مقاله بررسی و ارزیابی موانع اجرای مدیریت استراتژیک درشرکتهای تول
نوشته شده به وسیله ی علی در تاریخ 95/5/30:: 2:28 صبح
مقاله بررسی و ارزیابی موانع اجرای مدیریت استراتژیک درشرکتهای تولیدی (مطالعه ی موردی شرکت تولیدی ماشین های الکترونیکی جمکو) در pdf دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بررسی و ارزیابی موانع اجرای مدیریت استراتژیک درشرکتهای تولیدی (مطالعه ی موردی شرکت تولیدی ماشین های الکترونیکی جمکو) در pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی و ارزیابی موانع اجرای مدیریت استراتژیک درشرکتهای تولیدی (مطالعه ی موردی شرکت تولیدی ماشین های الکترونیکی جمکو) در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بررسی و ارزیابی موانع اجرای مدیریت استراتژیک درشرکتهای تولیدی (مطالعه ی موردی شرکت تولیدی ماشین های الکترونیکی جمکو) در pdf :
چکیده :
هدف مقاله حاضر بررسی موانع اجرای مدیریت استراتژی در شرکتهای تولیدی می باشد. به منظور حصول بر چنین هدفی با انتخاب بک رویکرد کیفی بر مبنای توصیفی _پیمایشی و با استفاده از مصاحبه با مدیران و کارشناسان در شرکت تولیدی جمکو داده های پژوهش جمع آوری گردید.نتایج این پژوهش نشان داد که موانع ادراکی و مهارتی (موانع فردی)، کمبود منابع سازمانی، نبود و کمبود دوره های آموزشی و باز آموزی و وجود روابط بسیار رسمی در سازمان( موانع زمینه ای سازمانی ) و منطقه ی جغرافیایی و قوانین و مقررات و سیاست های دولتی ( موانع محیطی) از جمله موانع و مشکلات عمده در اجرای استراتژی های شرکت های تولیدی می باشد.
واژه های کلیدیمدیریت: استراتژیک، اجری استراتژی، موانع اجرای استراتژی، برنامه ریزی استراتژِیک، شرکت های تولیدی
-1مقدمه :
مبانی نظری در حوزه ی مدیریت استراتژیک نشان می دهد که تلاش ها و فعالیت های موجود درسازمان ها بیشتر متمرکز بر چگونگی تدوین استراتژی هستند و کیفیت اجرا و جوانب آن مورد غفلت قرار گرفته است. شرایط به شدت متغیر محیط و رقابت های فزاینده میان شرکت های بزرگ و کوچک در فضای کنونی کسب و کار جهان مدیران را وادار می کند تا هر روز تصمیمات مدیریتی جدیدی اتخاذ کنند.این تصمیمات گاهی اوقات تصمیمات قبلی را چنان نقض می کند که اجرایی شدن تصمیم جدید نیازمند تغییرات عمده در سازمان است.این تغییرات می توانند گستره وسیعی را در برگیرند. لذا مشکلات بسیاری در اجرای این تصمیمات پیش روی مجریان تصمیمات استراتژی قرار می گیرد.لازم به توضیح است که انعطاف پذیری ناکافی اجرای سازمان و ناتوانی در تغییر متناسب تنها مانع پیاده سازی تصمیمات استراتژیک نیست.در واقع مسائل چندی وجود دارند که از اصلی ترین موانع اجرای موفق این تصمیمات هستند و با اندکی تغییر در سازمان های گوناگون تا حدودی مشترکند.که از جمله می توان به اولویت های متعارض و ارتباطات عمودی ضعیف، عدم پشتیبانی و رهبری مدیرعامل در اجرای استراتژی و منابع انسانی بی انگیزه و نامناسب اشاره کرد.
-2مرور بر ادبیات:
بر اساس پژوهش های الدحیات و آنکور(.(2010بین مسائل اجرایی برنامه ریزی استراتژیک و عملکرد سازمانی رابطه ی روشنی وجود دارد.به علاوه تغییرات روز افزون در محیط کسب و کار و توانایی اجرای موفق استراتژی در چنین محیط پویایی، دو بخش مهم از محیط کسب و کار در شرایط امروز محسوب می گردد.(ولچ، (2001 از این رو اجرای استراتژی در مقایسه با تدوین استراتژی در موفقیت و شکست سازمان ها نقش مهم تری بازی می کند.(ریبیناک ،.2006هاید ،گران هانگ و جانسن، 2000 و القمدی (1998 البته باید اذعان نمود که اجرای استراتژی کار مشکلی است.
از نظر هاید، گران هانگ و جان نیس((2002 دو مانع مهم زیراجرای موفق استراتژی را با مشکل مواجه می سازند.
.1مانع ارتباطی که شامل ناکارآمدی سیستم ارتباطات و اطلاع رسانی سازمان است.براساس یافته های آنان مشکل ارتباطی بزرگترین مانع اجرای استراتژی در سازمان بود که 70 درصد پاسخ دهندگان آن را به عنوان متداولترین مشکل در اجرای مدیریت استراتژیک عنوان کرده اند.
.2موانع ساختاری یافته های پژوهش آنان همچنین نشان داد که گستردگی وظایف گسترده بودن افراد و نیروهای سازمان وناکارآمدی هماهنگی بین آنان از جمله موانع ساختاری هستند که بر اجرای استراتژی اثرمنفی دارند.
تحقیقات میرز((2007 نیز نشان داد که مهم ترین مانع در اجرای اثربخشی استراتژی کج فهمی شغلی است که به معنی عدم درک درست مسئولیت ها و تغییرات شغلی توسط مدیران است. از دیدگاه او چنین مانعی به شکل گیری موانع دیگری در راستای اجرای استراتژی منجر می شود.نظیر مقاومت در برابر اجرای استراتژی و نداشتن انگیزه ی مناسب به منظور اجرای استراتژی، فقدان تجارب کافی به منظور پیاده سازی استراتژی های سازمان، فشار کاری ناشی از تناقض وظایف گسترده و فشار زمان ناشی از آن و ارزشمند ندانستن استراتژی سازمان از دیدگاه اعضای سازمان.
نتایج مارتین (2011) نشان می دهد که اگر چه هنگامی که کارکنان در مراحل تدوین برنامه مشارکت داده می شوند.از عملکرد بهتری برخوردار می گردند اما درک اهمیت درگیرنمودن مجریان در تعیین استراتژی ها توسط مدیران ارشد سازمانی ممکن است یک کار شاق باشد.
بین اجرا و انتخاب استراتژی ارتباط وجود دارد.به این معنا که استراتژی انتخاب شده باید به اجرا درآید.بنابراین انتخاب استراتژی خود محدود است به توانایی موسسه در تغییر تعهداتی که فعلا جهت منابع، ساختارهای سازمانی، سیاست ها و نظام های اداری دارد.چنانچه استراتژی تغییر عمده ای را در این زمینه طلب کند، استرتژیست ها باید مایل و قادر به انجام این تغییرات باشند و برنامه هایی را جهت این امر تدوین نمایند.اگر قرار است فرایند انتخاب استراتژی موثر واقع شود، فرایند اجرا باید با آن ارتباط تنگاتنگی داشته باشد.
کلمات کلیدی :