مقاله نقش زن در جامعه در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله نقش زن در جامعه در pdf دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نقش زن در جامعه در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نقش زن در جامعه در pdf

مقدمه

نقش زن در زندگی مشترک

بیکاری و اشتغال زنان

سهم زنان دیپلمه در اشتغال

نرخ بیکاری بالاتر است

تعداد زنان جویای کار بیشتر از زنان بیکار

ماندگاری زنان در بیکاری و اشتغال

کار زنان در کافی شاپ،  ممنوع!

مشاغل انتخابی زنان

دسترسی کمتر زنان به سرمایه

پایین بودن نرخ مشارکت زنان

دوره میانسالی و نقش روابط اجتماعی و محیط های شغلی

دوره های تولید مثل

نقش عوامل نژادی، اجتماعی و فرهنگی

زنان در عرصه مدیریت

کنکاشی در عوامل خودکشی زنان

کمبود اعتماد به نفس و افسردگی

منابع

 مقدمه

از زمانیکه بشر پا به عرصه وجود گذاشت و برای ادامه زندگانی خود، به حکم ضرورت به مبارزه با طبیعت برخاست، زن و مرد در کنار یکدیگر گام برداشته اند. با این حال با تشکیل اجتماعات انسانی، تقسیم عادلانه بین نقش ها و در اداره جامعه ازمیان رفت و در نتیجه قدرت نابرابر شکل گرفت . اگر قدرت با هریک از جنسها همراه باشد میتواند در شکل دهی به ساختارهای متفاوت جامعه بسیار مهم باشد. فی المثل ساخت یک جامعه زن سالار متفاوت از ساخت جامعه پدرسالار است . در دوره اول زن و مرد وظایف و مشاغل مختلف داشته اند با این حال همکار و مکمل هم بوده اند و هیچ چیز از پیش، مبین برتری یکی بر دیگری نبوده است و بر اثر تعاون ، مناسبات متعادل و متوازنی که بین آنها پدید آمده ، استحکام یافته بود

در این اجتماعات ، شیوه زندگی بر پایه شکار و گردآوری خوراک قرار گرفته است. مرد به شکار می رفت، زن به جمع آوری خوراک مشغول بوده است و گاهی نیز به شکار میرفت. هر یک از این دو، توانایی خاصی داشت که برای انجام  دادن کاری ، ضروری بوده . ارزش هردو برابر هم می بود. محل اقامت در این مرحله ، دو مکانی است و فرزندان همواره دوتباری اند

در دوره زن سالاری، زن قدرت بسیار می یابد ، چرا که کار زن، کشاورزی است و مشغله مرد دامداری است. اساساً اساس برتری زن بر مرد و یا بالعکس را همین عامل مهم ، تعیین می کند. اگر عامل اقتصادی و تکنیکی در دست هر یک از جنس ها باشد، آن یک قدرت را به یدک می کشد و سپس ارزش ها و هنجارها نیز به سراغ قبول ذهنیتها از این برتری خواهد آمد. همانطوری که در دوره زن سالاری زن به اقتضای کار و فعالیتش ، یعنی کشاورزی ، مادر و سرور طبیعت دانسته می شود، در دوره پدرسالاری با در اختیار گرفتن فعالیتهای اقتصادی توسط مردان ، اهمیت یافتن نرینگی رشد پیدا کرد و در پی آن عقاید و فرهنگها نیز در پی توجیه مردسالاری برآمده اند

نقش زن در زندگی مشترک

خانواده یک سازمان کوچک و بسیار دقیق و حساس است که به حضور کامل زن و مرد به عنوان دو فرد کامل که دارای رشد فکری و شخصیتی باشند نیازمند است. هرگز مفهوم ازدواج و زندگی مشترک ، پنهان شدن یکی در ذیل عنوان و مشخصات و اهداف دیگری نیست. آنچه که لازمه یک زندگی زناشویی موفق است احترام متقابل و تساوی حقوق زندگی بین زن و مرد است. حال اگر زنی بخواهد در هر مورد شانه از زیر بار مسئولیت ها خالی کند هر گونه امکان رشد و پرورش فکری را از خود سلب کرده است. گروهی دیگر از زنان هم همواره مردان را مورد ستایش قرار می دهند. آنچه که لازم است در اینجا یادآور شویم این است که ستایش کردن مردی برای محاسن اخلاقی وی ، هم منطقی است و هم زیبا. اما اگر بخواهیم مردان را مورد ستایش قرار دهیم فقط به این دلیل که آنها موجوداتی از نوع مخالف ما هستند نه تنها منطقی و پسندیده نیست بلکه کاری بس احمقانه می باشد. اینگونه رفتارها یک وابستگی مداوم و سلطه کامل را برای ما می آفریند و سبب می شود همانند یک کودک در انتظار شنیدن یک کلمه ستایش آمیز او بمانیم که شاید او هرگز به زبان هم نیاورد. اگر زنی بدون علت و بی هیچ شناخت شخصیتی زبان به ستایش یک مرد گشود دیگر نمی تواند از حقوق مساوی و آزادی و سازندگی شخصیتی برای خودش دم بزند

لازم است بدانید مردان هم موجوداتی معادل زنان هستند، با کمی اختلافات جسمی که لازمه تکامل زندگی بشر است. همانطور که برای مردان لازم است قبل ازدواج کاملاً رشد فکری و شخصیتی پیدا کنند و تخصصی را کاملاً  بیاموزند ، برای زنان هم لازم است قبل از ازدواج کاملاً رشد فکری و شخصیتی پیدا کنند و یک تخصص را بیاموزند. عده ای از زنان همواره می پندارند که هر آنچه در زندگی کم دارند یک مرد قادر است به راحتی به آنها بدهد. گاهی کمبود مادی است از قبیل ماشین، مسکن، یا لوازم زندگی که مرد می تواند به راحتی برای زن فراهم نماید. اما کمبودهای شخصیتی از قبیل قاطعیت ، قدرت انتخاب ، قدرت قضاوت ، صلاحیت زندگی ، لیاقت شخصی و موارد دیگر را هرگز یک مرد نمی تواند یک جا به زن بدهد. اگر مرد ، شایسته و فداکار باشد تنها در مواردی قادر است زن را یاری دهد. اگر به دختران بیاموزند که از هر فرصتی برای پرورش فکری و شخصیتی خود استفاده نمایند و زمانی که کاملاً  آمادگی قبول مسئولیت را داشتند اقدام به ازدواج نمایند دیگر این چنین مشکلات و ناهنجاری ها برایشان پیش نخواهد آمد. این گروه از دختران قطعاً در انتخاب همسر موفق تر بوده و بعد از قبول مسئولیت هم به نحو احسن از عهده انجام آن برمی آیند

ازدواج ، بنا نهادن یک خانواده است و خانواده یک سازمان بسیار دقیق و حساس است و به افراد بالیاقتی احتیاج دارد تا اموراتش را سازمان دهند. گروهی از زنان ازدواج را وسیله ای برای فرار از ماهیت وجودی خود می دانند و اغلب می پندارند ازدواج سبب می شود تا همه چیز باب میل آنها پیش رود.  این گروه از زنان همیشه به دنبال مردی هستند که آنها را در همه مسائل و مشکلات حمایت کند. گاهی هم از شوهر در ذهن خود یک قهرمان افسانه ای می سازند. می پندارند شوهر فردی است که می تواند یک معشوق و یک محبوب کامل باشد که با بازوهای آهنین مشکلات را یکی پس از دیگری از میان بردارد و جاده خوشبختی را برای آنان همواز سازد. متأسفانه اینگونه زنان هرگز نمی توانند فردی را به عنوان یک همسر واقعی بپذیرند. زیرا توقعات بیش از حد آنان همسرانشان را تبدیل به ماشین یا ابزاری می کند که باید دائماً در پی  برآوردن خواسته های آنان باشند و در بسیاری از موارد مشاهده شده است که این گونه رفتارهای غلط  زنان موجب از هم پاشیدن پیوند مقدس ازدواج می شود و هرگز نمی تواند سبب شادی و ایجاد کانون گرم پر از محبت در خانواده شود

گروهی دیگر از زنان ، خود را حقیر و کوچک شمرده و دائماً فکر می کنند که در چرخه زندگی ، مرد است که کمان بزرگتر و اساسی تر را تشکیل می دهد و این احساس حقارت و بی شخصیتی و بی اهمیتی نه تنها قبل از ازدواج ، بلکه بعد از ازدواج هم دائماً آنها را همراهی می کند و پس از گذشت چند ماهی از ازدواج ، از خود می پرسند، چه اتفاقی افتاد؟ چرا ازدواج هم نتوانست مرا خوشبخت کند؟ چگونه این بدبختی برای من پیش آمد؟  کدام قسمت مسئله غلط بود؟ اگر شما هم جزء این گروه از زنها هستید، چند لحظه مکث کنید و خود را بررسی کنید. هر چقدر درصد این توانایی در شما بیشتر باشد کارآیی و استقلال شخصیتی شما بیشتر خواهد بود و راحت تر درک خواهید کرد که هیچکس سبب ساز شادی و کامل کننده شخصیت شما نیست غیر از خود شما . هر چه بیشتر به خود متکی باشید راحت تر می توانید درک کنید که یک مرد شاید بعضی از احتیاجات شما را رفع کند ولی هرگز قادر نیست تمامی مشکلات شما را پاسخگو باشد. اگر فکر می کنید حتماً یک مرد باید کامل کننده شخصیتتان باشد با همه سعی و کوشش فردی خود قادر نیستید این تکامل شخصیتی را برای خودتان پیش آورید؛ زیرا محال است مردی علاوه بر شخصیت فردی خودش نیمه دیگر شخصیت زنی را یدک بکشد تا پس از ازدواج به او دهد و کاملش کند. اگر زنی این چنین راجع به خود و مردان فکر کند هرگز نمی تواند انتخابی صحیح و منطقی داشته باشد. زیرا مردی با ظاهری آراسته و اطو کشیده، یک دسته گل ، یک انگشتری الماس و با لاف زدن از رشادت و مردانگی خود به راحتی می تواند او را مجذوب خود نموده و خیلی سهل و آسان با احساسات او بازی  کند و پس از مدتی او را همانند کالای دست دوم رها کرده و منجلاب زندگی را برایش عمیق تر و دامنه بدبختی را وسیع تر  کند

بیکاری‌ و اشتغال زنان

رشد روز افزون عرضه نیروی کار طی سال‌‌های اخیر، یکی از ویژگی‌های بازار کار کشور بوده است. بروز این مسأله به رشد قابل توجه نرخ بیکاری، به‌ویژه در میان جوانان، زنان و افراد تحصیلکرده منجر شده است. اگر چه افزایش جمعیت تحولات چشمگیر جمعیتی ایران در دهه 60  به عنوان اصلی‌ترین دلیل بالا‌رفتن نرخ بیکاری مطرح می‌شود، اما افزایش سطح تحصیلات زنان و ورود آنان به بازارکار نیز عامل موثر دیگری است که به عنوان مقوله تأثیر‌گذار در افزایش عرضه نیروی کار زنان مطرح شده است. بر همین اساس در حال حاضر نیز مانند پنج سال گذشته با افزایش نرخ بیکاری زنان تحصیلکرده در جامعه رو‌به‌رو هستیم. بررسی آمارهای نسبتاً جدیدی که در سال 80 از سوی مرکز آمار ایران درباره توزیع کل زنان بیکار دارای تحصیلات عالی و متوسطه در جوامع شهری و روستایی منتشر شده است، از سهم 7/ 88 درصدی این نرخ در شهرها و نیز سهم 4/ 59 درصدی در روستا خبر می‌دهد که این امر بیانگر حضور بخش بزرگی از جمعیت بیکار دارای تحصیلات متوسطه و عالی در شهرها و روستا‌هاست

مهندس لادن نوروزی رئیس گروه جمعیت دفتر اقتصاد کلان سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، جدید‌ترین تحقیق خود که به بررسی روند  تحولات  بازار  کار  زنان در سال‌های 76 تا 80 پرداخته است، در گفت‌وگو با فرهنگ و پژوهش از 4 برابر شدن نرخ بیکاری زنان دارای تحصیلات عالی طی این پنج سال خبر می‌دهد. وی همچنین معتقد است که با توجه به میزان روز افزون حجم جمعیت زنان دارای تحصیلات بالا، این رقم در حال افزایش است زیرا شرایط حضور این جمعیت، در ساختارهای اقتصادی – اجتماعی فراهم نشده است. فاصله میان نرخ بیکاری زنان و مردان نیز یکی از مواردی است که در تحقیق نوروزی به آن پرداخته شده است. براساس این پژوهش، نرخ بیکاری زنان دارای تحصیلات عالی و  تحصیلکرده از 7/4 درصد در سال 75 به 22 درصد در سال 80 رسیده است در حالی که این نرخ در همان سال برای مردان 7/3 درصد و در سال 80 به 10 درصد رسیده است. دوبرابر شدن نرخ بیکاری میان زنان و مردان دارای وضعیت مشابه از نظر تحصیلات  حاکی از چیست؟ آیا جامعه فضایی مناسب برای حضور زنان ایجاد نکرده است یا زنان فقط میل به تحصیل دارند؟

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله روشهای مختلف ساختمان سازی در ایران در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله روشهای مختلف ساختمان سازی در ایران در pdf دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله روشهای مختلف ساختمان سازی در ایران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله روشهای مختلف ساختمان سازی در ایران در pdf

مقدمه
انواع مختلف روشهای ساختمان سازی در ایران با رویکرد صنعتی کردن ساخت و‌ ساز
1) ساختمان سازی با روشهای ابتدائی
2) ساختمان ساز با روش های سنتی و یا متداول
3) ساختمان سازی پیشرفته
4) ساختمان سازی صنعتی
5) سیستم های پیش ساخته سنگین
6) سیستم پیش ساخته نیمه سنگین
7) سیستم های ساختمانی پیش ساخته سبک
الف) کارخانه
ب) مهندسی و اجرا
ج) تحقیقات
مزایای سیستم پیش ساخته سبک نسبت به روش های سنتی
نتیجه
صنایع پیش ساخته در دنیای امروز
تعریف پیش ساخته سازی
سوابق تاریخی صنایع پیش ساخته
تاریخچه پیش ساخته سازی در ایران
«آشنایی با کارخانجات پیش ساخته»
1- آکام بتن
2- ایرداک
3- ایران اسپن
4- پریفاب
5- ساختمانهای پیش ساخته بتنی ایران
6- شرکت دیسمان
7- پانلهای سیپورکس
8- شرکت قطعات فولادی ایران
9- کارخانه خانه سازی مشهد
زمینه های مساعد در توسعه صنعتی شدن ساخت و ساز در کشور
مشکلات صنعتی شدن ساختمان در ایران
مزایا و معایب پیش ساخته سازی
الف) مزایا
ب) معایب

 

مقدمه

با توجه به پیشرفت روز افزون تکنولوژی در صنایع ساختمان سازی و حجم انبوه پروژه های عمرانی در کشور، توجه به دانش مدیریت پروژه در علم امروز ساخت و ساز امری غیرقابل اجتناب است

بدون شک با به کارگیری اصول مدیریت پروژه و ساخت، با آمیزش علم و تکنولوژی می توان بر کلیه جهات پروژه های عمرانی تاثیرگذار بود

درس روشهای مدیریت پروژه که در مقطع کارشناسی ارشد مدیریت پروژه و ساخت تدریس می گردد، هدف نهایی فوق را دنبال می کند

تحقیق حاضر، که به عنوان پروژه تقدیم می گردد، شامل دو بخش است، در بخش اول ضمن تشریح مباحث پیش ساخته سازی در صنعت عمران، تصمیم گیری بین روشهای مختلف ساخت و ساز برای مدیر پروژه به عنوان بالاترین تصمیم گیرنده تشریح می گردد و در قسمت دوم که از مباحث خاص مدیریت است به تشریح روشهای برآورد مالی و مهندسی هزینه پرداخته می گردد

انواع مختلف روشهای ساختمان سازی در ایران با رویکرد صنعتی کردن ساخت و‌ ساز

1) ساختمان سازی با روشهای ابتدائی

Elementary Building System

این نوع ساختمان سازی از ابتدای تاریخ ساختمان سازی بشر آغاز و تا عصر حاضر نیز ادامه دارد و هنوز در روستاهای کشور و در حاشیه شهرها نیز به نوعی به این گونه ساخت و سازها پرداخته می شود در این روش، قسمتهای باربر از خشت و گل و یا چوب و گل و یا گل و سنگ و یا گل و گچ و سنگ و یا خشت و آجر ساخته می‌شود و پوشش آنها از طاق خشتی و یا تیر چوبی و الیاف گیاهی ساخته می شود. نیروی انسانی به کار گرفته شده در این ساختمانها بعضاً غیر ماهر و یا نیمه ماهر بوده و از مصالح سنتی در دسترس محلی استفاده می شود

ساختمان سازی با این گونه روشها حداقل مقاومت را در مقابل حوادث طبیعی (زلزله، سیل، طوفان و…) داراست و می توان تنها بعنوان یک سرپناه موقت از آن ذکر نمود

 

2) ساختمان ساز با روش های سنتی و یا متداول

Traditional or Conventional Building System

در این روش، عملیات ساختمانی با استفاده از وسایل ابتدائی توسط افراد متخصص و نیمه ماهر و غیرماهر انجام می شود. ساختمان های با دیوار آجری باربر در این تقسیم بندی منظور می شوند. برخی از حرفه های دست اندرکار با این شیوه عبارتند از: کارگر ساده، بنا، گچ کار، نقاش، آهنگر، لوله کش، سیم کش، عایق کار، کاشی کار، آسفالت کار، شیشه بر و…

سرعت اجرای کار ساختمان با این روش بطور متوسط در ایران 14 تا 18 ساعت برای هر مترمربع زیر بنا می باشد

در حال حاضر در اکثر مناطق غیر شهر و بعضی مناطق شهری یا اطراف شهرهای بزرگ و یا برخی ساختمانهای خاص (مدارس و مساجد در روستاهاو…) از این گونه، روش ساخت و ساز استفاده می شود. ماهرترین استادکاران بنایی و نازک کاران و نجاران سنتی در بین این گونه سازندگان یافت می شوند

حداکثر طبقات مجاز با این روش ساخت 4 طبقه و ارتفاع مجاز 12 متر تجویز می‌شود. به دلیل تحمل بار قائم ساختمان توسط دیوارهای باربر بر ضخامت دیوارهای طبقه زیرین افزوده می شود که یکی از عوامل بازدارنده در افزایش بیشتر طبقات و یا ارتفاع می باشد. با ایجاد تمهیداتی نظیر شناژهای افقی وقائم بتنی، می توان از صدمات زلزله کاست

3) ساختمان سازی پیشرفته

این روش که ساختمان سازی پیشرفته یا بهبود یافته نیز نامیده می شود، عبارت از: اجرای کار توسط افراد و متخصصان ذکر شده در روش قبلی که از ماشین آلات و تجهیزات ساختمانی مکانیکی به منظور اضافه نمودن سرعت و حجم کار استفاده می‌نمایند

ساختمانهای با اسکلت فلزی و یا اسکلت بتنی در این تقسیم بندی منظور می‌شوند، برخی از لوازم و تجهیزات مورد استفاده در اینگونه ساخت و سازها عبارتند از

انواع جرثقیلهای ثابت و متحرک، بالابرهای برقی، داربستهای فلزی، دستگاههای تهیه کننده بتن (ثابت و متحرک) و دستگاههای سیمان پاش و رنگ پاش، ماشین های جوش و…

سرعت  اجرای کار ساختمان در این روش 20 تا 48 ساعت برای هر متر مربع زیر‌بنا بطور متوسط می باشد

یعنی سرعت اجرای عملیات ساختمانی را می توان با استفاده از تجهیزات مکانیکی و برقی تا حدود زیادی افزایش داد. به دلیل استفاده از اسکت بتنی و فلزی، تعداد طبقات و ارتفاع کل ساختمان را بیش از 50 طبقه و 150 تر نیز می توان پیش بینی کرد. سرمایه گذاری اولیه برای بکار بستن این روش، در رابطه با حجم عملیات ساختمانی و خرید یا اجاره تجهیزات قابل توجه می باشد. توقف کار به دلیل مسائل کارگری و یا مشکلات مالی از نکات منفی می باشد و باعث زیانبار شدن پروژه می‌شود

در حال حاضر، اکثر ساخت و سازها در مناطق شهری از این روش بهره می گیرند و با معتبر شدن کارگران و متخصصان در رشته های مربوطه و ابداع وسایل و تجهیزات جدید و بکارگیری فن آوریهای نوین، این گونه ساختمانهای مسکونی و یا عمومی در مدت زمان کمتنر و با صرفه و ایمنی بیشتر ساخته می شوند

4) ساختمان سازی صنعتی

Industrialized Bilding

در این روش از قطعات آماده شده از قبیل بلوکها، تیرچه ها، پانلهای پیش ساخته، تیرها و ستونهای فلزی و بتنی، شبکه های فلزی، قطعات گچی و بتنی و… استفاده می‌شود. و اکثر عملیات با استفاده از تجهیزات و لوازم کارگاهی بطور مکانیکی انجام می شود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله جنبه های اخلاقی نام و نشان تجاری در افزایش اعتبار شرکت در

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله جنبه های اخلاقی نام و نشان تجاری در افزایش اعتبار شرکت در اجتماع در pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله جنبه های اخلاقی نام و نشان تجاری در افزایش اعتبار شرکت در اجتماع در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله جنبه های اخلاقی نام و نشان تجاری در افزایش اعتبار شرکت در اجتماع در pdf

چکیده

1- مقدمه

2- ایجاد نام و نشان تجاری اخلاقی1

3- اهداف سئوال برانگیز نام سازی

4- آسیب پذیری نام و نشان تجاری

5- تصاویر چندگانه نام و نشان تجاری

6- نقص در مدل‌های مربوط به نام و نشان تجاری

7- ارزش ویژه نام و نشان

8- نام سازی و مسئولیت اجتماعی شرکت

9- نام سازی اخلاقی و اعتبارشرکت

10- توجه مشتریان به اخلاقیات نام و نشان

11- نتیجه گیری

مراجع

1- مقدمه

در مدلهای مرسوم نام و نشان تجاری کالا، ارزش ویژه نام و نشان بوسیله عملکرد اقتصادی در دوره‌های مالی تعریف و ارزیابی می‌شود. امروزه علاقه به تحقیق در زمینه اخلاقیات بازاریابی و مسائل اجتماعی و قدرت اجتماع در حال رشد است و نام‌های تجاری در خیلی از جنبه‌های زندگی انسان مرسوم هستند. نام‌های تجاری در سبک زندگی و فرهنگ تاثیر داشته و حتی معرف آن هستند نام‌های تجاری در حال نفوذ به زندگی شخصی افراد هستند و ممکن است ارزشها، اعتقادات، سیاستها و حتی روح افراد را تحت تاثیر قرار دهند

ایجاد نام و نشان تجاری فراتر از زمینه بازاریابی و تبلیغات رفته است و به همان اندازه که ساختاری اقتصادی دارد ساختاری اجتماعی نیز دارد. تبلیغات یک عامل نمایان بازاریابی است اما نام و نشان، مرکز ارتباطات بازاریابی است و اغلب چالشها در تبلیغات از استراتژی نام و نشان نشأت می‌گیرد

 2- ایجاد نام و نشان تجاری اخلاقی

معانی نام و نشان به نقش و ارزش آن در زندگی ذینفعان بستگی دارد و برای استفاده کنندگان از یک نام و نشان تجاری خاص یک قید اخلاقی ایجاد می‌شود. گاهی ممکن است نام و نشان تجاری با نام شرکت پیوند خورده و مترادف با سیاست‌های شرکت شود و یا نشان دهنده وجه مشترک شرکت و مشتریانش شود. همانند فعالیتهای روابط عمومی که وجهه شرکت را نشان می‌دهد وظیفه نام و نشان تجاری نیز نام آوری شرکت است و مدیریت ایجاد نام و نشان می‌تواند به خوبی روابط عمومی ارتباط میان سازمان و ذینفعان را تنظیم کند

رعایت اخلاقیات و پایبندی به ارزش‌های اخلاقی به صورت یکی از مهمترین پدیده هایی در آمده که در سازمان‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد. اصول اخلاقی به صورت بخشی از سیاست‌های رسمی و فرهنگ غیر رسمی سازمان‌ها در آمده است. بسیاری از سازمان‌ها به صورت رسمی کد‌های اخلاقی تعریف کرده اند و سیستم‌های آموزشی برای این امر ایجاد شده است (کرین و دیگران 1997)

آیا ایجاد نام و نشان باید اخلاقی باشد؟ جواب اکثر سازمان‌ها مثبت است. تاکنون در مورد چیستی نام و نشان سازی اخلاقی به ندرت می‌توان به یک توافق جهانی دست یافت. اخلاقیات موضوعی پیچیده است. اخلاقیات به قوانین عقلی و اصول رفتاری برای تصمیم گیری در باره اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد گفته می‌شود. این اصول همیشه به راحتی تعریف نمی‌شوند و اغلب تمایز بین اخلاقیات و قانون مشکل است. ارزش‌های اخلاقی بین افراد، سازمان‌ها و حتی فرهنگ‌ها تفاوت دارند و در تمام زمان تغییر می‌کنند

 اخلاقیات بازاریابی زیر مجموعه اخلاقیات تجارت و اخلاقیات تجارت زیر مجوعه اخلاقیات است. تحقیقات روی اخلاقیات بازاریابی تنها به نظریات کلی در مورد فرایند بازاریابی از قبیل آمیخته، تحقیقات بازاریابی و سیستم‌های آن محدود شده است. به عبارت دیگر در هیچ کتاب اخلاقیات بازاریابی نمی‌توان متنی را راجع به نام و نشان اخلاقی یافت

طبق تعریف انجمن بازاریابی آمریکا نا و نشان تجاری شامل یک نام یا مجوعه ای از کلمات ، دوره، علامت، سمبل، طرح و یا ترکیب آنهاست. برای صاحبان نام و نشان این امر به صورت یک شیوه تمایز است که در خاطره و حافظه وجود دارد و آینده محصول را تضمین می‌کند. اما ایجاد یک نام و نشان تجاری اخلاقی یک زیر مجموعه از اخلاق بازاریابی است که رفتار درست، غلط و هنجار‌های اخلاقی را چه در ارتباط با فرد ، سازمان یا جامعه در تصمیمات مربوط به ایجاد نام و نشان تجاری معین می‌کند. در این رویکرد یک نام و نشان نه تنها با معیار‌های اقتصادی بلکه با معیار‌های اخلاقی نیز باید ارزیابی شود. در عین حال یک نام و نشان اخلاقی نباید به عمومیت و قدرت ارتباطی کالای شرکت لطمه بزند بلکه باید به ارتقا عمومیت کالا کمک کند

3- اهداف سئوال برانگیز نام سازی

پیشرفت تکنولوژی به طور فزاینده ای ادامه دارد در نتیجه مصرف کنندگان محصولات قدرت تشخیص خود را در بین رقبا تضعیف شده می‌بینند. موضوع خرید صرف امروزه چندان معتبر نیست و در حال جایگزینی به صورت موضوع اخلاقی می‌باشد. با توجه به این مسئله و علاوه بر عواملی که در بازاریابی سنتی درباره تصمیم خرید مورد توجه قرار می‌گرفت باید به عواملی از قبیل طرز فکر، هنجار‌های موضوعی، مکانیزم‌های کنترل رفتاری التزامات اخلاقی و خود شناسی فرد توجه کرد زیرا این عوامل است که نیت خرید را در مصرف کننده شکل می‌دهد

 شرکت‌ها برای رسیدن به تمایز با استفاده از احساسات مشتریان از تبلیغات روی نام و نشان و بسط آن استفاده می‌کنند که وسیله ای قدرتمند برای هدایت احساسات مصرف کنندگان می‌باشد. هدف در نام سازی ایجاد یک ذهنیت مطلوب در مشتری برای رسیدن به تمایز در رقابت است. اهداف نهائی ایجاد نام و نشان عبارتند از

غالب شدن در بازار

افزایش وفاداری مشتریان

افزایش قدرت نفوذ در موانع

این اهداف ممکن است از نظر اخلاقی سئوال برانگیز باشد. برای مثال ممکن است نام سازی به انحصار منتهی شود. این امر در مورد نام و نشان ویندوز از شرکت مایکرو سافت به وقوع پیوست و این شرکت به سبب ایجاد انحصار که از نام سازی ناشی شده بود به پرداخت 497 میلیون دلار محکوم شد

ار آنجائی که نام سازی یک فعالیت انسانی است باید از نظر اخلاقی ارزیابی شود اما شدت رقابت و نگرانی شرکت‌ها یک مشکل ایجاد می‌کند. نام‌های موفق ممکن است از نظر اخلاقی دچارمشکل شوند. مواردی از این قبیل عبارتند از

هدف قرار دادن کودکان زیر پنج سال درنام سازی و تبلیغات به دلیل نفوذ پذیری بالا در این سنین

نام سازی و تبلیغات برای کالا‌های مضر مانند مشروبات الکلی و یا سیگار برای افراد زیر سنین قانونی

اغراق غیر واقعی در نام سازی محصولاتی که اساساً مطلوب بوده و تفاوت چندانی با دیگر مارک‌ها ندارند

افرایش خودخواهی و تفاخر مصرف در نام سازی (فن 2005)

4- آسیب پذیری نام و نشان تجاری

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله عقلگریزی عرفان در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله عقل‌گریزی عرفان در pdf دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله عقل‌گریزی عرفان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله عقل‌گریزی عرفان در pdf

چکیده  
مقدّمه  
دیدگاه اختصاصی والتر استیس  
نقد دیدگاه اختصاصی استیس  
منابع  
پی‌نوشت‌ها  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله عقل‌گریزی عرفان در pdf

ـ ابن ترکه، صائن‌الدین، تمهید القواعد، (تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، 1360);

ـ ابن عربی، محی‌الدین، الفتوحات المکّیه، تحقیق عثمان یحیی، ج 4

ـ استیس، والتر، عرفان و فلسفه، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، (تهران، سروش، بی‌تا);

ـ صدرالمتألهین، اسفار اربعه، (قم، المکتبه المصطفویه، 1386 هـ ق)، ج 2;

ـ قیصری، داود، شرح فصوص، چاپ سنگی، (قم، بیدار، بی‌تا);

ـ کاکایی، قاسم، وحدت وجود به روایت ابن عربی و مایستر الهارت، (تهران، هرمس، بی‌تا);

چکیده

تجربه عرفانی به دلیل ژرفا و پیچیدگی مشهودات خود، پرسش‌هایی را فراروی فیلسوفانی که در وادی فلسفه عرفان گام نهاده‌اند، برانگیخته است. یکی از این پرسش‌ها، پارادوکسیکال بودن آموزه‌های عرفانی، همچون وحدت شخصیه وجود، است. عارفان گاه می‌گویند حقیقت هستی هم عین اشیاست و هم غیر آن. گاه از مشهودات خود چنین تعبیر می‌کنند: او هم واحد است و هم در دل کثیر حاضر بوده و کثیر است; هم متشخص است و هم نامتشخص; دلبر حقیقی در عین ظهور، باطن و در عین بطون، ظاهر است

پرسش این است که آیا این احکام برآمده از شهود عارف، به راستی متناقض‌اند، یا ظاهری تناقض‌آمیز دارند و در ذات آن‌ها تناقضی وجود ندارد. اگر چنین تناقضی در ذات حقایق عرفانی و به ویژه وحدت شخصیه نهفته باشد، ناگزیر این آموزه‌ها با عقل سازگار نخواهند بود; زیرا بنیاد عقل با اصل عدم تناقض و اصل این‌همانی سامان می‌یابد. در این صورت، عقل نمی‌تواند در حوزه عرفان و حقایق خارجی آن گام نهاده، آنها را به نیکی بفهمد، و بر آنها استدلال کند. بنابراین، پرسش این است که آیا عرفان با عقل و فلسفه سازگار است؟ و به طور کلی عرفان عقل‌گریز است یا عقل‌پذیر؟

و.ت. استیس در فصل پنجم کتاب عرفان و فلسفه به این موضوع پرداخته است. این مقاله می‌کوشد تا دیدگاه آقای استیس را تحلیل، نقد و بررسی کند

کلید واژه‌ها

تجربه عرفانی، وحدت شخصیه، حقیقت هستی، این‌همانی، امتناع اجتماع نقیضین، ساحت نامتناهی، احکام اطلاقی

 

مقدّمه

تجربه عرفانی یکی از برجسته‌ترین تجربه‌های بشری است که بیشتر، فرزانگان و رادمردان از آن بهره دارند. تجربه عرفانی به دلیل معرفت‌خیز بودنش و به سبب ژرفا و پیچیدگی مشهوداتش، و گاه کج‌تابی آموزه‌های برخاسته از شهود عرفانی نزد عقل عادی، پرسش‌هایی را برای اندیشمندان، و بهویژه فیلسوفانی که در وادی فلسفه عرفان گام نهاده‌اند، برانگیخته است

یکی از این پرسش‌ها، در باب پارادوکسیکال و متناقض‌نما بودن آموزه‌های عرفانی، همچون وحدت شخصیه، و فروعات آن است. عارفان گاه می‌گویند حقیقت هستی، هم عین اشیاست و هم غیر اشیا. گاه از مشهودات خود این چنین تعبیر می‌کنند که او (خداوند)، هم واحد است و هم در دل کثیر حاضر بوده، کثیر است; هم متشخص، و هم نامتشخص است. عارفان با اینکه کثرات را می‌پذیرند، حق سبحانه را تنها وجود و هستی می‌دانند، و گاه می‌گویند: دلبر حقیقی در عین ظهور باطن و در عین بطون ظاهر است: «یا باطناً فی ظهوره و ظاهراً فی بطونه و مکنونه.»1 او هم اول است، هم آخر; هم ظاهر است و هم باطن: «هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن»2; او هم در درون اشیاست و هم بیرون از اشیا: «داخل فی الاشیاء لا کشیء داخل فی شیء و خارج من الاشیاء لا کشیء خارج من شیء .»

محقق برجسته «والتر ترنس استیس» پس از بررسی سخنان عارفان جهان (اعم از مسیحی، مسلمان، هندی و چینی) و بررسی شهوداتشان به اختصار می‌گوید

شطحیه (= حکم متناقض‌نما)ی وحدت وجود بر این است که خدا و جهان، هم یکسان است و هم نایکسان یا متمایز و شطحیه سلبی ـ ایجابی یا خلأ ـ ملأ که سه جنبه داشت، بر این است که واحد یا نفس کلی، هم دارای کیفیات است و هم بلاکیف; هم متشخص است و هم نامتشخص; هم ایستاست هم پویا، و شطحیه انحلال فردیت بر این است که هویت من محو می‌شود و در عین حال بر جا می‌ماند و این شطحیه که می‌گوید هر کس به نیروانا نایل شود نه وجود دارد و نه وجود ندارد، و شطحیه تجربه عرفانی آفاقی این بود که اشیای محسوس هم متکثرند و هم واحد; هم یکسانند و هم متمایز از هم. این شطحیات یا احکام متناقض‌نما را نگارنده به عرفان نبسته است، بلکه با مطالعه اقوال خود عرفا کشف شده و با شواهدی از گفتار ایشان مستند گردیده است

برخی محققان هنگام پژوهش در سخنان عرفا بر این متناقض‌نماها افزوده‌اند و همه را یک‌جا گردآورده و فهرست کرده‌اند

پرسشی که از این گونه سخنان برمی‌آید این است که آیا این احکام برآمده از شهود عارف به راستی متناقضند یا ظاهری تناقض‌آمیز دارند و در ذات آن‌ها تناقضی نیست. به بیان دیگر، آیا ذات حقایق عرفانی تناقض‌آمیز است یا خیر؟ اگر چنین تناقضی در ذات حقایق عرفانی و به ویژه وحدت شخصیه نهفته باشد، ناگزیر این آموزه‌ها با عقل سازگار نخواهد بود; زیرا بنیاد عقل با اصل عدم تناقض (امتناع اجتماع نقیضین و محال بودن ارتفاع نقیضین) و اصل این‌همانی سامان می‌یابد. در این صورت نباید از عقل انتظار داشت که بتواند در حوزه عرفان و حقایق خارجی آن گام نهد و آن را به نیکی بفهمد، و فراتر از آن، بتواند بر آن استدلال کند. بنابراین می‌توان پرسش را به شکل دیگر مطرح کرد: آیا عرفان با عقل و فلسفه سازگار است؟ و آیا دل با عقل و فلسفه جمع شدنی است؟ و به طور کلی، آیا عرفان عقل‌گریز است یا عقل‌پذیر؟

این پرسش، پرسش مهمی است که پیامدهای معرفتی، روحی، روانی و فرهنگی بسیاری به همراه دارد. و.ت. استیس در کتاب عرفان و فلسفه در فصل پنجم بدین پرسش پرداخته است. باید گفت ایشان در بیشتر مواضع کتاب با این مسئله روبه‌روست، و با دیدگاه ویژه‌ای که برگزیده است، جای‌جای این کتاب بدان رنگ درآمده است. آقای استیس تلاش فراوانی از خود نشان می‌دهد تا به ژرفای کلام عارفان بار یابد. از این‌روی، بسیار همدلانه با متون و آموزه‌های عرفانی و تجربیات آن‌ها برخورد می‌کند. تلاش ایشان در تصویر درست وحدت شخصیه در فصل چهارم، ستودنی است. باید انصاف داد تمام موضوعاتی که این کتاب در باب فلسفه عرفان طرح و بررسی کرده، از سر دقت و تیزبینی انتخاب شده‌اند و حوصله نگارنده در استقصای سخنان عارفان در نقاط مختلف جهان و با فرهنگ‌های گوناگون، در خور تحسین است. (هرچند در این زمینه می‌توان خرده‌هایی نیز گرفت.)

با این همه، این کتاب اندکی با فقر فلسفی روبه‌روست. ایشان بنیادهای فلسفی و عقلانی مناسب و کارآمدی برای این مسئله باریک و پیچیده، آماده نکرده است. از این‌روی، در این پرسش مهم (سازگاری عقل و عرفان) راه چندان درستی نپیموده، و در برخی فصول دیگر این کتاب (همچون فصل ششم) نیز به پیروی از دیدگاه اختصاصی در فصل پنجم (عرفان و منطق) از جاده صواب دور گشته است

در این مقال می‌کوشیم بیانات آقای استیس و دیدگاه اختصاصی وی را بازگو کرده، سپس نقدها و خرده‌هایی را که به ذهن می‌رسد در پی بیاوریم تا خواننده محترم خود به داوری نشسته، و میوه شیرین حقیقت را با دستان خود از درخت سنجش و تأمل و حق‌جویی بچیند

دیدگاه اختصاصی والتر استیس

آقای استیس فصل پنجم (عرفان و منطق) را که به این امر اختصاص یافته است با این گفته عارفان آغاز می‌کند که «عرفان طور ورای طور عقل است» و در صدد تفسیری معرفت‌شناختی از آن برمی‌آیند و معنای ارزشی آن را به یکی از فصل‌های آینده موکول می‌کند. ایشان می‌گوید

تمامی متون عرفانی جهان هشدارمان می‌دهد که بین عرفان و عقل رابطه یکه و یگانه‌ای هست که به آن معنا، هیچ مجموعه و منظومه فکری چنین رابطه‌ای را با عقل نمی‌تواند داشته باشد. قولی که جملگی عرفا برآنند این است که عرفان فراتر از عقل است; . چیزی که از «فلان چیز» فراتر است، به هر حال و بدون شک به یک معنا بیرون از آن و غیر از آن است. بنابر این مقدمه، تجربه عرفانی به نحوی بیرون از حوزه عقل انگاشته می‌شود. چنین نکته‌ای بی‌تردید از ادبیات و متون عرفانی سراسر جهان برمی‌آید

ایشان در این زمینه، نخست به بررسی مراد از عقل در این گفته عارفان می‌پردازد. وی سه معنا از آن ارائه می‌دهد و معنای اخص آن را مراد عرفان در این گفته می‌شمارد. مراد از عقل به معنای اخص، عقلی است که در حوزه منطق و سه قاعده مشهور آن (1 اصل این‌همانی و هوهویت; 2امتناع اجتماع نقیضین; 3 امتناع ارتفاع نقیضین) سامان می‌یابد. هنگامی که عارفان می‌گویند «تجربه عرفانی فراتر از عقل است» منظورشان آن است که بیرون از حوزه منطق، و در پی آن، بیرون از حوزه عقل است که با عقل نمی‌توان آن را فهمید و درک کرد.7 اگر واقعاً تجربه‌های عرفانی متناقض باشند و در ذات و بطن آن‌ها تناقض راه داشته باشد، باید منطق‌پذیر و عقل‌پذیر نباشند و فراتر از این دو حوزه به شمار آیند

همچنان که در آغاز مقاله گفته آمد، ظاهر آموزه‌های عرفان تناقض‌آمیز است. اما آیا این ظاهر تناقض‌آمیز به درستی در گوهر تجربه عرفانی و حوزه‌ای که عرفان بدان می‌پردازد وجود دارد، تا عقل بدان راه نداشته باشد و فراتر از عقل و منطق باشد، یا چنین نیست و باید این گفته‌های بظاهر متناقض توجیه شوند؟ از این‌روی، آقای استیس پس از تبیین مراد از عقل در این گفته عارفان، در حل تناقض و توجیه این ظواهر متناقض‌نما به چهار نظریه پرداخته و هیچ یک از آن‌ها را نمی‌پسندد. ایشان بر هر یک از این نظریه‌ها خرده گرفته و در پایان به صراحت می‌پذیرد که حوزه عرفان و تجربه عرفانی، واقعاً متناقض بوده، از این‌روی، فراتر از منطق و عقل است. اما هشدار می‌دهد که وجود تناقض در حوزه عرفان موجب بطلان آن نیست. (در ادامه مقاله به این موضوع خواهیم پرداخت.)

نخستین نظریه‌ای که نویسنده پیش می‌کشد، نظریه شطحیه خطابی است. بر این اساس، احکام متناقض‌نما و شطحیات، صرفاً لفظی‌اند و به فکر یا تجربه خدشه‌ای وارد نمی‌سازند. از این‌روی، می‌توان آن را بی آن که محتوایش از دست برود با زبان غیرشطحی بیان کرد. در واقع، عرفا از زبان شطح‌آمیز به منظور شیواتر و شاعرانه کردن زبان یا متوقف ساختن و به تأمل فرو بردن خواننده بهره می‌گیرند، و این امر جز سود جستن از امکانات بلاغی برای نافذتر کردن گفته‌ها نیست

ایشان سپس به نقد آن می‌پردازد، و برای این امر سخنی را از اوپانیشاد (دور است و لیک همچنان نزدیک; هم در همه چیز و هم برون از همه چیز) و از تائوته چینگ (در او چون بنگری نمی‌توانی‌اش دید، چون که بی‌مثال است; در طلوع بی‌تلألؤ است; در غروب عاری از ظلام و ظلمت است; بی‌کرانه گستریده است)، نقل می‌کند و سپس می‌گوید

آیا این‌ها فقط شعر و الفاظ پرشور است؟ در واقع تعبیر شاعرانه شطحیه خلأ و ملأ است. «او» بی‌شکل و بی‌مثال و تهی و خلأ است و در عین حال تائوی بزرگ است; . این توصیف با هر الفاظی بیان شود، چه به نظم و چه به نثر، چه با زبان استعاره و چه با زبان ساده و صریح، در این توصیف و در این مضمون همچنان تناقض نهفته است; . همین خصوصیت متناقض حتی صریح‌تر در توصیف وحدت و کثرت هم رخ می‌نماید; آنجا که عرفا از وحدت بی‌کثرت سخن می‌گویند. ولی در آگاهی عادی ما «یک» یا «واحد»یایک«کل» باید وحدتی متشکل از چیزهای متکثر باشد; . به‌هرحال، بیان شطحیهوحدت وجود این است که جهان، هم یکسان و هم نایکسان با «واحد» است، و این توصیف و تأکید همچنان متناقض‌نماست و نمی‌توان آن را تعبیری ادبی دانست. همچنین سایر شطحیات را

نظریه دومی که بیان می‌دارد، نگره سوء تألیف است. این نظریه بر آن است که عرفا در توصیف و تعبیر از تجربیاتشان دروغ نمی‌گویند، لیکن بدون قصد و غرض در توصیف تجربه خود گرفتار سوء تألیف شده‌اند. هرچند متن تجربه عارف به دور از تناقض است، از آنجا که هر تجربه‌ای عاری از تعبیرات مفهومی نیست، در هنگام تعبیر، به سبب توصیف غیر دقیق یا ناصحیح، در سخنان آنان تناقض راه یافته است

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

تحقیق مقایسه خودپنداره دختران و پسران در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق مقایسه خودپنداره دختران و پسران در pdf دارای 117 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق مقایسه خودپنداره دختران و پسران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق مقایسه خودپنداره دختران و پسران در pdf

فصل
مقدمه
1-1 بیان مسئله
2-1 پرسشهای پژوهش
3-1 ضرورت پژوهش
4-1 اهمیت پژوهش
5-1 فرضیات پژوهش
6-1متغیرها و تعاریف آن
فصل
مقدمه
الف : ادبیات و نظرات خودپنداره
1-2 خود و تعریف آن
2-2 تاریخچه کشف مفهوم خود
3-2 انواع خود
4-2فرآیند تشکیل خود، خودپنداره و ادراک آن
5-2نظریه‌های “خود” و خودپنداره
5-2-1 خود در دیدگاه فروید
5-2-2 خود از دیدگاه آدلر
5-2-3 خود در دیدگاه آلبرت الیس
5-2-4 خود از دیدگاه اریک برن
5-2-5 خود از دیدگاه یونگ
5-2-6 خود از دیدگاه گلاسر
5-2-7 خود از دیدگاه راجرز
5-2-8 خود از دیدگاه مدل انگیزشی
5-2-9 خود از دیدگاه کوپر اسمیت
5-2-10 خویشتن از دیدگاه آلپورت
عزت نفس از دیدگاه اسلام
نیازهای مرحله نوجوانی
ب: تحقیقات انجام شده در مورد خودپنداره
فصل
مقدمه
1-3 جامعه آماری و ویژگی آن
2-3 نمونه و ویژگیهای آن
1-2-3 روش نمونه‌گیری
3-3 ابزار پژوهش
1-3-3 آزمون خودپنداره راجرز
2-3-3روایی و پایایی ابزار پژوهش
4-3روش اجرای آزمون
5-3نمره‌گذاری آزمون
6-3روش جمع‌آوری داده‌ها
7-3 روش تجزیه و تحلیل داده‌ها
فصل
جداول و نمودارها
فصل
مقدمه
1-5 خلاصه تحقیق
2-5 محدودیت ها
3-5 پیشنهادات
منابع و پیوست ها

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق مقایسه خودپنداره دختران و پسران در pdf

الف : منابع فارسی

1-   آزاد ، حسین (1368) ” روانشناسی مرضی کودک” ، تهران ، انتشارات پاژنگ ، چاپ دوم

2-  اردبیلی ، یوسف (1376) ، ” اصول و فنون راهنمایی و مشاوره در آموزش و پرورش” ، انتشارات بعثت

3-  اردبیلی ، یوسف (1374) ، راهنمایی و مشاوره حرفه‌ای و روشهای کسب و کاربرد اطلاعات شغلی” ، نشر فهیم

4-  ارسطوی ایرانی ، هایده (1372) ، ” بررسی ارتباط خودپنداره با جنسیت و پیشرفت تحصیلی” پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس

5-  اسدی ، محمد (1374) ، ” هنجاریابی خودپنداره پیرز هاریس در نزد دانش‌آموزان دختر و پسر دوره راهنمایی استان کرمان” پایان نامه کارشناسی ارشد

6-   اکبرزاده ، نسرین ، (1376) ، ” گذر از نوجوانی به پیری” ، انتشارات دانشگاه الزهرا(س)

7-  براندن ، ناتانیل ، (1371) ، ” روانشناسی حرمت نفس” ، ترجمه جمال هاشمی ، انتشارات شرکت سهامی انتشار

8-  براندن ، ناتانیل ، (1379) ، ” روانشناسی عزت نفس” ، ترجمه مهدی قراچه باغی ، چاپ اول ، نشر نخستین

9-   بیابانگرد ، اسماعیل ، (1373) ، ” روشهای افزایش عزت نفس در نوجوانان”.

10-        بیابانگرد ، اسماعیل ، (1371) ، ” روانشناسی نوجوانان” چاپ دوم ، نشر فرهنگ اسلامی ، چاپ دوم

11-         پوربختیار ، حسین ، (1372) ، ” بررسی گرایشهای تحصیلی و شغلی نوجوانان دختر و پسر سال سوم راهنمایی و مقایسه با آرزوها و علایق والدین” ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه علامه طباطبایی

12-        پرکی ، ویلیام ، (1378) ، ” خودپنداری و موفقیت تحصیلی” ، ترجمه سید محمد میرکمالی ـ تهران ، نشر سیطرون

13-         تقی زاده ، فاطمه ـ (1378) ، ” اعتباریابی فرم کوتاه ریت سنج تحصیلی ـ شغلی برای دختران دانش‌آموز سال اول دبیرستان استان قم” پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا (س)

14-         جعفری ، پروین ، (1372) ، ” بررسی ارتباط خودپنداره با جنسیت و پیشرفت تحصیلی” ، پایان نامه کارشناسی ارشد، پژوهشکده تعلیم و تربیت

15-         حکیم آرا ، محمد علی ، (1374) ، ” هنجارهایی سیاهه خودپژوهشی شغلی هالند در میان دانش‌آموزان سالهای سوم راهنمایی و اول دبیرستان” ، پایان‌نامه کارشناسی ارشد ، داشنگاه تربیت مدرس

16-         حمزه‌ای ، مهوش ، (1376) ، ” هنجاریابی آزمون شغلی ـ شخصیتی هالند در ارتباط با رشته‌های تحصیلی دانش‌آموزان دختر تهران ” ” پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه الزهرا (س)

17-         حمزه‌لویی ، فاطمه ، (1375) ، ” بررسی تاثیر خودپنداره بر عملکرد دانش‌آموزان دختر سال سوم دبیرستان” ، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا (س)

18-         خلیلی ، اکرم ، (1375) ، ” بررسی عوامل اجتماعی موثر بر خودپنداره و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان “ ، پایان‌نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه شهید بهشتی

19-        دلاور، علی ، (1367) ، ” روشهای آماری در علوم تربیتی ” ، انتشارات دانشگاه پیام نورد

20-                 لاجرز ، کارل ، (1369) ، ” درآمدی بر انسان شدن ” ، ترجمه قاسم قاضی

21-         روحانی ، فرشته (1359) ، ” رابطه خودپنداره و عوامل تشکیل‌دهنده آن با موفقیت تحصیلی” ، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز

22-         ساعی ، علی ، (1374) ، ” تاثیر عوامل اکتسابی بر موفقیت آموزشی افراد در آزمون ورودی دانشگاه و درون دانشگاه” ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه تربیت مدرس

23-        شرترز ، بروس ئی ، (1371) ، ” بررسی و برنامه‌ریزی زندیگ شغلی و تحصیلی” ، ترجمه طیبه زندی پور ، تهران ، انتشارات فردوس ، چاپ سوم

24-         شفیع‌آبادی ، عبدالله ، (1375) ، ” راهنمایی و مشاوره شغلی و حرفه‌ای و نظریه‌های انتخاب شغل” ، تهران ، انتشارات رشد ، چاپ سوم

25-        شفیع‌آبادی ، عبدالله ، (1377) ، ” راهنمایی تحصیلی و شغلی ” ، انتشارات پیام نور، چاپ هفتم

26-        شفیع‌آبادی ، عبدالله ، (1366) ، ” فنون و روشهای مشاوره ” ، تهرن انتشارات رز، چاپ سوم

27-        شفیع آبادی ، عبدالله ، (1377) ، ” روشهای مشاوره و روان درمانی”، نشر دانشگاهی ، چاپ ششم

28-         طلایی عبدی ، حسن ، (1367) ، ” پیشرفت تحصیلی و ارزشهای اجتماعی و آرزوهای شغلی در فرهنگ قشرهای دانش‌آموزان چهارم متوسط شهر خرم‌آباد”، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران

29-         عبدلی ، قوام شهیدی و آکین چی  ، (1374) ، بررسی رابطه تیپ شخصیتی با رشته تحصیلی در بین دانشجویان دختر” ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه الزهرا(س)

30-         عراقی ، نسرین ، (1377) ، ” بررسی رابطه تیپ شخصیتی با هویت شغلی دانش‌آموزان پیش دانشگاهی” ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه الزهراء (س)

31-         عوض‌زاده ، عزیز (1375) ، ” بررسی راطه بین تیپهای شخصیتی و گرایش شغلی دانش‌آموزان نظام جدید آموزش متوسطه شهرستان گچساران” ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه علامه طباطبائی

32-        کانفیلد ولز، (1379) ، ” افزایش خودپنداره دانش‌آموزان در مدارس” ، ترجمه سوسن سیف، انتشارات دانشگاه الزهراء (س)

33-                 محسنی ، نیک چهره ، (1375) ، ” ادراک خود” ، انتشارات بعثت

34-         مشکی ، مهدی ، (1378) ، ” بررسی میزان تاثیر آموزش مشکل‌گشایی برخودپنداره نوجوانان پسر دبیرستانهای گناباد در سال 1378″ ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه تربیت مدرس

35-    مصفا، محمد جعفر، (1365) ، ” تفکر زائد” ، تهران ، چاپ سوم

36-         ممتاز ، شهلا ، (1375) ، ” ارزشهای شغلی دانشجویان با رشته‌های تحصیلی در دانشگاههای دولتی شهر تهران ” ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه الزهراء (س)

37-                 منصور ، محمود ، (1358) ، ” احساس کهتری” ، تهران ، انتشارات رشد

38-         مهدی‌زاده هنرمند ، مهناز ، (1375) ، ” بررسی تاثیر شناخت درمانی در کاهش افسردگی و افزایش هماهنگی مولفه‌های خودپنداره” ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه تربیت مدرس

39-         میرباقری، مزدیک ، (80-1379) ، ” بررسی تاثیر بحث گروهی بر سطح پرخاشگری و سطح خودپنداره دانش‌آموزان دبیرستانهای منطقه 6 تهران در سال 80-1379 ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه تربیت مدرس

40-         نصیری ، نوباوه و داوری ، (1374) ، ” بررسی ارتباط تیپ شخصیتی دانش‌آموزان دختر با رشته‌های تحصیلی” ، پایان نامه کارشناسی ، دانشگاه الزهراء (س)

41-        هالند ، جان ، ال ، (1376) ، حرفه مناسب شما چیست؟ ” ترجمه سیمین حسینیان و سیدمنور یزدی، تهران ، انتشارات کمال تربیت ، چاپ دوم

 

مقدمه :

بعد از یک دهه غفلت، خودپنداره از محبوبیت و معروفیت برخوردار شد و توسط محققان و پژوهشگران مورد توجه قرار گرفت. خودپنداره به عنوان مجموعه سیستم دینامیکی، سازماندار و پیچیده‌ای از عقاید و نگرشها و ادراکات آموخته شده هر فرد تعریف می‌شود. خودپنداره متفاوت از عرت نفس و خودسنجی است

عزت نفس یعنی اعتماد کردن به توانمندی ذهن و به توانایی خود در اندیشیدن، خودپنداره به معنای شناختن تواناییها و ویژگیهای خود می‌باشد. اگر موضوع را بسط دهیم می‌توانیم بگوییم خودپنداره به معنای شناختن تواناییها و عزت نفس به معنای توانایی یاد گرفتن، انتخابهای درست، تصمیمات بجا و برخورد درست با تغییرات است

فواید عزت نفس برای جوانان خیلی مهم است. مهم‌ترین فایده‌اش این است که نوجوانی که عزت نفس زیاد دارد، در طی این زمان مناسب یعنی زمانی که برای بزرگسالی آماده می‌شود و هنوز ناگزیر نیست تمام مسئولیت‌های زندگی‌اش را به عهده بگیرد. بیشترین فرصت را برای پی بردن به هویت خویش به دست خواهد آورد

سایر آثار عزت‌نفس که موجب تقویت توانایی‌های فرد برای زندگی آینده‌اش می‌شود عبارتند از

روشن شدن توانایی‌های فردی، منابع، علایق و جهت‌های خویشتن، یعنی فردی که منابع خود را می‌شناسد و به آنها توجه دادر، فرصت‌ها را غنیمت خواهد شمرد و از آنها استفاده خواهد کرد. موثر بودن و احساس رضایت‌مندی کردن در روابط میان فرد، یعنی نوجوانی که یاد می‌گیرد چگونه به نحو موثر با دیگران روابط برقرار کند، توانایی زیادی خواهد داشت که در طول زندگی نیازهای فردی و اجتماعی‌اش را برآورده کند

روشن شدن جهت یعنی : نوجوانی که اعتماد به نفس دارد بهتر می‌تواند راه‌های گوناگون را بسنجد و مناسب‌ترین آنها را برای دوره بزرگسالی برگزیند

سودمندی شخص در خانه، در مدرسه، در کارش در آینده یعنی : نوجوانی که احساس می‌کند با کفایت و ارزشمند است میل دارد پا به میدان عمل بگذارد و بیاموزد که چگونه به نحو موثر و مفیدی از وقتش استفاده کند. (هریس کلمز و دیگران ، ترجمه پروین علیپور، 1381، ص 35)[1]

الف : ادبیات و نظریات خودپنداره :

در بخش اول این فصل به بررسی “خود” ، خودپنداره و چگونگی شکل‌گیری آن از دیدگاههای مختلف پرداخته می‌شود

1-2     “خود” و تعریف آن

“خود” به عنوان یکی از مفاهیم محوری در شناخت اجتماعی موضوع خاصی است که روانشناسان از سالیان پیش به آن پرداخته‌اند. این مفهوم شامل کلیه کیفیت‌های ذهنی و عینی است که شخص از خود و دیگران از او دارند. برای مثال “خود” شامل ظاهر واقعی فرد، ارزشها، ایده‌آلها، دانشها و ادراکاتی است که سایر افراد از فرد دارند مفهوم “خود” تصویر ذهنی از خویش ، عواطف، هیجانات، طرز تلقی و یا کیفیت‌های او می‌باشد

“مفهوم خود ” چارچوب ارجاعی برای فرد است که بر چگونگی برخورد او با موقعیتها و ارتباظ او با دیگران تأثیر می‌گذارد. [2]

2-2-   تاریخچه کشف مفهوم خود

انسانها در هر زمانی در مورد ترسها، تمایلات و احساسات خود نسبت به یکدیگر تفکر می‌کردند، اما فیلسوفان اولین کسانی بودند که به مفهوم “خود” پی بردند در سال 1644 رنه دکارت [3] ، کتاب “اصول فلسفه” را نوشت و استدلال کرد که من فکر می‌کنم، پس هستم، من شک می‌کنم، پس وجود دارم

فیلسوفان دیگر نیز چون اسپینوزا[4] و لایبنیتز[5] در مورد جنبه غیرجسمانی انسان نظریاتی بیان داشتند. یکی از زیربناهای مهم درک فرایندهای درونی انسان ، نوشته زیگموند فروید[6] (1938-1900) بود فروید به “خود” به عنوان تکامل و عملکرد خود توجه خاصی داشت. آنا فروید[7] (1946) هم به “خود” مخصوصاً در روان درمانگری توجه کرد، در آمریکا نیز توجه خاصی به موضوع “خود” پیدا شد، ویلیام جیمز[8] (1980) کتاب “اصول روانشناسی” را نوشت، و به “آگاهی” توجه خاصی نشان داد. با روی کار آمدن رفتارگرایان و توجه به محرک و پاسخ مفهوم “خود” به دست فراموشی سپرده شد. اما از طرف دیگر جرج مید[9] (1934) مفهوم “خود” را به عنوان مهمترین قسمت در نظریه خودش بیان کرد و بدنبال آن لوین [10] (1935) “خود” را یک سازمان نسبتاً مرکزی و دائمی، که به شخصیت تداوم کامل می‌بخشد، معرفی کرد. گلداستین[11] (1939) ، پرسکات لکی [12] (1945) ، برتوسکی [13] (1945) ، مورفی [14] (1947)  و ریمی [15] (1948) از جمله کسانی بودند که مفهوم “خود” را مورد توجه قرار دادند و اهمیت خود آگاهی را در روان درمانی و مشاوره مطرح نمودند

مزلو[16] (1956) “خود” را از دیدگاه نیازها و انگیزشهای مختلف مورد مطالعه قرار داد. و گوردن آلپورت[17](1961-1937) در روانشناسی معاصر تاکید خاصی روی “خود” داشت. راجرز[18] (1959) از جمله افرادی بود که از اهمیت “خود” در سازگاری رفتار انسانی، سخن می‌گفت او “خود” را هسته مرکزی شخصیت و اساسی‌ترین عامل رفتار و سازگاری انسان با محیط می‌دانست. پترسن[19] (1961) نظریات راجرز را بررسی کرد و امروزه مفهوم “خود” هم در روانشناسی و هم در آموزش و پرورش جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است .(میرکمالی ، 1378، صص 20-25)

3-2 انواع “خود”

یکی از اولین نظریات در مورد “خود” توسط ویلیام جیمز در سال (1890) بود او خود را بع هنوان ثبات هر آنچه که دیدگاه فردی متعلق به خودش است معرفی کرد. او “خود” را شامل : خودذهنی [20] ، خود اجتماعی [21]  و خودمادی [22] می‌دانست. خودذهنی شامل ادراکات از آرزوها و هیجانات شخص است. خود مادی، ادراک فرد از بدن شخص و خانواده و دارائیهاست. خود اجتماعی ، شامل دیدگاه دیگران از فرد است

“خود” انواع مختلفی دارد

خودآرمانی[23] : عبارت است از تصوری که هر فرد دوست دارد داشته باشد

خود واقعی [24] : شامل استعدادها و نیروهایی است که ما خودمان داریم و اگر عوامل نامساعد جلوی رشد آن را نگیرد، ما مطابق با آن استعدادها رشد می‌کنیم

عزت نفس [25] : عبارت است از ارزشیابی فرد درباره خود یا قضاوت شخص در مورد ارزش خود

خودپنداره [26]: مجموعه‌ای از تفکرات و احساسات فرد نسبت به خود به عنوان یک شیء یا عینیت است

کوپراسمیت [27] “خود” را دارای دو جنبه می‌داند

1-  خودپنداره : عقیده و پنداری که فرد درباره خود دارد، این عقیده و پندار، به تمام جوانب خود یعنی جنبه‌های اجتماعی ، جسمانی، عقلانی و روانی فرد مربوط می‌شود

2-   عزت نفسی : احساسات شخص، از ارزش و سطح مفهوم مربوط به “خود شخص” است

کورمن [28] (1970) سه نوع عزت نفس را پیشنهاد می‌کند

1-  عزت نفس تکالیف ویژه [29] : ادراک شخص است از توانایی خودش در مورد تکلیف یا شغل ویژه خود

2-   عزت نفس نفوذ اجتماعی[30] : انتظاراتی که دیگران از فرد دارند و ادراک فرد از این انتظارات

3-  عزت نفس مزمن [31] : به عنوان ویژگی شخصیتی نسبتاً ثابتی یا حالت خلقی که در موقعیتهای مختلف اتفاق می‌افتد. و نتیجه تجربیات گذشته است روی توانائیهای شخص تمرکز می‌کند و منجر به ایجاد خود پنداره منفی می‌شود. اگر اطمینان افراد از توانائیهایشان ، آنها را به موقعیتهای مناسب استفاده از این توانائیها هدایت نکند، میزان خودپنداره منفی بالا می‌رود.[32]

به طور کلی در وجود هر انسان 3 نوع خود وجود دارد

1-  خود اصلی[33] : استعداد و نیروهایی است که اگر فشار و عوامل نامساعد، رشد آن را ضعیف و کند نمی‌نمود ما به طور طبیعی مطابق آن استعدادها، رشد می‌کردیم و در حقیقت خودمان می‌شدیم

2-  خود ایده‌ال[34] : آن چیزی که نیستیم اما تصور می‌کنیم که هستیم یا آرزو می‌کنیم که آن باشیم در حقیقت ایده‌ال جانشین خود اصلی و واقعی ما می‌گردد

3-  خود فعلی : که عبارت است از آن چیزی که فعلاً هستیم یعنی خودی که تحت تأثیر اضطراب تضاد و سایر جریانات عصبی شکل و فرم می‌گیرد. (مصفا، 1365)

4-2     فرایند تشکیل “خود” ، “خودپنداره” و ادراک آن

الف ـ شکل‌گیری خود:

واضح است که “خود” یاد گرفتنی است و موروثی نیست از لحظات اولیه زندگی ، ما شروع به جمع‌آوری داده‌ها درباره خود و دنیای خود می‌باشیم. احساسات تازه‌ای بر ما غلبه می‌کند، به زودی درمی‌یابیم که چه چیز ما را آرام می‌کند، گرسنگی ما با چه چیز رفع می‌شود، چگونه توجه ما جلب می‌شود و ; با ازدیاد تجربیات ما ، “خود” در حال رشد ما ، به یک غربال ادراکی تبدیل می‌شود که از طریق آن احساسات بعدی باید از آن عبور کند به این ترتیب ما به تدریج احساسات و گرایشهای خودمان را صورت‌بندی می‌کنیم. (سیف ، 1379، ص 5)

 

ب : ادراک “خود” [35]

“ادراک خود” یک مفهوم شناختی اجتماعی است و با دیگر زمینه‌های شناخت اجتماعی ارتباط بیشتری دارد تا با زمینه شناخت دنیای فیزیکی، زیرا به موازات رشد اجتماعی و دریافت هنجارهای رفتاری، کودکان باید خود را از دیگران ، از خلال پایه‌گذاری فردیت “خود” مجزا سازند و برای این منظور لازم است که آنها ویژگیهای خصوصی و شخصی هویت “خود” را ادراک کنند. کوشش در جهت متمایز ساختن خود از دیگری ادراک ، یا شناخت “خود” است. بنابراین “ادراک خود” و “ادراک دیگری” دو کنش مکمل در رشد اجتماعی‌اند و متقابلاً یکی برای دیگری اطلاعات فراهم می‌آورد در این معنا که از سویی دید فرد نسبت به هرگونه تبادل اجتماعی [36] به میزان قابل توجه متاثر از این است که آن تبادل چگونه به سود او بوده یا با علایق شخصی او ارتباط پیدا می‌کند

 از سوی دیگر ادراک خود در گرو نگرش دیگران نسبت به خود است ولی همپوشی میان آنها کامل نیست زیرا بسیاری از واقعیتهای اجتماعی عمل کرده باشد. در جهت معکوس نیز مفهوم هویت شخصی این امتیاز را دارد که هسته‌ای از تجربیات، باورها نگرشهای شخصی است و هیچ عامل خارجی جز از طریق خود افراد نمی‌تواند بر آن دست یابد، ادراک را می‌توان تجسمی از خود و هویت شخصی دانست که اینها دارای عناصر عاطفی نیز می‌باشند در حقیقت بسیاری از پژوهشهای روانشناختی به جنبه عاطفی مفهوم خود بیش از جنبه شناختی آن توجه کرده‌اند محور توجه در این پژوهش‌ها جنبه مثبت یا منفی نگاه کودک نسبت به “خود” است و به این موضوع که او “خود” را ادراک یا توصیف می‌کند علاقه‌مندی کمتر ابراز می‌شود. (محسنی ، 1375)

 

ج : شکل‌گیری خودپنداره:

[2] – Purky

[3] – Rene  Descartes

[4] – Spinoza

[5] – Liebnits

[6] – Sigmund Freud

[7] – Anna Freud

[8] – William James

[9] – George. H. Mead

[10] – Lewin

[11] – Gold stein

[12] – Prescott Lecky

[13] – Bertocci

[14] – Murphy

[15] – Rimy

[16] – Maslow

[17] – Gordan Allport

[18] – Carl Rogers

[19] – Patterson

[20] – Spiritual- Self

[21] – Social- Self

[22] – Material-Self

[23] – Ideal Self

[24] – Real Self

[25] – Self-Steem

[26] – Self-Concept

[27] – Cooper Smith

[28] – Korman

[29] – Task-Specifoc Self-Esteem

[30] – Socially-Influeneed Self-Esteem

[31] – Chronic Self-Esteem

[32] – Nancy

[33] – Real Self

[34] – Ideal Self

[35] – Self-understanding

[36] – Social Exchange

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   211   212   213   214   215   >>   >