مقاله چالش عرفى ‏گرایى با جمهورى اسلامى ایران در ساحت باور در pd

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله چالش عرفى ‏گرایى با جمهورى اسلامى ایران در ساحت باور در pdf دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله چالش عرفى ‏گرایى با جمهورى اسلامى ایران در ساحت باور در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله چالش عرفى ‏گرایى با جمهورى اسلامى ایران در ساحت باور در pdf

چکیده  
مقدّمه  
1 کلّیات  
الف. مفهوم  
ب. کارکرد باورها در ساحت اجتماعى  
2 گفتمان عرفى  
عرفى‏ گرایى و آموزه ‏هاى دینى  
غایتمندى و باور به معاد  
امامت، و رهبرى سیاسى  
انسان‏شناسى  
معرفت‏شناسى  
تجربه دینى  
انحصارگرایى دینى  
گفتمان جمهورى اسلامى ایران  
نتیجه‏گیرى  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله چالش عرفى ‏گرایى با جمهورى اسلامى ایران در ساحت باور در pdf

ـ اپتر، دیوید اى. و اندى پین، چالزراف، اعتراض سیاسى و تغییر اجتماعى، ترجمه محمّدرضا سعیدآبادى،تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردى، 1380

ـ استوکر، جرى و مارش، دیوید، روش و نظریه در علوم سیاسى، ترجمه امیرمحمّد یوسفى، تهران، پژوهشکدهمطالعات راهبردى، 1384

ـ اسکندریان، مهدى، «هویّت و رابطه ایران و اتحادیه اروپایى»، در: کتاب اروپا: روابط ویژه ایران و اتحادیهاروپا، تهران، ایران معاصر، 1383

ـ امام خمینى، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، 1378

ـ بازرگان، مهدى، آخرت و خدا: هدف بعثت انبیا،

ـ بشیریه،  حسین، «پایان یک پروژه»، جامعه مدنى، ش 15، ص 47ـ49

ـ ـــــ ، «فرهنگ اسلامى و سیاسى‏شدن اسلام»، روزنامه همبستگى، 23 مرداد 1381

ـ بوزمان، آدا. ب.، اطلاعات استراتژیک و کشوردارى، ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردى، تهران،پژوهشکده مطالعات راهبردى، 1382

ـ پترسون، مایکل و دیگران، عقل و اعتقاد دینى، ترجمه احسان نراقى و ابراهیم سلطانى، تهران، طرح نو، 1376

ـ پولادى، کمال، تاریخ اندیشه سیاسى در غرب، تهران، مرکز، 1368

ـ حلّى، حسن‏بن یوسف، شرح باب حادى عشر، تهران، هیأت، 1378

ـ خسروپناه، عبدالحسین، کلام جدید، قم، مرکز مطالعات و پژوهش‏هاى فرهنگى، 1379

ـ دورژه، موریس، اصول علم سیاست، ترجمه ابوالفضل قاضى، تهران، امیرکبیر، 1385

ـ روا، الیویه، تجربه اسلام سیاسى، ترجمه محسن مدیرشانه‏چى و حسین مطیعى، تهران، الهدى، 1378

ـ سروش، عبدالکریم،، «ایدئولوژى و دین دنیوى»، در: مدارا و مدیریت، تهران، مؤسسه فرهنگى صراط، 1376

ـ سلبین، اریک، «انقلاب در جهان واقعى؛ بازنگرى کارگزارى»، در: نظریه‏پردازى انقلاب‏ها، به کوشش جانفورن، ترجمه فرهنگ ارشاد، تهران، نى، 1382

ـ سیک، گرى (مصاحبه)، به نقل از: روزنامه جمهورى اسلامى، 13 مهر 1379

ـ طباطبائى، سید محمّدحسین، المیزان، ترجمه سید محمّدباقر موسوى همدانى، قم، جامعه مدرسین، 1377

ـ فى، برایان، نظریه اجتماعى و عمل سیاسى، ترجمه محمّد زارع، تهران، مؤسسه انتشاراتى روزنامه ایران،1383

ـ گرث، هانس و میلز، سى. رایت، منش فرد و ساختار اجتماعى، ترجمه اکبر افسرى، تهران، آگه، 1380

ـ گنجى، اکبر، «مصاحبه با اشپیگل آلمان»، به نقل از: روزنامه کیهان، 24 فروردین 1379

ـ مجتهد شبسترى، محمّد، ایمان و آزادى، تهران، طرح نو، 1379

ـ ـــــ ، «پاسخ‏هاى دینى و اقناع‏هاى عقلانى» (مصاحبه)، روزنامه حیات نو، 24و26 مهر 1379

ـ ـــــ ، «راه دشوار مردم‏سالارى» (مصاحبه)، آفتاب، ش 22 (بهمن و اسفند 1383)، ص 7ـ19

ـ ـــــ ، نقدى بر قرائت رسمى از دین، تهران، طرح نو، 1379

ـ محمّدرضایى، محمّد، «خاستگاه اصلاحات دینى در ایران»، قبسات، ش 22 (زمستان 1380)، ص 9ـ25

ـ مصباح، محمّدتقى، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، 1368

ـ مور، اسکید، تفکر نظرى در جامعه‏شناسى، ترجمه محمّد مقدّس و دیگران، تهران، سفیر، 1372

ـ ویلم، ژان پل، جامعه‏شناسى ادیان، ترجمه عبدالرحیم گواهى، تهران، تبیان، 1377

ـ هانتر، شیرین، آینده اسلام و غرب، ترجمه همایون مجد، تهران، فرزان، 1380

ـ همپتن، جین، فلسفه سیاسى، ترجمه خشایار دیهیمى، تهران، مرکز، 1378

ـ هوبینک، میشل، «کلام محمّد[ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله] » (گفت‏وگو با عبدالکریم سروش درباره قرآن)، ترجمه آصف نیکنام، آیینهاندیشه، ش 8 (1387)، 13ـ21

ـ هیک، جان، مباحث پلورالیسم دینى، ترجمه عبدالرحیم گواهى، تهران، تبیان، 1378

چکیده

جمهورى اسلامى ایران با طرح نگاهى جدید، اندیشه و رفتار حاکم بر غرب را با چالش مواجه کرد. و عرفى‏گرایان از سه منظر فلسفى ـ کلامى، فقهى ـ حقوقى، و جامعه‏شناختى جمهورى اسلامى ایران را مورد نقد قرار دادند. این نوشتار با تمرکز بر نقد و ارزیابى دیدگاه عرفى‏گرایان در رویکرد فلسفه سیاسى، این مسئله را مطرح مى‏سازد که عرفى‏گرایى تا چه میزان در مبانى جمهورى اسلامى ایران تأثیر گذاشته است؟ در پاسخ، این فرضیه را طرح مى‏کنیم که: جمهورى اسلامى ایران در سطح باور (فلسفه سیاسى)، از عرفى‏گرایى تأثیرى نپذیرفته است و دیدگاه عرفى‏گرایان مبنى بر تبیین سکولار از مبانى فکرى جمهورى اسلامى ایران مقرون به صواب نیست. گفتمان جمهورى اسلامى ایران بر ارزش‏هاى اخلاقى، عدالت‏مدارى، اهداف معنوى، مردم‏سالارى دینى، و شمول دین بر سیاست تأکید داشته و دارد؛ امّا گفتمان سکولار بر مادّیت، تقدّم منافع مادّى، و گرایش‏هاى مصلحت‏جویانه تأکید مى‏کند

کلیدواژه‏ها: جمهورى اسلامى ایران، عرفى‏گرایى، معرفت‏شناسى، انسان‏شناسى، باور، فلسفه سیاسى

 

مقدّمه

با پیدایش نظام جمهورى اسلامى ایران به مثابه رژیمى حقوقى ـ سیاسى بر پایه نظریه«ولایت فقیه»، عرفى‏گرایان با رویکردى انتقادى از سه منظر آن را به چالش کشیدند:نخست، رویکرد فلسفى ـ کلامى (که در آن، از اصل «اسلام» و «حکومت» انتقاد شد)؛دوم، چالش‏هاى فقهى ـ حقوقى؛ سوم، چالش‏هاى ناشى از رویکرد جامعه‏شناختى(بدین معنا که با مبنا قرار دادن نظریه‏هاى جامعه‏شناسى سیاسى، سعى در ارائه تحلیلىعرفى از سه دهه حاکمیت جمهورى اسلامى ایران به عمل آمد.) این در حالى بود کهجمهورى اسلامى ایران با طرح گفتمانى جدید، اندیشه و رفتار غرب را در مقام نظر وعمل طرد مى‏کرد

     نوشتار حاضر به دنبال نقد و ارزیابى دیدگاه‏هاى عرفى‏ گرا در رویکرد فلسفه سیاسىاست. پرسش اصلى این نوشتار آن است که: عرفى‏گرایى تا چه میزان بر مبانى جمهورىاسلامى ایران تأثیر داشته است و بر اساس فلسفه سیاسى جمهورى اسلامى ایران،چگونه مى‏توان عرفى شدن در حوزه باور را مورد نقد قرار داد؟ به دیگر سخن، آیاجمهورى اسلامى ایران در بُعد باور، از سکولاریزاسیون متأثر بوده است؟ در پاسخ بهپرسش پژوهش حاضر، این فرضیه مطرح خواهد شد که: جمهورى اسلامى ایران درسطح باور و مبانى (فلسفه سیاسى)، از عرفى‏گرایى تأثیرى نپذیرفته است. و دیدگاهعرفى‏گرایان در این زمینه، که کوشیده‏اند از بنیان‏هاى فکرى جمهورى اسلامى ایرانتبیینى سکولار ارائه کنند، مقرون به صواب نبوده و راه به جایى نبرده است

     در مقابل، عرفى‏گرایان این دیدگاه را مطرح مى‏کنند که اسلام فاقد نظامات سیاسى واجتماعى، و انقلاب ایران محصول خوانشى عقلانى از اسلام است. همچنین، قانوناساسى برنامه توسعه و سازوکار مدیریتى مبتنى بر دانش‏هاى رایج علوم اجتماعى است؛اسلام نیز صرفا به امور عبادى و فردى خلاصه مى‏شود. براى روشن شدن ابعاد مسئله،محورهایى چون هستى‏شناسى، معرفت‏شناسى، و انسان‏شناسى و نقد اجمالى آنها ازمنظر اندیشه اسلامى را مورد توجه قرار داده‏ایم

1 کلّیات

الف. مفهوم

عرفى‏شدن که معادل سکولاریزاسیون است، به رغم تعریف‏ها و کاربردهاى گوناگون، ازواژه‏هاى مبهم و پرمناقشه در دانش اجتماعى به شمار مى‏رود. در پژوهش حاضر،مقصود از عرفى‏شدن عقلانى شدن جامعه و تفکیک ساختارى مثل جدایى ساحتعمومى از ساحت خصوصى و نیز سیاست از حوزه‏هاى گوناگون حیات بشرى است.همچنین، جمهوریت بیانگر شکلى از حکومت است که در آن، رهبران جامعه ـ به طورمستقیم یا غیرمستقیم ـ با رأى مردم انتخاب مى‏شوند. اسلام نیز دینى است که از سوىخداوند بر پیامبر خاتم حضرت محمّد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نازل شده و دربردارنده سه بخش اساسىعقاید و باورها، احکام و دستورات شرعى، و اخلاقیات است. بنابراین، جمهورىاسلامى ایران ترجمان حاکمیتى است که در مرزهاى جغرافیایى ایران استقرار دارد و ازدو ویژگى برخوردار است: اولاً مبتنى بر خواست و اراده مردم است؛ ثانیا اعمال ایناراده در طول اراده و حاکمیت الهى یعنى بر اساس آموزه‏هاى دین اسلام است

ب. کارکرد باورها در ساحت اجتماعى

در زمینه تأثیر و تأثّر باورها بر ساختار و نگرش، دیدگاه‏هایى مطرح شده است. یکدیدگاه آن است که نظام باورها، به مثابه متغیّرى مستقل، بر سه متغیّر وابسته تأثیرگذاراست: نگرش، رفتار افراد، و ساختارها. مفروض این دیدگاه آن است که منشأ اصلى تغییردر جامعه، تغییر در نظام باورهاست

یکى از شاخه‏هاى قدیمى و مهمّ جامعه‏شناسى ثبات اجتماعى را برحسبارزش‏هاى مشترک تبیین مى‏کند. این نظریه تأکید بر «اساس بودن ارزش‏هاى عام»دارد و پذیرش ارزش‏ها را یکى از عوامل اصلى شکل‏گیرى جوامع مى‏داند

بر اساس این دیدگاه، سکولارها تغییر در نظام باور در جمهورى اسلامى ایران راراهبردى مهم براى دگرگونى اجتماعى برمى‏شمرند. آنان کامیابى خود را در چالشفرهنگى، و خلق ایدئولوژى و تفسیرى از دین جست‏وجو مى‏کنند که منطبق با ایده‏هاىعرفى است. از منظر جامعه‏شناسى، ارزش‏ها به جامعه هویّت مى‏بخشند و قوانین ویژهبرپایه آنها وضع مى‏شوند.5 با توجه به این رویکرد نظرى، مى‏توان گفت که: نظامجمهورى اسلامى ایران، به مثابه متغیّر، بر پایه اسلام استوار است

     باورها کارکردهاى گوناگونى دارند: نخست آنکه هویّت فرد یا جهان‏بینى خاصّگروهى را که فرد بدان متعلّق است، شکل مى‏دهند؛6 راهنما و پشتوانه‏اى عملى براىفرد به شمار مى‏روند و این امکان را براى فرد ایجاد مى‏کنند که در هر موقعیتى، شیوه‏اىخاص را براى رفتار و زندگى خود برگزیند. هانتینگتون مدّعى بود که اسلام، به دلیلبرخوردارى از نظام عقیدتى و ارزشى خاصّ خود، با تمدن غیرمذهبى غرب در تضاداست و باورها و ارزش‏هاى سیاسى ـ اجتماعى متفاوتى دارد. وى آرمان‏هاى غرب رافردگرایى، لیبرالیسم، قانونمندى، حقوق انسانى، برابرى، حکومت قانون، بازار آزاد، وجدایى مذهب از حکومت مى‏داند

     کارکرد دیگر باورها عبارت است از: توصیف، تجزیه، و تحلیل اوضاع اجتماعى.باورهاى هنجارى به اهداف و سیاستى که بازیگران سیاسى مدافع آنها هستند مربوطمى‏شوند. مدافعان وضع موجود حفظ نظام را بر خود فرض، و آن را امرى ضرورىمى‏دانند؛ حال آنکه مخالفان به دنبال تغییر وضع موجودند. دیگر ویژگى نظام باورها آناست که بر چگونگى تعریف اهداف خاص از سوى بازیگران، و شناسایى راهبردهایىکه کارآمد و داراى قابلیت پذیرش اخلاقى‏اند، تأثیر مى‏گذارد. افزون بر این، نظام باورهاانگیزه‏هاى لازم را براى تحمّل هزینه‏هاى عمل فراهم مى‏کند. رهبران بر اساس باورها،بعضى از راهکارهاى سیاسى را در مقایسه با دیگر راهکارها مطلوب مى‏دانند و پس ازاجرا، نتایج را در معرض ارزیابى قرار مى‏دهند

     توجیه حقّانیت و مشروعیت حکومت‏ها، و ترسیم آینده‏اى آرمانى (و ارائهراهکارهایى براى حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب)، از دیگر کارکردهاى نظامباورهاست.7 بى‏تردید، میزان دخالت باورها در تکوین انقلاب و تغییر اجتماعى بهدرون‏مایه نظام باورها و میزان نهادینه شدن باورها بستگى دارد.8 با توجه به اهمیت اینامر، هر نظام سیاسى مى‏کوشد تا براى ثبات سیاسى، دیدگاه خود را به اعضاى جامعهانتقال دهد و این موضوع را تبیین کند که نظام سیاسى موجود، برتر از هر نظام دیگرى،ارزش‏هاى اخلاقى و دینى را محترم مى‏شمارد. همچنین، نظام‏هاى سیاسى براىپاسدارى از باورها و نظام ارزشى ـ که مبناى تعامل میان حاکمیت و شهروندان است بسیار تلاش مى‏کنند و مقابله با دشمنان آن ارزش‏ها و پاک‏سازى آنان از جامعه را بهعنوان یکى از محورهاى امنیت ملّى خود برمى‏شمارند؛ چنان‏که مخالفان نظام‏هاىسیاسى نیز بر این اعتقادند که چالش اساسى با یک نظام سیاسى ریشه در ارزش‏هاى متضاد دارد

2 گفتمان عرفى

دو متغیّر «عرفى‏ گرایى» (سکولاریسم) و «اسلام» دو نظام معنایى متفاوت دارند. هدفکلان عرفى‏گرایان ـ از آغاز انقلاب تا به امروز ـ نفى حاکمیت دینى و چالش با نظاماسلامى بوده است. پس از استقرار و تثبیت نظام سیاسى در قالب جمهورى اسلامى درایران و ناامیدى نیروهاى مخالف از مقابله فیزیکى با آن، به تدریج، فلسفه سیاسى نظامجمهورى اسلامى از سوى گفتمانى که ناشى از مدرنیته بود، با تهاجم و تهدید فرهنگىروبه‏رو شد. عرفى‏گرایان ـ هم‏زمان ـ دو اقدام را انجام دادند: در بُعد سلبى، به نقد مبانىنظرى و فلسفه سیاسى جمهورى اسلامى ایران پرداختند و در جنبه ایجابى، ضمنکوشش براى از بین بردن نقاط تاریک و ابعاد سیاه مدنیّت غربى که ناشى از دو سدهاستعمار و استبداد بود، سعى نمودند تا آن را به بهترین شکل ممکن، موجّه جلوه دهند

     بازتولید اندیشه دینى از سوى سکولارها یارى‏رسان برخى از کنشگران در ایجاددگرگونى در ساختار اجتماعى ـ سیاسى شد و در تقلیل ساحت دین اسلام به ساحتخصوصى، در سطح جهانى، به آموزه عرفى‏گرایى کمک کرد. در مقام عمل نیز این امر بهطراحى مدل حاکمیت در قالب دموکراسى با الگوى سکولار، توسعه غربى، و جامعهمدنى ـ با هدف نهادینه ساختن آزادى، قانون و; ـ مساعدت نمود. در حالى که گفتماندینى در جمهورى اسلامى ایران بر ارزش‏هاى اخلاقى و معنوى، عدالت‏مدارى، اهدافمعنوى، مردم‏سالارى دینى، و شمول دین بر سیاست تأکید داشته و دارد؛ گفتمانسکولار بر مادّیت، تقدّم منافع مادّى، و گرایش‏هاى مصلحت‏جویانه تأکید مى‏کند.9عرفى‏گرایان با هدف تحریف در آموزه‏هاى اسلامى، و سپس تبدیل آن آموزه‏ها بهخط‏مشى‏هاى رفتارى، سعى در زدودن روحیه انقلابى و پویایى از جامعه اسلامى و درنتیجه، حفظ ظاهر و پوسته‏اى از اسلام داشتند و در این راستا، بر تساهل و تسامحاسلامى تأکید مى‏کردند. این در حالى است که قرآن کریم به مسلمانان توصیه مى‏کند کهتلاش دشمنان در جهت تهى ساختن اسلام از درون‏مایه‏هاى اصلى آن، و سازشمسلمانان جامعه اسلامى با مستکبران است: «وَدُّواْ لَوْ تَکْفُرُونَ کَمَا کَفَرُواْ فَتَکُونُونَ سَوَاء فَلاَتَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ أَوْلِیَاء حَتَّىَ یُهَاجِرُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدتَّمُوهُمْوَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ وَلِیّا وَلاَ نَصِیرا.» (نساء: 89) در آیه دیگرى، چنین آمده است: «وَدَّ کَثِیرٌ مِنْأَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یَرُدُّونَکُم مِن بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّارا حَسَدا مِنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّفَاعْفُواْ وَاصْفَحُواْ حَتَّى یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ.» (بقره: 109)

     سکولارها تغییر اساسى در جمهورى اسلامى ایران را تنها با پرداختن به مسائلبنیادى امکان‏پذیر مى‏دانند. یکى از اینان در موضع نظریه‏پرداز، با هدف پر کردن خلأتئوریک جریان اصلاح‏طلبى، مدّعى است: همان‏طور که اصلاحات سیاسى ـ اجتماعىمستلزم داشتن فلسفه اجتماعى و سیاسى است، اصلاحات در حوزه دین نیز مستلزم آناست که شخص مصلح روش قرائت خود از متون دینى را معیّن، و برترى این روش را برروش‏هاى دیگر روشن کند. مصلح اجتماعى و سیاسى نیز باید بتواند تا حدودى مدلّلکند که چرا فلسفه اجتماعى و سیاسى خود را بر سایر فلسفه‏هاى اجتماعى و سیاسىبرترى مى‏دهد و چگونه اصلاحات سیاسى و اجتماعى موردنظر خود را معنا مى‏کند؟در جامعه ما، براى اصلاحات دینى و سیاسى، هنوز نظریه روشنى در باب روش قرائتمتون دینى و فلسفه اجتماعى مدوّن نشده است.10 از این‏رو، سکولارها پرداختن بهساختار و رفتار را بدون توجه به مبانى، ابتر مى‏شمارند. «مباحثى وجود دارند مقدّم براین مباحث (جامعه مدنى)، و تا تکلیف آن مباحث روشن نشود، بحث‏هاى ما در اینوسط کار، به نتیجه لازم نخواهد رسید.»11 طرح دیدگاه‏هاى سکولار واکنش‏هاىگوناگونى را در داخل و خارج کشور به دنبال داشت. در خارج از کشور، تحلیلگرانسیاسى این رهیافت را پشتوانه نظرى مهمى در چیرگى بر جمهورى اسلامى ایرانارزیابى کردند. به نظر آنان، از دو چشم‏انداز، مى‏توان به اسلام نگریست

     1 روایت امام خمینى قدس‏سره از اسلام، که مشکلات فراوانى را براى منافع نامشروع نظامسلطه در ایران، منطقه، و سطح جهانى ایجاد کرده است. غرب، بر اساس روششرق‏شناسانه، گاه این نگرش را بنیادگرایى، و گاه آن را اسلام سیاسى مى‏خواند. از منظرغربى‏ها، چنین رهیافتى از اسلام هرگز با خواسته‏هاى غرب سازگار نیست. فشارهاىغرب و هم‏پیمانانش به جمهورى اسلامى ایران نیز در جهت تغییر این نگرش است. بهموازات آن، و به گفته رئیس‏جمهورى پیشین آمریکا، سیاست‏مداران غرب از «اسلام بهروایت سکولار» حمایت مى‏کنند که منادیانى در جهان غرب و ایران دارد. گفتنى است کهاسلام به روایت سکولار، هیچ منافاتى با نظام سلطه ندارد و در پى مصادره اسلام به نفعمدرنیته و اندیشه سکولار است

     2 روایت بازتولیدشده سکولار از جمهورى اسلامى ایران، که با منافع غربسازوارى داشته و دارد. از این‏رو، طرح باورها و مبانى نظرى از سوى سکولارها،مقوله‏اى غیرکاربردى که تنها در خلأ مطرح  گردد، نیست؛ بلکه اولاً مرتبط به جمهورىاسلامى ایران است و ثانیا ناظر به سه دهه تلاش مستمر این نظام مى‏باشد. میشلهویینک درباره ادّعاى یکى از تحلیلگران سکولار مى‏گوید: «مدّعاى اصلى سروش آناست که تمام معرفت‏هاى بشرى، و استنباط‏هاى انسانى از دین، تاریخى است ومعروض خطا. او با این نظر، حکومت ایران را تضعیف مى‏کند؛ چون اگر تمام فهم‏هاىبشرى از دین در معرض خطا باشند، هیچ‏کس نمى‏تواند به نام “خدا” ادّعاى پیاده کردنشریعت را داشته باشد.»

     عرفى‏ گرایى و آموزه ‏هاى دینى

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله تطابق عوالم در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تطابق عوالم در pdf دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تطابق عوالم در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تطابق عوالم در pdf

چکیده  
1 وجود خاص و و جود جمعی ماهیت  
1ـ1 اعتبار وجدان و فقدان در ماهیت  
2ـ1 وجود خاص یا فرد ماهیت  
3ـ1 وجود جمعی ماهیت  
1ـ3ـ1 وحدت و بساطتْ شرط وجود جمعی  
2ـ3ـ1 وحدت و بساطت شرط کامل‌‌تر بودن وجود جمعی  
4ـ1 انحاء وجود جمعی  
1ـ4ـ1 وجود جمعی عرْضی  
2ـ4ـ1 وجود جمعی طولی  
5ـ1 حمل ماهیت بر انحاء وجود  
1ـ5ـ1 ماهیت بشرط لا و ماهیت لا بشرط  
2ـ5ـ1 حمل ماهیتِ لا بشرط بر انحاء وجود  
3ـ5ـ1 حمل ماهیتِ بشرط لا بر وجود خاص ماهیت  
4ـ5ـ1 حمل ماهیتِ بشرط لا بر وجود جمعی ماهیت  
2 افراد طولی ماهیت  
1ـ2 توضیح مسئله  
2ـ2 تشکیک در ماهیت شرط جواز افراد طولی ماهیت  
3ـ2 نظریه مثل افلاطونی  
3 وجودات طولی ماهیت  
1ـ3 توضیح مسئله  
2ـ3 تشکیک در وجود مستلزم وجودات طولی  
3ـ3 قاعده «کل ما هو اشد وجودا فهو اشد احاطه للمعانی و الماهیات»  
4ـ3 قاعده «بسیط الحقیقه کل الاشیاء»  
4 ماهیت نداشتن واجب بالذات  
1ـ4 توضیح مدعا  
2ـ4 ارتباط «ماهیت نداشتن واجب بالذات» با قاعده بسیط الحقیقه  
پى‌‌نوشت‌‌ها  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تطابق عوالم در pdf

ـ زنوزی، ملاعبدالله، لمعات الهیه، (تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، 1355)؛

ـ صدرالمتألهین، اسفار، (قم، دارالمعارف الاسلامیه)، 9ج؛

ـ ــــــــــــــ، شرح اصول کافی، (چاپ سنگی)؛

ـ ــــــــــــــ، مجموعه رسائل فلسفی صدرالمتألهین، (تهران، حکمت، 1375)؛

ـ ــــــــــــــ، تعلیقه بر حکمه الاشراق، (چاپ سنگی)؛

ـ ــــــــــــــ، مفاتیح الغیب، (تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، 1363)؛

ـ ــــــــــــــ، المبدأ و المعاد، (قم، بوستان کتاب)؛

ـ ــــــــــــــ، الشواهد الربوبیّه، (مشهد، دانشگاه مشهد، 1360)؛

ـ ــــــــــــــ، تعلیقه بر الهیات شفا، (چاپ سنگی)؛

ـ ــــــــــــــ، عرشیه، (تهران، مولی، 1361)، ص274؛

ـ ــــــــــــــ، مشاعر، (اصفهان، مهدوی)؛

ـ ــــــــــــــ، تفسیر، (قم، بیدار، 1361، ج7؛

ـ طباطبائی، سید محمدحسین، نهایهالحکمه، (قم، مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجامعه المدرسین، 1362)؛

ـ مدرس زنوزی، آقاعلی، بدایع الحکم، (تهران، الزهرا، 1376)؛

چکیده

مبحث تطابق عوالم در حکمت متعالیه، متأثر از مبحث حضرات خمس در عرفان نظری است. در این مقاله، ابتدا وجود خاص (یا فرد) ماهیت و وجود جمعی آن توضیح داده می‌‌شوند و سپس بر اساس تشکیک در ماهیتْ افراد طولی ماهیت و بر اساس تشکیک در وجودْ وجودات طولی ماهیت تصویر می‌‌شوند. هم افراد طولی ماهیت، که به نظریه مثل افلاطونی می‌‌انجامند، و هم وجودات طولی ماهیت، هر دو، به نحوی نظریه تطابق عوالم را تبیین می‌‌کنند امّا با توجه به مقبول نبودن تشکیک در ماهیت، در حقیقت، وجودات طولی ماهیت‌‌اند که توجیه‌‌گر تطابق عوالم‌‌اند. در پایان مقاله، به قاعده «کل ما هو أشدّ وجودا، فهو اشدّ احاطه للمعانی و الماهیات» که بر وجودات طولی ماهیت متفرع است، و قاعده «بسیط الحقیقه کل الاشیاء»، که حالت خاصی از قاعده اول است، و سپس به تتمیم مسئله «ماهیت نداشتن واجب بالذات»، که نتیجه قاعده اخیر است، اشاره می‌‌شود

کلید واژه‌‌ها

ماهیت، حقیقت، بسیط الحقیقه، واجب بالذات

«العوالم متطابقه، فما وجد من الصفات الکمالیه فی الأدنی یکون فی الأعلی علی وجه أعلی و أرفع و أبسط و أشرف.» (صدرالمتألهین، شرح اصول کافی، (چاپ سنگی)، ص 289)

 

1 وجود خاص و و جود جمعی ماهیت

1ـ1 اعتبار وجدان و فقدان در ماهیت

مقدمتا باید بدانیم که وقتی می‌‌گوییم «حمل اولی»، منظور هوهویت بین دو مفهوم یا دو ماهیت است صرف نظر از وجود و مصداق آنها. مفاد این حمل این است که مفهوم یا ماهیتی که موضوع واقع شده همان خود مفهوم یا ماهیتی است که محمول واقع شده است. پس در حمل اولی اصلا پای مصداق و وجود به میان نمی‌‌آید، بر خلاف حمل شایع که در آن پای وجود و مصداق به میان می‌‌آید. مفاد حمل شایع این است که مفهومی که موضوع واقع شده است، خودش یا مصداقش، مصداق مفهومی است که محمول واقع شده است. پس حمل اولی ناظر به اتحاد مفهومی و ماهوی است و حمل شایع ناظر به اتحاد مصداقی و وجودی است. حمل دیگری هم داریم به نام حمل «حقیقه و رقیقه» که از نوع حمل مفهوم بر مصداق است ولی با حمل شایع فرق دارد که در همین مقاله به آن می‌‌پردازیم

با این مقدمه، به حد تام ماهیت و اعتبار وجدان و فقدان در آن بپردازیم. به نظر حکماء، هنگامی که مفهومی را که از یک ماهیت در ذهن داریم قطع نظر از وجود و مصداقش مورد توجه قرار دهیم، یعنی ماهیت را بما هی‌‌هی لحاظ کنیم، حد تامی دارد که اگر از این حد چیزی کم شود یا به آن چیزی افزوده شود، دیگر این ماهیت این ماهیت نیست، بلکه ماهیت و مفهوم دیگری است. مثلا ماهیت درخت «جوهر سه بعدی نامی» است؛ این حد تام ماهیت درخت است. پیداست که اگر مفهوم نامی را از این حد کم کنیم، ماهیت «جوهر سه بعدی» به دست می‌‌آید که ماهیت جسم است نه درخت و اگر مفهوم حساس را به آن بیفزاییم، ماهیت «جوهر سه بعدی نامی حساس» حاصل می‌‌شود که ماهیت حیوان است نه درخت. پس مقصود از حد تام حدی است که همه ذاتیات ماهیت ر که صرف نظر از مصداق و وجود ماهیت به حمل اولی بر آن حمل می‌‌شوند واجد است و چیزی غیر از آنها را واجد نیست به طوری که نه می‌‌توان چیزی بر آن افزود و نه از آن چیزی کاست. بنابراین، وقتی که ماهیت را بما هی‌‌هی در نظر می‌‌گیریم، می‌‌بینیم که ضرورتا چیزهایی را واجد است و ضرورتا چیزهای دیگری را فاقد است و گرنه آن ماهیت آن ماهیت نیست. حاصل آنکه در ماهیت بما هی‌‌هی، و به تعبیر دیگر در حد تام ماهیت، وجدانی معتبر است و فقدانی و به زبان دیگر، شامل دو اعتبار است: اعتبار وجدان و فقدان؛ وجدان همه مفاهیم کمالی و ثبوتی‌‌ای که ماهیت باید آنها را داشته باشد تا آن ماهیت باشد، و فقدان همه امور کمالی وثبوتی دیگر که آنها را از ماهیت سلب می‌‌کنیم به طوری که اگر یکی از آنها را اضافه کنیم دیگر آن ماهیت نخواهد بود. مثلا در ماهیت درخت بما هی‌‌هی وجدان سه مفهوم ثبوتی جوهر و سه بعدی و نامی معتبر است و فقدان هر مفهوم ثبوتی دیگری غیر از این سه، مانند مفهوم حساس و متحرک و ناطق و غیره. پس حد تام ماهیت درخت «جوهر سه بعدی نامی» فقط است؛ که سه مفهوم جوهر و سه بعدی و نامی داخل در ذات اند و هر یک از آنها و نیز مجموع آنها به حمل اولی بر آن حمل می‌‌شوند و مفهوم فقط خارج از ذات است و تعبیری است از اینکه سایر مفاهیم ثبوتی خارج از ذات درخت‌‌اند و به حمل اولی بر آن حمل نمی‌‌شوند، بلکه از آن سلب می‌‌شوند

2ـ1 وجود خاص یا فرد ماهیت

مقصود از وجود خاص ماهیت مصداقی از مفهوم ماهوی است که وجدانا و فقدانا مستتبع ماهیت است. منظور مصداقی است که واجد واقعیت همه مفاهیم کمالی و ثبوتی‌‌ای است که حد تام ماهیت واجد آنهاست و بیش از آنها را ندارد؛ یعنی، واقعیت هیچیک از مفاهیم کمالی و ثبوتی‌‌ای را که حد تام ماهیت فاقد آنهاست ندارد، به طوری که حد تام ماهیت وجدانا و فقدانا بر این مصداقْ بالذات منطبق است؛ به عبارت دیگر، مصداقی از ماهیت است که حد تام ماهیت هم در وجدان و هم در فقدان تابع و مطابِق اوست. ما برای راحت‌‌تر ادا کردن مطلب، از این تعبیر استفاده می‌‌کنیم: وجود خاص ماهیت مصداقی از ماهیت است که هم در وجدان و هم در فقدان تابع حد تام ماهیت است. هر چند این تعبیر مسامحی است؛ زیرا ماهیت تابع وجود است نه وجود تابع ماهیت، با این حال، برای سهولت، آن را به کار می‌‌گیریم. پس اگر ما مصداقی داشته باشیم که واقعیت جوهریت را داشته باشد، یعنی حقیقتا قائم به موضوع نباشد، و نیز واقعیت سه بعدی بودن را هم داشته باشد، یعنی حقیقتا فضایی را اشغال کرده باشد، و واقعیت نمو را هم داشته باشد، یعنی حقیقتا رشد کند و بزرگ شود و بر حجم و اندازه آن افزوده شود و هیچ کمال دیگری نداشته باشد، چنین مصداقی وجود خاص ماهیت درخت است؛ چون در وجدان و فقدان تابع حد تام درخت است. پس اگر مصداق مذکور فاقد واقعیت نمو باشد، در این صورت وجود خاص ماهیت جسم است نه درخت و اگر علاوه بر واقعیت جوهریت و سه بعدی بودن و نمو، واجد واقعیت حساس هم باشد، در این صورت وجود خاص ماهیت حیوان است نه درخت. فقط در صورتی وجود خاص درخت است که واقعیت جوهریت و سه بعدی بودن و نمو را واجد و واقعیت کمالات دیگر را فاقد باشد

از آنچه گفته شد، می‌‌توان فهمید که وجود خاص هر ماهیتی خود دو حد دارد: حدی وجودی و حدی عدمی. مقصود از حد وجودی مقدار وجودی است که دارد. از همین حد است که همه مفاهیم ثبوتی‌‌ای که در حد تام ماهیت اخذ شده‌‌اند انتزاع می‌‌شود و آن مفاهیم بر همین حدْ بالذات صدق می‌‌کنند. و مقصود از حد عدمی همان تمام شدن و ادامه نیافتن و خلاصه نقص وجود مذکور است و از همین حد است که مفهوم سلبی »فقط« یا »لاغیر« انتزاع می‌‌شود. پس حد وجودی همان دارایی‌‌های وجودی مصداق است

به وجود خاص ماهیت «فرد» یا «وجود بالفعل» یا «وجود تفصیلی» ماهیت هم می‌‌گویند؛ چون با آن تفصیل و کثرت خارجی حاصل می‌‌شود

3ـ1 وجود جمعی ماهیت

همان طور که دیدیم، وجود خاص ماهیت مصداقی از ماهیت است که وجدانا و فقدانا مستتبع ماهیت است. در مقابل، وجود جمعی ماهیت مصداقی از ماهیت است که مستتبع ماهیت است وجدانا نه فقدانا، به تعبیر دیگر، وجود خاص ماهیت مصداقی است که حد تام ماهیت وجدانا و فقدانا بر آن بالذات صادق و منطبق است. در مقابل، وجود جمعی ماهیت مصداقی است که حد تام ماهیت وجدانا بر آن بالذات صادق است نه فقدانا. و به تعبیر غیر دقیق، وجود جمعی ماهیت فقط در وجدان تابع حد تام ماهیت است و نه در فقدان. توضیح اینکه در وجود خاص ماهیت فقط واقعیت همان مفاهیم ثبوتی‌‌ای که در حد تام ماهیت اخذ شده‌‌اند یافت می‌‌شود و لا غیر؛ یعنی، فقط واجد همین کمالات است و هر کمال دیگری غیر از اینها را فاقد است ولی وجود جمعی ماهیت هم واجد کمالات مذکور است هم واجد غیر آنها، پس کمالات آن محصور نیست در آنچه در حد تام ماهیت آمده است. پس در مقایسه وجود جمعی ماهیت با وجود خاص آن و دو حد وجودی و عدمی آن، می‌‌توان گفت که وجود جمعی ماهیت با وجود خاص آن فقط در حد وجودی مشترک است. پس وجود جمعی ماهیت فقط حد وجودی دارد نه حد عدمی؛ یعنی، از این وجود و مصداق مفاهیم ثبوتی مأخوذ در حد ماهیت تام قابل انتزاع‌‌اند، اما همه مفاهیم کمالی دیگری که از ماهیت به حمل اولی سلب می‌‌شوند از این وجود قابل سلب نیستند، بلکه بسته به شدت و ضعف این وجود، همه یا برخی از این مفاهیم نیز بر این وجود حمل می‌‌شوند. از باب مثال، فرض کنید این سخن فلاسفه درست باشد که هر عددی ماهیت نوعیه خاصی است از کمیت غیر از عدد دیگر؛ مثلا، عدد دو یک نوع کمیت است، عدد سه نوع دیگری است، عدد چهار نوع سومی است و هکذا. یا فرض کنید این سخن را از صدرالمتألهین پذیرفته باشیم که هر طولی ماهیت نوعیه خاصی است از کمیت غیر از طول دیگر؛ مثلا، طول یک متری نوعی از کمیت است و طول دو متری نوع دیگری از آن است و سه متری نوع سومی از آن است و همچنین هر طول دیگری که کمتر یا بیشتر یا ما بین اینها فرض شود خود نوع خاصی از کمیت است. در این صورت، با توضیحاتی که دادیم، می‌‌توان گفت که وجود خاص هر عددی وجود جمعی همه اعداد کوچکتر است: «چو صد آمد نود هم پیش ماست.» همچنین وجود خاص هر طولی وجود جمعی همه طول‌‌های کوچکتر است و به طور کلی وجود خاص هر اندازه‌‌ای (اعم از طول و سطح و حجم) وجود جمعی همه اندازه‌‌های کوچکتر است. پس وجود خاص هر نوع ماهیت کمیّه‌‌ای وجود جمعی همه انواع ماهیات کمیت کوچکتر است و قس علی هذا در غیر کمیت

به وجود جمعی ماهیت «وجود بالقوه» یا «وجود اجمالی» هم می‌‌گویند؛ چون چنانکه خواهیم دید، وجودی است بسیط و واحد که در عین حال با آن ماهیات متکثری موجود می‌‌شوند، پس موجب تفصیل و کثرت خارجی نیست و دو واژه «اجمال» و «قوه» در اینجا به همین معنی اشاره دارند. بنابراین، «قوه» در اینجا به معنای استعداد قریب یا بعید نیست و نیز «بالقوه» به معنای «امری که فاقد چیزی است که می‌‌تواند واجد آن باشد» نیست. این دو معنا بیشتر در باب حرکت کاربرد دارند

1ـ3ـ1 وحدت و بساطتْ شرط وجود جمعی

از مطالبی که گفتیم، معلوم شد که وجود جمعی همیشه کمالاتی بیش از کمالات وجود خاص دارد. مثلا وجود خاص ماهیت درخت فقط کمال جوهریت و سه بعدی بودن و نموّ را دارد و نه بیشتر، اما وجود جمعی آن، علاوه بر سه کمال مذکور، کمالات دیگری هم دارد؛ مثلا، کمالی نظیر حساسیت و ناطقیت را هم دارد. حال سؤال این است: آیا وجود جمعی ضرورتا وجودی واحد و بسیط است که در عین وحدت و بساطت همه این کمالات را دارد یا نه بلکه می‌‌شود وحدت هم نداشته باشد و، در حقیقت، مجموع کمالات مذکور باشد که جدا جدا و متکثرند، اما در کنار هم قرار گرفته‌‌اند و مجموعه‌‌ای واحد را فراهم آورده‌‌اند؟ به عقیده حکما شق اول درست است. چرا؟

فرض می‌‌کنیم شق دوم درست باشد و وجود جمعی به نحو تکثر شامل کمالات اضافی باشد نه به نحو وحدت بساطت؛ به عبارت دیگر، فرض می‌‌کنیم کمالات اضافی موجود در وجود جمعی هر کدام واقعیتی جدا گانه در کنار وجود خاص باشد که به هم ضمیمه شده‌‌اند و وجود جمعی را ساخته‌‌اند. اگر دقت کنیم این فرض به معنای نفی وجود جمعی است. چون آنچه فرض کرده‌‌ایم مجموعه چند وجود خاص است: وجود خاص درخت به علاوه وجود خاص حساسیت به علاوه وجود خاص ناطقیت. معلوم است که هر یک از این واقعیت‌‌ها فقط مصداق ماهیت خود است و هیچیک مصداق بالذات ماهیت دیگری نیست، پس واقعیتی که وجود خاص درخت است حساس و ناطق نیست و بالعکس، پس هیچیک از این واقعیت‌‌ها، ولو در کنار آن واقعیتِ سایر کمالات هم باشد، وجود جمعی هیچیک از ماهیت‌‌ها نیست. اما مجموع سه واقعیت چه؟ جواب روشن است. مجموع شیئی فرضی است نه شیئی حقیقی؛ یعنی، در خارج بجز سه واقعیت مذکور امر دیگری به نام مجموع وجود ندارد تا حکمی داشته باشد. آری، ذهن ما فرض می‌‌کند مجموعْ شی‌‌ء دیگری است غیر از هر یک از آن سه و احکام دیگری دارد غیر از احکام آنها. پس از ضمیمه شدن وجودهای خاص به یکدیگر وجود جمعی حاصل نمی‌‌شود. وجود جمعی یک وجود واحد بسیط است که بوحدته وبساطته هم مصداق همه مفاهیم کمالی است که در حد ماهیتی که این وجود وجود جمعی آن است اخذ شده‌‌اند و هم مصداق مفاهیم کمالی و ماهیات دیگر. به تعبیر صدرالمتألهین، وحدت مساوق وجود است، پس وقتی که می‌‌گوییم وجود جمعی ماهیت، یعنی مصداق دیگری غیر از وجود خاص که در عین بساطت و وحدت کمالات بیشتری از وجود خاص دارد

2ـ3ـ1 وحدت و بساطت شرط کامل‌‌تر بودن وجود جمعی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله قاچاق انسان در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله قاچاق انسان در pdf دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله قاچاق انسان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله قاچاق انسان در pdf

قاچاق انسان
نگاهی به سیر تاریخی قاچاق انسان
مقدمه
قاچاق زنان در ایران از دوران قاجار شروع شد
اسناد موجود در مورد قاچاق زنان
علل قاچاق انسان و راههای پیشگیری از آن
بانکهای قاچاق دختران چگونه فعالیت می کنند ؟
اشکال متفاوت قاچاق زنان و دختران در ایران
قاچاق زنان و دختران پاکستان
چرا به قوانین ضد قاچاق انسان نیاز است ؟
علل و عوامل قاچاق انسان چیست ؟
راههای پیشگیری از قاچاق انسان
قاچاق انسان ، جنایتی بزرگ علیه بشریت
قاچاق انسان در قرن 21 ، شش برابر قرن 17 و
قاچاق انسان جرمی بی قانون اما ;
اصولا پدیده قاچاق زنان در ایران چه پیشینه ای دارد؟
دلایل اجتماعی گسترده تر شدن ابعاد قاچاق زنان در ایران
در ایران از نظر قانونی با زنانی که با این شبکه ها همکاری می کنند چه برخوردی می شود ؟
قانون مبارزه با قاچاق انسان
قاچاق انسان به ایالات متحده ، برده داری نوین در عصر تمدن
منابع

 

قاچاق انسان

قاچاق انسان شکل نوینی از برده‌داری در دنیای مدرن است که شامل استخدام انسان‌ها، انتقال و دریافت آنها برای وادار کردن افراد به تن‌فروشی یا مجبور کردن به کارهایی سخت و طاقت‌فرسا در کارخانجات، رستوران‌ها، مزارع و دامداری‌ها و پروژه‌های ساختمانی است. قاچاق انسان پس از قاچاق اسلحه و مواد مخدر، سومین تجارت غیرقانونی در دنیا به شمار می‌رود. از انواع رایج آن قاچاق کودکان می‌باشد

نگاهی به سیر تاریخی قاچاق انسان

بر اساس بررسی های به عمل آمده، تقریبا از ابتدای دهه 1990 میلادی به ویژه پس از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی بود که قاچاق انسان البته بیشتر قاچاق زنان در سطح جهان ابعاد گسترده ای یافت. به طوری که امروزه ژاپن و تمام کشورهای اروپایی و آمریکایی در امور واردات زن به صورت کالا و کارگر جنسی فعالیت دارند

در آلمان 10 هزار زن از شهروندان کشورهای چک، لهستان و بلغارستان بر خلاف میل خود در کلوپ ها و میخانه ها کار می کنند

همچنین بر اساس برآوردهای کمیسیون اروپا، سالانه 500 هزار زن و کودک به اروپای غربی قاچاق می شوند. (خبرگزاری فرانسه)

آنچه مسلم است در حال حاضر اگر قاچاق انسان رونق بیشتری از مواد مخدر و اسلحه نداشته باشد، کم رونق تر از آن نیست

قاچاقچی زنان به کسانی اطلاق می شود که از طریق اعمال زور، باج خواهی، فریبکاری یا از طرق دیگر به بهره برداری جنسی یا سایر انواع استثمار زنان و دختران همانند کار اجباری، برداشتن اندام و ; اقدام می کنند

تاریخچه قاچاق زنان برای فحشاء در دوران باستان نیز رواج داشته است
بر اساس اطلاعات و تحقیقات 56 اداره پلیس و 125 موسسه خدمات اجتماعی در کشور انگلستان میزان درآمد حاصله از فحشای کودکان بالغ بر دو میلیارد دلار است
کارشناسان شورای اروپا در گزارشی آماری درباره تجارت زنان اروپایی به عنوان بردگان هزاره سوم نشان می دهند که میزان درآمد ناشی از این تجارت سفید، سالانه تا 13 میلیارد دلار است

آلمانی ها سالانه 35 میلیارد یورو خرج روسپی خانه ها می کنند که درآمد این تجارت بیش از تجارت هروئین است

در آغاز قرن 19 فقط زنگیان یا سیاه پوستان در ایران برده بودند، در اوایل قاجاریه هنوز فروش برده متداول بود

مقدمه

          آگاهی و نگرانی در خصوص رشد فزاینده بازار جهانی برده داری جنسی در سراسر جهان در حال افزایش است. رسانه های دیداری و شنیداری، اینترنت و مجلات زنان، در ایران و سراسر جهان درباره ظلم ها و بی عدالتی های قاچاق انسان و فحشای اجباری در ایران بسیار سخن گفته اند با توجه به گزارش روزنامه شرق در 26 می،خبرگزاری خبرنگاران جوان با برگزاری میزگردی در همین رابطه، اعلام کرد که، 286 زن در فجیره امارات متحده عربی به حراج گذاشته شدند. در این نشست، یک خلبان ایرانی که در خطوط هوایی امارات متحده کار می کند، مصطفی بن یحیی _اعلام کرد به طور متوسط ده تا پانزده دختر، هر روز از طریق نه پرواز منظم و بیست پرواز غیر منظم از ایران به دبی فرستاده می شوند. بعلاوه، جسد سه تا پنج دختر به صورت ماهیانه به دولت ایرات تحویل داده می شود

پروفسور دونا ام. هیوز، صاحب کرسی کارلسون ان دود برنامه مطالعات زنان در دانشگاه رود آیلند گزارش می دهد که “با توجه به اظهارات یک منبع رسمی در تهران، فحشا در میان نوجوانان دختر دارای یک رشد 635درصدی بوده است و تنها در تهران،شمار زنان و دختران مشغول به فحشا 84000 نفر بر آورد شده است که تعداد زیادی از آنها در خیابان ها کار می کنند و در حدود 250 فاحشه خانه بنابر این گزارش در شهر فعال است. از آنجایی که، برآورد دقیق آماری امکان پذیر نیست، این اعداد نمی تواند گویای ابعاد واقعی مسئله باشد. با در نظر گرفتن این نکته که، این آمار حرفی از تعداد زنان فروخته شده در بازار برده داری جنسی در خارج از ایران نمی زند
این صورت مشمئز کننده بهره کشی فقط محدود به زنان بالغ نمی شود، بلکه نوجوانان را نیز در گیر کرده است. بنابر اظهارات عالی ترین مقام قضایی استان تهران، قاچاقچیان به دنبال فروش قربانیان در بارازبین المللی فروش دختران بین 17-13سال هستند و حتی گزارشهایی از فروش دختران بین 10-8 هم وجود دارد. دختران کم سن اغلب مجبور به کارهای پیش خدمتی هستند و اندکی بعد تاجران برده دار آنها را برای کار به متل ها، هتل ها و کلوب های شبانه می برند

شمار زیادی از زنانی که به دنبال یافتن منبع در آمد بهتری هستند، اغلب اوقات با وعده های اغوا بر انگیز کارهای سود آور فریب داده می شوند. اینها اکثرا در نهایت مجبور به فحشا می شوند. تاجران برده اکثرا زنان را در استخرها ی شنا، باشگاه های ورزشی و حتی مدارس دولتی شناسایی می کنند وپیشنهاد کارهای پر پول خارج از خانه و خانواده معمولا به عنوان منشی آنها را به وسوسه می اندازند. گاهی و در صورت اقتضاء، آنها قرارداد ازدواج موقت را بین خود منعقد می کنند که در واقع و به لحاظ ماهیتی خود نوعی از فحشاست.قراردادهایی که مدتشان گاه به 24 ساعت می رسد

در بعضی از موارد زنان ربوده شده و سپس به کار (اجباری )در فاحشه خانه ها یا خارج از کشور می شوند. در سال 2003 ،هزاران نفر از این زنان پس از زلزله ویرانگر بم، بی خانمان شدند و بسیاری از دختران یتیم این فاجعه، خیابان ها دزدیده شده و وارد حلقه رده داری جنسی شدند.بعلاوه، قاچاقچیان انسان، طعمه های خود را از میان دختران نوجوان فراری که تعدادشان در تهران به 25000 نفر تخمین زده می شود، انتخاب می کنند. تعدادی از زنان جوان که مجبور به فحشا می شوند، کسانی هستند که توسط والدینشان فروخته می شوند

علل پنهان معضل قاچاق انسان پیچیده و چند چهره است. والدینی که فرزندان دختر خود را به قصد فحشا می روشند غالبا معتادان به مواد مخدر هستند. همانطورکه خبر گزاری فارس گزارش می دهد، رئیس انجمن علمی آسیب های اجتماعی در ایران، معتقد است که “بیش از  50 درصد ازمردم ایران به طور مستقیم یا غیر مستقیم در گیر مواد مخدر هستند”. با توجه به گستردگی معضل اعتیاد در ایران بعضی از والدین معتاد به قصد تامین نیاز مواد خود، اقدام به فروش فرزندان خود می کنند. فراری ها و زنان (آسیب دیده) به دلایل متعدد اجتماعی و مسائل شخصی و درگیری های روحی از ایران می گریزند. نا امیدی آنها خود را در آخرین آمارهای منتشر شده از خود کشی ها در ایران نشان می دهد

دبیر کل مسائل اجتماعی استان کهکیلویه و بویر احمد اعلام کردکه میزان خود کشی ها در سال 2003 نسبت به سال پیش با رشد 46درصدی روبرو بوده است. بعلاوه،74درصد از خود کشی های موفق از این تعداد متعلق به زنان بوده است و این در حالی است که تعداد دقیق خود کشی ها همچنان نا معلوم باقی مانده است و می توان حدس زد که آمار واقعی به مراتب بالاتر از آنچه اعلام شده باشد. مسئله ای که سایت پیک ایران با اشاره به این می نویسد که، 90 درصد از این زنان را افرادی بین 35-17 سال تشکیل می دهند

چهره های متعددی از دانشگاهیان، سیاستمداران و جامعه شناسان ایرانی اذعان دارند که این معضل نتیجه غیر قابل انکار فقر گسترده و کمبود فرصتهای آموزشی برای زنان است. شکاف بین فقیر و غنی در ایران در حال گسترش است. با نرخ 43 درصدی بیکاری زنان که  53 از کل جمعیت فقیر را تشکیل می دهند، بسیاری از زنان جوان تحت فشار برای پذیرش یک شغل یا ازدواج اجباری هستند

پاسخ حکومت ایران به این سری از معضلات جدا ناکافی است. هیچ ساختار حقوقی برای جلوگیری از این مشکلات خاص وجود ندارد و مشکلات فنی- حقوقی بسیاری از این گریز های فانونی به ویژه در عقد های ازدواج موقت (صیغه یا متعه) را تشدید می کند. بسیاری از ایرانیان طرح این مسائل را، اتهام یا شایعه و توهینی به شان ملی یا افترایی به حکومت تلقی می کنند. حکومت اعلام کرده است که هرگز اجازه چنین جابجایی(قاچاق) را نمی دهد و این در حالی است که، اعضاء کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد بارها قطعنامه هایی را علیه آنچه قاچاق گسترده انسان خوانده می شود، صادر کرده اند. گزارشهایی نیز از تنبیه و مجازات این دسته از زنان رسیده است. قربانیانی که به واقع انتخابی جز فحشا نداشته اند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله طبیعت ایران در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله طبیعت ایران در pdf دارای 96 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله طبیعت ایران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله طبیعت ایران در pdf

1-طبیعت ایران 
الف) فلات ایران 
ب) زاگرس مرکزی 
ج) دامنه های نواحی مرکزی زاگرس 
د) دشت خوزستان 
2- آب و هوا 
بخش سوم 
فصل اول 
1- شهر و منشاء آن 
نظریه های شکل گیری شهرها 
فصل دوم 
1  تحول شهری ایران 
2  شهر باستانی 
3  شهر اسلامی 
بخش چهارم 
فصل اول 
1- کلیات فرهنگی عشایر 
2- فرهنگ 
فصل دوم: 
1- توزیع جغرافیایی ایلات و عشایر ایران 
ایلات کهکیلویه و بویر احمد 
بویر احمد: 
ایل بهمئی 
بابوئی 
چرام 
دشمن زیاری 
طیبی 
بختیاری 
ایلات کرد 
ایلسون (شاهسون) 
ترکمن 
قشقائی 
1- طایفه دره شوری 
2- طایفه فارسی مدان 
3- طایفه کشکولی بزرگ 
4- طایفه کشکولی کوچک 
5- طایفه شش بلوکی 
6- طایفه عمله 
ایلات خمسه 
ایل باصری 
ایلات عرب 
بلوچ ها 
بچاقچی 
2- نمونه های فرهنگ عشایری 
خانواده و ازدواج 

1-طبیعت ایران

ایران کشوری است پهناور با آب و هوای بسیار متنوع دارای انواع پوشش گیاهی البته با کمیت های مختلف کشوری است که دارای دو رشته کوه عظیم البرز و زاگرس می باشد و همین نوع از طبیعت باعث بسیاری از تفاوت های آب و هوایی و تنوع آن در نقاط مختلف کشور پهناور ایران می شود

ایران سرزمینی است پوشیده از کوههای مرتفع، تپه ها ماهورها و بیابانهای وسیع با آب و هوای گوناگون و از اینرو محیطی است مساعد برای زندگی کوچ نشینی. همانگونه که پیش از این گفتیم زندگی کوچ نشینی گونه از از سازش با محیط است که در آن انسان با بهره گیری از دام، اراضی غیر قابل کشت را به صورت چراگاه مورد استفاده قرار می دهد، چنانکه می دانیم بیشتر مناطق ایران قابل کشت نیست ولی در عوض با توجه به تنوع آب و هوا قسمتهای از مناطق عمده قابل کشت برای چند ماهی به صورت چمنزارها و چرا گاههای سبز و خرم در می آیند. از آنجائیکه این چراگاهها فصلی و پراکنده اند تنها کوچ نشینان هستند که با جابجائی منظم خود می توانند از آنها استفاده کنند زیرا در غیر این صورت میلیونها هکتار چراگاه طبیعی بدون استفاده باقی می ماند

اصولاً کوچ نشینی گونه از از زیست است که در آن انسان بته علت تکنولوژی ساده نمی تواند دگرگونی لازم را در محطی خود بوجود آورد و ناچار از راه پرورش دام خود را با آن سازش می دهد. از اینرو است که کوچ نشینان تا حد زیادی وابسته و مقهور طبیعت هستند. کوچ نشینان در هر منطقه از ایران خواهد سیستان و بلوچستان، خواهد لرستان و کردستان و یا آذربایجان تا حد زیادی وابسته به انواع مختلف دام هستند و دام ها بنوبه خود احتیاج به علوفه دارند که آن نیز وابسته به مقدار بارندگی و سایر عوامل اکولوژیکی است

الف) فلات ایران

سلسلسه جبال زاگرس که از شمال ایران شروع می شود و تا نواحی جنوب شرقی ادامه دارد، کناره های غربی فلات (1800-2000 متر ارتفاع از سطح دریا) ایران را تشکیل می دهد. این فلات شامل بخش علیای رودخانه دز در گذشته به رودخانه محلات مشهور بود و قسمتهای شمالی زاینده رود و کارون است. نواحی دو رودخانه یاد شده و حوضه های جنوب غربی اصفهان در مجموع چهارمحال را تشکیل می دهد

به نظر زمین شناسان جغرافیدان، مناطق مزبور ساختار جغرافیایی پیچیده ای دارد. سطح این سرزمین را قشرهای متنوع و زنجیره ای زمین شناسی شکل می دهد. این طبقات از دوره های مختلف زمین شناسی و یا فرمهای آهکی آن است (ژوراسیک و کرتاسه) که با دگرگونیهایی از مشخصه هی قدمت این نواحی محسوب می شود. به سبب جوان بودن زاگرس، زلزله خیزی منطقه قابل ذکر است

در گزارش نامه نظامی سوم مطلبی از زلزله سال 1909 سیلاخور آمده است که بر اثر آن حدود 6000 نفر جان خود را از دست دادند. همچنین زلزله های مکرر اشتران کوه سبب شد که ایلات، تا مدتها بدین نواحی کوهستانی نزدیک نشوند

و به دلیل مرغوب بودن ترکیبات رسوبی لایه های بیرونی، دامنه ها در این منطقه حاصلخیزی ویژه ای دارد. چشمه سارها و رودخانه های بسیاری سبب وفور آب در این نواحی شده است. زراعت آبی در مناطق یادشده رونقی دارد و بیش از هر چیز برنج، گندم سفید، جو، جو صحرایی، عدس و یونجه کشت می شود

دره ها با شیبی ملایم در داخل مناطق کوهستانی تشکیل شده است. بعضی از بلندیهای این سرزمین در ارتفاع یکهزار متری فلات ایران قرار دارند. در مجموع زمینهای این نواحی بلند که از مراتع دامنه کوهها و دشتهای مرتفع تشکیل می شود، نوع زراعت را تعیین می کند. البته مردمان این سرزمینهای بلند با کمبود آب مواجهند. همچنین به علت حاصلخیز نبودند خاک و کمی رطوبت این منطقه ویژه، زراعت دیم در آنجا بازده اندکی دارد در ارتفاعات این نواحی فقط امکانات چرا و دامپروری وجود دارد. در این منطقه محدود اشکال مختلفی از بهره برداری زراعی یافت می شود

زمینهای پس آن در در حاشیه زاینده رود قرار دارد که دارای خاکی زرخیز است. زارعان این منطقه و حتی بر روی صخره ها بنا می کنند. در کنار این زمینها جلگه های وسیعی (استپی) وجود دارد که درآن زراعت دیم رواج دارد تا چشم کار می کند از آبادی خبری نیست (مگر واحدهایی در دامنه کوه) نواحی مزبور زمینهای کشاورزی محسوب می شوند. فعالیت کشاورزی مردم در چهارمحال و استعداد زمینهای زراعی آن نواحی، آن ناحیه را به صورت یکی از سیلوهای غلات ایران در آورده است

ب) زاگرس مرکزی

پستی و چین خوردگی و بلندیهای طبیعی و دسته بندی کوههای مرکزی جبال زاگرس مانند کوههای آلپ به دوره های نه چندان دور (دوم و سوم) بر می گردد. ارتفاعات زاگرس بتدریج اوج می گیرد؛ بلندیهای صعب العبوری که از نواحی شمال غرب به طرف جنوب شرقی زنجیر وار ادامه دارد. کوههای زاگرس زائیده تقسیم کوههای میوسن و پلیوسن است. خیزش ارتفاعات قلل زاگرس از جنوب غربی به سوی شمال شرقی است که از بلندیهای کمتر از 1000 متری شروع می شود و به ارتفاات بیش از 4000 متر می رسد. دره های عمیق و دامنه های پر فراز و نشیب آن که به موازات کوهها قرار دارد، موجب مضرس شدن ارتفاعات و دشواری عبور شده است

در مجموع، نواحی میانی سلسله جبال زاگرس که بطور کلی از چین خوردگیهای معمولی زمین شناسی محسوب می شود، محیط مناسب و نمونه بسیار خوبی برای مطالعات سنگ شناسی، خاک شناسی و نمونه برداریهای علمی است (ساختارهای زمین شناسی). در بعضی از موارد ناهمگونیهایی وجود دارد که از آن جمله چین خوردگیهای برگشته ارتفاعات زرد کوه است که لایه های سنگهای آهکی، نمک و گچ آن در زیر طبقات عظیم دلمیت قرار گرفته است. لایه های مزبور سبب تجمع نمک در زیر لایه های دلمیت و ناپایداری و حرکت طبقات فوقانی می شود. یکی از مهمترین ریزشها در بختیاری، باعث انسداد دره معروف (رودخانه) شیرین بهار شد. در اثر این ریزش حدود ششصد میلیون تن سنگ از جای خود کنده شد و سدی به ارتفاع 250 متر به وجود آورد

طغیان فصلی آب منتج در اثر این حادثه تا سالها ادامه داشت و باعث ناهمواریهایی شد که بعدها مراتع بین راهی با ارزشی در بهار و پاییز برای ایلات منطقه گشت

برخلاف همگوهی قابل توجهی که شکل ظاهری ارتفاعات منطقه دارد، آبهای مرتفعات میانی زاگرس از همسویی چشمگیری با ساختار زمین برخوردار نیست. این رودخانه ها، مکرر به یکدیگر می پیوندند و یا از هم جدا می شوند. همچنین رودخانه هایی که از دامنه های آهکی و قشرهای مختلف زمین می گذرد، تا عمق (یکهزار متری دره ها به راه خود ادامه می دهد. مسیر بعضی از رودخانه ها دره های ژرف و تنگی است که اهالی محل به آن تنگه می گویند. در زمینهای بختیاری بیش از نود تنگه وجود دارد که در بعضی از نقاط قوس می زند و گردنه های دیگر را قطع می کند. تنگه های مزبور، دره هایی را به یکدیگر اتصال می دهد که در سایر فصلها بجز تابستان و پاییز هیچ گونه ارتباطی با یکدیگر ندارند. در فصلهایی چون بهار و زمستان، بارندگی بسیار و آب برفها مانع رسیدن ایلات به گردنه ها می شود. زمینهای این محدوده از سنگهای آهکی تشکیل می شود که کم وبیش اراضی جنگلی را هم در بر می گیرد  و با وجود داشتن آب، تنها بصورت چراگاه از آن استفاده می شود. قشر رسوبی زمینهای صاف از شیب دامنه ها می گذرد و تا عمق دره ها و زمینهای هموار ادامه می یابد، تا آنجا که امکان زراعت آبی در این منطقه ها به وجود آورده است. با وجودی که کشاورزی از ویژگی های فلات ایران است، نواحی مرکزی زاگرس را قبل از هر چیزی چراگاهها و مراتع وسیعی تشکیل داده است

ج) دامنه های نواحی مرکزی زاگرس

گرچه مناطق مرکزی زاگرس می بایستی ویژگی ارتفاعات این سلسله جبال مضرس را حفظ کند، ولی اختلافات شدید ظاهری، ویژگیهای منحصر به این بخش از زاگرس را سبب می شود. لذا منطقه مزبور از مختصات طبیعی ویژه ای برخوردار است. با نظری سطحی ترکیب چین خوردگی ارتفاعات زاگرس در این جا هم نمایان است. اما در کنار آن تپه ها ورگه هایی جدا از هم شکل گرفته است که پیوسته خصوصیات خود را حفظ می کنند

معادن و لایه های نمک و گچ (دوران کامبرین) فراوان در اعصار مختلف سبب تغییراتی در چین خوردگیهای بلندیها شده است. معدن نمک و نفت، وجود خود را مدیون پیچیدگی ترکیبات زمین شناسی بالا  است

سنگهای آهکی (گچ و نمک) از امکانات زارعت منطقه کاسته است. از ویژگیهای دیگر زمینهای مرتعی این نواحی می توان اراضی حاصلخیز حوضه های اطراف ایده، اندیکا، سردشت و لالی را نام برد. زمینهای مسطح در این منطقه تا حدودی زیر کشت غلات رفته است. آب چشمه سارها در اثر وجود دره های عمیق و پر پیچ و خم کمتر به حوضه ها می رسد. بدین ترتیب آبیاری بیشتر زراعت با مشکلات فنی همراه است. البته رودخانه های پراکنده ای در دامنه زاگرس مرکزی وجود دارد که باعث رونق فعالیت های کشاورزی می شود. صرف نظر از بلندیهای متفاوت زاگرس و دامنه آن، مراتع موجود در این بخش، چراگاههای مناسبی برای کوچ  زمستانی، در کنار مناطق ییلاقی بلندیهای زاگرس مرکزی است

د) دشت خوزستان

سرزمین بختیاری در حاشیه اراضی خوزستان و زمینهای بین النهرین قرار دارد. زراعت آبی و سنتی در نواحی دزفول و شوشتر و رامهرمز دیده می شود. اما بطور کلی رونق اراضی خوزستان مدیون نوع خاک و اوضاع مناسب آب و هوای آنجاست. زراعتهای بیش از حد و ازدیاد شوره (خطر شوره زار شدن زمین) از حاصلخیزی خاک می کاهد

2- آب و هوا

موقعیت جغرافیایی ایران که بخشی از نواحی خشک تقسیم بندی کهن را در بر میگیرد، در حد فاصل دو منطقه متقابل و تا حدودی متضاد قرار دارد

در یک سو ترکستان و آسیای مرکزی که از مناطق معتدله است و در سوی دیگر صحاری گرم و خشک عربستان که از مناطق حاره و استوایی است. بر طبق نظرات ترول و پافن ایران در منطقه معتدله تا گرم نواحی گرمسیر قرار دارد که اختلاف رطوبت در زمستان و خشکی در تابستان سبب آب و هوایی استپی در ایران است. البته سرزمین بختیاری در این محدوده به علت وجود رشته کوههای زاگرس از درجه حرارت و سطح بارندگی ویژه ای برخوردار است. وجود تغییرات پیوسته، فشار هوا بین نقاط اروپایی با فشار هوای بیشتر و جریان هوا در پستیهای هندوستان سبب ایجاد آب و هوای یکنواخت تابستانی منطقه می شود کمبود ابر و تابش مستمر خورشید، گرمای همیشگی را در این منطقه بویژه درماه اوت به دنبال دارد. به طور کلی درجه حرارت از جنوب شرق به طرف شمال غرب سرزمینهای ایران کاهش می یابد. البته نمی بایستی وجود همین ترتیب راهم در ارتفاعات فراموش کرد. با علم به این که در بلندیها هم دمای بالایی وجود دارد

بدین ترتیب این گونه از وضعیت آب و هوایی ایجاب می کند که بخشی از مردم این سرزمین برای امرار معاش به کوچ نشینی بپردازند. البته در اینجا ما به این مسئله از دو زاویه مختلف نگاه می کنیم یکی دید تاریخی به این منظور که در گذشته های دور به دلیل کمبود امکانات برای تطبیق با محیط سختی های فراوانی پیش رو بوده است و دیگری اینکه اکنون وضعیت به صورت دیگری در آمده و ساکنین این مرز و بوم اجباری در کوچ نشینی صرف ===== و در بعضی موارد به صورت  نوعی از عادت زندگی در آمده است. و البته عده ای از این عشایر یا با ابزار و لوارم مدرن همچون اتوموبیل و تلفن همراه آشنا شده اسند و بخشی از نیازهای خود را به وسیله آنها براورده می کنند. و یا به شهرها و روستاها مهاجرت کرده اند و یک جا نشینی را پیشه خود کرده اند که بحث اصلی ==== قسمت دوم این عبارت است عشایری که سالهای سال با خوی بیابانگردی و چادر نشینی زندگی کرده اند و این خلقیات در آنها بصورت کامل شکل گرفته، و حالا باید به شهرها بیایند و با سیستم زندگی شهری با قانونمندی های خاص زندگی شهری و نوعی دیگری از فرهنگ روبرو شوند و زندگی کنند در این میان تضادی به وجود می آید که از عوارض کوتاه مدت این نوع مهاجرت محسوب می شود و نتایج و عوارض دراز مدت آن هم در فرزند آن این دسته اس مردم شهرها که البته اکثریت و عمده مردم ایران را تشکیل می دهد خود را نشان می دهد

طی نسل ها این خلقیات و رفتارها با رفتار شهری می آمیزد و به صورت فرهنگ جدیدی خود را نشان می دهد، مظاهر شهرنشینی وجود دارد، ابزار آن موجود است اما فرهنگ آن و یا به عبارتی دیگر فرهنگ تعریف شده خاصی برای آن وجود ندارد. رفته رفته با افزایش جمعیت، تقابل ها و کنش ها نیز بیشتر می شود و به این نابسامانی ها هرچه بیشتر دامن می زند. در ادامه به توضیحی درباره شهر و خصوصیات آن می پردازیم

فصل اول

1- شهر و منشاء آن

ناصر فکوهی انسان شناس معاصر در کتاب انسان شناسی شهری خود درباره منشاء شهر می آورد: «شهر نوعی از سازمان یافتگی اجتماعی است که ظهور آن در محور زمانی نیاز به فراهم آمدن شرایطی خاص داشته است

از آغاز انقلاب نویسندگی در حدود 10000 سال پیش تاکنون می توان به طور عام شاهد سه موج بزرگ گسترش شهری بود

موج نخست، موجی است که در حدود 5 تا 6 هزار سال پیش یعنی در حدود هزاره چهارم پیش ازمیلاد در بین النهرین ( تمدن سومری) و مصر و سپس در هندوستان و چین نخستین شهرهای زراعی[1] را به وجود آورد، شهرهایی که به سرعت تبدیل به شهر- دولتهای[2] کمابیش قدرتمند شده و ماطق گسترده ای را زیر سلطه خود گرفتند. این شهرها در کنار رودخانه ها (دجله و فرات در بین النهرین، نیل در مصر، گنگ و هندو در هندوستان، رودخانه زرد در چین) با بهره بردن از اقلیم مساعد و گرم امکان افزایش تولید کشاورزی و انباشت آن را فراهم کردند و منجر به تقسیم کار و قشر بندی اجتماعی و تشکیل دولت شدند[3]

موج دوم از نیمه قرن هجدهم تا اواخر قرن نوزدهم با انقلاب صنعتی و انقلاب های سیاسی اروپایی همراه بود و شهرهای صنعتی این قاره (وسپس قاره امریکا) را به وجود آورد. این شهرها براساس منطق سرمایه داری جدید و تکنولوژی صنعتی به مهاجرت گسترده روستاییان به سوی خود دامن زدند و شهرنشینی را به شکل غالب زندگی انسانها در کشورهای توسعه یافته بدل کردند. در این موج جهان با محوریت مبادلات تجاری و اقتصادی دوسوی اقیانوس اطلس (اروپا و امریکا) شکل گرفت و از اواخر این دوره قدرت های غربی را از چنان نیرویی برخوردار کرد که توانستند به اشغال نظامی تمام کره زمین بپردازند و شکل دادن به جهان را در معنی کنونی آن اغاز کنند

موج سوم شهرنشینی پس از جنگ جهانی دوم و با عمومیت یافتن نظام جهانی،‌ابتدا بر اساس نظام دو قطبی (سوسیالیسم شرقی و سرمایه داری غربی) و سپس از دهه 80 به این سو بر اساس نظام چندقطبی سرمایه داری جانی،‌به صورتی غالب در سراسر جهان شکل گرفت که دو محور اصلی آن بازار جهانی مبادلات اقتصادی و دولت های ملی و نهادهای فراملی متکی بر اتحادهای آنها بودند

در آغاز قرن بیست و یکم،‌ شهرنشینی نه فقط شکل غالب در میان اکثریت جمعیت کره زمین است،‌ بلکه روند عمومی آن گویای برگشت ناپذیر بودن این فرایند و از میان رفتن تدریجی اما قطعی سایر اشکال زیستی است. در طول ده هزاره ای که ما را از ابتدای انقلاب نوسنگی جدا می کند، گونه های متفاوتی از شهر پدید آمده اند که هر یک از آنها دارای گروهی از مشخصات فرهنگی بوده اند و هر چند در نهایت شهر هر چه بیشتر به واقعیتی یکسان شده تبدیل می شود،‌ اما نمی توان تأثیر آن اشکال گوناگون را از لحاظ انسانی چه بر واقعیت کنونی شهرها و چه در بدیل هایی که می توان برای آینده آنها متصور شد، نادیده گرفت

در حدود 10000 سال پیش با گرم شدن اقلیم بر روی کره زمین، برای نخستین بار انسانها قادر شدند به سوی یک اقتصاد با محوریت تولید کشاورزی حرکت کنند. بدین ترتیب کشاورزی و دامداری در منطقه ای که به «هلال حاصلخیز» معروف است و تقریباً شامل کشورهای ترکیه،‌عراق،‌ سوریه،‌ لبنان، فلسطین و ایران کنونی می شد، ظاهر شد. برای آنکه شرایط اسکان یافتگی اولیه به وجود بیاید نیاز به گرد هم آمدن و دسترسی به چندین عامل وجود داشت

آب مناسب و همیشگی؛
خاک مناسب و قابل کشت؛
مواد اولیه لازم برای ساخت و ساز؛
امکانات ارتباطی با سایر نقاط زیستی؛

چنین شرایط تبعاً‌ نمی توانستند ابتدا جز در نقاطی محدود ظاهر شوند و در همین نقاط بود که نخستین اشکال اسکان یافتگی به صورت روستاهای ناپایدار پیدا شدند. این روستاها عموماً بسیار کوچک بودند و گستره آنها از 2 تا 3 هزار متر مربع تجاوز نمی کرد. دلیل ناپایداری روستاها،‌سطح پایین امکانات فناوری بهره برداری از خاک و آب بود که به سرعت به از میان رفتن توان خاک منجر شده و سبب تخریب روستها می شد. این شرایط به تدریج در فاصله 10 تا 6 هزار سال پیش تغییر یافتند و روستاهای ناپایدار جای خود را به روستاهای دائمی دادند. برخی از این روستاها به سوی تکنولوژیک همچون اختراع چرخ و استفاده از راه های آبی برای حمل و نقل و همچنین ساختن سفال و سپس بهره برداری از فلز، تأثیرات تعیی کننده در این تحولات داشتند. این تحولات منجر به پدید آمدن سه نظام اساسی در جوامع انسانی شدند که عناصر تشکیل دهنده شهرها نیز به حساب می آمدند

1 نظام اقتصادی با گذار به اقتصاد تولید کشاورزی و جایگزینی کامل ان در جای شکار و گردآوری،‌به انباشت ثروت و تقسیم کار اجتماعی و ظاهر شدن پدیده هایی چون نظام های بهره برداری از زمین و آب، اشکال مالکیت، چرخه های کالایی،‌ تجاری و مالی،‌مالیات،‌ پول بازار،‌ بافت های پیشه وری و صنعتگری و; می انجامد

2 نظام سیاسی ظاهر شدن ثروت و انباشت آن حتی در ابتدایی ترین اشکالش یعنی انبارهای غلات، نیاز به دخالت قدرت را برای دفاع از ثروت و یا برعکس برای چپاول ثروت دیگران،‌ به وجود می آورد. افزون بر این، مدیریت ثروت و اقتصاد،‌ به ویژه در مناطقی که نیاز به سازماندهی های گسترده نیروی کار داشتند (برای مثال، مناطقی که نمی توانستند بدون تأسیس شبکه های آبیاری مصنوعی آباد شوند) شکل گرفتن قدرت سیاسی و اداری،‌ فرایند های نظامی، اداری،‌ قانونی و حقوقی و نهادها و کالبدهای اجتماعی مربوطه را به وجود می آورد

3 نظام ایدئولوژیک اسکان یافتگی و خروج از شکنندگی و آسیب  پذیری زندگی مبتنی بر شکار و گردآوری، سبب تغییر نگرش های ایدئولوژیک انسان ها،‌ آینده نگری بیشتر و افزایش درجه معنویت و باورهای استعلایی در آنها شد. بدین ترتیب تقدس و باورهای قدسی که نخستین اشکال آنها را باید بسیار پیش از آن و لااقل همزمان با اشکال ابتدایی هنر (حدود 40 هزار سال پیش) قرار داد،‌به صورت فرایندها و نهادهای پیچیده تر و کامل تری ظاهر می شوند: قشر روحانی، مناسک دینی، معابد، فضاهای سیاسی-دینی;

به رغم آنچه گفته شد باید توجه داشت که حرکت از اشکال جماعتی اولیه به اشکال فرهنگی پیشرفته و از خلال شکل شهر (یا شکل تمدنی در مفهوم انحصاراً شهری تمدن) نگذشته اند به صورتی که در جلگه های آسیای مرکزی، اشکال زیست کوچ نشینی در عین آنکه فضاهای ثابت زیستی به وجود نیاوردند، توانستند به سطح بالایی از مؤلفه های فرهنگی (دین،‌ نوشتار،‌هنر، نظام های قانونگذار، حکومتی، اقتصادی و فناوری) برسند و در طول هزاره های بعدی و حتی تا امروز دو شکل زیستی کوچ نشینی و روستانشینی همواره روابط متعددی را با شکل شهری حفظ کردند. با این وصف این بحث که در چارچوب گسترده تر در مورد معنی عمیق دو مفهوم «تمدن» و «فرهنگ» قرار می گیرد، از چارچوب این کتاب خارج می شود،‌و نگارنده در جای دیگر به آن پرداخته است

نظریه های شکل گیری شهرها

درباره چرایی شکل گرفتن نخستین شهرها از جماعت های روستایی اولیه،‌ نظریه های متفاوتی عرض شده است که به دلیل کمبود قابل اثبات نمی توان هیچ کدام از آنها را قطعی دانست، بنابراین بحث در این باره همچنان گشوده است

ژولین استیوارد[4] انسان شناس آمریکایی بر آن است که نهادهای اجتماعی و روابط کارکردی آنها بوده اند که هسته تغییر شهری را تشکیل داده اند. هر جامعه ای بنابر نهادهای اجتماعی خود،‌نظامی را به وجود می آورد. به این ترتیب استیوارد مراحل زیر را در شکل گیری تمدن شهری مطرح می کند

1 شکل و گردآوری

2 کشاورزی

در مرحله نیاز به آبیاری و فعالیت های عمرانی ناشی از آن و توزیع آب،‌یک طبقه دیوان سالار را به وجود اورده است که از بطن آن طبقه حاکم زاده شد. اوقات فراغت و کار به این ترتیب به تدریج معنی پیدا می کنند، جمعیت افزایش یافته و رقابت و جنگ میان جماعت ها آغاز می شود. بدین ترتیب انسانها به باور استیوارد وارد دوران تاریکی از هرج و مرج و اغتشاش می شوند که در طول آن قدرت های نظامی شکل گرفته و دولت-شهرها به وجود می ایند.[5]

این نظریه به صورتی دیگر به وسیله کارل ویتفوگل[6] مورخ و چین شناس آلمانی نیز در اثر معروفش استبداد شرقی[7]مطرح شده است. وی ظهور نخستین تمدن های شهری را در مناطقی می داند  که نیازبه آبیاری مصنوعی در ابعاد گسترده در آنها احساس می شده است و این جوامع را «جوامع آبی»[8] می نامد. این نوع از آبیاری نیاز به هماهنگی و مدیریت تمرکز یافته داشت. برای آبیاری مصنوعی، فعالیت های زیادی لازم بود از جمله احداث قنات ها و کانال ها، نگهداری و تعمیر آنها، دفاع از آنها در مقابل حملات دشمن، تقسیم و توزیع آب و; بدین ترتیب اجرای این اقدامات نیاز به قدرت بزرگی داشت که این قدرت ها را به دلیل انحصاری که بر آنها ایجاد می کردند، بدل به استبدادهای شرقی می کرد. این نظریه به صورتی که ویتفوگل مطرح کرده است مورد انتقادات زیادی قرار گرفته است، زیرا برای مثال در بین النهرین گاه نظام های گسترده آبیاری وجود داشتهاند بدون آنکه دولتی به وجود بیاید و بر عکس، در همین منطقه قدمت دولت-شهرها بیش از قدمت نظام های آبیاری است و بنابراین این نظام ها را نمی توان علت اصلی ایجاد دولت-شهرها دانست

رابرت کارنرو[9] درباره شکل گیری دولت-شهرها نظریه افزایش و فشار جمعیتی را مطرح می کند. در این نظریه عنوان می شود که تمدن نخستین بار در سرزمین هایی ظاهر شده است که موانع طبیعی همچون صحراها،‌ آبها و کوه ها آنها را محصور کرده بودند. در این سرزمین ها رشد جمعیت سبب شده است که نیاز به منابع بیشتری به وجود بیاید حال آنکه امکان گسترش سرزمینی برای تأمین چنین منابعی بیشتری به وجود بیاید حال آنکه امکان گسترش سرزمینی برای تأمین چنین منابعی وجود نداشته است. نتیجه آن بوده که نیاز به تراکم کار در تولید کشاورزی و همچنین رقابت درونی و جنگ ها و تنش ها به وجود آمده است. در این جنگ ها،‌ قشر پیروز حاکمیت جوامع انسانی را در دست گرفته و قشر شکست خورده ناچار به تبعیت و فرمانبرداری از گروه نخست شده اند. بدین ترتیب کارنرو قشربندی سلسله مراتبی را قدم نخست در تشکیل دولت-شهرها می داند. کارنرو برعکس با مطالعه بر منطقه ای چون آمازون نشان می دهد که کشتکاران این منطقه به دلیل برخورداری از سرزمینی گسترده نیاز به ایجاد ساختارهای سلسله مراتبی و شکل دادن به شهر-دولت ها نداشته اند[10]

گروهی دیگر از نظریات نیز به ویژه در ارتباط با شهر-دولت ها امریکای میانه و خاورمیانه نزدیک بر وجود بازارهای متمرکز در نقاطی خاص همچون در تئوتیهواکان تأکید کرده اند و بر آن بوده اند که کنترل و مدیریت این بازارها سرمنشأ قدرتی بوده اند که شهرها را  به وجود آورده است[11]

اما بیشترین سهم در نظریه شکل گیری دولت-شهرهای نخستین را باید متعلق به گوردون چایلد[12]باستان شناس استرالیایی دانست[13]. به عقیده چایلد به وجود آمدن تمدن شهری را باید به دلیل پیدایش نوآوری های فناورانه دانست که خود سبب تخصصی شدن فعالیت ها، افزایش تولید و انباشت مازاد تولید شده اند. با به وجود آمدن تخصص های فنی، صنعتگران نمی توانستند تنها از یک خویشاوند تشکیل می دادند و سازمان اجتماعی جدیدی ایجاد می کردند. در حدود 4 هزار سال پیش ازمیلاد، با توسعه آبیاری در کشاورزی، ماهیگیری، دامداری مازاد تولید،‌ امکانی عملی برای افزایش شمار متخصصان فنی به وجود آورد. بازار تولید با توسعه وسایل حمل و نقل از جمله حمل و نقل آبی و چرخ افزایش یافت. استفاده از آبیاری باعث شد که جمعیت در نقاطی خاص (کنار آبها،‌ کانالها و رودخانه ها) متمرکز شود. گوردون چایلد 10 معیار در شکل گیری شهرها مطرح می کند که عبارتند از

1 تمرکز جمعیتی، شهرهای اولیه بین 7 تا 20 هزار نفر جعیت داشتند؛

2 ایجاد تخصص های دائمی و تقسیم کار،‌ کشاورزان،‌ صنعتگران، کارگران حمل و نقل، تجار، صاحب منصبان، روحانیون؛

3 مالیات،‌ عوارض و تمرکز، پرداخت مالیات یا عوارض به معابد، برای یک خدا یا یک شاه که سرمایه لازم برای حمایت مالی از متخصصان را فراهم می کرد؛

4 طبقات اجتماعی، تمام کسانی که در تولید کشاورزی سهمی نداشتند، از مازاد این تولید تغذیه می شدند بدین ترتیب گروهی در رأس جامعه قرار می گیرد و سازماندهی و مدیریت جامعه را به خود اختصاص می دهد؛

5 دین و سازمان دولتی، در شهرنوعی همبستگی میان طبقات اجتماعی به وجود می آید که پایه آن را نمی توان نظام خوشاوندی دانست. این همبستگی نیاز به یک ایدئولوژی وحدت بخش داشت که خود را به صورت نوعی تقدس بروز داد و به نوعی مدیریت سیاسی در قالب دولت انجامید؛

6 معماری عظیم، به وجود آمدن بناهای پرشکوه و عظیم به صورت معابد، زیرگورات ها، کاخ ها و غیره که معمولاً درون خود انبارهای ذخیره مازاد تولید کشاورزی را جای می دادند؛

7 نوشتار، که نظامی بود برای ثبت و مدیریت مازاد تولید و مدیریت بهره برداری از این مازاد. این نظام خود به گروه بزرگی از ابداع های دیگر در حوزه علم دامن زد؛

8 علوم، شکل گرفتن علوم دقیقه نظیر حساب، هندسه، ستاره شناسی، تدوین تقویم های کشاورزی و نظم دادن به تولید را بهبود بخشید و به انسان ها امکان پیشگویی داد؛

9 هنر، گسترش و توسعه هنرها همچون شعر و ادبیات ، نقاشی، موسیقی و مجسمه سازی نیز با بهره برداری از مازاد تولید ممکن شد؛

10 تجارت مواد اولیه، شهرها برای ساخت و سازهای خود نیاز به مواد اولیه ای داشتند که اغلب در محل وجود نداشت و این امر سبب تقویت تجارت و تبدیل شدن آن به یکی از عناصر مهم در شهرها شد

فصل دوم

1     تحول شهری ایران

نزدیکی مفهومی میان شهر با حوزه سیاسی در تمدن ایرانی چهره ای بارز دارد. شهرهای ایرانی، همواره و بیش از هر چیز شهرهایی سیاسی اداری و مراکز قدرتی بوده اند که بر حوزه هایی کمابیش گسترده در اطراف خود ایجاد سلسله می کرده اند.این امر لزوماً به معنای آن نیست که منشأ شهرها همواره سیاسی باشند، بسیاری از شهرهای ایران در دوره های مختلف شهرهایی با منشأ دینی، تجاری یا پیشه وری بوده اند، اما دیر یا زود و اغلب در فاصله ای کوتاه، قدرت سیاسی آنها را زیر سلطه خود درآورده و از آنها نه فقط به مثابه ابزاری در آمدزا، بلکه همچنین به مثابه پایگاه هایی برای تحکیم اقدار دولتی استفاده می کرده است. یکی از پایدار ترین پیوستارهایی که در تاریخ شهرنشینی ایران مشاهده می شود در ارتباط تقریباً مستقیمی است که میان اقتدار قدرت سیاسی (عموماً در قالب حکومت های پادشاهی) از یک سو و رشد و شکوفایی شهرنشینی از سوی دیگر وجود داشته است. هر بار قدرت مرکزی رو به ضعف رفته است، شهرها نیز رو به تخریب گذاشته اند و هر بار قدرت مرکزی رو به ضعف رفته  است، شهرها نیز رو به تخریب گذاشته  اند. و هر بار قدرت مرکزی به دلیل یورش خارجی (حملات مغول یا یورش اعراب) به کلی از میان رفته است، شهرنشینی نیز در دوره هایی نسبتاً طولانی زوال یافته است. دلیل این امر نیازی بودهاست که همواره به دخالت قدرت مرکزی برای تأمین امنیت درونی و بیرونی شهرها،‌به ویژه امنیت راه های طولانی تجاری و در کنار آن ساختن، حفظ و نگهداری نظام های گسترده آبیاری مصنوعی وجود داشته است. در بخش کنونی، روند عمومی شهرنشینی در تاریخ ایران بررسی خواهد شد. این بررسی موجز در پی ارائه تصویری عام و چشم اندازی عمومی از شهر در دوره ای طولانی را دارد که در آن به موضوع عناصر شهری، از جمله عناصر فضایی، خرده فرهنگ ها و غیره پرداختته نمی شود زیرا این عناصر و تحول تاریخی انها در بخش بعدی موضوع بحث ما خواهند بود. با توجه به آنچه گفته شد، تاریخ شهرنشینی در ایران را شاید بتوان به کلان ترین شکل آن به سه دوره تقسیم کرد. هر یک از این دوره ها به نسبت دوره قبلی فاصله زمانی کمتری را در بر می گیرد و تراکم و شتاب بیشتری را در فرایند شهری شدن و افزایش تنوع شهری نشان می دهد که این امر را باید حاصل سرعت گرفتن عمومی فرایند های تغییر فرهنگی در طول دوران های تاریخی انسانی دانست که همچنان ادامه دارد. سه دوره مزبور را می توان چنین تعریف کرد

دوره نخست، از شکل گیری شهرهای نخستین تاسقوط امپراتوری ساسانی، یعنی از هزاره سوم پیش از میلات تا سال 641 میلادی کته در اینجا ما از عنوان شهر باستانی برای آن استفاده خواهیم کرد

دوره دوم،‌ از شکل گیری شهرهای اولیه اسلامی تا پایان دوره قاجار، یعنی از سال 641 تا 1925 میلادی که در اینجا ما از عنوان شهر اسلامی از آن سخن خواهیم گفت

دوره سوم، از شکل گیری دولت پهلوی در سال 1925 تا امروز کته دراینجا با عنوان شهر جدید (خدماتی-صنعتی) به آن اشاره خواهیم کرد

طبعاً این تقسیم بندی که به مصرف تحلیل موضوعی کتاب حاضر و در چارچوب موجز آن مطرح است می توان به صورت های بسیار متفاوت به زیر مجموعه های تاریخی و گونه ای تقسیم شود. این کاری است که به شکلی جزئی در بخش مربوط به گونه شناسی شهرهای ایران در همین فصل انجام گرفته است، اما به طور کلی از چارچوب اهداف کتاب حاضر خارج می شود

شهر باستانی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله سیستم عامل های بلادرنگ در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله سیستم عامل های بلادرنگ در pdf دارای 76 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله سیستم عامل های بلادرنگ در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله سیستم عامل های بلادرنگ در pdf

فصل اول : زمانبندی بلادرنگ
مقدمه
مشخصات سیستم های بلادرنگ
زمانبندی بلادرنگ
رویکردهای ایستای مبتنی بر جدول
رویکردهای ایستای مبتنی بر اولویت و با قبضه کردن
رویکردهای پویا بر اساس برنامه ریزی
رویکردهای پویا با بهترین کوشش
زمانبندی ایستا مبتنی بر جدول
زمانبندی ایستای مبتنی بر اولویت و با قبضه کردن
زمانبند مهلت زمانی
زمانبندی Linux
زمانبندی Unix SVR
فصل دوم : الگوریتم های برنامه ریزی و حمایت سیستم های اجرایی برای سیستم های بلادرنگ
خلاصه
برنامه ریزی بلادرنگ
متریک های اجرا در سیستم های بلادرنگ
الگوهای برنامه ریزی
الگوریتمهای برنامه ریزی برای این الگوها
برنامه ریزی ثابت Table –Driven
برنامه ریزی priority driven preemptive
برنامه ریزی دینامیک
برنامه ریزی Best –Effort دینامیک
موضوعات برنامه ریزی مهم
برنامه ریزی با محدودیتهای توان خطا
برنامه ریزی با احیای منابع
سیستم اجرایی بلادرنگ
هسته های کوچک ، سریع و اختصاصی
توسعه های زمان واقعی برای سیستم های اجرای بازرگانی
سیستم های اجرای تحقیق
هسته MARS
هسته SPRING
هستهMARUTI
هسته ARTS

فصل سوم : بررسی ارتباط میان اجزای یک سیستم جامع بلادرنگ

خلاصه
شرح رابط میان RTOS و برنامه کاربردی
شرح عملگرهای بهبودیافته
تشریح مطالعات تجربی

فصل چهارم : منابع

 

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله سیستم عامل های بلادرنگ در pdf

  [1] M. A. Tsoukarellas, V. C. Gerogiannis and K. D. Economides, “Systemically Testing a Real-Time Operating System”, IEEE Micro, Vol.15, pp.50-60, 1995

[2] EIA/TIA-232-C, Interface Between Data Terminal Equipment and Data Circuit-Terminating Equipment Employing Serial Binary Data Interchange, EIA (Electronic Industries Alliance),

[3] A. Sung, B. Choi and S. Shin, “An Interface Test Model for Hardware-dependent Software and Embedded OS API of the Embedded System”, Journal of Computer Standards and Interfaces, ELSEVIER, 2006, to be published

[4] R. A. Demillo, R. J. Lipton and F. G. Sayward, “Hints on Test Data Selection: Help for the practicing programmer”, IEEE Computer, Vol.11, pp.34-31,

[5] A. J. Offutt, “Investigations of the Software Testing Coupling Effect”, ACM Transactions on Software Engineering and Methodology, Vol.1, pp.5-20,

[6] M. E. Delamaro, J. C. Maldonado and A. P. Mathur, ”Interface Mutation: An Approach for Integration Testing”, IEEE Transactions on Software Engineering, vol.27, pp228~247,

[7] Technical Report SERC-TR-41-P, Design of Mutant Operators for the C Programming Language, Software EngineeringResearchCenter, PurdueUniversity, Rev.1.04,

[8] R. T. Alexander, J. M. Bieman, S. Chosh and B. Ji., ”Mutation of Java Objects”, in the Proc. of International Symposium on. Software Reliability Engineering, pp.341~351,

[9] H. Yoon, and B. Choi, “Effective Test Case Selection for Component Customization and Its Application to EJB”, The Software Testing, Verification and Reliability Journal, vol.14, pp.45~70,

[10] A. Jerraya and W. Wolf, “Hardware/Software Interface Codesign for Embedded Systems”, IEEE Computer, Vol.38, pp.63~69,

[11] IEEE Standard 1003.1-2001, IEEE Standard for Information technology – POSIX (Portable Operating System Interface), IEEE,

[12] J.J Labrosse, MicroC/OS-II, The Real-Time Kernel, CMP Books,

[13] A. Mader, “A Classification of PLC Models and Applications”, in the Proc. of International Workshop on Discrete Event Systems — Discrete Event Systems, Analysis and Control, Kluwer Academic Publishers, pp.239-247,

[14] TMS320C32 Digital Signal Processor available in , Texas Instrument,

[15] IEC, International Standard for Programmable Controllers: Programming Languages, Technical Report IEC 1131 part 3, IEC (International Electro technical Commission),

[16] KNICS-PLC-SDS331-01, Software Design Specification for the PLC Processor Module, KAERI (Korea Atomic Energy Research Institute),

[17] S. E. Chodrow, F. Jahnian,and M. Donner, “Run-Time Monitoring of Real-Time Systems”, in the Proc. of Run-Time Systems Symposium, IEEE, pp.74-83,

[18] S. Ricardo and Jr. J. R. de Almeida, “Run-Time Monitoring for Dependable Systems: an Approach and a Case Study”, in the Proc. of International Symposium on Reliable Distributed System, IEEE, pp.41-49,

[19] SPRU296, Code Composer User’s Guide, Texas Instrument,

[20] J.H. Andrews, L.C. Briand and Y. Labiche, “Is Mutation an Appropriate Tool for Testing Experiments”, in the Proc. of International Conference on Software Engineering, pp. 402~411, 

 

مقدمه

مهمترین کاربرد سیستمهای بلادرنگ در رابطه با عملیات کنترل پردازش است . خاصیت مهم سیستم عاملهای بلادرنگ این است که هر فعل و انفعال با کامپیوتر بایستی یک پاسخ در مدت زمانی که از قبل تعیین شده است دریافت دارد . سیستم بایستی بتواند این زمان پاسخ را گارانتی بکند (عواقب زمان پاسخ بد در رابطه با سیستمی که یک هواپیما و یا یک کارخانه شیمیایی را کنترل میکند را میتوان براحتی تصور کرد ) . مسئله زمان پاسخ  در عمل به این معناست که معمولاً نرم افزار بصورت خاص-منظور است و به کاربرد بخصوصی اختصاص یافته است . دستگاههای جنبی چنین سیستمهایی نیز به احتمال قوی دستگاههای بخصوصی هستند . مثلاً ممکن است که از وسایل حس کننده که با سیگنالهای آنالوگ عمل می کنند به جای ترمینالهای عادی استفاده شوند

 

مشخصات سیستمهای عامل بلادرنگ

سیستمهای عامل بلادرنگ را میتوان با داشتن ملزومات یگانه در پنج حوزه عمومی زیر مشخص نمود

·                   قطعی بودن

·                   پاسخ دهی

·                   کنترل کاربر

·                   قابلیت اطمینان

·                   نرمش با خطا

سیستم عاملی قطعی است که عملیات خود را در زمانهای ثابت یا فواصل زمانی از پیش تعیین شده ، انجام دهد. وقتی چند فرایند در رقابت برای منابع و زمان پردازنده هستند ، هیچ سیستمی نمی تواند قطعی باشد. در یک سیستم عامل بلادرنگ ، درخواستهای فرایند برای خدمت توسط رخدادها و زمانبندی های خارجی اعمال می شود. میزان پاسخگویی سیستم عامل به درخواستها ، اولاً به سرعتی که می تواند به وقفه ها پاسخ دهد و ثانیاً به اینکه آیا سیستم ظرفیت کافی برای اداره تمام درخواستها ، در زمان معلوم دارد یا خیر، وابسته است

یک معیار مفید برای قابلیت عملکرد قطعی سیستم عامل، حداکثر تأخیر از زمان ورود یک وقفه دستگاه با اولویت بالا ، تا زمان شروع خدمت است . در سیستم های عامل غیر بلا درنگ ، این تأخیر ممکن است در محدوده دهها تا صدها میلی ثانیه باشد ، در حالیکه در یک سیستم عامل بلادرنگ ممکن است این تأخیر حد بالایی از محدوده چند میکرو ثانیه تا یک میلی ثانیه داشته باشد

  یک مشخصه مربوط ولی مجزا ، پاسخ دهی است. قطعی بودن درباره این است که سیستم عامل پس از تصدیق ، چه مدت صرف خدمت دادن به وقفه می نماید . موارد پاسخ دهی عبارتند از

1      مقدار زمان لازم برای اداره اولیه وقفه و شروع به اجرای روال خدماتی وقفه . اگر برای اجرای روال خدماتی وقفه نیاز به تغییر متن باشد ، تأخیر بیش از حالتی است که می توانست روال خدماتی وقفه در متن فرایند جاری اجرا گردد

2           مقدار زمان لازم برای اجرای روال خدماتی وقفه. معمولاً این زمان بستگی به سخت افزار دارد

3      تأثیر تو در تو بودن وقفه ها . اگر یک روال خدماتی وقفه با ورود وقفه دیگری دچار وقفه شود، خدمت مربوط به آن دچار تأخیر میگردد

قطعی بودن و پاسخ دهی به همراه هم ، زمان پاسخ به رخدادهای خارجی را تعیین می کنند. ویژگی زمان پاسخ در سیستم های بلادرنگ بسیار حساس است ، زیرا چنین سیستم هایی باید نیازهای زمانی اعمال شده توسط افراد ، دستگاهها و جریان داده ها در خارج از سیستم را رعایت کنند

عموماً کنترل کاربر در یک سیستم بلادرنگ بسیار وسیع تر از کنترل کاربر در سیستم عامل عادی است

در سیستم عامل عادی، کاربر یا هیچ گونه کنترلی بر عمل زمانبندی ندارد یا فقط می تواند رهنمونهای کلی ارائه کند. مثلاً کاربران را از نظر اولویت طبقه بندی نماید . ولی در یک سیستم بلادرنگ لازم است به کاربر اجازه کنترل دقیق اولویت وظیفه داده شود. کاربر باید بتواند میان وظیفه های سخت و نرم تفاوت قائل شود و اولویتهای نسبی در هر طبقه را تعیین نماید . همچنین یک سیستم بلادرنگ به کاربر اجازه می دهد تا مشخصاتی مثل استفاده از صفحه بندی یا مبادله فرا یند ، کدام فرایندها باید در حافظه اصلی مقیم باشند ، کدام الگوریتم های انتقال از دیسک به کار گرفته شوند و اینکه فرایندهای در اولویتهای متفاوت چه حقوقی داشته باشند را تعیین نماید

قابلیت اطمینان

قابلیت اطمینان نوعاً در سیستم های بلادرنگ بسیار مهمتر از سیستم های عادی است

یک خرابی گذرا در سیستم غیر بلادرنگ ممکن است تا تعمیر یا تعویض آن ، منجر به سطح خدمت دهی پایین تر گردد . ولی در سیستم بلادرنگی که در حال پاسخ دهی و کنترل رخدادها در زمان حقیقی است ، از دست رفتن یا کاهش کارآمدی یک پردازنده می تواند عواقب فاجعه آمیزی (از ضرر مادی گرفته تا آسیب دیدگی کلی دستگاهها یا حتی ازدست رفتن جانها  )داشته باشد

همانگونه که در سایر موارد نیز دیده می شود . تفاوت سیستم عامل بلادرنگ و غیر بلادرنگ در یک درجه است . حتی یک سیستم بلادرنگ نیز باید به گونه ای طراحی شود که به حالات مختلف خرابی ، پاسخ دهد

نرمش با خطا

 به مشخصه ای اشاره دارد که با خرابی سیستم ، تا حد ممکن قابلیتها و داده های آن حفظ شود . مثلاً یک سیستم سنتی UNIX ، وقتی خراب شدن داده ها در هسته سیستم عامل را تشخیص دهد ، یک پیام شکست بر روی میز فرمان متصدی ارائه کرده ، محتویات حافظه را برای تجزیه و تحلیل بعدی شکست ، بر روی دیسک تخلیه می کند و به اجرای سیستم پایان می دهد

در مقابل، یک سیستم بلادرنگ سعی بر این دارد که یا اشکال را تصحیح کندیا در حالیکه به اجرا ادامه می دهد تأثیرات اشکال را حداقل سازد . نوعاً ، سیستم به کاربر یا فرایند کاربر اطلاع می دهد که باید عمل اشکال زدایی را آغاز کند و سپس به عملیات خود (احتمالاًدر سطح پایین تری از خدمت دهی ) ادامه می دهد. در صورتی که خاموش کردن سیستم لازم باشد ، برای حفظ سازگاری پرونده و داده ها نیز تلاش خواهد شد

 یکی از موارد مهم نرمش با خطا به عنوان پایداری شناخته می شود. یک سیستم بلادرنگ پایدار در مواردی که ارضای تمام مهلتهای زمانی وظیفه غیر ممکن باشد ، مهلتهای زمانی وظیفه های بسیار حساس و اولویت بالاتر را (حتی با عدم رعایت مهلتهای زمانی وظیفه های با حساسیت کمتر  ) برآورده می کند

برای برآوردن نیازهای ذکر شده ، سیستمهای بلادرنگ امروزی نوعاً شامل خصوصیات زیر هستند

·        تعویض سریع فرایند یا نخ

·        اندازه کوچک

·        قابلیت پاسخ سریع به وقفه های خارجی

·        عملکرد چند وظیفه ای با ابزارهای ارتباط بین فرایندها ،از قبیل راهنماها ، علائم و رخدادها

·        استفاده از پرونده های ترتیبی خاصکه می توانند داده ها را با نرخ سریعی انباشته کنند

·        زمانبندی یا قبضه کردن بر اساس اولویت

·        حداقل سازی فواصل زمانی که طی آن وقفه ها غیر فعال می شوند

·        اولیه هایی جهت تأخیر انداختن وظیفه ها برای یک مدت ثابت و برای توقف یا از سرگیری وظیفه ها

·        هشدارها و علائم پایان مهلت زمانی خاص

قلب یک سیستم عامل بلادرنگ زمانبند کوتاه مدت وظیفه هاست برای طراحی چنین زمانبندی، عدالت و حداقل سازی متوسط زمان پاسخ مهم نیست. آنچه مهم است تکمیل (یا شروع) کلیه وظیفه های بلادرنگ سخت در مهلت زمانی آنها و همچنین تکمیل (یا شروع) حداکثر وظیفه های بلادرنگ نرم در مهلت زمانی آنهاست

اغلب سیستمهای عامل بلادرنگ امروزی قادر نیستند مستقیماً با مهلتهای زمانی مقابله کنند. در عوض، به گونه ای طراحی شده اندکه تا حد امکان به وظیفه های بلادرنگ پاسخگو باشند. به طوری که وقتی یک مهلت زمانی نزدیک می شود ، یک وظیفه به سرعت زمانبندی گردد. از این دیدگاه ،کاربردهای بلادرنگ، نوعاً نیاز به زمانهای پاسخ قطعی (در محدوده چندین میلی ثانیه تا زیر میلی ثانیه ) تحت شرایط بسیار متفاوت دارند. کاربردهای سریعتر(مثلاًدر شبیه ساز هواپیمای نظامی) محدودیتهایی در حدود10 تا100 میکرو ثانیه دارند

شکل1-1 طیفی از موارد ممکن را نشان می دهد. در یک زمانبند با قبضه کردن که زمانبندی ساده نوبت گردشی را به کار می گیرد ، یک وظیفه بلادرنگ به صف آماده افزوده می شودتا برهه زمانی بعدی را بدست آورد(شکل 1-1 الف) . در این مورد معمولاً مدت زمانبندی برای کاربردهای بلادرنگ قابل قبول نیست . به طور جایگزین، در یک زمانبند بدون قبضه کردن ، می توانیم از یک راهکار زمانبندی اولویت دار استفاده کنیم و به وظیفه های بلادرنگ اولویت بالاتری دهیم. وظیفه بلادرنگی که آماده باشد، به محض اینکه فرایند جاری مسدود گردد یا به پایان برسد ،زمانبندی خواهد شد(شکل1-1 ب) . اگر یک وظیفه کند و با اولویت پایین در بخش بحرانی خود در حال اجرا باشد،این عمل می تواند به تأخیر چندین ثانیه ای منجر گردد. پس این رویداد هم نمی توندقابل قبول باشد. یک رویکرد امید بخش تر ترکیب اولویتها و وقفه های بر پایه ساعت است.قبضه کردنها در فواصل منظم رخ می دهند،وقتی یک نقطه قبضه کردن می رسد ، اگر وظیفه با اولویت تری در انتظار باشدوظیفه جاری قبضه می گردد، حتی اگر شامل وظیفه هایی باشد که بخشی از هسته سیستم عامل هستند. چنین تأخیری می تواند در حد چندین میلی ثانیه باشد(شکل1-1 ج). اگرچه رویکرد آخر می تواند برای برخی از کاربردهای بلادرنگ کافی باشد، ولی برای کاربردهایی که انتظارات بیشتری دارند کافی نخواهد بود و در این موارد رویکرد انتخاب شده گاهی به نام قبضه کردن فوری خوانده می شود

در این رویکرد، سیستم عامل تقریباً بلافاصله به وقفه پاسخ می دهد، مگر اینکه سیستم در بخش قفل شده بحرانی قرار داشته باشد. به این ترتیب تأخیر زمانی برای یک وظیفه بلادرنگ می تواند به 100 میکروثانیه یا کمتر کاهش یابد

زمانبندی بلادرنگ

زمانبندی بلادرنگ یکی از موضوعات فعال در تحقیقات علوم کامپیوتر است. در این قسمت رویکردهای متفاوت زمانبندی بلادرنگ را مرور کرده و نگاهی به دو طبقه مرسوم از الگوریتم های زمانبندی بلادرنگ ،می پردازیم

در بررسی الگوریتم های زمانبندی بلادرنگ ، مشاهده می شود که رویکردهای متفاوت زمانبندی به موارد زیر بستگی دارد

 1      آیا سیستم قابلیت زمانبندی را تحلیل می کند؟

2      اگر انجام می دهد ،این تحلیل را بطور ایستا انجام می دهد یا پویا ؟

3   آیا نتیجه تجزیه وتحلیل ،خود موجب یک زمانبندی یا طرحی برای توزیع وظیفه ها در زمان اجرا می گردد ؟ بر اساس این ملاحظات ، طبقه های الگوریتمی زیر را مشخص کرده است

·        رویکردهای ایستای مبتنی بر جدول

در این رویکردها تحلیلی ایستا از زمانبندیهای ممکن انجام می گیرد. نتیجه این تحلیل یک زمانبندی است که در زمان اجرا تعیین می کند چه موقعی یک وظیفه باید شروع به اجرا کند

·       رویکردهای ایستای مبتنی بر اولویت و با قبضه کردن

باز هم یک تحلیل ایستا انجام می پذیرد، ولی زمانبندی از آن حاصل نمی شود. در عوض، از این تحلیل برای تعیین اولویت وظیفه ها استفاده می گردد، به طوری که یک زمانبند سنتی مبتنی بر اولویت و با قبضه کردن بتواند استفاده شود

·       رویکردهای پویا بر اساس برنامه ریزی

به جای اینکه امکان سنجی قبل از شروع اجرا و به طور ایستا انجام شود،در زمان اجرا و به صورت پویا صورت می گیرد. وظیفه جدید فقط زمانی برای اجرا پذیرفته می شودکه ارضای محدودیتهای زمانی آن ممکن باشد. یکی از نتایج این تحلیل و امکان سنجی ، زمانبندی یا طرحی است که برای تصمیم در مورد توزیع وقت پردازنده به این وظیفه به کار می رود

 ·       رویکردهای پویا با بهترین کوشش

هیچ گونه تحلیل و امکان سنجی انجام نمی گیرد . سیستم سعی می کند تمام مهلتهای زمانی را بر آورده کندو هر فرایند آغاز شده ای که مهلت زمانی آن منقضی شده باشد را قطع می نماید

زمانبندی ایستای مبتنی بر جدول، برای وظیفه های متناوب کاربرد دارد . ورودیهای تحلیل ، شامل زمان ورود متناوب ، زمان اجرا ، پایان مهلت زمانی متناوب و اولویت نسبی هر وظیفه است . زمانبند سعی می کند نیازهای کلیه وظیفه های متناوب را بر آورده نماید. این رویکرد قابل پیش بینی ولی بدون انعطاف است. زیرا هر تغییر در نیازهای یک وظیفه، نیازمند زمانبندی مجدد است.روش زودترین مهلت زمانی اول  یا دیگر روشهای مهلت زمانی متناوب نمونه هایی از این گروه از الگوریتم های زمانبندی هستند

زمانبندی ایستای مبتنی بر اولویت و با قبضه کردن،از راهکارهای زمانبندی مبتنی بر اولوطت و با قبضه کردن که در اغلب سیستمهای چند برنامه ای غیر بلادرنگ معمول است،استفاده می کند. در یک سیستم غیر بلادرنگ عوامل متعددی برای تعیین اولویت به کار می روند. مثلاً در یک سیستم اشتراک زمانی ، اولویت فرایند بسته به اینکه در تنگنای پردازنده یا در تنگنای ورودی/ خروجی باشدتغییر می کند. در سیستم بلادرنگ تخصیص اولویت به محدودیتهای زمانی هر وظیفه مربوط است. یکی از مثالهای این رویکرد الگوریتم نرخ یکنواخت است، که اولویت ایستای وظیفه بر اساس طول تناوب آنها مشخص می گردد

در زمانبندی پویا بر اساس برنامه ریزی ، پس از ورود یک وظیفه و قبل از شروع آن کوشش می شود تا علاوه بر وظیفه های زمانبندی شده قبلی ، این جدید نیز در زمانبندی قرار گیرد. اگر ورودی جدید بتواند به گونه ای زمانبندی شود که مهلتهای زمانی آن برآورده شود و هیچ یک از وظیفه هایی که در حال حاضر زمانبندی شده اند مهلت زمانی را از دست ندهند ،در این صورت زمانبندی ، برای جا دادن وظیفه جدید ، مورد تجدید نظر قرار می گیرد

 زمانبندی پویا با بهترین کوشش، رویکردی است که توسط بسیاری از سیستمهای عامل بلادرنگ تجاری امروزی به کار گرفته می شود. زمانی که وظیفه ای وارد می شود، سیستم بر اساس مشخصات وظیفه ،اولویتی به آن می دهد . نوعاً گونه ای از زمانبندی مهلت زمانی (مانند زودترین مهلت زمانی )به کار گرفته می شود. معمولاً وظیفه ها نامتناوب هستندو در نتیجه تجزیه و تحلیل ایستای زمانبندی ممکن نیست. با این نوع زمانبندی ، تا آمدن یک مهلت زمانی یا تکمیل آن وظیفه ،نمی دانیم که محدودیت زمانی برآورده خواهد شدیا خیر. این مهمترین عیب این نوع زمانبندی است، مزیت آن سادگی پیاده سازی آن است

زمانبندی مهلت زمانی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   186   187   188   189   190   >>   >