سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاورپوینت مفاهیم بنیادی پایگاه دادهها در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

توجه : این پروژه به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

  پاورپوینت مفاهیم بنیادی پایگاه داده‌ها در pdf دارای 416 اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در Power Point می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل پاور پوینت پاورپوینت مفاهیم بنیادی پایگاه داده‌ها در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است


لطفا به نکات زیر در هنگام خرید

دانلود پاورپوینت مفاهیم بنیادی پایگاه داده‌ها در pdf

توجه فرمایید.

1-در این مطلب، متن اسلاید های اولیه 

دانلود پاورپوینت مفاهیم بنیادی پایگاه داده‌ها در pdf

قرار داده شده است

 

2-به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید

3-پس از پرداخت هزینه ، حداکثر طی 12 ساعت پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما ارسال خواهد شد

4-در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

5-در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون زیر قرار داده نشده است


بخشی از متن پاورپوینت مفاهیم بنیادی پایگاه داده‌ها در pdf :

اسلاید 1 :

اهداف این درس

در این درس به بخشی از مفاهیم مبنایی دانش و تکنولوژی پایگاه داده‌ها و اصول مدلسازی و طراحی آن پرداخته می‌شود. پایگاه داده و عناصر اصلی محیط آن معرفی می‌شود. با مدلسازی معنایی داده‌ها و محیط انتزاعی آشنا می‌شویم. سطوح معماریهای پایگاه داده‌ها بیان می‌شود. سیستم مدیریت پایگاه داده‌ها (DBMS) و اجزاء آن شرح داده می‌شود. به انواع معماریهای سیستم پایگاهی و مفاهیم اساسی مدل رابطه‌ای پرداخته می‌شود. با زبان SQL به عنوان یک زبان رابطه‌ای و همچنین با دیدهای رابطه‌ای آشنا می‌شویم و در نهایت طراحی پایگاه داده‌ها به روش بالا به پایین، سنتز و طراحی فیزیکی را خواهیم دید.

اسلاید 2 :

آنچه در این جلسه می خوانید:

1- سیستم‌ ذخیره و بازیابی اطلاعات در معنای عام

2- رده‌های تکنولوژیکی سیستم مدیریت پایگاه داده‌ها

3- داده

4- تعریف اطلاع

5- تعریف دانش

6- تعریف پایگاه داده‌ها

اسلاید 3 :

آنچه در این جلسه می خوانید:

7- مراحل کلی کار در مشی فایلینگ

8- معایب مشی فایلینگ

9- مراحل کلی کار در مشی پایگاهی

10- عناصر محیط پایگاه داده‌ها

11- انواع سخت‌افزارهای محیط پایگاه داده

12- انواع نرم‌افزارهای موجود در محیط پایگاه داده‌ها

اسلاید 4 :

هدفهای کلی: مقدمه و آشنایی با مفاهیم پایگاه داده‌ها

هدفهای رفتاری: دانشجو در پایان این جلسه می‌تواند:

  • داده، اطلاع، شناخت، سیستم ذخیره و بازیابی و پایگاه داده‌ها را تعریف کند.
  • رده‌های تکنولوژیکی پایگاه داده را بیان کند.
  • رهیافتهای ایجاد یک سیستم کاربردی را ارائه کند.

اسلاید 5 :

اصطلاح پایگاه داده‌ها یکی از رایج‌ترین اصطلاحات در دانش و فن کامپیوتر است

در این درس دانشجویان تنها با بخشی از مفاهیم بنیادی دانش وفن پایگاه داده‌ها آشنا شده، آگاهی پایه‌ای لازم را برای مطالعه بیشتر و یا کار در این زمینه کسب می‌کنند.

اسلاید 6 :

سیستم مدیریت پایگاه داده‌ها یکی از سیستم‌های ذخیره و بازیابی اطلاعات است.

اسلاید 7 :

سیستم‌ ذخیره و بازیابی اطلاعات در معنای عام:

هر سیستمی که به کاربر برنامه‌ساز یا نابرنامه‌ساز امکان دهد تا اطلاعات خود را ذخیره، بازیابی و پردازش کند.

اسلاید 8 :

داده

تعریف اول- نمایش ذخیره‌شده اشیاء فیزیکی، چیزهای مجرد، بوده‌ها، رویدادها یا چیزهای قابل مشاهده که در تصمیم‌سازی بکار می‌آیند.

اسلاید 9 :

داده

تعریف سوم- بوده‌های خام که معنای اندکی دارند مگر اینکه به صورت منطقی سازمان‌دهی شده باشند

اسلاید 10 :

تعریف داده از دیدگاه ANSI

نمایش بوده‌ها، پدیده‌ها، مفاهیم یا شناخته‌ها به طرزی صوری و مناسب برای برقراری ارتباط، تفسیر یا پردازش توسط انسان یا هر امکان خودکار

هر نمایشی اعم از کاراکتری یا کمیتهای قیاسی که معنایی به آن قابل انتساب باشد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله ترجمه شده امپراتوری ماد، پایان اورارتوها و جنگ کوروش کبیر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ترجمه شده امپراتوری ماد، پایان اورارتوها و جنگ کوروش کبیر در 547 قبل از میلاد (فهرست رویدادهای Nabonidus II 16) در pdf دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ترجمه شده امپراتوری ماد، پایان اورارتوها و جنگ کوروش کبیر در 547 قبل از میلاد (فهرست رویدادهای Nabonidus II 16) در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ترجمه شده امپراتوری ماد، پایان اورارتوها و جنگ کوروش کبیر در 547 قبل از میلاد (فهرست رویدادهای Nabonidus II 16) در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ترجمه شده امپراتوری ماد، پایان اورارتوها و جنگ کوروش کبیر در 547 قبل از میلاد (فهرست رویدادهای Nabonidus II 16) در pdf :

مقاله ترجمه شده امپراتوری ماد، پایان اورارتوها و جنگ کوروش کبیر در 547 قبل از میلاد (فهرست رویدادهای Nabonidus II 16) در pdf

رابرت رولینگر

چکیده
تمرکز این مقاله ابتدا بر روی خواندن توپونیم (نام گرفته شده از یک مکان) در فهرست رویدادهای Nabonidus II 16 است که فقط کاراکتر اول آن حفظ شده است و تمرکز بعدی این مقاله بر روی سنجش مجدد تاریخی است که در آن نمی توان یک قلمرو کنترل شده بصورت ضعیف توسط اتحاد مادها را نمی توان یک امپراتوری نامید. بر خلاف دیدگاه عمومی، کاراکتر اول را نمی توان بصورت “LU” خواند که نیازمند اینست که ما متن را بصورت lu-[ud-di] یا همان لیدیا (Lydia) باز نویسی کنیم. تطبیق دست خط ها بدون تردید نشان میدهد که این کاراکتر نشاندهنده است و تنها بازسازی قابل قبول یا همان اورارتو می باشد. بنابراین اورارتو در اواخر قرن هفتم قبل از میلاد توسط مادها سرنگون نشد بلکه بصورت یک نهاد سیاسی مستقل تا اواسط قرن ششم قبل از میلاد ادامه داشت. بنابراین فهرست رویدادهای Nabonidus II 16 نشان میدهد که این پیروزی کوروش کبیر بود که به سلطنت اورارتوها پایان داد.

مقدمه
در سال 1988، 1994 و 1995، هلین سانسیسی-ویردن برگ وجود امپراتوری مادها بعنوان یک نهاد سیاسی با ساختارهای قابل قیاس با ساختارهای امپراتوری های آشوری جدید، بابلی جدید و یا هخامنشی را زیر سوال برد. او یک راهکار روش شناسی جدید را درخواست کرد، اعتبار کلی مهمترین منبع ما (Medikos Logos هرودوت) را مورد شک قرار داد، و شکاف های موجود در منابع غیر کلاسیک را عمدتاً برای نیمه اول قرن ششم قبل از میلاد شناسایی کرد. او همچنین مدلهای مردم شناسی تشکیل دولت ها و سیستم های مفهومی استفاده شده در علوم اجتماعی را بررسی کرد.

من و بورخارت کیناست بصورت مستقل از هم، وضعیت تابعیت منتسب به پارسیان اول یا مادها را زیر سوال برده ایم. امیلی کورت اخیراً نشان داده است که سرزمین مرکزی آشور و همچنین حاشیه های شرقی آن (منطقه اطراف عرفه) بخشی از امپراتوری بابل جدید بود. هر دو منطقه پس از سقوط حکومت آشوری قبلی،تحت کنترل کامل امپراتوری بابل بودند. یک کنفرانس بین المللی که در سال 2001 در شهر پادوا برگزار شد بر مسئله امپراتوری مادها از یک دیدگاه میان رشته ای تمرکز داشت، و خصوصاً به بررسی دیدگاه های تاریخی، باستان شناسی و زبان شناسی تاریخی پرداخت. اگرچه مشخص شد که حتی جدیدترین تلاش ها برای بازسازی زبان مادها بر پایه علمی محکمی استوار نیست، با اینحال اختلافاتی در مورد وجود امپراتوری ماد باقی مانده است. بعضی ها وجود چنین نهادی را زیر سوال بردند؛ البته بعضی ها هم گفتند که امپراتوری ماد وجود داشته است که نقش مهمی را در تاریخ خاور نزدیک باستان ایفا می کرده است. در هر صورت مشخص شد که دیدگاه های مدرن در مورد این امپراتوری تا حد زیادی به تصویر ترسیم شده توسط هرودوت در Histories خود بستگی دارد که حدود 420 قبل از میلاد تکمیل شد. همچنین جالب است بدانیم که منابع خط میخی مربوط به مادها از قرن نهم به بعد از دیدگاه وجود امپراتوری ماد پشتیبانی نمی کنند. این مسئله در مورد بقایای باستانی نیز درست است، که تفسیر آنها اغلب به منابع نوشتاری بستگی دارد. مطالعات جدیدتر نیز تردید در مورد وجود امپراتوری ماد را بیشتر می کنند و اثبات میکنند که ما باید بین امپراتوری های خاور نزدیک باستان بعنوان یک واحد کلی، و دولتی تمایز قائل شویم که مادها در نیمه اول قرن ششم قبل از میلاد تشکیل دادند.
هدف مطالعه حاضر اینست که توجه شما را به یک مسئله خاص در رابطه با امپراتوری ماد و ابعاد جغرافیایی آن جلب کند که در کنفرانس پادوا فقط بصورت مختصر بیان شد و بنابراین بررسی های بیشتر را تضمین می کند: پایان حکومت اورارتوها، که موضوعی است که بدون تردید با سوال امپراتوری مادها مرتبط است.
ما در مورد این رخداد اطلاعات کمی داریم چون مدارک منابع نوشتاری در دهه چهلم قرن هفتم قبل از میلاد به پایان می رسد. با اینحال هنوز این همرایی وجود دارد که دولت اوارتو در پایان این قرن توسط مادها سقوط کرد. یک دلیل اصلی برای این گفته، همان گفته هرودوت است که امپراتوری مادها تا رودخانه هیلز (River Halys) در غرب پیشروی کرد. مرز هیلز که توسط هرودوت بیان شده است عموماً بعنوان یک حقیقت تاریخی پذیرفته شده است: مادها تا حدودی قادر بودند که حکومت خود را به سمت غرب پیش ببرند. البته تصویر هرودوت از امپراتوری ماد تا حد زیادی بر مبنای مدل بعدی امپراتوری هخامنشی است، و مرز هیلز نیز به نظر می رسد که یک ساختمان باشد.
مدارک رویدادهای تاریخی
ما جدا از هرودوت، هیچ منبع دیگری نداریم که این پیشروی مادها به غرب را نشان دهد. اطلاعات غیر کافی فراهم شده توسط منابع خط میخی ما، نفوذ بابلی ها (و نه مادها) را در آناتولی شرقی (eastern Anatolia) نشان میدهد. رخدادهای تاریخی بابلی و بیان اتحاد بین بابلی ها و مادها را نشان میدهد که البته ارتش بابلی ها عملیات جنگی بیشتری در آناتولی داشته اند. برای مثال در سال 609 قبل از میلاد، نابوپولاسار این سربازان را بسوی شمال به سمت منطقه ایزالا (Izalla) و تا منطقه اورارتو روانه کرد:
فهرست رویدادهای 3، خطوط 74-70:

شاه آکاد به کمک سربازان او آمد، اما وارد نبرد نشد. او به ایزالا رفت و در بسیاری از مکان های کوهستانی […] آتش افروخت. در این زمان سربازان [(؟) … ] تا منطقه اورارتو حرکت کردند. در […] آنها […] را غارت کردند. آنها پادگانی را که شاه […] در آنجا ساخته بود ویران کردند و به […] بالا رفتند.

 

این متن فعالیت سربازان بابلی را نه تنها در غرب بلکه در مناطق متعلق به قسمت شرقی آناتولی را نیز نشان میدهد.
فهرست رویدادهای 4، که با سال 18 ام از نابوپولاسار آغاز می گردد، نیز ثبت پیشروی های سربازان بابلی را ادامه می دهد. در سال های 608 و 607 قبل از میلاد، ارتش بابل بار دیگر در منطقه اورارتو مشغول جنگ شد:
فهرست رویدادهای 4، خطوط 4-1:

در سال 18 ام منطقه نابوپولاسار در ماه الول (Elul)، شاه آکاد سربازان خود را جمع کرد، در امتداد ساحل تیگریس (Tigris) حرکت کرد، از کوه بیت-حانونیا ( ) در منطقه اورارتو بالا رفت، و شهرها را به آتش کشید و غارت کرد. در ماه تبت ( ) شاه آکاد به کشور خود بازگشت.

این در سال بعدی نیز رخ داده است:
فهرست رویدادهای 4، خط 11:

 

… او (یعنی نابوپولاسار) تا اورارتو بر همه سرزمین ها پیروز شد.

ارتش بابلی ها باید در این میان، به تجربه زیادی در مبارزه در این مناطق کوهی دست پیدا کرده باشند. فهرست رویدادها

ی 6 که پیشروی نظامی نری گلیسار در سیلیسیا را نشان میدهد و بر توانایی ارتش بابل برای مبارزه در قلمرو کوهستانی تأکید دارد:
فهرست رویدادهای 6، خطوط 23-9:

او (یعنی نری گلیسار) تلفات زیادی به ارتش بزرگ وارد کرد، بسیاری از سربازان و اسب های آنها را اسیر کرد. او آپاشو را تا مسافت 15 دو ساعته در امتداد کوهستان های سخت دنبال کرد، و که مردان برای عبور از آنجا باید تا اورا (Ura) (اقامتگاه سلطنتی او) پشت سر هم حرکت کنند؛ اما او را اسیر نکرد، بلکه اورا را گرفت و آنجا را غارت کرد. (قسمت پاک شده) پس از طی یک مسافت 6 دو ساعته، در یک منطقه کوهستانی و با گذرهای دشوار، از اورا به کیرشی ( ) (اقامتگاه سلطنتی اجداد او)، او کیرشی (شهر قدرتمند و خانه شاهنشاهی) را تسخیر کرد. او دیوارهای اطراف آن، کاخ آن، و ساکنان آنرا با آتش سوزاند. او با کمک قایق ها پیتوسو را گ

رفت که سرزمینی در وسط اقیانوس است، و 6 هزار سرباز در شهر مستقر شدند. او شهر را ویران کرد و ساکنان آنرا بعنوان زندانی اسیر کرد…

این فهرست رویدادها، توپونیم های آناتولی شرقی را مانند ایزالا، بیت حنونیا و و همچنین “محل هایی با کوه های بسیار” در رابطه با ارتش بابل ذکر کرده اند. بخاطر اینکه این فقط یک عمل بابلی (و نه مادی) در کوه های اورارتو است و فقط فعالیت های ارتش بابل در آناتولی شرقی است که ثبت شده است، بنابراین به نظر می رسد که بابلی ها افراد نظامی اصلی در این مناطق بوده اند.

فهرست رویدادهای Nabonidus II 16
یک منبع دیگر نیز وجود دارد که تاریخ آناتولی شرقی را در نیمه اول قرن ششم قبل از میلاد مشخص می سازد: برای برای سال نهم Nabonidus (547 قبل از میلاد) فهرست رویدادهای 7 (فهرست رویدادهای Nabonidus) II 16 جنگ کوروش کبیر با سرزمینی را گزارش می دهد که فقط کاراکتر اول آن در متن قابل تشخیص است. حتی با اینکه قبلاً گفته شده و هنوز نیز گفته می شود که این سرزمین لیدیا (Lydia) بوده است، بنابراین دیگر نمی توان از این محل دفاع کرد چون ساده است و توسط متن فهرست رویدادها پشتیبانی نمی گردد. در سال 1997 جواچیم اوسنر این متن را با نتیجه مشخصی دوباره مورد بررسی و مقابله قرار داد:

این تطبیق دست خط ها توسط متیو واترز در پاییز 2005 نیز تأیید شد: تطبیق اوسنر از واضح است. من نمی توانم آنرا به شیوه دیگری تصور کنم که خوانده شود.

این خواندن جدید باید اساسی برای همه بحث های آینده باشد. بخاطر اینکه خط II 17 به ما نشان میدهد که شاه کشور که در خط 16 ذکر شده است، از کوروش شکست خورد و خطوط 17-16 در مورد پایان یک ساختار سیاسی هستند و فقط مرجعی برای یک نهاد جغرافیایی نیستند. بنابراین این متن حاوی اطلاعات مهمی برای پایان اورارتوها است و هیچ ارتباطی با تاریخچه لیدیا ندارد. بنابراین ما باید فهرست رویدادهای 7، II 15-18 را بصورت زیر ترجمه کنیم:

در ماه نیسان، شاه کوروش (دوم) پارسو (Parsu) ارتش خود را جمع آوری کرد و از آربیلا ( ) به سمت تیگریس ( ) حرکت کرد، و در ماه ایار ( ) به سمت اورارتو حرکت کرد. او شاه آنجا را شکست داد (یا: شاه آنجا را کشت)، دارائی های آنجا را غارت کرد، و پادگان خود را در آنجا مستقر کرد. پس از آن، شاه و پادگان او در آنجا ماندند.

گفته شده است که عبور کردن از آربیلا به سمت تیگریس مدرکی برای این مسئله است کهراین منطقه به سمت لسر زاب (Lesser Zab) توسط ایرانی ها (پارس ها) کنترل می شده است درحالیکه جنوب این رودخانه قلمرو بابلی ها بوده است. البته این دیدگاه با همه منابع دیگر تناقض دارد که مطابق آنها، سرزمین آشوری ها تحت کنترل مادها نبود بلکه تحت کنترل بابلی ها بود. اگرچه هیچ مدرکی برای کنترل مادها وجود ندارد، اما حداقل به کنترل بابلی ها اشاره شده است. استوانه کوروش نیز نشان میدهد که تصویر مذهبی از پس از پیروزی کوروش بر بابل به مکان سنتی خود باز گردانده شد . به نظر می رسد که این یک مدرک مسلم باشد که قلمرو مورد نظر تا 539 قبل از میلاد تحت کنترل بابلی ها بوده است. اگر ما قرائت جان مک گینز از BM 63283 را به این اضافه کنیم، ممکن است حتی مدارکی برای حکمرانی بابل در نیز داشته باشیم. این مسئله حائز اهمیت است که بابلی ها حداقل قسمت های قابل توجهی از منطقه شمالی شرقی تیگریس در اطراف عرفه را تحت کنترل داشتند. از روی نوشته های نابودینوس مشخص می گردد که نری گلیسار قادر بود که آیین آنونیتو (Anunitu) در سیپار-آمنانوم را احیا کنند پس از اینکه گوتن ها جایگاه مقدس آنرا در سیپار-آنینتو به غارت بردند و مجسمه او را به عرفه بردند که نشاند

هنده پیروزی مجدد نری گلیسار بر آن بود.
البته ما باید بپرسیم که چرا یک جزئیات کم اهمیت دیگر (یعنی عبور کوروش از عرفه بسوی تیگریس) اصلاً ثبت شده است؟ پاسخ مسلم آن اینست که هر بابلی می داند که مسیری بود که کوروش از آنجا از قلمرو بابل عبور می کرد.
هدف از این مبارزه: اوسنر با پیشنهاد اینکه در پایان قرن هفتم اورارتو توسط مادها مورد غارت قرار گرفت اما پس از پیروزی کوروش بر آستیاگ ها (As

 

tyage) دوباره شورش کردند تا دوباره در سال 547 قبل از میلاد کوروش دوباره بر آنها پیروز شود، پیامد منطقی این نوشته را نادیده می گیرد. تصور یک شورش اورارتویی بر اساس قرائت جدیدی از خط II 18 از فهرست رویدادهای نابونیدوس است که اوسنر ترجمه عینی را بجای پیشنهاد میکند. البته این اشتباهات باید در بخش قبلی این متن ذکر می شد و تفسیر اوسنر نیز مانند تصور او فرضی است که عبور کوروش از رودخانه ار غرب به شرق غیر محتمل است. اوسنر فرض میکند که

این بحث به دو دلیل نمی تواند قانع کننده باشد. اول اینکه ما باید فرض کنیم که کوروش قبلاً یک بار دیگر در مرحله قبل تری از مبارزه خود از تیگریس به سمت جنوب عبور کرده است. چرا مورخ چنین حرکت طولانی کوروش به سمت جنوب (و از بین قلمرو بابل) را ثبت نگرده است؟
دوم اینکه، هیچ دلیلی وجود ندارد که چرا عبور از عرفه به سمت تیگریس و رهسپار شدن بسوی غرب، مانع از هدف بین النهرینی مبارزه واقع در جایی در سرزمین های مسطح جنوب به تور عبدین ( ) می گردد. با مقایسه مبارزات نابوپولاسار و نبوچانزار در شرق آناتئولی در سالهای پس از سقوط شهرهای آشوری، یک راه حل محتمل تر برای این مسئله پدیدار می گردد. اشاره به پیشروی نظامی در مقابل ایزالا، بیت حنونیا، پیهات اوراشتو و بسیاری از محل های کوهستانی دیگر به نظر می ر

سد که منظور از عملیاتی باشد که پس از عبور ارتش از تیگریس از شرق به غرب رخ داده است که سپس فقط تا زمان کمی در امتداد ساحل به سمت شمال حرکت کرده اند. در واقع تحقیقات اخیر نشان داده است که برای رسیدن از سرزمین مرکزی آشور به تیگریس بالایی، بخاطر منطقه کوهستانی و دشوار از مسیر در امتداد رودخانه اجتناب می گردد. همانطور که کارن رادنر می گوید:
آب هرگز به تیگریس بالایی نمیرسد، چون تیگریس در بین کوهستان های شمالی سیزره/جازیرات ابن عمر (در مرز بین عراق و ترکیه) قرار دارد و نمی توان به سمت قسمت بالایی از آن عبور کرد؛ همچنین حرکت به سمت پایینی نیز خیلی خطرناک است و اغلب از آن اجتناب می شود. بهترین و آسان ترین راه برای رسیدن به منطقه تیگریس بالایی، عبور از رشته کوه های تور عبدین است.

شکل 1- نقشه نشاندهنده مسیر تقریبی عملیات جنگی کوروش بسوی اورارتو در 547 قبل از میلاد

برای رسیدن به مناطق کوهستانی شرق آناتولی، دره تیگریس هیچ راه عبور آسانی ندارد. مسیرهای بهتر، دو مسیر غرب تیگریس هستند که هر دوی آنها به کوهپایه جنوبی و جنوب شرقی تور عبدین می رسند. مسیر اول در قسمت مرکزی تور عبدین واقع است و مستقیماً از جنوب آغاز می گردد، و از نقطه آغازین در نوسای بین در امتداد دره به مادیاتو می رسد. مسیر دوم از جنوب شرقی وارد تور عبدین می شود که شیب های ملایم تر دامنه های بازالت، دسترسی آسان تری را به فلات فراهم می سازد. البته میتوان مسیر سومی را نیز پیدا کرد که از نوسای بین عبور می کند و از شمال جزیره به سمت غرب می رود، و از جایی که میتوان از میدیات از تور عبدین عبور کرد تا به دره تیگریس بالایی رسید به سمت شمال می رود و یا اینکه مسیر را به سمت ماردین و دیاربکر ادامه داد.
رادنر جغرافیای تاریخی این منطقه را توسط تحلیل رویدادهای سالیانه شاهان آشوری (که با عداد-نیراری اول آغاز می شود) بصورت کامل مورد مطالعه قرار داد. او نه تنها قادر بود که اثبات کند که مسیر عبور از تور عبدین از جنوب شرقی مسیر ترجیحی است، بلکه در تعیین محل ایزالا نیز موفق بوده است. این منطقه با نام ایزالا را میتوان با دیبک داگی معادل دانست که منطقه ای است که سنگ آهک توسط لایه ای از بازالت در امتداد آتشفشان منقرض علیم داگی در مجاورت منبع سوفان چای پوشیده شده است.
این مدرک را میتوان مستقیماً با فهرست رویدادهای بابل 3، خطوط 73-70 مرتبط دانست: نابوپولاسار به سمت ایزالا و بسیاری از محل های کوهستانی دیگر بالا رفت. این منابع نشان میدهند که شاه بابل دنبال جاپای آشوریان قبل از خود حرکت کرده است و مسیرهای آسان و قدیمی را برا

ی رسیدن به منطقه تیگریس بالایی انتخاب کرده است. فهرست رویدادهای بابلی نیز بصورت دقیق تری هدف این مبارزه را تعیین میکند: هدف این مبارزه منطقه اورارتو است. راحت ترین راه برای رسیدن به این منطقه اورارتو بدون تردید توسط آغاز کردن از مجلی به سمت غرب تیگریس در دشت سوفان چای و عبور از تور عبدین با نزدیک شدن به آن از سمت جنوب شرقی بوده است. این مسیر ممکن است بمدت 500 سال ثبت شده باشد؛ و مسیری بوده است که شاهان آشوری و سپس ارتش بابل از آن استفاده کرده اند؛ و مسلماً کوروش نیز در حمله خود به اورارتو از آن استفاده کرده است. البته ما نمیتوانیم وضعیت دقیق نهاد (یا نهادهای) سیاسی در کمین انتخاب منطقه اورارتو را تعریف کنیم . البته ما اگر مسئله قدرت ضعیف مادها در جناح غربی خود را بررسی کنیم و خصوصاً اینکه فرض این مسئله چقدر مشکل ساز به نظر می رسد که در واقع امپراتوری ماد وجود داشته است که مرز غربی آن با رودخانه هیلز مجاور بوده است، و به احتمال زیاد به نظر می رسد که اورارتو در مقابل حادثه مادها باقی ماند، و در ا

واسط قرن ششم توسط کوروش فتح شد.
دولت اورارتو ممکن است در اواخر حکومت خود قسمت قسمت شده باشد و شاهی که همه بخش های کشور را با هم متحد می کرد ناپدید شده باشد. این احتمال نیز وجود دارد که حداقل بمدت چند سال نوعی حاکمیت شاهان ماد وجود داشته باشد. سنگ نوشته بیستون (DB) شورش سال اول سلطنت داریوش را در این منطقه بعنوان بخشی از شورش های سرزمین ماد (Media) بیان میکند. سرزمین ماد حداقل به سه بخش مختلف تقسیم شده است: ماد، ساگارتیا و اورارتو. اورارتو مسلماً بعنوان یک نهاد سیاسی باقی ماند و به نظر می رسد که همسایه های آن به نوعی استقلال محلی رسیده باشند. داریوش در DB از یک شورشگر نام نمی برد بلکه شورش در کل اورارتو بوده است و به نظر می رسد که مقاومت شدیدی بین اورارتوها/ارمنی ها بوده باشد. داریوش ژنرال های خود دادارشیش و اومیسس را فرستاد که می بایست بترتیب به 3 و 2 نبرد می رفتند تا اینکه در نهایت شورش را متوقف کردند. محل هایی که این عملیات در آنها صورت گرفت در DB نام برده شده اند اما ما قادر هستیم که فقط نام یکی از این محل ها را با اطمینان شناسایی کنیم: ایزالا، که اومیسس آخرین نبرد را در مقابل اورارتوها/ارمنی ها انجام داد.
بنابراین ما مثال عالی از این خواهیم داشت که ارتش های مختلف چطور بمدت چندین قرن در حرکت های خود از سنت ها پیروی کرده اند – خصوصاً نمونه ای که ارتش جنوبی به نبرد اورارتو رفت: شاهان آشوری، نابوپولاسار، کوروش کبیر، و اومیسس (ژنرال داریوش).

همراه با قرائت جدید فهرست رویدادهای Nabonidus II 16 و حفظ وجود امپراتوری ماد، همه مدارک با هم مطابقت دارند. تاریخچه اورارتو بعنوان یک عنصر سیاسی در خاور نزدیک باستان در دهه های آخر قرن هفتم به پایان نرسید، بلکه تا 547 قبل از میلاد ادامه یافت ، وقتی که کوروش این منطقه را فتح کرد و آنرا بصورت یک امپراتوری متحد ساخت. فهرست رویدادهای Nabonidus II 16 نیز مدرکی را برای این رخداد سیاسی مهم نشان میدهد. وقتی که داریوش قدرت را به دست گرفت اورارتو تلاش کرد تا آزادی سیاسی خود را دوباره بدست آورد که حدود 25 سال قبل توسط کوروش از آنها گرفته شده بود. اما این شورش در طی چند ماه سرکوب شد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

تحلیل و بررسی فرآیندهای قالب سازی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحلیل و بررسی فرآیندهای قالب سازی در pdf دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحلیل و بررسی فرآیندهای قالب سازی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

 

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحلیل و بررسی فرآیندهای قالب سازی در pdf

قالبهای پلاستیک

قالبهای ترموپلاستیک

ساختمان قالبهای تزریقی

قالب های ترموست (باکالیت)

انواع قالبهای مواد ترموست (باکالیت)

1- قالب گیری انتقالی

2- روش قالب گیری تحت فشار

3- روش قالب گیری تحت فشار پیستون

فرآیند دایکاست

فرآیند اکستروژن نه

ریخته گری

قالب های فلزی

قالب های سنبد و ماتریس

قالبهای برش

قالب های خمش

قالب های کشش

قالب های فرم

طراحی قالب

جنس قالب

برآورد هزینه ها – توجیه اقتصادی – بهره وری قالب

ساخت قالب

1?قالب تزریقی (پلاستیک)

مزایای قالب سازی تزریقی

مضرات روش تزریق پلاستیک

قالب سازی دورانی

مزایای قالب سازی دورانی

مضرات روش قالب سازی دورانی

ویژگی های قطعات تولیدی به روش دورانی

روش اساسی طراحی قالب

منابع و ماخذ

 

 

مقدمه
گروه ترموپلاستیک ها یا گرمانرما که بر اثر دیدن حرارت خمیده گشته وبا کم شدن میزان گرما سختی خود را بدست می آورند و تغییرات شیمیایی در آنها صورت نمی گیردو بعد از تزریق، شکل محفظه قالب را به خود می گیرد.
در قالب گیری تزریقی ماده ترموپلاست گرم محفظه قالب را پر می کند در این روش ماده ترموپلاست گرم و محفظه قالب سرد است که پس از تزریق مواده به شکل و فرم قالب در می آید و سخت می شود.
از دیدگاه دیگر مواد ترموپلاست به موادی گفته می شود که پس از یک یا چند بار مصرف در فرآیند تولید دوباره قابل استفاده می باشد. این مواد به شکل دانه یا پودر در ماشین تزریق ریخته می شود.

 
ساختمان قالبهای تزریقی:
قالب های پلاستیک ازنظر کلی به دونوع تقسیم می شوند:
1- قالبهای باراهگاه سرد                2- قالب های باراهگاه گرم
و نیز از نظر ساختمانی بر دونوع می باشند:
1- قالب های دو صفحه ای 2- قالبهای سه صفحه ای که تعداد صفحات قالب و خط جدایش آن ها بر اساس عواملی ماند تعداده حفره های قالب، شکل قطعه پلاستیکی،‌ نوع ماشین تزریق،‌نوع مواد مصرفی و سیستم خروجی هوا و ... تعیین می شوند اصولاً در هر قالب تزریقی دو بخش اصلی وجود دارد.
1- بخش ثابت قالب (نیمه ثابت) که در این نیمه مواد گرم تزریقی پلاستیک تزریق  می شوند.
2- بخش متحرک (نیمه محرک) که رد قسمت متحرک ماشین تزریق بسته می شوند و سیستم و مکانیزم بیرون اندازی قطعات اکثرادر آن قرار دارد.
... تعیین تعداد حفره ها و محفظه های قالب از نکات مهم طراحی قالب های تزریقی می باشد و قالب های پلاستیک در این زمینه بر 2 نوع هستند:
1- قالب های تک حفره ای
2- قالب های چند حفره ای
- قالب های تک حفره ای:
در مواردی از قالب های تک حفره ای استفاده می شوند که مقدار تولید قطعه پلاستیکی محدود می باشند. بنابراین طراحی و ساخت قالب های تک حفره ای از نظر زمان ساخت و مسائل اقتصادی - ارزان تر تمام خواهد شد.
قالبهای چند حفره ای:
اگر تعداد فرآورده های تولیدی زیاد باشد، بالاخص در مواردی که قطعه هم کوچک باشد از روش طراحی و ساخت قالب های چند حفره ای استفاده می شود.

قالب های ترموست (باکالیت):
گروه ترموست یا باکالیت یا گرما سخت ها که این گروه بر اثر حرارت دیدن سخت می شوند و باعث تغییرات شیمیایی در این مواد می شوندکه برآنها ترموست یا باکالیت می گویند.
در این روش قالب در حالت سرد می باشند و ممواد نیز سرد است و بعد از تغذیه، قالب را تحت  حرارت قرار می دهند و مواد شکل وفرم محفظه قالب را به خود می گیرد و سخت می شود.
مواد ترموست یا دورپلاست ها تحت تاثیر فشار و حرارت c 170 تولید می شوند. ابتدا نرم شده  و به حالت پلاستیک درمی آیند ولی بعد از مدتی سخت می شوند و خصوصیت اصلی این مواد آن است که پس از سخت شدن مجداً قابل نرم شدن و استفاده مجدد نیستند و در هیچ نوع ماده ضلالی قابل حل نمی باشند و پس از سخت شدن، تغییرات شیمیایی فهمی درآنها روی می دهد.
 
انواع قالبهای مواد ترموست (باکالیت)
در روش قالبگیری مواد ترموست،‌ مواد درمحفظه قالب به مرور گرم و حرارت می بینند و بعد به داخل قالب گرم تغذیه می شوند و این مواد نرم شده شکل و فرم حفره و محفظه های قالب را ه بر اثر فشار قالب می گیرد و بر اثر تغییرات شیمیایی خنک و به بیرون قالب انداخته می شوند.
قالب گیری مواد ترموست با سه روش مشخص صورت می گیرد، البته از روش های دیگری مانند حدیده ای و ... استفاده می شود.
1- قالب گیری انتقالی                    2- قالب گیری تحت فشار       
3- قالب گیری تحت فشار پیستون
1- قالب گیری انتقالی:
در این روش مواد از درون یک یا چند کانال، تحت فشار از میان محفظه بازدهی به داخل حفره قالب تزریق می شوند وقالب قبل از شروع کار جفت و بسته می شود.
2- روش قالب گیری تحت فشار :
در روش قالب گیری تحت فشار پودر یا ساچمه ها یا قرص ها مواد در محفظه قالب ریخته می شود وبا بسته شدن قالب، تحت فشار و حرارت فرم قطعه دلخواه را می گیرد.
3- روش قالب گیری تحت فشار پیستون:
در روش قالب گیری تحت فشار پیستون مواد ترموست تحت فشار پیستون که شکل رویه ی قطعه کار را می سازد به درون محفظه و حفره قالب وارد می شود و تحت فشار وحرارت فرم لازم را می گیرد.

- فرآیند دایکاست:
در فرآیند دایکاست، مواد مذاب (که می توانند موادی مانند آلومینم و مس و غیره باشند) تحت فشار معینی به محفظه ی قالب هدایت می شود و با استفاده از این روش، قطعاتی با دقت بالا و فرم های پیچیده و تمیز را می توان تولید نمود معمولاً بعد از تولید احتیاج به عملیات دیگری مانند ماشین کاری و پرداخت کاری نمی باشد و فقط باید پلیسه و قطعات زاید را دور نمود.
از فرایای روش ریخته گری تحت فشار و دایکاست می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- تولید قطعات دقیق با فرم های پیچیده
2- ساخت قطعات با دیواره های نازک و باریک
3- پرداخت کاری سطح خوب قطعات و صافی آنها
4- عدم نیاز به ماشین کاری بعد از تولید
5- استحکام قطعات در اثر سرعت سرد شدن
6- دقت ماهیچه گذاری در قالب های دایکاست
7- تولید انبوه در مرحله تولید بدلیل عمر و استحکام زیاد این قالب ها

- فرآیند اکستروژن نه
مکانیزم کلی اکستروژن عبارت از یک مارپیچ که حرکت خود را از یک موتور و گیربکس می گیرد و در سیلندری که به وسیله گرمکن های خارجی گرم می شود حرکت می کند و مواد پلاستیکی بصورت دانه از قیف داخل دستگاه ریخته می شود. بعد از ذوب شدن مواد و با فشار از دورن فرم قالب عبور کرده و به مرور که سرد شد شکل فرم قالب را به خود می گیرد اشکال مختلف قطعات پلاستیکی در حالتهای توخالی و توپر را با این روش تولید می نمایند.
مواد پلاستیکی به صورت پودر یا دانه (گرانول) در قیف دستگاه ریخته می شود مواد نرم و حرارت داده شده توسط مارپیچ و المنت های دور سیلندر حالت ذوب گرفته و از داخل سوراخی (فرمی) که شکل مقطع محصول تولیدی را دارد با فشار خارج می شود و بعد از خنک شدن فرم وحالت سوراخ (قالب) را می گیرد که برای تولید قطعاتی مانند سیم ها، میله ها، لوله ها، ورق هاو ... استفاده می شود.

ریخته گری
تکنولوژی ریخته گری عبارت است از شکل دادن فلزات به روش ذوب در محفظه ای با نام قالب وطی مراحل سرد کردن وانجماد آنها مطابق شکل محفظه و فرم قالب که یکی از اساسی ترین و مهمترین بخش های تولید صنعتی مراحل را در بر می گیرد.
با توجه به ارزش اقتصادی، امکان تولید راحت تر قطعات صنعتی و با ابعاد و حجم بزرگ و سرعت ساخت در مقایسه با روش های دیگر ریخته گری کاربرد بیشتری را دارد.
اصولاً فلزاتی که ریخته گری می شوند باید دارای خواص معینی می باشند
در تکنولوژی ریخته گری روش های متفاوتی برای تولید و ساخت قطعات صنعتی وجود دارد و به طور کلی عبارتند از :
1- ریخته گری در ماسه خشک
2-ریخته گری رد ماسه تر
3-ریخته گری ماسه ماهیچه
4-ریخته گری در خاک آهن،‌ گچ و سرامیک
5- ریخته گری قالب های پوسته ای

قالب های فلزی:
قالب های سنبد و ماتریس:
قالب های سنبد و ماتریس که قالب هایی هستند که دارای 2 قسمت فرورفتگی و برآمدگی هستند و برای هدف یابی متفاوتی از قبیل:
برش- خم- کشش- فم و غیره استفاده می شوند
قالبهای برش:
بریده شدن قطعه، بین دولبه ی برنده ی قالب را قیچی شدن گویند وآن بدین ترتیب است گه ابتدا فشار - از قسمت بالایی قالب (سنبد) بر قطعه وارد شده و معادل آن نیروی استحکام کشش قطعه در جهت مخالف آن عکس العمل نشان می دهد تا حدی که نیری فشار فوقانی بیش از نیروی استحکام کششی شود. در این حالت قطعه کنده می شود. در برش ورقها، حد مجاز
 
بازی برش برای سنبد و ماتریس نقش بسیار مهمی را دارد اگر بازی برش کاملاً متناسب در نظر گرفته شود عمل گسیختگی و برش بد بهترین و حد ممکن انجام پذیرفته و سپس قطعه بریده شده از نوار فلزی، از میان- باز ماتریس (قسمت تحتانی مخصوص افتادن قطعات) بد پایین میافتد.
قالب های خمش:
خمش، پیچ خوردگی هماهنگ و هارمونیک ماده است به دور محوری صاف و مستقیم که بر روی صفحه خنثی بوده و بر راستای طولی ورق عمود است
کشش باعث دگرگونی دانه بندی ماده می شود.
قالب های کشش:
کشش نوعی فلز کاری است که در آن ورق سرد یا قطعه ای با برش محصور در داخل یک ظرف خالی (ماتریس قالب) بدون ایجاد چروک یا شکستگی فرم داده شود.     فرم های مختلف ممکن است سیلندریک، جعبه ای شکل با دیواره های صاف یا دیواره های خمیده یا ترکیبی از این دو باشد.
قالب های فرم:
فرم دادن نوعی خمش است
ایجاد سنبد و ماتریس بر حسب نوع قطعه و فرم آن با احتساب حالت مزیت و غلبه بر آن در فلزات را شامل می شود.
فرآیند فرم کاری از جمله فنونر است که برای ایجاد شکلهای پیچیده به کار می رود. تفاوت این فرآیند با کشش از نظر میزان و نوع تغییر شکلی است که ایجاد می شود.

طراحی قالب
پس از معرفی انواع قالبها به بررسی تک تک مراحل ساخت قالب می پردازیم، برای ساخت یک قالب مرحله اول طراحی قالبها می باشد.
انواع مختلف قطعه وجود دارد، شکل این قطعات اساس و پایه ای برای طراحی قطعه می باشند باید متذکر شد که طراحی قطعه ی مورد نظر قبل از طراحی قالب انجام    می پذیرد و شامل محاسبات منحصر به خود است، طراحی قطعات شامل موارد زیر می باشد.
1- فرورفتگی ها و برآمدگیها (گروه ماهی ها)
2- فرورفتگی ها و برآمدگیها در اطراف سوراخ
3- لبه های خم
4- تلورانس
5- برش سوراخها
6- سوراخهای راست
7- سوراخهای بیرون زده
8- رابطه سوراخها با خم ها
9- شکاف ها (فاق ها)
10- خم ها و لوله ها
بعد از طراحی قطعه باید شروع به طراحی قالب نمود.
طراح بر حسب اطلاعات و تجربیات خویش و استفاده از الگوهای خاص اقدام به طراحی ذهنی از قالب مورد نظر و سیل آوردن آن بر روی کاغذ و کنترل تک تک موارد می نمایند سپس اقدام به نقشه های تشریحی از قالب مورد نظر را می نمایند و با احتساب تفکیک قسمتهای مختلف قالب آنها را به واحد ماشین کاری ارجاع می دهد.
کلیه محاسبات از قبیل تحمل فشار، تنفس، حدگسیختگی، خمش، مقاومت در شرایط بحرانی از قبیل گرما، سرما، ضربه و دیگر عوامل کاری در شول وظایف طراح قالب و عوامل کنترلی می باشد لازم به ذکراست که طراحی انواع قالبها متفاوت می باشد که طراح باید اشراف کامل به انواع قالب و طراحی آنها داشته باشد.

جنس قالب
پس از اینکه قالب به صورت تئوری یعنی با استفاده از فرمول و نقشه آماده شد، نوبت به ساخت عمقی قالب می رسد اما قبل از ساخت مراحل دیگری نیز وجود دارد که عبارتند از انتخاب مواد و جنس قالب که برحسب نوع قطعه ای که در نهایت مطلوب می باشد تعیین می شود.
انتخاب فلز برای کاربرد خالص به ویژگی های خود قطعه مورد نظر، هزینه ساخت آن و دسترس پذیری فلز بستگی داد. ضابطه های فنی قطعات با هم فرق می کند ممکن است در مورد قطعه ای داشتن استحکام و در مورد قطعه ای دیگر، جلوه ظاهری شرط اول باشد.
برای مثال برای قالب های برش، سمبه ماتریس قالب برش می باید از فولادی با کربن بالاتر (سخت تر) و قالبیت آبگیری تا نمد استفاده گردد. مانند Spk
دلیل استفاده از فولادهای سردکار برای قالب های برش داشتن قالبیت آبگیری تا نمد با حداقل تابیدگی می باشد و این خصوصیت باعث مقاومت در برابر ضربه و سختی بسیار بالا می شود، فولادی که برای قالب های برش استفاده می شود بر حسب ضخامت ورق که می برد بین 60 تا 56 RC  سختی داشته باشد.
یا در مثالی دیگر فولادی که برای قالب های پلاستیک استفاده می شود می باید دارای قالبیت پوشش بالا باشد، لذا وجود کرم با درصد بالا در آن فولاد لازم می باشد دلیل انتخاب این نوع فولاد این قالبها، صافی سطح بالا برای قطعه پلاستیک و جدایش آسان قطعه از سطح قالب می باشد.

برآورد هزینه ها – توجیه اقتصادی – بهره وری قالب
نکته بسیار مهم و قابل توجه در تک تک مراحل و فرآیندهای قالبسازی توجیه اقتصادی می باشد. برآورد هزینه های ساخت قالب از قبیل مواد، ساخت و دیگر عوامل ارتباط مستقیم با تعداد قطعه تقاضا دارد.
بدین ترتیب که قطعات با تیراژ کم در صورتی که امکان تولید آن قطعه به صورت دستی یا روش غیر از داشتن قالب داشته باشد بهتر از ساخت قالب اجتناب گردد در غیر این صورت ساخت قالب لازم است.
نکته مهمی که در قالبسازی مطرح است بحث بهره وری است
برای مثال میزان کیفیت مورد نظر بیانگر تعداد حفره ها در قالب های پلاستیک       می باشد بطوری که قالبی با یک حفره در خیلی از موارد حتی جوابگوی برق و استحکاک و نیروی انسان دستگاه تزریق نیز نمی باشد در صورتی که همان قالب با تعداد حفره های بیشتر می تواند مطلب فوق کاملاً تغییر دهد.

ساخت قالب
اما آخرین مرحله برای تولید یک قالب ساخت قالب می باشد.
ساخت قالب با تعیین زمان کاری، نوع ماشین ابزار مورد نیاز و نیروی متخصص انجام می گیرد.
می باید کلیه اجزاء قالب از نظر زمان کاری مورد بررسی قرار گیرد تا زمان مشخص ساخت قالب بطور تقریب تعیین گردد.
در مرحله بعد تعیین انواع ابزار مورد نیاز جهت ماشین کاری مناسب قطعات قالب محیا گردد.
ماشین ابزارهای مورد نیاز جهت ساخت قالب ها بطور معمول عبارتند از :
ماشین تراش- ماشین فرز- دریل- اسپارک
پس در ساختن تک تک اجزاء قالب در واحد ماشین کاری کلید قطعات آماده مونتاژ می باشد.
در واحد مونتاژ پس از کنترل ابعادی قطعات و دقت در تلرانس های مورد درخواست در نمد قالب سر هم می گردد.
پس از مونتاژ و آماده سازی نهایی قالب مرحله آخر تست قالب و نمونه گیری است.
پس از کنترل قطعه آزمایشی در صورت داشتن اشکال قالب جهت اصلاح به واحد ماشین کاری بر می گردد.
 
طراحی قالب،     جانمایی ورق:
ابعاد ورق های تولیدی به روش سرد
 
تعداد قطعه در هر نوار 
تعداد نوار          
             
تعداد قطعه در هر نوار     
تعداد نوار         
             
راندمان
 
فرم سازی: به مجموعه عملیاتی گفته می شود که باعث تغییراتی در فیزیک یک قطعه یا ورق می گردد که عبارت است
الف) خم کاری : به مجموعه عملیاتی که برای خم کردن یک جسم مسطح به کار گرفته می شود خم کاری گویند.
ب)فتیله کردن: عبارت است از لوله کردن انتهای یک تکه ورق.
ج)لوله کردن: پیچاندن ورق می گویند به صورتیکه ورق تبدیل به یک لوله گردد.
د)صاف کردن، عمل مسطح کردن ورقهایی که ردر قالب های برشی کمی تاب برداشته یا خم شده اند.
هـ) نقش اندازی: عملیاتی که باعث بوجود آمدن پستی بلندیهای با عمق کم روی سطح ورق می شود را نقش اندازی می گویند. موارد استفاده 1-زیبایی و حک کردن نام و اسم 2- استحکام قطعه
اصول کار قالبهای خمشی:
قالب تشکیل شده از یک سنبه و ماتریس قسمت سر سنبه و ماتریس دارای فرمی است که قطعه باید به خود گیرد و این عمل زمانی حاصل می شود که سنبه در انتهای کورس یا حرکت درون ماتریس قرار گیرد لقی بین سنبه و ماتریس به طور تئوری برابر با ضخامت ورق است. همچنین کورس پرس باید طوری طراحی گردد که سنبه در انتهای حرکت خود به اندازه ضخامت ورق تا کف ماتریس فاصله داشته باشد.
در قالبهای خم عمل خمکاری در زوایا به خصوص در اجسامی با ضخامت زیاد تغییرات مولکولی بوجود می آورد. این تغییرات به نحوی است که در قطعه تار خارجی کشیده شده و تارهای داخلی فشرده می شود. تنها تارهای میانی است که بدون تغییر ابعاد و اندازه آن ثابت می ماند این تغییرات آنقدر اهمیت دارد که برای طراحی اندازه ورق نیاز به بررسی دقیق این موضوع می باشد
در خمکاری ضخامت ورق در ناحیه خم همیشه کمتر از ضخامت ورق در بقیه قسمتها می باشد. البته بایستی متذکر شد هر چقدر شعاع بیشتر باشد تغییرات مولکولی در ناحیه خم کمتر خواهد بود و طبیعتاً کاهش ضخامت ورق کمتر می باشد.
کاهش ضخامت ورق در محل در صورتیکه شعاع خم بر روی ضخامت ورق باشد   به اندازه 20% و در صورتیکه   باشد یعنی شعاع برابر ضخامت این مقدار تا 5% کاهش پیدا می کند، همچنین سختی در این ناحیه کمتر خواهد بود. با توجه به مطالب فوق نتیجه می گیریم اگرخم کاری روی زوایای تیز مردود می باشد.

عقب نشینی لبه خم: در جریان خم کاری یک فلز تارهای خارجی کشیده شده و تارهای داخلی فشرده می شود که این باعث تغییر شکل جوانب خم می گردد در قسمت داخلی خم تراکم تارها، ایجاد عقب نشینی به طرف خارج می نماید و بالعکس در قسمت خارجی کشش تارها انقباضی در آن نقاط پدید می آورد که این تغییر شکل یا عقب نشینی از فرمول زیر محاسبه می شود.
G مقدار عقب نشینی / t ضخامت ورق/ R شعاع خمش
فنریت ورق ها:
هر فلزی کم و بیش دارای خاصیت ارتجاعی (فنریت یا برگشت پذیری) می باشد و مادامی که نیروی وارده به ورق حذف شود جسم سعی در برگشت به حالت اولیه خود دارد. که این فنریت به جمس و ضخامت ورق بستگی دارد، که در خم کاری این مقدار برگشت باید جبران شود تا قطعه به فرم مورد نظر در اید. بدین منظور در قالبهای خم زوایای خم کاری را کمتر از اندازه نقشه می گیرند تا قطعه تولیدی پس از برگشت فنری به اندازه واقعی برسد. که اندازه این زاویه به صورت محاسباتی از فرمول زیر بدست می آید:
          
 : شعاعی که باید به قالب داده شود/ k: ضریب تصحیح زاویه ورق/ R: شعاع خم مد نظر روی قطعه تولیدی/ t ضخامت ورق/  : زاویه ای که باید به قالب داده شود/  : زاویه قطعه تولیدی
محاسبه طول گسترده خم کاری: قبل از عملیات خم کاری بایستی طول گسترده جسم مورد خم کاری را تعیین کرد که به دو طریق ممکن است  ...

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله ماتریس حسابداری اجتماعی به عنوان یک پایگاه آماری منسجم و ی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ماتریس حسابداری اجتماعی به عنوان یک پایگاه آماری منسجم و یکپارچه الگوی قابل محاسبه تعادل عمومی در pdf دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ماتریس حسابداری اجتماعی به عنوان یک پایگاه آماری منسجم و یکپارچه الگوی قابل محاسبه تعادل عمومی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ماتریس حسابداری اجتماعی به عنوان یک پایگاه آماری منسجم و یکپارچه الگوی قابل محاسبه تعادل عمومی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ماتریس حسابداری اجتماعی به عنوان یک پایگاه آماری منسجم و یکپارچه الگوی قابل محاسبه تعادل عمومی در pdf :

ماتریس حسابداری اجتماعی به عنوان یک پایگاه آماری منسجم و یکپارچه الگوی قابل محاسبه تعادل عمومی

1- مقدمه
در نیم قرن گذشته، بسط و گسترش نظامهای حسابداری کلان و بخشی و الگوهای مرتبط به آنها در قلمروهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی با توجه به تحولات اقتصاد جهانی سه مرحله مشخص زیر را پشت سر گذاشته است:
مرحله اول که حدود 10 سال طول کشید (دهه 1950 میلادی) کلیه نظامهای حسابداری کلان به شکل حسابهای ملی و بخشی در قالب نظام حسابداری جدول داده- ستانده و طیف وسیعی از الگوهای مرتبط به آنها اساساً در خدمت دیدگاههائی بودند که بعدها به دیدگاههای رشد محور معروف شدند (بانوئی، 1381).

یکی از نارساییهای اساسی این نوع نظامهای حسابداری مذکور و دیدگاههای مرتبط به آن نادیده گرفتن مستقیم آمارهای اجتماعی (آمارهای مردمی) در کنار آمارهای نظام مند شده اقتصادی می باشد و بنابراین نباید انتظار داشت که الگوهای مرتبط به آنها انعطاف پذیری لازم و کافی را در تبیین عدالت اجتماعی داشته باشند (بانوئی، 1383).

مرحله دوم یک دوره بیست ساله (1980-1960) را در بر می گیرد. در این دوره مشاهده می گردد که تلاشهای قابل توجهی در رفع نارساییها و اصلاح نظامهای حسابداری پیشین متناسب با دیدگاههای جدید توسعه اقتصادی با رویکردهای «نیازهای اساسی» و انسان محور صورت گرفته است. در این مورد حداقل چهار عامل اصلی نقش اساسی را داشته اند.

یک: استقلال کشورهای در حال توسعه و مشکلات ساختاری اقتصادی و اجتماعی آنها.
دو: ظهور دیدگاههای جدید توسعه اقتصادی با محوریت نیازهای اساسی و توسعه انسانی.
سه: عدم هماهنگی بین نظامهای حسابداری کلان و بخشی موجود و الگوهای مرتبط به آن در تحلیلهای همزمان اقتصادی و اجتماعی.
چهار: نادیده گرفته شدن ساختار اقتصادی و اجتماعی کشورهای در حال توسعه در نظامهای حسابداری موجود.

زیرا که از نقطه نظر تاریخی، نظامهای حسابداری موجود، اساساً بر مبنای ساختار اقتصادی کشورهای پیشرفته طراحی شده اند [Stone, 1986]. به منظور رفع نارساییهای نظامهای حسابداری کلان و بخشی موجود، سازمان بین المللی، نظیر سازمان بین‌المللی کار و بانک جهانی و همچنین طیف وسیعی از پژوهشگران تلاش کردند یک نوع نظام حسابداری را طراحی نمایند که بعدها به نظام حسابداری میانه و الگوهای مرتبط به آن نیز به الگوهای میانه معروف گردید.

جامع ترین و منسجم ترین نظام حسابداری میانه، ماتریس حسابداری اجتماعی می‌باشد که در مرحله سوم (دهه 1980 میلادی به بعد) به منظور تحلیلهای کمی آثار و تبعات سیاستهای اقتصادی و اجتماعی تعدیل ساختاری، خصوصی سازی و پیوستن به WTO پشتوانه آماری الگوی قابل محاسبه تعادلی عمومی قرار گرفته است.

قبل از بررسی روش شناسی الگوی قابل محاسبه تعادل عمومی (که در فصل دوم ارائه خواهد شد) لازم است به ساختار کلی یک ماتریس حسابداری اجتماعی با توجه به ماکت ضمیمه مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور محتوای فصل حاضر در چهار محور کلی زیر سازماندهی می گردند. در محور اول سعی می شود تعریفی از ماتریس حسابداری اجتماعی ارائه گردد. بر مبنای تعریف وجه تمایز کارکرد ماتریس حسابداری اجتماعی و میزان پوشش آماری آن نسبت به نظامهای حسابداری کلان و بخشی موجود کاملاً مشخص می گردد.

در محور دوم ضمن بررسی انواع حسابهای اصلی جامعه، آرایش حسابهای مذکور و تعامل منطقی آنها در قالب یک ماتریس حسابداری اجتماعی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در محور سوم، ابتدا بعضی از خواص اساسی آرایش حسابها در قالب یک ماتریس حسابداری نسبت به حسابهای سنتی T اشاره خواهد شد. سپس تفکیک پذیری هر یک از حسابهای اصلی به چندین زیر حساب برحسب واحدهای مشخص آماری مورد بررسی قرار گرفت.

یکی از خصایص اصلی بکارگیری واحدهای مشخص آماری در طبقه بندی تفصیلی حسابهای اصلی در واقع تبیین بازارهای مختلف مانند بازار کالاها و خدمات، بازار تولید کنندگان، بازار مصرف کنندگان، بازار کار و غیره می باشند که در ماتریس حسابداری اجتماعی به صورت منطقی با یکدیگر در تعامل قرار می گیرند. بررسی کمی آثار و تبعات سیاستهای اقتصادی و اجتماعی بر روی بازارهای مذکور در واقع از اهداف اصلی الگوی قابل محاسبه تعادل عمومی به شمار می رود. در محور چهارم نظری اجمالی خواهیم داشت به حسابهای اصلی و زیر حسابهای منظور شده در ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1380 اقتصاد ایران.

2- تعریف ماتریس حسابداری اجتماعی
نظام‌مند کردن آمارهای اجتماعی (آمارهای مردمی) با آمارهای نظام‌مند شده کلان اقتصادی (حسابهای ملی) و بخشی اقتصادی (جدول داده- ستانده) براساس پشتوانه نظری اقتصاد خرد و کلان در یک یک ماتریس جبری را نظام حسابداری میانه و یا ماتریس حسابداری اجتماعی می نامند.

از تعریف فوث می توان به دو کلی زیر رسید که میزان انعطاف پذیری ماتریس حسابداری اجتماعی را نسبت به سایر نظامهای حسابداری موجود آشکار می کند.
الف- پوشش آماری اقتصادی و اجتماعی
از تعریف فوق مشاهده می گردد که نظام حسابداری میانه هم به لحاظ پوشش آماری و هم به لحاظ کارکرد نسبت به نظامهای حسابداری کلان و بخشی گسترده تر است. زیرا که وظیفه کارکرد نظام حسابداری کلان به شکل نظام حسابهای ملی اساساً نظام‌مند کردن آمارهای کلان اقتصادی مانند مصرف کل جامعه، سرمایه‌گذاری کل جامعه، پس انداز کل، صادرات و واردات می باشد و حال آنکه وظیفه نظام حسابداری بخشی به شکل جدول داده- ستانده، نظام‌مند کردن آمارهای اقتصادی در سطح بخشهای مختلف اقتصادی است.

در ماتریس حسابداری اجتماعی مشاهده می گردد که علاوه بر در نظر گرفتن آمارهای کلان و بخشی نظام‌مند شده اقتصادی حسابهای ملی و جدول داده- ستانده، آمارهای اجتماعی (آمارهای مردمی) را با توجه به ساختار اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و قومی هر کشور نیز پوشش می دهد.

ب- منطق حسابداری و ربط آن به مفهوم اجتماعی
براساس منطق حسابداری، جمع اقلام ورودی (جمع درآمد) هر حساب بایستی با جمع اقلام خروجی (جمع هزینه) آن حساب در یک دوره حسابداری با هم برابر باشند. نظام حسابداری کلان فقط می تواند برابری کل درآمد و کل هزینه جامعه را تضمین نماید (بانوئی و محمودی، 1380).

کل درآمد (ارزش افزوده) به صورت پس مانده محاسبه می گردد. پس مانده به مازاد عملیاتی (درآمد سرمایه) بیشتر مصداق دارد تا جبران خدمات (درآمد نیروی کار). بنابراین، این نوع نظام حسابداری نمی تواند برابری هزینه و در آمد نهادهای جامعه مانند دولت، شرکتها و طیف وسیعی از گروههای اقتصادی و اجتماعی خانوارها را که بیش از سیصد سال پیش توسط گری گوری کینگ در قالب در سهم هر کس از درآمد ملی چقدر است؟ طراحی شده بود تضمین نماید. از طرف دیگر، نظام حسابداری بخشی داده- ستانده با توجه به حساسیت آن به ساختار تولید، برابری درآمد و هزینه بخشهای مختلف اقتصادی را به تفصیلی ترین شکل ممکن امکان پذیر می کند.

درآمد عوامل تولید، به ویژه درآمدهای سرمایه و منابع طبیعی در قالب مازاد عملیاتی به صورت پس ماند محاسبه می شود و بدین ترتیب، درآمد امکان برابری درآمد و هزینه نهادهای جامعه همانند نظام حسابداری کلان (حسابهای ملی) در سطح کلان تضمین می گردد و در نتیجه پیوند بین جدول داده- ستانده و حسابهای ملی، حداقل در سطح کلان ایجاد می شود.

اما این نوع نظام حسابداری، همانند نظام حسابداری کلان نمی تواند برابری هزینه و درآمد نهادهای جامعه، به ویژه طیف وسیعی از گروههای اقتصادی و اجتمای خانوارها را تضمین نماید. تحت چنین شرایطی نمی توان انتظار داشت که این نوع نظامهای حسابداری انعطاف پذیری لازم و کافی را در تحلیلهای عدالت اجتماعی داشته باشند. زیرا که اولاً برابری هزینه و درآمد نهادهای جامعه فقط در سطح کلان امکان پذیر می گردد.

ثانیاً بعلت داشتن بار کلان، محدودیتهایی در طبقه بندی تفصیلی طیف وسیعی از گروههای اقتصادی و اجتماعی نیروی کار و خانوارها در این نوع نظام حسابداری وجود دارند و بدین ترتیب نمی توان مفهوم منطقی و واقعی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و قومی را در چنین نظامهای حسابداری پیدا نمود. بنابراین، واژه نظام حسابداری میانه که معمولاً به ماتریس حسابداری اجتماعی اطلاق می گردد

[Van Bochove and Van Tuinen, 1986].
دارای این حسن است که امکان طبقه بندی تفصیلی طیف وسیعی از گروههای اقتصادی و اجتماعی نیروی کار را فراهم کرده و پیوند منطقی بین اقتصاد کلان، ساختار تولید و نهادهای جامعه مسیر می گردد. پیوند منطقی خود می تواند تصمین کننده برای درآمدها و هزینه های گروههای مختلف نیروی کار و خانوارها باشد [Ruggles & Ruggles, 1986, Ruggles, 1994].

3- انواع حسابهای اصلی ماتریس حسابداری اجتماعی و تعامل منطقی آنها در قالب یک ماتریس حسابداری
شاید یکی از محاسن اصلی ماتریس حسابداری اجتماعی نسبت به سایر نظامهای حسابداری موجود، انعطاف پذیری در طبقه بندی حسابهای اصلی آن باشد که در چارچوب یک ماتریس حسابداری اجتماعی بطور منطقی در تعامل با یکدیگر قرار می‌گیرند. معمولاً هر جامعه مستقل از درجه توسعه یافتگی دارای پنج حساب مشخص در سطح کلان می باشد. حساب تولید، حساب عوامل تولید، حساب نهادها، حساب انباشت و حساب دنیای خارج. جدول 1، ساختار کلی یک ماتریس حسابداری اجتماعی کلان حاوی پنج حساب را نشان می دهد.

تعداد سطرها و ستونهای جدول چه در سطح کلان و چه در سطح حسابهای تفکیک شده همواره با هم برابر بوده بطوریکه جمع درآمد هر حساب بایستی با جمع هزینه حساب مذکور براساس منطق نظام حسابداری در یک سال مالی با هم برابر باشند.
سطر و ستون 1 جدول مذکور به ترتیب نحوه فروش کالاها و خدمات (درآمد) تولید کنندگان و ساختار هزینه آنها را به نمایش می گذارد که در قالب حساب تولید منظور شده است. بعلاوه، سطر و ستون مورد بررسی ساختار نظام حسابداری بخشی به شکل جدول داده- ستانده در سطح کلان را آشکار می کند.

جمع سطری آن تقاضای کل جامعه و یا جمع در آمد تولید کنندگان را نشان می‌دهد. تقاضای کل از دو قسمت مشخص تشکیل شده است. قسمت اول تقاضای واسطه بین بخشی است، درایه (1و1) که در آن مبادلات واسطه بین بخشهای مختلف اقتصادی (فرضاً کشاورزی، صنعت و خدمات) منظور می شود. این نوع داد و ستدها به ماتریس مبادلات واسطه بین بخشی معروف است که به نوعی بیانگرای ساختار اقتصاد و نشان دهنده بازار تولید کنندگان است (1).

قسمت دوم تقاضای نهایی را آشکار می کند. قسمت مذکور نشان می دهد که کالاهای تولید شده توسط فعالیتهای تولیدی به چه صورت جذب تقاضای نهایی می‌گردند، درایه های (3و1، 4و1، 5و1). درایه (3و1) ارزش کالاها و خدماتی نهایی است که توسط طیف وسیعی از گروههای اقتصادی و اجتماعی خانوارها (2) و دولت مصرف می شوند. درایه مذکور بیانگر بازار داخلی مصرف کنندگان جامعه است.

درایه های (4و1) و (5و1) به ترتیب باقی مانده اجزائی تقاضای نهایی است. بخشی از آن به منظور ایجاد ظرفیت تولیدی به صورت تشکیل سرمایه ثابت و همچنین به شکل موجودی انبار در بخشهای مختلف تشکیل می گردند درایه (4و1) بخش دیگر به صورت کالاها و خدمات به خارج از مرزهای کشور صادر می شوند، درایه (5و1). درایه های (3و1) و (4و1) به تقاضای نهایی داخلی معروف است و درایه (5و1) تقاضای خارجی است. اینکه تقاضای مذکور درایه (5و1) ماهیت واسطه ای و یا نهایی و یا ماهیت ترکیبی واسطه ای، نهایی دارند را نمی توان در نظامهای حسابداری موجود تبیین نمود (3). درایه مذکور ارتباط مستقیمی با بازارهای خارج و تئوریهای تجارت بین‌المللی دارد.

ستون 1، هزینه بخشهای مختلف اقتصادی را نشان می دهند. ساختار هزینه از سه قسمت مشخص زیر تشکیل شده است. یک: هزینه واسطه، درایه (1و1). یعنی اینکه هر فعالیت تولیدی در فرایند تولید خود چه میزان از کالاهای و خدمات واسطه‌ای خود و سایر بخشهای اقتصادی را در فرایند تولید خود مورد استفاده قرار می دهد.

دو: هزینه عوامل اولیه و یا ارزش افزوده، درایه (1و2). در این درایه پرداختهای بخشهای اقتصادی به عوامل تولید مانند طیف وسیعی از گروههای اقتصادی و اجتماعی نیروی کار برحسب حقوق و دستمزد و صاحبان سرمایه و زمین برحسب سود و اجاره (مازاد عملیاتی) منظور می گردد.
برخلاف نظامهای حسابداری موجود، ماتریس حسابداری اجتماعی به سه دلیل اساسی زیر، حساسیت زیادی به تفکیک تفصیلی ارزش افزوده به صورت ماتریس ارزش افزوده دارد (4).
یک: با تفکیک ارزش افزوده، می توان به ابعاد اجتماعی توزیع درآمد عوامل تولیدی بین نیروی کار و مالکان سرمایه و همچنین بین طیف وسیعی از رده های مختلف نیروی کار (شهری، روستایی، جنس، سطح سواد، ماهر و غیر ماهر) پی برد

[Hughes, 1996].
دو: با تفکیک گروههای اقتصادی و اجتماعی نیروی کار، امکان بررسی تقاضای بازار داخلی و خارجی نیروی کار فراهم می گردد (5).
سه: ارزش افزوده و اجزای تشکیل دهنده آن به عنوان پل ارتباطی بین فعالیتهای تولیدی از طرف و نهادهای داخلی جامعه از طرف دیگر بشمار می رود.

قسمت سوم ساختار هزینه فعالیتهای تولیدی عبارتند از پرداخت خالص مالیات بر تولید سه مدولت، درایه (1و3)، مصرف سرمایه (استهلاک)، درایه (1و4) (6) و پرداخت به دنیای خارج به شکل واردات کالاها و خدمات، درایه (1و5).
سر و ستون 2 جدول 1 به ترتیب در آمدها و هزینه عوامل تولیدی را بیان می کند. سطر 2 نشان می دهد که عوامل تولید در مجموع در قالب ماتریس حسابداری اجتماعی در آمدهای خود را از دو طریق کسب می کنند. یکی به صورت ارزش افزوده، درایه (1و2) و دیگری دریافت عوامل تولیدی از دنیای خارج، درایه (5و2).

جمع اقلام دو درایه مذکور، مجموع درآمدهای عوامل تولید را نشان می دهد. ستون 2 بیان می کند که مجموع درآمدهای عوامل تولید به چه حسابهایی پرداخت شده است.
با توجه به جدول 1، ستون 2، مشاهده می گردد که بخشی از درآمدهای عوامل تولیدی (درآمدهای گروههای اقتصادی و اجتماعی نیروی کار، درآمد مختلط و درآمد سرمایه به صورت سرمایه مازاد عملیاتی) به صاحبان عوامل تولید مانند گروههای اقتصادی و اجتماعی خانوارها، شرکتها و دولت اختصاص داده می شود. اقلام مذکور در درایه (2و3) منظور گردیده

و بدین ترتیب بسته پیوند فعالیتهای تولیدی (بازار تولید کنندگان) با عوامل تولیدی (بازار داخلی تقاضای نیروی کار) با نهادهای داخلی جامعه (بازار داخلی عرضه نیروی کار گروههای مختلف خانوارها) فراهم می گردد. بخشی دیگر در آمد به حساب دنیای خارج در قالب پرداخت عوامل تولید به دنیای خارج منظور می گردد، درایه (2و5).
سطر و ستون 3 جدول به ترتیب مجموع درآمدها و هزینه های نهادهای داخلی جامعه مانند خانوارها، شرکتها و دولت را نشان می دهند. در راستای جدول 1، سطر 3 مشاهده می گردد که نهادهای داخلی جامعه از چهار منبع مشخص کسب درآمد می‌کنند.

قسمت اول در آمد از فعالیتهای تولیدی به صورت مالیات بر تولید که مستقیماً توسط دولت دریافت می شود، درایه (1و3). قسمت دوم درآمدها از عوامل تولیدی که مستقیماً به صاحبان اصلی آنها منتسب می گردند، درایه (2و3). مجموعاً انتظار می‌رود که این قسمت از درآمد، حجم قابل ملاحظه از کل درآمدهای نهادهای داخلی جامعه را تشکیل دهد، درایه (2و3). قسمت سوم درآمدهایی است که نهادها از نهادها به صورت انتقالات جاری دریافت می کنند، درایه (3و3). قسمت چهارم درآمد، درآمدهایی است که نهادهای مذکور از دنیای خارج دریافت می کنند، درایه (4و3).

ستون 3 نشان می دهد که کل درآمد نهادهای داخلی جامعه به چه صورت هزینه شده اند. ستون 3، جدول 1، مشاهده می گردد که نهادهای داخلی جامعه کل درآمد خود را در چهار مورد مشخص هزینه می کنند. مورد اول، بخشی از این درآمدها، هزینه نهادهایی کالاها و خدمات می گردد که توسط دولت و یا گروههای مختلف خانوارها (بازار مصرف کنندگان) انجام گرفته است، درایه (3و1).

قسمت دیگر هینه پرداختهای جاری از نهادها به نهادها است، درایه (3و3) و قسمت دیگر هزینه پرداخت نهادها به دنیای خارج می باشد، درایه (3و5). آنچه از کل درآمد نهادها باقی می ماند، پس انداز نهادهای داخلی جامعه محسوب می شود که معمولاً یکی از اقلام پس ماند حساب مذکور در نظر گرفته می شود و به حساب انباشت (سرمایه) سطر و ستون 4 جدول منظور می گردد.

سطر و ستون 4 جدول 1، حساب انباشت یا حساب پس انداز است. جمع اقلام سطر مذکور پس انداز ملی جامعه را آشکار می کند. همانطوریکه مشاهده می گردد، پس انداز ملی از دو قسمت تشکیل شده است. جزء اول مقدار پس اندازی است که توسط نهادهای داخلی جامعه انجام می گیرد، درایه (3و4) و جزء دیگر خالص وامهایی است که نهادها (دولت) از دنیای خارج می گیرد. در طراحی ماتریس حسابداری اجتماعی تلاش گردید، صندوق ذخیره ارزی به عنوان یک سطر و ستون در نظر گرفته شود.

تحت چنین شرایطی، صندوق ذخیره ارزی نیز یکی از اقلام پس انداز دولت بشمار می آید. بنابراین، با لحاظ کردن صندوق ذخیره ارزی نه فقط ماتریس حسابداری اجتماعی از حالت استاندارد گونه خارج خواهد شد، بلکه همچنین بهتر می تواند واقعیتهای ساختار اقتصاد ایران را تبیین نماید. ستون 4 بیان می کند که کل پس انداز ملی در اقتصاد چگونه سرمایه گذاری می شود.
بر مبنای جدول 1، مشاهده می گردد که کل پس انداز ملی به دو صورت سرمایه‌گذاری می گردد، یکی به منظور ایجاد ظرفیت تولیدی بخشهای مختلف اقتصادی، درایه (4و1) و آنچه باقی ماند به شکل موازنه ارزی به حساب دنیای خارج منظور می گردد، درایه (45).

سطر و ستون 5، جدول مذکور به ترتیب حساب دنیای خارج در ماتریس حسابداری اجتماعی است. سطر مذکور کلیه درآمد سایر کشورها (هزینه‌های کشور مورد بررسی) شامل واردات کالاها و خدمات، درایه (1و5)، پرداخت عوامل تولید به دنیای خارج، درایه (2و5) و پرداخت نهادها به خارج، درایه (3و5) و موازنه ارزی، درایه (4و5) می باشند. ستون آن درآمدهایی است که کشور مورد بررسی از سایر کشورها به صورت صادرات کالاها و خدمات، درایه (5و1)، دریافت عوامل تولید از دنیای خارج، درایه (5و2)، دریافت نهادهای داخلی از دنیای خارج درایه (5و3) و وام از دنیای خارج، درایه (5و4) دریافت می کند.

4- خواص ماتریس حسابداری و تفکیک پنج حساب اصلی جامعه براساس واحدهای مشخص آماری
هم متخصصین آماری و هم پژوهشگران این واقعیت را پذیرفته اند که سازماندهی حسابهای اصلی جامعه در چهارچوب ماتریس حسابداری را می توان بر مبنای واحدهای مشخص آماری هر حساب و با توجه به بنیه های آماری هر کشوربه تفضیلی ترین شکل ممکن طبقه بندی نمود.

[Robinson and Others, 1999, Kuning and Ruijter, 1988 and Keuning, 1996]
حسابهای ملی سازمان ملل متحد [SNA, 1993]. نظام حسابداری اروپا و حسابهای منطقه ای اجتماعی [Leadership Group SAM, 2003] حداقل ماتریس حسابداری خواص زیر را در خصوص سازماندهی حسابها در قالب ماتریس حسابداری توصیه می نمایند. این خواص عبارتند از:
یک: ارائه تصویر کلی اقتصاد که در آن روابط متقابل و منطقی انواع حسابها به خوبی نشان داده می شود.

دو: هر یک از درایه های جدول 1 را می توان با واحدهای مشخص آماری به چند زیر ماتریس طبقه بندی نمود.
سه: در هر حساب می توان از انواع طبقه بندی با واحدهای متفاوت آماری به منظور طبقه بندی تفصیلی هر حساب استفاده نمود. به عنوان نمونه، در حساب تولید از طبقه بندی های CPC برای کالاها و خدمات و ISIC برای بخش استفاده می‌شوند.
چهار: برای الگوسازی بسیار مناسب می باشد.

پنج: انعطاف پذیری لازم را تبیین ساختار اقتصادی در کلان، متوسط و تفصیلی را دارد.
شش: روابط متقابل بازارهای مختلف اقتصادی به خوبی نشان داده می شود.
هفت: اقلام پس ماند که در واقع به عنوان پل ارتباطی از یک حساب به حساب دیگر عمل می کنند، قابل شناسایی می باشند. به عنوان نمونه، ارزش افزوده، به ویژه مازاد عملیاتی به عنوان پل ارتباطی بین حساب تولید و حساب نهادهای جامعه محسوب می شود.

با توجه به 7 خواص فوق، معمولاً در طبقه بندی حسابهای اصلی ماتریس حسابداری اجتماعی (همانند جدول 1) از پنج نوع مقیاس طبقه بندی استفاده می‌شود. این معیارها عبارتند از گروههای کالاها و خدمات (طبقه بندی براساس CPC)، گروه فعالیت (طبقه بندی براساس ISIC)، رده بندی های عوامل اولیه (به عنوان نمونه واحد آماری نفر در خصوص طبقه بندی نیروی کار)، واحد آماری نهاد برای بخشهای نهادی و برای حساب مالی از واحد آماری انواع دارایی استفاده می گردد. نظام‌مند کردن آمار و اطلاعات بر مبنای پنج معیار فوق در تفکیک تفصیلی هر یک از حسابهای اصلی، حداقل می تواند نشان دهد

که چه کسی چه وظیفه‌ای در هر یک از حساب ها و زیر حسابها دارد.
به عنوان نمونه تفکیک تفصیلی ارزش افزوده نشان خواهد داد که اولاً تقاضا برای بازار نیروی کار چگونه می باشد. ثانیاً نیروی کار پس انداز و مصرف نمی کند، ثالثاً به عنوان پل ارتباطی بین فعالیتهای تولیدی و نهادها عمل می کند. در راستای مشاهدات فوق، می توان ساختار جدول 1 را به چند زیر حساب طبقه بندی نمود.

جدول 2، ساختار ماتریس حسابداری اجتماعی با حسابهای تفکیک شده را نشان می‌دهد. جدول مذکور در واقع یک جدول تقریباً گسترش یافته جدول 1 است. بر مبنای ساختار جدول 2 به ماکت نهایی و تفصیلی ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1380 طراحی و در ضمیمه گزارش می باشد.
یک مقایسه اجمالی سازماندهی حسابهای جداول 1و2 نشان می دهد که:
– حساب تولید به دو زیر حساب: کالاها و خدمات (گروههای کالاها و خدمات) و رشته فعالیتها تفکیک شده اند. هر یک از دو زیر حساب مذکور خود می تواند به چندین زیر حساب دیگر طبقه بندی گردند.

به عنوان نمونه در ماکت ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1380 مشاهده می گردد که حساب کالاها و خدمات بر مبنای معیار طبقه بندی (CPC) به 22 گروه کالاها و خدمات و براساس طبقه بندی (ISI) به 21 رشته فعالیت تفکیک شده اند (7).
تفکیک حساب تولید به زیر حساب کالاها و خدمات حداقل دارای چهار مزیت اساسی زیر می باشد.

مزیت یک: تبیین تصویر دقیقتر ساختار اقتضاد در جدول سنتی داده- ستانده، معمولاً فرض می شود که هر بخش یا رشته فعالیت معمولاً یک کالای اساسی تولید می کند و بدین ترتیب کالاهای فرعی تولید شده توسط رشته فعالیتها در این جداول اساساً نادیده گرفته می شوند. با تفکیک حساب تولید به دو زیر حساب کالاها و خدمات و رشته فعالیت این نارسایی برطرف می گردد. زیرا که در ماتریس جذب نشان داده می شود که هر رشته فعالیت در فرایند تولید خود از چند نوع کالا استفاده می کند و ماتریس بیان می کند که هر رشته فعالیت چند نوع کالا را تولید می کند.
مزیت دو: تسریع در سازماندهی آمار و اطلاع. با منظور کردن ماتریس جذب، هماهنگی لازم با آمار و اطلاع هزینه خانوارها و صادرات و واردات ایجاد می گردد. زیرا که اقلام مصرف خانوارها و صادرات معمولاً به صورت کالایی می باشد.

مزیت سه: در تحلیلهای قیمت و به ویژه در تئوریهای تجارت بین‌المللی بسیار مناسب می باشد.
مزیت چهار: بازار تقاضای واسطه محصولات (ماتریس جذب) و بازار عرضه محصولات (ماتریس ساخت) و تعامل منطقی بین آن دو به خوبی مشخص می گردد.
حساب عوامل تولید به سه رده مشخص زیر تفکیک شده است: درآمد نیروی کار، درآمد مختلط و سایر مازاد عملیاتی (درآمد سرمایه بدون درآمد مختلط). به منظور تبیین ابعاد اجتماعی، قومی، مذهبی، رنگ پوست (تبعیض نژادی و همچنین تحلیل بازار تقاضای داخلی نیروی کار، می توان درآمد نیروی کار را برحسب معیارهایی نظیر جغرافیایی (شهری و روستایی)، مالکیت (عمومی، خصوصی)، رنگ (سیاه و سفید)، جنس (زن-مرد)، سواد، دارایی (مالکیت زمین نیروی کار برحسب هکتار و نیروی کار بدون زمین) و مذهب به تفصیلی ترین شکل ممکن طبقه بندی نمود (Pyatt, 1991). بکارگیری این نوع معیارها اساساً برای نیروی کاری است که دارای کارفرما می باشد.

برای درآمد نیروی کار بدون کارفرما (خویش فرمایان و کارکنان فامیلی) از درآمد مختلط استفاده می شود. درآمد مختلط در واقع درآمد نیروی کاری است که بدون کارفرما بوده و در نظامهای حسابداری موجود مانند حسابهای ملی و جدول داده- ستانده در مازاد عملیاتی منظور می گردد.
مازاد عملیاتی بدون درآمد مختلط منحصراً به درآمد سرمایه است. در ماتریس تفصیلی سال 1380، از دو معیار جغرافیایی و مالکیت برای طبقه بندی درآمد نیروی کار استفاده شده است. بنابراین درآمد نیروی کار در ماتریس تفصیلی به چهار رده مشخص طبقه بندی شده است نیروی کار شهری بخش عمومی، نیروی کار شهری بخش خصوصی، نیروی کار روستایی بخش عمومی و نیروی کار روستایی بخش خصوصی.

– حساب نهادها: در خصوص طبقه بندی حساب نهادها مشاهده می گردد که در مقایسه با ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1375، طبقه بندی حساب نهادها در ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1380 به واقعیت نزدیکتر است. زیرا که اولاً شرکتها به حساب معیار مالکیت به شرکتهای دولتی و شرکتهای خصوصی تفکیک گردید و در ثانی یک سطر و ستون مستقل بنام صندوق ذخیره ارزی در ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1380 منظور گردید.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله سنگ شناسی محیط های تخریبی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله سنگ شناسی محیط های تخریبی در pdf دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله سنگ شناسی محیط های تخریبی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله سنگ شناسی محیط های تخریبی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله سنگ شناسی محیط های تخریبی در pdf :

سنگ شناسی محیط های تخریبی

سنگ تخریبی: سنگی که از تخریب سنگهای آذرین، دگرگونی و رسوبی قدیمی بر اثر فرسایش شیمیایی و فیزیکی در اثر عواملی مانند باد، رودخانه، امواج و یخچال. این تخریبها باد در همین محیط رسوب می کنند و یا در دریاها تشکیل رسوب تخریبی می دهند.
1ـ سنگهای ریزدانه (اندازه کمتر از ) سنگهای رسی و سیلتی
2ـ سنگهای متوسط دانه ( ) ماسه سنگها و آرنایت ها

3ـ سنگهای درشت دانه (بزرگتر از 2mm) کنگلومرا
ماسه سنگها
1ـ اجزاء تشکیل دهنده ها: a) دانه های آواری: که شامل کانی های مختلف و قطعات سنگی است.
الف) کوارتز پایدار ترین شکل بلور
ب) فلوسپات نا پایدار تر و دارای ؟؟

ج ) قطعات سنگی خرده سنگهای مختلف مثل کربنات ها
b) ماتریکس: الف) پزوتوماتریکس
ب) اورتوماتریکس
ج) اپی ماتریکس

د) سودوماتریکس
c) سیمان: رنگ روشن تر از ماتریکس و دانه های درشت تر
الف) سیمان سیلیسی که مهمترین نوع سیمان است و منشاء آن از
1ـ موجوداتی که اسکلت سیلیسی دارند مانند رادیوارها،

2ـ انحلال کانی ها سیلیکانی نا پایدار مانند پیروکسن ها،
3ـ تبدیل کانی های رسی به یکدیگر مانند مونتور ریونیت به ایلیت

ب ) سیمان کربناته که مهمترین آن کلیسیت است و منشاء آن وجود توالی تخریبی در سنگهای کربناته است.
نوع دیگر سیمان کربناته دولومیت است که از فرآیند Dolomitization کلیست و رس به وجود می آید.
ج) سیمان سولفاته که مهمترین آن ؟؟ و با ریت است و به دلیل انحلال زیاد، مقدار آن کم است. این سیمان در رخساره های تبخیری زیاد وجود دارد.
د) سیمان ماتینی که عمدتاً در محیط های اکسیدی مانند رودخانه ها به صورت قرمز به چشم می خورد.
؟؟ که اگر به صورت درجا ایجاد شوند دارای منشاء دانه های ناپایدار

هستند.
بلوغ (Maturity):
1ـ بلوغ بافتی (textural M.): شامل :
a) گردشدگی (Rounding)

b) جور شدگی (sorting)
c) کرویت (spheroity)
d) وجود ماتریکس (matrix)
هر چه سنگ بالغ تر باشد موارد اول تا سوم در آن بیشتر است و ماتریکس کمتری دارد و قدرت تخریبی بالاتری دارد.
2ـ بلوغ کانی شناسی (mineralogy M.)

هر چه سنگ بالغ تر باشد دارای کانی های پایدار تر و درشت دانه تری است.
تخلخل و تراوایی (Porosity & Permeability)
تخلخل به فضای های خالی در سنگ گویند که می تواند به دو صورت تقسیم کرد:

1ـ تخلخل مطلق که به کل فضاهای خالی سنگ گویند و
2ـ تخلخل موثر (تراوایی) که به فضاهای خالی سنگ که با هم ارتباط دارند گویند.
طبقه بندی ماسه سنگ
در تمام طبقه بندی های ماسه سنگ دانه های آواری در نظر گرفته می شوند ولی در برخی ماتریکس و یا سیمان در نظر گرفته نمی شوند.
1ـ طبقه بندی فولک: در این طبقه بندی ماتریکس در نظر گرفته نمی شود و بر اساس نوع دانه، سیمان و مچوریتی انجام می شود. در این طبقه بندی ماسه سنگ ها به سه دسته عمده : a) کوارتز آرنایت، b) آرکوز و c) لیتارنایت تقسیم می شوندکه در اولی مقدار کوارتز بیش از %90 است، در دومی مقدار فلوسپات بیش از %25 است و در سومی مقدار خرده سنگ بیش از %25 است.

2ـ طبقه بندی پتی جان: در این طبقه بندی علاوه بر دانه ها ماتریکس رانیز در بر می گیرد که در آن اگر مقدار ماتریکس کمتر از %15 باشد به ماسه سنگ آرنایت گویند و اگر بیش از %15 باشد به آن وکی گویند.
حفاری و دکل حفاری

بیش از انجام عملیات حفاری ابتدا می بایستی محل حفاری آماده سازی می شود. برای انتخاب محل حفاری ابتدا بایستی عملیات زمین شناسی و ژئوفیزیکی انجام شود تا وجود Anomaly اثبات شود. پس از اثبات وجود Anomaly مسؤول واحد ساختمان وظیفه محوطه سازی برای چاه را دارد.
این محوطه برای مناطق هموار حدود 100×150 است ولی در مناطق کوهستاتی در حدود m60× m90 است.

محوطه سازی شامل تمام مراحل جاده سازی و نصب خطوط آب و موارد دیگر اعم از محل چاه (سلر) که جایگاهی است به عمق 8/2 متر و طول و عرض 5/2 ×3 متر از جنس بتن مسطح که چاه بر روی آن قرار می گیرد و نیز سایر فضای منطقه که بایستی به ضخامت ؟؟ پوشانده می شود. در این محل ها تانکرهای گل، کمپ، تانکرهای آب خط آتش و گودال آتش قرار می گیرد.

حفاری به دو صورت ضربه ای و دورانی انجام می شود که در حفاری چاه ملی نفت این حفاری به صورت دورانی است:
1ـ حفاری در خشکی
a) دکل متحرک: دکل هایی که بر روی track هایی قرار می گیرد معمولاً در معدن
b) دکل ثابت: دکل هایی که برای حفاری نفت استفاده می شوند.
2ـ حفاری در دریا:
a) دکل jackup برای عمق های کمتر از 100 آب که به ته دریا متصل می شوند.
b) submersible : که به صورت معلق در آب هستند و با لنگرهایی بر روی آب ثابتند.
وظایف دکل حفاری:
1ـ بالا و پایین بردن متد و رشته حفاری و نیز رشته جداری و رشته مغزی که این کار به وسیله سیستم نگهدارنده (hoisting system) انجام می شود و قسمت اصلی آن شاه موتور است.

2ـ گردانیدن رشته و متد حفاری که به وسیله سیستم دورانی (rotary system) انجام می شود و قسمت اصلی rotary table است.
3ـ به گردش در آوردن سیال (گل) که به وسیله سیستم گردش گل (circulating system) انجام می شود و قسمت اصلی آن mud pumf است.
علاوه بر این موارد سیستم های دیگری نیز بر روی دکل قرار دارند که شامل: سیستم انتقال قدرت که وظیفه انتقال نیروی لازم برای فعالیت سیستم های دیگر را دارد و شامل چند موتور برق است و نیز سیستم کنترل فوران (blowout preuentor system) که وظیفه آن جلوگیری از فوران سیال موجود در مخزن به برون و ایجاد مشکلات بسیار ناشی از آن،
سیال حفاری

سیال حفاری ماده ای است که می تواند فاز گاز یا مایع و یا مخلوط آن ها با هم و با جامد باشد وظایف آن عبارتند از:
1ـ حمل کننده های حفاری از ته چاه به سطح آن که این عمل به
1ـ ویژگی های چاه از جمله قطر و شکل چاه
2ـ و خصوصیات کننده ماننده اندازه و جنس آن ها و نیز
3ـ به خصوصیات جریان سیال در چاه که اگر جریان turbulent باشد، Cutting بهتر بالا می آید و نیز
4ـ به خصوصیات خود سیال حفاری از جمله وزن گل، Viscosity و غیر دارد.

همچنین عوامل دیگر مثل نوع متد، سرعت حفاری و غیره نیز بر حمل کننده هال تأثیر دارند.
2ـ کنترل فشار سازنده: با ایجاد فشار هیدرواستاتیکی مناسب، از هر زروی گل و یا از ورود سیال سازنده به داخل چاه جلوگیری می کند.
3ـ ایجاد چاهی با فضای مناسب و پایدار برای جلوگیری از ریزش چاه و نیز ایجاد چاهی با قطری ثابت.
4ـ خنک کردن و روان کردن متد
5ـ سیال حفاری اطلاعات مربوط به داخل چاه را در اختیار حفار قرار می دهد.

6ـ تشکیل یک روش از گل بر دیوار چاه برای جلوگیری از نفوذ گل به درون سازند و استحکام بخشیدن به دیوار چاه
سیستم گردش گل
این سیستم که وظیفه انتقال سیال حفاری به داخل چاه و خارج کردن و تصفیه نمودن آن است از چند بخش تشکیل شده است.
1ـ مخازن گل: در این مخازن گل ترکیب شده و آماده انتقال به داخل چاه می شود و از چندین مخزن تشکیل می شود. این مخازن عبارتند از:
1ـ Reserve : در این مخزن تولید می شود و این گل تولید شده با ورود به چاه در بازگشت به این مخزن وارد نمی شود.
2ـ suction: در این مخزن گلی که از چاه آمده و کنده های آن جدا شده وارد می شود تا ترکیب شیمیایی آن با افزودن مواد مورد نیاز خواص آن را به گل اولیه تبدیل نماید.
3ـ middle: در این مخزن نیز قسمت عمده ای از کنده های نسبتاً ریز جدا می شوند.

4ـ disander tank: دگر گل دارای مواد جامد خیلی زیادی باشد در این مخزن تبخیر می شود و نیز اگر آلودگی گل در حد بالایی باشد به گونه ای که ورود آن به تانکرهای دیگر موجب آلودگی گل های تمیز شود، گل را از همین مخزن مستقیم به داخل چاه پمپ می کند.
5ـ sand trap: در این مخزن گل به حالت سکون باقی می ماندتا مواد جامد آن ته نشین شوند.
6ـ trip tank

2ـ پمپ گل (mud pump): این وسیله گل را با فشار ثابتی که متناسب با فشار مورد نیاز در چاه است، به درون چاه پمپ می کند.
3ـ گل بعد از پمپ به ترتیب از موارد فوق عبور کرده و با رسیدن به ته چاه دوباره باز می گردد و به درون مخازن می ریزد، stand pipe ، Kelly hose، kelly، drilling string، bit، Annulus (در حال بازگشت ) flowing و مجدداً به مخازن گل می رسد.
انواع سیال حفاری
1ـ هوا (Air) : اگر سازنده به قدری ضعیف باشد که نتواند فشار هیدرواستاتیکی گل را تحمل کند، از هوا استفاده می شود. این نوع سیال چهار گونه دارد:
الف) هوا یا گاز ب) foom ج) Areatedmuot (گلی که در آن هوا وجود دارد برای سبک کردن آن)، د) mist

2ـ گل پایه روغنی (Oil basemud): این نوع گل بر پایه گازوئیل است یعنی ماده اصلی آن گازوئیل است و از آن در شرایطی که نتوان از گل پایه آبی استفاده کرد، استفاده می کنند و محاسن آن عبارتند از: روان کنندگی بهتر متد و سرعت بالاتر حفاری، خوردگی کمتر قطعات نسبت به گل پایه آبی، کارایی بهتر در دماهای بالا و آسیب رسانی کمتر به سازند.
اما معایبی هم این نوع گل دارد که مهمترین آن ایجاد آلودگی است. همچنین این نوع گل بسیار گران تر است و نیز حمل و نقل آن نیز مشکلات بیشتری را به همراه دارد و نیز اگر سیال مخزن وارد چاه شود به دلیل انحلال در این گل، دیرتر متوجه می شویم.

3ـ گل پایه آبی (water base mud): در اکثر موارد گل حفاری از نوع پایه آبی است. بهترین نوع این سیال همان presh water (آب بدون املاح) است. زیرا کمترین مقدار خوردگی را ایجاد می کند و نیز با مواد پلیمری واکنش کمتری می دهد اما ممکن است وزن مناسب و یا ویژگی های مناسب را ایجاد نکند بنابراین از سیالاتی چون آب دریا و یا آب هایی با نمک بیشتر استفاده می شود تا هم وزن بیشتری داشته باشند و هم از یک سری فرآیندهای مضر جلوگیری کنند.
هم در گل های روغنی و هم آبی موادی اضافه می کنند تا وزن گل را تغییر دهد و نیز خصوصیات شیمیایی آن ها را تغییر دهد. اما به موادی که تنها وزن گل را تغییر می دهند باریت گویند.

مشکلات حفاری
کنترل جریان چاه:
طبقه بندی فشار سیال سازنده
1ـ فشار فرمال: فشاری که توسط سیال داخل مخزن ایجاد می شود که این سیال معمولاً با سطح زمین در ارتباط است.
2ـ فشار فوق زمان: در محیط های کاملاً بسته و محدود شده توسط سیال داخل سازنده به وجود می آید.
3ـ فشار زیر فرمال: فشار سازندی که سیال آن بهره برداری شده و سازنده چاه افت فشار شده است.
کنترل اولیه:

استفاده از سیال حفاری با چگالی مناسب برای ایجاد فشار و هیدرواستاتیک کافی جهت جلوگیری از ورود سیالات سازند به داخل چاه.
علل جریان یافتن چاه:
1ـ پر نکردن چاه با گل برای مثال با خروج لوله ها و کاهش ستون گل.
2ـ حالت مکش: که معمولاً در هنگام بالا کشیدن لوله ها روی می دهد و به دلیل کمی فضای حلقوی مقداری از گل به بالا کشیده می شود و فشار گل کم می شود.
3ـ SURGING : این عکس حالت مکش است که در آن لوله با سرعت زیاد به داخل چاه رانده می شود و گل فرصت جابجایی نمی یابد و با افزایش فشار آن سازند شکسته شده و گل هرز می رود در این صورت مجددا فشار گل کم شده و سیال وارد چاه می شود.

4ـ شکستن سازند و هرز روی گل بر اثر کاهش هیدرواستاتیک ناشی از آن
5ـ کم بودن وزن گل و کم بودن فشار هیدرواستاتیک ناشی از آن
6ـ جریان یافتن چاه بعد از عملیات سیمانکاری به دلیل مناسب نبودن و یا کافی نبودن عملیات سیمان کاری

علائم هشدار دهنده در ازدیاد غیر متعارف فشار سازند:
1ـ افزایش ناگهانی سرعت حفاری بر اثر کنار رفتن کنده ها به وسیله فشار سازند از اطراف متد
2ـ افزایش یون کلر ـ CO2+

3ـ افزایش درجه حرارت
4ـ تغییر در اندازه و شکل کنده ها که چون فشار و سازند بالاست زودتر به سطح می رسند و شکل نامنظم تری دارند.
5ـ افزایش ناگهانی گشتاورپیچش
مواد اولیه جریان چاه (KICK):
1ـ افزایش حجم مخازن گل
2ـ افزایش حجم گل خروجی از چاه

3ـ افزایش سرعت حفاری
4ـ کاهش فشار گردش گل
5ـ مشاهده گاز، نفت و آب نمک در گل خروجی
بعد از آن که متوجه Kick در چاه شدیم باید سریعاً چاه را کشت زیرا تاخیر در این کار باعث افزایش حجم سیال ورودی به چاه می شود.
روش های کشتن چاه:
1ـ روش حفار:

a) در اولین گردش گل نفت و گاز ورودی از داخل چاه خارج می شود.
b) وزن سیال حفاری مناسب به داخل چاه پمپ و جایگزین گل با سیال حفاری خواهد شد.
c) در گردش اول وزن سیال همان وزن قبلی است ولی در گردش دوم وزن سیال را زیاد می کنند.
2ـ روش انتظار و افزایش وزن: همزمان (گاز یا نفت) از چاه خارج شده و سیال حفاری سنگین تر جایگزین می گردد و کلاً در یک گردش گل این کار انجام خواهد شد.
2ـ روش حجمی : این روش زمانی است که به هر دلیلی لوله ها مسدود شده و ما گردش گل نداشته باشیم. در این روش مقدار

ی گل به چاه تزریق کرده و اجازه می دهیم گازی که افزایش حجم یافته و بالا آمده از سطح خارج شود.
مانده یابی (Fishing):
مانده یابی شامل عملیات گرفتن، بدسا آوردن و یا نابود کردن وسایلی که در چاه باقی می ماند و به دلیل وقت گیر بودن و هزینه بر بودن این عملیات سعی می شود از آن اجتناب شود.

برای دوری از مانده گذاری:
1ـ باید از وسایل به اندازه کارایی آن ها استفاده شود.
2ـ بررسی چاه های مجاور
3ـ بررسی علل مانده گذاری در چاه
در عملیات مانده یابی باید پیش بینی شرایط بعدی را انجام داد وسایل مورد نیاز برای کارهای بعدی را در سر چاه آماده کرد تا از لحاظ زمانی و غیره دچار زیان نشویم.
قوانین مانده یابی:

1ـ آمادگی جهت عملیات: مهمترین فاکتور در این مورد شناخت چاه های مجاور است و آماده کردن وسایل مانده یابی.
2ـ شناخت مانده : از مقدار کاهش وزن رشته حفاری مقدار وزن و طول مانده رشته را می توان یافت.
3ـ انجام عملیات: انجام عملیات از زمان توقف و خروج رشته حفاری تا مرحله آغاز مجدد حرکت رشته و ادامه حفاری منظور می گردد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<      1   2   3   4   5   >>   >