تحقیق روابط خارجی ایران در دوره زندیه در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق روابط خارجی ایران در دوره زندیه در pdf دارای 43 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق روابط خارجی ایران در دوره زندیه در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق روابط خارجی ایران در دوره زندیه در pdf

مقدمه
روابط ایران و عثمانی
روابط ایران و روسیه
روابط ایران و هند
روابط ایران و انگلیس
روابط خارجی ایران با فرانسه
الف) سفارت سیورسیمون
ب) سفارت سیورپیرو (کنسول فرانسه در بصره)
ج). مرحله سوم
روابط ایران و هلند
فهرست منابع و مآخذ

 

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق روابط خارجی ایران در دوره زندیه در pdf

1-    آصف، محمدهاشم، رستم التواریخ، تصحیح محمد مشیری، تهران: امیرکبیر، 1368

2- اعتماد السلطنه، محمدحسن، تاریخ منتظم ناصری، تصحیح محمداسماعیل رضوانی، ج / 2، تهران، دنیای کتاب

3- پری، جان، کریم خان زند، ترجمه علی محمد ساکی، تهران: فرامرز، 1376

4- پناهی سمنانی، کریم خان زند، تهران: نشر ندا، 1375

5- حقیقت، عبدالرفیع، روابط خارجی ایران

6- حزین لاهیجی، محمدعلی، سفرنامه حزین لاهیجی، تصحیح علی دوانی، تهران: اسناد انقلاب اسلامی، 1375

7- جونز، سرهارد فورد، آخرین روزهای لطفعلی خان زند، ترجمه هما ناطق، تهران: امیرکبیر، 1356

8- رجبی، پرویز، کریم خان زند و زمان او، تهران: امیرکبیر، 1352

9- سالکیس، سرپرسی، تاریخ ایران، ترجمه محمدتقی فخر داعی گیلانی، ج / 2 ، تهران؛ دنیای کتاب، 1370

10- شعبانی، رضا، تاریخ تحولات سیاسی – اجتماعی ایران در دوره افشاریه و زندیه، تهران: سمت، 1380

11- شمیم، علی اصغر، از نادر تا کودتای رضا خان میرپنج، تهران: مدبر، 1368

12- شیرازی، علی رضا، تاریخ زندیه، تهران: گسترده، 1356

13- غفاری کاشانی ، گلشن مراد، به اهتمام غلامرضا طباطبائی مجد، تهران: زرین، 1369

14- گلستانه، ابوالحسن بن محمدامین، مجمل التواریخ پس از نادر، به اهتمام مدرس رضوی،‌تهران: ابن سینا، 1344

15- مالکوم، سرجان ، تاریخ ایران ، ترجمه میرزا حیرت، ج / 2 ، بی جا

16 -محمود،‌محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن 19 م ، ج 1 ، تهران: اقبال، 1336

17- مهدوی، عبدالرضا هوشنگ، تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوره صفویه تا پایان جنگ دوم جهانی، تهران: امیر کبیر، 1380

18- میرخواند، میرمحمد سیدبرهان الدین خوارزمشاه، تاریخ روضه الصفا، ج / 9 ،‌تهران؛ اساطیر ، 1376

19- نامی اصفهانی، میرزا محمدصادق موسوی، گیتی گشای ‌زندیه، تصحیح سعید نفیسی، تهران: اقبال ، 1377

20- نفیسی، سعید ، تاریخ اجتماعی و سیاسی دوره معاصر، ج / 1 ، تهران

21- نیبور، کاریستین، سفرنامه نیبور، ترجمه پرویز رجبی، بی جا: توکا، 1354

22- نوائی، عبدالحسین، کریم خان زند، تهران: سپهر، 1368

23- ورهرام، غلامرضا ، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در عصر زندیه، تهران: معین ، 1366

24- ویلم فلور، هلندیان در جزیره خارک در عصر کریم خان زند، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران: توس، 1376

25- هدایتی، هادی، تاریخ زندیه ، تهران

مقدمه

بعد از نادر شاه روابط خارجی ایران از توسعه‌ای که در زمان  او پیدا کرده بود کاسته شد و محدود به مسائل مربوط به سرحدات عثمانی و نمایندگیهای تجارتی دول اروپایی در خلیج فارس گردید

در مدت 22 سال حکمرانی کریم خان زند (1757-1779) مردم از یک دوره ‌صلح و آرامش برخوردار شدند و توانستند خرابیهایی که در اثر جنگهای داخلی به وجود آمده بود تا حدودی ترمیم کنند. و در این دوران دوباره پای اروپائیها به ایران باز شد زیرا قبل از آن بر اثر حمله افغانها و اغتشاشات داخلی نمایندگی‌های تجاری اروپایی در ایران تعطیل شده بود

به طور کلی در مناسبات سیاسی خارجی کریم خان زند به دو دسته از کشورها بر می‌خوریم

1- کشورهای همسایه مانند عثمانی و روسیه و تا حدودی هندوستان

2- کشورهای اروپایی

دسته اول کشورهایی هستند که ارتباط آنها با دولت مرکزی ایران به دلیل سوابقشان از زمان صفویه بیشتر جنبه سیاسی داشت تا تجاری و بازرگانی و در دسته دوم کشورهای هلند، انگلیس و فرانسه قرار دارند که انگیزه اصلی ارتباط آنها با ایران کسب سود و منفعت از طریق ایجاد دفاتر بازرگانی در بنادر خلیج فارس بود، چه آنها ایران را کشوری سودآور می‌دانستند.[1]

این کشورها با توجه به این که می‌خواستند در روابط خود با ایران با امپراطوری وسیع و گسترده عثمانی رقابت نمایند و به نوعی موازنه قوا دست یابند تا برای گسترش روابط خود با ایران عملاً باعث تضعیف و یا محدودیت قدرت رو به گسترش عثمانی را موجب شوند

سیاست خارجی کریم خان زند در ارتباط با دسته اول گاهی به مصالحه و گاهی به جنگ و درگیری – بجز هندوستان – انجامید. در رابطه با کشورهای اروپایی وکیل ابتدا سعی کرد با توجه به ضعف مفرط نیروی دریایی خود کمک و پشتیبانی آنها را در سرکوبی میر مهنا که سواحل و بنادر جنوبی ایران و راههای آبی خلیج فارس را ناامن کرده بود به دست بیاورد تا جایی که حتی در رابطه با مزاحمتهای اعراب بین کعب به رهبری شیخ سلیمان تعهد کرد خسارت وارده به کشتیهای انگلیسی کمپانی هند شرقی را جبران کند ولی وقتی دورویی و ضعف پشتیبانی آنها را از طرحهای خود مشاهده کرد، دست به اقدامات دیگری زد که به آن پرداخته می‌شود

در عهد کریم خان هر چند روابط تجاری ایرانی بیشتر با انگلستان بود اما چون با هوشمندی خاصی می‌دید چگونه انگلستان بر تار و پود اقتصادی هندوستان مسلط شده است سعی کرد هرگز خود را اسیر سیاستهای اقتصادی و بازرگانی انگلیس نسازد

روابط ایران و عثمانی

در عصر زند مناسبات ایران و عثمانی بیشتر جنبه‌ سیاسی داشت اگر چه ارتباط بازرگانی را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. مرزهای طولانی مشترک بین دو کشور، اختلافات سیاسی بر سر اشغال برخی مناطق مرزی – که اغلب متقابلاً صورت می‌گرفت- و گاه جانبداری از برخی اعراب مرزنشین از جانب یکی از دو کشور، وجود اماکن مقدسه شیعیان در خاک عثمانی و علاقه شیعیان ایران به زیارت ایران اماکن و بالاخره راه تجاری ایران به بازار تجارت جهانی از طریق عثمانی به طور کلی موضوع اصلی ارتباط دولت ایران و دولت عثمانی را تشکیل می‌داد. زمانی به دلیل برخی از این موارد و گاه به علت تشدید یکی از آنها روابط ایران و عثمانی شکل دیگر به خود می‌‌گرفت

البته راه زمینی و تاریخی تجارت ایران به مرکز مهم بازار وقت یعنی حلب از خاک عثمانی می‌گذشت و این راه نسبت به سایر راه‌ها کوتاه‌تر بود. با این همه تجار ایرانی هفته ها و ماه‌ها در کشور عثمانی به سر می‌بردند تا بتوانند کالاهای خود را در مراکز تجاری وقت در نواحی غرب عثمانی عرضه کنند، البته غیر از مخارج راه و هزینه حمل و نقل، گاه می‌بایستی عوارض سنگینی نیز بپردازند همچنین زوار ایرانی نیز گاه از پرداخت عوارض معاف نبودند. افزون بر‌آن ایرانیان مسافر مورد آزار عثمانیان قرار می‌گرفتند که گاه تلفاتی نیز به همراه داشت همچنین عوامل دیگری نیز بر مناسبات ایران و عثمانی تأثیر می‌گذارد.[2]

در زمان کریم خان اعراب بنی کعب که در ساحل راست اروند رود ساکن بودند و از تعدیات والی بغداد به ستوه آمده بودند به سرداری شیخ سلیمان از اروند رود گذشته و در ناحیه فلاحیه خوزستان ساکن شدند. هنگامیکه کریم خان مشغول انتظام امور غرب ایران بود شیخ سلیمان چند زورق فراهم آورد و مدخل اروند رود را در خلیج فارس بر روی مسافران و کشتیهای تجاری بست و به ویژه برای ابزار مخالفت با والی بغداد و حاکم بصره کشتیهای عثمانی را در دهنه رود توقیف کرد.[3]

زمانیکه کریم خان در سیلاخور بود سفیری به نام محمد آقا سلام آغاسی از طرف عمرپاشا، والی بغداد به خدمت او رسید و پیغام آورد که اگر کریم خان بخواهد قبیله بنی کعب را که برای والی بغداد مزاحمت هایی ایجاد کرد که است سرکوب کند دولت عثمانی با در اختیار گذاشتن کشتی و آذوقه او را یاری خواهد کرد. وکیل با این پیشنهاد موافقت کرد، اگر  چه کریم خان در رفع مزاحمتهای اعراب بی کعب کوشید، اما آنچنان که از جانب عمرپاشا قول داده شده بود، کمکی از عثمانی دریافت نکرد و همین امر زمینه‌ای برای عدم اطمینان بعدی به دولت عثمانی را به وجود آورد و تأثیر در تیرگی روابط ایران و عثمانی گذاشت.[4]

جریان آن به این شرح بود که کریم خان پس از قبول درخواست دولت عثمانی از خرم آباد و دزفول گذشت و در اوایل رمضان سال 1178 وارد شوشتر شد و بعد از انتظام امور داخلی لرستان و خوزستان به سرکوبی اعراب بنی کعب پرداخت، شیخ سلیمان چون تاب مقاومت نداشت از دسترس سپاه ایران دور شد و به دریا پناه بود. سپس تلاش کرد که با ایرانیان از در آشتی درآید، به همین منظور پیکی به نزد کریم خان فرستاد و اعلام داشت، چنانچه با قبیله‌اش در خاک ایران به راحتی زندگی کند حاضر است مطیع خاندان زند باشد و حتی پسر خود را به عنوان گروگان به دربار کریم خان بفرستد. خان زند چون ترکها به تعهدات خود مبنی بر در اختیار گذاشتن کشتی و آذوقه عمل نکردند از تقاضای شیخ سلیمان استقبال کرد و زکی خان و سپاه او را که مأمور جنگ با بنی کعب بود فراخواند. اما ماجرای بنی کعب خاتمه نیافت

فتنه‌های میر مهنا و درگیری‌های کریم خان با او دوباره داستان بنی کعب را پیش آورد، پس از بازگشت کریم خان از نواحی غرب به شیراز شیخ سلیمان دوباره با انگلیسی‌ها درگیر شد و در تابستان 1179 دو فروند از کشتی‌ها را برای سرکوبی میرمهنا با او همکاری می‌کنند وی نیز آنان را در جنگ با شیخ سلیمان یاد می‌خواهند داد و بیست هزار تن از سپاهیان خود را از راه خشکی به کمک خواهد فرستاد.[5]

ظاهراً علاقه کریم خان به سرکوبی میر مهنا که مشکلات فراوانی تولید کرده بود موجب شده بود  تا وکیل الرعایا علیرغم عفو و بخشیدن اعراب بنی کعب، اندیشه محدود کرد ن قدرت آنان را در سر بپروراند، از همین رو وقتی آوازه قدرت نمایی میرمهنا در سواحل خلیج فارس پیچیده محمد صادق خان اعتضاد الدوله ، برادر کریم خان که در غیاب او امور فارس را بر عهده داشت ، سپاهی مجهز  به سرکوبی میرمهنا فرستاد، اما این سپاه با مقاومت و تهاجم زعابی‌ها در هم شکست و به جانب شیراز عقب نشست، کریم خان سپاه دیگری را به فرماندهی امیر گونه خان افشار علیه میرمهنا تجهیز و اعزام کرد. میرمهنا که در خود یارای مقابله با سپاه جدید کریم خان را نمی‌دید ابتدا به جزیره خارگو (نزدیک خارک) عقب نشت و سپس به علت بی آبی و نامناسب بودن آب و هوا متوجه جزیره خارک شد و آنجا را با قهر و غلبه از چنگ هلندی‌ها خارج کرد. از این پس تاخت و تازهای میرمهنا در خلیج فارس به شهرت افزایش یافت و متمردین را به علت دستبرد و شلتاق او نه عبور از سمت دریا امکان داشت و نه احدی از تجار  و مسافرین از اندیشه راهزنی او قدم به ساحل بحر عمان توانست گماشت. [6]

میرمهنا در سال 1169 تأسیسات انگلیسیها را در بند ریگ ویران ساخت و با حملات دریای خود تجارت را در خلیج فارس و زیانهای بسیاری به بازرگانان انگلیسی در بوشهر وارد کرد. بنابراین برای سرکوبی میرمهنا علاوه در ایران، دولت عثمانی هم که از ناحیه بصره دچار زیانهایی زیادی شده بود و همچنین انگلیسیها که تجارت خود را در خلیج فارس مختل می‌دیدند اظهار علاقه می‌کردند. [7]

علاوه بر اینها، بازرگانان و مسافرین نیز  که در امان نبودند، دست به دامان کریم خان شدند و دفع و ی را خواستار گردیدند، کریم خان نیز ابتدا دو سال به میرمهنا فرصت داد تا مگر  او از روش خود دست بردارد و چون او بر شرارت خود افزود، زکی خان را مأمور سرکوبی او کرد و به شیخ سلیمان رئیس طایفه بنی کعب و شهبنداران کنگ و بندرعباس و بوشهر و کنگان فرمانهایی فرستاد تا زکی خان را در دفع میرمهنا یاری دهند، میرمهنا از شش جهت در خطر قرار گرفت و هم این وضع موجب شد تا بسیاری از هواخواهان و یاورانش توطئه قتل او را چیدند.[8]

در این زمان زکی خان نیز که برای سرکوبی وی به نیروی دریایی نیاز داشت به انگلیسیها امتیازات داد تا آنان وسایل بحری و نیروی لازم را در  اختیار زکی خان قرار دهند، ولی عملاً فقط یک کشتی کوچک را در اختیار او قرار دادند  که باعث رنجش کریم خان و بدبینی وی نسبت به سیاستهای انگلیس گردید، زکی خان راه رسیدن آذوقه به میرمهنا را از هر سو بست و به حاکم بنادر جنوب و روساء عشیر سواحل خلیج فارس دستور داد کشتیها را آماده کنند، در چنین اوضاعی ، متحدان و یاران میرمهنا از ترس اینکه به کلی نابود شوند تصمیم گرفتند رئیس خویش را دستگیر و تحویل دهند. [9]

از همین رو حسن سلطان نامی‌از زعمای طایفه زعابی، روزی که میرمهنا بی خبر از همه جا به سیر و گشت در بازار مشهد مشغول بود با جماعتی از یاران خود به او هجوم بردند، اما میرمهنا با زحمت از چنگ آنان جان به در برد و با چند تن از یاران خود به دریا زد. سرانجام میرمهنا با شجاعت خود را به دریا رساند ولی کشتی میرمهنا و غلامان او در دریا اسیر طوفان شدند و چون شب بود و تاریکی راه تشخیص آنها را بسته بود از این رو سحر گاه خود را در ساحل بصره دیدند و چون دریا هم طوفانی بود، سپس راه بازگشت  هم نداشتند خاصه که آذوقه آنها هم تمام شده بود، میرمهنا که از نفرت مردم بصره نسبت به خود آگاه بود در صدد برآمد به صورت ناشناس برای تهیه آذوقه داخل شهر شود و سپس مجدداً به دریات بازگردد اما جمعی از اهالی بصره که ضررهای کلی و کینه‌ دیرینه از او در دل داشتند و در کنار  دریا کشتی او را دیدند و وی را شناختند وی را دستگیر و نزد حاکم بصره بردند و به دستور عمر پاشا به قتل رسانیدند

نامی‌اصفهانی درباره‌ فرار میرمهنا به بصره و قتل  او معتقد است

[1] – ویلم فلور، هلندیان در جزیره‌ خارک در عصر کریم خان زند ، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران، توس، ص 151

[2] – ورهرام، غلامرضا، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در عصر زندیه ، تهران: معین، صص 192-191

[3] – میرخواند، میرمحمد سید برهان الدین خوارزمشاه، تاریخ روضه الصفا، ج/9، تهران : خیام ، ص 80

[4] – ورهرام، غلامرضا، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در عصر زندیه . تهران: معین، ص 195

[5] – پناهی سمنانی، کریم خان زند، تهران: نشر ندا، 1375،ص 79

[6] – غفاری کاشانی، ابوالحسن، گلشن مراد، به اهتمام غلامرضا طباطبایی مجد، تهران : زرین، ص 276

[7] – رجبی، پرویز، کریم خان زند و زمان او، تهران: امیرکبیر، 1352، ص 96

[8] – پناهی سمنانی، کریم خان زند، تهران: نشر ندا، 1375، ص 79

[9] – شعبانی، رضا، تاریخ تحولات سیاسی- اجتماعی ایران در دوره افشاریه و زندیه، تهران: سمت ، ص 147

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله مغان و نقش مذهبی و اجتماعی آنان در ایران باستان در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله مغان و نقش مذهبی و اجتماعی آنان در ایران باستان در pdf دارای 74 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مغان و نقش مذهبی و اجتماعی آنان در ایران باستان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مغان و نقش مذهبی و اجتماعی آنان در ایران باستان در pdf

فصل اول

مقدمه

مقدمه

موضوع

فصل دوم

مغان دراوستا و کتیبه‌های فارسی باستان

2-1 واژه مگه (maga) و مغ در اوستا

2-2 رابطه واژه مگه و مغه

2-3 نظر نیبرگ (Nyberg) راجع به مگه

2-4 ترجمه چند بند از گاهان اوستا که در آن واژه آمده

2-5 ارتباط مذهبی و مقام روحانیت در هند و ایران باستان

2-6- مغ در کتیبه‌های فارسی باستان؛ کتیبه بیستون:‌

فصل سوم

تحول معنایی واژه مغ و موبد در ایران باستان

3-1 تحول معنایی واژه مغ

3-2- تحول معنایی واژه موبد

فصل چهارم

مغان و نقش مذهبی و اجتماعی آن در دوره ماد و هخامنشی

4-1- مغان در دوره پادشاهان ماد

4-2- مغان و نقش آنان در دوره هخامنشی (550-330 ق.م)

4-3 موروثی بودن شغل‌ مغ‌ها

4-4- سلسله مراتب مغان در دوره ماد و هخامنشی

6-5- شورش گئومات مغ و چگونگی به سلطنت رسیدن داریوش اول هخامنشی

فصل پنجم

مغان و نقش مذهبی و اجتماعی آن در دوران اشکانی

5-1- مغان و نقش مذهبی و اجتماعی آن در دوران اشکانی

5-2- پارس در دوره سلوکی و اشکانی

فصل ششم

مغان و نقش مذهبی و اجتماعی آن در دوران ساسانیان

6-1- دین زردشتی و رسمیت آن در دوران ساسانی

6-3- تقسیم طبقات اجتماعی در ایران دوره ساسانی

6-4-سلسله مراتب مغان و روحانیون در دوره ساسانی

6-5- وظایف مذهبی و آداب و رسوم مغان در دوره ساسانی

فهرست منابع

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مغان و نقش مذهبی و اجتماعی آنان در ایران باستان در pdf

1- آشتیانی، جلال الدین (1376): زرتش›ع فردیسنا و حکومت، نشر انتشار، تهران

2- ادی، ساموییل (1374): آئین شهریاری در شرق، ترجمه فریدون بدره ای، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران

3- اشپیگل گایگو (1343): عصر اوستا، نشر آسیا، ترجمه محمد رضی، تهران

4- اوشیدری، جهانگیر (1371): دانشنامه مزدیسنا، شرکت نشر مرکز، چاپ اول، تهران

5- بویل، جی. آ (1368): تاریخ ایران کمبریج، ترجمه حسن انوشه، جلد سوم، امیرکبیر، تهران

6- بیژن، اسدالله (1350): سیر تمدن و تربیت در ایران باستان، ابن سینا، تهران

7- پور داوود، ابراهیم (1354): گاشای اوستا، نشر دانشگاه تهران، تهران

8- پور داوود، ابراهیم، (1336): یادداشتهای گاشاها، نشر انجمن ایرانشناسی، تهران

9- پور داوود، ابراهیم (1356): یسنا، چاپ سوم، 2 جلد، نشر دانشگاه تهران، تهران

10- پیرنیا، حسن (1332): ایران باستان، 3 جلد، ابن سینا، تهران

11- حکمت، علیرضا (1350): آموزش و پرورش در ایران باستان، مؤسسه تحقیقات و برنامه ریزی علمی و آموزشی، تهران

12- داندامایف، م.آ (1353). ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی، ترجمه روحی ارباب، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران

13- دوستخواه، جلیل (1370): اوستا، 2 جلد، نشر مروارید، تهران

14- دهخدا، علی اکبر (1372) : لغت نامه دهخدا، جلد 12، نشر دانشگاه تهران، تهران

15- دیاکونوف، آی .ام (1346): تاریخ ایران باستان، ترجمه روحی ارباب، بنگاه نشر کتاب، تهران

16- دیاکونوف، آی. ام (1345): تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاورز، نشر کتاب، تهران

17- رضی، هاشم (1371) : تاریخ مطالعات دینهای ایرانی، نشر بهجت، تهران

18- رضی، هاشم (1366) : مقاله وندیداد (4-1)، مجله چیستا، تهران

19- زرین کوب، عبدالحسین (1375): تاریخ مردم ایران (1)، امیرکبیر، تهران

20- زنر، آر.سی (1375):  طلوع و غروب زردشتی گری، ترجمه تیمور قادری، فکر روز، تهران

21- سامی، علی (1353). تاریخ و فرهنگ ایران در زمان هخامنشیان، نشر فرهنگ و هنر، تهران

22- عبدالهی، فرشته (1369): دین زرتشت و نقش آن در جامعه ساسانیان، ققنوس، تهران

23- فرای، ریچارد (1368): میراث باستانی ایران، ترجمه مسعود رجب نیا، نشر علمی و فرهنگی، تهران

24- کای بار، مری بویس (1348) دیانت زردشتی، ترجمه فریدون و همن، بنیاد فرهنگ ایران، تهران

25- کرستن سن، آرتور (1367): ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، امیرکبیر، تهران

26- گیرشمن، رومن (1368): ایران از آغاز تا اسلام. ترجمه محمد معین، نشر علمی و فرهنگی، تهران

27- موله، ماریان (1363): ایران باستان، ترجمه ژاله آموزگار، توس، تهران

28- نیبرگ، ه.س (1359): دین های ایران باستان، ترجمه سیف الدین نجم آبادی، نشر مرکز ایرانی مطالعه فرهنگ ها، تهران

29- هرودوت (1336): تاریخ هرودوت، ترجمه هادی هدایتی، جلد 3-1، نشر دانشگاه تهران، تهران

فصل اول

مقدمه

دین و عقاید مذهبی در ایران باستان، همچون کلیه ملت‌های باستانی نقش مؤثری را بر حیات و نظام اجتماعی – سیاسی جامعه بر عهده داشته است

این تحقیق شرح سرگذشت مغان ایران است که جامعه روحانیت ایران باستان را تشکیل می‌دادند و چگونگی شکل گیری این جامعه و عقاید و آداب و رسوم آنان و نیز تأثیرات اجتماعی – سیاسی و مذهبی آنان را در ایران پیش از اسلام، از دیرترین زمانها نشان می‌دهد و سپس نقش آنان در چگونگی شکل گیری دولت ساسانی و رسمیت دین زرتشتی در دوره ساسانی را مورد برسی و نقد و تحلیل قرار می‌دهد

موضوع

درباره مغان، به عنوان شخصیت‌هایی تاریخی و مذهبی، کم و بیش مطالبی در اخبار و روایات قدیم و جدید،یاد شده است و اینکه مغان چه کسانی بوده‌اند و اولین بار در جامعه ایرانیان، از چه موقعیتی، برخوردار بوده‌اند، موضوع بحث و نقد و تحلیل قرار گرفته است. واژه مغان در اوستای غیر گاهانی بخصوص در وندیداد، مغه (magha) عنوان شده، در اوستای گاهانی یا بخش گاثاها، نیز واژه مغ، به صورت جسته و گریخته، بصورت مگه (maga)، به کار رفته است. [28-ص147]

نزد نویسندگان قدیم از کلمه مغ (magos) پیشوای دین زرتشتی اراده شده است. همین کلمه است که در همه زبانهای اروپایی بصورت maga موجود است

موثقین از نویسندگان قدیم، میان مغ‌های ایرانی و مغ‌های کلدانی فرق گذاشته‌اند. مغان ایران، کسانی بودند که به فلسفه و تعلین و زرتشت آشنا بودند. مغان کلده در ضمن تعلیم دینی خود از طلسم و جادو و شعبده نیز بهره‌ای داشتند. چنانچه می‌دانیم در سراسر اوستا، جادو و جادوگری نکوهیده شده است. (یسناهات 8 بند 2 و یسناهات 9 بند18). نظر به اینکه، کلمه مغ به کلدانیان نیز اطلاق شده، برخی از مستشرقین پنداشته‌اند که این لغت اصلاً از آشور و بابل آمده باشد. در اوستا، یکبار در جزو، یک کلمه مرکب، کلمه موغو (moghu) ذکر شده است. (در یسناهات 65 بند 7). اما کلمات دیگری که از ریشه همین کلمه است. بطور مکرر در خودگاتها آمده است. از آنجمله است کلمه مگه (maga). کار مغان ایرانی، همان اجرای مراسم دینی بوده است. آمیانوس مارسلینوس (A.marcellinus)، مورخ رومی که در قرن چهارم میلادی میزیسته، بطور مفصل از مغ‌های ایرانی صحبت می‌دارد و در ضمن می‌نویسد: از زمان زرتشت تا به امروز مغان، به خدمت دینی گماشته شده هستند. سیسرو (Cicero) خطیب رومی که در یک قرن پیش از میلاد مسیح، می‌زیسته می‌نویسد: «مغان نزد ایرانیان از فرزانگان و دانشمندان به شمار می‌روند. کسی پیش از آموختن تعالیم مغان، به پادشاهی ایران نمی‌رسد. نیکولائوس (Nikolaos) از شهر دمشق در باب مغان نوشته : کورش دادگری و راستی را از مغان آموخت. همچنین حکم و قضاء در محاکمات با مغان بوده است. در تاریخ چینی که در سال 572 میلادی نوشته شده موسوم به وی – شو (Wei – shu)، در آن کتاب از آن جمله از مو – هو (mo-hu) که در زبان چینی به معنی مغ است، نام برده شده و گفته شده که آنان در جزو اشخاص بزرگ رسمی هستند که امور محاکمه جتایی و قضایی را اداره و سرپرستی می‌کنند. در منابع خودمان، نیز همین مشاغل از برای آنان، معین شده است. موبد، اسمی که امروزه هم به پیشوایان زرتشتی داده می‌شود. همان کلمه مغ است که صورت فارسی میانه آن magu pat یا mowbed است. غالباً در شاهنامه آمده که کار نویسندگی و پیشگویی و تعبیر خواب و اختر شناسی و پند و اندرز با موبدان بوده است. با هم طرف شور و مشورت پادشاه‌اند. در کتیبه بیستون داریوش بزرگ، مکرر به کلمه مگو (magu) به معنی مغ برمی‌خوریم. در تورات و انجیل نیز چندین بار به این اسم برمی‌خوریم. در کتاب ارمیاء نبی باب سی و نهم در فقره 3راجع به لشکرکشی بخت النصر (قرن ششم ق.م) به اورشلیم در جزو سران و خواجه سرایان و سرداران او، بزرگ مغان نیز همراه پادشاه بابل، نام برده شده است. ‍[9- ص 77-75]

زرتشت در گاهان، رهبران مخالف مذهبی زمان خود را بنام‌های کرپن (karapan) و اوسیج (usij) می‌نامد و در برخی موارد نیز از کوی (kavi) نام می‌برد که رئیس و یا به عبارتی، امیر – کاهن جامعه به شمار می‌رفتند. این امور نشان می‌دهد که در زمان ظهور زرتشت و حتی در برخی از قسمت‌های اوستای متأخر، هنوز طبقه‌ای، به عنوان مغان، پدیدار شده بوده است و به اصالت این آیین نامه نو ظهور، دستبردها و انحرافاتی، بصورت کلی و بنیادین نزده‌اند. ‍[22- ص56]

گیرشمن در باب مغان می‌نویسد : هرودوت مورخ یونانی، می‌گوید که مادها از شش قبیله، تشکیل می‌شده‌اند و نام یکی از این قبایل را مغ‌ها (mages) می‌نامد. هرودوت در باب مغان می‌گوید که آنان کهانت و سرپرستی دین ایرانی را بر عهده داشتند. همچنین این دسته، غیب گویان و خوابگزاران دولت ماد، به شمار می‌رفتند. هرودوت همینطور می‌گوید که همه قربانی‌ها می‌بایست با حضور مغان که جمعیت آنان، اصلاً مادی بودند، انجام می‌گرفت. ایشان برخی مزایای سیاسی و دینی را دارا بوده‌اند. ‍‍[26-173]

در زمان هخامنشیان، پایگاه اصلی و بزرگ مغان، در پارس و مرکز آن، تخت جمشید بود. مقارن با حمله اسکندر مقدونی، تخت جمشید به آتش کشیده شد. پارتها یا اشکانیان، به مغان و دین مغان، گویا توجهی نداشتند. و از آنان اطاعت نمی‌کردند. البته بعدها، شاید در اواخر سلسله اشکانی، نفوذی از سوی مغان، در دستگاه شاهی، پدید آمد. هر گاه روایت دینکرد، را معتبر شماریم، شاید از زمان بلاش اول اشکانی، نفوذ مغان آغاز شده باشد. [18-ص187-186]

در دوره حکومت اشکانیان، که نظام  حکومتی آنان بصورت ملوک الطوایفی، بوده است. در ایالت فارس، نیز خاندان‌های مستقلی، حکومت می‌کردند، که مرکز حکومت آنان، شهر استخر بود. برخی از نامهای این فرمانروایان مانند نامهای شاهان هخامنشی است. چون اردشیر و داریوش، پیش از برافتادن پارت‌ها، برخی از این فرمانروایان مانند نامهای شاهان هخامنشی است. چون اردشیر و داریوش، پیش از برافتادن‌ پارت‌ها، برخی از این فرمانروایان دارای عنوان شاهی بودند، اما عنوان مشخص و جالب شان فرته داره می‌باشد. که به معنی نگهبان و حافظ آتش می‌باشد. نویسندگان و مورخان اسلامی، از آنان به عنوان هیربد، نام برده‌اند. ساسان پدر بزرگ اردشیر بابکان، یکی از این فرته داران یا نگهبانان آتشکده آذر – اناهیت استخر فارس، بوده است

اردشیر بابکان، به سال 226 میلادی توانست، در دوان پنجم، آخرین پادشاه اشکانی را برانداخته و دولت ساسانی را تشکیل دهد. با رسمی شدن آیین مزدایی در دوره ساسانیان، مغان از اهمیت بسیاری در امپراتوری ساسانی، برخوردار گردیدند. آگاسیاس، مورخ رومی در باب مغان می‌گوید، مغان در نظر جامعه ایران سخت گرامی بودند. کارهای عمومی با صوابدید و سلیقه آنان، سامان می‌یافت. مغان می‌گوید، مغان در نظر جامعه ایران سخت گرامی بودند. کارهای عمومی با صوابدید و سلیقه آنان، سامان می‌یافت. مغان در این دوره، دارای طبقات و سلسله مراتب بودند. [18-ص188]

 

فصل دوم

مغان دراوستا و کتیبه‌های فارسی باستان

2-1 واژه مگه (maga) و مغ در اوستا

همانطور که ذکر شد، در گاهان، زرتشت روحانیون مذهبی زمان خود را به نام‌های کرپن و اوسیج یا اوسیگ می‌نامد، واژه مغ در اوستای غیر گاهانی، بخصوص در وندیداد، مغه عنوان شده و در اوستای گاهانی (یا بخش گاشاها) به صورت واژه مگه به کار رفته است. (دریسنا 33 بند 7 ویسنا 46 بند 14، یسنا 51 بندهای 11 و 16 واژه مگه آمده است). در بند 7 از یسنا 33 و دربند 15 از یسنا 51 به واژه مگون برمی‌خوریم، صفتی که از واژه مگه، درآمده است. عده‌ای از پژوهندگان، سعی داشته‌اند بین دو واژه مغه و مگه، ارتباطی بیابند.اما نهایتاً برای واژه مگه که در قسمت گاهان آمده است، معنی درستی پیدا نکرده‌اند و به همین جهت در اکثر کتابهای نوشته شده، با شک و تردید، این دو واژه را یکی دانسته‌اند و یا اصلا هیچ ارتباط و شباهتی میان آندو، نیافته‌‌اند. ‍[22-ص 30]

محققان، معانی مختلفی برای واژه مگه در اوستا آورده‌اند. از جمله: هوگ واژه مگه را کار بزرگ معنی کرده واشپیگل نیز به همین معنی آورده است. گایگر به معنی توانایی، بزرگی و شکوه، گرفته است. دوهارله به معنی کار بزرگ وظیفه مهم، دهش بزرگی آورده است

چاترجی به معنی برادری انجمن یگانگی، معنی کرده است. میلز به معنی بزرگی، مقصد بزرگ و کشور بزرگ و مقدس آورده است. کارنوی مگه را به معنی ثروت آورده است. گتری مگه را به معنی مقصد مغ معنی کرده است. گلدنر واژه مگه را به مغو ربط داده و می‌نویسد

مغو یکی از اعضای جامعه مگه می‌باشد و مگه به معنی جمعیت، فرقه یا انجمن است. گلدنر جایی دیگر، همین واژه را به معنی پاداش و جای دیگر به معنی دهش ایزدی و بخشایش مینوی ترجمه کرده است. بارتولومه، واژه مگه را به معنی مجمع دانسته. رایخلت نیز مگه را به معنی نیز مگه را به معنی جامعه جامعه و هیأت گرفته یعنی هیأت دینی زرتشتی، آندرآس و لومل نیز واژه مگه را به معنی دهش گرفته‌اند. دار مستتر واژه مگه را به صورت فضیلت و پاکی ترجمه کرده است. ‍[8- ص 60-56]

به نظر ابراهیم پور داود و آذرگشسب، مقصود از کلمه مگه همان مغ یا انجمن زردشتی است. پورداود در این باره می‌نویسد: به خوبی پیداست که زردشت از دو واژه مگه و مگون، دین و آیین خود را، اراده کرده است. خود واژه مگه یادآور مغو در اوستا و مگو در فارسی باستان است. واژه‌ای که در فارسی مغ می‌گوییم و در عربی مجوس شده است. صورت اوستای آن باید مغوپئیتی باشد. ‍[8- ص 61]

به نظر زنر واژه مگه باید واژه‌ای نیمه فنی به معنی پیشکش خداوند از به دین زردشت بوده باشد. مترجمان پهلوی این واژه را به پاکی و نیکی ناب ترجمه می‌کنند. از این گذشته صورت صفتی این واژه به صورت همچنان در پهلوی باقی است. و به نظر می‌رسد که چیزی همانند به تزئین (آراستن) معنی دهد. درگاهان این واژه به نظر می‌رسد که به معنی آموزه‌ی زردشت و جامعه‌ای که آن آموزه را پذیرفت باشد

به نظر آسموسن موهبت و بخشش اهورامزدا به پیروان زردشت، مگه نامیده شده است و کسی که از آن بهره مند شده است، مگون نام دارد. در اوستا این لغت همراه با لفظ رائینی که به معنی هدیه می‌باشد، آمده است. (در ریگ و دانیز با هم آمده‌اند) اما معنی و مفهوم واقعی این لغت، با آنچه که ما به موهبت، بخشش و یا هدیه ترجمه می‌کنیم فرق دارد و مبین مفهوم عالی‌تر و وسیع تری است. ‍[24- ص 110‍]

به نظر آشتیانی : مسلم است که مغان مادی همان مگون گاهان نیستند. چون برای مگون، معانی مختلفی ذکر شده که اغلب بر انجمن زرتشتیان ترجیح دارد. زیرا مگون یعنی آن که دارای مگه است. مانند اشه ون و دراین صورت مگه باید چیزی شبیه به همان هدیه الهی و یا دین راستی که به پیروان زردشت عطا شده است، باشد. پس مقصود از مگه نمی‌تواند مغ یا یک انجمن روحانیون باشد. پس مقصود از مگه نمی‌تواند مغ یا یک انجمن روحانیون باشد. مسأله دیگر این است که اگر این مغان، پس از زردشت، مبلغ دین زردشتی بوده‌اند، باید در یشت‌ها و یسناها، نامی از آنها، برده شده باشد. در حالیکه چنین نیست و در این نوشته‌ها، آثرون‌ها کاهن و روحانی زردتشتی، معرفی شده‌اند. از ظهور مغان در جامعه مادها در حدود قرن هفتم ق.م، به صورت گروهی که کهانت را به ارث می‌برده‌اند (مانند برهمن‌های هند) گزارش شده است. در جامعه هخامنشیان هنوز تسلط کامل بر مردم نیافته بودند ولی به تدریج موقعیت آنان تثبیت شد. در حالیکه در زمان ساسانیان، کاملا برجامعه مسلط شدند. پس این ادعای آذرگشسب که مغان در زمان تدوین گاهان (یاگاثاها)، مقام بزرگی داشتند و سپس مقام آنها سقوط کرده است، صحیح نیست

آشتیانی همینطور می‌نویسد: در گاهان، از مغ به عنوان یک فرقه روحانی، نام برده نشده است و فقط در یکی از یسناهای متأخر، یعنی یسنا 65 بند7، از مغ به صورت مغوتبیش به معنی مغ آزار یا دشمن مغ نام برده شده است. دریشت‌ها، روحانیون اوستایی ن آثرون یا آذربان بوده‌اند. لومل در این باره می‌نویسد: در اوستا فقط یک بار نام مغ در یک اثر جدید یعنی یسنا 65 که احتمالا توسط مغان پرداخته شده، ذکر گردیده است و این اولین باریست که به رابطه نزدیک بین مغ و دین زردشت،‌اشاره می‌شود و از این مطلب که در اوستا، نامی از مغ نیست، می‌توان پی برد که در زمان ظهور زردشت و در زمان تدوین اغلب قسمت‌های اوستای متأخر، هنوز طبقه‌ای از مغان پدیدار نشده و در دین مزدیسنی، نفوذ نیافته بودند. [1- ص 387]

2-2 رابطه واژه مگه و مغه

میان واژه مگه در گاهان و واژه مغه دروندیداد، تفاوت زیادی وجود دارد. در گاهان این واژه به هیچ وجه با آنچه که در اوستای جدید، ساخته مغان به عنوان مغ آمده است، ارتباطی ندارد. مفسرین معمولا واژه مگه را به معنی انجمن، انجمن سری، انجمن اخوت، کار بزرگ، پیشه و کار و جز اینها گرفته‌اند. در هندی باستان واژه مگهه به معنی بخشش و پاداش آمده است، که به صورت صفت نیز مگه وزن یا بخشنده می‌شود. پس واژه مگه را در گاهان، نمی‌توان با واژه مغ پیوند داد و یکی دانست. واژه مغه در وندیداد دستگاه و ابزاری بوده است که شمار بسیاری از اعمال پادیابی و طهارت و تطهیر، به منظور دفع جن ودیو با آن انجام می‌شده است. میان پارسیان هند، دریکی از آیین‌های پادیابی، برای دفع دیو، قطعه زمینی را انتخاب می‌کردند تا این مراسم را زیر عنوان برشنوم انجام دهند. در این قطعه زمین، نه سوراخ تعبیه می‌کردند، که آن سوراخ‌ها را نیز مغه می‌نامند. آیین و مراسم فوق در فرگرد نهم وندیداد، شرح داده شده است. ‍[28 – ص 148-147]

2-3 نظر نیبرگ (Nyberg) راجع به مگه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله تبیین و نقد نظریه کانت درباره ماهیت صدق در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تبیین و نقد نظریه کانت درباره ماهیت صدق در pdf دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تبیین و نقد نظریه کانت درباره ماهیت صدق در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تبیین و نقد نظریه کانت درباره ماهیت صدق در pdf

چکیده  
مقدّمه  
اهمیت و جایگاه موضوع  
تاریخچه موضوع  
دیدگاه کانت در مورد ذهن و عین  
دیدگاه کانت در مورد ماهیت صدق  
صدق در قضایا  
نتیجه‏ گیرى و نقد نظریه  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تبیین و نقد نظریه کانت درباره ماهیت صدق در pdf

ـ آپل، ماکس، شرحى بر تمهیدات کانت، ترجمه محمدرضا حسینى بهشتى، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، 1375

ـ ابن‏سینا، برهان شفا، بى‏جا، دارالتربیه و التعلیم، 1375ق

ـ ارسطو، مابعدالطبیعه، ترجمه محمدحسن لطفى، تهران، طرح نو، 1378

ـ اسکروتن، راجر، کانت، ترجمه على پایا، تهران، طرح نو، 1375

ـ افلاطون، مجموعه آثار، ترجمه محمدحسن لطفى، چ دوم، تهران، خوارزمى، 1367

ـ دکارت، رنه، تأمّلات، ترجمه احمد احمدى، چ دوم، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، 1369

ـ ژیلسون، اتین، نقد تفکر فلسفى غرب، ترجمه احمد احمدى، چ پنجم، تهران، حکمت، 1377

ـ شمس، منصور، آشنایى با معرفت‏شناسى، قم، انجمن معارف اسلامى ایران، 1382

ـ شیروانى، على، «نگاهى تطبیقى و انتقادى به معرفت‏شناسى کانت»، ذهن، ش 4، زمستان 1379

ـ فارابى، ابونصر، المنطقیات، قم، مکتبه المرعشى النجفى، 1366ـ1368

ـ فروغى، محمّدعلى، سیر حکمت در اروپا، چ سوم، تهران، البرز، 1379

ـ فعالى، محمّدتقى، درآمدى بر معرفت‏شناسى معاصر و دینى، چ دوم، قم، معارف، 1379

ـ فولکیه، پل، فلسفه عمومى، ترجمه یحیى مهدوى، تهران، دانشگاه تهران، 1370

ـ کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه سید جلال‏الدین مجتبوى، چ دوم، تهران، علمى و فرهنگى، 1368

ـ کانت، ایمانوئل، تمهیدات، ترجمه غلامعلى حدّاد عادل، چ دوم، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، 1370

ـ مجتهدى، کریم، فلسفه نقّادى کانت، چ دوم، تهران، امیرکبیر، 1378

ـ مطهّرى، مرتضى، مجموعه آثار، ج 10 (شرح مبسوط منظومه)، تهران، صدرا، 1375

ـ ملکیان، مصطفى، تاریخ فلسفه غرب، قم، دفتر همکارى حوزه و دانشگاه، 1378

ـ هارتناک، یوستوس، نظریه معرفت در فلسفه کانت، ترجمه غلامعلى حدّادعادل، تهران، فکر روز، 1376

ـ هاملین، دیوید، تاریخ معرفت‏شناسى، ترجمه شاپور اعتماد، تهران، پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى، 1374

ـ یاسپرس، کارل، کانت، ترجمه عبدالحسین نقیب‏زاده، بى‏جا، طهورى، 1372

- Dancy, Janathan, An Introduction to Cotemporary Epistemology, New York, Basil Blackwell,

- Kant, Immanuel, Critique of Pure Reason, trans. by Norman Kemp Smith, New York, Macmillan,

- Putnam, Hilary, Reason, Truth and History, Cambridge, Cambridge University Press,

چکیده

بررسى نظرگاه کانت درباره چیستى صدق، به لحاظ تأثیرگذارى این اندیشمند در تحوّل‏هاى مربوط به مباحث معرفت‏شناسى در سه قرن اخیر، از اهمیتى بسزا برخوردار است. کانت کتاب نقّادى عقل محض را در پاسخ به چگونگى نسبت میان اندیشنده و ابژه (متعلّق شناخت) به رشته تحریر درآورد

تنها نظریه رسمى پیش از کانت در مورد ماهیت صدق، «نظریه مطابقت» بوده است و لذا هم عقل‏گرایان و هم تجربه‏گرایان، با وجود اختلاف فکرى، بر تمایز میان ذهن و عین تأکید داشتند. امّا در این میان، بارکلى نحله‏اى دیگر را پایه‏گذارى کرد و با طرح وحدت ذهن و عین، از مرز رئالیسم گذشت و به ایده‏آلیسم روى آورد. کانت در مواجهه با این بحث، موضع روشنى نداشته، و در تمهیدات تمایز میان نومن و فنومن را پذیرفته است. او در نقد عقل محض، نومن را به عنوان ساحتى مستقل از ذهن به رسمیت نمى‏شناسد و از فاصله خود با ایده‏آلیسم مى‏کاهد. البته، این اضطراب معرفتى، تفاوتى در نظریه صدق کانت ایجاد نمى‏کند؛ زیرا در هر صورت، او بر عدم علم به نومن، و تقدّم معرفت‏شناختى سوژه بر ابژه تأکید دارد. با این توصیف، کانت معتقد به نظریه مطابقت نبوده و طرفدار و پایه‏گذار نظریه انسجام‏گروى محسوب مى‏شود. در این مقاله، ابعاد و زوایاى دیدگاه کانت را بررسى و مؤلّفه‏هاى آن را نقد خواهیم کرد

کلیدواژه‏ها: نظریه مطابقت، انسجام‏گروى، کانت، ابژه، سوژه، رئالیسم، ایده‏آلیسم

 

مقدّمه

کانت پرآوازه‏ترین و تأثیرگذارترین فیلسوف غرب در چهار قرن گذشته است که بى‏مبالغه، مى‏توان بسیارى از مکاتب فلسفى متأخّر را در افکار و آثار او ریشه‏یابى کرد. بسیارى از ابعاد تفکّر فلسفى و معرفت‏شناختى او تا به امروز مورد کاوش و سنجش قرار گرفته است؛ ولى شاید بتوان ادّعا کرد که در تبیین و نقد نظریه صدق او، کمتر تحقیقى انجام شده است. دلیل این امر گذشته از نوپا بودن برخى مسائل معرفت‏شناختى، نظیر مسئله صدق، شاید بیشتر پیچیدگى مباحث کانت و به ویژه نبود دیدگاهى نظام‏مند و روشن از او درباره این‏گونه مسائل معرفت‏شناختى باشد

مؤلّفه «صدق» همواره یکى از عناصر اصلى حوزه معرفت تلقّى شده است. آرى، چه در میان فلاسفه غرب که تعریفشان از معرفتْ به تحلیل سه‏وجهى1 مشهور است (یعنى «باور صادق موجّه»)2 و چه در میان اهل منطق و فلاسفه اسلامى که معرفت را «اعتقاد جازم مطابق صادقو غیرقابل زوال» مى‏دانند،3 صدق از ارکان علم شناخته شده است. بر این اساس، فرد فقط وقتى به گزاره‏اى علم دارد که آن گزاره صادق باشد. تأکید معرفت‏شناسان بر شرط صدق از آن‏روست که ذهن آدمى به همان اندازه که مى‏تواند به گزاره‏اى صادقْ باور داشته باشد، مى‏تواند گزاره‏اى کاذب را نیز باور کند. بدیهى است، باور کاذب نمى‏تواند معرفت به معناى واقعىِ کلمه باشد

در بحث از صدق، پرسش‏هاى گوناگونى مطرح است: ماهیت و مفهوم صدق چیست؟ معیار احراز صدق چیست؟ حامل‏هاى صدق4 کدام‏اند؟ آیا این جملات‏اند که متّصف به صدقمى‏شوند یا صرفا گزاره‏هایند که حامل صدق‏اند؟ آیا صدق انواع متعدّدى دارد؟ آیا در قضایاى مختلف مى‏توان به دیدگاه‏هاى مختلفى در مورد صدق دست یافت؟ آیا صدق توصیفى است یا هنجارى؟

ناگفته، پیداست که پژوهش و پاسخ به همه این پرسش‏ها از دیدگاه کانت، با عنایت به برخى محدودیت‏ها از جمله آنچه پیشتر درباره نبود دیدگاهى نظام‏مند و روشن از او در باب بعضى مسائل معرفت‏شناختى بیان شد، کارى است بس دشوار و طاقت‏فرسا. از این‏رو، نگارنده بر آن است تا در مقاله حاضر، صرفا به تبیین دیدگاه کانت در مورد چیستى و ماهیت صدق بپردازد

اهمیت و جایگاه موضوع

اهمیت بررسى دیدگاه کانت در مورد نظریه صدق آن‏گاه روشن‏تر مى‏شود که دریابیم کانت تفکّر انتقادى خود را که به «انقلاب کوپرنیکى» موسوم ساخت، از این پرسش آغاز کرد که قلمرو شناخت ما کجاست؟ چه چیزهایى را ما مى‏توانیم بدانیم؟ فاهمه ما از ادراک چه امورى عاجز است؟ هماهنگى میان تصوّر و واقعیت، یا به تعبیر دقیق‏تر، هماهنگى میان تصوّرهاى عقلانى ما (که نتیجه فعالیت درونى ما هستند) و ابژه‏ها (که نتیجه فعالیت درونى ما نیستند)، چگونه ممکن است؟5 فیلسوفان قبل از کانت درباره هماهنگى میان اندیشه و ابژه تحقیق کرده، ولى به امکان نسبت میان اندیشنده و موضوع آن کمتر پرداخته بودند. به تعبیر روشن‏تر، آنان نپرسیده بودند چه با چه هماهنگ است؟6 کانت با گذر از پاسخ تجربه‏گرایان و عقل‏گرایان، در پاسخ به چگونگى این نسبت، کتاب نقّادى عقل محض را به نگارش درآورد

همه این پرسش‏ها در ارتباط با بحث نظریه صدق مى‏باشند؛ زیرا مهم‏ترین پرسشى که هر نظریه صدق باید پاسخگوى آن باشد، پرسش در مورد ماهیت صدق‏سازها7 است. پرسشمزبور آن است که: آیا صدق‏سازها یعنى آنچه موجب اتّصاف حامل‏ها به صدق و کذب مى‏شوند، مستقل از ذهن‏اند یا خیر؟ پاسخى که نظریه‏هاى صدق به چنین پرسشى مى‏دهند، آنها را به رئالیستى و غیررئالیستى تقسیم مى‏کند. فلسفه کانت با بحث درباره قلمرو معرفت، تحوّلى عظیم در چگونگى پاسخ به این پرسش پدید آورد و به طور غیرمستقیم، باعث دگوگونى در نظریه‏هاى صدق نیز شد. این سخن فولکیه که «تا از حدود معرفت آدمى بحث نشود، سخن از ماهیت صدق و کذب بى‏ثمر است»، در اینجا معناى خود را بازمى‏یابد.8 نکات فوق ثابت مى‏کند که نظریه صدق کانت یکى از زیربنایى‏ترین سطوح فکرى اوست که اگر درست بازکاوى شود، به فهم بسیارى از نقاط پیچیده افکار وى کمک مى‏کند

از آنجا که کانت با نقّادى فلسفه‏هاى پیش از خود، راه را براى طرح نظریات معرفت‏شناسانه خویش بازمى‏سازد، لازم است در بحث صدق نیز ابتدا نگاهى به تفکّرات اندیشمندان سابق بر او داشته باشیم

تاریخچه موضوع

شاید بتوان ادّعا کرد که تنها نظریه رسمى پیش از کانت در مورد ماهیت صدق، «نظریه مطابقت» بوده است. بر اساس این نظریه، هر گزاره وقتى صادق است که مطابق با واقع باشد. معرفت‏شناسان پیشینه این نظریه را به آثار ارسطو مى‏رسانند. ارسطو صدق و کذب را به طور مستقیم با هستى و نیستى پیوند مى‏زند. وى مى‏گوید

نخست باید معلوم کنیم که: صدق چیست و کذب چیست؟ کذب این است که درباره آنچه هست، بگوییم نیست یا درباره آنچه نیست، بگوییم هست. صدق این است که درباره آنچه هست، بگوییم هست و درباره آنچه نیست، بگوییم نیست

البته، برخى این نظریه را به افلاطون نسبت داده‏اند.10 این نظریه دیدگاهى رئالیستى را دنبال مى‏کند که براساس آن، صدق به معناى هماهنگ شدن ذهن با واقعیات خارجى است. بر این اساس، در این نظریه، چند نکته به عنوان پیش‏فرض و اصل موضوع، مفروض و مقبول گرفته شده است

1) واقعیتى فراسوى ذهن آدمى یافت مى‏شود

2) باورهایى در ذهن آدمى یافت مى‏شوند که به گونه‏اى درباره همین واقعیت‏ها مى‏باشند

3) باورها به هیچ روى با واقعیت‏هاى یادشده یکى نیستند، بلکه لزوما غیر آنها هستند

4) غیریت باورها با واقعیت‏ها مانع از نسبت محاکات مطابقى میان آنها نیست

پاتنم در آغاز فصل سوم از کتاب عقل، صدق و تاریخ، در بیان عناصر نظریه رئالیست‏ها چنین مى‏گوید

براساس این دیدگاه، جهان متشکّل از مجموعه‏هاى ثابت از چیزهاى مستقل از ذهن است. فقط یک توصیف صادق و درست از «نحوه بودن جهان» وجود دارد. صدق مستلزم نوعى نسبت مطابقت میان واژه‏ها یا اندیشه‏ها و امور بیرونى است. من این دیدگاه را دیدگاه بیرون‏گرایانه مى‏نامم

در نگاه شکّاکان اوّلیه (سوفیست‏ها) نظریه صدق نیز براساس همان نظریه مطابقت شکل گرفته بود؛ البته آنان یا پیش‏فرض اوّل («واقعیتى فراسوى ذهن آدمى یافت مى‏شود») و یا پیش‏فرض چهارم را که «باورها با واقعیات نسبت مطابقت دارند و از آنها ـ همان‏گونه که در خارج‏اند ـ حکایت مى‏کنند» انکار مى‏نمودند. سه اصل معروف گرگیاس13 مؤیّد این مدّعاست که

1) هیچ واقعیتى وجود ندارد

2) اگر هم وجود داشته باشد، ما نمى‏توانیم به آن معرفت پیدا کنیم

3) اگر هم بتوانیم معرفت پیدا کنیم، نمى‏توانیم به دیگرى منتقل کنیم

همان‏گونه که پیداست، شکّاکان اوّلیه به هیچ روى اصل سوم را به چالش نمى‏کشند. از نظر آنان نیز بین باور و واقعیت جدایى است؛ ولى سخن آنان برسر پر کردن این فاصله است. آنان مدّعى‏اند که پوشاندن این فاصله با نسبت‏هایى همچون مطابقت، غیرممکن و یا تردیدآمیز است. امّا در شکّاکیت متأخّر که قبل از کانت شکل گرفت، اصل سوم به مخاطره افتاد. توضیح آنکه دکارت (1596ـ1650م) همان اصل سوم را در اصول فلسفى خویش14 مورد تأکید قرار داد. وى ذهن و عین را به نحو دقیق، از یکدیگر متمایز ساخت. از این‏رو، فیلسوفان پس از او با قطعى تلقّى کردن این اصل، توجهشان را عمدتا به سمت ارتباط میان این دو قلمرو معطوف نمودند. آنان با مسلَّم دانستن تقدّم ابژه بر سوژه، تلاش مى‏کنند چگونگى تأثیر عالم خارج در ذهن را توضیح دهند تا روشن شود که چگونه مى‏توان به مطابقت معرفت (که ذهنى است) با اعیان و اشیا (که عینى مى‏باشند) پى برد.15 در این رهگذر، چه عقل‏گرایان (که به مطابقت معلومات عقلى با حقیقت جازم بودند)16 و چه تجربه‏گرایان اوّلیه (که حس و تجربه را اصل دانستند) در یک نقطه اشتراک رأى داشتند و آن رئالیسم ابتدایى بود که بر تمایز میان ذهن و عین تأکید داشت. در مورد هماهنگى میان آن دو، پاسخ فیلسوف تجربى این بود که این هماهنگى نتیجه آن است که خود اعیان از طریق عضوهاى جسمى به درون ما راه مى‏یابند و در ذهن ما تأثیر مى‏گذارند؛ ما از طریق حواس، صاحب صور ادراکى مى‏شویم. پاسخ خردگرایان این بود که هماهنگى از آن‏رو وجود دارد که خود ذهن پدیدآورنده شناسایى مى‏باشد و خداوند چیزها را چنان به نظم کشیده است که آنچه به طور لازم به اندیشه درمى‏آید، همواره با بودن به خودى خود هماهنگ است

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

ارتباط میان استرس روزانه دانشجویان و سلامت عمومی آنها در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  ارتباط میان استرس روزانه دانشجویان و سلامت عمومی آنها در pdf دارای 101 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد ارتباط میان استرس روزانه دانشجویان و سلامت عمومی آنها در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه ارتباط میان استرس روزانه دانشجویان و سلامت عمومی آنها در pdf

مقدمه
بیان مساله
اهمیت و ضرورت پژوهش
اهداف پژوهش
پرسش پژوهش
فرضیه پژوهش
متغیر¬های پژوهش
تعریف اصطلاحات و مفاهیم پژوهش

فصل دوم
پیشینه پژوهش
شاخص¬های سلامتی و سلامت روانی
دچار شدن به استرس در زندگی
استرس چیست؟
شناسایی عوامل استرس¬زا
انطباق اجتماعی
جنبه¬های روانی – اجتماعی استرس
منابع استرس
تشخیص نشانه¬های اولیه استرس
اختلالات اضطرابی
ماهیت اختلال¬های اضطرابی
تاثیر استرس بر سلامت
استرس، رفتار و بیماری
اختلال استرس حاد و اختلال استرس پس از آسیب
عوامل روانی اجتماعی تعدیل کننده استرس
کنترل فردی و سلامت
شخصیت مقاوم
مقاوم بودن و سلامت
چگونه می¬توان استرس را کاهش داد؟
استرس می¬تواند مفید باشد؟

فصل سوم
روش پژوهش
مقدمه
جامعه آماری
روش نمونه گیری
نمونه پژوهش
ابزار پژوهش
روش اجرا
روش آماری
تحلیل داده¬ها

فصل چهارم
یافته¬های پژوهش
مقدمه
الف) توصیف داده¬ها
توصیف حجم نمونه از لحاظ میزان استرس¬های روزانه
ب) استنباط داده¬ها

فصل پنجم
نتایج پژوهش
خلاصه پژوهش
محدودیت¬های پژوهش
پیشنهادهای پژوهش

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه ارتباط میان استرس روزانه دانشجویان و سلامت عمومی آنها در pdf

1 روان¬شناسی سلامت، ادوارد پ. سارافینو، ترجمه گروه مترجمان زیر نظر دکتر الهه میزائی،‌ چاپ اول 1384، ‌انتشارات رشد
2 آسیب شناسی روانی، ریچارد پی. هالجین، سوزان کراس ویتبورن،‌ ترجمه یحیی سید محمدی،‌ چاپ اول، ‌پائیز 1383، نشر روان
3 روان¬شناسی رشد،‌ لورا ای. برک، ترجمه یحیی سید محمدی، ‌چاپ پنجم، بهار 1385، ‌نشر ارسباران
4 اصول بیوشیمی نینجر، مایکل ام. کاکسو، دیوید ال، نلسون، چاپ دوم، زمستان 1382، نشر آییژ
5 سایت¬های اینترنتی
6 ماهنامه روان¬شناسی جامعه، شماره 32، 20 اردیبهشت تا 20 خرداد 1385، سال دوم
7 ماهنامه روانشناسی جامعه، شماره 33، 20 خرداد تا 20 تیر 1385، ‌سال سوم
8 مجموعه مقالات سومین سمینار سراسری بهداشت روانی دانشجویان،‌3 و4 خرداد 1385

 

مقدمه

بدون شک با ارزش­ترین و اساسی­ترین ویژگی موجودات، سلامتی یا سالم بودن آنهاست. تمامی موجودات اعم از جاندار و غیر جاندار تنها درصورت سالم بودن می­توانند کارایی­هایی که بنابر ویژگی­های موجودیتشان برایشان تعریف شده را بطور کامل بروز دهند و مسلما در صورت به مخاطره افتادن وضعیت سلامتشان، به همان نسبت از کارایی آنها کاسته می­شود. با کمی تعمق در ویژگی­های ساختاری و عملکردی ساده­­ترین موجودات تا پیچیده­ترین آنها، می­توان دریافت که بارزترین ویژگی مشترک، همانا هماهنگی و نظم است. بنابراین هرگونه عاملی که باعث آسیب به ساختار و عملکرد یک مجموعه ملکولی یا سلولی-  ملکولی منظم و هماهنگ شود، می­تواند بسیار حائز اهمیت باشد

امروزه بدلیل زحمات و تحقیقات فراوانی که توسط دانشمندان علوم
روان­شناسی، عصب شناسی و زیست شناسی سلولی-  ملکولی صورت گرفته است، نقش ملکولی بیوشیمیایی در بدن که مسوول انجام یک یا چند وظیفه حیاتی بوده و تحت تاثیر سیستم عصبی هستند، بیش از پیش محسوس گشته است. مقدار و میزان این واسطه­های بیوشیمیایی در خون بسیار حائز اهمیت بوده و در صورت کاهش یا افزایش معنی دار هر یک از آنها، باید منتظر بروز عواقب و علل مربوط به تغییرات آنها در بدن بود

با توجه به شیوه زندگی افراد در این روزگار، ضرورت تأمل و تحقیق در باب ظرائف سالم بودن و مهم­تر از آن سالم زیستن بویژه در کشورهای در حال توسعه و فقیر، بسیار احساس می­شود. بطور کلی عوامل متعددی می­توانند مخل سلامتی شوند و در مبحث مذکور دخیل باشند، اما در میان آنها عواملی وجود دارند که شاید در ظاهر قابل توجه نباشند و سهل انگاشته شوند ولی با مرور زمان آثار جبران ناپذیری که می­توانند برگشت ناپذیر هم باشند، هویدا می­گردد. از  جمله این موارد می­توان به فشارهای عصبی و اضطراب اشاره کرد که به دلیل فعالیت مداوم و نامتناسب اعصاب، منجر به آزاد سازی واسطه­های بیوشیمیایی خاص خود در بدن شده و بر حسب نوع، شدت یا زمان اینگونه فشارها، آثار نامطلوب آنها برروز پیدا می­کند

بدین ترتیب بررسی جوامع مختلف انسانی از جنبه­های گوناگون (شغل، جنسیت، جغرافیا) و همینطور ویژگی­های فشار عصبی که بر آن جوامع در حال وارد شدن است، می­تواند در تعیین بروز ناهنجاری و عوارض ناشی از این فشارها بسیار سودمند واقع شود. یکی از این جوامع دانشجویان هستند که اغلب در آینده صاحبان مشاغل متفاوت تخصصی خواهند بود. بنابراین بررسی و تفحص در مورد ارتباط میان استرس روزانه دانشجویان با سلامتی آنها نه تنها خالی از لطف نخواهد بود، بلکه بسیار هم واجب به نظر می­رسد

هنگامی که در رابطه با سلامتی یک دانشجو صحبت می­کنیم و با خودمی­اندیشیم که کدام یک از ابعاد سلامتی یک دانشجو می­تواند بیشتر حائز اهمیت باشد، اولین گزینه، سلامتی و آرامش ذهن و روان به نظر می­رسد. از سوی دیگر اولین عاملی هم که قادر است این سلامتی و آرامش فرد را بر هم زند، استرس است. استرس ضمن تاثیرات نامطلوب بر جسم، ناراحتی­ها و پریشانی­های متفاوت شخص را تشدید می­کند

به بیان روشن تر افرادی مانند دانشجویان که فعالیت مغزی و فکری آنها نسبت به سایر افراد بالاتر است هم به فضای ذهنی آرام نیاز دارند و هم به جسمی سالم تا توانایی­های ذهنی خود را تقویت نمایند. لذا اهمیت بررسی عوامل برهم زننده اینگونه تعادلات بسیار بالاست

پژوهش حاضر در راستای یافتن ارتباط معنی دار میان استرس روزانه و سلامت دانشجویان انجام شده است تا ضمن مشخص شدن اهمیت این رابطه، ماهیت یکی از ناهنجاری­های روانی و تاثیرات آن تا حدی مشخص­ترگردد

بیان مسأله

استرس روانی که برحسب شرایط اجتماعی ناگوار، رویدادهای ناخوشایند یا گرفتاری­های روزمره ارزیابی می­شود،‌ با انواع مسائل تندرستی ارتباط دارد (لازاروس 1985، 1991). 

در واقع مسأله مهم همین شناسایی عوامل استرس زا و روش­های مقابله با آنهاست. استرس می­تواند منجر به مشکلات جسمانی گرددکه به طور مشخص می­توان از افزایش  فشار خون، بیماری های قلبی و عروقی، اختلال در سیستم ایمنی بدن و مشکلات جدی گوارشی نام برد. 

در راستای شناسایی عوامل استرس زا مسائل مختلفی را می­توان شناسایی نمود که هر یک از اهمیت خاصی برخوردارند و بر حسب شرایط زمانی،‌ فرهنگی، جغرافیایی، اجتماعی و ; متفاوت هستند. به عنوان نمونه می­توان به پاره­ای از این عوامل به ترتیب زیر اشاره نمود. 

 انطباق با محیط جدید اجتماعی برای تازه واردها: بدون شک  ورود به دانشگاه یکی از تغییرات اساسی در زندگی اجتماعی یک انسان تحصیلکرده است که در بدو ورود مانند هر ورود دیگری به فضاییناآشنا،
می­تواند اضطراب­ها و استرس­های خاص خود را داشته باشد، به عنوان مثال،می­توان از تطابق با مقررات، حضور همکارانی با جنسیت متفاوت، انجام امور اداری و به طور کلی برخورد با سطحی جدی­تر از سطوح پیشین آموزشی و اجتماعی شخص نام برد. 

 سکونت و امرار معاش دانشجویان غیر بومی:  فردی که محل زندگی خودرا به قصد ادامه تحصیل ترک می­کند و به مکانی کاملاً جدید و ناشناس مهاجرت می­کند، بی هیچ تردیدی نیاز به فراهم­کردن حداقل شرایط گذران زندگی برای خود دارد و در این راستا دغدغه­هایی چون تهیه مسکن و مکانی برای اقامت، تهیه مخارج زندگی و شهریه و کلاً رویارویی با تمام  مشکلات یک زندگی مستقل را تجربه خواهد کرد. 

 نوع رابطه  با اساتید و سایر دانشجویان:  این عامل می­تواند بیشتر افراد غیر بومی را تحت تاثیر قرار دهد و بیشتر به شکل معضلی جدی درآید

عدم علاقه به رشته تحصیلی:  در برخی موارد مشاهده می­شود که دانشجویی به علت عدم وجود ایده درست هنگام انتخاب رشته تحصیلی خود به مرور زمان در دوره دانشجویی متوجه بی­علاقگی خود و تفاوت عمده ماهیت رشته تحصیلی­اش با ایده­آل هایی که از آن  متصور بوده است، خواهد شد. در این هنگام در صورتی که دانشجو خودرا به هر دلیلی موظف به ادامه تحصیل در آن رشته بداند، به طور قطع فشارهای روانی متعددی را متحمل خواهد شد

امتحانات و انواع آزمون­های تعریف شده در دوران دانشجویی.

 دغدغه یافتن شغل مناسب  و دلخواه پس از فراغت از تحصیل.

استرس­های روزمره: اینگونه استرس­ها هر چند ضعیف به نظر
می­رسند اما به دلیل تعداد بالایشان در طول روز به طور قطع تاثیرگذار خواهند بود. به عنوان نمونه، اتفاقاتی مانند تاخیر در خروج از منزل به منظور حضور در کلاس درس می­تواند باعث استرس و در نتیجه ترشح بیش از حد اسید معده گردد که در صورت تداوم می­تواند منجر به نوعی ناراحتی گوارشی مزمن با نام گاستریت[1]  گردد.

تمام عوامل مذکور به نوعی مربوط و منوط به دانشجو بودن فرد هستند اما به طور مشخص دانشجوها هم مانند تمام انسان­های دیگر می­توانند قربانی عوامل استرس­زای کلی­تری باشند که در اصل در زمر آسیب­های جدی و شدید طبقه بندی خواهند شد. اینگونه آسیب­ها می­تواند منجر به استرس پس از آسیب (PTSD)[2] گردد که بعداً به آن اشاره خواهد شد. این آسیب­ها می­توانند ضربات شدید فیزیکی یا روانی باشند که ممکن است حتی در کودکی یک شخص رخ داده باشند ولی آثار استرسی­اش هرگز از بین نرود.

بدین ترتیب مسأله مورد بررسی در پژوهش از این قرار است که ارتباط بین استرس­های وارده بر دانشجویان و سلامت عمومی آنها را مورد بررسی قرار داده تا بتوان با کم­کردن هرچه بیشتر فشارهای روانی، سلامتی عمومی این گروه را افزایش داد

 

اهمیت و ضرورت پژوهش

به­طور کلی بررسی و تحقیق در رابطه با یک ناهنجاری از جوانب مختلف می­تواند دارای اهمیت باشد و بدون شک نتیجه آن در تعیین ماهیت یک ناهنجاری و ارتباط آن با علل اجتماعی بسیار موثر خواهد بود.

در پژوهش حاضر قابلیت یافتن ایده­ای واقع بینانه­تر در رابطه با اهمیت حفظ سلامتی دانشجویان و نقش آن در یک جامعه، مطرح است.

همان­طور که پیش از این نیز اشاره شد هر عضوی از یک مجموعه پویا در صورت سلامتی کامل می­تواند بالاترین کارایی را داشته باشد. در این میان  دانشجویان به علت داشتن نقش­های زیر می­توانند یکی از مهمترین ارکان یک جامعه باشند و بطور خاص مورد توجه قرار گیرند.

 نیروهای متخصص بالقوه جامعه: دانشگاه به عنوان محل آموزش عالی و تربیت نیروهای متخصص در رشته­ها و گرایش­های گوناگون  همواره محل پرورش افرادی بوده است که می­توانند سرنوشت یک جامعه را رقم بزنند. به­خصوص در این روزگار که بشر به علت  پیچیده­تر شدن روش زندگی­اش، ‌بسیار بیشتر از سابق به تخصص و مشاغل تخصصی نیازمند است و در نتیجه کارآمدی نیروهای متخصص هر جامعه می­تواند از ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی،‌ سیاسی، نظامی، علمی و ; اهمیت داشته باشد.

 آموزگاران و  اساتید دانشجویان آینده: بدیهی است که دانش تخصصی باید توسط فرد متخصص تدریس و منتقل شود. این موضوع از دو جنبه کلی قابل توجه است: اول، مهارت در شیوه انتقال اطلاعات که بخشی ذاتی و بخشی اکتسابی است.‌ دوم، داشتن معلومات کافی. هر عاملی که در این دو شرط اساسی اختلال ایجاد نماید، می­تواند منشاء بسیاری ناهنجاری­ها در نسل­های آینده افراد متخصص جامعه باشد.

 کانون­های مورد توجه  افراد جامعه در شرایط خاص: دانشجویان همیشه در جامعه از احترام خاصی برخوردار بوده­اند و همیشه از آنها به عنوان رهروان راهی پر مشقت و افراد برجسته یاد می­شود. به همین دلیل پر بیراه نخواهد بود، اگر ادعا کنیم در بعضی شرایط دانشجویان می­توانند الگوی کلیدی برای سایر افراد جامعه باشند و پیام رسان ارزش­های گوناگون برای آنها. به نظر می­رسد بررسی نقش استرس در زندگی روزمره دانشجویان  به عنوان عاملی آسیب­زا که هم  از لحاظ روانی و هم از لحاظ جسمی می­تواند زیان­آور باشد،‌ اقدامی ضروری است؛ چرا که برخورداری از هر دو نوع سلامتی برای دانشجویان امری اجتناب ناپذیر محسوب می­گردد و چه بسا نسبت به سایر اقشار جامعه در این راستا آسیب پذیری بیشتری نیز از خود نشان دهند.


 

[1]  Gastritis

[2]  Post – Traumatic Stress Disorder


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله CRM و کلید موفقیت در بازارهای نوین در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله CRM و کلید موفقیت در بازارهای نوین در pdf دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله CRM و کلید موفقیت در بازارهای نوین در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله CRM و کلید موفقیت در بازارهای نوین در pdf

مقدمه  
تاریخچه CRM  
تعریف CRM ( مدیریت ارتباط با مشتریان )  
برخی از دستاوردهای کلی CRM عبارتند از :  
موضوعات مورد بحث در CRM  
مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)  
مراحل اجرای crm  
ضرورت به کارگیری CRM  
مزایای استفاده از سیستم CRM  
مراحل استقرار CRM  
نتیجه گیری  
منابع و ماخذ:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله CRM و کلید موفقیت در بازارهای نوین در pdf

1. An introduction to CRM process. Margaret & David May,

2. Manage your problems David Medina.Feb,

4 Learning Math 2002 J.Fozen

5. Operational Research (OR). A.Azar.2002.Samt.ISBN.964-455-798-

6 Zineldin, M. 2005)). Quality and customer relationship management (CRM) as competitive strategy in the Swedish banking industry. The TQM magazine, vol. 17, No.4, 329 –

7. الهی، شعبان و حیدری، بهمن. (1384). مدریت ارتباط با مشتری. تهران: شرکت چاپ‌ونشر بازرگانی وابسته به موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی

8 کاتلر، فیلیپ و آرسترانگ، گری. (1376). اصول بازاریابی، ترجمه بهمن فروزنده. اصفهان: آترپات کتاب
9 کارت رایت، راجر. (1383). ارتباط با مشتری (مشتری مداری چیست)، ترجمه علی پارسائیان. تهران: انتشارات ترجمه ،چاپ اول

12 نشریه روش ، شماره

چکیده

در دنیای جدید بازاریابی انبوه کارایی چندانی ندارد .انبوه عرضه و اشباع بازار،حفظ مشتری را امری بسیار دشوار و حساس نموده است.این مقاله راهکار CRM،که روابط بین طرفین مبادله را هسته اصلی بازاریابی می داند ،را معرفی و مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.CRM مدیریت روابط با مشتری دیدگاهی منحصر به فرد و یکپارچه از مشتری که باعث بالا رفتن رضایت مشتری ،حفظ او و در نهایت افزایش سود شرکت در بلند مدت می گردد. این مقاله مراحل اجرا (شامل ایجاد یک پایگاه داده ،تحلیل اطلاعات ،انتخاب مشتری ،هدف قرار دادن مشتری ،برقراری بازاریابی رابطه ای و در نهایت کنترل)،ضرورت اجرا (شامل ضرورت ایجاد بهبود خدمات ،رضایت مشتری و کاهش هزینه ها) و مزایای استفاده از این سیستم (شامل کاهش هزینه های بازاریابی و فروش ،امکان شناسایی الگوهای مصرف مشتریان و;.) را مورد بررسی قرار می دهد و در نهایت می کوشد با بررسی موانع موجود در راه استقرار CRM (شامل موانع استراتژِیک ،موانع فردی و موانع فزاینده) و تجزیه و تحلیل آنها نسبت به ارائه راهکارهای رفع این موانع اقدام نماید تا این امکان به شرکت ها داده شود که بر تمامی مراحل فرایند فروش مدیریت کنند و گام به گام و لحظه به لحظه از اولین تماس تا تامین رضایت مشتریان با وی ارتباط سازنده داشته باشند

مقدمه

از نظر تاریخی، تا قبل از انقلاب صنعتی، تجارت و بازرگانی بیشتر، رابطه محور بوده است. پس از انقلاب صنعتی زمانی که تولید انبوه با روشهای جدید و متعاقب آن مصرف انبوه به‌سرعت رشد کرد، واسطه‌ها در زنجیره توزیع قدرتمندتر شده، رابطه سنتی بین تولیدکنندگان و مشتریان از هم گسسته شد. در نتیجه توزیع در سطح گسترده جغرافیایی پدیدار شد که خود نیاز به توزیع و بازاریابی انبوه را به همراه داشت. این روند در شرایطی که تقاضا بیش از عرضه بود، ضامن سود آوری بسیاری از شرکت ها تلقی می شد . بر اساس دیدگاه بازاریابی مبادله، صرفنظر از اینکه مشتری قدیمی باشد یا جدید. برنامه‌های بازاریابی به گونه‌ای طراحی می‌شدندکه بتوانند مبادله تولیدات و کالاها را تسهیل کنند. همه این عوامل دست به دست هم دادند، تا بحث مبادله جدی تر مطرح شود. در نتیجه، تمام تلاشها در جهت افزایش دفعات و مقدار خرید مشتری بود، که این امر موجب صرف بودجه بسیار اندکی برای ایجاد رابطه پایدار و با ثبات با مشتریان قدیمی شده بود. در این مقطع قیمت به عنوان یک بحث مهم جلوه‌گر شده، و بازاریابان سعی می‌کردند به طور متوالی خریداران را به خرید مجدد تشویق کنند. بدون توجه به اینکه آیا هر یک از خریداران، از قبل خریدی انجام داده است یا خیر. در این وضعیت، رقابت اصلی بر حفظ ارائه خدمات و توسعه محصول به مشتری و تسهیل خرید مشتری بود نه حفظ و نگهداری رابطه با مشتریان موجود . با شدت گرفتن رقابت، امروزه شاهد پیشی گرفتن تمرکز بر روی روابط به جای تمرکز بر روی مبادله هستیم. در وضعیت جدید، بازاریابی انبوه کارآیی چندانی نداشته و از سودآوری کمتری برخوردار است. در شرایطی که میزان عرضه زیاد است و بیشتر بازارها در مرحله اشباع رسیده اند نمی‌توان مشتریان جدیدی پیدا کرد. علاوه بر این، اعلام شده است که کسب یک مشتری جدید حدود 6 الی 9 برابر حفظ مشتریان قبلی هزینه دربر خواهد داشت.بنابراین ، نیاز مبرم به نگهداری مشتریان فعلی به شدت در شرکت ها و بنگاه ها احساس می شود .براساس دیدگاه بازاریابی ارتباط با مشتری، رابطه بین طرفین مبادله، هسته اصلی پدیده بازاریابی قرار می‌گیرد. در این دیدگاه خریدهای مستمر و فرصتهای فروش مجدد، از طریق مدیریت مناسب روابط پیگیری می‌شود

تاریخچه CRM

شاید بتوان تاریخچه ظهور مباحث مرتبط به CRM را در سه دوره زیر خلاصه نمود

الف) دوره انقلاب صنعتی (تولید دستی تا تولید انبوه) ابتکارات فورد در بکارگیری روش تولید انبوه به جای روش تولید دستی، یکی از مهمترین شاخص های این دوره می باشد. هر چند تغییر شیوه تولید باعث شد که محدوده انتخاب مشتریان از نظر مشخصه‌های محصول کاهش یابد (نسبت به تولیدات صنایع دستی) اما محصولات تولید شده به روش جدید از قیمت تمام شده پایین تری برخوردار شدند. به عبارتی دیگر در انتخاب روش تولید انبوه از سوی فورد، افزایش کارایی و صرفه اقتصادی مهمترین اهداف پیش بینی شده بودند

ب) دوره انقلاب کیفیت (تولید انبوه تا بهبود مستمر) این دوره هم‌زمان با ابتکار شرکت های ژاپنی مبنی بر بهبود مستمر فزآیند ها آغاز شد. این امر به نوبه خود به تولید کم هزینه تر و با کیفیت تر محصولات منجر شد. با مطرح شدن روشهایی نوین مدیریت کیفیت مانند TQM این دوره به اوج خود رسید. اما با افزایش تعداد شرکت های حاضر در عرصه رقابتی و گسترش فرهنگ حفظ و بهبود کیفیت محصول (از طریق ابزارهای مختلف کیفیتی )دیگر این مزیت رقابتی برای شرکتها پیشرو و کارساز نبوده و لزوم یافتن راه‌های جدیدی برای حفظ مزیت رقابتی احساس می شد

ج) دوره انقلاب مشتری (بهبود مستمر تا سفارشی‌سازی انبوه) در این دوره با توجه به افزایش توقع مشتریان، تولید کنندگان ملزم شدند محصولات خود را با هزینه کم، کیفیت بالا و تنوع زیاد تولید کنند. به معنای دیگر تولید کنندگان مجبور بودند توجه خود را از تولید صرف یافتن راه‌هایی برای رضایت مشتریان سابق خود معطوف نمایند

تعریف CRM ( مدیریت ارتباط با مشتریان )

CRM برگرفته از عبارت Customer Relationship Management بوده و در ایران با نام مدیریت ارتباط با مشتری شناخته می شود. با بهره گیری از CRM، ارتباط مشتریان با سازمان و نیازمندی های آنها مورد بررسی و تجزیه و تحلیل اصولی قرار می گیرد.CRM درواقع فرایندی است جهت گردآوری و یکپارچه سازی اطلاعات به منظور بهره برداری مؤثر و هدفدار از آنها . این اطلاعات می تواند در رابطه با مشتریان، فروش، بازاریابی مؤثر، حساسیت و یا نیازهای بازار باشد

CRM بخشی از استراتژی یک سازمان جهت شناسایی مشتریان، راضی نگهداشتن آنها و تبدیل آنها به مشتری دائمی می باشد. همچنین CRM در راستای مدیریت ارتباطات مشتری با سازمان و بمنظور به حداکثر رساندن ارزش هر مشتری، سازمان را یاری می نماید.ارتباطات مشتریان با سازمان از طرق مختلف، از جمله وب، تلفن، مراکز فروش، توزیع کنندگان و شبکه های همکار صورت می پذیرد. وظیفه اصلی CRM نسهیل در برقراری ارتباط مشتری با سازمان ( به هر صورتی که مشتری تمایل دارد ) بدون محدودیت زمانی ، مکانی و ملیتی می باشد به نحوی که مشتری احساس نماید، با سازمان واحدی در تماس می باشد که وی را می شناسد، برای وی ارزش قائل است و نیازهای او را به سرعت و با آسانترین روش ارتباطی مرتفع می نماید

CRM نوعی استراتژی بازاریابی است که هدف آن صرفاً به بالابردن معاملات که در حقیقت بالا بردن سوددهی بطور مقطعی می باشد، محدود نمی گردد بلکه CRM سعی دارد به دیدگاهی منحصر بفرد ویکپارچه از مشتری و یک راه حل مشتری مدارانه دست یابد که باعث بالا رفتن رضایت مشتری و افزایش سود شرکت در بلندمدت می باشد. CRM استراتژی کسب و کاری است جهت بهینه سازی سوددهی، درآمد زایی و رضایت مشتری که بر اساس مبانی زیر طراحی می گردد

                                            ·ساماندهی ارائه خدمات براساس نیازهای مشتری

                                            ·بالابردن سطح رضایت مشتریان مطابق اصول مشتری مداری

                                            ·پیاده سازی فرایندهای مشتری محور

برخی از دستاوردهای کلی CRM عبارتند از

                                            ·ارائه خط مشی های موثرتر در برقراری، حفظ و تداوم ارتباطات

                                            ·گردآوری داده های ارزشمندی مانند اطلاعات تفصیلی مشتری، تاریخچه سفارشات و خدمات ارائه شده به مشتری

                                            ·تهیه و ایجاد وضعیت و اطلاعات مربوط به مشتری، مانند مزایا و تخفیفات ویژه تعلق گرفته به مشتری و سایر موارد

                                        ·شناسایی فرصت های جدید فروش

موضوعات مورد بحث در CRM

مشتری (Customer)
ارتباط (Relationship
·         مدیریت (management)

 ·          مشتری

مشتری تنها منبع سود فعلی و رشد سازمان می باشد. البته تشخیص، جذب و حفظ یک مشتری خوب که سود زیادی برای سازمان به همراه دارد بعلت بالارفتن آگاهی مشتریان و در نتیجه تغییر سطح توقع آنها و همچنین وجود رقابت تنگاتنگ، همیشه دشوار است. با بهره گیری صحیح و اصولی از فن آوری اطلاعات، تشخیص و مدیریت مشتریان به بهترین وجه امکان پذیر می گردد

·        ارتباط

رابطه میان یک سازمان و مشتریانش یک رابطه مداوم، دو جانبه، فعل و انفعالی و بسیار با ارزش و سودمند، می باشد. این رابطه می تواند کوتاه و یا بلند مدت، مداوم و یا گسسته، به دفعات ویا یکباره باشد. حتی اگر مشتریان نسبت به سازمان و محصولات آن نظر مثبتی داشته باشند، باز هم رفتار آنها در مورد خرید از سازمان، غیر قابل پیش بینی بوده و بستگی بسیار زیادی به شرایط و موقعیت خواهد داشت . مدیریت این رابطه با CRM می باشد

·        مدیریت

CRM  فعالیتی نیست که تنها در بخش بازاریابی مورد استفاده قرار گیرد بلکه شامل تغییرات مداوم در مراحل، فرایندهای کاری و فرهنگ سازمانی می باشد. اطلاعات جمع آوری شده مشتریان به دانش های سازمانی مبدل می گردند که از آنها به منظور برتری یافتن بر رقبا در جهت دستیابی به موقعیت های بازار، استفاده می گردد

مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   51   52   53   54   55   >>   >