تحقیق شاعرحبسیه سعد در pdf
نوشته شده به وسیله ی علی در تاریخ 95/5/27:: 5:43 صبح
تحقیق شاعرحبسیه سعد در pdf دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق شاعرحبسیه سعد در pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق شاعرحبسیه سعد در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق شاعرحبسیه سعد در pdf :
کم نبودند شاعران ونویسند گانی که به جهات گوناگون وتـــهـمتــــــــهای
رنگارنگ به بند زندان گرفتارآمدند وعمری را در کند وزنجیر خودکامــــــگان
گذراندند وسرانجام یا در زندان اززندان زندگی ره به عالم بقا بردند ویا تن خسته و کوفته را با باری سنگین از رنج روزگار ازآن سمج تنگ وتاریک بیرون کشیدند وچون اناری آب گرفته بقیه عمر رادراندوه روزهای شادابی وجوانی گذراندند تا سرانجام مرگ آنهارااز زندگانی به حیف گرفت.
هرچند زندگی این زندانیان برای آنها جز اندوه ودرد ثمری نداشت اما حاصـــل این رنج همچون آب وروغنی بود که خمیــرمایه اصلی شعروآثارآنها شد وآب ورنگی به شعر آنها بخشید که شعررااز حد متعارف وشاعر راازحد شــــاعران زمان خویش فراتر برد وآنان رابرقله شعر وادب زمان خویش قرارداد.
((مسعود سعد سلمان )) بیگمان اگر مسعود سعد سلمان به زندان نیفتاده بود، شاعری بود ازپیروان راستین عنصری ودر حدواندازه معزی یا ابوالفرج یا مثلا عمعق بخارایی که شعر آنها در سینه مردم جایی ندارد ودیوانهای آنها خواننده ای.
یکی از خصوصیات برجسته اشعار زندانی-حبسیه- این است که این گونه اشعار مرثیه اند، منتها مرثیـه هایی بر تن مرده خویــــش، برپیـــــکری که هنوز نفس می کشد، می فهمد، قوه ادراک دارد ومهمتر ازهمه بندی در دست و رنج گویی هر بیت شعر خویش را همچو آهنی گداخته در آب درد ورنج می زنند وآن راآب دیده ومحکم میکنند؛ بقول مسعود سعد سلمان :
گردون به درد و رنج مرا کشته بود اگر پیوند عمر من نشدی نظم جان فزای
خصوصیات دیگر اینگونه اشعار صداقتی است که در بیت بیت اینگونه اشــعار دیده می شود .درد و رنج چون می صوفیانه ای است که همه رنگها و ریاها و دورویی ها را از وجود آدمی می زداید گویی بوته ایی است قوی که زر وجود انسان زجر کشیده را پاک و صاف می کند.
سخنی نیز که از این دل پاک بی غش بر می خیزد سخنی صــــادق است، زیـرا زندانی برای که دروغ بگوید و ریا کند؟ برای سنگهای در و دیــوار؟ یا روزنی که ده موکل بر سر آن گماشته اند ؟ یا حصیر پاره ای که زیر پای زنــدانی یا از خون پای به زنجیر بسته ی او خیس شده است یا از اشک چشم خون گرفته او؟ ببینید چه صداقـــت کودکانه ای در این شعر در زندان متولد شده خاقـانی دیده می شود :
آمد آن مرغ نامه آور دوست صبحگـاهی کـــزآشیان برخـــاست
دید از جایی بر نخاستـمش طیره بنشست وسرگران برخاست اژدها خفتـــه بــود بــرپـایم نتوانــستـم آن زمـان بــرخـــاســت پــای مـن زیـر کوه آهن بود کـوه بــرپـای چون تـوان بـرخاســت؟
این رنگ صداقتی که به شعر زده می شود آن را به حد شعر به مفهوم اصلی خویش، نزدیک میکندواین جرأت را به محقق میدهد که بدون تردید، بگوید شعر مسعود سعد سلمان – حبسیه ها- و شعرخاقانی شروانی در بین شاعران قصیده سرایان قرن ششم، شعرترین است، زیرا اینگونه اشــــــعار بررستـــه اند نه بر بسته و جوششی اند نه کوششی. خصوصیات دیگر این زندان نامه ها این است که رنگ نوعی ناامــیدی و دل زدگـــــی و بیـزاری از هستـی دنیـا در آنها دیــده می شودکه دل خواننده را میسوزاند و آب در چشم می آورد؛ البته این ناامیــدی وقتی که با درد دوری از زن و فرزند و پدر و مادر و خویش و دوست
می آمیزد و از دست رفتن جاه و مقام و عزت شخص نیز بر آن مزید میشود به نوعی سرخوردگی سیاه و کشنده بدل می شود که تراژدی زندگی شاعـــر را غمناکتر و دلسوزنده تر می کند. خصوصیت دیگر این حبسیه ها این اســـت که شاعر به هر نوعی تلاش می کند که بی گناهی خویش راثابت کنـــــد از خدمات خود در دربار از نبرد ها وکارهایی که برای مٌلک وملک کرده است،از بزرگی قدر خود واز هنرهای خویش می سراید تا گذشته را به یاد بیاورد، به همین جهت، گاهی این زندان نامه ها رنگ حماسی ونوعی فخـــــریه به خـــود می گیرد،که شایان توجه است:
امروز منـم چـو مـاری اندر سله ای زآواز من دراین جهان ولوله ای
بر من هرموی اگر شودسلسله ای ازچرخ فلک نکرد خواهم گله ای
دیوان/720
یا :
هرجاکه زفضل پیشگاهی است منم وآن کو یک تن شها،سپاهی است،منم
گر دعوی ملک را گواهی است،منــم گر بر سخن ازقیاس شاهی است،منم
دیوان/712
این مجموعه سبب شده است که شعر حبسیه نه در ردیف مرثیه، که خود نوعی مستقل از انواع ادبی محسوب شود. مسعود سعـتد سلمـــان، از اولین شاعرانی است که در خارج از ایران متولد شده است، در همان جا پرورش یـافـتـــه، جاه ومقامی یافته، به زندان افتـــاده وسرانجام پس از در آمدن از زندان تن به خاک سپرده است.
همه اختلافاتی که در تاریخ تولد اوهست، محققــــان به این نیجه رسیده اند که
بین سالهای438تا440 درشهر لاهور در خانواده ای که اصلا همدانی بود اند، متولد شده است پدر او سعد سلمان، از مستـوفیـان مجدود ابن مسعود وگویا از ظریفـان وسخـن سنجان زمان خود بوده است.بنا بر گفته خود شاعر،خاندان او همه صاحب جاه ومقام در دربر غزنویان هند بوده اند.
مسعود سعد سلمان ،دوره جوانی را زیر سایه پدر صاحب جاه خویش، ودر نزد استادان بنام،به فرا گیری علوم وفــنون شاعری ودرباری پرداخت وبه پـیشنهاد پدر به خدمت ابراهیم بن مسعود درآمد وندیم خاص فرزند سلطان، سیف الدو له محمود شــدوبه او دل بست وبه همیـــن جـــهت ،چون سیف الـــدوله محمود به حکومت هند رسید،مسعود سعد به همراه او، عازم سرزمین هندوستان شد.
کلمات کلیدی :