 1 میگردد همچنین کدهای دستورالعمل فرمانی وجود دارند که برای پاک کردن نمایشگر یا باز گرداندن مکان نما به نقطه شروع یا چشمک زدن آن بکار میرود که به شرح ذیل می باشد

شرح کار دستگاه

 این دستگاه از دو قسمت نرم افزار تحت کامپیوتر با ویژال C++ و یک سخت افزار که یک بورد و ودارات الکترونیکی تشکیل شده است

مشخصات دستگاه آنالایزر VCA

 1- دارای یک صفحه LCD برای نمایش ولتاژ و جریان سه فاز لحظه ای کارخانه و نمایش ساعت و تاریخ  شمسی می باشد

2- دارای کی بورد 4*3 ماتریسی برای بعضی از تنظیمات در دستگاه

3- نگهداری مقدار ماکزیمم جریان سه فاز و ساعت آن در داخل حافظه دستگاه برای آنالیز اپراتور

4- نمونه گیری از جریان سه فاز و نگهداری در حافظه دستگاه هر هشت ثانیه

5- این دستگاه سازگاری با هر تابلوی برق دارد و فقط با تعویض ترانس داخال منوی دستگاه بر اساس C/T (ترانس جریان ) می توان این دستگاه را بر روی تابلوهای مختلف نصب کرد و آنالیز لازم را بر روی آن تابلو انجام داد

6- این دستگاه نیازی به اپراتور برای تخلیه اطلاعات ندارد و خود سیستم بصورت اتوماتیک روشن خواهد شد و اطلاعات تخلیه می شود و کامپیوتر دوباره خاموش خواهد شد

7- داخل نرم افزار کامپیوتری این امکان وجود دارد که این دستگاه هر جای کارخانه نصب شده باشد از طریق سریال به کامپیوتر متصل می شود و داخل نرم افزار کامپیوتری این امکان وجود دارد که می توان جریان سه فاز و ولتاژ سه فاز را بصورت On Line نمایش می دهد

8- در داخل نرم افزار این امکان وجور دارد که می توان سطح پر شدن حافظه دستگاه را مشاهده کرد

مزایای دستگاه آنالایزر VCA

 1- بعد از تخلیه اطلاعات هر 24 ساعت می توان نمودار مصرف برق را در نرم افزار Exel رسم نمود و آنالیز لازم را برای برق مصرفی کارخانه مورد نظر انجام داد

2- از روی نمودار حتی می توان از سالم یا خراب بودن دستگاههایی که آمپر آنها مشخص است مطلع شد

3- از روی نمودار میتوان اگر قطعی برق باشد ساعت قطع و وصل شدن برق را بدست آورد

4- در داخل نرم افزار کامپیوتری این امکان وجود دارد که می توان با دادن تاریخ مورد نظر پول برق مصرفی و کیلو وات مصرفی در آن تاریخ رابراساس دادن تعرفه مصرف برق آن کارخانه به نرم افزار بدست آورد

سخت افزار دستگاه آنالایزر VCA

 در داخل نرم افزار 2 عدد میکرو پروسور809C51 وجود دارد که هر یک به تنهایی کار خاصی را انجام می دهند

 ورودی جریان دستگاه از C/T تابلو می باشد که در سر راه C/T یک مقاومت 1/0 اهم ، 5 وات مجود دارد که جریان عبوری از C/T را تبدیل ولتاژ میکند

C/T

برای اندازه گیری جریان عبوری از تابلوی برق از این دستگاه استفاده می شود که این دستگاه در دور شین ورودی کارخانه قرار می گیرد و بر اساس جریان ورودی از شین یک جریان متناسب با آن در C/T برقرار می شود .و رابطه آن امکان دارد به صورت زیر باشد که بر اساس جریان کارخانه انتخاب می شود

1000/5 , 1500/5 , 2000/5  و … بطور مثال اگر 2000 آمپر کارخانه جریان مصرف کند در داخل C/T  5 آمپر تولید می شود ، حال ما خروجی C/T را به یک مقاومت 1/0 اهم و 5 ولت داده ایم که این جریان را تبدیل به ولتاژی کند ، یعنی اگر 5 آمپر در C/T تولید شود ولتاژ ایجاد شده دو سر مقاومت 5/0 ولت است

 توجه : جریان تولید شده در C/T یک جریان AC است

ولتاژ دو سر مقاومت به یک مدار یکسو ساز و تقویت کننده وارد می شود و بعد از یکسو سازی و تقویت با یک ولتاژ تقویت شده و DC خواهیم داشت که مدار یکسو ساز بصورت زیر می باشد

مقاومت متغیر R در دست ماست تا بتوانیم گین مدار تقویت کننده را تغییر دهیم ، با این مقاومت د رمدار می توان مدار را کالیبره نمود تا بتواند جریان صحیح را روی LCD نمایش  دهد

دو عدد دیود ورودی باعث می شود که اگر ولتاژ ورودی بیشتر از 6/0 ولت شود اتصال کوتاه خواهد شد و باعث می شود تا خروجی از یک اندازه ای بیشتر نشود و به مدارات بعدی صدمه وارد نشود . این مدار ولتاژ ورودی را یکسو می کند و هم در یک گین ضرب می کند از این مدار به همین صورت دو نمونه دیگر وجود دارد که دو جریان دیگر نیز اندازه گیری خواهد شد

خروجی این مدارات به ورودی هر کانال ADC808 متصل می شود

این  (ADC808) IC دارای هشت کانال ورودی است که سه تا ورودی جریان و سه تا ورودی ولتاژ است . جریان این IC هشت بیت اطلاعات دیجیتال است که بصورت یک میکروپروسور 89C51 متصل است که میکرو اطلاعات جریان و ولتاژ را بصورت دیجیتال از این پورت دریافت می کند

مدارات قسمت نمونه گیری ولتاژ

 ابتدا ولتاژ ورودی (220 ولت ) با یک تقسیم ولتاژ تبدیل به ولتاژ زیر 5/0 ولت می شود که بصورت زیر می باشد

طرز کار ADC

 در ابتدا آدرس ADC روی کانال صفر تنظیم میشود ، طبق اتصالات دستگاه جریان 1 به کانال صفر ، جریان 2 به کانال یک ، جریان 3 به کانال دو ، ولتاژ 1 به کانال سه ، ولتاژ 2 به کانال چهار و ولتاژ 3 به کانال پنج متصل است

وقتیکه آدرس ADC  روی کانال صفر تنظیم شد مقدار دیجیتال که به پورت یک میکرو می رسد مقدار دیجیتال جریان است که این عدد را هم رو ی LCD نمایش می دهد و هم این عدد را از طریق سریال به میکرو دیگر دستگاه می فرستد و آن میکرو این عدد را داخل RAM ذخیره می کند و هم این عدد را از طریق سریال به کامپیوتر می فرستد و در داخل نرم افزار این جریان نمایش داده می شود

تمام اعداد  اندازه گیری شده در داخل دستگاه یک عدد هشت بیتی است ، برای ترانس های بشتر از 250 این عدد خوانده شده از تابلو را در ضریب ترانس ضرب می شود . ضریب ترانس :  2000/250 =

مثلاً برای ترانس  2000/5 هر عدد خوانده شده از ADC ضرب در 8 می شود و روی  LCDنمایش می دهد

بطور مثال برای ترانس 800/5 ضریب ترانس برابر 32 است که هر عدد خوانده شده ضربدر 32  می شود و روی LCDنمایش میدهد

بعداز اینکه آدرس ADC روی کانال صفرتنظیم شدواطلاعات جریان فاز یک خوانده شد و روی LCD نمایش داده شد آدرس ADC  روی کانال یک تنظیم می شود ، و اطلاعات جریان فاز دوم خوانده می شود و تمام کارهای مراحل قبل انجام می شود یعنی هم روی LCD نمایش می دهد و هم در RAM ذخیره می شود و هم به کامپیوتر فرستاده می شود و در نرم افزار نمایش می دهد و این کار برای کانالهای دیگر ADCنیز انجام می شود تا تمام جریانها و ولتاژهای ورودی اندازه گیری شده و اطلاعات هم روی LCD نمایش داده می شود و هم ذخیره می شود و نیز در نرم افزار کامپیوتری نمایش داده می شود

شرح عملکرد نرم افزار دستگاه آنالایزر VCA

این نرم افزار با ویژوال C++ نوشته شده است . همانطور که در شکل بالا مشخص است این نرم افزار دارای قسمتهای گوناگون می باشد که هر یک را توضیح خواهم داد

1) کلید800                    5    

این کلید برای تخلیه اطلاعات به صورت دستی می باشد یعنی زمانیکه 24 ساعت از زمان نمونه گیری گذشت حافظه دستگاه پر می شود و باید از طریق نرم افزار کامپیوتری تخلیه شود ، بعد از کلیک بر روی این کلید کامپیوتر از ما سوال میکند آیا مطمئن هستید که می خواهید حافظه را تخلیه کنید

 اگر بعد از این سوال تأیید کنید پنجره دیگری باز خواهد شد که از شما تاریخ نمونه را خواهد گرفت که فرمت آن به عنوان مثال با این صورت می باشد 830616 که همان تاریخ 16/06/83 است بعد از وارد نمودن تاریخ و کلیک بر روی کلید تأیید نرم افزار یک کد به دستگاه آنالایزر می فرستد و به دستگاه اطلاعات نمونه گیری شده را بصورت باکس های شش تایی می فرستد و نرم افزار آن را دریافت نموده و در یک فایل ذخیره می کند و بعد از اینکه اطلاعات ذخیره شده در دستگاه تمام شد دستگاه آنالایزر یک کد 255 به کامپیوتر می فرستد که به آن اطلاع می دهد اطلاعات تمام شده است و نرم افزار فایل را به صورت کامل با پسوند Meg ذخیره می کند که این فایل بصورت فرمت باینری د رکامپیوتر ذخیره می شود و قابل روئیت  بوسیله اپراتور نیست

 2) کلید  File Convert

بعد از تخلیه اطلاعات و ذخیره آنها به صورت باینری چون فایل غیر قابل دیدن است با کلیک بر روی این کلید می توانیم فایل را تبدیل کنیم و فایل قابل دیدن برای آنالیز شود ، بعد از این پنجره ای ظاهر می شود مانند شکل بعد

 که در آن چند گزینه وجود دارد . در قسمت اول می بایست تناریخ فایلی را وارد کنیم که توسط مرحله قبل تخلیه شده و در قسمت بعدی سیستم از ما یک کلمه رمزی می خواهد که اگر اپراتور این کلمه رمز را نداشته باشد نمی تواند فایل را تبدیل کند و اطلاعات ذخیره شده را روئیت نماید و حال چنانچه کلمه رمز صحیح را وارد نماید پیغامی خواهیم داشت که تبدیل صورت گرفته است

یک فایل بصورت متنی با پسوند txt می دهد که در آن اطلاعات جریان سه فاز که هر هشت ثانیه نمونه گیری شده است وجود دارد که در جلوی هر نمونه ساعت ،دقیقه و ثانیه نمونه گیری مشخص است که با توجه به آن  میتوان آنالیز لازم را روی آن انجام داد .مانند شکل صفحه بعد که به این صورت است که ردیف اول جریان فاز یک و ردیف دوم جریان فاز دوم و ردیف سوم جریان فاز سوم وردیف چهارم ساعت ودقیقه وثانیه های نمونه گیری شده در 24 ساعت گذشته است


3) کلید Change Pass   

این کلید د رهمان پنجره قبلی می باشد که با کلیک بر روی آن پنجره زیر ظاهر می شود

در این پنجره ما می توانیم کلمه رمز مربوط را عوض کنیم ، برای این کار باید ابتدا کلمه رمز قبلی وارد کنیم و اگر رمز صحیح بود کلمه رمز جدید را وارد می کنیم و دوباره آن را تأیید می کنیم به این صورت کلمه رمز عوض خواهد شد و از آن پس می توان با رمز جدید وارد شد

4) کلید Start New Sample   

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله علل عقب ماندگی مسلمین از نگاه بیدارگران اقالیم قبله در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله علل عقب ماندگی مسلمین از نگاه بیدارگران اقالیم قبله در pdf دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله علل عقب ماندگی مسلمین از نگاه بیدارگران اقالیم قبله در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله علل عقب ماندگی مسلمین از نگاه بیدارگران اقالیم قبله در pdf

بخش اول : علل عقب ماندگی مسلمین  
1 عامل تفرقه و تجزیه گرایى  
2 ضعف ریشه هاى اعتقادى و دین دارى  
3 ورود فرهنگ بیگانگان  
4 بى اعتنایى به منابع دینى  
5 افراط و تفریط مسلمین  
6 دنیا زدگى  
7 شناخت ناصحیح دین  
8 حکومت ها و کارگزاران فاسد  
9 ضعف مراکز دینى  
10 بى توجهى مسلمین به عوامل انحراف و انحطاط  
بخش دوم:دیدگاه هاى اندیشمندان اسلامى  
1 دیدگاه امام خمینى (ره)  
1 حکومت هاى فاسد حاکم بر جوامع مسلمین  
2 ذلیل شمردن مسلمین  
3 جدایى دین از سیاست  
4 بى توجهى از درک بیان اسلام واقعى  
5 غرب و شرِ زدگى و از خودبیگانگى  
6 روحیه ى مصرف گرایى  
2 دیدگاه مقام معظم رهبرى، حضرت آیت الله خامنه ای  
1 بى اطلاعى از حال انسان;  
4 دیدگاه اقبال لاهورى [78]  
1 تفرقه و از دست دادن اتحاد مسلمین  
2 احساس حقارت و از خود بیگانگى در مقابل بیگانگان  
3 روى گردانى از اسلام  
4 اسیر فرنگیان  
5 دیدگاه استاد شهید آیت الله مرتضى مطهرى  
پی نوشتها:  

بخش اول : علل عقب ماندگی مسلمین

مگر علم، توسعه و تکنولوژى از جامعه ى مسلمین به اروپاییان انتقال پیدا نکرد؟ آیا علماى مسلمان علومى چون ریاضیات، طبیعیات، شیمى، هیئت و طب یونان را تکمل نبخشیدند؟ آیا فلسفه به وسیله ى بزرگانى چون ابن رشد از مشرِق زمین به سرزمین مغرب هجرت نکرد؟ جواب همه ى این سوال ها مثبت است;[5] لکن پرسش دردناک این است که چرا مسلمانان از پیشروى و ترقى باز ماندند؟ چه عواملى باعث این همه انحرافات، عقب ماندگى ها و انحطاط هاى جوامع اسلامى شد؟ مسئولیت این خطاها با کیست؟

مارکسیست ها معتقدند که انحطاط، پیرى و فرسودگى جوامع، ذاتى و جبرى آنهاست. به عبارت دیگر، هر جامعه اى بعد از رشد و پیشرفت، جهت خود را جبراً تغییر داده، سیر معکوس پیدا مى کند و اراده ى انسان در پیدایش آن هیچ نقشى ندارد;لکن این سخن از جهت فلسفى و تاریخى باطل است; زیرا اولاً انسان موجودى مختار است و حیات اجتماعى، عزت و ذلت اش در اختیار خودش است. ثانیاً، نمونه هاى تاریخى به روشنى گواه بر این است که اگر مسلمین روش دیگرى را انتخاب مى کردند به انحطاط کشیده نمى شدند

مجموع عوامل انحراف و انحطاط مسلمین را مى توان به دو دسته ى درونى و بیرونى تقسیم کرد: مراد از عوامل درونى، عواملى است که از ناحیه ى مسلمین صادر شده است و عوامل بیرونى، عواملى هستند که از ناحیه ى بیگانگان به مسلمین رسیده است

1 عامل تفرقه و تجزیه گرایى

یکى از مهم ترین اختلاف ها و انحراف هایى که در میان مسلمین پدید آمد، مسئله ى جانشینى پیامبر اسلام(ص) بود. عده اى آن را انتخابى و گروهى انتصابى مى دانستند. این اختلاف، که اولین اختلاف بعد از حیات پیامبر بود، باعث پیدایش دو فرقه ى شیعه و سنى گشت. منشأ آن، اختلافات قومى و قبیله اى بود

این واقعه چنین اتفاِق افتاد که جمعى از مسلمانان انصار (یعنى عرب هاى قحطان) در سقیفه جمع شدند و تصمیم گرفتند زمامدار مسلمین را تعیین نمایند، خبر به گوش مهاجران (یعنى عرب هاى عدنانى) رسید و ابوبکر، عمر، ابوعبیده جراح، سالم مولاى ابو حذیفه و جمعى دیگر از مهاجران سقیفه آمدند. هر کدام از عدنانیان و قحطانیان خود را براى این زعامت لایق تر مى دانستند. مردم مکه ادعا مى کردند که اسلام در میان ما آشکار شد، پیامبر(ص) از خویشان ماست و ما زودتر از دیگران به دین او پیوستیم، پس زمام دار مسلمانان باید از مهاجران باشد

انصار نیز استدلال مى آوردند که انصار به وسیله ى ما رونق یافت; اهل مکه نه تنها دعوت پیامبر را نپذیرفتند، بلکه به مخالفت و آزار او پرداختند، تااین که حضرت ناگزیر شد مکه را ترک نماید و به سوى یثرب هجرت کند. پس زمام دار مسلمانان باید از انصار باشد. نزاع و کشمکش بالا گرفت، تا این که بعضى از انصار به شرکت در امر حکومت فتوا دادند و گفتند:«از ما امیرى و از مهاجران نیز امیرى» در این هنگام ابوبکر برخاست و به ستایش انصار پرداخت و پیشنهاد آنها را مخالف وحدت مسلمانان دانست. سپس گفت: امیر از ما، وزیر از شما; زیرا پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «الائمه من القریش»

در این جریان، سعد بن عباده، رییس قبیله ى خزرج نامزد خلافت بود، ولى چون از یک طرف، قبیله ى اوس تمایل نداشتند زعامت به قبیله ى خزرج برسد و، از طرفى، بشیر بن سعد پسر عموى سعد بن عباده با او دشمنى داشت، بعد از سخنرانى ابوبکر و عمر، بشیر بن سعد گوى سبقت را گرفت و با ابوبکر بیعت کرد و اسید بن حضیر، بزرگ قبیله ى اوس و سایر مهاجران نیز با او بیعت نمودند و قضیه ى حکومت مسلمین به ظاهر پایان پذیرفت.[7]

بعد از نقل این وقایع تاریخى این سؤال مطرح است که مگر آنها، احادیث ثقلین، غدیر، منزلت، سفینه، انذار و ده ها حدیث دیگر را از پیامبر(ص) نشنیدند؟

مگر نه این است که حدود دویست نفر از علماى اهل تسنن از پیامبر(ص) نقل مى کنند که حضرت فرمود: انى تارک فیکم الثّقلین: کتاب الله و عترتى اهل بیتى.[8]

و مگر اکثر محدثان از پیامبر(ص) نقل نکرده اند که حضرت رسول(ص) خطاب به حضرت على(علیه السلام) فرمود

«انت منى بمنزله هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى».[9]

اگر چنین است، پس چرا در جریان سقیفه، هیچ کس به گفتار پیامبر(ص) استناد نکرد؟! تنها عامل این انحراف که موجب انحطاط و سقوط تمدن دینى مسلمین شد، حس ملیت گرایى و قبیله گرایى بود; یعنى گاهى مردم آن قدر به حجاب قومى گرى خود محجوب مى شوند که حتى اندیشمندان آنان از دام انحراف در امان نمى مانند

2 ضعف ریشه هاى اعتقادى و دین دارى

دومین عامل انحراف و انحطاط مسلمین، ضعف شناخت اعتقادى مسلمانان بود. عقاید، در طول زندگى بشر نقشى بى همتا داشته است و در واقع جامعه اى که در آن عقاید نباشد واقعیت ندارد

آنچه مورد بحث است بى توجهى مسلمانان نسبت به عقاید حقّه ى اسلامى و در مقابل، توجه دشمنان نسبت به آن است

آیا تا به حال از خود سؤال کرده اید که چرا حسین بن على(علیه السلام) این گونه دوستان وفادار و آن گونه دشمنان سخت دل داشت؟ چرا با این که مردم آن روزگار احترام هاى وافر پیامبر(ص) نسبت به امام حسین(علیه السلام) را مى دیدند، ولى باز براى آن حضرت، قتل مهیا شدند؟ و به جعل حدیث پرداختند.[10] شامیان بر مرگش نذر کردند[11] و تابعین براى شهادتش شمشیر کشیدند؟ دلیل این همه رذالت و خباثت، ضعف ریشه هاى اعتقادى بود; گواه بر آن، خطبه ها و نامه هاى خود حضرت است; چنان که در هنگام ورود به کربلا فرمود: الناس عبید الدنیا و الدین لعق على السنتهم یحوطونه مادرّت معایشهم فاذا مُحصّوا بالبلاء قلّ الدیانون;[12]

این مردم برده هاى دنیا هستند و دین لقلقه ى زبانشان است و تا زمانى که زندگى شان در رفاه باشد از دین پشتیبانى مى کنند، پس وقتى که در امتحان قرار گرفتند دین داران کم خواهند بود

در آن زمان اعتقادات باطل عبارت بود از: اعتقاد به جبر، تشبیه گرایى، عدم اعتقاد به امامت، کم رنگ شدن مسئله ى معاد و;

به همین جهت حضرت(ع) مسائل مهم اعتقادى را براى مردم روشن مى کرد . تشبیه گرایان را باطل مى ساخت[13] و معرفت به امام را مقدمه ى شناخت خدا[14] و مرگ را، پلى براى عبور از سختى ها و رنج ها به بهشت پهناور معرفى مى کرد.[15]

البته ابوهلال عسکرى در باب اعتقاد به جبر مى گوید: نخستین کسى که اندیشید اراده ى خدا در افعال انسان در خیر و شر و زشت و زیبا تعلق گرفته است، معاویه بود.[16]

در تاریخ نقل شده است هنگامى که معاویه، یزید را به عنوان جانشین خود معرفى کرد، در پاسخ به اعتراض برخى صحابه، از جمله عایشه گفت: خلافت یزید تقدیر الهى است و بندگان در امور خود اختیارى ندارند.[17]

این عقیده در زمان قبل از خلافت معاویه نیز وجود داشته است، از جمله

. ام حارث انصارى مى گوید: عمر بن خطاب را در حال شکست دیدم از او علت آن را پرسیدم، وى گفت: فرمان خدا چنین است.[19]

یزید علیه اللعنه در شام به امام سجاد گفت: تو همان کسى هستى که پدرت مى خواست خلیفه شود. خدا را شکر که مرا تمکن داد و شما را زیر دست من، اسیر کرد.[21]

در مقابل این منحرفان، گروهى مؤمن و معتقد به مبدأ و معاد، شاگردان ممتاز و پرورش یافته ى مکتب حسین(ع)که با جزم و یقین و اعتقادى پایدار و ایمانى مایه دار داشتند و امام را جان جانان و اطاعت و شهادت در رکاب او راراه رسیدن به حق مى شمردند، نیز حضور داشتند; چنان که امام سجاد(علیه السلام) مى فرماید: حضرت امام حسین(ع) در شب یاران خود را جمع کرد و بعد از حمد و ثنا به آنان فرمود: من دیگر گمان یارى از این مردم ندارم، و به همه ى شما اجازه ى رفتن مى دهم. همه ى اصحاب یک صدا به حضرت عرض کردند; سبحان الله، جان و مال و زن و فرزندمان را در راه تو فدا مى سازیم و در رکاب تو مى جنگیم.[22]

جوانى که پدرش در معرکه ى جنگ شهید شد، همراه مادرش وارد صحنه ى کارزار شد و چنین گفت

امیر من حسین است و چه خوب امیرى است; آیا همانندى براى او مى شناسید؟!

نافع بن هلال الجبلى نیز در حالى که رجز مى خواند و مى جنگید، خود را شیعه ى على معرفى مى کرد و مى گفت

انا ابن هلال الجبلى  *** انا عَلی دِینِ على         و دینه دین النبى[24]

هم چنین حضرت على اکبر(ع) به امام(علیه السلام) عرض کرد: اذا لانبالى ان نموتَ محقین;[26] ما را از مرگ چه باک، در حالى که حق با ماست.               مرگ اگر مرد است گو نزد من آى *** تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ

مرکزى که بیش از همه وظیفه دارد این مباحث را معرفى نماید و پاسخ گوى شبهات باشد و مقام معظم رهبرى نیز بر این وظیفه مکرر تأکید فرموده حوزه ى علمیه است. حل مسائلى چون: رابطه ى دین و حکومت، دین و دنیا، ارزش هاى دینى و تکنولوژى، نیازهاى انسان به دین، عقلانیت گزاره هاى دینى، اثبات پذیرى معتقدات دینى و ده ها مسئله ى دیگر. اگر به این مسائل نپردازیم گرفتار انحطاط و انحراف جدیدى خواهیم شد که جبران آن نیروى شگفتى مى طلبد

3 ورود فرهنگ بیگانگان

سومین عامل انحراف و انحطاط، ورود اندیشه ها و فرهنگ هاى بیگانه به اجتماع مسلمین و متأثر شدن آنها از این فرهنگ هاست .  در صدر اسلام بعد از وفات پیامبر(ص)، مسلمانان پیشرفت هاى نظامى وسیعى در مناطق ایران و روم بدست آوردند; مثلاً در پایان سال دوازدهم هجرى جنگ با مشرکان و مخالفان تقریباً تمام شد، لذا ابوبکر لشکر خود را به سمت دره ى اردن و فلسطین روانه کرد و در سال هفدهم هجرى فلسطین را تسخیر نمود. در سال نوزدهم با فرماندهى عمرو بن عاص مصر فتح شد. این توسعه طلبى باعث قرابت میان مسیحیان، یهودیان و مشرکان با مسلمانان شد و بدین گونه فرهنگ و عقاید مسیحیان و ادیان و دیگر مذاهب وارد قلمرو مسلمین شد. و از طرف دیگراکثر مسلمانان، ضعف اعتقادى قابل توجهى داشتند و در رأس آنان شخصیت علمى و فرهنگى اى نبود تا با این گونه شبهات و انحرافات مقابله کند; زیرا تنها کسى که توان این مقابله را داشت حضرت على(علیه السلام) بود. که او را نیز از جامعه ى اسلامى طرد کرده بودند، و زعیم مسلمین قلمداد کردند; هر چند گرچه خود حضرت در مواقع ضرورى وارد صحنه مى شد، ولى کمبود فرهنگى آن حضرت به روشنى نمایان و آشکار بود

آنچه عامل سوم را تقویت مى کرد ورود احبار و رهبان مسیحى و یهودى به ظاهر مسلمان شده در جمع مسلمانان بود. کسانى چون کعب الاحبار، تمیم دارى و وهب بن منبّه یمانى با تظاهر، خود را در قلوب مردم جا دادند; سپس نزد خلفا قرب و منزلت پیدا کردند، به طورى که عثمان، کعب الاحبار را به عنوان قاضى القضاه مسلمانان نصب کرد

بسیارى از عقاید انحرافى که در میان مسلمین پیدا شد، معلول وجود همین احبار و رهبان به ظاهر مسلمان بوده است. عقایدى چون: عدم عصمت انبیا و نسبت دادن معاصى متعدد به انبیا، مسئله ى رؤیت الهى، جسمیت خداوند، مسئله ى جبر، مسئله ى آدم و حوا، داستان غرانیق و ده ها عقیده ى انحرافى دیگر که در کتاب هاى ابن تیمیه، تاریخ طبرى و تفسیر کشاف وجود دارد

ابوریه نیز مى گوید

وقتى دعوت اسلام شوکت و اعتبار یافت و قدرت فوِق العاده اى پیدا کرد، مخالفان دیدند با قدرت و جنگ نمى شود با مسلمانان جنگید، به فکر و حیله و چاره دیگرى افتادند و آن مکر یهودیانى بود که تظاهر به اسلام مى کردند و از این طریق مسلمانان را فریب مى دادند.[30]

این عامل (ورود فرهنگ بیگانه) در عصر ما به دو صورت دیگر ظهور مى کند: 1 صورت علمى; 2 صورت عملى

صورت علمى : بدین طریق که برخى اندیشه هاى فلسفى، کلامى و; با ورود به کشور، ترجمه مى شوند و اندیشمندان ما را به خود مشغول مى نمایند. اگرچه اصل ورود این اندیشه ها، مخصوصاً در مجامعى که ظرفیت درک و رد آنها را دارند مفید است، ولى گاهى این اندیشه ها آن قدر جوانان متدین را به خود مشغول مى کند که شاید کمتر توجه به رد این اندیشه ها بکنند. و لذا بیشتر وقتشان را به فهم و پذیرش آنها صرف مى کنند و حتى برخى افراد عمر خود را با مطالعه ى آن آثار سپرى کرده اند، در حالى که حتى یک بار به منابع روایى، که محصول علمى ائمه اطهار(ع) است، مراجعه نمى کنند

اما صورت عملى; جدیدترین مد لباس، مد آرایش، فیلمهاى مبتذل و; در غرب، بعد از زمان کوتاهى وارد کشور ما مى شوند و جوانان جاهل را به تباهى مى کشانند. آیا جوانان ما مى دانند که با گرایش به چنین مفاسدى، اهداف دشمنان انقلاب و اسلام و ایران به فعلیت کشیده مى شود

آیا توجه دارند که چرا بیگانگان در ترویج علم، صنعت، اقتصاد و تکنولوژى خود هیچ کوششى ندارند و فقط تلاش خود را صرف انهدام ارزش ها مى کنند؟ آیا جوان دانشگاهى و تحصیل کرده ى ما که جذب این انحرافات اخلاقى مى شود، مى داند که فرهنگ پانک از دهکده ى پانک[33] انگلستان که حتى در آن جا نیز اعتبار اجتماعى ندارد آمده است؟ آرى این ها میکروب ها و آشغال هایى هستند که جز بیمارى و نجاست قلوب پاک، ارمغان دیگرى ندارند

پس باید هوشیار باشیم و فریب آنان را نخوریم و از خدمت به میهن و اسلام غافل نشویم

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله علل عقب ماندگی مسلمین از نگاه بیدارگران اقالیم قبله در pdf

هر گاه جاى دوستان در محافل خالى شود، بیگانگان و دشمنان جاى گزین آنها مى شوند. وقتى معارف اصیل دینى در دانشگاه ها، صدا و سیما و سایر محافل جایى نداشته باشد و در معرفى شخصیت هاى دینى، چون سلمان، ابوذر و; کوتاهى بشود، مردم افراد ناپاک و بى لیاقت را الگو قرار مى دهند

در صدر اسلام سران اسلامى با جلوگیرى از کتابت و تدوین احادیث، به بهانه ى توسعه ى قرآن، مانع از پخش احادیث و سیره ى نبوى مى شدند قایل بودند چون سخنان پیامبر(صلى الله علیه وآله) گاهى از روى رضا و گاهى از روى غضب بیان مى شود، استناد به کلام نبى(صلى الله علیه وآله) ناتمام است; غافل ازاین که پیامبر نه تنها مانع توسعه ى قرآن نمى شود، بلکه به تعبیر قرآن، مفسر آن خواهد بود;(وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ) چنان که خداوند سبحان مى فرماید: آنچه پیامبر اسلام مى گوید وحى است و به هیچ وجه از روى هوى و هوس نیست; (وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْیٌ یُوحى)

به دنبال ممانعت از کتابت حدیث و سخنان گهربار پیامبر اسلام(ص)، افرادى که کینه دیرینه از اسلام داشتند، احادیثى را به نفع خودشان جعل کردند و به پیامبر اسلام نسبت دادند; براى نمونه، ابن ابى العوجاء یکى از همین دروغ گویان است. وى که از معروف ترین زنادقه ى بصره است، در ابتدا مدتى شاگرد حسن بصرى بود، ولى بعد از توحید برگشت و با همکارى ابوشاکر، عبدالله بن مقفع و عبدالملک بصرى در مسجد الحرام درصدد معارضه با قرآن برآمد. محمد بن سلیمان فرماندار کوفه وى را دستگیر و دستور قتلش را صادر کرد. هنگامى که ابن ابى العوجاء مرگ را رویاروى خود دید و به کشتن خود یقین پیدا کرد، به مخاطبان خود گفت

به خدا سوگند، مرا مى کشید، ولى این را بدانید که من چهار هزار حدیث جعل و در میان شما پراکنده کرده ام و با آنها حلال خدا را حرام و حرام را حلال جلوه دادم. به خدا سوگند، وادارتان کرده ام تا آن روز را که باید روزه بدارید افطار کنید و آن روز را که باید افطار کنید روزه بدارید.[34] شایان ذکر است که قدرت هاى اموى و عباسى نیز نقش مؤثرى در پیدایش و توسعه ى این عوامل داشته اند; مثلا اگر حاکمان، عقاید معتزله را به سود اهداف خود مى دانستند، به ترویج مکتب اعتزال مى پرداختند و اگر مکتب اشاعره با مقاصدشان هماهنگى داشت، به رونق آن مى پرداختند; گاهى جبر و زمانى اندیشه و مذهب اختیار را توسعه مى دادند

یکى دیگر از آن دروغ گویان بى دین که با کمک حکام بنى امیه به اهداف پلید خود تحقق بخشید «سمره بن جندب» است. وى هشت هزار دینار از معاویه گرفت تا بگوید که من از پیامبر شنیدم که آیه ى (و من الناس من یشرى نفسه اتبغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد) در شأن عبدالرحمن بن ملجم نازل شده است; در حالى که هر دو فرقه ى شیعه و سنى اتفاِ نظر دارند که این آیه در شأن حضرت امیر(علیه السلام) آمده است. همچنین نقل شده است یکى از محدثان دروغ گو، در زمان مهدى خلیفه ى سوم عباسى که کبوترباز بود، نزد وى آمد و براى رضاى خاطر وى گفت: من از پیامبر شنیدم که فرمود: «لا سَبقَ الامى حفدِ او حافر او طائر.» یعنى کلمه ى طائر را اضافه کرد تا عمل مهدى عباسى را توجیه کند. مهدى عباسى خوشحال شد و مبلغ قابل توجهى به او داد.[35]

عامه و خاصه نقل کرده اند که حضرت خواجه ى کائنات در شأن مولى الموحدین امام على(علیه السلام) گفته است: «انا مدینه العلم و على بابها»;از جمله آنها ابوهریره ى کذّاب ناصبى است که «بازرگان حدیث» لقب دارد و در تمام عمر پول مى گرفته و حدیث جعل مى کرده. در مقابل فضایلى که از رسول خدا درباره ى حضرت على(علیه السلام) نقل شده است احادیثى را جعل کرده اند، مثلاً در مقابل حدیث فوِ گفته است: «ابوبکر و العمر و العثمان جدرانها»; ابوبکر، عمر و عثمان خلفاى سه گانه، دیوارهاى شهر علم مند.[36]

 

5 افراط و تفریط مسلمین

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله غدیر در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله غدیر در pdf دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله غدیر در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله غدیر در pdf

مقدمه   – 2 -
به سوی مکه :   – 3 -
بازگشت به مدینه :   – 6 -
ابلاغ پیام الهی :   – 10 -
بیعت عمومی :   – 16 -
واکنش منافقان :   – 18 -
خطبه ی حضرت امیر المومنین (ع) در روز عید غدیر:   – 19 -
آداب وسنن غدیر :   – 21 -
نتیجه گیری :   – 23 -
اسناد حدیث غدیر در نزد شیعه   – 23 -
منابع وماخذ :   – 26 -

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله غدیر در pdf

1 – نشریه ستاد بزرگداشت سال امام امیرالمومنین 23 بهمن ماه 1379 شماره

2 – بر کرانه ی غدیر یادمان سلسله برنامه های جشن غدیر

3 – چاه ، نخلستان ، سکوت ، آمنه آدینه

مقدمه

سال دهم هجرت،مسلمانان همراه پیامبر اکرم مراسم حج را به پایان رساندند و عازم مدینه شدند تا این که به محلی به نام غدیر خم رسیدند. نیم روز هیجدهم ذی الحجه بود که پیک وحی بر رسول خدا صلی الله علیه و آله  نازل شد و از جانب خدا پیام آورد که: ای رسول آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده به گوش مردم برسان و اگر چنین نکنی رسالت او را ابلاغ نکرده ای و خداوند تو را از گزند مردمان حفظ خواهد کرد

پیامبر دستور توقف دادند و همگان در آن بیابان بی آب و در زیر آفتاب سوزان صحرا فرود آمدند. منبری از جهاز شتران برای پیامبر ساختند و رسول خدا بر فراز آن رفت و روی به مردم کرد. ابتدا خدا را سپاس گفت و از بدیهای نفس اماره به او پناه جست و فرمود: “ای مردم بزودی من از میان شما رخت بر خواهم بست”. آن گاه اضافه کرد: “چه کسی در ارزیابی مصلحت ها و شناخت و تصرف در امور بر مومنین سزاوارتر است؟” همه یک سخن گفتند: “خدا و پیامبر داناترند.”

 رسول گرامی فرمود: “آیا من به شما از خودتان اولی و سزاوارتر نیستم؟” همگان یک صدا جواب دادند:”چرا چنین است.” آنگاه فرمود: “من دو چیز گرانبها در میان شما می گذارم یکی ثقل اکبر  که کتاب خداست و دیگری ثقل اصغر که اهل بیت منند. مردم! بر آنان پیشی نگیرید و از آنان عقب نمانید.”

آنگاه دست علی (ع) را در دست گرفت و آن قدر بالا برد که همگان او را در کنار رسول خدا دیدند و شناختند.  سپس فرمود: “خداوند مولای من و من مولای مؤمنان هستم و بر آنها از خودشان سزاوارترم

ای مردم هر کس که من مولا و رهبر اویم این علی هم مولا و رهبر اوست” و این جمله را سه بار تکرار کرد و چنین ادامه داد: “پروردگارا ! دوستان علی را دوست بدار و دشمنان او را خوار. خدایا علی را محور حق قرار ده.”

سپس فرمود: “لازم است حاضران این خبر را به غایبان برسانند.” هنوز اجتماع به حال خود باقی بود که دوباره آهنگ روح بخش وحی گوش جان محمد صلی الله علیه و آله را نواخت که:‌ «امروز دینتان را برایتان کامل نمودم و نعمت خود را بر شما به پایان رساندم و اسلام را به عنوان دین برایتان پسندیدم» و بدین سان علی (ع) از جانب خداوند برای جانشینی پیامبر (ص) برگزیده شد

رسول خدا فرموده است روز عید غدیر خم برترین عیدهای امت من است و آن روزی است که خداوند بزرگ دستور داد تا برادرم علی بن ابی طالب را به عنوان پرچمدار امتم منصوب کنم، تا بعد از من مردم توسط او هدایت شوند و آن روزی است که خداوند دین را تکمیل و نعمت را بر امت من تمام کرد و اسلام را به عنوان دین برای آنان پسندید

آرى غدیر یک سرزمین نیست، چشمه اى است که تا پایان هستى مى جوشد، کوثرى است که فنا برنمى دارد، افقى است بى کرانه و خورشیدى است عالمتاب

به سوی مکه

           خبربه سرعت درمیان مسلمانان مدینه وخارج از آن پیچید .پیامبرخدا( صلی ا; علیه وآله وسلم ) بنابرفرمان الهی برای انجام مراسم حج به زودی مدینه را به سوی مکه ترک خواهند نمود . هرکس می خواهداز فیض معنوی وبزرگی که درهمراهی بارسول خدا درسفرزیارتی خانه ی خدا نصیب مومنان می شود بهره ببرد

 بایدخودراهرچه سریعتر به کاروان حاجیان وزائران بیت الله الحرام برساند . مسلمانان گروه ، گروه از گوشه وکناروشهرهای دورونزدیک خود رابه مدینه می رسانند تادر کنارپیامبرمهربان امت مناسک واعمال حج رابیاموزند وبه پیروی از آن حضرت تکلیف الهی خودرا به جای آورند

تا آن سال وحتی پس از فتح مکه که سه سال قبل صورت گرفته بود ، چنین فرصتی برای رسول اکرم ( صلی ا; علیه وآله وسلم ) است نیامده بود تا حج خانه خدا را درایام مخصوص آن به جای آورند تااینکه فرشته وحی برآن وجودنازنین نازل شد ودستورپروردگاررا ابلاغ فرمود : ” اهان ای رسول مادرمیان مردم ، حج خانه خدارا اعلام کن .” واینچنین بود که پیامبرخدا، برای اجرای  فرمان الهی آماده ی سفر حج گردید .     نه تنها بسیاری از ساکنان مدینه واطراف آن پیامبر را در این سفر همراهی می کرند ، بلکه مسلمانان دیگر مناطق شبه جزیره عربستان وحتی سرزمین های دوردست تر همچون یمن وبحرین ، خود را به این کاروان می رساندند تا مبادا از این فیض بزرگ محروم شوند وافتخار همراهی با پیامبرشان را از دست بدهند

;. وعلی (ع) آن یار همیشگی وهمراه با وفا وبرادر دلسوز پیامبر(ص) که به دستور رسول خدا وبرای تبلیغ دین ونشر شریعت واحکام به یمن رفته بود ، نیز بنا به امر حضرتش برای همراهی با پیامبر در این سفر تاریخی وتاریخ ساز یمن را به قصد مکه ترک نمود

با آنکه شیوع بیماری آبله یا حصبه بسیاری از مسلمانان علا قمند به همراهی رسول خدا وشرکت در مراسم حج را بازداشته بود ، ولی باز هم جمعیت بسیاری به این کاروان پیوستند

( نودهزار ، یا یکصد ودوازده هزار ، یا یکصدوبیست هزار ویا یکصدوبیست وچهار هزار نفر) گزارشی است که از تاریخ به ما رسیده است . شنبه ، بیست وچهارم یا بیست وپنجم ماه ذی القعده سال دهم هجرت ، رسول گرامی اسلام در حالی که تنها دو جامه ساده احرام یکی بر کمر ودیگری بر دوش داشت ، با پای پیاده به آرامی از مدینه خارج شد . تمامی همسران ، اهل حرم واهل بیت پاکش نیز به دنبال آن حضرت سوار بر شتر به حرکت در آمدند وپس از آنان خیل عظیم مسلمانان – گروهی با پای پیاده وگروهی سوار برچهارپایان – آهنگ زیارت خانه ی خدا را نمودند

منزلگا ههایی پس از یکدیگر پشت سرگذارده شد . یازده روز به طول انجامید تا از نخستین منزلگاه یعنی (بلمم) وسپس (سترف السیاله) ، (عرق الطیبه) ، (روحاء) ، (اثابه) ، (جحفه) ، (ابواء) و (سرف) بگذرند ونزدیک غروب روز دوشنبه به کوههای مشرف بر مکه مکرمه برسند ودر آنجا فرود آیند

پیامبر اکرم (ص) وگروه بزرگ مسلمانان همراه ، شب را در همانجا بسر بردند وصبحگاهان روز سه شنبه پس از ادای نماز صبح ، تکبیر گویان وارد شهر مکه شدند ویکسره به مسجدالحرام در آمدند

مکه ، یکباردیگر دردانه ی گم گشته واز دست رفته اش را در دامان خودبازیافت و یتیم معتکف در غار حراء را در آغوش گرفت . پیامبر در چند روزه ی ایام حج و در میان جمع عظیم مسلمانان یک به یک احکام الهی حج را برای آنان باز گو می فرمود ورمز وراز این گنجینه ی سر به مهر را به همراهان می آموخت . این تنها حجی بود که رسول خدا (ص) در طول عمر شریف وپر برکتش به آرامی و دور از هرگونه آزار واذیت وشکنجه مشرکان وکافران مکه ، در کنار انصار ومهاجرین ومسلمانان قبائل وطوایف مختلف بجای می آورد نخستین مرتبه ای بود که پس از هجرت سرنوشت ساز خویش از مکه به مدینه ، برای انجام مراسم پرشکوه وبه یادماندنی حج به مکه می رفتند وگویا تقدیر چنان بود که آخرین مرتبه نیز باشد

  بدین ترتیب است که آن را ( حجه الوداع ) نامیدند . گرچه نامهای دیگری نیز برای آن برگزیده اند همچون (( حجه الاسلام )) ، (( حجه البلاغ )) ، (( حجه الکمال )) و ((حجه العقام )) اگر هر یک از آنها به موضوعی فهم در سفر پیامبر اشاره می کند .اما نام حجه الوداع که یادآور زهر فراق وسوز هجران آن وجود پر برکت است ، بیشتر با جانها ودلها مانوس گشته است

بازگشت به مدینه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری در pdf دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری در pdf

مقدمه  
معنای پلورالیزم  
گونه های پلورالیزم  
‏‏1 پلورالیزم سیاسی:  
‏2 پـلورالیزم اخلاقی:  
3 پـلـورالـیـزم دینی:  
پیشینه پلورالیزم  
پـلورالیزم  
دیدگاهها و قرإتهای گونه گون از پلورالیسم دینی ‏  
‏ 1 هـمزیستی مسالمت آمیز:  
‏2 شـمـول گـرایـی:.  
‏3 تـکـثـرگرایی:  
رویارویی حق و باطل در فرهنگ قرآن  ‏  
دین یکی, شرایع گوناگون  ‏  
اسلام به منزله قانون اساسی  ‏  
ناسازگاری تکثرگرایی با وحی  ‏  
پیامدهای پلورالیزم دینی  ‏  
نتیجه گیری  

مقدمه

 ‏مـانـدگـاری, پـویـایـی و پیوستگی ادیان در جاری زمان, بسته به  دلـبـسـتـگـی و پـای بـنـدی پیروان و گروندگان به ‏آنهاست. زیرا دیـنـداری, سـعادت و رستگاری و کامیابی خویش را در باورمندی به آمـوزه هـای دیـنی خود می داند ‏و با چنین انگاره ای, خود را از درون پـای بند به پشتیبانی و دفاع از آن می بیند

بر همین اساس شـخـص دیـنـدار ‏حـاضـر اسـت برای دست یابی به سعادت و رستگاری, هـرگـونـه پـشتیبانی مادی و معنوی را در جهت تواناسازی و ‏نشر و گسترش دین مورد نظر خود انجام دهد. بی گمان, اگر ادیان از چنین پای بندی و پشتیبانیهایی که گاه تا مـرز ‏فـداکاری و از جان گذشتگی نیز پیش می رود, بی بهره بودند, دوران حـیـات و ماندگاری آنان دیری نمی پایید و هر ‏دینی به طور طـبـیـعـی اندکی پس از ظهور, از میان می رفت, همان گونه که اگر ادیـان بـاطل می بودند و دور نمایه ‏ای تهی از آموزه های کارآمد داشـتـند نیز, دوام نمی آوردند

بر این اساس, پایندگی ادیان, با چـشـم پـوشـی از ‏دورنـمایه و رسالت آنها, بیش از هر عامل دیگری بـسـتـه بـه پـیـروی جدی و پشتیبانیهای بی دریغ گروندگان به آن ‏ادیـان است. طبیعی است که پیروان هر دین و آیینی, تنها باورهای خـود را بـر حـق و صحیح بدانند و ادیان و مذاهب ‏دیگر را باطل و نارسا بینگارند. این گونه اختلافها و فرقها و ناسانیها و مرزبندیها, تنها در بین ادیـان نـیـسـت, بـلکه در ‏داخل هر دینی نیز ممکن است گرایشها و مـذهـبـهـای گـوناگونی وجود داشته باشد و پیروان هر یک از آنها تـنـهـا ‏مذهب خود را بر حق بدانند و مذاهب دیگر را باطل

البته روشـن اسـت که در نظر گروندگان, هیچ گاه ادیان و ‏مذاهب دیگر با هـم یـکسان نیستند, ممکن است پاره ای را نزدیک تر و پاره ای را دورتـر از حـق بـدانند و یا پاره ای ‏را باطل و پاره ای نارسا و نـاتمام بدانند. اکنون این پرسش مورد گفت وگوست که آیا رستگاری و سـعـادت مـندی ‏انسان, ویژه پیروی و عمل به یک دین است و تنها پـیـروان هـمان دین اهل نجات و رهاییند؟ یا این که دین حق تنها ‏یـک آیـیـن نـیـست دینهای حق بسیارند و انسانها از هر یک پیروی کـنـنـد, درست است؟ در صورتی که پذیرفتیم ‏که دین حق همواره یکی بـیـش نـیـست و ممکن نیست همه ادیان بر حق باشند, اگر کسی بدون داشـتـن دیـن حق و ‏باور درست, کارهای نیک و شایسته مورد پسند و خواست شرع انجام دهد, آیا کار او پاداش خواهد داشت؟  ‏

 پـرسـشهایی از این دست, مدتهاست که محققان و اندیشه وران را به اندیشه وا داشته و بحثهایی هم ارأه شده است.  ‏

شـهـیـد مرتضی مطهری از طرح کنندگان نخستین این بحث به شمار می رود که می نویسد:  ‏

‏(; آیـا دیـنی غیر دین اسلام مقبول است و یا دین مقبول, منحصر بـه اسـلام است؟ و به عبارت دیگر, آیا آنچه لازم ‏است فقط این است که انسان یک دینی داشته باشد و حداکثر این است که آن دین منتسب بـه یـکـی از پیغمبران ‏آسمانی باشد و دیگر فرق نمی کند که کدام یـک از ادیان آسمانی باشد, مثلا مسلمان یا مسیحی یا یهودی و حتی ‏مجوسی باشد؟ یا این که در هر زمان دین حق یکی بیش نیست؟)

اسـتـاد شهید در کنار این بحث, مساله کارهای نیک ‏نامسلمانان را بـه شـرح بـحث کرده است: اگر کسی بدون باور به دین حق, کار نیک پـذیـرفـتـه شده و مورد امضای ‏دین حق را انجام دهد, آیا کار او پـاداش خـواهـد داشـت, یـا نـه؟ و آیـا شرط پاداش داشتن کارهای شایسته, ایمان ‏به دین حق است یا نه؟ در دو, سـه دهـه اخیر, بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی, شماری, بـا تـرجـمـه آثار ‏متکلمان و فیلسوفان غربی در این باب و بازگو کـردن انـدیـشه های آنان, به این گونه بحثها در محفلهای علمی و ‏دانـشـگـاهـی دامـن زده اند. به نظر می رسد, دست کم, شماری از ایـنـان بـه انـگیزه های سیاسی و با هدف شبهه ‏افکنی و سست کردن پـایـه هـای ایمان اسلامی در جوانان وارد این میدان شده و مسأل کـهـنـه و چند دهه پیش اروپا ‏را با تفسیرها و تحلیل و بررسیهای نـادرسـت و در قـالـبـهـای جـدید قرار داده اند و می خواهند با دسـتاویزهای ‏سست به متون دینی و بهره گیری از سروده های شاعران و قـطـعـه های ادبی و عرفانی آن را با معیارها و ترازهای ‏اسلامی نـیـز سازوار جلوه دهند, حتی شماری از مدعیان روشنفکری به دروغ بـه عـالمانی پیرایه بسته اند که آنان حق ‏را ویژه یک شریعت نمی دانند

در ایـن نوشتار, برآنیم گذری و نظری بر اندیشه های اندیشه ور و فـیـلـسـوف بـزرگ ‏دنیای اسلام, شهید مرتضی مطهری و بهره گیری از دیـدگاههای وی در این زمینه, داشته باشیم و درستی و یا ‏نادرستی پـلـورالـیـزم دیـنـی و تـکـثـرگرایی را به بوته بحث بگذاریم و پـیـامـدهای تکثرگرایی دینی را از نظر ‏بگذرانیم ولی پیش از آن, بـایـسـتـه اسـت بـه مـعنای پلورالیزم در فرهنگ غرب و کاربرد و قـرأـتـهـای گـونـاگون ‏آن اشاره کنیم و گونه های پلورالیزم را یادآور شویم.‏

 

معنای پلورالیزم

 پـلورالیزم از ریشه Plural به معنای جمع, فزونی و پرشمار است و در فـرهـنـگ هـای ‏انـگـلیسی به معنای جمع گرایی, چند گانگی و تـکثرگرایی به کار رفته است. همچنین به حکومتهای أتلافی که از ‏چـند حزب, گاه مخالف هم به وجود می آیند و کسانی که چندین همسر دارنـد و مـشـرکان و چند خدا باوران, از ‏باب این که چندگانگی و فزونی در آنها وجود دارد اطلاق می گردد. بـر همین اساس, در فرهنگ غرب, ابتدا به ‏کسانی که چند مقام دینی را در کـلـیسای کاتولیک عهده دار بوده و از این رهگذر درآمدهای بـسـیـاری داشـته اند, ‏پلورالیست Pluralist گفته می شده است. ولـی سپسها, این مفهوم گسترش یافته و به همه کسانی که درآمدهای گـونـاگـون و بـسـیار داشته و از چند جا درآمد به دست می آورده انـد, چـه دسـت اندرکار کلیسا و پستهای کلیسای ‏کاتولیک باشند و چـه نـباشند پلورالیست, گفته شده است و کم کم در هر مقوله و هر چـیزی که, به گونه ای ‏چندگانگی در آن راه داشته این واژه در آن به کار رفته است که در مقوله های دینی, فرهنگی و سیاسی, کاربرد ویژه ‏خود را دارد

 در فرهنگهای سیاسی در معنای پلورالیزم نوشته اند: (پلورالیزم یا مسلک کثرت, نام آن فلسفه سیاسی ‏است که گوید علاقه فـرد نباید منحصر به پیوستگی سیاسی وی با دولت باشد, بلکه علاقه هـای دیگر دارد, مانند ‏علاقه اقتصادی, مذهبی و غیره و این علایق, بـایـد در تـعـیین خط مشی و سیاست جامعه مورد توجه قرار گیرد و ‏مـفـهـوم دیـگر آن اعتقاد به لزوم تعدد احزاب و جماعات و انواع انـجـمـنـها و عقاید و سلیقه ها در اجتماع است و ‏پرورش و تشویق ایـن تـعـدد و کثرت دستجات و موافقت دولت با شرکت ایشان در امر حکومت و اداره امور جامعه

 ایـن مـسـلک برابر (مونیسمMonism‏) () قرار دارد که آن را فرضیه (مـونـسـتـیک) دولت نامند و گوید: حق ‏حاکمیت (سورنته) حق منحصر دولـت و اراده اعـلای دولت است و تمام موسسات و افراد باید تابع دولت سیاسی ‏باشند. طبق آیین پلورالیست آتوریته حکومت در درون یک جامعه باید تقسیم شـود بـیـن گـروهـهای مختلف, مانند: ‏گروههای مذهبی و اجتماعی و اقـتـصادی و در انحصار دولت نباشد. این جماعت بر سه فرقه تقسیم می شود, افراطی ‏تفریطی و اعتدالی;)در تـعـریف بالا, بیش تر به پلورالیزم سیاسی توجه شده, ولی روشن اسـت که در بعد دینی و ‏فرهنگی نیز همین تعریف راست می آید و در مـفـهـوم پـلـورالیزم در گونه های گوناگون آن, جمع گرایی, گروه ‏گـرایی و چندگانگی نهفته است

اکنون کاربرد پلورالیزم در دنیای غـرب بـر ایـن مـحـور اسـتـوار است که اصل ‏زندگی در جامعه و یا سـرزمـیـنی که ساکنان آن در نژاد, فرهنگ,زبان و دین ناسانیها و جـدایـیـهـایی دارند, امری ‏ناگزیر است و ما باید بپذیریم که در چـنـیـن جامعه ای, بر خلاف عقاید گوناگون و ناسازگار و اختلافهای ژرف ‏اعـتـقـادی و فـرهنگی و نژادی, زندگی صلح آمیز و به دور از تـنش ممکن است و یکان یکان جامعه باید یکدیگر را ‏تاب بیاورند و بپذیرند. الـبـتـه در شکلهای دیگری نیز اندیشه تکثرگرایی بروز و نمود می یابد که پرداختن به آنها از ‏حوصله این نوشتار بیرون است.‏

گونه های پلورالیزم

پـلـورالـیـزم در فرهنگ غرب, چنانکه دیدیم, کاربردهای گونه گون دارد و بـه هـمـپـا و ‏همراستای آن, به گونه های بسیاری نیز بخش شده که مهم ترین آنها, اینهایند

‏‏1 پلورالیزم سیاسی

پـلـورالیزم سیاسی, باورمندی به پخش قدرت در گروههای گوناگون و پـذیـرش بـسـیـاری ‏حـزبـهـا و دسـته ها و گروه هاست. در حقیقت, پـلورالیزم سیاسی لازمه و نتیجه لیبرالیسم است. البته لیبرالیزم هـمـه جا ‏با پلورالیزم سیاسی هماهنگ نیست و ناسانیها و فرقهایی بـا هـم دارنـد. بـراساس اندیشه پلورالیزم سیاسی, برای ‏نگهداشت جـامـعه از گزند خودکامگی و استبداد, بایستی همه کسان و گروهها و حـزبـهـا در قـدرت شریک شوند و ‏تا آن جا که ممکن است قدرت در جـامـعـه پخش گردد و از این که یک فرد و یا یک گروه کانون قدرت شوند, ‏پرهیز گردد.‏

 

‏2 پـلورالیزم اخلاقی

 در پلورالیزم, اخلاقی, هیچ یک از فرایافته هـای اخـلاقـی و ارزشـی بر مدار پایا و پایداری نمی ‏چرخد و ارزش آنـهـا, در ایـن نـگـرش نـاپایاست. در حقیقت, براساس پلورالیزم اخلاقی ارزشها نسبی هستند و درحوزه اخلاق نسبیت حاکم است

3 پـلـورالـیـزم دینی

 تکثرگرایی و پذیرش این نکته که در حوزه ادیـان, حقها بسیارند و هر دینی می تواند بارقه ای ‏از حق داشته بـاشـد. بـدین معنی که ما حقیقت مطلق را در یک دین و مذهب ویژه نـدانـیم, بلکه آن را مشترک میان ‏همه آیینها و مذهبها بدانیم و بر این باور باشیم که سعادت و نجات و رستگاری بسته به پیروی از یـک دیـن نیست, ‏پیروی از هر دینی انسان را به سرچشمه های سعادت رهـنـمـون مـی شود. البته پلورالیزم دینی از جهت گستره ‏فراگیری قلمرو آن فرقهایی دارد که شرح آن خواهد آمد

پیشینه پلورالیزم

پـلورالیزم, گرچه در سالهای اخیر بر سر زبانها افتاده است و در کـانـون تـوجـه انـدیشه وران قرار ‏گرفته, ولی اندیشه جدید و نو نـیـست. پیشینه اندیشه پلورالیزم را باید در قرنهای پیشین جست. در بـیان فلاسفه یونان ‏ارسطو, به گونه ای به پلورالیزم در حکومت بـاور داشـته است و بر همین اساس اندیشه های استاد خود, افلاطون را ‏کـه نـظـریـه یکجایی و کانونی قدرت داشته, به بوته نقد قرار داده اسـت و بـه روشـنی یادآور شده که گوناگونی ‏مردم در نژاد و زبـان و عـقـیـده و; بـه حال اجتماع مفیدتر است; زیرا حاکمیت کـانـونـی و یکجایی, انگیزه های ‏سالم را برای تکاپوی اجتماع در راه سعادت فردی و جمعی از بین می برد

 ایـن گونه اندیشه ها را سپسها فیلسوفان ‏غربی پی گرفتند, چنانکه از اندیشه های سیرون در قرن اول ب.م و سن اگوستین در قرن پنجم, گونه ای از پلورالیزم ‏استفاده می شود.در دوران معاصر, جان استوارت میل وتی.اچ.گرین و بسیاری دیگر از انـدیـشـه وران غـربی چنین ‏نظریه ای را ابراز داشته اند. فلاسفه آمـریکایی در دوران استقلال آن کشور و در هنگام وضع قانون اساسی تا اندازه ‏ای اندیشه پلورالیزم را گسترش دادند.ریـشـه پـلـورالـیـزم دیـنی, به قرون وسطی و دورانی که مسیحیان کـاتولیک به ‏ویژه بودن رستگاری در مذهب کاتولیک پای می فشردند, بـاز مـی گردد

 در حقیقت, پلورالیزم, بازتاب تندیها و ‏خشونتهای کـلیسای کاتولیک بود. در آن هنگام کشیشان بر این باور بودند که جـز پـیروان کاتولیک, همه به دوزخ ‏افکنده می شوند در نظر آنان, هـیـچ یـک از پیروان دیگر فرقه های مسیحی و پیروان ادیان دیگر, اهـل نـجـات نیستند ‏حتی پیامبران پیشین, مانند: حضرت ابراهیم و حـضـرت مـوسـی(ع).ایـن پـیـامبران گرچه مورد احترام و تکریم ‏کـلـیـسایند, ولی در جایی میان بهشت و جهنم, به نام (لیمبو) می مـانـنـد و تـنها در روز رستاخیز و به وسیله حضرت ‏مسیح به بهشت بـرده مـی شـونـد

 اختلافها و درگیریهای شدید بین کاتولیکها و پـروتـسـتانها و دیگر فرقه های ‏مسیحی که حتی به جنگ و خون ریزی انـجـامید, به این اندیشه دامن زد و آن را گستراند که: عقاید و مـذاهـب ‏دیـگـر را بـایـد پذیرفت و به همه آنها به دیده احترام نـگـریـسـت. بعدها دگرگونیهای گسترده ای که در اروپا پدید ‏آمد, رهـبـران کـلـیـسا را بر آن داشت که نظریه پلورالیزم را مطرح و اعـلام کـنـنـد: بـرای سعادت مندی و بهروزی و ‏رفتن به بهشت, لازم نیست غسل تعمید در کلیساو بـه دسـتیاری کشیشان صورت بگیرد, بلکه اگر در جاهای دیگر و ‏حـتـی بـا روشـهـای دیگر و بدون استفاده از آب هم انجام بگیرد, کافی است

بـدیـن تـرتـیب, واپس نشینی آشکار ‏رهبران کاتولیک از دستورها و بـرنـامـه و کـارهـای خـشک و بی روح و خشونت زا, دایره سعادت و رسـتـگاری را ‏گستراند و کم وبیش شعاع آن, همه مذهبها و آیینهای جـدا شـده از مـسـیحیت را در بر گرفت

 با این حال, در ‏گذشته که پـیوند و پیوستگی و رفت و آمد ملتها و جامعه ها, بسیار کم بود, مـسـاله پلورالیزم و تکثرگرایی دینی به ‏شکل کنونی آن مطرح نبود و تـنـهـا در قرن اخیر است که همپا و همراستای گسترش جامعه های غـربـی و بـرقـراری ‏پیوند گسترده بین آنها, مساله تکثرگرایی به گـونـه جـدی مـطرح شده و دیدگاهها و آرای گوناگونی در این باب, ‏ارأـه گـردیده است. البته, هیچ گاه دامن زدن به این اندیشه ها و بـر انـگـیـخـتـن اندیشه وران به ناسازگاری و ‏سازگاری با آن, بـرکـنار از هدفها و دکترین های سیاسی و استعماری نبوده است

 در این روزگار, جان هیگ, از ‏متکلمان مسیحی انگلیس ساکن آمریکا, تـفـسـیـر و قـرإتـهـای ویـژه ای را کـه اکنون در میان بیش تر روشنفکران ‏غرب باور مطرح است, ارأه داده است: (تـنـدروتر از شمول گراها, پلورالیزم هیگ می باشد که قأل است:  ‏هـر کـس بـا قـطـع نظر از نژاد و رنگ و عقیده می تواند به بهشت بـرود بـه شـرطـ ایـن کـه از طریق برخی ادیان از ‏‏(توجه به خود) مـنـسـلخ شود و به حقیقت توجه کند. حتی هیگ حاضر است بپذیرد که کـمـونـیـسـم, بـرای بعضی ‏از مردم راه نجات است, دست کم او این احتمال را رد نمی کند.)

 بـراسـاس نـظـریـه هیگ, پلورالیزم یا تکثرگرایی ‏دینی, به معنای بـسـیـار بودن دینهای حق است. در تفکر هیگ, در اساس, هیچ یک از ادیـان مـوجود در جهان, الهی ‏و غیرالهی, باطل نیستند, بلکه همه دیـنـها و مذهبها و فرقه های شاخه شاخه شده از آنها بر مدار حق قـرار دارنـد. به ‏طور طبیعی پیروان و گروندگان آنها نیز, برخلاف گوناگونی عقاید و رفتار, اهل نجات و سعادت هستند و همه آنان ‏به بـهـشـت مـی رونـد, هر چند خود آنها یکدیگر را کافر و اهل عذاب بـدانـنـد

 بالاتر از این, چنانکه سخنان بالا نیز ‏بیانگر آن است, هـیـگ گـسـتـره رستگاری و سعادت را محدود به دینداران و پیروان مـذاهب نمی داند, بلکه ‏کمونیستها, ناباورمندان و ناسازگاران با دیـن نـیـز اگـر از توجه به خود, جدا شوند, می توانند اهل بهشت باشند.  ‏در پـلـورالیزم هیگ, یک حقیقت وجود ندارد, بلکه حقها و حقیقتها وجود دارد. هـر چـند هیچ کدام از آنها حق ‏کامل و مطلق نیستند و هر کدام از آنها بهره ای از حقیقت را داراند

 شـماری از روشنفکران غرب زده, در سالهای ‏واپسین, با اثرپذیری و پـیـروی از انـدیشه های لیبرالیستی, تلاش ورزیده اند به گونه ای تـفـکـر پـلـورالـیستی جان ‏هیگ را رونق دهند و با نگارش کتاب و مـقـالـه و نشر آنها و انجام گفت وگوهای مطبوعاتی سعی کرده اند ‏پـلـورالیزم دینی را به عنوان یک نظریه کار آمد مطرح سازند

 در ایـن تکاپو, دانسته یا ندانسته, بدون توجه به آموزه ‏های روشن و بـی چون وچرای وحیانی و برکنار از قرآن و سنت قطعی, اسلام را با دیـگر دینها و مذهبها, که هیچ ‏سند قطعی و معتبری, برای دستورها و آیـیـنـهـای آنها در دست نیست, و به کلی واژگونه و تحریف شده اند, همسان ‏قرار داده اند. در حالی مدعیان روشنفکری از تفکر پلورالیستی جان هیگ, به عنوان یـک ارزش یـاد مـی کـنند و در ‏دفاع از آن به این سو و آن سو می زنـنـد که در خود غرب, این گونه ارزشها بی ارزش شده و پایه های آنـهـا دچـار ‏سـسـتی شده یا دست کم, درستی آنها مورد خدشه قرار گـرفـتـه است

 روشنفکران غرب زده این نکته را نفهمیده اند ‏و یا سـسـتـی شـده نخواسته اند بفهمند که بانیان تفکر پلورالیستی در غـرب, بـیـش تر با انگیزه های سیاسی و ‏استعماری به آن دامن زده انـد و از ایـن روی, بسیاری از آنان پیرو هیچ دینی نیستند و یا بـاورهـا و اعـتـقـادهای دینی ‏آنان بسیار کم رنگ است و در میان دینداران غربی جایگاهی ندارند

  اسـتـعمارگران اروپایی و معماران تباهی غرب, ‏از آن جا که عقاید دیـنـی مـردم, بویژه باورها و گرایشهای اسلامی را سدی بر سر راه خـویش می دیده اند, با ‏عنوانهای گوناگون و گاه در قالبهای دینی و ارزشـی سعی داشته اند دین را امری شخصی و سلیقه ای بنمایانند و ‏بـگـویند: که دین به زندگی اجتماعی و سیاسی هیچ کاری ندارد و تنها برای سرگرمی و امری سلیقه ای است

   ‏شـهـیـد مطهری درباره این گونه نگرش, که ساخته و پرداخته عقیده پردازان استعماری است, می نویسد:  ‏‏(; فـرنـگـیها که می گویند از نظر توحید و ایمان نباید مزاحم کـسـی شد از این جهت است که فکر می کنند, اینها ‏جزء امور خصوصی و سلیقه ای و ذوقی و شخصی است. انسان در زندگی به یک چیزی باید سـرگـرم بـاشـد کـه ‏اسمش ایمان است. مثل امور هنری است, یکی از حـافـظـ خـوشـش می آید یکی از خیام خوشش می آید, یکی از ‏فردوسی خـوشـش مـی آید. دیگر نباید مزاحم کسی شد که سعدی را دوست دارد کـه تـو چـرا سـعدی را دوست ‏داری؟ من حافظ را دوست دارم, تو هم حتما باید حافظ را دوست داشته باشی. مـی گویند: دین هم, همین جور است ‏یک کسی اسلام را دوست دارد, یک کـسـی مسیحیت را دوست دارد, یک کسی فرد دیگری را دوست دارد, یک ‏کسی هم هیچ یک از اینها را دوست ندارد. نباید مزاحم کسی شد. ایـنـها از نظر فرنگیها به اصل زندگی مربوط ‏نیست, آنها اصلا طرز تـصـورشـان و طـرز تـفکرشان در دین با طرز تصور ما فرق می کند.  ‏دیـنـی که مثل دینهای آنها باشد, همین جور هم باید بود. ولی از نظر مادین, یعنی صراط مستقیم, یعنی راه راست ‏بشری, بی تفاوت در مـساله دین بودن, یعنی در راه راست بشریت بی تفاوت بودن, ما می گـویـیـم توحید به سعادت ‏بشری بستگی دارد, مربوط به سلیقه شخصی نیست, مربوط به این قوم و آن قوم نیست.)

 

دیدگاهها و قرإتهای گونه گون از پلورالیسم دینی ‏

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله اصحاب کهف در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله اصحاب کهف در pdf دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اصحاب کهف در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اصحاب کهف در pdf

اصحاب کهف  
داستان اصحاب کهف از نظر قرآن و تاریخ  
داستان از نظر غیر مسلمانان  
غار اصحاب کهف کجاست ؟  
اَصْحاب‌ِ کَهْف‌  
منابع:  

اصحاب کهف

آنچه از قرآن کریم در خصوص این داستان استفاده مى شود این است که پیامبر گرامى خود را مخاطب مى سازد که ((با مردم درباره این داستان مجادله مکن مگر مجادله اى ظاهرى و یا روشن )) و از احدى از ایشان حقیقت مطلب را مپرس . اصحاب کهف و رقیم جوانمردانى بودند که در جامعه اى مشرک که جز بتها را نمى پرستیدند، نشو و نما نمودند. چیزى نمى گذرد که دین توحید محرمانه در آن جامعه راه پیدا مى کند، و این جوانمردان بدان ایمان مى آورند. مردم آنها را به باد انکار و اعتراض ‍ مى گیرند، و در مقام تشدید و تضییق بر ایشان و فتنه و عذاب آنان بر مى آیند، و بر عبادت بتها و ترک دین توحید مجبورشان مى کنند. و هر که به ملت آنان مى گروید از او دست بر مى داشتند و هر که بر دین توحید و مخالفت کیش ایشان اصرار مى ورزید او را به بدترین وجهى به قتل مى رساندند. ;

 أَمْ حَسِبْت أَنَّ أَصحَب الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کانُوا مِنْ ءَایَتِنَا عجَباً(9)

إِذْ أَوَى الْفِتْیَهُ إِلى الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا ءَاتِنَا مِن لَّدُنک رَحْمَهً وَ هَیىْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشداً(10)

فَضرَبْنَا عَلى ءَاذَانِهِمْ فى الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَداً(11)

ثُمَّ بَعَثْنَهُمْ لِنَعْلَمَ أَى الحِْزْبَینِ أَحْصى لِمَا لَبِثُوا أَمَداً(12)

نحْنُ نَقُص عَلَیْک نَبَأَهُم بِالْحَقِّ إِنهُمْ فِتْیَهٌ ءَامَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْنَهُمْ هُدًى (13)

وَ رَبَطنَا عَلى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَب السمَوَتِ وَ الاَرْضِ لَن نَّدْعُوَا مِن دُونِهِ إِلَهاً لَّقَدْ قُلْنَا إِذاً شططاً(14)

هَؤُلاءِ قَوْمُنَا اتخَذُوا مِن دُونِهِ ءَالِهَهً لَّوْ لا یَأْتُونَ عَلَیْهِم بِسلْطنِ بَینٍ فَمَنْ أَظلَمُ مِمَّنِ افْترَى عَلى اللَّهِ کَذِباً(15)

وَ إِذِ اعْتزَلْتُمُوهُمْ وَ مَا یَعْبُدُونَ إِلا اللَّهَ فَأْوُا إِلى الْکَهْفِ یَنشرْ لَکمْ رَبُّکُم مِّن رَّحْمَتِهِ وَ یُهَیىْ لَکم مِّنْ أَمْرِکم مِّرْفَقاً(16)

وَ تَرَى الشمْس إِذَا طلَعَت تَّزَوَرُ عَن کَهْفِهِمْ ذَات الْیَمِینِ وَ إِذَا غَرَبَت تَّقْرِضهُمْ ذَات الشمَالِ وَ هُمْ فى فَجْوَهٍ مِّنْهُ ذَلِک مِنْ ءَایَتِ اللَّهِ مَن یهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَن یُضلِلْ فَلَن تجِدَ لَهُ وَلِیًّا مُّرْشِداً(17)

وَ تحْسبهُمْ أَیْقَاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذَات الْیَمِینِ وَ ذَات الشمَالِ وَ کلْبُهُم بَسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ لَوِ اطلَعْت عَلَیهِمْ لَوَلَّیْت مِنْهُمْ فِرَاراً وَ لَمُلِئْت مِنهُمْ رُعْباً(18)

وَ کذَلِک بَعَثْنَهُمْ لِیَتَساءَلُوا بَیْنهُمْ قَالَ قَائلٌ مِّنهُمْ کمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا یَوْماً أَوْ بَعْض یَوْمٍ قَالُوا رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَکم بِوَرِقِکُمْ هَذِهِ إِلى الْمَدِینَهِ فَلْیَنظرْ أَیهَا أَزْکى طعَاماً فَلْیَأْتِکم بِرِزْقٍ مِّنْهُ وَ لْیَتَلَطف وَ لا یُشعِرَنَّ بِکمْ أَحَداً(19)

إِنهُمْ إِن یَظهَرُوا عَلَیْکمْ یَرْجُمُوکمْ أَوْ یُعِیدُوکمْ فى مِلَّتِهِمْ وَ لَن تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً(20)

وَ کذَلِک أَعْثرْنَا عَلَیهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقُّ وَ أَنَّ الساعَهَ لا رَیْب فِیهَا إِذْ یَتَنَزَعُونَ بَیْنهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیهِم بُنْیَناً رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیهِم مَّسجِداً(21)

سیَقُولُونَ ثَلَثَهٌ رَّابِعُهُمْ کلْبُهُمْ وَ یَقُولُونَ خَمْسهٌ سادِسهُمْ کلْبهُمْ رَجْمَا بِالْغَیْبِ وَ یَقُولُونَ سبْعَهٌ وَ ثَامِنهُمْ کلْبهُمْ قُل رَّبى أَعْلَمُ بِعِدَّتهِم مَّا یَعْلَمُهُمْ إِلا قَلِیلٌ فَلا تُمَارِ فِیهِمْ إِلا مِرَاءً ظهِراً وَ لا تَستَفْتِ فِیهِم مِّنْهُمْ أَحَداً(22)

وَ لا تَقُولَنَّ لِشاى ءٍ إِنى فَاعِلٌ ذَلِک غَداً(23)

إِلا أَن یَشاءَ اللَّهُ وَ اذْکُر رَّبَّک إِذَا نَسِیت وَ قُلْ عَسى أَن یهْدِیَنِ رَبى لاَقْرَب مِنْ هَذَا رَشداً(24)

وَ لَبِثُوا فى کَهْفِهِمْ ثَلَث مِائَهٍ سِنِینَ وَ ازْدَادُوا تِسعاً(25)

قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثُوا لَهُ غَیْب السمَوَتِ وَ الاَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَ أَسمِعْ مَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَلىٍّ وَ لا یُشرِک فى حُکْمِهِ أَحَداً(26)

9 مگر پنداشته اى از میان آیه هاى ما اهل کهف و رقیم شگفت انگیز بوده اند؟

10 وقتى آن جوانان به غار رفتند و گفتند: پروردگارا، ما را از نزد خویش رحمتى عطا کن و براى ما در کارمان صوابى مهیا فرما

11 پس در آن غار سالهاى معدود به خوابشان بردیم

12 آنگاه بیدارشان کردیم تا بدانیم کدام یک از دو دسته مدتى را که درنگ کرده اند، بهتر مى شمارند

13 ما داستانشان را براى تو حق مى خوانیم . ایشان جوانانى بودند که به پروردگارشان ایمان داشتند و ما بر هدایتشان افزودیم

14 و دلهایشان را قوى کرده بودیم که به پا خاستند و گفتند: پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمین است و ما هرگز جز او پروردگارى نمى خوانیم ، و گرنه باطلى گفته باشیم

15 اینان ، قوم ما، که غیر خدا خدایان گرفته اند، چرا در مورد آنها دلیلى روشنى نمى آورند؟ راستى ستمگرتر از آن کس که دروغى درباره خدا ساخته باشد، کیست ؟

16 اگر از آنها و از آن خدایان غیر خدا را که مى پرستند گوشه گیرى و دورى مى کنید، پس سوى غار بروید تا پروردگارتان رحمت خویش را بر شما بگسترد و براى شما در کارتان گشایشى فراهم کند

17 و خورشید را بینى که چون برآید، از غارشان به طرف راست مایل شود و چون فرو رود، به جانب چپ بگردد. و ایشان در فراخنا و قسمت بلندى غارند. این از آیه هاى خداست . هر که را خدا هدایت کند، او هدایت یافته است و هر که را خدا گمراه کند، دیگر دوستدار و دلسوز و رهبرى برایش نخواهى یافت

18 چنان بودند که بیدارشان پنداشتى ولى خفتگان بودند. به پهلوى چپ و راستشان همى گرداندیم ، و سگشان بر آستانه دستهاى خویش را گشوده بود. اگر ایشان را مى دیدى ، به فرار از آنها روى مى گرداندى و از ترسشان آکنده مى شدى

19 چنین بود که بیدارشان کردیم تا از همدیگر پرسش کنند. یکى از آنها گفت : چقدر خوابیدید؟ گفتند: روزى یا قسمتى از روز خوابیده ایم . گفتند: پروردگارتان بهتر داند که چه مدت خواب بوده اید. یکیتان را با این پولتان به شهر بفرستید تا بنگرد طعام کدام یکیشان پاکیزه تر است و خوردنیى از آنجا براى شما بیاورد، و باید سخت دقت کند که کسى از کار شما آگاه نشود

20 زیرا محققا اگر بر شما آگهى و ظفر یابند، شما را یا سنگسار خواهند کرد و یا به آیین خودشان بر مى گردانند، و هرگز روى رستگارى نخواهند دید

21 بدین سان کسانى را از آنها مطلع کردیم تا بدانند که وعده خدا حق است و در رستاخیز تردیدى نیست . وقتى که میان خویش در کار آنها مناقشه مى کردند، گفتند: بر غار آنها بنایى بسازید – پروردگار به کارشان داناتر است – و کسانى که در مورد ایشان غلبه یافته بودند، گفتند: بر غار آنها عبادتگاهى خواهیم ساخت

22 خواهند گفت : سه تن بودند، چهارمیشان سگشان بود. و گویند پنج تن بودند، ششم آنها سگشان بوده . اما بدون دلیل و در مثل رجم به غیب مى کنند. و گویند هفت تن بودند، هشتمى آنها سگشان بوده . بگو پروردگارم شمارشان را بهتر مى داند و جز اندکى شماره ایشان را ندانند. در مورد آنها مجادله مکن مگر مجادله اى بظاهر، و درباره ایشان از هیچ یک از اهل کتاب نظر مخواه

23 درباره هیچ چیز مگو که فردا چنین کنم ،

24 مگر آنکه خدا بخواهد. و چون دچار فراموشى شدى ، پروردگارت را یاد کن و بگو شاید پروردگارم مرا به چیزى که به صواب نزدیک تر از این باشد، هدایت کند

25 و در غارشان سیصد سال بسر بردند و نه سال بر آن افزودند

26 بگو خدا بهتر داند چه مدت بسر بردند. دانستن غیب آسمانها و زمین خاص ‍ اوست ؛ چه ، او بینا و شنواست . جز او دوستى ندارند و هیچ کس را در فرمان دادن خود شریک نمى کند

(از سوره مبارکه کهف )

داستان اصحاب کهف از نظر قرآن و تاریخ

آنچه از قرآن کریم در خصوص این داستان استفاده مى شود این است که پیامبر گرامى خود را مخاطب مى سازد که ((با مردم درباره این داستان مجادله مکن مگر مجادله اى ظاهرى و یا روشن )) و از احدى از ایشان حقیقت مطلب را مپرس . اصحاب کهف و رقیم جوانمردانى بودند که در جامعه اى مشرک که جز بتها را نمى پرستیدند، نشو و نما نمودند. چیزى نمى گذرد که دین توحید محرمانه در آن جامعه راه پیدا مى کند، و این جوانمردان بدان ایمان مى آورند. مردم آنها را به باد انکار و اعتراض ‍ مى گیرند، و در مقام تشدید و تضییق بر ایشان و فتنه و عذاب آنان بر مى آیند، و بر عبادت بتها و ترک دین توحید مجبورشان مى کنند. و هر که به ملت آنان مى گروید از او دست بر مى داشتند و هر که بر دین توحید و مخالفت کیش ایشان اصرار مى ورزید او را به بدترین وجهى به قتل مى رساندند

قهرمانان این داستان افرادى بودند که با بصیرت به خدا ایمان آوردند، خدا هم هدایتشان را زیادتر کرد، و معرفت و حکمت بر آنان افاضه فرمود، و با آن نورى که به ایشان داده بود پیش پایشان را روشن نمود، و ایمان را با دلهاى آنان گره زد، در نتیجه جز از خدا از هیچ چیز دیگرى باک نداشتند. و از آینده حساب شده اى که هر کس دیگرى را به وحشت مى انداخت نهراسیدند، لذا آنچه صلاح خود دیدند بدون هیچ واهمه اى انجام دادند. آنان فکر کردند اگر در میان اجتماع بمانند جز این چاره اى نخواهند داشت که با سیره اهل شهر سلوک نموده حتى یک کلمه از حق به زبان نیاورند. و از اینکه مذهب شرک باطل است چیزى نگویند، و به شریعت حق نگروند. و تشخیص دادند که باید بر دین توحید بمانند و علیه شرک قیام نموده از مردم کناره گیرى کنند، زیرا اگر چنین کنند و به غارى پناهنده شوند بالاخره خدا راه نجاتى پیش پایشان مى گذارد. با چنین یقینى قیام نموده در رد گفته هاى قوم و اقتراح و تحکمشان گفتند: ((ربنا رب السموات و الارض لن ندعو من دونه الها لقد قلنا اذا شططا هولاء قومنا اتخذو امن دونه الهه لو لا یاتون علیهم بسلطان بین فمن اظلم ممن افترى على اللّه کذبا)) آنگاه پیشنهاد پناه بردن به غار را پیش کشیده گفتند: ((و اذ اعتزلتموهم و ما یعبدون الا اللّه فاووا الى الکهف ینشر لکم ربکم من رحمته و یهیى ء لکم من امرکم مرفقا))

آنگاه داخل شده ، در گوشه اى از آن قرار گرفتند، در حالى که سگشان دو دست خود را دم در غار گسترده بود. و چون به فراست فهمیده بودند که خدا نجاتشان خواهد داد این چنین عرض کردند: ((بار الها تو در حق ما به لطف خاص خود رحمتى عطا فرما و براى ما وسیله رشد و هدایت کامل مهیا ساز))

پس خداوند دعایشان را مستجاب نمود و سالهایى چند خواب را بر آنها مسلط کرد، در حالى که سگشان نیز همراهشان بود. ((آنها در غار سیصد سال و نه سال زیادتر درنگ کردند. و گردش آفتاب را چنان مشاهده کنى که هنگام طلوع از سمت راست غار آنها بر کنار و هنگام غروب نیز از جانب چپ ایشان به دور مى گردید و آنها کاملا از حرارت خورشید در آسایش ‍ بودند و آنها را بیدار پنداشتى و حال آنکه در خواب بودند و ما آنها را به پهلوى راست و چپ مى گردانیدیم و سگ آنها دو دست بر در آن غار گسترده داشت و اگر کسى بر حال ایشان مطلع مى شد از آنها مى گریخت و از هیبت و عظمت آنان بسیار هراسان مى گردید

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   131   132   133   134   135   >>   >