سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله جوشکاری در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله جوشکاری در pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله جوشکاری در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله جوشکاری در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله جوشکاری در pdf :

جوشکاری
جوشکاری یکی از روشهای تولید می باشد. هدف آن اتصال دایمی مواد مهندسی (فلز، سرامیک، پلیمر، کامپوزیت) به یکدیگر است به گونه‌ای که خواص اتصال برابر خواص ماده پایه باشد.

تاریخچه جوشکاری
چون احتیاجات بشر ، اتصال و جوش در همه موارد را خواستار بوده است، لذا مثلاً از رومی‌های قدیم ، فردی به نام “پلینی” از لحیم به نام آرژانتاریم وترناریم استفاده می‌کرد که دارای مقداری مساوی قلع و سرب بود و ترنایم دارای دو قسمت سرب و یک قسمت قلع بود که هنوز هم با پرکنندگی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
دقت و ترکیبات شیمیایی و دستگاههای متداول طلاسازی از قدیم‌الایام در جواهرات با چسباندن ذرات ریز طلا بر روی سطح آن با استفاده از مخلوط نمک و مس و صمغ آلی که با حرارت ، صمغ را کربونیزه نموده ، نمک مس را به مس احیاء می‌کنند و با درست کردن آلیاژ طلا ، ذرات ریز طلا را جوش می‌دهند و تاریخچه ای به شرح زیر دارند:

• “برناندوز” روسی در 1886 ، قوس جوشکاری را مورد استفاده قرار داد.
• “موسیان” در 1881 قوس کربنی را برای ذوب فلزات مورد استفاده قرار داد.
• “اسلاویانوف” الکترودهای قابل مصرف را در جوشکاری بکار گرفت.
• “ژول” در 1856 به فکر جوشکاری مقاومتی افتاد.
• “لوشاتلیه در 1895 لوله اکسی‌استیلن__ را کشف و معرفی کرد.
• “الیهو تامسون” آمریکائی از جوشکاری مقاومتی در سال 7-1876 استفاده کرد.
چون علم جوشکاری همراه با گنج تخصصی بود، یعنی هر جوشکار ماهر در طی تاریخ درآمد زیادی داشت، سبب شد که اسرار خود را از یکدیگر مخفی نمایند. مثلاً هنوز هم در مورد لحیم آلومینیوم و آلیاژ ، آن را از یکدیگر مخفی نگه می‌دارند. در جریان جنگهای جهانی اول و دوم جوشکاری پیشرفت زیادی کرد. احتیاجات بشر به اتصالات مدرن – سبک – محکم و مقاوم در سالهای اخیر و مخصوصاً بیست سال اخیر ، سبب توسعه سریع این فن گردید و سرمایه‌گذاری‌های عظیم چه از طرف دولتها و چه صنایع نظامی و تخصصی در این مورد اعمال گردید و مخصوصاً رقابت‌های انسانها در علوم هسته‌ای) که فقط برای صلح باید باشد ) ، یکی دیگر از علل پیشرفت فوق سریع این فن در چند ده سال اخیر شد که به علم جوشکاری تبدیل گردید.
گروههای مختلف جوشکاری
– لحیم کاری
– جوشکاری فشاری و پرسی
– جوشکاری ذوبی
– جوشکاری زرد
چون مواد و فلزات تشکیل‌دهنده و جوش‌دهنده و گیرنده از لحاظ متالوژیکی بایستی دارای خصوصیات مناسب باشند، بنابراین جوشکاری از لحاظ متالوژیکی بایستی مورد توجه قرار گیرد که آیا قابلیت متالوژی و فیزیکی جوشکاری دو قطعه مشخص است؟ پس از قابلیت متالوژی ، آیا قطعه ای را که ایجاد می‌کنیم، از لحاظ مکانیکی قابل کاربرد و سالم است؟
آیا می‌توانیم امکانات و وسائل برای نیازها و شرایط مخصوص این جوشکاری ، مثلاً گاز و دستگاه را ایجاد نمائیم و بر فرض ، ایجاد نیرو در درجه حرارت بالا یا ضربه زدن در درجه حرارت پایین ممکن باشد؟ زیرا استانداردهای مکانیکی و مهندسی و صنعتی جوشکاری باید در تمام این موارد رعایت شود تا جوش بدون شکستگی و تخلخل و یا نفوذ سرباره و غیره انجام گیرد.
تکرار می‌شود در جوشکاری تخصصی و اصولاً تمام انواع جوش ، قابلیت جوش خوردن فلزات را باید دقیقاً دانست. در مورد مواد واسطه و الکترود و پودر جوش ، باید دقت کافی نمود. محیط لازم قبل و در حین جوشکاری و پس از جوشکاری را مثلاً در مورد چدن ، باید بوجود آورد.
گازهای دستگاههای مناسب و انتخاب فلزات مناسب از لحاظ ذوب در کوره ذوب آهن و بعد در حین جوشکاری از لحاظ جلوگیری از صدمه گاز – آتش و مشعل و برق و هوای محیط و وضعیت جسمانی و زندگی جوشکار ، خود نکات اساسی دیگر هستند که مشکلات جوشکاری می‌باشند.
مشکلات و گرفتاریهای صنعت جوشکاری
جوشکاری در حقیقت ایجاد کارخانه ذوب آهن و فلزات در مساحتی حداکثر 2×2 متر و نقطه حساس جوشکاری چند سانتیمتر است، زیرا همان درجه حرارت کارخانه ذوب آهن در محل جوشکاری در یک نقطه ایجاد می‌گردد. مسلم است که چنین کار عظیمی احتیاج به ابتکار و تخصص و مواد و متخصص و وسائل مدرن دارد تا بتوان از این ذوب آهن چند سانتیمتری استفاده صحیح نمود.
شاید اضافه گوئی نباشد که در هیچیک از رشته‌های فنی تا این اندازه احتیاج به سرمایه‌گذاری و رعایت جوانب فنی و غیر فنی ضروری و لازم نباشد.
عوارض و سوانح ناشی از عوامل فیزیکی مربوط به جوشکاری
در موقع جوشکاری ، از عوامل فیزیکی مورد تاثیر یا حاصل از عمل جوشکاری ممکن است خطراتی متوجه جوشکار شود که در:

• دسته اول: برق گرفتگی
• دسته دوم: سوختگی
• دسته سوم: ورود اجسام خارجی به داخل چشم
را می‌توان نام برد.

برق گرفتگی و عوارض حاصل از تاثیرات جریان برق
مسلم است اگر نقصی در سیم‌کشی وسائل برقی که برای جوشکاری با برق بکار می‌روند، وجود داشته باشد یا جوشکار نکات ایمنی لازم مربوط به برق را مراعات ننماید، خطر برق‌گرفتگی برای او وجود خواهد داشت و چنانچه جوشکار در ارتفاع مشغول جوشکاری باشد، مخاطرات حاصله از سقوط و در نتیجه شوک – ضربه الکتریکی نیز بر ضایعات حاصل از برق‌گرفتگی افزوده خواهد شد.
نشانه‌های حاد و فوری برق‌گرفتگی از مور مور شدن و یا شوک خفیف تا شوک شدید و قطع تنفس و متزلزل شدن ضربان قلب و عاقبت به مرگ منجر می‌شود. هنگامی که برق‌گرفتگی ، ایجاد شوک نماید و شخص در ارتفاع مشغول کار است، خطر سقوط و افتادن از ارتفاع روی زمین و روی وسایل و ماشین و غیره ، باعث پیدا شدن جراحات شدید شده ، وضع مصدوم را وخیم خواهد ساخت. بنابراین پیشنهاد می‌شود حتی‌المقدور جوشکاری را در سطح پایین انجام داد.
شدت ضایعات و مخاطرات حاصل از برق‌گرفتگی ، بستگی به عوامل زیر دارند:

• نوع جریان برق: اصولاً در هر ولتاژی ، جریان برق متناوب AC ، خطرناکتر از جریان برق DC مستقیم می‌باشد و یا به عبارت دیگر ، خطر شوک الکتریکی در جریان متناوب بیشتر است. در حالیکه خطر سوختگی در جریان مستقیم نیز بیشتر است.
• تاثیر ولتاژ: شدت شوک الکتریکی حاصل از برق گرفتگی ، بستگی به میزان ولتاژ برق مربوط به آن دارد و هرچه ولتاژ بیشتر باشد، شدت شوک حاصله بیشتر خواهد بود. در هر صورت ولتاژ بین 200 تا 250 ولت که ولتاژ معمولی برق شهر است، خطرناک بوده ، اغلب ضایعات شدید بوجود آورده ، ممکن است سبب مرگ شود.
• شدت جریان: شدت جریان 15 تا 20 میلی‌آمپر با فرکانس HZ 50 ولتاژ بالا ممکن است باعث چسبیدن دست مصدوم به سیم برق شده ، مانع رهائی وی گردد. این امر ممکن است تا موقع رسیدن نجات‌دهنده ادامه یابد. در این جریان ممکن است ضایعات کشنده ای ایجاد شود.
• فرکانس: در تواتر بین HZ 50 تا HZ 80 هرتز شوک یا ضربه الکتریکی ممکن است بوجود آید. ولی در فرکانس‌های بالا بین 30000 تا 100000 هرتز ، خطر کمتری وجود دارد، زیرا بوسیله پرتاب ، شخص را از منبع خطر دور می‌کند.
• مقاومت بدن انسان: مقاومت بدن انسان بین 500 تا 50 متغیر است ( اهم ). هر چه مقاومت در سر راه تماس منبع الکتریک با بدن ( پوست خشک – ضخامت کف پا ) بیشتر باشد، خطر شوک وارده کمتر است و یا بالعکس.
• مدت تماس: تماس برق با بدن در مدت زمان بین 1 تا 3 ثانیه ممکن است توقف قلب و فوت مصدوم را همراه داشته باشد. در هر صورت چنانچه شخصی دچار برق گرفتگی شود، از ضایعات و عوارض ذکر شده در بالا جان سالم بدر برد. معمولاً بهبود کامل می‌یابد و عوارض ، نادر می‌باشد.

مسائل مهم جوشکاری

تربیت متخصص و کاردان و کارشناس
جوشکاری ، یکی از رشته‌های پرهزینه در صنعت و آموزش ابتدائی و عالی است. انتخاب افراد و جوانان در هر سن و مدارج تحصیلی و کارخانه‌ای ، با داشتن قدرت تحمل کار با آتش ، قدرت تحمل خطرات و آموزش تخصصی به این جوانان بسیار مشکل است. زیرا سرمایه‌های عظیم آموزشی احتیاج دارد تا یک متخصص به تمام معنی یا یک مهندس جوشکار واقعی تربیت شود.
تهیه ماشین‌آلات مخصوص
تهیه ماشین‌آلات مدرن و مفصل جوشکاری احتیاج به بودجه‌های عظیم دارد تا بتوان از انواع ماشین‌آلات مدرن بهره‌گیری نمود، مخصوصاً در آموزش که باید همه جانبه باشد. بعضی اوقات تمام وسایل کارخانجات شهر و مراکز آموزشی ، کافی برای ارائه کل تخصص نمی‌باشن. و اشکال‌تراشی و نبودن بودجه و خرید و کمک به ساخت نیز گرفتاری دیگری است.
رعایت نکات ایمنی
رعایت نکات ایمنی و تخصصی ایمنی ، خود یکی دیگر از مشکلات عظیم جوشکاری است، بطوری‌که فرضاً انفجار یک کپسول مانند یک بمب می‌تواند جان صدها نفر را به خطر اندازد، در حالیکه مثلاً در کارگاه تراش و ریخته گری ،خطرها تا این حد بالا نیستند و کوچکترین بوی گاز ناشی از عدم اتصالات صحیح و اصولی ، ممکن است جان عده ای را به خطر اندازد. همان طوریکه تربیت متخصص ، احتیاج به بودجه‌های عظیم آموزشی برای خرید وسائل و کتب بطور همزمان دارد، هزینه های دیگر جوشکاری جهت جلوگیری از هر نوع انفجار و احتراق در کارگاهها و صدمه به بدن و چشم جوشکار و افراد حاضر در کارگاه می‌باشد.
بدین جهت جوشکاری را رشته ای پر خرج نام نهاده‌اند. مسلم است که این مخارج عظیم در استفاده از اتصالات جوش حذف خواهند شد. یعنی اینکه اتصالات پر خرج و مفصل پیچ و پرچ وقتی با جوشکاری جایگزین شوند، مخارج عظیم تشکیلات را در مدت کوتاهی تامین خواهند کرد.
هدف جوشکاری و برشکاری
بریدن قطعات ماشینی به ضخامتهای زیاد ، یکی از وظایف مهم برشکاری است. بطور کلی ، اتصال قطعات مختلف از یک نوع فلز یا انواع فلزات و آلیآژها و بالا بردن استحکام و سرعت عملیات و کاهش هزینه‌ها از مهمترین اهداف جوشکاری است.
فرایندهای جوشکاری
فرایندهای جوشکاری با قوس الکتریکی
جریان الکتریکی از جاری شدن الکترونها در یک مسیر هادی به وجود می‌آید. هرگاه در مسیر مذکور یک شکاف هوا(گاز)ایجاد شود جریان الکترونی و در نتیجه جریان الکتریکی قطع خواهد شد. چنانچه شکاف هوا باندازه کافی باریک بوده و اختلاف پتانسیل و شدت جریان بالا، گاز میان شکاف یونیزه شده و قوس الکتریکی برقرار می‌شود. از قوس الکتریکی به عنوان منبع حرارتی در جوشکاری استفاده می‌شود.روشهای جوشکاری با قوس الکتریکی عبارت‌اند از:
• جوشکاری با الکترود دستی پوشش دار SMAW
• جوشکاری زیر پودریSAW
• جوشکاری با گاز محافظ یا GMAW یا MIG/MAG
• جوشکاری با گاز محافظ و الکترود تنگستنی یا GTAW یا TIG
• جوشکاری پلاسما
برای سیم جوشهای گاز(فولاد- مس – آلومینیوم):R (گاز محافظ آرگون با الکترود تنگستن)TIG برای سیم جوشهای:ER
برای سیم لحیم سخت. : B
الکترودهای جوشکاری:
1تعریف:الکترود مفتولی است فلزی که دور تا دور آنت با مواد شیمیایی پو شش داده شده است.
2قطر الکترود: عبارت است از قطر مغزی آن.
3جنس روپوش الکترود: معمولا از مقداری آهک- اکسید سدیم –سلولز- روتیل -آسپست – خاک رس و مقداری دیگر از مواد گوناگون تشکیل شده است.
تقسیم بندی الکترودها: الکترود معمولا از دو نظر تقسیم بندی می گردند :
1تقسیم بندی الکترودها از نقطه نظر روپوش. 2تقسیم بندی الکترودها از نقطه نظر جنس مغزی.
فرایندهای جوشکاری مقاومتی
در جوشکاری مقاومتی برای ایجاد آمیزش از فشار و گرما هردو استفاده می‌شود.گرما به دلیل مقاومت الکتریکی قطعات کار و تماس آنها در فصل مشترک به وجود می‌آید. پس از رسیدن قطعه به دمای ذوب و خمیری فشار برای آمیخته دو قطعه بکار میرود.در این روش فلز کاملاً ذوب نمی‌شود. گرمای لازم از طریق عبور جریان برق از قطعات بدست می‌آید.روشهای جوشکاری مقاومتی عبارت‌اند از:
• جوش نقطه‌ای
• درز جوشی
• جوش تکمه‌ای
فرایندهای جوشکاری حالت جامد
دسته‌ای از فرایند‌های جوشکاری هستند که در آنها، عمل جوشکاری بدون ذوب شدن لبه‌ها انجام می‌شود. در واقع لبه‌ها تحت فشار با حرارت یا بدون حرارت در همدیگر له می‌شوند. فرایندهای این گروه عبارت‌اند از:
• 1-5-6 جوشکاری اصطکاکی
در این روش به جای استفاده از انرژی الکتریکی برای تولید گرمای مورد نیاز ذوب فلزان از انرژی مکانیکی استفاده می¬گردد. به این ترتیب که یکی از دو قطعه که با سرعت در حال دوران است به قطعه دوم که ثابت نگه داشته شده تماس داده می¬شود ، در اثر اصطکاک بین دو قطعه و تولید حرارت ، محل تماس دو قطعه ذوب شده و لبه‌ها تحت فشار با حرارت در همدیگر له می‌شوند.
• 2-5-6 جوشکاری نفوذی
• 3-5-6 جوشکاری با امواج مافوق صوت

جوشکاری با امواج مافوق صوت
جوشکاری اولتراسونیک پلاستیک ها جوشکاری اولتراسونیک شامل استفاده از انرژی صوتی با فرکانس بالا برای نرم کردن و ذوب کردن ترموپلاستیک ها در منطقه جوش است. قسمت هایی که باید به یکدیگر جوش داده شوند زیر فشار روی هم نگه داشته شده و تحت ارتعاشات اولتراسونیک با فرکانس 20 تا 40 کیلو هرتز قرار می‌‌گیرند. موفقیت جوش به طراحی مناسب اجزا و مناسب بودن موادی که جوش داده می‌‌شوند بستگی دارد. از آنجا که جوشکاری اولتراسونیک بسیار سریع است ( کمتر از 1 ثانیه ) و قابلیت اتوماسیون دارد به طور وسیع از آن در صنعت استفاده می‌شود. برای تضمین سلامت جوش طراحی مناسب اجزا بخصوص فیکسچرها لازم است. با طراحی مناسب از این روش می‌‌توان در تولید انبوه استفاده کرد.
تجهیزات
یک ماشین جوشکاری اولتراسونیک شامل اجزای زیر است : یک منبع تغذیه، یک مبدل، یک آمپلی فایر تقویت کننده به نام بوستر، یک وسیله تولید صدا یا شیپوره ( horn ) منبع تغذیه فرکانس برق شهر 50-60 هرتز را به 20-40 کیلو هرتز می‌‌رساند. این انرژی به مبدل می‌‌رود و در مبدل دیسک پیزو الکتریک انرژی الکتریکی را به ارتعاش در فرکانس اولتراسونیک تبدیل می‌‌کند. اغلب ماشین های اولتراسونیک در فرکانسی بالاتر از 20 کیلو هرتز کار می‌‌کنند و صدایی تولید می‌‌کنند که گوش انسان قادر به شنیدن آن نیست اما برخی از این ماشینهای (مخصوصا دستگاه های با توان بالا) فرکانسی معادل 15 کیلوهرتز دارند. امواج تولید شده در مبدل به بوستر رفته و دامنه آن تا حد دلخواه افزایش پیدا می‌‌کند و سپس در شیپوره ( که یک وسیله صوتی مکانیکی است) امواج صوتی مستقیماً به قطعه کار منتقل می‌شود. همچنین شیپوره نقش اعمال فشار بر روی قطعه را نیز بر عهده دارد.بعد از انتقال امواج صوت به قطعه کار در منطقه اتصال در اثر اصطکاک زیاد این انرژی تبدیل به گرما شده و باعث نرم شدن و ذوب پلاستیک و به وجود آمدن جوش می‌شود.

مشعل های جوشکاری
وظیفه مشعل تنظیم اختلاط گاز سوخت و اکسیژن به اندازه معین می باشد که آن را با سرعت کمی بیشتر از سرعت احتراق از دهانه خود خارج نماید.
مشعل ها بر دو نوع می باشند
1 مشعل فشار مساوی
2 مشعل انژکتوری یا فشار ضعیف
در مشعل انژکتوری اکسیژن با فشار 3 آتمسفر از سوراخهای ریز انژکتور مانند و دایره ای خارج شده و گاز سوخت را که در روزنه وجود دارد با خود بدرون محفظه اختلاط می کند و پس از مخلوط شدن به نسبت مساوی از سر مشعل خارج می شود که به مشعل فشار ضعیف یا انژکتوری معروف می باشد. در نوع دیگر مشعل فشار مساوی اکسیژن و گاز سوخت با فشار مساوی وارد محفظ اختلاط گردیده و با هم مختلط می شود و هر دستگاه چند لوله اختلاط کننده با سر مشعل مربوطه دارد که از استیلن موجود در لوله های فشار قوی استفاده میگردد و با تعویض سر مشعل شعله های مختلف ایجاد می نمایند در روی لوله های اختلاط قطر ورقهای فولادی از 3/0 تا 30 میلیمتر و فشار گاز نوشته شده است و برای جوش دادن ورق فولادی به ضخامت 1 میلیمتردر هر ساعت حدود 100 لیتر اکسیژن و 100 لیتر نیز استیلن مصرف می گردد که در شرایط مساوی با هم مخلوط شده اند.
درموقع کار با مشعل جوشکاری باید به نکات مخصوص دقت شود:
برای پاک کردن سر مشعل از سوهان استفاده نکنید و اکثراً این کار را در کارگاهها انجام می دهند. این عمل سبب خواهد شد که سوارخ آن گشاد شود و بهتر است با تکه ای چرم پاک کنید و برای بازکردن قطعات مشعل از آچار مخصوص استفاده نمائید و انبردست به کار نبرید و سعی شود که سرمشعل سرد به مشعل گرم نپیچانید و لوله های اختلاط را عوض نکنید هر گاه اختلاط در کار مشعل روی داد فوراً شعله را خاموش نموده و علت آن را پیدا کنید.
سوراخهای مشعل را باید با سوزن مخصوص همان شماره پاک کنید و از وسائل دیگر استفاده نکنید. بازکردن و بستن شیر مشعل باید کاملاً آهسته انجام گیرد و موقع روشن و خاموش کردن اول شیر استیلن و سپس شیر اکسیژن را باز کنید و مشعل روشن را هرگز روی زمین قرار ندهید. از زدن روغن با مشعل کاملاً جلوگیری کنید و هرگز روغن نزنید و برای بازکردن یاچرب کاری از کف صابون یا گلیسیرین استفاده نمائید.
چنانچه سرعت خروج مخلوط استیلن و اکسیژن از سر مشعل کمتر از سرعت احتراق آن باشد شعله بداخل مشعل پس می زند و در این حال بایستی مقدار هر دو گاز را زیاد کنید به رعایت نکات فوق کاملاً توجه فرمائید که باعث خطرات جانی نشود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله خلیج فارس در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله خلیج فارس در pdf دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله خلیج فارس در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله خلیج فارس در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله خلیج فارس در pdf :

خلیج فارس

خلیج فارس (یا خلیج پارس) در امتداد دریای عمان و در میان شبه جزیره‌ عربستان و ایران قرار دارد. مساحت آن 233000 کیلومتر مربع است. از شرق از طریق تنگه هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند و دریای عرب راه دارد، و از غرب به دلتای‌ رودخانه‌ اروندرود، که حاصل پیوند دو رودخانه دجله و فرات و الحاق رود کارون به آن است، ختم می‌شود. خلیج پارس نامی است به جای مانده از کهن‌ترین منابع، زیرا که از سده‌های پیش از میلاد سر بر آورده‌است، و با پارس و فارس _ نام سرزمین

ملت ایران _ گره خورده‌است. از یونانی این خلیج، «خلیج پارس»، مورد استفاده‌ قرار می‌گرفته که از نخستین شاهنشاهی مهم این منطقه، شاهنشاهی پارس برگرفته شده‌است. در دهه 1960 میلادی و با اوج گرفتن پان عربیسم، برخی از کشورهای عربی، از خلیج فارس، به صورتهای دیگری غیر از «خلیج فارس» نام بردند. ایران، به نوبه خود با تصویب دو قطع‌نامه در سازمان ملل متحد، نام خلیج پارس را رسماً وارد اسناد این سازمان کرد. قطع‌نامه نخستین به شماره UNAD 311/Qen در 5 مارس 1971، و مورد دوم به شماره UNLA 4582 در 10 اوت 1984 تصویب شدند.

کشورهای ایران، عمان، عراق، عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی، قطر و بحرین در مجاورت خلیج فارس هستند.
زمین شناسان معتقدند که در حدود پانصد هزار سال پیش، صورت اولیه خلیج فارس در کنار دشت‌های جنوبی ایران تشکیل شد و به مرور زمان، بر اثر تغییر و تحول در ساختار درونی و بیرونی زمین، شکل ثابت کنونی خود را یافت.

نام
خلیج فارس نامی است به جای مانده از کهن‌ترین منابع، زیرا که از سده‌های پیش از میلاد سر بر آورده‌است، و با پارس و فارس _ نام سرزمین ملت ایران _ گره خورده‌است.
خلیج فارس در دوران باستان
قدمت خلیج فارس با همین نام چندان دیرینه‌است که عده‌ای معتقدند: «خلیج فارس گهواره تمدن عالم یا خاستگاه نوع بشر است.» ساکنان باستانی این منطقه، نخستین انسان‌هایی بودند که روش دریانوردی را آموخته و کشتی اختراع کرده و شرق و غرب را به یکدیگر پیوند داده‌اند. اما دریانوردی ایرانیان در خلیج فارس، قریب پانصد سال پیش از میلاد مسیح و در دوران سلطنت داریوش اول آغاز شد. داریوش بزرگ، نخستین ناوگان دریایی جهان را به وجود آورد. کشتی‌های او طول رودخانه سند را تا کرانه‌های اقیانوس هند و دریای عمان و خلیج فارس پیمودند، و سپس شبه جزیره عربستان را دور زده و تا انتهای دریای سرخ کنونی رسیدند. او برای نخستین بار در محل کنونی کانال سوئز فرمان کندن کانالی را داد و کشتی‌هایش از طریق همین کانال به دریای مدیترانه راه یافتند. در کتیبه‌ای که در محل این کانال به دست آمده نوشته شده‌است: «من پارسی هستم. از پارس مصر را گشودم. من فرمان کندن این کانال را داده‌ام از رودی که از مصر روان است به دریایی که از پارس آید پس این جوی کنده شد چنان که فرمان داده‌ام و ناوها آیند از مصر از این آبراه به پارس چنان که خواست من بود.»این نخستین مدرک مکتوب بجا مانده درباره خلیج فارس است. از سفرنامه فیثاغورث 570 قبل از میلاد تا سال 1958 در تمام منابع مکتوب جهان نام خلیج فارس و یا معادلهای آن در دیگر زبانها ثبت شده‌است. از دوره جمال عبدالناصر رئیس جمهور پیشین مصر، به تشویق او و اوجگیری تعصب عربی، رسماً کشورهای عربی نام تاریخی خلیج فارس را در رسانه‌ها و کتب رسمی عربی تغییر دادند.
در دوره داریوش دوم ناوگانی ایرانی به رهبری سردار صداسپ ماموریت یافت تا جهان را دور بزند وی عازم مدیترانه و سواحل شنقیط (موریتانی) تا نزدیک اشانتی و سواحل بنین پیش رفتند ولی در اثر برخورد با اقوام وحشی سفر را ناتمام کذاشتند.
خلیج فارس از سمت شمال با ایران، از غرب با کویت و عراق و از جنوب با عربستان، بحرین و امارت متحده عربی همسایه‌است. وسعت آن 240،000 کیلومتر است و پس از خلیج مکزیک و خلیج هودسن سومین خلیج بزرگ جهان بشمار می‌آید.

این خلیج توسط تنگه هرمز به دریای عمان و از طریق آن به دریاهای آزاد مرتبط است و جزایر مهم آن عبارت‌اند از: خارک، ابوموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک، کیش ، قشم، و لاوان که تمامی آنها به ایران تعلق دارد. خلیج فارس و سواحل آن معادن سرشار نفت و گاز دارد و مسیر انتقال نفت کشورهایی چون کویت، عربستان و امارات متحده عربی است. به همین دلیل، منطقه‌ای مهم و راهبردی بشمار می‌آید. بندرهای مهمی در حاشیه خلیج فارس وجود دارد که از آنها می‌توان بندر شارجه،

دوبی، ابوظبی و بندر عباس و بوشهر را نام برد. دریانوردی در خلیج فارس پیشینه بسیار طولانی دارد ولی نخستین مدارک قطعی در این زمینه به سده چهارم پیش از میلاد مربوط است. پس از بسته شدن راه بازرگانی میان شرق و غرب در دوره عثمانی، پرتغالی‌ها متوجه اهمیت این خلیج شدند، به طوری که سراسر سده شانزدهم میلادی خلیج فارس را در تصرف خود داشتند. اما پس از آن انگلستان توانست کشورهای رقیب را از آن خارج کند و در آغاز قرن نوزدهم بر آن تسلط یابد. با این

حال، در سال‌های بعد نیز کشورهای حاشیه جنوبی آن به تدریج مستقل شدند و انگلستان پایگاه‌های خود را از دست داد. قدمت خلیج فارس با همین نام چندان دیرینه‌است که عده‌ای معتقدند: «خلیج فارس گهواره تمدن عالم یا خاستگاه نوع بشر است.» ساکنان باستانی این منطقه، نخستین انسان‌هایی بودند که روش دریانوردی را آموخته و کشتی اختراع کرده و شرق و غرب را به یکدیگر پیوند داده‌اند. اما دریانوردی ایرانیان در خلیج فارس، قریب پانصد سال پیش از میلاد مسیح و

در دوران سلطنت داریوش اول آغاز شد(منظور اقوام آریایی ایران است زیرا عیلامیان و ; نیز ایرانی بودندوقرن‌ها قبل از میلاد مسیح به کشتیرانی در خلیج فارس پرداختند ولی اقوام آریایی نبودند.). داریوش بزرگ، نخستین ناوگان دریایی جهان را به وجود آورد. کشتی‌های او طول رودخانه سند را تا سواحل اقیانوس هند و دریای عمان و خلیج فارس پیمودند، و سپس شبه جزیره عربستان را دور زده و تا انتهای دریای سرخ کنونی رسیدند. او برای نخستین بار در محل کنونی کانال سوئز فرمان کندن ترعه‌ای را داد و کشتی‌هایش از طریق همین ترعه به دریای مدیترانه راه یافتند. در کتیبه‌ای که در محل این کانال به دست آمده نوشته شده‌است: «من پارسی هستم. از پارس مصر را گشودم. من فرمان کندن این ترعه را داده‌ام از رودی که از مصر روان است به دریایی که از پارس آید پس این جوی کنده شد چنان که فرمان داده‌ام و ناوها آیند از مصر از این آبراه به پارس چنان که خواست من بود.» داریوش در این کتیبه از خلیج فارس به نام «دریایی که از پارس می‌آید» نام برده‌است و این یکی از نخستین مدارک تاریخی است که درباره خلیج فارس موجود است. در کتاب اوستا اگرچه از نام خلیج فارس بطور صریح نام

برده نشده اما در مهر یشت در مبحث مهر یا میترا اشاره‌ای نیز به اروند رود شده‌است که در آن دوره ارونگ گفته می‌شده‌است و چنین آمده: «دارنده دشت‌های فراخ» و «اسب‌های تیزرو» که از سخن راستین آگاه است و پهلوانی است خوش اندام و نبرد آزما، دارای هزار گوش و هزار چشم و هزار چستی و چالاکی یاد شده، کسی است که جنگ و پیروزی با اوست، هرگز نمی‌خسبد، هرگز فریب نمی‌خورد، اگر کسی با او پیمان شکند خواه در شرق هندوستان باشد یا بر دهنه شط ارنگ، از ناوک او گریز ندارد، او نخستین ایزد معنوی است که پیش از طلوع خورشید فنا ناپذیر تیز اسب بر بالای کوه هرا بر می‌آید و از آن جایگاه بلند سراسر منزلگاه‌های آریایی را می‌نگرد.

 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله رایانه چیست ؟ در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله رایانه چیست ؟ در pdf دارای 67 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله رایانه چیست ؟ در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله رایانه چیست ؟ در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله رایانه چیست ؟ در pdf :

رایانه چیست ؟

رایانه یا کامپیوتر دستگاهی است که برای پردازش اطلاعات تحت یک روال معین استفاده می‌شود.

واژه کامپیوتر
مدتی در فارسی به کامپیوتر «مغز الکترونیکی» می‌گفتند. بعد از ورود این دستگاه به ایران در اوائل دهه 1340 نام کامپیوتر به‌کار رفت. واژه رایانه در دو دهه اخیر رایج شده و به‌تدریج جای کامپیوتر را می‌گیرد. واژه رایانه پارسی است و از فعل پارسی رایاندن به معنی سامان دادن و مرتب کردن آمده. معنی واژگانی رایانه می‌شود ابزار دسته‌بندی و ساماندهی.

در زبان انگلیسی طی سالیان متمادی واژه‌های هم ارزش بسیاری برای این واژه بکار می‌‌رفته، و کلمات دیگری نیز وجود داشته‌اند که از آنها به عنوان کامپیوتر یاد می‌شود اما معانی متفاوتی را در خود داشته اند. یف شاعرانه تری بکار می‌رود، tlva که واژه ایست مرکب و به معنای «زن پیشگوی شمارشگر!» می‌‌باشد. در چینی رایانه dian nao یا «مغز برقی» خوانده می‌شود. در انگلیسی واژه‌ها و تعابیر گوناگونی استفاده می‌شود، به‌عنوان مثال دستگاه داده پرداز (data processing machine).

تاریخچه
لایبنیتز (leibniz) ریاضی‌دان آلمانی از نخستین کسانی است که در ساختن یک دستگاه خودکار محاسبه کوشش کرد. او که به پدر حسابدارش در تنظیم حساب‌ها کمک می‌کرد، از زمانی که برای انجام محاسبات صرف می‌کرد گله‌مند بود.

چارلز بابیج (Charles Babbage) یکی از اولین ماشینهای محاسبه مکانیکی را که به آن ماشین تحلیلی گفته می‌‌شد، طراحی نمود، اما بخاطر مشکلات فنی موجود در زمان حیاتش همچون ماشینی ساخته نشد(در سال 1993 در موزه علوم لندن مدلی که بر اساس طرح بابیج کار می‌‌کرد ساخته شد).

در گذشته دستگاههای مختلف مکانیکی ساده‌ای مثل خط‌کش محاسبه و چرتکه نیز کامپیوتر خوانده می‌‌شدند. در برخی موارد از آنها به‌عنوان رایانه‌های آنالوگ نام برده می‌شود. چراکه برخلاف رایانه‌های رقمی، اعداد را نه به‌صورت اعداد در پایه دو بلکه به‌صورت کمیتهای فیزیکی متناظر با آن اعداد نمایش می‌‌دهند. چیزی که امروزه از آن به‌عنوان «رایانه» یاد می‌شود در گذشته به عنوان «رایانه‌های رقمی (دیجیتال)» یاد می‌شد تا آنها را از انواع «رایانه‌های آنالوگ» جدا سازد(که هنوز در برخی موارد استفاده می‌شود مثلاً نشانک پرداز آنالوگ (analog signal processing).

رایانه‌ها چگونه کار می‌کنند
از زمان رایانه‌های اولیه که از سال 1941 تا کنون فناوری‌های دیجیتالی بصورت شگرفی رشد نموده است، اغلب رایانه‌ها از معماری فون نویمن که در اواخر دهه 1940 از سوی جان فون نویمن ابداع گردید سود می‌جویند.

معماری فون نوِیمن یک رایانه را به چهار بخش اصلی توصیف می‌کند: واحد محاسبه و منطق (Arithmetic and Logic Unit یا ALU)، واحد کنترل یا حافظه، و ابزارهای ورودی و خروجی (که جمعا I/O نامیده می‌شود). این بخش‌ها توسط اتصالات داخلی سیمی به نام گذرگاه (bus) با یکدیگر در پیوند هستند.

حافظه
در این سامانه، حافظه یک توالی شماره گذاری شده از خانه‌ها است، هرکدام محتوی بخش کوچکی از داده‌ها می‌‌باشند. داده‌ها ممکن است دستورالعملهایی باشند که به رایانه می‌گویند چه کاری را انجام دهد باشد. خانه ممکن است حاوی اطلاعات مورد نیاز یک دستورالعمل باشد.

محتوای هر خانه حافظه ممکن است هر زمان تغییر یابد و بیشتر شبیه دفتر چرک‌نویس می‌‌ماند تا یک لوح سنگی.

اندازه هر خانه، وتعداد خانه ها، در رایانه مختلف متفاوت است، همچنین فناوریهای بکاررفته برای اجرای حافظه نیز از رایانه‌ای به رایانه دیگر در تغییر است(از بازپخش کننده‌های الکترومکانیکی تا تیوپها و فنرهای پر شده از جیوه و یا ماتریس‌های ثابت مغناطیسی و در آخر ترانزیستورهای واقعی و مدار مجتمعها با میلیونها خازن روی یک تراشه تنها(.

پردازش
واحد محاسبه و منطق یا ALU دستگاهی است که عملیات پایه مانند چهار عمل اصلی حساب (جمع و تفریق و ضرب و تقسیم)، عملیات منطقی (و،یا،نقیض)، عملیات قیاسی (برای مثال مقایسه دو بایت برای شرط برابری) و دستورات انتصابی برای مقدار دادن به یک متغیر را انجام می‌دهد. این واحد جائیست که «کار واقعی» در آن صورت می‌‌پذیرد. البته CPUها به دو دسته کلی RISC و CISC تقسیم بندی می‌شوند. نوع اول پردازش گرهای مبتنی بر اعمال ساده هستند و نوع دوم پردازشگرهای مبتنی بر اعمال پیچیده هستند. پردازشگرهای مبتنی بر اعمال پیچیده در واحد محاسبه و منطق خود دارای اعمال و دستوراتی بسیار فراتر از چهار عمل اصلی یا منطقی می‌‌باشند. تنوع دستورات این دسته از پردازنده‌ها تا حدی است که توضیحات آن‌ها خود می‌تواند یک کتاب با قطر متوسط ایجاد کند. پردازنده‌های مبتنی بر اعمال ساده اعمال بسیار کمی را پوشش می‌دهند و در حقیقت برای برنامه نویسی برای این پردازنده‌ها بار نسبتاً سنگینی بر دوش برنامه نویس است. این پردازنده‌ها تنها حاوی 4 عمل اصلی و اعمال منطقی ریاضی و مقایسه‌ای به علاوه چند دستور بی اهمیت دیگر هستند.

(قابل ذکر است پردازنده‌های اینتل از نوع پردازنده مبتنی بر اعمال پیچیده هستند(

واحد کنترل همچنین این مطلب را که کدامین بایت از حافظه حاوی دستورالعمل فعلی اجرا شونده است را تعقیب می‌کند، سپس به واحد محاسبه و منطق اعلام می‌کند که کدام عمل اجرا و از حافظه دریافت شود و نتایج به بخش اختصاص داده شده از حافظه ارسال گردد. بعد از یک بار عمل، واحد کنترل به دستورالعمل بعدی ارجاع می‌کند(که معمولاً در خانه حافظه بعدی قرار دارد، مگر اینکه دستورالعمل جهش دستورالعمل بعدی باشد که به رایانه اعلام می‌کند دستورالعمل بعدی در خانه دیگر قرارگرفته است(.

ورودی/خروجی
بخش ورودی/خروجی (I/O) این امکان را به رایانه می‌‌دهد تا اطلاعات را از جهان بیرون تهیه و نتایج آنها را به همان جا برگرداند. محدوده فوق العاده وسیعی از دستگاههای ورودی/خروجی وجود دارد، از خانواده آشنای صفحه‌کلیدها، نمایشگرها، نَرم‌دیسک گرفته تا دستگاههای کمی غریب مانند رایابین‌ها (webcams).

چیزی که تمامی دستگاههای عمومی در آن اشتراک دارند این است که آنها رمز کننده اطلاعات از نوعی به نوع دیگر که بتواند مورد استفاده سیستم‌های رایانه دیجیتالی قرار گیرد، هستند. از سوی دیگر، دستگاههای خروجی آن اطلاعات به رمز شده را رمزگشایی می‌کنند تا کاربران آنها را دریافت نمایند. از این رو یک سیستم رایانه دیجیتالی یک نمونه از یک سامانه داده‌پردازی می‌‌باشد.

دستورالعملها
هر رایانه تنها دارای یک مجموعه کم تعداد از دستورالعملهای ساده و تعریف شده می‌‌باشد. از انواع پرکاربردشان می‌توان به دستورالعمل «محتوای خانه 123 را در خانه 456 کپی کن!»، «محتوای خانه 666 را با محتوای خانه 042 جمع کن، نتایج را در خانه 013 کن!»، «اگر محتوای خانه 999 برابر با صفر است، به دستورالعمل واقع در خانه 345 رجوع کن!».

دستورالعمل‌ها در داخل رایانه بصورت اعداد مشخص شده‌اند – مثلاً کد دستور العمل (copy instruction) برابر 001 می‌تواند باشد. مجموعه معین دستورالعمل‌های تعریف شده که توسط یک رایانه ویژه پشتیبانی می‌شود را زبان ماشین می‌‌نامند. در واقعیت، اشخاص معمولاً به [زبان ماشین]] دستورالعمل نمی‌نویسند بلکه بیشتر به نوعی از انواع سطح بالای زبانهای برنامه نویسی، برنامه نویسی می‌کنند تا سپس توسط برنامه ویژه‌ای (تفسیرگرها (interpreters) یا همگردانها (compilers) به دستورالعمل ویژه ماشین تبدیل گردد. برخی زبانهای برنامه نویسی از نوع بسیار شبیه و نزدیک به زبان ماشین که اسمبلر (یک زبان سطح پایین) نامیده می‌شود، استفاده می‌کنند؛ همچنین زبانهای سطح بالای دیگری نیز مانند پرولوگ نیز از یک زبان انتزاعی و چکیده که با زبان ماشین تفاوت دارد بجای دستورالعمل‌های ویژه ماشین استفاده می‌کنند.

معماری ها
در رایانه‌های معاصر واحد محاسبه و منطق(ICU) را به همراه واحد کنترل در یک مدار مجتمع که واحد پردازشی مرکزی (CPU) نامیده می‌شود، جمع نموده اند. عموما، حافظه رایانه روی یک مدار مجتمع کوچک نزدیک CPU قرار گرفته. اکثریت قاطع بخش‌های رایانه تشکیل شده‌اند از سامانه‌های فرعی (به عنوان نمونه، منبع تغذیه) و یا دستگاههای ورودی/خروجی.

برخی رایانه‌های بزرگ‌تر چندین CPU و واحد کنترل دارند که بصورت هم‌زمان با یکدیگر درحال کارند. این‌گونه رایانه‌ها بیشتر برای کاربردهای پژوهشی و محاسبات علمی بکار می‌روند.

کارایی رایانه‌ها بنا به تئوری کاملاً درست است. رایانه داده‌ها و دستورالعمل‌ها را از حافظه اش واکشی (fetch) می‌کند. دستورالعمل‌ها اجرا می‌شوند، نتایج ذخیره می‌شوند، دستورالعمل بعدی واکشی می‌شود. این رویه تا زمانی که رایانه خاموش شود ادامه پیدا می‌کند. واحد پردازنده مرکزی در رایانه‌های شخصی امروزی مانند پردازنده‌های شرکت ای-ام-دی و شرکت اینتل از معماری موسوم به Pipeline استفاده می‌شود و در زمانی که پردازنده در حال ذخیره نتیجه یک دستور است مرحله اجرای دستور قبلی و مرحله واکشی دستور قبل از آن را آغاز می‌‌کند. همچنین این رایانه‌ها از سطوح مختلف حافظه نهانگاهی استفاده می‌کنند که در زمان دسترسی به حافظه اصلی صرفه جویی کنند.

برنامه ها
برنامه رایانه‌ای فهرست‌های بزرگی از دستورالعمل‌ها (احتمالاً به همراه جدول‌هائی از داده) برای اجرا روی رایانه هستند. خیلی از رایانه‌ها حاوی میلیونها دستورالعمل هستند، و بسیاری از این دستورات به تکرار اجرا می‌شوند. یک رایانه‌ شخصی(PC) نوین نوعی (درسال 2003) می‌تواند در ثانیه میان 2 تا 3 میلیارد دستورالعمل را پیاده نماید. رایانه‌ها این مقدار محاسبه را صرف انجام دستورالعمل‌های پیچیده نمی‌کنند. بیشتر میلیونها دستورالعمل ساده را که توسط اشخاص باهوشی «برنامه نویسان» در کنار یکدیگر چیده شده‌اند را اجرا می‌کنند. برنامه نویسان خوب مجموعه‌هایی از دستورالعمل‌ها را توسعه می‌‌دهند تا یکسری از وظایف عمومی را انجام دهند(برای نمونه، رسم یک نقطه روی صفحه) و سپس آن مجموعه دستورالعمل‌ها را برای دیگر برنامه نویسان در دسترس قرار می‌‌دهند.(اگر مایلید «یک برنامه نویس خوب» باشید به این مطلب مراجعه نمایید(

رایانه‌های امروزه، قادرند چندین برنامه را در آن واحد اجرا نمایند. از این قابلیت به عنوان چندکارگی (multitasking) نام برده می‌شود. در واقع، CPU یک رشته دستورالعمل‌ها را از یک برنامه اجرا می‌کند، سپس پس از یک مقطع ویژه زمانی دستورالعمل‌هایی از یک برنامه دیگر را اجرا می‌کند. این فاصله زمانی اکثرا به‌عنوان یک برش زمانی (time slice) نام برده می‌شود. این ویژگی که CPU زمان اجرا را بین برنامه‌ها تقسیم می‌کند، این توهم را بوجود می‌‌آورد که رایانه هم‌زمان مشغول اجرای چند برنامه است. این شبیه به چگونگی نمایش فریمهای یک فیلم است، که فریمها با سرعت بالا در حال حرکت هستند و به نظر می‌‌رسد که صفحه ثابتی تصاویر را نمایش می‌‌دهد. سیستم عامل همان برنامه‌ای است که این اشتراک زمانی را بین برنامه‌های دیگر تعیین می‌کند.

سیستم عامل
رایانه همیشه نیاز دارد تا برای بکارانداختنش حداقل یک برنامه روی آن در حال اجرا باشد. تحت عملکردهای عادی این برنامه همان سیستم عامل یا OS است. سیستم یا سامانه عامل تصمیم می‌گیرد که کدام برنامه اجرا شود، چه زمان، از کدام منابع (مثل حافظه، ورودی/خروجی و ;) استفاده شود. همچنین سیستم عامل یک لایه انتزاعی بین سخت افزار و برنامه‌های دیگر که می‌‌خواهند از سخت افزار استفاده کنند، می‌‌باشد، که این امکان را به برنامه نویسان می‌‌دهد تا بدون اینکه جزئیات ریز هر قطعه الکترونیکی از سخت افزار را بدانند بتوانند برای آن قطعه برنامه نویسی نمایند.
سخت افزار
رســــام (Plotter):
رسام یک دستگاه خروجی رایانه است که بطور معمول برای چاپ تصاویر گرافیکی یا دیگر ترسیم های صفحه نمایش بکار می رود. بدلیل توانائی رسام خط، دایره و سایر اشکال، به طور معمول برای تهیه ترسیم های فنی و معماری و نیز سایر تصویرهای برداری بکار می رود
انــواع رســام:
1 رسام های جوهر افشان
2 رسام های قلمی
3 رسام های الکترواستاتیکی

رســام های جوهر افـشـان:
این گونه رسام ها، همانند چاپگرهای جوهرافشان معمولی – البته در سایز بزرگتر– بوده و قادر به ترسیم اشکال و حروف هستند
.

رســام هـای قـلمــی:

این گونه رسام ها، با استفاده از یک یا چند قلم رنگی، خطوط را روی کاغذ یا رسانه ای شفاف، رسم می کنند. این گونه رسام ها برای تهیه متن مناسب نیستند زیرا می بایست هر کارکتر را بصورت مفرد ترسیم کنند، که این کار وقت گیر است. در ضمن، کاراکترها ظاهری ماشینی خواهند داشت، چون بدون تعویض قلم نمی توان ضخامت خطوط را تغییر داد. (بخصوص در انواع قدیمی تر).
اما در قالب های بزرگتر که ضخامت قلم چندان مهم نیست، رسام می تواند به سادگی با رسم نقطه های مفرد پر شمار، گرافیک های پیکسلی بسیار خوبی ارائه دهد. در حقیقت این گونه رسام ها می توانند به آسانی ترسیم های بزرگ را انجام دهند.

رســام هـای الکـترواستاتـیکـی:

این گونه رسام ها، همانند چاپگرهای لیزری از بار الکتریسیته ساکن و پودر جوهر استفاده می کنند. به بیان ساده تر، این گونه رسام ها ابتدا الگویی از نقطه های بار دار الکتریکی را روی کاغذ رسم کرده، آنگاه از پودر جوهر استفاده کرده و آن را حرارت می دهند.
انواع تکنولوژی حرکت کاغذ در رسام ها:
1 مسطح (Flat bed)
2. غلطکی (Roller)
3. مختلط (Hwbrid)

رســام هـای مسـطـح:

در این گونه رسام ها، کاغذ ثابت نگهداشته شده و قلم(ها) در جهت محورXها و Yها حرکت می کند. از معایب این گونه، جاگیر بودن محل قرارگیری کاغذ است.

رســام هـای غـلـطکـی:

در اینگونه رسام ها، کاغذ را در میان یک سطح استوانه ای به حرکت در می آورند. قلم در جهت یک محور حرکت کرده و در همین حال، استوانه با کاغذ متصل به آن، در جهت محور دیگر حرکت می کند.

رســام هـای مـخـتـلط:

این گونه رسام ها، همانند نوع غلطکی کاغذ را در جهت محور عمودی حرکت می دهند ولی از نظر اندازه، از آنها کوچکترند.

زبـان ارتبـاطـی رســام بـا کـامـپـیـوتــر:

دستگاههای رسام دارای یک مجموعه فرمان هستند که به آنها امکان می دهد با یک فرمان، عملیات پیچیده ای را انجام دهند. زبان گرافیکی هیولیت با کارد (HPGL) پر کاربردترین مجموعه های فرمان است. زبان ارتباطی دیگری نیز به نام DMPL موجود است.

نرم افزارهای پر کاربرد با رســام هـا:

اغلب از نرم افزارهای CAD (طراحی به کمک کامپیوتر) برای استفاده از رسام ها استفاده می شود.

چــاپـگـر (Printer):

چاپگر مهم ترین و پر کارترین وسیله جانبی رایانه است که امکان تهیه نسخه ای چاپی از داده ها یا اطلاعات را به ما می دهد.

انــواع چــاپـگـر:

تنوع چاپگرها به گونه ای است که باعث بوجود آمدن دسته بندیهای گوناگون برای تفکیک آنها از یکدیگر شده است. از قبیل: تکنولوژی چاپ، فرمت کاراکتر، روئی انتقال, روئی چاپ، فابلیت چاپ، کیفیت چاپ.
به طور کلی چاپگرها را به دو دسته ضربه ای (Impact Printer) و غیر ضربه ای (Non impact Printer) تقسیم بندی می کنند.

چــاپـگـر هــای ضـربـه ای:

این چاپگر ها از نظر فیزیکی به کاغذ ضربه وارد می کنند و از آن جمله می توان چاپگرهای ماتریس نقطه ای (Dot-Matrin Printer)، ماتریس خطی (Line-Matrin Printer) را نام برد.
نـکـتـه: امروزه چاپگرهای ماتیس خطی غیر ضربه ای هم وجود دار که از سیستم مخالف (غیر ضربه ای) هم استفاده می کنند! در این سیستم اساس کار همانند سیستم ماتریس خطی ضربه ای است که تنها بجای ضربه زدن برای چاپ، از سیستم الکترواستاتیک استفاده می شود.

چــاپـگـرهــای غـیـر ضـربـه ای:

این نوع چاپگرها، از نوع دیگر مکانیسم چاپ برخوردارند که از آن جمله می توان به چاپگرهای لیزری (Laser Printer)، چاپگرهای جوهر افشان (Ink-Jet Print) و چاپگرهای حرارتی (Termal Print) را نام برد.

چــاپـگـرهــای مـاتـریـس نـقـطـه ای (ســوزنــی):

اصول چاپ در این چاپگرها به گونه ای است که از یک مجموعه سوزن (هِد) برای چاپ استفاده شده است. برای چاپ هر نقطه، یک سوزن هد (بسته به موقعیت مکانی آن نقطه) به نوار آغشته به جوهر (ریبون) برخورد کرده و جوهرآن را برروی کاغذ می نشاند. بدین ترتیب برای نوشتن یک کارکتر، از چندین نقطه در کنار هم تشکیل شده است، از سوزنهای بیشتری استفاده می شود. کیفیت چاپ تا حدود بسیار زیادی بستگی به حرکت افقی هد چاپ و حرکت عمودی کاغذ دارد تا بتوان هد را در هر نقطه ای از کاغذ قرار داد. بنابراین با بهره گیری از یک فرآیند رانش به اندازه کافی دقیق، از لحاظ نظری حتی با یک سوزن چاپ هم می توان به تفکیک پذیری (دقت چاپ) بالایی دست یافا. از همین رو در بیشتر این گونه چاپگرها بجای افزایش تفکیک پذیری با زیاد کردن تعداد سوزنهای هد، سرعت چاپ را بالا می برند.
تعداد سوزنهای هد بین 9 تا 24 عدد است. و این سوزنها بصورت 2 ردیف عمودی در هد جای گرفته اند.
از این گونه چاپگرها برای کارهای دفتری و اداری بصورت فراوان استفاده می شود.

چــاپـگـرهـای مـاتـریـس خــطــی (شــاتـلـی):

در اینگونه چاپگرها، اساس کار تقریباً شبیه ماتریس نقطه ای است با این تفاوت که بجای یک هد که مجموعه ای از سوزنهای عمودی است، از یک مجموعه چگش بصورت افقی استفاده شده است. نام این مجموعه چکش، شاتل (Shuttle) است. در هنگام حرکت کاغذ برای چاپ، چگش ها بصورت همزمان شروع بکار کرده و یک خط کامل افقی را چاپ می کند. بدلیل حرکت سریع شاتل و همچنین چاپ کامل نقاط یک خط بجای نقاط یک کاراکتر، سرعت در اینگونه چاپگرها بسیار بالا است.
از اینگونه چاپگرها، برای چاپ گزارشات پیوسته و در حجم بالا و موارد خاص استفاده فراوان می شود.

چــاپـگـرهــای لـیــزری:

نام دیگر این چاپگرها، چاپگر الکتروفتوگرافیکی است. طرح و اساس کار این نوع، همانند تکنولوژی بکار رفته در دستگاههای فتوگپی است: از یک پرتو لیزرویک آئینه گردان برای رسم تصویر یک صفحه خاص روی استوانه حساس به نور استفاده می شود. این تصویر روی استوانه، به یک بار الکتریسیته ساکن تبدیل می شود که پودر تونر را جذب کرده و در خود نگه می دارد. کاغذی که با الکتریسیته ساکن باردار شده است، دور استوانه غلتانده می شود و به این ترتیب پودر تونر، جذب کاغذ می شود. سپس استوانه حرارت دیده و تونر روی کاغذ نثبیت می شود. در نهایت، بار الکتریکی از استوانه گرفته شده و تونر اضافی جمع آوری می شود. با حذف مرحله آخر و فقط تکرار مرحله استفاده از تونر و کاغذ، چاپگر می تواند نسخه های متعددی را چاپ کند. چاپگرهای لیزری هم بصورت تک رنگ و هم بصورت رنگی با کیفیت فوق العاده ساخته می شوند.

انــواع چــاپـگـرهــای لـیــزری:

در چاپگرهای لیزری می توان بجای اشعه لیزر و آئینه گردان برای تصویر، از وجود LED (دیودهای نورانی) و LCD (کریستال مایع نورانی) استفاده کرد. بدین ترتیب دسته بندی این چاپگرها از لحاظ نوشتن و ترسیم اشکال بصورت زیر است:

1 بیم لیزری (استفاده از اشعه لیزر و آینه گردان).
2 LED (استفاده از دیودهای نورانی برای نوشتن و ترسیم بدون نیاز به آینه گردان).
3 LCD،LCS (استفاده از کریستال های نورانی برای نوشتن و ترسیم بدون نیاز به آینه گردان).

چــاپـگـرهــای جـوهـر افـشـان:

تنها تفاوت این چاپگرها با چاپگرهای سوزنی، سیستم هد آنهاست و تمامی عملیات قبلی آنها شبیه چاپگرهای سوزنی است. در این سیستم، هد بصورت مجموعه نازل است. (در چاپگرهای سوزنی، هد مجموعه ای از سوزنها بود!) جوهر از نازلها توسط 3 تکنیک به سمت کاغذ پرتاب می شود؛

انــواع چــاپـگـرهــای جـوهـر افـشـان:

1 حرارتی Thermal.
2. کریستالی Pizo.
3. حبابی .Bubel

چــاپـگـرهــای جـوهـر افـشـان حـرارتـی:

در این سیستم، قطره جوهر به دهانه نازل رسیده و با حرارت ایجاد شده توسط مقاومت حرارتی، بخار شده و سپس از نازل خارج می شود. بدین ترتیب عمل چاپ انجام می شود.
این سیستم کیفیت خوبی ندارد و تصویر حاشیه دار است.

چــاپـگـرهــای جـوهـر افـشـان کـریـستـالـی:

همانند سیستم بالا است، با این تفاوت که بجای المنت حرارتی، از کریستال استفاده می شود. در این سیستم برای هر نازل، یک کریستال کوچک در یک مجموعه کریستال است، که جوهر را توسط ارتعاش کریستال، به صفحه می چسباند.
کیفیت این نوع چاپگر بهتر از انواع دیگر است.

چــاپـگـرهــای جـوهـر افـشـان حـبـابــی:

در این نوع چاپگرها، از ترکیب سیستم کریستالی (Pizo) با سیستم حرارتی (Thermal) استفاده می کنیم. البته تاثیر کریستال از مقاومت حرارتی در این سیستم، بیشتر است.
کیفیت این نوع متوسط و نسبتاً خوب است.

چــاپـگـرهــای حــرارتــی:
همانطور که از اسم این گونه پیداست، از حرارت برای عمل چاپ استفاده می شود. این حرارت می تواند به یک موم رنگی داده شود و آن را ذوب کرده و مایع باقیمانده، روی صفحه کاغذ پاشیده شود؛ و یا اینکه حرارت مستقیماً به کاغذ مخصوص برخورد کرده، و عمل چاپ انجام شود. از این رو 3 نوع چاپگر حرارتی موجود است.

انــواع چــاپـگـرهــای حـرارتـی:

1 انتفال موم حرارتی Thermal Wan transfer
2. انتقال رنگ حرارتی Thermal Color transfer
3. حرارت مستقیم Direct Thermal

چاپگرهای انتقال موم حرارتی:

در این نوع چاپگرها، یک نوار آغشته به موم، هنگام چرخیدن روی کاغذ، گرم می شود. این موم ذوب شده، روی کاغذهای که روکش های مخصوص دارند، قرار می گیرد. استفاده از این کاغذها، سبب بالا رفتن هزینه چاپ می شود. متاسفانه این نوع چاپگرها تصاویر لایه بردار ایجاد می کند که این امر از کیفیت تصویر نهایی می کاهد.

چــاپـگـرهــای انـتـقـال رنـگ حـرارتـی:

این گونه چاپگرهای رنگی از نظر قیمت گرانترین و از نظر عمل نیز، از بهترین کیفیت چاپ برخوردار هستند. این چاپگرها برای افرادی که به صورت حرفه ای کار گرافیکی انجام می دهند، بسیار مناسب هستند. البته عملیات چاپ بسیار کند و وقت گیر است. همچنین برای چاپ، به یک نوع کاغذ گران قیمت مخصوص باروکش پلی استر نیاز است. این امر باعث بالاترین قیمت چاپ هر صفحه می شود.
روند کار بدین ترتیب است که یک نوار آغشته به رنگ بر روی کاغذ می غلطد و این نوار ضمن گرفتن حرارت، هر رنگ را از یک گذرگاه جداگانه، به روی کاغذ منتقل می کند. این چاپگرها یکی از محدود چاپگرهای موجود در بازار هستند که قادر به ایجاد 7/16 میلیون رنگ تفکیک شده هستند و بدین ترتیب، تصاویر لایه دار تولید نمی کنند، بلکه تصاویر با شدت رنگ پیوسته تحویل می دهند.

چــاپـگـرهــای حـرارت مـستـقـیـم:

در این گونه چاپگرها، هد چاپ، به یک درجه حرارت مشخص رسیده و برروی کاغذ تاثیر می گذارد. درست همانند فکس های حرارتی.

دیـگــر چــاپـگـرهــا:

امروزه کاربرد چاپگرها به حدی وسیع است که باعث ساخت و طراحی چاپگرهایی با قابلیتهای فراوان شده است. از جمله: چاپگرهای مخصوص چاپ عکس، چاپگرهایی برای چاپ لیبل، چاپ های عریض تبلیغاتی، چاپ برروی کالاها و بسته های عبوری از خط تولید، چاپگرهای مخصوص چاپ برروی CD، چاپگرهای همراه و بسیار کوچک، قابلیت اتصال به تلفن همراه و کامپیوتر کیفی و;..
در ادامه به بررسی چند نمونه از این نوع چاپگرها می پردازیم.

چــاپـگـرهــای لـیـبـل (Label printer):

این گونه چاپگرها به نوع چاپگرهای حرارتی بوده و قابلیت چاپ برروی لیبل برای تعاریفی نظیر: نوع کالا، سال ساخت، مدل، کشور سازنده و اطلاعات مهم کد گذاری شناسایی از قبیل بارکد، کاربرد فراوان دارند.

فـتـو پـریـنـتـرهــا (Photo Printer):

چاپگرهای مخصوص چاپ عکس؛ معمولاً اینگونه چاپگرها ساختار تکامل یافته یک چاپگر جوهرافشان را دارند. بدین ترتیب که قابلیت چاپ عکس با کیفیت بسیار بالا را دارا بوده و توانائی چاپ برروی کاغذ های عکس را دارند. تفاوت عمده آنها با دیگر چاپگرها جوهرافشان، در تعداد نازلهای جوهر است که بسیار بیشتر از انواع دیگر است. همچنین در نوع کارتریج جوهر با هم تفاوت داشته و بیشتر آنها قابلیت چاپ بدون نیاز به کامپیوتر را هم دارا می باشند. قابلیت نصب کارت حافظه و همچنین وجود یک صفحه نمایش از نوع LCD برای مشاهده عکس مورد نظر برای چاپ، از ویژگیهای بارز این نوع چاپگرهاست.

چــاپـگـرهــای چـنـد کـــاره (Multi Function Printer):

این چاپگرها معمولاً از نوع جوهرافشان و یا لیزری بوده که همراه با قابلیتهایی همچون: فکس، اسکنر و از این فبیل ارائه می شوند. تنها مشکل این دسته از چاپگرها در این است که با خرابی یک قسمت از دستگاه، معمولاً قسمتهای دیگر آن نیز از کار می ایستند.

صفحه نمایش لمسی:
از مانیتور همیشه به عنوان یک دستگاه خروجی یاد می شود ، اما امروزه با افزودن صفحه لمسی(Touch Screen) به آن ، می تواند جای موشواره یا صفحه کلید را گرفته و به عنوان یک دستگاه ورودی /خروجی به کار رود . این صفحه نمایش برای تشخیص محل یک تماس بر روی سطح خود طراحی شده است . پس از برقراری تماس با صفحه نمایش کاربر می تواند یک انتخاب داشته باشد و یا مکان نما را حرکت دهد . صفحه لمسی یک دستگاه ورودی مشابه موس و trackpad است وکارکردهای موس مانند کلیک چپ،کلیک دوبل و ; را شبیه سازی می کند . (برای کلیک راست وجود نرم افزارهای خاص ضروری به نظر می رسد). واسط لمس الکترونیکی در 1971 توسط Dr.samuel C.Hurst اختراع شد و HP-150 یکی از قدیمی ترین کامپیوترهای دارای صفحه لمسی است .

مزایای صفحه لمسی

1)فضای کمی اشغال می کند.
2)قسمتهای متحرک کمتری دارد.
بایستی توجه داشت که مونیتورهای معمولی توانایی تشخیص لمس صفحه را ندارند ، پس از طریق نرم افزار نمی توان این قابلیت را ایجاد کرد ، بلکه باید قطعه سخت افزاری نصب شود .در روش Built-in هنگامی که مونیتور در کارخانه تولید می شود به طور سازمانی صفحه لمسی را در آن جای می دهند. در روش Add-on صفحه لمسی را می توان بعدا روی مانیتور اضافه کرد . این گونه صفحه لمسی ها قابهایی شفاف هستند که کنترلر آنها در داخل قاب جاسازی شده و روی صفحه مانیتور نصب می شوند .
این قبیل صفحه لمسی ها دو گونه اند : صفحه لمسی های قابل اتصال به serial port : جهت ویندوزهای 95/98/ME/NT /2000/XP
صفحه لمسی های قابل اتصال به USB port : جهت ویندوزهای 98/ME/ 2000/ XP/ Macintosh OS 9.x-10
این گونه صفحه لمسی ها بایستی دارای اندازه مشابه با مانیتور باشند ،صفحه لمسی می تواند بزرگتر از صفحه نمایش باشد و هنوز کارایی داشته باشد اما در صورت کوچکتر بودن ،کارایی خوبی ندارد.

اجزاءصفحه لمسی

1)صفحه حساس به لمس (A touch sensor) :یک قاب شیشه ای شفاف با سطح حساس به لمس است . قاب لمسی برروی صفحه نمایش به نحوی قرار می گیرد که منطقه حساس قاب، منطقه قابل مشاهده ی صفحه نمایش را بپوشاند .گیرنده حساس عموما دارای یک جریان الکتریکی است و لمس باعث تغییر سیگنال ها می شود . تغییر ولتاژ جهت تشخیص محل لمس روی صفحه نمایش مورد استفاده قرار می گیرد.
2)کنترلر(controller) : یک pc card کوچک است که ارتباط میان گیرنده لمس و رایانه را برقرار می کند. با دریافت سیگنال های مخصوص از صفحه لمسی ، آنها را به علائمی معنادار برای پردازنده تبدیل کرده و از طریق پورت USB یا serial به رایانه منتقل می کند .
3)درایو نرم افزاری (software driver) : چگونگی تفسیر اطلاعات دریافت شده از کنترلر را برای سیستم عامل مشخص می کند .

در کلیه فناوری های موجود اطلاعات از گیرنده حساس به کنترلر منتقل شده و کنترلر آنها را به علائم معنادار برای رایانه تبدیل نموده و درایو نرم افزاری چگونگی تفسیر اطلاعات فرستاده شده از کنترلر را مشخص می کند.

فناوری های صفحه لمسی

بسته به کاربرد سیستم های مجهز به صفحه لمسی فناوریهای مختلفی وجود دارد که به ترتیب به ساختار آنها می پردازیم :
دولایه توسط نقاط غیرقابل مشاهده ای از هم جدا شده اند . در حالت عادی هیچ گونه تماسی بین دو لایه ی هادی و مقاومتی وجود نداشته و هیچ جریانی بین آن دو ردوبدل نمی شود. وقتی لمسی اتفاق می افتد، در آن نقطه خاص دو لایه به هم برخورد می کنند و باعث ایجاد تغییر در جریان الکتریکی می شود . این تغییر توسط کنترلر کشف شده و با اندکی پردازش روی اطلاعات حاصل از لمس ، آنها را تبدیل به یک مختصات افقی و عمودی می کند و به عنوان یک رویداد لمس آن را ثبت می کند .
نوع مقاومتی صفحه لمسی به هر نوع فشاری حساس هستند و ساخت ساده ای دارند اما وضوح تصویری که به کاربران ارائه می دهند نسبت به دیگر انواع کمتر است ، در حدود 75 درصد و لایه های مقاومتی در مقابل اشیاء تیز و نوک دار آسیب پذیرند . این نوع از صفحه لمسی ها کارآیی خود را به واسطه وجود عناصری چون رطوبت و گرد و غبار از دست نمی دهند و به دلیل قیمت کم، دقت بالاو قابل دسترس بودن امروزه پراستفاده ترین فناوری است .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله تبادلگر یونی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تبادلگر یونی در pdf دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تبادلگر یونی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تبادلگر یونی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تبادلگر یونی در pdf :

تبادلگر یونی

نگاه کلی
روشهای تبادل یونی ، براساس تبادل برگشت پذیر یونها بین محلول و یک فاز جامد استوار است. فاز جامد در آب ، غیر محلول بوده ، دارای گروههایی به‌صورت بنیان اسیدی یا بازی است. این بنیانها ، عوامل اصلی تبادل یون هستند. اجزا تشکیل دهنده فاز جامد ، ممکن است از ترکیبات معدنی شبیه زئولیتها باشند که اسکلت آنها از آلومینو سیلیکاتها تشکیل شده‌اند.

این ترکیبات چون در مقابل اسیدها و بازها مقاومت چندانی ندارند، کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرند. ترکیبات معدنی جدید از مشتقات ZrO2 ساخته شده‌‌اند که زیرکونیوم فسفات ، زیرکونیوم تنگستات و زیرکونیوم مولیبدات از آن جمله هستند. برای جداسازی فلزات قلیایی و قلیایی خاکی از هم مفید هستند.

رزینهای تبادلگر یونی
رزین تبادلگر یونی ، منشاء آلی دارند و از پلیمرهای با وزن ملکولی زیاد تشکیل شده‌اند. تشکیل این رزین‌ها بر اساس پلیمریزاسیون پلی‌استایرن و دی‌وینیل بنزن پایه‌گذاری شده است که همراه با ترکیبات دیگر نظیر تری‌کلرو آنیلین یا اسید سولفوریک ترکیب تبادلگر یونی آنیونی و کاتیونی را می‌دهد. افزایش پیوندهای عرضی ، خصوصیات رزین را از نظر آبگیری و نفوذ یونها تغییر می‌دهد.
تقسیم بندی رزینها
تبادلگرهای یونی شامل دو گروه آنیونی و کاتیونی هستند. تبادلگرهای کاتیون شامل گروههای RCOOH یا R-SO3H هستند. تبادلگرهای یونی را می‌توان برحسب قدرت تبادلی و فعالیت گروههای فعالشان به دو دسته تقسیم می‌کنند.

تبادلگر بازی
• تبادلگر بازی قوی با فرمول عمومی +(CH3)2Cl- RCH3N
• تبادلگر بازی ضعیف با فرمول عمومی R-CH3NH3OH
تبادلگر اسیدی
• تبادلگر اسیدی قوی به صورت R-SO3H
• تبادلگر اسیدی ضعیف به صورت R-COOH

ستون تبادل یونی
آزمایشهای تبادل یون را می‌توان به‌صورت ناپیوسته یعنی عبور مقدار معینی محلول از ستون حاوی رزین یا به‌صورت جریان پیوسته محلول از بالا به پائین ستون انجام داد. ستون همیشه باید از آب مقطر پر باشد و حبابهای هوا در قسمت رزین وجود نداشته باشد. دانه‌های رزین ، آب را جذب کرده ، متورم می‌شوند.
اگر منظور ، جدا کردن و بدست آوردن یونهای موجود در یک محلول باشد، پس از عبور نمونه از ستون توسط جریان مداومی از محلول شستشو دهنده ، اجزای موردنظر از ستون خارج می‌شوند. بعد از خاتمه آزمایش باید ستون را با آب مقطر پر کرد. محلولی که وارد ستون می‌شود، جریان ورودی و محلولی که از ستون خارج می‌شود جریان خروجی نام دارد.
تعادل تبادل یونی
برای روشنتر شدن واکنشهای تبادل یونی رزینهای اسیدی و بازی را به‌صورت RH و ROH نشان می‌دهیم. طبق واکنشهای زیر:

R-H + NaCl —–> R-Na + HCl

R-OH + HCl —–> R-Cl + H2O

یونهای سدیم و کلرید با یونهای هیدروژن و یون هیدروکسیل تبادل می‌شوند. در صورتی که رزین تبادلگر یونی به‌صورت R-Na با محلول کلرید سدیم در تعادل باشد، می‌توان گفت که حاصلضرب فعالیت یونهای سدیم و کلرید در سطح رزین و محلول نمک در حال تعادل با رزین برابر است. این مفهوم از تعادل دانن نتیجه می‌شود.
ظرفیت تبادل یونی
ظرفیت تبادل یون ، عبارت است از وزن یونهایی که در واحد حجم یا واحد وزن رزین قابل تعویض است. بنابرین هر رزین ، دارای ظرفیت حجمی یا ظرفیت وزنی است. ظرفیت حجمی براساس حجم رزین آب گرفته تعیین می‌شود.

ضریب توزیع
نسبت یونها در هر گرم رزین خشک بر مقدار آنها در هر میلی لیتر محلول را ضریب توزیع می‌گویند.
برای تبادل کننده‌های یونی ، یونهای با بار مخالف ، ضریب توزیع به غلظت محلول خارجی بستگی دارد. مثلا هنگامی که رزین اشباع شده با کلسیم با محلول کلرید سدیم تماس داده شود، ازدیاد غلظت نمک ، سبب تعویض سدیم با کلسیم می‌گردد. ولی هنگامی که رزین ، یونهای کلسیم را دریافت می‌کند، نیروهای جذبی نقش اساسی دارند.
کاربرد رزینها
در صنعت برای گرفتن یا کاهش سختی آب و یون زدایی آن ، از تبادلگرهای یونی استفاده می‌شود. آب یون زدایی شده ، فاقد ناخالصی‌های دی‌اکسید کربن و سیلیس است و در آب مقطر وجود دارد. یکی دیگر از کاربردهای تبادلگرهای یونی رزینی ، شیرین کردن آب دریا با جداسازی نمکهای سدیم و پتاسیم و منیزیم ، بوسیله رزین‌ها می‌باشد و برای جدا کردن یونهای فلزی به‌صورت ترکیبات آنیونی هم از رزین‌ها استفاده می‌شود. یک مورد دیگر ، تعیین غلظت کل نمکهای محلول در آب است.
احیاء رزین
پس از مدتی ، ظرفیت رزینها از نظر تبادل یونی تکمیل می‌شود. در نتیجه ، باید تبادلگرهای کاتیونی و آنیونی را با افزایش اسید یا باز رقیق فعال کرد. این عمل را احیا یا بازسازی می‌نامند. در کارخانه‌هایی که فقط از زئولیت استفاده می‌شود، فعال کردن و بازسازی آن با افزایش محلول ده درصد کلرید سدیم انجام می‌شود.

رزین
منابع طبیعی رزینها ، حیوانات ، گیاهان و مواد معدنی می‌باشد. این پلیمرها به سادگی شکل پذیر بوده لیکن دوام کمی دارند. رایج عبارتند از روزین ، آسفالت ، تار ، کمربا ، سندروس ، لیگنپین ، لاک شیشه‌ای می‌باشند. رزین‌های طبیعی اصلاح شده شامل سلولز و پروتئین می‌باشد سلولز قسمت اصلی گیاهان بوده و به عنوان ماده اولیه قابل دسترسی برای تولید پلاستیکها می‌باشد کازئین ساخته شده از شیر سرشیر گرفته ، تنها پلاستیک مشتق شده از پروتئین است که در عرصه تجارت نسبتا موفق است.
رزین ها :
معمولا به ترکیب ماکرو مولکولی گفته می شود که در دمای معمولی با حرارت های بالا تر به صورت مایع یا سیال وجود دارد و می توان آن ها را در حلال های مناسب حل کرد وبر اثر گرما با کاتالیست یا مواد دیگر واکنش پذیرد و آن را به ماکرومولکول غیر محلول وجامد تبدیل کرد . رزین ها انواع مختلفی دارد و برای هر رنگ از رزین های خاص استفاده می شود مانند رزین های :
آلکید – آمینو پلاست –فنلی – اپوکسی – هیدرو کربونی – آکریلیکی – پنلیکی – پلی اورتان و ;
برای هر رنگ از رزین های خاصی استفاده می شود شامل :
انواع رزین های آلکید (شاملرزین آلکید کوتاه – متوسط – بلند و رزین آلکید محلول در آب رزین آلکید تغییر یافته با رزین فنولیک – رزین آلکید تغییر یافته با اوره وملامین ) .رزین آلکید در واقع پلی استرهای اشباع شده ای هستند که جزء اسید استریک – اسید دو ظرفیتی (معمولا اسیدفتالیک ) وجزء الکلی آن مثل گلیسرین وپنتا اریترول ومانند آن ها است و نیز بعلت خیس کردن رنگدانه وقابلیت تعلیق آن برای رنگدانه مقاومت نسبتا خوبی دارد ودرهر رزین بسته به شرایط عمل پلیمریزاسیون و ترکیب استفاده شده در رنگ های ساختمانی – صنعتی و دریایی استفاده می شود .
رزین‌های مبادله کننده یون
مقدمه
پدیده تبادل یون برای اولین بار در سال 1850 و به دنبال مشاهده توانایی خاک‌های زراعی در تعویض برخی از یون‌ها مثل آمونیوم با یون کلسیم و منیزم موجود در ساختمان آنها گزارش شد. در سال 1870 با انجام آزمایش‌های متعددی ثابت شد که بعضی از کانیهای طبیعی بخصوص زئولیت‌ها واجد توانایی انجام تبادل یون هستند. در واقع به رزین‌های معدنی ، زئولیت می‌گویند و این مواد یون‌های سختی آور آب (کلسیم و منیزیم) را حذف می‌کردند و به جای آن یون سدیم آزاد می‌کردند از اینرو به زئولیت‌های سدیمی مشهور شدند که استفاده از آن در تصفیه آب مزایای زیاد داشت چون احتیاج به مواد شیمیایی نبود و اثرات جانبی هم نداشتند.

اما زئولیت‌های سدیمی دارای محدودیتهایی بودند. این زئولیتها می‌توانستند فقط سدیم را جایگزین کلسیم و منیزیم محلول در آب نمایند و آنیونهایی از قبیل سولفات ، کلراید و سیلیکات‌ها بدون تغییر باقی می‌مانند. واضح است چنین آبی برای صنایع مطلوب نیست. پس از انجام تحقیقات در اواسط دهه 1930 در هلند زئولیتهایی ساخته شد که به جای سدیم فعال ، هیدروژن فعال داشتند. این زئولیتها که به تعویض کننده‌های کاتیونی هیدروژنی معروف جدید ، سیلیس نداشته و علاوه بر این قادرند همزامان هم سختی آب را حذف کنند و هم قلیائیست آب را کاهش دهند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله الفبای داستان نویسی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله الفبای داستان نویسی در pdf دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله الفبای داستان نویسی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله الفبای داستان نویسی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله الفبای داستان نویسی در pdf :

الفبای داستان نویسی

چه کسانی می توانند هنرمند باشند؟
وارد شدن در هر رشته ای نیازمند وجود یک زمینه قبلی در شخص داوطلب است.پیش زمینه عالم هنر نیز به اعتقاد عده ای وجود «هوش» و «حساسیت» در شخصی است که می خواهد به این وادی قدم بگذارد. یک مطالعه سطحی در زندگی هنرمندان اصیل و مشهور جهان نشان می دهد که آنها از این دو ویژگی برخوردار بوده اند.

منظور ازهوش، داشتن بهره هوشی بالاتر از متوسط و مقصود از حساسیت، داشتن آنتنهای حسی قوی و تیزتر یک فرد نسبت به پیرامون خود در مقایسه با افراد دیگر است به طوری که فرد در قبال مسائل و اتفاقاتی که در پیرامون او و جهان رخ می دهد عکس العملهایی به مراتب عمیقتر و گسترده تر نشان می دهد.در برابر حوادث مختلف بسته به نوع آن مانند بچه ها از شادی لبریز یا مانند زنان به سادگی اشک بریزد و یا مانند افراد زود رنج و کم تحمل از عمق وجود خشمگین شود و از شدت خشم همه چیز را به هم بریزد.

هوش و احساس کامل دو عنصر لازم برای ورود به عرصه هنر است
وقتی مجموعه متناسبی از این دو عامل در شخصی جمع شد و با یک ذوق تربیت یافته هنری همراه شد، ما شاهد یک «هنرمند بالقوه» خواهیم بود، یعنی هنرمندی که تنها استعدادهنری دارد اما هنوز این استعداد به عرصه ظهور نرسیده است. برای بالفعل شدن این استعداد مطالعه، تحقیق وتمرین بسیار زیاد تا حد اشباع شدن در آن رشته خاص باید انجام گیرد تا فرد فوت و فنها و چم و خمهای آن رشته را به خوبی فرا بگیرد تا کاملابر آن فنون مسلط و سوار شود.

برای قصه نویس شدن نیز باید مراحلی طی شود که از آن جمله خواندن هزاران داستان است. یعنی وقت گذاشتن و به قول قدیمیها دود چراغ خوردن وشب بیداری ها وگذشتن از بسیاری از تفریحات و مشغولیتهای دیگر.

برای قصه نویس شدن باید مراحلی طی شود که از آن جمله خواندن هزاران داستان است
در این راه میان بر وجود ندارد باید تمام راه را رفت و آن هم پیاده تا به سر منزل مقصود رسید. تحمل این رنجها نه تنها در مراحل ابتدایی آن وجود دارد بلکه تا رسیدن به مرحله پختگی و کمال نیز باید ادامه یابد.

در باره رمان عظیم حدودا دوهزار صفحه ای «جنگ وصلح» اثر «لئو تولستوی» نوشته اند که او آن را هفت بار پاکنویس کرد. حال آنکه دنیا او را از نوابغ کم نظیر عالم ادبیات می داند.

«ارنست همینگوی» می گوید داستان «پیرمرد و دریا» را بیش از دویست بار باز نویسی کرده است. غرض آنکه خوش باوری و ساده انگاری است که کسی گمان کند بدون کوشش و تلاش بسیار و تنها با داشتن ذوق واستعداد هنری می تواند در این راه به جایی برسد و یک شبه ره صد ساله را بپیماید و به قله های موفقیت دست یابد. پس کار خود را با خواندن داستانهای مختلف وبرگزیده شروع می کنیم.

 

از کجا آغاز کنیم؟
کسی که می خواهد قصه نویس خوبی شود حتما باید از همان دوران کودکی قصه بخواند و خیلی زیاد هم بخواند. اما این تاکید نباید کسی را به اشتباه بیندازد که مطالعه چنین شخصی تنها باید به قصه محدود شود. موضوع کار قصه نویس انسان و زندگی است. انسان یک موجود چند بعدی است و در مسیر زندگی خود با کل هستی در ارتباط بده و بستان متقابل است.
پس نویسنده برای طرح درست ودقیق و کامل انسان در قصه هایش مجبور است به شناختی کامل از هستی، جهان، طبیعت، خود و سایر موجودات دست پیدا کند. او تاریخ و گذشته ای دارد و در این سیر تاریخی شکستها و پیروزیهایی را پشت سر گذاشته، آزمایشها و خطاهایی کرده، خام بوده و پخته شده تا به صورت امروزی در آمده است. پس نویسنده لازم است چیزی از تاریخ زندگی نوع انسان، تاریخ نژاد و کشورش و آداب و رسوم ملت خود بداند.
نویسنده برای طرح درست ودقیق و کامل انسان در قصه هایش مجبور است به شناختی کامل از هستی، جهان، طبیعت، خود و سایر موجودات دست پیدا کند
از دیگر سو، انسان تنها بعد مادی و جسمانی ندارد و دارای جنبه ای عمیقتر و پیچیده تر ـ که از آن به بخش روحی ومعنوی یاد می کنند ـ است و باید این جنبه را هم به خوبی شناخته و مطالعاتی نیز در این زمینه داشته باشد.
از جمله یک نویسنده باید در زمینه های مذهبی، سیاسی، اجتماعی، روان شناسی و مردم شناسی وغیره مطالعات عمیقی انجام دهد.

پس از طی این مراحل او بایدبا دید و زاویه ای جدید به پیرامون خود نگریسته و جنبه های جدیدی از موضوعات را کشف کند. او باید بتواند بر آفت بزرگ «عادت» و «روز مرگی» غلبه کند و هیچ چیز را عادی و معمولی تصور نکند بلکه به هر چیز و هر کس چنان نگاه کند که گویی اولین بار است آن را می بیند. آنگاه است که در میان همین جریانها و پدیده های از نظر دیگران معمولی زندگی، چیزهایی را خواهد دید و کشف خواهد کرد که بقیه متوجه آنها نشده اند.
یکی از قصه نویسان مشهور می گوید:

آنچه را که انسان می خواهد در قصه بیان کند، باید مدتی دراز و با دقت فراوان نگاه کند، تا بتواند جنبه ای از آن را پیدا کند که پیش از آن به وسیله هیچ کسی گفته نشده باشد
حرف آخر

لئو تولستوی، نویسنده شهیر روسی می گوید: «هنر انتقال احساس تجربه شده است.»
یعنی در واقع، یک اثر هنری از زمانی شروع به آفریده شدن می کند که هنرمند در چار چوب یکی از قالبهای هنری، دست به کار انتقال احساسی که خود پیشتر به ژرفترین شکل ممکن آن را تجربه کرده است، به مخاطبانش می شود.
اگر هنرمندی به شرح و وصف و تجسم چیزها و حسهایی که خود با آنها آشنایی عمیق و بی واسطه ندارد، بپردازد حاصل کارش نمی تواند دارای اصالت هنری لازم باشد. به همین سبب نیز، اثر مخلوق او، تا ثیری را که لازمه یک اثر هنری ارزشمند است برمخاطبانش نخواهد گذاشت .

بعد دیگر کار، به عشق و علاقه هنرمند به موضوع و عناصر کارش ارتباط پیدا می کند. به بیانی دیگر:
شرط رسیدن برای جذاب و مؤثر از کار در آمدن یک اثر هنری، آن است که هنرمند، تا خود به شدت تحت تاثیر موضوعی قرار نگیرد در صدد خلق اثری در آن باره بر نیاید
زیرا:
«ذات نایافته از هستی بخش

کی تواند که شود هستی بخش»
و سخن تنها آن زمان که از دل بر آید، بر دل می نشیند.

ویژگیهای یک قصه خوب کدامند؟
در این مورد به طور خلاصه می توان به ویژگیهای زیر اشاره نمود:
1) – خدا محوری:
یک قصه خوب قبل از هر چیز باید خدا محور باشد. یعنی در همه جای آن خدا حضور داشته باشد. معنی این حرف آن نیست که جا و بیجا، با مناسبت یا بی مناسبت نام خدا یا آیا ت قرآن را بیاوریم ، بلکه بدان معنا ست که نشان دهیم قصه از یک تفکر توحیدی سرچشمه گرفته و جوشیده است. علاوه بر اینکه به غیر از نشان دادن ارزشهای عالی انسانی به خواننده برسانیم که محور عالم وجود خداست و سرچشمه همه خیرها و فیوضات اوست و انسانها در این میان وسیله ای بیش نیستند و هر چه نیکی و خوبی هم که از قهرمانان و شخصیتهای بزرگ داستان سر می زند همه از طرف خدا بوده و آنها تنها واسطه ای بوده اند که خدا این توفیق را به آنان داده در خدمت همنوعان خود باشند.
2) – عبرت انگیزی:
خداوند یکی از ویژگیهای عمده قصه های قرآنی را «عبرت انگیزی» ذکر کرده است.
«لقد کان فی قصصهم عبره لاولی الالباب»
و این ویژگی آن قدر مهم است که اگر داستانی فاقد آن باشد، یعنی صرفا برای سرگرمی و تفریح خواننده یا به شگفتی انداختن او نوشته شده باشد، از نظر ما چیزی در حد یک لطیفه یا معماست و نباید اسم قصه را روی آن گذاشت بنابراین قصه نویس های مسلمان هرگز نباید صرفا برای سرگرم ساختن و تفنن خواننده دست به قلم ببرند؛ چون در این صورت، حداقل اجر معنوی از این کار نخواهند برد.
3) – کشش ، جذابیت وگیرایی:
قصه ای که جذاب و گیرا نباشد و نتواند تا آخرین لحظات خواننده را همراه خود بکشد ولو با بهترین پیام و محتوی، قصه موفقی نخواهد بود، قصه خوب قصه ای است که این هر دو یعنی محتوا و پیام و کشش و گیرایی را با هم داشته باشد؛ و نمی توان به صرف داشتن یک محتوای خوب، جذابیت و گیرایی را نادیده گرفت.
4) – طبیعی و منطقی و قابل قبول بودن روال داستان:

قصه باید طوری نوشته شود که خواننده بتواند ماجراهای آن را باور کند. یعنی اصل علت و معلول به دقت در قصه رعایت شود به طوری که هر ماجرا نتیجه طبیعی ماجراهای قبلی و مؤثر در ماجراهای بعدی باشد، و طوری زمینه لازم برای وقوع ماجراها فراهم شود که خواننده در محتمل بودن آن شک نکند.
5) – گزیده گویی:
حاشیه روی زیاد از حد، خارج شدن از موضوع اصلی قصه، وپرداختن به مسائل فرعی که چندان نقشی در پیشبرد قصه ندارد، باعث کسل شدن خواننده و خارج شدن رشته کلام از دست او می شود.
6)- نثر یا زبان قصه:

نثر یا زبان قصه بایستی متناسب با موضوع قصه و نیز گروه و قشری باشد که برای او می نویسیم.
7) – عفت قلم:
نویسنده مجاز نیست تحت این عنوان که «حرفی که از دهان شخصیتهای داستان بیرون می آید متناسب با تیپ و خصوصیات اجتماعی آنان باشد یا؛ بیان این حرفهای غیر اخلاقی ، داستان را طبیعی و ملموس تر جلوه خواهد داد.»
سخنان زشت و موهن را حتی از زبان آنان ، در نوشته اش بیاورد. در صورت لزوم بایستی غیر مستقیم و در لفافه به بیان این موضوع پرداخت.

بطور کلی یک قصه خوب دارای ویژگیهای زیر است :
خدامحوری ، عبرت آموزی ، کشش و جذابیت ، منطقی و عقلانی بودن ، گزیده گویی ، نثر متناسب ، عفت قلم و کلام ، تقوی ، پرداختن به ریشه ها و یکدست بودن نوشتار.
8) – تقوی در نوشتن:
نویسنده مجاز نیست محور داستانش را روی سوژه های صرفا جنسی و شهوانی قرار دهد، و در قصه های معمولی نیز مجاز نیست به بهانه طبیعی و ملموس تر جلوه دادن قصه، به ذکر صحنه های جنسی یا توصیف اندام و ریزه کاری های صورت زنان بپردازد. و در هر حال باید توجه داشته باشد که قصه های او را ممکن است افراد گوناگون با افکار و روحیات مختلف و در سنین مختلف بخوانند و اگر خدای ناکرده قصه او باعث بیدار شدن غرایز جنسی خفته ای حتی در یک نفر، یا تشدید آن در فرد دیگری بشود، عواقب ناشی از آن مستقیما متوجه نویسنده قصه خواهد بود و او در پیشگاه خدا و خلق خدا باید پاسخگو باشد.
9) – برخورد ریشه ای با مسائل:
قصه خوب تنها به بیان سطحی درد ها نمی پردازد بلکه ریشه ای با مسائل برخورد می کند و عمق آنها را نشان می دهد. به عبارت دیگر علتها را هدف قرار می دهد، نه معلولها را!
او از معلولها به علتها می رسد، نه آنکه در معلولها در جا بزند و احیانا آنها را به عنوان علت نیز معرفی بکند. البته این کار باید بسیار ظریف و هنرمندانه صورت بگیرد. همچنین وظیفه قصه نویسی تنها بیان دردها نیست بلکه باید چاره درد را که همان پیاده شدن صحیح احکام اصیل اسلامی در سراسر جهان است را نیز بیان کند. در غایت بیش از آنکه محرک احساس باشد، راهگشا و راهنما و مرشد باشد.
10) – یکدست بودن نوشته:
به این معنی که یک نوع هماهنگی و ارتباط دقیق بین تمام اجزاء قصه (مقدمه ، ماجراها ، شخصیتها ، محیط ، پایان و گره گشایی و;) وجود داشته باشد، و نوشته در طول کار ، دچار نوسانهای نابجا نشود.

چه موضوعهایی را برای داستان انتخاب کنیم؟
در میان ماجراهای مختلفی که در طول زندگی برای شما به عنوان یک نویسنده اتفاق می افتد یا خود شاهد آن بوده یا از دیگران شنیده یا تخیل کرده اید تنها ماجراها یی قابل تبدیل به داستان هستند که آنقدر غیر معمولی، غیر تکراری و واجد آنچنان تازگیها و ارزشهایی باشند که قابلیت بازگویی برای جمعی وسیع در حد یک جامعه و ملت را داشته باشند.
موضوعی که بناست محور یک داستان قرار گیرد اگر هیچ خصوصیت بارزی نداشته باشد، حداقل باید دارای نکته ای باشد که آن را از موضوعهای معمولی و تکراری متمایز کند. عده ای قابل توجه از مردم داستان را برای تغییر ذائقه و ایجاد تنوع در زندگی خود می خوانند پس دور نیست که در داستان به دنبال فرهنگها، فضاها و آدمهایی بگردند که با آنچه پیوسته پیرامون خود می بینند متفاوت باشند. خواهان ماجراهایی باشند که خود به سبب محدودیت های شخصی وشرایط خاص اجتماعی شان قادر به درگیر شدن با آنها نیستند و در یک کلام طالب داستانی هستند که برای ساعتی ولو در عالم خیال نسیمی از تازگی بر زندگی آنها بوزاند و به هیجانشان بیاورد.
گروهی دیگر طالب دریافت شناختی عمیقتر از خود و دیگران و مشارکت در تجارب ناب عاطفی و احساسی همنوعان خویش از طریق داستان هستند. یا نگاه طنز آمیز به گوشه هایی از زندگی مردم می تواند برای عده زیادی از مردم جذاب باشد.
نویسنده ای که در انتخاب موضوع داستانش و کار روی آن به این موارد و خواستهای مخاطبانش بی توجه باشد، متقابلا نباید از آنان توقع استقبال و همدلی داشته باشد. نویسنده ای که می خواهد هم در حد کافی خواننده داشته باشد و هم اثری فراتر از یک وسیله تفریحی و سرگرمی برای مخاطبان خود خلق کند باید مراقب باشد که موضوع داستانش را با دقت کافی انتخاب نماید.
از میان نویسندگان موفق در این زمینه می توان از آقای سید مهدی شجاعی نام برد. برخی از آثارخواندنی ایشان عبارتند از : ضیافت ، ضریح چشمهای تو ، امروز بشریت ، دو کبوتر – دو پنجره –دو پرواز.

ویژگیهای یک نثر خوب داستانی

در راستای آموزش مبانی داستان نویسی ، به مواردی همچون :الفبای قصه نویسی ،ویژگیهای یک قصه مناسب ، وموضوعات داستانها پرداختیم . امروز و در دنباله بررسی این موارد به مقوله ویژگیهای یک نثر داستانی مناسب می پردازیم .
— ویژگیهای یک نثر خوب و مناسب داستانی
1 – انتخاب صحیح و دقیق کلمات:

در ادبیات تنها وسیله انتقال فکر واحساس کلمات هستند. نویسنده اگر شخصی مسلط بر زبان شد، در به کار گیری هر کلمه، ترکیب، تعبیر، تشبیه، حرف اضافه وحتی هر علامت نگارشی در متن خود منظور خاصی خواهد داشت. او به وسیله هر یک از این انتخابها می خواهد فکر و احساس یا تصویر خاصی را به خواننده اثرش منتقل کند.
به تعبیر پیش کسوتها هر کلمه، بار عاطفی و احساسی خاصی دارد. به همین خاطر برای بیان هر حس تنها یک کلمه یا تعبیر وجود دارد و نویسنده باید همان را به کار بگیرد، نه کلمات مترادف آن را، تا بتواند حس مورد نظر را به خواننده منتقل کند.
یک نثر خوب مثل یک بنای زیبا و مستحکم است که در آن هیچ چیز نابجا و زایدی وجود ندارد. همه چیز به جای خود و به اندازه است به همین علت است که می گویند در یک نثر هنری اصیل هیچ چیز اتفاقی و تصادفی نیست.

2 – تازگی و زنده بودن:
یک نویسنده باید از تعبیرات و تشبیهاتی استفاده کند که زنده و معاصر با زبان قصه باشد نه تعبیراتی که در گذشته استفاده می شده و امروزه به کار نمی رود. مانند روی زیبا که در هزار سال پیش به ماه آسمان تشبیه می شده و حال بر اثر استعمال مکرر تازگی خود را از دست داده و از آن روح، انرژی و بار عاطفی خالی شده است. پس در یک نثر داستانی اصیل و خوب باید از تشبیهات بکر و دست اول استفاده کرد.
3- بی پیرایگی:
از ویژگیهای مثبت یک نثر داستانی خوب این است که خواننده در عین دریافت آن مواردی که منظور نظر نویسنده است، وجود چیزی به نام نثر جدای از داستان را احساس نکند. باید همانند هوایی که تمام اطراف ما را احاطه کرده و زندگی ما در لحظه لحظه اش به آن وابسته است، نثر داستان هم باشد و نباشد؛ تاثیر بگذارد ولی دیده نشود و تنها زمانی به وجود آن پی ببریم که اختلالی در جریان طبیعی آن به وجود بیاید. نباید با تکلف و پیچیدگی نوشت بلکه ساده و روان ولی در عین حال زیبا نوشت.
4 – ایجاز:
ایجاز همان کم گفتن و گزیده گفتن است. یعنی نویسنده آنقدر بر زبان مسلط باشد که با کمترین کلمات بیشترین مقصود ممکن را برساند و نوشته اش چیزی اضافه نداشته باشد. نگاه کنید که سعدی با تعداد کمی کلمه چقدر مطلب بیان کرده است حال آنکه اگر بخواهید همین چند سطر را معنی کنید مجبورید تعداد کلماتی به مراتب بیشتر از این مصرف کنید : — «منت خدای عز و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت.»
5 – یکدستی نثر :
هماهنگی یا یکدست بودن نثر نیز از امتیازات یک قصه خوب است. منظور از یکدستی این نیست که نوشته از آغاز تا پایان یک آهنگ ثابت و یکنواخت داشته باشد. به عکس یک قصه هنری قصه ای است که آهنگ نثرش با آهنگ حرکت داستان و ماجراهای آن همخوانی داشته باشد. به عبارت دیگر ارتباط نثر با صحنه ها و حوادث مختلف داستان درست مثل ارتباط موسیقی با آواز در یک سرود است. در داستان گاه اوضاع آرام است و زمانی ماجراهای تند و هیجان انگیز اتفاق می افتد. صحنه ای خشونت آمیز است و صحنه ای دیگر حالتی عاطفی و تاثر انگیز دارد. نثر قصه اگر بخواهد یکنواخت باشد نثر فنی موفقی نخواهد بود ولی باید نثری یکدست و روان داشته باشد.
6 – تناسب نثر با موضوع قصه:
هر قصه ای نثر مخصوص به خود را می طلبد. مثلا یک قصه تاریخی مربوط به هزار سال پیش نثر ی را می طلبد که مناسب قصه امروزی نیست. همچنان که در نوشتن یک قصه احساسی و عاطفی باید طوری نوشت و در یک قصه خشن جنایی – پلیسی یک طور دیگر یا در یک داستان فکاهی و طنز آمیز باید نثری مخصوص را به کار برد.
در داستانهای تخیلی به دلیل بی زمان و مکان بودن هر چه نثر غریبتر و غیر آشناتر باشد بهتر است و داستان جالبتر می شود.
7 – غنا:
هر زبانی به طور معمول دارای دهها هزار کلمه مختلف است و در آن، برای بیان یک موضوع گاه چندین کلمه متفاوت وجود دارد. نویسنده ای که حافظه اش گنجینه ای غنی از لغات دارد، نثری می آفریند که از تکرارهای زیان آور و فقر لغت بری است. حال آنکه نویسندگان بی مایه، تعداد معدودی لغت بیشتر ندارند که از زیادی استعمال در نوشته توی ذوق می زند.
از سوی دیگر فرهنگ عامیانه و ادبیات هر کشوری لبریز از تکیه کلامها، ضرب المثلها، کنایه ها و تشبیهات است که به آن زیبایی و غنا می بخشد. نویسنده باید بر این فرهنگ و ادبیات مسلط باشد تا بتواند نثر خود را از خشکی و بی روحی و یکنواختی نجات دهد و به آن غنا ببخشد.

پیرنگ یا طرح داستان

تعبیرپیرنگ به جای «PLOT» که اولین بار «ارسطو» به کار برد، نخستین بار توسط «محمدرضا شفیعی کدکنی» پیشنهاد شد و به وسیله «جمال میر صادقی» به کار گرفته شد.
پیرنگ در واقع همان بیرنگ است. بیرنگ طرحی است که نقاشان به روی کاغذ می کشند و بعد آن را کامل می کنند، یا طرح ساختمانی که معماران می ریزند و از روی آن ساختمان را بنا می کنند.
وقتی بذر اولیه ای که استعداد تبدیل شدن به یک داستان را دارد، در مزرعه ذهن شخص کاشته شد نباید بلافاصله به کار نوشتن پرداخت. بلکه باید به وسیله چشمه های جاری خیال و عاطفه و تجربه های انسانی آن را آبیاری کرد و با یک توجه و مراقبت پیوسته آن را پرورش داد تا به صورت کاملتر و بهتری در بیاید.
حاصل این فعالیت شدید تخیلی، عاطفی و روانی در کاملترین و بهترین صورت خود، شکل گیری یک قصه یا پیرنگ داستان در ذهن نویسنده است. در این مرحله باید این طرح را یادداشت کرده و در شرایط و فرصت مناسب از آن داستانی خلق کرد.
به گفته سامرست موام:
«پیرنگ به منزله خطی است که به توجه خواننده سمت می دهد. و در داستانسرایی، این شاید مهمترین نکته باشد. زیرا با سمت دادن به همین توجه است که نویسنده خواننده را صفحه به صفحه با خود می کشاند و حالت مورد نظر را در او ایجاد می کند.»
بنا بر این هر چه پیرنگ فنی تر و دقیقتر باشد به همان نسبت می توان امیدوار بود که داستان مربوط به آن پر کشش تر و مؤثرتر خواهد بود.
خلاصه فشرده اما کامل و گویایی که شامل خط سیر ماجراهاست و ما پس از دیدن یک فیلم یا نمایش یا مطالعه یک داستان برای دیگران بیان می کنیم همان قصه داستان یا پیرنگ است که حاصل دیده ها شنیده ها، تجربه ها و یا تخیل آزاد افرادی است که ممکن است لزوما داستان نویس هم نباشند.
مثال ساده و در عین حال گویایی از «فورستر» در زمینه قصه داستان یا همان پیرنگ هست که توسط بسیاری از کسانی که وارد این موضوع شده اند، بارها تکرار شده و مورد استناد قرار گرفته است. اومعتقد بود:
«شاه مرد و پس از چندی، ملکه نیز در گذشت» یک قصه است. زیرا روایتی از رویدادهاست که به ترتیب زمانی وقوعشان آرایش یافته اند. اما«شاه مرد و پس از چندی، ملکه از فرط اندوه در گذشت» پیرنگ است. در این جا نیز توالی حفظ شده ،لیکن حس بر آن سایه افکنده است.
همین مرگ ملکه را در نظر بگیرید:
اگر قصه باشد، می گوییم:«خوب ،بعدش چه؟»
اگر پیرنگ باشد، می پرسیم: «چرا؟»

ویژگیهای یک پیرنگ فنی

یکی از راههای دستیابی به چنین پیرنگی، ترتیب و تنظیم حساب شده و هوشمندانه حوادث اعم ازاصلی و فرعی است. نویسنده نباید خود را در قید و بند ترتیب توالی زمانی وقوع حوادث قرار دهد بلکه بسته به نیاز تاثیر مورد نظر خود از داستانش می تواند در این ترتیب دخالت کند. مثلا در برخی موارد، آن را به هم بریزد و جای حادثه 1 و 3 را با یکدیگر عوض کند. یا موردی را که در ابتدای داستان است به انتهای داستان ببرد. این دخالت و جابجایی، لااقل به دو قصد انجام می گیرد:
1- هر چه تاثیر گذارتر کردن مضمون و محتوای مورد نظر نویسنده
2- ایجاد یا تقویت عامل انتظار و حفظ آن تا پایان داستان
این عمل برای راز آمیز شدن داستان و جلوگیری از خطی وصاف بودن داستان بکار می رود و پیچ و خمهایی به آن داده می شود تا علاقه خواننده تا پایان داستان حفظ شود.
یکی دیگر از ویژگیهای یک پیرنگ فنی وجود رابطه علت و معلولی بین حوادث مختلف است. هیچ یک از اتفاقاتی که در داستان رخ می دهد بی دلیل و بدون ریشه نیست هر چند منشاء آنها بلافاصله آشکار نشود. این حوادث بر شخصیتها اثر می گذارند و شخصیتها نیز متقابلا بر حوادث مؤثرند.
البته باید این حوادث طبیعی و محتمل الوقوع به نظر برسند تا برای خواننده قابل پذیرش باشند نه این که دور از ذهن و محال به نظر آیند که به «واقعیت نمایی » داستان مربوط است.
در هر اثر هنری حتی نوع واقعیتگرای آن، تخیل نویسنده نقشی قابل توجه ایفا می کند. مبالغه، از طریق بزرگ نمایی برخی عناصر و کوچک نمایی بعضی عنصرهای دیگرهست، حذف و اضافه هست و موارد دیگر همچنین تصرفها و دخالتهایی که هنرمند در واقعیت می کند تا از میان آن،جنبه هایی را که مورد نظرش است برجسته تر و چشمگیرتر کند. با این همه، نکته ظریف و حساس در این ارتباط این است که همه این کارها باید به گونه ای صورت گیرد که حاصل کار، قابل قبول و باور پذیر به نظر برسد.
«تصادف» یک چرخش ناگهانی در وقایع داستان است بی آنکه قهرمان داستان در آن دخیل باشد.
در بعضی موارد می توان از عامل تصادف در داستان استفاده کردکه عبارتند از:
1- اگر شروع داستان با یک تصادف باشد. مثلا عوض شدن دو کیف یک شکل در کوپه قطار که محتوای یکی از کیفها با ارزش باشد.
2- چنانچه تصادف علیه قهرمان داستان عمل کند.
3- اگر تصادف، درجهت پیچیده تر کردن پیرنگ داستان به کار گرفته شود.
پس ویژگیهای یک پیرنگ فنی سه مورد است: «راز آمیزی، وجود رابطه علت و معلولی و واقعیت گرایی» که یک نویسنده موفق از آنها بهره می گیرد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<      1   2   3   4   5   >>   >