پایان نامه

خلاصه:
فلسفه مدیریت کلاس درس من شامل موارد زیر می شود: هدف من مهیا کردن کلاسی است که دانش آموزان در آن مورد برخورد و رفتار یکسان قرار می¬گیرند. من دانش آموزان را دست کم نخواهم گرفت و به آنها برچسب مشکلات رفتاری نخواهم زد. من معتقدم هر دانش آموزی حق یادگیری را در کلاس من خواهد داشت. من معتقدم هر معلمی حق تدریس در محیطی امن را دارد بدون آنکه از بیرون به کار او دخالت کنند. من معتقدم مدیریت کلاس درس می¬تواند خلاقانه باشد و دانش آموزان در آن راحت باشند و به معلم بدون ترس داشته باشند. من علاقه دارم مدیر کلاس درسی باشم که در آن دانش آموزانم را در جامعه هم مانند مدرسه مورد حمایت قرار دهم.
من اعتقاد دارم هر دانش آموزی حق یادگیری و مورد احترام قرار گرفتن در کلاس من را دارد من می خواهم دانش آموزان در کلاس من راحت باشند کلاس درس من بر پای? اعتماد متقابل بنا می¬گردد نه بر پای? ترس. من انتظار دارم دانش آموزانم به یکدیگر احترام بگذارند و به دنبال مدلی هستم که شعار کلاس درس من احترام باشد. احترام برای اینکه مواردی مانند، مسئولیت پذیری، تشویق، حساسیت،عملکرد، تعلیم و تربیت، همکاری و دانایی در نظر گرفته شود.
این موارد را بر روی دیوار کلاس نصب کرده ام تا هم یادآوری برای من و هم برای دانش آموزان باشد. فلسفه کلاس درس من با تئوری های "اجتماع همراه"  "هایم گینوت" بسیار نزدیک است "گینوت" معتقد است که تمرکز معلم باید بر رفتار کودکان و نوجوانان متمرکز باشد نه بر خود آنها فلسفه من همچنین شامل بخشی از تئوری "فراسوی نظم و انظباط" آلفی کوهن می باشد که در آن دانش¬آموزان این قابلیت را دارند که بر یکدیگر در حل مسأله کمک کنند (مانینگ و بوچر 2007).
تمرکز من بیشتر بر موقعیت هاست تا شخصیت دانش آموزان، دعوت دانش اموزان به همکاری و پذیرش و درک احساسات دیگر دانش آموزان و شأن قائل شدن برای دانش آموزان دیگر و استفاده از عبارت "مقصودمن" در بیان صحیح عصبانیت از دیگری و استفاده از این عبارت کوتاه برای درست کردن رفتار های غلط و قدردانی و ستایش از یکدیگر بهتر است تا ستایشی که فرد را مورد ارزیابی قرار دهد. همه این موارد را باید به دانش آموزان آموخت (مانینگ و بوچر 2007).
در توصیف فلسفه مدیریت من باید گفت که در رویکرد کلاس درس بیشتر تمرکز من بر موارد بالا قرار گرفته است در کتاب "مدیریت کلاس درس؛ مدلها، ابزارهاو نمونه ها (2007) این موارد را من استفاده کرده ام من از یک عبارت عاقلانه در کلاس با دانش آموزان هماره بهره بره ام و آن عبارت  این است که باید همیشه رفتار دانش آموز را در نظر داشت نه شخصیت دانش آموز را. من می خواهم عبارت "منظور من" را به عبارت "مقصود تو" تبدیل کنم هنگامی که رفتار دانش آموز مورد توجه ماست می توانیم برای فهم آن از عبارت دوم استفاده کنیم. من بجای استفاده از تنبیه از روش تدریس "خود انظباطی" کمک می گیرم هدف من جلوگیری از رفتار نادرست و تصحیح نکردن رفتار دانش آموزان است  من دانش آموزانم را هدایت می کنم که الگوی رفتاری مناسبی داشته باشند نه اینکه از رفتارهای آنها بدون ارائه ی الگوی رفتاری مناسب فقط انتقاد کنیم. من قبول دارم که دانش آموزان من مرا عصبانی می کنند و من حق دارم در برخی موارد عصبانی شوم بدون اینکه احساس گناه کنم اما معلم باید عصبانیت خود را بدون اینکه به شخصیت دانش آموز حمله کند و شخصیت او را زیر سؤال ببردابراز کند. معلم باید علاقه خود را نسبت به احساسات دانش آموز نشان دهد و احساسات آنها را با کلمات غیر انتقادی بپذیرد. معلم نباید بر دانش آموزان خود برچسب (مشکلات رفتاری) بزند و بروی آنها نیز اسم (ناپسند) نگذارد و بر دیگر دانش آموزان هم این حق را ندهد.
این به عنوان یک معلم باید در تمام مدت از طعنه و تمسخر اجتناب کنم. و با صبر و حوصله با دانش آموزانم سخن بگویم. من باید به حریم خصوصی دانش آموزانم احترام بگذارم و زمینه را برای اعتماد  دانش آموزان به خودم فراهم سازم. من باید مقام و شأن دانش آموزان را رعایت کنم و آنها را ستایش کنیم و هنگامی که آنها را ستایش می کنیم آن را به صورت نسبی و تقریبی بیان نکنیم. باید دانش آموز را بخاطر تلاش هایش مورد ستایش قرار داد نه برای نتایج که به دست می آورد من با بسیاری از قسمت های تئوری های "گینوت" موافقم و آن را در کلاس درسم اجرا می کنم.
برای جلوگیری از مشکلات مدیریتی چیدمان کلاس اهمیت بسیاری دارد. در پایین نقشه چیدمان کلاس درس مهد کودک من را مشخص می کند. طبق نظر "کرونویتز" (2008). میزهای دانش آموزان که بصورت گرداگرد قرار بگیرند محیط اجتماعی مطلوبی را برای من دو گروه از دانش آموزان را در کلاس درس خود دارم. گروه اول از دانش آموزان پشت میزهای خود نشسته اند و از طریق وایت برد آموزش می بینند و گروه دوم بر روی فرش رو به روی کلاس نشسته اند هنگامی که من از طریق کتاب تدریس می کنم و یا بر روی وایت برد مطالبی را می نویسم هر دو گروه دارای اهمیت هستند زیرا به من اجازه می دهد در یک زمان برای اکثریت کلاس تدریس کنم و زمان یادگیری را صرفه جویی کنم.  آموزش هر دو گروه در یک سیکل زمانی مشخصی انجام می شود که ابتدای صبح مربوط به محتویات آموزشی تازه می گردد (کرونویتز 2008).
من دو گروه کوچک با چیدمان نشستن مختلف در کلاس درسم دارم. اول دانش آموزانی که می توانند بصورت دایره ای حلقه زده و کار درسی خود را انجام دهند و دوم دانش آموزانی که با معلم و یا همیار او کار می کنند در گروه کوچکی بر روی میزهای کنار هم با دیگر دانش آموزان یا به صورت انفرادی کار می کند.
آموزش این دو گروه خردسالان دارای اهمیت بسیار زیادی است زیرا به من اجازه می دهد که با گروهی از دانش آموزان ویژه با نیازهای خاص خود در یک زمان تدریس کنم. من می توانم در گروه خردسالان تدریس کنم و نکات آموزشی جدید را در سطحی که بین دو گروه مشترک است آموزش دهم و این کار باعث آموزش مجدد و یادآوری مطالب در گروه بزرگتر می¬گردد (کرونیتز 2008).