سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله چالشهای فراروی مدیریت منابع انسانی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله چالشهای فراروی مدیریت منابع انسانی در pdf دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله چالشهای فراروی مدیریت منابع انسانی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله چالشهای فراروی مدیریت منابع انسانی در pdf

چکیده:  
مقدمه  
ویژگیهای نیروی انسانی در اقتصاد دانش مدار  
نحوه رقابت سازمانها در اقتصاد دانش مدار  
فرصتهای پیش روی مدیریت منابع انسانی در اقتصاد دانش مدار  
نقشها و چالشهای جدید مدیریت منابع انسانی  
مباشر سرمایه انسانی(Human Capital Steward)  
برقرار کننده رابطه(Relationship Builder)  
متخصص درکسب آرایش وآمادگی سریع (Rapid Deployment Specialist)  
نتیجه گیری  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله چالشهای فراروی مدیریت منابع انسانی در pdf

1) Perez, Jesus Rodriguez and Patricia Ordez de Pablos “Knowledge management and organizational competitiveness: a framework for human capital analysis”,  Journal of Knowledge Management; Volume: 7   Issue: 3; 2003.

2) Raich, Mario “HRM in the knowledge-based economy: is there an afterlife “ Journal of European Industrial Training; Volume: 26   Issue: 6; 2002 .

3) Thite , Mohan “Strategic positioning of HRM in knowledge-based organizations”.  The Learning Organization; Volume: 11   Issue: 1; 2004.

4) Clarke, Thomas “The knowledge economy “. Education + Training; Volume: 43   Issue: 4/5; 2001.

5) de Pablos, Patricia Ordez “Knowledge flow transfers in multinational corporations: knowledge properties and implications for management”.  Journal of Knowledge Management; Volume: 8   Issue: 6; 2004.

چکیده

 امروزه اطلاعات و دانش با زندگی بشر چنان درهم آمیخته شده است که عصر حاضر را عصر اطلاعات نامیده‌اند.طبق گفته آلوین تافلر بی سواد قرن 21،کسانی نخواهند بود که خواندن ونوشتن نمی دانند، بلکه کسانی هستند که نتوانند یاد بگیرند یا یاد دهند. در این شرایط نقش انسان در سازمان و نوع نگاه به او، سهم بسزایی در موفقیت یا شکست سازمان خواهد داشت. در مدیریت علمی تیلور، انسان چیزی جز ابزار کار تلقی نمی شد. با ظهور نهضت روابط انسانی، نوع نگاه به انسان تغییر کرد و به تدریج در کنار منابع مختلف سازمان چون منابع مالی، تکنولوژیک، اطلاعاتی و ; منابع انسانی نیز مطرح شد. اکنون صحبت از سرمایه انسانی است. با آغاز هزاره سوم، هر روز نقش منابع انسانی پررنگ تر شده و اکنون از آن به عنوان تنها عامل کسب مزیت رقابتی پایدار یاد می شود. این امر خصوصا” در اقتصاد دانش امروز بیش از پیش به حقیقت پیوسته است. در مقاله حاضر هدف برآن است تا با تشریح شرایط جدید پیش روی مدیران منابع انسانی در اقتصاد دانشی، نقشها و چالشهای فراروی مدیریت منابع انسانی شناسایی و تصویر نسبتا جامعی از وضعیت مدیریت منابع انسانی در آغاز هزاره سوم ارائه شود

مقدمه

اقتصاد دانشی یا دانش محور شامل کلیه مشاغل، شرکتها و صنایعی می شود که در آن دانش و قابلیتهای افراد به جای قابلیتهای ماشین وتکنولوژی، تعیین کنند مزیت رقابتی است. پیش بینی شده است از بین 5/19 میلیون شغلی که قرار است بین سالهای 2008-1998 در امریکا ایجاد شود، 1/19 میلیون در بخش خدمات باشد. هر چند که تعداد کارهای دانش مدار ماهیتا” در بخش خدمات بیشتر است، اما بخش تولید نیز با ورود کامپیوتر و ریزپردازشگرها به آن، بیش از گذشته به دانش و قابلیتهای انسانی وابسته شده است. اقتصاد دانشی حاصل تجاری سازی تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی است

بسیاری از مشاغل صنعتی و کشاورزی در حال تبدیل شدن به کارهای دانشی هستند. در حال حاضر، بیش از 60 درصد کلیه کارگران امریکا، کارگران دانشی بوده و از هر 10 شغل جدید، 8 شغل مربوط به بخشهای اطلاعات مدار است

ویژگیهای نیروی انسانی در اقتصاد دانش مدار

در ادامه به طور خلاصه به ویژگیهای اقتصاد دانش مدار اشاره می کنیم

1) اقتصاد دانش مدار، اتکای کمتری به تجمیع فیزیکی نیروی کار، مواد اولیه و پول دارد. در گذشته، تجمیع این منابع جهت تولید کالا و ارائه خدمت ضروری بود. اکنون، می‌توان از طریق آنچه که «‌انبوه‌زدایی» (Demassification) خوانده می شود، به همان کارآمدی‌ها دست یافت. می توان نیروی کار، مواد اولیه و پول را در حالی که در مناطق مختلف جهان قرار دارند، با یکدیگر ترکیب کرد

2) تکنولوژی امکان تبدیل پدیده های فیزیکی به پدیده های مجازی را فراهم می کند. شرکت مجازی، شرکتی است که فاقد مکان فیزیکی مشخص و کارکنان دائمی بوده و متکی بر روابط قراردادی با توزیع کنندگان و عرضه کنندگان است. تیم ها می توانند از گوشه و کنار جهان، گردهم آیند و با یکدیگر فعالیت کنند، بدون اینکه در زمانی مشخص، در مکان واحدی قرار گیرند. حرکت به سمت مجازی شدن علاوه بر منافعی چون افزایش انعطاف پذیری چالشهای پیچیده ای را نیز به همراه دارد

نحوه رقابت سازمانها در اقتصاد دانش مدار

سازمانهای موفق در اقتصاد دانش مدار، باید در 3 سطح مختلف رقابت کنند و بر رقبای خود پیشی بگیرند

1) رقابت در سطح احساس و شناخت (Sensing Plane)

2) رقابت در سطح متحرک سازی (Mobilizing Plane)

3) رقابت در سطح عملیاتی(Operating Plane)

در بالاترین سطح، سازمانها باید به طور مداوم در جستجوی دانشی باشند که منجر به توسعه محصولات و خدمات جدید می شود. سازمانها باید این مهم را از طریق شناسایی منابع تکنولوژی های مطرح و مرتبط، شایستگیها و شناخت مشتریان جدید به انجام برسانند

از آنجا که، سایر سازمانها نیز چنین خواهند کرد، پس یا بطور دقیقتر آن را تفسیر و یا سریعتر بدان دسترسی پیدا کنند. در این حالت دانشی که سایرین نمی توانند آن را کشف کنند، از ارزش واقعی تر و بالاتری برخوردار خواهد شد. این سطح از رقابت، « رقابت در سطح شناخت» نامیده می‌شود و شباهت بسیاری به « پیش بینی» دارد. این سطح نیازمند قابلیتها و شایستگیهایی چون قدرت اکتشاف است. رقابت در سطح شناخت، سازمانها را قادر می سازد تا آینده را بسازند. بعد از اینکه دانش مفید و سودمند شناسایی شد، باید به تحریک درآید تا محصول یا خدمت جدیدی ارائه گردد

داس، سانتوس و ویلیام سون(2006) معتقدند که شرکتها، آهن ربا یا دانش رباهایی ایجاد می کنند که جزء ساختارهای سازمانی است و دانش را از بخشهای مختلف جذب می کند. بدین منظور شرکتها باید از قابلیتها و شایستگیهای کلیدی ( مجموعه های دانش یکپارچه در درون سازمان که آن را از رقبا متمایز می سازد و برای مشتری، ارزش آفرینی می کند) برخوردار باشند تا بتوانند به مبنایی مؤثر و کارآمد برای گزینش و همگون سازی دست یابند. پیشرو بودن در امر ارائه خدمات و محصولات جدید نیازمند نوآوری است. جهت توسعه سریع محصولات، فرایندها و همچنین برای متناسب کردن راه حلهای مشابه با شرایط متغیر و متحول، شرکتها نیازمند توانمندیهای خلاقانه ای هستند. این سطح از رقابت، « رقابت در سطح متحرک سازی» نامیده شده و نیازمند قابلیتهایی چون کارآفرینی و متحرک سازی است

نهایتا”، در اقتصاد دانش مدار، همانند اقتصاد قدیمی، دانش باید عملیاتی شود تا بتوان محصولات و خدمات جدید ایجاد و توزیع کرد. این سطح سنتی تر رقابت، بسیار خشن تر از سطوح قبلی است، زیرا سازمانها در جستجوی کارآمدیهایی در کل زنجیره ارزش خود هستند. ارتباط بین عرضه‌کنندگان، توزیع کنندگان، مشتریان و سایر عوامل، جهت حذف مراحل غیر ارزش‌زا ضروری است. این سطح از رقابت، « رقابت در سطح عملیاتی» نامیده شده و نیازمند قابلیتهایی چون کارآیی و انعطاف پذیری است

در مجموع، شایستگیها و قابلیتهای مورد نیاز برای رقابت مؤثر در اقتصاد دانش مدار، چیزی را شکل می بخشند که اولریچ (1997) آن را « توانمندیهای سازمانی» می‌نامد. توانمندیهای سازمانی، DNA رقابت پذیری است. همانگونه که فرد برخوردار از یک DNA خوب نظیر هوش، از مزیت بالقوه ای در زندگی برخوردار است، نظیر این نیز در خصوص توانمندیهای سازمانی صادق است. برخورداری از توانمندیها برای موفقیت ضروری است، اما کافی نیست. سازمان ها باید بتوانند این توانمندیها را توسعه بخشند، آنها را بکار گیرند و با فرصتها منطبق سازند. مدیریت منابع انسانی نقش مهمی در ایجاد و توسعه توانمندیهای سازمانی مورد نیاز برای رقابت در اقتصاد دانش مدار ایفا می نماید

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله چالشهای فراروی مدیریت منابع انسانی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بنیادهای علوم انسانی از دیدگاه دیلتای و ملاصدرا در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بنیادهای علوم انسانی از دیدگاه دیلتای و ملاصدرا در pdf دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بنیادهای علوم انسانی از دیدگاه دیلتای و ملاصدرا در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بنیادهای علوم انسانی از دیدگاه دیلتای و ملاصدرا در pdf

چکیده  
مقدمه  
مبانی مابعد الطبیعی علوم انسانی از دیدگاه دیلتای  
پیآمدها و دلایل نفی مابعدالطبیعه به عنوان مبنای علوم انسانی  
پیامدهای نفی مابعدالطبیعه  
دلایل به نفی مابعدالطبیعه  
آراء ملاصدرا  
مشابهت‌های دیدگاه صدرا و دیلتای  
جواهر روحانی و جسمی و ارتباط میان آن‌ها  
مابعدالطبیعه و مشمولیت قانون تغییر  
تغییر در جهان  
علیت  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بنیادهای علوم انسانی از دیدگاه دیلتای و ملاصدرا در pdf

دیلتای، ویلهلم، مقدمه بر علوم انسانی، ترجمه منوچهر صانعی دره بیدی، تهران، ققنوس، 1388

فروند، ژولین، آراء و نظریه‌ها در علوم انسانی، ترجمه علی‌محمد کاردان، تهران، نشر دانشگاهی، 1388

ملاصدرا، اسرار الآیات، به کوشش محمد خواجوی، انجمن حکمت و فلسفه، تهران، 1360ش، الف

ملاصدرا، الحاشیه علی الهیات الشفاء، به کوشش نجفقلی حبیبی، تهران، بنیاد حکمت صدرایی، 1382

ملاصدرا، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1983م

ملاصدرا، الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه، به کوشش سیدجلال‌الدین آشتیانی، مشهد، المرکز الجامعی للنشر، 1360ش، ب

ملاصدرا، ایقاظ النائمین، به کوشش محسن مؤیدی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه، بی‌تا

ملاصدرا، سه رسائل فلسفی، به کوشش سیدجلال‌الدین آشتیانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1387

ملاصدرا، مفاتیح الغیب، به کوشش محمد خواجوی، تهران، موسسه تحقیقات فرهنگی، 1363

چکیده

بی‌شک دیلتای نقش مهمی در نظریات مربوط به علوم انسانی دارد. این نقش را باید در نوع ملاحظه استقلالی در مورد علوم انسانی جست‌وجو کرد. وی، علی‌رغم تأثر از نظریات شخصیت‌های گوناگونی که بسیاری از آنها علوم انسانی را مستقل از علوم طبیعی نمی‌دانستند، به استقلال علوم انسانی و تمایز سه گانه آن از جهت موضوع، ‌غایت و روش معتقد است. از این‌رو، سعی نموده به صورت عملی ویژگی علوم انسانی در هر سه جهت نامبرده را تبیین نماید.

کمبود منابع در زبان فارسی در مورد دیدگاه‌های دیلتای در این زمینه، موجب شد تا این مقاله به تبیین دیدگاه‌های وی بپردازد. هدف اصلی نگارنده، کشف بنیادهای فکری دیلتای، به خصوص در منبع مهم «مقدمه بر علوم انسانی»، که اخیرا به زبان فارسی ترجمه شده و مقایسه آن با فیلسوف بزرگ مسلمان ملاصدرای شیرازی است. این مقایسه نشان می‌دهد که اگرچه علوم انسانی به معنای امروزین آن مرکز توجه اندیشمندانی چون ملاصدرا نیست، ولی دیدگاه‌های دیلتای به نوعی نقد مابعدالطبیعه ارسطویی و قرون وسطایی استوار است. البته این نقد بر مابعدالطبیعه صدرایی وارد نیست. توجه به مبانی فکری صدرایی بر اساس این نقد، می‌تواند مدخلی برای صدراییان در خصوص تبیینی متفاوت از علوم انسانی به حساب آید.

کلید واژه‌ها: علوم انسانی، دیلتای، ملاصدرا، مبانی علوم انسانی، مابعد الطبیعه.

 

 

مقدمه

ویلهلم دیلتای،1 فیلسوفی آلمانی است (1833-1911م) که با مبنای هرمنوتیکی و گشودن مباحث تاریخی، نظریه مهمی در خصوص علوم انسانی و ایجاد معرفت‌شناسی مستقل در این علوم مطرح نموده است. البته اکثر آثار او در زمینه معرفت‌شناسی بالاخص اثر او به نام «مقدمه بر مطالعه علوم انسانی» ناتمام مانده‌اند.2 او معتقد است تمام رشته‌ها یا نظام‌های علمی، که واقعیت اجتماعی ـ تاریخی یا به عبارتی جامعه را موضوع تحقیق خود قرار داده‌اند، ذیل عنوان «علوم انسانی» قرار گرفته‌اند.3 از نگاه وی، جریان حوادث در جامعه رابطه‌ای دو طرفه و متقابل با افراد جامعه دارد. به همین دلیل در بررسی هر یک از اجزای تشکیل دهنده جامعه، باید تاریخ آن را نیز مورد مطالعه قرار داد.4 به هر حال، او فصل مستقلی را به بیان ادله خویش در خصوص استقلال علوم انسانی اختصاص داده5 و در عین حال، به ارتباط و نسبت این علوم با علوم طبیعی نیز معتقد است

از نظر وی، مقصود از «علم» مجموعه‌ای از قضایا (نوعی ترکیب از امور واقع ذهنی) است که سه ویژگی داشته باشند: اولاً، مفاهیم آن به نحو کامل تعریف شده، ثانیاً ارتباط این مفاهیم با یکدیگر به درستی تدارک شده و ثالثاً این مفاهیم یک کل به هم پیوسته را تشکیل می‌دهند.7 از نظر وی آنچه در مفهوم علم مندرج است، عموماً به دو بخش فرعی تقسیم می‌شود که یکی از آن دو، در زمان دیلتای «علوم طبیعی» نام داشته و دیگری، نام مشخصی نداشته است. به همین دلیل، دیلتای از آن تعبیر به (Geisteswissenschaften) نموده است. در این تعبیر، (Geist) به معنای «روح» و واژه (wissen) به معنای «علم» و واژه (schaft)، به معنای «کاربرد» و معنای این عبارت، چیزی شبیه به «علوم روحی» به زبان فارسی و «human science» به زبان انگلیسی است. وی البته در این تعبیر، قائل به نوعی کاستی است که به خاطر آن دارای دلالت تام و کاملی نیست. این کاستی از نظر او، ناشی از آن است که هیچ نظریه‌ای نمی‌تواند خود را صرفاً به روح انسان محدود کند، بلکه باید طبیعت بشری را نیز ملاحظه نماید.8 اما اصطلاح مورد نظر وی این امتیاز را دارد که نشان می‌دهد علوم انسانی ریشه در عمق و کلیت خودآگاهی انسان دارد؛ چرا که انسان در اموری چون خودآگاهی، حاکمیت اراده، مسئولیت در قبال افعال، اندیشه، مقاومت ارادی و اختیاری در مقابل هر نوع تعدی، از سایر واقعیات موجود در طبیعت متمایز است.9 وی اصرار دارد که خواننده از این تعبیر، علوم اجتماعی، جامعه‌شناسی، علوم اخلاقی، علوم تاریخی و علوم فرهنگی را برداشت نماید

به نظر می‌رسد، موضوع اصالت طبیعت و تلاش پیروان آن برای احاطه پیآمدهای این نظریه بر علوم انسانی، توسط هواداران تحصلی مذهب، مهم‌ترین انگیزه را در دیلتای برای مخالفت با نظر ایشان فراهم کرده است. علوم طبیعی از دیدگاه فیلسوفان تحصلی، از الگویی خاص برخوردار است که تسری آن به علوم انسانی و اجتماعی، موجب می‌شود جامعه‌شناسی و دانش‌های انسانی را تحت عنوان «فیزیک اجتماعی» بدانیم که قواعد و اصول دانش‌های طبیعی مانند فیزیک را در پدیده‌های اجتماعی جاری بداند. بدین ترتیب، قوانین جامعه‌شناسی و قوانین علوم طبیعی از نوعی واحد می‌باشند. از این‌رو، باید روش علوم طبیعی و اجتماعی و انسانی را نیز واحد دانست. دیلتای به صراحت با چنین دیدگاهی مخالف است. این مخالفت در حالی است که برخی، مبانی قائلان به این نظریه را پذیرفته‌اند. اینکه چگونه ممکن است آن مبانی را پذیرفت و در عین حال، وحدت علوم انسانی و طبیعی به لحاظ موضوع، غایت و روش را منتفی دانست، امری است که بر مبنای تفصیل دیدگاه دیلتای امکان‌پذیر خواهد بود. به هر حال وی معتقد است که باید برای تاریخ، سیاست، حقوق، اقتصاد، الهیات (کلام)، ادبیات و هنر همان کاری را انجام داد که کسانی چون بیکن و هرشل، برای علوم طبیعی انجام داده‌اند: بنیاد و روش

دیلتای تاریخ‌گرا12 است و دستیابی به ارکان فلسفی علوم انسانی را بر رویکرد تاریخی مبتنی می‌داند. به همین دلیل، نظام علوم انسانی را از رشدی متفاوت نسبت به علوم طبیعی برخوردار می‌داند.13 او معتقد است که هر اندیشه و پدیده‌ای را، اعم از یک نظریه علمی، یا یک جریان و نظام اجتماعی و یا یک اثر هنری و یا متن ادبی و یا اثر معماری، باید در موقعیت زمانی و تاریخی خاص آن مورد فهم قرار داد.14 این فهم با نوعی روش تأویلی امکان پذیر است که متن آن را همان شرایط و موقعیت زمانی و مکانی آن حادثه تشکیل می‌دهد. از نظر دیلتای، هر علمی با چنین بُعد تاریخی مربوط به مسائل و نظریات آن، امری است تاریخی که «علم تاریخ» را تشکیل می‌دهد. روشن است که چنین دیدگاهی، هیچ گاه نمی‌تواند باب فهم را به روی اندیشه‌ها و پدیده‌ها ببندد، بلکه به عکس بر مبنای عقل تاریخی و تجربه زیسته، شکست سد زمان میان مؤلف و مفسر، قائل به انفتاح فهم می‌باشد. آنچه در این خصوص لازم است نوعی همدلی و درک از نیّت صاحب اندیشه و راهیابی به درون حیات و زندگی او است. به عبارت دیگر، در علوم انسانی، تفسیر یک اندیشه به معنای نوعی هم زمانی مفسر و صاحب متن است؛ به این معنا که مفسر خود را با مؤلف هم عصر می‌سازد. در نتیجه، این نوع نگاه تاریخی با نگاه تاریخی هگل متفاوت است. دیلتای معتقد بود اگر در علوم طبیعی، «موضوع»، اشیای خارجی و مستقل از فاعل شناسا هستند، که ساخته و پرداخته انسان نیستند، اما در علوم انسانی، «موضوع» عبارت است از: آنچه ساخته و پرداخته انسان بوده و از آثار او به شمار می‌رود.15 غایت علوم انسانی، تبیین علی و معلولی پدیده‌های عینی نیست، بلکه صرفا فهم آثار انسانی است.16 البته از دیدگاه وی میان دو روش «فهم و تفسیر» و «تبیین» مرز دقیقی وجود ندارد17 «فهم»18 بازسازی و تفسیر حالت و تجربه پدید آورنده اثر است که به عنوان یک «متن» ملاحظه می‌شود و تجربه کننده به عنوان «مفسر» و مدرک هنگام انجام آن فعل در درون خویش این تفسیر را به انجام می‌رساند. در این تفسیر، مفسر حیات متجلی در متن را می‌شناسد، نه معنای متن را. علوم انسانی در روش نیز مبتنی بر روش تجربی و استقرایی بر اساس آزمون و خطا نیز نیست. اگرچه تجربه می‌تواند از معنایی عام برخوردار باشد که استقرای مبتنی بر آزمون و خطا یکی از انواع آن است. با توجه به این معنای عام است که دیلتای، اصولاً هر علمی را اعم از طبیعی و یا انسانی، تجربی می‌داند و معتقد است: هر تجربه‌ای باید به شرایط و زمینه آگاهی، که خاستگاه آن بوده باز گردد و اعتبار خود را از آن به دست آورد.19 بدین ترتیب، اگر مفهوم تجربه را گسترش داده و آن را شامل درک بی‌واسطه امور درونی بدانیم، در این درک واسطه‌ای میان تجربه کننده و تجربه شونده وجود ندارد و به تعبیری با یکدیگر متحدند، روش علوم انسانی را باید تجربه بی‌واسطه دانست؛ اصطلاحی که دیلتای در مورد چنین تجربه‌ای به کار می‌برد، عبارت است از «Erlebnis» که آن را به «تجربه زیسته»20 یا «به جان دریافته» ترجمه کرده‌اند. این نوع تجربه، با تجربه با و اسطه یا به تعبیر دیگر، «نمود»21 متفاوت است. «نمود» تجربه‌ای است از نوع تجربه با واسطه به تعبیر دیگر، تجربه حصولی.22 دیلتای معتقد است که زندگی و حیات، خود را به اَشکال مختلفی متجلی می‌سازد و فاهمه انسان می‌تواند از آن تجربه‌ای درونی و بی‌واسطه داشته باشد. این نوع تجربه است که مبنای استقلال علوم انسانی در مقابل علوم طبیعی است. از نظر دیلتای، تجربه زیسته قابل قیاس با هیچ نوع تجربه حسی از طبیعت نیست.23 از نظر وی مراد از این حیات، معنای زیست‌شناختی آن، که مشترک میان انسان و حیوان است نمی‌باشد، بلکه امری است فراگیر که البته خودش قابل درک نیست، اما مظاهر آن از قبیل اندیشه‌ها، مذاهب، آثار هنری و ادبی، تفکرات فلسفی، نهادهای بشری و; . قابل درک و تجربه است. چنین تجربه‌ای، با تحقق در یک فرد انسانی، برای سایر انسان‌ها نیز قابل فهم است؛ چرا که برخلاف پدیده‌های فیزیکی، با برخورداری از طبیعت بشری می‌توان باطن این آثار و افعال را شناخت. از این‌رو، «فهم» عبارت است از فهم انسانی در درون انسانی دیگر بر پایه ماهیت مشترک انسانی.24 البته انسان‌ها همه در یک زمان واحد زندگی نمی‌کنند. به همین دلیل، فهم افعال و آثار بشری انسان‌هایی که در غیر زمان ما زندگی می‌کنند، تنها مبتنی بر ماهیت انسانی مشترک ما با آنها نیست، بلکه برای تحقق چنین فهمی باید حالات آن انسان‌ها را، با توجه به شرایط تاریخی صاحبان آن، از طریق بازسازی تاریخی آن پدیده‌ها و متن‌ها شناخت. به این ترتیب، می‌توان گفت از نظر دیلتای، علوم انسانی عبارت است از: کشف اصول فهم حیات تاریخی انسان. این مطلب نشان می‌دهد که او برای روان‌شناسی در علوم انسانی به نقشی بنیادی معتقد است. از دیدگاه وی، روان‌شناسی اساس علوم اجتماعی و اساساً شرط هر گونه معرفت است. چنان که معرفت نیز نوعی روان‌شناسی پویا و در حرکت است

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پایان نامه بررسی ارتباط بین هزینه های عمومی شرکتهای پذیرفته شده

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  پایان نامه بررسی ارتباط بین هزینه های عمومی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و معیارهای مالی سنجش عملکرد در pdf دارای 84 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پایان نامه بررسی ارتباط بین هزینه های عمومی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و معیارهای مالی سنجش عملکرد در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه بررسی ارتباط بین هزینه های عمومی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و معیارهای مالی سنجش عملکرد در pdf

چکیده.  
مقدمه..  
فصل اول : کلیات تحقیق
1-1) مقدمه  
2-1) بیان مساله  
3-1) اهداف تحقیق  
4-1) اهمیت تحقیق  
5-1) چارچوب نظری تحقیق  
6-1) فرضیه های تحقیق  
7-1) دوره زمانی تحقیق  
8-1) قلمرو تحقیق  
9-1) واژگان کلیدی  
فصل دوم : مروری ادبیات تحقیق
1-2) مقدمه  
2-2) انواع شاخص های سنجش عملکرد   
3-2) بورس اوراق بهادار  
4-2) بورس اوراق بهادار تهران  
5-2) مدیریت مبتنی بر ارزش  
6-2) مدیریت مبتنی بر ارزش در عمل  
7-2) ارزش افزوده بازار  
8-2) ارزش افزوده اقتصادی  
8-2) ارزش شرکت و بازیهای سه گانه مدیران  
9-2) معیارهای غیر مالی سنجش عملکرد  
10-2) ارزش افزوده اقتصادی در مقابل ROI و IRR  
11-2) تحقیقات انجام گرفته  
فصل سوم : روش اجرای تحقیق
1-3) مقدمه  
2-3) جامعه آماری  
3-3) روش نمونه گیری  
4-3) اطلاعات مورد نیاز و نحوه جمع آوری اطلاعات  
5-3) اندازه گیری متغیرهای تحقیق  
6-3) روش اجرای تحقیق  
7-3) روشهای آماری  
8-3) بررسی فرضیات زیربنایی  
9-3) مدل تحلیلی تحقیق  
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
1-4) مقدمه  
2-4) توصیف داده های آماری  
3-4) تحلیل آماری فرضیات تحقیق  
1-3-4) بررسی فرضیه فرعی اول  
2-3-4) بررسی فرضیه فرعی دوم  
3-3-4) بررسی فرضیه فرعی سوم  
4-4) نتیجه گیری در مورد فرضیه اصلی تحقیق  
5-4) بررسی فرض نرمال بودن متغیرهای تحقیق  
فصل پنجم‌: ‌نتیجه گیری و پیشنهادات
1-5) مقدمه  
2-5) نتایج فرضیات تحقیق    
1-2-5) نتیجه فرضیه فرعی اول  
2-2-5) نتیجه فرضیه فرعی دوم  
3-2-5) نتیجه فرضیه فرعی سوم  
4-2-5) نتیجه فرضیه اصلی  
3-5) پیشنهادات کاربردی بر اساس یافته های تحقیق  
4-5) پیشنهادات برای تحقیقات آتی  
5-5) محدودیتها و موانع تحقیق  
پیوستها
فهرست منابع و ماخذ فارسی  
فهرست منابع و ماخذ لاتین  

بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه بررسی ارتباط بین هزینه های عمومی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و معیارهای مالی سنجش عملکرد در pdf

آذر، ع  و منصور مومنی،1377«آمار و کاربرد آن در مدیریت،جلد دوم» انتشارات سمت
اصغری ، 1385، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه مازنداران، « مطالعه رابطه همبستگی بین ارزش افزوده اقتصادی و نرخ بازده داراییها و ارزیابی عملکرد شرکتهای خودروسازی فعال در سازمان بورس اوراق بهادار ایران»
امیر معینی ، ح، 1382،پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی
بهکیش،م،1381 « اقتصاد چیست؟»، نشر نی، چاپ دوم
پارسائیان، ع، 1382،«مدیریت مالی»، چاپ اول،  انتشارات آژنگ
تقوی، م، 1381،«مدیریت مالی»، جلد اول،  انتشارات پیام نور
جلیلی ، م، 1384، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه امام صادق « اطلاعاتی ارزش افزوده اقتصادی در ارزیابی عملکرد مالی»
حراف عموقین ، س ،1384، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزاهراء،« بررسی رابطه همبستگی بین نسبتهای کارایی و ارزش افزوده اقتصادی در بخش صنایع غذایی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران»
رهنمای رودپشتی،ف، هاشم نیکو مرام، شادی شاهوردیان،1385 «مدیریت مالی راهبردی» انتشارات کسا کاوش
سراجی ، ح، 1383، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه تربیت مدرس « بررسی رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی ، وجوه نقد ناشی از فعالیتهای عملیاتی و سود قبل از بهره و مالیات با ارزش بازار سهام شرکتها در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهاردار تهران»
سنگینیان، ع. تاریخچه بورس اوراق بهادار تهران و سیر تحولات آن، روزنامه دنیای اقتصاد 1387/11/
شاکری ،الف ، 1384، پایان نامه کارشناسی ارشد، موسسه عالی آموزش و پرورش مدیریت و برنامه ریزی، « بررسی رابطه ارزش افزوده اقتصادی و شاخص های سود آوری در شرکتها گروه وسائط نقلیه موتوری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1378 تا 1382»
طبیبی ،ج و محمد رضا ملکی،1383 «برنامه ریزی استراتژیک و سنجش عملکرد»، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
عالی ور، ع، 1384، «حسابداری صنعتی»، جلد اول، انتشارات سازمان حسابرسی
قنبری، ع، 1382، پایان نامه کارشناسی ارشد‌ «ارتباط میان ارزش افزوده اقتصادی و نسبتهای مالی در بورس اوراق بهادار تهران»
مراد زاده فرد، م،1383 «بررسی نقش متغیرهای چندگانه حسابداری جهت پیش بینی بازده سهام عادی» رساله دکتری ، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات
مشایخی ، ب، 1383، پایان نامه دکتری حسابداری دانشگاه تهران ،«بررسی تحلیلی محتوی افزاینده اطلاعاتی ارزش افزوده اقتادی و ارزش افزوده نقدی در مقابل سود حسابداری و وجوه نقد حاصل از عملیات»

بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه بررسی ارتباط بین هزینه های عمومی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و معیارهای مالی سنجش عملکرد در pdf

Bruce J. Feibel. Investment Performance Measurement. New York: Wiley, 2003. ISBN 0471268496Glen, Arnold, 1998, “Corporate Financial Management”
KAPLAN, R. AND D.NORTON. “USING THE BALANCED SCORECARD AS A STRATEGIC MANAGEMENT SYSTEM”, HARWARD BUSINESS REVIEW,
KAPLAN, ROBERT, AND AL, MANAGEMENT ACCOUNTING, 2TH EDITION,
Philippe, Haspelagh,2004, “Harvard Business Review”
Roger W.Mills, August 2003, HCVI Discussion paper, “Value Based Management”
Watson , jodi , wells peter , “the association Various earnings and cash Flow measures of firm performance and stock returns” , school of accounting , university of technologh , Sydney ,

1-2) مقدمه

در این فصل به مرور ادبیات گذشته تحقیق و همچنین مطالعات انجام گرفته پیرامون موضوع تحقیق در خارج و داخل ایران خواهیم پرداخت

2-2) انواع شاخص های سنجش عملکرد

شاخص های سنجش عملکرد به پنج دسته؛ ورودی[1] ، خروجی[2]، نتیجه[3]، کارایی  و کیفیت تقسیم
می شود. هردسته از این شاخص ها به منظور پاسخ گویی به سوال متفاوتی طراحی شده است و اغلب به صورت ترکیبی مورد استفاده قرار می گیرد تا نتایج عملکرد سازمان، برنامه و زیر برنامه را تجزیه تحلیل نماید

ورودی:

میزان منابع مورد نیاز برای ارایه خدمات و تولیدات خاص را نشان می دهد

 نیروی کار، مواد، تجهیزات و تسهیلات ورودی ها را تشکیل می دهند. سنجش ورودی ها در نشان دادن هزینه ارایه یک خدمت، ترکیب منابع مورد استفاده در ارایه خدمات، تقاضای خدمات و میزان منابع مورد استفاده در ارایه یک خدمت در مقایسه با یک خدمت دیگر مفید است

خروجی: 

میزان تولیدات و خدمات ارایه شده را نشان می دهد(اندازه گیری می کند). سنجش خروجی ها درتعریف تولیدات یک برنامه مفید هستند. خروجی ها چیزی در مورد کیفیت یا کارایی خدمت ارایه شده، نشان نمی دهند

 

نتایج:

دست یابی یا عدم دستیابی به مقاصد (اهداف ویژه) را اندازه گیری می کند (دستاورد های واقعی و تاثیر یا مزایای برنامه ها را نشان می دهند). سنجش نتایج برای ارزیابی نتایج فوری و بلند مدت مفید است. با توجه به اینکه نتایج میزان اثربخشی یا موفقیت برنامه را ارزیابی می کنند،  سیاست گذاران

بیشتر به سنجش نتایج توجه دارند

کارایی:

سنجش کارایی به عنوان سنجش بهره  وری نیز شناخته شده است و به شکل نسبت بیان می شود. این نسبت ها برای نشان دادن ارتباط میان شاخص های مختلف عملکردی جهت اطلاعات مربوط به
بهره وری و هزینه کارایی برنامه ها کمک می کند

کیفیت:

اثربخشی در پاسخ گویی به نیاز مشتریان و ذینفعان را نشان می دهد. دقت، کفایت، نزاکت، پاسخ گویی، قابلیت اطمینان و شایستگی خدمت عرضه شده یا کالای تولیدی را شامل می شود. عدم وجود کیفیت نیز قابل اندازه گیری است (طبیبی و ملکی،1383، ص72)[4]

3-2) بورس اوراق بهادار

بورس، در اصطلاح علم اقتصاد، مکانی است که کار قیمت گذاری و خرید و فروش کالا و اوراق بهادار در آن انجام می‌گیرد و به دو نوع بورس کالا و بورس اوراق بهادار است

 واژه بورس از نام خانوادگی شخصی در شهر بروژ، بلژیک به نام واندر بورس بر گرفته شده که صرافان شهر در مقابل خانه او جمع می‌شدند و به دادو ستد کالا و پول واوراق بهادار می‌پرداختند. بورس از طریق جذب و به کار انداختن سرمایه‌های راکد، حجم سرمایه گذاری در جامعه را بالا می‌برد

بورس بین عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان سرمایه ارتباط برقرار می‌کند و معاملات بازار سرمایه را تنظیم می‌نماید. هم چنین با قیمت گذاری سهام و اوراق بهادار تا حدودی از نوسان شدید قیمت‌ها جلوگیری می‌کند

بورس مردم را به پس‌انداز تشویق و بدین وسیله باعث به کارگیری پس‌انداز مردم در فعالیت‌های اقتصادی می‌شود. بورس سرمایه‌ لازم برای اجرای پروژه‌های دولتی و خصوصی را فراهم می‌آورد

بورس اوراق بهادار بازار رسمی و سازمان‌یافته سرمایه است که در آن خرید و فروش سهام شرکت‌ها و اوراق بهادار دولتی یا موسسات معتبر خصوصی، تحت ضوابط، قوانین و مقررات خاصی انجام می‌شود. تعیین قیمت سهام در بورس، بر اساس عرضه و تقاضا صورت می‌گیرد. در بورس اوراق بهادار ، یک سرمایه‌گذار می‌تواند با سرمایه هرچند کوچک خود، در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس سرمایه‌گذاری نماید. سرمایه‌گذاران بورس، برای خرید و فروش سهام می‌بایست این کار را از طریق شرکت‌های کارگزاری بورس انجام دهند. (بهکیش ،1381،ص43)[5]

4-2) بورس اوراق بهادار تهران

ایده اولیه ایجاد بورس اوراق بهادار در ایران به سال 1315 باز می‌گردد که به درخواست دولت ایران، شخصی بلژیکی بنام «وان‌لوترفلد» درباره تشکیل بورس اوراق بهادار در ایران بررسی‌هایی انجام داد و طرح قانونی تأسیس و اساسنامه آن را نیز تهیه کرد

هر چند که در همان زمان بانک ملی ایران نیز به عنوان سازمان متولی امور پولی کشور، مطالعاتی در این زمینه انجام داد، اما به علت نامساعد بودن شرایط برای ایجاد بورس اوراق بهادار، و وقوع جنگ جهانی دوم تمام کارهای انجام شده متوقف شد

به‌دنبال تحولات اقتصادی و اجتماعی دهه 1340 و با توجه به ارتباط گسترده سیاسی و اقتصادی ایران آن دوره با نظام اقتصاد و سرمایه‌داری غربی، نحوه تأسیس و اداره بورس، تشکیلات و سازمان آن، و کیفیت تصدی دولت، کم و بیش مشخص شد و در اردیبهشت 1345 لایحه قانون بورس اوراق بهادار در مجلس شورای ملی به تصویب رسید؛ بدین ترتیب بورس اوراق بهادار تهران به عنوان یکی از ابزارهای استراتژی اتکا به نظام بازار آزاد و تشویق فعالیت بخش خصوصی در ایران تأسیس شد. به دنبال آن، قانون تأسیس بورس اوراق بهادار از سوی وزارت اقتصاد به بانک مرکزی ابلاغ و از آن درخواست شد که نسبت به اجرای مفاد قانون مزبور اقدام کند، اما در عمل به دلیل آماده نبودن بخش صنعتی و بازرگانی، اجرای این قانون تا بهمن 1346 به تعویق افتاد

بورس اوراق بهادار تهران از پانزدهم بهمن ماه 1346، فعالیت خود را با پذیرش سهام بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران به عنوان بزرگترین مجتمع واحدهای تولیدی و اقتصادی آن زمان و سپس سهام شرکت نفت پارس، اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه و اوراق قرضه عباس‌آباد به طور رسمی آغاز کرد. در آن زمان برقراری معافیت‌های مالیاتی برای شرکت‌ها و مؤسسات پذیرفته شده در بورس، عامل مهمی در تشویق شرکت‌ها به عرضه سهام خود در بورس اوراق بهادار تهران بود. حجم معاملات در بورس اوراق بهادار تهران تا سال 1357 به دلیل تبعیت از افزایش آهنگ رشد محصول ناخالص داخلی و ارزش افزوده حاصل در بخش صنعت و همچنین به دلیل پذیرش و دادوستد اوراق قرضه، از 83 ‌میلیارد ریال به 150 میلیارد ریال افزایش یافت. طی پانزده سال فعالیت آغازین بورس، در مجموع سهام 105 شرکت در بورس پذیرفته شد

از نیمه دوم سال 1357 با بروز اعتصاب و تعطیلی واحدهای تولیدی و بازرگانی و مبارزه مردم در جریان انقلاب اسلامی، بورس اوراق بهادار تهران به‌دلیل بی‌اعتمادی به دولت و وضع مالی شرکت‌ها، و فرار سرمایه با سقوط سهام و کاهش معالات روبه‌رو شد و به حالت نیمه‌تعطیل درآمد. همچنین تصویب قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران در تیرماه 1358 باعث دسته‌بندی صنایع در چهار گروه شد که به موجب آن سازمان صنایع ملی ایران برای اداره امور آن‌ها پدید آمد. بدین‌ترتیب بر اثر ملی شدن بانک‌ها، بیمه و صنایع کشور تعداد زیادی از بنگاه‌های اقتصادی پذیرفته‌شده در بورس از آن خارج شدند؛ ضمن آن که دادوستد اوراق قرضه نیز به دلیل داشتن بهره مشخص، ربوی تشخیص داده شد. بنابراین به‌دلیل عوامل فوق و وقوع جنگ تحمیلی، دادوستد سهام و اوراق قرضه در بورس اوراق بهادار تهران تا سال 1361 تقریباً متوقف شد. در سال 1362 تا حدودی تقاضا برای سهام وجود داشت، ولی به ‌دلیل پایین‌بودن قیمت‌های پیشنهادی خریداران، عرضه‌کنندگان چندان زیاد نبودند

در سال 1363، به‌ دنبال تصمیم دولت مبنی بر واگذاری تعدادی از کارخانجات دولتی، به کارگران و سایر افراد بخش خصوصی، مبادلات سهام، اندکی افزایش یافت و تا سال 1367 افزایش حجم معاملات با نرخ کاهشی ادامه یافت. پذیرش قطعنامه 598 سازمان ملل متحد از جانب ایران در تابستان 1367 و همچنین تصویب قانون جدید مالیات‌های مستقیم و قانون مالیات تعاون ملی برای بازسازی در اواخر سال 1367 و مهم‌تر از هر چیز تصویب قانون برنامه پنج ساله اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ج.ا.ایران در همین سال، باعث رونق بورس اوراق بهادار تهران و رشد حجم معاملات شد

پایان یافتن آغاز دوران سازندگی زمینه احیای دوباره بورس را فراهم کرد و توجه مجدد سیاستگذاران اقتصادی به بورس، افزایش چشمگیر تعداد شرکت‌های پذیرفته‌شده و افزایش حجم دادوستد اوراق بهادار را در بورس در پی داشت

البته بررسی روند فعالیت بورس در دوره 1368 تا 1375 نشان می‌دهد که روند یکنواختی بر فعالیت بورس حاکم نبوده است. بورس اوراق بهادار تهران از سال 1376، دوره تازه‌ای از فعالیت خود را تجربه کرده است، به طوری که زمینه‌های بسیاری از اصلاحات و تحولات بعدی بازار سرمایه با اعمال برنامه‌های اصلاحی از این سال پایه‌ریزی شده است. ایجاد فضای رقابتی سالم، افزایش علاقه‌مندی و اعتبار فعالیت‌ها و به‌ کارگیری شیوه‌های مؤثر تنظیم و نظارت از سال 1377 به طور نسبی ایجاد شد و بورس نشانه‌های مثبتی مبنی بر بازگشت رونق را تجربه کرد (سنگینیان، علی. تاریخچه بورس اوراق بهادار تهران و سیر تحولات آن. روزنامه دنیای اقتصاد (1387/11/16)

 

5-2) مدیریت مبتنی بر ارزش[6]

از مدیریت مبتنی بر ارزش تعاریف زیادی شده است ، عامل مشترکی که دراکثر تعاریف به آن اشاره شده است ، اصول ارزش سهامدار می باشدکه این موضوع در تعریف ذیل مشاهده می شود

« یک رویکرد مدیریتی که ایجاد ارزش برای سهامدار را در مرکز فلسفه شرکت قرار می دهد و حداکثر کردن ارزش شرکت با توجه به استراتژی شرکت و ساختار و فرآیندها می باشد . در این رویکرد پاداشها براساس ایجاد ارزش است و بر اساس این رویکرد معیار سنجش عملکرد مشخص
می شود »

همچنین در مقاله ای که در زمینه مدیریت مبتنی بر ارزش توسط واتسون و ویور[7]  ارائه شد ، از مدیریت مبتنی بر ارزش بعنوان فرآیند مستمری یاد شده است که مستلزم صرف انرژی زیادی است
« مدیریت مبتنی بر ارزش فرآیند مستمری است که با برنامه ریزی استراتژیک شروع می شود و هدف آن دستیابی به مزیتهای رقابتی می باشد ، که در سایه این مزیت رقابتی ، سود اقتصادی افزایش و در نتیجه نرخ بازده سهامداران افزایش می یابد » (روگر ،2003،ص23)[8]

مدیریت مبتنی بر ارزش از رشته مدیریت استراتژیک در اواخر دهه 1970 پدیدار شد . علاقه به روشها و معیارهای مبتنی بر ارزش آشفتگی ها را در مورد سود حسابداری سنتی از بین می برد . مدیریت مبتنی بر ارزش ، این نکته را که داده های حسابداری نمی توانند یک دید خوب و آشکار از عملکرد شرک را به نمایش بگذارند تصدیق می کند و بر مبنای مفهومی می باشد که عمکرد مالی را بصورت عملکرد اقتصادی ، به بهترین شکل نشان می دهد . بیشتر مطالعاتی که در زمینه ارزش و اندازه گیری ارزش انجام شده است عمدتاً در آمریکا صورت گرفته است . آلفـرد راپاپـورت تعدادی مقـاله در اواخـر 1970 به چاپ رساند و نهایتاً در 1986 « ایجاد ارزش برای سهامدار» [9] را نوشت .  جوئل استرن [10] « سود هر سهم محاسبه گر نیست» [11] را در مجله تحلیل مالی در 1974 به چاپ رساند و تعدادی متن دیگر در این زمینه در دهه 1980 و 1990 نوشته شد . تام کپلند [12] ارزیابی [13] را در 1989 نوشت. بنت استیوارت کتاب در جستجوی ارزش [14] را در 1991 و جیم مک تاگارت [15] کتاب ضرورت ارزش [16] رادر 1994 نوشت

پایه مفهومی و اساسی در این رویکرد درآمد اضافی [17] است . در مقالات دیگری شالوده اصلی این رویکرد را درک بهتر از مفاهیم در امد اضافی ، هزینه سرمایه ، جریان نقدی تنزیل شده می دانند و تاکنون شرکتهای زیادی خود را به این روش متعهد کرده اند.                                            

مدیریت مبتنی بر ارزش  به هر فرد در سازمان می آموزد که تصمیمات خود را مبتنی بر درک خویش از میزان کمک این تصمیمات به ارزش شرکت اولویت بندی کنند. دیدگاهی که عملکرد شرکت را با ارزش آن مرتبط می سازد. در مفهوم ایجاد ارزش بین شرکتهای بزرگ و واحدهای تجاری کوچک تفاوت وجود دارد و آن هم بحث مالکیت است که این بحث ناشی از تعارض بین منافع سهامداران بعنوان مالکین و مدیران به عنوان نمانیدگان آن است (قنبری ،1381، ص81).[18]

هنگامیکه مدیر کمتر از صددرصد سهام عادی شرکتی را در داشته باشد مسئله نمایندگی [19] بصورت بالقوه بوجود می آید . اگر شرکت از نوع مالکیت انفرادی باشد ، مدیریت در دست مالک است و بنابر فرض ، مالک و مدیر بگونه ای عمل می کند که رفاه خود را به حداکثر برساند و ممکن است برای به حداکثر رساندن ثروت سهامدار دست به کارهای پرمشقت نزند ، زیرا بخش کمتری از این ثروت به اوتعلق خواهد گرفت .‌ بدیهی است که می توان از برنامه های ایجاد انگیزه ، اعمال محدودیت ها و اجرای مقررات انضباطی ، مدیران را در مسیری هدایت نمود که به بهترین شکل ممکن درصدد تامین هدفهای سهامداران برآیند

یک مساله بالقوه به نام خطر اخلاقی [20] وجود دارد که در آن نماینده از جانب خود دست به اقداماتی می زند که برای سهامداران قابل هضم نیست . برای کم کردن تضاد منافع نماینده با سهامداران و حل کردن مسئله خطر اخلاقی سهامداران باید هزینه های نمانیدگی [21] را تحمل نمایند

سوال اینجاست که مدیریت مبتنی بر ارزش با هدف پاسخگویی به ارزشهای سهامداران آیا سایر مشارکت کنندگان مهم نظیر کارکنان ، مشتریان ، تامین کنندگان ، محیط و اجتماع را نادیده می گیرد ؟ بستانکاران یا اعتباردهندگان نسبت به بخشی از جریان درآمد شرکت ( برای بازپرداخت اصل و بهره وام ) ادعا دارند ودر صورت ورشکستگی نسبت به دارائی های شرکت نیز ادعا دارند . حال فرض کنید که سهامدارانی که از طریق مدیریت اقدام می کنند ،  باعث شوند که شرکت برخی از دارائی های بدون ریسک خود را بفروشد و پولهای حاصل را در یک طرح جدید سرمایه گذاری کند ، که در مقایسه با دارئی های قدیمی شرکت ، دارای ریسک بسیار بیشتری هستند

افزایش ریسک باعث می شود که نرخ بازده مورد نظر مربوط به وامهای شرکت بالا رود و نیز باعث کاهش ارزش اوراق قرضه دست مردم میگردد

و اگر طرح پر ریسک موفق شود ، بیشتر منافع نصیب سهامداران خواهد شد  ، ولی اگر طرح مزبور ناموفق شود دارندگان اوراق قرضه ناگزیرند در این زیانها سهیم شوند . از دیدگاه سهامداران پول حاصل از قمار مزبور این است که « اگر شیر بیاید من می برم ، اگر خط بیاید تو
می بازی » و تردیدی نیست که این وضع برای اعتباردهندگان خوب نیست . آیا سهامداران می توانند و آیا باید از طریق مدیران یا نمایندگان خود بکوشند ثروت اعتباردهندگان را از دست آنها درآورند ، « به اصطلاح آنها را مصادره یا به جیب زنند » بطور کلی پاسخ منفی است زیرا در دنیای تجارت برای رفتار غیر اخلاقی  جایی وجود ندارد . شرکتهایی که با اعتباردهندگان رفتار نامطلوب یا غیرمنصفانه داشته باشند نمی توانند به بازار اعتبار (وام) دست یابند  یا باید نرخهای بسیار بالای بهره و بندهای محدود کننده قراردادهای وام را بپذیرند و همه اینها به زیان سهامداران است

پس در بلند مدت به نفع سهامداران است که از مدیران بخواهند با اعتباردهندگان رفتاری معقول و منصفانه داشته باشند و مدیران به عنوان نمایندگان سهامداران و اعتباردهندگان باید بین منافع این دو طبقه نوعی توازن برقرار کنند و به سبب وجود محدودیت ها ، هر نوع اقدام مدیران که باعث شود ثروت هر یک از گروه های ذینفع شرکت ، از جمله کارکنان ، مشتریان ، عرضه کنندگان مواد اولیه و جامعه به جیب دیگری برود در نهایت به زیان سهامداران تمام خواهد شد و اقدامهایی که در جهت به حداکثر رساندن قدرت سهام صورت می گیرد باید برای همه گروههای ذینفع معقول و مطلوب باشد. ( پارسائیان ،‌1382، ص7).[22]

6-2) مدیریت مبتنی بر ارزش در عمل

تقریباً نیمی از شرکتهایی که مدیریت مبتنی بر ارزش  را اتخاذ کرده اند نتایج قابل توجهی کسب
نکرده اند . یک برنامه موفق مدیریت مبتنی بر ارزش  در واقع به معنای ایجاد تحول زیر بنایی در فرهنگ سازمانی است . بر اساس گزارش ، شرکت نام آوری مانند ای تی . اند . تی [23] در سال 1992 رویکرد مدیریت مبتنی بر ارزش را برگزید و استرن و استیوارت را برای کمک به پیاده سازی این الگو به خدمت گرفت . ای تی . اند . تی نیز مانند تمامی شرکتهای که این الگو را به کار بسته اند ، امیدوار بود که تدوین و بکار بستن مقیاس های جدید سودآوری اقتصادی بتواند در بازار رقابتی و فشرده عملکرد شرکت را ارتقاء بخشد

متاسفانه این برنامه تاثیر ناچیزی بر قیمت سهام شرکت داشت و در سال 2000 برنامه عملاً متوقف شد . در پایان این برنامه ، مشاوران تنها کسانی بودند که سود بدست آورده بودند . برخلاف ای تی . اند. تی تجربه بانک انگلیس لویدز تی اس بی [24] با موفقیت توام بود . مدیر عامل شرکت ـ برایان بیتمن ـ بر این عقیده است که این موفقیت مستلزم تحولات اساسی در دور ریختن شیوه های کهن است . انقلاب در باورها در یک سازمان بزرگ را می توان بزرگترین چالش مدیریت به شمار آورد . مدیریت مبتنی بر ارزش  بیش از آنکه یک تحول در خصوص مالی باشد یک تحول در فرهنگ محسوب می شود ( فیلیپ هاسپلاگ،2004،ص104)[25]

 

7-2) ارزش افزوده بازار

هدف فرایند مدیریت مبتنی بر ارزش (مدیریت مبتنی بر ارزش ) ثروتمند کردن سهامدار تا آنجا که ممکن است می باشد . اما چگونه این افزایش اندازه گیری می شود . بنت استیوارت و شریکش ابزاری به اسم ارزش افزوده بازار را معرفی کردند . استیوارت چنین می نویسد : ثروت سهامداران تنها زمانی حداکثر می شود که تفاوت بین ارزش بازار کل شرکت و کل سرمایه بکار گرفته شده زیاد شود . این مابه التفاوت را ارزش افزوده بازار می نامند . ارزش بازار کل شرکت ،‌ارزش بازار بدهی و حقوق صاحبان سهام است و سرمایه برابر کل دارایی در ترازنامه می باشد

ارزش افزوده بازار سنجش موفقیت عملکرد شرکت است. یک ابزار اقتصادی است که با مدل ارزیابی جریان نقدی آزاد در ارتباط است بصورت فرمول زیر بدست می آید

ارزش افزوده بازار = سرمایه – ارزش بازار کل شرکت

اولین مسأله که متوجه این معیار می شود این است که سرمایه براساس ارزش دفتری مشخص می شود و آیتم هایی چون R&D [26] و آموزش به عنوان هزینه نگریسته می شوند و سرمایه ای نیستند (همان منبع). قیمت سهم که عنصر اصلی تشکیل دهنده محاسبات ارزش افزوده بازار است بیشتر به عملکرد مورد انتظار آینده و نه عملکرد گذشته بستگی دارد . برای ارزیابی عملکرد مدیریت جهت تعیین حقوق و مزایا یا اجرای برنامه های ایجاد انگیزه معمولاً ارزش افزوده بازار نمی تواند کارساز باشد . ارزش افزوده بازار را باید در مورد کل شرکت بکار برد

فرض کنید یک شرکت با سرمایه ای معادل 100 دلار شروع و پس از 3 سال ارزش بازار آن برابر 120 دلار است . واضح است که ارزش ایجاد شده براساس ارزش افزوده بازار برابر 20 یعنی (100ـ120) می باشد

حال اگر هزینه سرمایه شرکت 10% باشد پس نرخ بازده مورد انتظار که یک سرمایه گذار انتظار دارد عبارت است از 133=3(1/1)*100 . در حقیقت شرکت نه تنها ارزشی ایجاد نکرده بلکه آنرا از بین برده است . (133-120)

مشکل دیگر در رابطه با ارزش افزوده بازار این است که نمی تواند بازده نقدی سهامداران را حساب کند . این مسأله زمانی آشکار می شود که بخواهیم دو شرکت را با هم مقایسه کنیم . فرض کنید دو شرکت با سرمایه یکسان شروع کرده اند و ارزش بازار برابر دارند در اینصورت ارزش افزوده بازار آنها برابر است اما ممکن است که یکی از شرکتها هیچ بازدهی  برای سهامداران بدست نیاورده در صورتیکه دومی بصورت پایدار آنرا می پردازد . پس این شاخص نمی تواند معیار دقیقی برای بررسی عملکرد بین دو شرکت باشد

 مشکل دیگر در رابطه با ارزش افزوده بازار این است که تورم موجب تفسیر غلط از عملکرد می گردد. همانطور که از معادله مشخص است سرمایه ارزش دفتری را مشخص می کند و در طی زمانی که تورم وجود دارد ارزش دفتری سرمایه، ارزش سرمایه را کمتر از واقع نشان می دهد بنابراین ارزش افزوده بازار دو شرکتی که کاملاً مشابه هم هستند ( از نظر عملکرد) و یکی از آنها از خیلی وقت پیش شروع به فعالیت کرده است بیشتر می باشد

مشکل دیگر اینکه ارزش افزوده بازار یک معیار مطلق است . قضاوت براساس مقدار مطلق به این معنی است که شرکتهایی که سرمایه زیادی دارند براساس معیار عملکرد ارزش افزوده بازار، در بالا قرار می گیرند یعنی اندازه سرمایه در مقایسه با کارآیی اثر بیشتری روی ارزش افزوده بازار دارد. پس مقایسه شرکتهایی که اندازه های گوناگونی دارند براساس ارزش افزوده بازار منطقی نیست. معیار بعدی قصد دارد که این مشکل را برطرف کند (آرونولد گلن،1998، ص687) [27]

نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری

مزایا‌

1ـ ثروت ایجاد شده در طی عمر تجاری شرکت را بررسی می کند

2ـ مشکل اندازه شرکت را تعدیل می کند

معایب

1ـ وابستگی به نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری  برای اندازه گیری عملکرد و برنامه های تشویقی ممکن است که به تصمیمات سرمایه گذاری بدی بیانجامد

2ـ نمی توان فهمید که نرخ بازده سرمایه گذاری از هزین سرمایه بیشتر است یا خیر

3ـ نمی توان گفت که چه زمانی ارزش ایجاد می شود

4ـ تورم نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری  را مخدوش می کند و موجب تفسیر غلط می شود

ب ) معیارهای داخلی

1ـ ب ) جریان نقدی [28]

2ـ ب ) تجزیه و تحلیل ارزش سهامدار[29]

3ـ ب) سود اقتصادی [30]

4ـ ب ) ارزش افزوده اقتصادی

1ـ ب) جریان نقدی

کپلند تفاوت بین جریان نقدی شرکت و جریان نقدی حقوق صاحبان سهام و همچنین ارزش شرکت و ارزش حقوق صاحبان سهام را برجسته کرد . جریان نقدی شرکت مربوط به جریان نقدی کل شرکت (یا پروژه) و جریان نقدی حقوق صاحبان سهام مربوط به جریان نقدی در ارتباط با سهامدار می باشد و جریان نقدی آزاد چنین تعریف می شود

 FCF = NOPAT + سرمایه گذاری در دارایی ها – هزینه های غیر نقدی

براساس این تعریف ارزش شرکت عبارت است از

ارزش فعلی جریانات نقدی بعد از دوران پیش بینی شده + ارزش فعلی جریانات نقدی دوره پیش بینی شده = ارزش شرکت

بدهی _ ارزش شرکت = ارزش حقوق صاحبان سهام

تجزیه و تحلیل ارزش سهامدار

این تجزیه و تحلیل اولین بار توسط راپاپورت مطرح شد . فرض SVA این است که تغییرات موجود در اجزاء جریانات نقدی آزاد در طی یکسال نست به سال گذشته همگی تابعی از تغییرات فروش است و به تغییرات فروش بستگی دارد . از نظر وی 7 عامل در ایجاد ارزش سهیمند که عبارتند از

1ـ نرخ رشد فروش شرکت

2ـ حاشیه سود عملیاتی

3ـ نرخ مالیات

4ـ سرمایه گذاری در دارایی های ثابت

5ـ میزان سرمایه در گردش مورد نیاز

6ـ افق برنامه ریزی

7ـ نرخ بازده مورد انتظار

برای تخمین جریان نقدی ، راپاپورت فرض کرد که در صد ثابتی از رشد در میزان فروش شرکت وجود دارد و حاشیه سود عملیاتی نیز درصد ثابتی از میزان فروش شرکت است و مالیات نیز درصد ثابتی از سود عملیاتی است . به این ترتیب سرمایه در گردش نیز تابعی از افزایش در میزان فروش است . راپاپورت بر این باور بود که تمامی عوامل از جریانات نقدی شرکت مرتبط با فروش است

که ارزش شرکت در روش SVA به شرح ذیل محاسبه می شود

ارزش فعلی سرمایه گذاریهای غیر عملیاتی مانند اوراق دولتی + ارزش فعلی جریانات نقدی حاصل از تولید = ارزش شرکت

بدهیها – ارزش شرکت = ارزش حقوق صاحبان سهام

مزایا

1ـ سادگی در یادگیری

2ـ سازگاری با ارزیابی سهام بر مبنای جریانهای نقدی

3ـ مشخص کردن محرک های ارزش (Value Driver) (7 عامل)

معایب

1ـ در نظر گرفتن درصد ثابتی رشد در محرک های ارزش با واقعیت منافات دارد

2ـ ممکن است باعث گمراهی در انتخاب هدف گردد

3ـ دسترسی به داده ها در بعضی از شرکتها مشکل است . (آرونولد گلن،1998، ص608) [31]

 

سود اقتصادی

[1] Input

[2] Output

[3] outcome

   – Value Based Management

2 – Watson & Weaver

6 – Roger W. Mills

2 – Creating shareholder value

3-  Joel stern

4 – Earning per share Don’t count

  Tom Copland-

Valueation 6-

7 – The Quest for value

8 – Jim Mctaggart

9- Value Imperative

10- Resedual Income

 2- Agency Problem

3- Moral Hazard

 Agency costs-

 2 – AT & T

3 – Loyds TSB

1 – Philippe. Haspelagh

[26] – Research & Development

[27]Glen ,Arnold

[28] – Cash Flow(CF)

[29] – Shareholder Value Analysis (SVA)

[30] -Economic Profit(EP)

[31]Glen ,Arnold

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله رابطه ایران و آمریکا از دیدگاه امام خمینی (ره) در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله رابطه ایران و آمریکا از دیدگاه امام خمینی (ره) در pdf دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله رابطه ایران و آمریکا از دیدگاه امام خمینی (ره) در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله رابطه ایران و آمریکا از دیدگاه امام خمینی (ره) در pdf

مقدمه
مروری بر تاریخچه روابط ایران و امریکا
رابطه ایران و امریکا از دیدگاه امام (ره)
دوره نفی رابطه
دوره صبر و انتظار
دوره تیرگی و سردی روابط ایران و امریکا
بررسی امکان یا عدم امکان رابطه ایران و امریکا
نتیجه‏گیری و جمع‏بندی
منابع و مآخذ

 

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله رابطه ایران و آمریکا از دیدگاه امام خمینی (ره) در pdf

1 . موسوی خمینی، روح الله: صحیفه نور، جلد 22، تهران ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام (س)
2 . بیل، جیمز: عقاب و شیر، ترجمه مهوش غلامی، تهران، شهرآب،
3 . کدیور، جمیله: رویارویی انقلاب اسلامی ایران و امریکا، تهران، اطلاعات،
4 . برژینسکی، زیبگنیو: در جستجوی امنیت ملی، ترجمه ابراهیم حسینی، تهران، نشر سفیر،
5 . کاتوزیان ، محمد علی: اقتصاد سیاسی ایران، ترجمه محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی، تهران، پپیروس،

 

مقدمه

کشور ما تقریبا بیش از نیم قرن است که با آمریکا بیش از هر کشور دیگری رابطه گسترده دارد . در این مدت، تحولات و سیاستهای داخلی و خارجی ایالات متحده تاثیر به سزایی در تحولات کشور ما داشته است و دارد . البته چگونگی این رابطه بسیار متفاوت و همواره با نوسانات زیادی همراه بوده و روند مستمر و یک نواختی را طی نکرده است . به عبارت دیگر، قبل از انقلاب اسلامی، با توجه به امتیازاتی که امریکایی‏ها به دست آورده بودند، حق هرگونه مداخله در امور ایران را داشتند و نوعی رابطه دست نشاندگی و سروری میان دو کشور به وجود آمده بود; ارتباطی که برای مردم، روشنفکران و روحانیون تحمل ناپذیر بود . برعکس، بعد از انقلاب اسلامی، رابطه ما با امریکا، بسیار خصمانه شد تا آنجا که به قطع روابط سیاسی بین دو کشور منجر گردید

منظور از رابطه وجود هرگونه ارتباط مستقیم و غیر مستقیم بین دو کشور است که شامل روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بین دو دولت (ارتباطات بین‏المللی) و همچنین بین دو ملت (ارتباط بین‏المللی) و براساس احترام متقابل به حق حاکمیت دو کشور می‏باشد

طرح این بحث از دو جهت اهمیت دارد: اولا: ایالات متحده امریکا یکی از کشورهای قدرتمند و مطرح جهانی است و بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، که رقیب دیرینه امریکا بعد از جنگ جهانی دوم بود، قدرت این کشور رو به فزونی نهاد، تا آنجا که ابرقدرت بلامنازع جهان شد . بررسی چگونگی رابطه ایران و امریکا بعد از فروپاشی نظام دو قطبی جهان، در بحثهای یاست‏خارجی اهمیت‏خاصی دارد; زیرا می‏تواند به نوعی تحولات کشور تجدید نظر طلب (ایران) را، آن هم در شرایط جدید قدرت امریکا، مورد مطالعه قرار دهد . ثانیا: از زمان تیره شدن روابط میان ایران و امریکا بحثی بسیار جنجالی در سطوح مختلف جامعه مطرح شد مبنی بر اینکه نحوه روابط این دو دولت در آینده باید چگونه باشد . موضوع مورد بحث تا حدود زیادی به این پرسش پاسخ می‏دهد

در این مقاله چگونگی این رابطه را از منظر امام خمینی (س)، بنیان‏گذار جمهوری اسلامی و اصلی‏ترین فرد مخالف حضور امریکا در ایران و منطقه و کسی که دست امریکا را از ایران قطع کرد، بررسی می‏کنیم; زیرا بدون تردید، نگرش و طرز تفکر رهبر موفق انقلاب نسبت‏به مسائل سیاسی جامعه، کمک زیادی به فهم پدیده‏های سیاسی و اجتماعی خواهد کرد

بدین ترتیب، محتوای اصلی این مقاله، برسی فرایند رابطه ایران و امریکا قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از طریق موضع‏گیری و نحوه نگرش حضرت امام (س) می‏باشد . در اینجا این سوال مطرح می‏شود که آیا امکان رابطه میان ایران و امریکا وجود دارد یا خیر، اگر وجود ندارد، چرا؟ و اگر وجود دارد تحت چه شرایطی ممکن است‏برقرار شود، این بحث‏حکایت از سلب و ایجاب رابطه بین دو کشور دارد

فرضیه اساسی این است که امکان ایجاد رابطه در نظریات حضرت امام (س)، تحت‏شرایطی خاص وجود دارد، اما فرضیه رقیب بیانگر آن است که امکان ایجاد چنین رابطه‏ای در نظریات ایشان وجود ندارد

حضرت امام (س) از 15 خرداد 1342 تا 14 خرداد 1368، اظهارنظرهایی درباره امریکا و نقش و جایگاه آن در ایران داشته‏اند که می‏توان آنها را به سه بخش کلی تقسیم کرد: بخش اول، از شروع زعامت‏حضرت امام (س) تا سرنگونی شاه; بخش دوم، از اواخر سلطنت‏شاه و بحبوحه انقلاب اسلامی یعنی از واژگونی رژیم شاهنشاهی تا استقرار نظام جمهوری اسلامی; و بخش سوم، از استقرار نظام جدید تا زمان رحلت ایشان

قبل از شروع بحث ذکر نکاتی ضروری به نظر می‏رسد: اول اینکه، رابطه ایران و امریکا به صورت یک جانبه یعنی فقط از دیدگاه امام نسبت‏به امریکا مطرح می‏شود و دیگر اینکه سعی شده است، از سخنرانی‏ها و نوشتجات حضرت امام (س) که در مجموعه صحیفه نور جمع آوری شده است‏به گونه‏ای توصیفی و تحلیلی استناج شود تا شرح و تفاسیرهای مختلف از آن

 مروری بر تاریخچه روابط ایران و امریکا

به طور کلی، روابط ایران و امریکا را می‏توان به سه دوره تقسیم کرد: دوره اول، اواخر قرن نوزدهم تا شروع جنگ جهانی دوم را در برمی‏گیرد که با توجه به استراتژی انزواطلبی امریکا، نفوذ این کشور در ایران چندان محسوس نبود و صرفا به اعطای برخی خدمات آموزشی و بهداشتی و اعزام تعدادی از مستشاران امریکایی به قصد انجام اصلاحات به خصوص اصلاح امور مالی در ایران ختم می‏شد

دوره دوم، از زمان اشغال ایران از سوی متفقین، در جریان جنگ جهانی دوم آغاز و تا پیروزی انقلاب اسلامی به طول انجامید . در این دوره، به تدریج، نفوذ امریکا در ایران رو به افزایش گذارد و تعدادی از نیروهای نظامی امریکا نیز در ایران مستقر شدند . تحولات این دوره به دو بخش تقسیم می‏شود: بخش نخست از اشغال ایران توسط متفقین تا کودتای 1332 را شامل می‏شود، که امریکا به تحکیم مواضع خود در ایران پرداخت و با توجه به نقشی که ایران در مقابله با کمونیسم داشت، سعی کرد ایران را به اردوگاه سرمایه‏داری ملحق کند . مصداق این ادعا، تلاش کشور مزبور برای خروج نیروهای شوروی از ایران در زمان پایان جنگ جهانی دوم و جلوگیری از تجزیه ایران بود . بخش دوم با کودتای 1332 آغاز می‏شود که طی آن موقعیت امریکا درایران تثبیت‏شد و با نقشی که در حوادث نفت و بازگرداندن شاه به ایران انجام داد به صورت قدرتی بلامعارض در ایران درآمد . در این دوران بود که امریکا با حمایت همه جانبه از رژیم شاه، ایران را به صورت ژاندارم منطقه درآورد و با توجه به کاهش نفوذ انگلیس در منطقه خلیج فارس، امنیت منطقه را به دست ایران سپرد، و به این منظور سیل جنگ افزارهای امریکایی را به ایران روانه کرد و ایران نیز با سرکوبی برخی جنبش‏های مترقی منطقه، همچون ظفار، به ایفای نقش ژاندارمی در منطقه پرداخت

دوره سوم از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران شروع می‏شود که با توجه به ویژگی استقلال‏طلبی انقلاب و نفی دخالت‏بیگانگان در امور کشور، روابط دو کشور رو به تیرگی گذارد . گروگان‏گیری، بلوکه شدن دارایی‏های ایران، واقعه طبس، جنگ

ایران و عراق و سیاست مهار دوگانه (containment policy) سقوط هواپیمای ایرباس، تلاش برای امنیت اسرائیل، از جمله عوامل تیرگی روابط ایران و امریکا بعد از انقلاب اسلامی محسوب می‏شود

ایالات متحده امریکا در دوره اول، براساس سیاست مونروئه که معتقد به دخالت نکردن امریکا و اروپا در حوزه‏های نفوذ یکدیگر بود و شعار “اروپا برای اروپا و امریکا برای امریکا” را طرح می‏کرد از حضور موثر در سطح جهانی بازماند . بعد از کنار گذاشتن سیاست انزواطلبی و به دنبال تضعیف جناح سرمایه‏داری (به ویژه کشور انگلستان از جریان جنگ جهانی دوم به بعد)، امریکا به صحنه جهانی وارد و نفوذ این کشور در ایران جانشین نفوذ انگلستان شد . این اعمال نفوذ آن قدر شدید بود که علی رغم هم مرزی ایران با اتحاد جماهیر شوروی سابق (بلوک شرق)، ایران به بلوک غرب پیوست

به طور کلی، از ابتدای برخورد ایران با کشورهای غربی و خارجی سه طرز تفکر یا نگرش به وجود آمد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پایان نامه تعیین شیوع تنگی متائوس و عوارض آن بر کلیه ها و مجاری

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  پایان نامه تعیین شیوع تنگی متائوس و عوارض آن بر کلیه ها و مجاری ادراری در شیرخوران و کودکان مراجعه کننده به بیمارستان در pdf دارای 62 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پایان نامه تعیین شیوع تنگی متائوس و عوارض آن بر کلیه ها و مجاری ادراری در شیرخوران و کودکان مراجعه کننده به بیمارستان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه تعیین شیوع تنگی متائوس و عوارض آن بر کلیه ها و مجاری ادراری در شیرخوران و کودکان مراجعه کننده به بیمارستان در pdf

پیش گفتار  
مقدمه  
آناتومی پیشابراه  
پیشابراه پروستاتیک  
پیشابراه پره پروستاتیک : (pre prostatic urethra)  
پیشابراه پروستاتیک : (prostatic urethra)  
پیشابراه غشایی  
پیشابراه اسفنجی :  
بافت شناسی پیشابراه  
جنین شناسی پیشابراه  
اتیولوژی  
علائم و نشانه ها  
تشخیص  
مطالعات رادیولوژیک  
رادیوگرافی  
1 ـ عکس ساده شکم (Abdominal plain film) :  
2 ـ اورگرافی :  
A ) اوروگرافی وریدی :  
B ) اورتروگرافی رتروگراد :  
C ) اوروگرافی آنته گراد از طریق پوست :  
D  ) اورتروگرافی رتروگراد از طریق پوست :  
3 ـ اورتروگرافی :  
4 ـ سیستوگرافی و سیستواورتروگرافی تخلیه ای  
سونوگرافی  
آندوسکوپی پیشابراه ( اورتروسکوپی )  
مطالعات اورودینامیکی  
ثبت فشار پیشابراه :  
تغییرات آناتومیکی در سیستم مجاری اداری فوقانی در انسداد  
تغییرات گروس در کلیه ها (Human) :  
تغییرات گروس در کلیه ها (Experimental) :  
تغییرات میکروسکوپی در کلیه (Experimental) :  
تغییرات فیزیولوژیک در سیستم مجاری ادراری فوقانی در انسداد  
عوارض  
1- دستگاه تحتانی (دیستال به گران مثانه ):  
2- دستگاه میانی (مثانه ):  
3- دستگاه فوقانی (حالب و کلیه ):  
روش های درمانی  
فصل دوم بیان مسئله  
اهداف مطالعه  
سابقه تحقیق و بررسی متون و منابع موجود  
روش ارزیابی  
نحوه جمع آوری اطلاعات :  
جداول نمودارها و اطلاعات آماری  
نتایج  
بحث و پیشنهادات  
Abstract  

پیش گفتار

با وجود پیشرفت روزافزون علم پزشکی خصوصاً در رشته اورولوژی ، با این حال برخی اوقات بیماران با تنگی مئاتوس دچار مشکلات عدیده ای می شوند. این معضل بظاهر ساده که عمدتاً گریبانگیر شیرخواران و کودکان می باشد متأسفانه اغلب اوقات بعلت بی توجهی و عدم آگاهی پزشک معالج از نظر دور می ماند و بیمار مدت ها بعد با عوارض بیماری مراجعه می کند

در این پایان نامه به بررسی 35 مورد تنگی مئاتوس در کودکان و شیرخواران پرداخته شده است. توضیحات اجمالی در مورد نحوه برخورد با این بیماران ، علائم ، روشهای تشخیصی ، عوارض و شیوه های درمانی از جمله نکات مهمی است که در این مجموعه آورده شده است


مقدمه

انسداد و استاز بدلیل اثر آسیب رسان آنها بر عملکرد کلیه جزء مهمترین اختلالات اورولوژیک می باشند . این دو عارضه در نهایت منجر به هیدرونفروز می شوند که نوع خاصی از آتروفی کلیه است و می تواند سبب نارسایی کلیه یا در صورت یکطرفه بودن تخریب کامل عضو شود . بعلاوه انسداد منجر به عفونت می شود که این نیز آسیب بیشتری به ارگان درگیر وارد می آورد . انسداد را می توان برحسب علت ( مادرزادی ـ اکتسابی ) مدت ( حاد ـ مزمن ) درجه ( نسبی ـ کامل ) و سطح ( دستگاه ادراری فوقانی یا تحتانی ) طبقه بندی کرد ناهنجاریهای مادرزادی که در دستگاه ارداری بیش از هر عضو دیگر رخ می دهد عموماً انسدادی هستند . در بزرگسالان انواع بسیاری از انسداد اکتسابی می تواند رخ دهد . یکی از محل های شایع باریک شدن عبارت است از مه آی خارجی در پسرها . این عارضه می تواند بطور شایع بصورت اکتسابی نیز رخ دهد


آناتومی پیشابراه

مجرای پیشابراه مرد بصورت کانالی برای دو سیستم ادراری و ژنیتال عمل می کند . این مجرا از سوراخ داخلی در مثانه شروع شده و تا مه آی خارجی در انتهای آلت تناسلی ادامه دارد . طول مجرا در حدود cm 20 ـ 18 می باشد به جز در مواقع عبور ادرار و منی از داخل مجرا کانال پیشابراه روی هم خوابیده و بصورت یک شکاف می باشد . بطور کلی مجرای پیشابراه را به دو قسمت قدامی و خلفی تقسیم می کنند ولی در کتب مرجع اورولوژی پیشابراه به سه قسمت پروستاییک ، غشایی و غاری ( پندولوس ) تقسیم می گردد

پیشابراه پروستاتیک

پیشابراه در طول غدد پروستات عبور می کند و توسط سطح قدامی آن پوشیده شده است . پیشابراه پروستاتیک با اپی تلیوم ترانزیشنال پوشیده شده است که ممکن است تا مجرای پروستات ادامه داشته باشد

اوروتلیوم ( بافت پوششی یورترا ) توسط یک لایه طولی داخلی و یک لایه حلقوی خارجی از عضلات صاف پوشیده شده است

یک ستیغ پیشابراهی (urethral crest) در قسمت  خلفی خط وسط غدد پروستات بطرف داخل بر جسته شده است که در طول یورترای پروستاتیک ادامه دارد و در محل اسفنکر داخلی ناپدید می شود

در دو طرف این ستیغ (crest) یک شیار تشکیل شده است. (Prostatic Sinus)که جهت درناژ عناصر غددی می باشد . از قسمت وسط این  ستیغ پیشابراه با زوایه قدامی تقریباً  ْ35 شروع می شود اما زوایه آن می تواند بین صفر تا ْ90 تغییر کند . این زاویه یورترای پروستاتیک را به دو قمست پروگزیمال ( پره پروستاتیک ) و دیستال
( پروستاتیک ) تقسیم می کند که از نظر عملکرد و آناتومی متفاوت می باشند

پیشابراه پره پروستاتیک : (pre prostatic urethra)

این قسمت دارای یک مجرای ستاره ای شکل است و حدود 5/1 ـ 1 سانتی متر طول دارد . بطور عمودی از گردن مثانه خارج شده و تا سطح فوقانی غده پروستات ادامه دارد. پیشابراه پره پروستاتیک و گردن مثانه توسط باندهای عضلانی صاف احاطه شده است که این رشته های عضلانی تشکیل یک حلقه واضح را داده اند  . باندهای عضلانی این قسمت از مجرا که اسفنکتر داخلی را تشکیل می دهند بوسیله بافت همبندی که حاوی تعداد زیادی رشته های الاستیک هستند از یکدیگر جدا می شوند . برخلاف عضلات صاف مثانه ، رشته های عضلانی صافی که قسمت پروگزیمال مجرا را احاطه کرده اند تقریباً بطور کامل عاری از رشته های عصبی پاراسمپاتیک کلینرزیک هستند و تنها بوسیله تعداد زیادی اعصاب سمپاتیک نان آدرنرژیک عصب دهی می شوند . انقباض اسفنکتر داخلی از برگشت مایع انزال از پروگزیمال بداخل مثانه جلوگیری می کند

 

 

پیشابراه پروستاتیک : (prostatic urethra)

مجرای پروستاتیک که تقریباً  4 ـ 3 سانتی متر طول دارد عریض ترین و قابل انبساط ترین قسمت از پیشابراه است . این بخش داخل غده پروستات قرار داشته و به سطح قدامی غده نزدیکتر می باشد . مجرای پروستاتیک از انتهای پیشابراه پره پروستاتیک شروع و کل طول غده پروستات از قاعده تا راس آن را طی می کند . در بخش اعظمی از دیواره خلفی آن یک برجستگی میانی وجود دارد که ستیغ پیشابراه نامیده می شود . این امر باعث آن شده است که در برش عرضی مجرا هلالی شکل به نظر برسد . در هر طرف این ستیغ فرورفتگی وجود دارد که سینوس پروستاتیک نامیده می شود . کف هر کدام از این فرورفتگی های بوسیله مجرای غده پروستات سوراخ شده است . ستیغ پیشابراه در نیمه ارتفاع خود تبدیل به یک برجستگی دیگری می شود که
collculus seminalis نام دارد. در قله این برجستگی منفذ شکاف مانند اوریکول پروستات قرار دارد . بر روی هر دو طرف یا درست در میان این منفذ دو سوراخ کوچک تر قرار دارند که مربوط به مجاری انزالی می باشند . اوریکول پروستات یک بن بستی است که حدوداً 6 میلی متر طول داشته و در  ضخامت پروستات ، در خلف لوب میانی آن واقع شده است و جهت آن بطرف بالا و عقب می باشد . دیواره های اوریکول از بافت فیبرو ، رشته های عضلانی و غشاء مخاطی تشکیل شده است . چون لایه اخیر دارای تعداد زیادی غدد کوچک است به نظر می رسد که در اثر پیشرفت و تکامل مجرای پارامزونفریک یا سینوس اوروژنیتال ساختمانی شبیه واژن پیدا کرده است . بنابراین گاهی اوریکول پروستات را بنام vagina Masulina می نامند ولی چون منظره آن بیشتر شبیه رحم است به همین دلیل به آن واژه اوریکول اطلاق می گردد

در انتها باید متذکر شد که مجرای پیشابراه پروستاتیک دارای یک لایه خارجی از رشته های عضلانی مخطط حلقوی است که در امتداد رشته های عضلانی پیشابراه غشائی قرار گرفته است و ایجاد یک برجستگی از عضلات مخطط را می کند که اسفنکتر خارجی را شکل می دهد

پیشابراه غشایی

پیشابراه غشایی در طول مسیر خود از آپکس پروستات تا غشاء پرینئال به طور متوسط 5/2 ـ 2  سانتی متر می باشد ( 5 ـ 2/1 ) سانتی متر . این قسمت توسط اسفنکتر خارجی پیشابراه به طور ناکامل و بصورت یک صفحه مسطح  عضلانی ساندویچ شکل بین دو لایه فاسیایی قرار گرفته است . این قسمت کوتاهترین و باریکترین بخش مجرا می باشد . در ضمن این قسمت قابلیت اتساع کمتری دارد

پیشابراه غشایی با یک انحنای ملایم از غده پروستات خارج گردیده و وارد بولب آلت می شود . مجرا  در هنگام عبور از میان غشاء پرینئال در 5/2 سانتی متری از ناحیه خلفی تحتانی سمفیز پوبیس قرار می گیرد . بخش خلفی بولب آلت بر روی سطح تحتانی غشاء پرینه آل قرار داشته اما بخش قدامی آن تقریباً از غشاء پرینه آل جدا می باشد . بنابراین دیواره پیشابراه در قسمت قدام با غشاء پرینه آل ارتباط دارد و نه با بولب آلت . این قسمت از دیواره قدامی پیشابراه به عنوان بخش غشایی اطلاق می شود . طول مجرا در قسمت قدام 2 سانتی متر می باشد در حالیکه  در قسمت خلفی 2/1 سانتی متر طول دارد. دیواره پیشابراه غشایی دارای یک پوشش عضلانی است که بوسیله لایه باریکی از بافت همبند فیبروالاستیک از لایه اپی تلیال جدا شده است . این پوشش عضلانی شامل باندهای نسبتاً نازکی از عضلات صاف است که در  امتداد عضلات مجرای پروستاتیک و برجستگی خارجی لایه عضلات حلقوی مخططی که اسفنکتر خارجی را تشکیل می دهد قرار می گیرد . فیبرهای عضلات اسکلتی که اسفنکتر خارجی را شکل می دهد در برش عرضی قطری در حدود 20 ـ 5 میکرومتر دارد . این رشته های عضلانی از نظر فیزیولوژیکی از نوع آهسته می باشند . برخلاف ماهیچه های کف لگنی که مخلوطی از عضلات آهسته و سریع با قطر زیاد می باشد . اسفنکتر خارجی عاری از دوک های عضلانی است که بوسیله اعصاب احشایی لگنی عصب دهی می شود . فیبرهای عضلانی اسفنکتر خارجی قادرند که با ایجاد یک انقباض مداوم در فواصل زمانی نسبتاً بلند منجر به بستن پیشابراه و کنترل ادراری می شوند

پیشابراه اسفنجی

این بخش در ضخامت بافت اسفنجی آلت قرار داشته و طول آن حدود 15 سانتی متر است . این بخش از انحنای پیشابراه غشایی شروع شده و به موازات کناره تحتانی سمفیز پوبیس طی مسیر کرده و از این جا به بعد تغییر جهت داده و بطرف پائین می رود تا به انتهای آلت برسد . این بخش از پیشابراه باریک بوده با یک قطر ثابت حدود 6 میلی متر . این بخش در دو قسمت تقسیم می شود یکی در ابتدا بنام Intra bulbar fossa و دیگری سر آلت که Navicular fossa را می سازد

فضای Intrabulbar fossa تنها بر روی کف و دیواره های مجرا اثر می گذارد و هیچ گونه تأثیری بر روی سقف آن ندارد . غدد بولبو یورترال در بخش اسفنجی مجرا و در حدود 5/2 سانتی متر زیر غشاء پرینئال باز می شوند


بافت شناسی پیشابراه

لایه اپی تلیوم پیشابراه پروستاتیک از نوع ترانزیشنال است که در امتداد لایه ترانزیشنال مثانه قرار گرفته است و بوسیله بافت همبند کوریون پشتیبانی می شود . در پشت آن عضلات صاف طولی در داخل و حلقوی در خارج قرار دارند

لایه اپی تلیوم پیشابراه غشایی بطور عمده از نوع مطبق کاذب و استوانه ای همراه با مناطقی از نوع مطبق و سنگفرشی است که بوسیله بافت همبند کوریون پشتیبانی می شود . در پشت آن دو لایه از عضلات صاف دیده می شود . لایه داخلی طولی و لایه خارجی شامل رشته های حلقوی می باشد . عدد لیتر (littre’s glands) غدد موکوسی هستند که در امتداد تمام طول مجرا یافت می شوند ولی در بخش پاندولی فراوانترند  اپی تلیوم پیشابراه اسفنجی نیز مطبق کاذب است که از بین سلولهای پوششی آن سلولهای ترشح کننده موکوسی قرار دارند. در لایه مخاطی پیشابراه ناحیه آلت فرورفتگی های زیادی وجود دارد که به شاخه های عمقی مجرای غدد موکوسی راه پیدا می کند . در قسمت انتهایی اپی تلیوم پیشابراه آلتی تبدیل به مطبق سنگفرشی می‌شود . این اپی تلیوم فضای ناویکولار را نیز پوشانده است که در مئای خارجی تبدیل به اپی تلیوم شاخی می شود


جنین شناسی پیشابراه

در طی هفته چهارم تا هفتم جنینی تکامل دیواره اوروکتال (urorectal septum) کلواک را به دو قسمت کانال آپورکتال (Aporectal canal) و سینوس ادراری تناسلی اولیه (primitive urogenital sinus) تقسیم می کند . در قسمت سینوس ادراری تناسلی اولیه سه بخش قابل تشخیص و تمایز می باشد

1 ـ بالاترین و بزرگترین بخشی که طی مراحل تکامل مثانه را درست می کند

2 ـ بخش لگنی سینوس ادراری تناسلی که در جنس مذکر تبدیل به مجرای پروستاتیک و غشایی می شود

3 ـ سینوس ادراری تناسلی قطعی که به پیشابراه آلتی تکامل می یابد

پوشش مجرای پیشابراهی در هر دو جنس منشأ آندودرمی داشته در حالیکه بافت همبند اطراف مجرای پیشابراه و عضلات صاف پیرامون آن از مزودرم تنه ای مشتق شده اند . در انتهای ماه سوم پوشش اپی تلیوم مجرای پروستاتیک افزایش یافته و تعدادی جوانه به خارج می سازد که به مزانشیم اطراف نفوذ کرده و در مردان به غدد پروستات تکامل می یابد


اتیولوژی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >