تحقیق در مورد جرم و وزن در pdf
نوشته شده به وسیله ی علی در تاریخ 95/5/30:: 2:10 صبح
تحقیق در مورد جرم و وزن در pdf دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق در مورد جرم و وزن در pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد جرم و وزن در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق در مورد جرم و وزن در pdf :
جرم و وزن
باسمه تعالی
مقدمه
پیشرفت علم و تکنو لوژی در پایان قرن بیستم و فرا رسیدن عصری جدید رویکرد جهان به سوی استفاده بیشتر از علم و دانش بشری در حل مشکلات و معضلات بشریت را ایجاب می نماید.
هر چه پیچیدگیهای صنعتی و توجه کشورها به تولید مطلق جدا از مسایل معنوی و بازتابهای آن بیشتر گردد لزوم عنایت به از خود بیگانگی انسانها در عصر ماشین افزون تر می گردد.
بعد از تحول، و انقلاب صنعتی دررفتارهای اجتماعی تغییراتی به وجود آمده و بسیاری از نا بسا مانیها اجتماعی و آسیبهای فردی و گروهی درجامعه مانند اعتیاد، فساد اخلاقی، طلاق و;;. را بطور معمول رایج، بنیاد هزاران خانواده را به خطر انداخته و دستخوش اضمحلال نموده است.
بدیهی است هر چه آسیبها و پدیده مشابه آن بر خانواده و افراد جامعه بیشتر باشد میزان بهروری جامعه از نیروی خود کمتر و ضایعه آن بیشتر خواهد بود لذا ابتدا شناخت این تنگناها و پیدا نمودن بهترین راه حل اولین قدم در مقابله با این بحران است که تنها از طریق انجام پژوهشهای علمی میسر می گردد.
خوشبختانه رویکرد مسوولین در برخورد با این گونه مسایل منطقی در خور تحسین است. چه اینکه در نظام جمهوری اسلامی زندان تنها برای نگهداری زندانیان در نظر گرفته نشده بلکه محلی برای تهذیب اخلاق و تغییر رفتار مجرمان تلقی شده است.به همین جهت انجام اینگونه تحقیقات به طور یقین می تواند راه گشای نهادها و سازمانهای ذیربط در رفع بسیاری از مشکلات اجتماعی خصوصا در مسائل تربیتی و اصلاحی باشد.
تحقیق حاضر سعی دارد تا ضمن بررسی عوامل فردی خانوادگی، اجتماعی و وضعیت روانی زنان زندانی در مقایسه با زنان بهنجار با اتخاذ رویکرد علمی به مسائل، ضمن شناخت مشکل، راه حلهای عملی در حل آن را بیان دارد.(الوندی،1378).
اهمیت و ضرورت تحقیق:
سازمان زندانها عهده دار مراقبت و باز پروری زندانیان است. در این خصوص بخشی از زندانیان را زنان تشکیل می دهند.
بنابراین بررسی مجرمین زن با توجه به خصوصیات خاص جنسی، شخصیتی و اجتماعی این گروه می تواند راهبردهای عملی جهت اصلاح و تربیت مجرمین که از اهداف اصلی سازمان زندانهاست فراهم سازد.
بیان مسئله:
امروزه جرم و بزهکاری ارتباط زیادی با جرم شناسی دارد. در جرم شناسی به عوامل جرم زا، شرایط و محیطی که جرم در آن اتفاق افتاده و خصوصیات و شخصیت مجرم توجه می شود و سعی می گردد اثرات متقابل محیط بر روی شخص و یا شخص بر روی اجتماع و همچنین انگیزه های ارتکاب ، جرم شناسی شوند.
ارتکاب جرم پدیده ای است که معلول عوامل متعدد فردی، روانی، اجتماعی است. از جمله عوامل مؤثر وضعیت روانی و ویژگیهای شخصیتی فرد مجرم است، که شناخت دقیق ویژگیهای شخصیتی می تواند در شناسایی بهتر افرادی که در معرض ارتکاب جرم قرار دارند مفید باشد.
اغلب جرم شناسان بر این عقیده اند که مردان و زنان همانطوریکه از نظر جسمی و بیولوژیک با هم متفاوتند از نظر روانی و اجتماعی نیز با یکدیگر تفاوتهایی دارند که این باعث تفاوت در نوع و میزان ارتکاب جرایم می شود.
توجه به این نکته ضروری است که فرهنگ هر جامعه و نوع نگرش و طرز تلقی هر جامعه نسبت به زنان و مردان و نقش و وظیفه ای که از هر یک انتظار می رود در شکل گیری شخصیت و نحوه رفتار و عمل آنها تأثیر اجتناب ناپذیری دارد، که ممکن است تفاوت بین میزان و نوع جرایم ارتکابی توسط هر یک از دو جنس را سبب گردد.
بنابر این برای شناخت علمی بزهکاری زنان ضروری می نماید که بطور اختصاصی جرایم زنان و علل و عوامل مؤثر در ارتکاب جرایم در زنان و پراکندگی و چگونگی جرایم زنان مورد بررسی قرار گیرد.
سؤالات تحقیق:
1) آیا بین میزان تحصیلات و زندانی شدن زنان رابطه وجود دارد؟
2) آیا بین محل تولد و زندانی شدن زنان رابطه وجود دارد؟
3) آیا بین شغل پدر و زندانی شدن زنان رابطه وجود دارد؟
4) آیا بین شغل مادر و زندانی شدن زنان رابطه وجود دارد؟
5) آیا بین تحصیلات پدر و مادر و زندانی شدن زنان رابطه وجود دارد؟
6) آیا بین اخلاق و رفتار و سبک والدین و زندانی شدن زنان رابطه وجود دارد؟
7) آیا بین وضعیت تاهل و زندانی شدن زنان رابطه وجود دارد؟
8) آیا بین میزان تحصیلات همسر و زندانی شدن زنان رابطه وجود دارد؟
9) آیا بین میزان درآمد خانواده و زندانی شدن زنان رابطه وجود دارد؟
10) آیا بین وضعیت محل سکونت و زندانی شدن زنان رابطه وجود دارد؟
11) آیا بین سابقه زندانی شدن در خویشاوندان و زندانی شدن زنان رابطه وجود دارد؟
12) آیا بین مهاجرت و زندانی شدن زنان رابطه وجود دارد؟
13) آیا بین میزان خواندن نماز و قرآن و دعاهای مذهبی و شرکت در اماکن متبرکه و زندانی شدن زنان رابطه وجود دارد؟
14) آیا بین اضطراب زنان بهنجار و زنان زندانی تفاوت معنی داری وجود دارد؟
15) آیا بین روان پریشی و حساسیت بین فردی و ترس مرضی و پرخاشگری و شکایت و بد بینی و وسواس و میزان نگرش پارانوئیدی زنان بهنجار و زنان زندانی تفاوت معنا داری وجود دارد؟
16) آیا بین افسردگی زنان بهنجار و زنان زندانی تفاوت معنی داری وجود دارد؟
پیشینه تحقیق:
نظریه زیستی روانی:
از این دیدگاه پائین بودن درصد بزهکاری زنان را به ویژگیهای زیستی و روانی آنان نسبت می دهند. در خصوص رفتار زنان عقیده بر این است که هورمونها مؤثر بر رفتار و شخصیت مرد و زن با هم متفاوتند. مثلا هورمونهای تخمدان هنگام آما دگی برای بارداری رفتار خاصی در زن ایجاد می کند در حالیکه در مرد چنین هورمونهائی وجود ندارد.
در مرد با ترشح هورمونهای بیضه ترشح آن در خون نوعی پرخاشگری در رفتار بوجود می آید، حال آنکه هورمونهای مترشحه از تخمدان زن چنین نیست. همچنین حالات عصبی در پسرها در دوره بلوغ تحت تأثیر هورمونهای جنسی و تغییرات بدنی شدیدتر از دختران است. ضعف جسمانی و نیروی بدنی زنان مانع ارتکاب پاره ای از جرایم است و همین ویژگی منجر می شود که زنان کمتر مرتکب جرایمی مثل چاقوکشی، سرقت های مسلحانه و درگیریهای تن به تن شوند. در حالیکه جرایمی مثل مسموم کردن، سقط جنین، سرقت از فروشگاهها ، رها کردن کودک و تحریک به عیاشی و ولگردی کودکان تقریبا از از جرایم ارتکابی اختصاصی زنان به شمار می روند. بدین ترتیب اختلاف تبهکاری زنان و مردان را باید در اختلاف زیستی و روانی، بین دو جنس جستجو کرد. مسلما صفات مردانه ای از قبیل قدرت و زور، تمایل به آزمایش عمل ، مقاومت در برابر فشار روانی، عدم اعتراف به اشتباهات و دیگر آزادی در مقابل صفات زنانه ای از قبیل خواهش و ظرافت، تمایل به تماشا و تحمل رنج بدنی، منشاء ارتکاب جرایم متفاوتی خواهند شد.
لمبروز بیان می کند که زنان از لحاظ زیستی در مقایسه با مردان محافظه کارترند و غشاء مغزی زنان فعالیت کمتری دارد.بر این اساس وجود عوامل محرومیت زا به جای آنکه زنان را به بزهکاری سوق دهد سبب پیدایش عوارض حرکتی و هیستریک و مشکلات جنسی در زنان می شود. به نظر لمبروز زنان بزهکار بیش از مردان قسی القلب و حسابگر و شیطانی هستند. او می گوید: کشتن دشمن، زن بزهکار را راضی نمی کند، بلکه او میل دارد قربانی خود را در عذاب نیز ببیند. او معتقد است زن بزهکار کم است ولی اگر زنی بزهکار شود خیلی شقی خواهد بود و یکی از علل بزهکاری زنان حس انتقام جوئی آنهاست. این حس از کینه و نفرتی پدید می آید که به عوامل جنسی و حسادت زنانگی بستگی دارد و بر عکس حرص و طمع از علل اصلی بزهکاری مردان است. زنان بزهکار اغلب حسابگر هستند و برای ارتکاب جرم نقشه های دقیق می کشند و در بسیاری از موارد خود مرتکب جرم نمی شوند بلکه مردان را به بزهکاری تشویق و ترغیب می کنند.
بی توجهی پدر و مادر نسبت به دختران و ترک آنها در زمان کودکی و نوجوانی بیش از پسران در آنان اثر می گذارد و ممکن است دختران را به دزدی و خود فروشی بکشاند.
لازم به ذکر است که نگرشی زیستی امروزه شدیدا مورد انتقاد قرار گرفته است. زیر اگر تفاوتهای بیولوژیکی بین دو جنس مرد و زن صرفا توجیه کننده نسبت جرم آفرینی در آنها بود، این نسبت ها باید برای تمام کشورها و جوامع ثابت بماند چرا که اختلاف زیست شناختی در همه کشورها بین زنان و مردان یکسان است، در حالیکه مدارک و شواهد موجود خلاف این را نشان می دهد. نوسانات نسبت جرایم ارتکابی زنان در شهر ها و روستاها و در اوضاع و احوال خاص با فرضیه مورد بحث همخوانی ندارد.
نگرش جامعه شناختی:
برخی از دانشمندان اختلاف فاحش میزان جرایم زنان و مردان را ناشی از اختلاف دو جنس می دانند. ساترلند در این باره بیان میکند: که شاید بتوان مهمترین اختلاف بین زن و مرد را در این دانست که از زنها سخت مراقبت می شود و اعمال آنها سخت تحت کنترل قرار می گیرد ولی مردان از این قیود آزادند. به طوری که در کشور های اروپائی و آمریکائی که زنان از استقلال اقتصادی و اجتماعی در سطح مردان برخوردارند نرخ جرایم زنان به نرخ جرایم مردان نزدیکتر است.
زنان امکان و فرصت کمتری برای ارتکاب جرم در دست دارند و احساس احترام در اجتماع مانع جرم اندیشی زنان است. همچنین تا اندازه زیادی ویژگیهای زنانه و مردانه را می توان ناشی از عوامل اجتماعی دانست، به طوریکه معمولا از کودکی به دختران درس متانت، نجابت، بازداری و شرافت، ظرافت، عاطفی بودن و از این قبیل و به پسران سر سختی، خشونت و مبارزه طلبی، اقتدار و ; آموخته می شود.
عوامل دیگری که در کاهش آمار بزهکاری زنان مؤثرند عبارتند از :
1) در اکثر جوامع ، فحشاء که بزه خاص زنان است جرم محسوب نمی شود.
2) تبحر، شکل و فرم لباس زنان مانع کشف جرایم ارتکابی آنان می شود.
3) اکثر شاکیان در مورد زنان قائل به اغماض شده و از شکایت صرف نظر می کنند.
4) شرکا و معاونین جرم از معرفی عامل اصلی جرم اگر زن باشد خودداری و مسئولیت ارتکاب جرم را شخصا بر عهده می گیرند.
5) پلیس و دادسراها و دادگاه ها نیز نسبت به زنان ارفاق می کنند.
توجیه آماری:
چه بسا اختلاف بین جرایم زنان و مردان بر اثر ارقام باشد. بیشتر جرایم زنانه در آمارهای پلیسی و دادرسی منظور نمی شود. پالاک جامعه شناس آمریکائی معتقد است که بزهکاری زنان اغلب پوشیده و مخفی است، به علاوه به علل گوناگون کلیه جرایم آنان گزارش نمی شود و جزء آمار به حساب نمی آید. از نظر بسیاری از جرم شناسان رقم سیاه جرایم زنان بسیار بالاتر از مردان است، بدیهی است لیست سیاه جرایم زنانه ای مثل سقط جنین جایگاه بارزی در جرایم
ارتکابی فاش نشده زنان دارد. در فرانسه برخی منکرات زنانه جرم محسوب نمی شود و نیز اگر زنان مرتکب پاره ای از جرایم مردانه و حرفه ای مخصوص بخ خود گردند جرایم آنها کاملا از دید آمار جنائی دور می ماند. باید اعتراف کرد عمل مجرمانه برخی از زنان غیر مستقیم در فراخوانی و تشویق مردان به بزهکاری نقش محوری ایفا می کند. وانگهی بسیاری از جرایم ارتکابی زنان از قبیل سرقت از فروشگاههای بزرگ حتی پس از کشف مجازات نمی شوند. بعلاوه در خصوص
جرایمی که کشف و تعقیب می شوند برای زنان در محاکمه و تعیین مجازات ناخود آگاه یا خود آگاه ارفاق قائل می شوند و معمولا دختران بسیار بیشتر از پسران مورد عطوفت قضائی قرار می گیرند و اغلب تبرئه شده یا قرار منع تعقیب صادر می شود.هر چند وجود لیست سیاه تا حدی به اختلاف میزان بزهکاری در زنان و مردان دامن می زند ولی علت اساسی عدم تساوی جرایم ارتکابی زنان با مردان نیست.
تحقیقات انجام شده در زمینه زنان بزهکار :
مهری راسخ در سال 1342 تعداد 220 زن زندانی را در ندامتگاه زنان شهربانی کل کشور مورد بررسی قرار داد. بر اساس نتایج حاصله، جرایم نامبرده زیر به ترتیب فراوانی در بین افراد مشخص گردید:
1) بزهکارهای مرتبط با مواد مخدر 54/54 درصد از بزهکاران
2) دزدی و جیب بری 3/ 16در صد از بزهکاران
3) اعمال منافی عفت 8/ 11در صد از بزهکاران
4) قتل 7/7 در صد از بزهکاران
5) بدهکاری و جعل اسناد 8/6 در صد از بزهکاران
6) دعوا و ولگردی 8/1 در صد از بزهکاران
7) نداشتن جواز کسب 45/0 در صد از بزهکاران
در این تحقیق مشخص شد که 91% از بزهکاران به کلی بی سواد و یا مختصری سواد داشتند و فقط 5% آنها تحصیلات در حدود متوسطه داشتند، 20% زنان از راه مشاغل مذموم و پست مانند فحشاء ، ولگردی، دزدی و قاچاق ، کسب در آمد می کردند و بقیه خانه دار و بیکار یا شاغلین ساده با درآمد ناکافی بودند. همچنین مشخص شد که 70% بزهکاران در اولین ازدواج کمتر از 16 سال و 15% آنها بین 17 تا 20 سال و فقط 5% از 20 سال بیشتر داشته اند.
همچنین 94% این بزهکاران از یک تا چند بار ازدواج کرده اند و تنها 5% آنها ازدواج نکرده اند و یک درصد نیز جواب نداده اند. در مورد احساس و قضاوت بزهکاران در مورد جرم خود مشخص شد که 65% خود را بی گناه می دانستند و نسبت به رفتار بزهکارانه خود احساس قصور و پشیمانی نداشتند بلکه بیشتر آنها شوهر خود و بستگان او یا پدر و مادر و خانواده خود را گناهکار می شمردند و مردان کامجوی فریبکار یا فقر و استیصال را مسئول خود می دانستند و اصلا تقصیری
متوجه خود نمی دیدند. فقط 15% بزهکاران خود را مقصر می دانستند و 20% دیگر پاسخ روشنی ندادند و احساس و قضاوت خود را ناشناخته و ناگفته نهادند.
این نکته در خور توجه است که دراین بررسی هرچه احساس گناه کمتر بود فراوانی و دخالت بزهکاری بیشتر بود و بر عکس هر چه احساس تقصیر بیشتر بود تکرار جرم کمتر و نوع خطا ساده تر بود. مثلا در بین زنان قاتل فقط آنهایی که به جرم قتل غیر عمد- براثر تصادف اتومبیل یا غفلت- محکوم شده بودند خود را شماتت می کردند و احساس ندامت داشتند حال آنکه مرتکبان عمدی خود را مقصر و در خور مجازات نمی دانستند بلکه مقتول و بستگان او را گناهکار و
مستوجب کیفر می شمردند و عمل عادلانه را در حق آنها هنوز هم اعمال مرگ و نیستی می دانستند.
نتایج تحقیق رحمت الله صدیق سروستانی تحت عنوان (( فاصله فروماندگی تا فرومایگی)) که بر روی 200 نفر از زنان و دختران که به واسطه ارتباط نامشروع، فرار از خانه، رفتار نامناسب در ملا عام، اعتیاد و آلودگی های نامشروع آن از قبیل سرقت و فحشاء دستگیر و به مراکز بازپروری انتقال یافته اند صورت گرفته است نشان می دهد:
1) بین سن و وضعیت موجود آنها رابطه ای وجود ندارد.
2) بین میزان تحصیلات مدد جویان و وضعیت موجود آنها رابطه معنی داری وجود دارد.
3) هیچ ارتباطی بین مطلقه یا بلاتکلیف بودن مددجویان ووضعیت موجودآنها وجود ندارد.
4) بین مصرف مواد مخدر و وضعیت موجود آنها رابطه وجود دارد.
5) هیچ ارتباطی بین سوابق فرار مددجویان از منزل پدر یا همسر و وضعیت موجود آنها رابطه وجود ندارد.
6) بین میزان تحصیلات پدران و وضعیت موجود مددجویان ارتباط معکوس وجود دارد.
7) بین وضعیت مددجویان و منزلت شغلی پدران آنها رابطه وجود دارد.
8) بین دفعات ازدواج پدران مددجویان و وضعیت موجود آنها رابطه وجود دارد.
9) بین سابقه طلاق پدر مددجویان و وضعیت موجود آنها رابطه وجود دارد.
10) بین سابقه بیکاری پدران مددجویان جویان و وضعیت موجود آنها رابطه وجود دارد.
11) بین سوابق طلاق مادران مدد جویان و وضعیت موجود آنها رابطه وجود دارد.
12) بین سابقه زندانی شدن اعضاء خانواده مدد جویان و وضعیت موجود آنها رابطه وجود دارد.
طبق بررسی مقایسه ای آرزو فروزنده بر روی 40 زن مجرم زندان اوین و 40 گروه زن گواه که از طریق 2 پرسشنامه اختصاصی و آزمون MMPI به عمل آمد نتایج زیر بدست آمده است:
– فرضیه اول تحقیق یعنی « وجود رابطه بین شخصیت سایکوپات و ارتکاب جرم » تایید گردید.
– فرضیه دوم تحقیق « وجود اغتشاش فکری و تغییرات خلقی متمادی در افراد مجرم» نیز تایید گردید.
– فرضیه سوم « وجود قانون شکنی و شخصیتهای اجتماع ستیز در افراد مجرم » تایید گردید.
نتایج حاصله از پرسشنامه شخصی نیز نشان داد:
• 5/32 درصد مجرمین بیسواد هستند، 5/37 درصد مجرمین متأهل، 5/27 درصد بیوه، 5/12 درصد مطلقه، 15 درصد مجرد، و 5/7 درصد متارکه بودند.
• 5/62 درصد مجرمین درآمد بالاتر از 15000 تومان درآمد و 20 درصد درآمد زیر 10000 تومان در ماه داشتند.
• جرایم افراد گروه نمونه به ترتیب فراوانی شامل: اعتیاد 30% ، قاچاق مواد مخدر 25%، قتل 15%، رابطه نامشروع 10% ، فرار از منزل 10% و قوادی 10% بود.
• 5/27% مجرمین سابقه اعتیاد و 55% سابقه بیماری اعصاب و روان داشتند.
• 5/22% سابقه محکومیت قبلی داشتند.
طبق مطالعه مریم اورنگی (1371) که با هدف بررسی مقایسه ای بهره هوشی زنان بزهکار با زنان غیر بزهکار به وسیله تست هوش بزرگسالان((wais (1) که بر روی 20 نفر از زنان بزهکار زندان شیراز و 20 نفر از زنان غیر بزهکار در مدارس شبانه با دامنه سنی 16 تا 40 انجام گرفت، نتایج نشان داد که دو گروه زنان بزهکار و بهنجار از لحاظ هوشی کلامی و غیر کلامی تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند. لازم به توضیح است که در این تحقیق دو گروه از نظر سنی و میزان تحصیلات همتا شده بودند.
خدمات اصلاحی کانادا ( 1992) (2) : در خصوص وضعیت زنان محکوم فدرال موارد زیر را بیان نموده است:
1 اکثر زنان مجرم بویژه زنان بومی محکوم دارای زمینه ای آسیب دیده اند.
2 زنان محکوم از نظر فیزیکی یا جنسی مورد سوء استفاده قرار گرفته اند.
3 از احترام به نفس پائین برخوردارند و سوابق زیادی از رفتارهای خود زنی دارند.
4 اغلب مادر هستند و دو سوم افراد صاحب فرزند بوده و اکثریت آنها در زمان حبس تنها پشتوانه فرزندانشان هستند.
5 استفاده از مواد مخدر در بین آنها رایج است
6 نیازمند آموزش هستند.
فرضیه ها:
1 از نظر میزان اضطراب بین زنان بهنجار و زنان زندانی تفاوت معنی داری وجود دارد.
2 از نظر میزان افسردگی بین زنان بهنجار و زنان زندانی تفاوت معنی داری وجود دارد.
3 از نظر میزان روان پریشی زنان بهنجار و زنان زندانی تفاوت معنی داری وجود دارد.
4 از نظر میزان حساسیت بین فردی بین زنان بهنجار و زنان زندانی تفاوت معنی داری وجود دارد.
5 از نظر میزان ترس مرضی ( فوبی) بین زنان بهنجار و زنان زندانی تفاوت معنی داری وجود دارد.
6 از نظر میزان پرخاشگری بین زنان بهنجار و زنان زندانی تفاوت معنی داری وجود دارد.
7 از نظر میزان شکایات بدنی بین زنان بهنجار و زنان زندانی تفاوت معنی داری وجود دارد.
8 از نظر میزان وسواس و اجبار بین زنان بهنجار و زنان زندانی تفاوت معنی داری وجود دارد.
9 از نظر میزان نگرش پارانوئیدی بین زنان بهنجار و زنان زندانی تفاوت معنی داری وجود دارد.
تعریف اصطلاحات:
جرم و مجرم:
هر فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب می شود.(ماده دوم قانون مجازات اسلامی،مصوب 1370)
فرجاد، محمد حسین(1374) در تعریف جرم و مجرم بیان می دارد:
اقدام به عملی بر خلاف موازین، قوانین، مقررات و معیارهای ارزشی و فرهنگی هر جامعه باشد در آن جامعه جرم یا بزهکاری نامیده می شود و کسانی که مرتکب چنین اعمال خلافی می گردندمجرم یا بزهکار نامیده می شوند.
ساترلند می نویسد که هیچ عملی را نمی توان جرم به شمار آورد مگر آنکه دارای 7 خصوصیت کاملا بارز باشد که عبارتست از:
1) هیچ عملی را نمی توان جرم به شمار آورد مگر عملی که علیه منافع اجتماعی صورت بگیرد.
2) عمل زیان بخش باید بوسیله قانون نهی و نفی شده باشد.
3) جرم باید یک فعل یا یک فراموشکاری ارادی یا بی احتیاطی خیلی شدید باشد که در نتیجه آن اثرات زیانبخشی ایجاد شود.
4) در ارتکاب جرم باید حتما اراده و منظور بزهکارانه وجود داشته باشد.
5) جرم باید هم جنبه عمل هم جنبه ارادی داشته باشد.
6) بین خسارتی که بوسیله قانون منع شده و عمل مجرمانه ارادی باید یک رابطه علی وجود داشته باشد.
7) قانون باید برای عمل مجرمانه مجازاتی معین کرده باشد.
ویژگیهای خانوادگی و اجتماعی :
منظور ویژگیهای سیستم خانواده به لحاظ اقتصادی، فرهنگی، زیستی روانی ، اجتماعی ارتباطی است که بر خانواده مخصوصا والدین حاکم است.در این تحقیق ویژگیهای خانوادگی و اجتماعی نمره ای است که فرد در پرسشنامه ویژگیهای خانوادگی و اجتماعی که توسط آزمونگر تهیه شده است بدست بیاورید.( غلامی، حسین 1382).
طبقه بندی بزهکاران:
الف- بزهکارانی که از گروه معینی هستند:
1 بیماران روانی: تعداد مجرمین مبتلا به جنون و بیماریهای حاد کمتر از افراد عادی است. زیرا اینگونه از افراد خیلی زود مشخص می شوند و درباره آنان اقدامات تأمینی و درمانی بکار می رود.
2 مجرمینی که اختلال منش دارند: دربین اینگونه بزهکاران تعداد افرادی که دچار اختلال منش بوده ولی به ظاهر دارا ی رفتار عادی هستند زیاد است. و به سهولت نمی توانند رفتار خود را با موقعیت و اوضاع خاص منطبق سازند. عدم ثبات از علائم این افراد است.
3 بزهکاران مفسد: این افراد از لحاظ کمیت و کیفیت عاطفی دارای رفتار غیر عادی بوده، افرادی بی عاطفه، بد خلق، بی ترس و بی واهمه و قسی القلب و بی مروت هستند و به واسطه احساس شعف و شادی و لذتی که پس از ارتکاب جرم بدست می آورند به تکرار جرم ادامه می دهند.
4 بزهکاران عقب افتاده : عقب ماندگی ذهنی و نقص عقلی در رفتار این افراد مؤثر بوده و منجر به فقدان قضاوت صحیح، عدم تمرکز و دقت می شود. این افراد زود باورع تلقین پذیر،سرکش و لجوج هستند. نوع جرم ارتکابی آنان اغلب سرقت و ولگردی است.
5 معتادین به الکل : ارتکاب جرم با اعتیاد به الکل رابطه مستقیم دارد. معتادین به الکل مرتکب قتل، جرایم جنسی و جرایم مختلف دیگر در اثر بی احتیاطی می شونند.
6 معتادین به مواد مخدر: استعمال مواد مخدر که اکنون به صورت یک پدیده پیچیده و مشکل اجتماعی درآمده تحت تأثیر جسمی و روانی شدید، معتاد را به طرف ارتکاب جرایم مختلف می کشاند.
ب- مجرمانی که جزوه گروه معین نیستند:
1 مجرمین به عادت : از دیدگاه جرم شناسی مجرمین به عادت تحت تأثیر عوامل جرم زا به فعالیتهای ضد اجتماعی عادت می کنند. مجرمین به عادت اصطلاحات خاصی را در مکالمات خود به کار می برند و فعالیت اکثر آنان گروهی است.
2 مجرمین اتفاقی : عده ای از جرم شناسان معتقدند که تمایل نهانی در نهاد اکثر افراد برای ارتکاب جرم وجود دارد. پیدایش شرایط و موقعیت خاص زمینه را برای از قوه به فعل در آوردن آماده می نماید.بزهکاران اتفاقی از لحاظ روانی سالم و برای رفع نیاز های ضروری ، ارضاء غرایز و حس انتقام و حسادت انواع جرائم مختلف ولی کم اهمیت را مرتکب می شوند.
3 مجرمین احساساتی: مجرمین احساساتی مشابه مجرمین اتفاقی هستند و تحت تأثیر احساسات آنی ، کنترل اعصاب خود را از دست می دهند.
4 مجرمین حرفه ای : ارتکاب جرایم سازمان یافته توسط عده ای از مجرمین سابقه دار
5 مجرمین گروهی : ارتکاب جرم به طور گروهی ممکن است تحت تأثیر هیجان شدید در وضعیت خاص به طور غیر مترقبه اتفاق بیافتد و یا با تشکیل باند و نقشه قبلی و فراهم نمودن مقدمات امکان ارتکاب جرایم فراهم گردد.(تاج زمان، دانش 1374).
جرایم خاص زنان :
الف – جرایم علیه اشخاص دیگر:
زنان معمولاً شوهر، معشوق و یا رقیب عشقی خود را به قتل می رسانند. قتل پدر بسیار نادر است و در صورت ارتکاب قتل اظهار ندامت ننموده و از انتقام جوئی خود راضی به نظر می رسند. غالبا زنان از طریق استفاده از سموم، رقیب یا مزاحم خود را مسموم می کنند.
قتل نوزادان و اطفال به علت اختلافات خانوادگی و یا علل دیگر در حالت روانی و غیر عادی از جرایم خاص زنان است.در کشورهائی که سقط جنین ممنوع است، سقط جنین نیز از جرایم ارتکابی خاص زنان به شمار می رود.
ب – جرایم علیه اموال :
زنان در جرایم مالی سهم مهمی دارند. آمارهای ارائه شده در زمان جنگ جهانی اول و دوم حاکی است در مناطقی که زنان به جای مردان کار می کردند نسبت ارتکاب جرم آنان به طرز محسوسی افزایش داشته است.
اقدام به سرقت های گروهی از فروشگاه های بزرگ ، و اخاذی با کمک شوهران خود و نگهداری اموال مسروقه بین زنان بزهکار رایج است.
ج – جرایم دیگر
افترا، سوگند خوردن و شهادت دروغ در بین زنان متداول است، بخصوص مادران که برای حفظ منافع فرزندان مرتکب چنین عملی می شوند.
تشویق دیگران بویژه کودکان به فحشاء و ولگردی از جمله جرایمی است که زنان بیشتر از مردان مرتکب می شوند. زنان معتاد در توزیع مواد مخدر شرکت کرده و گاه کودکان را به این امور وادار می کنند.
اقسام سرقت زنان :
1- جیب بری :
زنان جیب بر در فروشگاههای بزرگ و مراکز خرید اقدام به سرقت می کنند و غالبا لباسهای فاخر می پوشند و خود را کاملا آراسته و متشخص نشان می دهند.
2- سرقت از منازل:
در این نوع سرقت معمولا زنان به عنوان شریک جرم با سارق اصلی همکاری می کنند و کمتر دیده شده که زنان به تنهائی به سرقت منازل بروند. البته در مواردی که به عنوان مستخدم در منزلی مشغول به کار هستند به تنهائی اقدام به سرقت می کنند و اغلب اشیاء سبک و قیمتی را می ربایند.
3- سرقت از مغازه ها:
سرقت از مغازه ها از بزه های رایج زنان است که در کلیه کشور ها دیده شده است و در شهرهای پر جمعیت بیشتر است . زنان بیشتر از طریق فریب فروشنده ها از مغازه ها سرقت می کنند و معمولا به 2 صورت این کار را انجام می دهند :
1 – زدن دخل ( صندوق پول ) که عموما زنان با اغفال فروشنده و دور ساختن او از پشت صندوق پول ا ین کار را انجام می دهند.
2- دزدیدن اشیاء موجود در مغازه که عموما زنان بزهکار حرفه ای یا معتاد غالبا به صورت گروههای 3 نفری وارد مغازه شده و یکی یا دو نفر از آتها صاحب مغازه را سرگرم یا فریب می دهند و دیگری به سرقت می پردازد.
4- سرقت اتومبیل :
این نوع سرقت مخصوص مردان است و زنان یا دختران معمولا به صورت معاونت در این نوع سرقت شرکت می کنند به طوریکه با سوار شدن به عنوان مسافر یا موارد دیگر راننده را اغفال کرده و همکاران او دست به سرقت می زنند.
5- سرقت مسلحانه:
در این نوع سرقت نیز زنان بصورت معاونت یا به عنوان طعمه شرکت می کنند و عموما این نوع سرقت مخصوص مردان است .
فحشاء:
فحشاء را می توان به عنوان برآوردن خواهشهای جنسی در برابر پول تعریف کرد. واژه روسپی (1) در اواخر قرن 18 متداول گردید. در دنیای باستان اکثر کسانی که در برابر پاداش اقتصادی خواهشهای جنسی را بر آورده می کردند روسپیان در باری ، معشوقه های خانگی یا کنیزان بودند. روسپیان درباری و کنیزان اغلب موقعیت بالایی در جوامع قدیمی داشتند. یکی از جنبه های اساسی روسپیگری امروزی این است که زنها و مشتریان معمولا برای یکدیگر ناشناخته اند گرچه مردان ممکن است مشتری دائمی شوند اما رابطه در آغاز بر اساس آشنائی مشخصی برقرار نمی شود.
تقسیم بندی فواحش :
ریتمن فواحش را به چند دسته تقسیم نمود:
1 فاحشه های غیر حرفه ای که در منزلشان خود فروشی می کنند.
2 فاحشه های حرفه ای جوان که تازگی وارد این کار شده اند.
3 فواحش پیر که فاحشه خانه ها را اداره می کنند.
4 فاحشه های جوان که دختران 10 الی 15 ساله را شامل می شود.
5 فاحشه های بالقوه که حاضرند در ازای پول خدمات جنسی ارائه بدهند اما شرایط برایشان مهیا نیست.
6 ولگردان یا فواحش خیابانی که در مسافرخانه ها و مکانهای دیگر خود فروشی می کنند.
7 در ماندگان که شامل افراد معتاد به مواد مخدر و الکل هستند.
8 فواحش شیک پوش که در هتلها زندگی می کنند.
9 زنان دلال که از راه دلالی خدمات جنسی، کسب درآمد می کنند.
10 زنان متأهل هرزه که شوهرانشان را فریب می دهند.
11 دختران تلفنی که از راه تلفن ارتباط بر قرار می کنند.
کلمات کلیدی :