مقاله زن از دیدگاه آمار جهانی در pdf
نوشته شده به وسیله ی علی در تاریخ 95/4/31:: 1:51 صبح
مقاله زن از دیدگاه آمار جهانی در pdf دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله زن از دیدگاه آمار جهانی در pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله زن از دیدگاه آمار جهانی در pdf
چکیده
جمعیت;
زندگی
ازدواج و طلاق
حقوق
خدمات بهداشتی
باروری و مرگ و میر
خشونت
خشونت جنسی
زندان
بی خانمانی
انتظارات
فعالیت اقتصادی
مدیریت و فعالیت سیاسی
آموزش
موزامبیک;
فهرست منابع انگلیسی و فارسی
چکیده
زنان به عنوان نیم تنه جامعه بشری با همه مشکلات و مصائب دنیای انسانی مواجهند و چه بسا بیشتر از مردان هم از این همه معضلات اجتماعی آسیب میبینند. مواردی مثل مرگ و میر زنان در طول دوران حاملگی، مشکلات بی توجهی و کم توجهی در خانواده و محرومیت در استفاده برابر و مناسب با مردان از حقوق اجتماعی، ضعف ساختار فرهنگی و آموزشی و خدماتی، واقعیتهای رسمی و تکان دهندهای هستند که توجه مضاعف دولتها و ملتها را میطلبد
آمار منتشر شده در اقصی نقاط جهان حاکی از مظلومیت گسترده زنان در زمینههای مختلف است: اشارهای به وضعیت ساختار جمعیت و زندگی، ازدواج و طلاق، برخورداری از حقوق اجتماعی، خدمات بهداشتی، باروری و مرگ و میر، خشونت فیزیکی و جنسی، زندانی شدن، بی خانمانی، انتظارات زنان از جامعه و خانواده، فعالیت اقتصادی، مدیریت و فعالیتهای سیاسی و اَشکال آموزشی زنان از جمله مواردی است که مطابق آمار رسمی صادر شده از کشورهای مختلف جهان، در این تحقیق بدان پرداخته شده است
اطلاعات جمعآوری شده در این مجموعه پژوهشی عمدتاً از منابع و مجلات خارجی از طریق مراجعه به پایگاهها و مراکز اطلاع رسانی و نیز از منابع داخلی (به روش مروری – کتابخانهای) دریافت و تنظیم شده و یافتههای حاصل از این گردآوری آماری نشان میدهد که موقعیت اجتماعی زنان نسبت به مردان در سطح بسیار پائینی قرار دارد. و نتیجه تحقیق ما را متوجه این مطلب میکند که سازمانهای ملی و بین
المللی، در حد حقوق انسانی و بشری به وظائف خود در قبال زنان جهان نپرداخته اند، دولتهای بسیاری علیرغم اینکه از جوامع توسعه یافته بوده و نیز حکومتها (غالباً در جهان سوم) نسبت به حقوق اجتماعی و انسانی زنان بیتوجه یا بیاعتقاد هستند. ضمن اینکه به آمارهای ارائه شده نیز نمیتوان چندان امیدوار بود که بیانگر همه حقایق باشند
جمعیت
جمعیت از دو جنس زن و مرد تشکیل شده و زنان تقریباً نصفی از کل مردم جهان را تشکیل میدهند. در ساختار جمعیتی تعداد پسران هنگام تولد بیش از تعداد فرزندان دختر است لیکن تحت تأثیر مرگ و میر ومهاجرت ثابت نمانده و تغییر مییابد. معمولاً جمعیتهایی که نسبت مردان به زنان آنها حدود05/1 باشد دارای نسبت جنسی طبیعی هستند. مهاجرپذیری که در آن معمولاً نسبت مردان بیش از زنان است باعث افزایش نسبت جنسیتی جمعیت میشود و زیاد یا کم شماری مردان یا زنان روستایی بالاتر از سطح طبیعی و در نقاط روستایی به دلیل مهاجرفرستی آنها کمتر از سطح طبیعی است
نسبت جنسیتی قبل از تولد، در برابر هر 100 نطفه دختر تعداد 145-125 نطفه پسر است که به هنگام تولد از نسبت تولد تعداد پسر کاسته شده بعد از تولد هم این نسبت تدریجاً کم شده تا اینکه در حدود 25-20 سالگی نسبت پسر و دختر برابر میشود. تداوم این روند کاهش جنسیتی در 80-70 سالگی به حتی 30 نفر مرد هم میرسد. زن و مرد به لحاظ تفاوتهای فیزیکی زیستی و روانی خود از نقاط قوت و ضعفهای متفاوت برخوردار بوده که گاهی با سوء استفاده و یا کم توجهی هم مواجه میگردند
زندگی
در تمامی نقاط جهان زندگی و طول عمر زنان بیشتر از مردان است. چه آنهایی که اولاد بیشتر و یا کمتر دارند. این امر آشکارا با حضور دختران در حوزههای تعلیم و تربیت مرتبط است. کلیدی که نه تنها به پیشرفت اقتصادی و اجتماعی بلکه به تساوی فرصتهای میان جنس زن و مرد نیز وابسته است
بین سالهای 1970-1990 طول عمر زنان بطور قابل ملاحظهای در تمام نقاط جهان افزایش یافته است. این افزایش در کشورهای توسعه یافته میان 8-9 سال و در میان ملل در حال توسعه 4 سال بوده است
این امر بدین معناست که در مناطق توسعه یافته، زنان بطور متوسط 5/6 سال بیشتر از مردان زندگی میکنند. تفاوت در مناطق در حال توسعه بالغ بر 5 سال در امریکای لاتین ، و خود ایالات متحده 5/3 سال ، و در آسیا و پاسیفیک 3 سال است. آمار منتشر شده از امریکا نشان میدهد که زنان تمایل بیشتری به جدایی در سالهای پایانی، از همسرانشان و نیز تمایل به استقلال از کودکان دارند. چون تمایل دارند که بر اساس اتکاء مالی به حقوق و پس انداز خود، زندگی کنند
ازدواج و طلاق
از زمان کنفرانس زنان در نایروبی در سال 1985 بسیاری از گروههای عامی مردم برای ایجاد یک آگاهی جدید از حقوق زنان از جمله حقوق آنها در داخل خانواده، و برای کمک به زنان جهت دستیابی به حقوقشان تلاش کرده اند: از جمله در داشن حق انتخاب و آزادی در بچهدار شدن، داشتن سلامت جسمانی دوران حاملگی، همراه با دستیابی بیشتر به تحصیلات، اشتغال و …
زنان زیادی ترجیح میدهند که دیرتر ازدواج کنند و بچه کمتر داشته باشند. … در طول 20 سال گذشته در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و نیز توسعه یافته باروری و تولید مثل در سنین نوجوانی کاهش یافته است. ولی در امریکای مرکزی و افریقایی این میزان 5-7 برابر بیشتر از مناطق توسعه یافته شده است. مواد غذایی ناکافی، کم خونی، بارداریهای زودرس، سلامت و زندگی دختران جوان را تهدید میکند
ازدواج در نواحی توسعه یافته، هم نادر است و هم ثبات کمتری دارد و البته همخانگی افزایش یافته است. در بین سالهای 1970-1990 در مناطق توسعه یافته از جمله آمریکای لاتین نواحی کارائیب، آسیای شرقی و جنوب آن هم، تعداد خانوادهها بطور مؤثری کاهش یافته است
در ترکیه ازدواج یک امر عمومی و همگانی است مدرک معتبر به این امر اینکه بیش از 95% زنان و بیش از 90% مردان ازدواج کرده اند. طلاق به خاطر ساختار کهن و سنتی ترکیه هنوز رایج نیست. نسبت بیوه زنان و زنان طلاق گرفته بالاتر از مردان است. سرعت باروری در 10 سال گذشته در ترکیه به شدت در حال کاهش یافتن بوده است. کاهش 35% در مرگ و میر در طی 10 سال گذشته ثبت شده و به 6/52 نفر در هر 1000 تولد رسیده است. میزان فوت مادران هم 132 در هر 000/100 تولد بوده است
حقوق
جدا از کنفرانس سال 1985 زنان در نایروبی که به حقوق زنان در ابعاد وسیعتر از جمله حقوق زن در خانه و خانواده توجه کافی شد در مذاکرات جهانی در مورد حقوق بشر در وین در سال 1993 بود که حقوق زنان سرانجام به عنوان مسئلهای از حقوق بینالمللی بشر مورد قبول قرار گرفت
مسائلی مثل تعصبات، افزایش فقر، خشونت علیه زنان، تهدیدات اطرافیان، نتایج منفی اقتصادی جامعه، برنامههای ثابت، همه به مشکلات و نیازهای اساسی زنان اشاره میکند تا با اتحاد خویش شرایط و سیاستها را تغییر دهند. با سیر روند فعلی جهانی فاصلهها بین زنان و مردان در زمینه مسائل سیاسی، سرمایهگذاری و تجارت، دریافت حقوق ماهیانه، و … رو به کاهش است
زنان نیازمند حقوق مساوی مسلم در مورد بهداشت، تحصیل، کار و تصمیمگیری در تمام زمینهها میباشد. شرط رسیدن به این هدف ایجاد تغییرات اساسی در سیاست حکومتها، تجارت، ساختار خانواده، کار کردن زنان و مردان به جای همدیگر و تعهدات قراردادی در مورداقتصاد زندگی خانوادگی است. زنان نیز باید با اظهار علائق و ابتکار و اتحاد خویش سعی کنند تا به این مجموعه از خواستهای خود دست یابند
خدمات بهداشتی
سرمایهگذاری در خدمات بهداشتی دچار نقص و کمبود اساسی است. زنانِ نیازمند، توجهی در زمینه سلامت ویژه مادران و طرح خدمات خانوادگی دریافت نمیکنند. خود خانوادهها هم اغلب کمترین اولویت را به دقت در سلامت دختران و پسران خود میدهند. دولتمردان در فعالیتهایی که زنان در آن مهارت و برتری دارند هیچگونه حمایتی را از زنان به عمل نمیآورند. مخصوصاً در مناطق غیر شهری که خانوادهها از طریق کشت و زرع امرار معاش میکنند
حدود34 میلیون آمریکایی و از جمله 6/10 میلیون زن و 11 میلیون کودک تحت پوشش هیچ بیمهای نیستند. حدود26% از زنان در سن باروری از امکان داشتن بیمه بهداشت که آنها را بتواند تحت پوشش زایمان قرار دهد بی بهرهاند. 50% از مادران افریقایی – امریکایی از هیچگونه مراقبت قبل از زایمان برخوردار نبوده و یا از مراقبت بسیار ناکافی برخوردارند
ایالات متحده در بین 21 کشور صنعتی جهان در رده بیستم میزان مرگ و میر کودکان قرار دارد
باروری و مرگ و میر
زنان امروزی نسبت به زنان قدیمی در همه جای جهان فرزندان کمتری دارند. نرخ موالید در کشورهای توسعه یافته در حدود سالهای 90 نسبت به سالهای 50 یا بیشتر پائینتر است و به حدی رسیده که از میزان حفظ تعادل جمعیتی نیز پائینتر نشان میدهد
این کاهش موالید در کشورهای در حال توسعه حتی بسیار بیشتر نیز دیده میشود که همچنان نیز در حال کاهش است. البته آمار فوق در میان کشورهای گوناگون متفاوت است . میزان موالید اسپانیا اخیراً به 07/1 بچه برای هر زن که پائین ترین میزان در جهان محسوب میشود، رسیده و این بدان معناست که زنان اسپانیا در حال رها کردن نقشهای سنیتی خود به عنوان زنان خانهدار هستند
در کشورهای افریقایی صحرا، این تنزل به تعداد اندکی نسبت به 20 سال گذشته کاهش داشه و با 6 تولد در هر زنی که آماده بارداریست بیشترین میزان باروری نسبت به سایر کشورها مشاهده میشود. نسبت باروری برای بسیاری از بانوان جوان نیز در بسیاری از کشورهای در حال توسعه جهان در حال کاهش بوده است. ازدواج در سنین پائین و متعاقب آن بارداری در بسیاری از کشورها شایع است بعنوان مثال در بنگلادش 73% از دخترانی که در سنین 15-21 سال ازدواج کرده اند حداقل یک فرزند دارند
در بولیوی 52% از زنان در مناطق شهری و 48% در روستاها زندگی میکنند. متوسط عمر یک زن 53 سال است. و بیشترین زنان طلاق گرفته و مجرد در مناطق شهری زندگی میکنند نه روستایی. حدود 10% از زنان سرپرست خانواده هستند. در سطح ملی 67% از سرپرستان زن خانه مادرانی هستند که یک یا چند بچه دارند. بقیه یا 33% ، بچه ندارند. آن دسته از زنهایی که تنها سرپرست بچههایشان هستند61% در مناطق شهری و 39% در مناطق روستایی زندگی میکنند
در کشورهای در حال توسعه، مرگ و میر ناشی از مشکلات بارداری عامل اصلی فوت زنان در سن بارداری است. بر اساس برآورد سازمان WHO بیش از 500-600 هزار نفر از زنان همه ساله به هنگام زایمان و سقط جنین غیر قانونی میمیرند و میلیونها نفر دیگر نیز دچار مشکلات سلامتی ناشی از بارداری میشوند. وضعیت در کشورهای در حال توسعه متفاوت است. در اسپانیا 2% از پدران برای زایمان همسرانشان مرخصی میگیرند در حالی که این رقم در نروژ 80% است چرا که قانون آنها را مجبور میکند به هنگام پدر شدن حداقل 4 هفته مرخصی بگیرند
در میان خانوادههای فقیر کشورهای در حال توسعه، دختران نوجوان فقیر اغلب حساستر و ضعیف تر از مادرانشان هستند. در کشورهای پیشرفته و در حال پیشرفت مادرانی که در سن 15-19 سالگی دو بار زایمان میکنند قبل از سن 20 سالگی در معرض مرگ و میر قرار میگیرند. بیشتر زنان تنها امرار معاش میکنند و یا سرپرست خانوادهای با چند سر عائله هستند. این امر به لحاظ احساس مسئولیتی است که برای حفظ بقاء خود و خانوادههایشان دارند
«مجله هفتگی بهداشت زنان امریکا 8/12/98/10787240 بیان میکند: مرگ و میر زنان باردار بیشتر از آن است که آمار نشان میدهد مرگ و میر ناشی از حاملگی شامل همه مرگ و میرهایی است که در طول حاملگی یا حتی در یک سال حاملگی صورت میگیرد. ایالات متحده امریکا ممکنست تعداد زنانی را که در نتیجه حاملگی میمیرند کمتر از حد برآورد کند. تقریباً در از تمام زایمانها، شکایت جدی مطرح میشود. میزان مرگ و میر مادران نزدیک به 5/23% در هر 000/100 زاد و ولد است در مقایسه با 10 مرگ و میر در هر 000/100 زنی که توسط مرکز ممانعت و کنترل بیماریهای امریکا که در سال 1990 انجام گرفته بود
خشونت
کلمات کلیدی :